ادعای اسرائیل درباره رهگیری ۹۹ درصد موشک های ایران درست نیست
۷ نکته درباره عملیات «وعده صادق»
۱- این نخستین حمله نظامی ایران به خاک اسرائیل (حداقل به صورت عیان و آشکار) از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی محسوب می شود که به نوعی جنگ میان ایران و اسرائیل را از سایه خارج کرد.
۲- در انجام این عملیات، ایران به درستی اهداف نظامی را مدنظر قرار داد تا هم پاسخ انتقامی خود را مشروع سازد و هم از ایجاد تلفات انسانی بالا و احتمال تشدید تنش جلوگیری کند.
۳- در حالی که هنوز بخشی از موشک ها و پهپادهای ایران به آسمان اسرائیل نرسیده بودند، نمایندگی ایران در سازمان ملل در شبکه ایکس، پاسخ ایران را پایان یافته اعلام کرد. صبح دیروز نیز سرلشکر باقری، رییس ستاد کل نیروهای مسلح ایران در مصاحبه ای گفت که قصد ادامه عملیات را نداریم، اما اگر به خاک ما یا مراکز وابسته به ما در سوریه یا جای دیگر تعرض کنند باز هم عملیاتی اجرا خواهد شد. این موضوع به روشنی نشان می دهد ایران تمایلی برای ادامه تنش ندارد.
۴- سخنگوی ارتش اسرائیل مدعی شده ۹۹ درصد موشک ها و پهپادهای ایرانی را رهگیری و منهدم کردند. اگرچه هنوز آمار رسمی و دقیقی از تعداد پهپادها و موشک های شلیک شده به سمت اسرائیل منتشر نشده است، اما به نظر نمی رسد رقم اعلام شده از سوی اسرائیل درست باشد. مقامات اسرائیلی در گفتگو با نیویورک تایمز مدعی شده اند ایران ۳۳۱ حمله شامل ۱۸۵ پهپاد، ۳۶ موشک کروز و ۱۱۰ موشک زمین به زمین به سمت اسرائیل انجام داده است. در این صورت آیا فقط ۳ مورد از آنها توانسته اند از پدافند هوایی اسرائیل عبور کنند؟! فیلم هایی که در شبکه های اجتماعی دست به دست می شوند حداقل خیلی بیشتر از این تعداد را گواهی می دهند.
۵- در حمله ایران به اسرائیل می توان دو نتیجه سیاسی و نظامی را از هم تفکیک کرد. به لحاظ سیاسی حمله بی سابقه و با حجم بالای پهپاد و موشک و آن هم از خاک ایران و علی رغم تهدیدهای قبلی اسرائیل و آمریکا نشان از اعتماد به نفس بالای ایران برای عمل به وعده داده شده دارد. اما به لحاظ نظامی می بایست منتظر ماند و اخبار صحیح و دقیق از میزان خسارات ایجاد شده در اسرائیل را نظاره کرد.
۶- اکنون جهان منتظر واکنش اسرائیل به حمله ایران است. آیا اسرائیل پاسخ خواهد داد؟ در این باره دو نظریه قابل طرح است. اگر حمله ۱ آوریل اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق صرفا یک حمله تاکتیکی برای دستیابی به اهدافی محدود بوده بنابراین نوع واکنش اسرائیل به حمله انتقامی ایران می بایست تا حدود زیادی به میزان خسارات وارد شده بستگی داشته باشد.
از آنجا که اسرائیلی ها تا این لحظه مدعی خسارت محدود شده و از آن طرف بایدن نیز خواستار عدم پاسخ از سوی اسرائیل شده، منطقی است که انتظار کاهش تنش ها یا پاسخی حداقلی از سوی اسرائیل را داشته باشیم. اما اگر حمله ۱ آوریل با اهداف راهبردی و اساسا برای به جنگ کشاندن ایران (و به تبع آن آمریکا) انجام گرفته است، قاعدتا اسرائیل اکنون بهانه لازم برای پاسخ و تشدید تنش را در اختیار دارد. لذا باید اذعان کرد که اکنون توپ در زمین اسرائیل است.
۷- حمله دو شب پیش ایران این پیام را به اسرائیل و متحدانش مخابره کرد که ایران اراده و توان لازم برای دفاع از خود را دارد. ضمن آنکه در عملیات شب شنبه از توان رزمی متحدان ایران در منطقه به کمترین میزان استفاده شد. لذا اگر اسرائیل بخواهد پاسخی شدید به حمله دیشب بدهد، آنگاه باید منتظر تهاجمی همه جانبه از سوی ایران و متحدانش باشد که در این صورت احتمالا شاهد بروز یک جنگ کلاسیک در جنوب لبنان میان حزب الله و اسرائیل و بارش موشک و پهپاد از ایران، عراق و یمن به سوی سرزمین های اشغالی خواهیم بود.
موضوعات مرتبط: نظامی ، راهبرد و تحلیل ، صهیونیست
برچسبها: حمله موشکی , ایران , اسرائیل , وعده صادق
▪️صهیونیستها در اقدامی قابل تأمل، اقدام به انتشار ویدئویی کردند که در آن یکی از افسران سازمان جاسوسی و آدمکشی این رژیم یعنی «موساد» در مورد شیوه ترور شهید فخریزاده نکاتی را مطرح کرده و اعتراف کرده که برای این ترور به مدت یک سال تجهیزات یک دستگاه ترور الکترونیکی را به صورت قطعات ریز وارد ایران کردهاند تا بتوانند این ترور را انجام دهند! این اعتراف رسمی نشان میدهد که رژیم صهیونیستی همانگونه که همه میدانند تروریسم دولتی را ترویج میکند و اگر در ایران کسی مسوولیتی قبول میکرد به راحتی میشد بابت این اعتراف به ترور از این رژیم شکایت کرد!
▪️اما سوال مهم و اصلی این است چرا صهیونیستها در این زمان دست به چنین اقدامی زدند، اقدامی بسیار خطرناک به لحاظ سیاسی، امنیتی و حتی حقوقی! پاسخ این سوال بسیار ساده است. پس از انتشار فیلم دستگیری عناصر آموزش دیده موساد که قصد داشتند یکی از سولههای سازمان هواپیماسازی ایران در اصفهان را منهدم کنند، عملاً کمر این رژیم به لحاظ امنیتی شکست. در مخیله صهیونیستها هم نمیگنجید که دستگاه امنیتی ایران تا این اندازه روی آنها اشراف داشته و از زمان ورود به کشور این چهار عنصر تروریست را رصد کرده باشد.
▪️نمایش تجهیزات به کار رفته و نشان دادن تصاویر این عناصر به همراه معرفی کشورهای و کمپهای آموزشی که موساد از آن در کشورهای افریقایی استفاده میکند، انتشار تصاویر برخی از عوامل موساد در این کشورها و همچنین مشخص شدن آخرین فنآوریها و تکنولوژیهای ارتباطی و انفجاری در همه ابعاد ضربهای اساسی و کاری به این رژیم به شمار میرفت. در واقع، انتشار این مستند پس از حمله به مقر موساد در حاشیه شهر اربیل پاتوق فسادخانه مسعود بارزانی و باند مافیایی و فاسدش یکی از اساسیترین ضربات به این سازمان خونخوار و وحشی به شمار میرود.
▪️انتشار این مستند آن هم در روزهایی که اتاق هدایت آشوبها و ترورها علیه کشورمان در تلآویو قرار داشته و هماهنگیها هم در لندن صورت میگیرد بسیاری از عوامل مخفیمانده این رژیم در ایران را چنان ترساند که باوجود دریافت دستورات لازم برای مشارکت در آشوبها جرأت نکردند از سوراخهای خود بیرون بیایند. البته لو رفتن شبکههای پشتیبان موساد در ایران و البته برخی از سازمانهای امنیتی دیگر را هم باید در این توضیحات گنجاند، مسالهای که در طول سالهای گذشته سابقه نداشته است.
▪️یکی از مسائلی که در این مستند برای صهیونیستها غیرقابل باور و پذیرش بود، رصد ویندوز قرمز توسط بخش انفورماتیک وزارت اطلاعات بود، اینکه رد و بدل کردن اطلاعات میان عناصر تروریست و مسوولان موساد چگونه تحت اشراف اطلاعاتی و امنیتی قرار گرفته موضوعی است که بدون شک برای مدتها سوالی اساسی خواهد بود و صهیونیستها به هیچ عنوان نخواهند توانست پاسخی مناسب برای آن پیدا کنند. معرفی رسمی عملیات تروریستی صهیونیستها ضربهای اساسی به حیثیت نداشته موساد به شمار میرفت که در طول این سالها تلاش بسیار کرده خود را چند گام جلوتر از رقبا نشان دهد.
▪️با توجه به این مسائل، نیاز بود که موساد دست به کار شود و برای حفظ آبروی خود هم که شده، هزینه بدهد. هزینه را هم باید یک افسر سوخته این رژیم بدهد که توسط دستگاه امنیتی کشورمان رصد شده و در لیست انتقام قرار دارد. آوردن این افسر جانی موساد در مقابل دروبینها و تشریح دوباره عملیات ترور شهید فخریزاده صرفاً تلاش مضبوحانه برای بهبود آبرو و چهره این سازمان بود، چرا که انتشار مستند «عملیات بزرگ» در رسانههای ایرانی بازتاب گستردهای هم در سرزمینهای اشغالی داشت و مسوولان قاتل موساد باید در این زمینه با برجسته کردن اقدامات پیشین خود، راه فراری برای خود تدارک میدیدند. در این گزارش، صهیونیستها از کوچکترین حادثه هم نگذشته و همه را رسماً به اسم خود سند زندهاند!!
▪️انتشار این 100 ثانیه در این بازه زمانی، دلیلی بیش از این ندارد اما همه این اقدامات و زورزدنها نمیتواند شکست سنگین و بیسابقه موساد را جبران کند. در تلآویو هنوز باید در مورد چرایی، چگونگی و دلایل این شکست اطلاعاتی امنیتی با فکر کنند و ببینند کجای کارشان لنگ میزده که عملیاتی به این بزرگی و با این دقت لو رفت و به همراهش بخش بزرگی از داشتههای امنیتی موساد در ایران نیز باد هوا شد...
موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسبها: صهیونیست , اسرائیل , ترور , افسر موساد
اسرائیل در ۷۴ سال اشغالگری، دیوار امنیتی کاملی را به دور خود کشیده و مناطق اشغالی را به «زندان- پادگان» بزرگ با انواع دوربینها و یگانهای نظامی تبدیل کرد. اما با همه این تدابیر، اکنون ضربات از لبنان و غزه، به عمق مناطق کشیده شده است.
آخرین بار، هفته گذشته، پدر و پسر و برادرزاده فلسطینی، ضمن جا گذاشتن همه تدابیر امنیتی، به اتوبوس حامل سی نظامی عضو تیپ گولانی حمله ور شدند. تکرار زنجیرهوار عملیات ظرف هشت ماه اخیر، افزایش استفاده از سلاح گرم و حتی بمب دست ساز، و دقت بیشتر در تلفاتگیری، از بحران امنیتی در رژیم اسرائیل با وجود همه سختگیریها و جنایتها خبر میدهد.
چندی قبل «بن کاسبت» تحلیلگر معروف صهیونیست اظهار داشت: «عملیاتهای اخیر ثابت کرد دیوار حائل که گمان میرفت راه نجات ماست، هیچ فایدهای ندارد».
مؤسسه مطالعات امنیتی دانشگاه تلاویو (INSS)، هشت ماه قبل، سند ارزیابی استراتژیک سالانه خود درباره سه تهدید مهم را جهت ابلاغ به نهادها، به «اسحاق هرتزوگ» رئیسرژیم ارائه کرد: «ایران، بزرگترین تهدید به شمار میرود و اسرائیل، به تنهایی قادر به مقابله نیست. ایران به فعالیتهای منطقهای از طریق توسعه برنامه موشکهای نقطهزن و پهپادهای حزبالله و دیگر گروهها که قادر به نفوذ به عمق اسرائیل هستند، ادامه میدهد. جنگ غزه [سیفالقدس] نشان داد جبهه داخلی فلسطین، به هیچ عنوان به حاشیه نرفته. با آنکه ارتش و دستگاههای امنیتی، وضعیت کرانه باختری را شبانهروز تحت کنترل دارند، اما اوضاع امنیتی به علت ضعف تشکیلات خودگردان و اتحاد گروهها در کف خیابان، در آستانه انفجار است.
در داخل هم، تهدید اجتماعی و قطبیسازی، شکافها و تنشها، سومین تهدید بزرگ است. تداوم جبههگیریهای سیاسی و اجتماعی و بیاعتمادی به نهادهای حاکمیتی و خلأ آشکار در آمادگی ارتش برای جنگ آتی در چند جبهه، چالشهای بسیار بزرگی را ایجاد کرده، آن هم در شرایطی که مناطق خارج از کنترل، بهوجود آمدهاند. احتمال درگیری و هرج و مرج بسیار بالاست.»
این نکته هم گفتنی است که شاباک دو هفته قبل، درباره احتمال بروز خشونت شدید و آشوب در انتخابات دو ماه دیگر کنست (پارلمان) هشدار داد.
موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسبها: موساد , صهیونیست , شاباک , اسرائیل
اظهارات رئیس سرویس امنیت داخلی رژیم صهیونیستی «شاباک»، هجو سخنان آمیخته با لافزنی و فرافکنی رئیسموساد است.
دیوید بارنیا، رئیسسرویس جاسوسی اسرائیل، موساد، دیروز مدعی شد حملات ایران علیه اسرائیل و اتباعش، خواه مستقیماً صورت بگیرند خواه غیرمستقیم به وسیلۀ نیروهای نیابتی، پاسخ را در خاک ایران در پی خواهد داشت.
وی گفت: در این صورتی، اسرائیل نه نیروهای نیابتی ایران، بلکه کسانی را دنبال خواهد کرد که این نیروها را مسلح کرده یا به آنان دستور دادهاند و در نتیجه اقدامات اسرائیل در خود خاک ایران صورت خواهند گرفت.
وی مدعی شد اسرائیل اخیراً دهها حملۀ تروریستی ایران را در خارج خنثی کرده است.
رئیسموساد که در دانشگاه رایخمن هرتزلیا سخنرانی میکرد، همچنین گفت: احیای توافق هستهای، هیچ مصونیتی برای تهران در مقابل عملیات موساد ایجاد نخواهد کرد.
لافزنی و فرافکنی رئیسموساد در حالی است که رونن بار، رئیسسرویس اطلاعات و امنیت داخلی اسراﺋیل «شاباک»، همزمان، از شکاف عمیق داخلی به عنوان پیچیدهترین چالش اسرائیل یاد کرد و گفت این اختلافات، تشدید عملیات علیه اسرائیل را در پی داشته است.
به گزارش رادیو فرانسه، وی با استناد به دادههای اطلاعاتی گفت: دشمنان اسرائیل احساس میکنند که تابآوری ملی آن تضعیف شده است.
رونن بار در ادامه افزود: بیثباتی سیاسی و نفاق داخلی در نظام اسرائیل، گروههای تروریستی و افراد را به انجام عملیات علیه اسرائیل ترغیب کردهاند.
وی که همانند رئیسموساد، در دانشگاه رایخمن در هرتزلیا سخنرانی میکرد، گفت: بر پایۀ اطلاعاتی که خواندهایم و بازجویی از مهاجمان و همچنین سالها تجربۀ آشنایی با دشمنان، میتوانیم امروز بدون کمترین تردیدی بگوییم که بی ثباتی سیاسی و تشدید منازعات داخلی، ترغیبکنندۀ محور شرارت، سازمانهای تروریستی و حملات فردی است. رئیسشاباک در ادامه گفت: شکاف عمیقی که در درون جامعۀ اسرائیل توسعه یافته، پیچیدهترین چالشی است که این کشور با آن مواجه شده است.»
رونن بار در ادامۀ سخنانش افزود: از نظر سرویس های اطلاعاتی و امنیت داخلی اسرائیل، بیثباتی سیاسی و اختلافات درونی گروههای تروریستی و افراد را به ارتکاب حمله علیه اسرائیل ترغیب کرده است. این احساس در نزد دشمنان اسرائیل شکل گرفته که مزیت تاریخی اسرائیل و تابآوری و استحکام ملی آن تضعیف شده است.چنین ارزیابیای در نزد دشمنان، باید بیش از همه ما را نگران کند. در این زمینه تنها کاری که شاباک میتواند بکند، هشدار دادن است و مقابله با آن وظیفۀ همه است.
یادآور میشود تامیر پاردو رئیس اسبق موساد، ۱۲ خرداد ماه امسال گفته بود: «اسرائیل در سایه چند دستگی بیسابقه، وارد مرحله خود ویرانگری شده و در لبه پرتگاه قرار دارد. نفرت متقابل در میان ساکنان اسرائیل (فلسطین اشغالی) حاکم است. در شرایطی که دشمنان، منتظر ساعت صفر نابودی ما هستند، به کشوری تکه پاره تبدیل شدهایم».
این فشار مقاومت و «ضربات امنیتی ترکیبی» از درون و بیرون سرزمینهای اشغالی موجب تشدید اختلافات در رژیم صهیونیستی و انحلال چند باره پارلمان و دولت در چهار سال اخیر شده است.
موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسبها: موساد , صهیونیست , شاباک , اسرائیل
🔸بارها نوشتهام که یکی از مهمترین و اصلیترین دلایل مخالفت رژیم صهیونیستی با توافق امریکا و ایران، نه قدرت ایران برای ساخت بمب اتمی است، که این موضوع اصلاً ربطی به توازن قوا در منطقه ندارد. این رژیم سالهای درازی است که بمب اتمی دارد اما ایران رسماً دارد آن را تهدید میکند و میگوید آن را نابود خواهیم کرد و هیچ اهمیتی هم به بمب اتمی این رژیم نمیدهد چرا که بمب اتمی در این شرایط و شاید هم تحت هیچ شرایطی قابلیت استفاده را ندارد. هر چند در طول یک ماه گذشته مطالب و موارد متعددی مبنی بر بیخطر بودن تسلیحات هستهای توسط رسانههای امریکایی منتشر شده است که دلایل آن را پیش از این توضیح دادم.
🔸اما همانگونه لاپید هم در این نشست خبری گفته، ترس و وحشت صهیونیستها از نتیجهبخش بودن توافق، «انتقاع اقتصادی» ایران است و این موضوعی است که خود او گفته باعث خواهد شد ایران سالانه 100 میلیارد دلار درآمد داشته باشد (البته این بابا حساب و کتابش بسیار بد است و درآمد ایران در صورت امضای توافق به بیش از 270 میلیارد دلار در سال خواهد رسید) موضوعی که پیش از این بارها در مورد ترس صهیونیستها از آن نوشتیم. در واقع، هدف نتانیاهو از تحریک ترامپ برای خروج از توافق هستهای و فشار حداکثری تحریمها، ورشکسته کردن اقتصاد ایران بود، در حالی که آنها دستکم در دو مورد اشتباه کردند:
🔸نخست میزان تابآوری ایران در برابر تحریمهای اقتصادی باوجود شدت و حدت آن و دوم برآورد اشتباه در مورد توان ایران برای بازگشتپذیر کردن صنعت هستهای خود. در حقیقت؛ بر اساس گزارشهای دقیقی که از بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی گرفته بودند، زمان مورد نیاز برای بازگشت چرخه هستهای توسط ایران را بیش از دو سال میدانستند و فکر میکردند تحریمها در این دو سال ریشه ایران را کنده است. اما وقتی خدا بخواهد، بسیاری از اتفاقات روی نخواهد داد و شاید هم روی خواهد داد. صهیونیستها باز هم هیچ نگرانی بابت توان هستهای کشورمان ندارند و عمده وحشت آنها قدرت اقتصادی است که ایران به آن دست پیدا خواهد کرد.
🔸توافق شود، انتفاع اقتصادی صورت بگیرد، همانگونه که چند روز پیش یکی از رسانههای صهیونیست نوشته بود، اثراتش به خود ایران ختم نخواهد شد. وقتی ایران تحریم باشد، همه دشمنان رژیم صهیونیستی در فشار و تنگنا هستند و همه آنها دچار بحران میشوند اما وقتی تحریمهای ایران برداشته شود، ایران قدرت اقتصادی خود را بازیابد، اثراتش را در بغداد، دمشق، بیروت، غزه، جنین، نابلس و صنعا به روشنی خواهند دید و این عامل وحشت و ترس رژیم صهیونیتسی است. حالا باید دید آنها چگونه «اجازه نخواهند داد» که ایران به این انتفاع اقتصادی برسد؟ آیا میتوانند تک تک تجار، بازرگانان و اقتصاد ما را هم ترور کنند؟ آیا آنها میتوانند مانع از تجارت ایران شده و دوباره به کشتیهای ایرانی حمله کنند؟
🔸صهیونیستها به خوبی فهمیدهاند که مانند سال 2015 و امضای برجام، در کاخ سفید تصمیم نهایی گرفته شده است؛ بایدن به توافق نیاز دارد و مهمتر از بایدن، حزب دمکرات به این توافق نیاز دارد. منابع حزبی افراد حاضر در قدرت در شرایط فعلی برای بایدن و نزدیکانش بسیار بر منابع رژیم صهیونیستی ارجحیت دارد و حتی پاچه خواری لاپید که بایدن را به عنوان بهترین دوست امریکا در طول تاریخ!! خوانده بود هم نمیتواند این نیاز امریکا را برطرف کند. حتی اگر امروز هم ترامپ در کاخ سفید بود و این شرایط را میدید توافقی به مراتب بهتر با ایران امضا میکرد. بنابراین اگر همه سرکردههای رژیم صهیونیستی هم به واشنگتن بروند، مشکلی را حل نخواهد کرد.
موضوعات مرتبط: راهبرد و تحلیل
برچسبها: اسرائیل , صهیونیست , توهم , ایران
🔸یکی از طنزهای تلخ سالهای اخیر که آدم را به حیرت واداشته و ذهن را به خود درگیر کرده و واقعاً نمیداند در موردش چه باید بنویسد و چه باید بگویدف همین مزخرفگویی و تبلیغات مفت رژیم صهیونیستی با عنوان «اجازه نمیدهیم» در مورد هر چیزی که با آن مخالف هستند، است. تقریباً در هر موردی که شما نگاه کرده و دقت کنید، این رژیم چلقوز و زپرتی (باور کنید عبارت بهتر از این برای توصیف پیدا نکردم) اگر بر خلاف میل و منافعش باشد میگوید «اجازه نمیدهیم» و عموماً به هیچ توافق و هیچ قطعنامه و مصوبهای هم خودش پایبند نیست!
🔸این طنز تلخ را اگر به صورت درست و دقیق بررسی کنیم متوجه میشویم که این رژیم هر جایی که زورش نرسیده و نتوانسته کاری کند، آن را داد میزند و با صدای بلند اعلام میکند؛ چون واقعاً درد برخی مسائل و موارد برای این رژیم چنان زیاد است که از توانش خارج و تحمل آن را ندارد. در مورد این «اجازه نمیدهیم» صهیونیستها میشود کتابهای قطوری نوشت، اما آیا واقعاً توانایی آن را دارند؟ قبل از اینکه به مبحث اصلی بپردازم، چند مثال در این مورد میزنم شاید راهگشا باشد و مطلب را بتوان به شکل بهتری تحلیل کرد و فهیمد.
🔸در طول تقریباً یک دهه گذشته رژیم صهیونستی گفته که اجازه حضور ایران در سوریه را نخواهد داد. نخستوزیر پیشین رژیم صهیونیستی که در دولت نتانیاهو وزیر جنگ بود در سال 2019 گفت که تا دو سال دیگر ایران را از سوریه اخراج میکنیم و «اجازه نمیدهیم» که ایرانیها در کنار مرزهای ما (شما مرز کجاتون هست، مرز شما جهنم است) بمانند. از آن تاریخ تا به امروز نه تنها ایران از فاصله 60 کیلومتری که روسها با صهیونیستها در مورد جولان و القنیطره بسته بودند (و البته هیچ وقت به صورت عملی اجرا نمیشد و فقط ابزار تبلیغاتی بود که روسها به نتانیاهو داده بودند تا در سر مخالفان خودش بزند) پیشتر آمده، بلکه عملاً جای روسها را هم گرفته و صهیونیستها هیچ کاری نکردند.
🔸البته نه اینکه نکردند، هر چه زور داشتند زدند و هر چه در توان داشتند انجام دادند اما خروجی بازی موافق میل آنها نبود و امروز ایران و متحدانش بیخ گوش جولان اشغالی حضور دارند. یا در مورد اینکه «اجازه نمیدهیم» سلاح به حزبالله برسد! این یکی را خیلی دلم میخواست یک درگیری روی میداد تا همه متوجه میشدند این میزان اجازه نمیدهیم صهیوینستها تا چه میزان اجرایی شده است. تقریباً هر سلاحی که مقاومت اراده کرده – تاکید میکنم هر سلاحی که صهیونیستها حضورش در زرادخانه مقاومت را در خواب هم نمیبینند – به دست مقاومت رسید؛ سلاحهایی که صهیونیستها حتی حاضر نیستند حضورش در ایران را هم باور کنند چه برسد به وجودش در دست مقاومت لبنان!
🔸در طول سالهای گذشته بارها گفتند «اجازه نمیدهیم» ایران به سلاح هستهای دست پیدا کند، فلان میکنیم، بهمان میکنیم، حمله میکنیم و خلاصه شکری نبود که نخورند، اما نه فلان کردند و نه بهمان، نه حمله کردند و نه هیچ غلط اضافهای؛ ایران هم به بمب اتم دست پیدا کرد (فاصلهای که یک هفته شده است) و صهیونیستها هنوز هم میگویند اجازه نمیدهیم به زعم آنها «یک حکومت اسلامی خشن!!» به سلاح هستهای دست پیدا کند! نهایت قدرت آنها رونمایی از هنر اجدادی و ذاتیشان که ترور و خرابکاری بود را در بالاترین سطح انجام دادند اما برای کشوری با 88 میلیون نفر جمعیت و بیش از یک میلیون و 800 هزار کیلومتر مربع مساحت، چند شهید و چند خرابکاری مانع به حساب نمیآید.
🔸امروز نخستوزیر موقت رژیم صهیونیستی خبرنگارها را جمع کرده بود تا باز هم ناله کند، فریاد بزند که ما باز هم «اجازه نمیدهیم» و کلا تافته جدابافته هستیم. یائیر لاپید در سخنانی گفت: « اگر توافقی که درحال تدوین آن هستند را با ایران امضا کنند اسرائیل به آن پایبند نخواهد بود و برای جلوگیری از تبدیل شدن ایران به یک کشور هستهای تلاش خواهد کرد!!» خدایی رو که نیست، سنگ پا است! یعنی تبدیل شدن به کشور هستهای حتما! باید بمب اتمی آزمایش کند؟ یا چون میداند که ایران فعلاً چنین قصد و منظوری ندارد دارد «جرزنی» میکند که بله، ما «اجازه ندادیم!» و این همان طنز تلخی است که مدتها است با آن دست و پنجه نرم میکنیم.
🔸حالا در مورد اظهار نظر لاپید یک نکتهای وجود دارد که به نظرم باید همین جا به آن اشاره کنم و آن نیز این است که صهیونیستها متن توافق را خوانده و دیدهاند که این همه جلز و ولز میکنند و بدون شک به شدت به ضرر آنها تمام خواهد شد.
موضوعات مرتبط: راهبرد و تحلیل
برچسبها: اسرائیل , صهیونیست , توهم , ایران
از روی کار آمدن سردار کاظمی تا خانم «الف» و «ک» در موساد
🔹🔸این روزها رسانههای صهیونیستی در یک فرمان نادر ماموریت یافتهاند خبر انتصاب زنان در پستهای ارشد مدیریتی موساد را که در طول فعالیت این نهاد بیسابقه بوده رسانهای کنند. بر اساس این گزارشها در حال حاضر چهار زن در پستهای مهم موساد در حال فعالیت هستند. به غیر از ریاست اداره اطلاعات موساد و بخش ایران این سازمان، دو زن دیگر نیز در سمتهای معاون رئیس اداره اطلاعات و معاون رئیس اداره نیروی انسانی کار میکنند.
1️⃣ این سطح از مجوز اطلاعرسانی برای اولین بار در سرزمینهای اشغالی اتفاق افتاده و به خوبی نشان میدهد که موساد از طریق این تغییرات اهداف تبلیغاتی را دنبال میکند و با انتخاب زنان به نوعی دنبال ترمیم وجهه خود و ایجاد فرصت تبلیغاتی بوده است. علاوه براین صهیونیستها این موضوع را هم طرح کردهاند که این انتصابات با هدف تشویق جذب زنان بیشتر برای همکاری با موساد به شمار میآید. موساد سالهاست در کنار ارتقا استفاده از فناوریهای نوین همچنان از زنان و ویژگی زنانگی آنها در دستیابی اهداف اطلاعاتی و عملیاتی به صورت گسترده استفاده میکند.
2️⃣ بر اساس اخبار منتشر شده در رسانههای صهیونیستی سه زن از چهار زن منصوب شده در مسئولیتهای مهم اطلاعاتی موساد، یک سابقه مشترک دارند و آن فعالیت در حوزههای مرتبط با ایران است. به معنای دیگر این انتصابها نشان میدهد که موساد به دنبال ترمیم ضعفهای خود در جنگ اطلاعاتی با ایران بوده و بیش از هر زمان دیگری اولویت خود را مقابله با ایران انتخاب کرده است. موضوعی که نشان میدهد در اسرائیل، هم سیاسیون و هم گردانندگان موساد از عملکرد افسران اطلاعاتی خود در برابر ایران ناراضی هستند تا جایی که کار به جابجایی در تخصصیترین حوزههای مدیریتی اطلاعاتی نیز کشیده شده است.
3️⃣ مسئول جدید میز ایران با نام اختصاری خانم «ک» و مسئول جدید بخش جمعآوری و تحلیل اطلاعات موساد با نام اختصاری خانم «الف» از نزدیکان نفتالی بنت محسوب میشوند که در مواجه با ایران تلاش کرده معادلات جدید امنیتی ایجاد کند. او پس از شکست راهبرد «مرگ با هزاران جراحت» که طرح خود او بود، چند هفته قبل از راهبرد «هدف قراردادن سر هشتپا» دربرابر ایران رونمایی کرد. انتصاب و ارتقا زنان اطلاعاتی نزدیک به نفتالی بنت به معنای حرکت بیشتر موساد ذیل راهبرد گفته شده است.
4️⃣ جامعه اطلاعاتی اسرائیل چند هفته قبل شاهد یک تغییر بزرگ در حوزه فرماندهان اطلاعاتی در ایران بودند. به همین دلیل انتصاب سردار کاظمی به عنوان یک چهره شناخته شده در حوزه ضداطلاعاتی به سرعت مورد توجه جامعه تحلیلی اسرائیل قرار گرفت. مهمترین برداشت از تغییر فرماندهی در سازمان اطلاعات سپاه تهاجمیتر شدن این نهاد امنیتی در برابر اسرائیل و بالاتر رفت سطح حفاظت اطلاعات و گسترش عملیاتهای ضداطلاعاتی در جامعه امنیتی ایران بود. بدیهی است که این تغییر مهم، میتوانست زمینهساز ایجاد تغییرات اجباری در جامعه اطلاعاتی اسرائیل نیز بشود. تخصص و سابقه زنان منصوب شده، نشان میدهد این انتصابات به نوعی به روزسانی در برابر تغییرات امنیتی در ایران نیز بوده است. آنچه مسلم است مدیریت امنیتی اسرائیل در شطرنج اطلاعاتی در برابر ایران، پیشکسوتهای جمع آوری خبر و عملیات خود را در برابر یکی ضداطلاعاتی ترین چهرههای امنیتی ایران یعنی سردار کاظمی و دیگر نهادهای امنیتی ایران قرار داده است.
موضوعات مرتبط: راهبرد و تحلیل ، صهیونیست
برچسبها: صهیونیست , اسرائیل , رسانه , رمزگشایی
هر آنچه که رییس جمهور آمریکا در منطقه قصد برداشت داشت ،
بر باد خواهد رفت .
صحبتهای او مبنی بر اینکه منطقه را خالی نمیکند
تا چین و روسیه جای آمریکا را بگیرند
ناشی از ناآشنایی او با حقیقتی است که در حال شکل گیری در منطقه است؛
قرار نیست چین و روسیه جای آمریکا را پر کنند
بلکه این ایران است که با اقتدار هرچه تمامتر
جای آمریکا را در منطقه پر خواهد کرد
و اتفاقات بیشماری در منطقه روی خواهد داد.
آمریکا نه قدرت قدیم و نه نفوذ چند دهه گذشته را دارد
که بتواند در منطقه دست به اقدامات گسترده و سنگین بزند،
امروز دیگر کسی برای رئیس جمهور آمریکا تره هم خرد نمیکند.
شلیک فقط دو راکت از باریکه غزه
پس از خروج بایدن از سرزمینهای اشغالی
و رونمایی از قدرت پهپادی بی نظیر ایران در حوزه دریایی ،
پیامهای کوچکی بودند تا به رئیسجمهور آمریکا یادآور شوند
توانایی ایجاد امنیت مورد نظر خود در منطقه را نخواهد داشت
و نظمی که قرار است با تعریفی جدید
و با مشارکت رژیم صهیونسیتی شکل بگیرد،
ابتر خواهد ماند.
با این حال همچنان
منتظر رونمایی از موشک جدید و قدرتمندی میمانیم
که توان دریایی آمریکا را برای همیشه به چالش بکشد.
موضوعات مرتبط: پیامها
برچسبها: بایدن , عربستان , اسرائیل , ایران
سلام علیکم جمیعا
داره چند تا اتفاق خوب میفته که بهتره در جریان باشید
پوتین و اردوغان به ایران سفر میکنند
در راستای ایجاد اتحاد ضد آمریکایی و اروپایی، این دیدار انجام میشه
و اما چی در حال رخ دادنه
پوتین با عربستان تماس گرفته که تولید نفتش رو بالا نبره
از طرفی هم عربستان قبول کرده
چون میدونه قبول نکنه ایران هم بیکار نمیشینه
با اشاره به انصارالله آرامکو رو مورد هدف موشک قرار میده
و عربستان رو فلج میکنه
دفعه قبل ٧٠ درصد نفت عربستان دود شد رفت هوا
میدونید این یعنی چی ؟
یعنی ایران و روسیه برای زمستان اروپا و آمریکا
برنامه های عجیبی دارند
ایران قصد این رو نکرده که تحریمها رو شکست بده
بلکه داره حیات و ممات اروپا و آمریکا رو
به تحریمهای خودش گره میزنه
الان اروپا و آمریکا اگر تحریمها رو برطرف نکنند
تو زمستان وارد بحران شدید انرژی میشن
و خطر سقوط دولتهاشون خیلی زیاده
فرانسه و بلژیک هم دارن یکی از زندانیان دیپلمات ما
به نام اسدالله اسدی رو آزاد میکنند
تا بتونن روابط خودشون رو با ایران حسنه کنند
تا در زمستان بتونن از ایران گاز و. نفت بخرن
این حرف بنده نیست خبری است که رادیو فرانسه اعلام کرده
از یک طرف هم ونزوئلا که عربستان قاره آمریکاست
بزرگترین پالایشگاه نفت خودش رو
که ظرفیت ۶۴۵ هزار بشکه در روز داره رو تعطیل کرده
و بهانه این تعطیلی هم کمبود برق اعلام شده
و یک خبر عجیبتر اینکه
ونزوئلا که به قول سیاستمداران و تحلیلگران
حیاط خلوت آمریکاست
یک میلیون هکتار از زمینهای خودش رو در اختیار ایران قرار داد
میدونید این یعنی چی ؟
شاید به جای گندم دلمون بخواد توش موشک بکاریم 😁
اینها همگی نشان از یک تنگنای عجیب سیاسی برای آمریکا و اروپاست
حالا یا باید تحریمها برداشته بشه
یا ما هیچ مشکلی با ایجاد بحران انرژی در اروپا و آمریکا نداریم
به این میگن شیوه صحیح مذاکره
نه اینکه یه ریش قشنگ (روحانی)
حتی آب خوردن مملکت رو به مذاکره گره زده بود
اون یکی ریش پروفسوری (ظریف)
هم که ادعای فهمیدن زبان دنیا رو داشت
با جان کری قدم میزد و امضای کری رو تضمین میدونست
خدا لعنت کنه اونهایی که ما رو ذلیل کرده بودن
الان داریم یکه تازی میکنیم در دنیای سیاست
ماه قبل هم یکی دیگه از مراکز جاسوسی اسرائیل رو
در شمال خاک عراق با خاک یکسان کردیم
تا رژیم منحوس صهیونیستی بفهمه که
ما حواسمون به خرابکاری هاش هست
به زودی تو سرزمین اشغالی یه چیزی عین بمب صدا میکنه
فعلا اخبار خوب رو داشته باشید تا بعد
و اما یه خبر خوب دیگه
اینجا قرار بود اسدالله اسدی دیپلمات ما
که به جرم جاسوسی دستگیر شده
به عنوان موضوع مذاکره با فرانسه و بلژیک باشه
🛑 و اما خبر الان
یه جاسوس بلژیکی در ایران به دام افتاد
اینه زبان دنیا
قرار نیست کسی از ما باج بگیره
اون روحانی بود که باج که سهله خودشم میداد
دیگه او دوران گذشت
البته بگما
این جاسوسه چند ماه قبل دستگیر شده بود
منتهی صداش رو درنمیاوردیم
اسم این جاسوس اولیویه واندکاستیل است
یه خبر خوب دیگه
یه ماشین تو اراضی اشغالی منفجر شده
ی نفر هم به درک واصل شده
چیکار داریم بگیم یارو امنیتی بوده
فکر کردن شهید صیاد خدایی رو بزنن ما دستمون چلاقه نمیتونیم بزینم
میزنیم وسط روزم میزنیم
جوری هم میزنیم که تیکه های یارو رو هم نتونن جمع کنند
نکته :
احتمالا هوا زیادی گرم بوده ماشینه دوست داشته آتیش بگیره
فعلا ..
موضوعات مرتبط: اقتصاد
برچسبها: آمریکا , اسرائیل , نفت , زمستان
در چین اخباری است در مورد بیماری جدید
به شدت در حال سانسور اخبار هستن
چندین شهر رو قرنطینه کردن
فقط ١٣ میلیون نفر در شهر شیان چین قرنطینه شدن
کمپهای قرنطینه ایجاد کردن
معلوم نیست باز چه خوابی برای دنیا دیدن
به شدت در حال ضدعفونی معابر هستن
و جالبتر اینکه ابزار ضدعفونی، اینبار مشعلهای آتیشه
بعد از چندین روز مخفی کردن
بالاخره خبرگزاری ها دارن از شرایط شیان اخبار میزنند
شنیده ها حاکی است که اینترنت در این شهر ها قطع شده تا اخبار به بیرون درز پیدا نکنه
سال ٢٠٢٢ سال عجیبی خواهد بود
مخصوصا از سه ماهه دوم به بعد
از آمریکا هم خبر میرسه که برخی از شهرها دچار قحطی تصنعی شدن
مردم به فروشگاهها ریختن و جنسی تو فروشگاهها نمونده
در چین و در چند استان بزرگش هم چنین خبرهایی منتشر شده
روزنامه راشا تودی تیتر عجیبی زده
بحران زنجیره تامین غذای آمریکا
هشتگ #bareshelvesbiden در توئیتر ترند شد
ایالات متحده با مشکلات زنجیره تامین غذایی و افزایش قیمت سوخت و تورم شدید مواجه است
نیمه دوم سال ٢٠٢٢ برای اسرائیلیها بسیار عجیب و سخت خواهد بود
باید برای نابودی خودشون رو آماده کنند
وقت شنا کردنه
مردم استان تیانجین چین از ترس قرنطینه شدن به فروشگاهها حمله ور شدن
اونها از این میترسند که شرایطشون شبیه مردم استان شیان بشه
یه عده از خبرهایی که حتی در مورد دیگر کشورها میدیم هم میترسند
واویلا از این ....
ای بابا
یک خبر خوش اینکه حذف ارز ۴٢٠٠ تومانی به دستور رئیس جمهور فعلا انجام نمیشه
و این یعنی اینکه نگران گرانی سرسام آور و ... این شایعه ها نباشید
...
موضوعات مرتبط: نفوذ ، اخبار ، پیامها
برچسبها: چین , اسرائیل , بیماری , قحطی
♦️اسرائیل هارت و هورت کرد ؛
🔹ایران، شخم زدن تاسیسات دیمونا و مراکز نظامی- اقتصادی تل آویو و حیفا را تمرین کرد ؛
♦️صدای روباه (انگلیس) درآمد ؛
🔹اسرائیل خفه خوان گرفت ؛
♦️مذاکرات وین که در حال منحرف شدن بود، به ریل درست بازگشت ؛
🔹دنیای امروز، دنیای مذاکره با زبان قدرت است ؛
♦️گاهی اوقات، آن قدر که شلیک چند موشک می تواند مذاکرات را "تنظیم" کند و مانع از انحراف آن شود ، صد ها ساعت مذاکره و گفت و گو نمی تواند !!
موضوعات مرتبط: سخن روز
برچسبها: اسرائیل , انگلیس , مزاکرات , موشک
سناریوی احتمالی رویارویی نظامی با رژیم منحوس صهیونیستی به چه شکل خواهد بود؟
قطعا جمهوری اسلامی ایران در انتظار روز موعود از قاعده صبر استراتژیک برای نبرد با اسراییل پیروی خواهد کرد......
چنانچه اگر اسرائیل تصمیم به خودکشی از ترس مرگ بگیرد ، اولین اقدام آنها به پرواز در آوردن جتهای جنگنده با حمایت هواپیماهای سوخترسان ایالات متحده آمریکا است.......
با نزدیک شدن جنگنده ها به مرزهای جمهوری اسلامی ایران سامانه های پدافندی ایران اقدام به دادن اخطار جهت حفظ فاصله قانونی از مرزها خواهند کرد و با دیدن نزدیک شدن جنگنده های اسرائیل به مرزهای ایران سامانه های پدافندی برد بلند اقدام به شلیک موشکهای پدافند جهت زدن جنگنده ها خواهند کرد......
در این حالت دو سناریو مطرح است:
۱-تمام جنگنده ها ساقط میشوند و امکان تجاوز برای اسرائیل به داخل مرزهای ایران میسر نخواهد شد....
۲-اکثر جنگنده ها سرنگون میشوند اما برخی از آنها موفق به گذر ازسامانه های یکپارچه پدافندی مرزی و پدافندی تاسیسات اتمی میشوند و به داخل مرزهای ایران نفوذ میکنند......
لازم به ذکر است که در صورت تحقق هر کدام از این دو گزینه ، جمهوری اسلامی با حمله ای ویرانگر پاسخ اسرائیل و ایالات متحده و گاوهای شیرده منطقه را خواهد داد....
اما در صورت به وقوع پیوستن گزینه دوم ، اسرائیل احتمالا بتواند با وارد آوردن چند خسارت جزئی به تاسیسات اتمی بهانه ی لازم را جهت نابودی کامل خودش به یاران مهدی عجل الله فرجه بدهد......
جنگنده های معدود گذر کرده از تور پدافندی هنگام بازگشت از عملیات ، مورد اصابت سامانه های پدافندی قرار خواهند گرفت و سرنگون خواهند شد........
تمامی گروههای مقاومت در منطقه اقدام به پرتاب موشک و راکتهای گوناگون به سمت اراضی اشغالی خواهند کرد تا ضمن مشغول کردن سامانه های پدافندی اسرائیل فرصتی چند دقیقه ای جهت آماده سازی موشکهای شدید الانفجار ایرانی فراهم شود........
موشکها ماموریت را از مدتها پیش دریافت کرده اند و روی اهداف و مراکز مهم و حیاتی اسرائیل اعم از مراکز نظامی و صنعتی و زیرساختهای حیاتی از قبیل نیروگاههای برق و مراکز هسته ای و فرودگاهها قفلند .........
دستور شلیک داده میشود و در فاز اول بیش از ۲۰۰ موشک خرمشهر با سر جنگی ۱۸۰۰ کیلو گرمی برای تخریبی گسترده در زیرساختهای مذکور و ایجاد رعب و وحشتی فراگیر در سرزمینهای اشغالی شلیک خواهند شد..........
پس از چند دقیقه موشکها به سرزمینهای اشغالی وارد میشوند و سامانه های پدافندی اسرائیل که مشغول رهگیری موشکها و راکتهای گروه های مقاومت هستند اینک تحلیل رفته و صرفا موفق به رهگیری و انهدام ۳ موشک از موشکهای وحشتناک ایرانی میشوند......
۱۹۷ موشک خرمشهر با دقت چند متر به اهداف اصابت میکنند........
صدای مهیب ناشی از سر جنگی ۱۸۰۰ کیلوگرمی و خسارات وارده به زیرساختها ، وحشت صهیونیستها را با قطع کلی برق اسرائیل ممزوج میکند.........
اسرائیل از آمریکا در خواست پشتیبانی فوری نظامی میکند اما هنگامی که خلبانان آمریکایی میخواهند موتورهای f_22 raptor را روشن کنند سیلی ویرانگر از ۷۵۰ موشک بالستیک مافوق صوت با سر جنگی ۶۵۰ کیلو گرم فرودگاهها و هواپیماهای آمریکایی در منطقه را مورد اصابت قرار میدهد و عملا قوای هوایی آمریکا در منطقه فلج میشود......
دستور برخواستن جنگنده از ناوهای هواپیمابر صادر میشود........
اما پاسخی دریافت نمیشود......
آری ، چند دقیقه پیش سیلی از بالستیکهای نقطه زن ناوهای آمریکایی را به موزه عبرت در قعر دریا منتقل نموده است.......
گوگل نام اسرائیل را از نقشه حذف میکند......
و فلسطین یکبار برای همیشه آزاد خواهد شد...
موضوعات مرتبط: نظامی ، صهیونیست ، فرقه ها ، پیامها
برچسبها: جنگ , اسرائیل , ایران , بالستیک
امروز موسسه Foundation for Defense of Democracies ملقب به FDD که یکی از موسسات نزدیک به لابی اسرائیل و جنگ طلب علیه ایران است و 20 سال سابقه کار در این زمینه دارد، مطلبی به عنوان "ایران فراتر از فارس است" چاپ کرد. متن کامل گزارش را به پیوست تقدیم کرده ام. حیرت آور است که دشمنان با چه دقتی همه جوانب و جزء جزء مسائل اقلیت ها در ایران را پیگیری می کنند و دنبال کوچک ترین روزنه برای ایجاد فشار و افزایش مناقشات داخلی در ایران هستند. شما این پنجاه صفحه گزارش را که می خوانید احساس می کنید که انگار یکی به داخل محیط خانوادگی شما آمده است و از مسائل خصوصی شما عکس برداری و گزارش برداری کرده است. حتی شعارهای تجزیه طلب ها در بازی های فوتبال را هم رصد کرده اند. نقشه صفحه 14 به جالبی نشان می دهد که استان های یزد، خراسان و اصفهان فارسی ترین استان های کشور هستند و یا صفحه 18 نشان می دهد که حدود نیمی از جمعیت ایران فارس هستند در حالی که حدود یک چهارم از جمعیت ترک هستند.
موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسبها: FDD , اسرائیل , صهیونیست , ترک و فارس
بارها گفته و نوشتم که دشمنان ما تنها زبانی را که میفهمند زبان زور است،
از آن انگلیسیهای پدرسوخته و هفت خط روزگار تا امریکای قلدر و زبان نفهم.
تکلیف رژیم صهیونیستی کاملاً مشخص است، رژیمی که از رحم اولی به دنیا آمده و در دامن دومی تربیت پیدا کرده،
هم پدرسوخته و هفت خط است، هم ادعای قلدری میکند و کاملا زبان نفهم.
شیوه برخورد با این رژیم صبر و حوصله نیست، باید با هرگونه اقدام حتی به اندازه یک ارزن باشد به صورت چند برابری مقابله کرد
چرا که آنها خودشان میدانند نه عمقی دارند و نه قدرتی که برای تهدید همیشگی منافع ملی ما کافی باشد،
اما اگر پاسخ ندهیم بدون آنکه بخواهند عمقی داشته باشند یا قدرتی، خرابکاری هایشان را ادامه میدهند.
پاسخ به این رژیم نباید در سطح تهدیدات خودش باشد بلکه باید به صورت چند برابری باشد تا کاملاً سر جایش بنشیند.
در برابر دست کم ۱۳ کشتی ایرانی که در طول چند ماه گذشته در آن خرابکاری شده یا به آن حمله شده،
فقط دو کشتی این رژیم مورد هدف قرار گرفته است
و همین دو مورد باعث شده تا آنها متوجه شوند که ۳۰۰ کشتی آنها و ۹۰ درصد است اقتصادشان در خطر خواهد بود و رسماً دنبال غلاف کردن باشند.
موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسبها: صهیونیست , اسرائیل , حرف زور , قدرت ایران
تحقیقات خانم فاطمهسادات بکایی (موسسه تبیان) نشان میدهد ساسان حیدری(ساسی) جلوه بیرونی یک عملیات فرهنگی آمریکایی - اسرائیلی برای آلودهسازی کودکان ایرانی است.
ساسی در سه کلیپ خود به شکل هدفمند، کودکان را مخاطب قرار داده و آنها را به مصرف الکل، مواد مخدر و هرزهنگاری تشویق میکند.
این عملیات کثیف، با هدایت شرکت آمریکایی امپروداکشین به مدیریت ابراهیم حامدی(ابی) و سرمایهگذاری یک اسرائیلی به نام جاناتان مهریان انجام میشود. این اسرائیلی قبلا هزینه آهنگ ضدانقلابی "گل نسترن" ابی را پرداخت کرده بود.
در اینجا ما با یک خطای تربیتی تجاری مواجه نیستیم.
ما خانوادههای ایرانی درمقابل یک تهاجم پیچیده فرهنگی از فرزندانمان دفاع میکنیم. تهاجم فرهنگیای که فقط به دنبال سرنگونی جمهوری اسلامی نیست.
دشمن سبک زندگی ما را هدف قرار گرفته تا کودکان ما را با مواد مخدر، الکل و هرزهنگاری، آلوده سازد. تا با چیزهایی که در کشور خودش برای کودکان امریکایی و اسراییلی ممنوع است، آینده کودکان ایرانی را نابود کند.
موضوعات مرتبط: کودک ، آموزش ، پیشنهاد مدیر ، راههای نفوذ
برچسبها: اسرائیل , صهیونیست , ساسی , کودکان ایرانی
با توجه به اینکه بعضی اوقات مطالبی از جراید و منابع خبری اسرائیل نقل و مخابره می شود، خوب است که یک آشنایی اجمالی با این منابع داشته باشیم تا متوجه شویم که آن مطلبی که نقل قول شده است از چه زاویه ای بوده است.
در میان کانال های تلویزیونی، تغییر و تحول مدیریتی زیاد رخ می دهد. به طور کلی این کانال ها به اصطلاح یکی به نعل می زنند و یکی به میخ. البته در میان کانال ها، کانال 7 و 20 بسیار شاخص و متفاوت هستند زیرا به شدت افراطی و از مواضع جناح جنگ طلبانه و راست دفاع می کند.
در میان روزنامه ها، روزنامه "اسرائیل هایوم" نیز یک روزنامه به شدت اصولگرا است. پشتوانه مالی این روزنامه از شلدون آدلسون (میلیاردر آمریکایی) تامین شده است و به همین دلیل هیچ گونه مشکل مالی نداشته است و مواضع بسیار تند علیه ایران و فلسطین و مسلمانان می گیرد. جراید "آروتز شوا" و " ب شوا" نیز در دسته جناح راست افراطی قرار می گیرند. روزنامه "مااریو" نیز راست گرا است.
از طرفی، روزنامه "یدیوث آهرونوث" که در اینترنت با سایت Ynet شناخته می شود، و همچنین Times of Israel درباره موضوعات داخلی اسرائیل میانه رو هستند. گرچه این جراید با سیاست های تندروها مانند نتنیاهو همصدا نیستند و از آن ها انتقاد می کنند ولی از طرف دیگر نمی توان آن ها را چپ دانست. روزنامه Jerusalem Post هم خود را به عنوان میانه رو معرفی می کند. ولی همه این ها در موضع گیری ها علیه ایران خصمانه عمل می کنند.
در این میان روزنامه هاآرتس مهم ترین روزنامه چپ است که سابقه و اعتبار زیادی دارد. این روزنامه معمولا نسبت به سیاست های جنگ طلبانه و جناح راست انتقاد جدی می کند و حتی در مواقعی از مسلمانان و فلسطینیان نیز دفاع می کند. نکته جالب این است که سایت انگلیسی هاآرتس که برای مخاطبین خارجی می نویسند طرفداران بیشتری نسبت به سایت عِبری آن دارد. یعنی شاید بتوان گفت مخاطبین داخلی آن کمتر از مخاطبین خارجی آن هستند. مجله 972 نیز مانند روزنامه هاآرتس بسیار چپ گرا و اصلاح طلب است.
امیدوارم این خلاصه توانسته باشد کمی تمایلات منابع خبری در فلسطین اشغالی را روشن کرده باشد. اگر مایل هستید می توانید این مطلب را در گوشه ای ذخیره کنید که در آینده هر موقع از منابع اسرائیلی چیزی نقل شد، متوجه شوید از چه زاویه دیدی دارد نقل می شود.
موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسبها: اسرائیل , صهیونیست , آنالیز , منابع خبری
تنها کشوری که در تقویم رسمی خود جشن ایرانیکُشان دارد، کدام گزینه است؟
1️⃣ لبنان ؟!
2️⃣ سوریه ؟!
3️⃣ عراق ؟!
4️⃣ کشور جعلی اسرائیل
پاسخ صحیح : اسراییل
بنا به باور یهودیان (که در تورات، کتاب اِستِر آمده)، در روز پوریم (purim : פורים) یهودیان حدود 80 هزار ایرانی را قتل عام کردند. یهودیان هر ساله روز پوریم را جشن میگیرند. این روز در تقویم رسمی اسراییل، تعطیل رسمی است!
🔹 اسراییل دشمن اصلی ایران است. ولی رسانههای مزدور داخلی سعی میکنند به مردم آدرس غلط بدهند.
🔻 فردا ۷ اسفند ۹۹ عید پوریم یهودیان (جشن ایرانیکشون) است.
موضوعات مرتبط: سخن روز ، صهیونیست ، پیامها
برچسبها: جشن , ایرانی کشان , صهیونیست , اسرائیل
در عملیات حیرام صهیونیستها بعد از مقاومت اهالی روستا ۵۲ مرد با دست بسته داخل یک چاه انداختند و روی آنها آتش گشوده شد. ده نفر از زنان در حالی که گریه می کردند و کمک می خواستند کشته شدند. سه زن مورد تجاوز به عنف قرار گرفتند.
ارتش رژیم صهیونیستی از زمان تشکیل خود که قدمت آن به اعلام موجودیت این رژیم با اشغالگری سرزمینهای فلسطینی بر میگردد، جنایتهای زیادی را علیه ملت فلسطین و دیگر ملتهای منطقه انجام داده است. مرکز مطالعاتی الاسری در مقالهای مفصل به بررسی این جنایتها و آمار شهدای فلسطینی و عربی پرداخته و از خونریزیهای این ارتش جنایتکار پرده برداشته است.
1- کشتار بازار حیفا:
در روز 6 مارس سال 1938 تروریستهای گروهکهای اتسل و لیحی یک بمب را به بازار شهر حیفا انداختند. این اقدام تروریستی بالغ بر 18 شهروند عرب را به شهادت رسانده و 38 تن دیگر را زخمی کرد.
2- کشتار بازار حیفا
در روز 6 ژوئن سال 1938 نیز تروریستهای یگان اتسل صهیونیستی دو خودروی بمب گذاری شده را در بازار حیفا منفجر کردند. آمار شهدای این حادثه تروریستی به 21 تن رسید و 52 نفر دیگر در این انفجار زخمی شدند.
3- کشتار بازار العربیه در حیفا
در تاریخ 25 ژولای سال 1938 نیز یک خودروی بمب گذاری شده که یگان اتسل آن را آماده کرده بود، در بازار العربیه در حیفا منفجر شد، در این انفجار تروریستی 35 شهروند فلسطین به شهادت رسیده و 70 تن دیگر زخمی شدند.
4- کشتار بازار حیفا
در 26 ژولای یعنی یک روز بعد از انفجار بازار العربیه نیز یگانهای اتسل یک بمب دستی را در بازار حیفا منفجر کردند، در این انفجار 47 عرب به شهادت رسیدند.
5- کشتار حیفا
در انفجار دیگری که روز 27 مارس سال 1939 در شهر حیفا واقع شد، 27 نفر به شهادت رسیده و 39 تن دیگر زخمی شدند.
6- کشتار در یکی از بازارهای حیفا
در تاریخ 19 سپتامبر جوانان افراط گرای یهودی یک بمب دست ساز را در یکی از بازارهای شهر حیفا منفجر کردند که در این حادثه 9 نفر به شهات رسیده و 4 نفر دیگر زخمی شدند.
7- کشتار در یکی از بازارهای حیفا
در تاریخ 20 ژوئن سال 1947عناصر اتسل و لیحی یک بمب را در صندوق میوه ای در بازار شهر حیفا مخفی کردند، انفجار این بمب به شهادت 78 فلسطینی و زخمی شدن 24 تن دیگر منجر شد.
8- کشتار شیخ بریک در نزدیکی حیفا
در 30 دسامبر سال 1947 عناصر رژیم صهیونیستی به روستای شیخ بریک حمله کردند که در این حمله 40 نفر از اهالی این روستا را قتل عام کردند.
9- کشتار بلد الشیخ:
این روستا در دشت حیفا قرار دارد و مسیر حیفا به جنین از داخل آن عبور میکند. این روستا یک باند برای فرود هواپیماها دارد که در بخش شمالی آن واقع است. در سال 1945 این روستا دومین منطقه بزرگ در اطراف حیفا بوده است، تعداد ساکنان آن در آن زمان بالغ بر 4120 نفر بوده است. این روستا یک مدرسه ابتدایی داشت. اقتصاد آن نیز بر اساس دامپروری و کشاورزی بود. نیروهای بالماخ در تاریخ 31 دسامبر سال 1947 در آستانه سال نو میلادی با 170 فرد مسلح به این روستا حمله کردند. آنها روستا را محاصره کردند و دهها خانه را ویران کردند. این اقدام منجر به شهادت 60 نفر شد که تعدادی از آنان زن و کودک بودند. آنها تقریبا مردم روستاها را تخلیه کردند.در 24 آوریل نیز آنها بار دیگر این روستا را اشغال کردند.
10- کشتار عماره غربی در شهر حیفا
در تاریخ 16 ژانویه سال 1948 تروریستهای صهیونیست با لباس نظامیان انگلیس به یک انبار در عماره غربی در خیابان صلاح الدین در شهر حیفا وارد شدند. آنها یک بمب ساعتی را در این انبار کار گذاشتند که انفجار آن منجر به تخریب ساختمان و ساختمانهای اطراف شد. نتیجه این اقدام تروریستی 31 شهید شامل زن و مرد و کودک بود و 60 نفر دیگر نیز در این حمله زخمی شدند.
11- کشتار شارع عباس در حیفا
در 28 ژانویه سال 1948 تروریستهای صهیونیستی به منطقه الهادر در خیابان عباس در شهر حیفا حمله کردند. آنها یک بشکه مملو از مواد انفجاری را در وارد خیابان کردند که با انفجار آن تعدادی از خانههای این منطقه تخریب شد در این حمله 20 شهروند شهید و 50 نفر دیگر زخمی شدند.
12- کشتار روستای ام الشوف:
این روستا با 480 سکنه در اطراف حیفا قرار دارد. در تاریخ 30 دسامبر سال 1948 یگانی از اتسل در بازرسی از یک کاروان آوارگان یک سلاح کمری پیدا کردند. آنها به همین بهانه هفت نفر از جوانان این کاروان را که به صورت تصادفی انتخاب کرده بودند، اعدام کردند.
13- کشتار قطار حیفا
در 31 مارس سال 1948 تیم تروریستی شتیرن از سوی صهیونیستها قطار سریع السیر قاهره به حیفا را بمب گذاری کردند که در اثر آن 40 نفر شهید و 60 تن دیگر زخمی شدند.
14- کشتار شهر حیفا
در تاریخ 22 آوریل سال 1948 نیروهای مهاجم صهیونیستی بعد از نیمه شب به شهر حیفا حمله کردند؛ آنها خانه ها را اشغال و ساختمانها را تصرف کردند. این عناصر 50 عرب را شهید و 200 نفر دیگر را زخمی کردند. وقتی که عربهای منطقه به دنبال فرار از آنجا بودند تا به شهر عکا بروند، صهیونیستها به آن ها حمله کردند و 100 نفر دیگر را شهید کرده و 200 تن را نیز زخمی کردند.
15- کشتار یازور
تجاوزهای متعدد صهیونیست ها به روستای یازور واقع در 5 کیلومتری جنوب شرقی شهر یافا باعث شد تا مردم این منطقه به دنبال انتقام از صهیونیستها باشند، در همین راستا یک خودروی نظامی صهیونیست ها با یک بمب در نزدیکی یازور هدف قرار گرفت و هفت نفر در آن کشته شدند. افسر عملیات هاگاناه یعنی ییگال یادین به ییگال آلون فرمانده بالماخ دستور داد تا در اسرع وقت به روستا حمله کرده و آنجا را به خاک و خون بکشد. بالماخ سی روز بعد از انفجار این بمب کار خود را آغاز کرد. اسحاق رابین فرماندهی این حمله را بر عهده داشت. نیروهای مهاجم ساختمانهای زیادی را در این روستا منهدم کردند و 15 نفر از ساکنان آن را کشتند. این عملیات بعد از اعلام موجودیت رژیم صهیونیستی صورت گرفت و جزئیات آن تا مدتها اعلا نشد تا اینکه در سال 1981 رسوا شد.
16- کشتار العباسیه در شرق شهر یافا
در 13 دسامبر سال 1947 یگان آرکون به روستای العباسیه واقع در شرق شهر یافا حمله کرد، در این حمله یگان صهیونیست ها به اهالی این منطقه شلیک کردند که 9 عرب در این حمله کشته و 7 نفر دیگر زخمی شدند.
17- کشتار السرایا العربیه در یافا
در 8 ژانویه سال 1948 یگانهای صهیونیست یک خودروی بمب گذاری شده را در نزدیکی ساختمان السرایا العربیه در مرکز شهر یافا منفجر کردند، این انفجار به شهادت 70 فلسطینی منجر شد و دهها نفر در این حمله زخمی شدند. ساختمان السرایا العربیه یک ساختمان بزرگ بود که در مقابل ساعت مشهور یافا قرار داشت.
18- کشتار دوم السرایا العربیه در یافا
در این حمله عناصر یگان آرگون با یک خودروی مملو از مواد منفجره به سمت این ساختمان حرکت کردند. در اثر انفجار ناشی از برخورد خودرو با ساختمان، این ساحتمان تخریب شد و 30 نفر در این حمله شهید شدند.
19- کشتار بازار میوه و تره بار در قدس
منطقه قدیمی قدس در ورودی نابلس قرار دارد، در این منطقه بازاری قرار دارد که مملو از شهروندان است. در 31 دسامبر سال 1937 گروهک تروریستی اتسل یک بمب را در این میدان منفجر کرد که به شهادت دهها فلسطینی و زخمی شدن تعداد زیادی از آنها منجر شد.
20- کشتار مسجد قدس
در 15 ژولای یکی از عناصر اتسل بمبی را به سمت یکی از مساجد قدس پرتاب کرد که در اثر انفجار آن 10 نفر از نمازگزاران شهید و سه نفر دیگر زخمی شدند.
21- کشتار بازار العربی قدس
در تاریخ 26 آگوست سال 1938 یک خودروی بمب گذاری شده در بازار قدس منفجر شد که در این انفجار 34 نفر شهید و 35 نفر دیگر زخمی شدند.
22- کشتار باب العمود در قدس
در 29 دسامبر سال 1947 ضمن انفجار یک بشکه از مواد منفجره که یگان آرگون آن را آماده کرده بود، 14 نفر شهید و 27 نفر دیگر زخمی شدند. یک روز بعد همین گردان به همین ترتیب 11 شهروند عرب را به شهادت رساند، دو انگلیسی نیز در این حمله زخمی شدند.
23- کشتار هتل سمیرامیس در قدس
در تاریخ 5 ژانویه سال 1948 گروهک تروریستی آرگون هتل سمیرامیس را در حی القطمون منفجر کردند. در این انفجار 19 شهروند فلسطینی شهید شده و 20 نفر دیگر زخمی شدند.
24- کشتار ورودی یافا در قدس
7 ژولای سال 1948 یگان آرگون بک بمب دست ساز را در ورودی یافا در شهر قدس منفجر کرد که در این حمله تروریستی 18 فلسطینی شهید و 41 نفر دیگر زخمی شدند.
25- کشتار ساختمان السلام در قدس
در 20 فوریه 1948 یگان شتیرن یک خودروی ارتش اشغالی انگلیس را سرقت کردند. آنها این خودرو را با مواد منفجره پر کردند و آن را در مقابل ساختمان السلام در شهر قدس قرار دادند. در اثر انفجار این خودرو 14 عرب شهید شدند و 26 نفر دیگر زخمی شدند.
26- کشتار الخصاص
در 18 دسامبر سال 1947 یگان بالماخ یک حمله مسلحانه را به روستای الخصاص واقع در بخش شمالی شهر الحوله انجام دادند. در این حمله 10 نفر کشته شدند که همگی زن و کودک بودند.
27- کشتار الطیره
در تاریخ 10 فوریه سال 1948 یک گروه تروریستی صهیونیستها تعدادی از شهروندان عرب را که در حال بازگشت از منطقه طیره به صعب در نزدیکی طولکرم بودند، بازداشت کردند و به سمت آنها آتش گشودند. در این حمله 7 نفر کشته شده و 5 تن دیگر زخمی شدند.
28- کشتار روستای سعسع
این روستا در نزدیکی حیفا روی تپهای مدور قرار دارد. در سال 1945 بالغ بر 130 نفر سکنه داشت. در تاریخ 14 فوریه سال 1948 یگان بالماخ به این روستا حمله کرد و دهها منزل را بر روی ساکنان آن خراب کرد. در حالی که اهالی روستا همگی با داشتن پرچم های سفید تسلیم شده بودند، اما صهیونیست ها 60 نفر از اهالی روستا را قتل عام کردند. بیشتر این تعداد زن و کودک بودند.
29- کشتار روستای الحسینیه
این روستا در بخش جنوبی سهل الحوله قرار دارد. این روستا از سنگ ساخته شده و آبهای زیرزمینی خوبی دارد. یگان بالماخ 50 نیروی مسلح خود را در حملهای وحشیانه به این روستا فرستاد. آنها در اولین حمله 12 خانه را ویران کردند و 15 فلسطین را شهید و دهها تن دیگر را زخمی کردند. مدتی بعد نیروهای انگلیس وارد عمل شدند و کشتار توقف شد. اما چند روز بعد در روزهای 16 و 17 مارس در حمله دوم 30 تن دیگر به شهادت رسیدند. برخی منابع اسرائیل تعداد شهدای این کشتار را بالغ بر 60 نفر دانستهاند.
30- کشتار بازار شهر الرمله
یگانهای صهیونیستی در 30 مارس سال 1948 به بازار شهر الرمله حمله کردند. در این حمله25 فلسطینی به شهادت رسیدند.
31- کشتار قطار حیفا- یافا
31 مارس سال 1948 بود که گروهی از هاگاناه اقدام به حمله به قطار حیفا به یافا کردند، در این حمله 40 نفر شهید شدند.
32- کشتار منطقه ابوکبیر در یافا
در تاریخ 31 مارس سال 1948 گروهی از هاگاناه به منطقه ابوکبیر در شهر یافا حمله کردند. در این حمله خانههای زیادی ویران شد و تعداد زیادی از ساکنان در حال فرار آن کشته شدند.
33- کشتار دیر یاسین
برخی از مورخان اسرائیلی سعی کردند کشتارهای صهیونیستها بر ضد شهروندان فلسطینی را کم اهمیت نشان دهند. اما آنها نیز به کشتار دیر یاسین اعتراف کردهاند. این روستای فلسطینی در 6 کیلومتری غرب شهر قدس قرار دارد و تعداد ساکنان آن در سال 1948 بالغ بر 750 نفر بوده است که در 144 منزل زندگی میکردند. در روز جمعه نهم آوریل سال 1948 یگانهای آرگون و شتیرن به این روستا حمله کردند و آن را تخریب کردند. آنها هر کسی که در این روستا بود را کشتند و آن را اشغال کردند. آنها جنازههای شهدای این کشتار را نیز مثله کردند و آنها را در چاه روستا انداختند. تعداد شهدای این جنایت بالغ بر 245 نفر بود.
34- کشتار روستای قالونیا
روستای قالونیا در مسیر قدس به یافا قرار دارد. تعداد ساکنان آن در سال 1931 میلادی 632 نفر بوده است. در روز 12 آوریل سال 1948 یگان تروریستی بالماخ به این روستا حمله کرد و طی دو روز شهر را ویران کرد. هاری لوین یهودی انگلیسی که در این حمله همراه نیروهای یهودی بود، میگوید که این حمله شهر را به دهانه آتش فشان تبدیل کرد. وی گفت که خودش 14 نفر را شمرده که کشته شدهاند. البته کشتهها بیش از این تعداد بوده است.
35- کشتار روستای اللجون
تعداد ساکنان روستا در سال 1940 میلادی بالغ بر 1103 نفر بوده است. که در 162 منزل زندگی میکردند. در سال 1937 شبه نظامیان تروریست صهیونیستی به این روستا حمله کردند، اما در این حمله شکست خوردند. در 13 آوریل سال 1948 هاگاناه به این روستا حمله کرده و 13 نفر از ساکنان آن را به شهادت رساندند.
36- کشتار روستای ناصر الدین
تعداد ساکنان این روستا در سال 1945 بالغ بر 90 نفر بوده است که در 35 منزل زندگی میکردند. ترساندن مردم صفد و روستاهای مجاور آن انگیزه صهیونیستها از انهدام کامل این روستا بود. در روزهای 12 و 13 آوریل دو گروه از تیپ گولانی اقدام به تخریب و آتش زدن منازل این روستا کردند. در این حمله 10 نفر شهید شدند که همگی زن و کودک بودند. صهونیستها ساکنان شهر را کامل از آن اخراج کردند. در 14 آوریل صهیونیستها بار دیگر نیروهای خود را عازم این روستا کردند که افراد باقیمانده را از بین ببرند. در این حمله 50 فلسطینی به شهادت رسیدند که تقریبا نیمی از اهالی این روستا بودند.
37- کشتار طبریا
در حمله یکی از یگانهای تروریستی ارتش اسرائیل به یکی از منازل شهر طبریا در تاریخ 19 فوریه سال 1948، 14 نفر از ساکنان این منزل به شهادت رسیدند.
38- کشتار روستای عین الزیتون:
این روستا در سال 1945 میلادی 820 نفر جمعیت داشت و در نزدیکی صفد قرار داشت. در تاریخ 4 می سال 1948 صهیونیستها با 12 توپخانه اقدام به تخریب روستا کردند. اهالی روستا در برابر این حملات مقاومت کردند، اما وقتی مهمات آنها تمام شد، صهیونیستها روستا را کامل اشغال کردند و 70 نفر از اهالی آن را کشتند. بیشتر شهدای این حادثه زن و کودک بودند که دستان همگی بسته شده بود. صهیونیستها مانع از بازگشت سایر اهالی روستا به خانه و زندگی خود شدند.
39- کشتار شهر صفد
در تاریخ 13 می گروهک تروریستی هاگاناه به شهر صفد حمله کردند و 70 نفر از اهالی آن را که همگی از میان جوانان بودند، قتل عام کردند.
40- کشتار روستای ابو شوشه
این روستا در جنوب شرقی الرمله قرار دارد. در سال 1945 بالغ بر 870 نفر جمعیت داشته است، یگانهایی از صهیونیستها از تیپ جفعاتی این روستا را در 14 می سال 1948 محاصره کردند. آنها شهر را با گلولههای توپ و راکت هدف قرار دادند و بعد از این حمله سنگین وارد روستا شدند و در تمام جهتها شروع به شلیک کردند. آنها زمینهای روستا را نیز مین گذاری کردند و با اهالی آن وارد درگیری شدند که منجر به ویران شدن بیشتر خانههای شهر و آواره شدن ساکنان آن شد. در این حمله تروریستی 60 نفر از اهالی روستا کشته شدند.
41- کشتار بیت دراس
این شهر در شمال شرق غزه قرار دارد. تعداد ساکنان آن در سال 1945 بالغ بر 2750 نفر بوده است. یگان جفعاتی در 21 می سال 1948 به این روستا حمله کردند. آنها بعد از محاصره روستا، آن را به توپ بستند و مانع از رسیدن مواد امدادی و آذوقه به آن شدند. وقتی که ساکنان به علت این اوضاع اسفبار در حال خروج از روستا بودند، از سوی نیروهای محاصره کننده به خاک و خون کشیده شدند. این حمله 260 شهید فلسطینی بر جای گذاشت.
42- کشتار طنطوره
تعداد ساکنان روستای طنطوره در سال 1945 بالغ بر 1490 بوده است. در 9 می سال 1948 اسرائیل تصمیم به اشغال این روستا و آواره کردن ساکنان آن گرفت. در شب 22 و 23 می آنها این تصمیم را اجرایی کردند و به روستا حمله کردند. اخیرا یک گورستان جمعی مربوط به این جنایت صهیونیست ها در طنطوره کشف شده که 200 جنازه در داخل آن بوده است.
43- کشتار شهر الرمله
در روز اول ژوئن سال 1948 صهیونیست ها اهالی روستای الرمله را بین تخلیه روستا یا زندان جمعی مخیر کردند. این اقدام در واقع فریبی بود که کشتار جمعی اهالی این روستا را توجیه کند. آنها بعد از اینکه اهالی روستا خروج از آن را رد کردند، قتل عامی را در این روستا به راه انداختند که بعد از پایان آن تنها 25 خانواده باقی ماندند.
44- کشتار روستای جمزو
این روستا در بلندی قرار دارد و از طریق گذرگاه های فرعی به شهر اللد میرسد. تعداد ساکنان آن در سال 1945 بالغ بر 1510 نفر بوده است. در تاریخ 9 ژولای سال 48 یگان یفتاح به این روستا حمله کردند و در این حمله دهها نفر از اهالی روستا که برخی از آنها در حال فرار بودند، کشته شدند.
45- کشتار شهر اللد
در روز 11 ژولای سال 48 کماندوهای اسرائیل به ریاست موشه دایان وارد شهر اللد شدند و کشتار جمعی در این شهر به راه انداختند. آنها هر موجود متحرک در شهر را می کشتند و حتی به کسانی که در اثر حمله به مسجد پناه برده بودند، حمله کردند. تعداد شهدای این کشتار بالغ بر 426 نفر می شود که 176 نفر از آنها در مسجد کشته شده اند.
46- کشتار الدوایمه
این روستا در بخش غربی بلندیهای الخلیل قرار دارد. در سال 1945 این روستا 3710 نفر جمعیت داشته است. در روز 29 اکتبر سال 48 ارتش اسرائیل جنایت وحشتناکی را در این روستا مرتکب شد. آنها در حمله به این روستاها تعداد زیادی از کودکان روستا را با ضربه باتوم به سرشان کشتند. کشتار زنان و کودکان و تجاوز به زنان از جمله افتخارات تروریستهای ارتش صهیونیستی در این حمله بود. شهدای این کشتار جمعی به 200 نفر رسید.
47- کشتار عیلبون
روستای عیلبون در تاریخ 30 اکتبر سال 48 شاهد یک کشتار بود که 14 نفر از اهالی خود را از دست داد.
48- کشتار روستای الحوله
در تاریخ 30 اکتبر یگان کرمیلی وابسته به ارتش اسرائیل این روستا را اشغال کرد و 70 نفر از اهالی آن را در یک جا جمع کرده و به روی آنها آتش گشود. همه این افراد در این حمله تروریستی کشته شدند.
49- کشتار عرب المواسی
عرب المواسی یکی از قبایل فلسطین است که در منطقه عکا و طبریه و صفد مستقر بودند. در تاریخ 2 نوامبر سال 48 اشغالگران اسرائیلی 16 جوان از این قبیله را بازداشت کردند و آنها را به اتهام همکاری با ارتش آزادیبخش عربی اعدام کردند.
50- کشتار مجد الکروم
در تاریخ 5 نوامبر سال 48 ارتش اسرائیل وارد این روستا شدند و به بهانه جستجوی سلاح 8 نفر از اهالی روستا را اعدام کردند.
51- کشتار روستای الصفصاف
در عملیات موسوم به حیرام عناصر صهیونیست به همراه بلدوزرها و خودروهای زرهی خود وارد این روستا شدند. بعد از مقاومت اهالی روستا در برابر تروریست ها، ارتش اسرائیل جنایت های متعددی بر ضد اهالی مرتکب شدند. مشروح برخی از این جنایتها به قرار زیر است: 52 مرد با دست بسته داخل یک چاه انداخته شدند و روی آنها آتش گشوده شد. ده نفر از زنان در حالی که گریه می کردند و کمک می خواستند کشته شدند. سه زن مورد تجاوز به عنف قرار گرفتند که یکی از آنها یک دختر 14 ساله بود. 4 زن دیگر نیز از سوی اسرائیلی ها کشته شدند.
52- کشتار جیز در نزدیی الرمله
در تاریخ 31 دسامبر سال 48 اسرائیل با اشغال این روستا بعد از دو بار تلاش دست به کشتار مردم آن زد. 13 نفر از اهالی روستا در این جنایت کشته شدند که یک زن و یک کودک شیرخواره از جمله آنها بود.
53- کشتار العباسیه
العباسیه شهری فلسطینی در 13 کیلومتری یافا است. ساکنان آن در سال 1945 بالغ بر 5650 نفر بوده است. در روز 13 دسامبر سال 47 یگان آرگون به این شهر حمله کردند. آنها لباس نظامیان انگلیس را بر تن داشتند. آنها تعدادی از خانهها را منفجر کرده و به سوی مردم آتش گشودند. نیروهای اشغالگر انگلیسی نیز با وجود اینکه به شهر رسیده بودند، اما مانع از جنایتهای آنها نشدند. قربانیان این جنایت 7 نفر بود و 7 تن دیگر نیز به سختی زخمی شدند که دو تن از آنها بعدا از دنیا رفتند.
54- کشتار وادی شوباش
این کشتار در منطقه وادی شوباش و به ریاست رحبعام زئیفی وزیر صهیونیستی صورت گرفت که در انتفاضه دوم فلسطین به قتل رسید. دهها فلسطینی در این جنایت شهید شدند.
جنایت های بعد از سال 48
55- جنایت عرب العزازمه در بئر السبع
در 3 سپتامبر 1950 شبه نظامی صهیونیست به این منطقه حمله کردند و 13 زن و مرد را به صورت وحشیانهای کشتند.
56- کشتار شرفات
شرفات در جنوب غربی قدس قرار دارد. صهیونیستها این روستا در 7 فوریه سال 1951 ضمن حمله به روستا جنایت های زیادی را در آن انجام دادند، آنها 10 نفر را کشته و 8 تن دیگر را زخمی کردند. اما اهالی روستا از خالی کردن آن امتناع کردند و هنوز هم در روستا حضور دارند.
57- کشتار بیت جالا
در این حمله که در 11 ژانویه 1952 روی داد، هفت نفر کشته شدند و دهها نفر از شهروندان فلسطین نیز زخمی شدند.
58- کشتار قدس:
در این کشتار که در روز 22 آوریل روی داد، 10 شهروند فلسطین به شهادت رسیدند.
59- کشتار اردوگاه البریج
این اتفاق در 28 آگوست سال 1953 روی داد و خانه های زیادی در آن ویران شدند و دهها نفر به شهادت رسیدند. آریل شارون فرماندهی این کشتار وحشتناک را بر عهده داشت.
60- کشتار قبیه
کشتار قبیه در روزهای 14 و 15 اکتبر سال 1953 روی داد، در این اتفاق نظامیان اسرائیلی تحت فرماندهی آریل شارون به روستای قبیه حمله کردند، این روستا در آن زمان تحت حاکمیت اردن بود. آنها 69 شهروند عرب زبان را کشتند، بسیار از این افراد بدون مقاومت و در حالی که در خانه های خود مخفی شده بودند، کشته شدند. 45 منزل و یک مدرسه و یک مسجد در این جنایت تخریب شود.
61- کشتار نحالین
این روستا از روستاهای کرانه باختری است و در 20 کیلومتری بیت لحم قرار دارد. تعداد ساکنان آن در سال 45 بالغ بر 620 نفر بوده است. جنایت صهیونسیتها در این روستا در حالی انجام شد که این روستا زیر نظر دولت اردن اداره میشد. حدود 300 نظامی اسرائیلی در روز 28 مارس سال 54 به این روستا وارد شدند، آنها ضمن کاشتن مینها و انداختن بمبها مردم را به گلوله بستند. این حمله 8 شهید فلسطنی بر جای گذاشت و سه نفر از نظامیان اردنی نیز شهید شدند. 15 نفر دیگر نیز زخمی شدند. برخی منابع البته تعداد شهدا را 14 نفر و تعداد زخمیها را 19 نفر اعلام می کنند. این جنایت را نیز آریل شارون انجام داد.
روستای نحالین بار دیگر در روز 13 آوریل سال 89 مورد حمله صهیونیستها قرار گرفت که به شهادت 5 فلسطینی و زخمی شدن دست کم 10 نفر دیگر منجر شد.
62- کشتار دیر ایوب
صهیونیستها در روز دوم نوامبر سال 54 به این روستا حمله کردند. آنها دو کودک را سر بریدند.
63- کشتار غزه
در روز 28 فوریه سال 1955 اشغالگران اسرائیل اولین حملات نظامی خود به نوار غزه را آغاز کردند. این منطقه در آن زمان تحت اداره مصر بود. موشه دایان رئیس ستاد ارتش وقت اسرائیل نظریه پرداز این عملیات بود. این حمله از صبح روز 28 فوریه آغاز شد و چتربازان اسرائیلی در منطقه هلی برن شدند. در این حمله 39 نفر شهید و 33 نفر دیگر زخمی شدند.
64- کشتار روستای بلد الشیخ
در روز 31 دسامبر سال 47 یک بمب در پالایشگاه نفت حیفا منفجر شد که تعدادی از شهروندان عرب در این انفجار کشته شدند. فلسطینیها در واکنش به این اقدام به کارگران صهیونیست این پالایشگاه حمله کرده و 60 نفر را کشته یا زخمی کردند. صهیونیستها در واکنش به این اقدام به دو روستای الشیخ و حواسه حمله کردند. آن ها با ورود به منازل مردم، آن ها را در رختخواب میکشتند. در این حملات 30 فلسطینی به شهادت رسید.
65- کشتار رحوفات
در 27 فوریه سال 48 در شهر حیفا این کشتار روی داد، در این جنایت قطار القنطره منفجر شد که در این حمله 27 نفر کشته و 36 نفر دیگر زخمی شدند.
66- کشتار بنیامیناه
در 27 مارس سال 1948 دو کشتار در این منطقه صورت گرفت که هر دو با انفجار قطار بود. اولی در روز 27 مارس که به شهادت 24 فلسطینی منجر شد و بیش از 61 زخمی بر جای گذاشت. در انفجار دوم که 31 همان ماه روی داد، بیش از 40 نفر کشته و 60 تن دیگر زخمی شدند.
67- کشتار دیر یاسین
در روز 9 آوریل سال 1948دو سازمان نظامی اسرائیل با نام آرگون به رهبری مناخیم پگین نخست وزیر سالهای بعد اسرائیل و شتیرن لیحی به رهبری اسحاق شامیر جانشین پگین در نخست وزیری صورت گرفت. در این کشتار بیش از 260 فلسطین به شهادت رسیدند.
68- کشتار ناصرالدین
در روز 14 آوریل 48 درگیریها در شهر طبریه بین عربها و صهیونیست ها افزایش یافت. اخبار همکاری های مردم ناصر الدین با نیروهای مقاومت به اسرائیل رسید، به همین علت دو یگان لیحی و آرگون مأمور شدند به این روستا حمله کنند. صهیونیستها لباس عربی بر تن داشتند، به همین علت مردم فکر کردند همان کمکهایی هستند که به روستای آنها میآید،مردم به سمت آنها رفتند، اما آنها به سمت مردم شلیک کردند. صهیونیستها در این جنایت تمام منازل اهالی ناصر الدین را تخریب کردند.
69- کشتار تل لتفنسکی
این جنایت در 16 آوریل 1948 روی داد و یک گروه شبه نظامی اسرائیلی به اردوگاه سابق نیروهای ارتش که مردم آواره در آن زندگی می کردند، حمله کردند. در این حمله90 فلسطینی شهید شدند.
70- کشتار حیفا
در روز 22 آوریل سال 48 این کشتار روی داد، صهیونیستها با حمله به منازل مردم این روستا در نیمه شب، تعدادی از آنها را کشته و بقیه را مجبور به فرار کردند. نتیجه این اقدام تروریستی 150 کشته و 40 زخمی بود.
71- کشتار بیت داراس
21می سال 1948 بود که تروریستهای صهیونیست، روستای بیت داراش در شمال شرق غزه را محاصره کردند. آنها از فلسطینی ها خواستند تا این روستا را ترک کنند. اما طولی نکشد که آن ها مردم بی گناه این منطقه را در حالی که از روستا خارج می شدند، گلوله باران کردند. این روستا در ماههای مارس و آوریل سال 1948 در معرض چندین حمله شدید صهیونیستها قرار داشت. صهیونیستها بعد از آواره کردن مردم این منطقه منازل را تخریب و مزارع را ویران کردند و به جای آن شهرکهای صهیونیست نشین درست کردند.
72- کشتار اللد
این عملیات مشهورترین کشتارهایی است که یگان بالماخ آن را انجام داده است. این عملیات برای خاموش کردن دامنههای انقلاب فلسطین بر ضد اشغالگری اسرائیلیها ایجاد شد و در روزهای 12 و 13 ژولای سال 1948 انجام گرفت. نظامیان اسرائیلی دستور داشتند هر کسی را که در خیابان ها دیدند را بکشند. توپهای سنگین آنها نیز به شدت در منطقه فعال بود و منازل مردم را بمباران میکرد. در نتیجه این عملیات بر اساس گزارش های فرمانده تیپ بیش از 250 فلسطینی شهید شدند.
73- کشتار شرفات
3بامداد روز 7 فوریه در سال 1951 بود که سه خودروی نظامی اسرائیلی وارد منطقه ای در جنوب غرب شهر قدس اشغالی شدند. آن ها با عبور از خط آتش بس به سمت روستای شرفات حرکت کردند. این خودرو حامل 30 نظامی اسرائیلی بود. آنها با نصب بمبهای متعدد در دیوارها و منزل شهردار منطقه و دیوارهای همسایه، آن را تخریب کردند و زیر پوشش آتش دیگر نظامیان صهیونیست از منطقه خارج شدند. این جنایت به شهادت 10 نفر منجر شد که دو نفر از آنها پیرمرد، 3 نفر زن و 5 نفر کودک بودند. 8 نفر دیگر نیز در این عملیات زخمی شدند که همگی زن و کودک بودند.
74- کشتار بیت لحم
در روز 26 ژانویه سال 1952 یک گشتی اسرائیلی اقدام به تخریب یک منزل در بیت حالا کردند که به کشته شدن صاحب خانه و همسرش منجر شد، حمله یک گشتی دیگر به یک خانه در یک کیلومتری شمال بیت لحم باعث کشته شدن صاحبخانه آن و همسرش و دو تن از فرزندان آنها شد و دو فرزند دیگر این خانواده نیز زخمی شدند. گشتی سوم نیز در همان شب به منطقه اللطرون وارد شدند و خانه های روستای عمواس را گلوله باران کردند.
75- کشتار روستای فلمه
در 29 ژانویه سال 1953 یک گروه 120 تا 130 نفره صهیونیستی به روستای فلمه واقع در کرانه باختری حمله کردند، آنها روستا را با گلوله های توپ ویران کردند. در این حمله 9 نفر کشته و 20 تن دیگر زخمی شدند.
76- کشتار اردوگاه البریج
در 28 آگوست سال 1953 نیروهای ارتش اسرائیل به اردوگاه فلسطینی البریج در نوار غزه حمله کردند، در این حمله 20 فلسطینی شهید و 62 تن دیگر زخمی شدند.
77- کشتار قلقیلیه
10 اکتبر سال 1953 بود که اهالی قلقیلیه آمادگی خود را برای خرید سلاح و مهمات برای جهاد بر ضد اشغالگران اسرائیلی اعلام کردند. صهیونیستها از مقاومت اهالی این شهر به شدت خشمگین شده بودند. موشه دایان در نشستی در میان صهیونیست ها وعده داده بود که این شهر را شخم خواهد زد. در ساعت 9 شب روز دهم اکتبر نیروهای اسرائیل وارد این شهر شدند. توپخانه رژیم اسرائیل و هواپیماهای نظامی نیز آنها را همراهی می کردند. آنها از سه جهت به شهر حمله کردند و تلفن های شهر را قطع کردند. با مقاومت اهالی، صهیونیستها یک بار عقب نشینی کردند، اما بار دیگر به شهر حمله کردند. ارتش اسرائیل خسارت های زیادی در این حمله دید، اما 70 نفر از اهالی این روستا نیز در این حمله به شهادت رسیدند و خسارتهای مالی زیادی به روستا وارد شد.
78- کشتار یالو
این کشتار در 2 نوامبر سال 1945 روی داد. در این روز صهیونیستها بدون توجیه و بهانه سه کودک فلسطینی که برای جمع کردن هیزم از خانه خارج شده بودند را کشتند و فراری شدند.
79- کشتار اول غزه
کینه صهیونیستها نسبت به مصر که در آن زمان مدیریت غزه را بر عهده داشت، باعث وقوع جنایت های زیادی از سوی این رژیم علیه اهالی غزه شده است. در روز 28 فوریه سال 1955 تعدادی از نظامیان اسرائیل با عبور از خط آتش بین دو طرف وارد غزه شدند. آنها زیرساخت های غزه را هدف قرار دادند، انفجار ایستگاه تصفیه آب و انفجار در یک پادگان مصری نزدیک این ایستگاه از جمله این اقدامات بود. ارتش مصر که در این ایستگاه بودند، درخواست کمک کردند، اما نیروهایی که برای کمک اعزام شده بودند، در کمین ارتش اسرائیل گرفتار شده و در درگیریهایی که ایجاد شد، 39 نفر کشته و 33 تن دیگر زخمی شدند.
80- کشتار دوم غزه
منطقه خان یونس در سال 1955 در دو مرحله در 30 می و 1 سپتامبر سال 1955 از سوی ارتش اسرائیل مورد حمله سنگین توپخانه ای قرار گرفت. در مرحله اول که بامداد 30 می بود، 20 نفر شهید و 20 تن دیگر زخمی شدند. اما در حمله دوم که نیمه شب اول سپتامبر بود، 46 نفر شهید و 5 تن دیگر زخمی شدند.
81- کشتار الرهوه
در روزهای 11 و 12 سپتامبر 1956 نیروهای اشغالگر صهیونیستی اقدام به حمله به مرکز پلیس و مدرسه ای در روستای الرهوه کردند. در این حمله 15 عرب فلسطینی شهید شدند و مدرسه کاملا تخریب شد.
82- کشتار کفر قاسم
در روز 29 اکتبر سال 1956 و قبل از حمله به مصر، نیروهای رژیم صهیونیستی مقررات منع آمد و شد را در منطقه کفرقاسم اعلام کردند. اسرائیلیها بدون اطلاع دادن به شهروندان فلسطین ساعت منع آمد و شد را زودتر آغاز کردند و به این ترتیب مردم بیاطلاعی که وارد شهر می شدند، از سوی صهیونیست ها هدف قرار می گرفتند. اولین گروه یک تیم چهار نفره از کارگران فلسطینی بود که حتی به نظامیان اسرائیلی سلام هم دادند، اما با گلوله های آنها مواجه شدند، سه نفر از آنها کشته شده و نفر چهارم تنها به این علت نجات یافت که صهیونیست ها فکر کردند کشته شده است. 12 زن نیز که از جمع آوری زیتون بر می گشتند هدف حمله قرار گرفتند. در طول یک ساعت و نیم 49 نفر از اهالی کفر قاسم به دست صهیونیستها به شهادت رسیدند و 13 نفر دیگر نیز زخمی شدند. نظامیان اسرائیل وسایل شخصی قربانیان از جمله ساعت مچی یا پول های نقدشان را سرقت میکردند.
83- کشتار سوم خان یونس
این جنایت در سوم نوامبر سال 1956 روی داد، در این زمان خان یونس در اشغال اسرائیلیها بود و آنها با حمله و تیراندازی به مردم به کشتار جمعی آنها دست زدند. 275 فلسطینی در اثر این تیراندازی ها از روستای خان یونس و اردوگاه های اطراف به شهادت رسیدند.
84- کشتار السموع
در روز 13 نوامبر سال 1966 صهیونیستها به روستای السموع در منطقه جبال الخلیل حمله کردند. این منطقه تحت اداره اردن بود و جنگنده ها و توپخانههای اسرائیل حملات سنگینی برای دفاع از پیاده نظام خود به شهر ترتیب دادند. در این حمله 125 منزل و مدرسه و بیمارستان و مسجد تخریب شد. 18 نفر از اهالی شهر به شهادت رسیدند و130 نفر دیگر نیز زخمی شدند.
85- کشتار کارگاه ابو زعبل
در روز 12 فوریه سال 1970 در حالی که جنگ فرسایشی بین اسرائیل و مصر ادامه داشت، جنگنده های اسرائیلی به کارگاه ابو زعبل که شرکتی برای تولید صنایع معدنی بود، حمله کردند. در این حمله 70 کارگر این کارگاه شهید و 69 تن دیگر زخمی شدند و کارگاه در آتش سوخت.
86- کشتار صیدا
در 16 ژولای سال 1982 رژیم صهیونیستی به لبنان حمله کرد. در این حمله صهیونیستها بالغ بر 80 لبنانی را به شهادت رساندند.
87- کشتار صبرا و شتیلا
این کشتار در روزهای 16 تا 18 سپتامبر سال 1982 در دو اردوگاه آوارگان فلسطینی در صبرا و شتیلا روی داد. نظامیان صهیونیستی بعد از ورود به بیروت پایتخت لبنان به این اردوگاه حمله کردند. البته عاملان اصلی این جنایت شبه نظامیان نیروهای لبنانی بودند ولی عملیات با لوجستیک و مقدمه سازی صهیونیستها انجام شد. توپخانهها و جنگنده های اسرائیلی نیز اقدام به موشک باران این اردوگاه کردند. این کشتار زیر نظر صهیونیستها ادامه یافت و آذوقه عناصر تروریست نیروهای لبنانی نیز از سوی صهیونیستها تامین میشد. قربانیان این کشتار بالغ بر 1500 شهید از فلسطینیها و لبنانیهای بیپناه بود. تجاوز به زنان و مثله کردن نظامیان از جمله اقدامات در این تجاوز بود.
88- کشتار اردوگاه عین الحلوة
در 16 وی سال 1984 قبل از عقبنشینی اسرائیل از صیدا در جنوب لبنان، این رژیم به حسین عکر یکی از مزدوران خود دستور داد تا به داخل اردوگاه عین الحلوه حمله کنند. نیرویی بالغ بر 1500 نظامی صهیونیست نیز با 150 خودروی زرهی در عقبه این تروریست قرار داشت. مهاجمان اقدام به کشتار و تخریب و نابودی این اردوگاه کردند. در این حمله 15 فلسطینی کشته و زخمی شدند و 140 منزل تخریب شد و 150 نفر نیز بازداشت شدند.
89- کشتار سحمر
20 سپتامبر سال 1984 نیروهای ارتش اسرائیل و مزدوران لبنانی آنها به فرماندهی آنطوان لحد به روستای سحمر واقع در جنوب لبنان حمله کردند. این اقدام در پی کشته شدن 4 تن از مزدوران وابسته به لحد در این روستا بود، مهاجمان با جمع کردن مردم به سوی آنها آتش گشودند. در این حمله 13نفر شهید و 40 تن دیگر زخمی شدند.
90- کشتار حمامات الشط
در روز 11 اکتبر سال 1985 بعد از خروج جنبش آزادیبخش فلسطین از بیروت جنگنده های اسرائیل به دفاتر و مراکز فرماندهی این جنبش در تونس حمله کردند. جنگنده های اسرائیلی در این روز منطقه حمامات الشط در حوالی پایتخت تونس را هدف قرار دادند. این حمله 50 شهید و بالغ بر 100 زخمی بر جای گذاشت.
انتفاضه اول فلسطین
انتفاضه اول فلسطین در دسامبر سال 1987 آغاز شد و در سال 1991 آرام شد، این انتفاضه نهایتا با امضای توافق اوسلو بین اسرائیل و جنبش آزادیبخش فلسطین به پایان رسید. در این انتفاضه بیش از 1300 فلسطینی به دست رژیم صهیونیستی به شهادت رسیدند.
91- کشتار حرم ابراهیمی
25 فوریه سال 1994 مصادف با آخرین جمعه از ماه مبارک رمضان بعد از توافق اوسلو بود. در این روز صهیونیستها به صهیونیست افراط گرای مشهور اسرائیل به نام باروخ گولدشتاین اجازه دادند که به حرم مسجد الاقصی وارد شود. وی تفنگ به همراه داشت و اقدام به کشتار نمازگزاران در این مسجد کرد. این کشتار به شهادت 60 فلسطینی منجر شد و دهها نفر دیگر در این حمله زخمی شدند. در حمله نظامیان اسرائیل به تظاهراتی که در محکومیت این اقدام صهیونیست ها صورت گرفت، نیز 53 فلسطینی به شهادت رسیدند که از بخش های مختلف فلسطین از جمله الخلیل بودند. رژیم صهیونیستی سعی کرد با شانه خالی کردن از مسئولیت این اقدام شخص گولدشتاین را در این حمله محکوم کند.
92- کشتار قانا
در 18 آوریل سال 1996 کشتار اول قانا صورت گرفت. این کشتار بخشی از عملیات بزرگی بود که ارتش اسرائیل از 11 همان ماه آغاز کرد و تا 27 نیز به آن ادامه داد. این عملیات چهارمین عملیات از خود نوع بعد از تجاوز به لبنان در سالهای 1978 و 1982 و 1993 بود. در این حمله 159 روستا در بخش های جنوبی و غربی لبنان هدف قرار گرفت. در این حمله 1500 پرواز جنگنده صورت گرفت و بیش از 32 هزار توپ به سمت بخش های مختلف لبنان شلیک شد. این عملیات به شهادت 250 لبنانی منجر شد که 110 نفر از آنها از اهالی قانا بودند. تعداد زخمی ها نیز بالغ بر 368 نفر بود که 359 نفر از آنها غیر نظامی بودند. در این حمله بیش از 60 کودک یتیم شدند. بعد از کشتار قانا رژیم صهیونیستی برای جلوگیری از واکنش های عمومی مدعی شد که این حمله به اشتباه صورت گرفته است.
جنایتهای صهیونیستها از سالهای 2000 تا 2005
انتفاضه دوم فلسطین یا انتفاضه الاقصی در طول این سالها صورت گرفت و در جریان آن ارتش اسرائیل بیش از 4412 فلسطینی را به شهادت رساند و 48322 نفر را زخمی کرد.
93- کشتار حرم قدسی ( آغاز انتفاضه)
در روز 29 سپتامبر سال 2000 اندکی قبل از پایان نماز جمعه در مسجد الاقصی صهیونیستها به سمت نمازگزاران شلیک کردند که در این حمله 13 نفر شهید شده و 475 نفر دیگر زخمی شدند. این حمله یک روز بعد از هتک حرمت مسجد الاقصی از سوی آریل شارون صورت گرفت که با خشم عمومی مردم مواجه شد.
94- کشتار الخلیل
نیروهای اشغالگر فلسطین در روز 2 اکتبر کشتار مردم الجلیل را انجام دادند. در این حمله صهیونیستها، 13 فلسطینی شهید و صدها نفر زخمی شدند. این حمله بعد از آن آغاز شد که منطقه شاهد تظاهرات گسترده ای در حمایت از انتفاضه کرانه باختری و نوار غزه بود که با واکنش نظامیان صهیونیست و تیراندازی مستقیم با گلوله های جنگی از سوی آنها همراه شد.
95- کشتار نابلس
در روز 31 ژولای سال 2001 بالگردهای صهیونیست یک مقر نظامی حماس را در نابلس موشک باران کردند که این حمله به شهادت 8 نفر منجر شد که دو کودک نیز در میان آنها بود.
96- کشتار بیت ریما
در یکی از وحشتناک ترین جنایات صهیونیستها نیروهای یگانهای مختلف ارتش این رژیم در بامداد 24 اکتبر سال 2001 میلادی تعداد زیادی از اهالی بیت ریما در نزدیکی رامالله را هدف قرار دادند که در پی این حمله 16 فلسطینی به شهادت رسیده و دهها تن دیگر زخمی شدند. صهیونیستها 50 نفر را نیز بازداشت کردند. این حمله با خودروهای زرهی سبک و سنگین و بالگردهای آپاچی صهیونیستها و 20 خودروی نظامی جیپ انجام شد.
97- کشتار خان یونس
در انفجار یک بمب در منطقه البروات در خان یونس در روز 22 نوامبر سال 2001 میلادی 5 کودک فلسطینی به شهادت رسیدند. این در حالی است که این کودکان از مدرسه به سمت منزل خود میرفتند.
98- کشتار رفح
نیروهای اشغالگر فلسطین در روز 21 فوریه سال 2002 جنایت جدیدی را در رفح مرتکب شدند که دست کم 10 کشته بر جای گذاشت. در این حملات که از زمین و هوا و دریا در رفح صورت گرفت، بالغ بر 80 فلسطینی نیز زخمی شدند.
99- کشتار بلاطه و جنین
اردوگاه حنین در روزهای 28 فوریه تا 2 مارس سال 2002 هدف شدیدترین حملات صهیونیستها از زمین و هوا با تانکها و بالگردهای آپاچی و ... بود. در این حملات بیش از 31 نفر به شهادت رسیده و 300 نفر دیگر نیز زخمی شدند.
100- کشتار دوم جنین
در روز 2 آوریل سال 2002 نیروهای اسرائیل با بیش از 20 هزار نفر و بیش از 400 تانک و نفربر و بلدوزر به همراه پوشش حملات هوایی و موشک باران منطقه بار دیگر به جنین حمله کردند. این حمله تا روز 14 آوریل ادامه پیدا کرد، اما نیروهای مقاومت به دفاع از اردوگاه پرداختند و جنگ سختی بین آنها درگرفت. رژیم صهیونیستی در طول سه روز از اشغال این اردوگاه ناکام ماند و مجبور به گسترش حملات هوایی و پرتاب موشک به این منطقه شد. کشف گور دسته جمعی از سوی صهیونسیتها در جنین باعث شد تعداد واقعی شهدای این اردوگاه مشخص نشود، اما تعداد شهدا بسیار بالا بود و منطقه به کلی نابود و تخریب شد.
101- کشتار حی الدرج
یک جنگنده اف 16 اسرائیلی عصر روز 22 ژولای سال 2002 چندین موشک را به منطقهای مسکونی در نزدیکی ورزشگاه یرموک در شهر غزه شلیک کرد. این موشکها به تخریب منازل زیادی منجر شد. در این حمله 174 فلسطینی به شهادت رسیدند که بین آنها 11 کودک و 3 زن بودند. صلاح شحادة فرمانده گردانهای عزالدین قسام شاخه نظامی جنبش حماس هدف اصلی این حمله بود که وی نیز به همراه همسر و دخترش به شهادت رسید. 140 تن دیگر در این حمله زخمی شدند.
102- کشتار منطقه شیخ عجلین
منطقه الشیخ عجلین واقع در جنوب شهر غزه در تاریخ 28 آگوست سال 2002 شاهد جنایتی دیگر از سوی ارتش صهیونیستی بود. در حمله توپخانهای رژیم اشغالگر قدس به این منطقه 4 نفر به شهادت رسیده و 5 نفر دیگر که همگی از یک خانواده بودند، زخمی شدند.
103- کشتار طوباس
در حمله بالگردهای آپاچی رژیم صهیونیستی به دو خودروی فلسطینی در منطقه کرانه باختری 5 نفر شهید و 10 تن دیگر زخمی شدند.
104- کشتار الخلیل
کمتر از 24 ساعت از کشتار طوباس گذشته بود که نیروهای اشغالگر قدس جنایت جدیدی را مرتکب شدند و در شهر الخلیل با حمله به 4 کارگر فلسطینی که در حال بازگشت از محل کار خود بودند، آنها را از پای در آوردند.
105- کشتار خان یونس
در حمله نیروهای زمینی اسرائیل به شهر خان یونس واقع در نوار غزه در تاریخ 7 اکتبر 2002 میلادی 14 فلسطینی به شهادت رسیده و 147 نفر دیگر زخمی شدند. در این حمله بیش از 60 تانک صهیونیستی چندین کیلومتر در شهر پیشروی کردند و بالگردهای آپاچی نیز به صورت مستمر شهر را موشک باران میکردند.
106- کشتار اردوگاه البریج
صهیونیستها در دومین روز از ایام عید فطر و در تاریخ 6 دسامبر سال 2002 کشتار جدیدی را در اردوگاه البریج واقع در جنوب شهر غزه انجام دادند. این حمله به شهادت 10 نفر منجر شد که دو نفر از آنها از کارمندان آژانش آنروا (آژانس امداد به آوارگان فلسطینی) بودند. 20 نفر دیگر نیز در این حملات زخمی شدند. در این حمله نیز تانکها، بالگردها و خودروهای سنگین نظامی صهیونیستها شرکت داشتند.
107- کشتار حی الزیتون
در حمله هوایی و زمینی و دریایی بی سابقه صهیونیستها به غزه در 26 ژانویه سال 2003، 13 فلسطینی به شهادت رسیده و 65 نفر دیگر زخمی شدند. بیش از 60 تانک و بالگرد و خودروی زرهی اسرائیلی در این حمله مشارکت داشت.
108- کشتار اردوگاه جبالیا
در حمله دیگری از صهیونیستها به نوار غزه و اردوگاه جبالیا در تاریخ 6 مارس سال 2003 میلادی 11 فلسطینی شهید و 140 نفر دیگر زخمی شدند. صهیونیستها علاوه بر استفاده از تانک و بالگردهای نظامی، منطقه را به شدت موشک باران کردند.
109- کشتار حیالشجاعیه
اراضی فلسطینی در تاریخ 1 می سال 2003 روز خونباری را شاهد بود. در این روز ضمن حملات شدید صهیونیستها به منطقه حی الشجاعیه در شرق شهر غزه 16 فلسطین شهید و 35 نفر دیگر زخمی شدند. این حمله نیز با تجهیزات سنگین زمینی و هوایی صهیونیستها انجام شد.
110- کشتار شریان القطاع
دو بالگرد صهیونیست در روز 11 ژوئن سال 2003 به یکی از شلوغ ترین محلات غزه حمله کردند، آنها به دنبال انهدام خودروی دو تن از عناصر حماس بودند. آنها این خیابان شلوغ را موشک باران کردند تا بیشترین تعداد کشتار را بر جای بگذارند. در این حملات 7 فلسطینی شهید شدند که دو زن و یک کودک در میان آنها بود. دهها نفر دیگر نیز زخمی شدند.
111- کشتار حی الزیتون
در حالی که مذاکرات سازش تشکیلات خودگردان با آمریکا صهیونیستها به ریاست احمد قریع نخستوزیر وقت تشکیلات خودگردان ادامه داشت، صهیونیستها در جنایتی در حی الزیتون 13 فلسطینی را به خاک و خون کشیدند. این حمله در 28 ژانویه سال 2004 با حضور تانکها و بالگردهای رژیم صهیونیستی انجام شد.
112- کشتار حی الشجاعیه
در کشتار جدیدی که در تاریخ 11 دسامبر سال 2004 از سوی نیروهای ویژه صهیونیستی در منطقه حی الشجاعیه روی داد، 15 فلسطینی شهید و 44 نفر دیگر زخمی شدند که 20 نفر از آنها کودکان زیر 18 سال بودند. تانکهای اسرائیلی نیز در این حمله یک منزل سه طبقه را به روی اهالی آن ویران کردند.
113- کشتار النصیرات و البریج
صهیونیستها در روز 7 مارس سال 2004 با مشارکت نیروهای ویژه و تانکها و خودروهای سنگین و بالگردهای آپاچی حمله گستردهای را به منطقه النصیرات و البریج در غزه انجام دادند. در این حمله 15 نفر به شهادت رسیدند که سه تن از آنها کودک بودند. بیش از 180 نفر دیگر نیز زخمی شدند.
114- کشتار حی الصبره
این حمله در 22 مارس سال 2004 انجام شد و صهیونیستها با بالگردهای خود شیخ احمد یاسین موسس جنبش حماس را ترور کردند. در این حمله 7 نفر شهید و 15 نفر زخمی شدند.
115- کشتار رفح
در روز 18 تا 20 می سال 2004 نیروهای اشغالگر قدس جنایت جدیدی را در رفح رقم زدند که در اثر آن 56 فلسطینی به شهادت رسیده و 150 نفر دیگر زخمی شدند. در این حمله صهیونیستها با تانکها و بالگردها و جنگندههای خود ساکنان این منطقه مسکونی را هدف قرار دادند. یکی از ابعاد جنایت در این سه روز حمله موشکی به تظاهرات زنان و کودکان غزه در تاریخ 19 می بود.
116- کشتار نابلس
اشغالگران صهیونیست در تاریخ 26 ژوئن سال 2004 کشتاری را در نابلس به راه انداختند که 9 شهید به جای گذاشت و دهها نفر بازداشت شدند. همچنین بسیاری از منازل و مراکز تجاری نیز در اثر این حمله تخریب شد.
117- کشتار جبالیا
در حمله دیگر صهیونیستها به اردوگاه جبالیا در غزه 69 فلسطینی به شهادت رسیده و دهها تن دیگر زخمی شدند. حمله زمینی به همراه موشک باران هوایی، این اردوگاه را به تلی از خاک و خاکستر تبدیل کرد. این سومین کشتار صهیونیستها در جبالیا از زمان انتفاضه الاقصی بود.
118- کشتار الشعف
در حمله صهیونیستها به منطقه الشعف در تاریخ 6 سپتامبر سال 2004، 15 فلسطینی به شهادت رسیدند و بیش از 50 تن دیگر زخمی شدند. درگیریهای سختی نیز بین نیروهای مقاومت فلسطینی با اشغالگران درگرفت.
119- کشتار بیت لاهیا
در حمله صهیونیستها به منطقه بیت لاهیا در شمال نوار غزه که در 4 ژوئن سال 2005 روی داد، 8 نفر شهید شدند که تعدادی از آنها کودک بودند. 14 نفر نیز در این حمله زخمی شدند که بیشترشان کودکان بین 5 تا 16 ساله بودند. در این حمله در حالی که محمود عباس خود را برای رقابت های انتخاباتی آماده می کرد، اولین و آخرین بار بود که واژه دشمن صهیونیستی را برای اسرائیل به کار برد.
120- کشتار شفا عمرو
در این حمله که با تیراندازی بی هدف یک جوان افراطی صهیونیست به سمت فلسطینیها صوت گرفت، 4 فلسطینی به شهادت رسیدند.
121- کشتار اسرای مصری
روزنامه مصری الجمهوریه در تاریخ 12 اکتبر سال 1995 تحقیقاتی را در مورد جنایات صهیونیستها بر ضد اسرای مصری انجام داد، در این تحقیقات معلوم شد که نظامیان اسرائیلی اسرای مصری را در منطقهای به صف کردند، آنها ادعا کردند که می خواهند زندانیان را آزاد کنند، روی آنها را به سمت دریا چرخاندند و به سمت آنها شلیک کردند این عملیات چندین بار تکرار شد و قریب به 3 هزار اسیر مصری به این ترتیب به شهادت رسیدند.
122- جنگ لبنان
قانا دو بار شاهد کشتار جمعی از سوی صهیونیستها بود. بار اول آوریل سال 1996 بود که در خلال عملیات خوشه های خشم که در آن 250 لبنانی به شهادت رسیدند، 110 نفر از اهالی قانا در میان آنها بودند. بار دوم در جریان حمله صهیونیستها به لبنان در سال 2006 بود که در اثر موشک باران جنگنده های صهیونیست در قانا 57 نفر جان خود را از دست دادند که تعداد زیادی از آنها زن و کودک بودند. در مجموع جنگ 33 روزه نیز 1084 لبنانی به شهادت رسیدند که دو سوم آنها غیر نظامی بودند.
123- جنگ اول غزه
این جنگ در روز شنبه 27 دسامبر سال 2008 با حمله جنگندههای صهیونیستی به یکی از زیرساخت های حماس آغاز شد. صهیونیست ها در این جنگ 22 روزه گرچه به هیچ یک از اهداف خود نرسیدند، اما 1400 فلسطینی را به شهادت رساندند که 80 درصد آنها غیر نظامی بودند.
124- جنگ دوم غزه
این جنگ که به جنگ هشت روزه معروف شد، در تاریخ 24 نوامبر سال سال 2012 با انفجار خودروی احمد الجعبری فرمانده نظامی حماس آغاز شد. در این کشتار جمعی که صهیونیست ها از انواع سلاحهای ممنوعه از جمله فسفر سفید استفاده کردند، 189 فلسطینی به شهادت رسیدند.
125- جنگ سوم غزه
این جنگ که طولانی ترین جنگ بین اسرائیل با یک طرف عربی لقب گرفت، از 8 ژولای سال 2014 آغاز و 51 روز به طول انجامید. رژیم صهیونیستی گر چه در این جنگ نیز در دستیابی به اهداف خود ناکام ماند و یقین پیدا کرد که دیگر نمیتواند شرایط حذف مقاومت فلسطین را برای خود محقق کند، اما 2 هزار و 16 فلسطینی را به شهادت رساند و بیش از 10193 نفر دیگر را زخمی کرد. در میان شهدا 541 کودک، 250 زن و 95 فرد مسن وجود دارد. در میان زخمیها نیز 3 هزار و 84 کودک، هزار و 970 زن و 368 فرد سالخورده به چشم میخورد.
موضوعات مرتبط: جنایات جنگی ، صهیونیست
برچسبها: 125 جنایت , صهیونیست , اسرائیل , فلسطین
چهار اشتباه محاسباتی که منجر به اقدام ابوظبی در برقراری ارتباط رسمی با رژیم صهیونیستی شد
2. عدم برخورداری از گفتمان قوی؛ ترکیه با گفتمان اخوانی، عربستان با گفتمان وهابیسم و رژیم صهیونیستی با گفتمان صهیونیسم در حال پیشبرد اهداف خود هستند. جمهوری اسلامی ایران نیز گفتمان محور مقاومت و اسلام انقلابی را به عنوان گفتمانی جامع و برگرفته از تعالیم ناب اسلامی در پیش گرفته است. گفتمان های پان عرب، سوسیال و ژاندارم_سلطنتی(در دوران پهلوی) نیز گفتمانهایی بودند که با شکست مواجه شده اند و از صحنه منطقه محو شدند. در این میان حتی قطر نیز خود را حامی گفتمان اخوانی معرفی می کند تا برای پیشبرد اهداف خود از یک گفتمان برخوردار باشد. امارات متحده عربی اما همچنان گفتمانی برای پیشبرد اهداف خود ندارد و صرفاً به عنوان یک ضد گفتمان عمل کرده است. تا زمانی که ابوظبی نتواند یک رویکرد گفتمانی ایجابی را طراحی کند نمی تواند به عنوان یک قدرت منطقهای خود را معرفی نماید. به عبارتی اشتباه امارات آن است که تصور می کند با بدون داشتن یک گفتمان و صرفا با حمله به سایر گفتمانها میتواند کسب هیمنه کند. اقدام این کشور در پیوند با رژیم صهیونیستی تلاشی از سوی مقامات ابوظبی برای کمرنگ کردن گفتمان اخوانی ترکیه و گفتمان انقلابی محور مقاومت جمهوری اسلامی است چرا که فلسطین یکی از عناصر مهم این دو گفتمان محسوب می شود، اگر چه ترکیه از آن استفاده ای کاملا ابزاری می کند.
3. پیوند خارجی به جای شبکه سازی منطقه ای؛ خطای سوم امارات کسب امنیت و توسعه نه از طریق ظرفیت های خود و حتی نه از طریق کشورهای منطقه بلکه از طریق تعامل با قدرتهای فرامنطقه ای است. امارات بر این باور است که در صورت پیوند با رژیم صهیونیستی برای همیشه تحت حمایت مطلق آمریکا خواهد بود حال آنکه وضعیت آشفته مصر و اوضاع راکد اردن نشان میدهد که ارتباط با تل آویو موجب امنیت، رشد و قدرت نمی شود.
4.نادیده گرفتن ملت ها در تعاملات خارجی. خوی غیر مردم سالار شیوخ امارات موجب شده است که آنها در تعامل با منطقه صرفا به دولتها بنگرند و از نقش جریانهای فکری، گروه ها، جنبش ها و خصوصا مردم و افکار عمومی غافل شوند. امارات تصور می کند دولتها پس از مدتی با این مساله(رسمیت یافتن روابط بین ابوظبی و تل آویو)کنار خواهند آمد حال آنکه حتی اگر بپذیریم که دولتها با این مساله کنار بیایند، مردم منطقه این حرکت را به عنوان حرکتی خائنانه فراموش نخواهند کرد. نکته حائز اهمیت آنکه در خاورمیانه خصوصا پس از تحولات بیداری اسلامی؛ گروه ها، جریانها و جنبش های انقلابی و آزادی بخش از جایگاه بسیار بالایی برخوردار شده اند.
موضوعات مرتبط: سخن روز ، صهیونیست
برچسبها: امارات , صهیونیست , اسرائیل , اشتباه استراتژیک
چهار اشتباه محاسباتی که منجر به اقدام ابوظبی در برقراری ارتباط رسمی با رژیم صهیونیستی شد
در این نوشتار تلاش شده محاسباتی که منجر به تصمیم مقامات امارات متحده عربی در به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی شد مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. فرضیه نوشته پیش رو آن است که امارات متحده با تصوّری اشتباه از آینده منطقه و محاسبه غلط از تحولات، دست به یک خطای راهبردی زده است که نه تنها موجب افزایش قدرت این کشور نمی شود بلکه همین جایگاه محدود را نیز از ابوظبی خواهد ستاند.
در تاریخ معاصر غرب آسیا، شش کشور ایران، ترکیه، عراق، مصر، لیبی، عربستان سعودی به همراه رژیم اشغالگر قدس همراه به عنوان قدرتهای تاثیرگذار منطقه شناخته شده اند.
با افول قدرت مصر، لیبی و عراق و البته ورود عنصر انرژی و سرمایه به تعاملات قدرت در منطقه، ریزکشورهائی مانند قطر و امارات نیز از اوایل هزاره سوم میلادی سودای کسب جایگاه در غرب آسیا را در سر پروراندند.
امارات متحده عربی تا سالهای متوالی در زیر چتر عربستان فعالیت می کرد، با ظهور نخبگان جدید و شدت گرفتن تحولات منطقه، ابوظبی خلیج فارس را بستری کافی برای رویاهای بلندپروازانه خود نمی بیند به همین لحاظ تلاش دارد در تمام تحولات منطقه از یمن و لبنان گرفته تا سوریه و لیبی دستی بر آتش داشته باشد، با کمک غرب ماهواره به آسمان بفرستد، با کمک غرب نیروگاه اتمی بسازد و باز هم با کمک غرب صاحب نیروی هوایی شود.
حرکتها و رفتارهای پربساند امارات در سیاست خارجی نشانگر سردرگمی ابوظبی در رسیدن به هدف است، نمونه های بسیار زیادی از رفتارهای دوگانه این کشور در منطقه وجود دارد به عنوان مثال ابوظبی که در اوایل بحران سوریه به کمتر از سقوط بشار اسد رضایت نمی داد اکنون پیشگام ترمیم روابط با دمشق است.
امارات در رسیدن به هدف خود یعنی دست یابی به قدرت منطقه ای چهار مساله مهم را لحاظ نکرده است و به عبارتی می توان گفت از چهار جهت دچار اشتباه محاسباتی شده است، به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی از سوی امارات ناشی از اشتباه در این چهار محور است؛
1. آینده جریان مقاومت؛ امارات متحده عربی جریان مقاومت منطقه را رو به افول می داند، خود نیز هزینه زیادی برای کاهش قدرت این محور کرده است؛ به انقلابیون یمن یورش برد، به طرفداران حذف بشاراسد در سوریه پیوست، با ایران به عنوان عنصر اصلی محور مقاومت بنای ناسازگاری گذاشت، به حزب الله تاخت و کشورش را به یکی از مقرهای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی برای مقابله با جریان های مقاومت فلسطینی تبدیل کرد. جالب آنکه در هر پنج مورد نیز توفیق نیافت اما در یک اشتباه محاسباتی و تصور غلط همچنان بر این باور است که محور مقاومت در آینده منطقه نقشی نخواهد داشت. امارات می داند بیت المقدس مساله اول جهان اسلام است اما در یک حرکت انتحاری فلسطین را در تعاملات خارجی خود به کلی حذف کرد. این البته یک فرصت تاریخی برای ایران است که نشان دهد که چه کسانی دوستان واقعی فلسطینیان هستند.
اسپوتینگ با اشاره به همین واقعیت می نویسد: نکته اصلی در ماجرای امارات و اسرائیل اینکه این یک فرصت بسیار بزرگ برای ایران است که بتواند رهبری خود بر جهان اسلام و اعراب خواهان مبارزه با اسراییل را تثبیت کند، به همین جهت می بینیم که اردوغان در ترکیه بلافاصله متوجه این ماجرا شده و برای رهبری این جبهه خیز برداشته است.
پایان بخش اول
موضوعات مرتبط: سخن روز ، صهیونیست
برچسبها: امارات , صهیونیست , اسرائیل , اشتباه استراتژیک
جنایات رژیم صهیونیستی
تجاوزهای متعدد صهیونیست ها به روستای یازور واقع در 5 کیلومتری جنوب شرقی شهر یافا
باعث شد تا مردم این منطقه به دنبال انتقام از صهیونیستها باشند،
در همین راستا یک خودروی نظامی صهیونیست ها با یک بمب در نزدیکی یازور هدف قرار گرفت
و هفت نفر در آن کشته شدند.
افسر عملیات هاگاناه یعنی ییگال یادین به ییگال آلون فرمانده بالماخ دستور داد
تا در اسرع وقت به روستا حمله کرده و آنجا را به خاک و خون بکشد.
بالماخ سی روز بعد از انفجار این بمب کار خود را آغاز کرد.
اسحاق رابین فرماندهی این حمله را بر عهده داشت.
نیروهای مهاجم ساختمانهای زیادی را در این روستا منهدم کردند و 15 نفر از ساکنان آن را کشتند.
این عملیات بعد از اعلام موجودیت رژیم صهیونیستی صورت گرفت
و جزئیات آن تا مدتها اعلا نشد تا اینکه در سال 1981 رسوا شد.
موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسبها: بمب گذاری , صهیونیست , اشغالگر , کودک کش
⚠️کشتار بازار العربیه در حیفا
در تاریخ 25 ژولای سال 1938 نیز یک خودروی بمب گذاری شده که یگان اتسل آن را آماده کرده بود،
در بازار العربیه در حیفا منفجر شد،
در این انفجار تروریستی 35 شهروند فلسطین به شهادت رسیده
و 70 تن دیگر زخمی شدند.
موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسبها: بمب گذاری , صهیونیست , اشغالگر , کودک کش
اثبات نقش یهود در شهادت امام حسین علیهالسلام
1. خاندان بنیامیه یهودی تبارند.
2. این مطلب را از آیه شریفه 60 سوره مبارکه اسراء و حدیث شریف امام صادق علیهالسلام که توضیح مفصل آن در مقاله «سقیفه بنیاسرائیل» yon.ir/saghife گذشت، نتیجهگیری میکنیم.
3. همچنین به کار بردن عبارت «اللّصیق» برای خاندان بنیامیه توسط امام علی علیهالسلام در نامه 17 نهجالبلاغه خطاب به معاویه، مؤیدی دیگر بر این مطلب است که بنیامیه هیچ نسبت خونی با بنیهاشم نداشته و اصالتاً رومی و اسرائیلیتبار هستند:
🔸 و اَمّا قَوْلُک اِنّا بَنُوعَبْدِ مَناف، فَکذلِک نَحْنُ، وَلکنْ لَیسَ اُمَیةُ کهَاشِم، وَ لا حَرْبٌ کعَبْدِ الْمُطَّلِبِ، وَ لا اَبُوسُفْیانَ کاَبى طالِب، وَ لاَ الْمُهاجِرُ کالطَّلیقِ، وَ لاَ الصَّریحُ کاللَّصیقِ، وَ لاَ الْمُحِقُّ کالْمُبْطِلِ، وَ لاَ الْمُؤْمِنُ کالْمُدْغِلِ. وَ لَبِئْسَ الْخَلَفُ خَلَفٌ یتْبَعُ سَلَفاً هَوى فى نارِ جَهَنَّمَ!
🔹 و [ای معاویه] اینکه گفتى: «ما از فرزندان عبدمنافیم» آرى ما هم چنین هستیم، ولى با این فرق که نه امیه مثل هاشم است، نه حرب همچون عبدالمطّلب، و نه ابوسفیان مانند ابوطالب، و نه مهاجر الى اللّه چون اسیر آزاد شده، و نه فرزند اصل و نسب دار چون فرزند منسوب به پدر، و نه اهل حق مانند اهل باطل، و نه مؤمن چون مفسد. و چه بازماندگان بدى هستند آنان که تابع گذشتگان جهنّمى خود مىباشند!
موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسبها: یهود , سقیفه , اللصیق , بنی امیه
💣 بمب قومی اسرائیل
1. در نوامبر سال 1998، روزنامه ساندی تایمز (The Sunday Times) گزارش داد که اسرائیل در تلاش است تا یک بمب قومی شامل یک عامل بیولوژیکی که میتواند ویژگیهای ژنتیکی خاص در اعراب را مورد هدف قرار دهد، طراحی و تولید نماید. وب سایت وایرد نیوز (Wired News) و همچینین فارن ریپورت (Foreign Report) نیز این گزارش را تأیید نمودند.
2. متعاقب این ماجرا، روزنامههایی مانند نیویورکپست و سایر رسانهها با حمله به این گزارشات آنها را کاملاً بیپایه و اساس دانسته و در کل وجود چنین بمبهایی را غیرقابل امکان توصیف نمودند. این در حالی است که همانگونه که در بالا نیز اشاره شد، وزیر دفاع پیشین آمریکا و کمیته صلیب سرخ بینالمللی وجود چنین تهدیداتی را کاملاً محتمل و قابل امکان توصیف کرده بودند.
3. با این وجود، موضوع بمب نژادی اسرائیل نیز به مانند سایر برنامههای تسلیحاتی این کشور بدون هیچگونه بررسی و مداقه دیگری رها شده و از آن پس سخنی در مورد تسلیحات نژادی این رژیم گفته نشد. قسمت دوم مقاله هیچگاه ارائه نشد و هیچیک از منابع مورد استفاده در این گزارش شناسایی نشدند. و مؤلفین گزارش ساندی تایمز یعنی اوزی ماهنائیمی (Uzi Mahnaimi) و ماری کالوین (Marie Colvin) دیگر هیچگاه بهصورت علنی در مورد این موضوع سخنی نگفتند!!
موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسبها: اسرائیل , Foreign Report , Wired News , Uzi Mahnaimi
اسرائیل فقط یک کشور یهودی نشین نیست
که فقط آرمان های زیاده خواهانه داشته باشد
بلکه اساس تشکیل اسرائیل
یک تفکر افراطی سرمایه داری است
که می خواهد با انباشت سرمایه
بر دنیا حکومت کند
و منطقه عظیمی از مصر تا عراق را تصاحب کند
موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسبها: صهیونیست , اسرائیل , کشور , سرمایه داری
فیلیپ م . جیرالدی ، افسر سابق سازمان CIA و مدیر اجرایی شورای منافع ملی
مطالعه ای که توسط شرکت مشاوره و تحقیقاتیِ فعال در تورنتو صورت گرفته است نشان می دهد که در پنجاه سال گذشته گزارش های اصلی در مورد اسرائیل به صورتی تحریف شده است که دولت یهودیان را در بُعد مثبت به تصویر بکشد؛ در حالی که وضعیت فلسطینی های تحت اشغال اسرائیل نادیده گرفته شده است.
این مطالعه ی رسانه ای بر اساس تجزیه و تحلیل اطلاعات ۵۰ سال اخیر رایانه ها صورت گرفت و نشان داد که روزنامه های بزرگ آمریکا به طور مداوم در این سال ها از اسرائیل جانب داری می کنند.
این جانب داری در پوشش دستکاری خبری به صورت ظریف و نا محسوس صورت میگیرد، مانند استفاده از کلمه های مطلوب برای اسرائیل و کلمات بد برای فلسطینی ها و همچنین انتشار مداوم گزارشات تمجیدی و ستایشی از اسرائیل و مانع شدن از نشر هر نوع گزارشی از دیدگاه محرومان سرکوب شده فلسطین.
محققان گروه 416Labs توانستند سرفصل ها و مقالات ۵ روزنامه اصلی آمریکا یعنی تریبیون شیکاگو، لوس آنجلس تایمز، نیو یورک تایمز، واشنگتن پست و وال استریت ژورنال را بین سال های ۱۹۶۷ و ۲۰۱۷ بررسی کنند.
ژوئن ۱۹۶۷ از این بابت به عنوان نقطه ی آغاز انتخاب شد که جنگ ۶ روزه را شامل شود، زمانی که اسرائیل به اردن، مصر و سوریه حمله کرد تا اشغال نظامی فلسطین در کرانه غربی غزه را شروع کند.
هیچ کس نباید از جهت گیری رسانه های آمریکایی به نفع اسرائیل شگفت زده شود زیرا یهودیان صاحب بیشتر رسانه های اصلی آمریکا و غرب هستند و سردبیردان آنها نیز از یهودیان هستند.
همانطور که پائول فیندلی نماینده کنگره در کتاب خود باعنوان "آنها جرأت سخن گفتن دارند" در سال 1985 به آن اشاره کرد، بسیاری از خبرنگاران خارجی که در کشور های خاورمیانه برای رسانه های آمریکایی و رسانه های اروپایی خبرنگاری میکنند، یهودی هستند.
البته اگر این بررسی ها به زمان پایه گذاری دولت اسرائیل در سال 1948 بازگردد به احتمال زیاد این روش از پوشش خبرها توسط رسانه های غربی در آن زمان نیز بوده است.
تطهیر و زیبا نشان دادن چهره ی اسرائیل در فیلم های هالیوودی و تلویزیون های تحت سلطه ی صهیونیست نیز صورت می گیرد، طوری که یهودیان را قهرمان به تصویر می کشند و در عین حال تروریسم صهیونیستی علیه جمعیت بومی فلسطینی و دستور مقامات انگلیسی قبل از تشکیل دولت اسرائیل مبنی بر استقرار یهودیان در فلسطین نادیده گرفته می شود.
فیلم سینمایی "مهاجرت" موجب شد تا برداشت مورد نظر و دلخواه اسرائیل برای بسیاری از آمریکایی ها در مورد آنچه در خاورمیانه رخ داده بود، شکل گیرد. در حالی که فیلم های فراوانی که در مورد هولوکاست منتشر شده است بسیاری از روایت های واقعی را نادیده می گیرد و بدون در نظر گرفتن اشکالات موجود در خط داستانی آن فقط تلاش دارد تا رنجها و کشتار یهودیان را برجسته سازی کند.
آنها شعار دروغین "یک سرزمینِ بدون مردم و مردم بدون سرزمین" را ابداع کردند و طوری نشان دادند که گویا فلسطین خالی است و کسی در آن زندگی نمی کند در حالی که در همان سرزمین اعراب مسلمان و مسیحی فلسطینی بسیاری به همراه یک اقلیت کوچک یهودی زندگی می کردند.
این شعار بعدا به شعار دیگری تبدیل شد: "اسرائیل صحرا را پر شکوفه کرد" گویا قبل از ورود یهودیان به این مناطق، این مناطق غیر قابل کشت بود و این دروغ دیگری از جانب صهونیست ها است...
در هر صورت اینطور می توان گفت که اسرائیل به عنوان محصول تروریسم ایجاد شد. برخی بر این اعتقادند که "اولین شکل از تروریسم مدرن" اسرائیل است؛ اسرائیلی که اهداف غیر نظامی را بمباران کرده و به صورت تصادفی غیر نظامیان را قتل عام می کند.
در یک حمله بدنام به روستای دیر یاسین در 9 آوریل 1948، بیش از دویصد فلسطینی توسط تروریست های یهودی که وابسته به گروه های ایرگون و لیهی بوده اند، کشته شدند. تعداد دقیق قربانیان معلوم نیست زیرا یک تیم پاکسازی صهیونیستی به صورت سیستماتیک بدن های قربانی ها را نابود کردند...
با توجه به آشفتگی بعد از جنگ جهانی دوم در فلسطین و تحریک انگلیس توسط یهودیان بریتانیایی، انگلیس مشتاق به کاهش ضرر و خسارات خود شد و از فلسطین خارج شد. همچنین هری ترومان رئیس جمهور وقت آمریکا که از حمایت مالی و سیاسی یهودیان برخوردار بود، به همان اندازه مایل به حمایت از ایجاد یک دولت یهودی در فلسطین بود.
یهودیان تقریبا نیمی از زمین های فلسطین را بر خلاف مجوز سازمان ملل به دست آوردند درحالی که سازمان ملل دستور داده بود حقوق بومیان فلسطینی نباید توسط یهودیان تازه وارد به خطر بیفتد.
اما تازه واردهایی که از اروپا و آمریکا آمده بودند با این دستور به مخالفت پرداختند. آنها حتی فرستاده سازمان ملل، کونت فولک برندت را به قتل رساندند. کونت فولک کسی بود که بسیاری از یهودیان اروپایی را از دست نازی ها نجات داده بود.
آنها به همسایگان عرب خود حمله کردند، و به صورت عمدی 700،000 نفر از فلسطینی ها را از خانه هایشان بیرون کردند و بسیاری را در این جریان به قتل رساندند.
با این اقدام تروریستی، اسرائیل یک جنگ دیگر را با همسایگان خود شروع کرد و قبل از اینکه خط سبز سازمان ملل که به عنوان بخشی از یک توافقنامه آتش بس در سال ۱۹۴۹ تصویب شده بود اجرایی شود، سرزمین های بسیاری را بدست آورد. طبق توافقنامه سال ۱۹۴۹ سرزمین هایی که قبلا تحت کنترل اردن و مصر بودند در اختیار اسرائیل قرار می گرفت و اسرائیل را از غزه و کرانه غربی جدا می کرد.
و پس از آن جنگ شش روزه در ماه آوریل سال 1967 شروع شد و رسانه های معلوم الحال شرح دادند که چگونه اسرائیل توسط اردن، سوریه و مصر به طور همزمان مورد حمله قرار گرفت، اما اسرائیل به سختی جنگید و پیروزی قاطعانه ای را به دست آورد.
و در جریان این جنگ بخش های جدیدی از بیت المقدس که قبلا در اختیار اسرائیل نبود و بلندی های جولان و غزه و کرانه غربی توسط اسرائیل اشغال شد.
تنها مشکل این ماجرا آن است که اسرائیل بدون اعلام جنگ، نیروهای هوایی اعراب را زمانی که روی زمین بودند مورد حمله قرار داد و نابود کرد و با نبود پوشش هوایی، نیرو های زمینی اعراب نتوانستند جنگ را ببرند...
اسرائیل همچنین در جنگ شش روزه تلاش کرد ناو اطلاعاتی یو اس اس لیبرتی آمریکا را غرق کند. این ناو در آب های آزاد در ۸ ژوئن مورد حمله قرار گرفت.
تنها در یک حمله در زمان صلح به کشتی آمریکا، 34 خدمه کشته و 171 تن زخمی شدند. این حادثه هرگز به طور کامل توسط پنتاگون به دلیل رئیس جمهور بودن لیندوون.ب جانسون پیگیری نشد.
اسرائیلی ها و حامیان آنها ادعا کرده اند که این حمله به دلیل "مهِ جنگ"( اصطلاحی که به دشواریِ تصمیمگیری در میانهٔ درگیریها گفته می شود) یا "اشتباه" بود.
بر اساس شواهدی که اخیرا توسط آژانس امنیت ملی آمریکا جمع آوری شده است؛ هر دو ادعای اسرائیل دروغ است و آنها این کار را کاملا خودخواهانه انجام داده اند. با این وجود، اسرائیل همچنان برخلاف به قتل رساندن خدمه های آمریکایی، طی ۱۰ سال آینده تضمین شده است که سالانه 3.8 میلیارد دلار کمک نظامی به همراه تخصیص بودجه ویژه ای در صورت نیاز از واشنگتن دریاف کند!
حتی زمانی که اسرائیلی ها به وضوح دروغ می گویند، بسیاری از رسانه ها و پایگاه های خبر رسانی از دروغ های آنها چشم پوشی می کنند، و مهم نیست که چه کاری انجام می دهند یا چه چیزی می گویند!
دروغ بسیار بزرگ در مورد اسرائیل آن است که اسرائیل رژیمی دموکراتیک و بهترین دوست و متحد آمریکا است.(نه) هیچکدام !!
بیش از 50 قانون وجود دارد که برای اعراب تبعیض آمیز، و برای "دولت یهودی" دفاع از خود قلمداد می شود. و اخیرا ممنوعیت زندگی غیر یهودیان در مناطق مسکونی و شهرهای یهودیان قانونی شده است.
اسرائیل همچنین سرزمین های فلسطینی را اشغال کرده اند و برای ساکنین اصلی آن هیچ حقی وجود ندارد مگر آنکه با جنگ حق خود را پس بگیرند.
و دولت یهودی هرگز از لحاظ عملی به عنوان متحد آمریکا عمل نکرده است، زیرا هیچ گونه تعهدی برای اسرائیل برای حمایت از واشنگتن در هرگونه شرایطی وجود ندارد؛ حال آنکه یک ژنرال نیروی هوایی ایالات متحده اعلام کرده است که سربازانش آماده مرگ برای اسرائیل هستند!
و یکی دیگر از دروغ های بزرگ مربوط به چگونگی جاسوسی اسرائیل از آمریکا می شود. زمانی که صحبت از سرقت اسرار تجاری و نظامی آمریکا می شود اسرائیل اولین کشور "دوست" است که چنین کاری را انجام می دهد.
هنگامی که جاناتان دولار اطلاعات طبقه بندی شده آمریکا را بیشتر از هر جاسوسی دیگری در طول تاریخ دزدیده بود، دوستان اسرائیلی با عجله و شتاب فراوان توضیح دادند که همه این ها اشتباه بوده و پولار فقط یک فرد عجیب و استثنا بوده است .
و دولت اسرائیل موافقت کرد آنچه را که دزدیده شده را به آمریکا بازگرداند اما این کار را انجام نداد و به جای آنکه اطلاعات را به آمریکا تسلیم کند، آن را در اختیار دشمن آمریکا یعنی اتحاد جماهیر شوروی قرارداد تا شوروی اجازه مهاجرت یهودیان به فلسطین را بدهد.
یکی دیگر از مواردی که مساله جاسوسی اسرائیل از آمریکا را تقویت می کند، حادثه 11 سپتامبر است که موساد از آنچه که در حال رخ دادن بود، از طریق برنامه های جاسوسی غیرقانونی فراوانی که در داخل آمریکا داشت، حداقل در خوش بینانه ترین حالت از وقوع آن اطلاع داشت.
باید متذکر شد که چرا اسرائیل مهاجران اسرائیلی در نیوجرسی را تشویق به خارج شدن از برج های دوقلو می کرد؟؟ و اینکه چرا صدها نفر از دانش آموزان هنر در سراسر آمریکا کار های هنری شان را میفروختند؟ آیا دو مورد فوق میتواند بخشی از شبکه جاسوسی و کلاهبرداری اسرائیل باشد؟؟
از دروغ های دیگری که همواره اسرائیلی ها آن را تکرار میکنند، برنامه مخفیانه هسته ای ایران است که نتانیاهو از سال ۱۹۹۳ همواره وعده میدهد که ایران طی ۶ ماه آینده بمب اتم میسازد!
همچنین ارتقای موشک های بالستیک ایران و حمله آن به اروپا و آمریکا دروغ خطرناک دیگری است که توسط سه مکار و حیله گر در وانگشتن یعنی "پمپئو Pompeo "، پنس Pence و بولتون Bolton همواره تکرار می شود که اکنون تبدیل به تفکر عمیق و اصلی برای سیاست خارجی آمریکا تبدیل شده است.
این اتهام به راحتی میتواند منجر به دخالت ایالات متحده در جنگی برای اسرائیل شود
این ادعای موشک های بالسیتک می تواند به راحتی آمریکا را به سمت جنگی نیابتی برای منافع اسرئیل به پیش ببرد در صورتی که هیچ تهدیدی از جانب ایران متوجه آمریکا نیست و هیچ منافع حیاتی برای رفتن به جنگ علیه ایران وجود ندارد.
اما بزرگترین دروغ اسرائیلی ها آن است که میگویند که "ضد یهودیت" در سراسر جهان در حال افزایش است بنابراین حفاظت و حمایت بیشتری از یهودیان و دولت یهودیان نیاز است!
در واقع اسرائیل و حزب هایشان در حال حاضر از این دروغ استفاده میکنند تا دیدگاه مردم را در مورد مسائل ضد صهیونیسم تغییر دهند. آنها از طریق وضع قوانین تلاش می کنند تا مردم را مجبور کنند آنطور فکر کنند که اسرائیل دوست دارد بدان شکل فکر کنند(مانند جرم بودن حتی انتقاد به ماجرای هولوکاست)؛ این قوانین شامل اعمال تحریم های غیر قانونی، جریمه و زندانی کردن منتقدان رژیم صهیونیستی می شود.
اگر قانون فعلی کنگره(در این مورد) تا کنون به طور کامل اجرا شده باشد، این به معنای مرگ آزادی بیان در ایالات متحده خواهد بود. این طرح پوچ و بی معنی به دلیل فسادی است که اسرائیل در دولت آمریکا و رسانه های خبری آمریکا ایجاد کرده است. این موضوع دروغ نیست اما حقیقت مطلق آن است که شما هرگز این موضوع را در روزنامه هایی که می خوانید و یا گزارشهای تلویزیونی که می بینید پیدا نمی کنید و در مورد آن حرفی زده نمی شود...
این روند تنبیه و مجرم سازی از منتقدین اسرائیل، گروه های یهودی و برخی از دولت ها را وا داشته است تا با وضع مقررات "جرایم نفرت" و سایر موانع قانونی از کارهای اشتباه و تخلفات اسرائیل دفاع کنند؛ اما اسرائیل (استثنا) نیست و نباید در برابر انتقاد از آن محافظت شود.
اسرائیل یک رژیم است که بسیار بد رفتار می کند، و می شود گفت نه تنها برای همسایگان خود بلکه برای جهان نیز خطرناک است؛ زیرا این پتانسیل را در اختیار دارد تا در امور سوریه دخالت کند و یک تقابل بزرگ اتمی را میان آمریکا و روسیه به راه بیاندازد.
دروغ های اسرائیل باید شناسایی شوند که برای چه هدفی بوده است و این دروغ ها باید بایکوت و تحریم شوند تا زمانی که اسرائیل سرعقل بیاید و اگر اینطور نشد، باید به طور کامل خاموش شوند.
فیلیپ م. جیرالدی، افسر سابق سازمان CIA و مدیر اجرایی شورای منافع ملی
منبع متن: UNZ.com
برچسبها: CIA , افسر سابق , مدیر اجرائی , منافع ملی

شهید رمزی ابویابس
قهرمان عملیات دیروز
که به نفله شدن سه قلاده سرباز صهیونیست انجامید
شهید رمزی ابو یابس یکی از اسرای آزاد شده از بند زندانهای رژیم اشغالگر بود و به عنوان رئیس بخش پرستاری در یکی از بیمارستانهای بیت لحم فعالیت داشت.
صبح امروز پایگاه عبری زبان «0404» اشاره کرده بود در اثر عملیات زیر گرفتن در نزدیکی شهرک بیت امر در شمال شهر الخلیل، سه نظامی اسرائیلی جراحات سطحی دیدند.
موضوعات مرتبط: صهیونیست ، شهدا
برچسبها: صهیونیست , زندگی سگی , اسرائیل , فلسطین
هرچند که بهائیت در تلاش است تا خود را به عنوان دینی الهی معرفی کند، اما شواهد بسیاری از سرسپردگی این فرقهی ساخت استعمار به قدرتهای بزرگ دارد.
از اینرو در گزارش محرمانهی نمایندهی ایران در آمریکا (مورخ 30 رمضان 1318 قمری)، حضور و فعالیت بهائیت در شهر شیکاگوی آمریکا به اطلاع مقامات ایرانی رسید. در گزارش 12 جمادی الأولی سال 1319 نیز نمایندگی ایران خاطرنشان ساخت که بهائیان، اخبار ایران را به دقت پیگیری کرده و از تحت فشار قرار دادن دولت ایران در محافل سیاسی فرهنگی آمریکا، به منظور آزادی بیشتر بهائیان در ایران فروگذار نمیکنند.[1]
اما به راستی چگونه فرقهای که ادعای الهی بودن دارد، برای تحت فشار قرار دادن کشورمان، به دامن آمریکای جنایتکار (به عنوان تنها استفاده کنندهی سلاح مرگبار هستهای، عامل کودتا، قتلعام و جنایت در ایران، ویتنام، عراق، افغانستان و...) چنگ میزند؛ حال آنکه خدای تعالی صراحتاً فرموده است: «وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ [هود/113]؛ و بر ظالمان تکیه ننمایید، که موجب میشود آتش شما را فرا گیرد؛ و در آن حال، هیچ ولیّ و سرپرستی جز خدا نخواهید داشت؛ و یاری نمیشوید».
پینوشت :
[1]. ر.ک: مؤسسهی مطالعات تاریخ معاصر ایران، فصلنامه تخصصی تاریخ معاصر ایران، سال 13، بهار 1388، ش: 50، ص 60.
موضوعات مرتبط: صهیونیست ، فرقه ها
برچسبها: بهایی , صهیونیست , اسرائیل , شتیلا
♦️یکی از نشانههای همبستگی بهائیان با رژیم صهیونیستی، حمایت آنان از سیاستهای جنگطلبانهی این رژیم غاصب و کودککش است. از اینرو سکوت معنادار فرقه بهائیت، در قبال سیاستهای جنگطلبانه اسرائیل در جنایات صبرا، شتیلا و قانا و محاصرهی طولانی مدت غزه، کشتار کودکان، زنان و سالمندان بیگناه و تخریب مساجد و مدارس و مراکز تحت نظارت سازمان ملل؛ از دیگر نشانههای این پیوند عمیق است.
اما جالب آنکه نه تنها بهائیان سیاستهای جنگطلبانه صهیونیستها را محکوم نکرده و هیچ اعتراضی از خود نشان ندادهاند، بلکه بنابر گزارش ساواک، بهائیان ایران در جنگ 1967 م اسرائیل، مبلغ 120 میلیون تومان را جهت کمک به ارتش اسرائیل، به حیفا ارسال کردهاند.[1]
اینها همه در حالیست که بهائیت با طرح شعار صلح جهانی [2]، فعالیتهای تبلیغی خود را به پیش برده و از حمایت جنگطلبان و سکوت معنادار در برابر جانیان سخنی به میان نمیآورد. از طرفی چگونه کمک مالی به رژیم خونخوار صهیونیستی، با نهی از هرگونه جنگ و جهادی توسط پیامبرخواندهی این فرقه، سازگاری دارد؟![3]
پینوشت :
[1]. مجلهی اخبار امری، شماره: 10، ص 601؛ جواد منصوری، تاریخ قیام پانزده خرداد به روایت اسناد، شماره: 2/96.
[2]. ر.ک: عباس افندی، خطابات، لانگنهاین آلمان غربی: لجنهی ملّی نشر آثار امری به زبانهای فارسی و عربی، 127 بدیع، ج 2، ص 150.
[3]. ر.ک: عبدالحمید اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نسخهی الکترونیکی، ص 271.
موضوعات مرتبط: صهیونیست ، فرقه ها
برچسبها: بهایی , صهیونیست , اسرائیل , شتیلا

هرچند در دوران دیکتاتوری پهلوی، بهائیان از نفوذ بسیاری در ارکان حکومت برخوردار بودند ، اما در همان زمان هم فعالیتهای جاسوسی و کارشکانه خود در ایران به پیش میبردند. اما به راستی ، تصریح نهاد اطلاعاتی رژیمِ حامی بهائیت ، به جاسوسی بهائیان برای صهیونیستها ، حکایت از ماهیت پلید رهبران این فرقه و عمق رابطه آنان با اسرائیل دارد.
موضوعات مرتبط: صهیونیست ، راههای نفوذ ، سیستمهای اطلاعاتی ، فرقه ها
برچسبها: ساواک , بهایی , جاسوس , اسرائیل
مسئلهی فلسطین، امروز در رأس مسائل سیاسی دنیای اسلام و امّت اسلامی است. همه موظّفند از فلسطین و آزادی فلسطین و نجات ملّت فلسطین دفاع کنند و برایش مجاهدت کنند و کار کنند. [البتّه] دشمن در این زمینه هم درمانده است؛ این را بدانید. حالا اینکه ادّعا میکنند میخواهند قدس را پایتخت رژیم صهیونیستی اعلام بکنند، این از عجز اینها است، از ناتوانی اینها است
امروز متأسّفانه هستند حاکمانی در این منطقه و نخبگانی در این منطقه که به ساز آمریکا میرقصند! آنچه آنها میخواهند، انجام میدهند؛ برای آنها کار میکنند علیه امّت اسلامی و علیه اسلام! اینها به ضرر اسلام است! ما هیچ انگیزهای برای اختلاف با دولتهای مسلمان نداریم؛ ما معتقد به وحدتیم، ما علاقهمند به وحدتیم. این ایّام، ایّام هفتهی وحدت است. هفتهی وحدت را امام بزرگوار ما اعلام کرد؛ وحدت بین فِرَق اسلامی. و خدا را سپاسگزاریم که جمهوری اسلامی و ملّت ایران توانستند در عمل، بین خودشان و برادران مسلمانشان از فِرَق مختلف اسلامی، وحدت و برادری را ایجاد کنند. ما هیچ مشکلی و مسئلهای نداریم؛ امّا در مقابلِ این حرکت طالب وحدت، و دنبالِ حرکتِ علاقهمندِ به وحدت و مُستَهدِف(۱۱) وحدت، کسانی هستند که تصمیمشان بر ایجاد اختلاف و بر ایجاد جنگ است؛ سیاستشان این است و دارند دنبال میکنند این کار را.
خب چهکار کنیم در مقابل اینها؟ در مقابل این کسانی که سیاست آمریکا را در این منطقه دنبال میکنند، چه باید کرد؟ زبان ما زبان نصیحت است؛ بله، جهّالِ بعضی از این دولتها نسبت به ملّت ایران و جمهوری اسلامی حرفهایی میزنند که اینها قابل اعتنا نیست؛ بنای بر جواب دادن به تُرَّهات(۱۲) آنها نیست؛ ما بنای بر نصیحت داریم، ما نصیحت میکنیم. این کاری که بعضی از دولتهای منطقه، امروز دارند انجام میدهند در خدمت آمریکا، این به ضرر خود آنها است؛ این عاقبتش همانی است که در قرآن فرمود: خودشان را نابود میکنند. دشمن هر کاری بتواند، انجام میدهد. در داخل منطقهی ما این تکفیریها را راه انداختند برای اینکه به خیال خودشان جنگ مذهبی راه بیندازند، امّا خدای متعال توی دهن اینها زد و جنگ مذهبی راه نیفتاد و راه نخواهد افتاد. ما در مقابل تحریکشدگان دشمن، ایستادگی کردیم، ایستادیم و بحمدالله موفّق هم شدیم، لکن مسئلهی آنها مسئلهی مزدوری دشمن بود؛ جنگ مذهبی نبود، جنگ طائفی نبود، جنگ فرقهای نبود. دشمن این را میخواست؛ دشمن میخواست جنگ سنّی و شیعه راه بیندازد، منتها فرمود: اَلحَمدُللهِ الَّذی جَعَلَ اَعدائَنا مِنَ الحُمَقاء، خداوند متعال، دشمنانِ ما را احمق قرار داده. داعش در این منطقه تعداد افرادی که از سنّیها کشت و نابود کرد، بیشتر بود از آن تعداد افرادی که از شیعه کشت! اینها میخواستند جنگ سنّی و شیعه راه بیندازند. خدای متعال توی دهنشان زد. مقابلهی ما با نیروهای تکفیری، مقابلهی با ظلم بود، مقابلهی با تحریف اسلام بود؛ مبارزهی با گروهِ وحشیِ دور از اخلاق اسلامی و مدنیّت اسلامی و حقیقت اسلام بود که انسانها را زندهزنده آتش میزدند، انسانها را زندهزنده پوست میکندند، خانوادههای مسلمان را به اسارت میگرفتند و فساد سیاسی، فساد جنسی، فساد مالی، فساد عملی، همهجور فسادی، اینها را فرا گرفته بود. اینها عامل آمریکا بودند، عامل صهیونیسم بودند، دنبالههایشان هم هرجا باشند عامل آمریکا و عامل صهیونیسماند. این یک واقعیّتی است؛ ما در مقابل اینها ایستادیم. دنیای اسلام اگر بخواهد به عزّت برسد، بایستی وحدت را و اتّحاد و اتّفاق را از دست ندهد. دنیای اسلام اگر بخواهد به قدرت و عزّت برسد، باید در مقابل صهیونیسم بِایستد.
مسئلهی فلسطین، امروز در رأس مسائل سیاسی دنیای اسلام و امّت اسلامی است. همه موظّفند از فلسطین و آزادی فلسطین و نجات ملّت فلسطین دفاع کنند و برایش مجاهدت کنند و کار کنند. [البتّه] دشمن در این زمینه هم درمانده است؛ این را بدانید. حالا اینکه ادّعا میکنند میخواهند قدس را پایتخت رژیم صهیونیستی اعلام بکنند، این از عجز اینها است، از ناتوانی اینها است. در قضیّهی فلسطین دستهای اینها بسته است، با این کار هم بلاشک ضربهی بزرگتری خواهند خورد و دنیای اسلام در مقابل اینها خواهد ایستاد؛ قطعاً دشمن نمیتواند در قضیّهی فلسطین، موفّقیّت مورد نظر خودش را پیدا کند و فلسطین آزاد خواهد شد؛ تردیدی نیست که فلسطین آزاد خواهد شد. ممکن است اندکی دیرتر، اندکی زودتر، لکن قطعاً این اتّفاق خواهد افتاد و مبارزهی امّت اسلامی برای نجات فلسطین انشاءالله به نتیجه خواهد رسید.
موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسبها: اسرائیل , صهیونیست , یهود , فلسطین
بعد از اتمام این مذاکرات هسته ای ، شنیدم صهیونیست ها در فلسطین اشغالی گفتند : فعلاً با این مذاکراتی که شد ، تا ۲۵ سال از دغدغه ی ایران آسودهایم ؛ بعد از ۲۵ سال فکرش را می کنیم . بنده در جواب عرض می کنم اوّلاً شما ۲۵ سال آینده را نخواهید دید
در سی و نه سال گذشته همواره فلسطین به عنوان یکی از مسائل اساسی در حوزه سیاست خارجی جمهوری اسلامی مطرح بوده است و بر همین اساس سیاست منطقه ای ایران بر حمایت های سیاسی، نظامی و معنوی از گروههای مقاومت فلسطینی و همچنین تأکید بر عدم مشروعیت رژیم صهیونیستی استوار بوده است. بر اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، واژگانی چون حفظ کرامت و عزت انسانها، سعادت و رفاه بشری در کل جامعهی انسانی در سایهی صلح، امنیت، آزادی و برابری انسان، عدم مداخله در امور دیگر کشورها، حفظ استقلال و نفی سلطهجویی و سلطه پذیری مبنای اصولی سیاست خارجی را شکل میدهند.
این مسئله در رابطهی ایران با دیگر کشورها نمایان است. به طور مثال، جنگ تحمیلی هشت ساله و قطعنامهی سازمان ملل مبنی بر متجاوز بودن عراق، نشان داد که ایران هرگز خواستار جنگ افروزی نبوده است. از طرفی همزمان با آغاز مطرح شدن برنامه ی هسته ای، ایران به شکل داوطلبانه تمامی فعالیتهای هستهای اش را تعلیق کرد تا نشان دهد که در مسیر صلح و امنیت جهانی گام برمیدارد. از سویی دیگر، با برگزاری چندین دور مذاکرات با قدرتهای بزرگ، بیان داشت که از انرژی هستهای اش تنها در مسیر صلح آمیز استفاده میکند. جمهوری اسلامی، هیچ گاه کشوری را، چه به شکل رسمی و چه به شکل غیررسمی، به حمله ی نظامی تهدید نکرده است و همواره از برقراری صلح در منطقه و جهان حمایت کرده است. هنگامی که بحث مبارزه با تروریسم مطرح گردید، ایران علی رغم مشکلات عدیده با ایالات متحده، جزء کشورهای پیشگام برای این امر بود.
از نیمهی دوم قرن بیستم به بعد تهدیدهایی که از طرف رژیم جعلی صهیونیستی متوجه امنیت منطقهای و جهانی شده، این رژیم را به عنوان منبع تهدید و ناامنی در دنیا معرفی کرده است. این تهدیدها از ۱۹۴۸ شروع و به جنگ هشت روزهی غزه و تهاجم علیه سوریه رسیده و تاریخی تاریک برای سران این رژیم رقم زده است. از سوی دیگر، جایگاه فلسطین در مناسبات منطقهای و اهمیت آن در شکل گیری نظم منطقه ای وتلاش برای ارائه راهکارهای بازیابی جایگاه محوری این موضوع در مناسبات جهان اسلام از اولویت های اصلی جمهوری اسلامی بوده است.
در این میان، «مبارزه با رژیم غاصب صهیونیستی» فصل مشترک مواضع رهبر معظم انقلاب اسلامی در سالهای اخیر بوده است. در سال ۹۲ این فراز از سخنان حضرت آیتالله خامنه ای در حرم رضوی قابل تامل است:« اگر غلطی از آنها [سردمداران رژیم صهیونیستی] سر بزند، جمهوری اسلامی «تلآویو» و «حیفا» را با خاک یکسان خواهد کرد.» ایشان همچنین در جمع دانشجویان در روز ۱ مرداد ۱۳۹۳ با اشاره به مصائبی که بر مردم مظلوم فلسطین می گذرد افزودند: «این حوادث نمود «سیاست خشونت آشکار و مشت آهنینی» است که رژیم نامشروع و جعلی در عمر ۶۶ ساله خود، بارها و بارها با افتخار و گستاخی آن را به اجرا درآورده است. همانگونه که امام خمینی(ره) می فرمود اسرائیل باید از بین برود البته نابودی اسرائیل به عنوان تنها راه علاج واقعی، به معنای از بین بردن مردم یهود این منطقه نیست بلکه برای این کار منطقی، ساز و کاری عملی وجود دارد که جمهوری اسلامی آن را در مجامع بین المللی ارائه داده است.»
پس از آن در سال ۱۳۹۴رهبر معظم انقلاب فرمودند: «بعد از اتمام این مذاکراتِ هستهای، شنیدم صهیونیستها در فلسطین اشغالی گفتند فعلاً با این مذاکراتی که شد، تا ۲۵ سال از دغدغه ی ایران آسودهایم؛ بعد از ۲۵ سال فکرش را می کنیم. بنده در جواب عرض می کنم اوّلاً شما ۲۵ سال آینده را نخواهید دید. انشاءالله تا ۲۵ سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت؛ ثانیاً در همین مدّت هم روحیّه ی اسلامیِ مبارز و حماسی و جهادی، یک لحظه صهیونیستها را راحت نخواهد گذاشت؛ این را بدانند. ملّتها بیدار شدهاند، می دانند دشمن کیست؛ حالا دولت ها و بوق های تبلیغاتی و مانند این ها می خواهند جای دشمن و دوست را عوض کنند، امّا به جایی نمی رسند. ملّت ها –ملّت های مسلمان، بخصوص ملّت های منطقه- حواسشان جمع است و می دانند, خب، این وضع رژیم صهیونیستی و آن هم وضع آمریکا.»
در فهم تازهای از مناسبات منطقه ای که توسط انقلاب اسلامی ایران ترویج گردید، مجموعه هویتی جهان اسلام فارغ از تفاوتهای نژادی، قومی و مذهبی به عنوان یک امت واحده در برابر دشمنان صهیونیست قرار گرفتند که خاک مسلمانان را مورد تجاوز قرار داده بودند. این سیاست باعث گردیده است تا محور منازعات و صف بندیهای منطقه بر اساس مقاومت /سازش استوار گردد. لذا اهمیت فلسطین به این مسئله باز میگردد که موضوع فلسطین عنصر مهمی در تعریف نظم منطقهای و جایگاه ج.ا.ا است. قرار داشتن فلسطین به عنوان محور اتحادها و ائتلافهای منطقهای، ضمن اینکه بیشترین فرصتها را برای ملت فلسطین در راه آزادی قدس شریف فراهم میسازد، دارای وجوه بارزی در الگوی منافع ملی جمهوری اسلامی دارد. متقابلاً بزرگ ترین تهدید برای آینده فلسطین و همچنین اصلی ترین تهدید منطقه ای برای امنیت ملی جمهوری اسلامی، تعاریف جدید از مناسبات منطقهای است که به جای دوگانه اسلام/صهیونیسم بر مبنای مرزبندی جعلی شیعه/سنی ترویج شده از سوی نظام سلطه ایجاد شده باشد. چرا که در این میان اما رژیم صهیونیستی، از نظرها دور مانده است و موضوع فلسطین دچار غفلت گردیده است. گسترش جنگ داخلی سوریه، بحران دولت عراق در مبارزه با تروریسم، مشکلات سیاسی احزاب لبنانی، هرج و مرج در لیبی، و ظهور داعش همگی وقایعی بودند که طی همه آنها سیاست رژیم صهیونیستی سکوت و تماشا توأم با رضایت بوده است.
حتی فراتر از آن «ملک سلمان»، پادشاه عربستان سعودی و «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم صهیونیستی به عنوان دو چهره اصلی جنگ طلب در منطقه، با توجه به میزان اشتراک منافعشان در مخالفت با ایران وارد عرصه جدیدی از روابط متقابل شدهاند. اتحاد نا مقدسی که میان عربستان و رژیم صهیونیستی در حال شکل گرفتن است، چشمانداز جغرافیایی سیاسی منطقه را تغییر خواهد داد و بر مبنای ایده «دشمن دشمن، دوست من است» جبهه بندی جدیدی را شکل خواهد داد. تلاش آمریکا نیز بر این متمرکز است که با معرفی ایران به عنوان منبع اصلی تهدیدات منطقهای، رژیم صهیونیستی را به صورت دولتی فاقد تهدید در عرصه سیاست منطقه ای جلوه داده و زمینه های همکاری عربی – عبری را فراهم آورد. نتیجه این جبهه بندی منطقه ای این است که اساساً رژیم صهیونیستی و مسئله فلسطین یک عنوان یک موضوع دسته چندم معرفی شود.
همچنان که می دانیم، اساس شکل گیری رژیم صهیونیستی بر تشویق یهودیان به مهاجرت از سراسر جهان به فلسطین بود. با وجود آنکه صهیونیست ها موفق شدند جمعیت زیادی را در رژیم جعلی خود گرد هم بیاورند، اما امروزه این رژیم با پدیده ای به نام «مهاجرت معکوس» مواجه شده است. در این پدیده، ساکنان سرزمین های اشغالی به دلایل مختلف، به ویژه ناامنی مستمر و عدم تحقق رؤیای «رفاه اجتماعی»، اسرائیل را ترک و به کشورهای دیگر مهاجرت می کنند.
برخی گمان می کنند نقطه ثقل تهدید رژیم اشغالگر قدس فقط از عوامل بیرونی مانند جریان مقاومت است؛ در حالی که در یک راهبرد جامع باید به عوامل درونی و بیرونی همزمان توجه نمود به عنوان نمونه آمریکا که در نگاه اول به عنوان حامی اسرائیل غاصب محسوب می شود در برخی موارد می توان آن را در عوامل افول این رژیم جعلی کودک کش نیز لحاظ کرد.
بیش از شصت سال از اشغال سرزمین فلسطین توسط صهیونیستها و تشکیل دولت جعلی صهیونیستی “اسرائیل” میگذرد. البته سرزمین مقدس اسلامي فلسطین بیش از سی سال پیش از آن در اشغال دولت استعمارگر انگلیس بود و این دولت طی این سی سال زمینه اشغال فلسطین از سوی صهیونیستها را با آوردن یهودیان از اقصی نقاط دنیا به آنجا فراهم ساخت. واقعیت آن است که اسرائیل پس از شصت سال از هنگام تأسیس که با اشغال توام با خشونت نظامی سرزمین فلسطین بوده است، در سراشیبی قرار گرفته و به سمت فروپاشی حرکت میکند و صدای لرزیدن ستونهای این کاخ بلند و امن ادعایی صهیونیستها هر روز شدیدتر و بلندتر از پیش شنیده میشود.
در این میان، رسانه ها اساساَ حاصل مدرنیته و در فضای اومانیستی غرب شکل گرفته اند و طبیعی است که در این فضا در راستای اهداف و برنامه های غرب باشند. اساسا نظام رسانه ای غرب که هیمنه فرهنگی و تکنولوژیکی خود را بر سایر کشورها تحمیل کرده است به دنبال این است که مردم جهان، دنیا را آن طور که غرب می خواهد ببینند و تصویر کنند. این موضوع هم از لحاظ فرهنگی است و هم از لحاظ سیاسی, جهانی شدن که به غربی کردن جهان نیز میتوان از آن تعبیر کرد در همین راستا قابل تحلیل است.
در این بین طبیعی است که رسانه ها در اختیار و در راستای منافع غرب عمل کنند. در این شرایط رسانه های همواره بر قدرت اسرائیل تبلیغ می کنند و در مقابل جریان مقاومت و اسلام را تضعیف می کنند و علیه آنها تبلیغ می نمایند.
فرمایشات حکیمانه و دوراندیشانه مقام معظم رهبری این تصویرسازی واهی را شکست و مسلمانان و آزادی خواهان جهان را به افق بلندی رهنمون کرد تا در مقابل این هجمه و جوسازی غرب مرعوب نشوند و با توکل به خدا و قدرت ایمان به هدفی کمتر از نابودی دشمن پیمان شکن فریب کار خود قانع نشوند. رژیم جعلی اشغالگر قدس با چالشهای بیرونی و درونی متعددی مواجه است که موجودیت او را به خطر می اندازد هر چند این رژیم قصد دارد بر این عوامل سرپوش بگذارد و بعضا فرافکنی کند.
رژیم صهیونیستی در ده سال گذشته، در چهار جنگ مهم با حزب الله لبنان و گروه های مقاومت فلسطین شکست خورده است. نکته مهم در این مورد این است که اسرائیل توسط هم پیمانان غرب این رژیم به مدرن ترین سلاحها تجهیز شده بود. در جنگ ۳۳ روزه، ۲۲ روزه و هشت روزه، نیروهای مقاومت از لحاظ در اختیار داشتن تجهیزات نظامی در برابر اسرائیل، اوضاع چندان مناسبی نداشتند، اما با این وجود پیروز شدند.
اما در جنگ ۵۱ روزه، اوضاع تغییر کرد و مبارزان فلسطینی با رونمایی از تجهیزات نظامی خود، اسرائیلی ها را غافل گیر کردند و شکستی دیگر را متوجه اسرائیل نمودند. اکنون که گروه های مقاومت اعلام نمودهاند به تسلیحات و موشک های پیشرفته تری نسبت به قبل دست پیدا کرده اند، تهدیدات امنیتی بیش از پیش موجودیت اسرائیل و بقای این رژیم را به چالش خواهد کشید. بی شک تهدیدات امنیتی یکی از مهم ترین دلایل مهاجرت معکوس در اسرائیل است.
بنابراین نقاط ضعف اسرائیل و آمریکا در منطقه با مقاومت فلسطینی و لبنانی در مقابل تهاجم توسعه طلبانه اسرائیل آشکار شد. شکست چند مرحله ای این رژیم تنها در برابر جریان مقاومت در لبنان نشان داد که این رژیم و حامی اصلی آن یعنی دولت آمریکا چقدر شکننده هستند و اگر دولتهای اسلامی خوب سازماندهی شوند به راحتی نه تنها دشمن را از دستیابی به اهداف خود در تهاجم ناکام میگذارند بلکه میتوانند شکست سنگینی را بر آن تحمیل سازند.
در این بین شکست سه مرحله ای رژیم اشغال گر قدس در مقابل نیروهای حزب الله لبنان حائز اهمیت است. مرحله اول آن عقب نشینی نیروهای اشغالگر از لبنان پس اشغال آن از سال ۱۹۸۲ بود که با ضربات سنگین شهادت طلبانه مبارزان لبنانی علیه مراکز اشغالگران غربی و صهیونیستی انجام شد. مرحله دوم فرار صهیونیستها در سال ۲۰۰۰ از جنوب لبنان است. شکست بزرگ رژیم اشغالگر قدس درنبرد وعده صادق یا جنگ ۳۳ روزه در سال ۱۳۸۵ را می توان شکست مرحله سوم اسرائیل از مقاومت لبنانی دانست.
همچنین فرار از غزه پس از ۳۸ سال اشغال آن و مقاومت گسترده فلسطینیان در مناطق اشغالی و به ویژه در باریکه غزه علی رغم محاصره شدید آن، همه حاکی از قدرت جریان مقاومت و ناتوانی و ضعف اشغالگران است.
در این بین دو نکته مهم در دستاوردهای جریان مقاوت در راستای افول رژیم اشغالگر قدس قابل تبیین است:
کم رنگ شدن و از بین رفتن هراس از اسرائیل و درمیان گروههای مقاومت منطقه ای و کشورهای منطقه و پیدا شدن و افزایش این احساس که اسرائیل را میتوان به راحتی در جنگها شکست داد که این خود مانع مهمی در پیشبرد سیاستها و برنامههای این رژیم در منطقه است.
ورود گسترده جوانان فلسطینی (اعم از زن و مرد) به صحنه مبارزات ضد اشغال گری که حاکی از تداوم و گسترش این مبارزات در آینده است. هدف قرار دادن کودکان و نوجوانان توسط صهیونیست ها نیز حاکی از این نگرانی آنان است. همچنین شهادت کودکان و نوجوانان فلسطینی خود موج مخالفت های ضد صهیونیستی را در سراسر جهان و حتی در میان صهیونیست ها دامن زده است.
موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسبها: اسرائیل , صهیونیست , یهود , فلسطین
تحلیل فیلم « باباجون »
نخستین فیلم فارسیزبان سینمای رژیم صهیونیستی از منظر جنگ رسانهای
فیلم سینمایی باباجون بهعنوان اولین فیلم فارسیزبان سینمای رژیم صهیونیستی، حکایت بیعلاقگی فرزند یک خانوادهی ایرانیالاصل یهودی نسبت به شیوهی زندگی پدران خود است. حاوی نکات قابلتوجهی از منظر جنگ رسانهای است. در این نوشتار تلاش شده تا از منظر جنگ رسانهای، ضمن برشمردن نکات کلیدی فیلم، اهداف تولید چنین اثری با توجه به انواع مخاطبان آن مورد تحلیل قرار گیرد.
طبق تعریف جامع جنگ رسانهای، «بهکارگیری رسانهها بهعنوان ابزاری جهت تأثیرگذاری بر احساس و ادراک مردم و مسئولان جبههی مقابل، مطابق اهداف مدنظر خویش برای تصویرسازی از خود و جبههی مقابل، بهوسیلهی فعالیت هنرمندان و اصحاب رسانه، و راهبری و خطمشیگذاری سیاستمداران، نظامیان و دستگاههای امنیتی، و با هدف نهایی تأثیرگذاری بر تصمیمگیری و رفتار مخاطبان در چارچوب نظام ارزشی و هنجاری حق یا باطل» را جنگ رسانهای گویند.[۱]
در تقابل رسانهای بین دو جبههی انقلاب اسلامی و جبههی استکبار، سینما بهعنوان یکی از سلاحهای تقابل نقشی کلیدی ایفا مینماید. در طول سالهای بعد از انقلاب فیلمهای سینمایی گوناگونی از سوی دو جبههی این نبرد ساختهشده است. هرکدام از این آثار را میتوان بهعنوان تحرکی در جبههی جنگ رسانهای نگریست و از این زاویه مورد تحلیل قرار داد.
یکی از این آثار، فیلم سینمایی «باباجون»، ساختهشده در سال ۲۰۱۵، بهعنوان اولین فیلم فارسیزبان رژیم صهیونیستی است که به خاطر ماهیت موضوع آن، از دیدگاه جنگ رسانهای قابلتوجه و تحلیل است. لذا این نوشتار بهدنبال تحلیل فیلم سینمایی «باباجون» از منظر جنگ رسانهای است.
آشنایی با فیلم سینمایی «باباجون»
۱- داستان فیلم
فیلم «بابا جون» که به زبان فارسی و در برخی موارد عبری ساختهشده زندگی یک خانوادهی یهودی ایرانیالاصل را به تصویر میکشد که سالها پیش از ایران راهی اراضی اشغالی شدند و در دهکدهای کوچک زندگی میکنند. پدر این خانواده که رفتارهای تند و خشن دارد، بهشدت اصرار میکند تا «موتی» تکفرزند نوجوان خانواده، حرفه و پیشهی خانوادگی آنان که پرورش بوقلمون است را ادامه دهد؛ اما پسر به ادامه دادن این راه علاقهای ندارد.
پدربزرگ موتی «باباجون» نام دارد که میخواهد نوهاش نیز همچون فرزند بزرگترش ادامهدهندهی راه او باشد. مادر موتی در تلاش است تا مانع از پرخاش و سختگیری پدر نسبت به پسر شود. عموی موتی که به آمریکا مهاجرت کرده و فردی خوشپوش، جذاب، و خوشرفتار است، بعد از سالها برای به دیدار خانواده آمده و از عدم علاقهی موتی به شغل خانوادگیشان حمایت میکند.
موتی بهعنوان نماد نسل آینده درواقع دو آینده در پیش روی خود میبیند: آیندهای همچون آیندهی پدرش که علیرغم میل باطنیاش راه پدربزرگ را ادامه داده یا آیندهای همچون آیندهی عمویش که راه پدربزرگ را کنار گذاشته…
در انتهای فیلم موتی در لانه را باز میکند و بوقلمون ها را فراری میدهد. پدربزرگ با عصبانیت یک کمربند به پدر موتی می دهد و از او می خواهد تا فرزندش را تربیت کند! پدر کمربند را گرفته نزد موتی میرود اما زانو زده و در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده، از موتی عذرخواهی و به شکست خود اعتراف میکند.
۲- نویسنده و کارگردان
«بابا جون» نخستین اثر بلند داستانی یووال دلشاد است که پیشازاین تجربه ساخت یک مستند را در کارنامه هنری دارد. این کارگردان ۴۳ ساله اظهار داشته که فیلم را بر اساس تجربیات خود زمانی که در کودکی به اراضی اشغالی فلسطین مهاجرت کرده نوشته است. او دراینباره میگوید: «راستش را بخواهید، پسری که در «باباجون» میبینید خودم هستم، این فیلم داستان زندگی من است، خواستم دشواریهایی که در دوران نوجوانی داشتم به تصویر بکشم، برای همین هم باباجون را ساختم. پیام اصلی من آزادی انتخاب بود و چهارچوب فیلم بر این اساس شکل گرفت.»[۲]
او در مورد داستان زندگی خانوادهاش پس از مهاجرت که بنمایه شکلگیری این فیلم است به رادیو فردا میگوید: «پدر و مادرم در شیراز متولد شدند و قبل از انقلاب ۵۷ به اسرائیل مهاجرت کردند. بعد از انقلاب ۵۷ بقیه خانواده به اسرائیل مهاجرت کردند. مادر و پدر من یک سال قبل از انقلاب ۵۷ باز به ایران سفر کردند.»[۳]
۳- تهیهکنندگان
«بابا جون» دو تهیهی کننده اصلی دارد:
- Metro Communications
«مترو کامینیکیشن» یک شرکت تولید فیلم در رژیم صهیونیستی (تلآویو) است و همکاری نزدیکی با «یونایتددکینگ فیلمز» دارد.
دیوید سیلبر رئیس این شرکت، فارغالتحصیل دانشگاه اورشلیم در رشتهی فلسفهی یهودی و کابالا بوده و در سال ۱۹۹۹ موسسهی تولید و توزیع فیلم سینمایی خود را تأسیس میکند. [۴]
- United King Films
این شرکت که متعلق به دو یهودی با نام موشه ادری و لئون ادری است، بهعنوان یک کسبوکار پیشرو در صنعت سرگرمی و بازاریابی و توزیع گستردهی محصولات سرگرمی -از فیلمهای تلویزیونی، توزیع خانگی دیویدی، و طیف گستردهای از محصولات موسیقی در رژیم صهیونیستی محسوب میشود. این شرکت تاکنون توزیعکنندهی آثار سینمای آمریکا، اروپا و آسیا در بازار رژیم صهیونیستی بوده است.[۵]
۴- حامیان فیلم
مطابق اعلام وبگاه رسمی فیلم[۶]، «باباجون» با حمایت مراکز زیر ساختهشده است:
- وزارت فرهنگ و ورزش رژیم صهیونیستی (Israel Ministry of Culture and Sport)
- انجمن فیلم رژیم صهیونیستی (The Israel Film Council)
- بنیاد رابینوویچ برای پروژههای هنری-سینمایی (The Rabinovich Foundation for the Arts – Cinema Project)
- بنیاد لئون ریکانتری (Leon Recanati Foundation)
- صندوق فیلم چند فرهنگی «گاشر»(Gesher Multicultural Film Fund)
- یونایتد کینگ فیلم (United King Films)
- بنیاد خانوادگی نظریان (Y&S Nazarian Family Foundation)
- بنیاد ایما (Ima Foundation)
- صندوق رژیم صهیونیستی برای تولید فیلم (Israel Fund for Film Production)
۵- بازیگران
یوال دلشاد کارگردان فیلم، از بازیگران یهودی ایرانی ساکن رژیم صهیونیستی استفاده کرده و برای نقش پدر موتی، از نوید نگهبان بازیگر ایرانی آمریکایی فیلم دعوت به همکاری کرده است. او درباره این انتخاب به رادیو فردا میگوید: «وقتی فیلمنامه را دادم که بخواند چند بار دیدم اشک از چشمانش جاری شده. او شوکه شده بود و میگفت این زندگی من است.[۷]
دو بازیگر نسبتاً مشهور فیلم، «دیوید دیان» و «نوید نگهبان» هستند که هر دو در فیلم «سنگسار ثریا» نقش بازی کردهاند. سنگسار ثریا فیلمی است که در سال ۲۰۰۸ ساخته شد تا از سنگسار یک زن بهعنوان سوژهای علیه مجازات اسلامی استفاده کند.
نوید نگهبان، بازیگر ایرانیتبار این فیلم است، که ازجمله کارهای اخیر وی «آمریکن اسنایپر» (تیرانداز آمریکائی»، ساخته کلینت ایستوود، «دِ استونینگ آو ثریا اِم» (سنگسار ثریا)، ساخته سیروس نو راسته، و «هوملند» (زادگاه)، مانند «ابونظیر»(یکی از فرماندهان تروریستهای القاعده)، برنده جایزه آمریکائی «اِمی»، میباشد. او همچنین در فیلمهای «دِ منتالیست»، «۲۴»، «لاو اند اوردر»، «سی اس آی»، و دیگر فیلمها، نقش بازیگر میهمان را به عهده داشته است.
۶- جوایز
باباجون درمجموع نامزد ۴ جایزه و برندهی ۵ جایزه از دو جشنوارهی صهیونیستی شده است[۸]:
همچنین این فیلم بهعنوان نماینده سینمای رژیم صهیونیستی برای بخش بهترین فیلم غیر زبان انگلیسی ۲۰۱۷ اسکار معرفی شد که تمام این موارد نشاندهندهی عملکرد جشنوارههای داخلی رژیم صهیونیستی برای برجستهسازی فیلم و جلبتوجه مخاطب به تماشای آن دارد.
بررسی و تحلیل
همچنین این فیلم بهعنوان نماینده سینمای رژیم صهیونیستی برای بخش بهترین فیلم غیر زبان انگلیسی ۲۰۱۷ اسکار معرفی شد که تمام این موارد نشاندهندهی عملکرد جشنوارههای داخلی رژیم صهیونیستی برای برجستهسازی فیلم و جلبتوجه مخاطب به تماشای آن دارد.
در قسمت بررسی و تحلیل، نکات برجستهی فیلم در ابعاد گوناگون آن مطرح شده است تا جایگاه این اثر از منظر جنگ رسانهای تبیین گردد.
ادعای همیشگی سیاسی نبودن
دلشاد میگوید به حساسیتهایی که کنار هم قرار گرفتن نام ایران و اسرائیل در نخستین فیلم بلند او ایجاد میکند آگاه است، اما «باباجون» را اثری کاملاً شخصی به شمار میآورد.[۹] او میگوید: «وقتی تصمیم گرفتم این فیلم را بسازم به خودم گفتم باید بهترین فیلمی باشد که میسازم، باباجون را برای دریافت جایزه نساختم، با کسی رقابتی ندارم؛ این فیلم را برای خودم ساختم. وقتی شنیدم که قرار است از طرف اسرائیل در اسکار شرکت کنم خیلی خوشحال شدم، چون میدانستم این موضوع باعث اکران فیلم در خارج از اسرائیل میشود و عده بیشتری میتوانند این فیلم را تماشا کنند و با داستان زندگی من آشنا شوند؛ این بهترین جایزهای است که دریافت کردم.»[۱۰] نوید نگهبان نیز به تارنمای صهیونیستی وای. نت گفته است با سیاسی کردن این فیلم مخالف است؛ این ادعا که «نخستین فیلم فارسیزبان اسرائیل» بوده، یا اینکه «فیلم فارسیزبان نماینده اسرائیل برای اسکار امسال شده» او را ناخشنود میکند زیرا شائبه سیاسی کردن فیلم را القاء میکند. به گفته نگهبان، این برچسب زدنها به روح پاک فیلم و پیام بشردوستانه آن لطمه میزند.[۱۱]
علیرغم اظهارنظر همیشگی فیلمسازان اینچنینی که مدعی سیاسی نبودن و کاملاً شخصی بودن آثارشان هستند، نهادهای رسمی حمایتکننده از فیلم بهصراحت مشخص میکنند که اختصاص بودجهی بلاعوض برای ساخت این فیلم نمیتواند بدون هدفگذاری مشخص حامیان آن باشد. چنانکه خود فیلمساز گفته است: «در اسرائیل سازمانهایی هست که از سینماگران حمایت میکند و کمکهای مالی در اختیار آنها قرار میدهد. سناریوی باباجون را برای یکی از این سازمانها فرستادم و آنها نیمی از هزینه لازم را در اختیارم گذاشتند، نیم دیگر با کمک خانواده نظریان در لسآنجلس تأمین شد.»[۱۲]
نگاهی به فهرست حامیان رسمی فیلم همچون وزارت فرهنگ و ورزش رژیم صهیونیستی انجمن فیلم رژیم، صندوق رژیم صهیونیستی برای تولید فیلم و… -که در بخشهای قبلی این نوشتار ذکر شد- بهخوبی نشان میدهد که این اثر نه صرفاً فیلم شخصی کارگردان بلکه یک فیلم هدفمند و برنامهریزیشده است.
اهداف تصویرسازی فیلم بهتناسب مخاطبان
همانطور که در تعریف جنگ رسانهای ذکر شد، یکی از مهمترین کارکردهای جنگ رسانهای، «تصویرسازی از خود و دیگران» در قلب و ذهن مخاطبان است. بنابراین بهعنوان اولین سؤال در تحلیل فیلم باباجون باید پرسید که این سازندگان و حامیان این فیلم درصددند از آیندهی نسل آتی یک خانوادهی ایرانی یهودی ساکن اراضی اشغالی چه تصویری در نگاه مخاطبان داخلی و خارجی نشان دهند؟
برای فیلم باباجون چند دسته مخاطب کلیدی مطرح است که به تناظر هر دسته، اهدافی را میتوان در نظر گرفت:
- یهودیان ایرانیالاصل ساکن اراضی اشغالی فلسطین
- ایرانیان مقیم ایران
- یهودیان غیر ایرانی ساکن اراضی اشغالی فلسطین
- ایرانیان ساکن خارج کشور و سایر مردم جهان
۱٫ یهودیان ایرانیالاصل ساکن اراضی اشغالی فلسطین
بر اساس تخمینها بیش از ۳۵۰ هزار یهودی ایرانیالاصل در اراضی اشغالی زندگی میکنند که عمدتاً در سالهای پیش از انقلاب و یا در آستانه انقلاب مهاجرت کردهاند.[۱۳] تصویر اصلی فیلم برای یهودیان ایرانیالاصل ساکن اراضی اشغالی این است که نباید نسل آینده را به تبعیت از سنتها و سبک زندگی پیش از مهاجرت اجبار کرد؛ به عبارت صریحتر نسل آینده نباید همچون نسلهای قبل از خود، دلبستگیای به گذشته داشته باشد و باید دنیای جدید خود را بسازد. این فیلم روایت جدال دو نسل یا به عبارت دقیقتر دو طرز فکر است و اگرچه نام فیلم «باباجون» -پدربزرگ موتی- بهعنوان نماد نسل قدیم حامی سنت است اما طبق روایت داستان و تصریح خود کارگردان، قهرمان داستان همان پسر نوجوان گریزان از سنتهای خانوادگی است.
در این فیلم درحالیکه تمامی نسل اول و دوم یهودیان ایرانی ساکن اراضی اشغالی یعنی پدربزرگ، پدر، مادر، عمو و همسایهها به زبان فارسی سخن میگویند و پدربزرگ به نوهی خود شعر «دلم می خواد به اصفهان برگردم…» را یاد داده است، تنها موتی که نماد نسل آیندهی است به زبان عبری صحبت میکند که این موضوع نیز نشان میدهد که نسلهای آتی تمایلی به حفظ زبان پدری خود ندارند و باید زبان عبری را زبان خود بدانند.
با نگاهی به وضعیت اجتماعی ساکنین اراضی اشغالی و شناخت «بحران هویت» در این منطقه میتوان ابعاد پنهانتر تصویرسازی فیلم باباجون را بهتر درک کرد. مهاجرت یهودیان به سرزمینهای اشغالی و مهاجرت معکوس، همواره دو چالش جدی و حساسیتبرانگیز برای مسئولین رژیم صهیونیستی بوده است. اصلیترین عامل در اهمیت مهاجرین، جمعیت صهیونیستها در مقابل فلسطینیهاست. یکی از چالشهایی که رژیم صهیونیستی همواره با آن روبرو بوده است، ناکامی در تکمیل فرآیند دولت- ملتسازی برای بقا است. در پایان سال ۲۰۱۷ جمعیت فلسطینیان ساکن در سرزمینهای فلسطین در عدد ۶٫۳ میلیون با کل یهودیان صهیونیست برابر میشود. [۱۴]
طبق آمار منتشرشده از سوی آژانس مهاجرت رژیم صهیونیستی، مهاجرت به سرزمینهای اشغالی در سال ۲۰۱۶ با کاهش روبرو بوده است. رژیم صهیونیستی برای غلبه بر این چالش، وزارت جذب و مهاجرت را ایجاد نموده است. این وزارت برای افزایش مهاجرت یهودیان به سرزمینهای اشغالی، تسهیلات ویژهای برای مهاجران و مشمولان استفاده از تسهیلات دولتی در نظر گرفته است. بهطور مثال، مهاجرین تا دو سال میتوانند از حقوق و مزایای شهروندی بهرهمند شده و از پرداخت هزینههای معیشتی، سکونتی، آموزشی و… معاف خواهند بود. این وزارت خانه برای جذب مهاجر اقدام به تأسیس صندوقی (Absorption Basket) نموده است و امکانات اقامتی، آموزش زبان عبری و … را انجام میدهد.[۱۵]
همچنین از دیگر چالشهای این رژیم، «چالش مقبولیت» است. در نظرسنجی «موسسه دموکراسی اسرائیل» از جامعه صهیونیستی در خصوص وضعیت کلی رژیم پرسیده شده است که نتایج جالبی به دست آمده است. میان گروههای سنی جوان، میانسال و ۵۵ سال به بالا، به میزان نسبتاً مشترکی از وضع کنونی رضایت وجود دارد، اما هر چه به گروه سنی پایینتر نزدیک میشویم، وضعیت رضایت متوسط از شرایط، افزایش چشمگیری مییابد. این امر میتواند نشاندهندهی عدم اطمینان یا عدم ثبات وضعیت جوانان باشد.(جدول زیر) [۱۶]
نظرسنجی منتشرشده از سوی «Israel Democracy Institute» برای یافتن میزان موفقیت رژیم صهیونیستی در شکل دادن یک هویت مشترک که شهروندانش نسبت به آن احساس تعلق دارند یا غیر، این سؤال را مطرح نموده است: از اینکه یک «اسرائیلی» خطاب میشوید چه احساسی دارید؟ وقتی از آنان در خصوص افتخار به «اسرائیلی بودن» سؤال میشود، طیف وسیعی پاسخ قاطعی نمیدهند و تعلقخاطر محکم و قویای به ملیت خود ندارند.(جدول زیر)[۱۷]
همچنین یکی دیگر از نکات مهم نظرسنجی سیر نزولی احساس افتخار و تعلق نسبت به هویت «اسرائیلی» با جوانتر شدن جامعه است. جدول ۱۳ بهخوبی نشان میدهد که میان جمعیتی که سنشان به تشکیل جعلی رژیم میرسد و جوانانی که زیر ۳۵ دارند، حداقل ۱۰ درصد در افتخار به «اسرائیلی» بودن اختلاف وجود دارد.(جدول زیر)[۱۸]
طبیعی است که رژیم خودخواندهی صهیونیستی مجبور است برای حل بحران هویت و مقبولیت خود خصوصاً برای نسلهای جوان، از ساکنین اراضی اشغالی «هویت زدایی» کند و هویت اصلی آنها را کمرنگ نماید تا هویت صهیونیستی آنها پررنگ شود و این مهاجران در وطن جدید خود «بمانند».
۲٫ ایرانیان مقیم ایران
فارسیبودن زبان فیلم نشان میدهد مخاطبان فارسیزبان اعم از فارسیزبانان ساکن اراضی اشغالی و یا ساکن ایران و مناطق دیگر در اولویت بوده «مخاطبهدف» اصلی هستند. بهبیاندیگر، چندان منطقی نیست که پروژهای با این نحو، صرفاً برای گروه کوچکی از فارسیزبانان مقیم اراضی اشغالی تولیدشده باشد و گروه هدف مخاطب این فیلم بیشک تمام فارسیزبانان هستند. حتی طبق گفتهی عوامل سازندهی فیلم، آنها نه توقع دریافت جایزه از جشنوارههای بینالمللی را داشتند و نه حتی جبران بودجه و بازگشت سرمایه. تنها هدف برای آنها دیده شدن فیلم از سوی ایرانیان بوده است. خواندن جملاتی از عوامل سازندهی فیلم، بهخوبی مبین این نکته است.
- کارگردان فیلم دراینباره میگوید: «حالا که نمایش فیلم من در ایران ممکن نیست، امیدوارم همهی ایرانیها بتوانند به نحوی آن را روی اینترنت تماشا کنند».[۱۹]«برایم مهم نیست فیلم به بازار سیاه برود. من میخواهم ایرانیها این فیلم را ببیند. من به فرهنگ و مردم ایران احترام میگذارم و میخواهم ببینند چطور میتوان بدون سیاست با هم حرف بزنیم. برای همین من از یک بازیگر مسلمان ایرانی برای فیلمم استفاده کردم نه یک بازیگر یهودی اسرائیلی.»[۲۰]
- همچنین یکی از مدیران شرکت تهیهکننده فیلم نیز چند ماه قبل در مصاحبهای ابراز امیدواری کرده بود مردم ایران هم بتوانند «بابا جون» را ببینند و با آن ارتباط برقرار کنند؛ حتی اگر مقامات ایران تصمیم بگیرند آن را «ممنوع کنند». کارگردان فیلم انتظار دارد موضوع فیلمش کنجکاوی مردم اسرائیل را برانگیزد و آنها را به دیدن فیلم ترغیب کند اما میگوید بیش و پیش از هر چیز مشتاق است بداند مردم در ایران در مورد فیلمش چه فکر میکنند…[۲۱]
میتوان گفت فیلم درصدد است برای مخاطب ساکن ایران، نسلی آینده را بیمیل نسبت به سنتهای دینی و مذهبی والدین و گریزان از اجبار بیمنطق پدران خود تصویرسازی کند؛ درواقع پیام فیلم به ایرانیان مقیم ایران این است که باید سنتهای متعصبانهی ملی و مذهبی نسلهای قبل از خود را تغییر دهید و رویکرد جدیدی مطابق میل و علاقه و پیشرفت خود در پیش بگیرید. وزارت امور خارجهی رژیم صهیونیستی در وبگاه فارسی خود نوشته است: «دلشاد تصمیم گرفت این داستان را مانند یک نماد و تمثیل، درباره نبرد و مبارزه در جهت کسب استقلال و آزادی، در محیط و جوی محدود و دست و پاگیر، اعم از محدودیت خانوادگی، مذهبی، اجتماعی و یا محدودیت رژیم و نظام، به نمایش درآورد.»[۲۲]
همچنین میتوان عادیسازی ماهیت رژیم صهیونیستی در منطقه و نزدیکی روابط ایرانیان با رژیم صهیونیستی، را هدف دیگر تصویرسازی این فیلم در نظر گرفت. همینقدر که مردم ایران به ساکنان اراضی اشغالی فلسطین به چشم مردمانی مانند مردم عادی همهی نقاط جهان بلکه مردمانی همچون مردم شهرها و روستاهای ایران که آنها نیز دارای بیمها و امیدها و مشکلات و مسائل گوناگون هستند نگاه کنند و ماهیت جعلی بودن رژیم صهیونیستی و غصبی بودن اراضی اشغالی را در نظر نگیرند، بخشی از اهداف سازندگان فیلم محقق شده است.
فیلمساز تلاش کرده تا همهی موارد ظاهری فیلم همچون محیط فیلمبرداری، نوع لباس پوشیدن بازیگران، چهرهپردازی و… را مشابه شهرها و روستاهای ایران و سبک زندگی متداول خانوادههای ایرانی طراحی کند و حتی برای موسیقی فیلم از موسیقی سنتی ایرانی (نوازی سهتار، تکنوازی نی، تکنوازی سنتور، و…) استفاده کرده تا فضا بهزعم او، نزدیک به فضاهای ایرانی به نظر برسد. چنانکه کارگردان فیلم در مصاحبه با بیبیسی فارسی گفته است: «این فیلم نه از یک زاویه دید اسرائیلی، که از نگاه یک خانواده ایرانی در اسرائیل روایت میشود درنتیجه نگاهی همدلانه به فرهنگ ایرانی دارد. به همین خاطر فکر میکنم مخاطبان ایرانی بتوانند تصویر خود را در آن ببیند، درواقع در تمام فیلم نشانههایی از ساختار و دینامیک خانوادههای ایرانی مخفی شده که بیننده وقت تماشا آنها را خواهد شناخت و امیدوارم که با آنها ارتباط برقرار کند.»[۲۳]
۳٫ یهودیان غیر ایرانی اراضی اشغالی فلسطین
درصورتیکه مخاطب فیلم را سایر ساکنین اراضی اشغالی در نظر بگیریم، میتوان گفت همان مسئلهی بحران هویت و مقبولیت در اینجا نیز مطرح است؛ زیرا مسئلهی بحران هویت تنها مختص ایرانیان ساکن آن منطقه نیست. تمام ساکنین فلسطین اشغالی باید با هویت و ملیت پیشین خود خداحافظی کنند و هویت صهیونیستی را هویت اصلی خود بدانند. همچنین ساکنین پیشین اراضی اشغالی باید هویت جدید مهاجران را به رسمیت بشمارند و از شکافهای هویتی بپرهیزند. جدول زیر میزان پذیرش اعراب از سوی یهودیان بهعنوان همسر، دوست، همسایه، همکار، شهروند و درنهایت در نقش یک توریست را در جامعه نشان داده است. پاسخ گروههای گوناگون حریدیها، صهیونیستهای سنتی، سنتیهای غیرمذهبی و سکولارها نشان میدهد که همچنان حجم وسیعی از شهروندان سرزمینهای اشغالی رویکرد نژادپرستانهای دارند.[۲۴]
کارگردان فیلم نیز میگوید: «در آن دوران ایرانی بودن در اسرائیل -برخلاف مثلاً اروپایی بودن- چندان باعث افتخار و شأن اجتماعی به شمار نمیآمد. در چنین شرایط سختی بابا جون از هیچ شروع کرد به ساختن تنها چیزی که بلد بود: یک مزرعه بوقلمون. این اتفاقی است که برای هر مهاجری از هر ملیتی میتواند بیافتد. بچهها زبان کشور مقصد را یاد میگیرند، دوستان جدید پیدا میکنند و جلو میروند اما خیلی وقتها والدین به گذشته چنگ میزنند زیرا حس میکنند چیزی جز آن برایشان باقی نمانده است.»[۲۵]
- ایرانیان ساکن خارج کشور و سایر مردم جهان
این فیلم غیر از اراضی اشغالی فلسطین در کانادا، سوئد، اسلواکی، نروژ، آلمان توزیع و اکران شده است و اکران جهانی آن ادامه دارد.[۲۶] نوید نگهبان گفته است دریافت اسکار برای این فیلم برای او اهمیت ندارد؛ مهم برای او صحنههایی است که برای مثال وقتی این فیلم با حضور خودش در تورنتو اکران شد، ایرانیان بسیاری به او نزدیک شده و گفتند، این فیلم انگار که زندگی آنها نیز بوده است.[۲۷]
علیرغم اصرار عوامل فیلم بر ضد ایرانی نبودن فیلم و «واقعیت» آن، تصویرسازی این فیلم از یک خانوادهی ایرانی در نگاه مردم گوناگون جهان، همان تصویر اکثر فیلمهای سیاه ضد ایرانی است. محیط روستایی بدوی و عقبمانده، لباسهای نازیبا که عمدتاً محدود به زیرپوش مردانه است، نوع رفتار متعصبانه و خشن پدر خانواده، فقر و تنگدستی و… همگی تداعیکنندهی همان تصویر همیشگی مدنظر سینمای غرب از ایران است. ایرانیان مهاجرت کرده نیز بار دیگر با دیدن چنین فیلمی بهدرستی تصمیم خود برای مهاجرت و عدم بازگشت به زندگی بدوی ارائهشده در فیلمهای ضد ایرانی پی میبردند. چنانکه پدر موتی در جایی از فیلم می گوید: «از ما بدبختتر توی این دنیا وجود نداره…»
جمعبندی
این نوشتار تلاش شد تا ضمن آشنایی اجمالی با پروژهی فیلم سینمایی «باباجون» و اطلاعات پیرامونی آن، به تحلیل این اثر از دیدگاه جنگ رسانهای پرداخته شود. بهطورکلی این آثاری از این قبیل را نباید فیلم شخصی یک فرد در نظر گرفت و باید «هدفگذاری» و «تصویرسازی» مدنظر آن را بررسی کرد و با توجه به مخاطبان گوناگونی که پیشتر به آنها اشاره شد، پیام فیلم را تحلیل کرد. خصوصاً باید «بحران هویت» ساکنان رژیم صهیونیستی را در تحلیل فیلم در نظر گرفت.
همچنین «باباجون» را باید در چارچوب دیپلماسی عمومی رژیم صهیونیستی تحلیل نمود. مواردی از این قبیل بیانگر اتخاذ راهبرد «تلطیف روابط مردم ایران با رژیم صهیونیستی» در دیپلماسی عمومی این رژیم دارد. آنها سعی دارند تا ذهنیت مردم ایران نسبت به این رژیم را بهبود دهند. در گام اول یک هدف حداقلی همچون همزادپنداری با یک خانوادهی ایرانی ساکن فلسطین اشغالی مدنظر است و در گامهای بعد، تلطیف احساسات نسبت به کلیه ساکنین این منطقه، و حتی قهرمانسازی از رژیم صهیونیستی در نگاه ایرانیان نیز سوژهی تصویرسازی رسانهای آنها قرار گیرد.
طبیعتاً مجموعهی رسانهی جمهوری اسلامی –اعم از سینما و تلویزیون و…- چه به صورت آفندی و چه به صورت پدافندی باید در صحنهی جنگ رسانه فعال باشند و ضمن تثبیت هویت ایرانی اسلامی و ایجاد حس افتخار به آن، هویت جعلی رژیم صهیونیستی را به چالش بکشند.
منابع:
[۱] «جنگ رسانهای و چیستی آن»، وبگاه اندیشکده راهبردی تبیین، قابل بازیابی در آدرس اینترنتی زیر:
[۲] From http://ir.voanews.com/a/iran-israel-cinema-film-babajoon/3049079.html
[۳] http://www.radiofarda.com/a/27315046.html
[۴] http://www.unitedking.co.il/Home/About_English
[۵] همان
[۶] http://www.babajoon.co.il/supporters
[۷] http://www.radiofarda.com/a/f8-babajoon/27314046.html
[۸] http://www.imdb.com/title/tt3757218/awards?ref_=tt_ql_op_1
[۹] http://www.bbc.com/persian/arts/2015/08/150823_l51_babajoon_cinema_toronto
[۱۰] From http://ir.voanews.com/a/iran-israel-cinema-film-babajoon/3049079.html
[۱۱] https://www.radiofarda.com/a/f8-navid-negahban-babajoon/27316126.html
[۱۲] همان
[۱۳] http://www.bbc.com/persian/arts/2015/08/150823_l51_babajoon_cinema_toronto
[۱۴] برای مطالعه بیشتر ر. ک: محمد محسن فایضی «بحران جمعیت، چالش اصلی دولت-ملت سازی در رژیم صهیونیستی». اندیشکده راهبردی تبیین، منتشرشده در تاریخ ۲۱ دی ۱۳۹۴، قابل بازیابی در پروند زیر:
[۱۵] مجید صفا تاج، «جذب و مهاجرت، وزارت» دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل؛ به نقل از محمد محسن فایضی، «مهاجرت یهودیان به سرزمینهای اشغالی؛ فرآیندها و چالشها»، ۹ بهمن ۹۵، قابل بازیابی در آدرس اینترنتی زیر:
http://www.tabyincenter.ir/16690/
[۱۶] محمد محسن فایضی، «میزان رضایتمندی از «اسرائیلی» بودن در سرزمینهای اشغالی»، وبگاه اینترنتی اندیشکده راهبردی تبیین، ۳۰ بهمن ۹۵، قابل بازیابی در آدرس اینترنتی زیر:
http://www.tabyincenter.ir/17441
[۱۷] همان
[۱۸] همان
[۱۹] http://fa.rfi.fr/%C2%AB%D8%A8%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%AC%D9%88%D9%86%C2%BB-%DB%8C%DA%A9-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C-20151221/%D8%AE%D8%A7%D9%88%D8%B1%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%87
[۲۰] http://www.radiofarda.com/a/f8-babajoon/27314046.html
[۲۱] http://www.bbc.com/persian/arts/2015/08/150823_l51_babajoon_cinema_toronto
[۲۲] http://mfa.gov.il/MFAFA/IsraelExperience/IraniansInIsrael/Pages/20140513-Israeli-Iranian-Film.aspx
[۲۳] http://www.bbc.com/persian/arts/2015/09/150922_l51_babajoon_isreal_awards
[۲۴] محمد محسن فایضی، «دموکراسی و اعتماد به نهادها در رژیم صهیونیستی»، وبگاه اندیشکده راهبردی تبیین، ۵ اسفند ۹۵، قابل بازیابی در آدرس اینترنتی زیر:
http://www.tabyincenter.ir/17673/
[۲۵] http://www.bbc.com/persian/arts/2015/08/150823_l51_babajoon_cinema_toronto
[۲۶] http://www.imdb.com/title/tt3757218/releaseinfo?ref_=ttco_sa_2
[۲۷] https://www.radiofarda.com/a/f8-navid-negahban-babajoon/27316126.html
موضوعات مرتبط: عمليات رواني ، صهیونیست ، خانه و خانواده ، نفوذ ، اخبار ، پیامها
برچسبها: فیلم , صهیونیست , اسرائیل , تحلیل فیلم
تاریخ نشان داد هر جا مقاومت جای ترس و فرار را گرفت پیروزی هم جای شکست را گرفت. هر جا ترس از مبارزه و تحمل سختی ها در رگ های ملتی رخنه کرد آنجا دشمن شاد شد.
خرمشهر وقتی آزاد شد که ملت ایران باکی از مردن نداشتند. وقتی که خرمشهر تنها از آنِ مردمان آن شهر نبود، بلکه شهر تمام ملت ایران بود، همه دست به دست هم دادند و دشمن را از خرمشهر بیرون کردند، ایستادند و در برابر ظلم اظهار عجز نکردند.
و چه زیبا تاریخ تکرار شد، آزادی حلب برای مردم ایران خاطره آزادی خرمشهر را زنده کرد. حلب نه با مذاکره که با مقاومت پیروز شد. حلب صحنه مبارزه شیعه و سنی با دشمنی بی دین و بی رحم بود. دشمن حتی اگر پای میز مذاکره هم بیاید قولش قول نیست که اگر خوش عهد بود هیچگاه دشمن نبود. این را رزمندگان جبهه مقاومت خوب درک کردند.
این پیروزی ها پیامد ناخوشایندی برای آمریکا و اسرائیل دارد. همه اینها نشان دهنده این است که دوره استعمار و تسلط آمریکا بر خاورمیانه به سر آمده است. نفوذ آمریکا در منطقه تضعیف شده است و این خود انگیزه ای است برای مردم کشورهای خاورمیانه که آمریکا به نوعی در امورات داخلی کشورشان دخالت دارد.
یمن هم که امروز سخت درگیر جنگ با عربستان است به طور غیر مستقیم در حال جنگ با آمریکا است چرا که عربستان تنها یک عروسک خیمه شب بازی است که تکان دهند آن آمریکا است. ملت یمن با شنیدن خبر پیروزی حلب خون تازه ای در رگ هایشان دمیده می شود و وقتی مردم حلب را در می بینند که در خیابان ها جشن پیروزی می گیرند خودشان را می بینند که با مقاومت و مبارزه با عربستان پیروز میدان شوند.
این پیروزی ها یک درس بزرگ هم به عده ای در داخل کشورمان داد که دشمن میز مذاکره اش هم میدان جنگ است و به فکر جمع کردن غنیمت است نه به فکر صلح! و همچنین به این معدود روشنفکران وطنی
آموخت که تکیه بر ملت کشور را به پیروزی و پیشرفت می رساند نه تکیه بر قول و قرار با دشمن!
نشستن پشت میز مذاکره و امیدواری به دستان دشمن راحت تر است از پای کار بودن. دانشمندان هسته ای ما در میدان نبرد بودند، در خط مقدمی که دشمن در آنسویش بود تا مانع پیشرفت علمی و اقتصادی کشور بشود اما دانشمندان ایرانی در برابر تمامی تحریم ها و فشارها مقاومت کردند و به سوخت 20 درصد و نیروگاه آب سنگین دست یافتند.
بعد از این پیشرفت ها بود که دشمن خواستار مذاکره با ایران بود، آمریکا نیازمند این مذاکرات بود اما برای ایران اهمیتی نداشت. ما پیشرفت خودمان را داشتیم و روز به روز بر درصد پیشرفت علمی ایران افزوده می شد حتی با وجود تحریم ها و اوضاع سخت اقتصادی. اما اکنون و پس از مذاکره هنوز تحریم هستیم هم دیگر پیشرفت در زمینه هسته ای و سایر علوم به میزان بسیار نگران کننده کاهش پیدا کرده است.
موضوعات مرتبط: اخبار
برچسبها: خرمشهر , حلب , آزادی , اسرائیل
وزیر سابق اسرائیلی : به ریاض خواهیم رفت و به نتیجه نزدیک شده ایم
انور عشقی و دوری گولد
طی سفر جنرال سابق عربستان، انور العشقی و همراهانش به فلسطین اشغالی، نماینده ی چپ اسرائیل از حزب میریتس، عیساوی فریج، در مصاحبه با شبکه ی رسمی رژیم اسرائیلی به زبان عبری اعلام کرد که گروهی شامل نمایندگان جبهه چپ و تعدادی از بزرگان برای سفر به عربستان اماده میشوند.
بر اساس گفته ی روزنامه ی "رای الیوم" فریج گفت گروه عربستانی که دو هفته پیش با نمایندگان جبهه چپ دیدار داشت به تقویت روابط با رژیم اسرائیلی اظهار تمایل کرد.
و به نظر میرسد اظهارات نماینده فریج واهی نبوده که در همین راستا روزنامه ی "اورشلیم پست" اسرائیلی از وزیر امور اجتماعی سابق، میخائیل ملکیئور، که نایب وزیر خارجه هم بوده نقل کرده که اسرائیلی ها به زودی ان شاءالله خواهند توانست به عربستان سفر کنند.
طبق گزارش روزنامه، ملکیئور از عبارت "ان شاءالله" استفاده کرده و انرا به عربی گفته چرا که در زبان عبری مانند عربی این عبارت به معنی "اگر خدا بخواهد" میباشد.
گزارش ها حاکی از ان است که وزیر سابق اسرائیلی با گروه عربستانی به رهبری جنرال بازنشسته سعودی، انور عشقی، اخیرا دیدار کرده و گفته تسویه بین اسرائیل و عربستان نزدیک است و روزنامه ی اسرائیلی نوشته که نایب وزیر خارجه سابق، ملکیئور در اظهاراتی در نشست خبری با رسانه های انگلیسی گفت: روزی که اسرائیلی ها بتوانند به عربستان سفر کنند خواهد رسید و نزدیک خواهد بود، ان شاءالله. که عبارت اخر را به عربی بیان کرده است.
این اظهارات از جانب مسوول اسرائیلی سوالات زیادی درباره ی حقیقت روابط سری و علنی رژیم عبری و مسوولین پادشاهی عربستان برمی انگیزد. لازم به ذکر است جنرال عشقی دو هفته پیش سفر بحث برانگیزی به تل اویو داشته که طی ان با مدیر کل وزارت خارجه اسرائیل، دوری گولد و جنرال یوآف مردخای، مسوول هماهنگی فعالیت های رژیم در مناطق اسغالی فلسطین، دیدار کرد.
ملکیئور که عضو سابق کنیست از حزب "اسرائیل متحد" (امروزه به "پادگان صهیونیستی" معروف است) گفت که دیدارش با سعودی ها درباره ی مسائل دینی دیپلوماتیک بین دوکشور بود.
همچنین درباره ی قضیه ی فلسطینی اضافه کرد: به نرمی از فعالیت های حماس انتقاد شد ولی بدلیل مناسب نبودن موقعیت حاضران واقعا حماس را محکوم نکردند. و توضیح داد که دیدار بیشتر روی زمینه سازی برای توافقات مستقیم بین عربستان و رژیم اسرائیلی تمرکز داشت و از قضیه ی فلسطینی رد شد. و گفت: گروه سعودی به رهبری انور العشقی در سفر ماه گذشته به تل اویو و رام الله با محمود عباس و مسوولین مهم فلسطین در رام الله ملاقات داشت.
لازم به ذکر است که عربستان سفر انور عشقی و همراهانش را یک سفر رسمی نمیدانند بلکه یک اقدام شخصی العشقی تلقی میکنند. درحالیکه عشقی بدون موافقت مسوولین عربستان نمیتوانست به فلسطین اشغالی سفر کند.
براساس سایت "المصدر" اسرائیلی صحبت هایی در مورد اقدامات محمد بن سلمان، جانشین ولیعهد و وزیر دفاع عربستان، برای نزدیک شدن به رژیم صهیونیستی و بدست اوردن کمکش در قانع کردن امریکا برای حمایتش در گرفتن ولیعهدی به جای محمد بن نایف شده است. محمد بن سلمان حدود یک ماه پیش شخصا به امریکا سفر کرد.
العشقی چند ماه پیش در مصاحبه با یکی از شبکه های ماهواره ای عربی گفته بود که اگر ناتانیاهو با اقدامات صلح عربی موافقت کند و حقوق فلسطینی ها را رعایت کند، عربستان در تل اویو سفارت افتتاح میکند و اضافه کرد: ما دوست نداریم اسرائیل در منطقه جدا بیفتد.
موضوعات مرتبط: کامپیوتر و اینترنت ، اخبار
برچسبها: اسرائیل , عربستان , ریاض , فلسطین
تل اویو : کمپین دیپلوماتیک تقویت روابط با کشور های عربی با برنامه ی فشرده
دیدار های سعودی-اسرائیلی
روزنامه ی "فایننشال تایمز" انگلیسی به نقل از منابع عالی رتبه ی سیاسی رژیم صهیونیستی درباره ی برگزاری یک کمپین دیپلوماتیک ایجاد منافع مشترک استراتژیک با کشورهای عربی،افریقایی و اروپایی توسط ناتانیاهو خبر داد.
به گفته ی خبرگزاری "رای الیوم" برخی از اعضای حکومت رژیم غاصب صهیونیستی سعی دارند از شایعات واهی که بعضی از کشورهای عربی منتشر میکنند به ویژه با وجود بحران های سوریا، عراق و یمن استفاده کرده و به عادی سازی روابط با کشورهای عقب افتاده که به تازگی رژیم صهیونیستی انهارا کشورهای معتدل مینامد، بپردازد.
همچنین روزنامه ی انگلیسی نوشت که دوری گولد، وزیر خارجه ی رژیم صهیونیستی، ادعا کرده که نگاه کشورهای عربی به خاورمیانه مشابه نگاه رژیم اسرائیلی میباشد. به علاوه بعد از حمله های مکرر داعش به اروپا تل اویو تجربه و مهارتش را در مبارزه با تروریسم به کشورهای اروپایی منتقل میکند و در عین حال به عادی سازی روابط با کشورهای منطقه میپردازد. و افزود: اسرائیل با روشنفکری به مصر اجازه داد که نیروهای خود را در منطقه سینا مستقر کند درحالیکه این مسئله مخالف توافق های بین دو کشور به ویژه پیوست امنیتی توافق صلح معروف به توافق "کمپ دیوید" است.
مدیر کل وزارت خارجه ی رژیم اشغالگر اسرائیل مدعی بود که اگر همکاری رژیم با کشورعای عربی در مسائل امنیتی از جمله داعش و گروه های تروریستی نبود، اشوب های منطقه به مناطق دیگر جهان سرایت میکرد.
به علاوه روزنامه ی فایننشال تایمز توضیح داد تغییر چینش روابط دیپلوماتیک توسط گولد که مدت زیادی مشاور ناتانیاهو بود، با انتقادات هم پیمانان اسرائیل در امریکا و اروپا از عملکرد اسرائیل در قضیه ی فلسطین و گسترش اشغال کرانه ی باختری، کار اشنایی است.
روزنامه به نقل از منابع عالی رتبه اسرائیلی با اشاره به دیدار اخیر انور العشقی،افسر بازنشسته عربستانی و تعدادی از دانشگاهیان با گولد، اضافه کرد بعضی از کشورهای عربی منطقه خلیج فارس بدلیل ترس از خشم مردم سعی در مخفی کردن ملاقات ها دارند و توضیح داد که العشقی مقام رسمی در حکومت عربستان ندارد ولی سفرش به قدس اشغالی توجهات منطقه را، بر اساس گفته اش، جلب کرد. و ادامه داد: سفر انور العشقی پس از سفر ماه گذشته ی وزیر خارجه، سامح شکری، به فلسطین پس از 9 سال صورت گرفت.
همچنین روزنامه تاکید کرد که با وجود تلاش رژیم برای استفاده از ایران و تهدیدات داعش، برخی مسوولین اسرائیلی در توانایی تل اویو در حل قضیه ی فلسطین شک دارند و اکثریت انان مخالف اقدامات صلح فرانسوی هستند زیرا معتقدند مذاکرات را پیچیده تر میکند.
موضوعات مرتبط: صهیونیست ، اخبار
برچسبها: تل اویو , سعودی , اسرائیل , صهیونیست
افزايش شديد تعداد نوجوانان فلسطيني ، در زندانهاي رژيم صهيونيستي
اطلاعات سازمان زندانهای رژیم صهیونیستی نشان میدهد که در ماههای اخیر، تعداد نوجوانان فلسطینی، در زندانهای رژیم صهیونیستی، افزایش یافته است. دلیل این موضوع، انتفاضهی اخیر بوده که جوانان زیادی، در آن شرکت داشته اند.
این میزان، در بین زندانیان کمتر از سن 16 سال، که تعداد آنها 4 برابر شده، بیشترین افزایش را داشته است. این رقم، از 27 نفر در ماه سپتامبر، به 103 نفر در ماه فوریه رسیده است.
در بین این زندانیان، 5 نفر زیر سن 14 سال هستند تعداد زندانیان 16تا 18 سال از 143 نفر به 324 نفر و تعداد زندانیان 14تا 16 سال، از 27 نفر به 98 نفر افزایش یافته است. در میان این افراد دختران نوجوان کمتر از 14 سال نیز حضور دارند.
اطلاعات سازمان زندانهای رژیم صهیونیستی، نشان میدهد که در ماه سپتامبر، پیش از انتفاضهی سوم، 170 نوجوان به جرم ارتکاب جرایم امنیتی و ملی، در اسرائیل زندانی بودند که این رقم، در ماه فوریه امسال، به 438 نفر رسیده است.
علیرغم اینکه بیشتر نوجوانان زندانی به هیچ سازمانی وابسته نیستند، تنها به بهانه مظنونیت به جرایم امنیتی شامل پرتاب سنگ، بدون محاکمه در زندانهای رژیم صهیونیستی به سر میبرند.
این سوال مطرح است که یک نوجوان 14 یا 16 ساله ، چه خطر بزرگی دارد که باید بدون محاکمه زندانی شود و یک سال در زندان در میان زندانیان امنیتی سپری کند.
موضوعات مرتبط: صهیونیست ، اخبار
برچسبها: فلسطین , صهیونیست , اسرائیل , زندان های اسرائیل
بی کفایتی دولت ترکیه از نظر مقامات اسرائیل
یووال استینیتز وزیر انرژی اسرائیل طی نامه ای محرمانه خطاب به یوسی کوهن ( رئیس موساد) از لزوم تامین امنیت خط لوله گاز صادراتی به ترکیه اظهار نگرانی نموده و خواستارتمهیدات لازم از طرف موساد، درداخل ترکیه شد؛ سایت SD Haberler در اشاره به محتوای نامه محرمانه استینیتز به ریاست موساد نوشت : " با توجه به ناامنی های موجود درشهرهای ترکیه و عدم توانایی دولت اردوغان، در تامین امنیت عمومی، هرگونه تعرض و تهدید علیه منافع اسرائیل (خطوط لوله گازو غیره)، جنبه حیثیتی داشته و عواقب آن مستقیما باعث تضعیف دولت یهود خواهد بود؛ لذا توصیه می گردد بدون درنظر داشتن اقدامات دولت ترکیه، موساد بطور نامحسوس عهده دار حفظ و تامین منافع اسرائیل باشد".
پس از فاش شدن محتوای نامه یووال استینیتز به موساد و دستپاچگی مقامات اسرائیل از واکنش احتمالی دولت اردوغان نسبت به زیر سوال بردن امنیت در ترکیه، بلافاصله ترتیب مصاحبه تلفنی خبرنگار روزنامه حریت ( مروه اردیل ) با وزیر انرژی اسرائیل داده شد و وی بدون اشاره به نگرانی های فوق، در مورد صدور گاز اسرائیل به ترکیه و احداث خط لوله جدید از منطقه انحصاری اقتصادی اسرائیل در مدیترانه به ترکیه توضیحات مفصلی ارائه نمود.
موضوعات مرتبط: صهیونیست ، اخبار
برچسبها: استینیتز , یووال , نامه یووال , اسرائیل
مخالفتها با توافق اسرائيل تركيه از داخل سرزمينهاي اشغالي
تعدادی از مقامات ارشد رژیم صهیونیستی مخالفت خود را با توافق آشتی میان اسرائیل و ترکیه ابراز داشتند. در این میان "اسحاق هرتسوگ"(Isaac Herzog) اظهار داشت توافق با ترکیه بخشی از شیوه کاری "نتانیاهو" می باشد. وی تصریح کرد از سرگیری روابط با ترکیه و پرداخت غرامت به آنها که قاتلان فرزندان ما هستند، غیر قابل قبول است، از سوی دیگر، "امیر پرتز"(Amir Perez) وزیر سابق جنگ رژیم صهیونیستی و عضو حزب کار در جریان کنفرانسی در هرتزلیا نسبت به این توافقنامه انتقاد شدیدی کرد.
"هرتسوگ" و "پرتز" تنها مقامات ارشد سیاسی رژیم صهیونیستی نیستند که مخالفت خود را با توافق با ترکیه اعلام داشته اند. اکنون انتقادات شدیدی نسبت به این توافق، از سوی کابینه، مطرح است. یکی از وزاری کابینه رژیم صهیونیستی، به شدت "بنیامین نتانیاهو" نخستوزیر رژیم صهیونیستی را به دلیل امضای این توافق، مورد انتقاد قرارداد. این وزیر گفت: "این توافق، در حقیقت اقدامی تحقیرآمیز است. نخستوزیر، ما را به دولتی بیارزش تبدیل کرده است".
همچنین به گزارش کانال هفت رژیم صهیونیستی، مطابق نظرسنجی صورت گرفته اکثریت ساکنان سرزمین های اشغالی با توافق عادی سازی روابط میان ترکیه و اسرائیل مخالف هستند.
بر اساس نظرسنجی صورت گرفته توسط مؤسسه "Midgam"، 65 درصد از شهروندان صهیونیست با توافق عادی سازی روابط با ترکیه مخالف هستند و تنها 24 درصد از آنها موافقت خود را با این امر اعلام داشته اند.
آویگدور لیبرمن وزیر جنگ رژیم صهیونیستی نیز پیش از تصدی این سمت مخالفت خود را نسبت به هرگونه توافق با ترکیه ابراز کرده بود
Majority of Israelis oppose deal with Turkey
Poll reveals just one third of Israelis approve of Turkey reconciliation agreement to be signed on Tuesday
موضوعات مرتبط: صهیونیست ، اخبار
برچسبها: اسرائیل , صهیونیست , سرزمین اشغالی , مقام ارشد
سارا نتانیاهو با کمال وقاحت در سفارت مصر در اسرائیل حضور یافت.
سارا نتانیاهو همسر بنجامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل بسیار مشتاق بود تا در مراسمی که توسط سفارت مصر در اسراییل در سالگرد64 ام انقلاب 23 ژوئیه برگزار می شود شرکت کند. رهبر این انقلاب جمال عبدالناصر بود.
دفتر نتانیاهو عکس های نخست وزیر اسرایل با همسرش همراه با سفیر مصر حازم خیرت و همسرش در این جشن را منتشر نمود.
نتانیاهو در سخنرانی اش در جشن مذکورگفت : مصر یک کشور پیشرو در خاورمیانه است، و نقش محوری در مسئله فلسطین ایفا می کند، وی همچنین از رئیس جمهور عبدالفتاح السیسی تشکر کرد و به مردم مصر صمیمانه تبریک گفت.
موضوعات مرتبط: صهیونیست ، اخبار
برچسبها: سارا نتانیاهو , وقاحت , سفارت مصر , اسرائیل
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی، در اظهاراتی گستاخانه مسلمانان را حیوان خواند.
ـ
بر اساس گزارش روزنامه هیوم رژیم اشغالگر قدس، نتانیاهو در یک نشست ،که سفیر فرانسه نیز در آن حضور داشت، در اظهاراتی توهین آمیز، مسلمانان را حیواناتی خواند که باید مغلوب شوند.
ـ
وی که مسلمانان را ” حیوانات خطرناک” خواند، در ادامه لفاظیهای خود گفت: دنیا باید این حیوانات را که دست به قتل، کشتار و تجاوز میزنند، مغلوب کند.
موضوعات مرتبط: اخبار ، پیامها
برچسبها: اسرائیل , حیوان درنده , نتانیاهو , فرانسه
مرور تاریخ-4 آبان
سخنرانی افشاگرانه امام خمینی درباره امتياز کاپیتولاسیون-4 آبان 1343
امام که از حضور مستشاران نظامى و امنيتى امريکايى، انگليسى و اسرائيلى و عملکرد زيانبار و اسارت آور آنها در کشور آگاهى داشت، چند روز پس از تصويب لايحه کاپيتولاسيون براى نظاميان امريکايى در مجلس شوراى ملى (21 مهر 1343) از ماجرا اطلاع يافت و با مطالعه متن صورت مذاکرات مجلس، به جزئيات آن آگاه شد.
ايشان بلافاصله مراجع و علماى قم را به تشکيل جلسه هفتگى فرا خواند و با ارسال تلگرام و پيکهايى علماى ساير شهرها را در جريان امر قرار داد. سپس اعلام داشت که در روز 20 جمادى الثانى (برابر با 4 آبان) در منزل خود سخنرانى خواهد کرد.
رژيم که از تصميم امام اطلاع يافت، پيکى به قم فرستاد تا با امام ديدار کرده و ايشان را از تصميم خود منصرف سازد، ولى امام حاضر به ديدار وى نشد و به ناچار او با فرزند امام (حاج آقا مصطفى) ديدار کرد و با زبان نصيحت و تهديد اظهار داشت: «...آمريکا به منظور کسب وجهه در ميان مردم ايران با تمام قدرت فعاليت مىکند و پول مىريزد و از نظر قدرت در موقعيتى است که هرگونه حمله به آن به مراتب خطرناکتر از حمله به شخص اول مملکت است!
آيت الله خمينى اگر اين روزها بنا دارند نطقى ايراد کنند بايد خيلى مواظب باشند که به دولت امريکا برخوردى نداشته باشد که خيلى خطرناک است و با عکس العمل تند و شديد آنان مواجه خواهد شد.ديگر هرچه بگويند - حتى حمله به شخص شاه - چندان مهم نيست!» امام بدون توجه به اين تهديدها اعلام کرد که در 20 جمادى الثانى، روز ميلاد حضرت زهرا (س)، که برابر با 4 آبان ماه بود سخنرانى خواهد کرد.
صبح آن روز امام خمينى در حالى که بسيار بر افروخته و خشمگين به نظر مىرسيد در حضور هزاران نفر از مردم قم وتهران که از ساعاتى پيش در منزل و کوچههاى اطراف منزل امام اجتماع کرده بودند بيانات تاريخى خود را ايراد کرد. امام سخنان خود را پس از نام خدا با آيه استرجاع (انا لله و انا اليه راجعون) شروع نمود که نشان دهنده مصيبتبزرگى بود که بر اسلام و مسلمين وارد آمده است.همچنين تاثر قلبى خود را از اين مصيبت ابراز داشت و اعلام عزاى عمومى کرد: ايران ديگرعيد ندارد، عيد ايران را عزا کردند...و چراغانى کردند، عزا کردند و دسته جمعى رقصيدند...استقلال ما را فروختند، باز هم چراغانى کردند، پايکوبى کردند.
اگر من به جاى اينها بودم اين چراغانىها را منع مىکردم. مىگفتم بيرق سياه بالاى بازارها و...خانه ها بزنند، چادر سياه بالا ببرند! سخنان تکان دهنده، تاثر انگيز و مقطع امام، هر بار با فرياد شيون و زارى مردم حاضر همراه مىشد.
پس از اين مقدمه، امام ضمن شرح لايحه کاپيتولاسيون که در مجلس به تصويب رسيد نتايج سياسى - اجتماعى آن را با ذکر مثالهايى خاطر نشان ساخت: اگر يک خادم امريکايى يا يک آشپز امريکايى مرجع تقليد شما را در وسط بازار ترور کند، زير پاى خود منکوب کند، پليس ايران حق ندارد جلوى او را بگيرد! دادگاههاى ايران حق محاکمه ندارند! ... بايد پرونده به امريکا برود و در آنجا اربابها تکليف را معين کنند... دولت [ايران] با کمال وقاحت از اين امر ننگين طرفدارى کرد. ملت ايران را از سگهاى امريکايى پستتر کردند! ... چرا! براى اينکه مىخواستند وام بگيرند امريکا خواست که اين کار انجام شود. امام خمینی، مجلس و دولت را که «ربطى به ملت ندارند» عامل اين ننگ و فضاحت دانست و تاکيد کرد که اگر روحانيون در مجلس بودند اجازه نمىدادند امريکا، انگليس و اسرائيل بر سرنوشت کشور مسلط شوند و عمال خود را بر ملت تحميل نمايند و يک دست نشانده امريکايى (نخست وزير)، چنين غلطى بکند.
سپس متواضعانه نسبت به خطر اين قانون ننگين به ارتش، سياسيون، بازرگانان، مراجع، علما و فضلا اعلام خطر کرد و با اشاره به حضور نظاميان امريکايى در ايران، خطاب به شاه فرمود: نظامىهاى امريکا و مستشاران نظامى امريکا براى شما چه نفعى دارند؟ اگر اين مملکت در اشغال امريکاست، پس چرا اينقدر عربده مىکشى؟ چرا اينقدر دم از ترقى مىزنى؟ اگر اين مستشاران نوکر شما هستند، چرا از اربابها بالاترشان مىبريد؟ اگر نوکرند با آنان مثل ساير نوکرها عمل کنيد.
پس از آن با شرح فلاکت و بدبختى مردم و قروض خارجى دولت و به دنبال آن وابستگى روز افزون کشور به امريکا، فرياد برآورد که «والله گناهکار است کسى که داد نزند، والله مرتکب گناه کبيره است کسى که فرياد نزند» ، و به دنبال آن از علماى قم، نجف، ملتهاى مسلمان، رهبران اسلامى و رؤساى جمهور کشورهاى اسلامى استمداد کرد که به داد ملت مظلوم ايران برسند، همچنين همه قدرتهاى غربى و شرقى و در راس آنها آمريکا را که مؤيد رژيم شاه بودند، به شدت محکوم نمود.
آمريکا از انگليس بدتر، انگليس از آمريکا بدتر، شوروى از هر دو بدتر، همه از هم بدتر و همه از هم پليدترند، ليکن امروز سر و کار ما با امريکاست.رئيس جمهور امريکا...اين معنا را بداند که امروز در پيش ملت ما از منفورترين افراد بشر است که چنين ظلمى به ملت اسلامى کرده است...امروز تمام گرفتارى ما از امريکاست، تمام گرفتارى ما از اسرائيل است، اسرائيل هم از امريکاست، اين وکلا هم از امريکا هستند، اين وزرا هم از امريکا هستند، همه دست نشانده امريکا هستند. اگر نيستند چرا در مقابل آن نمىايستند داد بزنند؟ امام بار ديگر تاکيد نمود که نمايندگان مجلسين، نمايندگان واقعى نبوده و نيستند و اگر فرضا هم بودند به دليل تاييد و يا سکوت در مقابل اين تصويب نامه از نمايندگى مردم ساقط شدهاند.در پايان خطاب به حاضران در مجلس و علما و روحانيون فرمود، موظفيد مردم را آگاه نماييد و به نمايندگان مجلس فرياد اعتراض برآوريد.سخنرانى با دعاى امام و آمين پرشور مردم به پايان رسيد.
پس از اين سخنرانى، امام اعلاميهاى منتشر کرد و اقدام ننگين و اسارت بار دولت و مجلس را پيرامون تصويب لايحه کاپيتولاسيون افشا و محکوم نمود و آن را «سند بردگى ملت ايران» و «اقرار به مستعمره بودن ايران» و «ننگينترين و موهنترين تصويب نامه غلط دولتهاى بى حيثيت» ناميد و نوشت: اکنون من اعلام مىکنم که اين راى ننگين مجلسين، مخالف اسلام و قرآن است و قانونيت ندارد.مخالف راى ملت مسلمان است. وکلاى مجلسين وکيل ملت نيستند، وکلاى سرنيزه هستند.
راى آنها در برابر ملت و اسلام و قرآن هيچ ارزشى ندارد و اگر اجنبىها بخواهند از اين راى کثيف سوء استفاده کننده تکليف ملت تعيين خواهد شد. امام بار ديگر امريکا را عامل اصلى همه گرفتاريهاى مردم ايران و مسلمانان جهان معرفى کرد که به اسرائيل کمک کرده تا اعراب مسلمان فلسطين را آواره کند و دولت و مجلس ايران را تسليم خود کرده و روحانيت را به حبس و زجر و اهانت کشيده و غبار ورشکستگى و فقر را به رخسار بازرگانان و زارعان نشانده و اصلاحات شاهانه، بازار سياه براى امريکا و اسرائيل درست کرده است... سپس به مردم توصيه و تاکيد نمود: ...بر ملت ايران است که اين زنجيرها را پاره کنند، بر ارتش ايران است که اجازه ندهند چنين کارهاى ننگينى در ايران واقع شود... اين دولت را ساقط کنند، وکلايى که به اين امر مفتضح راى دادند از مجلس بيرون کنند...بر فضلا ومدرسين حوزههاى علميه است که از علماي اعلام بخواهند که اين سکوت را بشکنند... بر جوانان دانشگاهي است که با حرارت با اين طرح مفتضح مخالفت کنند... بر دانشجويان ايراني ممالک خارجه است که در اين امر حياتي که آبروي مذهب و ملت را در خطر انداخته ساکت ننشينند.
سخنرانى و اعلاميه امام بازتابهاى متفاوتى داشت از يک سو برخى از وعاظ در منابر، مصوبه اخير مجلسين را شرح داده و عواقب اسارت بار آنرا متذکر شدند، که ساواک نيز بلافاصله دستور جلوگيرى و تعقيب آنان را داد. اقدام شديد امام از سوى رژيم شاه بدون پاسخ نماند.پس از چند روز مطالعه، به دستور مستقيم امريکا قرار شد که امام از ايران تبعيد شود.
لذا در نيمه شب 13 آبان ماه 1343، صدها کماندو منزل امام را در قم محاصره کرده و به دور از چشم مردم، سراسيمه به منزل وارد شدند و ايشان را دستگير نمودند. امام را از در منزل تا سر خيابان با ماشين فولکس واگن آوردند و سپس سوار ماشين شورلتى که از قبل آماده شده بود کردند. ماشين امام به همراه چند مامور محافظ به سرعت از ميان صدها کماندو که ميدان و خيابان نزديک منزل امام را اشغال نموده بودند عبور کرد و ساعتى بعد به تهران رسيد.
سپس ايشان را به فرودگاه مهرآباد آوردند و با هواپيماى بارى که از روز قبل به دستور شاه آماده شده بود. به همراه دو مامور امنيتى به تبعيدگاهش (ترکيه) فرستادند. همان روز راديو و مطبوعات کشور خبر دستگيرى و تبعيد ايشان را در يک جمله به اطلاع مردم ايران رساندند: طبق اطلاع موثق و شواهد و دلايل کافى، چون رويه آقاى خمينى و تحريکات مشاراليه، عليه منافع ملت و امنيت و استقلال و تماميت ارضى کشور تشخيص داده شد، لذا در تاريخ 13 آبان ماه 1343 از ايران تبعيد گرديد.
اشغال خرمشهر توسط قوای بعث عراق-4 آبان 1359
خرمشهر پس از ۳۴ روز مقاومت و از خودگذشتگی نیروهای مردمی به اشغال نظامیان ارتش صدام درآمد .
تاجگذاری محمدرضا پهلوی در كاخ گلستان-4 آبان 1346
مراسم تاجگذاری محمدرضا پهلوی، فرح و رضا پهلوی در كاخ گلستان انجام شد. هزینه سنگین این مراسم از بودجه عمومی كشور پرداخت شد.
موضوعات مرتبط: آموزش
برچسبها: امام خمین , کاپیتولاسیون , امریکا , انگلیس
در جریان گفتگوهای صلح میان اسرائیل و فلسطین که در سالها 2013 و 2014 به ریاست «جان کری» وزیر امور خارجه آمریکا صورت گرفتند، «بلاک» اظهار داشت که «گروههای یهودی باید در طول فرآیند مذاکره خواستار حساسیت در قبال نیازهای امنیتی اسرائیل آنهم در یک منطقه پرتلاطم» شوند و اینکه گروههای مذکور «با توجه به سرسختی فلسطینیها باید آماده احتمال شکست گفتگوها باشند» پروژه اسرائیل وبسایتی با عنوان «آری به صلح» راه اندازی کرد و در آن بر «نیاز به حضور اسرائیل در دره اردن» تأکید کرد.
این وبسایت با ارائه اطلاعات گرافیکی مشروح از حضور اسرائیل در دره اردن واقع در کرانه باختری دفاع کرده است و به نقل از قطعنامه 242 شورای امنیت سازمان ملل نوشته است که اسرائیل باید از «مرزهای امن و ایمن» برخوردار باشد. این وبسایت نگفته است که قطعنامه 242 همچنین اسرائیل را ملزم ساخته است تا به اشغال کرانه باختری پایان داده و به مرزهای قبل از جنگ سال 1967 بازگردد. این موضع در سطح بینالمللی و از جمله توسط آمریکا موردپذیرش واقع شده است.
در سال 2009، پروژه اسرائیل به خاطر امضاهای مشکوک موجود در یکی از طومارهای ضد ایران که به سفارش این سازمان تهیه شده بود به دردسر افتاد. «اسپنسر آکرمن» در رابطه با طومار مذکور گزارش داد: «با بررسی دقیقتر امضاها سؤالاتی اساسی در رابطه با اصالت آنها مطرح میگردند. برای مثال، نام «وینس وینس» پای امضاهای شماره 84854 تا 85071 مشاهده میشود، هرچند پروژه اسرائیل مدعی است که اینها همه افراد مختلفی با نام مشابه «وینس وینس» هستند که در ایالات مختلف طومار را امضا کردهاند.
البته برخی از آنها از ایالات MN (مینهسوتا)،AZ (آریزونا)، یا PA (پنسیلوانیا) هستند که نام اختصاریشان قابلتشخیص است. با این حال، بقیه متعلق به ایالات GU، AA، XX و غیره هستند که از نامهای اختصاری بیمعنایی برخوردارند. امضاکننده شماره پنج «کامفیلاولی» نام دارد از شهر داوو واقع در ایالت تاریخی XX ، این موارد را صرفاً به خاطر تحت تأثیر قرار دادن خوانندگان ذکر نکردهام. بخش اصلی ماجرا هنوز باقی مانده است.
پروژه اسرائیل این اسامی را به عنوان حامیان پروپاقرص تحریمهای ایران فهرست کرده است: «ویاگرا کافمن» از لندن، ایالت نیویورک (امضاکننده شماره 84570)؛ «پورن سکس ویدئو» از لندن، ایالت نیویورک (امضاکننده شماره 62751 تا 62756)؛ «استیوپید ویت من» که نشانی خود را ذکر نکرده است (امضاکننده شماره 83780)؛ و ایکس باکس 360 اکسسوریز» از نیویورک (امضاکننده شماره 90046) [توضیح: اسامی مذکور نامهای واقعی نبوده و در واقع عبارات یا نامهای مستهجن هستند]
«آکرمن» به نقل از «جنیفر لازلو میزراهی» مؤسس و رئیس پروژه اسرائیل نوشته است که «آنها جزء فعالان هستند و از طریق یک مسیر امن در فرآیند امضای طومار شرکت میکنند. ما 140000 فعال داریم که با ما همکاری میکنند. بسیاری از آنها دارای نامهای مشابه هستند، زیرا با یکدیگر نسبت خانوادگی دارند.»
نظرسنجیها و تبلیغات
تأمین مالی نظرسنجیها درباره دیدگاه مردم آمریکا نسبت به اسرائیل و همسایگانش و همچنین تهیه آگهیهای تلویزیونی با هدف ترویج یک دیدگاه اسرائیل محور درباره خاورمیانه از جمله دیگر فعالیتهای اصلی پروژه اسرائیل محسوب میشوند. برای مثال، پروژه اسرائیل در اوایل سال 2004 پخش یک آگهی تلویزیونی 30 ثانیهای را در آمریکا آغاز کرد که به گفته خبرگزاری «یونایتد پرس اینترنشنال» «مادران قربانیانی که در نتیجه بمبگذاریهای انفجاری جان خود را از دست داده بودند» را به تصویر میکشید. این اقدام با هدف جلب حمایت مردم آمریکا از ساخت دیوار امنیتی حائل میان اسرائیل و کرانه باختری صورت گرفت.
شیوههای نظرسنجی که توسط پروژه اسرائیل مورد استفاده قرار گرفتهاند در بسیاری موارد توسط کارشناسان نظرسنجی به باد انتقاد گرفته شدهاند. در یک مورد در سال 2014 پروژه اسرائیل مدعی شد که نتایج یکی از نظرسنجیهایش نشان میدهند که «هر دو حزب آمریکا به طور گسترده از افزایش تحریمها» علیه ایران حمایت میکنند. با این حال، «دینا اسملتز» از کارشناسان نظرسنجی «شورای امور جهانی شیکاگو» در این رابطه اظهار داشت که نظرسنجی مذکور بیطرفانه نبوده است و نتایج آن را نمیتوان معتبر دانست.
«اسملتز» خاطرنشان ساخت که هنگامی که به طور شفاف و مستقیم از مردم سؤال میشد آیا آمریکا باید بر تحریمهای ایران بیفزاید یا نه اکثریت آمریکاییها (52 درصد) مخالف افزایش تحریمها بودند. حمایت از رسالت جنگطلبانه پروژه اسرائیل در رابطه با ایران هنگامی مشاهده میشد که این سازمان سؤالات نظرسنجی را به شکل مغرضانه طراحی میکرد و تلاش میکرد پاسخدهندگان را به تغییر دیدگاه مجاب کند.
نظرسنجیای که در ماه دسامبر 2013 توسط «فرانک لونتز» ناظر جمهوریخواه به نمایندگی از پروژه اسرائیل انجام گرفت نیز با انتقاداتی مواجه شد. بنابر گفته وبسایت موسوم به «تینک پراگرس» که به بررسی دیدگاه آمریکاییها درباره ایران میپردازد، نظرسنجی مذکور از «گزینههای غبرواقعگرایانهای» برخوردار بوده و «به پاسخدهندگان نمیگفت که وضع تحریمهای بیشتر در حال حاضر احتمالاً به شکست مذاکرات خواهد انجامید.»
نفوذ و ارتباطات سیاسی
پروژه اسرائیل بلافاصله پس از تأسیس به سرعت توجهات را به خود جلب کرد. برای مثال، در ماه اوت 2014 «آریمکل» سرکنسول اسرائیل در نیویورک که به تازگی به این سمت منصوب شده بود در اولین حضور خود در مراسمهای عمومی در آمریکا در مراسمی شرکت کرد که توسط پروژه اسرائیل بر روی یک قایق تفریحی در اسکله چلسی شهر نیویورک برگزار شده بود. نشریه «نیویورک سان» در این رابطه گزارش داد: «پروژه اسرائیل که در سال 2002 تأسیس شد در میان سازمانهای آمریکایی طرفدار اسرائیل یک تازهوارد به شمار میرود. اما به نظر میرسد سازمانهایی که در این حوزه جا افتادهاند از پروژه اسرائیل استقبال میکنند: در مراسم دیروز «مالکوم هونلین» معاون اجرایی کنفرانس روسای سازمانهای یهودی بزرگ آمریکا و «مایکل میلر» معاون اجرایی شورای روابط جامعه یهودیان نیویورک نیز حضور داشتند.»
کنفرانس خبری پروژه اسرائیل که در تاریخ 19 جولای 2007 در عمارت کنگره برگزار شد از این هم باشکوه بود. این کنفرانس در راستای جلبتوجه همگانی به «تهدید ایران» برگزار شد و در آن شماری از اعضای سابق و فعلی کنگره و کارشناسان معروف نومحافظهکار از جمله «فرانک گافنی» از اندیشکده «مرکز سیاست امنیتی» به سخنرانی پرداختند. به گزارش وبسایت پروژه اسرائیل، «براد شرمن» از اعضای جمهوریخواه کنگره، «مارک کرک» از اعضای جمهوریخواه کنگره (که اکنون سناتور است)، «جان پورتر» از اعضای جمهوریخواه کنگره، و «الیوت انگل» از اعضای جمهوریخواه کنگره از دیگر سخنرانان مراسم بودند. «انگل» که از اعضای هیئت مشاوران پروژه اسرائیل به شمار میرود در این مراسم خطاب به حضار اظهار داشت: «اینجا مونیخ ماست. ما باید به پا خواسته و به ایران بگوییم که نمیتواند افکار عمومی دنیا را به سخره بگیرد.»
بسیاری از کاندیداهای ریاست جمهوری سال 2008 از جمله سناتور «جو بایدن»، سناتور «سام براونبک»، سناتور «هیلاری کلینتون» سناتور «کریس دود»، سناتور سابق «جان ادواردز»، فرماندار سابق «مایک هاکابی»، و سناتور «باراک اوباما» بیانیههایی خطاب به کنفرانس خبری مذکور صادر کردند. «اوباما» در بیانیه خود گفته بود: «ایران یک کشور تحت کنترل روحانیون تندرو است که از تروریسم حمایت کرده و به طور علنی همسایگانش را تهدید میکند. دستیابی ایران به تسلیحات هستهای خطرناک است و ما نمیتوانیم چنین خطری را به جان بخریم. همه کشورها باید بدانند که با اینکه تهدیدات آشکار و غیرقابل تحمل ایران متوجه اسرائیل هستند اما رفتار این کشور تهدیدی برای همه ما محسوب میشود.»
با اینکه بسیاری از افراد مظنون به نومحافظهکاری که در هیئتمدیرههای سازمانهای همفکر حضور دارند پروژه اسرائیل را نمایندگی نمیکنند، اما وبسایت این سازمان آشکارا بسیاری از گروهها و شخصیتهای تندرو را تبلیغ میکند. وبسایت مذکور آثار اندیشکده «موسسه پژوهش رسانهای خاورمیانه» که توسط «میراو وورمسر» بنیان گذاشته شده است؛ «کلیفورد می» و «ولید فارس» از اعضای اندیشکده «بنیاد دفاع از دموکراسی»؛ «گافنی» و س.پی.اس؛ «دیوید ماکوفسکی» از اعضای اندیشکده «سیاست خاور نزدیک واشینگتن»؛ «ایلان برمن»؛ و «کن تیمرمن» از اعضای پروژه دادههای خاورمیانه را تبلیغ کرده است.
بر اساس گزارش شماره 990 پروژه اسرائیل که در سال 2012 منتشر شد، درآمد این سازمان در سال 2012 بالغبر 6 میلیون دلار بود که در مقایسه با سال قبل از آن یک افزایش 8/2 میلیون دلاری را نشان میداد .
موضوعات مرتبط: آموزش ، راههای نفوذ ، نفوذ
برچسبها: رسانه های ایران , اسرائیل , فلسطین , یهود