صندوق پستى 3030 (قسمت دوم)
آموزشهاى افسر اطلاعاتى شوروى به شرفالدين ايوب
1ـ تاريخ و محل هر تماسى در ملاقات قبلى تعيين مىشود. چنانچه يكى از آنها نتوانست سر ملاقاتى حاضر شود در اين صورت بوريس چرزوف كارت پستالى به عنوان شرفالدين ايوب توسط صندوق پستى او در استانبول با امضاى «فاطمه» خواهد فرستاد. مندرجات اين كارت هيچگونه معنى و مفهومى نخواهد داشت. فقط بايد از تاريخ آن استنباط كرد كه دو هفته پس از تاريخ وصول كارت پستال آنها با يكديگر ملاقات خواهند كرد.
2ـ به وى آموزش داده شد كه نبايستى در نهضت سوسياليستى و جلسات آنها حاضر شود. مشروب زياد ننوشد ـ راجع به تركيه و استانبول معلومات بيشترى كسب كند. مردم و اهالى را زير نظر و دقت داشته باشد و شماره پلاك اتومبيلهايى را كه صبحها هنگامى كه از خانهاش خارج مىشود و مىبيند يادداشت نمايد و راديو را در مذاكرات و گفتگوهاى داخلى باز نگاهدارد و نزد افسران ارتش مانند افراد ثروتمند زندگى و همچنين در قبال مردم عادى خود راثروتمند جلوه دهد و وانمود كند كه به خارج از تركيه زياد مسافرت مىنمايد.
در پايان دومين ملاقات، چرزوف مبلغ 600 ليره ترك به شرفالدين ايوب پرداخت نمود.
شرفالدين پس از اين ملاقات چند بار ديگر با بوريس چرزوف تماس گرفته و اطلاعاتى را كه از او خواسته بود تهيه كند، به چرزوف داد. تماسهاى آنها اغلب در ساختمان نمايندگى شوروى ـ كافهها و رستورانها يا در خارج از شهر به عمل مىآمد.
در ماه اوت 1967 بوريس چرزوف براى بار سوم شرفالدين ايوب را به خانه ييلاقى سفارت شوروى برده و سه روز او را تحت تعليمات وظايفى كه بايستى در آينده انجام دهد قرار داد كه به شرح زير مىباشد:
1ـ با مردم بيشتر معاشرت نموده دوستانى از بين افسران ارتش و اشخاص معروف و برجسته پيدا نمايد.
2ـ كوشش جهت پيدا نمودن دخترى از نزديكان يك افسر ارشد تركيه به منظور ازدواج با وى تا بتواند در تركيه مقيم شود.
3ـ پيدا كردن دوست دختر در تأسيسات امريكهاييها در استانبول
4ـ اطلاعاتى درباره حزب كارگر تركيه و سازمانهاى دانشجويى ترك و رهبرانشان
5ـ اطلاعاتى درباره افسرانى كه قبلاً ملاقات نموده (مشخصات و شغل) بدست آورد.
6ـ اطلاعاتى در مورد پايگاههاى امريكا در تركيه
7ـ فرا گرفتن شمارههاى روسى از عدد 1 تا 10 شرفالدين ايوب در بازپرسيهايى كه از او به عمل آمد گفت كه معنى اين دستور و تقاضاى چرزوف را نتوانست بفهمد و فقط به او گفته شده بود كه اين موضوع در آينده لازم و مفيد خواهد بود. از اين دستور اين طور استنباط شد كه سرويسهاى اطلاعاتى شوروى پيامهاى خود را به عوامل خود به وسيله علامات راديويى و اعداد رمز مىفرستند.
8ـ اسامى و آدرس و شغل افسران ضدامريكايى و غيرنظاميان و هويت و خصائل آنان را تهيه نمايد.
9ـ ترتيب معرفى سه دانشجوى انقلابى به بوريس چرزوف.
10ـ راجع به يحيى كاران كه براى سرويس اطلاعاتى سوريه كار مىكند اطلاعات كسب كند.
شرفالدين ايوب عمليات خودش را مطابق دستوراتى كه آن مقام شوروى به او داده بود، ادامه داد وليكن كوششهاى او درباره دخترانى كه در تأسيسات نظامى آمريكا هستند و افسران تركيه كه در استانبول خدمت مىكنند نتيجه و ثمرى ندارد.
شرفالدين ايوب موضوعاتى اطلاعاتى را از منابع آشكار و دوستان و مردم ضمن مذاكرات و گفتگو با آنها
جمعآورى و تهيه مىنمود. وى تمام اين اطلاعات و اخبار را با اضافاتى از خودش به بوريس چرزوف تحويل مىداد. وى از بوريس چرزوف در مدتى كه براى شورويها خدمت كرده بود، مبلغ 000/4 ليره ترك دريافت داشت.
فعاليتهاى شرفالدين ايوب به نفع سرويس اطلاعاتى سوريه
شرفالدين ايوب در سال 1967 (زمان جنگ اعراب و اسرائيل) از استانبول به سوريه رفت. در موقع مراجعت به تركيه مقامات سوريه به او گفتند افرادى كه خدمت نظامى خود را انجام دادهاند نمىتوانند از سوريه بروند. مگر اجازه مخصوص سرويس اطلاعات سوريه را در دست داشته باشند. بدين لحاظ شرفالدين به ملاقات دوستش «يوسف كمور» عضو اداره اطلاعات دمشق كه وى را از زمان انجام خدمت سربازيش مىشناخت رفت و از مشاراليه در اين باره كمك خواست.
يوسف كمور اطلاعاتى از ايوب درباره تركيه خواست و سپس به او گفت فقط هنگامى مىتواند به تركيه بازگردد كه قبول نمايد به كشورش خدمت مىكند. سپس از شرفالدين ايوب خواسته شد كه اطلاعاتى در زمينههاى زير تهيه نمايد.
الف) فعاليتهاى دانشجويان عرب (طرفدار ناصر و طرفداران بعث)
ب) وضع و موقعيت سياسى و نظامى تركيه
پ) فعاليتهاى آمريكا و اسرائيل در تركيه
ت) وضع و موقعيت تركيه نسبت به جنگ اعراب و اسرائيل
آموزشهاى سرويس سوريه به شرفالدين ايوب
1ـ يوسف كمور از شرفالدين خواست كليه اطلاعاتى را كه تهيه مىكند به آدرس وى صندوق پستى شماره 3030 با نام رمز «يوسف كمور» به دمشق بفرستد.
2ـ پس از مدتى كه شرفالدين ايوب براى مقالات با يوسف كمور به سوريه بازگشت. يوسف كمور كاغذى را به چهار قسمت مساوى تقسيم كرده و سه قسمت آن را به شرفالدين داده و يك قطعه آن را خودش برداشت سپس به ايوب گفت منبعد در تركيه گزارشات خود را به كسى بده كه قطعه چهارم اين كاغذ را نزد شما در استانبول بياورد.
توضيح
شرفالدين ايوب در بازپرسىهاى بعدى اظهار داشت: چنين شخصى هرگز به تركيه نيامد و وى لاجرم گزارشات خود را به همان آدرس يعنى صندوق پستى 3030 دمشق ارسال مىنموده است.
3ـ شرفالدين ايوب يك بار ديگر در سال 1970 به سوريه رفت و با يوسف كمور تماس گرفت. يوسف كمور در اين ملاقات به او گفت كه فعاليتها و اقدامات خودش را در تركيه افزايش داده و وقتى به استانبول برمىگردد به سفارت سوريه در آنكارا براى ملاقات محمد مىميد (عضو سفارت) به وسيله عبدالقادر فائد برود. همچنين به شرفالدين ايوب گفته شد كه عمليات خود را طبق دستور محمد مىميد انجام دهد. كه شرفالدين ايوب پس از بازگشت به تركيه به آنكارا رفته و محمد مىميد را در سفارت سوريه ملاقات نمود.
محمد مىميد از شرفالدين خواست فهرستى از اسامى دانشجويان عرب با ذكر دانشكدههايى كه در آنها تحصيل مىنمايند به اضافه فعاليتهاى يهوديان در تركيه جمعآورى كرده و به وى بدهد.
4ـ در سال 1970 «كبير كمور» برادر يوسف كمور كه او هم عضو سرويس اطلاعاتى سوريه بود، به اتفاق عبدالقادر فائد وابسته سفارت سوريه براى ديدن شرفالدين ايوب به استانبول رفت در اين ملاقات كبير كمور به شرفالدين گفت كه ديگر گزارشات خود را به سوريه نفرستد بلكه آنها را به عبدالقادر فائد كه بعدا به شرفالدين معرفى شد تحويل دهد.
5ـ شرفالدين ايوب مدت كمى بعد از اين ملاقات توسط عبدالقادر فائد به محمد زريك وابسته فرهنگى كنسولگرى سوريه در استانبول معرفى گشت واز اين زمان به بعد تحت كنترل محمد زريك قرار گفته و به فعاليتهاى خودش طبق دستورات محمد زريك ادامه مىداده است.
6ـ به شرفالدين ايوب در مقابل خدماتش جمعا ـ /6000 ليره ترك از طرف سرويس اطلاعات سوريه پرداخت شد.
به علاوه در اوقات مختلف وى هدايايى نظير ويسكى و سيگار و غيره از عوامل اطلاعاتى سوريه دريافت مىنموده است.
7ـ بوريس چرزوف عامل شوروى و محمد مىميد و محمد زريك عوامل سوريه كه شرفالدين ايوب را راهنمايى و كنترل مىكردند، پس از پايان مدت مأموريت خويش، كشور تركيه را ترك نمودند.
پايان
موضوعات مرتبط: نظامی ، داستان ، راههای نفوذ ، نفوذ ، سیستمهای اطلاعاتی
برچسبها: صندوق پستى 3030 , شرفالدين ايوب , چركس , مرابط اسمعيل
صندوق پستى 3030 (قسمت اول)
داستان حاضر از سرى تجربيات دوران جنگ سرد است كه ارتباط سرويس جاسوسى شوروى سابق با سوريه و اقدام به فعاليت جاسوسى آن سرويس در تركيه را بيان مىكند. اگر چه ماجراى داستان به سالهاى دهه 70 بازمىگردد ليكن بايد در نظر داشت كه با فروپاشى نظامهاى مختلف، لزوما سرويسها نيز دچار فروپاشى نمىشوند بلكه بسيارى از آنها معمولاً به جاى خود باقى مىمانند و حتى بسيارى از كيسها و اقدامات اطلاعاتى ادامه مىيابد و هيچگاه نبايد تصور كرد كه مثلاً با تغييرات در يك نظام يا كشور اولويتهاى اطلاعاتى و نيز فعاليتهاى جاسوسى از ديگر كشورها چه حريف و چه همسايگان تغييرات اساسى خواهند كرد. به هر حال انگيزهها و شيوههاى بكارگيرى افراد از مواردى است كه مىتوان
از اين نوع داستانها و تجربيات ديگر سرويسها بهره برد و در مواردى به كار گرفت.
شرفالدين ايوب معروف به اشرف ابازه دانشجوى اهل سوريه در دانشكده كاپامِديكال (دانشكده پزشكى كاپا) در 11 ماه اوت 1971 به اتهام فعاليتهاى اطلاعاتى عليه تركيه و به نفع سرويسهاى اطلاعاتى شوروى و سوريه بازداشت و محاكمه شد. در زير اطلاعاتى در خصوص هويت و چگونگى فعاليتهاى وى درج مىگردد.
هويت و بيوگرافى سوژه:
نام و نام خانوادگى : شرفالدين ايوب
نام پدر : حمدى
نام مادر : كوسمان
مليت : سوريهاى
نژاد : چركس
مذهب : مسلمان
شغل : دانشجو
تاريخ و محل تولد 1940 : كوينتره (سوريه)
آدرس او در وطنش آپارتمان مهاجرين مرابط اسمعيل ـ دمشق ـ سوريه
آشنا به زبانهاى : عربى. تركى. چركس و كمى هم فرانسه
شرفالدين ايوب تحصيلات دبستانى و دبيرستانى را در «كوينترا» تمام كرده و هنگامى كه در مدرسه عالى دمشق تحصيل مىكرده به علت فرار و ترك خدمت برادرش «ممدوح ابازه» كه افسر در ارتش سوريه اعزامى به اردن بوده از شرفالدين ايوب پس از انقلاب 1961 سوريه افسر ذخيره ارتش سوريه بوده است. در سال 1963 به واسطه داشتن تمايلات ناصريستى با درجه ستوانى كه داشته از ارتش اخراج شده است. وى در سال 1963 تقاضايى به سفارت شوروى در دمشق ارسال كه براى او وسايل تحصيل در دانشگاه پاتريس لومومبا را فراهم سازند وليكن اين تقاضا مورد موافقت سفارت شوروى قرار نگرفت به اين علت كه وى در حزب كمونيست نامنويسى نكرده است. مشاراليه در سال 1964 به عمان رفت تا نزد خويشاوندان خود زندگى كند. ضمنا در اين هنگام زمان كوتاهى در سفارت عربستان سعودى به عنوان سكرتر به كار اشتغال داشت. سپس به سوريه برگشت تا به تحصيلات خود ادامه دهد ولى چون امكان آن را پيدا ننمود لذا براى ادامه تحصيل در سپتامبر 1964 به تركيه رفت.
درگيرى شرفالدين ايوب در فعاليتهاى اطلاعاتى
با توجه به يافته هاى قبلى مبنى بر اينكه بعضى از دانشجويان خارجى كه براى تحصيل به تركيه مىآيند، داراى فعاليتهاى اطلاعاتى عليه تركيه هستند لذا اين گونه دانشجويان تحت كنترل دقيق سرويس تركيه قرار مىگيرند. در مورد شرفالدين ايوب نيز ضمن مراقبتهاى معموله مشخص شد كه وى پول فراوانى خرج مىكند كه تناسبى با وضع دانشجويىاش ندارد. بدين جهت توجه سرويس، نسبت به حركات وى جلب گرديد و رفتار و كردار وى تحت كنترل قرار گرفت.
طى مراقبت از شرفالدين ايوب مشخص شد كه وى با ديپلماتهاى شوروى و سورى كه از عناصر اطلاعاتى بودند،تماسهايى دارد. همزمان با اين وقايع نامهاى كه به امضاى «فاطمه» از استانبول به آدرس ايوب فرستاده شد، از طرف مأمورين امنيتى تركيه توقيف شد كه مفاد نامه به زبان تركى به شرح زير بود:
«مدتى است كه ملاقات نكردهام . من دو هفته بيمار بودم و به علت همين بيمارى نتوانستم حتى به دانشگاه بيايم اميدوارم به زودى شما را ملاقات كنم» در آزمايش هايى كه از نامه به عمل آمد مشخص شد كه نامه مذكور به شيوه خط «اسلاو»نوشته شده و شخصى به نام فاطمه بين آشنايان ايوب وجود خارجى نداشته است.اين مسئله به سرويس تركيه خاطرنشان ساخت كه نامه مزبور ممكن است از جانب يك افسر اطلاعاتى شوروى به الفاظ رمز نوشته شده باشد. زيرا مانند آن در چند مورد مشابه نيز قبلاً اتفاق افتاده بود. بدين جهت سوءظن سرويس نسبت به وى افزوده شد و مراقبت نسبت به اعمال و فعاليتهاى شرفالدين شدت يافت. از طرف ديگر اطلاع حاصل شد كه شرفالدين ايوب مظنون به ارسال نامههايى حاوى مسائل اطلاعاتى در سوريه به آدرس : «صندوق پستى 3030 ـ دمشق» با امضاى «يوسف كومور» مىباشد. كه نتيجهگيرى از اين موضوع براى سرويس مشخص نمود كه ايوب براى سرويس اطلاعاتى سوريه هم كار مىكند.
فعاليتهاى شرفالدين ايوب به نفع سرويس اطلاعاتى شوروى
شرفالدين ايوب در سال 1965 به همراهى يك دانشجوى اردنى به نام «سميع منسوه» به سركنسولگرى شوروى دراستانبول رفته و سؤال نموده بود كه آيا آنها مىتوانند براى گذرانيدن تحصيلات عاليه خودشان به شوروى بروند؟ بدين نحوه شرفالدين ايوب تماس با اعضاى كنسولگرى شوروى را شروع كرد و بعدا با «بوريس چرزوف» كه معاون كنسولگرى شوروى و عنصر شناخته شده (جى.آر. يو) بود، ملاقات نمود. بوريس چرزوف اين دو دانشجو را به ناهارى در عمارت ييلاقى كنسولگرى شوروى دعوت نمود.بوريس در اين ميهمانى ناهار كه به اتفاق همسرش ترتيب داده بود، اطلاعاتى در خصوص انجمن كمك قفقاز شمالى از شرفالدين ايوب كه عضو اين انجمن در استانبول بود كسب نمود. مدت كمى بعد از اين ملاقات سميع منسوه رفيق ايوب تركيه را به قصد رفتن به آلمان غربى ترك كرد.
بوريس چرزوف مجددا شرفالدين ايوب را به همان محل دعوت كرد ولى در اين بار به تنهايى از وى سؤالاتى در خصوص اوصاف و شخصيت او و سازمانهاى دانشجويان مطرح كرد كه شرفالدين ايوب به تمام سؤالات او پاسخ داد.
بوريس چرزوف عنصر شناخته شده سرويس اطلاعاتى شوروى (جى.آر. يو) از ايوب خواست تا اطلاعاتى درباره فعاليتها و انجمن كمك شمال قفقاز عليه شوروى و نيز تماس و ارتباط با انجمن تولستوى در آلمان جمعآورى نموده و به وى بدهد. بوريس اضافه نمود كه ايوب بايستى به آلمان رفته و پس از ملاقات با رئيس انجمن تولستوى اطلاعاتى درباره انجمن تهيه نمايد. بوريس خاطرنشان كرد كه رئيس انجمن تولستوى رهبر تمام مجامع ضدكمونيستى در خاورميانه است. و تمام عمليات عليه شوروى را اداره مىكند. پس از اينكه شرفالدين ايوب اين مأموريت را پذيرفت بوريس چرزوف آموزشها و دستوراتى به منظور رعايت حفاظت و امنيت و تماسهاى آينده و همچنين استفاده ازراههاى ارتباطى و وسايل آن به شرفالدين داد.
موضوعات مرتبط: نظامی ، داستان ، راههای نفوذ ، نفوذ
برچسبها: صندوق پستى 3030 , شرفالدين ايوب , چركس , مرابط اسمعيل