آماده اید در نبرد زندگی
با استراتژی جنگی فرماندهان نظامی پیروز شوید ؟
11 استراتژی حیاتی ، که فرماندهان نظامی تنها در شرایط بحرانی
و با کسب مهارت هایی از قبل اجازه استفاده از آنرا دارند .
کلید موفقیت فرماندهان ارشدی که از این استراتژی ها به صورت موفقیت آمیز استفاده میکنند ،
زیرکی استراتژیک و جسارت است ؛ این 2 مهارت می تواند نیروی بیشتری به حمله ها تزریق کند .
استراتژی باشکوه : مبارزه را از دست بده، اما جنگ را تمام کن .
هنر داشتن چشم انداز و دیدن فراتر از یک نبرد و محاسبه سود و زیان نبرد ،
به معنی داشتن مهارت در اجرای استراتژی باشکوه است .
برای اجرای این استراتژی شما باید تنها بر روی اهدافی که از قبل تعیین کردید تمرکز کنید
و تمام سعی تان را بکنید آنها را بدست آورید .
شاید با شکست در نبردی این اهداف تان را بدست آورید
(چیزی که اینجا خواندید) شاید هم با پیروزی ؛ اما به هر حال اهدافتان مهم تر است از نتیجه جنگ !
در دنیای تجارت و زندگی ، شما اگر از قبل ندانید برای چه چیزی در حال مبارزه با سختی ها و زندگی هستید ،
شاید هرگز به آنها حتی دست پیدا نکنید ؛
این چــرای شما برای جنگیدن با سختی ها ، مهم تر از امکانات و سرمایه و … است .
استراتژی باشکوه ، به شما کمک خواهد کرد ،
قبل از شروع هر رقابتی ، بدانید چه میخواهید و برای خواسته تان بجنگید ،
نه صرفا برای پیروزی در رقابت .
زیرا اکثر اوقات خیلی قبل تر از پیروزی یا شکست در رقابت به هدفمان می رسیم …
هشیار باشید .
استراتژی اطلاعات : دشمنت را بشناس .
هدف استراتژی اطلاعات ، دست یافتن و روبرو شدن با نیروی کمتر
در برابر دشمن با ورود به اذهان افراد تصمیم گیرندگان اصلی است .
این استراتژی کمک میکند شما با ذهن دشمن در نبرد دست پیدا کنید ،
شما اگر بدانید دشمن چطور فکر میکند ،
کلید حل مسئله ی پیروزی نبرد را در دست خواهید داشت .
در دنیای تجارت و زندگی نیز اولین کار خواندن ذهن دیگران است ،
شما باید بدانید رقیبان تان به چه چیزی فکر میکنند ؟
اهدافشان چیست ؟
و از همه مهم تر چطور فکر میکنند؟
با پیدا کردن جواب این سوال ها شما دیگر کلید حل مسئله را در دست دارید
و میتوانید حرکات بعدی رقیبتان را حدس بزنید.
استراتژی حمله رعد آسا : با سرعت و غافلگیری بر مقاومت ها غلبه کنید .
در دنیایی که انسان ها بیش از پیش محتاط و محافظه کارند ،
داشتن سرعت در رسیدن به اهداف تان میتواند امتیاز بزرگی برایتان باشد .
در میدان نبرد ، با استفاده از حمله های رعد آسا ،
فرصت تمرکز و فکر کردن دشمن را از او میگیرند
و میتوانند به راحتی دشمن را به شیوه خودشان شکست دهند .
در دنیای تجارت نیز ، شرکت ها و برندهای برتر اغلب با شروع سریع و یورشی ،
به صورت رعدآسا رشد میکنند و چندین و چند پله از رقبا جلو میزنند ،
تا انگیزه و فرصت فکر کردن را از رقیبان شان بگیرند .
استراتژی فشار : به صورت پویا کنترل کنید .
مردم به صورت توقف ناپذیری تمایل دارند بر شما کنترل و اختیار داشته باشند .
تنها راه داشتن دست بالاتر در این وضعیت ،
بازی کردن نقش خود و شروع به کنترل کردن طرف مقابل به زیرکی و توطئه است
( پیشنهاد : مقاله پروپاگاندا مطالعه شود )
در زندگی روزمره نیز ، افراد به صورت دو گزینه ای فکر میکنند :
کنترل کنند
کنترل شوند
برای مثال در محل کارتان رئیس تان میخواهد بر شما کنترل داشته باشد .
در هنگام خرید لباس فروشنده ( که البته رویکرد اشتباهی در فروش است ! )
میخواهد بر شما و کیف پول تان کنترل داشته باشد و …
در دنیای تجارت نیز چنین است ،
رقیبان بالقوه و بالفعل تان پی در پی بدنبال
راهی برای گرفتن کنترل شما در دستشان است .
کلید حل این مسئله ، در وضعیت های بحرانی
فشردن کلید احساس رقیب و تحریک او به انجام اشتباهات است.
استراتژی مرکز جاذبه : به جایی ضربه بزنید که درد داشته باشد .
هر فرد یا سپاهی منبع قدرتی دارد که به آن متکی است.
زمانی که رقیب یا دشمن تان را تحلیل میکنید ،
بدنبال محل اصلی قدرتی باشید که کل سیستم را یکپارچه نگه میدارد .
این محل بهترین مکان برای زدن ضربه است تا بیشترین آسیب به پیکره دشمن وارد بیاید .
در دنیای تجارت ، استفاده از این استراتژی به شیوه ی دیگریست .
شما با پیدا کردن نقطه ضعف دشمن که آنرا پوشش داده ،
آنرا تبدیل به نقطه قوت خودتان میکنید .
در این صورت برتری استراتژیکی نسبت به رقیبتان پیدا خواهید کرد.
استراتژی شیرجه و حمله : شکست ممانعت دشمن .
هرگز دشمن را با توجه به وضعیتی که نمایان شده قضاوت نکنید .
در عوض ، بدنبال قسمت های متصل به همی باشید که
کل سیستم مورد نظر را تشکیل داده .
شما با تفکیک این جزء ها از کل ،
در حال رشته کردن نخ هایی هستید که دشمن بافته است .
در زندگی نیز هنگام مواجه با مشکلات ، بهترین استراتژی ، استراتژی شیرجه و حمله است .
شما ابتدا مشکلات را ریز میکنید ،
قسمت بندی میکنید و از بزرگ به مشکلات خرد تبدیل میکنید
تا بتوانید پله به پله آنرا حل کنید .
استراتژی چرخش : احاطه جناحی نرم دشمنتان را شناسایی و مورد هدف قرار دهید .
زمانی که به صورت مستقیم با دشمن وارد نبرد میشوید ،
شما در واقع در حال ایجاد مقاومت بیشتر در رقیب تان هستید
و کار شما را سخت تر میکند .
در چنین مواقعی ، همیشه یک راه بهتر وجود دارد :
حواس دشمن را به مرکز نبرد معطوف کنید
و از طرفین به او ضربه بزنید …
دقیقا از محلی که کمتر توقع حمله دارند .
استراتژی نابودگر : دشمن را محاصره کنید .
مردم در جستجوی ضعف در نیروی شما هستند تا دقیقا آنجا را هدف حمله قرار دهند .
برای جلوگیری از این رویداد ، شما باید هیچ فرصت حمله ای به دشمن ندهید ،
با محاصره ی او بستن راه های ورود به دنیای بیرون و ایجاد فشار بر روی دشمن
زمانی که دشمن در محاصره است ،
با گذشت زمان و افزایش فشارها نیروی اراده اش تحلیل میرود
و کمتر تمایل به ایجاد حمله خواهد داشت .
در دنیای تجارت ، برند های بزرگ با ایجاد تبلیغات گسترده ،
راه را برای ورود محصولات جدید با ایجاد بی انگیزگی در موسسین آنها سد میکنند .
چند نمونه از سلاح های مخوف بازاریابی را میتوانید در اینترنت جستجو کنید و ببینید و مطالعه کنید .
استراتژی عرق ریختن قبل از نبرد : قبل از سختی ، سختی بکشید .
مهم نیست چقدر قوی هستید ، نبرد های پیاپی میتواند تمام نیروی شما را را به تحلیل ببرد .
نبرد ، هزینه بر ، خسته کننده و غیرقابل پیش بینی است .
به همین منظور است که میگویند یا وارد نبردی نشوید ، یا اگر وارد میشوید پیروز از میدان بیرون بیایید .
در نبردها فرماندهان ارشد
به خوبی از این مهم آگاهند ،
به همین منظور سخت ترین ، طاقت فرسا ترین و فرسایشی ترین تمرین ها را
قبل از نبرد اصلی به نیروهای خود میدهند تا در میدان نبرد ،
خستگی و آشفتگی فکری کمتری حس کنند
و بیشتر و با تمرکز بالاتری به جنگ ادامه دهند .
در دنیای تجارت ، فروشنده های ماهر و حرفه ای ،
دقیقا افرادی هستند که با تمرینهای مکرر فروش ،
توانسته اند مهارت کافی در ارائه و صحبت در مورد محصولشان بدست آورند ،
گاه با تمرین ، گاه با شکست ها و کسب تجربه قبلی .
استراتژی جنگ دیپلماتیک : با سخت کردن مذاکره، به مذاکرات ادامه دهید .
قبل و حین مذاکره ، باید در حد ممکن شرایط مذاکره را سخت تر ،
فشارها بر روی دشمن بیشتر و ایجاد ضرورت برای موافقت با خواسته خودتان را بیشتر کنید .
هراندازه بیشتر مطالبه کنید، استراتژی قوی تری خواهید داشت .
در هنگام مذاکره ،
خود را یک مذاکره کننده غیرقابل پیش بینی و ناراضی نشان دهید ،
تا دشمن تحت فشار حاضر باشد و با خواسته های شما در حد امکان موافقت کند .
در دنیای تجارت ،
مذاکره کنندگان حرفه ای ، دقیقا افرادی هستند که
کمترین تمایل را در به نتیجه رسیدن مذاکره نشان میدهند .
با این حرکت ، طرف مقابل رقبت بیشتری پیدا میکند تا مذاکره را تمام کند و به نتیجه برسد .
استراتژی خروج : بدانید چطور به کارها پایان دهید .
در این دنیا شما با شروع کارها شناخته نمیشوید ،
بلکه با به پایان رساندن کارهاست که شناخته میشوید .
یک نقص در عملیات و یا جنگ تمام نشده ، میتواند چندین سال نیز به طول انجامد .
هنر پایان دادن به کارها ،
دقیقا مهارتی است که به شما کمک میکند در برابر هزینه ها صرفه جویی کنید
و نتایج بدست آورده را حداقل از دست ندهید .
این استراتژی بدین معناست که : اگر نمیدانید جنگی را چطور تمام کنید ، شروع اش نکنید .
در دنیای واقعی ،
هنگام کارآفرینی معمولا کارآفرینان با این دام آشنا هستند که
کاری را شروع میکنند و شکست میخورند ،
اما از زمانی که صرف آن کار کرده اند پشیمانند
و با یک دندگی آن کار را ادامه میدهند .
در صورتی که در چنین مواقعی باید از آن برنامه خارج شوند ،
استراحتی به ذهن شان بدهند
و مجددا برنامه جدیدی شروع کنند
که برای اتمام آن نیز نقشه ای دارند .
موضوعات مرتبط: آموزش ، مرد اردیبهشتی ، پیشنهاد مدیر
برچسبها: استراتژی , جنگ , ذهن , زندگی