به مناسبت سالروز عملیات والفجر مقدماتی ؛
بچهها آنجا جانانه ایستادند و تسلیم نشدند. عراقیها با بلندگو به بچهها میگفتند؛ بیایید تسلیم شوید، ولی آنها تسلیم نشدند.
درحالیکه با ناکامی در عملیات رمضان، پیشروی در شرق بصره، دور از انتظار به نظر میرسید، پیروزی در عملیات محرم و تسلط بر زمینهای تخت و هموار استان میسان، دستیابی به شهر العماره عراق را که بهطور همزمان دو شهر بصره و بغداد را تهدید میکرد، امکانپذیر کرد.
ازآنجاکه فرماندهان جنگ ناگزیر بودند در مقابل تجهیزات برتر عراق، زمین سخت را انتخاب کنند و درگیری در وضعیت دشوار را به دشمن تحمیل کنند، منطقه رملی غرب ارتفاعات میشداغ- حدفاصل فکه تا چزابه - برای اجرای عملیات سرنوشتساز والفجر انتخاب شد.
شرح کلی عملیات [1]
ساعت 21:30 روز ۱۷ بهمن ۱۳۶۱ پس از اعلام رمز، عملیات از ۵ محور، در تاریکی مطلق شب، آغاز شد. وسعت و عمق موانع و استحکامات و وجود کانالهای متعدد دشمن، سرعت پیشروی نیروها را بسیار کند کرده بود.
بااینحال خط اول دشمن شکسته شد، ولی درمجموع، تاریکی مطلق شب، برقرار نشدن الحاق میان نیروها، عمق و وسعت بسیار میدانهای مین و هوشیاری دشمن، عوامل بازدارندهای بودند که به تأمین نشدن کل اهداف مرحله اول عملیات منجر شدند.
در مرحله دوم عملیات نیز که ساعت ۲۱ روز ۲۰ بهمن ۱۳۶۱ آغاز شد، به دلیل هوشیاری دشمن و احاطه او بر راهکارهای خودی، پیشروی رزمندگان سد گردید.
این عملیات نشان داد؛ در نبردهای بعدی، باید مناطقی را شناسایی کرد که عاری از نقاط قوت دشمن باشد. همچنین باید از انتخاب مناطق با عمق زیاد، صرفنظر کرد.
حماسه گردان کمیل
گردان کمیل که در عملیات والفجر مقدماتی تحت امر تیپ عمار (لشکر ۲۷ محمد رسولالله) بود، در پادگان دوکوهه، آمادگیهای لازم را با اجرای رزم شبانه و پیادهرویهای طولانی کسب کرده بود. این گردان قبل از عملیات در دهکده حضرت رسول (ص) (چنانه) مستقر شد.
مأموریت گردان کمیل، شکستن خط اول دشمن و سپس پیشروی تا جاده آسفالت بود. طبق طرح مانور، میبایست یک گروهان، جلوی تپه دوقلو عمل میکرد و از روبرو با دشمن درگیر میشد. گروهان دوم هم مأمور بود با پلهایی که همراه داشت، از کانال اول عبور کند و بعد از تپه دوقلو مستقر شود. گروهان سوم هم میبایست پس از عبور از کانال دوم و سوم، جاده آسفالت را تصرف میکرد تا بدین ترتیب پاسگاه رشیده عراق سقوط کند.
شب اول
گروهان یکم به سمت تپه دوقلو حرکت کرد. گروهان دوم نیز پس از عبور از کانال اول و میدان مین، به جاده مرزی رسید. بعد از جاده شنی، یک خاکریز نونی شکل بود که دشمن روی آن استقرار داشت.
با تیراندازی عراقیها، درگیری شدیدی آغاز شد که در این درگیری تعدادی از نیروهای خودی و گروهان دوم گردان کمیل، مجروح یا شهید شدند. سپس گروهان سوم به خاکریز نونی شکل حمله و دشمن را تارومارکرد. آنگاه نیروهای گردان به سمت کانال دوم پیشروی کردند و پس از یک ساعت درگیری در یک کانال فرعی، پیشروی خود را ادامه دادند و به کانال دوم رسیدند.
محاصره نیروهای گردان کمیل
نیروهای دشمن در آنسوی کانال مستقر بودند. هوا هم روشن شده و ساعت نزدیک ۷ صبح بود. در این هنگام نیروهای تازهنفس عراقی در ۵۰۰ متری رزمندگان پیاده و با نیروهای خودی درگیر شدند. قسمتی از کانال سوم به تصرف درآمده بود که دشمن از پشت سر، نیروهای خودی ر ا محاصره کرد.
حدود ۱۲۰ نفر از گروهانهای دوم و سوم در محاصره قرار گرفتند و شکستن محاصره فقط با رسیدن نیروی کمکی ممکن بود. ازاینرو، ثابت نیا (فرمانده گردان)، فرماندهی صحنه نبرد را به معاونش؛ علیرضا بنکدار سپرد و همراه یک تیم، از حلقه محاصره خارج شد و به قرارگاه تیپ عمار بازگشت تا از علیاکبر حاجی پور، فرمانده تیپ درخواست کمک کند.
همچنین یکی از فرمانده گروهان ها موفق شد تعدادی از نیروهایش را به عقب بکشد. بااینحال، تلاش ثابت نیا بهجایی نرسید زیرا به دلیل ناکامی در اجرای کل عملیات، دستور توقف آن صادرشده بود. این در حالی بود که تعدادی از نیروهای خودی در حلقه محاصره قرار داشتند.
از قرارگاه دستور داده میشد نیروها در طول روز، مواضع بهدستآمده را حفظ کنند تا با فرارسیدن شب و اجرای عملیات سایر نیروها، موقعیتشان تقویت شود، اما دشمن در طول روز با تکمیل حلقه محاصره و اجرای آتش روی کانال، علاوه بر مجروح کردن عدهای از رزمندگان، سعی درگرفتن اسیر داشت؛ تلاشی که با مقاومت رزمندگان ناکام ماند.
شب و روز دوم
شهادت معاون گردان
شب دوم در کانال تقریباً باتلاقی و سرد سپری شد. روز دوم، حملات خمپارهای دشمن افزایش یافت. این در حالی بود که تعداد مجروحان رو به افزایش و آب و آذوقه هم تمامشده بود. غروب روز دوم، علیرضا بنکدار، معاون گردان بهشدت زخمی شد و آبی برای رفع عطش او یافت نمیشد. مقداری آب از کف نیمه باتلاقی کانال برایش تهیه شد اما به دلیل تلخی و شوری، نهتنها عطش او رفع نگردید، بلکه وضعیتش رو به وخامت رفت، طوری که گاه و بی گاه بیهوش میشد تا آنکه روحش به ملکوت اعلی پیوست.
بعد از او، جانشین دوم گردان، داود ملک آرایی، فرماندهی صحنه را بر عهده گرفت، اما چند ساعت بعد، او نیز به شهادت رسید. با شهادت ملک آرایی، نیروهای باقیمانده دورهم جمع شدند و شور کردند. وجود شهدا و مجروحان عقبنشینی را دشوار کرده بود. بااینحال یک گروه ۱۶ نفره از معبری عقبنشینی کردند و ۲۲ نیروی سالم و ۵۰-۶۰ نفر مجروح در کانال باقی ماندند.
در طول روز حملات دشمن کماکان ادامه داشت. در این میان، یک تانک دشمن که قصد عبور از کانال را داشت، هدف آر.پی.جی نیروهای خودی قرار گرفت. چند نفر از خدمه تانک اسیر شدند که یکی از افراد اسیرشده، رزمندگان را از ناکامی عملیات والفجر مقدماتی مطلع کرد.
دیگر هیچ راه فراری وجود نداشت و حلقه محاصره کامل شده بود و تنها زمزمه و مناجات مجروحان شنیده میشد.
شب سوم
تلاش برای نجات محاصرهشدگان
غروب سهشنبه ۱۹ بهمن، تیپ سلمان از لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص) برای نجات محاصرهشدگان، با اجرای عملیاتی با دشمن درگیر شد. در این درگیری ابتدا تپههای دوقلو به تصرف گردان جعفر طیار و گردان میثم درآمد و عملیات تا صبح طول کشید، اما ادامه نبرد میسر نشد و تلاش تیپ سلمان به نتیجه نرسید. این در حالی بود که فاصله کانال با تپه دوقلو، ۲ کیلومتر بود و حتی درگیری با دشمن در تپه دوقلو، از کانال مشاهده میشد.
شهادت فرمانده گردان کمیل
از طرف دیگر، آن شب تعدادی از امدادگران گردان مالک، همراه یک گروهان آر.پی.جی زن برای کمک به گردان کمیل در اختیار ثابت نیا گذاشته شد. آنها میخواستند از تپههای دوقلو عبور کنند و نیروهای گردان کمیل را به عقب بیاورند.
گروهان آر.پی.جی زن در تپه دوقلو با دشمن درگیر شد و ثابت نیا توانست با استفاده از امنیت نسبی ایجادشده، امدادگران را به سمت کانال اول ببرد، اما امدادگران فقط موفق شدند؛ تعدادی از مجروحان را که از شب اول در میدان مین مانده بودند، به عقب ببرند.
ثابت نیا در حوالی کانال فرعی ماند تا بتواند در فرصتی مناسب، خودش را به کانال دوم برساند و بقیه نیروها را به عقب بیاورد که ناگهان ترکشی، پهلویش را شکافت و او ساعتی بعد براثر شدت خونریزی، به یاران شهیدش پیوست.
تلاش محاصرهشدگان برای بازگشت به عقب
نیروهای محاصرهشده در کانال دوم، راهی جز بازگشت به عقب نداشتند اما مهمترین مشکل آنها، تیربارهای دشمن بود که اجازه نمیداد؛ حرکت کنند. دو رزمنده داوطلب آرام، آرام خود را به سنگر تیربار عراقی رساندند و با پرتاب نارنجک، آنجا را منهدم کردند، ولی دیگر از آن دو خبری نشد.
فاصله کانال فرعی از کانال دوم ۳۰۰ متر بود. نیروهایی که قدرت حرکت داشتند، با شتاب بهسوی کانال فرعی رفتند. ناگهان در ۱۰۰ متری کانال فرعی، شلیک خمپاره منور دشمن، آسمان منطقه را روشن کرد و تیربار دوشکای عراقی، رزمندگان را زیر آتش گرفت.
در این هنگام، رزمندهای با آر.پی.جی، سنگر دوشکای عراقی را منهدم کرد اما خودش هم به شهادت رسید. سپس سایر نیروها خود را به کانال فرعی رساندند و به هر طریقی بود با کمک یکدیگر از لابهلای سیمخاردارهای حلقوی داخل کانال عبور کردند و در نقطهای از کانال فرعی که امنتر بود؛ جمع شدند تا نیروهای محاصرهشده برسند.
آن شب کانال فرعی شاهد زمزمه دعای پرفیض توسل رزمندگان و صدای یا فاطمه (س)، یا رسولالله (ص) و یا حسین (ع) نیروها بود.
شب چهارم
شب سوم هم با همه سختیها در کانال فرعی به پایان رسید و صبح نیروها با صدای اذان یکی از رزمندگان بیدار شدند و همه بعد از تیمم، نماز صبح ر ا اقامه کردند. آنها روز چهارم را نیز در کانال ماندند و شبهنگام با استفاده از تاریکی شب، به عقب بازگشتند.
روایت سردار شهید احمد غلامی
به بچهها قول دادهام
یادم هست در نقطه رهایی، به اکبر هاشمی که داشت نیروهایش را میبرد، گفتم «تو که میدانی؛ آنجا بروی، محاصره میشوی و نمیتوانی کاری کنی. پس چرا میروی؟» گفت «من به بچهها قول دادهام و باید بروم.»
اکبر هاشمی فرمانده گردانی بود که نیروهایش شب قبل درگیر شده و عراقیها آمده بودند، آنها را در کانال دور زده بودند. در آن قسمت، معبری بود که بچهها از آنجا مجروحان را میآوردند. هاشمی از آن راه آمده بود؛ کمک ببرد. یک گردان برداشت و رفت. آن گردان هم رفت به گردان قبلی اضافه شد و آنجا ماند.
نگرانی همت [2]
وضعیت در محور دیگر هم به همان صورت شد. همت خیلی اصرار میکرد؛ بچهها بروند خط محاصره را بشکنند و نیروها را بیاورند. او خیلی انسان عاطفی و پاسخگویی بود. مرتب با بیسیم تماس میگرفت و اوضاع را جویا میشد.
بچهها آنجا جانانه ایستادند و تسلیم نشدند. عراقیها با بلندگو به بچهها میگفتند؛ بیایید تسلیم شوید، ولی آنها تسلیم نشدند. نبرد آنها پنج، شش روز ادامه داشت. نیروهایی که جلو بودند، در وضعیت محاصره با عراقیها میجنگیدند. دو بار هم فشار آوردند که به طریقی عقب بیایند، ولی نشد. در محاصره، عدهای شهید و چند نفر اسیر شدند. روحیه بقیه نیروها هم خراب شده بود.
روز هفتم یا هشتم عملیات، من با موتور به قرارگاه سپاه ۱۱ قدر رفتم. یک نیرو از صحنه درگیری آمده بود. بیهوش بود. بچههای بهداری به او سرم زده بودند و داشتند به عقب منتقلش میکردند. نگاه کردم، دیدم ابوالفضل مقدم از بچههای دیدبانی است. او همراه گردانها رفته بود. یکپایش قطعشده بود. یک نفر دیگر هم همراه مقدم بود. او هم ترکشخورده و چشمهایش نابینا شده بود. چند نفر دیگر هم روزهای قبل آمده بودند، ولی اینها دیگر آخرین نیروها بودند.
ابوالفضل مقدم بعداً تعریف کرد؛ آنها هفت روز بین نیروهای خودمان و کانالهای عراقی گیر کرده بودند و از شدت تیراندازیها، نمیتوانستند تکان بخورند. زمین، رملی و سربالایی بود و تقریباً سه روز طول کشید تا از آنجا قل خوردند و خودشان را به اینطرف رساندند.
منابع :
[1] شیری، حجت، اطلس لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص) در دوران دفاع مقدس، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول، ۱۴۰۰، صفحات ۱۱۲، ۱۱۳.
[2] مژدهی، علی، تاریخ شفاهی دفاع مقدس: از ری تا شام، روایت ناتمام احمد غلامی، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول، ۱۳۹۸، صفحات ۳۴۷، ۳۴۸.
موضوعات مرتبط: 8 سال دفاع مقدس
برچسبها: گردان کمیل , شهدا , کمیل , دفاع مقدس
💬 می گفت:
◇ همین روزها بود
بهمن ۶۱
منطقه فکه ..
◇ دیدمش.. پاش قطع شده بود !
با یه تکه چفیه زخمش رو بسته بود
دیگه رنگ به چهره نداشت!
دشمن خیلی بهمون نزدیک شده بود و به راحتی صدای داد و فریادشون رو می شنیدیم
◇ چاره ای نبود... باید ازش جدا می شدم
فقط بوسه ای روی پیشانیش زدم..
چند قدمی ازش دور شدم؛ برگشتم یکبار دیگه ببینمش، توی همون چند دقیقه انگار یه دنیا مهر و محبت بین ما حاکم شده بود.
◇ وقتی سرم رو برگردوندم دیدم داره روی خودش خاک می ریزه و به تعبیری خودشو دفن می کنه ...
توی ایام اسارت هم ندیدمش شاید...
✅ عملیات والفجر مقدماتی نیاز داره یکبار خط به خط توسط جوانان عاشق فرهنگ شهید و شهادت مرور بشه.
"قصه فکه عاشورایی در وسط یک تاریخ"
موضوعات مرتبط: 8 سال دفاع مقدس ، خاطرات
برچسبها: والفجر مقدماتی , کمیل , گردان کمیل , والفجر
ماجرای کانال کمیل و شهادت مظلومانه تعدادی از رزمنده های گردان کمیل در عملیات والفجر مقدماتی را خیلی ها شنیده اند ولی خود گردان، عملکردش در دوران دفاع مقدس و بچه های با صفای آن ناشنیده، غریب و گمنام هستند.
این کتاب تلاشی است برای معرفی گردان خط شکن "کمیل بن زیاد" لشکر 27 محمد رسول الله (ص) که در عملیات های متعددی حماسه آفرینی کرد.
موضوعات مرتبط: معرفی کتاب ، درباره کمیل
برچسبها: کمیل هنوز زنده است , معرفی کتاب , گردان کمیل , قرارگاه کمیل
نام کتاب : زنده باد کمیل
نویسنده : محسن مطلق
ناشر : حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی
کتاب " زنده باد کمیل "
خاطرات محسن مطلق در زمان جنگ ایران و عراق از گردان کمیل است. حضور نویسنده کتاب در جمع رزمندگان گردان کمیل در سالهای آغازین جنگ و مشاهده خصوصیات و ویژگیهای رزمندگان این گردان، وی را بر آن داشته است تا مشاهدات خود را به رشته تحریر درآورد.
در این کتاب از صمیمیت و اخلاص، نیایشها و مناجات شبانه، دلاوریها و ایثارها، مأموریت رفتنها و برگشتنها، آموزشها، شوخیها و خندهها، ضجه زدنها و توسلها، پرپرشدن و به دیدار حق شتافتن افراد گردان، همچنین اقامت در اردوگاه کرخه، اردوگاه کارون، بهمن شیر، سنگر و چادرها و حتی از نخلستانها نیز صحبت شده است.
محسن مطلق در سراسر کتاب از حضور و مشاهدات خود در گردان کمیل میگوید و در آخر هم از دلتنگیهای خود برای پیوستن به همرزمان و دوستانش مینویسد . کتاب زنده باد کمیل دارای نثری ساده و صمیمی است که بخشی از واقعیتهای دوران دفاع مقدس را نشان میدهد.
استفاده از طنز و شوخیهای رزمندگان به عنوان یکی از نقاط عطف -سبب جذابیت این اثر شده است.این کتاب، 3 سال پس از پایان جنگ در سال 1370 نگارش و پس از آن چندین بار تجدید چاپ شده است.
از دستاوردهای کتاب زنده باد کمیل، کسب رتبه دوم در بخش خاطرات جایزه ۲۰ سال ادبیات پایداری در سال 1379 میباشد. همچنین "اریک بوتل" محقق فرانسوی بعد از ترجمه این کتاب به زبان فرانسه، پایاننامه ۱۰۰۰ صفحهای مقطع دکتری خود را در رشته جامعهشناسی با عنوان زنده باد کمیل درباره این کتاب ۱۲۰ صفحهای نوشته و شرح و تفسیر کرده است.
محسن مطلق در سال ۱۳۴۸ در تهران به دنیا آمده است. وی در سن چهارده سالگی برای اولین بار به جبهههای جنگ رفت و تحتتأثیر آن فضا تا پایان جنگ در جبهه ماند. کتاب زنده باد کمیل، اولین کتاب مطلق درباره جنگ و دفاع مقدس است.
مقام معظم رهبری بر کتاب زنده باد کمیل یاداشتی بدین شرح داشتهاند :
« از این نوشته عطر اخلاص به مشام میرسد و چه زیباست که روایت صحنههایی که از اخلاص و ایثار سرشار است نیز از سر اخلاص باشد .. خوشا به حال این جوانان نورانی که در یکی از استثناییترین فرصتهای الهی در تاریخ، بیشترین بهره را بردند و به مدد اراده و ایمان و فداکاری، به مدارج عالی انسانی رسیدند. این کتاب همچنین به خاطر شیرینی زبان روایتش و طنزی که در خیلی جاها نمک نوشته کرده است ، از بعضی دیگر از خاطرههای مکتوب ، خواندنیتر است ؛ باید ترجمه شود . »
موضوعات مرتبط: داستان ، خاطرات ، معرفی کتاب ، درباره کمیل
برچسبها: زنده باد کمیل , کتاب , معرفی کتاب , قرارگاه کمیل
از کمیل تا کمال ، سیری در زندگی کمیل بن زیاد نخعی
نوشته « حسین روحانی نژاد »
انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
کمیل یکی از چهرههای شاخصِ مکتب عرفانی اهل بیت (علیهالسلام) و از«اصحاب سرّ» امیرمؤمنان (علیهالسلام) است. وی از چنان ظرفیت عظیم روحی برخوردار بود که وقتی سینه سرشار از علوم امام علی(ع)، لبریز می شد، از شمهای از حقایق و اسرار بهرهمند میگردید. از این رهگذر کمیل، راوی ماندگارترین مناجاتهای عارفانه امیر مؤمنان(ع) است. او یکی از ده یار مورد اطمینان علی(ع) بود که تیرطعنهها از تبهکاران اموی را به جان خرید و پس ازگذراندن آزمونهای دشوار، جان بر سر پیمان ولایت نهاد.
« از کمیل تا کمال ، سیری در زندگی کمیل بن زیاد نخعی » نوشته « حسین روحانی نژاد » توسط انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی منتشر شد
موضوعات مرتبط: معرفی کتاب ، درباره کمیل
برچسبها: از کمیل تا کمال , کتاب , کمیل , علی ع
به هر حال آن روزها يكي پس از ديگري ميگذشت تا اين كه خبر رسيد خط را تحويل ارتش خواهيم داد. صبح آخرين روز اقامت ما در خط فرا رسيد. من هم كه تازه از پست نگهباني بر گشته بودم وسائلم را سريع جمع و جور كرده با بچهها مهياي حركت شديم، بعد از نماز صبح و زيارت عاشورا، بچهها حال عجيبي داشتند. با اين كه مدت زيادي توي خط نبوديم، بچهها انس و الفت خاصي با منطقه گرفته بودند. به همين جهت دل كندن از آنجا برايشان مشكل بود. دقايق آخري كه در خط بوديم، عراق شروع به ريختن آتش سنگيني كرد كه در اين بين دو تا از بچههاي كم سن و سال و با صفاي گروهان به سوي معبود پر كشيدند.
با علي گو ز ياران كميل
نام گردان كميل ابن زياد نرود تا ابد از خاطرو ياد
خاطراتش چو قرين باغم شد بر دل سوختگان مرهم شد
يادم از خاطره ياران بود از شهيدان و سبكبالان بود
آنطرف بود عزيزي به سجود پشت سر داده خيالات وجود
اين طرف از سر شب تا به سحر رنجه با ياد خدا برده به سر
سوره واقعه از بر كرديم يادي از زندي و ديگر كرديم
آري آن دامن پر مهر و صفا موسوي عاشق شبهاي دعا
الغرض يار به ياري بايد جنگ با ظلم تباهي بايد
همه اسرار شهادت آموخت هر كه از عشق رخ جانان سوخت
با علي گو زياران كميل ما همه بنده اويئم به ميل
موضوعات مرتبط: درباره کمیل
برچسبها: گردان کمیل , قرارگاه کمیل , کمیل , حنظله
از یکی از مسئولین اطلاعات پرسیدم "یعنی چی گردانها محاصره شدن آخه عراق که جلو نیومده اونها هم که توی کانال سوم (کمیل) و دوم (حنظله) هستن".
اون فرمانده هم جواب داد "کانال سومی که ما تو شناسایی دیده بودیم با این کانال فرق داره، و این کانال و چند کانال فرعی دیگه رو عراق ظرف همین دو سه روز درست کرده. این کانال درست به موازات خط مرزی بود ولی کوچکتر و پر از موانع.
گردانهای خط شکن برای اینکه زیر آتیش نباشن رفتن داخل کانال. با روشن شدن هوا تانکهای عراقی هم جلو اومدن و دو طرف کانال رو بستن... عراق هم همینطور داره رو سر اونها آتیش میریزه.
میدونی عراق شانزده نوع مانع سر راه بچه ها چیده بود... میدونی عمق موانع نزدیک چهار کیلومتر بوده... میدونی منافقین تمام اطلاعات این عملیات رو به عراقی ها داده بودن..."
خیلی حالم گرفته شد... با بغض گفتم "حالا باید چیکار کنیم؟" گفت "اگه بچه ها بتونن مقاومت کنن یه مرحله دیگه از عملیات رو انجام می دیم و اونها رو میاریم عقب"
در همین حین بیسیم چی مقر گفت "از گردان های محاصره شده خبر اومده"
همه ساکت شدن... بیسیم چی گفت "میگه برادر یاری با برادر افشردی (شهید حسن باقری) دست داد" این خبر کوتاه یعنی فرمانده گردان حنظله به شهادت رسید...
عصر همان روز هم خبر رسید حاج حسینی (شهید علیرضا بنکدار) و محمود ثابت نیا، معاون و فرمانده گردان کمیل هم به شهادت رسیدند. توی قرارگاه بچه ها ناراحت بودند و حال عجیبی در آنجا حاکم بود...
بیستم بهمن ماه، بچه ها آماده حمله مجدد به منطقه فکه شدند. صبح، یکی از رفقا را دیدم که از قرارگاه می آمد پرسیدم "چه خبر؟" گفت "الان بیسیم چی گردان کمیل تماس گرفته بود و با حاج همت صحبت کرد و گفت: شارژ بیسیم داره تموم میشه، خیلی از بچه ها شهید شدن، برای ما دعا کنید، به امام هم سلام برسونید و بگید ما تا آخرین لحظه مقاومت می کنیم"
با دلی شکسته و ناراحت گفتم "وظیفه ما چیه؟ باید چیکار کنیم؟ گفت "توکل به خدا، برو آماده شو که امشب مرحله بعدی عملیات آغاز میشه"
غروب بود که بچه های توپخانه ارتش با دقت تمام خاکریزهای دشمن رو زیر آتش گرفتند و گردان ها بار دیگر حرکت خودشان را شروع کردند و تا نزدیکی کانال کمیل و حنظله پیش رفتند. تعداد کمی از بچه های محاصره شده توانستند در تاریکی شب از کانال عبور کنند و خودشان را به ما برسانند ولی این حمله هم ناموفق بود و به خط خودمان برگشتیم. در این حمله و با آتش خوب بچه ها بسیاری از ادوات زرهی دشمن منهدم شد.
صبح روز بیست و یکم بهمن هنوز صدای تیراندازی و شلیک های پراکنده از داخل کانال شنیده میشد، بخاطر همین مشخص بود که بچه های داخل کانال هنوز مقاومت می کنند، ولی نمیشد فهمید که پس از چهار روز با چه امکاناتی مشغول مقاومت هستند.
غروب امروز پایان عملیات اعلام شد و بقیه نیروها به عقب بازگشتند. یکی از بچه هایی که دیشب از کانال خارج شده بود را دیدم می گفت "نمیدونی چه وضعی داشتیم، آب و غذا که نبود مهمات هم که کم، اطراف کانال هم پر از انواع مین، ما هم هرچند دقیقه تیری شلیک میکردیم تا بدونن ما هنوز هستیم، عراقی ها هم مرتب با بلندگو اعلام می کردن تسلیم شوید"
لحظات غروب خورشید بسیار غمبار بود. روی بلندی رفتم و با دوربین نگاه میکردم. انفجارهای پراکنده هنوز در اطراف کانال دیده میشد. دوست صمیمی من ابراهیم آنجاست و من هیچ کاری نمی توانم انجام دهم. آن شب را کمی استراحت کردم و فردا دوباره به خط بازگشتم.
عراقی ها به روز بیست و دوم بهمن خیلی حساس بودند لذا حجم آتش آنها بسیار زیاد شده بود به طوری که خاکریزهای اول ما هم از نیرو خالی شده بود و همه رفته بودند عقب. باخودم گفتم شاید عراق می خواهد پیشروی کند اما بعیده چون موانعی که به وجود آورده جلوی پیشروی خودش رو هم میگیره.
عصر بود که حجم آتش کم شد. با دوربین به نقطه ای رفتم که دید بهتری روی کانال داشته باشم. آنچه می دیدم باور نکردنی بود. از محل کانال سوم فقط دود بلند میشد و مرتب صدای انفجار می آمد. سریع رفتم پیش بچه های اطلاعات عملیات و گفتم " عراق داره کار کانال رو یه سره می کنه" اونها هم آمدند و با دوربین مشاهده کردند. فقط آتش و دود بود که دیده میشد اما من هنوز امید داشتم. باخودم گفتم ابراهیم شرایط بسیار بدتری از این را هم سپری کرده، اما وقتی به یاد حرف هایش قبل از شروع عملیات افتادم دلم لرزید.
کتاب سلام بر ابراهیم – ص 208
زندگینامه و خاطرات پهلوان بیمزار شهید ابراهیم هادی
موضوعات مرتبط: 8 سال دفاع مقدس ، شهدا ، درباره کمیل
برچسبها: گردان کمیل , قرارگاه کمیل , کمیل , حنظله
⭕️ فیسبوک اعتراف کرده که به دستور دولت آمریکا و رژیم صهیونیستی صفحات برخی کاربران را بسته است.
🔸در جلسات مشترک فیسبوک با مسئولان رژیم صهیونیستی، آیلت شاکد وزیر دادگستری افراطی و نژادپرست این رژیم، درخواست مسدود شدن ۱۵۸ اکانت فعالان فلسطینی در فیسبوک را به جرم 'تحریک کننده بودن' مطرح کرد. فیسبوک ۹۵ درصد این صفحات را بست
🔸فیسبوک اما هیچ اقدامی در برابر اکانتهای فعالان افراطی صهیونیست که رسما و علنا کشتار فلسطینیها را تبلیغ و ترویج میکنند انجام نداده است
🔸فیسبوک همچنین به دستور دولت آمریکا حساب اینستاگرام و فیسبوک رمضان غدیرف، رییس جمهور چچن، که ۴ میلیون فالوئر داشته را مسدود کرده است
موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسبها: فیسبوک , اینستاگرام , رژیم صهیونیستی , گردان کمیل
دستیابی حماس به اطلاعات حساس از گوشیهای افسران صهیونیست
شاخه نظامی حماس موفق شد تلفنهای همراه تعدادی از افسران رژیم صهیونیستی را هک و اطلاعات حساس آنها را استخراج کند.
گردانهای «عزالدین القسام» شاخه نظامی حماس موفق شدند به اطلاعات حساس مربوط به نحوه عملکرد ارتش رژیم صهیونیستی در مرز نوار غزه دست پیدا کند.
بر اساس گزارش روزنامه «هاآرتص»، گردانهای القسام از طریق برنامههای ویژه پیگیری جام جهانی روسیه (از 24 خرداد تا 24 تیر 1397)، تلفنهای همراه دهها نظامی و افسر صهیونیستی را هک و اطلاعات آنها را استخراج کردند.
این روزنامه در ادامه به نقل از دو افسر صهیونیست اعلام کرد، دو سه برنامه اندرویدی هدف این هک قرار گرفتهاند که گردانهای القسام از خلال آنها به اطلاعات حساس نظامیان و استقرار آنها در مرز غزه دست پیدا کردهاند.
هاآرتص سپس به نقل از یک مقام اطلاعاتی رژیم صهیونیستی نوشت، نظامیان اسرائیلی همچنان در معرض حملههای اینترنتی اعضای حماس قرار دارند و امنیت سایبری رژیم صهیونیستی، حماس را در این زمینه توانا میداند.
در ادامه این گزارش آمده است حماس از طریق فیسبوک و واتساپ پیامهایی به نظامیان رژیم صهیونیستی میداده و آنها را تشویق میکرده برنامههای مربوط به جام جهانی روسیه را دانلود کنند، به محض دانلود ونصب برنامه، هکرها به اطلاعات گوشیها دسترسی پیدا میکردهاند.
موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسبها: حماس , صهیونیست , افسران , کمیل
بخش جدید ارتش رژیم صهیونیستی ویژه ایران آغاز به کار کرد
روزنامه اسرائیلی معاریو نوشت:
به دستور مستقیم «گادی آیزنکوت» رئیس ستاد کل نیروهای مسلح اسرائیل، بخش جدیدی تحت عنوان «پروژه ویژه» ارتش اسرائیل برای هماهنگی مسائل مربوط به مناقشات با ایران، راهاندازی شد.
این اولین بار است که ارتش اسرائیل یک مسئول برای «پروژه مقابله با ایران» منصوب کرده که باید اقدامات در تمام حوزههای تقابل تلآویو با تهران را هماهنگ کند.
موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسبها: صهیونیست , ایران , اسراپیل , گردان کمیل
مقدمه
یهودی کیست؟ به چه کسی یهودی اطلاق می شود؟ یهودی بودن ریشه در نژاد دارد یا مذهب و عقیده؟ آیا انتساب نژاد پرستی به آیین یهودیت یک تهمت نارواست؟ این ها سوالاتی بس عمیق و ریشه دار بوده و پاسخ به آن ها و نیز «تعریف فرد یهودی» همواره مورد اختلاف ادیان شناسان، یهود پژوهان و حتی علما و فقهای یهود بوده است. در این مقاله بر آنیم تا تعاریف گوناگون از لفظ «یهودی» را بیان کنیم و آنگاه با نقدی منصفانه و علمی و البته با ذکر مستنداتی از تورات، تلمود و قرآن کریم تعریف دقیق و روشنی از نژاد و هویت «فرد یهودی» ارائه کنیم.
دو فرد یهودی در حال قرائت تورات
تاریخچه نسب یهود
ریشه ی دین یهود، مسیحیت و یهود به حضرت ابراهیم باز می گردد لذا این ادیان را ابراهیمی می نامند. حضرت ابراهیم مطابق عهد عتیق، فرزند تارح (تارخ) از نسل سام، پسر حضرت نوح می باشد.[1] ابراهیم از «هاجر» صاحب فرزندی بنام «اسماعیل» (فرزند اول) [2] و از اولین همسرش یعنی «ساره» صاحب فرزندی بنام «اسحاق» (فرزند دوم)[3] شد.
طبق منابع اسلامی اسماعیل (ع) و اسحاق(ع) هر دو به پیامبری مبعوث شدند .پیامبر اسلام حضرت محمد ابن عبدالله(ص)و بسیاری از پیامبران ما قبل ایشان از نسل اسماعیل (ع) می باشند و موسی و قوم بنی اسرائیل و پیامبران یهودی همگی از نسل اسحاق(ع) هستند. حضرت اسحاق (ع) پدر یعقوب(ع)است. یعقوب(ع) دارای 12 فرزند بود و به سبب لقب ایشان (اسرائیل)، فرزندان ایشان به بنی اسرائیل شناخته می شدند. دوازده فرزند او به ترتیب رئوبن، شمعون، لاوی، یهودا، یساکار، زبولون، دان، نفتالی، اشیر، جاد، یوسف و بنیامین نام داشتند.
یوسف(ع) پس از به قدرت رسیدن در مصر، تمام بنی اسرائیل را به مصر برد و به آن ها املاک و اراضی بخشید. پس بنی اسرائیل در مصر ساکن شد و با شرایط مساعد موجود و افزایش زاد و ولد در این قوم، از هر فرزند یعقوب قبیله ای بزرگ تشکیل گردید و علی الوصف قوم بنی اسرائیل به 12 قبیله بزرگ تبدیل شد که به قبائل اسباط 12 گانه مشهورند. پس از مدت ها، یکی از فراعنه از به قدرت رسیدن بنی اسرائیل احساس خطر نمود و بنابر قولِ ساحرانش، قرار بود فرزندی از بنی اسرائیل متولد شود که دستگاه فرعون را برهم زند.
پس فرعون برقراری رابطه جنسی بین مردان با زنان بنی اسرائیل را ممنوع کرده و نوزادان بنی اسرائیل را به قتل رساند تا از تولد آن کودک موعود جلوگیری کند. لیکن به امر خداوند آن کودک در پیش چشمان خود فرعون بزرگ شد و وعده ی الهی تحقق یافت. آن کودک، منجی و پیامبر معروف بنی اسرائیل، حضرت موسی (ع) است که از قبیله لاوی (فرزند سوم یعقوب) بود. بنی اسرائیل به رهبری موسی از مصر خارج شد و پس از مدت ها وارد سرزمین فلسطین اشغالی فعلی شده و پیچ و خم های تاریخی بسیاری را گذراندند و به مقطع فعلی رسیدند.
«ملاقات ابراهیم با فرشتگان» اثر هنری رامبراند قرن 17 م.
یهودی از نظر نژاد
نژاد یهودی از اسحاق(ع) فرزند دوم ابراهیم(ع) آغاز می شود و تمام نسل او را شامل می شود. حتی اگر فردِ دارای نژاد یهودی از دین یهودیت برگشته و به آن اعتقادی نداشته باشد، به یهودی بودن او ایرادی وارد نیست و بازهم یهودی محسوب می شود. بر اساس تلمود نژاد یهود از طریق مادر انتقال می یابد. بعبارتی برای یهودی بودن فرد کافی است که مادر او یهودی باشد ولو اینکه پدرش غیر یهودی باشد. متقابلا اگر مادر غیر یهودی باشد ولو اینکه پدر یهودی باشد فرزند غیر یهودی به حساب می آید.[4]
البته تعاریف دیگری برای نژاد یهود نیز آمده است. آلمان نازی بدلیل خصومت با یهودیان از آن ها سلب تابعیت می کرد. طبق قوانینی که به قوانین نورنبرگ معروف شد، «یهودی» فردِ دارایِ اعتقاداتِ مذهبیِ خاص تعریف نمی شد؛ بلکه هر کس که سه یا چهار جد یهودی داشت، یهودی قلمداد می شد؛ بدون توجه به اینکه این فرد خود را یهودی معرفی می کرد یا نه؛ و یا اینکه به جامعه مذهبی یهودیان تعلق داشت یا خیر. این فرد حتی اگر تغییر دین هم می داد باز هم یهودی بشمار می رفت.
یهودی از نظر دین و مذهب
به عقیده برخی علما و فرق یهودی افراد غیریهودی تحت شرایط خاص و انجام برخی اعمال و احکام (مثل ختنه؛ولو اینکه فرد بالغ باشد) می توانند با تغییر دین و پیوستن به دین یهود، در زمره یهودیان در آیند و از امتیازات آنها بهره مند گردند. برخی دیگر از علمای یهود، «دین یهود» را مترادف با «نژاد یهود» دانسته و ورود غیر یهود به دین یهود را ممنوع و نامشروع می داند. من باب نمونه موسی مندلسون، سرخاخام برلین در قرن 18 در نامه ای به فردی مسیحی بنام لاواتر چنین می گوید:
«مطابق اصول دین خود، من اجازه ندارم بکوشم تا کسی را که در سنت اسرائیل بدنیا نیامده پیرو آن گردانم. این روحیه تبلیغی (تبلیغ دین یهود) ... بکلی با یهودیت بیگانه است. همه رَبی ها (علمای یهود) یکصدا قائل اند که قوانین مکتوب و شفاهی که اساس دین وحیانی ماست فقط بر افراد دین ما الزامی است.» مطابق این نامه فرد یهودی اجازه تبلیغ دین ندارد، پس تبلیغ در دین یهودیت ممنوع است و آیین یهودیت یک دین نژادی بوده و مختص به نسل اسحاق(ع) است.
نژاد و دین یهود از دیدگاه قرآن کریم
برخی معتقدند قرآن کریم برای تفکیک بین نژاد یهودیان و آیین یهودیت از دو اصطلاح «الیهود» و «بنی اسرائیل» استفاده میکند به این صورت که هر گاه میخواهد از اولاد اسحاق (ع) نام ببرد و آنان را از جهت نژادی مورد اشاره قرار دهد، از لفظ «بنی اسرائیل» استفاده میکند و هر گاه میخواهد از این افراد به عنوان پیروان یک آیین نام ببرد از اصطلاح «الیهود» بهره میگیرد.
اما بانگاهی ظریف تر در می یابیم که در قرآن طرفِ مقابل عهد خداوند، بنی اسرائیل ذکر شده نه پیروان آیین یهود.[5] از نص صریح قرآن کریم نتیجه می شود که اوامر و نواهی منقول در تورات و بطور کلی «دین یهود» مختص به بنی اسرائیل است و بس. بر این اساس از نگاه قرآن کریم، یهود و بنی اسرائیل مترادف می باشند. موید این ادعا، آیاتی از قرآن کریم است که بیان می دارد تنها پیامبر خاتم دعوت جهانی داشته (اعراف 158) و سایر انبیا از جمله انبیای بنی اسرائیل دعوتشان متوجه قوم خودشان بوده است. (نوح 1-2)
نژاد و دین یهود از منظر تورات
مطابق آیات متعدد تورات ، خداوند سرزمین موعود (نیل تا فرات) را به نسل ابراهیم وعده داده[6] و در جایی دیگر همین وعده را به نسل اسحاق (فرزند دوم ابراهیم) مختص کرده است .[7] پس تمام اعمال و دستوراتی که در راستای تصرف ارض مقدس برای یهودیان صادر شده مربوط به نسل اسحاق(ع) است.
از سوی دیگر با نگاهی به فصل پنجم سفر تثنیه در می یابیم خداوند عهدش را با قوم اسرائیل بسته و آنان را برگزیده و عنایات خاصه اش مختص به قوم و نژاد اسرائیل است و قابل تعمیم به غیر یهودیان پیرو آیین یهودیت نیست.
یهودی چینی در حال نماز
با امتزاجات نژادی شدید در دنیای کنونی، تعاریف سنتی ناقص بنظر می رسند.
نقصان تعریف یهودی در دنیای امروز
طبق تعاریف تورات، تلمود، قرآن کریم و منابع دینی یهود و اسلام، «دین یهود» متعلق به «نژاد یهود» بوده و مختص به نسل اسحاق(ع) است. اما این تعریف سنتی از «یهود»، امروزه عملاً تغییر یافته و می بینیم که بسیاری از یهودیان دنیا یا نژاد یهودی ندارند و یا کمترین خصوصیات ژنتیکی نژاد یهود را دارا می باشند. همچنین وجود یهودیان سیاه پوست، چینی و هندی نشان دهنده این نکته است که برخی یهودیان از نژادهای غیر یهود به این دین پیوسته اند و این روند همچنان ادامه دارد.
برخی برای رفع نقص از تعریف سنتی ، تعریف جدیدی ارائه کرده و اطلاق لفظ «یهودی» را بر شهروندان رژیم اشغالگر قدس صحیح دانسته اند که در این تعریف نیز تکلیف یهودیان غیر اسرائیلی نامشخص است.
نتیجه گیری
همانطور که گذشت برخی اصل را، بر یهودی بشمار آوردن «غیر یهودیان تغییر دین داده» می گذارند و بدین نحو سعی دارند تعاریف تورات را تفسیر و تغییر دهند و تعریفی نو ابداع کنند.
لیکن حقیقت آن است که مبنا، ملاک و اصل، تورات است و برای یافتن پاسخ این سوال که «یهودی کیست؟» باید به تورات رجوع کنیم. حوادث، گذر زمان و تغییرات فیزیکی و ژنتیکی خللی بر نص تورات وارد نکرده و ورود غیر یهودیان موجب تعویض قوانین نژادی تورات نمی گردد.
همانطور که گذشت ، طبق نص صریح تورات، «یهود» فقط و فقط به نسل اسحاق(ع) اطلاق می شود و غیر یهودیان نمی توانند در آن داخل شوند بعبارت دیگر طبق متن تورات غیر یهودیانی که تغییر دین داده اند را نمی توان در این زمره بشمار آورد. برای رفعِ مشکلِ «یهودیانِ نو کیش» باید دسته جدیدی تعریف نموده و آن ها را «ملحقات به یهود» نامگذاری کرد.
بنظر می رسد پذیرش یهودیِ نوکیش - که عملی است مخالفِ تورات- نوعی سیاست از سوی بزرگان یهود است برای رفع اتهامِ نژاد پرستی از دین یهود. لیکن حقیقت آن است که این دین، یک آیین کاملا نژاد پرستانه بوده و پیوستن غیر یهودیان به دین یهود بر خلاف نص تورات است ولو اینکه علمای یهود مجوز آن را داده باشند.
نویسنده : سید ابوالفضل ساقی
[1] . رجوع کنید به فصل 10 و 11 سفر پیدایش
[2] . رجوع کنید به فصل 16 سفر پیدایش
[3] . رجوع کنید به فصل 21 سفر پیدایش
[4] . باورها و آیین های یهودی ، الن انترمن ، ترجمه رضا فرزین ، نشر مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب ، چاپ اول ، صفحات 30 و 31
[5] .یا بَنِی إِسْرائِیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَ أَوْفُوا بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ وَ إِیَّایَ فَارْهَبُونِ ، آیه 40 سوره بقره
[6] . آیه 17 فصل 22 وآیه 7 فصل 24 و آیه 3 فصل 26 سفر پیدایش
[7] . آیه 3 فصل 26 سفر پیدایش
برچسبها: یهود , صهیونیست , گردان کمیل , کمیل
تمام اصطلاحاتی که در این بخش آوردهایم، اصطلاحات اولیه، مهم و پایهای اینستاگرام هستند.
پست (post) چیست؟
هر عکس یا ویدیوی جدیدی که شما در اینستاگرام آپلود کنید، یک پست اینستاگرام محسوب میشود. تمام پستهای شما در صفحۀ پروفایل اینستاگرامتان نمایش داده میشود و تمام پستهای جدیدی که فالوورهایتان به نمایش میگذارند، در فید شما قابل مشاهده است.
فالو (follow) چیست؟
فالو در لغت به معنای “دنبال کردن” است. اصطلاح فالو به این معنی است که شما علاقهمندید پستها و فعالیتهای شخص خاصی را دنبال کنید. بنابرین میتوانید به پیج او بروید و او را فالو (follow) کنید. اگر فالو کنید و او شما را اکسپت کند، شما میتوانید تمام پستهای او را ببینید و هر پست جدیدی که میگذارد، در صفحۀ home شما نشان داده میشود. همچنین شما با فالو کردن اشخاص مختلف میتوانید ببینید که آنها چه پستهایی را لایک کردهاند و یا کامنت گذاشته اند.
فالوور (follower) چیست؟
follower در لغت به معنای دنبال کننده یا تعقیب کننده است. هنگامی که شما پیج کسی را دنبال یا فالو میکنید، شما به فالوورهای آن پیج اضافه میشوید. در مقابل تمام کسانی که پیج شما را فالو (دنبال) میکنند نیز به فالوورهای پیج شما میپیوندد. تعداد این فالوورها در قسمت زرد تصویری که در زیر میبینید، مشخص است.
کا (k) به چه معناست؟
هر ۱K، معادل عدد ۱۰۰۰ است. اینستاگرام در بسیاری مواقع برای ساده کردن اعداد بزرگ، از k (به معنی کیلو) استفاده میکند. با این اوصاف اگر میبینید که پیجی ۲۵k فالوور دارد، به این معناست که ۲۵ هزار نفر او را فالو کردهاند.
فالویینگ (Following) چیست؟
following در لغت به معنای پیروی یا تقلید است. وقتی شما دیگران را فالو میکنید، در قسمت فالویینگ (following) میتوانید آنها را مشاهده کنید. در مورد بقیه پیجها نیز به همین صورت است. فالویینگ هر پیج تعداد کسانی است که توسط آن پیج فالو شدهاند.
فید (Feed) چیست؟
فید در اینستاگرام اولین صفحهای است که هنگام وارد شدن به اینستاگرام با آن روبرو میشوید. در این صفحه میتوانید جدیدترین استوری و پستهای فالوورهایتان را مشاهده کنید. در حقیقت این فید در صفحۀ home شما نشان داده میشود.
استوری (story) چیست؟
story در لغت به معنای “داستان گفتن و روایت کردن” است. استوری از قابلیتهای پرطرفداری است که در سال ۲۰۱۷ به اینستاگرام اضافه شد. این قابلیت به این صورت است که شما میتوانید برای مدت ۲۴ ساعت عکس یا ویدویی (با محدودیت ۱۵ ثانیه) را با فالوورهای خود شیر کنید. این عکس یا ویدیو بعد از ۲۴ ساعت خود به خود حذف میشود. اگر میخواهید این استوری را نگه دارید میتوانید آنرا به بخش highlight اضافه کنید. در استوری اینستاگرام امکان لایک وجود ندارد و کامنتهای فالوورهای شما تنها توسط خود شما قابل دیدن است. در حقیقت شما میتوانید ببینید که چه کسانی استوری شما را دیدهاند و کامنتهایتان را بخوانید.
استوری دارای قابلیت های گوناگونی برای ادیت تصاویر و ویدیو است که باعث محبوبیت بیشتر آن شده است. همچنین در آپدیتهای جدید اینستاگرام قابلیت نظرسنجی نیز به استوری اینستاگرام اضافه شده است.
لایو (live) چیست؟
live به معنای پخش زنده است. در اینستاگرام نیز لایو (live) در همین معنی بهکار میرود. شما به صورت زنده و بدون محدودیت زمانی میتوانید فیلم بگیرید و با فالوورهای خود به اشتراک بگذارید. تمام کسانی که در حال دیدن لایو شما در اینستاگرام هستند میتوانند لایک کنند و به صورت آنلاین کامنت بگذارند. این کامنتها توسط تمام فالوورهای شما قابل دیدن است. درست مانند استوری لایو شما نیز بعد از ۲۴ ساعت خودبهخود حذف میشود، مگر اینکه آن را به هایلایت (highlight) اضافه کنید.
نوتیفیکیشن (Notification) چیست؟
notification در لغت به معنی “اطلاعات رسمی دربارۀ موضوعی” است. در اینستاگرام این اصطلاح به تمام فعالیتهایی مربوط میشود که دیگران در مورد پیج و پستهای شما انجام میدهند. مثلا هنگامی که پستی از شما را لایک میکنند، کامنت میگذارند یا قصد دارند شما را فالو کنند. تک تک این موارد به صورت نوتیفیکیشنهای مجزا به شما گزارش میشود.
هشتگ (Hashtags) چیست ؟
به زبان ساده هشتگ، برچسبی است که برای دستهبندی و به اشتراک گذاری پستها به کار میرود. استفاده از هشتگ باعث میشود که به راحتی بتوانید تمام محتواهای ممتفاوت (فیلم، عکس، ویدیو و…) که در مورد یک موضوع خاص وجود دارد را پیدا کنید. هشتگ صرفا مخصوص به اینستاگرام نیست، بلکه در توئیتر، پینترست و فیسبوک نیز وجود دارد. مثلا اگر شما میخواهید عکسهای طبیعت را ببینید میتوانید با سرچ کردن #طبیعت عکسهای زیادی با این عنوان پیدا کنید.
استفاده از هشتگ فوقالعاده راحت است. کافی است پیش از هر چیزی که میخواهید بنویسید از یک علامت “#” استفاده کنید. همچنین این هشتگها را در موارد مختلفی میتوانید استفاده کنید. مثلا در کامنتها و زیر پستهایتان.
اکسپلور (Explore) چیست؟
اکسپلور اینستاگرام (یا همان Explore اینستاگرام!) صفحهای است که پستهایی از صفحات سراسر دنیای اینستاگرام (چه آنها را فالو کرده باشید و چه نکرده باشید) را برایتان نمایش خواهد داد. این پستها طبق فعالیتهای قبلی شما انتخاب میشوند و از الگوریتمهایی که برای دنبال کردن فعالیت شما در اینستاگرام تعبیه شده است، پیروی میکنند. البته این الگوریتم تنها به عملکرد شما وابسته نیست، بلکه فعالیت دوستانتان را نیز زیر نظر میگیرد.
منشن (Mention) چیست؟
منشن (mention) در لغت به معنای “اشاره کردن، ذکر کردن و نام بردن” است. دقیقا به همین معنا اگر بخواهید در اینستاگرام به نام کسی اشاره کنید، از این قابلیت استفاده میکنید. مثلا تصور کنید که یک عکس مشترک با دوستتان گرفتهاید و میخواهید به حضور او در عکس اشاره کنید یا میخواهید یک نفر را از چیزی آگاه کنید، در این حالت میتوانید او را منشن کنید.
برای mention کردن کافی است از یک علامت “@” پیش از آیدی اینستاگرام شخص مورد نظر استفاده کنید. از این قابلیت هم در کپشنها و هم در کامنتها میتوانید استفاده کنید.
تگ (Tag) چیست؟
تگ (tag) در لغت به معنای “برچسب زدن و علامت زدن” است. تگ دقیقا معادل آنلاین برچسب است. گاهی شما در عکسهای اینستاگرام قصد دارید افراد عکس را معرفی کنید و به نام آنها اشاره کنید، در این حالت از قابلیت تگ کردن میتوانید استفاده کنید. برای تگ کردن کافی است از @ قبل از آیدی ایسنتاگرام افراد استفاده کنید.
دایرکت (Direct) چیست؟
Direct به معنای “مستقیم و بیواسطه” است. دایرکت در اینستاگرام شبیه ارسال مسیج خصوصی میماند. در حقیقت هنگامی که شما میخواهید صرفا شما و شخص مورد نظر شما متن پیام شما را ببیند، میتوانید از دایرکت (ِDirect) استفاده کنید. البته در این قسمت قابلیت گروه ساختن نیز وجود دارد.
دایرکت به نوعی همان قسمت پیام رسان اینستاگرام میباشد.
لایک (Like) چیست؟
همانطوری که تمام شما میدانید like (لایک) به معنای “علاقه داشتن” است. لایک کردن در اینستاگرام به این معناست که شما از چیزی خوشتان آمده است و میخواهید این توجه و علاقهتان را نشان دهید. در این حالت از لایک استفاده میکنیم. چنانچه بخواهید ببینید چه کسانی پستهای شما را لایک کردهاند، میتوانید به نوتیفیکیشنهای خود مراجعه کنید.
شما میتوانید تمام پستهای اینستاگرام و حتی کامنتها را لایک کنید.
اگر پست یا کامنتی را لایک کردید و به هر دلیلی پشیمان شدید، پشیمانی کاملا سود دارد چراکه میتوانید آنرا آنلایک کنید.
آرشیو (Archive) چیست؟
Archive (آرشیو) در اینستاگرام معادل همان آرشیو کردن است. شما میتوانید پستهای خود را آرشیو کنید تا هر زمان که بخواهید به آنها دسترسی داشته باشید.
سرچ (Search) چیست؟
سرچ به معنای جستوجو کردن است. این یکی از قابلیتهای قدرتمند اینستاگرام است که مخصوص جستجو کردن است. این قسمت شامل چهار بخش است :
۱- Search top
این قسمت به شما صفحاتی را نشان میدهد که بیشترین سرچهای خود شما بوده است.
۲- Search people
از این قسمت میتوانید با جستوجوی نام افراد یا کسبوکارها پیج اینستاگرام آنها را پیدا کنید. در همین بخش هنگامی که شما نام کسی را سرچ میکنید، قسمتی به نام Suggested به شما افراد یا پیجهای مشابه با سرچ شما را نشان خواهد داد.
۳- Search tags
از این قسمت شما میتوانید هشتگهای موردنظر خود را جستجو کنید تا پستهایی که دارای هشتگ موردنظر هستند، به شما نمایش داده شود.
۴- Search places
زمانی که شما جیپیاس (GPS) دستگاه خود را روشن کرده باشید میتوانید در میان مکانها، شهرها و کشورهای مختلف جستجو کرده و تمام عکسهایی که در آن لوکیشن (location) گرفته شدهاند را خواهید دید.
Saves چیست؟
در اینستاگرام تنها امکان سیوی که وجود دارد، سیو کردن در خود برنامه اینستاگرام است. شما هر پستی را که بخواهید میتوانید سیو کنید و از طریق صفحۀ خودتان به آنها دسترسی داشته باشید.
Collections چیست؟
از این قسمت میتوانید تمام پستهایی که سیو کردهاید را دستهبندی کنید. با اینکار شما کلکسیون خود را ایجاد کرذهاید.
Turn on/off notifications چیست و به چه کار می آید؟
با روشن و خاموش کردن نوتیفیکیشنهای اینستاگرام شما میتوانید انتخاب کنیدبه دلخواه خود از فعالیتهای فالوورهای اینستاگرام خود به طور آنلاین با خبر بشوید.
کامنت (Comment) چیست ؟
کامنت (Comment) به معنای “اظهارنظر کردن” است. در اینستاگرام نیز هنگامی که بخواهید نظر خود را در مورد یک پست بیان کنید، میتوانید زیر همان پست کامنت بگذارید. دقت کنید که این کامنتها توسط همه قابل دیدن است و امکان پاسخ (reply) به کامنت شما وجود دارد.
Turn off commenting چیست ؟
اگر پستی را در اینستاگرام منتشر کنید و نخواهید کسی راجع به آن نظری بدهد، میتوانید بخش کامنت آن را غیر فعال کنید. با این گزینه کامنتهای شما به اصطلاح بسته شده و کسی نمیتواند برای شما کامنت بگذارد.
خب! تا اینجا ما اصطلاحاتی رو بررسی کردیم که داخل خود نرم افزار اینستاگرام وجود داشتند. در این قسمت قصد داریم اصطلاحاتی که شکل عامیانه به خود گرفتهاند و بر حسب کاربردهای مختلف به وجود آمدهاند را به شما معرفی کنیم.
کپشن (caption) چیست؟
کپشن به صورت کلی به نوشتهای میگویند که زیر یک عکس در کتاب، روزنامه یا برنامۀ تلویزیونی آورده میشود. در اینستاگرام نیز به نوشتهای که در توضیح عکس میآورید کپشن (caption) میگویند.
ربات اینستاگرام چیست؟
ربات اینستاگرام یک برنامه یا نرم افزار است که در نقش پیج شما، به سراغ آدمهایی میرود که احتمالاً به پیج شما علاقهمند هستند برای آنها کامنت میگذارد، لایک و فالو میکند تا در مقابل آنها نیز شما را لایک و فالو کنند. به این ترتیب شما میتوانید تعداد زیادی فالوورهای واقعی داشته باشید.
بیزینس پروفایل (Business Profile) چیست؟
صفحه تجاری (یا همان Business Profile) اینستاگرام مخصوص کسانی است که قصد استفاده تجاری از اینستاگرام را دارند. یعنی تمام کسانی که به دنبال کسب درآمد از اینستاگرام هستند. با ایجاد یک بیزینس پروفایل، شما به امکانات ویژهای در بخش مدیریت صفحه خود دسترسی خواهید داشت. امکاناتی که میتوانند به فروش بیشتر شما کمک کنند و کاربران عادی اینستاگرام، به آنها دسترسی ندارند.
اصطلاحات متداولی که فقط در مورد اینستاگرام استفاده میشود
F4F چیست؟
این اصطلاح مخفف Follow fo Follow میباشد. این اصطلاح زمانی استفاده میشود که بخواهید بگویید اگر شما را فالو کنند، شما نیز آنها را فالو میکنید.
L4L چیست؟
این اصطلاح مخفف Like for Like است. در حقیقت با استفاده کردن از این اصطلاح شما به دیگران میفهمانید که چنانچه پست شما را لایک کنند، شما نیز در پاسخ آنها را لایک خواهید کرد.
S4S چیست ؟
اینم مخففه Shout For Shout است. این عبارت به این معناست که هر کس شما را فالو کرده، شخص مورد نظر شما را هم فالو کند. در حقیقت شما از پیج شخص مورد نظر اسکرین شات میگیرید و در پیج خودتان قرار میدهید و فالوورهای خود را ترغیب میکنید که او را فالو کنند. در مقابل آن شخص همین کار را در مورد شما انجام میدهد.
Follow Back چیست؟
اگر کسی شما را فالو کند و شما نیز در پاسخ او را فالو کنید، به اینکار فالوبک میگویند.
Block چیست ؟
در صورتیکه نخواهید شخصی هیچ نشانهای از پیج شما ببیند (از قبیل خود پیج، فعالیتهای شما و …) و در اصطلاح بخواهید او را از صفحۀ مجازی خود حذف کنید، به راحتی میتوانید او را بلاک کنید.
Report چیست و چه کاربردی دارد ؟
با ریپورت کردن کسی به اینستاگرام اخطاری دادید که این شخص فعالیت غیر مجازی دارد. زمانی که تعداد ریپورتهای کسی ۱٫۵ برابر فالورهای پیجش شود، آن پیج توسط اینستاگرام بسته می شود. البته با گذاشتن کامنت انگلیسی میتوان از بسته شدن جلوگیری کرد. هر کامنت انگلیسی سه ریپورت را از بین می برد.
Spam 4 Spam چیست؟
بعضی ها به این مورد comment for comment یا C4C هم میگویند . از این روش برای افزایش کامنتها استفاده میکنند. روش کار به این صورت است که شما زیر پست کسی چندین کامنت میگذارید و و او هم در پاسخ چند کامنت برای شما میگذارد. این روش بیشتر به درد کسانی میخورد که ریپورت شدهاند.
موضوعات مرتبط: آموزش
برچسبها: اینستاگرام , کمیل , گردان کمیل , دانستنیهای اینستاگرام
دوربین مخفی رونالدو رو ببینید و ...
برای دیدن و یا دانلود فیلم بر روی عکس کلیک کنید
موضوعات مرتبط: آموزش ، دیدنیها ، خوب زندگی کنیم
برچسبها: قرارگاه کمیل , گردان کمیل , رونالدو , دوربین مخفی
علی نصرالله می گوید: از یکی از مسئولین اطلاعات پرسیدم "یعنی چی گردانها محاصره شدن آخه عراق که جلو نیومده اونها هم که توی کانال سوم (کمیل) و دوم (حنظله) هستن".
اون فرمانده هم جواب داد "کانال سومی که ما تو شناسایی دیده بودیم با این کانال فرق داره، و این کانال و چند کانال فرعی دیگه رو عراق ظرف همین دو سه روز درست کرده. این کانال درست به موازات خط مرزی بود ولی کوچکتر و پر از موانع. گردانهای خط شکن برای اینکه زیر آتیش نباشن رفتن داخل کانال. با روشن شدن هوا تانکهای عراقی هم جلو اومدن و دو طرف کانال رو بستن... عراق هم همینطور داره رو سر اونها آتیش میریزه. میدونی عراق شانزده نوع مانع سر راه بچه ها چیده بود... میدونی عمق موانع نزدیک چهار کیلومتر بوده... میدونی منافقین تمام اطلاعات این عملیات رو به عراقی ها داده بودن..."
خیلی حالم گرفته شد... با بغض گفتم "حالا باید چیکار کنیم؟" گفت "اگه بچه ها بتونن مقاومت کنن یه مرحله دیگه از عملیات رو انجام می دیم و اونها رو میاریم عقب"
در همین حین بیسیم چی مقر گفت "از گردان های محاصره شده خبر اومده"
همه ساکت شدن... بیسیم چی گفت "میگه برادر یاری با برادر افشردی (شهید حسن باقری) دست داد" این خبر کوتاه یعنی فرمانده گردان حنظله به شهادت رسید...
عصر همان روز هم خبر رسید حاج حسینی (شهید علیرضا بنکدار) و محمود ثابت نیا، معاون و فرمانده گردان کمیل هم به شهادت رسیدند. توی قرارگاه بچه ها ناراحت بودند و حال عجیبی در آنجا حاکم بود...
بیستم بهمن ماه، بچه ها آماده حمله مجدد به منطقه فکه شدند. صبح، یکی از رفقا را دیدم که از قرارگاه می آمد پرسیدم "چه خبر؟"
گفت "الان بیسیم چی گردان کمیل تماس گرفته بود و با حاج همت صحبت کرد و گفت: شارژ بیسیم داره تموم میشه، خیلی از بچه ها شهید شدن، برای ما دعا کنید، به امام هم سلام برسونید و بگید ما تا آخرین لحظه مقاومت می کنیم"
با دلی شکسته و ناراحت گفتم "وظیفه ما چیه؟ باید چیکار کنیم؟
گفت "توکل به خدا، برو آماده شو که امشب مرحله بعدی عملیات آغاز میشه"
غروب بود که بچه های توپخانه ارتش با دقت تمام خاکریزهای دشمن رو زیر آتش گرفتند و گردان ها بار دیگر حرکت خودشان را شروع کردند و تا نزدیکی کانال کمیل و حنظله پیش رفتند. تعداد کمی از بچه های محاصره شده توانستند در تاریکی شب از کانال عبور کنند و خودشان را به ما برسانند ولی این حمله هم ناموفق بود و به خط خودمان برگشتیم. در این حمله و با آتش خوب بچه ها بسیاری از ادوات زرهی دشمن منهدم شد.
صبح روز بیست و یکم بهمن هنوز صدای تیراندازی و شلیک های پراکنده از داخل کانال شنیده میشد، بخاطر همین مشخص بود که بچه های داخل کانال هنوز مقاومت می کنند، ولی نمیشد فهمید که پس از چهار روز با چه امکاناتی مشغول مقاومت هستند.
غروب امروز پایان عملیات اعلام شد و بقیه نیروها به عقب بازگشتند. یکی از بچه هایی که دیشب از کانال خارج شده بود را دیدم می گفت "نمیدونی چه وضعی داشتیم، آب و غذا که نبود مهمات هم که کم، اطراف کانال هم پر از انواع مین، ما هم هرچند دقیقه تیری شلیک میکردیم تا بدونن ما هنوز هستیم، عراقی ها هم مرتب با بلندگو اعلام می کردن تسلیم شوید"
لحظات غروب خورشید بسیار غمبار بود. روی بلندی رفتم و با دوربین نگاه میکردم. انفجارهای پراکنده هنوز در اطراف کانال دیده میشد. دوست صمیمی من ابراهیم آنجاست و من هیچ کاری نمی توانم انجام دهم. آن شب را کمی استراحت کردم و فردا دوباره به خط بازگشتم.
عراقی ها به روز بیست و دوم بهمن خیلی حساس بودند لذا حجم آتش آنها بسیار زیاد شده بود به طوری که خاکریزهای اول ما هم از نیرو خالی شده بود و همه رفته بودند عقب. باخودم گفتم شاید عراق می خواهد پیشروی کند اما بعیده چون موانعی که به وجود آورده جلوی پیشروی خودش رو هم میگیره.
عصر بود که حجم آتش کم شد. با دوربین به نقطه ای رفتم که دید بهتری روی کانال داشته باشم. آنچه می دیدم باور نکردنی بود. از محل کانال سوم فقط دود بلند میشد و مرتب صدای انفجار می آمد. سریع رفتم پیش بچه های اطلاعات عملیات و گفتم " عراق داره کار کانال رو یه سره می کنه" اونها هم آمدند و با دوربین مشاهده کردند. فقط آتش و دود بود که دیده میشد اما من هنوز امید داشتم. باخودم گفتم ابراهیم شرایط بسیار بدتری از این را هم سپری کرده، اما وقتی به یاد حرف هایش قبل از شروع عملیات افتادم دلم لرزید.
درباره چگونگی شهادت ابراهیم نیز یکی از همرزمانش نقل میکند:
« به بچههای گردان گفتم عراق دارد کار کانال کمیل را تمام میکند چون فقط آتش و دود بود که دیده میشد. اما هنوز امید داشتم. با خودم گفتم: ابراهیم شرایط بدتر از این را سپری کرده اما وقتی یاد حرفاهایش افتادم دلم لرزید. نزدیک غروب بود احساس کردم چیزی از دور در حال حرکت است. با دقت بیشتری نگاه کردم کاملا مشخص بود سه نفر در حال دویدن به سمت ما بودند، در راه مرتب زمین میخوردند و بلند میشدند. میان سرخی غروب بالاخره آنها به خاکریز ما رسیدند. پرسیدیم از کجا میآیید؟ گفتند: از بچههای گردان کمیل هستیم. با اضطراب پرسیدم:پس بقیه چی شدند؟ حال حرف زدن نداشتند، کمی مکث کردند و ادامه دادند:ما این دو روز زیر جنازهها مخفی شده بودیم، اما یکی بود که این پنج روز کانال رو سر پا نگه داشته بود. یکی از این سه نفر دوباره نفسی تازه کرد و ادامه داد: عجب آدمی بود! یک طرف آر. پی. جی میزد، یک طرف با تیربار شلیک میکرد. عجب قدرتی داشت. یکی از آنها ادامه داد: همه شهدا را انتهای کانال کنار هم چیده بود. آذوقه و آب رو تقسیم میکرد، به مجروحان رسیدگی میکرد. اصلا این پسرخستگی نداشت.گفتم: از کی دارید حرف میزنید مگر فرماندههتان شهید نشده بود؟ گفت:جوانی بود که نمیشناختمش. موهایش کوتاه بود، شلوار «کردی» پایش بود، دیگری گفت: روز اول هم یه چفیه عربی دور گردنش بود.چه صدای قشنگی داشت. برای ما مداحی هم میکرد و روحیه میداد. داشت روح از بدنم خارج میشد. سرم داغ شده بود.
آب دهانم را فرو دادم چون که اینها مشخصات ابراهیم بود. با نگرانی نشستم و دستانش را گرفتم با چشمانی گرد شده از تعجب گفتم: آقا ابرام رو میگی درسته؟ الان کجاست؟ گفت:آره انگار یکی دوتا از بچههای قدیمی آقا ابراهیم صداش میکردند. یکی دیگر گفت:تا آخرین لحظه که عراق آتش میریخت زنده بود، به ما گفت: عراق نیروهایش را عقب برده است حتما میخواهد آتش سنگین بریزد، شما هم اگر حال دارید تا این اطراف خلوت است عقب بروید. دیگری گفت: من دیدم که او را زدند. با همان انفجارهای اول افتاد روی زمین. بیاختیار بدنم سست شد. دیگر نمیتوانستم خودم را کنترل کنم. سرم را روی خاک گذاشتم و تمام خاطراتی که با ابراهیم داشتم در ذهنم مرور شد. از گود زورخانه تا گیلان غرب و ...بوی شدید باروت و صدای انفجار با هم آمیخته شده بود !رفتم لب خاکریز میخواستم به سمت کانال حرکت کنم یکی از بچهها گفت با رفتن تو ابراهیم بر نمیگردد . همه بچهها حال و روز من را داشتند. وقتی وارد دوکوهه شدیم صدای حاج صادق آهنگران در حال پخش بود:«ای از سفر برگشتگان کو شهیدانتان کو شهیدانتان؟ » صدای گریه بچهها بیشتر شد. خبر شهادت و مفقود شدن ابراهیم خیلی سریع بین بچهها پخش شد. یکی از رزمندهها که با پسرش در جبهه بود گفت:همه داغدار ابراهیم هستیم. به خدا اگر پسرم شهید شده بود آنقدر ناراحت نمیشدم.هیچ کس نمیداند ابراهیم چه آدم بزرگی بود. او همیشه از خدا میخواست گمنام بماند.»
همچنین یکی از اعضای خانواده شهید ابراهیم هادی درباره چگونگی گفتن خبر شهادت به مادرشان را این چنین توضیح میدهد:
«پنج ماه از شهادت ابراهیم گذشت. هر چه مادر از ما پرسید که چرا ابراهیم مرخصی نمیآید با بهانههای مختلف بحث را عوض میکردیم و میگفتیم: الآن عملیات است ، فعلاً نمیتواند به تهران بیاید. خلاصه هر روز چیزی میگفتیم.تا اینکه یکبار دیدم مادر آمده داخل اتاق و روبروی عکس ابراهیم نشسته است و اشک میریزد.
آمدم جلو و گفتم: مادر چی شده؟، گفت:من بوی ابراهیم رو حس میکنم. ابراهیم الآن توی این اتاقه، همینجا و..وقتی گریهاش کمتر شد گفت:من مطمئن هستم که ابراهیم شهید شده است. ابراهیم دفعه آخر خیلی با دفعات دیگه فرق کرده بود، هر چی به او گفتم: بیا برایت به خواستگاری برویم میگفت: نه مادر، من مطمئنم که بر نمیگردم. نمیخواهم چشم گریانی گوشه خانه منتظر من باشد.چند روز بعد مادر دوباره جلوی عکس ابراهیم ایستاده بود و گریه میکرد. ما هم بالاخره مجبور شدیم از دایی بخواهیم به مادر حقیقت رو را بگوید. آن روز حال مادر به هم خورد و ناراحتی قلبی او شدید شد و در سی. سی. یو بیمارستان بستری شد.»
موضوعات مرتبط: 8 سال دفاع مقدس ، سرداران شهيد ، شهدا
برچسبها: گردان کمیل , ماجرا , حنظله , کمیل
دانلود آهنگهای جدید میثم راد ( آهنگهای ارزشی )
میثم راد / مدافع حرم
میثم راد / گردان سایبری کمیل
موضوعات مرتبط: شنیدنیها ، دانلود آهنگ ، دانلود مداحی
برچسبها: دانلود آهنگ , میثم راد , آهنگ ارزشی , گردان کمیل