⚡️#محورهای_مهم امروز 9 آذر 96

♦️محور اول: تاکید بر افت محبوبیت روحانی و بررسی دلایل آن

♦️محور دوم: احتمال تاثیرپذیری احمدی نژاد در مباحث اخیر از خارج از کشور

♦️محور سوم: تعریف احمدی نژاد به عنوان مانع گفتگوی ملی

♦️محور چهارم: تاکید بر تلاش واعظی برای سرمایه گذاری دولت بر روی علی لاریجانی

♦️محور پنجم: تاکید بر پرورش مدیران اصلاح طلب در ساختار شهرداری

♦️محور ششم: هشدار نسبت به بازگشت سهمگین پوپولیسم با توجه به رویه روحانی

♦️محور هفتم: تاکید بر کناره گیری جهانگیری از دولت برای آماده سازی در انتخابات 1400

♦️محور هشتم: تاکید بر تن دادن لاریجانی به ائتلاف با نامزد اصلاح طلبان

حوزه    فرهنگ –  اجتماعي
موضوع    اختراعي براي تخفيف آلودگي هوا
تحلیل و استناد
مهر:
مخترع فیلتر کاهش آلودگی: ابتکار به من محل هم نداد!

آلودگی هوا در شهرهای بزرگ حالا چندسالی است تبدیل به مشکل اول کشور در نیمه دوم سال شده است که خسارات این مشکل نه تنها سلامتی محیط زیست و شهروندان جامعه را تهدید می کند. بلکه صدمات ناشی از آن حتی ضربه های اقتصادی زیادی بر کشور تحمیل می کند.

در آشفته بازاری که آلودگی هوا هیچ متولی مشخصی ندارد و مسئولین مرتبط هرکدام به نوعی برای درمان این معضل شانه خالی می کنند و دست به دامان دعا برای آمدن باد و باران می شوند تنها راه برای حل کردن این معضل، ساماندهی آلاینده های هوا، به خصوص خودروها است.

«سید مهدی موسویان» بازرگان بازنشسته و مخترع امروز با تولید یک فیلترهوای استثنایی این ادعا را دارد که می توان با نصب این فیلتر در خودروها میزان مصرف خودرو را تا ۲۰ درصد کاهش داد. با این مخترع درباره این اختراع استثنایی صحبت کردیم. مخترعی که می گوید تمام راه های قانونی را برای کمک به کاهش آلودگی هوا رفته است اما هیچ مسئولی او را نپذیزفته است.

به جای توجه به اختراعم، به من مجله لحیم کاری دادند
«سید مهدی موسوی نژادیان» متولد ۱۳۴۸ در منطقه ۱۷ شهریور تهران است. علاقه او به اختراع و تولید کردن ابزارهای مورد نیاز باعث شد تا بعد از آنکه خودش را در تجارت و بازرگانی بازنشسته کند دوباره به سمت علاقه های کودکی اش برود و یک مجموعه علمی تحقیقاتی برای تجاری سازی تکنولوژی راه بیندازد: « از بچگی اختراع کردن را دوست داشتم و سعی می کردم کارهای کوچکی را بسازم. مثلا در سال ۱۳۶۳ یک دزدگیری درست کردم که تقریبا پدرجد این دزدگیری های امروزی ریموت دار بود. این دزدگیر کد می خورد و بعد روی ماشین دستگاهی بود که کد را بخواند.

اما متاسفانه من هیچ وقت اقبال این را نداشتم که سازمان های دولتی به من توجه کنند. یادم می آید آن زمان متولی این کارها سازمان پژوهش های علمی صنعتی ایران بود. آن موقع رفتم این دستگاه را نشان دادم. آن موقع به من گفتند اینکه چیزی نیست. ما الان داریم روی موشک کار می کنیم. خلاصه آب یخ را روی من ریخت. بعد یک مجله به من هدیه داد که برای لحیم کاری بود. خیلی هم مجله پیش پا افتاده ای بود که انگار برای گروه سنی الف و ب طراحی شده بود. بعد هم فهمیدم اصلا این مجله خیلی وقت است منحل شده است.»...

توصیه و پیشنهاد  :

  1.    پيشنهاد مي‌شود اين مطلب در ساير سايت‌هاي انقلابي منعکس شود و فضايي رسانه‌اي براي بهره‌مندي از اختراع اين فرد ايجاد شود.

2.    پيشنهاد مي‌شود با برخي از مسئوليني که اين فرد به سراغشان رفته، مصاحبه شود تا معلوم شود که اين اختراع چه مشکلي دارد و چرا به بهره‌برداري نرسيده است.

3.    پيشنهاد مي‌شود گزارشي خبري در بخش بالاتر از خبر از اين فرد تهيه و اختراع او معرفي شود.

حوزه    فرهنگ– ادبيات
موضوع    اظهارات دبير شعر فجر
تحلیل و استناد
مهــر:
اظهارات صریح دبیر «شعر فجر»/ به‌دنبال حاشیه‌های پوچ سیاسی نباشید

نشست خبری دهمین جشنواره شعر فجر صبح امروز با حضور اسماعیل امینی دبیر علمی این جایزه و مهدی قزلی دبیر اجرایی آن در بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان برگزار شد.

در این نشست خبری اسماعیل امینی در سخنانی عنوان کرد: در سال‌های بعد از پیروزی انقلاب اسلامی جریان شعر فارسی دچار تحولاتی شده که از منظر ما دوست‌دارن شعر که سعی داریم نگاهی علمی و پژوهشگرانه به شعر فارسی داشته باشیم بسیار قابل توجه است. به باور من در سال‌های بعد از انقلاب اسلامی جریان شعر فارسی چه از نظر تعداد شاعران و چه از نظر گستردگی نوع شعر، توسعه بسیار قابل توجهی پیدا کرده است.

رسانه‌ها عادت کرده‌اند به سیاسی نگاه کردن

وی در ادامه در پاسخ به سوالی درباره انتخاب هیئت علمی از یک طیف فکری خاص و شائبه زیر سوال رفتن ملی بودن این جشنواره و دربرگیری همه تفکرات در داوری‌های آن، اظهار کرد: داوران ما بر پایه توانایی هنری خود انتخاب می‌شوند اما فضای رسانه‌ای ماست که دوست دارد همه چیز را سیاسی ببیند و بیشتر دنبال این است که کدام شاعر انقلابی است و کدامیک ضدانقلاب.

غالبا بچه‌های فرهنگی رسانه‌ها از ما سوالات علمی و ادبی کم می‌پرسند و رسانه هم که در دست اهل سیاست است. من از شما سوال می‌کنم که برگزیده سال قبل جشنواره شعر فجر چرا در هیچ رسانه‌ای معرفی نشد؟ چرا کتاب‌های برگزیده در رسانه‌ها معرفی نشد؟

اگر ما حاشیه‌های پوچ سیاسی داشتیم  شما بیشتر از ما خبر کار می‌کردید. ما از همه آنهایی که می‌توانستند به ما کمک کنند تقاضای کمک کردیم. برخی تمایل ندارند با ما کار کنند و برخی هم کسب و کارشان در مخالفت است و کلا با هیچ چیز موافق نیستند...

سیاست و فرهنگ دو امر مستقل است
دبیر علمی جشنواره شعر فجر افزود: کتاب را دست می‌گیرند و می‌گویند شاعرش کیست و ناشرش که،‌کسی کاری ندارد که محتوایش چیست. این نگاه به ضرر فرهنگ است. ۴۰ سال است که من شعر می‌گویم و حتی یک اظهارنظر سیاسی هم نداشته‌ام.

امینی ادامه داد: شما تا به حال از من اظهار نظر سیاسی شنیده‌اید؟ از کسی مانند محمد علی بهمنی چطور؟ سیاست یک چیزی است و فرهنگ چیز دیگری. این فضا غلط است. من از سیاست بی‌اطلاعم. اگر کتابی خوب بود آن را معرفی می‌کنم اگر هم بد؛ نه. برایم فرقی ندارد شاعرش مبارز فلان گروه است یا دولتی. معیارمان اگر ادبیات باشد همه چیز حل می‌شود اما متاسفم که در دانشگاه هم اگر من کتابی معرفی کنم که در آن شعری از فروغ و شاملو باشد دانشجویم به من می‌گوید آفرین از شما خوشم آمد و اگر نباشد می‌گوید از شما بعید بود استاد! در هیچ کجای دنیا مثل ایران سیاست اینقدر بر علم و فرهنگ ارجحیت ندارد و همین شده که ما کتاب را باز نمی‌کنیم وتنها با ظاهرش قضاوت می‌کنیم...

توصیه و پیشنهاد  :

  1.    سايه‌ي سياست بر سر فرهنگ معضل مهمي است که غالباً براي هنرمندان آزاردهنده است. پيشنهاد مي‌شود در اين خصوص مصاحبه‌ي مفصل‌تري با اين دبير انجام شود و ابعاد مختلف اين بيماري مورد آسيب‌شناسي قرار گيرد.

2.    پيشنهاد مي‌شود گفت‌وگوهايي با حضور برخي اهالي فرهنگ با جامعه‌شناسان، با موضوع پديدارشناسي رفتار سياسي در حوزه‌ي فرهنگ انجام شود و جنبه‌هاي درست و نادرست اين وضعيت و راه‌هاي برون‌رفت از آن بررسي شود.

3.    پيشنهاد مي‌شود با رجوع به فرمايشات رهبري در اين زمينه، مقاله‌اي تحليلي تنظيم شود و موضع حضرت آقا در اين موضوع تبيين و تفسير شود.

حوزه    فرهنگ –  ميراث فرهنگي
موضوع    تقابل بناي يادبود شهيد با اثر تاريخي در شهر انار
تحلیل و استناد
ايسنا:
گنبد 20 متری در حریم «ارگ انار»

 به گزارش خبرنگار میراث فرهنگی ایسنا، چند سال پیش با مجوز سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، پیکر مطهر یکی از شهدای گمنام جنگ تحمیلی در چند متری«ارگ تاریخی انار» دفن شد و به دنبال آن قرار بود مقبره‌ای برای آن شهید ساخته شود، بنابراین ابتدا میله‌هایی غول‌پیکر با ارتفاعی حدود 8 متر اطراف قبر شهید گمنام بالا رفتند، در ادامه حدود 30 شاخه آهن با فرم هلالی برای گنبد کنار مقبره قرار گرفت و حالا آن شاخه‌ها را چیزی شبیه گنبد کنار هم نصب کرده‌اند تا ارتفاع گنبدی که قرار است روی مقبره قرار گیرد به 20 متر برسد.

این اتفاق در حالی رخ داده است که به گفته‌ی مهدی حجت، قائم مقام وقت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، «مسئولان بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس در آن زمان قبول کردند طرحی مجوق (تو خالی) مانند مقبره‌ی حافظ یا خیام که سازه‌ای بسیار سبک و توخالی در واقع شبیه یک ابر است، برای مقبره‌ی شهید گمنام در «ارگ انار» تهیه کنند تا این محوطه‌ی تاریخی آسیبی نبیند.

شهریور ماه امسال «حجت» در این زمینه به خبرنگار ایسنا گفته بود: به دلیل احترام به شهید گمنام، باید مقبره برای آن ساخته شود، بنابراین به مسئولان طرح تاکید کردم که طرح مقبره باید علاوه بر این‌که یک نشانه برای وجود یک مکان مقدس در این نقطه باشد، باید برای رعایت ضوابط و مقررات میراث فرهنگی نیز به گونه‌ای باشد که حریم منظری محوطه‌ی تاریخی «ارگ انار» را نیز رعایت کند.

حالا با نصب شاخه‌های آهن هلالی‌شکل کنار هم و قرار دادن گنبد فلزی نزدیک مقبره‌ی شهید گمنام، نگرانی‌های دوستداران میراث فرهنگی کرمان در این زمینه بیشتر شده است، آهن‌هایی که ذهن را بیشتر به ساخت گنبدی بزرگ برخلاف صحبت‌های اولیه می‌برد نه طرحی مجوق و زیبا.

«محمدرضا نسب عبداللهی»، نویسنده کتاب «تاریخ انار» در این زمینه به خبرنگار میراث فرهنگی ایسنا می‌گوید: ارتفاع مقبره شهید گمنام شهرستان انار کرمان که در حریم ارگ ساسانی این شهر قرار گرفته، با نصب گنبد به 20 متر افزایش پیدا می‌کند...

توصیه و پیشنهاد   :

1.    بدفهمي و بدسليقگي مديران فرهنگي مخصوصاً در شهرستان‌ها بي‌داد مي‌کند و مردم را از دستاوردهای بی شمار مثبت نظام اسلامی، غافل می کند.  يکي از آثار خطرناک اين نافهمي‌ها تقابل ايجاد کردن بين مولفه‌هاي ارزشي انقلاب با مولفه‌هاي ارزشي ملي و تاریخي است که در اين نمونه شاهديم. پيشنهاد مي‌شود با يادداشتي در رسانه‌هاي انقلابي و مخصوصاً رسانه‌هاي فرهنگ دفاع مقدس، اين اقدام مورد انتقاد قرار گيرد و شکل صحيح و متناسب بزرگ‌داشت يک شهيد از طريق طرح پرهيز از غلو و اغراق و همچنين تناسب معماري يادبود با معمار ارگ مزبور، تبيين و پيشنهاد شود.

حوزه    فرهنگ –  سينما
موضوع    ظرفيت مديريتي جشنواره‌ي عمار
تحلیل و استناد

سوژه: اين روزها جشنواره ي فيلم عمار در حال برگزاري است. وجه تمايزاين جشنواره نحوه‌ي اکران فيلم‌ها است که با تدبير خاصي به شدت خود را در اقصي نقاط کشور نفوذ داده است. اين وجه تمايز ظرفيت ايجاد يک گفتمان مديريتي تازه را براي کشور داد که مي‌تواند جشنواره‌ها را از ناکارآمدي و بي‌خاصيتي به حداکثر تأثير و کارآمدي برساند.

توصیه و پیشنهاد  :

  1.    پيشنهاد مي‌شود در يک گزارش تحليلي اين خاصيت مورد توجه قرار گيرد و ضمن توضيح دامنه‌ي نفوذ آن در کشور، قابليت ها و خواص فرهنگي آن مورد تحليل و بررسي قرار گيرد.

2.    پيشنهاد مي‌شود در اين خصوص در بخش‌هاي خبري از جمله بالاتر از خبر گزارش جمعي تهيه و پخش شود.

3.    پيشنهاد مي‌شود در خصوص اين رويکرد جشنواره با بنيان‌گذاران اين جشنواره مصاحبه ي تفصيلي در رسانه هاي انقلابي صورت گيرد.

حوزه    فرهنگ –  مديريت فرهنگي
موضوع    ضرورت بررسي آسيب‌هاي خاص مديريت فرهنگي کشور
تحلیل و استناد

سوژه: مسئله‌ي مديريت فرهنگي کشور و آسيب‌هاي وارده بر آن از فرط عمق و شدت به نظر لاينحل مي‌رسد. عدم کارشناسي در کارهاي توليد فرهنگي هنري از سوي مديران. تخصص‌هاي عمدتاً نامرتبط ايشان و فريب خوردنشان در برابر رندي و تخصص برنامه‌سازان و هنرمندان غير همسو با مباني نظام، به کارگيري افراد نابلد و خرج بسيار براي توليدات ضعيف و کم‌تأثير از جمله معضلاتي است که دامن‌گير حوزه ي مديريت کشور است.

از ديگر سو رشته‌هاي مديريت فرهنگي موجود در دانشگاه‌ها هم نتوانسته‌اند مديران موفقي براي نظام خاص انقلاب اسلامي تربيت نمايند. از سوي ديگر گويا مديران متخصص و کاربلد هم در چنگال بوروکراسي حاکم نمي‌توانند چندان که بايد موفق عمل کنند و در مجموع شاهديم که حوزه‌ي فرهنگي انقلاب، پرچالش و کم‌مايه و بي‌ثمر است .

توصیه و پیشنهاد  :

  1.    پيشنهاد مي‌شود اين موضوع به صورت يک سوژه‌ي مستقل توسط موسسه‌ي سفير (حسين شمقدري) مورد تحقيق قرار گرفته و يک مستند آسيب‌شناسانه در مورد آن ساخته شود.

2.    پيشنهاد مي‌شود در يک رسانه‌ي انقلابي سلسله گفت‌گوهايي با عناصر فرهنگي هنري کشور و برخي مديران موفق حوزه‌ي فرهنگ مانند انجام و به صورت مدون آسيب‌ها و راه‌کارهاي خلاصي از آن‌ها مورد مطالعه قرار گيرد.

3.    پيشنهاد مي‌شود طي گزارشاتي تحقيقي رشته‌هاي مديريت فرهنگي در دانشگاه‌هاي کشور مورد بررسي و مطالعه قرار گرفته و مفاد درسي و روند آموزشي آن‌ها معرفي شود تا شايد خلأها و مشکلات آن‌ها و عوامل ناکارمديشان شناسايي شود.

حوزه    فرهنگ –  اجتماعي
موضوع    راهکاري موقت براي مقابله با آلودگي
تحلیل و استناد
خبرآنلاين:
پشت‌بامهایی که باغچه شده اند

حالا که همه آپارتمان‌نشین شده‌اند، جای خالی حیاط‌‌های پر از گل و بوته و درخت و حوضچه‌های کوچک پر از ماهی‌های قرمز بیشتر به چشم می‌آید، اما زمین تهران هشت میلیونی، دیگر جایی برای این نوستالژی‌ها ندارد. حالا در همان حیاط‌ها هم به جای سروهای نقره‌ای، آسمان خراش کاشته‌اند، تمام شد و رفت!

نیاز آدم‌ها به سرسبزی و بوی خاک نم‌خورده تمامی ندارد، بعضی‌ها وسع‌شان به یک گلدان شمعدانی که از سقف بالکن آویزان کنند می‌رسد و همه آرزوها و خاطرات حیاط‌های بزرگ قدیمی را در همان گلدان شمعدانی جا می‌کنند، بعضی‌ها هم اقبال بلندتر یا شانس بیشتری دارند، همان‌طور که خودشان از «طبقه‌»ها بالا رفته‌اند و روی سقف آپارتمان‌ها ویلا ساخته‌اند، باغ گل‌شان را هم بالا برده‌اند تا پنجره‌ها را که باز می‌کنند جلوه‌ای از سرسبزی و زیبایی و آسمان باز در برابرشان باشد.

خلاف داستان مردی که در طبقه آخر ساختمان اجاره‌ای «اجاره نشین‌ها» زندگی می‌کرد، این باغ‌های روی پشت‌بام قرار نیست سقفی را روی سر کسی خراب کنند؛ زیرسازی‌شان به سرعت انجام می‌شود و فرقی نمی‌کند که آپارتمان چندساله باشد،‌ یا جنس سازه‌اش چه باشد،‌ فقط کافیست بتوانید هزینه‌اش را پرداخت کنید تا باغ گل را برای‌تان روی پشت‌بام بسازند؛ تا آن طور که خانم صاحب یکی از این«باغچه سقفی»ها می‌گوید: «بنشینم کنار این گل‌ها و درخت‌ها،‌ به کوه‌های لواسان نگاه کنم.»

این داستان بالا کشیدن حیاط تا پشت‌بام آپارتمان‌هاست، جایی که کسی «مشرف» به آن‌ها نباشد و آسمان باشد؛ داستان زیرسازی سقف‌های چند صد متری و دکور کردن‌شان برای مهمانی‌ها و آرام گرفتن بعد از روزهای پر تنش، برای پر کردن جای خالی همان حیاط‌های پر از گل و بوته و حوضچه‌های پر از ماهی‌های قرمز.

توصیه و پیشنهاد  :

  1.    هرچند که اين يک راه حل اصولي نيست، اما يک راهکار هم براي مهار آلودگي هواي تهران و هم براي تأمين حوايج روحي مردم به ارتباط با طبيعت است. پيشنهاد مي‌شود از اين حرکت گزارشي تحليلي تهيه شود و راهکارهاي اجراي آن در ساير منازل به مردم ارائه شود.

2.    پيشنهاد مي‌شود اين کار در رسانه‌ها به مردم معرفي و تشويق شوند تا فضاي بيهوده‌ي پشت بام‌ها را با گياهاني که نياز چنداني به آب‌ياري ندارند، پوشش دهند.

3.    بي تدبيري دولت اصل بر ارائه چنين پيشنهادهايي است؛ از اين موضوع نبايد به هيچ عنوان غفلت شود. مناسب است از رسانه هاي حامي دولت مانند خبرآنلاين خواسته شود كه در كنار چنين پيشنهادهايي به اصل ماجراي بي تدبيري بپردازند.

حوزه    فرهنگ –  اجتماعي
موضوع    پديده‌ي تتلو
تحلیل و استناد
خبرگزاري دانشجو (snn) :
کسی می‌داند «تتلو» دقیقاً چند-چند است؟!

از آرزو برای سربازی در رکاب حاج قاسم تا شال و کلاه برای خروج از ایران! از دعای نیمه شب برای سعادت کشور تا اجرای ترانه‌های آنچنانی آن هم در زیر زمین موسیقی! نخستین بار که در گشت و گذار مجازی صفحه او را می‌بینید احتمالاً از شدت محبوبیتش جا خواهید خورد! نزدیک دو و نیم میلیون نفر پیجش را در یک شبکه اجتماعی دنبال می‌کنند. محبوبیت، جذابیت و یا زیرزمینی بودن؛ راز این همه فالووِر چیست؟ قسم حضرت عباس(ع) یا دُم خروس؟ کسی می‌داند «تتلو» دقیقاً چند-چند است؟!

امیرحسین مقصودلو با نام مستعار "تتلو" خواننده زیرزمینی ترانه‌های پاپ و خواننده معروفی است که با 29 سال سن قصد بازی در تیم‌های سطح یک فوتبال جهان را دارد! در حاشیه‌سازی در امور مختلف استاد است و در مکتبش درس‌های بسیار می‌توان آموخت! می‌گوید روزی پنج ساعت ورزش می‌کند. چهار بامداد هر روز پُستی برای همراهان خود می‌گذارد و شماره ۷ را به عنوان نمادی برای مقاصد خود معرفی کرده است.

باور کنید اطلاعات روشنی از رفتار او وجود ندارد. یک روز در پست‌هایی که برای مخاطبانش می‌گذارد، می‌گوید: «بارها گفتم كه هم منفى باش، هم مثبت؛ جُفتش!! ما ايرانى هستيم و اگه جايى ببينيم يه سرى بى ادب دارن به فرهنگمون لطمه ميزنن دقيقا همون قدر بى ادب مي‌شيم و عين خودشون و شايد خيلى هم بدتر ميزنيم پدرشون رو هم در مياريم(!) گفتم كه اگه بخواد زووور باشه ميمونم توى راه يه تن، كم كم داريم ياد ميگيريم پُشت هم باشيم و گول اونايى كه دارن تو خارج حالشون رو ميكنن و كنار گود نشستن و به ما ميگن "لنگش كن" رو نمي‌خوريم» و روز دیگر می‌گوید: «دورم خلوت بود، خلوت‌تر شد ! ورزشم هميشه بود، بيشتر شد!

به اندازه كافى خوندم و به اندازه كافى بيدار موندم! وقته يه تحول جديده و يه شروع جديد!! خيليا خنديدن بهم و خنده‌هاشون رو يادم نرفته!! ميخواستن مغزمو بتركونن؛ اما خدا هميشه بود و همه جا و هر بار يه جورى نجاتم داد. خدايا شُكرت! دوست دارم قيافه‌ى بُهت زدشون رو ببينم وقتى منو تو ليگ برتر ميبينن!!

اما نه بُهت بد بلكه يه بُهتِ قشنگ، همراه با شرمندگي و عشق!! منم كه همون اول بَخشيدمشون، اون موقع هم يه لبخند بزنم و بگم عيب نداره داداشى مهم اينه كه بالاخره رسيديم و مهم اينه كه عشق جارى شد بيدار و بيدار و بيدار تا اون روز.»

توصیه و پیشنهاد :

   1.    اين‌گونه شخصيت اگرجه ممکن است با داشتن تمايلات ميهن‌پرستانه يا باورمندي به نظام براي ما خوشايند باشند، اما آسيب فرهنگي اين دوگانگي بيش‌تر از يک عنصر کاملاً معاند است. پيشنهاد مي‌شود اين يادداشت در ساير رسانه‌هاي انقلابي منعکس شود و نسبت به نوع اين شخصيت بي‌اصالت، موضع‌گيري شود.

2.    يکي از آسيب‌هاي ديگر اين شخصيت که نمونه‌هاي آن زياد است، عوام بودن و وجهه‌ي جاهلي او است. اگرچه در شخصيت‌هاي اينچنيني بعضي خصلت‌هاي مثبت وجود دارد، اما هرگز نبايد اجازه داد چنين پديده‌هايي به عنوان الگوهاي اجتماعي مطرح شوند و مردم از آن‌ها بشنوند و ایده بگيرند. پيشنهاد مي‌شود در خصوص اين پديده و آسيب‌هاي آن با يکي از کارشناسان اجتماعي مانند دکتر رزاقي مصاحبه‌اي صورت گيرد.

3.    پيشنهاد مي‌شود نسبت ميان اين شخصيت و طرفدارانش در قالب کاريکاتوري به هجو کشيده شود. با نماد کسي که خود نمي‌داند به کجا مي‌رود و ديگراني که شيفته‌ي او شده‌اند...

حوزه    فرهنگ –  رسانه
موضوع    برنامه‌ي هفت
تحلیل و استناد
ايسنا:
برنامه‌ می‌سازیم که شما را عصبانی کنیم!

نظرسنجی و برخی مواضع مطرح شده در برنامه‌ی «هفت» شامگاه گذشته 11 دی ماه، این برنامه‌ را به یکی از پرحاشیه‌ترین برنامه‌ها تبدیل کرد.

به گزارش بخش سینمایی ایسنا، نظرسنجی برنامه‌ی «هفت» مبنی بر اینکه کدام یک از مجریان این برنامه با (سه گزینه بهروز افخمی، مسعود فراستی و محمد پیوندی) شما را عصبانی می‌کنند؟ یک پرسش بزرگ را مطرح می‌کند، مگر تلویزیون برنامه می‌سازد که مخاطب را عصبانی کند؟! و درادامه‌ی «هفت» دیشب کنایه‌های ادامه دار افخمی بحث و گفت‌وگوهای زیادی را همزمان با پخش این برنامه در فضای مجازی بوجود آورد.

در ادامه مشروح برنامه‌ی «هفت» با اجرای بهروز افخمی و با حضور بیژن نوباوه، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس روی آنتن شبکه سه سیما رفت، را می‌خوانیم.

بهروز افخمی در سرمقاله برنامه «هفت» گفت: حجت‌الله ایوبی نخستین کسی بود که اظهار کرد که برنامه «هفت» را نمی‌بیند، چون وقت ندارد و باید شب‌ها زود بخوابد. بعد از ایوبی، همه به این فراست افتادند که این بهترین راه برای نقد «هفت» است. آنها بعد از هر نقد می‌گفتند البته ما «هفت» را تاکنون ندیده‌ایم. چگونه کسی که ما را ندیده، از ما متنفر است؟!

در ادامه برنامه و در بخش گفتگوی ویژه؛ افخمی میزبان بیژن نوباوه، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی بود تا با او درباره وضعیت قانون‌گذاری در سینمای ایران و اختیارات مجلس در تصمیمات سینمایی کشور بحث کند.

نوباوه در این گفتگو بیان داشت: موضوع ما در سینمای ایران فراتر از یک دولت و مجلس است. من دو دوره در کمیسیون فرهنگی مجلس حضور دارم، همواره فیلم‌هایی ساخته می‌شد که فروش نمی‌رفت و بعد فیلمساز به سراغ ما می‌آمد و می‌گفت اگر ممکن است به من کمک کنید تا هزینه تولید فیلمم تامین شود. این مشکلات همیشه بوده و ربطی به این دولت و آن دولت ندارد، اشکال جای دیگری است. ..

توصیه و پیشنهاد  :

  1.    اين ادعا تجربه‌ي جديدي در حوزه‌ي رسانه‌اي است که اگر با رعايت استانداردهاي برنامه‌سازي باشد، مي‌تواند ايده‌ها و نگاه‌هاي جديدي را در حوزه‌ي برنامه‌هاي تلويزيوني ايجاد کند. البته فضاي رسانه‌اي ايران و مخاطبان آن به اين گونه عادت ندارند و آن را نمي‌شناسند. پيشنهاد مي‌شود در مقاله‌اي تخصصي به قلم يک کارشناس رسانه و ارتباطات، فارغ از همسويي سياسي نيروهاي انقلاب با اين برنامه، اين روش و ادعاي برنامه‌ساز مورد تجزيه و تحليل قرار گيرد. اين کار به خودي خود قدمي براي حمايت و تقويت اين برنامه خواهد بود.

حوزه    فرهنگ–  ادبيات
موضوع    ظرفيت‌هاي فروغ فرخزاد
تحلیل و استناد
ايسنا:
گویی فروغ در شعرش آیه قرآن را ترجمه کرده است

تازه‌ترین نشست محفل «شعر و ترانه» با حضور مرتضی امیری اسفندقه و گرامی‌داشت یاد فروغ فرخزاد در فرهنگسرای اندیشه برگزار شد.

به گزارش ایسنا، بر اساس گزارش رسیده، سعید بیابانکی، شاعر و مجری نشست‌های «شعر و ترانه» فرهنگسرای اندیشه، ضمن گرامی‌داشت سال‌روز تولد فروغ فرخزاد، درباره شعرهای این شاعر گفت: شعر فروغ فرخزاد یک منحنی رو به رشد بوده است. مجموعه نخست ایشان تحت عنوان «اسیر» که در سن زیر 20 سالگی سروده، تعدادی شعر است که در قالب چهارپاره منتشر کرده و شجاع‌الدین شفا مقدمه‌ای بر این کتاب نوشت و در آن مقدمه آینده فروغ را پیش‌بینی کرد.

فروغ را نمی‌توان به‌خاطر برخی شعرهایش متهم کرد
او در ادامه متذکر شد: مجموعه دوم و سوم فروغ فرخزاد به نام‌های «دیوار» و «عصیان» نیز در سال‌های 1335 و 36 منتشر شد. فروغ در این سه مجموعه ثابت می‌کند در حوزه شعر سنتی و چهارپاره شاعر مهمی است. اما این سه کتاب به نسبت دیگر آثار فروغ، اتفاق مهمی نیست و اتفاقا برخی از اشعار اروتیکی که در این آثار وجود دارد، امروز به پاشنه آشیل شعر فروغ تبدیل شده است.

در چاپ‌های جدید این شعرها از کتاب‌ها حذف شده است. اما به هر حال به خاطر این اشعار نمی‌توان شاعر را متهم کرد. مولانا هم اشعاری دارد که در هر جمعی قابل خواندن نیستند و این آثار هم جزئی از کارنامه شعری شاعر هستند.

بیابانکی با اشاره به آشنایی فروغ فرخزاد با ابراهیم گلستان، گفت: این آشنایی باعث ایجاد تحول در فروغ می‌شود و فروغ را با شعر اروپا و غرب آشنا می‌کند و منجر به سرودن دو مجموعه شعر «تولدی دیگر» و «ایمان بیاوریم به آغاز فصلی سرد» می‌شود. در شعر تغزلی فروغ هیچ اثری از نشانه‌های کهنی که از معشوق داده می‌شد، مشاهده نمی‌شود و برخی ادعا می‌کنند غزل فروغ، آغاز غزل نئوکلاسیک است...

توصیه و پیشنهاد  :

  1.    پيشنهاد مي‌شود براي شناسايي ظرفيت‌هاي ضد روشنفکري و دين‌مدار يا آرمان‌خواهانه‌ي فروغ، پرونده‌اي در مناسبت سالگرد او تهيه و منتشر شود.

2.    پيشنهاد مي‌شود براي شروع يکي از سايت‌هاي انقلابي مصاحبه‌اي با يکي از شخصيت‌هاي ادبي – مثل خود آقاي بيابانکي – که آشنايي با آثار فروغ دارند، انجام شود.

حوزه    فرهنگ –  سينما
موضوع    مرگ سوزناک يک يهودي هاليوود!
تحلیل و استناد
کافه سينما:

یهودی متعهد صاحب اسکار/ هاسکل وکسلر، مدیر فیلمبرداری "پرواز بر فراز آشیانه فاخته"، از میان ما رفت
هاسکل وکسلر فیلمبردار تاثیرگذار و مستندساز اجتماعی که برای کار خود در هر دو حوزه تقدیر شد، در 93 سالگی از دنیا رفت.

هنرآنلاین: جف وکسلر پسر هاسکل وکسلر روز یکشنبه در فیس‌بوک با تأیید خبر درگذشت پدرش در فیس‌بوک نوشت: او در آرامش در خواب از دنیا رفت.

به گزارش ورایتی، وکسلر در دوران کاری خود که حدود شش دهه ادامه داشت، دو بار برنده اسکار بهترین فیلمبرداری شد: در 1966 برای فیلم "چه کسی از ویرجینیا وولف می‌ترسد؟" به کارگردانی مایک نیکولز و 10 سال بعد برای فیلم "در راه افتخار" به کارگردانی هال اشبی.

او همچنین فیلمبردار مستند کوتاه "مصاحبه با سرباران کهنه‌کار مای لی" (1970) به کارگردانی ریچارد پیرس است که برنده اسکار بهترین مستند کوتاه شد.

وکسلر همچنین کارگردان، فیلمنامه‌نویس و سرمایه‌گذار دو فیلم بسیار سیاسی "Medium Cool" در 1969 و "لاتینو" در 1985 بود. او همچنین در 2007 فیلم "From Wharf Rats to Lords of the Docks" را کارگردانی کرد که اقتباسی از یک نمایشنامه درباره هری بریجز رهبر اتحادیه جهانی کارگران گمرک و بندرگاه بود...

توصیه و پیشنهاد  

 1.    تيتر داغ‌دار کافه سينما براي يک يهودي واقعاً قابل تأمل است. پيشنهاد مي‌شود با انعکاس اين خبر در سايت‌هاي انقلابي نسبت به تيتربندي کافه سينما واکنش نشان داده شود. قبلاً هم اشاره شده است که روند اين سايت در ترويج سبک زندگي غربي نياز به رسيدگي و نقد و نظر رسانه‌اي دارد.

حوزه    فرهنگ –  ادبيات ديني
موضوع    به ظرفيت بکر آثار جا مانده از اهل بيت (ع)
تحلیل و استناد
مهر نيوز:

خطبه حضرت زینب(س) در کربلا یک اثر تمام و کمال هنری است
دانشکده ادبیات دانشگاه تهران ظهر امروز میزبان نشست نقد و بررسی رمان «نامیرا» با حضور صادق کرمیار و محمد حسین رجبی دوانی بود.
در این نشست که با استقابل قابل توجه دانشجویان این دانشکده مواجه شده بود، رجبی دوانی در سخنانی با اشاره به اهمیت پرداخت‌های مختلف به واقعه عاشورا عنوان کرد: پرداختن به واقعه عاشورا از زوایای مختلفی می‌تواند قابل توجه باشد. اینکه چگونه برخی از اشخاص مانند حر از قعر جهنم خود را به اوج بهشت می‌رسانند و برعکس آن برای مخاطبان این دست آثار می‌تواند عبرت آموز باشد.
وی ادامه داد: زبان هنر زبانی گیرا و فوق‌العاده پرمخاطب است و استفاده از آن برای انتقال برخی مفاهیم بدون شک با موفقیت همراه خواهد شد در این میان هنر رمان و داستان نویسی نیز در زمره فعالیت‌هایی است که بسیار خوب می‌تواند این کار را به انجام برساند.
رجبی ادامه داد: عاشورا از آن جهت که واقعه‌ای بصیرت‌زا به شمار می‌رود و نشان دهنده این است که چگونه برخی از خواص در برابر مطامع دنیایی رنگ عوض می‌کنند می‌تواند مایه خوبی برای داستان نویسی باشد و نامیرا نیز از این مساله به خوبی استفاده کرده است. جدای از این، نکته دیگر در این رمان نوآوری موجود در آن است. درباره حادثه کربلا پیش از این هم کار هنری شده بود اما رمان و داستان فاخر در این زمینه کم تولید شده است.
وی در همین زمینه افزود: نامیرا را البته نباید رمان تاریخی دانست هر چند که بر مبنای یک واقعه تاریخی نوشته شده است. تاریخ کربلا و عاشورا از منظر تاریخی باید در کتاب تاریخ جستجو شود اما داستان جای بیان تاریخ نیست. در این رمان البته بسیاری از شخصیت‌های کتاب از منظر تاریخی حقیقی هستند اما نویسنده با هنر تخیل خود  توانسته زندگی و باور آنها را به نوعی تازه روایت کند...

توصیه و پیشنهاد  

 1.    آثار به جا مانده از خاندان عصمت (ع) از جمله گفتارها، خطب و ادعيه، آثار ادبي ناب و بسيار پرمغزي هستند که متاسفانه به دليل کم‌آشنايي آحاد جامعه با زبان عربي و در عين حال رواج خوانش عربي اين آثار و به خصوص ادعيه، کمتر به وجه هنري و ادبي اين آثار توجه شده است. پيشنهاد مي‌شود در رسانه‌هاي انقلابي بخش ثابتي براي بازخواني فارسي و تحليل ادبي اين آثار توسط کارشناسان ادبيات و نويسندگان اختصاص داده شود.

2.    پيشنهاد مي‌شود در خصوص خطبه‌هاي حضرت زينب مصاحبه‌اي با آقاي کرميار به صورت تفصيلي صورت گيرد.

3.    پيشنهاد مي‌شود در رسانه‌ها مختلف، ترجمه‌ي فارسي اين متون در مناسبت‌ها، بي هيچ حذف و اضافه منتشر شوند.

4.    پيشنهاد مي‌شود در راديو و تلويزيون ابلاغي صورت گيرد که براي پلاتوها و دکلمه‌هاي مختلف در بخش‌هاي برنامه‌ها که مربوط به مناجات‌ها يا مناسبت‌هاي مذهبي ما هستند، به جاي قرائت نوشتارهاي عجولانه و سبک و کليشه‌اي نويسندگان بي‌مايه اين برنامه‌ها از اين ادعيه و تعبيرات استفاده شود.

حوزه    فرهنگ – سينما
موضوع    خنده به ريش مديريت هوشمند فرهنگي!
تحلیل و استناد
رجانيوز :

داستان عبرت‌انگیز دو دوست روشنفکر؛ چگونه با نظام مبارزه فرهنگی کنیم و از آن حقوق هم بگیریم؟!
داستان این دو همکار قدیمی و دو شبه‌روشنفکر ظاهرا مستقلِ معترض که یکی‌شان هم ظاهرا دربند است! داستان تمام شبه‌روشنفکران ایرانی‌ست. گرفتن پز اپوزسیون و شوی مخالفت با سیستم در محافل شبه‌روشنفکری داخل و خارج برای کاسبی بیشتر و در عین حال انتفاع از دولتی‌ترین سرمایه‌ها....

یک: خردادماه امسال خبری منتشر شد که در عین عجیب بودن، از بسیاری جهات قابل تامل بود و روشنگر؛ اینکه جعفر پناهی همچنان- و در تمام این سال‌ها- در حال دریافت حقوق ماهانه از صداوسیمای جمهوری اسلامی است.

پناهی در چند سال اخیر- درست یا غلط- نماد مخالفت و مبارزه با جمهوری اسلامی در میان هنرمندان است. او ظاهرا به دلیل اقدام علیه امنیت ملی ایران به زندان رفته، ممنوع‌الکار شده و ممنوع‌الخروج. او را اصلا به همین دلیل در اکثر محافل هنری روشنفکری دنیا می‌شناسند، تکریمش می‌کنند، برایش یادبود می‌گیرند، کرسی و صندلی ویژه می‌گذارند و ..... او کسی است که اساسا تمام شهرت، جوایز و حتی درآمد فعلی‌اش را مدیون همین فرامتن‌های سیاسی کارش است نه بعد مثلا هنری‌اش، که اساسا نازل است و بی‌اهمیت.

حالا فرض کنید بعد از سال‌ها مشخص شود که چنین شخصی که سالها نان مخالفت و مبارزه‌ی ظاهریش با جمهوری اسلامی را خورده، در تمام این سالها حقوق‌بگیر تریبون رسمی حکومتی بوده است که ظاهرا مخالفش بوده. به قول خودشان «رسانه میلی!» رسانه‌ی غیرآزادِ یک‌جهته‌ی غیرمردمیِ حکومت ایران. این خبری است که در عین عجیب بودن روشنگر است و قابل تامل، مشخص‌کننده‌‌ی وضع واقعی شبه‌روشنفکران ایرانی، ماهیت واقعی آراء و نظرات‌شان، حتی مبارزترینشان!

دو: حالا این موضوع چه ربطی به امروز دارد و به چه دلیل از این خبر نسبتا قدیمی نبش قبر می‌کنیم؟ پناهی در آخرین فیلمش «پرده بسته» همکاری داشت که بعدها نماینده‌اش برای گرفتن جایزه‌های جشنواره‌های جهانی برای فیلم هم بود. رفیق گرمابه وگلستانی که پیش از این و در دوره اصلاحات فیلم «دایره» را با هم و با پول از ایتالیا رسیده ساختند و فیلم آنقدر نگاه تاریکی به ایران داشت که حتی سیف‌الله داد- معاون سینمایی دولت اصلاحات- نیز اجازه اکران به آن نداد.

«کامبوزیا پرتوی»؛ رفیق گرمابه و گلستان جعفر پناهی و همکار او در ساخت فیلم‌های زیرزمینی، اما در اتفاقی عجیب بعدها شد نویسنده‌ی فیلم «محمد رسول‌الله(ص)...

توصیه و پیشنهاد :

   1.    پيشنهاد مي‌شود مستندي براي اينترنت و فضاي فعالين انقلابي توليد شود با موضوع بررسي زندگي و آثار و افکار کامبوزيا پرتوي. که تا حد امکان جلوي کلاه ساختن از نمد فيلم آقاي مجيدي را براي اين فرد بگيرد.

2.    پيشنهاد مي شود اين گزارش رجا در رسانه‌هاي ديگر هم منتشر شود.

3.    براي روشن‌تر شدن حال و هواي اين فرد پيشنهاد مي‌شود از طريق يک رسانه‌ي حرفه اي سينما مصاحبه‌اي با اين فرد به بهانه‌ي فيلم محمد صلوات الله عليه و آله، گرفته شود. و سپس اظهارات او توسط منتقدان در مطالب جداگانه‌اي تحليل شود.

حوزه    فرهنگ – رسانه
موضوع    بازتاب‌هاي نامه‌ي رهبري
تحلیل و استناد
مشرق:

وقتی نامه رهبر ایران را خواندم احساس کردم پدری با فرزندانش سخن می‌گوید/ روزنامه‌های ایتالیایی نامه را منتشر نکردند/ شبکه‌های اجتماعی بهترین راه بازنشر نامه است

ما دوران غم‌انگیزی را در اروپا سپری می‌کنیم. رهبر ایران با زبانی ساده و صمیمانه آنچه را که موجب ترس و وحشت ما شده است، بیان می‌کند؛ من اسم آن را «نامه حقیقت» می‌گذارم و تنها کسانی که نمی‌خواهند با «حقیقت» روبرو شوند، این نامه را بی‌معنا می‌دانند.

نامه دوم رهبر معظم انقلاب به جوانان کشورهای غربی بازتاب‌های متفاوتی در رسانه‌های جهان و شبکه‌های اجتماعی داشت. رسانه‌های مستقل بسیاری به آن پرداختند و خبرنگاران زیادی هم در صفحات شبکه‌های اجتماعی آن را بازنشر داده و درباره آن تحلیل‌ ارائه دادند و به بحث پرداختند. اما همانطور که انتظار می‌رفت اکثر رسانه‌های مشهور غربی واکنشی به آن نشان نداده و از ان گذر کردند. البته این را نیز باید به فال نیک گرفت، چرا که روایت تحریف‌شده و ناقص آنان از پیام رهبر ایران، ابعاد مختلف این نامه را منتقل نمی‌کرد. از سوی دیگر، هدف این نامه ارتباط و گفتگوی مستقیم و بی‌واسطه با جوانان در کشورهای غربی بوده است و بهترین راه برای این هدف، بهره‌گیری از شبکه‌های اجتماعی است.

1.    جمله‌ای که در ساعات اولیه نشر نامه، در میان کاربران عربی محبوبیت بیشتری یافت و با اقبال بیشتری رو به رو شد، جمله من تحمیل فرهنگ غرب بر سایر ملّتها و کوچک شمردن فرهنگهای مستقل را یک خشونت خاموش و بسیار زیان‌بار تلقّی میکنم بود.

کارشناسان و تحلیل‌گران هم بعد از انتشار این نامه، مسؤولیت توزیع و بازنشر آن را متوجه داخل کردند و سانسور را امری اجتناب‌ناپذیر در گروه رسانه‌های وابسته به جریان صهیونیسم دانستند. در درجه اول باید دقت کرد که رسانه‌هایی که در سبد سیاست‌های صهیونیستی قرار دارند تلاش‌ می‌کنند تا فضا را به گونه‌ای تغییر دهند و یا اینکه سیاست سانسور رسانه‌ای را دنبال کنند. در گام اول لازم است که در بحث موضوع انتشار با دقت و با پیگیری جدی از طریق رسانه‌های متعدد دنبال شود.

اما در خارج از کشور اگرچه با غلبه سانسور در این حوزه مواجه بودیم، اما خبرنگاران مستقلی هم هستند که انتقال این پیام و اطلاع‌رسانی درباره آن را همانند دیگر وقایع و اخبار، وظیفه خود می‌دانند. «تیتزیانا چاواردینی»، خبرنگار، تحلیل‌گر و انسان‌شناس برجسته ایتالیایی یکی از این خبرنگاران است که هم درباره این نامه و هم نامه اول رهبر انقلاب به جوانان در کشورهای آمریکای شمالی و اروپا، فعالیت خبری داشتند.

خانم چاواردینی از احساسش درباره این نامه می‌گوید: «ما دوران غم‌انگیزی را در اروپا سپری می‌کنیم. رهبر معظم ایران با زبانی ساده و صمیمانه آنچه را که موجب ترس و وحشت ما شده است، بیان می‌کند؛ من اسم آن را «نامه حقیقت» می‌گذارم و تنها کسانی که نمی‌خواهند با «حقیقت» روبرو شوند، این نامه را بی‌معنا می‌دانند.»...

توصیه و پیشنهاد :

   1.    در اين بازتاب‌ها ظرفيت‌هاي رسانه‌اي خوبي براي تبليغ نامه‌ي حضرت آقا وجود دارد. از جمله عنواني که اين زن به نامه داده است: نامه‌ي حقيقت. پيشنهاد مي‌شود اين عنوان در فضاي رسانه‌اي بر سر زبان‌ها انداخته شود و توسط سايت رهبري هم با این عنوان معرفي شده و مطالب پيرامون آن توليد شوند.

حوزه    فرهنگ –  رسانه
موضوع    جلوه دادن حادثه‌ي تيراندازي کاليفرنيا
تحلیل و استناد
صداي امريكا:

اف.بی.آی: حادثه کالیفرنیا به عنوان "اقدام تروریستی" بررسی می‌شود
ماموران پلیس فدرال آمریکا، اف.بی.آی، در حال تحقیق در محل وقوع تیراندازی مرگبار در مرکز بهزیستی سان برناردینو در ایالت کالیفرنیا.

پلیس فدرال ایالات متحده عصر روز جمعه اعلام کرد که تحقیقات درباره حمله مرگبار دو روز پیش به یک مرکز بهزیستی در شهر سان برناردینو در ایالات کالیفرنیا را به عنوان یک "اقدام ترویستی" پیگیری خواهد کرد.
این موضوع ساعاتی پس از آن اعلام شد که خبرگزاری آسوشیتدپرس ساعاتی پیش از آن به نقل از یک منبع آگاه گزارش داد، زنی که به همراه همسرش اقدام به این حمله کرد، پیشتر از طریق شبکه های اجتماعی با نامی متفاوت با رهبر داعش بیعت کرده بود.

دست کم دو مهاجم مسلح روز چهارشنبه به یک مرکز نگهداری و آموزش معلولان در شهر سان برناندینو در ایالت کالفیرنیا حمله کردند و با تیراندازی به حاضران در آن مرکز، ۱۴ نفر را کشتند و بیش از ۱۷ نفر را زخمی کردند.

مهاجمان که "سید رضوان فاروق" ۲۸ ساله و "تفشین مالک" همسر یا نامزد ۲۷ ساله او معرفی شده‌اند، بعدا توسط نیروهای پلیس هدف گلوله قرار گرفتند و کشته شدند.

با وجود آن که تحقیقات در مورد انگیزه مهاجمان همچنان ادامه دارد، آسوشیتدپرس از قول یک مقام پلیس آمریکا نوشت، که تفشین مالک از طریف فیسبوک اعلام وفاداری با ابوبکر البغدادی رهبر گروه افراطی موسوم به دولت اسلامی (داعش) کرده بود.

سخنگوی کاخ سفید روز جمعه در پاسخ به پرسش خبرنگاران در این زمینه گفت "اطلاعاتی وجود دارد که منتشر شده، اما من در موقعیتی نیستم که آن را تایید کنم. اف.بی.آی هر زمان که آماده انتشار اطلاعات جمع آوری شده باشد، آن را در اختیار عموم خواهد گذاشت."

توصیه و پیشنهاد  :

  1.    در اخبار آمده بود که اين سيصدو پنجاه و چندمين حادثه‌ي تيراندازي در سال 2015 است. آمريکا به طور حادي با اين پديده دست به گريبان است و نمي‌تواند با تروريستي جلوه دادن آن و ارتباط دادن به خارج و داعش، از گرفتاري حاد خود رها شود. اين اتفاق را بايد به عنوان يک پديده‌ي اجتماعي در آمريکا مورد بررسي قرار داد. و خاستگاه‌هاي آن را در داخل خود آمريکا جست‌وجو کرد. پيشنهاد مي‌شود مقاله‌اي با اين مضمون تهيه و منتشر شود.

2.    پيشنهاد مي‌شود با توليد يک مستند تلويزيوني توسط شبکه‌ي افق گزارشي از سوابق اين حادثه ارائه و دلايل و عوامل ايجاد آن‌ها مورد بررسي قرار گيرند.

3.    پيشنهاد مي‌شود در توييتر يا فيس بوک و اينستا يک صفحه جهت بررسي و بحث توسط کاربران به زبان انگليسي ايجاد شود.

حوزه    فرهنگ– سينما
موضوع    توهين به فيلمي که هنوز ساخته نشده
تحلیل و استناد
مشرق:

توهین به مردم ایران در «غلام» انگلیسی
فیلم سینمایی «غلام» با محوریت شخصیت یک ایرانی بی‌هویت و ناامید از آینده به کارگردانی «میترا تبریزیان» در مراحل پایانی ساخت است.
ساخت پروژه سینمایی غلام به کارگردانی «میترا تبریزیان» اخیرا به پایان رسیده و هم‌اکنون در مرحله پس از تولید است.

1.    این فیلم 90 دقیقه‌ای به زبان فارسی و در انگلستان ساخته شده است که «شهاب حسینی» نقش اول آن را به عهده داشته و بازیگران دیگری چون «ناصر معمار ضیا» (بازیگر فیلم ضد ایرانی «مونیخ» و فیلم «قلمرو بهشت» ساخته «ریدلی اسکات»)، «بهروز به‌نژاد»، «آرمین کریما»، «لی لانگز»، «فلیکس آئور» و «متا کولینز» در آن ایفای نقش کرده‌اند.

2.    داستان فیلم «غلام» در لندن در سال 2011 میلادی روی می‌دهد و درباره یک راننده تاکسی ایرانی (شهاب حسینی)، است که شب‌ها کار می‌کند و هیچ علاقه‌ای به صحبت درباره گذشته‌اش ندارد.

3.    «غلام» با آنکه دو شغل دارد ولی نشان داده می‌شود که علاقه‌ای به پول و مادیات ندارد. او با آنکه رابطه خوبی به دایی‌اش ندارد ولی هر روز برای خوردن چیزی به کافه او می‌رود. مادر غلام در تلاش است که او را به خانه (ایران) بازگرداند ولی او هیچ تصمیمی برای برگشتن ندارد. بیننده در طول فیلم متوجه می‌شود که «غلام» قهرمان یک جنگ است ولی مشخص نیست چه جنگی؟، سربازی که ناگهان در بحبوبه جنگ بدون آنکه ردی از خود به جا بگذارد ناپدید می‌شود.

4.    «غلام» در کل مردی است بدون هیچ گذشته‌ای، هیچ آینده‌ای و بدون اعتقاد به هیچ چیز خاصی و آنچه که تا حدودی مشخص است این است که او با یک عده غریبه خطرناک درگیر است، افرادی که از گذشته او می‌آیند و حال و آینده او را به شدت تهدید می‌کنند.

توصیه و پیشنهاد  :

  1.    با توجه به اينکه فيلم هنوز ساخته نشده، از طرح کلي آن نمي توان در باره‌ي توهين‌آميز بودن يا نبودن آن قضاوت کرد زیرا اين‌گونه رفتارها جريان اصولگرا و انقلابي را متهم به تندروي مي‌کند. پيشنهاد مي‌شود در يادداشتي اين نکته گوشزد شود و اضافه گردد که بايد صبر کرد تا بعد از توليد و نمايش درباره‌ي فيلم قضاوت و نقد انجام شود.  

حوزه    فرهنگ –  اجتماعي
موضوع    رفتار پرويز پرستويي در مورد ماجراي فيتيله‌اي ‌ها
تحلیل و استناد

گويا:
واکنش پرویز پرستویی به 20 هزار نظری که برای مطلبش گذاشته‌اند
پرویز پرستویی بازیگر سینمای ایران با نگارش یادداشتی به 20 هزار نظری پرداخت که دنبال‌کنندگان صفحه‌اش در اینستاگرام برای یادداشت قبلی اش نوشته بودند.

متن کامل یادداشت پرستویی بدین شرح است :
دوستان عزیزتر از جانم، سلام. چهارشنبه شب ،بنده پستی را گذاشتم در خصوص عموهای فیتیله ای که بیست و چهار سال در تلویزیون کودکان شما را سرگرم کردند و کلی فعالیت‌های خیرخواهانه، و مدیرانی که بیست وهفت سال در تلویزیون ناظر پخش بودند و در آستانه بازنشستگی...

بنده به عنوان بازیگر هیچوقت حاظر نشدم گویشی رابه سخره بگیرم ،حتی اگر میلیاردها دستمزد بدهند.فقط یک بارنقش ترک زبانی رابازی کردم.آنهم در فیلم کافه ترانزیت که شاید دیده باشید،که بسیار فیلم باارزشی بود.ودر آنجاهم ترک زبانی را بازی کردم،که تعصبات خاص خودش راداشت.ولی اجازه ندادم به سخره گرفته شود.

من نمی گویم کار عمو فتیله ای ها درست است یا غلط،قطعا با شناختی که از آنها دارم،میدانم قصد اهانت نداشته اند،اشتباه کرده اند وخودشان هم ابراز ندامت کرده اند.

خلاصه از چهار شنبه تا کنون که جمعه است،حدود بیست هزارنفر کامنت گذاشته اید ،بنده همه آنها را خواندم .ولی متاسفانه تعدادی از شما عزیزان فقط به هم توهین کرده اید،واین زیبا نیست ،بعضا فحش های رکیک،به بنده هم هدیه کردید .من اصلا ناراحت نشدم چون حال شمارو درک می‌کنم.

پس این که می‌گویند .بسم اله الرحمان الرحیم(بنام خداوند بخشنده مهربان)یعنی چی؟مگر نه اینکه خداوند بخشنده است .پس بنده ها چرا اینقدر سخت گیرند ؟مگر ما بنده ناچیز خدا نیستیم؟........

ولی بدانید بنده از گذاشتن این پست قصد این را نداشتم که شما عزیزان به جان هم بیافتید وآنچه نارواست بهم نسبت دهید.آنچه که به بنده نسبت دادید،ملالی نیست ،نوش جانم .ولی یه کم درخلوتتان به خدا بیاندیشیدوبس.

سه خانواده، عموهای فیتیله ای ومدیران باسابقه از اشتباه سهوی خود نادم وپشیمانند واز ترک زبانان عزیز تقاضای بخشش کرده اند...یادمان باشد در هشت سال دفاع مقدس چقدر شهید وجانباز و مفقودالاثر شیمیایی دادیم؟ولی الان دولت عراق ومردمش را کشور دوست خطاب میکنیم.همیشه جواب های هوی نیست .آرزوی آرامش برای همه شما عزیزان هموطنم دارم .بیاییم در این وضعیت بحران دشمن شاد کن نباشیم وخوراک برای رسانه های بیگانه درست نکنیم .والسلام.

توصیه و پیشنهاد :

   1.    پيشنهاد مي‌شود اين واکنش اخلاقي و صبورانه‌ي پرستويي در رسانه‌هاي انقلابي انعکاس مناسب بيابد.

2.    پيشنهاد مي‌شود در يادداشتي اين پاسخ ارزش‌مدار و صبورانه‌ي پرستويي تحليل و تجليل شود.

حوزه    فرهنگ – سينما
موضوع    برنامه توليد يک فيلم توهين‌آميز
تحلیل و استناد

راديو زمانه:
 داستان ضحاک ماردوش در دوران حکومت آیت‌الله

ضحاک و آیت‌الله هر دو باید مغز انسان‌ها را بخورند تا زنده بمانند. مغز سمبل جایی است که در آن فکر شکل می‌گیرد. اگر در نظر بگیریم که نسل جوان یک جامعه، نیروی تفکر جامعه هستند، وقتی آنها توسط حکومت زندانی می‌شوند، کشته می‌شوند، سرکوب می‌شوند و یا مجبور می‌شوند کشور را ترک کنند، به این معنی است که مغز آنها را خورده اند.» این سخن نویسنده فیلم « مترجم» درباره دو شخصیت اصلی آیت‌الله و ضحاک در فیلم « مترجم» است.

فیلم حماسی-درام «مترجم»، داستان حافظ، دانشجوی ۲۲ ساله مترجمی زبان انگلیسی است که در حال ترجمه داستان ضحاک است. در اواسط ترجمه داستان، حافظ وارد تخیلات خود می‌شود و شخصیت آیت‌الله را در داستان کنار ضحاک قرار می‌دهد که به دو شخصیت اصلی تبدیل می‌شوند. حافظ، در خیابان‌های تهران و آمریکا قدم می‌زند و در طی داستان از واقعیت به رویا می‌رود و ضحاک و آیت‌الله را می‌بیند.

نویسنده فیلمنامه مترجم درباره چرایی کنار هم قرار دادن ضحاک و آیت‌الله در این داستان به رادیو زمانه می‌گوید: « ضحاک و آیت‌الله هر دوخودکامه و دیکتاتور هستند و ترجیج می‌دهند همه را سرکوب کنند.»
حافظ و آیت‌الله، دو شخصیت فیلم مترجم

او در پاسخ به اینکه نخستین جرقه آغاز این کار چه بود به رادیو زمانه می‌گوید که چند سال پیش به پیشنهاد یک دوست آمریکایی، تشویق شد که داستان ضحاک را به انگلیسی ترجمه کند. او ابتدا از این ایده استقبال نکرد اما در نهایت ترجمه را شروع کرد. اما در گیرودار ترجمه داستان ضحاک، تصمیم گرفت که از ترجمه، یک فیلمنامه بسازد.

نویسنده فیلمنامه، حدود سه سال برای نوشتن آن وقت صرف کرد و پس از آن دو سال برای طراحی استوری بُرد فیلمنامه زمان لازم بود.

در این گفت‌وگو نامی از نویسنده برده نشده است زیرا پنج نفری که در ساختن این فیلم سهیم هستند با اسم مستعار کار می‌کنند تا مبادا کسی در ایران به خاطر این فیلم دستگیر شود.

گروه سازنده فیلم مترجم برای ساخت فیلم در سایت kickstarter  کمپینی به راه انداخته است تا با کمک‌های مردمی هزینه کامل ساخت فیلم تأمین گردد. این کمپین تا دوم دسامبر ادامه دارد.

توصیه و پیشنهاد :

   1.    با توجه به اين که فيلم مذکور در دست ساخت است، اين فرصت وجود دارد تا با اقداماتي از ساخت آن ممانعت يا توليد آن را بي‌اثر کرد. پيشنهاد مي‌شود متن گفت‌وگوي صوتي اين فيلم‌ساز به‌خوبي بررسي و نگاه او دراين مورد تجزيه و تحليل شود.

2.    پيشنهاد مي‌شود با حمله به کمپين اين فيلم با طرح سوالاتي کاربران را دچار اين ترديد کرد که ساخت چنين فيلمي چه فايده‌اي دارد. مثلاً اين‌که وجه شبه ضحاک با آيت‌الله مورد نظر فيلم‌ساز چيست؟ و...

3.    پيشنهاد مي‌شود توسط يک سايت انقلابي رسماً مصاحبه‌اي تلفني يا ايميلي با فيلم ساز ترتيب داده شود و اين پرسش‌ها از او مطرح شود و با استدلال و مجادله، توليد اين فيلم به چالش کشيده شود.

4.    پيشنهاد مي‌شود با ارسال نقدي به سايت مذکور نگاه فيلم‌ساز که مشخصاً پيش پا افتاده و کينه‌اي و احساساتي است، مورد نقد و پرسش قرار گيرد.

5.    پيشنهاد مي‌شود در کمپين فيس بوک او فردي با نام مستعار، از موضع اپوزيسيون با نقد و تخطئه‌ي رويکرد فيلم‌ساز باعث پراکندگي کاربران و حاميان آن شود.  

حوزه    فرهنگ–  ادبيات
موضوع    گفت‌گوي ايلنا با گلرويي
تحلیل و استناد

ايلنا:
وقی به کتاب‌هایم مجوز نمی‌دهند پس ممنوع‌الکار داریم
برخی رسانه‌ها به دنبال دریافت امتیازات بیشتر و بیشتر هستند و هروقت امتیازات آنها کاهش پیدا کند؛ زمین و زمان علیه آنها می‌شوند.

گلرویی (شاعر وترانه‌سرا) با حضور در غرفه ایلنا؛ درباره عدم حضور برخی رسانه‌ها در نمایشگاه مطبوعات گفت: اینکه برخی رسانه‌ها در این نمایشگاه حضور پیدا نکردند بسیار تاسف‌آور است چون باید تمام صداهای مختلف شنیده شود. حتی اگر نشریه و رسانه‌ای با ما هم‌سلیقه نباشد بازهم حضور آنها بهتر از نبودشان است.

او ادامه داد: اینکه برخی رسانه‌هایی که اتفاقا با پول بیت‌المال تامین هزینه می‌شوند؛ با بهانه‌های خاص خود در نمایشگاه مطبوعات حضور پیدا نکنند؛ بیشتر ژست و اداست. آنها به دنبال دریافت امتیازات بیشتر و بیشتر هستند و هروقت این امتیازات کاهش پیدا کند؛ زمین و زمان علیه آنها می‌شوند.

گلرویی با بیان اینکه نام رسانه حرمت دارد، عنوان کرد: بسیاری از سایت‌ها و صفحه‌هایی که عنوان رسانه روی آنهاست در واقع اصلا وجاهت یک رسانه‌ را ندارند و نمی‌توان چنین نامی روی آنها گذاشت. وقتی یک سایت هیچ‌کدام از اصول اولیه یک رسانه را ندارد و فقط به پرونده‌سازی و دروغ‌گویی مشغول است؛ درست نیست که نام رسانه را روی آن گذاشت. من پیشتر هم گفته بودم همان کسانی که ما به عنوان گروه فشار قدیم‌ها می‌شناختیم؛ حالا پشت کامپیوترهای این سایت‌ها نشسته‌اند...

توصیه و پیشنهاد :

   1.    پيشنهاد مي‌شود اين مصاحبه با يک شاعر مخالف‌خوان و کينه‌جو و ممنوع‌الکار نسبت به نظام در يادداشتي مورد انتقاد رسانه‌هاي اصول‌گرا قرار گيرد.

حوزه    فرهنگ – تلويزيون
موضوع    حذف گذشته بازيگر کشف حجاب کرده
تحلیل و استناد

خبرآنلاين:
حذف سکانسهای یک سریال که چکامه چمن ماه در آن بازی کرده است

میزان نوشت: غلامرضا الماسی مدیر گروه فیلم و سریال شبکه سه سیما در خصوص حضور چکامه چمن ماه بازیگری که به تازگی درحرکتی موهن اقدام به کشف حجاب کرده است و در سریال «آسمان من » به ایفای نقش پرداخته بود، گفت: این سریال در گذشته ساخته شده است و اکنون از شبکه سه سیما باز پخش می شود و به دلیل اینکه این بازیگر دچار حاشیه شده است نقش آن حذف می شود.

وی در ادامه افزود: چکامه چمن ماه در سریال «آسمان من» نقش حاشیه ای داشته و حذف سکانس های مربوط به آن به اصل سریال لطمه نمی زند و داستان آن را تغییر نمی دهد.

توصیه و پیشنهاد  :

  1.    پيشنهاد مي‌شود در يادداشتي نسبت به اين رفتار انتقاد صورت گيرد. اين درست که يک بازيگر اقدام ناهنجاري و خلاف ارزش مرتکب شده، اما دليل نمي‌شود که گذشته‌ي او و تاريخ حضورش در سينما را انکار کنيم. ممنوعيت براي فعاليت آينده‌ي او درست است، اما انکار گذشته‌ي او در حالي که مخاطبان حضور او را پيش‌تر ديده‌اند، چندان اخلاقي نيست و حربه‌ي مناسبي به معاندان براي چسباندن انگ بي‌صداقتي بر جريان رسانه‌اي نظام مي‌شود.

حوزه    فرهنگ – رسانه
موضوع    اظهارات رييس صداوسيما
تحلیل و استناد

ايلنا:
۱۷۱ شبکه ماهواره‌ای برای ایران برنامه می‌سازند/ حذف ۸۰۰ پست مدیریتی در صداوسیما
محمد سرافراز گفت: سازمان صداوسیما صرفه‌جویی را سرلوحه کار خود قرار داده و ما حتی در ساختار سازمان تغییرات زیادی دادیم و ۷۹۸ پست مدیریتی را از ساختار خود حذف کردیم، ولی با توجه به محدودیت‌هایی که در پذیرش آگهی‌ها داریم، هنوز نتوانستیم منابع مالی خود را تامین کنیم.

به گزارش ایلنا؛ نشست رهروان ولایت به ریاست کاظم جلالی و با حضور محمد سرافراز (رییس سازمان صداوسیما) روز یکشنبه تشکیل جلسه داد.

سرافراز در این جلسه با اشاره به محدودیت‌ها و کمبودهایی که در منابع مالی سازمان وجود دارد، گفت: درآمدهای سازمان از طریق دولت کاهش پیدا کرده است و ما سال گذشته را با حمایت‌های مقام معظم رهبری توانستیم به پایان ببریم و امسال نیز روی درآمدهای خود سازمان حساب کرده‌ایم.

رییس سازمان صداوسیما با اشاره به حضور فعال رسانه‌های بیگانه برای مبارزه با فرهنگ اسلامی گفت:‌ای پی تی‌وی (رسانه تعاملی) را تا پایان امسال راه‌اندازی می‌کنیم و مخاطبان با انتخاب خود می‌توانند برنامه موردنظرشان را به راحتی و در ساعت مورد نظر خود نظاره‌گر باشند.

فعالیت ۱۱۲ شبکه فارسی‌زبان روی ماهواره
رییس صدا و سیما در ادامه به حضور فعال رسانه‌های دشمن برای خدشه وارد کردن به فرهنگ ایرانی- اسلامی اشاره کرد و گفت: ۳۱ ماهواره از ایران قابل دریافت است که از این ۳۱ ماهواره، هزاران شبکه پخش می‌شود و ۱۱۲ شبکه به زبان فارسی و ۱۷۱ شبکه مختص ایران برنامه‌سازی دارد و آن‌ها روی این شبکه‌ها خیلی سرمایه‌گذاری می‌کنند...

توصیه و پیشنهاد :

   1.    ظاهراً موضوع کوچک‌سازي سازمان صداوسيما و ارتقاء عملکرد آن جدي است. پيشنهاد مي‌شود در مصاحبه‌اي با يکي از مديران ارشد تلويزيون درباره‌ي کيفيت کوچک‌سازي اين سازمان و و پست‌هاي حذف شده و ساير اقدامات انجام شده، گزارشي ارائه شود.

2.    تعدد شبکه‌هاي خارجي که خاص ايران فعاليت مي‌کنند، مي‌تواند نشان از اهميت و قدرت فرهنگي ايران در سطح جهان هم باشد. پيشنهاد مي شود با يک بررسي آماري در مقايسه با ساير کشورهاي دنيا از جمله آمريکا اين اهميت بررسي و در قالب گزراشي تحليلي و آماري منتشر شود.

حوزه    فرهنگ – اجتماعي
موضوع    درباره‌ي کشف حجاب بازيگران
تحلیل و استناد

روزآنلاين:
سنگسار تن‌های تنها

قاعده چنین است: ساختن ساختاری معیوب با محدودیت‌های فراوان و در دل‌اش تربیت پیاده نظام‌هایی که به وقت‌اش در کار ویران کردن خواهند بود. نظام‌های دیکتاتوری و توتالیتر جامعه‌شان را این‌گونه می‌سازند. تشنه‌ها و گرسنه‌هایی ابدی که در حسرت آب و آزادی می‌سوزند اما با کاراکترهایی ساخته شده از کمبود و عقده و رنج خود تبدیل به محافظان بی‌مزد و مواجب نظام ظالم بالای سرشان شده‌اند.

حکومت اسلامی ایران کمی پس از تثبیت، چارچوب‌های خود را ساخت. چارچوبی که در شکل و نمای کلی‌اش با جسمی از جنس دیوار شناسایی می‌شود. دیوار کشیدن میان زن و مرد، جداسازی مراکز عمومی و مهم‌تر از همه اجباری کردن پوشش. خط قرمزی که تا همین امروز، با تمام کم و زیاد و پس و پیش‌اش، کماکان پاسداران خشم‌گین‌اش را حفظ کرده؛ از عمله‌های روزمزد گشت ارشاد تا طبقه‌ای سنتی که حجاب و نجابت و عفت و باقی ارزش‌های‌شان را یکی کرده‌ و هیچ شکل دیگری از سبک زند‌گی و پوشش را نمی‌پذیرد.

اما این میان، نه ماموران دولتی و نه هواخواهان سنت، دشمن بزرگ زیست دیگر و زند‌گی مدرن نیستند. دشمن بزرگ جایی دیگر، در زیرزمین کمبود و عقده، ریشه دوانده و خانه کرده. قشر بزرگی که در محدودیت رشد کرده‌اند، پشت دیوارها قد کشیده‌اند و با دهان و چشمانی حریص پیرامون را نظاره کرده‌اند و در رنج بزرگ نداشتن زیسته‌اند. این‌ها همان پیاده‌نظام حکومت هستند که به وقت‌اش تبدیل به سیل و سونامی ترس‌ناکی می‌شوند که اسم جامعه و مردم و عرف و فرهنگ به خود می‌گیرند و تبدیل به دستگاه خودکار سنگسار می‌شوند.

حکم بدوی سنگسار به همین شکل اجرا می‌شود. مهم قاضی‌ای که حکم می‌دهد، حتی شاهدانی که شهات می‌دهند نیستند. سپاه اصلی آنانی هستند که سنگ برمی‌دارند و پرتاب می‌کند و تنی تنها در گودال را به سمت مرگ می‌برند. در شکل مدرن‌ترش، این فضای مجازی است که سنگ به دست کاربران‌اش می‌دهد تا با خشمی نامعلوم هر جا سرکی بکشند و چیزی پرت بکنند و بعد در یک تجمع غریزی خود را به عنوان فرهنگ و مردم معرفی کنند. برهنه شدن گل‌شیفته و در نمونه‌ی تازه‌تر کشف حجاب بازیگری دیگر، ابتدا به رهبری رسانه‌های حکومتی تقبیح می‌شود و پس از آن مردم بی‌شکل و شناسنامه از راه می‌رسند و به اسم پاسداری از اخلاق و فرهنگ‌شان، تبدیل به سمفونی رکیکی از دشنام و دشنه می‌شوند و تمام چیزهای دریغ شده و نداشته را به تن تنهای زن محکوم شده می‌کوبند تا بلکه آرام بگیرند.

توصیه و پیشنهاد :

   1.    پيشنهاد مي‌شود نامه‌اي در پاسخ اين بيانيه‌ي احساساتي و غير منطقي خطاب به نويسنده‌ي آن تهيه شود و به مفاد اين بيانيه پاسخ داده شود.

2.    پيشنهاد مي‌شود در يادداشتي اين پرسش‌ها مطرح شود:

2-1. آيا طبيعي بودن به معني بدن‌نمايي است؟ فرق ما با حيوانات چيست؟

2-2. آيا انواع مفاسد و بلاياي اخلاقي در ممالک متبوع خودتان را ناشي از اختلاط و عدم جداسازي زن و مرد نمي‌دانيد؟

2-3. هيچ از خود پرسيده‌ايد که چرا تنها از ميان بازيگران اقدام به کشف حجاب مي‌کنند؟ نه اقشار ديگر؟

2-4. از سردبير محترم خودتان خانم نوشابه اميري بپرسيد که آيا زماني که در ايران فعال بودند، داشتن حجاب کدام محدوديت را براي فعاليت‌هاي هنري بي‌شمار ايشان به وجود آورد؟ پاسخ دهيد که اصولاً حجاب يا تفکيک کدام ممانعت را براي فعاليت فکري و جسمي زن ايجاد مي‌کند که آن را مقابل آزادي قرار مي‌دهيد؟!

حوزه    فرهنگ – اجتماعي
موضوع    بدعت‌ها در هيئت‌ها
تحلیل و استناد

ايران واير:
دختر جوان در هیئت عزاداری اراک طبل می زند

استان وایر- رسانه های داخلی عکسی منتشر کرده اند از دختر جوانی که در حال طبل زدن  در دسته عزاداری حسینی است.

تابلوی سر در یک بانک که در پس زمینه عکس قرار دارد، نشان می دهد این تصویر که گفته شده در ظهر عاشورا برداشته شده، در خیابان دکتر «حسابی» شهر اراک است. این در حالی است که حضور زنان در دسته های عزاداری مردانه به ندرت و آن هم به شکل قدم زنان پشت هیئت ها اتفاق می افتد و نه به عنوان عضوی از هیئت.

توصیه و پیشنهاد  :

  1.    حضور دختران در دسته‌هاي عزاداري خياباني با ظاهر نامناسب اين روزها به اشکالي مشاهده مي‌شود. گرچه اغلب از دختران کم سن و سال هستند، اما مي‌تواند در ادامه مانند اين نمونه تبديل به يک بدعت جدي در هيئات و دسته‌ها شود. پيشنهاد مي‌شود  در اين خصوص يادداشت‌هاي هشدارآميزي تهيه و منتشر شود.

2.    همچنين پيشنهاد از نمايندگان مراجع و کارشناسان مذهبي در اين خصوص نظرگيري شود و در رسانه‌ها اعلام و تبيين شود.

حوزه    فرهنگ –  اجتماعي
موضوع    تجليل از زن ايراني بدلکار هاليوود
تحلیل و استناد

کافه سينما:
جایزه بهترین بدلکاری در سرزمین هالیوود به مهسا احمدی‎‎، دختر ایرانی رسید+ متنی که همکارش ارشا اقدسی برای او نوشته است: بدرخش فرزند ایران

کافه سینما- محمد بیگی: مهسا احمدی اولین بدلکار دختر ایران که به همراه ارشا اقدسی دیگر بدلکار حرفه‌ای ایران بارها در جوامع بین‌المللی به عنوان نماینده‌ای از ایران حضور داشت و افتخارات زیادی را برای کشورش بدست آورده بود، توانست به بالاترین سطح این رشته دست پیدا کند و برای اولین بار جایزه بهترین بدلکاری در کشور آمریکا را به خود اختصاص داد.

به گزارش سرویس رسانه کافه سینما، این بدلکار جوان کشور که همراه با آرشا اقدسی در فیلم‌های داخلی و خارجی زیادی به عنوان بدلکار حضور داشتند در حالی این جایزه را در رقابت با بدلکاران هالیوود به خود اختصاص داد که به گفته آرشا اقدسی تاکنون هیچ بدلکار خارجی نتوانسته بود به این مهم دست پیدا کند.

در همین رابطه ارشا اقدسی متنی را در صفحه فیسبوک خود منتشر کرد که می‌خوانید:
مهسا احمدی اولین و بهترین دختر بدلکار ایرانی با همه سختی‌هایی که به ناحق اینجا به ما گرفتن و آدم‌هایی که با اسم دوست اومدن جلو و نارو زدن با ما حضور داشتن اما با نبودن، موفق شد ثابت کنه که هر چی اوضاع سخت‌تر باشه ما موفق‌تر هستیم.

این جایزه برای اولین باره که تو آمریکا به یک بدلکار خارجی داده می‌شه. جایزه بهترین بدلکاری در طی یک سال و فقط به پنج نفر، به مهسا احمدی تعلق گرفت.
جایزه‌ای که باعث شد خیلی از بدلکارها فقط برای دیدن این بدلکار ایرانی حضور پیدا کنند، بزرگ‌ترین بزرگ‌های بدلکاری هالیوود مهسا رو تا لحظه آخر همراهی کردند و ایستاده اون رو تشویق کردند...

راهی که مهسا احمدی طی کرد برای رسیدن به نوک قله موفقیت راه سخت و امکان‌ناپذیری بود که اون امکان‌پذیرش کرد، برای اینکه به همه دخترهای سرزمین من که هر کدوم ستاره‌ای هستند ثابت کنه شما باید بدرخشید و چه جالب و زیبا بود لحظه‌ای که دختر بدلکار سرزمین من روی فرش قرمز هالیوود با حفظ نجابت یک خانم ایرانی قدم بر می‌داشت و چقدر مورد احترام بود...

توصیه و پیشنهاد  :

  1.    يک زن با شغلي کاملاً مردانه در سرزميني ديگر که جزوي از فرهنگ و سازمان اجتماعي آن شده است، چه افتخاري براي ايران مي‌تواند باشد؟! آيا صرف داشتن نام ايراني و زبان فارسي کافي است؟ در عين حال به نظر مي‌رسد اين زن در همه‌ي صحنه‌ها با حفظ حجاب حاضر شده است. اگر چنين باشد به دليل حفظ بخشي از هويت خود جاي تجليل دارد. پيشنهاد مي‌شود بعد از بررسي در اين خصوص يادداشتي در مورد اهميت حفظ هويت ايراني با نمونه‌ي ايشان منتشر شود.

2.    پيشنهاد مي‌شود به صورت تلفني يا مکاتبه، مصاحبه اي با ايشان با محوريت موضوع هويت ايراني گرفته و منتشر شود.

3.    پيشنهاد مي‌شود خبر اين جايزه با تأکيد بر حفظ حجاب او در بعضي از رسانه‌هاي انقلابي هم انعکاس داشته باشد. از جمله سايت هفت‌راه.

حوزه    فرهنگ– سينما
موضوع    افسانه‌هاي تمدن جديد
تحلیل و استناد

بي بي سي فارسي:
دیدگاه: چرا جهان‌های تخیلی اهمیت دارند؟

افسانه ها و اسطوره های فرهنگ مغرب زمین تغییر کرده و جهان های تخیلی پهناوری مثل "هری پاتر" و "بازی تاج و تخت" از آثار شکسپیر و اسطوره های انجیلی پیشی گرفته اند.

ما معمولا داستان‌هایی را که فرهنگ ما را می سازند به درستی تشخیص نمی دهیم. ترجیح می دهیم فکر کنیم که پایه های فرهنگی جهان غرب بر اسطوره های یونان و روم باستان، داستانهای نویسندگان بزرگ و برداشت عمومی از انجیل و آثار شکسپیر بنا شده است. اما حقیقت این است که داستانهایی که مردم غرب را به یکدیگر پیوند می دهند کاملا متفاوت از این هاست.

عناصر افسانه ای مشترک ما و یا زمینه هایی که ما از آنها برای نقل داستان برای یکدیگر استفاده می کنیم دیگر انجیل یا "ادیسه" نیست، بلکه "جنگ ستارگان"، "پیشتازان فضا"، "گاتهام سیتی" و "وِسترُز" هستند.
یک فرد معمولی احتمالا نمی تواند خطوط کلی داستان "مکبث" را برای شما تعریف کند ولی همه می دانند که پدر لوک اسکای واکر کیست. داستان یحیی تعمیددهنده در اطلاعات عمومی مردم عادی تحت الشعاع این قرار گرفته که اگر یک عنکبوت رادیواکتیوی کسی را بگزد چه به سر او خواهد آمد.

تمدن امروزی ما، مثل تمامی تمدن های قبلی، فرهنگ خود را گرداگرد مجموعه ای از اساطیر و افسانه ها بنا کرده است.

این افسانه ها و اساطیر پیچیده تر، جذاب تر، پیشرفته تر از آن هستند که شما تصور می کنید و بین علاقمندان و خالقان آنها کنشی فعال و رابطه غنی تری برقرار می کنند...

توصیه و پیشنهاد  :

  1.    اسطوره‌هاي گذشته حامل مفاهيم اخلاقي و انساني بوده‌اند، حال آن که اسطوره‌هاي سينمايي فعلي حامل مفاهيم اخلاقي ابتدايي و پيش پا افتاده‌اي هستند و بيش‌تر جاذبه‌اي بصري و سينمايي آورده‌اند تا ارزش‌هاي انساني. اگرچه به هر حال فلسفه‌ و جهان ماده‌گرا و کوچک غربي را تفسير و تبيين مي‌کنند. پيشنهاد مي‌شود اين موضوع در قالب گزارش آماري از قهرمان‌پردازي‌هاي سينماي غرب بررسي شود.

2.    انسان غربي نياز به غيب و اعتقادي فرامادي را درک کرده اما به وسيله‌ي سينما در حال ساخت و ساز عالمي وهمي و مجازي است که در نهايت نیاز او را برطرف نخواهند کرد. اين فرصت بزرگي براي ارائه‌ي تفکر معنوي اسلام است. اما چگونه؟! پيشنهاد مي‌شود اين موضوع در قالب مقاله‌اي تحليلي و تفصيلي در رسانه‌هاي هنري انقلاب مانند سايت هفت‌راه و نشريه سينما رسانه بررسي شود.

3.    پيشنهاد مي‌شود در اين خصوص با برخي نظريه‌پردازان فرهنگي مصاحبه‌اي صورت گيرد و تحليل و آسيب‌شناسي ايشان از اسطوره‌پردازي سينماي غرب و نسبت آن با اسطوره‌هاي گذشته گرفته شود.

حوزه    فرهنگ – تلويزيون
موضوع    درون‌مايه‌ سريال‌هاي محرمي
تحلیل و استناد

سوژه : امسال شبکه‌هاي مختلف در کسادي بازار توليد، اقدام به بازپخش سريال‌هاي محرمي سال‌هاي گذشته کرده‌اند. بررسي اين توليدات نشان مي‌دهد به غير از گونه‌هاي تاريخي که در نهايت ضعف و سستي به داستاني فرعي از وقايع عاشورا پرداخته‌اند، باقي داستان‌هايي خانوادگي، جنايي يا عشقي هستند که تنها بر زمينه‌ي زماني ايام محرم، يا زمينه‌ي مکاني هيئت شکل گرفته‌اند.

و به نوعي فضاي مناسبت را تنها براي سرگرمي‌سازي و داستان‌پردازي‌هاي جذاب مورد دغدغه‌ي خود مصادره کرده‌اند. و تنها چاشني محرم و روضه و دعا و توسل را داشته‌اند. حتی سريلا جديدي که قرار است پخش شود، به نام "نفس گرم" که به دست فيلم‌سازي به ظاهر مذهبی توليد شده، خواهيد ديد که به همين مشکلات  دچار هست.

توصیه و پیشنهاد :

   1.    از جمله مهم‌ترين دلايلي که مي‌توان اين معضل را در آن خلاصه کرد اين است که فيلم سازان و برنامه‌سازان دروناً و عميقاً مذهبي نيستند و دغدغه‌هاي ديني ندارند و تنها به سفارشات مديران از فرصت استفاده مي‌کنند براي طرح مضامين دلبخواه خود. فلذا هيچ وقت نمي‌توانند از دل آداب و رفتار مذهبي و سلوک معنوي انسان‌هاي مذهبي و شيفته‌ي اهل بيت درام توليد کنند و قالب‌هاي دراماتيک را ايجاد نمايند. پيشنهاد مي‌شود اين مسئله در قالب مقاله‌اي تحليلي توسط سايت‌هاي انقلابي بررسي شود.

2.    برنامه‌ي ثريا در تلويزيون هم مي‌تواند به اين موضوع اختصاص يابد و آن را آسيب‌شناسي کند.

3.    پيشنهاد مي‌شود در اين خصوص با ابراهيم حاتمي‌کيا، ناصر هاشم‌زاده، هادي مقدم‌دوست، مسعود فراستي، محمدتقي فهيم و... با موضوع توليد علم (توليد تئوري) در سريال‌سازي و يا درام‌نويسي مصاحبه صورت گرفته و اين موضوع آسيب‌شناسي شود.

4.    جا دارد در قالب پرونده‌اي تفصيلي در نشرياتي مانند پنجره يا مثلث موضوع مطرح شود.

حوزه    فرهنگ – سينما
موضوع    خاله زنک بازي سايت خبري سينما
تحلیل و استناد

کافه سينما:

پستی که پاک شد: آخرین یادداشت آزاده نامداری، مجری تلویزیون، پس از انتشار ادعاهای همسر سابق شوهرش چه بود؟

کافه سینما- آزاده نامداری پس از حواشی ایجاد شده برای ازدواج مجددش، ساعتی پیش تمامی پست های اینستاگرامش را پاک کرد، اما نامداری صبح امروز پیش از پاک کردن صفحه اینستاگرامش، به گزارش کافه سینما، نامداری در آخرین پست اینستاگرامش نوشته بود:

تلاطم،رها نمیکنه،،ما عادت داریم هر حرفی رو باور کنیم وپشت بندش داستان وسناریو بنویسیم..متاسفم برای همه آدمای متوهم که حتی خوشحالی همو تحمل نمیکنن.واقعا چی بدست میاریم،،،از شایعه ساختن،،از همدستی کسایی که نمیدونم کجاشون درد میکنه،،،

بازم بی خیال،من محکم ترازاینم که این بازیا آزارم بده،اما شوکه شدن دیگه سه ساله کارهمیشمه،،امروز سه شنبه است،روز منه،وگلای رز سفیدم،،واین خوشبختی با هییییچ شایعه وهمدستی وسناریویی خراب نمیشه..سلام صبح های روشن...من به راهم ایمان دارم..باقیش باخدا

توصیه و پیشنهاد :

   1.    سايت کافه سينما در طي حدود يک هفته چهار متن خبري از بگومگوهاي آزاده نامداري در مورد ازدواج و اظهارات همسر سابق شوهرش و... منتشر کرده است. به نظر مي‌رسد که اين سايت سوژه‌هاي خبري خود را از بگومگوهاي بچه‌گانه و خودستايانه‌ي شخصيت‌ها تأمين مي‌کند. پيشنهاد مي‌شود با انتشار يادداشتي انتقادي، ضمن بررسي گونه‌ي تيترزني اين سايت اين رويه‌ي سخيف به عنوان يک سايت خبري بررسي و مورد نقد قرار گيرد.

2.    پيشنهاد مي‌شود در خصوص اين رويه يک مصاحبه‌ي تلفني با سردبير اين سايت صورت گيرد و مورد سوال واقع شود.