سخنگوی قوه قضاییه امروز اعلام کرد بابک زنجانی و دو متهم دیگر این پرونده به جرم "افساد فی الارض" در داگاه بدوی به اعدام محکوم شده اند.

در این نوشته کوتاه نه قصد تضعیف محکمه و نه قصد دفاع از جرائم احتمالی موضوع این پرونده را دارم. اما آیا به واقع عدم امکان واریز حدود 2 میلیارد دلار آن هم به دلیل تحریم از سوی غرب که مجازات زنجانی به دلیل  همکاری با ایران در دور زدن تحریمها بوده است چنین سنگین باید باشد؟

آیا این نشانه ای به سایرین نیست که جمهوری اسلامی ایران به کسانی که در سخت ترین شرایط بیشترین تلاشها و همکاریها را برای رفع تنگناهای اقتصادی با او داشته اند به سختی برخورد می کند؟

بر اساس اظهارات وی، تقریبا همه اقداماتش تاییدات و مصوبات قانونی لازم را داشته و در برهه ای از زمان ارزنده ترین خدمات برای عبور از بحران تحریمها-ولو با دریافت حق الزحمه- را با تعهد کامل انجام داده است اما وقتی غرب متوجه خدمات او شد نه تنها شخص او بلکه همه مجموعه تحت نظرش را با شدیدترین تحریمها مواجه ساخت و مقداری از پول نفت فروش رفته امکان جابجایی نیافت.

شیطنتهای دولت یازدهم در سیاسی کردن این پرونده برای جا انداختن کلیدواژه "کاسب تحریم" و تقابل سیاسی با دولت قبل کاملا مشخص است.

آیا این سوال برای افکار عمومی پیش نمی آید که چگونه کسی برای خدمات شایانش به کشور از سوی غرب تحریم می شود و در داخل نیز با چنین حکم سنگینی مواجه می شود؟ ممکن است گفته شود این حکم را برای ترساندن او بمنظور عودت مبلغ بدهی اش صادر کرده اند اما باید پرسید مگر حکم قضایی و ایراد اتهام افساد فی الارض بازیچه است که ابزار ترساندن و اعمال نفوذ باشد؟

آیا نظام اسلامی هیچ توان و گزینه دیگری برای وصول مطالبه خود ندارد؟

اخیرا در فضای خبری از طرحی بنام پلان B امریکا برای سوریه صحبت می شود که گفته شده در صورت شکست آتش بس به اجرا گذاشته خواهد شد. این طرح شامل اعزام گروه جدیدی از نیروهای ویژه به سوریه و ایجاد مناطق پرواز ممنوع در این کشور خواهد بود.همچنین بر اساس این طرح، واشنگتن می‌تواند از نیروهای ویژه جدید برای افزایش عملیات‌های ضد تروریستی و نیز آموزش نیروهای مسلح مخالفان میانه‌رو و ارائه مشورت‌دهی به آنها استفاده کند.

آمریکا می‌کوشد تا مخالفان میانه‌رو را به سلاح‌های مدرن مجهز و دیگر کشورهای همسو را نیز با این موضوع همگام کند. در همین راستا مواردی از نقض آتش بس از سوی ترکیه گزارش شده است.تحرکات نظامی در اطراف مرزهای سوریه از سوی ترکیه مشاهده شده است.

از طرفی روسیه از امکان وجود چنین طرحی که همه تلاشها برای توقف درگیریها در منطقه را ناکام خواهد گذاشت ابراز نگرانی کرده است. از سوی دیگر جبیر وزیر خارجه سعودی همزمان با اجرای آتش بس گفته اسد یا از طریق نظامی یا راههای دیگر باید از قدرت کنار رود و این انتخاب با خود اوست. اگر این اظهارات و اخبار را در کنار نقل و انتقال نیروها و تجهیزات سعودی به ترکیه بگذاریم نشانه های خوبی نخواهیم یافت.

دموکراسی با همه معایبش بنا بر عقل بشری یکی از بهترین شیوه های مردمسالاری دانسته شده و در بسیاری از کشورها در حال پیاده سازی است.

نظام دینی ما نیز بر اساس دو رکن مردمسالری و اسلام بنا شده است و بیش از ربع قرن است که در حال تجربه نوع دینی دموکراسی مطابق با ارزشهای ایرانی و اسلامی است.در این مسیر اگر چه فراز و نشیبهای متعددی در خلال این تجربه نوین و گران سنگ رخ داده است اما سرعت رشد و پیشرفت ما نشان دهنده موفقیت این الگوی حکومت است.

این بدان معنا نیست که همه چیز بصورت اتم و اکمل خوب است و نیازی به اصلاح و بازبینی نیست اما نشان دهنده استقرار و پایداری نظام است. انتخابات گذشته بویژه با عنایت به نتایج غیر منتظره و جالب تهران که چرخش کامل و تقریبا بی نظیر گرایش کرسیهای مجلس را شاهد است پیش از هر چیز مؤید بازبودن مجرای تحقق اراده مردم است.

در تمام این سالها شاهد آن بوده ایم که دولتهایی در پی هم آمده اند که گرایشهای سیاسی کاملا متفاوت و بعضا کاملا متعارض و متضادی داشته اند.نوع جدید آن تصاحب تمام کرسیهای تهران توسط رقبای اصولگرایان است.بنابراین هیچ مانعی برای تحقق اراده سیاسی مردم در این نظام قابل تصور نیست.

اینگونه است که هنگامی که مردم تحقق راستین اراده و حرف خود را مشاهد می کنند،به نظام خود می بالند و مردمسالاری واقعی را تجربه می کنند.از آنسو نظام نیز با کسب آرای مردمی مشروعیت و مقبولیتی بیش از پیش می یابد و با استحکام بیشتری به راه راستین خود ادامه میدهد.فراموش نکنیم که اگر بنا نبود قدرت دست به دست شده و بچرخد،دیگر مردمسالاری معنایی نمی یافت.

نتایج رسمی و غیر رسمی انتخابات خبرگان در حال انتشار مستمر است و اگرچه هنوز نتایج قطعی نیست و تغییرات و جابجاییها در نتایج به مرور اضافه شدن صندوقهای بزرگتر بیشتر صورت می گیرد، اما گمانه زنیها و تحلیلها درباره نوع عملکرد جناحها و گروهها با شدت جریان دارد.

دو طرف اصلی حاضر در انتخابات ژست پیروزی را رها نکرده اند و هر کدام با برجسته کردن موفقیتهای خود-چه در تهران و چه در شهرستان و چه در مجلس و چه در خبرگان- سعی در حفظ پرستیژ عمومی خود هستند.

بنابراین فعلا  تا مشخص شدن دقیق نتایج نمی توان دراین باره تحلیل ارایه کرد. آنچه حیاتی بنظر می رسد لزوم بازنگری در پیش فرضها و چارچوبهای کنش سیاسی با توجه ویژه به تغییرات صورت گرفته در افراد و گروهها و مواضع و بویژه عنایت خاص به مطالبات مردم است.

نمی توان از پشت درهای بسته و بدور از مردم مطالبات و فضای تنفسی آنها را فهمید و برای آنها ادعای نمایندگی کرد.

باید چارچوبها و مرزها را منقح کرد و عدول از آنها را غیر قابل بخشش دانست نه آنکه با دید باندی و گروهی به مسائل نگریست. مردم همواره پایبندی خود را به آرمانها و شعارهای اصیل و ارزشمند انقلاب در مقاطع مختلف و به انحای مختلف نشان داده اند اما باید دید اشکال کار کجاست که آنها گروهی را بر گروه دیگر برای ایفای نمایندگی خود بر می گزینند.

نکته ای که نباید مورد غفلت قرار گیرد آنست که نمی توان الگوی یکپارچه ای برای تحلیل آرای مردم ارایه داد.آرای تهران از آرای شهرستانها متفاوت است.آرای مجلس از آرای خبرگان متفاوت است. برای هر کدام باید لوزام خودش را مورد توجه قرار داد.باید منتظر ماند و نتیجه نهایی را دید.

رئیس جمهور امروز در مراسمی به ظریف و صالحی و دهقان، نشان درجه یک لیاقت اعطا کرد.

گفته می شود هدیه نقدی این نشان معادل 100 سکه بهار آزادی است.

اگر چه تقدیر از خدمتگزاران به نظام مقدس جمهوری اسلامی امری لازم و البته شایسته است

اما مگر اینان چه کرده اند که لیاقت دارند نشان درجه 1 دریافت کنند.

این اقدام در حالی صورت می گیرد که برجام با همه دستاوردهایش به تعبیر رهبر معظم انقلاب

"دچار نقاط ابهام و ضعفهای ساختاری و موارد متعدّدی است

که در صورت فقدان مراقبت دقیق و لحظه‌به‌لحظه،‌ می تواند به خسارتهای بزرگی

برای حال و آینده‌ی کشور منتهی شود.

" با اینحال مشخص نیست دلیل اعطای نشان لیاقت چیست.

این سخن به معنای نادیده انگاشتن زحمات و تلاشهای 2 ساله تیم مذاکره کننده نیست

اما اگر قرار بود نشان لیاقت برای چنین معامله پرهزینه ای خرج شود ،

پس امثال دکتر فریدون عباسی که تا پای جان خود برای توسعه برنامه هسته ای تلاش کرد

اولویت بسیار بالاتری دارند چرا که اگر نبود سرمایه ایجاد شده

توسط وی و یاران شهیدش ، ظریف و همقطارانش کجا می توانستند

وعده های حتی نسیه و بی اهمیت حاصل از برجام را بدست آورند ؟

آیا بتن کردن راکتور اراک ، تعطیلی فردو و نمادین شدن نطنز شایسته دریافت نشان لیاقت است؟

فشار اصلاح طلبان به شورای نگهبان در حال افزایش است.این جماعت که سابقه همراهی با فتنه 88 را در کارنامه خود دارند اکنون که با سد سدید شورای نگهبان مواجه شده اند ظاهرا بنا دارند با برنامه ریزی به این نهاد انقلابی هجمه وارد نمایند تا شاید نظام کوتاه بیاید و بتوانند ورودی هر چند کمرنگ به مجلس داشته باشند.

شنیده شده برخی در رهبریت این هجمه قصد دارند با مظلوم نمایی درباره رد صلاحیت داوطلبین اصلاح طلب، زمینه را برای پذیرش لیستهای لایه دوم و سوم خود که افرادی با پرونده های سفید هستند فراهم نمایند.متاسفانه برخی استانداران همین برنامه ها را به سرعت پیاده کرده و تا سر حد استعفا در حال اعتراض و فشار به هیئتهای نظارت برای تجدید نظر در رد صلاحیتهای صورت گرفته هستند.

همراهی دولت با این جماعت خلاف تدبیر است چرا که اینها نشان داده اند در راه مطامع خود در گرو دولت نخواهند ماند و بمحض اینکه مقاصدشان ایجاب کند به دولت پشت کرده و اصطلاحا از آن عبور خواهند کرد. از سویی یارانه های دولتی که به رسانه های خاص حامی دولت تزریق شده در حال بهره برداری است و برخی روزنامه ها بصورت رایگان در میان برخی اقشار اجتماعی توزیع می شود تا در آستانه انتخابات نفوذ و تاثیرگذاری بر افکار عمومی افزایش یابد.

در انتخابات پیش رو باید حداکثر هوشیاری را به خرج داد تا مبادا فرصت طلبان بتوانند از این فضا برای تحقق برنامه های مخرب خود بهره برداری کنند.

دستگیری تفنگداران امریکا در آبهای سرزمینی جمهوری اسلامی توسط نیروی دریای سپاه اگر چه به نوعی بر هم زننده برخی برداشتهای اشتباهی بود که غرب از رفتار اخیر ایران کرده بود اما آزادی فوری و سریع آنها، آنهم پس از انتشار اخباری مبنی بر تماس کری با ظریف و درخواستش از او بابت آزادی سریع این متجاوزین بازتاب منفی ای در افکار عمومی جهان بر جا خواهد گذاشت.

واضح تر آنکه اکنون آنچه در میان نقل قولها و گمانه زنیها شنیده می شود آنست که ایران نمی خواهد اجرای برجام به تعویق بیفتد و یا در این روزهای واپسین و پس از انجام تعهدات برگشت ناپذیر موجب کدورت طرف غربی شود مبادا لغو تحریمها و گشایش اقتصادی دچار وقفه شود.

این بدترین پیامی است که خواسته یا ناخواسته از این ماجرای 24 ساعته به افکار عمومی جهان مخابره شده است بگونه ای که می توان آرزو کرد کاش اصلا دستگیری انجام نمی شد.تا کنون حتما بارها شنیده ایم که کری با ظریف درباره فلان مسئله گفتگو کرد. لطیفی می گفت ممکن است ظریف و یا سخنگوی دستگاه دیپلماسی این بار هم بگوید در حاشیه مذاکرات برای اجرای برجام ناگهان بطور سهوی درباره تفنگداران امریکایی هم مذاکره شد.

این همان آدرس غلطی است که ما با رفتارمان به طرف غربی نشان می دهیم. اکنون احتمالا کری بخوبی متوجه شده است که هر مشکل کوچک و بزرگی را تنها با یک تماس تلفنی کوچک با ظریف و در میان گذاشتن انتظارات طرف امریکایی از ایران می توان حل کرد. اشتباهی محاسباتی که ممکن است همه را دچار دردسر کند.

حال که برجام به روز اجرا رسیده است بناست دولت بمنظور شکوفایی اقتصاد ملی و پرهیز از مصرف زدگی و استفاده مناسب از فرصت ایجاد شده، سیاستهای اقتصاد مقاومتی  را با جدیت اجرا کند.

دولت البته مدعی است اینکار را انجام می دهد اما هیچ نشانه جدیی از این مسئله نیست. اگر دولت بخواهد همان سیاستهای اقتصادی لیبرال را ادمه دهد و قصدش خدشه به استقلال اقتصادی کشور با هضم در اقتصاد جهانی باشد نه تنها هیچ منفعتی عاید نظام تولید کشور نخواهد شد بلکه تولید کنندگان داخلی به شدت از این قبل آسیب خواهند دید.

آنچه موجب اثر گذاری تحریمها در برخی بخشها شد وابستگی و عدم اتکا به داخل بود و اگر بناست باز همان سیاست ادامه یابد زمینه های مناسب برای سوء استفاده های احتمالی دشمن فراهم خواهد شد.

به هرحال برنامه اقتصادی دولت برای دوره پسابرجام مشخص نیست و هیچکس نمی داند بر چه اساسی باید برنامه ریزی کند.برنامه های دولت برای شکستن فضای رکود و نوعی رونق بخشی به بازار پاسخ مناسبی نداده است و رکود بشدت ادامه دارد.

ابعاد بودجه ارائه شده از سوی دولت نیز هنوز مشخص نیست اما آنچه مشخص است آنست که مجلس فرصت کافی برای تصویب کامل بودجه در زمان باقیمانده را ندارد و مجلس مجبور است بودجه را تصویب کند.باید منتظر ماند تا ابعاد این بودجه و همچنین رویکرد دولت در برنامه ششم توسعه بیشتر روشن شود تا بتوان ارزیابی دقیق تری ارایه داد.

اگرچه به هر ترتیب در حال نزدیک شدن به روز اجرای برجام هستیم اما متاسفانه رویکرد رسانه های دولت و اصلاح طلبان و در برخی موارد صدا و سیما به اجرای تعهدات از سوی ایران مناسب بنظر نمی رسد.خارج کردن قلب راکتور یا اکسید کردن و یا خروج ذخایر مواد هسته ای مواردی نیستند که جای کف و سوت داشته باشند. در ازای این دستاوردها خون جوانان این مرز و بوم ریخته شده و اکنون در یک توافق یا معاهده بناست در ازای برخی امتیازات این امتیازها نیز واگذار شود. این رویه شاید از برخی رسانه های جناحی و حزبی دور از انتظار نباشد اما رسانه ملی نباید چنین رویکردی در پیش گیرد. اتخاذ سیاست مناسب اطلاع رسانی درباره تحولات مرتبط با برجام حلقه مفقوده ای است که همواره در خبر رسانی های رسانه ملی کاملا مشهود است.یا از سویی انفعال و نپرداختن به یک خبر یا از سوی دیگر همراه شدن با موج رسانه ای ایجاد شده توسط دیگران.هیچکدام از این موارد متناسب با استقلال صدا وسیما نیست چه آنکه رسانه ملی باید صدای حقانیت ملت باشد نه هضم شدگی در سایر جریانهای رسانه ای.

با اینکه تنها ساعتی از انفجار بمب در استانبول ترکیه گذشته است مسئولین ترک انگشت اتهام را به سمت سوریه گرفته اند و با طرح اینکه عامل انتحاری سوری بوده است بنظر می رسد به دنبال سوژه سازی جدیدی برای توجیه حمایت خود از تروریستهای داعشی باشند.

اما  شاید زمان آن رسیده که تروریستهای اعزامی از ترکیه به خود ترکیه باز گردند و جنایتهای خود را این بار داخل ترکیه دنبال کنند. امری که بارها هشدار آن به ترکیه داده شده بود و  برای اروپاییان هم اتفاق افتاد و آنها سال نو را زیر سایه تهدید حملات تروریستی آغاز کردند.

مشخص نیست این به اصطلاح "بردباری" یا "خویشتن داری" که دولت برای مواجهه با جسارتها و خصومتهای دولتهای عربی در پیش گرفته چگونه سیاستی است که هر روز بیش از گذشته موجب حمله به عزت ایرانیان می شود.

این بار قرار است امروز دادگاهی در کویت حکم مربوط به 25 کویتی و یک ایرانی را به اتهام همکاری با ایران برای طراحی حملاتی در کویت صادر کند.این رویه بیش از آنکه خویشتن داری باشد ظاهرا از نوعی "شاه سلطان حسینیزم" بهره می برد.

حسین انصاری‌راد، رئیس کمیسیون اصل نود مجلس ششم، در نامه‌ای سرگشاده به رهبری، با تاکید بر اینکه اختلافات بازمانده از سال ۸۸ با قدرت نظامی و اطلاعاتی و امنیتی و اخراج و تبعید و تبعیض و تکفیر و تفسیق و زندان حل و فصل نمی‌شود، از آیت‌الله خامنه‌ای خواسته است که بعد از همه‌ی ضایعات و خسارت‌های ایجاد شده، این اختلاف را رفع کند و جلوی خسارت بیشتر را بگیرد.

محصورین را آزاد سازد و دستور تجدید نظر درباره پرونده‌های ۸۸ را صادر کند.این وقاحت آنقدر بی شرمانه است که شاید سخن نگفتن درباره آن بسیار سهل تر از سخن گفتن پیرامونش باشد اما لازم است برخی نکات را مرور کنیم.

همانگونه که رهبری معظم انقلاب اخیرا فرمودند مشخص نیست خسارتهای بیشمار حماقت و جاه طلبی عده ای نادان در سال 88 کی به پایان خواهد رسید .

این یعنی آنکه همه مصیبتهایی که این ملت از قبل افزایش تحریمهای اقتصادی و به تبع آن روی کار آمدن دولتی با شعار رفع تحریم  و اقداماتی که به این بهانه در حال انجام است و مشخصا باید گفت تا کنون مضار آن بسیار بیش از منافع آن بوده است به این زودیها پایان نخواهد یافت مگر زمانی که همه این روند پر هزینه تجربه گرانبهایی شود برای طرد و حذف همیشگی زیاده خواهی و منفعت طلبی و آشوب طلبی.

ضمنا باید تاکید کرد مگر مرتکبین این جنایت در حق انقلاب و ملت بزرگ ایران چه تغییر رفتاری از خود نشان داده اند که می توان به پایان دادن به مرزبندی با آن فکر کرد؟ اتفاقا از این سو نظام مظلوم جمهوری اسلامی بابت برخی اشتباهات برخی مسئولینش در آن دوره هزینه های هنگفتی در داخل و خارج داده است.

اما آیا آن طرف این دعوا حاضر به پرداخت چنین هزینه ای شده است؟آیا مسئولیت اقدامات بیخردانه خود را پذیرفته اند؟ آیا پاسخی برای خون به ناحق ریخته شده شهروندان بیگناه این ملت داشته اند؟ پس چگونه است که با گستاخی تمام با مشتی حرف مفت عزیزترین عزیزان این انقلاب و ملت را مورد خطاب قرار می دهند و  هر آنچه لایق خود است به نظام نسبت می دهند؟ آیا کسی نیست مشت بر این دهانها بزند؟

خبر قصد واگذاری وفروش سهام شرکت آرامکوی عربستان بعنوان یکی از غولهای نفتی جهان موجی از تلاطم را در عرصه اخبار بازار نفت ایجاد کرده است.

البته متاسفانه هنوز هیچ محفل رسانه ای یا کارشناسی در ایران بصورت جدی به این موضوع نپرداخته است.عبدالله شهبازی مورخ و نویسنده مجموعه زرسالاران یهود که در شناخت تبارهای سرمایه داری و فراماسونری جهانی تخصص ویژه ای دارد این اقدام را ایجاد مدلی جدید از مدیریت انرژی در جهان بمنظور تسری آن به سایر کشورها می داند و از این بابت هشدار داده است.

بناست سهام عادی این شرکت معظم که ارزش واقعی آن هزاران میلیارد دلار تخمین زده است در بازارهاس سهام بین المللی عرضه شود و سهام کلان و مدیریتی به دست غولهای سرمایه داری جهانی خواهد افتاد و بدین صورت مدیریت بازار انرژی که تا کنون غیر مستقیم تحت کنترل کلان سرمایه داران جهانی بود اینبار به صورت مستقیم تحت اختیارشان خواهد بود تا هم بر انباشت سرمایه خود بصورتی روزافزون ادامه دهند هم به کنترل بازارهای جهانی مسلط تر شوند.

اگر چه ابهامات فراوان و عدم شفافیت در وضعیت مالی این شرکت سعودی ممکن است موانعی بر سر این راه ایجاد کند اما شفاف شدن این ابهامات می تواند پرده از واقعیات بسیاری بردارد که تا کنون تنها در محافل خاص و مخوف کلان سرمایه داران جهانی و همپیمانان آنان مطرح بوده است.

دامن زدن به بحث حمله به سفارت سعودی در رسانه های عمومی بنظر می رسد تاکتیکی برای انحراف اذهان باشد.مسئله ای که متاسفانه کلید آن توسط رئیس جمهور زده شد و توسط سایرین ادامه یافت.

این بمعنای عدم برخورد با این مسئله خاص و این پدیده عام(خودسری) نیست اما نوع پرداخت به این مسئله آن هم در آستانه انتخابات و در کوران پیچیدگی مسائل منطقه ای و بین المللی طبیعی بنظر نمی رسد.

چه آنکه اساسا اقدام عربستان در قطع رابطه با ایران و فشار بر هم پیمانان خود برای طی همین مسیر از منطق دیپلماتیک پیروی نمی کند و نوعی موج سواری محسوب می شود که هدف آن انحراف اذهان از یک مسئله مهمتر است.

نرخ دلار امروز به بالای 3700 تومان رسیده است و مشخص نیست متولی حفظ ارزش پول ملی و ممانعت از کاهش دارایی مردم کیست؟ دولت دست بر دست منتظر زودتر فرا رسیدن موعد اجرای واقعی برجام است تا از قبل لغو برخی تحریمها، ریالی حاصل کند و بر معضلات اقتصادی جامعه سرپوشی گذارد اما هر بار کنگره امریکا با ارایه یا تصویب طرحی این مسیر را دشوارتر و ناهموارتر می کند.

از این سو اما هیچ تاملی در اجرای تعهدات برگشت ناپذیر ایران مشاهده نمی شود.کماکان افکار عمومی نامحرم محسوب می شوند و کسی از روند اجرای این تعهدات خبری ندارد.

وزیر کشور ایران با تشکیل کارگروهی از نمایندگان نهادهای مختلف خواسته است واقعه حمله به سفارت عربستان در تهران بررسی و نتیجه ظرف دو هفته اعلام شود.

هنوز مشخص نیست دلیل این همه نمایش تبلیغاتی دقیقا به چه دلیل است چرا که دولت و سایر نهادهای ذیربط امنیتی می توانند همین بررسی های دقیق و جدی را بصورت غیر علنی  همانند بسیاری دیگر از موارد مشابه که مشکوک اند بررسی کند اما اصرار روحانی و دولتش برای ضریب دادن بیش از حد به این مسئله مبهم است و خدا می داند که چه برنامه ای طراحی شده است.

اگر بنا به اولویت زمانی و اهمیت مسئله هم باشد باید پرسید چرا کشتار 500 تن از هموطنان عزیزمان در منا برای رئیس جمهور فوریت پیدا نکرد؟آیا میزان خسارت کمتر بود؟آیا اندوه ملت کمتر بود؟آیا ضربه به عزت ملی وارد نشده بود؟

پس این دوگانگی واضح در مواجهه با مسائل چه دلیلی غیر از نمایشی بودن ماجرا می تواند داشته باشد؟بعلاوه اینکه مسئول تامین امنیت در کشور دولت است و طبعا اگر مشکلی هم پیش آید مقصر اول خود دولت است اما ناظری بر دولت نیست که او را بازخواست کند.

نمایندگان ملت فارغ از وظایف ذاتی خود به سختی درگیر تبلیغات و جلب آرای موکلینشان برای دوره بعد هستند و در این آتش می سوزند و هیچ صدایی از آنها صادر نمی شود بنا براین دولت خود را فارغ البال می بیند و به معلولین حادثه هجمه می کند تا فراری زیرکانه به جلو داشته باشد.

پس از آنکه سید حسن خمینی به بهانه های گوناگون از شرکت در آزمون بررسی صلاحیت فقهی داوطلبان مجلس خبرگان رهبری سرباززد،اطرافیان و رسانه های متمایل به وی شروع به نوعی هجمه علیه شورای نگهبان کرده اند که دعوت از ایشان برای آزمون مذکور به درستی صورت نگرفته است.

مشخص نیست این بهانه جویی ها تنها برای توجیه رفتار قابل تامل وی در عدم حضور در آزمون است یا آنکه امید دارند شورای نگهبان زیر بار بدعتی می رود و ایشان را علیرغم دعوت برای آزمون از مسیری دیگر به میدان بر می گرداند؟

واضح است که احتمال دوم بسیار بسیار بعید بنظر می رسد چرا که رویه شورای نگهبان بر پذیرش استثنا یا بدعت نبوده چه آنکه اگر چنین چیزی باب شود دیگر کنترل و مدیریت عرصه غیر ممکن خواهد بود.

اما در مورد احتمال اول هم باید گفت این فضاسازیها به هیچ وجه نمی تواند عدم تمکین ایشان به فرایند و روند قانونی و معمول بررسی صلاحیت داوطلبان را توجیه کند. مشخص نیست این جماعت که همواره فریاد دموکراسی سر می دهند چگونه حاضر نیستند ساده ترین و مقدماتی ترین مقررات انتخاباتی را که لازمه پایه ای دموکراسی خواهی است اجرا کنند؟

با همه اینها به احتمال بسیار قوی متاسفانه ایشان از چرخه انتخابات حذف خواهند شد تا شاید بر ایشان و سایرین محرز شود که در اجرای مقررات تفاوتی میان داوطلبین نیست و همه باید در کنار هم از مجاری قانونی عبور کنند.

بالاخره دلارهای نفتی سعودی که بجای رسیدگی به وضعیت داخلی و رفع محرومیتهای فقرای این کشور خرج خرابکاری و توطئه در منطقه می شود کارگر افتاد و برخی دولتهای مشابه و جیره خوار عربستان نیز به دنباله روی از این رژیم اقدام به قطه رابطه با ایران یا کاهش آن کرده اند بدون اینکه عواقب چنین اقداماتی را فهمیده باشند.

البته تجربه نشان داده جمهوری اسلامی با بزرگواری رفتارهای خصمانه سایر کشورها را پاسخ می دهد اما این نباید دیگران را به اشتباه بیندازد که هر غلطی بخواهند می توانند مرتکب شوند.و این ممکن نیست مگر با واکنش مناسب و عزتمندانه و البته به دور از احساسات و هیجانات کاذب.

اصول سیاست خارجی عزتمندانه در سخنان رهبری و امام راحل به وفور یافت می شود و تجربه نیز نشان داده هرگاه به این اصول پایبند بودیم عزتمان در دنیا افزوده شده است و بر عکس.

پس از اعلام قطع روابط دیپلماتیک با ایران از سوی رژیم سعودی،بحرین نیز به دنباله روی از ارباب خود به همین اقدام دست زد.سودان نیز سفیر ایران را اخراج کرده است.

در خبرها گفته شده جیبوتی هم، چنین اقدامی را در پیش گرفته است.اینکه مجموع وزن سیاسی همه این کشورها در نظام بین الملل چقدر است و چنین اقدامات احمقانه ای آیا تاثیری بر نفوذ روزافزون ایران اسلامی در عرصه منطقه ای و جهانی و حتی در میان ملتهای دنیا دارد یا نه موضوع این نوشته نیست،می خواهیم از زاویه ای دیگر به ماجرا نگاه کنیم.

هر چه بنگریم در خواهیم یافت نتیجه بدون شک عقب نشینی و مدارای بیجا با دشمن نه تنها او را آرام نخواهد کرد بلکه گستاخی او را خواهد افزود.

دولت یازدهم که مدعایش مهارت و تبحر در سیاست خارجی با رویکرد تنش زدایی و تعامل است چه پاسخی برای چنین پدیده  دیپلماتیکی دارد؟سوابق سیاه اقدامات دولت سعودی در حق ایران از جمله کاهش شدید قیمت نفت و یا دست داشتن در حمله به سفارت ایران در لبنان که منجر به کشته شدن دهها تن گردید با چه پاسخی از سوی دولت ایران مواجه شد؟آیا نتیجه مطلوب بود؟

این راهبرد همیشگی امام راحل و رهبری حکیم انقلاب بوده که در برابر دشمن باید ایستاد،نباید منفعل بود.شاید این رخدادهای اخیر یکبار دیگر حقانیت راهبرد انقلابی در سیاست خارجی را به اثبات رسانده باشد.

حمله و هجمه به حرکت خشمگینانه عده ای از معترضین به شهادت شیخ نمر در حمله به سفارت و کنسولگری عربستان نقل سخنان برخی مسئولین و غیر مسئولین شده است.آن مسئولین اعم از دولتی و غیر دولتی بجاست ابتدا عملکرد خود را در مقابل اقدامات عربستان بررسی کنند که آیا به درستی به وظایف خود عمل کرده اند یا نه؟اگر پاسخشان مثبت بود-که بعید است- آنگاه حق دارند در این برهه به این حمله مبهم و مسئله دار معترض شوند.

بسم الله الرحمن الرحیم

خواستم برایت بنویسم برو ؛ که به زودی باز خواهی گشت ؛ که نفس های عصر شبگرد غیبت به شماره افتاده ؛ که ساعت جیبی و تقویم جیبی ام دست به یکی کرده اند و می گویند  تا طلوع آفتاب چند ثانیه ای بیش نیست.

اما... دیدم نرفته ای که حاجتی به باز گشتت باشد. امروز در خیابان های شهر ما ، "نمر"های حبس  شده آزاد شدند. مدتی بود فقط قیمت ها آزاد می شد! امروز قیمتی ها آزاد شدند! تازه فهمیدم ما همه "نمر" بودیم. فاطمه از "تنمّر" علی در راه خدا می گفت. وقتی علی ـ علیه السلام ـ در راه خدا ببرگونه عمل می کرد و می شتافت ، شیعه علی نیز در کمین روباه ها گرفتار نخواهد شد.

ببر درون ما به غرش افتاده. خیز گرفته و با سه جهش ، ریاض و تل آویو و واشنگتن را آوار خواهد کرد و اهل نا اهلش را به آرواره خواهد گرفت.

شیخ! خوش باش که ما را از قفس رهاندی! پرواز کن ؛ که پر و بالمان را باز کردی!

بالاخره پس از گذشت 1 روز جناب رئیس جمهور طی پیامی خبر اعدام شیخ نمر را محکوم کرده  و با لحنی نه چندان سخت حکومت عربستان را مورد انتقاد قرار داده است اما حجم بیشتری از این پیام به عتاب عناصر داخلی که شب گذشته خشمگینانه به سفارت و کنسولگری عربستان حمله ور شده اند اختصاص یافته است.

اگر چه اقدام شب گذشته هر چند از روی خشم انقلابی صورت گرفته باشد قابل دفاع نیست اما مطمئنا اقدام و رویکرد جناب رئیس جمهور و وزارت خارجه اش در این خشم سرکش بی اثر نبوده است.

بنا براین جناب روحانی بیش از آنکه بخواهند این عناصر را سرزنش کرده و از مسئولین ذیربط بخواهند با ایشان برخورد قانونی صورت دهند، باید خود و دستگاه دیپلماسی شان را مورد خطاب قرار داده وانفعال مرگبارشان در برابر بی حرمتیهای مکرر در حق ملت شریف ایران را مورد ارزیابی قرار دهند.

مجلس و سایر دستگاههای نظارتی نیز موظفند میزان تاثیر این انفعال را در تکرار جفا و ستم رژیم سعودی در حق ملت ایران بررسی و برخورد لازم را صورت دهند.

اقدام وزارت خزانه داری در اعلام لیستی از افراد و شرکتهای مرتبط با برنامه موشکی ایران جهت افزودن به لیست بلند بالای تحریم، نقض صریح دستورالعمل شفاف و روشن رهبری در تصویب برجام است؛ اما موضع نرم و شعاری سخنگوی وزارت خارجه هیچ تناسبی با این اقدام امریکا ندارد.

اگر چه این تحریمها هنوز اجرایی نشده است اما سوابق سیاه امریکا در بد عهدی و کینه ورزی و همچنین تحلیلهای اتاقهای فکر امریکایی درباره لزوم ادامه جدی سیاست تحریم برای فشار به ایران تردیدی باقی نمی گذارد که این تحریمها اجرایی هم خواهند شد.

خبرها حاکی از آنست که فشار بر مجموعه سپاه پاسداران در دستور کار دولت امریکاست و این مسئله بناست از راه تحریمهای دقیق و هوشمندانه میسر شود. فهرست مذکور نشانه آغاز این رویکرد جدید امریکا برای مدیریت فضای دوره اجرای برجام است.

در ادامه اصرار مقامات دولتی بر عدم مشروعیت ممنوع التصویری محمد خاتمی در رسانه های ایران اینبار نوبت به جنتی وزیر ارشاد رسیده است. این مواضع که در واقع نوعی حمایت از یکی از سران فتنه به شمار می رود نباید مورد غفلت مقامات مسئول و همچنین نمایندگان مجلس بعنوان ناظرین ملت بر دولت قرار بگیرد.

واضح است که فشار مقامات دولتی در پی شکستن قبح مرزبندی با فتنه است. یکی از الزامات فعالیت در میدان امروز سیاست، مرزبندی شفاف با فتنه و فتنه گران است. امری که مجلس در اعطای رأی اعتماد به برخی وزیران دولت روحانی در آن اهمال کرد. اما بی توجهی به این قبح شکنی حتما تبعات ناگواری برای کشور خواهد داشت.

فضای مجازی بویژه شبکه های موبایلی و بویژه در میان آنها تلگرام با کاربران چند ده میلیونی تقریبا بدون هیچ مدیریت،رها شده است تا هر آنچه که میخواهد بر سر افکار عمومی این ملت بیاورد.در بحبوحه تبلیغات انتخاباتی و با داغ شدن اخبار این حوزه هر روزه شاهد سیل عظیم خبرهای بی پایه و بی منبع در این باره ایم که تنها کاری که می کند مغشوش شدن اذهان و اتلاف زمان و انرژی مردم است.

خبرهایی از رد یا تایید صلاحیت افراد، میتینگها و مهمانیهای آنچنانی، سخنان و مواضع افراد خارج از چارچوبهای قانونی علیه نهادهای انقلابی و مسئول از این جمله اند. جالب آنجاست که شبکه های فارسی زبان و رسانه های معارض اپوزیسیون نیز در این میان فعالیت چشمگیری دارند و یکی از مراجع تولید و انتشار اخبار در این زمینه اند. اگر چه در برابر مسدودسازی این رسانه ها همواره بر لزوم فرهنگ سازی و افزایش سواد رسانه ای مخاطبین تاکید شده است اما با عدم فیلترینگ هیچکدام از این تاکیدات نیز رنگ جدی به خود نگرفته است.

مشخص نیست چه نهاد یا ارگانی مسئول ساماندهی این عرصه است.آیا این رواست که افکار عمومی را بدون هیچ پشتیبانی خاصی در این فضای مسموم رها کنیم؟ تبعا در اینصورت تنها باید شاهد آسیبها و تبعات و خسارتهای این پدیده باشیم.بی اعتمادی، ترویج شایعات و کاهش شدید عمق سیاسی مخاطبین از بدیهی ترین آسیبها و مقدماتی ترین آنهاست. آیا این بستر ناپایدار و غیر قابل اطمینان در زمان اوج تبلیغات انتخاباتی تهدیدزا نخواهد بود؟

با اینکه تقریبا همه اصولگرایان حداقل در شعار از وحدت دم می زنند و در این راه تلاشهایی از خود بروز می دهند متاسفانه تیم لاریجانی موسوم به رهروان ولایت دم از ناسازگاری می زند. آنگونه که اعلام شده این فراکسیون معلوم الحال که تا کنون تنها بر اساس منافع گروهی خود عمل کرده است، درباره پیوستن به اصولگرایان ابراز تردید کرده است.

پیش از این علی لاریجانی هنگام ثبت نام در انتخابات مجلس خود را نامزد مستقل معرفی کرد و جلالی بعنوان رئیس این فراکسیون نیز اظهارات مشابهی داشت. گذشته از عملکرد کاملا سوال برانگیز این فراکسیون در مجلس نهم نظیر تصویب پر تخلف برجام یا همراهی های تامل برانگیز با دولت، مشخص نیست چرا به این بی اخلاقیها و عدم تعهد سیاسی این طیف پاسخ درخوری داده نمی شود.

می توان به یادآورد که فراکسیون رهروان توسط لاریجانی پیش از تشکیل مجلس نهم و زمانی شکل گرفت که ائتلاف اصولگرایان به بهای همراه نگه داشتن لاریجانی،طیف پایداری و برخی دیگر را از خود راند اما در عمل آنچه دید دهن کجی آشکار لاریجانی به فراکسیون اصولگرایان و تشکیل فراکسیونی در جهت تضعیف آن تنها چند روز پس از بهره برداری از ائتلاف مذکور و راهیابی خود و همفکرانش به مجلس  بود.

عملکرد رسانه های معارض در احیای فتنه 88 به بهانه های گوناگون کاملا هماهنگ و هم افزاست.این بار به بهانه 6 دی سالروز آشوبهای عاشورا شبکه من و تو اقدام به پخش مستندی کرد که در آن با سوءاستفاده از احساسات خانواده های قربانیان حوادث 88، فضایی کاملا احساسی ایجاد کرده و جمهوری اسلامی و بویژه رهبری و نهادهای انقلابی چون سپاه و بسیج را عامل کشتار مردم معرفی می کند.

همزمان با پخش این فیلم موج پوشش رسانه ای آن در شبکه های اجتماعی با محوریت هشتگ این مستند به راه می افتد. در واقع این رسانه ها با استفاده از فقدان ارایه یک روایت منسجم و جامع از سوی جبهه خودی رسانه ای پیرامون همه وقایع سال 88 و ریشه ها و تبعات آن بهره برده و با تولید پر حجم آثار گوناگون هنری و رسانه ای موفق شده تا میزان زیادی روایت مطلوب خود از ماجرا را به افکار عمومی ارایه کند.

غفلت نهادهای امنیتی و رسانه ای به گونه ای است که بخشهای مهمی از تصاویر این مستند اخیر در ابتدای سال جاری و از داخل ایران تهیه شده است. مسیح علی نژاد بعنوان کارگزار اصلی این فیلم مستند تاثیرگذار، اساسا وظیفه جمع آوری دقیق اطلاعات قربانیان بحرانهای سیاسی و اجتماعی در ایران را بر عهده دارد و اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم از این وظیفه به خوبی برآمده است و ضربات متعددی به وجهه عمومی نظام در داخل و خارج وارد آورده است.باید منتظر ماند که انفعال در این زمینه تا به کی ادامه خواهد داشت؟

با پایان ثبت نام داوطلبین نمایندگی در مجلس خبرگان رهبری اکنون عملیات رسانه ای بمنظور فشار بر شورای نگهبان از سوی حامیان دولت و اصلاح طلبان شکل جدی تری به خود گرفته است.این رسانه ها در پی آنند با بدیهی جلوه دادن تایید صلاحیت سید حسن خمینی و حتی هاشمی رفسنجانی و سایر نزدیکان این دو، این شورا را در عمل انجام شده قرار داده و هزینه های رد صلاحیتها را بشدت افزایش دهند.

حمله چندباره مقامات دولتی به صدا و سیما آن هم تنها برای عدم پخش مصاحبه وزیرخارجه با برنامه نود-که بدون هماهنگی سازمانی انجام شده بود-نشان دهنده عمق عداوت دولت از روشنگریها و استقلال رسانه ملی است.اگر چه انتقادات فراوانی به صدا و سیما وارد است اما همین ایستادگی در برابر زیاده خواهیهای زیاده طلبان چنان برایشان سنگین تمام شده که به حملات پر حجم علیه این سازمان؛عملا نشان می دهند که ظریف چقدر از این اقدام ناخرسند است.از سویی این حضرات ناخواسته به جایگاه بی بدیل رسانه ملی در میان افکار عمومی داخلی اذعان می کنند.بهتر است مقامات محترم دولتی بویژه سخنگوهای آن، این شدت لحن را برای حمله به دشمنان قسم خورده این ملت هزینه کنند.

موج فضاسازی علیه صدا و سیما اگر چه به بهانه اقدام خودسرانه فردوسی پور در حال تشدید است اما با کمی تامل می توان دریافت اصلاح طلبان و دولت هم برای سرپوش گذاشتن بر ناکارآمدیهای روزافزون دولت در عرصه های گوناگون و  برای تهیه چاشنی لازم برای عملیات رسانه ای انتخاباتی نیاز به چنین فضاسازیهایی دارند. آلودگی شدید هوا و انفعال همیشگی و بی تدبیریهای سریالی دستگاههای دولتی که نتوانسته باعث کاهش آلودگی یا عواقب ناشی از آن شود دولت لذا تحت فشار افکار عمومی قرار داده است.

از سوی دیگر رکود عجیب و ادامه دار اقتصادی در سایه بی برنامگی و آشفتگی تامل برانگیز تیم اقتصادی دولت می رود که شدید ترین ضربات را به زیرساختها و ساختارهای اقتصادی کشور بزند به گونه ای که با کاهش شدید قیمت نفت-به دنبال شاهکارهای سیاستی ژنرالهای نفتی دولت یازدهم- حتی تامین هزینه های جاری کشور را با مخاطرات شدید مواجه کرده است.

سیاست خارجی یکجانبه گرای دولت که به امید بی حاصل ورود سرمایه های غربی به کشور در حال حراج سرمایه های هسته ای کشور است نه تنها عزت و جایگاه ایرانیان را ارتقا نداده بلکه با بی عرضگی تمام،چشم بر گستاخیهای امریکا در تحقیر ملی ایرانیان بسته است و از سوی دیگر با بی تفاوتی کامل تحولات منطقه را دنبال می کند و هیچ اقدام درخوری در حمایت از مستضعفین و مظلومان مبارز در اقصی نقاط دنیا ندارد.

مشخص است که باید از سر بیکاری دغدغه اصلی اش عدم پخش مصاحبه وزیر خارجه اش با یک برنامه ورزشی باشد.نگارنده علاقمند است بداند لحن سخنگوی دستگاه دیپلماسی درباره صدا و سیما-که تنها به وظیفه قانونی خود عمل کرده است- مشابه لحن او خطاب به کدامیک از دولتهای غربی یا مثلا دولت و ارتش نیجریه است؟پیش اینان خودیها شایسته گستاخی اند اما غربیها را نباید حتی در کلام برای لحظه ای آزرد.

نمایش تبلیغاتی رئیس جمهور روحانی یکروز پس از تصویب قطعنامه شورای حکام درباره ابعاد احتمالی نظامی برنامه اتمی ایران، بار دیگر اهداف انتخاباتی و زمان بندی متناسب با انتخابات در فرایند اجرای برجام را روشنتر از قبل عیان کرد.روحانی و اطرافیانش به شدت در تلاشند به افکار عمومی بقبولانند که به دلیل موفقیتهای پی در پی ما، این تنها ماییم که شایسته پیروزی در انتخابات مجلسیم چرا که همه وعده هایمان را محقق کرده ایم.

لازم به توضیح نیست که ادبیات یک رئیس جمهور باید کاملا در تراز ملی و فارغ از شائبه های جناحی باشد، اما تجربه نشان داده آنان که به دشمن دل خوش می کنند تا متاعی حاصل کنند بی بهره خواهند ماند و تنها تشت رسواییشان است که از بام می افتد.

اکنون ایران باید اقداماتی انتقال مازاد اورانیوم غنی شده به خارج از ایران، جمع آوری 15 هزار سانتر فیوژ، نابودی قلب رآکتور اراک را انجام دهد پس از راستی آزمایی آژانس منتظر بماند تا طرف غربی که نشان داده ارتقای جایگاه و حفظ صدارت دولت یازدهم جریان همسویش در عرصه سیاسی ایران را مهم می داند تحریمهای موعود را معلق کند.

رئیس جمهور وعده داده تنها ظرف 2 هفته می تواند این اقدامات را اجرایی کند تا نوبت به طرف مقابل برسد. کاش حداقل در این تعجیل مشهود، سانتریفیوژهایی که به قیمت خون فرزندان این ملت زمانی با صلابت تمام می چرخیدند را بگونه ای از چرخه های غنی سازی خارج کنند تا کمتر آسیب ببینند.

هنوز اخبار دقیقی از تحولات نیجریه شنیده نمی شود.این بار گفته شده شیخ زکزاکی با اصابت 4 گلوله زخمی شده و اکنون در اختیار ارتش و بازداشت است.همینطور گفته شده همسر او نیز که پیشتر خبر شهادت او منتشر شده بود،زنده و در یکی از زندانهای نیجریه است. هنوز واکنش رسمی خاصی از سوی مجامع بین المللی یا حتی اسلامی در این خصوص مشاهد نشده است.

تنها برخی گروههای مردمی و حقوق بشری مستقل در این باره موضع گیری کرده اند. ظاهرا در برخی شهرهای نیجیریه تجمعاتی در اعتراض به این اقدام وحشیانه ارتش صورت گرفته که منجر به درگیری و حتی شهادت برخی دیگر از شیعیان شده است. دولت نیجریه در این باره توضیحی ارایه نکرده است.

مشخص است که موج در حال گسترش گرایش به مذهب اصیل و انقلابی و ظلم ستیز شیعه حد و مرز نمی شناسد و صهیونیستهای عاجز و ناتوان چاره ای جز به خاک و خون کشیدن جماعت بیگناه شیعی در نیجریه را نیافته است.آنها هنوز نفهمیده اند که در منطق شیعه خون بر شمشیر قطعا پیروز است.

تاکیدات مکرر مقامات دولتی بر غیر قانونی بودن ممنوع التصویری خاتمی بنا بر عدم وجود چنین مصوبه ای در شورای امنیت ملی عجیب به نظر می رسد. البته اگر دولت را به خاطر حمایتهای اصلاح طلبان در انتخابات 92 وامدار آنان بدانیم این می تواند نوعی ادای دین باشد اما بدا به حال دولتی که منافع ملی و امنیت مردم را فدای منافع سیاسی خود و همپیمانانش کند. هنوز سران فتنه هیچ عذرخواهی یا اعلام ندامتی از رفتار خیانتکارانه و خسارت بارشان در سال 88 نکرده اند. ملاطفت نظام در عدم واگذاری این سران به محکمه قضایی-که قطعا محکومیت سنگینی در پی خواهد داشت - شاید برخی را به اشتباه انداخته که توان محاکمه این افراد وجود ندارد.

با اینکه جنبش اسلامی نیجریه به رهبری شیخ زکزاکی تشکیلات نسبتا منسجمی دارد اما اینکه روایت دقیق و درستی از وقایع روزهای اخیر شهر زاریا منتشر نمی شود قابل تامل است.به هر ترتیب اگر لازم است حمایت مردمی از این جنبش و علیه اقدامات وحشیانه ارتش این کشور علیه شیعیان مظلوم نیجریایی شکل گیرد-که حتما لازم است- باید اطلاع رسانی دقیق و کاملی به افکار عمومی انجام شود تا فهم و درک مشترک افکار عمومی باعث جوشش آحاد مردم گردد. به نظر می رسد وزارت خارجه در پی سفر اخیر رئیس جمهور نیجریه به تهران و دیدارش با رهبر معظم انقلاب،در مواجهه با این اقدامات غیر قابل قبول ارتش نیجریه دچار نوعی رودربایستی شده است.

راهبرد روسیه در بکار گیری فشار اقتصادی علیه ترکیه می تواند اثرات بسیار مخربی بر ترکیه که اقتصادش وابستگی زیادی به تجارت خارجی دارد داشته باشد. در تازه ترین مورد، روسیه پروژه خط لوله انتقال گاز به ترکیه را معلق کرده است.بعلاوه اینکه روسیه مانع ورود تعداد زیادی از خودروهای باری شده که از ترکیه عازم روسیه بوده اند. همه می دانند نیاز ترکیه به گاز بویژه در فصول سرد سال چقدر زیاد است. طبعا این نوع مواجهه، مواجهه نرم با ترکیه است که نه تنها مقاصد جنگ طلبانه ترکیه بعنوان یکی از بازوهای اجرای سیاستهای امریکا در منطقه را برآورده نمی کند بلکه می تواند حتی ترکیه را آنقدر تحت فشار قرار دهد تا برای همیشه دست از دخالت مستقیم و غیر مستقیم در مسائل سوریه بردارد. روسیه در گذشته تجربه موفقی از اجرای این نوع مواجهه در مقابل اوکراین داشته است. مشخص نیست ترکیه به چه امیدی در حال پرداخت این هزینه های سنگین بین المللی در ازای سقوط دولت اسد است، چه آنکه بی پروا حتی به همسایه صبور خود یعنی ایران نیز می تازد و بدون توجه به عواقب احتمالی سنگین این نوع موضع گیریها،تنها به دنبال تحقق رویاهای خام و کودکانه خود است.

روحانی در مصاحبه با یک رسانه اروپایی گفت: توافق هسته‌ای می تواند به روابط بهتر ایران و آمریکا و در نهایت بازگشایی سفارتخانه‌های دو کشور منتهی شود.او ادامه می دهد:  شیوه ای که آنها این توافقنامه را اجرا می کنند می تواند در آینده تاثیر گذار باشد.

در صورتی که آنها این توافق را به خوبی اجرا کنند شرایط برای آغاز دوره جدید در روابط بین دو کشور فراهم خواهد شد روحانی تاکید کرد: انتظار دارد قبل از احیای روابط دیپلماتیک، آمریکا از ایرانی ها عذرخواهی کند.

این اظهارات بی سابقه اما مهم در هیاهوی حوادث پاریس گم شد اما باید توجه داشت این دهن کجی آشکار و بی پروا به سیاستهای اصولی و انقلابی و ضد استکباری جمهوری اسلامی که تنها از سوی رهبر معظم انقلاب تعریف می شود و سایرین ملزم به اجرای آن هستند چیزی جز خسارت برای دولت و شخص روحانی ببار نخواهد آورد.

رهبر حکیم انقلاب طی سالهای عمر دولت امریکا بارها و بارها نه تنها از بی فایده بودن مذاکره با امریکا سخن گفته اند بلکه مضرات متعدد آن را نیز بر شمرده اند که در راس آنها قصد دشمن برای بسترسازی برای نفوذ در ارکان جمهوری اسلامی است. با اینکه شاه مهره هایی همچون نمازی یا ذاکا آنقدر از این خوش خیالی دولتمردان یازدهم سوء استفاده کرده اند که توانسته اند تا مقامات ارشد دولتی را تحت نفوذ خود قرار دهند، اما مشخص نیست روحانی چه هدفی را دنبال می کند؟

اگر چه اعلام خبر تروریستی بودن سقوط هواپیمای روسی در مصر کمی فضای خبری را تحت تاثیر قرار داد اما حمله امروز نیروهای پلیس به محله سنت دنی در شمال پاریس که هدف آن عبدالحمید عبود طراح عملیات جمعه پاریس اعلام شده بود بار دیگر همه توجهات را به سمت فرانسه متمایل کرد.

کابینه فرانسه بمنظور بررسی شرایط فوق العاده امروز تشکیل جلسه داده و سخنگوی دولت فرانسه هم اکنون مشغول توضیح شرایط اضطراری است.او می گوید هرگونه ارتباط با مظنونین ممنوع است. پلیس فرانسه اعلام کرد که در عملیات امروز در منطقه سنت دنی فرانسه هفت نفر را دستگیر کرده است.

همانگونه که زمزمه هایی آغاز شده بود، دولت تغییرات در پستهای سیاسی را همزمان با نزدیک شدن به انتخابات آغاز کرد.استانداران سمنان و قزوین برکنار و نفرات جایگزین معرفی شدند.

انتظار می رود این موج تغییرات در سایر استانها و حتی فرمانداریها نیز رخ دهد. این تغییرات اگرچه ممکن است عادی و طبیعی معرفی شوند اما مطمئنا این تصمیمات متأثر از مقاصد انتخاباتی است وگرنه شکیبایی برای چند ماه و تغییرات مدیریتی پس از انتخابات نیز کاملا ممکن است.

در فایل صوتی منتشر شده از هاکان فیدان رئیس دستگاه امنیتی ترکیه نکات مهم و البته نگران کننده ای وجود دارد که می توان بر اساس آنها بسیاری از اتفاقات و رخداهای کنونی که بنظر عجیب و مبهم می رسند را بهتر درک کرد.او می گوید «داعش یک واقعیت است و ما باید قبول کنیم که نمی توانیم یک حرکت سازمان یافته خوب و محبوبی مانند داعش را از بین ببریم. من مصرانه از همکاران غربی خود تقاضا میکنم که تجدید نظر در مورد جریانات سیاسی اسلامی بکنند، طرز فکر بدبینانه خود کنار گذاشته و برنامه های ولادیمیر پوتین برای درهم شکستن انقلابیون اسلامی سوریه را خنثی بکنند.»

بر این اساس می توان دریافت تلاشهای جبهه امریکایی منطقه با حضور بازیگرانی همچون ترکیه و عربستان و قطر و همراهی های اروپا برای ورود به بازی سوریه و تضعیف نقش جدی و موثر ائتلاف 4 گانه ایران-روسیه- عراق و سوریه با چه هدفی دنبال می شود.هدف اصلی همان است که در عراق هم از آن پرده برداری شد.تجزیه،مبتنی بر ایجاد کشورهایی دست ساز و مصنوعی بمنظور حضور دائمی بحران در منطقه.اینگونه حضور دائمی غرب و همراهانش در درگیریهای منطقه ای نیز توجیه خواهد شد.

بررسی های بیشتر درباره علت سقوط هواپیمای مسافربری روسیه در مصر ظاهرا فرضیه انفجار درون هواپیما ناشی از بمب گزاری را تقویت کرده است.رسانه ها از همکاری عربستان و امریکا در نبرد با هواپیماهای روسی برای انتقام گیری از عملیات روسیه در سوریه خبر داده اند.

رسانه های معارض موج سنگینی علیه عملیات سازمان اطلاعات سپاه در دستگیری برخی عناصر نفوذی براه انداخته اند و این اقدام را نوعی سوء استفاده یا استفاده ابزاری از کلید واژه نفوذ عنوان می نمایند. خبرها حاکی از آن است عمق نفوذ در لایه های مختلف دولت کم نیست و رفته رفته اخبار نگران کننده ای درباره ارتباطات سازمان یافته برخی مقامات دولتی با برخی عناصر نفوذی و حتی تبادل مبالغی در ازای برقراری ارتباط عوامل نفوذ با نهادها و دستگاههای مختلف دولتی و غیر دولتی منتشر می شود.

بر اساس یک قاعده قدیمی می توان حدس زد جنجالها از جایی بر می خیزد که درد ناشی از این ضربه احساس شده باشد.

همزمان با آغاز بکار نمایشگاه مطبوعات،تعدادی از رسانه های اصولگرا در اعتراض به برخوردهای سلیقه ای و یکطرفه با مطبوعات و رسانه های منتقد دولت از حضور در این نمایشگاه خودداری نموده اند.

این اقدام تحریم گونه ضربه بزرگی به حیثیت و مشروعیت بخش رسانه ای دولت وارد کرده و واکنشها به این اقدام اعتراضی در حال افزایش است بگونه ای که برخی اختلافات درون دولت درباره نحوه تعامل با رسانه های منتقد تشدید شده است. بویژه آنکه برخی از بازداشت شدگان اخیر نیز از عناصر رسانه ای نزدیک به دولت به حساب می آیند.

بنا بر اخبار منتشر شده حزب عدالت و توسعه توانسته اکثریت را در انتخابات ترکیه به دست آورد و عدم فتح انتخابات گذشته را جبران نماید.

به هرحال این پیروزی ارزشمندی برای داوود اوغلو بعنوان رهبر کنونی این حزب و اردوغان و گل بعنوان همکاران نزدیک او بشمار می رود.می توان حدس زد که با این اوصاف اوضاع در سوریه پیچیده تر خواهد شد و اردوغان از سویی هم بیش از پیش به معارضین سوری کمک خواهد کرد و هم از طرف دیگر با همکاری اقلیم کردستان عراق به سرکوب بیشتر کردها در شمال عراق و سوریه خواهد پرداخت.

از سوی دیگر ممکن است در مذاکرات درباره سوریه ترکیه موضع رادیکال تری اتخاذ نماید و با کارشکنی باعث شکست گفتگوها شود.

خبرهای متفاوت از نهایی شدن حکم اعدام شیخ نمر منتشر می شود.برخی می گویند حکم منتظر تایید نهایی پادشاه است و برخی هم می گویند حکم با تایید ولیعهد نهایی شده است.معاون وزیر خارجه کشورمان گفته اعدام شیخ نمر هزینه های گزافی برای عربستان خواهد داشت.

فعالین مدنی در عربستان نیز این اقدام را اعلام جنگ حکومت با مردم منطقه شرق عربستان دانسته اند.این دو راهی دشواری برای حکومت عربستان ایجاد کرده است.اگر حکم نهایی و حتی اجرا شود مطمئنا موجی از اعتراضات و شاید اقدامات اعتراضی جدی تر علیه آل سعود هم در داخل و هم در خارج شکل خواهد گرفت که ممکن است خسارتهای جبران ناپذیری در بر داشته باشد.

از سوی دیگر اگر این اقدام به هر دلیل انجام نشود نوعی پیروزی برای معارضه علیه آل سعود بشمار می آید که توانسته با فشار داخلی و بین المللی خواسته های خود را پیش برد و حکومت را مجبور به عقب نشینی نماید. تجربه نشان داده است حکام سعودی به دلایل متعدد بدترین گزینه ها را انتخاب کرده اند و تنها به منافع آنی و کوتاه مدت اقدامات خود می اندیشند و مجبورند برای جبران مافات هزینه های گزافی پرداخت کنند.

اما عربستان امروز با مسائل عدیده ای درگیر است.از سویی هزینه های سنگین مادی و سیاسی جنگ یمن به هیچ نتیجه مطلوبی نرسیده است، از طرفی وضعیت نابسامان پادشاه طمع قدرت طلبی در میان شاهزادگان را افزایش داده و موجی از هراس از کودتا یا اقدامات مشابه نظام سعودی را در بر گرفته است.

همه اینها هم باعث افزایش ضریب اشتباه در تصمیمات مهم سعودی خواهد شد و هم می تواند از سویی موجب محافظه کاری آنها گردد.

شعارهای تند و انتقادی علیه رئیس مجلس و رئیس جمهور هنگام حضور در بیت رهبری در برخی رسانه ها مورد بازتاب قرار گرفته است.این رخداد چند نکته در بر دارد.

نخست آنکه اگرچه این بروز احساسات ناشی از اقدامات نابجا و بعضا سوال برانگیز این دو تن در مواجهه با روند قانونی بررسی برجام و نوعی بی توجهی غافلانه و یا شاید عامدانه نسبت به تذکرات رهبری بوده است اما با همه دلخوریها و انتقادات احتمالی رهبری، به نظر نمی رسد چنین واکنشهایی مطلوب نظر ایشان باشد به ویژه آنکه نامبردگان میهمان رهبری بوده اند.

درز این خبر به بیرون نیز اقدام ناپسندی است که قطعا مورد سوء استفاده رسانه های فرصت طلب خواهد شد.خط رسانه ای دشمن القای دو دستگی گسترده در میان ملت و مسئولین حول برجام است تا بتوانند جرقه اختلاف و دو قطبی سازی را ایجاد نمایند.

خویشتن داری بیشتر از سوی منتقدین و اصلاح عملی اشتباهات از سوی برخی مسئولین غافل می تواند تا حد زیادی این دسیسه دشمن را خنثی نماید.

نامه مهم و تاریخی رهبر معظم انقلاب اگرچه یک مخاطب رسمی داشت اما در واقع خطاب به همه بازیگران دخیل در پرونده هسته ای ایران نگاشته شده است. حتی می توان در دیدگاهی فراتر مخاطب این یادداشت سرنوشت ساز را همه بازیگران روابط بین الملل دانست بگونه ای که می توانند رئوس سیاست خارجی ایران را یکبار دیگر بی واسطه و صریح دریافت کنند. اما درباره پرونده هسته ای با عنایت به این نامه می توان چند نکته را بر شمرد.

نخست آنکه مطالبات ایشان از دستگاههای رسمی و مسئول برآورده نشده و ایشان خود راسا با دقت و تیزبینی مثال زدنی همه نقاط ابهام و منافذ برجام را متذکر شده و ترتیبات لازم برای مسدود کردن آنها را مقرر قرموده اند.دوم آنکه پس از مقطعی اختلاف نظر و تقابل دیدگاهها در داخل بویژه در میان جریان انقلابی، این نامه سرمشق وحدت بخشی خواهد بود که همه انرژیها را به هوشیاری در برابر دشمن مکار خارجی هدایت نموده و مانع از فرسایش ناشی از اختلافات داخلی می شود.

نکته مهم و نگران کننده ای که رد آن را در اظهارات شب گذشته عراقچی می توان یافت بی اثر کردن این تذکرات مهم و ارجاع دوباره به متن برجام است.بگونه ای که گفته می شود ما همه ترتیبات مورد نظر رهبری را در برجام دیده ایم و آنچه در حال اجراست همان خواسته های ایشان است.مسلم است که به هیچ وجه اینگونه نیست.همه ادعاها درباره اینکه رهبری موافق روند جاری است با این نامه باطل شده است چراکه شدت نگرانی رهبری از مخاطرات برجام کاملا در نامه ایشان مشخص است و نشان می دهد عده ای در این مدت عامدانه آدرس غلط می دادند و با سرزنش منتقدین و دلواپسان آنها را تندرو و افراطی می نامیدند.

فارغ از آنکه این ایفای نقش رهبری بار دیگر نقش محوری و حیاتی جایگاه ولایت فقیه را به همگان نشان داد، باید از این تجربه غفلت نورزید که سهل اندیشی و عافیت طلبی مسئولان و نهادهای مهمی همچون مجلس می تواند سرنوشت نظام اسلامی را با تهدیدات جدی مواجه کند. بنابراین بطلان این استدلال غلط که باید اجازه داد دستگاهها هرآنچه صلاح می بینند را پیش ببرند ولو آنکه خطوط قرمز رد شده باشد خود را عیان کرد. در این میان هوشمندی و شجاعت  و تدبیر ولی و سرپرست نظام و هوشیاری مردم است که می تواند خطرات را دفع نماید.

ادعاهای گزاف کشورهای غربی درباره موشک عماد و توسل به شورای امنیت برای برخورد با ایران به این بهانه، آنهم از سوی کشورهایی که قریب به 2 سال تلاش شد با دادن امتیارات فراوان اعتمادشان جلب شود، خود شاهد تازه و داغی است بر اینکه زیاده خواهیهای غرب محدود به برنامه اتمی ما نمی ماند و اگر غفلتی صورت گیرد چنان اسیر بازیهای آنها خواهیم شد که برگشت از آن بسیار دشوار خواهد بود.

پس از ساقط شدن احزاب ضد ایرانی از قدرت در استرالیا، این بار نوبت کاناداست که شاهد ساقط شدن دولت صهیونیست محور و ضد ایرانی هارپر باشد. هارپر ، که از صهیونیست‌های دوآتیشه است ، خصومت شدیدی با ایران دارد.

دولت وی بود که سفارت ایران در کانادا را بست و  بخشنامه‌ای به بانک‌های کانادا داد که حساب بانکی مهاجرین ایرانی را که به ایران مسافرت می‌کنند ببندند.

او قصد داشت حتی شهروندی ایرانیان را به دلیل رفت‌وآمدشان به ایران باطل کند. دشمنی این آقا با دولت ایران، و خوش‌خدمتی‌هایش به اسرائیل، شهرت جهانی دارد.

اما اکنون پس از انتخابات پارلمانی، ترودو نامزد حزب لیبرال جایگزین وی خواهد شد.جاستن ترودو رهبر حزب لیبرال پارتی کانادا که در رقابت  انتخاباتی جلو افتاد و پیروز  این انتخابات شد، برقراری روابط با ایران را جز برنامه دولت آینده‌اش اعلام کرده است.

جاستن ترودو فرزند پی‌یر ترودو نخست وزیر بسیار محبوب و فقید کانادا است که به مدت چهار دوره نخست‌وزیر این کشور بود. باید منتظر تحولات در روابط ایران و کانادا ماند.گفته شده در این انتخابات برخی اتباع ایرانی تبار نیز موفق به راهیابی به پارلمان شده اند.

سرانجام روز تصویب برجام بر اساس تاریخ های مقرر در برجام فرا رسید.آنچه از امروز مهم تر بنظر می رسد هوشیاری بیش از پیش مسئولین و مردم در تسدید گذرگاههای نفوذی است که ممکن است بر اثر اجرای برجام پدید آید.

یکی از مهمترین اهداف دشمن در این مقطع، منتهی به انتخابات تشدید دو دستگی ها و به اصطلاح ایجاد و دامن زدن به دو قطبی های سیاسی و اجتماعی است.اگر چه شور و نشاط سیاسی لازمه جامعه ای پویا و بالنده است اما افراط در سیاست ورزی یا همان سیاسی کاری می تواند اختلافات عمیق در پهنه اجتماعی ایجاد کند که ضربات جبران ناپزیری را به دنبال خواهد داشت.

از سوی دیگر با فرا رسیدن ایام عزاداری حسینی بار دیگر گروههای افراطی و تکفیری در هر دو طرف شیعه و سنی فضا را برای دامن زدن به تفرقه افکنی ها و تعصبات کور مذهبی فراهم می بینند. به ویژه آنکه بواسطه حضور جدی تر ایران و کشورهای محور مقاومت در جبهه های نبرد با تکفیریها،عصبانیت حامیان تکفیر بیش از گذشته شده است و به دنبال راهی برای ضربه زدن به منافع ملی ایران اسلامی نیز هستند.مراقبت در این زمینه نیز ضروری است.

حادثه تیراندازی به عزاداران حسینی در حومه دزفول نگرانیهایی درباره سرایت اقدامات تکفیری به کشور ایجاد کرده است. هنوز اطلاعات دقیقتری از اینکه آیا این اقدام تروریستی بوده یا خیر در دست نیست.

اخبار تأیید نشده ای درباره اینکه عاملان این تیراندازی پس از عدم موفقیت در نصب پرچم داعش در شهرستان شوش متواری شده اند و سپس اقدام به تیراندازی به یک هیئت عزاداری در حومه دزفول کرده اند در حال انتشار است.

اگرچه رهبر معظم انقلاب خبر از برخی تحرکات برای اقدامات اطراف مرزهای کشور برای ناامنی داده بودند و دشمنان را از اجرایی کردن این نیات شوم خود بر حذر داشتند اما تشکیل ائتلاف 4 گانه و اقدامات هماهنگ و جدی ایران و روسیه به همراه عراق و سوریه در مقابله با گروههای تکفیری ضربات جدی و گسترده ای را به جبهه افراط گرایی منطقه وارد کرده است و هیچ بعید نیست شدت ضربات به این جریان موجب اقدامات نابخردانه ای از سوی کشورهای حامی این جریان گردد که سرنوشت آنها را برای همیشه یکسره کند.

این در حالیست که نوعی نزاع مطبوعاتی داخلی پیرامون برجام و حواشی آن در کشور شکل گرفته و موجب غفلت از برخی مسائل مهم منطقه ای گردیده است.از جمله مهمترین این مسائل مسئله فلسطین است که بر اساس فرمایشات امام و رهبری در صدر مسائل جهان اسلام قرار دارد.با گذشت چندین روز از آغاز جنایتهای رژیم صهیونیستی در کشتار مبارزین فلسطینی متأسفانه هیچ تحرکی از سوی کشورهای اسلامی در حمایت از مردم مظلوم فلسطین مشاهده نمی شود.

نهادهای بین المللی نیز همانند گذشته در بهترین حالت دو طرف را به خویشتن داری دعوت می کنند.درگیری جهان اسلام به مسائل داخلی خود و غفلت از مسئله سرنوشت ساز فلسطین بلای بزرگی است که شوربختانه گویای موفقیت نسبی دشمن در اجرای نقشه های تفرقه افکنانه خود به منظور تضمین امنیت اسرائیل جنایتکار است.

هجمه رسانه ای به حسینیان که متاثر از بازی تبلیغاتی صالحی در جلسه دیروز مجلس است دستور هماهنگ رسانه های حامی دولت برای امروز بود.این اقدام که نوعی مظلوم نمایی به حساب می آید برای ادامه خط تبلیغاتی دیروز است.

متاسفانه آنچه در مجلس و به تبع آن در فضای عمومی مغفول واقع شد واقعیات و نقاط تاریک برجام بود.همه تلاش دستگاه تبلیغاتی دولت و همراهانش بر آن بوده که در مدت بررسی برجام در مجلس به ویژه همزمان با بررسی آن در صحن علنی،افکار عمومی همچنان از ابهامات برجام و مخاطرات فراوان آن دور بماند. با این توصیف حرکت امروز رسانه های این جریان نیز در همین راستا قلمداد می شود.

حملات و ضربات مرگبار روسیه بر پیکره تروریسم تکفیری چنان گران آمده که برای جبران مافات دست به جنگ روانی زده اند.اخیرا و پس از نسبت دادن فوت سه تن از عناصر موثر جبهه مقاومت از ایران،سوریه و حزب الله لبنان به همدیگر،این خط تبلیغاتی در حال انتشار است که این نتیجه همکاری جبهه مقاومت با روسیه است که موجب درز اطلاعات به اسرائیل یا سایر کشورهای هم پیمان تروریستها شده و موجبات سه قتل مشکوک در 36 ساعت شده است.

این نشان دهنده عمق تاثیر حملات هماهنگ ائتلاف 4 گانه علیه مواضع تروریستهای اجاره ای در سوریه و عراق است.به ویژه آنکه روز گذشته ارتش عراق کاروانی از خودروهای حامل برخی سران داعش را منهدم کرد و تلفاتی سنگین بر این گروه وارد ساخت.

تصویب سؤال برانگیز طرح بی خاصیت مجلس که بناست ضمیمه مطمئنی برای اجرای مطمئن برجام باشد، ابهامات درباره اینکه خدای نکرده نفوذ خطرناکی که رهبری درباره آن هشدار داده بودند در بین مقامات سیاسی کشور رخ داده باشد را افزایش می دهد.

از نظر ایشان خطرناکترین نوع نفوذ، نفوذ سیاسی و فرهنگی است که از نفوذ امنیت هم خطرناک تر است.نفوذ سیاسی یعنی اتخاذ تصمیماتی مطلوب غرب توسط سیاست مردان در داخل کشور.

از طرفی ایشان همه مشکلات کنونی کشور را وجود عده ای سهل اندیش و ساده اندیش دانستند که عمق مسائل را نمی فهمند. متاسفانه علیرغم گذشت تنها چند روز از سخنان صریح ایشان درباره مخاطرات اعتماد به غرب و نفوذ صورت گرفته از مجرای برجام، کوچکترین اثری از تسدید جدی مجاری نفوذ در برجام در طرح مصوب مجلس دیده نمی شود.

نکته تأسف بار دیگر که بارهاست شاهد آن هستیم بی قانونی ها و اداره سلیقه ای مجلس توسط شخص لاریجانی و بر خلاف تصریحات قانونی و عرف سیاسی در مجلس است.هیچ نهاد ناظری برای رسیدگی جدی به تخلفات هیئت رئیسه وجود ندارد.

کمیسیون اصل 90 تاکنون نتوانسته در این باره کاری از پیش ببرد و توصیه های مکرر رهبری مبنی بر ایجاد ساز و کاری برای نظارت جدی بر مجلس نیز در همین مجلس به فراموشی سپرده شد. با این حال و بدون اصلاح معایب مذکور می توان باز هم شاهد اعمال نظرات شخصی و باندی بر تصمیمات تاریخی مجلس بود.

ناتو به بهانه مقابله با تجاوز هواپیماهای روسیه به حریم هوایی ترکیه امروز نشست وزیران دفاع برگزار خواهد کرد.گفته شده موضوع حملات روسیه به مواضع تروریستها در سوریه یکی از موضوعات اصلی این نشست خواهد بود.برخی تحلیلگران معتقدند روسیه و آمریکا در کنار گذاشتن اروپا از مسئله سوریه توافق کرده اند. بنابراین طبیعی است اروپاییها برای احیای نقش خود در این ماجرا تلاش هایی به خرج دهند.

تحریم نمایشگاه کتاب فرانکفورت به دلیل اصرار برگزارکنندگان آن به حضور سلمان رشدی در این نمایشگاه اقدام قابل تقدیری است که باید با پشتیبانی و بازتاب رسانه ای پرحجم و گسترده به مطالبه سایر کشورهای مسلمان از دولتهایشان تبدیل شود. هر اقدامی غیر از عدم شرکت در این نمایشگاه باید موجب سرزنش شدید رسانه ای واقع شود.

همراهی سایر کشورهای اسلامی در این حرکت انقلابی و اسلامی می تواند هشداری برای غرب باشد که امت اسلامی با همه اختلافات خود بر ضرورت احترام به ادیان ابراهیمی به ویژه پیامبران گرانقدر الهی و بخصوص نبی مکرم اسلام تاکید دارند و مرور زمان باعث فراموشی جنایت بزرگ سلمان رشدی نخواهد شد.

با اینکه جنازه تعداد زیادی از جان‌باختگان ایرانی تعیین هویت شده اما کماکان از سرنوشت 116 نفر خبری در دست نیست.رکن آبادی به‌عنوان دیپلماتی که حداقل 10 سال در بطن تحولات منطقه شام قرار داشت یکی از این تعداد مفقودین است که گمانه‌زنی‌هایی درباره احتمال ربوده شدن وی کماکان مطرح است.اگرچه ضعف مفرط حکومت سعودی در این ماجرا بر همگان روشن‌شده اما برخی سران سعودی با ادبیاتی غیر دیپلماتیک و توهین‌آمیز با ایران سخن می‌گویند.هنوز هیچ تحرک خاصی از سوی دستگاه دیپلماسی در این زمینه مشهود نیست.

باید دید ظریف پس از این‌همه تأخیر در بازگشت به کشور چه خواهد کرد؟

آنچه امروز در جلسه استیضاح وزیر راه در مجلس شورای اسلامی گذشت نمای دیگری بود از پیوند مستحکم باندهای سیاسی در راستای حمایت از دولت .شاید نتوان برخی ارتباطات پشت پرده چهره‌های سیاسی را تصریح کرد اما چند قرینه برای پی بردن به عمق اتفاقات این روزهای مجلس کفایت خواهد کرد.رئیس‌جمهور برای دفاع از وزیرش همراه او به مجلس نیامد.

لاریجانی که اغلب در جلسات جنجالی خود را مشغول کاری می‌کند تا ریاست جلسه را به عهده نداشته باشد این بار خود را به جلسه رساند.باهنر که به‌ندرت از تریبون یک نماینده سخن می‌گوید برای دفاع از آخوندی شهادت داد او وزیر قدرتمندی است.او وعده داد رأی اعتماد آخوندی بیش از رأی اعتماد اولیه‌اش خواهد شد و دقیقاً همین اتفاق افتاد.تعداد آرای موافقان استیضاح کمتر از نیمی از مخالفان آن شد. این‌ها همه در حالی است که ناکارآمدی وزارت راه و شهرسازی به‌ویژه در حوزه مسکن مهر و حمل‌ونقل آشکار است.

به‌هرحال پیوند محکم لاریجانی و تیمش با دولت روزبه‌روز آشکارتر خواهد شد و در این میان مشخص نیست آیا هنوز می‌توان چارچوب‌های قدیمی را برای تشخیص اصولگرایان از سایر جناح‌های سیاسی بکار برد؟

بالاخره اجساد مطهر 104 تن از زائرین ایرانی وارد کشور شد و طی مراسم رسمی مورد استقبال قرار گرفت.پیکر این زائرین سپس به استان های مربوطه خود ارسال شده و در آنجا نیز مورد استقبال رسمی قرار خواهند گرفت.پس از آن، مراسم تشییع و خاکسپاری در استان ها و شهرستان ها برگزار خواهد شد.

در تهران پیکر پاک تعدادی از جان باختگان با حضور با شکوه مردم انقلابی برگزار شد.امروز نیز مراسم یادبود از سوی رهبر معظم انقلاب در حسینیه امام خمینی برگزار می گردد.

بناست روند ارسال اجساد به همین ترتیب ادامه یابد.اولویت اقدامات دولت پس از شناسایی و تعیین هویت کامل همه مفقودین باید بر تشکیل کمیته حقیقت یاب و همچنین پیگیری های حقوقی این فاجعه باشد.

اگرچه در بسته خبری این شماره در این باره درج نشده اما امروز رأی گیری درباره طرح دو فوریتی که بنا بود بر اساس گزارش کمیسیون ویژه برجام ارایه شود انجام شد.در این باره متأسفانه روند مناسبی طی نشد.پس از قرائت گزارش کمیسیون در صحن علنی که حاوی نکات مهم و قابل توجهی نیز بود متن طرح دو فوریتی قرائت شد.

ظاهرا در جلسه غیر علنی پیش از آغاز جلسه علنی علی لاریجانی با تمسک به پیگیریهای دفتر رهبری و دفتر آیت الله مکارم شیرازی خواستار تعجیل در حصول نتیجه بررسی برجام می شود.بنابراین بود که متن طرح توسط کمیته ای 6 نفره به نمایندگی از 2 فراکسیون اصلی مجلس و بر اساس متن گزارش کمیسیون تهیه شود اما شواهدی حاکیست این روند به درستی انجام نشده و بر همین اساس متن طرح دو فوریتی مورد قبول همه نبود.

دو فوریت این طرح در صحن علنی رأی نیاورد و پس از آن تنها یک فوریت بررسی طرح، تصویب شد.
هماهنگی شدید لاریجانی با دولت و نوعی فشار او بر نمایندگان برای تصویب طرحی بی خاصیت،استقلال مجلس را مخدوش می سازد و موجب مشکلاتی خواهد شد که ممکن است تا سالها گریبان گیر کشور باشد.در این باره در روزهای آینده بیشتر سخن خواهیم گفت.

روند تحولات منطقه با آغاز حملات روسیه به مناطق تحت کنترل تروریستها در سوریه از یکسو و با سخنان قاطع رهبر معظم انقلاب از سوی دیگر و همچنین با تشدید تنش در روابط دیپلماتیک تهران و منامه از طرف دیگر شکل جدید به خود گرفته است.

روسیه که تنها در یک نیمروز و البته پس از مدتها برنامه ریزی مشترک و رایزنی با ایران، سوریه و عراق و در قالب یک اتحاد 4 گانه از عصر چهارشنبه دست به عملیات مستقیم نظامی در سوریه زده است تنها پس از ساعاتی از عملیات خود مورد واکنش شدید کشورهایی همچون ترکیه،عربستان،امریکا،بریتانیا و فرانسه و آلمان قرار گرفت. ب

رخی تحلیلگران معتقدند روسیه هماهنگی های لازم را با اسرائیل و امریکا انجام داده است اما علیرغم سکوت اسرائیل در این باره،امریکا از همان روز علیه روسیه انتقادات خود را روانه کرده است.برخی تردیدها در خیرخواهی روسیه از انجام این عملیات وقتی افزایش می یابد که اسرائیل هیچگاه تن به رضایت به اقدامی نداده که باعث تقویت موضع ایران یا حزب الله در مرزهای خود شده باشد و بر همین اساس و نیز برخی شواهد تاریخی درباره معامله گریهای روسیه در دقایق سرنوشت ساز، بدبینی درباره نیت های روسیه از این عملیات در حال تشدید است.

اگر چه در ساعات اولیه این عملیات خبرهایی درباره عملیات زمینی نیروهای تحت حمایت ایران و حزب الله منتشر شد اما با گذشت چند روز هنوز این اخبار به واقعیت تبدیل نشده اند.

در این میان اقدامات نابخردانه رژیم پادشاهی بحرین در ایراد اتهام به ایران در پی ادعای کشف یک قایق حامل سلاح از سوی ایران، با اقدام متقابل ایران مواجه شد.از سویی موج ناکامی در فضای مجازی عربی به راه افتاد تا سایر کشورهای عربی را نیز به انجام اقدامی مشابه ترغیب کند.اما مطمئنا رژیم های سرکوبگر و خودکامه عربی بزدل تر از آن هستند که با وجود اقتدار ایران بخواهند دست به اقدام جدی بزنند.مثال بارز این انفعال در برابر اقتدار ایران،ترمز کشیدن سعودیها پس از بیانات صریح مقام عظمای ولایت در نوشهر بود.

سخنان صریح و در عین حال هوشمندانه رهبر معظم انقلاب در نوشهر را از ابعاد گوناگون می توان ارزیابی کرد.از یکسو ضعف دیپلماسی دولت در مواجهه فعال با فاجعه منا را تا حدود زیادی جبران کرد.اگر چه این رافع مسئولیتهای دولت در این زمینه نیست.

از طرفی سخنان ایشان به نوعی احیای عزت ملی خدشه دار شده در این ایام بود.این سخنان در عین عزتمندانه بودن،چالش برانگیز یا تفرقه افکن هم نبود و کسی نمی تواند با سوء استفاده از این سخنان بر تفرقه گرایی و اختلاف میان امت اسلامی بدمد.

از سوی دیگر کارشکنی های ادامه دار سعودی در پذیرش مسئولیت فاجعه منا و همچنین همکاری در روشن شدن وضعیت مفقودین و انتقال جنازه های شناسایی شده به کشور روز به روز به نفرت عمومی از آل سعود می افزاید.رفته رفته مقامات و شخصیتهای سایر کشورها اعم از مسلمان و غیر مسلمان در همه جای دنیا بر بی کفایتی و مسئولیت مستقیم سعودی در این فاجعه دردناک صحه می گذارند.

مشخص نیست سازمان به اصطلاح کنفرانس اسلامی چه وظایف و رسالت هایی دارد که پس از یک هفته از وقوع ماجرا هیچ گونه واکنشی از خود نشان نداده است.

شاید زمان آن باشد تا با  دیپلماسی فعال سازمان جدید همترازی با حضور کشورهای اسلامی تاسیس نمود تا شاید مرهمی باشد بر آلام گسترده مسلمین در سرتاسر عالم.

آل سعود اگر چه به وزیر بهداشت و رئیس جمعیت هلال احمر ویزا داد اما تا کنون مجوز فرود هواپیمای حامل ایشان در عربستان را صادر نکرده است.از سویی اخباری درباره قصد عربستان برای دفن 600 جنازه مجهول الهویه در آن کشور منتشر می شود.

گفته می شود این اجساد در حال متلاشی شدن هستند و عربستان به دلیل رعایت مسائل بهداشتی نمی تواند آنها را نگه دارد.این در حالی است که هنوز وضعیت مفقودان بسیاری از کشورها مشخص نیست و دفن این اجساد بدون مشخصات هویتی مسئله را بسیار پیچیده خواهد کرد.

اگر حتی تعدادی از این اجساد ایرانی باشند و پس از دفن آنها مشخص شود همان مفقودین بوده اند پذیرش کوتاهی های دنباله دار دولت در این باره برای افکار عمومی بسیار دشوار خواهد بود.

متاسفانه در کمال بی صداقتی و به نوعی توهین آمیز، خبری از سوی منابع دولتی منتشر شد مبنی بر اینکه رئیس جمهور سفر خود را نیمه کاره رها کرده و به تهران خواهد آمد.

این در حالی است که طبق برنامه قبلی ایشان سفر 5 روزه بوده و امروز به پایان می رسد و ترک نیویورک از سوی رئیس جمهور پس از سخنرانی اش در مجمع عمومی طبق برنامه قبلی است و سفر بطور کامل انجام شده است.این بازی با افکار عمومی نشان دهنده نگاهی نازل به مردم و خواست آنهاست.

بدون شک فضای عمومی کشور به‌شدت تحت تأثیر فاجعه مناست و این مسئله هفته‌ها به طول خواهد انجامید.فارغ از آلام فراوان این مصیبت بزرگ آنچه در این میان برجسته است عدم آمادگی رسانه ملی برای مواجهه با بحران‌های این‌چنینی است.

در روز حادثه تقریباً هیچ گزارشی از سوی خبرنگاران متعدد اعزامی به حج از رسانه ملی پخش نشد. شبکه خبر به‌عنوان اصلی‌ترین کانال پوشش‌دهنده این فاجعه دچار سردرگمی و فقدان سناریوی خبری بوده و هست.

از این مسئله که بگذریم موج سوءاستفاده‌ها و اخبار فرعی و انحرافی دراین‌باره است که بازهم به فقدان توان مدیریت جریان‌های خبری توسط رسانه‌های داخلی است که باعث دامن زدن به اقوال و اخبار غیر موثق و بعضاً فرصت‌طلبانه دراین‌باره می‌گردد.

برخی شتاب‌زدگی‌ها در ارائه تحلیل‌های بی مبنا نیز بر مشکلات می‌افزاید.باشد تجربیات این واقعه و پوشش رسانه‌ای آن ثبت شود تا درس‌های آن به‌منظور به‌کارگیری در دفعات بعدی قابل‌استفاده باشد.

رسانه‌های هوشیار انقلابی اگرچه باید در پی اثبات بی‌کفایتی مفرط آل سعود در عمل به وظایف دینی و اسلامی خود در میزبانی از ضیوف الرحمان باشند اما نباید اجازه دهند این فضای سنگین رسانه‌ای موجب غفلت از مسئله مهم برجام و تبعات آن برای کشور شود.

حال که برنامه اصلی دشمن در اجرای راهبرد نفوذ از طریق برجام و فرصت‌های ایجادشده از این طریق است طبعاً غفلت از راه‌های نفوذ می‌تواند خسارت‌بار باشد. ضمن آنکه باید از ایجاد دوگانگی‌های مذهبی و قومی با سوءاستفاده از فضای احساسی موجود ممانعت کرد. منطق انقلاب اسلامی برای مقابله با استکبار سعودی به‌اندازه کافی قوی هست که نیازی به اقدامات و مواضع منحرف‌کننده نباشد.

مطالبه از مسئولین امر در ایفای وظایف انقلابی و ملی خود هم می‌تواند مرهمی بر داغ ملت ایران باشد و هم به تحقق اهداف انقلاب در مبارزه با کفر و نفاق کمک مؤثری خواهد کرد.

تذکر 12 نماینده مجلس درباره نفوذ غرب به رسانه‌های کشور مورد توجه برخی رسانه‌های معارض به‌ویژه بی ‌بی‌ سی قرارگرفته است. بی ‌بی ‌سی بر این اساس پیش‌بینی کرده ممکن است در همین زمینه دستگیری‌هایی صورت گیرد.

یکی از اعضای کمیسیون ویژه برجام می گوید اگر به اجماع نرسیم ممکن است دو گزارش از سوی این کمیسیون به صحن ارائه شود. این اظهارنظر سؤال‌برانگیز و قابل‌تأمل عملکرد و موجودیت این کمیسیون را مخدوش می‌کند چراکه اگر کمیسیونی نتواند یک گزارش ارائه کند و فرضاً یک گزارش موافق و یک گزارش مخالف برجام از سوی آن ارائه شود سردرگمی صحن علنی برای تصمیم‌گیری دراین‌باره بیشتر خواهد شد. باید تلاش شود تنها 1 مرجع گزارش صادر کند و در آن پیشنهادهای مختلف ارائه گردد.

برخی گزارش‌ها در این زمینه حاکی از آن است که یک طرح 2 فوریتی از سوی نمایندگان برای بررسی برجام ارائه خواهد شد.

با قطعیت اخبار ارسال تجهیزات نظامی روسیه به سوریه و انتشار اخباری مبنی بر اعلام حملات جدید علیه تروریست‌ها در نیویورک از سوی پوتین و ملاقات اخیر کشورهایی همچون ایران و روسیه و عراق و سوریه برخی تحلیلگران معتقدند ائتلافی جدید علیه تروریسم در منطقه متشکل از روسیه بعلاوه ایران و عراق و سوریه شکل خواهد گرفت. در این صورت می‌توان شاهد هماهنگی و توفیقات بیشتر درنبرد علیه تکفیری‌های منطقه بود.

به‌ویژه آنکه مواضع اخیر آمریکا دراین‌باره نیز هماهنگ‌تر به نظر می‌رسد و شاید آمریکا نیز از این ائتلاف جدید باخبر باشد.

یکی از خطوطی که حامیان دولتی برجام، این روزها برای فشار بر افکار عمومی و همچنین کمیسیون برجام در حال طرح آن هستند بزرگنمایی درباره خسارت‌های تأخیر در اجرای برجام بدون توجه به مضرات عمیق‌تر اجرای آن است.نهاوندیان گفته هرروز به ازای تأخیر در اجرای برجام از طریق محدودیت فروش نفت 75 میلیون دلار خسارت خواهیم دید.

از آن‌سو ترکان در راستای ادبیات تحقیرآمیز خود می‌گوید بعید میدانم نمایندگان متوجه باشند، ولی روزانه 100 میلیون دلار خسارت درازای عدم اجرای برجام وارد می‌شود.این‌گونه تهییج و تحریک مخاطبین از طریق برجسته‌سازی منافع اقتصادی بی‌اهمیت برجام و غافل نگه‌داشتن او از خطرات بی‌شماری که از اجرای بی‌چون‌وچرای برجام عاید کشور می‌شود این سؤال را پدید می‌آورد که آیا برای این عده منافع ملی و استراتژیک مهم‌تر است یا مقادیر درآمد فروش نفت خام ؟

چشم‌داشت به فروش نفت به‌عنوان سرمایه ملی برای سرپوش گذاشتن بر بی‌تدبیری‌ها و سوء مدیریت‌های مفرط دولت در بخش اقتصاد نگرانی‌ها را دوچندان می‌کند چه رسد به آنکه خدای‌ناکرده این میزان درآمد نفتی بخواهد صرف برنامه‌های جلب آرای انتخاباتی برای مجلس و خبرگان شود.

سفر آمانو به تهران برخلاف تصور نه‌تنها فقط برای دیدوبازدیدهای دیپلماتیک و یا حتی حضور در کمیسیون برجام بلکه برای بررسی پارچین بوده است.متأسفانه سازمان انرژی اتمی در رویه‌ای عجیب این بازدید را تشریفاتی عنوان کرد.مشخص نیست این سازمان در پی پنهان کردن چه چیزی از افکار عمومی است و چرا دست به چنین کاری می‌زند.اکنون مشخص‌شده هفته گذشته نمونه‌برداری‌هایی از پارچین نیز صورت گرفته است.

بازدید آمانو از یک مجتمع نظامی هرچند هم تشریفاتی بوده باشد که نبوده،در افکار عمومی متعارض با مواضع پیشین مسئولین به‌ویژه نظامیان است.آنجا که گفته‌شده بود پاسخ درخواست بازرسی از مراکز نظامی را با سرب داغ خواهیم داد.

این نخستین بار نیست که اقدامات عملی کاملاً متعارض با برخی مواضع تبلیغاتی مسئولین رده‌بالای نظام به‌پیش می‌رود.

از طرفی این وضع نشان‌دهنده آن است که مراحل برجام بدون توجه به تصویب شدن یا نشدن در ایران در حال پیاده‌سازی است. حال این سؤال پیش می‌آید که نقش کمیسیون برجام در این میان چیست؟آیا بررسی موافقت‌نامه‌ای که مراحل اجرایی آن به‌دقت در حال پیاده شدن است می‌تواند معقول باشد؟همه این‌ها در حالی است که علیرغم تصریح قانونی،دولت هنوز حاضر به ارائه لایحه دراین‌باره نیست.

پس‌ازآنکه برجام از مجلس نمایندگان امریکا گذر کرد و دولت این کشور حداقل تا الآن مانعی برای اجرای برجام ندارد، رسانه‌های حامی برجام چه در داخل و چه در خارج فشارها علیه منتقدین و مخالفان برجام در داخل را به‌منظور تصویب کامل برجام تشدید کرده‌اند. در این راستا این محور دنبال می‌شود که هر چه تصویب برجام در داخل بیشتر به طول بیانجامد تحریم‌ها دیرتر برداشته خواهند شد درحالی‌که اساساً یکی از اشکالات وارد بر برجام ابهام فراوان در چگونگی لغو آثار تحریم‌ها می‌باشد که فلسفه اصلی مذاکرات بوده است.

یکی دیگر از محورهای این راهبرد رسانه‌ای فشار علیه کمیسیون برجام و تضعیف آن است که متأسفانه از سوی برخی در داخل نیز به‌شدت دنبال می‌شود. آمانو درخواست این کمیسیون برای حضور در جلسه و ادای توضیحات درباره برجام  و توافقات حاصله بین ایران و آژانس را پذیرفته و برای این کمیسیون ارزش و اعتبار قائل شده، اما مشخص نیست این موج رسانه‌ای چرا درصدد تضعیف جایگاه کمیسیون برجام است و چه منفعتی از بابت این تضعیف نصیب منافع ملی خواهد شد.

بی بی سی و برخی دیگر از رسانه‌های پیرو او با دامن زدن به اختلاف بین تیم قبلی مذاکره‌کننده و تیم کنونی در پی القای دودستگی  و ایجاد اختلاف به این وسیله هستند.رسانه‌های داخلی نباید به این آسیاب آبی بریزند و موجبات اختلاف‌افکنی را فراهم نمایند.

تنش‌ها در تاجیکستان میان نیروهای دولتی و احزاب و گروه‌های دولتی در حال افزایش است. پس‌ازاینکه دولت کشته شدن یک افشر ارشد امنیتی در یک درگیری را به گروه حاج حلیم نسبت داد اگرچه او این مسئله را رد کرد اما موجب ادامه فشارها بر گروه‌های مخالف دولت شد. ازجمله این گروه‌ها نهضت اسلامی بود که پس از اخطار 10 روزه وزارت دادگستری این کشور موج دستگیری رهبران این نهضت آغازشده است.

در آخرین مورد محمدعلی هیئت معاون رئیس این نهضت که قصد سفر به قزاقستان را داشته بازداشت‌شده است. دفتر این حزب نیز مورد بازرسی و توقیف اسناد و تجهیزات موجود در آن قرارگرفته است. دولت تاجیکستان قصد دارد این نهضت را به‌کلی از هرگونه فعالیت محروم کند.

فضاسازی درباره آنچه "بازداشت معلمان" خوانده می‌شود به بهانه آغاز سال تحصیلی جدید از سوی رسانه‌های معارض ادامه دارد. در این میان آنچه در حال طرح است این است که دولت هیچ اقدام و عزمی برای حمایت از فعالیت‌های صنفی ندارد و دراین‌باره به وعده‌های خود عمل‌نکرده است. از سوی دیگر برخی اخبار حکایت از فراخوان برای عدم حضور دانش آموزان و معلمان مدارس در استان‌های ترک‌زبان در اعتراض به بهانه‌هایی همچون عدم استفاده از زبان ترکی یا تدریس زبان ترکی در مدارس دارد.

به نظر می‌رسد با توجه به حجم بالای جمعیت مرتبط با آموزش‌وپرورش از سویی و سوء مدیریت‌ها در این وزارتخانه باید بابت برخی ناآرامی‌ها در این حوزه نگران بود. ماجرای مبهم طرح رتبه‌بندی معلمان نیز که بناست از ابتدای مهر اجرایی شود نیز می‌تواند این نگرانی را تقویت نماید.

پس از عقب نشینی نیروهای انقلابی یمن از 5 استان جنوبی گمانه زنی های بسیاری دراین باره مطرح شده است.اگر چه مقامات ارشد انصارالله این عقب نشینیها را تاکتیکی و به منظور کسب آمادگیهای بیشتر برای حمله مجدد به نیروهای هم پیمان عربستان عنوان کرده و گفته از نظر ما جنگ هنوز آغاز نشده است اما برخی تحلیلگران نیز بر این باورند که شاید جنبش انقلابی یمن و ارتش به تقسیم یمن به دو بخش شمالی و جنوبی رضایت داده باشند.نکته مهم آنست که حتی در صورت صحت این فرضیه باز اوضاع به ضرر عربستان پیش خواهد رفت چرا که بخش شمالی یمن که هم مرز با عربستان است به دست نیروهای انقلابی تثبیت خواهد شد و تازه دوره ای جدید از چالشها برای عربستان آغاز خواهد شد.

نامه 5 نماینده سابق و خارج نشین مجلس خطاب به نمایندگان مجلس امریکا و درخواست از آنها برای تصویب برجام اوج وقاحت این جماعت خود فروخته را نشان می دهد.اینان که روزگاری برای توقف فعالیتهای هسته ای کشور  در صدد تصویب طرح سه فوریتی بودند اکنون مشخص نیست با چه ملاکی به حامیان برجام تبدیل شده اند.اکنون مشخص می گردد که تنها رضایت امریکا برای آنها مهم است و نه منافع ملی کشورشان.

رسانه های اصلاح طلب موج جدیدی از حملات به احمدی نژاد را به بهانه شکایت او از جهانگیری آغاز کرده و ادامه می دهند.در این میان و پس از هاشمی رفسنجانی ، مقامات دولت یازدهم گوی سبقت را از سایرین ربوده اند و پس از آنها نیز برخی فعالین سیاسی قرار دارند که در صدد تقویت رای بدنه انتخاباتی برای ورود به مجلس دهم هستند.خط اصلی در این زمینه کماکان فساد اقتصادی و نارکارآمدی در حوزه های اجرایی است.