🔸بعد از ظهر امروز یک گفتوگوی نیم ساعته میان باید و نتانیاهو انجام شد. محتوای این گفتوگو اعلام نشده اما به صورت کلی در مورد مصوبه کابینه رژیم اشغالگر برای حمله به شهر مرزی رفح در جنوب غزه است که بیش از یک و نیم میلیون نفر فلسطینی آواره در آنجا به بدترین شکل ممکن زندگی میکنند.
🔸همزمان با پایان مذاکرات در قاهره، رئیس سازمان سیا به دوحه سفر کرد تا در قطر بماند تا شاید بتواند از ادامه رایزنیها نتیجه بگیرد. مقاومت فلسطین در مورد ابعاد خواستههایش کوتاه نیامده و همچنان بر اصول سه گانه خود اصرار دارد. امریکا بدون اینکه فشاری به رژیم صهیونیستی بیاورد تا خواستههای حقیقی فلسطینیها را بپذیرد، میخواهد به رهبران مقاومت فلسطین فشار وارد کند تا آنها کوتاه بیایند.
🔸با این حال، رهبران مقاومت به شدت نگران جان یک و نیم میلیون نفری هستند که با آغاز فصل گرما در بدترین شرایط بیآبی و بیغذایی و نبود دارو در بیابانهای رفح سرگردان هستند و ارتش جنایت پیشه رژیم اشغالگر با هر بمب امریکایی میتواند هزاران نفر را چشمبسته کشته و زخمی کند. این فشاری است که از روز اول هم بر رهبران فلسطینی قرار داشت و صهیونیستها تلاش میکردند تا بیشترین بهره را از آن بگیرند.
🔸مقاومت هزینه سنگینی را بابت این پیروزی داده بود و رژیم صهیونیستی نیز بابت جنایتهایش توسط امریکا و اروپا و حتی کشورهای عربی تشویق هم شده است. با این حال در طول ساعتهای گذشته آخرین رایزنیهای فشرده و همه جانبه برای رسیدن به آتشبسی که مورد توافق طرفین باشد ادامه داشته است. نتانیاهو میداند ورود به رفح یعنی پا گذاشتن در باتلاقی که نه تنها خودش، که رژیم صهیونیستی را هم میبلعد.
🔸رزمندگان فلسطینی آماده خلق یک حماسه جاویدان دیگر هستند و از طرف دیگر مردم نیز هیچ سرپناهی ندارند. جنگندههای امریکایی رژیم اشغالگر هم با آگاهی از اینکه آنها جایی برای رفتن ندارند، اعلانیههایی را روی این مناطق ریخته و از مردم میخواهند جابجا شوند. در طول روز دوشنبه چندین بار خط مرزی مصر با غزه توسط این جنگندهها بمباران شدید شد که حتی کامیونهای حامل کمک در سمت مصر هم آسیب دید، هر چند نظامیان مصری پیش از آن منطقه را ترک کرده بودند.
🔸از طرف دیگر، تهدید روز دوشنبه رهبر ایران مبنی بر مداخله بیشتر برای کمک به مقاومت فلسطین و مردم غزه و شلیکهای بیامان رزمندگان لبنانی و عراقی و همچنین فعالیت گسترده رزمندگان فلسطینی در غزه که تلفات سنگینی را از دشمن در طول دو روز گذشته گرفتهاند به سرکردههای باند صهیونیستی حاکم بر تلآویو روشن کرد که بازی بسیار پیچیدهتر و گستردهتر از تاب و توان آنها است و ممکن است همه چیز به مرحله غیرقابل بازگشتی برسد.
🔸به همین دلیل همه طرفها در طول روز دوشنبه رایزنیهای گسترده و فشردهای برای رسیدن به یک توافق داشتهاند. ابعاد این توافق هنوز مشخص نیست، اما به نظر چیزی بوده که رهبران مقاومت فلسطین را راضی کرده که بگویند «با پیشنهاد آتش بس مصر و قطر موافقت میکنند» البته آنگونه که شبکه خبری الجزیره قطر خبر داده است. در هر صورت باید گفت حاصل مقاومت هشت ماهه فلسطینیها تا این لحظه رسیدن به حداقل یک آتشبس است که خروجیاش میتواند تبعات گستردهای داشته باشد.
🔸صهیونیستها که برای حل مشکل در شمال با سختیهای گستردهای روبهرو بودهاند، با رسیدن به آتشبس میتوانند شهرکنشینان چند ملیتی را برگردانند که البته این از هزار فحش برای آنها بدتر است، چرا که ارتش مدعی آنها نتوانست در سایه جنگ امنیت این شهرکنشینان چندملیتی را تامین کند و آنها بناچار از منطقه فرار کرده و بسیاری از آنها میگویند دیگر هیچ وقت به مرز با لبنان باز نمیگردند، کما اینکه گفته میشود بسیاری از شهرکنشینان اطراف غزه هم گفتهاند حاضر به بازگشت نیستند.
🔸همانگونه که گفته شد، هنوز مفاد این آتشبس منتشر نشده و رسانههای صهیونیستی هم گزارش دادهاند طرحی که حماس آن را پذیرفته، مورد توافق رژیم اشغالگر قرار نگرفته است. با این حال میتوان اینگونه در نظر گرفت که تماس بایدن با نتانیاهو ناظر به فعالیتهای رئیس سیا در دوحه است که در تلاش بوده تا به هر شکل ممکن پیش از آغاز عملیات بزرگ روسها در اوکراین، در فلسطین به یک آتشبس موقت برسند. باید دید خروجی نهایی این موضوع در ساعتهای آینده چه خواهد شد.
موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسبها: فلسطین , صهیونیست , حماس , آتش بس
🔸مذاکراهکنندگان مقاومت فلسطین که برای رایزنیهای جدید در مورد آتشبس راهی قاهره شدهاند با حفظ خطوط قرمز خود به مصر رفته و تا این لحظه از سه خواسته اصلی، یعنی آتشبس کامل، عقبنشنی کامل نظامیان اشغالگر و ارسال کمک و بازسازی همه مناطق غزه کوتاه نیامدهاند. در این چند روز امریکاییها فشار سیاسی عجیب و غریبی روی مصر گذاشته بودند تا حماس را ناچار به پذیرش آتشبس موقت بدون پایان قطعی و خروج نظامیان اشغالگر کنند که اثربخش نبوده است.
🔸در واقع، همانگونه که در گزارشهای پیشین هم گفتیم تهدیدات نتانیاهو مبنی بر حمله به رفح در صورت نرسیدن به آتشبس و مبادله اسرا چیزی نبوده و نیست که بخواهد رهبران فلسطینی را بترساند و آنها را وادار به عقبنشنی از خواستههایشان کند. ویرانی رفح به اندازه ویرانی محله الزیتون یا شجاعیه یا حتی اردوگاه النصیرات در غزه نیست، اما تلفات دشمن صهیونیستی میتواند دهها برابر بیش از غزه یا خانیونس باشد چرا که تاکتیکهای مقاومت به روز شده و تسلیحات و تجهیزات جدید و موثرتری دریافت کردهاند.
🔸رهبران فلسطینی میگویند که ما هزینه را کامل دادهایم، چیزی برای از دست دادن بیشتر نیست. اگر امروز تن به آتشبس موقتی بدهیم که در ازای آن دشمن اسرایش را آزاد کند و دوباره حمله به غزه را از سر بگیرد که قرار است طی آن صدها نفر شهید شوند، این شهدا را همین الان در رفح خواهیم داد و اسرای دشمن را هم آزاد نخواهیم کرد. این منطق بسیار ساده و ابتدایی است که صهیونیستها و حامیان امریکایی و انگلیسی آنها میخواهند آن را ندیده و مدام «حماس» را مقصر نرسیدن به آتشبس قلمداد میکنند.
🔸اما این واقعی نیست و این را همه میدانند. درخواستها و مطالب رهبران فلسطینی به نیابت از مردم شهیدپرور غزه بسیار روشن است و آنها حق ندارند که از این خواستهها چشمپوشی کنند. واقعیتی که همه برآن اذعان داشته و دشمن صهیونیستی هم میداند که حتی اگر به رفح حمله کند، در نهایت باید از آنجا خارج شود. این روزها در کریدور ایجاد شده بین غزه و خانیونس که قرار بود دژی مستحکم در برابر رزمندگان فلسطینی باشد، صهیونیستها مدام تلفات میدهند و فقط آن را رسانهای نمیکنند.
🔸بنابراین، تخریب رفح هیچ دستاوردی برای صهیونیستها ندارد، هر حملهای به رفح (که بدون شک به صورت محدود نتانیاهو ناچار میشود آن را انجام دهد) فشار بینالمللی بر رژیم صهیونیستی را افزایش داده و باعث هجمهای جدید به خاطر جنایتهایش خواهد شد، کما اینکه محور مقاومت هم پیامهای آشکار و پنهان متعددی را به رژیم صهیونیستی و حامیان آن ارسال کرده که حمله به رفح میتواند تمام مذاکرات صورت گرفته را به حاشیه ببرد و جنگ را دستکم به مدت سه تا چهار ماه دیگر تمدید کند.
🔸بخشی از این پیامهای روشن توسط رهبری و ارتش یمن صادر شده و بخش دیگری را هم به شکلهای دیگر منتقل کردهاند. خط قرمز محور مقاومت از همان ابتدا کاملا مشخص بود: «نابودی بنیان مقاومت در غزه، باعث جنگ منطقهای خواهد شد» این پیامی بود که در همان هفته نخست به حامیان منطقهای و فرامنطقهای رژیم صهیونیستی ارسال شد و در طول ماههای بعد یمنیها، عراقیها و لبنانیها توانایی انجام آن را نشان دادند که با عملیات تنبیهی وعده صادق برای همه مشخص شد که اگر اجرایی شود، رژیم توان تحمل آن را ندارد.
🔸بر همین اساس در طول هفت ماه گذشته اساس و بنیان راهبرد رژیم صهیونیستی و ادعایش مبنی بر جنگیدن همزمان در چند جبهه زیر سوال رفته است. همزمان با ادامه رایزنیها برای آتشبس در قاهره، نگاهی به رسانههای این رژیم و اظهارنظر سربازخبرنگارها، کارشناسان و حتی نظامیان باسابقه این رژیم مشخص کرده که آنها همچنان بین جبهه شمالی و غزه دچار تردید عمیق هستند و یکی از آنها گفته بود که ما باید اولویت تعیین کنیم، چرا که نمیتوانیم «همزمان در دو جبهه» وارد جنگ شویم.
🔸این موضوع بر مذاکرات در قاهره سایه افکنده است. مذاکراه کنندگان فلسطینی مستظهر به آتش قدرتمند ارتش یمن از یکسو و شمشیر آخته یمنیها از طرف دیگر، موشکها و پهپادهای مقاومت عراق و اعلام حضور سرایا الاشتر از آخرین مرکز جمعیتی شیعیان در مجمع الجزایر دیلمون (بحرین) در حاشیه خلیج فارس و البته سیلی محکم وعده صادق با قدرت بیشتری مذاکره میکنند. آنها میدانند که به زودی جهنم اوکراین شعلهور خواهد شد، بنابراین دنبال آن هستند تا هر چه سریعتر به مساله غزه پایان دهند. امریکاییها به صهیونیستها گفتهاند که کلید حل بحران در شمال، در غزه است.
موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسبها: فلسطین , صهیونیست , یهود , مذاکره
🔸منابع خبری صبح امروز (پنجشنبه) نسخهای از چارچوب اصلی توافق پیشنهادی میان طرفهای فلسطینی و صهیونیستی برای تبادل اسرا و توقف جنگ در غزه را منتشر کردند. هدف از این توافق آزادی تمامی اسرای صهیونیست (اعم از غیرنظامی یا نظامی، زنده یا مرده) و نیز برقراری مجدد آرامش بهصورت پایدار از جمله اتخاذ تدابیر لازم برای حصول آتشبس در غزه است. این توافق دربرگیرنده سه مرحله است که مرحله نخست آن به مدت ۴۰ روز است که قابلیت تمدید دارد.
🔸در مرحله نخست توافق، نیروهای رژیم اشغالگر به سمت شرق غزه عقبنشینی کرده و از مناطق پرازدحام دور شده و به سمت مناطق نزدیک به مرز نوار غزه میروند. پروازهای نظامی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی به مدت هشت ساعت در روز و به مدت ۱۰ ساعت در روزهای آزادی اسرا در غزه متوقف میشوند.
🔸در متن این توافق درخصوص بازگشت آوارگان به محل سکونتشان قید شده است که در روز هفتم توافق، پس از آزادی زنان، نیروهای رژیم اشغالگر از خیابان «الرشید» به سمت شرق در امتداد خیابان صلاحالدین عقبنشینی میکنند و این مسأله منجر به تسهیل ورود کمکهای بشردوستانه و امکان آغاز بازگشت غیرنظامیان آواره و غیرمسلح به مناطق مسکونی خود میشود.
🔸در این توافق قید شده است که در بیست و دومین روز پس از آزادی دو سوم اسرای صهیونیست، نیروهای رژیم اشغالگر از مرکز نوار غزه بهویژه محور «الشهداء-نتساریم»، محور میدان «الکویت» و جاده شرقی صلاحالدین به سمت منطقهای در نزدیکی مرزها عقبنشینی میکنند و اجازه بازگشت آوارگان غیرنظامی به محل سکونتشان در شمال نوار غزه داده میشود و همچنین ورود مقادیر زیاد کمکهای بشردوستانه، مواد امدادی و سوخت که شامل ۵۰۰ کامیون است، تسهیل مییابد.
🔸طبق این توافق، در مرحله نخست جنبش حماس دستکم ۳۳ اسیر مرد و زن را آزاد میکند و شامل غیرنظامیان، سربازان زن، کودکان، سالمندان، بیماران و زخمیشدگان میشود و در مقابل نیز رژیم صهیونیستی به ازای هر اسیر صهیونیست بر اساس فهرستهایی که ارائه میشود، ۲۰ کودک و زن فلسطینی را آزاد میکند.
🔸همچنین رژیم صهیونیستی به ازای هر سرباز زن، ۴۰ اسیر فلسطینی را از زندانهای خود آزاد می کند که ۲۰ نفر از محکومان به حبس ابد و ۲۰ نفر از محکومان به حبسهای طولانیمدت براساس فهرستهای ارائهشده توسط جنبش حماس است.
🔸در این توافق آمده است: سازمان ملل، نهادهای وابسته به آن و سازمانهای بینالمللی طی مراحل توافق اقدام به ارائه خدمات بشردوستانه در تمام مناطق نوار غزه میکنند و بازسازی زیرساختها در مناطق نوار غزه آغاز و ورود تجهیزات و امکانات لازم برای تاسیس پناهگاه و اردوگاه برای آوارگانی که در دوران جنگ منازل خود ر از دست دادهاند، تسهیل مییابد.
🔸بر اساس این طرح، از روز چهاردهم توافق، تعداد مورد توافق مجروحان نظامی اجازه رفتوآمد از گذرگاه رفح به منظور معالجه و درمان را خواهند داشت. طبق این گزارش، مرحله دوم به مدت ۴۲ روز تمدید میشود و شامل نهایی شدن توافق در مورد مقدمات لازم برای بازگشت آرامش پایدار و اجرایی شدن آن است.
🔸مرحله سوم نیز به مدت ۴۲ روز ادامه داشته و شامل تبادل تمامی اجساد و بقایای شهدای مقاومت و فلسطین و کشتههای اسرائیلی پس از دستیابی به آنها و شناساییشان میشود. در سومین مرحله این طرح اجرای طرح بازسازی نوار غزه به مدت پنج سال شامل منازل، تأسیسات غیرنظامی و زیرساختها آغاز میشود و طرف فلسطینی هیچگونه تجهیزات، مواد اولیه یا سایر اجزای مورد استفاده برای مقاصد نظامی را وارد نمیکند.
موضوعات مرتبط: صهیونیست ، رصد
برچسبها: آتش بس , غزه , فلسطین , یهود
▪️یک سازمان صهیونیستی اعلام کرد که حزبالله لبنان طی یک ماه ۷۱۹ حمله علیه این رژیم با سلاحهای مختلف انجام داده است. سازمان «۱۷۰۱» اسرائیل اعلام کرد که حزبالله لبنان در ماه چهارم میلادی ۷۱۹ حمله علیه این رژیم با سلاحهای مختلف انجام داده است. (این نوع گزارش دادن بیشتر برای مدیریت فضا است تا گفتن حقیقت!)
▪️در اعلام جزئیات این حملات آمده است: در این ماه ۵۷۴ فروند موشک و راکت، ۱۰ موشک سنگ، ۷۴ موشک ضدزرهی و ۶۱ پهپاد به سمت سرزمینهای اشغالی شلیک شد. این سازمان در گزارش خود آورده است که در این حملات ۲ اسرائیلی کشته و ۳۲ نفر مجروح شدند. (این تعداد کشتهها را زیاد جدی نگیرید!)
▪️یک روز پس از آغاز تجاوزات رژیم اشغالگر به نوار غزه از هفتم اکتبر، حزبالله لبنان اولین طرف در محور مقاومت بود که با انجام حملاتی به شمال فلسطین اشغالی، رسما به عملیات فلسطینی طوفان الاقصی ملحق شد و پس از آن مرزهای لبنان و سرزمینهای اشغالی فلسطین بهصورت روزانه و تقریبا ۲۴ ساعته صحنه تبادل آتش میان حزبالله لبنان و ارتش رژیم صهیونیستی شده است.
▪️رسانههای عبری گزارش دادند از زمان آغاز نبرد طوفان الاقصی و شلیک موشک از جنوب لبنان، چندین افسر و نظامی صهیونیست کشته و دهها پایگاه نظامی آنها توسط حزبالله هدف گرفته شده است و به همین دلیل کابینه تندرو «بنیامین نتانیاهو» مجبور به تخلیه هزاران شهرکنشین از شمال فلسطین اشغالی شد و تعدادی از شهرکنشینان هم خودشان از منطقه فرار کردند. منابع رسمی میگویند که 230 هزار شهرکنشین از منطقه شمالی فراری شدهاند.
موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسبها: صهیونیست , فلسطین , یهود , لبنان
تا دیروز که میخواستند به ایران حمله کنند، میخواستند تاسیسات هستهای ایران را نابود کنند، میخواستند حکومت ایران را عوض کنند، میخواستند ایران را تجزیه کنند، فکر میکردند چون بمب اتم دارند، چون حمایت امریکا را دارند، چون روی مشتی منافق و خائن ضدایرانی و ضدوطن کار کرده و به آنها اعتماد کردهاند، ایران جرات تنبیه و سرکوبشان را ندارد. اما حالا که طعم موشک و پهپاد را چشیدهاند، دست به دامان اروپاییها شدهاند تا جلوی موشکهای ایران را بگیرند!!
این وزیر خارجه خل رژیم صهیونیستی که گاهی اوقات فکر میکنم چند تختهاش کم است و سالهاست پشت «یهودستیزی» پنهان شده و به همه فحش میدهند، حالا که مشخص شده هیچ مالی نیستند و بدون حمایت امریکا، حماس در همین حالت و با همین وضعیت، همین امروز هم آنها را شکست میدهد، فکر میکند اروپاییها با تحریم میتوانند جلوی موشکهای ایران را بگیرند. موشکها پیشرفت کرد و به لطف شما اوباش حاکم بر فلسطین اشغالی، چیزی برای تحریم و فشار نمانده است. غربیها تمام کارتها را بازی کرده و همه فشنگها را هم شلیک کردهاند. کسی از تفنگ و دست خالی نمیترسد...
موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسبها: صهیونیست , موشک , اروپا , اشغالگر
پانزدهم رجب، در تاریخ اسلام سالروز تغییر قبله مسلمانان از بیت المقدس به خانه کعبه است. مسجد الاقصی به گواه تاریخ نویسان دومین مسجد ساخته شده بر روی زمین پس از بیت الله الحرام محسوب می شود.
این واقعه ارزشمند که در سال دوم هجری قمری اتفاق افتاد، نقش به سزایی در بازیابی هویت و استقلال مسلمانان داشت و آنان را در رسیدن به آرمان های بلند الهی و فتح قله های فضیلت ثابت قدم و دشمنان را از رسیدن به هدف های شوم خود ناامید کرد.
قبله، نماد توحید و جهت و نشانه اسلام و ادیان توحیدی است که ادیان الهی را از دیگر آیین ها جدا می کند و به عبادت های آدمی رنگ خدایی می دهد. خداوند برای هر امتی از امت های پیشین، قبله مخصوصی تعیین کرده است تا به هنگام نیاز و نیایش، به سوی او متوجه شوند و از توجهات انحرافی در امان بمانند.
نخستین قبله
بیت المقدس، یکی از مقدس ترین مکان هایی است که خاستگاه بسیاری از پیامبران بزرگ الهی بوده است و در ادبیات اسلامی نیز جایگاه ویژه ای دارد.
با توجه به موقعیت ممتاز و شرافت بیت المقدس، پیامبر گرامی اسلام پس از مبعوث شدن به نبوت، مدت سیزده سال در شهر مقدس مکه به سوی آن نماز خواند.
حضرت پس از مهاجرت از شهر مکه به مدینه و تشکیل حکومت اسلامی، به روش خود ادامه داد و تا مدت ها نماز خود را به سوی قبله یهودیان (بیت المقدس) می خواند. این کار تا میانه های ماه رجب سال دوم هجری ادامه داشت.
مسجد الاقصی را باید یکی از مقدس ترین اماکن اسلامی برای مسلمانان جهان توصیف کرد. این مسجد اولین قبله مسلمانان جایی که در دوران پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی(ص) ایشان به سوی این مسجد به اذن خداوند نماز بپا می داشتند و همچنین سومین حرم شریف پس از مسجد الحرام و مسجد النبی در مکه و مدینه است . مسجد الاقصی به گواه تاریخ نویسان دومین مسجد ساخته شده بر روی زمین پس از بیت الله الحرام محسوب می شود. نقل است که " حضرت آدم (علیه السلام) آنرا ساخته وزیر بنای آنرا چهل سال پس از ساختن بیت الله الحرام بنا به دستور خداوند نهاده است.
بنابراین صرف نظر از اعتقادات دینی ما مسلمانان ، قدمت ساخت این مسجد به بیش از یکهزار سال نیز سبب توجه جهانی به این مسجد خواهد بود.
در قرآن مجید آمده است " سبحان الذی اسرى بعبده لیلاً من المسجد الحرام الى المسجد الاقصى الذی بارکنا حوله لنریه من آیاتنا إنه هو السمیع البصیر".
بهانه جویی یهودیان
با تشکیل حکومت اسلامی و رشد مسلمانان در مدینه، ترس و وحشت امت یهود را فرا گرفت؛ زیرا پیشرفت های روزافزون مسلمانان، نشان می داد آیین اسلام، در اندک زمانی سراسر شبه جزیره عربستان را خواهد گرفت و قدرت و آیین یهود را از بین خواهد برد. به همین علت، کارشکنی یهودیان آغاز شد. آنان از راه های گوناگون، مسلمانان و شخص پیامبر اسلام را مورد آزار و بی مهری خود قرار می دادند. یهودیان با طرح مسئله قبله، مسلمانان را سرزنش می کردند و می گفتند: «محمد صلی الله علیه و آله مدعی است دارای آیین مستقلی است و آیین و شریعت او، آیین های گذشته را نسخ می کند، در صورتی که هنوز قبله مستقلی ندارد و از قبله یهودیان پیروی می کند».
این سخنان برای پیامبر اسلام ناگوار بود و حضرت را ناراحت می کرد.
در انتظار وحی
پیامبر گرامی اسلام علاقه زیادی به خانه کعبه داشت. علت علاقه حضرت به کعبه را باید در علاقه بسیار ایشان به حضرت ابراهیم علیه السلام و آثار او جست وجو کرد. افزون بر این، کعبه قدیم ترین خانه توحید بود. از سوی دیگر، حضرت می دانست که بیت المقدس، قبله موقت مسلمانان است و آرزو داشت فرمان قبله بودن کعبه صادر و قبله نهایی تعیین شود. سرزنش ها و تحقیرهای بیش از اندازه یهودیان مدینه نیز باعث شده بود تا این انتظار به اوج خود برسد. اما از آنجا که حضرت تسلیم دستور خداوند بود، این تقاضا را بر زبان جاری نمی کرد. ایشان نیمه های شب از خانه بیرون می آمد و به آسمان نگاه می کرد و با نگاه های انتظار آمیزش، نشان می داد عشق و شوق فراوانی در دل دارد.
پایان انتظار
پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله برای تغییر قبله مسلمانان لحظه شماری می کرد و در انتظار نزول وحی خداوند بود. قرآن کریم لحظات انتظار را چنین بیان می کند: «نگاه های معنادار تو را به آسمان می بینم و تو را به سوی قبله ای که رضایتت را جلب کند برمی گردانیم». هفده ماه از ورود پیامبر به شهر مدینه گذشته بود که انتظار به پایان رسید و دستور تغییر قبله صادر شد. این دستور در روز پانزده رجب سال دوم هجری در حالی به پیامبر ابلاغ گردید که حضرت، دو رکعت از نماز ظهر را در مسجد بنی سالم به سوی بیت المقدس خوانده بود. در این حال جبرئیل امین نازل شد و بازوان پیامبر را گرفت و حضرت را به سوی خانه کعبه برگرداند. زنان و مردانی هم که در مسجد به پیامبر اقتدا کرده بودند، از حضرت پیروی کردند و به طرف کعبه برگشتند و دو رکعت آخر را به سوی کعبه خواندند. از آن روز، کعبه به عنوان قبله مستقل مسلمانان اعلام گردید. این مسجد هم اکنون نیز در شهر مدینه باقی است و به مسجد ذوقبلتین (دو قبله ای) معروف است.
کعبه
خانه کعبه، شریف ترین مکان در روی زمین است که از سوی خداوند به عنوان پناهگاه و کانون امن اعلام و مقررات شدیدی برای پرهیز از هر گونه درگیری و جنگ و خون ریزی در این سرزمین مقدس وضع شده است؛ به گونه ای که نه تنها انسان ها از هر قشر و گروهی، بلکه حیوانات و پرندگان نیز در امنیت کامل به سر می برند و هیچ کسی حق آزار آنها را ندارد.
از آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت پیامبر علیهم السلام و تاریخ اسلام استفاده می شود که خانه کعبه، پیش از حضرت ابراهیم و حتی در زمان حضرت آدم بر پا بود. قرآن کریم می فرماید: «نخستین خانه ای که برای پرستش خداوند برای مردم ساخته شد، در سرزمین مکه بود». بر همین اساس، خانه کعبه کهن ترین مرکز توحید و پرستش ذات خداوند و برای همه مردم شبه جزیره عربستان ارزشمند و قابل احترام بود.
بهانه های جدید
با تغییر قبله و استقلال نسبی مسلمانان، فصل جدیدی از ایرادها و بهانه جویی های امت یهود آغاز شد. آنان که پیش از تغییر قبله، مسلمانان را به نداشتن استقلال سرزنش می کردند، پس از تغییر قبله، با چرخش بسیاری، بهانه های دیگری را مطرح کردند. یهودیان، پیامبر اسلام را به برگشتن از قبله پیامبران پیشین سرزنش می کردند و می گفتند: «اگر قبله اول مسلمانان درست بود، این تغییر قبله چه معنایی دارد؟ و اگر قبله دوم صحیح است، چگونه بیش از چهارده سال به طرف بیت المقدس نماز خوانده اند؟».
قرآن کریم با اشاره به ماجراجویی های یهودیان، به پیامبر می فرماید: «به زودی بعضی از سبک مغزان می گویند چه چیزی آنها را از قبله ای که برآن بودند (بیت المقدس) برگرداند. به آنان بگو شرق و غرب عالم متعلق به خداست». خداوند با این بیان شیوا، بهانه جویی و اعتراض به احکام خدای حکیم و دانا را، نشانه بی خردی معرفی کرده است.
آزمایش الهی
از آیات قرآن کریم استفاده می شود که یکی از حکمت های تغییر قبله، آزمایش مسلمانان بوده است؛ زیرا به واسطه این تغییر، آنان که پیرو راستین دستورات الهی هستند، آنچه را پیامبر بازگو می کند بدون اکراه می پذیرند، ولی آنانکه ایمان خالص ندارند، به محض تغییر یک دستور، شروع به بهانه جویی و چون و چرا کردن می کنند. قرآن کریم با اشاره به این مطلب می فرماید: «تغییر قبله از آن طرفی که بر آن نماز می گزاردید (بیت المقدس) برای این بود تا افرادی را که از پیامبر پیروی می کنند، از آنها که به جاهلیت باز می گردند بازشناسیم».
رحمت الهی
با تغییر قبله مسلمانان از بیت المقدس به خانه کعبه، نگرانی هایی در بین بعضی از افراد سست ایمان ایجاد شد. این عده در مورد اعمال گذشته خود و بستگانی که پیش از تغییر قبله از دنیا رفته بودند دچار تردید شدند و گمان کردند آن اعمال مورد پذیرش نیست. در پی این نگرانی، نزد پیامبر اسلام رفتند و در مورد اعمال گذشته خود و اقوامشان پرسیدند. در این لحظه پیامبر اسلام با تلاوت ادامه آیه 143 سوره بقره فرمود: «خداوند ایمان شما را که بر اساس دستور پیشین به سوی بیت المقدس نماز خوانده اید ضایع نمی کند».
قبله میانی
هر امتی، قبله مخصوصی دارد که خداوند آن را تعیین کرده است. خانه کعبه، قبله مسلمانان، در بین قبله های امت های دیگر، قبله میانی است و در وسط آنها قرار دارد؛ زیرا مسیحیان در هنگام عبادت، به طرف محل تولد حضرت عیسی، (بیت المقدس) می ایستادند و آنجا در مقایسه با محل سکونت مسیحیان که در کشورهای عربی بود، در سمت شرق قرار می گرفت. یهودیان هم که بیشترشان در سرزمین شام ساکن بودند، به سوی بیت المقدس می ایستادند که در سمت مغرب آنان واقع شده بود. خانه کعبه، برای مسلمانان آن روز که درمدینه زندگی می کردند، در وسط قرار داشت. قرآن کریم با اشاره به این موضوع می فرماید: «همان گونه که ما کعبه را وسط قرار دادیم، شما مسلمانان را نیز امت وسط قرار دادیم».
تکمیل نعمت
خداوند یکی از اهداف تغییر قبله را، تکامل انسان و آزاد کردن او از بند تعصبات و هوس های مادی می داند و می فرماید: «تغییر قبله، به این دلیل بود که شما را تربیت کنم، از قید تعصب برهانم و استقلال بخشم و نعمت خود را بر شما تمام کنم تا هدایت شوید».
در حقیقت تغییر قبله، نوعی تربیت و تکامل بخشیدن به روح انسان ها و نعمت بزرگی بود که سبب شد مسلمانان از تقلید کورکورانه دوری کرده و هدایت یابند. خداوند در آغاز ظهور اسلام برای جداسازی صفوف مسلمانان از بت پرستان، دستور داد مسلمانان به سوی بیت المقدس نماز بخوانند و هم زمان با تشکیل حکومت اسلامی در مدینه و تثبیت قدرت، توجه به سوی کعبه معطوف شد و مسلمانان متوجه قدیم ترین خانه توحید شدند و به این ترتیب، یک مرحله از تکامل و تربیت تحقق یافت.
به سوی مسجدالحرام
یکی از برکات تغییر قبله مسلمانان به طرف خانه کعبه، کوتاه شدن زبان مخالفان اسلام بود. یهودیان، مسلمانان را سرزنش می کردند و می گفتند: «ما در تورات خوانده بودیم که یکی ازنشانه های پیامبر آخرالزمان، نماز خواندن به دو قبله است، در حالی که ما این نشانه را در ایشان نمی بینیم.» با این بیان، مسلمانان نیز به شک می افتادند و پایه های حکومت اسلامی سست می شد. از سوی دیگر، مشرکان نیز پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله را به فراموش کردن نخستین خانه توحیدی متهم می کردند. تغییر قبله، زبان هر دو گروه مخالف اسلام را بست. قرآن کریم با اشاره به این مطلب مهم می فرماید: (ای پیامبر!) از هر کجا خارج شدی، روی خود را به طرف مسجدالحرام کن تا مردم بهانه ای بر ضد شما نداشته باشند».
گواهی ادیان الهی
یکی از نشانه های پیامبر گرامی اسلام که در همه کتاب های امت های پیشین به آن اشاره شده بود و پیامبران گذشته به آن نوید داده بودند، تغییر قبله بود. دانشمندان یهودی و مسیحی می دانستند پیامبر اسلام به طرف دو قبله نماز می خواند. آنها همه ویژگی های او را همانند فرزندان خود می شناختند، ولی به جای اینکه به پیمان الهی پای بند باشند، حقایق را پنهان کردند و به مبارزه با پیامبر و دین مبین اسلام برخاستند.
علم هیئت
تغییر قبله «مسلمانان از بیت المقدس به خانه کعبه» و شدت نیاز آنان به تشخیص قبله برای نیازمندی های شبانه روزی همانند نماز، ذبح حیوانات، دفن میت و...، سبب شد مسلمانان از آغاز اسلام، وارد عرصه تحقیق درباره قبله و جهت آن شوند و موفقیت هایی به دست آورند. این تلاش ها باعث شد علم هیئت و جغرافیا که ارتباط تنگاتنگی به قبله و جهت یابی آن دارد، رشد کند و دانشمندان مسلمان، خدمات قابل توجهی به این علوم ارائه کنند.
معجزه پیامبر
بر پایه محاسبات دانشمندان علم هیئت قدیم، قبله های شهر مقدس مدینه با محراب پیامبر اسلام که هم اکنون به همان وضع در مسجد النبی سالم مانده است، تطبیق نمی کرد. همین موضوع سبب گفت وگوی بسیاری میان علمای اسلام درباره قبله محراب حضرت می شد و هر کس برای توجیه انحراف، چیزی بیان می کرد. تا اینکه دانشمند معروف، مرحوم سردارکابلی، بر اساس مقیاس های امروزی اثبات کرد که محراب پیامبر، با قبله شهر مدینه منطبق است و کم ترین انحرافی در آن دیده نمی شود.
این موضوع یک کرامت علمی است که بدون تحقیق و بررسی و نبودن کوچک ترین وسایل علمی و در حال نماز، چنان از بیت المقدس متوجه کعبه شده که کم ترین انحرافی در توجه ایشان به کعبه به وجود نیامده است.
علل مهم تغییر قبله ممکنه دو مسأله زیر باشد:
از آن جا که خانه کعبه در آن زمان کانون بت هاى مشرکان بود ، دستور داده شد مسلمانان به طور موقت به سوى بیت المقدس نماز بخوانند و به این ترتیب صفوف خود را از مشرکان جدا کنند .
اما هنگامى که به مدینه هجرت کردند و تشکیل حکومت و ملتى دادند و صفوف آنان از دیگران به طور کامل مشخص شد ، دیگر ادامه این وضع ضرورت نداشت در این هنگام به سوى کعبه قدیمى ترین مرکز توحید و پرسابقه ترین کانون انبیا بازگشتند .
2 . با قبله قرار گرفتن بیت المقدس و سپس تغییرش ، مسلمانان در بوته آزمایش قرار گرفتند; «وَ مَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِى کُنتَ عَلَیْهَآ إِلاَّ لِنَعْلَمَ مَن یَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّن یَنقَلِبُ عَلَى عَقِبَیْه;(بقره ،143) و ما آن قبله اى را که قبلا بر آن بودى ، تنها براى این قرار دادیم که افرادى که از پیامبر پیروى مى کنند ، از آنان که به جاهلیت باز مى گردند ، مشخص شوند» .
بدیهى است هم نماز خواندن به سوى بیت المقدس براى آنان که خانه کعبه را سرمایه معنوى نژاد خود مى دانستند ، مشکل بود و هم بازگشت به سوى کعبه بعد از بیت المقدس بعد از عادت کردن به قبله نخست . مسلمانان به این وسیله در بوته آزمایش قرار گرفتند تا تعصب ها در آن ها کشته شود و روح اطاعت و فرمانبردارى در آنان تحکیم گردد .
بنابر نقل تاریخ ، نوزده ماه پس از هجرت قبله تغییر یافت و این تغییر در نماز ظهر بود . در اثناى نماز ظهر ، پس از آن که پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) دو رکعت از نماز ظهر را گزارده بود ، وحى بر او آمد که روى خود را از بیت المقدس به سوى کعبه تغییر ده .
از آن جا که بیت المقدس در جهت شمال شهر مدینه است و مکه در جهت جنوب شهر مدینه مى باشد ، با تغییر قبله ، قبله 180 درجه چرخش پیدا کرد و از جهت شمال به جهت جنوب تغییر یافت .
ب) کسى که یکى از ضروریات دین اسلام را انکار کند ، به گونه اى که انکار او به انکار رسالت حضرت محمد(صلى الله علیه وآله وسلم) یا تکذیب آن حضرت برگردد ، مرتد است . وجوب روزه ماه رمضان ، ضرورى دین است . شخصى که وجوب آن را انکار کند ، و توجه داشته باشد که انکار آن به انکار قرآن و رسالت پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) برمى گردد ، مرتد است .
ر.ک :
1.تفسیر نمونه ، ج 1 ، ص 479 ـ 509 .
2. سرود یکتاپرستى ، شهید بهشتى ، ص 33ـ73 ، انتشارات بقعه .
3.تحریر الوسیله ، امام خمینى ، ج 1 ، ص 106 ، دفتر انتشارات اسلامى ، قم .
موضوعات مرتبط: صهیونیست ، مذهبی ، دین
برچسبها: قبله , صهیونیست , فلسطین , مسجدالاقصی
در مورد حمله ایران به اسرائیل
در کلاس یک استاد استراتژی نظامی شرکت کردم که توسط فردی با چندین دهه تجربه، از جمله خدمت در بالاترین سطوح در ارتش و دولت، ارائه میشد.
از ما پرسید :
آمریکا تصمیم گرفت با جت رادارگریز جدیدی که قبلاً از آن استفاده نکرده بود به عراق حمله کند و همه رادارها را دور زد؟ حمله موفقیتآمیز بود. استراتژیک بود؟»
بسیاری از همکلاسیها دستان خود را بالا بردند تا بگویند "بله، به هدف خود رسید" اما استاد گفت: شاید اینطور نبوده است!
چرا؟
«زیرا اکنون دشمنان توانایی شما را میداند و زمان زیادی نمیبرد که راههای دور زدن آنها را بیابند. اگر حمله را میتوان با سلاحهای معمولی انجام داد، بهتر است سلاحهای برتر خود را تا زمانی که به آنها نیاز دارید نگه دارید. استفاده از آنها ایجاد ضرر میکند.»
حال تحلیل من این است که مقیاس حمله ایران، تنوع مکانهایی که هدف قرار داد و تسلیحاتی که استفاده کرد، اسرائیل را مجبور کرد که اکثر فناوریهای ضدموشکی آمریکا و این کشور را در سراسر منطقه رونمایی کند.
در مقابل، ایرانیها از هیچ سلاحی که اسرائیل نمیدانست استفاده نکردند، فقط تعداد زیادی از سلاحهای معمولش را بکار برد. اما احتمالاً ایرانیها اکنون تقریباً نقشه کاملی از ظاهر سیستم دفاع موشکی اسرائیل و همچنین مکانهایی که آمریکا در اردن و خلیج فارس دارد، در اختیار دارند.
همچنین می دانند که چقدر طول میکشد اسرائیل این تجهیزات را آماده کند، جامعه اسرائیل چگونه واکنش نشان می دهد ... و غیره
این هزینه استراتژیک هنگفتی برای اسرائیل است، در حالی که رژیمهای عربی بویژه سلطنت اردن، اکنون از سوی مردم خود،
بخاطر اینکه کاری برای حفاظت از غزه انجام ندادهاند اما تمام تلاش خود را برای حفاظت از اسرائیل بکار گرفتند، مورد انتقاد قرار میگیرند.
مهم اینست که ایران حالا میتواند تمام اطلاعات جمعآوریشده از این حمله را مهندسی معکوس کند تا حمله مرگبار اصلی را طراحی کند. در حالی که ایالات متحده و اسرائیل باید به دور از مدل فعلی خود که به خطر افتاده است، دست به باز طراحی بزنند که موفقیتش در توقف این حمله طراحی شده هنوز بسیار پرهزینه است.با تهدید یک جنگ منطقهای که نه 🇺🇸 و نه رژیمهای عربی نمیخواهند نزدیکتر شود، احتمالاً فشار آنها بر اسرائیل برای عقبنشینی افزایش مییابد و آتشبس را عملیتر میکند.
هر کسی که فرض کند این فقط جنبه نمایشی است، زمینه ارزیابی استراتژی در مقابل تاکتیک توسط ارتش را از دست داده است.نمایش قدرت مهم است، اما جمعآوری اطلاعات از وضعیت «دشمن» ارزشمندتر است، بخصوص اگر کسی برین باور باشد که یک جنگ فرسایشی طولانی پیش رو دارد.
نتانیاهو و دولت اسرائیل یک جنگ سریع و فوری را ترجیح میدهد تا بتوانند پای 🇺🇸 را وسط بکشند. ایرانیها جنگ فرسایشی طولانیتری را ترجیح میدهند که تواناییهای بازدارندگی اسرائیل را از بین ببرد و آن را به متحدی برای اعراب و 🇺🇸 تبدیل کند که قرار گرفتن در کنارش بسیار پرهزینه است.
موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسبها: یهود , صهیونیست , فلسطین , مسجدالاقصی
▪️در این چند روز آنقدر تحلیلهای آبدوغخیاری در مورد حمله نکردن ایران به سرزمینهای اشغالی شنیدهام و برایم فرستادهاند که حیرتزدهام... از هر کسی هم که میفرستد میگویم مستنداتت کو، چه کسی گفته، کجا گفته و از چه کسی شنیدهای، پاسخی ندارند. یکی که خودش را منتظر ظهور میداند و برایش شمارش معکوس گذاشته گفته بود که «جاسوسهای روس» حضور تیم مستشاری ایران در کنسولگری کشورمان در دمشق را به صهیونیستها گزارش داده است (مثلا عقل کل ننوشته چرا مثلا در شش ماه گذشته این را گزارش ندادهاند!) و دیگری هم مدام مینویسد که «جنگ بد است» و نباید در مورد جنگ حرف زد...
▪️از دیگر اظهارنظرها و موضعگیریهای شاذ این قوم این موارد است: ایران اربیل را میزند، سفارت رژیم اشغالگر را در امارات یا باکو را هدف قرار میدهد (فکر میکنند عقل نظام هم مثل خودشان پارهسنگ بر میدارد!) یا اینکه میگویند ایران پاسخ نمیدهد یا اگر هم خواست بزند، بیابان را میزند، یا نوشتهاند کلا نمیزند و بعد میگوید زدهایم؛ از خاک ایران شلیک به سمت سرزمینهای اشغالی نخواهد شد و از عراق یا سوریه و یا لبنان شاهد شلیکها خواهیم بود. یکی دیگر هم نظری داده که باید در کتاب گینس بنویسند و آن هم اینکه امریکا وساطت کرده و قول داده که اسرائیل به رفح حمله نکند و ایران هم به اسرائیل!!
▪️از این دست اظهارنظرها این روزها بسیار است و هر لحظه هم شاهد متعدد شدن این نوع موضعگیریها خواهیم بود. اما حقیقت امر کاملا مشخص، مبرهن و روشن است. ایران از خاک خود به بهترین شکل و در حالی که بیشترین تلفات ممکن را بر دشمن وارد کند مواضع دشمن را هدف قرار میدهد. این همه ماجرایی است که روی خواهد داد و هر کسی حذف و اضافهای بر آن داشته باشد، جز مزخرف گفتن و نوشتن، جز آنکه مغز مخاطب بیچاره را به کار بگیرد، کار دیگری نکرده است. ایران دشمن صهیونیستی را هدف قرار خوهد داد و چیزی هم جلودار ایران نخواهد بود.
▪️در واقع، منطق ادب کردن دشمن مهمترین و اصلیترین منطق است. دشمنی ابلهی و خونخواری که اگر تودهنی نخورد و پایش شکسته نشود ممکن است همچنان جنایت کند، باید ادب شود. رژیم صهیونیستی باید هزینه و تاوان جنایتهایش را بدهد و بداند آنقدر ول و آزاد نیست که هر جنایتی که دوست دارد انجام دهد و مجازات نشود. باید هزینه سنگینی بایت این جنایت بدهد تا منطقه روی آرامش ببیند. هر جنایت، هر ویرانی، هر جنگ و هر خرابی که هست یک سرش به تلآویو وصل است. در واقع، رژیم صهیونیستی به عنوان نیروی نیابتی امریکا که با مجوز کاخ سفید دست به جنایت میزند به بدترین شکل ممکن که دردش غیرقابل پنهان کردن باشد تنبیه میشود و کارفرمای امریکایی هم هیچ غلطی نمیتواند کند.
▪️مانند همیشه شاهد این هستیم که امریکا مرتب واسطه میفرستد و تلاش دارد که رژیم صهیونیستی و باند مافیایی حاکم بر فلسطین اشغالی را از سرنوشت محتومی که دارند، نجات دهد. امریکا هم میداند که حمله ایران چه تبعاتی دارد، چه هزینهای برای این رژیم دارد و میتواند در میانمدت چه فشاری بر رژیم کودککش وارد کند و در نهایت چگونه این رژیم را از هم بپاشد. بنابراین حاضر است هر امتیازی بدهد، هر پیشنهادی ارائه کند و خود صهیونیستها هم علیالقاعده کم واسطه نمیفرستند، ولی دیگر فایدهای ندارد و اصولا واسطه فرستادن افاقه نمیکند. باید کمی صبر کنیم و منتظر بمانیم که چگونه دشمن ادب خواهد شد.
▪️اگر به صحبتهای دبیرکل حزبالله لبنان دقت کرده باشید، متوجه نکات متعددی خواهید شد که در مورد پاسخ ایران بسیار روشن بود؛ ایران پاسخ خواهد داد، از خاک خودش پاسخ میدهد و حتما هم مواضع دشمن را هدف قرار میدهد. این سه نکته در سخنرانی روز دوشنبه سیدحسن نصرالله به شفافیت و روشنی وجود داد. بنابراین اگر کسی حرفی، نکتهای، تحلیلی یا نظری غیر از این داد به هیچ عنوان نپذیرید. قرار نیست دشمن تا هر جا که دوست داشت بیاید و کتک نخورد، به قول معروف، صبر راهبردی هم حدی دارد، صبوری هم اندازهای دارد و ملت یکپارچه خواستار تنبیه دشمن زبون و تروریست هستند.
▪️به جای انقلت آوردن و بهانه تراشیدن و گفتن از «دام» و «تور» بهتر است مطالبهگری مثبت کرده و در این زمینه مرتب خواستار اقدام عاجل و فوری برای تنبیه دشمن شویم. باید صدایی یکپارچه، قوی و موثر شویم که خواستار دفاع از ایران و مردمش است. شهدایی که در کنسولگری کشورمان در دمشق به شهادت رسیدند، «مردم» و «هموطن» و «همشهری» ما بودند و قصاص قاتلان آنها کمترین خواسته و نابودی کامل دشمن به شکلی که دیگر سربلند نکند بهترین خواسته و مطالبه ما است.
موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسبها: یهود , صهیونیست , فلسطین , مسجدالاقصی
۱: کلافگی اسرائیل از حملات حزب الله لبنان
حزب الله لبنان از همان نخستین ساعات جنگ افروزی صهیونیستها علیه نوار غزه، به نحوی جدی وارد میدان شد و گامهایی عملی را در برخورد با رژیم اشغالگر قدس در دستورکار قرار داد. در این راستا، در نتیجه حملات موشکی و پهپادی رزمندگان حزب الله لبنان به مناطق شمالی فلسطین اشغالی، شاهد آن بوده ایم که بیش از ۲۰۰ هزار صهیونیست آواره شده اند و البته که خسارات جدی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی-امنیتی نیز به رژیم اسرائیل تحمیل شده است.
در این چهارچوب، تداوم حملات حزب الله لبنان در بیش از شش ماه اخیر علیه اهداف صهیونیستی در عمق اراضی اشغالی، که عمدتا نیز بر پایگاهها و سایتهای نظامی و اطلاعاتی اسرائیلی متمرکز بوده و موجب شده تا سیستم رصد و جاسوسی اسرائیل علیه لبنان تا حد زیادی مخدوش شده و آسیب ببیند، موجب شده تا اسرائیل به این جمع بندی برسد که بایستی رویکردی متفاوت را در برابر حزب الله لبنان در پیش گیرد. به بیان ساده تر، اینکه حزب الله لبنان عملا با حملات متعدد خود، رژیم اسرائیل و هیمنه اطلاعاتی و نظامی ادعایی آن را به سخره گرفته، تل آویو را به این جمع بندی رسانده که بهتر است تغیییر سیاست و تاکتیک بدهد و به شکل جدی تری با حزب الله لبنان به تقابل بپردازد.
در این راستا، یکی از مهمترین جلوههای راهبرد جدید اسرائیل علیه حزب الله لبنان، هدف قرار دادن شبکه تقویتِ این جنبش است که عمدتا از کانال ایران صورت میگیرد. مدافعان و حامیان این ایده معتقدند که ترور شهید سید رضی موسوی و همچنین شهید محمد رضا زاهدی نیز دقیقا در همین راستا بایستی تحلیل و تفسیر شود.
به بیان ساده تر، رژیم اشغالگر قدس سعی دارد تا جای ممکن زنجیرههای تدارکاتی حزب الله لبنان و چهرههای کلیدی که این زنجیره را تقویت و تامین میکنند، هدف قرار دهد و از این رو، به میدانِ عملیاتی حزب الله ضربات جدی را وارد کند. معادلهای که از نگاه اسرائیل، برونداد عینی خود را در میدانهای جنگ نشان میدهد.
۲: نگرانی اسرائیل از موقعیت بین المللی خود
یکی دیگر از تئوریهایی که در مورد محرکهای اصلی اسرائیل در رابطه با حمله اخیر آن به کنسولگری کشورمان در دمشق ارائه میشود، نگرانی فزاینده تل آویو از موقعیت خود در محیط بین المللی به ویژه از چشم انداز اتحاد با قدرتهای غربی نظیر آمریکا است. اسرائیل در مدت اخیر پالسهای روشن و صریحی را از دولت آمریکا و دیگر دولتهای غربی نظیر فرانسه گرفته که در قالب تمامی آنها این پیام به تل آویو مخابره شده که دیگر این رژیم از یک چک سفید امضا در جریان جنگ غزه سود نمیبرد.
به طور خاص شاهد بودیم که فرانسویها در رایزنیهای اخیر خود با مقامهای اسرائیل به آنها هشدار داده اند که حمله اسرائیل به رفح به معنای ارتکاب به جنایت جنگی خواهد بود و دولت آمریکا نیز به تازگی به قطعنامه ضرورت برقراری آتش بس فوری در نوار غزه در ماه رمضان، رای ممتنع داد و البته که لایحه کمکهای ۱۸ میلیارد دلاری تسلیحاتی آمریکا به اسرائیل نیز به حالت تعلیق درآمده است.
پیامهایی از این دست تنها حامل یک نکته هستند و آن این است که اسرائیل حمله به کنسولگری ایران و تحریک یک جنگ گسترده و فراگیر منطقهای را به مثابه رویدادی ارزیابی میکند که میتواند متحدان غربی این رژیم را بیش از پیش به آن نزدیک کند. مسالهای که به ویژه در شرایط کنونی که اسرائیل به شدت دچار انزوای منطقهای و بین المللی شده، به کارِ این رژیم میآید و برای آن یک دستاورد قابل توجه محسوب میشود.
البته که صِرف رخداد یک جنگ بزرگ منطقهای میتواند فضای تنفس تازهای را برای اسرائیل ایجاد کند و آن را از سیلی از بحرانهای بزرگ و کوچکی که به آنها گرفتار است و توجهات گستردهای به آنها معطوف است، تا حدی برهاند.
۳: اسرائیل و معمای احیای معادله بازدارندگی در منطقه
در نهایت باید گفت که رژیم اشغالگر قدس پس از حادثه هفتم اکتبر و البته فرسایشی شدن جنگ غزه به مدت هفت ماه، تا حد زیادی معادله مطلوب بازدارندگی مد نظر خود در محیط منطقهای را مخدوش و ضعیف شده میبیند. عملیات هفتم اکتبر و در ادامه، جنگ غزه، تا حد زیادی تصویر قدرتمند ادعایی اسرائیل در ابعاد اطلاعاتی و نظامی را نزد دولتها و ملتهای منطقه و جهان کمرنگ و بی اعتبار کرده است.
حال در این شرایط، اسرائیل سعی دارد به هر شکل ممکن که شده، معادلات مرتبط با بازدارندگی و احیای تصویر قدرتمند خود را بار دیگر برقرار کند و از این رهگذر، برای خود دستاوردسازی داشته باشد. موضوعی که یکی از نمودهای خود را در قضیه حمله به کنسولگری کشورمان در دمشق نشان داد. پیش از این شاهد انجام حملات و اقدامات مختلف رژیم اسرائیل با محوریت ترور شخصیتهای برجسته محور مقاومت بوده ایم. البته که باید توجه داشت که اسرائیل تاکنون نتوانسته به هیچکدام از اهداف ادعایی خود در جنگ غزه نیز دست یابد.
این مساله در کنار اوج گیری بحرانهای اجتماعی، سیاسی، امنیتی و اقتصادی برای رژیم اشغالگر قدس، سبب شده تا این رژیم به ورای مرزهای اراضی اشغالی حرکت کند و با انجام برخی اقدامات نظیر حمله به کنسولگری کشورمان، به نوعی بر آن باشد تا برای خود دستاوردسازی کند. معادلهای که هم میتواند سطح روحیه ساکنان فلسطینی اشغالی را بالا ببرد (از نگاه رهبران اسرائیلی) و هم تصویر ضعیف تل آویو در جریان جنگ غزه را تا حد بهبود بخشد. به بیان ساده تر، رویدادهایی نظیر حمله اسرائیل به کنسولگری کشورمان و یا ترور رهبران مقاومت، نه از موضع فعال اسرائیل بلکه از سر انفعال و ناتوانی این رژیم، محقق و عملیاتی میشوند.
موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسبها: یهود , صهیونیست , فلسطین , مسجدالاقصی
تمامی سازمانهای یهودی و صهیونیستی که در عملیات یورش به مسجدالاقصی مشارکت می کنند
به لحاظ فکری ریشه در اساطیر و ادعاهای صهیونیستی دارند .
12 سازمان اصلی صهیونیستی در سرزمین های اشغالی فلسطین محور و هدایت کننده حرکت های افراطی جامعه صهیونیستی
علیه اماکن مقدس اسلامی و مسیحی شهر قدس به شمار می روند .
این سازمانهای افراطی 12 گانه صهیونیستی عبارتند از:
جماعت احیای هیکل
(جماعتی یهودی بسیار افراطی است که سعی می کند با جذب سایر سازمانهای هوادار تخریب مسجد الاقصی
به یک سازمان بزرگ و واحد تبدیل شود )
جماعت نگهبانان هیکل
(سازماني كه معتقدند برای احیای معبد حضرت سلیمان (ع)
یا همان هیکل نباید منتظر معجزه بود بلکه باید دست به کار شد و مقدمات لازم را که همان تخریب مسجدالاقصی است، فراهم كرد)
به سوی جبل حامور
(سازمانی دانشگاهی است که در واقع در زمینه ساخت هیکل نظریه پرداری می کند)
جنبش احداث هیکل
(كه هدف واقعی تاسیس خود را یهودی سازی حرم قدس شریف و بنای هیکل ادعایی بر ویرانه های مسجدالاقصی عنوان کرده)
مدرسه تفکر یهودیت
( كه هدف از تاسیس آن نیز تربیت نسلی از یهودیان عنوان شده است
که ایمان کامل به تخریب مسجد الاقصی و بنای هیکل داشته باشند)
جماعت بنای هیکل
( كه بیشتر در کار اجرای امورات مربوط به احیای شعائر ساخت هیکل تخصص دارد)
جماعت اسرائیل جوان
(كه بیشتر روی منطقه باب الواد در بخش قدیمی شهر قدس متمرکز شده است)
جماعت کاخ
( كه هوادار تخریب مسجدالاقصی هستند)
جماعت امنای هیکل
(سازمانی بسیار افراطی است که تلاش می کند با تخریب منطقه مسجدالاقصی
آن را بهعنوان مقر اصلی شهر قدس اشغالی قرار دهد)
سازمان تاج کاهنی
(پیروان این جماعت عقیده دارند که طلایه دار جنبشی هستند که
مسیر نهایی به سمت هیکل را رهبری خواهند کرد)
جنبش بازگرداندن تاج
( جنبشي كه تلاش خود را روی مصادره خانهها و تعدادی از ساختمانهای شهر قدس
به بهانه اینکه روزی این ساختمانها متعلق به یهودیان بود ، متمرکز کرده است)
جماعت سیطره بر مسجدالاقصی
( اعضای این جماعت آشکارا دعوت به تخریب مسجدالاقصی و همچنین اخراج مسلمانان میکنند .
از اهداف این جماعت همچنین یهودی سازی شهر الخلیل و سیطره
بر مسجد ابراهیمی است که نام کنیسه ماکفیر برآن نهادهاند )
همانطور كه ملاحظه ميشود مجموعه اين گروهها و جنبش كه مبتني بر عقايد يهودي افراطي هستند ،
ميكوشند تا با تخريب مسجد الاقصي زمينه را
براي تخريب بقاياي نمادهاي اسلامي فراهم كنند.
موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسبها: یهود , صهیونیست , فلسطین , مسجدالاقصی
در عملیات حیرام صهیونیستها بعد از مقاومت اهالی روستا ۵۲ مرد با دست بسته داخل یک چاه انداختند و روی آنها آتش گشوده شد. ده نفر از زنان در حالی که گریه می کردند و کمک می خواستند کشته شدند. سه زن مورد تجاوز به عنف قرار گرفتند.
ارتش رژیم صهیونیستی از زمان تشکیل خود که قدمت آن به اعلام موجودیت این رژیم با اشغالگری سرزمینهای فلسطینی بر میگردد، جنایتهای زیادی را علیه ملت فلسطین و دیگر ملتهای منطقه انجام داده است. مرکز مطالعاتی الاسری در مقالهای مفصل به بررسی این جنایتها و آمار شهدای فلسطینی و عربی پرداخته و از خونریزیهای این ارتش جنایتکار پرده برداشته است.
1- کشتار بازار حیفا:
در روز 6 مارس سال 1938 تروریستهای گروهکهای اتسل و لیحی یک بمب را به بازار شهر حیفا انداختند. این اقدام تروریستی بالغ بر 18 شهروند عرب را به شهادت رسانده و 38 تن دیگر را زخمی کرد.
2- کشتار بازار حیفا
در روز 6 ژوئن سال 1938 نیز تروریستهای یگان اتسل صهیونیستی دو خودروی بمب گذاری شده را در بازار حیفا منفجر کردند. آمار شهدای این حادثه تروریستی به 21 تن رسید و 52 نفر دیگر در این انفجار زخمی شدند.
3- کشتار بازار العربیه در حیفا
در تاریخ 25 ژولای سال 1938 نیز یک خودروی بمب گذاری شده که یگان اتسل آن را آماده کرده بود، در بازار العربیه در حیفا منفجر شد، در این انفجار تروریستی 35 شهروند فلسطین به شهادت رسیده و 70 تن دیگر زخمی شدند.
4- کشتار بازار حیفا
در 26 ژولای یعنی یک روز بعد از انفجار بازار العربیه نیز یگانهای اتسل یک بمب دستی را در بازار حیفا منفجر کردند، در این انفجار 47 عرب به شهادت رسیدند.
5- کشتار حیفا
در انفجار دیگری که روز 27 مارس سال 1939 در شهر حیفا واقع شد، 27 نفر به شهادت رسیده و 39 تن دیگر زخمی شدند.
6- کشتار در یکی از بازارهای حیفا
در تاریخ 19 سپتامبر جوانان افراط گرای یهودی یک بمب دست ساز را در یکی از بازارهای شهر حیفا منفجر کردند که در این حادثه 9 نفر به شهات رسیده و 4 نفر دیگر زخمی شدند.
7- کشتار در یکی از بازارهای حیفا
در تاریخ 20 ژوئن سال 1947عناصر اتسل و لیحی یک بمب را در صندوق میوه ای در بازار شهر حیفا مخفی کردند، انفجار این بمب به شهادت 78 فلسطینی و زخمی شدن 24 تن دیگر منجر شد.
8- کشتار شیخ بریک در نزدیکی حیفا
در 30 دسامبر سال 1947 عناصر رژیم صهیونیستی به روستای شیخ بریک حمله کردند که در این حمله 40 نفر از اهالی این روستا را قتل عام کردند.
9- کشتار بلد الشیخ:
این روستا در دشت حیفا قرار دارد و مسیر حیفا به جنین از داخل آن عبور میکند. این روستا یک باند برای فرود هواپیماها دارد که در بخش شمالی آن واقع است. در سال 1945 این روستا دومین منطقه بزرگ در اطراف حیفا بوده است، تعداد ساکنان آن در آن زمان بالغ بر 4120 نفر بوده است. این روستا یک مدرسه ابتدایی داشت. اقتصاد آن نیز بر اساس دامپروری و کشاورزی بود. نیروهای بالماخ در تاریخ 31 دسامبر سال 1947 در آستانه سال نو میلادی با 170 فرد مسلح به این روستا حمله کردند. آنها روستا را محاصره کردند و دهها خانه را ویران کردند. این اقدام منجر به شهادت 60 نفر شد که تعدادی از آنان زن و کودک بودند. آنها تقریبا مردم روستاها را تخلیه کردند.در 24 آوریل نیز آنها بار دیگر این روستا را اشغال کردند.
10- کشتار عماره غربی در شهر حیفا
در تاریخ 16 ژانویه سال 1948 تروریستهای صهیونیست با لباس نظامیان انگلیس به یک انبار در عماره غربی در خیابان صلاح الدین در شهر حیفا وارد شدند. آنها یک بمب ساعتی را در این انبار کار گذاشتند که انفجار آن منجر به تخریب ساختمان و ساختمانهای اطراف شد. نتیجه این اقدام تروریستی 31 شهید شامل زن و مرد و کودک بود و 60 نفر دیگر نیز در این حمله زخمی شدند.
11- کشتار شارع عباس در حیفا
در 28 ژانویه سال 1948 تروریستهای صهیونیستی به منطقه الهادر در خیابان عباس در شهر حیفا حمله کردند. آنها یک بشکه مملو از مواد انفجاری را در وارد خیابان کردند که با انفجار آن تعدادی از خانههای این منطقه تخریب شد در این حمله 20 شهروند شهید و 50 نفر دیگر زخمی شدند.
12- کشتار روستای ام الشوف:
این روستا با 480 سکنه در اطراف حیفا قرار دارد. در تاریخ 30 دسامبر سال 1948 یگانی از اتسل در بازرسی از یک کاروان آوارگان یک سلاح کمری پیدا کردند. آنها به همین بهانه هفت نفر از جوانان این کاروان را که به صورت تصادفی انتخاب کرده بودند، اعدام کردند.
13- کشتار قطار حیفا
در 31 مارس سال 1948 تیم تروریستی شتیرن از سوی صهیونیستها قطار سریع السیر قاهره به حیفا را بمب گذاری کردند که در اثر آن 40 نفر شهید و 60 تن دیگر زخمی شدند.
14- کشتار شهر حیفا
در تاریخ 22 آوریل سال 1948 نیروهای مهاجم صهیونیستی بعد از نیمه شب به شهر حیفا حمله کردند؛ آنها خانه ها را اشغال و ساختمانها را تصرف کردند. این عناصر 50 عرب را شهید و 200 نفر دیگر را زخمی کردند. وقتی که عربهای منطقه به دنبال فرار از آنجا بودند تا به شهر عکا بروند، صهیونیستها به آن ها حمله کردند و 100 نفر دیگر را شهید کرده و 200 تن را نیز زخمی کردند.
15- کشتار یازور
تجاوزهای متعدد صهیونیست ها به روستای یازور واقع در 5 کیلومتری جنوب شرقی شهر یافا باعث شد تا مردم این منطقه به دنبال انتقام از صهیونیستها باشند، در همین راستا یک خودروی نظامی صهیونیست ها با یک بمب در نزدیکی یازور هدف قرار گرفت و هفت نفر در آن کشته شدند. افسر عملیات هاگاناه یعنی ییگال یادین به ییگال آلون فرمانده بالماخ دستور داد تا در اسرع وقت به روستا حمله کرده و آنجا را به خاک و خون بکشد. بالماخ سی روز بعد از انفجار این بمب کار خود را آغاز کرد. اسحاق رابین فرماندهی این حمله را بر عهده داشت. نیروهای مهاجم ساختمانهای زیادی را در این روستا منهدم کردند و 15 نفر از ساکنان آن را کشتند. این عملیات بعد از اعلام موجودیت رژیم صهیونیستی صورت گرفت و جزئیات آن تا مدتها اعلا نشد تا اینکه در سال 1981 رسوا شد.
16- کشتار العباسیه در شرق شهر یافا
در 13 دسامبر سال 1947 یگان آرکون به روستای العباسیه واقع در شرق شهر یافا حمله کرد، در این حمله یگان صهیونیست ها به اهالی این منطقه شلیک کردند که 9 عرب در این حمله کشته و 7 نفر دیگر زخمی شدند.
17- کشتار السرایا العربیه در یافا
در 8 ژانویه سال 1948 یگانهای صهیونیست یک خودروی بمب گذاری شده را در نزدیکی ساختمان السرایا العربیه در مرکز شهر یافا منفجر کردند، این انفجار به شهادت 70 فلسطینی منجر شد و دهها نفر در این حمله زخمی شدند. ساختمان السرایا العربیه یک ساختمان بزرگ بود که در مقابل ساعت مشهور یافا قرار داشت.
18- کشتار دوم السرایا العربیه در یافا
در این حمله عناصر یگان آرگون با یک خودروی مملو از مواد منفجره به سمت این ساختمان حرکت کردند. در اثر انفجار ناشی از برخورد خودرو با ساختمان، این ساحتمان تخریب شد و 30 نفر در این حمله شهید شدند.
19- کشتار بازار میوه و تره بار در قدس
منطقه قدیمی قدس در ورودی نابلس قرار دارد، در این منطقه بازاری قرار دارد که مملو از شهروندان است. در 31 دسامبر سال 1937 گروهک تروریستی اتسل یک بمب را در این میدان منفجر کرد که به شهادت دهها فلسطینی و زخمی شدن تعداد زیادی از آنها منجر شد.
20- کشتار مسجد قدس
در 15 ژولای یکی از عناصر اتسل بمبی را به سمت یکی از مساجد قدس پرتاب کرد که در اثر انفجار آن 10 نفر از نمازگزاران شهید و سه نفر دیگر زخمی شدند.
21- کشتار بازار العربی قدس
در تاریخ 26 آگوست سال 1938 یک خودروی بمب گذاری شده در بازار قدس منفجر شد که در این انفجار 34 نفر شهید و 35 نفر دیگر زخمی شدند.
22- کشتار باب العمود در قدس
در 29 دسامبر سال 1947 ضمن انفجار یک بشکه از مواد منفجره که یگان آرگون آن را آماده کرده بود، 14 نفر شهید و 27 نفر دیگر زخمی شدند. یک روز بعد همین گردان به همین ترتیب 11 شهروند عرب را به شهادت رساند، دو انگلیسی نیز در این حمله زخمی شدند.
23- کشتار هتل سمیرامیس در قدس
در تاریخ 5 ژانویه سال 1948 گروهک تروریستی آرگون هتل سمیرامیس را در حی القطمون منفجر کردند. در این انفجار 19 شهروند فلسطینی شهید شده و 20 نفر دیگر زخمی شدند.
24- کشتار ورودی یافا در قدس
7 ژولای سال 1948 یگان آرگون بک بمب دست ساز را در ورودی یافا در شهر قدس منفجر کرد که در این حمله تروریستی 18 فلسطینی شهید و 41 نفر دیگر زخمی شدند.
25- کشتار ساختمان السلام در قدس
در 20 فوریه 1948 یگان شتیرن یک خودروی ارتش اشغالی انگلیس را سرقت کردند. آنها این خودرو را با مواد منفجره پر کردند و آن را در مقابل ساختمان السلام در شهر قدس قرار دادند. در اثر انفجار این خودرو 14 عرب شهید شدند و 26 نفر دیگر زخمی شدند.
26- کشتار الخصاص
در 18 دسامبر سال 1947 یگان بالماخ یک حمله مسلحانه را به روستای الخصاص واقع در بخش شمالی شهر الحوله انجام دادند. در این حمله 10 نفر کشته شدند که همگی زن و کودک بودند.
27- کشتار الطیره
در تاریخ 10 فوریه سال 1948 یک گروه تروریستی صهیونیستها تعدادی از شهروندان عرب را که در حال بازگشت از منطقه طیره به صعب در نزدیکی طولکرم بودند، بازداشت کردند و به سمت آنها آتش گشودند. در این حمله 7 نفر کشته شده و 5 تن دیگر زخمی شدند.
28- کشتار روستای سعسع
این روستا در نزدیکی حیفا روی تپهای مدور قرار دارد. در سال 1945 بالغ بر 130 نفر سکنه داشت. در تاریخ 14 فوریه سال 1948 یگان بالماخ به این روستا حمله کرد و دهها منزل را بر روی ساکنان آن خراب کرد. در حالی که اهالی روستا همگی با داشتن پرچم های سفید تسلیم شده بودند، اما صهیونیست ها 60 نفر از اهالی روستا را قتل عام کردند. بیشتر این تعداد زن و کودک بودند.
29- کشتار روستای الحسینیه
این روستا در بخش جنوبی سهل الحوله قرار دارد. این روستا از سنگ ساخته شده و آبهای زیرزمینی خوبی دارد. یگان بالماخ 50 نیروی مسلح خود را در حملهای وحشیانه به این روستا فرستاد. آنها در اولین حمله 12 خانه را ویران کردند و 15 فلسطین را شهید و دهها تن دیگر را زخمی کردند. مدتی بعد نیروهای انگلیس وارد عمل شدند و کشتار توقف شد. اما چند روز بعد در روزهای 16 و 17 مارس در حمله دوم 30 تن دیگر به شهادت رسیدند. برخی منابع اسرائیل تعداد شهدای این کشتار را بالغ بر 60 نفر دانستهاند.
30- کشتار بازار شهر الرمله
یگانهای صهیونیستی در 30 مارس سال 1948 به بازار شهر الرمله حمله کردند. در این حمله25 فلسطینی به شهادت رسیدند.
31- کشتار قطار حیفا- یافا
31 مارس سال 1948 بود که گروهی از هاگاناه اقدام به حمله به قطار حیفا به یافا کردند، در این حمله 40 نفر شهید شدند.
32- کشتار منطقه ابوکبیر در یافا
در تاریخ 31 مارس سال 1948 گروهی از هاگاناه به منطقه ابوکبیر در شهر یافا حمله کردند. در این حمله خانههای زیادی ویران شد و تعداد زیادی از ساکنان در حال فرار آن کشته شدند.
33- کشتار دیر یاسین
برخی از مورخان اسرائیلی سعی کردند کشتارهای صهیونیستها بر ضد شهروندان فلسطینی را کم اهمیت نشان دهند. اما آنها نیز به کشتار دیر یاسین اعتراف کردهاند. این روستای فلسطینی در 6 کیلومتری غرب شهر قدس قرار دارد و تعداد ساکنان آن در سال 1948 بالغ بر 750 نفر بوده است که در 144 منزل زندگی میکردند. در روز جمعه نهم آوریل سال 1948 یگانهای آرگون و شتیرن به این روستا حمله کردند و آن را تخریب کردند. آنها هر کسی که در این روستا بود را کشتند و آن را اشغال کردند. آنها جنازههای شهدای این کشتار را نیز مثله کردند و آنها را در چاه روستا انداختند. تعداد شهدای این جنایت بالغ بر 245 نفر بود.
34- کشتار روستای قالونیا
روستای قالونیا در مسیر قدس به یافا قرار دارد. تعداد ساکنان آن در سال 1931 میلادی 632 نفر بوده است. در روز 12 آوریل سال 1948 یگان تروریستی بالماخ به این روستا حمله کرد و طی دو روز شهر را ویران کرد. هاری لوین یهودی انگلیسی که در این حمله همراه نیروهای یهودی بود، میگوید که این حمله شهر را به دهانه آتش فشان تبدیل کرد. وی گفت که خودش 14 نفر را شمرده که کشته شدهاند. البته کشتهها بیش از این تعداد بوده است.
35- کشتار روستای اللجون
تعداد ساکنان روستا در سال 1940 میلادی بالغ بر 1103 نفر بوده است. که در 162 منزل زندگی میکردند. در سال 1937 شبه نظامیان تروریست صهیونیستی به این روستا حمله کردند، اما در این حمله شکست خوردند. در 13 آوریل سال 1948 هاگاناه به این روستا حمله کرده و 13 نفر از ساکنان آن را به شهادت رساندند.
36- کشتار روستای ناصر الدین
تعداد ساکنان این روستا در سال 1945 بالغ بر 90 نفر بوده است که در 35 منزل زندگی میکردند. ترساندن مردم صفد و روستاهای مجاور آن انگیزه صهیونیستها از انهدام کامل این روستا بود. در روزهای 12 و 13 آوریل دو گروه از تیپ گولانی اقدام به تخریب و آتش زدن منازل این روستا کردند. در این حمله 10 نفر شهید شدند که همگی زن و کودک بودند. صهونیستها ساکنان شهر را کامل از آن اخراج کردند. در 14 آوریل صهیونیستها بار دیگر نیروهای خود را عازم این روستا کردند که افراد باقیمانده را از بین ببرند. در این حمله 50 فلسطینی به شهادت رسیدند که تقریبا نیمی از اهالی این روستا بودند.
37- کشتار طبریا
در حمله یکی از یگانهای تروریستی ارتش اسرائیل به یکی از منازل شهر طبریا در تاریخ 19 فوریه سال 1948، 14 نفر از ساکنان این منزل به شهادت رسیدند.
38- کشتار روستای عین الزیتون:
این روستا در سال 1945 میلادی 820 نفر جمعیت داشت و در نزدیکی صفد قرار داشت. در تاریخ 4 می سال 1948 صهیونیستها با 12 توپخانه اقدام به تخریب روستا کردند. اهالی روستا در برابر این حملات مقاومت کردند، اما وقتی مهمات آنها تمام شد، صهیونیستها روستا را کامل اشغال کردند و 70 نفر از اهالی آن را کشتند. بیشتر شهدای این حادثه زن و کودک بودند که دستان همگی بسته شده بود. صهیونیستها مانع از بازگشت سایر اهالی روستا به خانه و زندگی خود شدند.
39- کشتار شهر صفد
در تاریخ 13 می گروهک تروریستی هاگاناه به شهر صفد حمله کردند و 70 نفر از اهالی آن را که همگی از میان جوانان بودند، قتل عام کردند.
40- کشتار روستای ابو شوشه
این روستا در جنوب شرقی الرمله قرار دارد. در سال 1945 بالغ بر 870 نفر جمعیت داشته است، یگانهایی از صهیونیستها از تیپ جفعاتی این روستا را در 14 می سال 1948 محاصره کردند. آنها شهر را با گلولههای توپ و راکت هدف قرار دادند و بعد از این حمله سنگین وارد روستا شدند و در تمام جهتها شروع به شلیک کردند. آنها زمینهای روستا را نیز مین گذاری کردند و با اهالی آن وارد درگیری شدند که منجر به ویران شدن بیشتر خانههای شهر و آواره شدن ساکنان آن شد. در این حمله تروریستی 60 نفر از اهالی روستا کشته شدند.
41- کشتار بیت دراس
این شهر در شمال شرق غزه قرار دارد. تعداد ساکنان آن در سال 1945 بالغ بر 2750 نفر بوده است. یگان جفعاتی در 21 می سال 1948 به این روستا حمله کردند. آنها بعد از محاصره روستا، آن را به توپ بستند و مانع از رسیدن مواد امدادی و آذوقه به آن شدند. وقتی که ساکنان به علت این اوضاع اسفبار در حال خروج از روستا بودند، از سوی نیروهای محاصره کننده به خاک و خون کشیده شدند. این حمله 260 شهید فلسطینی بر جای گذاشت.
42- کشتار طنطوره
تعداد ساکنان روستای طنطوره در سال 1945 بالغ بر 1490 بوده است. در 9 می سال 1948 اسرائیل تصمیم به اشغال این روستا و آواره کردن ساکنان آن گرفت. در شب 22 و 23 می آنها این تصمیم را اجرایی کردند و به روستا حمله کردند. اخیرا یک گورستان جمعی مربوط به این جنایت صهیونیست ها در طنطوره کشف شده که 200 جنازه در داخل آن بوده است.
43- کشتار شهر الرمله
در روز اول ژوئن سال 1948 صهیونیست ها اهالی روستای الرمله را بین تخلیه روستا یا زندان جمعی مخیر کردند. این اقدام در واقع فریبی بود که کشتار جمعی اهالی این روستا را توجیه کند. آنها بعد از اینکه اهالی روستا خروج از آن را رد کردند، قتل عامی را در این روستا به راه انداختند که بعد از پایان آن تنها 25 خانواده باقی ماندند.
44- کشتار روستای جمزو
این روستا در بلندی قرار دارد و از طریق گذرگاه های فرعی به شهر اللد میرسد. تعداد ساکنان آن در سال 1945 بالغ بر 1510 نفر بوده است. در تاریخ 9 ژولای سال 48 یگان یفتاح به این روستا حمله کردند و در این حمله دهها نفر از اهالی روستا که برخی از آنها در حال فرار بودند، کشته شدند.
45- کشتار شهر اللد
در روز 11 ژولای سال 48 کماندوهای اسرائیل به ریاست موشه دایان وارد شهر اللد شدند و کشتار جمعی در این شهر به راه انداختند. آنها هر موجود متحرک در شهر را می کشتند و حتی به کسانی که در اثر حمله به مسجد پناه برده بودند، حمله کردند. تعداد شهدای این کشتار بالغ بر 426 نفر می شود که 176 نفر از آنها در مسجد کشته شده اند.
46- کشتار الدوایمه
این روستا در بخش غربی بلندیهای الخلیل قرار دارد. در سال 1945 این روستا 3710 نفر جمعیت داشته است. در روز 29 اکتبر سال 48 ارتش اسرائیل جنایت وحشتناکی را در این روستا مرتکب شد. آنها در حمله به این روستاها تعداد زیادی از کودکان روستا را با ضربه باتوم به سرشان کشتند. کشتار زنان و کودکان و تجاوز به زنان از جمله افتخارات تروریستهای ارتش صهیونیستی در این حمله بود. شهدای این کشتار جمعی به 200 نفر رسید.
47- کشتار عیلبون
روستای عیلبون در تاریخ 30 اکتبر سال 48 شاهد یک کشتار بود که 14 نفر از اهالی خود را از دست داد.
48- کشتار روستای الحوله
در تاریخ 30 اکتبر یگان کرمیلی وابسته به ارتش اسرائیل این روستا را اشغال کرد و 70 نفر از اهالی آن را در یک جا جمع کرده و به روی آنها آتش گشود. همه این افراد در این حمله تروریستی کشته شدند.
49- کشتار عرب المواسی
عرب المواسی یکی از قبایل فلسطین است که در منطقه عکا و طبریه و صفد مستقر بودند. در تاریخ 2 نوامبر سال 48 اشغالگران اسرائیلی 16 جوان از این قبیله را بازداشت کردند و آنها را به اتهام همکاری با ارتش آزادیبخش عربی اعدام کردند.
50- کشتار مجد الکروم
در تاریخ 5 نوامبر سال 48 ارتش اسرائیل وارد این روستا شدند و به بهانه جستجوی سلاح 8 نفر از اهالی روستا را اعدام کردند.
51- کشتار روستای الصفصاف
در عملیات موسوم به حیرام عناصر صهیونیست به همراه بلدوزرها و خودروهای زرهی خود وارد این روستا شدند. بعد از مقاومت اهالی روستا در برابر تروریست ها، ارتش اسرائیل جنایت های متعددی بر ضد اهالی مرتکب شدند. مشروح برخی از این جنایتها به قرار زیر است: 52 مرد با دست بسته داخل یک چاه انداخته شدند و روی آنها آتش گشوده شد. ده نفر از زنان در حالی که گریه می کردند و کمک می خواستند کشته شدند. سه زن مورد تجاوز به عنف قرار گرفتند که یکی از آنها یک دختر 14 ساله بود. 4 زن دیگر نیز از سوی اسرائیلی ها کشته شدند.
52- کشتار جیز در نزدیی الرمله
در تاریخ 31 دسامبر سال 48 اسرائیل با اشغال این روستا بعد از دو بار تلاش دست به کشتار مردم آن زد. 13 نفر از اهالی روستا در این جنایت کشته شدند که یک زن و یک کودک شیرخواره از جمله آنها بود.
53- کشتار العباسیه
العباسیه شهری فلسطینی در 13 کیلومتری یافا است. ساکنان آن در سال 1945 بالغ بر 5650 نفر بوده است. در روز 13 دسامبر سال 47 یگان آرگون به این شهر حمله کردند. آنها لباس نظامیان انگلیس را بر تن داشتند. آنها تعدادی از خانهها را منفجر کرده و به سوی مردم آتش گشودند. نیروهای اشغالگر انگلیسی نیز با وجود اینکه به شهر رسیده بودند، اما مانع از جنایتهای آنها نشدند. قربانیان این جنایت 7 نفر بود و 7 تن دیگر نیز به سختی زخمی شدند که دو تن از آنها بعدا از دنیا رفتند.
54- کشتار وادی شوباش
این کشتار در منطقه وادی شوباش و به ریاست رحبعام زئیفی وزیر صهیونیستی صورت گرفت که در انتفاضه دوم فلسطین به قتل رسید. دهها فلسطینی در این جنایت شهید شدند.
جنایت های بعد از سال 48
55- جنایت عرب العزازمه در بئر السبع
در 3 سپتامبر 1950 شبه نظامی صهیونیست به این منطقه حمله کردند و 13 زن و مرد را به صورت وحشیانهای کشتند.
56- کشتار شرفات
شرفات در جنوب غربی قدس قرار دارد. صهیونیستها این روستا در 7 فوریه سال 1951 ضمن حمله به روستا جنایت های زیادی را در آن انجام دادند، آنها 10 نفر را کشته و 8 تن دیگر را زخمی کردند. اما اهالی روستا از خالی کردن آن امتناع کردند و هنوز هم در روستا حضور دارند.
57- کشتار بیت جالا
در این حمله که در 11 ژانویه 1952 روی داد، هفت نفر کشته شدند و دهها نفر از شهروندان فلسطین نیز زخمی شدند.
58- کشتار قدس:
در این کشتار که در روز 22 آوریل روی داد، 10 شهروند فلسطین به شهادت رسیدند.
59- کشتار اردوگاه البریج
این اتفاق در 28 آگوست سال 1953 روی داد و خانه های زیادی در آن ویران شدند و دهها نفر به شهادت رسیدند. آریل شارون فرماندهی این کشتار وحشتناک را بر عهده داشت.
60- کشتار قبیه
کشتار قبیه در روزهای 14 و 15 اکتبر سال 1953 روی داد، در این اتفاق نظامیان اسرائیلی تحت فرماندهی آریل شارون به روستای قبیه حمله کردند، این روستا در آن زمان تحت حاکمیت اردن بود. آنها 69 شهروند عرب زبان را کشتند، بسیار از این افراد بدون مقاومت و در حالی که در خانه های خود مخفی شده بودند، کشته شدند. 45 منزل و یک مدرسه و یک مسجد در این جنایت تخریب شود.
61- کشتار نحالین
این روستا از روستاهای کرانه باختری است و در 20 کیلومتری بیت لحم قرار دارد. تعداد ساکنان آن در سال 45 بالغ بر 620 نفر بوده است. جنایت صهیونسیتها در این روستا در حالی انجام شد که این روستا زیر نظر دولت اردن اداره میشد. حدود 300 نظامی اسرائیلی در روز 28 مارس سال 54 به این روستا وارد شدند، آنها ضمن کاشتن مینها و انداختن بمبها مردم را به گلوله بستند. این حمله 8 شهید فلسطنی بر جای گذاشت و سه نفر از نظامیان اردنی نیز شهید شدند. 15 نفر دیگر نیز زخمی شدند. برخی منابع البته تعداد شهدا را 14 نفر و تعداد زخمیها را 19 نفر اعلام می کنند. این جنایت را نیز آریل شارون انجام داد.
روستای نحالین بار دیگر در روز 13 آوریل سال 89 مورد حمله صهیونیستها قرار گرفت که به شهادت 5 فلسطینی و زخمی شدن دست کم 10 نفر دیگر منجر شد.
62- کشتار دیر ایوب
صهیونیستها در روز دوم نوامبر سال 54 به این روستا حمله کردند. آنها دو کودک را سر بریدند.
63- کشتار غزه
در روز 28 فوریه سال 1955 اشغالگران اسرائیل اولین حملات نظامی خود به نوار غزه را آغاز کردند. این منطقه در آن زمان تحت اداره مصر بود. موشه دایان رئیس ستاد ارتش وقت اسرائیل نظریه پرداز این عملیات بود. این حمله از صبح روز 28 فوریه آغاز شد و چتربازان اسرائیلی در منطقه هلی برن شدند. در این حمله 39 نفر شهید و 33 نفر دیگر زخمی شدند.
64- کشتار روستای بلد الشیخ
در روز 31 دسامبر سال 47 یک بمب در پالایشگاه نفت حیفا منفجر شد که تعدادی از شهروندان عرب در این انفجار کشته شدند. فلسطینیها در واکنش به این اقدام به کارگران صهیونیست این پالایشگاه حمله کرده و 60 نفر را کشته یا زخمی کردند. صهیونیستها در واکنش به این اقدام به دو روستای الشیخ و حواسه حمله کردند. آن ها با ورود به منازل مردم، آن ها را در رختخواب میکشتند. در این حملات 30 فلسطینی به شهادت رسید.
65- کشتار رحوفات
در 27 فوریه سال 48 در شهر حیفا این کشتار روی داد، در این جنایت قطار القنطره منفجر شد که در این حمله 27 نفر کشته و 36 نفر دیگر زخمی شدند.
66- کشتار بنیامیناه
در 27 مارس سال 1948 دو کشتار در این منطقه صورت گرفت که هر دو با انفجار قطار بود. اولی در روز 27 مارس که به شهادت 24 فلسطینی منجر شد و بیش از 61 زخمی بر جای گذاشت. در انفجار دوم که 31 همان ماه روی داد، بیش از 40 نفر کشته و 60 تن دیگر زخمی شدند.
67- کشتار دیر یاسین
در روز 9 آوریل سال 1948دو سازمان نظامی اسرائیل با نام آرگون به رهبری مناخیم پگین نخست وزیر سالهای بعد اسرائیل و شتیرن لیحی به رهبری اسحاق شامیر جانشین پگین در نخست وزیری صورت گرفت. در این کشتار بیش از 260 فلسطین به شهادت رسیدند.
68- کشتار ناصرالدین
در روز 14 آوریل 48 درگیریها در شهر طبریه بین عربها و صهیونیست ها افزایش یافت. اخبار همکاری های مردم ناصر الدین با نیروهای مقاومت به اسرائیل رسید، به همین علت دو یگان لیحی و آرگون مأمور شدند به این روستا حمله کنند. صهیونیستها لباس عربی بر تن داشتند، به همین علت مردم فکر کردند همان کمکهایی هستند که به روستای آنها میآید،مردم به سمت آنها رفتند، اما آنها به سمت مردم شلیک کردند. صهیونیستها در این جنایت تمام منازل اهالی ناصر الدین را تخریب کردند.
69- کشتار تل لتفنسکی
این جنایت در 16 آوریل 1948 روی داد و یک گروه شبه نظامی اسرائیلی به اردوگاه سابق نیروهای ارتش که مردم آواره در آن زندگی می کردند، حمله کردند. در این حمله90 فلسطینی شهید شدند.
70- کشتار حیفا
در روز 22 آوریل سال 48 این کشتار روی داد، صهیونیستها با حمله به منازل مردم این روستا در نیمه شب، تعدادی از آنها را کشته و بقیه را مجبور به فرار کردند. نتیجه این اقدام تروریستی 150 کشته و 40 زخمی بود.
71- کشتار بیت داراس
21می سال 1948 بود که تروریستهای صهیونیست، روستای بیت داراش در شمال شرق غزه را محاصره کردند. آنها از فلسطینی ها خواستند تا این روستا را ترک کنند. اما طولی نکشد که آن ها مردم بی گناه این منطقه را در حالی که از روستا خارج می شدند، گلوله باران کردند. این روستا در ماههای مارس و آوریل سال 1948 در معرض چندین حمله شدید صهیونیستها قرار داشت. صهیونیستها بعد از آواره کردن مردم این منطقه منازل را تخریب و مزارع را ویران کردند و به جای آن شهرکهای صهیونیست نشین درست کردند.
72- کشتار اللد
این عملیات مشهورترین کشتارهایی است که یگان بالماخ آن را انجام داده است. این عملیات برای خاموش کردن دامنههای انقلاب فلسطین بر ضد اشغالگری اسرائیلیها ایجاد شد و در روزهای 12 و 13 ژولای سال 1948 انجام گرفت. نظامیان اسرائیلی دستور داشتند هر کسی را که در خیابان ها دیدند را بکشند. توپهای سنگین آنها نیز به شدت در منطقه فعال بود و منازل مردم را بمباران میکرد. در نتیجه این عملیات بر اساس گزارش های فرمانده تیپ بیش از 250 فلسطینی شهید شدند.
73- کشتار شرفات
3بامداد روز 7 فوریه در سال 1951 بود که سه خودروی نظامی اسرائیلی وارد منطقه ای در جنوب غرب شهر قدس اشغالی شدند. آن ها با عبور از خط آتش بس به سمت روستای شرفات حرکت کردند. این خودرو حامل 30 نظامی اسرائیلی بود. آنها با نصب بمبهای متعدد در دیوارها و منزل شهردار منطقه و دیوارهای همسایه، آن را تخریب کردند و زیر پوشش آتش دیگر نظامیان صهیونیست از منطقه خارج شدند. این جنایت به شهادت 10 نفر منجر شد که دو نفر از آنها پیرمرد، 3 نفر زن و 5 نفر کودک بودند. 8 نفر دیگر نیز در این عملیات زخمی شدند که همگی زن و کودک بودند.
74- کشتار بیت لحم
در روز 26 ژانویه سال 1952 یک گشتی اسرائیلی اقدام به تخریب یک منزل در بیت حالا کردند که به کشته شدن صاحب خانه و همسرش منجر شد، حمله یک گشتی دیگر به یک خانه در یک کیلومتری شمال بیت لحم باعث کشته شدن صاحبخانه آن و همسرش و دو تن از فرزندان آنها شد و دو فرزند دیگر این خانواده نیز زخمی شدند. گشتی سوم نیز در همان شب به منطقه اللطرون وارد شدند و خانه های روستای عمواس را گلوله باران کردند.
75- کشتار روستای فلمه
در 29 ژانویه سال 1953 یک گروه 120 تا 130 نفره صهیونیستی به روستای فلمه واقع در کرانه باختری حمله کردند، آنها روستا را با گلوله های توپ ویران کردند. در این حمله 9 نفر کشته و 20 تن دیگر زخمی شدند.
76- کشتار اردوگاه البریج
در 28 آگوست سال 1953 نیروهای ارتش اسرائیل به اردوگاه فلسطینی البریج در نوار غزه حمله کردند، در این حمله 20 فلسطینی شهید و 62 تن دیگر زخمی شدند.
77- کشتار قلقیلیه
10 اکتبر سال 1953 بود که اهالی قلقیلیه آمادگی خود را برای خرید سلاح و مهمات برای جهاد بر ضد اشغالگران اسرائیلی اعلام کردند. صهیونیستها از مقاومت اهالی این شهر به شدت خشمگین شده بودند. موشه دایان در نشستی در میان صهیونیست ها وعده داده بود که این شهر را شخم خواهد زد. در ساعت 9 شب روز دهم اکتبر نیروهای اسرائیل وارد این شهر شدند. توپخانه رژیم اسرائیل و هواپیماهای نظامی نیز آنها را همراهی می کردند. آنها از سه جهت به شهر حمله کردند و تلفن های شهر را قطع کردند. با مقاومت اهالی، صهیونیستها یک بار عقب نشینی کردند، اما بار دیگر به شهر حمله کردند. ارتش اسرائیل خسارت های زیادی در این حمله دید، اما 70 نفر از اهالی این روستا نیز در این حمله به شهادت رسیدند و خسارتهای مالی زیادی به روستا وارد شد.
78- کشتار یالو
این کشتار در 2 نوامبر سال 1945 روی داد. در این روز صهیونیستها بدون توجیه و بهانه سه کودک فلسطینی که برای جمع کردن هیزم از خانه خارج شده بودند را کشتند و فراری شدند.
79- کشتار اول غزه
کینه صهیونیستها نسبت به مصر که در آن زمان مدیریت غزه را بر عهده داشت، باعث وقوع جنایت های زیادی از سوی این رژیم علیه اهالی غزه شده است. در روز 28 فوریه سال 1955 تعدادی از نظامیان اسرائیل با عبور از خط آتش بین دو طرف وارد غزه شدند. آنها زیرساخت های غزه را هدف قرار دادند، انفجار ایستگاه تصفیه آب و انفجار در یک پادگان مصری نزدیک این ایستگاه از جمله این اقدامات بود. ارتش مصر که در این ایستگاه بودند، درخواست کمک کردند، اما نیروهایی که برای کمک اعزام شده بودند، در کمین ارتش اسرائیل گرفتار شده و در درگیریهایی که ایجاد شد، 39 نفر کشته و 33 تن دیگر زخمی شدند.
80- کشتار دوم غزه
منطقه خان یونس در سال 1955 در دو مرحله در 30 می و 1 سپتامبر سال 1955 از سوی ارتش اسرائیل مورد حمله سنگین توپخانه ای قرار گرفت. در مرحله اول که بامداد 30 می بود، 20 نفر شهید و 20 تن دیگر زخمی شدند. اما در حمله دوم که نیمه شب اول سپتامبر بود، 46 نفر شهید و 5 تن دیگر زخمی شدند.
81- کشتار الرهوه
در روزهای 11 و 12 سپتامبر 1956 نیروهای اشغالگر صهیونیستی اقدام به حمله به مرکز پلیس و مدرسه ای در روستای الرهوه کردند. در این حمله 15 عرب فلسطینی شهید شدند و مدرسه کاملا تخریب شد.
82- کشتار کفر قاسم
در روز 29 اکتبر سال 1956 و قبل از حمله به مصر، نیروهای رژیم صهیونیستی مقررات منع آمد و شد را در منطقه کفرقاسم اعلام کردند. اسرائیلیها بدون اطلاع دادن به شهروندان فلسطین ساعت منع آمد و شد را زودتر آغاز کردند و به این ترتیب مردم بیاطلاعی که وارد شهر می شدند، از سوی صهیونیست ها هدف قرار می گرفتند. اولین گروه یک تیم چهار نفره از کارگران فلسطینی بود که حتی به نظامیان اسرائیلی سلام هم دادند، اما با گلوله های آنها مواجه شدند، سه نفر از آنها کشته شده و نفر چهارم تنها به این علت نجات یافت که صهیونیست ها فکر کردند کشته شده است. 12 زن نیز که از جمع آوری زیتون بر می گشتند هدف حمله قرار گرفتند. در طول یک ساعت و نیم 49 نفر از اهالی کفر قاسم به دست صهیونیستها به شهادت رسیدند و 13 نفر دیگر نیز زخمی شدند. نظامیان اسرائیل وسایل شخصی قربانیان از جمله ساعت مچی یا پول های نقدشان را سرقت میکردند.
83- کشتار سوم خان یونس
این جنایت در سوم نوامبر سال 1956 روی داد، در این زمان خان یونس در اشغال اسرائیلیها بود و آنها با حمله و تیراندازی به مردم به کشتار جمعی آنها دست زدند. 275 فلسطینی در اثر این تیراندازی ها از روستای خان یونس و اردوگاه های اطراف به شهادت رسیدند.
84- کشتار السموع
در روز 13 نوامبر سال 1966 صهیونیستها به روستای السموع در منطقه جبال الخلیل حمله کردند. این منطقه تحت اداره اردن بود و جنگنده ها و توپخانههای اسرائیل حملات سنگینی برای دفاع از پیاده نظام خود به شهر ترتیب دادند. در این حمله 125 منزل و مدرسه و بیمارستان و مسجد تخریب شد. 18 نفر از اهالی شهر به شهادت رسیدند و130 نفر دیگر نیز زخمی شدند.
85- کشتار کارگاه ابو زعبل
در روز 12 فوریه سال 1970 در حالی که جنگ فرسایشی بین اسرائیل و مصر ادامه داشت، جنگنده های اسرائیلی به کارگاه ابو زعبل که شرکتی برای تولید صنایع معدنی بود، حمله کردند. در این حمله 70 کارگر این کارگاه شهید و 69 تن دیگر زخمی شدند و کارگاه در آتش سوخت.
86- کشتار صیدا
در 16 ژولای سال 1982 رژیم صهیونیستی به لبنان حمله کرد. در این حمله صهیونیستها بالغ بر 80 لبنانی را به شهادت رساندند.
87- کشتار صبرا و شتیلا
این کشتار در روزهای 16 تا 18 سپتامبر سال 1982 در دو اردوگاه آوارگان فلسطینی در صبرا و شتیلا روی داد. نظامیان صهیونیستی بعد از ورود به بیروت پایتخت لبنان به این اردوگاه حمله کردند. البته عاملان اصلی این جنایت شبه نظامیان نیروهای لبنانی بودند ولی عملیات با لوجستیک و مقدمه سازی صهیونیستها انجام شد. توپخانهها و جنگنده های اسرائیلی نیز اقدام به موشک باران این اردوگاه کردند. این کشتار زیر نظر صهیونیستها ادامه یافت و آذوقه عناصر تروریست نیروهای لبنانی نیز از سوی صهیونیستها تامین میشد. قربانیان این کشتار بالغ بر 1500 شهید از فلسطینیها و لبنانیهای بیپناه بود. تجاوز به زنان و مثله کردن نظامیان از جمله اقدامات در این تجاوز بود.
88- کشتار اردوگاه عین الحلوة
در 16 وی سال 1984 قبل از عقبنشینی اسرائیل از صیدا در جنوب لبنان، این رژیم به حسین عکر یکی از مزدوران خود دستور داد تا به داخل اردوگاه عین الحلوه حمله کنند. نیرویی بالغ بر 1500 نظامی صهیونیست نیز با 150 خودروی زرهی در عقبه این تروریست قرار داشت. مهاجمان اقدام به کشتار و تخریب و نابودی این اردوگاه کردند. در این حمله 15 فلسطینی کشته و زخمی شدند و 140 منزل تخریب شد و 150 نفر نیز بازداشت شدند.
89- کشتار سحمر
20 سپتامبر سال 1984 نیروهای ارتش اسرائیل و مزدوران لبنانی آنها به فرماندهی آنطوان لحد به روستای سحمر واقع در جنوب لبنان حمله کردند. این اقدام در پی کشته شدن 4 تن از مزدوران وابسته به لحد در این روستا بود، مهاجمان با جمع کردن مردم به سوی آنها آتش گشودند. در این حمله 13نفر شهید و 40 تن دیگر زخمی شدند.
90- کشتار حمامات الشط
در روز 11 اکتبر سال 1985 بعد از خروج جنبش آزادیبخش فلسطین از بیروت جنگنده های اسرائیل به دفاتر و مراکز فرماندهی این جنبش در تونس حمله کردند. جنگنده های اسرائیلی در این روز منطقه حمامات الشط در حوالی پایتخت تونس را هدف قرار دادند. این حمله 50 شهید و بالغ بر 100 زخمی بر جای گذاشت.
انتفاضه اول فلسطین
انتفاضه اول فلسطین در دسامبر سال 1987 آغاز شد و در سال 1991 آرام شد، این انتفاضه نهایتا با امضای توافق اوسلو بین اسرائیل و جنبش آزادیبخش فلسطین به پایان رسید. در این انتفاضه بیش از 1300 فلسطینی به دست رژیم صهیونیستی به شهادت رسیدند.
91- کشتار حرم ابراهیمی
25 فوریه سال 1994 مصادف با آخرین جمعه از ماه مبارک رمضان بعد از توافق اوسلو بود. در این روز صهیونیستها به صهیونیست افراط گرای مشهور اسرائیل به نام باروخ گولدشتاین اجازه دادند که به حرم مسجد الاقصی وارد شود. وی تفنگ به همراه داشت و اقدام به کشتار نمازگزاران در این مسجد کرد. این کشتار به شهادت 60 فلسطینی منجر شد و دهها نفر دیگر در این حمله زخمی شدند. در حمله نظامیان اسرائیل به تظاهراتی که در محکومیت این اقدام صهیونیست ها صورت گرفت، نیز 53 فلسطینی به شهادت رسیدند که از بخش های مختلف فلسطین از جمله الخلیل بودند. رژیم صهیونیستی سعی کرد با شانه خالی کردن از مسئولیت این اقدام شخص گولدشتاین را در این حمله محکوم کند.
92- کشتار قانا
در 18 آوریل سال 1996 کشتار اول قانا صورت گرفت. این کشتار بخشی از عملیات بزرگی بود که ارتش اسرائیل از 11 همان ماه آغاز کرد و تا 27 نیز به آن ادامه داد. این عملیات چهارمین عملیات از خود نوع بعد از تجاوز به لبنان در سالهای 1978 و 1982 و 1993 بود. در این حمله 159 روستا در بخش های جنوبی و غربی لبنان هدف قرار گرفت. در این حمله 1500 پرواز جنگنده صورت گرفت و بیش از 32 هزار توپ به سمت بخش های مختلف لبنان شلیک شد. این عملیات به شهادت 250 لبنانی منجر شد که 110 نفر از آنها از اهالی قانا بودند. تعداد زخمی ها نیز بالغ بر 368 نفر بود که 359 نفر از آنها غیر نظامی بودند. در این حمله بیش از 60 کودک یتیم شدند. بعد از کشتار قانا رژیم صهیونیستی برای جلوگیری از واکنش های عمومی مدعی شد که این حمله به اشتباه صورت گرفته است.
جنایتهای صهیونیستها از سالهای 2000 تا 2005
انتفاضه دوم فلسطین یا انتفاضه الاقصی در طول این سالها صورت گرفت و در جریان آن ارتش اسرائیل بیش از 4412 فلسطینی را به شهادت رساند و 48322 نفر را زخمی کرد.
93- کشتار حرم قدسی ( آغاز انتفاضه)
در روز 29 سپتامبر سال 2000 اندکی قبل از پایان نماز جمعه در مسجد الاقصی صهیونیستها به سمت نمازگزاران شلیک کردند که در این حمله 13 نفر شهید شده و 475 نفر دیگر زخمی شدند. این حمله یک روز بعد از هتک حرمت مسجد الاقصی از سوی آریل شارون صورت گرفت که با خشم عمومی مردم مواجه شد.
94- کشتار الخلیل
نیروهای اشغالگر فلسطین در روز 2 اکتبر کشتار مردم الجلیل را انجام دادند. در این حمله صهیونیستها، 13 فلسطینی شهید و صدها نفر زخمی شدند. این حمله بعد از آن آغاز شد که منطقه شاهد تظاهرات گسترده ای در حمایت از انتفاضه کرانه باختری و نوار غزه بود که با واکنش نظامیان صهیونیست و تیراندازی مستقیم با گلوله های جنگی از سوی آنها همراه شد.
95- کشتار نابلس
در روز 31 ژولای سال 2001 بالگردهای صهیونیست یک مقر نظامی حماس را در نابلس موشک باران کردند که این حمله به شهادت 8 نفر منجر شد که دو کودک نیز در میان آنها بود.
96- کشتار بیت ریما
در یکی از وحشتناک ترین جنایات صهیونیستها نیروهای یگانهای مختلف ارتش این رژیم در بامداد 24 اکتبر سال 2001 میلادی تعداد زیادی از اهالی بیت ریما در نزدیکی رامالله را هدف قرار دادند که در پی این حمله 16 فلسطینی به شهادت رسیده و دهها تن دیگر زخمی شدند. صهیونیستها 50 نفر را نیز بازداشت کردند. این حمله با خودروهای زرهی سبک و سنگین و بالگردهای آپاچی صهیونیستها و 20 خودروی نظامی جیپ انجام شد.
97- کشتار خان یونس
در انفجار یک بمب در منطقه البروات در خان یونس در روز 22 نوامبر سال 2001 میلادی 5 کودک فلسطینی به شهادت رسیدند. این در حالی است که این کودکان از مدرسه به سمت منزل خود میرفتند.
98- کشتار رفح
نیروهای اشغالگر فلسطین در روز 21 فوریه سال 2002 جنایت جدیدی را در رفح مرتکب شدند که دست کم 10 کشته بر جای گذاشت. در این حملات که از زمین و هوا و دریا در رفح صورت گرفت، بالغ بر 80 فلسطینی نیز زخمی شدند.
99- کشتار بلاطه و جنین
اردوگاه حنین در روزهای 28 فوریه تا 2 مارس سال 2002 هدف شدیدترین حملات صهیونیستها از زمین و هوا با تانکها و بالگردهای آپاچی و ... بود. در این حملات بیش از 31 نفر به شهادت رسیده و 300 نفر دیگر نیز زخمی شدند.
100- کشتار دوم جنین
در روز 2 آوریل سال 2002 نیروهای اسرائیل با بیش از 20 هزار نفر و بیش از 400 تانک و نفربر و بلدوزر به همراه پوشش حملات هوایی و موشک باران منطقه بار دیگر به جنین حمله کردند. این حمله تا روز 14 آوریل ادامه پیدا کرد، اما نیروهای مقاومت به دفاع از اردوگاه پرداختند و جنگ سختی بین آنها درگرفت. رژیم صهیونیستی در طول سه روز از اشغال این اردوگاه ناکام ماند و مجبور به گسترش حملات هوایی و پرتاب موشک به این منطقه شد. کشف گور دسته جمعی از سوی صهیونسیتها در جنین باعث شد تعداد واقعی شهدای این اردوگاه مشخص نشود، اما تعداد شهدا بسیار بالا بود و منطقه به کلی نابود و تخریب شد.
101- کشتار حی الدرج
یک جنگنده اف 16 اسرائیلی عصر روز 22 ژولای سال 2002 چندین موشک را به منطقهای مسکونی در نزدیکی ورزشگاه یرموک در شهر غزه شلیک کرد. این موشکها به تخریب منازل زیادی منجر شد. در این حمله 174 فلسطینی به شهادت رسیدند که بین آنها 11 کودک و 3 زن بودند. صلاح شحادة فرمانده گردانهای عزالدین قسام شاخه نظامی جنبش حماس هدف اصلی این حمله بود که وی نیز به همراه همسر و دخترش به شهادت رسید. 140 تن دیگر در این حمله زخمی شدند.
102- کشتار منطقه شیخ عجلین
منطقه الشیخ عجلین واقع در جنوب شهر غزه در تاریخ 28 آگوست سال 2002 شاهد جنایتی دیگر از سوی ارتش صهیونیستی بود. در حمله توپخانهای رژیم اشغالگر قدس به این منطقه 4 نفر به شهادت رسیده و 5 نفر دیگر که همگی از یک خانواده بودند، زخمی شدند.
103- کشتار طوباس
در حمله بالگردهای آپاچی رژیم صهیونیستی به دو خودروی فلسطینی در منطقه کرانه باختری 5 نفر شهید و 10 تن دیگر زخمی شدند.
104- کشتار الخلیل
کمتر از 24 ساعت از کشتار طوباس گذشته بود که نیروهای اشغالگر قدس جنایت جدیدی را مرتکب شدند و در شهر الخلیل با حمله به 4 کارگر فلسطینی که در حال بازگشت از محل کار خود بودند، آنها را از پای در آوردند.
105- کشتار خان یونس
در حمله نیروهای زمینی اسرائیل به شهر خان یونس واقع در نوار غزه در تاریخ 7 اکتبر 2002 میلادی 14 فلسطینی به شهادت رسیده و 147 نفر دیگر زخمی شدند. در این حمله بیش از 60 تانک صهیونیستی چندین کیلومتر در شهر پیشروی کردند و بالگردهای آپاچی نیز به صورت مستمر شهر را موشک باران میکردند.
106- کشتار اردوگاه البریج
صهیونیستها در دومین روز از ایام عید فطر و در تاریخ 6 دسامبر سال 2002 کشتار جدیدی را در اردوگاه البریج واقع در جنوب شهر غزه انجام دادند. این حمله به شهادت 10 نفر منجر شد که دو نفر از آنها از کارمندان آژانش آنروا (آژانس امداد به آوارگان فلسطینی) بودند. 20 نفر دیگر نیز در این حملات زخمی شدند. در این حمله نیز تانکها، بالگردها و خودروهای سنگین نظامی صهیونیستها شرکت داشتند.
107- کشتار حی الزیتون
در حمله هوایی و زمینی و دریایی بی سابقه صهیونیستها به غزه در 26 ژانویه سال 2003، 13 فلسطینی به شهادت رسیده و 65 نفر دیگر زخمی شدند. بیش از 60 تانک و بالگرد و خودروی زرهی اسرائیلی در این حمله مشارکت داشت.
108- کشتار اردوگاه جبالیا
در حمله دیگری از صهیونیستها به نوار غزه و اردوگاه جبالیا در تاریخ 6 مارس سال 2003 میلادی 11 فلسطینی شهید و 140 نفر دیگر زخمی شدند. صهیونیستها علاوه بر استفاده از تانک و بالگردهای نظامی، منطقه را به شدت موشک باران کردند.
109- کشتار حیالشجاعیه
اراضی فلسطینی در تاریخ 1 می سال 2003 روز خونباری را شاهد بود. در این روز ضمن حملات شدید صهیونیستها به منطقه حی الشجاعیه در شرق شهر غزه 16 فلسطین شهید و 35 نفر دیگر زخمی شدند. این حمله نیز با تجهیزات سنگین زمینی و هوایی صهیونیستها انجام شد.
110- کشتار شریان القطاع
دو بالگرد صهیونیست در روز 11 ژوئن سال 2003 به یکی از شلوغ ترین محلات غزه حمله کردند، آنها به دنبال انهدام خودروی دو تن از عناصر حماس بودند. آنها این خیابان شلوغ را موشک باران کردند تا بیشترین تعداد کشتار را بر جای بگذارند. در این حملات 7 فلسطینی شهید شدند که دو زن و یک کودک در میان آنها بود. دهها نفر دیگر نیز زخمی شدند.
111- کشتار حی الزیتون
در حالی که مذاکرات سازش تشکیلات خودگردان با آمریکا صهیونیستها به ریاست احمد قریع نخستوزیر وقت تشکیلات خودگردان ادامه داشت، صهیونیستها در جنایتی در حی الزیتون 13 فلسطینی را به خاک و خون کشیدند. این حمله در 28 ژانویه سال 2004 با حضور تانکها و بالگردهای رژیم صهیونیستی انجام شد.
112- کشتار حی الشجاعیه
در کشتار جدیدی که در تاریخ 11 دسامبر سال 2004 از سوی نیروهای ویژه صهیونیستی در منطقه حی الشجاعیه روی داد، 15 فلسطینی شهید و 44 نفر دیگر زخمی شدند که 20 نفر از آنها کودکان زیر 18 سال بودند. تانکهای اسرائیلی نیز در این حمله یک منزل سه طبقه را به روی اهالی آن ویران کردند.
113- کشتار النصیرات و البریج
صهیونیستها در روز 7 مارس سال 2004 با مشارکت نیروهای ویژه و تانکها و خودروهای سنگین و بالگردهای آپاچی حمله گستردهای را به منطقه النصیرات و البریج در غزه انجام دادند. در این حمله 15 نفر به شهادت رسیدند که سه تن از آنها کودک بودند. بیش از 180 نفر دیگر نیز زخمی شدند.
114- کشتار حی الصبره
این حمله در 22 مارس سال 2004 انجام شد و صهیونیستها با بالگردهای خود شیخ احمد یاسین موسس جنبش حماس را ترور کردند. در این حمله 7 نفر شهید و 15 نفر زخمی شدند.
115- کشتار رفح
در روز 18 تا 20 می سال 2004 نیروهای اشغالگر قدس جنایت جدیدی را در رفح رقم زدند که در اثر آن 56 فلسطینی به شهادت رسیده و 150 نفر دیگر زخمی شدند. در این حمله صهیونیستها با تانکها و بالگردها و جنگندههای خود ساکنان این منطقه مسکونی را هدف قرار دادند. یکی از ابعاد جنایت در این سه روز حمله موشکی به تظاهرات زنان و کودکان غزه در تاریخ 19 می بود.
116- کشتار نابلس
اشغالگران صهیونیست در تاریخ 26 ژوئن سال 2004 کشتاری را در نابلس به راه انداختند که 9 شهید به جای گذاشت و دهها نفر بازداشت شدند. همچنین بسیاری از منازل و مراکز تجاری نیز در اثر این حمله تخریب شد.
117- کشتار جبالیا
در حمله دیگر صهیونیستها به اردوگاه جبالیا در غزه 69 فلسطینی به شهادت رسیده و دهها تن دیگر زخمی شدند. حمله زمینی به همراه موشک باران هوایی، این اردوگاه را به تلی از خاک و خاکستر تبدیل کرد. این سومین کشتار صهیونیستها در جبالیا از زمان انتفاضه الاقصی بود.
118- کشتار الشعف
در حمله صهیونیستها به منطقه الشعف در تاریخ 6 سپتامبر سال 2004، 15 فلسطینی به شهادت رسیدند و بیش از 50 تن دیگر زخمی شدند. درگیریهای سختی نیز بین نیروهای مقاومت فلسطینی با اشغالگران درگرفت.
119- کشتار بیت لاهیا
در حمله صهیونیستها به منطقه بیت لاهیا در شمال نوار غزه که در 4 ژوئن سال 2005 روی داد، 8 نفر شهید شدند که تعدادی از آنها کودک بودند. 14 نفر نیز در این حمله زخمی شدند که بیشترشان کودکان بین 5 تا 16 ساله بودند. در این حمله در حالی که محمود عباس خود را برای رقابت های انتخاباتی آماده می کرد، اولین و آخرین بار بود که واژه دشمن صهیونیستی را برای اسرائیل به کار برد.
120- کشتار شفا عمرو
در این حمله که با تیراندازی بی هدف یک جوان افراطی صهیونیست به سمت فلسطینیها صوت گرفت، 4 فلسطینی به شهادت رسیدند.
121- کشتار اسرای مصری
روزنامه مصری الجمهوریه در تاریخ 12 اکتبر سال 1995 تحقیقاتی را در مورد جنایات صهیونیستها بر ضد اسرای مصری انجام داد، در این تحقیقات معلوم شد که نظامیان اسرائیلی اسرای مصری را در منطقهای به صف کردند، آنها ادعا کردند که می خواهند زندانیان را آزاد کنند، روی آنها را به سمت دریا چرخاندند و به سمت آنها شلیک کردند این عملیات چندین بار تکرار شد و قریب به 3 هزار اسیر مصری به این ترتیب به شهادت رسیدند.
122- جنگ لبنان
قانا دو بار شاهد کشتار جمعی از سوی صهیونیستها بود. بار اول آوریل سال 1996 بود که در خلال عملیات خوشه های خشم که در آن 250 لبنانی به شهادت رسیدند، 110 نفر از اهالی قانا در میان آنها بودند. بار دوم در جریان حمله صهیونیستها به لبنان در سال 2006 بود که در اثر موشک باران جنگنده های صهیونیست در قانا 57 نفر جان خود را از دست دادند که تعداد زیادی از آنها زن و کودک بودند. در مجموع جنگ 33 روزه نیز 1084 لبنانی به شهادت رسیدند که دو سوم آنها غیر نظامی بودند.
123- جنگ اول غزه
این جنگ در روز شنبه 27 دسامبر سال 2008 با حمله جنگندههای صهیونیستی به یکی از زیرساخت های حماس آغاز شد. صهیونیست ها در این جنگ 22 روزه گرچه به هیچ یک از اهداف خود نرسیدند، اما 1400 فلسطینی را به شهادت رساندند که 80 درصد آنها غیر نظامی بودند.
124- جنگ دوم غزه
این جنگ که به جنگ هشت روزه معروف شد، در تاریخ 24 نوامبر سال سال 2012 با انفجار خودروی احمد الجعبری فرمانده نظامی حماس آغاز شد. در این کشتار جمعی که صهیونیست ها از انواع سلاحهای ممنوعه از جمله فسفر سفید استفاده کردند، 189 فلسطینی به شهادت رسیدند.
125- جنگ سوم غزه
این جنگ که طولانی ترین جنگ بین اسرائیل با یک طرف عربی لقب گرفت، از 8 ژولای سال 2014 آغاز و 51 روز به طول انجامید. رژیم صهیونیستی گر چه در این جنگ نیز در دستیابی به اهداف خود ناکام ماند و یقین پیدا کرد که دیگر نمیتواند شرایط حذف مقاومت فلسطین را برای خود محقق کند، اما 2 هزار و 16 فلسطینی را به شهادت رساند و بیش از 10193 نفر دیگر را زخمی کرد. در میان شهدا 541 کودک، 250 زن و 95 فرد مسن وجود دارد. در میان زخمیها نیز 3 هزار و 84 کودک، هزار و 970 زن و 368 فرد سالخورده به چشم میخورد.
موضوعات مرتبط: جنایات جنگی ، صهیونیست
برچسبها: 125 جنایت , صهیونیست , اسرائیل , فلسطین

شهید رمزی ابویابس
قهرمان عملیات دیروز
که به نفله شدن سه قلاده سرباز صهیونیست انجامید
شهید رمزی ابو یابس یکی از اسرای آزاد شده از بند زندانهای رژیم اشغالگر بود و به عنوان رئیس بخش پرستاری در یکی از بیمارستانهای بیت لحم فعالیت داشت.
صبح امروز پایگاه عبری زبان «0404» اشاره کرده بود در اثر عملیات زیر گرفتن در نزدیکی شهرک بیت امر در شمال شهر الخلیل، سه نظامی اسرائیلی جراحات سطحی دیدند.
موضوعات مرتبط: صهیونیست ، شهدا
برچسبها: صهیونیست , زندگی سگی , اسرائیل , فلسطین
مسئلهی فلسطین، امروز در رأس مسائل سیاسی دنیای اسلام و امّت اسلامی است. همه موظّفند از فلسطین و آزادی فلسطین و نجات ملّت فلسطین دفاع کنند و برایش مجاهدت کنند و کار کنند. [البتّه] دشمن در این زمینه هم درمانده است؛ این را بدانید. حالا اینکه ادّعا میکنند میخواهند قدس را پایتخت رژیم صهیونیستی اعلام بکنند، این از عجز اینها است، از ناتوانی اینها است
امروز متأسّفانه هستند حاکمانی در این منطقه و نخبگانی در این منطقه که به ساز آمریکا میرقصند! آنچه آنها میخواهند، انجام میدهند؛ برای آنها کار میکنند علیه امّت اسلامی و علیه اسلام! اینها به ضرر اسلام است! ما هیچ انگیزهای برای اختلاف با دولتهای مسلمان نداریم؛ ما معتقد به وحدتیم، ما علاقهمند به وحدتیم. این ایّام، ایّام هفتهی وحدت است. هفتهی وحدت را امام بزرگوار ما اعلام کرد؛ وحدت بین فِرَق اسلامی. و خدا را سپاسگزاریم که جمهوری اسلامی و ملّت ایران توانستند در عمل، بین خودشان و برادران مسلمانشان از فِرَق مختلف اسلامی، وحدت و برادری را ایجاد کنند. ما هیچ مشکلی و مسئلهای نداریم؛ امّا در مقابلِ این حرکت طالب وحدت، و دنبالِ حرکتِ علاقهمندِ به وحدت و مُستَهدِف(۱۱) وحدت، کسانی هستند که تصمیمشان بر ایجاد اختلاف و بر ایجاد جنگ است؛ سیاستشان این است و دارند دنبال میکنند این کار را.
خب چهکار کنیم در مقابل اینها؟ در مقابل این کسانی که سیاست آمریکا را در این منطقه دنبال میکنند، چه باید کرد؟ زبان ما زبان نصیحت است؛ بله، جهّالِ بعضی از این دولتها نسبت به ملّت ایران و جمهوری اسلامی حرفهایی میزنند که اینها قابل اعتنا نیست؛ بنای بر جواب دادن به تُرَّهات(۱۲) آنها نیست؛ ما بنای بر نصیحت داریم، ما نصیحت میکنیم. این کاری که بعضی از دولتهای منطقه، امروز دارند انجام میدهند در خدمت آمریکا، این به ضرر خود آنها است؛ این عاقبتش همانی است که در قرآن فرمود: خودشان را نابود میکنند. دشمن هر کاری بتواند، انجام میدهد. در داخل منطقهی ما این تکفیریها را راه انداختند برای اینکه به خیال خودشان جنگ مذهبی راه بیندازند، امّا خدای متعال توی دهن اینها زد و جنگ مذهبی راه نیفتاد و راه نخواهد افتاد. ما در مقابل تحریکشدگان دشمن، ایستادگی کردیم، ایستادیم و بحمدالله موفّق هم شدیم، لکن مسئلهی آنها مسئلهی مزدوری دشمن بود؛ جنگ مذهبی نبود، جنگ طائفی نبود، جنگ فرقهای نبود. دشمن این را میخواست؛ دشمن میخواست جنگ سنّی و شیعه راه بیندازد، منتها فرمود: اَلحَمدُللهِ الَّذی جَعَلَ اَعدائَنا مِنَ الحُمَقاء، خداوند متعال، دشمنانِ ما را احمق قرار داده. داعش در این منطقه تعداد افرادی که از سنّیها کشت و نابود کرد، بیشتر بود از آن تعداد افرادی که از شیعه کشت! اینها میخواستند جنگ سنّی و شیعه راه بیندازند. خدای متعال توی دهنشان زد. مقابلهی ما با نیروهای تکفیری، مقابلهی با ظلم بود، مقابلهی با تحریف اسلام بود؛ مبارزهی با گروهِ وحشیِ دور از اخلاق اسلامی و مدنیّت اسلامی و حقیقت اسلام بود که انسانها را زندهزنده آتش میزدند، انسانها را زندهزنده پوست میکندند، خانوادههای مسلمان را به اسارت میگرفتند و فساد سیاسی، فساد جنسی، فساد مالی، فساد عملی، همهجور فسادی، اینها را فرا گرفته بود. اینها عامل آمریکا بودند، عامل صهیونیسم بودند، دنبالههایشان هم هرجا باشند عامل آمریکا و عامل صهیونیسماند. این یک واقعیّتی است؛ ما در مقابل اینها ایستادیم. دنیای اسلام اگر بخواهد به عزّت برسد، بایستی وحدت را و اتّحاد و اتّفاق را از دست ندهد. دنیای اسلام اگر بخواهد به قدرت و عزّت برسد، باید در مقابل صهیونیسم بِایستد.
مسئلهی فلسطین، امروز در رأس مسائل سیاسی دنیای اسلام و امّت اسلامی است. همه موظّفند از فلسطین و آزادی فلسطین و نجات ملّت فلسطین دفاع کنند و برایش مجاهدت کنند و کار کنند. [البتّه] دشمن در این زمینه هم درمانده است؛ این را بدانید. حالا اینکه ادّعا میکنند میخواهند قدس را پایتخت رژیم صهیونیستی اعلام بکنند، این از عجز اینها است، از ناتوانی اینها است. در قضیّهی فلسطین دستهای اینها بسته است، با این کار هم بلاشک ضربهی بزرگتری خواهند خورد و دنیای اسلام در مقابل اینها خواهد ایستاد؛ قطعاً دشمن نمیتواند در قضیّهی فلسطین، موفّقیّت مورد نظر خودش را پیدا کند و فلسطین آزاد خواهد شد؛ تردیدی نیست که فلسطین آزاد خواهد شد. ممکن است اندکی دیرتر، اندکی زودتر، لکن قطعاً این اتّفاق خواهد افتاد و مبارزهی امّت اسلامی برای نجات فلسطین انشاءالله به نتیجه خواهد رسید.
موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسبها: اسرائیل , صهیونیست , یهود , فلسطین
بعد از اتمام این مذاکرات هسته ای ، شنیدم صهیونیست ها در فلسطین اشغالی گفتند : فعلاً با این مذاکراتی که شد ، تا ۲۵ سال از دغدغه ی ایران آسودهایم ؛ بعد از ۲۵ سال فکرش را می کنیم . بنده در جواب عرض می کنم اوّلاً شما ۲۵ سال آینده را نخواهید دید
در سی و نه سال گذشته همواره فلسطین به عنوان یکی از مسائل اساسی در حوزه سیاست خارجی جمهوری اسلامی مطرح بوده است و بر همین اساس سیاست منطقه ای ایران بر حمایت های سیاسی، نظامی و معنوی از گروههای مقاومت فلسطینی و همچنین تأکید بر عدم مشروعیت رژیم صهیونیستی استوار بوده است. بر اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، واژگانی چون حفظ کرامت و عزت انسانها، سعادت و رفاه بشری در کل جامعهی انسانی در سایهی صلح، امنیت، آزادی و برابری انسان، عدم مداخله در امور دیگر کشورها، حفظ استقلال و نفی سلطهجویی و سلطه پذیری مبنای اصولی سیاست خارجی را شکل میدهند.
این مسئله در رابطهی ایران با دیگر کشورها نمایان است. به طور مثال، جنگ تحمیلی هشت ساله و قطعنامهی سازمان ملل مبنی بر متجاوز بودن عراق، نشان داد که ایران هرگز خواستار جنگ افروزی نبوده است. از طرفی همزمان با آغاز مطرح شدن برنامه ی هسته ای، ایران به شکل داوطلبانه تمامی فعالیتهای هستهای اش را تعلیق کرد تا نشان دهد که در مسیر صلح و امنیت جهانی گام برمیدارد. از سویی دیگر، با برگزاری چندین دور مذاکرات با قدرتهای بزرگ، بیان داشت که از انرژی هستهای اش تنها در مسیر صلح آمیز استفاده میکند. جمهوری اسلامی، هیچ گاه کشوری را، چه به شکل رسمی و چه به شکل غیررسمی، به حمله ی نظامی تهدید نکرده است و همواره از برقراری صلح در منطقه و جهان حمایت کرده است. هنگامی که بحث مبارزه با تروریسم مطرح گردید، ایران علی رغم مشکلات عدیده با ایالات متحده، جزء کشورهای پیشگام برای این امر بود.
از نیمهی دوم قرن بیستم به بعد تهدیدهایی که از طرف رژیم جعلی صهیونیستی متوجه امنیت منطقهای و جهانی شده، این رژیم را به عنوان منبع تهدید و ناامنی در دنیا معرفی کرده است. این تهدیدها از ۱۹۴۸ شروع و به جنگ هشت روزهی غزه و تهاجم علیه سوریه رسیده و تاریخی تاریک برای سران این رژیم رقم زده است. از سوی دیگر، جایگاه فلسطین در مناسبات منطقهای و اهمیت آن در شکل گیری نظم منطقه ای وتلاش برای ارائه راهکارهای بازیابی جایگاه محوری این موضوع در مناسبات جهان اسلام از اولویت های اصلی جمهوری اسلامی بوده است.
در این میان، «مبارزه با رژیم غاصب صهیونیستی» فصل مشترک مواضع رهبر معظم انقلاب اسلامی در سالهای اخیر بوده است. در سال ۹۲ این فراز از سخنان حضرت آیتالله خامنه ای در حرم رضوی قابل تامل است:« اگر غلطی از آنها [سردمداران رژیم صهیونیستی] سر بزند، جمهوری اسلامی «تلآویو» و «حیفا» را با خاک یکسان خواهد کرد.» ایشان همچنین در جمع دانشجویان در روز ۱ مرداد ۱۳۹۳ با اشاره به مصائبی که بر مردم مظلوم فلسطین می گذرد افزودند: «این حوادث نمود «سیاست خشونت آشکار و مشت آهنینی» است که رژیم نامشروع و جعلی در عمر ۶۶ ساله خود، بارها و بارها با افتخار و گستاخی آن را به اجرا درآورده است. همانگونه که امام خمینی(ره) می فرمود اسرائیل باید از بین برود البته نابودی اسرائیل به عنوان تنها راه علاج واقعی، به معنای از بین بردن مردم یهود این منطقه نیست بلکه برای این کار منطقی، ساز و کاری عملی وجود دارد که جمهوری اسلامی آن را در مجامع بین المللی ارائه داده است.»
پس از آن در سال ۱۳۹۴رهبر معظم انقلاب فرمودند: «بعد از اتمام این مذاکراتِ هستهای، شنیدم صهیونیستها در فلسطین اشغالی گفتند فعلاً با این مذاکراتی که شد، تا ۲۵ سال از دغدغه ی ایران آسودهایم؛ بعد از ۲۵ سال فکرش را می کنیم. بنده در جواب عرض می کنم اوّلاً شما ۲۵ سال آینده را نخواهید دید. انشاءالله تا ۲۵ سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت؛ ثانیاً در همین مدّت هم روحیّه ی اسلامیِ مبارز و حماسی و جهادی، یک لحظه صهیونیستها را راحت نخواهد گذاشت؛ این را بدانند. ملّتها بیدار شدهاند، می دانند دشمن کیست؛ حالا دولت ها و بوق های تبلیغاتی و مانند این ها می خواهند جای دشمن و دوست را عوض کنند، امّا به جایی نمی رسند. ملّت ها –ملّت های مسلمان، بخصوص ملّت های منطقه- حواسشان جمع است و می دانند, خب، این وضع رژیم صهیونیستی و آن هم وضع آمریکا.»
در فهم تازهای از مناسبات منطقه ای که توسط انقلاب اسلامی ایران ترویج گردید، مجموعه هویتی جهان اسلام فارغ از تفاوتهای نژادی، قومی و مذهبی به عنوان یک امت واحده در برابر دشمنان صهیونیست قرار گرفتند که خاک مسلمانان را مورد تجاوز قرار داده بودند. این سیاست باعث گردیده است تا محور منازعات و صف بندیهای منطقه بر اساس مقاومت /سازش استوار گردد. لذا اهمیت فلسطین به این مسئله باز میگردد که موضوع فلسطین عنصر مهمی در تعریف نظم منطقهای و جایگاه ج.ا.ا است. قرار داشتن فلسطین به عنوان محور اتحادها و ائتلافهای منطقهای، ضمن اینکه بیشترین فرصتها را برای ملت فلسطین در راه آزادی قدس شریف فراهم میسازد، دارای وجوه بارزی در الگوی منافع ملی جمهوری اسلامی دارد. متقابلاً بزرگ ترین تهدید برای آینده فلسطین و همچنین اصلی ترین تهدید منطقه ای برای امنیت ملی جمهوری اسلامی، تعاریف جدید از مناسبات منطقهای است که به جای دوگانه اسلام/صهیونیسم بر مبنای مرزبندی جعلی شیعه/سنی ترویج شده از سوی نظام سلطه ایجاد شده باشد. چرا که در این میان اما رژیم صهیونیستی، از نظرها دور مانده است و موضوع فلسطین دچار غفلت گردیده است. گسترش جنگ داخلی سوریه، بحران دولت عراق در مبارزه با تروریسم، مشکلات سیاسی احزاب لبنانی، هرج و مرج در لیبی، و ظهور داعش همگی وقایعی بودند که طی همه آنها سیاست رژیم صهیونیستی سکوت و تماشا توأم با رضایت بوده است.
حتی فراتر از آن «ملک سلمان»، پادشاه عربستان سعودی و «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم صهیونیستی به عنوان دو چهره اصلی جنگ طلب در منطقه، با توجه به میزان اشتراک منافعشان در مخالفت با ایران وارد عرصه جدیدی از روابط متقابل شدهاند. اتحاد نا مقدسی که میان عربستان و رژیم صهیونیستی در حال شکل گرفتن است، چشمانداز جغرافیایی سیاسی منطقه را تغییر خواهد داد و بر مبنای ایده «دشمن دشمن، دوست من است» جبهه بندی جدیدی را شکل خواهد داد. تلاش آمریکا نیز بر این متمرکز است که با معرفی ایران به عنوان منبع اصلی تهدیدات منطقهای، رژیم صهیونیستی را به صورت دولتی فاقد تهدید در عرصه سیاست منطقه ای جلوه داده و زمینه های همکاری عربی – عبری را فراهم آورد. نتیجه این جبهه بندی منطقه ای این است که اساساً رژیم صهیونیستی و مسئله فلسطین یک عنوان یک موضوع دسته چندم معرفی شود.
همچنان که می دانیم، اساس شکل گیری رژیم صهیونیستی بر تشویق یهودیان به مهاجرت از سراسر جهان به فلسطین بود. با وجود آنکه صهیونیست ها موفق شدند جمعیت زیادی را در رژیم جعلی خود گرد هم بیاورند، اما امروزه این رژیم با پدیده ای به نام «مهاجرت معکوس» مواجه شده است. در این پدیده، ساکنان سرزمین های اشغالی به دلایل مختلف، به ویژه ناامنی مستمر و عدم تحقق رؤیای «رفاه اجتماعی»، اسرائیل را ترک و به کشورهای دیگر مهاجرت می کنند.
برخی گمان می کنند نقطه ثقل تهدید رژیم اشغالگر قدس فقط از عوامل بیرونی مانند جریان مقاومت است؛ در حالی که در یک راهبرد جامع باید به عوامل درونی و بیرونی همزمان توجه نمود به عنوان نمونه آمریکا که در نگاه اول به عنوان حامی اسرائیل غاصب محسوب می شود در برخی موارد می توان آن را در عوامل افول این رژیم جعلی کودک کش نیز لحاظ کرد.
بیش از شصت سال از اشغال سرزمین فلسطین توسط صهیونیستها و تشکیل دولت جعلی صهیونیستی “اسرائیل” میگذرد. البته سرزمین مقدس اسلامي فلسطین بیش از سی سال پیش از آن در اشغال دولت استعمارگر انگلیس بود و این دولت طی این سی سال زمینه اشغال فلسطین از سوی صهیونیستها را با آوردن یهودیان از اقصی نقاط دنیا به آنجا فراهم ساخت. واقعیت آن است که اسرائیل پس از شصت سال از هنگام تأسیس که با اشغال توام با خشونت نظامی سرزمین فلسطین بوده است، در سراشیبی قرار گرفته و به سمت فروپاشی حرکت میکند و صدای لرزیدن ستونهای این کاخ بلند و امن ادعایی صهیونیستها هر روز شدیدتر و بلندتر از پیش شنیده میشود.
در این میان، رسانه ها اساساَ حاصل مدرنیته و در فضای اومانیستی غرب شکل گرفته اند و طبیعی است که در این فضا در راستای اهداف و برنامه های غرب باشند. اساسا نظام رسانه ای غرب که هیمنه فرهنگی و تکنولوژیکی خود را بر سایر کشورها تحمیل کرده است به دنبال این است که مردم جهان، دنیا را آن طور که غرب می خواهد ببینند و تصویر کنند. این موضوع هم از لحاظ فرهنگی است و هم از لحاظ سیاسی, جهانی شدن که به غربی کردن جهان نیز میتوان از آن تعبیر کرد در همین راستا قابل تحلیل است.
در این بین طبیعی است که رسانه ها در اختیار و در راستای منافع غرب عمل کنند. در این شرایط رسانه های همواره بر قدرت اسرائیل تبلیغ می کنند و در مقابل جریان مقاومت و اسلام را تضعیف می کنند و علیه آنها تبلیغ می نمایند.
فرمایشات حکیمانه و دوراندیشانه مقام معظم رهبری این تصویرسازی واهی را شکست و مسلمانان و آزادی خواهان جهان را به افق بلندی رهنمون کرد تا در مقابل این هجمه و جوسازی غرب مرعوب نشوند و با توکل به خدا و قدرت ایمان به هدفی کمتر از نابودی دشمن پیمان شکن فریب کار خود قانع نشوند. رژیم جعلی اشغالگر قدس با چالشهای بیرونی و درونی متعددی مواجه است که موجودیت او را به خطر می اندازد هر چند این رژیم قصد دارد بر این عوامل سرپوش بگذارد و بعضا فرافکنی کند.
رژیم صهیونیستی در ده سال گذشته، در چهار جنگ مهم با حزب الله لبنان و گروه های مقاومت فلسطین شکست خورده است. نکته مهم در این مورد این است که اسرائیل توسط هم پیمانان غرب این رژیم به مدرن ترین سلاحها تجهیز شده بود. در جنگ ۳۳ روزه، ۲۲ روزه و هشت روزه، نیروهای مقاومت از لحاظ در اختیار داشتن تجهیزات نظامی در برابر اسرائیل، اوضاع چندان مناسبی نداشتند، اما با این وجود پیروز شدند.
اما در جنگ ۵۱ روزه، اوضاع تغییر کرد و مبارزان فلسطینی با رونمایی از تجهیزات نظامی خود، اسرائیلی ها را غافل گیر کردند و شکستی دیگر را متوجه اسرائیل نمودند. اکنون که گروه های مقاومت اعلام نمودهاند به تسلیحات و موشک های پیشرفته تری نسبت به قبل دست پیدا کرده اند، تهدیدات امنیتی بیش از پیش موجودیت اسرائیل و بقای این رژیم را به چالش خواهد کشید. بی شک تهدیدات امنیتی یکی از مهم ترین دلایل مهاجرت معکوس در اسرائیل است.
بنابراین نقاط ضعف اسرائیل و آمریکا در منطقه با مقاومت فلسطینی و لبنانی در مقابل تهاجم توسعه طلبانه اسرائیل آشکار شد. شکست چند مرحله ای این رژیم تنها در برابر جریان مقاومت در لبنان نشان داد که این رژیم و حامی اصلی آن یعنی دولت آمریکا چقدر شکننده هستند و اگر دولتهای اسلامی خوب سازماندهی شوند به راحتی نه تنها دشمن را از دستیابی به اهداف خود در تهاجم ناکام میگذارند بلکه میتوانند شکست سنگینی را بر آن تحمیل سازند.
در این بین شکست سه مرحله ای رژیم اشغال گر قدس در مقابل نیروهای حزب الله لبنان حائز اهمیت است. مرحله اول آن عقب نشینی نیروهای اشغالگر از لبنان پس اشغال آن از سال ۱۹۸۲ بود که با ضربات سنگین شهادت طلبانه مبارزان لبنانی علیه مراکز اشغالگران غربی و صهیونیستی انجام شد. مرحله دوم فرار صهیونیستها در سال ۲۰۰۰ از جنوب لبنان است. شکست بزرگ رژیم اشغالگر قدس درنبرد وعده صادق یا جنگ ۳۳ روزه در سال ۱۳۸۵ را می توان شکست مرحله سوم اسرائیل از مقاومت لبنانی دانست.
همچنین فرار از غزه پس از ۳۸ سال اشغال آن و مقاومت گسترده فلسطینیان در مناطق اشغالی و به ویژه در باریکه غزه علی رغم محاصره شدید آن، همه حاکی از قدرت جریان مقاومت و ناتوانی و ضعف اشغالگران است.
در این بین دو نکته مهم در دستاوردهای جریان مقاوت در راستای افول رژیم اشغالگر قدس قابل تبیین است:
کم رنگ شدن و از بین رفتن هراس از اسرائیل و درمیان گروههای مقاومت منطقه ای و کشورهای منطقه و پیدا شدن و افزایش این احساس که اسرائیل را میتوان به راحتی در جنگها شکست داد که این خود مانع مهمی در پیشبرد سیاستها و برنامههای این رژیم در منطقه است.
ورود گسترده جوانان فلسطینی (اعم از زن و مرد) به صحنه مبارزات ضد اشغال گری که حاکی از تداوم و گسترش این مبارزات در آینده است. هدف قرار دادن کودکان و نوجوانان توسط صهیونیست ها نیز حاکی از این نگرانی آنان است. همچنین شهادت کودکان و نوجوانان فلسطینی خود موج مخالفت های ضد صهیونیستی را در سراسر جهان و حتی در میان صهیونیست ها دامن زده است.
موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسبها: اسرائیل , صهیونیست , یهود , فلسطین
بعد از اتمام این مذاکرات هسته ای ، شنیدم صهیونیست ها در فلسطین اشغالی گفتند :
فعلاً با این مذاکراتی که شد ، تا ۲۵ سال از دغدغه ی ایران آسودهایم ؛
بعد از ۲۵ سال فکرش را می کنیم .
بنده در جواب عرض می کنم اوّلاً شما ۲۵ سال آینده را نخواهید دید ...
در سی و نه سال گذشته همواره فلسطین به عنوان یکی از مسائل اساسی در حوزه سیاست خارجی جمهوری اسلامی مطرح بوده است و بر همین اساس سیاست منطقه ای ایران بر حمایت های سیاسی، نظامی و معنوی از گروههای مقاومت فلسطینی و همچنین تأکید بر عدم مشروعیت رژیم صهیونیستی استوار بوده است. بر اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، واژگانی چون حفظ کرامت و عزت انسانها، سعادت و رفاه بشری در کل جامعهی انسانی در سایهی صلح، امنیت، آزادی و برابری انسان، عدم مداخله در امور دیگر کشورها، حفظ استقلال و نفی سلطهجویی و سلطه پذیری مبنای اصولی سیاست خارجی را شکل میدهند.
این مسئله در رابطهی ایران با دیگر کشورها نمایان است. به طور مثال، جنگ تحمیلی هشت ساله و قطعنامهی سازمان ملل مبنی بر متجاوز بودن عراق، نشان داد که ایران هرگز خواستار جنگ افروزی نبوده است. از طرفی همزمان با آغاز مطرح شدن برنامه ی هسته ای، ایران به شکل داوطلبانه تمامی فعالیتهای هستهای اش را تعلیق کرد تا نشان دهد که در مسیر صلح و امنیت جهانی گام برمیدارد. از سویی دیگر، با برگزاری چندین دور مذاکرات با قدرتهای بزرگ، بیان داشت که از انرژی هستهای اش تنها در مسیر صلح آمیز استفاده میکند. جمهوری اسلامی، هیچ گاه کشوری را، چه به شکل رسمی و چه به شکل غیررسمی، به حمله ی نظامی تهدید نکرده است و همواره از برقراری صلح در منطقه و جهان حمایت کرده است. هنگامی که بحث مبارزه با تروریسم مطرح گردید، ایران علی رغم مشکلات عدیده با ایالات متحده، جزء کشورهای پیشگام برای این امر بود.
از نیمهی دوم قرن بیستم به بعد تهدیدهایی که از طرف رژیم جعلی صهیونیستی متوجه امنیت منطقهای و جهانی شده، این رژیم را به عنوان منبع تهدید و ناامنی در دنیا معرفی کرده است. این تهدیدها از ۱۹۴۸ شروع و به جنگ هشت روزهی غزه و تهاجم علیه سوریه رسیده و تاریخی تاریک برای سران این رژیم رقم زده است. از سوی دیگر، جایگاه فلسطین در مناسبات منطقهای و اهمیت آن در شکل گیری نظم منطقه ای وتلاش برای ارائه راهکارهای بازیابی جایگاه محوری این موضوع در مناسبات جهان اسلام از اولویت های اصلی جمهوری اسلامی بوده است.
در این میان، «مبارزه با رژیم غاصب صهیونیستی» فصل مشترک مواضع رهبر معظم انقلاب اسلامی در سالهای اخیر بوده است. در سال ۹۲ این فراز از سخنان حضرت آیتالله خامنه ای در حرم رضوی قابل تامل است:« اگر غلطی از آنها [سردمداران رژیم صهیونیستی] سر بزند، جمهوری اسلامی «تلآویو» و «حیفا» را با خاک یکسان خواهد کرد.» ایشان همچنین در جمع دانشجویان در روز ۱ مرداد ۱۳۹۳ با اشاره به مصائبی که بر مردم مظلوم فلسطین می گذرد افزودند: «این حوادث نمود «سیاست خشونت آشکار و مشت آهنینی» است که رژیم نامشروع و جعلی در عمر ۶۶ ساله خود، بارها و بارها با افتخار و گستاخی آن را به اجرا درآورده است. همانگونه که امام خمینی(ره) می فرمود اسرائیل باید از بین برود البته نابودی اسرائیل به عنوان تنها راه علاج واقعی، به معنای از بین بردن مردم یهود این منطقه نیست بلکه برای این کار منطقی، ساز و کاری عملی وجود دارد که جمهوری اسلامی آن را در مجامع بین المللی ارائه داده است.»
پس از آن در سال ۱۳۹۴رهبر معظم انقلاب فرمودند: «بعد از اتمام این مذاکراتِ هستهای، شنیدم صهیونیستها در فلسطین اشغالی گفتند فعلاً با این مذاکراتی که شد، تا ۲۵ سال از دغدغه ی ایران آسودهایم؛ بعد از ۲۵ سال فکرش را می کنیم. بنده در جواب عرض می کنم اوّلاً شما ۲۵ سال آینده را نخواهید دید. انشاءالله تا ۲۵ سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت؛ ثانیاً در همین مدّت هم روحیّه ی اسلامیِ مبارز و حماسی و جهادی، یک لحظه صهیونیستها را راحت نخواهد گذاشت؛ این را بدانند. ملّتها بیدار شدهاند، می دانند دشمن کیست؛ حالا دولت ها و بوق های تبلیغاتی و مانند این ها می خواهند جای دشمن و دوست را عوض کنند، امّا به جایی نمی رسند. ملّت ها –ملّت های مسلمان، بخصوص ملّت های منطقه- حواسشان جمع است و می دانند, خب، این وضع رژیم صهیونیستی و آن هم وضع آمریکا.»
در فهم تازهای از مناسبات منطقه ای که توسط انقلاب اسلامی ایران ترویج گردید، مجموعه هویتی جهان اسلام فارغ از تفاوتهای نژادی، قومی و مذهبی به عنوان یک امت واحده در برابر دشمنان صهیونیست قرار گرفتند که خاک مسلمانان را مورد تجاوز قرار داده بودند. این سیاست باعث گردیده است تا محور منازعات و صف بندیهای منطقه بر اساس مقاومت /سازش استوار گردد. لذا اهمیت فلسطین به این مسئله باز میگردد که موضوع فلسطین عنصر مهمی در تعریف نظم منطقهای و جایگاه ج.ا.ا است. قرار داشتن فلسطین به عنوان محور اتحادها و ائتلافهای منطقهای، ضمن اینکه بیشترین فرصتها را برای ملت فلسطین در راه آزادی قدس شریف فراهم میسازد، دارای وجوه بارزی در الگوی منافع ملی جمهوری اسلامی دارد. متقابلاً بزرگ ترین تهدید برای آینده فلسطین و همچنین اصلی ترین تهدید منطقه ای برای امنیت ملی جمهوری اسلامی، تعاریف جدید از مناسبات منطقهای است که به جای دوگانه اسلام/صهیونیسم بر مبنای مرزبندی جعلی شیعه/سنی ترویج شده از سوی نظام سلطه ایجاد شده باشد. چرا که در این میان اما رژیم صهیونیستی، از نظرها دور مانده است و موضوع فلسطین دچار غفلت گردیده است. گسترش جنگ داخلی سوریه، بحران دولت عراق در مبارزه با تروریسم، مشکلات سیاسی احزاب لبنانی، هرج و مرج در لیبی، و ظهور داعش همگی وقایعی بودند که طی همه آنها سیاست رژیم صهیونیستی سکوت و تماشا توأم با رضایت بوده است.
حتی فراتر از آن «ملک سلمان»، پادشاه عربستان سعودی و «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم صهیونیستی به عنوان دو چهره اصلی جنگ طلب در منطقه، با توجه به میزان اشتراک منافعشان در مخالفت با ایران وارد عرصه جدیدی از روابط متقابل شدهاند. اتحاد نا مقدسی که میان عربستان و رژیم صهیونیستی در حال شکل گرفتن است، چشمانداز جغرافیایی سیاسی منطقه را تغییر خواهد داد و بر مبنای ایده «دشمن دشمن، دوست من است» جبهه بندی جدیدی را شکل خواهد داد. تلاش آمریکا نیز بر این متمرکز است که با معرفی ایران به عنوان منبع اصلی تهدیدات منطقهای، رژیم صهیونیستی را به صورت دولتی فاقد تهدید در عرصه سیاست منطقه ای جلوه داده و زمینه های همکاری عربی – عبری را فراهم آورد. نتیجه این جبهه بندی منطقه ای این است که اساساً رژیم صهیونیستی و مسئله فلسطین یک عنوان یک موضوع دسته چندم معرفی شود.
همچنان که می دانیم، اساس شکل گیری رژیم صهیونیستی بر تشویق یهودیان به مهاجرت از سراسر جهان به فلسطین بود. با وجود آنکه صهیونیست ها موفق شدند جمعیت زیادی را در رژیم جعلی خود گرد هم بیاورند، اما امروزه این رژیم با پدیده ای به نام «مهاجرت معکوس» مواجه شده است. در این پدیده، ساکنان سرزمین های اشغالی به دلایل مختلف، به ویژه ناامنی مستمر و عدم تحقق رؤیای «رفاه اجتماعی»، اسرائیل را ترک و به کشورهای دیگر مهاجرت می کنند.
برخی گمان می کنند نقطه ثقل تهدید رژیم اشغالگر قدس فقط از عوامل بیرونی مانند جریان مقاومت است؛ در حالی که در یک راهبرد جامع باید به عوامل درونی و بیرونی همزمان توجه نمود به عنوان نمونه آمریکا که در نگاه اول به عنوان حامی اسرائیل غاصب محسوب می شود در برخی موارد می توان آن را در عوامل افول این رژیم جعلی کودک کش نیز لحاظ کرد.
بیش از شصت سال از اشغال سرزمین فلسطین توسط صهیونیستها و تشکیل دولت جعلی صهیونیستی “اسرائیل” میگذرد. البته سرزمین مقدس اسلامي فلسطین بیش از سی سال پیش از آن در اشغال دولت استعمارگر انگلیس بود و این دولت طی این سی سال زمینه اشغال فلسطین از سوی صهیونیستها را با آوردن یهودیان از اقصی نقاط دنیا به آنجا فراهم ساخت. واقعیت آن است که اسرائیل پس از شصت سال از هنگام تأسیس که با اشغال توام با خشونت نظامی سرزمین فلسطین بوده است، در سراشیبی قرار گرفته و به سمت فروپاشی حرکت میکند و صدای لرزیدن ستونهای این کاخ بلند و امن ادعایی صهیونیستها هر روز شدیدتر و بلندتر از پیش شنیده میشود.
در این میان، رسانه ها اساساَ حاصل مدرنیته و در فضای اومانیستی غرب شکل گرفته اند و طبیعی است که در این فضا در راستای اهداف و برنامه های غرب باشند. اساسا نظام رسانه ای غرب که هیمنه فرهنگی و تکنولوژیکی خود را بر سایر کشورها تحمیل کرده است به دنبال این است که مردم جهان، دنیا را آن طور که غرب می خواهد ببینند و تصویر کنند. این موضوع هم از لحاظ فرهنگی است و هم از لحاظ سیاسی, جهانی شدن که به غربی کردن جهان نیز میتوان از آن تعبیر کرد در همین راستا قابل تحلیل است.
در این بین طبیعی است که رسانه ها در اختیار و در راستای منافع غرب عمل کنند. در این شرایط رسانه های همواره بر قدرت اسرائیل تبلیغ می کنند و در مقابل جریان مقاومت و اسلام را تضعیف می کنند و علیه آنها تبلیغ می نمایند.
فرمایشات حکیمانه و دوراندیشانه مقام معظم رهبری این تصویرسازی واهی را شکست و مسلمانان و آزادی خواهان جهان را به افق بلندی رهنمون کرد تا در مقابل این هجمه و جوسازی غرب مرعوب نشوند و با توکل به خدا و قدرت ایمان به هدفی کمتر از نابودی دشمن پیمان شکن فریب کار خود قانع نشوند. رژیم جعلی اشغالگر قدس با چالشهای بیرونی و درونی متعددی مواجه است که موجودیت او را به خطر می اندازد هر چند این رژیم قصد دارد بر این عوامل سرپوش بگذارد و بعضا فرافکنی کند.
رژیم صهیونیستی در ده سال گذشته، در چهار جنگ مهم با حزب الله لبنان و گروه های مقاومت فلسطین شکست خورده است. نکته مهم در این مورد این است که اسرائیل توسط هم پیمانان غرب این رژیم به مدرن ترین سلاحها تجهیز شده بود. در جنگ ۳۳ روزه، ۲۲ روزه و هشت روزه، نیروهای مقاومت از لحاظ در اختیار داشتن تجهیزات نظامی در برابر اسرائیل، اوضاع چندان مناسبی نداشتند، اما با این وجود پیروز شدند.
اما در جنگ ۵۱ روزه، اوضاع تغییر کرد و مبارزان فلسطینی با رونمایی از تجهیزات نظامی خود، اسرائیلی ها را غافل گیر کردند و شکستی دیگر را متوجه اسرائیل نمودند. اکنون که گروه های مقاومت اعلام نمودهاند به تسلیحات و موشک های پیشرفته تری نسبت به قبل دست پیدا کرده اند، تهدیدات امنیتی بیش از پیش موجودیت اسرائیل و بقای این رژیم را به چالش خواهد کشید. بی شک تهدیدات امنیتی یکی از مهم ترین دلایل مهاجرت معکوس در اسرائیل است.
بنابراین نقاط ضعف اسرائیل و آمریکا در منطقه با مقاومت فلسطینی و لبنانی در مقابل تهاجم توسعه طلبانه اسرائیل آشکار شد. شکست چند مرحله ای این رژیم تنها در برابر جریان مقاومت در لبنان نشان داد که این رژیم و حامی اصلی آن یعنی دولت آمریکا چقدر شکننده هستند و اگر دولتهای اسلامی خوب سازماندهی شوند به راحتی نه تنها دشمن را از دستیابی به اهداف خود در تهاجم ناکام میگذارند بلکه میتوانند شکست سنگینی را بر آن تحمیل سازند.
در این بین شکست سه مرحله ای رژیم اشغال گر قدس در مقابل نیروهای حزب الله لبنان حائز اهمیت است. مرحله اول آن عقب نشینی نیروهای اشغالگر از لبنان پس اشغال آن از سال ۱۹۸۲ بود که با ضربات سنگین شهادت طلبانه مبارزان لبنانی علیه مراکز اشغالگران غربی و صهیونیستی انجام شد. مرحله دوم فرار صهیونیستها در سال ۲۰۰۰ از جنوب لبنان است. شکست بزرگ رژیم اشغالگر قدس درنبرد وعده صادق یا جنگ ۳۳ روزه در سال ۱۳۸۵ را می توان شکست مرحله سوم اسرائیل از مقاومت لبنانی دانست.
همچنین فرار از غزه پس از ۳۸ سال اشغال آن و مقاومت گسترده فلسطینیان در مناطق اشغالی و به ویژه در باریکه غزه علی رغم محاصره شدید آن، همه حاکی از قدرت جریان مقاومت و ناتوانی و ضعف اشغالگران است.
در این بین دو نکته مهم در دستاوردهای جریان مقاوت در راستای افول رژیم اشغالگر قدس قابل تبیین است:
کم رنگ شدن و از بین رفتن هراس از اسرائیل و درمیان گروههای مقاومت منطقه ای و کشورهای منطقه و پیدا شدن و افزایش این احساس که اسرائیل را میتوان به راحتی در جنگها شکست داد که این خود مانع مهمی در پیشبرد سیاستها و برنامههای این رژیم در منطقه است.
ورود گسترده جوانان فلسطینی (اعم از زن و مرد) به صحنه مبارزات ضد اشغال گری که حاکی از تداوم و گسترش این مبارزات در آینده است. هدف قرار دادن کودکان و نوجوانان توسط صهیونیست ها نیز حاکی از این نگرانی آنان است. همچنین شهادت کودکان و نوجوانان فلسطینی خود موج مخالفت های ضد صهیونیستی را در سراسر جهان و حتی در میان صهیونیست ها دامن زده است.
موضوعات مرتبط: حضرت آیت اله خامنه ای ، صهیونیست ، فرقه ها
برچسبها: صهیونیست , 25 سال , آیت اله , خامنه ای
وزیر سابق اسرائیلی : به ریاض خواهیم رفت و به نتیجه نزدیک شده ایم
انور عشقی و دوری گولد
طی سفر جنرال سابق عربستان، انور العشقی و همراهانش به فلسطین اشغالی، نماینده ی چپ اسرائیل از حزب میریتس، عیساوی فریج، در مصاحبه با شبکه ی رسمی رژیم اسرائیلی به زبان عبری اعلام کرد که گروهی شامل نمایندگان جبهه چپ و تعدادی از بزرگان برای سفر به عربستان اماده میشوند.
بر اساس گفته ی روزنامه ی "رای الیوم" فریج گفت گروه عربستانی که دو هفته پیش با نمایندگان جبهه چپ دیدار داشت به تقویت روابط با رژیم اسرائیلی اظهار تمایل کرد.
و به نظر میرسد اظهارات نماینده فریج واهی نبوده که در همین راستا روزنامه ی "اورشلیم پست" اسرائیلی از وزیر امور اجتماعی سابق، میخائیل ملکیئور، که نایب وزیر خارجه هم بوده نقل کرده که اسرائیلی ها به زودی ان شاءالله خواهند توانست به عربستان سفر کنند.
طبق گزارش روزنامه، ملکیئور از عبارت "ان شاءالله" استفاده کرده و انرا به عربی گفته چرا که در زبان عبری مانند عربی این عبارت به معنی "اگر خدا بخواهد" میباشد.
گزارش ها حاکی از ان است که وزیر سابق اسرائیلی با گروه عربستانی به رهبری جنرال بازنشسته سعودی، انور عشقی، اخیرا دیدار کرده و گفته تسویه بین اسرائیل و عربستان نزدیک است و روزنامه ی اسرائیلی نوشته که نایب وزیر خارجه سابق، ملکیئور در اظهاراتی در نشست خبری با رسانه های انگلیسی گفت: روزی که اسرائیلی ها بتوانند به عربستان سفر کنند خواهد رسید و نزدیک خواهد بود، ان شاءالله. که عبارت اخر را به عربی بیان کرده است.
این اظهارات از جانب مسوول اسرائیلی سوالات زیادی درباره ی حقیقت روابط سری و علنی رژیم عبری و مسوولین پادشاهی عربستان برمی انگیزد. لازم به ذکر است جنرال عشقی دو هفته پیش سفر بحث برانگیزی به تل اویو داشته که طی ان با مدیر کل وزارت خارجه اسرائیل، دوری گولد و جنرال یوآف مردخای، مسوول هماهنگی فعالیت های رژیم در مناطق اسغالی فلسطین، دیدار کرد.
ملکیئور که عضو سابق کنیست از حزب "اسرائیل متحد" (امروزه به "پادگان صهیونیستی" معروف است) گفت که دیدارش با سعودی ها درباره ی مسائل دینی دیپلوماتیک بین دوکشور بود.
همچنین درباره ی قضیه ی فلسطینی اضافه کرد: به نرمی از فعالیت های حماس انتقاد شد ولی بدلیل مناسب نبودن موقعیت حاضران واقعا حماس را محکوم نکردند. و توضیح داد که دیدار بیشتر روی زمینه سازی برای توافقات مستقیم بین عربستان و رژیم اسرائیلی تمرکز داشت و از قضیه ی فلسطینی رد شد. و گفت: گروه سعودی به رهبری انور العشقی در سفر ماه گذشته به تل اویو و رام الله با محمود عباس و مسوولین مهم فلسطین در رام الله ملاقات داشت.
لازم به ذکر است که عربستان سفر انور عشقی و همراهانش را یک سفر رسمی نمیدانند بلکه یک اقدام شخصی العشقی تلقی میکنند. درحالیکه عشقی بدون موافقت مسوولین عربستان نمیتوانست به فلسطین اشغالی سفر کند.
براساس سایت "المصدر" اسرائیلی صحبت هایی در مورد اقدامات محمد بن سلمان، جانشین ولیعهد و وزیر دفاع عربستان، برای نزدیک شدن به رژیم صهیونیستی و بدست اوردن کمکش در قانع کردن امریکا برای حمایتش در گرفتن ولیعهدی به جای محمد بن نایف شده است. محمد بن سلمان حدود یک ماه پیش شخصا به امریکا سفر کرد.
العشقی چند ماه پیش در مصاحبه با یکی از شبکه های ماهواره ای عربی گفته بود که اگر ناتانیاهو با اقدامات صلح عربی موافقت کند و حقوق فلسطینی ها را رعایت کند، عربستان در تل اویو سفارت افتتاح میکند و اضافه کرد: ما دوست نداریم اسرائیل در منطقه جدا بیفتد.
موضوعات مرتبط: کامپیوتر و اینترنت ، اخبار
برچسبها: اسرائیل , عربستان , ریاض , فلسطین
افزايش شديد تعداد نوجوانان فلسطيني ، در زندانهاي رژيم صهيونيستي
اطلاعات سازمان زندانهای رژیم صهیونیستی نشان میدهد که در ماههای اخیر، تعداد نوجوانان فلسطینی، در زندانهای رژیم صهیونیستی، افزایش یافته است. دلیل این موضوع، انتفاضهی اخیر بوده که جوانان زیادی، در آن شرکت داشته اند.
این میزان، در بین زندانیان کمتر از سن 16 سال، که تعداد آنها 4 برابر شده، بیشترین افزایش را داشته است. این رقم، از 27 نفر در ماه سپتامبر، به 103 نفر در ماه فوریه رسیده است.
در بین این زندانیان، 5 نفر زیر سن 14 سال هستند تعداد زندانیان 16تا 18 سال از 143 نفر به 324 نفر و تعداد زندانیان 14تا 16 سال، از 27 نفر به 98 نفر افزایش یافته است. در میان این افراد دختران نوجوان کمتر از 14 سال نیز حضور دارند.
اطلاعات سازمان زندانهای رژیم صهیونیستی، نشان میدهد که در ماه سپتامبر، پیش از انتفاضهی سوم، 170 نوجوان به جرم ارتکاب جرایم امنیتی و ملی، در اسرائیل زندانی بودند که این رقم، در ماه فوریه امسال، به 438 نفر رسیده است.
علیرغم اینکه بیشتر نوجوانان زندانی به هیچ سازمانی وابسته نیستند، تنها به بهانه مظنونیت به جرایم امنیتی شامل پرتاب سنگ، بدون محاکمه در زندانهای رژیم صهیونیستی به سر میبرند.
این سوال مطرح است که یک نوجوان 14 یا 16 ساله ، چه خطر بزرگی دارد که باید بدون محاکمه زندانی شود و یک سال در زندان در میان زندانیان امنیتی سپری کند.
موضوعات مرتبط: صهیونیست ، اخبار
برچسبها: فلسطین , صهیونیست , اسرائیل , زندان های اسرائیل
از سوی یک خاخام صهیونیست صورت گرفت
«دفتر ملی دفاع از زمین و مقابله با شهرکسازی» درباره پیامدهای فتوای خاخامهای یهودی مبنی بر جایز بودن مسموم کردن آب روستاها و شهرهای فلسطینی هشدار داد.
بر اساس گزارش شبکه «المنار»، سازمان اسرائیلی «سکوت را میشکنند» فاش کرد که خاخام صهیونیستی «شلومو ملمید» رئیس شورای خاخامهای شهرکهای صهیونیستی در فتوایی اعلام کرد شهرکنشینان صهیونیست میتوانند آبهای آشامیدنی شهرهای فلسطینی در بخشهای مختلف کرانه باختری را مسموم کنند.
این سازمان به نقل از خاخام مذکور نوشت: هدف از مسموم کردن این آبها سوق دادن ساکنان محلی فلسطینی به ترک شهرهایشان است تا شهرکنشینان بر آن مسلط شوند.
دفتر ملی مقابله با شهرکسازی اعلام کرد: اینگونه فتواها همانند فتواهای سابق خاخامهاست که به اسرائیلیها اجازه میدهد محصول زیتون فلسطینیها را نابود کنند یا اموال آنها را بدزدند.
موضوعات مرتبط: اخبار ، فرقه ها ، پیامها
برچسبها: صهیونیست , خاخام , مسمومیت , آب
در جریان گفتگوهای صلح میان اسرائیل و فلسطین که در سالها 2013 و 2014 به ریاست «جان کری» وزیر امور خارجه آمریکا صورت گرفتند، «بلاک» اظهار داشت که «گروههای یهودی باید در طول فرآیند مذاکره خواستار حساسیت در قبال نیازهای امنیتی اسرائیل آنهم در یک منطقه پرتلاطم» شوند و اینکه گروههای مذکور «با توجه به سرسختی فلسطینیها باید آماده احتمال شکست گفتگوها باشند» پروژه اسرائیل وبسایتی با عنوان «آری به صلح» راه اندازی کرد و در آن بر «نیاز به حضور اسرائیل در دره اردن» تأکید کرد.
این وبسایت با ارائه اطلاعات گرافیکی مشروح از حضور اسرائیل در دره اردن واقع در کرانه باختری دفاع کرده است و به نقل از قطعنامه 242 شورای امنیت سازمان ملل نوشته است که اسرائیل باید از «مرزهای امن و ایمن» برخوردار باشد. این وبسایت نگفته است که قطعنامه 242 همچنین اسرائیل را ملزم ساخته است تا به اشغال کرانه باختری پایان داده و به مرزهای قبل از جنگ سال 1967 بازگردد. این موضع در سطح بینالمللی و از جمله توسط آمریکا موردپذیرش واقع شده است.
در سال 2009، پروژه اسرائیل به خاطر امضاهای مشکوک موجود در یکی از طومارهای ضد ایران که به سفارش این سازمان تهیه شده بود به دردسر افتاد. «اسپنسر آکرمن» در رابطه با طومار مذکور گزارش داد: «با بررسی دقیقتر امضاها سؤالاتی اساسی در رابطه با اصالت آنها مطرح میگردند. برای مثال، نام «وینس وینس» پای امضاهای شماره 84854 تا 85071 مشاهده میشود، هرچند پروژه اسرائیل مدعی است که اینها همه افراد مختلفی با نام مشابه «وینس وینس» هستند که در ایالات مختلف طومار را امضا کردهاند.
البته برخی از آنها از ایالات MN (مینهسوتا)،AZ (آریزونا)، یا PA (پنسیلوانیا) هستند که نام اختصاریشان قابلتشخیص است. با این حال، بقیه متعلق به ایالات GU، AA، XX و غیره هستند که از نامهای اختصاری بیمعنایی برخوردارند. امضاکننده شماره پنج «کامفیلاولی» نام دارد از شهر داوو واقع در ایالت تاریخی XX ، این موارد را صرفاً به خاطر تحت تأثیر قرار دادن خوانندگان ذکر نکردهام. بخش اصلی ماجرا هنوز باقی مانده است.
پروژه اسرائیل این اسامی را به عنوان حامیان پروپاقرص تحریمهای ایران فهرست کرده است: «ویاگرا کافمن» از لندن، ایالت نیویورک (امضاکننده شماره 84570)؛ «پورن سکس ویدئو» از لندن، ایالت نیویورک (امضاکننده شماره 62751 تا 62756)؛ «استیوپید ویت من» که نشانی خود را ذکر نکرده است (امضاکننده شماره 83780)؛ و ایکس باکس 360 اکسسوریز» از نیویورک (امضاکننده شماره 90046) [توضیح: اسامی مذکور نامهای واقعی نبوده و در واقع عبارات یا نامهای مستهجن هستند]
«آکرمن» به نقل از «جنیفر لازلو میزراهی» مؤسس و رئیس پروژه اسرائیل نوشته است که «آنها جزء فعالان هستند و از طریق یک مسیر امن در فرآیند امضای طومار شرکت میکنند. ما 140000 فعال داریم که با ما همکاری میکنند. بسیاری از آنها دارای نامهای مشابه هستند، زیرا با یکدیگر نسبت خانوادگی دارند.»
نظرسنجیها و تبلیغات
تأمین مالی نظرسنجیها درباره دیدگاه مردم آمریکا نسبت به اسرائیل و همسایگانش و همچنین تهیه آگهیهای تلویزیونی با هدف ترویج یک دیدگاه اسرائیل محور درباره خاورمیانه از جمله دیگر فعالیتهای اصلی پروژه اسرائیل محسوب میشوند. برای مثال، پروژه اسرائیل در اوایل سال 2004 پخش یک آگهی تلویزیونی 30 ثانیهای را در آمریکا آغاز کرد که به گفته خبرگزاری «یونایتد پرس اینترنشنال» «مادران قربانیانی که در نتیجه بمبگذاریهای انفجاری جان خود را از دست داده بودند» را به تصویر میکشید. این اقدام با هدف جلب حمایت مردم آمریکا از ساخت دیوار امنیتی حائل میان اسرائیل و کرانه باختری صورت گرفت.
شیوههای نظرسنجی که توسط پروژه اسرائیل مورد استفاده قرار گرفتهاند در بسیاری موارد توسط کارشناسان نظرسنجی به باد انتقاد گرفته شدهاند. در یک مورد در سال 2014 پروژه اسرائیل مدعی شد که نتایج یکی از نظرسنجیهایش نشان میدهند که «هر دو حزب آمریکا به طور گسترده از افزایش تحریمها» علیه ایران حمایت میکنند. با این حال، «دینا اسملتز» از کارشناسان نظرسنجی «شورای امور جهانی شیکاگو» در این رابطه اظهار داشت که نظرسنجی مذکور بیطرفانه نبوده است و نتایج آن را نمیتوان معتبر دانست.
«اسملتز» خاطرنشان ساخت که هنگامی که به طور شفاف و مستقیم از مردم سؤال میشد آیا آمریکا باید بر تحریمهای ایران بیفزاید یا نه اکثریت آمریکاییها (52 درصد) مخالف افزایش تحریمها بودند. حمایت از رسالت جنگطلبانه پروژه اسرائیل در رابطه با ایران هنگامی مشاهده میشد که این سازمان سؤالات نظرسنجی را به شکل مغرضانه طراحی میکرد و تلاش میکرد پاسخدهندگان را به تغییر دیدگاه مجاب کند.
نظرسنجیای که در ماه دسامبر 2013 توسط «فرانک لونتز» ناظر جمهوریخواه به نمایندگی از پروژه اسرائیل انجام گرفت نیز با انتقاداتی مواجه شد. بنابر گفته وبسایت موسوم به «تینک پراگرس» که به بررسی دیدگاه آمریکاییها درباره ایران میپردازد، نظرسنجی مذکور از «گزینههای غبرواقعگرایانهای» برخوردار بوده و «به پاسخدهندگان نمیگفت که وضع تحریمهای بیشتر در حال حاضر احتمالاً به شکست مذاکرات خواهد انجامید.»
نفوذ و ارتباطات سیاسی
پروژه اسرائیل بلافاصله پس از تأسیس به سرعت توجهات را به خود جلب کرد. برای مثال، در ماه اوت 2014 «آریمکل» سرکنسول اسرائیل در نیویورک که به تازگی به این سمت منصوب شده بود در اولین حضور خود در مراسمهای عمومی در آمریکا در مراسمی شرکت کرد که توسط پروژه اسرائیل بر روی یک قایق تفریحی در اسکله چلسی شهر نیویورک برگزار شده بود. نشریه «نیویورک سان» در این رابطه گزارش داد: «پروژه اسرائیل که در سال 2002 تأسیس شد در میان سازمانهای آمریکایی طرفدار اسرائیل یک تازهوارد به شمار میرود. اما به نظر میرسد سازمانهایی که در این حوزه جا افتادهاند از پروژه اسرائیل استقبال میکنند: در مراسم دیروز «مالکوم هونلین» معاون اجرایی کنفرانس روسای سازمانهای یهودی بزرگ آمریکا و «مایکل میلر» معاون اجرایی شورای روابط جامعه یهودیان نیویورک نیز حضور داشتند.»
کنفرانس خبری پروژه اسرائیل که در تاریخ 19 جولای 2007 در عمارت کنگره برگزار شد از این هم باشکوه بود. این کنفرانس در راستای جلبتوجه همگانی به «تهدید ایران» برگزار شد و در آن شماری از اعضای سابق و فعلی کنگره و کارشناسان معروف نومحافظهکار از جمله «فرانک گافنی» از اندیشکده «مرکز سیاست امنیتی» به سخنرانی پرداختند. به گزارش وبسایت پروژه اسرائیل، «براد شرمن» از اعضای جمهوریخواه کنگره، «مارک کرک» از اعضای جمهوریخواه کنگره (که اکنون سناتور است)، «جان پورتر» از اعضای جمهوریخواه کنگره، و «الیوت انگل» از اعضای جمهوریخواه کنگره از دیگر سخنرانان مراسم بودند. «انگل» که از اعضای هیئت مشاوران پروژه اسرائیل به شمار میرود در این مراسم خطاب به حضار اظهار داشت: «اینجا مونیخ ماست. ما باید به پا خواسته و به ایران بگوییم که نمیتواند افکار عمومی دنیا را به سخره بگیرد.»
بسیاری از کاندیداهای ریاست جمهوری سال 2008 از جمله سناتور «جو بایدن»، سناتور «سام براونبک»، سناتور «هیلاری کلینتون» سناتور «کریس دود»، سناتور سابق «جان ادواردز»، فرماندار سابق «مایک هاکابی»، و سناتور «باراک اوباما» بیانیههایی خطاب به کنفرانس خبری مذکور صادر کردند. «اوباما» در بیانیه خود گفته بود: «ایران یک کشور تحت کنترل روحانیون تندرو است که از تروریسم حمایت کرده و به طور علنی همسایگانش را تهدید میکند. دستیابی ایران به تسلیحات هستهای خطرناک است و ما نمیتوانیم چنین خطری را به جان بخریم. همه کشورها باید بدانند که با اینکه تهدیدات آشکار و غیرقابل تحمل ایران متوجه اسرائیل هستند اما رفتار این کشور تهدیدی برای همه ما محسوب میشود.»
با اینکه بسیاری از افراد مظنون به نومحافظهکاری که در هیئتمدیرههای سازمانهای همفکر حضور دارند پروژه اسرائیل را نمایندگی نمیکنند، اما وبسایت این سازمان آشکارا بسیاری از گروهها و شخصیتهای تندرو را تبلیغ میکند. وبسایت مذکور آثار اندیشکده «موسسه پژوهش رسانهای خاورمیانه» که توسط «میراو وورمسر» بنیان گذاشته شده است؛ «کلیفورد می» و «ولید فارس» از اعضای اندیشکده «بنیاد دفاع از دموکراسی»؛ «گافنی» و س.پی.اس؛ «دیوید ماکوفسکی» از اعضای اندیشکده «سیاست خاور نزدیک واشینگتن»؛ «ایلان برمن»؛ و «کن تیمرمن» از اعضای پروژه دادههای خاورمیانه را تبلیغ کرده است.
بر اساس گزارش شماره 990 پروژه اسرائیل که در سال 2012 منتشر شد، درآمد این سازمان در سال 2012 بالغبر 6 میلیون دلار بود که در مقایسه با سال قبل از آن یک افزایش 8/2 میلیون دلاری را نشان میداد .
موضوعات مرتبط: آموزش ، راههای نفوذ ، نفوذ
برچسبها: رسانه های ایران , اسرائیل , فلسطین , یهود