مقصود از «جنگ اطلاعاتی»، عملیاتهای تهاجمی و تدافعی است که توسط سازمانهای تشکیلاتی یا فردی با سیاستهای خاص و اهداف راهبردی برای بهرهبرداری و یا تخریب اطلاعات موجود در رایانهها یا شبکه اینترنت و دیگر سیستمهای اطلاعات شبکهای به کار گرفته میشود.
جنگ اطلاعاتی یک ویژگی درگیریهای نظامی است که سامانههای اطلاعاتی به طور مستقیم یا غیرمستقیم مورد تهاجم واقع شده یا از آنها دفاع میشود تا بدین ترتیب دادهها، دانش، باورها یا پتانسیل جنگجوئی دشمن افت کرده یا کاملا نابود شود و در عین حال دادهها،دانش، باورها و میل جنگجوئی نیروهای خودی حفظ شود.
پدافند غیرعامل / جنگ نرم / روشهای جنگ نرم / تکنیکهای جنگ روانی / پدافند روانی
دایره المعارف "ویکی پدیا" پس از معرفی جنگ فرماندهی و کنترل جامع ترین تعریف ممکن را برای جنگ اطلاعات ارائه می دهد:"جنگ فرماندهی و کنترل عبارت است از کاربرد یکپارچه امنیت عملیات، فریب نظامی، عملیات روانی، جنگ الکترونیک و تخریب فیزیکی برای تاثیرگذاری، افت کیفیت، یا تخریب توانمندیهای فرماندهی و کنترل دشمن و در عین حال حفاظت از توانمندیهای فرماندهی و کنترل خودی در برابر اقدامات مشابه دشمن. زمانی که هدف اصلی چنین جنگی چیزی بیش از فرماندهی و کنترل و ارتباطات دشمن باشد از اصطلاح عمومی تر جنگ اطلاعاتی استفاده میشود که در سطوح غیرنطامی همچون جنگ دیپلماسی و سیاسی و دیگر اشکال ارتباطات نیز کاربرد دارد.
امنیت اطلاعاتی: امنیت اطلاعاتی عبارت است از فرایند شناسایی و تحلیل اطلاعاتی که برای عملیات های نیروهای خودی حیاتی می باشد و شامل موارد زیر است:
شناسایی اطلاعاتی که سامانه های اطلاعاتی دشمن می توانند آن را مشاهده نمایند.
تعیین شاخصهایی که نشان میدهد سامانههای اطلاعاتی مهاجم چگونه اطلاعات حیاتی را در زمان مناسب برای بهرهبرداری نیروهای دشمن استخراج میکنند.
گزینش و اجرای اقداماتی که آسیب پذیری برای اقدامات نیروهای خودی را در برابر سوء استفاده نیروهای دشمن از بین برده یا کاهش میدهند.
اصطلاح جنگ اطلاعاتی برای نخستینبار در سال 1975 میلادی مورد استفاده قرار گرفت و کشور های پیشرفته در زمینه تکنولوژی به اهمیت آن پی بردند و تلاش کردند در زمینههای سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی آن را بکار ببرند.
در اواخر دهه 90 اصطلاح جنگ اطلاعاتی دامنه وسیع تری یافت و به عملیات اطلاعاتی معروف گشت و منظور از آن هر گونه عملیات نظامی یا غیر نظامی با هدف سلطه بر تفکر دشمن بود به گونه ای که به دلخواه ما فکر کند و اجرای تصمیمهایش منافع مارا تامین کند و از طرف دیگر ممانعت از اینکه دشمن همانند این عملیات را بر علیه ما بکار ببرد.
تکوین جنگ اطلاعاتی مستقیماً با پیشرفت های سریع در تکنولوژی های اطلاعاتی جدید مثل شبکه های الکترونیک در طی دو دهه اخیر مرتبط است.
مفهوم شناسی:
اطلاعات: اطلاعات در اینجا به معنای محتوا یا معنی یک پیام است هدف از جنگها همیشه تاثیر گذاری بر سیستم های اطلاعاتی دشمن بوده است. در معنای گسترده تر، سیستم های اطلاعاتی دربردارنده نوعی وسیله یا شیوه ای هستند که بدان طریق بتوان به آگاهی یا اعتقادات خاصی دست پیدا کرد در معنای محدود آنکه سیستم های اطلاعاتی مجموعهای کامل از دانش، اعتقادات و فرایندهای تصمیم گیری دشمن هستند نتیجه مطلوب نیز آن خواهد بود که دشمن پیام هایی را دریافت کند که او را به توقف جنگ متقاعد سازد.
نبرد Warfare: نبرد مجموعهای از تمام فعالیتهای مهلک و غیر مهلک است که برای غلبه بر اراده حریف یا دشمن انجام میشود. در این معنا Warfare مترادف (War) و نیازمند اعلام جنگ نیست و در عین حال با شرایطی که وضعیت جنگی نامیده میشود همراه نمیگردد نبرد میتواند از سوی گروههای دولتی، گروههای مورد حمایت دولتی یا [گروه های] غیر دولتی، یا بر ضد آنها صورت گیرد. هدف از نبرد لزوماً کشتن دشمنان نیست بلکه فقط مهم تحت کنترل درآوردن آنان است.
جنگ اطلاعاتی
جنگ اطلاعاتی عبارتست از استفاده از شبکههای الکترونیکی برای تخریب یا از کار انداختن و غیر عملیاتی کردن زیر ساخت های اطلاعاتی دشمن که هم میتواند علیه یک جامعه (اهداف غیر نظامی) و هم علیه ارتش یا نیروی نظامی آن جهت گیری شود. جنگ اطلاعاتی علیه ارتش یا نیروی نظامی میتواند مرکب از جنگ کنترل و فرماندهی (C2W) جنگ جاسوسی محور و جنگ الکترونیکی باشد و علیه جامعه و نیروهای غیر نظامی میتواند مرکب از جنگ اطلاعاتی/ اقتصادی و جنگ روانی، سرقت یا تخریب اطلاعات کامپیوتری باشد.
فرق جنگ اطلاعاتی با جنگ با تکنولوژی و تسلیحات پیشرفته
استفاده از شبکه های الکترونیکی برای اهداف مزیت اطلاعاتی بخش عظیمی از جنگ اطلاعاتی را تشکیل میدهند اصطلاح جنگ اطلاعاتی که روز به روز استفاده از آن گسترده تر میشود اغلب به اشتباه جنگ با تکنولوژی و تسلیحات پیشرفته که ارتش های بزرگ و پیشرفته از ان استفاده میکنند اشتباه گرفته میشود. در حالی که باید توجه داشت از تکنولوژی اطلاعاتی پیشرفته در زمینه بالا بردن دقت، افزایش برد و تقویت قدرت کشندگی سلاح های متعارف استفاده میشود، اما در جنگ اطلاعاتی هیچ کدام از این عناصر کاربرد ندارند. جنگ اطلاعاتی صرفاً به اطلاعات و دادهها که در قالب ذرات الکترونیک شناخته میشوند محدود نمیگردد. حتی تخریب فیزیکی مبادلات مخابرات نیز جنگ اطلاعاتی محسوب نمیشود، اما از کارانداختن سیستم سوئیچینگ تلفنها با ویروس، جنگ اطلاعاتی نامیده میشود.
اصولاً، جنگ اطلاعاتی نتیجه ظهور جامعه اطلاعاتی است که هنوز در بسیاری از کشورها معمول نشده است در جوامع اطلاعاتی تمامی مبادلات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهگی ماهیتاً دیجیتال شده اند و البته وابسته به کامپیوتر. یعنی در جامعه اطلاعاتی بیشتر اتفاقات معنادار بین افراد و سازمانها با واسطه کامپیوترها و شبکه های کامپیوتری صورت میپذیرد. وضعیت در این جوامع به گونهای است که مقادیر زیادی از اطلاعات سیستم های پیچیده شامل شهرها، بازارهای مالی، بهداشت، ثروت و ذخایر، تولید و حتی توزیع را در داخل خود جای داده اند.
سطوح جنگ اطلاعاتی
جنگ اطلاعاتی را باید در دو سطح مورد توجه قرار داد: در سطح تاکتیکی و در سطح استراتژیک.
سطح تاکتیکی: شکل های سنتی حملات اطلاعاتی مانند اقدامات ضد رادار در حوزه فرماندهی، نظارت، ارتباطات، نیز رخنه کامپیوتری و عملیات روانی است که از ویژگی های زیر برخوردار میباشد:
روش های اقدام و ضد اقدام
اهداف، منطقهای هستند و دورنمای محدودی دارند وصرفاً در یک عملیات رزمی خاص قابلیت هماهنگی وجود دارد
از فعالیت های نظامی پشتیبانی میکند.
این شکل از حملات در سطح تاکتیکی انجام میشود و نیاز به دانستن مشخصات تکنیکی و روش های عملیاتی دارد و میتواند در قالب چند عملیات همزمان و پی در پی انجام شود. در اینجا، صحنه نبرد گسترش مییابد و از محدوده مرزهای جغرافیایی و زمانی در زمان صلح، بحران و یا صحنه نبرد گسترش مییابد.
سطح استراتژیک: جنگ افزارهای استراتژیک جنگ اطلاعاتی به طور گستردای باعث کاهش اهمیت فاصله و مسافت میشوند، به طوری که آسیب پذیریهای C3I در میدان جنگ اهمیت کمتری از آسیب پذیری های زیر ساخت های غیر نظامی ملی پیدا میکند.
اهداف
اصولاً هدف نهایی این رویارویی، روند تصمیم گیری رقیب و دشمن است در تعریف گسترده مشترک از جنگ اطلاعاتی، اهداف واقعی جنگ اطلاعاتی صرفاً بر روی سیستم های تهاجمی دشمن متمرکز نمیباشند بلکه بر روی روندهای تصمیم گیری دشمن طراحی میشود. به همین دلیل باید گفت که طراحی حملات جنگ اطلاعاتی بر اساس مشخصات سیستم های تهاجم نیست بلکه، بر پایه تاثیر گذاری در سطوح بالای فرماندهی است مثلاً در یک عملیات جنگ الکترونیک، حملات اختلالی علیه حس گرها بر اساس دانستن مشخصات تکنیکی و عملیاتی حس گرها میباشد، در حالی که در جریان حمله جنگ اطلاعات، طراحی و هدایت آن علیه اطلاعاتی که حس گرها از وضعیت منطقه برای نیروهای تهاجم بدست میآورند، مد نظر میباشد.
اهداف جنگ اطلاعاتی را میتوان در سه سطح یا لایه از هم متمایز کرد که در هر سطحی یک پیامد خاص ایجاد میشود:
لایه سیستم اطلاعاتی: این سطح شامل عناصر مادی، تولید، انتقال و ذخیره میباشد و حملات علیه سیستم های اطلاعاتی باعث ایجاد پیامدهای تکنیکی میشود
لایه مدیریت اطلاعاتی در این سطح روندهای پردازش اطلاعات و مدیریت آن مورد حمله قرار میگیرد و باعث ایجاد پیامدهای کارکردی میشود
لایه تصمیم گیری این سطح مربوط به تصمیم گیری و استفاده از اطلاعات در امر تدوین و تنظیم سیاست و تصمیمات است. حملات در این سطح، میتواند پیامدهای عملیاتی ایجاد کند.
ویژگی جنگ اطلاعاتی دارای یکسری ویژگی های خاص خود است که بررسی آنها به درک بیشتر آن کمک میکند. مهمترین ویژگی هایی که برای این جنگ برشمرده اند عبارتند از:
کم هزینه بودن ورود به جنگ اطلاعاتی: داشتن تخصص در سیستم های اطلاعاتی و شبکه های الکترونیکی یا داشتن متخصص در این زمینه و دسترسی به شبکه های الکترونیکی از شرایط لازم مهم برای ورود به این قسم از جنگ میباشد.ساز و برگ جنگ اطلاعاتی برای پیشبرد از جنگ با بسیج شهروندان نیاز دارد و نه به بسیج منابع ، به جای آن فقط به جذب لبه های پیشرو نوآوری های صنعتی برای مقاصد تکیه میکند مثل مهندسی الکترونیک، کامپیوتر، مخابرات، هوافضا و... .
فناوری فوق العاده پیچیده : ساز و برگ جنگ اطلاعاتی با استفاده از فناوری های فوق العاده پیچیده هدایت میشود.
انعطاف پذیری : به دلایل گوناگون، ساز و برگ جنگ اطلاعاتی به برنامه ریزی نیاز دارد، اما این برنامه ریزی برای پاسخی انعطاف پذیر است برای جنگی که تحرک، انعطاف پذیر و واکنش سریع را در اولویت قرار میدهد. برنامه ریزی ازقبل: به خاطر چنین پیچیدگی در برنامه ریزی برای انعطاف پذیری است که بسیاری از جنبه های ساز و برگ جنگ اطلاعاتی را از پیش برنامه ریزی میکنند، و از آن طریق دست جنگ جویان واقعی را کوتاه میسازند.
خدشه در مرزبندی های سنتی: متعدد بودن مخالفان و دشمنان احتمالی، تنوع در جنگ افزارها و گوناگونی استراتژیها موجب میشود که شناسایی منابع تهدید در این جنگ به طور فزایندهای با مشکلات فراوانی رو به رو شود، به طوری که اغلب اوقات با دشواری میتوان بین منابع داخلی و خارجی تهدیدهای جنگ اطلاعاتی تفاوت و تمایز قایل شد. حتی نمیتوان به راحتی دریافت که چه کسی مورد حمله قرار گرفته و چه کسی متهم به حمله کردن است مرز بین زمان صلح و جنگ به طور فزایندهای کدر میشود.
افزایش اهمیت و نقش دستکاری: در جنگ اطلاعاتی این امکان وجود دارد تا با تکیه بر تکنیک های اطلاعاتی، توانایی فریب و دستکاری را افزایش داد.
مشکلات سخت هشدار تاکتیکی و ارزیابی حمله: در حال حاضر هیچ گونه سیستم هشدا دهنده تاکتیکی با کفایتی که قادر باشد بین حملات استراتژیک جنگ اطلاعاتی و دیگر انواع فعالیت های ارتباطات کامپیوتری نظیر جمع آوری اطلاعات یا حوادث اتفاقی تمایز ایجاد میکند وجود ندارد. نتیجه آنکه نمیتوان تشخیص داد که دقیقاً چه زمانی حمله میشود، از کجا حمله میشود، چه کسی حمله میکند و تهاجم چگونه هدایت میشود.
چالش جدید جاسوسی: در جهان سایبر سپس جایی برای پنهان شدن وجود ندارد. با افزایش ماهوارهای متصل به شبکه های الکترونیکی توان مراقبت الکترونیکی بی نهایت افزایش مییابد.
دشواری ایجاد و نگهداری ائتلاف: متعدد بودن مخالفان و دشمنان احتمالی که میتوانند به صورت فردی نیز ظاهر شوند و تنوع در جنگ افزارها و استراتژیها و کاهش توانایی پیش بینی متحدان و دشمنان، ایجاد ائتلاف و نگهداری آن را با مشکل فزاینده روبرو میکند.
انواع و اشکال جنگ اطلاعاتی:
جنگ فرماندهی و کنترل (Command and control warfare): هدفش قطع ارتباط بین ساختار و فرماندهی دشمن از بدنه زیر فرمانش است.
از این نوع جنگ با نام (C4I) نیز نام برده شده که مخففand communication Command, control است که از چهار C پدید آمده است فرماندهی، نظارت و کنترل، رایانه و ارتباطات. که خود به دو صورت انجام میشود.
هدف قراردادن سرفرمانده (Antihead) در گذشته همواره این نوع عملیات بر حذف فیزیکی فرماندهی عالی جنگ متمرکز بوده و به طور کلی حذف آنها تاثیرات قابل توجهی بر نتایج جنگ داشته است امروزه علاوه بر اهمیت نقش فرماندهان مراکز فرماندهی به عنوان مولفهای بسیار مهم این نوع عملیات ایفای نقش میکند حمله به یک مرکز فرماندهی بویژه اگر به موقع انجام گیرد، م یتواند حتی بدون زدن یک فرمانده عالی رتبه دشمن، عملیات را مختل کند.
هدف قراردادن گردن فرمانده (Antineck) : این عملیات علیه خطوط ارتباطی و اطلاعاتی فرماندهی و بخش های مختلف صحنهی عملیات صورت میگیرد. قطع این ارتباط الکترونیکی منجر به ضعف و شکست میشود.
جنگ اطلاعات - محور [یا جنگ مبتنی بر اطلاعات - عملیات ] (Intelligence Based Warfare [IBW])
این نوع جنگ زمانی رخ میدهد که اطلاعاتی به گونهای مستقیم عملیاتها را دارد (به خصوص در تعیین هدف و ارزیابی خسارت های جنگی) هدایت کند، به جای اینکه اطلاعات به عنوان یک داده به فرماندهی و کنترل منتقل و مورد استفاده قرار گیرد این جنگ منجر به کاربرد مستقیم فولاد (بمب) علیه دشمن میشود (به جای اینکه بایتها را خراب کند). این جنگ در دو محور انجام میشود.
جنگ اطلاعات- محور آفندی ( جنگ تهاجمی) (Offensive IBW) : افزایش سریع قدرت در مقایسه با قیمت فناوری های اطلاعاتی (بویژه فناوریهای سیستم های پخش متمرکز) طرح های جدیدی را برای جمع آوری و پخش اطلاعات عرضه میکند محیط جنگ های آینده دارای حس گرهای گوناگونی خواهد بود که به طور کامل میدان جنگ را نشان میدهند بدین ترتیب فرمانده میتواند طرحها و برنامه های نبرد را اجرا کند.
جنگ اطلاعات- محور پدافندی (جنگ تدافعی) (Defensive IBW)
در اینجا آنچه مهم است ایجاد روش دفاعی به منظور افزایش شکاف میان تصویر و واقعیت در میدان جنگ است . [یعنی کاری کنیم که حس گرهای دستگاه های جمع آوری اطلاعات دشمن، یا به اطلاعاتی نرسند یا اگر رسیدند منطبق با واقعیت نباشد].
جنگ الکترونیکی (Electronic Warfare): جنگ الکترونیکی برای کاهش دادن ارتباطات، چه در سطح فیزیکی ( از طریق پارازیت در رادارها یا مخابرات) و چه در سطح ترکیبی (بوسیله رهگیری یا حقه زدن) انجام میشود.
انواع جنگ الکترونیکی :
ضد رادار (Antiradar): از طریق ایجاد پارازیت ها، کارایی رادار را مختل میکند.
ضد مخابرات (Anti communications) یا هدف قراردادن ارتباطات
رمزنگاری (cryptography): مخابره پیامها به صورت رمز در بین نیروهای خودی
جنگ روانی (Psychological Warfare): استفاده از اطلاعات بر علیه ذهن و فکر افراد و انسانها.
اشکالات آن عبارتند از :
عملیات علیه اراده ملی (counter-will)
عملیات علیه فرماندهی دشمن
عملیات علیه نیروهای نظامی
جنگ فرهنگی (kulturkampf)
جنگ نفوذگر (مزاحم رایانهای هکرها) (Hacke warfare): حمله هکرها به سیستم های اطلاعاتی نظامی و امنیتی
جنگ اطلاعاتی اقتصادی (Economic Information warfare) از راه تحریم اطلاعاتی حاصل میشود به طوری که بتوان با تحریم اطلاعات، موانعی را در تجارت و اقتصاد آن کشور هدف ایجاد کرد البته امکان فیزیکی تجارت، از بین نمیرود.
جنگ سایبر یا اینترنتی (cyber warfare): استفاده از کامپیوتر و اینترنت برای جنگیدن در فضای سایبر.
شیوههای حمله در این نوع جنگ :
خرابکاریهای اینترنتی (Web Vandalism): حملاتی جهت تغییر محتوا و مشکل صفحات وب یا اخلال در سرویس دهی
گردآوری داده ها: دسترسی به اطلاعات طبقه بندی شده برای جاسوسی
حملات گسترده اخلالی در سرویس دهی
اخلال در تجهیزات (equipment Disrupation) مهاجمان میتوانند فرمانها و ارتباطات را در فعالیت های نظامی که در آنها از رایانه و ماهواره برای هماهنگی استفاده میشود. رهگیری کرده یا تغییر دهند.
حمله به زیرساخت های حیاتی: نیروگاههای برق، تاسیسات آبرسانی و سوخت رسانی، ارتباطات، حمل و نقل و ... .
جنگ ادراکی: عملیات هایی که به منظور تاثیرگذاری بر عقاید و رفتار مردم، از رسانهها جمعی در دسترس آنها سوء استفاده میکنند. جنگ ادراکی هدفی مشابه عملیات روانی دارد اما حوزه عمل آن از حوزه عملی عملیات روانی گسترده است.
ابزارهای جنگ اطلاعاتی :
ویروس ها: ویروسها برنامه هایی میباشند که قادر به تکثیر خود برنامه های بزرگتر هستند. برنامه های ویروس وقتی فعال میشوند که برنامه میزبان شروع به فعالیت کند و دنبال آن ویروس خود را تکثیر میکنند و برنامه های دیگر را آلوده مینمایند ویروسها در هر محیط کامپیوتری ساخته میشوند. پس تعجب آور نیست که به مثابه جنگ افزار اطلاعاتی مورد استفاده قرار بگیرند . وقتی یک عامل ویروس های کامپیوتری را به داخل شبکه های کامپیوتری رخنه داده باشد، در آن حالت شبکه هدف از کار میافتد و یا حداقل نارسایی های وسیعی در آنها ایجاد میشود.
کرم ها: کرمها یک برنامه مستقل است که به طور شعله ور خودش را تکثیر میکند و از یک کامپیوتر به کامپیوتری دیگر و اغلب بر روی شبکهها میورد و برخلاف ویروس ها، برنامه های دیگر را تغییر نمیدهد. پیامدهای مخرب این جنگ افزار دو زمینه قابل بررسی است: یکی نابودی منابع موجودی اطلاعاتی در شبکه و دیگری تغییر شکل و انتشار در شبکه.
اسب ترویا: اسب های ترویا برنامه هایی هستند که در داخل سایر برنامهها پنهان میگردند و برنامه خود را به اجرار در میآورند. اسب ترویا میتواند خود را استتار کند و حتی در برنامه های ایمنی شبکه مانند SATAN قرار بگیرند.
بمب منطقی: بمب منطقی یک نوع اسب ترویاست که برای آزاد کردن ویروسها و یا سیستم های تهاجمی دیگری استفاده میشوند و میتواند به صورت یک برنامه مستقل که توسط برنامه نویس و طراح در سیستم جاسازی میشود عمل کند. نظر به این که تعداد زیادی نرم افزار از امریکا صادر میشود، پیشنهاد شده است که در هر نرم افزار صادراتی اسب ترویا نصب شود. این عامل مخفی میتواند در شرایطی که آن کشور علیه امریکا وارد جنگ شد، از راه دور فعال شده و اثرات مخرب آن میتواند شامل فرمت کردن دسک سخت و ارسال اسناد به سازمان سیا باشد.
درهای پشتی یا دامی: این شامل سازوکارهایی است که طراح نرم افزار در زمان ساخت نرم افزار تعبیه میکند تا در زمانی که سیستم حفاظت کامپیوتر به طور طبیعی کار میکند به طراح امکان میدهد تا به طور مخفیانه وارد سیستم شود. این مکانیزم در زمان جنگ اطلاعاتی قادر است سیستمها و اطلاعات ذخیره شده در کشورهای خارجی را مورد کاوش و جستجو قرار دهد این مهمترین مسئله و برنامه ریزی در استراتژی نظامی و منبعی برای فراهم آوردن اطلاعات حیاتی برای بخش جاسوسی است.
تخریب چیپس ها: همانطور که نرم افزار میتواند کارهای غیر منتظره انجام دهد، میتوان همان کارکرد را درون سخت افزار تعبیه کرد. چیپس های امروزی شامل میلیونها مدار مجتمع میبانشد که سازنده آن به راحتی میتواند در آنها تغییر شکل دهد و همچنین قادر است کارهای غیرمنتظره انجام دهند. چیپسها میتوانند بعد از زمان خاصی از کار بیافتند یا بعد از رسیدن علائمی منفجر شوند و یا امواج رادیویی از خود صادر کنند که باعث تعیین دقیق محل آنها شود.
میکروب ها: اینها میتوانند باعث تخریب های شدید در سیستمها بشوند و برخلاف ویروسها میتوانند بر روی سخت افزار و نه نرم افزار موثر واقع شوند.با توجه به این که میکروبهایی وجود دارند که نفت میخورند این پرسشها وجود دارد که آیا میتوان آنها را برای خوردن ماده سلسیم پرورش داد؟ در صورت عملی بودن، میتوان پیش بینی کرد که بتوان کلیه مدارهای مجتمع را تخریب کرد.
اختلالات الکترونیکی: استفاده از اختلالات کامپیوتری برای سد کردن ارتباطات و در مرحله پیشرفته دادن اطلاعات غلط و بیش از حد.
بمب های EMP و تفنگ های HERF : HERF امواج رادیویی با قدرت زیاد است که میتواند امواج رادیوییی پر قدرت را به اهداف الکترونیکی شلیک کند و آنها را از بین ببرد. تخریب این وسیله میتواند کم شدت باشد و فقط موجب خاموش شدن و روشن شدن مجدد آن گردد و باعث صدمه به سیستم سخت افزاری(به طور فیزیکی) شود.اهداف آن میتواند یک مین فریم در داخل یک ساختمان و یا کل یک شبکه در داخل ساختمان باشد. حتی هدف میتواند یک وسیله متحرک باشد که به تجهیزات الکترونیک مجهز است.
پالس های الکترومگنتیک: که منبع آن میتواند انفجارات هستهای و یا غیر هستهای باشد و میتواند توسط نیروهای ویژهای که داخل منطقه دشمن نفوذ کرده اند در نزدیک مراکز الکترونیک منفجر شود و باعث تخریب قسمت های الکترونیک تمام کامپیوترها و سیستم های مخابراتی در منطقه کاملاً وسیع شود.
این پدیده که در آغاز به عنوان اثر جنبی آزمایش های هستهای کشف شد. اکنون به مولد های غیر هستهای گسترش یافته است این مولدها میتوانند یک EMP ایجاد نمایند که سیستم های الکترونیکی حافظ را ناتوان سازد این بمبها خساراتی را بوجود میآورند که دائمی است.
کاربردهای جنگ اطلاعاتی :
کاربردهای جنگ اطلاعاتی را در عرصه نظامی میتوان به صورت زیر خلاصه کرد :
آمادگی
در صحنه نبرد؛ 2- مدیریت یکپارچه در صحنه نبرد (آمادگی درگیری شدید در صحنه نبرد، حمله در زمان مناسب و تدارک به موقع)
پدافند
جلوگیری از قطع ارتباطات کامپیوتری در صحنه نبرد.
آفند
سعی در قطع ارتباطات کامپیوتری در حوزه فرمتندهی ، نظارت ، ارتباطات کامپیوتری و جمع آوری اطلاعات و مراقبت و شناسایی .
جنگ اطلاعاتی با انقلاب اطلاعات ظهور پیدا کردهاست. این انقلاب به دلیل دامنه وسیع و تاثیرات گسترده آن میتواند سبک نوینی از جنگ را ارائه بدهد.
مارتین لیبیکی، از محققان برجسته موسسه مطالعات استراتژیک در دانشگاه دفاع ملی، در کتاب «جنگ اطلاعاتی چیست؟» مینویسد «تلاش برای درک مفهوم جنگ اطلاعاتی مانند این است که چند نفر نابینا بخواهند با لمس کردن بخشهای مختلف یک فیل بگویند که این موجود چیست. جنگ اطلاعاتی نیز شامل بخشهای مختلف و متعددی م یشود.» تلاش برایداشن نگرش جامعه نگرانه در تعریف جنگ اطلاعات نکته ایست که باید حتماً به آن توجه شود.
مگان برنز در سال ۱۹۹۹ با نگرشی کلی تریف زیر را ارئه میدهد «جنگ اطلاعاتی طبقه یا مجموعهای از تکنیکها شامل جمع آوری، انتقال، حفاظت، ممانعت از دسترسی، ایجاد اغتشاش و افت کیفیت در اطلاعات است که از طریق آن یکی از طرفین درگیر بر دشمنان خود به مزیتی چشمگیر دست یافته و آن را حفظ میکند.»
مارتین لیبیکی ضمن وفادارماندن به تعریف کاملاً نظامی از جنگ اطلاعاتی هفت شکل مختلف جنگ اطلاعاتی را به شرح زیر نام میبرد
جنگ فرماندهی و کنترل که هدف آن قطع کردن سر دشمن، یعنی از بین بردن مغز متفکر دشمن، است .
جنگ برپایه اطلاعات که متشکل از طراحی، حفاظت و ممانعت از دسترسی به سیستم هائی است که برای برتری بر فضای نبرد در جستجوی دانش کافی هستند .
جنگ الکترونیک تکنیکهای رادیوئی، الکترونیک، یا رمزنگاری .
جنگ روانی که در آن از اطلاعات برای تغییر ذهنیت و طرزفکر دوستان، بی طرفها، و دشمنان استفاده میشود .
جنگ هکرها که در آن به سیستمهای رایانهای حمله میشود .
جنگ اطلاعاتی اقتصادی ایجاد مانع در برابر اطلاعات یا تسهیل جریان اطلاعات با هدف کسب برتری اقتصادی .
جنگ سایبر ترکیبی از همه موارد شش گانه بالا .
موضوعات مرتبط: نظامی ، آموزش ، نفوذ ، سیستمهای اطلاعاتی
برچسبها: پدافند غیرعامل , جنگ نرم , تکنیک , جنگ روانی
جریانهای فرقهای نوک پیکان جنگ نرم
جنگ نرم در عین تأثیرگذاری و کارآمدی، کم هزینهترین نوع جنگ است که از ارزشهای یک جامعه و امنیت ملی یک کشور را تهدید میکند. در بررسی تهدید نرم، کارکردهای جریانهای فرقهای، کاملاً خودنمایی کرده و اساساً مهمترین اهداف در این نوع تهدید محقق میشود.
تغییر هویت دینی و ملی، تغیر الگوی سیاسی حاکم، تغییر ارزشهای جامعه، القای ناکارآمدی حکومت،کاهش انسجام اجتماعی، تقویت واگرایی قومی و دستکارافکار عمومی از جمله اهداف جنگ نرم است که بوسیله جریانهای فرقهای انجام میپذیرد.
موضوعات مرتبط: فرقه ها
برچسبها: فرقه , جنگ نرم , نوگ پیکان , دینی و ملی
۱- این جنگ نرم ، شما جوانهای دانشجو ، افسران جوان این جبهه اید…
۲-شرط اصلی فعالیت درست شما در این جبهه ی جنگ نرم ، یکی اش نگاه خوشبینانه وامیدوارانه است
۳-خط اغفال به خصوص خواص و نخبگان از تاثیر دشمن ، یکی از خطوط القائی و تبلیغاتی دشمن است.
۴-در میدان تنظیم شده ی از سوی دشمن بازی نکنید…. چون چه ببرید ، چه ببازید ، به نفع اوست.
۵-امروز اولویت اصلی کشور مقابله با جنگ نرم دشمن است
۶-در این جنگ نرم وظیفه مجموعه فرهنگی این است که هنر را تمام عیار و با قالبی مناسب به میدان آورد تا اثرگذار شود
۷-جنگ نرم، صحنه رویارویی دروغ های بزرگ باواقعیت های تردیدناپذیراست.
۸-دراین جنگ نرم،کافی است هواداران جبهه حق بیدارباشندو بیکار ننشینند چراکه زبان حق همیشه مؤثرتراز زبان باطل است.
۹-فرهنگ یک سیستم است و دارای انواع و اجزائی است و مهندسی فرهنگ به عنوان یک مهندسی سیستم باید انجام پذیرد
۱۰- فرهنگ یک جامعه، اساس هویت آن جامعه است
۱۱-جنگ نرم یعنى ایجاد تردید در دلها و ذهنهاى مردم
۱۲-یکى از ابزارها در جنگ نرم این است که مردم را در یک جامعه نسبت به یکدیگر بدبین کنند
۱۳-در جنگ روانى و آنچه که امروز به او جنگ نرم گفته میشود در دنیا، دشمن به سراغ سنگرهاى معنوى مىآید که آنها را منهدم کند؛
۱۴-مؤثرترین سلاح بینالمللى علیه دشمنان و مخالفین، سلاح تبلیغات است؛
۱۵-من برنامه های استکبار جهانی علیه ملت ایران را در سه جمله خلاصه می کنم اول: جنگ روانی، دوم جنگ اقتصادی و سوم: مقابله با پیشرفت و اقتدار علمی
۱۶-کسانی که نسبت به مسائل فرهنگی حساسیت داشته باشند، متوجه مسأله تهاجم فرهنگی خواهند شد
۱۷-کار فرهنگی در ایران اسلامی مسأله ای است که نمی توان لحظه ای از آن غفلت کرد.
۱۸-مقابله آمریکا با جمهوری اسلامی ایران عملاً در استمرار جنگ روانی با نظام و ملت ایران، معنا پیدا می کند.
۱۹-دشمنان جمهوری اسلامی ایران باورهای سیاسی و دینی و نیز عادات حسنه ملت ما را با تکیه بر ابزارهای فرهنگی هدف گیری کرده اند
۲۰-اکنون فرهنگ اسلام ناب که انقلاب اسلامی براساس آن بنیان نهاده شده است، دقیقاً هدف تهاجم دشمنان اسلام قراردارد
۲۱-برای مقابله اصولی و برنامه ریزی شده با این تهاجم دشمن، لازم است مدیریت متمرکز و هدایت کننده ای در امور فرهنگی به وجود آید
۲۲-شیعه باید مدرن ترین شیوه های تبلیغ را برای رساندن پیام حق خود به دیگران مورد استفاده قرار دهد.
۲۳-هدف از عملیات روانی دشمن، تضعیف روحیه ملت ایران و نشانه ای از استیصال دولتمردان آمریکایی است،
۲۴-شکی نیست که امروز امواج تبلیغاتی پیچیده و درهم تنیده ی عالم، علیه اسلام متمرکز شده است.
۲۵-گستره تهاجم فرهنگیِ جبهه استکبار، همه کشورهای دنیا است اما در این تهاجم مهمترین هدف، نظام جمهوری اسلامی است
۲۶-در تهاجم فرهنگی، هدف، ریشه کن کردن فرهنگ ملّی و ازبین بردن آن است
۲۷-تهاجم فرهنگی انجام می گیرد تا فرهنگ خودی را ریشه کن کند
۲۸-فرهنگ مایه اصلی هویت ملت هاست
۲۹-فرهنگ یک ملت است که می تواند آن ملت را پیشرفته، عزیز، توانا، عالم، فناور، نوآور و دارای آبروی جهانی کند.
۳۰-در تهاجم معنوی ، تهاجم فرهنگی ، تهاجم نرم، شما دشمن را در مقابل چشمتان نمی بینید هوشیاری لازم است.
موضوعات مرتبط: حضرت آیت اله خامنه ای
برچسبها: جنگ نرم , بیانات , رهبری , فرمایشات
گاهی از ما پرسیده می شود که:
چرا اینقدر برای فضای مجازی وقت میگذارید، مگر بیکارید؟
ما در فضای مجازی به دنبال تفریح و سرگرمی نیستیم.
به دنبال پر کردن اوقات فراغت هم نیستیم .
به دنبال اسم و رسم نیستیم.
به دنبال التماس دعا از مسؤلین نیستیم.
به دنبال ریا و خود نمایی و تظاهر نیستیم.
نگاه ما به فضای مجازی متفاوت است .
ما فضای مجازی را یک جبهه جنگ می دانیم.
جنگ همیشه با شلیک توپ و تفگ نیست .
فضای مجازی میدان مبارزه است و مبارزه بوده و هست و خواهد بود ،فقط شکل و نوع آن تفاوت کرده است .
مبارزه مرد میخواهد نه انسان بیکار.
همانطور که در دوران جنگ مسلحانه و به تعبیری "جنگ سخت" مردانی حضور یافتند که :
خانواده داشتند،
درس و دانشگاه داشتند،
کار و زندگی داشتند.
بیکار نبودند ،ولی بزرگترین کارشان شد دفاع از اسلام و انقلاب و از همه چیز خود گذشتند و ایثار نمودند.
اکنون نیز در میدان "جنگ نرم" باید حضور یافت. ما که لیاقت بیش از این را نداریم و از هیچ چیزمان نگذشتیم جز اوقات فراغت خود برای دفاع به حد توان و وسع خود.
لا یکلف الله نفسا الا وسعها
به فرموده رهبر انقلاب؛
فضای مجازی به اندازه انقلاب اسلامی اهمیت دارد.
و عرصه فرهنگی عرصه جهاد است.
اگر از فضای مجازی غافل شویم اگر نیروهای مؤمن و انقلابی این میدان را خالی کنند مطمئنا ضربه خواهیم خورد.
هر کس به اندازه وسع و توان و هنر خود باید در این میدان حضور یابد .
گاهی انسان حرف حق را می تواند با استدلال قوی و با زبان شیوا و هنرمندانه بیان کند که این حرف به گوش و چشم هزاران و شاید میلیونها مخاطب برسد .
گاهی شاید ما حرفی برای گفتن نداشته باشیم اما می توانیم انعکاس کارهای خوب و هنری دیگران در فضای مجازی بشویم .
گاهی با یک کلام ،یک جمله می توانیم باعث تقویت روحیه جناح مؤمن انقلابی فعال در فضای مجازی بشویم.
به اعتقاد من ، امروزه ذکر مستحبی بعد از نماز ما ، کار فرهنگی و جهادی در فضای مجازی است.
به فرموده رهبر فرزانه انقلاب :
رایانه و فضای مجازی که الان در اختیار شماست اگر بتوانید اینها را یاد بگیرید ، می توانید یک حرف درست خودتان را به هزاران مستمعی که شما آنها را نمی شناسید ، برسانید . این فرصت فوق العاده ای است مبادا این فرصت ضایع شود . اگر ضایع شد ، خدای متعال از من و شما در روز قیامت سوال خواهد کرد . ۹۱/۷/۲۰
البته ورود در فضای مجازی احتیاج به؛
🔹ایمان
🔹علم
🔹ذوق و سلیقه و هنر
دارد و بزرگترین آفت این کار گرفتار شدن به ؛
🔻غرور
🔻سیاست زدگی
🔻حسادت
🔻سطحی نگری
🔻روز مرگی
می باشد.
دشمن دارد با این ابزار ایمان و غیرت و اعتقادات جوانان ما را نشانه می گیرد و در سایه بی عرضگی و بی لیاقتی بعضی از مسئولان فرهنگی و رسانه ای کشور ، تا حدودی در این جنگ موفق بوده است .
باید جواب کار فرهنگی باطل آنان را با کار فرهنگی حق داد.
ما را در این میدان مبارزه یاری کنید
ما میخواهیم مبارزه کنیم .
مامیخواهیم جهاد فرهنگی کنیم .
نکته مهم : در این متن ، منظور از ما ، جوانان و افراد با ایمان یا معتقد است ، نه افراد بی غیرت و بی دینی که این روزها در فضای مجازی با انتشار مطالب مستهجن ، ضد دین ، ضد اسلام ، ضد مراجع ، نژادپرستانه و ... آب به آسیاب دشمن می ریزند و کارگر بی جیره و مواجب دشمن اند . اینجور افراد بی غیرت را اگر قابل هدایتند خدا به راه راست هدایتشان کند و اگر نه ، خدا به درک اسفل السافلین هدایتشان کند . و لعن الله علی المشرکین و الکافرین
پیامبر اکرم می فرمایند:
در راه خدا با دستهای خود جهاد کنید اگر نتوانستید با زبانهای خود و اگر بازهم نتوانستید ، با قلب خود جهاد کنید.
نهج الفصاحه /ص ۴۳۹
والعاقبةللمتقین
موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسبها: فضای مجازی , جوانان , جنگ نرم , جنگ سخت
جاسوسی همزمان با متوهم سازی
این روزها نام بازی پوکمون گو را زیاد میشنویم، بازی که با وجود محدودیتها
در ایران نیز توانسته محبوبیت کسب کند.
آیا از خطرات این بازی مطلع هستید ؟!
در این بازی فرد با ورود به بازی و فعال کردن دوربین و موقعیتیاب گوشی خود، محیط اطراف را از نمایشگر گوشی میبینید و با استفاده از ابزارهایی که در بازی تعریف شده، پوکمونها (هیولاهای انیمیشنی) را شکار کند.
با وجود اینکه سِرور «محبوبترین بازی موبایل تاریخ آمریکا» هنوز در اکثر کشورهای جهان فعال نشده، اما کاربران از طرق غیررسمی به دانلود آن پرداخته و محو دنیای «واقعیت افزوده» میشوند.
تفاوت این بازی با دیگر بازیهای آنلاین نظیر کلشآفکلنز در این است که بازیکن نیاز به حرکت در فضاهای مختلف و حضور در اماکن گوناگون دارد. به همین دلیل، این بازی تاکنون دردسرهای متعددی را برای 21 میلیون مخاطبش و اطرافیان آنها به وجود آورده که به برخی از آنها اشاره میشود :
ـ سقوط دو مرد از ارتفاع 15 و 27 متری در سندیگو، هنگامی که لبه پرتگاه مشغول شکار پوکمون بودند!
ـ شلیک به سمت دو نوجوان که شبانه در خیابانهای کولورادو به دنبال پوکمون بودند، به تصور اینکه دزد هستند!
ـ گمشدن سه کودک زیر 7 سال در جستجوی هیولای نزدیک خانه به مدت یک شبانهروز در میشیگان
ـ هجوم مردم به پایگاه پلیس در استرالیا برای یافتن پوکمون بیشتر موجب شد، پلیس محلی در بیانیهای از بازیکنها تقاضا کند برای یافتن پوکمون ها به هر جایی نروند!
ـ حضور افراد در اماکن مذهبی کویت برای یافتن پوکمون موجب شده این کشور استفاده از پوکمون گو را در مکانهای مذهبی، نظامی و تأسیسات نفتی ممنوع کند.
ـ شناسایی 11 نوجوان 16 تا 18 سال به کمک پوکمونگو و سرقت از آنها در ایالت میسوری
ـ یک گارسون 24 ساله در نیوزلند کار خود را رها کرده و قصد دارد برای یافتن پوکمونهای بیشتر، طی دو ماه از شمال تا جنوب نیوزلند را سفر کند.
ـ یک مرد 28 ساله نیویورکی حین رانندگی مشغول بازی پوکمون بود که دچار سانحه رانندگی شد و یک پای خود را از دست داد!
ـ بیتوجهی به قداست مسجد توسط پوکمونبازها موجب شد مرکز دینی وابسته به ائمه جماعات مساجد ترکیه ممنوعیت اجرای این بازی در مساجد و اماکن مقدس را خواستار شود.
ـ استقبال مردم مصر از پوکمونگو به حدی بود که واکنش قائممقام الازهر را در پی داشت. عباس شومان در اینباره گفت: شاید در آینده با مواردی مواجه خواهیم شد که افراد با کفش وارد مساجد، عبادت گاه ها، زندانها، و یگانهای نظامی شوند تا گمشده خود را بیابند، آیا این افراد کار و تلاش برای کسب رزق و روزی را کنار میگذارند تا پوکمون را بیابند؟!
ـ یهودیان نیز بازیکردن کنار دیوار ندبه را تقبیح کرده و حضور در موزه «هولوکاست» را برای یافتن هیولاهای پوکمون، بیاحترامی دانستهاند.
ذکر این نکته خالی از لطف نیست که به عقیده چینیها، این بازی ابزاری بالقوه برای «جاسوسی ایالات متحده و ژاپن از مراکز سرّی چین» است. بدین صورت که نینتندو میتواند پوکمونهای کمیاب را در قسمتهایی از نقشه پراکنده سازد، و اگر بازیکنان نتوانند آنها را به دست آورند، مشخص میشود که دسترسی به منطقه فوق ممنوع بوده و به احتمال زیاد، آن قسمت از نقشه یک مرکز نظامی یا حساس خواهد بود.
به فرض پوچ بودن این ادعا، باز هم چیزی از بدیعبودن پدیده «پوکمون گو» نمیکاهد. پدیدهای که مرزهای مجاز و واقعیت را در هم نوردیده و ذهن انسان را میان این دو معلق نگه میدارد.
پدیده ای که مواجهه با آن به همفکری جامعهشناسان، روانشناسان و کارشناسان بازیسازی نیاز دارد و مسدودکردن آن (یکی از راهکارهای اعلامشده از سوی بنیاد ملی بازیهای رایانهای) پاسخگو نخواهد بود.
موضوعات مرتبط: آموزش ، راههای نفوذ ، نفوذ ، سیستمهای اطلاعاتی ، پیامها
برچسبها: پوکمون گو , جنگ نرم , سلاح , جاسوسی
عوامل مؤثر در عمليات رواني
1- عوامل ذهني :
الف- شناخت ذهني افراد مخاطب ب- انگيزه هاي فردي ج- گرايش هاي رواني
2- عوامل محيطي :
الف-تفاوتهاي بينشي-مذهبي ب- تفاوتهاي قومي نژادي ج-تفاوتهاي طبقاتي
اين درجه بندي ها بر اساس دادن راهبردهاي مناسب براي در دست گرفتن تدبير و اداره كردن عمليات رواني در مواقع لزوم است .عمليات ضد جنگ رواني
عمليات ضد جنگي رواني به مجموعه اقداماتي اطلاق مي شود كه در جهت پشتيباني از فعاليتها و جنگهاي رواني خودي طرحريزي ، اجرا و هدايت مي شود و باعث شناسايي و رفع بستر هاي مورد استفاده دشمن ، شناسايي تاكتيكها و تكنينكهاي جنگ رواني مهاجم و تأثير آنها ، مقاوم سازي جامعه در برابر جنگ رواني دشمن ، بازيابي افراد آسيب ديده ، شناخت نقاط ضعف تاكتيكها و تكنيك هاي بكار گرفته شده در جنگ رواني توسط دشمن و در نهايت خنثي سازي آنها مي گردد .
اهداف و منظورهاي عمليات ضد جنگ رواني
الف) مؤثر کردن فعاليهاي رواني خودي
در اثر عمليات ضد جنگ رواني، کليت جامعه، مقاوم سازي مي شود که اين تقويت به آسيب نديدن افراد منجر مي شود و به موازات آن، فعاليت هاي رواني خودي نمود بهتري پيدا مي کند که در نتيجه پشتيباني عمومي را در پي خواهد داشت.
ب) بي اثر کردن جنگ رواني دشمن
با اجراي عمليات ضد جنگ رواني، آگاهي عمومي و فردي جامعه خودي ، نسبت به اهداف و نيات جنگ رواني دشمن افزايش مي يابد که در نتيجه آسيب پذيري آنان کاهش مي يابد که اين افزايش ضريب حفاظتي به بي اثر شدن جنگ رواني دشمن منجر خواهد شد.
ج) دلسرد کردن دشمن از اجرا و يا تداوم جنگ رواني
با اجراي عمليات ضد جنگ رواني، جنگ رواني دشمن بي اثر مي شود و لذا وي نسبت به دستيابي به اهداف تعيين شده خود دچار ترديد و با ادامه اين روند دچار دلسردي و در نتيجه باعث دست برداشتن آنها از تداوم جنگ رواني خود خواهد شد.
د) آسيب پذير کردن دشمن در برابر جنگ رواني خودي
دلسرد شدن دشمن از اثربخشي جنگ رواني خود، زمينه هاي آسيب پذيري وي را فراهم مي سازد و در نتيجه در برابر جنگ رواني خودي بشدت ضربه پذير خواهد شد.
چند نکته اساسي در عمليات رواني :
1- استفاده از تبليغات جزء اصلي عمليات رواني است ولي همه آن نيست .
2- در عمليات رواني براي تغيير بهتر است روي احساسات و عواطف کار شود تا تغيير عقل و نگرش چون سريعتر جواب مي دهد و از اين طريق به اعماق درون فرد نفوذ مي کنيم .
3- عمليات رواني نياز به تمرکز زدايي دارد چرا که ممکن است يک طرح عمليات رواني که در يک استان تشکيل مي شود براي استان ديگر کار ساز نباشد .
4- در عمليات رواني ما علاوه بر گفتار و زبان به ظاهر فرد نيز بايستي دقت کنيم چون اثرگذاري بيشتري دارد .
5- جنگ رواني جديد ، بخشي از کشور داري است و در کنار ديگر ابزارهاي قدرت ملي جاگرفته است .
6- کارگزار عمليات رواني در مرحله اول بايد افکار عمومي کشور يا جامعه خود را همراه و همگام سازد تا بتواند در عمليات پيش بيني شده موفق باشد .
توانايي ها و محدوديت هاي عمليات رواني :
عوامل دروني
1- وضع آموزش 2- دسترسي به تجهيزات و افراد 3- کيفيت اطلاعات از مخاطبان و منطقه مورد نظر
عوامل بيروني
1- دسترسي به ابزارهاي پخش (سازماني ، غيرسازمان يا در کل کشور) 2-توانايي همکاري با گروههاي مختلف و حتي کشوري
3- زمان کافي براي طرح ، توسعه و آزمودن اوليه توليدات و اقدامات عمليات روانينقش و مسئوليت ها
يگانهاي عمليات رواني مانند يگانهاي پشتيباني عمل مي کنند نه نيروهاي مستقل . در واقع نقش اوليه آنها حمايت از يگانهاي انتظامي و ديگر سازمانهاي دولتي براي رسيدن به اهداف ملي است .
موضوعات مرتبط: آموزش ، عمليات رواني
برچسبها: عمليات رواني , جنگ نرم , قدرت ملي , انواع عمليات رواني
تعاريف و اصطلاحات عمليات رواني
عمليات رواني عبارتست از استفاده دقيق و طراحي شده از تبليغات و ساير امکانات به منظور تأثيرگذاري بر افکار، احساسات، تمايلات و رفتار گروه هاي دوست، دشمن و بي طرف، براي دستيابي به اهداف ملي .
عمليات رواني، به آن دسته از تبليغات بر ضد دشمن را شامل مي شود که با اقدامات عملي داراي ماهيت نظامي ، سياسي و اقتصادي همراه باشد.
جنگ نرم
جنگ نرم در مقابل جنگ سخت و قدرت سخت است و شامل هرگونه اقدام رواني و تبليغاتي، رسانه اي است که جامعه هدف يا گروه هدف را نشانه مي گيرد و بدون درگيري نظامي و گشوده شدن آتش رقيب را به انفعال يا شکست وا مي دارد.
قدرت نرم
به آن دسته از قابليت ها و توانايي هاي يک کشور اطلاق مي شود که با به کارگيري ابزاري چون فرهنگ، آمال و يا ارزشهاي اخلاقي به صورت غيرمستقيم بر منافع يا رفتارهاي ديگر کشورها اثر مي گذارد و قدرت نرم در روابط بين المللي بيشتر مطرح است.
قدرت ملي
مجموعه توانمديهاي يک نظام که بتواند در مناسبات بين المللي، اهداف و منافع ملي را تأمين کند. مثل: توليد ناخالص ملي ، نفت، کشاورزي، بودجه و 000
امروزه ، ديگر اين عمليات (عمليات رواني) به زمان جنگ يا اعلام وضع فوق العاده محدود نمي شود، بلکه با در اختيار داشتن آن بعنوان قدرت ملي در هر زمان و دوره اي مي توان در جامعه هدف از آن استفاده کرد.
در عمليات رواني نظامي، اهداف عمليات، ساماندهي، نيروهاي عمل کننده، طرح ريزي، عمليات ابزارها و حوزه هاي ارتباطات، ميزان اعتبار مراجع خبري، اطلاعات و پيام هاي ارسالي نقش مهمي دارند و تأثير آن به ميزان هنر فرمانده در بکارگيري و ترکيب حساب شده و عقلاني اين موارد بستگي دارد.
به جرأت مي توان گفت که واژه عمليات رواني به عنوان پرکاربردترين واژگان در حوزه ادبيات سياسي تبديل گشته است. در دنياي امروز تبليغات و عمليات رواني به منزله يکي از مؤلفه هاي قدرت است و با بهره گيري از اين پديده مي توان بهتر از ديگر روشها اراده خود را بر ديگران تحميل کرد.
از طرفي نيروي انتظامي نيازمند مجاب سازي مخاطبان، کنترل بحرانها و اداره شهروندان است و يکي از موفق ترين اقدامات عمليات رواني اين نيرو در چند سال گذشته بستن کمربند ايمني بوده است که بحمدالله موفقيت چشمگيري داشته است.
عناصر عمليات رواني: الف) اهداف ب) پايه ج) انواع عمليات رواني د) اهداف عمليات رواني
ـ اهداف فرهنگي، نظير تبليغات سايت هاي مختلف اينترنتي و مطبوعات که براي تغيير رفتارها و روشهاي مردم بويژه جوانان صورت مي گيرد که از آن به تهاجم فرهنگي و ناتوي فرهنگي ياد مي شود.
ـ اهداف سياسي ، نظيرتبليغات فارسي راديوهاي غربي با هدف ايجاد تفرقه در جامعه اسلامي ايران
ـ اهداف نظامي، نظير تبليغات دستگاه جنگ رواني يک واحد نظامي براي سست کردن انگيزه نيرو در افراد نيروي مقابل
ـ اهداف سياسي- نظامي : منظور اهدافي است که جنبه هاي سياسي و نظامي را درهم مي آميزد و نمي توان آن را در يکي از دو نوع جاي داد. نظير تبليغات زمان جنگ هر کشور که براي کشور ديگر با هدف اعمال فشار بر تصميمات دفاعي رهبران آن انجام مي گرفت .ب) عنصر پايه : سفيد ،خاکستري ، سياه
پايه سفيد يا تبليغات سفيد: در اين شيوه به وقايع آنگونه که هستند مي پردازد . در تبليغات سفيد (تبليغاتي که هويت منبع آن معلوم است) اغلب موارد عمليات رواني با عناوين رسمي مانند راديوهاي بيگانه و سايت هاي اينترنتي به اجرا در مي آيد. اين شيوه که در آن، ابتکارات بر مبنايي واقعي استوار است از قدرت اعتبارسازي بالايي برخوردار است.
تبليغات سياه : به تبلغاتي گفته مي شود که به منبع غيرواقعي نسبت داده مي شود . اين نوع عمليات، نيازمند مهارت بسيار است. تبليغات سياه کاملاً بر اطلاعات متکي است ، اين تبليغات با عمل کردن تحت پوشش مي تواند از داخل سرزمين دشمن منتشر شود و پيامهاي تبليغي خود را که براي مخاطبان خاصي به دقت تنظيم شده ارسال کند. اين شيوه وقايع را ناديده مي گيرد و وقايع جعلي و دروغ مي سازد نمونه هايي از تبليغات سياه عبارتست از ايجاد شايعه، جعل اسناد و اوراق بهادار، شعار و000
تبليغات خاکستري : اين نوع تبليغات از منبعي بي هويت منتشر مي شود (منبع انتشار، هيچ هويتي براي خود مشخص نمي کند) اين نوع تبليغات در مقايسه با ديگر انواع تبليغات در مقابل يک ضد تبليغ مؤثر، آسيب پذير است و بدليل تحليل هاي دراز مدتي که دشمن از محتواي نيت آن بعمل مي آورد آسيب پذيري آن را بيشتر مي کند . به عبارتي بين دو نوع سياه و سفيد قرار دارد يعني نه کاملاً حقيقي و نه کاملاً دروغ و حقيقت است که بصورت مبالغه آميز بيان مي شود. شايعه ها پايه هايي از نوع خاکستري يا سياه دارند.
وسايل عمده اي که در عمليات رواني مورد استفاده قرار مي گيرد عبارتند از :1- فناوريهاي ارتباطي- اطلاعاتي2- سيستم هاي مخابراتي مانند راديو، تلويزيون، ماهواره و اينترنت3-جزوات، اعلاميه ها و کتابها4- انتشار پيام به وسيله رسانه ها و مطبوعات در داخل و خارج کشور مورد نظر
5- انتشار خبر و پيام با روشهاي تبليغاتي نوظهور ( برچسبها، نشانه هاي روز لباسها، پيام روي اشياء و انتقال آنها به کشور دشمن)
موضوعات مرتبط: آموزش ، عمليات رواني
برچسبها: عمليات رواني , جنگ نرم , قدرت ملي , انواع عمليات رواني
به گزارش پايگاه اينترنتي كميل "جنگ سایبری" (Cyberwarfare) یا "رایاجنگ" و یا "نبرد مجازی" به نوعی از نبرد اطلاق می شود که طرفین جنگ در آن از رایانه و شبکههای رایانهای (به خصوص شبکه اینترنت) به عنوان ابزار استفاده کرده و نبرد را در فضای مجازی جاری میسازند.
فضای سایبر در این نوع جنگ به هر اتاق و فضائی اطلاق میشود که به وسیله نرم افزار در رایانه ایجاد می شود و باید گفت که در دنیای مجازی اتاق فرمان جنگ را رایانه به دست می گیرد و لذا می توان اعلام کرد که "بزرگترین فضای سایبری که میلیونها کاربر را به یکدیگر متصل می کند، فضای مجازی اینترنت است."
جنگ اطلاعاتی که امروزه رسما جایگزین جنگ سرد شده، با انقلاب اطلاعات ظهور پیدا کرده و این انقلاب به دلیل دامنه وسیع و تاثیرات گسترده آن میتواند سبک نوینی از جنگ را ارائه بدهد.
مارتین لیبیکی از محققان برجسته موسسه مطالعات استراتژیک در دانشگاه دفاع ملی، در کتاب "جنگ اطلاعاتی چیست؟" مینویسد: "تلاش برای درک مفهوم جنگ اطلاعاتی مانند اینست که چند نفر نابینا بخواهند با لمس کردن بخشهای مختلف یک فیل بگویند که این موجود چیست. جنگ اطلاعاتی نیز شامل بخشهای مختلف و متعددی می شود".
تلاش برای داشتن نگرش جامعه نگرانه در تعریف جنگ اطلاعات نکته ایست که باید حتماً به آن توجه شود؛ مگان برنز در سال ۱۹۹۹ با نگرشی کلی تریف زیر را ارئه میدهد: "جنگ اطلاعاتی طبقه یا مجموعههایی از تکنیکها شامل جمعآوری، انتقال، حفاظت، ممانعت از دسترسی، ایجاد اغتشاش و افت کیفیت در اطلاعات است که از طریق آن یکی از طرفین درگیر بر دشمنان خود به مزیتی چشمگیر دست یافته و آن را حفظ میکند".
وی ضمن وفادارماندن به تعریف کاملاً نظامی از جنگ اطلاعاتی هفت شکل مختلف جنگ اطلاعاتی را به شرح زیر نام میبرد:
* جنگ فرماندهی و کنترل که هدف آن قطع کردن سر دشمن، یعنی از بین بردن مغز متفکر دشمن، است
* جنگ برپایه اطلاعات که متشکل از طراحی، حفاظت و ممانعت از دسترسی به سیستم هائی است که برای برتری بر فضای نبرد در جستجوی دانش کافی هستند
* جنگ الکترونیک تکنیکهای رادیوئی، الکترونیک یا رمزنگاری
* جنگ روانی که در آن از اطلاعات برای تغییر ذهنیت و طرزفکر دوستان، بی طرفها، و دشمنان استفاده میشود
* جنگ هکرها که در آن به سیستمهای رایانهای حمله میشود
* جنگ اطلاعاتی اقتصادی ایجاد مانع در برابر اطلاعات یا تسهیل جریان اطلاعات با هدف کسب برتری اقتصادی
* جنگ سایبر ترکیبی از همه موارد شش گانه بالا.
سربازان جنگ سایبری "نفوذگران" در عرصه اطلاعات دیگران هستند که کارشناسان این حوزه، آنها را به چند گروه تقسیم کردهاند:
* گروه نفوذگران کلاه سفید: هر کسی که بتواند ازسد موانع امنیتی یک شبکه بگذرد اما اقدام خرابکارانهای انجام ندهد را یک هکر کلاه سفید میخوانند که در حقیقت متخصصین شبکهای هستند که چالههای امنیتی شبکه را پیدا کرده و به مسئولان گزارش میدهند.
* گروه نفوذگران کلاه سیاه: اشخاصی هستند که وارد کامپیوتر قربانی خود شده و به دستبرد اطلاعات و یا جاسوسی کردن و یا پخش کردن ویروس و غیره میپردازند.
* گروه نفوذگران کلاه خاکستری: اشخاصی هستند که حد وسط دو تعریف بالا میشوند.
* گروه نفوذگران کلاه صورتی: این افراد آدمهای کم سوادی هستند که با چند نرمافزار خرابکارانه به آزار و اذیت بقیه اقدام میکنند.
انواع حملات نفوذگران هم عبارت است از:
* شنود: در این روش نفوذ گر میتواند به شکل مخفیانه از اطلاعات نسخه برداری کند.
* تغییر اطلاعات: در این روش نفوذگر به دستکاری و تغییر اطلاعات میپردازد.
* افزودن اطلاعات: در این روش نفوذگر اطلاعات اضافی بر اصل اطلاعات اضافه میکند.
* وقفه: در این روش نوع نفوذگر باعث اختلال در شبکه و تبادل اطلاعات میشود.
بر اساس آنچه کارشناسان مبارزه با جنگ سایبری اعلام می کنند، بررسی هویت و مکان مهاجم، شناسائی نیت مهاجم، تشخیص حملههای از قبل طراحی شده و بررسی و ارزیابی تلفات بعد از جنگ، از مهم ترین نقاط ضعف اصلی در دفاع سایبری است.
سایت سازمان پدافند غیر عامل برای روشن شدن ماهیت جنگ سایبری به ذکر چهار نمونه از جنگ واقعی سایبری در ادوار اخیر پرداخته و از جنگ بین روسیه و گرجستان (۲۰۰۸)، جنگ ۳۳ روزه بین رژیم صهیونیستی و حزبالله لبنان، جنگ بین روسیه و استونی (۲۰۰۷) و جنگ بین آمریکا و چین به عنوان نمونه کاملی از این جنگها یاد کرده است.
جنگ بین روسیه و گرجستان:
هنگامی که جنگ روسیه و گرجستان شروع شد، در اولین ساعات، آتش این جنگ در فضای سایبر روشن شد. بسیاری از سرورهای شبکه انفورماتیک گرجستان کمی قبل از آغاز عملیات نظامی روسیه به مناطق استقلال طلب اوستیای جنوبی مورد حملات کنترل از راه دور قرار گرفت.
در شرایطی که سایت وزارت امور خارجه و وزارت دفاع قفقاز هنوز زیر حملات هکرها قرار داشتند، سایت رسمی میخائیل ساکاشویلی رئیس جمهور گرجستان و شبکه های اصلی تلویزیونی این کشور هدف مستمر حملات عدم پذیرش سرویس بودند.
در حملات عدم پذیرش سرویس (Denial-of-Service) به علت ارتباط بیش از حد با پایگاه اینترنتی Service Attacks مورد نظر سرویس جوابگو نیست و کاملا مسدود می گردد.
سایتهای گرجستان که تحت این حملات قرار داشتند به روز سازی ها و اخبار جدید را دریافت نمی کردند و در نتیجه در معرض خطر قرار داشتند.
دولت تفلیس این تهاجمات انفورماتیکی را مربوط به پاسخ مسلحانه به روسیه و درگیری های اوستیای جنوبی دانسته است؛ روزنامه واشنگتن تایمز خبر اولین حملات انفورماتیکی به سایت رئیس جمهور ساکاشویلی منتشر کرد و بلافاصله انگشت اتهام را به طرف مسکو نشانه رفت. در این راستا، موسسه تحقیقاتی آمریکایی یو.اس.سورت که برای وزارت امنیت کشور امریکا کار می کند پس از کنترل و بازبینی یک (DoS) را در سرور سایت رئیس جمهور گرجستان شناسایی کرد.
جنگ ۳۳ روزه رژیم صهیونیستی و لبنان
در حالی که آمریکا، اسرائیل، متحدان اروپایی آنها و برخی از سران سازش کار عرب، در آغاز جنگ ۳۳ روزه با قاطعیت و اطمینان از نابودی حداکثر ۳ روزه حزب الله سخن می گفتند، به دلیل عدم توجه اسرائیل به تکنیک های دفاع غیرعامل و برتری حزب الله در نبردهای اطلاعاتی با بهکارگیری تکنیک های پدافند غیرعامل در حوزه IT و استفاده از ابزارآلات و تجهیزات بومی موجب ناکامی اسرائیل در دستیابی به اهداف خود شدند. تهدید سایتهای اینترنتی طرفین حملات متناوب Dos ، شنود، جاسوسی از جمله اقدامات انجام شده در حوزه فضای سایبری در جنگ ۳۳ روزه می باشد.
جنگ بین روسیه و استونی
در آوریل سال ۲۰۰۷ هکرهایی که از طرف دولت روسیه پول دریافت کرده بودند مورد حملات سایبری قرار گرفت. در آن زمان، وب سایت های احزاب سیاسی، بانک ها، روزنامه ها و وزارتخانه های استونی به مدت حدود ۳ هفته مورد حمله قرار داشت.
این حملات از زمانی آغاز شد که در استونی تصمیم گرفته شده بود مجسمه برنزی شکست اتحاد جماهیر شوروی سابق در جنگ جهانی دوم در تالین ویران شود.
تحلیلگران، شبکه جنایتکاران هکرهای روس را مسئول این حملات دانسته اند به طوری که یارت آرمین کارشناس انفورماتیکی توضیح داده است سرورهایی که از آنها این حملات انجام می شود تحت کنترل شبکه کسب و کار روسیه (شبکه هکرهای جنایتکار روسیه) است؛ این شبکه به شدت از سوی دولت روسیه حمایت می شود.
جنگ بین آمریکا و چین
نزدیک به ۱۰۰ حمله سایبری بین آمریکا و چین درگرفته است که مشهورترین آنها در مارس و آوریل سال ۲۰۰۱ بوده است و دامنه های آن تا حدودی به اروپا نیز کشیده شد.
این جنگ بر سر موضوع تصادم هواپیمای جاسوسی آمریکا با جت چینی بوده است با حمله های Dos به سایت دولتی چین آغاز شد و در نهایت این حملات منجر به تخریب اطلاعات، دزدیدن و صدمه زدن به منافع و سرورهای دو کشور شد که البته درصد تخریب حاصل از این جنگ در چین ۱۰ برابر آمریکا بود.
اوایل سال جاری "رابرت گیتس" وزیر دفاع آمریکا طی نامهای رسمی به فرماندهی قرارگاه استراتژیک این کشور دستور داد تا قرارگاه سایبری آمریکا را به منظور عملیاتهای سایبری نظامی همه جانبه تأسیس کنند.
فرماندهی سایبری ایالات متحده آمریکا موسوم به سایبر کام (CYBERCOM) در ژوئن ۲۰۰۹ تصویب شد و ۱۱ ماه پس از آن تاریخ به مرحلهای رسید که پنتاگون آن را قابلیت اولیه انجام عملیات مینامد؛ ارتش آمریکا با دارا بودن شبکههای رایانهای پیشرفته و گروههای نظامی متخصص در همه حوزههای سایبری، نخستین فرماندهی سایبری را تاسیس کرده است.
علاوه بر ایالات متحده آمریکا، چند کشور اروپایی نیز طی ماههای گذشته اقدام به راه اندازی سازمان های مشابه برای مقابله با تهاجم سایبری علیه منافع خود کرده اند.
فرودین ماه امسال بود که سایت شبکه تلویزیونی پرس TV به مدت ۱۰ روز از سوی منابع اسرائیلی مورد حمله سایبری عدم پذیرش سرویس قرار گرفت اما حملات صورت گرفته به وبسایت این شبکه خبری انگلیسیزبان به دلیل مجهزبودن به سیستمهای امنیتی پیشرفته ناکام ماند.
علاوه بر این، وبسایت العالم که در کنار پرس TV از فعالترین و مهمترین منابع خبری مستقل در پوشش اخبار تحرکات اخیر خاورمیانه و شمال آفریقا به شمار میآیند و اخبار را به زبان عربی پخش میکند نیز با حملات سایبری از سوی منابع رژیم صهیونیستی و کشورهای غربی مورد حمایت آمریکا مواجه شد.
العالم و پرس TV دو شبکه بینالمللی تلویزیونی ایرانی به حساب می آیند که اخبار و اتفاقات اراضی اشغالی را نیز به صورت گستردهای پوشش میدهند و به دلیل صداقت در ارسال اخبار درست از مقبولیت عام برخوردارند.
پیش از این نیز سایت ویکیلیکس در یکی از اسناد خود از تلاش مقامات امنیتی انگلیسی برای اختلال و تعطیلی دفتر شبکه پس TV در لندن پرده برداشته بود که این اقدام انگلیسی ها مغایر ادعای غرب مبنی بر پایبندی به جریان آزاد اطلاعرسانی است.
هنگامی که حملات سایبری آمریکا و رژیم صهیونیستی به پایگاههای اینترنتی رسانه ملی کشورمان ناکام ماند، یک مؤسسه دفاعی آمریکایی علت این مسأله را برخورداری ایران از ارتش سایبری دانست و اعلام کرد: ایران یکی از پنج کشور دارای ارتش سایبری است.
مؤسسه "دیفنس تک" (Defense Tech) از مؤسسات نظامی و امنیتی ایالات متحده آمریکا اقدام به انتشار مقاله ای با عنوان "ارزیابی ارتش سایبر ایران" با توجه به آمار دریافتی از سازمان اطلاعات آمریکا (CIA)، ایران را جزء ۵ کشور دارای قوی ترین نیروی سایبری معرفی کرده و ارتش سایبری در کشورمان را ۲۴۰۰ نفر به علاوه ۱۲۰۰۰ نفر نیروی ذخیره تخمین زد.
از دیگر گزارش های مشابه می توان به مقاله مجله "فارین پالیسی" (چاپ آمریکا) در همان ایام اشاره کرد که اقدامات مرکز بررسی جرائم سازمان یافته سپاه علیه سایتهای مستهجن در عرصه سایبر را اقدامی بشردوستانه و به نفع حقوق بشر معرفی کرده بود.
حملات غرب به سایتهای اینترنتی محدود به ایران اسلامی نیست و بیست و چهارم فروردین ماه سال جاری رئیس جمهوری روسیه با اعلام خبر زنجیرهای از حملات سایبری به محبوبترین وبسایت میزبان وبلاگها در این کشور، این اقدام را غیرقانونی و خصمانه دانست و محکوم کرد.
اگر چه آمریکایی ها خیلی پیشتر جنگ سایبری علیه جمهوری اسلامی را آغاز کرده بود که نمونه آن فعالیت ۳۰ جاسوس آمریکایی بود که اواخر سال ۸۸ دستگیر شده بودند اما منابع خبری در دومین روز تیر ماه امسال اعلام کردند رئیس جمهور آمریکا با صدور دستورالعملی وظایف نیروهای امنیتی این کشور در مبارزه سایبری و همچنین خرابکاری رایانه ای در سایر کشورها را صادر کرد.
"باراک اوباما" دستورالعملی را امضا کرده که مرزبندی و رویکردهای مربوط به حمله های سایبری و فعالیت های خرابکارانه رایانه ای در کشورهای دیگر را مشخص می کند.
این دستورالعمل جدید با جزئیات مواقعی که ارتش می تواند از رییس جمهوری تقاضای آغاز عملیات سایبری علیه یک کشور کند، روشن کرده است. مقام های رسمی وزارت دفاع آمریکا گفته اند که این رهنمود مانند آیین نامههای دیگری است که درباره استفاده از ابزارهای نظامی ارتش صادر می شود.
همزمان وزارت دفاع آمریکا در یک سند راهبردی جدید، عملکردهای مبتنی بر شبکه را که ارتش آمریکا می تواند ازآنها در زمان صلح وجنگ استفاده کند، تبیین کرده است. این عملکردها از ارسال ویروس به رایانه های دشمن تا حمله سایبری به منظور توقف فعالیت شبکه های برق و سامانه های دفاعی کشور هدف را شامل می شود.
راهبرد تازه پنتاگون "شبکه" را یک حوزه نبرد می نامد و بر محافظت از شبکه ها، پشتیبانی از زیرساخت ها و همکاری با متحدان آمریکا تاکید می کند. با این حال راهبرد جدید پنتاگون که بر اساس رهنمود باراک اوباما تنظیم شده، هنوز بطور کامل فاش نشده است؛ هرچند مقام های وزارت دفاع بخش هایی از آن را تشریح کرده اند.
طبق دستورالعمل جدید، ارتش ایالات متحده می تواند به کشورهای هدف، کدهای رایانه ای بفرستد تا مسیرهای ارتباطی را آزمایش کند. این کار درست مانند گرفتن تصاویر ماهواره ای به منظور یافتن محل پایگاه های موشکی و تشخیص دیگر قابلیت های نظامی دشمن است.
این رمزهای رایانه ای خنثی خواهند بود و مانند ویروس یا کرم های رایانه ای نیستند که در زمانی مشخص بتوان ازآنها توقع عملکرد خاصی را داشت.با این حال اگرآمریکا با کشور هدف وارد نزاع شد، می تواند نقشه ای از شبکه های دشمن را در اختیار داشته باشد و پس از اجازه رئیس جمهور به آن شبکه ها حمله کند.
راهبرد جدید همچنین تاکید می کند که اگر آمریکا مورد هدف قرار گیرد، این کشور می تواند با مسدود کردن مسیر حملات یا انهدام سرورهای متخاصم، واکنش نشان دهد و درست مانند یک نبرد واقعی، جنگ شبکه ای هم فرامرزی خواهد بود.
وزارت دفاع آمریکا معتقد است که باید با شرکت هایی که اطلاعات مهمی از سامانه های نظامی آمریکا در اختیار دارند در زمینه محافظت از شبکه بیش از پیش همکاری کرد. در همین راستا، پنتاگون بتازگی اطلاعات طبقه بندی شده خود را پیرامون خطرهای رایانه ای و شبکه ای در اختیار تعدادی از این شرکت ها قرار داده تا در حوزه های فعالیت خود با این تهدیدها مبارزه کنند.
مسئولان این ورازتخانه همچنین معتقدند با گذشت زمان، این برنامه می تواند الگویی برای وزارت امنیت داخلی آمریکا باشد که امنیت زیرساختهای حیاتی کشور، از جمله نیروگاهها، شبکههای برق و شبکههای مالی را برعهده دارد.
بیستم مرداد ماه ۱۳۹۰ رسانهها از ایجاد یک یگان نظامی سایبری برای جنگ سایبری علیه جمهوری اسلامی توسط رژیم صهیونیستی خبر دادند و اعلام کردند این یگان در حالی ایجاد شده که مقامات ارشد این رژیم بیش از پیش نگران هستند که حمله به تاسیسات هستهای ایران به شکست منجر شود.
روزنامه انگلیسی ساندی تایمز تاسیس این مرکز عملیات سایبری علیه ایران را محصول این ارزیابی صهیونیستها دانست که هر گونه حمله نظامی به ایران شکست خواهد خورد و در ادامه گزارش خود نوشت: یگان سایبری جدید رژیم صهیونیستی به طور مستقیم به نخستوزیر این رژیم که این برنامه را در قلب توان دفاعی رژیم متبوعش قرار داده، گزارش خواهد داد.
همچنین بنا بر گزارش "هرالدسان”، بنیامین نتانیاهو اخیرا در نشست کارشناسان جنگافزارهای سایبری گفت: "اسرائیل باید به یک ابر قدرت جهانی در عرصه سایبر تبدیل شود".
این مرکز که تحت حمایت واحد اطلاعات جاسوسی نیروی نظامی تشکیل شده است یک سری عملیاتهای جاسوسی "نرم" از جمله هک نسخه ایرانی "فیسبوک” و دیگر سایتهای شبکههای اجتماعی را انجام داده است.
یک منبع اسرائیلی مطلع از عملیاتهای جنگ سایبری هم اعلام کرده بود: اسرائیل دو هدف اصلی در فضای سایبر ایران دارد اول "برنامه هستهای" ایران و تاسیسات نظامی آن و دوم "زیرساختهای غیرنظامی" این کشور است تا بتواند فضای سایبری جمهوری اسلامی را فلج کند.
سایت تخصصی "دیلی تک" نیز در گزارشی نوست: با راه اندازی یک واحد اطلاعات برای حملات سایبری و ضد سایبری در وزارت جنگ رژیم اسراییل، جنگ سایبری ایران و این رژیم، وارد مرحله جدیدی شده است.
یکی از متخصصان امنیتی سایبر اسرائیلی در این باره گفت: این واحد جدید مستقیم به نخست وزیر این رژیم گزارش خواهد داد و حتی ملزم به ارایه گزارش به وزیر جنگ هم نیست و راه اندازی آن دو هدف عمده در زمینه مقابله با ایران دارد؛ نخستین هدف حمله، نفوذ و تخریب تأسیسات هسته ای ایران و هدف دوم، حمله به زیرساخت های شهری ایران است.
وی همچنین افزوده است: در صورت تحقق چنین هدفی، همه فضای سایبری ایران در اختیار ما قرار خواهد گرفت.
افزون بر این رئیس نیروهای دفاعی رژیم صهیونیستی هم در این باره گفت: کامپیوترها و صفحه کلیدها، جدیدترین سلاح های ما و تویتر و شبکه های اجتماعی، تازه ترین منابع ما هستند، چنانکه در جنگ سایبری، کشورها می توانند بدون اینکه مستقیم از نیروی نظامی استفاده کنند، در درون دیگر کشورها نفوذ کرده و به اهداف مورد نظر خود در کشورهای هدف ضربه وارد کنند.
هماکنون رژیم صهیونیستی، کشورهای اروپای شرقی و چین، از جمله کشورهایی هستند که رکورددار حملات سایبری به اهداف گوناگون در کشورهای دنیا هستند؛ به گونه ای که چین در سال گذشته، با هک رایانههای کاربران در کشور کره جنوبی، اطلاعات نزدیک ۳۵ میلیون نفر از مردم این کشور را به دست آورد و هماکنون نیز جنگ سایبری شدیدی میان چین و آمریکا در حال جریان است که هیچگاه هم واقعیت این حملات مشخص نمی شود.
گفتنی است؛ در دو سال اخیر به دنبال وجود بحثهایی درباره نفوذ بدافزار "استاکس نت" به درون تأسیسات هسته ای ایران، اقدامات مناسبی برای بالا بردن سیستم دفاعی و هجومی ایران در عرصه سایبر شکل گرفته که گویا چنین فعالیتهایی روز به روز باید گستردهتر شود.
پایگاه اینترنتی "هرالدسان" در هفتم آگوست ۲۰۱۱ مصادف با ۱۶ مرداد ۱۳۹۰ در مقالهای، به نبرد سایبری رژیم صهیونیستی علیه ایران پرداخت و نوشت: به موازات آنکه مقامات ارشد اسرائیل بیش از پیش نگران شکست حمله متعارف به تأسیسات هستهای ایران هستند، این کشور، فرماندهی سایبری نظامی بهمنظور انجام نبرد رایانهای علیه ایران تشکیل داده است.
این فرماندهی سایبری بهطور مستقیم به بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل گزارش خواهد داد که این برنامه را در قلب توانایی دفاعی اسرائیل قرار داده است.
او اخیراً در نشستی با کارشناسان جنگ سایبری گفته است: "اسرائیل باید به یک ابرقدرت سایبری در جهان تبدیل شود".
این مرکز که تحت نظارت واحد اطلاعات نظامی تشکیل شده است، تاکنون چندین مأموریت جاسوسی نرم را از جمله هک نسخه فیسبوک ایران و سایر شبکههای اجتماعی، انجام داده است.
عموماً چنین تصور میشود ویروس بدافزار استاکسنت که در سال ۲۰۰۹ با هدف خرابکاری در سانتریفیوژهای غنیسازی به برنامه هستهای ایران وارد شد اما طراحان اصلی آن در تامین امنیت سایبری خود شکست خوردند، توسط کارشناسان اسرائیلی و آمریکایی طراحی شده بود.
در پایان مقاله مذکور آمده بود: در ماه آوریل، ادارات دولتی ایران مورد حمله ویروس بدافزار ناشناسی قرار گرفت که مقامات ایرانی نام استارس را بر آن نهادند اما آنها گفتند که آسیبها مهار شده ولی پذیرفتند که این اقدام، دومین ویروس کشف شده پس از حمله استاکسنت بوده است.
یک منبع دفاعی مطلع از برنامههای جنگ سایبری گفت: "اسرائیل دو هدف اصلی در فضای سایبری ایران دارد… نخست، برنامه هستهای نظامی و تأسیسات نظامی ایران و دوم، زیرساخت غیرنظامی ایران. امیدواریم با حمله به این دو، تمام فضای سایبری ایران را فلج کنیم".
پایگاه اینترنتی "یو.پی.آی" یک هفته بعد در روز ۱۷ آگوست ۲۰۱۱ (مقادف با ۲۶ مرداد ۱۳۹۰) در مقالهای به آمادهسازیهای رژیم صهیونیستی در نبرد سایبری پرداخت و نوشت: ارتش اسرائیل بخش دفاع سایبری خود را بهویژه در برابر تهدید ایران ایجاد کرده تا توانمندیهای خود را پس از حمله سایبری از طریق ویروس استاکسنت به برنامه هستهای ایران در سال ۲۰۱۰ تقویت کند. بخش کنترل، فرماندهی، ارتباطات، رایانه و اطلاعات ارتش را یک سرهنگ به عهده دارد که پیشتر فرماندهی مرکز پنهانسازی و امنیت اطلاعات را بر عهده داشته است.
این واحد پیشتر مسئول حفاظت از شبکههای نظامی و نگرانیهای راهبردی مانند آب و برق در برابر حمله سایبری بوده است و افزوده شدن بخش دفاع سایبری، پس از اعلام نخستوزیر اسرائیل در ژوئیه در مورد ایجاد نیروی ویژه سایبری ملی صورت گرفت که تصور میشود حداقل ۸۰ نیرو دارد که وظیفهشان دفاع از زیرساخت حیاتی اسرائیل در برابر حملات اینترنتی است.
در ادامه مقاله مذکور آمده است: در مورد واحد جدید و گسترش توانمندیهای جنگ سایبری اسرائیل، اطلاعات چندانی وجود ندارد اما بسیاری معتقدند اسرائیل به نیرویی پیشرو در جنگ سایبری بدل شده و این موضوع از توانایی اسرائیل در بهکارگیری ویروس رایانهای استاکسنت علیه ایران نشأت میگیرد.
این حمله علیه تأسیسات هستهای ایران در نطنز در ژوئن ۲۰۱۰ صورت گرفت و ظاهراً این ویروس رایانهای بسیار امن را هدف قرار داده و فعالیت سانتریفیوژها را از حالت عادی خارج کرده بود؛ بهطوری که غنیسازی در آنها منجر به از بین رفتن این تأسیسات هستهای میشد اما با وجود این مسائل، این خبرها رد میشود.
یکی از اعضای کلیدی گروه هکرها موسوم به "باشگاه رایانهای هرج و مرج"، عملکرد بدافزار استاکسنت علیه تأسیسات هستهای ایران را شبیه "بمبهای سنگرشکن" خواند.
نویسنده در پایان مقاه خود آورده است: مجله آلمانی اشپیگل نوشت منابع اسرائیلی آشنا با عملیات استاکسنت پافشاری میکنند که "این عملیات تنها توسط اسرائیل صورت گرفته… و عملیاتی کاملاً اسرائیلی بهشمار میرود" و "واحدی سری در اطلاعات ارتش اسرائیل (به احتمال بسیار، واحد ۸۲۰۰ به عنوان واحدی بسیار سری که بهطور سنتی مسئول اطلاعات سیگنالی بوده) مسئول برنامهریزی بیشتر کدهای استاکسنت بوده است".
مطابق این گزارش، موساد نخستین بار ویروس رایانهای را در ۲۲ ژوئن ۲۰۰۹ علیه ایران عملیاتی کرد و حمله استاکسنت جزو سه حملهای بود که به خرابکاری در سانتریفیوژهای نطنز منجر شد که ایران هم تلاش بسیاری برای توسعه توانایی خود در حملات سایبری انجام داده تا خسارات جدی وارده به نطنز را جبران کند.
اواخر مرداد ماه ۱۳۹۰، جروزالم پست با انتشار گزارشی در خصوص جنگ سایبری اسرائیل علیه ایران اعلام کرد که واحد جدید مستقر در فرماندهی کنترل C۴I ارتش اسرائیل - که در زمینههای فرماندهی، کنترل، ارتباطات، رایانه و جاسوسی فعالیت میکند - تحت ریاست یکی از سرهنگهای رژیم صهیونیستی است که قبلاً فرماندهی "ماتزو" مرکز کدگذاری و امنیت اطلاعات این رژیم را بر عهده داشته است.
بر اساس آنچه این روزنامه نوشته، این واحد قبلاً مسئول حفاظت از شبکههای ارتش و تأسیسات استراتژیک این رژیم همچون تأسیسات آب و برق در مقابل حملات سایبری بوده و این بخش جدید شامل حدود ۸۰ نفر است که وظیفه آنها محافظت از زیرساختهای حیاتی این رژیم در مقابل حملات اینترنتی است.
از سوی دیگر دو کارشناس امور سایبری آمریکا، ضمن بررسی جنگ سایبری اعلام کردند "استاکسنت کاملا به عنوان یک سلاح تهاجمی برای یک جنگ سایبر واقعی علیه ایران طراحی شده بود".
"گری مکگراو" و "ایوان ارک" دو نویسنده و کارشناس معتبر امور سایبر در پایگاه اینترنتی "اینفرم آی تی"، طی گزارشی کوشیدهاند تا در مقاله ای تحت عنوان "جنگ سایبر و راهکارهای دولت برای حضور در فضای سایبر" این مطلب را تشریح کنند که چگونه اغراق، ترس، عدم اطمینان و شک و تردیدی که پیرامون مسئله حملات سایبر وجود دارد، در نهایت به ضرر تحقیقات امنیت رایانه تمام میشوند.
در گزارش آنها تصریح شده بود: در حوزهای که همواره جملات و مسائلی مثل "مبارزه با مشکل فیشینگ"، " اصلاح باگها" و " ردیابی کرمها در سطح جهانی" به گوش مسئولین میخورد، نگرانی چندانی وجود ندارد که سیاستگذاران و یا مدیران اجرایی در مورد مسئله امنیت سایبر دچار مشکل شوند.
جمعبندی مفهومی جرایم سایبر، جاسوسی سایبر و جنگ سایبر به عنوان یک هیولای ترسناک سایبر، موجب تشدید معیارهای ترس، عدم اطمینان و شک و تردید میشود. این مسئله نیز یک خلاء سیاستی را ایجاد کرده که هماکنون بیش از هر زمان دیگری مشهود است. بنابراین سیاستگذاران باید با دقت و محتاطانه به این خلاء نزدیک شده و با درک موقعیت، اقدام کنند.
کارشناسان امور سایبری آمریکا در ادامه با اشاره به ویروس استاکسنت که توسط عوامل غربی و رژیمصهیونیستی برای آسیب رساندن به برنامه هستهای ایران طراحی شده بود مینویسد: استاکسنت که اخیرا دیده شد نیز کاملا به عنوان یک سلاح تهاجمی برای یک جنگ سایبر واقعی طراحی شده بود.
این دو کارشناس آمریکایی با بیان این مطلب که جوانب زیادی از بحث جنگ سایبر در ایالات متحده حتی موجب نگرانی دوستان و متحدان این کشور در سراسر دنیا شده است میافزایند: حتی برای کارشناسان نیز فهم این مطلب که چه چیزی واقعی است و فضای مجازی سایبر چه چیزی است، دشوار مینماید.
مکگراو و همکارش ارک، با بیان این مطلب که مسائل همچون مواد مخدر و جریان مالی ناشی از آن که وارد مجتمعهای نظای آمریکا میشود، بر نامطئمن بوده این سیاستها تاکید کرده و مینویسند: در این مقاله به ارایه راهکارهایی برای سیاستگذاران میپردازیم تا بتوانند سیاستهای مناسبتری را در زمینه جنگ سایبر اتخاذ کنند.
جنگ سایبر واقعی "جنگ" واژه کاملا روشنی است که به معنای درگیری خشونتبار بین جوامع با اهداف سیاسی، اقتصادی و یا حتی فلسفی است. تاثیر ملموس جنگ سایبر در دنیای واقعی (غیر سایبر) یکی از مهمترین بخشهای جنگ سایبر است. از دیدگاه ما، بروز جنگ سایبر نیاز به چیزی دارد که نظریهپردازان جنگ آن را یک جنبه "جنبشی" مینامند.
به بیان دیگر، یک حمله در فضای سایبر نیازمند وجود یک تاثیر محرک و برانگیزاننده است که در دنیای واقعی یک عمل جنگی محسوب شود. بنابراین اگر برای مثال کسی سیستم کنترل یا فرمان شما را با یک بدافزار آلوده کرده و کنترل کامل سیستم شما را بدست گیرد و از آن طریق موجب شلیک اشتباه هواپیماهای بدون سرنشین شود، این عمل یک جنگ سایبر محسوب میشود.
در ادامه گزارش به چند نمونه واقعی از حملات سایبر که طی دهههای گذشته رخ داده و اکنون کاملا مورد بررسی قرار گرفتهاند را مشاهده میکنید:
در سال ۱۹۸۲، سرقت کد یک رایانه کانادایی موجب انفجار یکی از خطوط لوله گاز شوروی شد.
سال ۲۰۰۷، اسرائیلیها با یک حمله سایبر، سیستم دفاع هوایی سوریه را از کار انداخته و سپس اقدام به بمباران تاسیسات هستهای ناتمام این کشور کردند و بطور کامل آن را نابود ساختند.
در سال ۲۰۰۸، یک درایو USB در خاورمیانه موجب آلوده شدن سیستمهای کنترل و فرمان وزارت دفاع آمریکا شد."تاثیرات این حمله به حدی بود که "ویلیام لین" معاون وزیر دفاع آمریکا در اینباره به مجله "فارین افیرز" گفت: این حادثه یکی از موثرترین نفوذهایی بوده که تاکنون به رایانههای نظامی آمریکا انجام شده است. و یک زنگ هشدار مهم محسوب میشود."
در سال ۲۰۱۰ ( و شاید هم زودتر)، کرم استاکسنت برای حمله به سانتریفیوژهای هستهای تاسیسات غنیسازی اورانیوم ایران مورد استفاده قرار گرفت؛ گر چه هیچ یک از این حملات سایبر، با وجود تاثیر محرکی که داشتند، دقیقا موجب بروز یک جنگ تمام عیار نشدند.
متفکران معتدل امنیت سایبر نیز عمیقا نگران آسیبهای ناشی از خطر حملههای این چنینی هستند. بطوریکه دکتر "دن گیر" مامور ارشد امنیت سایبر شرکت "کیو تل" به درستی تاکید کرده است که "عدم امنیت سایبر یک مهمترین خطر امنیت ملی است".
تصورات جنگ سایبر اگرچه فضای اینترنت پر از افراد حقهباز، داستانهای مضحک و البته جنگطلبان است؛ اما با این حال، برخی از مطالب مطرح شده در این فضا نیز ارزش بررسی را دارند:
در سال ۲۰۰۷، استونی هدف حملات شدید موسوم به "نفی سرویس" (dDOS ) قرار گرفت. اگرچه متخصصان سایبر این حملات را یکی از پیچیدهترین و بیسابقهترین حملات سایبر توصیف کردند اما مسئله این است که نفی سرویس، روشی است که بارها علیه سایتهایی مثل آمازون و گوگل هم به کار گرفته شده است. بنابراین اغراق حملات نفی سرویس، سودی ندارد.
سال ۲۰۰۹، شبکه تلویزیونی "سی.بی.اس" آمریکا در بخشی از برنامه "۶۰ دقیقه" خود مسئولیت خاموشیهای سال ۲۰۰۵ و ۲۰۰۷ برزیل را به گردن مهاجمان سایبر ناشناس انداخت.
این در حالی است که مسئول ارشد امنیت سایبر برزیل این ادعا را رد کرد. اما بروز یک خاموشی گسترده در برزیل، آن هم تنها چند روز بعد از پخش برنامه ۶۰ دقیقه موجب شد تا بار دیگر مسئله حملات سایبر در این کشور مطرح شود.
بعد از چند روز، کشف باگهای SQL injection در پایگاه اینترنتی شرکت برق برزیل توسط یکی از دانشجویان امنیت فناوری اطلاعات این کشور، تنها دلیلی بود که ادعای بروز حملات سایبر را تائید کرد. و موجب شد تا طالبان جنگ سایبری بار دیگر بهانهای پیدا کنند. اما در مارس ۲۰۱۰ آژانس تنظیم مقررات برق برزیل، گزارش نهایی خود را در مورد خاموشی روز ۱۰ نوامبر سال ۲۰۰۹ را ارایه کرد. که در آن هیچ اشارهای به حملات سایبر نشده بود. در حقیقت خاموشیهای برزیل ناشی از یکسری خرابیهای عملیاتی و رویهای در یکی از شرکتهای تامین الکتریسیته این کشور بود که به همین خاطر نیز ۹۰ میلیون دلار جریمه شد.
سال ۲۰۱۰، داستانهای خطرناک و مضحکی در مورد اشتباه چینیها در مدیریت پروتکل BGP منتشر شد و گفته شد که چینیها ۱۵ درصد ترافیک اینترنتی آمریکا را دزدیدهاند. این در حالی بود که نه تنها آمار حقیقی ترافیک با میزان بیان شده فرق داشت بلکه مورد سوءاستفاده نیز قرار گرفت و حتی کنگره آمریکا نیز متاسفانه این داستان را جدی پنداشت. این در حالی بود که تنها پروتکل GDP دچار مشکل شده بود و نیاز به اصلاح آن بود.
حتی رویدادهایی مثل ایجاد بخار آب توسط یک هواپیمای جت در ساحل کالیفرنیا نیز بدون حتی ذرهای دلیل و مدرک به عنوان یک حمله سایبر طرح شد. مشکلی که با این نوع داستانها وجود دارد این است که چنین داستانهایی به گوش سیاست گذاران میرسد و آنها نیز بدون هیچگونه تحلیل جدی، شروع به تکرار داستانها میکنند و به همین خاطر است که متخصصان امنیت و همچنین "مارکوس رانوم" مبدع فایروال، مقالهای را با عنوان " جنگ سایبر مهمل است" منتشر کردند. اما آیا واقعا چنین است؟
نگاهی از خارج آمریکا ایوان ارک که در آرژانتین زندگی میکند و گری مکگراو که همواره سفرهایی به خارج از آمریکا دارد، معتقدند که بحث بر سر جنگ سایبر موضوعی است که تقریبا فقط از رسانههای و سیاستگذاران ایالات متحده سرچشمه میگیرد و در بیشتر موارد برای مصارف داخلی آمریکا سازماندهی شده؛ بهطوری که طرح مباحث امنیت سایبر را امر مهمی برای سیاستهای داخلی آمریکا مطرح میکنند.
سیاستهایی که وظیفه توازن بخشیدن به خواستههای مجتمع نظامی صنعتی، جامعه اطلاعاتی و صنعت رو به رشد امنیت سایبر و فناوری اطلاعات آمریکا را بر عهده دارند.
مسئلهای که بطور خاص موجب بدبینی و تردید میشود این است که خطوط ممیز بین جامعه نظامی، اطلاعاتی و صنعت امنیت سایبر در نتیجه ارایه میلیاردها دلار از سوی دولت به ابتکارهای حوزه امنیت سایبر، محو شده است. در تمامی کشورهای متمدن، جنگ ندایی است که همه افراد جامعه را به سوی هدف مشترک دفاع فرا میخواند.
واضح است که ایالات متحده که طی دهه اخیر همواره درگیر دو جنگ همزمان بوده است، علیه دیگر دشمنان خود (ایران، کرهشمالی و احتمالا چین) هم صفبندی کرده است. بنابراین مفهومی کردن امنیت سایبر به عنوان جزئی از دکترین میدان جنگ، طبیعی به نظر میرسد.
در همین زمینه، فراخوان برای جنگ سایبر، حتی اگر بر پایه ضعیفترین شواهد هم باشد، به عنوان روشی برای بسیج کردن منابع مورد نیاز به منظور غلبه بر مشکلات موجود، منطقی به نظر میرسد. اول از همه، امنیت سایبر تنها یک مشکل نظامی نیست بلکه شبکه پیچیده و در هم تنیدهای از مسائل اقتصادی، فرهنگی، دیپلماتیک و اجتماعی است.
بنابراین نادیده گرفتن ابعاد بسیار بسیار گسترده امنیت سایبر با تمرکز بیش از حد بر جنبههای نظامی این مسئله، یک استراتژی ضعیف و شکستخورده است. مسئله دوم اینکه، امنیت سایبر ذاتا یک مسئله سراسری و بینالمللی است. شبکه هیچ مرز جغرافیایی یا قلمرو حاکمیتی را به رسمیت نمیشناسد و از قوانین مختلفی که در کشورها وجود دارند، پیروی نمیکند.
این نکته وقتی مهم جلوه میکند که به برخی آمارها توجه کنیم: کمتر از ۱۵ درصد کاربران اینترنت، شهروندان آمریکایی هستند. بخش بزرگی از نیروی کار امنیت و فناوری اطلاعات ایالات متحده را افرادی با ملیتهای خارجی تشکیل میدهند. و زنجیره تامین بازار جهانی فناوری اطلاعات هم در واقع یک زنجیر نیست بلکه یک شبکه پیچیده است که بخش عظیمی از آن را بازیگران غیر آمریکایی تشکیل میدهند.
سومین و مهمترین مسئله این است که اکثریت قاطع جمعیت دنیا ( و به تناسب آن کاربران اینترنت) بطور کلی توجه چندانی به امنیت سایبر ندارند. در ادامه راهکارهایی را برای چگونگی برخورد با نبرد سایبر ارایه خواهیم داد.
برخی معتقدند که انواع جنگهای سایبری که هماکنون شاهد آنها هستیم، بطور کلی برای پول در میگیرند؛ آنها به این نکته اشاره میکنند که کسانی که بر طبل جنگ سایبر میکوبند شاید کمترین تقصیر را در بحران امنیت رایانه داشته باشند. شاید کسی مثل دریاسالار "مایک مککانل" رئیس بازنشسته اطلاعات ملی آمریکا و یا ژنرال "مایک هایدن" معاون او بیشتر شایسته انتقاد باشند. در کمترین درجه، این افراد کاملا از چگونگی وابستگی ما به سیستمهای رایانهای آگاه هستند. اما متاسفانه آنها به جای آنکه ساخت سیستمهای رایانهای بهتر را پیشنهاد دهند، بیشتر به دنبال ساخت اسلحههای سایبر بهتر بودهاند.
در امنیت رایانه، سالهاست که میکوشیم تا تجهیزات خود را با گذاشتن مانع بین آنها و افراد شرور، محافظت کنیم. اما شکست خوردهایم. در واقع ما باید تجهیزات خود را اصلاح کنیم تا برای حمله به آنها نیاز به منابع و مهارت بیشتری باشد. اما نگران کنندهترین مشکلی که از دیدگاه سیاستگذاری وجود دارد، این است که حوزه سایبر بطور کامل به وزارت دفاع سپرده شده است. این نگرانی دو دلیل دارد: عدم توانایی بالقوه آژانس امنیت ملی ( و دیگر اعضای جامعه اطلاعاتی آمریکا) در تشخیص و اجرای وظایف تفکیک شده و جدا کردن هجوم و دفاع سایبر از یکدیگر، یکی از دلایل این نگرانی است. به بیان دیگر اینکه افرادی را برای حفظ امنیت یک سیستم انتخاب کنیم که خود آنها از سیستمهای مذکور برای مقابله با جاسوسی بهره میگیرند، دیوانگی است.
از سوی دیگر، تفاوتهای فرهنگی عظیمی که بین آژانس امنیت ملی و وزارت دفاع آمریکا با دیگر سازمانهای دولتی و یا شرکتهای این کشور وجود دارد هم باعث نگرانی است. فقدان یک ساختار کنترل و فرماندهی کاملا واضح و مشخص در حوزه شهری موجب شده تا رویکرد نظامی به امنیت رایانه، چندان عملی نباشد.
ما هماکنون یک قرارگاه سایبر عملیاتی داریم که روی امنیت انفعالی متمرکز شده و به دنبال حفاظت از شبکههای مجتمع صنعتی نظامی ایالات متحده است. استراتژی این قرارگاه بر توسعه یک توانایی موثر هجومی تاکید دارد ( معادل سایبر اف-۲۲). یکی از نگارندگان این مقاله، یعنی مکگراو، مستقیما از ژنرال هایدن در مورد تفکیک وظایف در حوزه سایبر سوال کرد و او پاسخ داد که از دیدگاه وی قدرت سایبر مثل قدرت هوایی است، یعنی جایی که تفکیک وظایف منجر به شکست میشود. اما این دیدگاه هایدن، یک باور کلاسیک در نیروی هوایی ایالات متحده است که البته قابل قبول نیست.
در همین حال، شبکههای شهری که دستکم ۹۰ درصد رخنههای سایبر از آن طریق صورت میگیرد نیز به حال خود رها شدهاند. مشکل این است که حتی قرارگاه سایبری ایالات متحده هم بر امنیت انفعالی رایانه متمرکز شده است که شامل محافظت از شبکهها، جستجو و دستگیری بدافزارها و خرابکاران و تلاش برای حفظ تجهیزات خودی میشود.
ظاهرا هیچکس در این دولت قصد ندارد تا وقتی بگذارد و بکوشد تا اقدامات مهندسی امنیت، امنیت نرمافزار و ساخت درست تجهیزات را عملی کند. این در حالیست که همه ما از سیستمهای آسیبپذیر، متضرر میشویم.
راهکارهایی برای سیاستگذاری وقتی سیاستگذاران با یک مشکل غیرمعمول در امنیت سایبر مواجه میشوند، تعجببرانگیز نیست که شاهد آشفتگی آنها باشیم. به همین خاطر در ادامه راهکارهای سادهای را برای این سیاستگذاران ارایه میدهیم:
۱. فضای سایبر بطور کامل از فضای واقعی و سایر حوزهها متفاوت است. غیرممکن است که بتوان فضای سایبر را "گرفت و نگه داشت". فضای سایبر یک سیستم دینامیک است که با سرعتی مافوق سرعت بشر عمل میکند. جای دور در فضای سایبر معنا ندارد و زمان به سرعت نور میگذرد.
۲. در این فضا، بهترین دفاع، حمله نیست. بلکه دفاع خوب فقط و فقط دفاع کردن است. سیستمهای ما به شدت دچار مشکلات مختلف هستند. بطوریکه حتی یک بچه هم میتواند از آنها سوءاستفاده کند.
۳. در فضای سایبر، تفرقه بیانداز و حکومت کن جواب نمیدهد. سیستمهای شهری، دولتی و نظامی، عمیقا در هم تنیده شدهاند و نمیتوان آنها را از یکدیگر جدا کرد و جداگانه محافظت نمود. هویت این شبکه در هم تنیده، افرادی هستند که با سیستمها در تعاملند.
۴. جرم سایبر و جاسوسی سایبر مهمتر از جنگ سایبر هستند. خبر خیلی بد هم اینکه تسلیحات جدید سایبر چند کاربرده بوده و میتوانند برای اهداف مجرمانه هم به کار گرفته شوند. خبر خوب هم اینکه اصلاح تجهیزات مشکلدار همزمان میتواند به مبارزه با جرایم، جنگ و جاسوسی سایبر کمک کند.
۵. امنیت به معنای ساخت سیستمهای ایمن، پاسخگو و قابل اطمینان است. امنیت بازی مراکز عملیات نظامی، به اشتراکگذاری اطلاعات و واکنش نشان دادن در زمانی که تجهیزات مشکلدار مورد سوءاستفاده قرار گرفتند، نیست.
۶. به هر حال هیچگاه امنیت کامل نخواهد بود و مشکلات اتفاق میافتند. حتی اگر بخش زیادی از پول مالیاتدهندگان و مجموعه دانستنیها هم برای ساخت سیستمهای ایمنتر و بهتر به کار رود، باز هم اشتباهات وجود خواهند داشت و سیستمها همچنان مورد حمله و نفوذ قرار خواهند گرفت.
۷. سیاست امنیت سایبر باید با این فرض اتخاذ شود که خطر هیچگاه کامل رفع نمیشود. و این بدان معناست که سیستمها میبایست حتی در شرایط مطلوب و بیخطر هم به کار خود ادامه دهند.
۸. در نهایت اینکه، سیاست امنیت سایبر باید بر حل مشکلات امنیت نرمافزاری و اصلاح تجهیزات مشکلدار متمرکز شود. البته فعالان حوزه تجاری در این زمینه پیشرفتهای زیادی داشتهاند. اما دولت و حتی ارتش سالها از این مقوله عقب است که در این زمینه دولت نقش فعالی باید داشته باشد که به تنظیم مقررات محدود نمیشود بلکه دولت باید بر جریانها نظارت کرده و قانون را اجرا کرده و مشوقها و جریمههای درستی را نیز پیشبینی کند.
در پایان هم میبایست هزینه مواردی که فاقد امنیت درست هستند پرداخت شود و امنیت مناسب هم مورد تشویق قرار گیرد. اما تشخیص اینکه چه کاری برای انجام دادن بهتر است در نهایت مسئله خود دولت است.
در همان ایام علی قاسمی کارشناس پدافند غیر عامل در مقالهای تحت عنوان "غرب مقهور سربازان سایبری ایران" به بررسی موضوع پدافند غیرعامل در برابر تهدیدات دشمنان پرداخته و نوشت: موفقیت نظام اسلامی در برابر هجمههای سایبری و نرمافزاری دشمنان انقلاب اسلامی از دیگر جنبههای دفاع خاموش در برابر حجم فزاینده تهدیدات نظام سرمایهداری غرب در قبال ملت ایران قابل ارزیابی است. از همین رو از جمله حوزههای قابل تحسین در پدافند غیرعامل کشور به رویارویی و شکست سیاستهای ایرانستیزانه غرب در سناریو و توطئه ویروس استاکسنت میتوان اشاره کرد.
ماجرایی که هم اکنون پس از رسوایی غرب در برابر دستاوردهای علمی و توانمندیهای فناورانه نظام اسلامی اعترافات و زوایای پنهان یک جنگ تمامعیار در حوزه فناوری علیه جمهوری اسلامی را برملا میسازد.
در همین راستا هفتهنامه آلمانی اشپیگل که سابقه فعالیت آن نشان میدهد که دسترسی ویژهای به منابع جاسوسی و اطلاعاتی دارد در اعتراف اخیر خود از نحوه ساخت و طراحی ویروس استاکسنت توسط سازمان جاسوسی موساد برای تخریب فعالیتهای هستهای ایران سخن به میان آورده و از اقدامات ایرانستیزانه سازمان جاسوسی موساد در ساخت این ویروس حکایت میکند.
اشپیگل، ایده ساخت استاکسنت را مصادف با آخرین روزهای ریاست مئیر داگان رئیس سابق موساد بر این سازمان جاسوسی که بر فراز تپههای جاده تلآویو- حیفا قرار دارد ارزیابی میکند و مینویسد: در آخرین روز ریاست مئیر داگان، قرار بود در جمع خبرنگاران در تپه تلآویو- حیفا با حضور وی فرایند مبارزه موساد با برنامه اتمی ایران که به عنوان یادگاری از داگان برجای مانده بود به نوعی رسانهای و مستندسازی شود و وی در این دیدار تلویحاً به عملیات سایبری اشاره کرد بیآنکه نامی از استاکسنت بیاورد.
این مجله آلمانی در ادامه هدف از طراحی استاکسنت را مقابله با ایران در فضای مجازی به جای فضای متعارف و حقیقی میداند و به راهبردهای داگان در این زمینه اشاره میکند و مینویسد: «در آن دعوت، مئیر داگان با تمام قوا در مورد خطرات احتمالی حمله نظامی به ایران سخن گفت و اظهار داشت: هرگونه حمله به ایران، منطقه از جمله حزبالله لبنان، حماس فلسطین و احتمالاً سوریه را به آتش خواهد کشید.
رئیس در شرف خداحافظی موساد سپس این استنباط را که حمله نظامی میتواند برنامه اتمی ایران را متوقف کند، اشتباه دانست و ابراز داشت: این حمله، تنها میتواند به طور موقتی، ادامه برنامه اتمی ایران را آهسته و کند کند. به همین علت بود که رئیس سابق موساد، به شدت مخالف بمباران (هوایی) تأسیسات اتمی ایران بود».
اشپیگل در ادامه با اشاره به رد پای عاملین این ویروس پس از ناپدید شدن مینویسد: در آن زمان افرادی که استاکسنت را هدایت میکردند پس از فعالسازی متواری و ناپدید شدند اما دستکم شرکت سایمنتک توانست ردپایی که عاملان این ویروس از خود به جا گذاشته بودند را دنبال کند. این هفتهنامه آلمانی سپس به مصاحبه با دو هکر پرداخته که تأیید میکنند در فرایند نگارش استاکسنت برای رژیمصهیونیستی مشارکت داشتهاند.
در ادامه این گزارش این جنگ سایبری را یک جنگ یهودی دانسته و نوشته است: این ویروس زمانی متوقف میشود که حجم آن به ارزش ۱۹۷۹۰۵۰۹ برسد. به اعتقاد کارشناسان شرکت سایمنتک: این، نوعی کد (برنامهنویسی رایانهای) است. تاریخی که برایاین کد درنظر گرفته شده است، نهم می سال ۱۹۷۹ است که مصادف با روز اعدام حبیب القائیان، بازرگان یهودی ساکن تهران است. اشپیگل هزینههای صرف شده انسانی و مالی را برای این ویروس این گونه برآورد کرده است.
نتایج تجزیه و تحلیلهای انجام شده از سوی آژانس جاسوسی و اطلاعات اروپا با طبقهبندی سری که به رؤیت هفتهنامه آلمانی اشپیگل نیز رسید نشان داد احتمالاً برای توسعه ویروس استاکسنت، یک برنامهنویس، دستکم سه سال با یک هزینه چند ده میلیونی به کارگیری شده است. در همین حال شرکت سایمنتک نیز به سهم خود معتقد است فقط انجام آزمونها و تستهای لازم در تأسیسات شبیهسازی شده (اتمی ایران) به پنج تا ده برنامهنویس به مدت شش ماه نیاز داشتهاند».
در واقع این اظهارات تنها بخشی از واقعیت نبرد تمامعیار غرب در حوزه فناوری و جنگ نرم علیه نظام اسلامی قلمداد میگردد که از سوی دولت ایالات متحده امریکا و رژیم جعلی صهیونیستی در برابر دستاوردهای ملت ایران و فناوریهای صلحآمیز هستهای دانشمندان ایرانی طرحریزی میشود. موضوعی که هماکنون با شکست دشمن از بهرهبرداری خود از نتیجه فعالسازی ویروس استاکسنت در رویارویی با نظام اسلامی اعتراف به شکست و ردپای سازمان جاسوسی همچون موساد و شبکههای جاسوسی غرب را برملا میسازد.
از این رو در کنار همه فعالیتهای دشمن در حوزه فضای سایبر و مباحث فناوری به قدرت پدافند غیرعامل کشور میتوان به عنوان یکی از توانمندیهای دفاعی کشور اشاره کرد که اظهارات رسانههای وابسته به غرب را نیز به دنبال داشته است به طوری که روزنامه وال استریت ژورنال ضمن انتشار این تحلیل، از قول آژانس «گائو» وابسته به دولت امریکا در این خصوص اعتراف میکند ایران با استفاده از فناوری بومی، توانسته فشارهای امریکا را دور بزند.
این روزنامه در ادامه اعترافات خویش با بیان این مسئله مینویسد: ایران خلأ حضور برخی شرکتهای خارجی و تحریم صادرات فناوری به ایران را با فناوری داخلی پر کرده است. دولت ایران با تمرکز بر تولید فناوریهای مورد نیاز در داخل کشور توانسته است نرمافزارهای بومی را تولید کند و خود قادر به ارتقای سرویسدهی ویژه به آنهاست.
برای روشن شدن ابعاد دیگری از جنگ فرهنگی دشمن با نظام اسلامی که در فضای سایبری صورت می گیرد، بد نیست اطلاعیه دادسرای عمومی و انقلاب تهران که روز ۲۳ اسفند ۸۸ صادر شد و در آن جزئیات عملیات پیچیده اطلاعاتی برای شناسایی یک شبکه بزرگ جاسوسی آمریکا در کشورمان تشریح شده، مورد بررسی قرار دهیم.
در آن اطلاعیه تصریح شده بود "با عنایت و نصرت خداوند متعال و تلاشهای بی وقفه و شبانه روزی پاسداران حریم امنیت کشور و فرزندان انقلابی ملت غیور، تعدادی از مهم ترین شبکههای سازمان یافته جنگ سایبری آمریکا که توسط گروههای ضدانقلاب راه اندازی شده بود، با انجام سلسله اقدامات و عملیات پیچیده امنیتی در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات به همراه برخی از متهمان و عناصر مرتبط و موثر آن ها شناسایی گردیده و ۳۰ نفر از آن ها دستگیر شدند".
"در سال ۲۰۰۶ میلادی در اجرای طرح "بی ثبات سازی ایران" که توسط سازمان سیا تهیه و با اختصاص بودجه چهارصد میلیون دلاری توسط کنگره آمریکا، با دستور "جورج بوش" ابلاغ و عملیاتی شد، راه اندازی نوع جدیدی از "جنگ اطلاعاتی" موسوم به "جنگ سایبری" در دستور کار دولت آمریکا قرار گرفت که با استفاده از عوامل گروهک های ضدانقلاب از جمله منافقین، سلطنتطلبان و برخی گروهکهای دیگر، مورد توجه آمریکایی ها قرار گرفت.
در این راستا تاسیس شبکه موسوم به "ایران پراکسی" از جمله مهمترین اقداماتی است که در این سال با بودجه ای بالغ بر ۵۰ میلیون دلار توسط سازمان سیا و تحت پوشش دفتر IBB وزارت امورخارجه آمریکا فعال گردید.
تخلیه بانکهای اطلاعاتی کشور، نفوذ و خرابکاری در سایتهای اینترنتی ایران، مبارزه با فیلترینگ در داخل کشور، ایجاد امنیت برای کاربران شبکه مجازی علیه جمهوری اسلامی، ایجاد بسترارتباط امن تلفنی و دیتا برای مصاحبه با رادیو فردا، رادیو زمانه، شبکه تلویزیونی صدای آمریکا (VOA) و سایر رسانه های غربی، در زمره ماموریتهای شبکه ایران پراکسی بود. سازمان سیا با ایجاد این سرویس سایبری، تنها در حوادث اخیر با تولید و انتشار بیش از ۷۰ میلیون "فیلترشکن"، جنگ روانی پردامنه ای را علیه جمهوری اسلامی سازماندهی کرد. عناصر داخلی این شبکه که حقوق ماهیانه قابل توجهی دریافت می کردند، پس از شناسایی و دستگیری، اعتراف نموده اند که نرم افزارهای فیلترشکن شبکه "ایران پراکسی" مجهز به قابلیت های تخلیه اطلاعات خصوصی و خانوادگی افراد نیز بوده و متأسفانه در حجم وسیعی برای اهداف جاسوسی مورد استفاده قرار گرفته است.
از دیگر اقدامات آمریکا در زمینه راه اندازی شبکه پوششی برای منافقین موسوم به "فعالان حقوق بشر" می باشد؛ این شبکه ابتدا در سال ۱۳۸۴ توسط دو عضو این گروهک به نامهای "صادق نقاش کار" و "بهروز جاوید تهرانی" (از عناصر دستگیر شده در ماجرای ۱۸ تیرماه ۱۳۷۸) تأسیس گردید و مدیریت آن به اعضای ناشناخته این گروهک به نامهای "کیوان رفیعی"، "جمال حسینی"، "احمد باطبی" سپرده شد.
در سال ۱۳۸۷ افراد مذکور با همکاری برخی گروهکهای ضدانقلاب از کشور متواری می گردند و پایگاههای این شبکه را در آمریکا و برخی کشورهای غربی و یکی از کشورهای همسایه راه اندازی نموده و سپس از طریق فضای مجازی، اقدام به عضوگیری در سراسر کشور می کنند و با تمرکز بر روی یکی از جریانات دانشجویی، عناصری از این جریان به نامهای "س. ح" و "م.پ" را جذب می نمایند.
همزمان به منظور تسهیل و گسترش فعالیتهای این شبکه، در اقدامی هماهنگ از سوی برخی از کشورهای اروپایی، نام گروهک منافقین نیز از لیست گروه های تروریستی خارج گردید.
این شبکه که برخی اعضای آن از پیروان یکی از فرقههای ضاله هستند، پس از جذب افراد از طریق اینترنت، آنان را برای آموزش به مقر منافقین در عراق و دیگر کشورهای موردنظر منتقل می نمودند.
شبکه مذکور پس از وقوع فتنه اخیر، تلاش کرد ضمن شبکه سازی گسترده در فضای مجازی با انتشار اخبار خلاف واقع و کذب، کاربران اینترنتی را تحت پوشش و تأثیر خود قرار دهد. همچنین کمیته وکلا و خبرگزاری هرانا از دیگر مجموعه های مرتبط می باشد که در یکی از آخرین اقدامات، عناصر این شبکه و با حمایت های برخی از کشورهای اروپایی در نشست موسوم به سازمان های غیردولتی در ژنو شرکت داده و در آستانه نشست پنج به علاوه یک، به ارائه آمار و اطلاعات کذب، اقدام به فضاسازی روانی علیه جمهوری اسلامی نمود.
این شبکه از طریق برخی عوامل خود، دارای ارتباطات گسترده ای با بالاترین سطوح هیات حاکمه آمریکا است و از حمایت دولتمردان آمریکا برخوردار می باشد
عوامل اصلی این شبکه، اهداف خود را از طریق برخی کشورهای غربی از جمله آمریکا به لایه های میانی و فعال مجموعه منتقل کرده و متاسفانه با جذب و سوءاستفاده از کاربران ایرانی از آنان به عنوان عضو، بهره برداری می نمودند
اهم اقدامات این شبکه عبارت است از:
۱- ایجاد شبکه جمع آوری اطلاعات جاسوسی، به ویژه شناسایی دانشمندان هسته ای کشور
۲- شناسایی، جذب و سازمان دهی ایرانیان خارج از کشور در برخی از کشورها مانند آمریکا، کانادا، آلمان، فرانسه و ترکیه
۳- تهیه گزارش به منظور جریان سازی و جنگ روانی علیه نظام جمهوری اسلامی و مقدسات دینی و ارسال آن به رسانه های خارجی، سازمان ها و نهادهای حقوق بشر
۴- برگزاری تجمعات غیرقانونی و تشویق به حضور در اغتشاشات پس از انتخابات
۵- انتشار اخبار خلاف واقع از جمله کشته شدن هفتاد و دو نفر در حوادث پس از انتخابات و دستگیری و کشته شدن سعیده پورآقایی تحت عنوان فرزند شهید
۶- حمایت خبری و رسانه ای از گروهک های تروریستی ریگی و انجمن پادشاهی
۷- انتقال غیرقانونی متهمین و افراد مسئله دار به خارج از کشور از طریق گروهک های ضدانقلاب
۸- انجام اقدامات ایذایی و هکری و نفوذ به سرورهای دولتی در جهت دسترسی غیرمجاز به اطلاعات محرمانه کشور جهت ارسال به سرویس های جاسوسی و تکمیل بانک اطلاعاتی آنان
۹- برنامه ریزی برای اختلال در سیستم مدیریت شهری و شبکه خدمات رسانی از جمله سامانه سوخت رسانی به منظور ایجاد نارضایتی مردمی
۱۰- ایجاد پوشش های امنیتی برای ورود به فاز اقدام مسلحانه علیه نظامی جمهوری اسلامی.
همزمان با صدور این اطلاعیه ۲۵ سایت مرتبط با شبکه جاسوسی سایبری آمریکا در ایران توسط ارتش سایبری ایران هک شد که گفته می شد این سایتها به عنوان پایگاه های اصلی این شبکه روی اینترنت فعالیت می کردند.
یک پژوهشگر حوزه سایبری با انتشار گزارشی تحت عنوان "امنیت فضای سایبر در پناه اظراف اطلاعاتی ایران" با استناد به اطلاعیه دستگاه قضایی به واکاوی عملیات روانی دشمن در فضای مجازی علیه جمهوری اسلامی ایران پرداخته و نوشت: قرار دادن آگهی فروش دختران کم سن و سال ایرانی، ثبت و فروش دومین (domain) به سایت های مستهجن ایرانی، تولید و انتشار اولین کتاب های داستانی سکسی و غیره نمونه هایی از اقدامات غیراخلاقی و ضد دینی شبکه های تحت حمایت غرب در فضای مجازی است که ...
راه اندازی نوع جدیدی از جنگ اطلاعاتی موسوم به نبرد سایبری با کلید خوردن پروژه بی ثبات سازی ایران از سال ۲۰۰۶ در دستور کار دولت ایالات متحده آمریکا قرار گرفت.
آغاز این پروژه که حاکی از شکست شیطان بزرگ در ابعاد نظامی و دیگر وجوه جنگ نرم بود، در حالی با اختصاص بودجه چهارصد میلیون دلاری کنگره آمریکا و با دستورمستقیم بوش،رییس جمهور وقت دولت آمریکا ابلاغ و عملیاتی شد که عوامل گروهک های ضد انقلاب همچون منافقین، سلطنت طلبان، انجمن پادشاهی، فرقه ضاله بهاییت و گروه های موسوم به حقوق بشر بازیگر نقش های جدیدی در فضای سایبر علیه جمهوری اسلامی ایران شدند.
ایجاد و راه اندازی ۲۹ سایت متعلق به شبکه جاسوسی مذکور که با پوشش دروغین فعالین حقوق بشر فعالیت می کردند نمونه ای از این اقدام دولت ایالات متحده آمریکا و برخی دولت های متخاصم اروپایی به منظور استفاده از توان سایبری در شبکه مجازی برضد نظام جمهوری اسلامی ایران است که در پی انهدام شبکه های جاسوسی و سازمان یافته جنگ سایبری امریکا، پاسداران حریم ولایت در تکمیل نمایش اقتدار خویش تمامی این سایت ها را رصد و موفق به انهدام آنها شدند.
آشنایی کامل با آسیب های تهاجم فرهنگی که مقام معظم رهبری سال ها پیش بدان اشاره و تاکید داشتند مستلزم دقت در اهداف غرب در حمایت و هدایت پروژه هایی است که اخلاق و دین را در جوامع اسلامی نشانه رفته اند.
با این حال باید اذعان داشت که بررسی اجمالی برخی از این پروژه ها که چندی پیش با تلاش شبانه روزی سربازان گمنام امام عصر(عج) در فضای سایبر کشف و منهدم شدند در این خصوص لازم و ضروری به نظر می رسد.
سوءاستفاده از فضای مجازی توسط غرب
رشد قارچ گونه جرائم سازمان یافته بین المللی و سوء استفاده از بستر اینترنت و سایر سامانه های ارتباطی در جهت انجام اقدامات تروریستی ، جاسوسی اینترنتی ، پولشویی ، و تخریب نظام فرهنگی و اجتماعی جامعه و هتک حرمت و توهین به مقدسات دینی و ارزشهای انقلاب اسلامی از دلایل راه اندازی مرکز بررسی جرائم سازمان یافته در سال ۱۳۸۶ به منظور شناسایی و برخورد با جرائم مذکور با هماهنگی قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران بوده است.
صادقی معاون فنی و سایبری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یکی از افرادی است که در این زمینه به گفت و گو با وی پرداختیم و او ضمن اشاره به استراتژی امنیت ملی آمریکا طی سال های اخیر مبنی بر تاکید به استفاده از فضای اینترنت به عنوان مهمترین ابزار دیپلماسی عمومی به گزارشگر کیهان می گوید: افزایش بودجه وزارت دادگستری آمریکا در بحث جرایم رایانه ای و اینترنتی به منظور جلوگیری از تهدیدات، دیگر اقدامی است که ایالات متحده آمریکا در این راستا انجام داد.
وی ادامه می دهد: همچنین در وزارت امور خارجه این کشور، یک دفتر کار برای شناسایی فعالان اینترنتی در سطح دنیا به زبان های عربی و فارسی فعال شده است.
به گفته وی پروژه هلندی با عنوان تنوع رسانه ای در ایران و تحقیقات مرکز مطالعاتی و امنیتی جورج سی مارشال در سال ۲۰۰۷ در خصوص فرهنگ مجازی در ایران، سندی است که توجه خاص استکبار جهانی به فضای مجازی علیه کشورمان را اثبات می کند.
صادقی اعتقاد دارد: فعالیت های مطالعاتی که در این فضای فرهنگی مجازی صورت می گیرد نمونه هایی از اقدامات و پروژه هایی است که ساماندهی و اجرا شده تا به نتایجی برسند.
وی تصریح می کند: به محض اینکه اوباما وارد کاخ سفید شد اداره تهدیدات اینترنتی راه اندازی کردند. حتی در جریان فتنه پس از انتخابات سال گذشته هم دیدیم که پنتاگون ۴۵ میلیون دلار هزینه کرد تا روند انتشار اخبار مد نظر خود را برای جریان سازی در فضای مجازی تسهیل کند .
صادقی مجموع این اقدامات که تحت عنوان شبکه های مضلین، دارکوب، فتنه و پروژه مرصاد و در قالب های سیاسی - امنیتی، اخلاقی، دینی و غیره فعالیت می کردند را در پناه یک سیستم برنامه ریزی شده و با هدایت و پشتیبانی عوامل خارجی و کمک عوامل معاند یا فریب خورده داخلی عنوان می کند که حاصل سیاست های جدید آمریکایی ها در فضای مجازی برای مبارزه با تهدیدات است که نمونه آن را می توان در مسایل فرهنگی، اقتصادی و امنیتی و سیاسی دید که پروژه گرداب یک نمونه از این تهاجمات فرهنگی بوده است .
هزینه های میلیارد دلاری علیه ایران
به گفته معاون فنی و سایبری سپاه، هزینه ای بالغ بر یک میلیارد دلار برای تخریب وجهه اسلام در فضای مجازی توسط سازمان سیا با موضوعیت انقلاب اسلامی ایران و جریان سازی علیه ایران اسلامی صورت پذیرفته که اثرات آن را طی این سالها شاهد بوده ایم.
رشیدی نیا رییس سازمان ملی جوانان استان لرستان هم در گفت و گو با گزارشگر کیهان مهمترین خطر و تهدیدی که نظام جمهوری اسلامی ایران را تهدید می کند بحث تهاجم فرهنگی غرب با اتکا به رسانه های نسل نوین و اینترنت می داند.
وی ضمن تاکید بر توجه به تهدیدات فرهنگی غرب اظهار می کند: دولت های غربی از نفوذ فرهنگی غنی اسلام احساس خطر می کنند و می دانند اندیشه های اسلام در تضاد با بنیان های فکری آنان است به همین منظور تلاش می کنند با نفوذ و رخنه در میان جوانان و افکار و عقاید آنان آنها را از اعتقادات و باورهای دینی و ملی جدا کنند.
رییس روابط عمومی استانداری لرستان ادامه می دهد: غرب درصدد تزلزل اندیشه های ناب جوانان ایران اسلامی است و تصور می کنند با مخدوش کردن چهره اسلام و اعتقادات یا رواج محتوای ضد اخلاقی به آرزوی دیرینه خود می رسند در حالی که ریشه اعتقادی در میان جوانان غنی و قوی تر از آن است که با این ابزارها محو و نابود شود.
وی البته وظیفه دستگاههای متولی فرهنگی را در جهت خنثی سازی شبیخون فرهنگی که مقام معظم رهبری به عنوان ناتوی فرهنگی برشمردند مهم دانسته و معتقد است: در مباحث تئوریک تدوین فرهنگ اصیل اسلامی و اتصال بیشتر جوانان به هویت ناب اسلامی وظیفه اصلی نهادهای فرهنگ ساز است که باید با تلاش و همتی مضاعف در این راستا گام بردارند.
از تمسخر دین تا فروش دختران ایرانی در فضای مجازی
پروژه های کشف و منهدم شده متصل به سرویس های جاسوسی آمریکایی و دیگر کشورهای اروپایی مصادیق خوبی برای اثبات برنامه های هدفمند غرب در جهت استفاده از فضای اینترنت به منظور تقویت توان نظامی در جنگ یک طرفه نرم و حملات مجازی است .
شبکه گسترده مضلین یکی از پروژه هایی بود که با افشای هویت آن پرده از ماهیت پوشالی شیطان بزرگ کنار رفت و چهره غیر انسانی و دین ستیز این دولت استکباری هویدا شد.
اعترافات متهمین و بررسی های کارشناسی نمایانگر حمایت فنی شرکت های وابسته به سرویس های جاسوسی امریکا و پشتیبانی از متهمین این جریانات بوده و هست، بطوریکه همه این سایت های غیر انسانی و ضد ارزشی در خاک کانادا و امریکا میزبانی و حمایت می شوند .
محمدی نیا، یکی از مسئولان فنی و سایبری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در گفت و گو با گزارشگر کیهان، پروژه مضلین را شامل پنج شبکه با تولید محتوای مستهجن در فضای سایبر معرفی می کند و در توضیح بیشتر می گوید: این شبکه حتی فراتر از خطوط قرمز اخلاقی و اعتقادی حرکت می کرد و تمام مبانی انسانیت، خانواده، فرهنگ و اعتقادات را زیرپا گذاشته بود تا جایی که این اقدامات در کشورهای حاشیه خلیج فارس انتقاداتی را برانگیخت .
وی در همین زمینه تاکید می کند: دکترین آمریکا بدنبال مخدوش کردن چهره جمهوری اسلامی ایران است، تا جایی که از افرادی که در زمینه توزیع انواع عکس، کلیپ و بلوتوث های مستهجن و غیراخلاقی را فراهم می آورند پشتیبانی و حمایت می کنند؛ سپس در رسانه های خود القا می کنند که جامعه ایرانی رو به فساد است و می خواهند بگویند ایرانیان ابتذال گرا هستند و دیگر به دنبال شهادت طلبی و اخلاقیات نیستند .
اعلام آمادگی برای حمایت و پشتیبانی فنی و مالی از یک مجله الکترونیکی مستهجن ایرانی با عنوان دسترسی آزاد مردم ایران به مسائل آموزشی سکسی به زبان فارسی و در دسترس قرار دادن مطالب همجنسگرایانه برای علاقمندان این مطالب به زبان فارسی، ارائه داستان های مستهجن با مضامین ضددینی و ضد انقلابی در یکی از سایت های مستهجن، اهانت به امام خمینی(ره)، مقام معظم رهبری و مسئولان نظام از طریق قرار دادن تصاویر دستکاری شده و توهین آمیز در سایت های خود، همچنین قرار دادن کلیپ ضدانقلابی داستان انقلاب با محتوای اهانت به امام راحل(ره) و رهبر معظم انقلاب در اینترنت از جمله اقدامات این شبکه نام برده می شود .
محمدی نیا، قرار دادن آگهی فروش دختران کم سن و سال ایرانی، ثبت و فروش دومین (domain) به سایت های مستهجن ایرانی همچون شهوت سرا و تولید و انتشار اولین کتاب های داستان های سکسی به زبان فارسی در اینترنت شامل دو کتاب بالغ بر۶۰۰ صفحه داستان مستهجن به زبان فارسی در موضوعات مختلفی چون همجنس بازی، روابط نامشروع با محارم و غیره را از اقدامات این شبکه متصل به غرب عنوان می کند .
جوان مسلمان ایرانی؛ هدف به روز شده غرب
با وجود هشداری که چند سال پیش مقام معظم رهبری در خصوص شبیخون فرهنگی مطرح کردند استراتژی کلی دشمن در خصوص انهدام و انحلال سیستم جمهوری اسلامی با توجه به بافت جمعیتی کشور روز به روز به شیوه ای نوین طراحی و هدایت شد تا اینکه از طریق مراکز مطالعاتی و سیستم های جاسوسی به اجماع کلی در خصوص جوانان رسیدند که شبکه های مستهجن و ضد دینی را پایه گذاری کنند.
به همین منظور از سال ۸۲ و ۸۳ با تو جه به اینکه اینترنت تازه کاربران خود را داخل کشور پیدا می کرد، در فضای مجازی وبلاگ های غیراخلاقی سپس سایت های مستهجن فارسی با ظرفیت های بالایی راه اندازی کردند.
محمدی نیا یکی از پروژه های فعال غیراخلاقی و ضددینی کشف و منهدم شده را شبکه مضلین برمی شمارد و در توضیح روند فعالیت افراد مرتبط با این شبکه و طریقه فعالیت آنها می گوید: این گروه در ابتدا توزیع محتوای تصاویر و فیلم های غیراخلاقی خارجی را در دستور عمل قرار داده و پس از مدتی توانست تعداد کاربرانش را تنها در یکی از سایت ها به ۱۱۴ هزار عضو ثبت نام (register) شده افزایش داده، رشد کند و اعضا را با مسئولیت تولید تصویر، کلیپ و متون غیراخلاقی فارسی و بومی تعریف نماید.
به اعتقاد وی اگرچه این سایت ها در ظاهر غیر اخلاقی بودند اما با توجه به پیشینه سیاست های جدید آمریکا متوجه شدیم، القائات ضد دینی این سایت ها با اهداف ترویج سکولاریسم و ارائه تعریف جدید از اسلام هدف اصلی است که دنبال می کنند. با این مضمون که اگر جوان ایرانی مسلمان است اشکالی ندارد، اما مسلمان می تواند همجنس گرا هم باشد و با محارمش ارتباط برقرار کند.
پیشرفت این شبکهها در فضای اینترنت موجب شد در انگلیس انجمن همجنس گرایان مسلمان شکل بگیرد. در واقع قصد دارند تغییر ذائقه در مردم ایجاد کنند و مانع از پیروی جوانان از دین و اعتقادات اسلامی شان شوند. این سلسله اقدامات از آنجا نشات می گیرد که انقلاب اسلامی به سرعت در حال پیمودن راه پیشرفت و دستیابی به قله های علم و فن آوری و تکنولوژی بوده و همانند خاری در چشم دشمنان، آنان را آزار می دهد.
تخصصی شدن فعالیت این سایت ها در بخش مصادیق ضد اخلاقی زنان و مردان، آزادی فعالیت در پورنوی کودکان که حتی در کشورهای اروپایی و آمریکایی جرم محسوب می شود، حاکی از برنامه ریزی و حمایت خاص امنیتی و دولتی خارجی پشتیبان سران این شبکه ها است.
به گفته این مقام مسئول در بخش فنی و سایبری سپاه، حمایت مالی سازمان سیا و ایالات متحده آمریکا از طراحان و روسای شبکه های مستهجن طی عملیات های گسترده مرکز بررسی جرایم سازمان یافته سپاه پاسداران کشف و رصد شد.
وی ضمن معرفی سرشاخه اصلی یکی از اعضای شبکه مضلین و صاحب بزرگترین سایت مستهجن فارسی ایران سکس به نام سعید.م، می گوید: این شخص با عنوان مستعار سیاوش حسین خانی در سایتش در طول پنج سال ۵۰ هزار صفحه متن و بیش از ۴۰ گیگ محتوای ضد دینی و مستهجن ایرانی تولید کرده بود که طی محاسبه انجام شده اگر فردی بخواهد این صفحات را نگاه کند باید روزی ۱۰ ساعت به مدت پنج سال زمان صرف کند.
محمدی نیا درباره اقدامات سعید.م می گوید: وی ۲۰ مدیر که اغلب در تهران حضور داشتند برای شبکه ایجاد شده ساماندهی کرده بود که هر یک از این مدیران اعضای زیادی داشتند و برایشان تولید محتوا می کردند.
به گفته وی، این فرد در کانادا زندگی می کرد و علاوه بر فعالیت در سایت، به تناسب مدرک تحصیلی اش توسط سیستم های دفاعی کانادا جذب شد تا در پروژه تولید آلیاژهایی که در سلاح های نظامی به کار می رفتند فعالیت کند. همچنین سعید.م ،دارای ارتباط نزدیکی با فرماندار ایالتی بود و از این طریق از حمایت دولت کانادا نیز برخوردار بود، به طوری که همسرش پس از دستگیری وی بلافاصله و مستقیما با یکی از فرمانداران ایالتهای کانادا قرار ملاقات گذاشت تا ایران را برای آزادی همسرش تحت فشار دولتی قراردهد.
جالب است که بدانید همسرش در تلاش است تا وی را به عنوان قربانی حقوق بشر معرفی کند! و از طریق سیستم مطبوعاتی کانادا او را تحت یک شانتاژ تبلیغاتی مطبوعاتی آزاد کند. در حالی که این فرد در زمان دستگیری کاملا به جرایمش اعتراف نموده و اظهار داشت نسبت به جرمش کاملا واقف بوده است.
محمدی نیا با اشاره به حقوق دریافتی این فرد از طریق محافل جاسوسی غربی اشاره می کند و می گوید: پول از طریق سازمان جاسوسی سیا به حرکت در می آید و از طریق شرکت های واسط اینترنتی به دست این اشخاص می رسید بدون اینکه ردی از خود باقی بگذارند. البته افراد دیگری هم بودند مانند وحید. ا،که در هند ساکن بود و از طریق چک صادره از بانک های آمریکایی حقوقش را دریافت می کرد.
برای فعالیت های ضد دین و اخلاق ارزش قائلیم!
وحید. ا، دانشجوی ایرانی ساکن هند و از هواداران سازمان منافقین و مرتبط با انجمن سلطنت طلبان بود که از ۱۷ سالگی شروع به فعالیت کرد.
برادرش نیز فراری بود و در ترکیه سایت ضد دینی دایر کرده و به تمسخر ائمه و مقدسات اسلامی می پرداخت و جریان آزاد اطلاعات همان موضوعی بود که بهانه ای برای تولید محتوایشان محسوب می شد.
وی با نام مستعار آریا دانشکار، مدیر بزرگترین مجموعه از سایت های مستهجن فارسی زبان در اینترنت است که نقش بسیار مهمی در تولید و ارائه محتوای مستهجن فارسی زبان اعم از فیلم، عکس، داستان و...دارد و هدایت کاربران به سوی محتوای مستهجن ایرانی و خارجی دیگر سایت ها و محتوای ضد دینی و ضد انقلابی از دیگر اقدامات اوست.
وی برای افراد فعال در زمینه های ضددینی، ضدامنیتی و ضداخلاقی چنین می نویسد: ما برای کارتان ارزش قائل هستیم و دلیل اصلی ساپورت ما همین است. مطمئن باشید که از سایت شما هیچ کجا به دلیل مسائل امنیتی نام برده نخواهد شد.
به گفته یک مقام مسئول در بخش سایبری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مجموعه های دیگری با همین ماهیت اما با ماموریت های مختلف علی رغم رعایت دقیق مسایل امنیتی، توسط مرکز بررسی جرایم سازمان یافته سپاه کشف و منهدم شده اند که پروژه شهیدسازی و ارایه لیست ۷۲ نفره کشته شدگان در این حوادث و شایعه هتک حرمت و مرگ دروغین دختری به نام سعیده پورآقایی و ایجاد شبکه جمع آوری اطلاعات جاسوسی به ویژه شناسایی دانشمندان هسته ای کشور و غیره در زمره اقدامات این گروه ها به شمار می رود.
در بخش دوم گزارش واکاوی عملیات روانی دشمن در فضای مجازی علیه جمهوری اسلامی ایران که با عنوان "مانور اقتدار ایران در دنیای مجازی" منتشر شده، آمده است: گوگل با شعار گردش آزاد اطلاعات اخبار فاجعه غزه را فیلتر کرده و عکس های مربوط به آن را جمع آوری کرده است. در خصوص خانم مروه شربینی که توسط یک نژاد پرست به شهادت رسید، همین سیاست را اتخاذ کرد. همچنین هنگام جستجوی مطالب مورد نظر کاربر ایرانی به وی پیشنهادهای غیر اخلاقی و نامتعارف ارائه نموده و در فضایی کاملا یکسویه کاربر را به سوی محتوای مد نظر خود هدایت می کند.
"دیشب در مشهد فریاد الله اکبر با صدای گلوله پیوند خورد....(چهارشنبه ۲۷ خرداد ماه ۱۳۸۸ ساعت ۱۰ و ۱۷ دقیقه و ۹ ثانیه)،اینجا قائمشهر همه خوابیدن نیروی انتظامی شهر رو زیر نظر داره موبایل بعضی ها کنترل میشه. . . به بن بست رسیدیم طبق خبرها دیشب یه دختر شیرازی در بابل هم به شهدای سبز پوش پیوست(چهارشنبه ۲۷ خرداد ماه۱۳۸۸ ساعت ۱ و ۶ دقیقه و ۳۱ ثانیه) . . ."
عبارات فوق محصول وب نگاری های علی و حسن.ب دانشجویان اخراجی دانشگاه امیر کبیر است که پس از برپایی انتخابات ریاست جمهوری در تلاش بودند با ترویج و اشاعه اخبار دروغ مبنی بر کشته شدن مردم به تحریک احساسات کاربران بپردازند.
گذشته از همه دستاندازی های فرهنگی غرب از طریق فضای اینترنت که پروژه مضلین -فعالیت در سایت های مستهجن- را رقم زد، فعالیت های دیگری در فضای مجازی اتفاق افتاد که بهره گیری سوء ایالات متحده آمریکا را از این فضا در تقابل با امنیت ملی دیگر کشورها اثبات می کند.
طی سال های اخیر شاهد بوده ایم با وارد شدن و گسترش شبکه اینترنت در ایران و وبگردی های جوانان و نوجوانان زمینه دسترسی این قشر به تصاویر و کلیپ های خصوصی افراد که توسط سودجویان در قالب سایتهای مستهجن در اینترنت منتشر شده فراهم شده است.
در کنار این مسایل ضد اخلاقی، ضدیت با دین و در نهایت فعالیت های سیاسی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران به گونه ای برنامه ریزی و اعمال می شود که کاربران قادر به هضم و درک آن نخواهند بود.
مأموریت ضدیت با ارزش های اخلاقی
برخی وبلاگ ها و سایت ها در ابتدا ضدیت با اخلاق را رواج می دهند، در مرحله بعد ضدیت با دین؛ فرقه های شیطان پرستی، پرستش اندام های بدن و غیره را دنبال می کنند در صورت نیل به هدف یعنی پوچ گرایی در جوانان، اهداف سیاسی خویش را که در تعارض با ارزش ها و امنیت ملی است توسط کاربران اغفال شده تعقیب می کنند.
پروژه فتنه سال گذشته دیگر برنامه حساب شده و مدون دولت ایالات متحده آمریکا با حمایت برخی کشورهای اروپایی و افراد معاند یا فریب خورده در داخل و خارج از کشور به شمار می رود که با هدف زیر سوال بردن انتخابات و تکرار دروغ بزرگ تقلب در انتخابات در سایتهای داخلی و خارجی زمینه دخالت آشکار بعضی از سیاستمداران و دولتمردان غربی در امور داخلی ایران و دامن زدن به اغتشاشات را فراهم کرد.
توهین و فحاشی در سایت های سیاسی و شبکه های اجتماعی اینترنتی که از بیرون کشور هدایت می شوند مانند سایت گویا نیوز، بی.بی.سی، روزآنلاین، یوتیوب، فیس بوک، تویتر و ...، حمله هکری به سایت های اطلاع رسانی و خبرگزاری های رسمی کشور، هدایت، آموزش و تشویق اغتشاشگران برای ایجاد ناامنی و آشوب و هتک حرمت به مسئولان و توده های مختلف مردم را در زمره این اقدامات می توان برشمرد اما قلم فرسایی جمعی از افراد در سایتها و وبلاگهای شخصی به منظور سودجویی و بهرهبرداری از جو به وجود آمده در کشور به انضمام پوشش غیر واقعی خبری اغتشاشات و دعوت به تجمعات غیرقانونی توسط شبکههایی چون BBC فارسی، VOAصدای آمریکا ، رادیو آزادی، رادیو فردا فعالیت هایی بود که در عرصه رسانه صورت گرفت و ناخودآگاه سایتها و وبلاگهای داخلی همراهی خود را با رسانههای وابسته غرب علنی کردند.
طرح بی ثبات سازی ایران
بهرهگیری از رسانه و فضای اینترنت همان موضوعی است که جنگ نرم را نسبت به جنگ سخت در اولویت برنامه ریزی ها قرار می دهد؛ به همین منظور آمریکایی ها در سال ۲۰۰۶ تحت عنوان طرح بی ثبات سازی ایران اهدافی را دنبال کردند و البته تمرکز خود را بر رسانه گذاشتند.
سراج، کارشناس سیاسی نوع حرکتی که ایالات متحده آمریکا بر ضد ایران اسلامی تدارک می بیند را انتقال از جنگ سخت به نرم عنوان و در تحلیل این مساله به مقدمه ای اشاره می کند.
وی طی گفت و گویی اظهار می دارد: روزگاری بحث قدرت در ادبیات استراتژیک و سیاسی برابر با قدرت سخت و نظامی بود اما با سیر تحول، مفهوم مبارزه در قدرت نرم خلاصه شده است که غربی ها از آن به عنوان قدرت جذابیت یاد می کنند. طی چند ساله اخیر به پدیده قدرت هوشمند رسیده ایم،
قدرت هوشمند مفهومی است که سه قدرت نرم، قدرت دفاعی و سخت و قدرت فناوری اقتصادی را به عنوان پشتوانه های قدرت نرم دربر می گیرد.
به اعتقاد این کارشناس سیاسی آمریکایی ها سعی می کنند با استفاده از قدرت رسانه ارزش های خود را جهانی کنند.
تحولاتی که طی سال های اخیر در ایران اتفاق افتاد و رویکرد به ارزش ها و آرمان های انقلاب به شکل جدی صورت گرفت، گفتمان لیبرالیسم و سکولاریسم به حاشیه رفت و تلاش دشمن برای دوگانه کردن حاکمیت شکست خورد و البته این تحولات در داخل کشور قدرت نرم تولید کرد.
برخی کارشناسان سیاسی، دلیل این ادعا را همراهی افکار عمومی کشورهای منطقه با ارزش های جمهوری اسلامی ایران طی سال های اخیر قلمداد می کنند.
صادقی، معاون فنی و سایبری سپاه در همین رابطه بر فعالیت سیستماتیک آمریکا در مبارزه تمام عیار با ایران اشاره می کند و در گفت و گو با خبرنگار سرویس گزارش کیهان اینطور توضیح میدهد: وقتی آمریکایی ها در حوزه های علمی، صنعتی یا حتی دارویی تحریم های شدیدی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران اعمال می کنند، حذف تحریم اینترنت بر فضای مجازی ایران قطعا بیانگر فعالیت منظم و هدفمند به منظور جریان سازی و بی ثبات کردن اوضاع داخلی ایران است.
وی همچنین ادامه می دهد: اقداماتی که در مرکز بررسی جرایم سازمان یافته صورت پذیرفت مطمئنا به این محدوده زمانی ختم نمی شود. ما بر این عقیده ایم که در هر مکان و زمانی که ارزشهای انقلابی و اسلامی به خطر بیافتد همه توان فنی و اطلاعاتی در جهت مقابله با آن بسیج می شوند.
صادقی علت انتشار اخبار پروژه های کشف شده را طی ماههای اخیر، اطلاع رسانی از طرحهای دشمنان و هوشیاری آحاد مردم عنوان و تصریح می کند: مخاطبان به ویژه جوانان باید مراقب باشند تا فریب این جریانات را نخورند. فضای مجازی حوزه ماجراجویی نیست و یک لحظه غفلت ممکن است موجب بهرهبرداری گروه های معاند شود. آنها تلاش می کنند با به دام انداختن فرد راه او را ببندند و او را ناگزیر از همکاری کنند.
جستجوگر گوگل خدمات رایگان به ایرانیان می دهد!انتشار عکس، فیلم و متن در برخی موضوعات مستهجن از جمله کودکان و نوجوانان زیر ۱۸ سال در کشورهای اروپایی و آمریکایی ممنوع و به عنوان جرم تلقی می شود. اما امکان دستیابی به این موضوعات چندی پیش با کمک جستجوگر گوگل برای ایرانیان فراهم شد!
این موضوع که علی رغم شعارهای حقوق بشری مجامع غربی و صاحبان سایت های بزرگی همچون گوگل و یاهو رعایت می شد، تحت برنامه ای هدفمند در اختیار کاربران فارسی زبان و ایرانی قرار گرفت.
معاون فنی و سایبری سپاه تاکید می کند: این عملکرد نشان دهنده سیاست ها و استراتژی دشمنان ایران اسلامی در فضا مجازی است.
تهاجم فرهنگی برنده ترین سلاح
رسانههای نسل نوین مهمترین ابزاری هستند که می توانند مسیر تسلط فرهنگی غرب را تسهیل کنند. به همین منظور همواره بر هوشیاری نسبت به حفظ فرهنگ ملی و امنیت داخلی تاکید می شود.
به عقیده سید محمد ظریفی عضو هیات عالی نظارت اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان سراسر کشور که در گفت و گو با گزارشگر کیهان سخن می گوید، رسانه می تواند مسبب جنگ نرم یا مانع تاثیرگذاری آن باشد. یک نکته را باید توجه داشت و اینکه رمـز انـحراف هر نهضتی در انحراف از ریشه های استـواری آن نهضت نهفته است.
به اعتقاد این فعال دانشجویی نهضتی که ایمان و ایدئولوژی در آن حرف اول را می زند، گر چه از تـاثیر عوامل اقتـصادی بـر کنار نخواهد ماند، اما تهاجم فرهنگی بـرنده تـرین سلاح در قطع ریشه های آن خواهد بود. لذا در این حین و پس از تثبیت انقلاب اسلامی ایران جلوگیری از به انحراف رفتن این نهضت و حفظ ارزش های متعالی آن اهمیت وافری دارد.
ظریفی ادامه می دهد: آنهایی که بر موج انقلاب سوار بودند خودشان را امروز نشان می دهند. اگر حرکت و تیزبینی امام نبود شاهد افول انقلاب می بودیم. گرچه تدابیر رهبری و توصیه های ایشان بر مقابله با تهاجم فرهنگی و ناتوی فرهنگی را نباید نادیده گرفت.
وی ضمن تاکید بر توجه به آسیب هایی که انقلاب اسلامی ایران را تهدید می کند اینطور توضیح می دهد: برخی از آسیب ها تاکنون چهره خود را نشان داده اند، اما برخی دیگر ممکن است بعدها اتفاق بیافتند. به طور مثال ساختار نظام اسلامی ایران پتانسیل تفرقه را با قومیت ها و مذاهب مختلف دارد. همان که دشمن طی سال های اخیر به آن روی آورده است.
وی که تضعیف نظام را مخل امنیت ملی و استقلال کشور می داند، تصریح می کند: همواره باید توجه داشت یکی از ارکان دولت، مجلس، قوه قضائیه، شورای نگهبان و ... استحکام قانون است و تضعیف این جایگاه ها یعنی تضعیف نظام که نباید اتفاق بیافتد و در صورت خلل در یکی از این موارد، نظام با خطرات بیشتری مواجه خواهد شد.
محمد قیوم دهقانی نماینده ایرانشهر در مجلس شورای اسلامی میگوید: طی حوادث اخیر پس از انتخابات عده ای اغفال شدند تا وحدت ملی را دچار خدشه کنند، اما اکنون دیگر متوجه شده اند که شرط ایستادگی ملت در مقابل استکبار همین وحدت ملی است که مذاهب مختلف را حول یک محور واحد جمع کرده است.
دهقانی اظهار می کند: اگر مروری به تاریخ داشته باشیم متوجه می شویم هیچگاه مردم به دنبال تفرقه و نفاق نبوده اند بلکه همیشه از سوی غرب مورد هجوم فرهنگی و سیاسی قرار گرفته اند.
البته بسیاری از کارشناسان هم علت عداوت های مستمر دشمنان را علیه جمهوری اسلامی ایران در هراس غرب از صدور انقلاب اسلامی توصیف می کنند.
عداوتهای مستمر دشمنان که این نماینده مجلس شورای اسلامی بدان اشاره می کند خوشبختانه توسط مرکز بررسی جرائم سازمان یافته که یکی از مراکز وابسته به فرماندهی پدافند سایبری سپاه و با توان اطلاعاتی بالایی است، کشف و منهدم شد تا جایی که این مرکز با این میزان از اشراف عملیاتی و اطلاعاتی در کشف سایتهای معاند که به علت برخورداری از امکانات شبکههای جاسوسی آمریکایی قابلیت نفوذ به آن ظاهرا غیرممکن بود، بار دیگر ضربات سختی بر پیکره هدف های مغرضانه استکبار جهانی وارد کرد.
موضوعات مرتبط: آموزش ، راههای نفوذ ، نفوذ ، سیستمهای اطلاعاتی ، پیامها
برچسبها: تهاجم سايبري , آمريكا , ايران , جنگ نرم
تفاوت جنگ نرم و سخت
جنگ نرم با اینکه از نظر استراتژی و اهداف
کلان شباهتهای بسیاری با جنگ سخت دارد اما از نظر ماهیت ، شکل ، شیوه ها و
ابزار آن با جنگ سخت بسیار متفاوت است . برخی از این تفاوتها عبارتند از :
براي مطالعه بيشتر به ادامه مطلب برويد
موضوعات مرتبط: راههای نفوذ ، نفوذ
برچسبها: جنگ نرم , قدرت جنگ نرم , حزب اله , جنگ 33 روزه
ادامه مطلب
تفاوت جنگ نرم و سخت 1
1- حوزه تهديد نرم اجتماعي، فرهنگي و سياسي است، در حالي كه حوزه تهديد سخت امنيتي و نظامي ميباشد؛
جهت مطالعه بيشتر به ادامه مطلب برويد
برچسبها: جنگ نرم , قدرت جنگ نرم , حزب اله , جنگ 33 روزه
ادامه مطلب
سه روش اصلي در تهديدات نرم
براي مطالعه بيشتر به ادامه مطلب برويد
موضوعات مرتبط: نفوذ
برچسبها: جنگ نرم , روش كار , تهديدات نرم , گفتاري
ادامه مطلب
جنگ نرم و راهبردهاي اسلام از ديدگاه قرآن (قسمت اول)
با نظر به
شكست دشمنان انقلاب اسلامي در جنگ نظامي و ورود آنان به جنگ نرم با توجه به
اينكه همواره دشمنان دين، از استراتژي ها و تاكتيك هاي مشابهي در طول
تاريخ در برابر انبياء الهي استفاده مي كرده اند و در حال حاضر نيز دشمنان
اسلام از همان استراتژي ها و تاكتيك ها بهره مي برند لذا بر آن شديم
راهكارهاي عملياتي دشمنان دين الهي و راهكارهاي مقابله پيام آوران الهي را
از ديدگاه قرآن كريم مورد بررسي و كنكاش قرار دهيم. يادآوري مي نمايد كه
اين مقاله از دو منظر الف) راهكارهاي دشمنان ب) راهكارهاي مقابله انبياء
الهي با تاكيد بر تفاسير نمونه ونور به موضوع پرداخته است.
براي مطالعه بيشتر به ادامه مطلب برويد
موضوعات مرتبط: راههای نفوذ ، نفوذ
برچسبها: جنگ نرم , قدرت جنگ نرم , حزب اله , جنگ 33 روزه
ادامه مطلب
آیا قدرت نرم برای جنگ نرم کافی است؟
برای مثال، حادثهی 11 سپتامبر در ظاهر یک تهدید سخت است، اما نتیجهی این تهدید سخت که زمینهساز افزایش قدرت نرم آمریکا میشود منجر به پیشبرد گفتمان مبارزه با تروریسم در سطح جهانی میگردد؛ یعنی یک تهدید به ظاهر سخت زمینهساز افزایش قدرت نرم گردیده است.
براي مطالعه بيشتر به ادامه مطلب برويد
موضوعات مرتبط: شبکه ، نفوذ
برچسبها: جنگ نرم , قدرت جنگ نرم , حزب اله , جنگ 33 روزه
ادامه مطلب