گوش دادن فعال پیدا کردن معنای گفتار دیگران در ذهن خویش است. با این تعریف شنیدن با گوش دادن متفاوت است. شنیدن فعالیتی جسمی است و نیازی به یادگیری ندارد، چراکه دستگاه شنیداری ما غیرارادی در اثر برخورد با صداها،تحریک شده و شنیدن حس می شود. ولی گوش دادن فعالیتی ذهنی است که نیازمند یادگیری است و تا به آن توجه نکنیم ادراک نمی شود. ما با گوش های خود می شنویم،ولی با مغزمان گوش می دهیم.
- گوش دادن یعنی احترام به طرف مقابل
- گوش دادن سبب ایجاد ارتباطات می شود
- گوش دادن، دانش شما را افزایش می دهد
- گوش دادن سبب کمک به خودمان و سایرین می شود
- ایده های جدید خلق میشوند
- مطالب جدید می آموزید
- شنیدن در یادگیری تأثير دارد
مهارت گوش دادن فعال شامل عادات بد زیر نمی شود:
- تکرار پی در پی نقطه نظرات خویش
- عدم ابراز احترام به گوینده
- شنیدن مفهوم سطحی کلام
- قطع سخنان گوینده
- عدم برقراری رابطه چشمی
- پریدن وسط سخنان دیگری
- پرت شدن حواس
- کشاندن بحث به جای ديگر
فراموش کردن آنچه گفته شده
- سوال در خصوص جزئیات بی ارزش
- پرداختن بی اندازه به جزئیات و از دست دادن جان کلام
- بی توجهی کردن به آنچه درک نکرده اید
- مشغول شدن به افکار خویش
- تظاهر به توجه
تماس چشمی بیانگر احترام و توجه شما به مخاطب تان است. فراموش نکنید که موبایل خویش را کنار بگذارید و همه اعلان ها را هم خاموش کنید. تمام توجه خود را به مخاطب خود بدهید.
زمانی که گوینده در حال صحبت است، شما با بالا و پایین آوردن سر خود به وی این پیغام را می دهید که موافق سخنانت هستم و مشتاقم ادامه آنرا بشنوم. همینطور تلاش کنید در بین سخنانش از کلمات کوتاهی مانند:« موافقم، دقیقاً، اوهوم، درسته و…» استفاد کنید. این کار سبب به شور آمدن گوینده و حس اینکه سخنانش پر اهمیت است می شود.
زود قضاوت نکنید!
برای این که بدن انسان بتواند یک کار را به صورت کامل انجام دهد احتیاج به توجه و تمرکز دارد. چنانچه میخواهید گوش بدهید، تنها گوش بدهید! بنابراین در آن واحد تنها میتوانید یکی از این کارها را به صورت فعال و مؤثر انجام دهید:گوش دادن یا قضاوت کردن و یا پاسخ دادن.
به مغزتان اجازه دهید هر کدام از این کارها در جای خودش انجام دهد. تحلیل سخنان طرف مقابل، ارائه راهکار یا آماده کردن پاسخی که قرار است به وی بدهید را فعلاً کنار بگذارید. پس نخست کل پیغام گوینده را گوش دهید و آنگاه آنرا تجزیه و تحلیل نموده و در پایان پاسخ دهید.
اجازه دهید صحبت طرف مقابل کامل شود!
یکی از ضعف هایی که بیشتر افراد در برقراری رابطه کلامی از آن متضرر میشوند تغيير سریع موضوع ها مورد گفت و گو و قطع کردن صحبت طرف مقابل است. بنابراین برای جلوگیری از این مورد تا هنگامی که حرف شخص در مورد مسئله قبلی به آخر نرسیده از مطرح نمودن موضوعی جدید دوری کنید.
مرکز ثقل بدن ما به صورت ناخود آگاه نسبت به افرادی که علاقه ای به آن نداریم در عقب قرار گرفته ولی در رویارویی با افرادی که دوست شان داریم به طرف جلو می باشد. بنابراین برای نشان دادن علاقه خویش چه در وضعیت نشسته و چه ایستاده به طرف آن ها متمایل شوید.
سؤال پرسیدن بخش مهمی از فرآیند خوب گوش دادن است و باعث می شود درک درستی از مکالمه با شنونده بدست آورید و ابهامات خویش را برطرف کنید. هیچوقت در بین سخنان شنونده سؤال نپرسید. سوالات و ابهامات خود را یادداشت کنید. هنگامی که سخنان طرف مقابل به آخر رسید آن ها را بپرسید.
چنانچه سوال های خود را دقیق و هوشمندانه بپرسید، میتوانید اطلاعات زيادي از شنونده خویش بدست آورید. سوال کردن علاوه بر آنکه سبب می شود اطلاعات شما از موضوع گفت و گو افزایش یابد و به ادراک دقیق تری برسید، به گوینده نشان می دهد که در طور گفت و گو به سخنان وی با دقت توجه داشته اید.
به هنگام مکالمات، برخی مواقع درک صحیحی از بعضی جملات نداریم و نمیتوانیم معنی و مفهوم آنها را بدرستی درک نماییم. پرسیدن، راهکاری برای دریافت دقیق و درست اطلاعات از شخص مخاطب مان است.
آیا پرسیدن سوالاتی که اصلاً در مسئله مورد بحث نیست، درست است؟ معلوم است که اینگونه نیست. همیشه سوالاتی را بپرسیم که پیرامون گفت وگوی انجام شده قرار دارد. تلاش کنیم سوال ها را بنویسیم و در زمان مناسب آنها را بازگو کنیم. زیرا با نوشتن سوالی که ذهن ما را درگیر کرده، کمک میکنیم که راحتتر بر صحبت های مخاطب تمرکز کنیم.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، كوهنوردي ، آموزش ، مرد اردیبهشتی ، پیشنهاد مدیر
برچسبها: تربیت اجتماعی , قضاوت , گوش دادن , مهارت شنیدن
سوالاتی در جهت شناخت درون خود
سوالات زیر برای کمک به شناختن عمیق خودتان و پیدا کردن چیزی که واقعاً برایتان مهم است، طراحی شده است.
همه ما یک توانایی غیرقابلپیشبینی داریم؛ این تمرینات برای کمک به شما برای پیدا کردن این تواناییها در خودتان طراحی شدهاند.
۱. چه چیزی است که من در زندگی واقعاً دوست دارم؟
هر چیزی را که درمورد این جهان و آدمهایی که در زندگیتان هستند دوست دارید را لیست کنید. درمورد هر فعالیتی که شما را به هیجان میآورد و سرزندهترتان میکند فکر کنید. این میتواند هر چیزی باشد: موسیقی، ورزش، آشپزی، تدریس، یادگیری، تماشای فیلم و … در عشق شما به این چیزها شوری عمیق نهفته است.
۲. تا اینجا در زندگی چه دستاورهایی داشتهام؟
تمام لحظاتی که به آن افتخار میکنید و همچنین وقتهایی که به موفقیت رسیدهاید را لیست کنید. برای به دست آوردن این موفقیتها، ممکن است بعضی تواناییهای اصلیتان را استفاده کرده باشید. ببینید میتوانید بفهمید که دلیل موفقیتتان چه بوده است؟ همچنین، هر فعالیت، سرگرمی یا چیز دیگری که به سادگی انجام میدهید را هم لیست کنید. در این فعالیتها بالاترین تواناییهای شما نهفته است.
۳. اگر میدانستم کسی قضاوتم نمیکند، چه میکردم؟
هر کاری که اگر نمیترسیدید انجام میدادید، حتی وحشیترین رویاهایتان را لیست کنید. این به شما کمک میکند ارزشهای عالی خود را کشف کنید.
۴. اگر زندگیام مطلقاً هیچ محدودیتی نداشت و میتوانستم هر چه که میخواهم داشته باشم یا هر کاری که میخواهم انجام دهم، چه چیزی را انتخاب میکردم یا چه کاری را انجام میدادم؟
سبکزندگی ایدآل خود را توصیف کنید. بنویسید اگر میدانستید که قطعاً موفق میشوید چه میکردید، چه نوع فردی میشدید، چقدر پول درمیآوردید و کجا زندگی میکردید.
این سوال به شما این امکان را میدهد که بفهمید اگر هیچ محدودیتی نداشته باشید، چه نوع انسانی دوست دارید باشید. با منطبق کردن خودتان با این سبک زندگی میتوانید به سمت زندگی گام بردارید که واقعاً دوست دارید داشته باشید.
۵. اگر صد میلیارد تومان پول داشته باشم چه میکردم؟
لیستی از همه کارهایی که دوست دارید با داشتن این همه پول انجام دهید، تهیه کنید. خوب، شاید به سفر دور دنیا بروید، یکی دو خانه بزرگ بخرید و کمی هم پول به خانوادهتان بدهید. با وقتتان چه میکنید؟
این سوال به شما کمک میکند بتوانید بدون محدودیت فکر کنید. وقتی بتوانیم محدودیتها و موانع را برداریم، میتوانیم کاری که واقعاً دوست داریم انجام دهیم را کشف کنیم.
۶. چه کسی را بیشتر از همه در جهان تحسین میکنم؟
لیستی از کسانی که از آنها الهام میگیرید و خصوصیاتی در آدمها که تحسین میکنید، تهیه کنید. به این فکر کنید که واقعاً چه چیزی در این دنیا به شما الهام میبخشد. چیزی که در دیگران تحسین میکنید درواقع خصوصیتی در خودتان است. باید بدانید که به این دلیل کسی را تحسین میکنید که شبیه به خودتان است.
وقت گذاشتن برای پاسخ دادن به این سوالات زندگیتان را تغییر میدهد. هر چه بیشتر تواناییها، ارزشها، علایق، امیال و انگیزههای خودتان را کشف کنید، زندگیتان شادتر خواهد شد.
میتوانید درس بخوانید و قاضی ، مهندس، وکیل، معلم یا هر چیز دیگری شوید اما اگر دانش شناخت کامل خودتان را به دست نیاورید، زندگی هیچوقت پرمعنا و مفهوم نخواهد شد.
حالا شاید بفهمید که چرا انیشتین میگوید، اطلاعات، دانش نیست.
باارزشترین دانشی که میتوانید به دست آورید، درون خودتان است.
موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم ، پیامها
برچسبها: شناخت درون , توانایی , قضاوت , سبک زندگی
خیلی وقتها به امتحان دیکته فکر میکنم .
اولین امتحانی که در کودکی با آن رو به رو شدم .
چه امتحان سخت و بی انصافانه ای بود .
امتحانی که در آن، نادانسته های کودکی بی دفاع
مورد قضاوت بی رحمانه دانسته های معلم قرار میگرفت.
امتحانی که در آن با غلط هایم قضاوت میشدم نه با درست هایم.
اگه دهها صفحه هم درست مینوشتم
معلم به سادگی از کنار آنها میگذشت
اما به محض دیدن اولین غلط دور آن را با خودکار قرمز خط میکشید که درست هایم رنگ میباخت.
جوری که در برگه امتحان آنچه خودنمایی میکرد غلط هایم بود.
دیگر برای خودم هم عادی شده بود که آنچه مهم است داشته ها و توانایی هایم نیست
بلکه نداشته ها و ضعف هایم است.
آن روزها میدانستم گرچه نوشتن را می آموزم اما ...
بعدها وقتی به دیگران دیکته میگفتم همانگونه قضاوت میکردم که با من شد و حتی بدتر.
آنقدر سخت دیکته میگفتم و آنقدر ادامه میدادم تا دور غلط های دیگران ، خط بکشم.
نمبدانم قضاوتهای غلط با ما چه کرد
که امروز از کنار صفحه صفحه مهربانی دیگران میگذریم
اما با دیدن کوچیکترین خطا چنان دورشان را خط میکشیم
که ثابت کنیم تو همانی که نمیدانی ، که نمیتوانی.
کاش آن روز معلمم چیزی مهمتر از نوشتن به من می آموخت.
این روزها خیلی سعی میکنم دور غلطهای دیگران را خط نکشم.
این روزها خیلی سعی میکنم که وقتی به دیگران می اندیشم
خوبیهایشان را ورق ورق مرور کنم.
این روزها خیلی سعی میکنم توانائیها و داشته های دیگران را ببینم و به آنها بگویم
کاش بچه هایمان مثل ما قضاوت نشوند.
موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسبها: مثال , کودکی , دیکته , دیگران
کودکان قبل از اینکه بتوانند جمله کاملی را بگویند، میتوانند قضاوت مثبت یا منفی دیگران درباره خودشان را تشخیص دهند. روانشناسان بر این باورند که کودکان نوپا به نظرات دیگران حساس هستند و زمانی که دیگران آنها را تماشا میکنند، رفتار خود را مطابق با آن نظر، تغییر میدهند.
کودکان در دو سالگی نه تنها نسبت به ارزیابی دیگران آگاه هستند، بلکه میتوانند رفتار خود را برای بهدست آوردن پاسخ مثبت تغییر دهند. مطالعات قبلی، این رفتار را در چهار تا پنج سالگی ثبت کرده بود، اما مطالعات جدید نشان داده است که این سطح آگاهی، بسیار زودتر شروع میشود پس باید بیشتر مراقب بیان کلامی و غیر کلامی خود با کودک خود باشیم.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک
برچسبها: کودک , تربیت , اضطراب , قضاوت
دیگران را ببخشید…
بی عقلی ، تهمت ها،خیانت و بی ادبی
نشانه عدم بلوغ روحی انسان هاست.
انسان های نارس این موارد را زیاد دارند ؛
شما انسانی رسیده باشید!
با سبکبالی و بدون اینکه قضاوت یا سرزنش کنید ،
و بدون اینکه از این حرفها ناراحت شوید…
از کنار این ها رد شوید …
اگر هوای دلتان ابری شد و چشم هایتان باریدند،
بگذارید این اشک ها باران رحمت و بخشش باشند
برای آنها که نمی دانند و
زمین دلشان خشک شده است،
اینجاست که دل بخشنده شما
چشمه جوشانی می شود که به منبع عظیم لطف خدا متصل شده است.
موضوعات مرتبط: روان شناسی
برچسبها: ببخشید , روح , بلوغ , قضاوت
مطالبی که به صورت کاملا مستند
تو رسانه ها مخصوصا رسانه ملی پخش شده است
شما قضاوت کنید
حضرت آقا :
ﺑﻪ ﻣﺬﺍﮐﺮﺍﺕ ﺑﺪﺑﯿﻨﻢ .
ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ :
ﺑﻪ ﻣﺬﺍﮐﺮﺍﺕ ﺧﻮﺷﺒﯿﻨﻢ.
ﺣﻀﺮﺕ ﺁﻗﺎ :
ﻋﻠﻮﻡ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺷﻮﺩ.
ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ :
ﮐﺠﺎﯼ ﻋﻠﻮﻡ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺷﻮﺩ؟
ﺣﻀﺮﺕ ﺁﻗﺎ :
ﺑﺎﯾﺪ ﻧﻬﯽ ﺍﺯ ﻣﻨﮑﺮ ﮐﺮﺩ
ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ :
ﻣﺮﺩﻡ ﻧﯿﺎﺯﺑﻪ ﺍﺭﺷﺎﺩﻧﺪﺍﺭﻧﺪ.
ﺣﻀﺮﺕ ﺁﻗﺎ :
ﻧﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﺑﺎ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﻧﺎﺻﺤﯿﺢ ﺩﯾﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﻟﺠﻦ ﻣﺎﻝ ﮐﻨﻨﺪ
ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ :
ﺑﺎﯾﺪ ﺳﺎﻧﺴﻮﺭ ﻭ ﻣﻤﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺭﯾﻢ،ﻣﺮﺩﻡ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﻣﯿﻔﻬﻤﻨﺪ
ﺣﻀﺮﺕ ﺁﻗﺎ :
ﮔﺎﻫﻰ ﺷﻨﯿﺪﻩ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮐﺴﺎﻧﻰ ﺩﺭﮔﻮﺷﻪﻭﮐﻨﺎﺭ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ، ﺁﻗﺎ،ﻣﮕﺮ ﻣﺎ ﻣﻮﻇّﻔﯿﻢ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺖ ﺑﺮﺳﺎﻧﯿﻢ؟
ﺧﺐ ﺑﻠﻪ؛
ﻓﺮﻕ ﺣﺎﮐﻢﺍﺳﻼﻣﻰ ﺑﺎ ﺣﮑّﺎﻡ ﺩﯾﮕﺮ ﺩﺭ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﻭﻇﯿﻔﻪﻯ ﻣﺎ ﺍﺳﺖ.
ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ :
ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﻢ ﻣﺮﺩﻡ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺭﺍﻩ ﺑﻬﺸﺖ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﻨﻨﺪ،ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻥ ﺑﺎ ﺯﻭﺭ ﻭ ﺷﻼﻕ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺖ ﺑﺮﺩ
ﺣﻀﺮﺕ ﺁﻗﺎ :
ﺍﻳﻦ ﻣﻨﺒﺮﻫﺎ ﻳﻚ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﻓﺮﺩ ﺍﺳﺖ، ﺍﮔﺮ ﻣﺤﺘﻮﺍ ﻭﻣﻀﻤﻮﻥ ﻣﻨﺒﺮﻫﺎﻱ ﻣﺎ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ،ﻫﻴﭻ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﺍﻱ ﻧﻤﻴﺘﻮﺍﻧﺪ ﺑﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﻮﺍﺟﻬﻪ ﻭ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﻜﻨﺪ.
ﺭﻭﺣﺎﻧﻲ :
ﺩﻭﺭﺍﻥ ﭘﻴﺎﻣﻬﺎﻱ ﻳﻜﻄﺮﻓﻪ ﺑﻪ ﺳﺮ ﺁﻣﺪﻩ، ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺭﺳﺎﻧﺪﻥ ﭘﻴﺎﻡ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺑﻠﻨﺪﮔﻮﻫﺎﻱ ﻳﻜﻄﺮﻓﻪ، ﻣﻨﺒﺮﻫﺎﻱ ﻳﻜﻄﺮﻓﻪ ﻭ ﺳﻨﺘﻲ ﺑﻪ ﺳﺮ ﺁﻣﺪﻩ.
ﺣﻀﺮﺕ ﺁﻗﺎ :
ﮐﺴﺎﻧﯿﮑﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺌﻮﺭﯾﺰﻩ ﮐﺮﺩﻥ ﺳﺎﺯﺵ، ﺗﺴﻠﯿﻢ ﻭ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺯﻭﺭﮔﻮﯾﺎﻥ،ﻧﻈﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﻨﮓ ﻃﻠﺒﯽ ﻣﺘﻬﻢ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﺧﯿﺎﻧﺖ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﻭ ﺩﺭﻭﻍ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ /
ﻧﻈﺎﻡ ﺍﺳﻼﻣﯽ،ﻧﻈﺎﻡ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ،ﻧﻈﺎﻡ ﺷﺮﻑ ﻭ ﺳﻼﻣﺖ ﻭ ﺗﮑﺮﯾﻢ ﺑﺸﺮ ﺍﺳﺖ.
ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ :
ﻣﺎ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺩﻧﯿﺎ ﭘﻨﺠﻪ ﺑﮑﺸﯿﻢ ﻭ ﺩﺍﯾﻤﺎ ﺳﺮ ﺟﻨﮓ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ / ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﺣﯿﺎﺕ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﺷﺎﻥ ﺩﺭ ﺩﺭﮔﯿﺮﯾﻬﺎ ﻭ ﺁﺷﻮﺑﻬﺎﺳﺖ
ﺣﻀﺮﺕ ﺁﻗﺎ :
ﻣﺎ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﻟﻔﻆ " ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻨﺪ ﺩﻭﻟﺖ ﻣﺴﺘﮑﺒﺮ ﻭ ﺯﻭﺭﮔﻮ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻨﯿﻢ /
ﺑﻨﺪﻩ ﻣﺨﺎﻟﻔﻢ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺭﺍ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺑﺪﺍﻧﯿﻢ
ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ :
ﻣﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺟﻬﺎﻧﯽ ( 5+1 ) ﺗﻌﺎﻣﻞ ﻭ ﻣﺬﺍﮐﺮﻩ ﮐﻨﯿﻢ
تکرار تاریخ
معلم تاریخمان میگفت:
که امیرالمومنین (ع) جنگ را در صفین برده بود ...
❗️❗️در دقیقه 90 برخی شعار تعامل و اعتدال سر دادند و اصلا یادشان رفت معاویه همان فرزند هند جگرخوار است !!!
❗️❗️علی (ع) را به پای میز "مذاکره" کشاندند !!!
❗️❗️و جنگ برده اش را ناتمام گذاشتند !!!
❗️👈هر چه علی (ع) گفت "مذاکره" خدعه دشمن است، اینها میخواهند جنگ باخته را دوباره ببرند ...
کسی گوش نکرد !!
❗️📌تازه حاضر نشدند ابن عباس و حتی مالک را که نماینده علی (ع) بود به مذاکره بفرستند !!!
❗️👈گفتند مالک جنگ طلب، خشن و غیر منعطف است !!!
❗️👈بلاخره پایشان را در یک کفش کردند که حتما باید ابوموسی اشعری !!! برای مذاکره برود ...
📌علی (ع) گفت من به ابوموسی مطمئن نیستم...
❗️👈آنها گفتند شما بدبین هستی. ابوموسی خوب و انقلابی ست !!!
📌علی (ع) گفت: من به نتیجه این مذاکرات خوشبین نیستم. شما به هدفی که ازین مذاکرات دارید نمیرسید.
❗️👈گفتند در مذاکرات خوشبینی و بدبینی معنا ندارد !!!
📌علی (ع) گفت باشد ... مذاکره کنید، این هم تجربه ای میشود برای مردم ... که بفهمند به ترسوها و آنها که پای مقاومت ندارند نباید اعتماد کرد ...
👈مذاکره ابوموسی و عمر و عاص شروع شد
❗️👈تا مدتها متن مذاکرات محرمانه بود !!!
علی (ع) مالک را فرستاد تا به ابوموسی بگوید ما پشتیبان توایم، مبادا به عمرو عاص اعتماد کنی، او شیطان بزرگ است...
❗️👈ابوموسی ابرو در هم کشید و به مالک گفت:
شما توهم توطئه دارید !!! عمروعاص مودب و باهوش است.
اگر او به من قولی دهد به او اعتماد میکنم !!!
❌⭕️👈روز اعلام نتیجه مذاکرات حکمیت فرا رسید
👈در مذاکرات محرمانه البته به طور شفاهی تعهد کرده بودند که هر دو نفرشان ،
علی (ع) و معاویه را عزل کنند و امر را به رای عمومی بگذارند.
❗️👈در مسجد عمروعاص اول به ابوموسی تعارف زد. گفت تو بزرگ مایی !!!!
❗️👈ابوموسی خندید و بالای منبر رفت
❗️❗️و گفت: چنانکه این انگشتر را از دست در می آورم علی ع را از خلافت عزل میکنم !!!! بعد پایین آمد و با لبخند به عمروعاص بفرما زد
❗️👈عمروعاص بالا رفت و گفت چنانچه این انگشتر را از دست در میآورم علی ع را خلع و چنانچه دوباره این انگشتر را به دست میکنم معاویه را نصب مینمایم !!!
❗️❗️ابوموسی خشکش زده بود ...فایده ای هم نداشت ... خود کرده را تدبیر نیست .... 🌑🌑
👇👇👇👇👇
📌اما علی (ع) از همان ابتدا خوشبین نبود ...
چون دشمن شناس بود ...
.
.
❗️❗️👈 اینچنین بود که معاویه جنگ باخته نظامی را تبدیل به پیروزی سیاسی کرد......
باشد که از تاریخ درس گیریم
👆👆 ✅❗️❗️رفقا برای این متن زحمت کشیده شده
قضاوت با شما
موضوعات مرتبط: پیامها
برچسبها: قضاوت , فرمایشات , روحانی , مذاکرات
در یک شب تار و تاریک و ظلمانی که پیرامونات چاه و چاله هم زیاد باشد ،
البته احتیاط میکنی ، میایستی و حرکت نمیکنی.
قرآن میگوید: اگر یک مطلبی برایت روشن نبود و تاریک و مبهم بود
آنجا هم حرکت نکن !
آنجا هم بایست ! آنجا هم زود داوری و قضاوت نکن !
چیزی که نسبت به آن آگاه نیستی و آگاهی و اطلاع نداری دنبال نکن ،
چون آسیب میبینی.
موضوعات مرتبط: جملات زيبا ، مثل ... ، دل نوشته ها
برچسبها: جملات زيبا , دلنوشته , شب تار , قضاوت
چه کسانی به خیال خام خودشان قصددارندزیر پای هاشمی پوست موز بیندازند؟
دیدار
این هفته تعدادی از اهالی رسانه با آیت الله هاشمی رفسنجانی رییس مجمع
تشخیص مصلحت نظام دارای حواشی و متن فراوانی بود. اگر بخواهیم شاه کلید
سخنان هاشمی را در این جمع پیدا کنیم به یک جمله می رسیم که «برخی ها می
خواهند رابطه من و رهبر انقلاب را خراب کنند.»
درباره
این سخنان آیت الله هاشمی جای هیچ تردیدی نیست؛ چه اینکه خالی کردن خیمه
انقلاب و حذف یاران ولایت همواره از خواسته های دشمنان انقلاب و ایادی
داخلی آنها بوده است. اما در این میان باید اندکی در چگونگی این مساله و
ایادی داخلی تامل کرد و قضاوتی هوشیارانه داشت.
در
اینکه افراد یا جریانی تندرو در کشور که شاید داعیه شدید انقلابی گری هم
داشته باشد و بخواهند آیت الله هاشمی را از دایره انقلاب و ولایت حذف کنند
هم، شکی نیست و چه بسا نه تنها تلاشی هم در راستای همگرایی نیروهای انقلاب
نمی کنند بلکه از هل دادن افراد به بیرون هم خوشحال می شوند اما این تنها
یک سر قضیه است و سر اصلی را باید در جای دیگری جستجو کرد.
اگر
به سخنان به اصطلاح خبرنگاران در حضور آیت الله هاشمی رفسنجانی توجه کنیم
این سر قضیه را پیدا می کنیم.حرفهایی که بیشترشان بر مدار افراطی گری و
سیاه نمایی و توهم زدگی می چرخید. اینکه در حضور یکی از بلندپایه ترین
مقامات نظام دستبند فتنه دست کنیم و کل شرایط کشور را سیاه ببینیم و تنها
منجی و ستون را هاشمی معرفی کنیم چیزی جز انداختن پوست موز زیر پای هاشمی
نیست.
اینکه طی این سالها کمتر منتقدی از اهالی
رسانه از سوی اطرافیان رییس مجمع مجال اظهارنظر انتقادی در حضور وی پیدا
کرده است جای تامل است و مشخص نیست از این مدیریت هاشمی به دنبال چه موضوعی
هستند و ایا مدیریت وی را به نفع وی و انقلاب می دانند؟
هرچند
که این طیف تلاش دارد به بهانه دفاع ازآیت الله هاشمی زیر پای وی پوست موز
بیندازد اما هاشمی هم سیاست مداری کارکشته است و هرچند برخورد تندی با این
سخنان نکرد اما نشان داد که همچنان رهبری را تنها تکیه گاه نظام می داند و
میانه ای با این سخنان ندارد و به انقلابی که خودش نیز زحمات فراوانی برای
آن کشیده با همه وجود علاقمند است.
با این وجود
به نظر می رسد که وی باید همچنان که از افراطیون این سالها تبری می جوید از
افراطیونی که سالها قبل وی را عالیجناب سرخ پوش می نامیدند و امروز در
لباس دوست برایش مدیحه سرایی می کنند نیز تبری بجوید تا پوست موزها تنها
زیر پای افراطیون قرار گیرند.
موضوعات مرتبط: نفوذ
برچسبها: پوست موز , هاشمي , مجمع تشخيص , قضاوت