عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس



قرارگاه ضد صهیونیستی کمیل | زندگی

بایدم منو جا بذارید و برید ..

بایدم از من فرار کنید ..

شماها پاکید ..

عزیزید ..

آبرومندید ...

سالمید ..

اما من ! ..

گناه سرتا پامو گرفته ..

من یه مرداب خوشکیدم ..

نامردا !

منم یه زمانی مثل شما بودم ، زلال و جاری بودم ، پاک بودم ...

منو جا گذاشتید و رفتید ..


موضوعات مرتبط: سرداران شهيد ، مرد اردیبهشتی ، دل نوشته ها
برچسب‌ها: شهادت , آرزو , مرگ , زندگی


تاريخ : ۱۴۰۳/۰۲/۱۴ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

سیاست های زنانه

یکی از بدترین انتخاب ها برخورد با خانواده ی همسر و جواب دادن به آنان است. این مقابله کردن تنها اثری که دارد از بین رفتن احترام بین افراد خواهد بود و در طولانی مدت به روابط همسران آسیب های جدی وارد می سازد. برخی برخوردها با خانواده ی همسر هنگام دخالت از جانب ایشان جز این که وضعیت را بدتر می کند.هیچ تأثیری نخواهد داشت..

پیش از این که روابط بین شما مختل شود سعی کنید از روش های دیگر، که برخی از آن ها را در زیر معرفی می کنیم.استفاده کنید.

۱ – اندازه نگه دار! ساده ترین راه برای کم کردن میزان دخالت ها تنظیم روابط به اندازه معقول است. اگر می بینید میزان دخالت ها بسیار زیاد است و از سویی امکانش را دارید، کمی از خانواده های پدری تان فاصله بگیرید.

متن کامل در ادامه مطلب


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، خانه و خانواده
برچسب‌ها: سیایت زنانه , خانواده همسر , زندگی , بانوی ایرانی

ادامه مطلب

تاريخ : ۱۴۰۲/۱۱/۱۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

کمبود عزت نفس ما را درگیر مقایسهٔ دائمی می‌کند

همهٔ ما این توصیه را شنیده‌ایم که «به جای مقایسهٔ خود با دیگران، صرفاً امروز خود را با گذشتهٔ خودتان مقایسه کنید.»

شنیدن و تکرار این توصیه در حد یک شعار، دشوار نیست. اما برای یافتن کسانی که جرئت و توانمندی عمل به این توصیه را دارند، باید چراغ در دست بگیرید و دور شهر بگردید و بعید هم نیست که ناامید و دست‌خالی به خانه بازگردید.

ویژگی‌های متعددی باید در یک فرد جمع شوند تا بتواند به چنین توصیه‌ای عمل کند. یکی از این ویژگی‌ها، عزت نفس بالاست.

کسانی که عزت نفس پایینی دارند، برای تشخیص ارزش و جایگاه خود،‌ روشی جز مقایسه با دیگران نمی‌شناسند. آن‌ها آن‌قدر برای خود افزایش قائل نیستند که بتوانند جایگاه گذشتهٔ خود را به عنوان معیار سنجش جایگاه امروزشان در نظر بگیرند.

اثرات کمبود عزت نفس در زندگی چیست؟

هر چه بیشتر با عوارض کمبود عزت نفس آشنا شویم، انگیزهٔ ما برای مراقبت از عزت نفس و افزایش عزت نفس بیشتر می‌شود. به همین علت، با وجودی که در درس‌های بعد به شکل مفصل دربارهٔ اثرات عزت نفس پایین صحبت خواهیم کرد، همین‌جا کمی دربارهٔ عزت نفس پایین حرف می‌زنیم تا انرژی و انگیزهٔ شما برای پیگیری دوره عزت نفس متمم بیشتر شود.

اعتماد به نفس پایین

اعتماد به نفس همان عزت نفس نیست و ما در یک درس مستقل به تفاوت اعتماد به نفس و عزت نفس پرداخته‌ایم. اما این دو مفهوم را نمی‌توان کاملاً هم مستقل دانست.

اعتماد به نفس و عزت نفس از یکدیگر تأثیر می‌پذیرند.

گاهی اوقات بعضی از ما احساس می‌کنیم اعتماد به نفس نداریم (مثلاً‌ در سخنرانی، فن بیان، کار تیمی و …). اما وقتی می‌نشینیم و الگوی فکری خود را دقیق‌تر بررسی می‌کنیم، می‌بینیم که مشکل ما به کمبود عزت نفس بازمی‌گردد.

مثلاً کمبود حس ارزشمندی باعث می‌شود به خود بگوییم: «چرا باید جمعیت حاضر در این سالن بخواهند به حرف من گوش بدهند؟» یا این‌که «احتمالاً اعضای تیم من را زیادی می‌دانند و دنبال فرصتی هستند تا از شرّ من خلاص شوند.»

بنابراین در برخی موارد، آن‌چه در چشم ما به عنوان «کمبود اعتماد به نفس» جلوه می‌کند، در واقع در «عزت نفس پایین» ریشه دارد.

عزت نفس پایین به عنوان مانعی برای توسعه مهارت‌ها

آیا مهارت‌هایی بوده که در عین تلاش برای تقویت آن‌ها، موفقیت چندانی کسب نکرده باشید؟

واضح است که موفق نشدن – حتی به فرض تلاش – می‌تواند ریشه‌های مختلفی داشته باشد. چنان‌که در درس‌های استعدادیابی گفته‌ایم، قرار نیست همه‌کس در همه‌چیز استعداد داشته باشند.

اما گاهی هم این موفق نشدن می‌تواند به عزت نفس پایین ما بازگردد.

مثلاً فردی را در نظر بگیرید که در یک جمع سخنرانی می‌کند و خطاهایی دارد. و یا برای یادگیری زبان انگلیسی تلاش می‌کند، اما جایی در میان دوستانش جمله‌ای می‌گوید یا متنی می‌نویسد که آن‌ها به او می‌خندند و حتی شاید او را مسخره کنند.

همه می‌دانیم که این نوع خطاها و اشتباهات هنگام یادگیری یک مهارت جدید کاملاً طبیعی است. اما کسی که عزت نفس پایینی دارد، ممکن است ارزش و اعتبار شخص خود را با قضاوت مخاطب گره بزند.

  • گفتگوی درونی فردی با عزت نفس بالا: من خطا کردم. آن‌ها هم نباید به من می‌خندیدند اما خندیدند. البته که آن شکل حرف زدن من خنده‌دار هم بود. اشتباه در مسیر یادگیری اجتناب‌ناپذیر است. باید بیشتر تمرین کنم.
  • گفتگوی درونی فردی با عزت نفس پایین: این‌ها من را آدم حساب نمی‌کنند. اصلاً این حق را برای من قائل نیستند که رشد و پیشرفت را تجربه کنم. شاید هم درست می‌گویند. یک مورد و دو مورد نبوده. الان که فکر می‌کنم افراد زیادی با رفتار خود این سیگنال را به من داده‌ام و من جدی نگرفته‌ام.

همان‌طور که می‌بینید، در شکل دوم گفتگو، فردی که عزت نفس پایین دارد عملاً نقد یا تمسخر دیگران را نه به «ضعف در مهارت» بلکه به «ضعف در شخصیت» نسبت داده و حس ارزشمندی‌اش لطمه می‌بیند.

این شکل از نگرش، می‌تواند یک حلقهٔ معیوب بسازد. شکست‌ها عزت نفس را کاهش دهند و پایین آمدن عزت نفس، زمینه را برای شکست‌های بیشتر فراهم کند. طوری که در نهایت ممکن است فرد به این باور برسد که همان اول درست فهمیده بودم که من آدم مناسبی برای این کارها نیستم. پدیده‌ای که به آن فرض خود انجام می‌گویند.

تاثیر عزت نفس پایین روی کیفیت تصمیم‌های ما

ما در درس تصمیم گیری متمم به اندازهٔ کافی دربارهٔ جنبه‌های مختلف تصمیم‌گیری صحبت کرده‌ایم و لازم نیست همهٔ آن‌ بحث در این‌جا تکرار شود.

وقتی مباحثی مثل فوبیای تصمیم گیری، تصمیمهای سخت زندگی و ارزشهای شخصی را مرور می‌کنید، به سادگی می‌توانید نقش عزت نفس در کیفیت تصمیم گیری را تشخیص دهید و درک کنید.

وقتی ما خودمان را به اندازهٔ کافی دوست نداریم، وقتی برای دانش، نگرش، تجربه و الگوهای ارزشی خود به اندازهٔ کافی اعتبار قائل نیستیم، وقتی خودمان را ارزشمند نمی‌بینیم، حاصل این می‌شود که یا در تصمیم گیری تردید می‌کنیم یا در تصمیم‌های شخصی‌مان، سهمی بیش از آن‌چه که باید، در اختیار دیگران قرار می‌دهیم.

به این معنی که عملاً اجازه می‌دهیم دیگران برایمان تصمیم بگیرند.

مشورت گرفتن از دیگران و استفاده از دانش و تجربهٔ افراد دیگر کاری درست و حرفه‌ای است. اما به شرطی که آن‌قدر قدرتمند و محکم شده باشیم که در نهایت بتوانیم انتخاب نهایی را خودمان انجام دهیم و البته مسئولیتش را هم بر عهده بگیریم.

تاثیر کمبود عزت نفس بر شیوهٔ انتقادپذیری ما

عزت نفس پایین می‌تواند به افراط و تفریط در انتقادپذیری منجر شود. کسانی که عزت نفس پایین دارند، گاهی موضع به شدت دفاعی می‌گیرند و حتی حاضر نیستند نقدهای منصفانه و عالمانهٔ دیگران را بپذیرند.

گاهی هم از سوی دیگر بام می‌افتند. به این معنی که آن‌قدر احساس بی‌ارزش بودن و کم‌ارزش بودن دارند که هر نقدی را جدی می‌گیرند و تمام زندگی‌شان در این خلاصه می‌شود که «چه کنم تا هیچ‌کس از من دلگیر نشود و من را نقد نکند.»

و می‌دانیم که اگر بخواهیم هیچ نوع حرف منفی نشنویم، ناگزیر باید هیچ کاری هم انجام ندهیم.

همهٔ ما ممکن است گرفتار چنین وضعیتی بشویم؛ از زندگی شخصی تا محیط شغلی و فعالیت حرفه‌ای.

صرفاً به عنوان یک نمونه، فرض کنید کسی می‌خواهد برای پرسونال برندینگ تلاش کند،

اما هنوز در حوزهٔ عزت نفس، گرفتار ضعف‌ها و چالش‌های جدی است.

بعید است چنین فردی بتواند در مسیر برندسازی به موفقیت چشم‌گیری دست پیدا کند.


موضوعات مرتبط: روان شناسی
برچسب‌ها: عزت نفس , زندگی , اعتماد به نفس , شخصیت


تاريخ : ۱۴۰۲/۰۹/۰۹ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

آماده اید در نبرد زندگی

با استراتژی جنگی فرماندهان نظامی پیروز شوید ؟

 

11 استراتژی حیاتی ، که فرماندهان نظامی تنها در شرایط بحرانی

و با کسب مهارت هایی از قبل اجازه استفاده از آنرا دارند .

کلید موفقیت فرماندهان ارشدی که از این استراتژی ها به صورت موفقیت آمیز استفاده میکنند ،

زیرکی استراتژیک و جسارت است ؛ این 2 مهارت می تواند نیروی بیشتری به حمله ها تزریق کند .

 

مطلب کامل را در ادامه مطلب مطالعه بفرمائید


موضوعات مرتبط: آموزش ، مرد اردیبهشتی ، پیشنهاد مدیر
برچسب‌ها: استراتژی , جنگ , ذهن , زندگی

ادامه مطلب

تاريخ : ۱۴۰۱/۰۱/۲۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

یادمه بعد از شکست بزرگ زندگیم که باعث شد یه شبه همه چیزم رو از دست بدم ،

به دامنه کوه پناه برده بودم و ساعتها تنها و ساکت به سنگها خیره شده بودم

و به دنیال اشتباه بزرگی که باعث شده بود زندگیمو نابود کنه میگشتم ...

همون زمان بود که به این فکر افتادم فقط شکستن قوانین ،

کافی نبوده بلکه باید به قدری قوی شم که

بتونم قوانین خودم رو بسازم و به همون پایبند باشم .


موضوعات مرتبط: مرد اردیبهشتی
برچسب‌ها: قانون , شکست , زندگی , قدرت


تاريخ : ۱۴۰۰/۱۲/۲۴ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

هوای توی گل فروشی ، خاروندن رد کش جوراب ،

دیر میرسی سرکار و رییس هنوز نیومده ، خنکی اون طرف بالش ،

اسم عطرتو بپرسن ، لیسیدن انگشت‌های پفکی ،

وقتی نوزادی انگشتتو محکم بگیره ، بوی تن نوزاد ،

وقتی خوابی یکی پتو بندازه روت ، مغز کاهو ، حرف زدن بچه با خودش وقتی داره تنهایی بازی میکنه ،

آخر سفر بشینی همه عکس‌هایی رو که گرفتی نگاه کنی ،

وقتی کسی بهت میگه صدای خندت رو دوست داره ، وقتی خندت میگیره و خندتو نگه می‌داری ،

بچه‌ها بازیشونو نگه دارن تا از کوچه رد بشی ،

با پای برهنه روی شن‌های خیس ساحل قدم میزنی ،

بوی چمن خیس .

‌زندگی رو ساده بگیرید و از این همه لذتای كوچیک زندگی ، خوشبختی رو احساس كنید

 


موضوعات مرتبط: آموزش ، آموزه هایم به کمیل و علی ، مرد اردیبهشتی ، پیشنهاد مدیر ، خوب زندگی کنیم
برچسب‌ها: خوشبختی , احساس , زندگی , تربیت


تاريخ : ۱۴۰۰/۱۲/۲۲ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

تمرین زیاد و سخت ممکنه همیشه نتیجه‌اش موفقیت نباشه ،

اما هیچوقت نتیجه‌اش حسرت نیست


موضوعات مرتبط: مرد اردیبهشتی
برچسب‌ها: تلاش , موفقیت , تمرین , حسرت


تاريخ : ۱۴۰۰/۱۲/۲۲ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

وارد خانه ای اگر شدی

حال صاحب خانه را

از رنگ لباس هایش

از کمان لبخندش و برق نگاهش

از عطر و طعم چای تازه دم اش

از گل های قالی

و شمعدانی های جلو پنجره اش بپرس

حال صاحب خانه اگه خوب باشد

خانه بوی بهشت می دهد


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، جملات زيبا ، مرد اردیبهشتی ، خانه و خانواده
برچسب‌ها: زندگی , خانواده , فرهنگ , اجتماع


تاريخ : ۱۴۰۰/۱۲/۱۲ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

شروع بیماری

درگیری همه افراد خانواده
پرستاری
بیماری خودم
درمان

تجربیات شخصی
کنسل شدن مشهد کمیل
دعوت آقا از کمیل به صورت مستقیم از حرم رضوی
و ...

 

شروع بیماری

 

یکی دو ماه قبل همسرم گفت میخوام ثبت نام کنم برای واکسن .

یادمه کلی با شوخی و خنده و جدی باهاش حرف زدم در این زمینه و بهش گفتم : من جای مسئولین بهداشت بودم اصلا اسم اینو واکسن نمیذاشتم و دنبال یه اسم منطقی تر میگشتم . همه ما از دوران کودکی و از بدو تولد با واکسن آشنا شدیم و تعریف عامیانه ای که از واکسنها داریم و دلیلی که برای زدن واکسن گفته میشه اینه که وقتی فردی واکسن یه بیماری رو میزنه یا دیگه درگیر اون بیماری هیچ وقت نمیشه یا اگرم بشه اینقد خفیفه که حتی ممکنه متوجه نشه و بعد از یکی دو روز عوارضش کاملا رفع بشه اما دارویی که الان به عنوان یه واکسن دارن به مردم تزریق میکنن و به نام واکسن من به نظرم اینجوری نیست و یا آدما رو شدیدا درگیر میکنه و یا میکشه خصوصا افرادی رو که مشکلات و بیماریهای دیگه ای داشته باشن که در اولویت مرگ و میر هستند . خلاصه من با شوخی و خنده اینارو میگفتم و اون بنده خدا هم ناباورانه نگام میکرد چون بعید بود از من که در مورد واکسن یه بیماری اینجوری نظر بدم . آخرشم با خنده گفت بالاخره بزنم یا نه ؟! گفتم وقتی میلیون میلیون آدم داره تزریق میکنه خب قطعا ما هم موظف به این کاریم . با خنده گفت : من که نفهمیدم تو موافقی یا مخالف و ماجرا با نوبت گیری و تزریق واکسن به خوبی و خوشی به پایان رسید .

همون روز بعد از تزریق خیلی حال خوشی نداشت با دکترا که صحبت کردیم گفتن این موارد طبیعیه و مشکل خاصی نیست و از اینگونه تجویزها . دو سه روزی گذشت کم کم سرفه به این وضعیت اضافه شد و بدینگونه داستان استارت بیماری بعد از تزریق کلید خورد .

 

درگیری همه افراد خانواده

کم کم همه خونواده درگیر بیماری منحوس کووید 19 شدیم . 4 نفر و هر نفر به یه شکل متفاوت دچار مشکل شده بودیم .

علی کوچولو با تب شدید با این بیماری روبرو شد .

آقا کمیل با کمی تب و سرفه های زیاد

همسرم وضعیت بدی داشت و درگیری ریه ها و سرفه های زیاد و بدن درد و ... از جمله عوارض بیماری بود

خودم شدیدا دچار خشگی دهان و گلو شده بودم . خشکی که مد نظرم هست اینشکلی بود که دهان و گلو به خشکی دستها میشد و احساس خفگی بهم دست میداد .

ماجرا از واکسن زدن همسر آغاز شد و بعد از دو سه روزی که از تزریق واکسن گذشت ، درگیر ماجرای پر پیچ و خم بیماری شدیم .

بعد از همسر ابتدا علی آقای کوچولو و بعد آقا کمیل و بعد نوبت به من رسید .

اولین کاری که من تونستم بکنم این بود که همسرم رو قرنطینه بکنم تو اتاقش تا رسیدگی ویژه داشته باشم و خیلی مستقیم با بچه ها و من درگیر نباشه

 

پرستاری

کارم تازه شروع شده بود و داستان مبارزه با مشکلات زندگی و روبرویی بدون کمک و تنها با مشکلات استارت خورد

کارم با رسیدگی به همسر جدا و رسیدگی به بچه ها جدا و رسیدگی به خودم با یه برنامه جدا آغاز شد

فعلا حال بدی نداشتم و راحت با یه برنامه ریزی دقیق همه چیز خوب و بدون مشکل پیش میرفت اما حجم کارها بسیار بالا بود

ذهنم شدیدا درگیر مشکلات شغلی بود که بی سر و سامان رها شده بود و از طرفی مشکلات معمول زندگی و این طرف درگیری همه اعضای خانواده با بیماری

به خاطر حجم بالای کار و مشکلاتی که از قبل ( ترمیم نیمه کاره دندان ) داشتم کم کم حال خودم بد شد و دچار مشکلات جدی شدم

اما باید روحیه خودم رو حفظ میکردم و ظاهر رو خوب و سرحال نشون میدادم که باعث نگرانی بیشتر خانواده نشم

اما بیماری و مشکلات دروغ نبود

داروهای آنتیوبتیک برای رفع عفونت دندان بدنم رو روز به روز ضعیف تر میکرد و از طرفی دست و پنجه نرم کردن با بیماری که باعث شده بود چند شبانه روز توان خوابیدن نداشته باشم روز پنجم منو به زمین کوبید .

 

درگیری خودم با بیماری

ماجرا اینجوری شروع شد که به دلیل خشکی بیش از حد گلو نمیتونستم بخوابم و هر سه چهار دقیقه باید آب و یا دمنوش و یا نرم کننده های گلو مصرف میکردم . به محض اینکه خوابم میبرد از شدت خشکی دهان و گلو و ایجاد خفگی بیدار میشدم و این نبود که بتونم سریع آب مصرف کنم برای رطوبت گلو . باید ابتدا آب رو میگرفتم داخل دهان و یه مقدار نگه میداشتم و قطره قطره آب رو به طرف گلوم هدایت میکردم تا اول از اون حالت خارج بشه بعد بتونم مقداری آب بخورم و از شدت بی خوابی و خستگی روزانه به خواب میرفتم و دوباره بعد از سه چهار دقیقه همین داستان و این برنامه چهار شبانه روز ادامه داشت و مصرف داروهای بی اثر در درمان و موثر در ایجاد ضعف و ناتوانی کشور عزیزمون و به همت داروسازان و پزشکان با تجربه و باسوادمون ، ادامه داشت .

روز پنجم که مثل چهار شب قبل در حال قدم زدن توی اتاق بودم و با نگاهی سرشار از بی کسی و تنهایی نگاه بچه های مظلوم و معصوم و بی گناهم میکردم که به دلیل نبود داروهای موثر دچار ضعف شده بودن و بی حال در خواب بودن میکردم و همزمان ذهنم درگیر مسئولین بی کفایت و بی فکری بود که بهترین موقعیت و امکانات و داروها در اختیارشون قرار داده میشه از بیت المال .

اما دائم شاکر خداوند سبحان بودم که بازم هم این توان در من بود که بتونم با تمام این مشکلات ( که سه چهارم مردم کشورم درگیر اون هستن ) مبارزه کنم و صبور باشم .

به خودم اومدم و رفتم توی آشپزخونه مثل چند روز گذشته برای آماده کردن صبحانه و جدا کردن داروها به صورت برای افراد خانواده .

در حال آماده کردن صبحانه بودم که احساس کردم دست و پام داره بی حس میشه . برای جلوگیری از اتفاق خاصی خیلی آروم برگشتم تو اتاق که برم چند دقیقه ای بشینم و بعد کارم رو ادامه بدم .

نیمه راه بی حال شدم و دیگه چیزی از ماجرا یادم نیست . وقتی یکمی به هوش اومدم و صداها رو میشنیدم دیدم صدای گریه و شیون میاد . آروم با هزار بدبختی چشامو باز کردم و دیدم افتادم روی مبل و علی و کمیل خودشون رو انداختن روی من و دارن های های گریه میکنن . همسرم هم با صورتی خیس از اشک داره میره بیرون از خونه برای کمک گرفتن از همسایه ها ...

با هر مصیبتی که بود دستمو بلند کردم و به اشاره ای که بفهمه اجازه ندادم بره . اومد طرفم و گفت میخوام برم به قلانی بگم بیاد ببره تو رو بیمارستان . کمیل به اورژانس زنگ زده بود و به مادرش گفت که تماس گرفته و الان میرسن . با هزار بدبدختی به کمیل گفتم تماس بگیره و اعلام کنسلی کنه و بگه مشکلی نیست .

خلاصه اینکه کمیل رفت یکمی دمنوش و مایعاتی که از قبل آماده کرده بودم برام اورد و یکمی میوه و این چیزا بهم دادن و کم کم حالم بهتر شد . برای اینکه از تلخی و ترس ماجرا کم کنم گفتم یکمی سرم گیج رفت گفتم اینجا دراز بکشم ولی خوابم برده بود . حالم خوبه و کلی از این چرندیات که کاملا مشخص بود حتی علی کوچولو هم باورشون نمیکنه زدم .

آروم آروم بلند شدم و پیش خودم گفتم اگه اینجوری ادامه بدم اینا کلا روحیه هاشون داغون میشه و همه زحماتم از بین میره . خودم رو جمع و جور کردم و بلند شدم رفتم به طرف آشپزخونه و تو مسیر آشپزخونه به همسرم گفتم شما برو استراحت کن من حالم خوبه خوبه و هیچ جای نگرانی نیست . با کلماتی به بچه ها هم یکمی آرامش دادم و وضعیت خونه یکمی آروم شد .

دوباره به کارم برگشتم و با هر بدبختی بود صبحانه آماده شد و داروها رو هم دسته بندی کردم برای خانواده و دوباره زندگی در حال مبارزه با خانواده آغاز شد .

 

درمان

نحوه درمان به دو روش شروع شد

روش اول امور پزشکی و بیمارستان و ...

روش دوم تجربیات خودم و مجموعه کارهایی که به عقلم میرسید انجام بدم

 

امور پزشکی و بیمارستان

کار ما شده بود هر روز صبح بریم بیمارستان برای کار سرم و تزریق همسرم . خوشبختانه این روند که با مشکلات بسیار بسیار جدی روبرو بود بیشتر از چهار روز طول نکشید . البته مراجعات روزانه جهت گرفتن سطح اکسیژن و فشار خون و این چیزا ادامه داشت اما دیگه خبری از اون تزریق دارو و سرم وحشتناک نبود . در این باره مشروح توضیح خواهم داد که چه بر ما گذشت به دلیل بی تدبیری کادر درمان عزیز .

از دوستی سوال کردم که آمپول تزریقی داخل سرم چی بود که همچین بلایی به سر همسرم اومد ایشون گفتن این آمپول از جمله دارو و یا واکسنهای بیماری ابولا هست که داخل رگ و یا سرم تزریق میشه . من اینو جای دیگه نشنیده بودم به غیر از یکی دو نفر از دوستان . این دیگه تخصص ما نیست و دقیقا نمیدونیم چی هست .

گاهی وقتا اجبارا باید علی کوچولو رو همراه خودمون میبردیم و من و علی آقا باید تو محوطه بیمارستان قدم میزدیم تا مادر علی آقا بعد از انجام امور پزشکی بیاد پیش ما و برگردیم منزل . برای همین دلهره هم داشتم که نزدیک همسر نبودم و از وضعیتش بی اطلاع . هر چند هر چند دقیقه یه بار تماسی میگرفتم و جویای احوال بودم اما دلم اونجا بود . از طرفی هم علی کوچولو دوست داشت تو محوطه بازی کنه و قدم بزنه و این برنامه های کودکانه و انتظار داشت من هم همراهیش کنم !

 

تجربیات خودم در امور درمانی خانگی

من همزمان که امور پزشکی و بیمارستانی خانواده پیش میرفت کمک درمانهای خانگی رو هم با یک برنامه ریزی دقیق پیش میبردم . از دمنوشهای مختلف میوه ای و گیاهی گرفته تا داروهای تقویتی مناسب برنامه ریزی شده به مصرف خانواده میرسید .

تمام سعی و تلاشم بر این بود که داروها و مایعات فراوان و به موقع سر ساعت به اعضای خانواده برسه برای همین دائم توی آشپزخونه و مسیر اتاقها در حال رفت و آمد بودم . خب هر کدام از اعضای خانواده رسیدگی خاص خودش رو داشت . به همسر در اتاق مجزا به شکلی باید خدمات رسانی می شد به علی کوچولو به شکلی دیگه و آقا کمیل هم به روش خودش . گرچه این وسط اکثر اوقات از خودم غافل می شدم اما همین که میدیدم اعضای خانواده هر روز وضعیت بهتری دارن برای من قوت قلب بود .

بیشترین مشکل من بی خوابی بود . بی خوابی باعث میشد طی روز انرژی بیشتری صرف کنم و خود این موضوع مشکلاتی رو همراه داشت اما باید تحمل می کردم .

در طول مدت درمان من به روشها و فرمولهای درمانی بسیار خوبی دست پیدا کردم که در بخشهای بعدی و یا در پستهای مجزا این تجربیات رو به اشتراک خواهم گذاشت .

 

کنسل شدن سفر زیارتی آقا کمیل به مشهد مقدس

از یه ماه قبل داشت کیف و وسیله آماده میکرد که برای زیارت به حرم مطهر آقا علی ابن موسی الرضا علیه السلام به مشهد مقدس مشرف بشه . هر روز یه چیزی به کوله پشتیش اضافه میکرد و دائم در مورد سفرش با دوست و فامیل حرف میزد . تا این که درگیر بیماری که میدونید شد . دائم به این امید داشت که تا روز سفر وضعیت جسمی روبراه میشه و میتونه بره زیارت . دائم در این باره سوال میکرد و تماس میگرفت با اطرافیان نزدیک .

تا اینکه یه روز مانده به سفر مربی و فرمانده پایگاه باهام تماس گرفت و بعد از کلی خوش و بش بهم گفت با توجه به وضعیتی که کمیل داره چیکار میخواید بکنید برای سفر ایشون ؟ منظورشو خوب فهمیدم اما نتونستم همون لحظه جواب بدم . به ایشون گفتم یه دقیقه به من فرصت بدید من جواب میدم . چند ثانیه ای فکر کردم و تماس گرفتم . به ایشون گفتم به نظر بنده به صلاح نیست کمیل به این مسافرت بیاد . در ادامه گفتم کمیل از دوره نقاهتش چند روز هم گذشته و حتی یه سفر تهران برای اجرای کارش رفته اما اگر به این سفر بیاد و خدای ناخواسته یکی از بچه ها به هر دلیل دیگری دچار هر بیماری بخواد بشه قطعا انگشت اشاره به طرف پسر من خواهد بود و این یقینا خوشایند هیچکدام از ما و شما نیست . برای همین به صلاح نیست ... خلاصه کنم . برنامه کمیل کنسل شد .

اما مجددا مسئولیت گفتن این خبر رو به ایشان واگزار کردم و گفتم من نمیتونم این خبر رو به کمیل بدم خود شما زحمتش رو بکشید . در جوابم ایشون گفتم فلانی ما الان 4 روزه که داریم مسئولیت این کار رو به دوش هم میندازیم . من به حاجی .. گفتم بگه ایشون واگزار کردن به آقای فلانی و .. در آخر قرعه به نام من افتاد و من با هزار بدبختی اول با شما تماس گرفتم که شما به ایشون بگید . در آخر ایشون مسئولیت رو پذیرفت و به کمیل اطلاع داد و جریان برو برای ایشون توضیح داد .

من هم که داشتم زیر چشمی به کمیل نگاه میکردم یه باره دیدم اشکی بی صدا تمام صورت کمیل رو خیس گرد و قطرات شفاف اشک از گونه های کمیل پشت سر هم روی گونه هاش سرسره بازی میکردن بدون اینکه بدونن در دل پسرم چی میگذره .

حالا وضعیت روحی من داغون و مادر کمیل هم که خودش رو در این ماجرا مقصر میدونست داغون تر و زار زار اشک میریخت و میگفت من باعث شدم این اتفاقات بیفته و کمیل از سفرش جا بمونه ...

از یه طرف قلبم داشت منفجر می شد و از طرف دیگه باید مادر کمیل رو آرام میکردم و از طرفی علی کوچولو رو دریابم . داستانی شده بود اون لحظات .

ساعتی از این ماجرا گذشت و من به خودم گفتم خدا رو شکر جو آروم شده و کمیل هم خبری از گریه هاش نیست . رفتم به طرف اتاقش که براش آب میوه ببرم . به در که رسیدم دیدم آهنگی و صدایی آشناتر از هر آشنایی به گوش میرسه که میگه : علی موس الرضا .. گر مرا از در برانی جای دیگر ندارم .. کمیل داشت شعر آقا رو میخوند و اشک میریخت .. یادم اومد که همین مداحی رو وقت ورود یه حرم مطهر آقا که سال قبلش مشرف شده بودیم توسط کمیل تو حرم آقا اجرا شد و همینطور که داشتیم به طرف ضریح مطهر میرفتیم بلند بلند کمیل اینو میخوند و چند جایی هم من برای یادگاری و ثبت وقایع ازش فیلم گرفتم ...

همونجا نشستم و بدون اینکه دست خودم و یا در کنترل خودم باشه اشکهام سرازیر شد و قلبم به در اومد . از یه طرف نمیخواستم پسرم رو تو اون حال خراب ببینیم از طرفی نمیخواستم این حالی که برای زیارت اقا بهش دست داده رو خراب کنم . لیوان به دست نشسته بودم و اشک میریختم و فکر میکردم که یهو سر و کله علی آقا پیدا شد و بلند گفت بابا چرا اینجا نشستی ؟!! منم که این وضع رو دیدم مونده بودم چیکار کنم دیدم صدا قطع شد و در باز شد . بابا اینجا چرا نشستی گفتم هیچی اومدم برات آب میوه آوردم که بخوری . اولش گفت میل ندارم بابا تازه خوردم . منم به زور بهش دادم خورد و سریع برگشتم تو آشپزخونه و مشغول کارای دیگه شدم . اصلا نمیدونستم دارم چیکار میکنم . این داستان تا چند روز تو خونه ما ادامه داشت و چپ و راست کمیل میرفت تو اتاقش در و میبست و شروع میکرد به خوندن این متن .

چند روز گذشت از این مورد و ما همچنان شاهد اشکهای گاه و بیگاه کمیل در احوال مختلف بودیم . تا اینکه عزیزی تماس گرفت و گفت فلانی از آقا کمیل دعوت شده که به زیارت آقا بره ! قیافه من که اون لحظه دیدنی بود ! ایشون هیچ ارتباطی به موضوع پایگاه کمیل و این داستانها نداشت . شماره ناشناس ، فرد ناشناس ، قیافه من ! افکاری که توی اون لحظه توی سرم جابجا می شد ! خلاصه اینکه کمیل برای زیارت آقا علی ابن موس الرضا علیه السلام به مشهد مقدس دعوت شد . خود این یه داستان مفصلی است که سر فرصت خواهم گفت . ان شاالله .

اینجا بود که فهمیدم دل شکسته چه کارها و چه معجراتی میکنه ! دل شکسته کودکی که هنوز به گناه آلوده نشده شق القمر میکنه ! با همسرم و نزدیکانم موضوع رو درمیان گذاشتم و همه چهره ها همچون چهره متعجب و ناباورانه من بودن ! عجب ساعاتی بود اون لحظات !


موضوعات مرتبط: بخشهایی از داستان زندگی من
برچسب‌ها: داستان , کرونا , زندگی , تربیت


تاريخ : ۱۴۰۰/۱۱/۲۸ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

انسان‌ در جستجوی حقیقت‌است اما دانشجو روش کشف حقیقت را نیز می‌آموزد و بر آموخته‌های خود شاهدی معقول می‌جوید.
دانش، ارزش خود را از حقیقت می‌گیرد از این‌رو
همه دانستنی‌های ما "دانش" نیستند و بهره‌ای از حقیقت ندارند. بسیاری از آن‌ها "دانش‌نما" و "شبه‌علم" اند. ادعا‌های نظری، که شاهدی فرا‌تر از آداب و احساسات ندارند. اگر‌چه دروغ نیستند ولی درست هم نیستند! اگر‌چه رنگ و لعاب علمی به خود می‌گیرند ولی هیچ‌گاه تن به آزمون نمی‌دهند.
جامعه‌ای که گرفتار چنین استحسان‌هایی باشد و حساس‌ترین تصمیم‌هایش را بر پایه آن‌ها بگیرد، هرگز روی پیشرفت نخواهد دید.
ارزش دانشجوی راستین، به این است که ذهن خود و جامعه را از این "ترجیحات" بی‌دلیل، پاکسازی می‌کند.

روز دانشجو بر همه حقیقت‌جویان گرامی باد.

 


موضوعات مرتبط: سخن روز
برچسب‌ها: دانشجو , حقیقت , دانشگاه , آینده


تاريخ : ۱۴۰۰/۰۹/۱۶ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

هرچقدرم بگی من قوی ام

و میتونم مواظب خودم باشم

و تنهایی بهتره و اینا ،

در نهایت یه جاهایی از زندگی دلت میخواد

یکی باشه که هواتو داشته باشه

و بیشتر از خودت نگران حالت باشه ..


موضوعات مرتبط: پیامها
برچسب‌ها: آدما , قوی بودن , تنهایی , در اوج


تاريخ : ۱۴۰۰/۰۵/۰۱ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

به راستی کوهنوردی ورزش ما نیست، باور و زندگی ماست

دیگران به کوهستان نگاه می کنند و ما صعودش می کنیم، با قدم هایمان حسش می کنیم، با نفس هایمان درکش می کنیم.

کوهنورد خستگی ندارد، درودها و شادباش هایش جزیی از فرهنگ ماست. فرهنگ احترام به طبیعت، احترام به پیشکسوت، احترام به خود و احترام به شادی و زمان.

می بایست کوهنورد باشی تا لذت یک صعود، لذت یک کوهنوردی را در خم هر پیچ و هر نسیم دل انگیزش، با صدای پرنده های کوهستانی که نغمه شیدایی سر می دهند، درک کنی.

کوهنوردی درس صبر و تمرین استواری است.


موضوعات مرتبط: كوهنوردي
برچسب‌ها: کوهنوردی , قله , پنجره , چشم


تاريخ : ۱۴۰۰/۰۴/۱۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

هر چیزی که با لباس زیر ( زیرپوش ، شورت ، زیرشلواری) پوشانده شود عضو خصوصی است
هیچکس حق ندارد به آنها دست بزند
هیچکس حق ندارد که بخواهد آن را ببیند
هیچکس حق ندارد درباره آن با شما (کودک) حرف بزند


اگر چنین اتفاقی افتاد کودک باید نه بگوید ...


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک
برچسب‌ها: تربیت , کودک , لباس زیر , خصوصی


تاريخ : ۱۴۰۰/۰۲/۰۶ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

‏ما مردا اکثرا کسیو نداریم باش حرف بزنیم

اگرم داشته باشیم حرف نمیزنیم ،

فقط گاهی یکیو میخوایم که بشینه وحرف نزنه و حرف نزنیم

و سکوت کنیم خوب شیم


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، خانه و خانواده ، دل نوشته ها
برچسب‌ها: مرد , سکوت , حال خوب , تربیت


تاريخ : ۱۳۹۹/۱۱/۰۶ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

زنها را باید زیاد دوست داشت
باید احساس منحصر بفرد بودن به آنهاداد
باید شبیه معجزه به زنها نگاه کرد
زنی که بداند
بودنش
مردی را به وَجد می آورد
هرگز پیر نخواهد شد
هرگز ...!


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، آموزش ، آموزه هایم به کمیل و علی ، مرد اردیبهشتی ، خانه و خانواده
برچسب‌ها: زن , دوست داشتن , معجزه , زندگی


تاريخ : ۱۳۹۹/۱۱/۰۶ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

رسیدن به خوشی و سعادت مهم ترین هدف انسان است .

فعالیت ورزشی برای دست یابی به بالاترین درجه سلامتی ، حیاتی است.

ورزش و از جمله کوه نوردی به افزایش شادابی و نشاط کمک می کند.

بر اساس نظرات متخصصان سلامتی ، هیچ دارویی مانند فعالیت های ورزشی وجود نخواهد داشت

که تندرستی و شادابی انسان را تامین می کند.

یک برنامه کوه نوردی مناسب برای خودتان انتخاب نمایید.

پژوهشگران معتقدند یکی از بهترین عواملی که می تواند جلوی عدم تحرک و سستی را بگیرد

و نهال نشاط و شادمانی را در محیط پر و سر و صدای ماشینی ، درون دل انسان بکارد

ورزش است.


موضوعات مرتبط: كوهنوردي
برچسب‌ها: کوهنوردی , ورزش , زندگی , سستی


تاريخ : ۱۳۹۹/۱۰/۲۲ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

وقتی به هر دلیلی خسته هستید و احساس می کنید که کودک حرف شما را درک نمی کند،

حق دارید عصبانی شوید

اما لزومی ندارد تمام احساس خشم و عصبانیت خود را به کودک منتقل کنید.

مگر هنگامی که شما با بو و تست کردن متوجه فاسد شدن غذایی می شوید،

آن را به کودک خود می دهید؟!

کودک گنجایش تحمل تمام هیجان های منفی شما را ندارد،

پس به جای استفاده از جملاتی مثل:

“برو گریه کن، تموم شد بیا”

که نه تنها کودک را تشویق به گریه کردن می کند،

بلکه احساس بی پناهی به او خواهد داد، از این جمله استفاده کنید:

«وقتی گریه می کنی من متوجه خواسته ات نمیشم، تلاش کن تا آروم بشی، من هم کمکت می کنم».
 


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک
برچسب‌ها: رشد اخلاقی , تحقیرآمیز , تربیت , کودکان


تاريخ : ۱۳۹۹/۱۰/۱۷ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

همه چی درست میشه،
شاید امروز نه ولی در نهایت میشه

تا دندون دارید بخندید
تا چشم دارید ببینید
تا گوش دارید گوش کنید  
تا سالمید زندگی کنید
اگر جایی رو که هستید دوست ندارید
تلاش کنید تا موقعیتتون رو عوض کنید
زمینِ خدا بزرگه ...


موضوعات مرتبط: مرد اردیبهشتی ، خوب زندگی کنیم ، دل نوشته ها
برچسب‌ها: درست میشه , خدا بزرگه , دندان , سلامتی


تاريخ : ۱۳۹۹/۰۹/۱۸ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

مثل خرمالو‌های رسیده حیاط مادربزرگ
مثل عطر دارچین چای‌‌های عصرانه
مثل باران پاییز
مثل عود
مثل انار دانه‌دانه با گلپر
مثل موسیقی خش‌خش برگ‌ها
مثل نوشتن آخرین خط مشق‌های دوران کودکی
مثل عید
مثل آب ‌بازی
چیز‌های خوب ساده اند
و تنها شنیدن اسمشان کافیست
تا خوب شود حال دلت
نبودشان زندگی را متوقف نمیکند
امّا زندگانی را تَلخ خواهد کرد...


موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسب‌ها: زندگی , سختی , شیرینی زندگی , تلخی زندگی


تاريخ : ۱۳۹۹/۰۹/۱۱ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

به خودم در یک سال قبل، که همه جا می‌رفت، همه چیز می‌خورد، همه چیز می‌نوشید و همه‌ کار می‌کرد و از هیچ‌چیزی نمی‌ترسید! از کافه‌های جنوب تا شمال شهر گرفته تا رستوران‌ها و حتی ساندویچی‌های کنار خیابان، از باشگاه‌های بدنسازی گرفته تا پارک‌های شلوغ، از کتابفروشی‌ها تا عمده‌فروشی‌های پر از آدم... منِ یک سال قبل چقدر خوشبخت بوده و فارغ! چقدر بی‌خیال! چقدر آسوده! چقدر راحت و بدون هیچ تمهیدی از خانه خارج می‌شده، هندزفری به گوش و لبخند به لب از کنار آدم‌ها عبور می‌کرده، از بوییدن گل‌های کنار خیابان نمی‌ترسیده، با آدم‌ها از نزدیک و بدون ماسک حرف می‌زده، می‌خندیده و با دست‌های نشُسته خوراکی می‌خورده و از دست زدن به سلفون‌ خوراکی‌های بیرون مغازه‌ها هراسی نداشته.
من حسودی‌ام می‌شود به تمام کارهایی که در یک سال قبل، بدون هیچ اضطراب و هراسی می‌کردم، به تمام چیزهایی که می‌خوردم، جاهایی که می‌رفتم، آدم‌هایی که ملاقات می‌کردم و عزیزانی که در آغوش می‌کشیدم.
به تمام آرامشی که داشتم...
که حالا به بدیهی‌ترین نیازهای روزمره‌ی یک انسان، غبطه می‌خورم، به سفر، به تفریح، به بی‌دغدغه کنار آدم‌ها نشستن و چای نوشیدن، به آغوش...
که باید قدردان هرروز و هرثانیه‌ی این زندگی بود،
که هیچ‌کس فکرش را هم نمی‌کند فردا می‌تواند چقدر خوب یا بدتر از امروز باشد،
که هیچ‌کس از کارهای دنیا سر در نمی‌آورد.

آری... من حسادت می‌کنم به خودم،
به خودم در یک سال قبل...


موضوعات مرتبط: مرد اردیبهشتی ، دل نوشته ها
برچسب‌ها: حسادت , بیماری , کرونا , زندگی


تاريخ : ۱۳۹۹/۰۹/۱۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

هرگز برای شوخی یا ابراز صمیمیت با کودکتان ، از عنوان‌های زننده و تحقیرآمیز استفاده نکنید!

همچنین در انتساب القاب ، اغراق نکنید چون منجر به اعتماد بنفس کاذب و متعاقب آن سرخوردگی میشود !

القاب اشتباه مثل :

پدر سوخته ، مادر مرده ، خنگول بابا ، خل و چل ، کچل من ، سیا سوخته ، مهندس بابا ، خانم دکتر مامان ، دانشمند من ، خوشگل من!

از القابی مثل خوشگل من هم استفاده نکنید . زیبایی و خوشگلی را برای بچه ها ملاک نکنید .

چون در سنین بلوغ کودکان امروز ما به این زیبایی نیستند و بعلاوه زیبایی خوب هست اما ارزش نیست .

سعی کنید عناوین مناسبی که با استفاده از آن میتوانید کودک خود را با اعتماد به نفس و عزت نفس بزرگ کنید مثل :

عزیز دلم

‏امید قلبم

نور چشمم

پسر منظمم

دختر هنرمندم

نازنین تلاشگرم

عزیز خوش استعدادم

گل پسر / نازنین دختر مؤدبم

 


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک ، آموزش ، پیشنهاد مدیر ، تجربیات بچه داری من
برچسب‌ها: عنوان‌ زننده , تحقیرآمیز , تربیت , کودکان


تاريخ : ۱۳۹۹/۰۹/۰۷ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

بعضی دردها تو زندگی هست که با هیچ دارویی درمان نمیشه ،

فقط با بودن آدم هایی تسکین پیدا می کنه که مثل قرص آرام بخش می مونن ...

آدمایی که تو صداشون ، تو حرفاشون یه نیروی خدادادی هست که بهت آرامش میده .

فقط کافیه چند کلمه ای باهاشون صحبت کنی تا دردهات رو فراموش کنی ...

آدمایی که کنارشون زمان بی معنا میشه و زندگی یه طعم دیگه می گیره .

اگه یه روزی تو زندگیتون کسی بود که کنارش آرامش داشتید ، بدونید اون قرص آرام بخش شماست ...

کسی که دیگه تو زندگیتون تکرار نمیشه .

حالا خوب زندگیت رو نگاه کن و ببین قرص آرام بخش داری ؟


موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسب‌ها: آرام بخش , دوست , آرامش , زندگی


تاريخ : ۱۳۹۹/۰۷/۲۶ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

آرام که باشی زمان متوقف می‌شود..

تنها چیزی که در زندگی معنوی نیاز داری این است که واکنش نشان ندهی آرام  بودن بزرگترین دارایی در این دنیا و برترین قدرتی است که می‌توانی داشته باشی اگر تنها بتوانی آرام باشی، هر مشکلی را می‌توانی حل کنی؛ این چیزی است که باید بخاطر داشته باشی.

زمانی که کاملا آرام هستی، زمان متوقف می‌شود. جایی که زمان نباشد، کارما از بین میرود، چرخه زندگی و مرگ می‌ایستد و هر چیزی به خنثی و خالی شدن متمایل می‌گردد. چون زمانی که آرام هستی با انرژی جهان یکی می‌شوی و همه چیز به خوبی پیش می‌رود.

آرام بودن یعنی همه چیز تحت کنترل است و شما نگران شرایط و نتیجه‌ای که ممکن است روز  فردا بدست آید نیستید. آرام بودن یعنی همه چیز خوب است، و جای هیچ نگرانی نیست.


موضوعات مرتبط: روان شناسی
برچسب‌ها: آرامش , زمان , کنترل , دارائی


تاريخ : ۱۳۹۹/۰۶/۰۹ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

آنها به ما یاد نمیدهند که چگونه کسی را دوست بداریم ...
آنها به ما یاد نمیدهند که چگونه برای خودمان زندگی کنیم ...
آن‌ها به ما یاد نمی‌دهند که چگونه در شُهرت به درستی زندگی کنیم ...
آنها به ما یاد نمیدهند که چگونه پدر و مادرمان را درک کنیم ...
آن‌ها به ما یاد نمی‌دهند که چگونه در گمنامی، از زندگی لذت ببریم ...
آنها به ما یاد نمی‌دهند که چگونه از کسی که دیگر دوستش نداریم جدا شویم ...
آنها به ما یاد نمیدهند که بزرگ و کوچکی را در خانواده درک کنیم ...
آن‌ها به ما یاد نمی‌دهند که به آنچه در ذهن دیگری می‌گذرد فکر کنیم ...
آن‌ها به ما یاد نمی دهند که به کسی که در حال مرگ است چه بگوییم ...
آن‌ها به ما هیچ چیزی را که ارزش یاد گرفتن داشته باشد یاد نمی‌دهند ...!

 

 


موضوعات مرتبط: آموزه هایم به کمیل و علی ، پیشنهاد مدیر
برچسب‌ها: دوست , زندگی , شهرت , یادگیری


تاريخ : ۱۳۹۹/۰۲/۰۶ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

زندگی چرا اینهمه ایراد دارد دوست عزیز؟

چرا بقالی هایش یک کیسه امید نمی فروشند؟

کاسه امیدم آنقدر تهی هست که هرچقدر نان به انتهایش می کشم تا خودم را گول بزنم

که یک چیزی هست، نان و کاسه خنده شان می گیرد.

یک کیسه امید هم نه، یک کف دست، قد یک ناخن شکسته.

ما چقدر خالی هستیم دوست عزیز.

به دنیا می آییم تا خودمان را از هرآنچه نداریم پر کنیم و برویم،

اما خیلی وقت است که خود دنیا هم بازارش کساد است؛

با کاسه  خالی‌اش که معیارش بی حساب کتاب است،

به دنبالمان می دود تا هر آنچه را هم که از روز ازل داریم از ما بگیرد و برود.

 


موضوعات مرتبط: متفرقه
برچسب‌ها: امید , خالی , زندگی , دنیا


تاريخ : ۱۳۹۹/۰۱/۰۲ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

وقتی بچه بودم ،  هیچوقت با مداد رنگی کمرنگ کنار نمیومدم ..
همیشه دنبال بهترین مارک بودم که پر رنگی رو تو نقاشیام حس کنم .
هنوزم شخصیتم همینه با آدمای کمرنگ کنار نمیام ، یا تو زندگیم خودشونو پررنگ میکنن یاکلا حذفشون میکنم ..


موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسب‌ها: مداد رنگی , زندگی , نقاشی , بچه


تاريخ : ۱۳۹۸/۱۰/۱۱ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

وقتی که حجاب را به دخترت آموختی ... اما عفاف را به پسرت نیاموختی ... به پسرت یاد دادی که حیا و نجابت فقط مخصوص زن است

وقتی که به دخترت گفتی که باید به برادرش احترام بگذارد...اما به پسرت نگفتی که به همان اندازه به خواهرش احترام بگذارد...برتر بودن مردانه را به پسرت یادآوری کردی

وقتی که دخترت را برای یک ساعت دیر آمدن به خانه بازخواست کردی...اما به پسرت اجازه دادی که  آخر شب به خانه برگردد ...به پسرت آموختی که او بر خلاف خواهرش می‌تواند خطا کند

وقتی که عشق ورزیدن را برای دخترت نادرست دانستی ...اما از رابطه داشتن پسرت با دختری نامحرم ذوق زده شدی که پسرت بزرگ شده ... هوسباز بودن را به پسرت آموختی

وقتی که از کودکی به دخترت یاد دادی که زن باشد، کدبانو، صبور و فداکار باشد...اما به پسرت فقط آموختی که قوی و قدرتمند باشد..تنها نامی از خانواده را به پسرت آموختی نه مسئولیت خانواده را

بله...تو هم مقصری که وظیفه والدین  را به درستی انجام ندادی. من هم به عنوان یک پدر یا مادر، مقصرم که به جای اصلاح خودم و تربیت صحیح فقط به جامعه ام انتقاد کردم.جامعه هرگز به خودی خود درست نمی‌شود.جامعه نمونه‌ بزرگی از همان خانواده است...


موضوعات مرتبط: کودک ، خانه و خانواده
برچسب‌ها: والدین , تربیت , کودک , زندگی


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۹/۱۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

ابزارهای پیام رسان به کمک پیش بینی آینده افراد می آید و خیلی از موارد را در زندگی شخصی شما را پیش بینی می کند. داده های زیادی را روزانه در مورد شخصیت، سبک زندگی و شیوه زندگی‌مان، در اینترنت به جا می‌گذاریم، حالا تصور کنید که کسی بیاید واقعا یک تحلیل کامل روی این اطلاعات انجام بدهد. مثلا از روی لحن و محتوای کوتاه‌نوشته‌هایمان در توییتر یا فیس‌بوک، عکس‌هایی که در اینستاگرام می‌گذاریم و مطالبی که به اشتراک بگذاریم، پی ببرد که: ورزش منظم می‌کنیم یا نه. چند ساعت در روز می‌خوابیم. کارمان چیست و چقدر استرس بر ما وارد می‌کند. افسرده هستیم یا زندگی شادی داریم. حدودا چقدر درآمد داریم. چقدر سفر می‌رویم. آیا سیگاری هستیم؟ هنوز ابزار دقیقی که بتواند یک تحلیل معنایی دقیق بکند، ساخته نشده است، خصوصا برای ما فارسی‌زبان‌ها.

پیش-بینی-آینده-افراد

با این وجود قدم‌هایی در این جهت برداشته شده است. Predictive World ابزار آنلاینی است که با استفاده از اطلاعات فیس‌بوک کاربران و اطلاعات دموگرافیکی که از قبل دارد، اطلاعات جالبی در مورد شما و آینده احتمالی‌تان به دست می‌دهد. مثلا طول عمر، احتمال مرگ قریب الوقوع، خطرات کاری، شخصیت، احتمال اعتیاد، علایق موسیقیایی و … مشخص است که شما هر قدر در فیس‌بوک فعال‌تر بوده باشید، اطلاعات این ابزار دقیق‌تر خواهد بود. در مورد ما کاربران ایرانی، چون اصولا برخی از چیزها را عادت نداریم به اشتراک بگذاریم و به علاوه زبان ما فارسی است، دقت ابزار عموما پایین‌تر از کاربران فرنگی خواهد بود. با این همه Predictive World می‌تواند حدس‌های جالبی در مورد شما بزند که برخی از آنها بسیار به واقعیت نزدیک است. این پروژه حاصل مشارکت دانشگاه کمبریج با دست‌اندرکاران ویدئوگیم Watch Dogs ۲ است. این ویدئوگیم نگاهی شکاکانه به جامعه آنلاین و خطرات آن دارد.


موضوعات مرتبط: شبکه ، کامپیوتر و اینترنت ، نفوذ ، سیستمهای اطلاعاتی
برچسب‌ها: اینستاگرام , فیس بوک , توئیتر , پیش بینی


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۸/۲۵ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

سعی کن اونقدر کامل باشی که بزرگ‌ ترین تنبیه تو برای دیگران ،

گرفتن خودت از اونا باشه !


موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسب‌ها: کامل , تنبیه , دیگران , زندگی


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۸/۱۳ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

گاهی آدم دلش هیچ چیز نمیخواهد و این شروع یک مرگ تدریجی است


موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسب‌ها: گاهی , زندگی , شکستن , مرگ تدریجی


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۸/۱۳ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

بعضی اوقات
باید فراموش کنی که فراموش شدی


موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسب‌ها: فراموش , گاهی , زندگی , مردم


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۷/۲۱ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

آدمیزاد سختشه که بگه

 "به من توجه کن" برای همین قیل و قال راه میندازه، عصبی میشه، داد میزنه، قهر میکنه، فرار میکنه، با

خودش و زمین و زمان لج میکنه

برای اینکه به چشم بیاد، برای اینکه دیده شه‼️

تو فقط میبینی که چشماشو میبنده و داد میزنه و هیچی نمیشنوه، اون داره میپره و دستاشو تکون میده و

میگه "هی! من اینجام! ببین منو!"

داره میگه "به من توجه کن..."

و میدونی چقدر درموندست این جمله؟...سراسر استیصاله...و وقتی به زبون بیاد

اگه به زبون بیاد دیگه گفتن و نگفتنش فرقی نداره ...


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، تو اینو بفهم ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم
برچسب‌ها: عصبی , قیل و قال , استیصال , توجه


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۷/۲۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

پاییز که می شود ؛
حواستان به آدم های زندگیِ تان باشد .
کمی بهانه گیر می شوند ،
حساس می شوند ، "توجه" می خواهند !
دستِ خودشان که نیست ،
این خاصیتِ پاییز است ؛
آدم ها را از همیشه عاشق تر می کند .
مگر می شود پاییز باشد و دلت هوای
قربان صدقه های از تهِ دلِ کسی را نکند ؟!
مگر می شود پاییز باشد
و دلت هوس نکند ، عاشق باشی ؟!
که عاشقت باشند ؟!
باد باشد ، باران باشد ... و یک خیابان
پر از برگ های خشک و نارنجی ...
تو باشی و تو ،
تو باشی و او ...
فرقی ندارد !
قدم زدن در بساطِ
دلبرانه ی پاییز ، همه جوره می چسبد ...


موضوعات مرتبط: مرد اردیبهشتی ، دل نوشته ها
برچسب‌ها: پائیز , بهانه , حساس , زندگی


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۷/۰۲ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

بدترین اتفاق دنیا اینه که

خوب باشی

و کاری باهات بکنن که بخاطر خوب بودنت ،

حالت از خودت بهم بخوره ...!


موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسب‌ها: دنیا , اتفاق , خوب , بد


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۶/۲۳ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

انقدر رو شخصیتتون کار کنید که به جایی برسید که هرکی باهاتون حرف زد
حداقل یک دقیقه بره تو خودش و راجبتون فکر کنه.


موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسب‌ها: شخصیت , افکار , توجه , زندگی


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۴/۲۷ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

سفر كن و به هيچ كس نگو
رابطه ى عاشقانه داشته باش
و به هيچ كس نگو
شاد باش و به كسى نگو
مردم چيزهاى قشنگ را خراب ميكنند ...!

 


موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسب‌ها: سفر , عاشقانه , زندگی , مردم


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۴/۱۵ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

از هدر رفتن عمر باکی ندارد.
از حرف‌های بیهوده سیر نمی‌شود.
تاب همنشینی کسی که عیبش را ببیند ندارد.


موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسب‌ها: احمق , عمر , زندگی , همنشینی


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۴/۱۵ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

آدم رویایی خاکستر رویاهای گذشته‌اش را بیخودی پس میزند

به این امید که در میانش حداقل جرقه کوچکی پیدا کرده و فوتش کند

تا دوباره جان بگیرند.

تا این آتش احیا شده، قلب سرما زده او را گرم کند

و همه آنهایی که برایش عزیز بودند، برگردند.

همان چیزی که تکانش داد، خونش را به جوش آورد.

اشک را از چشمانش سرازیر کرد و آنچنان باشکوه فریبش داد.

میدانی من به چه نتیجه ای رسیده ام؟

میدانی حالا باید سالگرد احساساتم،

احساسات گذشته ام و علاقه ام را به آنچه قبلا بوده

ولی هرگز عملا اتفاق نیوفتاده به یاد داشته باشم.

چون این سالگرد هم بایستگی

با همان رویاهای احمقانه غیرمحسوس مطابقت داشته باشد.

از خودت میپرسی اون رویاهات کجا هستند؟

سرت را تکان میدهی و میگویی :

سالها چه زود میگذرند و باز از خودت میپرسی :

تو با زندگی ات چه کار کردی؟

بهترین سالهای عمرت را کجا به خاک سپردی؟

زندگی کردی یا نه؟

ببین! به خودت میگویی دنیا چقدر دارد سرد میشود!

سالهای بیشتری میگذرند و با خودشان تنهایی ملال آوری را می آورند

و بعد پیری تکیه زده به یک چوب زیر بغل لرزان لرزان می آید

و درست بعدش بدبختی و خرد شدن!

دنیای خیالی تو تاریک میشود،

رویاهایت می پوسند و مثل برگهای زرد می افتند.

آیا تنها ماندن، تنهای تنها،

بدون اینکه چیزی برای تاسف خوردن داشته باشی، دردناک نیست؟

چون هرچه که من از دست میدهم، همه چیزهایی هستند که روزی هیچ میشوند.

یک هیچ احمقانه!

همه چیز به جز رویاها.


موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسب‌ها: احمقانه , زندگی , پیری , تنها


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۴/۰۲ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

فقط برای تو نوشتم ..

خیلی وقتا حرفی نمیزنم اما میفهمم که خوب نیستی ، میفهمم که خواب بودی ، میفهمم .. اما چیزی نمیگم و رد میشم . الان برات نوشتم تا بدونی که میدونم ..


بعضی از آدما دنيا رو زيبا ميکنن ؛
آدمايی که هر وقت ازشون بپرسی چطوری ؟ ميگن : با تو حالم عالیه !!!
وقتی بهشون زنگ میزنی و بیدارشون میکنی ! میگن بیداربودم ! یا میگن خوب شد زنگ زدی ...
وقتی ميبينن يه گنجشک داره رو زمين غذا ميخوره راهشون روکج ميکنن که اون نپره ...
اگه يخم بزنن ، دستتو ول نميکنن بزارن تو جيبشون ...
آدمايی که با صد تا غصه تو دلشون بازم صبورانه پای درد دلات مي شينن !
همينا هستن که دنيا رو جای بهتری ميکنن ؛
آدمایی که پيامای آخرشب يادشون نميره و حتی یادآوری میکنن که بدونی دوست دارن و بدونن که دوسشون داری !
کسایی که تو رو فقط به خاطر خودت ميخوان.
امیدوارم تو زندگی شما هم از این آدمای قشنگ و دوست داشتنی ، وجود داشته باشه

واقعا اگه تو نباشی ! چقد سخته این دنیای سخت !


موضوعات مرتبط: مرد اردیبهشتی ، پیشنهاد مدیر ، دل نوشته ها
برچسب‌ها: دوست , عشق , زندگی , آدم


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۴/۰۲ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

در هیاهوی زندگیم ، درک کردم
چه دویدنایی که فقط پاهام رو ازم گرفت،
درحالی که انگاری وایستاده بودم ،

چه غصه هایی که فقط باعث سفیدی موهام شد
درحالی که قصه ای کودکانه بیشر نبود !

فهمیدم کسی هست
که اگر بخواد می شه و اگه نه نمی شه !
به همین سادگی ؛

کاش نه می دویدم ونه غصه می خوردم

فقط
"خدا رو صدا میکردم"

الهی و ربی من لی غیرک

 


موضوعات مرتبط: مرد اردیبهشتی ، پیشنهاد مدیر ، دل نوشته ها
برچسب‌ها: زندگی , فهم , قصه و غصه , هیاهوی زندگی


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۳/۲۳ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

چندی قبل که مهمان یکی از آشنایان بودم به او گفتم :
خروسی داشتید که صبح ها همه را از خواب بیدار میکرد چکارش کردید؟

گفت سرش را بریدیم !

همسایه ها همه شاکی بودند و میگفتند :
خروس شما ما را صبح ها از خواب بیدار میکند.

آنجا بود که فهمیدم هرکس مردم را بیدار کند باید سرش بریده شود!

در روزگاري كه همه از
"مرغ" حرف می زنند..
كسی از "خروس" نمیگوید..
زیرا
همه به فكر سیر شدن هستند
نه
بیدار شدن


موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسب‌ها: بیداری , خوب , خرگوشی , زندگی


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۳/۲۳ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

دیگر رابطه‌ها مانند قدیم‌ترها نیست که تو اولین باشی...
وارد زندگیش که شوی ؛
اولین چیزی که میبینی یک قلب شکسته است و یک ذهن سرشار از خاطره...

تازه آنجاست که میفهمی اگر او را بخواهی باید شکسته های قلب خودت را،خاطراتت را،گذشته هایت را نادیده بگیری و تلاش کنی تا تمام طرفت را احاطه کنی....
راستش اینجا دیگر کسی سعی نمیکند اولین نفر زندگیش را حفظ کند...
حتی اگر بعد از او تمام جانش دلتنگ شود...

اینجا آدم‌ها تمام جمعیت جنس مخالفشان را زیر و رو میکنند و رنگ به رنگ یار عوض میکنند؛تا شاید کسی این میان باشد که تمام جانش را پای رابطه بگذارد...
راستش اینجا دیگر کسی برای حفظ کسی تلاش نمیکند...
این روزها عاشقی کردن‌ها و دوست داشتن‌ها بسیار عوض شده است....
لعنت بر ذهن‌های روشنفکرنما...

 


موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسب‌ها: رابطه , قدیمی , عاشق , زندگی


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۳/۲۲ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

برای " آدمها "
چه آنها که برایت " عزیزترند "
چه آنها که فقط " دوستند " ..!!
خاطره های " خوب " بساز ..
آنقدر برایشان " خوب " باش
که اگر روزی هرچه بود " گذاشتی " و " رفتی " ....!!
در " کنج قلبشان " جایی برایت باشد ..
تا هرزگاهی بگویند: " کاش بود " ..!
هرزگاهی دست دراز کنند و بخواهند " باشی " !
هرزگاهی " دلتنگ " بودنت شوند ..
می دانم " سخت " است ...
ولی ...
تو " خوب باش "...


موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسب‌ها: خوبی , دلتنگی , زندگی , آدم


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۳/۲۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

یک روز خسته از عشق های الکی دلم را در دست گرفتم و بردمش یکجای دور

ببین دلم! ما در دنیایی زندگی میکنیم که عشق معنایی ندارد .

داردها، اما نه آنقدر که بتواند یک زندگی را بچرخاند .

تو تنها عضو از بدن منی که اگر بشکنی یا ترک برداری، میمیرم.

شاید جسمم نمیرد اما بی شک روحی باقی نمیماند.

باید مراقب باشم و دیواری بکشم روی احساساتت تا مبادا آن ها را بروز دهی .

زمانی به سراغت می آیم که کسی را پیدا کرده باشم از جنس خودم.

میخواهم اولینم، آخرینم باشد ..

نمیخواهم مثل خیلی از هم و سن سالهای خودم زندگیم را پر از ادمهای خالی کنم.

مجبورم تو را مدتی در سینه ام حبس کنم!

مبادا دلخور شوی .

در دنیایی که احساسات بازیچه آدمها میشود نمیخواهم صد تکه ات کنم!

و وقتی به خودم آمدم ندانم کجایم و عاشق کی هستم و تو را قربانی کدام احساس پوچ کرده ام.

هر وقت مطمئن شدم کسی آمده که  بی منت تا ابد میماند ؛ آزادت میکنم.

مرور خاطرات دست نوشته ها ، نوشته ای از سالهای دور


موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسب‌ها: عشق , خاطرات , زندگی , دست نوشته


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۳/۱۴ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

ساختن واژه ای به نام « فردا » بزرگترین اشتباه آدما بود ،
تا زمانی که بچه و بی سواد بودیم ، با این واژه آشنایی نداشتیم ، خوب زندگی میکردیم

تموم احساسمون ، غم و شادیمون و هرچی که داشتیم رو ، همین امروز خرج میکردیم
انگار فهمیده تر بودیم ، چون همیشه میترسیدیم شاید فردا نباشه

از وقتی « فردا » رو یاد گرفتیم، همه چیز رو گذاشتیم برا فردا
از داشته های امروز لذت نبردیم و گذاشتیم برای روز مبادا ...

شاید باید ایطوری « فردا » رو معنی کنیم که :
« فردا » روزیه که داشته‌های امروزت رو نداری ؛
پس امروز رو خوب خوب ، زندگی کن ..


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، دل نوشته ها
برچسب‌ها: فردا , واژه ها , لذت زندگی , امروز


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۳/۱۳ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

در مدتی که در این دنیا هستید به معنای واقعی کلمه زندگی کنید.

زندگي كنيد
هر چیزی را تجربه کنید.
مراقب خودتان و دوستانتان باشید.
خوش بگذرانید، دیوانگی کنید، عجیب باشید.
بیرون از خانه بروید، تلاش کنید وشکست بخورید.

چون به هر حال این اتفاق می افتد
 پس بهتر است از آن لذت ببرید.
موقعیت یادگیری از شکست هایتان را از دستت ندهید.

دلیل مشکل را پیدا کنید واز بین ببریدش.

سعی نکنید کامل باشید!!! اصلا ، اصلا !
فقط سعی کنید یک نمونه عالی باشید از انسانیت.
يك انسان خوشبخت

 


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، مرد اردیبهشتی ، دل نوشته ها
برچسب‌ها: زندگی , تجربه , اتفاق , لذت


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۳/۱۲ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

رابطه بین زن و مرد مهمترین رابطه ی بالغانه زندگی است، برایش وقت بگذارید تا شادابی و طراواتش را حفظ کند. می توانید امروز همدیگر را غافلگیر کنید، انتخاب سوژه با شماست، سعی کنید خلاق باشید.

روز اول: با هم در یک دوره آموزشی ثبت نام کنید یا با استفاده از وسایل آموزشی در منزل مباحث جدیدی را بیاموزید.

روز دوم: یک منظره یا جای مناسبی را پیدا کنید و در سکوت در کنار هم غروب خورشید را تماشا کنید.

روز سوم: با هم به جایی بروید که قبلا نرفته اید و آنجا برای مثال چای بنوشید، حرف بزنید و کنار هم وقت بگذرانید. حتی اگر این مکان جدید، حیاط خلوت یا تراس یا یکی از اتاق های منزلتان باشد، امتحان کنید.

روز چهارم: امروز ترتیب یک شام دونفره ی خاص را بدهید، بهترین لباس هایتان را بپوشید، تلفن را قطع کنید و خودتان را به یک ضیافت دعوت کنید.

روز پنجم: امروز یک یادداشت محبت آمیز برای هم بنویسید و جایی بگذارید که همسرتان ببیند و غافلگیر شود.

روز ششم: با هم به دیدن یک فیلم، تئاتر بروید.

روز هفتم: برای یک گفتگوی دو نفره ی طولانی برنامه ریزی کنید، واقعا روی هم متمرکز باشید و به هم گوش دهید و یک بده بستان کامل در درک هم را تجربه کنید.

روز هشتم: امروز دو نفری آشپزخانه را تجربه کنید و یک غذای جدید با کمک هم بپزید.

روز نهم: یک بازی راه بیندازید و با هم مسابقه دهید و خوش بگذرانید! درباره اولین ها با هم صحبت کنید، اولین بار که او را دیدید، اولین باری که احساس کردید دوستش دارید، اولین بار که ... این یادآوری طراوت بیشتری به رابطه شما خواهد داد

روز دهم: برای هم یادداشت بنویسید؛ کوتاه یا بلند ... همه ما هنوز هم نامه ی کاغذی را بیشتر دوست داریم ... نامه هایی با عنوان های مختلف مثل برای روزهایی که میخواهی بدانی چقدر دوستت دارم، برای روزهایی که دلتنگی آزارت میدهد، برای روزی که پدر میشوی، برای ... میتوانید این نامه ها را به آدرس خانه یا محل کار همسرتان پست کنید. مطمئن باشید از دریافتشان واقعا خوشحال خواهد شد.

روز یازدهم: آلبوم های قدیمی را بیاورید و با هم تماشا کنید، خاطرات ماه عسل تان را مرور کنید و حال و هوایتان را تغییر دهید.

روز دوازدهم: با یک ظرف از خوراکی مورد علاقه تان کنار هم وقت بگذرانید، بخندید، یکدیگر را ماساژ بدهید و از بودن کنار هم لذت ببرید.

روز سیزدهم: جای مناسب و راحتی را پیدا کنید و یکی از شعرهای مشترک مورد علاقه تان را با صدای بلند بخوانید، این بلند خواندن واقعا مهم است، از ماشین شخصی و زمان رانندگی هم میتوانید استفاده کنید؛ امتحان کنید و ببینید که چطور نشاط و شادی وارد رابطه تان می شود.

روز چهاردهم: یک برنامه ی فعالیت دو نفره در بیرون از خانه ترتیب بدهید، مثلا کوهپیمایی کنید، در پاکسازی محیط زیست شرکت کنید و ... در هرصورت بروید بیرون و دونفری کاری را با هم انجام بدهید.

روز پانزدهم: یک برنامه ی دونفره عکاسی بگذارید و عکس های دونفری بندازید و آنها را چاپ کنید، دقت کنید که اگر عکس ها را چاپ نکنید در واقع تمرین را انجام نداده اید.

روز شانزدهم: عکس هایی را که چاپ کرده اید روی یکی از دیوار های منزلتان بچسبانید؛ جایی که حداقل یکبار در روز بتوانید ببینید.

روز هفدهم: یک برنامه دوستانه ترتیب بدهید و با یکی از دوستان نزدیک خود که شرایط مشابه شما را دارند و از بودن با آنها لذت می برید، شام یا ناهار را بیرون صرف کنید و معاشرت کنید.

روز هیجدهم: خاطرات مشترک، شیرین و عاشقانه تان را با هم مرور کنید. یک زمان مخصوص برای بیرون ریختن دلخوری ها و ناراحتی ها و نگفته هایتان تعیین کنید؛ زمانی که هر دو آمادگی کامل برای شنیدن کامل داشته باشید

روز نوزدهم: یکی از اتاق های منزلتان را دوباره بچینید، می توانید چیدمان اتاق را تغییر دهید، یا با توافق هم یک وسیله مشترک بخرید و به اتاق اضافه کنید، لازم نیست خیلی گران و بزرگ باشد، می توانید یک گلدان طبیعی به اتاق بیاورید، یا اینکه یک وسیله قدیمی را بازسازی کنید و به اتاق بیاورید. دقت کنید هدف اضافه کردن حس انرژی مشترک شما به فضای اتاق است.

روز بیستم: غذای مورد علاقه همسرتان را خودتان شخصا برایش بپزید، فرقی نمی کند شما مرد هستید یا زن؛ در هر صورت امتحان کنید، مطمئن باشید تاثیر خوبی روی رابطه ی شما خواهد گذاشت!

روز بیست و یکم: کمی تفریح و هیجان انرژی تازه ای به زندگی شما وارد می کند. بازی یکی از وجوه عشق ورزی است و طرف بازی را برای شما دوست داشتنی تر می کند. پیشنهاد امروز ما به شما این است : به یک فروشگاه بزرگ بروید و قایم باشک بازی کنید. همه مشغول خرید هستند، اما شما دو نفر لابلای قفسه ها در جستجوی هم! امتحان کنید و لذت ببرید.

روز بیست و دوم: امروز همدیگر را غافلگیر کنید، انتخاب سوژه با شماست، سعی کنید خلاق باشید.

روز بیست و سوم: با هم برای یک سفر ایده آل برنامه ریزی کنید، مهم نیست به کجا و کی، صرف وقت گذاشتن و برنامه ریزی کردن و حرف زدن درباره ی این برنامه حال شما را بهتر خواهد کرد و چه بسا به زودی فرصتش هم فراهم شود. امتحان کنید.

روز بیست و چهارم: درباره اولین ها با هم صحبت کنید، اولین بار که او را دیدید، اولین باری که احساس کردید دوستش دارید، اولین بار که ... این یادآوری طراوت بیشتری به رابطه شما خواهد داد.

روز بیست و پنجم: دریافت یک ماساژ خوب اغلب انسداد انرژی را از بین برده و موجب ترشح هورمون های آرامش بخش و ضد استرس می شود، تصمیم بگیرید حداقل هفته ای یکبار ماساژ پاها یا شانه را امتحان کنید، برای شروع یک سی دی آموزشی ماساژ تهیه کنید و این امکان را برای همسرتان فراهم کنید، قطعا نتیجه خوبی خواهد داشت.

روز بیست و ششم: جایی را پیدا کنید که بطور مرتب بتوانید به آنجا سر بزنید، جایی مخصوص به خودتان؛ مثلا هفته ای یکبار یا ماهی یکبار، جایی مثل یک کافه یا رستوران یا یک نیمکت دنج در پارک، یا ... جایی متعلق به خودتان دونفر ... برای وقت هایی که دلتنگ یکدیگر می شوید؛ برای روزهایی که نیاز دارید یادتان بیاید که چقدر همدیگر را دوست دارید! دقت کنید که باید و بهتر است جایی باشد که خلوت باشد و نیاز به هزینه بالا نداشته باشد و بتوانید مرتب به آنجا سر بزنید!

روز بیست و هفتم: یک زمان مخصوص برای بیرون ریختن دلخوری ها و ناراحتی ها و نگفته هایتان تعیین کنید؛ زمانی که هر دو آمادگی کامل برای شنیدن کامل داشته باشید؛ ایده آل هفته ای یکبار هست که کمک می کند در زندگی دو نفره تان انرژی منفی انبار شده وجود نداشته باشد.

روز بیست و هشتم: بازی کردن و تفریح یکی از بهترین روش های وارد کردن انرژی مثبت به رابطه، افزایش صمیمیت و کاهش تنش و استرس محسوب می شود. می توانید از تاب یا ترامبولین شروع کنید؛ اکثر بزرگسالان هم مثل کودکان از این وسایل لذت می برند؛ یک پارک بازی خلوت پیدا کنید یا حتی اواخر شب که فرصت و فضای بیشتری فراهم هست، این چالش را امتحان کنید.

روز بیست و نهم:  فهرستی از دلایلی که بخاطرش همدیگر را دوست دارید، تهیه کنید و سپس فهرست ها را با هم عوض کنید؛ فهرستی مثل دوستت دارم بخاطر آهنگ صدایت، بخاطر صداقتت، علایق مشترکمان، تواناییت در آرام کردن من ... .

روز سی ام: امروز یکبار دیگر تمام تمرین های گذشته را مرور کنید و آنهایی را که بیشتر دوست داشتید انتخاب کنید و در برنامه هفتگی خود چند مورد بگنجانید.


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، آموزش ، پیامها
برچسب‌ها: تمرین عاشقانه , زندگی , زن و شوهر , آموزش


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۳/۱۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

حکایت زندگی ما شده

مثل دکمه پیراهن
اولی روکه اشتباه بستی
تا آخرش اشتباه میری

بدبختی اینه زمانی
به اشتباهت پی میبری که
رسیدی به آخرش


موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسب‌ها: حکایت , زندگی , اشتباه , آخر زندگی


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۳/۱۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

خاطره ای از همسر از آموزه هایم به او

تو لیست خرید برای همسرم نوشته بودم : یک و نیم کیلو سبزی خوردن.

همسرم آمد. بدوبدو خریدها را گذاشت خانه و رفت که به کارش برسد.

وسایل را که باز میکردم سبزی ها را دیدم. یک و نیم کیلو نبود.

از این بسته های کوچک آماده سوپری بود که مهمانی من را جواب نمی داد.

حسابی جا خوردم ! چرا اینطوری گرفته خب ؟!

بعد با خودم حرف زدم که بی خیال کمتر میگذارم سر سفره .

سلفون رویش را که باز کردم بوی سبزی پلاسیده آمد . بعله .

تره ها پلاسیده بود و آب زردش از سوراخ سلفون نایلون خرید را هم خیس کرده بود .

در بهت و عصبانیت ماندم .

از دست همسری که برخی از خریدهایش اینطوری است .

به جای یک و نیم کیلو میرود سبزی سوپری میخرد و بوی پلاسیدگی اش را که نمی فهمد، از شکل سبزی ها هم متوجه نمی شود !!

یک لحظه خواستم همان جا گوشی تلفن را بردارم زنگ بزنم به همسر

که حالا وسط این کارها من از کجا بروم سبزی خوردن بخرم ؟!

ویک دعوای بزرگ راه بیاندازم .

بعد بی خیال شدم .

توی ذهنم کمی جیغ و داد کردم و بعد همان طور که با خودم همه نمونه های خریدهای مشابه این را مرور میکردم ، فکر کردم : شب که آمد یک تذکر درست وحسابی میدهم.

بعد به خودم گفتم : خوب شد زنگ نزدی ! شب که آمد هم نرم تر صحبت کن .

رفتم سراغ بقیه کارها و نیم ساعت بعد به این نتیجه رسیدم که اصلا اتفاق مهمی نیفتاده .

ارزش ندارد همسرم را به خاطرش سرزنش کنم .

ارزش ندارد غرغر کنم .

ارزش ندارد درباره اش صحبت کنم حالا ! مگر چه شده ؟!

یک خرید اشتباهی . همین . 

دم غروب ، همین منی که میخواست گوشی تلفن را بردارد و آسمان و زمین را به هم بریزد که چرا سبزی پلاسیده خریدی ؟؟؟

آرام گفتم :
راستی ها سبزی هاش پلاسیده بود . یادمون باشه از این به بعد خواستیم سبزی سوپری بخریم فقط تاریخ اون روز باشه . تمام .

همسرم هم در ادامه گفت : آره عزیزم میخواستم از سبزی فروشی بخرم ،

بعد گفتم تو امروز خیلی کار داری وخسته ﻣﻴﺸﻲ ، دیگه نمیخواد سبزی هم پاک کنی .

آن شب سر سفره سبزی خوردن نگذاشتم و هیچ اتفاق عجیب و غریبی هم نیفتاد.

مکث را تمرین کردم ...

وﺑﻪ همسرم عاشقانه تر نگاه میکردم .

فهمیدم اگه اون موقع زنگ میزدم امکان داشت روز قشنگم تبدیل بشه به قهر و ناراحتی .

ربطی نداره متاهلی یا مجرد ، مادر شدی یا نه ، " مکث را تمرین کن ".

گاهی زندگی سخت است و گاهی ما سخت ترش می کنیم.

گاهی آرامش داریم، خودمون خرابش می کنیم.

گاهی خیلی چیزارو داریم اما محو تماشای نداشته هامون می شیم.

گاهی حالمون خوبه اما با نگرانی فردا خرابش می کنیم.

گاهی میشه بخشید اما با انتقام ادامش می دیم.

گاهی میشه ادامه داد اما با اشتیاق انصراف می دیم.

گاهی باید انصراف داد اما با حماقت ادامه می دیم.

و گاهی... گاهی... گاهی تمام عمر اشتباه می کنیم و نمی دونیم یا نمی خوایم بدونیم.

کاش بیشتر مراقب خودمون ، تصمیماتمون و گاهی ، گاهی های زندگیمون باشیم.

کاش یادمون نره که فقط : یک بار زنده ایم و زندگی میکنیم ، فقط یکبار !!!


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، فقط خانمها ، آموزش ، مرد اردیبهشتی ، خانه و خانواده
برچسب‌ها: همسر , زندگی , صبر و حوصله , تربیت


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۳/۰۴ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

هميشه فكر مي كردم از چهل سالگي  كه بگذرم
همين كه  سفیدی رو همه موهای جوانیمو  بپوشونه ؛ديگه نميخندم
 به مهمونی و گردش و كوه و جنگل و بازي راغب نيستم !

اما اين یه تصور بیهوده بود
حالا تنوع در لباس و كفش و مد رو بیشتر دوست دارم
تموم جوونيم به مشكي و خاكستري و سورمه ای گذشت

چهل به بعد دنياي شادی و تفريح و رنگ و خوشى های كوتاه و طولانی مدته . احساس اينكه در نيمه  دوم زندگی هستی ، به تلاش بيشترى مي پردازی تا آرزوهای انجام نشده  جووني رو بدست بیاری

با عينك دقت و تيزبينانه چهل سالگی همه جوانب رو مي سنجی
هرچی پارچه در صندوق  ذخیره كردی با مد امروز ميدوزی تا قديمي بودنش رو از چشمها دور كنی

به نظرم ، روز مبادا همين امروزه
آدرنالین رو در میهمانی ها با شادی قهقهه نشون مي دی
با سوار شدن تله كابين و انواع بازيهاي هيجان آور توانایی خودت رو مي سنجی سعی ميكنی امروزت رو خوب و خوش باشی

ناتواناييهای جسم رو از همه پنهون مي كنی
چهل به بعد دنياي متفاوت از جوانه بیشتر خواهان عشقی
حتى حوصله قهر و غر زدن نداری

ميدونى يه لبخند درمان همه مشكلاته

چهل سالگی به بعد يعنی چل چلي . قهقهه و شادي و تفريح .
چهل سالگی يعني درايت در وقت و هزینه
سنجيده گفتن و بموقع سكوت كردن

فكر به گذشته ها و ناكامي ها و تفريح ها و عشق های ريز و درشت و دور و نزديك
چهل به بعد يعني درك بهتر خدا
تمايل به آموزش تجربه ها، به كسایی كه حتى فقط يه سال از تو كوچكترن .خوندن و گوش كردن
نه به ياد گذشته و آه و افسوس . برعکس ، به فكر تجربه هاي جديد هستی .

اینهمه موقعیت كه بايد تجربه كني .

نيمه دوم زندگی كه نيمه واقعي نيس
شايد يك سوم باشه يا يك چهارم . بعد از چهل سالگی لذت ببر
بلندتر بخند . بیشتر بازي كن.
سفر كن . بنويس . شعر بگو . عاشق شو ....
وچهل بار در روز خودت رو تو آيينه ببین و کیف کن که الان در سن زیبای 40 سالگی هستی.

در اوج زیبایی و جذابیت

 

خدایا بابت همه نعمتها و زندگی زیبا و آدمای زیبا سیرتی که کنارم هستن

شکر گزارم


موضوعات مرتبط: مرد اردیبهشتی ، دل نوشته ها
برچسب‌ها: 40 سالگی , زندگی , بهره , عاشقی


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۲/۳۱ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

درد میدونید چیه ؟

درد اینه که شما اگه هیچی به این بچه یاد ندی ولی فقط " تغییر علاقه ها " رو یاد بدی براش کافیه.

بقیش رو خودش میره دنبالش و حتما موفق خواهد شد

ولی اگه شما به این بچه همه چیز یاد بدی ولی تغییر علاقه ها رو یاد ندی ،

اون چیزایی هم که بهش یاد دادی دیگه به درد نمیخوره...

و این اتفاقیه که الان توی کشور ما در آموزش و پرورش داره میفته 40 ساله !

و البته صدها ساله ...


موضوعات مرتبط: کودک ، آموزه هایم به کمیل و علی ، مرد اردیبهشتی
برچسب‌ها: درد , کودک , آموزش , زندگی


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۲/۳۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

‌‌ پسرم که به دنیا آمد نام تورا روی او می‌گذارم ...
هر روز با بهترین تعابیر جهان بیدارش می‌کنم در آغوشش می‌گیرم ... می‌بوسمش،
بزرگتر که شد لابد از پدرش می‌پرسد چرا این اسم را برایش انتخاب کرده‌ایم؟
پدرش هم طبق معمول با غرولند حواله‌ اش می‌دهد به من که برو از مادرت بپرس بگذار ببینم اخبار چه می‌گوید ...
من اما،
دستش را می‌گیرم می‌برمش دنج‌ترین جای خانه ...
پیشانی‌اش را که بوسیدم دستانش را که در دستم فشردم ...
آن وقت می‌نشینم تو را زار زار برایش گریه می‌کنم... ‌...

 


موضوعات مرتبط: بخشهایی از داستان زندگی من ، مرد اردیبهشتی ، دل نوشته ها
برچسب‌ها: شرمندگی , پسر , دنیا آمدن , شمال


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۲/۳۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

معلوم نیست چه مرگمان شده...!

که نه عین ادم عاشق میشویم ...

و نه عین ادم بیخیال...!

دلمان، بعضی وقتها ،

برای یک نفر ،

یه ذره میشود....

ولی گاهی ،

اگر همان یک نفر ، را یک هفته هم نبینیم ،چیزی نمیشود...!

بعضی وقتها ،

لبخند یک نفر ، یک دنیا ، انرژی بهمان میدهد...

و گاهی ، از ته دل خندیدن های ان یک نفر ،

حالمان را بهم میزند...!

انقدر ذره ذره عاشقی کرده ایم ...

و هر ادم جدیدی را به حریم خودمان راه داده ایم....!

که بلد نیستیم عاشق ثابت باشیم...!

بلد نیستیم همیشه دلتنگ و نگران یک نفر باشیم....!

خودمان را تمام ایام سال ....

و تمام نقاط دنیا ، کنار همان یک نفرز، تصور کنیم...!

همیشه ...همیشه...همیشه...

حرف های قشنگی برای زدن داشته باشیم....!

ما انقدر خرد عاشقی کرده ایم....!

و عشق های ریز ریز داشته ایم...

که کلان عاشقی کردن را یادمان رفته .....!

و حالا هرچقدر زور میزنیم نمیشود ... که بشود....!

نمیشود که عشقمان ! همانی باشد که میخواهیم...!

نمیشود که این یکی را با بقیه مقایسه نکرد ...!

الان میفهمم که این ازادی گاهی بدترین درد...


موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسب‌ها: عشق , آزادی , زندگی , عادت


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۲/۲۶ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

خوشبختی گاهی ، آنقدر دم دستمان است که نمیبینیمش ، که حسش نمیکنیم ،
چایی که مادر برایمان میریخت و میخوردیم ، خوشبختی بود ،
دستهای بزرگ و زبر بابا را گرفتن ، خوشبختی بود ،
خنده های کودکیهامان ، شیطنت ها ، آهنگ های نوجووانیمان ، خوشبختی بود ،
 اما ، ندیدیم و آرام از کنارشان گذشتیم ، چای را با غر غر خوردیم که کمرنگ یا پر رنگ است ، سرد یا داغ است ،
زور زدیم تا دستمان را از دست بابا جدا کنیم و آسوده بدویم ،
گفتند ساکت ، مردم خوابیده اند و ما ، غر غر کردیم و توپمان را محکمتر به دیوار کوبیدیم ،
خوشبختی را ندیدیم یا ، نخواستیم ببینیم شاید ،
اما ، حالا ، دوست نازنینم، هر‌کجا که هستی ، هر چند ساله که هستی ، با تمام گرفتاریهای تمام نشدنی ها که همه مان داریم ،
 امروز را ، قدر بدان ، خوشبختی های کوچکت را بشناس و باور کن ،
عشق را بهانه کن ، برای بوییدن دامان مادرت که هنوز داریش ، برای بوسیدن دست پدرت که هنوز نمیلرزد ،هنوز هست ،
بهانه کن برای به آغوش کشیدن یک دوست ،
رفیق جانم ، خوشبختی ها ماندنی نیستند ،
اما ، میشود تا هستند زندگیشان کرد ، نفسشان کشید....


موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسب‌ها: خوشبختی , زندگی , پدر و مادر , کودکان


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۲/۲۲ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

بخواب
آرامشِ خيال نداشته ام ، پيشكش.
خستگي پلك هايت را سبك كن، كمي شانه دارم ،
اندكي آغوش براي گريستن

قول مي دهم حرفت را از چشم هايت بفهمم،
دهانت را براي گفتن كلمات بي احساس باز نكن،
اگر از دوستت دارم هايي كه بخشيدم چيزي در آستين داري،

يكي دو تا دردهاي مزمن مرا كفايت مي كند…
خسته اي عزيز من! عجب روز طولاني و غروب نفس گيري بود، بخواب ، نامهربان من…
شب بخير هم نمي خواهم، شبي كه تو ماهش نباشي به خير نمي شود …!


موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسب‌ها: خواب , آغوش , گریستن , درد


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۲/۱۹ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

ما آمده ایم در این دنیا که زندگی کنیم! خیلی از ما ۳۰ یا ۴۰ سال از عمرمان را نابود می‌کنیم به این بهانه که میخواهیم آینده بهتری داشته باشیم.

آینده کِی یا کجاست؟ کی به آرامش می رسم؟ مگر در آینده من میتوانم در یک روز به جای یک ناهار دو تا ناهار بخورم؟ یا به جای یک لباس، سه تا لباس روی هم بپوشم؟
تا کی و کجا حال را، برای آینده بهتر خراب کنم؟!

زندگی مقصد نیست
زندگی یک راه است
زندگی یک جاده است
که باید تا آخر عمر در این جاده پیش برویم تا زمانیکه حذف شویم

ما به این دنیا نیامده ایم که تمام عمرمان را برای آینده درس بخوانیم و کار یا پس انداز کنیم.

ما به این دنیا نیامده ایم که مانند ماشین فقط به دنبال آینده باشیم.
از زندگی باید لذت برد
از جاده لذت برد
از لحظه لذت برد

"اکنون" هدیه ای در دستان ماست. آن را قدر بدانیم و این اندیشه را به فرزندانمان انتقال دهیم


موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم ، دل نوشته ها
برچسب‌ها: زندگی , مقصد , راه , لذت


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۲/۱۲ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

به طرف مقابل نگویید فکرش را نکن! همچنین موضوع صحبت را عوض نکنید!

بگذارید داستان و مسئله خود را بارها و بارها تکرار کند تا آرام شود!


موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسب‌ها: حرف زدن , درد دل , طرف ما , گفتگو


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۲/۱۱ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

دلتنگ توام پشت پرچين
ارديبهشت منتظرت مى مانم


موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسب‌ها: اردیبهشت , دلتگی , زندگی , انتظار


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۲/۱۱ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

نمی گذارد که فراموشت کنم

این باران مدام اردیبهشت ...

 


موضوعات مرتبط: مرد اردیبهشتی ، دل نوشته ها
برچسب‌ها: باران , اردیبهشت , زندگی , خاطرات


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۲/۱۱ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

من فکر میکنم خاطره ها دست هایی مصنوعی اند ؛

دراز می شوند

می فشاری شان

اما ؛ حس نمی کنند ...

 


موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسب‌ها: خاطره , دست مصنوعی , زندگی , گذشته


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۲/۱۱ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

   تو زندگی یه آدمایی پیدا می شوند که انگار از جنس قواعد زمین نیستند ...

بی ادعا، بی توقع و ساکتند ...

در دوستیشان منفعتی نیست ...

هرچقدر بد اخلاقی و خشم ببینند بازهم به رویت لبخند می زنند ...

در چشمهایت زل میزنند و خودخواهیت را نقض می کنند ...

نمیدانم خودشان را با چه قیاس می کنند که فکر می کنند بدترین آدم روی زمینند !!! ...

کلاه بر می دارم از سر و سلام میکنم به تو ای گرامی ...

ای کاش من هم مثل تو بودم ... ای کاش ...

 


موضوعات مرتبط: مرد اردیبهشتی ، دل نوشته ها
برچسب‌ها: آدم , انسان , نیکو , جنس بهار


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۲/۰۹ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

365 روز از من باز هم گذشت

و باید صفحه سفید دیگری که پیش روم گذاشتن رو پر کنم.

پستی و بلندی زیادی دیدم ..

عوضش هرجا نا امید شدم خدا رو دیدم .

خدا کنه سالی سفید داشته باشم و برگه ام رو کم غلط تحویل بدم. 

یک سال بزرگتر شدم …

یکسالی که نمی دونم توش واقعا تونستم بزرگ  بشم یا نه ؟

تونستم با مشکلات خودم کنار بیام ؟

تونستم همونی باشم که هستم ؟

 تونستم بعضی از عیبهام رو برطرف کنم ؟

تونستم کسی رو نرنجونم ؟

تونستم دل کسی رو شاد کنم ؟

نمی دونم … باید فکر کنم …

شاید اونجوری که می خواستم باشم نبودم ...

ولی یکسال بزرگتر شدم …

اونم خیلی سریع ……….. روز قشنگیی بود !!!!!!!!

همیشه روز تولد آدم قشنگه

و وقتی همه اونهایی که دوستت دارن تولدت رو بهت تبریک میگن ،

تازه می فهمی چقدر زیادن آدمهایی که دوستت دارن.

و این خودش روز و شبت رو قشنگتر می کنه.

خداوند رو شاکرم بخاطر سلامتی و عشقی که در لحظه لحظه‌ زندگیم جاریه …

و از خدا ممنونم که نگاه مهربونشو هیچ وقت از من و زندگیم دریغ نکرد

و همیشه کنارم بوده

از خدا میخوام تو این سال جدید هم هوامو داشته باشه.

......... ما را به سخت جانی خود این گمان نبود ...........


موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسب‌ها: تولد , زندگی , بزرگ شدن , تربیت


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۲/۰۶ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 بعضی آدما نمیدونم چی تو وجودشون دارن که وقتی به زندگیت میان،

همراه خودشون هم دلبستگی میارن و هم وابستگی،

وقتی هستند که هستند،

وقتی نیستن هم هستند...

بودنشون وزن داره نبودنشون هم وزن داره،

لامصبا قوانین نیوتون رو به چالش کشیدن...

طرف همش 60 کیلو هم نمیشه اما نبودنش چند تُن حس میشه...

منحنی لبخندش کافیه تا زندگی خطی و روزمره تو رو یه نقطه عطف باشه

و تو رو از این رو به اون رو کنه...

این آدما وقتی به زندگیت وارد میشن روی بند بند زندگیت یادگاری مینویسن

و به در و دیوار دلت خط میندازن...

اینا باید بدونن وقتی چیزی رو خط انداختی باید پاش بمونی باید مرد باشی و پاش بمونی...

اون جای خط رو هیچ چیز دیگه ای نمیتونه پر کنه...

شما یک ماشین رو که خط بندازی،

حالا هی اینو ببری صافکاری،

هی ببری نقاشی،

پولیش بزن و هزار کار دیگه...

نه آقا این ماشین ماشین روز اول نمیشه،

حالا هرچقدر هم صاف و صوف بشه ماشینیه که روش خط افتاده...

باید تو دل و جون ماشین نفوذ کنی تا اینو بدونی...

حالا حکایت ما آدماست هیچ مرهمی نمیتونه جای خط آدما رو پر کنه...

حالا هی خودتو سرگرم کن،

هی خودتو گول بزن،

جای خالی این آدما با هیچ چی پر نمیشه...

این آدما رو اگه دیدید از قول من بهش بگید:

آدمای تنها رو تنها نزارید..

نابود میشن...

تباه میشن...


موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسب‌ها: تنها , آدم خاص , زندگی , مرهم درد


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۲/۰۶ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

    تو زندگی یه چیزایی هست

که نه میشه به زبون آورد

 نه رو کاغذ

و نه فراموش کرد

همین ها میشن چروکهای صورت، موهای سفید، بد اخلاقی های گاه وبیگاه....

 


موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسب‌ها: زندگی , چروک صورت , موهای سفید , بداخلاقی


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۲/۰۶ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

گرفتار  اون دردهایی ام که باید بری تو یه چاه فریادشون کنی،

دردهایی که جاشون تو دل آدم نیست تو گلوی آدمه،

دردهایی که بغض میشن،

دردهایی که آرام آرام خفت میکنن ...

شایدم دردی نیست و من مرد بسیار بسیار حساسی شدم،

همه چیز بر وفقه مراده و کم کسری نیست ...

اونوقت  من درد بی درمانی گرفتم که نمی دانم چارش چیست،

یا چطوری تمام می شود، یا آخرش چطور قرارست تمام مرا برباد دهد...

قبلا فکر میکردم چاره این دردها سفره،

اما سفر هم نیست...

نمیدونم...شاید هم باشه،

شاید چاره این باشه که بری تو کوچه پس کوچه های شهر غریب خودتو گمو گور کنی،

و دیگه هم پیدا نشی...

دیگه پیدا نشی !!!

 


موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسب‌ها: زندگی , درد بی درمان , غربت , چاره


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۲/۰۵ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

اردیبهشت


مواظب اطرافیانتان و به ویژه آنهایی که برایتان عزیز هستند باشید.

مهربانی و حس همدردی که با دیگران دارید باعث خواهند شد خدمت رسانی به دیگران بخش مهمی از امروز شما را تشکیل دهد.

از این فرصت استفاده کرده و خودتان را با استفاده از توجه و مهربانی خود به شخصی که برایتان از ارزش و اهمیت ویژه ای برخوردار است نزدیک کنید.

امروز شما بالاخره پاداش زحماتی که در ماه گذشته در جنبه های مختلف زندگی خود کشیده بودید را دریافت خواهید کرد.

با این همه یک نکته را نباید فراموش کنید. این شور و انگیزه و اراده بی نظیری که در وجود خود احساس می کنید به یک منبع پایان ناپذیر متصل نیست و شما باید از آن به درستی استفاده کنید.


موضوعات مرتبط: مرد اردیبهشتی
برچسب‌ها: باران , اردیبهشت , زندگی , خاطرات


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۲/۰۵ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

مدتیه که دیگه افکارم تبدیل به کلمه نمیشن، همینطور فکر میمونن، انگار که یخ زده باشن، ماتشون برده، مجسمه شدن...شاید هم من به زمان سکوت و خاموشی همیشگی نزدیک شدم، نمیدونم کی ادم میرسه به اون مرحله، که به همه چیز فقط نگاه میکنه و ساکته و گاهی یه لبخندی شاید بزنه...

 با این حال من هنوزم میشینم و فکر میکنم، با این تفاوت که نمیتونم بگم به چی...

به یک سری چیز که از کلمه شدن پرهیز دارن...یک سری امید که از اینکه تو دلم پرورانده بشن پرهیز دارن....یک سری برنامه که از فکر اجرایی شدن هم پرهیز دارن...و یک سری تصمیم که از گرفته شدن پرهیز دارن...

حس میکنم مثل صحنه ای از یک فیلمم که متوقف مونده تا دوباره دکمه اجرا زده بشه و راه بیفته، اما تماشاچیش دیگه به تماشایش ننشسته و پاشده رفته...

گاهی هم هرچی می گردم توی اتاق سرم چیزی نیست...انگار تو یک اتاق خالی، تاریک، بی در و پنجره، و متروک کورمال کورمال دنبال چیزی بگردی و  خودتم ندونی چیه...یکی چیزی....هر چی جز خودت

نمیدونم این حال یه دردِ یا درد نیست اما درمانش زمان...این رو خوب میدونم که زمان درمان همه چیزه....همه چیز..همه عشقای  پر شور...همه فراقهای غیر قابل تحمل...همه (( بی تو میمیرم های)) خوش آهنگ...همه ((دلم برات تنگ شده های)) دلفریب... زمان درمان همه دردهای درمان ناپذیزه،زمان غباریه که روی همه چیز میشنه و همه چیز رو در خودش غرق میکنه...

زمان تا هرچیزی رو پایان نده دست بردار نیست، بعد یک روز می بینی که تموم شده ...تمومه تمومممممممم...همه اون دوستی عظیم...همه اون خوابای آشفته...همه خشم و اندوه و  عشق ونفرت...

زمان بی رحمانه همه احساسات رو تبدیل به مترسکی میکنه که حتی پرنده لنگی رو هم نمیترسونه...تو گنهگاری و بی گناهی و بیشتر از هر چیزی این وسط غریبه ای...غریبه...

فقط نگاه میکنی و خاموشی...دنیای این روزای منم همرنگ خاک شده انگار ...


موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسب‌ها: زندگی , دلتنگی , جامانده , فراق


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۲/۰۴ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

تمام سالهای زندگیم متعلق بود به آدما..آدمایی که اومدن و رفتن...همیشه نگرانشون بودم، دلتنگشون میشدم...بی تفاوت بودن و حساس بودم...ساده میگرفتن و سخت میگذروندم...گذشتن و گذر کردم...شکستند و رهام کردن...رها کردم و تمامش گذشت...

این بار تصمیم گرفتم تمومش کنم...تک تک این روزهای آخرسال و رو تو همین چهار دیواری که با تمام نقصهاش حریم شخصیم محسوب پای همین لپ تاب میشنم... حرفهای ادمها رو میشنوم و گذر میکنم...تمام سالهایی که دماغشون رو تو زندگیم کردن که من میخوام چکار بکنم...منم کار خودمو کردم...مهم نیست...مهم حس خوبیه که با یادآوریش تو تمام سلولهای بدنم میشینه و لبخند میزنم...حالا هرچقدر هم که سخت باشه که کاری نباشه و نونی نباشه...ولی تنها حس خوبش که با من میمونه...حس خوبی که نون و آبی نداره...

یه جای کار رو به ما از بچگی اشتباه آموزش دادن...نگفتن اینکه اصل اول حس خوشبختیه...تمام چیزها میان و میرن حس خوشبختیه که میچسبه به دلت و تا همیشه باهات میمونه...وقتی ته دلت به هدفی که اعتقاد داشته باشی رسیده باشی و واسه بدست آوردنش حتی از خودتم گذشته باشی...

این روزهای اول سال 98 رو هم تو همین خونه که انگار یه جا خارج از دنیاست میمونم...تا تمام خاطرات و اتفاقات این سالهای از کف رفته رو مرور کنم تا بتونم به دلم اجازه دل کندن و گذشتن و تنهایی مسافرشدن رو بدم...سفر به جایی که نمیدونم هنوز کجاست...جایی برای تنهایی و پایان...

واسه فرزندانم مینویسم، تنها چیزی که واستون آرزو میکنم داشتن حس خوب و لذت بردن از زندگیه...حتی اگه اون لذت شنیدن صدای گنجشکها یا پیچیدن باد تو موهاتون باشه...همین کوچکترین ها که شاید روزی به چشمتون نیان یک جا میشوند بزرگترین لذت زندگیتون...

دنیا رو خوب ببینید و لذت ببرید...لذت واقعی...اونوقت خوشبختی از شما دل نخواهد کند...


موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسب‌ها: زندگی , دلتنگی , آدما , خوب و بد


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۲/۰۴ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

ﺑﺮ ﺗﺮﺱ ﻏﻠﺒﻪ میکند
ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺑﻪ ﻧﻔﺲ ﺭﺍ ﺑﺎﻻ میبرد
ﺭﻭﻧﺪ ﭘﯿﺮ ﺷﺪﻥ ﺭﺍ ﮐﻨﺪﺗﺮ میکند
ﺍﺷﺘﻬﺎ ﺭﺍ ﻓﺮﻭ مینشاند
ﻓﺸﺎﺭﻫﺎﯼ ﻋﺼﺒﯽ ﺭﺍﮐﺎﻫﺶ میدهد
ﺑﺎ ﺑﯿﺨﻮﺍﺑﯽ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ میکند


موضوعات مرتبط: خانه و خانواده ، دل نوشته ها
برچسب‌ها: بغل کردن , ترس , اعتماد به نفس , عصبی


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۲/۰۲ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

به دخترتون  شجاعت، اعتماد به‌نفس و انسانیت رو یاد بدین
اینها مهمترین عوامل داشتن یه شخصیت محکمه !
وگرنه آشپزی ، لباس پوشیدن و آرایش کردن رو
 از شبکه‌های مجازی میتونه یاد بگیره


موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسب‌ها: دختران , آموزش , فرزند , زندگی


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۲/۰۲ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

ﺑﺎﺑﺎ ﭘﻮﻝ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ !
ﺑﺎﺑﺎ ﻟﺒﺎﺱ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ !
ﺑﺎﺑﺎ ﮐﺘﺎﺏ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ !
ﺑﺎﺑﺎ ﻣﻮﺗﻮﺭ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ !
ﺑﺎﺑﺎ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ !
ﺑﺎﺑﺎ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺑﺮﻡ ﻣﺴﺎﻓﺮﺕ ، ﭘﻮﻝ ﺑﺪﻩ !
ﺑﺎﺑﺎ ﭘﻮﻝ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻬﺮﯾﻪ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ !
ﺑﺎﺑﺎ !...
ﺑﺎﺑﺎ !...
ﺑﺎﺑﺎ !...
ﻭﻟﯽ ﯾﮏ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﻫﻢ ﻧﮕﻔﺘﻢ :
ﺑﺎﺑﺎ ! ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻪ ﭘﯿﺸﻢ ﻫﺴﺘﯽ ﺑﺮﺍﻡ ﮐﺎﻓﯿﻪ...
ﺑﺎﺑﺎ ! ﺑﻮﺩﻥ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺗﻮ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﯾﮏ ﺩﻧﯿﺎﺳﺖ !
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺍﺯ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﻫﺎﻡ ﻭ ﺍﺯ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﻟﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺖ داشته باشم ﺑﻬﺶ ﻧﻖ ﺯﺩﻡ !
ﻭﻟﯽ ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﺍﺯﺵ ﻧﭙﺮﺳﯿﺪﻡ :
ﺑﺎﺑﺎ ! ﺗﻮ ﺍﺯ ﻣﻦ ﭼﯽ ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ ؟؟؟
ﺑﭽﻪ ﮐﻪ ﺑﻮﺩیم ﺍﺯمون ﻣﯿﭙﺮسیدﻥ :
ﺑﺎﺑﺎﺗﻮ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺩﻭﺱ ﺩﺍﺭﯼ ﯾﺎ ﻣﺎﻣﺎﻧﺘﻮ ؟!
میگفتیم : ﻫﺮ ﺩﻭﺗﺎﺷﻮﻧﻮ !!
ﺍﺻﺮﺍﺭ ﻣﯿﮑﺮﺩﻥ ﻭ ﻣﯿﮕﻔﺘﻦ ﻧﻪ !
ﯾﮑﯽ ﺭﻭ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ !!!
ﺍﻭﻥ ﯾﮑﯽ ﮐﺪﻭﻣﻪ ؟؟؟
ما ﻫﻢ ﺑﺎ ﺷﺮﻡ ﻭ ﺯﯾﺮ ﻟﺒﯽ میگفتیم :
ﻣﺎﻣﺎﻧﻮ !!!
ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﭘﺪﺭ ! ﻟﺒﺨﻨﺪ تلخی ﻣﯿﺰﺩ ﻭ ...
ﺷﺎﯾﺪ ﻫﻢ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻣﻴﻜﺸﻴﺪ ﺟﻠــﻮﯼ ﻫﻤﻪ !!!
ﺍﻣﺎ ﺍﻻﻥ ﻣﯿﻔﻬﻤﻢ ﭘــﺪﺭ ﭼﻘﺪﺭ ﺯﺣﻤﺖ ﻣﯿﮑﺸﯿﺪ ﻭ ﺧﺴﺘﻪ ﻣﻴﺸﺪ ﺗﺎ ﺯﻥ ﻭ بچش ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﺑﯽ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎشن ...
کاش سوره ای به نام "پدر" بود که این گونه آغاز میشد:
قسم بر پینه دستانت ، که بوی نان میدهد
و قسم بر چشمان همیشه نگرانت ...
قسم بر بغض فرو خورده ات که شانه ی کوه را لرزاند
و قسم بر غربتت ،
وقتی هیچ بهشتی زیر پایت نیست ... 😔


موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسب‌ها: بابا , پدر , قدرشناسی , زندگی


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۱/۲۶ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

خیلیﻫﺎ تاختن
خیلی ها ﺑﺎﺧﺘﻦ
ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﺳﻮﺧﺘﻦ
ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﺳﺎﺧﺘﻦ
ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﻧَﻔَﺲ ﮐﺸﯿﺪﻥ
ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﺍﺯ ﻧَﻔَﺲ ﺍُﻓﺘﺎﺩﻥ
ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﻣﯿﺨﻨﺪﯾﺪﻥ ﺍﻻﻥ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﻨﻦ
ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﺮﺩﻥ ﺍﻻﻥ ﻣﯿﺨﻨﺪَﻥ
ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﺍﻭﻣﺪﻥ (تولد) ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﺭﻓﺘﻦ (مرگ)
ﺍﻭﻧﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻭﻣﺪﻥ رفتنی هستند
و ﺍﻭﻧﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺭﻓﺘﻦ ﺑﺮﺍ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺭﻓﺘﻦ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺨﺘﻪ
ﺍﻣﺎ ﮔﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﺳﺨﺘﯿﺶ ﻣﯽ اﺭﺯﻩ
ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﻧﺎﻣﺮﺩﻩ
ﻣﻬﻢ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﻣﺎ ﻣَﺮﺩ ﺑﺎﺷﯿﻢ
ﺑﯿﺎین ﻗﺪﺭ ﻫﻤﻮ ﺑﺪﻭﻧﯿﻢ
ﻧﺬﺍﺭﯾﻢ ﺍﺯ ﻫﻢ ﺩﻭﺭ ﺑﻤﻮﻧﯿﻢ

پروانه به خرس گفت:دوستت دارم…
خرس گفت:الان میخوام بخوابم،باشه بیدار شم حرف میزنیم…
خرس به خواب زمستانی رفت
و هیچوقت نفهمید که عمر پروانه فقط چند روزه … “همدیگر را دوست داشته باشیم

شاید فردایی نباشد”..
آدمای زنده به گل و محبت نیاز دارن
و مرده ها به فاتحه !
ولی ما گاهی برعکس عمل میکنیم !
به مرده ها سر میزنیم و گل میبریم براشون
ولی راحت فاتحه زنده ها رو میخونیم !
گاهی فرصت باهم بودن کمتر از عمر شکوفه هاست!
بیائیم ساده ترین چیز رو از هم دریغ نکنیم
بیایید همدیگر را ببخشیم
به همدیگر احترام بگذاریم
قدر کشور خودمونو بیش از پیش بدونیم
به بیگانگان امیدوار نباشیم
بیایید فرهنگ اصیل و تمدن واقعی ایران اسلامی را به جهانیان نشان بدهیم
بیایید انسانی باشیم که خدا بخاطر خلق آن ، به خود تبریک گفت

یک سال گذشت
هر بدی و بی ادبی از بنده حقیر دیدید حلالم کنید
شاید فردایی برای من نباشد
چون هیچ کس به عمر خود ضمانتنامه ای دریافت نکرد
از همه ی شما عزیزان طلب حلالیت میکنم


یا حق


موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسب‌ها: حلالم کنید , زندگی , بهار , روسیاهی


تاريخ : ۱۳۹۷/۱۲/۲۹ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

یادمون باشه که یک عذرخواهی واقعی سه بخش داره :

۱) متاسفم
۲) تقصیر من بود
۳) برا جبرانش چیکار می تونم بکنم ؟

و اغلب ما بخش سوم را فراموش می کنیم !


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، دل نوشته ها
برچسب‌ها: عذرخواهی , متاسف , مقصر , جبران


تاريخ : ۱۳۹۷/۱۲/۲۶ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

همسرتان رابر همه مقدم بشمارید
وقتی ازدواج کردید ، اولین و پراهمیت ترین شخص بعد از خودتان ، همسرتان خواهد بود.
هیچکس و هیچ چیز حتی فرزندتان رابه او ترجیح ندهید.


موضوعات مرتبط: روان شناسی
برچسب‌ها: پراهمیت , شخص مهم , زندگی , همسر


تاريخ : ۱۳۹۷/۱۲/۲۶ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

خانوم گل ، شما تنها فردی هستین که میتونین همسرتون رو

برای بازگشت به خونه مشتاق نگه دارین !

بدرقه و استقبال از همسرتون ، درایجاد این اشتیاق بسیار مؤثره


موضوعات مرتبط: روان شناسی
برچسب‌ها: همسر , زندگی , بدرقه , استقبال


تاريخ : ۱۳۹۷/۱۲/۲۶ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

آیا می دانید که مطمئن ترین راه برای بدبخت کردن فرزندتان چیست ؟
این است که او را عادت دهید هر چه میخواهد به زور بگیرد !

زیرا هر قدر آرزوهایش آسانتر انجام گیرد خواستهایش زیادتر خواهد شد،
دیر یا زود به علت عدم قدرت مجبور خواهید شد برخلاف میل خود خواهشهای او را نادیده بگیرید.
صدمه حاصل از این امتناع که طفل به آن عادت نکرده است، در قیاس با محرومیت از آنچه میل به دست آوردنش را دارد، به مراتب بیشتر است.
بچه لوس و پر توقع اول عصایی را که در دست دارید می خواهد،
بعد ساعتتان را، سپس مرغی را که می‌پرد و ستاره هایی را که می درخشند.
 خلاصه هر چه را می بیند میخواهد.
چگونه می توانید او را راضی نگه دارید ؟
مگر اینکه خدا باشید .


موضوعات مرتبط: روان شناسی
برچسب‌ها: تربیت فرزند , بدبخت , خوشبخت , زندگی


تاريخ : ۱۳۹۷/۱۲/۲۶ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

مقایسه خود با دیگران یا زندگی خود با زندگی زوج‌های اطراف ،

آفتی خانمان سوز در زندگی زناشویی است.

فراموش نکنید که شما تنها ظاهر زندگی افراد را می‌بینید

و هیچ اطلاعاتی راجع به داخل و حقایق آن ندارید

پس مقایسه‌تان بی پایه و اساس است


موضوعات مرتبط: روان شناسی
برچسب‌ها: مقایسه , دیگران , زندگی , زیناشوئی


تاريخ : ۱۳۹۷/۱۲/۱۹ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 چنانچه ﺣﺮفتان ﺣﻖ است ، ﺗﺤﻤﯿﻞ نکنید، فقط بیان کنید

 یک زن با اعتماد به نفس ، حرفش رو تو دلش نگه نمیداره ولی بحث هم نمیکنه ،

فقط حرفش رو آروم و متین و قاطع بیان میکنه‌


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، آموزش ، دل نوشته ها
برچسب‌ها: حرف حق , زندگی , همسر , بحث


تاريخ : ۱۳۹۷/۱۲/۱۶ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

هیچ وقت و در هیچ شرایطی به همسرتون نگید
"اشتباه کردم با تو ازدواج کردم
حتی اگر به شدت از دستش عصبانی بودید


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، فقط خانمها ، آموزش ، دل نوشته ها
برچسب‌ها: همسرداری , زندگی , عصبانی , قول و قرار


تاريخ : ۱۳۹۷/۱۲/۱۶ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

رفتار مردانه واقعی

در جامعه امروزی که رفتار مردانه در آقایان به ندرت دیده می شود اما یک جنتلمن واقعی هنگام ملاقات با شما و خانواده تان رفتار مردانه دارد و سنت ها پایبند است و بهترین نحوه گفتار و رفتار را با شما دارد مثلا در را برای شما باز می کند یا صندلی را برایتان به عقب می کشد تا بنشینید.

صبوری و شکیبایی

از خصوصیت جنتلمن واقعی صبوری است که در مردان معمولی کمتر یافت می شود ،مردان معمولی زنان را برای برقراری رابطه با خود تحت فشار می گذارندو در آنها ناامنی و نگرانی ایجاد می کنند اما یک جنتلمن واقعی، خواسته های شما را به خوبی درک می کند و تصمیم شما را می پذیرد و به آن احترام می گذارد.

آرامش و متانت

یک جنتلمن واقعی هنگام عصبانیت ، خشم خود را کنترل می کند و اجازه نمی دهد خشم آنی شخصیت اش را در مقابل دیگران تخریب کند و آرامش خود را حفظ می کند و او هیچ وقت ناراحتی هایش را سر شما خالی نمی کند.

لغات نامناسب به زبان نمی آورد

گر چه یک جنتلمن واقعی مانند شاهزاده فیلم های دیزنی برای ابراز عشق به معشوقش آواز نمی خواند اما عشق اش مانند او واقعی است. او هیچگاه هنگام عصبانیت به شما ناسزا نمی گوید و هیچ گاه از لغات نامناسب خطاب به شما استفاده نمی کند. یک جنتلمن واقعی هیچگاه به خانم ها نا سزا نمی گوید.

موجب ناراحتی شما نمی شود

یک جنتلمن واقعی هیچگاه شما را مجبور به گفتگو درباره موضوعاتی که به آن علاقمند نیستید نمی کند و جوک های نامناسب به شما نمی گوید . او هرگز کاری را که سبب ناراحتی شما می شود، انجام نمی دهد. در کنار این مرد شما همواره احساس آرامش و امنیت می کنید.

مودب است

مرد واقعی برای نشان دادن قدردانی به دیگران از کلمات کوچکی مانند ممنون و لطفا استفاده می کند تا بتواند روز دیگران را به بهترین شکل بسازد زیرا این کلمات و استفاده از آنها احترام به افراد را می رساند . رعایت این قوانین در مقابل شما و دیگران توسط این مرد شما را به خوشبخت ترین زن دنیا تبدیل خواهد کرد.

به اخلاقیات پایبند است

جنتلمن های واقعی به اصول اخلاقی پایبند است و کارهای اشتباه انجام نمی دهد و تحت هیچ شرایطی از خانم ها سو استفاده نمی کند.شاید برخی خانم ها رفتار این گونه مردان را کسل کننده بدانند ، اما آنها واقعا جالب و جذاب هستند.

خود خواه نیست

یک جنتلمن واقعی هیچگاه رفتار خودخواهانه از خود نشان نمی دهد زیرا خود خواه بودن به هیچ وجه جذاب نیست. او همیشه با معشوقه خود رفتار مهربانانه ای دارد و برای حمل وسیله ای سنگین به او کمک می کند.

امنیت را در اولویت قرار میدهد

یک جنتلمن واقعی هنگام راه رفتن در خیابان با معشوقه خود، او را به سمت داخل پیاده رو هدایت کرده و خود در نزدیک مسیر حرکت ماشین ها راه می رود و با این حرکت نشان می دهد که به فکر محافظت از شماست.

از درگیری فیزیکی امتناع می کند

یک جنتلمن به خشونت فیزیکی به عنوان یک راه حل نگاه نمی کند و تنها در موقعیت هایی درگیری فیزیکی ایجاد می کند که بخواهد از خود یا دیگران دفاع کند.

به بهداشت خود اهمیت می دهد

یک جنتلمن واقعی همیشه ظاهر و بوی خوبی دارد و هنگام بیرون رفتن، آراسته و تمیز است.

لباس های زیبا می پوشد

یک جنتلمن واقعی لباسی کاملا اندازه می پوشد و از پوشیدن لباس های پر زرق و برق و از مدهای سطحی دوری می کند. او همیشه لباس های ساده می پوشد تا برازنده به نظر برسد.

حرف آخرم

این تصورات اشتباه که تمام آقایون رفتار غلطی دارن رو دور بریزین ،

چون هنوز مردایی هستن که میتونید در کنارشون یه جنتلمن واقعی

رو ببینید و حس کنید


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، آموزش ، خوب زندگی کنیم
برچسب‌ها: جنتلمن , همسر خوب , خصوصیات رفتاری , مرد واقعی


تاريخ : ۱۳۹۷/۱۲/۱۵ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

کارهاي همسرتون رو ، هر چند کوچک ، تحسين کنيد

تمجيد و ستايش زن به علت روح لطيف و مهربونی که داره ،

کليد کاميابی در زندگی زناشوییه


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، آموزش ، خانه و خانواده ، دل نوشته ها
برچسب‌ها: کليد کاميابی , زندگی , همسر , لطیف و مهربان


تاريخ : ۱۳۹۷/۱۲/۱۵ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

هر مردی رگ خوابی داره که فقط همسرش میتونه به رازش پی ببره

رگ خواب همسر یعنی شناخت حساسیتها وعلایقش برای نفوذ در دل آقا

راستی رگ خواب همسرتون چیه ؟

نگو نمی دونم که خیلی بده ..


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، خانه و خانواده ، دل نوشته ها
برچسب‌ها: مرد , زن , زندگی , رگ خواب


تاريخ : ۱۳۹۷/۱۲/۱۵ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

بیائید به فرزندانمان " ماندن " را ياد بدهيم ...
شنا و اسب سوارى و تيراندازى را خودشان ياد می گيرند ! 


موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسب‌ها: ماندن , یاد گرفتن , یاد دادن , شنا


تاريخ : ۱۳۹۷/۱۲/۱۳ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

در زندگی هر مرد . . .
" مخدری هست به نام " زن " !!!

زنی که دوستش دارد

نبودش ...
قهرش ...
دوریش ...

خماری می آورد و آب میکند ابهت مردانه اش را !!!

و اینگونه است که میگویند :
" قدرت "  
جاذبه ی مرد است !
و " جاذبه "
قدرت زن !


موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسب‌ها: همسر , زندگی , جاذبه , قدرت


تاريخ : ۱۳۹۷/۱۲/۰۹ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

کسی که همیشه سعی میکنه به بقیه کمک بده
بیشتر ازهمه تنهاست و نیاز به کمک داره ..
اون رو تنها نذارید ..
چون ...
هیچوقت به شما نمیگه که ..
بهتون نیاز داره …


موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسب‌ها: نیاز , زندگی , سختی , تنهایی


تاريخ : ۱۳۹۷/۱۲/۰۵ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

زن ها ميگويند "ميروم"
تا تو غيرتى شَوى ، تا فرياد بكشى ، بچه شوى
تا بشنوند كه " نميگذارم برَوى ! "

اما هرگاه ديگر با تو بحث نكرد ،
هر گاه كه سكوتش طولانى شد و چایش سرد
فريادَش خفه شد و قدم زدن هايش وقت و بى وقت
و ديگر گريه نكرد
به ديوانه بودن هايت نخنديد ،
نگاهش دور شد و لحنِ غمگينش آرام
بدان خيلى وقت است كه رفته ...
بى هيچ حرفى ، آرام آرام ،
با قدم هايى محكم ، سنگين و با وقار ...

هيچ زنى در تاريخ ، رفتنش را اعلام نكرده
همه ما اينگونه ايم!
ميرويم، آرام، آرام، آرام...
اينجاى قصه ى من ،
از چشم اگر افتادى ، فاتحه ى خودت را بخوان
به چِشمِ يك زَن دوباره آمدن
تقريباً غيرممكن ترين تلاشِ دنياست
زن ها كه جانِشان را رها نميكنند عزيزِ من
تو ببين چه كردى كه روى خود پا گذاشت و رفت
ببين چه كردى...
ببين چه كردى...


موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم ، دل نوشته ها
برچسب‌ها: زن , رفتن , برگشتن , زندگی


تاريخ : ۱۳۹۷/۱۱/۳۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

در من پیرمردی داره زندگی میکنه
که حتی جوونی هم نکرده...


موضوعات مرتبط: مرد اردیبهشتی ، دل نوشته ها
برچسب‌ها: درون من , پیرمرد , جوانی , زندگی


تاريخ : ۱۳۹۷/۱۱/۲۹ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

مردان بدانند
زنها مثل منشور هستند
 کافیست به آنها کمی نور بدهید
 تمام زندگیتان را رنگین کمان میکنند


موضوعات مرتبط: جملات زيبا ، آموزش ، دل نوشته ها ، پیامها
برچسب‌ها: مردان بدانند , زنها , زندگی , منشور


تاريخ : ۱۳۹۷/۱۰/۱۵ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

خرما کيلويی 16 هزارتومن، شير بطری 6 هزار تومن ...!
ديگه مث پيغمبرا ساده هم نمیشه زندگی کرد ...
ﺍﻻﻥ ﺗﻮ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻣﺴﺎﺑﻘﻪ ﺻﺒﺮ ﻭ ﺗﺤﻤﻞ ﺑﺰﺍﺭﻥ ؛
ﺣﻀﺮﺕ ﺍﯾﻮﺏ ﺍﺯ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﮔﺮﻭﻫﯽ ﻫﻢ  بالا نمياد !


موضوعات مرتبط: دل نوشته ها ، پیامها
برچسب‌ها: خرما , زندگی , ساده زیستی , پیامبر گونه


تاريخ : ۱۳۹۷/۱۰/۱۵ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

در اینجا لیستی از 30 کاری را عنوان می‌کنیم که هیچوقت نباید در حق خودتان انجام دهید.
1. با آدم‌های نادرست نشست و برخاست نکنید. زندگی کوتاه‌تر از آن است که بخواهید وقتتان را با کسانی بگذرانید که خوشبختی را از شما می‌گیرند.
2. از مشکلاتتان فرار نکنید.
3.  به خودتان دروغ نگویید. به هر کس دیگری در دنیا می‌توانید دروغ بگویید به جز خودتان.
4. نیازهای خودتان را پنهان نکنید. دردناک‌ترین مسئله این است که وقتی شدیداً درگیر دوست داشتن کسی هستید، خودتان را فراموش کنید و یادتان برود که شما هم فردی خاص هستید. بله، باید به دیگران کمک کنید اما به خودتان هم همینطور.
5. سعی نکنید کسی باشید که نیستید. خودتان باشید و مطمئن باشید آنهایی که باید، دوستتان خواهند داشت.
6. درگیر گذشته نشوید.
7. از اشتباه کردن نترسید.
8. خودتان را بخاطر اشتباهات گذشته‌تان سرزنش نکنید.
9. سعی نکنید خوشبختی را بخرید. خیلی از چیزهایی که آرزو داریم داشته باشیم گران هستند. اما حقیقت این است که چیزهایی که واقعاً ما را خوشحال و راضی می‌کنند کاملاً رایگان‌اند: مثل عشق، خنده و تلاش در جهت علایقمان.
10. سعی نکنید برای خوشبختی‌تان به دیگران تکیه کنید.
11. وقت تلف نکنید. زیاد فکر نکنید چون اینکار فقط مشکل‌تراشی می‌کند.
12. فکر نکنید آماده‌ نیستید. هیچکس هیچوقت وقتی فرصتی پیش می‌آید، 100% آماده نیست. چون بیشتر موقعیت‌های عالی زندگی ما را مجبور می‌کند که فراتر از محدوده امنمان قدم برداریم و این یعنی احساس راحتی نخواهیم داشت.
13. به دلایل نادرست درگیر هیچ ارتباطی نشوید.
14. بخاطر اینکه روابط قبلی تان موفقیت‌آمیز نبوده‌اند، روابط جدید را رد نکنید.
15. سعی نکنید با همه رقابت کنید.
16. به دیگران حسادت نکنید.
17. دست از شکایت کردن و دلسوزی برای خودتان بردازید.
18. کینه‌توزی نکنید.
19. نگذارید دیگران شما را تا سطح خودشان پایین بکشند.
20. وقتتان را برای توضیح دادن خودتان برای دیگران تلف نکنید.
21. هیچوقت بدون وقفه انداختن کاری را پشت سر هم انجام ندهید.
22. زیبایی لحظات کوچک را نادیده نگیرید.
23. سعی نکنید همه چیز ایدآل و بی‌نقص باشد. دنیای واقعی به ایدآل‌گراها جایزه نمی‌دهد، به کسانی پاداش می‌دهد که کار انجام می‌دهند.
24. آسان‌ترین راه را دنبال نکنید. زندگی آسان نیست، مخصوصاً وقتی برای به دست آوردن چیز باارزشی برنامه‌ریزی می‌کنید.
25. اگر همه چیز بر وفق مرادتان نیست، تظاهر نکنید که اینطور است.
26. دیگران را بخاطر مشکلاتتان مقصر نکنید.
27. لازم نیست برای همه، همه‌کس باشید. اینکار غیرممکن است و فقط خسته‌تان خواهد کرد. اما لبخند زدن به دیگران می‌تواند  دنیا را تغییر دهد.
28. زیاد نگران نباشید.
29. روی چیزی که نمی‌خواهید اتفاق بیفتد متمرکز نشوید. روی چیزهایی متمرکز شوید که می‌خواهید اتفاق بیفتند. تفکر مثبت از لازمه‌های هر موفقیت است. اگر هر روز صبح با این فکر بیدار شوید که اتفاقی فوق‌العاده در زندگی‌تان خواهد افتاد، و به آن توجه دقیق کنید، خواهید دید که حق با شما بوده است.
30. اخرین و مهترین چیز این است که: قدرنشناس نباشید.


موضوعات مرتبط: دل نوشته ها ، پیامها
برچسب‌ها: 30 کار , زندگی , دروغ , قدرشناس


تاريخ : ۱۳۹۷/۱۰/۱۵ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

👈🏻مردان را کنترل نکنید!!
اگر همسر خود را خیلی کنترل کنید، از شما بیشتر فاصله میگیرد؛ مردان دوست دارند آزاد باشند.

👈🏻 مردان در تنهایی باطریشان شارژ میشود ؛ پس بگذارید بعضی مواقع تنها باشند.

👈🏻 مردها از رفتار مردانه زنان خوششان نمی آید؛ اگر رفتارتان مردانه است، رفتارتان را تغییر دهید.

👈🏻 به او احترام بگزارید ؛ از او حرف شنوی داشته باشید ؛ نه اینکه رامش باشید ؛ فقط خود رای و یک دنده نباشید.

👈🏻 مردها دوست دارند مدیریت داشته باشند.

👈🏻مردان دارای شخصیت آناناسی هستند. ظاهرشون خشک و زمخت است ولی در درون بچه و کوچولو و مهربانند ؛ مردان کودکی با سبیل و قامتی بزرگ هستند.

👈🏻 آقایون ظاهر بی احساسی دارند، ولی سرشار از احساسند؛ اما احساساتشان را بروز نمی دهند.

👈🏻 با مردان خلاصه حرف بزنید ، مردان عاشق سکوتند.

👈🏻به مردان اگر زیاد محبت کنید دلزده می شوند !!! پس محبت کنید اگر جواب گرفتید ، باز محبت کنید.
اگر مدام شما محبت کنید، خسته اش میکنید.

👈🏻 خیلی به او وابسته نباشید؛ همیشه در دسترس او نباشید . از او فاصله بگیرید؛ بگذارید دلش برای شما تنگ شود.

👈🏻 یکنواختی در زندگی را تغییر دهید؛ مردان از یکنواختی خسته می شوند. ظاهر خود،آرایش و یا حتی محیط اطرافتان را تغییر دهید.


موضوعات مرتبط: فقط خانمها ، پیشنهاد مدیر ، خانه و خانواده
برچسب‌ها: مردان , کنترل مردان , راز مردان , زندگی


تاريخ : ۱۳۹۷/۱۰/۰۹ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

سالهاست که به چند نکته در زندگی اطرافم توجه خاصی دارم . گاهی اوقات واقعا دیدن یه سری موارد عذاب آور و سخته و واقعا تحت تاثیر قرار میگیرم . خیلی از دوستانم بر من ایراد میگیرند که این چه اخلاقیه تو داری ؟! رفتار و کردار مردم به تو چه ربطی داره ؟ چرا بهشون توجه میکنی ؟!

اما مگه میشه دید اما ندید ؟!

خداوند چشم رو داد که ببینیم آنچه حلال در دیدنه

گوش داد بشنویم آنچه حلال در شنیدنه

و مهمتر از همه عقل داد که ازش استفاده درستی داشته باشیم

حالا من بیام همه اینارو بذارم کنار که چی بشه ؟ به خودم ثابت کنم کر و کور و احمقم ؟!

برای آدمایی که مثل خودم فکر میکنن نصیحتی دارم که دست کم ما مثل بعضیا نباشیم ...

موضوعاتی که باید در زندگی رعایت کنیم رو براتون میگم . امیدوارم به کار بگیریم هممون ..

قبل از اینکه بپرستیم ، اول باور کنیم . بدون باور فایده ای نداره . چون اعتقادی بهش نیست
قبل از اینکه حرف بزنیم ، خوب خوب گوش بدیم
قبل از نوشتن ، خوب فکر کنیم
قبل از اینکه تسلیم بشیم ، خوب بهش فکر کنیم
و نکته مهم آخر قبل از اینکه بمیریم ، خوب زندگی کنیم


موضوعات مرتبط: جملات زيبا ، دل نوشته ها ، پیامها
برچسب‌ها: باور , اعتقاد , پرستش , حرف


تاريخ : ۱۳۹۷/۰۹/۲۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

از یه جایی به بعد دیگه سعی نمیکنی ،
ول میکنی ...


موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسب‌ها: زندگی , مشکلات , رهایی از زندگی , حرکت


تاريخ : ۱۳۹۷/۰۹/۱۴ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

انسان بودن هزینه سنگینی داره . . . !


موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسب‌ها: انسان , زندگی , تربیت , رفتار اجتماعی


تاريخ : ۱۳۹۷/۰۹/۱۴ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

تو یه جلسه‌ای یه بنده‌خدایی بلند شد گفت برای ازدواج و محرمیت این چندتا جمله‌ صیغه عقد که به عربی می‌گیم مگه چیکار می‌کنه که زن و مرد به هم محرم میشن؟ مگه کلام تاثیر داره؟ بنظر من که چندتا جمله هیچ تاثیری نداره.

یه‌نفر بلند شد خطاب به اون بنده‌خدا گفت: فلان فلان‌شده، مادرفلان، چندتا فحش خواهر و مادر ناجور بهش داد. یارو سرخ و سفید و عصبانی شد و گفت این چه حرفاییه میزنی؟ لطفا مودب باش

طرف بهش گفت اگه چندتا جمله تاثیری نداره چرا عصبانی شدی؟ حالا دیدی چندتا جمله چقدر تاثیر داره؟

بسیار علمی و مستدل و با منطق طرفو قانع کرد.


موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسب‌ها: جمله , صیغه , محرمیت , زندگی


تاريخ : ۱۳۹۷/۰۹/۱۳ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

چای خوردن

راست گفتن که مزه چای مهم نیس مهم اینه با کی چای بخوری ..


موضوعات مرتبط: دل نوشته ها ، عکس
برچسب‌ها: چای خوردن , چای , دلنوشته , زندگی


تاريخ : ۱۳۹۷/۰۹/۰۳ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

سختیهای زندگی بهم یه چیزی رو یاد داده که باید شما هم اونو بکار بگیرید .

سه چیزی که تو زندگیتون باید اونا رو مخفی کنید
 
1-زندگیِ عاشقانه‌تون
2- درآمدتون
3- و حرکت بعدیتون


موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسب‌ها: آموزش , زندگی , سه چیز مهم , عاشقانه


تاريخ : ۱۳۹۷/۰۹/۰۳ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

تنها راهی که میشود يك زندگی بهتر داشت این است که رشد کنیم

تنها راهی که میشود رشد کرد این است  که تغییر کنیم

تنها راهی که میشود تغییر کرد این است  که چیزهای جدید یاد بگیریم


موضوعات مرتبط: آموزش ، دل نوشته ها ، پیامها
برچسب‌ها: تنها راه , آموزش , زندگی , رشد


تاريخ : ۱۳۹۷/۰۹/۰۱ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

http://komeil.info/wp-content/uploads/2018/11/99342_n.jpg

یک وقت‌هايی هست که بايد بذاری موسیقیی که دوسش داری و باهاش خاطره ساختی ،

با صدای بلند تو خونه پخش بشه .

چای دم کنی و بذاری نُتها تو چای سرریز بشن .

اون وقت دو تا چای بریزی و بذاری رو میز و با غيابِ اونی که باید باشه و نیست حرف بزنی .

هی حرف بزنی با کسی که اون طرف میز ننشسته ...


موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسب‌ها: تنها , چای , زندگی , عشق پنهان


تاريخ : ۱۳۹۷/۰۸/۳۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |
.: :.