فاصله بیشازاندازه بین نسل قبلی و نسل فعلی درزمینهٔ آشنایی با فضای مجازی ،
شبکههای اجتماعی ، آسیبها و تهدیدات آنها زمینهساز وقوع برخی از پیامدهای فرهنگی ، اجتماعی و اخلاقی برای فرزندان
و حتی والدین خواهد شد .
برخی از این موارد شامل موارد ذیل میباشد.
• بلوغ ناقص یا زودهنگام کودکان
• ناتوانی والدین در نظارت بر فرزندان
• ناتوانایی در تربیت و راهنمایی فرزندان
• افزایش امکان انحطاط اخلاقـی فرزندان
مراقب باشیم
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، نفوذ ، پیامها
برچسبها: بلوغ ناقص , ناتوانی , تربیت , انحطاط اخلاقی
وقتی به هر دلیلی خسته هستید و احساس می کنید که کودک حرف شما را درک نمی کند،
حق دارید عصبانی شوید
اما لزومی ندارد تمام احساس خشم و عصبانیت خود را به کودک منتقل کنید.
مگر هنگامی که شما با بو و تست کردن متوجه فاسد شدن غذایی می شوید،
آن را به کودک خود می دهید؟!
کودک گنجایش تحمل تمام هیجان های منفی شما را ندارد،
پس به جای استفاده از جملاتی مثل:
“برو گریه کن، تموم شد بیا”
که نه تنها کودک را تشویق به گریه کردن می کند،
بلکه احساس بی پناهی به او خواهد داد، از این جمله استفاده کنید:
«وقتی گریه می کنی من متوجه خواسته ات نمیشم، تلاش کن تا آروم بشی، من هم کمکت می کنم».
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک
برچسبها: رشد اخلاقی , تحقیرآمیز , تربیت , کودکان
هرگز برای شوخی یا ابراز صمیمیت با کودکتان ، از عنوانهای زننده و تحقیرآمیز استفاده نکنید!
همچنین در انتساب القاب ، اغراق نکنید چون منجر به اعتماد بنفس کاذب و متعاقب آن سرخوردگی میشود !
القاب اشتباه مثل :
پدر سوخته ، مادر مرده ، خنگول بابا ، خل و چل ، کچل من ، سیا سوخته ، مهندس بابا ، خانم دکتر مامان ، دانشمند من ، خوشگل من!
از القابی مثل خوشگل من هم استفاده نکنید . زیبایی و خوشگلی را برای بچه ها ملاک نکنید .
چون در سنین بلوغ کودکان امروز ما به این زیبایی نیستند و بعلاوه زیبایی خوب هست اما ارزش نیست .
سعی کنید عناوین مناسبی که با استفاده از آن میتوانید کودک خود را با اعتماد به نفس و عزت نفس بزرگ کنید مثل :
عزیز دلم
امید قلبم
نور چشمم
پسر منظمم
دختر هنرمندم
نازنین تلاشگرم
عزیز خوش استعدادم
گل پسر / نازنین دختر مؤدبم
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک ، آموزش ، پیشنهاد مدیر ، تجربیات بچه داری من
برچسبها: عنوان زننده , تحقیرآمیز , تربیت , کودکان
زمانی که آرام با فرزندتان حـرف می زنید ، مغز او آرام می گیـرد و در کمال آرامش به حرف های شما گوش می کند .
زمانی که داد می زنید، مغز کودک وارد مرحله جنگ و گریـز می شود .
ممکن است در ابتدا در اثر ترس خواسته شما را برآورده کند اما به مرور دیگر صدای شما را نخواهد شنید.
با فرزندتان با صدای آرام و جملات واضح و کوتاه حرف بزنید و به مرور معجزه آن را در فرزندتان ببیند...
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک
برچسبها: صدای آرام , تربیت , کودکان , پدر و مادر
1.تأثير فضاي مجازي در تربيت كودكان چيست ؟ ( دیدگاه منفی و مثبت )
2. لزوم آموزش والدين درباره فضاي مجازي و نقش تربيتي آنها چيست ؟
3.نقش مدارس در مورد معرفي و شناساندن فضاي مجازي و پيشرفت تكنولوژي به دانش آموزان و والدين چگونه است ؟
4.آيا پيشرفت تكنولوژي ضرورت حضور اوليا در مدارس را نفع ميكند ؟
5.چگونگي استفاده مفيد از فضاي مجازي و تكنولوژي آموزشي در تربيت دانش آموزان و پيشرفت تحصيلي آنها ؟
6.نقش فضاي مجازي در ارتباط با نزديك شدن اوليا با كادر مدرسه چگونه است ؟
نکته : این سوالات رو من سال 88 مطرح کردم .
به نظرتون این سوالات الان سوالات روز نیستن ؟
موضوعات مرتبط: پیشنهاد مدیر ، کامپیوتر و اینترنت ، اطلاعات عمومی
برچسبها: سواد فضای مجازی , سوال , کودکان , تکنولوژی
خوشبختی گاهی ، آنقدر دم دستمان است که نمیبینیمش ، که حسش نمیکنیم ،
چایی که مادر برایمان میریخت و میخوردیم ، خوشبختی بود ،
دستهای بزرگ و زبر بابا را گرفتن ، خوشبختی بود ،
خنده های کودکیهامان ، شیطنت ها ، آهنگ های نوجووانیمان ، خوشبختی بود ،
اما ، ندیدیم و آرام از کنارشان گذشتیم ، چای را با غر غر خوردیم که کمرنگ یا پر رنگ است ، سرد یا داغ است ،
زور زدیم تا دستمان را از دست بابا جدا کنیم و آسوده بدویم ،
گفتند ساکت ، مردم خوابیده اند و ما ، غر غر کردیم و توپمان را محکمتر به دیوار کوبیدیم ،
خوشبختی را ندیدیم یا ، نخواستیم ببینیم شاید ،
اما ، حالا ، دوست نازنینم، هرکجا که هستی ، هر چند ساله که هستی ، با تمام گرفتاریهای تمام نشدنی ها که همه مان داریم ،
امروز را ، قدر بدان ، خوشبختی های کوچکت را بشناس و باور کن ،
عشق را بهانه کن ، برای بوییدن دامان مادرت که هنوز داریش ، برای بوسیدن دست پدرت که هنوز نمیلرزد ،هنوز هست ،
بهانه کن برای به آغوش کشیدن یک دوست ،
رفیق جانم ، خوشبختی ها ماندنی نیستند ،
اما ، میشود تا هستند زندگیشان کرد ، نفسشان کشید....
موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسبها: خوشبختی , زندگی , پدر و مادر , کودکان
یکی از بازیهایی که دیشب انجام دادیم بابچه ها بازی جذاب بادکنک بود.
عنوان بازی : بترکونید قبل اینکه ترکیده شوید
بادکنکها رو باد میکنیم به پای بچهها میبندیم. بعد میگیم بادکنکهای همدیگه رو بترکونید. و مواظب باشید بادکنکهای خودتون نترکه. خیلی بازی جذاب و هیجانانگیزیه. تو خونه هم میشه بازی کرد.
فوائد بازی :
۱_هوش حرکتی بچههارو بالا میبره
۲_تمرکز و دقت بچههارو بالا میبره
۳_انرژی و خشم بچههارو تخلیه میکنه
مضرات بازی😃
۱_ظلم کردن به بچههارو یاد میده
۲_از پشت خنجر زدن رو تمرین میکنن
۳_به بچهها یاد میده در جمع گرگها باید گرگ بود وگرنه توسط گرگها خورده میشن
۴_بادکنک بچهها وقتی ترکیده میشه، بعضیاشون شروع میکنن به گریهکردن و عربده زدن که واقعا رو مخه
۵_احتمال دعوا وکتککاری بین بچهها و گریه بعدش وجود داره
۶_احتمال دعوای والدین بچهها با والدین بچههای دیگه بخاطر ظلم به فرزندشون هست
۶_ ومضرات بیشمار دیگه. که از بیان مضرات دیگر خودداری میکنم
همونطور که میبینید مضرات این بازی خیلی بیشتر از مزایای بازی هستش. و تقریبا بدآموزی داره😐. ما همچین بازیایی رو آموزش میدیم. کودکان خود را به مابسپارید.
آقا شوخی کردم . بازی خوب و هیجانیه. من تمرکز کردم و ایراد براش بافتم.
یکی از صحنههای زیبای این بازی دیشب، صحنهای بود که یکی از بچههای خیلی ساکت و مظلوم بادکنک هیشکیو نمیترکوند. یکی از بچههای شرّوشیطون اومد بادکنک اینو بترکونه. هر چقدر پاشو فشار داد به خواست خدا نترکید. بعد یکی اومد از پشت بادکنک این ظالم رو ترکوند. و به مظلوم کمک کرد خیلی حال داد.
این بازیو میشه گروهی هم انجام داد. مثلا بادکنکهای همرنگ ببندید و بگید بادکنکهای قرمز بادکنکهای آبی رو بترکونن
باباها هم میتونن این بازیو انجام بدن
موضوعات مرتبط: کودک ، آموزش ، پیامها
برچسبها: بازی , بچه ها , تربیت , بازی بادکنک
بازم دوستم از کربلا گفت برام :
نمیدونم چرا این بزرگترها و مخصوصا پیرمردها، بچهها رو درک نمیکنن. بچه بچهاس و نیاز به بازی داره، نمیشه انتظار داشت بچه بشینه و تفکر کنه که
تو موکب کربلا نشسته بودیم، یکی اومده میگه آقا این دوتا بچههای شما هستن؟ میگم آره، میگه جلوشونو بگیرید همه رختخوابها رو ریختن بهم. فکر کنم انتظار داشت منم بگم آاااای بچههای بیادب بیاید بشینید اینجا نفسسسکشششاااا.
منم گفتم خب کار بدی نمیکنن که، دارن بازی میکنن، البته خودم بهشون گفتم برید رو پتومتکاها بپّر بِپر کنید. خب بچهها رو باید درک کرد. اونم تو یه سفری مثل کربلا که سفر سختیه
تو حرم امیرالمؤمنین هم سرهمین موضوع با دوتا خادم حرم به مشکل خوردم. بچهها کلی مُهر آورده بودن و بازیهای مختلف اختراع میکردن که یه خادم اومد همشونو جمع کرد. بچهها هم کلی ناراحت شدن. رفتم به خادمه گفتم امام علی خیلی با بچهها بازی میکرد همچنین رسول خدا. البته بصورت عربی دستپاشکسته.《کان علیبن ابی طالب یلعب مع الاطفال کثیراََ، ایضاََ رسول الله》
خادمه تاحدی راضی شد و بعدش دیگه گیر نداد. مهربون بود
بعدش داشتیم بادکنک بازی میکردیم، یه خادمه خیلی باصدای بلند گفت، 《حاجی اینجا زیارت》بادکنک رو گرفت بترکونه، دوباره همون جمله رو تکرار کردم، ولی این قبول نکرد و گفت اینجا زیارته. باخودم گفتم اگه امیرالمؤمنین الان تو صحن حرم بود میومد بابچههای من بازی میکرد، البته فکر کنم خادمه به حضرت هم گیر میداد.
اهل بیت علیهم السلام خیلی با بچهها بازی میکردن، خیلی جدی هم بازی میکردن، پیامبر یکبار با بچهها شتر بازی میکرد و بچهها روی کمر حضرت نشسته بودن و بازی میکردن، نماز دیر شده بود، میان دنبال پیامبر میگن آقا نماز دیر شد شما داری بازی میکنی؟ پیامبر گفت من شتر این بچه هستم اگر میخوای بیام نماز باید منو بخری ازش، خلاصه پیامبر رو میخرن و بچه رضایت میده که پیامبر بره.
موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسبها: اربعین , بازی , کودکان , تربیت
برای جلوگیری از دسترسی کودکان به مطالب غیر اخلاقی
نحود عملکرد { جستجوی ایمن }
{ گوگل می گوید }
وقتی جستجوی ایمن روشن است ، به مسدود کردن تصاویر ، ویدیوها و وب سایتهای بیپرده از نتایج جستجوی Google کمک میکند.
وقتی جستجوی ایمن خاموش است ، مرتبطترین نتایج را برای جستجوی شما ارائه میدهیم که ممکن است شامل محتوای بیپرده باشد.
روشن یا خاموش کردن جستجوی ایمن
- به صفحه تنظیمات جستجو بروید.
- در بخش فیلترهای جستجوی ایمن ، کادر کنار روشن کردن جستجوی ایمن را علامت بزنید یا علامت آن را بردارید .
- در پایین صفحه، روی ذخیره کلیک کنید.
موضوعات مرتبط: آموزش ، کامپیوتر و اینترنت ، آموزش نرم افزار ، سرویسهای مجانی در اینترنت
برچسبها: جستجوی ایمن , گوگل , مطالب غیر اخلاقی , کودکان
دوران ابتدایی برای دانشمند شدن بچه ها نیست
بلکه برای چشیدن طعم لذت باسواد شدن است ؛
با سختگیری و ایجاد استرس این لذت بزرگ را از فرزندتان نگیرید
موضوعات مرتبط: روان شناسی
برچسبها: ابتدایی , دانشمند , بچه , کودکان
۱.گریه می کنند چون دوست دارند همان لحظه سبک شوند
۲.قهرکه می کنند، زودآشتی می کنند ،چون کینه ندارند.
۳.چیزی که می سازند زود خراب می کنند چون به دنیا دلبستگی ندارند.
۴.باخاک بازی می کنند چون تکبر ندارند.
۵.خوراکی ای که دارند زود می خورند و برای فردا نگه نمی دارند چون طمع یا آرزوهای دراز ندارند.
موضوعات مرتبط: کودک
برچسبها: کودکان , خوشبختی , آرامش , آینده
روزی هنگامی که فرزندانتان بزرگ شوند فضای منزلتان خالی از نقاشی های کودکانه خواهد شد.
دیگر اثری از شکلک های خندان بر روی دیوارهای خانه، حک کردن اسامی بر روی پارچه دسته مبل ها و طرح های لرزان انگشتی بر روی شیشه های بخار گرفته ی پنجره های خانه، وجودنخواهد داشت.
روزی هنگامی که فرزندانتان بزرگ شوند دیگر اثری از هسته های میوه ها در زیر تخت ها وجود نخواهد داشت.
در آن روز میتوانید مدادی را بر روی میز براي يادداشت كردن پیدا کنید و شيريني داخل یخچال باقي خواهد ماند.
روزی هنگامی که فرزندانتان بزرگ شوند میتوانید برای خود غذاهای بخارپز به جای ساندویچ هات داگ یا همبرگر درست کنید.
میتوانید زیر نور شمع غذا بخورید بدون آنکه نگران دعوای فرزندانتان برای فوت کردن شمع ها باشید.
روزی هنگامی که فرزندانتان بزرگ شوند زندگیتان متفاوت خواهد شد آنها آشیانه تان را ترک خواهند کرد و خانه تان آرام... ساکت... خالی و تنها خواهد شد.
در آن زمان است که به جای چشم انتظاری برای فرارسیدن «روزی»؛
دیروزها را مرور خواهید کرد... یعنی آن روزها؛ دلتنگ امروزتان خواهید شد...
پس امروزتان را با آنها عاشقانه زندگی کنید...
موضوعات مرتبط: کودک ، خانه و خانواده
برچسبها: کودکان , والدین , بزرگسال , حسرت
پوشش مناسب والدین در حضور کودکان چگونه باید باشد؟ حد و مرز رعایت پوشش در حضور فرزندان چیست؟ آیا بین دختران و پسران در این باره تفاوتی هست؟ بیمبالاتی در روابط جنسی والدین چه اثرهایی بر روحیه کودکان دارد؟ چگونه باید عفت یا مراقبت جنسی را در حضور کودکان رعایت کرد؟ آیا اصلا نیازی به چنین مراقبتهایی هست؟ اینها از جمله پرسشهایی است که آگاهیهایی درباره آن را در ادامه این مطلب پیش رویتان نهادهایم.
در دوران شیر خوارگی و خصوصاً نوزادی، کودک خود را از مادرش جدا نمی بیند. به نحوی که خود و مادر را موجود واحدی می بیند.کودک آن چنان خود را به مادر نزدیک می بیند که وقتی سینه مادر را می مکد احساس می کند، دارد مادرش را می خورد. در دوران طفولیت، دیدن یا لمس کردن سینه مادر، پاسخ های مکیدن را در کودک پدید می آورد که می توان این خواسته را با شیر دادن به کودک، ارضا کرد .
اما در دوران کودکی (سه تا چهار سالگی به بعد) دیدن پدر یا مادر برهنه، بر انگیخته شدن و تحریک و میل جنسی کودک را سبب می شود که به هیچ وجه نمی توان در یک زمینه کودک را ارضا کرد.
متأسفانه بعضی از والدین، برهنگی را با تمدن اشتباه می گیرند و فکر می کنند که هر چه برهنه تر باشند متمدن تر هستند. در حضور فرزندان پسر و دختر خود به صورت عریان و نیمه عریان حاضر می شوند. برخی از آن ها فکر می کنند با این کار، حساسیت جنسی فرزندانشان کم خواهد شد و چشم فرزندشان از دیدن صحنه ها پر خواهد شد. در صورتی که 3 تا 4 سالگی، سن بیداری جنسی و تشکیل خاطرات در ذهن کودکان است و در 5 تا 7 سالگی، کودکان، وقتی با بدن برهنه والدین مواجه می شوند، کنجکاو می شوند که بدن آن ها چه ویژگی هایی دارد و همین ممکن است خطرآفرین و نگران کننده باشد .
میزان پوشش در خانواده های مختلف، با فرهنگ ها و اعتقادات مختلف، متفاوت است. رعایت پوشش مناسب بر اساس الگوهای اخلاقی و اسلامی در خانواده بسیار مهم و با ارزش است و ثبات و آرامش و امنیت در خانواده ایجاد می کند. پوشش مناسب نه تنها سبب آرامش والدین می شود، بلکه رشد طبیعی کودکان را نیز تضمین می کند. بر عکس، عریان و نیمه عریان بودن، پوشیدن لباس های تنگ و چسبان که اعضای بدن را به صورت برجسته نشان می دهد، در حضور فرزندان که به سن تمیز رسیده اند،خصوصاً فرزندان غیر هم جنس، می تواند بسته به سنین متفاوت آن ها، تبعات و اثرات منفی متفاوتی به جای بگذارد.
شایسته است والدین با نشان دادن حساسیت و رعایت پوشش مناسب در حضور کودکان و در ارتباط با غیرمحارم، کودکان را از 4 سالگی به بعد با محارم و غیرمحارم آشنا کنندو میزان پوشش مناسب و عدم تماس بدن با نامحرم را بوضوح برای کودکان توضیح دهند .
- والدین برای سلامت جنسی فرزندانشان به نکات زیر توجه کنند :
رعایت اصول اخلاقی جنسی در خانواده، نقش مهمی در سلامت جنسی کودکان دارد. علاوه بر پوشش مناسب که توضیح داده شد، والدین باید از رفتارهای زیر در حضور فرزندان، پرهیز کنند :
*پرهیز از دیدن فیلم های نامناسب جنسی که در آن زنان و مردان با پوشش های نامناسب، عریان و نیمه عریان، روابط و رفتارهای زننده، رقص های تحریک آمیز، معاشقه و روابط جنسی را به نمایش می گذارند .
*پرهیز والدین از شوخی های رکیک و زننده، ایماها، اشاره ها، کنایه های جنسی، لمس و در آغوش کشیدن هم دیگر که معنی جنسی بدهد .
*پرهیز از ناز و نوازش، بوسیدن و معاشقه با همدیگر در حضور فرزندان
*پرهیز از حرف ها، طنزها و فحش های رکیک جنسی ( چون کودکان ممکن است بعداً حرف ها را کلمه به کلمه معنی کنند و همین، سبب انگیزش و تحریک جنسی زودرس آن ها شود).
رعایت پوشش مناسب در خانواده کمک شایانی به رشد طبیعی جنسی کودکان و پیشگیری از انحرافات اخلاقی در نوجوانی و جوانی خواهد داشت.
- اجازه ندهید کودکتان لخت بخوابد
برخی والدین فقط به پوشش دختران حساسند و دختران را بیشتر از پسران می پوشانند و حساسیتی روی برهنگی پسران در سنین کودکی و حتی تا بلوغ ندارند که ممکن است باعث سرخوردگی جنسی دختران در بزرگسالی شود. توصیه می شود والدین، کودکان را همواره با لباس و پوشش هر چند بسیار کم مانند شورت و زیر پوش بپوشانند تا به برهنگی عادت نکنند و حتی موقع خوابیدن هم نباید برهنه و بدون لباس به رختخواب بروند، چرا که تماس اندام و اعضا به همدیگر و تماس بدن برهنه به رختخواب، می تواند تحریک جنسی کودک را فراهم آورد .
- رعایت نکات مهم هنگام رابطه زناشویی
گاهی والدین به علل مختلف، مثل نداشتن اتاق خواب مجزا، محدودیت فضای خانه، داشتن بچه زیاد و شلوغ بودن خانه و گاه اهمال کاری و سهل انگاری، نمی توانند شرایط و محیطی امن و آرام برای روابط زناشویی خود فراهم کنند .
برخی دیگر از والدین، کودکانشان را با عروسک اشتباه می گیرند و فکر می کنند، آن ها نه احساس دارند، نه می فهمند، نه می شنوند و نه می بینند. ولی کودکان نه کرند و نه کور. کودکان خیلی خوب احساس می کنند، خیلی خوب می فهمند، همه چیز را می بینند و خیلی خوب صداها را می شنوند و درک می کنند ،حتی اگر خواب باشند یا خود را به خواب زده باشند. هر چند کودکان دو ساله بیان خوبی ندارند و نمی توانند مسائل را توضیح بدهند ولی از حافظه ای قوی برخوردارند و همه مناظر، تصاویر و صداهای دور و بر خود را مثل یک دوربین و ضبط صوت، در ذهن و خیال خود ثبت می کنند .
کودکان که نزد والدین می خوابند یا کودکانی که به علت بی مبادلاتی والدین و باز بودن در اتاق خواب، شاهد روابط زناشویی آن ها شوند ،درباره روابط زناشویی پدر و مادر دچار ترس، نگارنی و اضطراب شدید می شوند، چرا که رابطه زناشویی را نوعی خشونت پدر علیه مادر تصور می کنند و فکر می کنند که پدر می خواهد با مادر دعوا کند یا آسیبی به او برساند
والدینی که در حضور کودکان و فرزندان خود روابط زناشویی انجام می دهند، نه تنها در حق آن ها خیانت بلکه بزرگ ترین جنایت را مرتکب می شوند، چرا که باعث تحریک و بیدار شدن زودرس غریزه جنسی کودکان و عامل تباهی و انحراف اخلاقی آن ها در آینده می شوند.
موضوعات مرتبط: کودک ، خانه و خانواده
برچسبها: مراقبت , جنسی , والدین , عفت
آیت الله مجتهدی رحمه الله علیه می فرمودند:
پیامبر خدا (ص) فرمودند: «من به خاطر پنج خصلت کودکان را دوست میدارم»
ما هم خوب است این صفات را از بچههای یاد بگیریم؛
۱- کودکان زیاد گریه میکنند
«بچه ها زیاد گریه میکنند»، اشک بچهها دم مشکشان است. به محض اینکه ناراحت میشوند دانهای اشک بر روی صورتشان جاری میشود پیامبر خدا (ص) فرمودند: من بچهها را دوست دارم به خاطر این که آن ها گریه می کنند. خداوند هم بندگانی که اشک میریزند و گریه میکنند دوست دارد. در روایت داریم که: «هر چیزی قیمتی دارد به جز قطره اشکی که از خوف خدا از چشم جاری شود.»
.
گریه از ترس خدا بسیار فضیلت دارد، به خصوص در نماز شب. شبها کاری بکنید که اشک چشمتان جاری شود ولو به اندازه بال مگسی باشد خوف از خدا و ترس روز قیامت را به یاد آورید و از ترس اینکه مبادا با دست خالی از دنیا بروید گریه کنید علمای قدیم زیاد گریه میکردند. پسر شیخ عباس قمی روی منبر می فرمودند: «ما هنگام سحر با شنیدن صدای گریه پدرمان از خواب برمیخواستیم.» آشیخ عباس از اولیای خدا بود. او صاحب کتاب مفاتیح است که بعد از قرآن بیشترین کتابی است که در ایران به چاپ میرسید مفاتیح اوست. ای خدا مار ا هم خدایی کن لذتی دارد که انسانی خدایی بشود.
.
۲- کودکان با خاک بازی میکنند
«بچهها خودشان را روی خاکها میمالند». اگر دقت کرده باشید متوجه شدهاید که بچهها بازی با خاک را دوست دارند حال میخواهد بچه آیتالله باشد یا بچه وکیل با بچه وزیر با بچه بقال محل فرقی نمیکند پس پیامبر خدا (ص) فرمود: من بچهها را دوست دارم برای این که آن ها تکبر ندارند با خاک بازی میکنند بر روی آن میغلتند.
.
۳- کودکان دعوا میکنند اما کینه ندارند
بچهها با هم دعوا میکنند، اما کینه ندارند در حال بازی میزنند و کله هم را میشکنند، اما یک ساعت دیگر زود آشتی کرده و باز هم با هم بازی میکنند. حالا پدر و مادرهای آن ها در حال دعوا هستند که مقصر بچه تو بود!… بچه تو آتشپاره است… ولی بچهها با هم آشتی کردهاند و در حال بازی هسنتد .بچهها زود قهر میکنند و زود هم آشتی میکنند. یکی سگ کینه ندارد، یکی بچه. قدیم بچهها میزدند سگ را زخمی میکردند، اما به محض اینکه یک لقمه نان به آن میدادند دمش را تکان میداد و میگفت [ممنون].
.
۴- چیزی برای فردا ذخیره نمیکنند
«برای فردایشان چیزی دخیره نمیکنند» فردا خدا بزرگ است امروز هر چه دارند میخورند و اصلا نمیگویند کمی از آن را برای فردا بگذاریم، اما بزرگترها، نه. این گونه نیستند مادر به بچهاش میگوید: بچه جان همه پولهایت را خرج نکن کمی برای فردایت بگذار، اما بچه نه؛ هر چه دارد همین امروز خرج میکند و چیزی ذخیره نمیکند.
.
قدیم هم این گونه بود مردم چیزی ذخیره نمیکردند هر روز مایحتاج را از در دکان بقالی خریداری میکردند. من یادم هست که مردم به در مغازه میرفتند و یک مثقال چای، نیم سیر قند، دو سیر گوشت، سه سیر برنج، نیم سیر روغن میخریدند. این گونه نبود که پنج کیلو گوشت و هشت تا مرغ بخرند و برای فردایشان ذخیره کنند چون میگفتند شاید فردا مرده باشیم آقای سراج برای من تعریف کردند که شخصی برای آشیخ بزرگ تهرانی یک گونی برنج آورد. آشیخ بزرگ خطاب به اهل خانواده فرمود یک کاسه بیاورید. بعد از این که کاسه را آوردند او یک کاسه برنج از داخل گونی برداشت و فرمود این برای امشب ما بس است بقیه آن را به در خانه همسایهها ببر. بله ایشان تمامی گونی برنج را قبول نکردند، قدیم این گونه بود کسی برای فردایش چیزی ذخیره نمیکرد، چرا؟ چون امید زنده بودن فردا را نداشتند. روز به روز خوراک روزانهشان را تهیه میکردند. پس از یکی از صفات خوب بچهها این است که چیزی از خوراکیهایشان را برای فردا نمیگذارند مادرش میگوید نصف این پفک نمکی را برای فردایت بگذارد، اما بچه همه آن را میخورد.
.
۵- کودکان میسازند ولی دل نمیبندند
«میسازند سپس خراب میکنند». قدیم بچهها در کوچهها با خاک و آب گل درست میکردند و با همان گل ساختمان می ساختند اتاق و حوض و پنجره و غیره مثل بچههای الان که نقاشی میکنند. قدیم بچهها با گل ساختمان میساختند، اما به محض اینکه مادرشان میگفت بچه بیا برو مدرسه لگد میزدند و کل ساختمان را خراب میکردند. ساختمان توی دلشان نبود دل به این ساختمان نمیبستند میساختند و خراب میکردند حالا ساختمان میسازند. موقع مرگ به محتضر میگویند: بگو لاالهالاالله. اما شیطان به او میگوید اگر بگویی لاالهالاالله ساختمانت را خراب میکنم.
استاد ما آقای برهان میفرمودند قدیم رسم بود که در خانهها یک آینه قدی روی بخاری میگذاشتند و دو تا چراغ حبابی هم این طرف و آن طرفش میگذاشتند شخصی آینه قدی خرید و به خانه برد بعد از مدتی بیمار شد ما به ملاقاتش رفتیم دیدیم در حال سکرات موت است اما هر چه به او میگفتیم بگو لاالهالاالله نفسش در نمیآمد. اتفاقا زد و حالش خوب شد بعد از مدتی او را دیدیم و سوال کردیم فلانی ما به عیادت تو آمدیم و تو در حال سکرات مرگ بودی و ما خیال کردیم که میخواهی بمیری هر چه به تو گفتیم بگو لاالهالاالله تو نمیگفتی او گفت راستش شخصی کنار اتاق ایستاده بود و میگفت اگر بگویی لاالهالاالله آینه را میشکنم. بعد آقای برهان فرمودند: آن شخص این قدر این آینه را دوست داشت که هر وقت به خانه میآمد اول یک دستمال برمیداشت آن را پاک میکرد و به آن نگاه میکرد، اما بعد از اینکه خوب شد آینه را فروخت تا حب آینه در دلش نباشد.
اگر محبت خانه توی دلت باشد محبت ماشین بنز توی دلت باشد محبت محراب و منبر و هر پست و مقامی توی دلت باشد شیطان موقع مرگ کنارت میآید و میگوید: اگر بگویی لاالهالاالله کارت خراب است به همین خاطر هم لاالهالاالله را نگفته از دنیا میروی از خدا بخواهیم که هنگام مرگ چیزی توی دلمان نباشد.
موضوعات مرتبط: کودک ، خانه و خانواده
برچسبها: پنج خصلت , کودکان , تربیت , والدین
والدین نگران بخوانند : چگونه از عدم اعتیاد فرزندان خود به فضای مجازی مطمئن شویم؟
این خیلی ناخوشاینداست که فرزند شما معتاد به استفاده افراطی از فضای مجازی و بازی های دیجیتال شود...فرد مبتلا به اعتیاد قدرت توقف در فعالیتی که برای او مضر می باشد را ندارد!حال با وجود آنکه عواقب منفی شدیدی در انتظار او باشد؟
و البته حق با والدین است که نگران چنین فرزندانی باشند...
بر اساس یک نظرسنجی توسط مرکز مدیا نیمی از نوجوانان زیر 13 ساعت اظهار به اعتیاد به موبایل های هوشمند می کنند و همچنین 59 درصد از والدین احساس می کنند فرزندان ایشان معتاد به رسانه های نوین شده اند.
با این حال اگر چه انجمن روانپزشکی آمریکا "اختلال در بازی های اینترنتی" را به عنوان "یک بیماری ویژه "مورد شناسایی قرار داده است لکن در اعتیاد به فناوری های جدید ارتباطاتی در بین کارشناسان اختلاف نظر میباشد.
در افراد مبتلا به اعتیاد به فضای مجازی اختلال در دیگر بخش های زندگی و همچنین عدم تعادل و رژیم صحیح در استفاده از فضای مجازی به چشم میخورد.
امروزه به جهت گسترش شبکه مصرف کننده کودکان و نوجوانان در استفاده از ابزارهایی همچون تلفن هوشمند نرگانی های شبکه والدین و مربیان رو به افزایش می باشد .
برای مدیریت بهره برداری از فضای مجازی بصورت صحیح و سالم و همچنین ممانعت از اعتیاد فرزندان به این فضای پرجاذبه این امکان پیشگیری وجود دارد تا وادلین با گفتگوی با فرزندان در موزد چگونگی استفاده صحیح از فضای مجازی و همچنین بعنوان اصل تربیتی الگوبرداری اصلاح رفتار خود والدین در استفاده منظم و مدیریت شده از تلفن های هوشمند کمک جدی به فرزندان خود کرده باشند.همچنین وضع و اجرای قانون های دقیق در زمان بندی استفاده از سرویس های جدید همچون بازی های تحت موبایل و ...معین نمودن میزان زمان استفاده در طول هفته ، نیز کمک شایانی به تنظیم رژیم صحیح استفاده سالم از فضای مجازی خواهد نمود.
موراد زیر می تواند به اصلاح و تنظیم عادات صحیح و بهره برداری سالم از رسانه ها و فضای مجازی در خانواده کمک بارزی نماید:
1. وضع قانون برای تنظیم زمان و مکان های ممنوع جهت استفاده از رسانه ها و ابزارهای دیجیتال همچون میز ناهار و شام و اتاق خواب و حین رانندگی و یا زمان های ممنوع همچون یکساعت قبل از استراحت و یا بلافاصله بعد از خواب و با میهمانی های خانوادگی و ...
2. انجام فعالیت های مشترک خانوادگی همچون پیاده روی خانوادگی در پارک نزدیک منزل و یا بازی های گروهی همچون اجرای پانتومیم و ...
3. مشارکت و همراهی با کودکان در استفاده از رسانه ها همچون بازی های رایانه ای و آموزش عملی در حین استفاده از ابزارها در کنترل زمان و شیوه نگاه نقدانه به محتوای رسانه ای آن
4. نزدیک به 75 درصد از نوجوانان در استفاده و پاسخ به پیام های شبکه های اجتماعی احساس فشار روانی دارند ،حال آنکه هر پیام و متن ارسالی حساتی و ضروری نمی باشد، گفتگوی در مورد ترک عادت در استفاده پیوسته و بدون مدیریت زمانی از رسانه ها با فرزندان و وضع قانون کنترل و پاسخ به پیام ها در فواصل زمانی همچون سه ساعت یکبار و یا متغیربا تناسب به وضعیت فرد و خانواده می تواند کمک جدید در عدم اتلاف وقت و همچنین فشار روحی حاصل از ضعف برنامه زمانی در دریافت و بارش اطلاعاتی نماید.
موضوعات مرتبط: آموزش ، پیامها
برچسبها: اعتیاد , فضای مجازی , کودکان , والدین
از نظر پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله ، تنگ شدن وقت نماز ،
بهتر از رنجاندن و بی توجهی به کودکان است.
سنّ کودکی ، بهترین زمان برای تربیت پذیری است ، چرا که دل و جانش ،
پاک و بی آلایش است.
بازی با کودک موجب شادابی کودک و رشد استعدادهای نهفته او می شود.
والدین هنگام بازی با کودک، بکوشند بنا بر خواست و میل کودک رفتار کنند
و خواسته خود را بر او تحمیل نکنند.
دوران کودکی، بهترین زمان آغاز آموزش های دینی و اعتقادی است .
در برخورد با کودکان ، باید رفتاری کودکانه داشت.
از عیب جویی کودکان ، به ویژه در حضور دیگران بپرهیزید .
کودکان را پس از شرکت کردن او در نماز جماعت خوب تشویق کنید
نبود عدالت رفتاری میان فرزندان ، سبب ایجاد اختلال های روانی
و کینه توزی در آنها می شود.
اما یک نصیحت برادرانه
سعی کنید پسران را مرد واقعی و دختران را یک زن واقعی تربیت کنید
اگر روش تربیتی شما اینگونه نباشد ، پشیمان خواهید شد
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک ، پدرها بخوانند ، آموزش ، خانه و خانواده ، پیامها
برچسبها: کودکان , تربیت , رفتار , پسر و پدر
امروزه روانشناسان تجربی معتقدند که رفتارهای گوناگون کودک در دورههای مختلف رشد بستگی کاملی به تحولات ارثی در رشد نظامهای مغزی وی دارد. پزوهشهای پیاژه نشان میدهد که فرآیند منطق و ادراک کودک به طور دقیق ناشی از تحرکاتی است که در اطراف کودک وجود دارد و با تغییر آن تحرکات میتواند این فرآیند را کند و یا تندتر نمود. دنیای کودکان و گرایش کودک به دویدن، بازی کردن، خط خطی کشیدن و نقاشی کردن امری غریزی و یا وابسته به دنیای مخصوص رویارویی کودکان است. در حقیقت اجتماعی کردن رفتار کودک به امکان ارتباط او به وسیله خطوط و علائم بستگی دارد. رسم و خط خطی کردن و اصولاً هر نوع فعالیت بدوی هنری میتواند معرف یکی از اشکال و یکی از مراحل بازی به صورت تکامل یافتهتر و خلاقتر آن باشد که امکان بیان ادراک انتزاعی وحالات پیچیده روحی را فراهم میسازد. در این مرحله، کودک به طور ناخودآگاه مسائل و مشکلاتی را که در ارتباط با بزرگسالان برایش به وجود میآید مطرح میکند و درست با این مفهوم است که بازی و مخصوصاً نقاشی برای او به صورت یک فعالیت اجتماعی درمیآید.
به همین دلائل است که بازی نمایشی و نقاشی به عنوان یک علامت بیانگر تحول کودک و سبب و وسیله تکامل اوست: ادراک، حافظه، تخیلات، خلاقت و نیز نیروی تحت تأثیر این فعالیتهای نمایشی قرار میگیرد و برای کودک شناسایی امکانات کنترل اعمال او را فراهم میسازد.
نقاشی در تشکیل شخصیت و روان کودک اهمیت بسزایی دارد و نه تنها به او امکان شناسایی محیط و شرکت خود در آن را فراهم میسازد و یا سئوالاتی برایش مطرح میسازد بلکه به او امکان میدهد تا مسائلی را که به صورت نامنظم از همه طرف برایش مطرح میشود، به شکل صورت بندی شده منظم کند. نقاشی کودک را در مراحی که حوادث اطراف را دسته بندی و عرضه میکند و روند تجدیدی و تکامل یافتهای را از زمان خط خطی کردن ساده تا زمانی که خطوط معنی دار و بالاخره مبتنی بر قوانین پرسپکتیو و شالوده منطقی رسم میکند، میتوان چیزی شبیه خواب و رؤیا معنی کرد.
نقاشی نیز مثل خواب و رؤیا به کودک امکان میدهد تا اطلاعات و اعمالی را که از دنیای بیرون کسب میکند از هم جدا سازد و سپس آنها را دوباره تنظیم کند. در نقاشی همانند خواب و رؤیا، کودک خود را از ممنوعیت رها میسازد و با ما در حالتی ناخودآگاهانه درباره مسائل کشفیات و دلهرههایش صحبت میکند. به همین دلیل اگر آموزش نقاشی را بر پایه تصحیح نقاشی قرار دهیم و در آن به کودکان از سنین پایین تمرین کپی و تقلید کردن را بیاموزیم اشتباه بزرگی مرتکب شدهایم.
مدرسه نیز در این راستا کاری جز تطابق کودک با نمونههای بیمعنی انجام نمیدهد. زیرا امکان تکامل و دریافت آگاهی از دنیای خارج را از ورای نمایش نقاشیهای کودک از او سلب میکند. به این ترتیب یعنی با مجبور کردن کودک به تقلید و کپی کردن، مربی و والدین امکان برقراری هر نوع گفتگو را با او از بین میبرند. زیرا او را مجبور به عملی کردهاند که او هیچ نیازی در آن نمیبیند و احتمالاً آن را نیز کاملاً بیهوده حس میکند.
در عوض اگر قوه ابتکار کودکان را با مشارکت و کار گروهی و بیان موضوعات عمومی و در اختیار قرار دادن وسایل و لوازم کامل جهت مطلبی که او میخواهد عرض کند، تقویت کنیم باعث آن میشویم که شخصیت کودک ساخته شود و او به پختگی فکر برسد. بنابراین باید متذکر شد که نقاشی کودکان فقط یک وسیله پرورش خلاقیت و پختگی کودک و یا شاخص تکامل نیست و ان را باید به عنوان یک وسیله تحقیق و مبادله با محیط اجتماعی با دنیای بزرگسالان که در اطراف کودک هستند و نشانه حالات عاطفی کودک در نظر گرفت. هنگامی که کودک با آزادی و به دلخواه خود نقاشی میکند، در واقع حالت روحی و احساسات زمان حاضر و نیز احساسات و تحریکات ریشه دار و ژرفتر خود را بیان میکند. نقاشی نسبت به دیگر وسایل بیانی دارای دو امتیاز روش شناسی است که یکی عبارت است از امکان نظارت از فاصله دور و بدین ترتیب پرهیز از دخالت غیرمستقیم بزرگسالان در نقاشی کودکان دیگری عبارت است از امکان مقایسه نقاشیهای مختلف که در زمانهای مختلف کشیده شدهاند.
نقاشی و زندگی عاطفی کودک:
کودک به کمک نقاشی، کشمکشها و دلهرههای درونیاش را آشکار میکند و بدین طریق اثر آنها را کاهش در حقیقت وقتی مسائل و مشکلات عاطفی بر روی کاغذ منتقل میشوند به صورت تازه و جداگانهای که کمتر سنگین و دلهره آور است درمیآیند. به همین دلیل است که کودکان به هنگام نقاشی کردن از نمادها استفاده میکنند و ناخودآگاه مرتکب چنان اشتباهاتی میشوند که چون جنبه همگانی دارد تعبیر آنها ساده است. ولی درست بدین دلیل کودک از این اشتباهاً آگاه نیست آزادانه آنها را به کار میبرد.
خط:
خط میتواند به اشکال مختلف ترسیم شود: ضخیم، نازک، خط نقطه، خط مداوم، عمودی، افقی، زاویه دار، مارپیچ و غیره. ممکن است براق یا مات و یا شفاف باشد. بنابراین خط به تنهایی توانایی آن را دارد که حالتهای روانی مختلف مانند غم، شادی، بوالهوسی، عصبانیت، اعتقاد به خود و یا نمادهای مختلف را نشان دهد.
برای تحلیل و تعبیر خطوط و یا خط نوشتاری قواعد ساده و معتبری وجود دارد: وقتی راحتی و خوشحالی باشد حرکات را وسیع و پردامنه میکند، نتیجهاش خطوطی بازتر و بلندتر است. نیروی زندگی با علائم و خطوط بلند که به طرف بالا میروند بیان میشود.
ضعیف عصبی با فشردگی و کوتاهی خطوط. پرخاشگری با قطعه قطعه کردن و متغیر نمودن و بهم پیچیدن خطوط، احساسات با خطوط نازک و حرکات ملایم در آنها نشان داده میشود. کودکان پیشرفتهتر، خطوطی به اشکال مختلف و با حفظ تعادل میان قسمتهای مختلف و کودکان خجالتی، خطوط کوتاه مثل چیزی که منع شده باشد ترسیم میکنند. به طور کلی قدرت و شدت خط نشانگر نیروهای عاطفی در حین انجام کار موجود است: خطوطی که با نیروی زیاد و پر رنگ شروع میشوند و به صورت کاملاً بی رنگ به پایان میرسند، نشانگر کمبود جوش و خروش و عدم قابلیت خالق آن برای به پایان رساندن فعالیت در دست انجام و به طور کلی نشانگر آن نیروی درونی است که نتوانسته است محل مناسبی برای اظهار وجود پیدا کند. کودکانی که غالباً مستند الرأی و همیشه میخواهند اظهار وجود کنند و در عین حال اغلب بیش از دیگران زیر فشار قرار دارند، اشکالی با خطوط پراکنده ترسیم میکنند.
- بنابراین تحقیق و هنر خطوطی که دور چیزی کشیده میشود اگر خیلی صاف باشند بیانگر دشمنی، فشار و اغلب حتی بیماری عصبی و یا دلواپسی و برعکس اگر آن خطوط آرام، مطمئن، روان و دارای ارزش زیبا شناسی باشد نشانگر شخصیت پخته و آب دیده خالق آن است.
- اگر قسمتهایی از ترکیب نقاشی بر اثر چندین بار خط خوردن مخفی مانده باشد، بیانگر مشکلات عاطفی و دلهره، ترس خالق آن از شیء یا شخصی است که با خط خطی مخفی شده است.
- اگر قسمتی از نقاشی با خطوط بی رنگ و سحطی مخفی شده باشد نشان دهنده امنیت و سازگاری کودک است.
- خط پر رنگ و ضخیم مبین شهوت گرایی و تمایل به لذات جسمانی است. خط برانگیخته و خشنی که تا حد پاره کردن کاغذ پیش میرود نارضایتی و پرخاشگری را نشان میدهد.
- خط کمرنگ نشان دهنده حساسیت، ملایمت و ظرافت است و گاهی نیز کمرویی، فقدان اعتماد به نفس و تردید آزمودنی را برجسته میسازد.
- خطوط استوار و مستقیم حاکی از اعتماد به نفس، مصمم بودن و در عین حال تأثیر ناپذیری آزمودنی هستند، بالعکس خطوط منقطع در افراد تأثیرپذیر، مردد و کمال جو دیده میشود.
- نقطه گذاری نشان دهنده وجود مادری عصبی و بهانه جوست و از دیدگاه پارهای دیگر از روانشناسان مبین مقابله با احساس گنهکاری ناشی از استمناء و یا ادرار بی اختیاری است.
- خطوط موازی، سایهها و چهار خانهها در افراد مضطرب دیده میشوند. سایهها و رنگهای خاکستری نشانه افسردگی هستند. اما ابعاد سایهها، مدت زمانی که کودک به سایه زدن اختصاص
میدهد و از سرگیری آنها بیش از سایهها به خودی خود اهمیت دارند.
- خطوط شکسته و زاویه دار مشخص کننده چابکی، خشم، ناآرامی، مردانگی و نیرو هستند. در حالی که خطوط انحنادار ابتدایی ترند و ملایمت، مسالمت، تبعیت جویی، زنانگی، خود دوستداری و نرمش را برجسته میسازند.
- حلقههایی که به دور یک محور چرخیدهاند و از شکلهای زاویه دار هندسی ابتدایی ترند. چنین خطوطی که تا سن چهار سالگی بهنجارند، در صورتی که تداوم یابند میتوانند ترجمان روان گسیختگی باشند و پارهای از مؤلفان بر این باورند که ترسیم حلقهها یکی از نشانههای متمایز کننده روان گسیختگی میباشد.
- خطوط راست، آرامش، وقار و بی انعطافی را نشان میدهند.
- خطوط سرازیر نشان دهنده بدبینی، افسردگی، خستگی و مرگ هستند.
- خطوط سر بالا، شادی، زندگی و انفجار احساسات حاد را مشخص میکنند. گرچه کودک بر جهت عمودی قبل از جهت افقی تسلط مییابد اما تأکید بر خط عمودی مرکز مبین کوشش آزمودنی به منظور حفظ یک تعادل عاطفی ناپایدار است. در حالی که تأکید بر خط افقی، شدت نیازهای ارتباطی را نشان میدهد.
- خط خطی کردن و پاک کردنهای مکرر آشکار کننده نامصمم بودن، نارضایتی از خود، احساس کهتری هستند و لکهها و سیاه کردنها، احساس گنهکاری را نشان میدهند.
- اگر نقاشی حالتی کثیف و درهم ریخته داشته باشد معمولاً با کودکی سر و کار داریم که در مرحله مقعدی Anal تثبیت شده است. اما چنین تثبیتی در کودکانی که نقاشی آنها واجد وضوح، نظم و دقت مفرط در جزئیات است (گرایشهای وسواسی) نیز دیده میشود. گرچه درجه تکامل نقاشی میتواند ناشی از حس نیت کودک و تمایل کنونی و گاهی موقت وی به جلب رضایت آزمایشگر باشد.
- بخشهایی که سفید گذاشته میشوند نشان دهنده ممنوعیتها و فاصله گیریها هستند و با توجه به عدم معنای فضایی صفحه باید تفسیر گردند.
فضا:
به طور کلی کودکانی که رسم و نقاشی آنها با تناسب بر روی کاغذ رسم شده، کودکانی آرام هستند. به نظر یوشیم Youchim کودکانی که فضا را بهتر از دیگران حس میکنند دارای قابلیت درک بهتری هستند. بکارگیری فضا نشان دهنده ارتباط و طریقه واکنش کودک و محیط اطراف اوست.glitters of school- angry teacher
خارج شدن از کادر نشان دهنده عقب ماندگی ذهنی، کمبود محبت، کمبود اعتماد به نفس، جلب توجه اطرافیان است. کودکان خجالتی و کمرو نیز در گوشه کاغذ و یا در قسمت محدودی از فضای کاغذ و یا بر روی کاغذ کوچکی نقاشی میکنند، زیرا در مقابل سطح کاغذهای بزرگ خود را گم میکنند و این نیز نشانگر عدم اعتماد و اطمینان به خود است.
بعضی از پژوهشگران متوجه شدهاند که کودکان کوچک از بالای کاغذ شروع به نقاشی میکنند. علت این امر مربوط به شکل بدن آدمک و حرکات دست و نیز اینکه قسمت بالا نشان دهنده سر و آسمان و نمادی از ارزشهای والاست، میباشد. ناحیه بالا ناحیه گسترش تخیلات و ناحیه افراد آرمان نگر و رؤیا پرداز است. از نظر کاندینکسی، بالا مبین تصورات آرامش دهنده و احساسات آرامش و آزادی و پایین نشان دهنده فشار و سنگینی است.
پایین صفحه نشان دهنده جهان تاریک کشانندههای ناهشیار، قلمرو زمینی و عینی است و با زندگی روزمره مرتبط است و از آنجا که این قسمت از صفحه معرف زمین است عنصر ایستا و حیات بخش را تشکیل میدهد. تأکید بر خط زمین در نقاشی گاهی نشان دهنده نیاز حسی به تغذیه و ایمنی جسمانی است. ناحیه پایین صفحه ناحیه غرایز بنیادی صیانت ذات و ناحیه منتخب خستهها، روان آزردگان توان زدوده و افسرده است. در واقع کودکانی که تمایل به کشیدن نقاشی در پایین صفحه دارند به طور کلی دارای خصائلی پابرجا هستند و کمتر شیفته چیزی میشوند. کودکی که زیاد به طرف چپ کاغذ متمایل میشود (البته اگر کودک چپ دست نباشد) نشانگر دلبستگی به مادر، غم و اندوه و گوشه گیر بودن و بی اعتمادی نسبت به خود است. و بالاخره کودکانی که نقاشیهایشان کاملاً در مرکز کاغذ قرار میگیرند به طور کلی زیاد بر خود و احساساتشان توجه و تمرکز فکری دارند.animations of school - girl writing
ناحیه چپ، ناحیه گذشته است و ناحیه آزمودنیهایی است که به سوی کودکی خویشتن بازگشتهاند. آنهایی که نقاشی خود را به نیمه چپ کاغذ محدود میکنند نه تنها دچار واپس روی هستند بلکه راه آینده را (که به وسیله ناحیه راست مجسم میشود) در برابر خود مسدود میبینند و به همین دلیل است که اجباراً به گذشته باز گشتهاند.
ناحیه راست، ناحیه آینده است و نشان دهنده دلبستگی به پدر
میباشد. معهذا باید در تفسیر سمبولیسم فضایی محتاط بود چه فقط زمانی میتواند واجد معنا باشد که بر اساس نتایج دیگر مورد تأیید قرار گیرد.
نواحی سفید یعنی بخشهایی که در آنها نقاشی کشیده نشده است فقط نواحی سفیدی نیستند که چیزی در مورد آنها نتوان گفت. بلکه نواحی ممنوعهای هستند که باید به تفسیر آنها همت گماشت. به عنوان مثال آزمودنیهای افسرده و توان زدودهای که فقط در پایین صفحه نقاشی میکنند، کودکانی هستند که هر نوع جهش به سوی بالا و هر نوع تخیل برای آنها به علت سانسور بیرونی یا درونی ممنوع است.
جهت نقاشی:
بر اساس مشاهده کودک در خلال ترسیم باید به مشخص کردن جهت ترسیم وی مبادرت گردد. ترسیم از چپ به راست نشان دهنده یک حرکت طبیعی پیش رونده است در حالی که ترسیم از راست به چپ به منزله یک حرکت واپس رونده تلقی میشود. در صورت اخیر باید نخست اطمینان حاصل کرد که کودک چپ برتر نیست. ار آزمودنی راست برتر باشد، حرکت از راست به چپ نشان دهنده تمایل شخصیت به واپس روی شدید است که میتواند نتایج مرضی داشته باشد. وقتی یک راست برتر به ترسیم اشخاص از نیمرخ میپردازد و معمولاً اشخاص نقاشی وی به طرف چپ نگاه میکنند در حالی که اگر نقاشی با دست چپ کشیده شود جهت نگاه نیمرخها به سوی راست است. اما همواره چجنین نیست و موارد استثنایی فراوانتر از آنند که بتوان این امر را به منزله یک قاعده تلقی کرد.
رنگ:
در دوران کودکی در فاصله سنین ۳ تا ۶ سالگی کودک بیشتر تحت تأثیر فشارهای درونی است. علاقه وافری به رنگ دارد و آن را مقدم بر شکل ظاهری میداند. ولی به تدریج هر قدر که از وابستگی او به رنگ کم میشود و علاقه او به تقدم شکل بر رنگ افزودنی مییابد. همچنین هر قدر کودک کوچکتر باشد، رنگهایی که به کار میگیرد زندهتر و با فزونی سن و سال، آموزش مدرسه و تکامل او در راه شناخت منطقی، رنگهایی را که به کار میبرد سرد میکند و رنگهایی را که کمتر خشن هستند بکار میبرد. در کودکستان بیشتر کودکان ترجیح میدهند از رنگهای گرم و تند استفاده کنند و فقط کودکانی که در خانه تحت نظارت شدید قرار دارند، رنگهای سرد را انتخاب میکنند که در این موارد علت اصلی به مشکلات عاطفی و روانی کودک مربوط میشود. بنا به نظر واهنر Waehner فقدان رنگ در تمام یا قسمتی از موصضوع نقاشی نشانگر خلاء عاطفی و یا گاهی دلیل بر گرایشهای ضد اجتماعی است. تجربیات نشان داده است که کودکان سازگار در نقاشیهایشان به طور متوسط از پنج رنگ مختلف استفاده
میکنند. در حالی که کودکان گوشه گیر و یا آنها که ارتباط با دنیای خارج را دوست ندارند از یک یا دو رنگ بیشتر استفاده نمیکنند.
در سنین ۱۱ تا ۱۲ سالگی است که نوجوانان متوجه میشوند که رنگهای اشیاء قابل تغییرند و بنابراین بهتر است که آن ها را زودتر از موقع مجبور به درک این بینش نکنیم زیرا بکارگیری رنگ فقط یکی از عوامل تکاملی و پیشرفت فکری کودک نیست بلکه به عوامل ژرف عاطفی نیز مربوط است.
قرمز: به معنای قدرت، عمل و مردانگی است و به منزله رنگی تنودی و پویشی محسوب میشود که از یکسو مبین نیرومندی امیال و کشانندههاست و از سوی دیگر، خشم و گاهی پرخاشگری را نشان میدهد. قبل از ۶ سالگی یعنی هنگامی که کودک
کشانندههای خود را به خوبی مهار نمیکند، از این رنگ بیشتر استفاده میشود. افراط در بکار بستن رنگ قرمز به معنای نیاز به حرکت و وجود یک زمینه تحرک پذیر است.
آبی: معرف حساسیت، دریافت پذیری، هیجان خواهی و درونی سازی است و رنگی است که زنانه که صلح، آرامش سکون و در حد افراطی فعل پذیری و تسلیم را نشان میدهد.
بنفش: ترکیبی از آبی و قرمز یعنی رنگهایی است که دارای رمزگرایی متضاد هستند. چه رنگ آبی گرایش به درونگری و فعل پذیری و رنگ قرمز تمایل به برونگری و عمل را نشان میدهد. بدین ترتیب رنگ بنفش معرف جمع اضداد و تمایل به چیز دیگر است. از زاویهای متفاوت، این رنگ دارای معنای عرفانی نیز هست. اما استفاده افراطی از آن را میتوان نشان اضطراب و وجود تنشهای متناقض دانست.
زرد: معادل نور، شادی و خوشبینی است و به منزله رمز درخشش و گشایش محسوب میشود و میل به مشارکت یا گرایش عمیق به پیشرفت را متجلی میسازد. معمولاً کودکان ۹-۸ ساله از این رنگ بیشتر استفاده میکنند. به کار بستن افراطی رنگ زرد میتواند به معنای نیاز به آزاد سازی تنشهای درونی باشد.
سبز: آرامی بخشترین رنگها، آرام، ساکن، راضی از خود است. جنبههای مختلف شخصیت به خصوص با حفظ حرکت خود، نیاز به جلب توجه و میل به محبوبیت مرتبط است و از یک سو گرایش به مبادله و ارتباط را نشان میدهد و از سوی دیگر معرف اراده در سطح عمل، پایداری و سرسختی و گاهی نیز بازخوردهای مقاومت و تضاد ورزی است. هنگامی که رنگ سبز بیشتر متمایل به زرد است، درونگری آزمودنی و زمانی که متمایل به آبی و قهوهای است برونگردی او را برجسته میسازد. همچنین رنگ سبز مبین نیازهای حسی و لذت جویی مادی محسوب میشود.
پرتقالی: ترکیبی از قرمز و زرد است، نیروهای حیاتی، برونگری، میل به موفقیت، شادی، نشاط و پویایی است و مانند رنگ قرمز استفاده مفرط از آن تحریک پذیری و آرامی فرد را نشان میدهد اما جنبه پرخاشگری آن کمتر است.
بلوطی: حاوی قرمز است اما قرمز تیره و کدری که حرکت خلاق، نیروهای حیاتی و فعال خود را از دست داده و حسی نگری، غلبه نیازهای ابتدایی و تجسس ایمنی جسمانی را برجسته میسازد.
قهوهای تیره و کدر: با رمزگرایی مقعدی مرتبط است و معمولاً به هنگام یادگیری نظافت توسط کودک مورد استفاده قرار میگیرد. در این مرحله که کودک از بازی کردن با مدفوع خود منع
میشود، با مالیدن رنگهای تیره و کدر روی صفحه کاغذ به نوعی لذت جبرانی دست مییابد و تا قبل از ۶ سالگی کم و بیش به صورت وسیعی از طیف رنگ قهوهای سود میجوید. غلبه این رنگ در سنین بالاتر نشان دهنده نوعی واپس روی، امتناع از دادن و نگهداری رمز محسوب میشود و گاهی با بازخورهای نامنعطف در سطح رفتاری یا فکری توأم است.
صورتی: مبین صلح، تعادل و توازن است. این رنگ به منزله قرمز ملایم معرف عاطفهای است که هوای نفس و پرخاشگری است و ملایمت و عطوفت را نشان میدهد.
سیاه: به منزله نفی رنگ محسوب میشود و استفاده مفرط از آن مبین غمگینی و ناامیدی است. بکار بستن محدود آن و کشیدن
لکههای سیاه نشان دهنده اضطراب است. به طور کلی رنگ سیاه در برگیرنده مفاهیم نفی، اضطراب، مرگ و ناامیدی است.
خاکستری یا دودی: یک رنگ خنثی است و چیزی را در سطح عمل یا احساس بیان نمیکند. اگر کودک از رنگ آمیزی خاکستری به صورت گسترده استفاده کند میتوان فرض کرد که وی در بیان احساسات یا در گذار به عمل با مشکلاتی مواجه است. بر اساس بررسی چندین نقاشی متوالی امکان تعیین دقیقتر وضعیت کودک وجود خواهد داشت.
معنای رمزی رنگها توسط بسیاری از مؤلفان مورد بررسی قرار گرفته است و در حد خطوط کلی میتوان گفت که غلبه رنگهای گرم (قرمز، پرتقالی، زرد، صورتی) منعکس کننده گرایش به برونگری، جستجو تماس و مبادله است در حالی که بکار بستن رنگهای سرد (آبی، سبز، خاکستری، سیاه) گرایش به درونگردی، فاصله جویی یا کمرویی را نشان میدهد.
فقدان رنگ در نقاشی مبین خلاء عاطفی با ناتوانی در برونریزی عاطفی است. فضای سفید نقاشی مبین نگفتنیها، سکوت و رؤیا پردازی است. بنابراین گسردگی نواحی سفید نشان دهنده اهمیت زندگی درونی، گرایش به خیالپردازی و یا مشکلات فرد در تسلط بر واقعیت هستند اما باید سن آزمودنی در نظر گرفته شده و تفسیر با احتیاط توأم گردد.
سفید بودن بخش عمدهای از نقاشی به معنای رمزی ممنوعات و قلمرو سکوت گذاشته شده است. یک بخش سفید گسترده بین دو نفر فاصله رمزی بین آن دو را نشان میدهد.
بالعکس هنگامی که تمامی نقاشی از رنگ پوشیده شده است و هیچ ناحیه سفیدی دیده نمیشود میتوان فرض کرد که آزمودنی به صورت تام و تمام تابع عوامل محیط و دارای واکنشهای بلافاصله و لحظهای است. شدت و گستره پر کردن صفحه با دورههای تحول نیز مرتبط است. پر کردن نظامدار صفحه کاغذ بر اساس ترسیم عناصری مانند باران، برف، لکههای مختلف میتواند دارای اثری اطمینان بخش باشد. بدین معنا که فرد میکوشد تا مجموعه فضا را با از بین بردن خلاء که شامل فقدان، نیستی یا لایتناهی است در اختیار گیرد و احساس مهار کردن جهان را به دست آورد. افراط در بکار بستن این شیوه مبین تنش یا اضطرابی است که باید بر اساس بررسیهای گستردهتر به علت آن پی برده شود.
همخوانی پارهای از رنگها با یکدیگر نیز واحد معانی مشخصی است:
قرمز و سیاه: خشونت و اضطراب
زرد و قرمز (یا نارنجی): اجتماعی خواهی
قرمز و سبز: دو سوگرایی، خشم
حرکت:
بیان حرکت در نقاشی بسیار پراهمیت و معنادار است و میتوان بر حسب درجه گستردگی و پویایی حرکت (دویدن، رقصیدن و …) و یا ایستایی (حرکت فعل پذیر افسرده دار) به ارزشیابی آن پرداخت. بر اساس آمار به دست آمده حرکت در هر دو جنس با فراوانی یکسان و با شیوههای بیان مشابه مشاهده میشود. اما پسران غالباً حرکت را در پاها و دختران در دستها نشان میدهند. وجود حرکت در نقاشی بر اساس سن افزایش مییابد و فراوانی آن در ۱۱ سالگی به ۷۵% میرسد.
بنا به نظر وهنر Waehner نمایش حرکت در نقاشی در نزد نوجوانان و کودکان سنین بالا به عوامل عاطفی، فرهنگی و یا به استعداد مهارت خلاقیت آنها بستگی دارد. میتوان گفت که کشیدن تصاویر مختلف به حالت ثابت و یا در حال حرکت بیانگر شخصیت کودک در یک محیط همنواخت است. کودکی که در نقاشیهایش تصاویر در حرکت را معرفی میکند، معمولاً فردی باهوش و فعال و از هم سالانش اجتماعیتر است.
معانی رمزی عناصر نقاشی:
خانه: همانند ترسیم درخت و آدمک معرفی من کودک است.
زیرزمین: قلمرو پنهان، ارزشهای ناهشیار.
بام خانه: قلمر و فکر و تخیل.
پنجرهها و دربهای بزرگ: میل فرد به دریافت پذیری، تقسیم و مشارکت، نیاز ارتباطی، روحیه باز و متمایل به برونگرایی.
خانه بسته با پنجرههای کوچک: رازداری، درونگرایی، کمرویی یا درون ماندگی. پنجرههای مزین به گل و پرده شاد و گلدار نشان دهنده خوشبینی نسبت به زندگی و پنجرههای سیاه رنگ و بی روزنه با کرکرههای بسته، اضطراب ارتباطی و یا امتناع از دیدن پارهای از چیزها را برجسته میسازد و یا گاهی نشانه افسردگی با دیگر علائم.
هواپیما: معنای رمزی هواپیما و کشتی تا اندازهای مشابهند اما هواپیما گرایش به قدرت و اعلا را در حد بیشتری آشکار میکند و گاهی نیز اراده فرد به منظور غلبه بر موانع را برجسته میسازد. هواپیمای جنگی یا بمب افکن مبین تعارض و پرخاشگری است. بمبها غالباً نشان دهنده خشم والدین یا درگیریهای شدیدی هستند که کودک بر آنها ناظر بوده است و در نتیجه به تصویر کشیدن بمبها ترس او را از واکنشهای خشونت آمیز متجلی میسازد.
اتومبیل: در جوامع امروزی ماشین نماد قدرت است. به همین دلیل در نقاشهای کودکان مخصوصاً پسران زیاد دیده میشود. به نظر لونی Lony که آزمایش ترسیم ماشین را ابداع کرده است، نوجوانان در سن بلوغ از کشیدن تصویر انسان خودداری میکنند.
بدین بهانه که کشیدن تصویر انسان برای آنها مشکل است یا حوصله آنها را سر میبرد. در حقیقت خودداری از کشیدن تصاویر انسانی و ترجیح دادن ماشین خود به خود نشان دهنده وابسته بودن شخص به دنیای خارج و ترجیح دادن دنیای سرد ماشینی بر دنیای انسانهاست.
کوه: بر حسب آنکه کوه با خطوطی ملایم و انحنادار کشیده شوند و یا آنکه افق را برای شکلهای زاویه دار بپوشانند باید به گونههای متفاوت تفسیر شوند. کوههای خشک و نوک تیز معرف مشکلات کودک و موانعی هستند که در سر راه او وجود دارند. بالعکس کوههای انحنادار یا تپههای سرسبز به منزله نماد سینه مادر و معرف عشق، تغذیه و عطوفتاند.
آب: آب سرچشمه حیات است و در نقاشی معرف قدرت زنانه، هیجانها، دریافتهای حسی و نیروی تخیل است. دریاچه یا اقیانوس نیاز به حمایت مادرانه را برجسته میسازند. اگر در یک ردیف نقاشی کودک با غلبه آب مواجه میشویم میتوانیم فلرض کنیم که با کودکی فعل پذیر سر و کار داریم که عوامل پیرامونی را با هیجان پذیری مفرط و دریافت پذیری گسترده احساس میکند. وقتی آب به صورت باران درآید مشخص کننده وجود زمینه غمگینی یا افسردگی است و هنگامی که قطرههای باران (یا دانههای برف) همه صفحه کاغذ را در برگیرند و جای خالی باقی نگذارند با کودکان مضطرب سر و کار داریم.
رنگین کمان: به منزله پلی بین آسمان و زمین، معرف قدرتی الهی و حمایت سحرآمیز است که میتوان در پناه آن به آرامش دست یافت. رنگین کمانل نشانه بازگشت به آغوش مادرانه و جستجوی حمایت اوست. اما نمیتوان گفت که انحصاراً در موقعیتهای ضربه آمیز به تصویر کشیده میشوند چه مبین گذار از هوای بد به هوای آفتابی نیز هست.
خورشید: نماد جهانی، معرف تجدید حیات جاودانه است. نورافشانی خورشید معرف نور درونی، هشیاری و جنبه تعقلی است. خورشید به عنوان رمز قدرت، باروری و تعالی شناخت قبل از هر چیز مبین اقتدار و خلاقیت مردانه است. به نظر بعضی پژوهشگران خورشید نماد پدر مطلوب است. شیوه ترسیم خورشید در نقاشی چگونگی رابطه با پدر و پذیرش اقتدار او را نشان میدهد. اگر خورشید گسترده و نورانی باشد به معنای اهمیت تصویر پدرانه است و هنگامی که پدر از دیدگاه کودک واجد چهرهای ترسناک است خورشید نیز در افق دور دست یا پشت کوه و به صورتی تقریباً ناپیدار کشیده میشود. اگر کودک از پدرش بترسد خورشید به رنگ قرمز تند و سیاه که مضطرب کننده است، کشیده میشود. نود قرمز مبین تمایل کودک به انهدام پدر و پرخاشگری نسبت به اوست. گاهی اتفاق میافتد که کودک در نقاشیهای متوالی خود دائماً به ترسیم خورشید در سمت چپ میپردازد، در این موارد میتوان گفت که مادر به منزله منبع اقتدار تلقی میشود.
ماه: بیاد آورنده شب، راز و رمز سیاهیها، رؤیاها و جهان ناهشیاری است. محتوای ناهشیار به هنگام شب از راه خوابدیدهها و ترسهای شبانه آزاد میگردد. ترسیم ماه غالباً آشکار کننده یک زمینه اضطرابی است که به جنسیت بزرگسالانه و به کنجکاوی کودک درباره راز و رمز زندگی وابسته است. همانطور که خورشید به منزله نماد مردانه تلقی میشود، ماه نیز با نماد زنانه مطابقت دارد و معمولاً موقعی که دختران خردسال مسائل را درباره هویت زنانه خود مطرح میکنند در نقاشی ظاهر میگردد.
ستارگان: که گاهی آسمان شب را مانند روز روشن میکنند نشانه میل به درخشش و جلب توجه هستند و بنابراین همواره نیاز به کودک به برانگیختن تسحین و جلب توجه دیگران را نشان میدهند.
درخت: برای تجزیه و تحلیل نقاشی درخت باید سه قسمت آن را مشخص کرد: ریشه، تنه، شاخهها و برگها. ریشه نماد ناخودآگاه و فشارهای غریزی است. تنه بیانگر مشخصات دائمی و عمیق شخصیت کودک است. دادن اهمیت بیشتر به ریشه در نقاشی نشانگر طبیعت بدوی و عاشقانه و در عین حال محافظه کار و بی حرکت کودک است. بچهها در سنین قبل از مدرسه تنه درخت را بلند ترسیم میکنند ولی بعد از این سن بلند بودن درخت اغلب نشانگر عقب افتادگی فکری و یا بیماری عصبی و یا آرزوی بازگشت به دنیای کوچکی و قبل از مدرسه است. تنه درخت اگر کوتاه کشیده شود نشانگر جاه طلبی و بلند پرواز بودن کودک است. تنه درخت ممکن است صاف و مستقیم و یا کج کشیده شود که در حالت دوم نشانگر عدم ثبات کودک است.
درختی که دارای برگهای زیاد و در هم باشد نشانگر شخصیت در خود فرو رفته کودک و درختی که شاخههای مختلف آن هر کدام به سویی کشده شدهاند نمایانگر حساسیت شدید کودکی است که مسائل را به سادگی میفهمد و قادر به ارتباط با دیگران است و در عین حال به راحتی میتواند خود را با محیط سازگار سازد.
آسمان و زمین: آسمان نماد الهام و پاکی است ولی زمین نشانگر ثبات و امنیت است. کودکان خیلی کوچک هیچ وقت خطی برای نشان دادن زمین ترسیم نمیکنند ولی در سن ۶-۵ سالگی که آغاز به درک دلائل منطقی میکنند به کشیدن زمین نیز میپردازند.
حیوانات: کودک با کشیدن حیوانات به بیان امیال خشونت آمیز و کشانندههای سانسور شده خود بر اساس تجسم یک حیوان
میپردازد و حیوان معرف کشانندهای میگردد که کودک شهامت پذیرفتن آن را ندارد.
مثلاً گرگ نما پرخاشگری است. خسر، یک فرد خشن و زمخت، سگ یا شخص وفادار و روباه نماد یک فرد حیله گر میباشد. به طور کلی میتوان بین حیوانات اهلی که معرف کشانندهها یا احساسات مهار شده و اجتماعی شده و حیوانات وحشی که جهش لجام گسیخته نیروهای ابتدایی را نشان میدهند تمایز قائل شد. به عنوان مثال ترسیم سگ معمولاً نشان دهنده نیا به ملاطفت و نوازش است. اما این حیوان واجد نوعی دو سوگرایی نیز هست. بدین معنا که قاعدتاً یک سگ باید مطیع باشد ولی امکان دارد که پرخاشگر شود و گاز بگیرد. مانند همه حیواناتی که پوست نرم دارند. گربه نیز به منزله نماد گرایش کودک به ناز و نوازش است و به دلیل ملایمت و ظرافت دارای ارزشی زنانه نیز هست. مرغ و جوجههایش معرف چارچوب خانوادگی کودکند. کودکی که
میخواهد مورد نوازش یا حمایت قرار گیرد معمولاً با جوجهها همسانسازی میکند. لانه به معنای کانون یا هسته خانوادگی و جایی است که زندگی در آن لذتبخش است.
کلاغ و پرندگان سیاه دیگر اضطراب، ترس، گنهکاری و یا تهدیدی قریب الوقوع را نشان میدهند. عقاب به منزله رمز قدرت و پرخاشگری محسوب میشود. ماهی احساس راحتی وآرامش کودک را متجلی میسازد. افزون بر این ماهی دارای یک شکل اهلی است و ممکن است شیوهای برای بیان مردانگی باشد.
کوسه، سوسمار، شیر، گرد نماد قدرت پدرانه میباشند.
مار معمولاً دارای معنای احلیلی و معرف کشانندههای پنهان یا خطرناک هستند و غالباً به هنگام دلمشغولیهای جنسی به تصویر کشیده میشوند.
پاره از حیوانات به منزله نماد مادر قدرتمند، اخته کننده یا بلعنده محسوب میشوند و از آن میان به عنکبوت میتوان اشاره کرد. ترسیم حیوانات مختلف در نقاشی، ضمن آنکه پارهای از گرایشهای کودک را برجسته میسازد بر حسب رنگ، عوامل پیرامونی و صحنه ترسیم شده دارای معنای متفاوتی است و همواره باید به گونهای ظریف و با توجه به توضیحها یا عنوانهایی که آزمودنی ارائه میدهد تفسیر گردد.
ترسیم جادوگر مقتدر و خطرناک نیز نمادی مادری خشن و خطرناک است.
جنبههای تجلیلی نقاشی انسان:
سر: سر را میتوان به عنوان جایگاه رمزی من تلقی کرد. سر به منزله جایگاه تفکر، جاه طلبیهای عقلی، مهار ارادی غریزهها و زندگی تخیلی است. اندازه شکل و تأکید بر پارهای از اجزای سر آشکار کننده باز خوردهای روانی متفاوتی هستند.
سر بزرگ خود دوستداری، فزون گستردگی من و تکبر اخلاقی و عقلی را نشان میدهد. سر کوچک نشان دهنده ناارزنده سازی خود و یا وجود زمینه افسردگی است و مبین غلبه کشانندهها و یا وجود مشکلات ارتباطی است. در صورتی که سر به صورت بیضی افقی ترسیم شود با مادی نگری ترسیم کننده مواجه هستیم. ترسیم سر بدون چانه که مستقیماً به گردن وصل شده باشد نشان دهنده نوعی کندی روانی است. قطع جمجمه به وسیله یک خط افقی در کودکان عقب مانده ذهنی یا آنهایی که خود را کم هوش میدانند دیده میشود.
چشم: چشمان بزرگ مبین برونگرایی و کنجکاوی و چشمان کوچک نشانه درونگرایی و حذف آنها علامت امتناع از دیدن است. به هنگام وهله ادیبی که از سن ۵-۴ سالگی آغاز میشود و کودک مسائل بسیاری را در مورد جنسیت برای خود مطرح میکند شاهد ترسیم چشمهای بسیار بزرگ و گردی هستیم که مبین تماشاگری جنسی و یامیل به دیدن چیزهایی پنهانی است. در پارهای از موارد چشمها به صورت دایرهای بزرگی ترسیم میشوند که در وسط آنها یک نقطه گذاشته میشود. اگر این شیوه ترسیم در یک ردیف نقاشی تکرار شود مبین ترسی و وحشتی است که باید علت آن را جستجو کرد.
پرخاشگرها و پارانو یا گونهها به ترسیم چشمهای خشن و دلهره انگیز میپردازند و اضطراب ناشی از احساس گنهکاری نیز به تشدید خطوط چشمها و یا حذف آنها منتهی میگردد.
ترسیم مژهها و ابروها نشانه دلمشغولی زیبایی شناختی و یا بازخوردی تحریک آمیز است. ترسیم ابروها به صورت منظم نشان دهنده توجه به زیبایی شناختی و توانایی مهار خود است و ترسیم آنها به صورت در هم و برهم و پرخاشگکرانه مبین مشکلات فرد در مهار کردن غریزهها و خشم تلقی میگردد.
دهان: ترسیم دقیق خطوط هر دو لب نشانه شهوت گرایی است و رنگ آمیزی لبها با رنگ قرمز به منزله یک نشانه خاص زنانه تلقی میشود. لبهای به هم فشرده و خطی نشانه وجود تنش است و لبهای پهن و کلفت علامت پرخاشگری است. ترسیم به صورت مدور نشانه کودک ماندگی، حرض و آز دهانی، وابستگی و فعل پذیری تلقی میشود.
در افراد روان بی اشتها و یا بیماران دچار خموشی دهان بسیار کوچک ترسیم میگردد و یا کاملاً حذف میشود و یا آنکه بر اساس مکانیزم جبران بسیار بزرگ کشیده میشود. حذف دهان با احساس گنهکاری دهانی مرتبط است. ترسیم دندانها که بسیار نادر است، در نقاشی کودکان کم سن از فراوانی بیشتری برخوردار است. دندانهای کم و بیش نوک تیز غالباً مبین پرخاشگری کودک هستند. گاهی اتفاق میافتد که خنده آدمک موجب نمایان شدن دندانها میشوند و در این صورت میتوان گفت که نوعی دوسوگرایی عاطفی یعنی در عینم حال پرخاشگری و محبت در کودک وجود دارد.
بینی: معادل احلیل تفسیر میشود تغییر شکل و یا تأکید بر خط بینی را باید با مسائل جنسی مانند استمناء و یا ترس از اختگی در رابطه گذاشت.
گوشها: به ندرت ترسیم میشوند اما در صورتی که کودک به ترسیم آنها بپردازد میتوان پذیرفت که میخواهد بشنود و بداند. معمولاً کودکانی که تمایل وافری به دانستن دارند و یا آنهایی که از آنچه میشنوند رنج میبرند (منازعات مکرر، فریادها، تهدیدهای لفظی) به ترسیم گوشها میپردازند.
غالباً در کودکانی که دچار اخلال شنوایی هستند کوشش برای شنیدن بر اساس ترسیم گوشهای بزرگ نمایان میگردد. گرچه پارهای از کودکان ناشنوا گوشها را ترسیم نمیکنند همچنین عدم ترسیم گوشها در سنی که کودک به سن کشیدن آنها رسیده، نشانگر امتناع از شنیدن است.
چانه: ترسیم چانه به صورت کاملاً مشخصی نشانه مردانگی، تمایل به تأیید خویشتن و قدرت است.
گونه: ترسیم گونهها که حدوداً در ۱۰% از نقاشیها پس از ۷ سالگی دیده میشود، مبین سلامت، شادی و خوش خلقی است.
گردن: به منزله عضو رابط بین فکر و غریزه است. گردن کوتاه و پهن نشان دهنده قوت غراز و خشونت است. گردن طویل و ظریف مبین میلبه مهار کردن کشانندههاست و همچنین میل به بزرگتر یا برتر شدن از لحاظ جسمانی یا روانی را نشان میدهد و گاهی نیز میتوان آن را به عنوان علامت جاه طلبی و تکبر تلقی کرد. فقدان گردن از ۱۰-۹ سالگی به بعد نشان دهنده غلبه مادی نگری است.
تنه: معمولاً اعضای جنسی را دربر میگیرد و میتوان آن را جایگاه غرایز دانست. تأکید بر خطوط افقی مانند خط کمر نشان دهنده کوشش کودک در راه مهار کردن زندگی غریزی است. زنانگی بهصورت شکلهای انحنادار نمایانده میشود در حالی که نیروی مردانه بیشتر به وسیله زاویه یا مربع بیان میگردد.
ساقهای استوار را میتوان مبین احساس ایمنی، تأیید خویشتن، تماس با محیط و فعالیت جنسی دانست. ساقهای طویل توسط کودکان فعال و ساقهای کوتاه به وسیله کودکان فعل پذیر فاقد پویایی ترسیم میشوند. کشیدن ساقهای ضعیف نشانه افسردگی و فقدان اعتماد به نفس است. به طور کلی ترسیم آدمک ایستاده نشانه فعالیت، ترسیم آدمک نشسته علامت فعل پذیری ترسیم آدمک خوابیده مبین تمایل به گریز از مشکلات است.
پاها منعکس کننده ناایمنی، ترس یا احساس گنهکاری است. ترسیم پاها و ساقها به صورت چسبیده به یکدیگر نشان دهنده فقدان اعتماد به نفس است در حالی که ترسیم با فاصله آنها، پایداری، نیرو و اعتماد به نفس را القاء میکنند.
پارهای از کودکان به منظور مهار کردن و یا سرکوب پرخاشگری خویش و یا برای حمایت از خود در برابر ناایمنی درونی با ترسیم خطوط انحناداری در اطراف پاها آنها را محصور میکنند.
بازوهای کاملاً فاصله دار نشان دهنده میل به مشارکت، ایجاد تماس با دیگری و جامعه خواهی هستند. ترسیم آنها به صورت نامعطف و افقی نشانه وجود تنش در روابط با دیگری تلقی میشود. بازوهای طویل و استوار، جاه طلبی و نیاز به تحقق خویشتن را بیان میکنند. در حالی که بازوهای طویل و ضعیف ناتوانی فرد در تحقق خواستههایش را آشکار مینمایند. بازوهایی که به بدن چسبیدهاند مانع تبادل واقعی میگردند و وجود بازداری و یا امتناع از دادن را نشان میدهند. بازوهایی که با حالت وارفته و بدون انرژی آویزان هستند، مبین باز خورد تسلیم و یا احساس شکستی تلقی میشوند که بر اساس نشانههای دیگر آشکار میگردند. ابعاد بازوها در کودکان گسیخته خو و عقب مانده ذهنی تقلیل مییابند.
دستها و انگشتان: در نخستین نقاشیها، کودک دستها را به صورت گل و یا خورشید ترسیم میکند. دستهای بسته نشانه بی اعتمادی و دستهای باز نشان دهنده حس نیت کودک است. ترسیم نکردن دستها، کشیدن آنها در پشت سر و یا در جیبها نشانه ناتوانی در برقراری تماس با دیگری و یا احساس گنهکاری ناشی از دزدی و یا استمناء است و گاهی نیز تمایل کودک به پنهانکاری را نشان میدهد.
پلیس: مبین قانون، نظم و اقتدار است. چه این افراد حافظ نظم هستند. کودکی که خود را به صورت پلیس ترسیم میکند غالباً دارای تنشهای قابل ملاحظه و پرخاشگری کم و بیش آشکاری است که احتمالاً ناشی از تعارض با پدر یا قدرتی است که معرف اوست.
ملوان یا خلبان: میل به گریز، به جایی دیگر رفتن و با شخص دیگر بودن را نشان میدهد. میل به سفر و یا مشکلات باقی ماندن در یک محل و ریشه گرفتن نیز تعابیر دیگری هستند.
شخص نقابدار: ترسیم شخص نقابداری که گاهی هم شنل دربردارد میل به پنهان کردن را نشان میدهد و معمولاً در کودکانی دیده میشود که دروغگو هستند و بیشتر در
خانوادههایی دیده میشود که والدین دائماً میخواهند همه چیز را بدانند. چه در چنین مواقعی کودک احساس میکند که نیازمند حفظ اسرار خویشتن است.
شاه تاجدار: ترسیم شاه تاجدار و پرشکوه به منزله ترسیم تصویری سلطه جو و موفق از من است و همچنین به عنوان تجسم رمزی پدر محسوب میشود و تمایل به تأیید خویشتن را نشان میدهد.
ملکه: به عنوان تصویری از مادر و زن است و در نقاشی کودکان خردسالی که رؤیای برتری و آرمانی زیبایی و قدرت را در سر میپرورانند به فراوانی مشاهده میشود.
نقاشی قالبی یعنی به تصویر کشیدن دقیق و کامل یک شخص یا یک الگو مبین گریز، رها شدگی یا تمایل به پنهان کردن عمق وجود خویشتن است. چنین تصاویری اثر کودکانی است که از آشکار کردن من خود اجتناب میکنند. ضمن آنکه به انجام آنچه از آنها خواسته شده میپردازند. بیشتر در کودکان مهاجر و رها شده و یا آنهایی که در محیط فرهنگی غیر از فرهنگ خود زندگی میکنند، مشاهده میشود.
ارزنده سازی شخص اصلی نقاشی:
از دیدگاه روان تحلیل گری، فرد ارزنده سازی شده کسی است که کودک بیشترین نیروی عاطفی خود را در روی سرمایه گذاری میکند و به همین دلیل است که غالباً همانطور که پورو خاطر نشان کرده است موضوع همسانسازی هشیار یا ناهشیاری قرار میگیرد. شخص ارزنده سازی شده:
۱- غالباً کسی است که در مرحله نخست ترسیم شده چه اولین کسی است ک کودک به وی فکر میکند و توجه خاصی نسبت به او مبذول میدارد. این شخص غالباً نخستن جایگاه را در سمت چپ خانواده اشغال مینماید. بدین دلیل که راست برتران معمولاً از چپ به راست نقاشی میکنند. غالباً این شخص یکی از والدین است. اما اگر این شخص یک کودک باشد، به این معناست که آزمودنی جاه طلبیهای خود را در این شخص متبلور کرده است. جنس و نقش وی را برتر تلقی میکند و در عمق وجودش خواستار آن است که جای وی را اشغال کند. اگر کودک که در وهله نخست خود را ترسیم کند نشانه گرایش به خود دوستداری آشکاری است که باید علت آن کشف شود. چنین گرایشی غالباً از ناتوانی و عدم امکان سرمایه گذاری در تصاویر والدین به دلیل تعارض است.
۲- شخص ارزنده سازی شده با در نظر گرفتن نسبتها، بلند قامتتر از اشخاص دیگر است: درختی که خود را بلندتر از مادر ترسیم میکند.
۳- شخص ارزنده سازی شده از لحاظ چیزهای افزوده شده غنیتر است: تزئین لباسها، کلاه، عصا، چتر، کیف و … .
۴- تصویر شخص ارزنده سازی شده با دقت و مواظبت ترسیم میگردد.
۵- شخص ارزندده سازی شده غالباً کانون توجه اشخاص دیگر نقاشی است، یعنی همه نگاهها به سوی وی منعطف است.
۶- در پاسخ به پرسشهایی که در خلال مصاحبه مطرح میشوند، کودک به ارزنده سازی وی میپردازد و نقش برتر او را آشکار میکند.
۷- شخص ارزنده سازی شده غالباً تصویر شخصیت آزمودنی است یا کودک صراحتاً یا بر اساس علائم نقاشی میگوید که
میخواهد با وی همسانسازی کند.
نا ارزنده سازیها:
ابتداییترین مکانیزم دفاعی، نفی واقعیتی است که کودک در سازش با آن خود را ناتوان میپندارد. مکانیزم نفی واقعیت از راه حذف ساده آنچه اضطراب را برمیانگیزد، بیان میشود. نا ارزنده سازی یک شخص وقتی تا آنجا پیش نمیرود که به صورت حذف وی از نقاشی متجلی میگردد، بر اساس نشانههایی آشکار
میگردد:
۱- با در نظر گرفتن همه نسبتها خصوصاً با در نظر گرفتن سن از دیگران کوچکتر کشیده میشود.
۲- در آخرین جا و غالباً کنار صفحه کاغذ قرار داده میشود و مثل این است که کودک در بدو امر قصد در نظر گرفتن جایی را برای او نداشته است.
۳- با فاصله از دیگران یا در سطحی پایینتر از آنهای دیگر کشیده میشود.
۴- به خوبی دیگران ترسیم نمیشود یا جزئیات مهمی در تصویر وی از قلم میافتند.
۵- بر اساس یک ارزشیابی کهتر کننده یا یک تغییر سن مثلاً یکی از والدین نسبت به دیگری خیلی پیر باشد بی ارزش شمرده
میشود.
۶- نام وی ذکر نمیشود، در حالی که نام همه اشخاص دیگر ذکر میگردد.
۷- به ندرت معرف شخصیت آزمودنی است و به همسانسازی با وی مبادرت نمیکند.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک
برچسبها: تحلیل , روانشناختی , نقاشی , کودکان