عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس



قرارگاه ضد صهیونیستی کمیل | فروردین ۱۴۰۳

ورزیده‌ترین جاسوس شوروی در ایران

روز چهارم دی 1356 سرلشکر مقربی که در دادگاه بدوی و تجدید نظر نظامی به جرم جاسوسی برای بیگانگان به اعدام محکوم شده بود تیرباران شد.

احمد مقربی فرزند حسن در سال 1300 در تهران متولد شد. پس از طی تحصیلات ابتدایی و متوسطه وارد دانشکده افسری گردید و با درجه ستوان سومی فارغ‌التحصیل شد. نامبرده همچنین دوره‌های متعددآموزش نظامی منجمله، دوره مقدماتی و عالی مهندسی، دوره فرماندهی و ستاد در آمریکا، دوره پدافند عالی از آمریکا و دانشگاه جنگ را گذرانید و از سال 1327 وارد خدمت در ارتش شد و مشاغلی از جمله عضو نهضت مقاومت ملی، عضو انجمن جغرافیا و مهندسین امریکا، معاون اداره پنجم و رئیس رکن پنجم ستاد ارتش را بر عهده داشت. طبق اسناد ساواک، مقربی پس از انحلال حزب توده و دستگیری اکثر افراد وابسته به حزب مدت هفت ماه بازداشت گردیده ولی به علت فقدان مدارک لازم آزاد می‌گردد.

ولی مجدداً در سال 1344 روس‌ها با توجه به موقعیت وی و دسترسی اطلاعاتی‌اش به نامبرده نزدیک شده و با تهدید و افشاء ارتباط وی با یک سرهنگ فراری، او را وادار به همکاری می‌کنند. مشارالیه حدود 11 سال با سفارت شوروی سابق در تماس بود و اطلاعات مهمی را درباره حکومت پهلوی در اختیار روس‌ها گذاشت.

در آذرماه 1356 در مطبوعات و رسانه‌های رسمی و نیمه ‌رسمی ایران اعلام شد که یک شبکه جاسوسی کا.گ.ب در ایران کشف شد و «سرلشکر مقربی» دستگیر و محاکمه گردید، با فاصله زمانی اندک،‌ اعلام شد که یکی از مقامات وزارت آموزش وپرورش به نام «علی ‌نقی ربانی» نیز به همان اتهام دستگیر شد و مورد محاکمه قرار گرفت. در چهارم دی‌ ماه 1356 مطبوعات رژیم اعلام کردند که «... حکم دادگاه برای سرلشکر احمد مقربی، که به موجب رأی صادره از دادگاه تجدید نظر به اعدام محکوم گردیده بود، در بامداد امروز اجرا گردید.دسرلشکر مقربی، به جرم جاسوسی و دادن اسرار نظامی ایران به عمال بیگانه، در دادگاه نظامی محکوم به اعدام شده بود.» «ربانی» نیز، پس از تأیید حکم اعدام وی در دادگاه تجدید نظر نظامی در 25 دی ماه 56، اعدام شد.

نحوه کشف ارتباط سرشکر مقربی، که از بزرگ‌ترین پیروزی‌های ضد‌جاسوسی به شمار می‌رفت و همواره برای مقامات روس حالت معما داشته است.

کوزیچکین در مورد سوابق مقربی می‌نویسد که وی«سی‌ سال از عمال کا.گ. ب بود. از زمانی که افسری جوان بود، در سال 1945 [1324 خورشیدی] به خدمت این سازمان درآمد. او بهترین عامل رزیدنسی به حساب می‌آمد و اطلاعات محرمانه‌ای را که واقعاً برای اتحاد شوروی حایز اهمیت بود، در اختیار ما می‌گذاشت در طی سال‌ها ترقی بسیار کرد و مسئول خرید اسلحه از آمریکا و دیگر کشورهای غربی شد. دیگر جانشینی برای او یافت نمی‌شد؛ به این علت بدیهی است که مقربی تنها عامل رزیدنسی بود که می‌توانست اطلاعات مهمی عرضه بدارد. دیگران با او قابل مقایسه نبودند و عده‌شان هم بسیار اندک بود.

با از دست رفتن مقربی، در رزیدنسی یک خلأ اطلاعاتی پیدا شد؛ اضافه بر اینها، او عملاً همه‌ افسران PI [جاسوس سیاسی Political Intelligence] را که در زمان‌های مختلف و در آن دوران طولانی همکاری با او کار کرده بودند، می‌شناخت.»

اما مقربی چگونه لو رفت ؟

منصور رفیع زاده از مدیران بلندپایه ساواک در کتاب خاطراتش، دستگیری مقربی را اینگونه روایت می کند: بعد از رسیدگی‌های بسیار دقیق توسط ساواک، کشف گردید که اتومبیلی که متعلق به سفارت شوروی، اما بدون پلاک سیاسی، به طور معمول مقابل منزل ویلایی سرلشگر مقربی در قلهک توقف می‏کند. سپس راننده پیاده شده، درب صندوق عقب را باز می‏کند و پس از چند دقیقه دوباره آن را بسته و از آنجا دور می‏شود. در این بین، هیچگونه تماس مستقیمی با مقربی انجام نمی شود.

در نهایت مشخص شد که تیمسار مقربی و روس‌ها، نیازی به تماس شخصی و فیزیکی برای انتقال اطلاعات نداشته اند. مقربی، اطلاعات حساس ارتش ایران را به درون دستگاه‌های الکترونیکی پیشرفتهء درون منزلش منتقل می کرد و اتومبیل عامل روس‌ها که در مقابل منزل مقربی توقف کرده بود، از دستگاه‌های گیرنده درون صندوق عقب، برای تقویت آن اطلاعات و ارسال مستقیم آن به مسکو و دفتر اصلی سازمان KGB استفاده می‌کرده‌اند.

وقتی که ماموران KGB حوالی نیمه شب به مقابل خانه مقربی رسیدند، یک اتومبیل پژوی 504 ساواک، از طرف مقابل ظاهر شده و شاخ به شاخ و به طور عمد به اتومبیل KGB کوبید. مقربی از خانه‌اش بیرون پرید که ببیند چه شده، اما با دیدن پژوی 504 که اتومبیل معمول ساواک در آن دوران بود، به سرعت به داخل منزلش برگشت.

راننده‌ها از اتومبیل ها پیاده شدند و دعوایی سر گرفت. هر دو طرف درگیر، به محوطه‌ای در آن حوالی برده شدند و پلیس (که در واقع پلیس تهران نبوده و ماموران زبده ساواک بودند) دخالت کرد. ابتدا روس‌‌ها وانمود کردند که زبان فارسی نمی‌دانند و سعی داشتند مساله را یک تصادف کوچک جلوه دهند و قبول کردند که خسارت اتومبیل مقابل را بپردازند. آنها گفتند که روسی بوده اما دیپلمات نیستند. ولی پس از بازپرسی دقیق‌تر توسط ساواک، معلوم شد که از از دیپلمات‌های ارشد سفارت شوروی در تهران هستند. روس‌ها، مصونیت سیاسی خود را ارائه کردند و اصرار کردند که اتومبیل سفارت به آنها بازگردانده شود. به آنها گفته شد که چون اتومبیلشان درگیر تصادف بوده، لذا پلیس (ساواک) موقتن از آن نگهداری خواهد کرد.

در همین حین، تیمسار مقربی توسط ساواک بازداشت شد و خانه‌اش مورد جستجوی دقیق قرار گرفت. اتومبیل او و همه دستگاه‌هایی الکترونیکی خانه‌اش که توسط KGB به وی داده شده بود، ضبط شد. همه چیز در اختیار ساواک قرار گرفت.

به محض آنکه این موضوع به سفارت شوروی اطلاع داده شد، روس‌ها درخواست نمودند که دیپلمات‌هایشان به دلیل مصونیت سیاسی، فورا به سفارتخانه تحویل داده شوند، اما موضوع تجهیزات الکترونیکی بسیار پیشرفته یافته شده در صندوق عقب اتومبیل روس‌ها، مطرح بود. بعد از آزادی دیپلمات‌ها، اتومبیل سفارت شوروی نیز تحویل گردید اما بدون لوازم جاسوسی. سفارت شوروی، یادداشتی به وزارت خارجه ارسال کرد و طی آن اعلام کرد که مقداری «لوازم شخصی» موجود در اتومبیل، هنوز بازگشت داده نشده است.

وزارت خارجه به تیمسار نصیری تلفن زد و درخواست آنها را مطرح کرد و تیمسار جواب داد که به آنها بگویند اگر ممکن است لطف نموده لیست آن اقلام را به طور مجزا، دقیق و کاربردشان برای ما ارسال کنند و ما بسیار خوشحال خواهیم شد که این لوازم را از انبار پلیس (ساواک) یافته و خواسته روس‌ها را پیگیری نمائیم!

اما سازمان CIA بسیار خوشحال بود که یک جاسوس ارشد KGB گیر افتاده است. هرچند که قبل از دستگیری مقربی، هیچ اطلاعیه‌ای دال بر وجود چنان ماموری در ایران از طرف ساواک دریافت نکرده بود و در واقع ساواک به دور از چشمان CIA این عملیات موفقیت آمیز را به انجام رسانده بود.

اما پس از اطلاع از دستگیری مقربی، ماموران ارشد CIA از ساواک دو خواهش کردند:

1) از ساواک خواستند قبل از افشای اطلاعات ذی قیمت وی، مقربی اعدام نشود و با وی مصاحبه‌ای انجام دهند.

2) درخواست نمودند ابزارهای بسیار پیشرفته الکترونیکی ضبط شده در اتومبیل سفارت شوروی، توسط CIA مورد بررسی قرار گیرد.

کمی بعد از آن، دریادار Stanfield Turner (ریاست وقت سیا) تیمسار نصیری را برای صرف ناهار در دفتر مرکزی CIA در واشینگتن دعوت کرد. من (رفیع زاده) نیز برای ناهار دعوت شده بودم. CIA توضیح داد که سفیر ایران که قاعدتا در این گونه ملاقات‌های رسمی می‌بایستی گروه ایرانی را همراهی می‌کرد، دارای مجوز امنیتی لازم جهت حضور در دفتر مرکزی CIA نمی‌باشد! لذا از اینکه نتوانسته بودند سفیر ایران را دعوت کنند، عذرخواهی کردند.


موضوعات مرتبط: شبکه ، آموزش ، پیشنهاد مدیر ، سیستمهای اطلاعاتی
برچسب‌ها: مقربی , سرلشگر , ساواک , کا گ ب


تاريخ : ۱۴۰۳/۰۱/۲۹ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

ادعای اسرائیل درباره رهگیری ۹۹ درصد موشک های ایران درست نیست

۷ نکته درباره عملیات «وعده صادق»

۱- این نخستین حمله نظامی ایران به خاک اسرائیل (حداقل به صورت عیان و آشکار) از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی محسوب می شود که به نوعی جنگ میان ایران و اسرائیل را از سایه خارج کرد.

۲- در انجام این عملیات، ایران به درستی اهداف نظامی را مدنظر قرار داد تا هم پاسخ انتقامی خود را مشروع سازد و هم از ایجاد تلفات انسانی بالا و احتمال تشدید تنش جلوگیری کند.

۳- در حالی که هنوز بخشی از موشک ها و پهپادهای ایران به آسمان اسرائیل نرسیده بودند، نمایندگی ایران در سازمان ملل در شبکه ایکس، پاسخ ایران را پایان یافته اعلام کرد. صبح دیروز نیز سرلشکر باقری، رییس ستاد کل نیروهای مسلح ایران در مصاحبه ای گفت که قصد ادامه عملیات را نداریم، اما اگر به خاک ما یا مراکز وابسته به ما در سوریه یا جای دیگر تعرض کنند باز هم عملیاتی اجرا خواهد شد. این موضوع به روشنی نشان می دهد ایران تمایلی برای ادامه تنش ندارد.

۴- سخنگوی ارتش اسرائیل مدعی شده ۹۹ درصد موشک ها و پهپادهای ایرانی را رهگیری و منهدم کردند. اگرچه هنوز آمار رسمی و دقیقی از تعداد پهپادها و موشک های شلیک شده به سمت اسرائیل منتشر نشده است، اما به نظر نمی رسد رقم اعلام شده از سوی اسرائیل درست باشد. مقامات اسرائیلی در گفتگو با نیویورک تایمز مدعی شده اند ایران ۳۳۱ حمله شامل ۱۸۵ پهپاد، ۳۶ موشک کروز و ۱۱۰ موشک زمین به زمین به سمت اسرائیل انجام داده است. در این صورت آیا فقط ۳ مورد از آنها توانسته اند از پدافند هوایی اسرائیل عبور کنند؟! فیلم هایی که در شبکه های اجتماعی دست به دست می شوند حداقل خیلی بیشتر از این تعداد را گواهی می دهند.

۵- در حمله ایران به اسرائیل می توان دو نتیجه سیاسی و نظامی را از هم تفکیک کرد. به لحاظ سیاسی حمله بی سابقه و با حجم بالای پهپاد و موشک و آن هم از خاک ایران و علی رغم تهدیدهای قبلی اسرائیل و آمریکا نشان از اعتماد به نفس بالای ایران برای عمل به وعده داده شده دارد. اما به لحاظ نظامی می بایست منتظر ماند و اخبار صحیح و دقیق از میزان خسارات ایجاد شده در اسرائیل را نظاره کرد.

۶- اکنون جهان منتظر واکنش اسرائیل به حمله ایران است. آیا اسرائیل پاسخ خواهد داد؟ در این باره دو نظریه قابل طرح است. اگر حمله ۱ آوریل اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق صرفا یک حمله تاکتیکی برای دستیابی به اهدافی محدود بوده بنابراین نوع واکنش اسرائیل به حمله انتقامی ایران می بایست تا حدود زیادی به میزان خسارات وارد شده بستگی داشته باشد.

از آنجا که اسرائیلی ها تا این لحظه مدعی خسارت محدود شده و از آن طرف بایدن نیز خواستار عدم پاسخ از سوی اسرائیل شده، منطقی است که انتظار کاهش تنش ها یا پاسخی حداقلی از سوی اسرائیل را داشته باشیم. اما اگر حمله ۱ آوریل با اهداف راهبردی و اساسا برای به جنگ کشاندن ایران (و به تبع آن آمریکا) انجام گرفته است، قاعدتا اسرائیل اکنون بهانه لازم برای پاسخ و تشدید تنش را در اختیار دارد. لذا باید اذعان کرد که اکنون توپ در زمین اسرائیل است.

۷- حمله دو شب پیش ایران این پیام را به اسرائیل و متحدانش مخابره کرد که ایران اراده و توان لازم برای دفاع از خود را دارد. ضمن آنکه در عملیات شب شنبه از توان رزمی متحدان ایران در منطقه به کمترین میزان استفاده شد. لذا اگر اسرائیل بخواهد پاسخی شدید به حمله دیشب بدهد، آنگاه باید منتظر تهاجمی همه جانبه از سوی ایران و متحدانش باشد که در این صورت احتمالا شاهد بروز یک جنگ کلاسیک در جنوب لبنان میان حزب الله و اسرائیل و بارش موشک و پهپاد از ایران، عراق و یمن به سوی سرزمین های اشغالی خواهیم بود.


موضوعات مرتبط: نظامی ، راهبرد و تحلیل ، صهیونیست
برچسب‌ها: حمله موشکی , ایران , اسرائیل , وعده صادق


تاريخ : ۱۴۰۳/۰۱/۲۸ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

پانزدهم رجب، در تاریخ اسلام سالروز تغییر قبله مسلمانان از بیت المقدس به خانه کعبه است. مسجد الاقصی به گواه تاریخ نویسان دومین مسجد ساخته شده بر روی زمین پس از بیت الله الحرام محسوب می شود.

این واقعه ارزشمند که در سال دوم هجری قمری اتفاق افتاد، نقش به سزایی در بازیابی هویت و استقلال مسلمانان داشت و آنان را در رسیدن به آرمان های بلند الهی و فتح قله های فضیلت ثابت قدم و دشمنان را از رسیدن به هدف های شوم خود ناامید کرد.

قبله، نماد توحید و جهت و نشانه اسلام و ادیان توحیدی است که ادیان الهی را از دیگر آیین ها جدا می کند و به عبادت های آدمی رنگ خدایی می دهد. خداوند برای هر امتی از امت های پیشین، قبله مخصوصی تعیین کرده است تا به هنگام نیاز و نیایش، به سوی او متوجه شوند و از توجهات انحرافی در امان بمانند.

نخستین قبله

بیت المقدس، یکی از مقدس ترین مکان هایی است که خاستگاه بسیاری از پیامبران بزرگ الهی بوده است و در ادبیات اسلامی نیز جایگاه ویژه ای دارد.
با توجه به موقعیت ممتاز و شرافت بیت المقدس، پیامبر گرامی اسلام پس از مبعوث شدن به نبوت، مدت سیزده سال در شهر مقدس مکه به سوی آن نماز خواند.
حضرت پس از مهاجرت از شهر مکه به مدینه و تشکیل حکومت اسلامی، به روش خود ادامه داد و تا مدت ها نماز خود را به سوی قبله یهودیان (بیت المقدس) می خواند. این کار تا میانه های ماه رجب سال دوم هجری ادامه داشت.

مسجد الاقصی را باید یکی از مقدس ترین اماکن اسلامی برای مسلمانان جهان توصیف کرد. این مسجد اولین قبله مسلمانان جایی که در دوران پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی(ص) ایشان به سوی این مسجد به اذن خداوند نماز بپا می داشتند و همچنین سومین حرم شریف پس از مسجد الحرام و مسجد النبی در مکه و مدینه است . مسجد الاقصی به گواه تاریخ نویسان دومین مسجد ساخته شده بر روی زمین پس از بیت الله الحرام محسوب می شود. نقل است که " حضرت آدم (علیه السلام) آنرا ساخته وزیر بنای آنرا چهل سال پس از ساختن بیت الله الحرام بنا به دستور خداوند نهاده است.

بنابراین صرف نظر از اعتقادات دینی ما مسلمانان ، قدمت ساخت این مسجد به بیش از یکهزار سال نیز سبب توجه جهانی به این مسجد خواهد بود.

در قرآن مجید آمده است " سبحان الذی اسرى بعبده لیلاً من المسجد الحرام الى المسجد الاقصى الذی بارکنا حوله لنریه من آیاتنا إنه هو السمیع البصیر".

بهانه جویی یهودیان

با تشکیل حکومت اسلامی و رشد مسلمانان در مدینه، ترس و وحشت امت یهود را فرا گرفت؛ زیرا پیشرفت های روزافزون مسلمانان، نشان می داد آیین اسلام، در اندک زمانی سراسر شبه جزیره عربستان را خواهد گرفت و قدرت و آیین یهود را از بین خواهد برد. به همین علت، کارشکنی یهودیان آغاز شد. آنان از راه های گوناگون، مسلمانان و شخص پیامبر اسلام را مورد آزار و بی مهری خود قرار می دادند. یهودیان با طرح مسئله قبله، مسلمانان را سرزنش می کردند و می گفتند: «محمد صلی الله علیه و آله مدعی است دارای آیین مستقلی است و آیین و شریعت او، آیین های گذشته را نسخ می کند، در صورتی که هنوز قبله مستقلی ندارد و از قبله یهودیان پیروی می کند».
این سخنان برای پیامبر اسلام ناگوار بود و حضرت را ناراحت می کرد.

در انتظار وحی

پیامبر گرامی اسلام علاقه زیادی به خانه کعبه داشت. علت علاقه حضرت به کعبه را باید در علاقه بسیار ایشان به حضرت ابراهیم علیه السلام و آثار او جست وجو کرد. افزون بر این، کعبه قدیم ترین خانه توحید بود. از سوی دیگر، حضرت می دانست که بیت المقدس، قبله موقت مسلمانان است و آرزو داشت فرمان قبله بودن کعبه صادر و قبله نهایی تعیین شود. سرزنش ها و تحقیرهای بیش از اندازه یهودیان مدینه نیز باعث شده بود تا این انتظار به اوج خود برسد. اما از آنجا که حضرت تسلیم دستور خداوند بود، این تقاضا را بر زبان جاری نمی کرد. ایشان نیمه های شب از خانه بیرون می آمد و به آسمان نگاه می کرد و با نگاه های انتظار آمیزش، نشان می داد عشق و شوق فراوانی در دل دارد.

پایان انتظار

پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله برای تغییر قبله مسلمانان لحظه شماری می کرد و در انتظار نزول وحی خداوند بود. قرآن کریم لحظات انتظار را چنین بیان می کند: «نگاه های معنادار تو را به آسمان می بینم و تو را به سوی قبله ای که رضایتت را جلب کند برمی گردانیم». هفده ماه از ورود پیامبر به شهر مدینه گذشته بود که انتظار به پایان رسید و دستور تغییر قبله صادر شد. این دستور در روز پانزده رجب سال دوم هجری در حالی به پیامبر ابلاغ گردید که حضرت، دو رکعت از نماز ظهر را در مسجد بنی سالم به سوی بیت المقدس خوانده بود. در این حال جبرئیل امین نازل شد و بازوان پیامبر را گرفت و حضرت را به سوی خانه کعبه برگرداند. زنان و مردانی هم که در مسجد به پیامبر اقتدا کرده بودند، از حضرت پیروی کردند و به طرف کعبه برگشتند و دو رکعت آخر را به سوی کعبه خواندند. از آن روز، کعبه به عنوان قبله مستقل مسلمانان اعلام گردید. این مسجد هم اکنون نیز در شهر مدینه باقی است و به مسجد ذوقبلتین (دو قبله ای) معروف است.

کعبه

خانه کعبه، شریف ترین مکان در روی زمین است که از سوی خداوند به عنوان پناهگاه و کانون امن اعلام و مقررات شدیدی برای پرهیز از هر گونه درگیری و جنگ و خون ریزی در این سرزمین مقدس وضع شده است؛ به گونه ای که نه تنها انسان ها از هر قشر و گروهی، بلکه حیوانات و پرندگان نیز در امنیت کامل به سر می برند و هیچ کسی حق آزار آنها را ندارد.
از آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت پیامبر علیهم السلام و تاریخ اسلام استفاده می شود که خانه کعبه، پیش از حضرت ابراهیم و حتی در زمان حضرت آدم بر پا بود. قرآن کریم می فرماید: «نخستین خانه ای که برای پرستش خداوند برای مردم ساخته شد، در سرزمین مکه بود». بر همین اساس، خانه کعبه کهن ترین مرکز توحید و پرستش ذات خداوند و برای همه مردم شبه جزیره عربستان ارزشمند و قابل احترام بود.

بهانه های جدید

با تغییر قبله و استقلال نسبی مسلمانان، فصل جدیدی از ایرادها و بهانه جویی های امت یهود آغاز شد. آنان که پیش از تغییر قبله، مسلمانان را به نداشتن استقلال سرزنش می کردند، پس از تغییر قبله، با چرخش بسیاری، بهانه های دیگری را مطرح کردند. یهودیان، پیامبر اسلام را به برگشتن از قبله پیامبران پیشین سرزنش می کردند و می گفتند: «اگر قبله اول مسلمانان درست بود، این تغییر قبله چه معنایی دارد؟ و اگر قبله دوم صحیح است، چگونه بیش از چهارده سال به طرف بیت المقدس نماز خوانده اند؟».
قرآن کریم با اشاره به ماجراجویی های یهودیان، به پیامبر می فرماید: «به زودی بعضی از سبک مغزان می گویند چه چیزی آنها را از قبله ای که برآن بودند (بیت المقدس) برگرداند. به آنان بگو شرق و غرب عالم متعلق به خداست». خداوند با این بیان شیوا، بهانه جویی و اعتراض به احکام خدای حکیم و دانا را، نشانه بی خردی معرفی کرده است.

آزمایش الهی

از آیات قرآن کریم استفاده می شود که یکی از حکمت های تغییر قبله، آزمایش مسلمانان بوده است؛ زیرا به واسطه این تغییر، آنان که پیرو راستین دستورات الهی هستند، آنچه را پیامبر بازگو می کند بدون اکراه می پذیرند، ولی آنانکه ایمان خالص ندارند، به محض تغییر یک دستور، شروع به بهانه جویی و چون و چرا کردن می کنند. قرآن کریم با اشاره به این مطلب می فرماید: «تغییر قبله از آن طرفی که بر آن نماز می گزاردید (بیت المقدس) برای این بود تا افرادی را که از پیامبر پیروی می کنند، از آنها که به جاهلیت باز می گردند بازشناسیم».

رحمت الهی

با تغییر قبله مسلمانان از بیت المقدس به خانه کعبه، نگرانی هایی در بین بعضی از افراد سست ایمان ایجاد شد. این عده در مورد اعمال گذشته خود و بستگانی که پیش از تغییر قبله از دنیا رفته بودند دچار تردید شدند و گمان کردند آن اعمال مورد پذیرش نیست. در پی این نگرانی، نزد پیامبر اسلام رفتند و در مورد اعمال گذشته خود و اقوامشان پرسیدند. در این لحظه پیامبر اسلام با تلاوت ادامه آیه 143 سوره بقره فرمود: «خداوند ایمان شما را که بر اساس دستور پیشین به سوی بیت المقدس نماز خوانده اید ضایع نمی کند».

قبله میانی

هر امتی، قبله مخصوصی دارد که خداوند آن را تعیین کرده است. خانه کعبه، قبله مسلمانان، در بین قبله های امت های دیگر، قبله میانی است و در وسط آنها قرار دارد؛ زیرا مسیحیان در هنگام عبادت، به طرف محل تولد حضرت عیسی، (بیت المقدس) می ایستادند و آنجا در مقایسه با محل سکونت مسیحیان که در کشورهای عربی بود، در سمت شرق قرار می گرفت. یهودیان هم که بیشترشان در سرزمین شام ساکن بودند، به سوی بیت المقدس می ایستادند که در سمت مغرب آنان واقع شده بود. خانه کعبه، برای مسلمانان آن روز که درمدینه زندگی می کردند، در وسط قرار داشت. قرآن کریم با اشاره به این موضوع می فرماید: «همان گونه که ما کعبه را وسط قرار دادیم، شما مسلمانان را نیز امت وسط قرار دادیم».

تکمیل نعمت

خداوند یکی از اهداف تغییر قبله را، تکامل انسان و آزاد کردن او از بند تعصبات و هوس های مادی می داند و می فرماید: «تغییر قبله، به این دلیل بود که شما را تربیت کنم، از قید تعصب برهانم و استقلال بخشم و نعمت خود را بر شما تمام کنم تا هدایت شوید».
در حقیقت تغییر قبله، نوعی تربیت و تکامل بخشیدن به روح انسان ها و نعمت بزرگی بود که سبب شد مسلمانان از تقلید کورکورانه دوری کرده و هدایت یابند. خداوند در آغاز ظهور اسلام برای جداسازی صفوف مسلمانان از بت پرستان، دستور داد مسلمانان به سوی بیت المقدس نماز بخوانند و هم زمان با تشکیل حکومت اسلامی در مدینه و تثبیت قدرت، توجه به سوی کعبه معطوف شد و مسلمانان متوجه قدیم ترین خانه توحید شدند و به این ترتیب، یک مرحله از تکامل و تربیت تحقق یافت.

به سوی مسجدالحرام

یکی از برکات تغییر قبله مسلمانان به طرف خانه کعبه، کوتاه شدن زبان مخالفان اسلام بود. یهودیان، مسلمانان را سرزنش می کردند و می گفتند: «ما در تورات خوانده بودیم که یکی ازنشانه های پیامبر آخرالزمان، نماز خواندن به دو قبله است، در حالی که ما این نشانه را در ایشان نمی بینیم.» با این بیان، مسلمانان نیز به شک می افتادند و پایه های حکومت اسلامی سست می شد. از سوی دیگر، مشرکان نیز پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله را به فراموش کردن نخستین خانه توحیدی متهم می کردند. تغییر قبله، زبان هر دو گروه مخالف اسلام را بست. قرآن کریم با اشاره به این مطلب مهم می فرماید: (ای پیامبر!) از هر کجا خارج شدی، روی خود را به طرف مسجدالحرام کن تا مردم بهانه ای بر ضد شما نداشته باشند».

گواهی ادیان الهی

یکی از نشانه های پیامبر گرامی اسلام که در همه کتاب های امت های پیشین به آن اشاره شده بود و پیامبران گذشته به آن نوید داده بودند، تغییر قبله بود. دانشمندان یهودی و مسیحی می دانستند پیامبر اسلام به طرف دو قبله نماز می خواند. آنها همه ویژگی های او را همانند فرزندان خود می شناختند، ولی به جای اینکه به پیمان الهی پای بند باشند، حقایق را پنهان کردند و به مبارزه با پیامبر و دین مبین اسلام برخاستند.

علم هیئت

تغییر قبله «مسلمانان از بیت المقدس به خانه کعبه» و شدت نیاز آنان به تشخیص قبله برای نیازمندی های شبانه روزی همانند نماز، ذبح حیوانات، دفن میت و...، سبب شد مسلمانان از آغاز اسلام، وارد عرصه تحقیق درباره قبله و جهت آن شوند و موفقیت هایی به دست آورند. این تلاش ها باعث شد علم هیئت و جغرافیا که ارتباط تنگاتنگی به قبله و جهت یابی آن دارد، رشد کند و دانشمندان مسلمان، خدمات قابل توجهی به این علوم ارائه کنند.

معجزه پیامبر

بر پایه محاسبات دانشمندان علم هیئت قدیم، قبله های شهر مقدس مدینه با محراب پیامبر اسلام که هم اکنون به همان وضع در مسجد النبی سالم مانده است، تطبیق نمی کرد. همین موضوع سبب گفت وگوی بسیاری میان علمای اسلام درباره قبله محراب حضرت می شد و هر کس برای توجیه انحراف، چیزی بیان می کرد. تا اینکه دانشمند معروف، مرحوم سردارکابلی، بر اساس مقیاس های امروزی اثبات کرد که محراب پیامبر، با قبله شهر مدینه منطبق است و کم ترین انحرافی در آن دیده نمی شود.
این موضوع یک کرامت علمی است که بدون تحقیق و بررسی و نبودن کوچک ترین وسایل علمی و در حال نماز، چنان از بیت المقدس متوجه کعبه شده که کم ترین انحرافی در توجه ایشان به کعبه به وجود نیامده است.

علل مهم تغییر قبله ممکنه دو مسأله زیر باشد:

از آن جا که خانه کعبه در آن زمان کانون بت هاى مشرکان بود ، دستور داده شد مسلمانان به طور موقت به سوى بیت المقدس نماز بخوانند و به این ترتیب صفوف خود را از مشرکان جدا کنند .

اما هنگامى که به مدینه هجرت کردند و تشکیل حکومت و ملتى دادند و صفوف آنان از دیگران به طور کامل مشخص شد ، دیگر ادامه این وضع ضرورت نداشت در این هنگام به سوى کعبه قدیمى ترین مرکز توحید و پرسابقه ترین کانون انبیا بازگشتند .
2 . با قبله قرار گرفتن بیت المقدس و سپس تغییرش ، مسلمانان در بوته آزمایش قرار گرفتند; «وَ مَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِى کُنتَ عَلَیْهَآ إِلاَّ لِنَعْلَمَ مَن یَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّن یَنقَلِبُ عَلَى عَقِبَیْه;(بقره ،143) و ما آن قبله اى را که قبلا بر آن بودى ، تنها براى این قرار دادیم که افرادى که از پیامبر پیروى مى کنند ، از آنان که به جاهلیت باز مى گردند ، مشخص شوند» .

بدیهى است هم نماز خواندن به سوى بیت المقدس براى آنان که خانه کعبه را سرمایه معنوى نژاد خود مى دانستند ، مشکل بود و هم بازگشت به سوى کعبه بعد از بیت المقدس بعد از عادت کردن به قبله نخست . مسلمانان به این وسیله در بوته آزمایش قرار گرفتند تا تعصب ها در آن ها کشته شود و روح اطاعت و فرمانبردارى در آنان تحکیم گردد .

بنابر نقل تاریخ ، نوزده ماه پس از هجرت قبله تغییر یافت و این تغییر در نماز ظهر بود . در اثناى نماز ظهر ، پس از آن که پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) دو رکعت از نماز ظهر را گزارده بود ، وحى بر او آمد که روى خود را از بیت المقدس به سوى کعبه تغییر ده .
از آن جا که بیت المقدس در جهت شمال شهر مدینه است و مکه در جهت جنوب شهر مدینه مى باشد ، با تغییر قبله ، قبله 180 درجه چرخش پیدا کرد و از جهت شمال به جهت جنوب تغییر یافت .

ب) کسى که یکى از ضروریات دین اسلام را انکار کند ، به گونه اى که انکار او به انکار رسالت حضرت محمد(صلى الله علیه وآله وسلم) یا تکذیب آن حضرت برگردد ، مرتد است . وجوب روزه ماه رمضان ، ضرورى دین است . شخصى که وجوب آن را انکار کند ، و توجه داشته باشد که انکار آن به انکار قرآن و رسالت پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) برمى گردد ، مرتد است .

ر.ک :
1.تفسیر نمونه ، ج 1 ، ص 479 ـ 509 .
2. سرود یکتاپرستى ، شهید بهشتى ، ص 33ـ73 ، انتشارات بقعه .
3.تحریر الوسیله ، امام خمینى ، ج 1 ، ص 106 ، دفتر انتشارات اسلامى ، قم .


موضوعات مرتبط: صهیونیست ، مذهبی ، دین
برچسب‌ها: قبله , صهیونیست , فلسطین , مسجدالاقصی


تاريخ : ۱۴۰۳/۰۱/۲۸ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

در مورد حمله ایران به اسرائیل

در کلاس یک استاد استراتژی نظامی شرکت کردم که توسط فردی با چندین دهه تجربه، از جمله خدمت در بالاترین سطوح در ارتش و دولت، ارائه می‌شد.

از ما پرسید :

آمریکا تصمیم گرفت با جت رادارگریز جدیدی که قبلاً از آن استفاده نکرده بود به عراق حمله کند و همه رادارها را دور زد؟ حمله موفقیت‌آمیز بود. استراتژیک بود؟»

بسیاری از همکلاسیها دستان خود را بالا بردند تا بگویند "بله، به هدف خود رسید" اما استاد گفت: شاید اینطور نبوده است!

‏چرا؟

«زیرا اکنون دشمنان توانایی‌ شما را می‌داند و زمان زیادی نمی‌برد که راه‌های دور زدن آنها را بیابند. اگر حمله را می‌توان با سلاح‌های معمولی انجام داد، بهتر است سلاح‌های برتر خود را تا زمانی که به آنها نیاز دارید نگه دارید. استفاده از آنها ایجاد ضرر می‌کند.»

حال تحلیل من این است که مقیاس حمله ایران، تنوع مکان‌هایی که هدف قرار داد و تسلیحاتی که استفاده کرد، اسرائیل را مجبور کرد که اکثر فناوری‌های ضدموشکی آمریکا و این کشور را در سراسر منطقه رونمایی کند.
در مقابل، ایرانی‌ها از هیچ سلاحی که اسرائیل نمی‌دانست استفاده نکردند، فقط تعداد زیادی از سلاح‌های معمولش را بکار برد. اما احتمالاً ایرانی‌ها اکنون تقریباً نقشه کاملی از ظاهر سیستم دفاع موشکی اسرائیل و همچنین مکان‌هایی که آمریکا در اردن و خلیج فارس دارد، در اختیار دارند.
همچنین می دانند که چقدر طول می‌کشد اسرائیل این تجهیزات را آماده کند، جامعه اسرائیل چگونه واکنش نشان می دهد ... و غیره
این هزینه استراتژیک هنگفتی برای اسرائیل است، در حالی که رژیم‌های عربی بویژه سلطنت اردن، اکنون از سوی مردم خود،
بخاطر اینکه کاری برای حفاظت از غزه انجام نداده‌اند اما تمام تلاش خود را برای حفاظت از اسرائیل بکار گرفتند، مورد انتقاد قرار می‌گیرند.

مهم اینست که ایران حالا می‌تواند تمام اطلاعات جمع‌آوری‌شده از این حمله را مهندسی معکوس کند تا حمله مرگبار اصلی را طراحی کند. در حالی که ایالات متحده و اسرائیل باید به دور از مدل فعلی خود که به خطر افتاده است، دست به باز طراحی بزنند که موفقیتش در توقف این حمله طراحی شده هنوز بسیار پرهزینه است.‏با تهدید یک جنگ منطقه‌ای که نه 🇺🇸 و نه رژیم‌های عربی نمی‌خواهند نزدیک‌تر شود، احتمالاً فشار آنها بر اسرائیل برای عقب‌نشینی افزایش می‌یابد و آتش‌بس را عملی‌تر می‌کند.

هر کسی که فرض کند این فقط جنبه نمایشی است، زمینه ارزیابی استراتژی در مقابل تاکتیک توسط ارتش را از دست داده است.‏نمایش قدرت مهم است، اما جمع‌آوری اطلاعات از وضعیت «دشمن» ارزشمندتر است، بخصوص اگر کسی برین باور باشد که یک جنگ فرسایشی طولانی پیش رو دارد.
نتانیاهو و دولت اسرائیل یک جنگ سریع و فوری را ترجیح میدهد تا بتوانند پای 🇺🇸 را وسط بکشند. ‏ایرانی‌ها جنگ فرسایشی طولانی‌تری را ترجیح می‌دهند که توانایی‌های بازدارندگی اسرائیل را از بین ببرد و آن را به متحدی برای اعراب و 🇺🇸 تبدیل کند که قرار گرفتن در کنارش بسیار پرهزینه است.


موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسب‌ها: یهود , صهیونیست , فلسطین , مسجدالاقصی


تاريخ : ۱۴۰۳/۰۱/۲۸ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

▪️در این چند روز آنقدر تحلیل‌های آب‌دوغ‌خیاری در مورد حمله نکردن ایران به سرزمین‌های اشغالی شنیده‌ام و برایم فرستاده‌اند که حیرت‌زده‌ام... از هر کسی هم که می‌فرستد می‌گویم مستنداتت کو، چه کسی گفته، کجا گفته و از چه کسی شنیده‌ای، پاسخی ندارند. یکی که خودش را منتظر ظهور می‌داند و برایش شمارش معکوس گذاشته گفته بود که «جاسوس‌های روس» حضور تیم مستشاری ایران در کنسولگری کشورمان در دمشق را به صهیونیست‌ها گزارش داده است (مثلا عقل کل ننوشته چرا مثلا در شش ماه گذشته این را گزارش نداده‌اند!) و دیگری هم مدام می‌نویسد که «جنگ بد است» و نباید در مورد جنگ حرف زد...

▪️از دیگر اظهارنظرها و موضع‌گیری‌های شاذ این قوم این موارد است: ایران اربیل را می‌زند، سفارت رژیم اشغالگر را در امارات یا باکو را هدف قرار می‌دهد (فکر می‌کنند عقل نظام هم مثل خودشان پاره‌سنگ بر می‌دارد!) یا اینکه می‌گویند ایران پاسخ نمی‌دهد یا اگر هم خواست بزند، بیابان را می‌زند، یا نوشته‌اند کلا نمی‌زند و بعد می‌گوید زده‌ایم؛ از خاک ایران شلیک به سمت سرزمین‌های اشغالی نخواهد شد و از عراق یا سوریه و یا لبنان شاهد شلیک‌ها خواهیم بود. یکی دیگر هم نظری داده که باید در کتاب گینس بنویسند و آن هم اینکه امریکا وساطت کرده و قول داده که اسرائیل به رفح حمله نکند و ایران هم به اسرائیل!!

▪️از این دست اظهارنظرها این روزها بسیار است و هر لحظه هم شاهد متعدد شدن این نوع موضع‌گیری‌ها خواهیم بود. اما حقیقت امر کاملا مشخص، مبرهن و روشن است. ایران از خاک خود به بهترین شکل و در حالی که بیشترین تلفات ممکن را بر دشمن وارد کند مواضع دشمن را هدف قرار می‌دهد. این همه ماجرایی است که روی خواهد داد و هر کسی حذف و اضافه‌ای بر آن داشته باشد، جز مزخرف گفتن و نوشتن، جز آنکه مغز مخاطب بیچاره را به کار بگیرد، کار دیگری نکرده است. ایران دشمن صهیونیستی را هدف قرار خوهد داد و چیزی هم جلودار ایران نخواهد بود.

▪️در واقع، منطق ادب کردن دشمن مهمترین و اصلی‌ترین منطق است. دشمنی ابلهی و خونخواری که اگر تودهنی نخورد و پایش شکسته نشود ممکن است همچنان جنایت کند، باید ادب شود. رژیم صهیونیستی باید هزینه و تاوان جنایت‌هایش را بدهد و بداند آنقدر ول و آزاد نیست که هر جنایتی که دوست دارد انجام دهد و مجازات نشود. باید هزینه سنگینی بایت این جنایت بدهد تا منطقه روی آرامش ببیند. هر جنایت، هر ویرانی، هر جنگ و هر خرابی که هست یک سرش به تل‌آویو وصل است. در واقع، رژیم صهیونیستی به عنوان نیروی نیابتی امریکا که با مجوز کاخ سفید دست به جنایت می‌زند به بدترین شکل ممکن که دردش غیرقابل پنهان کردن باشد تنبیه می‌شود و کارفرمای امریکایی هم هیچ غلطی نمی‌تواند کند.

▪️مانند همیشه شاهد این هستیم که امریکا مرتب واسطه می‌فرستد و تلاش دارد که رژیم صهیونیستی و باند مافیایی حاکم بر فلسطین اشغالی را از سرنوشت محتومی که دارند، نجات دهد. امریکا هم می‌داند که حمله ایران چه تبعاتی دارد، چه هزینه‌ای برای این رژیم دارد و می‌تواند در میان‌مدت چه فشاری بر رژیم کودک‌کش وارد کند و در نهایت چگونه این رژیم را از هم بپاشد. بنابراین حاضر است هر امتیازی بدهد، هر پیشنهادی ارائه کند و خود صهیونیست‌ها هم علی‌القاعده کم واسطه نمی‌فرستند، ولی دیگر فایده‌ای ندارد و اصولا واسطه فرستادن افاقه نمی‌کند. باید کمی صبر کنیم و منتظر بمانیم که چگونه دشمن ادب خواهد شد.

▪️اگر به صحبت‌های دبیرکل حزب‌الله لبنان دقت کرده باشید، متوجه نکات متعددی خواهید شد که در مورد پاسخ ایران بسیار روشن بود؛ ایران پاسخ خواهد داد، از خاک خودش پاسخ می‌دهد و حتما هم مواضع دشمن را هدف قرار می‌دهد. این سه نکته در سخنرانی روز دوشنبه سیدحسن نصرالله به شفافیت و روشنی وجود داد. بنابراین اگر کسی حرفی، نکته‌ای، تحلیلی یا نظری غیر از این داد به هیچ عنوان نپذیرید. قرار نیست دشمن تا هر جا که دوست داشت بیاید و کتک نخورد، به قول معروف، صبر راهبردی هم حدی دارد، صبوری هم اندازه‌ای دارد و ملت یکپارچه خواستار تنبیه دشمن زبون و تروریست هستند.

▪️به جای ان‌قلت آوردن و بهانه تراشیدن و گفتن از «دام» و «تور» بهتر است مطالبه‌گری مثبت کرده و در این زمینه مرتب خواستار اقدام عاجل و فوری برای تنبیه دشمن شویم. باید صدایی یکپارچه، قوی و موثر شویم که خواستار دفاع از ایران و مردمش است. شهدایی که در کنسولگری کشورمان در دمشق به شهادت رسیدند، «مردم» و «هم‌وطن» و «هم‌شهری» ما بودند و قصاص قاتلان آن‌ها کمترین خواسته و نابودی کامل دشمن به شکلی که دیگر سربلند نکند بهترین خواسته و مطالبه ما است.


موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسب‌ها: یهود , صهیونیست , فلسطین , مسجدالاقصی


تاريخ : ۱۴۰۳/۰۱/۲۴ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

۱: کلافگی اسرائیل از حملات حزب الله لبنان

حزب الله لبنان از همان نخستین ساعات جنگ افروزی صهیونیست‌ها علیه نوار غزه، به نحوی جدی وارد میدان شد و گام‌هایی عملی را در برخورد با رژیم اشغالگر قدس در دستورکار قرار داد. در این راستا، در نتیجه حملات موشکی و پهپادی رزمندگان حزب الله لبنان به مناطق شمالی فلسطین اشغالی، شاهد آن بوده ایم که بیش از ۲۰۰ هزار صهیونیست آواره شده اند و البته که خسارات جدی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی-امنیتی نیز به رژیم اسرائیل تحمیل شده است.

در این چهارچوب، تداوم حملات حزب الله لبنان در بیش از شش ماه اخیر علیه اهداف صهیونیستی در عمق اراضی اشغالی، که عمدتا نیز بر پایگاه‌ها و سایت‌های نظامی و اطلاعاتی اسرائیلی متمرکز بوده و موجب شده تا سیستم رصد و جاسوسی اسرائیل علیه لبنان تا حد زیادی مخدوش شده و آسیب ببیند، موجب شده تا اسرائیل به این جمع بندی برسد که بایستی رویکردی متفاوت را در برابر حزب الله لبنان در پیش گیرد. به بیان ساده تر، اینکه حزب الله لبنان عملا با حملات متعدد خود، رژیم اسرائیل و هیمنه اطلاعاتی و نظامی ادعایی آن را به سخره گرفته، تل آویو را به این جمع بندی رسانده که بهتر است تغیییر سیاست و تاکتیک بدهد و به شکل جدی تری با حزب الله لبنان به تقابل بپردازد.

در این راستا، یکی از مهمترین جلوه‌های راهبرد جدید اسرائیل علیه حزب الله لبنان، هدف قرار دادن شبکه تقویتِ این جنبش است که عمدتا از کانال ایران صورت می‌گیرد. مدافعان و حامیان این ایده معتقدند که ترور شهید سید رضی موسوی و همچنین شهید محمد رضا زاهدی نیز دقیقا در همین راستا بایستی تحلیل و تفسیر شود.

به بیان ساده تر، رژیم اشغالگر قدس سعی دارد تا جای ممکن زنجیره‌های تدارکاتی حزب الله لبنان و چهره‌های کلیدی که این زنجیره را تقویت و تامین می‌کنند، هدف قرار دهد و از این رو، به میدانِ عملیاتی حزب الله ضربات جدی را وارد کند. معادله‌ای که از نگاه اسرائیل، برونداد عینی خود را در میدان‌های جنگ نشان می‌دهد.

۲: نگرانی اسرائیل از موقعیت بین المللی خود

یکی دیگر از تئوری‌هایی که در مورد محرک‌های اصلی اسرائیل در رابطه با حمله اخیر آن به کنسولگری کشورمان در دمشق ارائه می‌شود، نگرانی فزاینده تل آویو از موقعیت خود در محیط بین المللی به ویژه از چشم انداز اتحاد با قدرت‌های غربی نظیر آمریکا است. اسرائیل در مدت اخیر پالس‌های روشن و صریحی را از دولت آمریکا و دیگر دولت‌های غربی نظیر فرانسه گرفته که در قالب تمامی آن‌ها این پیام به تل آویو مخابره شده که دیگر این رژیم از یک چک سفید امضا در جریان جنگ غزه سود نمی‌برد.

به طور خاص شاهد بودیم که فرانسوی‌ها در رایزنی‌های اخیر خود با مقام‌های اسرائیل به آن‌ها هشدار داده اند که حمله اسرائیل به رفح به معنای ارتکاب به جنایت جنگی خواهد بود و دولت آمریکا نیز به تازگی به قطعنامه ضرورت برقراری آتش بس فوری در نوار غزه در ماه رمضان، رای ممتنع داد و البته که لایحه کمک‌های ۱۸ میلیارد دلاری تسلیحاتی آمریکا به اسرائیل نیز به حالت تعلیق درآمده است.

پیام‌هایی از این دست تنها حامل یک نکته هستند و آن این است که اسرائیل حمله به کنسولگری ایران و تحریک یک جنگ گسترده و فراگیر منطقه‌ای را به مثابه رویدادی ارزیابی می‌کند که می‌تواند متحدان غربی این رژیم را بیش از پیش به آن نزدیک کند. مساله‌ای که به ویژه در شرایط کنونی که اسرائیل به شدت دچار انزوای منطقه‌ای و بین المللی شده، به کارِ این رژیم می‌آید و برای آن یک دستاورد قابل توجه محسوب می‌شود.

البته که صِرف رخداد یک جنگ بزرگ منطقه‌ای می‌تواند فضای تنفس تازه‌ای را برای اسرائیل ایجاد کند و آن را از سیلی از بحران‌های بزرگ و کوچکی که به آن‌ها گرفتار است و توجهات گسترده‌ای به آن‌ها معطوف است، تا حدی برهاند.

۳: اسرائیل و معمای احیای معادله بازدارندگی در منطقه

در نهایت باید گفت که رژیم اشغالگر قدس پس از حادثه هفتم اکتبر و البته فرسایشی شدن جنگ غزه به مدت هفت ماه، تا حد زیادی معادله مطلوب بازدارندگی مد نظر خود در محیط منطقه‌ای را مخدوش و ضعیف شده می‌بیند. عملیات هفتم اکتبر و در ادامه، جنگ غزه، تا حد زیادی تصویر قدرتمند ادعایی اسرائیل در ابعاد اطلاعاتی و نظامی را نزد دولت‌ها و ملت‌های منطقه و جهان کمرنگ و بی اعتبار کرده است.

حال در این شرایط، اسرائیل سعی دارد به هر شکل ممکن که شده، معادلات مرتبط با بازدارندگی و احیای تصویر قدرتمند خود را بار دیگر برقرار کند و از این رهگذر، برای خود دستاوردسازی داشته باشد. موضوعی که یکی از نمود‌های خود را در قضیه حمله به کنسولگری کشورمان در دمشق نشان داد. پیش از این شاهد انجام حملات و اقدامات مختلف رژیم اسرائیل با محوریت ترور شخصیت‌های برجسته محور مقاومت بوده ایم. البته که باید توجه داشت که اسرائیل تاکنون نتوانسته به هیچکدام از اهداف ادعایی خود در جنگ غزه نیز دست یابد.

این مساله در کنار اوج گیری بحران‌های اجتماعی، سیاسی، امنیتی و اقتصادی برای رژیم اشغالگر قدس، سبب شده تا این رژیم به ورای مرز‌های اراضی اشغالی حرکت کند و با انجام برخی اقدامات نظیر حمله به کنسولگری کشورمان، به نوعی بر آن باشد تا برای خود دستاوردسازی کند. معادله‌ای که هم می‌تواند سطح روحیه ساکنان فلسطینی اشغالی را بالا ببرد (از نگاه رهبران اسرائیلی) و هم تصویر ضعیف تل آویو در جریان جنگ غزه را تا حد بهبود بخشد. به بیان ساده تر، رویداد‌هایی نظیر حمله اسرائیل به کنسولگری کشورمان و یا ترور رهبران مقاومت، نه از موضع فعال اسرائیل بلکه از سر انفعال و ناتوانی این رژیم، محقق و عملیاتی می‌شوند.


موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسب‌ها: یهود , صهیونیست , فلسطین , مسجدالاقصی


تاريخ : ۱۴۰۳/۰۱/۲۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

تمامی سازمان‌های یهودی و صهیونیستی که در عملیات یورش به مسجدالاقصی مشارکت می کنند

به لحاظ فکری ریشه در اساطیر و ادعاهای صهیونیستی دارند .

12 سازمان اصلی صهیونیستی در سرزمین های اشغالی فلسطین محور و هدایت کننده حرکت های افراطی جامعه صهیونیستی

علیه اماکن مقدس اسلامی و مسیحی شهر قدس به شمار می روند .

این سازمان‌های افراطی 12 گانه صهیونیستی عبارتند از:

جماعت احیای هیکل

(جماعتی یهودی بسیار افراطی است که سعی می کند با جذب سایر سازمان‌های هوادار تخریب مسجد الاقصی

به یک سازمان بزرگ و واحد تبدیل شود )

جماعت نگهبانان هیکل

(سازماني كه معتقدند برای احیای معبد حضرت سلیمان (ع)

یا همان هیکل نباید منتظر معجزه بود بلکه باید دست به کار شد و مقدمات لازم را که همان تخریب مسجدالاقصی است، فراهم كرد)

به سوی جبل حامور

(سازمانی دانشگاهی است که در واقع در زمینه ساخت هیکل نظریه پرداری می کند)

جنبش احداث هیکل

(كه هدف واقعی تاسیس خود را یهودی سازی حرم قدس شریف و بنای هیکل ادعایی بر ویرانه های مسجدالاقصی عنوان کرده)

مدرسه تفکر یهودیت

( كه هدف از تاسیس آن نیز تربیت نسلی از یهودیان عنوان شده است

که ایمان کامل به تخریب مسجد الاقصی و بنای هیکل داشته باشند)

جماعت بنای هیکل

( كه بیشتر در کار اجرای امورات مربوط به احیای شعائر ساخت هیکل تخصص دارد)

جماعت اسرائیل جوان

(كه بیشتر روی منطقه باب الواد در بخش قدیمی شهر قدس متمرکز شده است)

جماعت کاخ

( كه هوادار تخریب مسجدالاقصی هستند)

جماعت امنای هیکل

(سازمانی بسیار افراطی است که تلاش می کند با تخریب منطقه مسجدالاقصی

آن را به‌عنوان مقر اصلی شهر قدس اشغالی قرار دهد)

سازمان تاج کاهنی

(پیروان این جماعت عقیده دارند که طلایه دار جنبشی هستند که

مسیر نهایی به سمت هیکل را رهبری خواهند کرد)

جنبش بازگرداندن تاج

( جنبشي كه تلاش خود را روی مصادره خانه‌ها و تعدادی از ساختمانهای شهر قدس

به بهانه اینکه روزی این ساختمانها متعلق به یهودیان بود ، متمرکز کرده است)

جماعت سیطره بر مسجدالاقصی

( اعضای این جماعت آشکارا دعوت به تخریب مسجدالاقصی و همچنین اخراج مسلمانان می‌کنند .

از اهداف این جماعت همچنین یهودی سازی شهر الخلیل و سیطره

بر مسجد ابراهیمی است که نام کنیسه ماکفیر برآن نهاده‌اند )

همانطور كه ملاحظه مي‌شود مجموعه اين گروه‌ها و جنبش كه مبتني بر عقايد يهودي افراطي هستند ،

مي‌كوشند تا با تخريب مسجد الاقصي زمينه را

براي تخريب بقاياي نمادهاي اسلامي فراهم كنند.


موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسب‌ها: یهود , صهیونیست , فلسطین , مسجدالاقصی


تاريخ : ۱۴۰۳/۰۱/۲۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |
تاريخ : ۱۴۰۳/۰۱/۰۲ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |
.: :.