هفت دلیل وجود دارد که به سبب انها امکان پیروزی برای اصول گرایان یا وجود ندارد یا بسیار سخت بدست خواهد آمد.
1-فقدان زمان شناسی و موقعیت شناسی جناح اصول گرایان انتخابات 1403 را مانند سال 1400 می داند در صورتیکه سال 1403 وضعیت بسیار متفاوت از سال 1400 است اول در سال 1400 رقابت کنندگان همگی خانگی بودند شرایط بسیار راحتر و بهتر بود. فقدان رقیب جدی فقدان آلترناتیو فکری جناحی در نتیجه شکست اقتصادی و شکست اصلاح طلبان در سیاست مذاکرات و همزیستی مسالمت آمیز با غرب. زمینه اجتماعی سیاسی را آماده برنده شدن اصول گرایان کرده بود. از سمت دیگر مردم از وعده های دولت روحانی به شدت سرخورده و پشیمان شده بودند به شکل عجیبی هیچ بخت و اقبالی بین مردم نداشتند حتی اگر بهترین کاندیداهای آنها مورد تائید قرار می گرفتند بازهم امکان برد نداشتند. در حالیکه در سال 1403 این شرایط زیاد حکم فرما نیست از سمت دیگر تنوع کاندیدا و تنوع تفکرات و تمایلات سیاسی صحنه را تغییر داده است.
2-نداشتن یک برنامه منظم اقتصادی و نداشتن نقشه راه جدی موجبات ضعف شدید جناح اصول گرایی را رقم زده است.
3-به صحنه آوردن افراد تکراری و حضور مجدد و چند باره گویای ضعف خواهد بود نه نقطه قوت اصلا سیاست مداران ایرانی مانند فوتبالیست های ما نمی دانند به موقع از زمین بازی خارج شوند دقیقا" کاندیداهای که علاقه ابدی به سیاست ورزی حتی در حالی که اقبال چندانی وجود ندارد . بطور کلی زمینه های تند روی از بین رفته است لذا کاندیداهای تند خو و تند گو نمی توانند رای زیادی را جمع کنند.
4-هماهنگ نبودن رسانه های اصول گرا در حالیکه رقیب نه تنها از بیش از 130 رسانه داخلی هماهنگ بهره می برد رسانه های خارجی و دول غربی نیز از آنها حمایت علنی می کنند.
5-دست کم گرفتن قدرت رای اکثریت خاموش و مردم معمولی که می توانند نتیجه ای متفاوت رقم بزنند نباید اشتباه کرد تشیع جنازه میلیونی دکتر رئیسی رابطی به نتیجه انتخابات نمی تواند داشته باشد ممکن است ارتباطی داشته باشد اما اثر گذاری نهایی را ندارد.
6-نداشتن شخصیت کاریزماتیک و لیدر شاخص در جناح اصول گرایان حتی این جناح عاجز است تا یک شخصیت جدید خود را که کمتر شناخته شده هستند مانند دکتر مقیمی یا دکتر منظور که هر دو زیاد هم جناحی نیستند روی میز بگذارد؟
7-عدم درک تمام زوایا و حرکات جناح اصلاح طلب نیز باعث رو دست خوردن اصول گرایان خواهد شد.
باید دانست مار خورده افعی شده ای مانند روحانی یا امثال او می توانند با ریختن زهر خود در آخرین دقایق نتیجه ای متفاوت رقم بزنند. تمام این موارد و مسائل دیگری باعث خواهد شد که شانس اصول گرایان برای گرفتن نتیجه بسیار ضعیف باشد.
از نظر اقتصادی معتقدم اصلاح طلبان حرف زیادی برای گفتن ندارند فقط منتظرند اقتصاد ایران به دنباله غرب گره بزنند و دوباره ایران بیست سال دیگر وابسته اقتصادی و بازیچه دم موش غرب کنند. آنان نسخه ای جز تسلیم در مقابل غرب و فروش نفت بیشتر نخواهند داشت.
اما اگر اصول گرایان به توافق برسند شاید بتوانند استقلال اقتصادی برای ایران به ارمغان بیاورند. اگر چه آنان تا پیروز نشدند ممکن است تلاشی بکنند جای تاثر باقی است که به محض پیروزی دوباره ساز خود را کوک می کنند .
پیشنهاد :
الف -باید گروه اصول گرا این بار دو شخص میانه رو و متعادل به عنوان نفر اصلی و علی البدل روی میز بگذارد بقیه را از روی میز انتخابات به موقع حذف کند.
ب-برای بدست آوردن نتیجه گاهی لازم است شراکت کرد یک شراکت صالحانه مثل گرفتن یک برنامه اقتصادی مدون در قبال دادن چند سمت خاص مانند دولت ائتلافی بحث اقتصادی و برنامه اقتصادی در این برهه خاص مانند مرگ و زندگی است درست است که آقایان مرتب می گویند برنامه داریم کسی باور نخواهد کرد دولت آینده مال کسی است که بتواند یک شخصیت یا یک آلتر ناتیو اقتصادی روی میز بگذارد این موضوع به قدری حیاتی است که حتی می تواند بهترین شخصیت جناح اصول گرایی از لحاظ سیاسی نابود کند و بزمین بزند.
ح-هماهنگی رسانه ای کامل برای مقابله با رسانه های رقبا
ج-شناخت دقیق حریف نقاط قوت و نقاط ضعف طرف برای مقابله در مذاکرات هر چند معتقدم نباید جناح اصول گرا شروع کننده این مقابله باشد اما لازم است دستش باید پر باشد تا در موقع لزوم روی میز بگذارد.
د-لازم جناح اصول گرا برای سیاست خارجی خود روشی مسالمت جویی دکتر رئیسی دنبال کند هیچ گونه حرفی در گرفتن انتقام و مقابله به مثل اکنون نزند حداقل در دو سال اول برای تثبیت وضع اقتصادی سخنی متفرقه نگوید.
ر-همین طور لازم است در سیاست داخلی هم راه مقابله جویی عناد ورزی دست زدن به تند روی را کنار بگذارد شاید بتوان گفت سیاست رئیسی در این زمینه هم بد نبود اگرچه بعضی از اعضاء دولت مرتب مشکلات به دولت قبلی نسبت می دادند که اعتقاد دارم این هم نباشد.
ز-جناح اصول گر باید یک سیاست متعادل اقتصادی اعلام و پیگیری کند و هرگز خلف وعده انتخاباتی نکند.
موضوعات مرتبط: راهبرد و تحلیل
برچسبها: دولت , اصولگرا , اصلاح طلب , کاندید
برخی دوستان اصلاح طلب چنین استدلال می کنند که چینش کاندیداهای ریاست جمهوری کاری عمدی بوده و اشتباه محاسباتی نبوده است
حاکمیت فهمیده که اکنون باید عرصه را باز کند و خالص سازی موفق نبوده لذا این چینش عمدی بوده است.
این نوع تحلیل نشان می دهد دوستان چقدر ذوق زده شده اند از اینکه در یک اشتباه محض محاسباتی یک نیروی اصلاح طلب در لیست افراد تائید
صلاحیت شده قرار گرفته و می تواند پیروزی بزرگی برای آنان به ارمغان بیاورد.
من انتخاب آقای پزشکیان را انتخابی درست می دانم به شرطی که در کنار چند نفر دیگر از جمله علی لاریجانی و اسحاق چهانگیری و محمود
احمدی نژاد و حتی یک یا دو دانشگاهی و ملی دیگر انجام می گرفت.
آنوقت سرنوشت بازی عوض می شد هر بازیگر آراء خودش را بدست می آورد . وزن سیاسی هر کس مشخص می شد طبعا آراء هیچکدام به دور
اول انتخابات خاتمه نمی داد. حتی کنار کشیدن بعضی به نفع بعضی دیگر نتیجه را زیاد عوض نمی کرد
اصلا وزن سیاسی همه گروهای سیاسی کشور مشخص می شد و شاید هم روی بسیاری کم می شد.
و انتخابات به دور دوم کشیده می شد.
در دور دوم انتخابات نتیجه خیلی حیثیتی بود و امکان برنده شدن یک کاندیدای اصلاح طلب خیلی کمتر از امروز بود.
اما حالا چرا با یک دولت اصلاح طلب اکنون من مخالفت می کنم .
ببینید برنده شدن شخص پزشکیان در انتخابات همه قضیه نیست اولین گام معاون اول است که بلاشک شخصی دو آتشه و اصلاح طلب خواهد بود و نیاز به رای مجلس هم ندارد.
همینطور مشاوران رئیس جمهور دومین گام هستند که همین شرایط را خواهند داشت دیگر ما در آنجا با یک دولت شبیه پزشکیان میانه رو روبرو نیستیم با یک دولت تمام اصلاح طلب و حتی تندرو روبرو خواهیم شد.
اکنون وضعیت داخلی و بین المللی ایران مناسب یک دولت اصلاح طلب نیست.
بدلایل زیر در بحث داخلی باید یک رئیس جمهوری پیروزی بدست آورد که بتواند راهبرد استقلال اقتصادی ایران که از زمان دکتر رئیسی شروع شده با قدرت بیشتری به پیش ببرد
این رئیس جمهور باید بتواند تعریف جدیدی از نقش ایران در اقتصاد بین الملل روی میز بگذارد و دنبال کند.
باید نتیجه این همه خسارت ایران در تحریمها مشخصا رهایی اقتصاد ایران از نفت باشد
هیچ چاره دیگری نیست بقیه راهها باز گشت به خانه اول است
باید ایران راهبرد صنعتی و کشاورزی مستقل پی ریزی و پیگیری کند.
اما حضور دولت اصلاح این رویه را دچار خدشه خواهد کرد اولا دوستان خارجی ایران دچار شک و تردید خواهند شد هم اعضاء بریکس و شانکهای از این دولت استقبال نخواهند کرد.
از طرف دیگر جبهه مقاومت هم دچار فشار شک و تردید خواهد شد .
در حالیکه این جبهه با یک جنگ بزرگ در منطقه درگیر است و تبعات آن تا مدتها وجود خواهد داشت.
در سمت دیگر تلقی غرب از یک دولت اصلاح طلب اینست که مردم ایران از تحریم خسته شده اند بخصوص اینکه در آستانه ورود مجدد ترامپ به کاخ سفید هستیم
این پالس جدید موجبات فشار بیشتر فراهم خواهد کرد برخلاف آقایان که فکر می کنند یک دولت اصلاح طلب می تواند با غرب رابطه برقرار کند و به نفع منافع ملی عمل کند.
غرب برایش مهم نیست اصلاح طلب ایرانی باشد یا اصول گرای ایرانی مهم تحقیر و تحمیق قدرت ایران است.
دیدید که با دولت اصلاح طلب روحانی چه کار کرد.
مهم برای او خورد کردن مقاومت و قدرت ایران است هر دو را به مسلخ خواهد ( هم اصلاح طلب هم اصول گرا ) برد اگر برایش امکان پذیر باشد؟
ما در یک زمان خاص بسر می بریم که ظرف چند سال گذشته بهای سنگینی برای استقلال اقتصادی و سیاسی خود پرداخت کرده ایم
هم برای هسته ای شدن هم برای نه گفتن به استکبار اینک بازگشت به خانه اول و چانه زنی چه مفهومی دارد.
اگر تصمیم حاکمیت اینست که تسلیم شویم من هم تسلیم می شوم شاید آقایان در پشت پرده چنین تصمیمی گرفته اند که ما بی خبریم.
اما اگر اینچنین نیست تا آنجا که من خبر دارم هرگز چنین تصمیمی در کار نبوده .
پس این اشتباه بزرگ شورای نگهبان و انتخاب اشخاص سهوی بود از روی نداشتن اطلاعات کامل بوده .
تقصیر را به گردن یک دیگر نیاندازید مردانه بیاید جلو به آن اعتراف کنید یا درستش کنید یا جمعش کنید یا تعداد کاندیداهای تائید شده را به ده نفر یا بیشتر ارتقاء دهید.
و گرنه کشور هزینه گزافی بابت این اشتباه پرداخت خواهد کرد.
موضوعات مرتبط: راهبرد و تحلیل ، اقتصاد
برچسبها: اصلاح طلب , اصولگرا , انتخابات , رئیس جمهور
یک تفاوت مهم انتخاباتی اصلاحطلبان و ضدانقلاب با طیف انقلابی این است که آنها به گواه چند انتخابات اخیر، این توان را دارند که جامعه مخاطبینشان را در یک نیم روز پای صندوقها بیاورند و ورق را برگردانند.
کافیست چند کلیپ اثرگذار، با قدرت در شبکههای اجتماعی پمپاژ کنند و بیبیسی و منوتو وحشتآفرینی کنند و سلبریتیهای سیاسی و هنری به مردم فراخوان دهند.
آن وقت میلیونها رأی خاموش سرازیر میشود به سمت نامزدشان.
فریب پیشتازی کنونی رییسی و ژست شبهتحریمیای که اصلاحطلبان گرفتهاند را نخورید.
فعلا در وضعیت «نیمکلاچ» هستند تا بنابر اقتضاء بزنند روی گاز (مشارکت) یا ترمز (تحریم).
اگر اراده کنند برای حرکت، با سرعت و ظرف نیم روز میتوانند سبقت بگیرند.
خصوصا که هنوز برگ برندههایی چون مولوی عبدالحمید (پیش از انتخابات) و رحمانی فضلی (حین انتخابات) را هم رو نکردهاند.
وضعیت پیچیده و خطرناک است و جبهه انقلاب در خواب.
مجازی تقریبا اشباع است، محافل و میادین حضوری را دریابید.
تلفن را برداشته و با اقوام و دوستانتان گفتگو کنید.
در فضای مجازی به توییتر محدود نشوید و از اتلاف وقت در کلابهاوس اکیداً پرهیز کنید.
زمین بازی، تلگرام، اینستاگرام و واتساپ است.
موضوعات مرتبط: راههای نفوذ ، پیامها
برچسبها: نیم کلاچ , اصلاحات , اصولگرا , فضای مجازی
🔹 پزشکیان: شورای نگهبان اگر ظریف را تایید صلاحیت نکند، دیگر چه کسی را میخواهد بگذارند بیاید؟ ظریف بیاید، قالیباف و رئیسی پیروز نمی شوند.
🔹محسن رهامی: قطعا باید از اصلاح طلبان کاندیدای جدی وارد رقابت شود زیرا اگر مشارکت بالا برود، امکان بُرد اصلاح طلبان در انتخابات بالا میرود. اگر ما در انتخابات شرکت نکنیم و قهر کنیم، انتخابات چه با حضور اصلاح طلبان چه بی حضور آنان برگزار می شود، بنابراین اگر شرکت نکنیم ما ضرر کردیم. از یک طرف نظام باید زمینه انتخابات رقابتی، سالم و بی طرفانه را فراهم کند و از طرف دیگر مردم باید بدانند که با شرکت نکردن در انتخابات هیچ چیزی حل نمی شود.
موضوعات مرتبط: راهبرد و تحلیل
برچسبها: انتخابات , محسن رهامی , اصولگرا , اصلاح طلب
♦️کم توجهی رسانه های اپوزیسیون نسبت به بازتاب بیانات رهبری با کارگزاران حج
نکته قابل توجه در رسانه های اپوزیسیون و خارجی فارسی کم توجهی نسبت به بیانات رهبری در دیدار با کارگزاران حج، علی رغم مواضع ایشان در این بیانات علیه اسراییل و مسایل مربوط به حج بود. به نظر این شبه بایکوت خبری نسبت به سخنان مقام معظم رهبری و مانور گسترده در موضوع رفع حصر و وضعیت جسمانی محصورdن در زمان نزدیک به اعلام کابینه بدون منظور نباشد. همچنین این بایکوت را می توان در کنار مانور آنان بر تحریم های اخیر امریکا علیه ایران، تنش ها در منطقه و القای هراس از جنگ قرار داد.
♦️مطالبه رفع حصر در راستای انتخاب کابینه دوازدهم
رسانه های اپوزیسیون و خارجی فارسی همانطور که روز گذشته هم به آن اشاره شد، خطی خبری مبنی برادعای چرخش و تمایل روحانی به سمت سپاه و راست اقراطی، پس از دیدار وی با فرماندهان سپاه را مطرح کردند. به نظر از جمله دلاپل مانور بر رفع حصر را بتوان هراس از این نزدیکی عنوان کرد. رسانه های مذکور ضمن بازخوانی عملکرد اصولگرایان در سال ۸۸ با مظلوم نمایی از سران قتنه، روحانی را در هنگامه انتخاب ترکیب کابینه تحت قشار قرار داده تا از این طریق، سهمی مضاعف عاید اصلاح طلبان گردد.
در ادامه سناریوی فشار بر روحانی و نظام در رسانه های اطلاح طلب با همکاری رسانه های اپوزیسیون و خارجی فارسی، می توان گقتگوی روزنامه جمهوری با دختران موسوی را در همین راستا دانست. این گفتگو مورد توجه و بازتاب، در رسانه های اپوزیسیون و خارجی فارسی قرار گرقته و از آن با عتوان تابوشکنی و اقدامی کم نظیر و بی سابقه یاد شد.
♦️تداوم واکنشها به سیم خواهی در چینش کابینه دولت یازدهم
برخی از مسئولین دولتی و فعالان سیاسی اصلاح طلب دuواهای سیاسی dا مطبوعاتی درباره کابینه را از بیدردی و بی درکی دانسته و خاطر نشان کردند که فشارها به روی روحانی برای ترکیب کابینه زیاد است و این فشارها میتواند چینش کابینه را به تاخیر انداخته و موضوع شایسته سالاری را در انتخاب وزرا تحت الشعاع قرار دهد. البته uلاوه براین، موضوع نقش مقام معظم رهبری در انتخاب برخی از وزرا در برخی از رسانه ها مطرح گردید، که با تکذیب دفتر مقام معظم رهبری در دخالت رهبر انقلاب در چینش کابینه مواجه شد و از طرفی برخی دیگر از فعالان سیاسی اصلاح طلب هم با تاکید به اختیارات رئیس جمهور در چینش کابینه دولت دوازدهم، مشورت رئیس جمهور را با رهبر انقلاب در تعیین برخی از وزرا مورد توجه قرار دادند.
♦️بازتاب تداوم واکنش ها به تشدید تحریم ها توسط رسانه های اصولگرا
رسانه های اصولگرا امروز نیز همچون روزهای اخیر واکنش ها به تشدید تحریم ها را منتشر کردند. آنها متفق القول معتقدند که دولت روحانی باید هرچه سریع تر نسبت به تشدید تحریم های ایران از طرف آمریکا واکنش سخت و نشان دهد. برخی از اصولگریان علاوه بر نقد اظهارات دولتیان در خصوص عدم نقضی صریح برجام توسط آمریکا دولت یازدهم و مجلس را به دلیل اعتمادهای بیش از اندازه به سران آمریکایی مقصر اصلی تشدید تحریم ها میدانند.
در ادامه بعضی از اصولگرایان معتقدند که نقض برجام تنها توسط دولتمردان آمریکا صورت گرفته و بقیه کشورهای اروپایی پایبند برجام هستند؛ آنها در تایید اظهارات خود اشاره میکنند به حضور بسیاری از مقامات سیاسی کشورهای اروپایی در مراسم تحلیف حسن روحانی
از فضای رسانه ای اصولگرایان و بازتاب واکنش ها به صورت متداوم اینگونه برداشت میشود که آنها قصد دارند نوعی مطالیه جدی در خصوص عدم اعتماد مجدد به اظهارات آمریکایی ها و تغییر سیاست خارجه در برخورد با مستکبران را از دولتمردان دولت دوازدهم داشته باشند.
موضوعات مرتبط: رصد ، اخبار
برچسبها: رصد , سایت , مجلس , اصولگرا
دموکراسی با همه معایبش بنا بر عقل بشری یکی از بهترین شیوه های مردمسالاری دانسته شده و در بسیاری از کشورها در حال پیاده سازی است.
نظام دینی ما نیز بر اساس دو رکن مردمسالری و اسلام بنا شده است و بیش از ربع قرن است که در حال تجربه نوع دینی دموکراسی مطابق با ارزشهای ایرانی و اسلامی است.در این مسیر اگر چه فراز و نشیبهای متعددی در خلال این تجربه نوین و گران سنگ رخ داده است اما سرعت رشد و پیشرفت ما نشان دهنده موفقیت این الگوی حکومت است.
این بدان معنا نیست که همه چیز بصورت اتم و اکمل خوب است و نیازی به اصلاح و بازبینی نیست اما نشان دهنده استقرار و پایداری نظام است. انتخابات گذشته بویژه با عنایت به نتایج غیر منتظره و جالب تهران که چرخش کامل و تقریبا بی نظیر گرایش کرسیهای مجلس را شاهد است پیش از هر چیز مؤید بازبودن مجرای تحقق اراده مردم است.
در تمام این سالها شاهد آن بوده ایم که دولتهایی در پی هم آمده اند که گرایشهای سیاسی کاملا متفاوت و بعضا کاملا متعارض و متضادی داشته اند.نوع جدید آن تصاحب تمام کرسیهای تهران توسط رقبای اصولگرایان است.بنابراین هیچ مانعی برای تحقق اراده سیاسی مردم در این نظام قابل تصور نیست.
اینگونه است که هنگامی که مردم تحقق راستین اراده و حرف خود را مشاهد می کنند،به نظام خود می بالند و مردمسالاری واقعی را تجربه می کنند.از آنسو نظام نیز با کسب آرای مردمی مشروعیت و مقبولیتی بیش از پیش می یابد و با استحکام بیشتری به راه راستین خود ادامه میدهد.فراموش نکنیم که اگر بنا نبود قدرت دست به دست شده و بچرخد،دیگر مردمسالاری معنایی نمی یافت.
موضوعات مرتبط: سخن روز
برچسبها: سخن روز , دموكراسي , دولت , سياسي
شاخص های اصولگرایی در کلام مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی تعریفی جامع از «اصولگرایی» دارند و بارها در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام مقدس جمهوری اسلامی و دیدار با رئیس جمهور و اعضای هیات دولت ضمن اشاره به رویکردهای اصولگرایانه در کشور به تبیین شاخص های اصولگرایی پرداخته اند.
در این نوشتار سعی داریم به مهم ترین شاخص های «اصولگرایی» در کلام رهبر فرزانه انقلاب اسلامی بپردازیم:
● تعریف اصولگرایی
رهبر معظم انقلاب اسلامی «اصولگرایی» را این گونه تعریف کرده اند؛ « اصولگرایی به حرف نیست؛ اصولگرایی در مقابل نحله های سیاسی رایج کشور هم نیست. این غلط است که ما کشور یا فعالان سیاسی را به اصولگرا و اصلاح طلب تقسیم کنیم: اصولگرا و فلان؛ نه. اصولگرایی متعلق به همه ی کسانی است که به مبانی انقلاب معتقد و پایبندند و آنها را دوست میدارند؛ حالا اسمشان هر چه باشد.»۱
چنان که از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی برمی آید، اصولگرایی با حرف و شعار شناخته نمی شود، بلکه در عمل پدیدار می گردد؛ یعنی زمانی می توانیم بگویم که اصولگرایی در جامعه حکم می راند که مسئولین، کارگزاران و دولتمردان نظام مقدس جمهوری اسلامی در عمل به اصول اصولگرایی پایبند باشند و آن اصول را در جامعه پیاده کنند. اما اصول اصولگرایی کدامند؟
در ادامه به شاخص ترین اصولی که رهبر معظم انقلاب اسلامی برای اصولگرایی برشمرده اند، اشاره داریم.
● اصل اول: ایمان و هویت اسلامی و انقلابی و پایبندی به آن
اصولگرا در درجه اول ایمان روشن بینانه به خدای خویش دارد، اصولگرا به مبانی انقلاب اسلامی معتقد بوده و به این مبانی پایبند است و می کوشد تا دیگران را نیز با این مبانی آشنا سازد، اما در این راه هیچ گاه ، دین و ایمان دیگران را به طور کامل کنار نگذاشته و قصد آن ندارد که تعصب های فرقه ای را مشتعل سازد و همه را به جان هم بیندازد.
چه نیکوست که اصل اول اصولگرایی را در آیینه رهنمودهای مقام معظم رهبری به نظاره بنشینیم؛ ایشان اصل اول اصولگرایی را ایمان و هویت اسلامی و انقلابی و پایبندی به آن دانسته و می فرمایند: «وظیفه ی مهم این است که ما پایه های یک ایمان روشنبینانه و استوار را در ذهن نسلهای جوان و رو به رشد خودمان تقویت کنیم؛ ایمانِ دور ازخرافه گری و سست اندیشی، ایمانِ روشن بینانه، ایمانِ به دین، ایمانِ به نظام، ایمانِ به مردم، ایمانِ به آینده، ایمانِ به خود، ایمانِ به استقلال کشور و ایمانِ به وحدت ملی و ایمانی که در هیچ بخشی برافروزنده ی آتشهای تعصب فرقهای نباشد. این را من تکرار و تأکید میکنم و به همه میگویم: این غلط است که ما به نام ایمان اسلامی یا ایمان مذهبی حرفی بزنیم و کاری بکنیم که تعصب های فرقه ای را دائم مشتعل کنیم و همه را به جان هم بیندازیم؛ قضیه اصلاً اینطوری نیست. به ایمان خودتان پایبند باشید؛ با هر کسی هم که از لحاظ ایمان مذهبی یا دینی با شما مخالف است، بحث بکنید، مجادله بکنید، استدلال بکنید، منطق بکنید و او را به فکر خودتان معتقد بکنید؛ اما تعصب افروزی نکنید؛ «و جادلهم بالّتی هی احسن». این، قرآن است. چرا یک عده ای نمی فهمند؟! من نمیدانم.»۲
اصولگرا «نوآور» و «نواندیش» است؛ اصولگر می کوشد تا نگاهی نو به دنیا داشته باشد؛ نگاهی نو به مردم و جامعه، نگاهی نو به دین، نگاهی نو به خدمت گذاری، نگاهی نو به عدالت گستری، نگاهی نو به اقتصاد، نگاهی نو به سیاست، نگاهی نو به زندگی و…
اصولگرا هیچ گاه خود را یکسره پایبند ریشه ها نکرده و هر روز نگاهی نو به آینده دارد و به اصلاح مداوم می اندیشد. اصولگرا در حالی که در «امروز» زندگی می کند، به «فرداها» می اندیشد و فکرهای نو و حرفهای نو دارد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی به خوبی به این نکته اشاره کرده و می فرمایند: « بعضی ها خیال میکنند که نوآوری در دین امکان ندارد! گنجینه ی منابع اسلامی و دینی ما بیپایان است؛ ما به قدر وسع خودمان، فقط چند سطل آب از این چشمه ی جوشان برداشته ایم؛ تلاش کنیم و فکرهای نو و حرفهای نو در زمینه های مختلف تولید کنیم. این قرآن یک اقیانوس بی پایان است؛ خیلی حقایق هست؛ نه «خیلی»، بلکه بیشترِ حقایق عالم را که ما از قرآن میتوانیم بفهمیم، هنوز نفهمیده ایم. فکر کردن، استخراج کردن، نوآوری کردن و سخن نو را در مقابل افکار عمومی متفکران و اندیشمندان مسلمان قرار دادن، یکی از کارهای ماست.»۳
آری اصولگرا با ایمان به خدای بزرگ، هرگز هویت اسلامی خود را فراموش نمی کند، به مبانی انقلاب اسلامی معتقد بوده و نیک می داند که انقلاب اسلامی چه آرمان های مقدسی دارد، بنابراین برای تحقق آرمان های مقدس انقلاب اسلامی حاضر به بالاترین درجه ایثار و خودگذشتگی؛ شهادت در راه اسلام است.
اصولگرا به وحدت امت اسلامی می اندیشد و برای تحقق این هدف والا و مقدس تلاش می کند، او فضیلت های اخلاقی را در جامعه رشد می دهد و به اسلام ناب محمدی (ص) فکر می کند و اعتقاد دارد که باید همواره پرچم جمهوری اسلامی ایران برافراشته باشد تا روزی پرچم انقلاب اسلامی را به دستان مبارک حضرت صاحب الزمان؛ مهدی موعود (عج) بسپارد و انقلاب خمینی کبیر (ره) را به انقلاب مهدی موعود (عج) پیوند دهد.
کلام رهبر معظم انقلاب اسلامی در این خصوص، بسیار شیرین و آموزنده است؛ « ایشان می فرمایند: پرچم برادری اسلامی را با همه ی ملتهای اسلامی بلند کنیم و فضیلت های اخلاقی را در جامعه رشد بدهیم: همکاری، گذشت، کمک، صبر، حلم؛ اینها خلقیات اسلامی است؛ اینها را در جامعه رشد بدهیم. این، همان ایمان و هویت اسلامی و انقلابی است که اصل اول است.»۴
● اصل دوم: عدالت
اصولگرا همواره دغدغه اجرای عدالت در جامعه را دارد. او می کوشد که حضرت علی (ع) را که مظهر عدل و عدالت بر روی زمین است، سرمشق و الگو قرار داده و حتی به نزدیکان خود نیز کوچکترین امتیازی ندهد. اصولگرا نیک می داند که تنها راه کشورداری اجرای واقعی عدالت است.
اصولگرا معنای واقعی عدالت را خوب می داند؛ او می داند که عدالت به معنای « قرار دادن هر چیز در جای خود و یا انجام دادن هر کاری به نحو شایسته» است. او می داند که اگر روزی عدالت واقعی در جامعه اجرا گردد، هیچ فقیری وجود نخواهد داشت، بنابراین اصولگرا می کوشد تا عدالت واقعی را در جامعه پیاده کند هر چند که این امر به مذاق برخی خوش نیاید. اصولگرا نیک می داند که عدالت بهتر و شریف تر از بخشش است، چرا که به این کلام حضرت علی (ع) ایمان دارد که حضرت می فرمایند: «عدالت، هر چیزی را در جای خود می نهد، در حالی که بخشش آن را از جای خود خارج می سازد. عدالت تدبیر عمومی مردم است. در حالی که بخشش گروه خاصی را شامل است. پس عدالت شریف تر و برتر است».۵ اصولگرا به این اصل ایمان دارد که عدالت است که می تواند تعادل اجتماعی را حفظ کند، همه را راضی نگه دارد و به اجتماع سلامت و به روح جامعه آرامش بدهد. اصولگرا برای رشد اقتصادی جامعه و اجرای عدالت برنامه ریزی می کند و هرگز در اجرای این برنامه ها عدالت را فراموش نمی کند.
کلام رهبر معظم انقلاب اسلامی در این خصوص شنیدنی است؛ ایشان می فرمایند:« فلسفه ی وجودی ما، عدالت است. این که ما برنامه ی رشد اقتصادی درست کنیم و بگذاریم بعد از حاصل شدن دو، سه برنامه رشد اقتصادی، به فکر عدالت بیفتیم، منطقی نیست. رشد اقتصادی باید همپای عدالت پیش برود؛ برنامه ریزی کنند و راهش را پیدا کنند.»۶
حضرت آیت الله خامنه ای عدالت را این گونه تعریف می کنند: «… حالا عدالت چیست؟ البته ممکن است درمعنا کردن عدالت، افرادی، کسانی یا گروه هایی اختلاف نظر داشته باشند؛ اما یک قدر مسلّم هایی وجود دارد: کم کردن فاصله ها، دادن فرصتهای برابر، تشویق درستکار و مهار متجاوزان به ثروت ملی، عدالت را در بدنه ی حاکمیتی رایج کردن - عزل و نصبها، قضاوتها، اظهار نظرها - مناطق دوردست کشور و مناطق فقیر را مثل مرکز کشور زیر نظر آوردن، منابع مالی کشور را به همه رساندن، همه را صاحب و مالک این منابع دانستن، از قدرِ مسلّم ها و مورد اتفاقهای عدالت است که باید انجام بگیرد. بنابراین، عدالت یک اصل است و نیازمند قاطعیت.»۷
چنان که رهبر معظم انقلاب اسلامی اشاره فرموده اند، اصولگرا از عدالت تعریفی حقیقی دارد؛ او برای اجرای عدالت، فاصله طبقاتی را کم می کند، به همه افراد جامعه فرصت های برابر می دهد، دست متجاوزان به ثروت ملی را قطع کرده و اجازه نمی دهد که ذره ای از بیت المال به ناحق مصرف گردد، او اگر مسئولی را عزل یا نصب می کند بر اساس میزان لیاقت و کارآمدی اوست. اصولگرا برای اجرای عدالت واقعی حاضر نیست کوچکترین ظلمی در حق کسی اعمال شود. سیاست اقتصادی اصولگرا در مورد عدالت اقتصادی، سیاستی قاطع است که به او اجازه نمی دهد برای اینکه مردم را به خود جذب کند، دست به حربه های سیاسی زده و با توزیع ناعادلانه ثروت بین مردم ، آنان را مطیع و فرمانبردار خود کند، اصولگرا حتی با کوچکترین بی عدالتی به مبارزه بر می خیزد.
چنانکه گفتیم اصولگرا برای اجرای عدالت، حضرت علی (ع) را الگو قرار می دهد و عدالت واقعی را در جامعه اجرا می کند. در حکومت اصولگرا، شخصیت زدگی باعث بی عدالتی نمی گردد و اصولگرا هرگز حاضر نمی شود در اجرای عدالت، فضایل و کمالات اشخاص را در نظر گرفته و اجرای حکم کند. در رفتار و نگاه اصولگرا نیز عدالت جاری است؛ به گونه ای که او در نگاه کردن ها و ملاحظات خود، مساوات را رعایت می کند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در خصوص اجرای واقعی عدالت در جامعه، توصیه هایی حکیمانه دارند؛ ایشان می فرمایند:« عدالت، با من بمیرم، تو بمیری درست نمیشود؛ عدالت، با تعارف درست نمیشود؛ اولاً قاطعیت میخواهد، ثانیاً ارتباط با مردم میخواهد، ثالثاً ساده زیستی و مردمی بودن لازم دارد و بالاتر از همه، خودسازی و تهذیب میخواهد؛ این هم جزو پیش شرطها و پیش نیازهای اجرای عدالت است. اول، باید خودمان را درست کنیم و یک دستی به سر و صورت خودمان بکشیم، تا بتوانیم عدالت را اجرا کنیم؛ وظیفهی من و شما اینهاست. واقعاً باید با ویژه خواران و فساد مبارزه کنیم.»۸
آری اصولگرا به اصل مهم «عدالت»، اعتقاد و ایمان راسخ دارد و نیک می داند که باید ولایت فقیه پشتوانه عدالت اجتماعی باشد؛ اصولگرا می داند که نظام جامعه اسلامی زمانی می تواند عدالت را به معنای واقعی کلمه در جامعه بگستراند که ولایت فقیه زمام امور را به دست بگیرد و نظارت عادلانه برای اجرای عدالت داشته باشد.
● اصل سوم: حفظ استقلال سیاسی
اصولگرا نان به نرخ روز نمی خورد. اصولگرا حرفش یکی است. سیاست در منظر اصولگرا تعریفی دیگر دارد؛ سیاست اصولگرا عین دیانتش و دیانت او عین سیاستش است. در سیاست اصولگرا، مکر و دروغ راه ندارد. در سیاست اصولگرا هدف وسیله را توجیه نمی کند، بنابراین اصولگرا هرگز به خود اجازه نمی دهد تا برای آنکه رای مردم جامعه را بدست آورد، به فریب آنها دست زند. اصولگرا نیک می داند که شعار اصلی انقلاب اسلامی «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» بوده و است، بنابراین همواره استقلال سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خود را حفظ می کند و هرگز این اجازه را به دیگران نمی دهد که برای او تصمیم بگیرند، برای کشور او تصمیم بگیرند، برای مردم او تصمیم بگیرند و تعیین تکلیف کنند و …
سیاست اصولگرا حرکت های رفورمیست و فرمالیسم (ظاهر پرستی و ظاهرسازی) که تنها به ظاهرسازی و ریاکاری توجه دارند، را نفی می کند. سیاست اصولگرا در برخورد با مردم به گونه ای است که در آن نژادپرستی و قومیت گرایی راه ندارد و به خودبرتربینی توجهی نمی شود، بلکه سیاست اصولگرا در برخورد با مردم، برابری و برادری امت مسلمان است.
سیاست اصولگرا در برخورد با خویشاوندان نیز، تامل برانگیز است؛ سیاست اصولگرا در برخورد با خویشاوندان به گونه ای است که تفکر اگوستانتریسم (خودمداری و خودمحوری) را نفی می کند یعنی به خود اجازه نمی دهد که خویشاوندی را تنها به خاطر اینکه نسبت خویشاوندی با وی دارد، امتیازی دهد تا خود را در نظر آنان محبوب گرداند و خویشاوندان را از خود راضی نگه دارد.
سیاست اصولگرا در برخورد با دشمن نیز روشن و آشکار است؛ اصولگرا از صلح و پیشنهاد صلح استقبال می کند و صلح را تایید می کند، اما این به معنای آن نیست که اصولگرا جهاد مقدس را نفی کند، بلکه او در برخورد با دشمن، بسته به موقعیت و مصلحت نظام سیاسی و جامعه اسلامی، سیاست «صلح» و یا «جهاد مقدس» را انتخاب می کند.
اخلاق سیاسی اصولگرا به گونه ای است که او به طور شفاف اصول سیاست اجتماعی خود را برای مردم جامعه تشریح می کند و در این راه هرگز دست به انحراف افکار نمی زند و همه را به یک دیده می نگرد. سیاست اصولگرا ، تفکر دپراتیزه (انحراف افکار عمومی) را نفی می کند و اخلاق سیاسی او به گونه ای است که جز حق و حقیقت در سیاست های حکومتی وی راه ندارد.
اصولگرا استقلال سیاسی خود را حفظ می کند و این گونه نیست که اگر روزی بی مهری در حق او صورت گیرد، زبان به شکوه گشاید، بلکه اصولگرا در برخورد با فتنه ها، بهترین راه حل یعنی استقامت را برمی گزیند. اصولگرا در برخورد با موضع گیری های سیاسی ناپسند، سیاست «نکوهش» را در پیش می گیرد.
پست های سیاسی در نظر اصولگرا کوچکترین ارزشی ندارد، بلکه این پست های سیاسی تنها میدان آزمایش انسان ها است و او می داند که در هر مقامی و در هر پستی باید خدمت گذار مردم جامعه باشد و برای رضای خدا کار کند نه برای خشنوی و رضایت افراد خاص.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیانات خود ضمن اشاره به اصل چهارم اصولگرایی، نکته مهمی را در این خصوص متذکر می گردند: « این، خیلی مهم است؛ این، جزوِ مبانی اصولی نظام است. این استقلال، استقلال سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است. ما باید این بندهای اختاپوس فرهنگیِ تحمیل شدهی به وسیلهی غرب را از دست و پای خودمان باز کنیم؛ این هم یکی از اصول ماست. آن حرکتی، آن جریانی، آن شعاری و آن برنامه ریزیای که در آن استقلال کشور و ملت دیده نشود، اصولگرایانه نیست.»۹
آری اصولگرا تا عمل نکند، رعد و برقی ندارد و تا نبارد سیل جاری نمی سازد.
● اصل چهارم: تقویت خودباوری و اعتماد به نفس ملی
اصولگرا به این اصل اعتقاد و ایمان دارد که «ایرانی می تواند»، بنابراین او سعی دارد خودباوری و اعتماد به نفس ملی را در مردم جامعه خود تقویت کند تا روزی ایران اسلامی بتواند با تکیه بر نیروی فکری جوان ایرانی، به پیشرفت های نوین در همه عرصه ها نایل آید. اصولگرا حس خودباوری و اعتماد به نفس ملی را از بنیان گذار کبیر انقلاب اسلامی به ارث برده است؛ او به یاد دارد که خمینی کبیر (ره) چگونه به مردم ایران اسلامی فهماند که ایرانی می تواند.
اصولگرا نیک می داند که خودباوری و اعتماد به نفس ملی بود که نهضت ملی شدن صنعت نفت را رقم زد، خودباوری و اعتماد به نفس ملی بود که موفقیت های ایران اسلامی را در عرصه فناوری صلح آمیز هسته ای به گوش جهانیان رساند. پس اصولگرا به این اصل ایمان دارد و سعی دارد با تکیه بر این اصل به موفقیت های روز افزون در تمام عرصه ها نایل گردد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در خصوص اصل چهارم اصولگرایی، توصیه هایی حکیمانه دارند؛ ایشان می فرمایند: « … استقلالِ اعتماد به نفس ملی و خودباوری، فقط به این چیزها منحصر نمیشود که ما میتوانیم سد درست کنیم؛ میتوانیم نیروگاه درست کنیم و میتوانیم بدون کمک خارجی کارهای بزرگ و پروژههای عظیم را راهاندازی کنیم، بلکه باید در سیاست، فلسفه، ابتکارهای مردمی و ارزشهای اخلاقی هم خودباوری داشته باشیم.»۱۰
● اصل پنجم: جهاد علمی
رهبر معظم انقلاب اسلامی، اصل پنجم اصولگرایی را جهاد علمی برشمرده اند و جهاد علمی را جزو مبانی اصولگرایی دانسته اند. حال باید بدانیم که اصولگرا برای نهضت تولید علم در کشور، چه رسالتی بر عهده دارد.
رهبر فرزانه انقلاب اسلامی به خوبی، به رسالت اصولگرا در این امر مهم اشاره کرده و می فرمایند: « ما باید بر ثروت علمی بشر بیفزاییم. نگویند نمیشود؛ میشود. یک روزی بشریت فناوری ریزترینها - نانوتکنولوژی - را نمی شناخت، بعد شناخت. امروز صد تا میدان دیگر ممکن است وجود داشته باشد که بشر نمیشناسد؛ اما میتوان آنها را شناخت و میتوان جلو رفت. البته مقدمات دارد؛ اما آن مقدمات را هم میشود با همت فراهم کرد. من یک روز در مجموعهی جوانها و اهل دانشگاه گفتم من توقعم زیاد نیست؛ من این را از شما جامعه ی علمی کشور توقع میکنم که شما پنجاه سال دیگر - پنجاه سال، نیم قرن است - در رتبه ی بالای علمی دنیا قرار داشته باشید؛ این توقع زیادی است از یک ملت با استعداد؟ اما اگر بخواهیم این اتفاق بیفتد، از الان باید سخت کار کنیم. شرطش تنبلی نکردن است؛ غفلت نکردن است؛ خست نورزیدن است؛ از ورود در این راه وحشت نکردن است و میدان دادن و پرورش نخبگان علمی است.»۱۱
مدیریت علمی اصولگرا در جهت تولید علم و دانش در جامعه است. او به جوانان تشنه کار و فهمیدن، میدان می دهد، امکانات را در اختیار آنان قرار می دهد تا آنان در دامان ایران اسلامی پرورش یابند. اصولگرا ارزش واقعی علم را می داند و به آن بها می دهد، به جوان جویای علم بها می دهد. اصولگرا نیک می داند که اگر او فرصت های علمی را برای جوان ایرانی مهیا سازد، آینده از آن ایران اسلامی است و آن روز است که می توانیم چشم اندازه ای ۲۰ ساله و حتی بیشتر را ارایه دهیم و افق دید خود را گسترش دهیم.
● اصل ششم: تثبیت و تأمین آزادی و آزاداندیشی
اصولگرا به کرامت و ارزش والای انسان و آزادی و آزاداندیشی توجه ویژه دارد. تعریف اصولگرا از آزادی و آزاداندیشی همان تعریف قانون اساسی جمهوری اسلامی از آزادی است؛ « در جمهوری اسلامی ایران آزادی و استقلال و وحدت و تمامیت ارضی کشور از یکدیگر تفکیک ناپذیرند و حفظ آنها وظیفه دولت و آحاد ملت است. هیچ فرد یا گروه یا مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی به استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی و تمامیت ارضی ایران کمترین خدشه وارد کند و هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور آزادی های مشروع را، هر چند با وضع قوانین و مقررات، سلب کند.»۱۲
اصولگرا خود آزاد است؛ آزادی که توام با مسئولیت در برابر خداوند متعال است. اصولگرا به آزادی و حق آزاداندیشی افراد جامعه احترام می گذارد اما هرگز اجازه نمی دهد افرادی به نام استفاده از آزادی، به استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی و تمامیت ارضی ایران اسلامی کمترین خدشه ای وارد کنند. اصولگرا مرزی برای آزادی افراد جامعه ترسیم کرده است؛ او تا حدی به افراد آزادی می دهد که قسط و عدل، استقلال سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و همبستگی ملی تامین می شود و هر گونه ستمگری و ستم کشی و سلطه گری و سلطه پذیری نفی می شود.
کلام رهبر معظم انقلاب اسلامی در این خصوص بسیار شیرین و آموزنده است؛ ایشان می فرمایند: «آزادی را نباید بد معنا کرد. آزادی یکی از بزرگترین نعمتهای الهی است که یکی از شعبش آزاداندیشی است. بدون آزاداندیشی، این رشد اجتماعی، علمی، فکری و فلسفی امکان ندارد. در حوزههای علمیه، دانشگاه و محیطهای فرهنگی و مطبوعاتی، هو کردن کسی که حرف تازهای میآورد، یکی از بزرگترین خطاهاست؛ بگذارید آزادانه فکر کنند. البته من فهم غلط از آزادی را تأیید نمیکنم؛ من باز گذاشتن دست دشمن را در داخل برای اینکه مرتباً گاز سمّی تولید کند و در فضای فرهنگی یا سیاسی کشور بدمد، تأیید نمیکنم؛ من براندازی خاموش را - آنچنانی که خود آمریکاییها گفتند و عواملشان چند سال قبل در اینجا سادگی و بیعقلی کردند و به زبان آوردند - برنمیتابم و رد میکنم؛ اما توسعه ی آزادی و رها بودن میدان برای پرورش فکر و اندیشه و علم و فهم، ربطی به اینها ندارد. ظرافتی لازم است که آدم این دو منطقه را از همدیگر باز بشناسد و مرز اینها را معین بکند. آزادی و آزاداندیشی، یکی از مبانی اصلی اصولگرایی است.»۱۳
● اصل هفتم: اصلاح و تصحیح روشها (اصلاحات)
اصولگرا، اصلاحگری وارسته است که اصلاحات را جزو مبانی اصولگرایی می داند و همواره در پی اصلاحات است. اما کدام اصلاحات؟! و بر اساس کدام معیارها؟!
رهبر فرزانه انقلاب اسلامی این گونه به این پرسش پاسخ داده اند؛ ایشان می فرمایند: « اصلاحات باید ضابطه مند و مبتنی بر ارزشها و معیارها و خط کشهای اسلامی و ایرانی باشد. معیار اصلاحات، قانون اساسی است؛ بر این اساس، باید ما اصلاحات کنیم؛ ما به اصلاحات احتیاج داریم. اصلاحات، تصحیح روشهای ماست؛ تصحیح هدفهای مرحلهای ماست؛ تصحیح تصمیم گیریهای ماست؛ تعصب نورزیدن روی تصمیم گیریها ناحق است. این، غیر از ساختارشکنی و مبارزهی با قانون اساسی، مبارزهی با اسلام و مبارزه ی با استقلال یک کشور است.»۱۴
● اصل هشتم: شکوفایی اقتصادی
رهبر معظم انقلاب اسلامی، اصل هشتم اصولگرایی را شکوفایی اقتصادی که همان رسیدگی به زندگی مردم و رسیدگی به اقتصاد کشور است، می دانند.
اصولگرا به اقتصاد به عنوان وسیله می نگرد نه هدف. اصولگرا اقتصاد را وسیله ای برای رفع نیازهای افراد جامعه در جریان رشد و تکامل آنها می بیند، بنابراین هرگز به خود اجازه نمی دهد اقتصاد را هدف قرار داده و به تمرکز و تکاثر ثروت و سودجویی بیاندیشد. اصولگرا به رشد اقتصادی فکر می کند به این فکر می کند که چگونه می تواند به زندگی مردم جامعه خود رسیدگی کند و اقتصاد کشور را شکوفا سازد؟
رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در خصوص اصل هشتم اصولگرایی و شکوفایی اقتصاد کشور توصیه های دارند؛ ایشان می فرمایند: « ما احتیاج داریم که از سرمایه گذاری حمایت بشود؛ کارآفرینی بشود؛ تولید داخلی ترویج بشود؛ با قاچاق و فساد مجدّانه مبارزه بشود؛ اشتغال به عنوان یک مبنای اصلی و یک هدف مهم دنبال بشود؛ ثبات و شفافیت و انسجام سیاستها و مقررات اقتصادی انجام بشود - مقررات اقتصادیای که امروز یک چیزی بگوییم، فردا عوضش بکنیم، فایدهای ندارد - مقررات اقتصادی و قوانین ما باید هم ثبات داشته باشند که مردم بتوانند روی آن برنامه ریزی کنند، هم باید منسجم باشد و با هم بخواند و شفاف باشد. بازاریابی جهانی، یکی از مهمترین وظایف برای رونق اقتصادی کشور است - که جزوِ کارهایی است که ما نکردهایم و جزوِ کمکاری های ماست - و اطلاع رسانی کامل از فعالیتها و برنامهها؛ ما بایستی اینها را در نظر داشته باشیم. البته برنامههای راهبردی اساسی کشور نباید از نظر دور بماند؛ مسئله ی ذخایر ارزی مطمئن که کشور بتواند با شوکهای اقتصادی و ارزی مقابله کند؛ تأمین منابع تولید و سرمایه گذاری؛ برنامه های راهبردی تولید و انتقال آب و انرژی در کشور، جزوِ مسایلی است که ما در چند سال آینده به شدت نیازمان به آنها محسوس خواهد شد؛ اینها بایستی با جدیت دنبال بشود؛ اینها جزوِ همان مقوله ی رونق اقتصادی کشور است.»۱۵
سخن پایانی: نویسنده بر این اعتقاد است که: برای اینکه اصولگرا باشیم نیازی نیست که جایی، نام خود را ثبت کرده باشیم، نیازی نیست وابسته به حزب یا جناحی خاص باشیم، نیازی نیست شعار دهیم و نتوانیم آن شعارها را عملی سازیم. برای آنکه اصولگرا باشیم کافی است که به اصولی که رهبر معظم انقلاب اسلامی برای اصولگرایی برشمرده اند، ایمان داشته باشیم و به آن اصول عمل کنیم. آری همه ما ایرانیان می توانیم اصولگرا باشیم.
پاورقی ها:
۱ تا ۴- بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مسؤلان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی (۲۹/۳/۱۳۸۵)
۵- نهج البلاغه
۶ تا ۱۱- بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مسؤلان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ( ۲۹/۳/۱۳۸۵)
۱۲- اصل نهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
۱۳ تا ۱۵- بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مسؤلان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ( ۲۹/۳/۱۳۸۵)
موضوعات مرتبط: حضرت آیت اله خامنه ای
برچسبها: بيانات , اصولگرا , شاخص , رهبر انقلاب
با اینکه تقریبا همه اصولگرایان حداقل در شعار از وحدت دم می زنند و در این راه تلاشهایی از خود بروز می دهند متاسفانه تیم لاریجانی موسوم به رهروان ولایت دم از ناسازگاری می زند. آنگونه که اعلام شده این فراکسیون معلوم الحال که تا کنون تنها بر اساس منافع گروهی خود عمل کرده است، درباره پیوستن به اصولگرایان ابراز تردید کرده است.
پیش از این علی لاریجانی هنگام ثبت نام در انتخابات مجلس خود را نامزد مستقل معرفی کرد و جلالی بعنوان رئیس این فراکسیون نیز اظهارات مشابهی داشت. گذشته از عملکرد کاملا سوال برانگیز این فراکسیون در مجلس نهم نظیر تصویب پر تخلف برجام یا همراهی های تامل برانگیز با دولت، مشخص نیست چرا به این بی اخلاقیها و عدم تعهد سیاسی این طیف پاسخ درخوری داده نمی شود.
می توان به یادآورد که فراکسیون رهروان توسط لاریجانی پیش از تشکیل مجلس نهم و زمانی شکل گرفت که ائتلاف اصولگرایان به بهای همراه نگه داشتن لاریجانی،طیف پایداری و برخی دیگر را از خود راند اما در عمل آنچه دید دهن کجی آشکار لاریجانی به فراکسیون اصولگرایان و تشکیل فراکسیونی در جهت تضعیف آن تنها چند روز پس از بهره برداری از ائتلاف مذکور و راهیابی خود و همفکرانش به مجلس بود.
موضوعات مرتبط: سخن روز
برچسبها: سخن روز , لاريجاني , اصولگرا , رهروان ولايت
حوزه فرهنگ – ادبيات
موضوع بيانيهي همبستگي نويسندگان
تحلیل و استناد
ايران واير :
بیانیه اتحاد و همبستگی صنفی، ۵۳ شاعر و نویسنده ایرانی
پنجاه و سه شاعر و نویسنده در بیانیهای اتحاد و همبستگی صنفی و اعتراض خود را نسبت به توهین و تخریب نویسندگان و شاعران توسط رسانههای وابسته به اصولگرایان و صدور حکمهای سنگین قوه قضایی اعلام کردند.
در این بیانیه آمده است: نویسندهی ایرانی اما همیشه در محاصرهی قدرت حاکم بوده است؛ در محاصرهی قدرتی که تنها نابینایی و اطاعت خواسته است.
و اینک باز هم اتاق فکرِ قدرتمداران حاکم به تکرار تاریخ برخاستهاند؛ به تاراجِ آزادی و بینایی و خیال. آنها تلاش میکنند به ابزار گفتوگوها و دادگاهها از ابراهیم گلستان چهرهی دیگری بسازند؛ رضا براهنی را به رنگ خویش درآورند؛ فاطمه اختصاری، مهدی موسوی، مصطفی عزیزی را به زندان و تازیانه بیازارند.
«مهدی موسوی»، «فاطمه اختصاری»، «مصطفی عزیزی» و «محمدرضا عالی پیام» از جمله شاعرانی هستند که در چند سال گذشته توسط قوه قضاییه به احکام سنگینی محکوم شدهاند.
در ماههای گذشته برخی رسانهها در ایران با نشر اکاذیب به تخریب شخصیتهای ادبی و هنریی مانند «ابراهیم گلستان» و «رضا براهنی» پرداختهاند.
در این بیانیه که به نشانه اتحاد و همبستگی نویسندگان در برابر حکومت حاکم و فضای پلیسی امنیتی نوشته و امضا شده است نام افرادی مانند:«اسماعیل خویی»،«علیاشرف درویشیان»، «مهرداد فلاح»، «شهریار مندیپور» و «قاضی ربیحاوی» وجود دارد.
هدف امضا کنندگان این بیانه علاوه بر اعلام همبستگی صنفی، اعتراض به عدم رعایت حقوق شهروندی شاعران و نویسندگان توسط رسانهها و افراد وابسته به سیستمهای فکری نزدیک به سپاه بوده است.
روزنامه کیهان سوم آبان ماه سال جاری در مطلبی به تخریب «ابراهیم گلستان» و تحریف تاریخ اجتماعی ایران پرداخته بود.
احکام صادرشده از سوی قوه قضاییه برای برخی از شاعران و نویسندگان از دیگر موارد اشاره شده در این بیانیه است.
مهدی موسوی و فاطمه اختصاری در ماه گذشته در دادگاهی به ریاست قاضی مقیسه که شهرت زیادی در صدور احکام طولانی مدت دارد در مجموع به نوزده سال زندان و صدونود و هشت ضربه شلاق محکوم شدهاند.
در قسمتی دیگر از این بیانیه آمده است: اینک ما نویسندگان ایرانی با همهی گوناگونیها، به حمایت از یارانمان، در کنار یکدیگر ایستادهایم؛ که همه ساکنان سرزمین بیمرز آزادی و بینایی و خیالایم؛ که تاراج ساکنان جهان آفرینش را برنمیتابیم؛ که هجوم قدرت سکوتساز را برنمیتابیم.
روزنامه «بهار» ششم آبان ماه سال جاری در گفتوگویی که بعد از انتشار واکنشهای زیادی در شبکهها اجتماعی داشت سعی در تحریف گفتههای «رضا براهنی» شاعر و منتقد ادبیات معاصر ایران داشت. بیستوچهار ساعت بعد از انتشار این گفتوگو ویدئویی توسط یکی از فرزندان رضا براهنی منتشر شد که بخشی از گفتوگوی منتشر شده را زیر سوال برد...
توصیه و پیشنهاد :
1. با توجه به اينکه اين بيانيه در واکنش به اقدامات رسانههاي اصولگرا نسبت به تعدادي از نويسندگان انجام شده، پيشنهاد ميشود در يادداشتي به اين بيانيه واکنش نشان داده و از عملکرد خود دفاع نمايند.
2. همچنين پيشنهاد ميشود توسط رسانهاي مانند کيهان از تعدادي از اين نويسندگان دعوت به مناظره و گفتگو در خصوص عملکرد و سوابقشان بشود و اين مبحث به صورت دوطرفه در انظار رسانهاي انجام شود.
موضوعات مرتبط: راهبرد و تحلیل
برچسبها: راهبرد , فرهنگي , نويسندگان , اصولگرا