عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس



قرارگاه ضد صهیونیستی کمیل | رسانه

از روی کار آمدن سردار کاظمی تا خانم «الف» و «ک» در موساد

🔹🔸این روزها رسانه‌های صهیونیستی در یک فرمان نادر ماموریت یافته‌اند خبر انتصاب زنان در پست‌های ارشد مدیریتی موساد را که در طول فعالیت این نهاد بی‌سابقه بوده رسانه‌ای کنند. بر اساس این گزارش‌ها در حال حاضر چهار زن در پست‌های مهم موساد در حال فعالیت هستند. به غیر از ریاست اداره اطلاعات موساد و بخش ایران این سازمان، دو زن دیگر نیز در سمت‌های معاون رئیس اداره اطلاعات و معاون رئیس اداره نیروی انسانی کار می‌کنند.

1️⃣ این سطح از مجوز اطلاع‌رسانی برای اولین بار در سرزمین‌های اشغالی اتفاق افتاده و به خوبی نشان می‌دهد که موساد از طریق این تغییرات اهداف تبلیغاتی را دنبال میکند و با انتخاب زنان به نوعی دنبال ترمیم وجهه خود و ایجاد فرصت تبلیغاتی بوده است. علاوه براین صهیونیست‌ها این موضوع را هم طرح کرده‌اند که این انتصابات با هدف تشویق جذب زنان بیشتر برای همکاری با موساد به شمار می‌آید. موساد سالهاست در کنار ارتقا استفاده از فناوری‌های نوین همچنان از زنان و ویژگی زنانگی آنها در دستیابی اهداف اطلاعاتی و عملیاتی به صورت گسترده استفاده می‌کند.

2️⃣ بر اساس اخبار منتشر شده در رسانه‌های صهیونیستی سه زن از چهار زن منصوب شده در مسئولیت‌های مهم اطلاعاتی موساد، یک سابقه مشترک دارند و آن فعالیت در حوزه‌های مرتبط با ایران است. به معنای دیگر این انتصاب‌ها نشان می‌دهد که موساد به دنبال ترمیم ضعف‌های خود در جنگ اطلاعاتی با ایران بوده و بیش از هر زمان دیگری اولویت خود را مقابله با ایران انتخاب کرده است. موضوعی که نشان می‌دهد در اسرائیل، هم سیاسیون و هم گردانندگان موساد از عملکرد افسران اطلاعاتی خود در برابر ایران ناراضی هستند تا جایی که کار به جابجایی در تخصصی‌ترین حوزه‌های مدیریتی اطلاعاتی نیز کشیده شده است.

3️⃣ مسئول جدید میز ایران با نام اختصاری خانم «ک» و مسئول جدید بخش جمع‌آوری و تحلیل اطلاعات موساد با نام اختصاری خانم «الف» از نزدیکان نفتالی بنت محسوب می‌شوند که در مواجه با ایران تلاش کرده معادلات جدید امنیتی ایجاد کند. او پس از شکست راهبرد «مرگ با هزاران جراحت» که طرح خود او بود، چند هفته قبل از راهبرد «هدف قراردادن سر هشت‌پا» دربرابر ایران رونمایی کرد. انتصاب و ارتقا زنان اطلاعاتی نزدیک به نفتالی بنت به معنای حرکت بیشتر موساد ذیل راهبرد گفته شده است.

4️⃣ جامعه اطلاعاتی اسرائیل چند هفته قبل شاهد یک تغییر بزرگ در حوزه فرماندهان اطلاعاتی در ایران بودند. به همین دلیل انتصاب سردار کاظمی به عنوان یک چهره شناخته شده در حوزه ضداطلاعاتی به سرعت مورد توجه جامعه تحلیلی اسرائیل قرار گرفت. مهمترین برداشت از تغییر فرماندهی در سازمان اطلاعات سپاه تهاجمی‌تر شدن این نهاد امنیتی در برابر اسرائیل و بالاتر رفت سطح حفاظت اطلاعات و گسترش عملیات‌های ضداطلاعاتی در جامعه امنیتی ایران بود. بدیهی است که این تغییر مهم، می‌توانست زمینه‌ساز ایجاد تغییرات اجباری در جامعه اطلاعاتی اسرائیل نیز بشود. تخصص و سابقه زنان منصوب شده، نشان می‌دهد این انتصابات به نوعی به روزسانی در برابر تغییرات امنیتی در ایران نیز بوده است. آنچه مسلم است مدیریت امنیتی اسرائیل در شطرنج اطلاعاتی در برابر ایران، پیشکسوت‌های جمع آوری خبر و عملیات خود را در برابر یکی ضداطلاعاتی ترین چهره‌های امنیتی ایران یعنی سردار کاظمی و دیگر نهادهای امنیتی ایران قرار داده است.


موضوعات مرتبط: راهبرد و تحلیل ، صهیونیست
برچسب‌ها: صهیونیست , اسرائیل , رسانه , رمزگشایی


تاريخ : ۱۴۰۱/۰۶/۰۱ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

📍 جنگ رسانه ای جایی بیشتر اثرگذارست که مردمانش سواد رسانه ای کمتری داشته باشند!

⚠️ نخست وزیر کشور غاصب برکنار شده و مجلسش منحل شد
⚠️جانسون هم استعفا داد و دولتش سقوط کرد
⚠️ آبه ترور شد
⚠️فرانسه شاهد اعتراضات خیابانیست
⚠️تورم در ترکیه بیداد میکند
⚠️کاخ ریاست جمهوری سریلانکا توسط مردم تسخیر شد
⚠️یورو سقوط کرد
⚠️ایتالیا هم به سرنوشت انگلیس و فرانسه دچار خواهد شد
⚠️آلمان درگیر مشکلات انرژی است و هر لحظه احتمال دارد دولتش سقوط کند
⚠️بحران غذا و سوخت گریبان آمریکا را گرفته است.
📛 ولی هیچ هشتگی در مورد این اتفاقات ترند نشد؛ تمام رسانه ها در مقابل این اتفاقات دنیا سکوت کرده اند و درگیر یک جنگ رسانه ای با ایران هستند❗️

و تمام هزینه های را که می‌توانند صرف بهتر شدن اوضاع کشور خود کنند را جهت تخریب نظام و انقلاب اسلامی هزینه میکنند و هنوز عده ای سبک مغز، اروپا و آمریکا را کشور دوست و مردمش را در رفاه میبینند و ایران را کشوری بحران زده خطاب میکنند.
توجه داشته باشید؛
♻️ از روزی که باراک اوباما التماس کرد تا پهپاد غنیمتی RQ-170 را پس بدهیم تا امروز که واسطه می‌فرستند تا در قبال برخی امتیازات به ‎روسیه ‎پهپاد ارسال نکنیم، فقط یک دهه گذشته است.

♻️ یک ابرقدرتِ مدعی پیغام می‌فرستد تا ‎«ایران» به یک ابرقدرتِ مدعیِ دیگر کمک نظامی نکند!


موضوعات مرتبط: سیستمهای اطلاعاتی ، پیامها
برچسب‌ها: رسانه , فضای مجازی , آمریکا , ایران


تاريخ : ۱۴۰۱/۰۴/۳۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

بی‌سوادی رسانه‌ای و مسئولیت اجتماعی ما

🔸واتس اپ را باز می‌کنم. پیامی در گروه دوستان از دوستی که اتفاقا تحصیلات بسیار عالیه هم دارد آمده است با این مضمون که بسیاری از افراد که بعد از واکسن کرونا قرص‌های تقویتی مصرف کرده‌اند مرده‌اند و هشدار داده است که از مصرف مکمل‌ها بعد از واکسن خودداری کنید.

🔸این خبر هیچ منبعی ندارد. انگار کن که یک پسربچه بازیگوشی گوشه اتاقش نوشته و فرستاده است. همه این جور خبرها را تأکید هم می‌کنند که در همه گروه‌هایی که هستید پخش کنید و کلی هم کلمه مهم مهم مهم اولشان دارند.

🔸دوستم است. باهاش راحتم. می‌پرسم منبعش کجاست؟ می‌گوید «مردم ایران». بی‌تعارف جواب می‌دهم: «خیر. دشمنان مردم ایران که می‌خواهند استرس مضاعف به مردم وارد کنند». می‌گوید: «سخت نگیر. حالا تو ویتامین نخور!»

🔸فردا صبح همین خبر را در یک گروه فامیلی می‌بینم. اینجا باید جانب احتیاط را در تذکر دادن رعایت کرد. فامیل است دیگر. زود می‌رنجد. با کلی احتیاط و عرض ادب و احترام می‌نویسم «این خبرهایی که هیچ منبع موثقی ندارند را نباید باور کرد». جواب می‌دهد «درست است اما باید جانب احتیاط را رعایت کرد».

🔸پیامی از دوستی دیگر که معلم است به دستم می‌رسد: در حالی که تمام دنیا پایان کرونا را جشن گرفته‌اند ما هنوز سالمندانمان را هم واکسن نزده‌ایم.

🔸برایش می‌نویسم کجای دنیا پایان کرونا را جشن گرفته است؟ در همین استرالیا که خودم حضور دارم و از نزدیک می‌بینم چنین چیزی نیست. جمعیت استرالیا یک سوم جمعیت ایران هم نیست و هنوز حتی نصف مردمش هم واکسینه نشده‌اند.

🔸واتس اپ که تبدیل به در دسترس‌ترین پیام‌رسان و به‌نوعی مهم‌ترین شبکه خبری در میان ایرانیان شده است مملو از پیام‌ها و خبرهای جعلی است که به نظر می‌رسد هدفشان ایجاد ناامیدی و استرس و به‌عبارتی شکنجه خاموش است و دریغا که مردم هم بدون توجه به درست یا غلط بودن اخبار و پیام‌های دریافتی، گوی سبقت را در بازنشرشان از همدیگر می‌ربایند که پیامد آن انتشار سریع یک خبر دروغین در بین همه افراد است.

🔸اینکه بر صحت کدام خبر مهر تأیید بزنیم و کدام را ناموثق بدانیم نیاز به سواد رسانه‌ای دارد که از انواع سواد لازم برای حضور در عصر اطلاعات است.

🔸اشاعه اخبار کذب و سوگیرانه آسیب های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و ...را بر جامعه و مردم تحمیل خواهد کرد.

🔸در واقع سواد رسانه ای ابزاری برای توانمند ساختن شهروندان در انجام تحلیل انتقادی و ارزیابی رسانه ها در بافت اجتماعی، دسترسی به رسانه ها، برقراری ارتباط به شکلهای مختلف است.

🔸افراد باسواد رسانه ای اطلاعات را از طریق رسانه ها دریافت و به صورت انتقادی تفسیر می‌کنند و می توانند در بین انبوه پیامها هدف پیام را تشخیص دهند.

🔸داشتن مهارت سواد رسانهای برای مخاطبان پیام‌رسان‌ها و شبکه های اجتماعی مبتنی بر تلفن همراه در دنیای کنونی از ضرورت های اجتناب ناپذیر شده است زیرا با انتشار طیف گسترده‌ای از اخبار، مخاطب باید این توانایی را داشته باشد پیامها را ارزیابی و با دیدی انتقادی آنهارا بررسی نماید تا از دامن زدن به شایعات در بین مردم جلوگیری شود.

🔸در واقع این استعدادی است که مخاطبان این شبکه ها باید در مواجه با اخبار و اطلاعات دریافتی داشته باشند و این امر منجر میشود که انتشار دهندگان اخبار و اطلاعات مخاطب را منفعل ندانسته و منتظر واکنش مخاطب در مقابل محتوایی که به او میرسانند باشند.

🔸نهادهای دولتی بسیاری در ایران متولی ترویج سواد رسانه‌ای هستند اما به نظر می‌رسد هنوز گام‌های اساسی در ارتقای سواد رسانه‌ای ایرانیان برداشته نشده است.

🔸گواه آن شاید همین باشد که هنوز پیامی به زبان ساده و جذاب که مردم را به اهمیت بررسی منبع خبر توجه دهد در واتس اپ بدستم نرسیده است!

🔸اینجاست که شاید یکی از مسئولیت‌های اجتماعی تک ‌تک ما که خود را استاد، دانشجو، تحصیلکرده، کتابدار، فرهنگی، فرهیخته و باسواد اطلاعاتی (سواد رسانه‌ای یکی از اجزای سواد اطلاعاتی است) می‌نامیم آگاه کردن مردم است.

🔸در مواجهه با اخباری که می‌رسد منفعل نباشیم. به دوستان و خویشان بگوییم به هر خبر  و پیامی که می‌رسد اعتماد نکنند و منبع خبر از ارسال‌کننده خبر بخواهیم.
"مطالب مهم سایبری"


موضوعات مرتبط: راهبرد و تحلیل ، سخن روز ، رصد ، کامپیوتر و اینترنت ، راههای نفوذ ، نفوذ
برچسب‌ها: رسانه , بی سواد , واتساپ , شبکه اجتماعی


تاريخ : ۱۴۰۰/۰۵/۲۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

یک تصور غلط درباره نسبت آمریکا و لیبرال‌های ایرانی وجود دارد و آن اینکه واشنگتن حاضر است به تهران امتیازهایی (نظیر لغو تحریم) بدهد تا جریان سیاسی مطلوبش در انتخابات ایران پیروز شود. خطای این برآورد ناشی از درک نادرست از راهبرد تحریمی آمریکاست.
پرسش اساسی اینجاست که آمریکا با کدام هدف ایران را تحریم کرده است؟ آیا هدف تحریم‌ها غیر از فشار بر مردم برای سرنگونی جمهوری اسلامی به عنوان مانع اصلی چپاول ایران و منطقه توسط آمریکاست؟ سوال بعدی اینکه آمریکا چرا از جریان لیبرال در ایران حمایت می‌کند؟ آیا غیر از این است که اینها را برای تضعیف مولفه‌های قدرت ایران مستعدتر می‌داند؟ اگر این گزاره را بپذیریم که علت تمایل آمریکا به روی کار آمدن جریان لیبرال در ایران، فراهم شدن فضایی مساعدتر برای تضعیف جمهوری اسلامی است، این واقعیت با لغو تحریم‌های ایران برای اثرگذاری روی انتخابات ۱۴۰۰ در تناقض است.
از دیگر سو، آمریکا به درستی می‌داند که آنچه به‌دنبالش است، یعنی تضعیف قدرت موشکی و اقتدار منطقه‌ای ایران برای وارد آوردن ضربات بعدی، در چارچوب اختیارات رئیس‌جمهور نیست که بخواهد با ارائه امتیازهایی، به نوعی برای اخذ امتیازهای بزرگ‌تر سرمایه‌گذاری کند‌.
آنچه می‌ماند، ادای امتیازگیری از جانب لیبرال‌های ایرانی و حمایت‌های رسانه‌ای از این جریان از جانب غربی‌هاست. حمایت رسانه‌ای-تبلیغاتی آمریکا و شرکای اروپایی آن از روی کار آمدن یک جریان مطلوب در ایران، هزینه‌ای برای غرب ندارد، اما در قضیه برجام روشن شد که اولا این جریان می‌تواند یک اهرم فشار بر حاکمیت برای امتیازدهی به غرب باشد، ثانیا از آنجائیکه این جماعت برای حل مسائل ایران مسیری جز امتیازدهی به غرب نمی‌شناسد، می‌تواند به جای شکوفاسازی توانمندی داخلی، اقتصاد ایران را معطل مذاکره و رفع تحریم نگه دارد و در نتیجه فشار بر مردم ایران تشدید شود.
لیبرال‌ها اما در این سو، همسو با راهبرد تبلیغاتی غرب، ادای امیتازگیری در می‌آورند تا از این‌نمایش در انتخابات سود ببرند. تعابیری خلاف واقع نظیر "توبه آمریکا" را باید در این چارچوب دید‌.
سخن آخر اینکه راهبرد جریان انقلابی، نباید چیزی جز "لغو راستی‌آزمایی‌شده‌ی تحریم‌ها" باشد. هرگونه کوتاه آمدن از این راهبرد، کمک به شوی تبلیغاتی مشترک آمریکا-لیبرال‌ها برای پیروزی این طیف در انتخابات ۱۴۰۰ است. از مجلس شورای اسلامی انتظار می‌رود در اسرع وقت مکانیسمی معقول برای راستی‌آزمایی لغو تحریم‌ها طراحی نماید. تصویب یک طرح و شاخص‌گذاری برای راستی‌آزمایی لغو تحریم‌ها (مشخصا تجارت اقلام تحریمی در حداقل ارقام تعیین شده) می‌تواند در این زمینه راهگشا باشد.


موضوعات مرتبط: راهبرد و تحلیل ، سخن روز ، پیشنهاد مدیر ، تو اینو بفهم
برچسب‌ها: آمریکا , لیبرال , رسانه , غرب


تاريخ : ۱۴۰۰/۰۱/۲۸ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

«عنوان سازی» یکی از مهمترین و در عین حال موثرترین روش های رسانه ای برای تاثیر مشخص بر مخاطب است. با این روش رسانه می تواند به صورت هدفمند مفهوم موردنظر خود را در ذهن مخاطب ایجاد و ضمن تکرار، آن را در ذهن نهادینه سازد.

آنچه در این روش رخ می دهد هدف گیری ضمیرناخودآگاه مخاطب است. در عنوان سازی، رسانه با استفاده از کلماتی با مفاهیم نزدیک بهم اما متفاوت در معنا، وارد عمل می شود و مخاطب بدون در نظر گرفتن بار معنایی متفاوت واژه ها، تحت تاثیر آنها قرار می گیرد.

به کلمات زیر دقت کنید و ببینید که به ظاهر همه آنها یک معنا دارند درحالی که در واقع بار معنایی و روانی هر کدام از کلمات با دیگری تفاوت دارد. همین عنوان سازی باعث می شود ما فردی را شهید اما بی بی سی کشته بخواند. همین روش باعث می شود ما برخی را منتقد اما رسانه هایی آنها را معترض بنامند. در ظاهر برای مخاطب هر دو اینها یکی است اما در عمل با یکدیگر فرق دارند.

✳️رزمنده ـ جنگجو ـ مبارز
✳️دولت ـ نظام ـ رژیم ـحکومت ــ حاکمیت
✳️واکنش ـ تلافي ـ دفاع
✳️عدم احراز صلاحیت ـ رد صلاحيت
✳️سانسورـ تحريف
✳️معترض ـ آشوبگر
✳️فرار ـ عقب نشيني
✳️اعتصاب ـ تحصن ـ تجمع ـ راهپیمایی ـ تظاهرات
✳️هلاکت ـ مرگ ـ وفات ـ شهادت
و......

واژه ها در اخبار، بی دلیل انتخاب نمی شوند. هر واژه بر روی مخاطب اثر خاص خود را دارد. حواسمان به واژه ها باشد.

 


موضوعات مرتبط: آموزش ، عمليات رواني ، اطلاعات عمومی
برچسب‌ها: واژه , مخاطب , عنوان سازی , رسانه


تاريخ : ۱۳۹۹/۰۴/۰۶ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

پروژه جدید رسانه  صهیونیستها علیه ایرانی‌ها؛ اینبار از در دوستی!

رسانه‌های فارسی‌زبان وابسته به آمریکا همچون "صدای آمریکا" و "رادیو فردا" و همچنین رسانه‌ی انگلیسی "بی‌بی‌سی" که از سالها پیش در بستر شبکه‌های ماهواره‌ای فعالیت میکردند اینک به شبکه‌های اجتماعی روی آورده و شاید به‌نوعی تمرکز خود را متوجه این عرصه ساخته‌اند.

اتفاقی که در بهبوهه تنش‌های اجتماعی سالهای اخیر کمتر مورد توجه قرار گرفته است، راه‌اندازی و توسعه صفحات مجازی فارسی‌زبان توسط نهادهای رسمی #رژیم_صهیونیستی است، صفحاتی که سعی دارد متناسب با ذائقه کاربران ایرانی و در راستای اهداف این رژیم گام بردارد.

شاید در برخورد اول برای شما سوال باشد که به‌طور مثال وزارت خارجه اسرائیل چرا در مورد "آش‌رشته ایرانی" یا "گوجه سبز" یا مثلا "سریال پایتخت" اظهارنظر میکند؟! اما این موضوع حقیقت دارد، ورود نهادهای امنیتی رژیم صهیونیستی به عرصه رسانه و تلاش آنان برای اثرگذاری بر کاربران ایرانی واقعیتی‌ست که نباید ساده از کنار آن عبور کرد.

رژیمی که تمام عناصر هویتی خود را بر محور اسلام‌ستیزی بنا کرده و رویارویی با جمهوری اسلامی ایران را جزو اساسی‌ترین پروتکل‌های خود قلمداد میکند چه انگیزه‌ای از ابراز دوستی با مردم ایران دارد؟ آیا این موضوع را میتوان انکار کرد که مقامات #اسرائیلی همواره در تلاش برای اعمال تحریم و فشار اقتصادی علیه ملت ایران بوده‌اند؟ بیمارانی که سالانه بخاطر تحریم‌های دارویی در ایران جان خود را از دست میدهند و خانواده‌هایی که عزادار عزیزانشان میشوند را چگونه میتوان در کنار ابراز دوستی نهادهای اسرائیلی تحلیل کرد؟


موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسب‌ها: صهیونیست , سریال , رسانه , ایران و اسرائیل


تاريخ : ۱۳۹۹/۰۲/۲۷ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

بخش‌های بزرگی از کلیسای نتردام در آتش سوخت. یک کلیسای 700 ساله که در جزیره سیته در میانه رود سن و در منطقه چهارم در مرکز پاریس واقع ‌است و هر سال  قریب به ۱۳ میلیون نفر از آن بازدید می‌کردند و ارزشی حیاتی برای کشور فرانسه داشت.

طبعاً در این کشور رسانه‌ها به چرایی رخ دادن ماجرا می‌پردازند و مقصران را بازخواست می‌کنند. اما اگر این اتفاق در ایران رخ می داد واکنش‌های احتمالی چطور بود؟

 ابتدا در شبکه‌های مجازی خبر منتشر می‌شد. بعد از چند بار تائید و تکذیب با انتشار فیلم و عکس همه از آن خبردار می‌شدند.

تلویزیون در ابتدا سکوت می‌کرد. بعد وقتی که خبر را «همه» شنیدند، خبر کوتاهی در این مورد زیرنویس می‌شد.

به سرعت جوک‌ها و کلیپ‌های طنزی در مورد این ماجرا ساخته و دست به دست می‌شد. از جمله کلیپ نقی معمولی که می گوید: «آخه چرا دارین منو بازی میدین شما. چرا میخاین شما همه چی رو عادی جلوه بدید؟ هیچ ننگی از این بزرگ‌تر نیست، من دارم به قهقرا می‌رم؛ فقط بذارید برم من!»

شایعات شکل می‌گرفت: «کار خودشونه! میخوان ما گرونی پیاز یادمون بره»!، «میگن عملیات تروریستی بوده»، «دروغه! این فیلم مال ایران نیست»، «زیر کلیسا یه نیروگاه هسته ای بوده» و ...

 بعضی سلبریتی‌ها شروع به انتشار پست‌هایی در صفحات اینستاگرام خود می‌کردند که مضمون مشترک همه آنها این بود:«هیچ جای دنیا این اتفاق نمی‌افتد و ما خیلی بدبختیم که در ایران زندگی می‌کنیم».

رسانه‌های اصولگرا این اتفاق را به برجام ربط می‌دادند و می‌نوشتند از بی‌کفایتی دولت است وگرنه اگر کاندیدای ما رئیس جمهور شده بود الان آتش، گلستان می‌شد.

 آقای ضرغامی توئیت می‌کرد که یک بار به آقای روحانی گفته این مکان آتش می‌گیرد ولی آقای روحانی به او خندیده.

چندشبکه ماهواره‌ای فارسی زبان اقدام به پخش ویدئوهایی از زمان ساخت این مکان می‌کردند و نشان می‌دادند که در آن زمان تمام اقدامات ایمنی رعایت شده بود و این تقصیر حکومت است که یکی از آثار ملی را به عمد سوزانده.

 مسئولان دسته‌دسته به صحنه می‌رفتند، لباس آتش‌نشانی می‌پوشیدند و در حالیکه جلوی دوربین‌ها شلنگ دستشان بود عکس می‌گرفتند.

دکتر ظریف در توئیتی می‌نوشت این ماجرا تقصیر ترامپ است و دوباره می‌سازیمت!
 رسانه‌های اصلاح‌طلب به سرعت کشف می‌کردند که در زمان احمدی‌نژاد کپسول‌های اطفای حریق فروخته‌شده و با آن دلار خریده‌اند.

عده‌ای از مردم جلوی کلیسا جمع می شدند، سلفی می‌گرفتند و مانع از کار تیم آتش نشانی می‌شدند.

هلال احمر، آتش‌نشانی، نیروهای امدادی و انتظامی چنان صحنه را فتح می‌کردند که جایی برای کار نمی‌ماند، یک مسئول می‌گفت ما امکانات نداریم و مردم باید برای خاموش کردن آتش کمک کنند.

 آقای قالیباف در اینستاگرام می‌نوشت اگر مدیران جهادی واقعی در دولت وجود داشت الان آتش را خاموش می‌کردند.

عکس‌هایی از آتش‌نشانان، نیروهای امدادی و هلال‌احمر منشتر می‌شد که گریه می‌کردند.

عده‌ای به سپاه حمله می‌کردند، عده‌ای به تشکل های مردم نهاد یورش می بردند که در حال جمع آوری کمک برای خاموش کردن آتش هستند، گروهی با انتشار عکس های جگرخراش و اشک‌نوشت و سوزنامه به همه حمله می‌کردند و می‌نوشتند: من می‌دونم ما موفق نمیشم ... همه‌مون میمیرم و هیچی فایده نداره!

در نهایت ساختمان می‌سوخت و فرو می‌ریخت.

مجلس فوری کمیته تحقیق و تفحص تشکیل می‌داد و اعلام می‌کرد در عرض یک هفته متهمین شناسایی و معرفی می‌شوند.

یک هفته بعد همه چیز از یاد می‌رفت!

متاسفانه یکی از نتایج سطحی شدن رسانه ها همینه. این رسانه ها معمولا هنگام حوادث به خوبی میتونن با استفاده از تکنیک برجسته سازی، اولویت ذهنی افکار عمومی رو مدیریت کنن و با تحریک هیجات، مسئله خاصی رو برای مدت زمان معینی توی افکار عمومی برجسته کنن اما چون سلبریتی ها و جریان های سیاسی معمولا به دنبال منافع شخصی  و غرق در سیاست زدگی هستن، این مسائل رو سوژه هایی میدونن که حیاتشون به اینها بستگی داره و فقط از سوژه ای به سوژه دیگه می پردازن و معمولا مشکل به صورت ریشه ای حل نمیشه و شاهد تکرار پیاپی اونها در بازه های زمانی مختلف هستیم!


موضوعات مرتبط: دل نوشته ها ، پیامها
برچسب‌ها: کلیسا , نتردام , ایران , رسانه


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۲/۰۳ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

ﻣﺤﻮرهای رﺳﺎﻧﻪ ای 24 ﺷﻬﺮﯾﻮرﻣﺎه 97

مرکز رسانه قرارگاه کمیل

برای دریافت فایل پی دی اف بر روی محورهای رسانه ای کلیک بفرمایید


موضوعات مرتبط: راهبرد و تحلیل
برچسب‌ها: محور , راهبردی , رسانه , روابط عمومی


تاريخ : ۱۳۹۷/۰۶/۲۴ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

🔴  خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو!

لینک فیلم

کلیپ بالا 👆👆👆مصداق جالبي است از تاثير اجتماع بر رفتار هاي ما و تمایلات هر فرد برای همرنگ  شدن با دیگران که در اصطلاح سواد رسانه ای از آن به عنوان "همراهی با جماعت" یاد می شود.

👈 به دلیل همین خصلت در افراد بشر که اغلب بدون تفکر و بررسی، از رفتارها و حتی دیدگاه ها و عقاید دیگران تقلید و پیروی می کنند، تاجران و بنگاه های اقتصادی بزرگ، سیاسیون، رسانه ها؛ مانند برنامه های تلوزیونی و شبکه های خبری و  حتی افراد سودجو، از تکنیک اقناعی "همراهی با جماعت" برای وادار کردن دیگران به رفتار مطابق خواست  و اهداف خود استفاده می کنند.

🔴 "رسانه ها مشروعیت آورند"

🔹رسانه ها به دلیل دراختیار داشتن و استفاده از ابزارهای قدرتمند اقناعی  که به صورت های مختلف صوتی و تصویری، در قالب برنامه های مختلف به ما عرضه می شوند، اشکال گوناگونی از واقعیت را به خود می گیرند و خود را همراه و خیرخواه انسان ها معرفی می کنند، همواره از جایگاهی اطمینان بخش، معتمد و راستی آزمایی شده نزد افکار عمومی برخوردارند.تا جایی که هر کسی که در این جایگاه قرار بگیرد و برای مردم چهره ای شناخته شده باشد، می تواند روی رفتار، تفکر و حتی سبک زندگی مردم تأثیرگذار باشد.

🔹از این رو  کسانی که در جایگاه مالکیت، اداره و همراهی با رسانه قرار می گیرند، قادرند حتی نوع رفتار افراد را مطابق با خواست خود و اهداف برنامه ای که می سازند، تغییر دهند و برای چنین کاری، علاوه بر جایگاه مشروعیت یافته رسانه ای خود، از انواع تکنیک های اقناعی نیز استفاده می کنند.

🔹یکی از قوی ترین تکنیک های رسانه ای که مردم را وادار به رفتار مطابق با اهداف صاحبان رسانه ها می کند، تکنیک "همراهی با جماعت" است.

🔹تکنیکی که به ما می گوید افراد همواره تمایل دارند رفتاری  پسندیده از سوی دیگران داشته باشند و از طرف دیگران مورد تأیید قرار بگیرند، تا جایی که درصورت مغایرت با عقایدشان ، عقاید خود را پنهان و حتی کتمان می کنند. تکنیکی که  رسانه ها نیز به خوبی از آن  اگاهند و از آن بیش از همه بهره می برند.

🔹تمایل به تأیید یا تقلید از رفتار دیگران تا جاییست که افراد گاهی درمقابل دوربین رسانه ها نیز تن به رفتارها و کارهایی می دهند که ممکن است به ضرر آن ها باشد یا هیچگاه در حالت عادی از آنان سر نزند و یا چیزهایی بگویند که عقیده واقعی آنان نباشد.

🔹فرد در مقابل دوربین تلوزیون و در یک برنامه طنز، برای خوشایند دیگران یا مجری برنامه، آبروی خود را می برد و از نگفته ها و مسائل خصوصی زندگی خود پرده برمی دارد و گاه حتی ناچار به پاسخ گفتن به سؤالاتی می شود که به ضرر اوست و یا حتی مجبور به گفتن سخنان اختلاف برانگیزی می شود که می تواند بعد از چنین برنامه ای برای او مشکلات جدی خانوادگی ایجاد کند.

🔹گاهی حتی دونفر با یک دوربین و یک میکروفون که آرم برنامه ای خاص روی آن دیده می شود (که می تواند از اساس دروغ و فریب و یا متعلق به یک برنامه تلوزیون اینترنتی نامعتبر باشد )، به میان مردم رفته و تقاضای رفتاری نامعقول  و حتی ورود به حریم خصوصی آن ها می کنند و  مردم صرفا به دلیل حضور دوربین تلوزیونی و میکروفون همراه، تن به رفتار یا شنیدن گفتار ناشایست این افراد می دهند و دستمایه کلیپ های طنزی قرار می گیرند که هر روزه در فضای مجازی منتشر می شوند.
🔹در این باره تفاوت معناداری نیز بین مردم دنیا وجود ندارد.جز این که ممکن است مرز خطوط قرمز کشورها با هم متفاوت باشد. مثلا برخی رفتارهای نامعقول و ناشایستی که در برابر دوربین ها سر می زند، ممکن است  جزو خطوط قرمز مردم ما باشد در حالی که در برخی کشورهای دیگر، تنها رفتاری ناشایست و نامعقول به حساب بیاید.

🔹اما در هر صورت  در هر کشوری افراد به پشتوانه یک دوربین و یک میکروفون توانسته اند از خطوط قرمز  آن کشور عبور کنند و  همچنین ورود به حریم خصوصی افراد مختلف با استفاده از حضور دوربین و مشروعیت بخشی آن به اشکال مختلف صورت گرفته است.

🔹مثلا دوربین در کشور ما از زنی متأهل می خواهد که درمقابل همسر خود درباره تخیلات فانتزی و عشق های پیش از ازدواجش بگوید و همسر خود را با هنرپیشه  مردی که عاشقش بوده مقایسه کند، اما در کشوری اروپایی از افراد می خواهد که بدن آن ها را لمس کند.

🔹آنچه مسلم است رسانه ها همواره ازجایگاه بالایی نزد افکار عمومی برخوردار بوده اند؛ چراکه هر کسی به این جایگاه دسترسی نداشته و گفته می شود رسانه ها توسط فرهیختگان جامعه اداره می شوند.

 🔹بنابراین رسانه ها و چهره های رسانه ای همواره مورد پذیرش مردم قرار گرفته و افکار عمومی، آن ها را مرجع درستی برای تعیین هنجارهای اجتماعی می دانند.
🔹از این رو مردم با دیدن هر دوربین و میکروفونی بدون توجه به مرجعیت رسانه ای یا پرسش درباره جایگاه آن رسانه و حتی تفکر درباره درستی یا نادرستی و معقول یا نامعقول بودن درخواست و پیشنهاد ایشان، تنها بر مبنای اعتماد قبلی و برای همراهی با جماعت، به خواست آن ها رفتار می کنند و یا به صرف دیدن یک برنامه ویدیویی یا تلوزیونی به ظاهر معقول و مستدل، بدون تفکر و تحقیق، افکار و نظرات عرضه شده را می پذیرند و مبنای قضاوت های بعدی خود در زندگی قرار می دهند.


موضوعات مرتبط: آموزش ، عمليات رواني ، سیستمهای اطلاعاتی
برچسب‌ها: رسانه , اجتماع , رفتار , مشروعیت


تاريخ : ۱۳۹۵/۰۳/۱۴ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

حوزه    فرهنگ –  رسانه
موضوع    خداحافظي صادق صبا با بي بي سي
تحلیل و استناد
بي بي سي:
یادداشت خداحافظی صادق صبا؛ بدرود بی‌بی‌سی


پس از حدود هفت سال مدیریت بخش فارسی بی‌بی‌سی و بیش از بیست و پنج سال کار در بی‌بی‌سی به عنوان خبرنگار و تحلیلگر تصمیم گرفته‌ام که از این سازمان کناره‌گیری کنم.ترک کردن سازمانی که از صمیم قلب به وجودش اعتقاد دارم کار آسانی نیست، ولی زندگی کوتاه است و چالش‌های دیگری وجود دارد که می‌خواهم آنها را دنبال کنم.


بی‌بی‌سی فارسی امروز بیش از هر زمان دیگری در تاریخ هفتاد و پنج ساله‌اش موقعیت استواری یافته است و به عنوان یک رسانه طراز اول جایگاه شایسته‌ای در بین فارسی زبانان دارد. من خوشحالم که توانسته‌ام در ایجاد این جایگاه ، به خصوص در هفت سال گذشته به عنوان مدیر این رسانه، نقش بازی کنم. حالا احساس می‌کنم که وقت آن رسیده که نیروهای تازه نفس‌تری این مسئولیت سنگین را بر عهده گیرند.


می‌خواهم از این فرصت استفاده کنم و از همکارانم تشکر کنم که با سخت کوشی، تعهد و خلاقیت بی‌بی‌سی فارسی را از لحاظ محتوا، فرم و استفاده از تکنولوژی به رسانه معیار برای فارسی زبانان تبدیل کرده‌اند. برای همکارم رزیتا لطفی که سال‌ها به عنوان سردبیر ارشد خبر، نفر دوم بی‌بی‌سی فارسی بوده است، آرزوی موفقیت دارم و خوشحالم که بعد از هفتاد و پنج سال برای اولین بار یک زن مدیریت این بخش را بر عهده می‌گیرد.


در بی‌بی‌سی چیزهای زیادی آموخته‌ام و در اینجا می‌خواهم به سه مورد اشاره کنم. در بی‌بی‌سی بود که به اهمیت زمان پی بردم. ما در زندگی روزمره معمولا به گذشت دقیقه‌ها توجه نداریم چه رسد به سپری شدن ثانیه ها. ولی در بی‌بی‌سی تهیه کننده برنامه‌ها باید طوری همه خبرها را تنظیم کند که سر ثانیه خاصی بولتن خبری تمام شود و ثانیه‌ها اهمیت پیدا می‌کند. من موقعی که به عنوان خبرنگار چه در بخش فارسی و چه در بخش انگلیسی بی‌بی‌سی کار می‌کردم اگر گزارشم مثلا یک دقیقه و ده ثانیه می‌شد مواردی پیش می‌آمد که سردبیر می‌گفت پنج ثانیه را حذف کن چون در بولتن جا کم است.

چنین اهمیت دادن به ثانیه‌ها نظم خاصی در خبرنگار ایجاد می‌کند که برای زندگی او هم بسیار مهم است و یاد می‌گیرد که برای هر ثانیه زندگی که بسیار هم کوتاه است اهمیت قائل شود....


توصیه و پیشنهاد  :

  1.    پيشنهاد مي‌شود گزارشي از سابقه‌ي فعاليت صادق صبا در بي بي سي با عنوان "خدمت و افتخار به که و چه؟" و بررسي تاثيرات مديريت او بر اين شبکه در هفت سال گذشته، تهيه و در رسانه‌ها منتشر شود.


2.    پيشنهاد مي‌شود مصاحبه‌اي چالشي با او به عنوان نماينده‌اي از گروه ايرانيان عليه ايران و در خدمت يک کشور مخاصم صورت گيرد و در مورد مصداق و مقصد خدمت او پرسش و پاسخ صورت گيرد.


موضوعات مرتبط: راهبرد و تحلیل
برچسب‌ها: خداحافظي صادق صبا , بي بي سي , رسانه


تاريخ : ۱۳۹۴/۱۰/۲۷ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |


اگرچه به هر ترتیب در حال نزدیک شدن به روز اجرای برجام هستیم اما متاسفانه رویکرد رسانه های دولت و اصلاح طلبان و در برخی موارد صدا و سیما به اجرای تعهدات از سوی ایران مناسب بنظر نمی رسد.خارج کردن قلب راکتور یا اکسید کردن و یا خروج ذخایر مواد هسته ای مواردی نیستند که جای کف و سوت داشته باشند. در ازای این دستاوردها خون جوانان این مرز و بوم ریخته شده و اکنون در یک توافق یا معاهده بناست در ازای برخی امتیازات این امتیازها نیز واگذار شود. این رویه شاید از برخی رسانه های جناحی و حزبی دور از انتظار نباشد اما رسانه ملی نباید چنین رویکردی در پیش گیرد. اتخاذ سیاست مناسب اطلاع رسانی درباره تحولات مرتبط با برجام حلقه مفقوده ای است که همواره در خبر رسانی های رسانه ملی کاملا مشهود است.یا از سویی انفعال و نپرداختن به یک خبر یا از سوی دیگر همراه شدن با موج رسانه ای ایجاد شده توسط دیگران.هیچکدام از این موارد متناسب با استقلال صدا وسیما نیست چه آنکه رسانه ملی باید صدای حقانیت ملت باشد نه هضم شدگی در سایر جریانهای رسانه ای.


موضوعات مرتبط: سخن روز
برچسب‌ها: سخن روز , برجام , اصلاح طلب , توافق


تاريخ : ۱۳۹۴/۱۰/۲۴ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

حوزه    فرهنگ –  رسانه/ سینما
موضوع    حاشيه‌سازي‌ها درباره‌ي سحر قريشي
تحلیل و استناد
کافه سينما:


نظر شما چیست؟!/ یادداشت یک کاربر درباره آن چه در تاک‌شوی اخیر، و در فضای مجازی، بر سر سحر قریشی آمد


یکی از کاربران یک سایت خبری، یادداشتی درباره یکی از موضوع‌های پرواکنش روزهای اخیر در فضای مجازی نوشته است: این روزها مصاحبه رضا رشیدپور با سحر قریشی نقل محافل رسانه ای و شبکه های اجتماعی ما شده . چون همیشه مردمی هیجان محوریم و عاشق غوغاسالاری های بی مغز و بی مایه .

شبکه های اجتماعی هم که این روزها در خدمت این نیاز روانی ما شده ... یا شایعه می پراکنیم و یا از باور کردن یک شایعه بی اساس و فاقد هر توجیه عقلی لذت می بریم .

یا از پایمال کردن آبروی انسانی دیگر احساس غرور می کنیم و یا با تحقیر شدن انسانی دیگر آرامش و امنیت روانی کوتاه مدت دریافت می کنیم . انسان بودن را احمد شاملو سنگینی وظیفه تفسیر می کند . یکی از وظایف ما به عنوان موجود انسانی که این مهم از مبانی اصول اخلاق است فراسوی مرزهای اعتقاد و نوع اندیشه . اینکه سحر قریشی بازیگر خوبی است یا نه بحث دیگر است .

اینکه بازیگران یا شومن های ما با همه اذعان به دانایی هایی ها و خود برتر بینی ها ؛ چقدر اهل مطالعه و دانش افزایی هستیم موضوعی متفاوت است . اما همه ما انسانیم و انسان بنا بر هر باور و فلسفه ای ، شایسته احترام است و کرامت .


اگر نقدهای به جای بسیاری به مکانیزم بازیگر شدن در سینما و تلویزیون ایران وجود دارد ، اگر نقدی به میزان مطالعه بسیاری از بازیگران و چهره های سینمایی و تلویزیونی هست ( که به یقین هم قابل نقد است ) آیا ضروری و اصولا اخلاقی است که به این شیوه مطرح شود؟


آیا نمی شد مسئله کلی مطرح کرد بدون تحقیر یک انسان برای نشان دادن توانی ها و سطح بالای فکری انسانی دیگر ؟


اینکه سحر قریشی یا هر انسان دیگری چه سبکی را برای زندگی برگزیده و مانند اینکه سحر قریشی یا هر انسان دیگری احمدی نژاد را کاریزماتیک می داند یا روحانی یا رئیس دولت اصلاحات را ...؟


نویسنده این یادداشت ابدا طرفدار یا حتی علاقه مند بازی خانم قریشی نیست. اما این دلیل نمی شود که اگر نقش آفرینی یا حتی افکار ایشان را نمی پسندیم بدین گونه موزیانه [موذیانه] ایشان را تحقیر کنیم.


ادیان می گویند بردن آبروی دیگری بزرگترین گناهان است. اخلاق مادیگرایانه هم تحقیر انسانی دیگر را به یقین غیر انسانی می پندارند.


باشد که روزی در سرزمین ما سنجش انسان بودن به میزان تکریم افکار ، سبک زندگی و شخصیت انسانی دیگران باشد.


توصیه و پیشنهاد  :

  1.    پيشنهاد مي‌شود بي هيچ توضيحي يادداشت مذکور در رسانه‌هاي انقلابي هم منعکس شود.


2.    پيشنهاد مي‌شود در خصوص تقبيح اين حاشيه‌سازي‌ها که نشان از کم‌ظرفيتي در افکار عمومي است، مقاله‌اي انتقادي نگاشته و منتشر شود.


3.    همچنين جا دارد طي گفت‌گويي با کارشناسان جامعه‌شناسي و رسانه اين موضوع آسيب‌شناسي شود.


موضوعات مرتبط: راهبرد و تحلیل
برچسب‌ها: فرهنگ , رسانه , سحر قريشي , كافه سينما


تاريخ : ۱۳۹۴/۱۰/۰۷ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

حوزه    فرهنگ – رسانه
موضوع    بازتاب‌هاي نامه‌ي رهبري
تحلیل و استناد
مشرق:


وقتی نامه رهبر ایران را خواندم احساس کردم پدری با فرزندانش سخن می‌گوید/ روزنامه‌های ایتالیایی نامه را منتشر نکردند/ شبکه‌های اجتماعی بهترین راه بازنشر نامه است


ما دوران غم‌انگیزی را در اروپا سپری می‌کنیم. رهبر ایران با زبانی ساده و صمیمانه آنچه را که موجب ترس و وحشت ما شده است، بیان می‌کند؛ من اسم آن را «نامه حقیقت» می‌گذارم و تنها کسانی که نمی‌خواهند با «حقیقت» روبرو شوند، این نامه را بی‌معنا می‌دانند.


نامه دوم رهبر معظم انقلاب به جوانان کشورهای غربی بازتاب‌های متفاوتی در رسانه‌های جهان و شبکه‌های اجتماعی داشت. رسانه‌های مستقل بسیاری به آن پرداختند و خبرنگاران زیادی هم در صفحات شبکه‌های اجتماعی آن را بازنشر داده و درباره آن تحلیل‌ ارائه دادند و به بحث پرداختند. اما همانطور که انتظار می‌رفت اکثر رسانه‌های مشهور غربی واکنشی به آن نشان نداده و از ان گذر کردند. البته این را نیز باید به فال نیک گرفت، چرا که روایت تحریف‌شده و ناقص آنان از پیام رهبر ایران، ابعاد مختلف این نامه را منتقل نمی‌کرد. از سوی دیگر، هدف این نامه ارتباط و گفتگوی مستقیم و بی‌واسطه با جوانان در کشورهای غربی بوده است و بهترین راه برای این هدف، بهره‌گیری از شبکه‌های اجتماعی است.


1.    جمله‌ای که در ساعات اولیه نشر نامه، در میان کاربران عربی محبوبیت بیشتری یافت و با اقبال بیشتری رو به رو شد، جمله من تحمیل فرهنگ غرب بر سایر ملّتها و کوچک شمردن فرهنگهای مستقل را یک خشونت خاموش و بسیار زیان‌بار تلقّی میکنم بود.


کارشناسان و تحلیل‌گران هم بعد از انتشار این نامه، مسؤولیت توزیع و بازنشر آن را متوجه داخل کردند و سانسور را امری اجتناب‌ناپذیر در گروه رسانه‌های وابسته به جریان صهیونیسم دانستند. در درجه اول باید دقت کرد که رسانه‌هایی که در سبد سیاست‌های صهیونیستی قرار دارند تلاش‌ می‌کنند تا فضا را به گونه‌ای تغییر دهند و یا اینکه سیاست سانسور رسانه‌ای را دنبال کنند. در گام اول لازم است که در بحث موضوع انتشار با دقت و با پیگیری جدی از طریق رسانه‌های متعدد دنبال شود.


اما در خارج از کشور اگرچه با غلبه سانسور در این حوزه مواجه بودیم، اما خبرنگاران مستقلی هم هستند که انتقال این پیام و اطلاع‌رسانی درباره آن را همانند دیگر وقایع و اخبار، وظیفه خود می‌دانند. «تیتزیانا چاواردینی»، خبرنگار، تحلیل‌گر و انسان‌شناس برجسته ایتالیایی یکی از این خبرنگاران است که هم درباره این نامه و هم نامه اول رهبر انقلاب به جوانان در کشورهای آمریکای شمالی و اروپا، فعالیت خبری داشتند.


خانم چاواردینی از احساسش درباره این نامه می‌گوید: «ما دوران غم‌انگیزی را در اروپا سپری می‌کنیم. رهبر معظم ایران با زبانی ساده و صمیمانه آنچه را که موجب ترس و وحشت ما شده است، بیان می‌کند؛ من اسم آن را «نامه حقیقت» می‌گذارم و تنها کسانی که نمی‌خواهند با «حقیقت» روبرو شوند، این نامه را بی‌معنا می‌دانند.»...


توصیه و پیشنهاد :

   1.    در اين بازتاب‌ها ظرفيت‌هاي رسانه‌اي خوبي براي تبليغ نامه‌ي حضرت آقا وجود دارد. از جمله عنواني که اين زن به نامه داده است: نامه‌ي حقيقت. پيشنهاد مي‌شود اين عنوان در فضاي رسانه‌اي بر سر زبان‌ها انداخته شود و توسط سايت رهبري هم با این عنوان معرفي شده و مطالب پيرامون آن توليد شوند.


موضوعات مرتبط: حضرت آیت اله خامنه ای ، راهبرد و تحلیل
برچسب‌ها: بازتاب‌هاي نامه‌ي رهبري , رسانه , راهبردها , فرهنگ


تاريخ : ۱۳۹۴/۰۹/۱۴ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

حوزه    فرهنگ –  رسانه
موضوع    جلوه دادن حادثه‌ي تيراندازي کاليفرنيا
تحلیل و استناد
صداي امريكا:


اف.بی.آی: حادثه کالیفرنیا به عنوان "اقدام تروریستی" بررسی می‌شود
ماموران پلیس فدرال آمریکا، اف.بی.آی، در حال تحقیق در محل وقوع تیراندازی مرگبار در مرکز بهزیستی سان برناردینو در ایالت کالیفرنیا.


پلیس فدرال ایالات متحده عصر روز جمعه اعلام کرد که تحقیقات درباره حمله مرگبار دو روز پیش به یک مرکز بهزیستی در شهر سان برناردینو در ایالات کالیفرنیا را به عنوان یک "اقدام ترویستی" پیگیری خواهد کرد.
این موضوع ساعاتی پس از آن اعلام شد که خبرگزاری آسوشیتدپرس ساعاتی پیش از آن به نقل از یک منبع آگاه گزارش داد، زنی که به همراه همسرش اقدام به این حمله کرد، پیشتر از طریق شبکه های اجتماعی با نامی متفاوت با رهبر داعش بیعت کرده بود.


دست کم دو مهاجم مسلح روز چهارشنبه به یک مرکز نگهداری و آموزش معلولان در شهر سان برناندینو در ایالت کالفیرنیا حمله کردند و با تیراندازی به حاضران در آن مرکز، ۱۴ نفر را کشتند و بیش از ۱۷ نفر را زخمی کردند.


مهاجمان که "سید رضوان فاروق" ۲۸ ساله و "تفشین مالک" همسر یا نامزد ۲۷ ساله او معرفی شده‌اند، بعدا توسط نیروهای پلیس هدف گلوله قرار گرفتند و کشته شدند.


با وجود آن که تحقیقات در مورد انگیزه مهاجمان همچنان ادامه دارد، آسوشیتدپرس از قول یک مقام پلیس آمریکا نوشت، که تفشین مالک از طریف فیسبوک اعلام وفاداری با ابوبکر البغدادی رهبر گروه افراطی موسوم به دولت اسلامی (داعش) کرده بود.


سخنگوی کاخ سفید روز جمعه در پاسخ به پرسش خبرنگاران در این زمینه گفت "اطلاعاتی وجود دارد که منتشر شده، اما من در موقعیتی نیستم که آن را تایید کنم. اف.بی.آی هر زمان که آماده انتشار اطلاعات جمع آوری شده باشد، آن را در اختیار عموم خواهد گذاشت."


توصیه و پیشنهاد  :

  1.    در اخبار آمده بود که اين سيصدو پنجاه و چندمين حادثه‌ي تيراندازي در سال 2015 است. آمريکا به طور حادي با اين پديده دست به گريبان است و نمي‌تواند با تروريستي جلوه دادن آن و ارتباط دادن به خارج و داعش، از گرفتاري حاد خود رها شود. اين اتفاق را بايد به عنوان يک پديده‌ي اجتماعي در آمريکا مورد بررسي قرار داد. و خاستگاه‌هاي آن را در داخل خود آمريکا جست‌وجو کرد. پيشنهاد مي‌شود مقاله‌اي با اين مضمون تهيه و منتشر شود.


2.    پيشنهاد مي‌شود با توليد يک مستند تلويزيوني توسط شبکه‌ي افق گزارشي از سوابق اين حادثه ارائه و دلايل و عوامل ايجاد آن‌ها مورد بررسي قرار گيرند.


3.    پيشنهاد مي‌شود در توييتر يا فيس بوک و اينستا يک صفحه جهت بررسي و بحث توسط کاربران به زبان انگليسي ايجاد شود.


موضوعات مرتبط: راهبرد و تحلیل
برچسب‌ها: راهبردها , رسانه , فرهنگ , كاليفرنيا


تاريخ : ۱۳۹۴/۰۹/۱۴ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

حوزه    فرهنگ –  رسانه
موضوع    توجيه تبعيض رسانه‌اي
تحلیل و استناد


صداي امريكا :
خلاء احساسی از پاریس تا بیروت

ساعاتی پیش از کشتار جمعه شب در پاریس، دو بمبگذاری انتحاری در یک منطقه کارگری در بیروت که داعش مسولیت آنها را برعهده گرفت، ۴۳ کشته و صدها مجروح به جای گذاشت. در پی حملات داعش به پاریس، توجهی که ممکن بود به بدترین بمبگذاری بیروت در ربع قرن گذشته معطوف شود، به سوی پایتخت فرانسه کشیده شد.


این الگویی آشنا است: یک اقدام خشونت بار در جهان، اقدام خشونت آمیز مشابه دیگری را تحت الشعاع قرار می دهد و موجی از واکنش ها را به این عدم تعادل در موشکافی، همدلی، و حزن و اندوه به همراه دارد. ولی این واقعیت از تلخی مساله نمی کاهد.


هر بار که حمله تروریستی بزرگی در شهرهای آمریکایی یا اروپایی - نیویورک، مادرید، لندن، پاریس، و دوباره پاریس - رخ می دهد، توجه آمریکایی ها و اروپایی ها چنان به این خشونت ها جلب می شود که قساوت ها در دیگر نقاط جهان چندان به چشم نمی آیند. به ندرت اتفاق می افتد که نمونه هایی مانند بمبگذاری ها در بیروت و حملات وحشیانه در پاریس پیش بیایند و امکان مقایسه تطبیقی روشنی را فراهم کنند...


توصیه و پیشنهاد  :

  1.    يادداشت مذکور سعي در توجيه رفتار متفاوت رسانه‌ها در مورد انفجارهاي بيروت و پاريس دارد. اما براي ما قابل انکار نيست که مديريت رسانه‌اي دنيا در دست کساني است که مردم اروپا و آمريکا را در عمل برتر از ساير مردم دنيا مي‌دانند و همه‌ي برتري‌هاي رسانه‌اي و جهاني که در پاريس نسبت به بيروت وجود دارد هم خود وجود تبعيض ميان اين دو فرهنگ را اثبات مي‌کند. اين رفتار دوگانه اگرچه مي‌تواند با مورد يادداشت فوق توجيه شود، اما خود اين‌ها هم ثمره‌ي سال‌ها رفتار رسانه‌اي و عادت‌ها و سنت‌هاي ايجاد شده‌ي آن است. پيشنهاد مي‌شود اين تبعيض نژادي بسيار ريشه‌دار در ميان غربي‌ها و رسانه‌هايشان در قالب مقاله‌اي معرفي و تبيين شود.


2.    همچنين پيشنهاد مي‌شود در اين خصوص با يک کارشناس رسانه هم مصاحبه‌اي صورت گيرد.


موضوعات مرتبط: راهبرد و تحلیل
برچسب‌ها: راهبرد , تبعيض , رسانه , بيروت


تاريخ : ۱۳۹۴/۰۹/۰۴ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

حوزه    فرهنگ–  اجتماعي
موضوع    بازتاب آسيب‌هاي جنسي در رسانه‌ها ؛ درست يا غلط ؟
تحلیل و استناد


کافه سينما:
اولین‌ آزار؛زنانی که از نخستین تجربه‌ آزار جنسی خود می‌گویند.

دختران نوجوان از چه سنی "اولین بار" مورد آزار مردان قرار می گیرند؟
زنان برزیلی تجارب خود از دوران کودکی را به یاد می‌آوردند و حکایت‌های خود را از آن دوران در ابعاد وسیعی روی شبکه اینترنت منتشر می‌کنند.


این موج گسترده با انتشار پیام‌هایی در شبکه اجتماعی توییتر در مورد نسخه کودکان برنامه تلویزیونی "مستر شف" که رقابتی بین علاقمندان به آشپزی است، شروع شد.


یکی از شرکت‌کنندگان در این برنامه تلویزیونی دختر ۱۲ ساله ای بود به نام والنتینا شولتز. همزمان با پخش یکی از قسمت‌های این برنامه تعدادی از کاربران مرد شبکه توییتر با استفاده از هشتگ برنامه پیام های جنسی را در مورد این دختر منتشر کردند.


یکی از پیام‎ها می‌گفت: "کسی حساب توییتر والنتینا را می‌داند؟ والنتینا چه بخواهد و چه نخواهد مال من است." کاربر دیگری در توییتر خود نوشت: "اگر والنتینا خودش بخواهد، رابطه با او کودک آزاری نیست، بلکه عشق است."


این پیامک‌های آزاردهنده توجه ژولینانا دفارلیا روزنامه‌نگار و عضو گروهی فمینیستی را جلب کرد. او شروع کرد به نوشتن توییت‌هایی در مورد تجربه شخصی خودش از مواردی که در دوران کودکی مورد آزار مردان قرار گرفته بود. به فاصله کوتاهی زنان دیگری به این حرکت پیوستند و تجارب خود را از آزار در دوران کودکی منتشر کردند...


توصیه و پیشنهاد :

   1.    پيشنهاد مي‌شود اين موضوع توسط يک کارشناس اخلاق يا جامعه‌شناس در قالب مقاله‌اي نقد و بررسي شود. با طرح اين سوال که رسانه‌اي کردن آسيب‌ها و معضلات اخلاقي و جنسي آيا واقعاً به رفع آن‌ها در جوامع کمکي مي‌کند؟!


موضوعات مرتبط: راهبرد و تحلیل
برچسب‌ها: راهبرد , اجتماعي , جنسي , رسانه


تاريخ : ۱۳۹۴/۰۹/۰۴ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

حوزه    فرهنگ – رسانه
موضوع    وضعيت سرويس فرهنگي رسانه‌هاي انقلابي
تحلیل و استناد


وقتي در قالب همين فعاليت تهيه‌ي بسته‌ي پيشنهادي خبري سرويس‌هاي غالب پايگاه‌هاي خبري انقلابي و اصول‌گرا را بازبيني مي‌کنيم معلوم مي شود که اولويت‌هاي سياست‌زده در آن‌ها باعث شده تا عموماً سرويس‌هاي فرهنگي‌شان ضعيف بوده و در بازه‌ي زماني طولاني بروز مي‌شوند. اين مشکل به ميزان کمتري در رسانه‌هاي اصلاح‌طلب هم وجود دارد.


توصیه و پیشنهاد :

   1.    پيشنهاد مي‌شود اين موضوع توسط يکي از رسانه‌هاي انقلابي با طرح فرمايشات رهبري در باره‌ي حوزه‌ي فرهنگ در قالب يک گزارش آماري از مقايسه‌ي ميزان به‌روزرساني اخبار فرهنگي با اخبار سياسي و اخبار ورزشي، بررسي و دلايل آن واکاوي و تحليل شود.


2.    پيشنهاد مي‌شود با گفت‌گوهاي کوتاه با دبيران سرويس فرهنگي سايت‌هاي انقلابي در قالب مطلبي متشکل از اظهارات ايشان، بررسي و ريشه‌يابي شود.


موضوعات مرتبط: راهبرد و تحلیل
برچسب‌ها: راهبرد , فرهنگ , رسانه , انقلاب


تاريخ : ۱۳۹۴/۰۸/۱۳ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

حوزه    فرهنگ – رسانه
موضوع    اظهارات رييس صداوسيما
تحلیل و استناد


ايلنا:
۱۷۱ شبکه ماهواره‌ای برای ایران برنامه می‌سازند/ حذف ۸۰۰ پست مدیریتی در صداوسیما
محمد سرافراز گفت: سازمان صداوسیما صرفه‌جویی را سرلوحه کار خود قرار داده و ما حتی در ساختار سازمان تغییرات زیادی دادیم و ۷۹۸ پست مدیریتی را از ساختار خود حذف کردیم، ولی با توجه به محدودیت‌هایی که در پذیرش آگهی‌ها داریم، هنوز نتوانستیم منابع مالی خود را تامین کنیم.


به گزارش ایلنا؛ نشست رهروان ولایت به ریاست کاظم جلالی و با حضور محمد سرافراز (رییس سازمان صداوسیما) روز یکشنبه تشکیل جلسه داد.


سرافراز در این جلسه با اشاره به محدودیت‌ها و کمبودهایی که در منابع مالی سازمان وجود دارد، گفت: درآمدهای سازمان از طریق دولت کاهش پیدا کرده است و ما سال گذشته را با حمایت‌های مقام معظم رهبری توانستیم به پایان ببریم و امسال نیز روی درآمدهای خود سازمان حساب کرده‌ایم.


رییس سازمان صداوسیما با اشاره به حضور فعال رسانه‌های بیگانه برای مبارزه با فرهنگ اسلامی گفت:‌ای پی تی‌وی (رسانه تعاملی) را تا پایان امسال راه‌اندازی می‌کنیم و مخاطبان با انتخاب خود می‌توانند برنامه موردنظرشان را به راحتی و در ساعت مورد نظر خود نظاره‌گر باشند.


فعالیت ۱۱۲ شبکه فارسی‌زبان روی ماهواره
رییس صدا و سیما در ادامه به حضور فعال رسانه‌های دشمن برای خدشه وارد کردن به فرهنگ ایرانی- اسلامی اشاره کرد و گفت: ۳۱ ماهواره از ایران قابل دریافت است که از این ۳۱ ماهواره، هزاران شبکه پخش می‌شود و ۱۱۲ شبکه به زبان فارسی و ۱۷۱ شبکه مختص ایران برنامه‌سازی دارد و آن‌ها روی این شبکه‌ها خیلی سرمایه‌گذاری می‌کنند...


توصیه و پیشنهاد :

   1.    ظاهراً موضوع کوچک‌سازي سازمان صداوسيما و ارتقاء عملکرد آن جدي است. پيشنهاد مي‌شود در مصاحبه‌اي با يکي از مديران ارشد تلويزيون درباره‌ي کيفيت کوچک‌سازي اين سازمان و و پست‌هاي حذف شده و ساير اقدامات انجام شده، گزارشي ارائه شود.


2.    تعدد شبکه‌هاي خارجي که خاص ايران فعاليت مي‌کنند، مي‌تواند نشان از اهميت و قدرت فرهنگي ايران در سطح جهان هم باشد. پيشنهاد مي شود با يک بررسي آماري در مقايسه با ساير کشورهاي دنيا از جمله آمريکا اين اهميت بررسي و در قالب گزراشي تحليلي و آماري منتشر شود.


موضوعات مرتبط: ماهواره ، راهبرد و تحلیل
برچسب‌ها: راهبردها , فرهنگ , رسانه , ماهواره


تاريخ : ۱۳۹۴/۰۸/۱۳ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

حوزه    فرهنگ – رسانه
موضوع    طلاق دختر ده ساله يمني خبر اول سايت
تحلیل و استناد


صداي امريكا
"من نجوم هستم، ده ساله و مطلقه"؛ عروس‌بچه‌‌ای که یک تنه به جنگ سنت می‌رود
یکی از فیلم‌هایی که در بیستمین دوره جشنواره غیررقابتی فیلم‌های عربی که این روزها در واشنگتن در حال برگزاری است، مورد توجه رسانه‌ها و استقبال گرم تماشاگران قرار گرفته است.


"من نجوم هستم، ده ساله و مطلقه"؛ این نام اولین فیلم بلند خدیجه السلامی، فیلم‌ساز یمنی است و داستان دختربچه‌ای را تصویر می‌کند که به زور شوهر داده می‌شود تا معروف‌ترین طلاق یمن را رقم بزند.


فیلم نشان می‌دهد که نجوم، یکی از چندین فرزند خانواده ای فقیر و بی‌سواد، به تصمیم پدرش به عقد مردی جوان درمی‌آید و یک‌راست از میان بازی‌های کودکانه در کوچه‌های صنعا به روستایی دور برده می‌شود تا به بستر مردی برود و چیزهایی تجربه کند که مطلقا هیچ از آن نمی‌داند.


نجوم در خانه شوهر مورد تجاوز قرار می‌گیرد و وحشت‌زده از آسیب‌های روحی و جسمی موفق به فرار می‌شود، خود را به محکمه می‌رساند و تقاضای طلاق می‌کند تا اولین دختربچه مطلقه یمن شود.
به گفته یونیسف، صندوق کودکان سازمان ملل متحد، در یمن از هر سه دختر یک نفر قبل از 18 سالگی و از هر هفت دختر، یک نفر زیر ۱۵ سالگی ازدواج می‌کند.


پیشتر در سال ۲۰۱۳ مرگ دختر بچه هشت ساله یمنی‌ای که شب عروسی‌ بر اثر خونریزی داخلی جان باخت به صدر اخبار جهان راه یافت و اعتراض گسترده‌ علیه ازدواج کودکان در یمن را برانگیخت. یمن پس از سودان، دومین کشور خاورمیانه و شمال آفریقا از نظر داشتن بالاترین نرخ ازدواج کودکان است....


توصیه و پیشنهاد  :

  1.    در شرايطي که بيش از 6 ماه است مردم يمن آماج بمب و موشک عربستان هستند، اين تنها سوژه‌اي بود که به نظر سايت وي او اي اهميت طرح کردن داشت. اگرچه سنت‌هاي غلط در همه‌ي کشورها پيدا مي‌شود. اما امروز مسئله‌ي اصلي مردم يمن چيست؟ پيشنهاد مي‌شود در قالب يادداشت طنزي اين انتخاب خبر و در واقع غرض‌ورزي سايت مذکور مورد انتقاد و هجو قرار گيرد.


2.    پيشنهاد مي‌شود در گزارشي، سنت‌ستيزي بي‌محاباي رسانه‌هاي غرب‌گرا – خصوصاً در حوزه‌ي مسائل ايران – مورد ارزيابي و نقد قرار گيرد و در عين حال از آداب و رفتارهاي غلطي که امروز در قالب مدرنيسم به سنت تبديل شده، اما سخني از آن‌ها نمي‌رود، مورد بررسي قرار گيرند. مثلاً دادن آموزش‌هاي جنسي به کودکان.


موضوعات مرتبط: راهبرد و تحلیل
برچسب‌ها: راهبرها , فرهنگ , رسانه , طلاق دختران


تاريخ : ۱۳۹۴/۰۸/۰۶ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

حوزه    فرهنگ –  رسانه
موضوع    لمپنيسم رسانه‌اي


ايرنا:
لمپنیسمِ رسانه ای!
افزون بر کاریکاتورهای توهین آمیز، تیترهای عجیب و غریبی چون «خبر مرگش»، «قسم دروغ»، «فیلم هندی صالحی در مجلس»، «اجرای فاجعه آفرین برجام»، «چه کسی بود صدا زد سیمان» و ... که ذیل آن می توان واژگان توهین آمیز و دشنام های آشکار را به فراوانی یافت نمونه کارهای برخی رسانه های تندرو به شمار می رود؛ رسانه هایی که به ویژه در هفته ها و روزهای گذشته به جای فعالیت رسانه ای و روزنامه نگاری بیشتر پایگاه هایی برای دروغ پراکنی، اتهام زنی، توهین، فحاشی و سیاه نمایی بوده اند.


این رسانه ها اگرچه از زمان روی کار آمدن دولت یازدهم شمشیر را بدون غلاف از رو بستند و نیت غیرخیرخواهانه و تخریب گرانه خود در مواجهه با مخالفان را بیش از پیش در خبرها و گزارش هایشان به تصویر کشیدند، اما دوره حساس گفت وگوهای هسته ای ایران با کشورهای 1+5 و فراز و فرودهای تصویب برجام در مجلس شورای اسلامی سبب شد بیشتر چهره و اهداف واقعی خود را بنمایانند.


پیامدهای کنش غیر حرفه ای و سیاست زده این رسانه های تندرو نه تنها فضای عمومی جامعه در حوزه های سیاسی و اجتماعی را آلوده می کند بلکه اعتماد عمومی به رسانه را هم خدشه دار خواهد کرد؛ رسانه هایی که باید به عنوان یکی از مهمترین پایه ها و رکن های مردم سالاری، صدای گویای جامعه باشند...


در زمانه ای که عصر ارتباطات نام گرفته و گسترش کمی و کیفی ابزارهای ارتباطی، انسداد جریان آزاد اطلاعات را غیرممکن کرده است، رسانه ها برکنار از سیاست و سوگیری خاص خود، وظایف مهم و خطیری بر عهده دارند که اطلاع رسانی و آگاه سازی دقیق و صادقانه افکار عمومی نسبت به واقعیت ها، جزو مهمترین آن ها است. رعایت اصول اخلاق انسانی، احترام به دیگران، راست گویی، پرهیز از نشر اطلاعات نادرست و پایبندی به منافع و خیر عمومی به عنوان مهمترین اصول حرفه ای روزنامه نگاری، ضمن آنکه در ذهن مخاطب تصویری واقعی از آنچه رخ داده ایجاد می کند، موجب عملیاتی شدن یکی از برجسته ترین کارویژه های رسانه در جامعه یعنی آموزش و پیرایش اخلاق عمومی می شود...


توصیه و پیشنهاد :

   1.    البته بررسي آسيب‌هاي رفتار رسانه‌اي بسيار ضرورت دارد و مبتلابه عموم رسانه‌ها است، اما برخورد جناحي با اين آسيب‌شناسي آيا راهي به حل مسئله خواهد برد؟! آيا به نظر نگارنده‌ي اين يادداشت، رسانه‌هاي اصلح‌طلب و متمايل به دولت يازدهم دچار چنين آسيب‌هايي نبوده‌اند و از اين رفتارهاي اعتمادزاد مرتکب نشده‌اند؟! مگر شمشير آن‌ها درباره‌ي دولت قبل در نيام بوده که سخن از شمشير رسانه‌هاي مخالف دولت مي‌رود؟ آيا رفتارهاي کينه‌جويانه و عقده‌گشايي‌هاي افراطي رسانه‌هاي اصلاح‌طلب را نسبت به جريان اصول‌گرا و دولت پيشين نمي‌بينند؟!! آيا با همه‌ي بيانات رهبري حاضر نيستيد واژه‌ي اتهام‌آميز "تندرو" را از ادبيات خود حذف کنيد؟ آيا چنين آسيب‌شناسي که خود نتوانسته از تمايلات جناحي برکنار بماند، به اعتماد عمومي نسبت به رسانه‌ها کمکي مي‌کند؟ پيشنهاد مي‌شود جوابيه‌اي با اين مضامين نگاشته و توسط سايتي مانند جهان نيوز منتشر شود.


2.    همچنين پيشنهاد مي‌شود در مقابل اين آسيب‌شناسي يک مقاله‌ي تحليلي تهيه شود که آسيب‌شناسي رفتارهاي رسانه‌اي را با احتساب هر دو سوي جريان سياسي و البته بررسي لمپنسيم در رسانه‌هاي غير سياسي انجام دهد. در ميان اصول‌گرايان رسانه‌اي، مانند رجا يا فارس يا مشرق، دچار اين آسيب ها هستند و جاي بررسي دارد. رعايت انصاف در اين آسيب‌شناسي مي‌تواند الگويي براي اعتماد به رسانه ايجاد کند.


3.    پيشنهاد مي‌شود کاريکاتوري توسط مازيار بژني توليد شود که يک عنصر رسانه‌اي در حالي که ديگران را تندرو خطاب مي‌کند، و خود دچار نمود و نشانه‌اي از تندروي است را با ارجاع به جمله‌اي اين مقاله‌ي بالا تصويرگري کند.


موضوعات مرتبط: راهبرد و تحلیل
برچسب‌ها: راهبرد , فرهنگ , رسانه , لمپنيسم


تاريخ : ۱۳۹۴/۰۷/۳۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

حوزه    فرهنگ – رسانه
موضوع    سوء استفاده از مصاحبه‌ي شهيد همداني
تحلیل و استناد


راديو زمانه:


آخرین گفت‌گوی حسین همدانی:

در حوادث ۸۸ اراذل و اوباش را برای سرکوب مردم سازماندهی کردم


سحام نیوز - روز گذشته خبر جان باختن سردار حسین همدانی «مسئول تجمیع لجستیک تجهیزات برای سوریه» در ستاد کل نیروهای مسلح در حالی منتشر شد که رسانه‌ها به نقل از برخی مقامات اعلام کردند وی توسط گروه تروریستی داعش به شهادت رسیده است. این در حالی‌است که «جام نیوز» که پایگاه رصد وابسته به نیروهای امنیتی است، درگذشت وی را بر اثر سانحه تصادف دانسته بود.


به گزارش «سحام»، سردار حسین همدانی فرمانده سپاه تهران در سرکوب اعتراضات مردمی سال ۸۸ بود که پس از درگیری با حسین طائب به دلیل «به کارگیری تیم بازجویی همسر سعید امامی در سازمان اطلاعات سپاه پاسداران» محل کار خود را ترک کرد و توسط سردار قاسم سلیمانی به سمت «هماهنگ کننده نیروهای سپاه در کشور سوریه» مشغول به کار شد. وی در طراحی عملیات‌های مختلف علیه گروه تروریستی داعش تاثیرگذار بوده است. وی مدتی قبل با فشار حسین طائب و به دلیل «عدم توفیق در عملیات‌های سپاه در سوریه» از کار برکنار و به تهران عودت داده شد.


آقای همدانی در حالی در حوالی حلب درگذشت که هیچ‌گونه سمت عملیاتی در سوریه نداشت و به دلیل آشنایی با منطقه عملیاتی سوریه، تنها وظیفه «هماهنگی لجستیکی» برای پشتیبانی از نبرد با گروه‌های عمل کننده علیه بشار اسد را برعهده داشت. اتومبیل این فرمانده ارشد سپاه پاسداران به دلیل «انحراف از جاده» واژگون شد و در آمبولانس «در حال انتقال به بیمارستان» جان باخت.


حسین همدانی در آخرین گفت‌گوی خود با نشریه «جوان همدان» از اقدامات خود در سرکوب جنبش اعتراضی مردم ایران پرده برداشته است. وی در بخشی از این گفت‌وگو گفته: «من چندين بار گفته‌ام که رهبران فتنه مثل آقاي کروبي و ميرحسين اگر تبرئه بشوند حتماً خداي متعال و اين‌هايي که شهيد، جانباز و مجروح شده‌اند هرگز رضايت نخواهند داد. ما همه اين‌ها را در يک جمعي جمع کرديم و اين‌ها امضا کردند که ابداً رضايت نمي‌دهند. جواني که پدر و مادرش يک وانت داشتند و همه‌ چيزشان را فروختند و خرج اين جوان کردند، اما الآن معلول و جانباز است. بنابراين موسوي و کروبي متهمان اصلي اين ماجرا هستند و حداقل مجازات براي اين‌ها اعدام است.»


آقای همدانی در بخش دیگری از این گفت‌وگو از «سازماندهی اراذل و اوباش توسط سپاه پاسداران برای سرکوب اعتراضات مردمی در کودتای انتخاباتی سال ۸۸» سخن به میان آورده و گفته: «5 هزار نفر از کساني که در آشوب‌ها حضور داشتند ولي در احزاب و جريانات سياسي حضور نداشتند بلکه از اشرار و اراذل بودند را شناسايي کرديم و در منزل‌شان کنترل‌شان مي‌کرديم. روزي که فراخوان مي‌زدند اين‌ها کنترل مي‌شدند و اجازه نداشتند از خانه بيرون بيايند. بعد اين‌ها را عضو گردان کردم.

بعداً اين سه گردان نشان دادند که اگر بخواهيم مجاهد تربيت کنيم بايد چنين افرادي که با تيغ و قمه سروکار دارند را پاي‌کار بياوريم. يکي از اين‌ها فردي بود به نام ستاري. اين ستاري وقتي به جمعيت زد جانباز 70 درصد شد و سال گذشته هم به شهادت رسيد.»...


توصیه و پیشنهاد  :

  1.    اين خبر اگرچه مشروح اظهارات سردار همداني را هم در ادامه دارد، اما مصداقي از فرصت‌طلبي و رفتار مزورانه‌ي رسانه‌هاي معاند است. سردار در مصاحبه‌ي خود توضيح مي‌دهد که "کساني را که برنامه‌ريزي شده بود تا آشوب بکنند، کنترل کرديم و در نهايت براي تامين امنيت ساماندهي نموديم" که چنين تيتري از آن توليد شده است. در حالي اين اوباش همان کساني هستند که ابتدا جريان فتنه مي‌خواسته مورد استفاده قرار دهد و با مديريت اين شهيد ناکام مانده است. پيشنهاد مي‌شود در يادداشتي اين تزوير و سوء استفاده بيان و تبيين شود.


موضوعات مرتبط: راهبرد و تحلیل
برچسب‌ها: راهبرد , توصيه ها , رسانه , شهيد همداني


تاريخ : ۱۳۹۴/۰۷/۲۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

سرفصل ها :

 

ضمير ناخودآگاه

رسانه چگونه بر ذهن تاثير گذاشته و چگونه تغيير در رفتار مخاطب ايجاد مي كند

 

هنر الحادي _ هنر الهي

تعريف هنر ، تعيين رسالت هنر و تقسيم بنديهاي آن

 

پروژه غفلت

استراتژي شيطان در انحراف حركت انسان و زير مجموعه هاي آن

 

پروژه پورنوگرافي

پروژه مباح سازي موضوعات جنسي در جوامع و زير مجموعه هاي آن

 

پروژه مصرف گرايي

يكي از زير مجموعه هاي پروژه غفلت كه هدف آن حداكثر مصرف و حداقل توليد است

 

تروريست تمدن

پروژه اي كه در آن دولتمردان آمريكا سعي در تخريب ، تخريف و تغيير تمدن ها و اديان را دارند

 

تحليل بازي رايانه اي

تعريف بازيهاي رايانه اي ، انواع سبكها و هدف توليد از آن با مصاديق معين

 

Edutainment And Gamification

روشهاي نوين آموزش و تربيت ، پزشكي ، بازرگاني و ...

 


موضوعات مرتبط: راههای نفوذ
برچسب‌ها: آموزش , سواد رسانه اي , رسانه , ضمير ناخودآگاه


تاريخ : ۱۳۹۳/۰۳/۰۳ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

قدرت رسانه بیش از اون چیزیه که فکرشو میکنیم ؛

همیشه اون چیزی که در رسانه ها میبینیم حقیقت ندارند...

سعی کنیم زود قضاوت نکنیم...



موضوعات مرتبط: روان شناسی ، متفرقه ، نفوذ
برچسب‌ها: تلوزيون , رسانه , شبكه ها , فيلم


تاريخ : ۱۳۹۲/۱۰/۱۶ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |
.: :.