همه دوست دارند مذاکره کنند ، اما همه بلد نیستند مذاکره کنند .
مذاکره همانند یک بازی است.
هر بازی یک سری اصول و قوانینی دارد که باید برای بردن بلد بود و البته ناگفته نماند
شانس نیز در برد موثر است …
اما این ما هستیم که احتمال برد مان را افزایش میدهیم.
مذاکره نیز همینطور است.
شما اگر اصول و قوانین آنرا بلد باشید ، نحوه استفاده از تکنیک های مختلف آنرا بلد باشید ،
میتوانید شانس بردتان را افزایش دهید.
در زندگی واقعی مذاکره یعنی همه چیز.
گفته معروفی هست که میگوید :
شما آنچه را که لیاقتش را دارید از زندگی دریافت نمیکنید،
بلکه تنها چیزهایی را که برای آنها مذاکره کردید، لیاقت دریافت کردنش را دارید.
در خانواده، مدرسه، دانشگاه، محیط کار و … مذاکره تنها مهارتی است که به شما کمک میکند
آنچه را که میخواهید بدست آورید.
مذاکره یعنی پیدا کردن زبان مشترکی از نیازهایی که هر دو طرف دارند و میتوانند به همدیگر کمک کنند آنها را رفع کنند.
میخواهم به شما تکنیک مذاکره جنگی را آموزش دهم ، تکنیکی قدرتمند و پرکاربرد.
این تکنیک، بر پایه مذاکره و برد سریع بنا شده و معمولا در این تکنیک باخت شما ، منجر به برد شما میشود !
در مذاکره هوشمند (برای مثال مذاکره با مشتری) ؛
مهم ترین کاری که باید انجام دهید این است که مشتری شما احساس پیروزی و برنده شدن کند .
کافیست گزینه ای را مطرح کنید ، که مشتری احساس کند موفق شده
و مذاکره با پذیرفتن این گزینه به نفع خودش تمام میشود.
یعنی اینکه مشتری شما احساس کند چیزی از مذاکره با شما بدست می آورد که
ارزشمندتر است از چیزی که از دست میدهد.
تا به حال پیش آمده؛
در مذاکره ای ، فروشنده گزینه ای را مطرح میکند و شما سریعا آنرا قبول میکنید
و دیگر (به اصطلاح) چانه نمیزنید و مذاکره را تمام شده اعلام کنید ؟
بله، فروشنده مذکور از تکنیک مذاکره جنگی استفاده کرده.
تکنیک مذاکره جنگی یا نام دیگر آن تکنیک باخت ، باخت ،
پیروزی نه تنها به شما کمک میکند مذاکره ای را که میخواهید شروع کنید ، برنده شوید
بلکه کاری میکند مذاکره کننده مقابل برای همیشه از مذاکره با شما احساس خوبی داشته باشد .
پس اگر ؛
فروشنده هستید و میخواهید فروشتان را به کمک مذاکره افزایش دهید
خریدار هستید و میخواهید کمترین قیمت را در هر مذاکره بدست آورید
و یا میخواهید در مذاکرات روزمره، همیشه خیلی سریع برد را از آن خود کنید
این تکنیک یکی از بهترین و پرکاربردترین تکنیک های دنیای مذاکره است…
برای استفاده از این تکنیک هیچ پیش زمینه و پیش نیاز علمی دیگری راجع به مذاکره نیست .
تنها چیزی که لازم دارید اجرای آن و بدست آوردن تجربه و مهارت در استفاده از آن است، همین.
مذاکره جنگی
چطور با باختن ، برنده شویم؟
ادامه دارد
موضوعات مرتبط: آموزش ، مرد اردیبهشتی ، پیشنهاد مدیر ، اقتصاد ، راههای نفوذ
برچسبها: مذاکره , برنده , باخت , برد
نوع مقاله : پژوهشی
نویسندگان
1 محمد نونژاد : عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی، تهران، ایران
2 مرتضی کریمی : دانش آموخته کارشناسی ارشد، گروه علوم سیاسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی، تهران، ایران
چکیده
روابط روسیه و آمریکا در سالهای اخیر با فراز و فرود بسیار همراه بوده و مسائلی مانند حفظ و گسترش نفوذ در مناطق پیرامونی روسیه، ژئوپلیتیک خطوط انتقال انرژی، استقرار سامانه دفاع موشکی امریکا و ناتو در شرق اروپا، مسئله هستهای ایران و کره شمالی تأثیر فراوانی بر این روابط داشته است. در این بین میتوان بحران اوکراین را نقطه عطفی در تحول روابط روسیه و امریکا دانست که بیانگر اوج اختلافات و رقابتهای ژئوپلیتیک دو طرف است. با توجه به آنکه ماهیت بینالمللی بحران اوکراین پیامدهای عمیقی بر روابط بینالملل خواهد داشت. در عصر جهانی شدن، اوضاع منطقهای و جهانی در هم تنیده شده است؛ لذا بحران در یک منطقه، منافع بازیگران در مناطق دیگر را تحت ﺗﺄثیر قرار میدهد. اوکراین از زمان استقلال با بحرانهای متعددی مواجه بوده است که نقطه اوج آن در سال 2014 و تقابل آمریکا و روسیه در مورد آن بوده است. بر این اساس مقاله پیشرو درصدد پاسخ به این سئوالات است که ریشههای بحران 2014 اوکراین چیست؟ و تقابل روسیه و آمریکا در بحران اوکراین چه ﺗﺄثیری بر منافع ملی جمهوری اسلامی ایران داشته است؟ فرضیه این پژوهش بدین ترتیب قابل طرح است که بحران اوکراین، ریشه در رقابت روسیه و آمریکا در این کشور داشت که در انقلابهای نارنجی، آبی و بحران 2014 به منصه ظهور رسید به طوری که وقوع بحران مذکور باعث تقویت روابط مسکو- تهران در راستای تحقق منافع ملی ایران شد.
متن کامل مقاله را در ادامه مطلب مطالعه بفرمائید
موضوعات مرتبط: پیشنهاد مدیر ، راههای نفوذ
برچسبها: روسیه , آمریکا , ایران , بحران
ادامه مطلب
اولکساندر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین در نطق خود که از یکی از پناهگاههای زیرزمینی بیرون از شهر کیف ضبط و منتشر شد اعلام کرد که کشورهای اروپایی و ناتو جواب ما را نمیدهند و ما را تنها گذاشته اند.
وی میگوید بصورت مستقیم از ۲۷ رهبر کشور اروپایی پرسیده است که آیا در نهایت اوکراین جزئی از ناتو خواهد بود یا نه! اما آنها ترسیده اند و هیچکدام از آنها پاسخی نمیدهند.
زلنسکی میگوید ما را برای دفاع از کشورمان تنها گذاشته اند! چه کسی حاضر است در کنار ما بجنگد؟ من کسی را نمیبینم. همه ترسیده اند!
اظهارات زلنسکی نشان میدهد که او تا چه اندازه به غرب و آمریکا اعتماد کرده بود و تصور میکرد در صورت بروز جنگ و حوادث مشابه، کشورهای غربی از اوکراین دفاع خواهند کرد. زلنسکی فکر میکرد و یا هنوز فکر میکند که کسان دیگری باید بجای اوکراینی ها از کشورشان دفاع و محافظت کنند!
حوادث چند سال اخیر و حالا جنگ اوکراین بار دیگر ثابت کرد که هر کشوری که در حوزه دفاعی و مولفههای قدرت نظامی ضعیف باشد؛ در صورت بروز جنگ چاره ای جز گدایی و التماس کمک از کشورهای دیگر ندارد و در صورت دریافت جواب منفی، یا شکست تحقیر آمیزی را تجربه خواهد کرد و نابود میشود و یا در نهایت به یک توافق تحقیر آمیز طرف بازنده بسنده خواهد کرد. موضوعی که بارها بارها در طول تاریخ تکرار شده و شاهد آن بودهایم.
آمریکا لات کوچههای خلوت!
از سوی دیگر در ماجرای تهاجم روسیه به اوکراین شاهد ضعف مضاعف آمریکا و ناتو بوده ایم. موضوعی که به طرز روشن و واضحی، پوشالی بودن قدرت آمریکا را نشان میدهد. این موضوع میتواند درس عبرت مناسبی برای کشورهای جنوبی حاشیه خلیج فارس نیز باشد. آنها که تماما به قدرت آمریکا تکیه کرده اند و فکر میکنند در صورت بروز جنگ، آمریکا از آنها حمایت خواهد کرد باید بدانند که آمریکا هیچگاه شریک مطمئنی نبوده و به قول ها و وعده های خود پایبند نیست و بارها از پشت به دوستان خود خنجر زده است؛ کشورهای حاشیه خلیج فارس که جای خود دارند...
"اوج اعتماد به غرب" و "تضعیف مولفههای قدرت" دو درس و عبارت کلیدیِ جنگ روسیه و اوکراین است برای آنان که میاندیشند.
موضوعات مرتبط: نظامی ، جنایات جنگی ، راههای نفوذ ، سیستمهای اطلاعاتی
برچسبها: اوکراین , آمریکا , ناتو , غرب
بِبَر و بِبُر
قاب اول
فرض کن برایت خواستگار می آید . مادر داماد تو راه به اتاقی میبرد ، لختت میکند ، دقیق همه جای بدنت را وارسی ات میکند ، دندانهایت را می بیند تا مبادا دندان خرابی نداشته باشی ، موهایت را می جورد تا شپش نداشته باشی و اگر تمام این مراحل را رد کنی تازه برای پسرش وارد مراحل خواستگاری می شود و قص علی هذا...
( ایران – دوره ی قاجار )
قاب دوم
مادربزرگ سالهاست که رفته و کم رنگ ترین خاطرات کودکی ام تعریف ازدواجش با پدر بزرگ بود ، کودکی سیزده ساله که پدر بزرگ را دقیق ودرست سر سفره ی عقد دیده بود.از عقدش چیزی نمی دانست چون کودک بود و فردا روز داشت با بچه ها در کوچه بازی میکرد با این تفاوت که از آن روز به بعد زنی بود در قالب کودکی
( ایران – دوره ی پهلوی اول )
قاب سوم
نامه ای مینویسی برای شرکتی ، خیلی های دیگر هم نامه ای می نویسند برای همان شرکت ، شرکت نامه ها را با هم بُر میزند ، تفکیک جنسیتی میکند و در ازای گرفتن پولی ، نامه ی جنس مخالفی را که به صورت کاملا شانسی هست به تو می رساند تا شاید گمشده ی خود را یافته باشی. حال دختر یا آن پسر چه مشخصاتی دارد بخت توست و برای مورد جدید نامه ای جدید و پولی جدید
( ایران – دهه ی شصت )
قاب چهارم
شرکت پیشرفت کرده ، وسایل ارتباط جمعی و کد نویسی های پیشرفته به وجود آمده ، شرکت نرم افزاری تهیه میکند . فرد داخل برنامه می شود و اطلاعات خود را وارد میکند تا بل بتواند شریکی برای خود پیدا کند.شرکت موارد مورد علاقه ی تو را میپرسد ، قد ، وزن ، رنگ چشم ، مطلقه ، بیوه و...شرکت تشویق میکند که افراد مجرد که هیچ ، حتی متاهل ها هم میتوانند از خدمات من بهره مند شوند.
مریضهای جنسی سوراخی جدید برای رخنه پیدا میکنند.
(ایران- سال 1400 )
خاک بر سراون مسئولی که حتی فرهنگ تشویق و تشکیل خانواده را هم بلد نیست ،
اما ادعا دارد از جلوی انگشت پا تا سر قله ی دماوند
تمام این قابها قسمتی از تاریخ اجتماعی این سرزمین بوده و هست و بعد از من و تو هم خواهد بود.درک درستی نداشتن از خود ، طرف مقابل و هدف نداشتن از تشکیل خانواده که مهم ترین اتفاق ممکن شاید در زندگی یک فرد عاقل و بالغ هست به باد مسخره گرفته می شود.مگر غیر از این نبود که آشنایی ، ارتباط و ازدواج آداب و رسوم ساده و محکم و در عین حال خاص خودش را داشت ؟
نتیجه ی این دست اتفاقات و تصمیمات دم دستی نهایت گردن زدن با تبر ، بریدن سر و گرداندن آن در شهر ، خیانت های موجه ! و غیر موجه و هزار کثافت جامعه ی امروز است که شاید همه مان به نوعی یا آن را دیده ایم ، یا آن را تجربه کرده ایم و یا در آن غوطه وریم.
هر زمان که فهمیدیم " زن " کالا نیست ، آن زمان یک قدم بزرگ فرهنگی و حداقل در دنیای خودمان برداشتیم.که برای یک نرم افزار دم دستی و تفکر دم دستی تر نباید زن و مقام زن اسباب بازیچه و تبلیغات کثیف و دوزاری شود.
خدا مرد را آفرید ، اما ناگهان فکر بهتری به سرش زد
نه چَک زدیم ، نه چونه ، عروس اومد تو خونه !!!
موضوعات مرتبط: سخن روز ، راههای نفوذ ، خوب زندگی کنیم
برچسبها: مردان , زنان , ازدواج , اشکالات
بسم الله الرحمن الرحیم
افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد
عرض ادب و احترام دارم خدمت همه دوستان و عزیزان
امروز مطالب مختلف سیاسی این روزهای کشور رو مورد بررسی قرار میدیم
مطالبی که مطمئنا افق آینده رو برای شما عزیزان روشن تر خواهد
طی روزهای گذشته سفری سیاسی و مهم در صحنه سیاسی کشور اتفاق افتاد
سفر رئیس جمهور ایران جناب آقای رئیسی به روسیه و دیدار با پوتین
خیلی از دوستان در مورد تاثیرات این سفر در اقتصاد ما و آینده سیاسی کشور سوال کرده بودن
اما قبل از پرداختن به پیامدهای این سفر نکته ای رو باید عرض کنم
سیاست کلان کشور ما بر اساس بیانات مقام معظم رهبری و به دستور مستقیم ایشان
مبنی بر ازاله آمریکا از منطقه و همچنین شکستن سروری و آقایی دلار پایه ریزی شده
استراتژی ما بعد از هشت سال انفعال وارد حوزه تهاجم شده
یعنی چی؟
یعنی اینکه در زمان حسن روحانی، تمام ظرفیتهای کشور معطل مذاکره شد
یعنی این دولت منحوس لیبرال هر چه داشت، داد تا به یک توافق برسه ولی شکست خورد
ما در اون زمان همه چیزمون رو دادیم
از سیستم هسته ای تا عزت ایرانیمون رو
اما در آخر این آمریکا بود که در اصطلاح به زیر میز بازی زد و به هیچکدام از تعهدات خودش عمل نکرد
اما در دولت سیزدهم این رویکرد عوض شد
نوع مذاکره دولت روحانی بر اساس فرمایش رهبر انقلاب چیزی جز خسارت محض نبود
اما در این دولت نوع مذاکره عوض شده
یعنی این بار ما به داشته هایمان اضافه میکنیم و تیم مذاکره کننده در محل مذاکره با دست پر شروط مهمی رو مطرح میکنه
این یعنی چی؟
در مذاکره قبلی، کشورهای غرب و آمریکا متوجه شده بودند که دولت روحانی هیچ چاره ای جز مذاکره نداره
به همین جهت هر بلایی که خواست بر سرشون آوردن
اما در نوع مذاکرات جدید این مذاکره برای ما اهمیت چندانی نداره
چرا؟
چون با اضافه شدن ما به پیمان سازمان همکاریهای شانگهای علنا سازمان تحریمها فرو میپاشه
از طرفی هم ورود روسیه به قرارداد همکاری ٢٠ ساله با ایران یعنی بی اثر شدن تحریمها
حالا قراره سر چی مذاکره بشه؟
سر چیزی که عملا از بین رفته؟
به همین دلیله که میبینید در مذاکرات وین طرف غربی به شدت در حال دادن امتیازه
چون اگه به توافق نرسند و تحریمها به کل برداشته نشه اون ها هستند که ضرر میکنند
برای اینکه ما دیگه هیچ محدودیتی در غنی سازی اورانیوم نخواهیم داشت
و می تونیم تا ٩٨ درصد اورانیوم رو غنی سازی کنیم
که با رسیدن ایران به این نقطه یعنی فقط تو حوزه پزشکی و انرژی ما در سطح اول دنیا می ایستیم
رسیدن به رادیو دارو ها از طرفی و تامین سوخت راکتورها و کارخانجات و تامین آب شیرین کن های هسته ای و....
و این یعنی اضافه شدن ایران به جمع ابرقدرتهای جهان هم در حوزه علمی و هم در حوزه پزشکی و سیاسی و البته نظامی
و این دقیقا چیزیه که آمریکا و کشورهای غربی نمیخوان اتفاق بیفته
از طرفی ورود ایران به جمع ابرقدرتهای دنیا یعنی اینکه از این یه بعد
یک رکن اصلی تعیین سیاستهای جهانی مخصوصا در منطقه شرق آسیا و اروپا و
همچنین آفریقا و قسمت عمده آمریکای جنوبی با نظر ایران همراه خواهد شد
اولین کشوری هم که ضرر میکنه اسرائیله
چون دیگه منطقه غرب آسیا (خاورمیانه) زیر تسلط ایران خواهد بود
در واقع اسرائیل دیگر روی امینت رو نخواهد دید
در ضمن آمریکا هم باید تمام پایگاههای نظامی خودش رو جمع کنه و بره و این همون فرمایش حضرت آقا
مبنی بر ازاله آمریکا از منطقه و در آخر از کل دنیاست
حالا چه اتفاقی افتاده؟
تصمیم نظام بر تعامل با کشورهای همسایه برای بحث امنیت و اقتصاد (صادرات)
و همچنین چین و روسیه و هند برای شکستن سروری دلاره
وقتی دلار از تبادلات مالی کنار گذاشته بشه به دلیل عدم پشتوانه، به شدت سقوط خواهد کرد
به همین دلیله که حضرت آقا فرمودن آمریکا مثل کشتی تایتانیک یکشبه غرق خواهد شد
با این احوال نباید توقع داشت رسانه ای که متعلق به گلوبالیستهاست
از این سفر و حرکتهای انجام شده راضی باشند و براش شایعه درست نکنند
از طرفی به صورت همزمان وزیر ما به چین میرود
از طرفی هم رئیس جمهور به روسیه سفر میکند
از طرفی هم باقری در وین مذاکره میکند
همونهایی که بهانه میکردند که چرا در زمان مذاکره موشک تست میکردید
کجا هستند که ببینند در زمان مذاکره موشک تست کردیم
بزرگترین رزمایش نظامی رو انجام دادیم
نفوذمون در منطقه رو به شدت زیاد کردیم
و حالا هم قراره رزمایش سه جانبه با روسیه و چین برگزار کنیم
تازه قرارداد خرید ٣۵ فروند هواپیمای سوخو رو هم با روسیه بستیم
و با همه آیا احوالم غرب و بالاخص آمریکا هیچ غلطی نتونستن بکنند و تازه حاضرند امتیاز هم بدهند
آمریکا و غرب متوجه شدن که دیگه نمیشه با این ایران مثل زمان حسن روحانی رفتار کرد
نخواهند مذاکره رو به نتیجه برسونن ایران از مذاکره خارج میشه و اونها هم هیچ غلطی نمیتونن بکنند
این یعنی الان ایران تعیین کننده شروط مذاکره است نه غربی ها
تعامل ما با کشورهای همسایه از جمله عراق و افغانستان و سوریه و پاکستان
در حوزه اقتصادی به اندازه ای برای ما سودمنده که نیازی به ارتباط با غرب برای
مقاصد اقتصادی نداریم
بازاری که بارها مقام معظم رهبری روی اون تاکید کردن و حسن روحانی انجام نداد
با این احوال این سفر باید برای مردم ما جور دیگری نشون داده بشه
یعنی شایعاتی رو به اون اضافه کنند تا از اهمیت ماجرا کم بشه
اصلا به اون حواشی توجه نکنید
حالا در این سفر چه توافقاتی صورت گرفته
در این سفر یک پیمان پولی مشترک بین دو کشور ایران و روسیه نوشته شد
و یک خط اعتباری به میزان ۵٠ میلیارد دلار در نظر گرفته شد
که یک رقم بسیار عالی و بزرگه
از طرفی رئیسی اعلام کرد که این اعتبار باید خیلی بیشتر از اینها بشه
تکمیل و صیانت از کریدور شمال-جنوب
ایجاد یک سوئیفت مشترک برای تعاملات بانکی بین ایران و روسیه
قرارداد ١۵ میلیارد دلاری برای خرید آب شیرین کن های هسته ای برای حل مشکلات آبی مردم جنوب و حاشیه ای کشور
قرارداد نظامی بسیار مهم
خرید هواپیمای سوخو و...(بماند😉)
قرارداد فروش نفت و سوآپ گاز به روسیه
و تنظیم پیش نویس یک قرارداد ٢٠ ساله
این یک دستاورد بزرگ در حوزه تعامل سیاسی با یک کشور مقتدری همچون روسیه و همچنین چین میباشد
مطمئنا کشورهای غربی و بالاخص آمریکا از این توافقات راضی نیستن
بایدن در مصاحبه خود اعلام کرد که این توافقات بسیار نگران کننده است
کارشناسان سیاسی هم متفق القول از این سفر به عنوان یک دستاورد بزرگ برای کشور یاد کردن
ان شاالله عملکرد دولت در مدیریت داخلی و تقویت تولید و اقتصاد کشور هم سرعت بگیره
و شاهد شکوفایی اقتصاد و پر رونق شدن سفره مردم باشیم
موضوعات مرتبط: راهبرد و تحلیل ، سخن روز ، راههای نفوذ ، نفوذ
برچسبها: رئیسی , روسیه , پوتین , سیاسی
قابل توجه غربزدگان و غربگرایان وکدخدا محوران وسلبریتی فاسد وفاسق اوج ذلت پذیری
کره و ژاپن بهشت سربازان آمریکایی
جالبه بدونید آمریکا برای استقرار 54 هزار نیرو در ژاپن و 24 هزار نیروی نظامی خود در کشورهای دیگه هزینه ای پرداخت نمیکنه که هیچ ،
بلکه پولی هم از اونها دریافت میکنه ! ( قرارداد ۹.۵ میلیارد دلاری )
اونوقت یه عده حرامی وخائن و مزدور وجاسوس و منافق و وطن فروش بدنبال نوکری و بردگی از اربابای خود هستن
ژاپن در روزهای اخیر تحت فشار آمریکا مجبور شد بپذیره که پول بیشتری خرج نظامیان آمریکایی مستقر در این کشور کنه
مهم اینه که ایرانی ها فکر می کنن تلفن پاناسونیک روی میز رئیس جمهور امریکاست .
فرق است بین یه ملت آزاده با یه ملت تحت اشغال .
موضوعات مرتبط: تو اینو بفهم ، راههای نفوذ ، نفوذ ، پیامها
برچسبها: غرب زده , سلبریتی , آمریکا , ژاپن
بیسوادی رسانهای و مسئولیت اجتماعی ما
🔸واتس اپ را باز میکنم. پیامی در گروه دوستان از دوستی که اتفاقا تحصیلات بسیار عالیه هم دارد آمده است با این مضمون که بسیاری از افراد که بعد از واکسن کرونا قرصهای تقویتی مصرف کردهاند مردهاند و هشدار داده است که از مصرف مکملها بعد از واکسن خودداری کنید.
🔸این خبر هیچ منبعی ندارد. انگار کن که یک پسربچه بازیگوشی گوشه اتاقش نوشته و فرستاده است. همه این جور خبرها را تأکید هم میکنند که در همه گروههایی که هستید پخش کنید و کلی هم کلمه مهم مهم مهم اولشان دارند.
🔸دوستم است. باهاش راحتم. میپرسم منبعش کجاست؟ میگوید «مردم ایران». بیتعارف جواب میدهم: «خیر. دشمنان مردم ایران که میخواهند استرس مضاعف به مردم وارد کنند». میگوید: «سخت نگیر. حالا تو ویتامین نخور!»
🔸فردا صبح همین خبر را در یک گروه فامیلی میبینم. اینجا باید جانب احتیاط را در تذکر دادن رعایت کرد. فامیل است دیگر. زود میرنجد. با کلی احتیاط و عرض ادب و احترام مینویسم «این خبرهایی که هیچ منبع موثقی ندارند را نباید باور کرد». جواب میدهد «درست است اما باید جانب احتیاط را رعایت کرد».
🔸پیامی از دوستی دیگر که معلم است به دستم میرسد: در حالی که تمام دنیا پایان کرونا را جشن گرفتهاند ما هنوز سالمندانمان را هم واکسن نزدهایم.
🔸برایش مینویسم کجای دنیا پایان کرونا را جشن گرفته است؟ در همین استرالیا که خودم حضور دارم و از نزدیک میبینم چنین چیزی نیست. جمعیت استرالیا یک سوم جمعیت ایران هم نیست و هنوز حتی نصف مردمش هم واکسینه نشدهاند.
🔸واتس اپ که تبدیل به در دسترسترین پیامرسان و بهنوعی مهمترین شبکه خبری در میان ایرانیان شده است مملو از پیامها و خبرهای جعلی است که به نظر میرسد هدفشان ایجاد ناامیدی و استرس و بهعبارتی شکنجه خاموش است و دریغا که مردم هم بدون توجه به درست یا غلط بودن اخبار و پیامهای دریافتی، گوی سبقت را در بازنشرشان از همدیگر میربایند که پیامد آن انتشار سریع یک خبر دروغین در بین همه افراد است.
🔸اینکه بر صحت کدام خبر مهر تأیید بزنیم و کدام را ناموثق بدانیم نیاز به سواد رسانهای دارد که از انواع سواد لازم برای حضور در عصر اطلاعات است.
🔸اشاعه اخبار کذب و سوگیرانه آسیب های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و ...را بر جامعه و مردم تحمیل خواهد کرد.
🔸در واقع سواد رسانه ای ابزاری برای توانمند ساختن شهروندان در انجام تحلیل انتقادی و ارزیابی رسانه ها در بافت اجتماعی، دسترسی به رسانه ها، برقراری ارتباط به شکلهای مختلف است.
🔸افراد باسواد رسانه ای اطلاعات را از طریق رسانه ها دریافت و به صورت انتقادی تفسیر میکنند و می توانند در بین انبوه پیامها هدف پیام را تشخیص دهند.
🔸داشتن مهارت سواد رسانهای برای مخاطبان پیامرسانها و شبکه های اجتماعی مبتنی بر تلفن همراه در دنیای کنونی از ضرورت های اجتناب ناپذیر شده است زیرا با انتشار طیف گستردهای از اخبار، مخاطب باید این توانایی را داشته باشد پیامها را ارزیابی و با دیدی انتقادی آنهارا بررسی نماید تا از دامن زدن به شایعات در بین مردم جلوگیری شود.
🔸در واقع این استعدادی است که مخاطبان این شبکه ها باید در مواجه با اخبار و اطلاعات دریافتی داشته باشند و این امر منجر میشود که انتشار دهندگان اخبار و اطلاعات مخاطب را منفعل ندانسته و منتظر واکنش مخاطب در مقابل محتوایی که به او میرسانند باشند.
🔸نهادهای دولتی بسیاری در ایران متولی ترویج سواد رسانهای هستند اما به نظر میرسد هنوز گامهای اساسی در ارتقای سواد رسانهای ایرانیان برداشته نشده است.
🔸گواه آن شاید همین باشد که هنوز پیامی به زبان ساده و جذاب که مردم را به اهمیت بررسی منبع خبر توجه دهد در واتس اپ بدستم نرسیده است!
🔸اینجاست که شاید یکی از مسئولیتهای اجتماعی تک تک ما که خود را استاد، دانشجو، تحصیلکرده، کتابدار، فرهنگی، فرهیخته و باسواد اطلاعاتی (سواد رسانهای یکی از اجزای سواد اطلاعاتی است) مینامیم آگاه کردن مردم است.
🔸در مواجهه با اخباری که میرسد منفعل نباشیم. به دوستان و خویشان بگوییم به هر خبر و پیامی که میرسد اعتماد نکنند و منبع خبر از ارسالکننده خبر بخواهیم.
"مطالب مهم سایبری"
موضوعات مرتبط: راهبرد و تحلیل ، سخن روز ، رصد ، کامپیوتر و اینترنت ، راههای نفوذ ، نفوذ
برچسبها: رسانه , بی سواد , واتساپ , شبکه اجتماعی
آمارها و اطلاعات بخشهای مختلف اقتصاد کشور نشان میدهد اثر شوک تحریم تخلیه شده و اقتصاد ما در حال احیاست. در دوماهه نخست ۱۴۰۰، صادرات غیرنفتی ایران نسبت به مدت مشابه پارسال حدود ۵۰ درصد رشد کرده است. بخشهای مختلف اقتصاد بهویژه صنعت نیز در حال تجربه رشدهای قابل توجه هستند. صندوق بینالمللی پول پیشبینی کرده است که اقتصاد ایران در سال ۲۰۲۱ شاهد رشد ۲.۵ درصدی خواهد بود. سال گذشته جلوی واردات ۶میلیارد دلار کالای غیرضرور گرفته شد و حدود ۳میلیارد دلار کالای سابقا وارداتی، داخلیسازی شد. نظام ارزی کشور در حال سازمان یافتن است، ارز حاصل از صادرات به چرخه اقتصادی بازمیگردد و صرف تامین نیازهای وارداتی میشود. ایرانی که قبل از تحریمها نفتش را صادر کرده و بنزین وارد میکرد، سال گذشته ۳میلیارد دلار بنزین صادر کرده است...
در چنین شرایطی پرسش اساسی این است که آیا بهتر نیست گفتمان همین دولت که در حال دستیابی به این دستاوردهاست، ادامه یابد و کاندیدای مورد حمایت این جریان پیروز انتخابات شود؟
این پرسش، یک پاسخ تلخ دارد و آن اینکه روی کار آمدن دولت آقای روحانی در سال ۹۲، این پیروزیها بر تحریم را هشت سال به تعویق انداخت.
تفاوت از زمین تا آسمان است میان دستاوردهای سیستماتیک یک دولت و دستاوردهای پراکنده در یک دولت. فرق میکند شرایطی که یک دولت در وزارت امور خارجه خلاصه شود و وزرای تولید امکان تشرف به محضر ریاست محترم را نیابند و آتش باختیار در گوشه و کناری کاری انجام دهند، با شرایطی که رئیس دولت، پای کار تولید باشد و برای وزارت خارجه هم ماموریتی درباره تولید تعریف کند. فرق میکند که ایده مرکزی یک دولت در جنگ اقتصادی، التماس و تقدیم امتیاز به دشمن برای منصرف کردنش از جنگ باشد یا تقویت تولید برای پشیمان کردن دشمن از جنگ. فرق میکند که در شرایط تحریم مالی که تکتیراندازهای دشمن راه مبادلات بانکی را بستهاند، وزیری موفقیت تهاتر را فریاد بزند و رئیسجمهور، این مدل تجاری موفق را به سخره بگیرد؛ یا اینکه مسیرهای جایگزین تجاری توسط شخص رئیس جمهور دنبال شود.
بله عزیزان! این پیروزیها بر تحریم، سال ۹۲ در دسترس ما بود و ۸ سال به تعویق افتاد تا این درس بزرگ را بیاموزیم که وقتی دشمن به ما حمله میکند، هدفش اشغال سرزمین ماست و با مذاکره و التماس نمیتوان او را منصرف کرد؛ باید جنگید و بر او پیروز شد؛ و بدیهی است که پیروزی در جنگ، با فرمانده قائل به تسلیم دستیافتنی نیست. پیروزی در جنگ اقتصادی با فرماندهی که پشت تولیدکنندگان یعنی افسران و رزمندگان جنگ اقتصادی را خالی میکند و راه را بر واردات میگشاید تا رضایت بیگانگان را جلب کند، ممکن نیست.
برخلاف کسانی که میپندارند دولت آینده کار سختی برای احیای اقتصاد در پیش دارد، معتقدم اقتصاد ایران امروز مستعد یک جهش بیسابقه است. رزمندگان جنگ اقتصادی ما در این هشت سال هرچند از فقدان فرماندهی و بلکه انحراف فرماندهی رنج بردند، اما آتش باختیار حماسهها آفریدند. اینک فرماندهی میجویند که در کارنامهاش دیدهاند دغدغهای جز تولید ندارد، ائتلافش با تولیدکنندگان است و میخواهد همه کشور را برای رونق تولید بسیج کند؛ تولیدی که زرادخانه تسلیحات پیشرفته و نقطهزدن ما در جنگ اقتصادی است.
فردا ما در یک دوراهی قرار داریم. دوراهی انتخاب میان فرمانده تولید و فرمانده تسلیم.
من به فرمانده تولید رای خواهم داد: سید ابراهیم رئیسی.
موضوعات مرتبط: راهبرد و تحلیل ، رصد ، راههای نفوذ ، نفوذ
برچسبها: فرمانده , تولید , رئیسی , انتخابات
سید محمد خاتمی گفته :
ملت همت کنند و بازی تحمیلِ یک نامزد را به نفع جمهوریت بر هم بزننید
الحمدلله که متوجه و معترف تاثیر رای ملت هستند.
دوم اینکه آيا در ٨سال ریاست جمهوری ایشان و٨سال دوران روحانی هم"بازی تحمیل یک نامزد"بوده است؟
چطور همین نظام و همین شورای نگهبان آن ١۶سال، بازی تحمیل را اجرا نکرده است؟
تشکر که فراخوان مشارکت زده اید حالا بفرمایید مردم باید چکار کنند؟رای سفید بدهند؟چرا شهامت بردن نام #همتی را ندارید؟
اکثر بیانیه های فراخوان عمومی یا حمایت از همتی که از سوی اصلاح طلبان صادر شده مملو از اتهام و توهین به نظام است.کاش کسی اینها را جمع اوری می کرد
موضوعات مرتبط: رصد ، راههای نفوذ ، نفوذ ، فرقه ها
برچسبها: انتخابات , خاتمی , جمهوری , اصلاح طلب
وضعیت در مرزهای پیرامونی ما به شدت بغرنج است. اطلاعات دست اولی دارم که رژیمهای باکو، ترکیه، انگلیس و رژیم صهیونیستی در میان ضعف حاکمان ارمنستان و بیخیالی مسوولان امر در تهران قصد دارند با اشغال مناطق مرزی ایران و ارمنستان، مسیر ما به سمت اوراسیا را قطع کنند. ترکیه و شخص اردوغان نه یک رقابت، که یک دشمنی علنی را با ملت ما شروع کرده که پیش از این مواضعش در سوریه را دیدیم که چقدر هزینه کرد تا مسیر تمدنی ما به دریای مدیترانه با حکومت داعش و القاعده بسته شود.
در افغانستان هم، همانگونه که پیشبینی میشد، طالبان دارد یکی یکی شهرستانها و استانها دور و نزدیک را اشغال میکند، ارتش پفکی دولت کابل نه انگیزهای برای مقابله دارد و نه دستوری، گلهای تسلیم میشوند به این امید که کشته نشوند. به نظر رایزنیها با طالبان برای محدود کردن حرکت این گروه مسلح ناکافی بوده است. خدمت دوستان باید بگویم در روزهایی که شما سرگرم قبضه قدرت در تهران هستید، راه زمینی ایران به شهرهای شمالی افغانستان که محل حضور دوستان ما است قطع شده و انگار اتفاقی نیفتاده است!!
موضوعات مرتبط: راههای نفوذ ، نفوذ ، فرقه ها
برچسبها: انتخابات , وضعیت مرز , افغانستان , ترکیه
براساس تجربۀ پژوهشیم در حوزه جامعهشناسی شهری، چند گزاره انتخاباتی دربارۀ انتخابات شورای شهر رو میگم و میدونم موافقان و مخالفانی داره که خوشحال میشم بشنوم.
🔅 شهر پیکرهای از «کالبد، اقتصاد و جامعه» است، پس با منش سیاسی و مذهبی نمیشود فعالیت تخصصی در این حوزه انجام داد.
🔅 مفهومی به نام «مدیریت شهری» در جامعه ما وجود ندارد، چرا که شهر ایرانی مدیر ندارد. شهر ایرانی نهادهای قانونگذار و تصمیمگیر متنوعی دارد.
🔅 شهرداری و شورا «محدودیتها مالی، سیاسی و قانونی» دارند، پس دست اعضا برای انجام هر کاری، حتی در حوزۀ شهری باز نیست.
🔅 ما نیاز به متخصص خبره برای نظارت و مشورت داریم، لذا نباید سیستم و ساختار شورا و مدیریت شهری، هزینۀ «عدم تخصص، رشد و بالندگی افراد» را بدهد.
🔅 نمایندگی یعنی نظر مردم توسط یک نفر ارائه شود؛ نه اینکه نظر، «غرض و انگیزۀ شخصی» یک نفر بر مردم قالب شده و حرف حرف خودش باشد.
🔅 فناوری با معنای نوین انسانی خود، عنصر مغفول در «مشارکت از پایین» در شهرهای امروزی است و به نظرم در اغلب موارد با امکان دریافت نظرات همه اعضای شهر یعنی شهروندان، سیستمهای شورایی سنتی معنایی نداره.
🔅 «دغدغۀ شهری» افراد برای عضویت در شورای شهر قابل احترام است ولی این دغدغهها باید در چارچوب و بستر شهر و شورای شهر قابل رصد، پیگیری و اجرا باشد.
🔅 اکثر دغدغهها، حرفها و شعارهای افراد برای عضویت در شورای شهر سابق بر این نیز طرح شده است، مسئله طرح آنها نیست، مسئله «توانمندی برای اجرا، پیگیری و پیادهسازی» آنها است.
🔅 باید از «رأی لیستی» اجتناب کرد، چرا که لیستها کارشناسی نیست و درصورت انتخاب تنوع آرا و تضاد منافع بهوجود نخواهد آورد، پس بهتر از فردی متخصص از بین هر لیست انتخاب کنیم.
🔅 وقتی حرف از خبره و متخصص زده میشود، «صفات جمعیتشناختی» عضو شورا همچون زن و مرد، جوان و پیر و ... رنگ باخته و اولویت نیست.
🔅 به نظرم «اقتصاددان، جامعهشناس، حقوقدان، شهرساز و برنامهریز شهری» برای عضویت در شورای شهر ضرورت و کفایت میکند و باقی تخصصها در این مرتبه لازم نیست و حتی ممکن است مضر باشد.
🔅 گروه شورایی یک تعداد اندک هستند و این خوشههای جمعی پیرامونی فعال آن است که نقش بسزایی در تعالی شهر دارد. پس اعضای شورای شهر باید در استفاده از «شوراهای محلی، کارگروهها، مشاوران و تقویت نخبگان پیرامون» فعال باشند.
موضوعات مرتبط: راهبرد و تحلیل ، سخن روز ، راههای نفوذ
برچسبها: شورای شهر , شهرداری , انتخابات , رای لیستی
یک تفاوت مهم انتخاباتی اصلاحطلبان و ضدانقلاب با طیف انقلابی این است که آنها به گواه چند انتخابات اخیر، این توان را دارند که جامعه مخاطبینشان را در یک نیم روز پای صندوقها بیاورند و ورق را برگردانند.
کافیست چند کلیپ اثرگذار، با قدرت در شبکههای اجتماعی پمپاژ کنند و بیبیسی و منوتو وحشتآفرینی کنند و سلبریتیهای سیاسی و هنری به مردم فراخوان دهند.
آن وقت میلیونها رأی خاموش سرازیر میشود به سمت نامزدشان.
فریب پیشتازی کنونی رییسی و ژست شبهتحریمیای که اصلاحطلبان گرفتهاند را نخورید.
فعلا در وضعیت «نیمکلاچ» هستند تا بنابر اقتضاء بزنند روی گاز (مشارکت) یا ترمز (تحریم).
اگر اراده کنند برای حرکت، با سرعت و ظرف نیم روز میتوانند سبقت بگیرند.
خصوصا که هنوز برگ برندههایی چون مولوی عبدالحمید (پیش از انتخابات) و رحمانی فضلی (حین انتخابات) را هم رو نکردهاند.
وضعیت پیچیده و خطرناک است و جبهه انقلاب در خواب.
مجازی تقریبا اشباع است، محافل و میادین حضوری را دریابید.
تلفن را برداشته و با اقوام و دوستانتان گفتگو کنید.
در فضای مجازی به توییتر محدود نشوید و از اتلاف وقت در کلابهاوس اکیداً پرهیز کنید.
زمین بازی، تلگرام، اینستاگرام و واتساپ است.
موضوعات مرتبط: راههای نفوذ ، پیامها
برچسبها: نیم کلاچ , اصلاحات , اصولگرا , فضای مجازی
دانلود فایل پی دی اف توافق پاریس
در دولتهای نهم و دهم، ظرفیت نامی نیروگاههای کشور حدود ۳۰ هزار مگاوات افزایش یافت .
اما در دولت آقای روحانی، افزایش ظرفیت تولید برق کشور نصف این رقم یعنی ۱۵ هزار مگاوات بود .
برای اطلاع از اینکه چگونه اجرای غیرقانونی یک توافق خارجی چراغ خانه و صنعت ما را خاموش کرد ،
این فایل را مطالعه فرمایید.
دانلود فایل پی دی اف توافق پاریس
موضوعات مرتبط: راههای نفوذ ، نفوذ ، سیستمهای اطلاعاتی ، پیامها
برچسبها: توافق پاریس , روحانی , تولید برق , کاهش برق
درباره صحبتهای آقای ظریف پیرامون هزینه شدن دیپلماسی برای میدان، بک بحث نظری بسیار مهم هست که نمیتوان از کنار آن بهراحتی عبور کرد و بدان نپرداخت؛ و باور حقیر این است که اساسیترین مشکل آقای ظریف و طیف سیاسی همسو با ایشان دقیقا همینجاست.
به عبارات آقای ظریف دقت بفرمایید. ایشان در شاهدی که برای هزینه شدن دیپلماسی برای میدان میآورد، میگوید: "تقریبا هر بار که من برای مذاکره رفتم این شهید سلیمانی بود که میگفت میخواهم تو این خاصیت یا نکته را بگیری...میگفت تو میروی با لاورف مذاکره میکنی از او یک دو سه چهار بخواه. یعنی دیپلماسی هزینه این شود که شما مثلا در حلب میخواهید این کار را بکنید یا در ادلب میخواهید شیعیان... اینها اهداف مقدسی بودند، نمیگویم اهداف بدی بود...تو میروی با لاورف مذاکره میکنی فشار بیاور که فوعا و کفریا را باید ما آزاد کنیم".
آقای ظریف از این درخواستهای حاج قاسم با عنوان "هزینه دیپلماسی برای میدان" سخن میگوید و اشکال این تفکر دقیقا در همین نگاه است و میتوان آثار این اشکال را از برجام تا دیگر مسائل حوزه سیاست خارجی دولت آقای روحانی نیز دید.
اشکال آقای ظریف اینجاست که توجه ندارد چه مذاکره در دیپلماسی و چه عملیات در میدان، هر دو ابزارهایی برای رسیدن به اهداف و سیاستهای تعیین شده از سوی یک نظام سیاسی هستند. اگر کتاب هنر تحریمها نوشته ریچارد نفیو را خوانده باشید، او مذاکره و تحریم را دو قطعه مکمل از پازل فشار بر ایران توصیف میکند. یعنی رژیم آمریکا هدف اعمال فشار بر ایران برای تغییر رفتار/تغییر نظام را تعریف کرده و هم از ابزار دیپلماسی(مذاکره) و هم از ابزار حمله اقتصادی(تحریم) برای این امر بهره میگیرد. این است که میبینیم دیپلمات آمریکایی در برجام دنبال همان چیزی است که افسر تحریم آمریکایی در پی آن است. اهداف اینها با یکدیگر تباین و تناقض ندارند که مثلا وزیر خارجه آمریکا به وزیر خزانهداری این کشور بگوید من دیپلماسی را هزینه میدان جنگ اقتصادی کردم! میبینید چقدر این حرف مضحک است؟!
کشور و منطقه با تهدید داعش مواجه است و نظام هوشمندانه تصمیم میگیرد تهدید داعش را سرکوب کند. حال برای دستیابی به هدف "نابودی تهدید داعش"، سیستم باید همه ابزارهای خود را فعال نماید. حاج قاسم جانش را کف دستش میگیرد و به سوریه و عراق میرود تا در میدان عملیات کند. دولت باید بودجه مورد نیاز را تامین کند. دستگاههای اطلاعاتی باید کمک اطلاعاتی کنند. و دیپلماتها باید ابزار سیاست خارجی را هرجا لازم است فعال کنند.
حال شما مظلومیت حاج قاسم را ببینید که از طرف نظام در کف میدان مشغول شمشیر زدن است، یکی بودجهاش را نمیدهد، آن یکی میگوید نباید از بشار اسد حمایت کنیم، دیگری به زبان شکایت میگوید من دیپلماسی را هزینه کردم تا فلانی مثلا در حلب چه کند!
این نگاه خسارتبار معالاسف در ماجرای برجام هم حاکم بود. آقایان قرار شد بروند دیپلماسی کنند تا تحریمها برداشته شود. در میدان، صنعت هستهای به شکل بیسابقهای تحدید شد و بازرسی از اماکن مختلف کشور باز به شکل بیسابقهای تشدید شد تا آقایان دیپلمات با تقدیم این امتیازات، لغو تحریمها را از طرف مقابل بگیرند. اما در کمال تعجب پس از اینکه تحریمی لغو نشد، آقای عراقچی آمد و در تلویزیون فرمود که اساسا برجام برای لغو تحریمها نبود! یعنی اصلا دیپلماتها فراموش کرده بودند -و از ملت هم میخواستند فراموش کنند- که برای چه مذاکره کردهاند و قرار بود به یک هدفی دست یابند!
دیپلماسی در ذهن آقایان ظاهرا ابزاری نیست که باید در خدمت اهداف کشور قرار گیرد و بیآنکه حاصل و نتیجهای برایش بتوان متصور شد، خودش به خودی خود موضوعیت دارد. این دیپلماسی برای دیپلماسی، همچون هنر برای هنر یادآور مشی دادائیستهاست که نحلهای از نهیلیسم بودند، برای افعالشان هیچ هدفی جز رسیدن به "تازگی" متصور نبودند و میگفتند ما وطن و سياست نمیخواهيم، ما «هيچ» میخواهيم؛ اينگونه به تازگی خواهيم رسيد!
موضوعات مرتبط: راههای نفوذ ، فرقه ها
برچسبها: دیپلماسی , دادائیستی , برجام , ظریف
بوی خرداغ به مشام می رسد.
با نزدیک شدن به انتخابات ایران، آمریکا شیر تحریمها رو موقتا شل میکنه تا نفوذی هاش رای بیارن
این حربه ایه که آمریکا چند بار برای خر کردن بخشی از غربزدگان ایرانی استفاده کرده و تونسته عدهای از مردم ایرانو با وعده ی برداشتن تحریم و روزهای خوش پیش رو و وعید رای آوردن رقیب و روزهای سخت و زجرآور، شرطی کنه تا به گزینه های نفوذی خودش و نامردهای میدان که چهل سال اونها رو در غرب تربیت کرده و آموزش داده رای بدن.
سقوط بورس و پرواز قیمتها و ناامنی و سایه ی جنگ و دلار ۳۵ تومنی و تحریمهای فلج کننده و ترور دانشمندان و انفجار نطنز و بتن گرفتن درب صنعت هسته ای و فضایی و... از خدمات همین نفوذیها بود.
موضوعات مرتبط: ماهواره ، جبهه مبارزه با فساد ، راههای نفوذ ، نفوذ ، پیامها
برچسبها: نفوذ , انتخابات , آمریکا , کاندیدا
واکنش کاربران فضای مجازی به سازندگان دوقطبی «میدان»- «دیپلماسی»
بخشهایی از فایل مصاحبهای که گفته میشود برای تاریخ شفاهی ضبط شده و بلاشک دارای اطلاعات طبقه بندی شده قطعی است، ناگهان از شبکه تلویزیونی ایران اینترنشنال سردرآورده است. فایلی که از لحظه انتشار بهت دلسوزان داخلی و شادمانی دشمنان خارجی را به همراه داشته و البته بیشتر وجود مهندسی انتشار را به ذهن متبادر میکند تا یک خطا!
اما این فایل که بازتاب رسانهای وسیعی داشته، براساس رصد دیتاک در شبکههای اجتماعی نیز مورد توجه کاربران قرار گرفته است.
فعالان توییتر بیشترین واکنش را به این موضوع داشتهاند که این واکنشها در دو بخش «محتوای فایل صوتی» و «چگونگی نشر آن در رسانه معاند برای نخستین بار» و با هشتگهای ظریف، پایان ظریف، رسوایی آشنا و گاندو پیگیری شده است. کاربران توییتر با ۳۰٫۳ هزار توییت، ۲۳٫۹ هزار ریتوییت، ۱۴٫۸ هزار لایک و ۱۲۶۲ پست در ساعت در این زمینه تولید محتوا کردهاند.
پرلایکترین توییت با متن «اصلاحطلبان پروژه انتخاباتی بد (ظریف) و بدتر (سپاه) رو برای انتخابات رسما با این فایل صوتی و پوشش رسانهای گسترده کلید زدن. مردم گول یک مشت اصلاحطلب دروغگوی خائن و آدمکش را نخورید» با ۱۶۵۵ لایک بوده است. توییت «کمتر از یک ماه بعد از اینکه دکتر ظریف گفت از اول تا آخر گاندو دروغ است فایل صوتی یکی از محرمانهترین گفتگوهایش که صرفا برای ثبت در آرشیو بیان شده بود در رسانههای ضد انقلاب منتشر شد. جاسوسها تا کجا در کنار مسئولان ارشد دولت نفوذ کردهاند» با هزار ریتوییت، پربازنشرترین محتوای توییتر بوده است.
تلگرام اما بستر انتشار سه ضلعی خبر، تحلیل و واکنش عمومی کاربران بوده است. ۱٫۶ هزار پست با ۶٫۵ میلیون بازدید نتیجه واکنشهای کاربران تلگرام به فایل صوتی بوده که به اعتقاد برخی فعالان سیاسی و کاربران بیشتر برای مهندسی انتخابات و مذاکرات منتشر شده است. متن توضیحات سخنگوی وزارت امور خارجه در کانال خبر فوری درباره این فایل صوتی با ۲۲۷ هزار بازدید، پربازدیدترین محتوای تلگرام بوده است.
بستر خبر نیز با ۱٫۴ هزار محتوا دراینباره به انتشار محتوا پرداخته که ۵۸۱ محتوا در خبرگزاریها، ۶۹۸ متن در پایگاههای خبری و ۱۳۸ متن در روزنامهها منتشر شده است. خبر فارسی، مشرق و انتخاب برترین منابع خبری در این زمینه بودهاند.
درحالیکه هنوز کنشگری فعالان شبکههای اجتماعی درباره این فایل صوتی ادامه دارد، نباید از نظر دور داشت که انتشار فایل صوتی که گفته میشود محرمانه بوده، چند سناریوی "آشنا" را به ذهن متبادر میکند؛ «بیاعتباری سیاست دوری از غرب و تشکیک بر روی متحدان شرقی ازجمله روسیه و چین»، «فرار از پاسخگویی و برداشتن بار بینتیجه بودن مذاکرات از روی محور دیپلماسی و گذاشتن آن بر دوش محور میدان» و «ایجاد دوقطبی کاذب با اهداف خاص برای به حاشیه بردن موضوعی مهمتر».
شاید رمزگشایی از اتفاقات در حال وقوع نیاز به گذر زمان داشته باشد
اما در پایان توجه شما را به توییت پمپئو در واکنش به فایل صوتی منتشر شده جلب میکنم.
او نوشته است : ترور قاسم سلیمانی موفق بود ؛ اگر باورتان نمیشود حرفهای ظریف را گوش دهید.
موضوعات مرتبط: راهبرد و تحلیل ، سرداران شهيد ، انقلاب اسلامی ، راههای نفوذ
برچسبها: دوقطبی , میدان , دیپلماسی , سردار سلیمانی
🎯تکنیک نامزد پوششی (Anti shock)
در این روش سعی میشود با ورود دو فرد از یک جریان سیاسی به گود رقابت انتخاباتی و کناره گیری وی در واپسین لحظات، آرای بیشتری را در سبد فرد مورد نظر سرازیر کرد.
🎯تکنیک دره عمیق (Deep valley)
با به کارگیری تکنیک "دره عمیق" میتوان به تخریب گسترده مسوولان قبلی پرداخت. به عبارت دیگر یک نامزد میتواند نتیجه اقدامات قبلی ها را به درهای عمیق و غیر قابل جبران برای اذهان عمومی تبدیل کند تا بر عدم تواناییهای خود خط بطلانی بکشد.
🎯تکنیک شکستن آرا
در این تکنیک برنامه ریزیهای دقیق و همه جانبه ای صورت میگیرد تا در مسیر دوقطبی سازی کاذب، برای خود مخالف سازی کنیم و پس از آن که اکثریت جامعه را دچار شوک احساسی کردیم (مظلوم نمایی) و مستقیم و غیرمستقیم آرای مردم را به سمت خود سرازیر مینماییم.
🎯تکنیک سایه
تکنیک "سایه" یکی از متداول ترین و قدیمی ترین تکنیکهای انتخاباتی محسوب میشود که در آن یک نامزد با دیدارهای مکرر و تبادل نظر با یک فرد خاص یا یک جریان سیاسی فراگیر، خود را به آن جریان یا فرد خاص منتسب میکند و با این روش وی صاحب آرای تمامی طرفداران آن فرد یا جریان سیاسی خاص میشود.
🎯تکنیک دشمن فرضی (Virtual enemy)
این روش نیز مشابه تکنیک "شکستن آرا" است و تنها از آن جهت تغییر کرده که موضوعات خاص و به روز را در مسیر خود قرار میدهد تا با بیشترین آرا مواجه شود؛ مانند : "مباحث مربوط به زنان و حقوق اجتماعی آنان" ، "حقوق بشر" ، "آزادی زندانیان" و ...
موضوعات مرتبط: راههای نفوذ ، نفوذ ، سیستمهای اطلاعاتی ، پیامها
برچسبها: تکنیک انتخاباتی , نامزد پوششی , شکستن آرا , دشمن فرضی
براى انتخابات رياست جمهورى ١٤٠٠ اشخاص متعددى با گفتمانهاى مختلف تاكنون اعلام آمادگى كرده اند. البته برخى هم در سايه در حال برنامه ريزى براى رسيدن به پاستور هستند.
يكى از بنيادى ترين مسايل مرتبط با انتخابات #گفتمان_انتخاباتى_كانديداها است.
از ميان گفتمان هاى مطرح شده تاكنون مى توان موارد زير را مشخص كرد؛
✅ گفتمان عدالت خواهى
✅ گفتمان كارآمدى
✅ گفتمان مذاكره
✅ گفتمان توسعه وپيشرفت
اگر چه موارد ديگر را هم مى توان به اين عناوين اضافه كرد .
اما سخن اصلى اين است كه مردم اصولا به گفتمان ها راى ميدهند يا به اشخاص؟
ديگر آنكه گفتمان ها بايد با سوابق، تجربه، تخصص افراد جور باشد يا به عبارت ديگر به گوينده سخن بخورد.
نكته ديگر آنكه برخى كانديداها گفتمان تركيبى دارند و از يك يا دو گفتمان دارند استفاده مى كنند.
مثلا در ميان كانديداهايی كه تا كنون مطرح شده اند؛
◀️ رييسى و جليلى (عدالت خواهى)،
◀️ ضرغامى (عدالت خواهى و كارآمدى)
◀️ قاليباف و محسن رضايي، رستم قاسمى، حسين دهقان و سعيد محمد (كارآمدى وپيشرفت)،
◀️ پزشكيان (عدالت خواهى و كارآمدى)
◀️ قاضى زاده هاشمى (عدالت خواهى و پيشرفت)
◀️ نيكزاد (عدالت خواهى)
◀️ عارف (مذاكره و پيشرفت)
◀️ ظريف (مذاكره)
◀️ لاريجانى (مذاكره، پيشرفت و كارآمدى) را مى توان مورد شناسايی قرارداد.
البته تا زمان ثبت نام و احراز صلاحيت ها و اينكه چه كسانى درميدان رقابت خواهند بود و شكل گيرى ائتلاف هاى انتخاباتى بايد منتظر ماند.
نكته مهمى كه افكارعمومى بايد مورد توجه قراردهد آنست كه مولفه هاى هر گفتمان چيست؟ كابينه و تيمى كه قرار است آن را عمل كنند چه كسانى هستند و ضمانت هاى عملى براى تحقق آنها كدام است؟
گفتمان ها رابطه معنادارى با افراد و گذشته مديريتى آنها دارند. يك شبه و موسمى نيستند و اين نكته مهمى است كه مردم در راى دادن بايد بدان دقت كنند.
موضوعات مرتبط: راهبرد و تحلیل ، راههای نفوذ ، اخبار
برچسبها: انتخابات , کاندیدا , گفتمان , شعار
تحقیقات خانم فاطمهسادات بکایی (موسسه تبیان) نشان میدهد ساسان حیدری(ساسی) جلوه بیرونی یک عملیات فرهنگی آمریکایی - اسرائیلی برای آلودهسازی کودکان ایرانی است.
ساسی در سه کلیپ خود به شکل هدفمند، کودکان را مخاطب قرار داده و آنها را به مصرف الکل، مواد مخدر و هرزهنگاری تشویق میکند.
این عملیات کثیف، با هدایت شرکت آمریکایی امپروداکشین به مدیریت ابراهیم حامدی(ابی) و سرمایهگذاری یک اسرائیلی به نام جاناتان مهریان انجام میشود. این اسرائیلی قبلا هزینه آهنگ ضدانقلابی "گل نسترن" ابی را پرداخت کرده بود.
در اینجا ما با یک خطای تربیتی تجاری مواجه نیستیم.
ما خانوادههای ایرانی درمقابل یک تهاجم پیچیده فرهنگی از فرزندانمان دفاع میکنیم. تهاجم فرهنگیای که فقط به دنبال سرنگونی جمهوری اسلامی نیست.
دشمن سبک زندگی ما را هدف قرار گرفته تا کودکان ما را با مواد مخدر، الکل و هرزهنگاری، آلوده سازد. تا با چیزهایی که در کشور خودش برای کودکان امریکایی و اسراییلی ممنوع است، آینده کودکان ایرانی را نابود کند.
موضوعات مرتبط: کودک ، آموزش ، پیشنهاد مدیر ، راههای نفوذ
برچسبها: اسرائیل , صهیونیست , ساسی , کودکان ایرانی
اصلاح طلبان برای انتخابات آینده یک نهادی را تحت عنوان نهاد اجماع ساز تشکیل داده اند که قرار است از دل آن خروجی فرد مدنظر این جریان انتخاب شود. این نهاد متشکل از ۳۰ حزب اصلاح طلب و ۱۰ شخصیت ملی این حزب است. طی چند روز گذشته هم بهزاد نبوی ملقب به چریک اصلاح طلبان ریاست حزب اصلاح طلبان برعهده گرفته که البته در راستای این نهاد است.
از هماکنون استراتژی اصلاح طلبان چیده شده و معلومه راهبرد آنها بر دوگانگی های کذایی همچون معیشت-مذاکره و سازش-مقاومت است. بالا رفتن قیمت های کنونی از همین الان نشان دهنده به وجود آورنده این دو رویکرد در قالب تعامل- تقابل است که این گونه به ذهن مردم القا کنند که تا رویکرد تقابلی باشه همه چی گرون میشه. مصداقش هم این بحث طرح اقدام راهبردی مجلس است.
موضوعات مرتبط: راههای نفوذ ، نفوذ ، اخبار ، فرقه ها
برچسبها: اصلاح طلب , بهزاد نبوی , ریاست , حزب
ننگ ابدی برای بانیان فتنه سبز
۱- این ننگ از پیشانی مدعیان اصلاح طلبی پاک نمی شود که بهانه فتنه سبز در سال ۸۸ را اعتراض به نتیجه انتخابات قرار دادند اما هشت ماه بعد در روز عاشورا، اقدام به کف و سوت و هلهله کردند و کتیبه ها و موکب های امام حسین (ع) را شمر وار به آتش کشیدند.
۲- این ننگ بر پیشانی شان خواهد ماند که میرحسین موسوی سردسته فتنه، حرمت شکنان را مردمان خداجو خواند و آنها در برابر این رذالت سکوت پیشه کردند. موسوی خوئینیها بعدها مدعی شد ترسیدم موضع بگیرم، سوء استفاده جناحی بشود (!) یعنی جناح و باند برای شان محترم تر از حرمت امام حسین (ع) بود.
۳- آبها که از آسیاب افتاد و فتنه به برکت روح عاشورایی ملت سرنگون شد، برخی از مدعیان اصلاح طلبی گفتند حرمت شکنان، نفوذی وزارت و نظام برای بدنام کردن جنبش سبز بودند! مرحبا! پس چرا همان روز، از حرمت شکنان بیزاری و برائت نجستند، هیچ؛ که حتی پای موسوی ایستادند؛ هم او که هتاکان را مردم خداجو خوانده بود؟!
۴- حالا همین روزها، برخی شبه اصلاح طلبان، قلمفرسایی یا خطابه ایراد می کنند تا خود را در صف "ملت امام حسین" (ع) جا بزنند. از تحریف های شان که بگذریم، آنها عاشورای 88 نقاب از چهره خویش برداشتند و به اختیار، کنار یزید و عمر سعد و شمر ایستادند. و روشن است که محبت دو نقیض، در یک دل جمع نمی شود.
۵- آنها که حرمت شکنان عاشورای سال 88 را مردمان خداجو خواندند - و حال آن که اجیر شدگان بهائیت و سلطنت طلبان و منافقین بودند- بی تردید در اردوگاه یزید بودند و نقاب از صورت شان افتاد؛ ولو هشت ماه قبل تر، برای عوام فریبی، شعار "یا حسین- میر حسین" می دادند
۶- اما دیگرانی که سکوت کردند و رضایت به آن جنایت بی سابقه دادند، مشمول این فراز زیارت وارث هستند که "«لعن الله ُأمةً قتلتْكم، و لعن اللّهُ أمةً ظلمتكم، و لعن الله أمةً سمعتْ بذلك فرضيتْ به". لعنت خدا بر آنها که این ستم بزرگ را دیدند و شنیدند و به آن راضی شدند.
موضوعات مرتبط: سخن روز ، راههای نفوذ ، نفوذ ، سیستمهای اطلاعاتی ، فرقه ها ، پیامها
برچسبها: میرحسین , سبزک , حرمت شکن , عاشورا
تفاوتهای اصلی بین Ransoc و قفلکنندههای معمولی افزایش توانایی آنها برای قانع کردن کاربران است. این باجافزار، سایت در حال نمایش را مسدود و اطلاعات شخصی قربانیان را با عکسهای آنها از شبکههای اجتماعی نمایان میکند. علاوه بر این، بدافزار درخواست تماشا از سوی قربانی میکند.Ransoc با بهرهگیری از اطلاعات شبکههای اجتماعی و فایلهای ذخیره شده بر روی دستگاه نه در ازای برگرداندن فایلها بلکه در عوض افشا نکردن پیشینه کاربر از او اخاذی میکند. Ransoc با نمایش هشداری جعلی و با بهرهگیری از روشهای مهندسی اجتماعی کاربر را وادار به پرداخت باج میکند.
به محض اینکه Ransoc کامپیوتر قربانی را آلوده ساخت، هارددیسک را برای چیزهایی با محتوای غیرقانونی مانند پورنوگرافی کودکان، موسیقیهای دزدی شده و فیلمها چک میکند. Ransoc با رصد ارتباطات، پروفایل کاربر را در شبکههای اجتماعی Facebook،وLinkedIn و Skype شناسایی میکند. تروجان با استفاده از این اطلاعات، به ساخت مسیجهای صوتی باجخواهی شخصی میپردازد.
در نتیجه، قربانیان نوتیفیکیشنهایی وحشتزده که قانعکننده بهنظر میرسند، دریافت میکنند: در اینجا اطلاعات شخصی آنها و لیستی از اقدامات غیر قانونی آنها نمایان میشود. Ransoc به خدشه دار کردن آبروی کاربر و پخش آن در حسابهای کاربری قربانی در شبکههای اجتماعی تهدید میکند. اگر که تروجان چیزی را نیابد، آن قربانی باجخواهی نخواهد شد. در اینجا میتوانید عدالتی از کار مجرمان را هم مشاهده کنید.
علاوه بر این در صورت فعال بودن هر یک از پروسههای regedit،وmsconfig و taskmgr آنها را متوقف کرده و این کار هر ۱۰۰ ثانیه یکبار تکرار میکند. هدف از این کار دشوار نمودن پاکسازی دستی آلودگی است.
دریافت باج
نکته جالب دیگری که در مورد Ransoc وجود دارد این است که مجرمان مایل به دریافت باج از طریق انتقال بانکی هستند. از سویی ، این عملیات پرداخت ذهن قربانیان را از سمت کلاهبرداری دور خواهد کرد. و از سوی دیگر مجرمان تظاهر به نمایندگان FBI کرده اند و این شیوه نقل و انتقالات نسبت به بیت کوین قانع کننده تر به نظر میرسد.
در کل Ransoc قفل کننده نوع ۲.۰، نسخه بهروز شده و بهبود یافته از بدافزارها است که سه سال پیش محبوبیت زیادی در میان مجرمان سایبری پیدا کرد.
دو روش قدرتمند برای متوقف کردن قفل کنندههای وجود دارد.
۱.آرامش خود را حفظ کنید و هرگز ترفندهای مهندسی اجتماعی ار باور نکنید. هیچ یک از مسائل مربوط به اجرای قانون به این شکل پیادهسازی نمیشود، پس به درخواستهای آنها توجهی نکنید، نمایندگان FBI جعلی همان مجرمان سایبریاند که کمیبدافزارهای خود را پیشرفته تر کرده اند.
۲.از یک راهکار امنیتی قوی و قابل اعتماد استفاده کنید. اینترنت سکیوریتی کسپرسکی Ransoc را شناسایی و آن را تا قبل از جمعآوری دادهها و تلاش برای باجگیری، متوقف میسازد. اگر که سیستم شما با این نوع تروجان آلوده شده است، شما میتوانید به راحتی آن را از روی سیستم خود توسط اینترنتسکیوریتی کسپرسکی پاکسازی کنید. پس
اگر که میخواهید در مورد انواع مختلفی از باجافزارها و شیوه روبهرویی با آنها بیشتر بدانید، این مقاله را بخوانید.
موضوعات مرتبط: شبکه ، پیشنهاد مدیر ، کامپیوتر و اینترنت ، موبایل ، راههای نفوذ ، نفوذ
برچسبها: دریافت باج , باج افزار , قفل اطلاعات , اسکن اطلاعات
صدا و سیما جای همه است جز انقلابی ها!
چند قسمتی از سریال بوی باران را دیدم
نقد فنی اش به کنار ، شعار زدگی محض ،فیلمنامه هندی ، سیاه نمایی ،وهن حجاب،هزینه بالای تولید و ... هم به کنار
آنچه من دیدم خواسته یا نا خواسته آموزش قدم به قدم تبدیل یک شهروند عادی به یک آشوبگر بود
آموزشهای : ضد بازجویی ،ضد تعقیب و گریز و مراقبت ،ضد رد یابی مخابراتی ، اینترنتی و ماهواره ای ،نقل و انتقال مالی غیر قابل رد یابی و...
نام نویسنده را جستجو کردم
با تعجب دیدم همان نویسنده جنجالی نشریه موج است که به دلیل توهین به امام زمان (عج) در دهه هفتاد تا مرز اعدام هم رفت!!!
بیشتر سرچ کردم ...
دیدم در زمان ریاست ضرغامی بر صدا و سیما ،وی در حکمی او را به عنوان دبیر شورای هماهنگی تولیدات نمایشی سیما ، به منظور طراحی تمهیدات لازم برای بهبود فرآیند تولیدات نمایشی و ارتقای صلاحیت حرفهای ! عوامل مختلف سریالها و فیلمهای تلویزیونی منصوب کرده بوده است!!!
از سال 87 تا 89 نیز قائم مقام مدیركل اداره طرح و برنامه سیما هم تشریف داشته اند
یعنی طرح برنامه هایی كه از تلویزیون نظام اسلامی پخش می شده ابتدا باید از زیردست حضرت ایشان می گذشته!
دیگر آثار این نویسنده در رسانه ملی نیز در زمان خود موجب جنجال بوده است
مانند سکانس بازجویی ها یا دیالوگ نوشابه درسریال نون و ریحون
ظاهرا همینکه بازیگر نقش اول،از اواسط سریال چادری شود(آنهم به بلاهت بار ترین شکل ممکن)برای فریب دادن مدیران سازمان کافی است
تازه اگر بپذیریم نفهم هستند نه مغرض
راستی چشمان سازمانی که پستان گرگ آرم تیم آ.اس.رم را می بیند
اینجا چرا کور می شود؟
رائفی پور
موضوعات مرتبط: انقلاب اسلامی ، راههای نفوذ ، نفوذ
برچسبها: بوی باران , ضرغامی , صدا و سیما , دبیر شورا
✍️ [گزارش ویژه گاردین]
1. اخیراً روزنامه گاردین اسنادی را منتشر کرد {yon.ir/Monsanto} که نشان میدهد مرکز اطلاعاتی مخوف کمپانیهای تراریخته مخالفان را بهشدت مورد هدف قرار میدهد.
2. اسناد منتشر شده نشان میدهد کمپانی یهودی آمریکایی «مونسانتو» (که بزرگترین تولیدکننده گیاهان و سموم مختص گیاهان تراریخت در جهان است) از یک استراتژی چندگانه برای هدف قرار دادن یکی از روزنامهنگاران خبرگزاری رویترز استفاده کرده است. این روزنامهنگار در مورد مادهی شیمیایی مورد استفاده در این شرکت و ارتباط آن با سرطان تحقیق کرده بود.
3. این گزارش تصریح میکند که مونسانتو یک مرکز اطلاعاتی راهاندازی کرده تا روزنامهنگاران و فعالان این حوزه را کنترل و بیاعتبار کند و یک گزارشگر را بهخاطر نوشتن یک کتاب انتقادی در مورد این شرکت هدف قرار داده است. این شرکت چند ملیتی صنایع کشاورزی و زیستفناوری، "نیل یانگ" خواننده را هم مورد "بازجویی" قرار داد و یک یادداشت داخلی در مورد فعالیتهای اجتماعی و موسیقی او نوشت.
4. این اسناد نشان میدهد مونسانتو از یک استراتژی چندگانه برای هدف قرار دادن کری گیلام (Carey Gillam)، روزنامهنگار رویترز استفاده کرده است.
5. این کمپانی، بهدلیل بدنامی مفرط طی دهههای گذشته، طی بزرگترین خرید خارجی خصوصی کشور آلمان، به ارزش 66 میلیارد یورو، اخیراً به کمپانی بایر واگذار شد.
موضوعات مرتبط: صهیونیست ، راههای نفوذ
برچسبها: کمپانی بایر , نیل یانگ , یهود , گاردین
چگونه تلفن همراه شنود می شود
امروزه هر جا سخن از استراق سمع و شنود مکالمات تلفن های همراه به میان می آید تصویری که در اذهان عامه نقش می بندد این است که در هنگام برقراری تماس، مکالمات رد و بدل شده توسط دستگاهی واسط ضبط می شود و مورد شنود قرار می گیرد.این نوع استراق سمع اگر چه می تواند مورد استفاده قرار گیرد اما با پیدایش تلفن های همراه و گسترش ارتباطات سیار ، شیوه های جدید و کاراتری جهت شنود مکالمات و استراق سمع های محیطی به کار گرفته می شود.
هر تلفن همراهی قاعدتاً دارای یک میکروفون بسیار حساس است که همواره قابلیت فعال شدن را دارا می باشد.فعال کردن این میکروفون نیازی به برقراری تماس با گوشی مزبور و فعال شدن سیم کارت گوشی و یا حتی روشن بودن تلفن همراه ندارد.
امروزه یکی از تجارت های پرسود برای شرکت های سازنده تلفن های همراه، فروش دستگاه های فعال کننده میکروفون های تلفن های همراه و امکانات شنود این میکروفون های فعال شده می باشد.
این دستگاه ها قابلیت هایی به خریداران آنها می دهد که با استفاده از آن می توانند به راحتی ، تلفن همراه شخص مورد نظر خود را به میکروفون مخفی خود تبدیل نموده و کلیه مکالمات وی در محل کار ، منزل و یا حتی در جمع دوستان را به راحتی شنود نمایند.
البته این دستگاه های شنود تنها توسط شرکت های سازنده تلفن های همراه، تولید نمی شود و سایر شرکت های تولید کننده نرم افزار های موبایل نیز می توانند در صورت داشتن کد های نفوذ به دستگاه های تلفن های همراه شرکتی خاص نرم افزار مناسب شنود این نوع تلفن های همراه را تولید نمایند.
البته فعال کردن این نوع سیستم، عموماً نیاز به نصب نرم افزار مربوطه بر روی تلفن همراه افراد قربانی دارد که این عمل ممکن است از طریق ارسال پیامک ، بلوتوث و ... انجام گیرد.
در صورتی که فرد مهاجم بخواهد از شیوه ارسال پیامک برای نصب این نرم افزار مخفی استفاده نماید، پیامکی عمومی مانند تبریک سال نو به طیف وسیعی از مشترکان یک شهر ارسال می کند و مشترکان تلفن های همراه نیز پس از خواندن این پیامک ، فرد مهاجم را در جایگذاری این جاسوس کوچک یاری می رسانند.
با استفاده از این تکنولوژی، هر تلفن همراه یک جاسوس بالقوه می تواند باشد که حتی در صورت خاموش بودن دستگاه تلفن همراه نیز می تواند بسته به حساسیت میکروفون خود، امواج صوتی را از شعاعی از محیط خود، جذب و ارسال نماید.
لازم به ذکر است که این سیستم جاسوسی، تنها محدود به شنود مکالمات محیطی نمی شود بلکه این دستگاه ها قادر به دسترسی به تمامی بخش های تلفن همراه از قبیل یادداشت های شخصی، پیام های کوتاه ، لیست تماس ها و ... می باشند.
توصیه هایی برای مقابله با این جاسوس
1. در صورتی که این سیستم جاسوسی توسط یکی از شرکت های سازنده تلفن همراه به فرد مهاجم فروخته شود، عملاً هیچ کاری نمی توان انجام داد جز اینکه به هنگام حضور در جلسات کاری و خصوصی که اطلاعات با ارزشی (مانند اطلاعات مالی) رد و بدل می شود باتری موبایل خود را خارج کرده و فضای کاری را عاری از دستگاه تلفن همراه شرکت مورد نظر نمایید.
2. حتی الامکان شماره هایی که پیامک های گروهی ارسال می نماید را Ban نمایید.
3. پیامک هایی که از افراد ناشناس می رسد و دارای حجمی بیش از یک اس ام اس است را باز نکنید.
4. Bluetooth دستگاه موبایل خود را در مواقع غیر ضروری، در حالت Off قرار دهید.
5. اطلاعات شخصی و حساس مانند رمز عبور سامانه بانکی، شماره حساب و ... را در دستگاه تلفن همراه خود ذخیره ننمایید.
6. در بازه های زمانی کوتاه، دستگاه تلفن همراه خود را Format نمایید.
7. به یاد داشته باشیم که دستگاه های تلفن های همراه نسل قدیم به دلیل قدرت پردازش و فضای حافظه اندک از امنیت به مراتب بالاتری نسبت به تلفن های نسل جدید برخوردار هستند
موضوعات مرتبط: شبکه ، فنی ، ماهواره ، آموزش ، راههای نفوذ ، اطلاعات عمومی
برچسبها: شنود , گوشی , تلفن همراه , فن آوری

هرچند در دوران دیکتاتوری پهلوی، بهائیان از نفوذ بسیاری در ارکان حکومت برخوردار بودند ، اما در همان زمان هم فعالیتهای جاسوسی و کارشکانه خود در ایران به پیش میبردند. اما به راستی ، تصریح نهاد اطلاعاتی رژیمِ حامی بهائیت ، به جاسوسی بهائیان برای صهیونیستها ، حکایت از ماهیت پلید رهبران این فرقه و عمق رابطه آنان با اسرائیل دارد.
موضوعات مرتبط: صهیونیست ، راههای نفوذ ، سیستمهای اطلاعاتی ، فرقه ها
برچسبها: ساواک , بهایی , جاسوس , اسرائیل
✍🏻طی روزهای اخیر، با افشاگری و سخنان برخی دراویش در خصوص رویکردهای افراطی و نامقبول گروهک مجذوبان نور و عنصر خارج نشین فرقه (مصطفی آزمایش)، موجی از تقابلات افراد و جریانهای مختلف در رسانههای منتسب به فرقه به راه افتاده و هر یک به نوعی درصدد محکوم نمودن اقدامات و اقوال دیگری برآمدهاند. بارزترین این تقابلات را باید در نامه ها و پیامهای همسر «مصطفی آزمایش»، خطاب به یکی از خویشان و نمایندگان قطب دانست. خانم «ش. ب»، طی نامهای خطاب به «محمد تابنده»، مموعه انتقادات و هجمههایی را علیه رویکرد نمایندگان و اطرافیان «نورعلی تابنده»، ذیل چند پرسش مطرح ساخته و ضمن محکوم نمودن رویه آنها در تلاش برای جلوگیری از دامن زدن به شایعات و تحریک احساسات مریدان، عدم بهرهگیری از واژه «حصر» برای قطب را –که توسط خود و همسرش تبلیغ میشود - به صورت ضمنی ، مصداق خیانت پنهان دانسته و تحت عنوان «ضرورت مقابله با چاپلوسی»، بر نسبتهای خویشی و نزدیکی فکری محمد تابنده و دیگر نمایندگان، تاخته است.
انتقادات و هجمههای این فرد و دیگر عناصر وابسته به آزمایش در قبال نمایندگان قطب و مشایخ و مأذونین فرقه، سابقهای طولانی داشته و در خفا و آشکار، میان قول و فعل افراطیون، جاری و ساری بودهاست، لیکن دامن زدن به آن در شرایط حساس فعلی که فرقه با پیامدهای منفی حاصل از حوادث گلستان هفتم، رقابتهای داخلی جریانهای مختلف و بهویژه آخرین سخنرانی نورعلی تابنده (با موضوع تعیین قطبیت)، دست و پنجه نرم میکند، حاصلی جز دشوارتر شدن اوضاع نخواهدداشت. شاید این همان نگرانی قطب بود که او را به سخنرانی بیسابقه اخیرش واداشت؛ هرچند، نتایج مورد نظر وی را نداشت و افراطگراییهای امثال آزمایش و گروهک مجذوباننور، بر طبل اختلافات درونی کوبیده و فرقه گنابادی را با چالشهایی تازه مواجه ساختهاست. باید دید با تداوم این شرایط، آیا قطب بار دیگر ناگزیر به شکستن سکوت خود و صدور فرمانی جدید در این زمینه میشود؟ آنچه مسلم است، بحرانیتر شدن شرایط حاکم بر فرقه گنابادی است که آینده تشکیلاتی و مبانی فکری آن را تحتتأثیر قرار خواهدداد.
موضوعات مرتبط: رصد ، راههای نفوذ
برچسبها: فرقه , درویش , نور علی , تنابنده
از آنجا که تشکیل فرقه بابیت، با توطئه و حمایت استعمار از آن بوده است، لذا از ابتدای شکلگیری، همواره شاهد حمایتهای اربابان علی محمد باب، از این جریان وابسته بودهایم. پیشوای بابیت نیز در مقابل، برای اثبات خوشخدمتی به اربابانش، صراحتاً پیروان خود را به جاسوسی برای اطلاع از جزئیات امور حکومتی فراخواند؛ همچنان که گفته است: «واجب است بر هریک از اهل بیان که با دقت، احاطه پیدا کنند به دارایی هر پادشاه، از خانه و کتاب و حدود و ملک و قشون و تمام اشیای قیمتی و گران بهای او».[1]
وی پیروان خود را به خدمت به حامیانش فراخوانده است: «هریک از حضرات ملوک وفقهم الله که بر حفظ این حزب مظلوم قیام فرماید و اعانت نماید، باید کلّ (: همه) در محبّت و خدمت به او از یکدیگر سبقت گیرند. این فقره فرض است بر کلّ».[2] در این صورت، از آنجا که شکلگیری و امتداد جریان بابیت و بهائیت با حمایت مستقیم روستزار، انگلیس، آمریکا و اسرائیل بوده است؛ آیا میتوان جمعآوری اطلاعات حکومتی و خدمت به حامیان اربابان این فرقهها را چیزی جز جاسوسپروری نامید؟!
پینوشت:
[1]. ابوتراب هدائی، بهائیت دین نیست، ص 163.
[2]. همان.
موضوعات مرتبط: راههای نفوذ ، نفوذ ، فرقه ها
برچسبها: جاسوس , علی محمد باب , اهل بیان , پیروان
فصل دوم - قسمت دوم
روش های شناسایی سازمان های جاسوسی
با وجود روش های پیچیده سازمان های اطلاعاتی برای فریب افراد، راه های ساده ای برای شناسایی آن ها در ارتباطات و مراودات فیمابین وجود دارد که افراد با کمی دقت و هوشیاری می توانند از گرفتاری در دام جاسوسی اجتناب کنند. مهمترین این روش ها و نشانه ها عبارتند از:
ارائه حق الزحمه پیش از انجام کار و بیش از حد معمول برای جذب افراد مورد نظر؛
تعریف و تمجید غیرواقعی از سطح تخصص و کارآیی افراد؛
افتتاح حساب برای افراد در خارج از کشور و واریز بخشی از حق الزحمه به آن حساب برای تضمین ادامه همکاری افراد
اجتناب کارکنان سازمان های جاسوسی از مسافرت به کشور متبوع فردی که با آنها همکاری علمی یا اقتصادی می کند؛
ممانعت از عکس برداری یا فیلم برداری از آن ها و اجتناب از گرفتن عکس یادگاری؛
انجام ملاقات های کاری در محیطی خارج از دانشگاه یا شرکت پوششی و انجام آن در هتل های مختلف و حتی کشورهای مختلف؛
بیشتر شرکت های پوششی دارای وب سایتی بسیار ابتدایی و در چند صفحه محدود هستند؛ زیرا فقط برای فریب افراد طراحی شده اند و فعالیت اقتصادی واقعی ندارند؛
موضوعات همکاری مورد علاقه سازمان های جاسوسی معمولا موضوعات حساسی است که اطلاعات آن در دسترس همگان قرار ندارد.
همان گونه که ذکر شد، سازمان های جاسوسی با استفاده از عناوین غیرمجرمانه و مسائلی که قانون مدونی برای آن وضع نشده و نیز در پوشش مفاهیم ارزشی و از طریق موسسات مطالعاتی برای استخدام افراد و تأثیرگذاری در لایه های اجتماعی و تغییر افکار، رفتار و نگرش مردم فعالیت می کنند. شیوه ها و شگردهای جاسوسی یاد شده، بر ضد کشور ایران هم به کارگیری می شود و امید است با هوشیاری قشر دانشگاهی، نخبگان و مردم فهیم ایران در برخورد با این دست از ارتباطات مشکوک، طرح ها و توطئه های دشمنان خنثی شود.
روش های جمع آوری اطلاعات
به طور کلی جمع آوری عبارت است از گردآوری داده ها و اخبار از روش های جاسوسی، فنی یا هر طریق دیگر. بنابراین این کارکرد اطلاعات، نزدیکترین امر به کار اطلاعاتی است و سنگ بنای فعالیت اطلاعاتی محسوب می شود. امروزه و در آخرین تلاش برای دسته بندی انواع مختلف روش های جمع آوری اطلاعات، مجموعه این روش ها در پنج مقوله زیر تقسیم شده است:
1) اطلاعات حاصل از جمع آوری منابع آشکار: اخبار قابل دسترسی برای عموم که در اشکال الکترونیکی یا چاپی منتشر می شود، نظیر رادیو، تلویزیون، روزنامه ها، مجلات، اینترنت، پایگاه داده های تجاری، فیلم ها، تصاویر گرافیکی و نقاشی. منابع آشکار از نظر کمیت، منبع اصلی اخبار به شمار می رود. تخمین زده می شود، بیشتر سازمان های اطلاعاتی چند منبعی در حال حاضر بیش از 80 تا 85 درصد اخبار خود را از منابع آشکار به دست می آورند.
2) اطلاعات حاصل از جمع آوری انسانی: اطلاعات به دست آمده از طریق جمع آوری اخبار که توسط منابع انسانی حاصل می شود. در این روش، دو نقش حائز اهمیت است: مأمور اطلاعاتی یا هادی که کارمند سازمان اطلاعاتی است و یک منبع که اطلاعات خود را از طریق هادی در اختیار سازمان اطلاعاتی قرار می دهد.
3) اطلاعات حاصل از جمع آوری داده های فضای زمین: اطلاعات تصویربرداری شده از فضای بالای زمین و شامل اطلاعات تصویربرداری (ایمینت).
4) اطلاعات حاصل از جمع آوری علائم: اخبار جمع آوری شده از داده های انتقالی (به طور کلی شنود) شامل اطلاعات ارتباطی (کومینت)، اطلاعات الکترونیکی (الینت) و اطلاعات علائم تجهیزات خارجی (فیسینت).
5) اطلاعات اندازه گیری و تعیین کیفیت: اخبار تولید شده توسط تحلیل های کمیتی و کیفیتی نشانه های فیزیکی اهداف و وقایع به منظور تعیین ویژگی ها و ماهیت آن ها.
موضوع حائز اهمیت در جمع آوری اطلاعات این است که سازمان های پیشرفته اطلاعاتی، اطلاعات مورد نیاز سیاست گذاران خود را با تلفیق اخبار به دست آمده از انواع روش های جمع آوری، تهیه می کنند و این روش ها علاوه بر ایجاد هم افزایی برای دیگری، نقصان دیگر روش ها را نیز برطرف می کنند. در واقع اخبار پیشروی سازمان های اطلاعاتی مانند یک جورچین است که هر کدام از روش های جمع آوری، بخشی از اجزای این جورچین را تشکیل می دهند. تحلیلگران اطلاعاتی با کنار هم قرار دادن اجزای مختلف جورچین، تصویر کاملی را به وجود می آورند که همان نیات پنهان شده حریف است.
جزئیات مربوط به توانایی های جمع آوری از طبقه بندی شده ترین اسرار یک کشور به شمار می روند.
موضوعات مرتبط: آموزش ، راههای نفوذ ، نفوذ ، سیستمهای اطلاعاتی
برچسبها: جاسوسی , سازمان , جاسوس , روش فریب
فصل دوم - قسمت اول
در مقاله ی (انگیزه های جاسوسی)، عوامل موثر بر خیانت یک فرد علیه گروه، سازمان یا کشور خود تشریح شد و ذکر شد که اغلب افرادی که مبتلا به خیانت می شوند، نه به صورت خودخواسته، بلکه توسط سازمان های جاسوسی و از طریق اغوا و فریب وادار به این عمل می شوند؛ زیرا استخدام جاسوس از ظرافت خاصی برخوردار است و بی دقتی لازم در این امر موجب افشا شدن نقشه ها و طرح های جاسوسی می شود و رسوایی و بی اعتباری سازمان مربوطه را در پی می آورد. اضافه بر آن ممکن است شخص مورد نظر با هدف های اطلاعاتی از طرف سازمان های رقیب در تلاش ورود به سازمان به ظاهر استخدام کننده باشد. از این رو، سازمان های جاسوسی افزون بر آزمایش و ارزیابی فرد موردنظر، به روحیات و نقاط ضعف وی نیز توجه کامل می کنند. آنها مراحل مختلف زندگی، فکر و اندیشه و وابستگی های وی را مورد مطالعه قرار می دهند. در ادبیات اطلاعاتی، آنچه سازمان های جاسوسی در قالب آن، اقدام به فریب افراد می کنند، پوشش نامیده می شود. همچنان یک افسر عملیاتی سازمان سیا در خاطرات خود ذکر کرده، پوشش ها اختصاص به مورد خاصی ندارند و طبق شرایط و در ارتباط با عملیات های مختلف فرق می کنند:
پوشش مستقیماً با امنیت عملیاتی ارتباط دارد چون از طریق آن، کاری می کنیم که عملیات سری، اقدامی معمولی با هدف های قانونی به نظر آید. ممکن است که بنیادی برای مکانیسم مخفی تأمین بودجه به کار رود یا یک شرکت کشتیرانی ممکن است پوششی برای عملیات دریایی باشد. یک شرکت هوایی می تواند به عنوان پوششی برای پشتیبانی از عملیات شبه نظامی استفاده شود. یک همکاری علمی یا تجاری قانونی ممکن است برای استخدام افراد مورد نیاز سازمان سیا در یک کشور خارجی به کار رود.
در این مقاله تلاش می شود مهمترین پوشش ها و روش هایی که سازمان های جاسوسی از آنها برای فریب افراد استفاده می کنند، مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
همکاری علمی
همکاری های فنی و علمی بین کشورها موجب ارتباط بیشتر اتباع کشورهای مختلف می شود و از آنجا که این نوع همکاری ها از قداست ویژه ای برخوردارند، می توانند ابزار و روش مناسبی جهت انحراف افکار مردم از فعالیت های پشت پرده باشند. از این رو شبکه های جاسوسی از آن ها به عنوان پوشش جاسوسی بهره می گیرند و در لوای همکاری علمی، دست به جمع آوری اطلاعات حساس و حیاتی کشورها می زنند. تأسیس انجمن های آموزشی، ارائه بورسیه های تحصیلی و برگزاری همایش های علمی از سوی قدرت های بزرگ عمدتاً به منظور تأمین هدف فوق است. سازمان های جاسوسی، نخبگان و دانشمندان مورد نیاز خود را از روش های مختلفی شناسایی می کنند که عبارتند از:
رزومه های اینترنتی و سایت های کاریابی: بسیاری از دانشمندان و متخصصان علمی، سوابق علمی و پژوهشی خود را در سایت های اینترنتی درج می کنند و سازمان های جاسوسی می توانند با یک جست وجوی ساده، متخصصین موردنظر خود را پیدا کنند.
همایش ها و سمینارهای علمی: همایش های علمی، جولانگاه سازمان های جاسوسی است. این سازمان ها در این همایش ها است که می توانند نخبگان کشورها و مهمترین دستاوردهای علمی آنها را شناسایی کنند.
تحصیل یا تدریس در دانشگاه های خارجی: شناسایی افراد توسط سازمان های اطلاعاتی از بین دانشگاهیان موضوع تازه ای نیست. در طول تاریخ جاسوسی موارد زیادی دیده شده که دستگاه های جاسوسی با زیر نفوذ قرار دادن جمع های دانشجویی، برای آینده خود، اشخاصی را شناسایی می کنند و انتظار دارند این افراد به جاسوسانی کارآمد تبدیل شوند. معروفترین جاسوسان دانشگاهی را سرویس اطلاعات خارجی کا.گ.ب در دانشگاه معروف کمبریج لندن پرورش داده بود که سال ها پس از جنگ، خاطرات آنها در کتابی به نام «پنج دوست کمبریجی من» توسط کنترل کننده این اشخاص به نام یوری مودین منتشر شد.
فرصت های مطالعاتی یا بورسیه های تحصیلی: سازمان های جاسوسی در پوشش دانشگاه های مشهور جهان برای برخی استادان و دانشجویان دعوتنامه ارسال کرده و اعلام می کنند که به آن ها بورسیه یا فرصت مطالعاتی می دهند و همه ی هزینه های مسافرت و اقامت را تأمین می کنند یا اینکه از میان افرادی که خودشان داوطلب بورسیه یا فرصت مطالعاتی شده اند، افراد مورد نیاز خود را انتخاب می کنند.
پس از شناسایی افراد، سازمان های جاسوسی در پوشش دانشگاه ها و مراکز پژوهشی به افراد موردنظر پیشنهاد همکاری و اجرای پژوهش های علمی مشترک می دهند. این پژوهش های علمی می تواند در قالب پایان نامه یا رساله باشد. پس از همکاری ناآگاهانه فرد با سازمان مذکور و دریافت حق الزحمه یا تسهیلات، سازمان های جاسوسی به تدریج اهداف اصلی خود را آشکار کرده و به فرد اینگونه القا می کنند که به کشور خود خیانت کرده است. در این حالت، فرد موردنظر از ترس لو رفتن در کشور خود و مجازات، ادامه همکاری با سازمان های جاسوسی را کم خطرتر ارزیابی می کند و به این طریق به دام سازمان های جاسوسی گرفتار می شود.
همکاری تجاری
با گسترش صنعت و پیشرفت تولید و تبادل کالا، همکاری های اقتصادی از مرز کشورها گذشته و شرکت های صنعتی و تجاری بین المللی به وجود آمده اند. حضور هیأت های تجاری و صنعتی در کشورهای بیگانه نیز امری عادی و معمولی شده و مردم حضور افراد خارجی را با عناوین اقتصادی در کشورشان پذیرا شدند. این موضوع شبکه های جاسوسی را به این اندیشه رهنمون کرده که از عناوین اقتصادی جهت پوشش جاسوسی خود سود جویند. سازمان های جاسوسی علاوه بر استفاده از هیأت های اقتصادی برای جمع آوری اطلاعات، مأموران خود را نیز با عناوین اقتصادی به کشورهای هدف گسیل می دارند. دیوید. اچ. بلی افسر اطلاعاتی سازمان سیا برای خاورمیانه ضمن اذعان به گسترش استفاده از پوشش تجاری برای جاسوسی تأکید می کند: «یک فهرست کامل از بازرگانان آمریکایی که در حال انجام معاملات مهم و اساسی در کشورهای خارجی هستند، باید در دسترس تحلیلگران سازمان سیا قرار گیرد. تحلیلگران این سازمان، نیازهای اطلاعاتی خود را که برخی از بازرگانان می توانند جمع آوری کنند، به آنها اعلام می کنند». وی به برخی از پوشش های سازمان جاسوسی موساد اشاره کرده و می نویسد: «تشکیلات رسمی که برای پوشش موساد به کار می رود شامل هیأت های خرید اسرائیلی، شرکت های توریستی دولتی اسرائیل نظیر ال آل، دفاتر شرکت زیم، موسسه ساختمانی اسرائیل، گروه های صنعتی و سازمان های بین المللی تجاری اسرائیل.»
روش دیگر استفاده سازمان های جاسوسی از پوشش شرکت های تجاری، ارائه پیشنهاد همکاری تجاری به افراد موردنظر در خصوص خرید و فروش کالا، بازاریابی، مشاوره اقتصادی یا تحقیق و توسعه است. در این حالت، سازمان های جاسوسی با افراد موردنظر خود ارتباط برقرار کرده و اظهار تمایل می کنند که از تجربیات و دانش آن ها برای پیشرفت شرکت خود استفاده کنند. آن ها معمولاً به بهانه وجود رقابت در اقتصاد جهانی، از این افراد که معمولاً از کارمندان دولت متبوع خود هستند، می خواهند که ارتباط خود با آنها را نزد دیگر شرکت ها، دولت ها، همکاران و حتی افراد نزدیک و بستگان فاش نکنند. حتی ممکن است سازمان های جاسوسی با این بهانه که باید مطمئن شوند که افراد با شرکت های رقیب آنها همکاری نمی کنند، آنها را با دروغ سنج مورد آزمایش قرار دهند یا حتی از آنها درخواست کنند برای اینکه شرکت های رقیب از محتویات همکاری آنها باخبر نشوند، اطلاعاتی که قرار است افراد به شرکت پوششی بدهند، رمز کنند. پس از طی این دوره، سازمان های جاسوسی هدف اصلی خود را فاش کرده و در این حالت، افراد خود را در قلب فرآیند جاسوسی می بینند و برای آنها راه بازگشتی متصور نیست. در مواردی که افراد به هر قیمتی بخواهند از ادامه همکاری خودداری کنند، سازمان های جاسوسی سعی می کنند با تحریک حس میهن پرستی افراد مانع این کار شوند. برای مثال ممکن است ادعا کنند که افراد با این اقدام به کشور خود خدمت می کنند. برای مثال ادعا می کنند که «به دلیل اینکه آمریکا و اسرائیل از فعالیت هسته ای صلح آمیز ایران اطلاع کافی ندارند، ممکن است به آن کشور حمله کنند. شما از طریق ارائه اطلاعات درست به آنها، در اصل مانع حمله نظامی می شوید و جان مردم خود را نجات می دهید.»
موضوعات مرتبط: آموزش ، راههای نفوذ ، نفوذ ، سیستمهای اطلاعاتی
برچسبها: جاسوسی , سازمان , جاسوس , روش فریب
چه اتفاقی میافتد اگر لپتاپ شما بدون اطلاعتان ویدئویی از محیط اطراف شما ضبط کند یا صدای شما را در حین مکالمه تلفنی یا صحبت کردن با کسی ضبط کند؟ این سناریو نه تنها ترسناک به نظر میرسد بلکه انجامشدنی نیز هست.
کد سمت کلاینت سایتها در مرورگر کروم موجب جاسوسی صوتی و تصویری از کاربران میشود. این نقض در مرورگر کروم اجازه میدهد وبسایتهای مخرب صدا یا ویدئو کاربر را بدون هیچگونه هشدار یا نشانههای بصری ضبط کنند و بدین صورت کاربر مورد سوءاستفاده قرار گیرد.
برای این کار نیازی به استفاده از واسطههای سخت و محلی ویندوز یا پلاگینهای عجیب مرورگر نیست. هر دو مرورگر فایرفاکس و کروم (و مرورگر اج نیز به زودی) اجازه دسترسی به دوربین لپتاپ، تبلت، گوشی یا هر وسیله دیگر را میدهند. برای مقابله با این خطرات، توسعهدهندگان مرورگرها دو مانع را ایجاد کردهاند که باعث جلوگیری یا حداقل کاهش نقض حریم خصوصی شوند.
این آسیبپذیری در دهم آوریل ۲۰۱۷ توسط یک توسعهدهنده به گوگل گزارش شد اما این غول فناوری این آسیبپذیری را به عنوان یک مسئله امنیتی معتبر نپذیرفت. بنابراین بر اساس اطلاعات وبسایت مرکز ماهر (مدیریت امداد و هماهنگی رخدادهای رایانهای)، هیچ وصله امنیتی رسمی برای این آسیبپذیری در کار نیست، اما گوگل اعلام کرده است که در آینده راهکاری برای بهبود این شرایط پیدا خواهد کرد.
ارتباطات ویدیویی و صوتی که از طریق مرورگرها انجام میشوند بر مبنای پروتکل WebRTC (Web Real-Time Communications) هستند. به منظور حفظ امنیت، به راحتی میتوان پروتکل WebRTCرا غیرفعال کرد که اگر به آن نیازی نباشد میتوان این کار را به راحتی انجام داد. اما اگر به این ویژگی نیاز باشد، وبسایتهای معتبر را مجاز به استفاده از پروتکل WebRTC کنید و مراقب هر پنجره دیگری که ممکن است پس از آن در بالای صفحه ظاهر شود، باشید.
دسترسی به دوربین و میکروفن با اجازه کاربر
برای جلوگیری از پخش غیرمجاز صوتی و تصویری بدون اجازه کاربر، ابتدا مرورگر از کاربران درخواست میکند که با صراحت اجازه استفاده وبسایت از پروتکل WebRTC و دسترسی به دوربین و میکروفن دستگاه را بدهد. با این فرض وبسایت برای همیشه به دوربین و میکروفن دستگاه ما دسترسی خواهد داشت تا زمانی که ما به صورت دستی امتیاز پروتکل WebRTC را باطل کنیم. در گوگلکروم نیز یک آیکون به شکل نقطه قرمز ظاهر میشود که کاربران در مورد جریان ضبط زنده صوتی و تصویری اطلاع میدهد.
کد پایه جاوا اسکریپت برای شروع دسترسی به دستگاههای صوتی و تصویری است. اجرای این کد باعث میشود که مرورگر از کاربر درخواست اجازه استفاده عمومی از دستگاههای صوتی و تصویری را بدهد. در مرورگر کروم، این درخواست اجازه دسترسی به دستگاههای صوتی و تصویری همانند درخواستهای دیگر است.
ممکن است بسیاری از کاربران یکی از این درخواستها را تایید کنند.
از آنجایی که بسیاری از سایتهای خبری درخواست اطلاعرسانی میکنند و بسیاری از سایتهای رستورانها، هتلها و مراکز خدماتی درخواست دانستن محل را میکنند، کاربران فقط این درخواستها را تایید میکنند و در مورد آن خیلی فکر نمیکنند. اما جای ترس نیست، زیرا یک خط دفاعی مهم دیگری نیز وجود دارد. بعد از گرفتن اجازه عمومی کاربر برای استفاده صوتی و تصویری، توسعهدهنده به جریانی از اطلاعات از طریق دستگاههای صوتی و تصویری دسترسی پیدا میکند، اما برای استفاده از این جریان اطلاعاتی توسعهدهنده باید آن را ضبط کند. این کار با استفاده از MediaRecorder انجام میشود.
این علامت رکورد آخرین و مهمترین خط دفاعی است. اجازه کلی استفاده از دستگاه صوتی و تصویری فقط یک بار از کاربر درخواست میشود که کاربر ممکن است خطا کند و آن را بپذیرد. آخرین خط دفاعی زمانی است که این درخواست پذیرفته شود. هشدار ضبط در هر مورد استفاده از جریان رکورد داده میشود و بدون اطلاع کاربر از هر ضبطی ممانعت میکند.
اما روال کار همیشه اینگونه نیست، بهطوری که توسعهدهندگان میتوانند از یک نقض که با دستکاری کوچک در UX به وجود میآید برای فعال کردن MediaRecorder API بدون هشدار دادن به کاربران بهرهبرداری کنند. این فرآیند کاملا ساده است به این صورت که بعد از اعطای دسترسی عمومی توسط کاربر یک پنجره باز میشود که از آن پنجره MediaRecorder فعال میشود. در کروم هیچ نشانهای از ضبط بصری وجود نخواهد داشت.
برای این آسیبپذیری یک صفحه دموی کوچک پیادهسازی شده است که دو دکمه دارد. دکمه اول اجازه دستگاه را درخواست میکند. بسیاری از سایتها این درخواست را میکنند و اکثر کاربران بدون هیچگونه فکری این درخواست را میپذیرند. دکمه دوم حمله را شبیهسازی میکند که فرآیند آن آسان است. به این صورت که یک پنجره بدون سربرگ باز میشود و شروع به ضبط از کاربر میکند. تمام کاری که باید در این صفحه دمو انجام شود این است که روی این دکمه کلیک شده تا به وبسایتها اجازه استفاده از پروتکل WebRTC در مرورگر داده شود. بعد ۳۰ ثانیه شما میتوانید تصویر یا صدای ضبطشده را از کامپیوتر دانلود کنید.
اگر در هر وبسایت مجازی یک پنجره بدون سربرگ بی سرو صدا ایجاد شود که از کدهای جاوا اسکریپت استفاده میکند، میتواند شروع به ضبط مخفیانه صدا و تصویر کند که این اتفاق بدون هیچگونه آیکن نقطه قرمز یا دادن هرگونه نشانه در مرورگر اتفاق میافتد.
به منظور حفظ امنیت، به راحتی میتوان پروتکل WebRTC را غیرفعال کرد که اگر به آن نیازی نباشد میتوان به راحتی انجام داد، اما اگر به این ویژگی نیاز باشد، وبسایتهای معتبر را مجاز به استفاده از پروتکل WebRTC کنید و مراقب هر پنجره دیگری که ممکن است پس از آن در بالای صفحه ظاهر شود باشید. هرچند که گذاشتن نوار بر روی وبکم نمیتواند مانع از رکورد صدای کاربر توسط هکرها و آژانسهای جاسوسی دولت شود، اما حداقل میتواند مانع از گرفتن عکس یا ضبط ویدئوی شما شود
موضوعات مرتبط: فنی ، آموزش ، کامپیوتر و اینترنت ، ترفندهای ویندوز ، راههای نفوذ ، آموزش نرم افزار ، ویروس و آنتی ویروس
برچسبها: جاسوسی , نرم افزار , بد افزار , گوگل کروم
طی سالیان اخیر شاهد افزایش گوشیهای هوشمند در کشورمان بودهایم به طوری که بنابر برخی آمار بالغ بر 40 میلیون گوشی هوشمند توسط مردم کشورمان در حال استفاده است.
به واسطه استفاده از گوشیهای هوشمند، میزان اقبال ایرانیان به اپلیکیشنهای موبایلی به ویژه به نرمافزارهای شبکههای اجتماعی موبایلی با سرعت بسیار زیادی افزایش داشته است به گونهای که در حال حاضر فقط در اپلیکیشنی مانند تلگرام، بالغ بر 80 درصد از مجموع کاربران این اپلیکیشن (در سراسر جهان) را مردم کشورمان تشکیل میدهند.
اما یکی از مسائل بسیار مهم در ورود و بهکارگیری این نرمافزارهای شبکههای اجتماعی موبایلی، محتوایی است که در بستر آن تبادل میشود و کشورهای مختلف با حساسیت و دقت، نحوه ورود، فعالیت و محتوای تبادل شده در بستر این اپلیکشنها را رصد میکنند و امروزه بسیاری از کشورهای مختلف جهان اجازه فعالیت آزادانه و بیقید و شرط به اپلیکیشنهای خارجی و غیر ملی را نمیدهند.
«تلگرام» که در حال حاضر اصلیترین اپلیکیشن موبایلی رایج در کشورمان است طی مدت فعالیت کوتاه خود در ایران با شرایط بیقید و شرطی که در کشورمان برایش فراهم بوده، توانسته میزبان بالغ بر 30 میلیون ایرانی باشد که این فعالیت آزادانه و بیقید و شرط تلگرام تا به امروز، بحثها و چالشهای زیادی را به همراه داشته است و جالب اینکه تا به امروز و با وجود فعالیت بسیار گسترده تلگرام در کشورمان، تلگرام هنوز هیچ مجوز فعالیتی را از نهادهای ذیربط در ایران اخذ نکرده است و آزادانه و بیهیچ قید و شرطی مشغول به ادامه فعالیت خود است.
در حال حاضر به اذعان بسیاری از مسئولان و کارشناسان این حوزه، بخش زیادی از محتوای تبادل شده در بستر تلگرام، «محتوای مجرمانه» است که متاسفانه در بسیاری از موارد نیز پیگیری و برخورد خاصی از سوی مسئولان کشورمان با مدیران تلگرام یا تولیدکنندگان چنین محتواهای مجرمانهای صورت نگرفته است.
برای رسیدگی به چنین وضعیت بغرنجی، اخیرا شورای عالی فضای مجازی با در دستور کار قرار دادن فعالیت تلگرام در ایران، مصوبهای بر انتقال سرورهای این نرمافزار شبکه اجتماعی به داخل کشور داشته است البته این شورا، 12 ماه به این شبکه اجتماعی مهلت داده که سرورهای خود را به داخل کشور منتقل کند.
در ابتدا باید بگویم که ما در جامعهای زندگی میکنیم که مردم خواهان دین هستند و همواره به دین یکدیگر احترام میگذارند به عنوان مثال افراد مسیحی بسیاری در کشور ما زندگی میکنند که ماه محرم به عزاداری میپردازند؛ به طور کلی فرهنگ ما اینگونه نیست که به وجود آمدن چنین کانالهایی از طرف خود مردم کشور باشد، در واقع چنین چیزی امکانپذیر نیست.
چیزی که درباره شبکه اجتماعی تلگرام مسلم است، نفوذ جریانی آن است؛ در واقع سازمان نفوذ، این شبکه اجتماعی را ایجاد کرد که در کشور ما نفوذ کند؛ با توجه به اینکه سرورهای این شبکه اجتماعی در محل استقرار سرورهای BBC یعنی در کشور انگلستان قرار دارد و از آنجا کنترل میشود، موضوع نفوذ آن بیشتر آشکار میشود.
مطابق فرمایشات رهبری، کشور انگلستان همیشه برای تضعیف دیانت مردم کشور ما برنامههای بلندمدت و کوتاهمدتی داشته است؛ به وجود آمدن چنین کانالهایی از نظر بنده قسمتهایی از همین پروژه نفوذ بهصورت نفوذ جریانی است که مقام معظم رهبری درباره چنین نفوذی فرمودند نفوذ جریانی، خطرناکترین نوع نفوذ است که در این نفوذ دشمن در میان مردم شبکهسازی انجام میدهد.
در مورد این کانالها ابتدا خود تلگرام عامل نفوذ است و سپس کانالهایی که در آن وجود دارد؛ با بررسی این کانالها میتوان به این نکته دست یافت که همه این کانالها با رویکرد ضد دینی و اعتقادی عمل کرده و با ادبیات مختلف یک جریان واحدی را دنبال میکنند.
حدود دو هفته گذشته، آیتالله مکارم شیرازی درباره شبکههای اجتماعی غربی فرمودند که آنها تبدیل به لجنزار شدهاند و 90 تا 95 درصد محتوای این شبکهها منجر به انحراف کشیدن افکار و اعتقادات مردم و جوانان شده است.
این آمار تنها به کشور ما ختم نمیشود؛ از دو سال گذشته تا به حال مؤسسه خانواده امن (Family Self) امریکا آمار میدهد که 89 درصد محتوای شبکههای اجتماعی، غیراخلاقی و مخرب جوامع هستند.
متأسفانه در کشور ما به همه چیز با عینک سیاسی نگاه میشود و فرهنگ همیشه مظلومترین عرصه کشور ما بوده است؛ در حالی که مقام معظم رهبری به عنوان فرمانده کل قوا سالیان سال بر مسئله فرهنگ تأکید داشتهاند اما متأسفانه مشاهده میکنیم که به مسئله فرهنگ آنگونه که باید توجه نمیشود.
مسئولان کشور تصور میکنند که این شبکههای اجتماعی و رسانههای تعاملی مانند تلگرام موفق به ایجاد یک رسانه اپوزیسیون در سایه شدهاند به این معنی که این رسانه میتواند خارج از سیستم نظارتی و حکومتی فعالیت کند.
در واقع مسئولان کشور احساس میکنند که خروجی این رسانههای رها شده در جریانهای سیاسی مانند انتخابات، موفق بوده لذا به دنبال عدم کنترل و محدودیت برای چنین شبکههای اجتماعی بدون توجه به مشکلات فرهنگی آن هستند.
از طرفی ما در کشور افراد روشنفکری داریم که استقلال کشور را دارای مفهوم نمیدانند، این افراد عمدتاً به دنبال این هستند که جمله «ما نباید بتوانیم» را به تحقق برسانند؛ زمانی بود که این افراد میگفتند «ما نمیتوانیم» اما هموطنان عزیزمان در کشور ثابت کردند که «ما میتوانیم»؛ حال این افراد با رویکرد «ما نباید بتوانیم» وارد عرصه شدهاند.
یکی از فعالیتهای جدی این گروه این است که ما به هیچ وجه در فضای مجازی استقلال نداشته باشیم و نرمافزارهای ایرانی در این فضا ایجاد نکنیم؛ در واقع استقلال کشور در فضای مجازی را مغایر با جهانیسازی میدانند و مدعی هستند که در صورتی که اگر ما با جهانیسازی امریکا همراه شویم به استقلال این کشور کمک کردهایم.
از طرف دیگر هم کشورهای غربی تبلیغات بسیاری علیه نرمافزارهای داخلی انجام میدهند و به نرمافزارهای خارجی هم اجازه فیلتر شدن نمیدهد چرا که هر چه مدیریت افکار عمومی به دست امریکا باشد، از نظر فکری به نفع این کشورها است.
افراد دیگری هم وجود دارند که دلسوزان منفعل هستند و این فضا، مشکلات و آثار مخرب آن در جامعه را به خوبی درک میکنند اما از این فضا میترسند که اگر بحث فیلتر شدن این شبکه اجتماعی مطرح شود به مبارزه علیه آزادی بیان و مواردی از این قبیل متهم شوند در صورتی که همین شبکههای اجتماعی در بسیاری از کشورهای غربی فیلتر و فاقد اعتبار است.
جالب است بدانید که با شبکه اجتماعی تلگرام در بسیاری از کشورهای شرقی مانند روسیه برخورد جدی کردند در حالی که ما آن را در کشور رها کردهایم؛ در واقع مطابق حرف مقام معظم رهبری، مسئولان کشور ما نباید به این فضا نگاه کوتاهمدت سیاسی داشته باشند بلکه نگاه عمیق فرهنگی و اجتماعی بسیار مهمتر است که در صورت حاکم شدن این نگاه در جامعه ما به راحتی میتوانیم کنترل کامل این شبکه اجتماعی را در کشور به دست بیاوریم.
ببینید تفکری در حال حاضر در کشور رواج دارد که در حال تبلیغ تفکر سکولاریسم در فضای مجازی است؛ سکولاریسم در فضای مجازی به این معناست که یک شبکه با کثیفترین افراد در کشور مشغول فعالیت باشد و پاکترین افراد هم در این شبکه کانال ایجاد کنند؛ در واقع این تفکر اجازه میدهد که دو قشر سالم و ناسالم جامعه در این شبکه به صورت مصالحتآمیز در کنار یکدیگر زندگی کنند؛ این دقیقاً همان تفکری است که ما در تلاش هستیم که آن را از بین ببریم.
امروزه شبکههای اجتماعی در حال توسعه هستند و یکی از کارکردهای این توسعه، حاکمیت تفکر سکولاریسم در جامعه است که بحثهای بسیار مفصلی دارد.
ببینید شبکه اجتماعی تلگرام را صهیونیستهای روستبار پناهنده آلمان راهاندازی کردند؛ در واقع برخی از افراد صهیونیست که در کشور روسیه زندگی میکردند پس از تحت تعقیب قرار گرفتن دولت روسیه از این کشور فرار کرده و به کشور آلمان پناهنده شدند که در حال حاضر هم دولت روسیه درصدد دستگیری آنهاست.
سرور اصلی تلگرام در کشور انگلستان و دفتر اصلی آن در اسرائیل قرار دارد؛ رئیس و سرمایهگذار اصلی تلگرام فردی به نام «راشویلی» است که عضو کنگره رژیم صهیونیستی و رئیس کنگره روسیه صهیونیستها است لذا این شبکه اجتماعی به هیچ وجه متعلق به روسیه محسوب نمیشود و تا جایی که بنده اطلاع دارم در کشور روسیه فیلتر شده است.
آماری که ما داریم نشان میدهد که بیش از 80 درصد از کاربران تلگرام ایرانی هستند و آن 20 درصد دیگر هم اکثراً ایرانیهای مقیم کشورهای دیگر هستند؛ در واقع بسیار بعید است که تلگرام در دیگر کشورها استفاده عمومی شود.
آمار دیگری نشان میدهد که اگر تعداد کاربران شبکههای اجتماعی و رسانهای گوشیهای موبایل را در نظر بگیریم، تعداد کاربران تلگرام به صورت جهانی کمتر از یک درصد تعداد کل کاربران شبکههای اجتماعی جهان است که این یک درصد هم تقریباً همه ایرانی هستند؛ شبکه اجتماعی تلگرام برای ایجاد انحراف و نفوذ در جمهوری اسلامی ایران به وجود آمده و یک شبکه اجتماعی بینالمللی محسوب نمیشود.
در مصوبهای که به تازگی تصویب شد یک عدد خاص و نگرانکننده وجود دارد؛ مطابق مصوبه شورای عالی فضای مجازی به این شبکه اجتماعی 12 ماه مهلت داده شده که سرورها را به ایران منتقل کنند؛ در اینجا چند سؤال به وجود میآید.
نخستین سؤال اینکه اگر شورای عالی فضای مجازی به این نتیجه رسیده که تلگرام در حال خروج اطلاعات از کشور است و این میتواند برای کشور خطرساز باشد و امنیت عمومی کشور را دچار آسیب کند، حتی یک ساعت هم نباید در کشور فعالیت کند نه اینکه یک سال و 12 ماه به آن فرصت داده شود، چرا باید چنین اتفاقی بیفتد؟
سؤال دوم این است که اگر نگرانی فرهنگی در کشور مدنظر است، چرا باید یک سال از تربیت نسل جوان خود را به دست شبکه اجتماعی صهیونیستی بسپاریم؟ و سؤال سوم اینکه 12 ماه دیگر یعنی خرداد سال 1396 با برگزاری دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری کشور مصادف میشود؛ چرا باید این مصوبات و این تاریخها با اتفاقات سیاسی کشور همراه شوند؟
به نظر میرسد که عدهای در کشور در تلاش هستند که در انتخابات کشور ما، مدیریت افکار عمومی را به دست صهیونیستها بسپارند که این بسیار خطرناک است.
تدبیر برای فیلتر کردن شبکهها و نرمافزارهای صهیونیستی نظیر تلگرام باید قبل از انتخابات سال گذشته انجام میگرفت نه اینکه مدیریت افکار عمومی را در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده هم به دست صهونیستها سپرد.
در مورد مسئله حقوقی تلگرام هم باید بگویم که در حالت اول این شبکه اجتماعی را میتوان اپراتور مخابراتی در نظر گرفت که در این صورت باید از وزارت ارتباطات مجوز داشته باشد چرا که هم مکالمه و هم پیام بین مخاطبان آن رد و بدل میشود.
در حالت دوم میتوان این شبکه اجتماعی را شرکت تجاری در نظر گرفت که در این صورت باید از وزارت بازرگانی مجوز داشته باشد همچنین سرور و دفاتر آن نیز در کشور ما مستقر باشد و قوانین را به صورت کامل رعایت کند.
در حالت سوم هم میتوان آن را یک رسانه تعاملی در نظر گرفت که در این صورت باید از وزارت ارشاد مجوز داشته باشد؛ در واقع باید در شورای نظارت بر مطبوعات از نظر ساختاری و محتوایی مورد بررسی قرار بگیرد که قطعاً یک رسانه تعاملی محسوب میشود.
از طرفی، اگر کسی در کشور بخواهد شبکه اجتماعی مانند تلگرام ایجاد کند باید مراحل مربوطه را طی کند و مجوزهای مربوطه را داشته باشد که حداقل باید پنج مجوز بگیرد؛ تلگرام با توجه به اینکه یک شبکه اجتماعی غربی است مانند تمام شرکتهای خارجی دیگر که در کشور فعالیت میکنند باید مجوزهای بیشتری را دریافت کند، در حالی که تلگرام هیچ کدام از این مجوزها را ندارد و اطلاعات مردم ما را در 16 نقطه دنیا ذخیره میکند و ضریب امنیت اطلاعات کشور را هم کاهش داده و نزدیک به 60 درصد ترافیک کشور را هم اشغال کرده است.
یکی از مهمترین فعالیتهایی که این شبکه اجتماعی در حال انجام آن است مخابره رمز در کشور ما است که بر اساس قوانین جرائم رایانهای، جرم محسوب میشود.
ببینید در انتخابات سال گذشته، گاردین انگلستان 17 روز قبل از انتخابات مقالهای منتشر کرد که تیتر این مقاله این است: «کاربران تلگرام در ایران سرمایهای برای انگلستان هستند.» در این مقاله اشاره شده است که از هر چهار ایرانی یک نفر عضو تلگرام است و این میتواند برای دولت انگلستان فرصتی باشد که در ایران تغییرات سیاسی ایجاد کند.
چند روز قبل از انتخابات، BBC انگلستان نیز مقالهای منتشر کرد که شامل دو لیست انتخاباتی بود که در این مقاله به مردم ایران اعلام کرده بود که به فلان لیست رأی بدهید و به لیست دیگر رأی ندهید؛ در واقع با انتشار این خبر، مشخص بود که BBC اسم رمز کودتای نرم را اعلام کرده است؛ این که BBC اعلام کرد که به فلان لیست رأی بدهید یعنی این لیست رأی میآورد و دیگری رأی نمیآورد، در واقع BBC در زمان انتخابات از طریق تلگرام، افکار عمومی را مهندسی کرد.
اصلیترین قسمت یک نرمافزار سرور آن است؛ ما در زمان انتخابات سرور تلگرام را مورد بررسی قرار دادیم و دریافتیم که این سرورها در خاک انگلستان و در ساختمان دولتی رسانهای این کشور قرار دارند یعنی دقیقاً جایی که سرورهای BBC در آنجا قرار دارند لذا مشخص شد که BBC از طریق تلگرام توانست اعمال نفوذ کند.
با بررسی بیشتر نتایج انتخابات سال گذشته دریافتیم که در شهرهایی که بیشتر از تلگرام استفاده میشد، نتایج بیشتر با چیزی که BBC پیشبینی کرده بود مطابقت داشت؛ آمار در انتخابات سال گذشته نشان میدهد که در شهرهایی که بیشتر از تلگرام استفاده میشد، رأی اصلاحطلبان و در شهرهایی که مردم از تلگرام کمتر استفاده میکردند، رأی اصولگرایان بیشتر بود.
البته این به معنای این نیست که طرفداران اصولگرا در این شبکه اجتماعی حضور نداشتند، اتفاقاً برعکس، به تعداد راهپیمایی روز قدس این افراد در تلگرام حضور داشتند اما اثرگذاری نداشتند چرا که تلگرام به صورت حبابی در حال فیلتر کردن کاربران خود است؛ به عنوان مثال شما با افراد همفکر خود در یک کانال یا گروه گرد هم آمدید و هیچ اثری بر آنها ندارید که نهایتاً این شبکه اجتماعی حباب شما را کوچکتر و حباب طرف مقابلتان را بزرگتر میکند، در نتیجه آنها میتوانند حرکتهای هماهنگ و سازماندهی شدهای را به وجود آورند که یکی از این نمونهها، تبلیغات گسترده تلگرام در ساعات ممنوعیت تبلیغات در انتخابات سال گذشته یا انتشار فیلمها و کلیپهای فرد ممنوعالتصویر بود.
همه مواردی که ذکر شد نشان از آن دارد که تلگرام به نوعی مدیریت افکار عمومی را در دست خود گرفته است و به وسیله این مدیریت، جامعه را به سمت و سویی که میخواهد میکشاند؛ مقام معظم رهبری اسم این مدیریت افکار عمومی را «تسخیر افکار، تسخیر قلوب و تغییر رفتار» گذاشتند یعنی فکر مردم را به دست میآورند و سپس رفتارها را تغییر میدهند؛ این شکل و شمایل یعنی تسخیر افکار عمومی دقیقاً چیزی است که دولتهایی مانند انگلیس و امریکا به دنبال آن هستند.
حتماً همینطور است؛ ببنید در فتنه سال 88، مقام معظم رهبری سه مرتبه فرمودند که امریکا از طریق دو شبکه اجتماعی فیسبوک و توییتر قصد ایجاد کودتا در انتخابات را دارد و با بررسیهایی که انجام گرفت، دریافتیم که شبکههای اجتماعی در انتخابات سال 88 و سال گذشته نقش بسزایی داشتند و در انتخابات سال آینده هم شبکههای اجتماعی و رسانههای تعاملی امریکایی و اسرائیلی قطعاً به دنبال تأثیرگذاری بر نتیجه انتخابات هستند البته امیدواریم که هیچوقت چنین اتفاقی نیفتد چرا که به احتمال بسیار زیاد به نظر میرسد که امریکا از طریق برنامه نفوذ خود برنامههای جدی برای نابودی اصل نظام داشته باشد که انشاالله با همت مسئولان کشور جلوی تلگرام «این لکه ننگ جمهوری اسلامی» را از کشور بردارند.
موضوعات مرتبط: راههای نفوذ ، سرویسهای مجانی در اینترنت ، سیستمهای اطلاعاتی
برچسبها: تدارک گسترده , تلگرام , اثرگذاری , نتیجه انتخابات
حتما شما هم این جمله رو از خیلی مردا شنیدید كه می گن : « فقط خدا زن رو می شناسه و بس! » در حالی كه زن ها اطلاق صفت مرموز بودن رو به خودشون بی انصافی می دونن و عقیده دارن كه در حقیقت این آقایون هستن كه گاهی پشت ماسك های متفاوت پنهان می شن و باطن خودشون رو از خانوم ها مخفی نگه می دارن.
برا اینكه خانوما بتونن شوهر خودشونو بهتر بشناسن باید تو رفتار و كردار اونا دقیق بشن
این دقت باعث می شه كه بتونن اونارو بیشتر بشناسن و با واقع بینی بیشتر به موارد استثنایی اخلاقشون پی ببرن .
حتما می خواید بدونید كه چطور می تونید به اخلاق شوهرتون پی ببرین و در چه مواردی باید دقت خودتون رو در اخلاق شوهرتون بیشتر كنین .
جواب خیلی ساده ست . هر آدمی در یه موقعیت استثنایی مچش باز می شه و خلق و خوی اصلیش از پرده ظاهرسازی بیرون می افته .
مردا هم همین طوری هستن . در لحظات و مواقع خاص چهره اصلی و طبیعی خودشون رو نمایان می کنن و در حقیقت باطن خودشو ن رو آفتابی می كنن .
من سعی دارم یه تعداد از این موقعیتها رو به شما نشون بدم . شاید در نگاه اول این موقعیت ها كمتر به چشم بیان اما مطمئن باشین كه موفق شدن در شناسایی همین چند موقعیت استثنایی نیز می تونه خیلی به شما كمك كنه تا بتونید شوهر خودتون رو بشناسین و پایه ها و اساس سعادت زندگی مشترك خودتون رو محكمتر كنین و به ثبات خوشبختی خودتون اطمینان بیشتری داشته باشین .
ادامه دارد
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، راههای نفوذ ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم
برچسبها: همسر ٬ رضایتمندی ٬ سختگیر ٬ شاد ٬ خوب
|
سال | محل کودتا | توضیحات |
1 | 1918 | روسیه | انقلاب حزب بلشویک روسیه در سال 1917 با مخالفت آشکار دولت «وودرو ویلسون»، رئیس جمهور وقت آمریکا روبرو شد. در سال 1918، نیروهای متحدین از جمله آمریکا به روسیه لشکرکشی نظامی کردند. |
2 | 1949 | یونان | در سال 1949 آمریکا با فتنهانگیزی در یونان جنگ داخلی این کشور را به راه انداخت که 154 هزار نفر کشته، 40 هزار نفر بازداشت و زندانی و 6 هزار نفر به موجب احکام نظامی صادره توسط دادگاه نظامی یونان اعدام شدند. «ماکویگ»، سفیر وقت آمریکا در آتن اعتراف کرد که تمام اقدامات تأدیبی و تکنیکی اتخاذ شده و به اجرا گذاشته شده توسط حکومت نظامی یونان طی سالهای 1949 – 1947 توسط نظارت مستقیم و برنامهریزی دقیق کاخ سفید صورت گرفته بود. |
3 | 1949 | سوریه | در 3 مارس 1949 آژانس اطلاعات و جاسوسی آمریکا (سیا) کوتایی نظامی را در سوریه و به فرماندهی "حسنی الزعیم" به اجرا میگذارد که برنامه این انقلاب تماماً و کاملاً در سفارت آمریکا در دمشق ریخته شده بود. در 14 آگوست 1949 شماری از افسران سوریه به دستور سفارت آمریکا در دمشق و در حالیکه توسط این سفارت هدایت میشدند، اقدام به محاصره خانه «حسنی الزعیم» کردند که خود کودتای آمریکا را رهبری کرده بود، و پس از اینکه الزعیم حاضر نشد به دستورات آنها تن دهد، او را به قتل رساندند. |
4 | 1952 | کوبا | در 10 مارس 1952 آمریکا اقدام به حمایت از ژنرال «باتیستا» کرده و او را به کودتا در کوبا تشویق کردند و پس از اینکه باتیستا قدرت را در کشور به دست گرفت، دیکتاتوری وابسته به آمریکای خود را در این کشور به اجرا گذاشت. |
5 | 1953 | ایران | در 19 آگوست 1953 سازمان سیا کودتایی را علیه دولت «مصدق» به راه میاندازد که به کودتای «25 مرداد» در ایران معروف است. طراح و برنامهریز این کودتای آمریکایی کسی نبود جز «کیم روزولت»، نوه «تئودور روزولت» که طی سالهای 1901 تا 1909 میلادی ریاست جمهوری آمریکا را برعهده داشت. |
6 | 1953 | آلبانی | بین سالهای 1949 تا 1953 دولت آمریکا و بریتانیا در اقدامی مشترک دولت قانونی آلبانی که کوچکترین و شکنندهترین دولت کمونیستی در اروپای شرقی بود را ساقط کردند. |
7 | 1954 | گواتمالا | سازمان سیا از براندازی دولت گواتمالا که با رأی مردم انتخاب شده بود حمایت کرد. «جاکوبو آربنز» رئیس جمهور گواتمالا، با رأی مردمی به منصب قدرت نشسته بود. سازمان سیا در چند عملیات پنهانی که علیه وی و دولتش انجام داد، موفق به سرنگونی دولت وی نشد اما ناگهان ارتش کشورش علیه او برگشت و او به سادگی از قدرت کنار زده شد. بعد از آنکه حکومت جدید زمینهای متعلق به شرکت آمریکایی را ملی اعلام کرد، سیا اقدام به هدایت حمله مخالفان در تبعدید کرد؛ بمب افکن ها در نیکاراگوئه مستقر شدند. در 27 ژوئن 1954 پس از اینکه جنگنده بمب افکنهای نیروی هوایی آمریکا اقدام به بمباران پایتخت گواتمالا و مناطق اطراف آن به واسطه جنکندههای «ب – 26» میکنند، کودتایی نظامی را در این کشور انجام میدهند. سفیر آمریکا فهرست چندین نفر از افرادی که طبق سیاستهای آمریکا میبایست اعدام میشدند را تهیه کرد و سرانجام با حمایت مستقیم ریگان، آرمز به عنوان رئیس جمهور گواتمالا منصوب شد. این امر منجر به شکل گیری جنگ داخلی در این کشور شد که نزدیک به 200 هزار کشته در پی داشته است. |
8 | 1957 | تایلند | |
9 | 1958 | لائوس | بین سالهای 1958 تا 1960 سیا حداقل مهندسی و طراحی سه کودتا را برای دور نگه داشتن گروههای چپ گرا از قدرت را بر عهده داشت. سیا حامی رهبر دست راستی و سرکرده باند مواد مخدر در لائوس ژنرال «فومی نوساوان» بود. نوساوان دلال مواد مخدر میان برمه، لائوس و ویتنام بود و آمریکا نیز از انحصار انتقال مواد مخدر توسط این شخص حمایت میکرد. در سال 1962 سیا با گرد آوری 30 هزار نفر از شبه نظامیان تحت فرمان خود در تایلند، کره، ویتنام و فلیپین علیه گروههای چپ در لائوس وارد نبرد شد که درنهایت پس از آشکار شدن ضعف آمریکا در مقابل لائوسیهایی چپ گرا، این کشوراقدام به تخلیه دو میلیون تن بمب بر سر مردم بی گناه لائوس کرد. |
10 | 1958 | لبنان | در 15 جولای 1958 لبنان عملاً به واسطه ناوگان ششم نیروی دریایی آمریکا به اشغال نظامی این کشور در میآید تا کاخ سفید رسماً حمایت خود از "کمیل شمعون" را به دنبال انقلاب عراق که روز پیش از آن در این کشور (عراق) روی داده بود، اعلام کند. |
11 | 1958 | عراق | در 1958 پس از اینکه پادشاهی تحت حمایت بریتانیا در عراق توسط «عبدل قاسم» فروپاشید سیا جوان 22 ساله ای را مأمور کرد که این رئیس جمهور جدید را ترور کند. صدام حسین جوان 22 ساله ای که مأموریت چنین اقدامی را داشت با حمایت مالی آمریکا به بیروت و قاهره سفر کند و در آنجا تبدیل به یکی از نیروهای اطلاعاتی مصر شد. |
12 | 1959 | کوبا | سازمان سیا با اقدامات آیزنهاور و کندی تبعیدیها و پناهندگان ضدکمونیست کوبایی را آموزش داد و تلاش کرد دولت فیدل کاسترو را سرنگون کند. بزرگترین و پیچیدهترین این تلاشها عملیاتی بود که در سطح کاخ سفید انجام و به «عملیات خلیج خوکها» مشهور شد. |
13 | 1960 | کنگو | در سال 1960 هنگامی که پاتریس لومومبا که با مبارزات ضد استعماریاش راه را برای استقلال کنگو از بلژیک فراهم کرده بود، برای حل پارهای از بحرانهای داخلی از شوروی طلب کمک نظامی کرد باعث شد دولت آیزنهاور و آمریکا عصبانی شوند. رئیس وقت سازمان سیا در آن زمان هشدار داد کنگو نیز در تلاش است تا به حکومتی کمونیستی تبدیل شود و باید دست به کار شد تا از پدید آمدن کوبایی دیگر جلوگیری شود. آیزنهاور به سازمان سیا اجازه داد تا با ریختن سم در غذا یا خمیردندان وی او را ترور کند. سازمان سیا نتوانست او را ترور کند اما استعمارگر سابق کنگو یعنی بلژیک را یاری داد تا لومومبا را عزل و او را مجبور به فرار کند. |
14 | 1960 | ترکیه | |
15 | 1961 | اکوادر | |
16 | 1961 | ویتنام جنوبی | |
17 | 1963 | جمهوری دومینیکن | سازمان سیا از براندازی «رافائل تروخیو»، دیکتاتور جمهوری دومینیکن حمایت میکرد و سرانجام وی را کشت. |
18 | 1963 | کنگو | امریکا بطور غیر مستقیم و با همکاری سربازان بلژیکی در امور کنگو مداخله کرد و با کمک عوامل داخلی چون (موسی چومبه)، رئیس جمهور کنگو (پاتریس لومومبا) را به قتل رسانده و دولت کنگو را سرنگون کردند. |
19 | 1963 | عراق | در فوریه سال 1960، آمریکا کودتایی علیه دولت عراق طراحی کرد که «عبدالکریم قاسم» رئیس جمهور آن بود و دو سال قبل پادشاهی غربگرای عراق را سرنگون کرده بود، طراحی کرد. دولت عراق از گسترش نفوذ حزب کمونیسم عراقی در زمان ریاست جمهوری وی نگران بود. خارج شدن عبدالکریم قاسم از پیمان «سنتو» و خرید اسلحه از شوروی اقداماتی بود که آمریکا و سیا را به براندازی حکومت وی ترغیب کرد. این کودتا سرانجام در سال 1963 موفق شد. |
20 | 1963 | ویتنام جنوبی | |
21 | 1964 | برزیل | آمریکا رئیس جمهور برزیل، «گولارت» که با رأی مردم روی کار آمده بود را در مارس 1964 سرنگون کرد. در 1964 ژانرال «کاستلو برانسو» توانست با کمک و حمایت ایالات متحده آمریکا کودتایی را بر پا کند که در نتیجه آن بیست سال حکومت ظالمانه بر این کشور حاکم شد. |
22 | 1964 | بولیوی | |
23 | 1965 | اندونزی | در این سال سازمان اطلاعات و جاسوسی آمریکا – سیا کودتایی نظامی به رهبری «سوهارتو» علیه «سوکارنو»، رئیس جمهور وقت اندونزی تدارک دیده و به اجرا میگذارد؛ سوکارنو اندونزی را ابتدا از چنگ ژاپنیها و سپس هلندیها رهانیده و آزاد کرده بود. به دنبال اجرای این کودتای بیش از یک میلیون شهروند اندونزیایی قربانی شدند. نقش آمریکا در کودتای 1965 ژنرال «سوهارتو» در اندونزی در ابتدا مخفی ماند، علیرغم اینکه سوهارتو هم تقریباً به اندازه مردم عراق از مردم اندونزی کشت. بعد از پایان ماجرا بود که مقامات آمریکا برای شریک شدن در افتخار این کودتا نقش خود را در کمپین قتلعام سوهارتو آشکار کردند. |
24 | 1965 | زئیر | پاتریس لومومبا رهبر جنبش ملی این کشور که نبرد مردم این کشور را برای دستیابی به استقلال را رهبری کرد، در سال 1960 اولین نخست وزیر منتخب مردم این کشور شد. اما او طی کودتای آمریکایی «جوزف موبوتو» از قدرت خلع شد. موبوتو با انحلال انتخابات در سال 1965 خود را به عنوان رئیس جمهور زئیر اعلام کرد و برای مدت 30 سال دیکتاتور مآبانه در این کشور حمکرانی کرد. |
25 | 1966 | عراق | کودتا شکست خورد |
26 | 1967 | یونان | در 21 آوریل سال 1967، دولت مردمی یونان که عدهای گمان داشتد راه کمونیسم پیش گرفته بود، سرنگون شد. بعضی شواهد به نقش داشتن آمریکا در این کودتا گواهی میدهند؛ با این وجود، عدهای نقش آمریکا را انکار میکنند. نخست وزیر لیبرال یونان «گئورگیس پانادورئه» در کودتای آمریکایی سال 1967 از حکومت ساقط شد. پس از او فرزندش به عنوان اولین رئیس جمهور سوسیالیست یونان در 1981 به مسند قدرت تکیه زد. |
27 | 1968 | پاناما | |
28 | 1969 | غنا | در دهه 1950 تا 1960 چهره ضد امپریالیستی به نام «کوام نکرومه» که در دوران استعمار بریتانیا نخست وزیر بود با کسب استقلال از انگلیس به عنوان رئیس جمهور غنا برگزیده شد. او در سال 1965 کتاب «استعمارنو: آخرین مرحله از امپریالیسم» را نوشت و در سال 1969 طی یک کودتای آمریکایی سرنگون شد. هر چند دولت آمریکا دخالت در این کودتا رانفی میکند اما بعدها یکی از جراید انگلیس افشا کرد که 40 نفر از افسران سیا به توزیع اسلحه و حمایت از مخالفان مخفی نکرومه کردند که درنهایت نیز با موفقیت این عملیات دولت آمریکا از آنها تقدیر کرد. |
29 | 1970 | کامبوج | زمانی که نیکسون دستور به بمباران پنهانی و غیر قانونی کامبوج در سال 1969 داد، هواپیماهای این کشور به گونه ای عمل کردند که هیچ ردپایی از جنایتهای آمریکا در این کشور باقی نماند. طی این عملیاتها نیم میلیون نفر از مردم کامبوج بر اثر پرتاب موشکهایی که عدد آنها بیش از تعداد بمبهای فروریخته شده بر سر مردم آلمان و ژاپن در جنگ جهانی دوم بود کشته شدند. زمانی که «کومر راگ» در سال 1973 قدرت را به دست گرفت و حداقل دو میلیون نفر از مردم خود را کشت، در نهایت توسط ارتش ویتنام مجبور به ترک کشور شد. اما ایالات متحده از طریق سفارت خویش در بانکوک به حمایتهای همه جانبه از راگ و سربازانش کرد. |
30 | 1971 | ترکیه | |
31 | 1971 | بولیوی | در سال 1971، امریکا از کودتای بولیوی حمایت و آنرا رهبری کرد. |
32 | 1973 | شیلی | دولت کندی تیمی متشکل از 100 مأمور سیا و وزارت خارجه را به شیلی فرستاد تا در انتخابات سال 1964 نتیجه را عوض کند. کمپین «ترس سرخ» با تصاویر تیرباران افراد و تانکهای شوروی برای ترساندن زنان، تولید برنامههای رادیویی توسط سیا، پخش اخبار ساختگی، و موارد مشابه همه در همین راستا بود، و در نهایت «ادواردو فری» با رأی اکثریت زنان انتخابات 1964 را از آلنده برد. اما علیرغم همه کمپینهای آمریکا، آلنده در سال 1970 علیرغم تحریمهای اقتصادی و کمپین بیثباتسازی آمریکا دوباره در انتخابات پیروز شد. دفتر زندگی آلنده در نهایت به دست ارتش ژنرال «پینوشه» با حمایت سیا و ارتش آمریکا بسته شد. در 11 سپتامبر 1973 سازمان اطلاعات و جاسوسی آمریکا کودتایی علیه «سالوادور آلنده»، رئیس جمهور وقت شیلی به اجرا میگذارد که در نتیجه آن نه تنها آلنده کشته میشود که این کودتا اعدام 30 هزار نفر و بازداشت و زندانی شدن 100 هزار نفر را در شیلی به دنبال دارد. در 8 سپتامبر 1974 «ویلیام کولب»، مدیر وقت سازمان اطلاعات و جاسوسی امریکا – سیا از نقش اساسی این سازمان جاسوسی جهت از پیشرو برداشتن سالوادور آلنده، رئیس جمهور وقت شیلی پرده برداشت و یادآوری کرد که دولت نیکسون طی سالهای 1970 تا 1973 بیش از 8 میلیون دلار را به فعالیتهای سازمان سیا در شیلی اختصاص داده بود تا موانعی برسر راه دولت آلنده و فعالیتش در این کشور ایجاد کند. |
33 | 1973 | اروگوئه | امریکا با اجرای کودتای نظامی در اروگوئه، دولت این کشور را سرنگون کرد. |
34 | 1976 | آرژانتین | دولت دموکراتیک آرژانیتین با کودتای نظامی سازمان سیا در 24 مارس 1976 سرنگون شد. بر اساس اسناد طبقه بندی نشده آمریکا در سال 2003، در اکتبر سال 1976 بین وزرای خارجه آمریکا و آرژانتین یعنی «هنری کسینجر» و «گوزیتی» بلافاصله پس از اینکه دولت نظامی و کودتا در این کشور به قدرت رسید گفتگوهای صورت گرفته است. در این سخنان به صراحت کسینجر از دولت کودتا حمایت کرده و بر جنگ نا عادلانه ای که در آن 30 هزار نفر که اکثر آنها جوان بودهاند کشته شده و 400 کودک نیز به سرقت رفتند صحه گذاشته است. |
35 | 1977 | پاکستان | |
36 | 1980 | ترکیه | پاول هنز، از مدیران ارشد سازمان سیا به انجام کودتایی در ترکیه در سال 1980 اعتراف کرد. |
37 | 1980 | کره جنوبی | در سال 1980، امریکا در کره جنوبی کودتای نظامی کرد. |
38 | 1981 | جزایر سیسیل | در 26 نوامبر 1981 سازمان اطلاعات و جاسوسی آمریکا – سیا با مشارکت سازمان اطلاعات و جاسوسی آمریکا آفریقای جنوبی (DONC) که توسط سیا حمایت مالی میشود، مزدوران خود را در قالب تیم راگبی راهی جزایر سیشیل میکند و این تیم در آنجا مأموریت داشت دست به کودتای نظامی بزند. |
39 | 1982 | چاد | در 7 ژوئن 1982 دولت آمریکا موفق میشود، دست نشانده خود "حسین حبری" را پس از هزینه کردن بیش از 10 میلیارد دلار و دست زدن به قتلعامها و کشتارهای گسترده در چاد به قدرت برساند. |
40 | 1983 | گرنادا | در 25 اکتبر 1983 نظامیان آمریکایی به کشور "گرانادا" حمله کردند که کوچکترین کشور جهان به شمار میآید. نظامیان آمریکایی با وحشیگری تمام به این کشور کوچک حمله و ساکنان آن را که به دفاع از کشورشان برخاسته بودند، قتل عام کردند. دستاویز آمریکا برای این حمله و این همه قتل و کشتار در معرض خظر قرار گرفتن دانشجویان آمریکایی مقیم این کشور بود. این کشور در آن زمان درگیرانقلاب مردمی بود. علت این حمله جلوگیری از قدرت یافتن حکومت طرفدار شوروی و کوبا در گرانادا بود. |
41 | 1984 | گینه | |
42 | 1987 | بورکینافاسو | |
43 | 1989 | پاناما | در 20 سپتامبر 1989 نظامیان آمریکایی کشور پاناما را به دستور «جرج بوش»، رئیس جمهور وقت آمریکا به اشغال خود در آوردند تا ژنرال «مانوئل نوریگا»، رهبر وقت پاناما را بازداشت و در آمریکا محاکمه کنند. در این اشغال، بیش از دو هزار نفر کشته شدند. |
44 | 1989 | پاراگوئه | |
45 | 1990 | فیلیپین | جتهای آمریکایی پوشش هوایی به سود حکومت در برابر کودتاتشکیل دادند دولت آمریکا نقش مهمی در وارد آوردن فشار بر «فردیناند ماکروس»، رئیس جمهور وقت فیلیپین برای کنارهگیری از قدرت داشت؛ دولت آمریکا پیش از این برای دههها از فردیناند مارکوس حمایت کرده بود. |
46 | 1991 | نیکاراگوئه | سازمان سیا بین سالهای 1981 تا 1990 قصد براندازی دولت «ساندینیستا» در نیکاراگوئه را داشت. |
47 | 1990 | السالوادور | جنگ داخلی که در دهه 1980 در این کشور به وقوع پیوست، قیام مردمی علیه حکومتی بود که با نهایت سنگدلی و قساوت علیه مردم ظلم میکرد. در این جنگ داخلی نزدیک به 70 هزار نفر از مردم السالوادور کشته وهزاران نفر نیز ناپدید شدند. کمیته حقیقت یاب سازمان ملل پس از جنگ تشکیل شد و به این نتیجه رسید که 95% از کشته شدگان توسط دولت و تنها 5% توسط شبه نظامیان کشته شدهاند. نیروهای نظامی دولت که مسئول این کشتار بودند به طور کامل از سوی سیا تأسیس، آموزش و مجهز و هدایت شدند. |
48 | 1991 | هائیتی | بیش از 200 سال بعد از شورش بردگان که منجر به شکل گیری ملت هائیتی شد و بر نظامیان ناپلئون غلبه کردند مردم زجر کشیده این کشور درنهایت توانستند در یک انتخابات یک حکومت دموکراتیک واقعی را تحت رهبری «جین برتراند آرستید» در سال 1991 بر سر کار بیاورند. اما حکومت آرستید تنها پس از 8 ماه دوام، در یک کودتای نظامی مورد حمایت آمریکا سرنگون شد. هر چند دوباره آرستید با حمایت مردمی توانست در سال 2000 دوباره بر سر کار بیاید. اما کودتای سال 2004 که با اردوکشی و ایجاد خشونت هائیتی را به بی ثباتی کشاند، باعث شد تا بهانه برای آمریکا برای خارج کردن آرستید از قدرت ایجاد شود. |
49 | 1994 | هائیتی | اعمال محاصره علیه حکومت نظامی؛ سه سال بعد از کودتا سربازان رئیس جمهور آریستید را دوباره به دفترش بازگرداندند. |
50 | 1995 | کامبوج | دولت ریگان در پی به کارگیری «دکترین ریگان» برای کمک به جنبشهای مقاومت ضد شوروی دست به حمایت از جبهه آزادی ملی خلق در کشور کامبوج زد و سرانجام در سال 1995 رژیم کمونیستی کامبوج را از قدرت ساقط کرد. |
51 | 1996 | اوگاندا | |
52 | 1997 | کلمبیا | در سال 1997 «دیاگو موریلو- بجارانو» و همدستانش پس از دخالت نظامی آمریکا برای سرنگونی «پابلو اسکوبر» بر روی کار آمد. اگر چه بهانه آمریکا برای دخالت نظامی علیه اسکوبر مبارزه علیه مواد مخدر بود اما در عوض این کشور از گروهی در کلمبیا حمایت کرد که طی ده سال بعد مسئول 75% از قتلهای وحشیانه مردم کلمبیا بود. |
53 | 1999 | پاکستان | در سال 1999، در جریان کودتای نظامی «پرویز مشرف» در پاکستان، حمایتها و نقش آمریکا در حذف تحریم اقتصادی علیه پاکستان کاملاً محسوس بود. |
54 | 2002 | ونزوئلا | در آوریل 2002 کابینه بوش انجام کودتا را در ونزوئلا بر علیه (هوگو چاوز) رئیس جمهور این کشور صادر کرد. بعد از 2 ماه اعتصابات سراسری مردم در طرفداری از هوگو چاوز و محکوم شدن کودتا از طرف 19 کشور امریکای لاتین، کودتا با شکست مواجه شد و چاوز به قدرت بازگشت. امریکا عقب نشینی کرد، ولی به کمکهای مالی خود به مخالفان چاوز به رهبری (پدرو کارمونا) یکی از کارتل های نفتی، ادامه داد. و خواستار رفراندم برای تائید و یا نفی چاوز شد. (این رفراندم در 15 اوت 2004 برگزار شد و 58% مردم دوباره چاوز را تائید کردند.) |
55 | 2003 | گرجستان | در نوامبر 2003، امریکا با حمایت خود، (انقلاب نارنجی) را در گرجستان به پیروزی رساند و دولت «شواردنادزه» را سرنگون کرد و از «ساکاشویلی» حمایت کرد. |
56 | 2004 | هائیتی | |
57 | 2005 | اوکراین | واشنگتن در اوکراین هم از زمان استقلال این کشور در سال 1991 برای حکومت احزاب و کاندیداهای طرفدار غرب تلاش کرد و نقطه اوج آن «انقلاب نارنجی» سال 2004 بود. |
58 | 2005 | ازبکستان | در می 2005، ایالات متحده در ادامه پروسه مداخلات آشکار خود، ناآرامیهایی را در ایالت (اندیجان) ازبکستان ایجاد کرد تا دولت این کشور را نیز همانند نمونههای قبلی سرنگون کند، اما با برخورد نظامی شدید دولت با ناآرامیها و کشته شدن بیش از هزار نفر از مردم بیگناه، امریکا در این براندازی ناموفق شد. |
59 | 2005 | قرقیزستان | در مارس 2005 و در ادامه انقلاب اوکراین، آمریکا در قرقیزستان نیز انقلاب رنگین ایجاد کرد و دولت این کشور را نیز سرنگون کرد. |
60 | 2009 | هندوراس | کودتای سال 2009 در هندوراس جدای از ابعاد سیاسی آن تلفات جانی فراوانی را به این کشور وارد کرد که طی آن بسیاری از مخالفان سیاسی، روزنامه نگاران و فعالین اتحادیهها جان خودرا از دست دادند. در زمان وقوع کودتا دولت آمریکا هر گونه دخالت خود را انکار کرد. اما طی اسنادی که در ویکی لیکس افشا شد سفارت آمریکا در هندوراس، دلال اصلی انتقال قدرت دراین کشور بود که مدیریت شرایط پس از کودتا وتشکیل دولتی که منافع آمریکاییها را محقق کند بر عهده داشته است. |
61 | 2013 | مصر | دو سال بعد از انقلاب سال 2011 مصر و روی کار آمدن دولت مردمی «محمد مرسی» رژیم صهیونیستی و آمریکا که می دیدند با روی کار آمدن عضوی از اعضای اخوان المسلمین منافع شان در منطقه با خطر رو به رو شده است ، از ارتش مصر برای انجام کودتای نظامی حمایت کردند. آمریکا البته در ابتدای امر به نظر می رسید که مخالف این کودتا باشد اما بهبود روابط غرب با مصر بعد از این کودتا و به رسمیت شناختن دولت جدید توسط آمریکا نشان داد این کودتا نیز آمریکایی بوده است . |
62 | 2014 | اوکراین | دولتهای «ویکتور یوشچنکو» و «یولیا تیموشنکو» هم با حمایت غرب به سرنوشت دولتهای دیگر تحت حمایت غرب گرفتار و به فساد کشیده شدند و «ویکتور یانوکوویچ» نخستوزیر سابق این کشور در سال 2010 به ریاستجمهوری انتخاب شد. آمریکا دوباره از تاکتیکهای سنتی خود استفاده کرد و کودتای سال 2014 را رقم زد. |
موضوعات مرتبط: آشنائي با برخي از عملياتها ، آموزش ، عمليات رواني ، راههای نفوذ ، اخبار ، سیستمهای اطلاعاتی
برچسبها: 62 کودتا , آمریکا , کشورها , شیطان بزرگ
جاسوسی همزمان با متوهم سازی
این روزها نام بازی پوکمون گو را زیاد میشنویم، بازی که با وجود محدودیتها
در ایران نیز توانسته محبوبیت کسب کند.
آیا از خطرات این بازی مطلع هستید ؟!
در این بازی فرد با ورود به بازی و فعال کردن دوربین و موقعیتیاب گوشی خود، محیط اطراف را از نمایشگر گوشی میبینید و با استفاده از ابزارهایی که در بازی تعریف شده، پوکمونها (هیولاهای انیمیشنی) را شکار کند.
با وجود اینکه سِرور «محبوبترین بازی موبایل تاریخ آمریکا» هنوز در اکثر کشورهای جهان فعال نشده، اما کاربران از طرق غیررسمی به دانلود آن پرداخته و محو دنیای «واقعیت افزوده» میشوند.
تفاوت این بازی با دیگر بازیهای آنلاین نظیر کلشآفکلنز در این است که بازیکن نیاز به حرکت در فضاهای مختلف و حضور در اماکن گوناگون دارد. به همین دلیل، این بازی تاکنون دردسرهای متعددی را برای 21 میلیون مخاطبش و اطرافیان آنها به وجود آورده که به برخی از آنها اشاره میشود :
ـ سقوط دو مرد از ارتفاع 15 و 27 متری در سندیگو، هنگامی که لبه پرتگاه مشغول شکار پوکمون بودند!
ـ شلیک به سمت دو نوجوان که شبانه در خیابانهای کولورادو به دنبال پوکمون بودند، به تصور اینکه دزد هستند!
ـ گمشدن سه کودک زیر 7 سال در جستجوی هیولای نزدیک خانه به مدت یک شبانهروز در میشیگان
ـ هجوم مردم به پایگاه پلیس در استرالیا برای یافتن پوکمون بیشتر موجب شد، پلیس محلی در بیانیهای از بازیکنها تقاضا کند برای یافتن پوکمون ها به هر جایی نروند!
ـ حضور افراد در اماکن مذهبی کویت برای یافتن پوکمون موجب شده این کشور استفاده از پوکمون گو را در مکانهای مذهبی، نظامی و تأسیسات نفتی ممنوع کند.
ـ شناسایی 11 نوجوان 16 تا 18 سال به کمک پوکمونگو و سرقت از آنها در ایالت میسوری
ـ یک گارسون 24 ساله در نیوزلند کار خود را رها کرده و قصد دارد برای یافتن پوکمونهای بیشتر، طی دو ماه از شمال تا جنوب نیوزلند را سفر کند.
ـ یک مرد 28 ساله نیویورکی حین رانندگی مشغول بازی پوکمون بود که دچار سانحه رانندگی شد و یک پای خود را از دست داد!
ـ بیتوجهی به قداست مسجد توسط پوکمونبازها موجب شد مرکز دینی وابسته به ائمه جماعات مساجد ترکیه ممنوعیت اجرای این بازی در مساجد و اماکن مقدس را خواستار شود.
ـ استقبال مردم مصر از پوکمونگو به حدی بود که واکنش قائممقام الازهر را در پی داشت. عباس شومان در اینباره گفت: شاید در آینده با مواردی مواجه خواهیم شد که افراد با کفش وارد مساجد، عبادت گاه ها، زندانها، و یگانهای نظامی شوند تا گمشده خود را بیابند، آیا این افراد کار و تلاش برای کسب رزق و روزی را کنار میگذارند تا پوکمون را بیابند؟!
ـ یهودیان نیز بازیکردن کنار دیوار ندبه را تقبیح کرده و حضور در موزه «هولوکاست» را برای یافتن هیولاهای پوکمون، بیاحترامی دانستهاند.
ذکر این نکته خالی از لطف نیست که به عقیده چینیها، این بازی ابزاری بالقوه برای «جاسوسی ایالات متحده و ژاپن از مراکز سرّی چین» است. بدین صورت که نینتندو میتواند پوکمونهای کمیاب را در قسمتهایی از نقشه پراکنده سازد، و اگر بازیکنان نتوانند آنها را به دست آورند، مشخص میشود که دسترسی به منطقه فوق ممنوع بوده و به احتمال زیاد، آن قسمت از نقشه یک مرکز نظامی یا حساس خواهد بود.
به فرض پوچ بودن این ادعا، باز هم چیزی از بدیعبودن پدیده «پوکمون گو» نمیکاهد. پدیدهای که مرزهای مجاز و واقعیت را در هم نوردیده و ذهن انسان را میان این دو معلق نگه میدارد.
پدیده ای که مواجهه با آن به همفکری جامعهشناسان، روانشناسان و کارشناسان بازیسازی نیاز دارد و مسدودکردن آن (یکی از راهکارهای اعلامشده از سوی بنیاد ملی بازیهای رایانهای) پاسخگو نخواهد بود.
موضوعات مرتبط: آموزش ، راههای نفوذ ، نفوذ ، سیستمهای اطلاعاتی ، پیامها
برچسبها: پوکمون گو , جنگ نرم , سلاح , جاسوسی
در رسانه های غربی_عربی همیشه ایران در جهان اسلام به عنوان مرکز اصلی تشیع شناخته شده که نسبت به اهل تسنن خود رفتار نامناسبی داشته و دراغلب موارد نسبت به حقوق اولیه آنان کوتاهی کرده است.
در پاسخ به این اتهامات ؛ آزاد، معاون تبلیغی دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم در این مورد اظهار داشت که که در این کشور نزدیک به ۸۰ هزار مسجد وجود دارد که از این میان ۱۳ هزار مسجد متعلق به اهل تسنن است.
اگر جمعیت شیعه کشور را حدود هفتاد میلیون نفر بدانیم، به صورت میانگین برای هر یک هزار نفر یک مسجد برای شیعیان موجود است و این در حالیست که اهل سنت ایران که حدود هفت تا هشت میلیون نفر برآورد می شوند، به طور میانگین برای هر 600 نفر یک مسجد در اختیار دارند.
حدود پنجاه درصد مساجد شیعیان امام جماعت و روحانی ندارند اماهیچ مسجدی از اهل سنت بدون امام جماعت نیست .
جالب است بدانیم طبق آمارهای رسمی کشورعربستان سعودی که ادعای ام القرای جهان اسلام بودن را دارد شیعیان این کشور که 18 درصد جمعیت این کشور راتشکیل می دهند فقط 5 هزار از 94 هزار مسجد این کشور را در اختیار دارند یعنی به ازای هر 1000 نفر شیعه یک مسجد و در مقابل، جمعیت 16 میلیونی اهل تسنن عربستان به ازای هر 250 نفر یک مسجد در اختیار دارند .
بارها دیده شده که شعیان عربستان برای برگزاری مراسمات مذهبی در مساجد و حسینیه ها از طرف حکومت آل سعود تحت فشار قرار گرفتهاند. نمونه های بارز این تعرضات را درمنطقه الشرقیه که تمرکز جمعیت شیعیان بیشتر است به کرات میتوان مشاهده نمود و از آن جمله میتوان به دستگیری روحانی برجسته شیعیان عربستان آیت ا... شیخ نمر و اعدام او توسط دستگاه حکومتی خاندان سلطنتی آل سعود اشاره کرد.
اکنون قضاوت را به شما واگذار میکنیم
ایران حقوق بشر را رعایت نمیکند یا عربستان سعودی ؟
موضوعات مرتبط: راههای نفوذ ، اخبار ، فرقه ها ، پیامها
برچسبها: شیعه , عربستان , مسجد , حقوق بشر
مهدی ابریشمچی موسوم به برادر شریف از سال 1364 به عنوان رابط اصلی تحویل اطلاعات جمع آوری شده توسط سازمان مجاهدین خلق به مسوولان حزب بعث عراق شناخته می شود. این اطلاعات ابتدا توسط تیم های شنود در مرز ایران و عراق ضبط و جمع آوری می شد و سپس توسط بخش دیگری به نام " سیستم تخلیه اطلاعات تلفنی" که در آلمان و فرانسه فعالیت داشت تکمیل می گردید و در نهایت توسط ابریشمچی بطور حضوری در اختیار بالاترین مقامات حزب بعث قرار می گرفت. این اطلاعات عمدتا شامل این اهداف می شد:
- تعیین مراکز نظامی و تجمع نیروهای ارتش ایران که مورد هدف جنگنده های عراقی قرار می گرفت
- تعیین زمان و مکان حملات جبهه ای ایران و استعداد نیروی انسانی موجود در مراکز نظامی
- تعیین مختصات مراکز مهم دولتی در شهرهای بزرگ ایران جهت بمباران نیروهای صدام
- تعیین خسارات وارده بر شهرها پس از حملات بمباران هوایی
ابریشمچی در تمامی نشست های سری رجوی که با رییس وقت سازمان امنیت حزب بعث عراق (ژنرال حبوش) مبنی بر گرفتن امکانات ترور شخصیت ها در داخل ایران صورت می گرفت حضور داشته است.
وی که پس از اشغال خاک عراق توسط آمریکا مخفیانه به فرانسه اعزام شد، همسر اول مریم رجوی بوده و در جریان انقلاب ایدئولوژیک مریم را به مسعود رجوی بخشیده و در عوض دختر جوانی را که با وی 17 سال تفاوت سنی داشت تصاحب نمود.
نقشی که امروزه ابریشمچی بدان مشغول است برگزاری کنفرانس های خبری و ارایه اطلاعاتی است که دولت های غربی با پوش اپوزیسیون در اختیار منافقین قرار می دهند.
گفتنی است در گروهک منافقین مهدی ابریشمچی به "بی غیرتی" مشهور است.
موضوعات مرتبط: جنایات جنگی ، راههای نفوذ ، نفوذ ، اخبار ، پیامها
برچسبها: مهدی ابریشم چی , گروهک , منافقین , رجوی
همچنین قبل از پیروزی انقلاب مادرم شبی او را به خواب می بیند که با لباس مرتبی در سالنی ایستاده و عده ای از جوانان در پیرامون او نشسته اند. مادر سوال می کند: مادر کجا هستی و چه می کنی، پاسخ می دهد: جوان ها را درس می دهم. مادر می گویند در زمانی که به دستور امام خمینی مدارس تعطیل شده و همه در اعتصاب هستند تو کلاس درس تشکیل داده ای؟ مادر این کلاس اسلام شناسی است و هرگز تعطیل نخواهد شد».
خانواده مجید شریف واقفی بعد از شهادت وی کماکان تحت فشار ساواک بودند. بنا بر اظهارات سیده مریم شریف واقفی «ما حتی بعد از شهادت ایشان هم تا پیروزی انقلاب باز تحت نظر بودیم مرتباً به ساواک احضار می شدیم و زیر فشار بودیم. و ارتباط ما با این دوستان و فامیل کم بود حتی تا پیروزی انقلاب اگر کسی به منزل همشیره (سیده مهین) به اصفهان می آمد یا با ما ارتباط داشت، او را بعداً تحت نظر می گرفتند که ببینند ارتباط وی با ما به چه صورت بوده است. فکر می کردند ما هم دنباله روی او شده ایم و به صورت تشکیلاتی عمل می کنیم... روزی یکی از اقوام دور ما به اصفهان آمده بود و یک شب در خانه خواهرم مهمان بود.
فردای آن روز که با اتوبوس به تهران رسیده بود ایشان را گرفته بودند برده بودند و شکنجه کرده بودند که چه ارتباطی داری و چه اطلاعاتی داری. به همین علت ارتباط فامیل با ما قطع شده بود. حتی دایی های ما ارتباطی با ما نداشتند، چون می ترسیدند. هر کس با ما ارتباطی پیدا می کرد مشکلاتی برای او ایجاد می شد به همین خاطر افراد مذهبی هم نمی توانستند به ما نزدیک شوند... ما بندرت می توانستیم به جلسات مذهبی برویم دو تا جلسه مخفی می رفتیم که با لو رفتن آن دیگر جایی نمی رفتیم.
از آنجایی که خانواده مجید شریف واقفی طبق درخواست ساواک به مصاحبه تلویزیونی و همکاری تن در ندادند مودر خشونت های مأموران ساواک قرار گرفتند در این رابطه سید مرتضی شریف واقفی می گوید:
«من زمان شهادت اخوی دبیر ریاضی بودم که همزمان با شهادت ایشان ممنوع التدریس شدم و الزاماً آمدیم به کادر اداره و ارتباطمان با دانش آموزان قطع شد... ما علاوه بر این که در کادر اداری قرار گرفتیم، ما را به زور از شهرضا منتقل کردند به اصفهان که تحت نظر باشیم... تا نزدیکی های پیروزی انقلاب ما تحت نظر بودیم و مرتباً احضار می شدیم.... آقای محمد واقفی نژاد، همسر مهین شریف واقفی، نیز گاه و بیگاه به ساواک احضار می شد و مورد شکنجه روحی قرار می گرفت.
متن کامل در ادامه مطلب
موضوعات مرتبط: آموزش ، راههای نفوذ ، نفوذ ، اخبار ، سیستمهای اطلاعاتی ، پیامها
برچسبها: گروهک , منافق , رجوی , تاریخچه
ادامه مطلب
آنچه در ادامه می آید، نگاهی است مختصر به وضعیت سازمان مجاهدین خلق:
راه اندازی سازمان مجاهدین خلق ایران و ایدئولوژی التقاطی
پس از سرکوب قیام 15 خرداد، محمد حنیفنژاد (م 1317)، سعید محسن (م 1318) و سپس علیاصغر بدیعزادگان (م 1319) که هر سه دانشجو و همسال بودند و پیشتر با جبهه ملی و نهضت آزادی همکاری میکردند، درباره شیوه مبارزه به گفت وگو پرداختند و به این نتیجه رسیدند که شیوههای مسالمتآمیز، مبارزات را به جایی نخواهد رساند و تنها راه سرنگونی رژیم، مبارزه مسلحانه است. اینان در سال 1344 بدون اینکه نامی بر خود بگذارند، هسته اولیه گروه را تأسیس کردند و گروه در ابتدا به عضوگیری پرداخت. آنها توانستند علی میهندوست، عبدالرسول مشکینفام، حسین روحانی و چند نفر دیگر را به عضویت گروه درآوردند. مطالعات گروه با خواندن کتابهای بازرگان، طالقانی و کسروی و قرآن و نهجالبلاغه آغاز شد و نتیجه مطالعات ایدئولوژیک گروه تهیه چند کتاب آموزشی برای اعضا شد. یکی از مباحث عمومی گروه، تعیین استراتژی و خط مشی بود.
گروه، پس از مباحث و مطالعات فراوان به این نتیجه رسید:
1 ـ تنها راه سرنگونی رژیم شاه جنگ مسلحانه است؛
2 ـ هماکنون شرایط مبارزه مسلحانه در جامعه بالقوه موجود است و روشنفکران انقلابی میتوانند با آغاز مبارزه، این قوه را به فعل تبدیل کنند؛
3 ـ برای آغاز عملیات، احتیاج به حداقل آمادگی نظامی است.
بر این اساس، در سال 1348 کادر رهبری (حنیفنژاد، سعید محسن، باکری، بهمن بازرگانی و بدیعزادگان) تصمیم گرفتند عدهای از اعضا را برای آموزش نظامی به اردوگاههای فلسطینی اعزام کنند. نخستین گروه از جمله بدیعزادگان و تراب حقشناس به سوریه رفتند و در پایگاه شهید سلاله به آموزش نظامی پرداختند. گروه دیگری در سال بعد رهسپار دبی شدند.
گروه شش نفره به اتهام سرقت در بازار دبی دستگیر شدند. پلیس دبی پس از بازجوییهای فراوان به این نتیجه رسید که دستگیرشدگان را به پلیس ایران بسپارد. مرکزیت در تهران تصمیم گرفت با راهنماییی دفتر الفتح، هواپیمای حامل دستگیرشدگان را برباید. تصمیم عملی شد و هواپیما توسط سه نفر از اعضای دیگر، حسین روحانی، سید محمد صادق دربندی و رسول مشکینفام ربوده و به عراق برده شد. دولت عراق که به ربایندگان هواپیما مشکوک شده بود، آنها را تحت شدیدترین شکنجهها قرار داد. ربایندگان هواپیما با پا درمیانی سازمان الفتح آزاد شدند.
اعضای اصلی سازمان که عملیات ربایش هواپیما را در آسمان خلیج فارس پیروزی بزرگی تلقی میکردند، اصرار میورزیدند که گروه هر چه زودتر باید وارد عملیات شود و موجودیت خود را اعلام کند. بر این اساس، مرکزیت تصمیم گرفت مقادیری سلاح و مهمات تهیه و خود را برای رویارویی با رژیم که در تدارک برگزاری جشنهای 2500 ساله بود، آماده کند. ناصر صادق، مسئول تهیه سلاح از اعضای مرکزیت با یکی از آشنایان منصور بازرگانی به نام مراد دلفانی تماس میگیرد و چند قبضه اسلجه از وی درخواست میکند. ساواک ظاهراً از طریق دلفانی پی بهک تشکیلات میبرد و همه مراکز رفت و آمد و خانههای تیمی آنها را شناسایی میکند. پلیس در روز 1 شهریور 1350، کلیه خانههای امن تشکیلات را مورد هجوم قرار داد و موفق شد تا آبان ماه، بیشتر کادر رهبری و اعضای آن را دستگیر نماید.
چند روز بعد، پنجم مهر، بدیعزادگان و چند روز بعد مشکین فام دستگیر شدند و سرانجام در روز سی ام مهر خانه امن حنیفنژاد مورد هجوم قرار گرفت و وی به همراه چند نفر دیگر دستگیر شدند و بدین گونه با دستگیری یازده عضو مرکزیت از چهارده عضو، این تشکیلات قبل از هر عملی منهدم شد. تنها اعضای باقی مانده؛ احمد رضایی، حسین روحانی و حقشناس ـ که در آن زمان خارج از کشور بودند ـ با کمک کاظم ذوالانوار و محمود شامخی دوباره مرکزیت را راهاندازی کردند؛ ولی احمد نیز در یازدهم بهمن ماه به محاصره نیروهای رژیم درآمد و مجبور شد با سیانور خودکشی کند.
متن کامل در ادامه مطلب
موضوعات مرتبط: آموزش ، جنایات جنگی ، راههای نفوذ ، اطلاعات عمومی ، اخبار ، سیستمهای اطلاعاتی
برچسبها: گروهک , منافق , رجوی , تاریخچه
ادامه مطلب
1901 — ورود مستقیم نیروهای آمریکایی به کلمبیا
1902 — حمله به پاناما
1904 — ورود نیروهای آمریکایی به کره و مغرب
1905 — ورود نیروهای آمریکایی به هندوراس علیه انقلاب این کشور
1905 — حمله به مکزیک (در کمک به دیکتاتور وقت بورویریو دمازبرای سرکوب قیام مردمی این کشور)
1907 — حمله به نیکاراگوئه
1907 — ورود نیروهای آمریکایی به دومینیکن برای سرکوب انقلاب این جمهوری
1907 — نیروهای آمریکایی در جنگ میان هندوراس و نیکارگوئه مشارکت کردند
1908 — نیروهای آمریکایی در خلال انتخابات پاناما در این کشور مداخله کردند
1910 — آمریکا نظامیان خود را برای سرکوب کودتا علیه حکومت نیکاراگوئه به این کشور گسیل داشت
1911 — ورود نظامیان آمریکایی به هندوراس برای حمایت از کودتا به رهبری مانوئل بونیلا بر ضد رئیس جمهور منتخب میگل داویا
1911 — سرکوب قیام ضد آمریکایی در فیلیپین
1911 — مداخله در چین
1912 — حمله و اشغال کوبا
1912 — حمله به پاناما
1912 — حمله به هندوراس
1912 — 1933 — اشغال نیکاراگوئه . از این زمان نیکاراگوا به مستعمره ای برای احتکار شرکت های آمریکایی تبدیل شد. در سال 1914 عهدنامه ای در واشنگتن به امضا رسید که براساس ان ایالات متحده آمریکا اجازه می یافت کانالی را میان دو اقیانوس از طریق خاک نیکاراگوا احداث کند و براساس همین عهدنامه چامرور به عنوان رئیس جمهور نیکارگوئه نیز تعیین می شد. علاوه براین عهد نامه موافقت نامه های دیگری هم به امضا رسید که هرچه بیشتر دولت و ملت نیکاگوا را به سوی بردگی بیشتر برای آمریکا هدایت می کرد.
1914 — 1934 — هائیتی. نیروهای آمریکایی پس از وقوع چندین انقلاب در هائیتی وارد این کشور کرد و به مدت 19 سال هائیتی تحت اشغال آمریکا در آمد
1916 — 1924- اشغال جمهوری دومینکن به مدت 8 سال
1917 — 1933 — اشغال کوبا.
1917 — 1918 — مشارکت در جنگ جهانی اول
1918 — 1922 — مداخله در روسیه
1918 — 1920 — ورود نظامیان آمریکایی به پاناما
1919 — ورود نظامیان آمریکایی به کاستاریکا
1919 — حمله به هندوراس
1920 — حمله به گواتمالا
1921 — حمایت آمریکا از گروههای مسلحی که برای براندازی کارلوس گیریرو تلاش می کردند
1922 — مداخله در ترکیه
1922 — 1927 — ورود نظامیان آمریکایی به چین
1924 — 1925 — حمله به هندوراس
1925 — حمله به پاناما
1926 — حمله به نیکاراگوا
1927 — 1934 — آمریکا چین را به اشغال در آورد
1932 — حمله به السالوادور
1937 — حمله به نیکاراگوا
1945 — بمباران هیروشیما و ناکازاکی ژاپن. حدود 220٬000 نفر در اثر این دو بمباران اتمی جان باختند که بیشتر آنان را شهروندان غیرنظامی تشکیل میدادند.بیش از 100٬000 نفر بلافاصله هنگام بمباران کشته شدند و بقیه تا پایان سال 1945 بر اثر اثرات مخرب تشعشعات رادیواکتیو جان خود را از دست دادند.
1947 — 1949 — حمله به یونان
1948 — 1953 — حمله به فیلیپین
1950 — حمله به پورتریکو
1950 — 1953 — حمله به کره
1953 — حمایت از کودتای 28 مرداد علیه دولت منتخب ایران
1958 — لبنان
1958 — جنگ با پاناما
1959 — نظامیان آمریکایی وارد لائوس شدند
1959 — حمله به هائیتی
1960 — عملیات نظامی آمریکا در اکوادور
1960 — حمله به پاناما
1965 — 1973 — تجاوز خونین به ویتنام
1966 — حمله به گواتمالا
1966 — حمایت نظامی از اندونزی علیه فیلیپین
1971 — 1973 — بمباران لائوس
1972 — حمله به نیکاراگوا
1980 — عملیات نظامی علیه ایران در طبس موسوم به پنجه عقاب که باشکست مواجه شد
1983 — دخالت نظامی در گرینادا
1986 — حمله به لیبی و بمباران طرابلس و بنغازی
1988 — حمله آمریکا به هندوراس
1988 — حمله به هواپیمای مسافربری ایرانی و قتل عام تمامی 290 نفر سرنشین این هواپیما
1989 — نظامیان آمریکایی ناآرامی ها در جزایر ویرجین را سرکوب کردند
1991 — عملیات نظامی گسترده در عراق (جنگ اول خلیج فارس)
1992 — 1994 — اشغال سومالی و انجام خشونت بسیار مفرط علیه شهروندان این کشور
1998 — حمله به سودان هواپیماهای آمریکایی به بهانه تولید گاز اعصاب یکی از کارخانه های ساخت دارو را بمباران کردند
1999 — آمریکا با پوشش ناتو جنگی را علیه یوگسلاوی براه انداخت. بمباران این کشور 78 روز به طول انجامید و یوگسلاوی از هم فروپاشید
2001 — حمله و اشغال افغانستان به بهانه تعقیب گروه القاعده
2003 — حمله و اشغال عراق بدون مجوز سازمان ملل
2011 — حمله به لیبی پس از پیروزی انقلاب این کشور و سرنگونی دیکتاتور قذافی
2011 — حمایت رسمی از گروههای مسلح تروریستی در سوریه با هدف براندازی نظام منتخب ملت سوریه
2011 — اعلام حمایت رسمی از رژیم آل خلیفه در سرکوب قیام مردمی این کشور
2015 — اعلام پشتیبانی رسمی از آل سعود در جنگ این کشور علیه انقلاب ملت یمن
موضوعات مرتبط: نظامی ، راههای نفوذ ، اطلاعات عمومی ، نفوذ ، اخبار ، سیستمهای اطلاعاتی ، پیامها
برچسبها: جنايات آمريكا , جنگ , حمله , ملت

به گزارش صبح الوند، در جامعه اطلاعاتي ، آناليز بيگ ديتا امري ضروري براي آژانس امنيت ملي خواهد بود .که به معنای برنامه ريزي براي استفاده مناسب از انبوه داده ها و استخراج اطلاعات مورد نياز از بين انبوه داده هاي موجود می باشد.
آژانس امنيت ملي آمريكا در برنامه پريسم (PRISM PROGRAM) در حال گردآوري داده ها و يافتن ارتباطات بين آنهاست. واقعيت آن است كه آژانس امنيت ملي آمريكا توانائي گردآوري داده هاي اينترنتي را مدتهاست كه كسب كرده است.
NSA اين قابليت را مديون همكاري شركتهاي تلفني و اينترنتي است كه امكانات سخت افزاري و نرم افزاري خود را در اختيار آن قرار مي دهند. بالاخص اخيرا دو شركت گوگل و ياهو در اين زمينه كمكهاي فراواني به آژانس امنيت ملي آمريكا كرده اند.
در سال 2006 ميلادي گوگل مقاله اي را در خصوص پايگاه داده جديد خود به نام بيگ تيبل (BIG TABLE) منتشر كرد. اين پايگاه مي تواند حجم گسترده اي از داده هاي مربوط به كاربران را نگهداري و شاخص گذاري نمايد . ياهو نيز پايگاه داده مشابهي را تحت عنوان هادوپ ايجاد كرده است .
بيگ تيبل و هادوپ (HADOOP) راهكارهايي را براي مديريت حجم گسترده اطلاعات در اختيار آژانس امنيت ملي آمريكا قرار مي دادند اما از نظر امنيتي دچار ايراد بودند، لذا در سال 2008 آژانس مزبور خود اقدام به تهيه پايگاه بهتري به نام اكيومولو (ACCUMULO) نمود .
اين پايگاه داده به نوعي توسعه يافته همان پايگاه بيگ تيبل گوگل محسوب مي شد اما با ايجاد سطوح دسترسي متعدد ، از نظر امنيتي ارتقا يافته بود . اكيومولو داراي توان تحليلي بسيار بالائي است.
NSA در تلاش است تا با به ميدان آوردن ابر رايانه هاي آنلاين، زمان تحليل هاي خود را به تنها چند ثانيه كاهش دهد. در صورتي كه اين ابررايانه ها وارد ميدان شوند، هزينه شكستن رمزهاي عبور به شدت كاهش خواهد يافت به اين ترتيب اطلاعات سرورهاي يا شبكه ها به راحتي قابل استخراج خواهند بود و اينجا همان جائي است كه اطلاعات كاربران در آنها نگهداري مي شود.
توانائي دانلود و آپلود افكار عمومي
آژانس امنيت ملي آمريكا اكنون اين امكان را يافته است تا با دانلود و دريافت اطلاعات و پستهاي شهروندان كشورهاي مختلف و آناليز آنها ، رويكرد هاي افكار عمومي و الگوهاي مختلف فكري بخشهاي مختلف جوامع انساني را شناسائي كند .
در واقع آمريكائيها در تلاشند در پروسه دانلود افكار عمومي به جهت گيريهاي افكار عمومي در كشورهاي مختلف دست يابند و در پروژه آپلود ، اين جهت گيريها را تغيير دهند.
محمد یعقوبی ، مسئول سایبری قرارگاه خاتم الاوصیاء (عج)
موضوعات مرتبط: راههای نفوذ ، اخبار ، سیستمهای اطلاعاتی ، پیامها
برچسبها: پروژه امنيتي , بيگ ديتا , امنيت ملي , آژانس
قرارگاه ضد صهیونیستی کمیل از این پس شما را
در جریان پیشرفت کار اینترنت اشیاء در ایران قرار خواهد داد
(1)
هر چند روال برگزاری جلسات با شرکتها و سازمانهای داخلی پیش از اطلاع رسانی عمومی شبکه و از چندین ماه قبل آغاز شده (و توافقهای اولیهای هم صورت گرفته بود) ، اما این مساله در هفتههای اخیر و با راهاندازی بخش اول شبکه ، سرعت بیشتری گرفت و همچنان هم ادامه دارد . امیدواریم به زودی خبر همکاری و پیوستن مجموعههای بیشتری به حرکت « شبکه اشیاء » را به اطلاعتان برسانیم.
موضوعات مرتبط: شبکه ، راههای نفوذ ، پیامها
برچسبها: اینترنت اشیاء , دانشگاه , تهران , پوشش
در یک حمله هکری به رایانه مدیر دفتر نخستوزیر رژیم صهیونیستی اطلاعات محرمانه بسیاری از جمله تلاش این رژیم برای تسلیح تروریستهای سوریه و حمایت گسترده عربستان و قطر در این باره به دست آمده است.
هکرها موفق شدند به رایانه شخصی تعدادی از کارمندان امنیتی رژیم صهیونیستی نفوذ کنند که یکی از آنها «منذر الصفدی» مشهور به «مندی الصفدی» یکی از کارمندان دفتر «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی است که در پرونده سوریه بسیار فعال است.
هک رایانه، تلفن همراه و شنود از الصفدی در طول چند ماه انجام شد و دست بسیاری از شخصیتهای لبنانی و معارضان سوری که با دشمن اسرائیلی در پرونده سوریه و غیره تعامل داشتند، رو شد.
در پی این موضوع مشخص شد که مندی تلاش کرده مزدورانی از لبنان و سوریه را به خدمت بگیرد تا با آنها برای رساندن سلاح به گروههای معارض هماهنگی انجام دهد. همچنین رابطه یکی از فرماندهان داعش در عراق با دشمن اسرائیلی فاش شد.
بر اساس این اسناد، قرار بوده که سلاحهای خریداری شده برای گروههای مسلح در سوریه با پول عربستان و قطر انجام شود.
روزنامه «الاخبار» لبنان در گزارشی اعلام کرده که به بخشی از اطلاعات و پروندهها ( ) دست پیدا کرده و در چند بخش بدون نام بردن از اسم اشخاص آن را منتشر خواهد کرد. آنچه در زیر میآید بخش نخست «اسرائیللیکس» است.
مندی الصفدی کیست ؟
مندی از اهالی «مجدل شمس» سوریه در جولان اشغالی است که از نزدیکترین سوریها به نتانیاهو محسوب میشود. وی علاوه بر مدیر دفتری نتانیاهو، در کنست (پارلمان) رژیم صهیونیستی و نیز در شعبه تکنولوژی اطلاعات و خدمات و نیز تجارت سلاح مشغول است. وی شرکتهای تجاری بسیاری در چند کشور دارد و جمعیت «دروزیهای حامی اسرائیل» را رهبری میکند.
او دوست نزدیک «باروخ مازول» افراطی راستگرای اسرائیلی است که هر ساله کشتار ۲۹ فلسطینی در حرم ابراهیمی در سال ۱۹۹۴ شده، را جشن میگیرد. مندی همچنین با رهبران گروههای تروریستی «جبهه النصره» و داعش و نیز شخصیتهای سیاسی لبنانی و معارضان سوری ارتباط دارد.
اسناد فاش شده پس از هک رایانه شخصی صفدی، حجم تلاش و فعالیت استثنائی صفدی در مسأله سوریه و در زمینههای مختلف را نشان میدهد.
مسیر ، از طریق داعش در عراق
داستان از آنجا آغاز شد که هکری حرفهای چند ماه پیش موفق شد، یک جاسوس الکترونیکی (Trojan) در رایانه شخصی یکی از سرکردگان داعش در عراق وارد کند. به طور اتفاقی روشن شد که این فرمانده داعش با الصفدی ارتباط دارد و شخص اول، الصفدی را از جزئیات زندگی در سوریه مطلع میکند.
از طریق فناوری معینی، هکر موفق شد جاسوس الکترونیکی خود را به رایانه شخصی الصفدی برساند. همزمان با این اقدام، دادههای اطلاعاتی از رایانه شیخ عمر الحجی معروف به «عمر غرباء» یکی از مسئولان دینی-مذهبی داعش در استان رقه (در شمال شرق سوریه) به دست آمد که در میان این اطلاعات، نامهای از فردی موسوم به «شیخ احمد» یافت شد که به نقل از فردی به نام «عبدالغفور الحاضری» از شهر حلب (شمال غرب سوریه) اطلاعاتی درباره شبکه اطلاعاتی در ترکیه بیان کرد که «موتی کوهن» افسر اسرائیلی و «مندی الصفدی» نماینده امنیتی او آن را برای جذب مزدور اداره میکنند و اغلب این افراد زن هستند و نشستهایی محرمانه در ترکیه و اردن با حضور افسران اسرائیلی و آمریکایی برگزار میکنند.
قرارداد اسلحه در جمهوری چک برای رساندن آن به ترویستها در سوریه
یکی از اسناد فاش شده نشان میدهد رژیم صهیونیستی تلاش کرده قرارداد اسلحهای را در «پراگ» پایتخت چک به حساب «الجبهه الاسلامیه»، «اجناد الشام» و«النصره» ببند اما برخی گروههای مسلح به ویژه النصره با بستن این قرارداد در خارج از مرزهای سوریه مخالفت کردهاند.
قطر و عربستان در پشتپرده تجهیز تسلیحاتی و غیرتسلیحاتی تروریستهای سوری
همچنین اسناد به دست آمده نشان میدهد که قطر و عربستان در پشتپرده حمایت مالی از تروریستهای سوریه هستند و حلقه ارتباطی میان النصره و قطر یک فرد سوری به نام «محمد الخطیب» معروف به «کلینتون» بوده است.
همچنین اطلاعات به دست آمده نشان میدهد که «اسامه الحر» همان فرد سوری است که با دشمن اسرائیلی در قراردادهای تسلیحاتی هماهنگی به عمل میآورد همانگونه که زنی به نام «ام عباد» در بستن این قراردادها فعال است.
از سوی دیگر اسناد نشان میدهد که گروهک «ارتش آزاد» بر گذرگاههای محرمانه در «جبل الشیخ» در راستای خدمت به منافع اسرائیل مسلط شده است.
در همین راستا، اسناد نشان میدهد که گفتوگوهایی میان طرفهای عربستانی و اردنی برای بستن قراردادهای مربوط به سلاح وجود دارد و برخی نمایندگان اسرائیلی در شهرهای درعا و داخل اراضی اشغالی و نیز اردن در این راستا فعال هستند. یک پرونده از قرارداد سلاح آمریکایی برای یکی از گروههای سوری وجود دارد که شامل موشک «تاو » و ضد هوایی «استینگر» ، تانک و عینکهای ویژه دید شب و غیره است . همانگونه که یک پیشنویس برای ایجاد ارتشی با هدف سقوط ارتش سوریه وجود دارد.
افشای «پرونده امنیت منطقه» و دو طرح در رابطه با منطقه
رایانه شخص دیگری که هک شده شخصیت اسرائیلی دیگری به نام «موشه کاهان» است که در ارتباط دائم با مندی بوده است. وی سابقه خدمت ۲۲ ساله در ارتش اسرائیل دارد. در این عملیات هکری یک پرونده از وی با عنوان «امنیت منطقه» به دست آمد که حاصل یک جلسه اسرائیلی-آمریکایی-سوری است.
اهداف این طرح مرزهای لبنانی-اسرائیلی و مرزهای سوری-اسرائیلی است. تحت عنوان اصلی «فایده عملی از انقلاب سوریه در طول سه سال» ۳ عنوان فرعی مطرح شده است:
۱- در زمینه شهرکنشینان اسرائیلی: مواد اولیه –جمع اموال برای معارضان سوری
۲- در زمینه معارضان سوری: ارتباط با اسرائیل-سفر به اسرائیل- روابط اقتصادی با اسرائیل و حمایت از اراضی یهودی و فلسطینی.
۳- هزینه آینده: طرحی برای ۱۰۰ میلیون دلار: کمکهای انسانی، غذای و پزشکی ، نفت، امنیت (هزینههای کنونی ۲ میلیون دلار است).
طرح دیگری که افشا شده «تهدیدهایی که امنیت منطقه با آن روبروست: افغانستان، عراق و جنوب لبنان» نام دارد و پیشنویسی که شرکتکنندگان در نشست با آن موافقت کردهاند «ایجاد یک منطقه حائل در جنوب سوریه بوده که نیروهای معتدل نظامی سوری در آن قرار دارند.
اما هدف این طرح تحقق امنیت اسرائیل، دور کردن خطر ایران از اسرائیل و تقویت اقتصاد و افزایش مهاجرت به اسرائیل اعلام است.
میانجیگری اسرائیلی برای آزادی خلبان اردنی نزد داعش
مندی در تاریخ ٢٩-١٢-٢٠١۴ با شخصی به نام «ابومناف» که شمارهای ترکی داشته تماس گرفته و درباره میانجیگری اسرائیلی برای آزادی «معاذ کساسبه» صحبت کرده است. این خلبان اردنی به دست داعش زنده سوزانده شد.
در این ارتباط اعلام شده است که داعش خلبان اردنی را مقابل پول و سلاح آزاد کند. اما در ادامه اعلام نشده است که چرا این ارتباط به نتیجه نرسید.
موضوعات مرتبط: راههای نفوذ ، نفوذ ، اخبار ، سیستمهای اطلاعاتی
برچسبها: هكر , صهيونيستها , نخست وزير , اطلاعات سري
فتحعلی شاه قاجار ، پادشاه ایران در جریان شرفیابی کنسول بریتانیا
مشتاقانه از وی پرسید که چند زرع بایستی زمین را حفر کنند تا به ینگه دنیا (آمریکا) برسند؟
وقتی کنسول انگلیس متحیرانه پاسخ می دهد که راه رسیدن به ینگه دنیا از طریق کندن زمین نیست ، اعلی حضرت با تعجب اظهار می دارد که نماینده انگلیس اطلاعی ندارد زیرا کنسول عثمانی شخصا به ایشان گفته اند که با کندن زمین می توان به ینگه دنیا رسید.
موضوعات مرتبط: راههای نفوذ ، نفوذ ، پیامها
برچسبها: فتحعلی شاه , پادشاه ایران , کنسول انگلیس , احمق
محققان شرکت دراپر با استفاده از فناوری نانوسیم و بافت آنها، در حال ارائه سختافزاری هستند که بتواند مشکل تداخل امواج در اینترنت اشیاء را حل کند.
پیشبینیها نشان میدهد که اینترنت اشیاء (IoT) تنها در بخش راهآهن تا سال 2025 گردش مالی بیش از 14 تریلیون دلار خواهد داشت. برخی معتقدند برای جلوگیری از تداخل، بهتر است در مورد برخی قوانین و سیاستها تجدید نظر کرد.
محققان شرکت دراپر (Draper) با همکاری پژوهشگران دانشگاه هاروارد موفق به ارائه راهبردی شدند که با استفاده از آن سختافزارهای نانومقیاس را میتوان کنار هم چید تا ابزاری بهدست آید که سیگنالهای خالص تولید و دریافت کند. با این کار، مشکل تداخل در دریافت و ارسال به حداقل میرسد.
فیلم را دانلود نمائید
در حال حاضر باید در فرکانسهای ادوات، اختلاف معنیداری وجود داشته باشد تا مشکل تداخل بوجود نیاید اما با این فناوری میتوان این محدودیت را پشت سر گذاشت.
آژانس پروژههای تحقیقاتی پیشرفته دفاعی (DARPA) سرمایهگذاری روی این حوزه انجام داده است تا راهی برای مونتاژ کردن سختافزارهای نانومقیاس بهدست آید تا از آن در سیستمهای میکروالکترومکانیکی و نیمههادی استفاده کرد.
در این راهبرد که به NanoLitz شهرت دارد، ابعاد سیمها کاهش یافته تا هدر رفت انرژی به حداقل برسد و همچنین پاسخدهی با دقت بالاتری انجام شود. این گروه تحقیقاتی از روش خودآرایی در DNA در این پروژه استفاده کردند.
محققان شرکت دراپر در حال ارائه راهبردی الهام گرفته از سیستمهای میکروسیالی هستند تا نانوسیمهای تولید شده به شکلی از پیش تعیین شده ببافند. با این کار میتوان خروجی سیستم را افزایش داد. این شرکت در حال طراحی و ساخت این ابزار است. با بهبود سیگنالدهی میتوان انتقال سیگنالها را 5 برابر بیشتر از حالت رایج در کانالها انجام داد و مشکل تداخل را به حداقل رساند.
شرکت دراپر روی ارائه فناوریهای پیشرفته برای حل مشکل پیشرو در حوزه اینترنت اشیاء کار میکند. این شرکت در حال حاضر با بخشهای مختلف دولتی، صنعت و دانشگاه همکاری دارد
موضوعات مرتبط: شبکه ، فنی ، آموزش ، راههای نفوذ ، اطلاعات عمومی ، نفوذ
برچسبها: اینترنت اشیاء , دراپر , تداخل امواج , سخت افزار
اسرارآمیزترین سرویس اطلاعاتی جهان
با سرویسهای اطلاعاتیشوروی سابق و روسیه امروز چقدر آشنایی دارید؟ چرا روسیه یکی از مرموزترین و مخوفترین سرویسهای اطلاعاتی جهان را دارد؟ جاسوسهای روسیه در نبرد اطلاعاتی با بلوک غرب چه پیروزیها و شکستهایی را رقم زدهاند؟ فعالیت کا.گ.ب در ایران چه ابعادی دارد؟ برای آشنایی با سرویس اطلاعاتی روسیه با گزارش ویژه مشرق همراه شوید.
سرویسهای اطلاعاتی کشورهای صاحب قدرت در جهان بدلیل مخفیکاری ذاتیشان، همواره از موضوعات مورد علاقه رسانهای بودند و بزرگترین بمبهای خبری جهان (نظیر افشاگریهای ویکیلیکس، اسنودن و ...) نیز به افشای عملیات و فعالیتهای سرویسهای اطلاعاتی قدرتهای جهانی اختصاص داشته است.
گروه گزارش ویژه مشرق در سلسله گزارشهایی، به معرفی مشهورترین سرویسهای اطلاعاتی جهان از آغاز فعالیت آنها و مهمترین عملیاتهای این سرویسها تا به امروز خواهد پرداخت. در گزارش ویژه پیشین، سرویس اطلاعات محرمانه انگلیس MI6 را معرفی و بررسی کردیم.در این گزارش، نگاهی دقیقتر به سرویس اطلاعاتی اسرارآمیز روسیه موسوم به کاگب خواهیم داشت و برخی زوایای ناگفته و ناآشنای آن را خواهیم گشود.
KGB مخفف عبارت Komitet Gosudarstvennoy Bezopasnosti به معنای کمیته¬ امنیتی کشور است. ریشه اولیه این سازمان با نام "اوخرانا" (Okhrana) به 1880 هنگامی که تزار روسیه – الکساندر دوم- آن را با هدف نفوذ در میان احزاب مخالف حکومت ایجاد کرد، باز می¬گردد. همین نفوذ باعث گردید که هر گونه اقدامی از سوی این گروهها براحتی سرکوب و کنترل گردد. در سال 1916 وقتی مقامات دولتی روسیه خبر از وقوع یک انقلاب به نیکلاس دوم دادند، او به دلیل اعتماد بسیار زیادش به قدرت و نفوذ اوخرانا، این موضوع را جدی نگرفت.
آرم اوخرانا، سنگ بنای کا.گ.ب
سازمانی با هدف مشابه، بعد از انقلاب روسیه در سال 1917، با عنوان Cheka با هدف تحکیم حکومت لنین ایجاد شد. "چکا" در سال 1918 در طی جنگهای داخلی روسیه موقتا تعطیل شد و بار دیگر در سال 1922 تحت عنوان "دفتر مدیریت سیاسی کشور" (GPU) جهت سرکوب مخالفین استالین تاسیس شد. استالین در سال 1934 نام آن را به "کمیساریای خلق برای امور داخلی" (GUGB) تغییر داده و به آن قدرت بیمثالی بخشید چرا که اعتقاد داشت نباید زیر نظر حزب فعالیت کند.
او از این سازمان بعنوان اهرم قدرتمند سرکوب مخالفانش طی 30 سال حکومت خود استفاده کرد. پلیس مخفی وحشتناکترین نامی بود که مردم روسیه در طی دوران حکومت استالین به گوششان خورد. طی دوره¬های مختلف تا قبل از مرگ استالین، این سازمان نام¬های مختلفی به خود گرفت: GUGB در سال 1941، NKGB در سال 1943، MGB در سال 1946، و MVD در سال 1953. پس از مرگ استالین، در سال 1953 MVD تصمیم گرفت که رویکرد خشن خود را کنار بگذارد و با رویکردی جدید در مارس 1954 به KGB تغییر نام داد. تا قبل از تبدیل شدن به KGB، این سازمان با استفاده از ایجاد وحشت در جامعه و به ره¬بری از ایده ¬آلیسم برای جذب جاسوس در خارج از کشور، اداره می¬شد.
آرم سازمان چکا و تصویر زرژینسکی به همراه یارانش در این سازمان
اعمال مدرنیزه و اصلاحات در KGB در زمان ریاست "یوری آندروپوف" طی سال های 1967 تا 1982 صورت گرفت. او بعدها به ریاست حزب کمونیسم رسید.
در آگوست 1991، "ولادیمیر کریوچکوف" –رییس وقت سازمان- طرح یک کودتای نافرجام علیه دولت "گورباچف" را به دست گرفت. این می¬توانست شروع یک پایان برای KGB باشد. این عمل و دیگر فعالیت¬ها نظیر نفوذ در کلیسای ارتدوکس با اعتراض عمومی مبنی بر اعمال اصلاحات در KGB روبرو شد. با ظهور "بوریس یلتسین" بر مسند قدرت، وی این سازمان را پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، به 5 آژانس تحت نظر دو بخش تقسیم کرد که هر کدام وظایف محوله خود را انجام می¬دادند. در نتیجه در 6 نوامبر 1991، KGB رسما بعنوان یک سازمان واحد از دایره وجود خارج گردید.
یوری آندروپوف رئیس سابق حزب کمونیسم و ولادیمیر کریچکوف رئیس سابق کا.گ.ب
KGB در اصل یک سرویس نظامی بود؛ درست همانند ارتش شوروی. در اسناد طبقه¬بندی شده این سازمان می¬توان ماموریت¬های آن را یافت: مدیریت اطلاعات برون مرزی، ضد اطلاعات، فعالیت¬های تحقیقاتی و عملیاتی، حفاظت از مرزهای اتحاد جماهیر شوروی، حفاظت از رهبری کمیته مرکزی کمونیست و دولت شوروی، مدیریت مناسبات دولت در کنار مبارزه با ناسیونالیسم و کلیه فعالیتهای ضد نظام شوروی، و حذف سازمان¬های معاند حکومت.
KGB یک نام کلی برای فعالیتهای سرویس اطلاعات شوروی سابق، پلیس مخفی آن کشور و آژانس اطلاعاتی (جاسوسی) شوروی بود که با پیوستن "MKVD" سازمان اطلاعات داخلی شوروی به "MVD" سازمان اطلاعات وزارت کشور شوروی به سال ۱۹۵۴ تاسیس شد در فاصله سالهای ۱۹۵۴ تا ۱۹۹۱ (زمان سقوط شوروی) فعالیت داشت.
آرم کا.گ.ب
بدنبال فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱، KGB در ظاهر جای خود را به FSB (سرویس ضد جاسوسی روسیه) داد، به و به دو بخش تقسیم شد: سرویس امنیتی فدرال و سرویس اطلاعات برون مرزی دولت روسیه. منتقدان عقیده دارند که این تغییر تنها در نام این سرویس است و این سازمان همچنان به فعالیتهای پشت پرده خود ادامه می¬دهد. در حال حاضر سرویس اطلاعات داخل روسیه به اختصار FSB و سرویس خارجی آن SVR نامیده می¬شود.
روسيه سابقه بسيار قدرتمندي در امر جاسوسي دارد و تاريخ جاسوسي در اين كشور به دوران حكومت سزارها (تزارها) بر اين سرزمين بازميگردد. با اين حال بعد از سقوط اتحاد جماهير شوروي،KGB که يك سازمان جاسوسي قدرتمند با اختيارات نامحدود بود به سازمانهاي كوچكتري با اختيارات بسيار محدود تقسيم شد. اما اين محدوديتها مدت زيادي به طول نيانجاميد و از زماني كه ولاديمير پوتين - يكي از اعضاي سابق KGB - سكان قدرت را در روسيه به دست گرفت، سرويس اطلاعات جاسوسي خارجي (SVR) توانست بسياري از اختيارات و اقتدار سابق سازمان¬هاي جاسوسي را به دست آورد.
اعدام جمعی از پارتیزانهای روس توسط حزب نازی
بعد از آمريكا، انگليس دومين كشوري است كه به شدت نگران ميزان فعاليت¬هاي جاسوسان روسي در اين كشور است. مقامات امنيتي انگليس بر اين باورند كه ميزان فعاليتهاي جاسوسي روسيه عليه انگليس همچنان در سطح دوران جنگ سرد قرار دارد.
در همين خصوص «جاناتان اوانس» مدير سازمان ضدجاسوسي انگليس با اشاره به صرف هزينه¬هاي كلان و نيروهاي فراوان براي مقابله با جاسوس¬هاي روسي تاكيد كرده كه هزينه¬هاي صرف شده در اين زمينه به همان اندازه¬ای است كه براي مقابله با القاعده به كار گرفته ميشود.
"اسنودن" نامی که این روزها حاشیه¬هایی برای دو دولت آمریکا و روسیه رقم زده است و دوباره ماجرای جاسوسیهای روسیه را بر سر زبانها انداخته است. اگر به تاریخ جاسوسی در روسیه نگاه کنیم درخواهیم یافت ماجرای اسنودن برای بار اول نیست که اتفاق افتاده است و در طول تاریخ جاسوسان زیادی از غرب و آمریکا به سمت روسیه سرازیر شده¬اند.
به گفته¬ سپهبد "ایان پاسه¬پا" –معاون اسبق سرویس امنیتی رومانی- که ارتباط بسیار نزدیکی با سران سازمان¬های اطلاعاتی روسیه داشته است، KGB هم اکنون به ازای هر 428 نفر از مردم روسیه، یک مامور اطلاعاتی دارد. او معتقد است که در زمان اتحاد جماهیر شوروی، این سازمان یک دولت در دولت اصلی بود. اما حالا دیگر خودش تبدیل به دولت اصلی شده است.
دوران استالینی KGB: اوج وحشت
با به قدرت رسیدن حکومت بلشویک¬ها در 1917، لنین، "فلیکس ادموندوویچ زرژینسکی" (Dzerzhinsky) را به سمت ریاست "چکا" گمارد. او تا زمان مرگ خود در سال 1926 یعنی پس از مرگ لنین و بخشی از حکومت استالین، در این سمت باقی بود. پس از وی، "ویاچسلاو منژینسکی" (Vyacheslav Menzhinsky) توسط استالین منصوب گردید. در دوران ریاست او، وی موظف گردید که نظم بشدت در میان مردم حاکم گردد. در این دوران، استالین دارایی 14 میلیون نفر از مردم روسیه را در فهرست مزارع جمعی وارد کرد. منژینسکی مامور شد که با هدف صادرات، نان و غلات را از فهرست مزارع جمعی حذف نماید و بدین ترتیب با بوجود آمدن قحطی بزرگ، 5 میلیون نفر از گرسنگی مردند.
استالین و زرژینسکی
اما منژینسکی در سال 1934 بطرز مشکوکی مرد. بعدها، "گنریخ یاگودا"( (Genrikh Yagoda -جانشین وی - در جریان بازجویی¬اش اعتراف کرد که وی منژینسکی را به طمع تصاحب منصبش با سم به قتل رسانده است. از آنجا که یاگودا یک داروساز متبحر بود و علاقه بسیاری به پیشرفتهای عملی داشت، در دوران وی، پیشرفتهای بسیاری در زمینه¬های علمی در روسیه حاصل شد. وی علاقه بسیاری به انجام آزمایشات انسانی بر روی محکومین جنایی داشت. پس از مدتی در پی تردید استالین نسبت به مرگ منژینسکی – یار و همدم قدیمی-اش - او بازداشت شده و تحت بازجویی اعتراف به قتل منژینسکی کرده و در نتیجه در سال 1936 اعدام گردید.
یاگودا و مرژینسکی از رؤسای سابق سازمان اطلاعات شوری در دوره استالین (یاگودا مرژینسکی را برای تصاحب مقام وی با سم به قتل رساند)
در سال 1936، یکی از جنایتکارترین رهبران KGB، با نام "نیکلای یژوف" (Nikolai Yezhov) بر منصب نشست. وحشت و ترس در دوران وی به بالاترین حد خود در شوروی رسید. لقب او در رسانه¬های غربی و در میان مردم روسیه به "ماشین آدمکشی" و "خارپشت آهنین" معروف گردید. فقط برای نمونه، او 3 هزار نفر از عوامل خود را طی سالهای 1936 تا 1938 اعدام کرد. و بعد هم با خشم گرفتن بر "لاورنتی بریا" (Lavrenti Beria) – معاون خود- دستور دستگیری وی را صادر کرد. اما عملیات دستگیری بریا از طریق یکی از عوامل KGB به وی لو رفت و او سریعا خود را به مسکو رساند و با استالین دیدار کرد. طی دیدار خصوصی با استالین، او میزان وفاداری خود در معاونت گرجستان به حزب کمونیست و استالین را اذعان داشت و مواردی را در مورد یژوف ابراز کرد که ترس از بقدرت رسیدن و یا بروز کودتا از سوی یژوف را در استالین برانگیخت. لذا، استالین دستور دستگیری و اعدام وی در سال 1938 را صادر کرد.
نیکلای یژوف معروف به خارپشت آهنین
بریا در سال 1938 به سمت ریاست NKVD منصوب گردید. او، سازمان را گسترش داد و بازوی امنیتی آن NKGB را آنقدر تقویت کرد که در سال 1941 تبدیل به یک سازمان مستقل شد. این سازمان مسئولیت تامین امنیت داخلی، فعالیتهای ضد جاسوسی، نگهبانی از مرزها، مدیریت اردوگاههای کار، و انجام عملیاتهای چریکی و زیرزمینی علیه آلمانی¬ها در طی جنگ جهانی دوم را بر عهده داشت. مردی که ریاست NKGB را عهده¬دار بود، "وسه وُلوُد مرکولوف" (Vsevolod Merkulov) نام داشت. میزان وفاداری او به بریا بسیار زیاد بود و وی را در جریان ریز فعالیتهای سازمان قرار می¬داد. در سال 1950، مرکولوف جای خود را به "ویکتور آباکوموف" (Viktor Abakumov) داد که هیچ تعهدی به بریا از خود نشان نمی¬داد. بریا نیز استالین را متقاعد کرد که با نسبت دادن اتهام به آباکوموف مبنی بر طرح توطئه علیه وی، او را محاکمه و اعدام کند و اینچنین شد که وی در سال 1951 به جوخه¬های آتش سپرده گردید.
لاورنتی بریا پس از مرگ استالین به دست خروشچف به اعدام محکوم شد
با مرگ استالین در سال 1953 که در حلقه¬ بسیار خصوصی سیستم امنیتی شوروی با نام "کُبا" (Koba) خوانده می¬شد، بریا بی¬خبر از خوابی که "نیکیتا خروشچف" (Nikita Khrushchev) برای وی دیده است، تصمیم گرفت که قدرت را بدست گیرد. اما خروشچف با همکاری چند تن از مقامات عالی ارتش روسیه، کودتا کرده و بریا را دستگیر و در همان سال اعدام کرد. پس از به قدرت رسیدن خروشچف، این سازمان در مارس 1954 با ریاست "ایوان سروف" (Ivan Serov) همین نامی که امروز دارد را بر خود گرفت: "KGB".
قصه تلخ مرگ پسر استالین
یاکوف جوگاشویلی Yakov Dzhugashvili (استالین) –پسر استالین از همسر اولش- در جولای 1941 در حالیکه رهبری یک عراده تانک را بر عهده داشت، توسط نیروهای نازی دستگیر شد؛ وی در طی آوریل تا ژوئن 1942 در اردوگاه "هوملزبورگ" نگهداری شد و سپس در مارس 1943 به اردوگاه "ساچسنهاوزن" منتقل گردید.
طبق اسناد محرمانه فاش شده در سال 2006 سازمان KGB مرگ او در تاریخ 16 جولای 1945 به اینصورت بوده که در اردوگاه در حال قدم زدن بوده است که یکی از نگهبانان به او فرمان بازگشت به اتاقش را می¬دهد، اما وی با سرپیچی به طرف حصارها می¬آید. سرباز فرمان ایست میدهد و او فریاد می¬زند "شلیک کن!". سرباز هم گلوله¬ای به سر او شلیک می¬کند.
یاکوف استالین نفر وسط با کت بلند در اردوگاه نازیها
گفتنی است که یاکوف پیش از این هم میل به مردن داشته! و چند سال قبل، پس از ممانعت پدرش از ازدواج او با دختری که دوست داشت، اقدام به خودکشی با اسلحه می¬کند. معروف است که استالین در مورد خودکشی وی گفته بود "حتی عرضه¬ نداشته درست شلیک کند که بمیرد". او یک بار هم در مورد یاکوف اینچنین گفته بود: "یاشا مثل ولگردها و قلدرها رفتار می¬کند. دیگر نمی¬خواهم او را ببینم".
یاکوف استالین پس از مرگ
طبق اسناد، نازی¬ها خواستار تبادل او با ژنرال "فردریش پالوس" (Friedrich Paulus) بودند که قبلا در "نبرد استالینگراد" توسط روس¬ها دستگیر شده بود. اما استالین با بیان جمله¬ای بسیار مشهور قید پسر خود را زده و پیشنهاد آلمانها را نمی¬پذیرد: "من یک ژنرال را با یک ستوان عوض نمی¬کنم".
روش عملیاتی
در سال 1983، این سازمان از نظر مجله تایمز بعنوان قویترین سازمان جمع¬آوری اطلاعات در جهان شناخته شد. KGB به هر روش قانونی و غیرقانونی، اقدام به جاسوسی در کشورهای هدف کرده و اطلاعات بدست آمده را به سفارت خود در آن کشور انتقال می¬دهد. در صورتیکه مامور تابع روش قانونی دستگیر شود، از "مصونیت دیپلماتیک" استفاده کرده و آزاد می¬شود. اما این مصونیت برای مامورین غیرقانونی وجود ندارد. در اویل تاسیس این سازمان، رؤسا بیشتر بر روی مامورین غیرقانونی تمرکز می¬کردند؛ چرا که آنها خیلی بهتر از مامورین قانونی در مناطق هدف نفوذ می¬کردند.
ساختمان لوبیانکا متعلق به KGB
ساختمان لوبیانکا که نام خود را از میدان لوبیانکا گرفتهاست، ساختمانی در ضلع شرقی میدان است که سازمان امنیت اتحاد جماهیر شوروی «کاگب» در آنجا پايهگذاری شد.در دورهای از اتحاد جماهیر شوروی، زندانی مخوف در میدان لوبیانکا واقع شدهبود که زندانیان سیاسی در آنجا بازجویی میشدند.
KGB، از ابتدا 4 شکل جاسوسی را در دستور کار خود قرار داد: سیاسی، اقتصادی، استراتژیک-نظامی، و ارائه اطلاعات منحرفکننده. این اشکال جاسوسی با توسل بر فعالیت¬های امنیتی و ضد اطلاعاتی، اشاعه اطلاعات منحرف¬کننده¬ علمی-تکنولوژیکی و حمایت قانونی از جاسوسان صورت می¬گیرد.
این سازمان، دارای دو دسته جاسوس است: قانونی و غیرقانونی. جاسوسان قانونی در سفارت¬های روسیه در سرتاسر جهان اقامت داشته و از مصونیت سیاسی و امنیتی برخوردارند. جاسوسان غیرقانونی معمولا از عوامل اجیر شده¬ برون مرزی بوده؛ ماموریت¬هایشان فارغ از ماموریت-های تجاری و دیپلماتیک است؛ برای هیچکس قابل شناسایی و رویت نیستند؛ و در صورت دستگیری، مصونیت سیاسی ندارند.
ساختار سازمان
در ساختار ریاست این سازمان، یک نفر رییس کل و 4 تا 6 نفر هم معاون وجود دارد که از این تعداد 2 نفر آنها معاون اول هستند. KGB مستقیما تحت نظر یک دفتر سیاسی که رییس سازمان را انتخاب کرده¬ است، اداره می¬شود. شعبات منطقه¬ای سازمان هر کدام مدیر بخش خود را دارد. هیئت اصلی تصمیم¬گیرنده سازمان، شامل رییس، معاونین، و روسای هیئت مدیره است.
نمایی دیگر از ساختمان لوبیانکا
در تمامی تاسیسات دفاعی روسیه، KGB دارای دفتر است. همچنین در تمامی شرکتهای بزرگ روسیه، دارای شبکه گسترده¬ای است. این سازمان با گماردن یک یا چند نفر از ماموران خود در هر سازمان بزرگ، احساسات سیاسی را شناخته و اقدامات بعدی را انجام می¬دهد.
بخاطر طبیعت بسیار مخفی¬کارانه KGB، هنوز اطلاع دقیق از تعداد پرسنل آن در دست نیست. برخی برآوردها تعداد عوامل آن در سال 1973 را 490 هزار نفر و در سال 1986، 700 هزار نفر تخمین زده¬اند. مقدار دقیق بودجه این سازمان هنوز معلوم نیست.
اطلاعات و ضد اطلاعات
در سال 1972، فضای مصالحه بین روسیه و کشورهای شرق اروپا ایجاد گردید. همین امر باعث شد تا پای مامورین اطلاعات روسیه به آمریکا و سایر کشوهای غربی باز شود. آنها در هیئت بازرگان، تاجر، روزنامه نگار، دانشمند و دانشجو وارد این کشورها میشدند. نسبت شهروندان روس که در آمریکا اقدام به جمعآوری اطلاعات می¬کنند بین 30 تا 40 درصد و بیش از 50 درصد در کشورهای جهان سومی است. این بدان معناست که بسیاری از روس¬های ساکن کشورهای دیگر که مامور اطلاعاتی نیستند، عملا توسط KGB برای ماموریت¬های اطلاعاتی گمارده می¬شوند.
استخدام
KGB برای تامین نیرو، به سراغ نوابغ دانشگاهی می¬رود که معمولا بر یک تا 4 زبان مسلط هستند. حقوق بالا، ارتقائات نظامی، دسترسی به ارز خارجه، و زندگی در خارج از کشور به آنها پیشنهاد می¬شود. سپس نیروهای جذب شده را در مدرسه عالی اطلاعات در مسکو آموزش می¬دهند. دوره¬های آموزشی شامل کد شناسی، استفاده از اسلحه، عملیات خرابکاری، مطالعه کامل تاریخ و اقتصاد بر اساس مارکسیست-لنینیست، علم نظری، تاریخچه کامل حزب کمونیست شوروی، حقوق، و زبان¬های خارجه می¬شود.
موضوعات مرتبط: آموزش ، راههای نفوذ ، نفوذ ، سیستمهای اطلاعاتی
برچسبها: KGB , کا , گ , ب
اینترنت و نقش آن در توسعه سیاسی
این نوع مشارکت هزینه کمتری دارد و موقعیت های جالب تری را برای مشارکت ایجاد می کند. به همین دلیل، باعث تقویت گروه های جدید و افزایش مشارکت مردم سالارانه در قالب انواع گوناگونی از سازمان های واسطه (احزاب سیاسی و گروه های مدنی) اعمال مشارکتی (مانند رای دادن، کار مبارزاتی، تماس با مسئولان) و اهداف تاثیر گذاری (مانند نمایندگان سیاسی و مسئولان سازمانی در سطح ملی و محلی) می شوند.
رصد ، عطا عنبرانی/ طی دهه های اخیر اینترنت جایگاهی مهم در فناوری های جدید ارتباطی پیدا کرده است و آثار اقتصادی و اجتماعی و به ویژه فرهنگی از خود بر جای گزارده است؛ به گونه ای که در چند سال اخیر سخن از نقش و جایگاه اینترنت در توسعه سیاسی می رود.پرسش این است که اینترنت به چه صورت می تواند در توسعه سیاسی نقش پیدا کند؟
پیش از آغاز بحث نخست این موضوع را روشن کنیم که در مورد ماهیت فناوری به طور عام و اینترنت به طور خاص سه دیدگاه مطرح است. نخست فن ترسان هستند. اینان به تحولات فنی و تکنولوژی به دیده ای مشکوک می نگرند و آن را باعث تحقیر و تضییع زندگی اجتماعی می دانند، از نظر اینان فناوری و اینترنت ساختار متصلبی است که فرد را تحت سلطه خود در می آورد. از سوی دیگر گروهی به صورت مطلق فن آوری را ستایش می کنند و مهر تایید بر آن می زنند و آن را باعث پیشرفت و ترقی جوامع و افزایش اطلاعات بشر می دانند.
بشر در هیچ زمانی از تاریخ خود، به اندازه دوران حاضر، سیاسی نبوده است. اندیشمندی گفته است که امروزه یک پیرمرد روستایی روزنامه خوان اطلاعاتش از جهان پیرامونش از یک نخست وزیر کشور اروپایی در قرن نوزدهم بیشتر است
در این میان دیدگاه میانه ای وجود دارد که معتقد است در امر توسعه نحوه مدیریت و سیاستگذاری و استفاده از فن آوری مهم تر از خود فن آوری است. این دیدگاه برای نقش فاعل انسانی اهمیت قائل است. در این دیدگاه کنش گران اجتماعی مقوله ای مهم و عمده در امر توسعه فناوری و نقش فن آوری در توسعه محسوب می شوند. در این دیدگاه در عین توجه به آثار مثبت اینترنت و فناوری باید نگاهی انتقادانه و آسیب شناسانه به آن داشت.
در ادبیات علم سیاست در ارتباط با توسعه سیاسی بر افزایش ظرفیت نظام سیاسی در پاسخ گویی به تقاضاها و انتظارات اشاره شده است. یعنی هر چه قدر نظام سیاسی از ظرفیت پاسخ گویی بیشتری نسبت به تقاضاهای جامعه برخوردار باشد آن نظام سیاسی توسعه یافته تر تلقی می شود. در کنار این مورد مسائلی چون مشارکت سیاسی، وجود احزاب سیاسی متنوع و مستقل، گسترش شهر نشینی و آموزش و پرورش مدرن، بسط و گسترش جامعه مدنی فعال (گروه های واسط بین جامعه و دولت)، از عناصر توسعه سیاسی شمرده می شوند. یکی از عناصر انکار ناپذیر و مهم توسعه سیاسی، مشارکت سیاسی است. مشارکت سیاسی عبارتست از شرکت دادن کلیه اعضای جامعه در استقرار و اداره امور نظام سیاسی و گستره ای از رای دادن تا شرکت مستقیم در سیاست گذاری عمومی را در بر می گیرد.
با توجه با این تفاصیل در این میان اینترنت چه نقشی می تواند داشته باشد. اینترنت به عنوان یک شبکه جهانی خصلت کنش گری بسیار بالایی دارد. اگرچه جنبه خصوصی بسیار بالایی نیز دارد، لیکن از قابلیت تعاملی بسیار بالا و همچنین جنبه گفتگویی و مشارکتی برخوردار است. همین عناصر و ویژگی ها، اینترنت را در میان سایر فن آوری های ارتباطاتی بسیار شاخص کرده است و زمینه های تغییرات اجتماعی و اقتصادی متعاقب را برای آن فراهم می کند.
بشر در هیچ زمانی از تاریخ خود، به اندازه دوران حاضر، سیاسی نبوده است. اندیشمندی گفته است که امروزه یک پیرمرد روستایی روزنامه خوان اطلاعاتش از جهان پیرامونش از یک نخست وزیر کشور اروپایی در قرن نوزدهم بیشتر است؛ زیرا هم زمان با مسائل متعددی در اقصی نقاط دنیا برخورد می کند. این سیاسی شدن محصول گسترش وسایل ارتباط جمعی است. رسانه ها می توانند با انعکاس دیدگاه های انتقادی و عقاید مردم و مسئولان، میان دست اندرکاران امور حکومت و مردم ارتباط عمومی برقرار کنند.
صاحب نظران علوم سیاسی معتقدند که اینترنت در بعد توسعه سیاسی، آثار مثبتی همچون انتشار و کسب آزادانه اطلاعات، تاثیر گسترده بر افکار عمومی، جهت گیری به اصلاحات ساختاری کلی و جزئی در جوامع، دموکراسی الکترونیکی، ساماندهی انتخابات و… به دنبال داشته است
صاحب نظران علوم سیاسی معتقدند که اینترنت در بعد توسعه سیاسی، آثار مثبتی همچون انتشار و کسب آزادانه اطلاعات، تاثیر گسترده بر افکار عمومی، جهت گیری به اصلاحات ساختاری کلی و جزئی در جوامع، دموکراسی الکترونیکی، ساماندهی انتخابات و… به دنبال داشته است. اگر چه در مواردی اینترنت می تواند تبعاتی منفی نیز داشته باشد، از جمله تهدید حاکمیت ملی و کوچک شدن حریم خصوصی انسان ها، لیکن به نظر می رسد با توجه به واقعیات جهانی قدرت دولت ها و میزان نفوذ آن ها در جامعه افزایش پیدا کرده است.
امروزه دولت ها به سمت به کار گیری کاربرهای دولتی اینترنت پیش می روند. حتی به تازگی برخی دولت ها قواعد دولتی برای تسهیل مشارکت در تمامی تصمیم گیری های دولتی وضع کرده اند. موسسات دولتی در سراسر دنیا حضور خود را گسترش داده اند. این پذیرش فناوری، بیانگر آن است که کارگزاران برگزیده و گردانندگان سطح بالای دولت، با نظری خوش بینانه، توانایی فن آوری را در بالا بردن کارایی و امکان پاسخ گویی دولت می ستایند و مشارکت شهروندان را با جذاب تر ساختن اطلاعات سیاسی، کاهش هزینه های مشارکت و خلق موقعیت های بیشتر برای درگیر شدن در آن تقویت می کنند. این نوع مشارکت هزینه کمتری دارد و موقعیت های جالب تری را برای مشارکت ایجاد می کند. به همین دلیل، باعث تقویت گروه های جدید و افزایش مشارکت مردم سالارانه در قالب انواع گوناگونی از سازمان های واسطه (احزاب سیاسی و گروه های مدنی) اعمال مشارکتی (مانند رای دادن، کار مبارزاتی، تماس با مسئولان) و اهداف تاثیر گذاری (مانند نمایندگان سیاسی و مسئولان سازمانی در سطح ملی و محلی) می شوند.
در مجموع می توان گفت که اینترنت بستری مناسب برای گسترش توسعه و مشارکت سیاسی است. رسانه های نوین ارتباطی مانند اینترنت، مهارت ها و عوامل تازه ای را در مسائل سیاسی وارد کرده اند. اگرچه دسترسی نابرابر به اینترنت می تواند منجر به نابرابری در دسترسی به دیگر منابع شود.
تقویت زیر ساخت های ارتباطی مانند تلفن و … پشتیبانی دولت ها از کاربران اینترنت، افزایش مشارکت بخش خصوصی، ارتقای بازار رقابتی خدمات اینترنتی، فراهم کردن نشانی مجازی پست الکترونیک برای تمام شهروندان، ایجاد زمینه دسترسی قابل قبول برای مدارس، دانشگاه ها، کتابخانه ها و سایر موسسات علمی، پژوهشی و … می تواند از نابرابری های موجود در کشورهای در حال توسعه در زمینه دسترسی به اینترنت بکاهد.
موضوعات مرتبط: فنی ، آموزش ، راههای نفوذ ، اطلاعات عمومی ، پیامها
برچسبها: اينترنت , فضاي مجازي , سياسيت , انتخابات
دنیای ارتباطات امروز با همه گیر شدن امکانات فضای مجازی مفهوم مکان را کمرنگ کرده است و اینترنت، برتری تأثیرگذاری خود را در جامعه نشان داده به طوری که گروهی در آن سر دنیا به راحتی میتوانند برای فرهنگ افرادی که در تسلط مکانیشان نیستند برنامه ریزی کنند و در نهایت با هدایت و کنترل از راه دور و بدون تبلیغات مستقیم در فکر و فرهنگ دیگران نفوذ کنند.
به جرئت میتوان گفت، مرکز ثقل این تأثیر روی نسل جوان در حال رشد، یعنی جوانان و نوجوانان است که هم میتواند فرصت باشد هم تهدید؛ این پدیدهی تناقض آلود ممکن است تحول مثبت ایجاد کند یا مسمومترین و آسیب زا ترین فضای فرهنگی و تربیتی را نیز در درون خود داشته باشد.
نوجوانان و خطر هرج و مرج فرهنگی – اخلاقی در اینترنت
باید توجه داشت که در حال حاضر بیش از ۱۲ میلیون نوجوان زیر ۱۸ سال در ایران از این دنیای مجازی استفاده میکنند و به دلیل استفاده راحت از اینترنت و اپلیکیشن های رایگان جذاب و همچنین پایین آمدن قیمت گوشیهای اندروید، همه این افراد در معرض آسیبهای جدی ناشی از این هرج و مرج فرهنگی – اخلاقی در اینترنت قرار گرفتهاند و خانوادهها نیز با تصور اینکه دولت و مسئولین فرهنگی و آموزشی، در اجرای وظایف قانونی خود متعهد هستند و وجود محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی نسل جوان از دغدغه های آنان است، فرزندانشان را در این فضای بدون بزرگتر تنها میگذارند، غافل از اینکه دسترسی فرزندانشان به این امکانات هیچ تفاوتی با دسترسی خودشان ندارد و قبل از بلوغ فکری فرزندانشان وارد فضای آسیبزای تربیتی میشوند.
متأسفانه با توجه به پژوهشهای انجام شده بخش عمدهای از پدر و مادران از خطرهائی که فرزندانشان در اینترنت با آن مواجهند، اظهار بی اطلاعی میکنند.
کارشناسان علوم اجتماعی به پدر و مادرها هشدار میدهند که نباید نظارت بر فرزندان خود را حین حضور در فضای مجازی نادیده بگیرند.
انواع قوانین محافظت از کودکان در فضای مجازی
باید خاطر نشان کرد، بر اساس بند یک اصل سوم قانون اساسی از وظایف قانونی دولت است که محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوی و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی ایجاد کند و نه تنها در ایران بلکه همه کشورها به طور متفقالقول بر عدم دسترسی کودکان به سایتهای غیر اخلاقی تاکید داشته و برنامه ریزی برای فضای مساعد تربیت از موضوعات با اهمیت در جهان است.
از آنجا که نمیتوان مانع از بارگذاری مطالب خلاف عرف و اخلاق در فضای اینترنت شد و هر کسی قادر به چنین کاری است، تدوین گران ضوابط و قوانین این شبکه جهانی سعی میکنند با ایجاد فیلترهایی دسترسی به تارنماهای نامناسب را به ویژه برای کودکان محدود و یا مسدود کنند.
همه کشورها بر عدم دسترسی کودکان به سایتهای غیر اخلاقی تاکید داشته و به شیوه های سخت افزاری و نرم افزاری مختلفی برای پیشگیری از دسترسی کودکان به این تارنماها متوسل میشوند.
از سوی دیگر فیلترینگ اینترنت در بسیاری از کشورها صورت میگیرد و تقریباً تعداد کشورهایی که اینترنت بدون فیلتر عرضه میکنند بسیار انگشت شمار است. این فیلتر سازی در زمینه های سیاسی، اجتماعی، امنیتی و ابزارهای اینترنتی و به صورت گزینشی یا سراسری صورت میگیرد.
جالب است بدانید آمریکاییها تلاش کردند با تصویب قوانین مختلف از جمله قانون نزاکت ارتباطات Communications Decencey Act دسترسی کودکانشان را به اینترنت محدود کنند و لایحه محافظت کودکان از اینترنت (CIPA) نیز یکی دیگر از مجموعه قوانینی است که کنگره آمریکا برای جلوگیری از دسترسی کودکان به محتوای غیر اخلاقی تصویب کرده است.
کنگره این قانون را برای مسدود کردن محتوای اینترنتی غیر اخلاقی تصویب و شرکتهای عرضه کننده اینترنت را ملزم کرد با ارائه نرم افزارهایی، اینترنت را در مبدأ شرکتهای ISP و یا در مقصد – رایانه های کاربران عادی – فیلتر کنند.
این نرم افزارها میتوانند با یافتن کلمات خاصی در یک آدرس اینترنتی دسترسی به آن سایت را مسدود کنند یا حتی در نمونه های پیشرفته تر، محتوای تارنماها را نیز برای یافتن کلید واژهها و تصاویر تعیین شده بررسی کنند.
بر اساس قانون محافظت کودکان از اینترنت مدارس و کتابخانههای عمومی موظف شدند تا براى انجام فعالیتهاى اینترنتى، فیلترهاى مربوط به سایتهای غیراخلاقی، گپ اینترنتی (chat) و شبکه های اجتماعی و انجمنهای گفتوگو را بر روی رایانه های خود نصب کنند.
انگلیس هم نیز از جمله کشورهایی است که دسترسی به سایتهای نژاد پرستی، تروریستی و غیر اخلاقی برای کودکان را مسدود کرده است.
در این کشور سازمان غیردولتی و غیرانتفاعی «بنیاد نظارت بر اینترنت» فهرستی از وب سایتهای غیراخلاقی را تهیه و بر اساس آن، دسترسی ۹۸ درصد از کاربران اینترنت را به این سایتها مسدود میکند.
کره جنوبی هم شامل آن دسته از کشورهایی است که دسترسی جوانان را به سایتهای غیر اخلاقی مسدود کرده است.
این موضوع از آن جهت قابل تأمل است که در زمینه های کنترل دسترسی کودکان و نوجوانان از این فضا در ایران تدابیری پیش بینی نشده است و با این وجود مدارس و نظام آموزشی برای تحقیقات علمی به تشویق دانش آموزان از استفاده اینترنت میپردازند و دانش آموز را وارد دنیای بدون نظارت بزرگترها میکنند.
پیوست فرهنگی، راهی برای کنترل آسیبهای اینترنت
باید یادآور شد که دولت در اجرای وظایف قانونی در شورای عالی فضای مجازی و قانون اساسی با هدف ایجاد «محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوی و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی»، موظف است که اینترنت را کنترل کند.
حالا با وجود این موضوع مهم و تأثیرگذاری آن بر روی آینده سازان کشور شاهد عدم تشکیل جلسات شورای عالی فضای مجازی در این چند ماه اخیر هستیم. هرچند که در اساسنامه این شورا آمده که اگر رئیس جمهور نسبت به تشکیل جلسات اقدامی نکرد، روسای دو قوه دیگر میتوانند درخواست تشکیل جلسه دهند که متأسفانه این امر تاکنون محقق نشده و با وجود تأکیدات رهبری نسبت به مسائل فرهنگی به نظر میرسد این موضوع مهم فرهنگی از چشم مسئولین دور افتاده است.
در جلسات گذشته شورای عالی فضای مجازی ابتدا بر مسئله فراهم کردن شبکه ملی اطلاعات تاکید شد، اما امروز شاهدیم که بدون توجه به این موضوع دولت به دنبال افزایش پهنای باند است و وزارت ارتباطات در خصوص فعالیت نسل سوم اپراتور تلفنهای همراه مجوز داده است.
باید توجه داشت که در کنار توسعه زیرساختهای فضای مجازی، پیوستهای فرهنگی آن را هم در نظر بگیریم تا توانسته باشیم پیشگیری کنیم و نیاز به درمان در سالهای آتی نداشته باشیم.
هرچند که با دیوار و فیلتر درمانی صورت نمیگیرد، اما تدابیر پیشگیرانه ای است که نوجوانان را بیمار نمیکند و جلوی بیماریهای اجتماعی را میگیرد. انتظار میرود دولت به این مهم توجه ویژه ای داشته باشد و قبل از اینکه برای درمان برنامه ریزی کند اقدامات پیشگیرانه خود را آغاز کند.
موضوعات مرتبط: کودک ، ماهواره ، آموزش ، راههای نفوذ
برچسبها: فضاي مجازي , خطرات , كودكان , نسل جوان
در گذشته شاهد بودیم که تمایلی به حضور ایران در نشست های مربوط به سوریه از سوی کشورهای غربی نبود و یا با حالتی از ناز و گوشه چشم به ایران نگریسته می شد اما هم اکنون به ایران به عنوان یکی از اصلی ترین بازیگران و به عنوان یک نیاز نگاه می شود و از همین جایگاه در نشست وین دو از آن دعوت بعمل آورده شد.
پیرامون چگونگی نحوه تعامل با ایران نیز شاهد این هستیم که رقابت ها فشرده تر شده است، حتی اروپا سعی می کند فاصله خود و همکاری جدیدش را با محور ایران و روسیه دست کم در ادبیات رسمی خود مورد آزمایش قرار هد و اینکه همزمان با موضوع نحوه جدید تعامل ایران با روسیه و همزمان با شدت گرفتن دیالوگ های منطقه ای ایران و اروپا شاهد نامه دوم رهبری به جوانان اروپایی هستیم این ادرس بسیار قابل توجهی است.
اهمیت موضوع از این منظر است که روسیه می داند تعامل با انقلاب اسلامی ایران و فهمی که از جانب انقلاب اسلامی صادر می شود، برای فدراسیون روسیه به عنوان کشوری که تعداد جمعیت مسلمان آن بسیار قابل توجه است و اسلام دومین دین رسمی در این کشور است بسیار حائز اهمیت است.
روسیه به هیچ عنوان علاقمند نیست این جمعیت مسلمان به سمت آموزه های وهابی و مدل اسلامی که از سوی عربستان سعودی ارائه می شود سوق پیدا کند چه اینکه اگر این آموزه های وهابی بسط پیدا کند طبیعتا استاتوس و حاکمیت روسیه را زیر سوال می برد. از طرف دیگر اروپا نیز درست با شرایط روسیه دست به گریبان است و برای آنها نیز این نگرانی مصداق دارد یعنی از یک سو هم اینک اسلام دومین مذهب این قاره محسوب می شود و از سوی دیگر موج جدیدی از مهاجرات مسلمانان خاورمیانه و شمال افریقا به حوزه اروپا نیز در حال وقوع است. به همین دلیل برای اروپا چگونگی الگوی سبک زندگی این مسلمانان و ذهنیتی که با خود در درون اتحادیه و در پیرامون شهروندان جدید و حتی نسل جدید مسلمانان در اتحادیه اروپا شکل می گیرد اهمیت زیادی دارد.
در اینجا است که ارزش این نامه و زمان بندی دقیق آن رخ می نماید و نشان می دهد که مقام معظم رهبری این نگرانی و خلاء پیش آمده برای روسیه و اتحادیه اروپا را به درستی تشخیص داده است.
نامه مقام معظم رهبری به جوانان غربی نشان دهنده این است که اولا جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک نظریه در این فقره و ثانیا بعنوان یک مدل بسیار مناسب سبک زندگی می تواند در نظر گرفته شود و ثبات و امنیت اجتماعی در اروپا را تقویت کند. لذا از این منظر ارسال نامه دوم رهبری به جوانان غرب و خصوصا اروپایی یک ادرس بسیار راهبردی است.
موضوعات مرتبط: راهبرد و تحلیل ، سخن روز ، راههای نفوذ ، نفوذ ، اخبار ، پیامها
برچسبها: اسلام شيعي , روس , اروپا , ايران
سلام،
دوستان میخوام جریان ماجرای کرسنت رو به زبان بسیار ساده براتون تعریف کنم، چون میدونم خیلی ها کامل از قضیه باخبر نیستند:
بسمالله
در زماني كه بيژن زنگنه ( وزیر نفت فعلی دولت آقای روحانی ) وزير نفت دولت خاتمي بود ، يه قرارداد عظيم صادرات گاز با يك شركت اماراتي به نام كرسنت بسته شد. ( تا اينجاش كه خيلي هم خوب ! ) . اين قرارداد 25ساله بسته شد ! ( خيلي هم عالي ! ).
ولي يه نكتهي جالب توي اين قرارداد گنجونده شده بود، اونم اين كه به جاي اينكه قيمت گاز به صورت شناور و متناسب با افزایش نرخ جهاني محاسبه بشه، قيمتش به صورت تقریبا ثابت تعيين شده بود ! جوري كه بعد از چند سال پول استخراج گاز هم ازش در نميومد چه برسه به سود!
خلاصه آش اونقدر شور بود كه بعد از انتقادات رسانههايي مثل كيهان ، صداي حسن روحاني كه اون زمان دبير شوراي عالي امنيت ملي بود هم دراومد و به خاتمی اعتراض کرد و هشدار داد .
حالا تا اينجاشو داشته باشين ، بريم يه گوشه ديگه از اين جهان پهناور ببينيم چه خبره !
توي كشور نروژ وقتي داشتن حسابهاي مالي يكي از شركتهاي بزرگ نفتي خودشون به نام « استاتاويل » رو بررسي ميكردن ، به چند تا پرداخت مشكوك برخوردن!
قضيه رو دادگاهي كردن و مديران اون شركت بازجويي كردن و تهش معلوم شد كه بله،...... اين پولها به حساب يه بابايي به نام «عباس يزدانپناه» واريز شده تا بتونن توي توسعه پارسجنوبي با ايران همكاري كنن!
حالا عباس ديگه كيه؟!
نروژیها آمار ميگيرن ميبينن اين بابا توي ايران هيچ كارست! ميگن اين كه كارهاي نيس! پس واسه چي بهش اين رشوههاي كلان رو دادين؟!
ميگن كه اين بابا واسطهي ما با «جونيور» بود! جونيور؟! جونيور ديگه چه جونوريه؟! ميگن نميدونيم، ولي هر وقت با اين جونيور جلسه ميذاشتيم كارا رديف ميشد. لامصب خيلي نفوذ داره توي ايران!.
ماجرا واسه ايران هم جذاب ميشه. آمار ميگيرن ميبينن بله! عباس قصهي ما، همكلاسي دوران مدرسه و دانشگاه و رفيق كودكي و بزرگسالي گرمابه و گلستان آقامهدي خودمونه! مهدي هاشمي رفسنجاني!!
عكس مهدي رو ميفرستن نروژ ميگن آیا جونيور اين بود؟! ميگن خودشه!
خلاصه، معلوم ميشه كه مهدي شيتيل ميگرفته و از اينور با بيژن هماهنگ ميكرده و كارها رو راست و ريس ميكرده ! حالا پرانتز بسته، برميگرديم به قصهي خودمون..
وقتي گند قرارداد كرسنت دراومد كه آخه چطور ممكنه مديران نفتي ما اينقدر احمق باشن كه زير بار همچين قرارداد فاجعهباري برن، شاخكها يه خورده تيز شد!
حتي مشخص شد كه توي قرارداد اوليهي كرسنت، براي ايران حق فسخ قرارداد وجود داشته، ولي طي الحاقيهي ششم قرارداد كه بعداً بهش اضافه كردن، اولاً حق فسخ از ايران سلب شده و ثانياً فروش گاز ايران به امارات، منحصراً در اختيار شركت كرسنت قرار گرفته!
خلاصه تابلو بود كه بعضيا در داخل دارن واسه امارات خوشرقصي ميكنن! کاشف به عمل اومد که كرسنت هم چند تا پرداخت كلفت به حساب عباس داشته! واسه همين دولت محمود احمدی نژاد ميزنه زير ميز قرارداد و ميگه چون روند انعقاد قرارداد غيرقانوني بوده عمراً اجراييش نميكنيم!
دو تا علت هم داشت؛ يكي همون ضرر اقتصادي سنگين به منافع ملی بود. دوميش هم اعتراض مشترياي ديگه گازمون بود!
خب.... حق فسخ كه نداريم، پس چه جوري ميتونيم قسر در بريم؟!
يه راه داره!
اونم اين كه ثابت كنيم يه فساد در انعقاد قرارداد رخ داده و قانوني نيس! دولت زد زير ميز و گفت مهدي و بيژن قانون رو زير پا گذاشتن و رشوه گرفتن و قرارداد رو هوا! كرسنت شكايت كرد دادگاه لاهه.
دو مرحله دادگاه لاهه به نفع ما تموم شد....
تا اينكه ! حسنآقا، بيژن قصهي ما رو نامزد وزارت نفت كرد
و چون پاي جونيور قصه هم وسط بود و كلاً اين ماجرا بايد مسكوت ميموند تا حيثيت پدرخوندههاي كشور مثل هاشمی و... به فنا نره، و از قضا كاري كه پول ميكنه غول نميكنه، مجلس هم رأي اعتماد داد!!!
آقا بيژن دوباره شد وزير نفت. عباس هم كه كلي اعتراف داشت و ميتونست با يه بازجويي ساده، جونيوري بسازه كه صدتا جونيور ديگه از بغلش بزنه بيرون، ناپديد شد و بعدشم گفتن توي دوبي به طور كاملاً اتفاقي كشته شده!یا خودکشی کرده .
بگذريم...
امارات رفت لاهه و گفت ديدين ايران داره خالي ميبنده و همش سياهبازيه؟ اگه واقعاً خلافي رخ داده پس چرا جونيور داره راس راس واسه خودش ميگرده و بيژن هم دوباره شد وزير نفت؟!
لاهه هم ديد راس ميگنا! اين بود كه اين بار توي دادگاه لاهه محكوم شديم و به گفته وزير ارشاد دولت شیخ حسن، فعلاً واسه دس گرمي حدود چهل پنجاه هزار ميليارد دلار ناقابل جريمه شديم و تخمين زده ميشه كه چند برابر ديگه هم جريمه خواهيم شد
که با اجازتون فعلا ۱۱۰ تریلیون تومن ایران رو جریمه کردن!!!
وحالا بعضي ها دنبال اين هستندكه جونيورآزادبشه
وخسارت رابايدبرگردن اين ملت بگذارندويارانه هاروكم وياحذف كنند،حامل هاي انرژي راگرانتركنندوخودروهاي بي كفييت رو بندازن به خلق اله .
تا همينجا فك كنم بسه ديگه . باقيشو خودتون ميدونيد !
دعا براي كميل فراموش نشه !
يا علي
موضوعات مرتبط: آموزش ، راههای نفوذ ، اطلاعات عمومی ، نفوذ ، اخبار ، پیامها
برچسبها: كرسنت , نفت , هاشمي , قرارداد كرسنت
اظهارات سردار جعفری ، فرمانده سپاه درباره اهداف حضور نظامی روسیه در سوریه نشان از وجود اختلاف دیدگاه میان مسکو و تهران در قبال پرونده سوریه دارد ، اما از آن جا که هیچ اظهار نظر یا واکنشی از سوی روسیه مشاهده نشده است ، بنابر این می توان گفت که دولت روسیه تلاش می کند هیچ « بزرگ نمایی » در این زمینه نشود و به ویژه در این مرحله حساس از این مساله به سرعت عبور کند. چرا که در حال حاضر نیاز به هماهنگی گسترده با تهران در عملیات نظامی ای که در سوریه آغاز کرده است، دارد. نظامیان روسیه به صراحت می گویند که ثمربخش بودن حملات هوایی شان در صورتی که به روی زمین نیروهای وابسته به ایران کاری پیش نبرند، شبه محال است.
اما این بی توجهی به معنای این نیست که مسکو تمایلی به گشایش پرونده های اختلافی ندارد بلکه نخبگان سیاسی و تصمیم گیران اصلی روسیه که پرونده سوریه را اداره می کنند بر این باورند که می توانند بخش بزرگی از اختلافات خود با تهران را حل کنند و خیلی ساده از این مساله عبور کنند، و این نشان می دهد که عرصه مصالح مشترک در سوریه بسیار بیشتر از اختلافات میان دو طرف است.
هر دو طرف برای خود اولویت هایی در سوریه دارند، بارزترین آنها حفاظت از کشوری است که رو به فروپاشی است، تهران تصور می کند که حفظ راس نظام، یعنی بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه می تواند کشور را حفظ کند برای همین با مسکو در این پرونده فراتر از نرمش تعامل می کند.
با ورود مستقیم نظامی روسیه به سوری ایرانی ها خیلی احساس آسودگی کردند. آنها مخفی نمی کنند که از مدت ها پیش از ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری خواسته بودند که چنین تصمیمی اتخاذ کند. بحث بر سر این موضوع و چگونگی ورود نظامی روسیه از بهار گذشته آغاز شده بود.
البته به دلیل اختلافاتی که دو طرف در دیدگاه های خود نسبت به بحران های منطقه بعد از بحران سوریه دارند، بعدا تناقضاتی بروز خواهد کرد، برای این که تهران با این فکر روسیه که باید به دنبال دریچه مناسبی برای ورود به حل همه مشکلات منطقه بود، راحت نیست و با آن کنار نیامده است به ویژه که می شنود روسیه تلاش می کند خود را به کشورهای عربی حوزه خلیج فارس نزدیک کند و می خواهد نقش میانجی در نزدیکی مواضع ایران با این کشورها را بازی کند.
چنین اظهاراتی بازتاب روحیه نظامی گری او است که طبیعتا بر خلاف دیپلماسی ایران که به نظر می رسد مواضعی نزدیک تر به مسکو دارد و نرمش بیشتری در تعامل با پرونده های مورد اختلاف به خصوص سوریه از خود نشان می دهد، تندتر باشد.
اختلافات روسیه و ایران در جزئیات است نه در استراتژی.
مسکو چندان از دخالت نظامی در روسیه از سوی تمامی طرف ها از جمله ایران خشنود نیست اما به خوبی اهمیت هم پیمانی با ایرانی ها را درک می کند. وجود آنها در سوریه مانع از لغزیدن سوریه به سناریویی بدتر برای مسکو و تهران می شود.
روسیه به تحولات ریشه ای در نهادهای حاکمیتی سوریه و ابزارهای قانونی و عدم ارتباط این ابزارها با شخص اسد فکر می کند اما هم زمان دلیل مواضع ایرانی ها در دفاع از بقای اسد را نیز درک می کند. برای این که تهران منافع بزرگی در سوریه دارد. مسکو هم اعتراضی به حضور ثابت ایران در سوریه ندارد.
اختلاف بر سر ابزارها تحرک دو طرف روسی و ایرانی را به چالش نمی کشد بلکه باعث تقویت پیمان میان آنها می شود و می تواند شراکت استراتژیکی میان آنها در تمامی ابعاد اقتصادی و سیاسی از جمله در تعامل با تمامی پرونده های منطقه ای به وجود آورد.
تهران شریک مناسبی برای روسیه در وضعیت انزوای بین المللی آن که ممکن است سال ها طول بکشد، محسوب می شود، برای همین باید منتظر تعمیق شراکت میان آنها بود. دلیل آن هم سفر قریب الوقوع پوتین به تهران ظرف دو هفته آینده و امضای سندهای مهم در طول آن سفر است.
موضوعات مرتبط: مطبوعات داخلی و خارجی ، راههای نفوذ ، نفوذ ، اخبار
برچسبها: ديپلماسي ايراني , سوريه , روسيه , شريك
وی در زندان ، تاریخ معاصر تدریس میکرد که از جمله شاگردان او میتوان به بهزاد نبوی اشاره كرد. هر چند بهزاد نبوی بیشتر شاگردی شعاعیان دیگر چهره مشهور به روس گرایی را نموده است .
یکی از اولین مصداقهایی که از نفوذ در هر کشوری به ذهن متبادر میشود، بحث نفوذ از طریق جاسوسان است. قدمت جاسوسی از یک دولت شاید به قدمت وجود خود دولت برمیگردد و از هزاران سال قبل جاسوس و جاسوسی در بین کشورها وجود داشته است. پس از انقلاب اسلامی نیز دشمنان نظام اسلامی به دنبال جاسوسی از سازمانها و مردم بودند و یکی از اولین جاسوسهایی که در کشور دستگیر شد، محمدرضا سعادتی، از اعضای بلندپایه سازمان مجاهدین خلق (منافقین) ، بود.
وی در آن زمان متهم به جاسوسی برای شوروی شد و برای این اتهام خود به زندان افتاد. ادامه این ماجرای جالب را با هم مرور میکنیم.
محمدرضا سعادتی
سعادتی که بود ؟
محمدرضا سعادتی فرزند سید علی به سال ۱۳۲۳ در شیراز و در خانوادهای روحانی و کمبضاعت به دنیا آمد. پس از طی تحصیلات ابتدایی و متوسطه در سال ۱۳۴۱ با رتبه دوم و بورسیه دولتی در دانشکده فنی دانشگاه تهران پذیرفته شد و در سال ۱۳۴۵ در رشته مهندسی برق فارغ التحصیل شد و به سربازی رفت و به عنوان سپاه ترویج آبادانی و مسکن در ایلام مشغول کار گردید.
پس از پایان خدمت وظیفه در سال ۱۳۴۷ وارد کارخانه ذوب آهن اصفهان شد و سال بعد به دایره مهندسی ستاد نیروی هوایی منتقل شد و دو سال و نیم در آن مرکز به کار پرداخت. همزمان با کمک برادران جلال زاده، شرکتی تحت عنوان نولکو را به ثبت رساندند و از طریق جلالزاده با مهدی رضایی آشنا شد و به عنوان سمپات به همکاری با سازمان مجاهدین خلق پرداخت.
هر چند که پیش از آن در دوره دانشجویی با ناصر صادق آشنا شد و مدتی هم در برق منطقهای شیراز همکارش بود، اما سعادتی در بازجویی عضویت خود را در تشکیلات مجاهدین مرتبط به مهدی رضایی (با نام مستعار بهروز همایونفر) میداند. سعادتی همچنین در بازجویی علت گرایش خود به مبارزه علیه رژیم پهلوی را، اعدام ۲ تن از دوستان مارکسیستش به نامهاي اسماعیل معین عراقی و محمد هادی فاضلی میداند که در گروه سیاهکل فعالیت داشتهاند.
بر اساس نظریه موجود در پرونده سعادتی، حضور وی در ذوب آهن اصفهان زمینهای برای ارتباط وی با کارشناسان شوروی گردیده بود و از آن تاریخ توسط سرویس اطلاعاتی نشان شده بود.
سعادتی از جمله کسانی است که از ضربه شهریور ۱۳۵۰ ساواک به سازمان مجاهدین در امان ماند، اما در اردیبهشت ۱۳۵۱ در پی دستگیری مهدی رضایی، سعادتی به همراه همسرش ناهید جلالزاده دستگیر شدند. سعادتی به حبس ابد محکوم شد و در زندان به کمون مسعود رجوی پیوست و به سید سیکو مشهور شد.
سعادتی در زندان، تاریخ معاصر تدریس مینمود که از جمله شاگردان او میتوان به بهزاد نبوی اشاره كرد. هر چند بهزاد نبوی بیشتر شاگردی شعاعیان دیگر چهره مشهور به روس گرایی را نموده است.
بهزاد نبوی
سعادتی در ۲۲ آبان ۱۳۵۷ از زندان آزاد شد و ۲۳ بهمن، زمانی که سازمان طی اطلاعیه ای علنی اعلام وجود كرد، در جمع کادر مرکزی ۱۵ نفره آن قرار گرفت. همچنین به عضویت هیئت مدیره شرکت نولکو بازگشت که شرکتی برای پوشش فعالیتهای سازمان بود. وي در کنار این امور، طبق اقدامی برنامهریزی شده به فعالیت در دادستانی انقلاب تهران نیز پرداخت. (1)
مسعود حقگو از اعضای قدیمی سازمان مجاهدین در گفتوگویی با خسرو تهرانی اظهار داشته است: سعادتی نزدیکترین شخص به مسعود رجوی بوده است. وقتی تهرانی تأکـید کـرد کـه او شـاید از مـوسی خیابانی هم به رجوی نزدیکتر بوده باشد، حقگو ضمن تأیید این مطلب، گفت: من احتمال قریب به یقین میدانم که در زندان از اواخر سال 54 به بعد، سعادتی نفر دوم سازمان محسوب میشد. (2)
کشف ارتباط سیکو و فیسینکو
در این دوره بود که با مأموران شوروی ارتباط گرفت اما خیلی زود لو رفت و هنگام در اختیار گذاشتن پرونده سر لشکر مقربی به ولادیمیر فنسینکو (دبیر اول سفارت شوروی) در شرکت نولکو در ۶/۲/۱۳۵۸ دستگیر شد. مقربی یکی از نظامیان عالی رتبه ارتش شاهنشاهی بود که مدت ۲۵ سال برای شورویها جاسوسی میکرد و در پاییز سال ۱۳۵۵ توسط اداره کل ضد جاسوسی (اداره کل هشتم) ساواک دستگیر شد و به سرعت محاکمه و اعدام گردید. دستگیری و اعدام سریع او در طی این سالها برای مأمورین شوروی سؤال برانگیز بود که چطور مقربی لو رفت و چه اطلاعاتی در اختیار اداره کل ضد جاسوسی قرار داد.
عباس امیر انتظام در خاطرات خود گفته است
«... در یکی از روزهای اسفند ۱۳۵۷ منشی من اطلاع داد که شخصی میخواهد به ملاقات من بیاید و یک مسئله امنیتی را درمیان بگذارد. پس از توافق من مردی درحدود ۵۰ سال با قدی متوسط با لباس رسمی و کراوات به اطاقم آمد. من صندلی طرف راست خودم را به او تعارف کردم. پس از نشستن به من گفت که کارمند و عضو اداره ضدجاسوسی ساواک است. طبق خبر او قرار است در ساعت ۵ بعد از ظهر امروز یکی از دیپلماتهای سفارت شوروی به دیدن یک ایرانی در ساختمانی در میدان ۲۵ شهریور [7 تیر فعلی] برود و چیزهایی را دراختیار فرد ایرانی قرار دهد؛ ضمناً گفت که طرف ایرانی عبدالعلی نامیده میشود. این فردآمده بود تا کسب تکلیف کند.
مطالب را بلافاصله به اطلاع نخست وزیر رساندم. ایشان دستور داد که آن شـخص مسـئله را تعقیب کند، ولی آقای بازرگان از شنیدن نام عبدالعلی که نام یکی از فرزندانش بود، ناراحت شده بود. کارمند اداره ضدجاسوسی ساواک به کارش ادامه داد و روز بعد گزارش کارش را به من داد که به اطلاع نخست وزیررساندم … بعدها وی گفت که عبدالعـلی را دسـتگیر کردهاند و نام واقعی این فرد محمدرضا سعادتی است که با دستگاههای عکاسی مخصوص جاسوسی که از دیپلمات روسی دریافت کرده، دستگیر شـده است. ( نکته جالب درباره امیرانتظام این است که خود وی بعدها به جرم جاسوسی برای آمریکا محاکمه و به زندان محکوم شد)
عباس امیرانتظام
البته ابراهیم یزدی عامل گزارش اولیه را دکتر چمران معرفی نموده است اما آنچه مسلم است شناسایی اولیه وي توسط دولت موقت انجام گرفته است.
چگونگی دستگیری این جاسوس بلندپايه، همچون مقربی همچنان برای شوروی به صورت یک معما باقی مانده بود تا به جای حل معمای قبلی معمای دیگری نیز بر آن افزوده شود. این خلأ اطلاعاتی باقی بود تا آنکه سازمان مجاهدین انقلاب در تاریخ ۲۳ خرداد ۱۳۵۸ برخی اسناد و خلاصه گزارش مأموریت سعادتی و بخشی از اظهارات وی در بازجویی را منتشر کرد. در اسنادی که انتشار یافت نوع ارتباطات سعادتی با واسطه اطلاعاتی سازمان جاسوسی شوروی و اسناد تحویل شده و درخواستهای سعادتی از وی فاش گردید. (3)
فیسینکو کیست؟
پس از پيروزي انقلاب، به دستور مستقيم كميته مركزي حزب كمونيست اتحاد جماهیر شوروي، ايستگاه K.G.B در تهران موفق شد در روز ۱۴ فوریه ۱۹۷۹ مطابق با ۲۵ بهمن ۱۳۵۷ مستقیماً با مرکز رهبری دو سازمان مجاهدین خلق وفداییان خلق تماس بگیرد. مسئوليت اين ارتباط به عهده ولاديمير فيسنكو افسر شاخه اطلاعات سياسي ايستگاه (مستقر در سفارت شوروي در تهران)، گذارده شد. وي به زبان فارسي، تسلط كامل داشت و با موهاي مشکی و چشمان قهوهاي، شباهت فراوانی به ایرانیها داشت.
ولادیمیر کیتوویچ فیسینکو دبیر اول سفارت شوروی و عضو K.G.B در رستف روسیه به دنیا آمد. او دانشجوی انستیتوی زبانهای شرقی یک دانشگاه ایالتی مسکو بود که به فراگیری زبان فارسی و انگلیسی پرداخت. سـپس بورسیه دانشگاه تهران را دریافت کرد. فیسینکو به تاریخ نیز علاقه مند بود و یک مقاله در مورد نفت ایران نوشت. در سال ۱۹۶۴ با نینا نیکولا پونا پکلانیک که دانشجوی گروه عربی در همان انستیتو بود، ازدواج کرد. همسرش که دختر یک مقام نظامی عضو هیئت مدیره K.G.B بـود بـه هـمراه فـیسینکو بـه ایـران آمـد و مـنشی سفارت شوروی در تهران شد. (4)
گزارش دستگیری سعادتی
قسمتهایی از گزارش چگونگی دستگیری و بازپرسی انقلاب اسلامی و دادستانی انقلاب به شرح ذیل است: ضمن مراقبت از اتومبیل سیاسی شوروی در مورخه ۵/۲/۵۸ مشاهده گردید که یک نفر مرد روسی از اتومبیل پیاده [شد] و درخیابان دیبا منشعب ازخیابان روزولت وارد شرکت نولکو -که یک مؤسسه صنعتی است- گردید.
در بررسی بعدی مشخص شد که مرد روسـی بـه نـام ولادیمیر فیسنکو؛ دبیراول سفارت شوروی میباشد و مرد تماسگیرنده یکی از رهبران سازمان مجاهدین خلق است ... چون معلوم بود که رهبر مجاهدین در ساعت ۰۰/۱۷ مورخه ۶/۲/۵۸ و یا ۷/۲/۵۸ (در قـرار ملاقات یدکی) با افسر اطلاعاتی شوروی -جهت مبادله اسناد و مدارک- ملاقات مینماید، لذا بررسیهای لازم به عمل آمد و طی طرحی مأمورین سپاه پاسداران انقلاب هدایت شدند که ۵ دقیقه قبل از شروع ملاقات مأمورین به شرکت وارد [شوند] و مرد تماسگیرنده و مدارک را ضبط نمایند. ... پس ازدستگیری مرد تماس گیرنده فیسنکو جهت ورود به شرکت نولکو مراجعه نمود ولی توسط مأمورین به او تکلیف شد که از شرکت خارج شود و فیسنکو بعد از خروج از شرکت، سوار اتومبیلی که توسط سه نفر مأمور شوروی هدایت میشد گردید و منطقه را ترک نمود. در بازرسی بدنی از مردتماس گیرنده مشخّص شد که مسلح به اسلحه کمری میباشد و نیز در جستجوی مقدماتی از وسایل شرکت یادداشتی که حاکی از همکاری ایـن شـخص بـا سرویس اطلاعات شوروی میباشد، به دست آمد.
در گزارشهای منتشره از بازجوییها آمده است که وی ضمن اعتراف به همکاری با سازمان جاسوسی شوروی در ایران و تحویل اسناد محرمانه، به اخـذ وسـایل وامکـانات فـنّی آموزشی و الکترونیک و عملیاتی ازسازمان جاسوسی شوروی اذعان نموده بود. او در آخرین ملاقات نیز فهرستی از ما یحتاج سازمان را تهیه نموده بود که در زمان دستگیری به دست ماموران افتاد. (5)
واکنشها به دستگیری سعادتی
با افشای دستگیری سعادتی توسط سازمان مجاهدین انقلاب و به نتیجه نرسیدن لابیهای محرمانه، سازمان مجاهدین خلق از ۲۵ خرداد ۵۸ تا ۹ تیرماه آن سال بیش از ۷ اطلاعیه در حمایت از وي صادر نمود. در ادامه جوسازیها در مسیر رسیدگی به این پرونده، در تیرماه ۵۸ اطلاعیه ای با امضای ۴۲ تن از شاعران و نویسندگان چپگرا از جمله احمد شاملو، سیمین بهبهانی، گلی ترقیو… منتشر شد و در حالی که خود سعادتی و سازمان ارتباط با شوروی را پذیرفته بودند، او را «گروگان آزادی در چنبر تهمتها و افتراهای مرموز» خواندند و از این «عضو سازمان مترقی! مجاهدین خلق» به سالک طریق عشق ياد كرده و خواهان آزادی او شدند.
همزمان جمعیت حقوقدانان نیز که در کنترل نیروهای مارکسیست مشرب بود، با ارسال نامه ای به وزیر دادگستری نسبت به شکنجه سعادتي گلایه کرده و در سناریوی جدیدی او را نه خائن بلکه نگهدارنده اسرار و اسنادی از روابط پشت پرده سازمانهای جاسوسی غرب برای سازمان معرفی نمودند.
سعادتی خود نیز در نامه ای به دادستان کل، خواستار حضور نمایندهای از سازمانش شد اما به رغم اشتراک این پیشنهاد از سوی گروههای مختلف، سازمان نماینده خود را به دادگاه وی نفرستاد تا از پیگیری قضایی و بررسی ماهوی موضوع امتناع نماید.
در پی اعتراض مردم به مواضع سازمان در ۱۷ تیرماه در مشهد، اولین تیراندازی اعضاء سازمان به سوی مردم انجام شد که اگرچه تلفاتی نداشت اما نشان از آغاز رو در رو قرار گرفتن سازمان با نظام و ملت داشت؛ امری که در ۳۰ خرداد ۶۰ به اوج خود رسید. (6)
سرانجام سعادتی چه شد ؟
پس از بازجوییهای متعدد روابط عمومی دادسرای انقلاب اسلامی مرکز روز ۲۴ آبان ۵۹ اعلام کرد: «بدین وسیله به اطلاع مردم مسلمان و مبارز میرساند پرونده اتهامی آقای سیدمحمدرضا سعادتی عضو کادر مرکزی سازمان مجاهدین خلق ایران به اتهام داشتن رابطه با جاسوس شوروی در دادگاه ویژه انقلاب اسلامی مرکز تحت رسیدگی قرار گرفت و متهم به ۱۰ سال زندان محکوم شد.» (7)
برنامهریزی سازمان با انفجار 7 تیر تکمیل شد که در آن، آیت الله دکتر بهشتیو 72 تن از یاران نظام و انقلاب به خاک و خون کشیده شدند. همزمان با این اقدام که توسط رابطین سازمان پیشتر به اطلاع اعضای زندانی آن رسیده بود، برنامهریزی شورش در داخل زندان توسط سعادتی صورت گرفت و پس اعلام خبر انفجار حزب جمهوری اسلامی، تعدادی از هواداران و اعضاء مجاهدین در زندان با شنیدن این خبر شروع به خواندن سرود و پایکوبی کردند و جو زندان را ملتهب کرده و به هم ریختند.
آیت الله گیلانی و شهید لاجوردی آنها را به محوطه زندان اوین آوردند و به صحبت و نصیحت آنها پرداختند که در این مرحله افجهای طبق برنامهریزی قبلی و با هدایت سعادتی از موقعیت خود در میان نگهبانان زندان سوء استفاده کرده و اسلحهای را از نگهبانی گرفته و به سوی محوطه خیز برمیدارد تا آقایان گیلانی و لاجوردی را ترور کند.
کاظم افجهای به دلیل فعالیت در سازمان مجاهدین خلق و ضدیت با جمهوری اسلامی دستگیر و در زندان به سر میبرد که شهید کچویی با او به بحث نشسته بود و او نیز وانمود میکرد که معقول شده است و توانسته بود تا حدی اعتماد مسئولین و نگهبانان زندان را جلب نماید. به دنبال خیز افجهای برای ترور، شهید کچویی متوجه رفتار وی میگردد و به سوی او میرود که با شلیک افجهای به شهادت میرسد و او فرار کرده و از آنجا که به ورودیها و خروجیهای زندان آشنا بوده است، خود را به پشت بام ساختمان اداره زندانها (دادستانی) رسانده و از آنجا خودش را پرتاب میکند که در اثر سقوط کشته میشود.
افجهای در کنار مسعود رجوی
همزمان با ترور شهید کچویی در هشتم تیرماه، بر خلاف تحلیل سازمان که گمان میکردند با انفجار حزب جمهوری اسلامی، نیروهای حزباللهی مرعوب میشوند و عناصر آنها فرصت کودتا مییابند و عناصر زندانی نیز با این شورش آزاد میگردند، فضا علیه منافقین تشدید شد و مردم در خیابانها به راهپیمایی و عزاداری پرداختند. در همین روز بود که همزمان با شورش سعادتی از داخل زندان چندین ماشین اسلحه غیر مجاز که توسط اعضای سازمان در خیابانهای تهران تردد می نمودند، شناسایی شد.
شهید محمد کچویی
با شکست این طرح و کشته شدن کاظم افجهای، مهدی آسمانتاب به برنامهریزی قبلی برای ترور مسئولین دادستانی و طرح آشوب در زندان اقرار میکند و با توجه به اقاریر سعادتی و دیگر اسناد بدست آمده، نقش سعادتی در این ترور از سوی دادگاه قطعیت مییابد و در مردادماه 60 به اعدام محکوم میشود. (8)
موضوعات مرتبط: آموزش ، راههای نفوذ ، نفوذ
برچسبها: بهزاد نبوی , شعاعیان , محمد رضا سعادتی , فیسینکو
👈 گوگل ، تخمین میزند که در اینترنت ۵ میلیون ترابایت ، اطلاعات وجود دارد که حدودا معادل ۵ میلیارد گیگابایت یا ۵ تریلیون مگابایت می شود .
از آنجا که مغز انسان ظرفیتی حدود یک تا ۱۰ ترابایت دارد ، اگر متوسط ظرفیت مغز را ۵ ترابایت در نظر بگیریم، اینترنت معادل ظرفیت مغز یک میلیون انسان است .
اگر بخواهیم حجم اطلاعات اینترنت را طور محاسبه کنیم که برایمان آسانتر باشد باید بگوییم یک ترابایت را میتوانیم روی ۲۱۲ DVD یا ۴۰ دیسک بلوری blue ray ضبط کنیم .
به این ترتیب برای ذخیرهسازی کل اینترنت به یک میلیارد DVD یا ۲۰۰ میلیون دیسک بلوری نیاز داریم!
موضوعات مرتبط: ماهواره ، آموزش ، کامپیوتر و اینترنت ، راههای نفوذ ، اطلاعات عمومی ، سیستمهای اطلاعاتی ، پیامها
برچسبها: اینترنت , ظرفیت اینترنت , حجم اطلاعات , اطلاعات اینترنت
در اینترنت ۲۳۴ میلیون سایت و ۱۲۶ میلیون وبلاگ وجود دارد
حدود ۳۰ درصد آمریکاییها،۶ درصد بریتانیاییها، ۵ درصد ژاپنیها، ۴ درصد برزیلیها و کاناداییها
وبلاگ نویسی میکنند.
۵۱ درصد وبلاگ نویسها زن و ۴۹ درصد آنها مرد هستند . ۵۳ درصد وبلاگ نویسها
بین ۲۱ تا ۳۵ سال سن دارند و ۲۰ درصدشان کمتر از بیست سال هستند.
موضوعات مرتبط: ماهواره ، راههای نفوذ ، اطلاعات عمومی ، آموزش ساخت وبلاگ و سایت ، نفوذ ، اخبار ، پیامها
برچسبها: سایت و وبلاگ , آمریکا , آمار سایت , آمار وبلاگ
نوجوانها در آمریکا، هر هفته ۳۱ ساعت خود را در اینترنت آنلاین هستند
که ۳٫۵ ساعتش را صرف چت ، ۲ ساعت آن صرف دیدن ویدئوهای یوتیوب ،
2 ساعت صرف تماشای ویدئوهای مستهجن آنلاین ،
۱٫۵ ساعت را در سایتهایی میگذرانند که توصیههای تنظیم خانواده
و پیشگیری از بارداری در آنها است ،
بیشتر از یک ساعت را در سایتها جراحی زیبایی و پلاستیک میگذارنند
و ۳۵ دقیقه هم نکات مربوط به کاهش وزن و رژیم غذایی را
در وبسایتهای مربوطه مطالعه میکنند.
هر ثانیه بیش از ۲۸ هزار نفر کاربر اینترنت، مشغول مشاهده محتوای نامناسب ویدئویی هستند.
آیا اطلاعی از همین وضعیت در نوجوانان ایرانی دارید ؟
منتظر باشید / جوابتان را در همین قرارگاه خواهید گرفت
موضوعات مرتبط: ماهواره ، راههای نفوذ ، نفوذ
برچسبها: نقش اینترنت , آمریکا , اینترنت آنلاین , مستهجن
در جریان گفتگوهای صلح میان اسرائیل و فلسطین که در سالها 2013 و 2014 به ریاست «جان کری» وزیر امور خارجه آمریکا صورت گرفتند، «بلاک» اظهار داشت که «گروههای یهودی باید در طول فرآیند مذاکره خواستار حساسیت در قبال نیازهای امنیتی اسرائیل آنهم در یک منطقه پرتلاطم» شوند و اینکه گروههای مذکور «با توجه به سرسختی فلسطینیها باید آماده احتمال شکست گفتگوها باشند» پروژه اسرائیل وبسایتی با عنوان «آری به صلح» راه اندازی کرد و در آن بر «نیاز به حضور اسرائیل در دره اردن» تأکید کرد.
این وبسایت با ارائه اطلاعات گرافیکی مشروح از حضور اسرائیل در دره اردن واقع در کرانه باختری دفاع کرده است و به نقل از قطعنامه 242 شورای امنیت سازمان ملل نوشته است که اسرائیل باید از «مرزهای امن و ایمن» برخوردار باشد. این وبسایت نگفته است که قطعنامه 242 همچنین اسرائیل را ملزم ساخته است تا به اشغال کرانه باختری پایان داده و به مرزهای قبل از جنگ سال 1967 بازگردد. این موضع در سطح بینالمللی و از جمله توسط آمریکا موردپذیرش واقع شده است.
در سال 2009، پروژه اسرائیل به خاطر امضاهای مشکوک موجود در یکی از طومارهای ضد ایران که به سفارش این سازمان تهیه شده بود به دردسر افتاد. «اسپنسر آکرمن» در رابطه با طومار مذکور گزارش داد: «با بررسی دقیقتر امضاها سؤالاتی اساسی در رابطه با اصالت آنها مطرح میگردند. برای مثال، نام «وینس وینس» پای امضاهای شماره 84854 تا 85071 مشاهده میشود، هرچند پروژه اسرائیل مدعی است که اینها همه افراد مختلفی با نام مشابه «وینس وینس» هستند که در ایالات مختلف طومار را امضا کردهاند.
البته برخی از آنها از ایالات MN (مینهسوتا)،AZ (آریزونا)، یا PA (پنسیلوانیا) هستند که نام اختصاریشان قابلتشخیص است. با این حال، بقیه متعلق به ایالات GU، AA، XX و غیره هستند که از نامهای اختصاری بیمعنایی برخوردارند. امضاکننده شماره پنج «کامفیلاولی» نام دارد از شهر داوو واقع در ایالت تاریخی XX ، این موارد را صرفاً به خاطر تحت تأثیر قرار دادن خوانندگان ذکر نکردهام. بخش اصلی ماجرا هنوز باقی مانده است.
پروژه اسرائیل این اسامی را به عنوان حامیان پروپاقرص تحریمهای ایران فهرست کرده است: «ویاگرا کافمن» از لندن، ایالت نیویورک (امضاکننده شماره 84570)؛ «پورن سکس ویدئو» از لندن، ایالت نیویورک (امضاکننده شماره 62751 تا 62756)؛ «استیوپید ویت من» که نشانی خود را ذکر نکرده است (امضاکننده شماره 83780)؛ و ایکس باکس 360 اکسسوریز» از نیویورک (امضاکننده شماره 90046) [توضیح: اسامی مذکور نامهای واقعی نبوده و در واقع عبارات یا نامهای مستهجن هستند]
«آکرمن» به نقل از «جنیفر لازلو میزراهی» مؤسس و رئیس پروژه اسرائیل نوشته است که «آنها جزء فعالان هستند و از طریق یک مسیر امن در فرآیند امضای طومار شرکت میکنند. ما 140000 فعال داریم که با ما همکاری میکنند. بسیاری از آنها دارای نامهای مشابه هستند، زیرا با یکدیگر نسبت خانوادگی دارند.»
نظرسنجیها و تبلیغات
تأمین مالی نظرسنجیها درباره دیدگاه مردم آمریکا نسبت به اسرائیل و همسایگانش و همچنین تهیه آگهیهای تلویزیونی با هدف ترویج یک دیدگاه اسرائیل محور درباره خاورمیانه از جمله دیگر فعالیتهای اصلی پروژه اسرائیل محسوب میشوند. برای مثال، پروژه اسرائیل در اوایل سال 2004 پخش یک آگهی تلویزیونی 30 ثانیهای را در آمریکا آغاز کرد که به گفته خبرگزاری «یونایتد پرس اینترنشنال» «مادران قربانیانی که در نتیجه بمبگذاریهای انفجاری جان خود را از دست داده بودند» را به تصویر میکشید. این اقدام با هدف جلب حمایت مردم آمریکا از ساخت دیوار امنیتی حائل میان اسرائیل و کرانه باختری صورت گرفت.
شیوههای نظرسنجی که توسط پروژه اسرائیل مورد استفاده قرار گرفتهاند در بسیاری موارد توسط کارشناسان نظرسنجی به باد انتقاد گرفته شدهاند. در یک مورد در سال 2014 پروژه اسرائیل مدعی شد که نتایج یکی از نظرسنجیهایش نشان میدهند که «هر دو حزب آمریکا به طور گسترده از افزایش تحریمها» علیه ایران حمایت میکنند. با این حال، «دینا اسملتز» از کارشناسان نظرسنجی «شورای امور جهانی شیکاگو» در این رابطه اظهار داشت که نظرسنجی مذکور بیطرفانه نبوده است و نتایج آن را نمیتوان معتبر دانست.
«اسملتز» خاطرنشان ساخت که هنگامی که به طور شفاف و مستقیم از مردم سؤال میشد آیا آمریکا باید بر تحریمهای ایران بیفزاید یا نه اکثریت آمریکاییها (52 درصد) مخالف افزایش تحریمها بودند. حمایت از رسالت جنگطلبانه پروژه اسرائیل در رابطه با ایران هنگامی مشاهده میشد که این سازمان سؤالات نظرسنجی را به شکل مغرضانه طراحی میکرد و تلاش میکرد پاسخدهندگان را به تغییر دیدگاه مجاب کند.
نظرسنجیای که در ماه دسامبر 2013 توسط «فرانک لونتز» ناظر جمهوریخواه به نمایندگی از پروژه اسرائیل انجام گرفت نیز با انتقاداتی مواجه شد. بنابر گفته وبسایت موسوم به «تینک پراگرس» که به بررسی دیدگاه آمریکاییها درباره ایران میپردازد، نظرسنجی مذکور از «گزینههای غبرواقعگرایانهای» برخوردار بوده و «به پاسخدهندگان نمیگفت که وضع تحریمهای بیشتر در حال حاضر احتمالاً به شکست مذاکرات خواهد انجامید.»
نفوذ و ارتباطات سیاسی
پروژه اسرائیل بلافاصله پس از تأسیس به سرعت توجهات را به خود جلب کرد. برای مثال، در ماه اوت 2014 «آریمکل» سرکنسول اسرائیل در نیویورک که به تازگی به این سمت منصوب شده بود در اولین حضور خود در مراسمهای عمومی در آمریکا در مراسمی شرکت کرد که توسط پروژه اسرائیل بر روی یک قایق تفریحی در اسکله چلسی شهر نیویورک برگزار شده بود. نشریه «نیویورک سان» در این رابطه گزارش داد: «پروژه اسرائیل که در سال 2002 تأسیس شد در میان سازمانهای آمریکایی طرفدار اسرائیل یک تازهوارد به شمار میرود. اما به نظر میرسد سازمانهایی که در این حوزه جا افتادهاند از پروژه اسرائیل استقبال میکنند: در مراسم دیروز «مالکوم هونلین» معاون اجرایی کنفرانس روسای سازمانهای یهودی بزرگ آمریکا و «مایکل میلر» معاون اجرایی شورای روابط جامعه یهودیان نیویورک نیز حضور داشتند.»
کنفرانس خبری پروژه اسرائیل که در تاریخ 19 جولای 2007 در عمارت کنگره برگزار شد از این هم باشکوه بود. این کنفرانس در راستای جلبتوجه همگانی به «تهدید ایران» برگزار شد و در آن شماری از اعضای سابق و فعلی کنگره و کارشناسان معروف نومحافظهکار از جمله «فرانک گافنی» از اندیشکده «مرکز سیاست امنیتی» به سخنرانی پرداختند. به گزارش وبسایت پروژه اسرائیل، «براد شرمن» از اعضای جمهوریخواه کنگره، «مارک کرک» از اعضای جمهوریخواه کنگره (که اکنون سناتور است)، «جان پورتر» از اعضای جمهوریخواه کنگره، و «الیوت انگل» از اعضای جمهوریخواه کنگره از دیگر سخنرانان مراسم بودند. «انگل» که از اعضای هیئت مشاوران پروژه اسرائیل به شمار میرود در این مراسم خطاب به حضار اظهار داشت: «اینجا مونیخ ماست. ما باید به پا خواسته و به ایران بگوییم که نمیتواند افکار عمومی دنیا را به سخره بگیرد.»
بسیاری از کاندیداهای ریاست جمهوری سال 2008 از جمله سناتور «جو بایدن»، سناتور «سام براونبک»، سناتور «هیلاری کلینتون» سناتور «کریس دود»، سناتور سابق «جان ادواردز»، فرماندار سابق «مایک هاکابی»، و سناتور «باراک اوباما» بیانیههایی خطاب به کنفرانس خبری مذکور صادر کردند. «اوباما» در بیانیه خود گفته بود: «ایران یک کشور تحت کنترل روحانیون تندرو است که از تروریسم حمایت کرده و به طور علنی همسایگانش را تهدید میکند. دستیابی ایران به تسلیحات هستهای خطرناک است و ما نمیتوانیم چنین خطری را به جان بخریم. همه کشورها باید بدانند که با اینکه تهدیدات آشکار و غیرقابل تحمل ایران متوجه اسرائیل هستند اما رفتار این کشور تهدیدی برای همه ما محسوب میشود.»
با اینکه بسیاری از افراد مظنون به نومحافظهکاری که در هیئتمدیرههای سازمانهای همفکر حضور دارند پروژه اسرائیل را نمایندگی نمیکنند، اما وبسایت این سازمان آشکارا بسیاری از گروهها و شخصیتهای تندرو را تبلیغ میکند. وبسایت مذکور آثار اندیشکده «موسسه پژوهش رسانهای خاورمیانه» که توسط «میراو وورمسر» بنیان گذاشته شده است؛ «کلیفورد می» و «ولید فارس» از اعضای اندیشکده «بنیاد دفاع از دموکراسی»؛ «گافنی» و س.پی.اس؛ «دیوید ماکوفسکی» از اعضای اندیشکده «سیاست خاور نزدیک واشینگتن»؛ «ایلان برمن»؛ و «کن تیمرمن» از اعضای پروژه دادههای خاورمیانه را تبلیغ کرده است.
بر اساس گزارش شماره 990 پروژه اسرائیل که در سال 2012 منتشر شد، درآمد این سازمان در سال 2012 بالغبر 6 میلیون دلار بود که در مقایسه با سال قبل از آن یک افزایش 8/2 میلیون دلاری را نشان میداد .
موضوعات مرتبط: آموزش ، راههای نفوذ ، نفوذ
برچسبها: رسانه های ایران , اسرائیل , فلسطین , یهود
یکی از اساسی ترین تهدیدها علیه امنیت و منافع ملّی هر کشوری، تهدیدهای فرهنگی است. به همان میزان که تهدیدهای نظامی، بروز و ظهور و چهره ای آشکار دارد، تهدیدهای فرهنگی، پوشیده و با چهره ای پنهان و با بهره گیری از روش های پیچیده به کار می رود و تا جایی پیش می رود که در عصر کنونی بدون لشکرکشی، کشورگشایی امکانپذیر شده و این امکان برای صاحبان قدرت از طریق فرهنگ سازی و همسان سازی فرهنگی، شکل دهی و مدیریت افکار عمومی ایجاد شده است. در این میان رسانه ها مرکز ثقل است و نقش اول را ایفا می کند.
تهدید زایی رسانه ها از طریق نقش این وسایل ارتباطی در تبلیغات، جنگ روانی و جنگ رسانه ای به ویژه با استفاده از انگاره سازی در شکل دهی افکار عمومی، ملموس تر و ابعاد آن موضوعیتی بیشتر می یابد.
فراگیری رسانه های جمعی متنوع و مدرن در عصر کنونی که اذهان و افکار مخاطبین دشمن، خودی و بی طرف را هدف قرار داده است، همراه با ویژگی دو سویه بودن آن، آثار منفی و مثبت فراوانی را به دنبال داشته است. بهره گیری نظام سلطه از ابزارها و فنون جنگ رسانه ای در جهت کسب و حفظ منافع به کشف و اختراع و ساخت ابزارهای فرا مدرن منجر شده است به نحوی که طرف های درگیر به جای جنگ سخت و نظامی به جنگ نرم و عملیات روانی و جنگ رسانه ای گرایش پیدا کرده اند. بنابراین جنگ رسانه ای را در جهت تضعیف کشور هدف و بهره گیری از توان و ظرفیت رسانه ها برای به دست آوردن منافع تعریف می کنند. جنگ رسانه ای از برجسته ترین مولفه های جنگ نرم به شمار می رود. با وجود این که جنگ رسانه ای بیشتر در میادین نبرد نظامی کاربرد دارد اما از اهمیت آن در دیگر زمان ها کاسته نمی شود، زیرا هدف جنگ رسانه ای کنترل و تغییر اذهان و افکار عمومی مردم و تحت تأثیر قرار دادن مخاطبین است.
«فضای سایبر» یا «فضای مجازی» به عنوان کلید محیط الکترونیکی است که ارتباط افراد انسانی را با تکیه بر ابزارهای خاص «الکترونیکی مخابراتی» به صورت سریع و آسان برقرار می سازد. این محیط با کارویژه های معین خویش، بستر مناسبی را برای پیگیری و تبیین آنچه امروز به «منازعات نرم» مشهور است ایجاد می نماید.
منازعات نرم اشکالی از منازعه است که با تکیه بر ابزارهای غیر خشونت آمیز تغییر و دگرگونی در جوامع و به عبارتی سلطه به شیوه بکر، جذاب و پیچیده را دنبال می نماید. جنگ نرم، معلول تدابیر مراکز امنیتی و بنیادهای استراتژیک غربی برای طراحی اشکال جدید سلطه است.
در این شیوه از منازعات، تسلط بر افکار عمومی و دستیابی به اهداف سیاسی، اجتماعی، امنیتی و حتی اقتصادی، از طریق اقناع از یک طرف و ایجاد درگیری مستقیم برای مخاطب به گونه ای است که طراحان جنگ نرم با پرداخت حداقل هزینه ها، حداکثر استفاده را ببرند. ثانیاً برآیند این دگرگونی به صورت بلند مدت و با اطمینان بیشتری خواست ها و مطالبات جوامع سلطه گر را تأمین کند.
منازعه نرم بر اصول و روش های متعددی استوار است، مهم ترین اصل، اجتناب از خشونت های فیزیکی و پایبندی به پروسه عدم خشونت است و تأکید بر مفهوم فیزیک ناشی از این گزاره است که در این تئوری معیارهای خاصی برای عدم خشونت تجویز می شود.
۱٫ خشونت غیرفیزیکی و به عبارتی خشونت در اشکال فکری – فرهنگی را نفی نمی کند. درگیری های فکری فرهنگی از بسترهای مساعد برای تداوم چنین گفتمانی است.
۲٫ پرهیز از خشونت به معنای پرهیز از اشکال خشونت فیزیکی نیز نیست بلکه خشونت در این تئوری از ابزار قالب و رایج به ابزار فرعی و تئوریزه شده تبدیل می شود. بر همین اساس در فاز عملیاتی جنگ نرم خشونت های متعددی به صورت درگیری مستقیم ویژه به یکی از اصلی ترین ابزارهای هدایت جنگ نرم تبدیل شده است. ویژگی منحصر به فرد فضای سایبر هم ابزارهای مورد نظر را در اختیار مجریان براندازی نرم می گذارد. هم چنین کارویژه های جنگ نرم به عملی ترین وجه نمایان می شود.
تمرکز دشمن بر فضای مجازی در هدایت جنگ نرم
توانایی فضای سایبر در کنترل و هدایت منازعات نرم باعث شده است، کشورهای سلطه گر حسابی ویژه را برای نقش آفرینی این براندازی (داخلی) در محیط مجازی در نظر بگیرند. به گونه ای که امروز عمده ترین ابزار هدایت جنگ نرم، همان فضای مجازی است.
میزان تمرکز دشمن بر استفاده از آخرین فرصت برای مقابله با کشورهای معارض باعث شده است که گاه و بیگاه کدهای این تاکتیک عملیاتی در زبان مقامات و مسؤولان سیاسی بیان شود. بدون تردید اکنون بخش عمده ای از منازعات بین نظام اسلامی و جهان سلطه و دنباله های داخلی آن ها در عرصه مجازی در حال وقوع است. چالشی که تدبیر و هدایت آن می تواند به یک فرصت برای غلبه گفتمان انقلاب اسلامی بدل شود.
سهم فضای مجازی از بودجه های میلیاردی که کنگره آمریکا برای مقابله با جمهوری اسلامی تصویب می کند، بیانگر اهمیت جایگاه این عرصه در تقابل امنیتی – سیاسی دو نظام است. گرچه اغلب تحلیل گران بر این باورند که آنچه تحت عنوان بودجه آمریکا برای مقابله با نظام اسلامی در رسانه ها طرح می شود، فقط درصدی از این بودجه است و میزان واقعی بودجه های مصوب علیه نظام اسلامی بسیار بیشتر از این مقادیر است، با این وجود همین سهم رسانه ای شده این بودجه ها نیز قابل توجه است. فقط در یک مورد از بودجه ۵۵ میلیون دلاری مصوب ۲۰۱۰، ۱۵ میلیون دلار مختص فضای مجازی است. در کنار این، باید بودجه هایی را که به صورت غیرمستقیم از طریق بنیادهای متعدد صرف فعالیت در این عرصه می شود نام برد که مقدار آن ها به مراتب بالاتر از این بودجه رسمی است.
این مصوبات و تلاش ده ها بنیاد استراتژیک برای سمت و سو دادن به این فعالیت ها، با پشتوانه های مقامات عالی رتبه آمریکایی و صهیونیستی، انگیزه مضاعف می یابد، به گونه ای که نخست وزیر رژیم صهیونیستی به صراحت از آمریکا می خواهد از توان تکنولوژی مجازی خود برای مهار جمهوری اسلامی حداکثر استفاده را بنماید.
البته طی این مسیر و آزمون و خطای مجدد در این زمینه از جانب دشمن امری طبیعی است چراکه دشمن با آزمایش همه شیوه های مقابله با جمهوری اسلامی و مشاهده ناکارآمدی آن ها، اکنون علناً جنگ نرم و کودتای مخملین را در دستور کار دارد. فضای مجازی تنها روزنه امید برای دشمن است تا ضربه نهایی را بزند. اما دشمن بار دیگر دچار یک اشتباه استراتژیک گردیده است و آن غفلت از توانمندی نظام اسلامی در احاطه بر این عرصه است. شبکه های ماهواره ای و شبکه های اجتماعی در چند سال اخیر علناً و رسماً همه امکانات خود را در اختیار مخالفان قرار داده اند اما تسلط ایران بر اوضاع و اشراف کامل اطلاعاتی دستگاه های توانمند امنیتی، این اقدامات را اگرچه تاحدودی کم اثر کرده اما ضایعات عمیق فرهنگی، اقتصادی، امنیتی و عقیدتی به همراه داشته است.
اینترنت؛ خاستگاه اصلی رسانه های امروز
اینترنت از آن دسته فن آوری هایی است که استفاده ی از آن به عنوان ابزاری برای تبادل اطلاعات در سطح کلان در نقاط مختلف جهان، راه اندازی شد.
پس از راه اندازه ی پروژه ی «اسپوتنیک ۱» توسط اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۵۷ میلادی و پرتاب ماهواره ی PS1 به فضا به جهت مخابره ی سیگنال های رادیویی به نقاط مختلف زمین که مهم ترین رویداد قرن بیستم محسوب شده و به عنوان یکی از بزرگترین عناوین رشد دانش و فن آوری در تاریخ زندگی بشر، شمرده می شود؛ ایالت متحده ی آمریکا با ایده گرفتن از این پروژه پس از به صدا در آمدن زنگ خطری از جانب شوروی، با تأسیس مؤسسه ی «آرپا» که زیرمجموعه ای از وزارت دفاع ایالات متحده ی آمریکا بود؛ اداره ی فن آوری اطلاعات را تأسیس نموده و بالاخره لارنس رابرتس توانست در سال ۱۹۶۹ اولین اتصال شبکه ای را در کالیفرنیا به جهت استحکام و مقاومت نیروی هوایی آمریکا در برابر حوادث، برقرار نماید.
پس از حدود ۱۸ سال، آزمون، خطا و کار عملیاتی توسط مؤسسه ی «آرپا» و با حضور برخی دانشمندان انگلیسی، در سال ۱۹۸۸ اولین پروژه ی اقتصادی – تجاری برای بهره برداری از اینترنت در دنیای تجارت رونمایی شد.
در سال ۱۹۹۱ استفاده از اینترنت پس از گذشت حدود ۴ سال، در دسترس همگان قرار گرفت و در سالهای ۱۹۹۶ و ۱۹۹۷ رشدی انفجاری داشت که پس از گذشت حدود پانزده سال از رشد انفجاری آن بر اساس آمار و ارقام، کاربران اینترنت به حدود سه میلیارد نفر رسیدند که ۸۰ درصد آن را قشر ۱۴ تا ۲۵ سال تشکیل می داد و این عدد یعنی حدود یک سوم جمعیت کره ی زمین.
اگرچه در این مختصر قصد نداریم به سابقه ی اینترنت اشاره نمایم اما پرداختن به این حداقل ضروری می نماید که بدانیم این پروژه ی عظیم، تحت نظر یک نهاد نظامی به نام وزارت دفاع ایالات متحده، به جهت تأمین امنیت پروازهای نیروی هوایی آمریکا و نیز مقاوم سازی و آسیب ناپذیری آن، راه اندازی گردید. بدین معنا که این تکنولوژی اگر قدرت دفاع نیروی هوایی آمریکا را افزایش می دهد، می تواند یک ابزار نظامی جهت مقابله با تهدیدها و ایضا تبدیل آن تهدیدها به فرصت های نظامی مؤثر باشد.
امروز پس از گذشت بیش از۵۰ سال از کلید زدن این پروژه می گذرد و بر اساس آمار و ارقام در سال جاری بیش از یک سوم جمعیت کره ی زمین با این تکنولوژی به طور مستقیم در ارتباط هستند و دستیابی به آن با توجه به فراوانی رایانه های شخصی (در انواع مدل های قابل حمل و غیر قابل حمل) هم چنین تلفن های همراه و یا استفاده از شبکه های بی سیم، بسیار راحت می باشد به طوریکه می توان در همه جای دنیا، اینترنت را در کنار خود داشت. با توجه به فراهم بودن مقدمات اتصال به شبکه ی جهانی، استفاده از اینترنت، امروزه در بخش های مختلف امکان پذیر شده است.
استفاده هایی همچون:
۱ – بازار بزرگ برای شرکت ها برای فروش محصولات خود
۲ – خرید و فروش در سطح کلان و اشتغال به تجارت
۳ – تبلیغات
۴ – انتشار اطلاعات تجاری، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، علمی و…
۵ – معرفی شخصی
۶ – انتشار اخبار
۷ – سرگرمی و بازی
۸ – تسریع ارتباطات
۹ – کاهش هزینه ها در برقراری ارتباطات
۱۰- به اشتراک گذاری ایده ها به صورت رایگان، کم هزینه و به سرعت
۱۱- دوست یابی
۱۲- به وجود آمدن جنبش های نرم افزاری
۱۳- انتشار اسناد محرمانه
۱۴- گسترش همکاریهای سیاسی
۱۵- هکرها و نفوذکننده ها
۱۶- انتشار فرهنگ قومی و ملیتی
۱۷- استفاده های جاسوسی
۱۸- ترویج فساد و فحشاء
و ده ها استفاده ی دیگر که در این مختصر نمی گنجد.
اینترنت از نگاه سکاندار نظام اسلامی
با توجه به این مقدمه و تامل در آمار فوق الذکر، این سؤال در اذهان ایجاد می شود که:
چرا پنتاگون به راه اندازی چنین پروژه ای که به زعم برخی کارشناسان، بزرگترین سامانه ی طراحی شده به دست بشر می باشد؛ دست زد؟ جواب این سؤال را با جستجو در سخنان مقام معظم رهبری یافتیم که به صورت مختصر و تیتروار خدمتتان ارائه می گردد:
۱- ابزاری برای تهاجم به تفکرات اسلامی و به خصوص تفکرات شیعی
۲- ابزاری برای تهاجم خاموش به مبانی شیعی با تبلیغات فرنگی
۳- اینترنت ازجمله عوامل فسادبرانگیز فرهنگی
۴- ابزاری برای ترویج فرهنگ غربی
۵- ابزاری برای نشر افکار باطل و شبهات
۶- ابزاری در خدمت برقراری سلطه ی جهانی توسط قدرت ها
۷- ابزاری برای کاشت بذر فرهنگی در جوامع
۸- ابزاری در خدمت استکبار برای هدف قرار دادن افکار روشن
۹- ابزاری برای براندازی انقلاب اسلامی ایران
۱۰- ابزاری برای تسریع تبادل اطلاعات، آراء و تبادل اندیشه ها
۱۱- اینترنت ابزاری برای تبلیغ اما نه به قداست منبر
۱۲- تکنولوژی ای که روحانیت باید از آن استفاده کند
۱۳- اینترنت ابزاری در خدمت ناتوی فرهنگی
۱۴- اینترنت ابزاری در خدمت اهداف سیاسی آمریکا جهت سلطه بر خاورمیانه
۱۵- اینترنت ابزاری جهت ارتباط با عناصر خودفروخته ی سیاسی که حساسیت تیترهای فوق در مشروح سخنان ایشان بیشتر درک می شود، شایسته است جهت آشنایی با متن این سخنان، به سایت معظم له مراجعه نمایید.
از دید کلی و گونه شناسی تهدیدها، یکی از اساسی ترین تهدیدها علیه امنیت و منافع ملّی هر کشوری، تهدیدهای فرهنگی است. به همان میزان که تهدیدهای نظامی، بروز و ظهور و چهره ای آشکار دارد، تهدیدهای فرهنگی، پوشیده و با چهره ای پنهان و با بهره گیری از روشهای پیچیده به کار می رود و تا جایی پیش می رود که در عصر کنونی بدون لشکرکشی، کشورگشایی امکانپذیر شده و این امکان برای صاحبان قدرت از طریق فرهنگ سازی و همسان سازی فرهنگی، شکل دهی و مدیریت افکار عمومی ایجاد شده است. در این میان رسانه ها مرکز ثقل است و نقش اول را ایفا می کند.
آنچه که واضح می نماید اینست که دشمن برای تخریب جوامع اسلامی، برنامه ریزی دارد چراکه با رشد روحیه استقلال طلبی و ترویج رشادت توسط شرع مقدس اسلام، جوامع بشری از سلطه ی قدرت ها و مستکبرین خارج خواهند شد. به همین خاطر اسلام، هدف مستقیم قدرت ها خواهد بود. برای این کار از راه های مختلفی استفاده می شود اما اساسی ترین راه برای از بین بردن اسلام، هدف قرار دادن روحیه ی ایمانی و اراده ی جوانان یک ملت است که در حال حاضر بر بستر رسانه های نوظهور این پروژه در حال عملیاتی شدن است.
موضوعات مرتبط: آموزش ، راههای نفوذ ، اطلاعات عمومی
برچسبها: ماهواره , آسيبهاي ماهواره , جنگ رسانه اي , انقلاب
دارک وب (به انگلیسی: Dark Web) یا وب تاریک به شبکهای گفته میشود که در دسترس عموم نبوده و بیشتر برای مقاصد غیرقانونی مورد استفاده قرار میگیرد. ردیابی فعالیتهای آن و شناسایی افراد در آن دشوار یا غیرممکن است. در این شبکه اطلاعات جامعی نهفته شده که افراد ناشناس آنها را مدیریت میکنند، فروشندگان مواد مخدر، هکرها، تروریستها و افراد سودجو غالباً این دسته از افراد را تشکیل میدهند. دارک وب بخش کوچکی از وب پنهان است.
دارک وب سایتهایی است که برای عموم قابل مشاهده است اما توسط آیپیهای مخفی سرور اجرا میشوند. در این شبکه تمامی اطلاعات به صورت آنلاین و با پسوردهایی محافظت شدهاند. برای دسترسی به اطلاعات آن باید از چندین پِیوالها گذشته و از نرمافزارهای به خصوص استفاده کرد. هر کاربری میتواند به سادگی از این وبسایتها بواسطه سرویس هایی همچون هیدن ویکی دیدن کند. بسیاری از این وبسایتها از موتورهای جستجو بهره نمیگیرند، از اینرو جستجو در جستجوگرها برای پیدا کردن آنها تقریباً با شکست مواجه میشود. اغلب این وبسایتها که آنها را برای مخفی سازی هویتشان از ابزار رمزگذاری تور بهره میگیرند و پسوند .onion را دارند. همچنین بیشتر اطلاعات دارک وب در پایگاه دادههایی نظیر LexisNexis ذخیره میشود.
اگرچه این دو به جای یکدیگر بکار گرفته میشوند اما در اصل این دو به یک موضوع مشابه اشاره نمیکنند. دیپ وب به تمام وب سایتهایی اشاره میکند که نمیتوان آنها را از طریق موتورهای جستجوگر پیدا کرد. دارک وب بخش کوچکی از دیپ وب میباشد. دیپ وب شامل تمام اطلاعات غیرقابل رهگیری همچون وب سایتها ایمیل، دیتابیسها و… میشود. اما در مورد دارک وب قضیه تنها در خصوص تفاوتهای تکنیکی است به این معنا که در این حوزه محصولات و خدماتی ارائه میشود که غالب مردم به دنبال آن نیستند و تنها عده معدودی به دنبال آن میگردند مثل سایتهای مواد مخدر. سایتهای غیرقانونی در دیپ وب را دارک وب میگویند
موضوعات مرتبط: آموزش ، راههای نفوذ ، سرویسهای مجانی در اینترنت ، سیستمهای اطلاعاتی
برچسبها: دارک وب , وب تاریک , Dark We , LexisNexis
با رفتن در قسمت ستیگنز اپپیکیشن تلگرام میتوانید بفهمید آیا حساب کاربری شما هک شده است یا نه؟ تا جلوی آن را بگیرید.
به گزارش كميل ، اینکه از چه طریقی در حال استفاده از تلگرام هستید، در قسمت ستینگز/ settings مشخص است. بعد از ورود به این قسمت روی Privacy and Security کلیک کنید و سپس بخش Active Sessions را انتخاب کنید.
در اینجا لیست گوشیها، پی سیها و سایر ابزارهایی که با آن از تلگرام استفاده میکنید، مشخصشده است. مثلاً اگر همزمان از گوشی آیفون و نسخه دسکتاپ تلگرام استفاده میکنید، نام هر دو در لیست با تاریخ و ساعت آخرین استفاده نوشتهشده است.
برای اطمینان و درصورتیکه نام ابزار مشکوک را در این لیست مشاهده کردید میتوانید ابزار مشکوک را پاککنید و یا با ابزار اصلی آنلاین شده و همزمان روی Terminate all other sessions کلیک کنید تا سایر ابزارهای مشکوک دسترسیشان قطع شود.
موضوعات مرتبط: موبایل ، ترفندهای ویندوز ، راههای نفوذ ، آموزش نرم افزار
برچسبها: تلگرام , هك , تنظيمات تلگرام , گوشي موبايل
به گزارش پايگاه اينترنتي كميل "جنگ سایبری" (Cyberwarfare) یا "رایاجنگ" و یا "نبرد مجازی" به نوعی از نبرد اطلاق می شود که طرفین جنگ در آن از رایانه و شبکههای رایانهای (به خصوص شبکه اینترنت) به عنوان ابزار استفاده کرده و نبرد را در فضای مجازی جاری میسازند.
فضای سایبر در این نوع جنگ به هر اتاق و فضائی اطلاق میشود که به وسیله نرم افزار در رایانه ایجاد می شود و باید گفت که در دنیای مجازی اتاق فرمان جنگ را رایانه به دست می گیرد و لذا می توان اعلام کرد که "بزرگترین فضای سایبری که میلیونها کاربر را به یکدیگر متصل می کند، فضای مجازی اینترنت است."
جنگ اطلاعاتی که امروزه رسما جایگزین جنگ سرد شده، با انقلاب اطلاعات ظهور پیدا کرده و این انقلاب به دلیل دامنه وسیع و تاثیرات گسترده آن میتواند سبک نوینی از جنگ را ارائه بدهد.
مارتین لیبیکی از محققان برجسته موسسه مطالعات استراتژیک در دانشگاه دفاع ملی، در کتاب "جنگ اطلاعاتی چیست؟" مینویسد: "تلاش برای درک مفهوم جنگ اطلاعاتی مانند اینست که چند نفر نابینا بخواهند با لمس کردن بخشهای مختلف یک فیل بگویند که این موجود چیست. جنگ اطلاعاتی نیز شامل بخشهای مختلف و متعددی می شود".
تلاش برای داشتن نگرش جامعه نگرانه در تعریف جنگ اطلاعات نکته ایست که باید حتماً به آن توجه شود؛ مگان برنز در سال ۱۹۹۹ با نگرشی کلی تریف زیر را ارئه میدهد: "جنگ اطلاعاتی طبقه یا مجموعههایی از تکنیکها شامل جمعآوری، انتقال، حفاظت، ممانعت از دسترسی، ایجاد اغتشاش و افت کیفیت در اطلاعات است که از طریق آن یکی از طرفین درگیر بر دشمنان خود به مزیتی چشمگیر دست یافته و آن را حفظ میکند".
وی ضمن وفادارماندن به تعریف کاملاً نظامی از جنگ اطلاعاتی هفت شکل مختلف جنگ اطلاعاتی را به شرح زیر نام میبرد:
* جنگ فرماندهی و کنترل که هدف آن قطع کردن سر دشمن، یعنی از بین بردن مغز متفکر دشمن، است
* جنگ برپایه اطلاعات که متشکل از طراحی، حفاظت و ممانعت از دسترسی به سیستم هائی است که برای برتری بر فضای نبرد در جستجوی دانش کافی هستند
* جنگ الکترونیک تکنیکهای رادیوئی، الکترونیک یا رمزنگاری
* جنگ روانی که در آن از اطلاعات برای تغییر ذهنیت و طرزفکر دوستان، بی طرفها، و دشمنان استفاده میشود
* جنگ هکرها که در آن به سیستمهای رایانهای حمله میشود
* جنگ اطلاعاتی اقتصادی ایجاد مانع در برابر اطلاعات یا تسهیل جریان اطلاعات با هدف کسب برتری اقتصادی
* جنگ سایبر ترکیبی از همه موارد شش گانه بالا.
سربازان جنگ سایبری "نفوذگران" در عرصه اطلاعات دیگران هستند که کارشناسان این حوزه، آنها را به چند گروه تقسیم کردهاند:
* گروه نفوذگران کلاه سفید: هر کسی که بتواند ازسد موانع امنیتی یک شبکه بگذرد اما اقدام خرابکارانهای انجام ندهد را یک هکر کلاه سفید میخوانند که در حقیقت متخصصین شبکهای هستند که چالههای امنیتی شبکه را پیدا کرده و به مسئولان گزارش میدهند.
* گروه نفوذگران کلاه سیاه: اشخاصی هستند که وارد کامپیوتر قربانی خود شده و به دستبرد اطلاعات و یا جاسوسی کردن و یا پخش کردن ویروس و غیره میپردازند.
* گروه نفوذگران کلاه خاکستری: اشخاصی هستند که حد وسط دو تعریف بالا میشوند.
* گروه نفوذگران کلاه صورتی: این افراد آدمهای کم سوادی هستند که با چند نرمافزار خرابکارانه به آزار و اذیت بقیه اقدام میکنند.
انواع حملات نفوذگران هم عبارت است از:
* شنود: در این روش نفوذ گر میتواند به شکل مخفیانه از اطلاعات نسخه برداری کند.
* تغییر اطلاعات: در این روش نفوذگر به دستکاری و تغییر اطلاعات میپردازد.
* افزودن اطلاعات: در این روش نفوذگر اطلاعات اضافی بر اصل اطلاعات اضافه میکند.
* وقفه: در این روش نوع نفوذگر باعث اختلال در شبکه و تبادل اطلاعات میشود.
بر اساس آنچه کارشناسان مبارزه با جنگ سایبری اعلام می کنند، بررسی هویت و مکان مهاجم، شناسائی نیت مهاجم، تشخیص حملههای از قبل طراحی شده و بررسی و ارزیابی تلفات بعد از جنگ، از مهم ترین نقاط ضعف اصلی در دفاع سایبری است.
سایت سازمان پدافند غیر عامل برای روشن شدن ماهیت جنگ سایبری به ذکر چهار نمونه از جنگ واقعی سایبری در ادوار اخیر پرداخته و از جنگ بین روسیه و گرجستان (۲۰۰۸)، جنگ ۳۳ روزه بین رژیم صهیونیستی و حزبالله لبنان، جنگ بین روسیه و استونی (۲۰۰۷) و جنگ بین آمریکا و چین به عنوان نمونه کاملی از این جنگها یاد کرده است.
جنگ بین روسیه و گرجستان:
هنگامی که جنگ روسیه و گرجستان شروع شد، در اولین ساعات، آتش این جنگ در فضای سایبر روشن شد. بسیاری از سرورهای شبکه انفورماتیک گرجستان کمی قبل از آغاز عملیات نظامی روسیه به مناطق استقلال طلب اوستیای جنوبی مورد حملات کنترل از راه دور قرار گرفت.
در شرایطی که سایت وزارت امور خارجه و وزارت دفاع قفقاز هنوز زیر حملات هکرها قرار داشتند، سایت رسمی میخائیل ساکاشویلی رئیس جمهور گرجستان و شبکه های اصلی تلویزیونی این کشور هدف مستمر حملات عدم پذیرش سرویس بودند.
در حملات عدم پذیرش سرویس (Denial-of-Service) به علت ارتباط بیش از حد با پایگاه اینترنتی Service Attacks مورد نظر سرویس جوابگو نیست و کاملا مسدود می گردد.
سایتهای گرجستان که تحت این حملات قرار داشتند به روز سازی ها و اخبار جدید را دریافت نمی کردند و در نتیجه در معرض خطر قرار داشتند.
دولت تفلیس این تهاجمات انفورماتیکی را مربوط به پاسخ مسلحانه به روسیه و درگیری های اوستیای جنوبی دانسته است؛ روزنامه واشنگتن تایمز خبر اولین حملات انفورماتیکی به سایت رئیس جمهور ساکاشویلی منتشر کرد و بلافاصله انگشت اتهام را به طرف مسکو نشانه رفت. در این راستا، موسسه تحقیقاتی آمریکایی یو.اس.سورت که برای وزارت امنیت کشور امریکا کار می کند پس از کنترل و بازبینی یک (DoS) را در سرور سایت رئیس جمهور گرجستان شناسایی کرد.
جنگ ۳۳ روزه رژیم صهیونیستی و لبنان
در حالی که آمریکا، اسرائیل، متحدان اروپایی آنها و برخی از سران سازش کار عرب، در آغاز جنگ ۳۳ روزه با قاطعیت و اطمینان از نابودی حداکثر ۳ روزه حزب الله سخن می گفتند، به دلیل عدم توجه اسرائیل به تکنیک های دفاع غیرعامل و برتری حزب الله در نبردهای اطلاعاتی با بهکارگیری تکنیک های پدافند غیرعامل در حوزه IT و استفاده از ابزارآلات و تجهیزات بومی موجب ناکامی اسرائیل در دستیابی به اهداف خود شدند. تهدید سایتهای اینترنتی طرفین حملات متناوب Dos ، شنود، جاسوسی از جمله اقدامات انجام شده در حوزه فضای سایبری در جنگ ۳۳ روزه می باشد.
جنگ بین روسیه و استونی
در آوریل سال ۲۰۰۷ هکرهایی که از طرف دولت روسیه پول دریافت کرده بودند مورد حملات سایبری قرار گرفت. در آن زمان، وب سایت های احزاب سیاسی، بانک ها، روزنامه ها و وزارتخانه های استونی به مدت حدود ۳ هفته مورد حمله قرار داشت.
این حملات از زمانی آغاز شد که در استونی تصمیم گرفته شده بود مجسمه برنزی شکست اتحاد جماهیر شوروی سابق در جنگ جهانی دوم در تالین ویران شود.
تحلیلگران، شبکه جنایتکاران هکرهای روس را مسئول این حملات دانسته اند به طوری که یارت آرمین کارشناس انفورماتیکی توضیح داده است سرورهایی که از آنها این حملات انجام می شود تحت کنترل شبکه کسب و کار روسیه (شبکه هکرهای جنایتکار روسیه) است؛ این شبکه به شدت از سوی دولت روسیه حمایت می شود.
جنگ بین آمریکا و چین
نزدیک به ۱۰۰ حمله سایبری بین آمریکا و چین درگرفته است که مشهورترین آنها در مارس و آوریل سال ۲۰۰۱ بوده است و دامنه های آن تا حدودی به اروپا نیز کشیده شد.
این جنگ بر سر موضوع تصادم هواپیمای جاسوسی آمریکا با جت چینی بوده است با حمله های Dos به سایت دولتی چین آغاز شد و در نهایت این حملات منجر به تخریب اطلاعات، دزدیدن و صدمه زدن به منافع و سرورهای دو کشور شد که البته درصد تخریب حاصل از این جنگ در چین ۱۰ برابر آمریکا بود.
اوایل سال جاری "رابرت گیتس" وزیر دفاع آمریکا طی نامهای رسمی به فرماندهی قرارگاه استراتژیک این کشور دستور داد تا قرارگاه سایبری آمریکا را به منظور عملیاتهای سایبری نظامی همه جانبه تأسیس کنند.
فرماندهی سایبری ایالات متحده آمریکا موسوم به سایبر کام (CYBERCOM) در ژوئن ۲۰۰۹ تصویب شد و ۱۱ ماه پس از آن تاریخ به مرحلهای رسید که پنتاگون آن را قابلیت اولیه انجام عملیات مینامد؛ ارتش آمریکا با دارا بودن شبکههای رایانهای پیشرفته و گروههای نظامی متخصص در همه حوزههای سایبری، نخستین فرماندهی سایبری را تاسیس کرده است.
علاوه بر ایالات متحده آمریکا، چند کشور اروپایی نیز طی ماههای گذشته اقدام به راه اندازی سازمان های مشابه برای مقابله با تهاجم سایبری علیه منافع خود کرده اند.
فرودین ماه امسال بود که سایت شبکه تلویزیونی پرس TV به مدت ۱۰ روز از سوی منابع اسرائیلی مورد حمله سایبری عدم پذیرش سرویس قرار گرفت اما حملات صورت گرفته به وبسایت این شبکه خبری انگلیسیزبان به دلیل مجهزبودن به سیستمهای امنیتی پیشرفته ناکام ماند.
علاوه بر این، وبسایت العالم که در کنار پرس TV از فعالترین و مهمترین منابع خبری مستقل در پوشش اخبار تحرکات اخیر خاورمیانه و شمال آفریقا به شمار میآیند و اخبار را به زبان عربی پخش میکند نیز با حملات سایبری از سوی منابع رژیم صهیونیستی و کشورهای غربی مورد حمایت آمریکا مواجه شد.
العالم و پرس TV دو شبکه بینالمللی تلویزیونی ایرانی به حساب می آیند که اخبار و اتفاقات اراضی اشغالی را نیز به صورت گستردهای پوشش میدهند و به دلیل صداقت در ارسال اخبار درست از مقبولیت عام برخوردارند.
پیش از این نیز سایت ویکیلیکس در یکی از اسناد خود از تلاش مقامات امنیتی انگلیسی برای اختلال و تعطیلی دفتر شبکه پس TV در لندن پرده برداشته بود که این اقدام انگلیسی ها مغایر ادعای غرب مبنی بر پایبندی به جریان آزاد اطلاعرسانی است.
هنگامی که حملات سایبری آمریکا و رژیم صهیونیستی به پایگاههای اینترنتی رسانه ملی کشورمان ناکام ماند، یک مؤسسه دفاعی آمریکایی علت این مسأله را برخورداری ایران از ارتش سایبری دانست و اعلام کرد: ایران یکی از پنج کشور دارای ارتش سایبری است.
مؤسسه "دیفنس تک" (Defense Tech) از مؤسسات نظامی و امنیتی ایالات متحده آمریکا اقدام به انتشار مقاله ای با عنوان "ارزیابی ارتش سایبر ایران" با توجه به آمار دریافتی از سازمان اطلاعات آمریکا (CIA)، ایران را جزء ۵ کشور دارای قوی ترین نیروی سایبری معرفی کرده و ارتش سایبری در کشورمان را ۲۴۰۰ نفر به علاوه ۱۲۰۰۰ نفر نیروی ذخیره تخمین زد.
از دیگر گزارش های مشابه می توان به مقاله مجله "فارین پالیسی" (چاپ آمریکا) در همان ایام اشاره کرد که اقدامات مرکز بررسی جرائم سازمان یافته سپاه علیه سایتهای مستهجن در عرصه سایبر را اقدامی بشردوستانه و به نفع حقوق بشر معرفی کرده بود.
حملات غرب به سایتهای اینترنتی محدود به ایران اسلامی نیست و بیست و چهارم فروردین ماه سال جاری رئیس جمهوری روسیه با اعلام خبر زنجیرهای از حملات سایبری به محبوبترین وبسایت میزبان وبلاگها در این کشور، این اقدام را غیرقانونی و خصمانه دانست و محکوم کرد.
اگر چه آمریکایی ها خیلی پیشتر جنگ سایبری علیه جمهوری اسلامی را آغاز کرده بود که نمونه آن فعالیت ۳۰ جاسوس آمریکایی بود که اواخر سال ۸۸ دستگیر شده بودند اما منابع خبری در دومین روز تیر ماه امسال اعلام کردند رئیس جمهور آمریکا با صدور دستورالعملی وظایف نیروهای امنیتی این کشور در مبارزه سایبری و همچنین خرابکاری رایانه ای در سایر کشورها را صادر کرد.
"باراک اوباما" دستورالعملی را امضا کرده که مرزبندی و رویکردهای مربوط به حمله های سایبری و فعالیت های خرابکارانه رایانه ای در کشورهای دیگر را مشخص می کند.
این دستورالعمل جدید با جزئیات مواقعی که ارتش می تواند از رییس جمهوری تقاضای آغاز عملیات سایبری علیه یک کشور کند، روشن کرده است. مقام های رسمی وزارت دفاع آمریکا گفته اند که این رهنمود مانند آیین نامههای دیگری است که درباره استفاده از ابزارهای نظامی ارتش صادر می شود.
همزمان وزارت دفاع آمریکا در یک سند راهبردی جدید، عملکردهای مبتنی بر شبکه را که ارتش آمریکا می تواند ازآنها در زمان صلح وجنگ استفاده کند، تبیین کرده است. این عملکردها از ارسال ویروس به رایانه های دشمن تا حمله سایبری به منظور توقف فعالیت شبکه های برق و سامانه های دفاعی کشور هدف را شامل می شود.
راهبرد تازه پنتاگون "شبکه" را یک حوزه نبرد می نامد و بر محافظت از شبکه ها، پشتیبانی از زیرساخت ها و همکاری با متحدان آمریکا تاکید می کند. با این حال راهبرد جدید پنتاگون که بر اساس رهنمود باراک اوباما تنظیم شده، هنوز بطور کامل فاش نشده است؛ هرچند مقام های وزارت دفاع بخش هایی از آن را تشریح کرده اند.
طبق دستورالعمل جدید، ارتش ایالات متحده می تواند به کشورهای هدف، کدهای رایانه ای بفرستد تا مسیرهای ارتباطی را آزمایش کند. این کار درست مانند گرفتن تصاویر ماهواره ای به منظور یافتن محل پایگاه های موشکی و تشخیص دیگر قابلیت های نظامی دشمن است.
این رمزهای رایانه ای خنثی خواهند بود و مانند ویروس یا کرم های رایانه ای نیستند که در زمانی مشخص بتوان ازآنها توقع عملکرد خاصی را داشت.با این حال اگرآمریکا با کشور هدف وارد نزاع شد، می تواند نقشه ای از شبکه های دشمن را در اختیار داشته باشد و پس از اجازه رئیس جمهور به آن شبکه ها حمله کند.
راهبرد جدید همچنین تاکید می کند که اگر آمریکا مورد هدف قرار گیرد، این کشور می تواند با مسدود کردن مسیر حملات یا انهدام سرورهای متخاصم، واکنش نشان دهد و درست مانند یک نبرد واقعی، جنگ شبکه ای هم فرامرزی خواهد بود.
وزارت دفاع آمریکا معتقد است که باید با شرکت هایی که اطلاعات مهمی از سامانه های نظامی آمریکا در اختیار دارند در زمینه محافظت از شبکه بیش از پیش همکاری کرد. در همین راستا، پنتاگون بتازگی اطلاعات طبقه بندی شده خود را پیرامون خطرهای رایانه ای و شبکه ای در اختیار تعدادی از این شرکت ها قرار داده تا در حوزه های فعالیت خود با این تهدیدها مبارزه کنند.
مسئولان این ورازتخانه همچنین معتقدند با گذشت زمان، این برنامه می تواند الگویی برای وزارت امنیت داخلی آمریکا باشد که امنیت زیرساختهای حیاتی کشور، از جمله نیروگاهها، شبکههای برق و شبکههای مالی را برعهده دارد.
بیستم مرداد ماه ۱۳۹۰ رسانهها از ایجاد یک یگان نظامی سایبری برای جنگ سایبری علیه جمهوری اسلامی توسط رژیم صهیونیستی خبر دادند و اعلام کردند این یگان در حالی ایجاد شده که مقامات ارشد این رژیم بیش از پیش نگران هستند که حمله به تاسیسات هستهای ایران به شکست منجر شود.
روزنامه انگلیسی ساندی تایمز تاسیس این مرکز عملیات سایبری علیه ایران را محصول این ارزیابی صهیونیستها دانست که هر گونه حمله نظامی به ایران شکست خواهد خورد و در ادامه گزارش خود نوشت: یگان سایبری جدید رژیم صهیونیستی به طور مستقیم به نخستوزیر این رژیم که این برنامه را در قلب توان دفاعی رژیم متبوعش قرار داده، گزارش خواهد داد.
همچنین بنا بر گزارش "هرالدسان”، بنیامین نتانیاهو اخیرا در نشست کارشناسان جنگافزارهای سایبری گفت: "اسرائیل باید به یک ابر قدرت جهانی در عرصه سایبر تبدیل شود".
این مرکز که تحت حمایت واحد اطلاعات جاسوسی نیروی نظامی تشکیل شده است یک سری عملیاتهای جاسوسی "نرم" از جمله هک نسخه ایرانی "فیسبوک” و دیگر سایتهای شبکههای اجتماعی را انجام داده است.
یک منبع اسرائیلی مطلع از عملیاتهای جنگ سایبری هم اعلام کرده بود: اسرائیل دو هدف اصلی در فضای سایبر ایران دارد اول "برنامه هستهای" ایران و تاسیسات نظامی آن و دوم "زیرساختهای غیرنظامی" این کشور است تا بتواند فضای سایبری جمهوری اسلامی را فلج کند.
سایت تخصصی "دیلی تک" نیز در گزارشی نوست: با راه اندازی یک واحد اطلاعات برای حملات سایبری و ضد سایبری در وزارت جنگ رژیم اسراییل، جنگ سایبری ایران و این رژیم، وارد مرحله جدیدی شده است.
یکی از متخصصان امنیتی سایبر اسرائیلی در این باره گفت: این واحد جدید مستقیم به نخست وزیر این رژیم گزارش خواهد داد و حتی ملزم به ارایه گزارش به وزیر جنگ هم نیست و راه اندازی آن دو هدف عمده در زمینه مقابله با ایران دارد؛ نخستین هدف حمله، نفوذ و تخریب تأسیسات هسته ای ایران و هدف دوم، حمله به زیرساخت های شهری ایران است.
وی همچنین افزوده است: در صورت تحقق چنین هدفی، همه فضای سایبری ایران در اختیار ما قرار خواهد گرفت.
افزون بر این رئیس نیروهای دفاعی رژیم صهیونیستی هم در این باره گفت: کامپیوترها و صفحه کلیدها، جدیدترین سلاح های ما و تویتر و شبکه های اجتماعی، تازه ترین منابع ما هستند، چنانکه در جنگ سایبری، کشورها می توانند بدون اینکه مستقیم از نیروی نظامی استفاده کنند، در درون دیگر کشورها نفوذ کرده و به اهداف مورد نظر خود در کشورهای هدف ضربه وارد کنند.
هماکنون رژیم صهیونیستی، کشورهای اروپای شرقی و چین، از جمله کشورهایی هستند که رکورددار حملات سایبری به اهداف گوناگون در کشورهای دنیا هستند؛ به گونه ای که چین در سال گذشته، با هک رایانههای کاربران در کشور کره جنوبی، اطلاعات نزدیک ۳۵ میلیون نفر از مردم این کشور را به دست آورد و هماکنون نیز جنگ سایبری شدیدی میان چین و آمریکا در حال جریان است که هیچگاه هم واقعیت این حملات مشخص نمی شود.
گفتنی است؛ در دو سال اخیر به دنبال وجود بحثهایی درباره نفوذ بدافزار "استاکس نت" به درون تأسیسات هسته ای ایران، اقدامات مناسبی برای بالا بردن سیستم دفاعی و هجومی ایران در عرصه سایبر شکل گرفته که گویا چنین فعالیتهایی روز به روز باید گستردهتر شود.
پایگاه اینترنتی "هرالدسان" در هفتم آگوست ۲۰۱۱ مصادف با ۱۶ مرداد ۱۳۹۰ در مقالهای، به نبرد سایبری رژیم صهیونیستی علیه ایران پرداخت و نوشت: به موازات آنکه مقامات ارشد اسرائیل بیش از پیش نگران شکست حمله متعارف به تأسیسات هستهای ایران هستند، این کشور، فرماندهی سایبری نظامی بهمنظور انجام نبرد رایانهای علیه ایران تشکیل داده است.
این فرماندهی سایبری بهطور مستقیم به بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل گزارش خواهد داد که این برنامه را در قلب توانایی دفاعی اسرائیل قرار داده است.
او اخیراً در نشستی با کارشناسان جنگ سایبری گفته است: "اسرائیل باید به یک ابرقدرت سایبری در جهان تبدیل شود".
این مرکز که تحت نظارت واحد اطلاعات نظامی تشکیل شده است، تاکنون چندین مأموریت جاسوسی نرم را از جمله هک نسخه فیسبوک ایران و سایر شبکههای اجتماعی، انجام داده است.
عموماً چنین تصور میشود ویروس بدافزار استاکسنت که در سال ۲۰۰۹ با هدف خرابکاری در سانتریفیوژهای غنیسازی به برنامه هستهای ایران وارد شد اما طراحان اصلی آن در تامین امنیت سایبری خود شکست خوردند، توسط کارشناسان اسرائیلی و آمریکایی طراحی شده بود.
در پایان مقاله مذکور آمده بود: در ماه آوریل، ادارات دولتی ایران مورد حمله ویروس بدافزار ناشناسی قرار گرفت که مقامات ایرانی نام استارس را بر آن نهادند اما آنها گفتند که آسیبها مهار شده ولی پذیرفتند که این اقدام، دومین ویروس کشف شده پس از حمله استاکسنت بوده است.
یک منبع دفاعی مطلع از برنامههای جنگ سایبری گفت: "اسرائیل دو هدف اصلی در فضای سایبری ایران دارد… نخست، برنامه هستهای نظامی و تأسیسات نظامی ایران و دوم، زیرساخت غیرنظامی ایران. امیدواریم با حمله به این دو، تمام فضای سایبری ایران را فلج کنیم".
پایگاه اینترنتی "یو.پی.آی" یک هفته بعد در روز ۱۷ آگوست ۲۰۱۱ (مقادف با ۲۶ مرداد ۱۳۹۰) در مقالهای به آمادهسازیهای رژیم صهیونیستی در نبرد سایبری پرداخت و نوشت: ارتش اسرائیل بخش دفاع سایبری خود را بهویژه در برابر تهدید ایران ایجاد کرده تا توانمندیهای خود را پس از حمله سایبری از طریق ویروس استاکسنت به برنامه هستهای ایران در سال ۲۰۱۰ تقویت کند. بخش کنترل، فرماندهی، ارتباطات، رایانه و اطلاعات ارتش را یک سرهنگ به عهده دارد که پیشتر فرماندهی مرکز پنهانسازی و امنیت اطلاعات را بر عهده داشته است.
این واحد پیشتر مسئول حفاظت از شبکههای نظامی و نگرانیهای راهبردی مانند آب و برق در برابر حمله سایبری بوده است و افزوده شدن بخش دفاع سایبری، پس از اعلام نخستوزیر اسرائیل در ژوئیه در مورد ایجاد نیروی ویژه سایبری ملی صورت گرفت که تصور میشود حداقل ۸۰ نیرو دارد که وظیفهشان دفاع از زیرساخت حیاتی اسرائیل در برابر حملات اینترنتی است.
در ادامه مقاله مذکور آمده است: در مورد واحد جدید و گسترش توانمندیهای جنگ سایبری اسرائیل، اطلاعات چندانی وجود ندارد اما بسیاری معتقدند اسرائیل به نیرویی پیشرو در جنگ سایبری بدل شده و این موضوع از توانایی اسرائیل در بهکارگیری ویروس رایانهای استاکسنت علیه ایران نشأت میگیرد.
این حمله علیه تأسیسات هستهای ایران در نطنز در ژوئن ۲۰۱۰ صورت گرفت و ظاهراً این ویروس رایانهای بسیار امن را هدف قرار داده و فعالیت سانتریفیوژها را از حالت عادی خارج کرده بود؛ بهطوری که غنیسازی در آنها منجر به از بین رفتن این تأسیسات هستهای میشد اما با وجود این مسائل، این خبرها رد میشود.
یکی از اعضای کلیدی گروه هکرها موسوم به "باشگاه رایانهای هرج و مرج"، عملکرد بدافزار استاکسنت علیه تأسیسات هستهای ایران را شبیه "بمبهای سنگرشکن" خواند.
نویسنده در پایان مقاه خود آورده است: مجله آلمانی اشپیگل نوشت منابع اسرائیلی آشنا با عملیات استاکسنت پافشاری میکنند که "این عملیات تنها توسط اسرائیل صورت گرفته… و عملیاتی کاملاً اسرائیلی بهشمار میرود" و "واحدی سری در اطلاعات ارتش اسرائیل (به احتمال بسیار، واحد ۸۲۰۰ به عنوان واحدی بسیار سری که بهطور سنتی مسئول اطلاعات سیگنالی بوده) مسئول برنامهریزی بیشتر کدهای استاکسنت بوده است".
مطابق این گزارش، موساد نخستین بار ویروس رایانهای را در ۲۲ ژوئن ۲۰۰۹ علیه ایران عملیاتی کرد و حمله استاکسنت جزو سه حملهای بود که به خرابکاری در سانتریفیوژهای نطنز منجر شد که ایران هم تلاش بسیاری برای توسعه توانایی خود در حملات سایبری انجام داده تا خسارات جدی وارده به نطنز را جبران کند.
اواخر مرداد ماه ۱۳۹۰، جروزالم پست با انتشار گزارشی در خصوص جنگ سایبری اسرائیل علیه ایران اعلام کرد که واحد جدید مستقر در فرماندهی کنترل C۴I ارتش اسرائیل - که در زمینههای فرماندهی، کنترل، ارتباطات، رایانه و جاسوسی فعالیت میکند - تحت ریاست یکی از سرهنگهای رژیم صهیونیستی است که قبلاً فرماندهی "ماتزو" مرکز کدگذاری و امنیت اطلاعات این رژیم را بر عهده داشته است.
بر اساس آنچه این روزنامه نوشته، این واحد قبلاً مسئول حفاظت از شبکههای ارتش و تأسیسات استراتژیک این رژیم همچون تأسیسات آب و برق در مقابل حملات سایبری بوده و این بخش جدید شامل حدود ۸۰ نفر است که وظیفه آنها محافظت از زیرساختهای حیاتی این رژیم در مقابل حملات اینترنتی است.
از سوی دیگر دو کارشناس امور سایبری آمریکا، ضمن بررسی جنگ سایبری اعلام کردند "استاکسنت کاملا به عنوان یک سلاح تهاجمی برای یک جنگ سایبر واقعی علیه ایران طراحی شده بود".
"گری مکگراو" و "ایوان ارک" دو نویسنده و کارشناس معتبر امور سایبر در پایگاه اینترنتی "اینفرم آی تی"، طی گزارشی کوشیدهاند تا در مقاله ای تحت عنوان "جنگ سایبر و راهکارهای دولت برای حضور در فضای سایبر" این مطلب را تشریح کنند که چگونه اغراق، ترس، عدم اطمینان و شک و تردیدی که پیرامون مسئله حملات سایبر وجود دارد، در نهایت به ضرر تحقیقات امنیت رایانه تمام میشوند.
در گزارش آنها تصریح شده بود: در حوزهای که همواره جملات و مسائلی مثل "مبارزه با مشکل فیشینگ"، " اصلاح باگها" و " ردیابی کرمها در سطح جهانی" به گوش مسئولین میخورد، نگرانی چندانی وجود ندارد که سیاستگذاران و یا مدیران اجرایی در مورد مسئله امنیت سایبر دچار مشکل شوند.
جمعبندی مفهومی جرایم سایبر، جاسوسی سایبر و جنگ سایبر به عنوان یک هیولای ترسناک سایبر، موجب تشدید معیارهای ترس، عدم اطمینان و شک و تردید میشود. این مسئله نیز یک خلاء سیاستی را ایجاد کرده که هماکنون بیش از هر زمان دیگری مشهود است. بنابراین سیاستگذاران باید با دقت و محتاطانه به این خلاء نزدیک شده و با درک موقعیت، اقدام کنند.
کارشناسان امور سایبری آمریکا در ادامه با اشاره به ویروس استاکسنت که توسط عوامل غربی و رژیمصهیونیستی برای آسیب رساندن به برنامه هستهای ایران طراحی شده بود مینویسد: استاکسنت که اخیرا دیده شد نیز کاملا به عنوان یک سلاح تهاجمی برای یک جنگ سایبر واقعی طراحی شده بود.
این دو کارشناس آمریکایی با بیان این مطلب که جوانب زیادی از بحث جنگ سایبر در ایالات متحده حتی موجب نگرانی دوستان و متحدان این کشور در سراسر دنیا شده است میافزایند: حتی برای کارشناسان نیز فهم این مطلب که چه چیزی واقعی است و فضای مجازی سایبر چه چیزی است، دشوار مینماید.
مکگراو و همکارش ارک، با بیان این مطلب که مسائل همچون مواد مخدر و جریان مالی ناشی از آن که وارد مجتمعهای نظای آمریکا میشود، بر نامطئمن بوده این سیاستها تاکید کرده و مینویسند: در این مقاله به ارایه راهکارهایی برای سیاستگذاران میپردازیم تا بتوانند سیاستهای مناسبتری را در زمینه جنگ سایبر اتخاذ کنند.
جنگ سایبر واقعی "جنگ" واژه کاملا روشنی است که به معنای درگیری خشونتبار بین جوامع با اهداف سیاسی، اقتصادی و یا حتی فلسفی است. تاثیر ملموس جنگ سایبر در دنیای واقعی (غیر سایبر) یکی از مهمترین بخشهای جنگ سایبر است. از دیدگاه ما، بروز جنگ سایبر نیاز به چیزی دارد که نظریهپردازان جنگ آن را یک جنبه "جنبشی" مینامند.
به بیان دیگر، یک حمله در فضای سایبر نیازمند وجود یک تاثیر محرک و برانگیزاننده است که در دنیای واقعی یک عمل جنگی محسوب شود. بنابراین اگر برای مثال کسی سیستم کنترل یا فرمان شما را با یک بدافزار آلوده کرده و کنترل کامل سیستم شما را بدست گیرد و از آن طریق موجب شلیک اشتباه هواپیماهای بدون سرنشین شود، این عمل یک جنگ سایبر محسوب میشود.
در ادامه گزارش به چند نمونه واقعی از حملات سایبر که طی دهههای گذشته رخ داده و اکنون کاملا مورد بررسی قرار گرفتهاند را مشاهده میکنید:
در سال ۱۹۸۲، سرقت کد یک رایانه کانادایی موجب انفجار یکی از خطوط لوله گاز شوروی شد.
سال ۲۰۰۷، اسرائیلیها با یک حمله سایبر، سیستم دفاع هوایی سوریه را از کار انداخته و سپس اقدام به بمباران تاسیسات هستهای ناتمام این کشور کردند و بطور کامل آن را نابود ساختند.
در سال ۲۰۰۸، یک درایو USB در خاورمیانه موجب آلوده شدن سیستمهای کنترل و فرمان وزارت دفاع آمریکا شد."تاثیرات این حمله به حدی بود که "ویلیام لین" معاون وزیر دفاع آمریکا در اینباره به مجله "فارین افیرز" گفت: این حادثه یکی از موثرترین نفوذهایی بوده که تاکنون به رایانههای نظامی آمریکا انجام شده است. و یک زنگ هشدار مهم محسوب میشود."
در سال ۲۰۱۰ ( و شاید هم زودتر)، کرم استاکسنت برای حمله به سانتریفیوژهای هستهای تاسیسات غنیسازی اورانیوم ایران مورد استفاده قرار گرفت؛ گر چه هیچ یک از این حملات سایبر، با وجود تاثیر محرکی که داشتند، دقیقا موجب بروز یک جنگ تمام عیار نشدند.
متفکران معتدل امنیت سایبر نیز عمیقا نگران آسیبهای ناشی از خطر حملههای این چنینی هستند. بطوریکه دکتر "دن گیر" مامور ارشد امنیت سایبر شرکت "کیو تل" به درستی تاکید کرده است که "عدم امنیت سایبر یک مهمترین خطر امنیت ملی است".
تصورات جنگ سایبر اگرچه فضای اینترنت پر از افراد حقهباز، داستانهای مضحک و البته جنگطلبان است؛ اما با این حال، برخی از مطالب مطرح شده در این فضا نیز ارزش بررسی را دارند:
در سال ۲۰۰۷، استونی هدف حملات شدید موسوم به "نفی سرویس" (dDOS ) قرار گرفت. اگرچه متخصصان سایبر این حملات را یکی از پیچیدهترین و بیسابقهترین حملات سایبر توصیف کردند اما مسئله این است که نفی سرویس، روشی است که بارها علیه سایتهایی مثل آمازون و گوگل هم به کار گرفته شده است. بنابراین اغراق حملات نفی سرویس، سودی ندارد.
سال ۲۰۰۹، شبکه تلویزیونی "سی.بی.اس" آمریکا در بخشی از برنامه "۶۰ دقیقه" خود مسئولیت خاموشیهای سال ۲۰۰۵ و ۲۰۰۷ برزیل را به گردن مهاجمان سایبر ناشناس انداخت.
این در حالی است که مسئول ارشد امنیت سایبر برزیل این ادعا را رد کرد. اما بروز یک خاموشی گسترده در برزیل، آن هم تنها چند روز بعد از پخش برنامه ۶۰ دقیقه موجب شد تا بار دیگر مسئله حملات سایبر در این کشور مطرح شود.
بعد از چند روز، کشف باگهای SQL injection در پایگاه اینترنتی شرکت برق برزیل توسط یکی از دانشجویان امنیت فناوری اطلاعات این کشور، تنها دلیلی بود که ادعای بروز حملات سایبر را تائید کرد. و موجب شد تا طالبان جنگ سایبری بار دیگر بهانهای پیدا کنند. اما در مارس ۲۰۱۰ آژانس تنظیم مقررات برق برزیل، گزارش نهایی خود را در مورد خاموشی روز ۱۰ نوامبر سال ۲۰۰۹ را ارایه کرد. که در آن هیچ اشارهای به حملات سایبر نشده بود. در حقیقت خاموشیهای برزیل ناشی از یکسری خرابیهای عملیاتی و رویهای در یکی از شرکتهای تامین الکتریسیته این کشور بود که به همین خاطر نیز ۹۰ میلیون دلار جریمه شد.
سال ۲۰۱۰، داستانهای خطرناک و مضحکی در مورد اشتباه چینیها در مدیریت پروتکل BGP منتشر شد و گفته شد که چینیها ۱۵ درصد ترافیک اینترنتی آمریکا را دزدیدهاند. این در حالی بود که نه تنها آمار حقیقی ترافیک با میزان بیان شده فرق داشت بلکه مورد سوءاستفاده نیز قرار گرفت و حتی کنگره آمریکا نیز متاسفانه این داستان را جدی پنداشت. این در حالی بود که تنها پروتکل GDP دچار مشکل شده بود و نیاز به اصلاح آن بود.
حتی رویدادهایی مثل ایجاد بخار آب توسط یک هواپیمای جت در ساحل کالیفرنیا نیز بدون حتی ذرهای دلیل و مدرک به عنوان یک حمله سایبر طرح شد. مشکلی که با این نوع داستانها وجود دارد این است که چنین داستانهایی به گوش سیاست گذاران میرسد و آنها نیز بدون هیچگونه تحلیل جدی، شروع به تکرار داستانها میکنند و به همین خاطر است که متخصصان امنیت و همچنین "مارکوس رانوم" مبدع فایروال، مقالهای را با عنوان " جنگ سایبر مهمل است" منتشر کردند. اما آیا واقعا چنین است؟
نگاهی از خارج آمریکا ایوان ارک که در آرژانتین زندگی میکند و گری مکگراو که همواره سفرهایی به خارج از آمریکا دارد، معتقدند که بحث بر سر جنگ سایبر موضوعی است که تقریبا فقط از رسانههای و سیاستگذاران ایالات متحده سرچشمه میگیرد و در بیشتر موارد برای مصارف داخلی آمریکا سازماندهی شده؛ بهطوری که طرح مباحث امنیت سایبر را امر مهمی برای سیاستهای داخلی آمریکا مطرح میکنند.
سیاستهایی که وظیفه توازن بخشیدن به خواستههای مجتمع نظامی صنعتی، جامعه اطلاعاتی و صنعت رو به رشد امنیت سایبر و فناوری اطلاعات آمریکا را بر عهده دارند.
مسئلهای که بطور خاص موجب بدبینی و تردید میشود این است که خطوط ممیز بین جامعه نظامی، اطلاعاتی و صنعت امنیت سایبر در نتیجه ارایه میلیاردها دلار از سوی دولت به ابتکارهای حوزه امنیت سایبر، محو شده است. در تمامی کشورهای متمدن، جنگ ندایی است که همه افراد جامعه را به سوی هدف مشترک دفاع فرا میخواند.
واضح است که ایالات متحده که طی دهه اخیر همواره درگیر دو جنگ همزمان بوده است، علیه دیگر دشمنان خود (ایران، کرهشمالی و احتمالا چین) هم صفبندی کرده است. بنابراین مفهومی کردن امنیت سایبر به عنوان جزئی از دکترین میدان جنگ، طبیعی به نظر میرسد.
در همین زمینه، فراخوان برای جنگ سایبر، حتی اگر بر پایه ضعیفترین شواهد هم باشد، به عنوان روشی برای بسیج کردن منابع مورد نیاز به منظور غلبه بر مشکلات موجود، منطقی به نظر میرسد. اول از همه، امنیت سایبر تنها یک مشکل نظامی نیست بلکه شبکه پیچیده و در هم تنیدهای از مسائل اقتصادی، فرهنگی، دیپلماتیک و اجتماعی است.
بنابراین نادیده گرفتن ابعاد بسیار بسیار گسترده امنیت سایبر با تمرکز بیش از حد بر جنبههای نظامی این مسئله، یک استراتژی ضعیف و شکستخورده است. مسئله دوم اینکه، امنیت سایبر ذاتا یک مسئله سراسری و بینالمللی است. شبکه هیچ مرز جغرافیایی یا قلمرو حاکمیتی را به رسمیت نمیشناسد و از قوانین مختلفی که در کشورها وجود دارند، پیروی نمیکند.
این نکته وقتی مهم جلوه میکند که به برخی آمارها توجه کنیم: کمتر از ۱۵ درصد کاربران اینترنت، شهروندان آمریکایی هستند. بخش بزرگی از نیروی کار امنیت و فناوری اطلاعات ایالات متحده را افرادی با ملیتهای خارجی تشکیل میدهند. و زنجیره تامین بازار جهانی فناوری اطلاعات هم در واقع یک زنجیر نیست بلکه یک شبکه پیچیده است که بخش عظیمی از آن را بازیگران غیر آمریکایی تشکیل میدهند.
سومین و مهمترین مسئله این است که اکثریت قاطع جمعیت دنیا ( و به تناسب آن کاربران اینترنت) بطور کلی توجه چندانی به امنیت سایبر ندارند. در ادامه راهکارهایی را برای چگونگی برخورد با نبرد سایبر ارایه خواهیم داد.
برخی معتقدند که انواع جنگهای سایبری که هماکنون شاهد آنها هستیم، بطور کلی برای پول در میگیرند؛ آنها به این نکته اشاره میکنند که کسانی که بر طبل جنگ سایبر میکوبند شاید کمترین تقصیر را در بحران امنیت رایانه داشته باشند. شاید کسی مثل دریاسالار "مایک مککانل" رئیس بازنشسته اطلاعات ملی آمریکا و یا ژنرال "مایک هایدن" معاون او بیشتر شایسته انتقاد باشند. در کمترین درجه، این افراد کاملا از چگونگی وابستگی ما به سیستمهای رایانهای آگاه هستند. اما متاسفانه آنها به جای آنکه ساخت سیستمهای رایانهای بهتر را پیشنهاد دهند، بیشتر به دنبال ساخت اسلحههای سایبر بهتر بودهاند.
در امنیت رایانه، سالهاست که میکوشیم تا تجهیزات خود را با گذاشتن مانع بین آنها و افراد شرور، محافظت کنیم. اما شکست خوردهایم. در واقع ما باید تجهیزات خود را اصلاح کنیم تا برای حمله به آنها نیاز به منابع و مهارت بیشتری باشد. اما نگران کنندهترین مشکلی که از دیدگاه سیاستگذاری وجود دارد، این است که حوزه سایبر بطور کامل به وزارت دفاع سپرده شده است. این نگرانی دو دلیل دارد: عدم توانایی بالقوه آژانس امنیت ملی ( و دیگر اعضای جامعه اطلاعاتی آمریکا) در تشخیص و اجرای وظایف تفکیک شده و جدا کردن هجوم و دفاع سایبر از یکدیگر، یکی از دلایل این نگرانی است. به بیان دیگر اینکه افرادی را برای حفظ امنیت یک سیستم انتخاب کنیم که خود آنها از سیستمهای مذکور برای مقابله با جاسوسی بهره میگیرند، دیوانگی است.
از سوی دیگر، تفاوتهای فرهنگی عظیمی که بین آژانس امنیت ملی و وزارت دفاع آمریکا با دیگر سازمانهای دولتی و یا شرکتهای این کشور وجود دارد هم باعث نگرانی است. فقدان یک ساختار کنترل و فرماندهی کاملا واضح و مشخص در حوزه شهری موجب شده تا رویکرد نظامی به امنیت رایانه، چندان عملی نباشد.
ما هماکنون یک قرارگاه سایبر عملیاتی داریم که روی امنیت انفعالی متمرکز شده و به دنبال حفاظت از شبکههای مجتمع صنعتی نظامی ایالات متحده است. استراتژی این قرارگاه بر توسعه یک توانایی موثر هجومی تاکید دارد ( معادل سایبر اف-۲۲). یکی از نگارندگان این مقاله، یعنی مکگراو، مستقیما از ژنرال هایدن در مورد تفکیک وظایف در حوزه سایبر سوال کرد و او پاسخ داد که از دیدگاه وی قدرت سایبر مثل قدرت هوایی است، یعنی جایی که تفکیک وظایف منجر به شکست میشود. اما این دیدگاه هایدن، یک باور کلاسیک در نیروی هوایی ایالات متحده است که البته قابل قبول نیست.
در همین حال، شبکههای شهری که دستکم ۹۰ درصد رخنههای سایبر از آن طریق صورت میگیرد نیز به حال خود رها شدهاند. مشکل این است که حتی قرارگاه سایبری ایالات متحده هم بر امنیت انفعالی رایانه متمرکز شده است که شامل محافظت از شبکهها، جستجو و دستگیری بدافزارها و خرابکاران و تلاش برای حفظ تجهیزات خودی میشود.
ظاهرا هیچکس در این دولت قصد ندارد تا وقتی بگذارد و بکوشد تا اقدامات مهندسی امنیت، امنیت نرمافزار و ساخت درست تجهیزات را عملی کند. این در حالیست که همه ما از سیستمهای آسیبپذیر، متضرر میشویم.
راهکارهایی برای سیاستگذاری وقتی سیاستگذاران با یک مشکل غیرمعمول در امنیت سایبر مواجه میشوند، تعجببرانگیز نیست که شاهد آشفتگی آنها باشیم. به همین خاطر در ادامه راهکارهای سادهای را برای این سیاستگذاران ارایه میدهیم:
۱. فضای سایبر بطور کامل از فضای واقعی و سایر حوزهها متفاوت است. غیرممکن است که بتوان فضای سایبر را "گرفت و نگه داشت". فضای سایبر یک سیستم دینامیک است که با سرعتی مافوق سرعت بشر عمل میکند. جای دور در فضای سایبر معنا ندارد و زمان به سرعت نور میگذرد.
۲. در این فضا، بهترین دفاع، حمله نیست. بلکه دفاع خوب فقط و فقط دفاع کردن است. سیستمهای ما به شدت دچار مشکلات مختلف هستند. بطوریکه حتی یک بچه هم میتواند از آنها سوءاستفاده کند.
۳. در فضای سایبر، تفرقه بیانداز و حکومت کن جواب نمیدهد. سیستمهای شهری، دولتی و نظامی، عمیقا در هم تنیده شدهاند و نمیتوان آنها را از یکدیگر جدا کرد و جداگانه محافظت نمود. هویت این شبکه در هم تنیده، افرادی هستند که با سیستمها در تعاملند.
۴. جرم سایبر و جاسوسی سایبر مهمتر از جنگ سایبر هستند. خبر خیلی بد هم اینکه تسلیحات جدید سایبر چند کاربرده بوده و میتوانند برای اهداف مجرمانه هم به کار گرفته شوند. خبر خوب هم اینکه اصلاح تجهیزات مشکلدار همزمان میتواند به مبارزه با جرایم، جنگ و جاسوسی سایبر کمک کند.
۵. امنیت به معنای ساخت سیستمهای ایمن، پاسخگو و قابل اطمینان است. امنیت بازی مراکز عملیات نظامی، به اشتراکگذاری اطلاعات و واکنش نشان دادن در زمانی که تجهیزات مشکلدار مورد سوءاستفاده قرار گرفتند، نیست.
۶. به هر حال هیچگاه امنیت کامل نخواهد بود و مشکلات اتفاق میافتند. حتی اگر بخش زیادی از پول مالیاتدهندگان و مجموعه دانستنیها هم برای ساخت سیستمهای ایمنتر و بهتر به کار رود، باز هم اشتباهات وجود خواهند داشت و سیستمها همچنان مورد حمله و نفوذ قرار خواهند گرفت.
۷. سیاست امنیت سایبر باید با این فرض اتخاذ شود که خطر هیچگاه کامل رفع نمیشود. و این بدان معناست که سیستمها میبایست حتی در شرایط مطلوب و بیخطر هم به کار خود ادامه دهند.
۸. در نهایت اینکه، سیاست امنیت سایبر باید بر حل مشکلات امنیت نرمافزاری و اصلاح تجهیزات مشکلدار متمرکز شود. البته فعالان حوزه تجاری در این زمینه پیشرفتهای زیادی داشتهاند. اما دولت و حتی ارتش سالها از این مقوله عقب است که در این زمینه دولت نقش فعالی باید داشته باشد که به تنظیم مقررات محدود نمیشود بلکه دولت باید بر جریانها نظارت کرده و قانون را اجرا کرده و مشوقها و جریمههای درستی را نیز پیشبینی کند.
در پایان هم میبایست هزینه مواردی که فاقد امنیت درست هستند پرداخت شود و امنیت مناسب هم مورد تشویق قرار گیرد. اما تشخیص اینکه چه کاری برای انجام دادن بهتر است در نهایت مسئله خود دولت است.
در همان ایام علی قاسمی کارشناس پدافند غیر عامل در مقالهای تحت عنوان "غرب مقهور سربازان سایبری ایران" به بررسی موضوع پدافند غیرعامل در برابر تهدیدات دشمنان پرداخته و نوشت: موفقیت نظام اسلامی در برابر هجمههای سایبری و نرمافزاری دشمنان انقلاب اسلامی از دیگر جنبههای دفاع خاموش در برابر حجم فزاینده تهدیدات نظام سرمایهداری غرب در قبال ملت ایران قابل ارزیابی است. از همین رو از جمله حوزههای قابل تحسین در پدافند غیرعامل کشور به رویارویی و شکست سیاستهای ایرانستیزانه غرب در سناریو و توطئه ویروس استاکسنت میتوان اشاره کرد.
ماجرایی که هم اکنون پس از رسوایی غرب در برابر دستاوردهای علمی و توانمندیهای فناورانه نظام اسلامی اعترافات و زوایای پنهان یک جنگ تمامعیار در حوزه فناوری علیه جمهوری اسلامی را برملا میسازد.
در همین راستا هفتهنامه آلمانی اشپیگل که سابقه فعالیت آن نشان میدهد که دسترسی ویژهای به منابع جاسوسی و اطلاعاتی دارد در اعتراف اخیر خود از نحوه ساخت و طراحی ویروس استاکسنت توسط سازمان جاسوسی موساد برای تخریب فعالیتهای هستهای ایران سخن به میان آورده و از اقدامات ایرانستیزانه سازمان جاسوسی موساد در ساخت این ویروس حکایت میکند.
اشپیگل، ایده ساخت استاکسنت را مصادف با آخرین روزهای ریاست مئیر داگان رئیس سابق موساد بر این سازمان جاسوسی که بر فراز تپههای جاده تلآویو- حیفا قرار دارد ارزیابی میکند و مینویسد: در آخرین روز ریاست مئیر داگان، قرار بود در جمع خبرنگاران در تپه تلآویو- حیفا با حضور وی فرایند مبارزه موساد با برنامه اتمی ایران که به عنوان یادگاری از داگان برجای مانده بود به نوعی رسانهای و مستندسازی شود و وی در این دیدار تلویحاً به عملیات سایبری اشاره کرد بیآنکه نامی از استاکسنت بیاورد.
این مجله آلمانی در ادامه هدف از طراحی استاکسنت را مقابله با ایران در فضای مجازی به جای فضای متعارف و حقیقی میداند و به راهبردهای داگان در این زمینه اشاره میکند و مینویسد: «در آن دعوت، مئیر داگان با تمام قوا در مورد خطرات احتمالی حمله نظامی به ایران سخن گفت و اظهار داشت: هرگونه حمله به ایران، منطقه از جمله حزبالله لبنان، حماس فلسطین و احتمالاً سوریه را به آتش خواهد کشید.
رئیس در شرف خداحافظی موساد سپس این استنباط را که حمله نظامی میتواند برنامه اتمی ایران را متوقف کند، اشتباه دانست و ابراز داشت: این حمله، تنها میتواند به طور موقتی، ادامه برنامه اتمی ایران را آهسته و کند کند. به همین علت بود که رئیس سابق موساد، به شدت مخالف بمباران (هوایی) تأسیسات اتمی ایران بود».
اشپیگل در ادامه با اشاره به رد پای عاملین این ویروس پس از ناپدید شدن مینویسد: در آن زمان افرادی که استاکسنت را هدایت میکردند پس از فعالسازی متواری و ناپدید شدند اما دستکم شرکت سایمنتک توانست ردپایی که عاملان این ویروس از خود به جا گذاشته بودند را دنبال کند. این هفتهنامه آلمانی سپس به مصاحبه با دو هکر پرداخته که تأیید میکنند در فرایند نگارش استاکسنت برای رژیمصهیونیستی مشارکت داشتهاند.
در ادامه این گزارش این جنگ سایبری را یک جنگ یهودی دانسته و نوشته است: این ویروس زمانی متوقف میشود که حجم آن به ارزش ۱۹۷۹۰۵۰۹ برسد. به اعتقاد کارشناسان شرکت سایمنتک: این، نوعی کد (برنامهنویسی رایانهای) است. تاریخی که برایاین کد درنظر گرفته شده است، نهم می سال ۱۹۷۹ است که مصادف با روز اعدام حبیب القائیان، بازرگان یهودی ساکن تهران است. اشپیگل هزینههای صرف شده انسانی و مالی را برای این ویروس این گونه برآورد کرده است.
نتایج تجزیه و تحلیلهای انجام شده از سوی آژانس جاسوسی و اطلاعات اروپا با طبقهبندی سری که به رؤیت هفتهنامه آلمانی اشپیگل نیز رسید نشان داد احتمالاً برای توسعه ویروس استاکسنت، یک برنامهنویس، دستکم سه سال با یک هزینه چند ده میلیونی به کارگیری شده است. در همین حال شرکت سایمنتک نیز به سهم خود معتقد است فقط انجام آزمونها و تستهای لازم در تأسیسات شبیهسازی شده (اتمی ایران) به پنج تا ده برنامهنویس به مدت شش ماه نیاز داشتهاند».
در واقع این اظهارات تنها بخشی از واقعیت نبرد تمامعیار غرب در حوزه فناوری و جنگ نرم علیه نظام اسلامی قلمداد میگردد که از سوی دولت ایالات متحده امریکا و رژیم جعلی صهیونیستی در برابر دستاوردهای ملت ایران و فناوریهای صلحآمیز هستهای دانشمندان ایرانی طرحریزی میشود. موضوعی که هماکنون با شکست دشمن از بهرهبرداری خود از نتیجه فعالسازی ویروس استاکسنت در رویارویی با نظام اسلامی اعتراف به شکست و ردپای سازمان جاسوسی همچون موساد و شبکههای جاسوسی غرب را برملا میسازد.
از این رو در کنار همه فعالیتهای دشمن در حوزه فضای سایبر و مباحث فناوری به قدرت پدافند غیرعامل کشور میتوان به عنوان یکی از توانمندیهای دفاعی کشور اشاره کرد که اظهارات رسانههای وابسته به غرب را نیز به دنبال داشته است به طوری که روزنامه وال استریت ژورنال ضمن انتشار این تحلیل، از قول آژانس «گائو» وابسته به دولت امریکا در این خصوص اعتراف میکند ایران با استفاده از فناوری بومی، توانسته فشارهای امریکا را دور بزند.
این روزنامه در ادامه اعترافات خویش با بیان این مسئله مینویسد: ایران خلأ حضور برخی شرکتهای خارجی و تحریم صادرات فناوری به ایران را با فناوری داخلی پر کرده است. دولت ایران با تمرکز بر تولید فناوریهای مورد نیاز در داخل کشور توانسته است نرمافزارهای بومی را تولید کند و خود قادر به ارتقای سرویسدهی ویژه به آنهاست.
برای روشن شدن ابعاد دیگری از جنگ فرهنگی دشمن با نظام اسلامی که در فضای سایبری صورت می گیرد، بد نیست اطلاعیه دادسرای عمومی و انقلاب تهران که روز ۲۳ اسفند ۸۸ صادر شد و در آن جزئیات عملیات پیچیده اطلاعاتی برای شناسایی یک شبکه بزرگ جاسوسی آمریکا در کشورمان تشریح شده، مورد بررسی قرار دهیم.
در آن اطلاعیه تصریح شده بود "با عنایت و نصرت خداوند متعال و تلاشهای بی وقفه و شبانه روزی پاسداران حریم امنیت کشور و فرزندان انقلابی ملت غیور، تعدادی از مهم ترین شبکههای سازمان یافته جنگ سایبری آمریکا که توسط گروههای ضدانقلاب راه اندازی شده بود، با انجام سلسله اقدامات و عملیات پیچیده امنیتی در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات به همراه برخی از متهمان و عناصر مرتبط و موثر آن ها شناسایی گردیده و ۳۰ نفر از آن ها دستگیر شدند".
"در سال ۲۰۰۶ میلادی در اجرای طرح "بی ثبات سازی ایران" که توسط سازمان سیا تهیه و با اختصاص بودجه چهارصد میلیون دلاری توسط کنگره آمریکا، با دستور "جورج بوش" ابلاغ و عملیاتی شد، راه اندازی نوع جدیدی از "جنگ اطلاعاتی" موسوم به "جنگ سایبری" در دستور کار دولت آمریکا قرار گرفت که با استفاده از عوامل گروهک های ضدانقلاب از جمله منافقین، سلطنتطلبان و برخی گروهکهای دیگر، مورد توجه آمریکایی ها قرار گرفت.
در این راستا تاسیس شبکه موسوم به "ایران پراکسی" از جمله مهمترین اقداماتی است که در این سال با بودجه ای بالغ بر ۵۰ میلیون دلار توسط سازمان سیا و تحت پوشش دفتر IBB وزارت امورخارجه آمریکا فعال گردید.
تخلیه بانکهای اطلاعاتی کشور، نفوذ و خرابکاری در سایتهای اینترنتی ایران، مبارزه با فیلترینگ در داخل کشور، ایجاد امنیت برای کاربران شبکه مجازی علیه جمهوری اسلامی، ایجاد بسترارتباط امن تلفنی و دیتا برای مصاحبه با رادیو فردا، رادیو زمانه، شبکه تلویزیونی صدای آمریکا (VOA) و سایر رسانه های غربی، در زمره ماموریتهای شبکه ایران پراکسی بود. سازمان سیا با ایجاد این سرویس سایبری، تنها در حوادث اخیر با تولید و انتشار بیش از ۷۰ میلیون "فیلترشکن"، جنگ روانی پردامنه ای را علیه جمهوری اسلامی سازماندهی کرد. عناصر داخلی این شبکه که حقوق ماهیانه قابل توجهی دریافت می کردند، پس از شناسایی و دستگیری، اعتراف نموده اند که نرم افزارهای فیلترشکن شبکه "ایران پراکسی" مجهز به قابلیت های تخلیه اطلاعات خصوصی و خانوادگی افراد نیز بوده و متأسفانه در حجم وسیعی برای اهداف جاسوسی مورد استفاده قرار گرفته است.
از دیگر اقدامات آمریکا در زمینه راه اندازی شبکه پوششی برای منافقین موسوم به "فعالان حقوق بشر" می باشد؛ این شبکه ابتدا در سال ۱۳۸۴ توسط دو عضو این گروهک به نامهای "صادق نقاش کار" و "بهروز جاوید تهرانی" (از عناصر دستگیر شده در ماجرای ۱۸ تیرماه ۱۳۷۸) تأسیس گردید و مدیریت آن به اعضای ناشناخته این گروهک به نامهای "کیوان رفیعی"، "جمال حسینی"، "احمد باطبی" سپرده شد.
در سال ۱۳۸۷ افراد مذکور با همکاری برخی گروهکهای ضدانقلاب از کشور متواری می گردند و پایگاههای این شبکه را در آمریکا و برخی کشورهای غربی و یکی از کشورهای همسایه راه اندازی نموده و سپس از طریق فضای مجازی، اقدام به عضوگیری در سراسر کشور می کنند و با تمرکز بر روی یکی از جریانات دانشجویی، عناصری از این جریان به نامهای "س. ح" و "م.پ" را جذب می نمایند.
همزمان به منظور تسهیل و گسترش فعالیتهای این شبکه، در اقدامی هماهنگ از سوی برخی از کشورهای اروپایی، نام گروهک منافقین نیز از لیست گروه های تروریستی خارج گردید.
این شبکه که برخی اعضای آن از پیروان یکی از فرقههای ضاله هستند، پس از جذب افراد از طریق اینترنت، آنان را برای آموزش به مقر منافقین در عراق و دیگر کشورهای موردنظر منتقل می نمودند.
شبکه مذکور پس از وقوع فتنه اخیر، تلاش کرد ضمن شبکه سازی گسترده در فضای مجازی با انتشار اخبار خلاف واقع و کذب، کاربران اینترنتی را تحت پوشش و تأثیر خود قرار دهد. همچنین کمیته وکلا و خبرگزاری هرانا از دیگر مجموعه های مرتبط می باشد که در یکی از آخرین اقدامات، عناصر این شبکه و با حمایت های برخی از کشورهای اروپایی در نشست موسوم به سازمان های غیردولتی در ژنو شرکت داده و در آستانه نشست پنج به علاوه یک، به ارائه آمار و اطلاعات کذب، اقدام به فضاسازی روانی علیه جمهوری اسلامی نمود.
این شبکه از طریق برخی عوامل خود، دارای ارتباطات گسترده ای با بالاترین سطوح هیات حاکمه آمریکا است و از حمایت دولتمردان آمریکا برخوردار می باشد
عوامل اصلی این شبکه، اهداف خود را از طریق برخی کشورهای غربی از جمله آمریکا به لایه های میانی و فعال مجموعه منتقل کرده و متاسفانه با جذب و سوءاستفاده از کاربران ایرانی از آنان به عنوان عضو، بهره برداری می نمودند
اهم اقدامات این شبکه عبارت است از:
۱- ایجاد شبکه جمع آوری اطلاعات جاسوسی، به ویژه شناسایی دانشمندان هسته ای کشور
۲- شناسایی، جذب و سازمان دهی ایرانیان خارج از کشور در برخی از کشورها مانند آمریکا، کانادا، آلمان، فرانسه و ترکیه
۳- تهیه گزارش به منظور جریان سازی و جنگ روانی علیه نظام جمهوری اسلامی و مقدسات دینی و ارسال آن به رسانه های خارجی، سازمان ها و نهادهای حقوق بشر
۴- برگزاری تجمعات غیرقانونی و تشویق به حضور در اغتشاشات پس از انتخابات
۵- انتشار اخبار خلاف واقع از جمله کشته شدن هفتاد و دو نفر در حوادث پس از انتخابات و دستگیری و کشته شدن سعیده پورآقایی تحت عنوان فرزند شهید
۶- حمایت خبری و رسانه ای از گروهک های تروریستی ریگی و انجمن پادشاهی
۷- انتقال غیرقانونی متهمین و افراد مسئله دار به خارج از کشور از طریق گروهک های ضدانقلاب
۸- انجام اقدامات ایذایی و هکری و نفوذ به سرورهای دولتی در جهت دسترسی غیرمجاز به اطلاعات محرمانه کشور جهت ارسال به سرویس های جاسوسی و تکمیل بانک اطلاعاتی آنان
۹- برنامه ریزی برای اختلال در سیستم مدیریت شهری و شبکه خدمات رسانی از جمله سامانه سوخت رسانی به منظور ایجاد نارضایتی مردمی
۱۰- ایجاد پوشش های امنیتی برای ورود به فاز اقدام مسلحانه علیه نظامی جمهوری اسلامی.
همزمان با صدور این اطلاعیه ۲۵ سایت مرتبط با شبکه جاسوسی سایبری آمریکا در ایران توسط ارتش سایبری ایران هک شد که گفته می شد این سایتها به عنوان پایگاه های اصلی این شبکه روی اینترنت فعالیت می کردند.
یک پژوهشگر حوزه سایبری با انتشار گزارشی تحت عنوان "امنیت فضای سایبر در پناه اظراف اطلاعاتی ایران" با استناد به اطلاعیه دستگاه قضایی به واکاوی عملیات روانی دشمن در فضای مجازی علیه جمهوری اسلامی ایران پرداخته و نوشت: قرار دادن آگهی فروش دختران کم سن و سال ایرانی، ثبت و فروش دومین (domain) به سایت های مستهجن ایرانی، تولید و انتشار اولین کتاب های داستانی سکسی و غیره نمونه هایی از اقدامات غیراخلاقی و ضد دینی شبکه های تحت حمایت غرب در فضای مجازی است که ...
راه اندازی نوع جدیدی از جنگ اطلاعاتی موسوم به نبرد سایبری با کلید خوردن پروژه بی ثبات سازی ایران از سال ۲۰۰۶ در دستور کار دولت ایالات متحده آمریکا قرار گرفت.
آغاز این پروژه که حاکی از شکست شیطان بزرگ در ابعاد نظامی و دیگر وجوه جنگ نرم بود، در حالی با اختصاص بودجه چهارصد میلیون دلاری کنگره آمریکا و با دستورمستقیم بوش،رییس جمهور وقت دولت آمریکا ابلاغ و عملیاتی شد که عوامل گروهک های ضد انقلاب همچون منافقین، سلطنت طلبان، انجمن پادشاهی، فرقه ضاله بهاییت و گروه های موسوم به حقوق بشر بازیگر نقش های جدیدی در فضای سایبر علیه جمهوری اسلامی ایران شدند.
ایجاد و راه اندازی ۲۹ سایت متعلق به شبکه جاسوسی مذکور که با پوشش دروغین فعالین حقوق بشر فعالیت می کردند نمونه ای از این اقدام دولت ایالات متحده آمریکا و برخی دولت های متخاصم اروپایی به منظور استفاده از توان سایبری در شبکه مجازی برضد نظام جمهوری اسلامی ایران است که در پی انهدام شبکه های جاسوسی و سازمان یافته جنگ سایبری امریکا، پاسداران حریم ولایت در تکمیل نمایش اقتدار خویش تمامی این سایت ها را رصد و موفق به انهدام آنها شدند.
آشنایی کامل با آسیب های تهاجم فرهنگی که مقام معظم رهبری سال ها پیش بدان اشاره و تاکید داشتند مستلزم دقت در اهداف غرب در حمایت و هدایت پروژه هایی است که اخلاق و دین را در جوامع اسلامی نشانه رفته اند.
با این حال باید اذعان داشت که بررسی اجمالی برخی از این پروژه ها که چندی پیش با تلاش شبانه روزی سربازان گمنام امام عصر(عج) در فضای سایبر کشف و منهدم شدند در این خصوص لازم و ضروری به نظر می رسد.
سوءاستفاده از فضای مجازی توسط غرب
رشد قارچ گونه جرائم سازمان یافته بین المللی و سوء استفاده از بستر اینترنت و سایر سامانه های ارتباطی در جهت انجام اقدامات تروریستی ، جاسوسی اینترنتی ، پولشویی ، و تخریب نظام فرهنگی و اجتماعی جامعه و هتک حرمت و توهین به مقدسات دینی و ارزشهای انقلاب اسلامی از دلایل راه اندازی مرکز بررسی جرائم سازمان یافته در سال ۱۳۸۶ به منظور شناسایی و برخورد با جرائم مذکور با هماهنگی قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران بوده است.
صادقی معاون فنی و سایبری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یکی از افرادی است که در این زمینه به گفت و گو با وی پرداختیم و او ضمن اشاره به استراتژی امنیت ملی آمریکا طی سال های اخیر مبنی بر تاکید به استفاده از فضای اینترنت به عنوان مهمترین ابزار دیپلماسی عمومی به گزارشگر کیهان می گوید: افزایش بودجه وزارت دادگستری آمریکا در بحث جرایم رایانه ای و اینترنتی به منظور جلوگیری از تهدیدات، دیگر اقدامی است که ایالات متحده آمریکا در این راستا انجام داد.
وی ادامه می دهد: همچنین در وزارت امور خارجه این کشور، یک دفتر کار برای شناسایی فعالان اینترنتی در سطح دنیا به زبان های عربی و فارسی فعال شده است.
به گفته وی پروژه هلندی با عنوان تنوع رسانه ای در ایران و تحقیقات مرکز مطالعاتی و امنیتی جورج سی مارشال در سال ۲۰۰۷ در خصوص فرهنگ مجازی در ایران، سندی است که توجه خاص استکبار جهانی به فضای مجازی علیه کشورمان را اثبات می کند.
صادقی اعتقاد دارد: فعالیت های مطالعاتی که در این فضای فرهنگی مجازی صورت می گیرد نمونه هایی از اقدامات و پروژه هایی است که ساماندهی و اجرا شده تا به نتایجی برسند.
وی تصریح می کند: به محض اینکه اوباما وارد کاخ سفید شد اداره تهدیدات اینترنتی راه اندازی کردند. حتی در جریان فتنه پس از انتخابات سال گذشته هم دیدیم که پنتاگون ۴۵ میلیون دلار هزینه کرد تا روند انتشار اخبار مد نظر خود را برای جریان سازی در فضای مجازی تسهیل کند .
صادقی مجموع این اقدامات که تحت عنوان شبکه های مضلین، دارکوب، فتنه و پروژه مرصاد و در قالب های سیاسی - امنیتی، اخلاقی، دینی و غیره فعالیت می کردند را در پناه یک سیستم برنامه ریزی شده و با هدایت و پشتیبانی عوامل خارجی و کمک عوامل معاند یا فریب خورده داخلی عنوان می کند که حاصل سیاست های جدید آمریکایی ها در فضای مجازی برای مبارزه با تهدیدات است که نمونه آن را می توان در مسایل فرهنگی، اقتصادی و امنیتی و سیاسی دید که پروژه گرداب یک نمونه از این تهاجمات فرهنگی بوده است .
هزینه های میلیارد دلاری علیه ایران
به گفته معاون فنی و سایبری سپاه، هزینه ای بالغ بر یک میلیارد دلار برای تخریب وجهه اسلام در فضای مجازی توسط سازمان سیا با موضوعیت انقلاب اسلامی ایران و جریان سازی علیه ایران اسلامی صورت پذیرفته که اثرات آن را طی این سالها شاهد بوده ایم.
رشیدی نیا رییس سازمان ملی جوانان استان لرستان هم در گفت و گو با گزارشگر کیهان مهمترین خطر و تهدیدی که نظام جمهوری اسلامی ایران را تهدید می کند بحث تهاجم فرهنگی غرب با اتکا به رسانه های نسل نوین و اینترنت می داند.
وی ضمن تاکید بر توجه به تهدیدات فرهنگی غرب اظهار می کند: دولت های غربی از نفوذ فرهنگی غنی اسلام احساس خطر می کنند و می دانند اندیشه های اسلام در تضاد با بنیان های فکری آنان است به همین منظور تلاش می کنند با نفوذ و رخنه در میان جوانان و افکار و عقاید آنان آنها را از اعتقادات و باورهای دینی و ملی جدا کنند.
رییس روابط عمومی استانداری لرستان ادامه می دهد: غرب درصدد تزلزل اندیشه های ناب جوانان ایران اسلامی است و تصور می کنند با مخدوش کردن چهره اسلام و اعتقادات یا رواج محتوای ضد اخلاقی به آرزوی دیرینه خود می رسند در حالی که ریشه اعتقادی در میان جوانان غنی و قوی تر از آن است که با این ابزارها محو و نابود شود.
وی البته وظیفه دستگاههای متولی فرهنگی را در جهت خنثی سازی شبیخون فرهنگی که مقام معظم رهبری به عنوان ناتوی فرهنگی برشمردند مهم دانسته و معتقد است: در مباحث تئوریک تدوین فرهنگ اصیل اسلامی و اتصال بیشتر جوانان به هویت ناب اسلامی وظیفه اصلی نهادهای فرهنگ ساز است که باید با تلاش و همتی مضاعف در این راستا گام بردارند.
از تمسخر دین تا فروش دختران ایرانی در فضای مجازی
پروژه های کشف و منهدم شده متصل به سرویس های جاسوسی آمریکایی و دیگر کشورهای اروپایی مصادیق خوبی برای اثبات برنامه های هدفمند غرب در جهت استفاده از فضای اینترنت به منظور تقویت توان نظامی در جنگ یک طرفه نرم و حملات مجازی است .
شبکه گسترده مضلین یکی از پروژه هایی بود که با افشای هویت آن پرده از ماهیت پوشالی شیطان بزرگ کنار رفت و چهره غیر انسانی و دین ستیز این دولت استکباری هویدا شد.
اعترافات متهمین و بررسی های کارشناسی نمایانگر حمایت فنی شرکت های وابسته به سرویس های جاسوسی امریکا و پشتیبانی از متهمین این جریانات بوده و هست، بطوریکه همه این سایت های غیر انسانی و ضد ارزشی در خاک کانادا و امریکا میزبانی و حمایت می شوند .
محمدی نیا، یکی از مسئولان فنی و سایبری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در گفت و گو با گزارشگر کیهان، پروژه مضلین را شامل پنج شبکه با تولید محتوای مستهجن در فضای سایبر معرفی می کند و در توضیح بیشتر می گوید: این شبکه حتی فراتر از خطوط قرمز اخلاقی و اعتقادی حرکت می کرد و تمام مبانی انسانیت، خانواده، فرهنگ و اعتقادات را زیرپا گذاشته بود تا جایی که این اقدامات در کشورهای حاشیه خلیج فارس انتقاداتی را برانگیخت .
وی در همین زمینه تاکید می کند: دکترین آمریکا بدنبال مخدوش کردن چهره جمهوری اسلامی ایران است، تا جایی که از افرادی که در زمینه توزیع انواع عکس، کلیپ و بلوتوث های مستهجن و غیراخلاقی را فراهم می آورند پشتیبانی و حمایت می کنند؛ سپس در رسانه های خود القا می کنند که جامعه ایرانی رو به فساد است و می خواهند بگویند ایرانیان ابتذال گرا هستند و دیگر به دنبال شهادت طلبی و اخلاقیات نیستند .
اعلام آمادگی برای حمایت و پشتیبانی فنی و مالی از یک مجله الکترونیکی مستهجن ایرانی با عنوان دسترسی آزاد مردم ایران به مسائل آموزشی سکسی به زبان فارسی و در دسترس قرار دادن مطالب همجنسگرایانه برای علاقمندان این مطالب به زبان فارسی، ارائه داستان های مستهجن با مضامین ضددینی و ضد انقلابی در یکی از سایت های مستهجن، اهانت به امام خمینی(ره)، مقام معظم رهبری و مسئولان نظام از طریق قرار دادن تصاویر دستکاری شده و توهین آمیز در سایت های خود، همچنین قرار دادن کلیپ ضدانقلابی داستان انقلاب با محتوای اهانت به امام راحل(ره) و رهبر معظم انقلاب در اینترنت از جمله اقدامات این شبکه نام برده می شود .
محمدی نیا، قرار دادن آگهی فروش دختران کم سن و سال ایرانی، ثبت و فروش دومین (domain) به سایت های مستهجن ایرانی همچون شهوت سرا و تولید و انتشار اولین کتاب های داستان های سکسی به زبان فارسی در اینترنت شامل دو کتاب بالغ بر۶۰۰ صفحه داستان مستهجن به زبان فارسی در موضوعات مختلفی چون همجنس بازی، روابط نامشروع با محارم و غیره را از اقدامات این شبکه متصل به غرب عنوان می کند .
جوان مسلمان ایرانی؛ هدف به روز شده غرب
با وجود هشداری که چند سال پیش مقام معظم رهبری در خصوص شبیخون فرهنگی مطرح کردند استراتژی کلی دشمن در خصوص انهدام و انحلال سیستم جمهوری اسلامی با توجه به بافت جمعیتی کشور روز به روز به شیوه ای نوین طراحی و هدایت شد تا اینکه از طریق مراکز مطالعاتی و سیستم های جاسوسی به اجماع کلی در خصوص جوانان رسیدند که شبکه های مستهجن و ضد دینی را پایه گذاری کنند.
به همین منظور از سال ۸۲ و ۸۳ با تو جه به اینکه اینترنت تازه کاربران خود را داخل کشور پیدا می کرد، در فضای مجازی وبلاگ های غیراخلاقی سپس سایت های مستهجن فارسی با ظرفیت های بالایی راه اندازی کردند.
محمدی نیا یکی از پروژه های فعال غیراخلاقی و ضددینی کشف و منهدم شده را شبکه مضلین برمی شمارد و در توضیح روند فعالیت افراد مرتبط با این شبکه و طریقه فعالیت آنها می گوید: این گروه در ابتدا توزیع محتوای تصاویر و فیلم های غیراخلاقی خارجی را در دستور عمل قرار داده و پس از مدتی توانست تعداد کاربرانش را تنها در یکی از سایت ها به ۱۱۴ هزار عضو ثبت نام (register) شده افزایش داده، رشد کند و اعضا را با مسئولیت تولید تصویر، کلیپ و متون غیراخلاقی فارسی و بومی تعریف نماید.
به اعتقاد وی اگرچه این سایت ها در ظاهر غیر اخلاقی بودند اما با توجه به پیشینه سیاست های جدید آمریکا متوجه شدیم، القائات ضد دینی این سایت ها با اهداف ترویج سکولاریسم و ارائه تعریف جدید از اسلام هدف اصلی است که دنبال می کنند. با این مضمون که اگر جوان ایرانی مسلمان است اشکالی ندارد، اما مسلمان می تواند همجنس گرا هم باشد و با محارمش ارتباط برقرار کند.
پیشرفت این شبکهها در فضای اینترنت موجب شد در انگلیس انجمن همجنس گرایان مسلمان شکل بگیرد. در واقع قصد دارند تغییر ذائقه در مردم ایجاد کنند و مانع از پیروی جوانان از دین و اعتقادات اسلامی شان شوند. این سلسله اقدامات از آنجا نشات می گیرد که انقلاب اسلامی به سرعت در حال پیمودن راه پیشرفت و دستیابی به قله های علم و فن آوری و تکنولوژی بوده و همانند خاری در چشم دشمنان، آنان را آزار می دهد.
تخصصی شدن فعالیت این سایت ها در بخش مصادیق ضد اخلاقی زنان و مردان، آزادی فعالیت در پورنوی کودکان که حتی در کشورهای اروپایی و آمریکایی جرم محسوب می شود، حاکی از برنامه ریزی و حمایت خاص امنیتی و دولتی خارجی پشتیبان سران این شبکه ها است.
به گفته این مقام مسئول در بخش فنی و سایبری سپاه، حمایت مالی سازمان سیا و ایالات متحده آمریکا از طراحان و روسای شبکه های مستهجن طی عملیات های گسترده مرکز بررسی جرایم سازمان یافته سپاه پاسداران کشف و رصد شد.
وی ضمن معرفی سرشاخه اصلی یکی از اعضای شبکه مضلین و صاحب بزرگترین سایت مستهجن فارسی ایران سکس به نام سعید.م، می گوید: این شخص با عنوان مستعار سیاوش حسین خانی در سایتش در طول پنج سال ۵۰ هزار صفحه متن و بیش از ۴۰ گیگ محتوای ضد دینی و مستهجن ایرانی تولید کرده بود که طی محاسبه انجام شده اگر فردی بخواهد این صفحات را نگاه کند باید روزی ۱۰ ساعت به مدت پنج سال زمان صرف کند.
محمدی نیا درباره اقدامات سعید.م می گوید: وی ۲۰ مدیر که اغلب در تهران حضور داشتند برای شبکه ایجاد شده ساماندهی کرده بود که هر یک از این مدیران اعضای زیادی داشتند و برایشان تولید محتوا می کردند.
به گفته وی، این فرد در کانادا زندگی می کرد و علاوه بر فعالیت در سایت، به تناسب مدرک تحصیلی اش توسط سیستم های دفاعی کانادا جذب شد تا در پروژه تولید آلیاژهایی که در سلاح های نظامی به کار می رفتند فعالیت کند. همچنین سعید.م ،دارای ارتباط نزدیکی با فرماندار ایالتی بود و از این طریق از حمایت دولت کانادا نیز برخوردار بود، به طوری که همسرش پس از دستگیری وی بلافاصله و مستقیما با یکی از فرمانداران ایالتهای کانادا قرار ملاقات گذاشت تا ایران را برای آزادی همسرش تحت فشار دولتی قراردهد.
جالب است که بدانید همسرش در تلاش است تا وی را به عنوان قربانی حقوق بشر معرفی کند! و از طریق سیستم مطبوعاتی کانادا او را تحت یک شانتاژ تبلیغاتی مطبوعاتی آزاد کند. در حالی که این فرد در زمان دستگیری کاملا به جرایمش اعتراف نموده و اظهار داشت نسبت به جرمش کاملا واقف بوده است.
محمدی نیا با اشاره به حقوق دریافتی این فرد از طریق محافل جاسوسی غربی اشاره می کند و می گوید: پول از طریق سازمان جاسوسی سیا به حرکت در می آید و از طریق شرکت های واسط اینترنتی به دست این اشخاص می رسید بدون اینکه ردی از خود باقی بگذارند. البته افراد دیگری هم بودند مانند وحید. ا،که در هند ساکن بود و از طریق چک صادره از بانک های آمریکایی حقوقش را دریافت می کرد.
برای فعالیت های ضد دین و اخلاق ارزش قائلیم!
وحید. ا، دانشجوی ایرانی ساکن هند و از هواداران سازمان منافقین و مرتبط با انجمن سلطنت طلبان بود که از ۱۷ سالگی شروع به فعالیت کرد.
برادرش نیز فراری بود و در ترکیه سایت ضد دینی دایر کرده و به تمسخر ائمه و مقدسات اسلامی می پرداخت و جریان آزاد اطلاعات همان موضوعی بود که بهانه ای برای تولید محتوایشان محسوب می شد.
وی با نام مستعار آریا دانشکار، مدیر بزرگترین مجموعه از سایت های مستهجن فارسی زبان در اینترنت است که نقش بسیار مهمی در تولید و ارائه محتوای مستهجن فارسی زبان اعم از فیلم، عکس، داستان و...دارد و هدایت کاربران به سوی محتوای مستهجن ایرانی و خارجی دیگر سایت ها و محتوای ضد دینی و ضد انقلابی از دیگر اقدامات اوست.
وی برای افراد فعال در زمینه های ضددینی، ضدامنیتی و ضداخلاقی چنین می نویسد: ما برای کارتان ارزش قائل هستیم و دلیل اصلی ساپورت ما همین است. مطمئن باشید که از سایت شما هیچ کجا به دلیل مسائل امنیتی نام برده نخواهد شد.
به گفته یک مقام مسئول در بخش سایبری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مجموعه های دیگری با همین ماهیت اما با ماموریت های مختلف علی رغم رعایت دقیق مسایل امنیتی، توسط مرکز بررسی جرایم سازمان یافته سپاه کشف و منهدم شده اند که پروژه شهیدسازی و ارایه لیست ۷۲ نفره کشته شدگان در این حوادث و شایعه هتک حرمت و مرگ دروغین دختری به نام سعیده پورآقایی و ایجاد شبکه جمع آوری اطلاعات جاسوسی به ویژه شناسایی دانشمندان هسته ای کشور و غیره در زمره اقدامات این گروه ها به شمار می رود.
در بخش دوم گزارش واکاوی عملیات روانی دشمن در فضای مجازی علیه جمهوری اسلامی ایران که با عنوان "مانور اقتدار ایران در دنیای مجازی" منتشر شده، آمده است: گوگل با شعار گردش آزاد اطلاعات اخبار فاجعه غزه را فیلتر کرده و عکس های مربوط به آن را جمع آوری کرده است. در خصوص خانم مروه شربینی که توسط یک نژاد پرست به شهادت رسید، همین سیاست را اتخاذ کرد. همچنین هنگام جستجوی مطالب مورد نظر کاربر ایرانی به وی پیشنهادهای غیر اخلاقی و نامتعارف ارائه نموده و در فضایی کاملا یکسویه کاربر را به سوی محتوای مد نظر خود هدایت می کند.
"دیشب در مشهد فریاد الله اکبر با صدای گلوله پیوند خورد....(چهارشنبه ۲۷ خرداد ماه ۱۳۸۸ ساعت ۱۰ و ۱۷ دقیقه و ۹ ثانیه)،اینجا قائمشهر همه خوابیدن نیروی انتظامی شهر رو زیر نظر داره موبایل بعضی ها کنترل میشه. . . به بن بست رسیدیم طبق خبرها دیشب یه دختر شیرازی در بابل هم به شهدای سبز پوش پیوست(چهارشنبه ۲۷ خرداد ماه۱۳۸۸ ساعت ۱ و ۶ دقیقه و ۳۱ ثانیه) . . ."
عبارات فوق محصول وب نگاری های علی و حسن.ب دانشجویان اخراجی دانشگاه امیر کبیر است که پس از برپایی انتخابات ریاست جمهوری در تلاش بودند با ترویج و اشاعه اخبار دروغ مبنی بر کشته شدن مردم به تحریک احساسات کاربران بپردازند.
گذشته از همه دستاندازی های فرهنگی غرب از طریق فضای اینترنت که پروژه مضلین -فعالیت در سایت های مستهجن- را رقم زد، فعالیت های دیگری در فضای مجازی اتفاق افتاد که بهره گیری سوء ایالات متحده آمریکا را از این فضا در تقابل با امنیت ملی دیگر کشورها اثبات می کند.
طی سال های اخیر شاهد بوده ایم با وارد شدن و گسترش شبکه اینترنت در ایران و وبگردی های جوانان و نوجوانان زمینه دسترسی این قشر به تصاویر و کلیپ های خصوصی افراد که توسط سودجویان در قالب سایتهای مستهجن در اینترنت منتشر شده فراهم شده است.
در کنار این مسایل ضد اخلاقی، ضدیت با دین و در نهایت فعالیت های سیاسی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران به گونه ای برنامه ریزی و اعمال می شود که کاربران قادر به هضم و درک آن نخواهند بود.
مأموریت ضدیت با ارزش های اخلاقی
برخی وبلاگ ها و سایت ها در ابتدا ضدیت با اخلاق را رواج می دهند، در مرحله بعد ضدیت با دین؛ فرقه های شیطان پرستی، پرستش اندام های بدن و غیره را دنبال می کنند در صورت نیل به هدف یعنی پوچ گرایی در جوانان، اهداف سیاسی خویش را که در تعارض با ارزش ها و امنیت ملی است توسط کاربران اغفال شده تعقیب می کنند.
پروژه فتنه سال گذشته دیگر برنامه حساب شده و مدون دولت ایالات متحده آمریکا با حمایت برخی کشورهای اروپایی و افراد معاند یا فریب خورده در داخل و خارج از کشور به شمار می رود که با هدف زیر سوال بردن انتخابات و تکرار دروغ بزرگ تقلب در انتخابات در سایتهای داخلی و خارجی زمینه دخالت آشکار بعضی از سیاستمداران و دولتمردان غربی در امور داخلی ایران و دامن زدن به اغتشاشات را فراهم کرد.
توهین و فحاشی در سایت های سیاسی و شبکه های اجتماعی اینترنتی که از بیرون کشور هدایت می شوند مانند سایت گویا نیوز، بی.بی.سی، روزآنلاین، یوتیوب، فیس بوک، تویتر و ...، حمله هکری به سایت های اطلاع رسانی و خبرگزاری های رسمی کشور، هدایت، آموزش و تشویق اغتشاشگران برای ایجاد ناامنی و آشوب و هتک حرمت به مسئولان و توده های مختلف مردم را در زمره این اقدامات می توان برشمرد اما قلم فرسایی جمعی از افراد در سایتها و وبلاگهای شخصی به منظور سودجویی و بهرهبرداری از جو به وجود آمده در کشور به انضمام پوشش غیر واقعی خبری اغتشاشات و دعوت به تجمعات غیرقانونی توسط شبکههایی چون BBC فارسی، VOAصدای آمریکا ، رادیو آزادی، رادیو فردا فعالیت هایی بود که در عرصه رسانه صورت گرفت و ناخودآگاه سایتها و وبلاگهای داخلی همراهی خود را با رسانههای وابسته غرب علنی کردند.
طرح بی ثبات سازی ایران
بهرهگیری از رسانه و فضای اینترنت همان موضوعی است که جنگ نرم را نسبت به جنگ سخت در اولویت برنامه ریزی ها قرار می دهد؛ به همین منظور آمریکایی ها در سال ۲۰۰۶ تحت عنوان طرح بی ثبات سازی ایران اهدافی را دنبال کردند و البته تمرکز خود را بر رسانه گذاشتند.
سراج، کارشناس سیاسی نوع حرکتی که ایالات متحده آمریکا بر ضد ایران اسلامی تدارک می بیند را انتقال از جنگ سخت به نرم عنوان و در تحلیل این مساله به مقدمه ای اشاره می کند.
وی طی گفت و گویی اظهار می دارد: روزگاری بحث قدرت در ادبیات استراتژیک و سیاسی برابر با قدرت سخت و نظامی بود اما با سیر تحول، مفهوم مبارزه در قدرت نرم خلاصه شده است که غربی ها از آن به عنوان قدرت جذابیت یاد می کنند. طی چند ساله اخیر به پدیده قدرت هوشمند رسیده ایم،
قدرت هوشمند مفهومی است که سه قدرت نرم، قدرت دفاعی و سخت و قدرت فناوری اقتصادی را به عنوان پشتوانه های قدرت نرم دربر می گیرد.
به اعتقاد این کارشناس سیاسی آمریکایی ها سعی می کنند با استفاده از قدرت رسانه ارزش های خود را جهانی کنند.
تحولاتی که طی سال های اخیر در ایران اتفاق افتاد و رویکرد به ارزش ها و آرمان های انقلاب به شکل جدی صورت گرفت، گفتمان لیبرالیسم و سکولاریسم به حاشیه رفت و تلاش دشمن برای دوگانه کردن حاکمیت شکست خورد و البته این تحولات در داخل کشور قدرت نرم تولید کرد.
برخی کارشناسان سیاسی، دلیل این ادعا را همراهی افکار عمومی کشورهای منطقه با ارزش های جمهوری اسلامی ایران طی سال های اخیر قلمداد می کنند.
صادقی، معاون فنی و سایبری سپاه در همین رابطه بر فعالیت سیستماتیک آمریکا در مبارزه تمام عیار با ایران اشاره می کند و در گفت و گو با خبرنگار سرویس گزارش کیهان اینطور توضیح میدهد: وقتی آمریکایی ها در حوزه های علمی، صنعتی یا حتی دارویی تحریم های شدیدی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران اعمال می کنند، حذف تحریم اینترنت بر فضای مجازی ایران قطعا بیانگر فعالیت منظم و هدفمند به منظور جریان سازی و بی ثبات کردن اوضاع داخلی ایران است.
وی همچنین ادامه می دهد: اقداماتی که در مرکز بررسی جرایم سازمان یافته صورت پذیرفت مطمئنا به این محدوده زمانی ختم نمی شود. ما بر این عقیده ایم که در هر مکان و زمانی که ارزشهای انقلابی و اسلامی به خطر بیافتد همه توان فنی و اطلاعاتی در جهت مقابله با آن بسیج می شوند.
صادقی علت انتشار اخبار پروژه های کشف شده را طی ماههای اخیر، اطلاع رسانی از طرحهای دشمنان و هوشیاری آحاد مردم عنوان و تصریح می کند: مخاطبان به ویژه جوانان باید مراقب باشند تا فریب این جریانات را نخورند. فضای مجازی حوزه ماجراجویی نیست و یک لحظه غفلت ممکن است موجب بهرهبرداری گروه های معاند شود. آنها تلاش می کنند با به دام انداختن فرد راه او را ببندند و او را ناگزیر از همکاری کنند.
جستجوگر گوگل خدمات رایگان به ایرانیان می دهد!انتشار عکس، فیلم و متن در برخی موضوعات مستهجن از جمله کودکان و نوجوانان زیر ۱۸ سال در کشورهای اروپایی و آمریکایی ممنوع و به عنوان جرم تلقی می شود. اما امکان دستیابی به این موضوعات چندی پیش با کمک جستجوگر گوگل برای ایرانیان فراهم شد!
این موضوع که علی رغم شعارهای حقوق بشری مجامع غربی و صاحبان سایت های بزرگی همچون گوگل و یاهو رعایت می شد، تحت برنامه ای هدفمند در اختیار کاربران فارسی زبان و ایرانی قرار گرفت.
معاون فنی و سایبری سپاه تاکید می کند: این عملکرد نشان دهنده سیاست ها و استراتژی دشمنان ایران اسلامی در فضا مجازی است.
تهاجم فرهنگی برنده ترین سلاح
رسانههای نسل نوین مهمترین ابزاری هستند که می توانند مسیر تسلط فرهنگی غرب را تسهیل کنند. به همین منظور همواره بر هوشیاری نسبت به حفظ فرهنگ ملی و امنیت داخلی تاکید می شود.
به عقیده سید محمد ظریفی عضو هیات عالی نظارت اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان سراسر کشور که در گفت و گو با گزارشگر کیهان سخن می گوید، رسانه می تواند مسبب جنگ نرم یا مانع تاثیرگذاری آن باشد. یک نکته را باید توجه داشت و اینکه رمـز انـحراف هر نهضتی در انحراف از ریشه های استـواری آن نهضت نهفته است.
به اعتقاد این فعال دانشجویی نهضتی که ایمان و ایدئولوژی در آن حرف اول را می زند، گر چه از تـاثیر عوامل اقتـصادی بـر کنار نخواهد ماند، اما تهاجم فرهنگی بـرنده تـرین سلاح در قطع ریشه های آن خواهد بود. لذا در این حین و پس از تثبیت انقلاب اسلامی ایران جلوگیری از به انحراف رفتن این نهضت و حفظ ارزش های متعالی آن اهمیت وافری دارد.
ظریفی ادامه می دهد: آنهایی که بر موج انقلاب سوار بودند خودشان را امروز نشان می دهند. اگر حرکت و تیزبینی امام نبود شاهد افول انقلاب می بودیم. گرچه تدابیر رهبری و توصیه های ایشان بر مقابله با تهاجم فرهنگی و ناتوی فرهنگی را نباید نادیده گرفت.
وی ضمن تاکید بر توجه به آسیب هایی که انقلاب اسلامی ایران را تهدید می کند اینطور توضیح می دهد: برخی از آسیب ها تاکنون چهره خود را نشان داده اند، اما برخی دیگر ممکن است بعدها اتفاق بیافتند. به طور مثال ساختار نظام اسلامی ایران پتانسیل تفرقه را با قومیت ها و مذاهب مختلف دارد. همان که دشمن طی سال های اخیر به آن روی آورده است.
وی که تضعیف نظام را مخل امنیت ملی و استقلال کشور می داند، تصریح می کند: همواره باید توجه داشت یکی از ارکان دولت، مجلس، قوه قضائیه، شورای نگهبان و ... استحکام قانون است و تضعیف این جایگاه ها یعنی تضعیف نظام که نباید اتفاق بیافتد و در صورت خلل در یکی از این موارد، نظام با خطرات بیشتری مواجه خواهد شد.
محمد قیوم دهقانی نماینده ایرانشهر در مجلس شورای اسلامی میگوید: طی حوادث اخیر پس از انتخابات عده ای اغفال شدند تا وحدت ملی را دچار خدشه کنند، اما اکنون دیگر متوجه شده اند که شرط ایستادگی ملت در مقابل استکبار همین وحدت ملی است که مذاهب مختلف را حول یک محور واحد جمع کرده است.
دهقانی اظهار می کند: اگر مروری به تاریخ داشته باشیم متوجه می شویم هیچگاه مردم به دنبال تفرقه و نفاق نبوده اند بلکه همیشه از سوی غرب مورد هجوم فرهنگی و سیاسی قرار گرفته اند.
البته بسیاری از کارشناسان هم علت عداوت های مستمر دشمنان را علیه جمهوری اسلامی ایران در هراس غرب از صدور انقلاب اسلامی توصیف می کنند.
عداوتهای مستمر دشمنان که این نماینده مجلس شورای اسلامی بدان اشاره می کند خوشبختانه توسط مرکز بررسی جرائم سازمان یافته که یکی از مراکز وابسته به فرماندهی پدافند سایبری سپاه و با توان اطلاعاتی بالایی است، کشف و منهدم شد تا جایی که این مرکز با این میزان از اشراف عملیاتی و اطلاعاتی در کشف سایتهای معاند که به علت برخورداری از امکانات شبکههای جاسوسی آمریکایی قابلیت نفوذ به آن ظاهرا غیرممکن بود، بار دیگر ضربات سختی بر پیکره هدف های مغرضانه استکبار جهانی وارد کرد.
موضوعات مرتبط: آموزش ، راههای نفوذ ، نفوذ ، سیستمهای اطلاعاتی ، پیامها
برچسبها: تهاجم سايبري , آمريكا , ايران , جنگ نرم
سرفصل ها :
ضمير ناخودآگاه
رسانه چگونه بر ذهن تاثير گذاشته و چگونه تغيير در رفتار مخاطب ايجاد مي كند
هنر الحادي _ هنر الهي
تعريف هنر ، تعيين رسالت هنر و تقسيم بنديهاي آن
پروژه غفلت
استراتژي شيطان در انحراف حركت انسان و زير مجموعه هاي آن
پروژه پورنوگرافي
پروژه مباح سازي موضوعات جنسي در جوامع و زير مجموعه هاي آن
پروژه مصرف گرايي
يكي از زير مجموعه هاي پروژه غفلت كه هدف آن حداكثر مصرف و حداقل توليد است
تروريست تمدن
پروژه اي كه در آن دولتمردان آمريكا سعي در تخريب ، تخريف و تغيير تمدن ها و اديان را دارند
تحليل بازي رايانه اي
تعريف بازيهاي رايانه اي ، انواع سبكها و هدف توليد از آن با مصاديق معين
Edutainment And Gamification
روشهاي نوين آموزش و تربيت ، پزشكي ، بازرگاني و ...
موضوعات مرتبط: راههای نفوذ
برچسبها: آموزش , سواد رسانه اي , رسانه , ضمير ناخودآگاه
بعد از لبخند های دولت گرامی به آمریکایی ها و رفتن زیر بار توافقنامه ژنو (ترکمنچای) و توهین های بی سابقه به مسئولین کشور و تحریم های جدید و امر و نهی های فراوان، ماری هارف معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در بیانیه ای خواستار آزادی فوری فتنه گرها شد. ضمن اینکه همین حرف نشون میده این فتنه گر ها از کجا خط می گرفتند، در این مطلب خواسته های بعدی آمریکایی ها از ایران رو بیان می کنیم :
بعد از پذیرش آزادی فتنه گران از سوی دولت ایران بخاطر شادی روح توافقنامه ژنو، آمریکایی ها طی بیانیه ای خواستار شهرک سازی اسرائیلی ها در ایران شدند.
پس از پذیرش شهرک سازی اسرائیلی ها در ایران بخاطر آرامش روح توافقنامه ژنو، آمریکایی ها خواستار اعزام سلاح و نیرو از سوی ایران برای کمک به جنایتکاران و تروریست های سوریه شدند.
بعد از اعزام نیرو و سلاح برای جنایتکاران سوریه بخاطر روح پرفتوح توافقنامه ژنو، آمریکایی ها خواستار انحصاری کردن صنعت نفت ایران شدند.
پس از پذیرش انحصاری کردن صنعت نفت ایران بخاطر روح طیبه توافقنامه ژنو، آمریکایی ها بار دیگر خواستار اجرای قانون کاپیتولاسیون (همونکه اگه یه سگ آمریکایی پای ناموست رو گاز بگیره نتونی بهش بگی چخه) در ایران شدند.
بعد از پذیرش قانون کاپیتولاسیون از سوی دولت ایران بخاطر غافلگیری روح توافقنامه ژنو، آمریکایی ها خواستار آزادی جزیره کیش برای همجنس بازها شدند.
پس از پذیرش آزادی جزیره کیش برای همجنس بازها بخاطر آمرزش روح توافقنامه ژنو، آمریکایی ها خواستار تغییر نام ایران به اوسکلیا (برگرفته از اسکل) شدند.
بعد از پذیرش تغییر نام ایران به اسکلیا بخاطر رسیدن ثواب به روح توافقنامه ژنو، دولت گرامی به آمریکایی ها گفتن: داداش دیگه تحریم ها رو بردار. آمریکایی ها هم گفتن : بابا خیلی رو دارین. ما این همه خدمت کردیم در حق شما بازم عین پررو ها میگین تحریم ها رو بردارین. خجالتم خوب چیزیه.
پ,ن: از اینکه غرورملی ام لکه دار شده خوشحال نیستم اما از اینکه بعضی ها دارند کم کم به حرف های یک جوجه سیاستمدار می رسند بسی خوشحالم. این داستان ادامه دارد...
موضوعات مرتبط: 8 سال دفاع مقدس ، راههای نفوذ ، نفوذ
برچسبها: آمريكا , خواسته هاي آمريكا , اسرائيل , توافق نامه

دفتر سازمان ملل در تهران روز سه شنبه شاهد تظاهرات اعتراضی جمعی از خانم هایی بود که
خبرگزاری ایسنا از آنان با عنوان «زنان بسیجی» و خبرگزاری فارس «جمعی از فعالان زن» یاد کرد.
فارغ از اختلاف در توصیف و تعلقات صنفی یا سیاسی اجتماع کنندگان ،
موضوع تجمع محل مناقشه نبود:
« اعتراض و محکومیت کشته شدن میریام کری زن سیاه پوست آمریکایی به دست پلیس فدرال آمریکا».
موضوعات مرتبط: شهيدان يعقوبي ، راههای نفوذ ، نفوذ ، سیستمهای اطلاعاتی ، مذهبی ، دین
برچسبها: راههاي نفوذ , دينداري , سياست , آمريكا
ادامه مطلب
طرف رو تو پوست خر قایم کردن از کوه و جنگل ردش کردن
قاچاقی رسوندنش ترکیه ٬
از اونجا رفته ۶ ماه کمپ پناهجوها
۳بار پلیس دستگیرش کرده
باز فرار کرده آخر خودشو رسونده انگلیس
هنوز دو ماه نشده میره برنامه بفرمایید شام میگه :
تنها آرزوم اینه كه برگردم ایران !!!
( خودتي )
موضوعات مرتبط: 8 سال دفاع مقدس ، شهيدان يعقوبي ، خاطرات ، راههای نفوذ ، متفرقه ، شهدا
برچسبها: شهيد , جانباز , جبهه , جهاد

دوران دفاع مقدس با تمام سختیها برکات و آثار مثبت بزرگی نیز برای کشور داشت که یکی از این آثار و برکات آن واکسینه بودن تقریباً صددرصدی جامعه در برابر بسیاری از تهاجمات فرهنگی بود که این روزها درحال دست و پنجه کردن با آن هستیم.
هرچه بود و هر چه شد از خیروشر گذشت تا اینکه گفتمان جدیدی با عنوان روابط آزاد بین دختر و پسر در اوایل دهه 70 در روزنامهها وسریالها به راه افتاد؛ همزمان با این گفتمان جامعه سنتی و مذهبی ما مواجه شد با هجوم هدفدار انواع لباسهای مردانه و بخصوص زنانهای که هیچ گونه سنخیتی با عرف و عقایدمان نداشتند.
بقيه در ادامه مطلب
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، 8 سال دفاع مقدس ، راههای نفوذ ، نفوذ ، مذهبی ، دین
برچسبها: كشف حجاب , حجاب , حجاب برتر , لباس
ادامه مطلب
حقیقت انرژی درمانی چیست و تا چه اندازه می توان به آن اعتماد کرد؟
یکی از علل گرایش عمده به سمت عرفان های نوظهور استفاده از نیروهای متافیزیک است. این نیروهای فراروان شناسی و ماورایی در شرایط عادی قابل درک نیستند و تنها از روی آثار قابل تشخیص هستند. این نیروها به چهار دسته الهی، شیطانی، طبیعی و نفسانی تقیسم می شوند و منبع صدور آنها ملاک تقسینم بندی است.
منبع صدور نیروهای نفسانی، قابلیت بعد فرامادی انسان است؛ یعنی هر انسان قابلیت دارد آن نیرو را صادر کند. قدرت هایی مانند انرژی درمانی، تلپاتی، اعمال مرتاضان، هیپنوتیزم و برخی حرکات ورزش های رزمی در سطوح بالا از جمله این موارد است که می توان به آن اشاره کرد.
بقيه در ادامه مطلب
موضوعات مرتبط: راههای نفوذ ، نفوذ ، مذهبی ، دین ، فرقه ها
برچسبها: راههاي نفوذ , دين , متافيزيك , كلاهبرداري
ادامه مطلب
به شرح زیر است:
بسمه تعالی
پس
از انتخابات ۲۴ خرداد و شروع وزيدن نسيم دولت تدبير و اميد علي رغم
فشارهاي سالهاي گذشته و خون دلهاي خورده شده طي اين سالها اميد به آينده
التيام بخش ترين مرهمي بود كه دردهايمان را تسكين مي داد.
هر چند نيك مي
دانيم كه بخاطر سابقه كاري و اشراف كاملتان بر عملكرد اين سازمان نيازي به
تكرار نيست ولي با توجه به تحركات اخير اين جماعت تازه به دوران رسيده كه
در روزهاي پاياني حياتشان در اين سازمان ، دست به اقدامات جديد و
خرابكاريهايي مي زنند كه ابعادش مدتها بعد از رفتن اين بزرگواران! معلوم
خواهد شد .
بقيه در ادامه مطلب
موضوعات مرتبط: راههای نفوذ
برچسبها: نامه , بصيرت , حقيقت , باطل
ادامه مطلب
يک آقاي با شخصيت بايد سعي کنه موقعيت شناس خوبي باشه و حدس بزنه که بهتره اول به کي سلام کنه . موقع سلام کردن هي تکون نخوره و کج و راست نشه ، خيلي ريلکس تو چشم هاي شخص مقابل نگاه کنه و بگه : سلام ! ( نکته : از اصطلاحات مرکب از قبيل سلام عليکم و ... به شدت خود داري کنيد . ) موقع سلام کردن سعي کنيد اسم طرف مقابل رو هم به زبون بياريد ، مثلا بگيد : سلام هادي جان ! ( به خاطر داشته باشيد که هادي جان کاربرد بسيار عميق تر و تاثير گذارتري از آقا هادي داره . )
هنگام دست دادن لبخند فراموش نشه .
از نوع دست دادن يک آقا به خوبي ميشه به ميزان شخصيتش پي برد . بعضي ها با قدرت تمام - انگار که طرفشون قهرمان وزنه برداري دنياست - دست ميدن . اينجور وقتا انگشت هاي طرف مقابل تا مرز له شدگي پيش ميره ، به خصوص اگه انگشتر هم دستش باشه . بعضي ها آروم تر ، اما با صميميت تمام ( ! ) دست ميدن ، انگار که سال هاست پسر خاله هستن و گاهي وقتا يادشون مي ره دست طرفو ول کنن !
اما يک آقاي جنتلمن ، بايد مثل آدم هاي افليج دست بده . يک آقا هيچ وقت براي دست دادن نبايد دستش رو دراز کنه . اگر همسرتون ( يه خانوم ) دستش رو جلو آورد ، بايد خيلي نصفه نيمه کاره و عين اشخاصي که دستشون لمسه ، در حد بند انگشت دست طرف رو بگيره و مطلقا هم فشار نده . اينجا به خاطر داشته باشيد که هر چه لمس تر و فلج وار تر ، با کلاس تره !
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، راههای نفوذ
برچسبها: سلام كردن , دست دادن , لبخند , شخصيت
شايد اين مهمترين رفتار در پروسه شيفته كردن ديگران ياشد پس اون رو ياد بگيريد و بكار ببنديد و نتيجه
را تاييد يا رد كنيد .
اين قويترين رفتار براي ارزش دادن به وجود طرف مقابل و كليدي براي شيفته كردن فوري ديگران است و ان چيري نيست جز تنها يك كلمه " توجه " . هنگاميكه شما توجه كاملي به يك نفر مي كنيد آنها احساس ارزش و اهميت بيشتري ميكنند و بيشتر شما را دوست خواهند داشت . پس ياد بگيريم براي جذابيت بيشتر در روابط با ديگران با تمام وجود در ان لحظه به او و خوبيهاي او توجه كنيم .
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، راههای نفوذ
برچسبها: شيفته كردن , كليدي , جذابيت , دوست داشتن
در پی اطلاعیههای یازدهم و هفدهم ماه گذشته وزارت اطلاعات پیرامون بازداشت و احضار تعدادی از مرتبطین واحد عملیات روانی سازمان جاسوسی دولت انگلیس (موسوم به BBC) بخشی دیگر از اطلاعات بدست آمده را به استحضار ملت سرافراز ایران اسلامی میرساند:
1. در ادامه روند تحقیقات، تعدادی دیگر از افراد متصل به شبکه، احضار شده و از آنها بازپرسی به عمل آمده و تعدادی دیگر از مرتبطین ناآگاه نسبت به ماهیت شبکه، مورد دعوت قرار گرفته و ضمن دریافت اطلاعات و توضیحات از آنها، پیرامون اهداف پنهان و مقاصد سوء شبکه توجیه شدند ضمنا از دیگر عناصری که در لیست احضار یا بازداشت قرار داشتند، 4 نفر متواری شدهاند که یکی از آنها با خروج غیرقانونی از مرزهای کشور، به خارج فرار کردهاند.
این وزارتخانه ضمن ابراز خرسندی از درک عمیق، صداقت و همکاری راهگشای غالب افراد احضار و دعوت شده به آگاهی میرساند که سه تن از بازداشت شدگان پیشین نیز با تکمیل تحقیقات و دریافت اطلاعات و توضیحات آنها، اخیرا با تودیع وثیقه مرخص شدند.
2. اطلاعات بدست آمده حکایت از اداره تعدادی از شبکههای رادیویی، تلویزیونی، سایتهای خبری ضدانقلاب و وابسته به عناصر فتنه 88 توسط هسته مرکزی مستقر در ارگان عملیات روانی سازمان جاسوسی دولت انگلیس (موسوم به BBC) دارد.
برخی از رسانههایی که تاکنون ارتباط یا وابستگی آنها به هسته موصوف محرز شده است عبارتند از:
- سایتهای جرس، کلمه، ملی مذهبی، نوروز، ندای سبز آزادی، روز آنلاین، گذار، خودنویس و سحامنیوز.
- شبکههای رادیوی R.F.I (فرانسه)، دویچه وله(آلمان)، رادیو فردا (آمریکا)
- شبکههای تلویزیونی B.B.C (انگلیس)، V.O.A(آمریکا)، من و تو (انگلیس).
ضمنا همچنان که در اطلاعیههای پیشین اشاره شد، هسته موردنظر از طریق برخی عوامل آگاه یا ناآگاه نسبت به منشأ خارجی و مأموریت سیاسی آن و نیز از طریق برخی مجاری پوششی و به اصطلاح سفید توانسته بود در تعدادی از رسانههای داخلی نیز رسوخ کرده و نقش خط دهنده و در عین حال دریافتکننده اطلاعات از آنها را ایفا کند که اقدام قانونی لازم در مورد آنها انجام شده یا خواهد شد.
3. .مستندات جدید و موثق حکایت از کارویژههای غیررسانهای دیگر این شبکه دارند؛ یکی از این کارویژهها، بهرهگیری از پوششها و پایگاههای به ظاهر رسانهای در خارج از کشور، به منظور ایجاد راههای ارتباطی با افراد رسانهای نشان شده در کشور میباشند.
به عنوان مثال تشکلی موسوم به «انجمن بینالمللی روزنامهنگاران ایرانی» که در پاریس مستقر است، نقش یکی از کارفرمایان شبکه را ایفا میکرده است همچنین یک شبکه اجتماعی با منشأ آمریکایی از پروژههای «مرکز مطالعات ارتباطات جهانی» موسوم به «برنامه پژوهش رسانه در ایران» و تشکلی دیگر تحت عنوان «مدرسه روزنامهنگاری میانه» و چندین انجمن و موسسه دیگر که جملگی با سوءاستفاده از پوششهای رسانهای و گروههای مردمنهاد، مأموریتهای محوله از طرف سرویسهای اطلاعاتی اروپایی و آمریکایی را دنبال میکنند، شناسایی شدهاند.
4. یکی دیگر از کارویژههای این شبکه ایفای نقش جدی در پروژههای سوخته و رسوایی موسوم به حقوق بشر است که همواره علیه اسلام عزیز، فرهنگ و اعتقادات مردم مسلمان ایران و نظام مقدس جمهوری اسلامی بهکار برده شده است؛ این ماموریت از طریق چرخه ضدملی و مرتبط با محافل بیگانه دنبال میشود.
شبکهی مورد بحث در مرحله اول باید برای ماشین آوازهگری "گوبلزی" به تولید سوژه و خبر اقدام میکرد. در مرحله دوم، حاصل جمعآوریها را به سرپلهای مشخص شده در خارج از کشور منتقل میكرد. در مرحله سوم محصول مونتاژ شده در کارگاههای تخصصی جنگ روانی غرب، اعم از آنچه که در قالب ادعاهای رسانهها، دیپلماتها، سازمانها و محافل به اصطلاح حقوق بشری غربی یا گزارشهای بیمبنای گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور ایران نمود پیدا میکرد، به داخل کشور منتقل شده و از زبان برخی به اصلاح عناصر روشنفکر، سازمانها، گروهها و دستجات سیاسی یا رسانهها خاص مطرح و منتشر میشد.
بدین ترتیب در جایجای این چرخه متقلبانه از سازمانهای ظاهرا همچون مردمنهاد «سازمان گزارشگران بدون مرز» و «انجمن بینالمللی روزنامهنگاران ایرانی» گرفته تا منادیان دروغین حقوق بشر و مامورین تنظیم گزارشهای ماهیانه حقوق بشر (علیه ایران) و تعداد قابل توجهی از فراریان فتنه و مشاوران سران فتنه مستقر در لندن، پاریس و چند ایالت آمریکا و ... جملگی از همین چرخه تغذیه میشدند.
طبق اطلاعات موجود ساختار «سازمان گزارشگران بدون مرز» با الگوگیری از ساختار سازمانی بنگاه عملیات روانی بی.بی.سی، حوزه جغرافیایی ایران، افغانستان و تاجیسکتان را در قالب یک واحد سازماندهی کرده و مسئولیت آنرا به یکی از ضدانقلابیون فراری مرتبط با سازمان منافقین و برخی از سرویسهای اطلاعاتی اروپایی محول كرده است. این فرد در عین حال ماموریت اخذ مجوز اقامت و پناهندگی برای عناصر متواری شبکه را بهویژه همزمان با فتنهی 88 و برای فراریان فتنه، بعهده داشته و دارد.
5. وابستگی سران شبکه به سرویسهای اطلاعاتی بیگانه و خیانتهای آنها به مردم و به عناصر بازداشت شده، چنان است که تعدادی از اعضای شناسایی شده شبکه تقاضا نمودهاند اطلاعات و تجربیات خود از این شبکه را بازگو و منتشر نمایند تا هشداری برای سایرین باشد.
از سوی دیگر، شدت آوازهگری کارگاههای حرفهایی مولد جنجالهای رسانهای غربی و بکار افتادن انبوه رسانهها و مراکز پخش محصولات عملیات روانی آن کارگاهها، شاهد دیگری است بر اهمیت بالای این پرونده، سربازان گمنام امام زمان (عج) اطمنیان میدهند که جارو جنجال کارفرمایان غربی شبکه، نه تنها کمتری تاثیری بر ماموریت آنها نداشته است بلکه تشدید تبلیغات غربیها را نشانه هرچه نزدیکتر شدن خود به هدف اضمحلال یکی از بزرگترین سرمایهگذاریهای ماشین جنگ روانی دشمنان تلقی کرده و با توکل بر خدا و با عزمی راسختر و با جدیت و سرعت هرچه بیشتر به ماموریت مقدس خود ادامه خواهند داد.
موضوعات مرتبط: راههای نفوذ
برچسبها: سازمان جاسوسي , دولت انگليس , وزارت اطلاعات , بي بي سي

اسفندیار رحیم مشایی متولدسال۱۳۳۹در روستای مشا از توابع شهر رامسر است. وی پیش از انقلاب اسلامی ایران بارها و بارها در دفاع از انقلاب به سخنرانی پرداخته بود و مراسم مختلفی نیز در دفاع از آیت الله خمینی رهبر عالی انقلاب اسلامی ایران برگزار کرده بود. اما هیچگونه سابقه دستگیری ندارد. وی مهندسی الکترونیک را از دانشگاه صنعتی اصفهان گرفته است.
وی پیش از تاسیس وزارت اطلاعات به سیستم اطلاعات- امنیتی که در ایران توسط نهادهایی همچون سپاه پاسداران راه اندازی شده بود، پیوست. مشایی در اطلاعات سپاه رامسر به فعالیت پرداخت. وی سپس بدلیل بحرانی که اوایل انقلاب در سالهای 58 تا 61 گریبان مناطق کردنشین را گرفته بود، به کردستان رفت تا در سمت معاون اطلاعات واحد کومله اطلاعات سپاه مستقر در قرارگاه حمزه سیدالشهداء شروع به فعالیت کند. نام مستعار وی در کردستان "مرتضی محب الاولیاء" بود. پس از تشکیل وزارت اطلاعات در سال ۱۳۶۳مشایی به وزارت اطلاعات رفت و "مسئول تدوین استراتژی نظام جمهوری اسلامی در خصوص اکراد ایرانی" شد.
در زمان تصدی آیت الله ری شهری، بر وزارت اطلاعات، مشایی مسئولیت "مناطق بحرانی کشور" را عهده دار بود. وی همچنین از موسسین "موسسه مطالعات علمی" در سال ۱۳۷۶ وابسته به وزارت اطلاعات است که عمده فعالیت اش تحقیق و پژوهش و ارائه راهکار در خصوص مسائل قومیتهای ایرانی، شناخت بیشتر آنان و همبستگی ملی است. مشخصا در میان بدنه وزارت اطلاعات از او به عنوان کارشناس مسائل کردستان یاد میشود. وی سپس به وزارت کشور جمهوی اسلامی ایران رفت و در دوران تصدی علی محمد بشارتی مدیرکل اجتماعی وزارت کشور شد و از آنجا به رادیو پیام رفت.
آشنایی با احمدی نژاد و پیوستن به دولت
درباره آشنایی "محمود احمدی نژاد"، رئیس جمهوری اسلامی ایران و اسفندیار رحیم مشایی گفته می شود: احمدی نژاد فرماندار خوی بود و مشایی که در آن زمان در کردستان بود، عضو شورای ویژه تأمین استان آذربایجان شد. این آشنایی سبب گشت تا بعدها احمدی نژاد که شهردار تهران شد، به سبب شناختی که از سبک کار فرهنگی مشایی در کردستان داشت وی را به سازمان فرهنگی- هنری شهرداری تهران فراخواند. مشایی تا سال ۱۳۸۸به مدت 20 سال مدیر مسئول ماهنامه "سروه" نیز بود. زبان آن کردی سورانی است.
با آغاز کار دولت نهم، وی بدلیل آشنایی سابق با محمود احمدی نژاد، در دولت جذب شد و ریاست سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری را بر عهده گرفت. طبق گزارش های رسانه های گروهی ایرانی، در زمان ریاست وی بر این سازمان، بسیاری از آثار تاریخی جمهوری اسلامی ایران تخریب و یا ناپدید و ربوده شدند. مشایی بطور همزمان رئیس مرکز مطالعات جهانی شدن، جانشین رئیس جمهور در شورای عالی ایرانیان خارج از کشور، عضو شورای نظارت بر صداوسیما، عضو شورای فرهنگی دولت، نماینده رئیس جمهور در شورای نظارت بر سازمان صداوسیما، عضو کمیسیون های اقتصاد و فرهنگی دولت، ریاست کمیته خط لوله گاز جمهوری اسلامی ایران-پاکستان-هند، نیز بوده است.
مشایی سال ۱۳۸۸به عنوان معاون اول رئیس جمهور در دولت دهم معرفی شد. این انتخاب با مخالفت های زیادی از سوی مردم، مراجع تقلید و حتی برخی هواداران احمدی نژاد مواجه گردید و در نهایت با حکم حکومتی رهبرمعظم انقلاب،مشایی به این پست نرسید. با این حال احمدینژاد و مشایی در روزهای بعد بر تصمیم خود پافشاری کردند و ماجرای 11 روز قهر کردن و خانه نشینی احمدی نژاد رخ داد. رئیس جمهور در نهایت مشایی را به عنوان رئیس دفتر خود تعیین کرد و تا یک ماه پیش در این سمت باقی ماند تا اینکه در سمت جدید خود یعنی رئیس دبیرخانه جنبش عدم تعهد تعیین شد.
از جادوگری و انحراف تا حرف های جدید و بی سابقه
در چند سال اخیر اتهامات زیادی به مشایی زده شده، اما تاکنون هیچ اتهامی ثابت نشده است. فساد مالی، ارتباط با آمریکا و اسرائیل، ارتباط با رمالان، جن گیران و مرتاضان، عرفان گرایی، زنده کردن فرهنگ ایران باستان و مکتب ایرانی، لیبرال بودن و مخالفت با روحانیت، مراجع تقلید و نیز رهبر انقلاب و همچنین قبول نداشتن "ولایت فقیه" از جمله آنهاست. برخی از دوستان، اطرافیان و نزدیکان مشایی هم به بهانه همین اتهامات بازداشت و روانه زندان شده اند.
اظهارات بی سابقه و جدیدی که مشایی در چند سال اخیر زده باعث گردید که وی را منحرف و "رهبر جریان انحرافی" بنامند. اظهاراتی همچون "دوران اسلامگرایی به پایان رسیده است"، "اگر حجاب الزام نداشت، چند درصد خانمها با حجاب بودند"، "چرا نمیتوانید سحرم را باطل کنید و احمدینژاد را نجات دهید؟!"، "کسی که ریاضیات را درک نکند، بهشت را نخواهد دید"، "موسیقی را نمیفهمند و میگویند حرام است"، "ایران امروز با مردم آمریکا و اسرائیل دوست است"، "انسان را که حذف کنیم، خدا خودش حذف میشود" از جمله آنهاست.
اما برخی اقدامات مشایی نیز باعث شد وی بیش از پیش مورد انتقاد قرار گرفت. برای نمونه می توان به حضور وی در مجلس رقصی در ترکیه و نیز حضور در مراسم حمل قرآن همراه با نوای دف اشاره کرد. اما اظهارات وی درباره برخی پیامبران الهی مانند حضرت نوح و غیره باعث شد که مراجع شدیدترین مواضع را علیه وی بگیرند. مداحان سرشناسی مانند حاج "منصور ارضی" و حاج "سعید حدادیان" نیز شدید ترین حملات و انتقادات را از وی کردند. مشایی هم از این دو شکایت کرد، اما دادگاه در نهایت مجازات کمی را صادر کرد.
مشایی آمد یا می آید یا نمی آید؟!
گمانه زنی های زیادی درباره حضور مشایی در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده وجود دارد. وی در پی انتقادات شدید و گاهی مغرضانه بنا به صلاحدید حدود دو سال سکوت کرد و تلاش نمود به هیچ وجه خبر ساز نشود. عمده خبرهایی که در مدت دو سال از(آذر ماه 1389 تا آذر ماه 1391) تولید شده در واقع خبرهایی بوده که هواداران مشایی آن را غیر واقعی و خبرسازی دروغی دانسته اند. درآذرماه سال ۱۳۹۱هم سخنرانی به نام مشایی منتشر شد که در آن وی راجع به انتخابات اظهار نظرهای تندی کرده بود. این سخنرانی از طرف مرجع رسمی دولت تکذیب شد.
مشایی (8 آذر ماه سال 1391) لب به سخن گشود و در یک سخنرانی در جمع متولیان راهیان نور انتخابات آینده را پرشور معرفی کرد. این سخنرانی بازتاب گسترده ای داشت. بعد از چند روز محمود احمدی نژاد در نامه ای مشایی را به عنوان رئیس دبیرخانه جنبش عدم تعهد منصوب کرد. در این نامه بطور بی سابقه از مشایی تمجید کرد و صفاتی مانند "انسانی موحد، مؤمن، پاک، صبور و دارای قلب و اندیشه ای زلال، عاشق و دلبسته به ارزشهای الهی و آحاد مردم جهان و عمیقاً عارف و متعهد به آرمان مهدوی، حاکمیت جهانی توحید، عدالت، عشق و آزادی و مدیریت مشترک ملت ها و فردی شایسته، مدیر، مدبر و امین" برایش استفاده کرد.
بیشتر تحلیلگران تعیین وی در این سمت و تغییرات اخیر دولت را نشانه ورود مشایی به انتخابات۱۳۹۲ دانسته اند. چندی پیش نیز سایت روزنامه "ایران" مدعی شد که اسفندیار رحیم مشایی محبوب ترین چهره سیاسی کشور است. مطرح کردن مشایی به عنوان چهره محبوب سیاسی هرچند هیچ پشتوانه منطقی ندارد اما دوباره بحث حضور پرحاشیه ترین فرد سیاسی در رقابت های ریاست جمهوری را داغ کرد. شاید هم دلیل این کار این است که عده ای می خواهند با پر رنگ کردن نام مشایی برای انتخابات ریاست جمهوری، افراد دیگری را به دور از حاشیه و هیاهو برای انتخابات آماده کنند.
موضوعات مرتبط: راههای نفوذ ، سیستمهای اطلاعاتی
برچسبها: رحيم مشائي , وزارت , اطلاعات , الكترونيك
جنگ اطلاعاتی «زیرزمینی» ایران با مثلث هگل- کری- برنن
انتخابهای جدید اوباما برای کابینه دوش برخی را به افکاری غلط وا داشته بود . افکاری که وفق آنها به علت نظرات مسالمت جوی برخی از گزینه های جدید اوباما باید منتظر تغییر ماهوی در سیاست این کشور در قبال ایران بود . در عین حال اما برخی تحلیلگران امنیتی عقیده دارند نهایی شدن نامزدی جان کری برای وزارت خارجه، چاک هگل برای وزارت دفاع و جان برنن برای سازمان سیا در دولت جدید اوباما نشان دهنده آن است که اوباما در مواجهه راهبردی خود با ایران هر چه بیشتر از گزینه های سخت فاصله گرفته و به گزینه های نرم و نیمه سخت متوسل خواهد شد.
دوتحلیلگر امنیتی که «ایران هسته ای» با آنها گفتگو کرده، مشترکا عقیده گفته اند که که با روی کار آمدن این تیم جدید دوران جدیدی از توجه امریکا به مسائل داخلی ایران آغاز خواهد شد.
این دو تحلیلگر، که ماه گذشته را صرف تحقیق در اینباره کرده اند می گویند مثلث هگل، کری و برنن احتمالا گزینه های زیر را به شدت تقویت خواهند کرد:
1- ارتباط گیری با جریان فتنه در داخل ایران و تلاش برای نوسازی مجدد فتنه گران در داخل و خارج از ایران
2- آغاز دوران جدیدی از عملیات اطلاعاتی به شکل ترور، خرابکاری، حمله سایبری، تجزیه طلبی، شرارت و انفجار در ایران
3- تلاش برای سوق دادن تلاش های دیپلماتیک به پشت صحنه و محیط پنهان، به جای رایزنی های دیپلماتیک آشکار
این دو تحلیلگر معتقدند جان کری اساسا استاد لابی و مذاکرات پنهان است ضمن اینکه عقیده ندارد مذاکره با دشمنان امریکا نوعی امتیاز دهی به آنهاست.
به عقیده این دو، کری ضمنا دارای ارتباطات گسترده با برخی از طیف های جریان اصلاح طلب در داخل و خارج از ایران است که هیچ تلاشی برای پنهان کردن آن نکرده است.
«ایران هسته ای» پیش از این از ابراز خوشحالی محمد خاتمی از روی کار آمدن کری خبر داده بود.
یافته های این دو تحلیلگر همچنین حکایت از آن دارد که جان برنن نیز که معمار عملیات های اطلاعاتی جدید امریکا در منطقه است، احتمالا تلاش خواهد کرد الگوی پیگیری شده در یمن، پاکستان، افغانستان و سوریه را در ایران هم پیاده کند.
این تحلیلگران می گویند برنن علاقه بسیار خاصی به انجام عملیات های به شدت طراحی شده، با حفاظت بالا و با اتکا به فناوری های پیشرفته دارد.همچنین تحقیقات انجام شده از سوی این دو نفر درباره هگل نشان می دهد وی نیز عقیده دارد که ایران می تواند یکی از متحدان امریکا در منطقه باشد به شرط اینکه نظام فعلی آن ساقط شده باشد.
این تحلیلگران می گویند هگل بویژه بر اعتقادزادیی از جامعه و دور کردن مردم ایران از عقاید شیعی و همچنین تبدیل کردن اعتقادات شیعی به عامل انزوای ایران در منطقه تمرکز خواهد کرد.
به عنوان یک جمع بندی مختصر ، به نظر می رسد در دولت دوم اوباما، جنگ اطلاعاتی میان ایران و غرب تشدید خواهد شد اما این احتمال منتفی نیست که نزاع لفظی کمی فروکش کند.
این دو تحلیلگر می گویند: «منازعات به زیر زمین منتقل خواهد شد».
موضوعات مرتبط: نظامی ، راههای نفوذ ، اخبار
برچسبها: جنگ اطلاعاتي , زيرزميني , امنيتي , تحليلگر
برنده نزاع مجلس چه کسی بود ؛ احمدی نژاد، لاریجانی، مردم یا ...؟ این سؤالی است که کارشناس "بی بی سی" با صداقت کامل به آن جواب می دهد.
به گزارش مرآت به نقل از جام نیوز : نزاع میان دولت و مجلس ، سه ضلع داشت که دوضلع آن گمان می کنند پیروز این نزاع بوده اند؛ اما حقیقت امر، پیروزی ضلع سومی است که "بی بی سی" به درستی به آن اشاره می کند.
ضلع اول این نزاع، دولت و شخص آقای رئیس جمهور بود. دولت خود را برنده این نزاع می داند؛ چون گمان می کند با کار دیروزش یعنی حمایت از مرتضوی، دیگر کسی جرأت نمی کند به مهره های اصلی و نزدیک تر به رئیس جمهور نزدیک گردد و هزینه انجام چنین کاری را بسیار فراتر از انتظار رسانده است.
ضلع دیگر ماجرا مجلس بود. مجلس هم خود را پیروز ماجرای دیروز می داند؛ چون با 192 رأی، اقتدار خود را به رخ حریف کشیده است و دیگر دولت جرأت عرض اندام نخواهد داشت.
اما حقیقت ماجرا چیز دیگری بود و برنده آن ضلع سومی است که شاید هم دولت و هم مجلس از آن غافل شده اند؛ اما بی بی سی به درستی بر پیروزی این ضلع سوم صحه می گذارد و آشکار می گردد دلیل پافشاری رهبری معظم انقلاب بر وحدت، علنی نکردن اختلافات و رسیدگی به امور اصلی مردم چه بوده است.
بله! نه مجلس برنده شد و نه دولت؛ بلکه....
فرناز قاضی زاده
"فرناز قاضی زاده" مجری بی بی سی در تحلیل اتفاقات دیروز مجلس از کارشناس شبکه پرسید: «رهبر جمهوری اسلامی بارها خواسته بود اختلافات در سکوت برگزار شود و با هم درگیری پیدا نکنند یا درگیری ها به صحن علنی کشیده نشود. پیروز این دعوا را چه کسی می توانیم نام ببریم؛ آقای لاریجانی یا آقای احمدی نژاد؟»
"حسین باستانی" پیروزمندان واقعی این دعوا را معرفی کرد و گفت: «اغراق آمیز نیست اگر بگوئیم پیروز اتفاقات مجلس، مخالفان جمهوری اسلامی بودند؛ چون در طول این سال ها چنین صحنه ای اتفاق نیفتاده بود که در این حد یکدیگر را متهم کنند و بحث هایی مطرح بشود که این تصور را ایجاد بکند که جمهوری اسلامی تا حتی مسؤولان ارشدش، پرونده های درگیری در فساد اقتصادی دارند.»
وی در ادامه سخنانش اظهار داشت: «آیت الله خامنه ای به وضوح نشان داده بود که بسیار برایش مهم است که این اختلافات و افشاگری های متقابل به رسانه های گروهی کشیده نشود و مسؤولین حداقل یکدیگر را تحمل کنند. امروز به نظر می رسد که نقطه آخرش بود. بعید به نظر می رسد آیت الله خامنه ای از این اتفاق خوشحال باشد.»
حسین باستانی
"فرناز قاضی زاده" به سخنان آقای علی مطهری پس از جلسه مجلس اشاره کرد و گفت: «علی مطهری که نماینده تهران است و با برادران لاریجانی نسبت خانوادگی دارد، گفته است، "مشخص است که آقای احمدی نژاد از آدم های دانه درشت تر چیزی نداشته که این نوار را درباره برادران لاریجانی رو کرده است. وی همچنین گفته است داریم به آخر بازی نزدیک می شویم." این حرف تندی است.»
حسین باستانی نیز با تأئید تند بودن سخنان دیروز علی مطهری افزود: «آقای مطهری می خواهند به آخرش برسانند. از گذشته هم این را می گفتند که باید یک بار برای همیشه تکلیف جریان انحرافی را مشخص کرد.»
وی در واکنش به بخش دیگری از سخنان مطهری نیز گفت: «این که وی گفته است افشاگری های آقای احمدی نژاد نشان می دهد که بیشتر از این ها چیزی نداشته است باید گفت همین مقدار هم کم نبوده است؛ چون برادر رؤسای قوه مجریه و مقننه در این فیلم ادعا می کند با توجه به رابطه ای که با برادرانش دارد می تواند با هدف ثروت آفرینی در بعضی پرونده ها اعمال نفوذ کند. این اتهام بزرگی است.»
کارشناس بی بی سی درباره هدف آقای مطهری نیز این گونه توضیح داد: «واقعیت این است که امثال آقای مطهری فکر می کنند باید رئیس جمهور به مجلس خوانده شود، استیضاح شود و حتی با استفاده از اختیارات قانونی مجلس برکنار شود.»
باستانی با اشاره به رویکرد رهبری انقلاب، تصریح کرد: «اتفاقی که تا به حال افتاده است این بوده است که آیت الله خامنه ای همیشه دخالت کرده است. رویکرد وی مشخص این است که مایل است دوره عمر دولت آقای احمدی نژاد به صورت طبیعی طی شود و با اقدام غیر طبیعی و غیر معمول به پایان نرسد.»
وی در پایان از ادامه اختلافات خبر داد و خواسته بی بی سی را در یک جمله آورد: «به نظر من ماجرا از جنسی است که بوی دخالت آیت الله خامنه ای را می دهد؛ دخالتی که در روزهای آینده هم باید به کرات تکرار شود.»
گفتنی است اتفاق دیروز در مجلس شورای اسلامی، با وجود تأکید رهبری معظم انقلاب بر رفع مشکلات مردم و توجه مسؤولان بر مسائل اصلی کشور غیر قابل توجیه است.
چرا مسؤولان به جای این که سخنان رهبری و قانون را ملاک عمل خود قرار دهند، به جان هم می افتند؟ آیا همه مشکلات کشور حل شده است که مسؤولان به فکر مناظره و مجادله افتاده اند؟
ای کاش رئیس جمهور محترم به جای نمایش عمومی فیلم، مدارک و مستنداتش را به مراجع قانونی ارائه می کرد و از راه قانون خواسته های خود را مطرح می کرد.
و ای کاش رئیس مجلس محترم هم کمی خویشتن داری و مدارا می کرد تا چالشی جدید فضای کشور را متشنج نکند و رسانه ها و جریانات اپوزیسیون هر چند برای مدتی کوتاه، خوشحال و مسرور نشوند.
آقای رئیس جمهور! آیا مشکلات مردم با این حرکت شما حل شد؟ مجلس محترم! آیا مشکلات معیشتی مردم با استیضاح حل شد؟ مگر رهبری از شما چه تقاضایی دارند؛ مگر چیزی غیر از حفظ وحدت و همدلی و تلاش برای رفع مشکلات اقتصادی؟
با اینگونه تحرکات تنها چیزی که بدست می آید مخدوش شدن چهره جمهوری اسلامی است و خوشحالی دشمنان انقلاب است. حال راحت استراحت کنید.
اگر کارشناس بی بی سی در عمرش یک سخن صحیح گفته باشد، همین سخنش است که: «پیروز اتفاقات دیروز مجلس، مخالفان جمهوری اسلامی بودند.»
لحظه خروج احمدی نژاد از مجلس + فیلم
حرف تكراري آخرم اينكه :
شهدا ، شرمنده ايم
موضوعات مرتبط: راههای نفوذ
برچسبها: برنده نزاع مجلس , احمدي نژاد , لاريجاني , مجلس
1) انتقاد ، شکایت و محکوم نکنید.
2) صادق باشید.
3) در دیگران انگیزه ایجاد کنید.
4) ذاتاً به دیگران علاقه مند باشید.
5) همیشه حتی در هنگام مشکلات و سختی ها خنده رو باشید.
6) به یاد داشته باشید که نام هر فردی زیباترین و مهمترین کلمه است.
7) شنونده خوبی باشید . دیگران را تشویق کنید در مورد خود صحبت کنند.
8)براساس علایق دیگران صحبت کنید.
9) طوری رفتار کنید که دیگران احساس کنند مهم هستند و هر کاری که از دستتان بر می آید صادقانه برایشان
انجام دهید.
10) بهترین راه موفقیت در بحث، اجتناب از آن است.
11) به «نظر» دیگران احترام بگذارید. هرگز نگویید «اشتباه می کنید«
12) اگر اشتباه کردید ، سریع و صادقانه آن را بپذیرید.
13) دوستانه صحبت کنید.
14) طوری صحبت کنید که طرف مقابل همیشه در پاسخ تان «بله» بگوید.
15) اجازه دهید طرف مقابل بیشتر صحبت کند.
16) اجازه دهید طرف مقابل احساس کند از شما برتر است.
17) صادقانه همه چیز را از نگاه طرف مقابل ببینید.
18) با عقاید و آرزوهای مثبت و سازنده دیگران همراه شوید.
19) با افراد مثبت و انگیزه دهنده دوست باشید.
20) عقایدتان را به دیگران تحمیل نکنید.
21) خود را با علائم غیرکلامی طرف مقابل هماهنگ کنید.
22) صادقانه از دیگران تعریف کنید.
23) اشتباهات دیگران را غیر مستقیم تذکر دهید.
24) قبل از انتقاد از دیگران در مورد اشتباهاتتان صحبت کنید.
25) به جای دستور صریح، سؤال کنید.
26) در دیگران احساس امنیت ایجاد کنید.
27) هر پیشرفت جزیی و هر نکته مثبتی را تحسین کنید.
28) مشوق باشید و بکوشید اشتباه دیگران را آسان و قابل اصلاح نشان دهید.
29) بگذارید افراد از انجام پیشنهادات شما خوشحال شوند.
30) اگر برای کسی کاری انجام می دهید، انتظار جبران نداشته باشید.
اگر چنين فردي هستيد يقينا ارتباطات خوبي داريد و مدير خوبي هستيد
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، جملات زيبا ، راههای نفوذ
برچسبها: انتقاد و شكايت , صداقت , انگيزه , علاقه
از
پايگاه اينترنتي كميل
پايگاه اينترنتي كميل افتخار مي كند كه جزء اولين سايتهاي گسترش دهنده اين فيلم است .
فیلم مستند 'آن پیامبر'(THE PROPHET) كه در پاسخ به فیلم آمریكایی و موهن به ساحت پیامبر اعظم(ص)
این اثر مستند بر اساس هماهنگی های صورت گرفته با اتحادیه رادیو و تلویزیون های اسلامی در بیش از 50 شبكه ماهواره ای از جمله 'المنار'، 'المیادین'، 'ثامن تی وی' و 'سحر' به نمایش در می آید.
مستند ایرانی 'آن پیامبر' با مشاركت انجمن گفتگوی اسلام و مسیحیت و اتحادیه رادیو و تلویزیون های اسلامی و در پاسخ به ساخت فیلم آمریكایی و موهن به ساحت پیامبر اسلام(ص) تولید شده است.
در این اثر مستند ضمن گفت وگو با بزرگان برخی ادیان از جمله زرتشتی، مسیحیت و یهود، به جستجوی نشانه های پیامبر گرامی اسلام در كتب مقدس ادیان پرداخته می شود.
براساس اعلام انجمن گفتگوی اسلام و مسیحیت، این مستند ایرانی می تواند نمونه ای از همدلی باشد كه بزرگان ادیان در برابر افراط گرایان ایجاد كردند.
تصویربرداری مستند ایرانی 'آن پیامبر' كه به زبان های فارسی، عربی و انگلیسی ساخته شده، در كشورهایی همچون استرالیا، ایران، هند، ارمنستان، واتیكان، ایتالیا و عربستان صورت گرفته است.
چند كشور اسلامی پیشتر اعلام كردند كه در پاسخ به فیلم موهن آمریكایی، فیلمی را تهیه می كنند اما تاكنون اقدامی در این مورد صورت نگرفته است.
دوستان عزيز ولائي اگه تمايل به دانلود فيلم فوق الذكر را دارند ، مي توانند از طريق لينك زير اقدام نمايند .
براي شروع دانلود بر روي تصوير زير كليك فرمائيد
موضوعات مرتبط: انتظار ، راههای نفوذ ، شهدا ، مذهبی ، دانلود سخنرانی ، دانلود مداحی ، فرقه ها
برچسبها: فيلم آمريكائي و موهن , فيلم موهن , فيلم اهانت , اهانت
تفاوت جنگ نرم و سخت
جنگ نرم با اینکه از نظر استراتژی و اهداف
کلان شباهتهای بسیاری با جنگ سخت دارد اما از نظر ماهیت ، شکل ، شیوه ها و
ابزار آن با جنگ سخت بسیار متفاوت است . برخی از این تفاوتها عبارتند از :
براي مطالعه بيشتر به ادامه مطلب برويد
موضوعات مرتبط: راههای نفوذ ، نفوذ
برچسبها: جنگ نرم , قدرت جنگ نرم , حزب اله , جنگ 33 روزه
ادامه مطلب
جنگ نرم و راهبردهاي اسلام از ديدگاه قرآن (قسمت اول)
با نظر به
شكست دشمنان انقلاب اسلامي در جنگ نظامي و ورود آنان به جنگ نرم با توجه به
اينكه همواره دشمنان دين، از استراتژي ها و تاكتيك هاي مشابهي در طول
تاريخ در برابر انبياء الهي استفاده مي كرده اند و در حال حاضر نيز دشمنان
اسلام از همان استراتژي ها و تاكتيك ها بهره مي برند لذا بر آن شديم
راهكارهاي عملياتي دشمنان دين الهي و راهكارهاي مقابله پيام آوران الهي را
از ديدگاه قرآن كريم مورد بررسي و كنكاش قرار دهيم. يادآوري مي نمايد كه
اين مقاله از دو منظر الف) راهكارهاي دشمنان ب) راهكارهاي مقابله انبياء
الهي با تاكيد بر تفاسير نمونه ونور به موضوع پرداخته است.
براي مطالعه بيشتر به ادامه مطلب برويد
موضوعات مرتبط: راههای نفوذ ، نفوذ
برچسبها: جنگ نرم , قدرت جنگ نرم , حزب اله , جنگ 33 روزه
ادامه مطلب
1 . نقش جهان بینی در برخورد با حوادث سیاسی
جهان بینی یعنی نوع نگرش انسان به جهان و اینکه مجموعه هستی را چگونه ارزیابی می کند .آیا انسان و جهان را هدفدار و یا بی هدف می بیند ؟ در صورت هدفدار بودن ، این هدف چه می تواند باشد ؟ آیا اصول و سنت های ثابت در نظام آفرینش حکمفرماست یا آنچه هست زاییده شرایط و محیط است ؟ عوامل مؤثر در زندگی انسان و هدف از زندگی چیست ؟ تکامل اخلاق ، رفاه مادی ، سعادت اخروی و ... کدامیک می تواند هدف از حیات معقول باشد ؟
براي مطالعه بيشتر به ادامه مطلب برويد
موضوعات مرتبط: راههای نفوذ ، سیستمهای اطلاعاتی
برچسبها: تحليل سياسي , جهان بيني , حوادث سياسي , اصل تسلسل
ادامه مطلب
آسيبشناسي آرايشهاي زنانه برخي مردان اجتماع
نگاهي به پديده مردانگي زنانه شده
آرايش و زينت كردن مردها به چه قيمتي است ؟ در كجا ريشه دارد ؟ آيا صرفا ناشي از مشكلات رواني و روحي فرد است ؟ يا دلايل ديگري هم دارد؟
سرویس فرهنگی تعامل : يك روزايي تو شهر ما مردونگي به غيرت بود و حميت و از خود گذشتگي و هزاران القاب ديگه كه هممون تو شاهنامه فردوسي زياد مي خونديم . يادم مياد هميشه بزرگتر ها در زمان يك ذره قبل از خودمون از امثال مرحوم طيب و تختي ياد ميكردند . بعد از اون از مردايي يادم مياد كه با دست خالي سينه شون و سپر كردند و براي باز كردن راه دفاع از ناموس و وطن خودشون تو صف مين ميايستادند . تا كسي جرات نكنه به خواهراي مملكتش نگاه چپ به كنه . اما حالا چند وقته ديگه از مردونگي چيزي يادم نمياد !! نمي دونم شايد اشتباه كنم اما به رام به هزار و يك دليل جاي سواله ، چرا مردا مثل خانوما لباس مي پوشن ؟ چرا آرايش مي كنن ؟ چرا از زيور آلات زنانه استفاده مي كنن؟
آرايش و زينت كردن مردها به چه قيمتي است ؟ در كجا ريشه دارد ؟ آيا صرفا ناشي از مشكلات رواني و روحي فرد است ؟ يا دلايل ديگري هم دارد ؟
بسياري از پسر بچهها در كودكي يعني در حدود سه سالگي به سراغ لوازم آرايش مادرانشان ميروند و دست به آرايش كردن خود ميزنند و يا اگر مادرانشان آرايش ميكنند به دقت به آنها خيره ميشوند و تقليد ميكنند . اين امر از نظر روانشناختي كاملا طبيعي است چون كودك در اين سن در مرحله تقليد از بزرگترها قرار دارد و علاوه بر اين سن شكل گيري هويت جنسي كودك است .
اما آرايش و زينت كردن مردها در بزرگسالي قطعا ريشه در مشكلات رواني دارد . اغلب آرايش كردن در مردها و آرايش زياد و غليظ در خانمها ريشه در شكل نگرفتن مفهوم خود فرد و در پي آن عزت نفس ضعيف است . نوعي توجه طلبي است و نشاندهنده ناكاميهاي درون شخصيت است .
در كشور ما ، بسياري از پسران جوان اين چهرهها را در فيلمهاي خارجي ديده و فكر ميكنند اين رفتارها نشانه تجدد گرايي و مد است ، غافل از اين كه اين رفتارها در دل آن جامعه هم معناي خوبي ندارد
امروزه شاهد اين گونه از رفتارهاي اجتماعي هستيم كه درميان بسياري از پسرهاي نوجوان كه درست در سن شكل گيري هويت شخصي هستند به طور خرده فرهنگ رواج پيدا كرده است و چون هويت اصلي خود را در نمييابند و اغلب راهنما و مشاوراني در زندگي خود ندارند به اين در و آن در ميزنند و به نوعي با انجام چنين رفتارهايي گدايي هويت ميكنند . نوعي احساس پوچ گرايي عميق است .
در جوامع غربي آرايش كردن مردها و پسران دلايل خاص آن فرهنگ را دارد ، اغلب افرادي كه آرايشهاي سياه يا قرمز ميكنند پوچ گراياني هستند كه روي به شيطان پرستي و يا خرافات آوردهاند . و يا مرداني كه مشكلات هويت جنسي دارند و يا همجنس باز هستند كه اغلب ميخواهند در رابطه جنسي منفعل باشند .
در بعضي اوقات اين مشكل با آرايشهاي سبكتر در مردان عادي ديده ميشود كه بررسيها نشان داده آنها حالت دوجنسيتي دارند و هورمونهاي زنانه در بدن آنها بر هورمون تستسترون ( مردانه ) غلبه دارد .
در كشور ما ، بسياري از پسران جوان اين چهرهها را در فيلمهاي خارجي ديده و فكر ميكنند اين رفتارها نشانه تجدد گرايي و مد است ، غافل از اين كه اين رفتارها در دل آن جامعه هم معناي خوبي ندارد . حتي اگر شما مجلات ، شبكهها و سايتهاي غربي مد لباس و موي مردان راببينيد ، كمتر اتفاق ميافتد كه چنين آرايشهايي را پيدا كنيد و اگر باشد در مورد آن توضيح خاصي وجود دارد . و در آنجا گفته ميشود كه اين سبك متعلق به چه افراد يا گروهكهايي ميباشد .
بسياري از پسران در جامعه ما مانند بسياري از دختران دچار گمگشتگي هويت شدهاند و گويا معناي زيبايي را هم گم كردهاند . زيبايي كاذب و مجازي را به عاريت گرفتهاند بدون اين كه حقيقت زيبايي را بدانند . مثلي در بين فرانسوي زبانان وجود دارد كه ميگويد زيبايي در سادگي است .
قطعا بايد بگوييم كه اين رفتارهاي اجتماعي در بين همه اقشار جامعه رواج ندارد و نميتوان اين پديده را به كل نوجوانان جامعه تعميم داد ؛ بلكه بيشتر در گروههايي از نوجوانان ديده ميشود كه متعلق به خرده فرهنگهايي هستند . از جمله در خانوادههايي كه سطح سواد كم است و تازه به موقعيت خاص مالي رسيدهاند يا به زبان عامه دچار تازه به دوران رسيدگي هستند . البته براي اين گروه اگر فلسفه آرايش كردن نيز توضيح داده شود ، فايدهاي ندارد . و نرود ميخ آهنين در سنگ !!
گروه ديگر به گونهاي ، با آرايش يا استفاده از زيور آلات زنانه به طريقي با سبك تربيتي خانواده خود لجبازي و دهن كجي ميكنند . و گروه ديگر كه اغلب افراد بي سواد يا داراي كوره سوادي هستند و يا ترك تحصيل كردهاند مقلدان بي دانشي هستند كه علاوه بر نداشتن هويت شخصيتي و اجتماعي ممكن است دست به رفتارهاي ضد اجتماعي مثل بزهكاري ، دزدي و ... بزنند.
بسياري از پسران در جامعه ما مانند بسياري از دختران دچار گمگشتگي هويت شدهاند و گويا معناي زيبايي را هم گم كردهاند . زيبايي كاذب و مجازي را به عاريت گرفتهاند بدون اين كه حقيقت زيبايي را بدانند.
به احتمال زيادي بسياري از اين افراد ممكن است مشكلات جنسي داشته باشند ويا به گونهاي دچار انحراف جنسي باشند ولي چون متاسفانه مطرح كردن اينگونه از مسائل در جامعه ما تابو و به نوعي گناه محسوب ميشود و هميشه ممنوع بوده ، و از طرفي مركز درماني مشخصي براي درمان اين افراد وجود ندارد و حتي اگر هم باشد فرد جرات مراجعه به آنجا را ندارد ، لذا با مشكل خود و با كليشههاي اجتماعي پيرامون آن دست و پنجه نرم ميكند.
شايد شما بگوييد هر كسي آزاد است تا هر نوع لباس يا سبكي را داشته باشد و نبايد تحقير يا توبيخ شود . اين عقيده شما درست است ، اما بعضي از سبكها علي الخصوص آرايش در بين مردهاي جوان و پسران نوجوان نميتواند معناي عادي داشته باشد. چون محال است كه در جامعهاي كليشه سازي براي اين افراد صورت نگيرد و به هيچ عنوان پديده پذيرفتني و عادي اجتماعي نيست.
موضوعات مرتبط: راههای نفوذ ، فرقه ها
برچسبها: آسيب شناسي , آرايش هاي زنانه , مردان , مردانگي زنانه شده
مفاهيم امنيتي
از جمله رسالت هاي قانوني و مصوب وزارت اطلاعات، «افزايش آگاهي هاي و آموزش اطلاعاتي جامعه» از يك سو و از سوي ديگر «كسب و جمع آوري اخبار با حداكثر استفاده از نيروهاي مردمي»، مي باشد. يكي از بسترهاي انجام رسالت مذكور، آشنايي هرچه بيشتر مردم جامعه با واژه ها، موضوعات و پديده هاي امنيتي و اطلاعاتي است. براي رسيدن به اين مهم، بخش حاضر به معرفي مختصر و عمومي، مفاهيم ، واژه ها و موضوعات و پديده هاي امنيتي خواهد پرداخت.
1 ) آشنايي با مفهوم " ضد جاسوسي" ( * )
هر كشور و واحد سياسي براي صيانت و حفاظت از اطلاعات و اخبار حساس و حياتي خود، ناگزير از داشتن سازمان هاي متناسب و نيروها و امكانات مورد نياز خود براي اين مهم مي باشد. مجموعه نيروها، امكانات و سازمان متولي مقابله با رخنه و نفوذ بيگانگان و دشمنان يك كشور به حوزه اطلاعات محرمانه و حياتي آن كشور را "سازمان ضد جاسوسي" آن كشور مي نامند.
مسئوليت «سازمان ضد جاسوسي» هر كشور، شناسايي، كشف و خنثي سازي عمليات هاي اطلاعاتي بيگانگان براي كسب اخبار و اطلاعات كشور است.
"نران پير آلم" در كتاب "جاسوسي و ضد جاسوسي" اين گونه نوشته است:
"... ماموريت اصلي سازمان ضد جاسوسي به وضوح از نام آن مشهور است اما اين وظيفه يعني مقابله با جاسوسان دشمن، تنها وظيفه اين سازمان نيست. در واقع از چند دهه پيش دو وظيفه جديد بر دوش اين سازمان گذاشته شده: "ضد مداخله و مسموم كردن دشمن" دخالت سياسي يا اقتصادي با جاسوسي- كه يكي از زوائد آن هاست- تفاوت دارد. اين كار عبارت است از تسلط بر بعضي اهرم هاي فرماندهي از سوي كشوري در كشور ديگر، چه با هدف جهت دادن به سياست كشور اخير در راستاي مطلوب كشور مداخله گر. دخالت سياسي با استخدام كساني كه در مقامات دولتي صاحب مقامي هستند، احزاب، سنديكاها و نيز با كنترل گروه هاي سياسي، مذهبي، فرهنگي و وسايل اطلاعاتي اعمال مي شود. دخالت اقتصادي از طريق شركت پنهاني در گروه هاي مالي يا شركت ها ، بورس بازي و اغتشاشات اجتماعي به اهداف خود دست مي يابد.
برخلاف "جاسوسي"، «دخالت»، نوعي "اقدام" است، اما مثل جاسوسي از مأموران استفاده مي كند و تكنيك هاي زير زميني را به كار مي گيرد. به همين دليل است كه مأموريت مقابله با آن از روي عقل و منطق به ضدجاسوسي واگذار شده است."مسموم كردن دشمن"، عملياتي است شامل رساندن اطلاعات جعلي به دشمن تا او آن چيزي را بداند كه مايلند بداند و در نتيجه آن گونه عمل كند كه مي خواهند. عمليات مسموم كردن حريف- يا دست كم بخش اعظم آن- از طريق ضد جاسوسي اجرا مي شود زيرا اين سازمان از لحاظ منابع و ابزار، مؤثرترين آن ها را در اختيار دارد: "مأموران دوجانبه" ... مأمور دو جانبه همان گونه كه از نامش بر مي آيد مأموري است كه همزمان در خدمت دو سازمان اطلاعاتي رقيب است يا بهتر بگوييم در خدمت آن سازمان اطلاعاتي است كه تعلق دو گانه او را مي داند، و به ديگري خيانت مي كند"...
همان گونه كه در نوشته هاي "پير آلم" ديديم، "ضد جاسوسي" فقط وظيفه مقابله با جاسوسي هاي دشمنان را بر عهده ندارد بلكه با تعاريف جديد از اقدامات اطلاعاتي و امنيتي و تنوع و تكثر عمليات هاي امنيتي سرويس هاي جاسوسي جهان، وظايف و مسئوليت هاي جديدي نيز به او واگذار شده است. در جمهوري اسلامي ايران نيز وظيفه مبارزه با فعاليت هاي براندازي بيگانگان، مقابله با خرابكاري و اقدامات تروريستي، بمب گذاري و شبكه هاي جاسوسي و براندازي به همراه مقابله با جاسوس هاي بيگانگان به "سازمان ضد جاسوسي" سپرده شده كه در مجموعه سيستم اطلاعاتي وزارت اطلاعات و هماهنگ با ساير مجموعه ها به وظايف حساس و خطير خود مي پردازد. اين سازمان ضد اطلاعاتي، در طول سال هاي حيات خود، خدمات امنيتي و اطلاعاتي بي نظيري به ميهن اسلامي و امنيت ملي كشور نموده و به عنوان يكي از مقتدرترين مجموعه هاي ضدجاسوسي در منطقه، ضربات سنگيني را به جواسيس، شبكه هاي جاسوسي و گروه هاي برانداز و تروريستي وابسته به بيگانگان وارد ساخته است .
شايان ذكر است مقابله با فعاليت هاي جاسوسي در نيروهاي مسلح بر عهده حفاظت اطلاعات هر يك از نيروهاي مذكور است كه ترتيب هماهنگي و ارتباط آنها با ضد جاسوسي وزارت اطلاعات در قوانين و مقررات ذي ربط مشخص شده است.
در مورد فعاليت ها و اهداف ضد جاسوسي، بيشتر خواهيم گفت.
(*) ، گزيده اي از كتاب جاسوسي و ضدجاسوسي ، اثر نران پير آلم ، ترجمه ابوالحسن سروقدم ، 1369 ، انتشارات آستان قدس رضوي
2 - آشنايي با مفهوم شايعه (* )
چگونگي اداي كلمات در افسانه و شايعه، ساده و اخباري است. يك كشتي، با هزار سرنشين گم شد. جورج واشنگتن گفت:"با تبر كوچولوي خودم بريدم." ثور، چكش را مي چرخاند تا رعد بيافريند. اين عبارات، ظاهراً بيان حقايقند (يعني پيشنهادهايي براي باور نمودن موضوعات بنياني). به همين صورت، زماني كه در مورد تحريف شايعه و چگونگي جدايي از شواهد اصلي، صحبت مي كنيم، در واقع معياري تحت اللفظي و ادبي را به كار گرفته ايم. ما محتوا را با حقايق قابل مشاهده يعني، "معيار محركه" مقايسه مي كنيم.
اما آيا شايعه واقعاً وانمود مي كند كه تعيين كننده و آگاهي بخش است؟ البته ظاهرا نحوه اداي كلمات در شايعه چنين چيزي را نشان مي دهد، اما نگاه دوم، مبين وجود مفاهيمي پنهان، هم در شايعه و هم در افسانه است. معاني كلمات، بيشتر و معتبرتر باشد. مثلا زماني كه من مي گويم، يهوديان در بازار بورس وال استريت فعالند يا يهوديان از سربازي مي گريزند و آنان در ارتش به كارهاي راحت مشغولند، در واقع، منظورم تنها طرح بي اعتمادي خود نسبت به يهوديان نيست، بلكه تحت پوشش اين كلمات، ارزشيابي هم مي كنم. به تعبير موريس، من مشغول ارزيابي شاعرانه اي هستم. يا اگر با گفتن افسانه اي پيرامون خلقت يا قهرماني ملي يا اسطو ره اي از عالم پس از مرگ، مشغول تكرار يك ارزيابي فرهنگي باشم، ديگر بياني يكسره اشاره اي يا آموزنده ندارم، اما بيان من در طريقي "ارزيابي – اسطوره اي" انجام شده است.
تا زماني كه شايعات تظاهر به آموزشي – تخصيصي بودن مي كنند، موجب اشتباه مي شوند. اما از آنجايي كه اين گونه ظاهر سازي، هميشه ديده مي شود، بايد گفت چگونگي اداي آن ها، در جهت فريب مردم قرار دارد. ولي در صورتي كه شايعات به منظور ارزيابي به كار گرفته شوند، آنها دقيقاً طرز تفكر گوينده را مشخص مي كنند. به موازات كوتاه و مختصر شدن و همچنين افسانه اي شدن، شايعات به گونه فزاينده اي ويژگي ارزيابي يا استعاره اي مي يابند. از نظر آموزشي – تخصيصي ف ضرب المثل "شتر مرغان، سرشان را زير شن مي كنند" حكايتي نادرست است، چون شتر مرغان اين كار را نمي كنند. اما در مورد بسياري از مردم كه اين ضرب المثل در مورد شان مصداق دارد، اين حكايت مبين يك حقيقت است، زيرا بسياري از مردم، چشمشان را بر روي خطري كه به آنان نزديك مي شود مي بندند. جمله آلاسكا منطقه اي هست كه سرما هرگز در آن نشكسته است، مغاير واقعيت است. اما وقتي مايل هستيم وضعيتي مشابه را تبيين كنيم، ديگر متعادل شدن فصلي هوا در آلاسكا، باز دارنده نبوده و مي گوييم " آلاسكا سرد است".
استفانسن سياح، معتقد است كه باورهاي غلط بي شماري در طول زمان ايجاد شده اند و به رغم وجود مدارك نفي كننده، اين باورها در جهان متمدن بسيار رايجند. او مي گويد، اين تبلورات فولكلور، چيزي جز "استاندارد شدن خطا" نيست. اما پيش از انتقاد اين نوع خطاي استاندارد شده، بايد ديد كه اساساً اين خطاها به كدام حوزه ها و زمينه ها متعلق اند. كمتر كسي علاقه مند به دانستن اين است كه گرگ ها جفت جفت يا در گروه هاي كوچك سفر مي كنند. مردم در واقع هيچ علاقه اي به جنبه هاي جانور شناختي گرگ ها ندارند، نكته مورد نياز آنان در اين بحث، يك استعاره است . هراس لگد مال شدن زير دست و پاي يكديگر، چيزي است كه مردم جستجو مي كنند.
بنابراين، بسياري از مردمي كه شايعه را پخش كرده يا افسانه ها را بازگو مي كنند، حداقل نيمه آگاهند كه آنچه مي گويند، نبايد به عنوان حقيقت ناب پذيرفته شود، اگر چه در لفافه واقعيت ها پيچيده شده باشد. آنان نيمه آگاهند كه براي انتقال نظرهايشان از محمل هاي جذاب استفاده مي كنند. هنرمندان ميدان ادبيات با استفاده از داستان هاي تخيلي، دقيقا اين كار را نموده و حقيقي تعميم يافته را ارائه مي كنند. پخش شايعه مثل ارائه داستان هاي تخيلي به صورت نيمه آگاهند است. يعني اينكه ظاهر داستاني را كه مطرح مي كنيم ممكن است حقيقت نباشد. اگر آن را نمادين تلقي كنيم، معنا پيدا مي كند. براي مثال من اطلاع ندارم يا مرگ حتمي مي گردد. اما وقتي شايعه آن را پخش و در آن ذكر مي كنم كه نتيجه آن چنين است، در واقع آنچه پر اهميت جلوه گر شده است، از حقايق بازگو شده، وسيع تر و صحيح تر است (شايد خود نيز به نيمي از مطالب عنوان شده شك داشته باشم). من مي گويم:" عجب چيز وحشتناكي است اين بمب اتم" و چه كسي است كه در حقانيت كلي من در اين نحوه بيان شاعرانه- ارزيابانه ترديد كند.
بنابراين، اين شايعات و افسانه ها از اهميت بياني بالايي برخوردارند و نبايد آنها را به تبعيت از ظاهرشان تنها جملاتي يا اطلاعاتي به حساب آورد، بلكه بايد آنها را جملاتي ارزياب- كه معمولاً اين گونه هستند- دانست. در يك جامعه آزاد، ما از حق بيان احساسات افراد، حمايت مي كنيم، چرا اين حق در مورد شخصي كه مايل است احساساتش را از طريق شايعه مطرح نمايد، وجود نداشته باشد؟
مشكل اجتماعي شايعه، ناشي از اين حقيقت عجيب است كه معمولا شنونده معناي تخصيصي موضوع و نه معناي ارزشيابي آن را در نظر مي گيرد. اگر چه گوينده يك شايعه يا حادثه، ابتدا آن را با تركيب پيچيده عاطفي و شناختي خود همانند سازي نموده و سپس بازگو مي كند، شنونده(اگر محتاط نباشد) موضوع عنوان حقيقي قابل تاييد تلقي مي نمايد. با اين تلقي، مفاد بياني موضوع را با معناي عيني آن اشتباه مي گيرد. براي درك واقعيت امر در شايعه بايد از قدرت تعمق خوبي برخوردار بود.
دسته بندي شايعات
از آن جايي كه شايعات و افسانه ها، روابط اجتماعي ما را مشكل مي بخشند، طبيعي است كه ببينيم ايا اصولي براي تنظيم و دسته بندي آن ها وجود دارد يا نه. و آيا اساساً تعداد پيشنهادها براي باور نمودن، كه به آن ها وابسته هستند، آنقدر زياد است كه دسته بندي كاملا بي مورد گردد؟
پاسخ به اين پرسش، همچون موارد ديگر در پديده هاي رواني و اجتماعي، بستگي به منافع و علايق تحليل كننده قضايا دارد. براي مقاصد محدود و خاص، امكان دسته بندي شايعات كاملا مقدور است، البته با اين فرض كه مقدار و تعداد كافي از شايعات، براي دسته بندي در دسترس قرار داشته باشند. ولي بايد اذعان نمود كه هيچ روش خاصي كه داراي اعتبار منحصر به فردي باشد، وجود ندارد. ممكن است يك پژوهشگر علاقه مند به سرعت، دوره يا ديگر جوانب انتشار شايعه باشد و دومي علاقه مند به داستان شايعه باشد و سومي علاقه مند به طرز تفكر و انگيزه هاي احتمالي در آن باشد و چهارمي علاقه مند به آثار اجتماعي شايعه از قبيل آسيب رساني، منافع يا خنثي بودن آن باشد.
پژوهشگران ديگر، ممكن است به دسته بندي هاي ديگر روي آورند كه در آنها بين موارد زير فرق گذاشته شود:
بين شايعات محلي و شايعات فراگير، بين شايعات جديد و قديم ، بين داستان هاي قابل قبول و غيرقابل قبول، بين قصه هاي رايج در زمان هاي كوتاه و بلند مدت. شايعه مي تواند به شقوق گوناگوني تقسيم گردد. لازم است در اينجا سه اصل ياد شده را براي دسته بندي شايعه تشريح كنيم:
الف- بايساو (1928) جامعه شناس روس، محك زماني را براي دسته بندي به كار گرفته است . او مي گويد اولا يك نوع شايعه خزنده وجود دارد كه به آرامي گسترش يافته و به همراه احساسي مملو از رازداري ، رواج مي يابد تا به مرور همه از آن باخبر شوند. در اين دسته بندي،، مي توان شايعات غيب گويانه كه انواع حوادث مصيبت بار را پيش بيني مي كنند، قرار داد و در همين دسته بندي مي توان شايعات مربوط به خلافكاريهاي بانكداران جهاني، مهمات سازان، مقامات دوليت رهبران اتحاديه هاي كارگري را گنجاند. شايعات خصمانه معمئلا از اين مقوله اند و عاملان آنها زنجيره اي پايان ناپذيرنذ را براي انتشار تشكيل مي دهند.
شايعات نوع ديگر ، ماهيتا آتشي هستند. اين شايعات به اين دليل كه مخاطرات يا وعده هاي فوري را مطرح مي كنند، همچون كه چوب را مي سوزاند، به سرعت منتشر شده و جامعه را در طي مدتي بي نهايت كوتاه در بر مي گيرند. شايعات حاوي موضوعهاي خشونت بار يا تصادفهاي بزرگ، فجايع و مصيبتهاي فراگير و يا پيروزي عظيم در زمان جنگ، در اين دسته بندي قرار دارند. از آنجايي كه اين نوع شايعات مبتني بر احساسات و عواطف شديد ناشي از دسيپاچگي ، خشم و يا سرور و شادماني ناگهاني هستند- كه در جوي مملو از هيجان مطرح مي شوند- غالبا موجب واكنشي نيروند مي گردند.
نوع اخر در دسته بندي بايساو، شايعات غواص هستند. اين نوع شايعات، براي مدتي رواج مي يابند و بعد زير آب رفته و مجددا به هنگام ظهور شرايط ممناسب ، سر بر آورده و شايع مي گردند. بركنار از تفاوتهاي روان شناختي، جنگهاي جهاني اول و دوم از حيص شايعه، بسيار با يكديگر شبيه بودند. داستان هاي منتشر شده در سالهاي 1914 تا 1918 به زير اب رفته بودند و تنها پس از آماده شده زمينه، توسط نگراني هاي سال هاي 1939 تا 1945 بار ديگر مطرح شدند. براي نمونه ، شايعه اي موسوم به زبان و تمبر وجود داشت . موضوع اين شايعه به شرح زير بود:
يك اسير جنگي آمريكايي (در جنگ اول در بازداشتگاه آلمان و در جنگ دوم در بازداشتگاه ژاپن )نامه اي براي خانواده اش نوشت كه در آن، موضوع غيرمعمولي وجود نداشت و تنها از خانواده اش خواسته بود كه تمبر نامه را نگه دارند. از آن جايي كه سرباز امريكايي، هرگز علاقه اي به تمبر نداشت، خانواده وي تصميم به تحقيق گرفتند. بنابراين، سرباز مزبور نوشته است كه مسئولان بازداشتگاه ، زبان او را بريده اند. موضوع اين كار نامحتمل، در زمان هر دو جنگ شايع گردد، در حالي كه دو واقعيت اشكار كه خلاف آن را ثابت مي كرد، ناديده انگاشته شد: يكي اين كه نامه هاي اسراري جنگي، اصولا تمبر نداشتند و دوم اين كه در صورت بريده شدن زبان، به دليل خونريزي بسيار زياد، فرد نمي تواند زنده بماند مگر اينكه مورد جراحي فوري و بسيار دقيق قرار گيرد.
شايعه ديگري كه تقريبا در همه جنگها تكرار مي گردد، موضوه سمي نممودن آب آشاميدني مردم توسط دشمن است. همين طور داستانهاي مربوط به جنايتهاي دشمن در زمان جنگ (مثل قطع كردن دست كودكان و پستان زنان) هميشه شايعه مي شود. شايعات درگوشي كه در ا« به رياست جمهوري ايالات متحده برچسب و انگ مي زنند، نيز، هميشه در دوران جنگها وجود داشته است. ممكن است اين گونه شايعات "غواص" را به دو شيوه توضيح داد. شايد آنها مدتهاي مديد در ذهن برخي افراد باقي مي مانند و سالها بعد مجددا شايد ناخودآگاه در شرايط مشابه، مطرح مي شوند. يا شايد دو شايعه مشابه، ارتباطي با هم ندارند و تنها شباهت در شرايط ، موجب بروز مجدد نياز انساني به مطرح نمودن شايعات يكسان مي گردد. براي مثال سمي نمودن آب كاري است كه در همه جنگها، دشمن مي تواند به آن مبادرت ورزد و مردمي كه نگران وضع آب هستند، به اساني ، هراس خودشان را به صورت برجسته و تشديد شده در قالب شايعات مطرح مي كنند، بدون اينكه درك كنند كه برگي را در تاريخ گذشته شايعات، مجددا ورق مي زنند.
ب- اصل ديگري كه در ردسته بندي به كار گرفته مي شود، موضوعيت است. در اينجا پژوهشگر ، صرفا تعداد شايعات مطرح كننده يك موضوع خاص را بر مي شمارد . در وضعيت عادي مثلا ممكن است ، ما سهم داستانهاي مرتبط با سياست ، بيماري، سكس، روابط خارجي و گروههاي اقليت را دنبال كنيم، در واقع، به علت وسعت بي اندازه دامنه موضوعات بالقوه ، استفاده از اين روش با مشكلات بسياري برخورد خواهد كرد، به ويژه كه مناطق مختلف ، گروههاي حرفه اي متفاوت و رده هاي گوناگون تحصيلات ، موانعي را به وجود خواهند آورد.
اما بايد گفت كه اين روش در زمان جنگ ، كار آيي بششتري دارد، زيرا در وضعيت جنگي ، تقريبا همه شايعات به نوعي با جنگ ارتباط داشته و در سطح گسترده اي انتشار مي يابند.
روانشناس كانادايي ج. آ ايروينگ (1943) دريافت كه شايعات منتشر در زمان جنگ در كشورش ، شش موضوع اصلي را در بر مي گرفتند:1- وحشت، نفرت، مرگ، 2- اسراف و خوشگذراني، 3- تجاوز نظامي، يورش و تهاجم و به مخاطره افتادن امنيت، 4- احساسات ضد انگليسي ، 5- نيات دولت در خصوص جيره بندي ، امور مالي و سرباز گيري، 6. بي كفايتي در اداره امور جنگ .
اگر چه اين نوع دسته بنديها حاوي منافع براي روحيه بخشيدن به مردم بوده و روابط بين مردم و دولت را بهبود مي بخشد ، اما تنها مزيت ان، اين است كه مي گويد مردم در چه زمينه هايي صحبت مي كنند. اين روش، بحثي را در مورد انگيزه هاي عوامل شايعه به ميان نياورده و كمكي به كشف قوانين كلي حاكم بر شايعات نمي كند.
ج) در فصل اول ، يك اصل دقيقاً روانشناختي را براي دسته بندي شايعات مطرح نموديم . اين اصل ، مبتني بر تنش انگيزشي نوع مسلط منعكس در شايعه است . خواننده به ياد مي آورد كه تحليل هزار شايعه زمان جنگ (رايح در سال 1942 ) حاكي از خصمانه ، هراس آور يا آروزمندانه اين شايعات بود . تنها تعداد كمي از آنان – براي اطمنيان – حاصل تنش هاي ذهني كه نوعي كنجكاوي است به نظر مي آمدند . اگر خواننده بار ديگر به جدول شماره 1 فصل اول نظر افكند مشاهده خواهد كرد كه اين انگيزه هاي اصلي براي مقوله بندي هاي ابتدايي تحليل ، به كار گرفته شده اند ؛ولي يك تحليل محتوايي نشان خواهد داد كه چه موضوع هايي مورد تنفر يا هراس قرار گرفته و يا نسبت به آنها اشتياق نشان داده شده است . اين موضوعات نيز در اين جدول گنجانده شده است . لذا اين دو اصل دسته بندي تركيب شده اند . احتمالاً دسته بندي شايعات مبتني بر سرچشمه هاي انگيزشي ، در زمان جنگ بسيار ساده تر از انجام اين كار در زمان صلح است . ولي حتي در زمان جنگ هم اين تقسيم بندي سه گانه تنفر ، هراس ، آرزو ، بيش از حد ساده سازي شده است . در واقع ، يك شايعه هراس آور ( مثل نگراني در خصوص جنايات دشمن ) ممكن است در بر گيرنده عواملي نظير علايق جنسي ، ماجراجويي و احساس داشتن روحيه برتر به عنوان موتور محرك شايعه باشد . عوامل انگيزشي پيچيده اي كه شايعه با آنها همانندسازي مي گردد ، موضوعي شخصي است و براي درك اين كه چرا فردي خاص موضوع معيني را مي پذيرد بايد مطالعات درمانگاهي ويژه اي در مورد آن فرد انجام شود . به دليل تنوع بسيار در انگيزه ها – كه ممكن است در يك شايعه خاص وجود داشته باشد – هر گونه دسته بندي روانشناختي به نحو اجتناب ناپذيري بيش از حد ساده سازي شده و خام خواهد بود .
امتزاج شهوات و انزجار
به عنوان نتيجه مطالب گفته شده ، نبايد انتظار داشت كه شايعه ، تنها با يك تمايل عاطفي يا شناختي ، رابطه اي نزديك و تنگاتنگ داشته باشد . همانند سازي ، تنها براي يك مبناي واحد عملي نمي شود . حتي يك داستان ظاهراً ساده خشك ساختار نيز ممكن است ، همچون يك عامل توضيح دهنده رضايت بخش يا تسكيني براي اختلاط احساسات عمل كند .
نمونه خوب اين مورد را مي توان در شايعات خصمانه يافت . اين نوع شايعات ممكن تنها يك فرد شرير را مطرح كند ( در اين صورت هم طرز تفكري كه در پشت ماجرا قرار دارد ، نوعاً پيچيده است ) ولي قالباً لبه حمله مستقيم و يا غيرمستقيم آنها متوجه بيشتر از يك نفر است . يك قطعه شعر مبتذل و مخفي كه شايعه اي افتراآميز بود در مبارزات انتخاباتي رياست جمهوري سال 1944 به شرح زير پخش شد: رئيس جمهور روزولت به همسرش مي گويد :
تو سياهان را ببوس ، من يهوديان را مي بوسم ؛ و آن وقت تا هر زمان كه بخواهيم در كاخ سفيد خواهيم ماند.
سه انزجار با آنها تركيب شده اند ؛ و تنفر سه شاخه است .
جمع آوري يك سري شايعات ضدنژاد سامي ، حاكي از همانند دانسته شدن يهوديان و كمونيست ها نزد عوام الناس بود . اين به معناي يك تنفر دوشاخه است . كساني كه نه تنها يهوديان بلكه بازار بورس نيويورك ( موسوم به وال استريت ) را نيز پست و حقير مي شمارند ، با استفاده از عنوان " بانكداران بين المللي " مشكلي براي امتزاج تعصباتشان حس نمي كنند و اين برچسب خاص مي توان بيانگر انزجارهاي ديگري نيز باشد . مثل تنفر از خارجي ها وهر نوع امور بين المللي . شايد ركورد انزجار توسط هيتلر شكسته شده باشد . آنجا كه او آنچه را " دموكراسي هاي پولداران كمونيست هاي بين المللي يهودي " مي خواند ، تقبيح نمود .
در طول جنگ جهاني اول در آلمان شايعات فراواني راجع به خيانت مردم بلژيك و برخورد بد آنان با ارتش آلمان رايج شد (بسياري از داستان هاي اين شايعات عيناً در كشورهاي متفقين رواج داشت كه البته شرارت مطرح شده در آنها ، به آلمان ها نسبت داده مي شد ) . در اين داستان ها معمولاً روحانيت كاتوليك متهم به تحريك عوام الناس شده و محرك اصلي جنايات قلمداد مي گرديد . بنابراين ، شاهد امتزاج تنفر سنتي بسياري از آلمان هاي پروتستان نسبت به قدرت مطلق پاپ ( نماد كاتوليك ها ) يا خشم ايشان نسبت به اهالي بلژيك به خاطر مقاومت در مقابل قواي آلمان ( وان لانگن هو 1916 ) هستيم . در جنگ جهاني دوم ، شايعات رايج در آلمان ، غالباً روحانيت كاتوليك را همدست كمونيست ها ، هم پيمان سوسيادموكرات هاي ضد فاشيست معرفي مي كرد ؛ در حالي كه شايعات و داستان هاي روسي گهگاه كشيش هاي كاتوليك را متهم به همدستي با نازي ها مي نمود .
داستان هاي عجيب و غريب بسياري در ايالات جنوبي آمريكا در سال 1943 رايج شده بود اين داستان ها كه موسوم به " دار و دسته الانور" بودند ، نه تنها در خود تركيبي از تنفر را ، بلكه هراس ، گناه و سردرگمي اقتصادي نيز داشتند . موضوع اصلي اين داستان ها تشكل تعداد بسياري از زنان سياهپوست به ويژه كلفت ها تحت رهبريت الانور روزولت به منظور قيام عليه نظام اجتماعي حاكم بود . روشنترين امتزاج ، تركيب دشمني عليه اقدامهاي جديد روزولت به سود سياهان با احساس سنتي ضد سياهان است . ولي پيچيدگي انگيزه ها از اين نيز فراتر مي رود .
انواع گوناگوني از شايعات مرتبط با " دار و دسته الانور " با عناويني نظير " دختران الانور " ، " باشگاه فرشتگان الانور " ، " خواهران الانور " و يا " خاندان سلطنتي الانور " مطرح مي شد . البته اين عناوين خود نشانگر همانند سازي با عقايد قالبي درباره سياهان همچون مذهبي بودن ايشان و يا علاقه آنان به استفاده از نامهاي شكوهمند است . در سطح گسترده اي ، گفته مي شود كه شعار اين گروه : بازگشت همه زنان سفيدپوست در عرض يك سال به آشپزخانه خود بود ( اين جمله ، كنايه از اين است كه زنان سياهپوست ، نبايد كلفت باشند ) . يك نمونه از داستان هاي الانوري اين بود : " يك خانم سفيدپوست مدتي را در سفر به سر برد و پس از بازگشت به منزل ديد كه كلفت سياه خانه ، جلوي ميز توالت خانم نشسته و مشغول شانه كردن موهايش با شانه خانم است . " در نمونه ديگر ، صحبت از حمام گرفتن كلفت سياه خانه در وان حمام صاحبخانه و يا پذيرايي از دوستانش در اتاق پذيرايي بود . در يكي از شايعات آمده بود كه خانه سفيدپوستي از آشپزش خواست تا براي پذيرايي از مهمان خانم شام تهيه كند. آشپز براي تلافي از خانم خانه خواست كه در عوض ،ساعت هشت صبح روز يكشنبه به منزل او برود و براي مهمانانش صبحانه تهيه كند . گزارش شده بود كه يك زن سياهپوست به زن سفيدپوست پيشنهاد كرده بود تا در مقابل دريافت پول لباسهاي او را بشويد . گهگاه گزارش ها محتواي خشونت باري به خود ميگرفتند و مثلاً باشگاههاي سياهان را متهم به جمع آوري چاقوهاي قصابي و يخ شكن براي آغاز قيام مي كردند .
در تمامي اين نمونه ها ، گذشته از احساسات ضد روزولت و ضد سياه ، به وضوح مي توان هراس از معكوس شدن اوضاع را مشاهده نمود . سياهان طوري نمايش داده مي شوند كه گويي در آستانه قيام قرار دارند و تنها حالت آتش تنفرآميز زير خاكستر را نداشته بلكه در حال تهديد به براندازي و معكوس نمودن اوضاع اجتماعي هستند . چرا ؟ زيرا شايع پراكن سفيدپوست مي بيند كه احساس نبود امنيت اقتصادي و اجتماعي او ، تا حدي با اين گونه داستان ها توجيه و تخفيف پيدا مي كند . سفيدپوستي كه از يك نوع نگراني مبهم و نامشخص رنج مي برد ، با متهم نمودن يك سياهپوست به تجاور احساس ناآرامي خود را توجيه نموده و با هشدار دادن به ديگران به يك نوع تسلي خاطر ماليخوليايي دست مي يابد .
ولي ما بايد موضوع را مورد بررسي دقيق تر قرار دهيم . شايعه اي كه موضوع معكوس شدن وضعيت را مطرح مي كند به صورت غيرمستقيم به امكان برقراري رابطه اي به جز وضعيت موجود بين نژادها اقرار نموده و حاكي از اعتقاد مردم آمريكا به غير عادلانه بودن وضعيت موجود و ضرورت دگرگوني آن است . همانگونه كه ميردال ( 1944 ) اشاره نموده ، هر فرد آمريكايي به چيزي بالاتر از سطح فعلي روابط نژادي اعتقاد داشته و مايل است به روابطي بهتر دست يافته شود . آمريكايي قلباً با گفته پاتريك هنري كه خود برده دار بود ولي در سال 1772 نوشت " من براي برده داري توجيهي نداشته و نمي توانم داشته باشم " ، موافق است . در عين حال بيشتر سفيدپوستان تنها به خود اجازه مي دهند كه با چشمان نيمه باز به اين بلاتكليفي اخلاقي نظر اندازند . پس از گذشت يك قرن و نيم از عصر پاتريك هنري ، اين درگيري هنوز ادامه دارد . زيرا جنبش آزادي تنها به آزادي اسمي منتهي شده است . اگر سفيدپوستان موضوع را عادلانه بررسي كنند ، به خاطر تناقض آشكاري كه بين " اعتقاد به برتري سفيدپوست و " اعتقاد به عدالت " وجود دارد ، ديوانه خواهند شد . بسياري از سفيدپوستان به جاي رودررو شدن با اين تناقض آشكار و آشتي ناپذير كه بين دو ارزش مذكور وجود دارد ترجيح مي دهد بر پيچيدگي موضوع افزوده و آنرا توجيه نمايند . شايعات از نوع " فرار از گناه " ، با اشتياق و به عنوان سپر بلا استفاده مي شود . اگر آنچنانكه در داستان هاي الانور گفته مي شد ، به يك سياهپوست ، بيش از حد ، متجاوز ، توطئه گر ، قانون شكن و خطرآفرين باشد ، پس او حق برخورداري از شرايط مساوي را نخواهد داشت . يك سياهپوست نبايد انتظار رفتاري را بهتر از رفتار با يك متجاوز غارتگر و باجگير داشته باشد . بايد اورا سرجايش نشاند و اگر هم واقعاً بي عدالتي هايي انجام مي گيرد صرف تحمل ما نسبت به سياهان و عدم مخالفت ما براي جبران آن بي عدالتي ها كافي است ، زيرا او درست مثل يك بچه سركش و نافرمان است كه بايد با او برخوردي مهربان اما قاطع نمود . آري ، فردي كه تعصب نژادي دارد ، با اين گونه مانورهاي منحرف فكري ، خود را از احساس گناه نجات داده و از آن فرار مي كند .
همين نوع فرار از گناه را مي توان در مطرح نمودن شايعات فراواني كه جزئيات حوادث به اصطلاح جنايتكار و خائنانه سياهان را تشريح مي نمايد . ديد. در يكي از شايعات زمان جنگ ، آمده بود كه مقامات كشور حاضر نيستند از بين سياهان، مثل سفيد پوستان ، سربازگيري كنند، زيرا از دسترسي سياهان به اسلحه وحشت دارند (اودم1943 ) . حتي قصه هاي لطيفه گونه در مورد ناداني، ساده لوحي، زودباوريو تنبلي سياه پوستان و همچنين داستانهاي بي شمار راجع به تجاوزگري جنسي انان، همگي كاركردي يكسان دارند. همه اين ماجراها به آرام نمودن احساس گناه سفيد پوستان منتهي مي شود. با سياهاني كه خائن ، جاني، دلقك صفت، نادان، خطرناك و ضد اخلاقند، بجز سركوبي و آنچه ما مي كنيم ، چه مي توان كرد؟انديشه تساوي ممكن است در نظريه پردازي كاملا درست باشد اما هرگز به معناي شموليت ان در مورد جانيها خرفتها يا سياهان نبوده است.
برچسب نهايي متعصبين نژادي به سياهان، شايعات جنسي است. سياهان، مدام متهم به تلاش براي تجاوز به خط حرمت انتزاج سفيد با سياه مي شوند. اين گونه داستانها بيشتر در مورد مردان سياه پوست عليه زنان سفيد پوست مطرح مي شود نه در مورد رابطه نامشروعي كه غالبا مردان سفيد پوست با زنان سياه پوست برقرار مي كنند. داستانهاي فراواني از تجاوز جنسي سياهان يا تلاش آنان در اين جهت مطرح مي شودف البته در اين جهت داستانها ي كم رنگ تري هم مانند دنبال شدن زنان سفيد پوست در كوچه هاي خلوت از سوي سياهان، تلاش آنها براي گرفتن دست زنان سفيد مطرح است. براساس يكي از داستانهاي زمان جنگ، سياهاني كه به سربازي برده نشده بودند يعني آنها خائن اند به مردان سفيد پوست عازم به جبهه هاي جنگ، مي گفتند كه سياهان از زنان آنان مراقبت خواهند كرد (موضوع تجاوزات جنسي) . با اينكه شايعات جنسي مربوط به سياهان در جنوب امريكا خيلي عادي است، اما غالبا در شمال هم مطرح مي شوند. در شهر نيوانگلند، كه به خاطر روابط نسبتا مسالمت آميز بين نژادها معروف است، داستاني رواج پيدا كرده بود و در آن توضيح داده مي شود كه چرا در ورودي دستشويي رستوران معيني را با تخته مسدود كرده اند. دليل ارائه شده و كاملا ساختگي تجاوز دو مرد سياه پوست به يك زن سفيد پوست در آن محل بود.
انگيزه هاي رايج، در اينجا، از اين هم عميق تر بودند. در سنت پورينتي آمريكايي، كليه موضوعات مربوط به امور جنسي ، از قدرت محركه عاطفي شدشدي برخوردار بوده و به همين دليل وجود اين عواطف كه به سكس ارتباط پيدا مي كند ، به اساني به ساير حوزه هاي نفسانيات شگفت آنگيز سرايت مي كنند. امور جنسي به عنوان قضيه اي جذاب، هدفي هرگز فراموش نشده براي شايعات بوده همچون موضوع وضعيت و موقعيت اجتماعي ، منبعي براي به وجود آمدن احساس شديد گناه است. ما هرگز خود را به هاطره گناهان جنسي كه مرتكب مي شويم با نعيارهاي اعتقادي امريكاييان سرزنش نمي كنيم. به همين دليل هميشه ترجيح مي دهيم تا ديگران را به خاطر ارتكاب به اين نوه انحرافات واقعي يا تصوري سرزنش كنيم. شباهت بين شايعات جنسي و شايعات مربوط به گروههاي اقليت، بسيار زياد و فرافكنيهايي كه در جهت فرار از گناه رخ مي نمايند، در هر دو مورد فراوان است. اين شباهت ، موجب تهديد قرار مي دهند، مقصر انحرافات جنسي قلمداد نكنيم تا از اين رهگذر، خودمان از احساس گناه فرار كنيم؟
بسياري از مردم، در عمق وجودشان هيچ گونه احساس امنيتي، نه در خصوص موقعيت اجتماعي، نه در آينده اقتصادي يا اخلاقيات جنسي خود ندارند. همه اين موضوعها در زندگي آنها حالتي محوري و بسيار شخصي و خصوصي دارند. اين گونه علايق عميق و محوري را نمي توان از يكديگر جدا نمود، زيرا هر گونه تهديد نسبت به يكي از آنها تهديد نسبت به بقيه نيز هست. لذا سپر بلاي ساخته شده از سياه پويت نه تنها او را از لحاظ اجتماعي، گستاخ معرفي مي كند بلكه به ما اين فرصت را مي دهد تا او را خطري نسبت به شغل خود جلوه داده و به عنوان كسي كه در مقايسه با خودمان در امور جنسي خوددار نسيت، معرفي مي كنيم. در شخصيت فرد سياهپوست ، ما همه انحرافات و برخوردارهاي پستي كه در صورت دستيابي به فرصت از خودمان سر خواهد زد ، متجلي مي بينيم ؛ مقصر اوست ؛ حتي اگر ما بي تقصير هم نباشيم ؛ سوء رفتارهاي او ( همانگونه كه در شايعات ملاحظه مي كنيم ) علني بوده و از ما بدتر است ؛ بنابراين ما نبايد به خاطر لغزشهاي ناچيز خود احساس گناه كنيم .
در حالي كه اين دليل تراشي ها ادامه دارند ، احتمالاً ما بايد تمام ويژگي هاي " حيواني " سياهپوست ها را منفي ولي فريبنده و دلربا ببينيم . اگر چنين باشد ، بايد با تمام قوا اين جذبه شيطاني را سركوب كرده و با توسل به " تشكيل واكنش " ( يعني با هجوم و وحمله به وفريبندگي نپسند ) عليه اين شيطان ( سياهپوست ) جنگي سخت را شروع كنيم . ( مك لين 1946 ) براي اين كار ، به مقدس ترين كار ممنوع ، روع مي آوريم ؛ يعني به شديدترين وجه ممكن با امتزاج نژادي ، مخالفت مي كنيم . فكر اين كار هم پشت ما را مي لرزاند ( واقعاً ؟ ) . اگر راه براي اين امتزاج باز شد ، آن وقت همه معيارهاي اخلاقي و اقتصادي ما سقوط خواهند كرد . ( در آنصورت ) من خواهم پذريفت كه از آن غريبه سياه و شرور ( كه در بخشي از آن ناخودآگاه خود او را رفيق شفيق نامقدس خود مي دانم ) شكست خورده ام .
پيچيدگي موجود در تحليل شايعات سياه در ظرافت و ريزه كاري موجود در امتزاج عاطفي و شناختي ، كه جذبه خود را توجيح مي كند ، مبالغه نمي كند . گويي ، اين يك قانون است كه مردم ، قدرت هاي شيطاني را شخصيت بخشي كرده و آن را در گروه هاي اقليت كه به شكل بارزي متفاوت از خودشان بوده و در دسترس قرار دارند ، متمركز و متجلي نمايند . امروزه عادي ترين " اجنه " در ذهن مردم عبارتند از كمونيست ها ، يهوديان و سياهپوستان . از آنجا كه گناهان منتسب به آنان فراتر از استحقاق واقعي آنان است ، ما از لحاظ فني آنها را " سپر بلا" مي خوانيم . ( به كتابي با همين عنوان چپ دانشگاه هاروارد 1943 رجوع كنيد ) .
مشتريان شايعه
هر شايعه اي ، مشتري ويژه خود را دارد . مثلاً شايعات مالي عمدتاً در بين جماعتي رايج مي گردد كه بالا و پايين رفتن بازار بر ثروت آنان تأثير مي گذارد . همين طور شايعات مربوط به تغييرات قانون سربازگيري ، نرخ هاي ماليات بر درآمد و يا قوانين مربوط به پروژه توسعه مسكن ، بيشتر در بين كساني كه بالقوه تحت تأثير قرار مي گيرند منتشر مي شوند . شاگردان مدارس كه همگي تعطيلي را دوست دارند از گزارش هاي مربوط به " جلسه معلمان " و يا تعميرات ضروري ساختمان مدرسه استقبال كرده و از آن شايعه مي سازند . گروههاي متفاوت حرفه اي يا اجتماعي نيز همگي آمادگي هاي ويژه خود را براي اين كار دارا مي باشند . پزشكان ، روحانيون ، خلبان ها و يا گروههاي نمايشي همه داستان هايي را منتشر مي كنند كه منعكس كننده منافع مشترك آن گروه خاص است . اگر منافع گروه خاصي مطرح باشد از ميان همان گروه و اجتماع خاص براي شايعه ، شنونده پيدا خواهد شد .
اما در آمادگي پذيرش شايعه تفاوت هاي فردي چشمگيري وجود دارد . مثلاً همه آمريكايي ها معتقد به بدگويي از سياهان نيستند ؛ ولو اينكه در محله آنان تعصب نژادي در اوج قرار داشته باشد . در هر روستا نيز عده اي در مقابل شايعات بومي مقاوت مي كنند . در هر اجتماعي از اشخاص مشترك المنافع حتي در شرايطي كه ابهام و اهميت موضوع زياد باشد هيچ فردي مبدل به حلقه اي از زنجيره پخش شايعه نمي گردد مگر اينكه تلقين پذير باشد .
تلقين پذير بودن ، يعني پذيرفتن قضيه اي به منظور باور آوردن به آن در حالي كه از سند و دليلي كه بايد منطقاً به همراه داشته باشد ، تهي است . بعضي از مردم به تفتيش منتقدانه هر آنچه به گوششان مي رسد ، عادت كرده اند . اينگونه افراد كه مثلاً در علم نفت شناسي ) يا روانشناسي اجتماعي و يا ديگر حرفه ها پرورش يافته اند ، عموماً ذهني مشكوك داشته و هميشه در انتظار شنيدن دليل و مدركي قابل اتكا هستند .
از طرف ديگر ، مردم تلقين پذير كساني هستند كه حيات ذهني آنان يا داراي ساختاري ضعيف است و يا مالامال از عقده ها و يا عقيده هاي قلبي . دسته اول شامل بسياري از افراد كم سواد مي گردند . از ديد اين افراد ، حوادث رخ داده در محيط اجتماعي و فيزيكي ذاتاً اسرارآميز است . جهان علم براي اين افراد سرزميني ناشناخته است .
كانتريل كشف كرد كه بخش بزرگي از وحشت زدگان از گزارش خيالي حمله اهالي مريخ به زمين ( كه اورسن ولز در راديو ارائه كرده بود ) كساني بودند كه از آشوب در اروپا ، ركود اقتصادي و يا از پيشرفت هاي حيرت آور علمي آشفته و معتقد به " هر چيزي مي تواند اتفاق افتد " شده بودند ( كانتريل 1940 ) . اين اشخاص آنقدر بي اطلاع بودند كه به زمان اعلام شده براي پخش آن گزارش راديويي هم توجه نكردند ( زمان پخش برنامه در روزنامه هاي صبح همان روز چپ شده بود ) آنان حتي سعي نكردند درستي يا نادرستي اين گزارش به نوعي از انحاء كشف كنند و كاملاً تسليم وحشت شدند ، زيرا ذهن آنان از هيچ گونه اهرم انتقادكننده اي برخوردار نبود و اساساً " انسجام " نداشت و بنابراين به سادگي به دام بادهاي متغير و رسانه هاي جمعي افتادند .
شايد بيشتر كساني كه در قبال شايعه تلقين پذير هستند مردمي باشند كه ذهنشان از برخي جوانب " بيش از حد منسجم است . آنان شايعات همگن و همسنخ را با ولع تمام در بخش هاي ذهن خود جمع مي دهند . برخي از افراد كه داستان توضيحي و پيش قضاوتگر هجوم اهالي مريخ به كره زمين را پذيرفته بودند ، افرادي متدين بودند كه انتظار پايان جهان را مي كشيدند . برخي ديگر به دليل ركود اقتصادي ، در حالتي حاكي از ناامني به سر مي بردند و هر لحظه انتظار مصيبتي را مي كشيدند به دون اينكه بدانند اين مصيبت از چه نوع سنخي خواهد بود . همچنين مدارك به دست آمده نشان مي دهد كه پذيرندگان مشتاق انگها و تهمتهاي سياسي ، همان كساني هستند كه به دولت وقت اعتماد ندارند ( آلپورت و لپكين 1945 ) . داستان هاي مرتبط با شرايط حاكم بر اوضاع داخلي روسيه ( كه از لحاظ ابهام و اهميت و همچنين تأسف در اوج قرار داشتند ) ، با توجه به مواضع اجتماعي شنونده يا مورد پذيرش قرار مي گرفتند يا رد مي شدند . شايعات خصمانه تنها در بين كساني رواج مي يافت كه قبلاً آمادگي نفرت از قرباني شايعه را داشتند . شايعه همچون تبليغات ( كه اين دو به يك ديگر بسيار نزديك هستند ) موجب تأييد و فعاليت مجدد گرايش هايي مي شود كه از قبل وجود داشته ؛ نه ايجاد گرايش هاي تازه و نوين .
براي اينكه شايعه بتواند رواج يابد يك پيش شرط ديگر نيز لازم است . اين پيش شرط كاملاً بديهي لزوم تماس و ارتباط افراد مستعد با يكديگر است . گروه هايي همچون ملوانان ، اعضاي يك واحد رزمي ، همكاران در يك اداره ، اعضاي باشگاه ها يا ساكنان شهرهاي كوچك ، همه جزو برخورداران از آن پيش شرط بوده و همگن و در تماس با هم هستند . شايعه در بين اين افراد سريعاً منتشر و رايج مي گردد . با اين حال حتي در يك جمعيت همگن و يكدست ، مجاري انتخابي خاصي وجود دارد . براي مثال شايعه ترخيص همه افراد 35 سال به بالا از سربازي ، مثل برق از يك پادگان اما در بين كساني كه سنشان بالاي 35 سال بود ، منتشر شد . در يك اداره يك خوابگاه و يك محله ، شايعات اصولاً از مجاري دوستي رواج مي يابند .
زنجيره هاي شايعه كه در نتيجه صميمت هاي اجتماعي بين گويندگان و شنوندگان به وجود مي آيند مورد توجه مورنو (1934 ) قرار گرفتند در اين روش مورد استفاده اين پژوهشگر براي ترسيم نقشه جغرافيايي اجتماعي هر اجتماع ويژگي جريانات روانشناختي كه شايعات در امتداد آن رواج مي يابد مورد عنايت قرار داشت . در اين روش كه به " جامعه سنجي " موسوم است ، از افراد خواسته مي شود تا بهترين دوستانشان را معرفي كنند ( شايد مطرح نمودن پرسشهايي از قبيل ميل دارند با چه كسي زندگي ، كار و يا تفريح كنند ) . شبكه روابط بدست آمده مي تواند مجاري و راههايي را كه از طريق آنها ارتباط بين اشخاص از جمله شايعه جريان پيدا مي كند پيشگويي نمايد .
اگرچه معمولاً روابط دوستانه موجود به وجود آمدن زنجيره شايعه مي گردد ، اما در شرايطي كوتاه ترين تماس ، براي ايجاد اين زنجيره كفايت مي كند .مثلا ما براي وفتگذاراني در يك مسافرت با اتوبوس يا قطار، سر صحبت را با يك قريبه نا آشنا باز مي كنيم و در اين گفتگو پاي شايعات و غيبت به ميان آورده مي شود علاوه بر آن زماني كه بهرانهاي عاطفي مردم را در خود قرق مي كنند آنان مستعد گفتگو در مورد بهران با هر همسايه قريبه مي شوند در يك آتش سوزي جدي در يك هتل تماشا چيان اين اطلاعات را منتقل كردند كه سه، هشت، ده،بيست مسافر در طبقات بالاي هتل در دام آتش گرفتار شده بودند. بنابر اين بي حوصل گي و يا هيجانات ممكن است كه موقتا به شكل گيري زنجيره شايعه، همچنان كه زنجيره دائمي شايعه ناشي از مناسبات دستي است منجر شود.
اداره تبليغات جنگ آمريكا در سال 1943 پژوهشي آموزنده در مورد مشتريان شايعه انجام داد. در اين پژوهش دو شهر آمريكايي نيوبرونزيك (ايالت نيوجرسي) و پرتلند (ايالت مين) كه شرايط جنگي بر آنها تاثير گذاشته بود مورد بررسي قرار گرفته اند. بر اساس مشاهدات انجام شده در هر دو شهر كساني كه از سوي مصاحبه كنندگان در دسته بندي كاملا آگاه قرار داده شده بودند نسبت به آناني كه كم اطلاع خوانده ميشدند تمايل بيشتري براي به خاطر آوردن شايعات نشان مي دادند. افراد كاملا آگاه از قردت بيان بهتري براي تبيين افكار و احساستشان بر خوردار بودند. به علاوه مردمي كه به نحوي گسترده تر در فعاليتهاي اجتماعي شركت مي كردند در پذيرش و انتشار شايعه مستعد تر از گوشه گيرها بودند. مثلا خانمهاي شاغل در بيرون از خانه در مقايسه با خانمهاي خانه دار شايعات بيشتري را شنيده و منتشر مي نمودند. از بين كساني كه در دسته بندي فعال در اجتماع قرار داشتند شصت درصد عامل انتشار شايعه تشخيص داده شدند اما از بين افرادي كه يك زندگي نسبتا منزوي داشتند تنها سي درصد اين چنين بودند.ُ
اكنون نظر خود را در مورد اين پژوهش ارائه ميكنيم . آيا كساني را كه مصاحبه كنندگان در رديف كاملا آگاه دسته بندي كردند واقعا اينگونه بوده اند ؟ آيا آنان از تمامي واقعيتهاي موجود آگاه بوده اند طبعا تمايل كمتري براي انتشار شايعه داشته اند. معناي درست نتيجه اين پژوهش اين است كه هر چه طيف عاليق و منافع وسيعتر باشد موقعيتهاي بيشتري براي پخش شايعه وجود خواهد داشت . در فصل اول به اين نكته اشاره شده بود كه تنها در صورتي كه اخبار كامل و بدون ابهام باشند مي توانند شايعات را خنثي كنند. ترديدي نيست كه شهروندان كاملا آگاه روزنامه هاي بيشتري مطالعه كرده و به بنگاههاي خبري بيشتري دسترسي دارند. اما ممكن است همين افق گسترده ديد اجتماعي نيز مبهم و تيره باشد. غالبا رخدادهايي كه در فاصله زماني يا مكاني دوري اتفاق افتاده اند از ابهام بيشتري برخوردارند و بنابر اين از خود استعداد بيشتري براي تبديل شدن به موضوعات شايعه نشان مي دهند. براي اينكه افراد كاملا آگاه بتواننددر قبال شايعات از خود مقاومت نشان دهند بايد به آگاهي هاي فراوني دست يابند.
شايعات درگوشي
همان گونه كه قبلا گفتيم، احساسات شديد باعث جرقه شايعه از فاصله ارتباطي ما بين غريبه ها مي شود. به همين دليل در زمان جنگ يا زمان وقوع يك فاجعه و يا در طول مبارزه هاي انتخاباتي، شايعه و غيبت معمولا از مجاري عادي خود خارج مي گردند. در اين موارد، شايعه كه رنگي از تهمت و افترا دارد و حالتي شنيع به خود مي گيرد، به شكل كنايه يا الفاظ از طريق نجوا منتشر مي شود.
چون سياست براي بسياري از مردم موضوعي جذاب است، مطمئنا در طول انتخابات با شايعات نجوايي گوناگوني در مورد نامزدهاي انتخاباتي مواجه مي شويم. هر چه تنفر از يك نامزد انتخاباتي بيشتر باشد ايعاتي كه انگيزه ها زندگي گذشته ، اخلاقيات شخصي و مقاصد آينده او را مورد حمله قرار مي دهند، بيشتر خواهند بود. از سالهاي بسيار دور تا كنون شايعات نجوايي انتخابات رديس جمهوري را در كشور ما لكه دار كرده اند. اگر چه شخصيت قربانيان اين گونه شايعات همچون شخصيت اندرو جكسون و وارن هاردينگ بسيار متفاوت بوده اند انگها و اتهامات همواره از مقوله هايي تكراري همچون روابط نامشروع جنسي، بي رحمانه با همسر، شرابخواري مفرط و يا داشتن خون سياهپوست يا يهودي ، تشكيل مي شدهاند جفرسون متهم به بي خدايي و فساد اخلاقي بود گارفيلد در استانه طلاق دادن همسرش قرار داشت آدتور، با خانمي در واشنگتن روابط نامشروع داشت؛ هر شب مست مي كرد و همسرش را كتك مي زد هاردينگ خون سياه پوست داشت ال اسميت، دست نشانده سياسي پاپ بود ( تنها به اين خاطر كه او از لحاظ اعتقادات مذهبي يك كاتوليك برجسته بود) فرانكلين روزولت هم يهودي بود و هم ذيوانه)
وقتي اين ويژگيهاي شيطاني به نامزد انتخاباتي كه چندان هم مورد علاقه ما نيست، نسبت داده مي شود، ديگر او بيشتر از هر چيز ديگري سزاوار تنفر و مخالفت ما مي گردد. تا قبل از شنيدن شايعه، ما تنها فكر مي كرديم او شيطان صفت است اما حالا ديگر مي دانيم كه او اين گونه است. قدرت برچسبها ياداور قدرت انگهاي ضد سياهپوستان است. مثلا يك فرد ثروتمند نمي تواند مخالفت خود را با اصلاحات ليبرال منشانه اي كه از طريق مالياتهاي بيشتر ثروت او را محدود مي كنند كاملا توجيه نمايد؛ زيرا او قلبا قبول دارد كه عدالت اجتماعي، مستلزم ايجاد اين گونه محدوديت است. اما وقتي بگويد كه نامزد انتخاباتي كه به دست به اين نوع اصلاحات خواهد زد فردي هرزه و ديوانه بوده و يا خون سياه پوست در رگهايش جاري است آن وقت به نظر او، مخالفتش در جهت درستي قرار دارد. احساسات خصمانه درست مثل پخش شدن لكه روغن آنقدر پخش مي شود كه ديگر نمي توان مركز اوليه لكه را شناسايي نمود.
زماني گفته مي شود كه نقش شايعات نجوايي در انتخابات محلي در مقايسه با انتخابات ملي كوچك تر است. اگر اين موضوع درست باشد دليل آن دو جنبه دارد. معمولا مبارزات انتخاباتي محلي موجب برانگيخته شدن شديد احساسات نمي شوند زيرا نتيجه اين نوع انتخابات تاثير چنداني بر منافع شخصي افراد ندارد. مضافا اينكه نامزدهاي محلي معمولا براي افراد آن منطقه نسبتا شناخته شده تر بوده و ابهام چنداني در مورد زندگي سياسي و خصوصي ايشان وجود ندارد ولي در مورد نامزد انتخاباتي كه در سطح ملي انجام مي گيرد تقريبا هر چيزي مي تواند حقيقت داشته باشد . شايعات نجوايي تجاري هم پديده اي ناشناخته نيست. برخي از تبليغاتچيها و مشاوران روابط عمومي كه بيشتر به خاطر ويژگي ماجرا جويانه شان شهرت دارند تا رعايت اخلاقيات اين گونه شايعات را كشف كردند. ممكن است يكي از اين افراد با دريافت ستمزد در حين استراحت در كوپه تراموا يا در اسايشگاه و يا در يك پارك عمومي شروع كند به تعريف و تمجيد از يك نوع كالا و تكذيب و تحقير كالاي رقيب آن. ولي در اينكه ايا چنين برخورد خلاق تجاري سوداور است يا نه ترديد وجود دارد. از لحاظ روان شناختي ضعف اين نوع برخورد در اين واقعيت نهفته است كه شنونده موضوع را مهم نمي بيند. اگر چه ممكن است شنونده ذهنيتي مثبت نسبت به كالاي مورد تبليغ پيدا كند احتمالا حوصله تكرار قصه خسته كننده را براي دوستانش نخواهد داشت. شايد پول بتواند عاملي را به استخدام دراورد ولي قادر به ايجاد زنجيره شايعه نخواهد بود..
مطبوعات و شايعه
اگر چه شايعه اصولا از مسير تعيين شده توسط گفتارهاي في البديهه به سفر مي پردازد اما نبايد نقش مطالب چاپ شده در اين جهت دست كم گرفته شود. در كشورهايي كه مطبوعات در خدمت دولتهاي خودكامه قرار دارند، تبليغات مبدل به منبع اصلي شايعات مي گردد. اوضاع در المان ، ايتاليا و ژاپن اين چنين بود. كشت شايعه يكي از روشهاي عمده تبليغات متحدين در جنگ جهاني دوم بود.
حتي در كشورهايي كه انتشارات آزاد است مطبوعات مي توانند به اشتباه شايعاتي را مطرح كنند. شايد اين كار با اشتباه در موثق بودن يك بيانيه خبري انجام گيرد. البته موارد نادري هم از طرح عمدي شايعه در مطبوعات وجود دارد. ممكن است يك سردبير غير مسئول درست مانند هيتلر حافظه عمومي مردم را ضعيف تصور نموده درستي و نادرستي خبر كوتاه كند. عنوان يكي از روزنامه ها عبارت بود از: يك وكيل سابق دادگستري مي گويد كه نود درصد استادان دانشگاه مباني كمونيسم را تدريس مي كنند. كمتر كسي به فكر انطباق تيتر اخبار با شايعات مي افتد ولي بسياري از تيترها به خاطر انحرافات همچنين برجستگيهاي كه در آنها انجام مي گيرد همانند سازي با تعصبات سر دبير دقيقا با فرمول شايعه وفق مي يابند.
سلدس (1935) نشان داد كه مطالب مطرح شده بالا اصلا و ابدا متناسب اين عنوان پرشور نبود. اختلاف بين عنوان و موضوع خبر چيز نااشنايي نسيت عنوان همچون شايعه افشا كننده تعصب سر دبير يا صاحب نشريه است و موضوع خبر براي حفاظت از وي حاوي حقايق نسبي بسياري است.
همچنين گزارشهايي انتخابي كه در اخبار معمولي مطرح مي شوند گهگاه مبدل به نمونه هايي از نيمه شايعه مي گردند. گزارش چاپ شده مي تواند في الواقع حقيقت را مطرح كند اما نمي تواند حق مطلب را ادا كند و غالبا قادر نيست حقيقتي متعادل يا متوازن را متجلي سازد. به همين دليل نتيجه اجتناب ناپذير چيزي جز تصوير تحريف شده نخواهد بود و بعدا زماني كه خواننده مطلب را به ياد اورده يا دوباره براي ديگران تعريف مي كند احتمالا آن را در همان جهت انحراف اوليه و القا شده برجسته خواهد نمود. همزمان با قرار گرفتن قانوني بي طرفي مطبوعات در دستور كار كنگره امريكا تحليل محتواي نشريات شهر بوستون امريكا نشان داد كه بيشتر اين نشريات براي مقالات و سخنرانيهاي مويد نظرهاي مطرح شده در سر مقاله هايشان فضاي چاپي بيشتري عرضه مي كردند. به علاوه آنها مطالب و گزارشهاي هم اوا با موضوع سر مقاله هاييشان را در اغاز موضوع خبري چاپ مي كردند و در اواخر خبر نمونه ها و گزارشهاي مخالف را به چاپ مي رساندند. اين حربه موذيانه سر دبيران موجب تسطيح نظرهاي نامطلوب در ذهن خواننده و برجسته تر شدن مواضع مطلوب آنان مي شد
طي پاييز ساال 1945 روزنامه هاي پاريس با گزارشهاي شايعه بيماري استالين طلسم شده بودند . موضوع اين شايعه در روزنامه هاي ضد كمونيست چاپ مي شد. آنها سعي داشتند تا موضوع را انقدر برجسته كنند تا بحث به يك بحران در روسيه منتهي شود. از طرف ديگر روزنامه هاي طرفدار كمونيستها يا با بي توجهي از كنار اين خبر مي گذشتند يا هم بيماري استالين و هم بحران را تكذيب مي كردند (زرنر 1946)
خرنگاران از لحاظ رواني در موضع ناموزوني قرار دارند. حتي اگر مثبت ترين نيات را هم داشته باشند، داستانهايي كه مطرح مي كنند چاره و گريزي جز عبور از مسير شايعات تحريفي ندارند.شخص خبرنگار به ندرت شاهد عيني است بلكه تنها پس از به وقوع پيوستن ماجرايي كه ارزش خبري دارند، وارد صحنه مي شود. احتمالا منابع اطلاعاتي او، دو يا سه مرحله از شاهد عيني فاصله دارند كه تازه گزارش خود شاهد عيني هم چندان دقيق نيست . تا همين جا هم خبر تبديل به گفته شده گرديده و آنچه خبرنگار مي نويسد و بعد رونوشت بردار روزنامه در ان نظر مي دهد، چيزي جز سراشيبي محتاطانه تسطيح، برجستگي و همانند سازي نيست.
سلدس به عنوان نمونه، مقاله اي مندرج در نسخه چاپ پاريس روزنامه شيكاگو تريبون را مطرح كرد . در اين مقاله ، موضوع خودكشي يك هنر پيشه زن به عنوان شده بود. سلدس نتيجه گيري كرد كه: "متن ماشين نويسي شده، دقيقا به اندازه شش خط و نيم مطلب، دربرگيرنده هفت واقعيت بود و از اين واقعيت، تنها خودكشي درست و مابقي نادرست بودند " سلدس 1935 ، صفحه 163 . نمي توان انتقاد از اين گونه تحريفات را متوجه انگيزه هاي گزارشگر نمود. همان گونه كه در آزمايشهاي ما مشاهده گرديد گزارشگر با وجود تلاش فراوان براي ارائه گزارش دقيق بايد با روند بازسازي و جايگذاري كه هميشه در پي او هستند مقابله نمايد.
به هر دليل يا دلايلي كه در بالا اقامه گرديد، بيشتر مطالب روزنامه برخي از ويژگيهاي شايعه را به خود مي گيرند، با اين حال در اصول تضاد شديد اخبار با شايعه غير قابل نقض است زيرا ويژگي اولي، انطباقي است. اما هميشه اين وجهه تمايز اخبار و شايعه به اندازه اي كه در مباحث نظري،روشن است، در اذهان مردم موثر نيست. برخي از مردم ساده لوح ظاهرا هر چيزي را كه در روزنامه ها بخوانند و يا از راديو بشنوند ، باور مي كنند. از نظر آنان يك چيز متكي بر شنيده ها با يك خبر مستند فرقي ندارد. برخي ديگر از افراد آن قدر موشكافند كه هرگز مطالب روزنامه ها را باور نمي كنند البته منتقدان سخن پراكنيهاي راديويي كمترند. كساني كه يك يا دو بار گول خورده اند، ديگر براي هميشه مشكوك و مظنون اند. در طي جنگ جهاني اول داستانهاي دروغين بسياري از جنايتهاي دشمن در روزنامه ها به چاپ مي رسيدند، در نتيجه، براي بسياري از امريكاييها، پذيرش گزارش مستند واقعي از جنايات دشمت در اردوگاههاي اسيران در طول جنگ جهاني دوم بسيار مشكل بود. بسياري از مطالب كاملا واقعي در خبر رسانيهاي ما، به عنوان تبليغات، توسط مردم رد مي شوند. اگر مردم به همان صورتي كه نسبت به تبليغات ، بدبيني پيدا كرده اند، نسبت به شايعه هم حساس شوند، در آن صورت گزارشگران ، تيتر نويسان و سر دبيران ، در حفظ اعتماد عمومي به نحو روز افزوني مشكل خواهند يافت.
شايعات عنوان دار
اگر مردم گفته شود انچه را كه مي شنوند، يك شايعه است، چه اتفاقي رخ خواهد داد؟ دو آزمايش، پاسخ به اين پرسش را روشن كرده است . ثابت مي كند كه مردم هنوز نسبت به شايعه حساسيت بدبيني ندارند.
كرك پاتريك 1932 به ازمونهاي دانشگاهي اش، مجموعه مطالبي را ارئه نمود كه ظاهرا از روزنامه ديواري دانشگاه گرفته شدن بودند. نيمي از اين مطالب با جمله "شايع شده است" و نيمي ديگر به صورت اخبار ارائه شده بودند. ولي همه مطالب ساختگي بودند. براساس تحليل اين ازمايش جمله شايع شده است... هيچ گونه تاثيري در باور كردن يا باور نكردن مطلب نداشت و اين جوله هيچ گونه اثر باز دارندگي از خود بر جاي نگذاشت.
بعدها پژوهشگري به نام جي . اچ . اسميت (1947 ) در آزموني ، يك رديف اقلام " خبري " ساختگي را كه بعضي عليه شوروي و برخي در جانبداري از شوروي بودند ، مورد استفاده قرار دارد . آزمودنيهاي او ، همگي دانشجو بودند و گرايش آنان نسبت به روسيه ، قبلاً توسط " مقياس گرايش " سنجيده شده بود . جملات ارائه شده در سه دسته قرار داده شده بودند .، برخي به عنوان " واقعيت " موثق ، برخي ديگر به عنوان " شايعات " تاييد نشده و دسته سوم بدون هيچ عنواني مطرح شده بود . آزمودنيها براي ابراز و اظهار درجه و ميزان پذيرش يا عدم پذيرش مطالب ، مقياسي در اختيار داشتند كه از نپذيرفتن تا پذيرش بي دليل ، رديف بندي شده بود .
نتايج آزمايش اسميت نشان داد كه مطالبي كه عنوان " واقعيت " داشتند ، فوراً پذيرفته مي شدند اما مطالب طبقه بندي شده تحت عنوان " شايعه " كمترين پذيرش را به دنبال داشتند . مقولات بي عنوان بين دو عنوان بالا قرار داشتند . اما عنوان " واقعيت " در جلب باور آزمودنيها ، موثرترند از عنوان " شايعه " در عدم پذيرش آنها بود . به سخن ديگر ، عنوان شايعه عملاً همان تاثيري را كه دسته بي عنوان از خود بر جاي مي گذاشت ، داشت . وقتي كه مطلبي را با عنوان واقعيت مطرح مي كنيد ، در واقع به آن حيثيت داده و موجب پذيرش تسليم طلبانه آن از سوي آزمودنيها مي گرديد . اما واگذاري عنوان شايعه به يك مطلب ، به معناي قرار دادن آن مطلب در دسته بندي مطالب بدون عنوان است . مردم معمولاً از توجه به عناوين روگردان نيستند . .وقتي شنونده اي ، موضوعي را مي شنود كه عنوان واقعيت را يدك مي كشد ، با خود فكر مي كند " اوه ، واقعيت ؛ واقعيت ها حقيقت دارند ، من بايد آنها را باور كنم . " اما وقتي كه موضوعي را با عنوان شايعه مي شنود ، لحظه اي تأمل كرده و بعد نتيجه مي گيرد كه " خوب ، شايعات ممكن است حقيقت داشته باشند ." و اگر مستعد پذيرش آن باشد ، تقريباً آن را باور مي كند . ظاهراً در اين آزمايشها ، گرايش هاي از پيش موجود مهم تر از خود عنوان هستند ، زيرا در تمامي شرايط آزمايشگاهي " اسميت " موقعيت آزمودني در " مقياس باور " با موقعيت او در " مقياس سنجش گرايش " ، همبستگي مثبت داشت . طرفداران روسيه بيشتر به سمت باور نمودن واقعيتها و همچنين شايعات موافق روسيه تمايل نشان مي دادند . در صورتي كه مخالفان روسيه بيشتر مستعد باورنمودن واقعيتها و شايعات مخالف شوروي بودند .
خنثي بودن نسبي عنوان براي شايعات ، معاني كاربردي مهمي دارد . يكي از معاني آن ، اين است كه نمي توان صرفاً با اطلاق ، عنوان شايعات را از بين برد . براي از بين بردن شايعات ، بايد از روشهاي كاراتري مانند تحريك احساسات وطن پرستانه يا القاي احساس شرم و يا تعليم در روانشناسي شايعه ، استفاده نمود . روش اخير همان شيوه اي بود كه كلينيكهاي شايعه براي به كارگيري آن تلاش مي كردند . همچنين توجه به اين نكته ، مهم است كه استفاده از عنوان " واقعيت " موجب برانگيخته شدن ستايش شونده مي گردد . متخصصان امر تبليغات تجاري ، كه از كلمات اختصاري نيمه – علمي وسيعاً استفاده مي كنند ، پيشپيش اين حساسيت را در مردم كشف كرده اند . اما متأسفانه تنها " نماد " موجب تلقين اين تحريك پذيري مي گردد ؛ هر چه عنوان واقعيت را مي كشد ، در حقيقت اين گونه نيست .
شايعات ، به منظور كسب اعتبار ، قالباً از نقاب واقعيت استفاده نموده و يا اسم و رسم مقام و قدرتي بالا را در جهت حمايت از خود ، مورد استفاده قرار مي دهند . بسياري از داستانها اين طوري شروع مي شدند : " برادرم مشغول صحبت با مردي بود كه دست اندركار است و ... " يا " رئيس پليس شخصاً گفت ..." يا " من از بالاترين مقامات شنيده ام كه ..." در مواردي ، عناصر ديكري نيز به كار گرفته مي شوند ، مثلاً ذكر شهر يا خياباني كه يك حادثه خاصي در آن واقع شده ، كمك فراواني به معتبر جلوه دادن قضيه مي كند كه حتماً و واقعاً حادثه در آن محل اتفاق افتاده است .
شايعه و شوخ طبعي
چون هر شايعه " پيشنهادي براي باوركردن " است ، بنابراين مدعي مطرح كردن واقعيت يا شرايط واقعي يك ماجراست . ولي بسياري از داستانها كه همانند شايعه پخش مي شوند ، صرفاً محصول تخيلات بوده و منظورشان ايجاد زودباوري نيست ، بلكه تنها براي خنديدن ساخته مي شوند . بااين حال ، آن ها نيز مي توانند تنفري نژادي يا انتقادي سياسي را منعكس نموده و يا موجب سبك شدن هيجاني سركوب شده ، گردند . روش انتشار لطيفه ها و بذله گوييها و كاركرد آنها به نحو شگفت آوري يادآور پخش و كاركرد شايعات است .
در اينجا نمونه اي از يك داستان رايج در اروپاي تحت سلطه ديكتاتوري مي آوريم . شخصي در كنار روخانه اي قدم مي زند كه ناگهان فرياد دردآلود مردي غريق را از رودخانه شنيد . بلافاصله به داخل رودخانه پريد و شخص غريق را نجات داده و به ساحل رساند . شخص نجات يافته ، با غرور ، هويت خود را اعلام كرد : " من موسوليني هستم ( البته اگر داستان در آلمان يا روسيه گفته مي شد ، هويت او به ترتيب هيتلر يا استالين مي شد ) . تو جان مرا نجات دادي ، در عوض هر آرزويي داري از من بخواه تا برايت انجام دهم . " منجي پاسخ داد : " من تنها يك تقاضا دارم " ؛ خواهش مي كنم به كسي نگو من تو را نجات دادم . " شايعه نبود ، شايد لطيفه خوبي هم نبود . اما اگر كسي اين داستان را در مقابل جاسوس حكومت مي گفت ، به سيبري ، اردوگاههاي كار اجباري آلمان و يا بازداشتگاههاي انظباتي ايتاليا تبعيد مي شد _ ليونز 1935 )
نمونه بالا ، قرابت روان شناختي شايعه و شوخ طبعي را نشان مي دهد . اين هر دو ، محملي براي بيان احساسات شخصي به دست مي دهند ، بدون اينكه گوينده ، صريحاً به وجود اين گونه احساسات شخصي اعتراف نمايد . شخصي كه از مسائل جنسي رنج مي برد ، صريحاً به اين مسئله اعتراف نخواهد كرد . حتي به شخص خود ، اما با كوچك ترين تحريك شروع به تعريف لطيفه ها و غيبتهاي قبيحه خواهد نمود ( بعضيها لطيفه و برخي ديگر داستان هاي فضاحت بار را ترجيح مي دهند ).
اگر لطيفه ها حاوي نيش مشخصي باشد ، مثلاً داستان ديكتاتور اروپايي ، آن وقت از لحاظ فني آن را " قريحه بذله گويي " مي نامند . به جاي گفتن " من از سياهان متنفرم " مردم لطيفه هاي تحقير كننده در مورد رنگين پوست ها به كار مي برند . ديگران ، مطمئناً بدون داشتن چنين احساسي و بدون درك قصد و نيت اوليه گوينده اصلي ، داستان را تكرار مي كنند ، دوام دراز مدت خود را ، درست مثل شايعه ، مديون ارزش تصفيه ( كنندگي ) هيجاني خود هستند .
بسيار مشكل مي توان وجه تمايز دقيقي بين شايعات خصمانه اي كه با بذله گويي مطرح مي گردند و آن حكايتهايي كه صرفاً به منظور خنداندن گفته مي شود ، قائل شد . اهميت كاركردي هر دو ، اغلب يكسان بوده و اين دو به طور برابر مي توانند قربانيان خود را صدمه زده و آزار رسانند . تنها تفاوت ( اگر تفاوتي مابين شايعه و شوخ طبعي وجود داشته باشد ) اينجاست كه حكايت ، متكي بر شواهد قابل ارزيابي انگاشته مي شود .
شايعات و اغتشاش
ميكروب شايعه ، دائماً در اندام جامعه فعال است . بعضي مواقع ، اين نوع ميكروبها آهسته حركت كرده و زهرآگين نيستند . اما برخي اوقات ، آنها موجب انفجار تب فعاليت هاي خشونت آميز مي شوند . متأسفانه زماني كه اندام جامعه تاب و تحمل بيماري ناشي از اين ميكروب را ندارد ، تب مربوطه شديداً به سلامت آن صدمه زده و آن را مي سوزاند . جنگ اغتشاش ، بيماريهاي واگيردار و مصيبت هاي ديگر به اندازه كافي به جامعه صدمه مي زنند و زماني كه بيماري شايعه نيز به آنها اضافه مي شود ، زيانها به مراتب پيچيده تر مي گردند .
كشمكشهاي منجر به قتلها ئ جنايتهاي متقابل نشان دهنده وابستگي اغتشاش به شايعه است . البته در هيچ موردي نمي توان ادعا كرد كه شنيده ها ، يگانه مسبب اغتشاش بوده اما آنها هميشه در دامن زدن به اغتشاش نقشي مهم داشته اند . در واقع ، دليل و مدرك موجود ، آن قدر مجاب كننده است كه مي توان آن را به عنوان يك قانون روان شناسي اجتماعي مطرح نمود : هيچ گونه اغتشاشي ، هرگز بدون تحريك ، همراهي و تشديد خشونت توسط شايعه به وقوع نمي پيوندد . معمولاً چهار مرحله را مي توان به صورت مشخص در اين فرايند مشاهده نمود .
1-قبل از آغاز ( اغتشاش ) ، براي مدتي ، زمزمه ناآرامي شنيده مي شود . ممكن است اينگونه زمزمه ها به شكل داستانهايي كه در آنها گروههاي مخالف ، يكديگر را متهم به تبعيض ، توهين يا سوء رفتار مي كنند ، مطرح مي شوند . در اين مرحله ، شايعات رايج تفاوتي با داستان هاي معمولي خصمانه و افتراآميز ندارند . آنها شبيه شايعات روزمره اي هستند كه در مورد رفتارهاي نامطلوب سياهان ، يهوديان يا حرص كارفرمايان و يا بي رحمي پليس ، مطرح مي شوند . ولي هرگاه رواج شايعات ، از حد معمول فراتر رفته و يا محتويات شرارت آميز آنها شدت يابد ، مي توان به شكل گيري پيش درآمد شرايطي اغتشاش آميز ، بدگمان شد . اين داستانها ، به خودي خود موجب منتهي شدن ماجرا به خشونت نخواهند گرديد . اين داستانها صرفاً به صورت فشارسنج عمل مي كنند ؛ به اين معنا كه درجه فشار موجود در جامعه را نشان مي دهند و مشخص مي كنند كه اگر جهت وزش باد در جامعه تغيير نكند احتمالاً با توفان روبرو خواهيم شد . سوابق حاكي از وجود دوره اي از انتشار شديد شايعات قبل از اغتشاشات متعدد نژادي تابستان سال 1943 در آمريكاست (وكلر و هال 1944 ).
2-زماني كه شايعات شكل خاص و تهديد آميز به خود مي گيرند ، احساس خطر مي شود . چند نمونه براي مثال مي آوريم : " امشب كنار رودخانه ، خبري خواهد بود " ، " حتماً پس از بازي به پارك بيا تا شاهد نمايشي باشي " ، " قرار است كاكاسياه را بگيرند و دمار از روزگارش درآورند " . بعضي وقتها ماجرا به نحوي بيان مي شود كه خشونت منتظره به طرف مقابل منتسب شود . مثل " حرامزاده يك ماه است ، مشغول جمع آوري سلاح هستند " . در دوره اغتشاشات ديترويت در اوايل تابستان سال 1943 شايع شده بود كه سياهپوستان مسلح فراواني با اتومبيل از شيكاگو به طرف ديترويت در حركتند . اين موضوع شوم حتي به گونه اي غير مسئولانه از راديو هم پخش شد ( لي و هامفري 1943 ، صفحه 38 ) . اين عمل بي شك ترس و وحشت حاكم را افزايش داد .
در چنين مرحله اي است كه انفجارات اغتشاش آميز ، كاملاً پيش بيني شده و براي پيشگيري از به وقوع پيوستن آنها نيروي پليس بايد صفوف خود را مستحكم نمايد . زمان پيشگيري از اغتشاش ، پيش از آغاز آن است . يك نمونه عالي از اقدام پيشگيرانه پليس واشنگتن در همان تابستان پر دردسر سال 1943 به وقوع پيوست . در آن زمان ، شايع شده بود كه عده زيادي سياهپوست د رنظر دارند با راهپيمايي روز معين ، قيامي را سازماندهي كنند . هدف از انتشار چنين شايعه اي ، تشكيل نيرويي مسلح از سفيدپوستان متخاصم بود . پليس واشنگتن با اتخاذ موضعي قاطع و علني ، پيش از راهپيمايي و با استقرار نيروي كافي براي حفاظت از جان سياهان تظاهركننده ، از يك درگيري مخاطره آميز پيشگيري به عمل آورد (وكلر و هال 1944 )
3-غالباً ، گرچه نه هميشه ، خود جرقه اي كه فتيله انفجاري را روشن مي كند نيز يك شايعه آتش افروز و فتنه انگيز است . اغتشاش ماه اوت سال 1943 را در هارلم ، بلافاصله پس از شايعه آتش افروز و فتنه انگيز است . اغتشاش ماه اوت سال 1943 در هارلم ، بلافاصله پس از شايعه درگيري يك سرباز سياهپوست با يك پليس سفيد پوست در سالن هتل هارلم به وقوع پيوست .
جمع بندي
در بخشهاي گوناگون اين فصل ، به خوبي مشخص شد كه شايعه درون نسج جامعه بافته شده است و نشان داده شده كه بيشتر تاريخ ، ناشي از واكنش مردم نسبت به شنيده ها بوده و بسياري از اعتقادات آنان ناشي از افسانه ها و اساطير باستاني است . ماهيت گمراه كننده شايعه ، ناشي از اين واقعيت است : با وجود اينكه شايعه ، محكي براي سنجش بوده و معياري براي نحوه تحريك است ، اما عموماً با نقابي ظاهر مي گردد كه گويي آگاهيهاي با ارزشي ارائه مي دهد . در واقع ، كاركرد بر معناي پنهاني آن از كاركرد اطلاع رساني اش مهم تر است .
در تلاش براي دسته بندي شايعات در مي يابيم مع خاصيت اغفال كنندگي شايعات در بعضي از موارد ناشي از تركيب اشتياقها و انزجارهاي پنهان در آنهاست . اهميت كاركردي آنها در جامعه مي توانبا بررسي لايه هاي عميق تر شخصيت افراد و ذهنيت مادي آنها دريافت . بخش گسترده و معيني از مردم مي توانند از انواع خاصي از شنيده ها اثر پذيرند . نوع اين زنجيره هاي شايعات ، به تلقين پذيري افراد تشكيل دهنده آنان بستگي دارد . زماني كه هيجانات ، شدت بيشتري به خود مي گيرند ، تعداد افرادي كه به زنجيره مي پيوندند افزايش مي يابند . جنگلها ، اغتشاشها ، انتخابات و غيره تمايل بيشتري براي پروراندن انواع شايعات موذيانه ، موسوم به شايعات نجوايي دارند . در ساليان اخير ، ما به رابطه نزديك بين شايعات و اغتشاشها پي برده ايم . مطمئناً براي كنترل دومي ، بايد به اولي توجه داشت .
از آنجا كه مردم معمولاً نمي توانند به هنگام مواجهه با شايعه ، آن را ( به عنوان يك شايعه ) تشخيص دهند ، به ندرت از باوركردن آن رو بر مي تابند . ثانياً ، اگر شايعه ، صراحتاً داراي عنوان باشد مردم به ندرت از باور كردن سهل آن احتراز مي كنند ، بنابراين ، اجباراً به اين نتيجه مي رسيم كه مردم به اندازه كافي نسبت به شايعه حساس نيستند .عنوان بخشي به شايعه ، ايمني چنداني را به همراه نمي آورد .
اهميت شنيده ها در سطح جامعه ، جز در صورت تحقق شرايطي غيرممكن ، كاهش نخواهد يافت . انتشار اخبار ، بايد دقيق تر شده و در نفوذ به افكار مخاطبان ، موفقيت بيشتري كسب كند . مردمي كه كورمال در پس تفسيري از جهان پيرامون خود هستند . بايد به تعبيري رضابت بخش تر از آنچه اكنون دارند ، دست يابند . بايد شهوات تنفرآميز و هراس و آرزومندي ( كه سعي درارضاي آنها داشته و با تخيلات ، آنها را سبك مي كنند ) كمتري وجود داشته باشند . بالاخره بايد روشي براي گريز از پويايي تحريف كه بر همه فرآيندهاي حفظ و يادآوري ( ولو نيت گوينده ، ارائه دقيق ترين گزارش ممكن باشد ) ، اثر مي گذارد ، پيدا شود .
با توجه به غير ممكن بودن تحقق شرايط مذكور در آينده اي قابل پيش بيني ، تنها اقدامي كه فرد مي تواند براي دستيابي به نوعي ايمني در برابر شايعه انجام دهد ، آشنايي با جنبه هاي رواني و اجتماعي اين پديده ( تا حد امكان ) و تمرين مدارم براي افزايش مهارت ، در تشخيص و تحليل شنيده هاي روزمره است .
(*) - گزيده اي از كتاب روانشاسي شايعه ، اثر گردن آل پورت و لئو پستمن ، ترجمه ساعد دبستاني ،
موضوعات مرتبط: نظامی ، راههای نفوذ ، نفوذ ، پیامها
برچسبها: مفاهيم امنيتي , مفهوم , ضد جاسوسي , شايعه
مقدمه
آژانس امنيت ملي آمريكا در حال ساخت مركزي مخفي را براي شنود همه ارتباطات الكترونيكي سراسري كه بزرگترين مركز از نوع خود است، در ايالت يوتا ميباشد.اين مركز كه هزينه ساخت آن 2 ميليارد دلار خواهد بود، براي رديابي و ثبت ارتباطات الكترونيكي احداث مي شود. گفته ميشود اين مركز، پنهانيترين و پيچيدهترين مركز خواهد بود و حتي ارتباطات الكترونيكي كه از اينترنت صورت ميگيرد را دنبال خواهد كرد.
وزارت امنيت سرزميني آمريكا كار مشاوره فني ساخت اين مركز را برعهده دارد . . . .
برای مطالعه بیشتر به ادامه مطلب بروید
موضوعات مرتبط: نظامی ، شبکه ، داستان ، راههای نفوذ ، نفوذ ، سیستمهای اطلاعاتی
برچسبها: ساخت بزرگترين مركز جاسوسي , الكترونيك , جهان , يوتاي آمريكا
ادامه مطلب
زير پا كشي
مارگارت موبري، يك كارشناس ضد اطلاعات و مسئول حل چند مورد از تهديد كننده ترين قضاياي كشور استراليا طي جنگ جهاني دوم بود. او ميزان شگفت آوري از بردباري را در پيشرفت موارد كاري خود نشان داد تا اينكه مدركي كه منجر به تعقيب و پيگرد مي شد، پيدا كند.
موبري در surrey انگلستان متولد شد. پدرش يك تاجر چوب در لندن بود كه بعدها يك سخنران جهاني علوم سياسي شد. پس از سفر با پدر، در جريان تورهاي سخنراني اش، خانواده ي او سرانجام در استراليا محلي كه موبري در يك مدرسه راهبه ها(صومعه) شركت كرده اقامت گزيدند.
در سن 17 سالگي يك پرستار شد و شب ها به مطالعه علوم ادبي باستان(ادبيات كهن) ادامه داد. زماني كه با همسرش استفان موبري كه يك مهندس نيوزلندي و بسيار مسن تر از او بود آشنا شد، تنها 19 سال داشت، كه فقط پس از گذشت دو سال از ازدواجشان از يكديگر جدا شدند.
پس از طلاق موبري آواره و سرگردان بود،او طراحي را امتحان كرد، اما موفق نبود، حرفه ي نمايش را آزمود و در يك دوره نمايش موزيكال بي محتوا ظاهر شد. از اينكه مردان حاضر در اين نمايش را بسيار خطرناك يافت، به تئاتر روي آورد و روي صحنه ظاهر شد و در سال 1933 در يك اپراي كوچك آلماني به نام «مهمانخانه ي اسب سفيد» كه يك كمدي توأم با بد زباني و فحاشي بود، نقش ايفا كرد. اين تئاتر توسط يك كمپاني از هنرپيشه هاي سياح آلماني توليد مي شد و نقش هاي بازيگران جوان آن همگي متعلق به دوران جواني هيتلر بود. اين تجربه براي موبري دوستي و رفاقت هايي به ارمغان آورد كه در سال هاي بعد دسترسي به گروه هاي مخالف حاكميت موجود را كه وي به خاطر سرويس ضد اطلاعات استراليا در آن ها نفوذ پيدا كرده بود، براي او ممكن ساخت. هنگامي كه اين سفر به اتمام رسيد، به منظور گشايش يك قهوه خانه به سبك آلماني كه او به مزاح نام آن را مهمانخانه ي اسب سفيد گذاشت به Brisbane رفت. مهمانخانه ي او محلي براي گردهمايي و تجمع هنرپيشه هاي آلماني و استراليايي، انديشمندان و مفت خورهاي اهل Bahem شد. پس از اينكه ساختمان قهوه خانه فروخته شد، او مبادرت به فروش لوازم آرايشي كرد، اما خيلي زود اين كار را رها كرد.
او يك افسر اطلاعاتي استراليا را ملاقات كرده بود و طولي نكشيد كه آن ها در دام عشق يكديگر افتادند.آن ها قصد ازدواج داشتند، فقط موبري كاتوليك هنوز حس تقيد و پايبندي به پيمان با شوهر سابقش را داشت.
بر حسب اتفاق اين افسر اطلاعاتي استراليايي تقريباً زماني كه همسر سابق موبري بر اثر تصادف و حادثه كشته شد، از موضوع مطلع بود.
موبري در خلال روابطش با اين افسر اطلاعاتي، افسرهاي زيادي را در سرويس ضد اطلاعات استراليا ملاقات كرده بود.
آن ها شغلي را در ضد اطلاعات به عنوان كارمند بايگاني به او پيشنهاد كردند، پس از اينكه او خود را در اين مسئوليت تثبيت كرد، ترفيع پيدا كرد و در ميان جامعه ي مهاجر استراليا به منظور جستجو و يافتن براندازان نظام افرادي كه خائن بودند، مشغول به كار شد.
موبري در سال 1942 هنگامي كه توسط سرويس ضد اطلاعات استراليا استخدام شد 30 سال داشت، شغلش اين بود كه در تلاشي به منظور نماياندن و آشكار ساختن قفقازي هايي كه در حال جاسوسي براي ژاپني ها بودند با تمام طبقات جامعه ي استراليا و تازه واردين ارتباط برقرار نمايد.
در سال 1942 ژاپني ها ضمن تصرف جزيره پس از جزيره در حال حركت به سمت جنوب به سوي استراليا بودند. سرويس ضد اطلاعات استراليا اغلب يك سري اخباري دريافت مي كرد مبني بر اينكه فرد معيني عقايد مخالف يا ضديت با اهداف مرتبط با تمايلات استراليايي اظهار كرده بود. آن ها مخصوصاً هنگامي كه فردي اظهار همدردي با ژاپني ها مي كرد و تمايل به زندگي تحت قوانين ژاپني را نشان مي داد يا هرگونه اشتياقي در جهت مساعدت به تهاجم ژاپن بروز مي داد، نگران مي شدند.
وظيفه ي موبري اين بود كه عقايد و نيات مخالفين را اظهار كند و براي سياست هاي اعدام و قتل وانمود به همدردي كند.
اگر موبري در دسترس بود فوراً به همراه دستورالعمل هايي به منظور نظارت و كنترل دقيق، صداقت و درجه وفاداري هاي آن فرد نزد او روانه مي شد. او وانمود مي كرد آن فرد را به طور تصادفي ملاقات كرده و سپس وي را به نحوي آماده مي كرد كه محرم نزديك و تفكرات آن فرد مي شد.
در سال 1942 موبري در قضيه اي مسئوليت كنترل گله داري از كوئينزلند را عهده دار شد. سوانسن گله دار كوئينزلندي آشكارا از همه چيز و همه كس تنفر داشت، موبري در خلال يك سري ملاقات هاي اتفاقي رفيق و همراه او در روز و شب و حتي با او هم بستر شد، او به استدلال و مجادله سوانسن گوش فرا داد كه اظهار مي داشت ژاپني ها مي توانند سعادت بيشتري براي گله داران استراليايي فراهم كنند، يا اينكه ژاپني ها شرافتمندتر از آن بودند كه فكر حمله به استراليا را داشته باشند ويا مي گفت نازي ها(آلماني ها) واقعاً مردم بدي نبودند فقط نسبت به آن ها سوء تفاهم وجود داشت و يا يهودي ها شايستگي هر آنچه را كه هيتلر در حق آن ها انجام داده بود، داشتند و اينكه فلسفه ي برتري نژاد Nordic در نظر نازي ها اساس و پايه داشت. موبري وانمود كرد كه با كينه ي او موافق است.
موبري با تحسين ظاهري او به علت نقطه نظرات انساني اش او را تشويق مي كرد. او مكاتبات مكررش را با بيان اين مطلب كه براي خانواده اش نامه ارسال مي كرد، براي سوانسن توضيح مي داد.
سوانسن همچنين مظنون بود به فراهم ساختن يك سرويس سوخت گيري مجدد براي زير دريايي هاي ژاپني، كه حوالي سواحل استراليا تردد داشتند. صدها بشكه نفت در مزرعه اش كه مجاور ساحل بود پيدا شده بود. تحليل گران در «كاتبرا» با كنار يكديگر قرار دادن گزارش هاي موبري و اطلاعات ديگر كه احتمالاً با كنترل شنود راديويي ژاپني ها به دست آمده بود، روزي را كه به اعتقاد آن ها سوانسن مشغول سوخت گيري مجدد يك زير دريايي ژاپني بود، استنتاج كردند.
سرويس اطلاعاتي استراليا در يادداشتي كه به ظاهر از جانب خانواده موبري بود به موبري فهماندند كه مزرعه سوانسن مورد حمله قرار مي گيرد، موبري به سوانسن گفت كه مجبور است براي ملاقات يكي از اعضاي خانواده اش كه بيمار است در روز مقرر براي حمله به سيدني برود همانگونه كه انتظار مي رفت افسران ضد جاسوسي استراليايي سوانسن را كه در حال انتقال محموله ي نفت توسط يك قايق كوچك به يك زير دريايي در حال انتظار ژاپني بود را دستگير كردند.
از ديگر فعاليت هاي اطلاعاتي كه موبري دست اندركار آن بود يك پزشك برجسته را گرفتار كرد. پزشك مذكور يك طرفدار گستاخ موسوليني بود و برهمين اساس مظنون به داشتن نيات مخالف بود.
موبري به مدت 6 هفته نقش بيمار او را بازي كرد و دريافت كه او توانايي اجرايي موسوليني را تحسين مي كند اما هنوز يك استراليايي وفادار است در آن زمان افراد بسياري توانائي هاي اجرايي موسوليني را مي ستودند. مضحك اين بود كه گرچه همه چيز در مورد فاشيسم موسوليني نكوهيده بود و گرچه ايتاليا سقوط كرده بود، ولي او اتوموبيل هاي خيابان را وادار به حركت سر وقت ساخته بود.
با نزديك شدن به پايان جنگ، موبري براي سرويس اطلاعاتي ژاپن آن قدر شناخته شده بود كه ديگر نمي توانست به كار ادامه دهد. ژاپني ها در حال كاهش عوامل اطلاعاتي خود بودند كه به قصد توقف موبري يا هر فرد ديگري مانند او به استراليا فرستاده بودند. حدود يك سال قبل از آنكه جنگ واقعاً پايان يابد. موبري سرويس اطلاعاتي استراليا را ترك كرد و به Brisbane جايي كه مديريت آموزشگاه زيبا را داشت، برگشت.
از آنجا كه او در استراليا به خوبي شناخته شده بود. لذا به منظور داشتن يك زندگي نسبتاً آرام ترتيب بازنشستگي خود را داد
موضوعات مرتبط: نظامی ، داستان ، راههای نفوذ ، متفرقه ، نفوذ ، سیستمهای اطلاعاتی
برچسبها: زير پاكشي
بيوتروريسم
در ادامه مطلب بخوانید
موضوعات مرتبط: شبکه ، داستان ، راههای نفوذ ، نفوذ ، پیامها
برچسبها: بيوتروريسم , تروريست , تروريسم , ترور
ادامه مطلب
هشدارهاي امنيتي براي هم ميهنان ايراني
مطالعه و آشنايي با اين پيامهاي امنيتي ، شهروندان عزيز اين مرزو بوم را در برابر توطئه هاي دشمنان ايران زمين ، آگاه و توانمند خواهد ساخت :
1) هوشياري و حساسيت مردم نسبت به وقايع امنيتي، شكست توطئه هاي دشمنان اين مرزو بوم كهن را در پي دارد.
2) امنيت ملي كشور در گرو مشاركت تك تك مردم ايران اسلامي در تأمين امنيت عمومي است.
3) هوشياري و حساسيت در برخورد با افراد ناشناس و خودداري از ارائه اطلاعات محل خدمت ، شغل و يا محل سكونت به افراد مشكوك، از اصول اوليه تامين امنيت عمومي است. ارائه اطلاعات به افراد ناشناس تنها بايستي بر اساس احراز هويت مجاز فرد ناشناس و ارائه مدرك شناسايي معتبر باشد .
4) امنيت پايدار و همه جانبه كشور، ضامن پيشرفته ، توسعه و فردايي بهتر براي ما و فرزندان ماست. پس در ايجاد امنيت پايدار مشاركت فعال داشته باشيم .
5) هر نوع سوء استفاده از موقعيت شغلي، سوء استفاده از شغل دولتي محسوب شده و بر خلاف قانون است . مردم مي توانند اين تخلفات را به ستاد خبري وزارت اطلاعات گزارش نمايند .
6) آيا مي دانيد در اروپا ، اتباع كشورهاي اروپايي در خيابانها و حتي از پشت پنجره ها، هر گونه فعاليت مشكوك و يا تردد غير عادي را به پليس اطلاع مي دهند و اين فرهنگ امنيتي ، از ويژگيهاي جامعه اروپائي محسوب مي شود .
7) در تمام كشورهاي توسعه يافته ، همكاري با پليس و دستگاه امنيتي ، يك فرهنگ عمومي است كه برخاسته از احساس نياز عمومي به امنيتي پايدار مي باشد.
8) براي جامعه، نعمتي بالاتر و ارزشمندتر از "امنيت" وجود ندارد.
9) نگهداري مواد انفجاري ، سلاح و تجهيزات نظامي سرد و گرم، علاوه بر مخاطرات جاني و مالي براي عزيزان شما، برخلاف قوانين كشور است.
10) اقدامات مامورين امنيتي با مجوز رسمي قانوني و قضايي انجام مي گيرد، پس مراقب افراد كلاهبردار و سوء استفاده كنندگان از عناوين امنيتي و اطلاعاتي باشيم.
11) اگر مراجعه مشكوكي با نام مامورين اطلاعاتي به شما صورت گرفت، ضمن درخواست مدارك هويتي و مجوز قانوني، در صورت مشاهده هر گونه تخلف، مراتب را فورا به شماره تلفن 113 ستاد خبري وزارت اطلاعات اطلاع دهيد.
12) هر نوع مراجعه اتباع بيگانه براي كسب اطلاعات شغلي يا عمومي را بلافاصله به تلفن 113 اطلاع دهيد. بيگانگان نسبت به اطلاعات ميهن عزيز ما نامحرم هستند.
13) اگر در محيط زندگي و شغلي خود اسناد طبقه بندي شده و محرمانه دولتي را يافتيد ، مراتب را به تلفن 113 گزارش دهيد و يا اسناد را به صندوق پستي 113 بيندازيد.
14) به تلفنهاي مشكوك كه سوالات غير عادي مي نمايند و اخبار ويژه اي را از شما مي پرسند، اعتماد نكرده و موضوع را به تلفن 113 گزارش نماييد. دشمنان با استفاده از تماسهاي تلفني به دنبال كسب اخبار مورد نياز خود از كشور ما هستند.
15) آيا با قانون نگهداري و افشاي اسناد محرمانه دولتي آشنا هستيد؟
16) دشمنان در سفرهاي شما به خارج از كشور به دنبال برقراري ارتباط و دوستي با شما هستند . مراقب درخواستها و دامهاي دشمن در اين سفرها باشيم.
17) در صورت مراجعه دشمن به شما و درخواست همكاري و ارئه خبر، در اولين فرصت مراتب را به ستاد خبري وزارت اطلاعات اطلاع دهيد . اين اقدام بيانگر ميهن پرستي، سلامت و وفاداري شماست و وظيفه ما قدرداني از اين ميهن پرستي و صيانت از شماست.
18) كارمندان دواير دولتي در تور فعاليتهاي جاسوسي دشمنان هستند، پس از افشاي هر گونه اطلاعات و دسترسي خود به اسناد و اخبار محرمانه ، حتي در نزد دوستان و اقوام نزديك هم خودداري كنيم.
19) در مراجعه به سفارتخانه هاي بيگانه براي دريافت رواديد و ساير امور مسافرتي، اطلاعات شغلي محرمانه را ارائه ندهيد. در صورت اصرار بيگانگان ، مراتب را به ستاد خبري و زارت اطلاعات اطلاع دهيد.
20) پخش و تبليغ شايعه هاي راديو و تلويزيونهاي بيگانگان ، همراهي با دشمنان ميهن عزيزمان است، پس شايعه هاي دشمنان را بي اعتنا با شيم.
21) شايعه سازي بيگانگان فقط براي ايجاد اختلاف بين مسئولين و از بين بردن وحدت ملي ماست، شايعه ها را توطئه دشمنان اين مرزو بوم بدانيم و آنها را به ديگران منتقل نكنيم .
22 ) شايعات ، امنيت رواني و فكري جامعه را به مخاطره انداخته و آسايش روحي مردم را مختل مي كنند . شايعات را باور نكنيم و آنها را هم تبليغ نكنيم تا جامعه اي بانشاط و اميدوار به فردايي بهتر داشته باشيم
23 ) اتباع ايراني در سفرهاي خارجي مورد حمايت نمايندگيهاي سياسي جمهوري اسلامي در هر كشور خارجي هستند . اگر خواسته يا ناخواسته مرتكب هر گونه اشتباهي شديد بدون نگراني و مطمئن به حمايت دولت جمهوري اسلامي ، اسير شانتاژها و فشارهاي مأمورين خارجي براي اجابت خواسته هاي غير قانوني آنها نشويد . بلافاصله درخواست تماس با مأمورين سفارت جمهوري اسلامي را نمائيد تا با حضور آنها مأمورين بيگانه ، بر اساس قانون با شما برخورد كنند و مورد حمايت كشور خود قرار گيريد.اگر موفق به تماس با سفارت نشديد، در هنگام ورود به كشور ، به ستاد خبري وزارت اطلاعات مراجعه و يا با تلفن 113 تماس بگيريد و ماجرا را شرح دهيد . سر آغاز ورود به عرصه خيانت به ميهن ، تسليم در برابر فشارها و شانتاژ مأمورين كشورهاي بيگانه است . ميهن پرستي و تسليم نشدن در برابر اين فشارها و مطلع ساختن مأمورين سياسي كشور از برخورد غير قانوني بيگانگان ، تقدير و تشويق خدمتگزاران مردم در دولت را به دنبال دارد .
موضوعات مرتبط: نظامی ، شبکه ، داستان ، راههای نفوذ ، اطلاعات عمومی ، نفوذ ، پیامها
برچسبها: هشدار هاي امنيتي
صندوق پستى 3030 (قسمت دوم)
آموزشهاى افسر اطلاعاتى شوروى به شرفالدين ايوب
1ـ تاريخ و محل هر تماسى در ملاقات قبلى تعيين مىشود. چنانچه يكى از آنها نتوانست سر ملاقاتى حاضر شود در اين صورت بوريس چرزوف كارت پستالى به عنوان شرفالدين ايوب توسط صندوق پستى او در استانبول با امضاى «فاطمه» خواهد فرستاد. مندرجات اين كارت هيچگونه معنى و مفهومى نخواهد داشت. فقط بايد از تاريخ آن استنباط كرد كه دو هفته پس از تاريخ وصول كارت پستال آنها با يكديگر ملاقات خواهند كرد.
2ـ به وى آموزش داده شد كه نبايستى در نهضت سوسياليستى و جلسات آنها حاضر شود. مشروب زياد ننوشد ـ راجع به تركيه و استانبول معلومات بيشترى كسب كند. مردم و اهالى را زير نظر و دقت داشته باشد و شماره پلاك اتومبيلهايى را كه صبحها هنگامى كه از خانهاش خارج مىشود و مىبيند يادداشت نمايد و راديو را در مذاكرات و گفتگوهاى داخلى باز نگاهدارد و نزد افسران ارتش مانند افراد ثروتمند زندگى و همچنين در قبال مردم عادى خود راثروتمند جلوه دهد و وانمود كند كه به خارج از تركيه زياد مسافرت مىنمايد.
در پايان دومين ملاقات، چرزوف مبلغ 600 ليره ترك به شرفالدين ايوب پرداخت نمود.
شرفالدين پس از اين ملاقات چند بار ديگر با بوريس چرزوف تماس گرفته و اطلاعاتى را كه از او خواسته بود تهيه كند، به چرزوف داد. تماسهاى آنها اغلب در ساختمان نمايندگى شوروى ـ كافهها و رستورانها يا در خارج از شهر به عمل مىآمد.
در ماه اوت 1967 بوريس چرزوف براى بار سوم شرفالدين ايوب را به خانه ييلاقى سفارت شوروى برده و سه روز او را تحت تعليمات وظايفى كه بايستى در آينده انجام دهد قرار داد كه به شرح زير مىباشد:
1ـ با مردم بيشتر معاشرت نموده دوستانى از بين افسران ارتش و اشخاص معروف و برجسته پيدا نمايد.
2ـ كوشش جهت پيدا نمودن دخترى از نزديكان يك افسر ارشد تركيه به منظور ازدواج با وى تا بتواند در تركيه مقيم شود.
3ـ پيدا كردن دوست دختر در تأسيسات امريكهاييها در استانبول
4ـ اطلاعاتى درباره حزب كارگر تركيه و سازمانهاى دانشجويى ترك و رهبرانشان
5ـ اطلاعاتى درباره افسرانى كه قبلاً ملاقات نموده (مشخصات و شغل) بدست آورد.
6ـ اطلاعاتى در مورد پايگاههاى امريكا در تركيه
7ـ فرا گرفتن شمارههاى روسى از عدد 1 تا 10 شرفالدين ايوب در بازپرسيهايى كه از او به عمل آمد گفت كه معنى اين دستور و تقاضاى چرزوف را نتوانست بفهمد و فقط به او گفته شده بود كه اين موضوع در آينده لازم و مفيد خواهد بود. از اين دستور اين طور استنباط شد كه سرويسهاى اطلاعاتى شوروى پيامهاى خود را به عوامل خود به وسيله علامات راديويى و اعداد رمز مىفرستند.
8ـ اسامى و آدرس و شغل افسران ضدامريكايى و غيرنظاميان و هويت و خصائل آنان را تهيه نمايد.
9ـ ترتيب معرفى سه دانشجوى انقلابى به بوريس چرزوف.
10ـ راجع به يحيى كاران كه براى سرويس اطلاعاتى سوريه كار مىكند اطلاعات كسب كند.
شرفالدين ايوب عمليات خودش را مطابق دستوراتى كه آن مقام شوروى به او داده بود، ادامه داد وليكن كوششهاى او درباره دخترانى كه در تأسيسات نظامى آمريكا هستند و افسران تركيه كه در استانبول خدمت مىكنند نتيجه و ثمرى ندارد.
شرفالدين ايوب موضوعاتى اطلاعاتى را از منابع آشكار و دوستان و مردم ضمن مذاكرات و گفتگو با آنها
جمعآورى و تهيه مىنمود. وى تمام اين اطلاعات و اخبار را با اضافاتى از خودش به بوريس چرزوف تحويل مىداد. وى از بوريس چرزوف در مدتى كه براى شورويها خدمت كرده بود، مبلغ 000/4 ليره ترك دريافت داشت.
فعاليتهاى شرفالدين ايوب به نفع سرويس اطلاعاتى سوريه
شرفالدين ايوب در سال 1967 (زمان جنگ اعراب و اسرائيل) از استانبول به سوريه رفت. در موقع مراجعت به تركيه مقامات سوريه به او گفتند افرادى كه خدمت نظامى خود را انجام دادهاند نمىتوانند از سوريه بروند. مگر اجازه مخصوص سرويس اطلاعات سوريه را در دست داشته باشند. بدين لحاظ شرفالدين به ملاقات دوستش «يوسف كمور» عضو اداره اطلاعات دمشق كه وى را از زمان انجام خدمت سربازيش مىشناخت رفت و از مشاراليه در اين باره كمك خواست.
يوسف كمور اطلاعاتى از ايوب درباره تركيه خواست و سپس به او گفت فقط هنگامى مىتواند به تركيه بازگردد كه قبول نمايد به كشورش خدمت مىكند. سپس از شرفالدين ايوب خواسته شد كه اطلاعاتى در زمينههاى زير تهيه نمايد.
الف) فعاليتهاى دانشجويان عرب (طرفدار ناصر و طرفداران بعث)
ب) وضع و موقعيت سياسى و نظامى تركيه
پ) فعاليتهاى آمريكا و اسرائيل در تركيه
ت) وضع و موقعيت تركيه نسبت به جنگ اعراب و اسرائيل
آموزشهاى سرويس سوريه به شرفالدين ايوب
1ـ يوسف كمور از شرفالدين خواست كليه اطلاعاتى را كه تهيه مىكند به آدرس وى صندوق پستى شماره 3030 با نام رمز «يوسف كمور» به دمشق بفرستد.
2ـ پس از مدتى كه شرفالدين ايوب براى مقالات با يوسف كمور به سوريه بازگشت. يوسف كمور كاغذى را به چهار قسمت مساوى تقسيم كرده و سه قسمت آن را به شرفالدين داده و يك قطعه آن را خودش برداشت سپس به ايوب گفت منبعد در تركيه گزارشات خود را به كسى بده كه قطعه چهارم اين كاغذ را نزد شما در استانبول بياورد.
توضيح
شرفالدين ايوب در بازپرسىهاى بعدى اظهار داشت: چنين شخصى هرگز به تركيه نيامد و وى لاجرم گزارشات خود را به همان آدرس يعنى صندوق پستى 3030 دمشق ارسال مىنموده است.
3ـ شرفالدين ايوب يك بار ديگر در سال 1970 به سوريه رفت و با يوسف كمور تماس گرفت. يوسف كمور در اين ملاقات به او گفت كه فعاليتها و اقدامات خودش را در تركيه افزايش داده و وقتى به استانبول برمىگردد به سفارت سوريه در آنكارا براى ملاقات محمد مىميد (عضو سفارت) به وسيله عبدالقادر فائد برود. همچنين به شرفالدين ايوب گفته شد كه عمليات خود را طبق دستور محمد مىميد انجام دهد. كه شرفالدين ايوب پس از بازگشت به تركيه به آنكارا رفته و محمد مىميد را در سفارت سوريه ملاقات نمود.
محمد مىميد از شرفالدين خواست فهرستى از اسامى دانشجويان عرب با ذكر دانشكدههايى كه در آنها تحصيل مىنمايند به اضافه فعاليتهاى يهوديان در تركيه جمعآورى كرده و به وى بدهد.
4ـ در سال 1970 «كبير كمور» برادر يوسف كمور كه او هم عضو سرويس اطلاعاتى سوريه بود، به اتفاق عبدالقادر فائد وابسته سفارت سوريه براى ديدن شرفالدين ايوب به استانبول رفت در اين ملاقات كبير كمور به شرفالدين گفت كه ديگر گزارشات خود را به سوريه نفرستد بلكه آنها را به عبدالقادر فائد كه بعدا به شرفالدين معرفى شد تحويل دهد.
5ـ شرفالدين ايوب مدت كمى بعد از اين ملاقات توسط عبدالقادر فائد به محمد زريك وابسته فرهنگى كنسولگرى سوريه در استانبول معرفى گشت واز اين زمان به بعد تحت كنترل محمد زريك قرار گفته و به فعاليتهاى خودش طبق دستورات محمد زريك ادامه مىداده است.
6ـ به شرفالدين ايوب در مقابل خدماتش جمعا ـ /6000 ليره ترك از طرف سرويس اطلاعات سوريه پرداخت شد.
به علاوه در اوقات مختلف وى هدايايى نظير ويسكى و سيگار و غيره از عوامل اطلاعاتى سوريه دريافت مىنموده است.
7ـ بوريس چرزوف عامل شوروى و محمد مىميد و محمد زريك عوامل سوريه كه شرفالدين ايوب را راهنمايى و كنترل مىكردند، پس از پايان مدت مأموريت خويش، كشور تركيه را ترك نمودند.
پايان
موضوعات مرتبط: نظامی ، داستان ، راههای نفوذ ، نفوذ ، سیستمهای اطلاعاتی
برچسبها: صندوق پستى 3030 , شرفالدين ايوب , چركس , مرابط اسمعيل
جلوگيري از وقوع جرايم بستگي به همكاري شما دارد. در همه امور، پيشگيري مطمئنتر، سهلتر و مقدم بر درمان است.
هنگام حمل پول نقد يا اسناد با ارزش حتماً از اتومبيل استفاده كرده و از پياده روي بپرهيزيد.

موضوعات مرتبط: راههای نفوذ ، اطلاعات عمومی ، متفرقه ، نفوذ ، سیستمهای اطلاعاتی ، پیامها
برچسبها: چند روش ساده در پيشگيري از كيف قاپي
در پي اعزام نماينده سوريه به كشورهاي عربي در سال 1948 جهت خريد سلاح براي رويارويي با سربازان اسرائيلي آنها با درك تهديد فوق براي اسرائيل عمليات سرقت را طراحي نمودند. هدف از اين عمليات جلوگيري از ورود اسلحه و مهمات خريداري شده به دمشق بود. سلاح ها توسط چك ها به كشتي لينو منتقل شد و به مقصد يكي از بنادر ايتاليا در حال حركت بود افسران هاگانا طرح هاي متفاوتي جهت نابودي كشتي فوق و مهمات آن طرح كردند كه هيچ يك مورد پذيرش واقع نشد .با خراب شدن سيستم موتوري كشتي لينو و پهلو گرفتن آن در بندر كوچك باري در ايتاليا هاگانا سرويس اطلاعاتي اسرائيل با ايجاد جنگ رواني مبني بر اين كه كمونيست ها در حال تخليه اسلحه عليه دموكرات مسيحي ها هستند اين كشتي را به عنوان سند عنوان نمودند با تكذيب كمونيست ها و ارتباط ماجرا به جناح راست ايتاليا دولت كشتي مورد نظر را در يك بندر نظامي توقيف نمود.
شروع عمليات دزد با داستان پوششي جهانگردان كه با قايق تفريحي به مدخل لنگرگاه نزديك شدند آغاز شد اين افراد در حال شنا بمبي را زير كشتي قرار داده و سپس محل را ترك كردند در ساعت 4 صبح بمب منفجر شد در كمتر از نيم ساعت كشتي لينو به زير آب فرو رفت با دستور سرهنگ فواد مردام فرمانده لجستيك ارتش سوريه قرار شد تجهيزات از آب بيرون كشيده شوند به دنبال اين تصميم عمليات دزد مجددا توسط هاگانا طراحي و قرار شد كشتي حامل سلاح ها كه از آب بيرون كشيده شده ربوده شود. اين طراحي با ورود دو نيروي هاگانا با عنوان خدمه و دو نيروي ديگر به عنوان رابط هاي مخابراتي مصر در كشتي آرجيرو دنبال شد آنان با تسليم خدمه ،كشتي را به سمت تلاويو هدايت نمودند (10 اوت 1948) خدمه كشتي مزبور محموله و مامورين اسرائيلي به يك كشتي اسرائيلي منتقل شده و كشتي آرجيرو نيز منهدم گرديد. اين اولين عمليات پنهاني هاگانا بود كه بدون خونريزي و با موفقيت كامل انجام گرفت.

موضوعات مرتبط: نظامی ، داستان ، راههای نفوذ
برچسبها: خريد تسليحات
صندوق پستى 3030 (قسمت اول)
داستان حاضر از سرى تجربيات دوران جنگ سرد است كه ارتباط سرويس جاسوسى شوروى سابق با سوريه و اقدام به فعاليت جاسوسى آن سرويس در تركيه را بيان مىكند. اگر چه ماجراى داستان به سالهاى دهه 70 بازمىگردد ليكن بايد در نظر داشت كه با فروپاشى نظامهاى مختلف، لزوما سرويسها نيز دچار فروپاشى نمىشوند بلكه بسيارى از آنها معمولاً به جاى خود باقى مىمانند و حتى بسيارى از كيسها و اقدامات اطلاعاتى ادامه مىيابد و هيچگاه نبايد تصور كرد كه مثلاً با تغييرات در يك نظام يا كشور اولويتهاى اطلاعاتى و نيز فعاليتهاى جاسوسى از ديگر كشورها چه حريف و چه همسايگان تغييرات اساسى خواهند كرد. به هر حال انگيزهها و شيوههاى بكارگيرى افراد از مواردى است كه مىتوان
از اين نوع داستانها و تجربيات ديگر سرويسها بهره برد و در مواردى به كار گرفت.
شرفالدين ايوب معروف به اشرف ابازه دانشجوى اهل سوريه در دانشكده كاپامِديكال (دانشكده پزشكى كاپا) در 11 ماه اوت 1971 به اتهام فعاليتهاى اطلاعاتى عليه تركيه و به نفع سرويسهاى اطلاعاتى شوروى و سوريه بازداشت و محاكمه شد. در زير اطلاعاتى در خصوص هويت و چگونگى فعاليتهاى وى درج مىگردد.
هويت و بيوگرافى سوژه:
نام و نام خانوادگى : شرفالدين ايوب
نام پدر : حمدى
نام مادر : كوسمان
مليت : سوريهاى
نژاد : چركس
مذهب : مسلمان
شغل : دانشجو
تاريخ و محل تولد 1940 : كوينتره (سوريه)
آدرس او در وطنش آپارتمان مهاجرين مرابط اسمعيل ـ دمشق ـ سوريه
آشنا به زبانهاى : عربى. تركى. چركس و كمى هم فرانسه
شرفالدين ايوب تحصيلات دبستانى و دبيرستانى را در «كوينترا» تمام كرده و هنگامى كه در مدرسه عالى دمشق تحصيل مىكرده به علت فرار و ترك خدمت برادرش «ممدوح ابازه» كه افسر در ارتش سوريه اعزامى به اردن بوده از شرفالدين ايوب پس از انقلاب 1961 سوريه افسر ذخيره ارتش سوريه بوده است. در سال 1963 به واسطه داشتن تمايلات ناصريستى با درجه ستوانى كه داشته از ارتش اخراج شده است. وى در سال 1963 تقاضايى به سفارت شوروى در دمشق ارسال كه براى او وسايل تحصيل در دانشگاه پاتريس لومومبا را فراهم سازند وليكن اين تقاضا مورد موافقت سفارت شوروى قرار نگرفت به اين علت كه وى در حزب كمونيست نامنويسى نكرده است. مشاراليه در سال 1964 به عمان رفت تا نزد خويشاوندان خود زندگى كند. ضمنا در اين هنگام زمان كوتاهى در سفارت عربستان سعودى به عنوان سكرتر به كار اشتغال داشت. سپس به سوريه برگشت تا به تحصيلات خود ادامه دهد ولى چون امكان آن را پيدا ننمود لذا براى ادامه تحصيل در سپتامبر 1964 به تركيه رفت.
درگيرى شرفالدين ايوب در فعاليتهاى اطلاعاتى
با توجه به يافته هاى قبلى مبنى بر اينكه بعضى از دانشجويان خارجى كه براى تحصيل به تركيه مىآيند، داراى فعاليتهاى اطلاعاتى عليه تركيه هستند لذا اين گونه دانشجويان تحت كنترل دقيق سرويس تركيه قرار مىگيرند. در مورد شرفالدين ايوب نيز ضمن مراقبتهاى معموله مشخص شد كه وى پول فراوانى خرج مىكند كه تناسبى با وضع دانشجويىاش ندارد. بدين جهت توجه سرويس، نسبت به حركات وى جلب گرديد و رفتار و كردار وى تحت كنترل قرار گرفت.
طى مراقبت از شرفالدين ايوب مشخص شد كه وى با ديپلماتهاى شوروى و سورى كه از عناصر اطلاعاتى بودند،تماسهايى دارد. همزمان با اين وقايع نامهاى كه به امضاى «فاطمه» از استانبول به آدرس ايوب فرستاده شد، از طرف مأمورين امنيتى تركيه توقيف شد كه مفاد نامه به زبان تركى به شرح زير بود:
«مدتى است كه ملاقات نكردهام . من دو هفته بيمار بودم و به علت همين بيمارى نتوانستم حتى به دانشگاه بيايم اميدوارم به زودى شما را ملاقات كنم» در آزمايش هايى كه از نامه به عمل آمد مشخص شد كه نامه مذكور به شيوه خط «اسلاو»نوشته شده و شخصى به نام فاطمه بين آشنايان ايوب وجود خارجى نداشته است.اين مسئله به سرويس تركيه خاطرنشان ساخت كه نامه مزبور ممكن است از جانب يك افسر اطلاعاتى شوروى به الفاظ رمز نوشته شده باشد. زيرا مانند آن در چند مورد مشابه نيز قبلاً اتفاق افتاده بود. بدين جهت سوءظن سرويس نسبت به وى افزوده شد و مراقبت نسبت به اعمال و فعاليتهاى شرفالدين شدت يافت. از طرف ديگر اطلاع حاصل شد كه شرفالدين ايوب مظنون به ارسال نامههايى حاوى مسائل اطلاعاتى در سوريه به آدرس : «صندوق پستى 3030 ـ دمشق» با امضاى «يوسف كومور» مىباشد. كه نتيجهگيرى از اين موضوع براى سرويس مشخص نمود كه ايوب براى سرويس اطلاعاتى سوريه هم كار مىكند.
فعاليتهاى شرفالدين ايوب به نفع سرويس اطلاعاتى شوروى
شرفالدين ايوب در سال 1965 به همراهى يك دانشجوى اردنى به نام «سميع منسوه» به سركنسولگرى شوروى دراستانبول رفته و سؤال نموده بود كه آيا آنها مىتوانند براى گذرانيدن تحصيلات عاليه خودشان به شوروى بروند؟ بدين نحوه شرفالدين ايوب تماس با اعضاى كنسولگرى شوروى را شروع كرد و بعدا با «بوريس چرزوف» كه معاون كنسولگرى شوروى و عنصر شناخته شده (جى.آر. يو) بود، ملاقات نمود. بوريس چرزوف اين دو دانشجو را به ناهارى در عمارت ييلاقى كنسولگرى شوروى دعوت نمود.بوريس در اين ميهمانى ناهار كه به اتفاق همسرش ترتيب داده بود، اطلاعاتى در خصوص انجمن كمك قفقاز شمالى از شرفالدين ايوب كه عضو اين انجمن در استانبول بود كسب نمود. مدت كمى بعد از اين ملاقات سميع منسوه رفيق ايوب تركيه را به قصد رفتن به آلمان غربى ترك كرد.
بوريس چرزوف مجددا شرفالدين ايوب را به همان محل دعوت كرد ولى در اين بار به تنهايى از وى سؤالاتى در خصوص اوصاف و شخصيت او و سازمانهاى دانشجويان مطرح كرد كه شرفالدين ايوب به تمام سؤالات او پاسخ داد.
بوريس چرزوف عنصر شناخته شده سرويس اطلاعاتى شوروى (جى.آر. يو) از ايوب خواست تا اطلاعاتى درباره فعاليتها و انجمن كمك شمال قفقاز عليه شوروى و نيز تماس و ارتباط با انجمن تولستوى در آلمان جمعآورى نموده و به وى بدهد. بوريس اضافه نمود كه ايوب بايستى به آلمان رفته و پس از ملاقات با رئيس انجمن تولستوى اطلاعاتى درباره انجمن تهيه نمايد. بوريس خاطرنشان كرد كه رئيس انجمن تولستوى رهبر تمام مجامع ضدكمونيستى در خاورميانه است. و تمام عمليات عليه شوروى را اداره مىكند. پس از اينكه شرفالدين ايوب اين مأموريت را پذيرفت بوريس چرزوف آموزشها و دستوراتى به منظور رعايت حفاظت و امنيت و تماسهاى آينده و همچنين استفاده ازراههاى ارتباطى و وسايل آن به شرفالدين داد.
موضوعات مرتبط: نظامی ، داستان ، راههای نفوذ ، نفوذ
برچسبها: صندوق پستى 3030 , شرفالدين ايوب , چركس , مرابط اسمعيل
سوالات زیر را در نظر بگیرید :
-
او سوار یک پورشه آخرین مدل است، اما آیا واقعاً از عهده خرید این ماشین برمی آمده؟
-
او یک خانه خیلی بزرگ دارد، اما آیا خانواده و زندگی دوست داشتنی دارد؟
-
او پول زیادی درمیآورد، اما آیا واقعاً از کاری که برای گذران زندگی انجام میدهد لذت میبرد؟
متوجه منظورم شدهاید . وقتی پاسخی که به این سوالات میدهید، “خیر” باشد، موضوعی که ابتدا به نظرتان بسیار گیرا میآمده، دیگر اینطور نخواهد بود.
حالا لحظهای وقت بگذارید و فردی را تجسم کنید که عاشق کارش است، معمولاً لبخند بر لب دارد و از هر نفسی که میکشد لذت میبرد. آیا این فرد توجهتان را جلب میکند؟ آیا مهم است که این آدم یک میلیونر نیست؟
در زیر به ۱۵ راه عالی برای تحت تاثیر قرار دادن اطرافیانتان اشاره میکنیم. اگر این نکات را به طور مرتب رعایت کنید، نه تنها دیگران را تحت تاثیر قرار میدهید، بلکه به شما کمک میکند انسان بهتری هم باشید.
۱٫ اُرجینال باشید. با خودتان صادق باشید. جودی گارلند گفته است، “همیشه بهترین ورژن خودتان باشید به جای اینکه ورژن دوم یک نفر دیگر باشید.” با این جمله زندگی کنید. اصلاً نمیتوانیدخودتان را جای دیگری بگذارید. جای تنها کسی که میتوانید باشید، خودتان هستید. اگر خودتان نباشید، یعنی واقعاً زندگی نمیکنید—فقط وجود دارید. و از خودتان بپرسید: اگر آنچه که هستید را دوست ندارید، چرا بقیه باید دوستتان داشته باشند؟
۲٫ به فکر دیگران باشید. اگر به فکر دیگران نباشید، آنها هم به فکر شما نخواهند بود. هرچقدر بیشتر به بقیه کمک کنید، آنها بیشتر برای کمک به شما راغب خواهند بود. عشق و محبت، عشق و محبت میآورد.
۳٫ کاری کنید بقیه احساس خوبی پیدا کنند. آدمها بهندرت یادشان میماند که چه کردهاید، اما همیشه یادشان میماند که چه حسی در آنها ایجاد کردهاید.
۴٫ صادق باشید و مسئولیت کارهایتان را بپذیرید. هیچکس یک دروغگو را دوست ندارد. در دراز مدت همیشه حقایق روشن میشود و ماه هیچوقت پشت ابر نمیماند. چه مسئولیت کارهایتان را گردن بگیرید یا نگیرید، بالاخره اعمالتان روزی به گردنتان میافتند.
۵٫ مدام لبخند بزنید. همه آدمها دیدن یک لبخند طبیعی را دوست دارند. وقتی یک غریبه مستقیم به صورتتان نگاه میکند و لبخند میزند چه حسی پیدا میکنید؟ یکدفعه دیگر غریبه به نظر نمیرسد، درست است؟
۶٫ به بزرگترها احترام بگذارید. به کوچکترها احترام بگذارید. به همه احترام بگذارید. اینطور نیست که یک گروه خاص از یک طبقه خاص اجتماعی فقط شایسته احترام باشند. با همه با همان درجه احترامی برخورد کنید که به پدر و مادر بزرگتان میگذارید و همان میزان صبری را پیشه کنید که برای فرزندتان دارید. مردم مهربانی شما را درک خواهند کرد.
۷٫ افراد را با اسم صدا کنید. آدمها شنیدن اسمشان از زبان دیگران را دوست دارند. پس سعی کنید اسامی را به خاطر بسپارید.
۸٫ بگویید “لطفاً” و “متشکرم.” این دو کلمه ساده باعث میشود خواستهای شما حالت خواهش پیدا کند و به مکالمات جدی حالت دوستانه میبخشد.
۹٫ در کارتان بهترین باشید. همیشه مبهوت موسیقیدانان، نویسندهها، نقاشان، سخنگویان، مدیران، سرمایهگذاران، مهندسان، مادرها، پدرها، ورزشکاران و… عالی میشوید. همه این افراد فقط یک وجه اشتراک دارند: در کاری که میکنند بهترین هستند. اگر قرار است کاری را به بهترینش شکل انجام ندهید، بهتر است اصلاً انجامش ندهید. در کار و سرگرمیهایتان بهترین باشید. برای خودتان اعتباری بسازید، اعتباری برای بهترین بودن.
۱۰٫ اگر توانستید به دیگران کمک کنید. از هر دست که بدهید از همان دست پس میگیرید. وقتی در زندگی شخصی تاثیر مثبت ایجاد میکنید، این تاثیر مثبت به زندگی خودتان هم میرسد. کاری بکنید که فراتر از شماست—کاری که از درد کسی کم میکند و شادترش میکند. همه آدمها شایسته کمک هستند.
۱۱٫ در هر کاری که میکنید اثری از شخصیتتان ایجاد کنید. مثل برند زدن روی کارتان میماند، برندی مخصوص خودتان. اگر بانمک و شوخ هستید، به کارتان طنز اضافه کنید. اگر هنرمند هستید، کارتان را با تصویر تزئین کنید. هر کاری که میکنید کمی از شخصبتتان را به آن اضافه کنید.
۱۲٫ به قولهایتان وفا کنید. بعضی از آدمها عادت دارند قول کاری را بدهند که احتمال کمی دارد بتوانند انجامش دهند. قول ایدآل را میدهند اما متوسط تحویل میدهند. اگر میخواهید ارزش خودتان را در چشم دیگران بالا ببرید، باید خلاف این عمل کنید. سعی کنید ابتدا تواناییهایتان را کمتر نشان دهید و بعد فراتر از آن تحویل بدهید. این باعث میشود دیگران تصور کنند که همیشه فراتر از مسئولیت و وظیفهتان کار انجام میدهید.
۱۳٫ سازماندهی داشته باشید. اگر سازماندهی نداشته باشید چطور میتوانید کاری را انجام دهید؟ مطمئناً نمیتوانید. سعی کنید فضای زندگی و کارتان را مرتب کرده و سازماندهی کنید.
۱۴٫ تحقیق کنید و سوال بپرسید. اینطور نباشید که بااینکه هیچ از موضوعی اطلاع ندارید فقط سرتان را به نشانه دانستن تکان میدهید. با تحقیق کردن از قبل خودتان را آماده کنید. و اگر بااینحال باز متوجه چیزی نشدید، سوال کنید. افراد مقابلتان اشتیاق شما به دانستن را ستایش خواهند کرد.
۱۵٫ دانش و اطلاعاتتان را با دیگران تقسیم کنید. باید منبع اطلاعاتی برای اطرافیانتان باشید. اگر به اطلاعات لازم دسترسی دارید، آن را فقط برای خودتان نگه ندارید. با دیگران تقسیمش کنید.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، راههای نفوذ ، خانه و خانواده
کودتا سرنگونی ناگهانی یک حکومت است. کودتا معمولاً به وسیله گروه کوچکی انجام می شود که جایگزین چهره های بالای قدرت می شوند. کودتا با انقلاب متفاوت است. در انقلاب گروه بزرگ تری صحنه را می گردانند و از اساس تغییری در نظام سیاسی ایجاد می شود.
از نظر تاکتیکی، در یک کودتا معمولاً برخی از قسمت های فعال نظامی تحت کنترل قرار می گیرند در حالی که باقی مانده نیروهای مسلح یک کشور خنثی باقی می مانند. این گروه فعال رهبران حکومت را دستگیر یا اخراج می کنند و کنترل فیزیکی مراکز مهم دولتی، وسایل ارتباطی و زیرساخت های فیزیکی مانند خیابان ها و نیروگاه های برق را در دست می گیرند.
کودتاگران به طور معمول با استفاده از قدرت دولت موجود به کنترل اوضاع می پردازند. چنان که ادوارد لاتوک (Luttwak) در کتابش می نویسد: کودتا عبارت است از نفوذ در بخش کوچک اما مهمی از دستگاه دولت که سپس مورد استفاده قرار می گیرد تا باقی مانده حکومت نیز جایگزین شوند. در این معنایی که لاتوٍک ارایه می دهد، استفاده از نیروی نظامی یا نیروهای سازمان یافته دیگر ویژگی بارز یک کودتا به شمار نمی روند. از نظر لاتوک هر نوع تصرف دستگاه دولت با استفاده از تاکتیک های فراقانونی را می توان کودتا در نظر گرفت.
کودتاها مدت های طولانی بخشی از سنت سیاسی بوده اند. بسیاری از امپراطوران روم، مانند کالیگولا و جانشین او کلودیوس، از طریق کودتا به قدرت رسیدند. درواقع، ژولیوس سزار قربانی یک کودتا بود. دیکتاتورهای مدرن مانند فرانسیسکو فرانکو (در اسپانیا) و خوآن پرون (در آرژانتین) نیز از کودتا برای سرنگونی دولت و دستیابی به قدرت بهره بردند.
در اواخر قرن 20 میلادی، کودتاها اغلب در کشورهای در حال توسعه، به ویژه در منطقه آمریکای لاتین، آفریقا و آسیا رخ دادند اما در اقیانوس آرام (فیجی) و اروپا (یونان، پرتغال، اسپانیا، اتحاد جماهیر شوروی) نیز به وقوع پیوستند. از دهه 1980 میلادی، از تعداد کودتاها تا حدودی کاسته شد. یک دلیل مهم کاهش تعداد کودتاها ناتوانی عمومی در حل مشکلات اقتصادی و سیاسی در کشورهای در حال توسعه بوده که نیروهای مسلح را به ویژه در امریکای لاتین به دخالت در سیاست بی میل تر کرده است.
از این رو برخلاف بحران های گذشته، نیروهای مسلح در طی بحران های اقتصادی مانند بحران اقتصادی در تایلند در سال 1998 یا بحران در آرژانتین در سال 2002 در حاشیه نشستند. ارتش تنها موقعی تمایل داشته وارد عمل شود که احساس کند خودش به صورت نهادی و تشکیلاتی به وسیله دولت غیر نظامی تهدید شده است. مثالی از این مورد مربوط به کودتا در پاکستان در سال 1999 است.
کودتا اغلب ابزاری برای کشورهای قدرتمند بوده تا از نتایج مطلوب و مورد نظر خود در کشورهای خارجی کوچک تر اطمینان حاصل کنند. به طور خاص، سازمان های اطلاعات و امنیت سیا (CIA) از آمریکا و کا گ ب (KGB) از شوروی به خاطر اجرای کودتاهای مهندسی شده در کشورهایی مانند شیلی و افغانستان معروف اند. این اقدامات جایگزین مداخله مستقیم نظامی بوده و می توانسته به صورت راز از مردم کشورهایشان پنهان شود و از دخالت آنها جلوگیری کند. دولت های فرانسه و انگلیس هم متهم به انجام کودتاهای مهندسی شده اند.
شکلی از مداخله نظامی که برخی آن را نیز به عنوان کودتا در نظر می گیرند، استفاده از تهدید نیروی نظامی برای حذف یک رهبر منفور است. این اتفاق دو بار در فیلیپین رخ داده است. برخلاف کودتاهای قبلی در این کودتاها ارتش به طور مستقیم قدرت را در دست نگرفته بلکه به صورت یک داور در مقابل رهبران غیرنظامی عمل کرده است.
انواع کودتاها
ساموئل هانتینگتون کودتاها را به سه دسته تقسیم بندی کرده است:
⇐ کودتاهای براندازانه (breakthrough coups)- در این نوع از کودتا ارتش انقلابی، دولت رسمی موجود را سرنگون می کند و نخبگان بوروکرات جدیدی را ایجاد می کند. کودتاهای براندازانه معمولاً به وسیله درجه داران یا افسران رخ می دهند و تنها یک بار در هر کشور اتفاق افتاده است. مثال ها عبارتند از کودتا در چین در سال 1911 و کودتا در مصر در سال 1956.
⇐ کودتاهای مصلحانه (guardian coups)- این کودتاها به صورت بازی صندلی با موسیقی نیز توصیف شده اند. اهداف این شکل از کودتا بهبود وضعیت نظم عمومی، کارایی یا پایان دادن به فساد بیان شده. در این نوع از کودتا معمولاً تغییر اساسی در ساختار قدرت وجود ندارد. در بسیاری از کشورها با کودتاهای مصلحانه انتقال قدرت های زیادی بین دولت های غیر نظامی و نظامی انجام شده است. مثال های این نوع از کودتاها را در کشورهای پاکستان، ترکیه و تایلند می توان مشاهده کرد.
⇐ کودتاهای وتو (veto coups) - این کودتاها زمانی رخ می دهد که ارتش مشارکت جمعی و بسیج اجتماعی را وتو می کند. در این موارد ارتش با مخالفت ها در مقیاس بزرگ و به طور گسترده مقابله می کند و و آنها را سرکوب می کند. در نتیجه در این کودتاها تمایل به سرکوب و خونریزی وجود دارد. مثال ها در این زمینه عبارتند از کودتا در شیلی در سال 1973 و کودتا در آرژانتین در سال 1975.
کودتاها را بر اساس سطح نظامیانی که کودتا را رهبری کرده اند هم می توان طبقه بندی کرد. کودتاهای وتو و کودتاهای مصلحانه معمولاً به وسیله افسران ارشد انجام می شوند. کودتاهای براندازانه اغلب به وسیله افسران جزء و یا درجه دارها انجام می گیرند. در مواردی که کودتا به وسیله افسران و مردان داوطلب خدمت سربازی انجام می گیرد، کودتا شورش هم هست که می تواند پیامدهای سنگینی را برای ساختار سازمانی ارتش به دنبال داشته باشد.
دسته معروفی از کودتاها به عنوان کودتاهای بدون خونریزی شناخته می شوند که در آن تهدید صرف خشونت کافی است تا حکومت وادار به کناره گیری شود. کودتاهای بدون خونریزی به این دلیل به این نام نامیده می شوند که دربر دارنده هیچ خشونتی نیستند و بنابراین بدون خونریزی اند. ناپلئون در سال 1799به این طریق به قدرت رسید. پرویز مشرف از پاکستان نیز در سال 1999 با چنین شیوه ای به قدرت دست یافت.
حکومت های پس از کودتای نظامی
پس از کودتا، ارتش با موضوع نوع حکومتی که باید ایجاد گردد مواجه می شود. در آمریکای لاتین معمولاً حکومت پس از کودتا به وسیله خونتا (junta) که کمیته ای متشکل از فرماندهان مختلف نیروهای مسلح بوده هدایت می شده. شکل رایج حکومت های پس از کودتا در آفریقا مجمع انقلابی بوده است. این مجمع نهادی شبه قانونی بوده که از اعضای منتخب توسط ارتش تشکیل می شده. در پاکستان، رهبر نظامی معمولاً فرماندار نظامی ارشد هم هست.
به گفته هانتینگتون، بیشتر رهبران کودتا معتقدند که رویکرد صحیح برای دولت پس از کودتا صدور «فرمان های درست» است. این دیدگاه دولت مشکلات در راه اجرای سیاست های دولت و میزان مقاومت سیاسی احتمالی در برابر فرمان های خاص را دست کم می گیرد.
کودتاهای مهم قرن بیستم
1935 کودتا در یونان.
1943 کودتای نظامی در آرژانتین.
1947 کودتا در تایلند.
1948 کودتای در چکسلواکی.
1936 ژنرال فرانسیسکو فرانکو گرفتن کنترل اسپانیا.
1952 کودتای نظامی در مصر
1953 کودتا بر ضد دکتر محمد مصدق در ایران (مترجم.)
1963 کودتای نظامی در ویتنام جنوبی، سرنگونی نگو دین دیم.
1964 کودتای نظامی در برزیل.
1967 کودتای نظامی در یونان.
1969 کودتای سرهنگ قذافی و سرنگونی نظام سلطنتی در لیبی.
1973 کودتای نظامی در شیلی.
1974 کودتای نظامی در پرتغال.
1991 کودتای نافرجام در اتحاد جماهیر شوروی.
کودتا و یا تلاش برای انجام کودتا که به تازگی انجام شده است:
1999 کودتای نظامی در پاکستان.
2000 کودتای نظامی در فیجی.
2002 کودتای ناموفق برای سرنگونی هوگو چاوز در ونزوئلا.
2002 کودتا در ساحل عاج.
2002 کودتای نظامی در جمهوری آفریقای مرکزی.
2016 کودتای نافرجام در ترکیه.
موضوعات مرتبط: آموزش ، عمليات رواني ، راههای نفوذ ، سیستمهای اطلاعاتی
برچسبها: کودتا , نافرجام , فرجام , براندازی
(شامل ۱۲۵ داستان آموزنده واسلامی از مجموعه داستان و راستان و..
فرمت : jar
حجم: ۱۳۱۵ کیلو بایت
لینک دانلود : مستقیم
موضوعات مرتبط: قرآن کریم ، موبایل ، راههای نفوذ
سازمان جاسوسي رژيم صهيونيستي موساد که کار ان جاسوسي و ترور مبارزان فلسطيني و غير فلسطيني است بين هزار و پانصد تا دو هزار نيرو دارد و شش ماموريت اصلي براي ان تعريف شده است.
به گزارش فلسطین الیوم ،" موساد" در هجدهم فوريه سال 1949 تاسيس و روفين شيلوح به عنوان نخستين رئيس آن انتخاب شد.
این گزارش می افزاید:"هدف اصلي موساد فعاليتهاي جاسوسي در کشورهاي عربي است و سازمانهاي وابسته به آن در سراسر جهان فعاليت مي کنند. سازماندهي پنهاني براي مهاجرت يهوديان از سوريه و ايران و اتيوپي از جمله فعاليتهاي موساد است. جاسوسان موساد در کشورهاي غربي و سازمان ملل متحد نيز فعاليت دارند. موساد بر اساس اخرين براورد مربوط به اواخر دهه هزار و نهصد و هشتاد ميلادي بين هزار و پانصد تا دو هزار نفر نيرو دارد. تا زمان ترور اسحاق رابين نخست وزير اسبق اسرائيل در سال 1995 ميلادي رسم بر اين بود که هويت رئيس موساد افشا نمي شد اما اسرائيل در مارس سال 1996 اشکارا داني ياتوم را به عنوان رئيس جديد موساد معرفي کرد.
ياتوم تا سپتامبر دو هزار و دو رئيس موساد بود تا اينکه اريل شارون نخست وزير اسبق اسرائيل مئير داغان را به عنوان رئيس جديد انتخاب کرد و تا امروز نيز به کار خود ادامه مي دهد. موساد از چندين بخش تشکيل شده است که مهمترين ان عبارتند از
1- بخش عمليات و جذب مزدور. مسئوليت اين بخش فعاليتهاي جاسوسي در سراسر کشورهاي جهان است. جاسوسي نيز از طريق دفاتري که با عناوين مختلف فعاليت مي کنند صورت مي گيرد.
موساد از سال 2000 براي جذب تعداد بيشتري از جاسوسان به تبليغات گسترده اقدام کرده است.
2- بخش فعاليتهاي سياسي و هماهنگي هاي بين المللي. اين بخش فعاليتهاي سياسي را با هماهنگي با سازمانهاي اطلاعاتي کشورهاي دوست و همچنين باکشورهايي که تل اويو با انها روابط نزديک ديپلماتيک ندارد مديريت مي کند. پاريس يکي از مهمترين مراکز راهبردي است که موساد در ان مستقر است و سفارت اسرائيل در فرانسه کانون اصلي عمليات جاسوسي و جذب جاسوس و همچنين فعاليتهاي سياسي و هماهنگي بين المللي است.
3- بخش عمليات ويژه که ترورها و حذف فيزيکي شخصيتهايي که تهديدي براي امنيت اسرائيل محسوب مي شود از وظايف اين بخش است. اقدامات خرابکارانه پشتيباني نظامي و جنگهاي رواني از ديگر وظايف اين بخش است.
4- بخش جنگ رواني اين بخش مسئوليت جنگ رواني و تبليغات رسانه اي و عمليات فريبکاري را به عهده دارد.
5- بخش تحقيقات تهيه گزارشهاي روزانه هفتگي و ماهانه و گزارشهاي لحظه به لحظه از ماموريتهاي اين بخش است. ماموريتهاي اين بخش به عهده پانزده دفتر است که هرکدام يک منطقه جغرافيايي را پوشش مي دهند که امريکا کانادا کشورهاي اروپاي غربي امريکاي لاتين شوروي سابق چين افريقا کشورهاي مغرب عربي مغرب الجزاير و تونس ليبي عراق اردن سوريه و ايران را شامل مي شود. يک دفتر ديگر نيز به امور سلاحهاي هسته اي اختصاص دارد.
6- بخش علوم و فناوري اوري توسعه همه امکانات علمي و وسايل نوين فناوري براي حمايت از عمليات موساد از وظايف اين بخش است.
موساد در اوريل سال 2001 با انتشار اعلاميه مهمي درمطبوعات اسرائيل به جذب مهندسان و دانشمندان متخصص در الکترونيک و رايانه براي کار درموساد اقدام کرد."
موضوعات مرتبط: راههای نفوذ ، نفوذ
هرگاه دو کشور یا دو گروه یا حتی دو طرز تفکر، طوری کنار هم قراربگیرندکه منافع آنها با هم تقابل داشته باشند بخصوص اینکه باهم در تخاصم باشند، می طلبد که جهت مقابله با همدیگر،اطلاعات و شناخت کافی از اهداف، مواضع، امکانات، توان علمی یاتسلیحاتی یا ... وبالاخره کوچکترین مسایل همدیگر داشته باشندتا در زمان لازم با برنامه ریزی بر اساس اطلاعات بدست آمده به اهداف خود برسند. کسب اطلاعات و اخبار حوزه تعریف،ازطرق مختلف آشکار و پنهان میباشد. یکی ازآسان ترین و کم خطرترین شیوه های طرف متخاصم برای کسب اطلاعات به صورت مخفیانه استفاده از ابزار فنی و مخابراتی مثل تلفن، فاکس،تلکس و اینترنت است و ساده ترین و کم هزینه ترین آن استفاده ازتلفن است. جمع آوری از طریق تلفن را جاسوسی تلفنی و به نوعی دیگر که همراه با فریب باشد تخلیه تلفنی می گویند. از آنجا که گروهک های منافق و برخی عناصر خود فروخته همواره در پی کسب اطلاعات از مراکز دانشگاهی و فعالیت های علمی کشور هستند، جهت اطلاع جنابعالی برخی نکات بارز دربرخورد با این افراد ذکر می گردد.
زنگ تلفن همیشه زنگ خبر نیست بلکه گاهی زنگ خطر است.
هرگونه اطلاعات درون سازمانی که دانستن آن برای عموم جایز نیست، دارای ارزش است و نمی بایست فاش گردد.
دادن اطلاعات به تماس گیرنده را موکول به تماس تلفنی خودتان کنید که ضمن اخذ شماره تلفن و چک کردن آن برقرار خواهید کرد.
صرف اینکه طرف تماس، به شما یک شماره داد، دلیل صحت او نیست بلکه باید شماره داده شده را بررسی کنید.
از دادن شماره تلفن های غیر عمومی به افراد ناشناس خودداری کنید.
در صورتی که تماس گیرنده به موارد ضعف شما اشاره کند، یا در صورت ندادن اطلاعات تهدید به از دست دادن شغل یا گزارش به رده های بالاتر نماید، اعتنا نکنید.
بعضی وقتها تماس گیرنده، اتفاق مدنظر را به صورتی تعریف می نماید تا مخاطب تحریک شده و اطلاعات جزئی تری بدهد.
اگر فردی تماس گرفته و اطلاعات آشکاری راجع به موضوع دارد، دلیل صاحب نظر بودن او نیست، پس به او اعتماد نکنید.
جاسوس ها از علاقه نیروهای یک سازمان در جهت راه اندازی کار سازمان های دیگر استفاده کرده و در ساعات غیر اداری تماس گرفته، خود را مسوول سازمان دیگر معرفی می کنند، پس با سوال و جواب زیرکانه ادعای او را بررسی کنید.
اساس تخلیه تلفنی بر غفلت و فریب است ، مواظب غفلت خود و فریبکاری دشمن باشید.
در ادامه برخی روش هایی که منافقین، اخیراً از آنها در تماس با افراد نخبه و علمی کشور بهره برده اند، جهت بهره برداری اعلام می شود:
تماس گیرنده خود را با هویت فردی دیگر از مراکز علمی و پژوهشی یا ریاست جمهوری یا وزارت علوم معرفی می نماید.
موضوع صحبت در محور برگزاری سمینار یا نشست علمی، ارائه مقاله، مصاحبه مطبوعاتی بوده و خواستار اطلاعات از مخاطب پیرامون افراد و پروژه های علمی و اداری می گردند.
مشخصات و شماره تماس افراد مختلف و اساتید و پژوهشگران مرتبط با علوم فوق الذکر را خواستار می گردند.
مشخصات و شماره تماس افراد مرتبط با صنایع نظامی و یا دانشجویان دوره دکتری یا کارشناسی ارشد نظامی، شاغل به تحصیل در محیط های وزارت علوم را درخواست می نمایند.
مشخصات پروژه های مرتبط با پیشرفت های علمی و افراد فعال در آن را درخواست می نمایند.
فرد تماس گیرنده، نامه ای رسمی و جعلی به امضای مقامی مسوول می فرستد و خواستار ارسال اطلاعات خاص می شود.
در مکالمات تلفنی از بکار بردن اخبار و اطلاعات طبقه بندی شده خودداری فرمائید.
آیا می دانید تخلیه تلفنی ، دقیق ترین و آسانترین شیوه جمع آوری دشمن است.
موضوعات مرتبط: راههای نفوذ
موضوعی که در عین سادگی و کم اهمیت جلوه کردنش بسیار مهم و حیاتی است و بسیار به امنیت كشور خدشه وارد کرده است.
شاید اولین سوالی که به ذهن خطور میکند، اینکه تخلیه تلفنی به چه معناست؟
تخلیه تلفنی در معنای عام به معنای به دست آوردن اطلاعات از افراد مختلف جامعه توسط تلفن به وسیله کسانی که به هر دلیل عناد با این مرز و بوم دارند(اطلاعاتی که از نظر ما اهمیت چندانی ندارد مثل اسم رئیس یا همکار همسر یا ارائه آمارهای خیلی معمولی در حیطه کاری)
تعریف تخلیه تلفنی به صورت کلاسیک :
تخليه تلفني عبارت است از تلاشي آگاهانه از طرف دشمن با بهره گيري از غفلت و يا فريب عوامل خودي به منظور كسب اطلاعات و القاي خواسته هاي خود از طريق برقراري ارتباط تلفني و مسلما دشمن در اين اقدام اهدافي درسر مي پروراند . اهدافي همچون :
- جمع آوري اطلاعات در خصوص مشكلات داخلي جامعه در راستاي بهره برداري تبليغي
- شناسايي مشكلات دستگاههاي اجرايي جهت بهره برداري تبليغي در راستاي ناكارآمد نشان دادن نظام
- كسب اطلاعات در راستاي دامن زدن به اختلافات جناحهاي سياسي كشور
- تلاش آگاهانه براي ايجاد اختلافات مذهبي ، سياسي و قومي در داخل كشور
- كسب اطلاعات با هدف ايجاد اخلال در روابط جمهوري اسلامي در مجامع بين المللي
اولین سوالی که در این خصوص مطرح است اینکه به نظر شما چند درصد از اطلاعات و اخبار کشور توسط تخلیه تلفنی به دست دشمنان ایران زمین می افتد؟
پاسخ : نزدیک به 80 درصد اطلاعات کشور توسط تخلیه تلفنی از تمامی اقشار جامعه به دست دشمنان این مرز و بوم می افتد.
سوال بعدی که مطرح میگردد اینکه دشمن در تخلیه تلفنی به دنبال چیست و چه کسانی در معرض تخلیه تلفنی هستند؟
پاسخ : دشمن در تخلیه تلفنی به دنیال اطلاعاتی است که از نظر ما ارزش چندانی ندارند ولی در واقع برای آنها ارزشمند محسوب میگردد و اطلاعات ما به واقع تکمیل کننده پازل اطلاعاتی آنهاست. و دشمنان برای این کار هیچ محدودیت سنی اعمال نکردند و از کودکان 6 ساله تا سالخوردگان 90 ساله رو مورد تخلیه قرار داده اند.
اصولا تخلیه تلفنی به دو صورت انجام میگیرد:
1- کنترل تلفن همراه افراد به وسیله وسائل و روشهای مخصوص که بیشتر جنبه جاسوسی و اطلاعاتی دارد
2- تماس تلفنی با اشخاص و گرفتن مستقیم اطلاعات از انها
تلفن همراه :
طبق تحقیقات سازمانهای اطلاعاتی کشورهای مختلف ثابت گردیده است که تلفنهای همراه ساخته شده توسط کارخانه های مختلف دارای یک حافظه مخفی با ظرفیت بالا جهت ضبظ مکالمات و یک وسیله ای شبیه سیم کارت به صورت مخفی جهت ارائه اطلاعات گوشی مورد نظر به کشورهای سازنده در مواقع خاص است و تلفنهای همراه دارای نوعی باطری بسیار ریز با عمر دست کم 50 ساله است که در مواقع حساس و مورد نیاز برای کشورها و سیستم های اطلاعاتی ناظر بر ساخت این گوشیها اطلاعات ارسال خواهد نمود.
شاهد مثال این قضیه نیز زمانی است که به هر دلیل گوشی خود رو گم کرده و از مخابرات تقاضای یافتنش رو داشته باشید که با رعایت جمیع شرایط گوشی شما در صورت خاموش بودن نیز پیدا خواهد شد.
راههای امنیتی جهت کنترل و کم کردن خطرات احتمالی سوء استفاده از گوشی تلفن همراه:
1- از همه کدها و رمزها و قفلها استفاده گردد.
2- از شماره گیری سریع استفاده نشود
3- توصیه میشود از تلفن هایی با حافظه کمتر استفاده گردد (اشاره به گوشیهای ساده و ارزان قیمت)
4- در هیچ موقع با ستاره و مربع بازی نگردد. چرا که کنجکاوی مخاطب (سازمانهای اشاره شده در بالا) را در اینکه احتمال ورود صاحب تلفن همراه به رمز و یا کدی که جنبه سری و اطلاعتی دارد را جلب خواهد نمود.
5- هر از چندگاهی سیم کارت از گوشی جدا گردد و با یک فاصله زمانی مجددا استفاده گردد.
6- بهتر است شماره های مهم و حساس را در گوشی موبایل ذخیره نکنید و سایر شماره ها رو به اسامی که خودتان متوجه میشوید ذخیره کنید. دست کم از اسامی به جای نام فامیلی استفاده کنید.
7- سعی کنید تلفن همراهتان را به کسی جهت تماس قرض ندهید در صورت الزام به این کار خودتان شماره گیری نمائید. (چرا که ممکن است طرف کدی رو وارد نموده که حساسیت بر روی شما در خصوص کنترل و مکان یابی شما افزایش یابد)
8- از گوشیهای هدیه شده استفاده نکنید و قبل از هر کاری اقدام به تعویض آن نمائید.
9- بعد از گذشت مدت زمانی مشخص گوشی خود را تعویض نمائید.
10- همچنین از لحاظ پزشکی توصیه میشود در هنگام صحبت از گوش چپ استفاده نمائید و سعی نمائید گوشی رو به صورت عمودی گرفته تا خطرات کمتری شما رو تهدید نمائید
تماس تلفنی با اشخاص و گرفتن مستقیم اطلاعات از انها
در این روش از تخلیه تلفنی ابتدا پازلی تشکیل میگردد که گاهی برای تکمیل این پازل سالها زمان صرف میشود. این پازل شامل موارد ذیل میگردد.
1- موضوع
2- تشکیل گروه کارهای مختلف (مانند بررسی افراد مختلفی که ارزش سرمایه گذاری جهت تخلیه تلفنی را دارند)
3- تشکیل پازل و بررسی روند تکمیل پازل
4- طرح سوالات مختلف جهت سوال پرسیدن از افرادی که مد نظر قرار میگرند
5- رجوع به بایگانی دقیقشان در خصوص موضوع و سابقه افراد
6- جمع آوری اطلاعات آشکار در خصوص موضوع که از طریق رسانه های جمعی و نوشتاری در اختیار عامه جامعه قرار میگیرد.
7- هدف قرار دادن مرکز اصلی اداری و ساختمانی و تشکیلاتی موضوع
8- بررسی اطلاعات موازی شامل اطلاعات اولیه و مقدماتی راجع به افراد هدف، اطلاعات اولیه و مقدماتی راجع به موضوع و نوع درگیری فرد هدف با موضوع، پیدا کردن روشهای اعتماد سازی، پیدا کردن سرنخ.
9- استفاده از روانشناسی ارتباط جهت اطلاعات گیری.
10- بررسی شخصیت افراد – مانند ترسو بودن یا نوع زبان و لهجه طرف و ...
11- نحوه ورود به بحث
12- نوع پوشش (با عناوین مختلف و مراجع مهم کشوری) مثل نهاد ریاست جمهوری، قوه قضائیه، اداره اطلاعات، دیوان محاسبات و ....
به عنوان مثال گاهی جهت رسیدن به شماره موبایل یک رئیس دستگاه اجرایی ابتدا کارمندان آن دستگاه و خانواده رئیس رو بررسی میکنند و مواردی اتفاق افتاده که شماره موبایل رئیس یک دستگاه اجرایی رو از همسر راننده آن رئیس به بهانه های مختلف و با استفاده از ساده لوحیش گرفتند. مواردی مانند نیاز به تماس فوری با همسر شما که موبایلش در دسترس نیست و نیاز به شماره موبایل رئیسش داریم و ...
یکی از موارد عینی تخلیه تلفنی در شهرستان نطنز و در خصوص نیروگاه هسته ای که در این شهر تاسیس شده اتفاق افتاده.
به طوری که به وسیله تخلیه تلفنی یکی از کارمندان اداره برق این شهرستان موفق به فهمیدن شروع به کار این نیروگاه گردیدند.
قضیه از این قرار بوده که شخصی تحت عنوان دانشجو جهت یک پروژه دانشگاهی با اداره برق شهرستان نطنز تماس گرفته و عنوان نموده که نیاز به اطلاعاتی در خصوص مصرف برق و انرژی و ... دارم. و مهمترین سوالی که در پوشش سوالهای دیگر پرسیده شده بود میزان مصرف برق این شهرستان در یک بازه زمانی 3 ماهه بوده که به وسیله بررسی میزان مصرف انرژی نطنز که بعد از راه اندازی نیروگاه 1/5 برابر شده بود موفق به یافتن اطلاعاتی در خصوص راه اندازی نیروگاه هسته ای نطنز گردیدند.
راههای مبارزه با تخلیه تلفنی و تلفن های مشکوک
1- کم کردن صحبت با تلفن
2- هنگام استفاده از تلفن به این موضوع بیندیشیم که نفر سومی در حال شنود مکالمه میباشد
3- تاکسی را نشناختیم و اطمینان حاصل ننمودیم به هیچ سوالی پاسخ ندهیم
4- هیچگونه مسائل و اطلاعات طبقه بندی شده را به صورت تلفنی بازگو ننمائیم.
5- حتی الامکان از پاسخگویی تلفن به وسیله کودکان جلوگیری نمائیم
6- آموزشهای لازم به کودکان و اعضای خانواده داده شود که به هیچ عنوان شماره تلفن و یا ادرس و ... در پشت تلفن ندهند.
به هر حال تخلیه تلفنی روشی است نه چندان نوین که کاربرد بسیاری در خصوص مسائل امنیتی و اطلاعاتی کشور دارد و ممکن است گاهی اوقات هر یک از ما نیز جزئی از پازل تهیه شده دشمنان جهت دریافت اطلاعات باشیم.
موضوعات مرتبط: راههای نفوذ
قسمت اول - شما باید صمیمی باشید
زندگی صمیمانه، لذت بخش تر است.
همسرانی که صمیمیت را تجربه کرده اند خوب می دانند که صمیمیت یعنی عشق متقابل یعنی درک متقابل. در یک جو صمیمانه، نیازهای همه برآورده می شود.
پدر و مادری که با فرزند خود صمیمی می شوند بهتر می توانند ارزشهای فکری خود را انتقال دهند.
وقتی شما می توانید ارتباطی صمیمانه برقرار کنید؛ به شما پیشنهادی جالبی داده می شود. ازدواجی مناسب. شغلی عالی. فکری نو و خلاق. برنامه ای تفریحی و ...
فکر می کنم خود شما بارها شاهد بوده اید که اشخاصی در کمترین زمان، چنان در دیگران تاثیر مثبت و خوبی گذاشتهاند کهبه راحتی درخواستهایی بزرگ، پاسخ مثبت دریافت کرده اند و حال آنکه افراد دیگری، علیرغم ارتباط طولانی چنین شانسی نداشته اند.
خودتان هم گاهی وقتها پیشنهادهای جالب خود را به دوستان قدیمی، همکاران با سابقه، اعضای خانواده ودوستان صمیمی نداده اید بلکه این پیشنهادها را به کسانی داده اید که تازه با شما آۀشنا شده اند اما در پهنه قلب شما نفوذ کرده اند.
حتی علیرغم آنکه روابط عمومی سازمانها وموسسه ها و شرکتها، شرایطی را برای استخدام در نظر می گیرند؛ تقریبا همه چیز، در مصاحبه حضوری تعیین کننده است. ارتباط موثر و صمیمانه شخصی که جویای کار است حتی ذهنیت مدیر عامل رااشغال می کند. تحصیلات، سابقه کار، ضامن و معرف و ... همه و همه، متاثر از ارتباط اولیه است. ارتباطی صمیمانه، با نفوذ و تاثیر گذار.
دکتر اسبورن در کتاب پرورش خلاقیت خود، ایجاد یک ارتباط صمیمانه را یک برخورد خلاق می داند که شخص را تکامل می دهد.
آنتونی رابینز در کتاب خود، ماجرایی را شرح می دهد که مضمون بسیار جالبی دارد: از ده نفر می خواهند که به ایالتهای دیگر بروند و بدون آشنا، پارتی، ضامن و معرف و حتی کارت شناسایی از بانک آن ایالت وام بگیرند و از این عده تنها یکی دونفر که قادر بودند ارتباطی صمیمانه و تاثیر گذار، برقرار کنند؛ موفق می شوند.
ارتباط صمیمانه، شما را سریع تر و راحت تر به هدف می رساند
نیازهایتان را برآوده می کند.
شما را در پرتو پیشنهادهای جالب توجه قرار می دهد.
شما را دوست داشتنی تر و خواستنی تر می کند.
شما را موثرتر، مفیدتر و با نفوذتر می کند.
و ... ادامه دارد
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، راههای نفوذ ، نفوذ ، خوب زندگی کنیم
قسمت دوم : شیوه های انتقال اطلاعاتمان به مخاطب
ما اطلاعاتمان را از سه راه به مخاطب خود منتقل می کنیم:
الف- کلام:
بیشتر ارتباطهای ما از راه کلام صورت می گیرد و شما غالبا برای انتقال مطالب خود، سخن می گویید. در حالی که صحبت کردن و سخن گفتن، به تنهایی، بدترین و کم اثرترین شیوه انتقال است.
تحقیقات نشان داده است که تنها %70 اطلاعات ما از طریق کلام منتقل می شوند. وقتی شما دو ساعت تمام برای یک نفر یا یک عده سخنرانی می کنید، بدون اینکه از سایر راههای انتقال مطالب استفاده کنید؛ عملا فقط %70 گفته هایتان به مخاطب یا مخاطبتان انتقال پیدا کرده است. چیزی کمتر از هشت و نیم دقیقه آن!
اگر مخاطب یا مخاطبین شما بی توجهند یا حوسشان پرت است یا به عالم هپروت رفته اند؛ و یامدام خمیازه می کشند، اغلب به خاطر این است که شما صرفا صحبت می کنید و در بیان ضعف دارید؛ یعنی از راههای دیگر انتقال اطلاعات که مجموعا %93 انتقال از راه آنها صورت می گیرد؛ بهره نمی جویید.
بر دیگران خرده نگیرید که چرا گوش نمی کنی؟ حواست کجاست؟ و ... به خودتان خرده بگیرید که در برقراری ارتباط، ضعف دارید.
به خاطر داشته باشید اگر چه کلام، اولین راه برقراری ارتباط است؛ اما کم اثرترین است.
ب- لحن و طنین:
%38 اطلاعات ما از طریق لحن و طنین صدای ما منتقل می شود. یعنی چیزی بیش از 5 برابر کلام.
در روان شناسی یادگیری و توجه، گفته می شود که اساسا یا باید محرک تغییر کند یا تحریک پذیر تاتوجه و گیرایی تحریک پذیر، باقی بماند و همچنان جهت گیری کند.
مثلا وقتی شما از پشت بام منزل خود صدای پایی می شنوید؛ خیز بر می دارید و جهت می گیرید و چون احتمال می دهید دزد آمده باشد؛ توجه فراوان می کنید. هر چه قدر که صدای پا متغیرتر باشد مثلا کم و زیاد شود و همچنین هر چقدر که شما متغیرتر باشید مثلا خود را به صدا نزدیکتر یادورتر کنید؛ توجه شما افزایش می یابد.
امااگر شما در رختخواب، ثابت و یکنواخت باشید و صدای پا هم یکنواخت باشدغ خیلی زود به شدت، از توجه شما کاسته می شود. شما به خواب خوشی فرو می روید تا دزد هم با خیال راحت کار خودش را بکند و برود!
صدای پا در این مثال محرک است و شما تحریک پذیر سخنران و گوینده هم حکم محرک را دارد.
کسی که صحبت را آغاز می کند، مدام باید لحن و طنین صدای خود را تغییر دهد.
کسانی که از اول تا آخر صحبت خود، با یک تن صدا صحبت می کنند؛ مخاطبان خود را از دست می دهند و فقط به خاطر همین یک ضعف عملا %38 تاثیر گذاری و نفوذ خود را از دست می دهند و مطالبشان، چنان که باید و شاید انتقال پیدا نمی کند.
به کلام خود آهنگ بدهید. صدایتان را بالا و پایین ببرید. برای خودمعین کنید کاز ابتدا آنچه مهمتر است با صدایی بلندتر یا پایین تر بگویید.
لحن و طنین خود را تغییر دهید تا مخاطب، توجه پایدارتری داشته باشد.
متاسفانه اکثر سخنرانها بیشتر به آنچه می گویند، توجه می کنند، به واژه ها و به جمله بندیها.
اما آنچه به واژه ها و جمله ها روح می دهد و جان کلام را به جان شنونده پیوند می زند لحن و طنین شماست.
گاهی آنقدر آهسته صحبت کنید که شنونده را به زحمت و جهت گیری وادارید و گاهی چنان کوبنده و محکم بگویید که درونشان نفوذ کنید.
عده ای، به غلط، اول خیلی آهسته سخن می گویند و بعد بتدریج تن صدای خود را بالا می برند.
این افراد، همان ابتدا، مخاطب خود را از دست می دهند. شنونده فقط وقتی زحمت شنیدن صدای آهسته را به خودش می دهد که قبلا چیزی برایش جلب توجه کرده باشد.
ابتدا اشتیاقی برای شنیدن عبارت یا واژه ای ایجاد کنید. سپس آن را با تنی دیگر بگویید.
صدای یکنواخت و تغییر نکردن لحن و طنین، یکی از مهمترین علتهای حواس پرتی، چرت زدن و یا خمیازه کشیدن مخاطب است که شما را به ناراحتی وا می دارد.
تمرین کنید آنچه را که باید امروز در میان بگذارید؛ با تغییر لحن و طنین موثر بیان کنید.
لحن قاطعانه- لحن مودبانه- لحن شاد- لحن آرام- لحن تاکیدی- لحن شوخ طبعانه و ...
شما خود تجربه کرده اند که در محاوره ها، روحیه شما، خواه ناخواه لحن و کلام شما راتغییر می دهد، اما در انتقال اطلاعات به صورت سخنرانی یا تدریس و .. از این خصوصیت استفاده نمی کنید. تمرینن کنید که با تغییر لحن و طنین به سخن خود روح دهید. جان و روح محتوای واژه ها را با آهنگ کلام خود به مخاطبتان القاء کنید تا شنونده های فعال و خوبی داشته باشید.
ج- حرکات:
آنچه تا کنون گفتیم یعنی کلام و طنین در مجموع %45 اطلاعات ما را منتقل می کند. %55 بقیه، یعنی بیش از نیمی از آن، از طریق حرکات منتقل می شود.
این حرکات، بیش از همه به حرکات موزون و هماهنگ دست وابسته است و پس از آن به تغییر چهره، قیافه (حرکت عضلات صورت) وتغییر حالت و ژست و یا اصلا تغییر مکان.
دقت کنید بیش از نیمی از اطلاعات ما را حرکات ما منتقل می کنند. پس: متناسب با کلام خود حرکت کنید. دست خود را حرکت دهید.
گاه لبخند بزنید. گاه چهره درهم بکشید. گاه لخت و بی اعتنا باشید و گاهی محکم و نرم چشم به جایی بدوزید.
شاید فقط با حرکت لبها و چشم، دهها چهره متفاوت بتوان ایجاد نمود.
به کلام خود شکل تصویری بدهید.
اگر به شما ده تصویر ثابت (اسلاید) و یک تصویر متحرک (فیلم) نشان داده شود؛ بیش از همه به خاطر آن تصویر متحرک در ذهن شما حک می شود. انسان، به تصویرهای متحرک هم توجه بیشتر نشان میدهد و هم علاقه فراوان تری دارد.
خود را به نرمی برای شنونده به تصویر بکشید؛ با حرکات هماهنگ خود؛ به همین سادگی.
اگر شما در فاصله 20 سانتیمتری مخاطب خود بنشیند یا بایستید و چون مجسمهای سرد و بی روح و بی حرکت سخن بگویید و شروع کنید مقاله خود را بخوانید؛ عملا به حضار می گویید: به من بی توجه باشید. اصلا به من اعتنا نکنید. هر کسی به کار خودش بپردازد و در عالم خودش فرو برود.
ادامه دارد
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، راههای نفوذ ، نفوذ ، خوب زندگی کنیم
برای نفوذ کلام و تاثیر گذاری مطلوب، شما باید سه شیوه کلام ولحن و حرکت را با هم استفاده کنید. این، بدان معنا نیست کشما هنگام صحبت کردن، باید خود را به در و دیوار بکوبید. ابدا.
منظور از تغییر لحن و طنین و حرکتف این است که شما به تناسب کلام خود، تنوع موزون و هماهنگی را در لحن و حرکات خود به وجود آورید.
در این تغییرات نباید افراط کنید که ناآرامی گوینده حمل بر اضطراب او می شود و در نتیجه مخاطبان خود را از دست می دهید.
تغییر لحن و طنین به تناسب کلام و حرکت و تغییر وضعیت نیز به تناسب کلام. آن هم نهمداوم و پشت س رهم و افراطی.
نرم و ملایم در عین حال پرشور و جذاب وتاثیر گذار باشید.
سخنرانهای برجسته و معلمان واستادان نمونه، بیش از همه به تاثیر ترکیب منطقی کلام و لحن و حرکات واقفند و از صمیمیت ایجاد شده نیز بهره فراوان می برند.
ادامه دارد ...
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، راههای نفوذ ، خانه و خانواده ، نفوذ