خبر رسیده که نچیروان بارزانی به تهران سفر کرده و قرار است با مقامات عالی کشور و رئیس جمهور دیدار کند .
من کارهای نیستم که بخواهم برای کشور خط و ربط تعیین کنم ؛
اما این مردک زبانباز و هفت خط در طول سالهای گذشته به هیچ یک از وعدهها و توافقاتی که داشته عمل نکرده است.
هر چند پس از پس گردنی وعده صادق عملاً باید دانسته باشد که ارباب صهیونیستیاش بسیار ضعیفتر از آن است
که بخواهد از پسافتادههای ملامصطفی حمایت کند؛
اما ما هیچ وقت نقشآفرینی آنها را در آشوبهای 1401 فراموش نمیکنیم
و جنایتهایی که رژیم صهیونیستی با حمایت مستقیم شخص مسعود صهیونیست
در کشورمان انجام داده است.
همه از سطح روابط این خانواده با رژیم صهیونیستی آگاه هستند
و میدانند که چه کثافتکاریهایی با هم دارند،
نچیروان بارزانی ، جز یکی از اعضای یک قبیله که مادام العمر قرار است بر شمال عراق،
جان و مال مردم این کشور حکومت کند ، چیز بیشری است؟
موضوعات مرتبط: سخن روز ، صهیونیست
برچسبها: بارزانی , صهیونیست , عراق , آشوب 401
آیا توجیه و دلایل نظامی نیز برای ورود نیروهای ایران به خاك عراق وجود داشت؟
بله؛ ایران با محاسبه و بررسی ملاكهای نظامی نیز، موظف و بلكه مجبور بود به جنگ ادامه دهد. در توضیح این اجبار، همانطور كه گفته شد، پس از فتح خرمشهر هیچگونه پیشنهادی برای صلح از هیچ مجمع رسمی و بینالمللی ارائه نشد و پیشنهادها تنها در حد آتشبس بود. از جنبه نظامی نیز وضعیت زیر حاكم بود كه در آن وضعیت پذیرش آتشبس غیرعقلایی و خلاف اصول نظامی بود:
1ـ ارتفاعات آقداغ، قلاویزان، میمك و مهریز در اختیار عراق بود و دشمن بر شهرهای قصرشیرین و مهران و دشت میمك تسلط دید و تیر داشت. علاوه بر آن، نفتشهر نیز همچنان در اختیار عراق بود و لذا توازن نظامی همچنان به نفع این كشور سنگینی میكرد.
2ـ به علت آنكه عقبه اصلی ارتش عراق آسیب اندكی دیده بود و اشتهای تجاوز همچنان در سران حكومت عراق وجود داشت، لذا امكان تجاوز عراق همچنان پابرجا بود.
3ـ پس از عملیات بیتالمقدس فاصله عراق با شهرهای اصلی ایران در جنوب (آبادان ـ خرمشهر) 500 تا 700 متر بود ولی ایران از شهر اصلی عراق در این منطقه 17 كیلومتر فاصله داشت، لذا با توجه به اینكه امكان تجاوز عراق منتفی نشده بود، برتری نظامی عراق همچنان تهدیدی علیه تمامیت ارضی ایران به شمار میرفت.
4ـ با توجه به باقی ماندن شاكله كلی ارتش عراق، خطر حمله مجدد به خاك ایران وجود داشت و نبودن تضمین بینالمللی و منطقهای برای جلوگیری از تجاوز مجدد عراق به ایران، بر اهمیت و جدی بودن تهدید و خطر میافزود. بنابراین تدبیر و اندیشه نظامی حكم میكرد تا زمانی كه دشمن خطرناك بود و امكان تجاوز مجدد او وجود داشت، بایستی او را تا حدی كه امكان تجاوزش مرتفع شود به عقب راند. همچنین باید از برتری نظامی خودی برای ایجاد فضای مناسب جهت برقراری صلح با ثبات استفاده كرد، كاری كه ایران به آن پرداخت.
موضوعات مرتبط: نظامی ، 8 سال دفاع مقدس
برچسبها: 8 سال , دفاع مقدس , عراق , آتش بس
▪️از روز گذشته تا این لحظه خبرها، عکسها و ویدیوهای متعددی در مورد عراق در فضای مجازی ما در حال منتشر شدن است که بسیاری از آنها فاقد سند و اعتبار است! مثلاً تصویری از حضور مقتدا صدر در هواپیما که به ایران پناهنده شده، یا ویدئویی از حمله به یک ایرانی و یا خبرهای دیگری در مورد بد و بیراه گفتن به ایران... بنابراین از دوستان، به ویژه کسانی که در فضای مجازی فعال هستند تقاضا دارم در انتشار چنین تصاویر و ویدئوهای دقت کنند! واقعاً جذب کردن چند مخاطب و افزودن چند فالوور ارزشش در برابر حفظ و حرمت رسانه و حفظ شعور مخاطب بیشتر است؟ اینکه شما تصویر چند سال پیش را منتشر میکنید که مقتدا صدر به ایران آمده و هیچ توجهی هم به ریش سفیدش در این روزها و روی سیاهش در عکس منتشر شده نکردهاید جای گله دارد!
▪️ اوضاع عراق متشنج است و برخیها میخواهند از شرایط سوء استفاده کنند؛ دشمن در فضای مجازی فعالیت گستردهای دارد و راست و دروغ را با هم مخلوط کرده و به مخاطب تحویل می چدهد در حالی که رسانههای رسمی ما سردرگم بوده و واقعاً خودشان آویزان فضای مجازی برای کسب خبر هستن، دقت کردن ادمینها و فعالان این حوزه در راستای انتشار اخبار درست و صحیح میتواند کمک کننده باشد. اعتماد به منابع موثق عراقی و کسانی که در این حوزه متخصص هستند بهترین کمک است.
▪️ در حال حاضر درگیریها و حملات عناصر مسلح وابسته به مقتدا صدر به اماکن دولتی و منطقه سبز بغداد ادامه دارد و مشخص نیست تا کی این روند ادامه پیدا خواهد کرد. با این حال در طول ساعتهای آینده نیروهای امنیتی عراق ناچار هستند در برابر این فتنهگری قد علم کرده و به آن خاتمه دهند. هر چند این انتظار وجود داشت که مرجعیت عراق در این زمینه ورود کرده و از ریخته شدن خون مردم بیگناه، به ویژه نیروهای امنیتی که وظیفه خود در حفظ و حراست از اماکن دولتی را انجام میدهند، جلوگیری کند! اما امان از اولاد بد...
موضوعات مرتبط: راهبرد و تحلیل
برچسبها: عراق , خبر فیک , اخبار دروغ , منافقین
۱. مقتدی صدر را از لحاظ شخصیتی فردی سبکسر، بیشفعال، کم صبر، قدرتطلب و ستیزهجو یافتهام که هر کاری میکند تا مطرح و در دید باشد؛ گاهی با هیاهو و هجمه و گاهی با قهر و عقبنشینی.
۲. پس از آنکه آیتالله حائری، به عنوان وصی شهید صدر، تلویحا مقتدی را فاقد صلاحیت رهبری و در عین در تلاش برای زعامت امور عراق خواند، مقتدی نیز برای چندمین بار اعلام کرد برای همیشه از سیاست کناره گیری میکند که برای این اعلام چند فرض و انگیزه از خوشبینانهترین حالت تا بدترین آن قابل طرح و تصور است:
یک. اقدامی احساسی و هیجانی.
دو. اعلام کنارهگیری به قصد بازگشت مجدد به قدرت با هدف مقطعی خنثی کردن موج منفی علیه خود و رفع اتهام قدرتطلبی.
سه. بههم ریختن اوضاع عراق با آزاد گذاشتن هواداران خود، همزمان با اعلام کنارهگیری از قدرت با هدف نفی انتصاب اقدامات خرابکارانه سرایا السلام به خویش.
۳. پیاده نظام جریان صدر را دو طیف تشکیل میدهد: یکی حامیان و هواداران خاندان صدر و شخص مقتدی، دیگری بعثیها و افراد شروری که تابلوی صدر را بستری دو سویه یافتهاند تا از یک طرف تحت پوشش آن فعالیت (خرابکاری) کنند و از سوی دیگر با مهندسی فکری مقتدی، او را به دوری از ایران و ضدیت با حشدالشعبی بکشانند.
۴. با ضربه هوشمندانه و به موقعی که آیتالله حائری بر بدنه هواداران صدر زده، طبیعتا طیف اول تا حدی زیرش کرده؛ اما تکلیف طیف دوم چه میشود؟ این طیف تا جایی که بتواند همچنان به نام هواداری از صدر حرکت میکند اما درجایی که گریزی از عبور از مقتدی را نداشته باشد، از او نیز عبور خواهد کرد.
۵. چند موضوع مهم در بیانیه آیتالله حائری وجود دارد که بیان میگردد.
اول آنکه بسیار بعید میدانم چنین بیانیه مهم، بینقص و تاریخیای بدون مشورت با بزرگان ایران بوده باشد.
دوم اینکه تشر زدن به صدر، اعلام حمایت از حشدالشعبی و درخواست تبعیت از رهبر انقلاب را همراه کرد با اعلام کنارهگیری از مرجعیت تا کمترین شبههای درخصوص جنگ قدرت و تصاحب میراث شهید صدر را باقی نگذارد.
سوم آنکه با اطلاع از برنامهای که دشمن علیه عراق دیده، پیش از وخامت اوضاع دست به کار شد تا هرچه زودتر و بیشتر از بدنه حامیان صدر بکاهد و او را منزوی نماید.
۶. در این اوضاع با توجه به رودست خوردن جریان فتنه در عراق، و همزمان شدن بیانیه آیتالله حائری، انصراف مقتدی و آشوب دوباره صدریها، نگران جا افتادن این تحلیل خدعهآمیز هستم که با ربط دادن بیانیه آقای حائری به انسداد مرزها و لغو پیادهروی اربعین، جماعتی مقدسنما را علیه این مرجع بصیر بشورانند.
۷. درخصوص کنارهگیری آیتالله حائری از مرجعیت توجه کنید که «اجتهاد» با «مرجعیت» تفاوت دارد.
مرجعیت مرتبه علمی نیست که انصراف از آن به منزله اسقاط مقام افتاء باشد؛ شانی اجتماعی است که حول ارتباط با مردم و پاسخ به سوالات شرعیشان میگردد.
مقام اجتهاد آیتالله حائری کماکان باقی است و منافاتی با صدور فتوا ندارد.
در مقام مثال، حکایت ایشان حکایت استاد دانشگاهی است که از کرسی تدریس کناره گیری کرده.
۸. درخصوص رفتارشناسی دشمنان باید گفت طبیعتا ترجیح آنان این هست از ظرفیت مقتدی برای اهداف خرابکارانه خود استفاده کنند که با توجه به اعلام کناره گیری او از سیاست فعلا این پروژه در هالهای از ابهام است و گزینههای دیگر یا تکرار الگوی آشوبهای بیسر مشابه آنچه سال ۹۸ در عراق و لبنان و ایران گذشت است و یا علم کردن چهرهای دیگر چون شیرازی و الصرخی.
۹. زمان نیز در اینجا موضوعیت داشت؛ از یک سو این فتنه همزمان با افزایش تنشهای جهانی و منطقهای و نزدیک شدن به ساعت صفر نابودی اسرائیل رقم خورده و از سویی دیگر اربعینی را هدف گرفته که میرفت تا پرشورترین اربعین تاریخ شود.
فعلا برای قضاوت و تحلیل قطعی زود است، اما تصور نگارنده بر آن است که اوضاع عراق رو به وخامت و آشوب فراگیر میرود مقدمات حمله خارجی را فراهم میآورد.
۱۰. در پایان به این مهم اشاره میشود که برای تحلیل اوضاع امروز عراق، حتما بیانیه اخیری که برای موسوی نوشتند تا از زبان او اعلام شود را بار دیگر بخوانید.
رد اوضاع کنونی عراق در آن بیانیه که مصداق مهندسی معکوس سیاسی است، به وضوح قابل مشاهده و نشان دهنده برنامهای است که برای کل منطقه دارند.
موضوعات مرتبط: راهبرد و تحلیل
برچسبها: عراق , صدر , آشوب , حشدالشعبی
خوب،همانگونه که پیشبینی میکردیم قاتل حاج قاسم و ابومهدی المهندس و یارانشان و همکار جدی امریکاییها در حال برنامه ریزی برای برگزاری انتخابات پارلمانی است. او سه سال پیش هم که به عنوان نخستوزیر موقت انتخاب شد، وظیفه داشت انتخابات پارلمانی برگزار کند، اما این انتخابات بیش از دو سال به درازا کشید و حالا هم هشت ماه پس از انتخابات به دلیل موشدوانی و خرابکاری شخص او، دولت انتخاب نشده است.
برخی منابع عراقی میگویند الکاظمی برای برون رفت از بحران!! طرح انتخابات زودهنگام پارلمانی را به طرفهای مختلف پیشنهاد کرده است! این را از قبل هم پیشبینی میکردیم که او در حال خرابکاری است تا بار دیگر انتخابات برگزار شود و دوره نخستوزیریاش برای تکمیل ماموریت محوله توسط امریکاییها چند ماهی تمدید شود. باید او را اردنگی از ساختمان نخستوزیری بیرون انداخت.
اما ماموریت محوله مصطفی الکاظمی چیست و چرا او نباید بیش از این در این جایگاه بماند و حضورش چه خطری میتواند داشته باشد؟ هر چند برخیها در ایران در تلاش هستند تا اعمال، رفتار و ماهیت او را سفید کرده و این عنصر وابسته به امریکا را به عنوان بهترین گزینه معرفی کرده تا همچنان سیاست فعلی را به پیش ببرد، اما هستند در کشور نهادهای مسوولی که به شکل میدانی و عملیاتی در عرصه حضور داشته و ماهیت الکاظمی را به صورت آنچه که هست، میشناسند نه آنگونه که عدهای در تهران پیش از سفرهای همیشگیاش به او درس میدهند که چگونه رفتار کند.
الکاظمی که همه مستندات موجود (با اطلاع کامل میگویم، حتی مقامات ارشد کشورمان هم این را میدانند و تایید میکنند) دست داشتنش در ترور حاج قاسم و ابومهدی المهندس را تایید میکند، هیچ وقت دوست ایران و ایرانی نیست، بلکه کسانی در که برخی مراکز عالی کشور نشسته و مسوول میز عراق در آن مجموعهها هستند در یک رقابت داخلی با سایر نهادها و شاید به دلیل ناآشنایی!! او را تایید میکنند و حتی به او گفتند که برود و واسطه روابط ایران و عربستان شود!!
اما او چه ماموریتی دارد؟ به صورت خلاصه میتوان ماموریتهایی که الکاظمی بر عهده دارد را اینگونه خلاصه کرد: او ماموریت دارد تا حضور نظامیان اشغالگر امریکایی در خاک عراق را برای همیشه تثبیت کرده و در بدترین حالت، آن را برای مدتزمان نامشخصی تمدید کند، او ماموریت دارد تا همه سیستم امنیتی و اطلاعاتی عراق را از نیروهای وابسته به حشد الشعبی (نیروهای سابق سپاه بدر و این روزها کتائب حزبالله و سایر گروههای نزدیک به ایران) پاکسازی کرده و افراد را با آدرسهایی که امریکاییها میدهند به مناطق دور افتاده بفرستد؛ چه اینکه این کار را را تمام و کمال کرده است؛
الکاظمی ماموریت دارد تا عراق را در جریان سازش عربی – صهیونیستی قرار داده و حتی یکی از نزدیکان خود را هم مامور این کار کرده است. حضور صهیونیستها در شمال عراق و فعالیت ماموران موساد در قالب سفارتخانه امریکا و برخی کشورهای اروپایی با اطلاع کامل الکاظمی صورت میگیرد. حضور او در نشست جده، در واقع تاییدی بود بر مسیر سازش با رژیم صهیونیستی که تنها حضورش در قدرت میتواند این مسیر را تکمیل و نهایی کند.
دیگر ماموریت او، در راستای تامین منافع اقتصادی رژیم صهیونیستی و بر علیه منافع اقتصادی ایران و محور مقاومت است. او باوجود سفرهای متعدد به تهران و وعدههای گوناگون به مقامات دولت ایران برای تکمیل راهآهن شلمچه به بصره، به دستور امریکاییها شخصا مانع از تکمیل این پروژه مهم میشود چرا که اگر این پروژه به نتیجه برسد، خلیج فارس از طریق و سوریه به مدیترانه وصل میشود و این کاملاً برخلاف مصالح و منافع دولت امریکا و رژیم صهیونیستی است چرا که آنها میخواهند از امارات به عربستان، اردن و در نهایت فلسطین اشغالی این مسیر راهبردی را تکمیل کنند.
الکاظمی به عنوان نخستوزیر عراق در طول دو سال گذشته با کمک امریکاییها، هستههای مختلف داعش را دوباره فعال کرده است. او به عنوان نخستوزیر عراق به ارتش و حشد الشعبی اجازه سرکوب نهایی داعش را نمیدهد و ارتش اشغالگر امریکا بدون هیچ مشکلی عناصر داعش را جابجا میکند، از مرزهای مشترک با سوریه عبور میکند و داعش نیز به صورت کامل در این مناطق حضور دارد. الکاظمی به عمد مرزهای عراق و سوریه را ناامن نگه داشته تا مسیر تهران – دمشق به بهرهبرداری نرسد!
الکاظمی به عنوان نخستوزیر عراق در حالی که ماموریت دارد تا از تمامیت ارضی عراق دفاع کند و در مقابل جداییطلبی بایستد و مانع از فروپاشی جغرافیایی عراق گردد، در طول دو سه سال گذشته هر آنچه که با خون ارتش و حشد الشعبی به دست آمد را دو دستی تقدیم طایفه صهیونیستی بارزانی در شمال عراق کرد. همکاری اطلاعاتی او با بارزانیها برای همه شناخته شده است. او در اقدامی که سر و صدای بسیاری برانگیخت بار دیگر کنترل شهر کرکوک را به صهیونیستهای بارزانی داد و در مورد منطقه شنگال هم چنین خیانتی به دستور ارباب امریکایی کرد.
الکاظمی در حالی که در طول سالهای گذشته هیچ موضع محکمی در برابر تجاوزات ارتش اشغالگر ترکیه در شمال عراق نگرفته و حتی در ماجرای اخیر قتل عام شهروندان بیگناه عراقی به وسیله توپخانه ارتش اردوغان تمام تلاش خود را بست تا مانع از تهییج افکار عمومی شود و تحت فشار همین فشارها ناچار دست به چند اقدام زد، اما در برابر کوچکترین اقدام ایران در دفاع از خود برای انهدام اماکن گروهکهای تروریستی در شمال عراق به کمتر از بازدید از آنجا اقدام نمیکند!
در این مورد میشود بسیار بیشتر نوشت، در مورد مسائل گمرکی ایران و عراق که آمار آن را به صورت کامل به امریکا میدهد، کنترل فرودگاهها، لغو کردن برخی قراردادهای مهم اقتصادی و نظامی چیزی ننوشتهام، اما فقط یادتان باشد که الکاظمی در حوزه پدافندی و راداری به امریکا قول داده فقط تجهیزات غربی خریداری کند. کسانی که آشنایی دارند، میدانند چه میگویم. او باید همه این ماموریتهای محوله را تکمیل کند و به همین دلیل حضورش در جایگاه نخستوزیر مهم است و اگر نباشد، نمیتواند ماموریت را به پایان ببرد.
هنوز این سوال وجود دارد، آیا در دولت رئیسی یا در نهاد حکومت و قدرت، در حلقه تصمیمگیر کشور ما باید هنوز چوب چهار نفر ابله را بخوریم که نشستهاند و نسخهپیچی میکنند؟ دست به سینه ایستادن الکاظمی و وعده وعیدهایش هیچ به درد این مملکت نمیخورد، او به هیچ عنوان گزینه مطلوبی نخواهد بود. ما دوستان بسیار خوبی در عراق داریم که آنها میتوانند عراقی امن و قدرتمند که دوستی خوب برای کشور ما باشد، بسازند نه یک قاتلِ عوضی را با دست خودمان بزرگ کنیم و مار در آستین خودمان پرورش بدهیم.
موضوعات مرتبط: راهبرد و تحلیل
برچسبها: قاتل حاج قاسم , عراق , الکاظمی , جنایت
جنایات رژیم بعث و استفاده از
سلاح های شیمیایی و هسته ای علیه ایران در طول جنگ تحمیلی
حکومت عراق در زمان صدام حسین به طرز گستردهای از سلاحهای شیمیایی برای مقابله با مخالفان و جنگ ایران استفاده کرد.
از حدود سال ۱۳۵۵، رژیم عراق با جمعآوری برخی از استادان دانشگاه و صرف بودجه لازم به جمعآوری اطلاعات دربارهٔ سلاحهای شیمیایی میکروبی و رادیواکتیوپرداخت و در هر سه زمینه، موفقیتهایی را به دست آورد.
صدام حسین از سال ۱۹۸۴ به بعد بطور گسترده از گاز تابون استفاده میکرد، اما این ماده گران بود و پیدا کردن مواد لازم برای ساخت آن هم سخت بود.
او بعدها بیشتر به سراغ گاز وی ایکس رفت که قدرت و دوام بیشتری داشت. او در سال ۱۹۸۸ حدود ۴ تن از این گاز را در اختیار داشت اما ماده شیمیایی که در حجم وسیعتری در دسترس او قرار داشت، گاز سارین بود صدام حسین به گاز خردل هم علاقه داشت، چرا که این گاز اثرات درازمدتی نظیر کوری، انواع سرطان، ناباروری و نقص عضوهای پیش از تولد داشت!
از سال ۱۳۶۳ استفاده گسترده عراق از گاز اعصاب، گاز تاولزا و گازهای عامل خون آغاز شد. تنها در یکی از موارد استفاده عراق از این قبیل سلاحها علیه شهروندان حلبچه در اسفند ۱۳۶۶ متجاوز از ۵۰۰۰ نفر غیرنظامی کشته و ۷۰۰۰ نفر دیگر مجروح شدند.
پروفسور گرهارد فرایلینگر استاد و رئیس سابق بخش جراحی پلاستیک دانشگاه وین، با مشاهده وضعیت نخستین گروه بیماران ایرانی که به دلیل مصدومیت ناشی از سلاح شیمیایی در سال ۱۹۸۴ به وین آورده شده بودند، راهی ایران شد و تلاشهایی برای اثبات استفاده صدام از سلاح شیمیایی انجام داد.
موضوعات مرتبط: 8 سال دفاع مقدس
برچسبها: جنایت , عراق , ایران , شهدا
هویزه مرکز یکی از بخشهای شهرستان دشت آزادگان در منطقهیعمومی غرب اهواز است که در جوار مرز بین المللی ایران و عراق قرارگرفته است. رژیم ددمنش حاکم بر عراق در سال 1359 با تهاجم گستردهیخود، آن شهر را به اشغال در آورد و با تجاوز خود به جان و مال وناموس مردم، دختران و زنان جوان را هتک حرمت نموده، در گورهایدسته جمعی دفن کردند و حتی به دختر بچگان کم سن و سال نیز رحمنکردند و با به اوج رساندن جنایات خود، روی جنایتکاران تاریخ راسفید نمودند.
حماسه آفرینان سپاه اسلام (متشکل از ارتش و سپاه) برای آزادسازی هویزه از چنگال خونین دشمن، عملیات نصر را در تاریخ15/10/59 در منطقهی غرب این شهر آغازکردند. در دقایق نخستِحمله، تمام خاکریزهای مقدم دشمن تسخیر میشود و با ادامهعملیات و محاصرهی دشمن، نزدیک دو هزارنفرازآنان به اسارت درمیآیند.
پس از نبردی سنگین، توپخانهی فعال دشمن به محاصره وبعد به تصرف در میآید. لحظه به لحظه خبرهای پیروزی سپاه اسلامموجی از شادی و امید در دلها بر میانگیزد تا این که متأسفانه باخیانت بنی صدر خائن و هم پیمانان او، پشتیبانی آنها قطع میگرددو تانکهای ایران به طرز مشکوکی از خطوط مقدم اقدام به عقبنشینی میکنند. نیروهای پیاده که شامل تعدادی از رزمندگان شهادتطلب سپاه بودند، به محاصرهی دشمن در میآیند.
تعدادی از تانکهاکه از غروب پانزدهم دی ماه در خواست سوخت و مهمّات میکردند،به غنیمت دشمن در میآیند.توپخانه با کمبود مهمّات مواجهمیشود و ... نیروهای سپاه، بسیج، عشایر، دانشجویان پیرو خط امامو تعدادی از نیروهای پیادهی ارتش در مقابل ادوات زرهی دشمنمیایستند. سید حسین علمالهدی فرمانده دلیر سپاه هویزه، به جنگشدیدی با دشمن میپردازد. تنها سلاح سنگین وی آر.پی. جی هفتاست که مهمّات آن نیز در حال تمام شدن است.
دشمن از مقاومتحسین به خشم آمده، تلاش میکند این دژ نفوذناپذیر را در هم بشکندولی هر بار با پایمردی و مقاومت بی نظیر او و یارانش مواجه شده وبا از دست دادن تعدادی تانک، زمینگیر میشود. تعدادی از نیروها هدف گلولههای مستقیم تانک قرار گرفته وشهید میشوند. حلقهی محاصره لحظه به لحظه تنگتر میشود ونفرات یک به یک به شهادت میرسند. حسین با آخرین موشک، یکتانک را به آتش میکشد و خود نیز هدف یک گلوله تانک شده بهشهادت میرسد. رزمندگان اسلام با غلتیدن در خون پاک خود، حماسهی هویزه راجاودان ساختند و بدین ترتیب نام هویزه در تاریخ کشورما با احترام ومظلومیت باقی ماند.
عملیات نامنظم و در نوع خود گسترده «نصر»، با هدف آزادسازی «جفیر»، «پادگان حمید» و در نهایت «خرمشهر» و شرق بصره طرحریزی شد. بنا بر آن بود تا با دستیابی به اهداف مورد نظر، نیروهای دشمن تا حومه شهر «بصره» تعقیب شوند. این طرح فراگیر و بزرگ در روز15 دی ماه1359، با استعداد سه تیپ زرهی از لشکر6 و لشکر 92 زرهی اهواز و دو گردان پیاده از نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، همچنین شماری از افراد ستاد جنگهای نامنظم به اجرا در آمد. رزمندگان اسلام از دو محور جاده حمیدیه- سوسنگرد و هویزه وارد عمل شدند. در آغاز، کار با موفقیت چشمگیری پیش رفت و شمار فراوانی از سربازان و افسران عراقی به اسارت نیروهای خودی در آمدند، اما به دلیل عدم برنامه برای حفظ و تثبیت دستاوردهای عملیات و ضعف طراحی، رزمندگان مجبور به عقبنشینی شدند. طی این روند نزدیک به یکصد و چهل تن از پاسداران ودانشجویان پیرو خط امام به فرماندهی شهید سیدحسین علمالهدی- فرمانده سپاه هویزه- در حلقه محاصره دشمن قرار گرفته و پس از مقاومت دلیرانه به شهادت رسیدند. این عملیات دومین تجربه ناموفق ارتش جمهوری اسلامی ایران در حملات گسترده بود که به مدت سهروز به طول انجامید. در این حمله علیرغم شکست حلقه محاصره شهر سوسنگرد، هویزه در27 دی ماه1359 به اشغال نیروهای دشمن درآمد و با خاک یکسان شد. پس ازپایان عملیات نصر، معروف به نبرد هویزه، تعداد1800 تن از نیروهای دشمن کشته، زخمی و اسیر شدند. همچنین55 دستگاه تانک،3 فروند چرخبال و50 دستگاه خودروی دشمن منهدم شد.
موضوعات مرتبط: 8 سال دفاع مقدس
برچسبها: جنایت , عراق , ایران , شهدا
«مهند» از سربازان واحد کماندویی ارتش عراق بود که در ماجرای حمله به سوسنگرد حضور داشته است. او در کتاتب خاطراتش روایت کرده است:«در ورودی شهر، چند پاسدار را دیدم. آنها پس از مشاهده ما کمین گرفتند و جنگ تن به تن درگرفت. دود و غبار از گوشه و کنار شهر بلند بود و صدای انفجار و شلیک گلوله لحظهای قطع نمیشد. کماندوها به شهر ریخته بودند و هر کاری که برای ویرانی و کشتار مردم میتوانستند، انجام میدادند. چند لحظه بعد در خیابان اصلی، متوجه خانوادهای شدم.
طفل پنج ساله در آغوش مادرش به شدت گریه میکرد. دست چپش از بازو ترکش خورده بود و خونریزی داشت. مادر و دختر به هر طرف که میدویدند با سربازان ما مواجه میشدند یا انفجار خمپارهای آنان را به زمین میچسباند. وقتی آنها را مستأصل و درمانده دیدم خودم را به آنها رساندم و رو به مادر کردم و گفتم که شیعهام و اهل کربلا .گفتم از من نترسید و اجازه دهید پسر کوچکتان را به بهداری برسانم تا زخمش را پانسمان کنند. از آنان خواستم که به من اعتماد کنند. اما اعتماد نکردند و از من خواستند از آن جا دور شوم. پس از کمی صحبت، اعتماد مادر طفل را جلب کردم ولی دخترش که تقریباً۱۸ساله بود قبول نکرد. او میگفت لازم نکرده که عراقیها ما را معالجه کنند. در ادامه حرفهایش اضافه کرد که اگر شما میخواستید ما را معالجه کنید چرا این طور وحشیانه به شهر ما حمله کردید.
جوابی نداشتم و نمیدانستم چه بگویم. من در آن لحظه خودم را گناهکار میدانستم. گروهبان سومی داشتیم به نام «عبدالامیر خشام» اهل ناصریه،گفت: «بیا، بیا با هم برویم داخل خانه.» داخل کوچه شدیم و با شکستن در، به خانه رفتیم. در یکی از اتاقها، کنار پنجره، پیرمردی روی صندلی نشسته بود، یک پا هم نداشت. اتاق به هم ریخته و تاریک بود. اولین چیزی که نظرم را جلب کرد شال سبز دور گردن پیرمرد بود، فکر کردم که حتماً سید است. گروهبان عبدالامیر پس از من وارد اتاق شد. با دیدن پیرمرد یکه خورد. پیرمرد با چشمان پرجاذبهاش نگاه مان میکرد. گروهبان عبدالامیر جلوتر رفت و در مقابل پیرمرد ایستاد. پیرمرد یکریز نگاهش کرد. گروهبان کلاشینکف خود را بالا آورد. بعد دهانه لوله را روی سینه پیرمرد جابهجا کرد. من پشت سر گروهبان بودم.
احساس کردم که آنها چشم در چشم هم دوختهاند و ذرهای ترس و واهمه در پیرمرد نیست. لحظهها به سختی سپری میشد. ناگهان ۵ یا ۶ گلوله از کلاشینکف گروهبان عبدالامیر در سینه پیرمرد نشست. پیرمرد در میان دود و باروت از روی صندلی به زمین غلتید. در همین حال شال سبز از گردنش باز شد و روی خونها افتاد. کمی بعد، به افراد خودمان ملحق شدم و اصلاً حال طبیعی نداشتم. به هر جا نگاه میکردم جسد و خون بود. شهر هر لحظه ویرانترمیشد. مردم شهر روی دیوار و در خانهها با عجله نوشته بودند: «امانة الله و رسوله» در خانههای بسیاری قرآن و نهجالبلاغه را دیدم و همین طور کتابهای اسلامی را. همه اینها در حالی بود که در تبلیغات به ما میگفتندایرانیها آتشپرست و مجوس هستند.»
موضوعات مرتبط: 8 سال دفاع مقدس
برچسبها: جنایت , عراق , ایران , شهدا
نام عملیات :
کربلای 3
زمان عملیات :
11 شهریور 1365
مکان عملیات:
جنوب شرقی راس البیشه – شمال غربی خلیج فارس
ارگان عمل کننده :
نیروی دریایی سپاه پاسداران
تلفات دشمن :
(کشته، اسیر، زخمی)
550
اهداف عملیات :
انهدام سکوهای نفتی بر روی اسکله البکر عراق و کاهش توان اقتصادی و نظامی دشمن
موضوعات مرتبط: 8 سال دفاع مقدس
برچسبها: عملیات , کربلای 3 , دفاع مقدس , سپاه
گفته های دوستم از مسافرت اربعین
من یه خصوصیت دارم
کار اشتباهی از کسی ببینم بهش میگم
مخصوصا که کارش مزاحمتی برای یک جمعی داشته باشه
دیشب تو یه موکب میخواستیم بخوابیم دیدم بوی سیگار میاد، منم انقدر بدم میاد از سیگار، خیلی حساسم
دیدم یه جوان عراقی تو فضای بسته سیگار روشن کرده، گفتم فضا بستهاس برو بیرون سیگار بکش، چندبارگفتم تا مجبور شد خاموشش کرد
امشبم همین اتفاق افتاد، یکی بغلمه دیدم سیگار روشن کرده گفتم بیرون سیگار بکش فضا بستهاس. خیلی با اقتدار گفت نه، یکبار دیگه بهش گفتم بازم خیلی ریلکس گفت نمیرم بیرون، دیشبی یه جوان لاغر بود، امشبی یه بزرگساله با یه هیکل ورزشکاری، فکر کنم تو برنامه قویترین مردان عراق شرکت میکرده. خلاصه دیدم خیلی به صلاح نیست تذکر رو ادامه بدم، تو دلم گفتم حالا یدونه سیگار اشکال نداره، البته اگه دوتاهم میکشید مشکلی نداشت
ولی من تذکرمو دادم بالاخره
الانم اون بنده خدا خوابش رفته. یَک خُرخُری میکنه صدای کُمباین میده نمیذاره بخوابیم. البته واقعیتش صدای کمباین تاحالا نشنیدم. حد میزنم صداش مثل خُرخر اینه
موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسبها: اربعین , زیارت , عراق , سیگار کشیدن
با دوستم امروز تلفنی از عراق ، صحبت میکردم
مطلبی گفت که برام جالب بود و در این قالب براتون بازگو میکنم :
این روز ها در کشور عراق با پدیدهای روبرو هستیم که زائران ایرانی به زبون عربی صحبت میکنن و مردم عراقی به زبان فارسی
امروز میخواستم آدرس بگیرم از یه عراقیه گفتم:
اَین شارع بناتالحسن یعنی خیابان بناتالحسن کجاست
عراقیه گفت : مستقیم برو بعد بپیچ سمت چپ. (تازه چ و پ ندارن عربا)
منم گفتم: شکراََ جزیلاََ
اونم گفت: خواهش میکنم
کلا اینجا نصفشون ایرانین
نصف دیگشونم اصالتاََ ایرانین
موضوعات مرتبط: دل نوشته ها ، پیامها
برچسبها: عراق , اربعین , کربلا , فارسی و عربی
ایجاد جنگهای طایفه ای بین ملت عراق و اختلاف افکنی بین نیروهای مقاومت
مهمترین مساله ای که ملت عراق از زمان سقوط صدام به دست امریکا تا کنون از آن رنج میبرد درگیریهای مذهبی نه فقط بین شیعه و سنی بلکه بین کل طوائف مذهبی است که حتی بر گروههای سیاسی این کشور موثر واقع شده است و این مساله ای است که بزرگترین، آزادترین و دموکراتیکترین ملتها را نابود میکند.
شایان ذکر است که در سالهای اخیر و پس از تسلط داعش بر مناطق وسیعی از عراق و استفاده از روشهای کشتاری که هیچکدام از طوائف مذهبی عراق، مسیحی یا مسلمان، سنی یا شیعه و حتی کردها هم از آن در امان نماندند نشانههای خوبی در زمینهی وحدت در این کشور ظاهر شد و ملت عراق با همبستگی و انسجام در مقابل این تلاشهای شنیع ایستادگی کرد و برای اولین بار در مقابل فرقه گرایی و تنش بین سنی ، شیعه و کردها که یکپارچگی این کشور و دموکراسی شکننده اش را تهدید میکرد ایستادگی کردولی در عین حال نخبگان سیاسی عراق قادر به ایجاد راه حلی برای پایان دادن به بحران موجود بین احزاب داخل پارلمان این کشور نشدند.
این جریان باعث طمع برخی قدرت ها که در عراق منافع سیاسی و اقتصادی دارند گردیده است و عشایر سنی و شیعه به دلیل درک این خطر که منطقه را در بر گرفته با کردها متحد شده اند و تشکیل گروههای مقاومت ملی مانند پیشمرگه کرد که اشخاص و نیروهای عشایر سنی را نیز در بر میگیرد و همچنین نیروهای بسیج مردمی که تعداد زیادی از آنها رزمندگان سنی هستند دلیلی بر این مدعا است.
دست هایی که دنبال متزلزل کردن امنیت عراق هستند راهی بجز ایجاد اختلافی جدید بین ملت عراق ندارند و این امری است که به طور خاص در دو سال اخیر به آن پرداختهاند واز این امر نه فقط سیاسیون و ملت عراق بلکه حتی نیروهای مقاومت عراقی نیز رنج میبرند.
عراق در اواخر سال گذشته شاهد وقایعی بود که بارزترین آنها به آتش کشیدن پرچم عراق و همچنین پرچم اقلیم کردستان توسط برخی افراط گرایان فرصت طلب بود. قدرتهایی که مسئول این واقعه بودند و گروههای تند رو را به انجام چنین اقداماتی تحریک میکردند گمان میکردند که ملت عراق به زودی تحت تاثیر این اقدامات قرار خواهد گرفت ولی سرعت اتحاد آحاد مختلف صفوف ملت عراق مخصوصا بعد از صدور بیانیهی حکومت این کشور و اعلام آن توسط خالد شوانی سخنگوی وقت دولت که نسبت به هرگونه اختلاف افکنی بین ملت هشدار داده بود و این اعمال را منافی ارزشهای ملی و ارکان قانون اساسی و قوانین این کشور و همچنین مخالفت با درخواستهای مرجعیت در رابطه با انسجام وحدت ملت عراق در تمام زمینهها در حالیکه نیروهای پیشمرگه و بسیج مردمی شانه به شانهی ارتش این کشور و پلیس فدرال و عشایر سنی در حال مبارزه با دشمن هستند دانست.
قدرتهای غربی و در راس آنها امریکا و برخی از دول همسایهی عراق از طریق نزدیک شدن به برخی از احزاب، سیاست مداران و علمای دینی مانند مقتدی صدر رهبر جریان صدر که با حکومت العبادی و برخی از احزاب سیاسی عراق به دلیل فساد مزمن حاکم بر دستگاه حکومتی این کشور دچار مشکل شده و حمایت مالی و سیاسی از آنان سعی در برانگیختن این اختلافات دارند ولی با تمام این جریانات لازم به ذکر است که وحدت ملت عراق مادامی که اشخاصی وجود دارند که پایه های وحدت ملی این کشور را محکم می کنندبار دیگر دچار تفرقه نخواهد شد و تصمیم این ملت برای حفظ وحدت ملی از بین نخواهد رفت.
موضوعات مرتبط: اخبار
برچسبها: جنگ طایفه ای , اختلاف افکنی , مقاومت , عراق
نفوذ آمریکایی صهیونیستی در عراق بواسطهی دست نشانده های عربستان
با این منطق می توان تمام رخدادهایی که در فضای سیاست زدهی عراق در حال رخ دادن است را از زوایای مختلف با وجود تمام اختلاف نظرها تحلیل کرد.
کسی که اظهارات دولتهای همسایه که در زمینه های سیاسی چند نوع ولی در روشهای خونین یکی هستند را پی گیری کند سریع متوجه این امر میشود که نمیتوان سعی برای نفوذ در منطقه را از تحلیل این موضع گیریها کنار گذاشت. واین امر فقط مختص به کشورهای همسایه نمیشود بلکه قدرتهای جهانی هم در سعی برای نفوذ در منطقه و مخصوصا عراق هستند اما اتفاقاتی که در در جریان است حاکی از عدم سیطرهی قدرتهای جهانی بر عراق است بدین خاطر این کشورها در حال استفاده از دولت های همسایه برای نفوذ در عراق با اسلوبی متفاوت هستند.
شایان ذکر است که نفوذ امریکا در عراق از سال 2003 و بعد از سقوط صدام رو به کاهش نهاد و بعد از خروج کامل نیروهای امریکایی در سال 2011 و در زمان حکومت نوری مالکی و همچنین بعد از انتشار داعش در منطقه و علی الخصوص در عراق و سوریه نفوذ این کشور در عراق رو به افزایش نهاد زیراکه این گروه مناطق زیادی از عراق را در سال 2014 اشغال کرد. ایالات متحده به اصلاح سیاستهای خود در عراق برای سیطرهی سیاسی بر این کشور و افزایش نفوذش پرداخت و این کار را از طریق کمک به کناره گیری مالکی از قدرت و بالا امدن حیدر العبادی از سویی و اقدام به حملات هوایی بر علیه داعش و فرماندهی پیمان ضد داعش از جهتی دیگر انجام داد. به علت وضعیت سیاسی حاکم بر داخل عراق ترجیح داده میشود که این معادله با شکست روبرو شود.
در پی این وقایع امریکا به همراه همپیمان اصلی اش یعنی رژیم صهیونیستی اقدام به افزایش نفوذ در عراق به واسطه ی یکی از دولت های همسایه یعنی عربستان سعودی کرده است.
که در سالهای اخیر سعی در نفوذ نه فقط در این کشوربلکه در کل منطقه را دارد بالاخص بعد از به حکومت رسیدن ملک سلمان هنگامی که اقدام به بوجود آوردن تغییرات اساسی در سیاست خارجی خود کرده و از آن پس و مخصوصا بعداز سقوط دولت هایی که عامل قدرت عربستان در منطقه بوده اند و نمی توان فراموش کرد که جریان سوریه برای عربستان جریانی خسارت بار بوده است.
بدین خاطر این کشور اقدام به انجام تلاشهایی برای گسترش نفوذ خود ابتدا در جنوب عراق که مرزهای زیادی با این کشور دارد کرد که از آن جمله می توان به فتاوای بزرگان علمای عربستان در رابطه با انجام فعالیت های تروریستی و همچنین تعیین ثامر السهبان که دارای سابقع در زمینه ی تروریسم و حمایت از گروههای تروریستی است به عنوان سفیر این کشور در عراق اشاره کرد.
و شایان ذکر است که یکی از دلایل وجود تعداد زیادی از تروریست های دارای تابعیت عربستان در عراق وجود السهبان است که از هنگامی که کلیدهای سفارت سعودی را در دست گرفته است تجهیز تروریست های سعودی داعش ادامه و افزایش پیدا کرده است.
عربستان که به دستور امریکا و اسرائیل مامور به افزایش نفوذ خود در عراق است اقدام به برداشتن قدمهای مهمی کرده است که برروی آیندهی عراق و همینطور بر سیاستمداران آیندهی این کشور تاثیر خواهد گذاشت و بارزترین این اقدامات که میتوان به تلاش این کشور برای نزدیک شدن به وزیر دفاع عراق خالد العبیدی و مردان نظامی اش از طریق ثامر السبهان و همچنین تلاش برای نزدیک شدن به رهبران عراق و احزاب سیاسی این کشور که در درگیریهای سیاسی در پارلمان غرق شدهاند مانند جریان صدر و ... اشاره کرد و یکی از راهکارهایی که عربستان در پیش گرفته است دادن بورسیهی تحصیلی امریکا به جوانان عراقی است و این بعد از دیدارهای متعدد سفیر این کشور با وزیر دفاع عراق و برخی فرماندهان نظامی او رخ داد و این دلیلی است بر استراتژی جدید ملک سلمان که با استراتژی قدیم این کشور که برپایهی حمایت از گروههای تروریستی در عراق بود متفاوت است و خود را در ساختن رهبران سیاسی جدید عراق نمایان میکند و این امری است خطرناک برای آیندهی نزدیک جامعهی عراق.
موضوعات مرتبط: صهیونیست ، اخبار
برچسبها: آمریکا , صهیونیست , سیاست زده , عراق
بسيج مردمى عراق : سردار سليمانى مهم ترين مشاور عراق در جنگ عليه داعش
«احمد الاسدی» سخنگوی رسمی نیروهای بسیج مردمی عراق حضور سردار «سلیمانی» در عملیات آزادسازی موصل را ضروری خواند و گفت: ژنرال سلیمانی بزرگترین مستشاری است که دولت عراق را در جنگ علیه داعش یاری کرده است.
الاسدی گفت: حاج قاسم سلیمانی در ردیف عالیترین مستشاران نظامی جمهوری اسلامی ایران است که طبق دعوت و موافقت دولت عراق در این کشور حضور دارد.سخنگوی بسیج مردمی عراق با تاکید بر حضور سردار سلیمانی در عملیات موصل گفت: حضور مستقیم سردار سلیمانی برای ارائه مشاورههای لازم در خصوص عملیات آزادسازی مرکز استان نینوا ضروری است و این اقدام طی هماهنگی با دولت عراق ، بسیج مردمی و همه طرفهای ذیربط انجام میشود.الاسدی تاکید کرد: سردار سلیمانی اگر بر اساس ارزیابیهای خود و فرمانده کل نیروهای مسلح از واقعیت تحولات میدانی لازم ببیند برای ماموریت مستشاری حضور خواهد یافت.
وی درباره نقش مستشاران ایرانی در عراق گفت: مستشاران ایرانی که طبق درخواست و موافقت دولت عراق در این کشور حضور دارند نقش بزرگی در بیشتر عملیاتهایی داشتهاند که بسیج مردمی در آن حضور داشت چون براساس تجربه و توان خود دیدگاههای محکم و رایزنیهای مهمی در اختیار عراقیها قرار دادند.
الاسدی ضمن تایید حضور بسیج مردمی در نبرد آزادسازی موصل گفت: بر اساس تصمیم نخستوزیر عراق شرکت بسیج مردمی در آزادسازی نینوا قطعی است بخصوص که اخیراً هم دولت عراق بسیج مردمی را بخش اصلی از نهاد نظامی عراق معرفی کرد، بنابراین سخن گفتن از مشارکت یا عدم مشارکت بسیج مردمی در عملیات موصل بیمعناست چون بسیج مردمی دیگر یک تشکل اصلی نیروهای مسلح عراق است.
سخنگوی رسمی بسیج مردمی عراق گفت: بسیج مردمی تجربه خوبی در نبرد آزادسازی مناطق متعددی از خاک عراق دارد که حضور آن را در عملیات موصل ضروری میکند و معدود نظراتی که رنگ و بوی قومی و مذهبی به عملیات موصل داده و مخالف حضور بسیج مردمی در این عملیات است، ارزشی ندارد.
موضوعات مرتبط: اخبار
برچسبها: سلیمانی , مشاور , عراق , جنگ
تجاوز سراسري ارتش رژيم بعثي عراق از زمين، هوا و دريا به خاك مقدس جمهوري اسلامي ايران در 31 شهريور سال 1359 حادثه بسيار مهم و بزرگي است كه بررسي ابعاد آن براي نسل حاضر و آينده تاريخ بسي حائز اهميت ميباشد.
هفته دفاع مقدس فرصتي را فراهم كرد كه با فرمانده لشكر21 حمزه سيدالشهدا (ع) آذربايجان به يك گفتگويي اختصاصي بنشينيم تا به گوشههايي از دلايل و انگيزههاي شروع جنگ از سوي صدام حسين و همچنين پي آمدهاي آن بپردازيم.
اميرسرتيپ ميرحبيب مير بيرنگ ازجمله تكاوراني است كه بمدت 5 سال در عملياتهاي نامنظم و چريكي از خاك كردستان دفاع نموده و در منطقه عملياتي غرب كشور نيز 82 ماموريت برون مرزي و دهها ماموريت پدافندي را در پرونده خود ثبت كرده است.
* انگيزهها وعلل و اهداف صدام حسين از لغو يك جانبه قرار داد 1975 الجزيره و تجاوز به خاك ايران چه بود.
- بعد از پيروزي انقلاب اسلامي ايران، صدام حسين با احساس خطر از ناحيه قيام شيعيان عراق با ترساندن ديگر كشورهاي منطقه از نفوذ انقلاب اسلامي شرايط منطقه را براي ايجاد ضربهاي نظامي به ايران آماده كرد و در فاصله كوتاهي با برقراري توازن در روابط خارجي از رقابت شرق و غرب در جهت افزايش توان نظامي خود سود برد و سر انجام با روحيه توسعه طلبي كه داشت و سوداي رهبري جهان عرب را در دل ميپروراند با جلب رضايت امريكا و اذنابش جهت ايفاي نقش ژاندارمي منطقه به جاي شاه مخلوع و همچنين سرنگوني نظام جمهوري اسلامي جنگ تمام عياري را بر عليه انقلاب اسلامي نوپاي ايران آغاز كرد.
رژيم صدام با چشم طمعي كه به خاك خوزستان داشت در هر زماني كه اختلافاتش با دولت ايران تشديد ميشد. موضوع عربي بودن استان خوزستان را مطرح ميكرد. در اين مقطع نيز به تغيير اساسي در نقشهها مبادرت كرد و نقشهاي به نام "خارطه الاحواز" ارايه نمود كه به موجب آن بخشي از خاك ايران را شامل 26 شهر ميشد به صورت يك منطقه مستقل به نام "احواز" جزيي از خاك عراق معرفي نمود و اين نقشه را به تصويب كنگره معلمان عرب رسانيده و قرار شد كه اين نقشه در مدارس عربي نيز آموزش داده شود.
از ديگر انگيزههاي رژيم عراق در حمله ناجوانمردانه به ايران حاكميت مطلق بر اروند رود بود. صدام حسين در سخنان خود در جلسه فوقالعاده مجلس ملي عراق در 17 سپتامبر 1980(1359 ه.ش) گفت من در برابر شما اعلام ميكنم كه موافقتنامه حقوقي شط العرب بايد به وضع قبل از مارس 1975 برگردد.
و با گستاخي هر چه تمام حاكميت مطلق بر آن را مطرح مينمايد ولي چون عهد نامه مرزي 1975 را با آن مغاير ميبيند، لغو يك طرفه آن را اعلام ميكند تا بر سر راه تجاوز وحشيانه او مانعي وجود نداشته باشد.
همچنين استرداد جزاير سه گانه ابوموسي و تنب بزرگ و تنب كوچك از اهداف ديگر صدام در تعرض به ايران اسلامي بود در حاليكه اين ادعا هيچگونه مبناي تاريخي و حقوقي نداشته زيرا جزاير سه گانه مذكور جزو مجمع الجزاير ايران بوده است. مدت كوتاهي اين جزاير تحت اشغال دولت استعماري انگليس قرار داشت ولي با خروج دولت انگليس در سال 1971 حاكميت مجدد ايران بر آنها تثبيت شد.
* بعد از پيروزي انقلاب اسلامي دشمنان انقلاب بر اين باور بودند كه ارتش ايران در رويارويي با مشكلات نظامي كارايي لازم را ندارد و اين ضعف را نقطه اميد صدام براي حمله به ايران و پيروزي سه روزه مبدل كرده بودند، شما اوضاع نظامي ايران را در آن موقع چگونه تجزيه و تحليل ميكنيد؟
- بديهي است با توجه به شرايط پيش آمده پس از پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي، دشمنان ايران اسلامي به ويژه استكبار جهاني به سركردگي آمريكا و ايادي داخلي آنان جهت نيل به نيات پليد خود خواستار اوضاع نظامي آشفته و ضعيف و ناپايدار براي ايران بودند و در اين راستا به كمك عناصر نفوذي و خود فروخته اين طرح را دنبال ميكردند و از سويي ساختار ارتش به گونهاي بود كه با آن ساختار نميتوانست در خدمت اهداف انقلاب اسلامي قرار گيرد. و همچنين اقدامات مشكوك دولت بازرگان در كاهش نيروهاي ارتش و لغو قرار دادهاي نظامي از قبيل لغو قرارداد خريد شش فروند زير دريايي از آلمان و لغو قرار دادهاي نظامي آمريكا وكاهش مدت خدمت سربازي از 24 ماه به 12 ماه و همچنين اعزام پايوران ارتش به محل سكونت و زادگاهشان و شعار انحلال ارتش از سوي گروهكهاي وابسته و منافقين و ناآگاهان از جمله مسائلي بود كه در تضعيف و تزلزل ارتش دخيل بودند و اين موارد از چشم دشمنان پنهان نبود و چهره نامطلوبي از وضعيت نظامي و دفاعي ايران را ترسيم ميكرد.
اگر چه در كنار ارتش، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي شكل گرفت اما اين سازمان جديد التاسيس نيز مشغول درگيريهاي داخلي كردستان، خوزستان، سيستان و بلوچستان و تركمن صحرا و آذربايجان گرديده و دشمن احساس ميكرد از نظر نظامي با توجه به شرايط موجود به هدف خود نزديك ميشود. در همين اثنا حضرت امام خميني (ره) ضمن تاكيد بر حفظ انسجام ارتش و حمايت كامل از آن، شعارهاي نابخردانه گروهكها و عناصر خود فروخته به ظاهر انقلابي را در نطفه خفه كرد و نيروهاي ارتش به سرعت و با اتكاء به نيروهاي مومن ارتش اقدام به بازسازي و سازماندهي يگانها و تجهيزات خود نمود و دشمن كه فكر نميكرد با شروع تجاوز با اين سرعت ارتش بتواند مقابل متجاوز بايستد روز دوم تجاوز دشمن با حيرت مشاهده نمود 140 فروند هواپيماي جنگنده در پاسخ به تجاوز صدام اهدافي را در داخل خاك عراق بمباران كردند و بلافاصله ارتش شروع به اقدامات باز آفريني و دفاعي كرد و به كمك نيروهاي سپاه پاسداران و نيروهاي مردمي، حركت مغرورانه ارتش تا بن دندان مسلح صدام را كند و زمين گير و منهدم و پشيمان نمود و پس از سلسله عملياتهاي آفندي ارتش و سپاه و بسيج تغيير نگرش و باورهاي جهاني نسبت به توانمندي نظامي ايران صورت گرفت.
* دليل عمده عملياتهاي برون مرزي جمهوري اسلامي ايران چه بود و آيا سلسله عملياتهاي برون مرزي مسئوليت ادامه جنگ را متوجه ايران نميكرد؟
مهمترين دلايل عمليات برون مرزي رزمندگان اسلام عبارتند از: الف) انهدام ماشين جنگي دشمن و سلب فرصت سازماندهي مجدد آن ب) وادار كردن مجامع بينالمللي به تصميمي عادلانه و شناسايي آغاز گر جنگ ج) تثبيت مواضع دفاعي رزمندگان اسلام به طوري كه ترسيم حوزه اطمينان بعد از فتح خرمشهر براي ما فراهم شد و از نظر قواعد و فنون نظامي بسيار بديهي است كه ما بايد با استفاده از وضعيت هندسه اقتدار يا تثبيت را كامل ميكرديم، تا با قبول آتش بس دشمن نتواند مجددا مواضع ما را مورد حمله قرار دهد پس اين حق طبيعي ما بود كه با عمليات برون مرزي شعاع اقتدار دفاعي را بيشتر نماييم.
و در مورد مسئوليت ادامه جنگ بايد اذعان كرد كه جمهوري اسلامي ايران كه مورد تجاوز عراق قرار گرفت حق دفاع مشروع از نظرحقوق بين الملل براي او محفوظ بود و دفاع مشروع شامل هم دفاع و هم رفع تجاوز ميشود ما درفتح خرمشهر دفع تجاوز كرديم و در عملياتهاي برون مرزي به دنبال رفع تجاوز بوديم اين مسئله علاوه بر تطبيق با موازين بينالمللي مطابق با شرع مقدس اسلام ميباشد. چنان كه خداوند در قرآن كريم ميفرمايند: "قاتلوهم حتي لا تكون فتنه" بكشيد آنان را تا فتنه خاموش شود. بنابراين، اين تصميم ما براي رفع تجاوز شرعي و حقوقي و عقلاني بوده است.
* ارتش عراق براي نخستين بار در چه تاريخي و در چه منطقهاي سلاحهاي ضد بشري شيميايي و ميكروبي را عليه رزمندگان اسلام بكار برد و ادامه آن در چه مناطقي صورت گرفت و عكس العمل محافل حقوقي و بينالمللي در اين موارد چه بود و منابع تامينكننده سلاحهاي شيميايي عراق چه كشورهايي بودند؟
- ارتش بعث عراق براي نخستين بار اين سلاح را در 23 ديماه 1359 در منطقه عمومي ميمك عليه رزمندگان ما استفاده كرد تا ميزان كار برد آن مورد آزمايش قرار دهد و همچنين عكس العمل محافل حقوقي و بينالمللي را محك بزند و نه تنها با مخالفت جدي و حتي واكنش ظاهري قدرتهاي بزرگ مواجه نشد بلكه از جهاتي پنهاني مورد حمايت و تجهيز اين سلاح قرار گرفت و سپس با جسارت بيشتري درمنطقه عملياتي خيبر درجزاير مجنون و همچنين در عمليات والفجر هشت در شبه جزيره فاو استفاده نمود و سكوت معنيدار و بيتوجهي مجامع جهاني به ويژه شوراي امنيت سازمان ملل متحد موجب شد كه صدام در استفاده از اين سلاح مخرب و خانمانسوز 252 بار عليه رزمندگان اسلام و مردم بيپناه غير نظامي استفاده نمايد و اگرچه دلايل زيادي دال بر ارسال تسليحات و تجهيزات شيميايي از سوي كشورهايي نظير شوروي سابق، امريكا، يوگسلاوي سابق بلژيك، چين، اسپانيا، ايتاليا، شيلي، به كشور عراق موجود است اما به طور عمده دو كشور آلمان و انگلستان منابع تامينكننده تسليحات شيميايي عراق بودهاند.
* وحدت و انسجام ارتش و سپاه چه تاثيري در پيروزيهاي رزمندگان اسلام داشته است؟
- امام راحل به عنوان فرمانده كل قوا به وحدت همه جانبه بين ارتش و سپاه اهتمام ويژهاي داشتند و بدون ترديد يكي از عوامل مهم افزايش توان دفاعي را در سايه وحدت ارتش و سپاه جستجو ميكردند، تا آن جا كه اختلاف ارتش و سپاه را از اهداف آمريكا ميدانستند.
تشكيل قرارگاههاي مشترك ارتش و سپاه و سازماندهي يگانهاي تلفيقي ضمن ايجاد نشاط و شادابي در يگانهاي نيروي مسلح باعث تحكيم وحدت و يكپارچگي و در نهايت خلق عملياتهاي غرور آفريني مانند ثامن الائمه، طريق القدس، فتح المبين، بيت المقدس شد و ماشين جنگي صدام بدين واسطه و بياري خداوند منهدم گرديد و اوضاع سياسي منطقه و جهان نيز به نفع ايران اسلامي برگشت و زبوني و پشيماني و خفت و خواري به اردوي دشمن مغرور نفوذ كرد و از آن به بعد همه جهانخواران درصدد نجات صدام از باتلاقي كه با دست خود ايجاد كرده بودند بر آمدند.
* تهيه و تنظيم: تبريز - خبرنگار روزنامه جمهوري اسلامي- اسماعيل هدايتي
* با تشكر از هماهنگيهاي روابط عمومي لشكر 21 حمزه سيدالشهدا آذربايجان
* امام خميني در نقش فرمانده كل قوا، به وحدت همه جانبه بين ارتش و سپاه اهتمام ويژهاي داشتند و بدون ترديد يكي از عوامل مهم افزايش توان دفاعي رادر سايه وحدت ارتش و سپاه جستجو ميكردند، تا آنجا كه اختلاف ارتش و سپاه را از اهداف آمريكا ميدانستند
* با ان كه دلايل كافي مبني بر ارسال تسليحات شيميايي از جانب كشورهاي مختلف به عراق در دست ميباشد، لكن به طور عمده دو كشور آلمان و انگلستان منابع تامينكننده تسليحات شيميايي عراق بودهاند
* رژيم بعثي 252 بار از سلاح شيميايي عليه رزمندگان و مردم بيپناه نظامي استفاده كرد و اين جنايت را با سكوت و بيتوجهي مجامع جهاني به ويژه شوراي امنيت سازمان ملل متحد مرتكب ميشد
موضوعات مرتبط: 8 سال دفاع مقدس ، جنایات جنگی
برچسبها: جنایت , عراق , ایران , دفاع مقدس
هفت روز از اولین ماه تابستان 1366 میگذرد. لحظاتی قبل از آنکه عقربههای ساعت 30/4 دقیقه بعدازظهر را نشان دهد، نقطههای سیاهی در آسمان سردشت ظاهر میشود.
هواپیماها غرش میکنند و سپس 4 بمب در شهر و 3 بمب دیگر در روستاهای اطراف فرود میآید. این یکی از فجیعترین و وحشتناکترین تهاجم شیمیایی بود که سبب کشته و مجروح شدن عده زیادی از هموطنان شد.
پس از این حادثه ایران سردشت را نخستین شهر قربانی جنگافزارهای شیمیایی در جهان نامید. اما سردشت نخستین مورد استفاده از بمبهای شیمیایی توسط عراق در طول جنگ تحمیلی نبود، همانطور که آخرین آنها هم نبود.
هزاران نفر بلافاصله بعد از حملات وحشیانه شیمیایی عراق جان سپردند. کسانی هم نجات پیدا کردند و ماندند تا با پوستها و چشمهای سوخته و تاول زده، خاطره سوختن همنوعانشان را به نسلها منتقل کنند، آنانی که ماندند هنوز از دردهای طولانی و وخیم در عذابند.
استفاده از سلاحهای شیمیایی در طول جنگ تحمیلی توسط عراق بیش از یکصد هزار مجروح و شهید در بین نظامیان و مردم بیدفاع کشورمان بهجای گذاشته است. گازهای ارگانوفسفره (عوامل اعصاب، تاولزا و گاز خردل) در طول جنگ مکرراً توسط نیروهای رژیم بعثی مورد استفاده قرار گرفت. پس از جنگ جهانی اول این نخستین باری بود که از سلاحهای شیمیایی به صورت وسیع در جنگ استفاده میشود. این موضوع آشکارا مغایر با پروتکل 1925 ژنو بود.
پیشقراولان جنگ شیمیایی
آمریکاییها اولین کسانی بودند که قبل از جنگ جهانی، سلاحهای شیمیایی را علیه سرخپوستان بهکار گرفتند. در جنگ جهانی اول در سال 1915 سلاح شیمیایی از سوی آلمانها بهکار گرفته شد و سپس دیگر کشورها استفاده از آن را در برنامه جنگی خود گنجاندند.
انگلیس پس از جنگ جهانی دوم، از ماده فیتوتوکسین علیه استقلالطلبان مالایا استفاده کرد. آمریکا در جنگ ویتنام، کامبوج و لائوس مواد شیمیایی و میکروبی را بهکار برد. سال 1975 ویتنامیها بمبهای شیمیایی را در کامبوج علیه خمرهای سرخ بهکار بردند.
سال 1979 ارتش شوروی سابق برای اشغال افغانستان از سلاحهای شیمیایی بهره برد تا اینکه بالاخره از سال 1980 تا 1988 (60-1356) و در طول جنگ تحمیلی، رژیم صدام هر جا که در جنگ به بنبست خورد، از بمبهای شیمیایی استفاده کرد.
شراکت، تنها برای تولید حشرهکش!
عراق در سال 1980 با انتقال مقادیری از عوامل شیمیایی و مواد اولیه مربوط از ذخایر شوروی سابق و همچنین خرید تجهیزات ویژه از کشورهای اروپایی و ایالات متحده به تولید مستقل جنگافزارهای شیمیایی، اقدام کرد.
در سال 1982 با کمپانی « درای رایخ» آلمان که تأمینکننده وسایل فنی شیمیایی است قراردادی منعقد کرد و جهت تولید عوامل اعصاب به خرید مواد شیمیایی از منابع غربی اقدام کرد.
در واقع کشورهایی که امروز داعیه طرفداری از حقوق بشر و حمایت از نوع انسان در اقصی نقاط عالم را دارند از پیشقراولان فروش کارخانجات و مواد اولیه شیمیایی به عراق هستند.
رسوایی انگلستان و کشف محموله مواد شیمیایی در بندر نرماندی فرانسه یکی از دلایل محکم ایرانیان برای اثبات کمکهای نامشروع غرب در خلال جنگ به دولت بعث عراق است.
ماجرا از آنجا شروع میشود که یک کشتی عراقی در بندر نرماندی فرانسه توقیف میشود، پس از توقیف، 35000 تن دیمتیل تسنوتات که از بندر لیورپول انگلیس به مقصد کویت برای تحویل به عراق توسط این کشتی حمل میشده، توقیف و ضبط شد.
پس از آن دولت انگلیس در ادعایی مضحک اعلام کرد که این مواد شیمیایی تنها برای تولید حشرهکش! به عراق ارسال شده است. نمونه دیگر شراکت اروپا در جنایات شیمیایی عراق، نقش شرکت پتروشیمی فیلیپین در بلژیک است که در سال 1983 میلادی، 500 تن ماده اولیه گاز خردل را به عراق فروخت.
در همان دوره دادستانی در آلمان غربی سابق، دفاتر 12 شرکت این کشور را که متهم به فروش تسلیحات شیمیایی به عراق بودند بازرسی کرد که در جریان این بازرسیها مدارک و شواهد فراوانی بهدست آمد که این شواهد و مدارک در هزار پرونده مجزا ثبت شده اما کمتر پروندهای از این میان به نتیجه مطلوب رسید.
فجایع وحشتناک رقم خورد
عراق بر استفاده از عوامل شیمیایی در جبهههای جنگ اکتفا نکرد و بارها در مناطق مسکونی، بهویژه در روستاها بمبهای شیمیایی خود را فرود آورد. بر اساس گزارشهای رسمی حملات شیمیایی عراق علیه ایران و برخی مناطق کردنشین عراق به بیش از سی بار میرسد که مهمترین آنها عبارتند از:
- استفاده از گاز موستارد یا خردل در سردشت در هفتم تیر ماه سال 1366. این یکی از فجیعترین و وحشیانهترین حملات از نوع شیمیایی بود.
- بمباران شیمیایی بسیاری از روستاهای اطراف ایران در اسفند 1367
- شیمیایی ساکنان شهر شلمچه و روستاهای اطراف آن در اسفند 1367.
این وحشیانهترین مورد استفاده از عوامل شیمیایی بود. بمباران شیمیایی شلمچه وسیعترین مورد استفاده از جنگافزارهای شیمیایی از زمان جنگ جهانی اول تاکنون بهشمار میآید که حداقل 5 هزار نفر از مردم کرد و مسلمان این شهر کشته و 7 هزار تن زخمی شدند و بالاخره بمباران شیمیایی روستاهای اطراف شهرهای سرپل ذهاب، گیلانغرب و اشنویه در خرداد ماه 1367.
این چهار مورد مهمترین موارد استفاده از عوامل شیمیایی در طول جنگ تحمیلی علیه غیرنظامیان توسط عراق بود.اما در واقع شروع استفاده از بمبهای شیمیایی توسط عراق در جنگ تحمیلی در اوایل جنگ تحمیلی در منطقه شلمچه بود که از این بمبها بهطور محدود استفاده شد و برای دومین بار در منطقه میمک تکرار شد.
عراقیها از آغاز سال 1361 بهطور پراکنده و علنی از عوامل شیمیایی کشنده استفاده کردند. در سال 1362، عراق به کاربرد جنگافزارهای شیمیایی در پیرانشهر و حوالی پنجوین مبادرت ورزید. ایران حادثه پنجوین را جنایت جنگی نامید و مجروحین جنگ شیمیایی به بیمارستانهای تهران اعزام شدند.
از این پس عراق بهطور مکرر در عملیاتهایی چون والفجر 2، والفجر 4، خیبر، بدر و بعدها در والفجر 8 و کربلای 5 از شیمیایی استفاده کرد. 27 اسفند 1362 عراق برای اولین بار در تاریخ جنگهای دنیا از گاز اعصاب استفاده کرد.
در اواخر سال 1362 عراق به علت علنی شدن ابعاد گسترده کاربرد این جنگافزارها در جنگ با ایران در مجامع بینالمللی مجبور به توقف موقتی استفاده از آنها شد. اما استفاده از جنگافزارهای شیمیایی در بعد وسیع توسط عراق از اوایل زمستان 1364 که رزمندگان ایران توانستند شهر فاو را تصرف نمایند، مجدداً آغاز شد. در اوایل سال 1366 عراق بار دیگر از جنگافزارهای شیمیایی بهطور انبوه در جبهه مرکزی سومار استفاده کرد.
پس از عملیات والفجر 8 ، نیروهای عراقی به طرز بیسابقهای از مواد سمی شیمیایی استفاده کردند. حدود هفت هزار گلوله توپ و خمپاره حاوی مواد سمی علیه مواضع ایران شلیک شد.
در طول 20 روز هواپیماهای عراق بیش از هزار بمب شیمیایی در صحنه عملیات فرو ریختند و متجاوز از 30 تهاجم شیمیایی علیه هدفهای غیرنظامی در ایران انجام شد و این به معنای رقم خوردن فجایعی در سردشت و حلبچه بود که با فجایعی همچون بمباران اتمی شهرهای هیروشیما و ناکازاکی ژاپن به دست آمریکا قابل مقایسه است.
موضوعات مرتبط: 8 سال دفاع مقدس ، جنایات جنگی
برچسبها: شیمیایی , سردشت , جنگ , عراق
گذشتههای سپریشده
چهاردهم آگوست 1984، راهی اداره نظاموظیفه «رصافه» شدم. به محض ورودم، از افسران اداره شنیدم که آموزش، اول ژانویه 1985 آغاز خواهد شد.
آخرین ماههای سال نیز به زودی سپری شدند. روز خداحافظی، برایم روز سخت و سنگینی بود. شاید نتوانم آن روز را شرح دهم؛ اما میدانم نگاه گریان مادرم، پایان دوران شاد و کودکانهام را اعلام میکرد.
من تنها پسر و آخرین و کوچکترین فرزند خانواده بودم و این از نگاه دیگر اعضای خانواده، به چشم دیگری دیده میشد؛ نگاهی که خاتمه یک نسل را اعلام میکرد.
من تنها و آخرین و کوچکترین فرزند خانواده بودم و این از نگاه دیگر اعضای خانواده، به چشم دیگری دیده میشد؛ نگاهی که خاتمه یک نسل را اعلام میکرد.
پایان دسامبر آن سال، سوز سردی میآمد و بغداد، در هجوم این سرمای ناهنگام به خود پیچیده بود. مجبور شدم علیرغم گذشته، صبح خیلی زود، راهی مرکز آموزشی «منصوریه» در استان دیالی، منطقه «شهربان» بشوم.
شهربان، منطقهای سرسبز و انباشته از درختهای بلندقامت بود. درختها در دوطرف جاده و بلند شهر، منظرهای زیبا داشتند. هنوز سایه لطیف آنها بر سر جاده را از یاد نبردهام. اتومبیلی که در آن نشسته بودم، به سرعت از زیر سایه مهربان درختها میگذشت. به نظرم چنین آمد که درختها از ناله آزاردهنده ماشین فرار میکنند.
زندگی در مرکز آموزش، سخت و طاقتفرسا بود. بدون اغراق بگویم که خود را در برابر گرگهای درنده، بیپناه یافتم. هدف این مرکز، مثل مراکز دیگر، تربیت نیروهای نظامی مطیع و سر به راه برای خدمت در جنایات رژیم بعث بود.
در دوره آموزشی، به همراه دوستان و همقطاران، شدیدترین مراحل آموزش را در زمستان و تابستان از سر گذراندم و آنقدر در این دورهها با سختی و درد و رنج مأنوس شده بودم که احساس میکردم جز برای عذاب و رنج آفریده نشدهام. به هر صورتی که بود، پنج ماه آموزش را با شرکت در ردههای جوخه، گروهان، هنگ و مراحل برتر پیشروی، حمله، دفاع و عقبنشینی پشت سر گذاشتیم.
پس از اتمام دوره فوق، سه ماه دیگر را برای آشنایی با تانک، در مرکز آموزشی «صویره» تحمل کردم. پس از عذاب کشنده این آموزشها، از آنجا که قد و قامت متناسبی داشتم، به گروهان کماندویی تیپ 425 در منطقه مندلی اعزام شدم. این گروهان، مهمترین وظیفهاش تسلط بر کوههای «حمرین» بود.
مدتی بعد، در اول جولای 1986، به منطقه مهران رفتیم. هرچند که در آغاز این نقل و انتقال، فرماندهان از بیان واقعیت خودداری کردند، اما از آنجا که سربازان عراقی، ذاتاً کنجکاو هستند، چیزی نگذشت که فهمیدیم علت انتقال به مهران ـ بنا به اخبار «گروه دوم» ـ حمله رزمندگان اسلام است.
مهران با توجه به موقعیت استراتژیک خود میتوانست شهر کوت عراق را در تیررس رزمندگان اسلام قرار دهد. همین اهمیت، فرماندهان عراقی را بر آن داشته بود تا به هر قیمتی که شده مهران را از دست ارتش اسلام خارج کنند.
شب بود که به منطقه مهران رسیدیم. ترکشهای سرخ و تیرهای بنفش، سینه آسمان را نشانه میرفتند و رعشه بر اندام ما میانداختند. تیپ تصمیم گرفته بود که با همین افراد خودباخته، در حمله شرکت کند و سرانجام نیز همین کار را کرد؛ اما چندی نگذشت که دست از پا درازتر، تن به شکست داده، عقبنشینی کرد. از آنجا هم یکراست به طرف مندلی رهسپار شدیم.
روز بازگشت از جبهه مهران، روز تلخی بود. از یک طرف، در کوره گداخته خورشید میسوختیم و گرد و خاک حاصل از حمل و نقل خودروها و انفجارهای پی در پی، و عرقسوز شدن بدنها رنجمان میداد و از طرف دیگر شکست، کام همه افراد ـ از سرباز صفر گرفته تا فرمانده ـ را تلخ کرده بود.
مندلی با یک خط مستقیم به بغداد میرسید. از آنجا که در برد توپخانه ایران قرار داشتیم، بعید نبود که مندلی هم با یک حمله هماهنگ و سریع سقوط کند؛ اما رژیم بعث که به اهمیت موضوع پی برده بود، ترجیح داد مندلی، مملو از نیروهای نظامی باشد. برای همین، ما هم به صف نظامیان آن شهر اضافه شدیم. البته در آن زمان، ایران نقشه خاصی روی مندلی نداشت؛ اما فرماندهان عراقی قصد داشتند چند تپه اطراف مندلی را که ممکن بود از نظر نظامی برای تسلط ایران بر مندلی حائز اهمیت باشد، تصرف کنند.
حمله، صبح بیست و دوم جولای به سوی تپه شهدا آغاز شد. همان روز اول، تپه را تصرف کردیم. روز دوم قرار بود از طریقی پاسگاه صلاحالدین، تپهای را که بر آبگیر سومار ـ صحرای حران ـ مسلط بود، تصرف کنیم. اما برای عراق، مهمترین ارتفاع آنجا، تپه «سانویه» محسوب میشد که با یال کشیدهاش، از سایر ارتفاعات پیرامون خود بارزتر بود. اگر این تپه فتح میشد، در حقیقت، تسلط ایران بر منطقه منتفی بود. ارتش عراق با حساب و کتاب فراوان، نیروی زیادی را برای همین کار جمع کرده بود.
ساعت پنج صبح روز 28 آگوست، شیپور حمله را نواختند. علیرغم حمایت آتش پرحجم، حین حرکت ما به سوی هدف، خسارتهای فراوانی را تحمل کردیم! و بعد از چند دقیقه، به طور ناگهانی و غیرمنتظره، به هدف رسیدیم. بعد از استقرار در مواضع، ضدحمله رزمندگان اسلام شروع شد و جنگ بسیار شدیدی بین ما و آنها درگرفت. عاقبت این درگیری، به پیروزی رزمندگان اسلامی منتهی شد. در نهایت، ناچار به عقبنشینی شدیم. کشتهها و مجروحان ما در منطقه ماندند، تا خوراک پرندگان و حیوانات وحشی شوند!
سر فرماندهی عراق که میدانست تسلط ایرانیها بر تپه سانویه تا چه حد میتواند برایش گران تمام شود، تیپ ما را با اعزام متولدان 67 میلادی تکمیل کرد. پس از انجام چند مانور که همراه نیروها و تجهیزات زرهی و تانکها انجام دادیم، چگونگی هلیبرن نیز به ما آموزش داده شد.تاریخ بیست و دوم می، به عنوان روز حمله معین شد. در این حمله، نیروهای ما توانستند جای پایی به عمق سه کیلومتر در منطقه ایجاد کرده، مواضعی را که از دست داده بودند، پس بگیرند.
در سال پایانی جنگ، ارتش عراق موفق شد با آرایش چند تیپ پیاده و زرهی ـ که به طور کامل عبارت بودند از تیپ 425 پیاده، تیپهای 5، 6 و 7 گارد ریاست جمهوری، تیپ ده زرهی و گردان تانک خالد بن ولید ـ و حضور داوطلبانه نیروهای منافق و ضد ایرانی، و پشتیبانی آتش پرحجم و توپخانه، از جبهه میانی، به طرف مرزهای ایران حمله کند. این حمله با توجه به حضور چند تیپ نامبرده و منافقین میتوانست خیلی زود به پیروزیهای درخشانی بینجامد؛ اما علیرغم شدت عمل عراق، ایرانیها خیلی جدی و محکم به دفاع پرداختند و اجازه ایجاد حتی یک جای پای کوچک هم به فرماندهان عراقی ندادند. سنبه پرزور عراق و گستردگی میدان حمله، سرانجام فرماندهان عراقی را به این نتیجه رساند که با استفاده از راههای نفوذی ناپیدایی، به داخل نیروها رخنه کنند. سرانجام با همین روش بود که توانستند خاکریز اول رزمنگان را شکافته، با تصرف خاکریزهای دوم و سوم نیز به طرف عقبه و سومار یورش ببرند.
من در این حمله، جزءتیپ 425 پیاده بودم. دو روز در اسلامآباد ماندیم. ایرانیها خیلی زود به مواضع ما حمله کرده، توانستند با استفاده از نیروی زرهی و پیاده، در یک نبرد بیامان، بسیاری از نیروهای ما را کشته، با از کار انداختن تانکها و ادوات زرهی و توپخانه، ما را تا منطقه سانویه عقب رانده، تعقیب کنند! ده روز تمام در این منطقه زیر آتش توپخانه ایرانی بودیم و بسیاری از ساز و برگها و افراد خود را از دست دادیم.
موضوعات مرتبط: 8 سال دفاع مقدس
برچسبها: خاطرات جنگ , دفاع مقدس , جنگ ايران , خاطرات افسران