اگر دنبال امام زمان میگردید باید یک جامعه مهدوی بسازید
جامعه مهدوی یک جامعه همدله
یک جامعه ای که همه با هم برادرند
به درد هم میرسن
میخواهید امام زمان عج بیاد؟
هوای همدیگه رو داشته باشید
نکنه تو این وانفسا همدیگه رو فراموش کنیم
به خدا قول بده که تا میتونی خودت رو وقف کار برای مردم بکنی
اونوقت ببین مشکلاتت چطور حل میشه
میخوام یک موضوع مهمی رو هم یادآور بشم
شنیدید میگن صدقه ٧٠ بلا رو دفع میکنه؟
یعنی چی؟
یعنی وقتی میخوای بلا از گردنت بره، به یکی دیگه کمک کن اونوقت خدا هم کمکت میکنه و بلا رو برمیگردونه
این سنت الهیه
دنیا داره پر از ظلم و جور میشه
سختی همه جا رو گرفته
بلا داره از هر جهت بما نازل میشه
بیماریها دارن اذیتمون میکنند
راه حل تمام اینها هم یک چیزه
اونم اینه که برگردیم به سمت خدا
ماه رجبه
ماهیه که خیلی از مقدرات ظهور در اون مشخص میشه
ماهیه که خداوند بهش خیلی نظر داره
این فرصت رو از دست ندیم
تو دعای این ماه عزیز میخونیم که :
يا مَنْ يُعْطِى الْكَثيرَ بِالْقَليلِ، يا مَنْ يُعْطى مَنْ سَئَلَهُ، يا مَنْ يُعْطى مَنْ لَمْ يَسْئَلْهُ وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفْهُ تَحَنُّناً مِنْهُ وَ رَحْمَةً
اى كه مىدهد (عطاى) بسيار در برابر (طاعت) اندك اى كه عطا كنى به هركه از تو خواهد!
اى كه عطا كنى به كسى كه از تو نخواهد و نه تو را بشناسد از روى نعمت بخشى و مهرورزى!
باید آماده شد برای پاسداری
باید آماده شد برای جنگ آخرالزمانی
باید آماده شد برای تقابل آخر
باید آماده شد برای سپاه خیر
باید آماده شد برای حضرت حجت عج
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
موضوعات مرتبط: قرآن کریم ، راهبرد و تحلیل
برچسبها: صدقه , جامعه مهدوی , خداوند , احسان و نیکی
فرقه های نوظهور و طغیان علیه خداوند
📌فرقه های نوظهور فاقد هرگونه آموزههای دینی بوده و اصولاً برمحور نظرات رهبر و رئیس فرقه می چرخند و در همان حال بیشتر رهبران این گروهها و به تبع آنها اعضا و هوادارانشان مورد سوء استفاده مدیریت پنهان قرار میگیرند.
🔘این فرقه ها نوعی شورش و طغیان علیه خداوند و آموزههای الهی را در دستور کار خود دارند و میکوشند بدون شریعت و آئینالهی به آرامش درونی دست یابند و از انجا که به حیات اخروی معتقد نیستند و با القای تفکرات انحرافی خود به دنبال کسب نهایت لذت و خوشی و رهایی از هرگونه تقید هستند که نتیجه آن زوال اخلاقی است.
موضوعات مرتبط: فرقه ها
برچسبها: فرقه , دین , نوظهور , خداوند
بعضی ها عجیب خوبند !
من باور دارم که گاهی خداوند سبحان
با بندگانش ما را در آغوش می گیرد ...
موضوعات مرتبط: آموزه هایم به کمیل و علی ، دل نوشته ها
برچسبها: خوب , آدمای خوب , زیبایی , آرامش
به نظرم آرامش نه عاشق بودنه ..
نه گرفتن دستی که محرمت نیست!
نه حرفای عاشقونه و قربان صدقه های چند ثانیه ای ...!
آرامش ؛ حضور خداست ، وقتی تو اوج نبودن هات
نابودت نمیکنه ...!
وقتی ناگفته هاتو بی اونکه بگی میفهمه ...
وقتی نیاز نیست برای بودنش التماس کنی ..
غرورت رو تا مرز نابودی پیش ببری ..
وقتی مطمئن باشی با او ..
هیچ وقت ...
تنها ...
نیستی ...!
آرامش یعنی همینی که گفتم
موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسبها: آرامش , آرامبخش , خداوند , التماس کردن
وَ قالَ الَّذِينَ فِي النَّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ادْعُوا رَبَّكُمْ يُخَفِّفْ عَنَّا يَوْماً مِنَ الْعَذابِ
کسانی که در آتشاند ، به نگهبانان دوزخ میگویند: «از پروردگارتان بخواهید به اندازهی یک روز، (بخشی) از عذاب را از ما کم کند.»
غافر - ۴۹
موضوعات مرتبط: قرآن کریم
برچسبها: قرآن , آیات , نصایح , خداوند
شما میخواید یه غذا درست کنید برای اینکه بینمک نباشه توش نمک میریزید
غذا و اجزاء غذا به واسطه نمک شور میشه
ولی نمک خودش شوره و شوری رو از جایی نمیگیره
واجبالوجود بودن خدا در فلسفه یعنی همین
خداوند خودش وجود مطلقه و کسی بهش وجود نمیده، واجب الوجوده و ما وجود و هستیمون رو از خدا میگیریم.
این مدل توضیح دادن، برای فرزندانمون میتونه مفید باشه. در ادامه اگر پرسیدن چرا خدارو نمیبینم میتونیم بگیم:
نمک وقتی در غذا حل میشه و غذا رو شور میکنه دیگه نمیتونید نمک رو تو غذا پیدا کنید ولی نمک در تمام غذا هستش و غذا رو شور میکنه ولی دیده نمیشه. خدا هم در وجود ما و در تمام هستی هست ولی دیده نمیشه
موضوعات مرتبط: آموزه هایم به کمیل و علی
برچسبها: خداوند , فلسفه , واجب الوجود , وجود مطلقه
وَ هُوَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ
و اوست که بسیار آمرزنده و مهربان است.
بروج - ۱۴
موضوعات مرتبط: قرآن کریم
برچسبها: وَ هُوَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ , آیات , قرآن , نصایح
بترس از آنیکه دلش را شکستی و سکوت کرد
او دردش را به خدا گفت
موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسبها: دلنوشته , زبان من , درد دل , گفتیها
خدایا
دوستان و عزیزانی دارم
رسمشان معرفت
یادشان صفای دل
و دلشان پر ازمحبت
خدایا
آنگاه که دست نیاز بسوی تو می آورند
پرکن از آنچه دررحمت و برکت خدایی توست
موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسبها: دلنوشته , دعای برای دوستان , خداوند , برکت
به گل آب بدهی گلاب میدهد. یعنی همان چیز، بهترش را به شما برمیگرداند. خدا دوست دارد مثل گل باشیم، یعنی هر کس به ما محبتی کرد با محبت بیشتر پاسخ بدهیم.
هنگامی که شما را احترام کردند شما زیباتر احترام کنید.
موضوعات مرتبط: جملات زيبا ، مثل ... ، دل نوشته ها
برچسبها: گلاب , محبت , احترام , خداوند
وقتی پا از کفش بیرون میآوری، راحت میشوی، یک نفس راحت میکشی؛ بهخصوص وقتی راه طولانی هم طی کرده باشی و از طرفی تابستان هم باشد، حرارت و گرما هم باشد، زیر سایه یک درخت هم باشی و پا را هم تا زانو در یک چشمه زلال و خنک بگذاری.
یادمان باشد خیالات ما چیزی شبیه کفشهای تنگاند به خاطر همین هم است که احساس رنج و عذاب میکنیم، اذیت میشویم، و البته تا از این خیالات بیرون نیاییم احساس راحتی و نشاط و لذت نخواهیم کرد. مولوی هم همین را میگفت:
«تا برون نایی نبگشاید دلت»
یعنی تا از این کفش خیالات پا بیرون نکشی دلت باز و شاد نمیشود، بلکه همیشه احساس دلتنگی خواهی داشت.
قرآن هم همین را میگوید:
کفشهایت را بیرون کن، یعنی کفشهای خیالاتت را، چیزهایی که پای تو را سخت بستهاند و نمیگذارند حرکت کنی.
البته کفش خوب است به شرط اینکه طبی باشد، اندازه باشد، آنوقت نه فقط خوب است بلکه لازم هم هست. خیالات هم همینطورند؛ خیالاتی هستند که دائم آدمی را رنج میدهند و خیالاتی هستند که آدمی را خوش و خرم و با نشاط میکنند.
مسئله خیالات را دست کم نگیریم. آدمها متأسفانه با خیالات خود زندگی میکنند.
«بر خیالی صلحشان و جنگشان
و زخیالی فخرشان و ننگشان»
یعنی اگر آدمها را با هم در جنگ و نزاع میبینی صدی هشتاد آن ریشه در خیالات باطل و بیاساس دارد.
مثلاً اگر کسی از کنار ما رد شود و سلام نکند، به ما بر میخورد، این است که دائم در ذهن خود با او میجنگیم و در نهایت هم دست به کار شده و درگیر میشویم.
یا کسی با ما سرد میگیرد و ما خیال میکنیم او از ما خوشش نمیآید و تصور میکنیم به دنبال این خوش نیامدن هم با ما برخورد خواهد کرد، در نتیجه ما هم مهیای برخورد و درگیر شدن میشویم و با کمترین بهانهای با او گلاویز میشویم!
بد نیست در همینجا داستان کوتاهی بشنوید:
نقل میکنند خانمی نامهای به خدا نوشت که خدایا من مهمان دارم لطفاً صد دلار برای من بفرست!
و نامه را در پاکتی گذاشت، و روی آن نوشت نامهای به خدا و در صندوق پست انداخت.
پستچی طبق معمول آمد و صندوق را خالی کرد و نامهها را به اداره برد. وقتی که میخواستند بر اساس آدرسها نامهها را دستهبندی کنند، به نامه پیرزن برخورد کردند و دیدند نوشته است نامهای به خدا.
به رئیس اداره اطلاع دادند که چنین نامهای در بین نامههاست! رئیس دستور داد نامه را باز کنند. آنها هم نامه را باز کردند و خواندند و خندیدند، و هر کس هم چیزی گفت.
ولی آقای رئیس گفت: این پیرزن با یک باور و اعتقادی این نامه را نوشته، پس بیایید باور او را خراب نکنیم! گفتند: چه کنیم؟ گفت: هر کس به اندازهای که میتواند کمک کند و کمکها را برای او و از طرف خدا میفرستیم.
همه کمک کردند و مجموعاً 97 دلار برای پیرزن ارسال کردند.
پیرزن وقتی که آنها را شمرد دید 97 دلار است گفت: خدایا! میدانم تو 100 دلار فرستادهای ولی این پستچیها 3 دلار آن را دزدیدهاند!
و آنگاه سریع شال و کلاه کرد و راهی اداره پست شد، و داد و فریاد راه انداخت که چرا 3 دلار مرا دزدیدهاید!
حال ممکن است شما با شنیدن این داستان شگفتزده شوید و یا به تمسخر بخندید، ولی باور کنید. به قول مولانا:
«بشنوید ای دوستان این داستان
خود حقیقت نقد حال ماست آن»
حقیقتاً این داستان، داستان واقعی خود ماست یعنی نوع دعواها و نزاعهای ما با یکدیگر یک چنین وضعیتی دارد و غالباً ریشه در خیالات موهوم و بیاساس ما دارد.
موضوعات مرتبط: جملات زيبا ، مثل ... ، دل نوشته ها
برچسبها: كفش , نفس راحت , رنج , خيالات
عقربههای قبلهنما را ببین که پیوسته لرزاناند، مگر زمانی که همسو با قبله باشند.
دل آدمی نیز همین طور است، لرزان و مضطرب است مگر اینکه با خدا همسو شود و همواره در یاد خدا باشد.
پیامبر(ص) همواره دلی آرام داشت. چرا؟ چون پیوسته در یاد خدا بود:
«لایقُومُ وَ لایَجلسُ اِلّا علی ذکرِ اللهِ»
در تمام نشستها و برخاستها یاد خدا میکرد. البته نه به این معنا که دائم تسبیح به دست بود. بلکه هر کجا میخواست کاری انجام دهد، میگفت: اگر خدا الان جای من بود، چه میکرد؟
و یاد خدا به این معناست.
موضوعات مرتبط: جملات زيبا ، مثل ... ، دل نوشته ها
برچسبها: مثل قبلهنما , دلنوشته , جملات زيبا , خداوند
وقتی در محفلی شربت ، شیرینی و یا شکلاتی پیش روی بچههای مؤدب و آداب دان گرفته و به آنها تعارف میکنند ، هرگز دست دراز نمیکنند ؛ مگر آنکه پدر یا مادر با اشارهی چشم و یا سخن نرم خود به آنها اجازه دهند .
اولیاء خدا هم اینگونهاند .
یعنی بر خلاف ما هر گاه لذت یا عیشی سر راه ایشان سبز شود ، پیش از اینکه به سراغ آن بروند گوش جان به کلام حق تعالی میسپارند . اگر او اجازه داد خود را مجاز میدانند و گرنه هرگز خود را به آن نمیآلایند .
درست همان کاری که یوسف کرد .
یوسف دید که این لذتی که در وجود زلیخاست از آن لذتهایی است که خداوند هیچ خوش ندارد ، از این رو حتی به ذهن خود هم خطور نداد ، تا چه رسد به اینکه به سوی آن خیز بردارد و اقدامی کند .
و قرآن همین حقیقت را چه زیبا باز میگوید :
زلیخا قصد کرد و تصمیم گرفت تا از یوسف کامجویی کند و یوسف هم همین قصد را میکرد ، اگر برهان و دلیل پروردگارش را نادیده میگرفت .
یعنی یوسف دلیل داشت و دلیل او عقل و معرفت او بود که بر اساس آن خوب میدانست که خداوند از چنین لذتی بیزار است ، از اینرو از آن فاصله گرفت .
البته ما هم از این دلیلها فراوان داریم ، اما تفاوتی که ما با یوسف داریم این است که او دید ، یعنی توجه کرد اما ما نادیده میگیریم .
موضوعات مرتبط: جملات زيبا ، مثل ... ، دل نوشته ها
برچسبها: بچه مؤدب , يوسف و زليخا , اوليا , خداوند
گلاب قطره قطره به دست میآید ، آن هم با چه زحمتی !
گلچینها اول صبح که میشود به باغ میروند و با چیدن گلها چه خارها که تحمل میکنند ، و بعد هم آنها را به دیگ پر از آب ریخته و میجوشانند . آبها بخار شده ، و بخارها قطره قطره میشوند ، و قطرهها در ظرفهای بزرگ جمع میشوند ، و تازه یک دیگ گلاب به دست میآید . اما همین دیگ گلاب که محصول ساعتها تلاش و کوشش است . با یک چشم بر هم زدن میتوان لگد کرد و همه را زیر دست و پا ریخت . حالا اگر شما جای گلابگیر باشی چه حالی پیدا میکنی؟
عزیز من ! جان من ! آبرو مثل گلاب است و به قول قدیمیها مثقال مثقال جمع میشود یعنی یک شبه به دست نمیآید ، بلکه آنقدر باید در زندگی خود گل بکاری تا چند قطره آبرو به دست آوری . اما ببین بعضیها چه دلی دارند، همین آبرو را یک شبه ، یک باره، و با یک حرف همه را میریزند.
قبول کن که سخت است .
به همین خاطر است که خدا روی آبروی مردم سخت حساس است .
تا جایی که امیرالمؤمنین علی (ع) فرمود :
« مَن تَتَبّعَ عَورات الناسِ کَشَفَ اللهُ عَورَتهَ »
یعنی هر کس در زندگی مردم سَرَک بکشد و عیب و ایراد آنها را دنبال کند ، خداوند عیب و ایراد او را فاش و بر ملا میسازد .
و در حقیقت با این کار خداوند میخواهد به آدمی بفهماند که آبروی مردم ریختن خیلی تلخ است و تا نچشی نمیفهمی ، پس بچش!
موضوعات مرتبط: جملات زيبا ، مثل ... ، دل نوشته ها
برچسبها: گلاب , زحمت , آبرو , حقيقت
بعضی چکها دو امضا دارند و تا امضای دوم نباشد ، نقد نمیشوند ؛ حتی اگر به جای امضای دوم تمام اهل بازار هم امضا کنند ، هیچ فایدهای ندارد . بانک فقط صاحب امضا را میشناسد .
حال ، اتفاقاتی که برای من و تو در زندگی قرار است بیفتد مثل چک دو امضا میماند ؛ یک امضای آن خواست ماست و یک امضای دیگرش خواست خداست ؛ تا او نخواهد هیچ امکان ندارد ، هر چند همه بخواهند .
« در نیفتد هیچ برگی از درخت
بی قضا و حکم آن سلطان بخت »
پس اگر کسی تو را تهدید کرد و گفت : آبرویت را میریزم. سکه یک پولت میکنم . کاری میکنم که سنگ روی یخ شوی . بلایی سرت میآورم که مرغهای آسمان به حالت گریه کنند ...
هیچ نترس ! چون این چک دو امضا دارد ، و امضای دوم مال خداست؛ یعنی او هم باید بخواهد تا آبروی تو ریخته شود ، و او یا نمیخواهد یا اگر هم بخواهد هرچه باشد به سود توست .
« هر چه آن خسرو کند شیرین بود »
درست مثل آن مادر روستایی که کنار چشمه ظرفهای مسی را اول گلمالی میکند و همین کار ظرفها را شفاف میکند .
خدا هم گاهی ما را گلمالی میکند ؛ اما این به خاطر آن است که یک شفافیت و نورانیتی بدهد .
پس، در هر حال سود با توست ، فقط به یک شرط؛ آن هم اینکه تو از راه صحیح و صواب فاصله نگیری بلکه دقیقاً به وظیفه خود عمل کنی .
و به همین خاطر بود که وجود نازنین سیدالشهدا(ع) در روز عاشورا پیوسته میفرمود :
« ما شاء الله »
یعنی هر چه خدا خواست ، همان میشود .
یعنی یزید و هواداران او تنها حق یک امضا را دارند ، و آنها امضا کردند تا من خوار و خفیف شوم ، اما کافی نیست؛ یعنی تا امضای دوم که همان خواست خداست نباشد هیچ امکان ندارد .
و راستی اگر همین حقیقت در زندگی ما وارد شود ، چه آرامشی به دست میآید .
یعنی انسان باور کند که هیچ اتفاقی در زندگی ما نمیافتد و هیچ کس نمیتواند به ما آسیبی برساند مگر آنکه خدا بخواهد .
و اگر خدا بخواهد سراسر سود و سعادت است .
« تا نخواهد او ، نخواهد هیچکس »
موضوعات مرتبط: جملات زيبا ، مثل ... ، دل نوشته ها
برچسبها: امضاي چك , بي قضا , حكم , آبرو
کاسبها هرگز دل به مشتریهای عبوری و گذری نمیبندند بلکه هوای مشتریهای ثابت را دارند و در میان جنسها هر چه خوبتر باشد برای مشتریهای ثابت خود میگذارند.
و خدا مشتری ثابت و دائم است.
و دنیا همان بازار است.
الدُنیا سُوقٌ...
و ما هم قرار است در این بازار به کسب فضیلتها پرداخته و طهارت و پاکی بخریم ؛ پس چه بهتر که هوای مشتری ثابت خود را که خداست داشته باشیم و فضیلتها را برای او انجام دهیم و نه خوشآمد دیگران.
درست همان کاری که حافظ میکرد و تنها هوای همان مشتری دائم خود را داشت.
« بندهی پیر مغانم که لطفش دائم است
ورنه لطف شیخ و زاهد گاه هست و گاه نیست »
و بالاتر از حافظ، یوسف بود.
یوسف چرا یوسف شد ؟ چون هوای مشتری ثابت خود را داشت ، نه زلیخا را ، چون او مشتری موقت بود.
موضوعات مرتبط: جملات زيبا ، مثل ... ، دل نوشته ها
برچسبها: مثل بازار , يوسف و زليخا , فضيلت , خداوند
وقتی تلفن روی آیفون باشد ، حاضری هر چیزی را بگویی؟
عالَم روی آیفون است ، هم صوتی و هم تصویری!
یعنی خداوند هم صدای ما را میشنود و هم تصویر ما را میبیند.
او به بندگان خود آگاه است ، و بیناست.
پس کمی با احتیاط و با ملاحظه رفتار و زندگی کنیم .
موضوعات مرتبط: جملات زيبا ، مثل ... ، دل نوشته ها ، پیامها
برچسبها: مثل آيفون , عالم , خداوند , اختياط
**** مناجات با خداوند ****
آرامش دل
ویرایش دوباره
به شما پیشنهاد میکنم که حتما فایل زیرا دانلود کنید .
پشیمان نمی شوید.
درضمن من را از نظرات خود مطلع سازید
دانلود فایل را در چند سرور قرار داده ام
فایل پسورد ندارد حجم فایل: ( 2.42 مگابایت )
برای شنیدن آهنگها باید فلش پلیر نصب شده باشد
-------------------------------------------------------------
سرور اول(picofile) سرور دوم(4shared) سرور سوم(farstv)
موضوعات مرتبط: مذهبی ، دانلود سخنرانی ، دانلود مداحی
برچسبها: آرامش دل , شب قدر , خداوند , درددل