هفت دلیل وجود دارد که به سبب انها امکان پیروزی برای اصول گرایان یا وجود ندارد یا بسیار سخت بدست خواهد آمد.

1-فقدان زمان شناسی و موقعیت شناسی جناح اصول گرایان انتخابات 1403 را مانند سال 1400 می داند در صورتیکه سال 1403 وضعیت بسیار متفاوت از سال 1400 است اول در سال 1400 رقابت کنندگان همگی خانگی بودند شرایط بسیار راحتر و بهتر بود. فقدان رقیب جدی فقدان آلترناتیو فکری جناحی در نتیجه شکست اقتصادی و شکست اصلاح طلبان در سیاست مذاکرات و همزیستی مسالمت آمیز با غرب. زمینه اجتماعی سیاسی را آماده برنده شدن اصول گرایان کرده بود. از سمت دیگر مردم از وعده های دولت روحانی به شدت سرخورده و پشیمان شده بودند به شکل عجیبی هیچ بخت و اقبالی بین مردم نداشتند حتی اگر بهترین کاندیداهای آنها مورد تائید قرار می گرفتند بازهم امکان برد نداشتند. در حالیکه در سال 1403 این شرایط زیاد حکم فرما نیست از سمت دیگر تنوع کاندیدا و تنوع تفکرات و تمایلات سیاسی صحنه را تغییر داده است.

2-نداشتن یک برنامه منظم اقتصادی و نداشتن نقشه راه جدی موجبات ضعف شدید جناح اصول گرایی را رقم زده است.

3-به صحنه آوردن افراد تکراری و حضور مجدد و چند باره گویای ضعف خواهد بود نه نقطه قوت اصلا سیاست مداران ایرانی مانند فوتبالیست های ما نمی دانند به موقع از زمین بازی خارج شوند دقیقا" کاندیداهای که علاقه ابدی به سیاست ورزی حتی در حالی که اقبال چندانی وجود ندارد . بطور کلی زمینه های تند روی از بین رفته است لذا کاندیداهای تند خو و تند گو نمی توانند رای زیادی را جمع کنند.

4-هماهنگ نبودن رسانه های اصول گرا در حالیکه رقیب نه تنها از بیش از 130 رسانه داخلی هماهنگ بهره می برد رسانه های خارجی و دول غربی نیز از آنها حمایت علنی می کنند.

5-دست کم گرفتن قدرت رای اکثریت خاموش و مردم معمولی که می توانند نتیجه ای متفاوت رقم بزنند نباید اشتباه کرد تشیع جنازه میلیونی دکتر رئیسی رابطی به نتیجه انتخابات نمی تواند داشته باشد ممکن است ارتباطی داشته باشد اما اثر گذاری نهایی را ندارد.

6-نداشتن شخصیت کاریزماتیک و لیدر شاخص در جناح اصول گرایان حتی این جناح عاجز است تا یک شخصیت جدید خود را که کمتر شناخته شده هستند مانند دکتر مقیمی یا دکتر منظور که هر دو زیاد هم جناحی نیستند روی میز بگذارد؟

7-عدم درک تمام زوایا و حرکات جناح اصلاح طلب نیز باعث رو دست خوردن اصول گرایان خواهد شد.

باید دانست مار خورده افعی شده ای مانند روحانی یا امثال او می توانند با ریختن زهر خود در آخرین دقایق نتیجه ای متفاوت رقم بزنند. تمام این موارد و مسائل دیگری باعث خواهد شد که شانس اصول گرایان برای گرفتن نتیجه بسیار ضعیف باشد.

از نظر اقتصادی معتقدم اصلاح طلبان حرف زیادی برای گفتن ندارند فقط منتظرند اقتصاد ایران به دنباله غرب گره بزنند و دوباره ایران بیست سال دیگر وابسته اقتصادی و بازیچه دم موش غرب کنند. آنان نسخه ای جز تسلیم در مقابل غرب و فروش نفت بیشتر نخواهند داشت.

اما اگر اصول گرایان به توافق برسند شاید بتوانند استقلال اقتصادی برای ایران به ارمغان بیاورند. اگر چه آنان تا پیروز نشدند ممکن است تلاشی بکنند جای تاثر باقی است که به محض پیروزی دوباره ساز خود را کوک می کنند .

پیشنهاد :

الف -باید گروه اصول گرا این بار دو شخص میانه رو و متعادل به عنوان نفر اصلی و علی البدل روی میز بگذارد بقیه را از روی میز انتخابات به موقع حذف کند.

ب-برای بدست آوردن نتیجه گاهی لازم است شراکت کرد یک شراکت صالحانه مثل گرفتن یک برنامه اقتصادی مدون در قبال دادن چند سمت خاص مانند دولت ائتلافی بحث اقتصادی و برنامه اقتصادی در این برهه خاص مانند مرگ و زندگی است درست است که آقایان مرتب می گویند برنامه داریم کسی باور نخواهد کرد دولت آینده مال کسی است که بتواند یک شخصیت یا یک آلتر ناتیو اقتصادی روی میز بگذارد این موضوع به قدری حیاتی است که حتی می تواند بهترین شخصیت جناح اصول گرایی از لحاظ سیاسی نابود کند و بزمین بزند.

ح-هماهنگی رسانه ای کامل برای مقابله با رسانه های رقبا

ج-شناخت دقیق حریف نقاط قوت و نقاط ضعف طرف برای مقابله در مذاکرات هر چند معتقدم نباید جناح اصول گرا شروع کننده این مقابله باشد اما لازم است دستش باید پر باشد تا در موقع لزوم روی میز بگذارد.

د-لازم جناح اصول گرا برای سیاست خارجی خود روشی مسالمت جویی دکتر رئیسی دنبال کند هیچ گونه حرفی در گرفتن انتقام و مقابله به مثل اکنون نزند حداقل در دو سال اول برای تثبیت وضع اقتصادی سخنی متفرقه نگوید.

ر-همین طور لازم است در سیاست داخلی هم راه مقابله جویی عناد ورزی دست زدن به تند روی را کنار بگذارد شاید بتوان گفت سیاست رئیسی در این زمینه هم بد نبود اگرچه بعضی از اعضاء دولت مرتب مشکلات به دولت قبلی نسبت می دادند که اعتقاد دارم این هم نباشد.

ز-جناح اصول گر باید یک سیاست متعادل اقتصادی اعلام و پیگیری کند و هرگز خلف وعده انتخاباتی نکند.

همه ما از کاستی ها و ناکامی هایی که اغلبش برمی گرده به خودمون ناراحت هستیم
اما نکته ای که اینجا هست اینه که نباید تخته گاز تو جاده ناامیدی حرکت کنیم

در بعضی بخشها پیشرفتهای خارق العاده ای داشتیم که غیر قابل انکاره
اتفاقا این بخش هایی که پیشرفت داشتیم از سخت ترین تکنولوژی استفاده می کرده
تو بعضی از بخش ها هم درجا زدیم!!!
اونجایی که درجا زدیم اتفاقا از آسونترین کارایی بوده که یک کشور مثه ایران با این همه نخبه می تونسته در رده های بالای جهانی باشه
شما همین صنعت خودرو رو نگاه کنید تکنولوژی بکار رفته در اون در مقایسه بخش های نظامی اصلا قابل قیاس نیست

اما اونجا با اینجا یک تفاوت اساسی داره
یکی از دلایل این ماجرا اینه که فرماندهی اون بخش مستقیم به دست رهبر انقلابه!
دقت کنید
نیروی انسانی در اونجا بدون تردید از مطیع ترین و حرف شنوترین و پاسخگوترین آدمها در مقابل و رهبر انقلاب هستند!
شکل فرماندهی رهبر انقلاب چجوری هست و شکل اطاعت و فرمانبرداری چجوریه؟
فرماندهی در یک بخش نظامی معمولا در همه دنیا اینطور هست که اطاعت محضه اما اینجا فرمانبرداری بر اساس نظم سازمانی توام با محبت به ولی فقیه هست!
اینجا کار انجام میشه چون فرماندهی در اینجا به معنی اطاعت از ولی فقیه و نایب امام زمان هست پس وقتی که فرمانی صادر شد دیگر باید بشود حتی اگر به قیمت جانشان تمام شود

فرمانده گفت موشکها باید نقطه زن شود!
کار بسیار سخت بود
هنوز که هنوز است دشمنان ما انگشت به دهان مانده اند که چگونه ممکن است!؟
موشکهایی که دقت آنها به چند متر رسیده!
رهبر انقلاب کجای کار را دید که دستور داد این موشک باید نقطه زن شود!؟
آنجایی را دید که نباید به مردم عادی آسیب برسد!
این جهان بینی الهی و انسانی همراه باعلم و پیشرفت و تکنولوژی و ...

حالا این بخش را هم دقت کنید
در صنعت هسته ای و فضایی و سلول های بنیادی و نانو ...هم همین اتفاق افتاد!
آدمهایی که آنجا بودند بالای ۹۰ درصدشان آدمهای مطیع ولایت ...
شما هرکجا نشانه ای از پیشرفت در این کشور دیدید فرماندهی آنجا یک #نخبه_متعهد بوده!
تا پای جانشان پای کار بودند
شهدای این بخش را اغلب نمی شناسیم

چرا در بخشهایی مثل خودرو پیشرفت نداشتیم؟
۳۲ سال ازعمر انقلاب به دست کدام گروه بوده؟

گفتم ۳۲ سال!
اما واقعیت این است که همه ۴۰ سال و تا همین الان هنوز هم در دست همانهاست
مسکن را نگاه کنید!
زمانی که احمدی نژاد دولت را در سال ۸۴ تحویل گرفت و در همان سالهایی که مطیع امر رهبری بود موفق شد چهارمیلیون مسکن را در مدت کوتاهی بسازد!
اما همین آدم وقتی که به حاشیه گرفتار شد و از رهبری فاصله گرفت بخشی از همین مسکن که در بخشهای پایانی هم بود روی دست دولت ماند!
همان رهبری که در آن سالها به دولتهای نهم و دهم بارها تذکر داد که دچار حاشیه نشوید و از کارهای اصلی باز نمانید
امروز هم در اوج شلوغکاری های خیابانی و جوسازی های دشمن خارجی به این دولت امر کرد که حواستان از کارهای اصلی پرت نشود و دچار حاشیه نشوید!

حرف آخر
فرماندهی و مدیریت عالی در این کشور بر عهده رهبری است که خودش در اوج تعهد نسبت به اوامر الهی هست اما در عین حال اعتقاد راسخ به کار کارشناسی و تخصصی دارد و سالهاست که همه امور اداره کشور را بر اساس مشورت با متخصص و نخبه و استفاده از تجارب کشورهای پیشرفته بنا گذاشته و اداره می کند
اما چه میشود کرد که اغلب دولتهای بعد از انقلاب در اختیار آدمهایی بوده که به شدت گرایش به نظام لیبرالی غرب داشته و در اداره کشور اعتقاد چندانی به فرامین رهبری نداشته
نمونه آخر آن دولت روحانی بود

سلام علیکم جمیعا و رحمت الله

امشب میخوام به یک سوال مهم جواب بدم

و یک نکته هم در توضیح موضوع قبلی خدمتتون عرض کنم

و اما سوال چیه؟

راه ریشه ای برون رفت از مشکلات معیشتی مردم که وظیفه دولت است چیه؟

و موضوع دوم اینکه

دولت چرا الان به جای حرکت‌های مسکنی برای اقتصاد

به زیرساخت‌ها داره رسیدگی میکنه

و اما جواب سوال اول ...

هر دولتی وقتی میخواد سر کار بیاد یه سری قول به مردم میده

از دادن یارانه فلان قدری

تا ایجاد شغل چهار میلیونی

تا ساخت ۴ میلیون مسکن

و ....

آیا واقعا این قولها شدنی است ؟

اگر شدنی است راهش چیه؟

در وهله اول باید بگم با یک سری شرایط

و انجام یک سری کارها ، این امکان وجود داره

حالا چطوری ؟

بذارید اینطوری جوابتون رو بدم

کشور عزیز ما یکی از بهترین کشورها در حوزه جغرافیایی و ژئوپولوپیکی است

که دارای چهار فصله

از همه مهمتر دارای زمین‌های بسیار مرغوبه

تقریبا بالا و پایین کشور وصله به آب‌های بزرگ

کشور جوانیه  و از همه مهمتر نیروی کار جوان هم به وفور داره

از لحاظ داشتن نخبه هم یکی از بزرگترین کشورهای دنیا هستیم

منابع طبیعی اعم از نفت و گاز و معادن طبیعی زیاد هم باعث شده

این کشور در دنیا یک کشور منحصر به فرد باشه

حالا دلیل این عقب ماندگی چی میتونه باشه

به غیر از دشمنی دشمنان و تحمیل تحریم‌ها

و به راه انداختن ٨ سال جنگ نابرابر رو اگر کنار بگذاریم

یکی از مهمترین ایرادات عقب ماندگی ما

نداشتن آمایش سرزمینی

و همچنین عدم شناسایی پتانسیل‌های کشوری

در حوزه کشاورزی و دامداری و صنعته

ما حتی آمایش در مورد نخبه ها و تزها

و همچنین اختراعات متعدد این عزیزان هم نداریم

حالا آمایش سرزمینی یعنی چی ؟

آمایش سرزمینی یعنی به دست آوردن و مطالعه تخصصی تمام استان‌ها

و شناسایی توانایی های منطقه ای و شهر محور و حتی روستا محور

یعنی به دست بیاریم که هر منطقه از کشورمون چه استعدادی داره

بعضی از استان‌ها مستعد کشاورزی اند

بعضی مستعد دامپروری

و بعضی هم استان‌های صنعتی هستند

اگر ما دقیقا اینها رو شناسایی کنیم

نخبه های اون استان‌ها رو هم پیدا کنیم

و طرحهای اونها رو هم در نظر بگیریم

بلاشک با شناسایی فرصت‌ها و از طرفی مشارکت خود مردم

در راه اندازی مشاغل و تولید میشه این تعداد بلکه بیشتر اشتغال ایجاد کرد

ما الان تو کشورمون استان‌هایی رو داریم که به تنهایی میتونن خرج کل کشور رو بدن

این یک اغراق نیست

یک واقعیته

متاسفانه به دلیل نفوذی که در زیرساخت کشور

از اول انقلاب رخ داده

میشه به راحتی یک دستی رو مشاهده کرد

که نمیگذاره بعضی از استان‌ها رشد کنند

این رو عزیزانی که مثل بنده کل ایران رو وجب به وجب گشته اند میتونند تایید کنند

ما با شناسایی یک پتانسیل در یک استان

به راحتی میتونیم چرخه تولید شغل ایجاد کنیم

یه مثال میزنم

٨۵ درصد پشم کشور در خراسان جنوبی است

که متاسفانه ٨٠ درصد رو میسوزونند

و پنج درصد بعدی میره فرانسه تبدیل میشه به کت و شلوار پشمی

و باسه برابرقیمت به خودمون میفروشن

اگر این ظرفیت شناسایی بشه ببینید چه زنجیره مشاغلی ایجاد میکنه

حالا چطوری ؟

اگر پشم خراسان جنوبی رو ببرند نساجی های یزد

و اونو تبدیلش کنند به نخ چقدر شغل ایجاد میشه

بعد نخهای رو ببرند به شهر کرد و چند کارخانه تولید پارچه

اینجا چقدر شغل ایجادو احیا میشه؟

بعد از اون هزار نفر طراح لباس بیان و این پارچه ها رو طراحی کنند

اونوقت نیاز هست هزار تا تولیدی و دوزندگی راه اندازی بشه

حالا دوزندگی انجام شد

این تولیدی ها نیاز به سازمان فروش و بازاریاب دارند

اونوقت باید حداقل پنج هزار مغازه هم برای فروش این لباسها ایجاد بشه

می‌بینید که شناسایی یک ظرفیت چطور میتونه شغل ایجاد کنه؟

اونوقت به راحتی فرمایش حضرت آقا اجرا میشه که دستور جهش تولید هم دادن

اما در عوض چی میشه؟

در عوض کرک و پشم ها تو همون جا از بین میره 

و سوزونده میشه تا این فرصت بزرگ هم از بین بره

شناسایی پتانسیل‌ها در کشور

باعث ایجاد حرکت میشه و خودش اشتغال آفرینه

و اما جواب سوال دوم ...

دولت جدید در زمان استقرارش متاسفانه با چند بحران عظیم روبرو شد

اولین بحران دولت استقراض ۵۴ هراز میلیارد تومنی دولت قبل از بانک مرکزی بود

دومین بحران کسری بودجه ۴٨٠ هزار میلیارد تومنی دولت بود

که باید هر چه سریعتر این دو تسویه میشد

یعنی بغیر از اینکه دولت جدید باید زیرساخت‌های کشور رو درست می‌کرد

از طرفی هم باید بدهکاری های دولت روحانی رو هم میداد

از طرفی به دلیل بی عرضگی های دولت قبل

در حوزه فروش نفت باید به سمتی حرکت می‌کرد که

وابستگی کمتری به فروش نفت داشته باشه

پس باید بره به سمت صادرات غیر نفتی

و اقتصاد غیر نفتی تا این کمبودها و کسری ها جبران بشه

با حرکت‌های خوب دولت رئیسی فروش نفت به نقطه خوبی رسید

که تونست کسری ها رو جبران کنه بدون اینکه پول چاپ کنه

از سوی دیگه هم برخی مطالبات خارجی ما هم وصول شد

یکی از کارهای خوب دولت راه اندازی کریدور ریلی از قزاقستان به ترکیه است

که چندی پیش افتتاح شد

و از همه مهمتر اینکه این کریدور از قزاقستان به چین هم متصل شده

و اینطور که به نظر میرسه جاده ابریشم ریلی احیا شده است

این یک حرکت عظیم و نوید بخش در حوزه اقتصادیه که

میتونه از لحاظ اقتصادی درآمد سرشاری رو برای ما ایجاد کنه

ایجاد اینگونه زیرساخت‌ها و راه‌هایی برای عدم وابستگی اقتصاد ما به نفت

در آینده نزدیک اقتصاد کشور رو پویا میکنه

در موارد قبل هم عرض کردم که

متاسفانه دولت الان نمیتونه در چند جبهه اقتصاد رو جلو ببره

و کنترل بازار به دلیل وجود مافیا به شدت سخته

اینجاست که قوه قضائیه باید به دولت کمک کنه

یک سری حرکت‌های بزرگی در حوزه هسته ای هم شده

که به جرات یک حرکت جسورانه و عالی در حوزه انرژی و پزشکی است

اگر زیر ساخت های کشور احیا نشه

و کارهای سطحی صورت بگیره

بعد از مدتی تبدیل به یک بحران بزرگ میشه

مثل قضیه بحران تامین گندم و تامین مرغ و گوشت

که الان درگیرش هستیم

چون زیرساخت مناسب نداره ،

مجبوریم در خیلی از این حوزه ها متوسل به واردات بشیم

و چندین برابر قیمت تولید آن،  اونها رو وارد کنیم

و اما نتیجه بحث ...

در صورت آمایش سرزمینی و استعدادی

و ایجاد زیرساخت‌های کشاورزی و دامپروری و صنعت ،

کشور به اقتصاد مقاومتی میرسه

که با هیچ تحریم و حتی بحران جهانی آسیبی نمیبینه

دولت الان در مسیر درستی در حال حرکته

امیدوارم فکری هم به حال الان مردم بشه

تا زیر بار تحمل این بحران‌ها کمرشون خم نشه

با این حال آینده این کشور بسیار درخشانه

و ان شاالله به زودی این مشکلات رو هم پشت سر خواهیم گذاشت

به امید اون روز

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته

سلام علیکم جمیعا

قبل از هر چی معذرت‌خواهی بابت اینکه چند وقتی نتونستم

تحلیل ارائه بدم

امروز تصمیم دارم در چند مورد صحبت کنم

اول از همه در مورد وزیر کار که چند وقت پیش استعفا دادن

همان زمان که مجلس داشت به وزرا رای اعتماد میداد

بنده نظرم رو در مورد آقای دکتر عبدالملکی عرض کردم

الان هم قصد ندارم در مورد عملکرد ایشان صحبت کنم

هر چند که شنیدم تصمیم ایشان به استعفا

تصمیم شخصی نبوده

اما به هر حال هر کسی که وزیر میشه باید بتونه

قول‌هایی که داده رو عملی کنه

اما استعفای ایشان متاسفانه چند پیامد بد خواهد داشت

اولین پیامد اینه که یک فرصت مناسب و بزرگ رو از جوانان

برای مدیریت کشور سوزوند

الان خیلی از مردم اعتقاد دارن وزیر باید مسن تر و با تجربه تر می‌بود

تا بتونه کار رو جلو ببره

دومین پیامد اینکه تقریبا یک سال از دولت سیزدهم گذشته

و مردم به دنبال برون رفت از مشکلات

مخصوصا مشکلات کارگران و بازنشستگان

و با استعفای وزیر ،

تقریبا نگرانی به مردم وارد شد

که یک سال پس این وزیر چیکار میکرده

حالا کی میخواد وزیر بشه و از اول کار رو پیش ببره

سومین پیامد اینکه مردم نسبت به قول‌هایی که

جناب عبدالملکی دادن

ناامید شدن

ایشان قول داده بود که میشه با هر یک میلیون تومن

یک اشتغال ایجاد کرد

و اما محل سخنم الان با شما مخاطبین عزیزه

عزیزانم دلیل مخالفت بنده با جناب عبدالملکی فقط یک چیز بود

اینکه هر تئوریسینی که طرحهای خوبی تو ذهنش داره

لزوما نمیتونه مجری خوب طرحهای خودش باشه

و مدیریت کنه

ایشان انسانی بسیار با هوش و پر مغز

و پرطرحی هستن

ولی بنده می‌دانستم که نمیتونند طرحهای خودشون رو اجرایی کنند

بهتر بود از ایشان به عنوان مشاور وزیر در ایده پردازی

استفاده می‌شد تا اینکه وزیر بشن

و اما موضوع بعدی ...

وضعیت بازار در آینده چطور خواهد شد و چرا الان در بازار اینقدر نوسان داریم

همه ما میدونیم که آقای رئیسی واقعا با حسن روحانی

خیلی فرق داره و داره دوندگی میکنه

ولی متاسفانه نتونسته اونچیزی که میخواد رو اجرا کنه

جناب رئیسی بین دو راه مونده

اولی اینکه وضعیت الان بازار رو کنترل کنه

دوم اینکه بتونه زیرساخت‌های کشور رو به روزرسانی کنه

و اونهایی که از بین رفتن رو احیا کنه

با توجه به رصد عملکرد دولت میشه دید که

دولت به دنبال تایم و احیا زیرساخت‌های اقتصادی است

و این متاسفانه باعث شده نتونه با مافیای بازار

و کسانی که اخلال در نظم بازار می‌کنند مقابله کنه

از طرفی هم طرح اصلاح قیمت‌ها مزید بر علت شد

که این امر گرانی چند برابر بشه

نظارت دولت و گزارش به مردم واقعا داره ضعیف پیش میره

البته چندین فرصت خوب هم برای احیا ارزش ریال داشتیم که متاسفانه از دست رفت

اولی فروش نفت  با ریال بود

دومی هم حذف دلار از معاملات بین کشورهای متحد

ما مثل چین و روسیه و کشورهای معاهده شانگهای

امیدوارم دولت بتونه از چند فرصت بعدی خوب استفاده بکنه

مثل صادرات غیرنفتی که میتونه با ریال انجام بشه

و دوم اینکه از فرصت صادرات به کشورهای همسایه

در حوزه نظامی و غیر نظامی استفاده کافی رو ببره

دولت باید نظارت بر بازار رو خیلی بیشتر کنه تا هر اتفاقی باعث سونامی در بازار نشه

متاسفانه الان دیگه مردم توان این سونامی ها رو ندارن

کمر مردم داره زیر بار فشار اقتصادی خم میشه

دولت باید یک نگاه ویژه به بازنشستگان هم داشته باشه

بر خلاف اون چیزی که همه فکر میکنن

خرج یک بازنشسته کمتر از کسی است که شاغله

در حالی که این یه اشتباهه

آدم بازنشسته به مراتب خرجش بیشتر از افراد شاغله

چون بعد از سی سال کار

الان باید دختر شوهر بده یا برای پسرش زن بگیره

ثمره کل سی سالش میره برای این خرجها

بعدش قبلا تو خونه خودش بوده و بچه هاش الان نوه ها و عروسها و دامادهاش هم

اضافه شدن

یه بازنشسته نباید الان به مسافرکشی و کارهای اینچنینی بیفته

باید مورد حمایت قرار بگیرند

این افراد بسیار آسیب پذیرترند

عدم نظارت صحیح بر بازار منجر میشه

تا عده ای سودجو که غالبا در قالب‌های قانونی هم قرار گرفتن

بتونن سونامی ایجاد کنند

این بالا رفتن عجیب قیمت‌ها نشان از اقتصاد مریض و آلوده به مافیاست

قوه قضائیه هم باید در این مسیر دولت رو یاری کنه

و با اخلالگران بازار به شدت برخور کنه

وقتی قبل از اصلاح قیمت‌ها همه کالاهای اساسی مردم کمیاب میشه

و به بازار ارائه نمیشه تا جو متشنج بشه

و بعد از اصلاح قیمت‌ها به شدت کالاها به بازار عرضه میشه

این یعنی نبض بازار در دست مافیاست

دولت در تصمیم سازی ها برای بازار باید مولفه عکس العمل مافیای اقتصاد رو

در نظر داشته باشه

این عدم نظارت باعث میشه هر کس که بخواد در هر حوزه ای ایجاد مشکل کنه

و فضا برای افراد سودجو فراهم میشه

مردم در این موقع دو راه دارن

اول اینکه پولشون رو تبدیل کنند به یک کالا

مثل طلا یا خرید زمین

دوم اینکه در جایی سرمایه گذاری کنند

چون هر روز دار از ارزشش کاسته میشه

به همین منظور حمله و شدن مردم به بازارهای طلا و ارز و خودرو ، 

به شدت آسیب زننده است

چون با این نبض بازار ،  هیچکس خبر نداره که میخواد چه اتفاقی بیفته

مثلا خیلی ها وارد بازار رمز ارز ها شدن

در حالی که خیلی هشدار داده بودیم

و منع کرده بودیم

و دیدیم که این بازار هم متاسفانه چون در دست گلوبالیستهاست

به دنبال خالی کردن جیب مردم به جیب سرمایه داران بزرگ یهوده

چیزی که الان مشهوده نگرانی مردم از افت ارزش پولیه

همه دنبال تبدیل اون به مواردی مثل طلا و ارز هستن

خیلی ها هم از بنده در مورد ارزانی و گرانی بازار می‌پرسند

که واقعا با این اوضاع بازار نمیشه چیزی رو پیش‌بینی کرد

و اما موضوع بعدی ...

گرانی کرایه خانه ها

از اینجای بحث بیایید با هم راحت درد و دل کنیم

انسان به ذاته دنبال اینه که تقصیرات کارهاش رو به گردن یکی دیگه بندازه

مثلا هر جا حرفی زده میشه میگن تقصیر فلان عامله یا فلان شخصه

اما یکبار هم بیایید یه سوزن به خودمون بزنیم بعد یه جوالدوز به مردم

بعضی از اتفاقاتی که داره تو بازار میفته که واقعا مردم دارن اذیت میشن

قبول دارم که دولت باید اینو بفهمه

که وقتی فشار به روی زندگی یکی میاد اونم برای جبران کمبودهای زندگی

مجبوره این فشار رو بر روی عوامل دیگه بیاره

تا بتونه زندگیش رو مدیریت کنه

مثلا خیلی ها گرانی بازار رو بهانه کردن

تا کرایه خونه ها رو بالا ببرن تا زندگی خودشون بچرخه

اما یه حرف دل

الان وضعیت هممون شبیه به همه

همه زیر بار فشار هستیم

داریم اذیت که نه ، له‌ میشیم

اما اگر من بارم رو به روی دوش یکی ضعیفتر از خودم بندازم

آیا این با معرفتیه ؟

درسته که من فشار بیارم روی دوش یکی دیگه و اون به بشه

اون بدبختی که مستاجره ، کارگره

حقوقش هم کفاف زندگیش رو نمیده  با این گرانی کرایه خونه چیکار کنه

کجا بره زندگی کنه ؟

از کجا بیاره رهن بده

از کجا بیاره کرایه سه برابر شده اش رو تامین کنه

بره دزدی کنه ؟

بره کلاهبرداری کنه؟

چیکار کنه؟

تو را بخدا رحم کنید

تورا بخدا به فکر کارگری باشید که نداره نون بخوره

اونوقت از کجا بیاره کرایه خونه رو سه برابر بده

اینا که دیگه ربطی به دولت نداره

به رحم خودمون ربط داره

خداوند می‌فرماید به هم رحم کنید تا به شما رحم کنم

من دارم به چشم میبینم که رحم داره تو جامعه از بین میره

و خدا میدونه اگه رحم تو جامعه از بین بره ،

وضعیت جامعه وحشتناک خواهد شد

زامبی به اون قیافه های درب و داغون و تغییر ژنتیک داده نیست

مگه اونی که به دیگران رحم نمیکنه کمتر از زامبیه

دنبال زامبی با اون قیافه‌های ترسناک نباشیم

داریم خودمون تبدیل میشیم به زامبی

هر کی که زورش برسه خون اون یکی رو میمکه تا خودش تو رفاه باشه

الان زمانه سختی شده

اگر نتونیم با مواسات و همدلی از این بحران عبور کنیم به شدت آسیب خواهیم دید

قربان اون رهبری که قبل از ایجاد شدن درد،  درمانش رو اعلام میکنه

چون عملکرد مسئولین رو میبینه و هشدار میده ولی کو گوش شنوا

الان اگر تو جامعه مواسات و همدلی نباشه

شیرازه جامعه از بین میره

و همه تبدیل میشیم به آدمهایی که از زامبی بدتریم

از طرفی این امر با این بحران بزرگ توام شده با تهدید بزرگ در حوزه زاد و ولد

که اگر تا پنج سال آینده

وضعیت زاد و ولد در کشور درست نشه

ما در یک بحران جمعیتی بزرگ می افتیم

الان با این وضعیت بخواهیم مردم رو دعوت به فرزندان ی هم بکنیم

که کلا ابا و اجدادمون رو به ناسزا میگیرن

اما باید گفت

که اگر نگیم فردا این بحران بیشتر میشه

و مشکلی روی مشکلات دیگه کشور

اضافه میشه و جمعیت کشور به شدت رو به پیری میره

باز هم میگم شما رو به هر چی که اعتقاد دارید به همدیگه رحم کنید

ان شاالله که حال دلامون خوب میشه و درهای رحمت الهی به رومون باز میشه

سلام علیکم جمیعا

عرض سلام و احترام خدمت همه شما عزیزان

توی این چند روز گذشته سوالات بسیار زیادی در مورد گرانی آرد و گندم

و برخی محصولات دیگه شده که سعی میکنم به چند تاشون جواب بدم

سوال اول اینکه چرا ما میگیم که این گرانی ها و قحطی مصنوعی برنامه گلوبالیست هاست

سوال دوم اینکه چرا اصلا گندم گرون شد

سوال سوم اینکه آینده چه خواهد شد

در مورد اینکه این اتفاق برنامه گلوبالیست هاست باید عرض کنم که

بارها و بارها عرض کردم اینها قبل از اینکه کاری انجام بدن

اون رو از طریق مجله اکونومیست اعلام میکنن

قبلا این موضوع رو بررسی کردیم که این مجله متعلق به خاندان صهیونیستی روتچیلدهاست

و در اون بارها و بارها در مورد قحطی آینده و بحران غذای جهانی مطالبی منتشر شده

این برنامه هم برای اینه که گلوبالیست ها تصمیم گرفتن که

قدرت از آمریکا به چین منتقل بشه

و چین برای این آینده بزرگ داره خودش رو آماده میکنه

اما چطوری ؟

این رو بیان خواهم کرد

بدهی های عظیم و کمر شکن آمریکا از طرفی

و شکسته شدن ابهت آمریکا در این دهه اخیر

و از طرفی بی پشتوانه شدن دلار

باعث شده تا آمریکا به انتهای حیات خود نزدیک بشه

و از این جهت دیگه قابل استفاده برای گلوبالیست ها نیست

و آمریکا به فرموده حضرت آقا یک شبه عین کشتی تایتانیک سقوط خواهد کرد

و اما جواب سوال دوم

روسیه و اوکراین تامین کننده ٣٠ درصد گندم و غلات جهان هستن

وقتی این دوکشور وارد جنگ شدن

این سی درصد فشار بسیاری رو بر روی اقتصاد جهان وارد کرد

از طرفی چین هم برای یکسال آینده خودش

گندم ذخیره کرده و سی درصد از گندم جهان رو هم خریداری کرده

از طرفی هم سی درصد گندم آینده جهان رو هم پیش خرید کرده

یعنی گندمی که هنوز کاشته نشده رو هم خریده

و حالا کل دنیا میمونه با چهل درصد گندم

این کم شدن ۶٠ درصدی گندم باعث بالا رفتن شدید قیمت گندم در سراسر جهان شده

و با توجه به اینکه زیرساخت کاشت گندم

در کشور ما در زمان روحانی نابود شد

ما الان به لطف این بی عرضگی و خیانت عظیم

تبدیل به وارد کننده گندم شدیم

دولت با توجه به اینکه گندم رو گرون خریداری میکنه

برای همین یارانه رو به خود مردم میده

تا این گندم به بیرون از کشور قاچاق نشه

در همین دو هفته که یارانه گندم مستقیم به خود مردم داده شده

قیمت گندم در کشورهای همسایه مثل عراق و افغانستان و امارات

به شدت گرون و حتی نایاب شده

و این نشون میده که دولت تونسته جلوی این قاچاق بزرگ رو بگیره

در واقع کشورهای همسایه

از یارانه ای که حق مردم ما بوده بیشتر از مردم ما بهره میبردن

به همین منظور بهترین کار اینه که تا میتونیم از پتانسیل سرزمینی کشورمون

استفاده کنیم و گندم بکاریم

و اما جواب سوال سوم

با توجه به الگوریتم رفتاری صهیونیست‌ها میشه فهمید که

قبل از هر جنگ جهانی ، اول یک بیماری رو بعد یک قحطی مصنوعی ایجاد میکنند

و بعد از اون جنگ جهانی رخ خواهد داد

همانطور هم که مقام معظم رهبری فرمودن

قضیه جنگ روسیه و اوکراین خیلی پیچیده است و پیچیده تر هم خواهد شد

جنگ جهانی آینده جنگ غذا خواهد بود

البته این رو بگم که این جنگ به احتمال زیاد همان هرج الروم روایات آخرالزمانی خواهد بود

اگر اوضاع اینگونه پیش بره

قبل از زمستان در اروپا بحران انرژی و غذا خواهیم داشت

و به شدت کشورها با هم به مشکل خواهند خورد

و اما ایران ..

ایران میتونه با این پتانسیل سرزمینی که داره

از این بحران اقتصادی و بحران انرژی و غذا بسلامتی عبور کنه

فقط کافیه دولت تدابیر لازم برای استفاده از سرزمین های مستعد کشاورزی رو

در نظر بگیره

و اجرایی کنه

اونوقت ما دستمون در این مورد بسیار پر خواهد بود

حالا می‌فهمیم این چند سالی که حضرت آقا

دائما فریاد میزدن که اقتصاد مقاومتی رو اجرا کنید

کجای ماجرا رو میدیدن

از این رو باید به فرموده حضرت آقا

مردم رو دعوت به صبر کرد

تا دولت بتونه بر این اوضاع غلبه کنه

و زیرساخت‌ها رو بروزرسانی کنه

ان شاالله به زودی اتفاقات و گشایش خوبی در کشور ایجاد خواهد شد

سلام علیکم جمیعا

عرض ادب و احترام دارم خدمت همه عزیزان

امشب قصد این رو دارم تا در مورد گرانی های اخیر براتون بگم

منتهی زاویه نگاه بنده سعی میکنم یک نگاه کلی و کلان باشه

فشار های اقتصادی رو اولا از یک زاویه بررسی و ان شاالله

مقداری هم در رابطه با آینده اقتصادی صحبت خواهیم کرد

برخی این فشارهای اقتصادی را فقط منوط به تغییر قیمت‌ها میدونن

اما بهتره که ابعاد دیگه این فشار ها رو هم بررسی کنیم

در رابطه با این موضوع نمیشه از حوزه فرهنگ و سبک زندگی به راحتی عبور کرد

سالیان ساله که رهبر معظم انقلاب در مورد اصلاح الگوی مصرف هشدار دادن

در مورد مصرف زیاد سوخت

در مورد مصرف زیاد مواد غذایی

و ....

استاندارد مصرف جهانی ما در حوزه سوخت و استفاده از برخی کالاهای اساسی و معیشتی

در برخی جاها به شدت بالاتره

و استفاده زیاد از انرژی و مواد غذایی باعث تورم شدید میشه

حالا تا این حرفها زده میشه عده ای میان میگن

حالا که دولت افتاد دست خودی های شما،  تقصیرات رو به گردن مردم بیندازید

نه واقعا اینجور نیست

ما هر جا ضعفی و سو مدیریتی در دولت دیدیم عملکردش رو نقدکردیم

مهم گفتن حرف حقه

و تا میگیم که روحانی زيرساختها رو نابود کرده

عده ای دیگه سریعا میگن که شما هم تقصیر رو گردن دولت انداختید که

واقعا توی این قضیه خیلی فرقه

به جرات و با صدای بلند میگم

حسن روحانی کاری با اقتصاد ما در حوزه زیرساخت‌ها انجام داد که لشگر مغول انجام نداد

و در برخی از حوزه ها واقعا فقط و فقط باید وقت بگذره

تا بشه کمبودها رو جبران کرد و به حد مطلوب رسید

در مورد اصلاح الگوی مصرف هم باید گفت که

بسیاری از ما که دهه شصت به قبل رو یا دیدیم و یا وصفش رو شنیدیم میدونیم که

کمتر پیش میومد در یک خانه ماهیانه بیشتر از چند وعده برنج مصرف بشه

مصرف مرغ و گوشت به شدت کمتر از این دوران بود

و با عوض شدن سبک زندگی مردم

و بالا رفتن به اصطلاح کاذب رفاه مردم الگوی مصرف هم تغییر کرد

چرا میگم بالارفتن کاذب رفاه ؟! 

چون یک عده زیاد مصرف کردن رو باکلاسی و رفاه میدونن

در حالی که درست مصرف کردن زیاد مصرف کردن نیست، 

به جا مصرف کردنه

از اینجای بحث حواسها جمع ...

الان یازده ساله که مقام معظم رهبری دارند شعار اقتصادی میدن

و با نگاه ساده به این شعارها میشه فهمید که

حضرت آقا دقیقا یازده سال پیش این زمان رو میدیدن و هشدار میدادن

اگر تمام اون شعارها عملیاتی میشد

به جرات میگم که الان ما هیچ مشکل اقتصادی نداشتیم

ابلاغ سیاست‌های اقتصاد مقاومتی در سال ٩٢

و تاکید دوباره حضرت آقا بر این امر ،

متاسفانه توسط دولت جدی گرفته نشد

یه مثال میزنم

مثلا در حوزه کاشت گندم وقتی از کشاورز حمایت نشه

بدون شک کشاورز سال بعد یا دیگه گندم نمیکاره

یا کمتر میکاره یا میره یه محصول دیگه میکاره

اونوقت نیاز کشور چگونه باید تامین بشه

معلومه

از واردات

حالا بمن بگید ما الان اگر بخواهیم گندم وارد کنیم

آیا باید با قیمت جهانی گندم وارد کنیم یا نه؟

متوسط قیمت جهانی گندم پنج برابر قیمت گندم در ایرانه

یعنی ما چیزی که در داخل میتونستیم بسیار ارزان‌تر و بهتر به دست بیاریم

و ارز از کشور خارج نکنیم را

الان باید پنج برابر گرونتر بخریم تا بتونیم بحران گندم و

نان رو کنترل کنیم

اگر به جای پنج برابر خریدن گندم از خارج ،

یک سومش رو به کشاورز تخصیص میدادن این بحران به وجود نمی‌آمد

منتهی چون خودشون رانت داشتن در حوزه گندم

و جیبشون رو با این واردات پر میکردن

اصلا رغبتی به کاشت گندم نشون ندادن و زیر ساخت کاشت گندم

نابود شد

آی مردم با صدای بلند میگم سلطان گندم سعید حجاریان ملعونه

تو حوزه ارز هم که حسین فریدون برادر حسن روحانی

با زدن صرافی های متعدد پول سرشاری رو به جیب نامبارکشان

سرازیر کردن و از جیب مردم دزدیدن

همین الان اگر دولت بخواد همه سرزمین‌های مستعد کاشت گندم رو

حمایت کنه باید از ماه مهر و آبان تازه شروع به کاشت گندم بکنه

و این تا به ثمر بنشینه تا خرداد بعد طول خواهد کشید

تا اونموقع دولت مجبوره با توجه به این گرانی

غلات و گندم وارد کنه اونم به پنج برابر قیمت

به این میگن نابودی زیرساخت

باور کنید میشه تا روزها در مورد نابودی زیرساخت

در حوزه دامپروری و صنعت وکشاورزی در دولت روحانی  صحبت کرد

و این شائبه گلوبالیست بودن و فراماسون بودن حسن روحانی رو

به شدت تقویت میکنه

همه این برنامه ها دقیقا در راستای بحران اقتصادی و بحران غذایی است

که گلوبالها تصمیم گرفتن به وجود بیارن

و عمله ها و نفوذی های اونها در کشور هم

یا رئیس جمهور شدن یا وزیر و مدیر ارشد

تا زیرساخت‌ها رو نابود کنند

وقتی اقتصاد ما مقاومتی نباشه

و اقتصاد وابسته به اقتصاد جهانی باشه ،

الان با بالا رفتن قیمت جهانی گندم

مجبوره که قیمت آرد و گندم و غلات رو گرون کنه

بارها و حداقل دوساله دارم فریاد میزنم

دنیا داره به سمت قحطی مصنوعی پیش میره

و ما اگر تمهیداتی نیندیشیم به شدت آسیب خواهیم دید

اصل طرح کردن موضوع اقتصاد مقاومتی حضرت آقا

برای این بود که وابستگی مون به اقتصاد جهانی کمتر بشه

و تکان‌های اقتصاد جهانی بر روی اقتصاد ما تاثیر

نگذاره

ولی کو گوش شنوا

الان هم یک راه بیشتر نمونده

دنیا وارد مرحله جدیدی از مدیریت اقتصادی توسط گلوبالها شده

یعنی با ایجاد فشار اقتصادی و قحطی مصنوعی

سعی بر انحلال دولت‌ها و ایجاد نافرمانی مدنی جهانی دارند

تا بتونن در آخر این آشوب رو ساماندهی کنند وبه

خیال خودشون نظم نوین جهانی رو شروع کنند

و اما چند نکته ..

با تکانهای شدید اقتصادی در دنیا

مخصوصا اروپا برای در امان ماندن از برنامه ایجاد قحطی مصنوعی

باید چند نکته رو مد نظر قرار داد

اول از همه اصلاح الگوی مصرفه

بعد از اون حمایت از کشاورزه تا بتونه گندم و غلات بکاره

تا کاشاورز رغبت بکنه یونجه و نهاده دامی بکاره

و مهمترین نکته قطع کردن دست دلال

و واسطه و مافیای کشاورزی دامپروری و صنعته

و در آخر یک نظارت دقیق و سختگیرانه است

با کمبود گندم و غلات و برنج و روغن و مرغ و گوشت

باید مصرف رو مدیریت کنیم

و الا آسیب می‌بینیم

در زمان قحطی باید بیشتر به سمت مصرف کالاهای اساسی بریم

و برخی از کالاها بالا رفتن موقتشون

نباید زیاد جدی گرفته بشه تا بتونیم زیرساخت هاشون رو تقویت کنیم

مثلا الان مهمترین چیز تامین آرد و تولید نانه

و نان نباید به هیچ وجه گرون بشه

باید به وفور در اختیار مردم قرار بگیره

اما حالا اگه مثلا بيسکوئيت و کیک گرون بشه چاره ای نیست

چون چه بخواهیم،  چه نخواهیم ما الان درگیر این تکان‌های کمبود و بحران غذایی در جهان هستیم

این کمبود غذا هم یک بحران جهانی است و مختص ایران نیست

این رو بارها و بارها تذکر دادم که  آویزه گوشمون کنیم

 یا حرف ولی خدا رو گوش میدیم یا خدا جوری برنامه ریزی میکنه که مجبور بشی

اون حرف رو جدی بگیری و بهش عمل کنی

این رو هم هشدار بدم

این بحران اقتصادی زمینه ساز اتفاق بزرگ هرج الروم در آخرالزمانه

و به زودی اروپا صحنه درگیری های عجیب و غریب

و نافرمانی های مدنی خواهد شد

و خیلی از دولت ها فرو خواهند ریخت

بهترین راه برای کمتر آسیب دیدن اینه که

به فرموده حضرت آقا مردم با دولت همکاری کنند

و صبر کنند تا دولت بتونه به مردم برسه

و اما زاویه دیگه ...

خیلی از ما معمولا تا اتفاقی نیفتاده سریعا فریاد واویلا سر میدیم

و شروع میکنیم به تحلیل‌های اشتباه

مثلا دولت اعلام میکنه هر کی واکسن نزنه نمیتونه هواپیما سوار شه

در حالی که واقعا اینطور نیست

و فقط یه جورایی دارن مردم رو میترسونن

کافیه بری بلیط هواپیما تهیه کنی

تا متوجه بشی که اصلا نیاز به کارت واکسن نیست

بلیط اتوبوس و قطار هم همینطور

منتهی یک عده بدون بررسی میدانی ،

میشینن و تحلیل می‌کنند که واویلا دیگه نمیشه مسافرت رفت

خب کافیه یه بار یه صورت حضوری بری فرودگاه تا متوجه حرف بنده بشید

در مورد حمله مردم به فروشگاه‌ها و هرج و مرج در چند استان هم بگم که

این اتفاق قابل پیش‌بینی بود

ولی خب دولت تونست خیلی خوب قیمت‌ها رو کنترل کنه

و فقط اقلامی که در فهرست اقلام یارانه ای بود

مشمول اصلاح قیمت ها شد

بنده چندین بار به هایپر مارکتها

و مغازه ها رفته و قیمت‌ها رو از نزدیک دیدم

به غیر از کالاهایی که دولت اعلام کرده

الحمدلله قیمت کالا ها تغییر نکرده و یا به ندرت تغییر کرده

خب پیش‌بینی می‌شد با توجه به رفتار دولت

در اطلاع رسانی درست و توجیه مردم ، 

یک ترس اولیه به سراغ مردم بیاد

اما خب با صحبت آقای رئیسی این التهاب زود فروکش کرد

و اما چند انتقاد به عملکرد دولت

همونطور که در مورد عملکرد خوب دولت تعریف کردیم

در مورد عملکرد بدش هم نقد میکنیم

نقد اول اینکه

اختصاص یارانه بسیار ناعادلانه بود

یعنی دولت اعلام کرده هر کس که یک ماشین بالای سیصد یا چهارصد میلیونی داشته باشه

این یارانه بهش تعلق نمیگیره

با این احوال اونهایی که مثلا یه پژو پارس دارن که زیر پاشون هست

این یارانه بهشون تعلق نمیگیره و این اصلا منصفانه نیست

دولت باید یه فکری به حال این بند دستورالعمل‌ بکنه

چون خیلی از مردم از این یارانه ها بی نصیب شدن

و نارضایتی پیش اومده

موضوع دوم اینکه

این طرح اگر نظارت قاطع نداشته باشه به شدت با سر به زمین میخوره

موضوع سوم

مبارزه جدی با احتکار و دور زدن مردمه

در چند روز گذشته شاهد بودیم که

برخی انبارهای احتکار کالاهای اساسی کشف شد که

این نشون میده اینها کاملا اطلاع داشتن از

قضیه زمان تجاری اصلاح قیمت‌ها

امیدوارم با اقدامات خوب دولت

فشار روانی از روی مردم برداشته بشه

تا دشمن نتونه از این موضوع استفاده و موج سواری کنه

ان شاالله به زودی شاهد اتفاقات خوبی خواهیم بود

چه در داخل کشور و چه در خارج کشور

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته

سلام علیکم جمیعا

دو روز قبل یک اتفاق مهمی در حوزه اقتصاد کشور رخ داد

و اون هم ده برابر شدن یارانه ها توسط دولت بود

یعنی دولت بر اساس دهک بندی جامعه

مبلغی بین ٣٠٠ تا ۴٠٠ هزار تومن رو به حساب سرپرست خانوار ها واریز

و اون پول رو در حساب این عزیزان بلوکه کرد

تا در زمان اصلاح قیمت‌ها جلوی این حساب باز بشه

اما با یک تفاوت نسبت به قبل

یعنی چی ؟

یعنی قبلا وقتی یارانه ریخته میشد

شما میتونستید اون رو در هر محلی که دوست داشتید خرج کنید

اما در شکل جدید یارانه ، 

شما فقط امکان خرید کالاهای اساسی مثل مرغ و گوشت و برنج و روغن و ....

رو خواهید داشت و نمی‌تونید این پول رو در جای دیگه مصرف کنید

در واقع دولت قصد داره یارانه کالاها رو مستقیما

از پولی که به حساب مردم ریخته میشه برداشت کنه

و این پول فقط برای این موضوع صرف بشه

و این باعث نگرانی شدید عده زیادی از مردم شده

دلیل نگرانی مردم هم چند برابر شدن قیمت ها خواهد بود

یعنی اینکه درسته دولت به کالاهای اساسی یارانه میده

ولی تجربه نشون داده که همین گرانی کالاهای اساسی

تاثیر مستقیم بر روی دیگر محصولات هم خواهد داشت

و این مردم رو به شدت نگران کرده

از طرفی هم دولت مثلا الان یارانه رو فقط مختص نان قرار داده و قیمت نان تغییری نخواهد کرد

اما از طرف دیگه گران شدن آرد غیر یارانه ای

باعث گران شدن شدید ماکارانی ،

انواع کیک و کلوچه و بيسکوئيت و شیرینی‌جات و هر محصولی که پایه آردی دارند میشه

و همین مردم رو نگران میکنه

به همین دلیل باید دید دولت چه تمهیداتی رو پیرامون این قضیه در نظر خواهد گرفت

توجیه دولت برای این کار اینه که

قاچاق آرد و کالاهای اساسی به کشورهای همسایه

برای قاچاقچیان نصرفه

در حالی که تجربه ثابت کرده

اگر فقط این امر دلیل بر گرانی این محصولات باشه یک اشتباه محضه

این حرف بنده رو میتونن دوستانی که

تو سیستان و بلوچستان هستند تایید یا رد کنند

👇👇👇

بعد از گران شدن بنزین در کشور

و حتی دادن کارت سوخت کد شده به مردم استان سیستان ، 

عملا جلوی قاچاق گرفته نشد

مثلا دولت ماهانه ٧٠ لیتر سوخت یارانه ای تخصیص میده

از طرفی هم ٢۵٠ لیتر سوخت سه هزار تومنی

تا مثلا جلوی قاچاق سوخت رو بگیره

در حالی که همون بنزین سه هزارتومنی

تا لیتری شش هزار تومن در حال قاچاق به افغانستان و پاکستانه

و با توجه به پایین اومدن ارزش پولی ما ، 

مطمئنا ما هر چی رو گرون کنیم باز هم برای کشورهای همسایه ما میصرفه

که این اقلام قاچاق رو از کشور ما تهیه کنند

این یک نگاه کاملا اشتباهه

وقتی حضرت آقا بارها و بارها فریاد میزنن جلوی قاچاق کالا رو بگیرید

اونهم نه این قاچاق کالای کولبری

خیلی از مبادی کشور وجود داره که افرادی با رانت و واسطه گری

کانتینر کانتینر جنس قاچاق می‌کنند

میزان قاچاق کولبری به این نوع قاچاق کانتینری اصلا به حساب نمیاد

باید جلوی اون رانتها و باگهای گمرکی گرفته بشه

نه اینکه ما جنس رو تو کشور گرون کنیم

تا برای قاچاقچیان نصرفه که بخوان قاچاق کنند

و فشار زیادی به مردم خودمون وارد کنند

کاش دولت به جای اینکه بخواد به آرد یارانه بده

اون رو صرف حمایت از کشاورز می‌کرد

تا کشاورز رغبت پیدا کنه و تا میتونه گندم بکاره

اونوقت هم کشاورز راضی میشد هم مردم دچار این گرامی نمیشدن

بهتره خودمون رو گول نزنیم

توی ایران در قدیم وقتی بنزین گرون میشد همه محصولات هم به طبع اون گرون میشد

وقتی می رسیدیم چرا فلان کالا گرون شده ؟!

جواب مغازه دار این بود : خب برای اینکه بنزین گرون شده

شاید اصلا اون محصول ربطی به بنزین نداشت

ولی اثر روانی این گرانی بر روی دوش مردم بود

و عده ای سودجو از این سواستفاده میکردن

دولت باید این نگرانی مردم رو درک کنه

توی این دو روز بارها و بارها این جمله رو از زبان مردم شنیدم

که خدا رحم کنه یارانه ده برابر شد قیمت‌ها هم ده برابر خواهد شد

در حالی که واقعا قصد دولت این نیست

دولت قصد داره تا با پرداخت یارانه به کالاهای اساسی

خیال مردم رو از تامین این اقلام راحت کنه

چون بار روانی موضوع قحطی مصنوعی

به نوعی داشت مردم رو نگران می‌کرد

البته این رو هم بگم که این یک اتفاق جهانی است و مختص ایران نیست

به همین منظور بهتره به دولت فرصت بدیم

تا بتونه این بحران غذایی جهانی رو در کشورمون مدیریت کنه

عده ای میگن چرا شما از این دولت انتقاد نمی‌کنید

در حالی که دولت روحانی رو به شدت نقد می‌کردید

اولا دولت روحانی یک دولت بی عرضه و رانت‌خواری بود

که بیشتر به فکر پر کردن جیب خودشون بودن تا رفاه مردم

در واقع وضعیت الان جامعه ما متاثر از اون بی عرضگی هاست

و الا اگر در زمان دولت نحس روحانی زیرساخت کشاورزی

و حمایت از کشاورز انجام شده بود

الان ما با این مشکل برخورد نمی‌کردیم

و تازه این وضعیت برای ما میتونست به جای تهدید یک فرصت بزرگ باشه

یعنی میتونستیم با خودکفا شدن در حوزه گندم ،

مازاد تولیدمون رو به صورت رسمی به کشورهای همسایه صادر و ارز آوری داشته باشیم

و این پول بره تو خزانه کشور

نه اینکه الان پول بره به جیب یک مشت قاچاقچی و دلال

اما در دولت جدید واقعا میشه دوندگی برای درست شدن این موضوع رو دید

درسته که باید بیشتر بدوند تا فشار کمتری روی مردم بیاد

ولیکن باید فرصت داد

باور کنید در برخی حوزه ها اوضاع به قدری خرابه که نمیشه یکی دو ماهه جمعش کرد

و متعاقبا تو اون حوزه ها فشار به مردم میاد

شما تصور کن دولت رو با ۴٧٠ میلیارد بدهی تحویل بگیری

و باید این پول تسویه بشه

و تازه برای مردم هم خدمات ایجاد کنی

و از طرفی هم باید با مافیایی که از خون ملت خوردن و گردن کلفت کردن

و شدن سلطان گندم مثل سعید حجاریان مبارزه کنی

این اصلا آسون نیست

دولت داره تمام زورش رو میزنه تا اوضاع رو تحت کنترلش دربیاره

نباید ناامید شد

با کمی رصد میشه دید که این دولت به شدت داره سعی میکنه زیرساخت‌ها رو اصلاح کنه

اگه این اتفاق با موفقیت بیفته ،

به جرات میشه گفت ما دچار یک جهش اقتصادی بزرگ

و گشایش اقتصادی خواهیم شد

در حالی که کشورهای دیگه اوضاعشون اصلا مساعد نیست

ما همه امکانات برای این کار رو داریم

سرزمین مرغوب

نیروی کار جوان

آب و هوای چهار فصل

و...

همه اینها با کمی همت از سوی دولت و مردم ان شاالله محقق خواهد شد

به فرموده حضرت آقا

مردم رو دعوت به صبر میکنیم

و امیدوارانه میگیم که به زودی مردم ایران

بر روی قله های شرف و اقتدار خواهند ایستاد

و ما و شما اون روز رو خواهیم دید

بیایید دست به دست همدیگه بدیم

و برای اعتلای این کشور عزیزمون

هم قسم بشیم

تا ان شاالله به ساحل ظهور برسیم

و السلام علیکم و رحمت الله و برکاته

سلام علیکم جمیعا

یکی از نکات مهمی که این روزها اذهان همه مردم جامعه رو درگیر خودش کرده ، 

این وضعیت گرانی افسار گسیخته کالاهای اساسی ست

امشب میخوام اول یه زاویه دید بهتون بدم

بعد یک تحلیل و در آخر هم تبیین اتفاقات روزهای آینده اقتصاد ایران رو

به محضر مبارکتون ارائه بدم

یک سوال

به گفته سیاستمداران

طیف اصلاحات دچار مرگ سیاسی شده

حالا اگر شما جای سیاستمداران جناح اصلاح طلب بودید برای احیا جناحتون چه کار می‌کردید؟

و اما جواب

بهترین راه اینکه که از حسن روحانی تبرّی بجویند که جستن

راه بعدی اینکه تدابیری بیندیشن که دولت بعد

اگر از طیف مخالف بود ناکام بشه و در دور بعدی باز مردم به اصلاحات اقبال نشون بدن

مثال میزنم

سلطان گندم کیست ؟

سعید حجاریان

کسی که به جرات میگم امنیتی ترین نیروی اصلاحات

و بزرگترین مغز متفکر اینها بعد از موسوی خوئینی هاست

یا ایجاد ارز دونرخی

دلار جهانگیری ۴٢٠٠ تومنی

که رانتی ایجاد کرد برای فک و فامیل و اطرافیان خودشون

که به جای وارد کردن کالاهای اساسی رفتن و غذای سگ وارد کردن

یا دلار رو با یک معامله صوری باقیمت ۴٢٠٠هزار تومنی گرفتن

و در بازار با قیمت آزاد فروختن

چرا حسین فریدون برادر حسن فریدون باید چندین صرافی تاسیس کنه

از طرفی خودتون ببینید عباس عبدی

یکی دیگر از تئوریسین های جریان اصلاحات چی میگه

به راحتی از محتوای این توییت میشه فهمید

چه مین گذاری عجیبی سر راه اقتصاد کشور و دولت رئیسی انجام شده

الان کاری کردن که دولت اگر دلار ۴٢٠٠ تومانی رو حذف کنه

قیمت نان و برخی اقلام حداقل چهار برابر میشه

اگر هم حذف نکنه

با توجه به افزایش قیمت جهانی گندم

کشور توان مالی تامین گندم رو نخواهد داشت

حالا دولت با این پوست موز چه کار خواهد کرد

یکی از توجیهاتی که برخی از دوستان انقلابی

مبنی بر اینکه آرد رو گرون کردن که قاچاق نشه

و این توجیه خیلی هم اشتباهه

اما انگار دستی برای ماستمالی این حرکت اشتباه در کاره

جواب این دوستان اینه

اول اینکه مردم چه گناهی کردن اگر دولت عرضه نداره نگذاره آرد قاچاق بشه ؟

چرا مردم باید تاوان این عدم مدیریت رو بدن ؟

دوم اینکه دولت باید هر چه سریعتر تسهیلات عالی

برای کشاورزان در نظر بگیره و تشویق کنه برای کاشت گندم

دولت‌ها متاسفانه در تمام جهان یادگرفتن که بارشون رو بندازن رو ‌دوش مردم

کسری بودجشون رو ازجیب مردم تامین کنن

ولی درآمد مردم رو به نسبت تورم بالا نبرن و قدرت خرید مردم رو کم کنن

بزرگترین اشتباه اینه که مردم تحت فشار قرار بگیرند

چون امنیت روانی اجتماع و جامعه بهم میریزه و این یعنی اغتشاش

چیزی که دقیقا مد نظر گلوبالیست هاست

رک و پوست کنده بگم

تمام برنامه ها برای ایجاد نافرمانی مدنیه

یه حرفی میزنم و میدونم برام تبعات خواهد داشت

ولی تاریخ خواهد نوشت که حسن روحانی یکی از سیستم گلوبالیسم بود

و وظیفه اش رو به بهترین نحو ممکن انجام داد

این رو هم بگم

باید صادقانه گفت

اونهایی که ٨ سال به این مردک رای دادن شریک جرم این بحران در کشورند

و اما مردم هم حق دارند

و دولت باید هر طور شده کم و کسری ارزاق مردم رو تهیه کنه

یک اتفاق خوبی که داره میفته

اینه که دولت قصد داره قیمت نان رو ثابت نگهداره

و فقط به قسمت نان یارانه بده

بقیه مصارف آرد شامل یارانه نخواهد بود

البته باید دید چقدرش رو میتونه اجرا کنه

یک عده نگران آینده هستن که این گرانی ها تا کی خواهد بود

عرض کنم که با تحقیقی که انجام دادیم متوجه شدیم

دولت داره تسهیلاتی رو فراهم میکنه که این مشکلات به سرعت حل بشه

که متاسفانه با توجه به اینکه قبلا هم عرض کردم 

فرایند کاشت گندم و دانه های روغنی نیاز به زمان داره ،

درست شدن این اوضاع دو سه ماهی طول خواهد کشید

دولت باید فکری به حال دلالان در این عرصه بکنه

به شدت منتظر پیگیری نهادهای امنیتی پیرامون

سلطان گندم بودن سعید حجاریان انجام بده

که اگر اختلالی توسط اینها در نظام اقتصادی رخ بده باید مجازات بشن

حق مردمه که ببینند کسانی که مسبب وضع موجودن

دارن مجازات میشن و باید بشن

و تعلل در این مسیر باعث دلسردی مردم از انقلاب داره میشه

امام خمینی فرمود :

مواظب باشید این مردم از انقلاب فاصله نگیرند

که اگر دولت از مردم فاصله بگیره دیکتاتوری ایجاد میشه

دیگه به ولی نعمتان خودشون جواب نمیدن

دولتمردان یادشون نره این مردم مظلوم و مستضعف ولی نعمت اونها هستن

الان آقای رئیسی باید با مردم صحبت کنه

و از تصمیمات دولت برای مدیریت بحران غذا رو برای مردم تبیین کنه

از طرفی هم جریان انقلابی نباید مایوس بشه

پشتوانه دولت جناب رئیسی همین طیف جریان انقلابی است که

اگر اطلاعات درستی بهشون نرسه نمیتونن مردم رو روشن کنن

و اما اتفاقات در آینده نزدیک

چندین و چند انبار احتکار در حوزه روغن و ماکارانی پیدا شده

از طرفی هم دولت داره یک اقدامات خوبی هم انجام میده

که اگر این اتفاقات مثبت باشه طی یک هفته آینده وضعیت بازار ثبات پیدا خواهد کرد

باز هم تاکید می‌کنم لطفا خواهشا وارد معاملات خودرو و طلا و سکه و دلار نشید

چون به شدت امکان نوسان و کاهش و افزایش وجود داره

در مورد بورس می‌پرسند

بنده اعتقادم اینه از کاسه آب کثیف نمیشه پول تمیز بدست آورد

امیدوارم کنایه این جمله رو متوجه بشید

خیلی ها سوال می‌کنند که چرا رئیسی برخی از مدیران روحانی رو سر کار نگه داشته

بنده جوابی که میدم از روی نگاه مصلحتی به موضوعه

اگر رئیسی از روز اول شمشیر رو از رو می‌بست

به جرات میگم اینها کشور رو قفل میکردن

شوخی نداریم که ، اقتصاد مملکت در دست کارگزارانه

کارگزارانی که هاشمی رفسنجانی ایجاد کرد

طیف گسترده ای از اقتصاد کشور الان دستشونه

بلاشک کنار گذاشتن این مدیران یعنی به بحران کشیدن اقتصاد

الان دولت در چند جبهه در حال کار کردنه

١- سیاست خارجی و افزایش نفوذ در منطقه

٢- ایجاد زیرساخت در حوزه کشاورزی و دامداری و صنعت

٣- برنامه ریزی برای احیا تولید داخلی در کشور

۴- مدیریت و درگیری اساسی برای تامین کالاهای اساسی و استراتژیک مردم

۵- ساخت و ساز مسکن

اینها توان عظیمی رو داره از دولت میگیره

و رسیدن به همه اینها بسیار سخته

آقای رئیسی هم باید با تیم خودش

سعیش رو بکنه که برای همه این موارد راه حل اجرایی ارائه و عملیاتی بکنه

به نظرم باید دو سه ماه به دولت وقت داد

تا خودش رو نشون بده که آیا توانایی مدیریت این بحران رو داره یا نه

اتفاقات خوبی در راهه

به زودی خیلی خیلی خوشحال خواهید شد

دوستان بزرگوار

الان وظیفه ما در این بحران‌هایی که درگیرش هستیم روشنگری است

کاری که اگر ما نکنیم دشمن با خباثت خودش جوری دیگه تفسیر میکنه

و به خورد مردم میده

یا علی

سلام علیکم جمیعا

با آرزوی قبولی طاعات

چندی قبل در کنفرانس مون عرض کردیم که ایران الان در موقعیت خوبی از لحاظ فروش نفت قرار گرفته

به گونه ای که از بعد از انقلاب تا به الان ما تو این موقعیت نبودیم

دلیلش رو باز گذرا عرض میکنم

روسیه بزرگترین تامین کننده نفت و گاز اروپا بود

وقتی وارد جنگ اوکراین شد و اروپا پشت اوکراین درآمد

صادراتش رو به اروپا کم و قطع کرد

این باعث شد که هزینه انرژی در اروپا و آمریکا به شدت بالا بره

آمریکا و اروپا برای تامین نفت و گاز به سمت ونزوئلا متمایل شدن

ولی ونزوئلا که متحد ماست دست رد به سینه اینها زد

منبع بعدی عربستان بود که وقتی با چراغ سبز ما انصارالله ذخائر آرامکو رو زد

٧٠ درصد ذخائر نفت آرامکو سوخت و علنا عربستان هم از چرخه تامین انرژی کنار گذاشته شد

حالا تنها گزینه ایران بود

این یعنی اینکه الان اینها مجبورند از ما نفت و گاز بخرند

و با توجه به اینکه ما تو تحریم هستیم نمیتونیم با اینها مراودات مالی داشته باشیم

پس مجبورند که تحریم‌های بانکی ما رو بردارن تا بتونن از ما نفت بخرند

الان ما در این وضعیت به راحتی میتونیم و داریم روزانه بین دو تا دو و نیم میلیون بشکه

نقدا می‌فروشیم و پولش رو دریافت میکنیم

این خودش حجم عظیمی از درآمد نفتی رو به وجود میاره

حالا سوال اینجاست

این همه پولی که الان داریم دریافت میکنیم چرا تو سفره مردم تاثیری نداره؟

این سوالیه که خیلی از مردم تو ذهنشونه

و سوال خوبی هم هست

برای جواب این سوال باید عرض کنم که ما قصد نداشتیم در مورد موضوع گلوبالیست ها دیگه صحبتی بکنیم

ولی برای پاسخ به این سوال مجبوریم دوباره موضوع گلوبالیست ها رو بازتر کنم

گلوبالیست ها مدعی مدیریت دنیا هستند

پس برای مدیریت جهان در پارادایم نظم نوین جهانی

نیاز به یک سری عوامل اجرایی و  یک سری برنامه اجرایی  دارند

عوامل اجرایی از سیاستمداران غرب زده و گماشته گرفته

تا مدیران ارشد و میانی کشورها

بالاخص کشورهای تعیین کننده مثل ایران

برای گلوبالیست ها بسیار حائز اهمیتند

پس سعی خودشون رو می‌کنند تا این افراد رو در راس کار اجرایی کشورها منصوب کنند

حالا وظیفه این افراد وقتی به قدرت رسیدن چیه ؟

وظیفه اینها اینه که اولویت‌های مدیریتی در کشور رو تغییر بدن

مثلا ربنای شجریان و برگزاری کنسرت رو بکنند مسئله اول فرهنگی کشور

در عوض ، تهیه و تامین نهاده های دامی و کشاورزی

و از همه مهمتر در حوزه صنعت

جوری عمل کنند که کارخانه ها تعطیل بشه

و در اون حوزه تولید ،  وابسته به غرب بشیم

در خلاصه ترین حالت ممکن یعنی از بین بردن زیرساخت های

کشاورزی و صنعتی کشور

برای وابستگی بیشتر به غرب وظیفه این افراده

وقتی زیرساخت های کشاورزی و صنعت از بین بره

یهو کشور بعد از مدتی دچار بحران میشه

و این بهترین راه برای نارضایتی مردمه

مثلا در دولت روحانی بر اساس نیاز مردم به اینترنت

زیرساخت ها رشد نکرد که هیچ ،  حتی خیلی جا ها از بین برده شد

و الان مشکل کندی سرعت اینترنت به دلیل ارتقا ندادن زیرساخت‌ها در دولت روحانی است

یا در حوزه نهاده های دامی

یک مثال ساده بزنم

در استان البرز فقط در یک روز چیزی بالغ بر ١٢٠٠ تن نهاده دامی لازمه

باز هم تکرار میکنم ١٢٠٠ تن در یک روز

میدونید این عدد در یک ماه فقط برای یک استان ٣۶هزار تن میشه

به نظرتون دولت برای هر دام سبک که باید چیزی بالغ بر چهار کیلو گرم

و دام سنگین چیزی بالغ بر ١١ کیلوگرم نهاده تولید کنه چقدر اختصاص میده ؟

دام سبک ١٢٠ گرم در روز

دام سنگین کمتر از سه کیلو

دامدار این کسری رو از کجا بیاره ؟

وحشتناکه اگر اعلام کنیم روزانه چند دامداری دارن تعطیل می‌کنند بخاطر نبودن نهاده دامی

و یهو دیدیم که در چند ماهه گذشته خیلی از کشتارگاه‌ها دامهای حامله و باردار رو ذبح کردن

و این یک فاجعه است

و همینه که الان نگاه می‌کنید گوشت داره قیمتش گرون میشه

چرا ؟

چون هیچ زیرساختی برای تامین نهاده های دامی در دولت روحانی ایجاد نشد

دیگه موضوع کشتار جوجه های یک روزه هم که دیدید

بعدا چقدر قیمت مرغ و تخم مرغ رو گرون کرد

یا در حوزه تامین و کاشت گندم

به قدری این گندم ها رو ارزون از کشاورز خرید

که دیگه برای کشاورز نمیصرفید بخواد گندم بکاره

و ما تبدیل شدیم به یک وارد کننده گندم و کنجاله و ذرت و کلزا

در حالی که از لحاظ سرزمینی یکی از غنی ترین کشورهای جهان هستیم

حال با این حجم ورود پول به کشور دو کار میشه کرد

اول اینکه اون رو سرازیر بازار بکنیم

تا با پول پاشی یک ارزانی موقتی ایجاد بکنیم

که این به شدت تورم زا خواهد بود

دوم اینکه تمام این زیرساخت‌هایی که تا الان از بین رفته

و یا ارتقا پیدا نکرده رو بازسازی کنیم

حضرت آقا در دو سخنرانی اخیر خودشون به شدت تاکید دارند که

دولت پول‌هایی که داره در میاره رو صرف ایجاد زیرساخت کشاورزی و صنعت بکنه

و از پول پاشی به شدت پرهیز بکنه

از طرفی هم دولت روحانی فقط در سال ١۴٠٠

و در همون ابتدای سال چیزی بالغ بر ۴٢٠ میلیارد کسری بودجه داشت

و این پولها باید پرداخت بشه

و اون موقعی که حسن روحانی داشت اوراق رو میفروخت

و همه داد میزدن که دولت بعدی بیچاره میشه تا اینها رو تسویه کنه برای همین بود

اما سوال مهمتر این رو های مردم اینه که

چرا یهویی قیمت خودرو و... داره بالا میره و دولت هم نمیتونه کنترل کنه

باید با مردم صادق بود

صنعت ما مخصوصا صنعت خودرو شدیدا درگیر مافیا است

و این مافیا هم همان عوامل گلوبالیست ها هستند

از طرفی زور دولت هم به این مافیا نمیرسه

چونکه خیلی از همین مافیا از بدنه دولت و مجلس و ذی نفع هستند

برید ببینید چرا تشخیص مصلحت نظام با واردات خودرو مخالفت کرد

چرا مجلس سکوت کرده و چرا دولت نمیتونه کاری بکنه

جمع کردن این بحران ها و درگیر شدن با این مافیا به این آسونی ها هم نیست

به جرات میگم حتی زور وزیر هم به خودروسازان نمیرسه

و تا زمانی که مردم دست به دست هم ندن

و دولت عزم این رو نداشته باشه که با مافیای خودرو تقابل کنه

وضعیت بهتر از این نخواهد شد

باید یک مجموعه قدرتمندی همچون سپاه وارد صنعت خودروسازی بشه

تا مافیا جرات نکنند کارشکنی کنند

از طرفی هم قوه قضائیه چرا داره تعلل میکنه از محاکمه مسببین وضع موجود

چرا اینها باید راست راست تو این مملکت راه برن و به ریش و ریشه مردم بخندن

الان مردم خواستار محاکمه روحانی و اعوان و انصارش هستند

تعلل بیشتر از این جایز نیست و مردم رو نسبت به نظام و انقلاب دلسرد میکنه

مجلس  هم باید بیدار بشه و در کنار دولت از صنعت حمایت کنه تا ریشه و نسل مافیا رو از کشور بِکَنه

نباید گذاشت مردم ناامید بشن از انقلاب

ان شاالله به زودی خبرهای خوشی در این رابطه منتشر بشه تا مردم دلگرم بشن

به امید اونروز

فاصله کهکشانی کیفیت خودروهای داخلی با استانداردهای روز دنیا

جانشین رییس پلیس راهور: فاصله کیفیت خودروهای داخلی با استانداردهای روز دنیا، فاصله‌ای کهکشانی است.

دیگر دوران این که کاپوت و چراع خطر را جابه‌جا کنند و اسمش را بگذارند یک محصول جدید، گذشته است.

تکبیر

خیلی از عزیزان در مورد بورس سوال می‌کنند

بارها از قبل عرض کردم که این بورس به دلایل زیاد سر پا نخواهد شد

دلیل اول

قرار بود این پول تزریق بشه به تولید در حالی که الان داره دست به دست میشه و پولی به تولید تزریق نمیشه
و سفته بازی بسیار رواج داره

دلیل دوم

خیلی جاها کارخانه هایی تو بورس هستند که اصلا وجود ندارن و صرفا چون یک زمین خالی هستن اومدن تو بورس
این زمین چطور میخواد سوددهی کنه؟

دلیل سوم

در دولت قبل بورس رو با حمایت دولت کشیدن بالا تا پول‌های سرگردان جامعه رو جمع کنند تو جیب خودشون
در واقع به راحتی از مردم دزدی کردن
وقتی بورس بالا کشید افراد نابلد بسیاری وارد بورس شدن
یعنی از همه اقشار وارد شدن
کارگر و کارمند و... همه و همه بدون هیچ اطلاعاتی وارد بورس شدن و گول تبلیغات کذایی رو خوردن

این باعث شد تا این قشر به شدت آسیب ببینند

دلیل چهارم

افرادی که بورس رو بلد بودن به راحتی با نوسان گیری پول خوبی به جیب زدن و به موقع از بازار خارج شدن

دلیل پنج

اینکه دولت لیبرال با حمایت خودش شروع کرد به دادن سهام عرضه اولی
این خودش باعث رشد حبابی بورس شد
و به یکباره دست حمایتش رو برداشت و کنار کشید و بورس با کله زمین خورد

این نکته چندین بار تذکر داده شد اما ...

گاهی در ادبیات آنها که متولی مبارزه با فقرند یا منادی برقراری عدالت، این دو مفهوم خلط می‌شود.

گاهی آنکه فقیری را به نوا می‌رساند، با تصور برقراری عدالت آرامش می‌یابد.

اما رفع فقر متفاوت از برقرای عدالت است. فقر، معضلی است که باید رفع شود، اما آنچه عدالت می‌خواهد با آن مبارزه کند، استضعاف است.

مستضعف کسی است که ضعیف نگه داشته شده، به هر دلیلی از امکانات و ضروریاتی که شرط لازم حرکت در مسیر پیشرفت است،

بازمانده و از توان و امکان ایستادن و پیش رفتن محروم شده است.

عدالت می‌خواهد مستضعف امکان برابر با دیگران برای پیش‌رفتن برای فراهم کردن یک زندگی مطلوب به دست خود و برای خود بیابد.

این است که فقر شاید با توزیع خوراک و پوشاک و تبلت برطرف شود- و باید بشود- اما آن را نباید با برقراری عدالت اشتباه گرفت.

برقراری عدالت و خروج مستضعفان از استضعاف، مستلزم کمک نظام سیاسی و حرکت نظام سیاسی در این جهت است.

لذا نباید کمک به مستضعفان محدود و منحصر به صدقات و کمک‌های مردمی و خیریه‌ها شود.

اقتضای عدالت این است که نظام سیاسی از محل منابع عمومی برای رفع استضعاف هزینه کند.

و قاعدتا در این هزینه‌ها، ضمن اینکه رفع فقر در دستور کار می‌گیرد،

اما باید توجه به این شود که هدفی دیگر که بزرگتر و والاتر است، رفع استضعاف برای برقراری عدالت است ...

🖌برشی از مقاله "خطوط راهنمای تدوین برنامه هفتم"

خروج از سردرگمی درباره شان و جایگاهی که برای دولت در پروژه پیشرفت کشور قائل هستیم، ضروری است. چه، بدون حل و فصل این مسئله نه تدوین یک برنامه مناسب ممکن است و نه اجرای آن. آیا بر اساس تجاربی که داریم دولت باید به «تصدی‌گری دهه شصتی» بازگردد یا به «خصوصی‌سازی با الگوی دهه ۸۰ و ۹۰» ادامه دهد؟ پاسخ گزینه «هیچ‌کدام» است. نه اقتصاد دولتی و نه خصوصی‌سازی از نوع رهاسازی ما را به پیشرفت نخواهد رساند. راهبرد صحیح این است که پس از تعیین مسائل اولویت‌دار کشور و تصمیم‌گیری درباره راهکار‌های این مسائل، دولت در نقش حامی، هادی و ناظر ظاهر شود و از ظرفیت بخش خصوصی برای پیشبرد اهداف ملی استفاده نماید. اشتباه بزرگی است که دولت برای حل مسائل کشور، متصدی شرکت‌هایی با ماموریت‌های مختلف باشد، اما اشتباه بزرگ‌تر این است که شرکت‌های خصوصی فعال در بخش‌های مختلف و مرتبط با مسائل اولویت‌دار کشور، نسبتی با برنامه پیشرفت ملی نداشته باشند. رهبر حکیم انقلاب می‌فرمایند بخش خصوصی «موتور محرک اقتصاد» است. هنر دولت باید این باشد که میان انتفاع بخش خصوصی و منافع ملی یک رابطه معنی‌دار برقرار نماید. فرض بفرمائید یکی از مسائل اولویت‌دار کشور، دستیابی به فناوری‌های در صنایع خاص است. در یک سو شرکت‌های دانش بنیان قرار دارند که توان دستیابی به این فناوری‌ها و تولید این قطعات را دارند و در سوی دیگر، دولت قرار دارد که هم از اقتدار حاکمیتی برخوردار است و هم طیف متنوعی از ابزار‌های حمایتی من‌جمله معافیت مالیاتی، تسهیلات بانکی، تسهیلات فنی و اجرایی، کمک‌های علمی، صیانت از بازار داخلی، بسط بازار خارجی، جذب سرمایه خارجی و... را در اختیار دارد. دولت چهار رویکرد می‌تواند نسبت به این امکانات و اختیارات داشته باشد: ۱-اساسا هیچ گونه مسئولیتی برای حمایت از بخش خصوصی برای خود قائل نباشد و حمایت‌گرایی را کنار بگذارد؛ ۲-این امکانات را به صورت برابر در اختیار همه شرکت‌های خصوصی بگذارد؛ ۳- رویکرد دولت توزیع برابر باشد، اما با توجه به محدودیت منابع، طبیعتا حمایت‌ها عاید کسانی شود که نفوذ بالایی دارند یا قدرت چانه‌زنی و لابی‌گری دارند؛ ۴-این تسهیلات و امکانات حمایتی را صرفاً در اختیار آن دسته از شرکت‌هایی قرار دهد که به صورت ویژه روی دستیابی به فناوری‌ها و قطعات مورد نیاز صنایع کشور -که از سوی دولت تعیین شده است- متمرکز هستند. باید توجه داشت که اگر به یک بخش خصوصی معافیت مالیاتی یا تسهیلات بانکی و... اعطا می‌شود، این امکانات از «منابع عمومی» و «بیت‌المال» تأمین می‌شود. زمانی چنین حمایتی توجیه دارد که دریافت‌کننده حمایت، نسبتی با «منافع عمومی» برقرار نماید. تنها با اتخاذ راهبرد چهارم است که منابع کشور به درستی در اختیار منافع عمومی قرار خواهد گرفت و موجب پیشرفت کشور خواهد شد. چه، وقتی کشور به فناوری‌ها و قطعات مورد نیاز صنایع دست یافت، هم از محل تولید این قطعات اشتغال ایجاد شده و نرخ بیکاری کاهش خواهد یافت؛ هم به واسطه افزایش عرضه داخلی کالا قیمت‌ها تعدیل شده و تورم ایجاد نخواهد شد؛ و هم به علت کاهش نیاز به واردات، فشار تقاضا از روی ارز برداشته شده و قیمت ارز کاهش خواهد یافت؛ و نهایتا مجموعه این عوامل موجب افزایش ارزش پول ملی خواهد شد. این الگو «حمایت هوشمند» است که در فصل دوم کتاب «دولت و بازار» راقم این سطور مفصل آن را تبیین کرده است.
بنابراین، پس از تعیین اولویت‌ها برای برنامه پنج‌ساله، نقش دستگاه‌های اجرایی ایفای نقش هادی، حامی و ناظر برای استفاده از ظرفیت بخش خصوصی برای حل این مسائل و پیوند زدن میان انتفاع بخش خصوصی و منافع ملی است. طبیعتا در حوزه‌هایی نیز که بخش خصوصی نمی‌تواند وارد شود یا ملاحظات امنیت ملی وجود دارد، ضروری است که خود دولت وارد شود.
اما نکته بسیار مهم در این زمینه این است که دولت برای اینکه بتواند چنین نقشی را ایفا کند، باید ابزار‌های حمایتی، هدایتی و نظارتی خود را پیوسته تقویت نماید. اگر طی فرآیند خصوصی‌سازی، دولت به موازات کوچک شدن، ضعیف هم بشود، نه تنها نخواهد توانست نقش حامی، هادی و ناظر را ایفا کند، بلکه این ضعف دولت موجب هرج و مرج نیز می‌شود؛ و روشن نیست مسیری که بخش‌های خصوصی قدرتمند شده و ر‌ها از هدایت و نظارت دولت برای تأمین منافع خود می‌پیمایند، چه نسبتی با منافع ملی داشته باشد.

بارها به این مطلب برخورد کردیم که ادعای یارانه پنهان در اقتصاد ایران، یک ادعای واهی است که ریشه در کاهش ارزش ریال دارد. ریالی که هر هزار تومانش برابر یک دلار بود، امروز هر ۲۳ هزارتومانش یک دلار است. متولی حفظ ارزش پول نیز دولت بوده است. یعنی عملکرد دولت باعث شده است ارزش پول داخل حساب من و شما یا ارزش درآمد ماهانه ما بدون اینکه خطایی اقتصادی مرتکب شده باشیم، چندین برابر کاهش یابد.
▫️در چنین شرایطی، کسانی پیدا می‌شوند که ادعا می‌کنند دولت بالغ بر ۱۴۰۰ هزار میلیارد سالانه یارانه پنهان به مردم می‌دهد. وقتی سوال می‌کنیم که این ارقام را از کجا می‌آورید، می‌گویند قیمت بنزین مثلا در فلان کشور لیتری یک دلار است که می‌شود ۲۳ هزار تومان. وقتی ما بنزین را ۳هزار تومان می‌فروشیم، یعنی روی هر لیتر ۲۱هزار تومان یارانه می‌دهیم. سپس انواع نقشه‌کشی‌ها برای گران کردن بنزین و سایر حامل‌های انرژی به نام عدالت و هدفمندسازی این یارانه آغاز می‌شود. در صورتی که منشاء این یارانه ادعایی، کاهش ارزش ریال است. اگر ارزش هر هزار تومان به همان یک دلار برگردد، دیگر این یارانه پنهان ادعایی معنی نخواهد داشت. بنابراین، دولت از یک طرف باعث و بانی کاهش ارزش پول مردم می‌شود و از طرف دیگر، منت پرداخت یارانه به مردم را بر سرشان می‌گذارد و برای هدفمندی این یارانه نقشه می‌کشد.
▪️امشب قیمت یک بسته شش عددی بطری آب نیم‌لیتری را در وال‌مارت چک کردم. ۱.۶۷ دلار بود. یعنی حدود ۳۸هزار تومان. با منطق بعض سیاسیون ما، شرکت‌های آب‌معدنی ایرانی که هر بطری آب نیم‌لیتری را ۲۵۰۰ تومان می‌فروشند، در هر بسته شش‌تایی ۲۳ هزار تومان به مصرف‌کننده ایرانی یارانه می‌دهند! درباره سایر کالاها نیز همین معادله صادق است.
▫️قیمت حامل‌های سوخت، یک قیمت کلیدی است و گران شدن آنها، گرانی همه کالاها در اقتصاد را در پی دارد. این مسئله بارها تجربه شده و برای ملت ما خاطره است!
▪️افزایش قیمت حامل‌های انرژی، یعنی شروع دومینوی تورم، فشار به طبقات ضعیف و صاحبان درآمد ثابت و پولدارتر شدن دارندگان، سرمایه‌داران و ملاکان.

آقای ربیعی سخنگوی دولت گفته‌اند "به خاطر اختلافات داخلی نتوانستیم از برجام خوب استفاده کنیم".
این عبارات در میان حروف و کلمات خود، سخن فراوان دارد. نخست اینکه آقای ربیعی اعتراف به‌روزی کرده‌اند درباره بی‌فایده بودن برجام برای اقتصاد ایران؛ و این اعتراف را در دوره‌ای که جماعتی با مفروض گرفتن فقدان حافظه تاریخی در ملت، از عصر برجام نوستالژی ساخته‌اند تا خسارتی جدید به کشور تحمیل کنند، باید به فال نیک گرفت. برجامی که از رئیس کل بانک مرکزی‌اش تا وزیر نفتش تا رئیس‌جمهورش معترف شده‌اند که تحریم‌های بانکی را رفع نکرد و این یعنی تحقیقا هیچ، امروز در قالب یک آرزو به ملت فروخته می‌شود و دشمن در کمین است که از این آرزوی باطل، صید دیگری کند.
اما نیت آقای ربیعی اعتراف به بی‌فرجامی برجام نیست و این اعتراف، محصول جانبی همان پروژه نوستالژی‌سازی از عصر برجام است. سخنگوی دولت آقای روحانی به جای اینکه در مقام مطالبه قرار گیرد و خطاب به طرف آمریکایی حرف قطعی نظام را بزند و بگوید که دولت در دوره حضور آمریکا در برجام نیز به دلیل بدعهدی و سنگ‌اندازی آمریکا نتوانست از وعده‌های داده شده بهره‌مند شود و لذا اشتباه گذشته که عبارت بود از اعتماد به آمریکا تکرار نخواهد کرد"، در کمال وقاحت طرف آمریکایی را از خیانت‌هایش در توافق تطهیر می‌کند و بهره‌مند نشدن از مواهب برجام را به گردن اختلافات داخلی می‌اندازد!
این یک پیام به دشمن است که شما راحت باشید. صد بار اگر عهد شکستید بازآیید و ما عهدشکنی شما را به گردن اختلاف داخلی خودمان می‌اندازیم و اجازه نمی‌دهیم چهره شما لکه دار شود. و دشمن غدار، در میانه مذاکرات، خوب می‌داند با چنین پیامی چه کند.
سوال از آقای ربیعی این است که دقیقا کدام اختلاف داخلی باعث شد که دقیقا از کدام مواهب برجام بهره‌مند نشویم؟ اینکه نفت فروختید و پولش در بانک‌های خریداران بلوکه شد، نتیجه کدام اختلاف بود؟ اینکه توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی را معطل توتال گذاشتید و توتال سرتان کلاه گذاشت و رفت، دقیقا مربوط به کدام اختلاف بود؟ اینکه بعد از برجام دوباره پای پژو و رنو را به ایران باز کردید و مونتاژکاری خودرو را دوباره از سر گرفتند و با خروج ترامپ از برجام، شوک سنگین دیگری به صنعت خودروی ما وارد شد، ناشی از کدام اختلاف بود؟
چرا با ملت دوپهلو سخن می‌گویید. دقیق و جوانمردانه بگویید که بر سر چه چیزی اختلاف وجود داشت و این اختلاف کدام مانع را در برابر بهره‌مندی از برجام ایجاد کرد؟ شما که در امضای برجام از خطوط قرمز نظام گذشتید و در اجرای برجام هم از شروط نظام عدول کردید! چه چیز دیگری می‌خواستید که بر سرش اختلاف وجود داشت؟
امروز با اینکه همه چیز روشن است، مجددا وارد مذاکره شده‌اید و به جای اینکه قواعد مذاکره را رعایت کنید، طرف بدعهد را تطهیر می‌کنید و داخل را مقصر جلوه می‌دهید؟ دولت آقای روحانی اگر به فکر منافع مردم است و واقعا در پی رفع تحریم‌هاست، باید این ادبیات را کنار بگذارد و همچون یک فروشنده ناچار پای میز مذاکره ننشیند. اگر واقعا در پی برداشته‌شدن تحریم‌ها هستید، باید از تجربه برجام درس بگیرید و به جای سیاسی‌کاری داخلی، محکم بر سر راستی‌آزمایی تحریم‌ها بایستید تا کلاه تَکراری برجام بار دیگر سرتان نرود‌.
 

بعضی دوستان پیام دادن که یک مطلبی هرچند کوتاه در رابطه با بورس  بنویسیم.
اول توجه کنید که منابع مالی دولت امسال از بورس نزدیک به ۲۴۰ هزار میلیارد تومن بوده که با شعار همه چیز به بورس بسپارید محقق شده است.

دوم بورس به کوره پول سوزی مردم منجر شده و بسیاری با ضرر از آن خارج شدند و البته رانت خواران همکار دولت مثل آقای  آخوندی با ۱۴۰۰ میلیارد تومن از آن خارج شد.

سوم درآمد دولت از بورس محقق شده و به آن کاری ندارد. اما یک نکته وجود دارد. آنم اینه که دولت به مردمی که در بورس هستن برای آینده بیشتر احتیاج داره تا منبع درآمدی آن.  دولت مطمئنا این سبد رای آماده را همین طور ناراضی رها نخواهد کرد و برای آن در طول سه ماه آینده به ویژه از فروردین ماه برنامه دارد.

پس میتوان گفت که آینده بورس بهتر از امروز آن خواهد بود و کسانی که سرمایه گذاری کرده اند حداقل تا پایان اردیبهشت ماه صبر کنند.

این بحث براساس دیدگاه سیاسی و تحلیل های آن انجام شده و نباید ملاک تصمیم گیری اقتصادی افراد انجام بگیرد. زیرا هر متغیری وابسته هایی دارد که می تواند در آینده تغییر کند.

دولت بایدن دولت گلوبالیستها و فراماسون هاست

وقتی در مراسم تحلیف بایدن سرود ملی توسط لیدی گاگا خوانده شد

این یعنی که سیستم فراماسونری و ایلومناتی رسما حکومت رو در آمریکا به دست گرفت

بسم الله الرحمن الرحیم

افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد

عرض ادب و احترام

ترامپ هم تمام شد ولی جمهوری اسلامی همچنان باقی است

بایدن هم به زودی تمام خواهد شد و آمریکا دیگر روز خوش نخواهد دید

طرح فراماسونها برای تغییر ترامپ با موفقیت انجام شد و با هر روشی که بود ترامپ از قدرت کنار گذاشته شد

هر چند الان ترامپ شدیدا ترسیده و میدونه که زندگیش هم به آخر خط رسیده

ترامپ با دو ترس بزرگ روبروست

اول اینکه سیستم فراماسونری بهش هشدار داده که اگر بخواد حرفی غیر از مصالح آمریکا بزنه حذف خواهد شد

و میشه گفت که تاریخ مصرف ترامپ برای سیستم فراماسونری تمام شد

دوم اینکه ترامپ میدونه که انتقام خون حاج قاسم از او گرفته خواهد شد

از این پس مثل سلمان رشدی باید زندگی کنه

و البته اونم طولی نمی‌کشه

حالا بایدن با روی کار اومدن قصد داره تا نقش منجی رو بازی کنه

هم برای ایران و هم برای دیگر کشورها

البته بنده جو بایدن رو فقط به عنوان راهی برای انتقال قدرت به دموکرات‌ها میدونم و به زودی یا کنار میره یا ترور میشه

تا بازیگر اصلی که کامیلا هریس هست قدرت رو به دست بگیره

دموکرات‌ها و سیستم فراماسونری می‌دانستند که کامیلا هریس حریف ترامپ در انتخابات نمیشه

برای همین جو بایدن رو کاندید کردن تا بعد از موفقیت در انتخابات انتقال قدرت رو انجام بدن

و البته این رو هم بگم که جو بایدن رفیق صمیمی محمدجواد ظریف وزیرخارجه ایران هم هست

پالس‌های همکاری و مذاکره نیز داره از همین سمت مخابره میشه

برای همین دولت لیبرال داره به آب و آتیش میزنه تا بازار رو به سمت ارزانی ببره

واقعا چه اتفاقی افتاده که در عرض یک هفته دلار ٧ هزار تومن و سکه بالغ بر ۵ میلیون تومن ارزونتر شده

دولت که کاری نکرده

از طرفی تا وزیر اقتصاد رو مجلس برای پاسخگویی به مجلس احضار میکنه به یکباره بورس برای ساعاتی سبز میشه
خب معلومه تمام این پایین و بالا رفتن ها فرمایشی و دستوریه

تمام این بازی‌ها برای گول زدن مردمه

مواظب باشید گول نخورید

بازاری که فرمایشی میاد پایین،  با یک اشاره باز برمیگرده به همون حالت

لطفا خواهشا التماساً وارد هیچ بازاری نشید

نه ارز ، نه سکه ، نه طلا ، نه ماشین

بازار در این مواقع مثل فنر جمع شده است وقتی به یکباره رها بشه ضرر هنگفتی به مردم زده میشه

باز دارن دام میندازن که شما رو بکشن وسط معاملات ارز و سکه و طلا و بورس و ماشین

باز هم میگم مواظب باشید توی دام لیبرالها نیفیتد

وعده وعید هایی رو هم که دارن میدن گولتون نزنه

وقتی بازار بعد از انتخاب بایدن پالس ارزونی میده یعنی مشخص میشه لیبرالها به کی وصلند

برام جالبه

نه fatf تصویب شده

نه سوئیفت و ال سی باز شده

نه دولت بسته حمایتی برای اقتصاد مشخص کرده

نه تصمیمی برای ترمیم بازار گرفته شده

اما دلار داره میاد پایین

ماشین داره میاد پایین

سکه داره میاد پایین

واقعا اینا مردم رو چی فرض کردن

اینها عرضه پایین نگهداشتن قیمت‌ها رو ندارن و طی سه ماه آینده این قیمت‌ها باز چندین برابر خواهدشد

لطفا سریع تصمیم نگیرید

یه عده که الان دارن میدوند که بفروشند

یه عده هم دارن با ذوق خرید می‌کنند

جفت اینها اشتباه می‌کنند

و اما همین آمریکایی که لیبرالها به اون دل بستن به زودی درگیر آشوب و درگیری مسلحانه خواهد شد

اگر دیدید که آمریکا به یک شبه از هم پاشید تعجب نکنید

تحلیل پنج ماه آینده ؛ آیا تورم منفی ادامه می یابد ؟

برای نقد اقتصاد فضای مجازی  بر دو مولفه تمرکز دارد : الف - دولت چقدر فاسد است ب - کسب سود های آنی که معمولا سود یک عده از محل زیان یک عده دیگر ، حاصل میشود ، فضای نقد اقتصاد در این لوپ گرفتار شده است کار در حد فحاشی و اقتصاد گلدکوئیستی است، در گلد گوئیست سود یک عده از محل زیان عده دیگر حاصل میشود

برای نقد اقتصاد به سه عامل باید تمرکز کرد الف - آیا نرخ ارز در نقطه بهینه است ب - آیا نرخ بهره در نقطه بهینه است پ- آیا اقتصاد به خوبی تامین مالی میشود

آیا نرخ ارز در نقطه بهینه است ؟ نقطه بهینه بستگی به عرضه و تقاضای دلار در اقتصاد دارد و ممکن است عرضه دلار کم و یا زیاد شود و نرخ دلار هم کم و زیاد شود ، اما بانک مرکزی نباید در تعیین نرخ آن دخالت کند ، الان بانک مرکزی در تعیین نرخ دلار دخالت نمی کند و نرخ موجود در نقطه بهینه است ، اگر عرضه دلار با گشایش در روابط خارجی بیشتر شود نرخ دلار تغییر می کند و در هر نقطه ای ایستاد اگر بانک مرکزی دخالت نکند همان نقطه بهینه است،  لذا نقطه بهینه ، نقطه ثابتی نیست ؛ فقط اجازه دهند بازار متناسب با عرضه و تقاضا ،نرخ آن را تعیین کند همان نقطه بهینه است

آیا نرخ بهره در نقطه بهینه است ؟ تعریف نرخ بهره در نقطه بهینه چیست ؟ اگر اقتصاد با پول پر بهره مواجه باشد همه کسانی که بهره وری پایین داشته باشند تحت فشار سنگین قرار می گیرند

اگر اقتصاد با پول کم بهره مواجه باشد فعالین اقتصادی با بهره وری ضعیف امکان بقا دارند

کدام یک مطلوب است ؟ وقتی اقتصاد با فشار های تورمی سنگین مواجه است راه حل پول پر بهره است ( بدون توجه به وضعیت فعالین اقتصادی با بهره وری ضعیف یا قوی )

تعریف پول پر بهره چیست ؟ اگر تورم از نرخ بهره وام بانکی کمتر باشد اقتصاد با پول پر بهره مواجه است

اگر تورم از نرخ بهره بانکی بیشتر باشد ، اقتصاد با پول کم بهره مواجه است

تا ٢٧ مهر ٩٩ که دلار به ٣٢ هزار تومان رسید اقتصاد با پول کم بهره مواجه بود در حالیکه رسیدن دلار از ۴٠٠٠ تومان در در اسفند ٩۶ به ٣٢ هزار تومان می طلبید که اقتصاد با پول پر بهره مواجه باشد تا تورم مهار شود اما در این فاصله زمانی اقتصاد با پول کم بهره مواجه بود لذا تورم مهار نشد ، اگر از دی ماه ٩۶ اقتصاد با پول پر بهره مواجه بود هر گز دلار به این نرخ ها نمی رسید

به جای سیاست پول پر بهره،  بانک مرکزی سیاست پول کم بهره نجومی در پیش گرفت که به انفجار تورمی منجر شد

در همه دنیا ، مکانیزم برای مهار تورم پول پر بهره است و نه کم بهره

از ٢٧ مهر ٩٩ کشور با ضد تورم سنگین مواجه شد دلار از ٣٢ هزار ریزش کرد و مقایسه نرخ بهره بانکی از ٢٧ مهر تا کنون با تورم نشان می دهد که اقتصاد با پول پر بهره مواجه است

اما از ٢٧ مهر تا کنون کافی نیست تا ادعا شود اقتصاد با پول پر بهره مواجه است ، بر اساس پروتکل شیکاگو باید سه فصل یعنی ٩ ماه این روند ادامه یابد تا این تلقی ایجاد شود که اقتصاد با پول پر بهره مواجه است اگر روند نزولی ۵ ماه دیگر ادامه یابد از آن میشود تلقی پول پر بهره کرد

فعالین اقتصادی که از ٢٧ مهر ماه با وام بانکی اقدام به فعالیت کرده باشند حدود ٢۵ درصد ضرر کرده اند

روند پول کم بهره در پنج ماه آینده چگونه خواهد بود ؟ آیا تورم منفی تداوم خواهد داشت ؟ در پیش بینی باید بر دو چیز تمرکز کرد ( و نه بیشتر ) الف - رشد نقدینگی : اگر رشد نقدینگی مثل ١٢ ماه گذشته ٣۶ درصد باشد این روند منفی تورمی ، تداوم نخواهد داشت و دیر یا زود معکوس میشود ب - ورود دلار بیشتر به اقتصاد ایران نسبت به ١٢ ماه گذشته ، که باعث نزولی شدن قیمت دلار میشود

ممکن است بدون اینکه برجام به نتیجه مشخصی برسد صادرات نفت بیشتر شود و عرضه دلار به اقتصاد بیشتر شود ( کاهش فشار به اقتصاد ایران با توافق خاموش )

ممکن هم هست برجام پیشرفت های جدی داشته باشد اما صادرات نفت احیا نشود لذا عرضه دلار تغییری نکند

مهم عرضه بیشتر دلار است و نه احیای برجام

امسال تا زمستان ، تولید گاز به هزار میلیون متر مکعب می رسد .

باید در زمستان ، رسیدن تولید به هزار میلیون متر مکعب را جشن گرفت .

صادرات نفت قطع شد اما تولید گاز جانشین آن شد .

ایران از یک کشور « نفت پایه » به یک کشور « گاز پایه» تبدیل شد و در زمستان در این حوزه به یک رکورد می رسیم.

ما الان همان قدر گاز تولید می کنیم که قبلاً نفت .

ما بلد بودیم نفت را به ثروت تبدیل کنیم اما بلد نیستیم گاز را به ثروت تبدیل کنیم اما طی سه سال آینده این را هم یاد می گیریم !؟

🌹رحمت الهی بی دریغ است بارندگی چهل درصد از میانگین پنجاه ساله بیشتر است.

🌹مسرت بخش ترین خبر ؛ این است که هر روز می خوانیم یکی از سد های کشور به سبب وفور آب در پشت سد سرریز کرده است ، سرریز کردن سد طالقان و سد های خراسان انسان را به وجد می آورد . حال آدم خوب میشود!

🌹در زندگی این قدر خوشحال نشده بودیم که دیروز خوشحال شدیم ، وقتی در مشاوره فردی از جیرفت گفت بارندگی به قدری خوب است که کشاورزی منطقه که داشت تعطیل می شد دارد مجددا احیا می‌شود و پولدار شدن کشاورزان روی قیمت مسکن در کرمان اثر گذاشته است ، مسکن در کرمان کمی جان گرفته چون کشاورزان دارند پولدار می شوند.

تولید گاز پایه صادراتی ، در فروردین با وجود تعطیل بودن اقتصاد دنیا ، ۶ درصد افزایش یافته برای هر ایرانی نوید بخش بود .

با این نرخ ارز ، تولید در کشور در مسیر درست حرکت می کند .

این نرخ ارز به رشد سنگین صنعت ایران منجر میشود.

این نرخ ارز ، مسئله اشتغال در کشور را هم حل می کند .

ایران از یک کشور « نفتی ، بازرگانی » در حال تبدیل به یک کشور « گازی ، کشاورزی » است با یک پرانتز ، قبلا یک بخش خدمات داشتیم که متکی به بخش « نفتی ، بازرگانی » بود و اکنون یک بخش خدماتی نیاز داریم که متکی به بخش « گازی ، کشاورزی » است .

برای فعال بودن در یک اقتصاد « گازی ، کشاورزی » به مهارت هائی نیاز هست که ٨٠ درصد فعالین اقتصادی ایران فاقد آن اند .

هشتاد در صد مهارت ایرانیان ، به درد یک اقتصاد « نفتی ، بازرگانی » می خورد .

افرادی که فاقد مهارت برای فعالیت اقتصادی در دوران جدید اند در فضای مجازی ، همه چیز را زیر سئوال می برند ، اینها در گفتگو با هم سریعا به تفاهم می رسند ، افرادی که راه نان در آوردن را در شرایط جدید نمی دانند در گفتگو با هم خیلی زود به نتیجه می رسند . اینها عوامل بیرونی جز خود را عامل همه مشکلات می دانند. عامل حذف اینها از بازار بروز نبودن مهارت اینهاست.

برخی از مسئولین بانکی فقط به فکر این اند که از پست خود استفاده کنند و خود را ببندند این مقاله به معنای تائید این افراد نیست.

برخی رشوه می گیرند و حق یک عده را می گیرند می دهند به عده دیگر ، این مقاله تایید اینها نیست (در دادگاهها ) .

برخی از مسئولین رشوه می گیرند قانون را ندیده می گیرند این مقاله تایید این دسته هم نیست ( در گمرکات ، سازمان امور مالیاتی و شهرداری ها )

نود و نه درصد آنچه را که دولت در فروردین خرج کرده است پرداخت حقوق به شاغل و بازنشسته و آموزش و درمان بوده است این مقاله به معنای تایید سالم بودن پرداخت های دولت در فروردین ماه سال ٩٩ هست ، من از سالم بودن تا ٩٩ درصد پرداخت های دولت در فروردین ٩٩ دفاع می کنم ٩٩ درصد فقط پرداخت حقوق بوده است ، ساختار خرج کردن دولت سالم است ، با قطع صادرات نفت پولی نیست که بدزدند ، فساد موجود در بخش آموزش و درمان دولتی دله دزدی است ، کل اش عددی نیست ، جدی نگیرید ،آنچه که هست صرف پرداخت حقوق و هزینه درمان و آموزش میشود اطلاعات قبل را به حالا تعمیم ندهیم .

جنگ با تولید به نام حفاظت از محیط زیست

سال ۱۳۹۲ هیئت وزیران به بهانه حفظ محیط زیست تردد قایق‌های صیادی با موتورهای دو زمانه را در دریا ممنوع می‌کند. به دلیل فقدان زیرساخت‌های فنی و اقتصادی، صیادن نمی‌توانند موتورهای چهارزمانه تهیه کرده و جایگزین کنند. در نتیجه دوازده هزار قایق که مالکان آنها عموما از اقشار ضعیف هستند، یا از کار بیکار شده‌اند، یا هویت خود را پنهان کرده‌اند که شناسایی نشوند و مشکلات امنیتی به بار آورده‌اند.
پس از شش سال، هیئت وزیران تصویب کرده است که به دارندگان موتورهای دو زمانه، سه سال فرصت جایگزینی داده شود. سوال این است که وقتی در شش سال گذشته این اتفاق رخ نداده، در سه سال آینده رخ خواهد داد ؟

پیشنهاد من این است که به جای تعیین سه سال سقف زمانی برای صاحبان قایق‌ها، سه سال بازه زمانی برای وزارت دفاع، وزارت صمت و وزارت عتف تعیین شود تا با مشارکت علمی-صنعتی، موتور چهارزمانه تولید شود. پس از تولید، به صیادان تسهیلات داده شود تا موتور قایق‌هایشان را تعویض کنند.
اما بر فرض پذیرش این پیشنهاد، پرسش اینجاست که چه کسی پاسخگوی حجم گسترده خسارات امنیتی، اقتصادی و اجتماعی این طرح فانتزی در شش سال گذشته است ؟

موتور چهارزمانه حتما از نظر محیط زیستی بهتر است، اما وقتی برای تامین آن تدبیری نشده،  آیا باید ۱۲ هزار قایق یا از دور خارج شوند یا رو به فعالیت مخفی و قانون شکنی بیاورند ؟

من اگر جای آقای روحانی بودم، هر طرح و پیشنهادی که از طرف سازمان محیط زیست ارائه می‌شد را حتما به وزارت اطلاعات و دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی ارجاع می‌دادم تا از زوایای امنیتی آن را بررسی کنند و فجایعی این دست به بار نیاید.

عوامل کاهش نرخ ارز :

بخش پتروشیمی سالانه ١۵ میلیارد دلار ارز آوری دارد ، هیچ شرکت پتروشیمی تحریم نشد،اگر بخش پتروشیمی‌ تحریم شده بود ، نرخ ارز بالاتر تعیین می شد  

از کارخانه های ایران که ارز آور بودند فقط فولاد مبارکه و ۶ کارخانه سیمان تحریم شدند لذا بخش ارز آور صنعتی ایران مشمول تحریم نشد ، این نکته در کاهش نرخ ارز ، موثر است

بانکهای ایران که با بازل ٣ ( مقررات جهانی بانکداری ) مشکل دارند حتی اگر تحریم نبودند نمی توانستند با بانکهای جهان ارتباط مالی داشته  باشند، در لیست تحریم های آمریکا ، بانکهایی که با بازل ٣ مشکل دارند تحریم شدند و ١٢ بانک ایرانی که با بازل ٣ مشکل کمتری داشتند از شمول تحریم معاف شدند ، تحریم بانکهای های ایران ، جنبه سمبلیک دارد

مصرف کالا با دلار آزاد ، ده درصد سال ٩۶ است
خرید دلار برای تبدیل دارایی  به ارز به به قصد مهاجرت به خارج ، ١٠ درصد سال ٩۶ است
خرید ارز مسافری ، ٣٠ درصد سال ٩۶ است
خرید دلار به قصد خرید ویلا در خارج ، ١٠ درصد سال ٩۶ است
خرید دلار نیمایی برای بخش تولید داخل، ۵٠ درصد سال ٩۶ است ( ١١ میلیارد دلار در سال )
خرید دلار ۴٢٠٠ برای واردات غذا  و دارو ، معادل سال ٩۶ است ( ٧ میلیارد دلار در سال )
فعالین اقتصادی شامل وارد کنندگان ، تولید کنندگان ، عمده فروشان و خرده فروشان ؛ فاقد وجه نقد برای خرید دلار اند، این چهار دسته پول ندارند دلار بخرند ، چون ٩٠ درصد وجه نقد خود را به دلار یا کالا تبدیل کرده اند

سپرده گذاران ٣ دسته اند :

کسانی که شخصیتا ، ریسک پذیری بالا دارند
کسانی که شخصیتا ، ریسک پذیری متوسط دارند
کسانی که شخصیتا ، ریسک پذیری ضعیف دارند

سپرده گذارانی که شخصیتا ، ریسک پذیری بالا دارند ، فاقد وجه نقد اند ، این گروه قبلا نقدینگی خود را به دلار و کالا تبدیل کرده اند ، اینها پول ندارند که دلار بخرند ، چون همه را قبلاً به دلار تبدیل کرده اند
سپرده گذارانی که شخصیتا ، ریسک پذیری متوسط دارند ، بخشی از آنها اکنون مشغول خرید دلار اند
سپرده گذارانی که شخصیتا ، ریسک پذیری ضعیف دارند ، اساسا ، وارد بازی دلار نشدند
اگر افکار عمومی به این نتیجه برسد که نرخ دلار به سقف قیمتی رسیده ، دارندگان دلار های خانگی، فروشنده دلار میشوند، ٣٠ میلیارد دلار ارز خانگی وجود دارد
دلار از ٧ مهر تا کنون ۴٠ درصد سقوط کرده است
کسانی که از ٧ مهر تا کنون خواستند با خرید دلار ثروتمند شوند به شدت زیان کردند
اگر ریزش نرخ دلار ادامه دار باشد ، به هجوم برای فروش دلار خانگی منجر میشود
اگر هر خانواده ١٠٠ گرم طلا داشته باشد ، خانواده های ایرانی ، صد میلیارد دلار طلا دارند در صورتی که ، نرخ دلار  به سقف انتظارات تورمی برسد بخشی از این گروه نیز فروشنده طلا میشوند

خارج شدن خریداران دلار با حجم زیاد به سبب زیان ٧ مهر به بعد
هنگامی که با حجم زیاد معامله میکنید، باید خیلی سریع آماده باشید که جلوی رشد ضرر خودرا بگیرید. هدف اولتان این نباشد که از معامله گری ثروتمند شوید، بلکه هدف اولتان باید این باشد که در این کار باقی بمانید. تفاوت بزرگی بین این دو است. اگر از دور خارج شوید،  هیچ گاه ثروتمند نمیشوید. به این خاطر است که هنگامی که باحجم زیاد معامله میکنید، باید خیلی محتاط باشید
شصت درصد آنچه که در داخل تولید میشود با این نرخ ارز ،  اقتصادی است که غیر قانونی یا قانونی به عراق و افغانستان صادر شود و این عرضه دلار به کشور را بیشتر  می کند
 خطر بلوکه کردن ، دارایی های ارزی شرکتهای ایرانی  در خارج ، انتقال ارز به داخل و نهایتاً افزایش عرضه را باعث شده است

عوامل افزایش نرخ دلار :

قیمت نفت مهم ترین عامل تعیین کننده نرخ دلار است ، اکنون قیمت نفت ۵۵ دلار است که دو ماه قبل ، ٨۶ دلار بود ، تداوم سقوط قیمت نفت باعث افزایش نرخ ارز است
 از زمان ایجاد سامانه نیما تا دیروز بطور متوسط روزانه ۵٨ میلیون یورو ، ارز تامین شده است ، اما طی یک هفته گذشته ، ارز روزانه تامین شده در سامانه نیما ، ٢٨ میلیون یورو بوده که تداوم آن به افزایش نرخ ارز می انجامد
یک میلیون ایرانی خارج نشین،  در بانکهای داخلی سپرده گذاری کرده بودند ، این گروه هرچه سود طی ده سال گذشته بدست آورده بودند از دست دادند ، اینها  متقاضی خرید دلارند و می خواهند سپرده خود را از کشور خارج کنند
دو تا سه میلیون از افغانستانی های مقیم ایران ، دستمزد خود را به ارز تبدیل و برای خانواده می فرستند

سیاست خلفای عباسی با سیاست اموی‌ها فرق داشت. اموی‌ها خشن‌تر بودند ولی اینها موذی‌تر بودند یعنی سیاستمدارانه‌تر عمل می‌کردند که فقط عده قلیلی می‌توانستند دست سیاست اینها را بخوانند.

یکی از کارهایی که اینها می‌کردند این بود که چون می‌خواستند ائمه را تحت‌ نظر داشته باشند، به زور و اجبار، یکی از دخترهایشان را به آنها می‌چسباندند که باید با این دختر ازدواج کنی! بعد که ازدواج می‌کردند، می‌گفتند: دختر ما و داماد ما باید همین جا کنار خودمان باشند! برای این که به یک شکلی که مردم نفهمند اینها را تحت نظر و تحت مراقبت شدید و اذیت شدید داشته باشند.

معتصم بالاخره سبب شد که همسر امام جواد یعنی امّ الفضل (دختر مامون) امام را مسموم کرد، آن هم با یک وضع خیلی ناراحت‌کننده‌ای. و چون برای همه مسموم‌کننده‌ها معلوم و محرز بود که دستور خلیفه بوده، جرأت این که بدن امام را دفن کنند، نداشتند.

حتی معتصم دستور داد: بدنش را بیندازید در کوچه. دو سه روز بدن امام در میان کوچه افتاده بود. بعد به معتصم خبر دادند که یک وضع خارق‌العاده‌ای پیش آمده. هر میتی اگر سه چهار روز روی زمین افتاده باشد بدنش عفونت پیدا می‌کند و بدن این مرد روز به روز بر بوی خوشش افزوده می‌شود، و اگر مردم این موضوع را بفهمند اوضاع خیلی بد می‌شود.

این بود که خودش زودتر اجازه داد بدن امام را دفن کنند. وجود مقدسش را در کنار جدش موسی بن جعفر(ع) در همین محل معروف یعنی کاظمین(علیهما السلام) دفن کردند. و حالت ایشان از این جهت، تأسّی داشت به جدّ بزرگوارشان حسین بن علی(ع) که فرمود: مُلْقاً ثَلاثاً بِلا غُسْلٍ وَ لا کفَنٍ. و لا حول و لا قوّة الّا بالله العلی العظیم.

منبع: کتاب آشنایی با قرآن، ج12، ص32-29_ شهید مطهری

پ . ن : باور کنید هیچ قصدی نداشتم . همینجوری نوشتم . اصلا فک نکنید به اینکه ما بازم از این دولتها داریما .. اصلا .. اصلا فک نکنید دولت دروغ و مکر رو درک کرده باشیدا .. به هیچ وجه . اینا مال هزار و اندی سال قبل بوده و مختص اعراب

داشتم آمار طلاق رو می‌دیدم یه نکته جالب به ذهنم رسید. آمار طلاق در جنوب تهران حدودا ۲۵ درصده و در مناطق بالای تهران که وضعیت مالی بهتری دارن حدودا ۵۰ درصده.

به دختر پسرهای بالا شهری می‌خواستم بگم:
آقا ۵۰ درصد احتمال داره طلاق بگیری
یعنی اگر دو تا جشن عروسی تو بالاشهر رو در نظر بگیری، یکیش چند ماه بعد طلاق می‌گیرن به امید خدا😐
حالا نیاید بگید من یا داداشم یا خواهرم ازدواج کردیم هیچکدوممونم طلاق نگرفتیم، این احتماله، شما طلاق نگرفتید ، دو تا طلاق تو محله بغلی اتفاق افتاده. یعنی شما هزار تا ازدواج رو در نظر بگیری ۵۰۰ تاش به طلاق منجر می‌شه.

خب حالا که اینطوریه، اصلا به‌صرفه نیست که سالن چندمیلیونی بگیری پونصد نفرو شام بدی، بعد طلاق بگیری، تازه بعد طلاقتون هم کلی حرف می‌زنن پشتتون. پیشنهاد ما اینه که فقط کارت عروسی بدید به اقوام و توش آمار طلاق رو مرقوم فرمایید، و بگید چون احتمالش زیاده طلاق بگیرید در همین حد بسنده می‌کنیم. ولی اگر هدیه‌ای دارید به فرستنده کارت دعوت بدید به ما برسونن، البته اونا هم احتمالا با همین استدلال که احتمالا طلاق می‌گیرید تُف هم کف دست حامل کارت نمیندازن.

یا چه دلیلی داره بری آتلیه؟ وقتی قراره چند وقت دیگه همه عکس‌های خاک‌بر‌سری‌ ضایع‌تون رو پاره کنید و حالتون از هم به‌هم بخوره؟ خب چرا ده‌ها میلیون پول آتلیه و باغ و کوفت و زهرمار می‌دید؟ آیا نمی‌دانید که به زودی مجرد خواهید شد؟

آقا پسر بالا شهری، تو به احتمال ۵۰درصد زندگی‌ات می‌‌پوکه، چرا جوگیر می‌شی چندصد سکه مهریه رو قبول می‌کنی؟ چرا نمی‌فهمی؟ بِفهم نَفهم

دختر خانم بالاشهری، تو به احتمال یک‌دوم (۱/۲) زندگی‌ مشترکت دیری نمی‌پاید، چرا جهیزیه خفن و کامل میگیری؟ یه زیرانداز با یه پیک‌نیک بذار تو خونه با چهارتا ظرف و قابلمه همین کافیه، تلوزیونم نمی‌خواد ببینی چون یا داره جومونگ نشون میده یا یوزارسیف یا اخبار داره می‌گه همه جا بحران و آشوبه و فقط ایران خوبه😃، اگرم خواستی ببینی، از موبایل پخش زنده ببینید، اگه طلاق نگرفتید آروم آروم جهیزیه بگیرید و کاملش کنید

بهمین ترتیب از خرج‌های اضافی دیگر جلوگیری کنید. همچنین از رسم‌های غلط. این طرح پیشنهادی رو می‌خوام تقدیم به دولت کنم، فکر کنم در مهار تورم، نقدینگی و بالارفتن سکه و ارز کمکش کنه.😁

 ولی واقعا آمار طلاق خیلی نگران کنندس، دلیلش اینه که عروس دامادا بدون آگاهی میرن سر زندگی، هیچی بلد نیستن، نه خودشون رفتن دنبالش نه والدین یادشون دادن، چون والدین خودشونم بلد نیستن، مدرسه و دانشگاه هم که هیچی، دانش آموز و دانشجو ۱۵ سال درس می‌خونه، تو صدتا کتابی که می‌خونه دوتا کتاب آموزش‌های مهارت‌های زندگی پیدا نمیشه کرد، ولی تا دلتون بخواد کتاب های شرّو وِر به خورد بچه‌ها میدن که به هیچ دردشون نمیخوره

🔹بیشعوری ظاهراً مشکلی است که خیلی ها با آن روبرو شده اند. بر اساس معانی مصطلح، شعور به معنای احساس، ادراک، هوش، عقل و خرد آورده شده است و به نظر می رسد که بیشعور باید کسی باشد که فاقد آن است، ولی اغلب بیشعورها نه تنها احمق نیستند، بلکه بیشتر آنها نوابغی هستند که با زرنگی به جاه و جلال می رسند! اما نابغه هایی خودخواه؛ مردم آزار، با اعتماد به نفس بالا و البته وقیح!

🔻بیشعورها نوابغی هستند که به دنبال منافع حداکثری خود هستند و دیگران باید دست به سینه در خدمت آنها باشند. ممکن است که بسیاری از بیشعورها، دیگران را بیشعور فرض کنند و به همین دلیل فهم اینکه چه کسی بیشعور است، معیارهایی لازم دارد. خاویر کلمنت با نگاهی موشکافانه، ویژگی های بیشعورها را شناسایی کرده و در کتابی به همین نام شرح داده است. برخی از این ویژگی ها عبارتند از:

مراقبت خواهی؛ همیشه باید عده ای مثل نوکران دست به سینه از آنها مراقبت کنند!

اعتماد به نفس؛ از آنجایی که مسئولیت پذیر نیستند و هرگز خود را مقصر نمی دانند، از اعتماد به نفس بالایی برخوردارند!

سرکوبی؛ بیشعورها به خود حق می دهند دیگران را سرکوب کنند اما کسی نمی تواند آنها را سرکوب کند!

تهاجم؛ نسبت به همه چیز حالت تهاجمی دارند؛ هنگام صحبت کردن، به خصوص زمانی که از آنها انتقاد می شود و ... !

وقاحت؛ هرگز خواهش نمی کنند. همواره دستور می دهند. هرگز تحقیق نمی کنند. نیشدار و یا با دادزدن صحبت می کنند!

تسلط بر دیگران؛ اکثر بیشعوران به دنبال حداکثر بهره کشی از دیگران و تغییر دائم قوانین بر اساس منافع خودشان هستند!

انتقاد ناپذیری؛ بیشعورها معتقدند هرگز اشتباه نمی کنند و منکِر تمام مشکلاتی می شوند که آنها به وجود آورده اند!

ارعاب؛ سعی می کنند با ترساندن و اسارت فکری دیگران، آنان را برده خود کنند!

عشق صرفا به خود؛ یک بیشعور صرفا عاشق موقعیت، مقام، ثروت و نظرات خودش است. تنها عاشق خود است و بس.

خشم؛ بیشعورها پُر از خشم اند. اعتقاد دارند خشم بهترین ابزار برای پیشبرد اهدافشان است!

👌اگر یک فرد عادی بیشعور باشد نهایتاً ممکن است به جمع محدودی ضربه وارد کند، ولی باید نگران بود از روزی که کسانی که مسئولیت امور مردم را دارند، دچار عارضه بیشعوری شوند. بیشعوری صرفاً خصلتی فردی نیست و برخی سیستم ها و گروه ها هم دچار این عارضه می شوند. قبلاً درباره خطر شخصیت های هیستریک که از نردبان قدرت بالا می روند هشدار داده بودم. باید از اینکه یک شخصیت بیشعور هم در مسند امور مردم قرار بگیرد، خیلی نگران بود! بی شعوری زمانی که با قدرت و ثروت آمیخته شود، بیماری بسیار خطرناکی است!!!

بر فرض محال، حتی اگر ترامپ را یک دیوانه کامل! فرض کنیم و رفتارهای سراسر تهدید او را جدی بگیریم، اما ، ادامه این روند، برای جریانی خاص در داخل، بستر مناسبی را برای انتخابات ریاست جمهوری آتی فراهم خواهد کرد.

1⃣ یک نکته مهم است و آن اینکه شیوه ترامپ یعنی ایجاد فضای تند، زمینه ساز دوگانه جنگ _ صلح برای جریان غربگرای فعلی در انتخابات آتی ریاست جمهوری است.

2⃣ این فضا یعنی اینکه در انتخابات آتی، مردم را در مقابل دو گزینه غیرواقعی قرار دهند:

گزینه اول: جریانی که با آمدنش "خطر جنگ وجود دارد"

گزینه دوم: جریانی که با آمدنش "خطر جنگ را دفع خواهد کرد"

در این حالت مردم باید بین وضعیت بد اقتصادی، رکود، تورم، بیکاری و صدها مشکل دیگر و وضعیت بدتر جنگ، یکی را انتخاب کنند.

3⃣ این بهترین حالت برای شکل دهی فریبکارانه افکار عمومی است بخصوص برای دولت بی دستاوردی که باید پاسخگو باشد و بجای پاسخگویی، فضاسازی می کند تا دیگر سوالی از عملکردش به میان نیاید.

4⃣ از هم اکنون توجیه افکار عمومی توسط جریان مومن و انقلابی ضروری است. نباید اجازه داد تا این #فریب_راهبردی! شکل بگیرد.

5⃣ اگر دوگانه ای واقعی در کار باشد این #دوگانه_ها عبارتند از :

🔺 دولت خدمتگزار _ دولت منت گزار
🔺 دوگانه دولت خدمت _ دولت ادعا
🔺 دوگانه اقتصاد مقاومتی پایدار _ اقتصاد وابسته ورشکسته
🔺دوگانه باور به توان داخلی _ عدم باور به توان داخلی
🔺 دوگانه عزت _ ذلت
🔺 دوگانه اسلام انقلابی _ اسلام لیبرال
🔺 دوگانه مدیریت سیاسی اقتصادی مردمی _ مدیریت سیاسی اقتصادی اشرافی
🔺 دوگانه با مردم _ بر مردم
🔺 دوگانه از جنس مردم _ از جنس اشراف

کمیل : اختلاس سه هزار میلیاردی در سال 89 و با دستان برخی بانک های دولتی خاطره ی ناخوشایندی را برای همه مردم دارد. خیلی ها وقتی دیدند بانک های دولتی در این اختلاس دست داشتند نسبت به بانک ها و دولت بی اعتماد شدند.

اما قوه قضاییه در آن زمان بیکار نبود و متخلفان را بازداشت  و در دادگاه های علنی به قرائت کیفرخواست آنها و دفاعیه های آنها پرداخت. این مسئله در قوه قضاییه به طور جدی پیگیری می شد به طوریکه در تلویزیون هم بارها اعلام شد.

اما پس از اتمام دولت دهم و روی کار آمدن دولت یازدهم، این اختلاس دستمایه عده ای شد تا به وسیله آن کل خدمات دولت قبل را زیر سوال ببرند. و با شایعه پراکنی ها و رجزخوانی بارها در کار دستگاه قضایی خلل ایجاد کردند تا نتواند به درستی به این قضیه برسد. در حالیکه باز هم قوه قضاییه این اختلاس و مجریان آن را به طور جدی پیگیری می کرد.

اما پس از کش دادن بی فایده این اختلاس و زخم زبان زدن به دولت قبل، داستان فیش های نجومی مسئولان دولت یازدهم فاش شد که با ناراحتی ملت مواجه شد. حقوق هایی که عده ای در دولت در هر ماه دریافت می کردند بیش از کل پس انداز یک عمر یک فرد عادی بود.

اما کاری که دولت در قبال این مسئله کرد حمله به منتقدان بود. به جای اینکه به حساب حقوق بگیران نجومی برسد و این رسیدگی را علنی کند و به اطلاع مردم برساند، در برابر منتقدان ایستاد. روحانی در صحبت هایش اعلام کرد که دامن زدن به این مسئله و آمار دادن پشت سر هم که فلان مدیر انقدر حقوق می گیرد اصلاً کار شایسته ای نیست.

بله آقای رئیس جمهور، اینکه مدام بخواهیم فیش حقوقی نشانتان بدهیم و اعراض کنیم درست نیست. اما بایددید که چرا منتقدان که از دل مردم هستند چنین رفتاری می کنند. شاید بی توجهی شما باعث این شده است که ملت فکر کنند فیش های نجومی که در دولت شما معدود هم هستند برایتان مهم نیست و از آنها دفاع هم می کنید.

مردم باید بدانند که شما هم مخالف این حقوق ها هستید و با این افراد برخورد می کنید و در این قضیه با قوه قضاییه نهایت همکاری را خواهید داشت. اگر شما به مردم بگویید و اطلاع رسانی کنید که با این مسئله برخورد قاطع می کنید، دیگر مردم این مسئله را ادامه نمی دهند و دلشان قرص است که شخص رئیس جمهور حامی آنهاست نه ثروتمندانی که ثروتشان را از جیب مردم بدست آورده اند.

در این خصوص برخی از محافل دو بخش از بیانات رهبر را کنار هم قرار داده و قصد ایجاد اختلاف دارند.

بخش اول: مساله مهم رسیدگی به حقوق های نجومی است که باید برای مردم روش شود.

بخش دوم: اختلاس سه هزار میلیاردی است که نباید این قضیه را کش دهند.

چیزی که از این سرهم بندی و مقایسه برداشتمی شود این است که اینان قصد دارند بگویند رهبر موافق دولت قبل با تمام اشتباه هایش بوده و مخالف دولت فعلی است و می خواهد اشتباهایشان فاش شود و پیگیری آن به گوش مردم برسد.

اما شایان توجه است که چه در دولت قبل و چه در دولت فعلی مسئله رسیدگی به اختلاس سه هزار میلیاردی رسیدگی می شد و موضع دولت قبل هم در برابر این اختلاس واضحاً مخالف بود. فقط رهبر این مسئله را مورد توجه قرار دادند که عده ای این اختلاس را تنها علم می کنند و مدام کش می دهند و نمی گذارند دستگاه قضا به راحتی کارش را انجام بدهد. پس خواستند کش پیدا نکند.

اما مساله فیش های نجومی نه تنها از سوی دولت یازدهم رد نشد، بلکه موضع مخالفی هم در برابرش گرفته نشد. تنها کاری که انجام شد برخورد با مطرح کنندگان این فیش ها و معترضین بود.

رهبری با عنایت به اینکه عده کمی از مدیران دولت فعلی این حقوق ها را می گیرند، از روحانی خواست تا این را برای مردم شفاف سازی کند و این اطمینان را به آنها بدهد که با متخلفان برخورد خواهد کرد و در این مسئله همراه و موافق با دستگاه قضا است.

حالا ديگر فاصله سخنراني‌هايش به هفته رسيده است. هفته گذشته در ملارد و پنجشنبه عصر در مسجد جامع مسعوديه در سه‌راه افسريه. به نظر مي‌رسد هر چه به انتخابات نزديك‌تر مي‌شويم فعاليت‌هاي محمود احمدي‌نژاد و حلقه نزديكانش بيشتر و بيشتر مي‌شود. اگرچه رييس دولت سابق و يارانش براي اين برنامه‌هاي‌شان دست‌كم در ظاهر اهداف ديگري را بيان مي‌كنند و چند ماهي است كه عناويني همچون «تبيين انديشه‌هاي امام و رهبري» را دستمايه فعاليت‌هاي خود قرار داده‌اند اما چه كسي است كه اين روزها از سوداي بازگشت محمود احمدي‌نژاد به پاستور سخن نگويد؟ اين روزها ديگر پا را فراتر هم گذاشته‌اند. احمدي‌نژاد در يك سال آينده حلقه مردانش را كامل مي‌خواهد و اين يعني تمام ظرفيتي كه برايش موجود است.

 اين روزها در دفتر ولنجك جمع‌شان جمع است، از ثمره هاشمي و الهام گرفته تا معاون تازه از زندان برگشته حميد بقايي، محمود احمدي‌نژاد براي همه‌شان با عنوان «رييس‌جمهور سابق » حكم زده است. اگرچه نزديك به يك سال بود كه از پرحاشيه ترين و مرموزترين مرد كابينه‌اش خبري در دست نبود و اين بي‌خبري به قدري طولاني شد كه گمانه‌زني‌ها درباره بازداشت و فراخواندنش به دادگاه قوت گرفت. روز پنجشنبه اما پس از يك سال اسفنديار رحيم مشايي بار ديگر در كنار احمدي‌نژاد رويت شد، اما نه در يك سخنراني عمومي و نه در مقام همراه، بلكه در يك جلسه غيرعمومي با حضور برخي مقامات سابق دولت نهم و دهم و در قامت كليدي‌ترين سخنران اين جلسه در ساختمان دانشگاه ايرانيان؛ جلسه‌اي كه در آن نه خبري از طفره رفتن‌هاي هميشگي او و اطرافيانش درباره انتخابات سال آينده بود و نه خبري از تبيين انديشه‌هاي امام و رهبري. احمدي‌نژاد در جمع مردان كابينه سابقش از سفرهاي استاني‌اش سخن گفته و اينكه مردم از او درخواست كانديداتوري دارند.

به گفته يكي از حاضران كه به شرط عدم افشاي نامش با «انتخاب» سخن مي‌گفت، احمدي‌نژاد در اين جلسه گفت كه به هر استاني كه اخيرا سفر كرده، با درخواست‌هاي بسيار براي كانديداتوري مواجه شده است. وي با اين حال گفته است كه فعلا نمي‌خواهد فضا را با اظهارنظر رسمي در مورد كانديداتوري خود  انتخاباتي كند. شمس الدين حسيني، وزير سابق اقتصاد، نيكزاد، وزير سابق مسكن و خسرو معتضد، از ديگر سخنرانان اين جلسه بودند. در اين نشست كه احمدي‌نژاد نيز به سخنراني پرداخت، در مورد فعاليت دولت يازدهم و انتخابات رياست‌جمهوري آينده بحث و گفت‌وگو شد.

احمدي‌نژاد  فعاليت مي‌كند، اطرافيانش تكذيب
روز پنجشنبه محمود احمدي‌نژاد از غربي‌ترين نقطه تهران تا شرقي‌ترين آن فعاليت‌هايش را گسترانده بود. بعد از جلسه صبح با مديران دولتش پيرامون انتخابات سال آينده در ساختمان دانشگاه ايرانيان در محله جنت آباد تهران، عصر همان روز راهي منطقه افسريه در شرقي‌ترين نقطه تهران شد تا در مسجد مسعوديه سخنراني كند.

فعاليت احمدي‌نژاد و اطرافيانش به‌طور محسوسي تفاوت كرده است. از جنس سخنان خودش تا اقداماتي كه اعضاي دفترش در برنامه‌هاي عمومي انجام مي‌دهند. تا همين چندي پيش بود كه جمع‌آوري نامه‌هاي مردمي براي احمدي‌نژاد چاشني برنامه‌هاي سخنراني‌هايش بود حالا چيزهاي ديگري هم به آن اضافه شده است. باشگاه خبرنگاران از وجود فيلمبرداراني در مسجد مسعوديه خبر داده كه با مردم مصاحبه مي‌كردند و نوشته: بازار مصاحبه داغ است. جواني به ظاهر ٣٠ و چند ساله دوربين خود را در شبستان مسجد روي سه‌پايه كاشته و مشغول گرفتن مصاحبه از برخي حاضران است. آرام مي‌روم و دم گوشش tمي‌پرسم از كجا هستيد؟ پاسخ مي‌دهد: دفتر محمود احمدي‌نژاد. روحاني جواني روبه روي دوربين مي‌نشيند. مصاحبه كننده مي‌گويد: «حاج آقا تصور كنيد اين دوربين رييس‌جمهور است»، چه چيزي مي‌گوييد؟ فرد روحاني اندكي فكر مي‌كند و مي‌گويد: عمر بسيار كوتاه است. هر كاري مي‌كنيد، فكر آخرت هم باشيد. آن طرف شبستان هم جواني دوربين به دست شده و دارد مصاحبه مي‌گيرد.

مصاحبه‌شونده‌ها مسن و پا به سن گذاشته‌اند. چهره هاي‌شان آشفته و مشوش است. مي‌پرسد براي چه به اين جا آمده‌ايد؟ شايد سوال براي آنها اهميت چنداني نداشته باشد. آنها انگار به دنبال فرصتي هستند تا سفره درددل خود را باز كنند. يكي مي‌گويد: «پسرم بيكار است»؛ ديگري مي‌گويد: «گرفتارم كار ندارم، هزينه درمان بالاست.» اگر احمدي‌نژاد بيايد، اوضاع درست مي‌شود؟ به يكديگر خيره مي‌شوند، همه شان با هم مي‌گويند: «نمي‌دانيم، خدا كند كه درست شود!» يك‌دفعه صداي داد و بيداد بلند مي‌شود. چيزي نيست! پوسترهاي تبليغاتي احمدي‌نژاد دارد بين مردم تقسيم مي‌شود. به نظر مي‌رسد ديگر نبايد حرف‌هاي اطرافيان احمدي‌نژاد را چندان جدي گرفت. همين چند هفته پيش بود كه جوانفكر براي چندمين بار گفته بود احمدي‌نژاد قصد كانديداتوري در انتخابات سال آينده را ندارد اما فعاليت‌هاي دفترش و تغيير لحنش در سخنراني‌هايش خبر از اتفاق ديگري مي‌دهد. احمدي‌نژادي كه تا هفته پيش محور سخنراني‌هايش انسان كامل و اخلاقيات و عرفان بود به ناگاه در مسجد مسعوديه تغيير لحن داده و سخنان نيش‌داري را حواله دولت روحاني مي‌كند.

به صورت غير مستقيم از فيش‌هاي حقوقي سخن مي‌گويد اگرچه حاضر نيست حتي غيرمستقيم پاسخ تخلفات ريز و درشتي را كه در اين سه ساله از دولتش منتشر شده است را بدهد. گويي اطرافيان احمدي‌نژاد هنوز بر همان ريل سابق حركت مي‌كنند، همان ريلي كه دوران پاستورنشيني‌شان پيش روي‌شان بود. هدفشان چيز ديگري است اما همچنان آن را كتمان مي‌كنند. احمدي‌نژاد خود را براي خرداد سال آينده آماده مي‌كند و اطرافيانش تكذيب مي‌كنند. مشخص نيست اين برنامه احمدي‌نژاد تا كجا ادامه خواهد داشت. عده‌اي مي‌گويند عمر اين بازي‌هايش تا نيمه راه است و او كانديداي انتخابات نخواهد شد. عده‌اي مي‌گويند مشغول سنجيدن افكار عمومي است و هيچ تصميم قطعي در اين مسير ندارد و به دنبال اين است كه در صدر اخبار ايران باشد. عده‌اي هم اما معتقدند احمدي‌نژاد و يارانش اين روزها تنها به اميد بازگشت به پاستور فعاليت مي‌كنند و به هر ترتيبي شده بخت خود را به آزمون خواهند گذاشت تا شايد بخت با آنها يار شود و بار ديگر دنيا به كامشان شود.

سخنان نيش‌دار احمدي‌نژاد در مسجد مسعوديه
رييس دولت نهم و دهم حالا ديگر هر هفته برنامه سخنراني دارد، شهرستان‌هاي كوچك و شهرهاي اطراف تهران پيش از اين بيشترين مقصد سخنراني‌هايش بوده، حالا اما دوباره به پايتخت بازگشته است. يك سال پيش بود كه در دروازه‌دولاب سخنراني كرده بود و پس از آن چندين برنامه‌اش در تهران لغو شد از جمله سخنراني در امام‌زاده علي‌اكبر چيذر، به دليل عدم استقبال مردم. اما در روز ٢١ ماه رمضان مسجد محل زندگي‌اش را براي بازگشت به پايتخت انتخاب كرد و حالا هم مسجدي در محله مسعوديه. احمدي‌نژاد روز پنجشنبه تا جايي كه مي‌توانست با سخنان كنايه‌آميز و نيش‌دار، دولت روحاني را مورد هدف قرار داد. او گفت: اقليت برخوردار، براي خودش حقوق‌هاي استثنايي و غيرقابل شمارش قائل است و براي فرودستان كمترين حقي قائل نيست. اينها دارند اين سيستم اداري نوشته يا نانوشته را اجرايي مي‌كنند.

اين درست بدون اشاره به آيين‌نامه‌هاي حقوق‌هاي كلان تصويب شده در دولت او است. احمدي‌نژاد با اشاره غيرمستقيم به دولت گفت: بسياري از دولت‌ها توجهي به خواست مردم ندارند. در زمان انتخابات يك شعار مي‌دهند اما بعدا جور ديگري عمل مي‌كنند انگار كه اصلا مردم نيستند.

رييس دولت سابق با اشاره به توزيع ناعادلانه ثروت گفت: ما يا نعمت‌هاي خدا را نشناخته‌ايم يا درست توزيع‌شان نكرده‌ايم. احمدي‌نژاد در ادامه اظهار داشت: اگر بودجه و ثروتي هست، براي مردم است. خود من هم كه اينجا هستم، مال مردمم! با اين صحبت‌ها، صداي احسنت، احسنت مردم بلند شد. او در ادامه گفت: عده‌اي بر اين باورند كه مردم نمي‌توانند ثروت خود را خودشان اداره كنند؛ اينها دارند با زبان بي‌زباني مي‌گويند: بده بياد! احمدي‌نژاد كه در دوران خودش هم چندان خصوصي‌سازي به جايي نرسيده بود، گفت: هر چقدر دايره دولت در اداره امور افزايش پيدا كند، اتلاف منابع، فقر، فساد و دست‌اندازي به بيت‌المال بيشتر مي‌شود. دولت‌هاي پرخرج و كم‌بهره مسبب فقر‌ هستند.

چه کالاهایی سال های گذشته در سفره افطار شما بود و حالا حذف شده است؟ هزینه رمضان خود را چقدر برآورد می کنید ؟ آیا سفره های رمضان شما کوچکتر شده یا تغییری نکرده است ؟

رمضان و دوباره مثل هر سال ماجرای گرانی های مناسبتی در بازارهای کشور داغ است و دوباره مسئولین خبر از کنترل بازار می دهند.

در ماه مبارک رمضان طبق رسم هر سال ،  اقلامی مانند زولبیا وبامیه، آش، حلیم و خرما که شاید در ماه‌های عادی کمتر مورد استفاده خانوار قرار می‌گیرد ، به سبد کالایی خانواده ها افزوده می‌شود ، همچنین در این فصل از سال در رمضان ، میوه هایی چون هندوانه و طالبی به پرمصرف‌ترین میوه‌ها تبدیل می‌شوند. 

در حال حاضر قیمت هر کیلوگرم گوشت چرخ‌کرده مخلوط گوساله و گوسفند ۳۰ هزار و ۲۰۰ تومان، خورشتی گوساله ۳۸ هزار و ۵۰۰ تومان، مرغ ۶۶۰۰ تومان، هر بسته ۶ عددی تخم مرغ ۲۸۰۰ تومان، شیر استریل ۱.۵لیتر ۲.۵درصد چربی ۴۲۰۰ تومان، شیر نایلونی ۱.۵درصد چربی ۱۳۵۰ تومان، پنیر خامه‌ای ۱۰۰ گرمی ۱۲۰۰ تومان، پنیر پاستوریزه فنا ۱۵درصد چربی ۳۶۰۰ تومان، هر کیسه ده کیلویی برنج پرمحصول ۷۲هزار تومان، طارم دمسیاه ۵ کیلویی ۴۷هزار و ۵۰۰ تومان، طارم معطر ۱۰ کیلویی ۸۰ هزار و ۷۵۰ تومان، هاشمی درجه یک ۵ کیلویی ۴۷ هزار و ۵۰۰ تومان، شیرودی ۵ کیلویی ۳۷ هزار و ۵۰۰ تومان، علی کاظمی ۱۰ کیلویی ۷۹ هزار تومان، هندی سوپرباسماتی ۹ کیلویی ۴۸ هزار و ۵۰۰ تومان و رمضانی ۵ کیلویی ۳۶ هزار و ۹۰۰ تومان است.

هر بطری روغن مایع ۸۱۰گرمی آفتابگردان ۴۹۰۰ تومان، قیمت هر بسته شکر ۹۰۰ گرمی ۲۴۰۰ تومان، شکر ۱۷۰۰ گرمی ۵۶۳۰ تومان، هر بسته خرما درجه یک نیز ۷۲۰۰ تومان و هر بسته خرما درجه دو نیز ۳۵۰۰ تومان است،   همچنین قیمت هرعدد نان بربری ساده ۶۵۰ تومان و نوع خشخاشی آن ۱۰۰۰ تومان است.

قیمت هر عدد نان سنگگ ۱۰۰۰ تومان است؛ قیمت هر بسته چای ۵۰۰ گرمی نیز بسته به نوع آن متفاوت و بین ۱۵ تا ۱۷ هزار تومان است.  قیمت طالبی بین ۲۵۰۰ تا ۳۰۰۰ تومان، و هندوانه ۱۳۰۰ تومان است؛ هرکیلوگرم سبزی خوردن نیز در مغازه‌ها ۲۰۰۰ تومان به فروش می‌رسد.

براساس این گزارش طبق گفته رئیس اتحادیه قنادان ، قیمت هر کیلوگرم زولبیا و بامیه درجه یک ۹۶۰۰ تومان و درجه دو هر کیلوگرم ۹۱۰۰ تومان تعیین شده است، همچنین علی محمدی، رئیس اتحادیه حلیم عنوان کرده است: قیمت هر کیلوگرم حلیم معجون از سوی اتاق اصناف ۱۰ هزار تومان تعیین شده است، همچنین هر کیلوگرم حلیم ساده نیز ۹ هزار تومان عرضه خواهد شد.

به این ترتیب برای یک کیلو زولبیا و بامیه، یک کیلو حلیم و یک عدد نان سنگک، یک کیلو طالبی، یک بسته خرما به علاوه یک بسته پنیر باید به طور متوسط باید نزدیک به 35 هزار تومان هزینه کرد و این تازه به غیر شام و سحری است.

در ميان با حقوق 300 ميليوني و منازل 20 ميلياردي و ماشيناي 2 ميلياردي اصلا كاري نداريم و هيچ منظوري هم نداريم به كسي بر نخوره . . .

دموکراسی با همه معایبش بنا بر عقل بشری یکی از بهترین شیوه های مردمسالاری دانسته شده و در بسیاری از کشورها در حال پیاده سازی است.

نظام دینی ما نیز بر اساس دو رکن مردمسالری و اسلام بنا شده است و بیش از ربع قرن است که در حال تجربه نوع دینی دموکراسی مطابق با ارزشهای ایرانی و اسلامی است.در این مسیر اگر چه فراز و نشیبهای متعددی در خلال این تجربه نوین و گران سنگ رخ داده است اما سرعت رشد و پیشرفت ما نشان دهنده موفقیت این الگوی حکومت است.

این بدان معنا نیست که همه چیز بصورت اتم و اکمل خوب است و نیازی به اصلاح و بازبینی نیست اما نشان دهنده استقرار و پایداری نظام است. انتخابات گذشته بویژه با عنایت به نتایج غیر منتظره و جالب تهران که چرخش کامل و تقریبا بی نظیر گرایش کرسیهای مجلس را شاهد است پیش از هر چیز مؤید بازبودن مجرای تحقق اراده مردم است.

در تمام این سالها شاهد آن بوده ایم که دولتهایی در پی هم آمده اند که گرایشهای سیاسی کاملا متفاوت و بعضا کاملا متعارض و متضادی داشته اند.نوع جدید آن تصاحب تمام کرسیهای تهران توسط رقبای اصولگرایان است.بنابراین هیچ مانعی برای تحقق اراده سیاسی مردم در این نظام قابل تصور نیست.

اینگونه است که هنگامی که مردم تحقق راستین اراده و حرف خود را مشاهد می کنند،به نظام خود می بالند و مردمسالاری واقعی را تجربه می کنند.از آنسو نظام نیز با کسب آرای مردمی مشروعیت و مقبولیتی بیش از پیش می یابد و با استحکام بیشتری به راه راستین خود ادامه میدهد.فراموش نکنیم که اگر بنا نبود قدرت دست به دست شده و بچرخد،دیگر مردمسالاری معنایی نمی یافت.

با پایان ثبت نام داوطلبین نمایندگی در مجلس خبرگان رهبری اکنون عملیات رسانه ای بمنظور فشار بر شورای نگهبان از سوی حامیان دولت و اصلاح طلبان شکل جدی تری به خود گرفته است.این رسانه ها در پی آنند با بدیهی جلوه دادن تایید صلاحیت سید حسن خمینی و حتی هاشمی رفسنجانی و سایر نزدیکان این دو، این شورا را در عمل انجام شده قرار داده و هزینه های رد صلاحیتها را بشدت افزایش دهند.

حمله چندباره مقامات دولتی به صدا و سیما آن هم تنها برای عدم پخش مصاحبه وزیرخارجه با برنامه نود-که بدون هماهنگی سازمانی انجام شده بود-نشان دهنده عمق عداوت دولت از روشنگریها و استقلال رسانه ملی است.اگر چه انتقادات فراوانی به صدا و سیما وارد است اما همین ایستادگی در برابر زیاده خواهیهای زیاده طلبان چنان برایشان سنگین تمام شده که به حملات پر حجم علیه این سازمان؛عملا نشان می دهند که ظریف چقدر از این اقدام ناخرسند است.از سویی این حضرات ناخواسته به جایگاه بی بدیل رسانه ملی در میان افکار عمومی داخلی اذعان می کنند.بهتر است مقامات محترم دولتی بویژه سخنگوهای آن، این شدت لحن را برای حمله به دشمنان قسم خورده این ملت هزینه کنند.

موج فضاسازی علیه صدا و سیما اگر چه به بهانه اقدام خودسرانه فردوسی پور در حال تشدید است اما با کمی تامل می توان دریافت اصلاح طلبان و دولت هم برای سرپوش گذاشتن بر ناکارآمدیهای روزافزون دولت در عرصه های گوناگون و  برای تهیه چاشنی لازم برای عملیات رسانه ای انتخاباتی نیاز به چنین فضاسازیهایی دارند. آلودگی شدید هوا و انفعال همیشگی و بی تدبیریهای سریالی دستگاههای دولتی که نتوانسته باعث کاهش آلودگی یا عواقب ناشی از آن شود دولت لذا تحت فشار افکار عمومی قرار داده است.

از سوی دیگر رکود عجیب و ادامه دار اقتصادی در سایه بی برنامگی و آشفتگی تامل برانگیز تیم اقتصادی دولت می رود که شدید ترین ضربات را به زیرساختها و ساختارهای اقتصادی کشور بزند به گونه ای که با کاهش شدید قیمت نفت-به دنبال شاهکارهای سیاستی ژنرالهای نفتی دولت یازدهم- حتی تامین هزینه های جاری کشور را با مخاطرات شدید مواجه کرده است.

سیاست خارجی یکجانبه گرای دولت که به امید بی حاصل ورود سرمایه های غربی به کشور در حال حراج سرمایه های هسته ای کشور است نه تنها عزت و جایگاه ایرانیان را ارتقا نداده بلکه با بی عرضگی تمام،چشم بر گستاخیهای امریکا در تحقیر ملی ایرانیان بسته است و از سوی دیگر با بی تفاوتی کامل تحولات منطقه را دنبال می کند و هیچ اقدام درخوری در حمایت از مستضعفین و مظلومان مبارز در اقصی نقاط دنیا ندارد.

مشخص است که باید از سر بیکاری دغدغه اصلی اش عدم پخش مصاحبه وزیر خارجه اش با یک برنامه ورزشی باشد.نگارنده علاقمند است بداند لحن سخنگوی دستگاه دیپلماسی درباره صدا و سیما-که تنها به وظیفه قانونی خود عمل کرده است- مشابه لحن او خطاب به کدامیک از دولتهای غربی یا مثلا دولت و ارتش نیجریه است؟پیش اینان خودیها شایسته گستاخی اند اما غربیها را نباید حتی در کلام برای لحظه ای آزرد.

این روزها دولت هر روز که پیش می‌رود انتقاداتش از دولت پیشین بیشتر می‌شود. رئیس جمهور و دیگر اعضای دولت به ویژه تیم اقتصادی دولت تدبیر و امید در سخنانشان بیشتر سعی دارند مشکلات اقتصادی را به ارث رسیده از دولت دهم معرفی کنند.
سخنان بسیاری در همین زمینه گفته شده است. کار دشوار است. شرایط بسیار سخت است. اوضاع بد اقتصادی از دولت پیشین به ما رسیده است … بسیاری سخن دیگر.
اکنون در همین باره چند پرسش به میان می‌آید.
-دولتی که پس از پیروزی آقای روحانی بر سر کار آمد از اوضاع اقتصادی خبر نداشت؟
هنگام تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری بیشتر نامزدها بر سر مسائل اقتصادی وعده می‌دادند. این وعده‌ها از سوی آقای روحانی بیشتر هم بود. اکنون چرا درباره مسائل اقتصادی بیشتر بر روی ضعف و عملکرد دولت پیشین سخن گفته می‌شود؟
آیا دولت هر چند که دو ماه از عمر آغاز کارش می‌گذرد و زمان زیادی دارد تا بتواند برنامه‌های خود را اجرا کند،اما آیا برنامه اقتصادی روشن، تاثیر‌گذار و مناسبی را در دست ندارد؟
دراین اوضاع اقتصادی که همه دولت سعی دارند بیشتر آن را بر گردن دولت پیشین بیندازند چه عاملی از همه بیشتر بر اقتصاد کشور تاثیر گذاشته است؟
مسکن مهر از سوی یکی از اعضای دولت اعتدال به عنوان یکی از عوامل تاثیر‌گذار بر تورم معرفی شد. آیا واقعاً اینگونه است؟
طرح هدفمندی یارانه‌ها که بیش از ۲ سال است اجرا می‌شود و یکی از طرح‌های مهم و سخت برای هر دولتی بوده است، از سوی دولت احمدی نژاد اجرا شد و او همه تبعات آن را به جان خرید و در هر ماه هم توانست سهم هر خانوار را بپردازد و سهم بخش‌های دیگر را هم در نظر بگیرد. اکنون این طرح که با همفکری دولت دهم و مجلس شورای اسلامی و بر اساس قانونی که نمایندگان آن را تصویب کردند و دولت هم اجرا کرد مورد نقد دولت کنونی است. دولت یازدهم می‌گوید طرح هدفمند کردن یارانه‌ها با این شیوه و روش مناسب نیست و باید آسیب شناسی شود. آنها اعتقاد دارند که پرداخت یارانه باعث افزایش نقدینگی و تورم شده است. هر چند دولت گفته است این طرح بدون تغییر تا پایان سال اجرا می‌شود اما طرح تازه خود را برای فاز دوم آن اعلام نکرده است. طرح دولت تدبیر و امید در این زمینه چیست؟
آقای روحانی هفته گذشته در گردهمایی ائمه جمعه کشور با اشاره به اینکه برخی مصوبات دولت برای حل مشکلات اقتصادی در کوتاه مدت است گفت: این دولت نه ید بیضاء دارد و نه عصای موسی و نه شخصی که با یک اشاره بتواند همه مشکلات را حل کند.
رئیس جمهور محترم باید توجه داشته باشند که همه می‌دانند دولت نه ید بیضا دارد و نه عصای موسی و نه شخصی که با یک اشاره بتواند مشکلات را حل کند، دولت‌های پیشین هم نداشتند و توقعی هم از آنها نمی‌رفت که بتوانند مشکلات کشور را یک شبه حل کنند. مردم هم چنین توقعی ندارند اما مردم خوب می‌دانند که برای حل مشکلات اقتصادی و دیگر مشکلات برنامه ریزی کوتاه مدت و بلند مدت نیاز است. برنامه کوتاه مدت برای جلوگیری از آنچه که دولت اعتقاد دارد به خاطر عملکرد دولت پیشین است. برنامه ریزی بلند مدت برای اجرای آنچه که دولت اعتقاد دارد برای بهبود شرایط باید اجرا شود تا در چند سال آینده نتیجه آن به ثمر برسید.
چارچوب برنامه‌های اقتصادی در سند چشم انداز و برنامه‌های پنج ساله چیده شده است و از همه مهمتر توصیه‌های رهبر معظم انقلاب است که سال‌های متمادی را با اقتصاد گره زدند و از سال‌ها پیش از این برای هر سال یک نام اقتصادی پیشنهاد دادند که اگر دولت‌ها به آن توجه می‌کردند مشکلات کمتر می‌شد اکنون که در سال جهاد اقتصادی قرار داریم بیشتر توجه دولت برای پیاده شدن این خواسته رهبری باید معطوف باشد. جهاد اقتصادی عزم ملی می‌خواهد عزمی که بتواند تولید ملی و کار و تلاش ایرانی را به ظهور برساند.عزمی که بتواند اقتصاد کشور را از وابستگی به نفت نجات دهد.

توقع از دولتی که خود را ژنرال می‌داند بیشتر از دولتی است که یک ژنرال و چند سرباز دارد. دولت یازدهم به گفته رئیس جمهور فرصت آزمون و خطا ندارد. اکثر وزرای دولت کارکشته و با تجربه هستند و از آنها هم توقع می‌رود که کارکشتگی و تجربه خود را به کار گیرند.
مردم و رهبری هم پشتوانه دولت خواهند بود تا برنامه‌های دولت به شکل مناسبی اجرا شود. اگر دولت نهم و دهم پر تلاش بود و پر کار و پر تحرک اکنون که دولت با تجربه بر سر کار آمده است شاید از آن تحرک خبری نباشد، اما تفکر که انتظار می‌رود؟!