این جملهها بینهایت است ولی برخی از شایعترینشان اینهاست
- «تا سه میشمرم»!
- «چون من میگم»!
- «یه بار دیگه بهت نمیگما»!
- «بذار برسیم خونه»!
- «وقتی پدر - مادر - شدی میفهمی»!
- «فقط صبر کن تا بابات بیاد خونه»!
- «یه کاری نکنید ماشین رو بزنم کنار!»
- «با چشمهات نگاه کن، نه با دستهات»!
- «غذات رو بخور، بقیه بچهها همین رو هم ندارن بخورن»!
- «من خدمتکار شما نیستم»!
- «یا یکی برمیداری یا هیچی»!
- «الان میامها»!
در پایان ، همهٔ ما سعی داریم از این بازی تکراری جان به در ببریم ،
ولی چقدر موفق بودهایم ؟
و چقدر شبیه والدینمان بودهایم ؟
گاهی به جای هر کاری ،
برای آرام شدن کافی است فکر کنیم .
فکر کنیم و فقط فکر کنیم .
موضوعات مرتبط: کودک
برچسبها: تربیت , کودک , روانشناسی , تنبیه
اولین گام رسیدن به شیوه تربیتی مناسب ، پی بردن به رفتارها و ذهنیتهای اشتباه خود والدین است .
پنج اشتباه والدین در تربیت فرزندان به شرح زیر هستند:
۱- عدم تشخیص دقیق مشکل
قبل از اینکه بتوانید یک مشکل را برطرف کنید ،
ابتدا باید بفهمید که با چه مشکلی روبرو هستید
و این مسئله تا چه اندازه جدی است .
مثلاً، کودک پیش دبستانی شما هر از گاهی عصبانی میشود
یا وانمود میکند که پزشک است .
حتی ممکن است احساس کنید که
نوجوان شما زمان کمی را در کنار خانواده خود میگذراند
و بیشتر در بیرون از خانه با دوستانش بازی میکند.
متن کامل را در ادامه مطلب مطالعه بفرمائید
موضوعات مرتبط: کودک
برچسبها: کودک , تربیت , نه , بیان کودک
ادامه مطلب
🔹پودر مغزها+نان وپنیر یا کره و مربا
🔹خرما و پسته+شیر
🔹 موز+کره بادام زمینی
🔹موز و عسل+شیر
🔹عسل+ میوه ها
🔹کنجد+برنج
🔹تخم مرغ اب پز +سالاد
🔹تخم مرغ اب پز+کره
🔹ذرت و نخود فرنگی +سالاد
🔹گردو +ماست و دوغ
🔹پوره سیب زمینی+مرغ و ماهی
🔹کره+ سیب زمینی تنوری
موضوعات مرتبط: کودک ، آموزه هایم به کمیل و علی ، تجربیات بچه داری من
برچسبها: تربیت , کودک , غذا , چاق
بارها دیده شده فرزندی از یک خانواده متوسط ضریب هوشی بالایی دارد
و رتبههای خوبی در مقاطع تحصیلی به دست میآورد .
اما بعضی بچهها با وجود بهترین شرایط خانوادگی
هیچ استعداد و هوش خاصی ندارند .
در یک نگاه کلی بچهای از یک خانواده متوسط
و در شرایط تربیتی خوب اگر تغذیه سالمی داشته باشد
میتواند در ردههای بالای هوشی قرار بگیرد.
برای اینکه فرزند باهوشتری داشته باشید این خوراکیها را امتحان کنید :
حبوبات
حبوبات به دلیل داشتن اسیدهای چرب و مفیدی که دارد
باعث افزایش نیروی جسمی میشود
و میتواند باعث باهوش شدن کودکان شود.
سیبزمینی
سیبزمینی شیرین از جمله غذاهایی است که
باعث افزایش فعالیتهای مغزی میشود .
در وعدههای غذایی ما سیبزمینی شیرین جای زیادی ندارد،
ولی پزشکان بدون مرز در سایت خود اعلام کردند که
سیبزمینی آنتیاکسیدان بالایی دارد
و بدن را در مقابل بیماریها محافظت میکند
و باعث زیاد شدن فعالیتهای مغزی میشود
تخممرغ
یکی از غذاهایی که از ۸ ماهگی به مقدار کم در وعده غذایی کودک جای میگیرد
تخممرغ است .
تخممرغ بعد از این سن باید در سبد غذایی روزانه کودکان باشد.
تخممرغ بسیار پرخاصیت است
و فعالیتهای مغزی را افزایش میدهد
و برای کودکان در حال رشد مفید است .
علاوه بر آن تخممرغ ویتامین B. زیادی دارد؛
و برای تقویت حافظه مؤثر است؛
به ویژه اینکه اگر مادران باردار هنگام بارداری تخممرغ مصرف کنند
در هوش فرزندشان بسیار مؤثر است .
ماهی
ماهی و امگا ۳ از جمله موادی است که
حتی در بزرگسالی هم باید مصرف شود
بنابراین باید از همان ابتدا کودکتان را به ماهی خوردن عادت دهید.
برای افزایش هوش کودکان به آنها هفتهای دو بار ماهی دهید.
یکی از ماهیهایی که میتواند مفید باشد
ماهی سالمون است ،
چون بسیار کم کالری بوده و مقدار چربیهای اشباع شده در آن ناچیز است،
ولی سرشار از پروتئین و اسیدهای چرب ضروری امگا ۳ است
کره بادم زمینی
یکی از خوراکیهایی که در کشورهای غربی
برای بچهها مصرف بالایی دارد،
اما در ایران همه بچهها به خوردن آن تمایل ندارد.
کره بادام زمینی، چون حاوی ویتامینای است،
برای مغز بسیار مفید است.
علاوه بر این کره بادام زمینی حاوی تیامین است
که باز هم برای مغز مفید است
و گلوکز که انرژی مورد نیاز کودک را تأمین میکند.
ماست و شیر و لبنیات
اگر فرزندتان در زمان رشدش هر روز ماست مصرف کند،
تأثیر بسیاری بر روی رشد او دارد.
انواع ویتامین ب. برای رشد بافتهای مغزی ،
انتقالدهندههای عصبی و آنزیمها است
و محصولات لبنی منبع خوبی برای این مواد غذایی هستند
غلات سبوسدار
غلاتی مانند سویا، لوبیا، نخود فرنگی و عدس روغن بسیار مفیدی دارند
که در جهت تقویت حافظه لازم است.
غلات سبوس دار مانند نان تولید گلوکز میکنند
که یک منبع انرژی است که مغز به آن نیازمند است.
غلات سبوسدار حاوی ویتامین ب. هم هستند که برای سیستم عصبی مفید است.
گوشت قرمز
گوشت قرمز منبع خوب زینک است
که به نگهداری و حفظ خاطرات کمک میکند.
اگر کودک گوشت نمیخورد ، میتوانید لوبیا یا سویا را جایگزین کنید.
سبزیهای رنگی
بعضی از سبزیها باید حتماً در رژیم غذایی کودک وجود داشته باشند
مثل گوجهفرنگی، کدوتنبل، هویج و اسفناج،
البته باید ابتدا از آلرژیک نبودن کودک خود مطمئن شوید،
چون خوراکیهای رنگی اکثراً باعث ایجاد حساسیت میشوند.
انبه
انبه در تقویت حافظه بسیار مفید است.
این میوه چرب است و دارای بافتهای چربی است،
اما باعث میشود که گردش خون سریعتر شود
و باعث میشود خون بیشتری به مغز برسد
و همچنین این میوه در حافظه نیز مؤثر است.
توت
توتها حاوی ویتامین ث. و آنتیاکسیدانهای دیگر هستند.
دانههای درون توتها حاوی چربیها امگا ۳ هستند
که به عملکرد مغز کمک میکنند.
شکلات
شکلات که یکی از خوراکیهای مورد علاقه همه بچههاست
از موادی است که باعث تقویت حافظه میشود.
البته بهتر است شکلاتهایی را مصرف کنید
که یا تلخ هستند و یا حاوی شیر باشند؛
و البته در مصرف آن نه زیادهروی کنید
و نه اجاره دهید بچهها پیش از خواب آن را مصرف کنند.
چون شکلات به دلیل موادی شبیه کافئین
بیخوابی و شیطنت را افزایش میدهد .
موضوعات مرتبط: کودک ، آموزه هایم به کمیل و علی ، خانه و خانواده
برچسبها: غذای کودک , تغذیه , تربیت , خانواده
۱. حواس کودکتان را پرت کنید.
وقتی در حال انجام کار اشتباهی است، به او بگویید :
بیا یک کار جدید کنیم یا بگویید: بیا ببین دارم چه کار میکنم!
۲. فقط وقتی کودکتان در حال صدمه زدن به خود یا دیگری بود به او نه بگویید و از او بخواهید کاری را انجام ندهد .
۳. از افعال مثبت استفاده کنید .
مثلاً به جای اینکه بگویید: با دست خیس کتاب را ورق نزن، بگویید :
دست هایت را خشک کن بعد کتاب را ورق بزن .
۴. محدودیتهای کودک را اعلام نکنید؛ در عمل نشان دهید.
مثلاً وقتی در حال به هم ریختن کشو برای پیدا کردن یک لباس است ،
به جای اینکه بگویید کشو را بههم نریز ، بگویید :
بعد از کارت کشو را مرتب کن .
موضوعات مرتبط: کودک
برچسبها: کودک , تربیت , نه , بیان کودک
باید این موضوع مهم را در مورد منظومه خانواده به یاد داشته باشیم که
مهمترین فرد در رشد کودک ،
مادر یا پدر نیستند ،
بلکه برادر یا خواهری است که
بیشترین تفاوت را با او دارد
و او در حال رقابت با اوست
موضوعات مرتبط: کودک
برچسبها: کودک , تربیت , خانواده , برادر و خواهر
کودکان زیر پنج سال را تنبیه نکنید
تنبیه برای نقض مقررات و ارزشها اعمال می شود ، نه برای ضعف مهارتها که نیاز به تمرین دارند
(مثل افتادن یک پارچ سنگین از دست کودک)
کودک در اشتباهات غیرعمد ، لازم است بدون هیچگونه سرزنشی تنها به جبران بپردازد ؛
مثلا مواد ریخته شده را از زمین جمع کند ،
حتی اگر این کار را نمی تواند کامل و تمیز انجام دهد ،
خودتان بعدا آن را کامل کنید .
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک
برچسبها: تربیت , کودک , روانشناسی , تنبیه
هر چیزی که با لباس زیر ( زیرپوش ، شورت ، زیرشلواری) پوشانده شود عضو خصوصی است
هیچکس حق ندارد به آنها دست بزند
هیچکس حق ندارد که بخواهد آن را ببیند
هیچکس حق ندارد درباره آن با شما (کودک) حرف بزند
اگر چنین اتفاقی افتاد کودک باید نه بگوید ...
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک
برچسبها: تربیت , کودک , لباس زیر , خصوصی
تحقیقات خانم فاطمهسادات بکایی (موسسه تبیان) نشان میدهد ساسان حیدری(ساسی) جلوه بیرونی یک عملیات فرهنگی آمریکایی - اسرائیلی برای آلودهسازی کودکان ایرانی است.
ساسی در سه کلیپ خود به شکل هدفمند، کودکان را مخاطب قرار داده و آنها را به مصرف الکل، مواد مخدر و هرزهنگاری تشویق میکند.
این عملیات کثیف، با هدایت شرکت آمریکایی امپروداکشین به مدیریت ابراهیم حامدی(ابی) و سرمایهگذاری یک اسرائیلی به نام جاناتان مهریان انجام میشود. این اسرائیلی قبلا هزینه آهنگ ضدانقلابی "گل نسترن" ابی را پرداخت کرده بود.
در اینجا ما با یک خطای تربیتی تجاری مواجه نیستیم.
ما خانوادههای ایرانی درمقابل یک تهاجم پیچیده فرهنگی از فرزندانمان دفاع میکنیم. تهاجم فرهنگیای که فقط به دنبال سرنگونی جمهوری اسلامی نیست.
دشمن سبک زندگی ما را هدف قرار گرفته تا کودکان ما را با مواد مخدر، الکل و هرزهنگاری، آلوده سازد. تا با چیزهایی که در کشور خودش برای کودکان امریکایی و اسراییلی ممنوع است، آینده کودکان ایرانی را نابود کند.
موضوعات مرتبط: کودک ، آموزش ، پیشنهاد مدیر ، راههای نفوذ
برچسبها: اسرائیل , صهیونیست , ساسی , کودکان ایرانی
فرزند خود را خیلی حرف گوش كن بار نیاورید
زیرا دراجتماع به حرف همه گوش خواهد داد .
وقتی نه گفتن را نياموزد چگونه به سيگار و مواد مخدر وعشق های دروغین "نه" بگوید.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک ، خانه و خانواده
برچسبها: تربیت , فرزند , خانواده , آینده
ﮔﺎﻫﯽ ﻭﻗﺖ ﻫﺎ ﺧﻢ ﺷﻮ ﻭ ﺳﻨﮕﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺳﺮ ﺭﺍﻩ ﻣﺮﺩﻡ ﮐﻨﺎﺭ ﺑﺰﻥ ﻭ ﮐﻮﺩﮐﺖ ﮐﻪ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﮐﺮﺩﯼ،
ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺑﺪﻩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﮐﺴﯽ ﺯﻣﯿﻦ ﻧﺨﻮﺭﺩ
ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺑﮕﻮ ﮐﻪ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺷﺎﯾﺪ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﻧﻔﻬﻤﻨﺪ ﮐﺴﯽ ﺳﻨﮕﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺳﺮ ﺭﺍﻫﺸﺎﻥ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻪ ﺗﺎ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺗﺸﮑﺮ ﮐﻨﻨﺪ
ﺍﻣﺎ ﻫﻤﻪ ﮐﺎﺭﻫﺎ ﺭﺍ ﻻﺯﻡ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺸﮑﺮ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩ
ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﻫﺎﯼ ﺑﯽ ﺗﻮﻗﻊ ﺭﺍ ﯾﺎﺩ ﺑﮕﯿﺮ ﻭ ﺑﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﻫﻢ ﯾﺎﺩ ﺑﺪﻩ!
ﻧﮑﻨﺪ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﻭ ﻣﺎﻩ ﻫﺎ ﻭ ﺳﺎﻝ ﻫﺎ ﺑﯿﺎﯾﺪ ،
ﻭ ﺗﻮ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﺎﺷﯽ ﺑﻘﯿﻪ ﺧﻮﺑﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺧﻮﺩﺕ ﻓﻘﻂ ﻭ ﻓﻘﻂ ﺩﺭ ﺍﺯﺍﯼ ﭼﯿﺰﯼ ، ﻫﺮ ﭼﯿﺰ ، ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺧﯿﺮ ﺑﺮﺳﺎﻧﯽ!
ﺑﻌﻀﯽ ﻭﻗﺖ ﻫﺎ ﯾﻮﺍﺷﮑﯽ ﺯﯾﺮ ﻓﺮﺵ ﺍﻗﻮﺍﻡ ﻣﯿﺎﻧﺴﺎﻝ ، ﭘﻮﻝ ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻭ ﻧﮕﺬﺍﺭ ﻫﺮﮔﺰ ﺑﻔﻬﻤﻨﺪ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯼ
ﺍﻣﺎ ﻫﺮ ﺍﺯ ﮔﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪﺕ ﺑﮕﻮ ﭼﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯼ ، ﺗﺎ ﯾﺎﺩ ﺑﮕﯿﺮﺩ ، ﺗﺎ ﺑﺪﺍﻧﺪ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺧﻮﺑﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﭘﺎﺳﺦ ﻭ ﺣﺘﯽ ﻧﮕﺎﻩ
ﺗﺸﮑﺮﺁﻣﯿﺰﯼ ﻧﺒﻮﺩ .
ﭼﻮﻥ ﺧﺪﺍﯾﯽ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﻓﻘﻂ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ …
ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻑ ﻫﺎ ﭼﻘﺪﺭ ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ ﺍﺳﺖ ﻭ ﭼﻘﺪﺭ ﺳﺎﺩﻩ !
ﭼﻘﺪﺭ ﺩﻡ ﺩﺳﺘﯽ ﻭ ﮐﻠﯿﺸﻪ ﺍﯼ ﺍﻣﺎ ﭼﻘﺪﺭ ﺁﺭﻣﺎﻧﯽ ﻭ ﮐﻤﯿﺎﺏ ...
ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ خیلی ﺧﺒﺮﯼ ﺍﺯ ﻣﺤﺒﺖ ﻫﺎﯼ ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ ﻭ ﺳﺎﺩﻩ ﻭ ﮐﻠﯿﺸﻪ ﺍﯼ ﻧﯿﺴﺖ؟!
ﻻﯾﮏ کردن و ... ﺭﺍ ﺧﻮﺏ ﺑﻠﺪ ﺷﺪﻩ ﺍﯾﻢ ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﻧﺴﺒﺖ ، ﻣﺤﺒﺖ ﻫﺎﯼ ﺑﯽ ﺗﻮﻗﻊ ﺍﺯ ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ.
موضوعات مرتبط: کودک ، پدرها بخوانند
برچسبها: پیاده روی , فرزند , احسان و نیکوکاری , کمک
« من اینجا هستم و بغلت می كنم »
« من اینجا هستم، كنار تو و نمی گذارم آسیب ببینی »
« من اینجا هستم و صدایت را می شنوم، خواسته ات را به من بگو، لازم نیست جیغ بكشی و گریه كنی تا توجه ام را جلب كنی »
« من اینجا هستم و تو آرام باش »
« من اینجا هستم و می توانی روی من حساب كنی »
👈این جمله ها نمونه هایی از حرف هایی هستند كه حس امنیت را
به كودك شما تزریق می كنند .
موضوعات مرتبط: کودک
برچسبها: تربیت , کودک , آرامش , خواسته کودک
وقتی به هر دلیلی خسته هستید و احساس می کنید که کودک حرف شما را درک نمی کند،
حق دارید عصبانی شوید
اما لزومی ندارد تمام احساس خشم و عصبانیت خود را به کودک منتقل کنید.
مگر هنگامی که شما با بو و تست کردن متوجه فاسد شدن غذایی می شوید،
آن را به کودک خود می دهید؟!
کودک گنجایش تحمل تمام هیجان های منفی شما را ندارد،
پس به جای استفاده از جملاتی مثل:
“برو گریه کن، تموم شد بیا”
که نه تنها کودک را تشویق به گریه کردن می کند،
بلکه احساس بی پناهی به او خواهد داد، از این جمله استفاده کنید:
«وقتی گریه می کنی من متوجه خواسته ات نمیشم، تلاش کن تا آروم بشی، من هم کمکت می کنم».
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک
برچسبها: رشد اخلاقی , تحقیرآمیز , تربیت , کودکان
هرگز برای شوخی یا ابراز صمیمیت با کودکتان ، از عنوانهای زننده و تحقیرآمیز استفاده نکنید!
همچنین در انتساب القاب ، اغراق نکنید چون منجر به اعتماد بنفس کاذب و متعاقب آن سرخوردگی میشود !
القاب اشتباه مثل :
پدر سوخته ، مادر مرده ، خنگول بابا ، خل و چل ، کچل من ، سیا سوخته ، مهندس بابا ، خانم دکتر مامان ، دانشمند من ، خوشگل من!
از القابی مثل خوشگل من هم استفاده نکنید . زیبایی و خوشگلی را برای بچه ها ملاک نکنید .
چون در سنین بلوغ کودکان امروز ما به این زیبایی نیستند و بعلاوه زیبایی خوب هست اما ارزش نیست .
سعی کنید عناوین مناسبی که با استفاده از آن میتوانید کودک خود را با اعتماد به نفس و عزت نفس بزرگ کنید مثل :
عزیز دلم
امید قلبم
نور چشمم
پسر منظمم
دختر هنرمندم
نازنین تلاشگرم
عزیز خوش استعدادم
گل پسر / نازنین دختر مؤدبم
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک ، آموزش ، پیشنهاد مدیر ، تجربیات بچه داری من
برچسبها: عنوان زننده , تحقیرآمیز , تربیت , کودکان
یکی از حرفهایترین راهکارهای بهینه در برخورد با تهدید این است که به جای برخورد سلبی
با تهدید و اصرار به دفع و رفع آن ، خود تهدید را مصادره کنیم .
فهم این موضوع برای کودک مشکل است . اما میتوان با استفاده از آیت صدف و مروارید موضوع را ساده سازی کرد .
یکی از کارکردهای آیت مداری این است که موضوعی پیچیده ،
ساده شده و در قالب آیتی به خصوص ،
کدگذاری میشود و در ذهن کودک مینشیند .
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک ، آموزش ، آموزه هایم به کمیل و علی ، نفوذ
برچسبها: راه کار , تربیت کودک , آیت صدف , ساده سازی
مرتبط با موضوع بعدی
یک صدف زیبا ، نزدیک یک کشتی غرق شده در کف دریا نشسته بود .
این کشتی ، از سال های قبل این جا بود و بدنهاش از صدفهایی که به او چسبیده بودند، پر شده بود .
این صدف ، هنوز کوچیک بود و نمیدونست که نباید روی شنهای کف دریا بنشینه . البته به او گفته بودند ، اما او توجه نکرده بود .
مدتی گذشت و صدف کوچولو که بیکار نشسته بود، حوصلهاش سر رفت .
خمیازهای کشید و دهانش باز شد. موقعی که خمیازهاش تمام شد و دهانش را بست ، ناگهان احساس کرد یه چیز سختی وارد دهانش شد
و توی کفه پائینی او نشست .
درست فهمیده بود ، یه سنگ کوچیک خاکستری بود، که جریان آب ، اونو وارد کفههای صدف کرده بود .
او اگه کف دریا نمینشست ، جریان آب ، این سنگ رو از کف دریا ، به حرکت درنمیآورد و ناگهان اونو وارد کفههای صدف نمیکرد .
صدف کوچیک ، حالا دوتا مشکل داشت : یکی اینکه با این سنگ ، که وارد کفههای او شده بود ، چه طور باید حرکت کنه ؟! آخه ، این سنگ ، برای حیوون
دریایی کوچیکی مانند این صدف ، یه مزاحم بود .
مشکل دوم او بدتر بود : چون گوشت بدن صدف ، ژلهای و نرمه ، ورود این سنگ مزاحم ، میتونه به بدن او صدمه بزنه و اونو مریض کنه یا حتی اونو بکشه!
خیلی ترسید . حالا با این سنگ چه کار کنه ؟ چطور اونو از داخل کفههای خودش بیرون کنه ؟
نمیتونست فریاد بزنه و از کسی کمک بخواد؛ فایده نداشت.
اما بالاخره فکر کرد که با ترسیدن ، نجات پیدا نمیکنه ، باید یه راهی پیدا کنه تا خطر این سنگ رو کم کنه.
به خودش گفت: حالا که نمیشه این سنگ رو بیرون کنم، پس بهتره اونو شستوشو کنم که بدنهی کثیف اون ، به بدن حساس من صدمه نزنه.
صدف تا این راهحل رو پیدا کرد ، از روغن درون خودش به سنگ خاکستری پاشید .
سنگ تمیز شد ، اما صدف به کارش ادامه داد ، و اینقدر از مایع روغنی بدن خودش به سنگ مزاحم پاشید که خسته شد و به حال خواب افتاد .
او آرام به خواب رفت .
بعد از اینکه از خواب بیدار شد ، گیج و خوابآلود بود . به یاد نمیآورد که مشغول چه کاری بود که خسته شد و به خواب رفت .
ناگهان یه چیز عجیب داخل کفه خودش دید : یه گوی سفید ! نه نه ! به رنگ سفید شیری .
این چیه ؟! چه قشنگه ! آره این یه مرواریده ! مروارید کوچولو ، مثل یه گلوله یا تیله درخشان، که خیلی زیبا بود .
صدف ، همه ماجرا رو به یاد آورد : یه سنگ وارد کفه او شد ، او هم مجبور شد از مادهی روغنی خودش به اون بپاشه تا شسته بشه .
حالا فهمید چه اتفاقی افتاده : این مروارید ، همون سنگه ! اما چهطور از یه سنگ بدقیافه ، به یه مروارید زیبا تبدیل شده ؟!
آره، درست فهمید. از روغنی که به اون سنگ پاشید، اون سنگ رو گرد و صاف کرد ، و رنگ اونو سفید شیری کرد .
چهقدر میدرخشید و چهقدر زیبا بود ! دیگه این سنگ که حالا تبدیل به یک مروارید شده بود ، بدن لزج و حساس صدف را آزار نمیداد و مزاحم نبود .
صدف دیگه از او نمیترسید . حالا داخل کفه خودش ، یه دوست خوب و زیبا داشت که همدم و همنشین او بود .
حالا اون میدونست که هر سنگی که دشمن اوست و وارد کفه او میشه ، اون میتونه تبدیلش کنه به یک مروارید .
مرواریدی که بعداً بچههای آدمها اونو به عنوان هدیه جشن تولد یا روز مادر، برای مادرشون میخرند ،
و وقتی که مادرا اون مروارید رو تو گردنبندشون قرار میدن ، گردنبندشون خیلی زیبا میشه .
آیا مادرها میدونن که این مرواریدی که برای روز مادر هدیه گرفتن ، چهطور ساخته شده ؟!
آیا میدونن که یه صدف زیبا ، تلاش کرد تا اون سنگ بیارزش و زشت رو تبدیل به یک مروارید زیبا کنه ؟!
نمیدونم! شاید میدونن !
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک ، آموزش ، نفوذ
برچسبها: راه کار , تربیت کودک , آیت صدف , ساده سازی
زمانی که آرام با فرزندتان حـرف می زنید ، مغز او آرام می گیـرد و در کمال آرامش به حرف های شما گوش می کند .
زمانی که داد می زنید، مغز کودک وارد مرحله جنگ و گریـز می شود .
ممکن است در ابتدا در اثر ترس خواسته شما را برآورده کند اما به مرور دیگر صدای شما را نخواهد شنید.
با فرزندتان با صدای آرام و جملات واضح و کوتاه حرف بزنید و به مرور معجزه آن را در فرزندتان ببیند...
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک
برچسبها: صدای آرام , تربیت , کودکان , پدر و مادر
وقتی که فرزند شما از مشکلاتش،
مثلا از اختلاف با دوستش میگوید با تمام وجود به او گوش فرا دهید.
حتی خیلی اوقات لازم نیست صحبتی کنید فقط کافیست با دقت گوش کنید.
توضیح مشکلات برای پدر و مادری که واقعا گوش میدهند خیلی آسانتر است
و در بیشتر مواقع سکوت از روی هم دردی همان چیزی است که کودک
به آن نیاز دارد ....
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک
برچسبها: کودک , مشکلات , تربیت , خانواده
والدین امروزی خیلی بیش از نسل قبل برای کودکان خود هزینه میکنند وبخش اعظمی از این هزینه صرف رشوه دادن به کودکان میشود
سعی کنید از طریق درونی کردن عادات خوب، کودک رابه انجام دادن کارهای خوب تشویق کنید.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک
برچسبها: تربیت , کودک , رشوه به کودک , هزینه
در جلسه قبل به طور مفصل در رابطه با "اینترنت و والدین" صحبت کردیم ، در پایان برنامه دوستان ، سوالاتی داشتند که نیاز به پاسخ مفصل داشت و بنده قول دادم در جلسات بعدی از بین پرسش های عزیزان ، موضوعات مهم را انتخاب کنم و به آنها بپردازیم . طبق برنامه قرار شد این جلسه در رابطه با "اینترنت و کودکان" صحبت هایی داشته باشیم و تا جایی که امکان داشته باشد سعی میکنم از کلمات و اصطلاحات تخصصی بپرهیزم تا صحبت هایم قابل استفاده برای عموم –بزرگسالان و حتی کودکان عزیز- باشد .
محمد یعقوبی / مسئول قرارگاه سایبری کمیل
تاریخ : 1395/4/5 / قم
در جمع معلمان و والدین مدارس ابتدایی
موضوعات مرتبط: کودک ، کامپیوتر و اینترنت
برچسبها: قراگاه سایبری , کمیل , یعقوبی , اینترنت
ادامه مطلب
وقتی که حجاب را به دخترت آموختی ... اما عفاف را به پسرت نیاموختی ... به پسرت یاد دادی که حیا و نجابت فقط مخصوص زن است
وقتی که به دخترت گفتی که باید به برادرش احترام بگذارد...اما به پسرت نگفتی که به همان اندازه به خواهرش احترام بگذارد...برتر بودن مردانه را به پسرت یادآوری کردی
وقتی که دخترت را برای یک ساعت دیر آمدن به خانه بازخواست کردی...اما به پسرت اجازه دادی که آخر شب به خانه برگردد ...به پسرت آموختی که او بر خلاف خواهرش میتواند خطا کند
وقتی که عشق ورزیدن را برای دخترت نادرست دانستی ...اما از رابطه داشتن پسرت با دختری نامحرم ذوق زده شدی که پسرت بزرگ شده ... هوسباز بودن را به پسرت آموختی
وقتی که از کودکی به دخترت یاد دادی که زن باشد، کدبانو، صبور و فداکار باشد...اما به پسرت فقط آموختی که قوی و قدرتمند باشد..تنها نامی از خانواده را به پسرت آموختی نه مسئولیت خانواده را
بله...تو هم مقصری که وظیفه والدین را به درستی انجام ندادی. من هم به عنوان یک پدر یا مادر، مقصرم که به جای اصلاح خودم و تربیت صحیح فقط به جامعه ام انتقاد کردم.جامعه هرگز به خودی خود درست نمیشود.جامعه نمونه بزرگی از همان خانواده است...
موضوعات مرتبط: کودک ، خانه و خانواده
برچسبها: والدین , تربیت , کودک , زندگی
توصیه هایی بسیار مهم به والدین عزیز در رابطه با بازیهای رایانه ای
• هميشه براي انتخاب يا خريد بازي، به آرم رده سنی که بر روي جلد بازيها درج شده است، توجه کنيد.
• سعي کنيد قبل از بازي کردن يک بازي توسط فرزندتان، خلاصه اي از داستان يا نقد آن را بخوانيد و با ديگر والدين و فرزندان بزرگتر درباره بازي صحبت کنيد. اگر چه بهترين حالت اين است که خودتان، پيش از فرزندتان آن بازي را بازي کنيد.
در ادامه مطلب مطالعه بفرمائید
موضوعات مرتبط: کودک ، آموزش ، راهبرد و تحلیل ، جبهه مبارزه با فساد ، کامپیوتر و اینترنت
برچسبها: توصیه , بازی , کامپیوتر , رایانه
ادامه مطلب
درد میدونید چیه ؟
درد اینه که شما اگه هیچی به این بچه یاد ندی ولی فقط " تغییر علاقه ها " رو یاد بدی براش کافیه.
بقیش رو خودش میره دنبالش و حتما موفق خواهد شد
ولی اگه شما به این بچه همه چیز یاد بدی ولی تغییر علاقه ها رو یاد ندی ،
اون چیزایی هم که بهش یاد دادی دیگه به درد نمیخوره...
و این اتفاقیه که الان توی کشور ما در آموزش و پرورش داره میفته 40 ساله !
و البته صدها ساله ...
موضوعات مرتبط: کودک ، آموزه هایم به کمیل و علی ، مرد اردیبهشتی
برچسبها: درد , کودک , آموزش , زندگی
یکی از بازیهایی که دیشب انجام دادیم بابچه ها بازی جذاب بادکنک بود.
عنوان بازی : بترکونید قبل اینکه ترکیده شوید
بادکنکها رو باد میکنیم به پای بچهها میبندیم. بعد میگیم بادکنکهای همدیگه رو بترکونید. و مواظب باشید بادکنکهای خودتون نترکه. خیلی بازی جذاب و هیجانانگیزیه. تو خونه هم میشه بازی کرد.
فوائد بازی :
۱_هوش حرکتی بچههارو بالا میبره
۲_تمرکز و دقت بچههارو بالا میبره
۳_انرژی و خشم بچههارو تخلیه میکنه
مضرات بازی😃
۱_ظلم کردن به بچههارو یاد میده
۲_از پشت خنجر زدن رو تمرین میکنن
۳_به بچهها یاد میده در جمع گرگها باید گرگ بود وگرنه توسط گرگها خورده میشن
۴_بادکنک بچهها وقتی ترکیده میشه، بعضیاشون شروع میکنن به گریهکردن و عربده زدن که واقعا رو مخه
۵_احتمال دعوا وکتککاری بین بچهها و گریه بعدش وجود داره
۶_احتمال دعوای والدین بچهها با والدین بچههای دیگه بخاطر ظلم به فرزندشون هست
۶_ ومضرات بیشمار دیگه. که از بیان مضرات دیگر خودداری میکنم
همونطور که میبینید مضرات این بازی خیلی بیشتر از مزایای بازی هستش. و تقریبا بدآموزی داره😐. ما همچین بازیایی رو آموزش میدیم. کودکان خود را به مابسپارید.
آقا شوخی کردم . بازی خوب و هیجانیه. من تمرکز کردم و ایراد براش بافتم.
یکی از صحنههای زیبای این بازی دیشب، صحنهای بود که یکی از بچههای خیلی ساکت و مظلوم بادکنک هیشکیو نمیترکوند. یکی از بچههای شرّوشیطون اومد بادکنک اینو بترکونه. هر چقدر پاشو فشار داد به خواست خدا نترکید. بعد یکی اومد از پشت بادکنک این ظالم رو ترکوند. و به مظلوم کمک کرد خیلی حال داد.
این بازیو میشه گروهی هم انجام داد. مثلا بادکنکهای همرنگ ببندید و بگید بادکنکهای قرمز بادکنکهای آبی رو بترکونن
باباها هم میتونن این بازیو انجام بدن
موضوعات مرتبط: کودک ، آموزش ، پیامها
برچسبها: بازی , بچه ها , تربیت , بازی بادکنک
بچه که بودم وقتی کار اشتباهی میکردم مادرم میگفت " اشکال نداره حالا چیکار کنیم تا درست بشه"
اما مادر دوستم بهش میگفت "خاک برسرت یه کار درست نمی تونی انجام بدی"
امروز هر دو بزرگسال و بالغیم.
وقتی اتفاق بدی می افته اولین فکری که به ذهنم میاد "خب چیکار کنم؟" و با حداقل اضطراب و عصبانیت مشکل رو حل میکنم. اما دوستم با مواجه شدن با اتفاقات بد عصبانی میشه و میگه "خاک بر سر من که نمی تونم یه کار درست انجام بدم ، چرا من اینقدر بدبختم؟"
حرفای امروز ما و احساسی که به فرزندمان می دهیم تبدیل به صدای درونی فرزندمان خواهد شد.
مراقب باشیم چه پیامی برای همه عمر به فرزندانمان می دهیم
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک ، خوب زندگی کنیم
برچسبها: تربیت , خانواده , زندگی , پدر و مادر
دوستت دارم
این جمله باید اولین چیزی باشد که کودک تان صبح ها، پس از بیدار شدن از خواب می شنود و نیز آخرین جمله ای باشد که پس از شنیدن آن به خواب می رود.
بغلش کنید
هیچ مانعی برای در آغوش گرفتن کودک تان وجود ندارد، این کار را خیلی راحت انجام دهید.
لمسش کنید
آرام به پشت او بزنید، بازوهایتان را دور شانه هایش حلقه کنید، موهایش را به هم بریزید.
شریک بازی هایش باشید
توپ بزنید، برای پرندگان دانه بریزید، بادبادک هوا کنید و با او مسابقه بدهید.
گوش کنید
به حرف های او گوش دهید و در این هنگام به او خیره شوید.
حواستان را به او بدهید
به تماشای بازی او در مدرسه یا زمین بازی بنشینید. لحظه هایی که به شما نگاه می کند یا نگاهتان با هم تلاقی می کند به او لبخند بزنید
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک
برچسبها: دوست داشتن , بغل کردن , لمس کردن , شریک شدن
کودکان قبل از اینکه بتوانند جمله کاملی را بگویند، میتوانند قضاوت مثبت یا منفی دیگران درباره خودشان را تشخیص دهند. روانشناسان بر این باورند که کودکان نوپا به نظرات دیگران حساس هستند و زمانی که دیگران آنها را تماشا میکنند، رفتار خود را مطابق با آن نظر، تغییر میدهند.
کودکان در دو سالگی نه تنها نسبت به ارزیابی دیگران آگاه هستند، بلکه میتوانند رفتار خود را برای بهدست آوردن پاسخ مثبت تغییر دهند. مطالعات قبلی، این رفتار را در چهار تا پنج سالگی ثبت کرده بود، اما مطالعات جدید نشان داده است که این سطح آگاهی، بسیار زودتر شروع میشود پس باید بیشتر مراقب بیان کلامی و غیر کلامی خود با کودک خود باشیم.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک
برچسبها: کودک , تربیت , اضطراب , قضاوت
وقتی به صحبت های کودکان گوش می دهیم، برای آنکه توجه خود را به آنها نشان بدهیم، لازم است از علامت های کلامی و غیر کلامی استفاده کنیم.
علائمی چون سر تکان دادن، لبخند زدن و استفاده از کلماتی چون بله، بسیار خوب و از این قبیل می تواند نوعی عکس العمل مثبت را که نشانه پذیرش و تایید است، ایجاد نماید.
عکس العمل های کلامی و غیر کلامی در کودک ایجاد توجه و امنیت می کند و ارتباط بین والدین و آنها را به نوعی پیوند عاطفی تبدیل می کند
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک
برچسبها: تربیت , پدر , پسر , والدین
در اینجا به ۷ نکته که پدران باید به فرزندان خود بیاموزند را عنوان میکنم
تصاویر برگرفته از فیلمهای سینمایی هستند که این حقیر ، مرتبط با این بخش دیدم
۱. اهمیت برد و باخت را برایش توضیح دهید
جدا از دوستان، پدر بهترین همراه برای کودک در مسابقات و بازیهای مختلف است. این یک آموزش خوب برای تقویت ویژگیهای مردانه است. از طریق این بازیها، کودک طعم پیروزی را احساس خواهد کرد و متوجه خواهد شد که چقدر تلاش بری رسیدن به اهدافش لازم است. چنین بازیهایی بهترین فرصت برای پدر است که به پسر خود توضیح دهد که شکستها اجتنابناپذیر هستند. اگر سقوط کنید باید بلند شوید و ادامه دهید و هیچ چیز شرمآوری در شکست وجود ندارد.
۲. به آنها رفتار مناسب با بانوان را بیاموزید
مادر هم میتواند به پسرش بگوید که چطونه با یک زن باید رفتار کرد، اما تنها پدر قادر خواهد بود همهی این موارد را از طریق رفتار خود به او نشان دهد. خیلی خوب میشود اگر پسر همه چیز در مورد رفتار با بانوان را از پدرش بیاموزد. این اشتباه است که از طریق دوستان و اینترنت این رفتارها را بیاموزد. پسرتان را همراه خود ببرید و برای مادرش گل بخرید. با هم به مغازه بروید و با صندوقدار محترمانه صحبت کنید تا کودک بداند چگونه با زنان غریبه باید رفتار کرد.
۳. به آنها مبارزه کردن را بیاموزید
پدر تنها کسی است که میتواند به درستی پسر خود را قوی و محکم بار بیاورد و ایستادن روی پای خود را به او بیاموزد. پدر میتواند به پسرش بیاموزد که چه زمانی باید مزاحمین را از خود دور کند و چه زمانی معقولتر است که بدون حرفی آرامش خود را حفظ کرده و آنها را ترک کند. بنابراین او باید به پسرش توضیح داده و با رفتار خود نشان دهد که مهربانی دلیل بر ضعف نیست.
۴. به پسر خود کمک کنید تا دیدگاه مستقل خود را به دنیا داشته باشد
حتی لازم نیست در این زمینه کار خاصی انجام دهید. فقط وقتی صرف صحبت با او کنید. وقتی پای آموزش و پرورش کودک به میان میآید، والدین باید در یک جهت باشند اما از لحاظ دید به دنیا و فلسفهی آن، نظرها متفاوت است. این امر بسیار طبیعی و معقول است. با کمک پدر، کودک میتواند نظریهها و تجزیه تحلیل و شکلگیری پدیدهها و دیدگاههای خود را در مورد آنها تشخیص دهد.
۵. اجازه دهید کودک شما احساسات جدید را تجربه کند
همه چیز از زمان نوزادی کودک شروع میشود. کودک حتی از شش ماهگی میتواند تفاوت بین ابراز محبت زن و مرد را تشخیص دهد. مادران محبت خود را با نوازش و با لطافت نشان میدهند، اما پدران ترجیح میدهند بازیهای محرک با شخصیت مردانهی خود مانند به هوا انداختن کودک یا چرخاندن آنها در آغوش را داشته باشند. مادرها معمولا با ذرهای ترس به بازی های پدر و کودک نگاه میکنند اما در این بازیها، کودک مملو از احساسات بصری، شنوایی و لمسی میشود و تجربههای جدیدی را به دست میآورد.
۶. ترفندهای مردانه را به آنها بیاموزید
بعضی کارهایی که مردان انجام میدهند از نظر زنان مانند جادو است. کارهایی مثل آتش روشن کردن، چکش زدن به میخ، تعمیر کردن ماشین از جملهی این جادگریهای مردانه از دیدگاه زنان هستند! حتی اگر فرزند شما ۱۰۰ درصد در محیط شهر زندگی میکند، شکی نیست که مهارت آتش روشن کردن در آینده برای او مفید خواهد بود. در هر گروه و جمعی داشتن مهارتهای بالا ۱۰۰ امتیاز به محبوبیت پسرتان اضافه میکند.
۷. به او کمک کنید تا وظایف خود را انجام دهد
مطمئنا این مسایل مربوط به بستن کراوات، تراشیدن ریش و اتو کردن پیراهنهایش است. اگرچه در حال حاضر پاسخ به هرگونه سوال را میتوان در اینترنت یافت، اما یادگیری این کارها از طریق پدر خیلی بهتر خواهد بود. این پدر است که میتواند به پسرش بیاموزد که مردها هم میتوانند آشپزی کنند. حداقل باری اینکه از گرسنه ماندن نترسد.
موضوعات مرتبط: کودک ، فقط خانمها ، فقط آقایان ، آموزش ، خانه و خانواده
برچسبها: تربیت , پدر , پسر , والدین
ابراز محبت و بهکار بردن کلمات آمیخته با مهربانی از پسر بچهها یک مرد واقعی میسازد
تجربه این حقیر در طی 17 سال زندگی مشترک و تجربه 10 ساله پرورش و تربیت فرزند به من آموخت که خیلی از مادران در نحوه تربیت کودکان خصوصا فرزندان پسر در اشتباهند . در اکثر مواقع دختران یک زن و پسران مرد واقعی پرورش پیدا نمیکنند . پدران و مادران آینده ای که در همین زمان فعل شاهد جوانان و نوجوانانی هستیم که اصلا امیدی به آینده مشترک خوب و عالی در آنها نیست . زیرا نه دختران امیدی به پسران دارند که به عنوان یک مرد به آنها تکیه کنند و نه پسران امیدی به دختران دارند که بتوانند در کنار آنها زندگی خوب و استواری داشته باشند .
همه ما که در سنین 30 سال به بالا قرار داریم خوب دهه 50 و شصت را به یاد داریم که دختران و پسران در سنین خیلی پایین توانایی هایی داشتند که جوانان و نوجوانان الان حتی توان فکر کردن به آنها را ندارند . خوب یادم هست که خودم در سن 13 یا 14 سالگی مجموعه ای که کار فرهنگی میکرد را مدیریت میکردم و در سن 16 سالگی توانایی کاملی در کسب درآمد داشتم و خیلی زود توانستم دست به زانو شده و از هزینه های زندگی پدرم کاستم .
به نظر شما الان یه پسر 16 ساله مشغول چه کاریست ؟!
اصلا یک سوال ! شاید خیلیها بگویند الان باید درس بخوانند و آینده خوب داشته باشند و یا اینکه وظیفه پدر و مادر تامین هزینه های فرزندان است .
مگر در سالهای قبل به غیر از این بوده ؟! من و امثال من درس نخواندیم و یا بیکار ماندیم ؟! اصلا چند درصد از ما که در این سن و سال هستیم از گذشته خود از باب کار کردن و ساخته شدن پشیمانیم ؟!
بگذریم قصد این حقیر اصلا نصیحت نبود . قراردادن تجربیاتی اندک اما مفید برای والدین خصوصا مادران عزیز که قطعا دوست دارند فرزندانشان خصوصا فرزند پسر مردی واقعی پرورش یابد .
اغلب والدین تمایل دارند محبتشان را نسبت به پسرها محدود کنند اما در عوض، دخترشان را با عشق و محبت در آغوش میگیرند.
این والدین معتقدند ابراز محبت و مهربانی به پسران باعث میشود از ویژگیهای رفتاری مردانه دور شوند.
آغوش مادر پناهگاهی امن برای پسران است و اعتماد به نفس یک پسر با گرمای وجودی مادر شکل میگیرد.
پسران به فضای بیشتر و منبع ثابت محبت در طول سالهای نوجوانی نیاز دارند؛ در آغوش گرفتن پسر نوجوان به او ثابت میکند یک پشتیبان همیشگی وجود دارد که از او سخت مراقبت میکند.
برای داشتن ارتباط سالم میان مادر و پسر به نکات زیر توجه کنید:
آموزش مهربانی و احترام به او
به طور کلی ابراز محبت و بهکار بردن کلمات آمیخته با مهربانی، از پسر بچهها یک مرد واقعی میسازد. به او یاد دهید ادب، مهربانی و احترام به حقوق دیگران هنوز هم در جهان پرمشغله به طور فزایندهای وجود دارد.از همان کودکی به آنها نشان دهید چگونه استفاده از کلمات محبتآمیز مانند سحر و جادو عمل کرده و ذهنیت اطرافیان را نسبت به او خوشبین میکند. این مدلهای رفتاری مناسب مادر با فرزندان به او این امکان را میدهد که به هوش و شخصیت و مهارتهای دیگران و نه فقط به ظاهر آنان احترام بگذارد.
نشان دادن احساسات
بسیاری از والدین انتظار دارند همیشه نوعی ثبات در رفتار پسرها ببینند اما حقیقت این است که پسران نیز مانند دختران حق دارند احساساتی مانند عشق، غم، اندوه و ترسشان را نشان دهند. هیچ چیزی به اسم احساسهای زنانه و مردانه وجود ندارد. همچنین اغلب جوامع بر این باورند که پسرها نباید با عروسک بازی کنند، آنها معتقدند پسرها باید در فعالیتهایی خشن همراه با جست و خیز زیاد شرکت کنند. اصلاح این باورهای غلط این امکان را به پسران میدهد که انواع فعالیتها را کشف و از آنها لذت ببرند و بسیاری از مهارتها را در بازیها یاد بگیرند.
نظم و انضباط عاقلانه
قوانین محکم برای پسران مفید نیست. آنها نمیتوانند همیشه بین خطوط مشخص شده حرکت کنند.زمانی که نظم و انضباط را به پسرها یاد میدهید کلمات را با دقت برای مجازاتشان انتخاب کنید. به خاطر داشته باشید پرخاشگری در آنها نتیجه معکوسی به دنبال دارد و فریادهای بیش از حد طولانی و بلند عواطف پسران را تحت تأثیر قرار میدهد. حتی زمانی که او عصبانی میشود سعی کنید با حفظ خونسردی درباره آنچه اشتباه انجام داده است، صحبت کنید.
یاد دادن مهارتهای زندگی
هر مادری لباسهای نوزادش را تعویض میکند و در هر وعده غذایی به کودک خردسالش غذا میدهد، اما برخی از مادران این الگوها را برای همه فرزندانشان حتی در سالهای نوجوانی دنبال میکنند اما این رفتارها هیچ منفعتی برای مادر و پسر ندارد. همانطور که دخترها در برخی فعالیتها مانند پخت و پز، نظافت و انواع کارهای خانه به مادرشان کمک میکنند، لازم است پسرها نیز مهارتهای زندگی را در دوران کودکی بیاموزند و از این رو استقلال بیشتری را پس از پایان دبیرستان تجربه کنند.
درگیر شدن در فعالیتهای درسی
برخی از پسران با اختلال بیش فعالی عملکرد نامناسبی در مدرسه از خود نشان میدهند. لازم است مادر اینگونه کودکان با مربی آموزشی او در ارتباط باشد و برای انجام مشق شب به او کمک کند. رسیدگی به این نوع به هم ریختگیهای درسی باعث میشود آنها تحصیلاتشان را با رغبت بیشتری تا پایان دوره تحصیلی دنبال کنند.
او را به مرد خانه تبدیل نکنید
بسیاری از مادران انتظار دارند پسران همه امور خانه را انجام دهند. اگر یک مادر تنها هستید یا همسرتان تمام وقت کار میکند هرگز نقش او را با مرد خانواده اشتباه نگیرید. سهم عادلانه او را از کارهای روزمره مشخص کنید و برخی مسئولیتهای مالی را برعهدهاش بگذارید سعی کنید تمرکز اصلی کودک بر مسائل تحصیلی و توسعه روابط اجتماعی باشد حتی اگر او بالغ است باز هم نقش مرد خانواده را به او ندهید اگر همه بار سنگین خانواده را بر دوش او بگذارید حتماً خشمگین شده و دنبال راه فرار خواهد گشت.
برنامهریزی زمان برای بازی
مطالعات اخیر نشان میدهند بازی و زنگ تفریح با افزایش تمرکز و عملکرد بهتر آنان در مدرسه مرتبط است.پسران در همه سنین روزانه نیاز به فعالیت بدنی و لذت بردن از برخی رقابتهای سالم دارند.تحقیقات نشان میدهد حتی 15 دقیقه بازی به افزایش تمرکز پسران کمک میکند از طرفی بازی یک فرصت بزرگ برای برقراری ارتباط اجتماعی آنهاست.
تشویق به ورزش
برخی از والدین معتقدند ورزش کردن زمان زیادی از پسران میگیرد و نمرههای درسی شان را کاهش میدهد اما اگر آنها رئیس جمهوری هم شوند باز به ورزش نیاز دارند. اگر کودک را مجبور به انجام کاری کنید که دوست ندارد باعث میشوید از مدرسه رنج ببرد و نتیجه معکوسی کسب کند.
موضوعات مرتبط: کودک ، فقط خانمها ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم
برچسبها: فرزند پسر , فرزندان , والدین , مرد واقعی
اگر كودك شما ترسو است ، به اين دليل است كه ترس و اضطراب شما را در برخورد با حوادث ديده است.
اگر كودك شما حسود است، به اين دليل است كه شما او را با ديگران مقايسه كرده ايد.
اگر كودك شما زود عصباني مي شود، به اين دليل است كه شما او را تشويق نكرده ايد، بلكه بيشتر به رفتارهاي غير خوب او توجه كرده ايد.
موضوعات مرتبط: کودک
برچسبها: تربیت , کودک , تشویق , پاداش
زمانی که از دست فرزندمان عصبانی هستیم چه کار کنیم ؟
هرگز به عنوان تهدید از جمله "من مادرت نیستم" و یا "من دیگه پدرت نیستم" استفاده نکنید. لازم نیست ناراحتی و عصبانیت خود را با جمله "دیگه تو رو دوست ندارم" همراه کنید.
هنگام عصبانیت خیلی صادقانه می توانید فقط ناراحتی و خشم خود را بگویید و به کودک بگویید که از دست او ناراحت هستید! همین! "خیلی ناراحتم که اتاقت نامرتبه"
انتظار خود را از کودک بیان کنید. "دوست دارم وقتی بازی با اسباب بازی هات تموم شد اونا رو سر جاشون بذاری"
شما می توانید از دست کودک عصبانی شوید، غمگین شوید، ناراحت شوید و ... اما هیچ کدام از این موارد ربطی به دوست داشتن او ندارد.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک
برچسبها: عصبانیت , تربیت , کودک , روانشناسی
از فرزندتان دانشمند نسازيد .
ما قرار نيست بچه ها را تك بعدی و ناقص الخلقه كنيم.
كسي كه تنها فكرش دانشمند شدن است اعتياد مثبت دارد
كه به اندازه اعتياد منفی آسيب زننده است.
هر نوع آموزش آكادميك تا شش سالگی آسيب زننده ست.
كودكان بايد بازی كنند و با بازی كردن بياموزند.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک
برچسبها: دانشمند , تربیت کودک , بچه , زندگی
تشویق زیادی ممنوع ! تا تشویق برای کودک بی ارزش نشود و نیز او پرتوقع نشده و برای هر کاری تشویق نخواهد.
کودک را تشویق کنید؛ ولی نه آن قدر که مغرور و خودبین شود.
به کودک پاداش بدهید نه رشوه؛ رشوه، باج دهی است و محتوی یک قرار قبلی، بنابراین نگویید " اگر این کار رو بکنی من..." پاداش، بدون قرار قبلی صورت می گیرد.
بین نوع تشویق و عمل کودک، تناسب برقرار کنید.
بد قولی نکنید.
قدردانی کنید نه ارزیابی. نگویید " تو بهترین..." بگویید "این کار تو مرا خوشحال کرد."
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک
برچسبها: تربیت , کودک , تشویق , پاداش
من طوری برنامه ریزی کردم که سرویس مدرسه کمیل فقط ظهرها به منزل برسونتش . دلیلشم اینه که صبحها پسرم سرحال تره و آمادگی یادگیری بیشتری داره و منم فرصت میکنم مسیری رو در کنار پسرم قدم بزنم و با هم صحبت کنیم .
مسیرمون کوتاه نیست و گاهی مواقع 45 دقیقه ممکنه طول بکشه اما هر دو عادت داریم و باعث خستگیمون نمیشه .
توی مسیر یه چیزهایی رو به پسرم یاد میدم . با هم میگیم و میخندیم و گاهی هم بدو بدو میکنیم . خیلی وقتا بهش میگم قدر و منزلت خودشو بدونه و خودشو دست کم نگیره . بهش یاد میدم که همیشه پر انرژی باشه و با حرفهای من انگیزه بیشتری برای انجام کارهاش پیدا کنه .
بهش یاد دادم که در كار، تواناييهاي خودش رو دست كم نگيره .
به يمن اين نصيحتها کمیل اجازه نداده عدم خودباوري مانعي براي تحقق اهدافش باشه .
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک ، آموزه هایم به کمیل و علی
برچسبها: پسرم , کمیل , آموزه ها , تربیت
بارها و بارها به کمیل از اهمیت مرتب کردن رختخوابش در هر صبح گفتم و آموزش دادم
شش ساله بود که به او نشان دادم که افراد در ارتش چگونه تختخوابشان را مرتب می کنند و هر روز صبح تختخوابش را چک میکردم .
امروز تختخوابش تنها چیز موجود در زندگی اش است که همواره مرتب و منظم دیده می شود .
موضوعات مرتبط: کودک ، آموزش ، آموزه هایم به کمیل و علی
برچسبها: پسرم , کمیل , آموزه ها , تربیت
⭕️ وقتي فرزندتان از انجام كاري لذت مي برد، دستور دادن شما براي توقف كار بي نتيجه خواهد بود.
➖ مثلا وقتی کودک در حال بازی رایانه ای یا تماشای تلویزیون است؛ اگر مادر بیست بار هم بگوید:
_ بسه دیگه
_ پاشو دیگه
_ درس هات مونده
_ چشم هات آسیب می بینه
_ بیام خاموشش کنم و...
ولی کودک حاضر نیست، ادامه ندهد و لذتش را متوقف کند.
➖ پس بهتر است به جای این حرف ها یا تهدیدها به او پیشنهاد یک جایگزین جذاب بدهید، یا به او زمان اتمام بدهید.
مثلا بگویید:
•بیا با هم کیک بپزیم.
•بریم فوتبال بازی کنیم.
•وقتی عقربه بزرگ ساعت به عدد سه رسید، •تلویزیون را خاموش کن.
•بریم با رنگ انگشتی روی دیوار حمام نقاشی کنیم.
✔️ بسته به علایق فرزندتان جایگزین در نظر بگیرید و مدام تذکر ندهید.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک
برچسبها: کودک , تربیت , لذت , زندگی
گاز گرفتن كودك تنها وسيله دفاع از خود وقت عصبانيت است كه بعدا به مشت و لگد تبديل ميشه. اين موضوع كاملا طبيعي ست. اما ما بايد محكم و استوار و بدون هيچ گذشتي جلوي كودك بايستيم. و تنها رفتار ما اين است كه نگذاريم گاز گرفتن اتفاق بيفتد.
اگر کودک با بچه هاي ديگه اين رفتار رو ميكنه بايد تمام مدت مراقبش باشيم تا اين بحران رو پشت سر بگذاره. تا دو سالگي فقط بهش نه رو بگيد. خودتون رو ناراحت نشون بديد و كودك رو يك تا سه دقيقه در همون حالت نگه داريد تا اروم بشه اما مقابله به مثل نكنيد.
اگر شما هم به کودک بگيد بيا گازت بگيرم دردشو ببيني تنها براي او الگو ميشيد تا اون كار رو راحتتر انجام بدهد.
موضوعات مرتبط: کودک
برچسبها: تربیت فرزند , آموزش , گاز گرفتن , رفتار کودک
وقتی فرزندت را به هوا پرت می کنی، میخندد. زیرا با وجود ترسی که احساس می کند، ایمان دارد تو او را قبل از افتادن خواهی گرفت که دستان قدرتمندت پناه اوست، که چشمانت در آن لحظه جز او را نخواهد دید.
زندگی فرزندانت در همین خلاصه شده است او از زندگی کردن نخواهد ترسید وقتی دستان قدرتمندت پناهش باشد.
کاش به گونه ای باشیم که فرزندانمان به ما ایمان داشته باشند، که در لحظه سقوط، دستهای ما پناه آنها خواهد شد نه سد راهشان.
موضوعات مرتبط: کودک
برچسبها: کودک , تربیت , پناه , سد راه
( نامه ای جالب و سرشار از عشق و محبت )
نمیدونم این پفک کیه ، اما خوش به حال پفک و مخاطب اصلی نامه
و اما نامه :
یکی از تلخترین اتفاقات زندگی من صبح روز عرفه سال 93 اتفاق افتاد
آنقدر برام سنگین بود که تا یه مدت افسرده شده بودم
بعد از ظهر اون روز رفتم مراسم دعای عرفه حاج آقا قاسمیان ، مسجد دانشگاه شریف
خیلی گریه کردم . خیلی زیاد . انقدر که تا فرداش چشمام پف داشت و سرخ بود
موقع دعا به خدا گفتم خودت همه چیز رو میدونی . خودت تنهایی و بی پناهیم رو میبینی . کسی رو جز تو ندارم . دادرس و پناهی غیر از خودت ندارم . من کسی رو نفرین نمیکنم . من ازت نمیخوام حال کسی رو بگیری . برای هیچکس بد نمیخوام . فقط ازت میخوام این تلخی ها رو برام جبران کنی . روی این زخمها ، مرهم بذاری و دردهای ناگفتنیم رو التیام ببخشی
هرچقدر گریه میکردم سبک نمیشدم
روزها و هفته ها گذشت تا حالم بهتر شد و کمی از بار غصه هام کاسته شد
هیچ وقت نتونستم اون ماجرای تلخ رو فراموش کنم اما سعی کردم کمتر بهش فکر کنم و به عنوان یه تجربه عبرت آموز بهش نگاه کنم
من حواسم نبود اما خدای مهربون ، حواسش به من بود و به زیبایی و ظرافت تمام زمینه رو فراهم میکرد تا من رو با قشنگ ترین و اسرار آمیزترین اتفاق زندگیم مواجه کنه
روز عرفه سال بعد یعنی شهریور 94 ، وقتی مَحرَم بابا جونت -عشق اول و آخرم- شدم یادم اومد که روز عرفه سال قبل چه عذابی کشیدم و یادم اومد که حتما خدا برای جبران همه سختی هایی که کشیدم و همه اشکهایی که ریختم بهترین مردِ دنیا رو سر راهم قرار داده تا بهش تکیه کنم و زیر سایه ش طعم آرامش و عشق رو بچشم
مردِ مهربان و پرغرورِ من ، جبرانِ تمام نداشته ها و درمانِ تمام دردهای منه
مردی که در کنارش ، خنده هام از ته دل هست و لحظه هام لبریز آرامش و تمام وجودم سرشار از عشق و خوشبختیه
خدا رو بخاطر داشتنش شکر میکنم و دعا میکنم سایه پرمهرش روی سرم مستدام بمونه
موضوعات مرتبط: کودک ، خاطرات ، خانه و خانواده
برچسبها: پفک , صفای وجود , پاک , معنوی
به حرفتان گوش نمیدهد، پاها را زمین میکوبد و وقتی در برابر خواستهاش میایستید، صدای گریهاش همه را کلافه میکند؟ شاید شما هم مثل بسیاری از مادرها امروزی تصور کنید که جز سکوت و گوش به فرمان بودن هیچ ابزاری برای روبهرو شدن با این رفتارها ندارید یا مثل برخی از مادرهای دیروزی، عصبانیت و خشونت رفتاری یا کلامی را چاره این واکنشهای فرزندتان بدانید اما دست نگه دارید! شما تنها به مقابله با بدقلقیهای کودکتان در همان لحظه نیاز ندارید بلکه میتوانید با واکنش درست برای همیشه به این رفتارها پایان دهید.
مثال:
مامان سارا از او میخواهد لباس صورتیاش را بپوشد تا به خانه مادربزرگ بروند اما سارا که تازه راه و رسم لجبازی را یاد گرفته در برابر خواسته مادر مقاومت میکند و لباس خوابش را از تنش بیرون نمیآورد. تلاشهای مادر با فرار او و بدقلقیهایش بینتیجه میماند. مادر سارا چه باید بکند؟ با زور و دعوا او را مجبور به پوشیدن لباس مهمانی کند یا این که به خواستهاش تن دهد و با لباس خواب او را همراه خود ببرد؟
راه حل:
این ها را بگویید: باید درباره قوانین با او واضح حرف بزنید. کنارش بنشینید به چشمهایش نگاه کنید و نامش را به زبان بیاورید. بعد درخواست خود را به طور واضح و روشن بیان کنید؛ مثلا «سارا جان وقت خوابه برو لباس خوابتو بپوش.» اگر همچنان مقاومت کرد و نخواست کاری که شما گفتهاید انجام دهد، باید از استراتژی محرومیت استفاده کنید. یعنی اگر بهانه تلویزیون، بازی و… را برای نخوابیدن میآورد، او را از این کارها محروم کنید. تلویزیون را خاموش کنید، اسباب بازیهایش را جمع کنید و… البته اگر بخواهید فرزندتان کاری را انجام ندهد باید قبلا یک بار این موضوع را به او گفته باشید.
این ها را نگویید: اگر میخواهید کودک از انجام کار خاصی خودداری کند نباید مدام آن را برایش تکرار کنید، یعنی یکبار توضیح دهید و دیگر ادامه ندهید. این کار او را در موقعیت لجبازی بیشتر قرار میدهد. در صورت شما چه باید ببینید؟ نباید یک روز در برابر لجبازی بیتفاوت باشید و روز دیگر از او بخواهید طبق میل و خواسته شما عمل کند. او باید در صورت شما اقتدار و البته آرامش را ببیند.
مثال:
«آرش جلوی اسباببازیفروشی ایستاده و مدام جیغ میکشد که ماشین قرمزی که جلوی ویترین گذاشته شده را برایش بخرند. مادر آرش نمیداند باید ماشین را بخرد یا نه!»
راه حل:
این ها را بگویید: وقتی به او بگویید «نه این اسباببازی را نمیشه خرید» باید پای نه گفتنتان بایستید و اقتدار لازم را داشته باشید. وقتی جیغ میزند جلوی صورتش بایستید و بگویید؛ «وقتی جیغ میزنی نمیفهمم چی میگی. میتونی بگی چرا عادی نمیتونی حرف بزنی؟» اگر نخواستید اسباببازی برایش بخرید پیشنهاد چیز دیگری به او دهید و بگویید، «میتونیم بریم خونه با اون ماشین بزرگت مسابقه بدیم.» به این ترتیب او یاد یکی از اسباببازیهایش میافتد و در لحظه هیجان این کار را احساس میکند.
این ها را نگویید: به هیچ عنوان او را تایید نکنید اما با عصبانیت هم با او برخورد نکنید. به هیچ عنوان به او نگویید، «این اسباببازی مال تو نیست» چون او فکر میکند مالکیت همه اسباببازیها با اوست و باید همه انواع اسباببازی را داشته باشد. گفتن «دیگه داری عصبانیام میکنی» هیچ کمکی به شما و کودک نمیکند چون کودک نمیخواهد احساس شما را بفهمد. در صورت شما چه باید ببیند؟ نباید کودک فکر کند که با جیغ کشیدن مدام شما را مستاصل میکند و تسلیم میشوید. آرام و منطقی باشید و اگر ادامه داد بیتوجهی نشان دهید.
مثال:
«مادر هلیا به او میگوید الان نمیتواند برایش ماکارونی درست کند، همین موضوع کافی است تا هلیا ساعتها گریه کند. مادر برای پایان دادن به گریههای او باید به خواستهاش تن دهد؟»
راه حل:
این ها را بگویید: کنارش بنشینید و با او اینطورصحبت کنید، «آهان پس تو ماکارونی میخوای!»، «این غذا رو دوست داری؟» اینها مقدمهای است برای اینکه او بتواند احساسش را با شما در میان بگذارد. به او بگویید، «وقتی گریه میکنی من میدونم که یه چیزی ناراحتت کرده، حالا بگو ببینم چی شده؟» اگر حین تعریف کردن باز هم گریه کرد به او بگویید که «وقتی گریه میکنی نمیفهمم چی میگی، اول بگو چی شده!»
این ها را نگویید: به هیچوجه آمرانه و با تحکم و تشر زدن از کودک نخواهید گریهاش را متوقف کند چون این رفتار به جز تشدید کردن مشکل کمک بیشتری نخواهد کرد.
در صورت شما چه باید ببیند؟ نگذارید فرزندتان در صورت شما ضعف یا خشم را ببیند. شما تنها باید بر احساسات مادرانهتان چیره شوید و با دور شدن از کودک گریان او را به حال خودش رها کنید.
موضوعات مرتبط: کودک
برچسبها: بدقلقی , کودک , تربیت , خانواده
احترام به کودک یکی از عوامل مهم پرورش شخصیت کودک به شمار میآید. وقتی کودکی مورد احترام والدین و اطرافیان خود قرار میگیرد، از رفتار آنها تقلید میکند و به دیگران و پدر و مادرش احترام میگذارد. متأسفانه برخی از والدین احترام به کودک را مخالف شأن خود میدانند و میگویند: «اگر به بچه ها احترام بگذاریم لوس میشوند و دیگر به ما احترام نمیگذارند». در اینجا چند شیوه ی احترام به کودک را عنوان می کنیم:
۱. برخاستن و استقبال از فرزند به هنگام ورود او به مجلس
پیامبر اکرم (ص) به طور معمول به هنگام ورود افراد به مجلس به احترام آنها می ایستاد و برای آن ها جا باز میکرد، اما در برابر فرزندان خویش، حسن و حسین (ع) و فاطمه (ص) علاوه بر آن، چند قدم به استقبال می رفت. روایت شده است: «پیامبر (ص) نشسته بود. حسن و حسین (ع) به طرف آن حضرت آمدند. پیامبر (ص) وقتی آنها را دید به احترام ایشان ایستاد. چون به کندی حرکت میکردند، پیامبر (ص) به استقبال آنان رفت و ایشان را بر دوش خود سوار نمود و فرمود: چه مرکب خوبی دارید و چه سواران خوبی هستید».
۲. سلام کردن به کودک
از اخلاق پیامبر گرامی اسلام (ص) این بود که وقتی در راه به کودکان میرسیدند، به آنان سلام میکردند. این تصور باطلی است که برخی پدران و مادران فکر میکنند اگر به کودک سلام کنیم، لوس میشود. او با سلام بزرگترها در خود احساس شخصیت میکند.
۳. دست دادن به کودک
از جلوه های احترام این است که به کودک دست بدهیم و در میان جمع با او مصافحه کنیم تا گمان نکند که او را به حساب نمیآوریم. برخی افراد وقتی وارد جمعی میشوند به همه دست میدهند و زمانی که نوبت به کودکی میرسد با او دست نمیدهند واین رفتار باعث میشود که کودک خود را حقیر و بی ارزش به شمار آورد.
۴. اجازه خواستن از کودکان برای گذشت از حقوقشان
برای رسول خدا (ص) نوشیدنی آوردند. حضرت از آن نوشیدند. در سمت راست او نوجوانی نشسته بود و در سمت چپ او ریش سفیدانی. پیامبر (ص) برای احترام به ریش سفیدان خواست شربت را به آنها بدهد؛ به نوجوان فرمود: اگر به من اجازه میدهی این نوشیدنی را به آنان بدهم؟ نوجوان عرض کرد: من سهم خود را غیر از تو به هیچ کس نمیدهم. پیامبر (ص) نیز نوشیدنی را در اختیار او قرار داد. در این جا شاید پیامبر (ص) به سبب احترام به بزرگان میخواسته ابتدا نوشیدنی را به بزرگتر ها بنوشاند، ولی این امر باعث نشده که به یک نوجوان بی احترامی نماید و حق او را نادیده بگیرد. از او اجازه می خواهند و چون اجازه نمیدهد نوشیدنی را به او میدهند تا احترام او رعایت شود.
۵. پذیرش دعوت کودکان و دعوت از آنان برای میهمانی
هر گاه به شما چیزی را تعارف میکنند، یا میخواهند برای شما کاری انجام دهند- و مانعی وجود ندارد- با کمال میل بپذیرید. برای میهمانی ها از آنها نیز دعوت کنید و در میهمانی مانند یک بزرگسال برای او تدارک ببینید. مثلا برای کودکان ظرف غذای مستقل قراردهید و از آنها پذیرایی کنید.
۶. جای دادن کودکان در صفوف جماعت
بسیاری از مواقع رفتار نادرست بزرگترها در مورد کودکان در مسجد سبب عدم گرایش آنان به مسجد و نماز جماعت میشود. بهتر است رفتار خود را عوضکرده و به کودکانی که در صف جماعت قرار میگیرند احترام بگذاریم. امام باقر (ع) دربارهی کودکانی که در صف جماعت حاضر میشوند، میفرمایند: «آنها را به صف آخر نفرستید، بلکه بین آنها، به وسیلهی بزرگان، فاصله ایجاد کنید».
۷. با احترام صدا کردن
پس از اینکه برای فرزند خود نام مناسب انتخاب کردید همواره سعیکنید هنگام صحبت با آنها از الفاظ نیک (آقا، خانم و …) استفاده کنید. در سیرهی معصومین (ع) آمدهاست که فرزندان خود را با لفظ (یا بُنَیّ، فرزند عزیزم) مورد خطاب قرارمیدادند. در حدیث شریف کساء نیز میخوانیم که حضرت فاطمه (س) فرزندان خود را با لفظ (یا قُرَّهَ عَینی، ثَمَرَهَ فُؤادی: ای نور چشم من، ای میوهی دلم) صدا میزدند. آیت الله سید علی قاضی طباطبایی (ره)، از علمای بزرگ، پدری مهربان و دلسوز بود. نام فرزندان خود را با تجلیل و احترام و با مهر، با لفظ آقا و خانم صدا میزد. فرزندان به اتاق که وارد میشدند، پدر به احترامشان بلند میشد تا هم آنها ادب را یاد بگیرند و هم دیگران برای فرزندانشان عزت و احترام قائل شوند.
۸. شخصیت دادن به کودکان
از طریق گفتگو کردن با آنها، گوشدادن به حرفها و توضیحاتشان، شرکتدادن در جلسهی دعا برای آمین گفتن (دعا کنید و از آنها بخواهید اجابت آن را برای شما از خداوند بخواهند)، مشورت کردن با آنها (مخصوصاً در مواردی که مربوط به خودشان میشود) و موارد مشابه دیگر، میتوان به کودک شخصیت داده و ارزش و کرامت او را در نظرش بالا ببرید.
۹. همبازی شدن با کودک
به فرمودهی پیامبر (ص) آنکس که کودکی دارد باید با او کودکی کند و جلوه ای از این کودکی کردن همبازی شدن با اوست. رسول اکرم (ص) با همهی شأن و عظمتی که داشتند نه تنها با امام حسن و امام حسین (ع) بلکه با بچههای دیگر نیز بازی میکردند.
۱۰. وفای به عهد
در دین اسلام یکی از ویژگیهای مؤمن وفای به عهد شمرده شدهاست. علاوه بر این که وفای به عهد وظیفهای اسلامی و انسانی است، این عمل سبب نوعی ادای احترام به کودک است. وقتی شما به فرزند خود قول میدهید که او را به پارک خواهید برد و به آن عمل میکنید، فرزند شما در درون خود نوعی احساس ارزش میکند و از اینکه قرارتان با او برایتان مهم بوده خوشحال میشود. اما در مقابل وقتی به قولتان عمل نمیکنید، فرزندتان احساس میکند برای او ارزشی قائل نیستید و ناراحت میشود. همواره سعی کنید قول و قراری با کودک نبندید که قادر به برآوردن آن نباشید. وقتی به قولی که دادهاید عمل نمیکنید نه تنها به شخصیت کودک احترام نمیگذارید، بلکه به او دروغ گویی را آموزش میدهید.
۱۱. بخشش اشتباه او
لازم است برای رعایت احترام کودک وقتی که اشتباهی را مرتکب شد با بلند نظری از او بگذرید و ضمن هشدار دادن و متذکر شدن خطایش، او را ببخشید.
موضوعات مرتبط: کودک
برچسبها: کودک , تربیت , احترام , خانواده
کودکان در مسیر رشد خود تحت تاثیر افراد زیادی قرار میگیرند، اما نقش پدر از همه آنها مهمتر و موثرتر است. این تاثیر تا سنین نوجوانی ادامه دارد. رفتار پدر در سنین کودکی برای فرزند همه چیز است. کودک میتواند صحبت کردن، راستگویی، روابط اجتماعی، نشست و برخاست، شیوه غذا خوردن و رفتار با همسر را از پدر بیاموزد. این موضوع از اهمیت بسیاری برخوردار است زیرا از نظر روانشناسان رفتار فرزندان انعکاسی از رفتار پدرانشان است.
فرزندان به شغل و رفتار و ارتباطات اجتماعی پدر بسیار حساسند در حالی که این حساسیت به مادران تحصیلکرده کمتر است. هر چقدر پدران در تربیت فرزندان خود هماهنگ و همگام باشند فرزندان از تعادل روحی و شخصیتی بیشتری برخوردار میشوند. او ادامه میدهد بیتوجهی پدران باعث میشود کودکان بدون توجه به ارزشهای اجتماعی و اخلاقی بزرگ شوند. در حالی که متخصصان جرمشناسی معتقدند حضور پدر در خانواده مهمترین عامل پیشگیری از انحراف به حساب میآید. اگر پدران نسبت به روحیه فرزندان خود آگاه باشند و کودک شرایط رشد مناسبی را طی کند، رفتارهای پر خطر او در سالهای آینده کاهش مییابد.
پدر اولین مردی است که در زندگی کودک شناخته میشود، بنابراین تصور از مرد برای کودک پدرش است. این مفهوم در میان دختران و پسران متفاوت است و حضور کمرنگ پدر تاثیرات جدایی روی آن ها میگذارد. دختران خانوادههایی که در آن مادر تسلط بیشتری داشته است در دوره نوجوانی و بزرگسالی در ارتباط با مردان و تشکیل خانواده بیشتر دچار مشکل شدهاند.
در این خانوادهها فرزند تمایل بیشتری به الگو قرار دادن مادر نشان میدهد و این مشکلاتی را به خصوص برای پسران به وجود میآورد. این کودکان در اوایل دوران کودکی به دلیل نداشتن الگوی مناسب نقش مردانه با مادری رو به رو هستند که رفتارهای مردانه را تشویق نمیکند در نتیجه آن ها پسرهایی میشوند که از سوی همسالان خود به خاطر نداشتن رفتار مردانه هنگام بازی یا در محیط مدرسه طرد میشوند. این جاست که کودک بشدت دچار تعارض جنسیتی شده و بین آنچه که از مادر آموخته و آنچه از همسالهای خود میبیند تفاوت وجود دارد.
شاید در روزگاران گذشته پدر فقط نانآور خانواده بود، اما امروز با تغییرات گسترده در جوامع نیازها و نقشها تغییر کرده است، اما متاسفانه یکی از عوامل ضعف خانوادههای امروزی کاهش نقش پدر به دلیل مشغله کاری یا هر وضعیت دیگری در خانواده است. پدرهایی که منبع بیپایان مهر و محبت و داناییاند، پدرهایی که دوست همیشگی فرزندانشان هستند، پدرهایی که با تمام وجود تلاش میکنند که مردان و زنانی را تربیت کنند که در آینده به آن ها افتخار کنند، نباید فراموش کنند که تامین نیاز مادی برای فرزندشان کافی نیست.
کودکان شما بیش از هر چیز نیاز به حضور فعال شما دارند حضوری با احساس و موثر برای آنکه حرفهای آن ها را گوش کنید، برای راهنمایی، برای محبت کردن، حتی گاهی برای تنبیه کردن! آن ها دوست دارند پدرانشان را در کنار خود حس کنند؛ برای یادگیری قوانین زندگی، برای دوست داشتن.
۱- به درسهای کودکان رسیدگی کنید و در جریان کارهای مدرسه آن ها باشید.
۲- با فرزندان خود با لحنی مهربان و مودبانه صحبت کنید.
۳- فرزندانتان را به پارک ببرید و با آنها همبازی شوید.
۴- حداقل یک وعده غذایی را در کنار خانواده و فرزندانتان صرف کنید.
۵- اگر عصبانی و بیحوصله هستید سر آن ها داد نزنید و به خودتان زمان دهید تا آرام شوید.
۶- با کودکانتان به خرید بروید و به سلایق آنها احترام بگذارید.
۷- به همسر خود احترام بگذارید و در کارهای خانه به او کمک کنید، کودکان از رفتار شما یاد میگیرند که در آینده چگونه همسری باشند.
۸- وقتی کودکتان کار اشتباهی انجام داد او را تحقیر نکنید بلکه راه درست را نشانش بدهید.
۹- سعی کنید از نصیحتهای آخر شب کم کنید و آن ها را در قالب صحبتهای دوستانه بیان کنید.
۱۰- اگر کودکتان از شما انتقاد کرد مثلا هنگام رانندگی آن را بپذیرید و از کوره در نروید.
۱۱- هنگام تصمیمگیری درباره امور مربوط به فرزندان با خودشان مشورت کنید.
۱۲- از نشان دادن احساسات خود نترسید وکلمات محبتآمیز به آن ها بگویید.
موضوعات مرتبط: کودک ، خانه و خانواده
برچسبها: پدر , تربیت , کودک , خانواده
_چرا آوردنت اينجا...؟
_من خودم اومدم مادر...
_آخه مگه ميشه؟يه مادر با پاي خودش بياد جايي كه روزي هزار بار از خدا عزرائيل رو طلب كنه...؟
_هر چيزي يه تاريخ انقضايي داره مادر...شايد منم ديگه تاريخم گذشته بود...
_چند وقت يه بار بهت سر ميزنن...؟
_الان هفت سالي ميشه ازشون خبر ندارم...يه شماره دارم،كه هفت ساله خاموشه...بغضش تركيد...
دستش رو بوسيدم و اومدم بيرون...
يادم ميومد كه خواهر برادرا وقتي دعواشون ميشد،ميرفتن دامنِ مادرشون رو سمتِ خودشون ميكشيدن و داد ميزدن "مامانِ منه...مامانِ خودمه..."
و حالا،مادرشون رو به هم تعارف ميكردن و هيچ كدوم حاضر نبودن تحويل بگيرن...
یادمون باشه : بچه هامون رو طوری تربیت کنیم که مرد واقعی و زن واقعی باشند
یه مرد ، والدینشو دور نمیندازه ، یه زن نمیتونه از والدینش بگذره . البته مرد و زن واقعی
تربیت کودک تو این موارد خیلی اهمیت داره که متاسفانه والدین به اون بی توجه هستن ...
موضوعات مرتبط: کودک ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم ، اخبار ، پیامها
برچسبها: پدر , مادر , والدین , سالمند
اهمیت دادن به حرف مردم،
از آنها غولی در ذهن ما می سازد.
فرزندانمان را فدای این غول خیالی نکنیم.
این دسته از آدمها همیشه
حرفی برای گفتن دارند.
موضوعات مرتبط: کودک ، جملات زيبا ، پیامها
برچسبها: اهمیت دادن , حرف مردم , زندگی , فرزندان
وقتي فرزندتان از انجام كاري لذت ميبرد، دستور دادن شما براي توقف كار بي نتيجه خواهد بود. مثلا وقتی کودک در حال بازی رایانه ای یا تماشای تلویزیون است؛ اگر مادر بیست بار هم بگوید:
_ بسه دیگه
_ پاشو دیگه
_ درس هات مونده
_ چشم هات آسیب می بینه
_ بیام خاموشش کنم و...
ولی کودک حاضر نیست، ادامه ندهد و لذتش را متوقف کند.
پس بهتر است به جای این حرف ها یا تهدیدها به او پیشنهاد یک جایگزین جذاب بدهید، یا به او زمان اتمام بدهید.
مثلا بگویید:
بیا با هم کیک بپزیم.
بریم فوتبال بازی کنیم.
وقتی عقربه بزرگ ساعت به عدد سه رسید، تلویزیون را خاموش کن.
بریم با رنگ انگشتی روی دیوار حمام نقاشی کنیم.
بسته به علایق فرزندتان جایگزین در نظر بگیرید و مدام تذکر ندهید.
موضوعات مرتبط: کودک
برچسبها: فرزند , دستور , محبت , عقل
سوال :
سلام من به پسرم از اول آزادی دادم تو خونه تقریبا با تمام وسایل بیخطر بازی کرده . تنها مشکل اینه الان که سه سالشه مثل دیگر بچه ها خیلی قانونمند نیست.
پاسخ :
سلام این آزادی که به فرزندتان دادید خیلی خیلی خوبه ولی چارچوب هم نیاز دارد که با جدا کردن عمل کودک از خودش آن را اعمال می کنیم.
مثلا وقتی اشغال می ریزد می گویم : "اینجا اشغال ریختی ؟! تو که عزیز منی باید اشغال را در سطل بریزی"
و در این مورد با اقتدار عمل کنید .
موضوعات مرتبط: کودک
برچسبها: آزادی , کودک , فرزند , تربیت
۱.گریه می کنند چون دوست دارند همان لحظه سبک شوند
۲.قهرکه می کنند، زودآشتی می کنند ،چون کینه ندارند.
۳.چیزی که می سازند زود خراب می کنند چون به دنیا دلبستگی ندارند.
۴.باخاک بازی می کنند چون تکبر ندارند.
۵.خوراکی ای که دارند زود می خورند و برای فردا نگه نمی دارند چون طمع یا آرزوهای دراز ندارند.
موضوعات مرتبط: کودک
برچسبها: کودکان , خوشبختی , آرامش , آینده
وقتی ما در روش های تربیتی خود به تنبیه متوسل می شویم "از فریاد کشیدن گرفته تا کتک زدن" کودکان ما درس های ناخوشایندی یاد می گیرند. آنها یاد می گیرند مردمی که ما دوستشان داریم قابل اعتماد نیستند و هر لحظه ممکن است از کنترل خارج شوند. آنها یاد می گیرند که می توانند مورد نفرت یا ترک شدن افرادی قرار بگیرند که دوستشان دارند.
اگر کودک شما کار نادرستی انجام داد، ابتدا احساسات مرتبط با آن اشتباه را مورد خطاب قرار دهید تا به این ترتیب کودک به گوش کردن به درس هایی که به او می دهید، آماده شود. سپس، برای تصحیح رفتار او رفتارهای درست را به او آموزش دهید. به طور مثال: «من می دانم تو عصبانی هستی. خواهر کوچک تو نباید اسباب بازی تو را خراب می کرد. اما تو هم نباید برای انتقام اسباب بازی او را خراب می کردی. به جای این کار به یک بالشت مشت می زدی تا عصبانیتت خالی شود.»
هنگامی که فرزند شما رفتار ناشایستی از خود نشان داد، سعی کنید رفتارهای جایگزین درست و کنترل داشتن روی رفتار را به او بیاموزید. سعی کنید متوجه شوید چرا فرزندتان آن کار را انجام داده و راه مناسب را به او نشان دهید.
موضوعات مرتبط: کودک ، خانه و خانواده
برچسبها: روش , فرهنگ , تربیت , خانواده
داشتن نظم شخصی یکی از پارامترهای اصلی در بهبود بهرهوری هر فردی است. آراستگی ظاهر، ترتیب انجام کارها، منظم بودن محیط پیرامونی محل کار و منزل، رعایت آداب معاشرت، و بسیاری موارد دیگر، نشان دهنده وجود یا عدم وجود یک نظم شخصی منحصر به فرد است. در واقع هر فردی باید مطابق با نیازها و ملزومات زندگی خویش و محدودیتها و تواناییهایش، چیدمان امور خویش را مرتب کند تا به نظم شخصی دست یابد. در غیر این صورت جدای از اینکه نمیتواند به وجود آشفتگی در زندگی خویش معترض باشد، از دست نیافتن به اهداف خویش هم نباید ناخشنود باشد.
.
حال اگر بخواهیم این روحیه را از دوران کودکی در وجود فرزندانمان تثبیت کنیم تا در آینده از آن ها افرادی منظم بسازیم بهتر است موارد زیر را در نظر داشته باشیم:
.
۱- رفتار خوب را تشویش کنید. با وجود این که تنبیه و مجازات بخش عمده توجه اغلب والدین در مقوله آموزش نظم به فرزندان است ولی خوب است بدانید که همواره از تقویت نقاط مثبت فرزندتان نسبت به تنبیه کارهای بد دستاوردهای بیشتری خواهید داشت.
.
۲- قوانین روشن و مشخص داشته باشید. اگر قوانین شما مشخص و واضح نباشد و یا فقط وقتی که کسی آن را زیر پا می گذارد وجودشان مطرح شود. کودک شما برای درک و رعایت آن را با مشکل مواجه خواهد شد. این وظیفه شماست که برای کودکتان کاملا واضح بگویید که چه کارهایی را باید انجام دهد و چه کارهایی را نباید انجام دهد. انتخاب زمان مناسب، برای شفاف سازی قوانین، به عهده شماست. زمانی که شما بتوانید با آرامش و واضح صحبت کنید و فرزندتان آمادگی شنیدن و فهم و درک آن ها را داشته باشد.
.
۳- در بحث ها معتدل باشید. با کودکی که به حرف شما گوش نمی دهد و بحث می کند چگونه برخورد می کنید؟ مراقب باشید که از بحث و جدل های بیهوده دوری کنید. مثلا اگر فرزند شما بگوید: «این عادلانه نیست.» فقط بگویید: «میدانم.» یا اگر گفت: «همه دوستانم فلان اسباب بازی را خریده اند.» فقط بگویید: «میدانم.» یا می توانید بگویید: «و من به تو چه گفتم؟» برای اینکه حدو قانونی که قبلا برایش مشخص کرده بودید یادآوری کنید. گاهی هر چه واضح تر و کمتر حرف بزنید نتیجه بهتری می گیرید.
.
۴- برای خودتان وقت بخرید. ممکن است خوانده باشید که بچه ها باید عکس العمل کارشان را هر چه سریع تر ببینند. یا شنیده باشید که والدین باید هنگام تربیت فرزندان آرامش خود را حفظ کنند. اما در واقعیت، ممکن است گاهی نتوانید خونسردی خود را حفظ کنید و درست رفتار کنید. در چنین شرایطی بهتر است برای خودتان وقت بخرید تا بتوانید عکس العمل درستی از خود نشان دهید.می توانید به او بگویید که کار درستی انجام نداده است و برای تصمیم گیری در مورد او احتیاج به چند دقیقه تامل دارید. با این کار هم خودتان آرامشتان را بدست می آورید و هم به فرزندتان اجازه می دهید تا به کار خود بیشتر فکر کند.
.
۵- در اجرای قوانین جدی و پایدار باشید. نادیده گرفتن قوانین توسط والدین همه چیز را زیر سوال می برد و به فرزندان می آموزد که گاهی می توان از حد و حدود تعیین شده پا فراتر گذاشت.
.
۶- یک الگوی مناسب برای فرزندتان باشید. دوست داشته باشید یا نه فرزندانتان ،شما را زیر نظر دارند.اگر هر چقدر می توانید نصیحت کنید ولی رفتار شما طور دیگری باشد. مطمئن باشید که نصیحت های شما بسیار کم رنگ جلوه می کند و آنچه نمود بیشتری میابد رفتارتان خواهد بود.
.
واقعیت این است که تربیت فرزندان منضبط کار آسانی نیست. هر چقدر تلاش کنید همیشه روزهای خوب و بد وجود خواهند داشت.
موضوعات مرتبط: کودک ، خانه و خانواده
برچسبها: تربیت , کودک , منضبط , خانواده
روزی هنگامی که فرزندانتان بزرگ شوند فضای منزلتان خالی از نقاشی های کودکانه خواهد شد.
دیگر اثری از شکلک های خندان بر روی دیوارهای خانه، حک کردن اسامی بر روی پارچه دسته مبل ها و طرح های لرزان انگشتی بر روی شیشه های بخار گرفته ی پنجره های خانه، وجودنخواهد داشت.
روزی هنگامی که فرزندانتان بزرگ شوند دیگر اثری از هسته های میوه ها در زیر تخت ها وجود نخواهد داشت.
در آن روز میتوانید مدادی را بر روی میز براي يادداشت كردن پیدا کنید و شيريني داخل یخچال باقي خواهد ماند.
روزی هنگامی که فرزندانتان بزرگ شوند میتوانید برای خود غذاهای بخارپز به جای ساندویچ هات داگ یا همبرگر درست کنید.
میتوانید زیر نور شمع غذا بخورید بدون آنکه نگران دعوای فرزندانتان برای فوت کردن شمع ها باشید.
روزی هنگامی که فرزندانتان بزرگ شوند زندگیتان متفاوت خواهد شد آنها آشیانه تان را ترک خواهند کرد و خانه تان آرام... ساکت... خالی و تنها خواهد شد.
در آن زمان است که به جای چشم انتظاری برای فرارسیدن «روزی»؛
دیروزها را مرور خواهید کرد... یعنی آن روزها؛ دلتنگ امروزتان خواهید شد...
پس امروزتان را با آنها عاشقانه زندگی کنید...
موضوعات مرتبط: کودک ، خانه و خانواده
برچسبها: کودکان , والدین , بزرگسال , حسرت
بهتره وقتی فرزندمون ازمدرسه به خونه اومد و گفت :
"بالاترین نمره رو به دست آورده و خیلیا ، تو امتحان حتی نمره قبولی هم نگرفتن " ،
ما بعد از لبخند و تشویق ، بهتره که ازش بپرسیم :
چی شد که بقیه قبول نشدن ؟
تو میتونستی کاری بکنی که اونا هم نمره بهتری بگیرن ؟
لذت و افتخار ، زمانی معنا پیدا میکنه که دیگران هم در اون شریک شن و از اون سهمی ببرن ..
موضوعات مرتبط: کودک
برچسبها: تربیت , معرفت , افتخار , حسادت
سوال :
سلام؛ کودک بنده 5ماه دارد. شبها وقتی لامپ های اتاق را خاموش میکنیم بچه شروع به گریه و نا آرامی می کند. و اگر لامپها را روشن کنیم دیگر آرام نیست وتا نیمه شب بهانه گیری میکند .دلیل چیست وچه کنیم؟
پاسخ :
✅ اینکه اطفال در هنگام بخواب رفتن بیقراری کنند ، امری طبیعی ست و مقاومت در برابر از دست دادن حضور و مشاهده اطرافیان است؛ طفل را در کنار خودتان بخواب برسانید
موضوعات مرتبط: کودک
برچسبها: ترس , تاریکی , کودک , روانشناسی
پدر ، مادر و معلم ؛
اجازه ندارند مشقهای کودک را پاره کنند !!
اگر کودک بدخط یا نامنظم مینویسد؛ شاید خسته، گرسنه است یا شرایط محیطی و زمانی مناسبی ندارد.
پس شرایط را تغییر دهید، و او را تشویق و ترغیب به بهتر نوشتن کنید.
هرگز هرگز مشقهایش را پاره نکنید، زیرا او برای آنها زحمت کشیده، وقت و انرژی گذاشته.
مثل این است که همسرتان غذایی که شما پختهاید را دور بریزد و بگوید؛ من این غذا را دوست ندارم ! یک غذای دیگر بپز!!
به حریمهای شخصی همدیگر احترام بگذاریم.
موضوعات مرتبط: کودک
برچسبها: والدین , کنترل , فرزند , تربیت
وقتی به زور فرزندتان را وادار می کنید چیز مفیدی بخورد یا کار مفیدی انجام دهد، ممکن است برای جسمش کاری کرده باشید اما به روانش آسیب رسانده اید.
با این کار، مانع از شکل گیری « منِ مستقل » در او می شوید
چیزی که او برای خوشبخت شدن به آن شدیدا نیاز دارد.
فرقی ندارد فرزندتان چه سنی دارد، هرگز به او زور نگویید
و او را وادار هیچ عمل خاصی نکنید، حتی اگر آن چیز بهترین گزینه در دنیا باشد.
با زبان نرم و توجیه سنگ هم آب میشود.
موضوعات مرتبط: کودک
برچسبها: والدین , کنترل , فرزند , تربیت
نمی خوام لباسمو عوض کنم
تحقیر نکنید و نگویید
« نه نمی تونی اونو بپوشی ، مگه دیوانه شدی؟ »
این رفتار به کودک می آموزد که درباره دیگران قضاوت کند و رفتارهای آن ها را با استفاده از کلمات خشن توصیف کند.
در عوض قانون را به او یادآوری کنید و بگویید «در مورد آنچه که باید در مهمانی بپوشی قانون چی می گه» یادآوری قانون آن را در ذهن کودک تقویت می کند و قانون کنترل کننده موقعیت می شود.
التماس نکنید و نگویید « چرا نمی توانی دختر خوبی باشی و لباست را عوض کنی ؟ »
با این رفتار به او می گویید چون نمی خواهد لباسش را عوض کند عیب و اشکالی دارد.
از آن جا که رفتار فرزندتان تعیین کننده شخصیت او نیست از عبارات « دختر خوب » و « دختر بد » بپرهیزید.
در عوض معامله کنید و بگویید « وقتی لباس بازی بپوشی می تونی با کودکان دیگر بری بیرون ».
این رفتار به کودک می گوید که راه های مختلفی برای انتخاب دارد و هر راهی نتایج خود را دارد.
موضوعات مرتبط: کودک ، خانه و خانواده
برچسبها: والدین , کنترل , فرزند , تربیت
وقتی دو فرزند شما بر سر اسباب بازی یا خواسته ای دعوا داشتند ،
به نفع کودک کوچکتر ، آنها را راضی نکنید ...
( با وعده دادن یا گفتن اینکه تو بزرگتری پس از حقت بگذر )
کودک کوچکتر باید یاد بگیرد که حق تجاوز و زیاده خواهی ندارد.
یا هر دو با هم استفاده میکنند یا اینکه از بازی کنار میرود.
در این موضوع قاطعانه رفتار کنید و از گریه زاری کودک خود نترسید .
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک ، خانه و خانواده
برچسبها: تربیت , فرزند , خانواده , توصیه های تربیتی
بسیاری از والدین عمداً دست به تنبیه بدنی نمیزنند، هنگامی این رفتار از بزرگترها سر میزند که کنترل خود را از دست بدهند یا احساس ناامیدی کنند. ممکن است پدر به خاطر این که سه بار از کودک خواسته تلویزیون را خاموش کند و او توجهی نکرده عصبانی شود و کتکش بزند. یا وقتی پسر کوچولوی چهار ساله به وسط خیابان میدود شاید مادر او را بزند تا حواسش بیشتر جمع باشد.
بیشتر والدین حداقل یک بار فرزندشان را تنبیه بدنی کردهاند یا احساس کردهاند او یک کتک مفصل لازم دارد. اما به راستی چرا این تعداد از پدر و مادرها از تنبیه بدنی استفاده میکنند؟ شاید بگویید: چون مؤثر است. ولی واقعیت این است که اگر تنبیه بدنی مؤثر باشد فقط و فقط در کوتاه مدت تأثیرگذار است.
تنبیه بدنی بیش از آن که به منظور آموزش و یا نهی کودک از رفتار غلط به کار رود اغلب فقط شیوهای است برای این که والدین خشم خود را تخلیه کنند، بنابراین نه تنها آموزشی در پی ندارد بلکه رابطه مثبت والد – فرزندی را نیز تخریب میکند. کودکان علاقه دارند که با بزرگسالان همانندسازی کنند، این روشهای تنبیه باعث میشود تا الگوی رفتاری نادرستی را بیاموزند و در برخورد با همسالان خود نیز همین شیوهها را استفاده کنند.
تنبیه بدنی تمایل کودک به برقراری رابطه دوستانه با والدین را کاهش میدهد، بنابراین در مواقعی که به راهنمایی والدین نیاز دارد ممکن است به خاطر ترس از تنبیه شدن، آنان را در جریان مشکلش قرار ندهد و از شیوههای ناکارآمد استفاده کند. پس از مدتی کودک نسبت به نظر والدین و حتی تنبیه آنان بیتفاوت میشود و والدین مجبورند برای وادارکردن کودک به اطاعت از تنبیههایی با شدت بیشتر استفاده کنند. برای هدایت رفتار کودک میتوان از روشهای جایگزین و مناسبتری استفاده کرد، یکی از بهترین شیوهها نادیده گرفتن رفتار نامطلوب است.
هنگامی که کودک اعتماد به نفس والدین را از بین می برند (به حرف والدین گوش نمی کنند یا کارهایی می کنند که می دانند نباید انجام دهند)، این مساله برای پدر و مادر قابل تحمل نیست و در این موقعیت احساس درماندگی می کنند. وقتی سر کودک داد می زنید دلیل آن بستنی یا هر چیز دیگر نیست، مسئله بازگرداندن آن اعتماد و به دست گرفتن دوباره کنترل اوضاع است. دوئلی که بین والدین و کودک برقرار می شود در واقع نشان دهنده این است که به هم نشان دهند کدام یک قوی تر هستند. ما به این طریق می خواهیم به کودک یادآوری کنیم که ما مسئول و رئیس هستیم و حرف، حرفِ ما است.
برای برنده شدن در دوئل، هوشمندانه ترین روش بیرون آمدن از حالت جنگ و دعوا است. به جای این که شما در یک طرف میدان مبارزه و کودک در طرف دیگر بایستید و با هم بجنگید، بهتر است با یکدیگر همفکری کنید و برای حل مسئله پیش آمده چاره بیاندیشید.
ابتدا موقعیت درست را برای او توضیح بدهید. سپس چند پیشنهاد دیگر به او بدهید. به این ترتیب کودک متوجه می شود او نیز تا اندازه ای روی شرایط کنترل و حق انتخاب دارد. اگر این روش هم کارساز نبود، باید سعی کنید این تنش را با کمی خنده، شوخ طبعی و به دست آوردن دل کودک از میان ببرید. به طور مثال، خیلی بی مقدمه او را بغل کنید یا بازی های موردعلاقه او را انجام دهید تا ذهنش از چیزی که خواسته منحرف شود.
موضوعات مرتبط: کودک ، خانه و خانواده
برچسبها: والدین , کنترل , فرزند , تربیت
سردار کمیل در نهایت ادب و احترام سر بر بالین شهید گمنام گذاشت و آرام آرام خوابید
يكي دو روز پيش پسرم كميل با اصرار زياد ازم خواست به ديدن شهدای گمنام ببرمش. با كلي التماس و خواهش.
مي گفت باهاشون كار دارم. میخوام يه چيزي بهشون بگم . خلاصه مجاب شدم كه ببرمش و دو پیکر شهدای گمنام رو ببینه.
رفتيم پيش دو شهيد گمنامي كه تو اتاق جلساتمون بودند و بهش گفتم كميل جان پسرم برا منم دعا كن . شما برای شهدا تعريف كن و حرفتو بگو منم ميرم بالا تو اتاقم به كارام برسم. هر وقت كارت تموم شد بيا بالا.
ساعتی گذشت و ديدم از کمیل خبري نيست. نگران شدم! رفتم پائين، تا وارد اتاق شدم با صحنه اي مواجه شدم كه بي اختيار نشستم و چند دقيقه اي فقط به اون منظره نگاه كردم .
فقط تنها كاري كه تونستم انجام بدم اين بود كه يكي دو تا عكس از اون صحنه بسیار رویایی بگيرم حالا چه حالي داشتم و چه وضعيتي بماند ...
موضوعات مرتبط: 8 سال دفاع مقدس ، کودک ، شهدا
برچسبها: سردار کمیل , کمیل , شهدای گمنام , قرارگاه کمیل
پوشش مناسب والدین در حضور کودکان چگونه باید باشد؟ حد و مرز رعایت پوشش در حضور فرزندان چیست؟ آیا بین دختران و پسران در این باره تفاوتی هست؟ بیمبالاتی در روابط جنسی والدین چه اثرهایی بر روحیه کودکان دارد؟ چگونه باید عفت یا مراقبت جنسی را در حضور کودکان رعایت کرد؟ آیا اصلا نیازی به چنین مراقبتهایی هست؟ اینها از جمله پرسشهایی است که آگاهیهایی درباره آن را در ادامه این مطلب پیش رویتان نهادهایم.
در دوران شیر خوارگی و خصوصاً نوزادی، کودک خود را از مادرش جدا نمی بیند. به نحوی که خود و مادر را موجود واحدی می بیند.کودک آن چنان خود را به مادر نزدیک می بیند که وقتی سینه مادر را می مکد احساس می کند، دارد مادرش را می خورد. در دوران طفولیت، دیدن یا لمس کردن سینه مادر، پاسخ های مکیدن را در کودک پدید می آورد که می توان این خواسته را با شیر دادن به کودک، ارضا کرد .
اما در دوران کودکی (سه تا چهار سالگی به بعد) دیدن پدر یا مادر برهنه، بر انگیخته شدن و تحریک و میل جنسی کودک را سبب می شود که به هیچ وجه نمی توان در یک زمینه کودک را ارضا کرد.
متأسفانه بعضی از والدین، برهنگی را با تمدن اشتباه می گیرند و فکر می کنند که هر چه برهنه تر باشند متمدن تر هستند. در حضور فرزندان پسر و دختر خود به صورت عریان و نیمه عریان حاضر می شوند. برخی از آن ها فکر می کنند با این کار، حساسیت جنسی فرزندانشان کم خواهد شد و چشم فرزندشان از دیدن صحنه ها پر خواهد شد. در صورتی که 3 تا 4 سالگی، سن بیداری جنسی و تشکیل خاطرات در ذهن کودکان است و در 5 تا 7 سالگی، کودکان، وقتی با بدن برهنه والدین مواجه می شوند، کنجکاو می شوند که بدن آن ها چه ویژگی هایی دارد و همین ممکن است خطرآفرین و نگران کننده باشد .
میزان پوشش در خانواده های مختلف، با فرهنگ ها و اعتقادات مختلف، متفاوت است. رعایت پوشش مناسب بر اساس الگوهای اخلاقی و اسلامی در خانواده بسیار مهم و با ارزش است و ثبات و آرامش و امنیت در خانواده ایجاد می کند. پوشش مناسب نه تنها سبب آرامش والدین می شود، بلکه رشد طبیعی کودکان را نیز تضمین می کند. بر عکس، عریان و نیمه عریان بودن، پوشیدن لباس های تنگ و چسبان که اعضای بدن را به صورت برجسته نشان می دهد، در حضور فرزندان که به سن تمیز رسیده اند،خصوصاً فرزندان غیر هم جنس، می تواند بسته به سنین متفاوت آن ها، تبعات و اثرات منفی متفاوتی به جای بگذارد.
شایسته است والدین با نشان دادن حساسیت و رعایت پوشش مناسب در حضور کودکان و در ارتباط با غیرمحارم، کودکان را از 4 سالگی به بعد با محارم و غیرمحارم آشنا کنندو میزان پوشش مناسب و عدم تماس بدن با نامحرم را بوضوح برای کودکان توضیح دهند .
- والدین برای سلامت جنسی فرزندانشان به نکات زیر توجه کنند :
رعایت اصول اخلاقی جنسی در خانواده، نقش مهمی در سلامت جنسی کودکان دارد. علاوه بر پوشش مناسب که توضیح داده شد، والدین باید از رفتارهای زیر در حضور فرزندان، پرهیز کنند :
*پرهیز از دیدن فیلم های نامناسب جنسی که در آن زنان و مردان با پوشش های نامناسب، عریان و نیمه عریان، روابط و رفتارهای زننده، رقص های تحریک آمیز، معاشقه و روابط جنسی را به نمایش می گذارند .
*پرهیز والدین از شوخی های رکیک و زننده، ایماها، اشاره ها، کنایه های جنسی، لمس و در آغوش کشیدن هم دیگر که معنی جنسی بدهد .
*پرهیز از ناز و نوازش، بوسیدن و معاشقه با همدیگر در حضور فرزندان
*پرهیز از حرف ها، طنزها و فحش های رکیک جنسی ( چون کودکان ممکن است بعداً حرف ها را کلمه به کلمه معنی کنند و همین، سبب انگیزش و تحریک جنسی زودرس آن ها شود).
رعایت پوشش مناسب در خانواده کمک شایانی به رشد طبیعی جنسی کودکان و پیشگیری از انحرافات اخلاقی در نوجوانی و جوانی خواهد داشت.
- اجازه ندهید کودکتان لخت بخوابد
برخی والدین فقط به پوشش دختران حساسند و دختران را بیشتر از پسران می پوشانند و حساسیتی روی برهنگی پسران در سنین کودکی و حتی تا بلوغ ندارند که ممکن است باعث سرخوردگی جنسی دختران در بزرگسالی شود. توصیه می شود والدین، کودکان را همواره با لباس و پوشش هر چند بسیار کم مانند شورت و زیر پوش بپوشانند تا به برهنگی عادت نکنند و حتی موقع خوابیدن هم نباید برهنه و بدون لباس به رختخواب بروند، چرا که تماس اندام و اعضا به همدیگر و تماس بدن برهنه به رختخواب، می تواند تحریک جنسی کودک را فراهم آورد .
- رعایت نکات مهم هنگام رابطه زناشویی
گاهی والدین به علل مختلف، مثل نداشتن اتاق خواب مجزا، محدودیت فضای خانه، داشتن بچه زیاد و شلوغ بودن خانه و گاه اهمال کاری و سهل انگاری، نمی توانند شرایط و محیطی امن و آرام برای روابط زناشویی خود فراهم کنند .
برخی دیگر از والدین، کودکانشان را با عروسک اشتباه می گیرند و فکر می کنند، آن ها نه احساس دارند، نه می فهمند، نه می شنوند و نه می بینند. ولی کودکان نه کرند و نه کور. کودکان خیلی خوب احساس می کنند، خیلی خوب می فهمند، همه چیز را می بینند و خیلی خوب صداها را می شنوند و درک می کنند ،حتی اگر خواب باشند یا خود را به خواب زده باشند. هر چند کودکان دو ساله بیان خوبی ندارند و نمی توانند مسائل را توضیح بدهند ولی از حافظه ای قوی برخوردارند و همه مناظر، تصاویر و صداهای دور و بر خود را مثل یک دوربین و ضبط صوت، در ذهن و خیال خود ثبت می کنند .
کودکان که نزد والدین می خوابند یا کودکانی که به علت بی مبادلاتی والدین و باز بودن در اتاق خواب، شاهد روابط زناشویی آن ها شوند ،درباره روابط زناشویی پدر و مادر دچار ترس، نگارنی و اضطراب شدید می شوند، چرا که رابطه زناشویی را نوعی خشونت پدر علیه مادر تصور می کنند و فکر می کنند که پدر می خواهد با مادر دعوا کند یا آسیبی به او برساند
والدینی که در حضور کودکان و فرزندان خود روابط زناشویی انجام می دهند، نه تنها در حق آن ها خیانت بلکه بزرگ ترین جنایت را مرتکب می شوند، چرا که باعث تحریک و بیدار شدن زودرس غریزه جنسی کودکان و عامل تباهی و انحراف اخلاقی آن ها در آینده می شوند.
موضوعات مرتبط: کودک ، خانه و خانواده
برچسبها: مراقبت , جنسی , والدین , عفت
اگر با یادگیرندگان به عنوان موجوداتی شبیه به ربات که قرار است بازیچه دست آموزگاران خود باشند، برخورد شود بیم آن می رود که تمام عواطف و علایق و نگرش آنان نسبت به آموزش، مدرسه و یا هر نوع محیط آموزشی منفی شود. دانشآموزان معلم خویش را تکیهگاه میدانند و علم، آگاهی و رفتار شایسته وی آنان را در یادگیری تقویت میسازد بنابراین معلم باید در آموزش دانشآموزان نکاتی را رعایت کند.
برخورد با دانشآموزان به عنوان اشخاصی لایق و محترم نیز بسیار مهم است. اگر با یادگیرندگان به عنوان موجوداتی شبیه به ربات که قرار است بازیچه دست آموزگاران خود باشند، برخورد شود بیم آن می رود که تمام عواطف و علایق و نگرش آنان نسبت به آموزش، مدرسه و یا هر نوع محیط آموزشی منفی شده و این امر شرایط انحطاط و رکود فکری آنها و نهایتاً جامعه را فراهم آورد و یادگیری به معنای واقعی صورت نگیرد.
اگر قرار باشد بهترین و پیشرفتهترین قشر جامعه یعنی دانشآموزان جوان ما محیط آموزشی خود را دلچسب ندانند، موضوعات درسی را مفید نشمارند و نوع روابط مدیر و مربیان مدرسه را دلپذیر ندانند، باید منتظر بود تا بلایی سخت بر روح و جان تعلیم و تربیت فرود آید و روح کاوش گر و کمال طلب دانشآموزان تخریب شود.
هر نوع فعالیت آموزشی یا تدریس باید منجر به یادگیری شود. معلمی که میخواهد فعالیت، یا مهارتی را در کلاس دنبال کند باید توجه داشته باشد. نتیجه این فعالیتها می بایست منجر به یادگیری شود. و این امر در صورتی محقق خواهد بود که دانشآموزان معلم خویش را تکیهگاه بدانند و علم، آگاهی و رفتار شایسته وی، آنان را در یادگیری تقویت سازد.
ویژگیهای یک معلم خوب:
1- متواضع باشد و از کبر و عجب پرهیز نماید و از انجام اموری که در عهده و توانایی او نیست خودداری نماید.
2- روش او در تربیت، عمل به علم باشد! یعنی به چیزی که دیگران را به آن امر میکند عامل و همه حالاتش حاکی از کمال و وقار باشد.
3- برای پیشگیری از سوء رفتار شاگردان و جلوگیری از ارتکاب خلاف، با آنان با اشاره و کنایه عمل نماید و شاگردان را جهت تخلف و سوء رفتار سرزنش ننماید. در صورت لزوم ، آشکار گویی و تصریح وی برای شاگردان همراه با لطف، محبت، صبر و مودت باشد.
4- در جهت تقویت اعتماد به نفس دانشآموزان کوشا باشد زیرا اگر دانشآموز دچار عدم اعتماد به نفس گردد دایماً خود را از امور محوله ناتوان مییابد.
5- برای پیشبرد اهداف تربیتی و آموزشی در محیطهای آموزشی از محرکهایی چون تحسین، تقدیر، تشویق، ترغیب، پاداش و… استفاده نماید.
6- خوبیها را افشا کند و بدیها را بپوشاند؛ زشتی را آشکار نکند زیرا این خود باعث میشود که بدیها و زشتیهای فاعلِ عمل، کم شود.
7- در کلاس به جهت رشد و شخصیت اجتماعی دانشآموزان به اصول ارتباط کلامی توجه کافی نماید.
8- نسبت به آنچه که میخواهد تعلیم دهد آگاه باشد و عنایت داشته باشد که نیمی از شرایط حسن اداره کلاس به این امر اختصاص دارد .
9- دارای ثبات عاطفی باشد، که بهترین عامل جلب اعتماد دانشآموزان نسبت به معلم است؛ در صورت بروز رفتار نامناسب از سوی دانشآموز رفتارهای گذشته وی را برعلیه آنان به کار نگیرد و گذشته نامطلوب او را چون بر چسبی بر پیشانی فراگیر نزند.
10- خود را کامل نداند و دایماً در صدد ایراد گرفتن از دیگران نباشد؛ چرا که روش فوق، زمینه را جهت بروز رفتارهای نامناسب فراهم میسازد.
11- دانشآموز را به عنوان یک انسان قبول داشته باشد، او را درک کند و از ارزشیابی شخصیتی وی خصوصاً جنبههای منفی شخصیتش در حضور جمع اجتناب ورزد. به عنوان یک الگوی رفتاری باید در افکار و اعمالش ثبات داشته باشد و تصمیمگیری او متأثر از حالات هیجانی نباشد.
12- عنایت داشته باشد که دانشآموزان به اظهار نظر معلم در مورد خودشان خیلی اهمیت میدهند، لذا چنانچه آنان احساس کنند که ارزشیابی مربی بدون غرض بوده و با رعایت کامل انصاف صورت گرفته است، برای آن ارزش قایل میشوند و جهت رفع در نقاط ضعف خود تلاش میکنند. ولی اگر ارزشیابی منصفانه نباشد، موجب کینه و در نتیجه دوری گزیدن آنان از معلم میشود که پیامدهای نامطلوب دیگری نیز در بر خواهد داشت.
13- به طور مستمر از کار خود ارزیابی به عمل آورد یعنی با توجه به هدفهای آموزش و رفتاری که در شروع درس در نظر دارد. بیندیشد که تا چه حد به هدفهای خود نائل گردیده و تا چه حد توانسته است در دانشآموزان نفوذ کند و مورد تأیید واقع شود .
14- خوش صحبت بوده و دارای قدرت بیان باشد. زیرا قدرت بیان و نفوذ کلام معلم در ایجاد رابطه با دانشآموزان و تفهیم مطالب درسی به آنان بسیار مۆثر است. در عین معلم بودن، مربی نیز باشد یعنی علاوه بر تعلیم دانشآموزان، به تزکیه و تهذیب اخلاق آنان اهتمام ورزد.
15- از برنامههای تکراری و غیرضروری پرهیز نماید و دارای خلاقیت باشد. همچون یک باغبان تمام وجود و اندیشهاش را در خصوص شکوفایی دانشآموزان که گردانندگان جامعه فردا میباشند به کار گیرد. شاگردان خود را بهترین دوستان و حتی فرزندان خود محسوب نماید و راه رسم کار و روش تصمیمگیری در یک امر را با آنان در میان بگذارد.
16- با خلوص نیت و قصد خدمت کار کند و توقع تقدیر، جز از خدای سبحان نداشته باشد.به تحولات جوامع آگاه باشد و فن تربیت اطفال را بداند.
17- با شیوههای پرورش و روشهای آموزش آشنا باشد و در ایجاد نظم و امنیت محیط آموزشی خود کوشا و توانایی استقرار عدالت در کلاس را دارا باشد. از طبقهبندی دانشآموزان در صورتی که به لحاظ استعداد مختلف باشند، پرهیز نماید و عملش، قولش را تکذیب نکند.
18- به پرسشهای دانشآموزان توجه داشته باشد و عادلانه پاسخ گوید به حدی که هیچ کس از سۆال کردن محروم نماند. به افراد ممتاز و سرآمد کلاس به عنوان سه گروه مسئولیت تقویت درسی دانشآموزانی که متوسط یا ضعیف هستند واگذار کند و احساس مسئولیت را به دانشآموزان بیاموزد.
19- نه کسی را تحقیر کند و نه به حقارت تن دهد؛ گمان بد نبرد و تحقیق نکرده قضاوت نکند و پس از آنکه حقی مسلم شد در تصمیمگیری قاطع باشد. کلاس او به گونهای باشد که شوق فراگیری علم و حکمت در دانشآموزان ایجاد گردد. دانشآموزان در کنار او احساس امنیت و آرامش کنند.
20- از لحاظ وضع ظاهری مرتب و آراسته باشد. به عبارت دیگر پوشش وی در عین سادگی متناسب با محل و فضای آموزشی باشد و همواره پاکیزگی و نظافت را رعایت نماید.
21- در نهایت اگر این حقوق دانشآموز که همان نگرش مثبت معلم به وی است رعایت گردد؛ مدرسهای ایده آل خواهیم داشت که اولیای آن به فرزندانمان اهمیت میدهند و این اهمیت سبب ارتقای دانشآموزان و جامعه میگردد.
موضوعات مرتبط: کودک ، آموزش
برچسبها: معلمان , آینده ساز , دانش آموز , تربیت درست
در خانههایی که پدر فقط نقش نانآور را دارد
و فرزندان فرصت تعامل و همانندسازی با پدر را ندارند ،
متاسفانه از تربیت مطلوب محروم میشوند
***
در تعلیم و تربیت فرزندان از افراط و تفریط پرهیز کنیم
و اصل اعتدال را مورد توجه قرار دهیم
بعضی خطاهای کودکان را نادیده بگیریم
موضوعات مرتبط: کودک ، خانه و خانواده
برچسبها: فرزند , کودک , تربیت , والدین
ارزش از مفاهیمی است که بسیاری از محققان در حوزههای مختلف، همچون فلسفه، تربیت، اقـتصاد، جـامعهشناسی، روانشناسی و دیگر حوزهها بدان توجه نمودهاند، البته این خود، موجب ابهام در به کارگیری این مفهوم در هر رشته تخصصی شده و حتی در یک رشته تخصصی نیز کاربردهای متفاوت یافته است. ارزش باور پایداری است که فرد با تکیه بر آن، یک شیوه خاص رفتار یا حالت غایی را که شـخصی یا اجتماعی است، به یک شیوۀ رفتاری یا حالت غایی کـه در نـقطه مـقابل حالت برگزیده فرد قرار دارد، ترجیح میدهد.
به بیانی دیگر، ارزشها مفاهیم یا بـاورهایی مـرتبط با رفتار یا حالت غایی مطلوب بوده و فراتر از موقعیتهای خاص قرار میگیرند و راه های انـتخاب و ارزیـابی رفتار و حوادث به شمار میروند و بر اساس اهمیت نسبیشان رتبهبندی میشوند. ارزشها را مـیتوان به عنوان معیارهایی تعریف کرد که بر مبنای آن ها گروه یا جامعه اهـمیت اشخاص، الگوهای رفتاری، هـدفها و دیـگر اشیاء فرهنگی- اجتماعی را ارزیابی میکند.
به طور خلاصه، ارزش عبارتست از جهتگیریهای انتخابی مثبت یا منفی از سوی فرد،گروه یا توده درباره هر چیز و به بیانی ساده یعنی، مطلوبیتها، خواستهها، علایق، جهتگیریهای مثبت و اهمیت دادن به چیزهایی که ملاکهای کلی رفتارند و اکثریت افراد جامعه روی آن ها وفاق دارند.
جامعهشناسان باورها را در معنای خاص و در جهت مشخص ساختن مجموع تـصورات جـمعی به کار میبرند که در جامعهای معین بدون آنکه مورد سنجش قرار گرفته باشند و یا آنکه افراد با اتکاء به خرد خویش آنان را پذیرفته باشند، به عنوان امور حقیقی مورد قـبول قـرار گرفتهاند. باورها میتوانند از عقیدهای مشترک که همگان آن را بهعنون امری مسلّم تلقی میکنند گرفته تا باورهای دقیقا دینی را که اساس آن ها بر پذیرش مقام و اهمیت امری عینی استوار است در بـرگیرند.
معمولا باورها را از عقیده و تصورات جمعی متمایز میکنند و با آن نظامی از ارزشها را که آرمانی شناخته میشوند، معین میدارند. پس با بحث از باورها، موضوع مداخله عوامل ایدئولوژیک یا دینی، در حیات و کردارهای اجتماعی مـطرح مـیشوند. باورها یا معتقدات مسلّم جـزو الگوهای ذهنی رفتارند و اصول اعتقاد همگانی در جامعهاند که ارزشهای و الای جامعه را منعکس میکنند. مثل اعتقادات دینی، یکتاپرستی، وفاداری بـه مـیهن و… دو معنی و تعریف برای باور بدین شرح است:
1- پذیرش هر گزاره خاص به عنوان حقیقت. این حقیقت تمام وجود را مسخر میسازد. رنگ عاطفی و هـیجانی دارد. بـاورها زمـینه فکر را تمهید میدارند که خود نحوۀ عمل یـا تـرک عمل و نحوۀ آن را معین مینمایند.
2- پذیرش گزارهای که نه بر مصلحت متکی است و نه آنی و گذرا است، بلکه تمامی وجـود را در بـر مـیگیرد.
به بیانی ساده، باورها در زمرۀ الگوهای ذهـنی رفـتارند که در جامعهای معین توسط همه افراد جامعه با تمام وجود مورد قبول قرار گرفتهاند و نظامی از ارزش ها را مـعیّن مـیدارند. برخی از آن ها جزو امور مسلّم هستند، بهگونه ایکه زیر پا گذاردن و مخالفت با آن ها بـا ضـمانت اجرا و برخوردهای شدید اجتماعی همراه است، مثل اصول اعتقادات و باورهای دینی و برخی دیگر کـه هـرچند مـقبول و مطلوب هستند ولی تخلّف از آن ها پیگرد اجتماعی ندارد. مانند احترام به سالمندان و کمک به فـقرا و نـیازمندان و…
باورها، ارزشها و امنیت ملّی
امنیت ملّی واژهای است که معانی بسیاری دارد و نمیتوان آن را بـهطور کـلی تـعریف کرد، بلکه میتوان تنها در مواردی مشخص، آن را تعریف کرد ولی به بیانی میتوان گفت که امـنیت مـلّی مجموعه تواناییهای یک کشور در جهت مصون ماندن آن در برابر صدمات و آفات چه از محیط داخـل و چـه از مـحیط خارج است.
ایدۀ امنیت را برای اشیاء راحتتر از افراد میتوان به کار برد. برای نمونه، امـنیت پول در بـانک، تابع محاسبات مربوط به تهدیدات خاصی از لحاظ تغییر غیرمجاز محل آن یا احـتمال اثـرات تـورم بر ارزش آن است. باتوجه به اینکه کالاهای مادی را اغلب میتوان با اقلام مشابهی جایگزین کـرد،امـنیت آن ها (یعنی امنیت مالکلی که آن ها را در اختیار خود دارد) را میتوان با بیمه کردن در مـقابل ضـررهای ناشی از فقدان آنها افزایش داد. این بیمه نیز بر پایه خطراتی که احتمال بروز آن ها میرود، صـورت مـیگیرد. اما امنیت افراد را نمیتوان به سادگی تعریف کرد.
عواملی مثل حیات، ثـروت، مـوقعیت اجتماعی، سلامتی و آزادی بسیار پیچیدهتر هستند و بسیاری از آن ها در صـورت از دسـت رفتن، غیر قابل جایگزیناند. بیشتر جنبههای مـختلف امـنیت فردی متناقض هستند (مثلا حمایت در مقابل جرم با از بین رفتن آزادیهای مدنی) و نـیز در مـعرض مشکلات تشخیص بین «ارزیابیهای عـینی و ذهـنی» (آیا تـهدیدات واقـعی یـا تخیلی هستند) قرار دارند. رابطه عـلت و مـعلولی تهدیدات اغلب مبهم و بحثانگیز است. (توجیهات فردی در مقابل توجیهات اجتماعی درباره جـرم).
تـعاریف لغوی امنیت عبارت از حفاظت در مقابل خـطر (امنیت عینی)، احساس ایـمنی (امـنیت ذهنی) و رهایی از تردید (اعتماد بـه دریـافت شخصی) میباشد. تهدیدات مورد اشاره (خطر و تردید) بسیار مبهم هستند و احساس ایمنی ذهـنی یـا اعتماد به دانستههای فرد، بـه هـیچروی بـه منزله وجود امـنیت واقـعی یا درستی دریافتهای شـخصی نـیست.
امنیت ملّی از لحاظ مفهمومی ضعیف و از نظر تعریف، مبهم ولی از نظر سـیاسی، مـفهومی قدرتمند باقیمانده است،چون مفهوم نـامشخص امـنیت ملّی راه را بـرای طـرح راهبردهای بسط قدرت تـوسّط نخبگان سیاسی و نظامی باز می گذارد. از جـمله اهـداف امنیت ملّی، ایـجاد شـرایط مساعد ملّی و بینالمللی، جهت حفظ یا بسط ارزشهای حیاتی ملّی است.
در زمینه ارتباط «باورها»، «ارزشها» و «امنیت ملّی»، میتوان عبارت ذیر اشاره کرد:
1- امنیت ملّی عبارت است از توان یـک مـلت در حفظ فرهنگ، اجزاء و عناصر تشکیل دهنده آن از تهدیدات خارجی.
2- یک ملت وقتی دارای امنیت است که در صورت اجتناب بتواند باورها و ارزشهای اساسی خود را حفظ کند و در صورت اقدام به جنگ بتواند آن را پیـش بـبرد.
3-توان جامعه در حفظ و بهرهگیری از فرهنگ و ارزشهایش امنیت ملّی است.
موضوعات مرتبط: کودک ، خانه و خانواده
برچسبها: ارزش , باور , امنیت , مثبت یا منفی
همۀ والدین خواستار خوشبختی و رفاه و امنیت کودکانشاناند. هیچ کس عمدا کودکش را تـرسو، کمرو، سهلانگار یا بی نزاکت بار نمیآورد. با این حال بسیاری از کودکان در مراحل مختلف رشـد شان خصوصیاتی نامطلوب کسب مـیکنند، از داشـتن احساس اطمینان و امنیت باز میمانند و نمیتوانند برای خودشان و دیگران احترامی قائل شوند. ما میخواهیم کودکان مؤدب باشند اما آنها بیادب میشوند، میخواهیم مرتب و پاکیزه باشند، اما در هم و بر هم و شلخته مـیشوند، میخواهیم اعتماد به نفس داشته باشند، اما نامطمئن بار میآیند ، میخواهیم شاد و خرم باشند، اما میبینیم که نیستند.
از آن جا که درصد قابل توجهی از رفتار انسانها اکتسابی است و در اثر یادگیری، به خـصوص در دوران کودکی، شکل میگیرد؛ نقش والدین در تربیت کودکان به صورت بارز مشخص خواهد شد. در تربیت کودکان سه روش «مستبدانه، آزادمنشانه و آزادی مطلق» وجود دارد.
بهترین شیوۀ تـربیت کـودکان را روش آزاد منشانه است و این روش بر پایۀ احترام متقابل بین والدین و فرزندان، تعیین حریم و محبت دو سویه میباشد و محصول آن فرزندانی قابل اعتماد در جامعه است. بیشک انتخاب شیوه های نادرست تربیتی (مـستبدانه یـا آزادی مطلق) تأثیر مستقیم در بروز نابهنجاری، بزهکاریها و جرایم خواهد داشت.
بسیاری از جوانان ضد اجتماعی محصول روشهای تربیتی مستبدانهاند. این افراد به دلیل ناآگاهی والدین، در سنینی که کودک به طـور طـبیعی بـاید لجباری و پرخاشگری داشته باشد، بـا نـاکامی یـا تنبیه آنان مواجه شده و یا با روش آزادی مطلق تربیت شدهاند. لذا آشنایی والدین با شیوههای درست تربیتی، متناسب با مراحل رشد، تأثیر بـسزایی در ایـجاد جـامعهای سالم، پویا و ایمن خواهد داشت. شناخت این مـراحل و بـه کارگیری روشهای مناسب تربیتی به والدین کمک خواهد کرد تا در تربیت کودک خود موفقتر عمل نمایند.
علی(ع) می فرمود: «بهترین ارثی که پدران می توانند به فرزندان خویش بدهند ادب و تربیت صحیح است.»
بسیاری از والدین بر این باورند که کار تربیتی با فرزندان، خود صرفا اختصاص به زمان هایی دارد که آنان به بحث و گفت و گو می نشینند حال آن که فرزندان نه تنها باید افرادی پاک و شرافتمند بار بیایند بلکه بایستی مدیرانی خوب و بهره ور نیز باشند. به عنوان مثال هرگاه بچه از نحوه و میزان درآمد خانواده خود بی اطلاع باشد و این عادت در او رشد یافته باشد که تنها به نیازهای خود توجه داشته باشد و به نیازهای سایر اعضای خانواده خود بی اعتنا باشد، تنها یک مصرف کننده بوده و در دوران جوانی می تواند برای جامعه و خود زیان های فراوانی را به ارمغان بیاورد.
چنانچه والدین بدین گونه بیندیشند که فرزندشان باید همه چیز داشته باشد، بهترین ها را بخورد و بپوشد و بهترین اسباب بازی ها را داشته باشد و … اما در عین حال خود را از ضروری ترین وسایل و خوردنی ها و دیگر راحتی ها محروم سازند، ناآگاهانه توقعات فرزند خود را افزایش داده و موجب خواهند شد که او تنها به خود و منافع شخصی خود فکر کند. این گونه شیوه تربیتی بسیار غلط بوده و والدین قبل از هر فرد دیگری از این شیوه تربیتی نادرست ضربه خواهند دید.
حال آنکه بچه ها باید از محل، حرفه و شغل و دشواری های کار و شغل والدین خود مطلع باشند و بدانند والدین آنان برای فراهم نمودن آسایش و راحتی بچه های خود چه زحمات و مشقاتی را تحمل می نمایند. از سوی دیگر چنانچه مادر خانه دار است فرزندان باید اهمیت خانه داری و کارهای مادر را بدانند و به این زحمات احترام بگذارند و دقیقا به آنان تفهیم شود و درک نمایند که آسایش و رفاه و راحتی در خانه مرهون و مدیون زحمات شبانه روزی مادر و خانه داری او می باشد.
بچه ها لازم است با هزینه ـ درآمد خانواده خود آشنا بوده و از میزان حقوق و درآمد پدر و مادر خود آگاه باشند بدین ترتیب آن ها می توانند یاد بگیرند و بدانند باید از برخی نیازهای خود چشم پوشی کرده تا نیاز سایر افراد خانواده مرتفع شود. فرزندان در خانواده هایی که به لحاظ تأمین معاش دچار مشکل و به دلایل مختلف دچار تنگدستی هستند، باید بدانند و یاد بگیرند که در تلاش برای بهبود زندگی، انسان ها بیشتر احساس غرور و سرافرازی می کنند. والدین چنین خانواده هایی حتما باید بردباری، تلاش در راه آینده ای بهتر، گذشت و مساعدت را پرورش دهند. مخصوصا آنان نباید در نزد بچه خود از مشکلات زندگی شکوه و شکایت داشته باشند.
موضوعات مرتبط: کودک ، خانه و خانواده
برچسبها: تربیت , زندگی , کودک , والدین
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با فرهنگیان و اساتید استان خراسان شمالی با اشاره به پیشنهاد یکی از سخنرانان جلسه، مبنی بر آموزش فلسفه به کودکان، نکات جالبی را بیان فرمودند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی سال 91 در دیدار با فرهنگیان و اساتید استان خراسان شمالی با اشاره به پیشنهاد یکی از سخنرانان جلسه، مبنی بر آموزش فلسفه به کودکان، نکات جالبی را بیان فرمودند.
یک نکتهای که در ضمن مطالب این دوستان هم بود، ذهن بنده هم همواره خیلی متوجه به آن است، این است که ما در درجهی اول باید به ساختن و پرداختن شکل روحی کودکانمان اهتمام بورزیم. اگر توانستیم هویت انسانی این کودک را از آغاز کودکی شکل بدهیم و خلقیاتی را در آن به وجود بیاوریم، این برای همیشه به درد خواهد خورد. عوارضی وجود دارد، معمولاً این عوارض اخلاقیات را تحت تأثیر قرار میدهد؛ اما اگر چنانچه شخصیت کودک از آغاز ساخته شد و شکل گرفت، تأثیرات عوارض کمتر خواهد بود و عوامل کمک کننده هم در بین راه کمک خواهد کرد.
این خانم به تعبیر «فلسفیدن» اشاره کردند؛ این بسیار تعبیر درستی است. امروز در کشورهای پیشرفتهی مادی دنیا، یکی از کارهای اساسی و یک رشتهی مهم، تدریس فلسفه برای کودکان است. خیلیها در جامعهی ما اصلاً تصور نمیکنند که برای کودک هم فلسفه لازم است. برخی تصور میکنند فلسفه به معنای یک چیزِ قلمبه سلمبهای است که یک عدهای در سنین بالا به آن توجه میکنند؛ این نیست. فلسفه شکل دادن فکر است، یاد دادنِ فهم کردن است، ذهن را به فهمیدن و تفکر کردن عادت دادن است؛ این از اول باید به وجود بیاید. قالب مهم است. اگرچه محتوا هم در همین فلسفهی کودکان حائز اهمیت است، اما عمده شیوه است؛ یعنی کودک از اول کودکی عادت کند به فکر کردن، عادت کند به خردورزی؛ این خیلی مهم است. من خوشحال شدم از این که دیدم در خلال حرفها این را متذکر شدند.
نکتهی بعد، خودباوری است. ما باید کودک را از آغاز دارای اعتمادبهنفس و باور به هویت خود بار بیاوریم. البته این مخصوص کودکان دبستانی نیست؛ در دبیرستان هم همین هست، در دانشگاه هم همین هست. در کشور ما متأسفانه فرهنگِ کاملاً منحرفی از گذشته پایهگذاری شده، که هنوز آثارش از بین نرفته - با این همه تبلیغاتی که ماها از اول انقلاب تا امروز داشتیم - و آن، نگاه نیازمندانهی به سمت غرب، بزرگ دیدن غرب و کوچک دیدن خود در مقابل اوست؛ که متأسفانه این فرهنگ ریشهکن نشده و وجود دارد؛ این به دلیل نبود خودباوری است. اینکه شما ملاحظه میکنید فلان مارکِ جنس خارجی پول بیشتری طلب میکند، اما طرفدار بیشتری هم در بین یک طبقهای دارد، در حالی که جنس مشابه داخلی گاهی کیفیتش بهتر از آن است، به خاطر همین نگاه است؛ این یک بیماری است، این یک آفت است. اگر چنانچه گفته شود که فلان متخصص، دورههای تخصص را در داخل گذرانده است، به خارج نرفته است، در وهلهی اول یک نگاه منفی نسبت به او وجود خواهد داشت. بله، اگر چنانچه این متخصص داخلی که در داخل تحصیل کرده، با کارهای برجستهی خود توانست این باور را به هم بزند - که در این سالهای اخیر، فراوان هم اتفاق افتاده - آن مطلب دیگری است؛ اما مادامی که بگویند این تحصیلکردهی خارج است، این تحصیلکرده داخل است، نگاه به او برتر خواهد بود. اینها عیب است.
شما شاید از بنده زیاد شنیده باشید، بنده هیچ مخالف کسب علم از بیگانهها نیستم؛ ابداً. بنده بارها گفتهام که ما ننگمان نمیکند شاگردی کسی را بکنیم و یاد بگیریم؛ اما ننگمان میکند که خیال کنیم همیشه باید چشمهای ما آزمندانه، آرزومندانه، با احساس حقارت نفسی، به دست دیگران، به فکر دیگران، به کار دیگران باشد. این چیز بدی است؛ این را باید ریشهکن کرد. انسان مشاهده میکند؛ گاهی ما میخواهیم یک اخلاق خوب را در بین جامعه به وجود بیاوریم، مثالی که در تمجید آن اخلاقِ خوب میزنیم، حتماً از کشورهای غربی است! چه لزومی دارد؟ چرا ما این روحیه را هِی در مخاطبینِ خودمان تقویت کنیم که برای تشخیص و تمایز خوب و بد و برجسته و غیربرجسته، باید نگاهشان به طرف غرب باشد؟ همینی که حالا بعضی از دوستان گفتند: غربباوری. این خودباوری در مقابل آن است. این به معنای دشمنی با کسی نیست، این به معنای تعصب علیه یک منطقهی جغرافیائی یا منطقهی سیاسی نیست؛ این به معنای این است که یک ملت وقتی که از توانائی خود، از استعدادهای خود، از فرآوردههای خود روی برگردانْد و به آنها بیاعتقاد شد، سرنوشتش همان سرنوشتی است که کشورهای وابسته - چه خود ما در دوران پهلوی، چه کشورهای دیگری که مشاهده میکنیم - به آن دچار شدند.
خودباوری را باید در جوانهامان، در کودکانمان تقویت کنیم. من میبینم، گاهی به من گزارش میرسد که فلان معلم سر کلاس، یا فلان استاد در سر کلاس دانشگاه، از یک پیشرفت علمىِ مسلّم اظهار تردید کرده؛ این اتفاق افتاده. فرض کنید در زمینهی سلولهای بنیادی، در زمینهی نانوتکنولوژی، در زمینههای گوناگون علمی - که حالا خوشبختانه پیشرفتهای علمی کشور در بخشهای مختلف خیلی زیاد است - یک اتفاقی افتاده؛ این یک اتفاقِ حقیقی است، قابل تردید نیست، جلوی چشم است، ملموس است؛ اما این آقا در کلاس دانشگاه یا کلاس دبیرستان، شروع میکند به خدشه کردن: نه آقا، اینجوری نیست؛ معلوم نیست! ما چه انگیزهای داریم؟ اگر فرض کنیم خود ما هم تردید داریم در این که این پیشرفت تحقق پیدا کرده، چه داعیای داریم آن را به جوان مخاطبمان القاء کنیم؟ خب، برویم تحقیق کنیم؛ برای خودمان روشن شود که شده یا نشده. این خودباوری را تزریق کردن و به وجود آوردن، یکی از کارهای اصلی است.
موضوعات مرتبط: کودک
برچسبها: کودک , تربیت , هویت انسانی , خانواده
بازی کردن با کودک همچنین کمک به تقویت قوه ارتباط گیری کودک
و جلوگیری از انزوای روانی او خواهد شد.
بازی و اسباب بازی برای کودکان بسیار مهم می باشد. به طوری که آنها بیشترین ساعات بیداری خود را به بازی و فعالیت می پردازند. کودکان زمان بازی را بسیار دوست داشته و این زمان را بر هر چیز دیگری مقدم می دارند. انتخاب اسباب بازی مناسب برای کودکان در هر سنی بسیار حائز اهمیت است.
بازی برای رشد اجتماعی، عاطفی، فیزیکی و شناختی کودک اهمیت دارد. بازی، روشی است که کودک به واسطه آن میتواند اندام خودش و دنیای پیرامونش را بهتر بشناسد و البته برای بازی کردن (خصوصا در سال اول تولد) از هر پنج حس خود استفاده میکند. بازی کردن تاثیرات بسیار مهمی بر روی رشد کودک دارد.بازی از لحاظ هوشی و اجتماعی کودک را به سطح بالایی از رشد می رساند.
تاثیرات بازی برزندگی کودک
1- تاثیر بر هوش
تحقیقات ثابت کرده که بیشترین هوش انسان در طی 7 سال اول زندگی شکوفا میشود. سطح هوش به نوبه خود بر میزان اثربخشی فرد بر محیط و شیوه نگاه او بر جنبههای مختلف زندگی تاثیر میگذارد. کسی که هوش بالایی دارد، مثبت میاندیشد، با قضایا امیدوارانه برخورد میکند، اعتماد به نفس دارد، با استحکام و اطمینان در عرصه پیکار زندگی گام برمیدارد، بنابراین تمام موفقیتهای انسان ریشه در میزان برخورداری او از عامل حیاتی هوش دارد. هوش، با آن همه اهمیت حیاتی که دارد، گرچه در ابتدا یک عامل ژنتیکی است و میراث ساختار فیزیولوژیکی والدین، لیکن در اثر تاثیرات محیط قابل پرورش و ارتقاست که بازی های مناسب یکی از راه های تقویت آن است.
2- تاثیر بر رشد اجتماعی
بازی، موجب ارتباط کودک با محیط بیرون میشود و دنیای اجتماعی او را گسترش میدهد و موجب شکوفایی استعدادهای نهفته و بروز خلاقیت میشود. همکاری، همیاری و مشارکت کودک توسعه پیدا میکند. همانندسازی با بزرگسالان را میآموزد. با مفهوم سلسله مراتب آشنا شده و آن را رعایت میکند. رقابت را میآموزد و شکست را به طور واقعی تجربه میکند. قدرت ابراز وجود پیدا میکند و از ترس، کمرویی و خجالت بیهوده رها میشود و حمایت از افراد ضعیف را میآموزد.
3- تاثیر بر رشد عاطفی
نیاز به برتریجویی را برطرف میکند. موجب ابراز احساسات، عواطف، ترسها و تردیدها، مهر و محبت، خشم و کینه و نگرانیها میشود. تمایل به جنگجویی و ستیزهگری را کم میکند. بروننگری کودک را افزایش میدهد.
4- تاثیر بر رشد جسمی
موجب رشد هماهنگ دستگاهها و اعضای مختلف بدن میشود. باعث تقویت حواس کودک میشود. نیرو و انرژی بدن را به بهترین شکل مصرف میکند. کودک به توانمندیهای فکری و بدنی خودآگاهی پیدا میکند.
بنابراین والدین می توانند با طراحی و استفاده از بازی های مناسب و خلاقانه به رشد کودک و تقویت مهارت های او کمک کنند .
بازی کردن با کودک همچنین کمک به تقویت قوه ارتباط گیری کودک و جلوگیری از انزوای روانی او خواهد شد.
موضوعات مرتبط: کودک
برچسبها: کودک , تربیت , رشد , نقش بازی
باید توجه داشت که محبت هاى افراطى
اولا باعث مى شود که فرزند شخصیت مستقلى نداشته باشد و بیش از حد وابسته بار بیاید و همواره خود را محتاج توجه و یارى دیگران ببیند.
در ثانى فرزندانى که بیش از حد مورد توجه و محبت والدین قرار مى گیرند. از دیگران نیز توقع محبت هاى آن چنانى را دارند و زمانى که وارد جامعه مى شوند، چون توقعات آن ها برآورده نمى شود ، سر خورده و مایوس مى شوند و گاهى با پرخاشگرى برخورد مى کنند.
موضوعات مرتبط: کودک
برچسبها: فرزند , پدر , مادر , تربیت
تربیت کودک فرایندی طولانی و به هم پیوسته دارد. امر تربیت و آغاز وظیفه مادری و پدری پیش از نزدیکی و انعقاد نطفه شروع می شود ، زیرا نوع غذاهایی که والدین می خورند، هم در نطفه (منی و اسپر ماتوزئید مرد و اوول زن) تأثیردارد و هم در روح و روان آنان. در نتیجه روحیات والدین و ویژگی های نطفه شان از طریق ژن به فرزند منتقل می شود. چنان که حالات زن و شوهر هنگام نزدیکی از جهت اخلاقی، روحی و روانی، شادی و غم، سلامت و بیماری، اضطراب و آرامش روحی و مانند آن در سرنوشت فرزند آینده اش تأثیر دارد.
حتی رعایت یا عدم رعایت آداب نزدیکی کردن، زمان، مکان، کیفیت انجام عمل نیز در سلامت جسم و روان فرزند مؤثر است. تربیت کودک پس از تولد شروع نمی شود، بلکه خیلی پیش تر از نزدیکی و بسته شدن نطفه آغاز می گردد. از این رو در روایات اسلامی آمده است هنگامی که قصد ازدواج دارید، ببینید با چه کسی و خانواده ای وصلت می کنید. محصول ترکیب نطفه مشترک شما چه می شود و صاحب چگونه فرزندی خواهید شد؟
انسان چون موجودی دو بعدی و شامل جسم و روح است. این دو تأثیر متقابل بر یکدیگر دارند. از این رو نگاه مربی و پدر ومادر باید به هر دو بعد معطوف شود. کودکی از حساس ترین و سرنوشت ساز ترین دوره زندگی انسان است. شخصیت انسان و اساس خصوصیت های اخلاقی وی در ابتدای کودکی خصوصاً در سنین مقدماتی عمر پی ریزی می شود. علاقه زیاد به یادگیری و انعطاف پذیری در مقابل رفتار پدر و مادر و اطرافیان ویژۀ مرحله خردسالی و قبل از قدم گذاشتن به دبستان است. به همین دلیل، همه معلومات، عادت ها و ویژگی های اخلاقی که در این دوره به دست می آید، ریشه دار و محکم در روح کودک باقی می ماند . بنای اصلی شخصیت و چارچوب وجودی او را تشکیل می دهد. بر همان اساس شخصیتش شکل می گیرد.
بیش تر نابسامانی ها و بزهکاری های رفتاری در بزرگسالان، نتیجه تربیت غلط و برخورد ناصحیح در دوران اولیّه رشد و آغاز سال های زندگی است. در واقع، اساس و پایه اصلی شکل گیری شخصیت انسان در دوران هفت سال اوّل زندگی است؛ همان دوران حساسی که کودک در کنار والدین به سر می برد.
امیرالمؤمنین(ع) به همین نکته تربیتی اشاره دارد که به امام حسن (ع) می فرماید: «دل کودک چون زمینی خالی است که هر بذری در آن پاشیده شود، می پذیرد، پس من پیش از آن که قلبت سخت و فکرت به امور دیگر مشغول شود، به ادب و تربیت تو مبادرت ورزیدم.»
از حکیمی پرسیدند: از چه زمانی تربیت را باید آغاز کرد؟ حکیم گفت: «از بیست سال قبل از تولد.» پس به نظر دقیق، تربیت کودک حتی سال ها قبل از تولد طفل آغاز می شود، یعنی والدین قبل از فرزند دار شدن، زمینه رشد و هدایت را در خود ایجاد کنند و برای پدر و مادر شدن خود را آماده نمایند.
کودک از رفتار و کردار پدر و مادر و بزرگ تر ها الگو بر می دارد. افرادی که درون منزل به امور تعبدی و دینی پای بندند، معمولاً دارای فرزندانی چنین خواهند شد. تربیت فرزند به تکرار نصایح و سماجت در موعظه نیست. هیچ چیز به اندازه عمل کارساز نیست. فرزند وقتی ببیند پدر یا مادرش در منزل بد زبانی می کند، دارای زبانی تند خواهد شد، پس باید علت بسیاری از ناهنجاری هایی را که در وجود فرزندان مان است، از رفتار و اعمال خود بدانیم. اگر پدر می خواهد فرزندش نماز اوّل وقت را غنیمت بشمرد، نیازی ندارد به این که او را با زور و تهدید وادار به این کار کند. اصلا در این مورد به حرف و موعظه نیازی نیست . بدون آن که چیزی بگوید، خود باید برخیزد .با اعتقاد بر این کار عبادت کند تا ثمره اش را در وجود فرزند ببیند.
موضوعات مرتبط: کودک ، خانه و خانواده
برچسبها: شخصیت , کودک , تربیت , آداب
بسیاری از پدران و مادران پیشاپیش رویای پیشرفت کودک خردسال خود را در سر می پرورانند اما بیشتر کودکان فقط از نظر والدین خود نابغه هستند. با وجود این برخی کودکان واقعا بااستعداد هستند؛ آیا کودک شما نیز جزء این گروه است؟ دستورالعمل های محدودی هستند که نبوغ و استعداد کودکان را نشان می دهند که در ادامه به ۱۰ مورد از آنها اشاره می شود:
دامنه لغات پیشرفته:
این که کودک زود به حرف بیاید به تنهایی نمی تواند نشانه نبوغ و استعداد او باشد، اما اگر او از لغات و جملات پیشرفته استفاده کند، احتمالا به همان باهوشی است که فکرش را می کنید. یک کودک ۲ ساله معمولی می تواند جمله ای مانند «یک سگ آنجاست» را به زبان بیاورد اما یک کودک نابغه این جمله را می گوید: «یک سگ قهوه ای در حیاط پشتی است و دارد گل ها را بو می کند.»
درک مفاهیم پیچیده:
کودکان بسیار باهوش می توانند مفاهیم پیچیده را درک کنند، از روابط گوناگون سر در بیاورند و انتزاعی فکر کنند. آنها مشکلات را عمیقا می فهمند و به راه حل ها می اندیشند.
توجه به جزئیات:
یک کودک نابغه اشتیاق فراوانی نسبت به جزئیات نشان می دهد. کودکان بزرگ تر ممکن است بخواهند درباره جزئیات و چگونگی عملکرد یک وسیله اطلاعاتی داشته باشند اما یک کودک خردسال نابغه می تواند یک اسباب بازی را دقیقا سر جای خودش قرار دهد و اگر چیزی در جای اصلی خودش قرار نگرفته باشد، متوجه می شود.
طیف وسیع علاقه مندی ها:
کودکان با استعداد به موضوعات گوناگونی علاقه نشان می دهند. یک ماه ممکن است از دایناسور ها خوش شان بیاید و ماه بعد به سراغ مباحث فضایی و… بروند.
حفظ اطلاعات:
اصطلاح «این گوش در و آن گوش دروازه» در مورد بسیاری از کودکان صدق می کند و کودکانی که جزء این گروه نیستند، قادر به حفظ دامنه گسترده ای از اطلاعات بوده و می توانند بعد ها نیز آن ها را به خاطر بیاورند. از جمله نمونه های مشاهده شده در این زمینه می توان به کودک ۶ ساله ای اشاره کرد که پس از یک گردش تفریحی در موزه فضایی توانست یک راکت فضایی را دقیقا به تصویر بکشد.
استعداد در زمینه هنر و موسیقی:
کودکانی که استعداد غیرعادی در زمینه هنر و موسیقی از خود نشان می دهند اغلب با استعداد و نابغه هستند. کودکان خردسالی که با رعایت پرسپکتیو (تناسب دور و نزدیک) نقاشی می کشند، کارشان عالی است یا درک بالایی از رشته های گوناگون هنری دارند، در زمره کودکان با استعداد قرار می گیرند.
حافظه خوب و قوی:
بعضی از کودکان بااستعداد می توانند وقایعی را از گذشته (دوران طفولیت) خود به یاد بیاورند. مثلا یک کودک ۲ ساله نابغه ممکن است اتفاقی را که در ۱۸ ماهگی برای او روی داده به یاد بیاورد.
توانایی خواندن و نوشتن در سنین پایین:
اگر کودک شما به طور غریزی باهوش باشد، احتمالا خیلی زود بدون این که آموزش رسمی دیده باشد، توانایی خواندن و نوشتن را پیدا می کند.
تمرکز بالا و طولانی مدت:
کودکان را با بی دقتی و بی توجهی می شناسند اما گروه نابغه می توانند به مدت طولانی تمرکز خود را حفظ کنند.
موضوعات مرتبط: کودک
برچسبها: نابغه , ویژگی , کودک , تربیت
طبیعت ظرفیتهای بسیار زیادی برای رشد خلاقیت کودک دارد، در حالی که محیط هایی همچون حیاط مهد های کودک و یا منازل، با وجود آن که فضای باز محسوب می شوند، اما بازهم دارای محدودیت هایی هستند، زیرا در این گونه محیط ها در نهایت کودک به علت عدم وجود امکانات خاص مجبور به استفاده از اسباببازیهای خود میشود.
در حال حاضر در بازار شاهد فروش اسباب بازیهایی هستیم که همگی «ساخته شده» هستند نه «ساختنی». این در حالی است که والدین میتوانند حتی با کمک وسایل دور ریز خانه مانند بطریهای یکبار مصرف و… اسباببازیهای ساختنی ای را در منزل با کمک کودکانشان تهیه کنند که منجر به رشد خلاقیت و نوآوری در آنان شود. تشویق کودک به تهیه و تولید این گونه اسباب بازی ها و حتی انجام اموری چون کشیدن نقاشی و… تا حد زیادی باعث رشد خلاقیت وی میشود.
اسباببازی یکی از عوامل در رشد خلاقیت کودک است و با وجود چنین اسباب بازی های مصرفی در بازار که در عین زیبایی و مجهز بودن قیمت بالایی نیز دارند، خلاقیت کودک نه تنها رشد نمیکند بلکه شاهد آن هستیم که کودکان پس از مدتی از آنان خسته میشوند، زیرا آن ها علیرغم وجود امکانات و تجهیزات زیاد، قابلیت سرگرم کردن کودکان را ندارند.
نکته اصلی در خرید اسباببازی را میزان مشغولیت فکری اسباب بازی در کودک است. هدف اصلی از خرید این اسباب بازیها باید آن باشد که از خود بپرسیم که این وسیله چقدر فکر کودک را مشغول میکند و در صورت خرید وسایل بازی که تنها نیاز آنی کودکان را پاسخ میدهند، باید شاهد توقف خلاقیت در آنان باشیم.
نکته مهم در رشد خلاقیت کودک آن است که خانوادهها باید رقابت، چشم و هم چشمی و مقایسه را کنار بگذارند و به تفاوتهای فردی کودکشان اهمیت دهند؛ والدین باید بدانند که کودکان به علت زمینههای تربیتی، خانوادگی و… گوناگون با یکدیگر تفاوت عمده دارند و هیچگاه نمیتوان یک کودک را با کودک دیگر مقایسه کرد.
والدین باید فعالیتهای مثبت کودک خود را ببینند و همواره در پاسخ به اقدامات مثبت فرزند خود وی را تشویق و تایید کنند. آنان حتی در صورت بروز اتفاقاتی چون شکستن شیشه و… که در جریان کنجکاوی کودک رخ میدهد نیز چنانچه عمدی در آن نباشد باید بدانند خود مسئول چنین اتفاقهایی هستند، زیرا توانایی فراهمسازی فضای مناسب برای کودک خود را نداشتهاند.
موضوعات مرتبط: کودک ، خوب زندگی کنیم
برچسبها: تربیت , کودک , اسباب بازی , خلاقیت
کامپیوتر همیشه هم برای بچه ها و هم برای بزرگسالان به عنوان یک منبع صحیح و قابل اعتماد مطرح بوده است ولی به نظر می رسد مسائلی در مورد استفاده از کامپیوتر وجود دارد که والدین را نگران می کند. مهم ترین عامل برای تعیین اثرات مثبت و یا منفی کامپیوتر یکی مدت زمانی است که کودک و نوجوان صرف استفاده از کامپیوتر می کند و دیگری نوع فعالیت هایی است که درگیر آن می شود.
کودکی که ساعات طولانی از روز خود را پای کامپیوتر می نشیند از سایر فعالیت های لازم برای رشد مانند فعالیت های تحصیلی، ارتباطی و اجتماعی عقب می ماند. استفاده زیاد و کنترل نشده از کامپیوتر در زمان های طولانی می تواند منجر به چاقی، افت عملکرد ارتباطی، اجتماعی و افزایش احساس تنهایی و افسردگی گردد. استفاده از بازی های خشن کامپیوتری به خصوص در کودکانی که از نظر سرشتی یا محیط خانوادگی مستعد پرخاشگری و یا اختلالات رفتاری هستند، با افزایش پرخاشگری همراه است.
ولی چنان چه از برنامه های صحیح آموزشی استفاده شود فرصتی برای خلق کردن و اکتشاف در اختیار کودک قرار داده می شود. در صورتی که از این ابزارها درست و به موقع استفاده شود، میتوانند واقعاً جالب باشند و به یادگیری کمک کنند. به شرط آن که در تمام مواقع و در ازای سایر سرگرمیهای مفید دیگر از آنها استفاده نشود.
۱. بازیهای رایانهای بچهها را با کامپیوتر و فناوری اطلاعات آشنا میکنند. امروزه عدم آشنایی با کامپیوتر و کاربردهای آن، حتی به نوعی کمسوادی تشبیه میشود. پس، از این منظر، بازیهای کامپیوتری برای برداشتن گامهای نخست کودکان بهمنظور آشنایی با این فناوری، قابل توجه و تأمل هستند. این نوع یادگیری، به دلیل علاقه بچهها به بازی، از بهترین شیوههای آموزشی محسوب میشود.
۲. بازیهای کامپیوتری، میتواند برای کودکان، تمرینی در چند زمینه باشد:
تمرین منطق و حل مسائل: چند سالی است که در کشور ما هم، گذراندن دورههای پیش دبستانی الزامی شده است. در این دورهها کودکان بیشتر با مفاهیم کلی مورد نیاز در برنامههای آموزشی، آنهم از طریق بازی و سرگرمی آشنا میشوند. برخی از بازیهای رایانهای میتوانند این نقش را در سنین پایینتر و در خانه ایفا کنند.
۳. تقویت مهارتهای فضایی: این هم یکی دیگر از خصوصیات شاید منحصر به فرد این بازیهاست. خصوصیتی که در کمتر بازی و سرگرمیای میتوان آن را یافت که هم کودکان با علاقه به آن بپردازند و هم چشم و مغزشان با فضاهای سه بعدی، نحوه گردش و تغییر شکل در فضا و… آشنا شوند. دقت در این نکات، نقش والدین در انتخاب بازیهای مناسب را بیشتر روشن میکند.
۴. بازیهای رایانهای میتوانند موقعیتی را برای بازی همزمان بچهها و والدین با هم فراهم سازند. در دورهای که والدین حتی برای کارهای شخصی خود، فرصت چندانی ندارند، دقایقی بازی با بچهها، موهبتی است که از این جعبههای جادویی ساخته است.
اگر قدری در این موضوع دقت کنیم به یقین اهمیت آن را درمییابیم. ارزش زمانی که برای کودک خود میگذاریم آنگاه روشنتر خواهد شد که توجه کنیم، از این طریق فرصتی را برای ذکر چند نکته کوتاه یافته ایم آن هم درست در همان زمان که کودکمان غرق در شادی و لذت است و به قول اساتید تربیت، این فرصتها بهترین زمان برای تذکراتی مختصر هستند. فراموش نکنیم که همین در کنار هم بودن نیز بهتنهایی بسیار مفید خواهد بود و آثار تربیتی فراوانی درپی خواهد داشت.
۵. بعضی از بازیها تمرینی برای یادگیری مهارتهای زندگی هستند. با انتخاب بازیهای مناسب، میتوان در کنار سرگرمی، بچهها را با مهارتهای مختلفی که در سنین بالاتر به آن ها نیازمندند، آشنا کرد. این نوع آموزش چون از طریق بازی و بدون باید و نبایدهای گاهوبیگاه والدین صورت میگیرد، اثراتی عمیقتر و ماندگارتر دارد.
۶. بازیها، سرگرم کننده و مفرح هستند. در نهایت، این بازیها به دلیل سرگرمکننده بودن و ایجاد حس نشاط، میتوانند در روحیه بچهها مؤثر بوده و دقایق خوشی را برایشان فراهم کنند. همزمان با بازی، کودک علاوه بر تخلیه انرژی با فضایی شاد مواجه است که برای ادامه برنامههای روزانه، کمک مناسبی برای اوست. البته باز هم تأکید بر انتخاب مناسب بازی، ضروری است.
موضوعات مرتبط: کودک ، خانه و خانواده
برچسبها: اثرات مثبت , تربیت فرزند , کامپیوتر , عملکرد اجتماعی
تربیت هرگز در یک بُعد متمرکز نمی گردد بلکه همواره جنبه های عقلانی، عاطفی، اخلاقی، اجتماعی، جسمی، علمی و… در جامعیت بخشیدن به آن دخالت دارند. کودکان باید نسبت به نوع رفتارهایی که از آنان انتظار داریم شناخت کافی داشته باشند؛ این شناخت در میدان مشاهده حاصل می شود. کودک، بسیاری از امور را که دیدنی نیست از راه دیده می آموزد، مثل صدق و صفای درونی، شرافت نفسانی، نجابت اخلاقی و وقار معنوی و این آموزه های نادیدنی و ناگفتنی پایدارتر و عمیق تر از امور دیدنی است. در اینجا به چند توصیه تربیتی به همراه مثال های آن ها اشاره می کنیم.
پاداش باید بلافاصله پس از رفتار مطلوب ارائه شود.
علی جان ، چون وسایلت را جمع کردی ، برو لباس هایت را بپوش تا به پارک برویم! (صحیح)
علی جان ، چون دیروز وسایلت را جمع کردی ، امروز تورا به پارک میبرم! (غلط)
به کودکان آموزش دهید که هر شخصی دارای یک حریم شخصی است، و اگر ما بخواهیم به حریم شخصی کسی وارد شویم، باید از او اجازه بگیریم.
پسرم اجازه می دهی به اتاقت بیایم؟ (صحیح)
تو باید هروقت می خواهی به اتاق ما بیایی در بزنی! (غلط).
اگر می خواهید تنها ماندن در خانه را به کودک خود یاد بدهید، قبل از آن به او آموزش های لازم را بدهید.
از فردا می خواهم به باشگاه بروم و تو تنها بمانی ، یادت باشد اگر کسی در زد در را باز نکن/ اگر کار خاصی داشتی به خانم همسایه زنگ بزن/ اگر بوی گاز را حس کردی پیچ گاز را ببند/ و… (صحیح)
از فردا می خواهم بروم باشگاه و تو باید ٢ساعت تنها باشی ، مراقب همه چیز باش! (غلط)
اگر دوست دارید کودکتان در مهمانی ها شیطنت نکند، حتما قبل از رفتن به مهمانی، به فکر وسیله ی سرگرمی او باشید. چون کودکان حوصله ی صحبت های بزرگ سالان را ندارند.
تا ما راجع به پروژه ی کاریمون صحبت می کنیم ، تو هم میتوانی بنشینی و دفترت را رنگ کنی! (صحیح)
شیطنت نکن ، صحبت هم نکن ! بیا گوش بده ببین عمو در خصوص پروژه جدید چه می گوید! (غلط)
بستن کمربند در ماشین راه مناسبی برای پیشگیری از شیطنت کودکان است.
علی جان تو همیار پلیس هستی . مواظب باش کمربندت باز نشود و مراقب کمربند بقیه هم باش! (صحیح)
چقدر شلوغ می کنی . دفعه بعد تو را با ماشین بیرون نمی آوریم! (غلط)
وقتی کودک شما به خوبی با بچه های دیگر بازی می کند، او را تشویق کنید.
علی جان ، چقدر خوب با پسر خاله هایت بازی کردی ، آفرین پسر خوب! (صحیح)
ای کاش همیشه همین طور با همه بازی می کردی و با کسب دعوا نمی کردی! (غلط).
و در آخر
سعی کنید روش های تربیتی یکسانی داشته باشید و همیشه با همسرتان هماهنگ باشید. اگر پدر و مادر یکی سخت گیر و دیگری آسان گیر باشد، کودک خوب تربیت نمی شود.
موضوعات مرتبط: کودک
برچسبها: تربیت , فرزند , خانواده , توصیه های تربیتی
برای شناخت بیش فعالی لازم است در ابتدا کاملا مطمئن شوید که کارها و بازی های کودکتان واقعا غیر نرمال است و بیش از حد فعالیت طبیعی کودک است و نشانه های غیر طبیعی دیگری به همراه دارد یا خیر؟ اکثر والدین کودکان خود را بیش فعال خوانده و آن ها را به دیگران با برچسب بیش فعال معرفی می کنند. که این برچسب اشتباه می تواند بسیار برای کودک مخرب باشد!
اگر کودک وقت زیادی را به بازی کردن میگذراند و هیجان زیادی را در بازی ابراز میکند شاید به فرزندتان به اشتباه نیز برچسب بیش فعالی بزنید. بچه ها ازسروصدا و فعالیت های حرکتی در بازی لذت می برند. شاید هنگامی که به بازی مشغول هستند شما احساس کنید فرزندتان خستگی ناپذیر است و نگران زمان خواب و یا خوراک او شوید.
اگر کودک شما دیر به خواب میرود و یا برای خوابیدن مقاومت میکند مطمئن باشید انرژی او به حد کافی تخلیه نشده است. و باید چاره ای برای تخلیه ی او بیاندیشید! اگر کودک شما در آپارتمان زندگی میکند و حیاطی موجود نیست و تراس کوچکی دارید ممکن است فرزندتان در جهت تخلیه ی انرژی موجود در بدن خود به گونه ای عمل کند که شما نیز به اشتباه او را بیش فعال بخوانید! اگر کودک را در محیط های غنی برای بازی قرار دهید مثال پارک و خانه های بازی و… توجه خواهید کرد که هرگز فعالیت او را در بازی چنانچه در خانه بیش از حد به چشم میخورد نمیبینید!
کودک شما بیش فعال نیست. به فرزندتان به اشتباه برچسب هایی از این نوع نزنید! فرزند شما کودکی می کند. او را کودکانه درک کنید. صبور باشید تا که بتوانید شاهد رشد طبیعی کودکتان به بهترین نحو باشید. اگر شما تحمل زیادی برای فعالیت و روش های بازی فرزندتان ندارید و انتظار دارید فرزندان بازی های آرامی را انتخاب کند، باید بگویم لطفا به دنبال راه چاره برای استانه ی تحمل خود باشید نه تغییر در نوع فعالیت های فرزندتان!
لطفا مانع بازی کودک نشوید تنها میتوانید به طور نامحسوس کنترل کنید و در صورت نیاز بازی های نامناسب را اصلاح کنید و یا باجاگزینی مناسب تغییر دهید!
پیشنهاد :
شما میتوانید سه روز در هفته او را به خانه های بازی ببرید و حدود دو الی سه ساعت نسب به سن کودک او را در ان مکان آزاد بگذارید. حتما اورا دو الی سه بار در هفته به پارک محله ببرید. علی رغم تمام مشغله هایی که دارید، و اگر تمایل به خاک بازی دارد به هیچ عنوان مانع او نشوید. هفته ای یک الی دوبار به مدت ٢٠الی ٣٠دقیقه در حمام اجازه دهید آب بازی کند. اجازه دهید در اتاقش آنطور که تمایل دارد بازی کند حتی اگر اتاقش را به بازار شام تبدیل کند، اتاقش تمیز خواهد شد، اما اگر کودکیِ فرزندتان اسیب ببیند خطراتی را در پیش خواهد داشت!
تذکر: هرگز بدون کمک یک متخصص دست به تشخیص نزنید
و به کودک خود برچسب های اشتباه نچسبانید!
موضوعات مرتبط: کودک
برچسبها: کودک , تربیت , بیش فعال , خانواده
شیشه شیر
اکنون زمانی است که کودک شما به تازگی به راه افتاده، حرف می زند و خودش غذا می خورد؛ پس بهترین وقتی است که می توان شیشه شیر را از او گرفت. اما این همه عجله برای شیشه شیر از او برای چیست؟ شاید یک دلیل، آن باشد که استفاده مداوم و طولانی مدت باعث کرم خوردگی دندان ها و در درازمدت باعث به هم خوردن ترتیب آن ها می شود.
در واقع، خرابی دندان ها زمانی روی می دهد که قند موجود در شیر، آب میوه و نوشیدنی های دیگر با باکتری های موجود در دهان کودک واکنش داده و تولید اسید می کنند که باعث خرابی دندان ها می شود. کودکانی که هنگام خواب، شیشه در دهان دارند و با آن به خواب می روند، بیشتر در معرض خطر هستند، زیرا مایعات در دهان جمع می شوند و باعث خرابی دندان ها می گردند.
حفره های دندانی برای کودکانی که تمام روز به شیشه مک می زنند، مشکل بزرگی محسوب می شوند. بر اساس مفاهیم پزشکی، از شیشه گرفتن کودک یکساله، رشد جسمی و روانی او را تسریع می کند و این در حالی است که او هنوز به درستی نمی تواند دنیای اطرافش را کشف کند، توپش را بغلتاند یا با پازل بازی کند. کودکی که به طور مداوم با شیشه شیر می خورد، ممکن است کمتر متوجه کلمات شود.
زود شروع کنید
پزشکان توصیه می کنند شیر نوشاندن به کودک با لیوان را از شش ماهگی آغاز کنید. این کار باعث می شود کودک بتواند خیلی زود مشکل خود را حل کند. نباید از شیشه گرفتن کودک از ۱۸ ماهگی دیرتر شود. البته اگر این کار انجام نشد، جای نگرانی نیست. کودک شما مهارت های حرکتی دارد که می تواند خودش لیوان را بگیرد. برای شروع کار از لیوان های مخصوصی که سر آن ها مانند شیشه شیر است استفاده کنید. این کار نیاز مکیدن کودک را مرتفع می سازد.
اگر کودک دوست دارد از لیوان شما بنوشد، بگذارید این کار را با لیوان پلاستیکی شبیه لیوان شما انجام دهد، اما مراقب ریختن آب یا نوشیدنی او باشید. در طول چند روز یا چند هفته، به تدریج، او لیوان را جایگزین شیشه شیر می کند. فقط مراقب پیامد های بعدی باشید، زیرا نوشیدن مداوم نوشابه های شیرین از لیوان نیز به دندان هایش آسیب می رساند. برای جلوگیری از این امر، شیر یا آب میوه را فقط در وعده های غذایی و آب را در بقیه مواقع به او بدهید.
از لیوان های وسوسه انگیز استفاده نمایید
با لیوان های زیبا به کودک نوشیدنی بخورانید تا در طول غذا تشنگی اش برطرف شود. بعد از این کار باز هم شیشه اش را به او بدهید و می بینید که عکس العمل او چه خواهد بود. وقتی چیزی برای کودک جذاب باشد، او به راحتی از وسایل قدیمی دست برمی دارد. وقت ناهار، زمان شروع مناسبی است. کودکان معمولاً در طول روز فعال و مستقل هستند و بنابراین کمتر پیش می آید دل شان برای شیشه شیرشان تنگ شود. یک راهکار دیگر آن است که در شیشه اش فقط آب بریزید و حال آنکه لیوانش را با نوشیدنی های مورد علاقه او پر کنید. با این کار حتی لجبازترین کودکان نیز لیوان پر از شیر یا آب میوه را به شیشه آب ترجیح می دهند.
حواس او را به چیز دیگری مشغول کنید
زمانی که کودک شیشه اش را خواست، او را با یک اسباب بازی، یک بازی پرتحرک یا یک خوردنی مناسب مشغول کنید. به او نشان دهید چگونه کودکان دیگر یا خواهر و برادر بزرگش نیز با لیوان می نوشند. تنها شانسی که وجود دارد آن است که او بخواهد از شما یا کودکان بزرگ تر از خودش تقلید کند.
او را گول بزنید
بیرون انداختن تمام شیشه شیرهای کودک، آخرین راه چاره است. اگر راهکارهای موقتی کارساز نیست، به کودک تان بفهمانید دیگر بزرگ شده و به زودی شیرفروش می آید و شیشه شیرهای او را جمع می کند تا برای کودکانی که تازه متولد شده اند، ببرد. چند روز دیگر، قبل از صبحانه، شیشه شیرهای او را داخل یک سبد بیرون در خانه قرار دهید. بعد خودتان یا یکی از افراد خانواده دور از چشم او شیشه ها را بردارید و به جای آن ها حیوان یا عروسک های پارچه ای قرار دهید. اگر کودک تان شیشه اش را خواست، به او بگویید شیر فروش آن را برده است. کودکان ممکن است دو تا سه روز بهانه بگیرند ولی خیلی زود فراموش می کنند. شما حتی می توانید به روش دیگری، او را از شیشه بگیرید. به این صورت که داخل شیشه، شیر را با کمی آب مخلوط کنید و داخل لیوان، شیر خالص بریزید و از هر دو به کودک بدهید و به او بگویید که چقدر مزه شیرها با هم فرق می کند. در آن صورت او ترجیح می دهد شیر خوشمزه تر را بنوشد.
صبور باشید
کودک تان ممکن است هنوز آمادگی پذیرش بسیاری تغییرات سخت و ناراحت کننده نظیر تولد خواهر یا برادر جدید خود یا گرفتن شیشه شیرش را نداشته باشد. اگر شما همچنان با شیشه خوردن او مخالفت می کنید و او هنوز بر خوردن آن اصرار دارد، دیگر جلوی او را نگیرید؛ اما سعی کنید باز هم لیوان را امتحان نمایید. صبور باشید و از عوامل مثبت در این مورد کمک بگیرید. خیلی زود این رفتار شما به نتیجه می رسد.
موضوعات مرتبط: کودک ، خانه و خانواده
برچسبها: کودک , صبر و حوصله , شیشه شیر , راه افتادن
توجه نمودن به نیازهای روانی فرزندان یکی از مهمترین وظایف والدین می باشد. پدر و مادر سازندۀ روح کودک و نوجوان هستند. اگر به نیازهای آن ها توجه ویژه داشته باشند، زمینۀ رشد و شکوفایی آن ها را فراهم می آورند. سما می توانید با استفاده از راه حل های زیر نیازهای روانی آن ها تقویت کنید و رشد روانی آن ها را سازمان دهید…
.
گفتگو
هر کودکی باید بتواند در خصوص احساسات و افکار خود صادق باشد و والدین نیز وظیفه دارند این احساسات را رسمیت بشناسند و از آن ها غافل نشوند. به عقیده ی متخصصان زمانی که کودکان در خصوص افکار و احساسات شان با شما صحبت می کنند نباید آن ها را قضاوت کنید. کودکانی که به والدین خود اعتماد دارند به راحتی در خصوص شرایط روحی خود با آن ها صحبت می کنند. این کار باعث می شود که احساس منفی شان آزاد شود و تکنیک های لازم را برای مقابله با این احساسات بیاموزند. برای ارتقای سلامت روحی روانی کودکان تان باب گفتگوی دو طرفه و بدون تنش را با آن ها باز کنید تا بچه ها از احساسات درونی شان آزار نبینند و آن ها را با شما در میان بگذارند.
.
اعتماد به نفس
داشتن اعتماد به نفس بالا برای موفقیت در زندگی از اهمیت بالایی برخوردار است. این احساس باید از دوران کودکی در وجود هر فرد پرورش پیدا کند. اگر فرزند شما برای شروع کارهای جدید همیشه در تردید یا هراس است یا به اندازه ی کافی مصمم به نظر نمی رسد امکان دارد که از یک اختلال در سلامتی روحی در رنج باشد.
یکی از روش ها ارتقای اعتماد به نفس کودکان این است که تجربیاتی که به آنها کمک می کند تا بر ترس شکست یا قضاوت شدن غلبه می کند را در اختیار آنها بگذارید. آنها را از شکست نترسانید اما در عین حال خطرات را گوشزد کنید. به عقیده ی متخصصان داشتن تفریحاتی مانند چادر زدن در کوه، شرکت در کلاس های موسیقی یا کمک گرفتن از یک مربی خوب می تواند حال روحی بچه ها را بهبود ببخشید و سلامت روحی آن ها را ارتقا بدهد.
.
الگوی مناسب
شک نکنید که بچه ها بی سر و صدا رفتارهای شما را زیر نظر دارند و از شما تقلید می کنند. اگر شما به راحتی خونسردی خودتان را از دست می دهید و یا در برابر اعضای خانواده و دوستان خشمگین می شوید فرزندتان نیز تصور خواهد کرد در شرایط مشابه باید مانند شما عمل کند. بنابراین برای داشتن کودکانی سالمتر در گام اول لازم است که خودتان تکنینک های موثر برای کنترل خشم، استرس و احساسات منفی را بیاموزید. اگر شما در چنین شرایطی درست رفتار کنید نه تنها فرزندان تان از انرژی های منفی شما در امان خواهند ماند (در نتیجه روح و روانی سالم تر خواهند داشت) بلکه رفتارهای درست شما را نیز تقلید خواهند کرد. بهتر است به جای نصحیت کردن آنها رفتارهای درست تان را در معرض تقلید قرار دهید.
.
کودک فعال
شعار «عقل سالم در بدن سالم» را آویزه ی گوشتان کنید. ورزش و فعالیت های اجتماعی نه تنها برای بزرگسالان لازم است بلکه اثرات مثبت زیادی روی سلامت روحی و روانی کودکان نیز دارد. اگر فرزندتان خانه نشین و گوشه گیر باشد و تمام وقت خود را صرف تماشای تلویزیون بکند نمی تواند آگاهی های اجتماعی لازم را برای مقابله با فوبیا یا ترس های اجتماعی دریافت کند. زیاده روی در تماشای تلویزیون یا انجام بیش از اندازه ی بازی های رایانه ای می توانند یکی از علائم وجود اضطراب اجتماعی در کودکان باشد. به عقیده ی متخصصان بین ۱۰ تا ۲۰ درصد بچه های سنین مدرسه از علائم اضطراب رنج می برند. شما باید کودکان را بیرون ببرید و زمینه ارتباط اجتماعی آن ها با دیگران را فراهم سازید. کافیست آن ها را به پارک یا امکان عمومی ببرید تا با هم سن و سال های خود آشنا شده و ارتباط بگیرند. علاوه بر این باید بدانید که ورزش کردن باعث ترشح بیشتر آندورفین در بدن می شود که احساس نشاط و سرزندگی را افزایش میدهد. کودکان را به ورزش کردن منظم تشویق کنید تا هم لحاظ روحی و جسمی سالمتر باشند.
.
پاداش
اگر فرزند شما موفق شده است بر مشکلی غلبه کند به او پاداش دهید. البته نیازی به خرید کادوهای گرانقیمت و کارهای خارق العاده نیست. آغوش شما و نگاه های مهربان تان که سرشار از تایید و تشویق است بهتر از هر کادوی دیگری جواب می دهد. سلامت روحی روانی کودکان زمانی به خوبی تضمین خواهد شد که شما به کارها و موفقیت های وی آگاه باشید و آن ها را تشویق کنید.
.
مشاور و متخصص
در برخی موارد تلاش والدین در خصوص برطرف کردن مشکلات روحی روانی کودکان به نتیجه ای نمی رسد. در اینصورت لازم است که والدین از یک متخصص کمک بگیرند. به عقیده ی متخصصان والدین باید علام مشکلات روحی روانی کودکان را جدی بگیرند. این علائم شامل افت تحصیلی، مشکلات عصبی یا ناشکیبایی، بی حوصلگی، دیدن کابوس، بروز رفتارهای تهاجمی یا در خودفرورفتگی و غمگینی است. در برخی موارد کودکان به دلیل مشکلات روحی روانی خود را به مریضی زده و از رفتن به مدرسه سرباز می زنند. در اینصورت لازم است که آنها را متقاعد کنید پیش یک فرد متخصص بروند. به آن ها اطمینان خاطر بدهید که پزشک متخصص بدون هیچ قضاوتی صرفا به فکر کمک رسانی به آن ها است.
موضوعات مرتبط: کودک ، خانه و خانواده
برچسبها: رفع نیاز , روانی , مشکلات , گفتگو
آیت الله مجتهدی رحمه الله علیه می فرمودند:
پیامبر خدا (ص) فرمودند: «من به خاطر پنج خصلت کودکان را دوست میدارم»
ما هم خوب است این صفات را از بچههای یاد بگیریم؛
۱- کودکان زیاد گریه میکنند
«بچه ها زیاد گریه میکنند»، اشک بچهها دم مشکشان است. به محض اینکه ناراحت میشوند دانهای اشک بر روی صورتشان جاری میشود پیامبر خدا (ص) فرمودند: من بچهها را دوست دارم به خاطر این که آن ها گریه می کنند. خداوند هم بندگانی که اشک میریزند و گریه میکنند دوست دارد. در روایت داریم که: «هر چیزی قیمتی دارد به جز قطره اشکی که از خوف خدا از چشم جاری شود.»
.
گریه از ترس خدا بسیار فضیلت دارد، به خصوص در نماز شب. شبها کاری بکنید که اشک چشمتان جاری شود ولو به اندازه بال مگسی باشد خوف از خدا و ترس روز قیامت را به یاد آورید و از ترس اینکه مبادا با دست خالی از دنیا بروید گریه کنید علمای قدیم زیاد گریه میکردند. پسر شیخ عباس قمی روی منبر می فرمودند: «ما هنگام سحر با شنیدن صدای گریه پدرمان از خواب برمیخواستیم.» آشیخ عباس از اولیای خدا بود. او صاحب کتاب مفاتیح است که بعد از قرآن بیشترین کتابی است که در ایران به چاپ میرسید مفاتیح اوست. ای خدا مار ا هم خدایی کن لذتی دارد که انسانی خدایی بشود.
.
۲- کودکان با خاک بازی میکنند
«بچهها خودشان را روی خاکها میمالند». اگر دقت کرده باشید متوجه شدهاید که بچهها بازی با خاک را دوست دارند حال میخواهد بچه آیتالله باشد یا بچه وکیل با بچه وزیر با بچه بقال محل فرقی نمیکند پس پیامبر خدا (ص) فرمود: من بچهها را دوست دارم برای این که آن ها تکبر ندارند با خاک بازی میکنند بر روی آن میغلتند.
.
۳- کودکان دعوا میکنند اما کینه ندارند
بچهها با هم دعوا میکنند، اما کینه ندارند در حال بازی میزنند و کله هم را میشکنند، اما یک ساعت دیگر زود آشتی کرده و باز هم با هم بازی میکنند. حالا پدر و مادرهای آن ها در حال دعوا هستند که مقصر بچه تو بود!… بچه تو آتشپاره است… ولی بچهها با هم آشتی کردهاند و در حال بازی هسنتد .بچهها زود قهر میکنند و زود هم آشتی میکنند. یکی سگ کینه ندارد، یکی بچه. قدیم بچهها میزدند سگ را زخمی میکردند، اما به محض اینکه یک لقمه نان به آن میدادند دمش را تکان میداد و میگفت [ممنون].
.
۴- چیزی برای فردا ذخیره نمیکنند
«برای فردایشان چیزی دخیره نمیکنند» فردا خدا بزرگ است امروز هر چه دارند میخورند و اصلا نمیگویند کمی از آن را برای فردا بگذاریم، اما بزرگترها، نه. این گونه نیستند مادر به بچهاش میگوید: بچه جان همه پولهایت را خرج نکن کمی برای فردایت بگذار، اما بچه نه؛ هر چه دارد همین امروز خرج میکند و چیزی ذخیره نمیکند.
.
قدیم هم این گونه بود مردم چیزی ذخیره نمیکردند هر روز مایحتاج را از در دکان بقالی خریداری میکردند. من یادم هست که مردم به در مغازه میرفتند و یک مثقال چای، نیم سیر قند، دو سیر گوشت، سه سیر برنج، نیم سیر روغن میخریدند. این گونه نبود که پنج کیلو گوشت و هشت تا مرغ بخرند و برای فردایشان ذخیره کنند چون میگفتند شاید فردا مرده باشیم آقای سراج برای من تعریف کردند که شخصی برای آشیخ بزرگ تهرانی یک گونی برنج آورد. آشیخ بزرگ خطاب به اهل خانواده فرمود یک کاسه بیاورید. بعد از این که کاسه را آوردند او یک کاسه برنج از داخل گونی برداشت و فرمود این برای امشب ما بس است بقیه آن را به در خانه همسایهها ببر. بله ایشان تمامی گونی برنج را قبول نکردند، قدیم این گونه بود کسی برای فردایش چیزی ذخیره نمیکرد، چرا؟ چون امید زنده بودن فردا را نداشتند. روز به روز خوراک روزانهشان را تهیه میکردند. پس از یکی از صفات خوب بچهها این است که چیزی از خوراکیهایشان را برای فردا نمیگذارند مادرش میگوید نصف این پفک نمکی را برای فردایت بگذارد، اما بچه همه آن را میخورد.
.
۵- کودکان میسازند ولی دل نمیبندند
«میسازند سپس خراب میکنند». قدیم بچهها در کوچهها با خاک و آب گل درست میکردند و با همان گل ساختمان می ساختند اتاق و حوض و پنجره و غیره مثل بچههای الان که نقاشی میکنند. قدیم بچهها با گل ساختمان میساختند، اما به محض اینکه مادرشان میگفت بچه بیا برو مدرسه لگد میزدند و کل ساختمان را خراب میکردند. ساختمان توی دلشان نبود دل به این ساختمان نمیبستند میساختند و خراب میکردند حالا ساختمان میسازند. موقع مرگ به محتضر میگویند: بگو لاالهالاالله. اما شیطان به او میگوید اگر بگویی لاالهالاالله ساختمانت را خراب میکنم.
استاد ما آقای برهان میفرمودند قدیم رسم بود که در خانهها یک آینه قدی روی بخاری میگذاشتند و دو تا چراغ حبابی هم این طرف و آن طرفش میگذاشتند شخصی آینه قدی خرید و به خانه برد بعد از مدتی بیمار شد ما به ملاقاتش رفتیم دیدیم در حال سکرات موت است اما هر چه به او میگفتیم بگو لاالهالاالله نفسش در نمیآمد. اتفاقا زد و حالش خوب شد بعد از مدتی او را دیدیم و سوال کردیم فلانی ما به عیادت تو آمدیم و تو در حال سکرات مرگ بودی و ما خیال کردیم که میخواهی بمیری هر چه به تو گفتیم بگو لاالهالاالله تو نمیگفتی او گفت راستش شخصی کنار اتاق ایستاده بود و میگفت اگر بگویی لاالهالاالله آینه را میشکنم. بعد آقای برهان فرمودند: آن شخص این قدر این آینه را دوست داشت که هر وقت به خانه میآمد اول یک دستمال برمیداشت آن را پاک میکرد و به آن نگاه میکرد، اما بعد از اینکه خوب شد آینه را فروخت تا حب آینه در دلش نباشد.
اگر محبت خانه توی دلت باشد محبت ماشین بنز توی دلت باشد محبت محراب و منبر و هر پست و مقامی توی دلت باشد شیطان موقع مرگ کنارت میآید و میگوید: اگر بگویی لاالهالاالله کارت خراب است به همین خاطر هم لاالهالاالله را نگفته از دنیا میروی از خدا بخواهیم که هنگام مرگ چیزی توی دلمان نباشد.
موضوعات مرتبط: کودک ، خانه و خانواده
برچسبها: پنج خصلت , کودکان , تربیت , والدین
یکی از تغییرات بارز دوره بلوغ در دختران، عادت ماهانه است. این اتفاق از دو جنبه کودکان را دچار اضطراب می کند. دلیل آن را نیز می توان در دو نکته عنوان کرد؛ نخست ناشناخته بودن فرایند این تغییر و احساس ابتلا به بیماری یا مشکلی خاص در نوجوان و دوم ناتوانی در کنترل شرایط در دوره عادت ماهانه است. برای آن که فرزند شما با فرآیند این مسئله آشنا شده و هراسش از این اتفاق از بین برود و از طرفی بتواند در این دوره زندگی و فعالیت عادی داشته باشد، باید همه مسائل مربوط به این اتفاق ماهانه و دائمی را برای او توضیح بدهید.
لازم است هر دختری قبل از آن که قاعده شود، اطلاعات مناسبی را در مورد آن داشته باشد. چنانچه دختر جوان ما بدون هیچ اطلاع قبلی، با خونریزی قاعدگی، مواجه شود، ممکن است خیلی ناراحت شده و برداشت بدی از این موضوع داشته باشد. مادر ها می توانند نقش مؤثری در انتقال آگاهی و هم چنین در برداشت خوش بینانه و یا بدبینانه دختران جوان در مورد ویژگی های بدن شان داشته باشند. چنانچه مادر بتواند اطلاعات مناسبی را از مراجع علمی مانند پزشکان و افراد دارای صلاحیت و یا کتاب های معتبر و علمی برای خود کسب کند، می تواند راهنما و دوست خوبی برای دختر خود باشد. در این صورت، مادر بهترین شخص برای آگاه کردن دختر خود است.
در سال های اخیرکه بنا به دلایل مختلف در جامعه با بلوغ زودرس دختران مواجه هستیم؛ بهتر است،قبل از پریود و ظهور علائم بلوغ و تغییرات جسمی در آنها مادران این موضوع را با آن ها در میان بگذارند. حدود هشت سالگی، زمان مناسبی است تا مادر او را با این مسائل آشنا کند. قبل از این که دختر ما اطلاع نادرست را از دوستان خود بگیرد.
شما می توانید با صحبت در مورد رشد سریع در دوران بلوغ شروع کنید. برای او بگویید که هر کودکی رشد می کند. اگر دختر است به مامان و اگر پسر است به بابا شبیه می شود. تاکید کنید که این تغییر نشانه سلامتی اوست. برای دختران بلند شدن قد، تغییر پوست صورت و چرب شدن آن، رشد پستان ها و بزرگ تر شدن لگن، همه با هم زیبایی و توانایی جسمی بیشتری را برای او به ارمغان خواهند آورد. این تغییرات تحت تاثیر چند هورمون و بخصوص در اثر هورمون سحرانگیز زنانه ای به نام «استروژن» صورت می گیرد. اما این تغییرات در ظاهر است. در داخل بدن هم تحت تاثیر هورمون ها، در دستگاه زنانه تغییراتی ایجاد می شود و از نتایج این تغییرات بروز قاعدگی است. بعضی از مادران سعی می کنند از خاطرات اولین قاعدگی های خود برای دخترشان بگویند و به او بفهمانند قاعدگی چندان هم سخت نخواهد بود.
با در نظر گرفتن واکنش اولیه ی فرزندتان و راحتی خودتان شاید بخواهدی اطلاعات بیشتری هم به او بدهید. اگر شما به عنوان پدر و مادر نسبت به طرح مسأله عادت ماهانه راحت نیستید سعی کنید پیشاپیش درباره ی آن مطالعه کنید و روش های مختلف برخورد با موضوع را با والدین دیگری که فرزندی هم سن و سال دختر شما دارند مرور کنید. در بسیار از مدارس و مراکز کلاس هایی درباره ی بلوغ و عادت ماهانه برگزار می شود. بدنیست برای گشودن باب ارتباط با دخترتان در یکی از این کلاس ها شرکت کنید.
بیشتر دخترها وقتی برای اولین بار با آن ها درباره ی دوره ی عادت ماهانه صحبت می کنید تا حدودی از خود ناراحتی نشان میدهند یا در فکر فرو می روند. پس اطلاعات خود را حتما با حالتی مثبت و حمایت آمیز در اختیار آن ها قرار بدهید و به آن ها تفهیم کنید که عادت ماهانه بخشی از کارکرد داخلی بدن یک زن است.
موضوعات مرتبط: کودک ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم
برچسبها: آگاهی دختران , دوران بلوغ , تربیت , والدین
عادت هایی مانند انگشت در بینی کردن، مکیدن انگشت شست، جویدن ناخن، پیچ دادن مو و دندانقروچه ممکن است مربوط به عادات و اختلالات عصبی باشد. اما انگشت کردن در بینی لزوما نشانه این نیست که فرزند شما بیش از اندازه مضطرب است. بچهها معمولا به این دلیل انگشت در بینی خود میکنند که حس میکنند چیزی درون آن است. کودکان مبتلا به آلرژی بیش از سایر کودکان انگشت در بینی خود میکنند؛ چون مخاط سنگین موجود در بینی باعث ایجاد ناراحتی در آن ها میشود. شرایط محیطی خاص نیز یکی از عواملی است که باعث تحریک کودکان به این کار میشود.
انگشت کردن در بینی کاملا بیضرر است؛ مگر اینکه پای میکروب در میان باشد. میکروب موجود بر روی انگشتان دست میتواند عفونتهای خطرناکی در داخل بینی ایجاد کند. همچنین خطر شیوع سرماخوردگی و آنفولانزا را افزایش میدهد. درمان کمآبی بدن و احتقان از جمله موثرترین روشهای جلوگیری از انگشت کردن در بینی است. در عین حال، بهتر است به کودک خود یاد دهید برای گرفتن بینیاش از دستمال استفاده کند.
۱) به آلرژی کودک رسیدگی کنید:
کودک ۵ تا ۸ ساله در واقع از سن سرماخوردگیهای مکرر عبور کرده و بیشتر در معرض آلرژی قرار دارد. مهمتری آلرژنهای موثر بر کودکان عبارتند از گرد و غبار، شوره بدن حیوانات، گرده گیاهان و خاک.
۲) کودک را هیدراته نگه دارید:
اگر در منطقهای با آب و هوای خشک زندگی میکنید یا سیستم گرمایشی و سرمایشی خانه خراب شده، کودک را به نوشیدن مایعات زیاد در طول روز تشویق کنید یا یک مرطوبکننده هوا در اتاق خواب کودک بگذارید. اگر کودک دچار گرفتگی بینی شده است، از قلم ضد احتقان برای باز کردن بینیاش استفاده کنید.
۳) او را تشویق کنید که دستهایش را مرتب بشوید:
هیچ کودکی دوست ندارد چند بار در روز دستهایش را بشورد. اما باید به او توضیح دهید که این کار او را در برابر بیماریهای مختلف ایمن میسازد.
۴) به او استفاده از دستمال را آموزش دهید:
فرقی نمیکند از دستمال پارچهای استفاده میکنید یا دستمال کاغذی؛ به او یاد دهید برای گرفتن بینیاش از دستمال استفاده کند. با این کار هم از شیوع میکروبها جلوگیری میکند و هم پرستیژ اجتماعی بالاتری از خود نشان میدهد.
۵) بگذارید کمی دیوانهبازی در بیاورد:
به او بگویید اگر میخواهد از انگشتش برای گرفتن بینی استفاده کند، این کار را در خانه انجام دهد. همچنین میتوانید برای کسانی که در انظار عمومی در بینیشان انگشت میکنند، جوک و لطیفه بسازید تا کودک به طور غیرمستقیم از نامناسب بودن این کار آگاه شود.
۶) زبانت را گاز بگیر:
وقتی میتوانید با زبان خوش به کودک دبستانی خود یاد دهید که انگشت کردن در بینی یک کار بد و غیربهداشتی است، چرا باید از تنبیه و پرخاشگری استفاده کنید! اگر کودک به صورت ناخودآگاه انگشت در بینیاش میکند و تصمیم دارد این عادت غیر ارادی را کنار بگذارد، میتوانید چند برچسب روی انگشتان دستش بزنید تا هر موقع که خواست انگشت در بینیاش کند با دیدن آن ها دست از این کار بکشد. البته بهتر است این کار را تنها در خانه انجام بدهید تا کودک مجبور نباشد به سوالات خجالتآور همکلاسیهایش پاسخ دهد.
۷) دستهایش را مشغول کار نگه دارید:
گاهی اوقات تنها راه درمان کودکی که ناخودآگاه انگشت در بینیاش میکند این است که دستهایش را مشغول انجام یک کار دیگر بکنید. برای این کار باید به اوقات آزاد کودک توجه بیشتری نشان دهید؛ مثلا اوقاتی که پای تلویزیون مینشیند. شما میتوانید با تشویق کودک به انجام کارهای دستی مانند درست کردن کاردستی، جور کردن پازل، منبتکاری، مجسمهسازی و حتی آشپزی او را از عادت انگشت کردن در بینی دور نگه دارید.
۸) تمام جوانب امر را بررسی کنید:
اگر کودک آنقدر در بینیاش انگشت میکند تا بینی خونریزی کند یا این کار را در کنار سایر عادات عصبی (مانند مکیدن انگشت شست در خواب) انجام میدهد، بهتر است او را به یک پزشک متخصص اطفال نشان دهید تا تحت درمان قرار بگیرد. این عادتها میتوانند نشانه اضطراب یا سایر مشکلات عاطفی در کودک شما باشند.
موضوعات مرتبط: کودک ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم
برچسبها: تربیت , فرزند , والدین , دست تو بینی
در بعضی از موقعیت های خانوادگی پدر و مادر مورد آزار فرزندان قـرار میگیرند. این موقعیت ها متعدد است و تقریبا میتوان گفت که کمتر پدر و مادری از آن برکنار میماند. برخی از سرپیچی ها و نافرمانی های کودکان در این زمینه قرار دارد. کودک تصادفا کلمۀ زشتی را در کوچه یا مدرسه یاد گرفته اسـت. آن را بـر زبان میآورد و پدر و مادر از شنیدن آن ناراحت میشوند و تعجب میکنند. بعد هم اکیدا او را از تکرار این کلمه منع میکنند، ولی کودک از هر موقعیتی برای گفتن کلمۀ مـنع شـده استفاده میکند و از به خشم آوردن پدر و مـادر و تـعجب ایشان لذت میبرد. اگر پدر و مادر هرکدام به هنگام شنیدن این کلمه ظاهر به بیتوجهی و نشنیدن کرده بودند مطمئنا کودک در تکرار کلمه این قدر اصرار نمیورزیدند.
بـه دخـترکی دستور داده میشود که وقـتی کـه میهمان در خانه هست به سالن پذیرایی نیاید. آمدن او به دفعات مکرر به سالن پذیرایی تنها به دلیل کنجکاوی بچگانه نیست، بلکه به این علت نیز هست که کمی مادر را نـاراحت کـند و به خشم بیاورد. به عوض منع کردن بهتر است که هنگام میهمانی سرگرمی مناسب و خوبی برای دخترک در نظر بگیرند یا دوستان کوچک او را به خانه دعوت کنند تا به خیال انـتقام گـرفتن نیفتد.
اذیـتهایی که به حساب نمیآید
بعضی از اوقات پدر و مادر علت رفتار شیطنتآمیز فرزند را نمیفهمند، زیرا رفتار او هیچ دلیل بـه خصوصی ندارد. از آن جمله است سئوال های پیدرپی و خستهکنندۀ آن ها را موقعی که پدر و مـادر بـه ایـن سؤال ها جواب های کوتاه و بیسروته بدهند یا اصلا آن ها را نشنیده بگیرند. در نتیجه سیل «چرا» ها سرازیر میشود. در ایـن مـورد علت اصلی خود پدر و مادر هستند که با اقناع نکردن میل طبیعی کودک و بـیاعتنایی بـه چـیزی که مورد علاقۀ اوست و ندادن جواب قانعکننده، او را به انتقام وامیدارند و او تصمیم میگیرد که بزرگترهایی را کـه میدانند و از توضیحدادن و جواب دادن امتناع میورزند اذیت کند.
به همۀ سؤال هایی که فرزندتان از شـما میکند با وضوح بـه طور جـدی پاسخ بگویید. او را، به این بهانه که هنوز کوچک است و موقع این سؤال ها نرسیده است یا عقلش نمی رسد و نمیفهمد، مأیوس و ناراحت نکنید. آن وقت خواهید دید که درصدد اذیت کردن شما بـر نخواهد آمد و پیوسته سؤال هایی که صرفا برای آزار دادن شما مطرح میشود بر زبان نخواهد آورد.
.
چرا کودک اذیت میکند؟
در تمام مواردی که ذکر شد، علت اذیت کردن این است که موجودی که طبیعتا ضـعیف اسـت، سعی میکند به وسیلهای (که معمولا مناسب و پسندیده نیست) ضعف دیگران را ثابت کند. اگر چنین است، آیا دلیلش این نیست که آن ها موجودات ضعیفی هستند که در میان اجتماعی قویتر از خـود زنـدگی می کنند و در نتیجه از هر موقعیتی که در زندگی برایشان پیش میآید استفاده میکنند تا خود را قویتر از آنچه هستند نشان دهند؟ به این ترتیب طبیعی است که هر کودکی تا اندازهای شیطان و مـزاحم بـاشد. البته شیطنت بعضی از کودکان به صورتی پایدارتر، شدیدتر و جدیتر جلوه میکند. گویی منتظرند که از هر موقعیتی برای اذیت کردن و مسخره کردن دیگران استفاده کنند، و در نتیجه هیچ کس از دست آن ها آسـایش نـدارد، و همانطور که بعضی از کودکان دوسـت دارنـد کـه به همه چیز دست بزنند یا ناخن های خود را بجوند یا دروغ بگویند، این ها نیز دوست دارند که همۀ اطرافیان خود را اذیت کـنند.
سـنین اذیـت کردن
ظاهرا بعضی از سن های کودکی برای اذیت کردن دیگران مناسبتر به نـظر مـیرسند، مثلا در سن چهار سالگی است کـه کودک برای اولین بـار بـه مخالفت با بزرگترها اقدام می کـند در این سن کودک به موجودیت خود پی میبرد و با مخالفت کردن با دیـگران سـعی میکند که این موجودیت را آشکار سـازد و طـبیعتا با واکنش های اطـرافیان مـواجه میشود کودک متوجه میشود کـه اذیت کردن دیگران از جمله سلاح های مناسب و مفید است.
دوران دیگر دورۀ پیش از بلوغ است کـه کـودک در عین اینکه از کودکی رهایی نیافته، بـه مـرحلۀ بلوغ هـم قـدم نـگذاشته است. در این سنین اسـت که کودک میکوشد تا خود را از قید تسلط خانواده رهایی بخشد و این موقعیت مناسبی است بـرای تـقویت خوی شیطنت و آزارجویی کودکان در خانه و مدرسه آزارگری.
موضوعات مرتبط: کودک ، خانه و خانواده
برچسبها: والدین , اذیت کردن , پدر و مادر , رفتار
شاید بتوان گفت یکی از جملاتی که خیلی از ما بزرگترها برای آغاز ارتباط با کودک و یا همکلامی و گاهی هم به عنوان مثلاً احوال پرسی در موقعیتهای گوناگون بر زبان میآید جمله: «بابا را بیشتر دوست داری یا مامان را» باشد. راستی چرا باید از یک کودک در هر سنّ و سالی که باشد بپرسیم: «بابا را بیشتر دوست داری یا مامان را»؟ آیا تا به حال به نیّت ناخودآگاه این حرفها توجّه کردهاید. واقعاً در ذهن کسی که چنین سوالی میپرسد، چه میگذرد؟
گاهی یک حرف یا سوالی، جرقهی ابهام یا شکّی را در ذهن روشن میکند که به سادگی خاموششدنی نیست. وقتی ذهن یک کودک را در برابر انتخاب دو گزینه قرار میدهیم: «مامان یا بابا»؟ نتیجه انتخاب هر چه باشد، تنش و استرس را به دنبال خواهد داشت.
حتّی اگر کودک واقعاً جهتگیری خاصّی داشته و یکی از والدین را بیشتر دوست داشته باشد، پرسیدن این سوال، شاید یادآور خاطرات تلخ و فکر کردن به موضوعاتی باشد که برایش خوشایند نیست. متأسفانه خیلی از مواقع بعضی از جملهها در طول زمان به طور کورکورانه و تقلیدی و در نهایت به صورت عادت در میان افراد خصوصاً کسانی که حتّی میخواهند ارتباطی عاطفی برقرار کنند شکل میگیرد.
پدر یک نیمه از بدن روانی کودک است و مادر نیمه دیگر بدن روانی کودک. بدن روانی کودک را با این سوالات دو پاره نکنیم. ترس از اجبار به انتخاب بین پدر و مادر، کودک را مضطرب و وحشتزده خواهد کرد. اولین نیاز روانی کودک امنیت و آرامش است. هرگز حتی به شوخی این سوال را نکنید و اجازه ندهید کسی فرزندتان را در چنین موقعیتی قرار دهد. پس در پایان خیلی صریح و روشن و روان میتوان گفت:
«بابا را دوست داری یا مامان را» ؟! یک سوال بیجا، بیمورد و ضّدِ تربیتی است و از جانب هر کسی که پرسیده شود، ناموجه و غیرمنطقی است.
محیط و بحران هویتی
کودکان به طور غریزی جایگاه بالاتری برای پدر در خانواده قائل هستند. این برتری جایگاه را می توان در نقاشی های آن ها به وضوح دید. چرا که حتی اگر پدر خانواده قامتی کوتاه داشته باشد کودک در نقاشی هایش پدر را بلندتر از مادر نقاشی میکند. اگر محیط خانوادهای که فرزند در آن رشد میکند، از نظر روانی، محیطی ناسالم و پرآسیب باشد به طور ناخودآگاه کودک یا نوجوان بیشتر به والدی که مورد ظلم قرار گرفته است تمایل پیدا میکند.
برای مثال اگر فرزند در خانوادهای پرتنش بزرگ شود که در آن پدر خانواده فردی زورگو باشد گرایش عاطفی بیشتری نسبت به مادرش که مظلوم واقع شده است پیدا میکند و همواره درصدد آن است که از پدرش انتقام بگیرد. در این شرایط اگر فرزند مورد حمایت و کمک قرار نگیرد دچار نوعی بحران هویتی میشود که براساس آن نسبت به همه مردها بدبین شده و با افزایش سن فقط به صرف انتقام برمیخیزد.
عوامل محیط بیرونی مثل همسالان و در سنین بالاتر پدیده ازدواج نیز گرایشات عاطفی افراد به سمت یکی از والدین را دستخوش تغییر میکند. در واقع وقتی افراد ازدواج کرده و پا به دوره جدیدی از زندگی میگذارند، وجود و نقش پدر و مادر را بهتر لمس میکنند و در نهایت علاقهشان به پدر و مادر به حالت تساوی درمیآید.
فرزندان، گران بهاترین حاصل زندگی والدین هستند و محبت و گرایش فرزند نسبت به آن ها از لذتبخشترین محبتها برایشان محسوب میشود اما بعضی از پدر و یا مادرها به دلیل وجود خلأهای روحی روانی که از دوران کودکی در وجودشان نهفته است با خدمات و یا باج دادنها فرزند را به سمت خود جذب میکنند، غافل از اینکه با این روش مخربترین اثر را بر نظام شخصیتی فرزند وارد میسازند.
موضوعات مرتبط: کودک ، خانه و خانواده
برچسبها: فرزند , پدر , مادر , تربیت