به طرف مقابل نگویید فکرش را نکن! همچنین موضوع صحبت را عوض نکنید!
بگذارید داستان و مسئله خود را بارها و بارها تکرار کند تا آرام شود!
موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسبها: حرف زدن , درد دل , طرف ما , گفتگو
بافت شخصيتی زنان طوری است كه با درد دل كردن تخليه ميشوند؛
اين فرصت را برای همسرتان فراهم كنيد تا احساس سبكی و آرامش پيدا كند.
گفتگو و صحبت کردن، از تفاوت های اساسی زن و مرد است.
زنان همیشه علاقهمند به گفتگوی طولانی تلفنی با همسر و خداحافظیهای طولانی هستند ...
و مردی موفق است که این امر را درک کند که متاسفانه اکثر ما با این موضوع مشکل داریم !
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، فقط آقایان ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم
برچسبها: درد دل , خداحافظی , کار , زندگی
به همم ریخته است گیسویی به همم ریخته است مدت هاست
چه بگویم نگفته هم پیداست غم این دل مگر یکیو دوتاست
به همم ریخته است گیسویی به همم ریخته است مدت هاست
یا برگرد یا آن دل را برگردان یا بنشین یا این آتش را بنشان
آه ای جان آخر تا کی سرگردان ای زیبا ای رویا
یا برگرد یا آن دل را برگردان یا بنشین یا این آتش را بنشان
آه ای جان آخر تا کی سرگردان ای زیبا ای رویا
دانلود آهنگ جدید سالار عقیلی چه بگویم با لینک مستقیم
یا برگرد یا آن دل را برگردان یا بنشین یا این آتش را بنشان
آه ای جان آخر تا کی سرگردان ای زیبا ای رویا
یا برگرد یا آن دل را برگردان یا بنشین یا این آتش را بنشان
آه ای جان آخر تا کی سرگردان ای زیبا ای رویا
موضوعات مرتبط: دانلود آهنگ ، شنیدنیها ، پیشنهاد مدیر
برچسبها: دانلود آهنگ , درد دل , زندگی , عقیلی
دلا از دست تنهایی به جونم
ز آه و ناله خود در فغونم
شبان تار از درد جدایی
کره فریاد، مغز استخونم
عزیزون از غم و درد جدایی
به چشمونم نمونده روشنایی
گرفتارم به دام غربت و درد
نه یار و همدمی، نه آشنایی
فلک کی بشنوه آه و فغونم
به هر گردش زنه آتش به جونم
یک عمری بگذرونم با غم و درد
به کام دل نگرده آسمونم
نمیدونم دلم دیوونه کیست
اسیر نرگس مستونه کیست
نمیدونم دل سرگشته ما
کجا میگردد و در خونه کیست
نصیب کس مبو درد دل ما
که بسیاره غم بیحاصل ما
کسی بو از غم و دردم خبر داشت
که داره مشکلی چون مشکل ما
دلی دیرم که بهبودش نمیبو
نصیحت کردم و سودش نمیبو
به بادش میدهم، نش میبره باد
در آتش مینهم، دودش نمیبو
بود درد مو و درمونم از دوست
بود وصل مو و هجرونم از دوست
اگر قصاب مستم واکره پوست
جدا هرگز نگرده جونم از دوست
مو آن آزرده بی خانمونم
مو آن محنت نصیب سخت جونم
مو آن سرگشته خارم در بیابون
که هر بادی وزد، پیشش دوونم
به صحرا بنگرم، صحرا ته بینم
به دریا بنگرم، دریا ته بینم
به هرجا بنگرم، کوه و در و دشت
نشان از قامت رعنا ته بینم
مو که افسرده حالم، چون ننالم
شکسته پر و بالم، چون ننالم
همه گویند فلانی ناله کم کن
ته آیی در خیالم، چون ننالم
به آهی گنبد خضرا بسوجوم
فلک را جمله سر تا پا بسوجوم
بسوجم ورنه کارم را بساجی
چه فرمایی، بساجی یا بسوجوم
غم عشقت بیابان پرورم کرد
هوای بخت، بی بال و پرم کرد
به ما گفتی صبوری کن صبوری
صبوری، طرفه خاکی بر سرم کرد
خوش آن ساعت که یار از در، در آیود
شب هجرون و روز غم سرآیود
ز دل بیرون کنم جان را به صد شوق
همی واجم که جایش دلبر آیود
سری دیرم که سامونش نمیبو
غمی دیرم که پایانش نمیبو
اگر باور نداری سوی من آی
ببین دردی که درمانش نمیبو
مو کز سوتهدلانم چون ننالم
مو کز بیحاصلانم، چون ننالم
نشسته بلبلان با گل بنالند
مو که دور از گلانم، چون ننالم
موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسبها: تنهایی , درد دل , باباطاهر , درد
تنها چیزی که مرا زنده نگه داشته اول عشق به تعداد بسیار محدود اطرافیانم هست که از تعداد انگشتان دستانم فراتر نمیروند و تنها آرزوی من عاقبت به خیری همین اندک دوستان است و بس.
نه کینه ای از کسی دارم نه طلبی.
هیچ وابستگی به این دنیا نداشته ندارم ، اندک تلاش مادی من صرفا برای خانواده بوده که محتاج نباشند.
خداوند را شاکرم که نعمتهای فراوانش را به من عطا نمود و شرمنده ام از ناشکری و ناسپاسی بنده حقیر و ذلیلش.
همیشه سعی در ادای تکلیف انقلابی داشتم ، افسوس که اثرگذار نبودم.
بخشیدم همه آنانی که غیبتم کردند و تهمتم زدند و گرفتارم کردند و زندگی ام را دچار چالشهای وحشتناک کردند.
بخشیدم کسانی که در تنهایی زندگی تنهایم گذاشتند در حالی که توانش را داشتند.
بخشیدم کسانی که در گرفتاریها گرفتارترم کردند.
بخشیدم آنانی را که مرا نبخشیدند تا زندگی ام آرام گیرد.
خدایا ، تنها بودم و تنها با مشکلات جنگیدم ، تنهایی را دوست ندارم اما تنهایم. همیشه در سخت ترین مسیرهای زندگی ام تنها بودم ، چون تنهایم گذاشتند.
گاهی اوقات به تنهایی ام فکر میکنم. نه پدر نه مادر نه برادر نه خواهر و نه وابسته ای که به او تکیه کنم. تنهایی به چه اندازه ؟ تا کجا ؟ تا کی ؟
خدایا مرا ببخش و عزت نفسم را فزونی بخش ، محتاج به غیرم مگردان ، سلامتی را از من و دوستانم مگیر ، لذت عبادتت را در دلمان فزون گردان و عشق را در دلمان نمیران که تنها کورسوی امیدواری در این دنیای فانیست.
آتش عشق به اهل بیت را همواره در دلم شعله ورتر و عطش دنیا طلبی را در من خاموش بگردان.
و در آخر...
خداوندا جز تو کسی را دارم که به او تکیه کنم ؟
الهی و ربی من لی غیرک
موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسبها: الهی و ربی من لی غیرک , تنهایی , دعا , درد دل
بزرگ شدیم و فهمیدیم که دوا، آب میوه نبود.
بزرگ شدیم و فهمیدیم که پدر همیشه با دستان پر باز نخواهد گشت آنطور که مادر گفته بود.
بزرگ شدیم و فهمیدیم که چیزهای ترسناک تر از تاریکی هم هست!
بزرگ شدیم به اندازه ای که فهمیدیم پشت هر خنده ی مادر هزار گریه بود و پشت هر قدرت پدر یک بیماری نهفته!
بزرگ شدیم و فهمیدیم که مشکلات ما دیگر در حد یک بازی کودکانه نیست!
و دیگر دستهای ما را برای عبور از جاده نخواهند گرفت!
بزرگ تر که شدیم، فهمیدیم که این تنها ما نبودیم که بزرگ شدیم؛ بلکه والدین ما هم همراه با ما بزرگ شده اند و چیزی نمانده که بروند! شاید هم رفته باشند...!
خیلی بزرگ شدیم تا فهمیدیم که دلیل چین و چروک صورت مادر و پدر نگرانی از آینده ما بود.
خیلی بزرگ شدیم تا فهمیدیم سخت گیری مادر عشق بود،
غضبش عشق بود،
و تنبیه اش عشق...
و خیلی بزرگتر شدیم تا فهمیدیم زیباتر از لبخند پدر، انحنای قامت اوست!
موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسبها: دلنوشته ها , درد دل , پدر و مادر , کودک
بترس از آنیکه دلش را شکستی و سکوت کرد
او دردش را به خدا گفت
موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسبها: دلنوشته , زبان من , درد دل , گفتیها
من باور دارم ...
که دعوا و جرّ و بحث دو نفر با هم به معنى اين که آنها همديگر را دوست ندارند نيست.
و دعوا نکردن دو نفر با هم نيز به معنى اين که آنها همديگر را دوست دارند نمىباشد.
من باور دارم ...
که هر چقدر دوستمان خوب و صميمى باشد هر از گاهى باعث ناراحتى ما خواهد شد
و ما بايد بدين خاطر او را ببخشيم.
من باور دارم ...
که دوستى واقعى به رشد خود ادامه خواهد داد حتى در دورترين فاصلهها.
عشق واقعى نيز همين طور است.
من باور دارم ...
که ما مىتوانيم در يک لحظه کارى کنيم که براى تمام عمر قلب ما را به درد آورد.
من باور دارم ...
که زمان زيادى طول مىکشد تا من همان آدم بشوم که مىخواهم.
من باور دارم ...
که هميشه بايد کسانى که صميمانه دوستشان دارم را با کلمات و عبارات زيبا و دوستانه ترک گويم
زيرا ممکن است آخرين بارى باشد که آنها را مىبينم.
من باور دارم ...
که ما مسئول کارهايى هستيم که انجام مىدهيم ،
صرفنظر از اين که چه احساسى داشته باشيم.
من باور دارم ...
که اگر من نگرش و طرز فکرم را کنترل نکنم،او مرا تحت کنترل خود درخواهد آورد.
من باور دارم ...
که قهرمان کسى است که کارى که بايد انجام گيرد را در زمانى که بايد انجام گيرد ، انجام مىدهد ،
صرفنظر از پيامدهاى آن.
من باور دارم ...
که گاهى کسانى که انتظار داريم در مواقع پريشانى و درماندگى به ما ضربه بزنند،
به کمک ما مىآيند و ما را نجات مىدهند.
من باور دارم ...
که گاهى هنگامى که عصبانى هستم حق دارم که عصبانى باشم
امّا اين به من اين حق را نمىدهد که ظالم و بيرحم باشم.
من باور دارم ...
که بلوغ بيشتر به انواع تجربياتى که داشتهايم و آنچه از آنها آموختهايم بستگى دارد تا
به اين که چند بار جشن تولد گرفتهايم.
من باور دارم ...
که هميشه کافى نيست که توسط ديگران بخشيده شويم،
گاهى بايد ياد بگيريم که خودمان هم خودمان را ببخشيم.
من باور دارم ...
که صرفنظر از اين که چقدر دلمان شکسته باشد دنيا به خاطر غم و غصه ما
از حرکت باز نخواهد ايستاد.
من باور دارم ...
که زمينهها و شرايط خانوادگى و اجتماعى برآنچه که هستم تاثيرگذار بودهاند
امّا من خودم مسئول آنچه که خواهم شد هستم.
من باور دارم ...
که نبايد خيلى براى کشف يک راز کند و کاو کنم ،
زيرا ممکن است براى هميشه زندگى مرا تغيير دهد.
من باور دارم ...
که دو نفر ممکن است دقيقاً به يک چيز نگاه کنند و دو چيز کاملاً متفاوت را ببينند.
من باور دارم ...
که زندگى ما ممکن است ظرف تنها چند ساعت توسط کسانى که حتى آنها را نمىشناسيم
تغيير يابد.
من باور دارم ...
که گواهىنامهها و تقديرنامههايى که بر روى ديوار نصب شدهاند
براى ما احترام و منزلت به ارمغان نخواهند آورد.
من باور دارم ...
که کسانى که بيشتر از همه دوستشان دارم خيلى زود از دستم گرفته خواهند شد.
موضوعات مرتبط: جملات زيبا ، دل نوشته ها
برچسبها: درد دل , جملات زيبا , حرفهاي درست , حرف كامل