فرزند خود را خیلی حرف گوش كن بار نیاورید
زیرا دراجتماع به حرف همه گوش خواهد داد .
وقتی نه گفتن را نياموزد چگونه به سيگار و مواد مخدر وعشق های دروغین "نه" بگوید.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک ، خانه و خانواده
برچسبها: تربیت , فرزند , خانواده , آینده
ﮔﺎﻫﯽ ﻭﻗﺖ ﻫﺎ ﺧﻢ ﺷﻮ ﻭ ﺳﻨﮕﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺳﺮ ﺭﺍﻩ ﻣﺮﺩﻡ ﮐﻨﺎﺭ ﺑﺰﻥ ﻭ ﮐﻮﺩﮐﺖ ﮐﻪ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﮐﺮﺩﯼ،
ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺑﺪﻩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﮐﺴﯽ ﺯﻣﯿﻦ ﻧﺨﻮﺭﺩ
ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺑﮕﻮ ﮐﻪ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺷﺎﯾﺪ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﻧﻔﻬﻤﻨﺪ ﮐﺴﯽ ﺳﻨﮕﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺳﺮ ﺭﺍﻫﺸﺎﻥ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻪ ﺗﺎ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺗﺸﮑﺮ ﮐﻨﻨﺪ
ﺍﻣﺎ ﻫﻤﻪ ﮐﺎﺭﻫﺎ ﺭﺍ ﻻﺯﻡ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺸﮑﺮ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩ
ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﻫﺎﯼ ﺑﯽ ﺗﻮﻗﻊ ﺭﺍ ﯾﺎﺩ ﺑﮕﯿﺮ ﻭ ﺑﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﻫﻢ ﯾﺎﺩ ﺑﺪﻩ!
ﻧﮑﻨﺪ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﻭ ﻣﺎﻩ ﻫﺎ ﻭ ﺳﺎﻝ ﻫﺎ ﺑﯿﺎﯾﺪ ،
ﻭ ﺗﻮ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﺎﺷﯽ ﺑﻘﯿﻪ ﺧﻮﺑﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺧﻮﺩﺕ ﻓﻘﻂ ﻭ ﻓﻘﻂ ﺩﺭ ﺍﺯﺍﯼ ﭼﯿﺰﯼ ، ﻫﺮ ﭼﯿﺰ ، ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺧﯿﺮ ﺑﺮﺳﺎﻧﯽ!
ﺑﻌﻀﯽ ﻭﻗﺖ ﻫﺎ ﯾﻮﺍﺷﮑﯽ ﺯﯾﺮ ﻓﺮﺵ ﺍﻗﻮﺍﻡ ﻣﯿﺎﻧﺴﺎﻝ ، ﭘﻮﻝ ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻭ ﻧﮕﺬﺍﺭ ﻫﺮﮔﺰ ﺑﻔﻬﻤﻨﺪ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯼ
ﺍﻣﺎ ﻫﺮ ﺍﺯ ﮔﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﺑﮕﻮ ﭼﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯼ ، ﺗﺎ ﯾﺎﺩ ﺑﮕﯿﺮﺩ ، ﺗﺎ ﺑﺪﺍﻧﺪ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺧﻮﺑﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﭘﺎﺳﺦ ﻭ ﺣﺘﯽ ﻧﮕﺎﻩ
ﺗﺸﮑﺮﺁﻣﯿﺰﯼ ﻧﺒﻮﺩ .
ﭼﻮﻥ ﺧﺪﺍﯾﯽ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﻓﻘﻂ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ …
ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻑ ﻫﺎ ﭼﻘﺪﺭ ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ ﺍﺳﺖ ﻭ ﭼﻘﺪﺭ ﺳﺎﺩﻩ !
ﭼﻘﺪﺭ ﺩﻡ ﺩﺳﺘﯽ ﻭ ﮐﻠﯿﺸﻪ ﺍﯼ ﺍﻣﺎ ﭼﻘﺪﺭ ﺁﺭﻣﺎﻧﯽ ﻭ ﮐﻤﯿﺎﺏ ...
ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ خیلی ﺧﺒﺮﯼ ﺍﺯ ﻣﺤﺒﺖ ﻫﺎﯼ ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ ﻭ ﺳﺎﺩﻩ ﻭ ﮐﻠﯿﺸﻪ ﺍﯼ ﻧﯿﺴﺖ؟!
ﻻﯾﮏ کردن و ... ﺭﺍ ﺧﻮﺏ ﺑﻠﺪ ﺷﺪﻩ ﺍﯾﻢ ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﻧﺴﺒﺖ ، ﻣﺤﺒﺖ ﻫﺎﯼ ﺑﯽ ﺗﻮﻗﻊ ﺍﺯ ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ.
موضوعات مرتبط: کودک ، پدرها بخوانند
برچسبها: پیاده روی , فرزند , احسان و نیکوکاری , کمک
هر کشاورز به خوبی می داند که چه چیزی را باید پرورش دهد و چه چیزی را نباید پرورش دهد و آگاه است که کدام گیاه را باید نگه دارد و کدام گیاه را باید ریشه کن کند. او در کنار گیاه مطلوب خویش، علف های هرز و گیاهان طفیلی را نیز می شناسد و اجازه رشد به آن ها نمی دهد. همچنین با بصیرت و هوشیاری، علف های زائد و هرز را به موقع از ریشه بیرون می آورد و اجازه رشد به آن ها نمی دهد. باغبانی که مدتی از زمین خود غفلت می کند، علف های هرز چنان زمین او را اشغال می کنند که پاک سازی آن را به جد، دچار مشکل می سازد.
کشاورز نه تنها مراقب علف های زائد است که مراقب رشد شاخه های زائد و نابجا در گیاهان مطلوب خود نیز هست. اگر شاخه ای از درختی در جهتی نامطلوب رشد کند، با اره باغبان مواجه خواهد شد و اگر بوته هایی چنان درهم فرورفته باشند که امکان رشد را از یکدیگر سلب نمایند، کشاورز را با بیرون آوردن تعدادی از آن ها، زمین را برای رشد دیگر بوته ها مناسب می سازد. این اعمال، همه در تربیت معنای خاص خود را می یابند.
وجین در تربیت، پاک کردن محیط از عوامل مزاحم، به خصوص انسان های مضر است. مربی باید مراقب انسان هایی باشد که در اطراف متربی قرار گرفته اند؛ رشد دوستان مناسب در اطراف متربی، حکم علف های هرزی را دارد که اگر به موقع از گیاه مطلوب دور نشوند، می توانند به او لطمه بزنند. بریدن شاخه های اضافی نیز جلوگیری از رشد صفات و عادات نامطلوب در متربی در سایه بصیرت تربیتی است.در مجموع، باید دانست که بصیرت و حکمت یک کشاورز در پرورش گیاهان، حداقل بصیرت و حکمتی است که می تواند در تربیت صحیح فرزندان به کار آید.
موضوعات مرتبط: خانه و خانواده
برچسبها: تربیت , آدم , همسر , والدین
هر کشاورزی وقتی بخواهد محصولی بهتر به دست آورد، علاوه بر وظیفه ای که خود در زمینه سازی برای پرورش گیاه دارد، به دانه و نهالی که برای کشت انتخاب کرده است نیز توجه دارد و در حد توان خود، بهترین را برمی گزیند. او هر بذر و نهالی را کشت نمودنی نمی داند، بذر و نهال خویش را از هر کوی و برزنی جمع نمی کند و به سراغ کسانی می رود که بذرهای مناسب پرورش داده اند.
شبیه چنین کاری، در تربیت فرزندان، در هنگام انتخاب همسر انجام می شود؛ همسر انسان، چه زن و چه مرد، حامل بذر مناسب تربیت است. این بذر در یکایک سلول های بدن زن و مرد، از یک سو و در ذهن و روان او، از سوی دیگر به ودیعت گذاشته شده است. وراثت های پاک و سالم، تامین کننده ویژگی جسمانی انسان هاست و تربیت ها و فرهنگ های مناسب، تامین کننده ویژگی های روانی و ذهنی آنان است. انسان در انتخاب همسر باید به این دو ویژگی به خوبی نظر کند.
کسانی که می خواهند حداقلی از تربیت صحیح را برای نسل آتی خود تامین کند، باید در انتخاب همسر خویش به حکم عاقلان و خیرخواهان دوراندیش توجه کنند. آن ها که همسران خویش را از کوچه و خیابان و از لابه لای رفتارهای شهوانی و حیوانی بر می گزینند، به اندازه کشاورزی بی سواد نیز حکمت ندارند؛ هر چند که به ظاهر، خود را آگاه و باسواد و به روز معرفی کنند.
کسانی که می خواهند حداقلی از تربیت صحیح را برای نسل آتی خود تامین کنند، باید در انتخاب همسر خویش به حکم عاقلان و خیرخواهان دوراندیش توجه کنند.
موضوعات مرتبط: خانه و خانواده
برچسبها: تربیت , آدم , همسر , والدین
هر کشاورز نگاهی حکیمانه به زمان دارد؛ او می داند که کارش طی زمان معنی می یابد. هر عملی زمان مناسب خویش را می طلبد. بهار و تابستان و پاییز و زمستان، هر یک برای انجام دادن کار خاصی مناسب است: کار تابستان را در بهار نمی توان انجام داد و کار زمستان را در پاییز. برای کشاورزان، علاوه بر فصول، روزها و ایام نیز معنایی خاص دارد.
افزون بر توجه به زمان های مناسب، توجه به عمر گیاه نیز از امور اجتناب ناپذیر کشت و زرع است: هر دانه ای که کاشته می شود و هر نهالی که هرس می گردد، باید زمانی بر آن بگذرد تا به محصول بنشیند و کشاورز در محصول گرفتن از گیاهان عجله نمی کند. هیچ کشاورزی را نمی توان یافت که بخواهد نهالی را با کشیدن، سریع تر به رشد برساند. اگر کشاورزان کسی را ببینند که مشغول کشیدن نهالی است، این کار او را سوء نیت می دانند؛ یعنی نمی گویند چنین فردی می خواهد این نهال را بیشتر و بهتر پرورش دهد، بلکه می گویند او می خواهد این گیاه را ریشه کن و نابود کند.
توجه به زمان، از همین دو جهت، در کار تربیت نیز حائز اهمیت است: هر مربی باید توجه به زمان مناسب داشته باشد تا نه، زمان را از دست داده و نه، از سویی دیگر، در تربیت عجله بیهوده به خرج دهد. توجه به مراحل تربیت گواه همین ویژگی است؛ آنچه در دوره پیش از دبستان، راهنمایی و دبیرستان باید انجام شود، متفاوت است. این مطلب تنها در انجام دادن تکالیف درسی خلاصه نمی شود؛ بلکه هر زمان، رفتارهای مناسب خود را می طلبد. زمان های حساس نباید از دست برود، آنگاه که می توان به کودک زبان آموخت، زمان خاصی است؛ اگر آن زمان از دست برود جبران آن به سادگی ممکن نخواهد بود. همچنین در عرصه های تربیت بدنی، اجتماعی، عقلانی، دینی و... این زمان های حساس وجود دارند که باید هر یک از آن ها را غنیمت شمرد.
زمان های حساس نباید از دست برود .
عجله نکردن در تربیت نیز وجه دیگر توجه به زمان است: همان گونه که کشاورز، هر چند که عجول باشد، گیاه خود را مجبور به ثمر دادن نمی کند، مربی نیز نباید کودک و نوجوان را به چنین عملی مجبور کند. کسانی که از کودکی پنج ساله، انتظار رفتار کودکی ده ساله را دارند و کسانی که از نوجوان، انتظار رفتار بزرگسالان را دارند، چنین عجله ای را به کار گرفته اند. کسانی که اصرار بر جهش نابهنگام فرزند خویش دارند، به اندازه یک کشاورز در کار تربیت حکمت نمی ورزند.
موضوعات مرتبط: خانه و خانواده
برچسبها: تربیت , آدم , همسر , والدین
کسانی که می خواهند حداقلی از تربیت صحیح را برای نسل آتی خود تامین کنند، باید در انتخاب همسر توجه کنند. تربیت، از جهات مختلف، به کار کشاورزی شباهت دارد؛ با این تمایز که کشاورز دانه و درخت می پرورد و مربی، انسان. حضرت علی (ع) می فرمایند: «انما قلب الحدث کالارض الخالیه. ماالقی فیها من شی قبلته» قلب نوجوان مانند زمین کاشته نشده، آماده پذیرش هر بذری است که در آن پاشیده شود.
کمترین کاری که مربی باید در تربیت «آدم» انجام دهد، همان است که یک کشاورز در پرورش یک گیاه انجام می دهد؛ مبادا که مربی در تربیت فرزند، از حکمتی بی بهره باشد که یک کشاورز در عمل پرورش گیاه از آن برخوردار است! آدمی برای آنکه به محصول تربیت خویش، یعنی کودکان و نوجوانان، آسیب نزند، لازم است دست کم حکمت های زیر را از کار کشاورز بیاموزد و به کار گیرد:
هر کشاورز در کار خویش این نکته را به خوبی می داند که او فراهم آورنده زمین و زمینه مناسب برای پرورش گیاه است و رشد مناسب بستگی به نحوه زمینه سازی دارد؛ یعنی کشاورز تلاش می کند، با انتخاب زمین مناسب، دادن آب کافی و به موقع و کود مناسب و به اندازه، زمینه ای فراهم کند تا دانه یا نهال او در آن زمینه بتواند رشد کند. کشاورز دانا، هرگز سستی و کاستی خویش را به گردن گیاه نمی اندازد، زیرا می داند که اگر او زمینه مناسب را فراهم آورد، گیاه خود به خود و به قاعده رشد درونی، از درون شروع به شکفتگی و شکوفایی می کند.
این اولین حکمتی است که در کار تربیت باید از کشاورز آموخت، مربیان کودک و نوجوان، بیش از هر چیز خود را مسئول فراهم آوردن زمینه ای مناسب تربیتی بدانند و اگر در این زمینه سستی کردند، نباید بی کفایتی خویش را با سرزنش و تنبیه متربی، بر سر او خالی و سوء عمل تربیتی خویش را تکرار کنند.
آن پدر و مادر که محیط زندگی خود را برای امیال و هواهای خویش ترتیب می دهند و از رفت و آمدها، نشست و برخاست ها، دیدن و شنیدن ها و خوردن و آشامیدن ها در جهت تلذذ خویش، به هر شکل ممکن، بهره می گیرند، اگر فرزندی بی کفایت و بی اخلاق پرورش داده اند، بدانند که محیط را برای تربیت فرزند خویش آماده نکرده بودند و نباید انتظاری مثبت از کار خویش داشته باشند.
موضوعات مرتبط: خانه و خانواده
برچسبها: تربیت , آدم , همسر , والدین
به دخترتون شجاعت، اعتماد بهنفس و انسانیت رو یاد بدین
اینها مهمترین عوامل داشتن یه شخصیت محکمه !
وگرنه آشپزی ، لباس پوشیدن و آرایش کردن رو
از شبکههای مجازی میتونه یاد بگیره
موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسبها: دختران , آموزش , فرزند , زندگی
«صلاحیت و شایستگی های پدر، از جمله خصلت هایی است که در پرتو آن فرزندان از انحرافات و کج روی ها محفوظ می مانند.»
امام باقر (ع)
موضوعات مرتبط: روان شناسی
برچسبها: صلاحیت , شایستگی , پدر , فرزند
وقتي فرزندتان از انجام كاري لذت ميبرد، دستور دادن شما براي توقف كار بي نتيجه خواهد بود. مثلا وقتی کودک در حال بازی رایانه ای یا تماشای تلویزیون است؛ اگر مادر بیست بار هم بگوید:
_ بسه دیگه
_ پاشو دیگه
_ درس هات مونده
_ چشم هات آسیب می بینه
_ بیام خاموشش کنم و...
ولی کودک حاضر نیست، ادامه ندهد و لذتش را متوقف کند.
پس بهتر است به جای این حرف ها یا تهدیدها به او پیشنهاد یک جایگزین جذاب بدهید، یا به او زمان اتمام بدهید.
مثلا بگویید:
بیا با هم کیک بپزیم.
بریم فوتبال بازی کنیم.
وقتی عقربه بزرگ ساعت به عدد سه رسید، تلویزیون را خاموش کن.
بریم با رنگ انگشتی روی دیوار حمام نقاشی کنیم.
بسته به علایق فرزندتان جایگزین در نظر بگیرید و مدام تذکر ندهید.
موضوعات مرتبط: کودک
برچسبها: فرزند , دستور , محبت , عقل
سوال :
سلام من به پسرم از اول آزادی دادم تو خونه تقریبا با تمام وسایل بیخطر بازی کرده . تنها مشکل اینه الان که سه سالشه مثل دیگر بچه ها خیلی قانونمند نیست.
پاسخ :
سلام این آزادی که به فرزندتان دادید خیلی خیلی خوبه ولی چارچوب هم نیاز دارد که با جدا کردن عمل کودک از خودش آن را اعمال می کنیم.
مثلا وقتی اشغال می ریزد می گویم : "اینجا اشغال ریختی ؟! تو که عزیز منی باید اشغال را در سطل بریزی"
و در این مورد با اقتدار عمل کنید .
موضوعات مرتبط: کودک
برچسبها: آزادی , کودک , فرزند , تربیت
پدر ، مادر و معلم ؛
اجازه ندارند مشقهای کودک را پاره کنند !!
اگر کودک بدخط یا نامنظم مینویسد؛ شاید خسته، گرسنه است یا شرایط محیطی و زمانی مناسبی ندارد.
پس شرایط را تغییر دهید، و او را تشویق و ترغیب به بهتر نوشتن کنید.
هرگز هرگز مشقهایش را پاره نکنید، زیرا او برای آنها زحمت کشیده، وقت و انرژی گذاشته.
مثل این است که همسرتان غذایی که شما پختهاید را دور بریزد و بگوید؛ من این غذا را دوست ندارم ! یک غذای دیگر بپز!!
به حریمهای شخصی همدیگر احترام بگذاریم.
موضوعات مرتبط: کودک
برچسبها: والدین , کنترل , فرزند , تربیت
وقتی به زور فرزندتان را وادار می کنید چیز مفیدی بخورد یا کار مفیدی انجام دهد، ممکن است برای جسمش کاری کرده باشید اما به روانش آسیب رسانده اید.
با این کار، مانع از شکل گیری « منِ مستقل » در او می شوید
چیزی که او برای خوشبخت شدن به آن شدیدا نیاز دارد.
فرقی ندارد فرزندتان چه سنی دارد، هرگز به او زور نگویید
و او را وادار هیچ عمل خاصی نکنید، حتی اگر آن چیز بهترین گزینه در دنیا باشد.
با زبان نرم و توجیه سنگ هم آب میشود.
موضوعات مرتبط: کودک
برچسبها: والدین , کنترل , فرزند , تربیت
نمی خوام لباسمو عوض کنم
تحقیر نکنید و نگویید
« نه نمی تونی اونو بپوشی ، مگه دیوانه شدی؟ »
این رفتار به کودک می آموزد که درباره دیگران قضاوت کند و رفتارهای آن ها را با استفاده از کلمات خشن توصیف کند.
در عوض قانون را به او یادآوری کنید و بگویید «در مورد آنچه که باید در مهمانی بپوشی قانون چی می گه» یادآوری قانون آن را در ذهن کودک تقویت می کند و قانون کنترل کننده موقعیت می شود.
التماس نکنید و نگویید « چرا نمی توانی دختر خوبی باشی و لباست را عوض کنی ؟ »
با این رفتار به او می گویید چون نمی خواهد لباسش را عوض کند عیب و اشکالی دارد.
از آن جا که رفتار فرزندتان تعیین کننده شخصیت او نیست از عبارات « دختر خوب » و « دختر بد » بپرهیزید.
در عوض معامله کنید و بگویید « وقتی لباس بازی بپوشی می تونی با کودکان دیگر بری بیرون ».
این رفتار به کودک می گوید که راه های مختلفی برای انتخاب دارد و هر راهی نتایج خود را دارد.
موضوعات مرتبط: کودک ، خانه و خانواده
برچسبها: والدین , کنترل , فرزند , تربیت
وقتی دو فرزند شما بر سر اسباب بازی یا خواسته ای دعوا داشتند ،
به نفع کودک کوچکتر ، آنها را راضی نکنید ...
( با وعده دادن یا گفتن اینکه تو بزرگتری پس از حقت بگذر )
کودک کوچکتر باید یاد بگیرد که حق تجاوز و زیاده خواهی ندارد.
یا هر دو با هم استفاده میکنند یا اینکه از بازی کنار میرود.
در این موضوع قاطعانه رفتار کنید و از گریه زاری کودک خود نترسید .
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک ، خانه و خانواده
برچسبها: تربیت , فرزند , خانواده , توصیه های تربیتی
بسیاری از والدین عمداً دست به تنبیه بدنی نمیزنند، هنگامی این رفتار از بزرگترها سر میزند که کنترل خود را از دست بدهند یا احساس ناامیدی کنند. ممکن است پدر به خاطر این که سه بار از کودک خواسته تلویزیون را خاموش کند و او توجهی نکرده عصبانی شود و کتکش بزند. یا وقتی پسر کوچولوی چهار ساله به وسط خیابان میدود شاید مادر او را بزند تا حواسش بیشتر جمع باشد.
بیشتر والدین حداقل یک بار فرزندشان را تنبیه بدنی کردهاند یا احساس کردهاند او یک کتک مفصل لازم دارد. اما به راستی چرا این تعداد از پدر و مادرها از تنبیه بدنی استفاده میکنند؟ شاید بگویید: چون مؤثر است. ولی واقعیت این است که اگر تنبیه بدنی مؤثر باشد فقط و فقط در کوتاه مدت تأثیرگذار است.
تنبیه بدنی بیش از آن که به منظور آموزش و یا نهی کودک از رفتار غلط به کار رود اغلب فقط شیوهای است برای این که والدین خشم خود را تخلیه کنند، بنابراین نه تنها آموزشی در پی ندارد بلکه رابطه مثبت والد – فرزندی را نیز تخریب میکند. کودکان علاقه دارند که با بزرگسالان همانندسازی کنند، این روشهای تنبیه باعث میشود تا الگوی رفتاری نادرستی را بیاموزند و در برخورد با همسالان خود نیز همین شیوهها را استفاده کنند.
تنبیه بدنی تمایل کودک به برقراری رابطه دوستانه با والدین را کاهش میدهد، بنابراین در مواقعی که به راهنمایی والدین نیاز دارد ممکن است به خاطر ترس از تنبیه شدن، آنان را در جریان مشکلش قرار ندهد و از شیوههای ناکارآمد استفاده کند. پس از مدتی کودک نسبت به نظر والدین و حتی تنبیه آنان بیتفاوت میشود و والدین مجبورند برای وادارکردن کودک به اطاعت از تنبیههایی با شدت بیشتر استفاده کنند. برای هدایت رفتار کودک میتوان از روشهای جایگزین و مناسبتری استفاده کرد، یکی از بهترین شیوهها نادیده گرفتن رفتار نامطلوب است.
هنگامی که کودک اعتماد به نفس والدین را از بین می برند (به حرف والدین گوش نمی کنند یا کارهایی می کنند که می دانند نباید انجام دهند)، این مساله برای پدر و مادر قابل تحمل نیست و در این موقعیت احساس درماندگی می کنند. وقتی سر کودک داد می زنید دلیل آن بستنی یا هر چیز دیگر نیست، مسئله بازگرداندن آن اعتماد و به دست گرفتن دوباره کنترل اوضاع است. دوئلی که بین والدین و کودک برقرار می شود در واقع نشان دهنده این است که به هم نشان دهند کدام یک قوی تر هستند. ما به این طریق می خواهیم به کودک یادآوری کنیم که ما مسئول و رئیس هستیم و حرف، حرفِ ما است.
برای برنده شدن در دوئل، هوشمندانه ترین روش بیرون آمدن از حالت جنگ و دعوا است. به جای این که شما در یک طرف میدان مبارزه و کودک در طرف دیگر بایستید و با هم بجنگید، بهتر است با یکدیگر همفکری کنید و برای حل مسئله پیش آمده چاره بیاندیشید.
ابتدا موقعیت درست را برای او توضیح بدهید. سپس چند پیشنهاد دیگر به او بدهید. به این ترتیب کودک متوجه می شود او نیز تا اندازه ای روی شرایط کنترل و حق انتخاب دارد. اگر این روش هم کارساز نبود، باید سعی کنید این تنش را با کمی خنده، شوخ طبعی و به دست آوردن دل کودک از میان ببرید. به طور مثال، خیلی بی مقدمه او را بغل کنید یا بازی های موردعلاقه او را انجام دهید تا ذهنش از چیزی که خواسته منحرف شود.
موضوعات مرتبط: کودک ، خانه و خانواده
برچسبها: والدین , کنترل , فرزند , تربیت
در خانههایی که پدر فقط نقش نانآور را دارد
و فرزندان فرصت تعامل و همانندسازی با پدر را ندارند ،
متاسفانه از تربیت مطلوب محروم میشوند
***
در تعلیم و تربیت فرزندان از افراط و تفریط پرهیز کنیم
و اصل اعتدال را مورد توجه قرار دهیم
بعضی خطاهای کودکان را نادیده بگیریم
موضوعات مرتبط: کودک ، خانه و خانواده
برچسبها: فرزند , کودک , تربیت , والدین
باید توجه داشت که محبت هاى افراطى
اولا باعث مى شود که فرزند شخصیت مستقلى نداشته باشد و بیش از حد وابسته بار بیاید و همواره خود را محتاج توجه و یارى دیگران ببیند.
در ثانى فرزندانى که بیش از حد مورد توجه و محبت والدین قرار مى گیرند. از دیگران نیز توقع محبت هاى آن چنانى را دارند و زمانى که وارد جامعه مى شوند، چون توقعات آن ها برآورده نمى شود ، سر خورده و مایوس مى شوند و گاهى با پرخاشگرى برخورد مى کنند.
موضوعات مرتبط: کودک
برچسبها: فرزند , پدر , مادر , تربیت
تربیت هرگز در یک بُعد متمرکز نمی گردد بلکه همواره جنبه های عقلانی، عاطفی، اخلاقی، اجتماعی، جسمی، علمی و… در جامعیت بخشیدن به آن دخالت دارند. کودکان باید نسبت به نوع رفتارهایی که از آنان انتظار داریم شناخت کافی داشته باشند؛ این شناخت در میدان مشاهده حاصل می شود. کودک، بسیاری از امور را که دیدنی نیست از راه دیده می آموزد، مثل صدق و صفای درونی، شرافت نفسانی، نجابت اخلاقی و وقار معنوی و این آموزه های نادیدنی و ناگفتنی پایدارتر و عمیق تر از امور دیدنی است. در اینجا به چند توصیه تربیتی به همراه مثال های آن ها اشاره می کنیم.
پاداش باید بلافاصله پس از رفتار مطلوب ارائه شود.
علی جان ، چون وسایلت را جمع کردی ، برو لباس هایت را بپوش تا به پارک برویم! (صحیح)
علی جان ، چون دیروز وسایلت را جمع کردی ، امروز تورا به پارک میبرم! (غلط)
به کودکان آموزش دهید که هر شخصی دارای یک حریم شخصی است، و اگر ما بخواهیم به حریم شخصی کسی وارد شویم، باید از او اجازه بگیریم.
پسرم اجازه می دهی به اتاقت بیایم؟ (صحیح)
تو باید هروقت می خواهی به اتاق ما بیایی در بزنی! (غلط).
اگر می خواهید تنها ماندن در خانه را به کودک خود یاد بدهید، قبل از آن به او آموزش های لازم را بدهید.
از فردا می خواهم به باشگاه بروم و تو تنها بمانی ، یادت باشد اگر کسی در زد در را باز نکن/ اگر کار خاصی داشتی به خانم همسایه زنگ بزن/ اگر بوی گاز را حس کردی پیچ گاز را ببند/ و… (صحیح)
از فردا می خواهم بروم باشگاه و تو باید ٢ساعت تنها باشی ، مراقب همه چیز باش! (غلط)
اگر دوست دارید کودکتان در مهمانی ها شیطنت نکند، حتما قبل از رفتن به مهمانی، به فکر وسیله ی سرگرمی او باشید. چون کودکان حوصله ی صحبت های بزرگ سالان را ندارند.
تا ما راجع به پروژه ی کاریمون صحبت می کنیم ، تو هم میتوانی بنشینی و دفترت را رنگ کنی! (صحیح)
شیطنت نکن ، صحبت هم نکن ! بیا گوش بده ببین عمو در خصوص پروژه جدید چه می گوید! (غلط)
بستن کمربند در ماشین راه مناسبی برای پیشگیری از شیطنت کودکان است.
علی جان تو همیار پلیس هستی . مواظب باش کمربندت باز نشود و مراقب کمربند بقیه هم باش! (صحیح)
چقدر شلوغ می کنی . دفعه بعد تو را با ماشین بیرون نمی آوریم! (غلط)
وقتی کودک شما به خوبی با بچه های دیگر بازی می کند، او را تشویق کنید.
علی جان ، چقدر خوب با پسر خاله هایت بازی کردی ، آفرین پسر خوب! (صحیح)
ای کاش همیشه همین طور با همه بازی می کردی و با کسب دعوا نمی کردی! (غلط).
و در آخر
سعی کنید روش های تربیتی یکسانی داشته باشید و همیشه با همسرتان هماهنگ باشید. اگر پدر و مادر یکی سخت گیر و دیگری آسان گیر باشد، کودک خوب تربیت نمی شود.
موضوعات مرتبط: کودک
برچسبها: تربیت , فرزند , خانواده , توصیه های تربیتی
عادت هایی مانند انگشت در بینی کردن، مکیدن انگشت شست، جویدن ناخن، پیچ دادن مو و دندانقروچه ممکن است مربوط به عادات و اختلالات عصبی باشد. اما انگشت کردن در بینی لزوما نشانه این نیست که فرزند شما بیش از اندازه مضطرب است. بچهها معمولا به این دلیل انگشت در بینی خود میکنند که حس میکنند چیزی درون آن است. کودکان مبتلا به آلرژی بیش از سایر کودکان انگشت در بینی خود میکنند؛ چون مخاط سنگین موجود در بینی باعث ایجاد ناراحتی در آن ها میشود. شرایط محیطی خاص نیز یکی از عواملی است که باعث تحریک کودکان به این کار میشود.
انگشت کردن در بینی کاملا بیضرر است؛ مگر اینکه پای میکروب در میان باشد. میکروب موجود بر روی انگشتان دست میتواند عفونتهای خطرناکی در داخل بینی ایجاد کند. همچنین خطر شیوع سرماخوردگی و آنفولانزا را افزایش میدهد. درمان کمآبی بدن و احتقان از جمله موثرترین روشهای جلوگیری از انگشت کردن در بینی است. در عین حال، بهتر است به کودک خود یاد دهید برای گرفتن بینیاش از دستمال استفاده کند.
۱) به آلرژی کودک رسیدگی کنید:
کودک ۵ تا ۸ ساله در واقع از سن سرماخوردگیهای مکرر عبور کرده و بیشتر در معرض آلرژی قرار دارد. مهمتری آلرژنهای موثر بر کودکان عبارتند از گرد و غبار، شوره بدن حیوانات، گرده گیاهان و خاک.
۲) کودک را هیدراته نگه دارید:
اگر در منطقهای با آب و هوای خشک زندگی میکنید یا سیستم گرمایشی و سرمایشی خانه خراب شده، کودک را به نوشیدن مایعات زیاد در طول روز تشویق کنید یا یک مرطوبکننده هوا در اتاق خواب کودک بگذارید. اگر کودک دچار گرفتگی بینی شده است، از قلم ضد احتقان برای باز کردن بینیاش استفاده کنید.
۳) او را تشویق کنید که دستهایش را مرتب بشوید:
هیچ کودکی دوست ندارد چند بار در روز دستهایش را بشورد. اما باید به او توضیح دهید که این کار او را در برابر بیماریهای مختلف ایمن میسازد.
۴) به او استفاده از دستمال را آموزش دهید:
فرقی نمیکند از دستمال پارچهای استفاده میکنید یا دستمال کاغذی؛ به او یاد دهید برای گرفتن بینیاش از دستمال استفاده کند. با این کار هم از شیوع میکروبها جلوگیری میکند و هم پرستیژ اجتماعی بالاتری از خود نشان میدهد.
۵) بگذارید کمی دیوانهبازی در بیاورد:
به او بگویید اگر میخواهد از انگشتش برای گرفتن بینی استفاده کند، این کار را در خانه انجام دهد. همچنین میتوانید برای کسانی که در انظار عمومی در بینیشان انگشت میکنند، جوک و لطیفه بسازید تا کودک به طور غیرمستقیم از نامناسب بودن این کار آگاه شود.
۶) زبانت را گاز بگیر:
وقتی میتوانید با زبان خوش به کودک دبستانی خود یاد دهید که انگشت کردن در بینی یک کار بد و غیربهداشتی است، چرا باید از تنبیه و پرخاشگری استفاده کنید! اگر کودک به صورت ناخودآگاه انگشت در بینیاش میکند و تصمیم دارد این عادت غیر ارادی را کنار بگذارد، میتوانید چند برچسب روی انگشتان دستش بزنید تا هر موقع که خواست انگشت در بینیاش کند با دیدن آن ها دست از این کار بکشد. البته بهتر است این کار را تنها در خانه انجام بدهید تا کودک مجبور نباشد به سوالات خجالتآور همکلاسیهایش پاسخ دهد.
۷) دستهایش را مشغول کار نگه دارید:
گاهی اوقات تنها راه درمان کودکی که ناخودآگاه انگشت در بینیاش میکند این است که دستهایش را مشغول انجام یک کار دیگر بکنید. برای این کار باید به اوقات آزاد کودک توجه بیشتری نشان دهید؛ مثلا اوقاتی که پای تلویزیون مینشیند. شما میتوانید با تشویق کودک به انجام کارهای دستی مانند درست کردن کاردستی، جور کردن پازل، منبتکاری، مجسمهسازی و حتی آشپزی او را از عادت انگشت کردن در بینی دور نگه دارید.
۸) تمام جوانب امر را بررسی کنید:
اگر کودک آنقدر در بینیاش انگشت میکند تا بینی خونریزی کند یا این کار را در کنار سایر عادات عصبی (مانند مکیدن انگشت شست در خواب) انجام میدهد، بهتر است او را به یک پزشک متخصص اطفال نشان دهید تا تحت درمان قرار بگیرد. این عادتها میتوانند نشانه اضطراب یا سایر مشکلات عاطفی در کودک شما باشند.
موضوعات مرتبط: کودک ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم
برچسبها: تربیت , فرزند , والدین , دست تو بینی
در بعضی از موقعیت های خانوادگی پدر و مادر مورد آزار فرزندان قـرار میگیرند. این موقعیت ها متعدد است و تقریبا میتوان گفت که کمتر پدر و مادری از آن برکنار میماند. برخی از سرپیچی ها و نافرمانی های کودکان در این زمینه قرار دارد. کودک تصادفا کلمۀ زشتی را در کوچه یا مدرسه یاد گرفته اسـت. آن را بـر زبان میآورد و پدر و مادر از شنیدن آن ناراحت میشوند و تعجب میکنند. بعد هم اکیدا او را از تکرار این کلمه منع میکنند، ولی کودک از هر موقعیتی برای گفتن کلمۀ مـنع شـده استفاده میکند و از به خشم آوردن پدر و مـادر و تـعجب ایشان لذت میبرد. اگر پدر و مادر هرکدام به هنگام شنیدن این کلمه ظاهر به بیتوجهی و نشنیدن کرده بودند مطمئنا کودک در تکرار کلمه این قدر اصرار نمیورزیدند.
بـه دخـترکی دستور داده میشود که وقـتی کـه میهمان در خانه هست به سالن پذیرایی نیاید. آمدن او به دفعات مکرر به سالن پذیرایی تنها به دلیل کنجکاوی بچگانه نیست، بلکه به این علت نیز هست که کمی مادر را نـاراحت کـند و به خشم بیاورد. به عوض منع کردن بهتر است که هنگام میهمانی سرگرمی مناسب و خوبی برای دخترک در نظر بگیرند یا دوستان کوچک او را به خانه دعوت کنند تا به خیال انـتقام گـرفتن نیفتد.
اذیـتهایی که به حساب نمیآید
بعضی از اوقات پدر و مادر علت رفتار شیطنتآمیز فرزند را نمیفهمند، زیرا رفتار او هیچ دلیل بـه خصوصی ندارد. از آن جمله است سئوال های پیدرپی و خستهکنندۀ آن ها را موقعی که پدر و مـادر بـه ایـن سؤال ها جواب های کوتاه و بیسروته بدهند یا اصلا آن ها را نشنیده بگیرند. در نتیجه سیل «چرا» ها سرازیر میشود. در ایـن مـورد علت اصلی خود پدر و مادر هستند که با اقناع نکردن میل طبیعی کودک و بـیاعتنایی بـه چـیزی که مورد علاقۀ اوست و ندادن جواب قانعکننده، او را به انتقام وامیدارند و او تصمیم میگیرد که بزرگترهایی را کـه میدانند و از توضیحدادن و جواب دادن امتناع میورزند اذیت کند.
به همۀ سؤال هایی که فرزندتان از شـما میکند با وضوح بـه طور جـدی پاسخ بگویید. او را، به این بهانه که هنوز کوچک است و موقع این سؤال ها نرسیده است یا عقلش نمی رسد و نمیفهمد، مأیوس و ناراحت نکنید. آن وقت خواهید دید که درصدد اذیت کردن شما بـر نخواهد آمد و پیوسته سؤال هایی که صرفا برای آزار دادن شما مطرح میشود بر زبان نخواهد آورد.
.
چرا کودک اذیت میکند؟
در تمام مواردی که ذکر شد، علت اذیت کردن این است که موجودی که طبیعتا ضـعیف اسـت، سعی میکند به وسیلهای (که معمولا مناسب و پسندیده نیست) ضعف دیگران را ثابت کند. اگر چنین است، آیا دلیلش این نیست که آن ها موجودات ضعیفی هستند که در میان اجتماعی قویتر از خـود زنـدگی می کنند و در نتیجه از هر موقعیتی که در زندگی برایشان پیش میآید استفاده میکنند تا خود را قویتر از آنچه هستند نشان دهند؟ به این ترتیب طبیعی است که هر کودکی تا اندازهای شیطان و مـزاحم بـاشد. البته شیطنت بعضی از کودکان به صورتی پایدارتر، شدیدتر و جدیتر جلوه میکند. گویی منتظرند که از هر موقعیتی برای اذیت کردن و مسخره کردن دیگران استفاده کنند، و در نتیجه هیچ کس از دست آن ها آسـایش نـدارد، و همانطور که بعضی از کودکان دوسـت دارنـد کـه به همه چیز دست بزنند یا ناخن های خود را بجوند یا دروغ بگویند، این ها نیز دوست دارند که همۀ اطرافیان خود را اذیت کـنند.
سـنین اذیـت کردن
ظاهرا بعضی از سن های کودکی برای اذیت کردن دیگران مناسبتر به نـظر مـیرسند، مثلا در سن چهار سالگی است کـه کودک برای اولین بـار بـه مخالفت با بزرگترها اقدام می کـند در این سن کودک به موجودیت خود پی میبرد و با مخالفت کردن با دیـگران سـعی میکند که این موجودیت را آشکار سـازد و طـبیعتا با واکنش های اطـرافیان مـواجه میشود کودک متوجه میشود کـه اذیت کردن دیگران از جمله سلاح های مناسب و مفید است.
دوران دیگر دورۀ پیش از بلوغ است کـه کـودک در عین اینکه از کودکی رهایی نیافته، بـه مـرحلۀ بلوغ هـم قـدم نـگذاشته است. در این سنین اسـت که کودک میکوشد تا خود را از قید تسلط خانواده رهایی بخشد و این موقعیت مناسبی است بـرای تـقویت خوی شیطنت و آزارجویی کودکان در خانه و مدرسه آزارگری.
موضوعات مرتبط: کودک ، خانه و خانواده
برچسبها: والدین , اذیت کردن , پدر و مادر , رفتار
شاید بتوان گفت یکی از جملاتی که خیلی از ما بزرگترها برای آغاز ارتباط با کودک و یا همکلامی و گاهی هم به عنوان مثلاً احوال پرسی در موقعیتهای گوناگون بر زبان میآید جمله: «بابا را بیشتر دوست داری یا مامان را» باشد. راستی چرا باید از یک کودک در هر سنّ و سالی که باشد بپرسیم: «بابا را بیشتر دوست داری یا مامان را»؟ آیا تا به حال به نیّت ناخودآگاه این حرفها توجّه کردهاید. واقعاً در ذهن کسی که چنین سوالی میپرسد، چه میگذرد؟
گاهی یک حرف یا سوالی، جرقهی ابهام یا شکّی را در ذهن روشن میکند که به سادگی خاموششدنی نیست. وقتی ذهن یک کودک را در برابر انتخاب دو گزینه قرار میدهیم: «مامان یا بابا»؟ نتیجه انتخاب هر چه باشد، تنش و استرس را به دنبال خواهد داشت.
حتّی اگر کودک واقعاً جهتگیری خاصّی داشته و یکی از والدین را بیشتر دوست داشته باشد، پرسیدن این سوال، شاید یادآور خاطرات تلخ و فکر کردن به موضوعاتی باشد که برایش خوشایند نیست. متأسفانه خیلی از مواقع بعضی از جملهها در طول زمان به طور کورکورانه و تقلیدی و در نهایت به صورت عادت در میان افراد خصوصاً کسانی که حتّی میخواهند ارتباطی عاطفی برقرار کنند شکل میگیرد.
پدر یک نیمه از بدن روانی کودک است و مادر نیمه دیگر بدن روانی کودک. بدن روانی کودک را با این سوالات دو پاره نکنیم. ترس از اجبار به انتخاب بین پدر و مادر، کودک را مضطرب و وحشتزده خواهد کرد. اولین نیاز روانی کودک امنیت و آرامش است. هرگز حتی به شوخی این سوال را نکنید و اجازه ندهید کسی فرزندتان را در چنین موقعیتی قرار دهد. پس در پایان خیلی صریح و روشن و روان میتوان گفت:
«بابا را دوست داری یا مامان را» ؟! یک سوال بیجا، بیمورد و ضّدِ تربیتی است و از جانب هر کسی که پرسیده شود، ناموجه و غیرمنطقی است.
محیط و بحران هویتی
کودکان به طور غریزی جایگاه بالاتری برای پدر در خانواده قائل هستند. این برتری جایگاه را می توان در نقاشی های آن ها به وضوح دید. چرا که حتی اگر پدر خانواده قامتی کوتاه داشته باشد کودک در نقاشی هایش پدر را بلندتر از مادر نقاشی میکند. اگر محیط خانوادهای که فرزند در آن رشد میکند، از نظر روانی، محیطی ناسالم و پرآسیب باشد به طور ناخودآگاه کودک یا نوجوان بیشتر به والدی که مورد ظلم قرار گرفته است تمایل پیدا میکند.
برای مثال اگر فرزند در خانوادهای پرتنش بزرگ شود که در آن پدر خانواده فردی زورگو باشد گرایش عاطفی بیشتری نسبت به مادرش که مظلوم واقع شده است پیدا میکند و همواره درصدد آن است که از پدرش انتقام بگیرد. در این شرایط اگر فرزند مورد حمایت و کمک قرار نگیرد دچار نوعی بحران هویتی میشود که براساس آن نسبت به همه مردها بدبین شده و با افزایش سن فقط به صرف انتقام برمیخیزد.
عوامل محیط بیرونی مثل همسالان و در سنین بالاتر پدیده ازدواج نیز گرایشات عاطفی افراد به سمت یکی از والدین را دستخوش تغییر میکند. در واقع وقتی افراد ازدواج کرده و پا به دوره جدیدی از زندگی میگذارند، وجود و نقش پدر و مادر را بهتر لمس میکنند و در نهایت علاقهشان به پدر و مادر به حالت تساوی درمیآید.
فرزندان، گران بهاترین حاصل زندگی والدین هستند و محبت و گرایش فرزند نسبت به آن ها از لذتبخشترین محبتها برایشان محسوب میشود اما بعضی از پدر و یا مادرها به دلیل وجود خلأهای روحی روانی که از دوران کودکی در وجودشان نهفته است با خدمات و یا باج دادنها فرزند را به سمت خود جذب میکنند، غافل از اینکه با این روش مخربترین اثر را بر نظام شخصیتی فرزند وارد میسازند.
موضوعات مرتبط: کودک ، خانه و خانواده
برچسبها: فرزند , پدر , مادر , تربیت
کمربند ماشین را ببین ! اگر نرم نرمک بکشی تا آخر با تو میآید ، اما اگر پای شتاب و خشونت در میان باشد همانجا میایستد ، ذرهای هم جلو نمیآید ، یعنی عقب میرود ، اما جلو نه !
خب ، این یک درس است ، درس اخلاق ، آن هم با زبان عمل . میگوید : آقای راننده ! اگر پدری و میخواهی فرزندانت پا به پای تو تا آخر بیایند، تنها راهش نرمش است ، پس خشونت را کنار بگذار .
آقای راننده ! اگر همسری و میخواهی خانم یا شوهرت در برابرت نایستد ، یک راه بیشتر ندارد ، آن هم نرمش است.
آقای راننده ! اگر مدیری و میخواهی کارمندانت همراه و همدل تو باشند و در خطرات و بحرانها نگهبان تو باشند و تو را حفظ کنند راهش نرمش و انعطاف است.
حال شما خودت ببین چه سختیها و دشواریها که با نرمش آسان میشود.
« الرِفقُ یُیَسِّرُ الصِعابَ... »
نرمی و مدارا سختیها را آسان میکند.
مثل گوشت با استخوان !
دستت را ببین !
همهاش گوشت است ؟ نه !
همهاش استخوان است؟ نه!
بلکه گوشت و استخوان با هم است و همین با هم بودن است که دست را دست کرده است.
حال نرمی مثل گوشت است ، سختی مثل استخوان ، و این دو باید با هم باشند.
کسی که همهاش نرمش و انعطاف است هیچ به درد نمیخورد ؛ همینطور کسی که همیشه و همه وقت خشک و خشن باشد.
« چو نرمی کنی خصم گردد دلیر
و گر خشم گیری شوند از تو سیر
درشتی و نرمی بههم در، به است
چو رگ زن که جراح و مرهم نِه است »
« اِخلِط الشّدَةَ برِفقٍ »
سختی و نرمی را با هم همراه کن !
موضوعات مرتبط: جملات زيبا ، مثل ... ، دل نوشته ها
برچسبها: كمربند , ماشين , فرزند , نرمي
شمع را ببین هر چه به آن نزدیک و نزدیکتر باشی نور و روشنایی بیشتری دریافت میکنی.
قرآن کریم میخواهد ما هم از جنس شمع و هم صفت شمع باشیم.
میگوید: به گونهای باش که هر کس به تو نزدیکتر بود، بهره و سود بیشتری ببرد.
و نزدیکترین کسان به ما نخست پدر و مادرند و آنگاه همسر، و سپس فرزندان، و در آخر هم،
بستگان و خویشان.
یعنی اول پدر و مادر خودت را مورد لطف و محبت قرار بده ،
آنگاه نزدیکانت را، همچون همسر، فرزندان و خویشان.
موضوعات مرتبط: مثل ... ، خوب زندگی کنیم ، دل نوشته ها ، پیامها
برچسبها: مثل شمع , قرآن كريم , معصوم , پدر و مادر
از چه زمانی باید فرزندانمان را با تربیت دینی آشنا نماییم و اولین نیازهای تربیت دینی توجه به چه مسایلی است ؟
تربیت دینی را باید با پرواز هواپیما تشبیه کرد که سه گام حرکت آرام روی باند، اوج و ثبات در آن دیده می شود. از نگاه دین، ما در سه مرحله به تربیت فرزندان می پردازیم. در دوره نخست زندگی، کودکان از طریق مشاهده رفتار دینی والدین، آموزشهای خرد درباره دین مانند یادگیری برخی از اذکار و رفتارهای ساده مانند جهت یابی قبله، وضوگیری و نیز دریافت پاسخهای صحیح در قبال پرسشهای دینی خود از والدین، پایه های اولیه دینداری را در خود ایجاد می کنند.
سپس در دوره هفت ساله دوم که دوره ابتدایی است، با جدیت و تقاضای قوی تری که والدین از فرزندان نسبت به اهتمام در امور دینی و نیز آموزش شیوه های صحیح اجرای آن دریافت می کنند، رفتارها را به صورت اولیه در خود بروز می دهند و در دوره سوم که مطابق با متوسطه اول و دوم است، انتظار داریم که این آموزشها و مقدمه چینی ها نتیجه داده و نوجوان رفتار دینی را به عنوان بخشی از برنامه های روزانه خود در نظر بگیرد. در تمام این سه دوره، از هر نوع شتابزدگی، انتظار بیش از توان، سخت گیری و سرزنش و دیگر روشهای منفی باید پرهیز کرد و دین را با خاطراتی شیرین و جذاب در کام کودکان گذاشت.
با توجه به اینکه دوران نوجوانی ، دوره شکل گیری اعتقادات است ، در طریق دینی چه مراقبتهایی لازم است تا امر تربیت دینی مؤثر واقع شود ؟
امروزه با هجمه های هدفمند فرهنگی، مراقبتهای بیشتری نیاز داریم تا کودکان ضمن بهره وری از فناوری، از آسیبهای آن هم در امان بمانند. به عنوان مثال، وقتی کودکی، زودهنگام و با زیاده روی از ابزارهایی چون تبلت، بازی های رایانه ای، تلفن همراه و مانند آن استفاده می کند، بتدریج رفتارهای واقعی مانند مسؤولیتهایی که باید قبول کند، با بی رغبتی او روبرو می شویم.
همچنین کودکان بتدریج یاد می گیرند که در مقابل محرکها مانند دستورات والدین، کمترین واکنشها را نشان دهند، همان طوری که در مقابل محرکهای موجود در بازیهای رایانه ای، پاسخ در خور را انجام نمی دهند. این فرایند کم کم تبدیل به کاهلی فرزندان ما در همه مسایل زندگی از جمله اجرای دستورات دینی می شوند. در کنار این مراقبت، لازم است کودکان خود را با چرایی آموزه های دینی هم آشنا کنیم و زمینه مطالعه و افزایش دانش را جهت انتخاب آگاهانه دین فراهم سازیم.
کودکان به صورت فطری با خداوند مانوس هستند و ما تنها این رابطه را تقویت می کنیم. همچنین با پاسخگویی صحیح نسبت به کنجکاویهای کودکان درباره خدا، زمینه رشد معنوی را فراهم می سازیم. شکل گیری اعتقادات در دوران نوجوانی خودش را نمایان می کند، نه اینکه همه شکل گیری محصول این دوره باشد، بلکه محصول تمام تلاشهایی است که از دوره های قبلی شروع شده و در این رده سنی بروز و تظاهر بیشتری می یابد.
مهمترین روشهای تربیت مذهبی برای کودکان ، استفاده از چه راهکارهایی است و آموزش شناخت صحیح مبانی دینی باید از چه سنی مورد توجه قرار بگیرد ؟
از همه فرصتها باید بهره جست. زمینه های زیادی وجود دارند که کودکان علاقه بیشتری به یادگیری مسایل دینی نشان می دهند. فرصتهایی چون جشن تولدها، سفرهای مذهبی، انس با طبیعت، الهام از آفریده های خداوند و نیز شبهای قدر و مانند آن فرصتهای معنوی خوبی برای بهره جستن هستند. درباره آموزش حریمهای ارتباطی نیز مطابق الگوی خداوند رفتار می کنیم. چند سال قبل از بلوغ و تکلیف، خداوند از ما خواسته که سن تمییز را به رسمیت بشناسیم و برخی از حدود ارتباطی را به فرزندان خود آموزش بدهیم. این فرصت خوبی است تا در بازی های کودکانه، تفکیکهای اولیه را ایجاد کنیم، مثلاً به بچه ها آموزش دهیم تا هنگام ورود به فضایی که نامحرم وجود دارد، اجازه بگیرند و دیگر فرمولهایی که به کودکان احساس بزرگ شدن همراه با رعایت مقررات تازه را می دهد، ایجاد کنیم.
همان طور که می دانیم نماز ستون دین است ، پس چگونه می توان بدون تحکم و زور و اجبار نوجوانان را به نماز خواندن علاقه مند کرد ؟
اگر فرمول تربیت دینی که در آن قانون تدریج به همراه در نظرگرفتن رشد فکری و احساس خوشایند نسبت به رفتارهای دینی لحاظ شده است را در نظر بگیریم، انتظار داریم در سنین نوجوانی یکی از انتخابهای جدی نوجوانان، گزینش برنامه های دینی باشد.
خانواده هایی که خود را نیازمند توسل به زور و تحکم می بینند، کسانی هستند که تمهیدات لازم را برای این کار از قبل تدارک نکرده اند یا در مسیر تربیت دینی دچار افراط و تفریط هایی شده اند. همچنین خانواده هایی که در سم زدایی از تربیت کوشا نبوده اند، در معرض آسیب هستند. نوجوان اگر با توشه ای که از دوره های قبلی با خود آورده، مثل خاطراتی که از خواندن نماز در وجودش خوشایند بوده اند، اکنون آمادگی تکرار آن تجربه ها را دارد و به این درک می رسد که خواندن نماز فرصتی است برای کامل شدن شخصیت او و نقش مؤثری در رسیدنش به اهداف مهم زندگی دارد. در عین حال اگر با نوجوانی روبرو شدیم که نماز را کنار گذاشته، نخست دلیل واقعی آن را کشف کنیم، سپس به تغذیه فکری و بعد از آن به اقتدار متوسل شویم که تفاوت ویژه ای با تحکم و زور دارد.
برخی از والدینی که مذهبی هستند ، متأسفانه فرزندانی دارند که به رغم اینکه خود الگوی دینی بوده اند ، اما به احکام و دستورات دینی عمل نمی کنند ، به نظر شما چنین خانواده هایی که رفتار و الگوی مذهبی هم دارند با چه راهکارهایی باید فرزندانشان را به مسایل دینی جذب نمایند؟
والدین، مراقب باشند که مفاهیم دینی را درست و بجا به کودکان آموزش دهند. از سختگیری و غیرمنطقی جلوه دادن دستورات دینی پرهیز کنند. در تأمین نیازهای روحی و جسمی کودکان کوشا باشند. به اندازه کافی فرصت گفت و گو و صمیمت با فرزندان را ایجاد کنند. بهترین پیام کارآمدی دین برای کودکان، رفتارهای کارآمد و منطقی والدین مذهبی آنهاست.
کودکان از دریچه احساس خوبی که با والدین دارند، به دنیای دینی آنها هم گام می گذارند. نکته مهم دیگر اینکه با زیاده روی در مسایل دینی، بویژه در دوره خردسالی، کودکان را دچار دلزدگی نکنیم. به نام دین هم دستورات شخصی خود را به فرزندان مان تحمیل نکنیم تا از آنان بندگانی بصیر و تلاشگر در رسیدن به معنویت و پارسایی بسازیم.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم ، مذهبی
برچسبها: تربيت مذهبي , كودك و نوجوان , فرزند , پدر و مادر

دنیای بدون زنان، چنین دنیایی خواهد بود:
مردان نه خود را می شویند و نه صورت خود را اصلاح می کنند.
لباس خانگی ما بسیار ساده خواهد بود. پیراهن، عرق گیر، جوراب،
حتی کفش های بیرون هم ساده خواهند بود.
نیازی به ظروف آشپزخانه و حتی غذا نیست؛
چند ظرف یکبار مصرف، چند تکه غذای سرد و پیتزا کافی است
و برای خانه مان یک یخچال، جاروبرقی، تلویزیونی بزرگ و یک کنترل تلویزیون از راه دور،
کفایت می کند.
تنها برنامه های دو کانال تلویزیونی را تماشا می کنیم.
شبکه خبری و ورزشی. به همین دلیل می گویند مردان موجوداتی ساده هستند
و اگر زنان در زندگیشان نباشند ، زندگی ساده ای خواهند داشت.
بقيه در ادامه مطلب
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم
برچسبها: خانه , خانواده , همسر , فرزند
ادامه مطلب

هر شب برايش كتاب بخوان
او عاشق اين كار خواهد بود
موضوعات مرتبط: پدرها بخوانند
برچسبها: پدر , پسر , فرزند , تربيت فرزند
او را براي قدم زدن بيرون ببر
و به دنياي حشرات معرفي اش كن
موضوعات مرتبط: پدرها بخوانند
برچسبها: پدر , پسر , فرزند , تربيت فرزند
در طول رشد پسرت زمان خواب مشخصي براي او تعيي كن
پسرها نياز به خواب بيشتري دارند
موضوعات مرتبط: پدرها بخوانند
برچسبها: پدر , پسر , فرزند , تربيت فرزند
به وقتي كه با پسرت مي گذراني اهميت بده
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، پدرها بخوانند ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم
برچسبها: پدر , پسر , فرزند , تربيت فرزند
به او آموزش بده رازي را حفظ كند
موضوعات مرتبط: پدرها بخوانند
برچسبها: پدر , پسر , فرزند , تربيت فرزند
امروز از پسرم پرسیدم :
بابائي ، عشق یعنی چی ؟
میگه : یعنی دوست داشتن تو باباجون .
موضوعات مرتبط: پدرها بخوانند ، جملات زيبا ، خانه و خانواده
برچسبها: پدر , پسر , فرزند , تربيت فرزند

نمونه آزمایش های خونگی من و پسرم :
مواد لازم :
کرفس
رنگ خوراکی
آب
اول کرفس رو به کودک نشون بدید و بعد در اون رو در یک لیوان آب بزارید .
بهش بگید تا فردا صبح منتظر بشه .
فردا میبینه که هیچ تغییری نکرده .
حالا رنگ خوراکی رو در اب بریزید و ساقه ی کرفس رو در اب رنگی قرار بدید .
حالا بگید تا فردا منتظر بمونه .
شگفتی و حس لذت رو در چشمهای کودکتون ببینید .
دلیل و نتیجه ی ازمایش :
کودک علت بالا رفتن آب واملاح در ساقه ی گیاهان و درختان را درک میکنه .
موضوعات مرتبط: پدرها بخوانند ، خانه و خانواده
برچسبها: پدر , پسر , فرزند , تربيت فرزند
شوهر خوبي باش ، و هميشه به مادرش احترام بگذار
موضوعات مرتبط: پدرها بخوانند
برچسبها: پدر , پسر , فرزند , تربيت فرزند

پدرش باش ، نه دوستش . اگر قادر به درك اين تفاوت نيستي ،
بايد منتظر گيج شدنش به هنگام تربيت او باشي !
موضوعات مرتبط: پدرها بخوانند
برچسبها: پدر , پسر , فرزند , تربيت فرزند

تبديل پسر به مرد وظيفه مردانه است . از همان ابتدا وظيفه پدر است كه پسرش را مسئول ،
مهربان ، شجاع ، شريف و با آبرو تربيت كند .
پسران كوچك با رهنمودها همراه نميشوند . بلكه فقط با عشق بيكران و
روح ماجراجوئي همراهي مي كنند
سفر به دنياي مردانگي بسيار زودتر از آنچه تصور مي كني شروع ميشود .
از همان زماني كه او به پدرش نگاه ميكند و با خودش مي گويد :
مي خواهم مثل او باشم
موضوعات مرتبط: پدرها بخوانند ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم
برچسبها: پدر , پسر , فرزند , تربيت فرزند
با کودکان چسبناک چه کنیم ؟
کودکانی که دچار هیجانات منفی دوری از پدر و مادر میشوند اغلب ممکن است جیغ بزنند، گریه کنند، قشقرق به پا کنند و یا حتی برای جلب توجه استفراغ کنند. اما این گونه کودکان میتوانند یاد بگیرند که با دوری و جدایی از والدین کنار بیایند. البته به شرطی که شما به آنها اطمینان خاطر دهید، دور بودن از آنها را با آنها تمرین کنید و به دلواپسیها و حرفهایشان گوش فرا دهید.
اغلب کودکان طبیعی بین 9 ماهگی تا چهار سالگی علائم وابستگی را از خود بروز می دهند. بچههای بزرگتر چنانچه بدلیل تغییرات زندگی احساس تنش و استرس کنند، میتوانند این خصوصیت را از خود بروز دهند. داشتن یک فرزند وابسته مانند قرار گرفتن در غل و زنجیر است؛ چرا که صرف نظر از اینکه کجا هستید و در چه شرایطی و یا چکاری انجام میدهید او توقع توجه افراطی از شما دارد. بروز این رفتار در نوپایان امری طبیعی است؛ زیرا آنها به تازگی وارد دنیای جدیدی شدهاند و احساس ترس و خجالت و ناامنی، گاه آنان را وادار به بودن در کنار والدین میکند اما بروز این رفتار در کودکان بزرگتر طبیعی نیست و باید اصلاح شود. با این کودکان باید صبور بود و کم کم آنها را برای جدایی آماده کرد؛ لذا رها کردن ناگهانی و غیره منتظره آنها عمدتا کارساز نخواهد بود.
برای اینکه بتوانید گام به گام و به طور تدریجی کودکتان را از خود مستقل و او را با محیط های نامانوس هم آشنا سازید توصیه میشود:
** اگر کودکتان توانایی حرف زدن دارد، از او بپرسید چرا هنگامی که از شما دور میشود احساس اضطراب و عصبانیت میکند. از او بخواهید که درباره هرگونه تغییرات اضطرابزای زندگی مانند نقل مکان به منزل جدید، تغییر مدرسه، مشکلات با دوستان یا مورد گردنکلفتی قرار گرفتن از طرف همسالان و ..با شما صحبت کند. تا زمانی که تمام حرفهایش را به شما بگوید شما فقط به دقت گوش دهید.
** از کودکتان بخواهید که یک تصویر یا نقاشی از آنچه که هنگام جدایی از شما احساس می کند ترسیم کند تا او به یک روش خلاقانه احساساتش را با شما مطرح کند، از او بخواهید که هنگام ترسیم شکل مذکور یا اتمام نقاشی ، آن را شرح و تفسیر کند. وقتی که او درباره احساساتش و یا درباره هر موضوع چالشبرانگیزی با شما حرف میزند، او را از اینکه در امنیت و آسایش بسر میبرد، مطمئن سازید.
** برای یک مدت (که البته بهتر است به مرور آن را افزایش دهید) فرزندتان را به یک پرستار بسپارید تا وی عادت کند توسط افراد دیگر هم حفاظت و حمایت شود. پرستار را به فرزندتان معرفی کنید. فرزندتان را در یک اتاق به همراه پرستار بگذارید و توضیح دهید که قصد دارید اتاق را به مدت پنج دقیقه ترک کنید. با اطمینان خاطر اتاق را ترک کنید و بعد از پنج دقیقه بازگردید، اگر هنگامیکه به اتاق برمیگردید کودکتان علائم اضطراب و عصبانیت ناشی از جدایی بروز داد او را مطمئن سازید.
** مدت زمانی که فرزندتان را با پرستارش تنها میگذارید افزایش دهید. هنگامیکه مشغول کار هستید او را با پرستارش تنها بگذارید. اگر او علائم وحشت از جدایی از خود نشان نداد میتوانید او را یک شب به منزل مادربزرگ یا خاله، عمه و ... بفرستید.
** هنگام ترک فرزندتان با پرستارش به او لبخند بزنید تا فرزندتان جدایی را یک تجربه مثبت ارزیابی کند.
** او را در آغوش بگیرید. از دست او عصبانی نشوید و یا با او اوقات تلخی و سرزنش نکنید. وابستگی کودک نتیجه عدم امنیت است. با در آغوش گرفتن فرزندتان در واقع به او میگویید دوستت دارم، من در کنارت هستم، که باعث احساس امنیت و آسودگی او میشود.
** به فرزندتان نشان دهید که احساسش را درک میکنید. کاری نکنید که احساس کند بیان احساساتش کار غلطی است. برایش توضیح دهید که هر چند الان با او بازی نمیکنید اما برایش یک برنامه شاد و سرگرمکننده در نظر گرفتهاید.
** اگر علیرغم این تلاشها باز هم کودکتان به رفتارش ادامه داد ناشکیبایی نکنید و سرش داد نزنید. در عوض، مجددا و با دقت بیشتر برایش شرح دهید که نمی توانید الان با او بازی کنید. تشویق کنید که با وسایل و اسباببازیهایش ساعات خوشی سپری کند. مثلا بگویید چرا یک قلعه زیبا برای من نمیسازی؟ لباس شاهزاده، رنگ نشده است؛ به نظرت قرمز بهتر است یا آبی؟ و ....آرام باشید و سراغ کارتان بروید که متوجه شود واقعا مشغله دارید.
** از او بپرسید که چه میخواهد؟ پیش فرضتان این نباشد که او غیر معقول است؛ در عوض سعیتان این باشد که علت وابستگی بیش از حد او را بفهمید. آیا او کسل است؟ آیا در محیط جدید عصبی است؟ احساس تنهایی میکند؟
** رفتار خوبش را تشویق کنید. تاکید کنید که واقعا خوشحالید که او قادر است کارهایی را خودش به تنهایی انجام دهد. به این طریق میآموزد که مستقل بودن باعث عزت آفرینی است و او را ترغیب میکند که در آینده کمتر وابسته باشد.
موضوعات مرتبط: روان شناسی
برچسبها: كودكان چسبناك , تنش , فرزند , تغيير مدرسه