( نامه ای جالب و سرشار از عشق و محبت )
نمیدونم این پفک کیه ، اما خوش به حال پفک و مخاطب اصلی نامه
و اما نامه :
دلم براش تنگ شده بود ، خیلی زیاد 😢
حدود یک ماه قبل دیده بودمش
هرجور فکر میکردم حداقل تا چهل روز دیگه هم نمیتونستم ببینمش و این داغونم میکرد😔
دلم به تلفن ها و پیام های گاه و بیگاه خوش بود ولی دوسه روز بود که از اینم محروم بودم ؛ هیچ خبری ازش نبود ؛ نگرانش بودم و دلتنگ اما دستم به جایی بند نبود 😢
اطرافیان هم سراغش رو ازم میگرفتن و همین نگران ترم میکرد
دلم از زمین و زمان گرفته بود ، از خودم ، از خودش ، از خدا
مثل همیشه پناهگاهم سجاده بود ؛ نشستم سر سجاده ، سرم رو گذاشتم رو مهر و غر زدم و اشک ریختم
آخه مگه عشق گناهه ؟ من تا کی باید روز و شبم رو با دلتنگی بگذرونم ؟ چرا به من رحم نمیکنی ؟ من کشش این همه سختی رو ندارم ! خدایا کو تا این یکی دوماهه بگذره ؟! 😭
تلفنم که زنگ خورد ، اسمش که رو گوشیم افتاد : جانِ جانان ، دکمه سبز رو که زدم ، صداش رو که شنیدم ... صدام آمیزه ای از دستپاچگی و خوشحالی و دلتنگی و ... شد 😭😍😃
- سلاااام عزیز دلم
=سلام ! چطوووریییی ؟ چیییه ؟ بازم که هاج و واجی !
- کجایی تو ؟ نمیگی اگه ازت بیخبر باشم میمیرم ؟
صدای خنده ش اومد😊 بعدشم گفت :
=میای ببینمت ؟💑
-چییییی ؟!!! مگه کجایی ؟! کی اومدی ؟! کجا بیام ؟!!!😳
نفهمیدم چطوری نمازمو خوندم و آماده شدم و راه افتادم
ساعت انگار عجله داشت که روز رو به شب برسونه
خیابونا انگار کش اومده بودن
ترافیک انگار تمومی نداشت😒
و قلب من سرجاش نبود 💗، همش میترسیدم خواب باشم . حتی اگه خواب بود دلم نمیخواست بیدار بشم ، جلوی اشکامو گرفته بودم اما گاهی یه قطره میلغزید رو صورتم😢
اینجور وقتا دلم میخواد خیابونا رو مثل یه طناب گره بزنم و کوتاه کنم ، دلم میخواد مبدأ و مقصد رو به هم بدوزم ، دلم میخواد پرواز کنم ...
اینجور وقتا دلم میخواد ساعت برنارد داشتم
بالاخره رسیدم
-سلااام ! من رسیدم ، کجایی ؟!
=جای همیشگی
با تلفن صحبت میکرد که رسیدم
چقدر خجالت کشیدم از اینکه به پام بلند شد
دلم میخواست بپرم تو بغلش 🤗و یه دل سیر گریه کنم
اما نمیشد!
نشستم ، کتش رو بغل کردم و دیگه نتونستم جلوی اشکام رو بگیرم . بوی عطرش ! امان از بوی عطرش
با تلفن حرف میزد و حواسش به دور و بر بود . من اما ، محو خودش بودم فقط
=تو چرا داری گریه میکنی؟!
-آخه دلم خیلی تنگ شده بود ! آخه فکر نمیکردم بتونم ببینمت ! آخه خیلی دوستت دارم !😭😍
اینجا چکار میکنی ؟ کی اومدی ؟ چرا اومدی ؟!
میپرسیدم 🙄و میخندید😄 میدونستم دارم سوال بی جواب میپرسم
مگه فرقی هم میکرد ؟! مهم این بود که الان ... اینجا ... نشسته بود روبروی من و میخندید
همین چندروز پیش بهش گفتم اگه بدونم شهر رو به آشوب بکشم دستگیر میشم و تو میشی بازجو و زندان بانم ، این کارو میکنم . خندید ! و حالا نشسته بود روبروم و باز هم میخندید ، ای به فدای خنده هاش !😍💋
همین چند روز پیش بود که بهش گفته بودم : برام لباااشک میخری ؟! 😋
و گفته بود حتما و من چقدر به دور بودنش فکر کردم
و حالا برام لواشک خریده بود و خرما😃🍬
حرف زدیم ، چای خوردیم ☕️، شکلات و لواشک و خرما خوردیم 🍫، روی نیمکت خاطره هامون نشستیم ، قدم زدیم👫 ، دستش رو محکم گرفتم 💞
و آرامش از دستش ریخت توی دستم ، از نگاهش پاشیده شد به وجودم ، از خنده هاش منعکس شد به قلبم و آروم شدم و انرژی گرفتم ☺️💞
موضوعات مرتبط: کودک ، داستان ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم ، دل نوشته ها
برچسبها: پفک , صفای وجود , پاک , معنوی
آیات قرآن شیوه و زمان تشخیص هویت جنین در شکم مادر را قبل از دستگاههای پزشکی پیشرفته تبیین کرد
با پیشرفت علم ژنتیک و تکنولوژی پزشکان توانستند دریابند که هویت واقعی جنین در شکم مادر از لحاظ دختر یا پسر بودن و یا سالم و غیرسالم بودن در کدام هفتههای بارداری قابل تشخیص است.
این در حالی است که ۱۴ قرن پیش آیات شریفه قرآنکریم مبنی بر «ثم جعلنا نطفه فی قرار مکین» که به وسیله پیامبر گرامی اسلامی امر فوق را بهطور کامل تشریح کرده است.
پیامبر گرامی اسلام طبق آیه شریفه مذکور فرموده است: پس از استقرار ۴۲ روزه جنین در شکم مادر، خداوند فرشتهای را به سوی او میفرستد تا هویت وی را مشخص کند و سپس از خدای متعال رزق او را میپرسد و آنچه را که خدای متعال میفرماید آن فرشته بر لوح سرنوشت جنین بی هیچ کم و کاستی مینویسد.
جالب این که پزشکان و متخصصان ژنتیک در سالهای اخیر دریافتهاند که تشخیص جنین در صورتی میسر است که حداقل ۴۲ روز از عمر جنین در شکم مادر گذشته باشد چرا که پزشکان دریافتهاند که اوج رشد نطفه در ۴۲ روزگی است و این زمان طبق گفته رسول اکرم با استناد با آیات شریفه قرآنکریم زمانی است که فرشته مقرب خداوند وارد شکم مادر میشود. البته نقطه قابل ذکر این که خداوند به هنگام شکلگیری نطفه فرشتهای را مامور حفظ و نگهداری جنین در شکم مادر میکند ولی تنها زمانی که فرشته مستقیما با جنین ارتباط پیدا میکند زمانی است که فرشته هویت جنین را مشخص میکند و این دقیقا زمانی است پزشکان نیز با دستگاههای ویژهای متوجه این امر شدهاند.
از سوی دیگر طبق احادیث نبوی و آیات شریفه قرآن، روح پس از ۴ ماهگی در جنین دمیده میشود و دمیدن روح در جنین پس از مشخصشدن خلقت وی انجام میشود در حالی که قبل از این کودک در مرحله نباتی به سر میبرد چرا که همچون نباتات هیچ حرکتی از خود بروز نمیدهد.
حدیث منقول در این زمینه مبنی بر این است که جنین در خلال ۳۲ تا ۵۰ روز استقرار در شکم مادر بصورت استخوانهایی بیش نیست که سپس طبق آیه (ثم کسونا العظام لحما) تا ۷۰ روز پس از استقرار به استخوانها، گوشت و پوست اضافه میشود.
سپس طبق آیات مذکور جنین تا عمر ۱۰۰ روزه همچون نباتات فقط در حال رشد و تغذیه است و تا ۱۲۰ روز همچون حیوانات و پس از ۱۲۰ روز که همان ۴ ماهگی است روح خداوند در آن دمیده میشود و ویژگیهای انسانی به او داده میشود.
در همین مرحله است که حرکت وی در شکم مادر حس میشود و این دقیقا همان چیزی است که متخصصان ژنتیک با کمک دستگاههای ویژه سونوگرافی پس از ۴۲ روز قادر به تشخیص هویت جنین و پس از ۴ ماهگی نوع حرکت و شروع حرکت جنین را درمییابند و جالب این که همه این مراحل مذکور در آیات قرآن و احادیث نبوی طبق نظر متخصصان و علم ژنتیک صورت میگیرد.
موضوعات مرتبط: کودک ، پدرها بخوانند ، خانه و خانواده
برچسبها: آیات قرآن , جنین , روح , زندگی نباتی
از نظر پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله ، تنگ شدن وقت نماز ،
بهتر از رنجاندن و بی توجهی به کودکان است.
سنّ کودکی ، بهترین زمان برای تربیت پذیری است ، چرا که دل و جانش ،
پاک و بی آلایش است.
بازی با کودک موجب شادابی کودک و رشد استعدادهای نهفته او می شود.
والدین هنگام بازی با کودک، بکوشند بنا بر خواست و میل کودک رفتار کنند
و خواسته خود را بر او تحمیل نکنند.
دوران کودکی، بهترین زمان آغاز آموزش های دینی و اعتقادی است .
در برخورد با کودکان ، باید رفتاری کودکانه داشت.
از عیب جویی کودکان ، به ویژه در حضور دیگران بپرهیزید .
کودکان را پس از شرکت کردن او در نماز جماعت خوب تشویق کنید
نبود عدالت رفتاری میان فرزندان ، سبب ایجاد اختلال های روانی
و کینه توزی در آنها می شود.
اما یک نصیحت برادرانه
سعی کنید پسران را مرد واقعی و دختران را یک زن واقعی تربیت کنید
اگر روش تربیتی شما اینگونه نباشد ، پشیمان خواهید شد
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک ، پدرها بخوانند ، آموزش ، خانه و خانواده ، پیامها
برچسبها: کودکان , تربیت , رفتار , پسر و پدر
والدين ضمن اين که مقداری از خصايص خود را به فرزندانشان بطور موروثی منتقل می کنند، بايد بکوشند شخصيت آنها را طوری شکل دهند که آنان به آسودگی با محيط اطراف و مردم اجتماع خويش سازگاری بيابند و در زندگی روزمره خود دچار مشکلات اساسی نباشند؛ البته اين موضوع حائز اهميت است که از يک پدر و مادر دارای شخصيت متعادل اجتماعی انتظار می رود فرزند را از مراحل اوليه تولدش چنان پرورش دهند که در تمام مراحل زندگی دارای شخصيتی انسانی و روحيه متعادل روانی باشد. ما در اين مطلب نيز به مواردی که می تواند در رشد و تکوين شخصيت کودک تاثير بگذارد اشاره می کنيم، اميد است مفيد واقع شود.
****
شخصيت از ديدگاه علم روان شناسی به اين شکل تعريف شده است؛ شخصيت عبارت است از کل خصوصيات انسان، پس همه افراد در هر سن و موقعيتی دارای شخصيت هستند. به گفته پاره ای از روان شناسان شخصيت از ابتدای تولد تا خاتمه عمر در حال شکل گرفتن و تکامل است و به همين دليل، هيچ گاه نمی توان از آن بعنوان حالتی ثابت و غيرقابل تغيير سخن گفت، در رشد و تکامل شخصيت کودک، عوامل زيادی موثرند و ميزان تاثير اين عوامل به ميزان توانايی کودک به درک اهميت اين عوامل در ارتباط آنها با خودش بستگی دارد.
رشد شخصيت در کودک از 2 سالگی به بعد آغاز می شود. در ماههای اوليه زندگی يک طفل، رشد چشمگير شخصيتی او قابل توجه است، البته اين سرعت رشد در کودکان مختلف متفاوت است.
کودک شخصيت دارد.
انسان خواه خردسال يا بزرگسال، به خود و شخصيت خويش علاقه مند است. می خواهد همواره مورد احترام ديگران قرار گيرد. شخصيت او خواه در محيط خانه يا مدرسه يا اجتماع محفوظ باشد. اين علاقه به حفظ شخصيت در تمام افراد اجتماع ديده می شود. شخصيت طلبی جزو ذات هر انسانی است و همه به آن پايبند هستند.
هرگز نبايد گمان کنيم کودکان کم سن اين گونه چيزها را نمی فهمند و به آن توجهی ندارند؛ بنابراين بايد بپذيريم کودکان هم به نوبه خود مقام و احترام و شخصيتی دارند و بزرگ ترها بخصوص والدين بايد اين شخصيت را محترم بشمارند. و در حضور دوست و همکلاسی آبروی او را نبرند و به او توهين و جسارت نکنند.
اسلام نيز در جمع قوانين خود شخصيت و احترام همه مسلمانان بويژه کودکان را محفوظ داشته است.
در بسياری از روايات اسلامی به بزرگسالان تاکيد شده است شخصيت کودکان را رعايت کنيد و هر گاه که بتوانيد بايد شخصيت کودکان را رشد و تعالی بخشيد. بزرگسالان بايد در رفتارشان با کودکان دقيق باشند و بکوشند شخصيت فرزندان را رعايت کنند و نبايد به عناوين گوناگون آنان را کوبيد يا پرده دری کنند و با نگهداشتن حيثيت و مدارا کردن در پرورش و تربيت آنان گام های موثری بردارند.
پدر و مادرها الگو هستند.
اگر پسری صاحب پدری با شخصيت، مومن و انديشمند و اجتماعی باشد و اگر مشاهده کند که همه به خاطر مقام والا و سجايای اخلاقی که در پدرش مشاهده می شود به او احترام می گذارند، بدون شک او نيز سعی خواهد کرد همسان پدر شو. دخترها نيز به همين ترتيب هستند. آنها بسياری از کارهای مادرشان را تقليد می کنند و مادری که دارای رشد شخصيتی مناسب و خوبی باشد دخترش نيز فردی همچون او خواهد شد. البته تاثيری را که محيط و توارث در رشد شخصيتی دارد نبايد از ياد برد. تجربه نشان داده است بچه ای که پدر و مادرش، آدم های بسيار خوب، بامحبت، پرهيزکار و مورد احترام جامعه بوده اند. وقتی در محيط بد و نامناسب بزرگ شده اند، تمام صفات خوب ايشان را از ياد برده و در عوض آنچه را از اطرافيان آموخته بودند در زندگی خود ملاک عمل قرار داده و به کار گرفته اند. اين نکته حائز اهميت است که کودک در سنين آغازين و تا رسيدن به مراحلی از تکوين و رشد شخصيت همچنان پدر و مادر و معلم خود را الگو و نمونه برای عمل خود قرار خواهد داد.
چگونه کودک را با شخصيت بار آوريم.
بسياری از والدين پيوسته می پرسند رفتار مناسب با کودک بايد چگونه باشد تا شخصيت بطور مثبت در او رشد و نمو کند. در اينجا ما مواردی را که الهام گرفته از احاديث ائمه طاهرين عليهم السلام و گفته های روان شناسان است. فهرست وار مطرح می کنيم تا با اتکا به مکتب پربار اسلام در رشد صحيح شخصيت کودکان خود، توفيق حاصل کنيم.
چه بايد کرد؟
احترام گذاری
اساسی ترين و ثمربخش ترين راه برای رشد شخصيت کودک و برخورداری از استقلال فکری و اعتماد به نفس در زندگی احترام به اوست. کودک از وقتی به دنيا قدم می گذارد، با اولين محيط اجتماعی يعنی خانواده روبه رو می شود. او بتدريج با اعضای اين جامعه يعنی پدر و مادر، برادر و خواهر آشنا می شود.
اگر کودک از ابتدا احساس کند که در اين محيط اجتماعی کوچک احترام افراد محفوظ است، توهين و تحقير و جسارت در کار نيست، بزرگ تر به کوچکتر و کوچکتر به بزرگتر احترام می گذارد. کم کم علاوه بر اين که اهميت احترام گذاری را درک می کند، خود به خود انسانی محترم و با شخصيت نيز بار خواهد آمد.
اگر می خواهيد فرزندان به شما توهين نکند، بايد شما نيز به او توهين نکنيد. متاسفانه بسياری از پدران و مادران از اين نکته غافلند و توقع دارند فرزندشان کاملا" احترام آنان را نگه دارد، در حالی که خود هرگز به فکر احترام و شخصيت او نيستند، دائم او را سرزنش و تحقير می کنند و در برابر دوست، همکار و همکلاسی اش کوچکش می کنند. بايد بدانيم آنچه به کودک می دهيم همان را پس می گيريم.
واگذاری امور کوچک
کودک نيز مانند ديگران دوست دارد در خانه و محيط های ديگر، خود را عضوی فعال و موثر احساس کند. او از طفيلی بودن و سربار جامعه بودن بدش می آيد. از اين رو بايد بخصوص در محيط خانه برای او هم حسابی باز شود، به او نقشی داده و مسئوليتی به عهده اش واگذار شود تا از اين طريق احساس شخصيت کند و خود را بی اثر نبيند.
از اين رو لازم است پدران و مادران محترم، در محيط خانه بعضی کارهای ساده و جزيی را به کودکان خردسال واگذار کنند و از آنان مسئوليت بخواهند. اين عمل نقش موثری در احساس شخصيت کودکان دارد، آنها را متعهد و مسوول بار خواهد آورد و در امور زندگی ورزيده می سازد و به ترتيب در مسووليت های بالاتر نقش بهتری ايفاد می کند و تجربيات خود را به کار می اندازد.
رعايت ادب
برخورد مودبانه با فرزندان، اگر چه کم سن باشد نقش مهمی در رشد شخصيت و احترام فرزندان دارد. متاسفانه بسياری از پدران و مادران از اين نکته غافل هستند و به خصوص در کلام، رعايت ادب را نسبت به فرزندان خود نمی کنند.
به پدران و مادران محترم که خواهان عزت و سربلندی فرزندان خود هستند سفارش می کنيم با کودک خود همانند يک شخص محترم و يک دوست واقعی برخورد کنيد. با او با کمال ادب سخن بگوييد. وقتی می خواهيد خطا و اشتباهی را تذکر بدهيد، بکوشيد با نرمی و ملاطفت بيان کنيد؛ چرا که در اين صورت حرف شما تاثير بيشتری خواهد داشت. در حضور ديگران هرگز کودک خود را مورد توبيخ قرار ندهيد و به اين وسيله او را گرفتار عذاب روحی نسازيد. از به کار بردن الفاظ رکيک و زشت جدا" خودداری کنيد، چرا که اين روش نه تنها شخصيت و احترام خود شما را نابود می کند بلکه علاوه بر آن، کودک را نيز انسانی پست و زبون و لاابالی بار خواهد آورد.
لباس مناسب و زيبا
يکی ديگر از عوامل موثر در رشد و تکامل شخصيت کودک، چگونگی پوشاک را بايد نام برد. لباس های زيبا و رنگينی که بزرگسالان می پوشند برای کودک خردسال بسيار جالب و فريب انگيز است و او آرزو دارد هر چه زودتر از همان لباس ها بپوشد؛ چنانکه وقتی کودک لباس و کفش نو می پوشد فورا" به اطرافيان خود می گويد: " نگاه کنيد کفش من تازه است و.." اگر کودک لباس جالب و مقبول بپوشد در ميان دوستان خود مورد تقدير و تحسين قرار خواهد گرفت و در نتيجه احساس برتری خواهد کرد و همين احساس و تصور در رشد و تکامل شخصيت کودک تاثير خواهد داشت. والدين توجه کنند که همواره برای فرزند خود، پوشاکی تهيه کنند که مورد علاقه او و پذيرش همسالانش باشد نه اين که خودشان دوست دارند.
نام نيک برای کودک
روان شناسی می گويد: " نامی که هنگام تولد يا بعد به کودک گذاشته ميشود ممکن است يک خطر روانی برای او داشته باشد. " اين اصل تنها نام واقعی کودک را شامل نيست، بلکه لقب يا نامی است که والدين و اطرافيان کودک از راه محبت به او می دهند؛ مثلا" " حوريه " را " حوری " يا " حسين " را " حسی " می نامند همان تاثير روانی را خواهد داشت. از اين رو بهتر است نام کودک را از ميان نامهای معمولی و رايج هر جامعه و فرهنگ آن انتخاب کرد. کودکی که نام و لقب خود را بپسندد همواره احساس برتری خواهد کرد و بر عکس اگر از نام و لقبش خشنود نباشد، شرمسار و ناراحت خواهد شد و اين هر دو احساس در چگونگی رشد شخصيت کودک موثرند.
مشورت و نظر خواهی
کودکان و نوجوانان نيز همانند بزرگ ترها دوست دارند در امور مربوط به خودشان با آنان مشورت شود و آنان نيز نظر بدهند. اين کار خود موجب می شود آنان احساس شخصيت بيشتری کنند و برای نظر و رای خود ارزش و ارجی قائل باشند. والدين محترم خوب است از اين نکته غافل نباشند و حتی بدون درخواست کودک، خود به اين کار اقدام کنند و از اين راه به کودک خود شخصيت بدهند. پس از مشورت و نظر خواهی نيز حتی الامکان نظر فرزند را عملی کنند و برای عقيده او احترام قائل باشند و اگر هم نظر ناصحيحی داشت با ملاطفت و مهربانی او را متقاعد سازند يا اين که وی را کاملا" متوجه اشتباه و خطا در فکر و آثاری که در انجام نظر او احتمالا" هست بکنند که هم او تجربه کافی را به دست آورد و هم اين که در گفتارهای آينده خود تامل بيشتر کند؛ اما اگر بدون دليل و آگاهی او را بکوبيد حتی آثار مختلفی از جمله حقارت در او تجلی خواهد کرد. طبيعی است اين برخورد ثمرات سوء در آينده خواهد داشت.
عدالت در ارتباط با کودک
فرزندان بايد طعم عدالت را بچشند و خوبی عدالت را لمس کنند و احساس نمايند عدالت لازمه زندگی و جامعه است. حتما" در کوچکترين امور هم باز اجرای عدالت لازم است.
وفا به عهد کودک
کودک به دليل آن که تمام خواسته های خود را از طريق والدين قابل تحقق می داند و اتکای شديد به آنان دارد، پس اعتماد و توکل او بر پدر و مادر خواهد بود. يکی از عواملی که می تواند اين اعتماد را پيوسته حفظ کند و مايه قوت شخصيت و ثبات کودک باشد اين است که در عهد و پيمان خود با کودکان ( حتی سخنی که می دانند ) وفادار باشند و هيچگاه با فرزند خلف وعده نکنند و رفتارشان، خلاف گفتارشان نباشد.
آشنايی کودک با سختی ها
امام موسی بن جعفر(ع) فرموده است: " بهتر است طفل در کودکی با سختی و مشکلات اجتناب ناپذير حيات که غرامت زندگی هستند، روبه رو شود تا بردبار و صبور بار آيد و در جوانی و بزرگسالی اهل استقامت باشد." دانشمند بزرگ اسلامی خواجه نصيرالدين طوسی می گويد: " بايد کودک را به سختی ها معتاد کرد، از جامه نرم و اسباب راحتی باز داشت، خواب بسيار را اجازه نداد. چون مشکلات زندگی فکرشان را قوی می سازد. بعلاوه لذتی که از حل مشکل عايد ايشان می شود، بالاترين لذت هاست."
بوسيدن کودک
بوسه از مهم ترين نشانه های ابراز علاقه و محبت به کودک است. "بوسه" هم نشان می دهد که والدين درباره فرزندان خود مهربان و دلسوز هستند و فرزندان را از اين علاقه و محبت پدر و مادر، آگاه و خشنود می سازد و هم درخت مهر را در وجود کودکان ريشه دار می کند.
رفتار کودکانه با کودک
در ارتباط با کودک بايد همچون خود او، با او رفتار کند و مانند خودش با او حرف بزنند، زيرا کودک با کودکان يا انسان های کودک نما بهتر انس می گيرد و همراه می شود.
احترام فرزند
با فرزند بايد رفتاری مودبانه داشته باشيم و او را اکرام و احترام کنيم. فرزند نبايد در خانواده خويش تحقير و مورد بی احترامی واقع شود. تا آن که شخصيتش بطور سالم شکل گيرد. رسول خدا (ص) می فرمايد؛ " به فرزندان خود شخصيت داده آداب نيکو را در آنان پرورش دهيد. "
سلام کردن به کودک
کودک در عين حال که کودک است و بازيگوش، اما احترام و توجه را مدنظر دارد و سلام کردن ديگران را به خود با ديده احترام می نگرد. پيامبر خدا (ص) می فرمود: 5 چيز است که تا لحظه مرگ آن را ترک نمی کنم... يکی از آنها سلام گفتن بر کودکان است. در انجام اين رفتار مراقبت دارم تا بعد از من به صورت يک سنت ميان مسلمين بماند که بدان عمل کنند. "
موضوعات مرتبط: کودک ، آموزش
برچسبها: تربيت كودك , شخصيت , ادب , الگو
كودك شاد داشته باشيد . با تشویق كودك ، به او میآموزید كه بیشتر اوقات ، خود را در بالاترین حد شاد زیستن قرار دهد.
1. به كودكتان عشق بورزید
اولین راز پرورش كودكی شاد تمجید از اوست. وقتی كودكان بزرگ میشوند، دانستن اینكه علایق، عقاید، خصوصیات و استعدادهایشان باارزش تلقی میشود، پایهگذار شادی سالهای بعدی زندگیشان خواهد بود. البته پذیرش كودك به معنای چشمپوشی همیشگی از خطاهایش نیست. یاد بگیرید كه عملكرد كودك را نقد كنید نه شخصیت او را. همچنین، آنچه را كه از كودك میخواهید به او بگویید نه آنچه را كه نمیخواهید.
2.افكار مثبت القا كنید
وقتی كودك شما بداند كه به او اطمینان دارید و باورش كردهاید، احساس میكند كه دست یافتن به همه چیز برایش امكانپذیر است. افكار كودك نسبت به خود بیشترین اهمیت را دارد. بنابراین والدین باید افكار مثبت به كودك خود القا كنند.
3. مقررات منصفانه وضع كنید
كودكان كم سن و سال با احساس امنیت شاد میشوند. فرض كنید كه در بالای آبشار مرتفعی ایستادهاید، در صورتی از ایستادن در آنجا لذت خواهید برد كه حفاظی در برابرتان باشد، در غیر این صورت، دچار اضطراب خواهید شد. كودكان هم اینگونه هستند. وقتی كه چارچوب محكمی برای رفتارهایشان وجود داشته باشد، آنها پیشرفت میكنند.
4. ابعاد مثبت را برجسته كنید
به كودك خود بفهمانید كه هیچ مشكلی وجود ندارد كه به اتفاق هم نتوانید آن را حل كنید. همچنین به او بیاموزید كه خوشبین باشد. اگر اتفاق بدی افتاد، با صدای بلند فكر كنید و بگذارید او افكار شما را بشنود: وای، نه... باورم نمیشود كه این اتفاق افتاده، اما درستش میكنم، چیز مهمی نیست.
5. حلقه شادی كودكتان را كامل كنید
به كودكتان كمك كنید ارتباطات دوستانهاش را حفظ كند و گسترش دهد. داشتن ارتباطات قوی و مهارت برقراری آن از شروط اصلی شاد زیستن در آینده است.
6. کودكان را به تحرك بیشتر وادارید
كودكان امروز سنگینوزنتر هستند و این برای سلامت و شادابی آنها مضر است. كودكان چاق، در مقایسه با سایر كودكان، اعتماد به نفس كمتری دارند و افسردهتر هستند. اگر كودكان سرگرمیهای پرتحرك خارج از خانه را جانشین فعالیتهای كمتحرك خانگی كنند و بهجای غذاهای آمادهای كه فاقد ارزش غذایی است، غذاهای سالم و طبیعی بخورند، از فواید شاد زیستن بهره خواهند برد. بازی با سایر كودكان، قدرت خلاقیت كودكتان را تقویت میكند و مهارتهای اجتماعی را به او میآموزد.
7. شادی را در جعبه یادگاریها ذخیره كنید
اشیای مورد علاقه كودكتان، عكسها، كارتپستالها، یادگاریها، كاردستیهایی را كه یادآور خاطرات شاد برای كودك هستند داخل جعبهای قرار دهید. هرگاه كودكتان بیمار است یا غمگین و به لبخندی ساده نیاز دارد، آنها را از جعبه بیرون آورید و به او نشان دهید.
8. لحظات جادویی ارتباط را بیابید
اخیراً از پنج تا هفده سالهها پرسیده شد كه خواهان چه چیزی هستند كه با پول نمیشود خرید. همه آنها در پاسخ گفته بودند كه والدین و توجه آنها هستند. كودكان ما میخواهند كه به آنها فكر كنیم. برنامههایی ترتیب دهید كه همه اعضای خانواده بتوانند در آن شركت كنند و لذت ببرند (كوهنوردی، پیادهروی...). كودكان را در فعالیتهای روزمرهتان مانند انجام دادن كارهای خانه، خرید و آبیاری باغچه شریك كنید.
9. ژن تلاش دوباره را به كودك خود منتقل كنید
سعی نكنید كودك خود را از همه ناراحتیها دور نگه دارید. به او كمك كنید بیاموزد چگونه با آنها مواجه شود. اگر شكست درسی یا غیردرسی او را ناامید كرده، كمك كنید تا هرچه سریعتر به وضعیت عادی خود برگردد. تشویقش كنید تا احساسات خود را در قالب نوشته یا نقاشی بیان كند. شما الگوی كودكتان هستید. مطمئن شوید كه الگوی مناسبی در مقابل او است. روحیه خود را در هیچ شرایطی نبازید.
10. در او شگفتی ایجاد كنید
هنگامی كه كودك با چیزی بزرگتر از خودش مواجه میشود، خواه پدیدهای فیزیكی باشد یا معنوی، احساس رضایت خاطر میكند. با كودكان درباره عقاید خود، خداوند و مقدسات دینی صحبت كنید. لازم نیست كه او همه جزيیات را درك كند. با او در جنگل قدم بزنید، به ستارگان خیره شوید، به تماشای یك كرم كوچك در گلولای بنشینید. احساس مراقبت و توجه در كودكان را پرورش دهید.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک ، آموزش
برچسبها: كودك , شاد , باهوش , 10 راز

سفرکردن با کودکان هرگز کار سختي نيست؛ درست است که سفر شما را در شرايط جديد و ناشناختهاي قرار ميدهد و از طرفي ميدانيم بچههاي کوچک نيازهاي ويژهاي دارند که ممکن است در حال سفر بيشتر هم بشود، ولي تمام اينها ميتواند خوشايند باشد وقتي که با آمادگي و برنامهريزي اتفاق بيفتد. اما شايد بد نباشد چند نکته کليدي را به خاطر بسپاريد تا اين سفر دلنشين تر شود.
- بچهها نسبت به تغييرات آبوهوايي حساستر هستند؛ بهتر است داروهايي را که احتمال ميدهيد به کارتان بيايد، همراه داشته باشيد. مثل داروي ضد تهوع، دلدرد، ضد تب، ضد حساسيت يا پماد و لوسيونهاي خارش حشرات و امثال اينها.
- يک بسته بهداشتي بايد تهيه کنيد؛ دستمالکاغذي، پنبه، محلول يا ژل ضدعفونيکننده و دستمال مرطوب را به اندازهي کافي توي بستهتان قرار دهيد. دستمالهاي مرطوب خيلي مفيد هستند، چون نه تنها دست و صورت را پاک ميکنند بلکه غذاها و خوراکيها را نيز از روي لباس پاک خواهند کرد.
- وقتي با فرزندان کوچک خود سفر ميکنيد، يکي از نکاتي که خيلي ذهن شما را مشغول خواهد کرد، گمشدن کودک خواهد بود. بهتر است عکس جديدي از کودک خود همراه داشته باشيد تا در صورتي که گم شد، براي پيداکردنش از عکس کمک بگيريد. براي اينکه بخشي از اين نگراني را از بين ببريد، مي توانيد قبل از سفر به يک بيمارستان مراجعه کرده و درخواست کنيد يکي از دستبندهاي پلاستيکي را که به مچ بيماران ميبندند و در آن مشخصات بيمار را مينويسند، به شما بدهند؛ اکثر بيمارستانها اين کار را خواهند کرد. نام و شماره تلفن يا آدرس محل اقامت مربوط به کودکتان را روي آن نوشته و به مچ کودک ببنديد؛ دستبندها جنس نرمي دارند و کودک را ناراحت نخواهند کرد. فراموش نکنيد اگر مسافر خارج از کشور هستيد، بايد مشخصات را به زبان انگليسي بنويسيد و نه به زبان مادري.
- خوب نيست که مثل چمدان با کودکتان برخورد کنيد و تنها او را دنبال خودتان بکشانيد؛ سعي کنيد به خواستههايش توجه کنيد و اجازه بدهيد به او نيز خوش بگذرد.
- ميتوانيد شهر يا کشور مقصد را روي نقشه به کودکتان نشان دهيد، حتي بچههاي کوچک از دنبال کردن نقشه لذت ميبرند. عکس جاهاي ديدني را که قرار است ببينيد، به او نيز نشان دهيد و او را براي سفر مشتاق کنيد.
- اگر خواستيد براي يکي از عزيزان کودکتان سوغاتي بخريد ( مثل مادربزرگ يا پدربزرگ) از او هم نظرش را بپرسيد. مطمئن باشيد از اين که در اين کار مشارکت کند، خوشحال خواهد شد.
- اگر فرزند شما آن قدر بزرگ شده که بتواند دوربين عکاسي را در دستش کنترل کند، از او بخواهيد که از شما يا منظرههاي دور و برش عکس بگيرد و سفر را از ديد کودک خود ببينيد.
- براي اينکه به کودک کمک کنيد سفرش را به خاطر بسپارد، در هر شهر کارت پستال براي او بگيريد و در پشت آن کودک نکاتي در مورد آن شهر بنويسد يا به شما بگويد تا برايش بنويسيد؛ در بازگشت در کارت پستال سوراخ کوچکي درست کنيد و در حلقه اي بگذاريد و براي او نگه داريد .
- بد نيست در خانه دفترچهاي درست کنيد که به تعداد روزهايي که در سفر خواهيد بود برگه داشته باشد، تاريخ هر روز را بالاي هر صفحه بنويسيد، هر روزکودک ميتواند نقاشي کارهايي که درآن روز انجام داده يا چيزهاي جالبي که ديده است را بکشد؛ در برگشت اين دفترچه خاطرات زيبايي براي شما خواهد ساخت؛ حتي ميتوانيد به کودک کمک کنيد از بروشورها و کارتپستالها، عکسهاي محل سفر را بريده و در دفترش بچسباند .
- اگر با اتومبيل شخصي تان سفر مي کنيد، فضاي خالي را فراموش نكنيد. سعي كنيد تا آنجا كه ممكن است فضاي داخل خودرو خالي بماند. تا آنجا كه ممكن است همه اثاث را در صندوقعقب ماشين جاي دهيد. معمولا بيشتر از نياز خود اثاث بر نداريد. بچههايي كه بين ساكها و چمدانها فشرده شدهاند، حتما بدخلق ميشوند.
- كودك خود را سرگرم كنيد. كمي پس از اين كه به راه افتاديد، كودك را به نحوي مشغول كنيد. با او صحبت كنيد، از او سوالاتي بكنيد و هرازگاه او را تحسين كنيد. اگر سفرتان طولاني است (بيش از يك ساعت)، هنگامي كه رفتار درستي از خود نشان ميدهد به او تنقلات بدهيد. در سفرهاي طولاني به نحوي برنامهريزي كنيد كه حين سفر هرچند ساعت يك بار كودك بتواند از ماشين بيرون بيايد و استراحتي بكند، به اطراف بدود، به توالت برود و كارهاي ديگري انجام دهد. در صورت مواجه شدن با هرگونه خرابكاري و شيطنت با توضيح دادن مشكل رفتاري به كودك و گوشزد كردن رفتار درست، به اين مساله رسيدگي كنيد.
- اگر با هواپيما سفر ميکنيد، بد نيست چند تا بازي که مناسب انجامدادن داخل هواپيما باشد، ياد بگيريد. يکي از بهترين اسباببازيها براي سفر تختههاي مغناطيسي در ابعاد مسافرتي است. قلم اين تختهها متصل است و نميافتد، قطعهي قابل گم شدن ندارد و کاغذها و قلمهاي کودک شما هرگز تمام نخواهد شد. ميتوانيد روي آن کلمات کوتاه بنويسيد و به کودک خواندن آنها را ياد بدهيد ، کودک ازخواندن کلمات لذت خواهد برد. يا ميتوانيد اشکال سادهاي بکشيد و از کودک خود بخواهيد حدس بزند که چه شکلي کشيدهايد. اين اسباب بازي براي کودک، يا شايد حتي براي پدر و مادر، بسيار جذاب و سرگرم کننده خواهد بود .
- در طول پرواز ممکن است کودک شما دچار گوشدرد شود. براي بچههاي زير دو سال شايد بد نباشد با مشورت پزشک از استامينوفن مخصوص کودکان استفاده کنيد؛ همچنين بهتر است پنبه يا پدهاي کوچک نرم توي گوش کودک بگذاريد. در مورد بچههاي بالاي دو سال به احتمال زياد اين مشکل با آبنبات موردعلاقهشان حل ميشود ولي آنها هم بد نيست که پنبه توي گوششان داشته باشند.
- اگر کودک شما بالاي سه سال سن دارد، در مورد سفر خود با او صحبت کنيد؛ اجازه بدهيد کودک شما هم بداند قرار است کجاها را ببينيد و چه برنامههايي داريد؛ برنامههايي مثل ديدن حيوانات يا خوردن غذاهاي خاص حتماً براي او جالب خواهد بود. از خودش بپرسيد که دوست دارد در طول سفر چه کارهايي انجام دهد؛ اگر امکان انجام آن کار نبود، برايش توضيح دهيد و پيشنهادهاي ديگري با او در ميان بگذاريد.
شهر كتاب و سفر تفريحي كميل
موضوعات مرتبط: کودک ، آموزش ، خانه و خانواده
برچسبها: کودکان در مسافرت , نکته , تربیت کودک , سفر
از چه زمانی باید فرزندانمان را با تربیت دینی آشنا نماییم و اولین نیازهای تربیت دینی توجه به چه مسایلی است ؟
تربیت دینی را باید با پرواز هواپیما تشبیه کرد که سه گام حرکت آرام روی باند، اوج و ثبات در آن دیده می شود. از نگاه دین، ما در سه مرحله به تربیت فرزندان می پردازیم. در دوره نخست زندگی، کودکان از طریق مشاهده رفتار دینی والدین، آموزشهای خرد درباره دین مانند یادگیری برخی از اذکار و رفتارهای ساده مانند جهت یابی قبله، وضوگیری و نیز دریافت پاسخهای صحیح در قبال پرسشهای دینی خود از والدین، پایه های اولیه دینداری را در خود ایجاد می کنند.
سپس در دوره هفت ساله دوم که دوره ابتدایی است، با جدیت و تقاضای قوی تری که والدین از فرزندان نسبت به اهتمام در امور دینی و نیز آموزش شیوه های صحیح اجرای آن دریافت می کنند، رفتارها را به صورت اولیه در خود بروز می دهند و در دوره سوم که مطابق با متوسطه اول و دوم است، انتظار داریم که این آموزشها و مقدمه چینی ها نتیجه داده و نوجوان رفتار دینی را به عنوان بخشی از برنامه های روزانه خود در نظر بگیرد. در تمام این سه دوره، از هر نوع شتابزدگی، انتظار بیش از توان، سخت گیری و سرزنش و دیگر روشهای منفی باید پرهیز کرد و دین را با خاطراتی شیرین و جذاب در کام کودکان گذاشت.
با توجه به اینکه دوران نوجوانی ، دوره شکل گیری اعتقادات است ، در طریق دینی چه مراقبتهایی لازم است تا امر تربیت دینی مؤثر واقع شود ؟
امروزه با هجمه های هدفمند فرهنگی، مراقبتهای بیشتری نیاز داریم تا کودکان ضمن بهره وری از فناوری، از آسیبهای آن هم در امان بمانند. به عنوان مثال، وقتی کودکی، زودهنگام و با زیاده روی از ابزارهایی چون تبلت، بازی های رایانه ای، تلفن همراه و مانند آن استفاده می کند، بتدریج رفتارهای واقعی مانند مسؤولیتهایی که باید قبول کند، با بی رغبتی او روبرو می شویم.
همچنین کودکان بتدریج یاد می گیرند که در مقابل محرکها مانند دستورات والدین، کمترین واکنشها را نشان دهند، همان طوری که در مقابل محرکهای موجود در بازیهای رایانه ای، پاسخ در خور را انجام نمی دهند. این فرایند کم کم تبدیل به کاهلی فرزندان ما در همه مسایل زندگی از جمله اجرای دستورات دینی می شوند. در کنار این مراقبت، لازم است کودکان خود را با چرایی آموزه های دینی هم آشنا کنیم و زمینه مطالعه و افزایش دانش را جهت انتخاب آگاهانه دین فراهم سازیم.
کودکان به صورت فطری با خداوند مانوس هستند و ما تنها این رابطه را تقویت می کنیم. همچنین با پاسخگویی صحیح نسبت به کنجکاویهای کودکان درباره خدا، زمینه رشد معنوی را فراهم می سازیم. شکل گیری اعتقادات در دوران نوجوانی خودش را نمایان می کند، نه اینکه همه شکل گیری محصول این دوره باشد، بلکه محصول تمام تلاشهایی است که از دوره های قبلی شروع شده و در این رده سنی بروز و تظاهر بیشتری می یابد.
مهمترین روشهای تربیت مذهبی برای کودکان ، استفاده از چه راهکارهایی است و آموزش شناخت صحیح مبانی دینی باید از چه سنی مورد توجه قرار بگیرد ؟
از همه فرصتها باید بهره جست. زمینه های زیادی وجود دارند که کودکان علاقه بیشتری به یادگیری مسایل دینی نشان می دهند. فرصتهایی چون جشن تولدها، سفرهای مذهبی، انس با طبیعت، الهام از آفریده های خداوند و نیز شبهای قدر و مانند آن فرصتهای معنوی خوبی برای بهره جستن هستند. درباره آموزش حریمهای ارتباطی نیز مطابق الگوی خداوند رفتار می کنیم. چند سال قبل از بلوغ و تکلیف، خداوند از ما خواسته که سن تمییز را به رسمیت بشناسیم و برخی از حدود ارتباطی را به فرزندان خود آموزش بدهیم. این فرصت خوبی است تا در بازی های کودکانه، تفکیکهای اولیه را ایجاد کنیم، مثلاً به بچه ها آموزش دهیم تا هنگام ورود به فضایی که نامحرم وجود دارد، اجازه بگیرند و دیگر فرمولهایی که به کودکان احساس بزرگ شدن همراه با رعایت مقررات تازه را می دهد، ایجاد کنیم.
همان طور که می دانیم نماز ستون دین است ، پس چگونه می توان بدون تحکم و زور و اجبار نوجوانان را به نماز خواندن علاقه مند کرد ؟
اگر فرمول تربیت دینی که در آن قانون تدریج به همراه در نظرگرفتن رشد فکری و احساس خوشایند نسبت به رفتارهای دینی لحاظ شده است را در نظر بگیریم، انتظار داریم در سنین نوجوانی یکی از انتخابهای جدی نوجوانان، گزینش برنامه های دینی باشد.
خانواده هایی که خود را نیازمند توسل به زور و تحکم می بینند، کسانی هستند که تمهیدات لازم را برای این کار از قبل تدارک نکرده اند یا در مسیر تربیت دینی دچار افراط و تفریط هایی شده اند. همچنین خانواده هایی که در سم زدایی از تربیت کوشا نبوده اند، در معرض آسیب هستند. نوجوان اگر با توشه ای که از دوره های قبلی با خود آورده، مثل خاطراتی که از خواندن نماز در وجودش خوشایند بوده اند، اکنون آمادگی تکرار آن تجربه ها را دارد و به این درک می رسد که خواندن نماز فرصتی است برای کامل شدن شخصیت او و نقش مؤثری در رسیدنش به اهداف مهم زندگی دارد. در عین حال اگر با نوجوانی روبرو شدیم که نماز را کنار گذاشته، نخست دلیل واقعی آن را کشف کنیم، سپس به تغذیه فکری و بعد از آن به اقتدار متوسل شویم که تفاوت ویژه ای با تحکم و زور دارد.
برخی از والدینی که مذهبی هستند ، متأسفانه فرزندانی دارند که به رغم اینکه خود الگوی دینی بوده اند ، اما به احکام و دستورات دینی عمل نمی کنند ، به نظر شما چنین خانواده هایی که رفتار و الگوی مذهبی هم دارند با چه راهکارهایی باید فرزندانشان را به مسایل دینی جذب نمایند؟
والدین، مراقب باشند که مفاهیم دینی را درست و بجا به کودکان آموزش دهند. از سختگیری و غیرمنطقی جلوه دادن دستورات دینی پرهیز کنند. در تأمین نیازهای روحی و جسمی کودکان کوشا باشند. به اندازه کافی فرصت گفت و گو و صمیمت با فرزندان را ایجاد کنند. بهترین پیام کارآمدی دین برای کودکان، رفتارهای کارآمد و منطقی والدین مذهبی آنهاست.
کودکان از دریچه احساس خوبی که با والدین دارند، به دنیای دینی آنها هم گام می گذارند. نکته مهم دیگر اینکه با زیاده روی در مسایل دینی، بویژه در دوره خردسالی، کودکان را دچار دلزدگی نکنیم. به نام دین هم دستورات شخصی خود را به فرزندان مان تحمیل نکنیم تا از آنان بندگانی بصیر و تلاشگر در رسیدن به معنویت و پارسایی بسازیم.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم ، مذهبی
برچسبها: تربيت مذهبي , كودك و نوجوان , فرزند , پدر و مادر
امروزه روانشناسان تجربی معتقدند که رفتارهای گوناگون کودک در دورههای مختلف رشد بستگی کاملی به تحولات ارثی در رشد نظامهای مغزی وی دارد. پزوهشهای پیاژه نشان میدهد که فرآیند منطق و ادراک کودک به طور دقیق ناشی از تحرکاتی است که در اطراف کودک وجود دارد و با تغییر آن تحرکات میتواند این فرآیند را کند و یا تندتر نمود. دنیای کودکان و گرایش کودک به دویدن، بازی کردن، خط خطی کشیدن و نقاشی کردن امری غریزی و یا وابسته به دنیای مخصوص رویارویی کودکان است. در حقیقت اجتماعی کردن رفتار کودک به امکان ارتباط او به وسیله خطوط و علائم بستگی دارد. رسم و خط خطی کردن و اصولاً هر نوع فعالیت بدوی هنری میتواند معرف یکی از اشکال و یکی از مراحل بازی به صورت تکامل یافتهتر و خلاقتر آن باشد که امکان بیان ادراک انتزاعی وحالات پیچیده روحی را فراهم میسازد. در این مرحله، کودک به طور ناخودآگاه مسائل و مشکلاتی را که در ارتباط با بزرگسالان برایش به وجود میآید مطرح میکند و درست با این مفهوم است که بازی و مخصوصاً نقاشی برای او به صورت یک فعالیت اجتماعی درمیآید.
به همین دلائل است که بازی نمایشی و نقاشی به عنوان یک علامت بیانگر تحول کودک و سبب و وسیله تکامل اوست: ادراک، حافظه، تخیلات، خلاقت و نیز نیروی تحت تأثیر این فعالیتهای نمایشی قرار میگیرد و برای کودک شناسایی امکانات کنترل اعمال او را فراهم میسازد.
نقاشی در تشکیل شخصیت و روان کودک اهمیت بسزایی دارد و نه تنها به او امکان شناسایی محیط و شرکت خود در آن را فراهم میسازد و یا سئوالاتی برایش مطرح میسازد بلکه به او امکان میدهد تا مسائلی را که به صورت نامنظم از همه طرف برایش مطرح میشود، به شکل صورت بندی شده منظم کند. نقاشی کودک را در مراحی که حوادث اطراف را دسته بندی و عرضه میکند و روند تجدیدی و تکامل یافتهای را از زمان خط خطی کردن ساده تا زمانی که خطوط معنی دار و بالاخره مبتنی بر قوانین پرسپکتیو و شالوده منطقی رسم میکند، میتوان چیزی شبیه خواب و رؤیا معنی کرد.
نقاشی نیز مثل خواب و رؤیا به کودک امکان میدهد تا اطلاعات و اعمالی را که از دنیای بیرون کسب میکند از هم جدا سازد و سپس آنها را دوباره تنظیم کند. در نقاشی همانند خواب و رؤیا، کودک خود را از ممنوعیت رها میسازد و با ما در حالتی ناخودآگاهانه درباره مسائل کشفیات و دلهرههایش صحبت میکند. به همین دلیل اگر آموزش نقاشی را بر پایه تصحیح نقاشی قرار دهیم و در آن به کودکان از سنین پایین تمرین کپی و تقلید کردن را بیاموزیم اشتباه بزرگی مرتکب شدهایم.
مدرسه نیز در این راستا کاری جز تطابق کودک با نمونههای بیمعنی انجام نمیدهد. زیرا امکان تکامل و دریافت آگاهی از دنیای خارج را از ورای نمایش نقاشیهای کودک از او سلب میکند. به این ترتیب یعنی با مجبور کردن کودک به تقلید و کپی کردن، مربی و والدین امکان برقراری هر نوع گفتگو را با او از بین میبرند. زیرا او را مجبور به عملی کردهاند که او هیچ نیازی در آن نمیبیند و احتمالاً آن را نیز کاملاً بیهوده حس میکند.
در عوض اگر قوه ابتکار کودکان را با مشارکت و کار گروهی و بیان موضوعات عمومی و در اختیار قرار دادن وسایل و لوازم کامل جهت مطلبی که او میخواهد عرض کند، تقویت کنیم باعث آن میشویم که شخصیت کودک ساخته شود و او به پختگی فکر برسد. بنابراین باید متذکر شد که نقاشی کودکان فقط یک وسیله پرورش خلاقیت و پختگی کودک و یا شاخص تکامل نیست و ان را باید به عنوان یک وسیله تحقیق و مبادله با محیط اجتماعی با دنیای بزرگسالان که در اطراف کودک هستند و نشانه حالات عاطفی کودک در نظر گرفت. هنگامی که کودک با آزادی و به دلخواه خود نقاشی میکند، در واقع حالت روحی و احساسات زمان حاضر و نیز احساسات و تحریکات ریشه دار و ژرفتر خود را بیان میکند. نقاشی نسبت به دیگر وسایل بیانی دارای دو امتیاز روش شناسی است که یکی عبارت است از امکان نظارت از فاصله دور و بدین ترتیب پرهیز از دخالت غیرمستقیم بزرگسالان در نقاشی کودکان دیگری عبارت است از امکان مقایسه نقاشیهای مختلف که در زمانهای مختلف کشیده شدهاند.
نقاشی و زندگی عاطفی کودک:
کودک به کمک نقاشی، کشمکشها و دلهرههای درونیاش را آشکار میکند و بدین طریق اثر آنها را کاهش در حقیقت وقتی مسائل و مشکلات عاطفی بر روی کاغذ منتقل میشوند به صورت تازه و جداگانهای که کمتر سنگین و دلهره آور است درمیآیند. به همین دلیل است که کودکان به هنگام نقاشی کردن از نمادها استفاده میکنند و ناخودآگاه مرتکب چنان اشتباهاتی میشوند که چون جنبه همگانی دارد تعبیر آنها ساده است. ولی درست بدین دلیل کودک از این اشتباهاً آگاه نیست آزادانه آنها را به کار میبرد.
خط:
خط میتواند به اشکال مختلف ترسیم شود: ضخیم، نازک، خط نقطه، خط مداوم، عمودی، افقی، زاویه دار، مارپیچ و غیره. ممکن است براق یا مات و یا شفاف باشد. بنابراین خط به تنهایی توانایی آن را دارد که حالتهای روانی مختلف مانند غم، شادی، بوالهوسی، عصبانیت، اعتقاد به خود و یا نمادهای مختلف را نشان دهد.
برای تحلیل و تعبیر خطوط و یا خط نوشتاری قواعد ساده و معتبری وجود دارد: وقتی راحتی و خوشحالی باشد حرکات را وسیع و پردامنه میکند، نتیجهاش خطوطی بازتر و بلندتر است. نیروی زندگی با علائم و خطوط بلند که به طرف بالا میروند بیان میشود.
ضعیف عصبی با فشردگی و کوتاهی خطوط. پرخاشگری با قطعه قطعه کردن و متغیر نمودن و بهم پیچیدن خطوط، احساسات با خطوط نازک و حرکات ملایم در آنها نشان داده میشود. کودکان پیشرفتهتر، خطوطی به اشکال مختلف و با حفظ تعادل میان قسمتهای مختلف و کودکان خجالتی، خطوط کوتاه مثل چیزی که منع شده باشد ترسیم میکنند. به طور کلی قدرت و شدت خط نشانگر نیروهای عاطفی در حین انجام کار موجود است: خطوطی که با نیروی زیاد و پر رنگ شروع میشوند و به صورت کاملاً بی رنگ به پایان میرسند، نشانگر کمبود جوش و خروش و عدم قابلیت خالق آن برای به پایان رساندن فعالیت در دست انجام و به طور کلی نشانگر آن نیروی درونی است که نتوانسته است محل مناسبی برای اظهار وجود پیدا کند. کودکانی که غالباً مستند الرأی و همیشه میخواهند اظهار وجود کنند و در عین حال اغلب بیش از دیگران زیر فشار قرار دارند، اشکالی با خطوط پراکنده ترسیم میکنند.
- بنابراین تحقیق و هنر خطوطی که دور چیزی کشیده میشود اگر خیلی صاف باشند بیانگر دشمنی، فشار و اغلب حتی بیماری عصبی و یا دلواپسی و برعکس اگر آن خطوط آرام، مطمئن، روان و دارای ارزش زیبا شناسی باشد نشانگر شخصیت پخته و آب دیده خالق آن است.
- اگر قسمتهایی از ترکیب نقاشی بر اثر چندین بار خط خوردن مخفی مانده باشد، بیانگر مشکلات عاطفی و دلهره، ترس خالق آن از شیء یا شخصی است که با خط خطی مخفی شده است.
- اگر قسمتی از نقاشی با خطوط بی رنگ و سحطی مخفی شده باشد نشان دهنده امنیت و سازگاری کودک است.
- خط پر رنگ و ضخیم مبین شهوت گرایی و تمایل به لذات جسمانی است. خط برانگیخته و خشنی که تا حد پاره کردن کاغذ پیش میرود نارضایتی و پرخاشگری را نشان میدهد.
- خط کمرنگ نشان دهنده حساسیت، ملایمت و ظرافت است و گاهی نیز کمرویی، فقدان اعتماد به نفس و تردید آزمودنی را برجسته میسازد.
- خطوط استوار و مستقیم حاکی از اعتماد به نفس، مصمم بودن و در عین حال تأثیر ناپذیری آزمودنی هستند، بالعکس خطوط منقطع در افراد تأثیرپذیر، مردد و کمال جو دیده میشود.
- نقطه گذاری نشان دهنده وجود مادری عصبی و بهانه جوست و از دیدگاه پارهای دیگر از روانشناسان مبین مقابله با احساس گنهکاری ناشی از استمناء و یا ادرار بی اختیاری است.
- خطوط موازی، سایهها و چهار خانهها در افراد مضطرب دیده میشوند. سایهها و رنگهای خاکستری نشانه افسردگی هستند. اما ابعاد سایهها، مدت زمانی که کودک به سایه زدن اختصاص
میدهد و از سرگیری آنها بیش از سایهها به خودی خود اهمیت دارند.
- خطوط شکسته و زاویه دار مشخص کننده چابکی، خشم، ناآرامی، مردانگی و نیرو هستند. در حالی که خطوط انحنادار ابتدایی ترند و ملایمت، مسالمت، تبعیت جویی، زنانگی، خود دوستداری و نرمش را برجسته میسازند.
- حلقههایی که به دور یک محور چرخیدهاند و از شکلهای زاویه دار هندسی ابتدایی ترند. چنین خطوطی که تا سن چهار سالگی بهنجارند، در صورتی که تداوم یابند میتوانند ترجمان روان گسیختگی باشند و پارهای از مؤلفان بر این باورند که ترسیم حلقهها یکی از نشانههای متمایز کننده روان گسیختگی میباشد.
- خطوط راست، آرامش، وقار و بی انعطافی را نشان میدهند.
- خطوط سرازیر نشان دهنده بدبینی، افسردگی، خستگی و مرگ هستند.
- خطوط سر بالا، شادی، زندگی و انفجار احساسات حاد را مشخص میکنند. گرچه کودک بر جهت عمودی قبل از جهت افقی تسلط مییابد اما تأکید بر خط عمودی مرکز مبین کوشش آزمودنی به منظور حفظ یک تعادل عاطفی ناپایدار است. در حالی که تأکید بر خط افقی، شدت نیازهای ارتباطی را نشان میدهد.
- خط خطی کردن و پاک کردنهای مکرر آشکار کننده نامصمم بودن، نارضایتی از خود، احساس کهتری هستند و لکهها و سیاه کردنها، احساس گنهکاری را نشان میدهند.
- اگر نقاشی حالتی کثیف و درهم ریخته داشته باشد معمولاً با کودکی سر و کار داریم که در مرحله مقعدی Anal تثبیت شده است. اما چنین تثبیتی در کودکانی که نقاشی آنها واجد وضوح، نظم و دقت مفرط در جزئیات است (گرایشهای وسواسی) نیز دیده میشود. گرچه درجه تکامل نقاشی میتواند ناشی از حس نیت کودک و تمایل کنونی و گاهی موقت وی به جلب رضایت آزمایشگر باشد.
- بخشهایی که سفید گذاشته میشوند نشان دهنده ممنوعیتها و فاصله گیریها هستند و با توجه به عدم معنای فضایی صفحه باید تفسیر گردند.
فضا:
به طور کلی کودکانی که رسم و نقاشی آنها با تناسب بر روی کاغذ رسم شده، کودکانی آرام هستند. به نظر یوشیم Youchim کودکانی که فضا را بهتر از دیگران حس میکنند دارای قابلیت درک بهتری هستند. بکارگیری فضا نشان دهنده ارتباط و طریقه واکنش کودک و محیط اطراف اوست.glitters of school- angry teacher
خارج شدن از کادر نشان دهنده عقب ماندگی ذهنی، کمبود محبت، کمبود اعتماد به نفس، جلب توجه اطرافیان است. کودکان خجالتی و کمرو نیز در گوشه کاغذ و یا در قسمت محدودی از فضای کاغذ و یا بر روی کاغذ کوچکی نقاشی میکنند، زیرا در مقابل سطح کاغذهای بزرگ خود را گم میکنند و این نیز نشانگر عدم اعتماد و اطمینان به خود است.
بعضی از پژوهشگران متوجه شدهاند که کودکان کوچک از بالای کاغذ شروع به نقاشی میکنند. علت این امر مربوط به شکل بدن آدمک و حرکات دست و نیز اینکه قسمت بالا نشان دهنده سر و آسمان و نمادی از ارزشهای والاست، میباشد. ناحیه بالا ناحیه گسترش تخیلات و ناحیه افراد آرمان نگر و رؤیا پرداز است. از نظر کاندینکسی، بالا مبین تصورات آرامش دهنده و احساسات آرامش و آزادی و پایین نشان دهنده فشار و سنگینی است.
پایین صفحه نشان دهنده جهان تاریک کشانندههای ناهشیار، قلمرو زمینی و عینی است و با زندگی روزمره مرتبط است و از آنجا که این قسمت از صفحه معرف زمین است عنصر ایستا و حیات بخش را تشکیل میدهد. تأکید بر خط زمین در نقاشی گاهی نشان دهنده نیاز حسی به تغذیه و ایمنی جسمانی است. ناحیه پایین صفحه ناحیه غرایز بنیادی صیانت ذات و ناحیه منتخب خستهها، روان آزردگان توان زدوده و افسرده است. در واقع کودکانی که تمایل به کشیدن نقاشی در پایین صفحه دارند به طور کلی دارای خصائلی پابرجا هستند و کمتر شیفته چیزی میشوند. کودکی که زیاد به طرف چپ کاغذ متمایل میشود (البته اگر کودک چپ دست نباشد) نشانگر دلبستگی به مادر، غم و اندوه و گوشه گیر بودن و بی اعتمادی نسبت به خود است. و بالاخره کودکانی که نقاشیهایشان کاملاً در مرکز کاغذ قرار میگیرند به طور کلی زیاد بر خود و احساساتشان توجه و تمرکز فکری دارند.animations of school - girl writing
ناحیه چپ، ناحیه گذشته است و ناحیه آزمودنیهایی است که به سوی کودکی خویشتن بازگشتهاند. آنهایی که نقاشی خود را به نیمه چپ کاغذ محدود میکنند نه تنها دچار واپس روی هستند بلکه راه آینده را (که به وسیله ناحیه راست مجسم میشود) در برابر خود مسدود میبینند و به همین دلیل است که اجباراً به گذشته باز گشتهاند.
ناحیه راست، ناحیه آینده است و نشان دهنده دلبستگی به پدر
میباشد. معهذا باید در تفسیر سمبولیسم فضایی محتاط بود چه فقط زمانی میتواند واجد معنا باشد که بر اساس نتایج دیگر مورد تأیید قرار گیرد.
نواحی سفید یعنی بخشهایی که در آنها نقاشی کشیده نشده است فقط نواحی سفیدی نیستند که چیزی در مورد آنها نتوان گفت. بلکه نواحی ممنوعهای هستند که باید به تفسیر آنها همت گماشت. به عنوان مثال آزمودنیهای افسرده و توان زدودهای که فقط در پایین صفحه نقاشی میکنند، کودکانی هستند که هر نوع جهش به سوی بالا و هر نوع تخیل برای آنها به علت سانسور بیرونی یا درونی ممنوع است.
جهت نقاشی:
بر اساس مشاهده کودک در خلال ترسیم باید به مشخص کردن جهت ترسیم وی مبادرت گردد. ترسیم از چپ به راست نشان دهنده یک حرکت طبیعی پیش رونده است در حالی که ترسیم از راست به چپ به منزله یک حرکت واپس رونده تلقی میشود. در صورت اخیر باید نخست اطمینان حاصل کرد که کودک چپ برتر نیست. ار آزمودنی راست برتر باشد، حرکت از راست به چپ نشان دهنده تمایل شخصیت به واپس روی شدید است که میتواند نتایج مرضی داشته باشد. وقتی یک راست برتر به ترسیم اشخاص از نیمرخ میپردازد و معمولاً اشخاص نقاشی وی به طرف چپ نگاه میکنند در حالی که اگر نقاشی با دست چپ کشیده شود جهت نگاه نیمرخها به سوی راست است. اما همواره چجنین نیست و موارد استثنایی فراوانتر از آنند که بتوان این امر را به منزله یک قاعده تلقی کرد.
رنگ:
در دوران کودکی در فاصله سنین ۳ تا ۶ سالگی کودک بیشتر تحت تأثیر فشارهای درونی است. علاقه وافری به رنگ دارد و آن را مقدم بر شکل ظاهری میداند. ولی به تدریج هر قدر که از وابستگی او به رنگ کم میشود و علاقه او به تقدم شکل بر رنگ افزودنی مییابد. همچنین هر قدر کودک کوچکتر باشد، رنگهایی که به کار میگیرد زندهتر و با فزونی سن و سال، آموزش مدرسه و تکامل او در راه شناخت منطقی، رنگهایی را که به کار میبرد سرد میکند و رنگهایی را که کمتر خشن هستند بکار میبرد. در کودکستان بیشتر کودکان ترجیح میدهند از رنگهای گرم و تند استفاده کنند و فقط کودکانی که در خانه تحت نظارت شدید قرار دارند، رنگهای سرد را انتخاب میکنند که در این موارد علت اصلی به مشکلات عاطفی و روانی کودک مربوط میشود. بنا به نظر واهنر Waehner فقدان رنگ در تمام یا قسمتی از موصضوع نقاشی نشانگر خلاء عاطفی و یا گاهی دلیل بر گرایشهای ضد اجتماعی است. تجربیات نشان داده است که کودکان سازگار در نقاشیهایشان به طور متوسط از پنج رنگ مختلف استفاده
میکنند. در حالی که کودکان گوشه گیر و یا آنها که ارتباط با دنیای خارج را دوست ندارند از یک یا دو رنگ بیشتر استفاده نمیکنند.
در سنین ۱۱ تا ۱۲ سالگی است که نوجوانان متوجه میشوند که رنگهای اشیاء قابل تغییرند و بنابراین بهتر است که آن ها را زودتر از موقع مجبور به درک این بینش نکنیم زیرا بکارگیری رنگ فقط یکی از عوامل تکاملی و پیشرفت فکری کودک نیست بلکه به عوامل ژرف عاطفی نیز مربوط است.
قرمز: به معنای قدرت، عمل و مردانگی است و به منزله رنگی تنودی و پویشی محسوب میشود که از یکسو مبین نیرومندی امیال و کشانندههاست و از سوی دیگر، خشم و گاهی پرخاشگری را نشان میدهد. قبل از ۶ سالگی یعنی هنگامی که کودک
کشانندههای خود را به خوبی مهار نمیکند، از این رنگ بیشتر استفاده میشود. افراط در بکار بستن رنگ قرمز به معنای نیاز به حرکت و وجود یک زمینه تحرک پذیر است.
آبی: معرف حساسیت، دریافت پذیری، هیجان خواهی و درونی سازی است و رنگی است که زنانه که صلح، آرامش سکون و در حد افراطی فعل پذیری و تسلیم را نشان میدهد.
بنفش: ترکیبی از آبی و قرمز یعنی رنگهایی است که دارای رمزگرایی متضاد هستند. چه رنگ آبی گرایش به درونگری و فعل پذیری و رنگ قرمز تمایل به برونگری و عمل را نشان میدهد. بدین ترتیب رنگ بنفش معرف جمع اضداد و تمایل به چیز دیگر است. از زاویهای متفاوت، این رنگ دارای معنای عرفانی نیز هست. اما استفاده افراطی از آن را میتوان نشان اضطراب و وجود تنشهای متناقض دانست.
زرد: معادل نور، شادی و خوشبینی است و به منزله رمز درخشش و گشایش محسوب میشود و میل به مشارکت یا گرایش عمیق به پیشرفت را متجلی میسازد. معمولاً کودکان ۹-۸ ساله از این رنگ بیشتر استفاده میکنند. به کار بستن افراطی رنگ زرد میتواند به معنای نیاز به آزاد سازی تنشهای درونی باشد.
سبز: آرامی بخشترین رنگها، آرام، ساکن، راضی از خود است. جنبههای مختلف شخصیت به خصوص با حفظ حرکت خود، نیاز به جلب توجه و میل به محبوبیت مرتبط است و از یک سو گرایش به مبادله و ارتباط را نشان میدهد و از سوی دیگر معرف اراده در سطح عمل، پایداری و سرسختی و گاهی نیز بازخوردهای مقاومت و تضاد ورزی است. هنگامی که رنگ سبز بیشتر متمایل به زرد است، درونگری آزمودنی و زمانی که متمایل به آبی و قهوهای است برونگردی او را برجسته میسازد. همچنین رنگ سبز مبین نیازهای حسی و لذت جویی مادی محسوب میشود.
پرتقالی: ترکیبی از قرمز و زرد است، نیروهای حیاتی، برونگری، میل به موفقیت، شادی، نشاط و پویایی است و مانند رنگ قرمز استفاده مفرط از آن تحریک پذیری و آرامی فرد را نشان میدهد اما جنبه پرخاشگری آن کمتر است.
بلوطی: حاوی قرمز است اما قرمز تیره و کدری که حرکت خلاق، نیروهای حیاتی و فعال خود را از دست داده و حسی نگری، غلبه نیازهای ابتدایی و تجسس ایمنی جسمانی را برجسته میسازد.
قهوهای تیره و کدر: با رمزگرایی مقعدی مرتبط است و معمولاً به هنگام یادگیری نظافت توسط کودک مورد استفاده قرار میگیرد. در این مرحله که کودک از بازی کردن با مدفوع خود منع
میشود، با مالیدن رنگهای تیره و کدر روی صفحه کاغذ به نوعی لذت جبرانی دست مییابد و تا قبل از ۶ سالگی کم و بیش به صورت وسیعی از طیف رنگ قهوهای سود میجوید. غلبه این رنگ در سنین بالاتر نشان دهنده نوعی واپس روی، امتناع از دادن و نگهداری رمز محسوب میشود و گاهی با بازخورهای نامنعطف در سطح رفتاری یا فکری توأم است.
صورتی: مبین صلح، تعادل و توازن است. این رنگ به منزله قرمز ملایم معرف عاطفهای است که هوای نفس و پرخاشگری است و ملایمت و عطوفت را نشان میدهد.
سیاه: به منزله نفی رنگ محسوب میشود و استفاده مفرط از آن مبین غمگینی و ناامیدی است. بکار بستن محدود آن و کشیدن
لکههای سیاه نشان دهنده اضطراب است. به طور کلی رنگ سیاه در برگیرنده مفاهیم نفی، اضطراب، مرگ و ناامیدی است.
خاکستری یا دودی: یک رنگ خنثی است و چیزی را در سطح عمل یا احساس بیان نمیکند. اگر کودک از رنگ آمیزی خاکستری به صورت گسترده استفاده کند میتوان فرض کرد که وی در بیان احساسات یا در گذار به عمل با مشکلاتی مواجه است. بر اساس بررسی چندین نقاشی متوالی امکان تعیین دقیقتر وضعیت کودک وجود خواهد داشت.
معنای رمزی رنگها توسط بسیاری از مؤلفان مورد بررسی قرار گرفته است و در حد خطوط کلی میتوان گفت که غلبه رنگهای گرم (قرمز، پرتقالی، زرد، صورتی) منعکس کننده گرایش به برونگری، جستجو تماس و مبادله است در حالی که بکار بستن رنگهای سرد (آبی، سبز، خاکستری، سیاه) گرایش به درونگردی، فاصله جویی یا کمرویی را نشان میدهد.
فقدان رنگ در نقاشی مبین خلاء عاطفی با ناتوانی در برونریزی عاطفی است. فضای سفید نقاشی مبین نگفتنیها، سکوت و رؤیا پردازی است. بنابراین گسردگی نواحی سفید نشان دهنده اهمیت زندگی درونی، گرایش به خیالپردازی و یا مشکلات فرد در تسلط بر واقعیت هستند اما باید سن آزمودنی در نظر گرفته شده و تفسیر با احتیاط توأم گردد.
سفید بودن بخش عمدهای از نقاشی به معنای رمزی ممنوعات و قلمرو سکوت گذاشته شده است. یک بخش سفید گسترده بین دو نفر فاصله رمزی بین آن دو را نشان میدهد.
بالعکس هنگامی که تمامی نقاشی از رنگ پوشیده شده است و هیچ ناحیه سفیدی دیده نمیشود میتوان فرض کرد که آزمودنی به صورت تام و تمام تابع عوامل محیط و دارای واکنشهای بلافاصله و لحظهای است. شدت و گستره پر کردن صفحه با دورههای تحول نیز مرتبط است. پر کردن نظامدار صفحه کاغذ بر اساس ترسیم عناصری مانند باران، برف، لکههای مختلف میتواند دارای اثری اطمینان بخش باشد. بدین معنا که فرد میکوشد تا مجموعه فضا را با از بین بردن خلاء که شامل فقدان، نیستی یا لایتناهی است در اختیار گیرد و احساس مهار کردن جهان را به دست آورد. افراط در بکار بستن این شیوه مبین تنش یا اضطرابی است که باید بر اساس بررسیهای گستردهتر به علت آن پی برده شود.
همخوانی پارهای از رنگها با یکدیگر نیز واحد معانی مشخصی است:
قرمز و سیاه: خشونت و اضطراب
زرد و قرمز (یا نارنجی): اجتماعی خواهی
قرمز و سبز: دو سوگرایی، خشم
حرکت:
بیان حرکت در نقاشی بسیار پراهمیت و معنادار است و میتوان بر حسب درجه گستردگی و پویایی حرکت (دویدن، رقصیدن و …) و یا ایستایی (حرکت فعل پذیر افسرده دار) به ارزشیابی آن پرداخت. بر اساس آمار به دست آمده حرکت در هر دو جنس با فراوانی یکسان و با شیوههای بیان مشابه مشاهده میشود. اما پسران غالباً حرکت را در پاها و دختران در دستها نشان میدهند. وجود حرکت در نقاشی بر اساس سن افزایش مییابد و فراوانی آن در ۱۱ سالگی به ۷۵% میرسد.
بنا به نظر وهنر Waehner نمایش حرکت در نقاشی در نزد نوجوانان و کودکان سنین بالا به عوامل عاطفی، فرهنگی و یا به استعداد مهارت خلاقیت آنها بستگی دارد. میتوان گفت که کشیدن تصاویر مختلف به حالت ثابت و یا در حال حرکت بیانگر شخصیت کودک در یک محیط همنواخت است. کودکی که در نقاشیهایش تصاویر در حرکت را معرفی میکند، معمولاً فردی باهوش و فعال و از هم سالانش اجتماعیتر است.
معانی رمزی عناصر نقاشی:
خانه: همانند ترسیم درخت و آدمک معرفی من کودک است.
زیرزمین: قلمرو پنهان، ارزشهای ناهشیار.
بام خانه: قلمر و فکر و تخیل.
پنجرهها و دربهای بزرگ: میل فرد به دریافت پذیری، تقسیم و مشارکت، نیاز ارتباطی، روحیه باز و متمایل به برونگرایی.
خانه بسته با پنجرههای کوچک: رازداری، درونگرایی، کمرویی یا درون ماندگی. پنجرههای مزین به گل و پرده شاد و گلدار نشان دهنده خوشبینی نسبت به زندگی و پنجرههای سیاه رنگ و بی روزنه با کرکرههای بسته، اضطراب ارتباطی و یا امتناع از دیدن پارهای از چیزها را برجسته میسازد و یا گاهی نشانه افسردگی با دیگر علائم.
هواپیما: معنای رمزی هواپیما و کشتی تا اندازهای مشابهند اما هواپیما گرایش به قدرت و اعلا را در حد بیشتری آشکار میکند و گاهی نیز اراده فرد به منظور غلبه بر موانع را برجسته میسازد. هواپیمای جنگی یا بمب افکن مبین تعارض و پرخاشگری است. بمبها غالباً نشان دهنده خشم والدین یا درگیریهای شدیدی هستند که کودک بر آنها ناظر بوده است و در نتیجه به تصویر کشیدن بمبها ترس او را از واکنشهای خشونت آمیز متجلی میسازد.
اتومبیل: در جوامع امروزی ماشین نماد قدرت است. به همین دلیل در نقاشهای کودکان مخصوصاً پسران زیاد دیده میشود. به نظر لونی Lony که آزمایش ترسیم ماشین را ابداع کرده است، نوجوانان در سن بلوغ از کشیدن تصویر انسان خودداری میکنند.
بدین بهانه که کشیدن تصویر انسان برای آنها مشکل است یا حوصله آنها را سر میبرد. در حقیقت خودداری از کشیدن تصاویر انسانی و ترجیح دادن ماشین خود به خود نشان دهنده وابسته بودن شخص به دنیای خارج و ترجیح دادن دنیای سرد ماشینی بر دنیای انسانهاست.
کوه: بر حسب آنکه کوه با خطوطی ملایم و انحنادار کشیده شوند و یا آنکه افق را برای شکلهای زاویه دار بپوشانند باید به گونههای متفاوت تفسیر شوند. کوههای خشک و نوک تیز معرف مشکلات کودک و موانعی هستند که در سر راه او وجود دارند. بالعکس کوههای انحنادار یا تپههای سرسبز به منزله نماد سینه مادر و معرف عشق، تغذیه و عطوفتاند.
آب: آب سرچشمه حیات است و در نقاشی معرف قدرت زنانه، هیجانها، دریافتهای حسی و نیروی تخیل است. دریاچه یا اقیانوس نیاز به حمایت مادرانه را برجسته میسازند. اگر در یک ردیف نقاشی کودک با غلبه آب مواجه میشویم میتوانیم فلرض کنیم که با کودکی فعل پذیر سر و کار داریم که عوامل پیرامونی را با هیجان پذیری مفرط و دریافت پذیری گسترده احساس میکند. وقتی آب به صورت باران درآید مشخص کننده وجود زمینه غمگینی یا افسردگی است و هنگامی که قطرههای باران (یا دانههای برف) همه صفحه کاغذ را در برگیرند و جای خالی باقی نگذارند با کودکان مضطرب سر و کار داریم.
رنگین کمان: به منزله پلی بین آسمان و زمین، معرف قدرتی الهی و حمایت سحرآمیز است که میتوان در پناه آن به آرامش دست یافت. رنگین کمانل نشانه بازگشت به آغوش مادرانه و جستجوی حمایت اوست. اما نمیتوان گفت که انحصاراً در موقعیتهای ضربه آمیز به تصویر کشیده میشوند چه مبین گذار از هوای بد به هوای آفتابی نیز هست.
خورشید: نماد جهانی، معرف تجدید حیات جاودانه است. نورافشانی خورشید معرف نور درونی، هشیاری و جنبه تعقلی است. خورشید به عنوان رمز قدرت، باروری و تعالی شناخت قبل از هر چیز مبین اقتدار و خلاقیت مردانه است. به نظر بعضی پژوهشگران خورشید نماد پدر مطلوب است. شیوه ترسیم خورشید در نقاشی چگونگی رابطه با پدر و پذیرش اقتدار او را نشان میدهد. اگر خورشید گسترده و نورانی باشد به معنای اهمیت تصویر پدرانه است و هنگامی که پدر از دیدگاه کودک واجد چهرهای ترسناک است خورشید نیز در افق دور دست یا پشت کوه و به صورتی تقریباً ناپیدار کشیده میشود. اگر کودک از پدرش بترسد خورشید به رنگ قرمز تند و سیاه که مضطرب کننده است، کشیده میشود. نود قرمز مبین تمایل کودک به انهدام پدر و پرخاشگری نسبت به اوست. گاهی اتفاق میافتد که کودک در نقاشیهای متوالی خود دائماً به ترسیم خورشید در سمت چپ میپردازد، در این موارد میتوان گفت که مادر به منزله منبع اقتدار تلقی میشود.
ماه: بیاد آورنده شب، راز و رمز سیاهیها، رؤیاها و جهان ناهشیاری است. محتوای ناهشیار به هنگام شب از راه خوابدیدهها و ترسهای شبانه آزاد میگردد. ترسیم ماه غالباً آشکار کننده یک زمینه اضطرابی است که به جنسیت بزرگسالانه و به کنجکاوی کودک درباره راز و رمز زندگی وابسته است. همانطور که خورشید به منزله نماد مردانه تلقی میشود، ماه نیز با نماد زنانه مطابقت دارد و معمولاً موقعی که دختران خردسال مسائل را درباره هویت زنانه خود مطرح میکنند در نقاشی ظاهر میگردد.
ستارگان: که گاهی آسمان شب را مانند روز روشن میکنند نشانه میل به درخشش و جلب توجه هستند و بنابراین همواره نیاز به کودک به برانگیختن تسحین و جلب توجه دیگران را نشان میدهند.
درخت: برای تجزیه و تحلیل نقاشی درخت باید سه قسمت آن را مشخص کرد: ریشه، تنه، شاخهها و برگها. ریشه نماد ناخودآگاه و فشارهای غریزی است. تنه بیانگر مشخصات دائمی و عمیق شخصیت کودک است. دادن اهمیت بیشتر به ریشه در نقاشی نشانگر طبیعت بدوی و عاشقانه و در عین حال محافظه کار و بی حرکت کودک است. بچهها در سنین قبل از مدرسه تنه درخت را بلند ترسیم میکنند ولی بعد از این سن بلند بودن درخت اغلب نشانگر عقب افتادگی فکری و یا بیماری عصبی و یا آرزوی بازگشت به دنیای کوچکی و قبل از مدرسه است. تنه درخت اگر کوتاه کشیده شود نشانگر جاه طلبی و بلند پرواز بودن کودک است. تنه درخت ممکن است صاف و مستقیم و یا کج کشیده شود که در حالت دوم نشانگر عدم ثبات کودک است.
درختی که دارای برگهای زیاد و در هم باشد نشانگر شخصیت در خود فرو رفته کودک و درختی که شاخههای مختلف آن هر کدام به سویی کشده شدهاند نمایانگر حساسیت شدید کودکی است که مسائل را به سادگی میفهمد و قادر به ارتباط با دیگران است و در عین حال به راحتی میتواند خود را با محیط سازگار سازد.
آسمان و زمین: آسمان نماد الهام و پاکی است ولی زمین نشانگر ثبات و امنیت است. کودکان خیلی کوچک هیچ وقت خطی برای نشان دادن زمین ترسیم نمیکنند ولی در سن ۶-۵ سالگی که آغاز به درک دلائل منطقی میکنند به کشیدن زمین نیز میپردازند.
حیوانات: کودک با کشیدن حیوانات به بیان امیال خشونت آمیز و کشانندههای سانسور شده خود بر اساس تجسم یک حیوان
میپردازد و حیوان معرف کشانندهای میگردد که کودک شهامت پذیرفتن آن را ندارد.
مثلاً گرگ نما پرخاشگری است. خسر، یک فرد خشن و زمخت، سگ یا شخص وفادار و روباه نماد یک فرد حیله گر میباشد. به طور کلی میتوان بین حیوانات اهلی که معرف کشانندهها یا احساسات مهار شده و اجتماعی شده و حیوانات وحشی که جهش لجام گسیخته نیروهای ابتدایی را نشان میدهند تمایز قائل شد. به عنوان مثال ترسیم سگ معمولاً نشان دهنده نیا به ملاطفت و نوازش است. اما این حیوان واجد نوعی دو سوگرایی نیز هست. بدین معنا که قاعدتاً یک سگ باید مطیع باشد ولی امکان دارد که پرخاشگر شود و گاز بگیرد. مانند همه حیواناتی که پوست نرم دارند. گربه نیز به منزله نماد گرایش کودک به ناز و نوازش است و به دلیل ملایمت و ظرافت دارای ارزشی زنانه نیز هست. مرغ و جوجههایش معرف چارچوب خانوادگی کودکند. کودکی که
میخواهد مورد نوازش یا حمایت قرار گیرد معمولاً با جوجهها همسانسازی میکند. لانه به معنای کانون یا هسته خانوادگی و جایی است که زندگی در آن لذتبخش است.
کلاغ و پرندگان سیاه دیگر اضطراب، ترس، گنهکاری و یا تهدیدی قریب الوقوع را نشان میدهند. عقاب به منزله رمز قدرت و پرخاشگری محسوب میشود. ماهی احساس راحتی وآرامش کودک را متجلی میسازد. افزون بر این ماهی دارای یک شکل اهلی است و ممکن است شیوهای برای بیان مردانگی باشد.
کوسه، سوسمار، شیر، گرد نماد قدرت پدرانه میباشند.
مار معمولاً دارای معنای احلیلی و معرف کشانندههای پنهان یا خطرناک هستند و غالباً به هنگام دلمشغولیهای جنسی به تصویر کشیده میشوند.
پاره از حیوانات به منزله نماد مادر قدرتمند، اخته کننده یا بلعنده محسوب میشوند و از آن میان به عنکبوت میتوان اشاره کرد. ترسیم حیوانات مختلف در نقاشی، ضمن آنکه پارهای از گرایشهای کودک را برجسته میسازد بر حسب رنگ، عوامل پیرامونی و صحنه ترسیم شده دارای معنای متفاوتی است و همواره باید به گونهای ظریف و با توجه به توضیحها یا عنوانهایی که آزمودنی ارائه میدهد تفسیر گردد.
ترسیم جادوگر مقتدر و خطرناک نیز نمادی مادری خشن و خطرناک است.
جنبههای تجلیلی نقاشی انسان:
سر: سر را میتوان به عنوان جایگاه رمزی من تلقی کرد. سر به منزله جایگاه تفکر، جاه طلبیهای عقلی، مهار ارادی غریزهها و زندگی تخیلی است. اندازه شکل و تأکید بر پارهای از اجزای سر آشکار کننده باز خوردهای روانی متفاوتی هستند.
سر بزرگ خود دوستداری، فزون گستردگی من و تکبر اخلاقی و عقلی را نشان میدهد. سر کوچک نشان دهنده ناارزنده سازی خود و یا وجود زمینه افسردگی است و مبین غلبه کشانندهها و یا وجود مشکلات ارتباطی است. در صورتی که سر به صورت بیضی افقی ترسیم شود با مادی نگری ترسیم کننده مواجه هستیم. ترسیم سر بدون چانه که مستقیماً به گردن وصل شده باشد نشان دهنده نوعی کندی روانی است. قطع جمجمه به وسیله یک خط افقی در کودکان عقب مانده ذهنی یا آنهایی که خود را کم هوش میدانند دیده میشود.
چشم: چشمان بزرگ مبین برونگرایی و کنجکاوی و چشمان کوچک نشانه درونگرایی و حذف آنها علامت امتناع از دیدن است. به هنگام وهله ادیبی که از سن ۵-۴ سالگی آغاز میشود و کودک مسائل بسیاری را در مورد جنسیت برای خود مطرح میکند شاهد ترسیم چشمهای بسیار بزرگ و گردی هستیم که مبین تماشاگری جنسی و یامیل به دیدن چیزهایی پنهانی است. در پارهای از موارد چشمها به صورت دایرهای بزرگی ترسیم میشوند که در وسط آنها یک نقطه گذاشته میشود. اگر این شیوه ترسیم در یک ردیف نقاشی تکرار شود مبین ترسی و وحشتی است که باید علت آن را جستجو کرد.
پرخاشگرها و پارانو یا گونهها به ترسیم چشمهای خشن و دلهره انگیز میپردازند و اضطراب ناشی از احساس گنهکاری نیز به تشدید خطوط چشمها و یا حذف آنها منتهی میگردد.
ترسیم مژهها و ابروها نشانه دلمشغولی زیبایی شناختی و یا بازخوردی تحریک آمیز است. ترسیم ابروها به صورت منظم نشان دهنده توجه به زیبایی شناختی و توانایی مهار خود است و ترسیم آنها به صورت در هم و برهم و پرخاشگکرانه مبین مشکلات فرد در مهار کردن غریزهها و خشم تلقی میگردد.
دهان: ترسیم دقیق خطوط هر دو لب نشانه شهوت گرایی است و رنگ آمیزی لبها با رنگ قرمز به منزله یک نشانه خاص زنانه تلقی میشود. لبهای به هم فشرده و خطی نشانه وجود تنش است و لبهای پهن و کلفت علامت پرخاشگری است. ترسیم به صورت مدور نشانه کودک ماندگی، حرض و آز دهانی، وابستگی و فعل پذیری تلقی میشود.
در افراد روان بی اشتها و یا بیماران دچار خموشی دهان بسیار کوچک ترسیم میگردد و یا کاملاً حذف میشود و یا آنکه بر اساس مکانیزم جبران بسیار بزرگ کشیده میشود. حذف دهان با احساس گنهکاری دهانی مرتبط است. ترسیم دندانها که بسیار نادر است، در نقاشی کودکان کم سن از فراوانی بیشتری برخوردار است. دندانهای کم و بیش نوک تیز غالباً مبین پرخاشگری کودک هستند. گاهی اتفاق میافتد که خنده آدمک موجب نمایان شدن دندانها میشوند و در این صورت میتوان گفت که نوعی دوسوگرایی عاطفی یعنی در عینم حال پرخاشگری و محبت در کودک وجود دارد.
بینی: معادل احلیل تفسیر میشود تغییر شکل و یا تأکید بر خط بینی را باید با مسائل جنسی مانند استمناء و یا ترس از اختگی در رابطه گذاشت.
گوشها: به ندرت ترسیم میشوند اما در صورتی که کودک به ترسیم آنها بپردازد میتوان پذیرفت که میخواهد بشنود و بداند. معمولاً کودکانی که تمایل وافری به دانستن دارند و یا آنهایی که از آنچه میشنوند رنج میبرند (منازعات مکرر، فریادها، تهدیدهای لفظی) به ترسیم گوشها میپردازند.
غالباً در کودکانی که دچار اخلال شنوایی هستند کوشش برای شنیدن بر اساس ترسیم گوشهای بزرگ نمایان میگردد. گرچه پارهای از کودکان ناشنوا گوشها را ترسیم نمیکنند همچنین عدم ترسیم گوشها در سنی که کودک به سن کشیدن آنها رسیده، نشانگر امتناع از شنیدن است.
چانه: ترسیم چانه به صورت کاملاً مشخصی نشانه مردانگی، تمایل به تأیید خویشتن و قدرت است.
گونه: ترسیم گونهها که حدوداً در ۱۰% از نقاشیها پس از ۷ سالگی دیده میشود، مبین سلامت، شادی و خوش خلقی است.
گردن: به منزله عضو رابط بین فکر و غریزه است. گردن کوتاه و پهن نشان دهنده قوت غراز و خشونت است. گردن طویل و ظریف مبین میلبه مهار کردن کشانندههاست و همچنین میل به بزرگتر یا برتر شدن از لحاظ جسمانی یا روانی را نشان میدهد و گاهی نیز میتوان آن را به عنوان علامت جاه طلبی و تکبر تلقی کرد. فقدان گردن از ۱۰-۹ سالگی به بعد نشان دهنده غلبه مادی نگری است.
تنه: معمولاً اعضای جنسی را دربر میگیرد و میتوان آن را جایگاه غرایز دانست. تأکید بر خطوط افقی مانند خط کمر نشان دهنده کوشش کودک در راه مهار کردن زندگی غریزی است. زنانگی بهصورت شکلهای انحنادار نمایانده میشود در حالی که نیروی مردانه بیشتر به وسیله زاویه یا مربع بیان میگردد.
ساقهای استوار را میتوان مبین احساس ایمنی، تأیید خویشتن، تماس با محیط و فعالیت جنسی دانست. ساقهای طویل توسط کودکان فعال و ساقهای کوتاه به وسیله کودکان فعل پذیر فاقد پویایی ترسیم میشوند. کشیدن ساقهای ضعیف نشانه افسردگی و فقدان اعتماد به نفس است. به طور کلی ترسیم آدمک ایستاده نشانه فعالیت، ترسیم آدمک نشسته علامت فعل پذیری ترسیم آدمک خوابیده مبین تمایل به گریز از مشکلات است.
پاها منعکس کننده ناایمنی، ترس یا احساس گنهکاری است. ترسیم پاها و ساقها به صورت چسبیده به یکدیگر نشان دهنده فقدان اعتماد به نفس است در حالی که ترسیم با فاصله آنها، پایداری، نیرو و اعتماد به نفس را القاء میکنند.
پارهای از کودکان به منظور مهار کردن و یا سرکوب پرخاشگری خویش و یا برای حمایت از خود در برابر ناایمنی درونی با ترسیم خطوط انحناداری در اطراف پاها آنها را محصور میکنند.
بازوهای کاملاً فاصله دار نشان دهنده میل به مشارکت، ایجاد تماس با دیگری و جامعه خواهی هستند. ترسیم آنها به صورت نامعطف و افقی نشانه وجود تنش در روابط با دیگری تلقی میشود. بازوهای طویل و استوار، جاه طلبی و نیاز به تحقق خویشتن را بیان میکنند. در حالی که بازوهای طویل و ضعیف ناتوانی فرد در تحقق خواستههایش را آشکار مینمایند. بازوهایی که به بدن چسبیدهاند مانع تبادل واقعی میگردند و وجود بازداری و یا امتناع از دادن را نشان میدهند. بازوهایی که با حالت وارفته و بدون انرژی آویزان هستند، مبین باز خورد تسلیم و یا احساس شکستی تلقی میشوند که بر اساس نشانههای دیگر آشکار میگردند. ابعاد بازوها در کودکان گسیخته خو و عقب مانده ذهنی تقلیل مییابند.
دستها و انگشتان: در نخستین نقاشیها، کودک دستها را به صورت گل و یا خورشید ترسیم میکند. دستهای بسته نشانه بی اعتمادی و دستهای باز نشان دهنده حس نیت کودک است. ترسیم نکردن دستها، کشیدن آنها در پشت سر و یا در جیبها نشانه ناتوانی در برقراری تماس با دیگری و یا احساس گنهکاری ناشی از دزدی و یا استمناء است و گاهی نیز تمایل کودک به پنهانکاری را نشان میدهد.
پلیس: مبین قانون، نظم و اقتدار است. چه این افراد حافظ نظم هستند. کودکی که خود را به صورت پلیس ترسیم میکند غالباً دارای تنشهای قابل ملاحظه و پرخاشگری کم و بیش آشکاری است که احتمالاً ناشی از تعارض با پدر یا قدرتی است که معرف اوست.
ملوان یا خلبان: میل به گریز، به جایی دیگر رفتن و با شخص دیگر بودن را نشان میدهد. میل به سفر و یا مشکلات باقی ماندن در یک محل و ریشه گرفتن نیز تعابیر دیگری هستند.
شخص نقابدار: ترسیم شخص نقابداری که گاهی هم شنل دربردارد میل به پنهان کردن را نشان میدهد و معمولاً در کودکانی دیده میشود که دروغگو هستند و بیشتر در
خانوادههایی دیده میشود که والدین دائماً میخواهند همه چیز را بدانند. چه در چنین مواقعی کودک احساس میکند که نیازمند حفظ اسرار خویشتن است.
شاه تاجدار: ترسیم شاه تاجدار و پرشکوه به منزله ترسیم تصویری سلطه جو و موفق از من است و همچنین به عنوان تجسم رمزی پدر محسوب میشود و تمایل به تأیید خویشتن را نشان میدهد.
ملکه: به عنوان تصویری از مادر و زن است و در نقاشی کودکان خردسالی که رؤیای برتری و آرمانی زیبایی و قدرت را در سر میپرورانند به فراوانی مشاهده میشود.
نقاشی قالبی یعنی به تصویر کشیدن دقیق و کامل یک شخص یا یک الگو مبین گریز، رها شدگی یا تمایل به پنهان کردن عمق وجود خویشتن است. چنین تصاویری اثر کودکانی است که از آشکار کردن من خود اجتناب میکنند. ضمن آنکه به انجام آنچه از آنها خواسته شده میپردازند. بیشتر در کودکان مهاجر و رها شده و یا آنهایی که در محیط فرهنگی غیر از فرهنگ خود زندگی میکنند، مشاهده میشود.
ارزنده سازی شخص اصلی نقاشی:
از دیدگاه روان تحلیل گری، فرد ارزنده سازی شده کسی است که کودک بیشترین نیروی عاطفی خود را در روی سرمایه گذاری میکند و به همین دلیل است که غالباً همانطور که پورو خاطر نشان کرده است موضوع همسانسازی هشیار یا ناهشیاری قرار میگیرد. شخص ارزنده سازی شده:
۱- غالباً کسی است که در مرحله نخست ترسیم شده چه اولین کسی است ک کودک به وی فکر میکند و توجه خاصی نسبت به او مبذول میدارد. این شخص غالباً نخستن جایگاه را در سمت چپ خانواده اشغال مینماید. بدین دلیل که راست برتران معمولاً از چپ به راست نقاشی میکنند. غالباً این شخص یکی از والدین است. اما اگر این شخص یک کودک باشد، به این معناست که آزمودنی جاه طلبیهای خود را در این شخص متبلور کرده است. جنس و نقش وی را برتر تلقی میکند و در عمق وجودش خواستار آن است که جای وی را اشغال کند. اگر کودک که در وهله نخست خود را ترسیم کند نشانه گرایش به خود دوستداری آشکاری است که باید علت آن کشف شود. چنین گرایشی غالباً از ناتوانی و عدم امکان سرمایه گذاری در تصاویر والدین به دلیل تعارض است.
۲- شخص ارزنده سازی شده با در نظر گرفتن نسبتها، بلند قامتتر از اشخاص دیگر است: درختی که خود را بلندتر از مادر ترسیم میکند.
۳- شخص ارزنده سازی شده از لحاظ چیزهای افزوده شده غنیتر است: تزئین لباسها، کلاه، عصا، چتر، کیف و … .
۴- تصویر شخص ارزنده سازی شده با دقت و مواظبت ترسیم میگردد.
۵- شخص ارزندده سازی شده غالباً کانون توجه اشخاص دیگر نقاشی است، یعنی همه نگاهها به سوی وی منعطف است.
۶- در پاسخ به پرسشهایی که در خلال مصاحبه مطرح میشوند، کودک به ارزنده سازی وی میپردازد و نقش برتر او را آشکار میکند.
۷- شخص ارزنده سازی شده غالباً تصویر شخصیت آزمودنی است یا کودک صراحتاً یا بر اساس علائم نقاشی میگوید که
میخواهد با وی همسانسازی کند.
نا ارزنده سازیها:
ابتداییترین مکانیزم دفاعی، نفی واقعیتی است که کودک در سازش با آن خود را ناتوان میپندارد. مکانیزم نفی واقعیت از راه حذف ساده آنچه اضطراب را برمیانگیزد، بیان میشود. نا ارزنده سازی یک شخص وقتی تا آنجا پیش نمیرود که به صورت حذف وی از نقاشی متجلی میگردد، بر اساس نشانههایی آشکار
میگردد:
۱- با در نظر گرفتن همه نسبتها خصوصاً با در نظر گرفتن سن از دیگران کوچکتر کشیده میشود.
۲- در آخرین جا و غالباً کنار صفحه کاغذ قرار داده میشود و مثل این است که کودک در بدو امر قصد در نظر گرفتن جایی را برای او نداشته است.
۳- با فاصله از دیگران یا در سطحی پایینتر از آنهای دیگر کشیده میشود.
۴- به خوبی دیگران ترسیم نمیشود یا جزئیات مهمی در تصویر وی از قلم میافتند.
۵- بر اساس یک ارزشیابی کهتر کننده یا یک تغییر سن مثلاً یکی از والدین نسبت به دیگری خیلی پیر باشد بی ارزش شمرده
میشود.
۶- نام وی ذکر نمیشود، در حالی که نام همه اشخاص دیگر ذکر میگردد.
۷- به ندرت معرف شخصیت آزمودنی است و به همسانسازی با وی مبادرت نمیکند.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک
برچسبها: تحلیل , روانشناختی , نقاشی , کودکان
دنیای ارتباطات امروز با همه گیر شدن امکانات فضای مجازی مفهوم مکان را کمرنگ کرده است و اینترنت، برتری تأثیرگذاری خود را در جامعه نشان داده به طوری که گروهی در آن سر دنیا به راحتی میتوانند برای فرهنگ افرادی که در تسلط مکانیشان نیستند برنامه ریزی کنند و در نهایت با هدایت و کنترل از راه دور و بدون تبلیغات مستقیم در فکر و فرهنگ دیگران نفوذ کنند.
به جرئت میتوان گفت، مرکز ثقل این تأثیر روی نسل جوان در حال رشد، یعنی جوانان و نوجوانان است که هم میتواند فرصت باشد هم تهدید؛ این پدیدهی تناقض آلود ممکن است تحول مثبت ایجاد کند یا مسمومترین و آسیب زا ترین فضای فرهنگی و تربیتی را نیز در درون خود داشته باشد.
نوجوانان و خطر هرج و مرج فرهنگی – اخلاقی در اینترنت
باید توجه داشت که در حال حاضر بیش از ۱۲ میلیون نوجوان زیر ۱۸ سال در ایران از این دنیای مجازی استفاده میکنند و به دلیل استفاده راحت از اینترنت و اپلیکیشن های رایگان جذاب و همچنین پایین آمدن قیمت گوشیهای اندروید، همه این افراد در معرض آسیبهای جدی ناشی از این هرج و مرج فرهنگی – اخلاقی در اینترنت قرار گرفتهاند و خانوادهها نیز با تصور اینکه دولت و مسئولین فرهنگی و آموزشی، در اجرای وظایف قانونی خود متعهد هستند و وجود محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی نسل جوان از دغدغه های آنان است، فرزندانشان را در این فضای بدون بزرگتر تنها میگذارند، غافل از اینکه دسترسی فرزندانشان به این امکانات هیچ تفاوتی با دسترسی خودشان ندارد و قبل از بلوغ فکری فرزندانشان وارد فضای آسیبزای تربیتی میشوند.
متأسفانه با توجه به پژوهشهای انجام شده بخش عمدهای از پدر و مادران از خطرهائی که فرزندانشان در اینترنت با آن مواجهند، اظهار بی اطلاعی میکنند.
کارشناسان علوم اجتماعی به پدر و مادرها هشدار میدهند که نباید نظارت بر فرزندان خود را حین حضور در فضای مجازی نادیده بگیرند.
انواع قوانین محافظت از کودکان در فضای مجازی
باید خاطر نشان کرد، بر اساس بند یک اصل سوم قانون اساسی از وظایف قانونی دولت است که محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوی و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی ایجاد کند و نه تنها در ایران بلکه همه کشورها به طور متفقالقول بر عدم دسترسی کودکان به سایتهای غیر اخلاقی تاکید داشته و برنامه ریزی برای فضای مساعد تربیت از موضوعات با اهمیت در جهان است.
از آنجا که نمیتوان مانع از بارگذاری مطالب خلاف عرف و اخلاق در فضای اینترنت شد و هر کسی قادر به چنین کاری است، تدوین گران ضوابط و قوانین این شبکه جهانی سعی میکنند با ایجاد فیلترهایی دسترسی به تارنماهای نامناسب را به ویژه برای کودکان محدود و یا مسدود کنند.
همه کشورها بر عدم دسترسی کودکان به سایتهای غیر اخلاقی تاکید داشته و به شیوه های سخت افزاری و نرم افزاری مختلفی برای پیشگیری از دسترسی کودکان به این تارنماها متوسل میشوند.
از سوی دیگر فیلترینگ اینترنت در بسیاری از کشورها صورت میگیرد و تقریباً تعداد کشورهایی که اینترنت بدون فیلتر عرضه میکنند بسیار انگشت شمار است. این فیلتر سازی در زمینه های سیاسی، اجتماعی، امنیتی و ابزارهای اینترنتی و به صورت گزینشی یا سراسری صورت میگیرد.
جالب است بدانید آمریکاییها تلاش کردند با تصویب قوانین مختلف از جمله قانون نزاکت ارتباطات Communications Decencey Act دسترسی کودکانشان را به اینترنت محدود کنند و لایحه محافظت کودکان از اینترنت (CIPA) نیز یکی دیگر از مجموعه قوانینی است که کنگره آمریکا برای جلوگیری از دسترسی کودکان به محتوای غیر اخلاقی تصویب کرده است.
کنگره این قانون را برای مسدود کردن محتوای اینترنتی غیر اخلاقی تصویب و شرکتهای عرضه کننده اینترنت را ملزم کرد با ارائه نرم افزارهایی، اینترنت را در مبدأ شرکتهای ISP و یا در مقصد – رایانه های کاربران عادی – فیلتر کنند.
این نرم افزارها میتوانند با یافتن کلمات خاصی در یک آدرس اینترنتی دسترسی به آن سایت را مسدود کنند یا حتی در نمونه های پیشرفته تر، محتوای تارنماها را نیز برای یافتن کلید واژهها و تصاویر تعیین شده بررسی کنند.
بر اساس قانون محافظت کودکان از اینترنت مدارس و کتابخانههای عمومی موظف شدند تا براى انجام فعالیتهاى اینترنتى، فیلترهاى مربوط به سایتهای غیراخلاقی، گپ اینترنتی (chat) و شبکه های اجتماعی و انجمنهای گفتوگو را بر روی رایانه های خود نصب کنند.
انگلیس هم نیز از جمله کشورهایی است که دسترسی به سایتهای نژاد پرستی، تروریستی و غیر اخلاقی برای کودکان را مسدود کرده است.
در این کشور سازمان غیردولتی و غیرانتفاعی «بنیاد نظارت بر اینترنت» فهرستی از وب سایتهای غیراخلاقی را تهیه و بر اساس آن، دسترسی ۹۸ درصد از کاربران اینترنت را به این سایتها مسدود میکند.
کره جنوبی هم شامل آن دسته از کشورهایی است که دسترسی جوانان را به سایتهای غیر اخلاقی مسدود کرده است.
این موضوع از آن جهت قابل تأمل است که در زمینه های کنترل دسترسی کودکان و نوجوانان از این فضا در ایران تدابیری پیش بینی نشده است و با این وجود مدارس و نظام آموزشی برای تحقیقات علمی به تشویق دانش آموزان از استفاده اینترنت میپردازند و دانش آموز را وارد دنیای بدون نظارت بزرگترها میکنند.
پیوست فرهنگی، راهی برای کنترل آسیبهای اینترنت
باید یادآور شد که دولت در اجرای وظایف قانونی در شورای عالی فضای مجازی و قانون اساسی با هدف ایجاد «محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوی و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی»، موظف است که اینترنت را کنترل کند.
حالا با وجود این موضوع مهم و تأثیرگذاری آن بر روی آینده سازان کشور شاهد عدم تشکیل جلسات شورای عالی فضای مجازی در این چند ماه اخیر هستیم. هرچند که در اساسنامه این شورا آمده که اگر رئیس جمهور نسبت به تشکیل جلسات اقدامی نکرد، روسای دو قوه دیگر میتوانند درخواست تشکیل جلسه دهند که متأسفانه این امر تاکنون محقق نشده و با وجود تأکیدات رهبری نسبت به مسائل فرهنگی به نظر میرسد این موضوع مهم فرهنگی از چشم مسئولین دور افتاده است.
در جلسات گذشته شورای عالی فضای مجازی ابتدا بر مسئله فراهم کردن شبکه ملی اطلاعات تاکید شد، اما امروز شاهدیم که بدون توجه به این موضوع دولت به دنبال افزایش پهنای باند است و وزارت ارتباطات در خصوص فعالیت نسل سوم اپراتور تلفنهای همراه مجوز داده است.
باید توجه داشت که در کنار توسعه زیرساختهای فضای مجازی، پیوستهای فرهنگی آن را هم در نظر بگیریم تا توانسته باشیم پیشگیری کنیم و نیاز به درمان در سالهای آتی نداشته باشیم.
هرچند که با دیوار و فیلتر درمانی صورت نمیگیرد، اما تدابیر پیشگیرانه ای است که نوجوانان را بیمار نمیکند و جلوی بیماریهای اجتماعی را میگیرد. انتظار میرود دولت به این مهم توجه ویژه ای داشته باشد و قبل از اینکه برای درمان برنامه ریزی کند اقدامات پیشگیرانه خود را آغاز کند.
موضوعات مرتبط: کودک ، ماهواره ، آموزش ، راههای نفوذ
برچسبها: فضاي مجازي , خطرات , كودكان , نسل جوان
كودك شاد داشته باشيد . با تشویق كودك ، به او میآموزید كه بیشتر اوقات ، خود را در بالاترین حد شاد زیستن قرار دهد .
در اين قسمت ده راز پرورش كودكی شاد ارائه ميكنم . . .
1. به كودكتان عشق بورزید
اولین راز پرورش كودكی شاد تمجید از اوست. وقتی كودكان بزرگ میشوند، دانستن اینكه علایق، عقاید، خصوصیات و استعدادهایشان باارزش تلقی میشود، پایهگذار شادی سالهای بعدی زندگیشان خواهد بود. البته پذیرش كودك به معنای چشمپوشی همیشگی از خطاهایش نیست. یاد بگیرید كه عملكرد كودك را نقد كنید نه شخصیت او را. همچنین، آنچه را كه از كودك میخواهید به او بگویید نه آنچه را كه نمیخواهید.
2. افكار مثبت القا كنید
وقتی كودك شما بداند كه به او اطمینان دارید و باورش كردهاید، احساس میكند كه دست یافتن به همه چیز برایش امكانپذیر است. افكار كودك نسبت به خود بیشترین اهمیت را دارد. بنابراین والدین باید افكار مثبت به كودك خود القا كنند.
3. مقررات منصفانه وضع كنید
كودكان كم سن و سال با احساس امنیت شاد میشوند. فرض كنید كه در بالای آبشار مرتفعی ایستادهاید، در صورتی از ایستادن در آنجا لذت خواهید برد كه حفاظی در برابرتان باشد، در غیر این صورت، دچار اضطراب خواهید شد. كودكان هم اینگونه هستند. وقتی كه چارچوب محكمی برای رفتارهایشان وجود داشته باشد، آنها پیشرفت میكنند.
4. ابعاد مثبت را برجسته كنید
به كودك خود بفهمانید كه هیچ مشكلی وجود ندارد كه به اتفاق هم نتوانید آن را حل كنید. همچنین به او بیاموزید كه خوشبین باشد. اگر اتفاق بدی افتاد، با صدای بلند فكر كنید و بگذارید او افكار شما را بشنود: وای، نه... باورم نمیشود كه این اتفاق افتاده، اما درستش میكنم، چیز مهمی نیست.
5. حلقه شادی كودكتان را كامل كنید
به كودكتان كمك كنید ارتباطات دوستانهاش را حفظ كند و گسترش دهد. داشتن ارتباطات قوی و مهارت برقراری آن از شروط اصلی شاد زیستن در آینده است.
6. کودكان را به تحرك بیشتر وادارید
كودكان امروز سنگینوزنتر هستند و این برای سلامت و شادابی آنها مضر است. كودكان چاق، در مقایسه با سایر كودكان، اعتماد به نفس كمتری دارند و افسردهتر هستند. اگر كودكان سرگرمیهای پرتحرك خارج از خانه را جانشین فعالیتهای كمتحرك خانگی كنند و بهجای غذاهای آمادهای كه فاقد ارزش غذایی است، غذاهای سالم و طبیعی بخورند، از فواید شاد زیستن بهره خواهند برد. بازی با سایر كودكان، قدرت خلاقیت كودكتان را تقویت میكند و مهارتهای اجتماعی را به او میآموزد.
7. شادی را در جعبه یادگاریها ذخیره كنید
اشیای مورد علاقه كودكتان، عكسها، كارتپستالها، یادگاریها، كاردستیهایی را كه یادآور خاطرات شاد برای كودك هستند داخل جعبهای قرار دهید. هرگاه كودكتان بیمار است یا غمگین و به لبخندی ساده نیاز دارد، آنها را از جعبه بیرون آورید و به او نشان دهید.
8. لحظات جادویی ارتباط را بیابید
اخیراً از پنج تا هفده سالهها پرسیده شد كه خواهان چه چیزی هستند كه با پول نمیشود خرید. همه آنها در پاسخ گفته بودند كه والدین و توجه آنها هستند. كودكان ما میخواهند كه به آنها فكر كنیم. برنامههایی ترتیب دهید كه همه اعضای خانواده بتوانند در آن شركت كنند و لذت ببرند (كوهنوردی، پیادهروی...). كودكان را در فعالیتهای روزمرهتان مانند انجام دادن كارهای خانه، خرید و آبیاری باغچه شریك كنید.
9. ژن تلاش دوباره را به كودك خود منتقل كنید
سعی نكنید كودك خود را از همه ناراحتیها دور نگه دارید. به او كمك كنید بیاموزد چگونه با آنها مواجه شود. اگر شكست درسی یا غیردرسی او را ناامید كرده، كمك كنید تا هرچه سریعتر به وضعیت عادی خود برگردد. تشویقش كنید تا احساسات خود را در قالب نوشته یا نقاشی بیان كند. شما الگوی كودكتان هستید. مطمئن شوید كه الگوی مناسبی در مقابل او است. روحیه خود را در هیچ شرایطی نبازید.
10. در او شگفتی ایجاد كنید
هنگامی كه كودك با چیزی بزرگتر از خودش مواجه میشود، خواه پدیدهای فیزیكی باشد یا معنوی، احساس رضایت خاطر میكند. با كودكان درباره عقاید خود، خداوند و مقدسات دینی صحبت كنید. لازم نیست كه او همه جزيیات را درك كند. با او در جنگل قدم بزنید، به ستارگان خیره شوید، به تماشای یك كرم كوچك در گلولای بنشینید. احساس مراقبت و توجه در كودكان را پرورش دهید.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک ، آموزش ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم ، پیامها
برچسبها: كودك شاد , تربيت فرزند , پرورش كودك , شادي كودك

روشي خاص جهت شستشو و آرامش نوزاد
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک ، دیدنیها ، خانه و خانواده ، پزشکی
برچسبها: نوزادان , آرامش , شستشو , حمام نوزاد
بعضي از کودکان براي آغاز سال تحصيلي جديد نيازهايي بيش از خريد کتاب ، کيف ، لباس، کفش .... دارند . همه کودکان مشتاق براي روبرو شدن با اولين روز مدرسه نيستند . مدرسه براي کودکان با اعتماد به نفس ضعيف ، مشکلات يادگيري ، عدم سلامت رواني، شرايط استرس زا در خانه مي تواند درگيريهاي و گرفتاريهاي ويژه اي داشته باشد .
وقتي والدين نگرانيهاي خاص براي کودکانشان دارند آماده کردن آنها قبل از مدرسه مي تواند سال تحصيلي خوبي براي کودک ، والدين و معلم باشد .
اگر چه هيچ والد يا کودکي دوست ندارد که مشکلاتشان آشکار شود ولي درک شرايط کودک و شناسايي توانايي و ضعف ٬ او پيش بيني مشکلات نهاني ، مصاحبه و مشاوره با متخصصين مربوطه مي تواند مشکلات را بطور مثبت رفع نمايد .
- با کودک خود نقش بازي کنيد .
چگونه شروع به گفتگو ، چگونه ملحق شدن و يا پاسخ دادن به ديگران را با کودک خود تمرين کنيد . با آماده کردن روشهاي پاسخ گويي به سئوالات اوليه و تمرين آنها با کودک در خانه و يا سوپرمارکت يا با دوست جديد مي توانيد اعتماد به نفس او را افزايش دهيد .
بقيه در ادامه مطلب
موضوعات مرتبط: کودک ، آموزش
برچسبها: كلاس اولي , تحصيل , روانشناسي , تکانشي
ادامه مطلب
اول مهر برای همه جزء خاطرات فراموشنشدنی است، هرچقدر هم که با گریه و ناراحتی همراه بوده باشد. اما به هر حال اولین روز مدرسه پر از تلاطمهای عاطفی است. کوچولوی شما قرار است برای اولین بار از آغوش گرم شما دور شود و چند ساعتی از روزش را در جایی به نام مدرسه باشد. از آنجایی که ممکن است بسیاری از کودکان تجربه مهدکودک و پیش دبستانی نداشته باشند یا اگر هم داشته باشند مکلف به انجام مشق و درس و حضور مستمر نبودهاند، محیط مدرسه و ورود به آن میتواند ایجاد دلهره و اضطراب کند.
مهمترین نکته این است که قبل از ورود به این محیط باید آمادگی لازم را برای او ایجاد کنید. به این ترتیب اولین روز مدرسه به جای همراه شدن با گریه فرزندتان با خاطرهای هیجانانگیز همراه خواهد بود و او دیگر از نشستن کنار فرد دیگری که اصلا برایش آشنا نیست واهمه ندارد و آن را فرصتی برای دوستی میبیند. راههای زیادی وجود دارد تا شما یک خداحافظی خوب و یک شروع موفق را برای کودک ایجاد کنید. راهنمای ما را بخوانید تا آمادگی لازم را برای روزهای اول مدرسه پیدا کنید.
روال مدرسه را از چند هفته قبل برقرار کنید
بهترین کار این است که چند هفته پایانی شهریور را برای برگشتن به ریتم روزانه مدرسه اختصاص دهید. مثلا هر روز صبح به موقع کودک را بیدار کنید و لباسهایش را بپوشانید. صبحانه، ناهار، شام و میان وعده را در زمانهای مشخصی که به زمان مدرسه نزدیک است بخورید. همچنین مهم است که فرزندتان را صبحها عادت دهید که از خانه بیرون برود. بهانهاش را هم باید پیدا کنید، مثلا میتوانید چند هفته آخر فعالیتهایی ترتیب دهید و اگر اهل ورزش صبحگاهی هستید او را با خود ببرید. این کار بدون شک برای والدین شاغل سخت خواهد بود اما وقتی مدارس باز شود کارتان راحتتر میشود.
ساعت خواب را تنظیم کنید
از آنجا که ممکن است به دلیل نداشتن برنامه مشخص، وقت خواب کودک هم زمان مشخصی نداشته باشد، باید از چند هفته قبل کودک را وارد یک برنامه خواب منظم کنید طوری که ساعت 9 شب حتما به تختخواب برود و صبح ساعت مشخصی از خواب بیدار شود. میزان خواب معمول برای کودکان 7 ساله حدود 8 ساعت است.
با خرید لوازم مدرسه ذهن او را آماده کنید
یکی از راههای به هیجان آوردن فرزندتان برای روزهای مدرسه، خرید لوازم مدرسه اعم از کیف و کفش و لوازمالتحریر است. در هفتههای پایانی خرید وسایل مدرسه را آغاز كرده و وظایف دانشآموزی را تمرین کنید. مثلا آماده کردن کیف، پوشیدن روپوش و مقنعه، بستن کفش و یاد گرفتن آدرس و شماره تلفن. بهتر است از همین حالا جای مشخصی مثلا نزدیک دربرای قرار دادن آنچه صبحها باید با خود ببرد تعبیه کنید. به این ترتیب کمتر احتمال فراموش کردن لوازم ضروری وجود دارد.
عادت غذایی را از همین حالا در او ایجاد کنید
از همین ابتدا فرزندتان را به خوردن خوراکیهای سالم عادت دهید. دلیلی ندارد تمام خوراکیهای رنگارنگ سوپر را در کیف فرزندتان بگذارید. به فرزندتان هم بیاموزید پاستیل، چیپس، پفک، اسنک و... هیچ سودی برای او ندارد. میوههای سفت که پوستشان راحت جدا میشود یا باید آنها را گاز زد (به جای آبمیوه پاکتی)، نان، پنیر و گردو (گوجه را تکه نکنید زیرا آب زیادی دارد و تا زمانی که فرزندتان آن را بخورد خراب میشود)، مغزها، پاکت شیر کوچک (به جای شیر کاکائو)، خرما، حلوا، کلوچه و... به او بدهید. مضرات هله هولهها را به او بیاموزید تا اگر همکلاسیهایش خوراکیهای او را مسخره کردند بتواند جواب آنها را بدهد.
او را مستقل بار بیاورید
از زمانی که فرزندتان پا به مدرسه میگذارد موظف است مسائل زیادی را خودش به تنهایی مدیریت کند. شما میتوانید با صحبت کردن او را برای این مسئله آماده کنید. به او مسئولیت بدهید. مثلا به او بگویید خودش برای تکالیفش برنامه بریزد، اینکه کی و چگونه تکالیف را انجام میدهد را به عهده خودش بگذارید. اگر فرزندتان کوچک است میتوانید کارهایی به او یاد دهید که اعتماد به نفسش را بالا ببرد به طور مثال گره زدن کفشها. اگر کودک شما بتواند نیازهای اساسی را بدون تکیه به بزرگسالان برآورده کند راحتتر به مدرسه میرود.
همه چیز را خوب تشریح کنید
به او بگویید همه بچهها به اندازه او میدانند و محیط مدرسه برای همه آنها مانند او خجالتآور و پراسترس است. اگر چند تا از بچهها از قبل هم را میشناسند، دلیلی ندارد احساس غربت کند. خودش به همکلاسیها سلام کند، اسمشان را بپرسد، در مورد علایق مشترک و... بپرسد و بگوید. به او یاد بدهید که اگر یکی از همکلاسیها او را انکار کرد، ناراحت نشود. محیط کلاس برای گوش سپردن به معلم و تعاملات هنگام یادگیری است. دوستیها برای زنگ تفریح است که آن موقع هم اگر شاگرد خوب، زرنگ و پرتوانی باشد، همه دوست دارند بیایند با او دوست شوند. از مدرسه، مدیر، ناظم، معلم، همشاگردیها، درسها، گچ، تخته، خاطرات خودتان، زنگ تفریح و... مفصل تعریف کنید. از آینده آنهایی که درس خواندهاند و موفق شدهاند با آب و تاب تعریف كرده و اشتیاق رفتن به مدرسه را دركوچولویتان شعلهور كنید.
روزهای اول همراه او باشید
اولینها همیشه علاوه بر هیجان با نگرانی و شاید ترس هم همراه باشند. این در مورد اولین روز ورود به مدرسه هم صادق است، بنابراین همراهی کردن کودک در روزهای اول بسیار اهمیت دارد. حتی اگر از سرویس مدرسه استفاده میکند، روزهای اول بهتر است خودتان فرزندتان را در رفتن و برگشتن از مدرسه همراهی کنید. برای این کار شاید مجبور باشید ساعت کاریتان را طوری تنظیم کنید که خودتان یا همسرتان حتما در خانه باشید. اما بعد از اینکه کودک عادت کرد، میتوان از دیگر اعضای خانواده مانند پدربزرگ و مادربزرگ هم کمک گرفت.
یک خداحافظی شیرین ترتیب دهید
وقتی به مدرسه رسیدید مراسم خداحافظی را کوتاه و شیرین تمام کنید. ممکن است معلم به شما اجازه دهد کمی با فرزندتان بمانید اما از فعالیتهای ادامهدار مثل کشیدن نقاشی جلوگیری کنید چون در این حالت ممکن است فرزندتان برای اینکه شما از کنارش نروید، مدام بگوید نقاشی هنوز تمام نشده است. او را در آغوش بگیرید و به او بگویید بعد از مدرسه منتظرش خواهید بود. چون چنین قولی دادهاید حواستان باشد که سر ساعت آنجا باشید. بعضی از والدین با خواندن شعر و قصه از فرزندشان جدا میشوند. به هر حال هر پدر و مادری بهتر میداند کودکش چگونه آرام میگیرد.
برای گریهها راهحل پیدا کنید
برخی بچهها شرایط سختتری برای رفتن به مدرسه دارند و ممکن است هفتهها برای رفتن به مدرسه گریه کنند و از شما خواهش کنند آنها را به مدرسه نبرید. بچههایی هم هستند که با خوشحالی مدرسه را شروع میکنند اما بعد از 3 هفته وقتی میخواهید از آنها جدا شوید شروع به گریه میکنند. بیشتر بچهها اوقات خوبی را در مدرسه تجربه میکنند اما از تنها ماندن در مدرسه ناراحت میشوند. به نظر سنگدلی میآید که فرزند گریانتان را ترک کنید اما باید بدانید هر بچه گریانی بعد از چند دقیقه آرام میشود. صبوری و دلسوزی ممکن است کار دستتان دهد. با کودک صحبت کنید و آنچه موجب ترس او شده را باهم کشف کنید. شاید در همین کشف و شهودها تازه بفهمید تنها نگرانی کودک این است که نمیتواند کاپشنش را تنش کند. خب این را میتوانید با هم تمرین کنید و به او بگویید اگر به مشکلی برخورد معلم آنجاست و میتواند کمکش کند. در برابر گریههای کودک مقاومت نشان دهید مثلا دوباره برنگردید و او را بغل کنید. حتی اگر برای شما هم سخت است که گریههای فرزندتان را ببینید هیچ وقت بدون خداحافظی او را ترک نکنید. ممکن است از اینکه او را با این حال ترک میکنید احساس گناه کنید اما این وظیفه معلم است که این مسئله را حل کند هرچند میتوانید به معلم کمک کنید و اطلاعاتی درباره آنچه میتواند کودکتان را آرام کند به او بدهید تا او توجه کودک را به خود جلب کند. به یاد داشته باشید این گریهها همیشگی نیستند و کودک شما کم کم به معلم و روزهای مدرسه عادت خواهد کرد.
زمان و مکانی برای تکالیف تعیین کنید
برخی والدین خود را مسئول کامل انجام تکالیف میدانند؛ به صورتی که در زمان انجام تکالیف بالای سر دانشآموز حضور دارند، زمان شروع انجام تکالیف را تعیین و راهنماییهای زائدی ارائه میکنند. هر چند لازم است والدین به ویژه در سالهای اول دبستان و آمادگی با نظارت خود برنامهریزی و مسئولیتپذیری را به کودک آموزش دهند، اما برخی والدین به اشتباه این مسئولیت را خود برعهده میگیرند، بنابراین نمیتوانند احساس مسئولیت در قبال انجام تکالیف را به فرزند خود یاد دهند. به طوری که اگر یک روز مادر حضور نداشته باشد كودك اصلا به یاد هم نخواهد آورد که باید تکالیفش را انجام دهد. بهتر است از همین حالا جایی را برای انجام تکالیف اختصاص دهید. فرقی نمیکند روی میز آشپزخانه باشد یا در اتاقش اما تا آنجا که امکان دارد خودتان را هنگام انجام تکالیف در دسترس قرار دهید به خصوص در مورد بچههای کوچکتر. ممکن است در حال آشپزی یا خواندن روزنامه باشید اما در عین حال باید حواستان به روند انجام تکالیف باشد.
از او درباره اتفاقات مدرسه بپرسید
وقتی با فرزندتان به خانه برمیگردید از اینکه در مدرسه چه کارهایی کرده، سؤال کنید و از او بخواهید روزش را برایتان تعریف کند. بهتر است با معلم فرزندتان صحبت کنید تا بفهمید کودکتان بیشتر از چه چیزی در کلاس خوشش میآید كه بتوانید آن را در خانه اجرا کنید یا به او بگویید «انگار تو از نقاشی روی میز خوشت میاد؛ فردا هم میتونی این کار رو بکنی.»
موضوعات مرتبط: کودک ، آموزش
برچسبها: كلاس اولي , اول سال تحصيلي , كودكان , چگونه به مدرسه بروند
شاه دانه
خواص مواد غذایی
دانه شاهدانه ، یکی از مغذیترین و قابل هضمترین مواد غذایی روی زمین است. دانه شاهدانه سرشار از پروتئین، اسیدهای آمینه ضروری و اسیدهای چرب ضروری است.
دانههای شاهدانه دارای خواص تغذیهای فراوانی هستند و منبع خوبی از اسیدهای چرب ضروری و اسیدهای آمینه ضروری و نیز مواد معدنی هستند.
طبق نتایج تحقیقات، افرادی که به طور منظم دانههای شاهدانه را مصرف میکنند فشار خون و همچنین میزان کلسترول بد در خون آنها با کاهش روبرو خواهد شد.
پروتئین و آنزیمهای موجود در دانههای بدون پوست شاهدانه، از آن جا که موجب کاهش ورم و التهاب میشود کمک خوبی برای مبتلایان به آرتروز و همچنین درد مفاصل محسوب میشود.
اگر به دنبال راهی برای کاهش وزن خود هستید، شاهدانه را همراه با صبحانه میل کنید. مصرف شاهدانه هنگام صبح و در وعده صبحانه، باعث احساس سیری طولانی طی روز در شما خواهد شد و به این ترتیب دیگر نسبت به خوردن غذاهای شور و شیرین اشتهای کاذب نخواهید داشت.
مصرف این ماده غذایی همچنین موجب تقویت سیستم ایمنی بدن و نیز تنظیم هورمونها خواهد شد.
برخی از مبتلایان به بیماری «ام اس» برای برطرف کردن علائم مشکل خود، به طور قانونی از این دارو استفاده میکنند.
تحقیقات روی این گیاه برای تولید دارویی به عنوان درمان بیماریهای ناتوان کننده سیستم عصبی بدن ادامه دارد.
دانشمندان آمریکایی اعلام کردهاند ترکیب شیمیایی گیاه شاهدانه میتواند مانع گسترش سلولهای سرطان سینه در بدن شود.
محققان موفق به کشف یک ماده شیمیایی در گیاه شاهدانه شدهاند که تاثیر ضدافسردگی دارد. آنان دریافتهاند که این ترکیب شیمیایی میتواند به تولید دوباره سلولهای عصبی کمک کند.
در طب سنتی چین از تمام قسمتهای مختلف گیاه به عنوان دارو استفاده میشود.
- ضد اسپاسم و انقباضات عضلانی است.
- مسهل است و در درمان یبوست کاربرد دارد.
- برای افرادی که دچار احتباس ادرار شدهاند، کارساز است.
- ضد انگل معده است.
- در استعمال خارجی به خصوص روی تاولها کاربرد دارد.
- گیاه شاهدانه ارزش زیادی برای معالجه کزاز دارد.
- گیاه شاهدانه مسکن واقعی و موثری برای درد شکم و معالجه میگرن و درد اعصاب و روماتیسم است.
- خوردن برگ آن رطوبتهای معده را خشک می کند.
- روغن شاهدانه گرم و خشک است و برای درد گوش مفید است.
لازم به ذکر است که خوردن زیاده از حد آن مضر است و موجب سردرد، تاری دید و درد معده میشود و در موارد مصرف زیاد، استفراغ نیز دیده شده است.
موضوعات مرتبط: کودک ، خانه و خانواده ، نسخه داروهای گیاهی
برچسبها: شاه دانه , شير مادر , مواد غذائي , كودك
سارا هفت ساله بود که از صحبت پدر و مادرش فهمید برادر کوچيکش سخت مریضه و پولی هم برا مداواش ندارن. پدر به تازگی کارش رو از دست داده بود و نمیتونست هزینهی جراحی پرخرج برادرش رو بپردازه . سارا شنید که پدر به آهستگی به مادر گفت: فقط معجزه میتونه پسرمون رو نجات بده .
ادامه مطلب رو از دست ندید
موضوعات مرتبط: کودک ، داستان ، جملات زيبا
برچسبها: معجزه , درمان , آرمسترانگ , نجات
ادامه مطلب
چند نكته ساده در مورد از شير گرفتن كودك
1- مدت زمان كامل شيردهي طبق نظر قرآن كريم، 24 ماه قمري است؛ لذا سعي كنيد به هيچ وجه قبل از اين مدت كودك را از شير نگيريد.
2- راههاي مختلفي براي ايجاد بي ميلي كودك نسبت به پستان مادر وجود دارد؛ انواع روشهايي كه منجر به بدرنگي و بدمزّگي پستان مي شوند. پيشنهاد ما «صبر زرد» است كه از قديم الايّام به عنوان يك روش ساده و مؤثّر، مورد استفاده زنان ايراني بوده است. مقدار كمي صبر زرد را در مقدار اندكي آب حل كرده روي سينه بماليد. رنگ سياه صبر زرد باعث خواهد شد كه كودك، رغبتي به گرفتن سينه نداشته باشد. كودكان سِمِج تر، معمولاً به محض چشيدن طعم تلخ صبر زرد، از شير خوردن منصرف خواهند شد. البته بسياري از مادران، اقدام به رنگ كردن پستان خود با ماژيك و مانند آن مي كنند كه تا وقتي كودك نخواهد سينه را بمكد؛ مشكل مهمّي را در پي نخواهد داشت امّا اگر كودك با ديدن هيبت ناساز پستان، كوتاه نيايد و اقدام به مكيدن سينه كند؛ موادّ شيميايي و خطرناك اين گونه رنگها، وارد بدن نازنين او خواهد شد.
3- در مدت از شير گرفتن كودك، شبها وقتي كه كودك خواب است؛ يكي دو نوبت به او شير بدهيد تا كمي سينه تخليه شود.
4- در روز، چند بار سينه را زير آب سرد گرفته و با فشار به عقب، آن را ماساژ دهيد.
5- اكثر مادران با كارهاي ساده فوق به نتيجه مطلوب خواهند رسيد و كم شدن تحريك ناشي از مكيدن پستان، به تدريج، ترشّح شير را متوقّف خواهد كرد. در مواردي كه ترشّح شير از سينه كم نمي شود مي توان از داروهاي خشك كننده استفاده كرد. راحت ترين راه آن است كه مادر، روزي 1 تا 2 بار و هر بار يك قاشق غذاخوري «سُداب» را با يك ليوان آب، 15 دقيقه روي حرارت كم جوشانده صاف كرده شيرين نموده ميل كند.
6- در مدتي كه كودك را از شير مي گيريد بايد از مصرف غذاها يا داروهايي كه باعث افزايش شير مي شوند، پرهيز كنيد(رازيانه، شويد، آويشن، سياهدانه، زيره سبز و ...). اگر براي مادر قابل تحمّل باشد؛ مي تواند در اين دوره، مصرف غذاهاي سردي را در رژيم غذايي خود، اندكي افزايش دهد.
7- رفتار بسياري از كودكان در هنگام جدا شدن از شير، مشابه يك فرد داغدار در فراق يار عزيز خود است؛ لذا در اين دوره بيشترين محبّت را به او داشته؛ با روش هاي مختلف وي را سرگرم كنيد تا كم كم اين داغ! را فراموش كند. بيدارخوابي والدين در نيمه هاي شب بر سر بالين كودكي كه بنابر عادت خود براي شيرخوردن از خواب برمي خيزد؛ چيز غريبي نيست؛ لذا والدين بايد به لحاظ روحي، خود را براي اين مشكلات كاملا طبيعي آماده كنند.
8- يك اشتباه بسياري از والدين اين است كه با اين استدلال كه بهتر است خود و فرزندانشان، يك بار اين استرس را تحمّل كنند؛ به طور همزمان، اقدام به از شير گرفتن و نيز آموزش كنترل ادرار و مدفوع(به زبان ساده، همان از پوشك گرفتن) به كودك خود مي كنند؛ غافل از اين كه تحمّل اين دو استرس همزمان، براي كودك بسيار سنگين است. در اين حال، يا حدّاقل يكي از اين دو اقدام به شكست مي انجامد يا اگر هم به ظاهر موفّقيتي در كار باشد؛ به تجربه بسيار ديده ام كه چنين كودكاني پس از يك دوره چند ماهه يا چند ساله كنترل ادرار و مدفوع، بدون وجود دليل ظاهري خاصّي، دچار مشكلات متعدّدي در اين زمينه ازجمله بي اختياري دفع، شب ادراري و مانند آن مي شوند. پيشنهاد ما اين است كه حدّاقل يك دوره چند ماهه بين اين دو اقدام فاصله بيندازيد و بعد از اين كه مطمئن شديد كه كودك، داغ شير نخوردن را فراموش كرده است؛ نسبت به آموزش دفع ادرار و مدفوع به وي اقدام كنيد. البتّه اين مسأله در مورد كودكاني كه توانايي آن را دارند كه قبل از دو سالگي در مورد كنترل ادارار و مدفوع، آموزشهاي لازم را فرا بگيرند؛ مصداق نخواهد داشت.
موضوعات مرتبط: کودک
برچسبها: كودك , كودك و قرآن , شير خوردن , شيردادن
از آموزه هاي ديني به دست مي آيد آميزش و همبستري براي بچه دار شدن در زمان هاى ذيل مستحب است:
شب دوشنبه: که در پي آن فرزند حافظ کتاب خدا و راضي به آنچه خداوند برايش مقدر کرده ، مي شود، (1)
شب سه شنبه : که در اثر آن بعد از سعادت اسلام ، شهادت روزي اومي شود ، خداوند او را با مشرکان عذاب نمي کند ، دهانش خوشبو، دلش رحيم و جوانمرد خواهد بود ، زبانش از دروغ ، غيبت وتهمت و پاک باک مي ماند.(2)
شب پنج شنبه : که در پي آن حاکمي از حکما و با عالمي از علما خواهد شد.(3)
روز پنج شنبه هنگام زوال : که در پي آن شيطان به او نزديک نخواهد شد تا پير گردد و سلامتي دين و دنيا روزي اش خواهد بود.(4)
شب جمعه : که در پي آن بچه خطيب و سخنگو خواهد شد.(4)
روز جمعه موقع عصر : که آن فرزند از دانايان مشهور خواهد شد.(5)
شب جمعه بعد از نماز عشا : اميد است آن فرزند از ابدال ( شبيه به والدين ) باشد.(6)
نيز توصيه شده از نزديكي كردن در شب هاي چهارشنبه و شب اول، وسط و آخر ماه قمري و نيز شب هاي ماه گرفتگي و طوفان هاي شديد پرهيز كنند.
موارد مكروهي نيز وجود دارد كه بهتر است از آن ها پرهيز گردد:
1- جماع در شب و روزي كه ماه و خورشيد گرفته است.
2- هنگام غروب خورشيد.
3- هنگام طلوع فجر تا طلوع آفتاب.
4- شب اول ماه غير از ماه رمضان.
5- در شب آخر ماه.
6- جماع بعد از احتلام در خواب.
7- جماع در اتاقي كه بچهاي وجود داشته باشد.
8- نگاه كردن به عورت زن هنگام جماع.
9- جماع به صورت عريان.
10- جماع رو به قبله و پشت به قبله.
11- جماع بدون وضو يا غسل.
12- هنگامي كه شكم پر است.
13- جماع در جايي كه كودكي باشد كه به آن ها نگاه كند يا سر و صداي آن ها را بشنود، هر چند چيزي متوجه نشود.
14- جماع در فرصت بين اذان و اقامه نماز كه مخصوص اعمال عبادي است.
15- جماع در شب عيد فطر.
16- جماع در شب عيد قربان.
موضوعات مرتبط: کودک ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم ، مذهبی
برچسبها: بهترين زمان بچه دار شدن , بچه دار شدن , بچه داري , بچه
یکی از بزرگترین مشکلات در زمینه تغذیه کودکان و نو نهالان, عادات بد غذایی است. علت ایجاد این عادات و اصلاح نشدنشان چیست؟
علم فیزیک بیان میدارد که برای اینکه بر آیند دو نیروی همراستا و خلاف جهت صفر باشد باید آن دو نیرو با هم برابر باشند.
یکی از نیروهای تغذیه ای موجود در جامعه نیروی عادات بد غذایی است. علل و عوامل زیادی باعث بوجود آمدن آن میشود از جمله اعتقادات قدیمی خرافی, روزنامه ها و مجلاتی که از افراد بی اطلاع یا کم اطلاع برای نوشتن اطلاعات تغذیه ای یاری میگیرند و ... . نیرویی عظیم تر نیز آنها را یاری میکند و موفق میگرداند نیروی (( تبلیغات مواد غذایی از جعبه جادویی )) و نیروی جهالت تغذیه ای ناشی از آموزش کم یا ناصحیح مسائل تغذیه ای از رسانه های جمعی بخصوص تلویزیون.
کافی است تلویزیونتان را روشن کنید تا ببینید هر ساعت چند بار برنامه های آن قطع میشود و چقدر از فضای بین برنامه ای به تبلیغات تخصیص می یابد. شاید خودتان هم توجه کرده باشید که قسمت عمده این تبلیغات مربوط به میان وعده ها و کمک غذاهاست. این مواد بر دو نوعند یا از اصل و ریشه برای سلامتی مضر تشخیص داده شده اند و یا اینکه مضر نیستند( اما مفید هم نیستند) اما خوردن زیادتر از حد آنان باعث جلوگیری از مصرف غذاهای اصلی و مفید خواهد شد که نتیجه این امر سو تغذیه میباشد.
بهر صورت در این میان هم تلویزیون با پخش این همه تبلیغات تلویزیونی و عدم ارائه برنامه های آموزشی تغذیه ای چه در سطح بزرگسال و چه در سطح خردسال و همچنین والدینی که اغلب برای ساکت کردن کودکان خود و یا از سر خود باز کردن شان بدون هیچ محدودیتی امکان خرید و تهیه انواع تنقلات غیر سودمند و میان وعده های غیر لازم برای کودکان را فراهم میکنند از سویی دیگر به نوعی در ایجاد و دامن زدن به عادات بد غذایی موثرند.
موضوعات مرتبط: کودک
برچسبها: عادت بد غذایی در کودکان
۲) در صورت درست انجام دادن، مادر میتواند همان نزدیكی و گرمی شیر دادن با سینه را با شیشه شیر به نوزاد برساند.
۳) دیگر افراد فامیل میتوانند در تغذیه نوزاد كمك كنند.
۴) مادر برای رسیدگی به دیگر بچههای خود وقت و آزادی بیشتری خواهد داشت.
۵) در غیاب مادر، دیگران میتوانند نیاز غذایی نوزاد را برطرف كنند.
موضوعات مرتبط: کودک
برچسبها: چند مزیت شیر دادن به نوزاد با شیر خشك
وقتی همسرتان هیجان زده به سوی شما می آید و به تان خبر می دهد باردار است، روال عادی زندگی دگرگون می شود. ممکن است ابتدا هیجان زده شوید و از فرط خوشحالی بخواهید پرواز کنید. شاید هم مات و مبهوت، همسرتان را نگاه کنید تا قضیه «پدر شدن» برایتان قابل هضم شود.
واقعیت این است که از این لحظه به بعد، زمان تغییر زندگی شما فرا رسیده. تولد یک نوزاد با تحولات زیادی همراه است. با همه این حرف ها پدرشدن لذتی دارد که بسیاری از مردها را برای تجربه ی این احساس وسوسه می کند.
اما بهتر است در این باره آمادگی بیشتری داشته باشید تا به بهترین شکل ممکن از نوزاد نورسیده استقبال کنید و ورود او را به دنیا خوشامد بگویید. می دانید برای آمادگی بیشتر باید چه کار کنید؟
● پای صحبت پدرها بنشینید
شاید وقتی به پدرشدن خودتان فکر می کنید، سوالات مختلفی ذهن تان را قلقلک دهد یا به دغدغه ذهنی شما تبدیل شود؛ سوالاتی از این قبیل که : «آیا واقعا آمادگی دارم پدر شوم؟»، «از لحاظ مالی چطور باید با قضیه کنار بیایم؟»، «آیا همسر و نوزادم هر دو سالم خواهند ماند؟» و ...
پیشنهاد می کنیم پای حرف پدرهای قدیمی تر بنشینید، مخصوصا پدر خودتان، تا خیالتان راحت شود که بیشتر آنها پرسش هایی مشابه شما داشته اند!
● از همسرتان غافل نشوید
بارداری و زایمان با تغییرات ناگهانی هورمون های بدن مادر همراه است که بر حالات روحی و روانی او تاثیر می گذارد. پزشکان معتقدند اکثر زنان، پس از زایمان، این حالت را تجربه می کنند. بنابراین ضمن اینکه شما از تولد نوزاد خوشحال و شاداب هستید، ممکن است همسرتان غمگین و افسرده شده باشد.
در چنین وضعیتی توصیه می شود که هر چه سریع تر، با مسائل مربوط به رسیدگی نوزاد آشنا شوید و در این کار به همسرتان کمک کنید. تحقیقات مختلف نشان می دهد زنانی که شوهران شان بعد از تولد نوزاد، در نگهداری و رسیدگی به امور کودک کمک می کنند، کمتر دچار افسردگی می شوند و شیردهی آنها به نوزاد به مراتب موفقیت آمیز تر است. یکی از راه های آرامش مادران گوش دادن به آیات قرآن کریم است. سعی کنید فضایی را فراهم آورید که حداقل در اوقاتی از شبانه روز تلاوت زیبای قرآن در خانه تان طنین انداز شود.
● به فکر سلامت نوزاد باشید
در طی دوران بارداری مادر، درباره سلامت کودک مطالعه کنید تا ببینید برای حفظ سلامتی نوزاد، چه تغییراتی در روش زندگی شما و همسرتان لازم است. مثلا اگر سیگاری هستید، سعی کنید سیگار را کنار بگذارید؛ چون حضور کودک در محیط آلوده به دود سیگار برایش ضرر دارد. علاوه بر این، رژیم غذایی جدید و سالم تری را برای خانواده در نظر بگیرید و به تدریج غذاهای کم ارزش و ناسالم را از سبد خرید خود حذف کنید.
● همیشه منتظر تولدش باشید
از نوزاد انتظار نداشته باشید که سر وقت به دنیا بیاید. با وجود اینکه حاملگی۳۸تا۴۰ هفته ای طبیعی است، اگر کودک شما یکی دو هفته زودتر به دنیا آمد تعجب نکنید. به هر حال حول و حوش ۴۰ هفتگی، باید هر لحظه، این آمادگی را داشته باشید که همسرتان را به بیمارستان برسانید و پشت در اتاق زایمان، برای تولد یک موجود کوچک و زیبا منتظر بمانید.
● قبل از پدر شدن بدانید
بعضی از فعالیت ها مانند رفتن به تئاتر، سینما و سفرهای داخلی و خارجی با داشتن نوزاد دشوارتر است. بنابراین قبل از اینکه به فکر پدر شدن بیفتید، با همسرتان به اندازه کافی سینما و سفر بروید.
اگر بیرون از اتاق زایمان منتظر تولد اولین فرزندتان هستید، راهی وجود ندارد جز اینکه آرامش تان را حفظ کنید. اضطراب را تا آنجا که ممکن است کاهش دهید و استراحت را از یاد نبرید.
تولد یک نوزاد، زندگی عاشقانه شما را تا حدودی در هم می ریزد. بنابراین برای ابراز عشق و محبت به همسرتان فرصت را از دست ندهید.
● بعد از پدر شدن بخوانید
در هفته اول تولد، نوزاد نیازهای متعددی دارد که پدر در کنار مادر باید با رفع نیازهای کودک آشنا شود؛ کارهایی مانند روش شیر دادن به کودک، تمیز کردن او و آموزش های ساده دیگری که برای آسایش و راحتی نوزاد باید آنها را به کار ببرید.
مواظب کمرتان باشید و تکنیک صحیح بغل کردن کودک را بیاموزید. بغل کردن یک کودک که مدام روی دستان شما تکان می خورد به مراتب سخت تر از کودک بزرگ تری است که خودش قادر به حفظ تعادلش روی دستان شماست.
همیشه پیشانی کودک را ببوسید تا از این راه، تغییر دمای بدن نوزاد و تب دار بودن او را تشخیص دهید.
بیش از حد به کودک لباس نپوشانید اما همیشه لباس اضافی به همراه داشته باشید.
سعی کنید از تمام مراحل رشد فرزندتان لذت ببرید.
ممکن است کودکان، هنگام بازی به شما آسیب برسانند و به طور غیر منتظره اسباب بازی های بزرگی را به طرفتان پرتاب کنند یا به ساق پایتان ضربه بزنند. پس هنگام بازی با آنها احتیاط کنید.
● ۱۰ توصیه برای اینکه پدر خوبی باشید
پدر بودن کار ساده ای نیست اما قطعا پدری که فعالانه در زندگی فرزندش حضور دارد، بنیاد یک رابطه خوب پدر- فرزندی را پی ریزی می کند. پس اگر می خواهید پدر خوبی باشید توصیه های زیر را بخوانید:
۱) همواره از مادر فرزندتان حمایت کنید و به ویژه در حضور کودک به او احترام بگذارید.
۲) در کارها به صورت گروهی مشارکت کنید و با همسرتان، در تعلیم و تربیت کودکان سهیم شوید.
۳) برای بودن در کنار کودکان وقت بگذارید.
۴) مهربانی و عشق خود را به فرزندتان نشان دهید.
۵) از خانواده تان در هر وضعیتی حمایت کنید.
۶) ماجراها و داستان های زندگی خود را برای کودکان تعریف کنید. آنها از اشتباهات شما درس می گیرند و تجربه می آموزند.
۷) در جمع های خانوادگی شرکت کنید و برای خانواده تان وقت بگذارید.
۸) الگوی خوبی باشید.
۹) در مسائل مهم زندگی فرزندتان با او همراه شوید.
۱۰) توانایی های بالقوه ی خود را برای پدر بودن باور داشته باشید و بدانید هر کودکی، لیاقت داشتن پدری مهربان و با محبت را دارد.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم

آیا بابا (مامان) دیگه تو رو دوست نداره؟
چرا با بابا (مامان) دعوا میکنی؟
کودکانی که در گیرو دار فروپاشی رابطه والدینشان گرفتار شدهاند وضعی اندوهبار و نیاز فراوانی به حمایت عاطفی دارند. سعی کنید هنگام پاسخ دادن به پرسشهای آنها تا آنجا که میتوانید صادق باشید؛ این یکی از راههایی است که میتوانید به کودک بفهمانید با وجود آنچه که بین شما و همسرتان به عنوان یک زوج در جریان است، عشق و علاقه شما به او پابرجاست.
مشکل در هر رابطهی به وجود میآید؛ تا زمانی که او از عشق متقابل شما مطمئن است خیالش راحت است، اما وقتی برای اولین بار در مییابد که رابطه شما با هم بد شده است ممکن است احساس کند تمام دنیایش به هم ریخته است و دیگر اینکه اگر نتواند به پدر و مادرش متکی باشد پس به دیگران هم نمیتواند اعتماد کند. کودکان در چنین موقعیتی احساس ناامنی میکنند و ممکن است به رفتار دوران خردسالی برگردند، برای کسب اطمینان دست به شیطنت و شرارت و جلب توجه میزنند و تقریبا همیشه خود را به خاطر آنچه که اتفاق افتاده است سرزنش میکنند. اگر با همسر خود دچار اختلاف شدهاید، به کودکتان اطمینان دهید که هر چند با هم توافق ندارید اما هر اتفاقی هم که بیفتد باز هم او را دوست خواهید داشت. اگر در حال رفع کدورت و آشتی هستید، کودکتان را نیز در این امر دخالت دهید تا همه اعضای خانواده با یکدیگر احساس همبستگی کنند . . . . . . .
بقیه در ادامه مطلب
موضوعات مرتبط: کودک ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم
ادامه مطلب
یکی از مشکلات شایعی که بین والدین و فرزندان ایجاد می شود و در بسیاری از خانواده ها قابل رویت است ، اختلاف و فاصله بین پدرو مادر و فرزند است که هر چه سن فرزند بیشتر می شود این فاصله بیشتر می گردد.
وقتی پای صحبت خیلی از والدین می نشینیم از رفتار فرزند جوان یا نوجوان یا حتی کودکشان شکایت دارند و از اینکه فرزندشان به نصیحت های آنها توجه نمی کند ناراحتند . برای حل این مشکل لازم است به ریشه های آن توجه کنیم و در صدد از بین بردن آن برآییم .
چیزی که دانستن آن به فهم ریشه مشکل کمک می کند این است که همین فرزند خانواده از افراد دیگر مثل دوستان و رسانه ها و بعضی از افراد فامیل حرف شنوی دارد . پس بین او و والدینش مانعی ایجاد شده که باعث فاصله عاطفی و روحی و کم شدن رابطه کلامی بین آنها شده و این فاصله هر روز بیشتر می شود .
غفلت از همین مساله و ریشه های آن باعث شده که خیلی از والدین نتوانند با فرزند خود رابطه صمیمانه و مثبتی داشته باشند و در نقطه مقابل, دیگر افراد مانند دوستان و رسانه ها و اینترنت و ... هر روز تاثیر بیشتری روی رفتار او خواهند گذاشت .
و مشکل وقتی زیاد می شود که این افراد کسانی نیستند که نوجوان یا جوان ما را به راه درستی بکشانند و این باعث نگرانی روز افزون ما خواهد بود در حالیکه هر چه تاکید ما برای قطع رابطه فرزندمان با این افراد بیشتر می شود او بیشتر به سمت آنها گرایش پیدا می کند .
کسی می تواند پیامی را به فرد دیگر منتقل کند که از محبوبیت نسبی برخوردار باشد هر چه میزان این اعتبار بالاتر باشد تاثیر او بر فرد بیشتر خواهد بود .
مساله ای که در این مشکل تاثیر بسیار زیادی دارد و ریشه آن است محبوب بودن دوستان و رسانه ها و اینترنت و ... و در مقابل عدم محبوبیت و حرف شنوی مثل سابق و روز های کودکی از والدین است .این مساله ساده چیزی است که همه ما در برقراری ارتباط از آن غافلیم . کسی می تواند پیامی را به فرد دیگر منتقل کند که از محبوبیت نسبی برخوردار باشد هر چه میزان این اعتبار بالاتر باشد تاثیر او بر فرد بیشتر خواهد بود .
مشکل معمولا در مورد کودکان نیست البته شروع آن در همین زمان است ولی در این زمان این مشکل زیاد احساس نمی شود. وقتی کودک به سن نوجوانی و جوانی رسید و با محیط های اطراف بیشتر آشنا شد و نیاز به اجتماعی بودن در او شدید تر شد ، در این موقع است که جذابیت افراد دیگر و رسانه ها او را به سمت خود می کشد و والدین بخاطر این که همیشه با او همراه بوده اند و فرزند با آنها بیشتر رابطه دارد ، کهنه و قدیمی و یکنواخت به نظر می رسند و اینجاست که مشکل نمود پیدا می کند . البته یک مقدار از این فاصله گرفتن از والدین طبیعی است و اقتضای سن اوست اما آنچه در جامعه امروزه دیده می شود فاصله ای است که می تواند صدمات جبران ناپذیری به فرزند بزند .
اینکه ما انتظار داشته باشیم والدین هم به اندازه ی رسانه ها و دوستان به روز شوند ، انتظار بیجایی است و عملا شدنی نیست . امروزه رسانه های تصویری و اینترنت با سرعت غیر قابل وصفی تغییر شکل و محتوا می دهند و همین مساله جذابیت فوق العاده ای ایجاد می کند که تمام خانواده ها را تهدید می کند اما توجه کردن والدین به مساله محبوبیت می تواند جلوی بسیاری از آفات زمان را بگیرد و فرزند را از مشکلات بزرگ دور کند .
به طور اختصار به بررسی یکی از مهمترین عوامل تاثیر گذار در محبوبیت والدین در نظر فرزندان می پردازیم :
شخصیت قائل شدن برای فرزند عامل مهمی است که می تواند در این مساله بسیار نقش داشته باشد .ذکر چند نکته در این باره لازم است :
الف : معمولا مردم گمان می کنند چون با فرزند و همسر خود در یک خانه زندگی می کنند ، به هر صورتی می توانند با آنها صحبت کنند یا رفتار نمایند . درست است که رفتار ما در خانه نباید حالت رسمی بودن بیرون را داشته باشد اما نباید از حد احترام خارج شود.
ب: شخصیت قائل شدن برای افراد به معنی این نیست که مثلا کودک 5 ساله خود را با لفظ آقا و خانم صدا کنیم بلکه باید به نیازهای او توجه کنیم .باید توجه داشت که این نیازها به تناسب جنس ، سن ، تحصیلات ، محیط و به خصوص تفاوتهای فردی ... تا حدی در افراد مختلف متفاوت است .
محبتی که خداوند بین والدین و فرزند قرار داده سبب می شود که نیاز چندانی به ایجاد محبت نباشد یعنی از ابتدای تولد محبوبیت وجود دارد فقط باید تلاش کرد که کم نشود و از بین نرود یعنی ما باید سعی کنیم مانعی برای آن ایجاد نشود و بعلاوه سعی کنیم که محبت بین طرفین را بیشتر کنیم .
ج: عکس العمل درست ما در مقابل خطاهای دیگران نیز ازجمله عوامل مهم در جهت شکسته نشدن شخصیت افراد می باشد . عکس العمل شما می تواند همراه با بی احترامی ، تحقیر، تنبیه بدنی یا مقایسه کردن با دیگران باشد که می تواند تاثیرات بسیار بد بر او بگذارد ، یا می تواند تنبیهی باشد که متناسب با آن عمل صورت می گیرد بدون اینکه بی احترامی و تحقیر باشد .همچنین می تواند گذشت و چشم پوشی و نادیده گرفتن باشد . (البته نه در تمام موارد)
د: امر و نهی های ما و تکلیف کردن ها ی ما باید در حد توان فرزند باشد تا بتواند به راحتی انجام بدهد و انجام آن برایش سخت نباشد اگر اینطور شد خودش کم کم ما را همراهی می کند و از آنچه از او خواسته ایم بالاتر می رود و خودش شخصیت خود را پیدا می کند .
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک ، خانه و خانواده
برخی از رفتارهایی که والدین باید در مورد فرزندان خود به آنها توجه ویژهای داشته باشند:
۲۲ رفتار طلائی در مورد فرزندان
برخی از رفتارهایی که والدین باید در مورد فرزندان خود به آنها توجه ویژهای داشته باشند:
1- به کودک خود برچسب نزنند.
۲- او را با کودکان دیگر مقایسه نکنند.
۳- بیش از حد توان او از او انتظار نداشته باشند.
۴- طبیعت کودک خود را (درونگرا و برونگرا) ، نفی نکنند.
۵- از حمایت بیش ازحد کودک خود بپرهیزند.
۶- به جای او تصمیم نگیرند و به جای او مشکلاتش را حل نکنند.
۷- از احساس دلسوزی، ترحم و مداخلهی حمایتگرانه پرهیز کنند.
۸- از محکوم کردن او در نزد دیگران به ویژه همسالان اجتناب کنند.
۹- همهی خواستهها و توقعات فرزند خود را برآورده نکنند.
۱۰- تا حد امکان او را تنبیه بدنی نکنند.
۱۱- از کلمات توهینآمیز و سبک پرهیز کنند.
۱۲- حس انتقام و کینهتوزی را به او القا نکنند.
۱۳- قوانین و مقررات مدرسه را در نزد کودک به تمسخر نگیرند.
۱۴- مشکلات عاطفی کودک را در نزد او بیان نکنند.
۱۵- از پاداشهایی که جنبهی رشوه و باجخواهی دارد، پرهیز کنند.
۱۶- از آموزشهای زودرس و یا دیررس، به ویژه در مسائل جنسی، به کودکان پرهیز کنند.
۱۷- از سرکوب نیازهای کودکان خودداری کنند.
۱۸- با همهی فرزندان خود با روش یکسان برخورد نکنند و انتظار یکسان نیز نداشته باشند.
۱۹- در برابر کودک از نزاع و درگیری بین خود و همسرشان خودداری کنند.
۲۰- از یاری کردن دائمی کودک در انجام تکالیف درسی او خودداری کنند.
۲۱- از جهت دادن و برجسته کردن استعدادهای خاص او زودتر از موعد خودداری کنند
۲۲- سوالات و کنجکاویهای مربوط به مسائل جنسی او را سرکوب نکنند
موضوعات مرتبط: کودک
برای اینکه روزهای بلند تابستان را برای بچهها به روزهای به یاد ماندنی تبدیل کنیم؛ لازم است کمی خلاقیت به خرج دهیم و با برنامهریزی و انجام کارهای ساده، این زمان را با سرگرمیهای شاد پر کنیم.
24 راه برای سرگرم کردن بچه ها در خانه
برای اینکه روزهای بلند تابستان را برای بچهها به روزهای به یاد ماندنی تبدیل کنیم؛ لازم است کمی خلاقیت به خرج دهیم و با برنامهریزی و انجام کارهای ساده، این زمان را با سرگرمیهای شاد پر کنیم.
نمونه از این فعالیتها را با هم مرور میکنیم.
1. از سرگرمیهای ساده خانگی استفاده کنید. مثلا با همکاری تمام افراد خانواده و مشارکت بچهها آشپزی کنید. کیک و کلوچه، پیتزای سبزیجات یا آش بپزید و همه دور هم نوشجان کنید. بهتر است هنگام تهیه غذا و مواد اولیه در آشپزخانه به بچهها سخت نگیرید و تمیز کردن آشپزخانه را بگذارید برای بعد.
2. در خانه کارهای هنری انجام دهید. بچهها دوست دارند کارهای هنری انجام دهند. کاغذ و وسایل نقاشی در اختیار آنها قرار دهید و از آنها بخواهید، داستانی درباره یک روز تابستانی بنویسند و آن را نقاشی کنند. میتوانید برای جذابیت بیشتر، نقاشی گروهی بکشید و روی یک مقوای بزرگ با کمک هم یک نقاشی بکشید.
3. ساخت کاردستی برای بچهها جذابیت دارد و در کنار آن میتوانند چیزهای زیادی یاد بگیرند. میتوانید یک شخصیت پسر یا دختر روی مقوا بکشید و دور آن را با قیچی ببرید. سپس با کاغذهای رنگی لباس، کفش، کلاه آفتابگیر و عینک آفتابی برایش درست کنید و البته راههای مراقبت از پوست در برابر آفتاب را هم به فرزندتان بیاموزید.
4. نمایش عروسکی بازی کنید. شخصیتهای داستان میتوانند عروسکهای فرزندتان یا نقاشیهایی که کشیدهاید و دور آن را بریدهاید، باشند. اگر نمایش عروسکی را کمی شاد و خندهدار اجرا کنید، نکات آموزشی داستان بیشتر در ذهن بچهها میماند.
5. چند کتاب رنگ کردنی برای بچهها بخرید و به آنها هدیه بدهید. شعرهایی که درباره روزهای تابستانی است، بخوانید. آنها را به بچهها هم یاد بدهید تا با شما همراهی کنند.
6. ساعاتی را هم به ورزش و تحرک اختصاص دهید. مبلها را کنار بکشید و یک آهنگ ورزشی بگذارید. لباس مناسب ورزش بپوشید و با هم کمی نرمش کنید.
7. لباسهای قشنگ بپوشید و عکس یادگاری بگیرید.
8. بازیهای سرگرم کننده و دسته جمعی انجام دهید. مثلا همه با هم پازل درست کنید و یا از یکی از بچهها بخواهید درباره یک شی در اتاق بدون اینکه نام آن را ببرد، توضیح بدهد. بعد از بقیه بچهها بخواهید حدسهای خودشان را در این باره روی کاغذ بنویسند و هر کس درست حدس زد، به او فرصت دهید دفعه بعد او درباره یک شی توضیح بدهد. میتوانید بیست سوالی بازی کنید و توضیحات را در قالب سوال از هم بپرسید.
9. بچهها را یک جا جمع کنید و برایشان قصه بگویید. میتوانید قصهای جدید یا قصههای مورد علاقه آنها را تعریف کنید.
10. بازی با سایهها برای بچهها لذتبخش است. چراغهای اضافه را خاموش کنید و روی دیوار با سایه اشکال مختلف بسازید. از بچهها هم بخواهید در این کار شرکت کنند.
11. میتوانید چند فیلم کارتونی یا فیلم مناسب سن فرزندتان تهیه کنید و در روزهایی که مجبورید چند ساعت در خانه بمانید، از فرزندتان بخواهید یکی از آنها را انتخاب و تماشا کند.
12. بچهها را تشویق کنید اتاقشان را مرتب کنند. معمولا بچهها علاقهای ندارند که اتاقشان را تمیز کنند، اما شما میتوانید این کار را برایشان جذاب کنید. مثلا زمان بگیرید که چهقدر طول میکشد تا اتاقشان را مرتب کنند و بعد اگر اتاقشان مرتب شد، برای آنها جایزهای در نظر بگیرید و تشویقشان کنید.
13. با کمک بچهها خودتان خمیر بازی درست کنید. میتوانید یک فنجان آرد، یک سوم فنجان آب و یک دوم فنجان نمک را با هم مخلوط کنید و خوب هم بزنید. در صورت لزوم آب یا آرد به میزان کم اضافه کنید تا غلظت آن طوری شود که به راحتی بتوان با آن اشکال مختلف ساخت و در ضمن به دست نچسبد. با استفاده از این خمیر، بچهها میتوانند به راحتی بازی کنند و شکلهای مورد علاقهشان را بسازند و بعد از خشک شدن، آنها را رنگ کنند.
14. بچهها نقاشی با انگشت را دوست دارند. میتوانید خمیرهای رنگی درست کنید تا با آن نقاشی برجسته آماده کنند. برای تهیه این خمیر؛ نصف فنجان نشاسته را در یک فنجان آب سرد حل کنید. بعد سه فنجان آب جوش به آن اضافه کنید و روی حرارت قرار دهید تا دو مرتبه به جوش بیاید. خوب آن را به هم بزنید و وقتی شفاف و کمی غلیظ شد، آن را از روی حرارت بردارید و پودرهای رنگی به آن اضافه کنید. وقتی این خمیر خنک شد، بچهها میتوانند با آن نقاشی کنند.
15. چسب، قیچی و روزنامه باطله در اختیار بچهها بگذارید تا با بریدن عکسها و حروف آن، تصاویر و جملات جدید درست کنند. میتوانید با روزنامههای باطله برای بچهها کلاه، قایق یا موشک درست کنید.
16. از بچهها بخواهید تمام عروسکهای ریز و اسباببازیهای کوچک خودشان را یک جا جمع کنند و بعد با همه آنها یک شهر کوچک بسازند.
17. چند لیوان آب را کنار هم بچینید. بعد در هر کدام مقدار متفاوتی آب بریزید. حالا اگر با قاشق به هر لیوان ضربه بزنید، صدای خاصی میدهد. میتوانید با هم آهنگ بزنید و شعر بخوانید.
18. آلبومهای عکس را بیاورید و با هم عکسها را ببینید و درباره خاطرات آن با هم صحبت کنید.
19. خاطرات قدیم خانوادگی را برای بچهها تعریف کنید و به آنها بگویید وقتی بچه بودید، در تعطیلات تابستانی چه کارهایی انجام میدادید و چهطور خودتان را سرگرم میکردید.
20. از بچهها بخواهید یک شغل انتخاب کنند. مثلا پزشک، پرستار، معلم یا آتشنشان شوند و شما هم نقش بیمار یا شاگرد آنها را بازی کنید.
21. بچهها بازی با حباب را خیلی دوست دارند. میتوانید در یک ظرف کوچک کمی آب صابون درست کنید و با یک نی حباب بازی کنید.
22. بدلیجات و لوازمی را که قدیمی شده، جایی نگه دارید و از بچهها بخواهید با ترکیب آنها وسایل تزیینی جدید درست کنند. این کار به خوبی بچهها را سرگرم میکند.
23. در این روزها حتی میتوانید مهارتهای لازم را به بچهها بیاموزید. کمی خیاطی به آنها یاد بدهید. مثلا به آنها یاد بدهید، اگر دکمه لباسشان کنده یا جورابشان پاره میشود، چهطور آن را بدوزند.
24. میتوانید شمارش پول را به بچهها یاد بدهید. پولهای خرد و درشت را شمرده، با هم مقایسه کنید. از آنها بخواهید به یکی از افراد خانواده، دوستان یا معلمشان نامه دوستانه بنویسند. به آنها یاد بدهید که چهطور یک نامه دوستانه بنویسند. میتوانید کمی آشپزی به آنها یاد بدهید و یا کلماتی از یک زبان دیگر به آنها بیاموزید
موضوعات مرتبط: کودک

زنان باردار مي توانند از خوردن خيلي از غذاها لذت ببرند اما برخي غذاها بايد در اين دوران با احتياط مصرف شوند يا از خوردن آن ها پرهيز شود. …
اگر چه جگر و مواد تهیه شده از احشاء حیوانات، دارای آهن و فولات هستند این مواد همچنین حاوی غلظت زیادی از ویتامین A هستند. هر 100 گرم از این مواد حاوی 13 هزار تا 40 هزار واحد بین المللی ویتامین A است که بیش از 15 برابر نیاز زن باردار است.
مصرف مقادیر زیاد ویتامین A برای جنین در حال رشد در سه ماهه ی اول بارداری مُضر است. در نتیجه همه زنان باردار و زنانی که در حال برنامه ریزی برای بارداری هستند باید از مصرف این غذاها یا غذاهایی که حاوی مقادیر زیادی ویتامین A هستند مثل جگر، روغن هایی که از کبد حیوانات تهیه می شود و سایر امعاء و احشاء حیوانات پرهیز کنند.
البته لازم نیست که از سایر غذاها که دارای ویتامین A است خودداری کرد مثل شیر، پنیر، ماهی چرب، تخم مرغ و غذاهایی با بتاکاروتن مثل هویج، میوه های قرمز و نارنجی و سبزیجات و سبزیجات برگ سبز.
مغز حیوانات
از همه ی انواع مغزهای حیوانات در دوران بارداری باید پرهیز شود چرا که این مواد ممکن است حاوی باکتری های مُضری چون لیستریا باشد که عامل ابتلا به بیماری لیستریوز است.
اگر چه لیستریوز تنها دارای علامتی شبیه به آنفلوآنزا در مادر می شود، این بیماری می تواند به شدت جنین در حال رشد را تحت تاثیر قرار داده و سبب سقط، مرده زایی یا بیماری های شدید در نوزاد متولد شده، شود.
تخم مرغ خام یا عسلی
تخم مرغ کاملا نپخته(عسلی) یا خام یا غذاهایی که حاوی تخم مرغ نپخته هستند مثل سُس مایونز خانگی و بستنی های غیر پاستوریزه نباید در دوران بارداری مصرف شود چرا که ممکن است حاوی باکتری سامونلا باشد که می تواند سبب مسمومیت غذایی شود.
غذاهای نپخته یا سرد
بسیار مهم است که مطمئن شوید غذاها کاملا پخته اند و سپس مصرف شوند، غذاهای سرد باید مجددا کاملا گرم شوند طوری که بخار از آن ها خارج شود.
گوشت و مرغ خام
توکسوپلاسموزیس بیماری نادری است که توسط نوعی انگل که در گوشت خام وجود دارد ایجاد می شود. این می تواند برای جنین مُضر باشد و در بسیاری مواقع سبب نابینایی و مشکلات ذهنی و عقب افتادگی در جنین شود.
بنابراین زنان باردار باید از خوردن گوشت خام و نپخته پرهیز کنند.
توکسوپلاسموز ممکن است همچنین در مدفوع گربه نیز وجود داشته باشد بنابراین به زنان بارداری که از حیوانات نگهداری می کنند توصیه می شود که هنگام خالی کردن مدفوع گربه حتما دست کش بپوشند.
پختن خوب و کامل گوشت و مرغ می تواند خطر سالمونلا را نیز کاهش دهد.
بادام زمینی
اگر در یک خانواده اعم از مادر کودک، پدر یا خواهر و برادر سابقه ی حساسیت به بادام زمینی دارند یا تاریخچه تب یونجه، آسم، اگزما یا سایر آلرژی ها را دارند، برای کاهش خطر استعداد کودک در حال رشد به حساسیت به بادام زمینی بهتر است مادر از مصرف بادام زمینی و محصولات حاوی بادام زمینی در دوران بارداری و شیردهی پرهیز کند.
شیر غیر پاستوریزه
مادر باردار باید از خوردن همه شیرهای غیر پاستوریزه اعم از شیر گاو، بُز و شیر شتر خودداری کند، شیر بُز هم می تواند عاملی برای افزایش خطر توکسوپلاسموز باشد.
الکل
احتیاجی به ذکر این مورد نیست که مادر باردار باید به طور کامل از مصرف الکل در دوران بارداری بپرهیزد، مخصوصا در اوایل بارداری.
کافئین
اگر چه لازم نیست به طور کلی از مواد غذایی حاوی کافئین خودداری کرد اما به زنان باردار توصیه می شود مصرف کافئین در آن ها بیشتر از 300 میلی گرم در روز نباشد.
مصرف کافئین به میزان زیاد سبب کاهش وزن نوزاد و گاهی سقط می شود.
موضوعات مرتبط: کودک ، فقط خانمها ، خانه و خانواده ، پزشکی
خواب یکی از ضروری ترین نیازهای انسان است که اهمیت آن خصوصا در دوران کودکی و رشد بسیار مهم است. زمان خواب می تواند برای کودک اوقات شیرینی باشد و از طرفی هم ممکن است جدایی از اعضای خانواده، هراس و نگرانی زیادی را برای او به همراه داشته باشد. یکی از نگرانی های والدین مشکلات خواب فرزندشان است، چرا که خواب و استراحت ناکافی تأثیرات نامطلوبی در رشد کودک دارد.
● ویژگی های خواب کودکان
اگر مراحل و ساعات مختلف خواب را در نظر بگیریم، کودک از تولد تا ۳ماهگی ۱۶تا ۱۷ساعت در شبانه روز می خوابد، طوری که معمولا ۳ساعت خواب و یک ساعت بیدار است. از ۳تا ۶ماهگی، ۵۰تا ۷۰درصد بچه ها ۷ساعت در شب می خوابند. از ۶تا ۹ماهگی شب ها را کامل می خوابند. از سن ۹تا ۱۲سالگی بچه ها غالبا ۷ساعت شب می خوابند و ۲ساعت روز استراحت می کنند.
● کابوس های کودکانه
کابوس در واقع رویای بد و ناراحت کننده است که غالبا به خاطر عوامل ترسناک در روز بروز می کند. این عوامل می تواند از جانب والدین، تماشای تلویزیون و اضطراب های خاص کودکانه باشد. همچنین تحقیر شدن کودک در سن ۳تا ۵سالگی، گم شدن و پیدا نکردن راه خانه، از دست دادن عشق مادر به خاطر از شیر گرفته شدن علل مهم کابوس شناخته شده است. کابوس تقریبا نزدیک صبح که زمان خواب عمیق است دیده می شود، بیشتر از چند دقیقه طول نمی کشد و کودک با حالت جهشی و ترس از خواب می پرد. در این زمان بچه کاملا نسبت به پدر و مادر و محیط پیرامون آگاهی دارد، می تواند اشیا را شناسایی کند، اما با جیغ و گریه و اضطراب از خواب بیدار می شود. نسبت به خواب و چیزهایی که دیده، آگاهی دارد و آنها را به یاد می آورد.
در این باره باید به کابوس پس ضربه ای هم اشاره کرد. به این معنی که کودک در دوره ای از زندگی در شرایط وحشتناکی مثل آتش سوزی، تصادف و... قرار داشته که بعداً همان صحنه ها را در خواب می بیند. کابوس های کودکانه اگر تا دوران بلوغ ادامه یابد، نشان دهنده مشکلات درون خانواده است.
● شرایط سنی مختلف کودکان در رابطه با کابوس دیدن
هنوز اطلاع دقیقی در دست نیست که نوزادان کابوس می بینند یا نه که البته احتمال آن خیلی ضعیف است. به طور کلی مفهوم رویا از ۲سالگی کم کم شکل می گیرد. از ۱تا ۳سالگی ممکن است کابوس دیدن شروع شود که خیلی کم پیش می آید و کابوس محتوای ساده ای دارد. حدود ۳تا ۵ سالگی، سن شایع کابوس دیدن است. بچه ها در سنین ۳ تا ۶سالگی دچار اضطراب هایی می شوند که مشکلات خواب را در پی دارد و غالبا برای خوابیدن مقاومت می کنند. از ۶تا ۱۰سالگی هم ممکن است کابوس ببینند اما احتمال آن کمتر است که علت آن می تواند فیلم ها و داستان های ترسناک باشد. همچنین کابوس در این سن می تواند راهی برای ابراز احساسات تهاجمی باشد. این حالت معمولا در بین کودکان با ادب و شایسته ای مشاهده می شود که چون کمتر احساسات و رفتار منفی خود را بروز می دهند، به شکل کابوس دیده می شود.
● رفتار صحیح والدین با این مشکل
وقتی کودک با اضطراب از خواب بیدار می شود، پدر و مادر باید ترس او را از بین ببرند و به او آرامش دهند و لزومی ندارد تا از او بپرسند چه چیزهایی در خواب دیده است. اما مهم ترین عامل، کم کردن مشاجرات خانوادگی است چرا که این مسائل عوامل تهدید کننده ذهن است. به علاوه باید تلویزیون دیدن فرزندان نیز کاملا کنترل شود و اصلا تصاویر ناراحت کننده و خشن نبینند.
● وحشت شبانه
وحشت شبانه حالتی است که کودک با ترس و هراس از خواب می پرد، در رختخواب می نشیند، تقاضای کمک می کند، دستانش را به این طرف و آن طرف تکان می دهد و به یک مهاجم حمله می کند. با اینکه چشمانش باز است اما اطرافیان را نمی شناسد، ممکن است به نقطه ای خیره شود. وحشت شبانه در ساعات اول شب اتفاق می افتد و بیش از ۵تا ۱۰ دقیقه طول نمی کشد. کودک خودش هم دوباره می خوابد و اگر صبح از او در این باره سؤال کنیم، چیزی به خاطر ندارد. این حالت در سنین ۴تا ۷ سال رایج تر است و بیشتر در بین کودکان باهوش، مضطرب و فعال دیده می شود. تفاوت آن با کابوس در این است که کابوس ممکن است تا بزرگسالی هم ادامه داشته باشد، اما وحشت شبانه فقط منحصر به دوران کودکی و موقتی است.
● عوامل پدیدآورنده وحشت شبانه
بار دیگر باید به شرایط روحی روانی کودک اشاره کنیم. مسائل خانوادگی و والدین در این زمینه بسیار حائز اهمیت است. اما علاوه بر آن، خستگی و مسافرت های طولانی که ریتم خواب کودک را به هم می زند، افسردگی و مصرف برخی داروها نیز می تواند وحشت شبانه را در پی داشته باشد. اگر همه شرایط روحی کودک مساعد بود، شرایط جسمانی مثل پایین آمدن قند خون، تب، اختلالات گوارشی و... می تواند علل زمینه ساز باشد. برای برطرف کردن مشکل نیز باید در وهله اول وضعیت خانواده بررسی شود و بعد شرایط کودک، زیرا در این باره خانواده درمانی بسیار مهم است.
● راه رفتن کودکان در خواب
این مشکل تقریباً به ندرت دیده می شود و بیشتر از چند بار در زندگی کودک اتفاق نمی افتد. ادامه یافتن این حالت تا دوران بلوغ نیز مانند وحشت شبانه بسیار نادر است. کودکان بی قرار، حساس، عصبانی، هیجانی و تب دار بیشتر مستعد ابتلا به این اختلال هستند. راه رفتن در خواب خطرناک است اما باعث صدمه نمی شود.
عوامل ارثی، شرایط خانوادگی، خصوصاً کمبود محبت، روابط والدین، کیفیت آن و مسائل روحی عاطفی در بروز این حالت دخیل است.
کودک در این حالت با چشمان باز، کورمال کورمال راه می رود، طوری اطراف را لمس می کند که انگار به دنبال چیزی می گردد. معمولا به طرف دستشویی یا اتاق مادر می رود و نسبت به اطرافش آگاهی ندارد.
در صورت مشاهده این حالت، والدین باید دست او را گرفته و آرام به رختخواب برگردانند. بهتر است در و پنجره ها بسته باشد تا کودک از ارتفاع سقوط نکند. مراقب باشید فرزندتان قبل از خواب حتماً به دستشویی برود و شب ها غذای سنگین نخورد. طبق نظریه زیست شناختی قطع کنترل قشر مغز با اعصاب محیطی می تواند زمینه ساز این اختلال باشد؛ زیرا قشر مغز خواب و اعضای محیطی بیدار هستند. گاه در چنین شرایطی دارو تجویز می شود. اصولا به خاطر اینکه در زمان خواب ارتباط با عالم واقعی قطع می شود کودکان با خوابیدن مشکل دارند.
اگر فرزندتان حاضر نیست تنها بخوابد...
چنین بچه هایی اصولا از چیزی می ترسند که رایج ترین آن دوری از مادر است. برای جدایی آنها باید قدم به قدم پیش رفت. اگر هر شب پیش شما می خوابد، در شب های بعد کم کم فاصله او را از خود بیشتر کنید. در واقع باید حساسیت او را نسبت به این مسئله از بین ببرید. اول با او صحبت کنید، برایش داستان هایی با همین مضمون تعریف کنید، اگر تنها خوابید پاداشی در نظر بگیرید تا به این صورت بتواند بر مشکلش غلبه کند.
● عوامل کمک کننده به خواب بهتر بچه ها قصه گویی پیش از خواب تأثیر بسیار مثبتی در خواب دارد. بچه ها خیلی دوست دارند خودشان قهرمان داستان باشند. داستان های تخیلی یا حتی اتفاقاتی که طی روز روی داده را در قالب شخصیت خودش تعریف کنید. خاطرات دوران نوزادی و عکس های آن زمان برای او بسیار خوشایند است. قدرت تخیل کودک بالاست، به همین خاطر تجسم سازی به او کمک می کند. خوابیدن اعضای خانواده در یک زمان نیز یکی دیگر از عوامل کمک کننده است. لحظه آخر جدایی از فرزند باید با کلمات مهربانانه، نوازش و بوسیدن همراه باشد.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک
بسیاری از پدران و مادرانی که در نخستین تجربه فرزندداری خود به سر می برند از بی قراری و نا آرامی های نوزاد خود گله دارند و این مسئله حتی باعث ترس و وحشت و گاهی نیز عصبی شدن آنها می شود.
پزشکان معتقدند، این دوران باید سپری شود تا نوزاد با محیط جدیدی که به آن وارد شده، آشنا شود اما علاوه بر همه این موارد، راهکارهایی ساده نیز وجود دارد تا نوزاد شما راحت تر با دنیای کنونی کنار بیاید. با هم می خوانیم:
● راهکارهایی برای خواباندن کودک
▪ ماشین سواری: اگر از اینکه مرتب فرزندتان را در آغوش بگیرید و دور خانه را بچرخید یا اینکه او را روی پای خود بگذارید و ساعت ها تکان دهید تا به خواب برود، خسته و کلافه شده اید، به شما پیشنهاد می شود که او را سوار ماشین کنید. کودک را در صندلی مخصوص قرار دهید و حدود ۲۰دقیقه الی نیم ساعت، در خیابان های اطراف محل زندگی تان بدون اینکه توقف کنید، دور بزنید. بعد از طی این مدت زمان به خانه برگردید و فرزندتان را در حالی که در خواب ناز است، به آرامی به تختش منتقل کنید. می توانید برای جلوگیری از بیدارشدن کودک، او را با همان صندلی به خانه منتقل کنید و به آرامی روی تخت بخوابانید. البته پدرها نیز می توانند این مسئولیت را به عهده بگیرند تا مادر در نبود آنها کمی استراحت کند! و اگر هر دو، وقت اضافه داشتند، می توانند همراه فرزندشان سوار ماشین شوند. مطمئن باشید تجربه جالبی است و شاید بتوانید در طول مسیر گفت وگویی هم با همسرتان که پس از تولد نوزادتان، زمانی برایش نداشتید انجام دهید.
▪ قدم زدن: یکی از بهترین و سالم ترین راه های آرام کردن و خواباندن کودک، قدم زدن است. بسیاری از اوقات، گریه کودک تنها با تغییر مکان متوقف می شود. شما می توانید با توجه به محل زندگی تان حین پیاده روی از مناطقی مثل پارک ، ساحل ، خیابان های خلوت یا محل هایی که دارای درخت، فواره و... هستند ، عبور کنید. بهتر است زمان پیاده روی را صبح ها انتخاب کنید ، زیرا در این صورت متوجه می شوید که حدود نیم تا یک ساعت پیاده روی، تا چه حد روحیه تان را تغییر می دهد و از اضافه وزن تان نیز جلوگیری می کند! به خصوص پیاده روی به مادرانی که بعد از زایمان به علائم افسردگی مبتلا شده اند اکیدا توصیه می شود، زیرا در اثر پیاده روی و ورزش از مغز «ایندروفین»ترشح می شود که ترشح آن زایل کننده ناآرامی های روحی و ذهنی بدن است.
● صداهای آرامش بخش
تحقیقات نشان داده که بسیاری از صداها تأثیر آرام بخشی روی کودک دارد. به خصوص صداهایی که مکان اولیه کودک را به یاد او بیندازد. صداهای آرام بخش برای کودک، اصولا صداهایی یکنواخت هستند که زیر و بم کم و نامحسوسی دارند. بسیاری از مؤسسات تحقیقاتی در کشورهای پیشرفته، اقدام به تهیه موسیقی هایی مناسب برای خواب و آرام سازی کودک کرده اند که در اصطلاح به آن «صداهای سفید» می گویند. البته اگر شما دسترسی به این نوع موسیقی ندارید، اصلاً نگران نباشید. لیست زیر می تواند جایگزین مناسبی برای موسیقی های آرام بخش خاص کودک باشد.
۱) صدای تیک تاک ساعت
۲) صدای جاروبرقی (البته باید این صدا را امتحان کنید . به این ترتیب که اگر کودک تان از این صدا خوشش آمد، آن را برایش ضبط کنید و برای آرام کردن و خواباندن او استفاده کنید ).
۳) پنکه ای که با دور کند، کار کند.
۴) صدای ضبط شده آبشار یا امواج دریا و اقیانوس
۵) صدای ماشین ظرفشویی، لباسشویی، ماشین ریش تراش
۶) لالایی های خانگی
می توانید صدای خود را روی کاست ضبط کنید. سعی کنید در این کاست صدای خود را در حال گفتن: «بخواب فرزندم، کوچولوی نازنینم می خواد بخوابه» یا «الان وقت خوابه» به صورت موزون و آهنگین ضبط کنید یا حتی آهنگ های محلی و دوست داشتنی کودک را با صدای خودتان ضبط کنید.
۷) موزیک های کلاسیک
اکثر نوزادان به موسیقی های کلاسیک علاقه مندند؛ موسیقی هایی که ضرباهنگ آرام و یکنواختی دارند.
۸) گریه کودک تان را ضبط کنید و بعد در هنگام گریه کردن او برایش پخش کنید
این مسئله باعث تعجب کودک می شود و برای لحظاتی او را در سکوت فرو می برد. مطمئن باشید بعد از آن هم، آنچنان تحت تأثیر شوک تشخیص صدای خودش قرار گرفته که یادش می رود باید گریه و ناآرامی را شروع کند!
● اعجاز تصاویر در آرام کردن کودک
۱) آینه: کودک تان را در حالی که گریه می کند یا ناآرام است، جلوی آینه برده و به او اجازه دهید که چهره خود را در آینه ببیند. صورت یا پای او را جلوی آینه ببرید و به سطح آینه بمالید، در این حالت به کودک تان نگاه کنید که چگونه به آینه خیره شده و دیگر صدایی از او به گوشتان نمی رسد.
۲) چهره خندان و اداهای بامزه: زمانی را برای برقراری ارتباط چهره به چهره با کودک تان قرار دهید. صورت او را مقابل صورت خود قرار دهید و مرتب حالت چهره تان را عوض کنید و حالت های بامزه و خنده دار به خود بگیرید. مثلا لپ تان را باد کنید یا حالت چشم هایتان را عوض کنید. البته بهتر است این تمرین ها را در حالی که کودک تان آرام و سرشوق است انجام دهید و به خاطر بسپارید که از کدام صورت شما خوشش آمده تا در هنگام گریه کردن او، فورا آن حالت را برایش به نمایش بگذارید!!
۳) اشیا و اشخاص متحرک: یکی دیگر از راهکارهای آرام کردن کودک آن است که او را مقابل اشیا یا اشخاص در حال حرکت، مانند پاندول ساعت، پنکه سقفی، آکواریوم پر از ماهی، برگ درختان، آتش شومینه، ماشین های در حال حرکت، افراد در حال ورزش یا دوچرخه سواری، امواج ساحل یا بازی بچه ها در حیاط یا پارک مقابل تان قرار دهید.
● نوازش های آرامش بخش
▪ نوازش های پدرانه: یکی از روش های نوازش که پدران به راحتی می توانند آن را اجرا کنند، این است که پدر روی زمین یا تخت دراز بکشد، به حالتی که گوش های کودک مقابل قلبش قرار بگیرد.
در این حالت متوجه خواهید شد که آرامش عجیبی به کودک دست می دهد و حتی تنفس او هماهنگ با صدای قلب شما خواهد شد. در این هنگام به خاطر سکوت و آرامش شگرفی که کودک دارد، به تدریج مچ دست او رها و عضلات بدنش شل می شود. این روش برای نوزادان ۴، ۳ماهه بسیار مفید است.
▪ نوازش سر کودک: طی تحقیقات به عمل آمده، مشخص شده است که بسیاری از کودکان، هنگامی که تحت نوازش ناحیه سر خود قرار می گیرند، به طوری باور نکردنی دچار آرامش می شوند. البته مطمئنا اگر این حالت نوازش را همراه با جملات مثبت و قربان صدقه رفتن همراه کنید، تأثیر آن چند برابر خواهد شد.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک
رابرت كيوفسكي نويسندهء كتاب «پدران پولدار، پدران فقير» ميگويد كه آموزش مسايل اقتصادي به كودكان را بايد از سن كم شروع كرد. او ميگويد كه تجربه نشان داده كه اگر به كودكان اصول سادهء اقتصاد آموخته شود آنها در بزرگسالي بهتر ميتوانند مسايل مالي خود را مديريت كنند و كمتر پول خود را هدر ميدهند، اينها توصيههاي دكتر رابرت كيوفسكي براي در ميان گذاشتن مسايل اقتصادي با كودكان و چگونگي طرح اين مسايل است.
استفاده از چكهاي شخصي را به كودكان خود ياد بدهيد
پول ماهانهء كودكان خود (پول توجيبي) آنها را به صورت يك جا پرداخت نكنيد. به آنها بگوييد كه در طول يك ماه در آن حدي كه شما در نظر گرفتهايد اعتبار دارند. هر زمان كه به پولي نياز داشتند بايد با يك كاغذ به شكل چك آن مقدار پول را دريافت كنند. در صورتي كه در يك ماه مبلغ مورد نظر آنها از مبلغي كه شما در نظر گرفتيد بيشتر شد به آنها توضيح بدهيد كه اين پول را از حساب ماه بعد آنها كسر خواهيد كرد. اگر در اين شيوه سختگيري به خرج دهيد آنها متوجه معناي واژههايي چون اعتبار داشتن و بدهكار بودن را به خوبي متوجه خواهند شد.
از كودكان خود بخواهيد كه پسانداز كنند
كودكان و نوجوانان معمولا به راحتي پول خرج ميكنند و علاقهاي به پسانداز كردن ندارند اما بايد اين مساله را به آنان آموخت كه پسانداز كردن يكي از بهترين مسايل زندگي پيش روي آنهاست با هدف قرار دادن يك چيز مهم و دوست داشتني براي كودكان، مثلا يك دوچرخه يا يك بازي كامپيوتري يا يك عروسك ميتوان پسانداز كردن را به آنها آموخت. كافي است به كودك تفهيم شود كه براي خريد هر كدام از اين موارد بايد در هر ماه مبلغ مشخصي از پولش را كنار بگذارد و به آن دست نزند. براي تشويق كودك ميتوان پس از چند ماه باقي ماندهء پول را به عنوان جايزه به او داد.
آموزش سه شيوهء پسانداز
پس از اين كه به كودكان شيوهء پسانداز كردن را آموختيد به آنها بگوييد كه پسانداز كردن را ميتوان در سه بخش مجزا تعريف كرد.
بهتر است براي آموزش اين سه نوع پسانداز به كودكان از سه شيوه استفاده كرد. كيوفسكي اين گونه پيشنهاد ميدهد: «بهتر است كه براي كودكان سه فرم را در اين گونه تعريف كرد، اول پسانداز طولاني مدت كه بهتر است در اين فرم كودكان پول معيني را در هر سال به شما بسپارند تا براي خريد وسايل مورد نياز خودشان در آينده از آن استفاده كنند، در فرم كوتاهمدت ميتوان قلك يا جعبهاي به كودك داد تا پول هفتگي يا ماهانهء خود را در آن نگه دارد و خود مسوول دخل و خرج آن باشد. در مورد سوم كه در نظر گرفتن آن كاملا اختياري است ميتوان از كودك خواست كه پولهاي خرد و بسيار كم را كه به نظرش ارزشي ندارند براي مصارف خيريه و اعانه دادن پسانداز كند، كودك با تمرين پسانداز كردنهاي اين گونه مفاهيم اقتصادي زيادي را متوجه خواهد شد.»
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک
مرد درحال تمیز کردن اتومبیل تازه خود بود که متوجه شد پسر۶ ساله اش تکه سنگی برداشته و بر وری ماشین خط می اندازد .
مرد با عصبانیت دست کودک را گرفت و چندین مرتبه ضربات محکمی بر دستان کودک زد بدون اینکه متوجه آچاری که در دستش بود شود
در بیمارستان کودک به دلیل شکستگی های فراوان انگشتان دست خود را از دست داد .
وقتی کودک پدرخود را دید با چشمانی آکنده از درد از او پرسید : پدر انگشتان من کی دوباره رشد می کنند ؟
مرد بسیار عاجز و ناتوان شده بود و نمی توانست سخنی بگوید ، به سمت ماشین خود بازگشت و شروع کرد به لگد مال کردن ماشین .
و با این عمل کل ماشین را از بین برد و ناگهان چشمش به خراشیدگی که کودک ایجاد کرده بود خورد که نوشته بود :
( !دوستت دارم پدر )
روز بعد مرد از غصه میمیرد.
عصبانیت و عشق محدودیتی ندارند .
یادمان باشد چیزها برای استفاده کردن هستند و انسان ها برای دوست داشتن .
مشکل دنیای امروزی این است که انسانها مورد استفاده قرار می گیرند و این درحالی است که چیزها دوست داشته می شوند
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم
با به كار بردن روشها و برنامهریزیهای خاصی در زندگی روزمره و در فضای آموزشی كودكان، میتوان قدرت تفكر و هوش آنها را پرورش داد.
همه انسانها دوست دارند كودكانی باهوش داشته باشند. هوش علاوه بر زمینه ژنتیك، تا حدی هم اكتسابی است و در طول زندگی و به نسبت شرایط محیطی از آغاز تولد تا بزرگسالی و براساس آموزشهای فرد در او شكل میگیرد.
در واقع با این كه هوش انسان، هم ارثی و هم اكتسابی است یا به عبارتی هوش پدیدهای ژنتیك و استعدادی خدادادی است، تواناییهای ذهنی افراد در طی دوران زندگی و از دوران كودكی آنها كمكم شكل میگیرد. براساس تحقیقات علمی انجام شده، با به كار بردن روشها و برنامهریزیهای خاصی در زندگی روزمره و در فضای آموزشی كودكان، میتوان قدرت تفكر و هوش آنها را پرورش داد. شما هم میتوانید از این روشها برای باهوشتر كردن فرزندتان استفاده كنید.
بازی برای هوش:
شطرنج، جدول، پازل و دیگر بازیهای فكری، همگی برای مغز كودك همچون ورزش هستند. بازیهایی مانند جدول اعداد علاوه بر این كه میتوانند سرگرمی لذتبخشی برای كودك شما باشند، تقویتكننده توانایی تفكر، استراتژیك، حل مشكلات و تصمیمگیری در وضعیتهای پیچیده هستند. انواع بازیهای فكری را در خانه داشته باشید و علاوه بر این، گاهی مسائلی را به طور خیالی طراحی كنید و برای حل آن از فرزندتان كمك بخواهید.
در جستجوی دانش باش:
محققان معتقدند والدینی كه كودكان خود را با ارائه نظرات و ایدههای جدید تشویق كرده و كنجكاوی آنها را مورد توجه و احترام قرار میدهند، درس بزرگی به آنها دادهاند. این كه جستجوی دانش اهمیت زیادی دارد. از كودكانتان در زمینه سرگرمیها و علایقشان سوالاتی بپرسید و از كنجكاوی آنها حمایت كنید. نكات و موارد جدید مربوط به سرگرمیهایشان را به آنها یاد دهید و برای تشویق كنجكاویهایشان، آنها را به گردشهای آموزشی ببرید. گردش در موزههای تاریخی و طبیعی، رصدخانه و پاركهای حیوانات از این جملهاند.
ورزش، ورزش، ورزش:
مطالعات نشان داده ارتباط مستقیمی بین فعالیتهای ورزشی كودكان دبستانی و موفقیت تحصیلی آنها وجود دارد. شركت كردن كودكان در فعالیتهای ورزشی، افزایش میزان اعتماد به نفس، مهارت در كارهای گروهی و تواناییهای مدیریتی و رهبری را به دنبال دارد. همچنین ثابت شده بیشتر زنانی كه در موقعیت كاری در نقشهای مدیریتی و ریاست موفق بودهاند، در دوران كودكی و نوجوانی در فعالیتهای گروهی و تیمی ورزشی شركت داشتهاند. پس به جای این كه پس از خوردن شام، جلوی تلویزیون بنشینید، بهتر است با فرزندتان توپبازی كنید یا به پیادهروی بروید. بهتر است كودك را به شركت در تیمهای ورزشی مدرسهاش تشویق نمایید.
الفبای موسیقی، الفبای هوش:
شاید شنیدن سر و صدای ناهنجار كودكتان در حالی كه مشغول تمرین نوازندگی و آموختن موسیقی است، اصلا لذتبخش نباشد. اما باید بدانید كه این سرگرمی لذتبخش كودكان، یكی از مواردی است كه نیمكره راست مغز آنها را پرورش میدهد. بنابر تحقیقات دانشمندان دانشگاه تورنتو، برنامهریزی دورههای آموزش موسیقی برای كودكان منجر به افزایش ضریب هوشی و تواناییهای علمی آینده آنها خواهد شد. هرچه سالهای آموزش موسیقی آنها بیشتر باشد، میزان این تاثیر و افزایش هوش در آنها بیشتر خواهد بود. مطالعات انجام شده نشان میدهد آموختن موسیقی در دوران كودكی باعث كسب نمرههای بهتر در دوران دبیرستان و ضریب هوشی بالاتر در دوران بزرگسالی میشود، پس اجازه دهید موسیقیدان درونی كودكتان خودش را نشان دهد.
شیر مادر، عصاره هوش:
شیر مادر اولین غذای مغز كودك است. شیر مادر از 2جهت برای كودك مفید است: یكی این كه از خطر احتمالی ابتلای كودك به بیماری جلوگیری میكند و دیگر این كه به تنهایی یك غذای كامل برای نوزاد است تغذیه نوزاد از سینه مادر، كودك را هم سالمتر و هم باهوشتر میكند. مطالعات نشان داده است كودكانی كه در دوران نوزادی 9 ماه شیر مادرشان را خوردهاند، بسیار باهوشترند.
رایانه در خدمت هوش:
شاید تعجب كنید، چون بازیهای رایانهای شهرت بدی پیدا كردهاند و بسیار مورد انتقاد قرار میگیرند. درست است كه بسیاری از آنها وحشیانه، بیفایده و غیرفكری هستند اما ما در مورد انواعی از بازیهای رایانهای صحبت میكنیم كه مهارتهای فكری و استراتژیك و قدرت تصمیمگیری و خلاقیت كودك را پرورش داده و كار گروهی را به او آموزش میدهند. كودكانی كه انواع بازیهای رایانهای آموزشی را بازی میكنند نسبت به آنهایی كه این بازیها را تجربه نكردهاند از قدرت درك و تجسم تصویری برخوردارند.
خوب بخور تا با هوش شوی:
خوردن صبحانه باعث تقویت حافظه، تمركز و قدرت یادگیری میشود. كودكانی كه صبحانه نمیخورند، معمولا زودتر خسته شده و كمطاقتتر و زودرنجتر هستند همچنین از سرعت عمل كمتری برخوردارند. قند، چربیهای اشباع و دیگر خوراكیهای بیفایده را از برنامه غذایی كودكان حذف كنید و به جای آن، مواد مغذی و مفیدی كه به رشد ذهنی آنها كمك میكند، جایگزین كنید.
سالهای اولیه دوران كودكی بویژه 2 سال اول بسیار اهمیت دارد و لازم است تمام مواد لازم را در رژیم غذایی كودك قرار دهید. تحقیقات نشان میدهد میزان مقاومت در برابر بیماریها در كودكانی كه تغذیه سالمی ندارند بسیار كم است. بنابراین تغذیه نادرست باعث میشود كودكان از مدرسه و همسالان خود عقب بمانند و دچار افت تحصیلی شوند. پس اگر میخواهید كودكتان در مدرسه نمره بهتری بگیرد، به تغذیه او هم توجه كنید.
دوستی كه هوش هدیه میدهد:
كتاب یكی از روشهای مفید قدیمی است كه امتحانش را پس داده اما بعضی مواقع در مقابل روشهای تكنولوژیك امروزی برای تقویت هوش، دستكم گرفته میشود. در حالی كه كتاب قابل دسترسترین، كمهزینهترین و در عین حال موفقیتآمیزترین روش برای آموزش و رشد ذهنی كودكان در تمام سنین است. برای كودكانتان از سنین پایینتر كتاب خواندن را شروع كنید. آنها را برای عضویت در كتابخانه ثبت نام كنید و كتابخانه منزلتان را پر از كتاب كنید.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک
دانشمندان به والدین با ملیت های مختلف توصیه كردند كه فرزندان خود را پس از این سن در معرض گوش دادن به اشكال مختلف زبان های خود قرار دهید ...
پژوهشگران فرانسوی دریافتند كه ذهن كودكان از 20 ماهگی برای یادگیری پایه های زبان دوم آمادگی لازم را پیدا می كنند. به اعتقاد دانشمندان دانشگاه پاریس دسكارته، كودكان در 20 ماهگی شروع به توسعه فرایندهای شناختی مفید برای یادگیری زبان می كنند و به نظر می رسد كه بیشترین آمادگی را برای آموختن یك زبان خارجی به دست می آورند، حتی اگر در این سن شناخت عمیقی از زبان مادری خود نداشته باشند.
در این تحقیقات، محققان برای گروهی از كودكان فرانسوی یادگیری مختصر زبان انگلیسی را تجویز كردند.
نتایج این تحقیقات نشان داد كه كودكان بالای 20 ماه توانستند به همان روشی كه فرانسوی را حرف می زدند به انگلیسی نیز مسلط شوند. به گفته این محققان، ذهن كودكان در این سن به طور مطلوبی می تواند اشكال مختلف واژگانی زبان های مختلف را درك و یاد بگیرد.
براساس گزارش دیلی اكسپرس، این دانشمندان به والدین با ملیت های مختلف توصیه كردند كه فرزندان خود را پس از 20 ماهگی در معرض گوش دادن به اشكال مختلف زبان های خود قرار دهند. به این ترتیب ذهن كودك می تواند اطلاعات مختلف را دسته بندی كرده و هر دو زبان را تا سن 5/2سالگی با یك كیفیت یاد بگیرد.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک
حضور هیجانی پدر در خانه
آیا پدر فقط نقش مکمل مادر را در تربیت بچهها دارد؛ یعنی چیزی در حد دستیار و کمک کار؟ روانشناسان عقیده دیگری دارند: پدر باید نقش خاص خودش را در خانواده ایفا کند، نقشی مستقل و مهم: «پدر بودن»
معمولاً هر گاه حرفی از تربیت فرزند به میان میآید، مخاطب پیشنهادها و هشدارها، «مادران» فرض میشوند اما به اهمیت پدر و تاثیر رفتار و عملکرد او روی فرزندان، نه فقط به عنوان مکمل نقش مادر بلکه در قالب نقشی مستقل کمتر توجه میشود. پدران میتوانند در سطوح مختلف ارتباط فعال با فرزندانشان با یکدیگر تفاوت داشته باشند.
پدران به شیوههایی بر فرزندانشان تأثیر میگذارند که مادران توانایی آن را ندارند؛ مخصوصاً در حیطههایی چون روابط کودک با همسالان و موفقیت در مدرسه، کودکان با پدرانی بهتر میشود که حضور هیجانی داشته باشند، پذیرنده باشند و بتوانند به هنگام آشفتگی فرزند خود را آرام کنند. به همین دلیل پدران عیبجو، تحقیر کننده یا سرد و بیعاطفه، آسیب شدیدی به فرزندان میرسانند.
پدران به شیوههایی بر فرزندانشان تأثیر میگذارند که مادران توانایی آن را ندارند؛ مخصوصاً در حیطههایی چون روابط کودک با همسالان و موفقیت در مدرسه.
تغییری که پدر به وجود میآورد
اما ممکن است این سوال پیش بیاید که وقتی پدر سرد و غایب بوده یا ذهنش درگیر باشد، کودک چه چیزی را از دست میدهد؟ پژوهش درباره رشد کودک میگوید که کودکان در این مرحله چیزی فراتر از «دستیار مادر» را از دست میدهند. رابطه پدران با فرزندان با رابطه مادر و فرزند متفاوت است، یعنی ارتباط پدر موجب رشد مهارتهای متفاوت، بهویژه در زمینه روابط اجتماعی است و این تأثیرات از سن بسیار کم آغاز میشود بسیاری از پژوهشگران بر این باورند که در آغاز پدران با بازی کردن بر فرزندان خود تأثیر میگذارند. پدران معمولا نه تنها بخش زیادی از وقت خود را صرف بازی و شوخی با فرزندانشان میکنند بلکه در مقایسه با شیوه تعاملی مادران، در بازیهای آنها فعالیتهای جسمی و هیجانی بیشتری وجود دارد. برعکس، بازی مادران به شیوهای است که هیجانهای کودک در طول بازی یکنواخت باقی میماند پدران با فرزندان خود بازیهای پر سر و صدا و پر جنبوجوش میکنند؛ مثل بالا بردن کودک یا قلقلک دادن او معمولا پدران با بچهها بازیهای غیر معمول هیجانی و پرتحرک میکنند، در حالی که مادران بیشتر وقت بازیهایی چون دالی موشه، شعرخواندن، کتابخواندن، بازی با اسباببازی یا پازل انجام میدهند بسیاری از روانشناسان باور دارند شیوهبازی پر سر و صدا و پرجست وخیز پدران وسیله مهمی برای کمک به کودک جهت آموختن هیجانهاست. وقتی پدر این حالتهای هیجانی را شروع میکند و خاتمه میدهد، کودک میآموزد چگونه با هیجان برخورد کند و سپس آرامش خود را از حالت هیجانزدگی باز یاید وقتی کودک وارد دنیای ناآرام و خشنهمبازیها میشود، چنین مهارتهایی برای او بسیار کارآمد است با داشتن چنین بازیهای خشنی با پدر، کودک میتواند به نشانههای اوج گرفتن احساسات در دیگران پی ببرد و بداند که چگونه برای خودش بازیهای پرهیجان به وجود آورد و به شیوههایی که نه بسیار آرام و نه پرشتاب و خارج از کنترل باشند به دیگران واکنش نشان دهد. در واقع او یاد میگیرد چگونه هیجانهایش را در سطحی مطلوب برای بازی سرگرم کننده حفظ کند پژوهش ها نشان داده کودکانی که پدران آنها سطوح بالایی از بازیهای جسمانی را داشتند بیشترین محبوبیت را در بین همسالانشان دارند؛ البته به شرطی که این شیوه بازی آمرانه و زورگویانه نباشد.
رابطه پدران با فرزندان با رابطه مادر و فرزند متفاوت است، یعنی ارتباط پدر موجب رشد مهارتهای متفاوت، بهویژه در زمینه روابط اجتماعی است و این تأثیرات از سن بسیار کم آغاز میشود
وقتی پدران تعامل با فرزندانشان را در حالتی مثبت حفظ کنند و به کودکان اجازه دهند در مدیریت و جهتدهی بازی سهیم باشند بهترین مهارتهای اجتماعی در کودکان شکل میگیرد. کودکانی بیشترین موفقیت را در رابطه با همسالان و پیشرفت تحصیلی داشتند که پدرانشان احساسات آنها را میپذیرفتند و انجام کار را در آنان تحسین میکردند چنین پدرانی آموزشگر هیجان بودند و هیجانهای منفی فرزندانشان را انکار نمیکردند بلکه آنها را میپذیرفتند، با فرزندان خود همدلی میکردند و آنان را برای رویارویی با احساسات منفی راهنمایی میکردند. جالب اینجاست که در مقایسه با پاسخهای پدر به کودک، نوع ارتباط کودک با مادر به اندازه پدر پیشبینی کننده موفقیتهای بعدی با شکست در مدرسه در رابطه با دوستان نیست.
تقویت پیوندهای عاطفی بین پدر و کودک
توصیه ما به پدرها این است از همان دوره حاملگی همسرتان در مراقبت از کودک حضور فعال داشته باشید و تا دورههای بعدی به این کار ادامه دهید پژوهشها نشان میدهند حضور فعال پدر در دوران حاملگی همسرش زمینه را برای زنجیره کلی تعاملات مثبت خانوادگی که به نفع زندگی زناشویی، به نفع کودک و تقویت کننده پیوند پدر- کودک است آماده میسازد.
تعادل بین زندگی شغلی و خانوادگی
بیشتر وقتها مردان برای برقراری تعادل بهتر بین زندگی شغلی و خانوادگی ناگزیر به از خود گذشتگی برای تامین مالی خانواده و پیشرفت شغلی هستند. در خیلی از موارد پدران نیازمند کاهش فشار شغلی هستند. سپری کردن روزهای ناخوشایند در محل کار یکی پس از دیگری میتواند برای رابطه پدر با فرزندانش آسیبزا باشد.
رضایت شغلی میتواند مهارتهای والدینی را بهبود بخشد؛ گر چه پیامد این رضایت برای پدران سپری کردن وقت کمتری با فرزندانشان هم هست. احساس استقلال شغلی برای پدر موجب تفاوتهای بسیاری میشود. پژوهشها نشان داده است که وقتی پدران استقلال بیشتری در کار داشته باشند، به فرزندان خود هم استقلال بیشتری میدهند. اما اگر در کارشان تحت نظارت زیادی باشند، از فرزندان خود انتظار دنباله روی و فرمان برداری بیشتری دارند و بیشتر شیوه تنبیه بدنی را به کار میگیرند.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم
وسايل موردنياز: به وسيله خاصي نياز ندارد. اهداف: آشنايي با احساسات، هيجانات و تقويت مهارتهاي كلامي. شايد شما هم بچههايي را ديده باشيد كه از موضوعي عصباني هستند ولي حاضر به صحبت درمورد آن نيستند؛ يا خوشحالند ولي نميتوانند آن را بيان كنند.
حتي ممكن است شما بخواهيد با آنها در اين موارد صحبت كنيد اما آنها منكر اضطراب يا ترسشان شوند. اين مسئله دلايل گوناگوني دارد. يكي از دلايل آن آشنانبودن بچهها با احساسات خودشان است.
روش:
* روبهروي كودكتان با كمي فاصله روي زمين بنشينيد؛ طوري كه او بتواند كاملا صورت شما را ببيند.
* براي شروع از احساسات ساده و ملموستر استفاده كنيد؛ مثل خوشحالي، عصبانيت يا ترس. احساساتي مثل خجالتكشيدن، احساس گناه يا حسادت را – كه براي كودك خيلي ملموس نيست – براي مراحل بعدي يا سنين بالاتر بگذاريد.
* حالت صورت خود را به شكلي كه كاملا نشاندهنده احساس موردنظرتان باشد دربياوريد. مثلا در عصبانيت اخم كنيد، چشمانتان را كمي گرد كرده و دهانتان را بسته نگه داريد، سپس از كودكتان بخواهيد كه حدس بزند شما چه احساسي داريد.
* بعد از آنكه كودكتان حدس زد – بدون دادن جواب درست – داستاني را تعريف كنيد كه در آن، اين احساس به شما دست داده است. به عنوان مثال، شما قيافه خنداني داريد، پس داستانتان ميتواند درمورد گرفتن هديه يا يك نقاشي از كودكتان باشد.
در رابطه با داستان، توجه داشته باشيد موضوعاتي را مطرح كنيد كه براي كودكتان ملموس بوده و او نيز آنها را تجربه كرده باشد.
* بعد از تعريف داستان، درمورد احساس مطرحشده با كودكتان صحبت كنيد؛ درمورد موقعيتهاي ديگري كه ميتوانند اين احساس را ايجاد كنند. سعي كنيد از اتفاقات چند روز گذشته – كه براي او افتاده – استفاده كنيد. نكته مهم ديگر – كه بايد در رابطه با آن صحبت شود – نحوه برخورد صحيح با اين احساس است. به عنوان مثال زماني كه از موضوعي ميترسيم، چه كارهايي ميتوانيم انجام دهيم كه ترسمان كمتر شود يا انجام چه كارهايي اشتباه است.
مثلا صحبت با يك بزرگتر ميتواند به ما در پيداكردن راهحل براي ترسمان كمك كند ولي جيغكشيدن يا فرار فايدهاي ندارد.
* در مرحله بعد، نوبت كودك است كه با تغيير حالت صورت، براي شما معما طرح كند.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک ، خانه و خانواده
یکی از هنر های یک مادر خوب ، توانایی او در بر قراری ارتباط مناسب با فرزندش در سنین مختلف می باشد. اولین ارتباط که می تواند خیلی مهم و مفید باشد، بازی کردن با کودک است.
انداختن، قل دادن و گرفتن توپ، موجب افزایش هماهنگی بین دست و چشم او میشود و سرعت و مهارتهای حركتی كودك را افزایش میدهد.
كودك شما بین 3 تا 7 ماهگی یاد گرفته است كه اشیای مختلف را با دست بردارد، اما هماهنگی كامل دست كه او را قادر میكند توپ را قل بدهد یا به سمت چیزی یا كسی پرتاب كند، معمولا بین 18 ماهگی تا 3 سالگی حاصل میشود.
او ابتدا قل دادن توپ، سپس پرت كردن آرام را روی زمین یاد میگیرد، بعد برداشتن توپ و پرتاب آن به سمت پایین و در نهایت پرتاب توپ به سمت بالا را فرا خواهد گرفت. پس اگر كودك شما هنوز 2 ساله نشده است، آموزش نحوه استفاده از توپ را با بازیهایی كه شامل حركت دادن آن روی زمین و به اصطلاح قل دادن توپ میشوند و برای او راحتتر هستند و كمتر او را می ترسانند، آغاز كنید.
وقتی یك توپ آرام روی زمین به سمت او میآید، او نمیترسد اما یك توپ كه در هوا با سرعت زیاد مستقیم به طرف سر یا بدن او حركت كند، ممكن است برای كودك ترسناك باشد. در داخل منزل میتوانید از توپهای نرم یا اسفنجی به همراه یك سطل یا سبد به عنوان هدف، استفاده كنید. اگر در منزل شما یك راهروی طولانی وجود دارد، میتوانید یك بازی بولینگ ساده برای او ترتیب بدهید.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک ، خانه و خانواده

با قدری حوصله و خلاقیت می توان از وقت هایی كه به راحتی تلف می شوند، استفاده كرد و به جای خمودگی و خستگی، نشاط و ارتباط مناسب ایجاد كرد.
« كودك » و « بازی » دو واژه ای هستند كه تداعی كننده یكدیگرند. گویی كودكان شغلی به جز بازی ندارند و بازی فقط مربوط به عالم كودكان است. بازی از قوی ترین ابزارهای آموزشی والدین است. در حالی كه والدین معمولاً نگران تداخل دردسرهای روزمره و مشغله های زندگی با زمان ِ بازی با كودك هستند. آنها اغلب شكایت دارند كه " بازی با كدام وقت؟ با كدام حوصله؟"
البته به طور ایده آل ، بازی با كودك زمانی است كه پدر و مادر وقت خود را كاملاً به او اختصاص می دهند. ولی برای آن دسته از والدین كه واقعاً گرفتارند نیز راه حل هایی وجود دارد. در زندگی شهری امروز، بسیاری از زمان های مفید ما در ترافیك ، صف ، سالن های انتظار و... به هدر می رود. بسیاری از مردم با افزودن برنامه ای به این زمان هدر رفته ، سعی می كنند به نحوی از وقت خود استفاده مطلوب تری ببرند، مثلاً گوش دادن به موسیقی در اتومبیل، خواندن روزنامه یا انواع كتاب های جیبی در صف و گاهی هم تماشای تلویزیون در بعضی سالن های انتظار. یكی از برنامه های جالب در زمان های كشته شده مثل ترافیك های سنگین یا حتی ترددهای طولانی بدون ترافیك، برای اولیاء می تواند بازی با كودكانشان در اتومبیل باشد. وقتی كودك در اتومبیل نشسته است، به تماشاگری می مانـَد كه در سالن سینما به پرده چشم دوخته است، پس او را در تماشای این فیلم روزمره و تكراری ( از نظر خودتان ) تنها نگذارید، چرا كه در دنیای او این فیلم تكراری عبور از فضای شهری وقتی می تواند هیجان انگیر باشد كه شما بازی با او را به گونه ای كه احساس ِبا او بودن را به كودك بدهد، به نحوی دلپذیر اجرا كنید. بازی در اتومبیل به كودك كمك می كند از كلافه شدن و مزاحمت های بی مورد در این زمان به دور بماند و در درجه ی بعد به شما به عنوان "ولی" این امكان را می دهد تا در ضمن درگیری ها و مشغولیت های روزمره ، در ایجاد رابطه ای عاطفی با كودك خود موفق شوید. یك نمونه از این نوع بازی ها را كه در داخل اتومبیل و در فضاهای شهری قابل اجراست دنبال می كنیم. به این ترتیب، اتومبیل را به اتاق بازی دلچسبی برای كودك خود تبدیل می كنید. البته خود شما نیز می توانید در طرح بازی های دیگر، خلاقیت داشته باشید.

1- بازی الفبا: تعداد شركت كننده: دو نفر یا بیشتر
-موارد لازم: دانستن الفبا
سن: 5 تا 8 سال
مدت بازی: حداقل 20 دقیقه
قوانین بازی: بازیكنان در طول مسیر سعی می كنند كه حروف الفبا را به این ترتیب كه اول حرف نخستین كلمه ای را كه پیدا می كنند از روی پلاك ماشین ها ، تابلوهای تبلیغاتی ، علایم راهنمایی، اسم مغازه ها و … جمع كنند. اولین نفری كه یك كلمه معنی دار را تكمیل كند، برنده می شود. یا می شود به كودك گفت به دنبال كلماتی بگردد كه با یك حرف بخصوص ( مثل كلماتی كه با حروف "ا" شروع می شوند : ایستگاه ، آتش نشانی ، ... ) شروع می شود.
2- بازی بیست سؤالی
تعداد شركت كننده:دو نفر
موارد لازم : توان كنار هم گذاردن اطلاعات و حدس زدن
سن: 3 تا 8 سال
مدت بازی: 5 تا 30 دقیقه
قوانین بازی :یكی از بازیكنان به چیزی كه در خیابان قرار دارد، فكر می كند. دیگری سعی می كند حدس بزند كه آن چه چیزی است و با پرسیدن سؤال ، با جواب های بله و خیر راهنمایی می شود. اگر بازیكنی موفق به حدس زدن شد، موضوع بعدی را او در نظر می گیرد.
اولیاء می توانند محدودیتی برای سؤال قائل نشوند و از آن به عنوان یك روش برای آموزش كودك و آشنایی وی با مسائل خیابان استفاده كنند. همچنین سن كودك را در نظر بگیرید، چرا كه در سن كمتر، كودك فقط می تواند موضوعات كلی و آسان را حدس بزند.
3- المپیك خیابان
تعداد: دو كودك و یك بزرگتر
موارد لازم: مداد ، كاغذ و توانایی نوشتن
مدت بازی: از 5 دقیقه تا پایان مسیر
قوانین بازی: قبل از شروع حركت، یك فهرست از 10 موردی كه ممكن است در سر راه ببینید ، درست كنید ؛ مثل دیدن یك تابلوی قرمز تبلیغات ، دیدن یك ماشین پلیس ، دیدن دوچرخه سوار، شنیدن آهنگ بخصوصی از رادیو، دیدن پلاك ماشین مربوط به شهر خاص، دیدن یك پیرمرد با عصا و ... در طول مسیر بچه ها این فهرست را به هنگام پیدا كردن مورد، علامت می زنند ( برای كودكان كوچكتر می شود نقاشی موارد را كشید) و هر كسی كه زودتر فهرست را علامت بزند، برنده می شود.

4- استان های كشور
تعداد: دو نفر یا بیشتر
موارد لازم: توان خواندن و نوشتن نام استان ها
سن: 6 تا 8 سال
مدت بازی: به طول مسیر بستگی دارد
قوانین بازی: یك فهرست از استان های كشور بنویسید یا نقشه ایران را برای بازیكنان كپی كنید. آنها باید در طول مسیر، پلاك خودروهای مربوط به شهرهای مختلف را پیدا كنند و روی نقشه یا فهرست علامت بزنند. البته بعضی شهرها كه كمتر پلاك دارند سخت تر پیدا خواهند شد. در پایان، كسی كه بیشترین استان ها را پیدا كرده ، برنده می شود.
این چند مثال می تواند در ذهن شما جرقه ای ایجاد كند تا به عنوان " ولی" بازی های مختلفی را در طول یك مسیر و در اتومبیل خود با كودكتان تجربه كنید. هدف عمده این مقاله، ایجاد این نگرش در شما بوده كه علیرغم زندگی پر مشغله امروز می توان از زمان هایی كه به هدر می روند، برای رفع احتیاجات عاطفی كودك به نحو مطلوبی استفاده كرد.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک ، خانه و خانواده
|
|
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک ، خانه و خانواده
نوجوان بسیاری از کارشناسان بر این باورند که همه ما ممکن است در سنین نوجوانی، بیشتر از هر سن دیگری، بیواهمه دست به رفتارهای پرخطر بزنیم و حتی از آن لذت ببریم؛ مثلا خودمان را به خواب بزنیم و اینقدر صبر کنیم که پدرمان بخوابد و آنوقت آرامآرام به جیب کت او نزدیک شویم، سوییچ ماشین را برداریم و بیترس از خطرات رانندگی در خیابانها برانیم و لذت ببریم....
اما نکته اینجا است که چگونه میتوان یک نوجوان را از خطر این رفتارهای پرخطر آگاه کرد؟ دکتر کتایون خوشابی، فوق تخصص روانپزشکی کودکان و نوجوانان و عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، به این سوال پاسخ میدهد.
▪ خانم دکتر! چرا نوجوانان از کارهای پرخطر نمیترسند؟
ـ رشد و نمو غدد داخلی و تغییرات فیزیولوژیک به واسطه ترشحات هورمونهای مختلف موجب افزایش خطر ریسکپذیری در نوجوان میشود و ریسک ابتلا به رفتارهای پرخطر را در آنها افزایش میدهد. البته تاثیر دوستان، تلویزیون، محیط، اینترنت و ... را نیز نمیتوان نادیده گرفت. در این بین بسیاری از خانوادهها سعی میکنند با نصیحت و بازگو کردن تجربیات ناگوار خود، نوجوانشان را از انجام رفتارهای پرخطر بازدارند و حتی با ریسکپذیری این سنین مقابله کنند؛ مثلا به نوجوان خود میگویند: «من ۱۶ سالام بود که ماشین پدرم رو بدون اجازه برداشتم و چیزی نمونده بود با یه بچه تصادف کنم. میدونی اگه این اتفاق میافتاد تا آخر عمر چه عذاب وجدانی داشتم؟ ما اینارو تجربه کردیم و شما باید از تجربیات ما بزرگترها استفاده کنید و خودتون رو توی دردسر نندازید...» اما به ندرت این راهکارها و نصیحتها نتیجهبخش است زیرا اولا نوجوان از این احساس خطر لذت میبرد و دوم اینکه تا خودش این تجربه را تکرار نکند، دستبردار نیست.
▪ پس والدین باید در مقابل نوجوان خود چه عکسالعملی نشان بدهند؟
ـ هرچه روابط میان خانواده و نوجوان صمیمیتر باشد، نوجوان نیز بیشتر عقاید خود را در خانواده مطرح میکند؛ البته به شرطی که قضاوتی از سوی پدر و مادر درباره عقاید او صورت نگیرد. مثلا اگر نوجوان ما درباره ارتباط با جنس مخالف نظرش را بیان میکند، والدین نباید درباره این عقیده راجع به او قضاوت کنند؛ مثلا به او بگویند که این فکر خجالتآور است و باید شرم کنی، بلکه باید اجازه بدهند او بدون ترس از پدر و مادر، آزادانه صحبت کند و مسایل و مشکلات خودش را با خانواده در میان بگذارد. والدین باید شنوندههای خوبی باشند. مسلما اگر نوجوان شما مطمئن شود که خانواده از حرفهای او استقبال میکنند و سرزنش و نصیحتی در کار نیست، همه مسایل زندگیاش، حتی خصوصیترینها را هم با شما در میان میگذارد و حتی در مورد مشکلاتاش از شما به عنوان یک دوست کمک میخواهد اما خواسته والدین از بچهها نباید امری باشد.
▪ مهمترین رفتارهای پرخطری که از نوجوانان سر میزند، چیست؟
ـ هر کار پرهیجان و پرخطری ممکن است توسط نوجوانان تجربه شود اما گرایش به گروههای دوستی ناسالم، استعمال سیگار و مواد مخدر، رانندگی خطرناک و بدون گواهینامه و به ویژه برقراری روابط ناسالم با جنس مخالف از جمله مهمترین آنهاست.
▪ به رابطه با جنس مخالف اشاره کردید. تمایل به برقراری این نوع ارتباطات در سنین نوجوانی با نوعی کنجکاوی و هیجان همراه است. در مقابل این رفتار نوجوان چه باید کرد؟
ـ قرار گرفتن نوجوانان در گروههای سالم، موجب کاهش رفتارهای پرخطر نوجوانی میشود. این گروهها میتواند شامل گروههای فامیلی، ورزشی، علمی، هنری و ... باشد و عضویت نوجوانان در چنین گروههایی موجب میشود که نوجوان سرگرم باشد و کمتر به سمت کارها و رفتارهای پرخطر برود. در عین حال، بهترین راهکار پیشنهادی این است که والدین به جای اینکه مانند یک تماشاچی فقط نظارهگر باشند و یا برخورد شدیدی از خود نشان دهند، کاملاً در آموزش این مسایل به فرزندانشان سهیم باشند و مسوولیت آموختن روش صحیح زندگی را به نوجوانشان شخصاً برعهده بگیرند، چرا که در صورت ندادن آموزشهای رسمی یا خانوادگی، نوجوان به سوی یادگیری از گروه همسال، رسانهها و یا تجربه جنسی مخاطرهآمیز کشیده میشود.
▪ شما در این شرایط چه توصیهای به والدین دارید؟
ـ پدر و مادرها باید در رابطه با ارتباطهای صحیح و مطلوب به نوجوانانشان کمک کنند. نوجوانانی که ارتباطی صمیمی با والدینشان دارند، این دوران را به سلامت طی میکنند. در عین حال، با وجود دلایل بسیاری که موجب میشود والدین در مطرح کردن این مسایل راحت نباشند، کاملا ضروری است که ارتباطهای بین فرزندان و والدین قبل از دوران نوجوانی با بحثهایی در مورد روابط سالم و اهداف زندگی آغاز شود و بعدها این گفتگوها به همه ابعاد توسعه یابد.
با صحبت کردن با نوجوانان در مورد ابعاد مختلف روابط و بحث کردن در مورد عواقب و نتایج روابط جنسی زودهنگام و آموزش نوجوانان به اینکه در مورد آنچه میشنوند یا میبینند به دقت فکر کنند، والدین میتوانند برای برخورد با مشکلات به نوجوانان قدرت دهند. از طرفی صحبت کردن نوجوان در مورد احساسات و عواطفاش با توجه به اینکه در دوران برزخ بین بچگی و بلوغ به سر میبرد، سخت است، چه برسد به اینکه احساسی را در خود پیدا کند که نمیداند در صورت مطرح کردناش چه برخوردی با او میشود. بسیاری از نوجوانان پس از یکبار سوال کردن از طرف والدینشان با برخوردی مواجه میشوند که ترجیح میدهند دیگر هرگز با والدین خود حرفی نزنند.
به والدین توصیه میشود که ابتدا گوش کنند، بدون اینکه نظری بدهند و بدون اینکه صحبت نوجوان را قطع کنند. پس از آن، نظر او را درباره آن مطلب جویا شوند و ببینند که خود او در مورد آن مساله چگونه فکر میکند و بعد راجع به آن با هم صحبت کنند. نوجوان در این سن بیشتر دوست دارد یک حریم خصوصی برای خود ایجاد کند، به طوری که اهمیتی که حفظ حریم خصوصی در این دوره دارد در هیچ دورهای از زندگی فرد وجود ندارد و والدین نباید در زندگی نوجوان خود سرک بکشند.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک ، خانه و خانواده
برچسبها: جوان , نوجوان , خطرات , تهدیدات
ناخن جویدن و مکیدن شصت جزءاختلالات کلیشه ای است . و تا سن 7 سالگی شایع است و بعد ازان کاهش می یابد و در مواردی بیشتر ادامه می یابد . در دخترها شایع تراست و علت اصلی اضطراب است .
توصیه ها : 1-اضطراب و وسواس والدین نسبت به این مسئله در تشدید این مسئله موثر است . لذا باید به ارامش با کودک بر خورد کنید . 7-به کودک اموزش دهید ناخن هایش را خودش کوتاه کند و پاداش بگیرد . 4-سعی کنید کودک را از تماشای فیلم ترسناک و اضطراب آور باز دارید . 6-سعی کنید با ایجاد سرگرمیهایی کودک را سرگرم کنیدو کودک بیکار نماند . 2-در مورد کودک سعی کنید بی تفاوت باشید واز تنبیه و تهدید کودک دست بردارید . 3-اگر درگیری و اختلافی در خانواده هست رفع کنید و محیط را امن کنید . 5-شرایطی که کودک دران بیشتر ناخن می جود بررسی کرده و سعی در تغییر ان داشته باشید .(عوامل پیشایند را بررسی و تغییرا ت لازم را انجا م دهید ) 8-کودک را تشویق کنید با اب و صابون مرتب دستهایش را بشوید تا از ابتلا به بیماریهای عفونی پیشگیری شود . 9-اگر شدید است به تناسب دفعاتی درروز درنظر بگیرید که کودک درروز یک دقیقه شصت خود را بمکد و به مرور این عمل از اضطراب کودک جدا شود . 10-در ارتباط با عواملی که درمدرسه منجر به ناراحتی واضطراب در کودک می شود بررسی لازم صورت گیرد و با معلم کودک هماهنگی شود .
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک
مواد غذایی مفید برای افزایش هوش کودک
تمام والدینی که دوست دارند كودكشان مانند آلبرت انیشتین باهوش شود،این مقاله را مطالعه کنند.
ژنها عامل مهمی در تعیین هوش كودك هستند ولی مطالعات نشان میدهد غذایی كه كودك میخورد نیز تاثیر گذار است.
غلات :
غلات یك صبحانه سالم برای حفظ انرژی كودك در طول ساعات مدرسه است كه از اهمیت خاصی برخوردار است.کودکانی كه صبحانه میخورند دارای قابلیت تمركز بیشتر و حافظه یادگیری بیشتری هستند،علاوه برآن میتوانند در كلاسهای ریاضی بهتر عمل كنند.
* تمام صبحانه ها یكسان نیستند.بهتر است از برخی غلات صبحانه با شكر فراوان استفاده نكنیم
* اگر كودك شما غلات صبحانهای دوست ندارد از تخم مرغ استفاده كنید.
* تخم مرغ دارای "كلاین" بالا است كه به ایجاد سلولهای حافظه كمك میكند.
ماهیهای چرب و امگا 3 :
البته این مورد ممكن است اشتها آور نباشد اما ماهی چرب مانند ماهی آزاد،تن و ساردین منبع قوی اسیدهای چرب امگا3 هستند.
* امگا3 به طور چشمگیری به تقویت سلولهای مغز جهت افزایش یادگیری و تمركز كمك میكندتحقیقات نشان میدهند، روغن ماهی می تواند عامل مهمی برای تقویت ضریب هوشی باشد و به مشكلات رفتاری كودكان مانند اختلال كمبود توجه و بیش فعالی كودكان كمك كند.
* آووكادو، گردو و بادام منابع مفید دیگری از امگا3 هستند.
غلات كامل :
غلات كامل سرشار از ویتامین B هستند و به افزایش عملكرد حافظه كمك میكنند.نانهای كامل بر خلاف نان سفید انرژی را به آرامی و یكنواخت در بدن آزاد و به كودكان و افراد بزرگسال كمك میكند تا قند خون منظمی داشته و سطح تمركز و هشیاری بیشتری داشته باشند.
غذاهای سرشار از آهن :
تحقیقات نشان میدهد،غذاهای سرشار از آهن مانند گوشت قرمز بدون چربی،میوههای خشك،غلات كامل و حبوبات میزان انرژی و سطح هشیاری را افزایش می دهند.
كودكان تقریبا آهن را به حد كافی نمیخورند.كمبود آهن می تواند سطح عملكرد شناختی را تا حدی پایین آورد كه منجر به ضعف در فعالیتهای آكادمیك شود.
شما می توانید كمبود آهن را با استفاده از ساندویچ كره بادام زمینی برای ناهار و استیك همبرگر بدون چربی برای شام رفع نمایید.
موضوعات مرتبط: کودک
برچسبها: کودک , تربیت , غذای سالم , وعده غذایی
توالت فرنگی برای کودکان ممنوع !!
متخصصان هشدار دادند: کودکان از صندلیهای توالت فرنگی استفاده نکند، زیرا ...
یک تحقیق جدید نشان داده است که قسمت نشیمنگاه توالتهای فرنگی میتواند پوست کودکان را تحریک کرده و سبب انتشار عفونتهای پوستی در بین آنها شود.
متخصصان بهداشت پوست کودک در مرکز اطفال هاپکینز در این مطالعات تاکید کردند که احتمال بروز این قبیل عفونتها در بین کودکان در کشورهای توسعه نیافته به مراتب بیشتر است.
دکتر برنارد کوهن و دستیاران وی اطلاعات حاصل از کشورهای هند و آمریکا را در این پژوهش مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند.
آنها خاطر نشان کردند که مواد شیمیایی شوینده و توالتهایی که صندلی چوبی دارند مهمترین عوامل بروز این عفونتها هستند.
ایوان لیتوینوف محقق دانشگاه مک گیل در مونترال کانادا در این باره متذکر شد:" برخی از کودکان سالها پیش از این که نتایج تحقیقات ما مشخص شود با این مشکل مواجه بودند، در حالی که علت بیماری آنها تشخیص داده نشده بود."
محققان تاکید کردند:" با توجه به این یافتهها اکنون تمام کودکانی که توالت فرنگی دارند در معرض خطر ابتلا به این عفونت هستند و بنابراین والدین و مسوولان مدارس باید حتما این موضوع را در نظر گرفته و بویژه مراقب توالتهای فرنگی چوبی و نوع مواد شوینده آنها باشند."
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک
غذاهایی که سلامت كودك را تهدید می كنند!!
آیا می دانید بسیاری از غذاها هستند که سلامتی کودک شما را تهدید می کنند و حتی مادران از آنها آگاهی ندارند.
دندان های کودک تا سن ۴ سالگی قادر نیست، مواد غذایی را کاملاً خرد کند، بنابراین مواد غذایی کوچک یا سفت را که جویدن آنها مشکل است به کودک ندهید ، زیرا ممکن است باعث خفگی او شوند.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک
برچسبها: کودک , تربیت , غذای سالم , وعده غذایی
ادامه مطلب
| |
حفظ تعادل مواد غذایی در كودكان به آسانی میسر نیست زیرا نیازهای غذایی آنها با رشدشان تغییر میكند علاوه بر این كه سلیقه و عادات غذایی و میزان فعالیتشان نیز متغیر است. | |
نیازهای غذایی یك كودك براساس سن ، سایز و متابولیسم بدن، شرایط سلامت آنها و سایر عوامل عوض میشود. نوزادان همه نیازهای غذاییشان را از طریق شیر مادر یا شیر خشك تامین میكنند. سنی كه در آن كودك میتواند غذای جامد دریافت كند متفاوت است. تغذیه كودكان بالای دو سال به استثنای میزان كالری مورد نیازشان مانند بزرگسالان است. |
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک
ادامه مطلب
تربيت مهمترين مسئوليت پدر و مادر نسبت به فرزند است. آينده ي كودك در گرو رفتار صحيح والدين و نشان دادن عكس العملهاي مناسب در موقعيتهاي خاص است. در عين حساس بودن تربيت صحيح، با عمل به چند نكته مي توان با موفقيت بدان رسيد. ما به عنوان والدين موفق بايد فرزندانمان را به گونه اي ترغيب كنيم كه از درون، احساس خوبي نسبت به خود داشته باشند و اعتماد به نفسشان تقويت شود و احساس كنند مورد علاقه ما هستند. اگر فرزندان توسط ما در چنين شرايطي قرار گيرند ديگر برآورده نشدن نياز به قدرت يا محبت، آنها را به سمت انحراف نمي كشد. چند روش زير به كودكان ما كمك مي كند كه حس بهتري نسبت به خود پيدا كنند و احساس امنيت كنند.
از لحظاتـــــي كه با هـــم هستيد استفـــاده كنيد.
اعتماد به نفس كودك شما تحت تأثير كيفيت اوقاتي است كه شما با او صرف مي كنيد، نه مقدار و زيادي اين زمان! در زندگي هاي بسيار شلوغ اين زمانه اكثر ما در فكر كارهاي بعدي يا عقب افتاده و مشغله هاي روزمره هستيم و در حاليكه فرزندمان با ما صحبت مي كند صد درصد حواسمان متوجه او نيست. اكثراً وانمود مي كنيم كه گوش مي دهيم! خيلي اوقات هم تلاش فرزندان را كه سعي مي كنند با ما ارتباط برقرار كنند ناديده مي گيريم. اگر اوقات مفيدي را هر روزه به كودك اختصاص ندهيم (اوقاتي كه فقط متوجه او باشيم) كم كم ناهنجاريهاي رفتاري در او بروز خواهد كرد. از نظر كودك، اگر به او عكس العمل (حتي) منفي نشان دهيم بهتر از آن است كه به او بي توجهي كنيم. مهم است كه به درستي احساسات كودك را درك كنيم و اين گونه مسئله را نبينيم كه آيا احساسات او درست هستند يا غلط . وقتي كودك مي گويد: "مامان، تو هيچ وقت به من توجه نداري" (در حالي كه شما تازه با او بازي كرده ايد) او فقط احساسش را بيان كرده. در اين موقع بهتر است به احساسش ارزش دهيد و بگوييد: " بله، احساس مي كنم خيلي وقت است كه با هم بازي نكرده ايم". عمل بهتر از حرف است. آمار نشان مي دهد كه ما هر روز صدها درخواست از فرزندانمان مي كنيم. عجيب نيست كه آنها گوششان از حرفهاي ما پر است! به جاي آنكه مرتب اظهار گله مندي كنيم، از خود بپرسيم "الان چه رفتار مؤثري مي توانم داشته باشم؟ "
به كـــــودك كمك كنيد كه احساس تــــــوانمندي كند.
اگر اين راه را شما نشانشان ندهيد خودشان راه هاي نامناسبي براي كسب احساس قدرت پيدا مي كنند. راه هاي مناسب عبارتند از: از آنها مشورت بخواهيد، به آنها اجازه انتخاب بدهيد، بگذاريد در محاسبه حساب و كتابهاي مخارج كمكتان كنند، بعضي وقتها پخت و پز يا خريد را به عهده آنها بگذاريد. يك كودك دو ساله مي تواند در شستن ظروف ملامين يا سبزيجات كمك كند يا كفشها را جابجا كند. ما اغلب خودمان همه كارها را انجام مي دهيم چون برايمان بي دردسرتر است. ولي نتيجه اش آن است كه آنها احساس بي اهميتي مي كنند.
بگذاريد تا نتايج طبيعــــي كارها را تجــــربه كند.
از خود بپرسيد " اگر من در اين مورد دخالت نمي كردم چه مي شد؟" وقتي ما در هر مسئله اي حتي مواردي كه نيازي به ما نيست دخالت مي كنيم، كودك را از تجربه كسب كردن و ديدن نتايج طبيعي اعمالش محروم مي كنيم. وقتي مي گذاريم نتايج كارها به تجربه كودك بيفزايد، ديگر با نق زدن و نصيحت زياد، روابطمان را با او خراب نمي كنيم. مثلاً اگر فرزندتان ناهارش را فراموش مي كند، شما آن را يادآوري نمي كنيد تا خودش راه درست را پيدا كند و اهميت به خاطر سپردن را درك كند.
بگـــــذاريد با قـــانون خـــانه آشنا شـــود.
بسياري از مواقع، رسيدن به نتايج امور آنقدر طولاني است كه نمي توان آنها را به سادگي تجربه كرد.در اينگونه موارد دريافت "عواقب منطقي" راهكاري مناسب است.در چنين حالتي نتيجه اي كه كودك از كار خود مي بيند بايد با نوع عملكرد او مرتبط باشد. مثلاً اگر او فراموش كرد كتاب داستانش را از منزل دوستانش بياورد و شما يك هفته به او كم محلي ميكنيد، اين موضوع فقط باعث رنجش خاطرش و به جاي ماندن يك خاطره تلخ براي او میشود. اما اگر كتابش را برگردانيد و به او بدهيد و فقط به اندازه قيمت كتاب از پول هفتگي اش كم كنيد،با قانونمندي خانه آشنا مي شود بدون آنكه كدورتي پيش آيد.
از بـــــــرخورد اجتنــــاب كنيد.
ممكن است فرزندتان شما را در يك موقعيت خاص مثلاً با اظهار خشم يا حرفهاي غير دوستانه بيازمايد. در اين حالت بهتر است اتاق را ترك كنيد يا به او بگوييد اگر تكرار كند شما به اتاق ديگري مي رويد. البته با حالت عصبانيت و خشم خارج از كنترل محل را ترك نكنيد.
رفتـــــارها را از كُننده آن جــــدا كنيد.
هرگز به كودك نگوييد كه "تو بدي". زيرا اعتماد به نفسش را خراب مي كند. به او بفهمانيد كه شما از خود او بدتان نمي آيد بلكه خيلي هم دوستش داريد، فقط از آن رفتار ناخرسند هستيد. او بد نيست بلكه آن رفتار بد است! براي آنكه كودك اعتماد به نفس داشته باشد بايد بداند كه بدون هيچ قيد و شرطي دوستش داريد. بدون توجه به اين كه چه مي كند، به هر حال دوستش داريد. او را مدام به دريغ كردن عشقتان و اظهار اينكه "دوستت ندارم" تهييج نكنيد. هرگاه نسبت به عملكرد خود ترديد داشتيد از خود بپرسيد " آيا قانونمندي و قيود من به اعتماد به نفس كودكم كمك مي كند؟ "
همـــــزمان مهــــربان و محكــــم باشيد.
مثلاً به او بگوييد: "تا يك ربع ديگر تو را سوار اتومبيل مي كنم و به مدرسه مي برم. لباست را مي تواني تا آن موقع بپوشي". شما در عين حال كه سر وقت به حرفتان عمل مي كنيد از اين كه احتمالاً لباسش را نپوشيده عصباني نشويد. چون اين كار را در اتومبيل هم مي تواند انجام دهد. هميشه ببينيم كه درخواستمان از كودك از روي عشق است يا خشم؟
عاقبت انديشـــــــــــي مهــــم است.
اكثر ما مي خواهيم خيلي فوري همه ي امور را تحت كنترل درآوريم و دنبال راههايي براي رسيدن به اين هدف هستيم. درنتيجه فرزندان احساس مي كنند تحت فشار و زور هستند. اما هر قدر نكات بيشتري را از آنها انتظار داريم خودمان هم بايد در رفتارمان ملاحظه ي بيشتري داشته باشيم. مثلاً اگر عصباني شويم و كودك را تنبيه بدني كنيم او از رفتارمان خواهد آموخت (حتي اگر خلاف آن را به او نصيحت كنيم) كه براي به دست آوردن آنچه مي خواهد بايد متوسل به زور شود.
صـــــريح و شفــــاف صحبت كنيد.
اگر نظرتان اين است كه در فروشگاه نبايد برايش آبنبات خريده شود اين مسئله را با اخم يا بگومگو يا عصبانيت اظهار نكنيد. به سادگي آن را با خوشرويي بگوييد و به آن نيز عمل كنيد. اگر دو پهلو صحبت نكنيد و نظرتان را ساده و شفاف بگوييد، كودكتان مي آموزد كه به شما احترام بيشتري بگذارد.
" تربيت صحيح امر پيچيده اي نيست ولي عمل به آن همت و دقت مي خواهد و همسران براي رسيدن به آن بايد توافق و عزم مشترك داشته باشند. "
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک ، خوب زندگی کنیم
¬اهانت و تحقيـــر كــودک، سرزنش هاي مداوم و انتقادهاي بيجا و به كارگيري تعبيرات غيرمحترمانه از مهمترين عواملي هستند كه بذر كينه و نفرت را در دل كودك مي پاشند.
¬ نــوزاد پس از تولد به ارتباط جسمي با مــادر نياز فراوان دارد، از اين رو نبايد ساعات طولاني از مادر جدا بماند. تحقيقات نشان داده است كه از شش ماهگي تا سه سالگي، حضور مادر نه تنها در رشد عاطفي كودك ، بلكه در رشد بدني و عقلي او نيز تأثير بسزايي دارد.
¬ در مقايســـه بيـــن فــــــرزندان، كودكي كه امتياز نمي آورد دچار احساس خود كم بيني مي شود و اعتمادش را نسبت به پدر و مادر از دست مي دهد.
¬ اگــــر بيش از حــد، سرعت فراگيري را در فرزندانمان تقويت كنيم، امكان باروري و تحكيم مفاهيم را در مراحل بعدي كاهش خواهد داد. سرعت اوليه و تشديد آهنگ رشد ، منجر به تأخير قابل ملاحظه اي در مراحل بعدي مي شود.
¬ هــرگـــز عيب فرزندتان را در رفتارها بزرگتــر از آنچه هست جلوه ندهيد، و هرگـــز عيب هايش را نزد ديگـــران بازگو نكنيد.
¬ همبــــازي شدن با كــــودک، علاوه بر اين كه او را غرق لذت و شادي مي كند و صميميت را افزايش مي دهد اعتماد به نفس و احساس ارزشمندي را در كودك تقويت مي كند.
¬ تحقيقـــات نشان مي دهــــد كه كودكان پرورش يافته در منزل نسبت به كودكان مهد كودك ، ماهانه از رشد قدي بيشتري برخوردارند.
¬ تـــربيتي كه آزادي را به كلي در كـــودک ناديده بگيرد و انتخاب و ميل قلبي را از وي سلب كند و تنها مبتني بر ترس و آداب خشك و بي روح ظاهري باشد، نه تنها دوام نمي يابد بلكه در نهايت به ركود وعصيان كودك مي انجامد.
¬ يك كارشناس مسائل رواني كودكان در اتريش مي گويد: چنانچه در روابط نوزاد با پدر ممنوعيتي ايجاد شود، نوزاد در حس وفاداري و دوستي دچار نقيصه مي شود و در سال هاي آينده توانايي ارتباط سالم را نخواهد داشت.
¬ كــــودكان بايد با رنج ها و مشكـــلات طبيعــي زندگـــي آشنا شوند تا افـــرادي شكننده، رفاه زده و پــر توقع بار نيايند.
¬ اگرچه جنبه هاي تخيلي داستان براي كودك لذت بخش و مفيد است لكن نبايد در آن افراط كرد، داستان نبايد ترس آور باشد؛ داستان بايد الگوي صحيح و متناسب با سن كودك را ارائه كند، بيان زيبايي ها و نيكي ها، با روح لطيف كودك سازگاراست.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک
همه پدران و مادران دوست دارند كه كودكشان شاد باشد. اما آيا ميتوانيم همانطور كه به كودكان ميآموزيم فوتبال بازي كنند يا زبان دومي را ياد بگيرند، به آنها بياموزيم كه شاد و خوشحال باشند؟ آيا بعضي از كودكان ذاتاً شاد متولد ميشوند و بقية آنها بايد بار سنگين سختيها را بهدوش بكشند؟ بهنظر بيشتر دانشمندان، ژنهايي كه كودكان هنگام تولد به ارث ميبرند بر قدرت شاد بودن آنها تأثير ميگذارد. گفتة مذكور به اين معنا نيست كه شما نميتوانيد براي لذت بردن او از زندگي كار زيادي انجام دهيد. با تشويق كودك، به او ميآموزيد كه بيشتر اوقات، خود را در بالاترين حد شاد زيستن قرار دهد. در ادامه، 10 راز پرورش كودكي شاد ارائه ميشود.
۱. به كــــودكتان عشق بورزيد.
متخصصان ميگويند كه اولين راز پرورش كودكي شاد تمجيد از اوست. ادوارد ام. هالوول، نويسندة كتاب ريشههاي كودكي شادي در بزرگسالي، ميگويد:عشق مطلق والدين مهمترين عامل در شادي كودكان است. وقتي كودكان بزرگ ميشوند، دانستن اينكه علايق، عقايد، خصوصيات و استعدادهايشان باارزش تلقي ميشود پايهگذار شادي سالهاي بعدي زندگيشان خواهد بود. البته پذيرش كودك به معناي چشمپوشي هميشگي از خطاهايش نيست. ياد بگيريد كه عملكرد كودك را نقد كنيد نه شخصيت او را. همچنين، آنچه را كه از كودك ميخواهيد به او بگوييد نه آنچه را كه نميخواهيد.
۲. "نه، من نمـــيتوانم" را به "بله، من ميتوانــــم" تبديل كنيد.
وقتي كودك شما بداند كه به او اطمينان داريد و باورش كردهايد، احساس ميكند كه دست يافتن به همهچيز برايش امكانپذير است. افكار كودك نسبت به خود بيشترين اهميت را دارد. بنابراين والدين بايد افكار مثبت به كودك خود القا كنند. وقتي كه در مدرسة ابتدايي، معلم پسر مك بلدسو، نويسندة كتاب پرورش فرزند با متانت، به او گفت كه هيچ استعدادي براي بازي فوتبال ندارد، وي به پسر سرزنششدهاش گفت كه هرگز اجازه ندهد كسي به اهداف و روياهايش راه پيدا كند. امروز پسر او بازيكني حرفهاي در يكي از تيمهاي مطرح كشور است. القائات فكري مثبت بلدسو در ذهن پسرش زندگي او را متحول كرد.
۳. مقـــــررات منصفانه وضع كنيد و به آنها پايبند باشيد.
كودكان كمسنوسال با احساس امنيت شاد ميشوند. فرض كنيد كه در بالاي آبشار مرتفعي ايستادهايد، در صورتي از ايستادن در آنجا لذت خواهيد برد كه حفاظي در برابرتان باشد، در غير اين صورت، دچار اضطراب خواهيد شد. كودكان هم اينگونهاند. وقتي كه چارچوب محكمي براي رفتارهايشان وجود داشته باشد، آنها پيشرفت ميكنند. در حقيقت، كودكان در جستوجوي ساختارند.
۴. ابعاد مثبت را بــــرجسته كنيد.
به كودك خود بفهمانيد كه هيچ مشكلي وجود ندارد كه به اتفاق هم نتوانيد آن را حل كنيد. همچنين به او بياموزيد كه خوشبين باشد. اگر اتفاق بدي افتاد، با صداي بلند فكر كنيد و بگذاريد او افكار شما را بشنود: «واي، نه... باورم نميشود كه اين اتفاق افتاده، اما درستش ميكنم، چيز مهمي نيست.» يادگيري خوشبيني مهم است، زيرا كودك مشتاق و آرزومند به احتمال زياد بزرگسالي شاد خواهد شد. افراد ناراضي و ناخشنود بر حوادث منفي زندگي متمركز ميشوند، درحاليكه افراد شاد به وقايعي ميانديشند كه چشمانداز بهتري از آينده به آنها ميدهد.
۵. حلقة شادي كـــــودكتان را كامــل كنيد.
والدين در پي معلمان و مربياني هستند كه بتوانند حلقة شادي كودكانشان را كامل كنند. به كودكتان كمك كنيد ارتباطات دوستانهاش را حفظ كند و گسترش دهد. داشتن ارتباطات قوي و مهارت برقراري آن از شروط اصلي شاد زيستن در آينده است.
۶. كـودكان را به تحرك بيشتر واداريد.
كودكان امروز سنگين وزنترند و اين براي سلامت و شادابي آنها مضر است. كودكان چاق، در مقايسه با ساير كودكان، اعتمادبهنفس كمتري دارند و افسرده ترند. اگر كودكان سرگرميهاي پرتحرك خارج از خانه را جانشين فعاليتهاي كمتحرك خانگي كنند و بهجاي غذاهاي آمادهاي كه فاقد ارزش غذايي است، غذاهاي سالم و طبيعي بخورند، از فوايد شاد زيستن بهره خواهند برد. كودكي كه خوب غذا ميخورد و ورزش ميكند مغزش موادي شيميايي به نام اندورفين ترشح ميكند كه به او احساس شادي ميبخشد. با فراهم كردن ميانوعدههاي طبيعي ازجمله ميوههاي تازة فصلي، پرهيز از قرار دادن تنقلات در دسترس كودكان و جانشين كردن غذاهاي سالم خانگي، به سلامت كودك خود كمك كنيد. كودكتان را به انجام دادن ورزش و سرگرميهاي خارج از منزل تشويق كنيد. بازي با ساير كودكان قدرت خلاقيت كودكتان را تقويت ميكند و مهارتهاي اجتماعي را به او ميآموزد.
۷. شــــادي را در جعبة يادگاريها ذخيــــره كنيد.
اشياي مورد علاقة كودكتان، عكسها، كارتپستالها، يادگاريها، كاردستيهايي را كه يادآور خاطرات شاد براي كودك هستند داخل جعبهاي قرار دهيد. هرگاه كودكتان بيمار است يا غمگين و به لبخندي ساده نياز دارد، آنها را از جعبه بيرون آوريد و به او نشان دهيد.
۸. لحظات جادويــي ارتباط را بيابيد.
اخيراً مطالعهاي بر روي 2000 كودك 5 تا 17 ساله انجام شده است. از آنان پرسيده شد كه خواهان چه چيزي هستند كه با پول نميشود خريد. همة آنها در پاسخ گفته بودند كه والدين و توجه آنها هستند. كودكان ما ميخواهند كه به آنها فكر كنيم. برنامههايي ترتيب دهيد كه همة اعضاي خانواده بتوانند در آن شركت كنند و لذت ببرند (كوهنوردي، پيادهروي...). كودكان را در فعاليتهاي روزمرهتان مانند انجام دادن كارهاي خانه، خريد و آبياري باغچه شريك كنيد.
۹. ژن تلاش دوباره را به كـــودك خود منتقل كنيد.
دختر شما همة فكر و ذهنش اين است شاگرد اول كلاس شود، ولي در اين رقابت همكلاسش برنده شده است. يك راز اصلي شاد زيستن برخورداري از قدرت پشت سر گذاشتن مشكلات است. سعي نكنيد كودك خود را از همة ناراحتيها دور نگه داريد. به او كمك كنيد بياموزد چگونه با آنها مواجه شود. اگر شكست درسي يا غيردرسي او را نااميد كرده، كمك كنيد تا هرچه سريعتر به وضعيت عادي خود برگردد. تشويقش كنيد تا احساسات خود را در قالب نوشته يا نقاشي بيان كند. شما الگوي كودكتان هستيد. مطمئن شويد كه الگوي مناسبي در مقابل اوست. روحية خود را در هيچ شرايطي نبازيد.
۱۰. در او شگفتـــي ايجاد كنيد.
هنگامي كه كودك با چيزي بزرگتر از خودش مواجه ميشود، خواه پديدهاي فيزيكي باشد يا معنوي، احساس رضايت خاطر ميكند. با كودكان دربارة عقايد خود، خداوند و مقدسات ديني صحبت كنيد. لازم نيست كه او همة جزئيات را درك كند. با او در جنگل قدم بزنيد، به ستارگان خيره شويد، به تماشاي يك كرم كوچك در گلولاي بنشينيد. احساس مراقبت و توجه در كودكان را پرورش دهيد.
پيــــــام عشق بــــراي كـــودكان
۱. بگــوييد كه دوستش داريد.
اين جمله بايد اولين چيزي باشد كه كودكتان صبحها، پس از بيدار شدن از خواب، ميشنود و نيز آخرين جملهاي باشد كه پس از شنيدن آن به خواب ميرود. موقع دعوا و مشاجره و هر زماني كه انتظارش را ندارد، بگوييد كه دوستش داريد.
۲. بنــــويسيد كه دوستش داريد.
در كيف مدرسهاش، يادداشت كوچك يا كارتپستالي بگذاريد كه بر رويش نوشتهايد:"دوستت دارم"خوب است يادداشتهايتان را درون كمد لباسها، جعبة اسباببازيها يا زير بالشتش پيدا كند. ابراز عشق و علاقة شما، با اين نوشتهها، به كودكتان نشان ميدهد كه به او فكر ميكنيد، حتي زماني كه نميتوانيد كنار هم باشيد.
۳. در آغــــوشش بگيريد.
هيچ مانعي براي در آغوش گرفتن كودكتان وجود ندارد.
۴. لمســش كنيد.
آرام به پشت او بزنيد، بازوهايتان را دور شانههايش حلقه كنيد، موهايش را بههم بريزيد.
۵. در بازياش شريك شويد.
توپ بزنيد، براي پرندگان دانه بريزيد، بادبادك هوا كنيد و با او مسابقه دهيد.
۶. گــــوش دهيد، واقعاً گوش دهيد.
در حين گوش دادن، جملاتي به زبان بياوريد كه نهايت توجهتان را به صحبتهاي او نشان دهد. جملاتي مانند «نهبابا!»، «واي، چه جالب!»، «من اصلا ً نميدانستم!»، «بيشتر در اين مورد توضيح بده!»
۷. بدون به زبان آوردن كلمـــــهاي، با او حرف بزنيد.
به تماشاي بازي او در مدرسه يا زمين بازي بنشينيد. لحظههايي كه به شما نگاه ميكند يا نگاهتان با هم تلاقي ميكند، به او لبخند بزنيد. بد نيست از چشمك زدن هم براي ايجاد ارتباط با او استفاده كنيد. علائم خاصي براي رابطهتان تعريف كنيد كه فقط خودتان دو نفر معني آنها را بدانيد.
اخـــــــــر اینکــــــــه :
-
اولين راز پرورش كودكــــي شاد تمجيد از اوست.
-
عملكرد كــــودك را نقد كنيد و نه شخصيت او را.
-
افكـــار مثبت و تأييدكننده را به كــــودكتان القا كنيد.
-
كـــودكان كمسن با احساس امنيت شــــاد ميشوند.
-
به كـــودكان بياموزيد كه خوشبين باشند.
-
كـــودكان چاق، در مقايسه با ساير كـــودكان، افســـردهترند.
-
سعــــي نكنيد كــــودك خود را از همة ناراحتيها دور نگه داريد.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک ، خوب زندگی کنیم
بهترين راه براي درمان بريدگي يا خراش كودك خردسالم چيست؟
دستهايتان را خوب بشوييد، سپس محل جراحت را بررسي كنيد. اگر زخم خونريزي دارد، با يك باند يا حوله تميز روي آن به طور مستقيم فشار بياوريد تا بند بيايد. (اگر پس از ده دقيقه فشار مستقيم خونريزي بند نيامد، كودك خود را به اورژانس برسانيد.)
پس از توقف خونريزي، بررسي كنيد كه آيا شيشه، آشغال يا هرگونه جسم خارجي ديگر در زخم باقي مانده است يا خير. اگر چيزي ديديد، سعي كنيد آن را با جريان آب سرد بيرون بياوريد. اگر نتيجه نداد، با استفاده از موچين به دقت آن را خارج كنيد.
سپس زخم را به آرامي با صابون و آب گرم خوب بشوييد و با استفاده از يك پارچه تميز به آرامي خشك كنيد. اگر كودك اجازه نميدهد زخمش را بشوييد، از او بخواهيد آن را در يك ظرف بزرگ پر شده از آب فرو ببرد ت تميز شود.
فوت كردن روي زخم ميتواند موجب آرام شدن كودك شود اما كار درستي نيست زيرا ميتواند ميكروبهاي بيشتري، از جمله باكتريهاي دهان را وارد آن كند.
آيا بايد از داروي ضدعفوني استفاده كنم؟
اين كار ضروري نيست اما استفاده از يك پماد آنتيبيوتيك، مانند Bacitracin پس از شستشو و خشك كردن زخم، ميتواند موجب كاهش خطر بروز عفونت شود. از الكل صنعتي، پراكسيد هيدروژن، يد يا مركوركروم استفاده نكنيد. اين مواد نه تنها موجب افزايش درد كودك ميشوند، بلكه ممكن است فرآيند ترميم زخم را نيز كند كنند.
بهترين راه براي پانسمان يك بريدگي يا خراش چيست؟
بريدگيها يا خراشهاي كوچك اگر در معرض هواي آزاد قرار بگيرند، زودتر خوب ميشوند؛ لذا ميتوانيد از باندپيچي صرفنظر كنيد مگر اينكه زخم در منطقهاي باشد كه احتمال آلوده شدن آن يا كثيف كردن لباسهاي كودك وجود داشته باشد.
براي بريدگيها و خراشهاي عميقتر، از يك چسب زخم معمولي استفاده كنيد اما قبل از آن مطمئن شويد كه پوست تميز و خشك است. اگر روي يك بريدگي را ميپوشانيد، چسب زخم را به گونهاي قرار دهيد كه پوست دو طرف بريدگي را به آرامي در كنار هم قرار دهد. مواظب باشيد پانسمان آنقدر محكم نباشد كه جلوي گردش خون را بگيرد.
هر روز پانسمان را برداريد (يا در صورت امكان، هر وقت كه پانسمان خيس ميشود) و وضعيت بهبود زخم را بررسي كنيد. اگر پوست هنوز هم تازه به نظر ميرسد يا زخم هنوز هم باز است، مجددا آن را پانسمان كنيد.
پس از دلمه بستن يا بسته شدنِ محل بريدگي، ديگر نيازي به پانسمان نيست. اما اگر كودك دائم ميخواهد دلمهاش را بكند، شايد بهتر باشد از پانسمان براي حفاظت از زخم استفاده كنيد.
برخي از پزشكان توصيه ميكنند كه روي زخم در طول شب باز بماند تا كمي خشك شود. البته اگر جراحت شديد است يا احتمال دارد كه لباسها يا بدن كودك را آلوده كند، بهتر است روي زخم را بپوشانيد.
چگونه ميتوانم درد را كاهش دهم؟
اگر كودك شما درد دارد، ميتوانيد يك مسكن مخصوص كودكان مانند استامينوفن يا ايبوپروفن كودكان به او بدهيد. همان مقداري از دارو را مصرف كنيد كه روي برچسب آن نوشته شده است. هرگز به كودك خود آسپيرين ندهيد زيرا ميتواند در كودكاني كه بيماري ويروسي دارند، يك مشكل نادر اما جدي به نام سندرم رايز (Reye’s Syndrome) ايجاد كند.
چه وقت بايد با پزشك تماس بگيرم؟
اگر پس از 10 دقيقه فشار محكم، خونريزي متوقف نشد، كودك را به اورژانس برسانيد. همچنين اگر فكر ميكنيد كودك به بخيه نياز دارد يا يك شيء خارجي (مثلا آشغال يا سنگريزه) در زخم گير افتاده كه نميتوانيد با اقدامات ذكر شده و براحتي آن را بيرون بياوريد، حتما او را به اورژانس ببريد.
از پزشك بخواهيد تا همه جراحتهاي روي صورت كودك را معاينه كند، زيرا جاي بريدگيهاي كوچك نيز ميتوانند روي صورت باقي بمانند. همچنين اگر يك حيوان يا كودك ديگر فرزند شما را گاز گرفته و پوست او را پاره كرده است، او را نزد پزشك ببريد زيرا ممكن است به درماني خاص نياز داشته باشد.
براي زخمهاي عميقي كه در اثر سوراخ شدن ايجاد ميشوند يا بريدگيهايي كه با اشياء كثيف ايجاد شدهاند، پزشك مشخص خواهد كرد كه آيا كودك به واكسن كزاز نياز دارد يا خير.
خواه پزشك زخم كودك شما را بررسي و معاينه كرده باشد يا خير، شما بايد جراحت را زير نظر داشته باشيد. اگر نشانههاي عفونت (مثلا قرمزي، چرك، ترشح، ورم يا گرم شدن اطراف محل زخم) را مشاهده كرديد، از پزشك بخواهيد تا آن را معاينه كند. ممكن است براي درمان به آنتيبيوتيك نياز باشد.
يك بريدگي چه وقت به بخيه نياز دارد؟
بريدگيهايي كه عميق و باز به نظر برسند، خصوصا اگر پوست لبههاي بريدگي نامنظم شكاف خورده باشد، احتمالا به بخيه نياز دارند. مواردي كه احتمالا به بخيه نياز دارند عبارتند از بريدگيهاي روي صورت و روي قسمتهايي از بدن كه عضله آنها كشيده است يا با حركت سفت ميشود، مثل كف دستها و انگشتها.
براي اينكه بخيه به بهترين نحو نتيجه دهد، جراحت كودك بايد ظرف هشت ساعت پس از بريدگي (يا حتي زودتر)، بخيه شود تا از خطر بروز عفونت يا باقي ماندن جاي زخم، پيشگيري شود. اگر در اين باره شك داريد، از پزشك بخواهيد تا زخم را معاينه نمايد.
موضوعات مرتبط: کودک ، پزشکی
شاعر: مهري نورايبي لالا لالايي بابا ميخونه تا من بخوابم بيدار مي مونه
|
موضوعات مرتبط: کودک
سوالات مذهبي كودك عجيب است . پرسش هاي او حاكي از روح كنجكاوي اوست . او مي خواهد از آنچه كه نمي داند سر در آورد و دريابد كه جهان مذهب و ماوراءالطبيعه چيست . چه بسيارند شك ها و ترديدها و يا علامت هاي ابهامي كه در ذهن كودك قرار دارند و او مي خواهد آنها را براي خود روشن كند . و البته اگر مربي روشن و آگاهي در مسيرش قرار گيرد آينده خوبي را براي او مي توان پيش بيني كرد .
سؤالات كودك بسيار و تناسب رشد و فهم و درك كودك هم به تناسب سن متفاوت است . براي نمونه ذيلاً به مواردي از آنها اشاره مي كنيم تا والدين و مربيان براي پاسخ آنها آمادگي پيدا كنند:
1- در شش سال اول : در اين سن نوع پرسش ها حتي با آنچه كه در سنين هفت سالگي است فرق دارد . مثلاً كودك سه - چهار ساله از منشاء و علت اشياء سئوال مي كند ، مي گويد من از كجا آمده ام ؟ اين اسباب بازي را چه كسي تهيه كرده ؟ حسين كجا رفت و چرا ؟ آسمان را كه درست كرده ؟ چرا؟ فلاني مرد ؟ كجا رفت ؟ ....
همانگونه كه ملاحظه مي كنيد مبناي پرسش ها روي مبدأ و معاد است . مي خواهد ببيند منشاء يك امر چيست ؟ و فرجام آن چه مي باشد ؟ و اين امر همان مسئله اي است كه ما معتقديم ريشه فطري و نهادي در افراد دارد .
2- در سنين هفت تا ده : از سنين هفت به بعد تفكر منطقي در كودك رشد مي كند و بدين نظر سؤالات او عميق تر و ريشه دارتر است. پرسش هايي كه درباره خدا دارد حساب شده است و او هم به سادگي اقناع نمي شود . خواستار آن است كه پاسخ ها تا حدودي غني تر قاطع تر و مستدل تر باشند .
نوع سؤالات آنها از اين قبيل است كه مثلاً چرا خدا را نمي بينيم ؟ چطور خدا در همه جا هست ؟ خدا چيست ؟ اگر خدا مثل ابر يا نور خورشيد نيست پس چه مي تواند باشد ؟ خدا اگر ما را دوست دارد چرا به جهنم مي برد ؟ آدم چطور در قيامت زنده مي شود ؟ آيا در قيامت باز هم ما خانه داريم ؟ چرا نمي توانيم خدا را ببينيم ؟ آيا اين كار در قيامت امكان پذير است ؟ چرا خدا با ما حرف نمي زند ؟ ...
3- در سنين نوجواني : بديهي است كه در دوران نوجواني رشد فكري و عقلي نوجوانان در وضع بهتري است . آگاهي و جهان بيني آنها نسبتاً وسيع تر و طبعاً سؤالاتشان در اين رابطه پخته تر و ريشه دارتر است .
آنچه كه ذكرش ضروري است اين است كه مباني اعتقادي در طول مدت دوران قبل از نوجواني بايد در ذهن كودك جاي خود را باز كرده باشد . پاسخ هايي كه به سؤالات كودكان قبل از ده سالگي مي دهيم در تشكيل اين مباني نقش فوق العاده اي دارد ، ضمن اين كه والدين كودك در اداي حقوق او ناگزيرند تا در اين سن لااقل دوره اي مختصر از اصول اعتقادي و راه و رسم عملي دينداري را به او بياموزند .
فراموش نخواهيم كرد كه در سنين نوجواني سه مسئله در رابطه با مذهب براي فرزندان ما مطرح اند :
1- پيدايش و ظهور حس مذهبي و علاقه مندي به مذهب و تعاليم آن ، آن چنان كه او را دلباخته به مذهب مي كند .
2- پيدايش ترديد در او راجع به آنچه كه آموخته است و اينك مطلقاً در پي تجديد نظر است تا صحبت آن را مورد تأييد قرار دهد .
3- پيدايش سؤالات متعدد در ذهن او كه اغلب ناشي از همان ترديدها و رشد استدلال و منطق در اوست و او معمولاً به علت غرور و خودخواهي حاضر نيست آنها را همه گاه مطرح سازد و والدين و مربيان بايد به صورت مستقيم و غير مستقيم به سؤالات او پاسخ گويند و او را وادار كنند آنچه در درون دارد ظاهر سازد .
معني مذهبي بودن از نظر كودك
به هر حال كودكان ما بر اساس فطرت سليم خود و در اقناع روح كنجكاو خويش به رفتاري مذهبي مي پردازند . صورت عقلي گرفتن رفتار مذهبي كودك از حدود هفت سالگي است كه شكل مي گيرد و مي تواند مطالبي را بفهمد و از آن سر در آورد . قبل از اين سنين اغلب جنبه احساسي و نشان دادن همراهي و همگامي با والدين و ديگران را دارد .
حالات مذهبي كودك
شايد اين سخن بسيار عجيب به نظر آيد كه بگوييم طفل ما گاهي داراي حالات مذهبي است ، اين امري است كه واقعيت دارد . اداي اين حالات قبل از چهارسالگي ممكن است صورت تقليدي داشته باشد ولي از حدود سنين هفت به بعد بيش يا كم صورت مستقلي پيدا خواهد كرد .
او در ميان جمع و حتي در تنهائي كلماتي را كه به طور شكسته و بسته ياد گرفته زمزمه خواهد كرد . در مواردي با وضو گرفتن خود را آماده نماز خواندن مي كند . روي به قبله مي ايستد و اصرار دارد كه بد نايستد و از ميزان منحرف نشود ، در حالي كه در چهار سالگي مادرش روي به قبله مي ايستاد و او روي به مادر .
در سنين قبل از هفت اعمال مذهبي انجام مي شود ولي اغلب داراي جنبه احساسي و عاطفي و براي خوشامد پدر و مادر است ولي بعد از اين سنين عبارات او رنگ و روي عقلاني مي گيرند ، آن چنان كه گاهي عمل خطايي را انجام مي دهد و پشيمان مي شود و در اين پشيماني است كه جداً توجه مي كند و حتي ممكن است گريه و ناله كند و اشك بريزد .
او در سن و موقعيتي نيست كه بگوييم مناجاتي دارد و حالي و براي گناه خود احساس شرمندگي در پيش دارد . مي توانيم بگوييم اين امر از حدود نه سالگي در كودكان ديده مي شود . اگر دريابند كه عملشان خطا و لغزش بوده و عقوبت دوزخ و آتش را در پي دارد براي آن نگران مي شوند و اشك مي ريزند و توبه آنها بسي صادقانه تر از توبه ديگران است .
رفتار وارونه
به علت محدوديت در درك و فهم و عدم آگاهي از ابعاد مباحث ديني در مواردي ممكن است رفتار مذهبي وارونه اي از او ديده شود مثلاً از جايي چيزي بدزدد و آن را به فقيري دهد تا از اين طريق مستحق بهشت گردد !! گاهي ممكن است دو رفتار متضاد از او سر بزند بدين گونه كه مثلاً با پدر و مادر در افتد ، به آنها توهين كند و جسارت نمايد و دقايقي بعد با حالي و دعايي از خداوند طلب بخشش كرده و از او بخواهد كه پدر و مادرش به بهشت بروند .
براي كودكان اين منطق به صورت خوبي جا افتاده است كه اشكالي ندارد الان دروغ بگويد و خود را از شر تنبيه والدين و معلم خود رها سازد و ساعتي بعد توبه كند و خدا هم او را ببخشد و البته اين وضع به هنگامي پديد مي آيد كه او خود را در آن تنبيه محق نشناسد و هم تصورش اين باشد كه خدا بسيار بخشنده است .
رفتارهاي وارونه ي مذهبي كودكان اغلب ناشي از سوء آموزش ها ، يك جانبه بودن آموزش ، گفتن يك يا چند بعد يك مسئله براي طفل و فراموش كردن ديگر ابعاد است . به همين نظر ما معتقديم كه براي كودكان مسئله اي را مختصر و ساده ولي با همه ي جوانب و ابعاد مورد نياز بايد شرح داد . اگر سخن از كمك دادن به فقير است بايد اين نكته هم به او تفهيم شود كه به فقير از مال خود بايد كمك داد نه از مال مردم و يا از طريق دزدي
موضوعات مرتبط: کودک
تـربـيت صحـيح فرزندان از ضرورى تـرين وظايف والدين بـه شـمار مى آيد. انجـام دادن اين وظيفـه مهم، حـسـاس و ظريف بـدون تـكيه بر ديدگاه هاى صاحبنظران آگاه و مطمئن ممكن نيست. ما معتقديم كه معصومان (عليهم السلام) در همه ابعاد هدايتى و تـربـيتـى، الگوهايى كامل و مطمئن بـه شمار مي آيند و تـكيه بـر ديدگاه ها و رفتـارهاى تربيتى آنان در مسير تحقق وظيفه خطير تربيت فرزندان، بهترين ره توشه است. معصومان( عليهم السلام) همه نور واحد بـوده، هدف مشترك داشتند؛ ولى به اقتضاى موقعيت هاي گوناگون در سيره تربـيتى آنان ديدگاه ها و رفتارهاى تـربـيتـى مختلفي بـه چشم مى خورد. كنار هم نهادن مجموعه ديدگاه ها و رفتارهاى تربـيتى آنان الگويى كامل از نظام تربيتى اسلام عرضه مى كند.
در ميان معصومان (عليهم السلام) امام حسين (ع) از موقعيت ويژه اى برخوردار است و اين موقعيت به زندگى و سيره تربـيتـى آن حضرت بـرجستـگى خاصى بـخشيده است. اين مقاله بـر آنست تا نكاتى از سيره تربـيتى آن حضرت را در دو بخش ارائه كند: بخش اول برخى نكات تربيتى است كه تا پيش از حادثه كربـلا تحقق يافته و به ما رسيده است و بخش دوم نگاهى مستقل بـه حادثه عظيم كربلا و بيان نكات تربـيتى آن. ذكر اين نكته مفيد مى نمايد كه از بـخش پـايانى عمرِ شريف حضرت - يعنى زمان وقوع حادثـه كربـلا - نكات تربيتى بيشتـرى در دستـرس داريم. سبـب اين امر دو چيز مى تـواند باشد: نخست آنكه حـادثـه كربـلا بـه خـاطر بـى نظير بـودن آن بـيش از سـاير حـوادث مورد تـوجـه سـيره نويسـان و مورخـان واقـع گرديد و بنابراين اسناد بيشترى از آن در دسترس است كه مى توان از لابـلاى آن نكات تربيتـى بـيشتـرى كشف كرد؛ و ديگر آنكه در اين مقطع از عمر شريف حـضرت، فرزندان و اهل بـيت او بـه طور مسـتـقيم همراهش بودند و در نتيجه زمينه بروز نكات تربـيتى بـيشترى فراهم بـوده است؛ و شايد اين امر يكى از اسـرار پـافشارى امام بـر حـضور اهل بـيت در كربـلا بـوده است. از اينرو شايسته است پـژوهشگران عرصه تربيت اسلامى فرصت را غنيمت شمرده، حادثه كربلا را بـا توجهى عميق تر از منظر تربـيت بـنگرند و نكات تربـيتى سودمندى را از آن استخراج كنند.
اظهار محبت به فرزندان امرى درونى اسـت كه خـداوند آن را در دل والدين بـه وديعت نهاده است. اما آنچه در اين ميان مهم مى نمايد و آثار تربيتى در پى دارد ابـراز آن است. اين امرى اختيارى است و والدين و مربـيان مى توانند در پـرتو آن زمينه تربـيت صحيح را فراهم آورند. چه بـسيارند والدينى كه نسبت به فرزندان خود محبـت فراوان دارند اما آن را ابراز نمى كنند در حالى كه محبـت وقتى سازنده و تـأثير گذار خواهد بـود كه فرد مورد محبـت از آن آگاهى يابـد. امام حسين (ع) بـه عنوان الگوى تـربـيتـى مطمئن و كامل، محبـت بـه فرزندان را از نيازهاى ضرورى آنان دانسته، در قالب هاى گوناگون بـه ابـراز آن مى پـرداخـت. گاه بـا در آغوش گرفتـن و بـه سـينه چسبانيدن خردسالان، زمانى بـا بـوسيدن آنان و گاه بـا بـه زبـان آوردن كلمات شيرين و محبت آميز. عبيدالله بن عتبه چنين مى گويد: «نزد حـسـين بـن على(ع) بـودم كه على بـن حـسـين(ع) وارد شـد. حسين(ع) (امام سجـاد(ع) را صدا زد، در آغوش گرفت و بـه سينه چسبـانيد، ميان دو چشمش را بـوسيد و سپس فرمود: پدرم بـه فدايت باد،چقدر خوشبو و زيبايى!»
تشويق فرزندان در برابر كار خوب آنان
يكى از شيوه هاى تربيتى مورد اتـفاق صاحبنظران عرصه تـعليم و تربيت، شيوه كارآمد تشويق است. تشويق به جا و متناسب با فعاليت انجام شده، به ايجاد انگيزه در فرد منجر مي شود و به تكرار و تقويت رفتار مى انجامد. چـه بـسا فرزندان از ارزش و اعتـبـار صفات مثـبـت خـود آگاهى نداشتـه باشند؛ در نتـيجه بـه شخصيت حقيقى و تـوانمندي هاى مثبـت خويش پى نمي برند و خود را در مقايسه با ديگران ناچيز بـه شمار مي آورند. از اين رو والدين و مربيان بـايد ويژگي هاى مثبـت فرزندان را كشف و برجسته سازند و مورد ستايش و تشويق قرار دهند.
در فرهنگ اسلامى ـ كه تربيت دينى و اخلاقى فرزندان در كانون تـوجه است بـر تـشويق فرزندان هنگام بروز رفتارهاى دينى و بـرجسته كردن صفات اخلاقى و معنوى آنان بـسيار تـآكيد شده است. امام سجاد(ع) فرمود: من بـه بيمارى شديدى مبتلا شدم. پدرم بر بالينم آمد و فرمود: «چـه خـواستـه اى دارى؟ عرض كردم: دوست دارم از كسانى بـاشم كه درباره آنچه خداوند بـرايم تدبـير كرده، نپرسم. پدرم در مقابـل اين جمله به من آفرين گفت و فرمود: تو مانند ابراهيم خليلى؛ به هنگام گرفتارى جبرئيل نزدش آمد و پرسيد: از ما كمك مى خواهى؟ او در جواب فرمود: (دربـاره آنچه پـيش آمده) از خداوند سؤال نمى كنم. خداوند مرا كافى است و او بهترين وكيل است. در اين حديث ملاحظه مى شود كه امام حسـين (ع) در مقابـل پـاسـخ عارفانه و دلنشين فرزندش ـ كه بـراساس ظاهر حديث، سن و سال چندانى هم نداشت.ـ جمله «احسنت» را بـه كار بـرد و او را بـه «ابـراهيم خـليل» تـشـبـيه كرد.
اهميت آموزش هاى دينى فرزندان و قدردانى از معلمان و مربـيان
در اسـلام دانش آموزى مورد اهتـمام شديد بـوده و رهبـران دينى پيروان خود را بـه آموزش و اندوختن دانش، بـه ويژه معارف دينى، تشويق كرده اند. بـراساس سخـنان معصومان(عليهم السلام)، معلمان و مربـيان، بـه خـصـوص آنان كه در تـعـليم آموزه هاى دينى مى كوشـند، حـق بـزرگى بر جامعه دارند و بايد تلاش صادقانه شان مورد قدردانى و سپاسگزارى قرار گيرد تا رغبت و انگيزه بـيشترى بـيابـند. مرحوم بـحرانى در حـليه الابـرار از شيخ فخرالدين نجـفى ـ كه از فضلا و زهاد بـودـ چنان نقل كرده كه شخصى به نام عبدالرحمان در مدينه معلم كودكان بود و يكى از فرزندان امام حسين(ع) بـه نام «جعفر» نزدش آموزش مى ديد. معلم جمله «الحمدلله رب العالمين» را بـه جعفر تـعليم داد. هنگامى كه جـعفر اين جـمله را بـراى پـدر قرائت كرد، حضرت معـلم فرزندش را فراخـواند و هزار دينار و هزار حـله... بـه او هديه داد. وقتى حضرت به خاطر پـاداش زياد مورد پـرسش قرار گرفت، در جواب فرمود: هديه من بـرابـر بـا تـعليم «الحـمدلله رب العالمين» اسـت.
احترام به انتخاب جوان
در امر ازدواج جوانان به سبب كمى تجربه به استفاده از تجارب و نصايح والدين نيازمندند، امـا آنان ديگـر دوران كـودكـى و نوجـوانى را پـشـت سرگذاشته و بـه حدى از رشد رسيده اند كه خود حق انتـخاب داشتـه باشند و براى خود تصميم بـگيرند. از اين رو، شايسته است والدين در دوران كودكى و نوجوانى زمينه استقلال و قدرت تـصميم گيرى آنها را فراهم آورند و آنان را چـنان تـربـيت كنند كه به سمت انتـخاب هاى معقول و تصميم هايى منطقى پيش روند و مصالح واقعي شان را بـر منافع آنى و زودگذر تـرجـيح دهند. اگر فرزندان بـه اين حد از رشد و استـقلال رسيدند، بايد به آنان اعتماد كرد و بـه تصميم ها و انتخاب هايشان احترام نهاد.
جوان در طول زندگى بـا انتخاب هاى گوناگون رو بـه روست و يكى از مهمتـرين آنها گزينش همسـراسـت. در اين مسـئله، چنانچه فرزند از قدرت انتخاب صحيح و معقول برخوردار است، بـايد به وى حق انتـخاب داد و از ازدواج هاى تـحميلى پـرهيز كرد. حسن، فرزند امام حـسـن مجـتـبـى(ع) يكى از دخـتـران امام حـسـين(ع) را خواستگارى كرد. امام حسين(ع) به او فرمود: «فرزندم! هر كدام را بيشتر دوست دارى انتخاب كن.» فرزند امام مجتبى(ع) شرم كرد و جوابى نداد. آنگاه امام حسين(ع) فرمود: «من دختـرم فاطمه را بـرايت انتـخاب كرده ام؛ زيرا او به مادرم فاطمه دختر رسول خدا(ص) شبيه تر است.» ملاحظه مى شود با اين كه فرزند امام مجتبـى(ع) بـه احترام عمو و دخترانش به طور مشخص از دختر خاصى خواستگارى نكرد و امر را بـه عمويش وانهاد؛ امام حسين(ع) به انتخاب وعلاقه فرزند برادرش اهميت داد و از او خواست خـودش آن را كه بـيشتـر دوست دارد بـه همسرى برگزيند.
تربيت عملى بـى تـرديد مؤثـرتـرين عامل در تـربـيت اخـلاقى و دينى فرزندان رفتارهاى درست والدين است. پر واضح است كه زبـان رفتار از زبـان گفتـار بـسى نافذتـر است و در «عمل» آثـارى نهفتـه است كه هرگز از «گفتـار» بـرنمى آيد. كودك و نوجوانى كه پـيوستـه شاهد اعمال نيك والدين است، به طور غيرمستقيم سرمشق مى گيرد و بـه انجام كارهاى نيك تشويق مى گردد. در سيره تربيتى ائمه اطهار (عليهم السلام) تربيت با رفتار و عمل، بارزترين بـُعد تربـيت است. فرزندان ائمه (عـليهم السـلام) بـا ديدن رفتـار آنان سـرمشـق مي گرفتند و عـمل مى كردند. شـعيب بـن عبـدالرحـمن خـزائى مى گويد: هنگامى كه امام حسين (ع) در كربـلا بـه شهادت رسيد بـر دوشش نشانه اى وجود داشت. از امام سجاد(ع) دربـاره آن پـرسيدند، امام سجـاد(ع) بـسيار گريست و فرمود: «اين، اثر بارهاى غذايى است كه پدرم بـر دوشش حمل مى كرد و به خانه هاى تهيدستان مى برد.» آرى، امام سجاد(ع) پيوسته اين رفتار را از پـدرش مشاهده كرد و سرمشق گرفت و عمل كرد. بدين سبب، امام باقر(ع) فرمود: (پدرم) على بن الحسين عليه السلام شب ها كيسه نان بـر دوش حمل مى كرد و(بـه مستمندان) صدقه مى داد.
موضوعات مرتبط: کودک
اصول پرورش مذهبي :
در اين مبحث اصول و نکاتي که رعايت آن از طرف والدين و مربي جهت پرورش صحيح مذهبي کودک ضرورت دارد مطرح مي شود:
1- اصل حب: اساس تربيت در سال هاي اوليه تولد بر روي محبت است . کودک بايد چنان خوگيرد که از آنچه مورد نظرش نيست چشم بپوشد . به عبارت ديگر مربي بدون سختگيري بسيار در برابر عمل نادرست کودک بايد بگويد "آن را دوست ندارم" و در برابر عمل نيکويش بايد بگويد "آن را دوست دارم" و طفل بايد رفتار و کردارش را بر روي اين دو جنبه ( دوست دارم – دوست ندارم ) والدين قراردهد. اين امر از راه نگاه محبت آميز و يا نفرت آميز والدين ، سخن رضايت آميز، سکوت ، بي اعتنايي يا اعتنا، ابراز مهر و يا خشم والدين امکان پذير است و در طي آن کودک بايد مزاياي دوست داشتن و زيان هاي دوست نداشتن والدين را دريابد.
2- اصل تشويق : کودک هر عمل نيکي که انجام داد انتظار پاداشي دارد و والدين بايد اين انتظار را برآورده کنند. اما بايد توجه داشت که تشويق نبايد به صورت رشوه درآيد.
کودک بايد عمل خوب را به عنوان وظيفه شخصي و اجتماعي انجام دهد بدون اين که توقعي براي ستايش آن داشته باشد ؛ ولي والدين به اين عنوان که او فردي وظيفه شناس است بايد تشويقش کنند.
تشويق بهتر است صورت مالي پيدا نکند ؛ مثلاً هرگز نبايد گفت اگر نماز خواندي به تو هزار ريال مي دهم ، بلکه اولاً او بايد خواندن نماز را مانند ديگر اعضاي خانواده وظيفه خود بداند ؛ ثانياً تشويق ما از او به عنوان ابراز رضايت از انجام وظيفه اش باشد يعني نشان دهيم که از عملش خشنوديم و بعد درسنين بالاتر به او بفهمانيم که خدا هم از اين عمل خشنود است.
بهتر است تشويقات مکرر نباشد زيرا در آن صورت ارزش واقعي تشويق از ميان مي رود.
تشويق ، بي اندازه زياد نباشد بدان گونه که اگر کودک ، عملي مهم تر و ارزنده تر انجام داد ديگر لغتي براي وصف رضايت بسيار خود از آن عمل نداشته باشيم.
هميشه تشويق در حدي باشد که در آن آدمي براي وصول به مدارج عالي تر و جلب رضايت بيشتر والدين و آفريدگار مجال بيشتري داشته باشد. از حدود هشت سالگي مي توان گفت که نتيجه دوست داشتن خدا ، بهشتي با چنان نعمت ها و لذتهاست و نتيجه دوست نداشتن او عـِقاب و کيفر است.
اين روش در قرآن هم مورد نظر است و آيات بسياري نشان مي دهند که خدا فلان عمل و يا عاملين فلان رفتار را دوست دارد يا ندارد.
مسئله مهم در اين امر آن است که گاهي سخت گيري و خشم و غضب در طريق تربيت لازم است ولي نبايد بيشتر از محبت و اعتدال باشد. تجارب نشان مي دهد که مذهبي ترين افراد در خانواده هاي با محبت و معتدل و مهربان و پرورش يافته اند. کمبود محبت موجب احساس تنهايي و غربت مي شود، و حتي ممکن است زمينه هاي خطرناکي چون فرار از خانه ، خودکشي و خودفروشي را فراهم آورد.
3- اصل سنديت و اعمال قدرت والدين : در آن هنگام که کودک به عللي بخواهد اصول مورد نظر را رعايت نکند و تنها مجري نظرات خود باشد والدين بايد اعمال قدرت کنند ، امر و نهي کنند و در اجراي آن کمال مراقبت را نمايند. والدين در تمام مراحل تربيتي مادام که مسئوليت سرپرستي کودک را بر عهده دارند به صورت مستقيم و پس از آن به صورت غير مستقيم نقش پندگويي و تذکر و تسلط و اقتدار خود را حفظ کنند ؛ حتي در روايات اسلامي ، براي کودکان متمرد از دستوروالدين سخن از تنبيه به ميان آمده است منتهي اغلب به معناي لغوي آن يعني آگاه کردن است و يا تنبيهي که موجب ديه شود.
4- اصل اعتدال: در پرورش مذهبي رعايت اعتدال نيز يک اصل است، هرگز نبايد تکليف براي کودک شاق باشد في المثل به فرموده معصوم (ع ) کودک را با خود به مسجد ببريد ولي هرگز طول ندهيد . او را به نماز تشويق کنيد ولي به نماز شب و انجام نوافل وادارش نکنيد. به روزه تشويقش کنيد ولي هر وقت که خسته و گرسنه شد او را وادار به افطار نماييد ( امام صادق ع ).
کودک را به مجالسي که براي احياء تشکيل مي شود در صورت عدم تمايل نبريد ؛ اجبارش نکنيد که حتماً بيدار بماند . حتي در سخني از معصوم آمده است که ما کودکان را وا مي داريم که نمازظهر وعصر را با هم بخوانند و نيز مغرب و عشاء را در يک موقع و به دنبال هم بخوانند. انجام تکاليف مذهبي به صورتي نباشد که کودک يک بار در ظهر و يک بار ديگر در عصر خود را آماده نماز کند و از اين باب احساس رنج نمايد.
5- اصل پيرايش محيط : در تربيت اسلامي کوشش مي شود که محيط از هرگونه بد آموزي و عامل انحرافي دور باشد. بدين سان در محيط خانه ، مدرسه و اجتماع بدآموزي و انحراف نيست و به عبارت ديگر عامل تربيتي و اجتماعي يکديگر را خنثي نمي کنند. وسائل سمعي و بصري و ارتباط جمعي در جهت خلاف پرورش مذهبي نبايد باشد. مربي بايد خود را موظف به رعايت اين جوانب بداند.
ادامه دارد...
موضوعات مرتبط: کودک
اگر زمينه براي رشد احساس مذهبي که يکي از عميقترين احساسهاست، فراهم باشد به سرعت رشد ميکند. بنابراين در تربيت ديني فرزندان بايد کوشيد تا اين زمينه تقويت شود. شرکت دادن کودکان و نوجوانان در مراسم و محافل مذهبي- البته به شرطي که طولاني و خسته کننده نباشد- در اين حرکت رو به رشد تأثير مستقيم دارد. بردن کودک و نوجوان به مساجد و اقامه نماز به صورت جماعت و حضور در مراسم و محافلي که در آنها ذکر و ياد خداست- البته متناسب با حالات و روحيات آنها بهطوري که باعث خستگي روحي آنها نشود- برپايي مجالس و برنامههايي که در آنها ذکر خدا و دوري از شيطان حرف اول را ميزند در پرورش ديني آنان تأثير به سزايي دارد. چرا که مطابق آيات قرآني نماز از فساد و فحشاء جلوگيري ميکند و ايمان به خدا باعث آرامش دلها شده و عامل دوري از پرستش طاغوت است.
فضاي خانه رابا معنويت آميخته سازيم
هنگامي که فضاي خانه آميخته با ارزشهاي معنوي باشد و والدين نيز ارزشهاي الهي و تکاليف ديني را جدي بگيرند، فرزندان نيز به طور غيرمستقيم از اين فضا متأثر شده و علايق معنوي و ديني در آنها پرورش مييابد.
به سوالات ديني و معنوي کودک پاسخ صحيح و جامع دهيم
پاسخگويي به سوالات ديني و معنوي که براي کودکان و بخصوص نوجوانان مطرح ميشود و ياري کردن آنها در حل مسائل فکري تأثير مثبتي در روند تربيتي ديني فرزندان دارد. البته اين نکته را هم بايد درنظر داشت که رفتار والدين با آنها بايد به گونهاي باشد که فرزندان دين را تنها در انجام برخي واجبات عبادي خلاصه نکنند بلکه به ديگر جنبههاي دين همچون امانتداري، خيرخواهي، وظيفهشناسي و... نيز اهميت داده و آنها را جزو وظايف ديني خود بدانند.
براي فرزندان الگويي شايسته باشيم
والدين ميتوانند در اين زمينه الگوي مناسب و شايسته براي فرزندان خود باشند. آنان باوفاي به عهد در مورد اموال يتيمان، برگرداندن امانت به صاحبش، بديها را با خوبي پاسخ دادن، برپايي نماز و انفاق کردن و... الگويي شايسته و خوب براي فرزندان خود ميباشند. قرآن تني چند از اين پدر و مادرهاي شايسته که الگويي خوب براي فرزندان خود بودهاند را معرفي ميکند:
حضرت لقمان که به فرزند خود درس توحيد ميدهد، حضرت ابراهيم(ع) که با همکاري فرزندش حضرت اسماعيل(ع) پايههاي کعبه را استوار ميسازد و نوح(ع) که بدون هيچ قصوري از سوي او گرفتار فرزندي ناخلف ميشود و حضرت زکريا(ع) که فرزند معصوم شهيدي چون يحيي به او عنايت ميشود. و مادران نمونه نيز همچون مريم، مادر موسي، مادر يحيي، و مادران اسماعيل و اسحاق همه از مادران نمونه ي قرآنند.
دوره نوجواني دشوارترين دوره ي حيات انسان از نظر تربيت است. از سويي پديده بلوغ در اين دوران، نوجوان را با جهاني تازه آشنا ميسازد و از سوي ديگر قدرت و توان فکري بيشتر، مسائل بسياري را در مقابل او مينهد و لذا نوجوان با کشمکشي دروني مواجه ميشود و چون توانايي لازم را براي مقابله با اين کشمکش ندارد، با کوچکترين عامل، تعادل رواني خود را از دست ميدهد و هيجاني ميشود. در اين دوران وجدان اخلاقي او زنده و فعال است به همين خاطرزماني که مغلوب هوي وهوس ميشود، پس از فروکش کردن آن دچار اندوه و پشيماني ميشود و خويشتن را سرزنش ميکند. در اين دوران که اقتدار خانواده کاهش مييابد، برقراري رابطه فکري و عاطفي اهميت شاياني دارد. اين ارتباط فکري و عاطفي در نقش تربيتي خانواده و والدين اثر مستقيم دارد.
بزرگترين حامي و پناهگاه نوجوان در اين دوران طوفاني ،خانواده است و خانواده با ايجاد اين رابطه ميتواند فرزندان را در درون خود حفظ کرده و از جاذبه ي عوامل محيطي که ميتوانند نوجوان را به مسيرهاي منحرف بکشانند، کم نمايد. |
به فرزندان شخصيت ببخشيم
در نظام تربيتي اسلام مسئله تکريم و شخصيت دادن به فرزندان از اهميت شاياني برخوردار است. رسولاکرم(ص) ميفرمايد: «فرزندان خود را تکريم کنيد و به آنها احترام بگذاريد و روشها و آداب آنان را نيکو گردانيد که در اين صورت مورد مغفرت و آمرزش قرار خواهيد گرفت. «هرانساني دوست دارد که در جامعه داراي شخصيت باشد. فرزندان نيز مانند ديگر انسانها خواهان اين مسأله هستند. اولين محيط اجتماعي براي کودکان خانواده است. اگر در اين محيط همواره مورد احترام بوده و مورد توهين و تحقير قرار نگيرند، ضمن آنکه احترام به ديگران را ميآموزند، طبيعي است که فردي با شخصيت هم بار خواهند آمد. والدين با استقلال دادن به کودک و ايجاد اعتماد به نفس در او سبب ميشوند تا او خود را فردي موثر و فعال احساس کند. نتيجه ي واگذاري مسئوليت به کودکان و به خصوص نوجوانان در محيط خانواده، متعهد و مسئول بار آمدن آنهاست و در سطوح بالاتر ميتوانند به خوبي از ايفاي نقش خود برآيند. برخورد مودبانه با آنها- گرچه در سنين پايين باشند- نقش مهمي در رشد شخصيت و احترام به آنها دارد. وقتي فرزندان در دامان والدين و آغوش خانواده مورد احترام قرار گيرند و شخصيت آنها مورد توهين و تحقير قرار نگيرد از حيث روحي تأمين ميشوند و داراي صفت پسنديده ي عزت نفس ميشوند. رفتار تحقيرآمير و آميخته به طعن و ملامت سبب ميشود تا آنها به تدريج خود را موجودي بيارزش دانسته و احساس کرامت و شخصيت خود را از دست بدهند و اين احساس، سرآغاز سقوط و انحطاط آنها ميباشد.
«اهميت دادن به شخصيت کودکان و نوجوانان باعث ميشود تا آنها در زمينههاي مختلف زندگي متکي به خود بوده و در تصميم گيريها شخصاً اقدام نموده و چشم اميد به ديگران نداشته باشند. چنين افرادي در زندگي اجتماعي هرگز دچار خود باختگي در برابر بيگانگان نميشوند و براي جامعه و ملت خود هويت و شخصيتي مستقل قائل هستند.» |
برقراري پيوندي عاطفي ميان والدين و فرزندان
برقراري پيوند روحي و عاطفي عميق ميان والدين و فرزندان سبب ميشود تا بسياري از نيازهاي روحي فرزندان در محيط سالم خانواده برآورده شود. هنگامي که والدين با فرزند يا فرزندان خود رابطهاي صميمي داشته باشند، فرزندان مسائل خود را با آنها به راحتي بيان کرده و از راهنماييهاي آنها استفاده ميکنند و همواره به والدين خود به ديد راهنماياني صميمي و مشاوراني دلسوز و مورد اعتماد مينگرند.
سيراب کردن فرزندان از مهر و محبت توسط والدين سبب ميشود تا آنها از فرو رفتن در گردابهاي انحراف مصون بمانند زيرا فرو رفتن در اين گردابها علتي جز کمبود محبت ندارد. اما در محبت کردن به فرزندان نيز همواره بايد اين نکته مورد توجه قرار گيرد که محبت بيش از حد، باعث ميشود تا فرزندان بيش از حد وابسته و از خود راضي و پر توقع پرورش يابند. آنگاه که والدين به تمامي خواستههاي فرزند خود جامه ي عمل بپوشانند سبب ميشوند تا فرزندانشان روحي ضعيف و رواني زود رنج بيابد و در نتيجه اعتماد به نفس و حس استقلال آنها شکسته ميشود. افراط در محبت احساس مسئوليت را در کودک ضعيف ميکند و کودکاني که مورد حمايت شديد والدين هستند، شخصيت خود را از دست ميدهند و در زندگي افرادي بياراده، لاابالي و سست ميشوند، از اطاعت و وظيفهشناسي سرباز ميزنند و از احترام والدين خودداري ميکنند.
در محيط خانواده، به همان اندازه که مهر و محبت و صفا لازم است، قاطعيت، جديت و مديريت نيز لازم و ضروري است. اگر مديريت ضعيف باشد طبيعي است که نارساييهايي را به دنبال خواهد داشت که از آن جمله ميتوان به خيره سري و خودرأيي نوجوانان اشاره کرد. البته قاطعيت را نبايد با خشونت اشتباه کرد. به همان اندازه که خشونت ،ناشي از ضعف روحي و اخلاقي است، قاطعيت، ناشي از قدرت روحي و امتياز اخلاقي است که اگر با عوامل ديگري از قبيل نرمخويي، صميميت، سعه ي صدر و روشنبيني همراه شود آثار بسيار مفيد و سازنده در تربيت بر جاي ميگذارد. رفتار خشونتآميز باعث از بين رفتن روحيه ي صميميت و همدلي ميشود و بذر کينه و دشمني را در وجود فرزندان ميپاشد.
ادامه دارد...
موضوعات مرتبط: کودک
ونگ و ونگ کودکان
۱- اگر دوروبرتان كودك شيرخواري داريد كه صداي ونگ ونگش هميشه توي گوشتان است. پس اولين نكتهاي كه بايد بدانيد اين است: بالا برويد، هر بچهاي گريه ميكند و هيچ كاري هم نميشود كرد. در چند ماه اول زندگي، شيرخواران به طور ميانگين، روازنه 2/2 ساعت گريه ميكند. از اين نظر، 51 ماهگي اوج بدبختي پدر و مادر است.
۲- پزشكان، براي توصيف گريههاي كودكي كه هيچ دليلي (مثل گرسنگي، گرما يا سرما يا ساير تحريكهاي حسي، كثيف كردن و يا خداي ناكرده تب و درد و...) براي گريهاش يافت نميشود، از واژه <كوليك> استفاده ميكنند. كوليك از 50 سال قبل يك، تعريف آسان دارد كه به <قانون >3 معروف است: گريه بيش از 3 ساعت در روز، بيش از 3 روز در هفته، و به مدت بيش از 3 هفته در كودكي كه به خوبي تغذيه ميشود و از همه نظر سالم است.
۳- دقت كنيد: جيغهاي بلند گوشخراش، برافروختگي يا كبودي چهره هنگام گريه، چين خوردن پوست پيشاني، مشتهاي گره كرده و كشيده شدن پاها به سمت شكم هنگام گريه، همه و همه ويژگيهاي طبيعي گريههاي شيرخواران هستند و نبايد پدرو مادر را بترسانند. معمولاً كوليك شيرخواران از 2 ماهگي آغاز شده و تا 4 ماهيگي فروكش ميكند. بيشترين ميزان گريه، بعد از ظهر و نزديك غروب است و ارتباطي هم با حوادث روزمره، الگوي تغذيهاي كودك يا هيچ چيز ديگري ندارد. در چنين وضعيتي شايد كودك را حتي با شير دادن نشود ساكت كرد.
۴- تنها 5 درصد كودكاني كه زياد گريه ميكند، ممكن است واقعاً بيمار باشند. بعضي اين بيماريها عبارتند از: عفونتهاي ويروسي، عفونتهاي ادراري، اوتيت مياني، يبوست، عدم تحمل پروتئين شيرگاو، رفلاكس (پسزنش معده به مري)، عدم تحمل لاكتوز موجود در شير، ميگرن شيرخواري و...
۵- با توجه وضعيت پاهاي شيرخوار و علايم ديگر، معتقدند كه اختلالات گوارشي عامل اصلي ايجاد كوليك هستند. برخي نيز ميگويند گريه بيش از حد باعث افزايش بلع هوا ميشود، گازي كه در كلون ايجاد ميشود هم شرايط را بدتر ميكند و به اين ترتيب، گريه كودك ناشي از نفخ است. اما به نظر نمي رسد اين استدلال درستي باشد چرا كه تصويرهاي راديوگرافي گرفته شده در طي حملات گريه، نماي معده را طبيعي نشان داده اند. بعضي هم ميگويند كوليك در نتيجه حساسيت به پروتئين شير است. اين فرضيه هم تاييد نشده است.
۶- يك هورمون رودهاي نقش اصلي را در ايجاد كوليك به عهده دارد. فرض بر اين است كه گريههاي شيرخواران كوليكي به علت دل پيچه يا كرامپهاي شكمي است اما اين كه چه عاملي باعث اين كرامپها ميشود، معلوم نيست.
۷- مطالعات نشان دادهاند وقتي شيرخواران دچار كوليك تحت مراقبت پرستاران حرفهاي آموزش ديده قرار ميگيرند، دو برابر كودكان غيركوليكي گريه ميكنند. اين يعني اگر كودكي بخواهد كوليكي شود، ميشود؛ فرقي ندارد كه چه كسي از او مراقبت ميكند.
۸- هيچ مطالعهاي موجود نيست كه ادعا كند اضطراب يا استرسهاي مادر به كودك منتقل ميشود و باعث ايجاد كوليك ميگردد.
۹- مهم ترين كاري كه يك پزشك در مواجهه با يك كودك دچار كوليك بايد بكند اين است كه بعد از آن كه مطمئن شد كودك بيمار نيست، به پدر و مادر اطمينان بدهد كه مشكلي نيست، آنها نبايد نگران باشند و مشكل به خودي خود برطرف ميشود. اگر وزنگيري كودك طبيعي باشد و در معاينه فيزيكي هم نكتهاي وجود نداشته باشد، آزمايش و عكس و اين جور چيزها ضرورتي ندارد.
۱۰- پدر و مادر هم نبايد پزشك را وادار به انجام چنين كاري كند.
۱۱- از آنجا كه ميزان بروز كوليك در شيرخواران تغذيه شده از شيرمادر و شيرخواراني كه از شيشه تغذيه ميشوند، مشابه است، مادراني كه به كودكان شير ميدهند، بايد اين كار را ادامه بدهند. بالاخره كودك بايد غذا بخورد و فايده هيچ نوع شيرخشكي هم براي تسكين كوليك شيرخواران به اثبات نرسيده است.
۱۲- بك نكته بسيار مهم : بعضي مطالعات نشان دادهاند حذف لبنيات، تخم مرغ، گندم و آجيل از رژيم غذايي مادران شيرده، به تسكين گريههاي كودكان كوليكي كمك ميكند.
۱۳- سايمتيكون يك داروي بيخطر براي كاهش گاز درون مجراي روده است كه معمولاً بدون نسخه از داروخانهها قابل تهيه است. عدهاي معتقدند اين دارو و نظاير آن در درمان كوليك شيرخواران موِثر است اما مثل خيلي چيزهاي ديگر در عالم پزشكي، هيچ كس نمي تواند در اين باره قسم بخورد. در كشور ما، رايجترين داروهايي كه براي درمان كوليك شيرخواران به كار ميرود <گريپ ميكسچر> و <دايميتكون> است.
۱۴- ماساژ شيرخواران نميتواند علايم كوليك را به شكل معنيداري كاهش دهد و بنابراين ماساژ براي درمان كوليك توجه نمي شود.
۱۵- مصرف جوشاندههاي گياهي حاوي مخلوطي از بابونه، شاه پسند، شيرين بيان، رازيانه و بادرنجبويه توسط مادر گريه را در شيرخواران دچار كوليك كاهش ميدهد. فراموش نكنيد كه در استفاده از داروهاي گياهي به صورت سنتي هميشه خطر آلودگي و عفونت وجود دارد.
۱۶- توصيه هايي مثل در گهواره گذاشتن او و حركات آرام بخش ملايم، استفاده از پستانك، در آغوش گرفتن كودك ، اگر چه ممكن است در برخي موارد باعث تسكين موقت كودك شود اما احتمالاً مهم ترين فايده آنها احساس حمايت و اطمينان پدرو مادر است.
۱۷- در مطالعه اي كه براي ارزيابي فوايد افزايش زمان در آغوش گرفتن شيرخوار دچار كوليك در زمانهاي بدون گريه شد، معلوم شد اين كار هم فايده معنا داري ندارد. يعني حتي بغل كردن كودك براي پيشگيري از گريه هم سودي ندارد.
۱۸-روشهاي ديگري هم پيشنهاد شده اند كه احتمالاً مكانيسم عملشان، پرت كردن حواس كودك و در نتيجه متوقف كردن گريههاي او هستند: قرار دادن شيرخوار كوليكي نزديك جاروبرقي يا وسيلهاي شبيه آن، كه سروصداي يكنواخت ايجاد ميكند، همين طور سوار كردن كودك در اتومبيل يا كالسكه براي گردش. حداقل اين است كه ميشود اين روشهاي بي ضرر را امتحان كرد.
۱۹- در كشورهاي ديگر وسيلهاي به نام <نگهدارنده كوليك> به بازار عرضه شده كه روي شكم شيرخوار فشار وارد ميكنند. سازندگان ادعا ميكنند اين وسيله در درمان و پيشگيري از كوليك موِثر است.
۲۰- هيچ ارتباطي ميان كوليك شيرخواران و بيماريهايي كه در آينده سلامت كودك را تهديد كنند، شناخته نشده است. حتي ارتباط ميان كوليك شيرخواران و ابتلا به بيماريهاي آلرژيك نيز يافت نشده است.
۲۱- كوليك شيرخواران بسيار بيش از آن براي خود كودك آزاردهنده يا خطرناك باشد، براي پدر و مادر آزاردهنده و حتي خطرناك است. پزشكان هم در چنين مواردي، شايد بيش از نوزاد بايد به پدر و مادر نوزاد توجه كند. مادران هم بايد مطمئن باشند اضطراب و افسردگي شان، بعد از طي شدن دوره گريههاي كودك، بهبود مييابد
موضوعات مرتبط: کودک
نيش زدن مرواريدهای نوزادی
شايد اندکي پس از تولد، نيش زدن دندانها، اولين مشکل جدي والدين باشد، چرا که نوزاد با تحولات رفتاري ـ جسمي چون تب، اسهال، آبريزش بيني و چشم، کج خلقي و... اين خبر را به والدينش مژده مي دهد! تشابه علايم سرماخوردگي با علايم روييدن دندان ها يکي ديگر از مشکلاتي است که والدين با آن روبه رو هستند و در بسياري موارد نيز زماني که والدين سرگرم درمان به اصطلاح سرماخوردگي نوزادشان هستند؛ به ناگاه مرواريد کوچکي را در دهان فرزندشان مي يابند! آن چه در پي مي خوانيد، نگاهي است به علايم روييدن دندان در نوزادان و نحوه مراقبت از دندان هاي شيــــري.
نيــــش زدن دنـــدان و مشکــــــلات آن
بعضي از نوزادان با دندان متولد مي شوند و در بعضي نيز اولين دندان شيري حدود ۶ ماهگي نيش زده و در گروهي ديگر، تا حدود يک سالگي دنداني ديده نمي شود؛ که اين تفاوت به مسايل مختلفي چون مسايل ژنتيکي، تغذيه مادر و... مرتبط است. گرچه همان طور که گفتيم، سن نيش زدن دندان متفاوت است، اما در اغلب نوزادان حداکثر تا سن دو تا دو و نيم سالگي، دندان هاي شيري کامل شده و با ورود به سن ۶ سالگي، اولين دندان دائمي، ظاهر مي شود.نيش زدن دندان با علايمي چون تب- خفيف يا شديد- بدخلقي، بي اشتهايي، گريه کردن؛ بي خوابي و بيدار شدن هاي مکرر همراه با گريه، آبريزش بيني و آب دهان، اسهال و حالت هايي شبيه به سرما خوردگي و... همراه است. اين علايم گاه چنان شبيه به سرما خوردگي است که والدين براي جلوگيري از شدت يافتن علايم، درمان دارويي را آغاز مي کنند. اما با توجه به تشابه علايم نيش زدن دندان و سرماخوردگي، لازم است تا پيش از هر اقدامي با پزشک مشورت کرد؛ چرا که مصرف بعضي از داروها، به رشد دندان ها آسيب جدي وارد مي کند. علاوه بر علايمي که برشمرديم، قرمز شدن و تورم لثه ها عاملي جهت کلافگي نوزاد و شدت گرفتن ناآرامي ها و گريه کودک است.يکي از علايمي که کودک به صورت ناخودآگاه از خود بروز مي دهد، جويدن انگشتان است که اين خود راهي براي آگاهي والدين از نيش زدن دندان هاي کودک است.
چگــــــونه نـــــــــوزاد را يــــــاري دهيـــــم ؟
۱- تــــوجه کـــردن به نــــوزاد:
از آن جاييکه نيش زدن دندان با علايمي ويژه و شبيه به سرماخوردگي همراه بوده و نوعي بيماري محسوب ميشود، لازم است تا والدين توجه ويژه اي به تغذيه و استراحت نوزاد داشته باشند.
۲- استفـــاده از ژلهـــــــاي دندانــــــــي:
با مشورت پزشک مي توانيد از ژل هاي دنداني غيرشيرين (Suger-free) استفاده کنيد. اين ژل ها باعث بي حسي موضعي لثه ها و از بين رفتن حالت تورم، خارش و سوزش شده و تأثير به سزايي در تخفيف درد دارد. توجه کنيد اين ژل ها نبايد براي نوزادان پايين تر از ۴ ماه استفاده شوند.
۳- مصــــــــرف دارو :
اگرچه مصرف دارو چندان توصيه نمي شود- اشاره کرديم که بعضي از داروها به دندان آسيب وارد مي کنند- اما براي مصرف دارو حتماً بايد با پزشک مشورت کرد؛ اين نکته به ويژه درباره نوزاداني که زودتر از موعد مقرر دندان در مي آورند، مهم است.
۴- استفـــاده از حلقــــــه هاي دندانــــي:
حلقه هاي دنداني (Teething ring) يا لاستيک هاي دنداني، در اشکال مختلف ويژه نوزادان طراحي شده است تا با جويدن و دندان زدن نوزاد به اين حلقه ها، خارش و سوزش لثه ها تخفيف پيدا کند. براي انتخاب اين حلقه ها، اطمينان از کيفيت آنها بسيار مهم است؛ اين حلقه هاي لاستيکي بايد از جهت نوع مواد مصرفي و رنگ به کار رفته در رنگ آميزي آنها مطمئن باشند. استفاده از تکه هاي نان، هويج پوست کنده، سيب، کرفس و... نيز توصيه مي شود اما بايد توجه داشت تا تکه هاي جدا شده از اين خوراکي ها باعث خفگي نوزاد نشود.
مــــــراقبت از دندانهـــــا
دندان هاي شيري ۲۰ عدد- ۱۰ دندان در فک بالا و ۱۰ دندان در فک پايين- است. اين دندان ها اگر چه دايمي نبوده و حداکثر ۵ سال- فاصله بين يک تا ۶ سالگي- کارايي دارند، اما مراقبت از آنها ضروري است، چرا که پوسيدگي و شکستگي دندان ها نه تنها باعث اختلال در جويدن و هضم غذا مي شوند بلکه زمينه ساز خراب شدن دندان هاي دايمي نيز مي شود. اصولي ترين، مهم ترين و رايج ترين شيوه مراقبت از دندان ها مسواک زدن، حداقل ۲ بار در طول شبانه روز، يک بار صبح و يک بار پيش از خوابيدن است. هر چند کودکان از مسواک زدن سرباز مي زنند، اما والدين وظيفه دارند تا با نظارت دقيق و اتخاذ تدابيري مفيد، اين مشکل را برطرف کنند. بـــراي اين منظـــور :
۱- بــراي کــــودک، مسواک ويــــژه کودکان تهيه کنيد.
اين مسواک ها نه تنها از جهت اندازه، جنس و کيفيت مطابق با سن کودک طراحي شده اند بلکه باعث ترغيب کودک به مسواک زدن مي شوند.
۲- خميــــر دنــدان نيـــز بايد ويــــژه کـــــودک خــــــريداري شود.
چرا که خمير دندان کودکان از جهت طعم و بو متفاوت از خمير دندان بزرگسالان بوده و به جهت تفاوت در رنگ و عطر و طعم کودک را به مسواک زدن تشويق مي کند. در انتخاب نوع خمير دندان به ميزان «فلورايد» آن توجه کنيد.
۳- زمان مســـواک زدن فرزندتان را با مســـواک زدن خودتان تنظيم کنيد.
اين کار او را به مسواک زدن ترغيب مي کند.
۴- دندان هاي او را مسواک بزنيد.
تا پيش از زماني که کودک خود بتواند مسواک بزند، دندان هاي او را مسواک بزنيد.
۵- لثه هاي نوزاد را با پنبه آغشته به آب ولرم، شست وشو دهيد.
در نوزادان پس از نوشيدن شير، به ويژه پيش از درآمدن دندان ها، لثه هاي نوزاد را با پنبه آغشته به آب ولرم، شست وشو دهيد.
۶- به شيوه تغذيه کودک توجه کنيد.
مصرف شير پس از يک سالگي بايد با ليوان- نه با شيشه ـ صورت بگيرد چرا که مکيدن شير باعث بد فرم شدن دندان ها و متمايل شدن آنها به سمت جلو مي شود.
۷- به تغذيه کودک توجه داشته باشيد.
اگرچه نمي توان مصرف شيريني، شکلات، نوشيدني هاي شيرين و... را ممنوع کرد؛ اما مي توان با اتخاذ تدابيري از مضرات مصرف اين خوراکي ها کاست. مثلاً پس از خوردن شيريني، خوردن سيب يا هويج را در برنامه غذايي کودک قرار بدهيد تا با اين شيوه ذرات باقي مانده شيريني از سطح و بين دندان ها خارج شده و PH دهان نيز تغيير کند تا فعاليت باکتري هاي عامل پوسيدگي دندان متوقف و مختل شود.
۸- عادات تغذيه اي کودک را به سوي مصرف مواد غذايي بي ضرر، ميوه و سبزي و نوشيدني هاي بدون قند چون دوغ و... سوق دهيد.
اين مسأله نه تنها مانع از پوسيدگي دندان مي شود بلکه از ابتلاي کودک به اضافه وزن نيز جلوگيري مي کند.
و در پــــــــايـــــــان :
نوع و شيوه تغذيه کودک از دوران جنيني و سپس مراقبت هاي دوران کودکي و بزرگسالي از مهم ترين عوامل حفظ سلامت دندانها است.....
موضوعات مرتبط: کودک
لجاجت و كج خلقی در كودكان
مشكـــــلات اجتماعــــــي
وقتي كه كودك راه رفتن و تكلم را بياموزد، روش هاي بيان مشكلات هيجاني وي توسعه مي يابد. در اين حال ممكن است مشكلات هيجاني خود را از راه تخريب و عدم تحرك و مخالفت جويي و منفي كاري و مانند اينها ابراز كند. در دو تا سه سالگي كودك گاهي رفتارهايي دارد كه مورد قبول خانواده نيست. والدين بايد پيروي از مقررات اجتماعي را به كودك بياموزند . اگر خواسته والدين عاقلانه و متناسب باشد و نياز كودك به محبت را ارضاء كند ، كودك به تدريج تحت كنترل درخواهد آمد. اما اگر الزام والدين شديد و ابراز محبت آنها به صورت صحيحي نباشد ، طفل ممكن است كه رفتارهاي ناهنجار اين دوره را تشديد كند و امكان دارد كه اين ناهنجاري ها در او تثبيت شوند. طفل خردسالي كه از او انتظارات زيادي دارند و يا نسبت به وي محبت كمي ابرازشده به دو شكل واكنش نشان مي دهد : اولاً ممكن است نهايت كوشش خود را با توانايي محدودي كه دارد، براي انجام تقاضاهاي والدين به كار برد و به يك كودك در خود فرو رفته مبدل شود . ثانياً امكان دارد كودك سركشي بار آيد. سركش بودن طفل ممكن است به شكل غير فعال و يا به صورت پرخاشگري باشد.
هرگاه از طفلي كه به شكل غير فعال سركش باشد بخواهند تا كاري را انجام دهد، با خوشرويي قبول مي كند ولي به حدي در انجام آن كار تعلل مي ورزد كه هرگز آن كار انجام نمي شود. در صورتي كه بيشتر اطفال سركش مهاجم آشكارا از دستورات سرپيچي مي كنند. ولي در هر دو حال، والدين نمي توانند به انتظارات خود در مورد كودكشان جامه ي عمل بپوشانند. كودك سركش مهاجم در مورد هر چيز كه از وي خواسته شود، مخالفت شديد نشان مي دهد و به نظر مي رسد كه مجازات براي چنين كودكي مؤثر نخواهد بود. او در قبال كوششهايي كه براي اصلاحش به كار مي رود، مقاومت نشان مي دهد و ظاهراً در برابر خشم والدين بي اعتناست. منفي كاري او به صورت فعاليت هاي خرابكارانه خود نمايي مي كند. به نحوي كه اعمال مزبور به مراتب شديدتر از اعمال كودكانه همسن وسالان وي است . رابطه اش با ساير كودكان دشوار است و اغلب منجر به زد و خورد و كشمكش مي شود. چنين كودكي بيش از اندازه ، خودبين و قدرت طلب است . كودك غيرفعال سركش ظاهراً مطيع بوده و در رابطه اش با ديگران اشكالات كمتري به بار مي آورد ولي بالاخره به همان نتيجه عدم سازش مي رسد ؛ بدين معني كه در حرف تسليم شده اما درعمل آنچه را كه از او خواسته اند انجام نمي دهد. پيوسته موجب ناراحتي والدين مي شود ؛ اما به آن اندازه كه طفل سركش مهاجم مورد تنبيه و مجازات قرار مي گيرد، او مجازات نمي شود.
لجـــــاجت و كـــج خلقـــــــــــي
لجبازي كودك ممكن است واكنشي باشد كه كودك در قبال كوچكترين سرخوردگي از خود نشان مي دهد. ممكن است مانع كاري كه كودك ميل دارد انجام دهد، شوند، در اين حال كودك تحريك وعصباني مي شود و چيزهايي از اين قبيل مي گويد: "هيچ كس مرا دوست ندارد . هيچ وقت كسي چيزي به من نمي دهد. اما همه از من انتظاراتي دارند كه انجامش از عهده ام خارج است". ممكن است كودك دراين حال خود را به زمين بكوبد ، سرش را به زمين بزند، لگد بزند و توجهي به محيط اطراف نداشته باشد. در عصبانيت هاي معمولي ، اين حالت فقط يكي دو دقيقه طول مي كشد و با خسته شدن طفل برطرف مي شود و بعد از آن به مدت چند دقيقه به آهستگي هق هق مي كند و حتي اغلب ممكن است از حركتي كه كرده و عدم كنترلي كه نشان داده است ، پشيمان شود . ولي در حين عصبانيت نمي توان با استدلال طفل را آرام كرد ؛ زيرا در اين لحظات تماس كودك با محيط تا حدود زيادي قطع شده است. براي فهم لجاجت و بدخلقي كودكان و درمان آن بايستي تمايل كودك و انتظارات والدين را به خوبي شناخت و در جهت هماهنگ كردن آن اقدام كرد. حالت بد خلقي وعصبانيت كودك را مي توان به منزله دريچه اطميناني دانست براي برطرف كردن هيجانات شديدي كه طفل نمي تواند آنها را كنترل كند.
موضوعات مرتبط: کودک
لجاجت و كج خلقی در كودكان
مشكـــــلات اجتماعــــــي
وقتي كه كودك راه رفتن و تكلم را بياموزد، روش هاي بيان مشكلات هيجاني وي توسعه مي يابد. در اين حال ممكن است مشكلات هيجاني خود را از راه تخريب و عدم تحرك و مخالفت جويي و منفي كاري و مانند اينها ابراز كند. در دو تا سه سالگي كودك گاهي رفتارهايي دارد كه مورد قبول خانواده نيست. والدين بايد پيروي از مقررات اجتماعي را به كودك بياموزند . اگر خواسته والدين عاقلانه و متناسب باشد و نياز كودك به محبت را ارضاء كند ، كودك به تدريج تحت كنترل درخواهد آمد. اما اگر الزام والدين شديد و ابراز محبت آنها به صورت صحيحي نباشد ، طفل ممكن است كه رفتارهاي ناهنجار اين دوره را تشديد كند و امكان دارد كه اين ناهنجاري ها در او تثبيت شوند. طفل خردسالي كه از او انتظارات زيادي دارند و يا نسبت به وي محبت كمي ابرازشده به دو شكل واكنش نشان مي دهد : اولاً ممكن است نهايت كوشش خود را با توانايي محدودي كه دارد، براي انجام تقاضاهاي والدين به كار برد و به يك كودك در خود فرو رفته مبدل شود . ثانياً امكان دارد كودك سركشي بار آيد. سركش بودن طفل ممكن است به شكل غير فعال و يا به صورت پرخاشگري باشد.
هرگاه از طفلي كه به شكل غير فعال سركش باشد بخواهند تا كاري را انجام دهد، با خوشرويي قبول مي كند ولي به حدي در انجام آن كار تعلل مي ورزد كه هرگز آن كار انجام نمي شود. در صورتي كه بيشتر اطفال سركش مهاجم آشكارا از دستورات سرپيچي مي كنند. ولي در هر دو حال، والدين نمي توانند به انتظارات خود در مورد كودكشان جامه ي عمل بپوشانند. كودك سركش مهاجم در مورد هر چيز كه از وي خواسته شود، مخالفت شديد نشان مي دهد و به نظر مي رسد كه مجازات براي چنين كودكي مؤثر نخواهد بود. او در قبال كوششهايي كه براي اصلاحش به كار مي رود، مقاومت نشان مي دهد و ظاهراً در برابر خشم والدين بي اعتناست. منفي كاري او به صورت فعاليت هاي خرابكارانه خود نمايي مي كند. به نحوي كه اعمال مزبور به مراتب شديدتر از اعمال كودكانه همسن وسالان وي است . رابطه اش با ساير كودكان دشوار است و اغلب منجر به زد و خورد و كشمكش مي شود. چنين كودكي بيش از اندازه ، خودبين و قدرت طلب است . كودك غيرفعال سركش ظاهراً مطيع بوده و در رابطه اش با ديگران اشكالات كمتري به بار مي آورد ولي بالاخره به همان نتيجه عدم سازش مي رسد ؛ بدين معني كه در حرف تسليم شده اما درعمل آنچه را كه از او خواسته اند انجام نمي دهد. پيوسته موجب ناراحتي والدين مي شود ؛ اما به آن اندازه كه طفل سركش مهاجم مورد تنبيه و مجازات قرار مي گيرد، او مجازات نمي شود.
لجـــــاجت و كـــج خلقـــــــــــي
لجبازي كودك ممكن است واكنشي باشد كه كودك در قبال كوچكترين سرخوردگي از خود نشان مي دهد. ممكن است مانع كاري كه كودك ميل دارد انجام دهد، شوند، در اين حال كودك تحريك وعصباني مي شود و چيزهايي از اين قبيل مي گويد: "هيچ كس مرا دوست ندارد . هيچ وقت كسي چيزي به من نمي دهد. اما همه از من انتظاراتي دارند كه انجامش از عهده ام خارج است". ممكن است كودك دراين حال خود را به زمين بكوبد ، سرش را به زمين بزند، لگد بزند و توجهي به محيط اطراف نداشته باشد. در عصبانيت هاي معمولي ، اين حالت فقط يكي دو دقيقه طول مي كشد و با خسته شدن طفل برطرف مي شود و بعد از آن به مدت چند دقيقه به آهستگي هق هق مي كند و حتي اغلب ممكن است از حركتي كه كرده و عدم كنترلي كه نشان داده است ، پشيمان شود . ولي در حين عصبانيت نمي توان با استدلال طفل را آرام كرد ؛ زيرا در اين لحظات تماس كودك با محيط تا حدود زيادي قطع شده است. براي فهم لجاجت و بدخلقي كودكان و درمان آن بايستي تمايل كودك و انتظارات والدين را به خوبي شناخت و در جهت هماهنگ كردن آن اقدام كرد. حالت بد خلقي وعصبانيت كودك را مي توان به منزله دريچه اطميناني دانست براي برطرف كردن هيجانات شديدي كه طفل نمي تواند آنها را كنترل كند.
موضوعات مرتبط: کودک
تقويت عزت نفس در كودكان
يكي از روشهاي مهم تقويت عزت نفس در كودكان، پذيرش آنان در همه شرايط است. همه كودكان به ويژه كودكاني كه پا به مرحله رشد مي گذارند بايد از آزادي و استقلال نسبي برخوردار باشند. ولي آنچه كه آنان بايد بدانند اين است كه در اين جهان افرادي زندگي مي كنند كه ممكن است به آنان صدمه بزنند و آنچه كه والدين انجام مي دهند حفظ آنان از دست اين افراد است. فراموش نكنيد كه التيام احساسات سركوب شده دوران كودكي به ويژه كودك بزهكار مشكل و سخت است.
تقويت عـــزت نفس كـــودكان
مي گويند كودكان بزهكار به توجه، محبت و پذيرش بيشتري نياز دارند. اغلب آنان احساس انزوا و جدايي مي كنند كه اين امر آسيب پذيري آنان را نيز افزايش مي دهد. به عبارت ديگر كودكاني كه داراي حس خودارزشي هستند كمتر دچار بزهكاري مي شوند. بنابراين چه بايد بكنيد تا عزت نفس را در كودكتان تقويت كنيد. براي انجام اين مهم چهار ركن وجود دارد. محبت، زمان، انضباط، پذيرش. بيشتر اوقات دوست داشتن كودكان خيلي ساده و آسان است و در برخي مواقع مشكل.
ابراز محبت به كودكي كه پيوسته بي تربيت، ناسازگار و بدخلق است، همچون بيشتر كودكاني كه دوران بلوغ را سپري مي كنند، سخت است. جالب است بدانيم در اين زمان است كه او به محبت بيشتري نياز دارد. والديني كه هم در دوران سركشي و ستيز كودكان و هم در دوراني كه كودكان نوپا مي باشند و از شيريني خاصي برخوردارند به آنان توجه مي كنند در واقع پايه عزت نفس كودكانشان را مي سازند. وقتي را كه با كودكتان مي گذرانيد يكي ديگر از مواردي است كه براي تقويت عزت نفس او مهم است. كودكان به زمان با كيفيت نياز دارند. آنان به شما نياز دارند تا در حياط مدرسه و بازي وحتي در برخي زمانهاي معمولي در كنارشان باشيد. اين بدين معنا نيست كه شما بايد كاملاً در همه احوال مراقب كودكانتان باشيد. اغلب براي بيشتر كودكان فقط حضور والدين در خانواده كافي است. گاهي اوقات مشغله كاري در بيرون از خانه به قدري زياد است كه مجبوريم زمان خيلي كمي را با كودكانمان بگذرانيم هيچ چيز مشكل تر از اين نيست كه براي بودن با كودك زمان كافي پيدا كنيم، ولي بايد بدانيم كه اين زمان براي رشد كودك اهميت دارد.
حكمفرما كردن انضباط در خانواده كاري بس مشكل است.تنظيم قوانين منصفانه و به كار بستن آنها به طور منطقي مي تواند مهارتهاي هر پدر و مادري را آزمايش كند. مهم نيست كه شما چه حد و حدودي رادرمورد كودكانتان بكار مي بريد زيرا آنان همواره در جستجوي راههايي براي شكستن اين حد و حدود هستند. اين امر طبيعي است. ولي كودكاني كه از قوانين و حد و حدود آن تبعيت مي كنند، احساس مهم بودن مي كنند. مهم نيست كه تا چه اندازه آنان ممكن است ازخود مقاومت نشان دهند.
يكي ديگر از اركان عزت نفس در كودكان پذيرش است كه انجام آن دشوار مي باشد. براي والدين طبيعي است كه نسبت به كودكانشان اميدواري زيادي داشته باشند. همه ما دوست داريم كه كودكانمان داراي تحصيلات دانشگاهي بوده و يا بهترين شاگرد در كلاس درس باشند. ما از كودكانمان انتظارات زيادي داريم ولي آنان بيشتر انتظارات ما رابرآورده نمي كنند. يكي از روشهاي مهم تقويت عزت نفس، پذيرش كودكان در همه شرايط است. هر كودكي داراي مشخصه منحصر به فرد خويش مي باشد و از نقاط ضعف و قوت برخوردار است. به طور يقين ما بايد انتظار داشته باشيم كه كودكانمان تا آنجا كه مي توانند تلاش كنند. در هر صورت چه آنان در كاري به راحتي موفق شوند يا به سختي ازآن عبور كنند، تشويق كارهايشان و تصديق قوه خود ارزشي براي آنان بسيار ضروري است.
تا آنجايي كه مي توانيد وقت زيادي را با كودكتان بگذرانيد. اگر شما بيش از يك فرزند داريد سعي كنيد طوري وقت خود را تقسيم كنيد كه به هر يك از فرزندانتان زمان كافي اختصاص يابد. گرچه تنظيم زمان بندي بدين شكل مشكل است، ولي اين مسأله براي رشد كودك ضروري است حتي اگر لازم باشد از فعاليتهاي ديگر زندگي خود صرف نظر كنيد. هميشه سعي كنيد در لحظه هاي مهم زندگي فرزندانتان حاضر باشيد. حضور در بازيهاي مدرسه اي، مراسم اعطاي جوايز و… لحظات مهمي هستند كه طبيعتاً كودكان دوست دارند با شما سهيم شوند.
قوانين روشني را تنظيم كرده و آنان را اجرا كنيد. سعي نكنيد در اجراي آن از تنبيه هاي مختلف استفاده كنيد. كودكان اشتباه خواهند كرد و هيچكس هميشه از تمام قوانين پيروي نخواهد كرد. محدوديتها را استوار ولي دوستانه اجرا كنيد.
به كودكان خود اميدوار باشيد. به جاي نصيحت كردن آنان براي انتخابهاي بد، انتخاب خودآنان را مورد تمجيد قرار دهيد. همه كودكان دچار اشتباه مي شوند. به كودكان كمك كنيد كه از اشتباهات خود پلي براي موفقيت بسازند. به احساسات كودكانتان احترام بگذاريد. هرگز نسبت به ترديدها، ترسها، عقايد وافكار آنان بي اهميت نباشيد.
پيشرفت كودكانتان را ارج نهيد. كودكانتان بايد بدانند كه شما از آنان انتظارتلاش فراوان داريد ولي ظرفيتهاي آنان را نيز مي شناسيد پيشرفتهاي آنان را تمجيد كرده و هرگز آنها را به خاطر اشتباهاتشان شرمسار نمي كنيد.
عقايد و ارزشهاي خود را با كودكانتان درميان بگذاريد. با آنان صحبت كنيد و به صحبتهايشان گوش فرادهيد تا بدين وسيله به آنها اعتماد به نفس بدهيد
موضوعات مرتبط: کودک
يكي از موارد آموزنده كه بايد مورد توجه قرار بگيرد سوءاستفاده جنسي از كودكان است. در آمريكا هر ساله در حدود دويستهزار مورد سوءاستفاده جنسي گزارش ميشود كه هر ساله 10درصد به آن اضافه ميشود. بيشتر كارشناسان معتقدند كه بين 20 تا 30 درصد از اين تعداد را دختران و تقريبا نيمي از آن را قربانيان پسر تشكيل ميدهد.
با توجه به اين خطر، بسياري از مدارس برنامههايي را براي جلوگيري از سوءاستفادههاي جنسي از كودكان تنظيم كردهاند. در بيشتر اين برنامهها آموزشهاي مختلفي درباره سوءاستفاده جنسي به بچهها آموخته ميشود، براي نمونه آگاه كردن آنها در مورد تفاوت بين لمس «خوب و محترمانه» و لمس «بد و زشت»، هوشيار كردن آنها نسبت به خطرات وتشويق كردن آنها براي گزارش كردن اين اعمال خلاف به افراد بزرگسال. تحقيقات نشان داده است كه اين آموزشها در كاهش جرايم بيتاثير نبوده است اما بچههايي كه تحت آموزشهاي جامع و گسترده شامل تقويت قابليتهاي اجتماعي و عاطفي مربوطه قرار داشتهاند بهتر توانستهاند از خود در برابر تهديدات جنسي محافظت كنند. آنها بهتر از بچههاي ديگر ميتوانند از فرد خطاكار بخواهند كه آنها را رها كند، داد و هوار راه بياندازند و با فرد خلافكار گلاويز شوند، يا او را تهديد به لو دادن كنند، و هنگامي كه رفتار ناشايستي با آنها شد عملا آن را به والدين خود بگويند. ويژگي اخير ( گزارش كردن عمل خلافكار) يكي از بهترين راههاي پيشگيريكننده است.
در تحقيقي كه بر روي تعدادي كودكآزار چهلساله صورت گرفت هريك از آنها به طور متوسط در هر ماه ( از دوران نوجواني خود به بعد) يك قرباني داشتهاند. گزارشي درباره يك راننده اتوبوس و يك معلم كامپيوتر نشان داد كه آنها هر ساله سيصد بچه را مورد آزار قرار دادهاند ولي حتي يك بچه از سوءاستفاده جنسي آنها گزارش نداد تا اينكه يكي از پسرهايي كه توسط معلمش مورد سوءاستفاده جنسي قرار گرفته بود همان عمل را با خواهرش انجام داد و بدين ترتيب راز خلافكاران برملا شد. بچههايي كه تحت آموزش برنامههاي جامع و مفصلتر قرار داشتند سه برابر بيشتر از بچههايي كه برنامههای كوتاه مدت را پشت سر گذاشته بودند احتمال داشت كه سوء رفتارهاي جنسي را گزارش دهند. مجريان اين برنامها آموزشهاي مختلفي در مورد بهداشت و مسايل جنسي به بچهها ميدهند و از والدين ميخواهند تا آنچه در مدرسه آموزش داده ميشود در خانه نيز براي بچهها تكرار كنند. بچههايي كه والدينشان چنين كردهاند خيلي بهتر از ديگران در مقابل تهديد به سوءرفتار جنسي مقاومت كردهاند.
علاوه بر آن قابليتهاي اجتماعي و عاطفي تاثير قاطعي در اين زمينه دارند. براي بچه كافي نيست كه فقط چيزهايي دربارهي لمس «بد» و «خوب» بداند بلكه او نياز به خودآگاهي دارد تا بفهمد چه زماني در موقعيت نامناسب يا ناراحت كننده قرار دارد. او بايد آنقدر اعتماد به نفس داشته باشد كه بتواند حتي در مقابل فرد بزرگسالي كه سعي دارد از او سوءاستفاده كند جسورانه بايستد و از خود محافظت كند. يك بچه همچنين نياز به روشهايي براي جلوگيري از سوء رفتار فرد خلافكار دارد، هرگونه عملي اعم از فرار تا تهديد به لو دادن او. براساس همين دلايل، برنامههاي مفصل آموزشي به بچهها ياد ميدهند كه چگونه بر خواستههاي خود تاكيد ورزند و به جاي كنارهگيري، بر احقاق حقوق خود پافشاري كنند و حد و مرز خود را بشناسند و از آنها دفاع كنند.
بنابراين موثرترين برنامهها علاوه بر ارائه اطلاعات جامع در مورد سوءرفتار جنسي، شامل آموزش مهارتهاي اجتماعي و عاطفي اساسي است. اين برنامهها به كودك ياد ميدهد كه روشهاي مثبتتري را براي حل كشمكشهاي دروني خود بيابد، اعتماد به نفس بيشتري داشته باشد، اگر اتفاقي برايش رخ داد خودش را سرزنش نكند، و احساس كند كه در حمايت والدين و معلمان خود قرار دارد و ميتواند به آنها رجوع كند و اگر اتفاق ناخوشايندي برايش اتفاق افتاد بتواند آن را به ديگران بگويد.
موضوعات مرتبط: کودک
چگونه به کودک بیاموزیم خود را سرگرم کند
بچهها مدتها قبل از پاگذاشتن به دوران بزرگسالي فشار رواني را تجربه ميكنند. برخي کودکان مجبورند با مشکلاتي چون کشمکشهاي خانوادگي، طلاق، تغييرات دائمي مدرسه، همسايهها، توافقات مراقبت از کودک، فشار گروههاي همسال و بعضي وقتها حتي با خشونت در خانواده يا جامعهشان دست و پنجه نرم کنند. بيشتر والدين كودكان نوپا آرزو مي كنند كه كودكشان بتواند تنهايي خودش را سرگرم كند. اين خواسته والدين منطقي است، چون كودك نوپا مي تواند اسباب بازي ها را بر دارد، با آن ها بازي كند، دنبال توپ بدود و كتاب ورق بزند. نوپاها آموخته اند كه مي توانند خودشان كارهايي انجام دهند و اتفاقاً اغلب هم در انجام كارها توسط خودشان پافشاري و سماجت به خرج مي دهند.
با اين همه يك بچه يك ساله همچنان دوست دارد دور و بر والدينش بچرخد، ما مي توانيم به او كمك كنيم كه بياموزد چگونه خود را سرگرم كند. جين فوي، متخصص كودكان در كاروليناي شمالي مي گويد: "كودكان نوپا اصولاً نمي توانند براي مدت طولاني به تنهايي بازي كنند". طولاني ترين زماني كه مي توانيد از يك بچه يك ساله انتظار داشته باشيد به تنهايي بازي كند چيزي حدود پانزده دقيقه است، دادن چنين فرصتي به كودك كاري است كه به انجام دادنش مي ارزد، اين كار تنها به اين دليل نيست كه شما فرصت داشته باشيد شام را آماده كنيد يا اتاق را جارو و گردگيري كنيد. دكتر اسكالار متخصص رشد در مركز مطالعات رشد و يادگيري دانشگاه كاروليناي شمالي در اين باره مي گويد:"تنها بازي كردن، تقويت كننده استقلال، اعتماد به نفس، خلاقيت، و مهارت هاي زباني است. اغلب مي بينيم كه يك كودك پانزده ماهه موقعي كه تنها بازي مي كند با خود چيزهايي زمزمه مي كند، چنين بازي هايي پايه و اساس رشد مهارت هاي زباني هستند.
"دكتر اسكالار مي گويد:" قابليت بچه ها براي تنها بازي كردن به حال و وضعيت آن ها هم بستگي دارد، اگر بچه گرسنه، خسته يا مريض باشد كمتر به تنها بازي كردن رغبت خواهد داشت. علاوه براين شما از يك نوپاي كمي بزرگ تر هم نمي توانيد انتظار داشته باشيد كه مدت طولاني تري تنها بازي كند." دكتر فوي معتقد است: "يك كودك بيست و دوماهه كه از نظر شناختي و زباني قابليت هاي بيشتري از كودك يك ساله يا پانزده ماهه دارد تمايل روز افزوني براي كسب استقلال در خود مي بيند، بنابراين بيش از پيش دوست دارد با شكستن حد و مرزهايي كه شما وضع كرده ايد آن ها را و شما را امتحان كند و بنابراين اين نياز بيشتري به نظارت و توجه مداوم و از نزديك دارد".
براي افزايش ظرفيت كودكتان در تنها بازي كردن، چهار كلمه را به خاطر بسپاريد:" علاقه،ايجاد عادت، سازماندهي، و جهت دهي".اول سعي كنيد كودكتان را به فعاليتي مشغول كنيد كه به آن واقعاً علاقه دارد، اگر از نظر شما كمي شلوغ كاري اشكالي ندارد به او اجازه دهيد اگر دوست دارد ليوان ها و قاشق ها را جابه جا كند يا لباس ها را از كشوي كمد بيرون بكشد. ژوليت كه يك پسر پانزده ماهه دارد دو كشوي پايين كابينت آشپزخانه را پر از بطري، قاشق و پيمانه هاي پلاستيكي كرده تا هنگامي كه او مشغول درست كردن شام است، پسرش با آن ها مشغول بازي شود و كاري به كار او نداشته باشد.
بنابراين مي بينيم كه چه طور سرگرم كردن بچه به كار مورد علاقه اش مي تواند او را به سمت تنها بازي كردن سوق بدهد.چنان كه گفتيم دومين نكته اي كه بايد به ذهن بسپاريد "ايجاد عادت" است. وقتي كودك شما كاملاً مشغول بازي شد، به آرامي كمي دور شويد يا يك مجله به دست بگيريد. وقتي او اسباب بازي به سمت شما مي اندازد تا شما را به بازي بكشاند، به راحتي اسباب بازي را به خودش برگردانيد و جمله كوتاهي درباره بازيش بگوييد و لبخند بزنيد. طي روزها و هفته هاي بعد بتدريج و آرام آرام سعي كنيد فاصله فيزيكي و ذهني خود را از او بيشتر كنيد و بيشتر پي كار خودتان باشيد، اما هرگز كودكتان را بدون مراقبت رها نكنيد. دقت داشته باشيد در محلي كه كودك مشغول بازي است شئ يا موقعيتي وجود نداشته باشد كه امنيت و سلامت كودك را به خطر بيندازد.
كودك يك ساله در كي از خطر ندارد. نكته ديگري كه در اين مورد برشمرديم " سازماندهي " فعاليت كودك بود. پر كردن اطراف كودك از اسباب بازي هاي جورواجوري كه دوست شان دارد منجر به دستپاچگي و گيج شدن او مي شود. به جاي اين كار، هر بار تنها يك اسباب بازي در اختيار او بگذاريد و به نوبت اسباب بازي ها را عوض كنيد. تري مي گويد:"من وقتي مي خواهم كتابي بخوانم يا حساب خريدهاي روزانه ام را بكنم؛ از همين روش استفاده مي كنم، كتابم را به اتاق فرزندم مي برم و آن جا اول عروسك پشمالويش را به او مي دهم، بعد از چند دقيقه توپ را و بعد از مدتي دو تا كتاب در اختيارش مي گذارم، به اين ترتيب او مرتب مشغول بازي است و با هر اسباب بازي به نوبت حسابي بازي مي كند و سرگرم مي شود، و من هم به كارم مي رسم."
يك كودك يك ساله نياز به جهت دهي دارد، از اين رو وقتي احساس مي كنيد كودكتان آرام آرام علاقه اش را به بازي با يك اسباب بازي از دست مي دهد، با پرسيدن يك سؤال دوباره او را تحريك كنيد. مثلاً وقتي كودكتان مشغول بازي با بلوك هايش است، در حين اين كه مشغول كار خودتان هستيد بدون اين كه مستقيماً وارد بازي با او شويد، با او صحبت كنيد. مثلاً مي توانيد بگوييد:" عجب! تو سه تا مكعب رو روي هم گذاشتي. مي توني يكي ديگه هم بهشون اضافه كني؟"سعي كنيد برنامه تنها بازي كردن بخشي از برنامه روزانه بچه باشد. كلر لرنر، متخصص رشد كودكان در واشينگتن مي گويد:"
كليد تقويت توانايي تنها بازي كردن در بچه ها اين است كه با افزايش تدريجي زمان تنها بازي كردن، او را به اين كار عادت دهيد." البته ممكن است اولين تلاش هاي شما براي وادار كردن كودك به تنها بازي كردن بيش از چند دقيقه نتيجه ندهد و كودك پس از دقايقي كوتاه داد و فرياد راه بيندازد و شما را بطلبد، در اين هنگام سعي كنيد سريع به او پاسخ ندهيد، به او فرصتي بدهيد تا خودش با مسأله كنار بيايد. يك زمان مناسب براي ايجاد عادت تنها بازي كردن، بعد از حمام يا ناهار است، اين زماني است كه كودك راضي و خشنود به نظر مي رسد. زمان هايي كه خودتان خسته هستيد براي اين كار انتخاب نكنيد. دكتر فوي مي گويد:" خستگي و تنشي كه شما در درونتان احساس مي كنيد ممكن است در رفتار كودكتان منعكس شود."
در ضمن به خاطر بسپاريد كه اين فرايند هميشه با يك الگو و با يك كيفيت ثابت نخواهد بود. كودكي كه يك روز خيلي خوب خودش را به تنهايي سرگرم مي كند، روز بعد ممكن است كاملاً از اين كار امتناع كند، اما شما بايد تلاش كنيد كه فرصت هاي لازم را براي او فراهم كنيد تا تنها بازي كردن را به مرور بياموزد. پيش از اين كه شما فكرش را بكنيد خواهيد ديد كه توانسته ايد پانزده دقيقه تمام به حال خودتان باشيد و كودك كاري به شما نداشته و شادمانه خود را در دنياي بازي غرق كرده است!
موضوعات مرتبط: کودک
یک روز بعدازظهر من برای کاری بیرون رفتم و دختر یازده سالهام را در خانه تنها گذاشتم. بیست دقیقه بعد برگشتم و دخترم را روی تخت در حالی که به شدت هقهق و گریه میکرد دیدم. مهربانانه پرسیدم: «چه اتفاقی افتاده؟ موضوع چیه؟» اما او نمیتوانست جواب بدهد و فقط هقهق میکرد. وحشتزده شده بودم، پرسیدم: «کسی اذیتت کرده؟» و او دستش را به علامت «نه» تکان داد. «خودت به خودت صدمهای زدی؟» باز هم جواب «نه» بود. «برایانا! چه اتفاقی افتاده؟»
در میان هقهق گریه، شنیدم که گفت:«هم-هم-همستر». همستری در همسایگی ما بود که بچهها بازی کردن با او را خیلی را دوست داشتند. من هراسان به اتاق بغلی دویدم. یواشکی نگاهی به قفس انداختم، کمی شیر روی زمین ریخته بود، اما همسترزنده بود و نفس میکشید! فریاد زدم: «همستر زنده است»، برایانا در حالی که همچنان اشک میریخت وارد اتاق شد، او نمیتوانست باور کند که همستر هنوز زنده است چون وقتی همستر را دیده بود پاهایش از قفس آویزان بوده و او مطمئن شده که گربه مرده است. برایانا گفت:« من دیوونه شده بودم، همستر رو برداشتم و پرتش کردم بیرون» ( چنین کاری برای دختر مهربان و نازکدل من واقعا کار خشنی محسوب میشود.) او هنوز آشفته بهنظر میرسید. گفتم:« آیا احساس گناه میکردی اگه همستر مرده بود و فکر میکردی در مرگ او تو مقصری؟». به هدف زده بودم! موضوع همین بود. او به علامت تایید سر تکان داد و دوباره شروع به گریه کرد، این بار من او را درآغوش گرفتم و اجازه دادم گریه کند. همچنان که او در حال آرام شدن بود ما توانستیم دربارهی آنچه رخداده بود و دربارهی واکنش او از ابتدای ماجرا تا به حال صحبت کنیم. حالا او تسلی خاطر پیدا کرده بود و از من نیز ممنون بود و ضمنا درس مهمی دربارهی پذیرفتن مسؤولیت بستن در اتاق موقع حضور همستر در آنجا یادگرفته بود.
احساسِ گناهِ کودک فرصتی است برای آموختن مسؤولیتپذیری و دانستن پیامدهای رفتارش. واکنش والدین نسبت به خطای کودک میتواند تاثیر عظیمی بر تقویت ( یا تضعیف) وجدان کودک، قابلیت یادگیری درست و نادرست، و سطح علاقه به اجتماع و مسؤولیتپذیری او دارد. کودکانی که اجازه مییابند احساسات خود را درک و احساس کنند و والدینشان به آنها کمک میکنند که احساساتشان را بشناسند و از آنها درس بگیرند؛ در حال آموختن مهارت برخورد به روش مسؤولانه با مسائل زندگی هستند. در صورتی که احساسات بچهها سرکوب شود آنها با سوءرفتار در اشکال گوناگون احساس خود را بیان میکنند.
بعضی راهها که ما والدین ناآگاهانه احساسات بچهها را از آن طریق سرکوب میکنیم عبارت اند از:
1. محافظت: «من به تو اطمینان میدم که گربه الان بیرون از خانه است. تو اصلا نگران این موضوع نباش»
2. تنبیه کردن: «برای یک ماه از بازی با گربه محروم هستی»
3. حل مسأله: «چرا خوشحال نیستی؟ ما داریم میریم بیرون که بستنی بخوریم و تو نباید در باره اون ماجرا بیشتر از این فکر کنی»
4. نتیجه اخلاقی گرفتن: «چه طور میتونی اینقدر بیمسؤولیت باشی! من وقتی بچه بودم خیلی دختر مسؤولیتپذیری بودم و هرگز نمیذاشتم چنین اتفاقی بیفته.»
5. انکار: «تو نباید احساس گناه کنی، تقصیر تونبود!»
6. تحقیر: «من نمیتونم باور کنم که تو گذاشتی چنین اتفاقی بیفته، چه طور این کار رو کردی، تو مایهی خجالت هستی. من به دوستات میگم که تو چهکار کردی تا دیگه هرگز نذاری چنین اتفاقاتی بیفته.»
7. ترحم: «آه، عزیزم، اون گربه ی بد نباید میپرید و تو رو میترسوند»
8. سخنرانی: «از حالا به بعد تو باید بیشتر دقت کنی خانوم کوچولو، من از تو میخوام که همیشه قبل از انجام کاری چک کنی که... »
و این تنها بخش کوچکی از لیست بلند سرکوبکننده های احساسات است. وقتی منظور ما این است که به فرزندمان به روشهای بالا درسی بیاموزیم، اغلب نتیجه بسیار متفاوت از خواست ما از آب درمیآید. کودک به جای این که از اشتباهش درس بگیرد بیشتر به این توجه میکند که چهقدر ما بیانصاف هستیم یا چهقدر «آنها» بد هستند. اگر ما میخوهیم فرزندانمان چیزی از خطایشان بیاموزند، یابد اول از احساسات صحبت کنیم و بعد در برخورد با موقعیت پیشآمده از احساسات مذکور استفاده کنیم.
بعضی روشها برای حمایت از احساسات عبارت اند از:
1. همدردی: «من احساس تو رو درک میکنم، من هم همین احساس رو قبلا داشتم، احساس آزاردهندهایه، نه؟»
2. اعتبار بخشیدن به احساسات: «این حق توئه که چنین احساسی داشته باشی، اگه این اتفاق برای من هم افتاده بود احتمالا همین احساس رو داشتم»
3. شناسایی احساسات: «مثل اینه که حس میکنی ....» یا «آیا احساس ناراحتی میکنی؟»
4. مصمم گوش کردن: «مستقیم در چشم هایش نگاه کنید و به آنچه بر او میگذرد گوش کنید. طوری گوش کنید که انگار صمیمیترین دوستتان با شما صحبت میکند. «من سراپا گوشم، من مشتاقم بدونم چی داری میگی»
5. کنجکاوی: «جالبه، من میخوام دربارهی احساس تو در مورد اون ماجرا بیشتر بدونم»
6. تصدیق احساسات: « تو واقعا ناراحت بهنظر میرسی.» یا « من دارم ببینم که چهقدر عصبانی هستی»
7. دعوت به بیان احساسات: «به من بیشتر بگو. من میخوام بدونم چه حالی داری.»
وقتی احساسات کودک را تصدیق میکنید، احساس آسایش خاطر را در وجود او خواهید دید و احساس خوهید کرد که رابطهی خیلی نزدیکی با هم دارید. این موقعیت فرصتِ شگفتانگیزی برای ارتباط با فرزندتان در اختیار شما میگذارد و زمانی برای نزدیک شدن احساسهای شما به یکدیگر نیز هست. و درست در همین زمان است که شما احساس خواهید کرد واقعا به حرف یکدیگر گوش میکنید و حرف یکدیگر را میشنوید. اگر از این طریق رابطهی نزدیکی با فرزندتان برقرار کنید درخواهید یافت که به این ترتیب تاثیر و نفوذ بیشتری بر افکار و تصمیمات فرزندتان خواهید داشت، حتی آنها نظر شما را در مورد موضوعات مختلف خواهند پرسید!
موضوعات مرتبط: کودک
خلاقیت در کودکان
خلاقيت قابليتي است كه در همگان وجود دارد اما نيازمند پرورش و تقويت ميباشد تا به سر حدشكوفايي برسد. فرد خلاق كسي است كه از ذهني جستجوگر و آفريننده برخوردار باشد. خلاقيت عبارت است از « توانايي ديدن چيزها به شيوه هاي جدي، شكستن مرزها و فراتر رفتن از چارچوب ها، فكر كردن به شيوه اي متفاوت، ابداع چيزهای جديد، استفاده از چيز هاي نا مربوط و تبديل آن به شكل هاي جديد.» می توان نتیجه گرفت که خلاقیت برآیند فرآیندهای ذهنی و شخصیتی فرد بوده و به تولیدات و آثاری منجر می شود که نو و بدیع بوده، خاصیتی متکامل داشته و با واقعیتها، منطبق بوده و در غایت به سود جامعه بشری هستند.
خانواده يكي از عوامل بسیار مهم در رشد و پرورش خلاقيت کودکان محسوب مي گردد که نقش مهمي در شكوفايي خلاقيت هاي كودكان دارد. از آنجا كه كودك حساسترين مراحل رشد خلاقيت را در محيط خانه سپري ميكند، محيط مناسب خانوادگي، شيوه و نگرشهاي صحيح فرزندپروري در رشد و شكوفايي خلاقيت سهم مهمي ايفا ميكند. « كليگان » ( 1971 ) معتقد است براي ظهور خلاقيت راههاي زيادي در شيوههاي فرزندپروري وجود دارد كه ميتواند باعث ظهور يا محو خلاقيت شود. نحوه تربيت و استفاده از شيوههاي دموكراتيك يا مستبدانه، اعمال نحوه انضباط و شيوه ابراز محبت هر كدام به نوعي در پرورش يا سركوب خلاقيت کودکان مؤثر است. اساساً پرورش عنصر انگیزشی خلاقیت باید در بستر خانواده صورت گیرد، زیرا مستعدترین محیط برای شکل دهی آن محیط کلامی و نظام تربیتی و رفتاری خانواده است. کودک و نوجوان اوقات زیادی را در خانواده سپری میکنند، بنابراین این طبیعی است که بیشترین تاثیر را نیز از آن بپذیرند. بیان این نکته از آن روست که بگوییم هر چند می توان در محیطی غیر از خانواده (آموزشگاه یا جایی دیگر) به تقویت عناصر انگیزشی خلاقیت مبادرت ورزید، اما تاثیر این عوامل به اندازه و اهمیت عامل نخستین نیست. پس بهتر است که هدایتها و روشهای اتخاذ شده محیط دوم یعنی «محیط یادگیری» به محیط نخستین یعنی خانواده نیز انتقال یابد و در آنجا هم مورد تمرین و تقویت قرار گیرد؛ این انتقال زمینههای تثبیت و تحکیم انگیزش خلاقه را بیش از پیش فراهم آورد.
در واقع والدين از طريق درگير شدن در فعاليتهاي خلاق كودك در رشد خلاقيت او سهيم هستند. خانواده ها باید فرصتهاي لازم را براي سؤال كردن، كنجكاوي و كشف محيط به كودكان بدهند و هرگز آنان را تنبيه و تهديد نكنند. زمينه رشد خلاقيت در خانه زماني فراهم مي شود كه به كودكانتان آزادي زيادي بدهيد و به آنها به عنوان يك فرد احترام بگذاريد، از نظر عاطفي در حد اعتدال به آنها نزديك شويد و بر روي ارزشهاي اخلاقي و نه قوانين خاص تأكيد نماييد. محیط خانه را به صورتي درآوريد كه در آن فعاليت، بازي و خنده به مقدار زيادی وجود داشته باشد. شما و كودكانتان سعي نمائيد كارها را به روش هاي جديد و جالب انجام دهيد. با تشويق و تأييد رفتار كودك و فراهم آوردن زمينه هاي مساعد و تدارك بازيهاي دلخواه او، قدرت تخيل و خلاقيت كودك را تقويت كنيد. خيالپردازيهاي كودكان را سرزنش نكنید زيرا خلاقيت او را محدود مي سازید.
تحقيقات نشان مي دهد كه والدين كودكان خلاق در رفتار خود هماهنگي بيشتري نشان مي دهند، كودكان خود را آنگونه كه هستند قبول دارند و آنها را به كنجكاوي درباره اشياء و امور تشويق مي كنند و كودكان خود را در انتخاب موضوعات مورد علاقه آزاد مي گذارند و كارها و برنامه هاي آنان را تحت نظر دارند و پي گيري مي كنند. شايسته است والدين تا آنجا كه امكان دارد كودكان خود را مستقل بار آورده و در ايجاد اعتماد به نفس، آنان را ياري كنند و دستاوردهاي آنان را با آغوش باز پذيرا شوند و هنگام شكست، به جاي سرزنش، راهنما و راهگشاي مشكلات كودكان خود باشند، تا كودكان بتوانند ضمن احساس ارزشمندي در انجام كارها، راه حل ها و عقايد غير معمول و دور از ذهن را نيز بيازمايند، چراكه چنين كارهايي پايه و مايه اصلي خلاقيت است.
اغلب اوقات اگر كمي وقت و حوصله كنيم متوجه وجود خلاقيت در بچه ها مي شويم. بهترين زمان براي اطلاع از خلاقيت كودكان ، تماشاي آنها به هنگام بازي است. خلاقیت عامل مهم بازی است. كودك را در حالي كه آزادانه و فارغ البال با مواد و اسباب بازيهايش سرگرم بازي است تماشا كنيد. كودكان خلاق اغلب براي هر يك از وسايل بازي خود موارد استفاده متفاوتي پيدا مي كنند و قبل از اينكه از وسيله اي به سراغ وسيله ديگر بروند از آن به انواع مختلف استفاده مي نمايند. كودك خلاق اغلب از منابع خود به انواع و اشكال مختلف و گاه حيرت انگيز استفاده مي كند.ممكن است يك جعبه خالي براي كودك خلاق ارزشي به مراتب بيش از بهترين و پيچيده ترين اسباب بازيها داشته باشد. کودکان خلاق می توانند با توجه به موقعیت و مکان خاص بازی را تغییر دهند، بازیهای جدید ابداع کنند، مقررات خاصی وضع کنند، رهبری بازی را در دست گرفته و با سازمان بندی منسجم په به صورت فردی و چه به صورت گروهی بازی کنند. بازی این گونه افراد از تنوع و گوناگونی آکنده بوده و می توانند با توجه به علایق خود و بازی کنان هدفهای بازی را اعمال کنند. در مقابل کودکانی که از خلاقیت بی بهره بوده و یا خلاقیت کمی دارند در بازی ها نقش پیرو را به عهده گرفته، خود را ملزم به رعایت کامل مقررات بازی می دانند، تخطی از قوانین را جایز نشمرده و بازی را بیشتر به عنوان وظیفه و کار تلقی می کنند تا وسیله ای برای رشد، بنابراین سهم آنها از لذت بازی کمتر از کودکان خلاق است.
ویژگیهای کودکان خلاق:
1. كودكان خلاق اغلب با آب و تاب حرف مي زنند. ذكر جزييات يك ماجرا و به تفضيل سخن گفتن مي تواند نشانه قدرت خيال و تصور زياد باشد.
2. دقت و توجه شدید در گوش دادن، مشاهده كردن يا انجام دادن كاري دارند.
3. شور و نشاط و مشغوليتهاي شديد جسماني دارند.
4. در صحبتهای خود از قیاس استفاده می کنند.
5. عادت به وارسی منابع مختلف دارند.
6. با دقت به اشیا و پیرامون خود می نگرند.
7. اشتیاق به صحبت کردن درباره كشفيات با ديگران دارند.
8. توانایی ابداع بازیهای جدید و تغییر در بازیها دارند.
9. کنجکاوی زیادی برای سردرآوردن از امور دارند.
10. در گفتار خود جسارت زیادی دارند.
11. سئوالات عجیبی طرح می نمایند.
انگيزه و خلاقيت كودک در محيط خانواده زماني از بين مي رود كه :
1- تاكيد بيش از حد والدين بر هوش و حافظه كودک
2- ايجاد رقابت ميان كودكان
3- تاكيد افراطي بر جنسيت كودک
4- قرار دادن قوانين خشك و دست و پا گير در منزل
5- عدم آشنايي والدين با مفهوم واقعي خلاقيت
6- انتقاد مكرر از رفتارهاي كودک
7- بيهوده شمردن تخيلات كودک
8- عدم شناسايي علائق دروني كودک
9- عدم وجود حس شوخ طبعي در محيط منزل
10- تحميل نقش بزرگسال به كودک
برای افزایش خلاقيت كودكان باید:
1. هرگز کودک را تحقير نکنيم. کودکي که احساس حقارت کند هرگز دست به خلاقيّت نميزند.
2. محيطي مناسب براي انجام كارهاي خلاق آنها فراهم نماييد.
3. امكانات و وسايلي در اختيار آنها قرار دهيد تا به كمك آنها خلاقيت هاي خود را ابراز نمايند. به عنوان مثال وسايل موسيقي، نقاشي و طراحي و ...
4. كارهاي خلاق كودكان را تشويق كنيد و آنها را در معرض نمايش قرار داده و از ارزيابي بيش از حد آنان خودداري كنيد.
5. به عنوان بزرگسال، خود به انجام كارهاي خلاق بپردازید و اجازه دهيد كودكان شما شاهد كارهاي خلاق تان باشند.
6. به شيوه هاي آموزشي در خانواده خود توجه داشته باشيد.
7. براي كارهاي خلاق ديگران ارزش قائل شويد.
8. از تأكيد بر تصورات قالبي در خصوص جنسيت كودكان شديداً خودداري نماييد. ( به عنوان مثال دختر ماشين بازي نمي كند، پسر عروسك بازي نمي كند يا پسر گريه نمي كند.)
9. امكان شركت در فعاليت ها و كلاسهاي ويژه را براي آنان فراهم نماييد.
10. اگر مشكلات يا گرفتاريهاي در خانواده وجود دارد از آن مشكلات به شيوه مثبتي استفاده كنيد و با تشويق به كودك خود اجازه ابراز احساسات و اظهار نظر بدهيد.
11. توجه داشته باشييد كه استعداد فقط سهم كوچكي از خلاقيت است و تمرين و نظم بخشيدن به آن از اهميت بيشتري بر خوردار است.
12. اجازه بدهيد كودك خودش باشد حتي اگر رفتارهاي عجيب از او سر بزند و سعي كنيد در حضور جمع كودك خود را خلاق معرفي نكنيد؛ در غير اين صورت اطرافيان انتظارات بيش از حدي از كودك شما خواهند داشت.
13. با كودك خود شوخ طبع و مهربان باشيد
موضوعات مرتبط: کودک
آموزش امور جنسی به کودکان و نوجوانان
غریزه جنسی یکی از غرایز مهم انسان است و تلاش در جهت ارضای درست و مناسب آن نه تنها مذموم نیست، بلکه بسیار نیکو و پسندیده می باشد. غریزه جنسی که از لحظه تولد در نهاد فرد وجود دارد هیچگاه نباید خاموش شود، بلکه باید از طریق آموزش صحیح تحت کنترل قرار گیرد. کنجکاوی و پرسشهای کودکان در زمینه مسائل جنسی، امری کاملا عادی و طبیعی است. کودکان برای این که زندگی شاد و سالمی داشته باشند باید در زمینه مسائل جنسی اطلاعاتی صحیح و متناسب با سن و درک خود کسب کنند و در این زمینه هیچکس بهتر از والدین نمی تواند اطلاعاتی درست در زمینه فوق را در اختیار کودک و نوجوان قرار دهد.
کوتاهی والدین در پاسخگویی به سئوالات جنسی فرزندان باعث می شود تا آنها از طریق منابع مختلفی همچون: دوستان، کتب، مجلات، اینترنت و ... به اطلاعاتی نادرست و گمراه کننده دست پیدا کنند که این اطلاعات می توانند منجر به ناراحتی ها و اختلالات گوناگونی در کودک و نوجوان گردند. اما اگر والدین به موقع و در زمان مناسب، اطلاعات درست در زمینه مسائل جنسی به کودک ارائه دهند، از بروز بسیاری از جرائم، انحرافات جنسی، خاطرات تلخ، تجربه نادرست و ... تا حد زیادی پیشگیری می کنند و میل کودک و نوجوان را به تجربه نادرست امور جنسی کاهش می دهند.
متاسفانه بسیاری از والدین به دلایل متعددی از جمله: نداشتن آگاهی، احساس شرم و ناراحتی، نگرش منفی به امور جنسی، قبیح دانستن بیان مسائل مربوط به امور جنسی، هراس از پیامدهای منفی این اطلاعات، انداختن بار این مسئولیت بر دوش مدرسه، داشتن باورهای غلط همچون: کودک خودش روزی بزرگ می شود و به این مسائل پی می برد ( یواش یواش چشم و گوشش باز می شود ) و یا این که اگر پدر و مادر درباره مسائل جنسی با کودک خود حرف بزنند، حرمت بین آنها شکسته می شود و ... نه می خواهند و نه می توانند در مورد مسائل جنسی با کودک و نوجوان خود به گفتگو بپردازند.
همیشه در زندگی، اولین ها ( اتفاقات، خاطرات، تجارب، تماسها و ... ) چه خوب و چه بد، تاثیری عمیق و ماندگار در ذهن افراد برجای می گذارند. مثلا: اگر کودک یا نوجوان در بیرون از منزل به وسیله منابع مختلفی که ذکر گردید به طور نامناسبی با مسائل جنسی آشنا شود، کار و تلاش والدین در زمینه آموزش جنسی دو برابر خواهد شد. زیرا در وهله اول باید افکار نامناسب و آموخته های نادرست فرد در زمینه امور جنسی تغییر یابد و سپس آموزش مناسب و صحیح آغاز شود. هر کدام از شما والدین اندکی بیاندیشید و به خاطر آورید که اولین بار چگونه، چه موقع، و به وسیله چه کسی اطلاعاتی در زمینه امور جنسی در دسترس شما قرار گرفت. آیا به خود نمی گوئید « ای کاش والدینم اولین کسانی بودند که مرا از این امور آگاه می ساخنتد؟ ». اگر واقعا فرزندتان را دوست دارید و علاقه مندید تا شاد و سالم کند، باید اولین فردی باشید که به دور از هرگونه احساس شرم و هراس، درباره امور جنسی با او صحبت می کنید و به کنجکاویهای او در حد امکان پاسخ می دهید.
والدین باید بدانند که برای آغاز آموزش جنسی، سن مشخص و ثابتی وجود ندارد و صبر کردن تا زمانی که کودک به مدرسه رود و در آنجا اطلاعاتی در زمینه امور جنسی کسب کند به هیچوجه جایز نیست. کودکان از طریق پرسش ها و کنجکاویهای خود، موعد مقرر را اعلام می دارند و والدین باید آموزش را شروع کنند. بهترین زمان برای پاسخگویی به پرسشهای کودکان درباره امور جنسی، اولین باری است که کودک پرسشی را مطرح می کند. کودکان تا سن شروع مدرسه، در زمینه های گوناگون از جمله امور جنسی، اطلاعاتی از محیط، اطرافیان و دوستان خود به دست می آورند. بهتر است که این اظلاعات و آگاهیهای اولیه درباره امور جنسی از طریق والدین در اختیار کودک قرار داده شود.
اگر کودک یا نوجوان پرسشی درباره امور جنسی مطرح می کند، باید تا جایی که امکان دارد به پرسش او در حد خواسته شده پاسخ گفته شود. پاسخ باید بدون احساس شرم، ناراحتی، گناه، ساده در حد سن و درک کودک یا نوجوان و در عین حال خلاصه و صادقانه ارائه گردد. زیرا آنها دوست دارند واقعیت را بشنوند. پاسخها همچنین باید در حد پرسشهای کودک و نوجوان باشد و فراتر از پرسشها پاسخی داده نشود. زیرا موجب خستگی و سردرگمی کودک و نوجوان خواهد گردید. والدین از همان ابتدا باید سعی کنند هنگام بحث درباره اعضای مختلف بدن از لغات صحیح و علمی آنها استفاده کنند و از کاربرد لغات بی معنی و کنایات جدا اجتناب ورزند.
کودکان دوره پیش دبستانی:
کنجکاوی در زمینه مسائل جنسی در سنین پیش دبستانی ( 3 – 5 سالگی ) امری کاملا عادی و طبیعی است. پرسشهای کودک ناشی از کنجکاوی اوست و منظورش کسب آگاهی به امور صرف جنسی نیست. از این رو، والدین باید به همان صورتی که به پرسشهای غیر جنسی کودک بادقت و صحیح پاسخ می دهند، به پرسشهای جنسی او نیز دقیق و صحیح جواب دهند تا کنجکاوی کودک به طریق درستی ارضاء گردد. کودکان در دوره پیش دبستانی نسبت به خصوصیات جسمانی خود و پی بردن به تفاوتهای جنسی بین دختر و پسر کنجکاوند و به هنگام استحمام، توالت و یا تعویض لباس به بدن خود و اطرافیان نگاه می کنند. والدین نباید در برابر کودک لخت ظاهر شوند و یا در مقابل او نزدیکی جنسی کنند. چنانچه به هنگام تعویض لباس زیر، کودک برجسب تصادف وارد اطاق شود، والدین نباید بر سر کودک فریاد بکشند، بلکه بهتر است فورا لباس خود را بپوشند.
سئوالات کودکان درباره اینکه بچه از کجا و چگونه به وجود می آید؟
اگر کودکی در سنین سه تا پنج سالگی بپرسد « بچه از کجا می آید؟ »، بهتر است به او گفته شود « از شکم مادر ». اگر والدین انتظار کودکی را دارند باید فرزند خود را به موقع از این موضوع آگاه سازند و حتی به او اجازه دهند تا حرکت نوزاد را در شکم مادر لمس کند. کودک ممکن است از مادر بپرسد « بچه چگونه از شکم مادر بیرون می آید؟، مادر در جواب خواهد گفت « زمانی که بچه در داخل رحم به اندازه کافی بزرگ می شود و قادر است در خارج از شکم مادر زندگی کند آنوقت مادر به بیمارستان می رود تا به کمک پزشک بچه از شکم مادر بیرون آورده شود ». اگر کودک بپرسد « بچه از کجا بیرون می آید؟ »، مادر بهتر است بگوید « بین پاهای مادر محفظه ای وجود دارد که بچه به کمک پزشک از آنجا بیرون می آید». چنانچه کودک سئوال کند « رحم مادر چه اندازه است؟ »، مادر می تواند بگوید « بادکنک را که دیده ای، اگر در آن بدمیم بزرگ می شود و اگر بادش را خالی کنیم کوچک می شود. رحم مادر نیز همچون بادکنک زمانی که بچه در درون آن قرار دارد بزرگ می شود و پس از خروج بچه مجددا کوچک می گردد». اگر کودک در ادامه سئوالاتش بپرسد « مادر بگذار راه خروج بچه را ببینم »، مادر در جوابش بهتر است بگوید « نه، این عضو جزئی از بدن من است و به کسی نشان داده نمی شود ».
سئوال دیگری که معمولا کودک پیش دبستانی از والدین می پرسد این است که « بچه چگونه به وجود می آید؟ »، والدین در پاسخگویی به این سئوال باید قدرت درک کودک را در نظر گیرند و جوابی ارائه دهند که به خوبی برای کودک قابل فهم باشد. در غیر اینصورت، جواب به جای آنکه آموزنده باشد گمراه کننده خواهد بود. مثلا بچه های خردسال بهتر است از طریق بازی و داستانها متوجه شوند که موجود پرنده چگونه به وجود می آید. برای کودکان در سنین بالاتر می توان ازدواج پرمحبت و زندگی مشترک پدر و مادر و سپس تشکیل جنین را به طوری که قابل درک باشد توضیح داد. اگر جوابهایی ارائه شده با واقعیت و میزان درک و فهم کودک هماهنگ باشد، حس کنجکاوی او را ارضاء خواهد کرد.
کودکان دوره دبستان:
کودکان در سنین دبستان نیز به کنجکاویهای خود درباره امور جنسی ادامه می دهند. کودکان در این دوره نیز همچون دوره پیش دبستانی با دوستان خود درباره امور جنسی صحبت می کنند. از اینرو، والدین و معلمان باید مهارتها و آگاهی های کودک را به حدی افزایش دهند که بتواند درباره رد یا قبول مطالب شنیده شده بدرستی قضاوت کرده و تصمیم مناسب بگیرد. در این دوره کنجکاویها به زندگی زناشویی، اعضای جنسی و ارتباط با جنس مخالف معطوف می شود. والدین و معلمان با بحث های دوستانه و نظارت و کنترل دقیق در رفتارها و رفت و آمدهای کودک، باید شیوه های صحیح برخورد با امور جنسی را به کودک آموزش دهند. کودکان همچنین در پایان دوره دبستان، باید توسط افراد آگاه و مطلع با تغییرات جسمانی و روانی دوره بلوغ آشنا شوند تا به هنگام وقوع آن دچار دلهره و نگرانی نگردند.
بلوغ:
بلوغ بحرانی ترین دوره زندگی هر فردی است. سن بلوغ در دختران و پسران متفاوت است. دختران معمولا در حدود ده تا یازده سالگی و پسران در حدود سیزده تا چهارده سالگی به سن بلوغ می رسند. دختران باید در ابتدا با عادت ماهانه آشنا شوند و بدانند که به هنگام بلوغ چه تغییراتی از نظر جسمانی و روانی در آنها پدید می آید. مادران باید با دختر خود درباره عادت ماهانه صحبت کنند. مادران میتوانند تجربه اولین عادت ماهانه خویش و مسائل روحی، روانی و جسمانی حاصل از آن را برای دختر خود تعریف کرده و به وی یادآور شوند که عادت ماهانه یک پدیدهٔ کاملا طبیعی در تمام دختران و بانوان بوده و مانند سایر مسائل مربوط به ارگانیسم بدن آنان است و نباید موجب نگرانی و ناراحتی در آنان گردد. توصیه می شود در مورد عادت ماهانه، مادر با دخترش صحبت کند و پدر با پسرش درباره خصوصیات دوره بلوغ نظیر رویاهایی که با انزال همراه است به گفتگو بنشیند.
علائم بلوغ در دختران و پسران:
بلوغ در دختران و پسران با علائم بخصوصی همراه می باشد. بلوغ در دختران با پیدایش اولین عادت ماهانه، بزرگ شدن و برجستگی پستانها، بزرگ شدن لگن، رویش مو در زیر بغل و اطراف دستگاه جنسی و پیدایش رفتارهای زنانه همراه است و در پسران با اولین انزالهای حاوی اسپرماتوزوئید، رویش مو در صورت و زیر بغل و اطراف آلت تناسلی، دورگه شدن صدا و پیدایش رفتارهای جدید همراه است. اگر والدین در دوره های قبل از بلوغ، کودک را در امور جنسی به طریق درستی راهنمایی کرده باشند، مواجهه صحیح با امور جنسی در دوره بلوغ برای نوجوان کار ساده ای خواهد بود. در این دوره، ارائه اطلاعات درباره امور جنسی تاکید بر نیروی عقل و همراه با درک و تفاهم و محبت، از دلهره و نگرانی نوجوان به مقدار قابل توجهی می کاهد. به نوجوان باید اطمینان داده شود که بروز غریزه جنسی در این دوره امری کاملا عادی و طبیعی است.
در دوره بلوغ، نوجوان برای کسب موقعیت اجتماعی، جلب محبت و نیل به استقلال تلاش می کند. و همچنین می کوشد تا مهارتها و روابطش را گسترش دهد و بدان وسیله مورد پذیرش گروه های مختلف قرار گیرد. نوجوان برای پذیرفته شدن در گروه و جامعه، شخصیت خود را با دیگران هماهنگ می سازد و سعی می کند به طرز تفکر همسالانش احترام گذاشته و مقررات گروه را رعایت کند. گاهی اوقات نیز با عقاید و گفتار دیگران مخالفت می ورزد. نوجوان به دوستی با جنس مخالف نیز علاقه دارد و تمایل دارد مورد پذیرش و اعتماد جنس مخالف قرار گیرد. لذا ساعاتی از روز را صرف رسیدگی به ظاهر نظیر توجه بیش از حد به لباس پوشیدن و نحوه گفتار خود می کند. نوجوان در برابر هرگونه زورگویی و تحکم سر به شورش می گذارد. بنابراین والدین در برخورد با نوجوان نباید به زور و قدرت متوسل شوند بلکه باید از طریق بحث منطقی و راهنمایی صحیح، رابطه بین خود و نوجوان را بهبود بخشند. والدین باید بخاطر داشته باشند که پیشنهاد غیرمستقیم همواره زودتر و بهتر از دستور مستقیم، همکاری و تشریک مساعی نوجوانان را جلب می کند.
موضوعات مرتبط: کودک
بدغذايي كودكان مشكل مشترك بسياري از پدر و مادرهايي است كه نگران نرسيدن مواد غذايي لازم و كافي به فرزندانشان هستند. كــــودكاني كه با وسواس و ديرپسندي غذا مي خورند به ۲ گــــروه تقسيم مي شوند:
-
عده ای ميل ندارند غذاهاي ناآشنا را تست كنند
-
عده اي ديگر حتي با خوردن بسياري از غذاهاي معمولي مشكل دارند.
كودكاني كه به امتحان غذاهاي جديد تمايل ندارند و به عبارت ديگر نوگريز هستند، معمولاً به درجات بالاتري از اضطراب دچارند. اغلب مادران اين بچه ها هم ميل چنداني به امتحان غذاهاي جديد ندارند. محققان معتقدند كه اين نوگريزي غذايي،يا يك ويژگي شخصيتي نسبتاً ثابت است و يا تا حدودي جزو خصيصه هاي طبيعي دوران كودكي است كه كودكان با بزرگ شدن و مواجهه با غذاهاي متنوع از آن دست برميدارند، اما گروه ديگر،مشكل پسندان هستند كه نسبت به خوردن بسياري از غذاهاي آشنا هم بي ميلند. معمولاً اين ويژگي از خصوصيات شخصيتي آنها نيست و با افزايش تجارب زندگي امكان تعديل آن وجود دارد.مشكل پسندي در غذا ميتواند بازتابي از يك دلزدگي و بي علاقگي ديرين نسبت به غذا باشد. خوارشدن غذا نزد اين گروه مي تواند مقاومتي در برابر تلاشهاي كنترل كننده والدين تلقي شود. اين دسته كودكان معمولاً مادراني دارند كه احساس ميكنند زمان كافي براي صرف غذاي كامل ندارند و در رژيم غذايي شان مواد غذايي گياهي به اندازه كافي وجود ندارد.
پدر و مادرها نبايد تصور كنند كه با افزايش سن كودكان،عادت بدغذايي از سر آنها مي افتد. از سنين 2 و 3 سالگي تا 8 سالگي،تعداد غذاهايي كه كودك به خوردن آنها تمايل ندارد، تغيير نمي كند.در واقع، غذاهاي جديد در سنين پايين تر بسيار راحت تر از سنين 4 تا 8 سالگي پذيرفته ميشوند.پس با گمان اينكه فرزندانتان هنوز خيلي كوچك هستند، نبايد آنها را از خوردن گستره وسيعي از غذاها بازداريد. براي اين كه بتوانيد عادت خوب خوردن را در فرزندتان پايه گذاري كنيد، بايد، غذاهاي سالم گوناگوني براي او آماده كنيد. شگفت آور اين كه نوزادان معمولاً سبزيها و موادغذايي گياهي بيشتري نسبت به كودكان نوپا دريافت مي كنند. همين طور كه نوزاد بزرگتر مي شود، ميزان سبزيهاي دريافتي او نيز بسته به علايق مادر و ساير افراد خانواده دستخوش تغيير مي شود. اگر تهيه سبزيها دشوار و زمان بر باشد و يا مورد علاقه ديگر اعضاي خانواده نباشد، از چرخه غذايي حذف مي شود. در نتيجه مصرف برخي غذاهاي ضروري براي كودك محدود و محدودتر مي شود. يافتن راههاي سريع طبخ و آماده سازي سبزيها براي همه سودمند است و بايد به عنوان اولويت در برنامه و رژيم غذايي قرار گيرد.
براي اينكه بتوانيد ذائقه كودكتان را نسبت به غذاهاي متنوع علاقه مند كنيد، بايد به او نشان دهيد كه چقدر از خوردن غذاهاي سالم و گوناگون لذت مي بريد. كودكان معمولاً غذاهايي را انتخاب مي كنند كه نزديكانشان آن غذاها را با شور و شوق مي خورند. مادراني كه در سكوت محض و بدون هيچ توضيحي به كودك غذا مي دهند، نسبت به آنها كه با شور و شوق و علاقه به كودك غذا ميدهند، اثر بسيار كمتري بر نوع تغذيه فرزندشان دارند. براي اينكه بتوانيد اخلاق بد غذايي را كاهش دهيد، هرگز غذا خوردن را به صحنه جنگ قدرت تبديل نكنيد، پزشكان و متخصصان تغذيه معتقدند پيامد چنين رفتار خشك و كنترل مآبانه اي باعث تشديد بدغذايي خواهد بود.
در زمينه تغذيه كودك كمي با او راه بياييد. بهتر است والدين و پرستار تصميم بگيرند چه غذايي و در چه زماني صرف شود و از سوي ديگر به كودك نيز چنين اجازه اي داده شود كه خودش تصميم بگيرد چه اندازه غذا بخورد. به اين ترتيب، كودك ياد مي گيرد چگونه به پيامهاي گرسنگي داخلي بدن، براي خوردن مقدار مورد نيازش پاسخ دهد. قانون بايد ته بشقابت را پاك كني را كنار بگذاريد. با به كار بستن همه اين تدابير و كمي بردباري مي توانيد اميدوار باشيد كه بر بدغذايي فرزندتان غلبه خواهيد كرد.
موضوعات مرتبط: کودک
به جای قصه خواندن برای کودکانتان با آنها حرف بزنید
به کودکان خود اجازه دهید افکار درون ذهنشان را بیرون بریزند
حتی اگر در حد چند کلمه بیمعنی است
صحبت کردن با کودکان در هنگام خواب بسیار بیشتر از قصه خواندن قدرت تکلم آنها را افزایش میدهد. روانشناسان و متخصصین کودک میگویند صحبت کردن با کودکان در هنگام خواب بسیار بیشتر از قصه خواندن قدرت تکلم آنها را افزایش میدهد. در صورتی که با کودکان درهنگام شب سخن بگویید قابلیت تکلم آنها تا 6 برابر بهتر از حالتی که برای آنها داستان میخوانید رشد پیدا خواهد کرد. حتی اگر کودک شما سن کمی دارد و قادر به حرف زدن نیست زمانی که صدای شما را میشنود و سعی میکند به گونهای به آنها پاسخ دهد مهارتهای زبانی و تکلمی او به طرز شگفت آوری رشد میکند.
نکته جالب توجه این است که بین سنین صفر تا 4 سال تماشای تلویزیون تقریباً هیچ تأثیری، نه مثبت و نه منفی، برروی قابلیتهای تکلمی کودکان ندارد. از صدها سال پیش والدین برای کمک به خوابیدن کودکان یا ارتباط برقرار کردن با آنها در هنگام شب برای آنها قصه میگویند. اگر چه بسیاری از متخصصان کودک این روش را برای بهبود تکلم کودکان مفید میدانند اما صحبت کردن با کودکان به مراتب تأثیر بهتری روی آنها دارد.
دانشمندان آمریکایی در تحقیقات خود متوجه شدند: بسیاری از والدین برای رشد قدرت ذهنی کودکان کتاب را انتخاب میکنند و گاهی این کار را در نهایت دقت و وسواس انجام میدهند تا بهترین تأثیر را روی کودک خود داشته باشند اما حتی بهترین کتابها هم تأثیر بسیار کمتری از یک مکالمه کوتاه کلمه به کلمه بین کودک و مادر دارد. دکتر فردریک زیمرمن از دانشگاه UCLA گفت: بسیاری از متخصصان والدین را تشویق میکنند تا برای کودکان خودشان قصه بخوانند تا به این ترتیب علاوه بر ایجاد حس آرامش در کودک او را با لغات و اصطلاحات جدید آشنا کنند. اما با این روش نقش کودک در تبادل اطلاعات نادیده گرفته میشود و به این ترتیب کودکان ما به اندازه کافی سخن نمیگویند.
محققین در طی یک بررسی 275 کودک را بین سنین 1 تا 4 سال مورد مطالعه قرار دادند و سعی کردند تأثیر عوامل مختلف مانند صحبت کردن آنها با والدینشان، با دیگر کودکان و تماشای تلویزیون را بر قدرت تکلم کودکان بسنجند. بعدها از این کودکان آزمایشاتی به عمل آمد تا قدرت تکلم و زبانآموزی آنها در سنین اولیه زندگی مورد بررسی قرار گیرد. در پایان مشخص شد کودکانی که درهنگام شب و قبل از خواب با پدرو مادر خود صحبت میکنند نسبت به کودکانی که فقط قصه گوش میدهند تا 6 برابر بهتر سخن میگویند. آنها لغات بیشتری را میدانستند، بهتر از کلمات استفاده میکردند و اشتباهات کمتری در صحبت کردن خود داشتند. شاید یکی از دلایل آن این است والدین در هنگام سخن گفتن با کودکانشان اشتباهات آنها را تصحیح میکردند. چه کودکانی که به داستان گوش میکردند هم در قابلیت سخن گفتن خود رشد کرده بودند اما میزان آن چندان قابل توجه نبود. کودکانی هم که قبل از خواب به تماشای تلویزیون میپرداختند تقریباً هیچ پیشرفتی از خود نشان ندادند و قدرت تکلم آنها تغییر چندانی نکرد. مطالعات کارشناسان نشان داد کودکان طی یک روزبه طور متوسط نزدیک به 13 هزار لغت جدید را از طریق والدین خود میشنوند و همچنین نزدیک به 400 بار با والدین خود به طور مستقیم گفتوگو میکنند. والدین باید از این فرصتها نهایت استفاده را ببرند و با تصحیح اشتباهات کودکان و معرفی لغات جدید به آنها قدرت مکالمه کودکانشان را تا حد ممکن بالا ببرند. فقط صحبت کردن صرف با کودکان کافی نیست و والدین باید تلاش کنند کودک خود را به حرف زدن تشویق کنند.
به کودکان خود اجازه دهید افکار درون ذهنشان را بیرون بریزند
حتی اگر در حد چند کلمه بیمعنی است.
موضوعات مرتبط: کودک
شیرخواران ، کودکان و نوجوانان باید از مکمل های ویتامین D بصورت قطره یا قرص برای سلامتی استخوانها استفاده کنند . بویژه شیرخوارانی که از شیرمادر استفاده می کنند بدلیل کم بودن میزان ویتامین D در شیر مادر دچار اختلال رشد می شوند . علائمی وجود دارد که نشان می دهد خیلی از کودکان قبل از بروز علائم راشی تیسم دچار کمبود طولانی مدت ویتامین D می باشند . راشیتیسم بیماری نرمی استخوان می باشد که بعلت کمبود دریافت ویتامین D ایجاد می شود . استخوانهای ضعیف شده در بچه های کوچک منجر به پاهای پرانتزی ، نرمی جمجمه و به تأخیر افتادن سینه خیز رفتن کودک می شود .
متخصصین بر این عقیده می باشند که تعداد کودکان مبتلا به راشی تیسم افزایش یافته است . نور خورشید منبع عمده ویتامین D می باشد ، زیرا پوست می تواند این ویتامین را تولید کند . اگر چه تماس زیاد با نورخورشید برای کودکان کم سن خطرناک می باشد . بنابراین به والدین شیرخواران زیر ۶ ماه توصیه می شود از قرار دادن کودکان در معرض نور مستقیم خورشید خودداری کنند زیرا احتمال سرطان پوست به میزان زیادی افزایش می یابد . ضدآفتاب ها مانع از تولید ویتامین D توسط پوست می شوند ، اگر چه برای جلوگیری از سرطان پوست توصیه می شوند . بیشتر بچه هائی که از شیر خشک استفاده می کنند میزان کافی ویتامین D بدست می آورند زیرا در این شیرها میزان کافی ویتامین D اضافه شده است .
اگر چه پزشکان جهت تقویت ایمنی نوزاد ، مادران را تشویق به شیردادن می کنند . اما این نگرانی وجود دارد که در طی روند رشد ، کودک دچار کمبود ویتامین D شود .
علائم ضعیف شدن استخوانها خفیف و مخفی می باشد . بنابراین ممکن است قبل از اینکه مشکلات تکاملی کودک پدیدار شود این صدمات ایجاد شده باشد . مولتی ویتامین به شکل قطره برای شیرخواران بدون نسخه در دسترس همگان وجود دارد . در چند ماه اول زندگی حداقل ۲۰۰ واحد بین المللی ویتامین D در روز تکامل مناسب کودک را تسریع می کند . این میزان دارو باید در تمام طول دوران کودکی و نوجوانی ادامه پیدا کند . در حقیقت در تمام طول زندگی باید روزانه ۲۰۰ واحد ویتامین D مصرف شود و بعد از ۶۵ سالگی ممکن است نیاز به میزان کمتری از ویتامین وجود داشته باشد .
راشی تیسم در حقیقت مشکل اطفالی است که فقط با شیرمادر تغذیه شده اند . بخصوص اگر رنگ پوست آنها تیره باشد . اما وضعیت مادران شیردهی که قبل از زایمان ویتامین استفاه می کنند چگونه خواهد بود . آیا این ویتامین های مصرف شده وارد شیر آنها می شود ؟
بنظر می رسد پاسخ این سئوال مثبت باشد . میزان ویتامین در شیرمادران کاملاً متفاوت است .
با توجه به میزان کم ویتامین D در شیرمادر ، مصرف خوراکی روزانه ۲۰۰ واحد برای شیرخوار خطرناک نخواهد بود .
موضوعات مرتبط: کودک
برچسبها: کودکان به مکمل های ویتامین D نیاز دارند
بسیاری از مادرانی که از منافع دادن شیر مادر به نوزادشان آگاه هستند از انجام این کار باز میمانند.
برخی از شایعترین علل متوقفکردن دادن شیر مادر ایجاد زخم یا شقاق در نوک پستان، تولید ناکافی شیر یا احساس مادر در مورد عدم ارضای نوزاد با شیر مادر است.
دادن شیر مادر علاوه بر اینکه منافعی مانند محافظت در برابر عفونتهای تنفسی و گوش میانی و کاهش خطر چاقی کودکان، برای مادر هم سودمندیهایی دارد، از جمله تسریع در بهبودی پس از زایمان.
بررسیهای اخیر نشان دادهاند که مادران شیرده کمتر در معرض خطر بیماریهایی مانند سرطان پستان و دیابت نو ع ۲ قرار میگیرند.
▪ رعایت نکات زیر میتواند به شما کمک کند تا در دادن شیر مادر به نوزادتان موفق شوید:
ـ شیر دادن را یک کار "ذاتی" به حساب نیاورید: بر خلاف باور غلط رایج، شیر دادن مادر یک کار غریزی نیست که به طور خودکار صورت گیرد. مادرانی که تصمیم میگیرند به نوزادشان شیر مادر بدهند نیاز به آموزش و حمایت دارند.
ـ در موقع مناسب کمک بگیرید: از پزشکتان در ابتدای بارداریتان در مورد شیر دادن با پستان اطلاعات بگیرید. این کار را به آخر بارداری واگذار نکنید، چون در آن هنگام باید به بسیاری چیزهای دیگر فکر کنید.
ـ به کلاسهای آموزشی بروید: از دکترتان در مورد اینکه آیا بیمارستان دارای این کلاسها هست یا نه پرسش کنید. برخی از بیمارستانها مشاورانی دارند که به مادران در این زمینه کمک میکنند.
ـ شیردادن از سینه را به فوریت آغاز کنید: شیردادن از سینه به نوزاد به فوریت پس از زایمان و حتی قبل اینکه نوزاد تمیز شود، ترجیح دارد.
ـ نوزاد را در بیمارستان حتی المقدور در کنار خود نگهدارید: نگهداشتن نوزاد در کنار مادر به جای اتاق نوزادان، به مادر و نوزاد این امکان را میدهد تا شیر دادن از سینه را تمرین کنند.
ـ در بازگشت به خانه از دیگران کمک بگیرید: هنگام بازگشت به خانه از حمایت اعضای خانواده و دوستان استفاده کنید. به خصوص در ماه اول وجود کسی که کارهای خانه را انجام دهد یا از بقیه بچهها مراقبت کند، به شما فرصت میدهد با خیال راحت به نوزادتان شیر بدهید.
موضوعات مرتبط: کودک
برچسبها: چگونه به کودک شیر مادر بدهیم

آیا بابا (مامان) دیگه تو رو دوست نداره؟
چرا با بابا (مامان) دعوا میکنی؟
کودکانی که در گیرو دار فروپاشی رابطه والدینشان گرفتار شدهاند وضعی اندوهبار و نیاز فراوانی به حمایت عاطفی دارند. سعی کنید هنگام پاسخ دادن به پرسشهای آنها تا آنجا که میتوانید صادق باشید؛ این یکی از راههایی است که میتوانید به کودک بفهمانید با وجود آنچه که بین شما و همسرتان به عنوان یک زوج در جریان است، عشق و علاقه شما به او پابرجاست.
مشکل در هر رابطهی به وجود میآید؛ تا زمانی که او از عشق متقابل شما مطمئن است خیالش راحت است، اما وقتی برای اولین بار در مییابد که رابطه شما با هم بد شده است ممکن است احساس کند تمام دنیایش به هم ریخته است و دیگر اینکه اگر نتواند به پدر و مادرش متکی باشد پس به دیگران هم نمیتواند اعتماد کند. کودکان در چنین موقعیتی احساس ناامنی میکنند و ممکن است به رفتار دوران خردسالی برگردند، برای کسب اطمینان دست به شیطنت و شرارت و جلب توجه میزنند و تقریبا همیشه خود را به خاطر آنچه که اتفاق افتاده است سرزنش میکنند. اگر با همسر خود دچار اختلاف شدهاید، به کودکتان اطمینان دهید که هر چند با هم توافق ندارید اما هر اتفاقی هم که بیفتد باز هم او را دوست خواهید داشت. اگر در حال رفع کدورت و آشتی هستید، کودکتان را نیز در این امر دخالت دهید تا همه اعضای خانواده با یکدیگر احساس همبستگی کنند.

جدایی شما دائمی باشد یا موقتی، بسیار ضروری است که کودکانتان درباره آینده خود احساس امنیت کنند. بنابراین به آنها اطمینان دهید که با اینکه پدر یا مادر از آنها دور شده است، باز هم در امنیت خواهند بود.
کودکان اغلب درباره چیزهایی نگران میشوند که هرگز به ذهن ما خطور نمیکند، مثلا اینکه چه کسی آنها را به مدرسه خواهد برد. همیشه از آنها بپرسید از چه چیز نگراناند، همیشه حقیقت را طوری به آنها بگویید که بتوانند بفهمند و اگر به قدر کافی بزرگ شدهاند آنها را از آنچه که در شرف وقوع است آگاه کنید. هرگز آنها را تا لحظه آخر بیاطلاع نگذارید.
کودک شما پیامهای عاطفی را جذب میکند. اگر شما غمگین هستید، احتمالا او نیز غمگین خواهد شد. کودکان نیاز دارند که درباره طلاق و جدایی با آنها صحبت شود. اگر آنها را در بیخبری نگه دارید، اعتماد و احترام آنها را از دست خواهید داد.
فکر نکنید کودک شما از آنچه که در جریان است مطلع نخواهد شد، یا سعی نکنید حصاری به دور او بکشید. زیرا اگر کودک فقط بخشی از ماجرا را بداند احساس ناامنی خواهد کرد.
اگر زندگی زناشویی را ترک میکنید باید به کودکتان بگویید که عشقتان به او بر جای خود باقی است و به دفعات زیاد او را ملاقات خواهید کرد و به او نامه خواهید نوشت. اگر امکان دارد، تاریخ مشخصی را برای ملاقات با او تعیین کنید و هرگز بدقولی نکنید.
پدربزرگها و مادربزرگها، سایر اعضای فامیل و دوستان نزدیک میتوانند با سرزدنهای مداوم و کمک به حفظ برنامههای روزانه کودک، نقش بسیار موثری در اطمینان بخشیدن به کودک ایفا کنند و به او این امید را بدهند که خانواده او هنوز وجود دارد و به او عشق میورزد.
پاسخ برای سنین 4-2
مامان و بابا از هم عصبانی هستند، بنابراین شاید مامان تصمیم بگیرد که مدتی خانه را ترک کند و جای دیگری زندگی کند. مامان از اینکه نمیتواند پیش تو بماند واقعا ناراحت است، اما ما هنوز هم تو را خیلی دوست داریم و همیشه نیز همینطور خواهد بود. مامان تا جایی که بتواند به دیدن تو خواهد آمد، حداقل هفتهای یکبار.
پاسخ برای سنین 6-4
در حال حاضر بابا و مامان از هم دلخورند. بابا و مامانها همیشه تا ابد کنار هم نمیمانند. بعضی وقتها آنها میفهمند که دیگر همدیگر را دوست ندارند. ترک کردن تو برای مامان کار سختی است، چون هنوز هم تو را دوست دارد اما هر هفته به دیدن تو خواهد آمد. یادت باشد که در این قضیه تو مقصر نبودی.
پاسخ برای سنین 8-6
در حال حاضر بابا و مامان جدا از هم زندگی میکنند. ما درباره بعضی چیزها با هم توافق نداریم و دوست نداریم دائما از هم عصبانی باشیم، بخصوص که میدانیم این مسئله تو را ناراحت میکند. ما قصد داریم درباره همه چیز به دقت فکر کنید تا بتوانیم دوباره با هم زندگی کنیم، اما شاید در این کار موفق نشویم. شاید با وجود تمام سعی و تلاشمان به این نتیجه برسیم که دیگر همدیگر را دوست نداریم و نمیتوانیم با هم زندگی کنیم. مامان هنوز تو را دوست دارد و این مساله تقصیر تو نیست و گناهی نداری. علت اینکه مامان خانه را ترک میکند این نیست که تو کار بدی کردهای. من پیش تو میمانم و از تو مراقبت میکنم، مامان هم هر هفته به دیدن تو خواهد آمد.
پاسخ برای سنین 11- 8
مطمئن باش من و مادر برای ادامه زندگی با هم، هر کاری که میتوانستیم انجام دادیم. ما نمیخواهیم بچههایمان را ناراحت کنیم و دوست داشتیم میتوانستیم باز هم با شادی در کنار هم زندگی کنیم، اما نتوانستیم. من و مادر دیگر همدیگر را دوست نداریم و این حق مادر توست که سعی کند زندگی جدیدی را شروع کند. او همیشه تو را دوست خواهد داشت و برایت نامه خواهد نوشت، به دیدن تو خواهد آمد و با هم به تعطیلات خواهید رفت رفتن او تقصیر تو نیست و تو به هیچوجه در این مورد گناهی نداری. او خودش میخواهد برود. ما دیگر با هم زندگی نمیکنیم و از هم جدا خواهیم شد. این بدان معناست که ما دیگر زن و شوهر نیستیم، اما برای همیشه پدر و مادر تو خواهیم بود. ممکن است بعد از این هم کارهایی را با هم انجام دهیم، مثلا با هم به سینما یا پارک برویم.
موضوعات مرتبط: کودک
با شناخت کودک خود و با دانستن و تشخيص مسائل و مشكلاتي كه كودكان با آنها رو به رو هستند به آنها احترام بگذاريد و بدین ترتیب آنها را بردبار و مقاوم بار بیاورید.
--------------------------------------------------------------------------------
'' الينور روزولت '' مي گويد: « حقوق جهاني بشر از مكانهاي كوچك نزديك به خانه شروع مي شود. »
براي پرورش روحيه استقامت در كودكان، اوليا مي بايستي حس خوشبختي، احترام گذاشتن و مسئوليت پذيري نسبت به خود و ديگران را با تشخيص اين موضوع كه هر فردي در روي كره زمين يك نعمت است، در بچه ها تقويت كنند.
والدين مي توانند با به كار بستن راهكارهاي ذيل روحيه استقامت در برابر حوادث را در ميان كودكان خود بالا ببرند:
1- در مورد استقامت صحبت كنيد
تعليم استقامت يك مرحله در حال اجراست و اين كاري نيست كه در يك لحظه بتوان به آن دست يافت. به صحبت كردن در مورد تفاوتها و درك و فهم آنها هر روز علاقه نشان دهيد. يك راه تسلي بخشيدن به كودكان صحبت كردن در مورد مسائل اجتماعي است. بگذاريد كودكان بدانند كه هيچ موضوعي غير قابل گفتگو نيست.
2- نداشتن استقامت را در كودكان تشخيص دهيد
مسائل كليشه اي و ناآگاهيهاي فرهنگي را كه در فيلمها، برنامه هاي تلويزيوني، بازيهاي كامپيوتري و بقيه موارد ديده مي شود متذكر شويد. در مورد تعصبات و پيش داوری هایی که گاها بين افراد خانواده پيش مي آيد، بحث كنيد. هيچ لحظه اي را از دست ندهيد. با مطالب مناسب شروع كنيد و اجازه دهيد كودكان بيشتر صحبت كنند و همينطور شما شنونده خوبي براي آنها باشيد.
3- وقتي از جانب كودكتان بي استقامتي مي بينيد، درباره آن بحث كنيد
هنگامي كه كودك حرفي مي زند يا كاري مي كند كه منعكس كننده تعصبات و گرايش ها و يا رفتاري كليشه اي است، به او تسلي خاطر دهيد. موضوع بحث را به سمت موضوعاتی از قبيل خوشبختي، احترام و ... سوق دهيد.
4- به هنگام نابردباري و بي استقامتي كودكان خود، از آنها حمايت كنيد
با دانستن و تشخيص مسائل و مشكلاتي كه كودكان با آنها رو به رو هستند، به آنها احترام بگذاريد. اين تجربه را كوچك نپنداريد و از نظر عاطفي كودكان را حمايت كنيد.
5- در كودكان خود درك درست داشتن از هويت هاي گروهي و همسالان آنها را تشويق كنيد
به آنها يادآور شويد كه داشتن غرور در گروه همسالان آنها نبايد باعث بي احترامي و بي توجهي به گروههاي ديگر شود و در آخر بايد از تحقير و پايين آوردن گروههاي ديگر به منظور بالا بردن گروه خود اجتناب شود.
6- استقامت و بردباري در فرهنگ هاي مختلف را به كودكان خود نشان دهيد
با تهيه و خواندن كتاب هايي در مورد استقامت و بردباري در فرهنگ هاي مختلف، ديدن سايت هاي اينترنتي مفيد در اين مورد، گوش دادن به موسيقي ملل و مطالعه ادبيات كشورها و فرهنگ هاي مختلف بسيار مفيد است.
7- فرصتهايي را براي كودكان ايجاد كنيد تا به تفاوتهاي ميان خود و ديگران پي ببرند
خوب نگاه كنيد ببينيد كودك چگونه واژه '' عادي '' (normal) را تعريف مي كند، تعريف آن را پر و بال دهيد. به نشانه ها و علائق ديني كه در انواع اماكن مذهبي وجود دارد، توجه كنيد. از زمينهاي بازي كه در آن كودكان متفاوتي ديده مي شود، ديدن كنيد ... در اين اماكن مردم از اخلاق و نژاد متفاوت، پيش زمينه هاي اقتصادي – اجتماعي – ساختار خانوادگي و غيره وجود دارند. كودك را تشويق كنيد كه وقتش را با بزرگترها مثل پدر بزرگ و مادر بزرگها بگذراند.
8- كودكان را تشويق كنيد كه در اجتماع حضور بيشتري داشته باشند و به همنوعان خود كمك كنند.
9- در مقابل تفاوتها صادق باشيد
به بچه ها نگوييد كه ما همه مثل هم هستيم. همه ما دنيا را از جهات مختلف تجربه مي كنيم و اين تجارب ما هستند كه اهميت دارند.
10- نمونه رفتاري شويد كه انتظار دارد همان رفتار را از آنها ببينيد
به عنوان يك ولي و به عنوان اولين مدل براي كودكتان در رفتارتان با ديگران ثابت باشيد. مثلاً: شما چطور در موارد عاطفي با دختر و پسرتان رفتار مي كنيد؟ آيا پسرتان را از گريه كردن منع مي كنيد و به دخترتان كه گريه مي كند قوت قلب مي دهيد؟ آيا تن صداي شما در صحبت كردن با يك گروه خاصي از افراد فرق مي كند؟ به ياد بياوريد كه ممكن است بگوييد: هر كاري را كه مي گويم انجام بده و آن كاري را كه مي كنم انجام نده، اما در واقع، اعمال و رفتار شما بيشتر از سخنان شما تاثيرگذار خواهد بود. داشتن تحمل و بردباري نه تنها يك مزيت بلكه يك ضرورت است
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک
برخي از رفتارهايي كه والدين بايد در مورد فرزندان خود به آنها توجه ويژهاي داشته باشند:
1- به كودك خود برچسب نزنند.
2- او را با كودكان ديگر مقايسه نكنند.
3- بيش از حد توان او از او انتظار نداشته باشند.
4- طبيعت كودك خود را (درونگرا و برونگرا) ، نفي نكنند.
5- از حمايت بيش ازحد كودك خود بپرهيزند.
6- به جاي او تصميم نگيرند و به جاي او مشكلاتش را حل نكنند.
7- از احساس دلسوزي، ترحم و مداخلهي حمايتگرانه پرهيز كنند.
8- از محكوم كردن او در نزد ديگران به ويژه همسالان اجتناب كنند.
9- همهي خواستهها و توقعات فرزند خود را برآورده نكنند.
10- تا حد امكان او را تنبيه بدني نكنند.
11- از كلمات توهينآميز و سبك پرهيز كنند.
12- حس انتقام و كينهتوزي را به او القا نكنند.
13- قوانين و مقررات مدرسه را در نزد كودك به تمسخر نگيرند.
14- مشكلات عاطفي كودك را در نزد او بيان نكنند.
15- از پاداشهايي كه جنبهي رشوه و باجخواهي دارد، پرهيز كنند.
16- از آموزشهاي زودرس و يا ديررس، به ويژه در مسائل جنسي، به كودكان پرهيز كنند.
17- از سركوب نيازهاي كودكان خودداري كنند.
18- با همهي فرزندان خود با روش يكسان برخورد نكنند و انتظار يكسان نيز نداشته باشند.
19- در برابر كودك از نزاع و درگيري بين خود و همسرشان خودداري كنند.
20- از ياري كردن دائمي كودك در انجام تكاليف درسي او خودداري كنند.
21- از جهت دادن و برجسته كردن استعدادهاي خاص او زودتر از موعد خودداري كنند.
22- سوالات و كنجكاويهاي مربوط به مسائل جنسي او را سركوب نكنند
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک
تـعداد کمي از اصـول و عقـايـد رفتاري وجود دارد که در طول زمان هـا و با گـذشت قــرن ها همچنان جاودان باقي مانده اسـت. ايـن اصـول و عـقايد، در همه ي فرهنگ ها، مذاهب و تـمدن هـا وجـود دارد. وجـه مشـتـرک هـمه ي اينها، فقط جـلوگيري از رفتـارهـاي بـد و نـاشـايسـت نيست، بلکه اين اصول و عقايد، جامعه اي را به وجود مي آورد که در آن بچه هـا نـه تـنها لوس، خودخواه، جسور و بي عاطفه نيستند، بلکه فارغ از خود پسـندي، بسيـار مـهربان، مؤدب و همدل ميـباشند، يعني همان کودکاني که ما در خيالاتمان آرزوي داشتنشان را داريم.
مـذاهب، فـرهنـگ هـا و مـکـتب هاي معنوي براي بيان اين اصـول و عـقايد زنــدگي، راه مخصوص به خود دارند. در اين مقاله قصد داريم، شما را با اصلي ترين و بنيادي ترين اين عقايد آشنا کنيم، تا با بكار گيري آنها و انتقال آن به رابطه ها و فعاليت هايتان، به جامعه آرماني خود دست يابيم.
1. با محبت باشيد. محبت بزرگترين نعمت خداوندي است که پايه و بنياد همه ي روابط و اخلاقيات به آن وابسته است. هرچه شما بيشتر به اطرافيانتان محبت کنيد، در عوض محبت بيشتري نيز دريافت خواهيد کرد. اين بهترين هديه اي است که مي توانيد تقديم فرزندتان کنيد.
2. ثابت قدم باشيد. نظم، قاعده و محدوديت هاي مشخص، ايجاد اعتماد مي کند. اين همان چيزي است که فرزندتان براي احساس امنيت و آرامش به آن نياز دارد.
3. الگوي خوبي باشيد. اگر ميخواهيد فرزندتان به کاري که شما دوست داريد گرايش پيدا کند، شما خود الگويي براي آن رفتار باشيد. فرزند شما به کسي نياز دارد تا از او سرمشق بگيرد.
4. قابل اعتماد باشيد. دروغ نگوييد و سعي کنيد رفتارهاي ساختگي از خود نشان ندهيد. فرزندان بايد خودِ واقعي شما را ببينند و بشناسند.
5. حضور داشته باشيد. سعي کنيد وقتي کودکتان به شما نياز دارد، کنار او باشيد و به خواسته هاي او رسيدگي کنيد. نگذاريد کار يا مسائل ديگر بين شما و فرزندتان فاصله بيندازد.
6. خوش بين باشيد. مسائل با نوع نگرش شما به آنها تغيير مي کنند. اگر مثبت گرا و به آينده خوشبين باشيد، از زندگي لذت بيشتري خواهيد برد.
7. صبور باشيد. آرام تر و همگام با فرزندانتان جلو رويد. زندگي به خودي خود سيع مي گذرد، پس چرا خودتان هم سعي مي کنيد سرعت آن را بيشتر کنيد؟ و يادتان باشد، تغيير زمان مي برد.
8. ايستادگي کنيد. زندگي دويدن در مسيري بسيار طولاني است. پشتکار و استقامت از لزومات پيمودن اين راه است. پس هيچوقت دلسرد نشده و دست از کار نکشيد، به خصوص در کمک کردن به فرزندانتان.
9. خودپسند نباشيد. از لاک خودپسنديتان بيرون آييد و انرژيتان را صرف ديگران کنيد. و فرزندانتان را در اين راه طولاني با خود همسفر کنيد.
10. فعال باشيد. فقط يکجا ننشينيد. اگر ايده خوبي داريد، يا فکر مي کنيد کاري اشتباه است، دست به فعاليت بزنيد. عملکردهاي شما به فرزندانتان نشان مي دهد که تنها راه انجام کارها، اقدام به عمل کردن به آنهاست.
11. ساده باشيد. کودک شما براي خوشبخت بودن نياز به چيزهاي زيادي ندارد. در واقع، هرچه کمتر باشد بهتر است. اين کار باعث مي شود او ياد بگيرد براي داشتن کوچکترين وسيله اش هم قدرشناس و سپاسگذار باشد.
12. بااعتقاد باشيد. هر انساني براي زندگي کردن نياز به مجموعه اي از اصول و قوانين دارد که از طريق آن خوب را از بد تشخيص دهد. شما بايد جايگاه اعتقاديتان را محکم کنيد، تا فرزندتان هم فرصت پيروي از شما را داشته باشد.
13. سازگار باشيد. انعطاف پذيري امر بسيار مهمي در زندگي است. ياد گرفتن چيزهاي تازه، داشتن ايده هاي جديد و کشف ديدگاه هاي مختلف، را بايد تجربه کنيد و به فرزندانتان نيز منتقل کنيد.
14. همدل باشيد. فراي همه ي اين مسائل، يکي از مهمترين فضيلت هاي انساني، توانايي درک ديگران و فهميدن احساسات آنهاست. همدلي پادزهري براي رفتارهاي خودپسندانه، بيرحمانه و عاري از عاطفه و احساس است. و بهترين راهي که فرزندانمان مي توانند اين خصوصيت برجسته را بياموزند، از طريق همدلي کردن ما با آنهاست.
با اينکه گفتن اين مسائل آسان است، اما عمل کردن به آنها در اين زمانه نامطمئن و خطرناک ساده نيست. رفتارهايي که ما در کودکانمان مشاهده مي کنيم، فقط انعکاسي از آنچه در خانواده خود مي بينند نيست، بلکه انعکاسي از دنياي بزرگ پيرامون آنهاست. خطرات بسياري پيش پاي آنهاست، خطراتي که گاهي ما توانايي کنترل آنها را نداريم. تنها کاري که مي توانيم بکنيم اين است که پدر يا مادراني صالح باشيم.
هر کاري که ما انجام مي دهيم، تاثيري مستقيم بر فرزندانمان و دنياي آنها دارد. پس دست از بهانه تراشي و انداختن تقصير بر گردن همديگر برداريم و همه ي انرژيمان را صرف تربيت آنها کنيم. موفق شدن آنها در زندگي به اين نيست که هميشه در مدرسه نمره بيست بگيرند، يا تحصيلات دانشگاهي کنند يا در کار و تجارت موفق شوند. موفقيت آنها، نفسِ خوشبخت زندگي کردن در اين دنياي پر هرج و مرج و شلوغ است .
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک
فرزندان ما مهم ترين ارثيه در جهان هستند و عشق ما نسبت به کودکانمان با اهميت ترين ارثيه ما براي آن ها محسوب مي شود. اين هفت روش به فرزندان ما کمک مي کند تا زندگي آينده خود را محکم تر بنا کنند.
1- زماني را با کودکان خود بگذرانيد.
زمان بهترين هديه اي است که مي توانيم به کودکان خود تقديم کنيم.
اين با هم بودن باعث مي شود احساسات، فعاليت ها و اعتقادات را با يکديگر مبادله کنيم. با اين کار فرزندانمان ارتباط برقرار کردن و گفت و گو کردن با ديگران را مي آموزند و به طور حتم از لحاظ ارتباطات اجتماعي پيشرفت مي کنند. به کودکان خود کمک کنيد تا روش هاي جديدي خلق کرده و آنها را در کنار خانواده خود تجربه کنند و لذت ببرند.
2- الگويي براي فرزندان خود باشيد.
رفتار ما بيش از گفتارمان فرزندان را تحت تاثير قرار مي دهد. ما قهرمان دنياي آنها هستيم.
3- به حرف هاي فرزندان خود گوش دهيد.
پيغام هاي کودکان هديه هاي با ارزشي هستند. زماني که مشتاقانه به حرف هاي آنها گوش مي دهيم اعتماد به نفس کوکان خود را تقويت مي کنيم.
هنگامي که با کودکان خود هستيد هم سطح آنها باشيد و با تمام وجود به آنها گوش دهيد.
احساسات و حالات زيباي آنها از طريق چشم هايشان بيان مي شود اگر ما به حرف هاي آنها دقت کنيم کودکانمان نيز به سخنان ما عميقاً و با تمام وجود، گوش مي دهند.
4- شيوه تربيتي مناسبي براي کودکان خود در نظر بگيريد.
فرزندان ما بايد بياموزند که در مقابل کارها و انتخاب هايشان پاسخگو باشند. آنها بايد بدانند که با کارهاي آزاردهنده آنها مخالفت مي شود اما والدين هميشه به آنها عشق مي ورزند.
5- کودکان خود را تشويق کنيد.
کلمه هاي اميدبخش و تشويق آميز، اعتماد به نفس را به کودکان هديه مي دهد. موفقيت ها و استعدادهاي کودکان خود را به زبان بياوريد.
زماني که فرزندانتان کار مهمي انجام مي دهند حتماً به آنها بگوييد که موفق بوده اند.
کودکان ما احتياج دارند، بدانند که اميدها و آرزوهاي آنها رادرک مي کنيم و به طور حتم حامي آنها هستيم.
فرزندانتان را تشويق کنيد تا از لحاظ روحي و معنوي رشد کنند تا زندگي متعادلي داشته باشند.
6- تجربه هاي خود را با کودکانتان تقسيم کنيد.
هر کدام از ما داستان هاي ارزشمندي براي گفتن داريم. اين داستان ها مشخص مي کنند که عکس العمل ما در مقابل اين حوادث، زندگي کنوني ما را به وجود آورده است.
با تجارب خود مي توانيم کودکان مان را راهنمايي کنيم. شايد روي فرزندان شما نيز با بعضي از شرايطي که براي شما پيش آمده، روبه رو شوند و به طور حتم از تجارب شما بهره مي گيرند و از اشتباهات دوري مي کنند.
فرزندان ما در زندگي احتياج به الگويي دارند تا آن را سرمشق خود قرار دهند. ارزش هاي وجودي را به طور عملي به فرزندان خود آموزش دهيد. اشتباه هاي خود را قبول کرده و عذرخواهي کنيد.
7- به فرزندان خود بي قيد و شرط عشق بورزيد.
عشق هديه بي چون و چراست. به کوکان خود نشان دهيد که آنها را در هر شرايطي دوست داريد و حمايتشان مي کنيد. در اين صورت آنها هنگام سختي ها و مشکلات با آرامش و احساس امنيت به شما پناه مي آورند.
فرزندان شما براي تصميم گيري و تجربه موارد جديد نياز دارند که آزاد باشند. آنها بايد بياموزند که در زندگي مسوولتي پذير و مقاوم باشند.
آنها اجازه دارند شکست بخورند و يا پيروز شوند بدون اين که قضاوتي در مورد آنها صورت گيرد. اگر همه نيازها، اميدها و انتظارات فرزندان خود را در يک کلمه خلاصه کنيم، آن کلمه عشق است.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک
تحقيقات جديد انجام شده در دانشگاه ميسيسيپي آمريكا حاكي از آن است كه كودكاني كه در خانوادههاي مذهبي رشد ميكنند رفتار مناسبتري نسبت به ديگر كودكان دارند.
به نقل از پايگاه اينترنتي لايو ساينس، محققان دانشگاه ميسيسيپي با تحقيق بر روي اعتقادات خانوادههاي كودكان مختلف اعلام كردند: كودكاني كه در خانوادههاي مذهبي بزرگ ميشوند نسبت به ديگر كودكان رفتار متعادلتر و مناسبتري در جامعه دارند.
محققان اعلام كردند: حتي اگر در خانوادههاي كه خيلي مذهبي نيستند ولي در آنها بحثهاي مذهبي ميشود اين بحثها نيز بر روي رفتار كودكان آنها تاثير مثبت ميگذارد.
جان بارتكوسكي به همراه ديگر همكارانش در دانشگاه دولتي ميسيسيپي آمريكا با مطالعه بر روي خانواده و رفتار 16 هزار كودك در مدرسه، كه بيشتر اين كودكان كلاس اولي بودند، اين نتايج بدست آمده است.
در اين تحقيقات رفتار كودكان با همكلاسيهاي خود، كنترل كردن رفتار، شادي، ناراحتي و چگونگي همكاري در فعاليتهاي كلاسي با ديگر دانشآموزان كودكان مورد مطالعه و بررسي قرار گرفته است.
عبادت روزانه والدين، صحبت والدين با كودكان در مورد دين و حتي اگر بحث و گفتو گو ديني در بين اعضاي خانواده ميشود، در اين مطالعات لحاظ شده است.
اين تحقيقات نشان ميدهد كودكاني كه هم پدر و هم مادر آنها مذهبي هستند تاثيرات مثبت بيشتر در رفتار آنها ديده ميشود و كودكاني كه والدين آنها در مورد مذهب با آنها صحبت ميكنند و عبادت والدين خود را ميبينند، انسانهاي اجتماعيتر نسبت به كودكاني كه در خانوادههاي غير مذهبي بزرگ شدهاند، هستند.
جزئيات اين تحقيقات در مجله تحقيقاتي سوشال ساينس به چاپ رسيده است
موضوعات مرتبط: کودک
شب ادراري كودكان مشكلي است كه براي كودكان وخانوادة آنها از زمانهاي دور موجود بوده است . شرح خيس كردن كودكان در نوشته هاي 1550 سال قبل از ميلاد هم ديده مي شود معهذا علي رغم پيشرفت دانش بشر در مورد مكانيسم ايجاد شب ادراري هنوز معلومات ما در مورد چگونگي ايجاد شب ادراري و نحوه درمان قطعي آن كامل نيست .
درسن شيرخوارگي ادرار كردن طفل كاملا رفلكسي و بي اختيار است . در اين سن, پر شدن مثانه باعث تحريك گيرنده هايي در جدار مثانه مي شود و هرجه مثانه پرتر باشد اين تحريكات بيشتر مي شود تا اينكه رفلكسي از طريق اين گيرنده ها ونخاع ايجاد شود و منجربه انقباض مثانه و تخليه آن گردد . با بزرگتر شدن كودك وتكامل مراكز عصبي,بنظرمي رسد كه درسن1تا2سالگي كودك مي تواندپر شدن مثانه خود را درك كند و تدريجا اين توانايي را بدست مي آورد كه مدت كمي تخليه مثانه را به تعويق بياندازد در سالهاي دوم تا سوم عمر , با تكامل مراكز عصبي , مغز كنترل بيشتري روي اعمـال مثانه پيدا مي كند و در نتيجه طفل قادر مي شود كه مدت بيشتري ادرار را در مثانه نگاه دارد معمولا تا سه سالگي اكثر اطفال بخوبي قادرند ادرارشان را در روز كنترل كنند اما توانايي كنترل ادرار در شب , اكثرا ديرتر حاصل مي شود . در سن 4 تا 5 سالگي مراكز عصبي مغز قادرند انقباضات مثانه را در خواب هم كنترل كنند بعلاوه تا اين سن ظرفيت مثانه كودك هم زياد شده و مي تواند حجم بيشتري ادرار را نگاهداري كند. البته اين روند تكامل در جوامع گوناگون سرعت يكساني ندارد . حتي دريك جامعه هم در طبقات مختلف مي تواند متفاوت باشد. وحتي در دختر ها معمولا اين كنترل زودتر از پسر بچه ها بوجود مي آيد. تعريف شب ادراري :
در صورتي كه كودكي به طور مكرر حداقل 2 بار در هفته و به مدت حداقل 3 ماه پياپي بدون استفاده از داروهاي ادرار آور و يا بدون داشتن بيماريهاي زمينه اي مانند ديابت و صرع و بيماريهاي سيستم اعصاب بستر خود را خيس كند , و سن كودك بالاي 5 سال باشد, مي توان او را بعنوان كودك دچار شب ادراري مورد بررسي قرار داد.
بطور كلي شب ادراري در 10 تا 15% كودكان حدود 6 ساله موجود است اما هر چه سـن بالاتـر مي رود تعدادي ار كودكان خود بخود بهبودي پيدا مي كنند . بطوريكه در سن 10 سالگي حدود 5% از كودكان و در 15 سالگي تنها 1% كودكان شب ادراري دارند. و بايد توجه داشت كه شب ادراري در پسرها 2 تا 3 برابر دختر هاست .علل شب ادراري:
در بيش از 80% از موارد ، كودك مبتلا به شب ادراري هيچ بيماري و يا عيب و نقص عضوي و بدني ندارد و در كمتر از 20% موارد ممكن است بيماري هايي مانند : ديابـت , عفونت ادراري , بيماريهاي مادرزادي كليه , نوعي كم خوني و عيوب نخاع و بيماريهاي سيستم اعصاب , علت شب ادراري باشد . كه خوشبختانه در مورد فرزند شما با توجه به معاينات وآزمايشات انجام شده اينگونه مشكلات وجود ندارد . لذا شب ادراري در فرزند شما يك بيماري تلقي نمي شود و آيندة كودك شما كاملا روشن است . و اين شب ادراري سرانجام حتي بدون درمان برطرف خواهد شد.
توجه داشته باشيد اين خيس كردن , در هنگام خواب اتفاق مي افتد , و كودك شما هيچگونه دخالتي در آن ندارد لذا تنبيه و تحقير طفل در نزد خودتان يا ديگران ويا مسخره كردن وي , نه تنها هيچگونه تاثيري در بهبودي آن ندارد بلكه با ايجاد فشار روحي وضع كودك را به مراتب بدتر مي كند.
ثابت شده است عوامل ارثي و سوابق والدين نيز در بروز شب ادراري موثر است . اما بايد توجه داشت همانطور كه زمان راه افتادن و حرف زدن بچه ها با همديگر متفاوت است , روند بالارفتن ظرفيت مثانه و زمان قدرت كنترل مثانه نيز در كودكان ممكن است باهم متفاوت باشد.
مسايل روحي و عاطفي از مهمترين علل شب ادراري هستند . اين مورد بخصوص در نزد كودكاني ديده مي شود كه قبلا كنترل ادرار داشته اند اما اكنون دچار شب ادراري شده اند. از جمله عوامل روحي كه مي تواند سبب شب ادراري گردد ميتوان از موارد زير نام برد:
ـ تولد يك نوزاد درخانواده كه موجب مي شود توجه پدر و مادر به نوزاد معطوف گردد و به
كودك بزرگتر كمتر مورد توجه قرار گيرد .
ـ جدايي پدر و مادر
ـ اختلافات و كشمكشهاي درون خانواده
ـ جابجايي خانواده
ـ مسافرت يا فوت يكي از والدين
- تحقير وتنبيه بيش از حد بزرگتر ها نسبت به كودك
- ايجــاد ترس و هيجــان و اضطــراب شديد در كودك با شنيدن ويا ديدن مناظر , فيلمها ويا
بازي هاي ترسناك كامپيوتري
از ديگر عوامل بسيار مهم در شب ادراري كه به تازگي و در سالهاي اخير بسيار اهميت پيدا كرده است , آلرژي و حساسيت كودك به غذا ها و بخصوص شير گاو است . لذا بايد دقيقاً توجه داشت كه در چه شبهايي و با مصرف چه موادو يا غذاهايي اين شب ادراري تشديد مي شود. تا از مصرف آنها پرهيز گردد .
قبلا تصور مي شد كه كودكان مبتلا به شب ادراري خواب عميق تري دارند و يا شب ادراري ناشي از اختلال در خواب و بيدار شدن كودك است . اما بتازگي نشان داده شده است كه بين خواب كودكان مبتلا به شب ادراري و ساير كودكان تفاوتي وجود ندارد و خيس كردن در هر مرحله از خواب ( چه در مرحله خواب عميق و چه در مراحل خواب سطحي ) ممكن است اتفاق بيافتد.
درمان :
1ـ از بين بردن تمامي فاكتورها و مسايل عاطفي و روحي كه منجر به اضطراب و مشكلات عصبي در كودك مي شود ( در قسمت قبلي به آن اشاره شد)2ـ استفاده ازتشكچه هاي زنگ دار كه در صورت تماس با اولين قطره ادرار زنگ آن بصدا درمي آيد و موجب بيداري كودك مي شود. استفاده از اين دستگاه باعث مي شود كه ظرف چند هفته يك رفلكس شرطي دركودك ايجاد شود بطوري كه حتي پرشدن مثانه نيزميتواند بتدريج باعث بيدار شدن كودك گردد.
3ـ در روز بايد مايعات زيادي استفاده گردد و به كودك آموزش داد تاحتي الامكان در طول روز ادراركردن را به تاخير اندازد تا حجم مثانه بيشتر شده و در طول شب ديرتر پر گردد، بديهي است ار غروب آفتاب به بعد لازم است مصرف مايعات و غذاها و ميوه هاي آبدار به حداقل برسد و كودك حتما قبل از خوابيدن ادرار كند.
4ـ تشويق طفل هم در انجام اين تمرينات و رعايت دقيق درمانهاي دارويي و غير دارويي بسيار مؤثر است . حتي مي توان كودك را به ازاي هر چند شب كه خيس نمي كند تشويق نمود و در صورت عدم خيس كردن براي مدت طولاني براي وي جايزه اي نيز خريد . (اين مسئله در مورد كودكاني كه در طول روز در لباس خود نم مي زنند نيز صادق است )
5ـ درمانهاي دارويي كه از جمله آنها ايمي پيرامين است . ايمي پيرامين دارويي است كه در درمان تعدادي از ناراحتي هاي روحي و افسردگي بكار مي رود لذا ممكن است شما از مصرف آن اكراه داشته باشيد . اما بايد توجه داشته باشيد تاثير اين دارو جدا از خاصيت ضد افسردگي آن است و از طريق تاثير بر اعصاب مثانه عمل ميكند. لذا مي توانيد بدون دغدغه آنرا مصرف نماييد چرا كه اين دارو عوارضي براي كودك شما ندارد. در 25 تا 40% كودكان بدنبال مصرف اين دارو بهبودي حاصل مي شود اما از آنجائيكه پس از قطع دارو ممكن است شب ادراري مجددا عود نمايد,لازم است اين دارو حداقل براي سه ماه مصرف شود و قطع آن نيز تدريجي باشد . از داروهاي ديگر مي توان از قرص و اسپري بيني دسموپرسين و قرص اكسي بوتينين نام برد كه در موارد خاصي مي تواند مفيد باشد .
6ـ درمانهاي روانپزشكي كه بيشتر در مورد كودكاني بكار مي رود كه از مسايل روحي و رواني زيادي رنج مي برند. درپايان متذكر مي شوم اگر چه شب ادراري سبب ناراحتي خانواده وخود كودك مي گردد اما خوشبختانه در اكثر بچه ها بهبود پذير است و حتي بدون درمان نيز اين عارضه ممكن است برطرف گردد. اما از آنجائيكه شب ادراري ممكن است علامت بسياري از بيماريهاي مهم و جدي در كودك باشد , درمانهاي توصيه شده براي كودك خود را هيچگاه جهت ديگران تجويز نفرماييد چون براي اثبات وجود و يا عدم وجود اين بيماريها , بررسي و معاينه كودكان مبتلا به شب ادراري توسط پزشك حاذق ضروري است
موضوعات مرتبط: کودک
براي کودکان و همچنين والدين آنها، يکي از دردسرسازترين مشکلات تنفسي کودکان که معمولا به دنبال سرماخوردگي و ديگر عفونت هاي دستگاه تنفسي فوقاني URI ايجاد مي شود، سرفه هاي ناراحت کننده اي است که هنگام شب بيشتر مي شود و برنامه خواب کودک و پدر و مادر را به هم مي زند.به همين دليل ، سرفه يکي از شايع ترين علل مراجعه به پزشک اطفال است و پدر و مادرها هم سالانه هزينه هاي هنگفتي براي خريد داروهاي ضدسرفه (OTC بدون نياز به نسخه پزشک) صرف مي کنند.در مطالعه اي که نتايج آن سال 1994 در نشريه JAMA به چاپ رسيد، پژوهشگران دريافتند که 53/7 درصد والدين کودکان 3ساله در 3ماه گذشته براي فرزندان خود از داروهاي OTC کمک گرفته اند که شايع ترين آنها، استامينوفين و داروهاي سرماخوردگي بوده و بديهي است که چنين استفاده گسترده اي از داروهاي سرماخوردگي نمي تواند بدون عوارض جانبي باشد.گروهي رايج از داروهاي مورد استفاده ، داروهاي ضدسرفه نظير ديفن هيدرامين و دکسترومتورفان هستند. با وجود اين که اين داروها تاثير نسبتا خوبي در بزرگسالان دارند ولي پژوهشي که نتايج آن در شماره جولاي ژورنال Pediatric به چاپ رسيده ، اصولا مصرف اين داروها در کودکان را مورد سوال قرار داده و تاثير آنها در مهار سرفه را تنها معادل آب قند دانسته است.«نه دکسترومتورفان و نه ديفن هيدرامين ، هيچيک در کنترل سرفه و بهبود کيفيت خواب کودکان ، مزيتي بر پلاسبو ندارند.»اين مطلبي است که در مقاله بالا، به آن اشاره شده است. دکتر يان.ام.پاول و همکارانش از کالج پزشکي ايالت پنسيلوانيا که مطالعه مزبور را به انجام رسانده اند در اين مقاله مي گويند: «در حال حاضر، فقدان يک دستورالعمل مشخص درباره درمان علامتي کودکاني که به دنبال URI دچار سرفه شده اند، محيطي را فراهم کرده که در آن متخصصان اطفال به وفور اين داروها را تجويز مي کنند، سايتهاي مختلف اينترنتي هر کدام پيشنهادي در اين زمينه ارائه مي کنند و به دنبال آنها، پدر و مادرها هم براي تهيه داروهاي سرکوب کننده سرفه و انواع آنتي هيستامين ها براي بهبود علايم فرزندانشان اقدام مي کنند.»به گفته پژوهشگران ، هدف آنها از انجام اين مطالعه ، اين بود که ببينند آيا مصرف دکسترومتورفان يا شربت ديفن هيدرامين در کودکاني که به دنبال URI دچار سرفه حاد شده اند، تاثيري بر بهبود سرفه هاي شبانه آنها خواهد داشت يا خير؟در اين مطالعه که به صورت دوسوکور انجام شد، يکصد کودک 2 تا 18 سال دچار سرماخوردگي و سرفه هاي شبانه که به طور متوسط 4 روز از بيماري آنها مي گذشت ، در مرکز پزشکي Penn State Hershey مورد مطالعه قرار گرفتند.اين کودکان به 3گروه تقسيم شدند و به ترتيب دکسترومتورفان ، ديفن هيدرامين و پلاسبو دريافت کردند و از والدين آنها خواسته شد، داروها را نيم ساعت پيش از خواب به فرزندانشان بدهند.در شب دوم مصرف داروها، صرف نظر از اين که در کدام گروه قرار داشتند، وضعيت کودکان به طور قابل ملاحظه اي بهتر شده بود و والدين مي گفتند که نه تنها سرفه فرزندشان بهبود يافته بلکه همگي آنها از شروع درمان ، خواب بهتري داشته اند و در واقع نه دکسترومتورفان و نه ديفن هيدرامين ، هيچ يک مزيتي بر پلاسبو نداشتند؛ بعلاوه در گروهي که از دکسترومتورفان استفاده مي کردند، مواردي از بي خوابي به دنبال مصرف دارو گزارش شد و در گروهي که ديفن هيدرامين مصرف کرده بودند، چرت زدن و خواب آلودگي بيشتر ديده مي شد.دکسترومتورفان و ديفن هيدرامين ، هر دو توانايي ايجاد توکسيستي و سميت را دارا هستند. عوارض جانبي دکسترومتورفان عبارت است از:ديستوني ، آنافيلاکسي ، ماستوسيتوز بولوز، وابستگي ، سايکوز، هالوسيناسيون ، آتاکسي ، بي خوابي ، ديابت تيپ يک و مرگ در دوزهاي بالا.اين عوارض بويژه در صورت مصرف همراه با ديگر داروها ديده مي شوند. علاوه بر اينها، دکسترومتورفان ميان نوجوانان مورد abuseنيز قرار مي گيرد.عوارض جانبي ديفن هيدرامين نيز بويژه در صورت مصرف طولاني مدت آن به وجود مي آيد و عبارتست از: خواب آلودگي ، restlessness، اضطراب ، ديستوني ، وابستگي ، سايکوز، ديس آريتمي قلبي ، موج QT طولاني ، رابدوميوليز، تشنج و حتي مرگ.پژوهشگران در اين مقاله تاکيد کرده اند که دکسترومتورفان و ديفن هيدرامين هيچ مزيتي بر پلاسبو در بهبود سرفه هاي شبانه کودکان به دنبال URIو کيفيت خواب آنان ندارد؛ بنابراين همه پزشکان بايد به اين مساله توجه داشته باشند و هنگام تجويز چنين داروهايي ، عوارض جانبي و هزينه آنها را هم مدنظر قرار دهند.در واقع ، سرماخوردگي و علايم آن ، بيشتر اوقات با گذشت زمان و بدون نياز به دارو بهبود مي يابد، ولي اگر اصرار به استفاده از داروهاي سرماخوردگي داريد، بد نيست به توصيه هاي دکتر ورونيکاگان ، متخصص اطفال در گفتگو با WebMD توجه کنيد.وي توصيه مي کند که هنگام تجويز اين داروها يا هنگام خريد داروهاي بدون نسخه از سوي والدين ، داروهايي تجويز شوند که به جاي چند جزئ فعال ، تنها يک جزئ فعال داشته باشند و بيش از 3 روز هم مورد استفاده قرار نگيرند.
موضوعات مرتبط: کودک
بيشفعالي اختلالي است كه در آن كودك داراي علايمي همچون پرتحركي، پر فعاليتي، انجام حركات و عملكرد ناگهاني، كمبود توجه و يا تمركز است.
6 درصد دانشآموزان مقطع ابتدايي تهران داراي اختلال بيشفعالي هستند.
معمولا علايم اين اختلال بعد از 3 سالگي آغاز و معمولا تا قبل از 7 سالگي تشخيص داده ميشود، اظهار كرد: اختلال بيشفعالي از 12 سالگي به بعد تا 20 سالگي رو به بهبود ميرود و درصد كمي از علايم اختلال در بعضي از اين كودكان و نوجوانان تا بزرگسالي ادامه پيدا ميكند.
بيشفعالي در پسران شايعتر از دختران است
وي با بيان اينكه اختلال بيشفعالي در پسران بيشتر از دختران ديده ميشود، خاطرنشان كرد: اين اختلال در پسران 3 تا 5 برابر شايعتر از دختران است.
اختلال بيشفعالي با سه نوع مختلف در كودكان بروز ميكند، توضيح داد: در نخستين نوع از اين اختلال، علاوه بر بيشفعالي، عملكرد تكاني (انجام كارهاي ناگهاني) در كودك ديده ميشود.
دومين و شايعترين اختلال بيشفعالي نوعي است كه در آن بيشفعالي و پر تحركي مشاهده نميشود و كودك فقط داراي علايم مربوط به كمبود توجه و تمركز است كه معمولا اين نوع اختلال ديرتر و در سنين مدرسه تشخيص داده ميشود.
در نوع سوم اختلال بيشفعالي، كودك هم داراي علايم بيشفعالي، عملكردهاي ناگهاني و هم كمبود توجه و تمركز است.
كودك بيشفعال آرام و قرار ندارد
در خصوص علايم باليني اختلال بيشفعالي نوع سوم بايد خاطرنشان كرد: اين كودكان به طور مرتب در حال جنب و جوش هستند و معمولا آرام و قرار ندارند حتي اگر براي تماشاي تلويزيون نشستهاند مرتبا با دستهاي خود بازي ميكنند. اين كودكان در مدرسه به دليل اين كه مرتب در حال حركت هستند غالبا نظم كلاس را بر هم ميريزند.
كودكان بيشفعال حادثه ميآفرينند
اين كودكان اغلب به جاي راه رفتن ميدوند؛ بسيار جسور هستند و دست به كارهاي خطرناكي مانند پريدن از روي بلندي، دست زدن به گاز، چاقو، كبريت و ... ميزنند و بعد از انجام اعمال خطرناك هم عبرت نميگيرند و مرتبا همان اعمال خطرناك را تكرار ميكنند.
اين كودكان موجب آزار دوستان خود ميشوند
اين كودكان بدون هيچ فكر قبلي، دست والدين را در خيابان رها كرده و وسط خيابان ميپرند بدون آنكه عواقب عملشان را فكر كرده باشند و يا مرتبا موجب آزار دوستان و زدن آنها به صورت يكي نمادهاي پرخاشگري ميشوند.
كودكان بيشفعال از انجام تكاليف درسي اجتناب ميكنند
اين كودكان هميشه قادر به پيگيري دستورات نيستند كارهاي خود را نيمه كاره رها ميكنند و به دليل مشكل تمركز، فراموش كار هستند و از انجام اعمالي مانند تكليف درسي كه نياز به تمركز دارد پرهيز و اجتناب ميكنند.
اين كودكان به دليل علايم كم توجهي، وسايل مهد كودك و يا مدرسه خود را مرتب گم ميكنند و در خانه جاي وسايل شخصي خود را فراموش ميكنند و در مدرسه به دليل مشكل توجه و تمركز بيشترين مسئله را در دروس «ديكته» و «رياضي» دارند.
اشتباهات و غلط هاي اين كودكان در دروس رياضي و ديكته كاملا ناشي از بيدقتي آنهاست، غلطهاي املايي شايع در اين كودكان شامل نگذاشتن نقطه، تشديد و دندانه و سركش است و يا يك كلمه را در يك قسمت ديكته درست مينويسند و همان كلمه را ممكن است در جاي ديگر اشتباه بنويسند.
غلطهاي رياضي اين كودكان هم ناشي از بيتوجهي است، تاكيد كرد: اين كودكان علايم رياضي مانند جمع و تفريق را با هم اشتباه ميكنند و يا ممكن است راه حلي را درست بنويسند ولي در زمان نوشتن اشتباه منتقل كنند؛ در هر حال اين كودكان از نظر معلمان، بي انضباط و مداخله گر در صحبتهاي آنان هستند؛ حتي ممكن است اين كودكان در طي ساعت مدرسه چندين بار محل كلاس را ترك كنند.
تشخيص زودرس و درمان به موقع مانع از برچسب زدن به اين كودكان ميشود
تشخيص زودرس و درمان به موقع مانع برچسب زدن به اين كودكان تحت عنوان كودكان شرور، پرخاشگر، فضول، بيتوجه و بي انضباط ميشود.
دارو درماني، رفتار درماني براي كودك يا نوجوان بيشفعال و آموزشهاي رفتاري به والدين از جمله روشهاي درماني اين اختلال است.
درمان دارويي در كنترل علايم اين اختلال بسيار مؤثرست، اين داروها هم علايم پرتحركي و هم علايم مربوط به بيدقتي و كم تمركزي را كنترل ميكند.
داروهاي بيشفعالي در دو نوبت به كودك داده شود
معمولا كودكان دو نوبت در روز بايد از اين داروها استفاده كنند؛ يك نوبت براي حضور در مدرسه و يك نوبت بعدازظهر در منزل براي كنترل رفتارهاي مربوط به پرتحركي و نيز براي افزايش تمركز و انجام تكليف درسي به كودك داده ميشود.
تشخيص و درمان به موقع از بسياري عواقب احتمالي اختلال بيش فعالي در آينده جلوگيري ميكند.
از اختلالات همراه با بيشفعالي ميتوان به اضطراب، افسردگي و كاهش اعتماد به نفس در اين كودكان و نيز اختلالات يادگيري در ديكتهنويسي، روخواني و رياضي اشاره كرد.
موضوعات مرتبط: کودک
نوزادان گريه مي كنند و هيچ راهي براي خلاصي از گريه آنها وجود ندارد. از آنجا كه نوزاد نمي تواند حرف بزند، گريه او ممكن است براي والدينش نگران كننده باشد و از خود بپرسند "از كجا بفهميم مشكلش چيست؟" فهميدن علت گريه نوزاد ممكن است در آغاز دشوار باشد ولي بايد توجه داشت كه قسمت بزرگي از بچه بزرگ كردن آزمون و خطاست و والدين خيلي زود ياد خواهند گرفت كه چگونه نياز هاي كودك خود را پيش بيني كنند. دلايل زير شايع ترين دلايل گريه نوزاد هستند و نوزاد با گريه خود در واقع مي خواهد مشكلش را به شما بفهماند:
چرا كودكتان گريه مي كند
من گرسنه ام
وقتي ياد بگيريد كه نشانه هاي گرسنه بودن كودك خود (مثل نق نق كردن، سر و صدا راه انداختن و دنبال پستان مادر گشتن هنگامي كه او را در آغوش مي گيريد) را بشناسيد مشكلاتتان در سير كردن او قبل از اينكه گريه كند كمتر مي شود. وقتي كودكتان گريه مي كند اول مطمئن شويد كه گرسنه نيست. شير دادن ممكن است سبب قطع گريه كودك نشود ولي اگر مي خواهد همچنان شير بخورد بگذاريد به خوردن ادامه دهد . بعضي اوقات شيرخواران حتي بعد از اينكه شروع به شير خوردن مي كنند به گريه كردن ادامه مي دهند اما شما به شير دادن ادامه دهيد چون هنگاميكه معده اش پر شود از گريه كردن دست بر مي دارد.
پوشكم را عوض كنيد
بعضي كودكان به مجرد اينكه به تعويض پوشك نياز داشته باشند سر و صدايشان در مي آيد اما بعضي ديگر اينطور نيستند. در هر صورت اين هم يكي از دلايل گريه كردن كودك است و خوشبختانه هم فهميدن آن راحت است و هم حل كردن آن.
سردم است؛ گرمم است
كودكان شير خوار دوست دارند لباس زياد و گرم داشته باشند. (بعنوان قاعده هر چند تا كه خودتان لباس پوشيده ايد و از نظر دما احساس راحتي مي كنيد بايد يك لايه بيشتر به كودك شيرخوارتان بپوشانيد.) بنابراين گريه كودك ممكن است به اين علت باشد كه سردش شده است (مثلاً موقعيكه كودك لخت است و شما در حال عوض كردن او هستيد). بهتر است ياد بگيريد كه چطور كودكتان را سريعتر و قبل از اينكه سردش شود عوض كنيد. توجه كنيد كه كودك را زيادي نپوشانيد چون احتمال گريه كردن كودك وقتي كه گرمش است در مقايسه با وقتي كه سردش است كمتر است (اگر هم گريه كند خفيف تر است).
مرا در آغوش بگيريد
كودكان شير خوار آغوش و نوازش زيادي نياز دارند. آنها دوست دارند صورت والدين خود را ببينند، صدايشان را بشنوند، به صداي قلبشان گوش كنند، و حتي مي توانند بوي منحصر بفردشان (بخصوص شير مادر را) تشخيص دهند. بعد از شير خوردن، آروغ زدن و عوض شدن دوست دارند كه شما آنها را در آغوش بگيريد. ممكن است شما فكر كنيد كه با اين كار داريد كودكتان را "لوس" با مي آوريد ولي نگران نباشيد؛ اين مسئله در چند ماه اول زندگي اصلاً مطرح نيست. البته كودكان از نظر اينكه چقدر بخواهند كه شما آنها را در آغوش بگيريد با هم فرق دارند. بعضي از كودكان توجه زيادي را مي طلبند و در مقابل بعضي ديگر مي توانند مدت زيادي آرام بنشينند. اگر كودكتان توجه شما را مي خواهد او را در آغوش بگيريد و يا در كنار خود بگذاريد.
ديگه بسه!
هر چند كودكان شير خوار به توجه زيادي نياز دارند ولي ممكن است دچار "تحريك بيش از حد" نيز بشوند. گاهي كودك بعد از گذراندن يك روز تعطيل در ميان افراد خانواده و بستگان و يا در انتهاي هر روز ظاهراً بدون دليل و بيش از حد طبيعي گريه مي كند. فيلتر كردن تمامي تحريك هاي محيطي (شامل نور، صدا، بغل به بغل شدن) معمولاً براي نوزادان آسان نيست و اين مي تواند سبب خستگي آنها بدليل فعاليت زياد شود. در اين شرايط نوزاد با گريه كردن خود در واقع مي گويد "ديگه بسه!". اين مسئله معمولاً وقتي رخ مي دهد كه كودك خسته است. سعي كنيد كودكتان را به جايي آرام و ساكت ببريد و بعد ببنيد مي توانيد او را بخوابانيد يا نه.
حالم خوب نيست
اگر تازه به كودك خود شير داده ايد و مي دانيد كه راحت هم هست (گاهي كودك ممكن است بخاطر يك مسئله خيلي كوچك و پيش پا افتاده نظير گير كردن يك تار مو دور انگشت پايش و يا تماس مارك لباس با پوستش احساس ناراحتي كند) ولي كودك همچنان گريه مي كند درجه حرارتش را اندازه بگيريد تا مطمئن شويد مريض نيست. گريه ناشي از بيماري معمولاً با گريه ناشي از گرسنگي فرق مي كند و شما خيلي زود اين را مي فهميد.
هيچكدام از موارد بالا
بعضي اوقات دست آخر هم نمي فهميد چرا كودكتان گريه مي كند. بعضي اوقات كودكان گريه مي كنند و بسادگي نمي شود آرامشان كرد. اين گريه كردن ممكن است از چند دقيقه گريه شديد تا كوليك كامل طول بكشد. كوليك عبارتست از گريه غير قابل تسكين بمدت 3 ساعت در روز و حداقل 3 روز در هفته. حتي اگر كودك سه ساعت هم گريه نكند باز هم تحمل اين وضعيت براي والدين سخت است. در صورتيكه علت گريه كودك دلايل بالا نبود راه هاي زير را امتحان كنيد.
علت گريه كودكم را نمي دانم . چكار بايد بكنم ؟
كودك را بپوشانيد و در آغوش بگيريد
نوزادان دوست دارند همان احساس گرما و امنيت درون رحم را تجربه كنند. پس كودكتان را قنداق كنيد و سرش را روي شانه تان بگذاريد. توجه داشته باشيد كه قنداق كردن و در آغوش گرفتن ممكن است براي بعضي كودكان ايجاد محدوديت فيزيكي كند. ممكن است اين كودكان به پستانك يا تكان تكان دادن بهتر جواب دهند.
استفاده از ريتم
نوزاد عادت به شنيدن صداي قلب مادر دارد و يكي از دلايلي هم كه دوست دارد در آغوش و نزديك مادر باشد همين است. ولي به جاي آن مي توانيد براي كودكتان موزيك ملايم بگذاريد و يا برايش لالايي بخوانيد و يا فقط او را كنار يك صداي يكنواخت مثل صداي هواكش قرار دهيد.
تكان تكان دادن
گاهي تنها تكان تكان دادن كودك و راه رفتن مي تواند او را آرام كند. بعضي اوقات هم مي توانيد او را در گهواره و يا Rocking chair بگذاريد و تكان دهيد. گردش با اتومبيل هم مي تواند در اين مواقع كمك كننده باشد.
ماليدن شكم
مالدين پشت يا شكم نوزاد يكي از آرام بخش ترين كارهايي است كه مي توانيد بكنيد بويژه اگر گريه كودك ناشي از گاز روده ها باشد كه در بعضي كودكان كوليكي ديده مي شود.
مكيدن
حتي موقعي كه كودك گرسنه نيست، مكيدن به آرام شدن ضربان قلب كودك، شل شدن معده، و كاهش دست و پا زدن او كمك مي كند. در اين مواقع پستانك بسيار كمك كننده است.
مواظب خودتان هم باشيد
هيچ كودكي تا حالا از گريه كردن نمرده است! ولي گريه كودك مي تواند استرس زيادي به پدر و مادر جديد وارد كند. شما در اين مدت بسيار بي خوابي كشيده ايد و ممكن است ندانيد چكار كنيد. مادران به اندازه كافي به دليل تغييرات هورموني دچار هيجانات هستند. پدران هم ممكن است ندانند كه چه نقشي مي توانند در مراقبت از كودكشان ايفا كنند و اينكه تمام توجه همسرشان به كودك نورسيده است خود استرسي براي آنهاست. حالا كودكي را هم كه در حال گريه كردن است به اين دو نفر اضافه كنيد تا ببينيد كه چگونه بسياري از والدين سرشار از احساس بي كفايتي مي شوند. اگر مطمئنيد كه نياز هاي كودكتان را پاسخ گفته ايد و سعي كرده ايد كه آرامش كنيد ولي همچنان گريه مي كند زمان آن است كه كمي هم به خودتان برسيد تا از پا نيفتيد:
-
كودكتان را روي تخت بگذاريد و بگذاريد مدتي گريه كند (نترسيد هيچ اتفاقي نمي افتد!)
-
از دوستان و بستگانتان راهنمايي بگيريد (حضور مادر بزرگ ها در اين مواقع واقعاً نعمتي است!)
-
كمي استراحت كنيد و بگذاريد فرد ديگري از كودك مراقبت كند.
-
نفس عميق بكشيد.
-
با خودتان تكرار كنيد: "كودك من مشكلي ندارد و گريه صدمه اي به او نمي زند. مشكلش فقط اين است كه نمي تواند بگويد چه مي خواهد."
خوشبختانه كودكان (و والدينشان) بسيار انعطاف پذيرند و حتي بدترين شرايط را نيز بالاخره از سر مي گذرانند. معمولاً از 8 تا 12 ماهگي به بعد كودك بهتر مي تواند خودش را آرام كند و بسياري از اين گريه ها ديگر اتفاق نمي افتد.
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
تجربیات والدین
يك شب كودك ما كه شش ماهه ميباشد شروع به گريه كرد و تا ساعت 4 صبح ادامه داشت و هركاري ميدانستيم انجام داديم اما ارام نشدوقتي مقداري اب به او داديم ارام شد
:. موقع خواب اگه بچه ام گريه كنه اونو با كمك همسرم داخل يك پتو گذاشته وتاب مي دهيم
:. بعضي كودكان از اينكه به چيزي غير از انها طولاني مدت توجه كنيد عصباني ميشوند وگريه ميكنند
:. موقع گريه كردن زياد اگر مطمئن شديد مشكل از گرسنگي و پوشك و دماي بدن بچه نيست. مادر مي تواند آهسته در گوش نوزاد خود ذكر بگوييد مانند صلوات ،آيته الكرسي،دعاي سريع العجابت وهمچنيين موسقي ملايم سنتي ميتوان كار ساز باشد
:. در آوردن لباس هم ميتونه جلوي گريه بچه ها رو بگيره البته بايد هواي اتاق مناسب باشه تا سرما نخورن
:. ريحانه من از خواب بدش مياد
:. نوزادان هميشه به لالايي كردن پدران نيز نياز دارند
:. نوع ماده غذايي كه مادر مي خوره خيلي روي حالات نوزاد تاثيرداره ، خصوصا از لحاظ گرم يا سرد مزاج بودن غذا..
:. گاهي اوقات بغل كردن نوزادو راه رفتن تواءم با حركات موزون ميتونه بچه رو آروم كنه.
:. يكي ازراههاي آروم كردن نوزاد اينه كه ما نوزادمون رو كه 2ماهشو رد كرده :1- روي زمين نشسته پاها رو دراز ميكنيم.2-يك بالش را روي پاهام ميذارم.3-نوزاد رو روي بالش ميخوابانم(به پشت كه كمرش رو ي بالش باشه).4- ضمن اينكه پاهارو آروم تكون ميدم دودست بچه ام رواز مچ به پايين تو دستام نگه ميدارم(بدون فشاردادن به دستهاي بچه).با اينكار دخترم زود آروم ميشه.
:. كودكان حتي نوزادان علاقه دارند كه اطرافيان با انها صحبت كنند فرزندم طاها از 2 ماهگي از اين كار لذت مي برد و با اين كار ارام مي شد.
:. شعر هاي درمضمون خود بچه ها خواندن نيز انهارا ارام مي كند.
:. بعد از شير دادن به نوزاد به پشت نوزاد خود بزنيد
:. از بي خوابي كلافه شده
:. بچه من چهار ماهشه وقتي بد قلقي مكنه بلند ميشوم به طور برعكس بغل مي كنم بطوري كه صورتش به جلو باشه ساكت ميشه.
:. گاهي اوقات بچه براي خوابيدن آشفته مي شود و گريه مي كند .
:. من براي كاهش گريه كودك سه ماهه ام او را در بغل ميگيرم و صلوات ميفرستم
:. نوزاد ما كه5ماهش است وقتي آب ميخواهد گريه ميكند اين آقا محمدسجاد ما خوابش كه مياد بازهم گريه ميكند
:. كودك من بسيار گريه ميكند اما وقتي او را سرگرم مي نمايم ساكت مي شود
:. موقع گريه بچه ام وقتي اونو به پشت بغل كرده و روي شكمش فشار ميارم كاملا ساكت و آروم ميشه
:. در هنگام گريه نوزادتان سعي كنيد گرماي بدن خود را به او منتقل كنيد، اين خود باعث آرامش او مي شود.
:. صداي سشوار و جاروبرقي هميشه بچه من رو آروم مي كرد.
:. صداي جارو برقي براي كاهش شكم درد نوزاد خيلي خوب اسب
:. بچه تا آخر 4 ماهگي گريه مي كندو بعد كم مي شود.
:. بعضي از بچه ها از گذاشتن كلاه روي سرشان آشفته مي شوند
:. براي او وقت خود را خالي كنيد
:. بايد با كودك هم طراز شد يعني با او بچه شوي و با او نيز بزرگ شوي
:. گاهي اوقات استحمام دير به دير نيز مي تواند موجب آشفتگي نوزاد گردد.
موضوعات مرتبط: کودک
برچسبها: گريه كردن كودكان , آرام كردن , كودك , گريه ميكند
چگونه گریه نوزادان را تسکین دهیم؟
نوزادان قادر به صحبت کردن نیستند و بنابراین گریه کردن آنها تنها روش برقراری ارتباط انها برای این است که به شما بگویند چیزی ناراحت کننده برای آنها وجود دارد و به کمک شما نیاز دارند. اما همیشه تشخیص علت گریه نوزادان آسان نیست. شاید این سرشت نوزاد شما باشد که مرتب گریه کند. یا ممکن است به دلیل گرسنگی ، سرما ، گرما و.....باشد . خلاصه اینکه لیست این احتمالات زیاد است و تشخیص آنها سخت.
کودکانی که هر روز به طور مرتب بیش از 3 ساعت گریه می کنند مبتلا به کولیک هستند که علت آنها به طور دقیق شناخته نشده است ولی گریه شدید نوزاد را به همراه دارد. تئوریهای زیادی راجع به علت کولیک بیان شده ، مثل مشکلات گوارشی، حساسیت به نور یا صدا و یا خلق و سرشت خود نوزاد. اما زمانیکه نصف شب بعد از ساعت ها بیداری قادر به آرام کردن نوزاد نباشید ، دیگر مهم نیست که تشخیص شما کولیک باشد یا بی قراری نوزاد و ......شما تنها به دنبال راه حلی برای آرام کردن او خواهید بود. خوشبختانه روشهای آسان و حتی داروهایی برای آرام کردن نوزاد وجود دارد. البته هر نوع روش درمانی نمی تواند برای تسکین بی قراری در هر زمان موثر باشد ، اما تا حد زیادی می تواند به والدین کمک کند.
استفاده از صداهای ملایم و تسکین دهنده:
همان اندازه که صداهای مهیب و ناخوشایند گریه نوزادان را به همراه دارد ، صداهای ملایم و تسکین دهنده نیز باعث توقف گریه نوزاد می شود. نوزادان 9 ماه را در رحم مادر به سر برده اند و به صدای ثابت قلب مادر و یا سایر صداهای بطنی عادت کرده اند . بنابراین خیلی از نوزادان به کمک صداهای یکنواخت و ثابت آرام می گیرند، به خصوص صداهایی مشابه صداهای موجود در بطن مادر. کودک شما ممکن است با گوش دادن به )white noise machine دستگاه های چند بسامدی(
باصدای قلب مادر آرام گیرد یا حتی با گوش دادن به صدای دستگاه های خانگی نظیر صدای ماشین ظرفشویی یا رخت شویی. بنابر این اگر احساس می کنید کودک شما نسبت به بعضی از صداها حساس هستند و گریه آنها را تسکین می دهد ، آن صداها را ضبط کرده تا هر زمان کودک شما بی قرار شده با گوش دادن به آنها تسکین یابد. نوزادان همچنین دوست دارند که صدای کسانی که دوستشان دارند را بشنوند، مثل صدای لالای مادر یا زمزمه های آرام او.
گریپ واتر:
گریپ واتر نوعی دارو است که برای درمان کولیک نوزادان استفاده می شود و به طور سنتی می توان در خانه تهیه کرد، به کمک ترکیبات شوید، بیکربنات و الکل. هم اکنون اکثر داروخانه ها این محلول را که بوسیله متخصصین اطفال پیشنهاد شده و فاقد الکل است می فروشند.این ترکیب دارویی حاوی گیاهانی است که باعث تسکین درد شکم می شود مثل زنجبیل، شوید ورازیانه. البته اگر چه این دارو برای تسکین گریه نوزادان موثر است اما مهم است بدانید که توسط سازمان غذا و دارو درست نمی شود . و ممکن است به احتمال بسیار کم نوزاد نسبت به بعضی از ترکیبات آن آلرژی داشته باشد.
تکان آرام:
آیا تاکنون تجربه کرده اید که هر زمان کودکان را بلند کرده و راه بروید آرام می شوند ، اگر چنین است کودک شما با این روش آسان آرام می گیرد. بسیاری از گریه نوزادان با تکانهای ریتمیک و ملایم مثل قرار گرفتن د رصندلی های تکانشی، ننو و .... . همچنین می توانید نوزاد را بغل کرده و راه بروید یا با ماشین مدتی او را بچرخانید تا آرام شود. اما مراقب باشید که نوزاد را در جای مناسب وامن ماشین قرار دهید. مقدار حرکت به منظور تسکین نوزادان متفاوت است. بنابراین باید روشهای مختلفی را امتحان کنید. بعضی از والدین دریافته اند که قرار دادن نوزاد روی دستگاه ظرفشویی یا رختشوی روشن، می تواند آنها را آرام کند، تنها باید مراقب باشید که از آنها فاصله نگیرید، زیرا ممکن است د راثر تکان خوردن بیافتند.
تماس های آرام کننده:
بعد از 9 ماه زندگی در یک محیط گرم و تاریک و از همه مهمتر آرام ، قدم گذاشتن به این دنیا ترسناک و نگران کننده است. بنابراین در بعضی موارد می توانید محیط رحم را برای نوزاد خود فراهم کنید تا آرام گیرد. مثلا قنداق کردن نوزاد یا قرار دادن او در لفافه ایی که ایجاد محیط گرم و دنج کند (محیطی برای نوزدا که فضای کافی برای تکان خوردن نداشته باشد درست مثل رحم)می تواند محیط رحم را برای نوزاد تداعی کند.نواختن آرام بر پشت کودک یا قرار دادن او روی بدنتا ن به گونه ای که صدای قلب شما را بشنود یا قراردادن او در کیف نوزاد و حمل کردن او با خود به گونه ای که به شما بسیار نزدیک باشد ، می تواند آرامش و امنیت را برای او فراهم کند.
حمام آب گرم نیز می تواند موثر باشد، زیرا بسیاری از نوزادان از تماس آب گرم با بدنشان لذت می برند.
ترکیبی از روشها:
در بعضی از موارد یکی ا ز روشها ی گفته شده کارساز است و در بعضی موارد به کاربردن ترکیبی از تکنیک ها. بستگی به نوزاد شما دارد و علت ناراحتی او
- قنداق کردن
- خواباندن نوزاد روی شکم
- ایجاد صداهای آرام و یکنواخت مثل ششششششش
- تاب دادن نوزاد
- مکیدن (شیر دادن به نوزاد یا قرار دادن پستانک در دهان او)
صرف نظر از تکنیک هایی که به کار می برید ، به خاطر داشته باشید که در تمام مدتی که سعی می کنید نوزاد را آرام کنید ، آرامش خود را حفظ کنید تا توفیق بیشتری یابید. اگر احساس می کنید که قادر به انجام این کار نیستید و ممکن است در اوج ناامیدی و ناکامی به نوزاد آسیب وارد کنید سریعا از کسی کمک طلبید.
موضوعات مرتبط: کودک
1) www.city.toronto.on.ca/health/breastfeeding/breast_feeding.htm
2) www.breastfeedingonline.com
3) www.americanbaby.com/home/breastfeeding.html
5) www.4woman.gov/Breasfeeding
ب) کتاب های مربوط به تغذیه نوزاد با شیر مادر :
1- " چهل نکته کلیدی برای شیر دادن به نوزاد"
نویسندگان : دکتر ویلیام سیر و مارتا سیر
مترجم : دکتر جواد میدانی
2- " تغذیه، رشد و رفتار شیرخوار در سال اول زندگی "
تالیف : دکتر مینو فروزانی
انتشارات چهر
3- " تغذیه دوران شیردهی "
تالیف : دکتر مینو فروزانی
انتشارات چهر
4- " راهنمای کاربردی برای تغذیه و مراقبت کودک "
نویسنده : شانتی گوش
مترجمان : حسن مظفری خسروی ، فرزاد شیدفر ، محمد حسن افتخاری
با نظارت و ویرایش دکتر سید علی کشاورز
انتشارات چهر
5- " تغذیه و تربیت کودک "
نویسندگان : دکتر بنیامین اسپاک ، دکتر استیون ج. پارکر
مترجمان : زهرا سید عرب ، دکتر آناهیتا حمیدی
انتشارات میلاد
6- " توصیه های عملی پزشکی برای مراقبت از کودک از تولد تا یک سالگی "
ترجمه و تالیف : دکتر علیرضا مدرس
7- " دنیای شیرین بچه داری ( تغذیه و پرورش و نگهداری کودک از تولد تا پنج سالگی ) "
نویسنده : لورانس پرنو
مترجم : لیلی سازگار
موضوعات مرتبط: کودک
عشقی مادرانه یا رنجی بیشمار؟

نقش مادرانه دختران خردسال برای همگان آشناست ، دخترکی که با مهر سرشار مادرانه عروسکش را در آغوش می فشارد ، در خیال کودکانه اش او را از شیره جانش می نوشاند ، شبها آن عروسک بی جان را که با مهر و خیال به هم آمیخته او جان گرفته است در بستر ودر آغوش خود می خواباند ، همه وهمه حکایت از روح مادرانه مواجی دارد که در نهاد هر دختر و زنی نهاده شده است . پسران هم از این موهبت بی بهره نیستند ، اگر پسر بچه کوچکی را به حال خود رها کرده و دست و پای او را با قواعد مردانه و بزرگسالانه نبندند ، او نیز با بازی با عروسک خواهرش ، پدربودن را تمرین می کند . این حس شاید ناشی از نیاز انسان به زایا بودن است که در نهاد هر انسانی اعم از کودک و بزرگسال وجود دارد . البته بعضی فرهنگها نظیر فرهنگ ما به این حس ونیاز دامن می زنند ، در کشور ما برخلاف کشور های صنعتی و پیشرفته که شمار زیادی از زوج های جوان هیچ تمایلی برای فرزند دار شدن ندارند، یکی از دلایل عمده جوانان برای ازدواج ، تشکیل خانواده ای گرم با تعدادی فرزندان زیبا و دوست داشتنی است . در کشور ما اگر خانواده ای متشکل از یک زوج جوان ، فاقد نوزاد و یا کودکی باشد همواره با بهت و گاه دلسوزی آشکار نگریسته می شود . ولی با تمام تفاوتهایی که در کشورهای مختلف در این زمینه وجود دارد آنچه مسلم است آن که ، مسئولیت اساسی کودکان حداقل در سه ساله اول زندگی به عهده مادران است . دوره بارداری 9 ماهه و دوره شیردهی 2 ساله ( البته در کشور ما ؛ در کشورهای صنعتی این دوره تنها 6 ماه است) خود بیانگر سهم عمده مادر در پرورش فرزند است . البته در بعضی ازکشورها از مجاری قانونی پدران را موظف به ارائه کمک به مادران جوان می کنند ، و حتی در خبرها خواندیم که در یکی از کشورهای اروپایی برای پدرانی که صاحب نوزادی شده اند دوره مرخصی طولانی مدت ،( نظیر مرخصی زایمان زنان شاغل در کشورمان ) درنظر گرفته اند . این همه مادری را برای زنان نه به کاری طاقت فرسا که همه ساعات و روز زن را در بر می گیرد ، که کاری عاشقانه و به راستی مادرانه بدل می کند .
ولی آیا در کشور ما نیز چنین است ، در آستانه روز جهانی شیرمادر بهتر است به قوانینی که در کشور ما سعی دارد مادری و اشتغال را در زنان شاغل با یکدیگر آشتی دهد ، نگاهی بیندازیم و به بررسی این قوانین بنشینیم . هر زن شاغل در کشور ما بعد از زایمان می تواند از مرخصی استحقاقی زایمان بهره بگیرد . مصوبه های هیات وزیران 12/06/1374 ذیل آیین نامه مرخصی ها اذعان دارد : ماده 26- به بانوان باردار برای هر بار وضع حمل تا سه فرزند ، سه ماه معذوریت و برای فرزند چهارم به بعد ، دو ماه معذوریت و برای وضع حمل دوقلو ، چهارماه و برای وضع حمل دو قلو به بالا یک سال معذوریت با استفاده از حقوق و فوق العاده های مربوط داده می شود . معذوریت وضع حمل جز مرخصی استعلاجی محسوب می شود و تشخیص تاریخ شروع آن بر عهده پزشک معالج است ." در مصوبه هیات وزیران به تاریخ 21/09/1375 و ذیل" آیین نامه قانون ترویج تغذیه با شیر مادر و حمایت از مادران در دوران شیردهی " اذعان شده است : " ماده 3- اعطای چهارمین ماه مرخصی زایمان منوط به گواهی پزشک متخصص اطفال یا پزشک مرکز بهداشتی – درمانی ( شهری – روستایی ) همراه با شناسنامه نوزاد شیرخوار ( برای احراز عدم استفاده از شیر خشک ) است "
چنان که ملاحظه می شود اعطای مرخصی زایمان برای مادران شاغل در صورتیکه خود نوزاد خود را بدون استفاده از شیرخشک تغذیه کنند حداکثر 4 ماه اعلام شده است ولی در وصورتی که مادر کودکش را با شیرخشک تغذیه کند 3 ماه ، در زایمان های توامان 5 ماه و بیش از آن یک سال مقرر شده است . با توجه به اینکه زایمان های دو قلو و بیش از جز موارد نادر است ما تنها به مادرانی می پردازیم که نوزادان خود را با شیر خود و یا با شیر خشک تغذیه می کنند .
با توجه به اینکه علم پزشکی جدید حداقل سن شیرخوارگی نوزاد و استفاده از شیرمادر را 6 ماه اعلام می کند و توصیه های پزشکی برای شروع غذاهای کمکی در نوزادان پس از شش ماهگی آغاز می شود ، به نظر می رسد در این زمینه در قوانین کشور ما (که حمایت از مادران شیرده در جهت ترویج تغذیه با شیر مادر یکی از مواد قانونی است )نوعی کاستی وجود دارد ، به نظر می رسد قانونگذاران در این زمینه حداقل ها را در نظر داشته اند . مادر شاغلی را کودک شیرخوار دارد در نظر مجسم کنید ،از سویی مرخصی چهارماهه زایمان روبه اتمام است و از سوی دیگر پزشک استفاده از غذاهای کمکی را برای کودک تجویز نکرده است در این صورت مادربا کودک شیرخوارش و با کار تمام وقت چه باید بکند ؟
علی الظاهر در این زمینه نیز قانون راهکاری در نظر گرفته و آن استفاده از مرخصی های ساعتی برای مادران شیرده است : " حق استفاده از مرخصی ساعتی شیر ویژه مادرانی كه فرزندان شیرخوار دارند ( مصوب هیات عمومی دیوان عدالت اداری به تاریخ : 24/1/1382) قانونگذار بشرح تبصره یك ماده 3 قانون ترویج تغذیه با شیر مادر و حمایت از مادران در دوران شیردهی مصوب 1374 حق استفاده از یك ساعت مرخصی در هر روز را برای مادران شیرده تا20 ماهگی كودك به رسمیت شناخته"است .
مادر شیرده می تواند در هر روز یک ساعت مرخصی ساعتی دریافت کرده و به تغذیه کودک خود بپردازد ؛ ولی استفاده از این تسهیلات نیازمند وجود مراکزی نظیر مهدکودک ها در جوار محل کار مادران شیرده است که قانون این مسئله را نیز پیش بینی کرده است : " و به موجب ماده 4 قانون مزبور به منظور تحقق این امر واحدهای دولتی را موظف به ایجاد تسهیلات مناسب برای تغذیه شیرخوارگان با شیر مادر در جوار محل كار كاركنان زن نموده است " بر اساس نص صریح قانون ، وزارتخانه ها ، مؤسسات و شركتهای دولتی موظفند متناسب با تعداد مادرانی که فرزند خود را شیر می دهند محل مناسبی را بدین امر اختصاص دهند .
چنانکه به نظر می آید از نظر قانونی تسهیلاتی هر چند به صورت حداقلی برای بانوان شاغل که فرزند شیرخوار دارند درنظر گرفته شده است ، ولی متاسفانه یکی از ویژگی های کشور ما داشتن قوانین خوب ، تنها وتنها در کتاب های قانون است . بسیاری از مراکز دولتی و غیر دولتی از در اختیار گذاشتن مکانی برای تغذیه کودکان شیرخوار امتناع می کنند . البته این امتناع با قرار قبلی و یا به اصطلاح عامدانه نیست ، اساساً در کشور ما مشکلات زنان شاغل جز اهم مشکلات در نظر گرفته نمی شود و لذا یک نهاد دولتی یا خصوص که با کمبود فضا روبروست ، صد البته از ایجاد مکانی برای بانوان شیرده سرباز می زند . ازسوی دیگر آیا میزان یک ساعت مرخصی ساعتی در روز برای تغذیه یک نوزاد 4 یا 5 ماهه که کاملاً به شیر مادر وابسته است کافی است ؟ آیا مادران در این شرایط به ناچار استفاده از غذاهای کمکی را زودتر از موعد مقرر شروع نخواهند کرد ؟ و آیا این امر برای کودکان شیرخوار عوارضی در بر نخواهد داشت ؟ چنانکه همه می دانیم تغذیه با شیر مادر باعث ایجاد ایمنی در کودک می شود ؛ آیا نقصان در تغذیه با شیر مادر در کودک مادر شاغل زمینه ابتلای آنان را به بیماری ها را فراهم نمی کند ؟ آیا نبود مراکز نگهدارینوزادان و کودکان در جوار محل کار مادران را ناچار نمی سازد که کودک خود را به مراکزی که ازمیزان رسیدگی آنان به کودک مطمئن نیست ، بسپارد؟ .و بسیاری سوالات و آیاهای دیگر . دراین گونه مواقع بسیاری از بانوان شاغل به دلیل فشارهای وارده ، بیماری های فراوان کودک به ناچار دست از فعالیت اجتماعی شسته ، خانه نشین می شوند .
در کشور ما نهادهای تبلیغی بسیاری بر این امر که خانه داری وتربیت کودکان ازاهم وظایف یک زن است داد سخن می دهند ، از سوی دیگر با توجه به ساختار دینی حکومت در کشور ما دولت و دولتمردان نیز به طور ضمنی بر این امر تاکید می ورزند ، با این همه جای این سوال است که تربیت کودکان وظیفه زن و حضور فعال در جامعه حق انسانی اوست ، چرا دولتمردان و قانونگذاران ما که طی مواد قانونی بر حمایت از مادران تاکید می ورزند اندکی از این حداقل پا را فراتر نمی نهند تا خیل عظیم مادران شیرده و شاغل را از فشارهای ناشی از کاربیرون و مسئولیت های درون خانه رها ساخته و میان وظایف زنان به عنوان مادر و همسر و حقوق آنان به عنوان یک انسان آشتی برقرار کنند تا کار بدانجا نرسد که بانویی شاغل یکی از این دو را فدای دیگری کند. ؟؟!
در صورت حل این مشکلات به راستی می توان تغذیه با شیر مادر را کاری عاشقانه دانست عشقی که هدیه الهی به زن است تا در آفرینندگی خدا شریک باشد ، و با ادامه همین وضع این عشق و مهر مادرانه به اعمال شاقه یا رنجی بسیار بیشتر شبیه خواهدبود .
موضوعات مرتبط: کودک

شیر مادر از بزرگ ترین موهبت های الهی است. سیستم تولید شیر در بدن، جاری شدن آن از سینه مادر و تطابق آن با نیاز نوزاد آنقدر دقیق ، جالب و حساب شده است که ناخود آگاه می گوییم "جلّ الخالق". مثلا اگر کودکی پیش از موعد متولد شود، شیر مادر خود به خود متناسب با نیازهای کودک تغییر می کند. پروتئین آن بالاتر می رود و مواد ضد میکروبی آن به دلیل ضعف سیستم دفاعی بدن کودک بیشتر می شود.
روند رشد سینه ها در دوران بارداری، تولید شیر در سینه و جاری شدن شیر در اثر مکیدن نوزاد، آنقدر دقیق و پیچیده است که دانستن آن برای هر مادری لذت بخش خواهد بود. این که چگونه در اثر مکیدن نوزاد هورمون های خاصی در بدن مادر ترشح می شود و مغز فرمان جریان یافتن شیر را صادر می کند و همزمان تولید شیر در سینه بیشتر و بیشتر می شود.
شیر انسان به گونه ای تولید می شود که کلیه نیازهای کودک را تا 6 ماهگی تامین می کند و دقیقاً مطابق با سیستم بدنی نوزاد است.
لاکتوز یا قند شیر در شیر مادر بیشتر از شیر گاو است، چون آنزیم های هضم کننده لاکتوز در بدن نوزاد در حد بالغین است.
چربی شیر مادر نیز بیشتر است. علاوه بر آن شیر مادر حاوی چربی هایی به نام چربی های ضروری (اسید لینولئیک) است که در شیر گاو خیلی کمتر است و وجود این چربی برای رشد نوزاد بسیار حیاتی است.
پروتئین شیر انسان یک سوم شیر گاو است و این از مزیت های شیر انسان است، زیرا در ابتدای تولد، بدن نوزاد آنزیم های کافی برای هضم مقدار زیادی پروتئین را ندارد و کلیه ی او توان دفع مقدار زیادی مواد زائد ناشی از سوختن پروتئین را ندارد؛ پس پروتئین زیاد شیر گاو برای یک نوزاد آزار دهنده است. در عین حال ترکیب اسیدهای آمینه (اجزای تشکیل دهنده پروتئین) در پروتئین شیر مادر به گونه خاصی است. مثلاً در بدن نوزاد سیستم تولید اسید آمینه سیستئین از متیونین کامل نشده و شیر مادر این حالت را جبران می کند، چون شیر مادر نسبت به شیر گاو سیستئین بیشتر و متیونین کمتری دارد و یا اینکه نوع پروتئین شیر مادر به گونه ای است که به سرعت تبدیل به لخته های قابل هضم می شود تا سریعاً در بدن نوزاد هضم و جذب شود، ولی این خاصیت در شیر گاو کمتر است.
از نظر املاح، شیر مادر نسبت به شیر گاو حاوی آهن کمتری است. ولی نکته بسیار جالب این است که این آهن در یک پوشش پروتئینی قرار دارد که جذب آن را چند برابر می کند؛ در نتیجه هم آهن از دسترس باکتری های موذی که قصد استفاده آن را دارند خارج می شود و هم جذب آن چند برابر جذب آهن شیر گاو می شود. از نظر املاح ، شیر مادر تامین کننده تمام نیازهای نوزاد تا 6 ماهگی است.
یکی از مزایای بسیار مهم شیر مادر وجود مواد ضد میکروبی فراوان است .
در شیر مادر موادی موجود است که از رشد میکروارگانسیم ها در روده نوزاد جلوگیری می کند و یا جذب بدن نوزاد شده و مقاومت بدن کودک را افزایش می دهد. از این رو کودکی که منحصراً با شیر مادر تغذیه شده ، به ندرت امکان دارد تا شروع تغذیه تکمیلی دچار اسهال یا دیگر بیماری های میکروبی شود.
این فاکتورها (مثل ایمونوگلوبولین ها) یا در شیر گاو خیلی کمتر از شیر مادر است و یا اصلاً وجود ندارد. از این رو شیر مادر هم از نظر غذایی برای کودک بهتر است و هم از نظر حفظ ایمنی بدن.
تماس نزدیک پوست بدن مادر با کودک که اصطلاحاً bonding نامیده می شود، محبت مادر و فرزند را بسیار افزایش می دهد و کودک با صدای لالایی پر از محبت قلب مادر به خواب می رود.
موضوعات مرتبط: کودک
تمامی موارد زیر، باورهای غلطیاست که بعضی افراد در مورد شیر مادر و نحوه شیردهی به نوزاد از سینه مادر، به آنها اعتقاد دارند.
- نداشتن شیر یک مسئله ارثی و خانوادگی است.
- شیر خشک به دلیل داشتن ویتامین و املاح اضافه شده به آن، از شیر مادر بهتر است.
- مادری که شیرخوار دو قلو، نارس یا کم وزن دارد نمی تواند شیر بدهد.
- سینه کوچک نمی تواند شیر کافی تولید کند.
- شیردهی باعث تغییر شکل سینه ها می شود.
- شیردادن موجب بد فرم شدن شکل و اندام مادر می شود.
- آغوز یا کلستروم1 برای تغذیه نوزاد مناسب نیست.
- شیر اگر در سینه بماند فاسد می شود.
- تا چند روز بعد از زایمان نباید به نوزاد شیرداد تا شیر ترشح و جمع شود.
- قبل از تغذیه با سینه، اول باید آب قند یا آب ساده به نوزاد داده شود.
- مادر بیمار نباید شیر بدهد.
- شیر خواران هنگام ابتلا به بیماری نباید از شیر مادر تغذیه شوند.
- شیر خواران سالم که با شیر مادر تغذیه می شوند، در هوای گرم نیاز به آب اضافی دارند.
- بیدار شدن شیرخوار در شب، زود به زود شیر خوردن نوزاد و گریه و بی قراری کودک، دلیل ناکافی بودن شیر مادر است.
- شیر مادر برای شیر خوار مبتلا به زردی مناسب نیست.
- شیر بعضی مادران رقیق و آبکی است.
- شیرمادر به شیرخوار نمی سازد.
- مدفوع شیرخوارانی که شیر مادر می خورند، باید شبیه مدفوع کودکی باشد که با شیر خشک تغذیه می شود.
- هر چه فاصله دو بار شیردهی بیشتر باشد، شیر بیشتری تولید و ذخیره می شود.
- آشامیدن مایعات زیاد، میزان شیر را افزایش می دهد.
- غذاهایی که اصطلاحاً به عنوان گرم یا سرد شناخته شده اند، در افزایش یا کاهش شیر تاثیر دارند.
- مادر شیرده باید از رژیم خاصی پیروی کند تا شیر داشته باشد یا از خوردن بعضی غذاها خودداری نماید.
- امکان افزایش شیر مادر وجود ندارد.
- ترک خوردن نوک سینه، مانع شیردادن است.
- در صورت وجود و یا لمس توده ای در سینه (مجرای بسته) شیر دادن باید قطع شود.
- مادری که سینه اش به ماستیت2 یا آبسه مبتلا است نباید شیر بدهد.
- عادت ماهیانه مادر بر شیر او تاثیر می گذارد.
- مادر شیرده اگر حامله شد باید شیردهی را قطع کند.
- روابط جنسی بر شیردهی مادر اثر می گذارد.
- شیرخوار باید طبق جدول زمان بندی شده تغذیه شود.
- مدت تغذیه با سینه باید محدود باشد.
- شیردهی طولانی مدت، ایجاد وابستگی می کند.
- آنتی بیوتیک ها شیر مادر را کم می کنند.
- قرص های جلوگیری از بارداری بر شیردهی اثر ندارد.
- اگر مادری دارو مصرف می کند، نباید شیر بدهد.
- قبل از هر بار شیردادن، باید سینه ها را با آب و صابون شست.
- اگر شیر مادری خشک شد، دیگر امکان برگشت شیر وجود ندارد.
- کار مادر در خارج از منزل مانع شیردهی است و باید تغذیه مصنوعی را شروع کند.
- تغذیه با شیر خشک آسان تر از تغذیه با شیر مادر است.
موضوعات مرتبط: کودک

یکی از مشکلات اساسی در تغذیه نوزاد با شیر مادر، مسئله اشتغال زنان است. کار بیرون از منزل، فرصت مادر را برای شیردهی و انجام سایر فعالیت های مراقبت از کودک محدود می کند. مطالعات نشان داده است که پس از زایمان، مقدار شیر در مادران شاغل مانند غیر شاغلین است، اما پس از گذشت چندین ماه این میزان در مادران شاغل کاهش چشمگیری می یابد.
چرا؟
کاهش شیر می تواند به دلیل اطلاعات کم مادر در مورد نحوه شیردهی، خستگی و کمبود وقت مادر، تبلیغات متعدد در مورد تغذیه با بطری، نگرانی در مورد بی قراری کودک و... باشد.
این الگوی تغذیه ای، سلامت هر دو نفر یعنی مادر و کودک را حفظ می کند. مثلاً مادر می تواند با شیردهی منظم، مدت آمنوره ( عادت ماهیانه نشدن) را افزایش دهد ، در نتیجه احتمال باردار شدن مجدد خیلی کم می شود .
مادران شاغل در مدت شیردهی، به توجه خاص و حمایت خانواده و جامعه نیاز دارند. لازم است در محل کار زنان کارمند تسهیلاتی ایجاد شود تا شیردهی آنان در کنار کارشان ادامه یابد. مثلاً افزایش مدت مرخصی زایمان ، تاسیس شیرخوارگاه در جوار محل کار مادران و ... . ولی اگر این امکانات را نداشتیم وخواستیم شیردهی را ادامه دهیم چه باید کنیم؟
اولین کار ،انتخاب روش مراقبت از کودک
با شروع کار، مادر باید تصمیم بگیرد که مراقبت و نگهداری از کودک توسط چه کسی انجام شود: مادربزرگ، پدر ( با تنظیم ساعات کارش با ساعت کار مادر)، پرستار بچه، مهد کودک و ... و روشی را انتخاب کند که در زمان دوری از کودک، هر دو احساس آرامش کنند. بهترین کار، گذاشتن کودک در شیرخوارگاه نزدیک محل کار مادر است که امکان تغذیه از سینه مادر هر دو ساعت یک بار وجود داشته باشد. اگر قرار شد فردی از کودک در منزل مراقبت کند، بهتر است مادر یک هفته قبل از برگشت به کار، با پرستار کودک آشنا شده و در طی آن هفته کودک را برای مدت کوتاهی به او بسپارد. بدین ترتیب کودک یک مرتبه با فرد و محیطی ناآشنا روبرو نمی شود و استرس مادر نیز در روزهای شروع کار کمتر خواهد بود. اگر مادر بایک کارشناس تغذیه یا یک ماما در مورد نحوه نگهداری و تغذیه کودک مشاوره کند، اطلاعات مفیدی به دست خواهد آورد و می تواند بهترین راه را انتخاب کند.
انتخاب روش تغذیه کودک
اگر سن کودک بالای شش ماه است می توان در زمان غیبت مادر با غذاهای کمکی و با استفاده از قاشق و فنجان به او غذا داد. چنانچه کودک از شیر مادر تغذیه می کند و سن او زیر شش ماه است و امکان بردن او به محل کار و استفاده از فرصت های مناسب شیردهی برای مادر وجود ندارد، بهتر است مادر شیر خود را بدوشد و پرستار کودک در عدم حضور مادر، شیر را به کودک بدهد.
توصیه های لازم برای حفظ تولید شیر کافی
مادران شاغل معمولا نگران هستند مبادا شیرشان کم شود و نتوانند شیردهی را ادامه دهند . توصیه هایی که می تواند در این زمینه به این دسته از مادران کمک نماید، عبارتند از:
1- تغذیه انحصاری شیرخوار با شیر مادر یعنی مادر در 6-4 ماه اول بعد از تولد نوزاد، فقط شیر خودش را به کودک بدهد و با این فکر که نخواهد توانست درآینده به طور منظم به کودک شیر دهد، نبایستی در این دوران به تغذیه مصنوعی کودک بپردازد، زیرا در این صورت کودک به این نوع تغذیه عادت کرده و کمتر شیر مادر را خواهد خورد. توصیه می کنیم حتی برای تغذیه با شیر خشک، 2-1 روز قبل از شروع به کار، کودک را با شیر مادر تغذیه کنید، به ویژه در دو ماه اول بعد از تولد که بحرانی ترین مرحله زندگی کودک است.
2- هر موقع که مادر در خانه است( تعطیلات و شب ها) کودک را بیشتر با شیر خود تغذیه کند.
3- زمانی که مادر در منزل است، می تواند با همکاری خانواده، زمان بیشتری به دوشیدن شیر اختصاص دهد و در محل کار نیز دو بار در یک مکان مناسب شیرش را بدوشد ودر یک ظرف پلاستیکی تمیز در جا یخی نگهداری کند تا پرستار کودک در زمان لازم آن را گرم کرده و به کودک بدهد.
موضوعات مرتبط: کودک

در اینجا چند نمونه از سئوالاتی که مادران در مورد شیر خود و چگونگی شیردهی مطرح می کنند، ذکر می شود :
1. بعد از زایمان و مرخص شدن از بیمارستان، چه موقع بایستی نوزاد را برای معاینه مجدد به آنجا آورد؟
یک تا دو روز بعد از مرخص شدن از بیمارستان، بایستی نوزاد توسط پرستار یا ماما یا مشاور شیردهی یا دکتر معاینه شود. دومین معاینه نوزاد نیز 7 روز بعد از تولد است. این معاینه دوم بایستی توسط پزشک شما صورت گیرد.
2. شیر دهی از سینه چه موقع بایستی شروع شود؟ آیا این مقدار شیر برای نوزاد کافی است؟
در اولین روزهای بعد از تولد، شیر رقیق و آبکی بنام کلستروم یا آغوز از سینه مادر ترشح می شود. بعد از 5-3 روز سینه های شما پرتر شده و شروع به ساخت شیر اصلی می کنند. اگر نوزاد در دفعات بیشتری شیر بنوشد و بهتر سینه را بمکد، شیر بیشتری در سینه ها ساخته می شود. البته اغلب مادران، بیش از مقداری که نوزاد سیر شود، شیر دارند.
3. جهش رشد چیست؟
جهش رشد زمانی است که نوزاد به سرعت رشد می کند و به شیر بیشتری نیاز دارد. مواقعی که جهش رشد در نوزاد صورت می گیرد شامل : 3 هفتگی، 6هفتگی، 3ماهگی و 6 ماهگی است که اغلب چندین روز طول می کشد و سینه شما در این مواقع، برای تغذیه نوزاد به اندازه کافی شیر تولید می کند.
4. چه علائمی نشان می دهد که نوزاد گرسنه است؟
با مشاهده این علائم مشخص می شود که نوزاد گرسنه است:
- وقتی که نوزاد می خواهد برای شیرخوردن از خواب بیدار شود، چشمانش زیر پلک به سرعت حرکت می کنند.
- دهانش را لیس زده و می مکد.
- دستش را به دهانش می برد.
- بدنش را می کشد (منبسط می کند) و زیاد تکان می خورد.
- صداهای آهسته ای از خود در می آورد.
بنابراین بهتر است با مشاهده این علائم و قبل از اینکه نوزاد با صدای بلند گریه کند و ناراحت شود، به نوزاد خود شیر دهید.
5. آیا جاری شدن آب از دهان نوزاد، طبیعی است؟
آمدن آب از دهان نوزاد بعد از شیرخوردن یا موقع آروغ زدن، طبیعی است. این مورد، هیچ مشکلی نیست و نشان می دهد نوزاد به قدر کافی، شیر خورده است. معمولاً بعد از 6-4 ماهگی این مسئله کمتر می شود.
6. تغذیه با شیرمادر بایستی تا چه زمانی ادامه داشته باشد؟
این موضوع مربوط به خود مادر است. سازمان بهداشت جهانی(WHO) توصیه می کند نوزاد تا 6 ماهگی بایستی فقط با شیرمادر تغذیه شود. بعد از 6 ماهگی می توان به همراه شیرمادر، غذای تکمیلی را نیز شروع کرد و مادر تا پایان 2 سالگی می تواند به همراه سایر غذاها، به کودک خود شیر نیز بدهد. اما ممکن است بعضی مادران حتی بیشتر از این مدت، به کودک خود شیر دهند. بنابراین نمی توان زمان دقیقی برای قطع شیرمادر، در نظر گرفت.
7. آیا بایستی به نوزاد مکمل ویتامینی هم داد؟
در حال حاضر توصیه می شود قطره مولتی ویتامین( ویتامینA+D ) به تمام نوزادانی که تنها شیرمادر را می خورند (شش ماه اول) داده شود، چون شیرمادر به اندازه کافی ویتامینD را برای نوزاد تأمین نمی کند.
8. اگر مادر مریض باشد یا دارو مصرف کند، آیا شیر دادن به نوزاد از سینه اشکالی دارد؟
در بیشترموارد، ادامه شیردهی در این مواقع ایرادی ندارد و می توان به نوزاد شیر داد.
9. مادر در دوران شیردهی چه چیزهایی باید بخورد؟ آیا غذاهایی وجود دارد که نبایستی در این دوران مصرف شوند؟
تغذیه صحیح دوران شیردهی در مقاله ای در همین سایت به طور مفصل بیان شده است. در ضمن غذای غیر مجاز در این دوران وجود ندارد. اگرچه ممکن است بعضی غذاها روی نوزاد اثراتی داشته باشند ولی این مسئله به ندرت اتفاق می افتد. هنگام تشنگی حتماً مایعات کافی بنوشید.
موضوعات مرتبط: کودک

طبق تعریف سازمان جهانی بهداشت *(W.H.O ) سلامتی عبارت است از رفاه و آسایش جسمی ، روانی و اجتماعی ، و تنها به عدم بیماری یا معلولیت گفته نمی شود . تغذیه نقش مهمی در سلامتی بدن دارد، چرا که تغذیه برای رشد و نمو ، ترمیم سلول های از دست رفته ، فعالیت منظم بدن ، فعال کردن دستگاه ایمنی ، گلبول سازی و تمام اعمال حیاتی بدن لازم است.
مصرف انرژی روزانه
مقدار انرژی ای که انسان در روز مصرف می کند مشتمل بر دو قسمت است :
الف- انرژی پایه : حداقل انرژی ای است که انسان باید در مدت 24 ساعت مصرف کند تا بتواند زنده بماند. این انرژی همان انرژی ای است که انسان در خواب مصرف می کند تا اعمال متابولیک بدن انجام گیرد. در خواب، قلب ضربان دارد و عمل دم و بازدم ، حرکات معده ، روده و جریان خون انجام می شود، ریه ها و کبد کار می کنند و هزارها واکنش بیوشمیایی در بدن انجام می گیرد ، که نیاز به انرژی دارند.
ب- انرژی ای که صرف انجام کارهای روزمره می شود : این انرژی شامل آن مقدار انرژی است که مصرف می شود تا انسان بتواند کارهای فکری ، فیزیکی و مکانیکی انجام دهد . اگر انسان از تغذیه ی مطلوب برخوردار باشد و بتواند انرژی مورد نیاز روزانه ی خود را به آسانی تامین کند ، از نظر کارهای جسمی ، فکری و مغزی نیز می تواند از کارآیی مطلوبی برخوردار باشد. در غیر این صورت به سرعت دچار خستگی ، ناتوانی و ضعف می شود و در حقیقت از سلامت لازم برخوردار نخواهد بود. حال اگر این فرد یک دانش آموز باشد که انرژی مورد نیازش تامین نشده باشد، در کلاس درس احساس خستگی و ضعف می کند و دریافت مطلب برایش دشوار می شود ، زیرا سلول های مغز مقدار زیادی اکسیژن و انرژی مصرف می کند.
تغذیه ی خوب ، رشد جسمی و مغزی انسان را تامین می کند . یک نوزاد که با وزن طبیعی حدود 3 کیلوگرم به دنیا می آید چنانچه درست تغذیه شود، وزنش در شش ماهگی ، حدود دو برابر می شود و به 6 تا 7کیلوگرم می رسد. در یک سالگی حدود سه برابر می شود و به 9 تا 10کیلوگرم می رسد و در دو سالگی افزایش وزن به چهار برابر وزن تولد یعنی 11 تا 12 کیلوگرم می رسد. این آهنگ رشد با سرعت کمتری هم چنان می تواند در سنین مدرسه و دبیرستان و تا سن 19 تا 20 سالگی ادامه یابد.
قسمت اعظم رشد مغز انسان ، در دوران جنینی و پس از آن تا دو سالگی است . به طور تقریبی 95 درصد سلول های مغزی تا دو سالگی شکل واقعی خود را می یابند . اهمیت غذا در دو سال اول زندگی نشان می دهد که اگر انسانی در دوران جنینی و پس از آن تا دو سالگی به اندازه ی کافی پروتئین و انرژی مصرف نکند ، سلول های مغزی او نمی توانند به نحو مطلوب رشد کنند و هنگامی هم که فرد به سن بلوغ برسد، نمی تواند فعالیت های بدنی و فکری خود را به درستی انجام دهد.
ثابت شده است که تغذیه با شیر مادر در دو سال اول زندگی، سبب افزایش ضریب هوشی کودک تا 8 واحد می شود.

امروزه می دانیم که بسیاری از عوامل غذایی مانند ویتامین ها و مواد معدنی به نحوی در ساختمان بعضی آنزیم ها که برای سوخت و ساز بدن لازم هستند شرکت دارند ؛ لذا اگر دریافت این عوامل غذایی با مشکل مواجه شود ، بدن نسبت به آن عکس العمل نشان می دهد . به عنوان مثال ویتامینB2 یا ریبوفلاوین در ساختمان غشای میلین شرکت دارد ، بنابراین زمانی که ویتامینB2در بدن کم باشد، در ساختمان غشای میلین اختلال به وجود می آید و ارتباطات عصبی نیز دچار اختلال ایجاد می شود.
منابع ویتامینB2 یا ریبوفلاوین شامل : شیر پاستوریزه ، تخم مرغ ، جگر ، گوشت قرمز و ماهی هستند.
ویتامین دیگری که در انتقال امواج عصبی نقش دارد و باعث ارتباط انسان با محیط خارجی می شود، ویتامینB1 است. مطالعات نشان داده است که کمبود ویتامینB1 باعث اختلال در تصمیم گیری و یادگیری می شود.
منابع ویتامینB1 عبارت اند از : شیر پاستوریزه ، تخم مرغ ، جگر ، گوشت قرمز ، ماهی ، گوشت پرندگان و حبوبات.
دیگر عامل موثر در یادگیری، کلسیم است. نقش کلسیم در ساختن اسکلت بدن ، آنزیم ها و ... واضح است.
منابع کلسیم عبارتند از : شیر ، ماست ، پنیر و ماهی های کوچک که با استخوان قابل خوردن هستند ، نخود ، لوبیا سبز ، سبزیجات با برگ سبز.
ماده مغذی دیگر ید است که کمبود آن باعث کند ذهنی ، کاهش آموزش پذیری و ضعف قوه ی جسمی می شود. کمبود ید در جنبه های مختلف اقتصادی – اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تاثیر می گذارد که خوشبختانه این مشکل با مصرف نمک یددار در کشور ما تا حدودی حل شده است.
منابع ید عبارت اند از : غذاهای دریایی مثل ماهی و ... و نمک ید دار .
مصرف کم مواد غذایی فیبردار و یبوست مزمن نیز باعث بی حوصلگی ، تاخیر و اختلال در یادگیری می شود. وجود محتویات دفع نشده در روده ی بزرگ که فلور میکروبی گسترده و متنوعی دارد سبب تجزیه ی بعضی مواد و ایجاد مواد سمی مختلف می شود که این مواد به طور مجدد جذب بدن می شوند و موجب مسمومیت بدن و اختلال در یادگیری می شود.
کمبود آهن و کم خونی ناشی از آن نیز منجر به کاهش میزان موفقیت در یادگیری تحصیلی می شود . تحقیقات نشان داده است که با درمان کم خونی، میزان موفقیت در یادگیری نسبت به قبل افزایش می یابد، ولی به حد طبیعی نمی رسد.
نارسایی های تغذیه ای در دوران رشد و تکامل می تواند توان یادگیری را در دوران بعدی زندگی نیز کاهش دهد. به طور مثال در مطالعه ای که بر روی کودکان انجام گرفته شده است، دیده شده که میزان یادگیری در افرادی که دچار فقر آهن بوده اند، کمتر از گروه هم سن خود که سابقه ی کم خونی در شیرخوارگی نداشته اند ، بوده است.

نوع تغذیه در دوران رشد و تکامل یعنی در سال های اولیه زندگی و در دوران جنینی ممکن است پیامدهای همیشگی در بر داشته باشد. تاثیر کمبود تغذیه ای در دوران رشد و تکامل جنینی ، نوزادی ، شیرخوارگی و کودکی ، بستگی به نوع ، شدت و مدت محرومیت از آن ماده ی مغذی دارد. کمبود شدید برخی مواد مغذی مثل اسید سولفوریک ، روی ، ید و نظایر آن در دوران بارداری باعث سقط جنین ، تولد نوزاد نارس ، آسیب بافتی و مادرزادی یا عقب ماندگی های ذهنی در نوزادان می شود . سوء تغذیه ی مزمن همراه با محیط آلوده ، رشد و تکامل کودک را مختل می سازد.
پیامد دیگر سوء تغذیه ، تاثیر آن بر کارآیی ذهنی و یادگیری فرد در دوران زندگی است. پژوهش های انجام شده تاثیر سوء تغذیه را بر کاهش فعالیت های مغز و یادگیری نشان داده اند.
مواد مغذی به عنوان پیش سازهای مواد شیمیایی - عصبی و برای ساخته شدن آن ها ضروری هستند. کمبود مواد مغذی ، کارکرد مغز و سیستم عصبی را تغییر می دهند، طوری که علائم بی توجهی یا تحریک پذیری در کودکان مبتلا به سوء تغذیه پروتئین – انرژی دیده شده است.
دانش آموزانی که از گرسنگی رنج می برند، معمولاً در درس ریاضیات نمرات کمتری کسب می کنند. گرسنگی موقت موجب اختلال در درک مطلب می شود و هنگامی که سوء تغذیه با نخوردن صبحانه توام باشد اثر آن بر فعالیت های ذهنی بسیار عمیق تر از زمانی می شود که فرد یکی از عارضه ها را به تنهایی دارد.
سوءتغذیه مزمن منجر به حواس پرتی ، بی توجهی به محرک های طبیعی و رفتارهای کنش پذیری در کودک می شود.
تحقیقات نشان داده است دانش آموزی که صبحانه نخورده باشد، قند خونش پس از گذشت ساعاتی پایین می آید. در نتیجه انرژی فرد برای یادگیری کم می شود و قدرت حل مسائل فکری مثل ریاضی در او به شدت کاهش می یابد. چنین دانش آموزی در اواخر ساعات مدرسه کسل است و حوصله ی نشستن در کلاس و گوش دادن به درس را ندارد؛ لذا باید گفت « آموزش کودک از صبحانه شروع می شود نه از زنگ مدرسه ». در این جا نقش صبحانه و میان وعده ی صبح ( ساعت 10 صبح ) بسیار آشکار می شود. تغذیه ی رایگان در مدارس کشور به ویژه در مناطق محروم، از نظر اقتصادی یا فرهنگی ، نقش به سزایی در افزایش یادگیری دانش آموزان و پیشرفت تحصیلی آنها و در نتیجه توسعه ی کشور دارد.
موضوعات مرتبط: کودک

مشکل کم اشتهایی کودکان در حال حاضر به صورت یک مشکل همگانی برای مادران درآمده است. همانطور که در قرن بیستم چاقی یک مشکل سلامتی کودکان شده است، بی اشتهایی و کم اشتهایی هم جزء معضلات تغذیه کودکان است و دلیل آن کاهش تحرک کودکان، کاهش فضای سبز و زندگی آپارتمان نشینی است. شمادر درجه اول توجه کنید چه چیزی موجب افزایش اشتهای او می شود. فعالیت زیاد؟ هم نشینی و غذا خوردن با کودکان دیگر؟ غذا خوردن با بزرگترها؟
سوال این است كه والدین در مقابل این عمل چه می كنند؟ تهدید و ارعاب؟ ضرب و شتم؟ مقایسه با دیگران؟ به زور خوراندن غذا ؟ تطمیع با خوراكی های بی ارزش یا به اصطلاح هله هوله؟ و ....؟ كدام یك از راه ها صحیح است؟
مطمئن باشید با اصرار کردن به هیج وجه غذا خوردن کودک بهتر نخواهد شد. شما خودتان تصور کنید کسی دائم به شما بگوید بخور بخور، اشتهایتان کور نمی شود؟ پس اصرار زیاد فایده ای ندارد و هیچ وقت به زور به او غذا ندهید تا باعث زدگی او از غذا شود. نمی گویم به غذا خوردنش بی توجه باشید، نه! فقط اصرار بیش از حد نکنید.
غذا دادن به کودکان خصوصاً بچه های کم اشتها کاری است صبر و حوصله زیادی می خواهد.
* اگر كودكتان غذا نمی خورد، بایداو را نزد كارشناس تغذیه و همچنین در صورت نیاز نزد روانشناس ببرید.
* او را در تهیه غذا شرکت دهید. از كودكتان- مخصوصا اگر دختر است- بخواهید در بعضی از كارهای بی خطر آشپزی به شما كمك كند و هنگامی كه سفره را پهن كردید به اعضای خانواده اعلام كنید كه غذای امروز را با كمك او آماده كرده اید و از اهل خانه هم بخواهید- ولو اینكه از آشپزی شما ناراضی هستند- از غذا تعریف كنند. مسلما این برخورد باعث خواهد شد كه بچه نسبت به غذایی كه خودش تهیه كرده است، رغبت نشان داده و مقدار بیشتری از آن را بخورد.
* در حین غذا خوردن داستان مملی را برایش تعریف کنید که« غذا نخورد و کوچک شد و گربه آمد مملی را برد. ولی مملی خودش را نجات داد و آنقدر غذا خورد تا بزرگ و بزرگتر شد.»
* سعی کنید با قول هایی که بیشترشان عملی نیستیا وعده خوراکی هایی مثل شکلات و شیرینی که تنها اشتهای او را کورمی کند به او غذا ندهید. به او وعده دهید با او نقاشی یا بازی خواهید کرد.

* حتماً در نحوه ی غذا دادن به کودک خود و نیز طعم و رنگ و ظاهر غذا دقت کنید. در درجه اول باید غذایی را برای او تهیه کنید که دوست داشته باشد. این دوست داشتن بستگی به چند چیز دارد:
- اول اینکه اگر غذای رنگی برایش جذاب تر است، غذاهایی با رنگ های متنوع برای او تهیه کنید؛ مثلا ًیک ران مرغ پخته با سس قرمز؛ دوعدد هویج پخته با سس سفید؛ یک تکه نان یا چند قاشق برنج به نحوی که بیشتر دوست دارد با فلفل سبز یا کاهوی ریز شده در یک بشقاب بگذارید. از رنگ غذاها برایش تعریف کنید و با او صحبت کنید .
- دیگر اینکه اگر غذایش را سرد دوست دارد و توجه شما را می طلبد، جدا از بقیه افراد خانواده به او غذا بدهید.
- غذا را به فرمی بدهید که او دوست دارد. غذاها به فرم انگشتی، رنگی، جذاب و سرد برای کودکان مطلوب هستند. مثلا بیشتر بچه ها فرم پیتزا را خیلی دوست دارند و یا اینکه دوست دارند غذا را در دست بگیرند و بخورند. اگر فرم غذا را مثلاً بصورت پیتزا دوست دارد هفته ای 2 تا 3 بار، روی هر نان قابل استفاده ای گوشت یا مرغ پخته بگذارید و بر روی آن پنیر پیتزا و سس قرمز بریزید و به این فرم غذا را به او بدهید.
* راه دیگر این است كه
ببینید كودكتان برای غذا خوردن چه شرایطی را در نظر می گیرد و حتی الامكان آن را بپذیرید و فراموش نكنید آنچه از نظرما نامعقول است، شاید برای كودكتان- در آن شرایط - كاملا معقول و پذیرفتنی باشد و قبول آن باعث بهبود وضعیت روحی كودك شود.
حتما قضیه ابن سینا و شاهزاده ای را كه فكر می كرد گاو است، می دانید. " شاهزاده به هیچ وجه غذا نمی خورد و می خواست تا قصابی را برای ذبح كردنش احضار كنند. ابن سینا در هیات قصاب نزد شاهزاده رفت و گفت: این گاو لاغر است. به او غذا بدهید تا چاق شود. آنگاه او را قربانی خواهم كرد. آن وقت شاهزاده برای ذبح شدن شروع به خوردن غذا كرد. هنگامی كه كمی غذا خورد، حالش بهبود یافت و بیماری او برطرف شد."
با كودكان هم باید همین گونه برخورد كرد.
موضوعات مرتبط: کودک

مکمل آهن
در دوران بارداری نیاز به آهن افزایش مییابد که میتواند به دلیل افزایش حجم خون مادر و نیاز جنین برای ساخت گلبولهای قرمز خون باشد.
از آنجا که نیاز به آهن در طی 4ماه اول حاملگی کم است، در طی این مدت تجویز قرص آهن ضرورتی ندارد. مصرف نکردن قرص آهن در طی سه ماههی اول حاملگی،از تهوع و استفراغ شدید که در این دوران شایع است، جلوگیری می کند، زیرا از عوارض مصرف آهن، تهوع و استفراغ است. اکثر خانمها در طی 3ماههی اول بارداری دچار تهوع می شوند و اگر آهن را بهصورت مکمل دریافت کنند، این حالت تشدید میشود.
مصرف آهن در موقع خواب یا در وسط غذا، احتمال بروز علائم سوء هاضمه را به حداقل میرساند. البته یک نگرانی که وجود دارد، مربوط به خانمهایی است که ذخیرهی مناسبی از آهن دارند( نیاز به قرص آهن ندارند) و ممکن است مانند سایر خانمهای باردار، مکمل آهن دریافت کنند. همچنین ممکن است به علت درایفت زیاد آهن دچار سوزش معده، اسهال یا یبوست و گرفتگی عضلات شوند. البته مکانیسم دفاعی بدن در این موارد کمک میکند و در کسانی که به آهن اضافی نیاز ندارند، مقداری از آهن اضافی توسط روده جذب نمیشود.
اگر خانم بارداری دچار یکی از عوارض دریافت زیاد آهن شود ممکن است، میزان آهن مصرفی وی بیش از 30میلیگرم در روز باشد یا نیازی به دریافت مکمل آهن نداشته باشد.
برای خانمهایی که چند قلویی زایی دارند یا دچار کمخونی ناشی از فقر آهن هستند، مصرف روزانهی بیش از 30میلیگرم آهن ضروری میباشد و این مقدار در حدود 100- 60 میلیگرم توصیه شده است.
مکمل روی و مس
کمبود شدید روی منجر به کاهش اشتها، رشد کمتر از حد طبیعی، اختلال در ترمیم زخم و همچنین موجب کوتاهی قد میشود.فعلاً دلایل محکمی دال بر مفید بودن تجویز روی به صورت مکمل، برای مادر و جنین وجود ندارد و علت افزایش مختصر جذب روی در طی حاملگی نیز به طور کامل معلوم نیست. به طور معمول میزان روی مورد نیاز از طریق رژیم غذایی یا به همراه سایر مکملها تامین میشود.
آنزیمهای حاوی مس در بسیاری از فرآیندهای اکسیداتیو بدن نقش کلیدی را اعمال میکنند. بنابراین تولید بخش عظیمی از انرژی مورد نیاز برای متابولیسم بدن را بر عهده دارند.
تاکنون در میان خانمهای باردار، کمبود مس دیده نشده است، گر چه بسیاری از قرصهای مولتی ویتامین و املاح که در دوران بارداری تجویز میشوند حاوی 2 میلیگرم مس هستند.ولی تا به حال توصیه ای در مورد تجویز مکمل مس به خانمهای باردار نشده است.
عملاً در طول بارداری، با مصرف رژیم غذاییای که حاوی کالری کافی و پروتئین شامل پروتئینهای حیوانی باشد، نیاز به تعداد زیادی از ویتامینها برطرف میشود و مورد استثنای آن مواقعی است که نیاز به اسید فولیک به طور غیرعادی در حالاتی نظیر جنینهای چند قلو و... افزایش مییابد.
به طور کلی باید به مادر باردار گفته شود هر آن چه و هر قدر که دوست دارد غذا میل کند( البته خانم های چاق باید در خوردن غذا احتیاط کنند و تحت نظر پزشک غذا بخورند) و جهت بهتر کردن طعم غذا، نمک کمی به غذا اضافه کند و با وزن کردن متوالی خود، مطمئن شود که اضافه وزن مطلوب و طبیعی را دارد.
موضوعات مرتبط: کودک
با افزایش چاقی و تبعات آن من جمله مرض قند و افزایش کلسترول خون در میان کودکان1، بسیاری از خانواده ها مایلند بدانند که به چه طریق می توانند وزن کودک خود را کنترل کنند. در این میان یک برنامه غذایی سالم یکی از موارد ضروری برای همه کودکان است. باید بدانیم که چیزی به نام غذای خوب و یا غذای بد وجود ندارد و یک رژیم غذائی سالم شامل همه نوع مواد غذائی است. نکته ای که باید رعایت شود اینست که در چه زمان، چه غذائی باید بیشتر مصرف شود و چه غذائی کمتر. برای اطمینان از سلامت تغذیه کودکان رعایت ده نکته زیر می تواند مفید باشد:
-
کودکتان را عادت دهید که هر روز در زمانهای مشخصی غذاها یا میان وعده ها را صرف کند. صرف سه وعده غذای کامل و یک تا سه میان وعده توصیه می شود. در هر وعده از انواع غذاهای سالم استفاده شود.
-
میوه و سبزیجات کافی را وارد رژیم غذائی کنید. میوه ها و سبزیجات در عین اینکه کالری کمی دارند، سرشار از مواد مغذی و مفید هستند. در هر وعده و میان وعده حتماً یک میوه و (یا) کمی سبزیجات را بگنجانید.
-
مصرف غلات به همراه سبوس را از یاد نبرید. نان، غلات، پاستاها، برنج و بیسکویتها اگر از آرد سبوس دار یا غنی شده با فیبر تهیه شده باشد منابع عمده ویتامین، مواد معدنی و دیگر مواد مغذی با منشاء گیاهی2 هستند.
-
لبنیات کم چرب و یا بدون چربی را مصرف کنید. مصرف شیر، ماست، پنیر و بستنی کم چرب یا بدون چربی باعث کاهش تری گلیسرید و کلسترول خون می شود. لازم به ذکر است که برای کودکان بین یک تا دو سالی که از شیر مادر تغذیه نمی کنند، باید حتماً از شیر تخلیص نشده در رژیم غذائیشان استفاده شود3 و برای این دسته از شیر کم چرب استفاده نشود.
-
مصرف نوشیدنهایی شیرین را محدود کنید. آب میوه ها، نوشیدنیهای گازدار و لیموناد دارای قند و کالری زیاد و در عین حال ارزش غذائی کمی هستند. سعی کنید مصرف این نوشیدنیها را به یکی دو بار در هفته محدود کنید، ضمن اینکه هر بار بیش از یک لیوان به کودک داده نشود. حتی می توانید آنرا با آب رقیق کنید.
-
از مصرف غلات شکری و صبحانه های آماده شیرین پرهیز کنید. بسیاری از این صبحانه های بسته بندی آماده که با شیر یا ماست مصرف می شوند، دارای مقدار زیادی شکر در ترکیبشان می باشند. به جای آنها می توانید محصولات معادل بدون شکر، کم چربی و غنی شده با فیبر مصرف کنید.
-
مصرف شکر را کم کنید. بچه ها علاقه زیادی به شیرینی، کلوچه، دونات و به طور کلی چیزهای شیرین دارند. اما شکر برای سلامتی بچه ها و دندانهایشان خوب نیست. مصرف این قبیل خوراکیها را محدود کنید برای مثال روزی یکبار، آنهم مقدار کمی و به عنوان دسر بعد از شام. کودکتان را عادت دهید به جای شیرینی و شکلات برگه و میوه های خشک شده یا تازه مصرف کند.
-
استفاده از غذاهای آماده بسته بندی شده را کاهش محدود کنید. غذاهای آماده و بسته بندی معمولاً دارای مقدار زیادی نمک، شکر، چربی و دیگر مواد نگه دارنده هستند و ارزش غذائی کمی دارند. سعی کنید تا آنجائیکه می توانید از این گونه مواد غذائی استفاده نکنید.
-
فست فود نخورید. فست فودها معمولاً ارزش غذائی کم ولیکن کالری، قند، چربی، کلسترول و نمک زیادی دارند. زمانیکه بیرون غذا می خورید، سعی کنید رستورانی را انتخاب کنید که سالمترین غذا را دارد و به کودکتان کمک کنید که مغذی ترین غذا را از منو انتخاب کند.
-
نگذارید فرزندانتان پرخوری کنند. احساس سیری و گرسنگی در کودکان و نوجوانان عملکرد بسیار خوبی دارد. فرزندتان را وادار کنید که به احساس سیری و گرسنگی خود توجه کند. به عبارت دیگر تنها زمانی بخورد که احساس گرسنگی می کند و به محض آنکه احساس سیری به وی دست داد، دست از غذا خوردن بکشد. ذهنیت “بشقابت رو خالی کن!” را فراموش کنید. هر وقت کودکتان سیر شد، هرگز وی را وادار به تمام کردن باقیمانده غذایش نکنید.
1- مخاطبین این مقاله عمدتاً والدین آمریکائی هستند. بر اساس یک گزارش بین 16 تا 33 درصد از کودکان و نوجوانان آمریکائی دارای اضافه وزن هستند. اما من به دو دلیل این مقاله را ترجمه کردم. دلیل اول اونکه اضافه وزن در سنین پائین اگرچه در آمریکا جدیه ولی در کشور ما هم وجود داره و هیچ دلیلی نداره که صبر کنیم تا به یه معضل عمده تبدیل بشه و بعد سعی کنیم جلوشو بگیریم. دلیل دومشم البته عکس اون خانوم کوچولوست که داره هندونه می خوره.
2- Phytonutrient مواد و ترکیبات شیمیائی با منشاء گیاههای خوراکی و میوه ای، که دارای خواص آنتی اکسیدان، ضدتورم و ضدسرطانی هستند.
3- شیر تخلیص نشده (whole milk) که مستقیماً از گاو دوشیده می شود، دارای 4 درصد چربی است. در صنایع لبنی معمولاً در یک پروسه خامه گیری، چربی شیر را از آن جدا کرده و سپس مقدار به مراتب کمتری چربی (حدود یک درصد) به شیر اضافه می شود. به این ترتیب شیر با درصد چربی کنترل شده (skimmed milk) به بازار عرضه می شود. بعضی از متخصصین را عقیده بر آنستکه شیری که چربی آن گرفته شده باشد خواص کمتری در مقایسه با شیر تخلیص نشده دارد.
موضوعات مرتبط: کودک
تغذیه با شیر مادر برای حفظ سلامت کودکانی که سالم به دنیا آمده اند، نوزادانی که از بدو تولد با نوعی بیماری یا ناهنجاری مادرزادی مواجه بوده اند، زودتر از موعد مقرر متولد شده اند و یا دوقلو و حتی بیشتر هستند، از اهمیت خاصی برخوردار است. نوزاد، این موجود بی دفاع وقتی متولد شده و از رحم مادر خارج می شود، با هجوم انواع عوامل مزاحم و مهاجم مواجه می گردد که لازم است او را از گزند آن ها مصون و محفوظ داشت و چه چیز بهتر از آغوش گرم مادر و شیر مادر که سرشار از عوامل ضد میکروبی است. نوزادانی که با مشکلات مادرزادی متولد می شوند، محتاج مراقبت بیشتر و صبر و شکیبایی افزون تر والدین، به ویژه مادر می باشند.

نوزادان دوقلو یا چند قلو
امکان تغذیه ی بیش از یک شیر خوار با شیر مادر موضوعی است که در بیشتر مواقع با شگفتی و ناباوری با آن برخورد می شود؛ زیرا هنوز تصور ناکافی بودن شیر مادر حتی برای یک شیرخوار در اذهان عمومی وجود دارد. ولی واقعیت آن است که تولید شیر مادر تابع قانون عرضه و تقاضا است و این ثابت شده است که هرچه مکیدن پستان مادر توسط شیرخوار بیشتر باشد، تولید شیر بیشتر خواهد بود؛ لذا باید از این پدیده ی طبیعی بهره برد و دوقلوها را به دفعات مکرر و به خصوص هم زمان شیر داد تا با تولید و ترشح بیشتر شیر، هر دو کودک تغذیه کرده و به خوبی رشد کنند. تجربه نشان داده است مادرانی که دوقلو زاییده اند، با تکرار و استمرار در شیردهی توانسته اند بیش از 2 لیتر شیر در شبانه روز تولید کنند و حتی نیاز بیش از دو شیرخوار را تامین نمایند.
کمک به مادر و حمایت از او (که بیش از هر زمان دیگری نیازمند آن است) باعث کسب یک تجربه ی موفق و سرافرازی برای مادر و اطرافیان و نیز داشتن کودکانی سالم و قوی خواهد شد. بهترین کمک به مادر این است که در کارهای منزل و مراقبت از دیگر بچه ها او را یاری کرد و فقط تغذیه و مراقبت از دوقلوها به خود او واگذار گردد.
چنان چه با وجود همه ی تلاش ها و تغذیه مکرر، یکی از نوزادها یا هر دوی آنها از حداکثر امکانات تغذیه ی مستقیم از شیر مادر بهره مند نشوند، آن گاه باید مقداری شیر کمکی با قاشق یا لیوان به او داد. هرگز نباید یکی از نوزادان را با شیر مادر و دیگری را با شیر خشک تغذیه نمود. به کارگیری همین روش و دستورالعمل در مورد سه قلوها و احیاناً بیش تر از آن نیز توصیه می گردد.
نوزادان با وزن تولد کم(LBW)
به نوزادانی که وزن آن ها در هنگام تولد کمتر از 2500 گرم باشد، نوزادان با وزن تولد کم(Low Birth Weight) گفته می شود. تقریباً تمامی نوزادان با وزن تولد کم می توانند با شیر مادر تغذیه شوند.
نوزادانی که سن رحمی آن ها 34 یا بیش از 34 هفته است(یعنی بعد از هفته ی 34 بارداری و سر موعد به دنیا می آیند) به علت این که قدرت مکیدن و بلع کافی دارند، می توانند به طور مستقیم از پستان مادر تغذیه شوند و نیازی به استفاده از بطری و سر پستانک وجود ندارد. ولی نوزادانی که سن داخل رحمی آن ها کمتر از 34 هفته است، به دلیل عدم کفایت قدرت مکیدن یا عدم هماهنگی رفلکس مکیدن و بلعیدن، می توانند شیر مادر را به وسیله ی لوله ی داخل معده دریافت کنند.
ویژگی شیر مادران دارای نوزاد با وزن تولد کم
علاوه بر خواص کلی شیر مادر از جمله دارا بودن مواد ضد میکروبی از دسته های مختلف، مواد ضد التهابی و سهل الهضم بودن آن ها، شیر مادرانی که نوزاد نارس به دنیا آورده اند، با شیر مادرانی که نوزاد آن ها به موقع متولد شده، متفاوت است.
به طور کلی میزان پروتئین شیر مادران نوزادان نارس بیش از مادران نوزادان رسیده است. به همین علت است که برای نوزادان با وزن تولد کم، شیر مادر خود آن ها مناسب ترین شیر است؛ چرا که نوزادان نارس به پروتئین بیشتری نیاز دارند. به ویژه در خلال ماه های اول شیردهی این اختلاف بیشتر است.
مطالعات زیادی نشان داده است که بسیاری از مواد ضد میکروبی و مواد معدنی مانند سدیم، کلر، منیزیم، آهن در شیر مادران نوزادان نارس در مقایسه با شیر مادران دارای نوزادن رسیده، بیشتر است.
نوزادان با وزن تولد کم علاوه بر تغذیه با شیر مادر باید آهن، ویتامین های E,C,D,A و اسید فولیک و ویتامین های گروه B را نیز دریافت نمایند.
معمولاً آهن را در 2 تا 3 ماهگی یا هنگامی که وزن شیرخوار به دو برابر وزن هنگام تولد می رسد، شروع می نمایند.
نحوه ی تغذیه ی نوزادان با وزن تولد کم
برای تغذیه ی نوزادان زیر 1600 گرم معمولاً لازم است از لوله ی داخل معده استفاده شود، یعنی لوله ای که از راه بینی به داخل مری و معده نوزاد وارد می شود. در این حالت مادر باید شیر خود را توسط شیردوش بدوشد و توسط سرنگ آن را به داخل لوله ی معده متصل نماید که شیر داخل سرنگ از طریف نیروی جاذبه تدریجاً وارد معده می گردد.
وقتی وزن نوزاد به 1600 گرم رسید، می توان از فنجان برای تغذیه با شیر دوشیده ی مادر استفاده کرد. هم چنین شیرخوار می تواند شیر را با مکیدن از پستان مادر دریافت کند. در ابتدا نوزاد با وزن کم در زمان کوتاهی پستان مادر را می مکد و مدت زمان طولانی استراحت می کند و سپس مجدداً مکیدن را آغاز می نماید (باید به شیرخوار اجازه دهیم که پس از استراحت، مکیدن را آغاز کند).
مزایای تغذیه ی با شیر مادر در نوزادان با وزن تولد کم
- ترکیب شیر این مادران متناسب با نیاز تغذیه ی نوزادان آنهاست.
- مواد ضد میکروبی موجود در شیر این مادران موجب کاهش بروز عفونت در نوزادان آن ها می شود.
- با توجه به ترکیب خاص شیر این مادران، هضم و جذب آن برای دستگاه گوارش نارس این نوزادان آسان تر است.
- این نوع تغذیه موجب افزایش وزن مناسب روزانه در این نوزادان می شود.
- موجب تقویت رابطه ی حافظه بین مادر و نوزاد می گردد.
- درجه حرارت آن مناسب بوده و احتمال آلودگی آن بسیار کم است.
- مادر به طور فعال می تواند در مراقبت از نوزاد خود شرکت نماید.
- در هزینه ی خانواده صرفه جویی می شود.
- ضریب هوشی نوزادان نارس که از شیر مادر تغذیه می شوند، به مراتب بیشتر از نوزادانی است که با شیر خشک تغذیه می گردند.
موضوعات مرتبط: کودک
گاهی بچهها از خوردن برخی غذاها امتناع می کنند. لازم نیست آن غذا خیلی عجیب و غریب باشد تا بچهها از آن بدشان بیاید. گاهی گوجهفرنگی یا لوبیا این حالت را دارد. البته این حق طبیعی کودکان است و اجبار کودک به خوردن غذایی که دوست ندارد، کاری نادرست و زیانبار است. برای مثال، به زور نگویید: "نصف گوجهفرنگی را بخور". درباره غذاهایی که بچهها دوست ندارند، با بردباری رفتار کرده و موضوع را حاد نکنید.
بهانهگیری درباره غذا نشانههایی دارد که بد نیست آنها را بشناسید:
• این نوع بهانهگیری، پایانناپذیر است و فهرست غذاهایی که کودک بهانهگیر دوست ندارد و نمی خورد، به تدریج زیاد خواهد شد تا جایی که به عنوان مثال فقط نان و مربا می خورد.
• این بهانهگیری حتی ممکن است به بشقاب غذا، رنگ لیوان و غیره نیز سرایت کند.
• در واقع کودک بهانهگیر سعی دارد از غذا به عنوان ابزاری برای تسلط بر والدین استفاده کند.
و اما راهحل چیست؟
باید پیشگیری کرد و مانع پیشامدهای بعدی و درنهایت مسلط شدن بچه بر شما شد.
اما چگونه؟
1) اگر فرزندتان ناگهان علاقه اش را به غذایی از دست می دهد و از خوردن آن امتناع دارد، به این موضوع توجهی نکنید. اجازه دهید آنچه دوست دارد، بخورد و آنچه را نمی خواهد، نخورد و پس از اتمام زمان غذا خوردن، ظرف غذایش را بدون هیچ اشاره و اهمیتی بردارید. اگر مشخص کرد که "من از لوبیا بدم می آید" ، حساسیت نشان ندهید و چند روز بعد دوباره لوبیا در غذا بریزید. احتمالاً غذایش را می خورد چون می داند علاقه نداشتن او توجه کسی را جلب نکرده و باید به دنبال راهی دیگر برای جلب توجه باشد.
2) وقتی کودک به خوبی غذا می خورد، از او تعریف و تمجید کنید. اگر اصرار دارید که بچه به خاطر شما یا پدرش سه قاشق بیشتر بخورد، باید آن سه قاشق را میل کند و هیچ تخفیفی قایل نشوید.
3) هرگاه متوجه شدید دلیل علاقه نداشتن به غذای خاص، طعم و مزه غذا نیست و تنها احساس نامطلوب غذا در زبان و دهان است، شیوه تهیه را عوض کنید. برای مثال، اغلب کودکان به هویج خام بیشتر از پخته علاقهمندند و یا سیبزمینی سرخ کرده را به آبپز ترجیح می دهند. نوعی را که دوست دارد، برای او تهیه کنید.
5) اگر فرزندتان غذایش را نمی خورد، او را تا اتمام غذا سر سفره یا میز ننشانید و بهتر است با او سازش کنید، یعنی بگویید: "سه قاشق از غذایت را بخور، بعد می توانی بروی". کوتاه نیایید و سه قاشق را جدی بگیرید.
نگران نباشید و باور کنید فرزند شما با یک وعده غذا نخوردن از گرسنگی نمی میرد و یا سوء تغذیه نمی گیرد. پس باقیمانده غذایش را نخورید و یا به او شکلات و بیسکوییت ندهید، چون باید بداند اگر غذایش را نخورد، چیز دیگری به جای غذا به وی داده نخواهد شد
موضوعات مرتبط: کودک

بسیاری از زنان در آرزوی مادر شدن زندگی را سپری می کنند. انواع اقدامات را انجام می دهند تا به هدف خود برسند. اما هنگامی که باردار می شوند، نمی دانند که در 15 تا 20 درصد موارد در معرض عوارض گوناگونی قرار دارند یا اینکه چه تمهیداتی باید بیندیشند تا بارداری سالمی داشته باشند؟ مهم است بدانیم که چه کارهایی موجب ایجاد خطر برای زنان باردار می شود.
دکتر آزیتا صفارزاده، متخصص زنان و فلوشیپ لاپاروسکوپی و نازایی در این خصوص توضیح می دهند:
در دوران حاملگی می شود ورزش کرد؟
بله، انجام حرکات ورزشی و تقویت عضلات پیش، حین و پس از حاملگی به خانمهای محترم توصیه می شود. اگر در زندگی روزمره عادت به ورزش داشتهاید، در هنگام حاملگی آن را ادامه دهید. تنها این نکته را به خاطر بسپارید که در حاملگی نباید تا حد خستگی مفرط به ورزش کردن ادامه داد. ورزشهای ایروبیک همانند پیاده روی، دویدن، دوچرخهسواری و شنا بسیار مناسب دوران بارداری هستند ولی باید از انجام ورزشهای رزمی و بوکس در حین بارداری اجتناب کرد. انجام ورزش شنا در حاملگی به انجام سادهتر زایمان و کنترل اضافه وزن در حین بارداری کمک کرده و با کاهش وزن خانم حامله در آب از صدمه به مفاصل زانو جلوگیری می شود.
در موارد خاصی باید از انجام ورزش اجتناب کرد و یا حتماً با نظر پزشک اقدام به این کار کرد. این موارد عبارتند از: تهدید به سقط که همراه خونریزی سه ماهه اول باشد و حاملگیهای چند قلویی و بیماری قلبی و ریوی شدید و احتمال زایمان زودرس که با کوتاه شدن طول دهانه رحم همراه است.
آیا در دوران حاملگی می توان به مسافرت رفت؟
به طور کلی اگر حاملگی طبیعی باشد و احتمال سقط و یا زایمان زودرس را نداشته باشیم، بله ولی خانم حامله باید هر یک ساعت یک بار به مدت یک ربع قدم بزند تا از بروز لخته در سیاهرگهای پای وی جلوگیری شود ولی در کل اگر بتوان از مسافرتهای طولانی در سهماهه اول و سوم خودداری کرد، بهتر است. در اغلب کشورهای دنیا از پرواز خانم حامله بعد از هفت ماهگی ممانعت به عمل می آورند.
تغذیه هنگام حاملگی چگونه باید باشد؟
خانم حامله در ابتدای حاملگی به علت بروز تهوع و استفراغ باید از 5 یا 6 وعده غذایی مختصر استفاده کند که به شرح ذیل است: صبحانه و ساعت 10 صبح یک میوه، ناهار مختصر و ساعت 4 عصر یک نوع لبنیات به طور مثال، 125 گرم ماست و شام مختصر و نوشیدن یک لیوان شیر گرم پیش از خواب.
نکته جالب توجه این است که افزایش وزن بیش از 12 کیلوگرم حتی تا 30 کیلوگرم در حاملگی در ایران یک امر بسیار معمولی است در حالی که باید بدانیم که بسیاری از عوارض حاملگی با افزایش وزن حین دوره بارداری افزایش می یابند که از جمله دیابت حین بارداری و بزرگ شدن جنین و افزایش احتمال زایمان دشوار و درنهایت سزارین را می توان نام برد. به طور کلی مصرف انواع ویتامینها، آهن و کلسیم در حاملگی توصیه می شود. با مصرف اسید فولیک به مقدار یک میلیگرم از سه ماه قبل از حاملگی می توان از بروز اختلالات سیستم عصبی جنین جلوگیری کرد.
آیا مصرف دارو در بارداری مجاز است؟
مصرف داروها در بارداری را به پنج گروه تقسیم بندی کردهاند که از بی خطرترین که در گروهA می گیرد تا پرخطرترین در گروهX ، متفاوت هستند. در هر حال، پیش از شروع مصرف هر دارویی باید با پزشک خود مشاوره کنید و به خصوص در سه ماهه اول تا حد امکان از مصرف دارو خودداری کنید.
آیا لازم است که خانم حامله با دندانپزشک مشاوره کند؟
بله، ویزیت در ابتدای حاملگی و حتی پیش از حاملگی به خانمها توصیه می شود و انجام اغلب عملهای ترمیمی در حاملگی بی خطر است. تنها باید به دندانپزشک خود یادآور شوید که حامله هستید.
آیا مصرف سیگار و دیگر مواد مخدر در حاملگی مجاز است؟
خیر مصرف سیگار و مواد مخدر سبب اختلال در خون رسانی به جنین و کوچکی بیش از حد وی و گاه حتی مرگ داخل رحمی جنین می شود. حتی مادر باردار نباید در معرض دود سیگار دیگران قرار بگیرد و به اصطلاح، سیگاری دست دوم باشد و دود سیگار را به صورت تحمیلی، استنشاق کند.
موضوعات مرتبط: کودک

پزشکان می گویند که به نوزادان زیر شش ماه نباید زیاد آب داد، زیرا دریافت زیاد آب، آنها را در خطر عارضهای بالقوه مرگبار به نام مسمومیت با آب قرار می دهد.
به گزارش خبرگزاری رویترز دکتر جنیفر آندرس متخصص فوریتهای اطفال در مرکز کودکان بیمارستان جانز هاپکینز در این باره می گوید: "هنگامی که نوزادان تشنه هستند، نوشیدن شیر مادر یا شیر خشک برای آنها کافی است."
به گفته او از آنجایی که دستگاه کلیوی نوزادن هنوز کامل نشده است، دادن مقادیر بیش از حد آب باعث می شود که آنها املاح (سدیم) را به همراه آب از کلیه دفع کنند.
از دست دادن سدیم و کاهش آن از حد طبیعی در بدن می تواند بر فعالیت مغز تأثیر بگذارد، به طوری که اولین علائم مسمومیت با آب شامل تحریک پذیری، خوابآلودگی و سایر تغییرات روانی است.
سایر علائم شامل کاهش درجه حرارت بدن (معمولاً به زیر 36درجه)، پف کردگی و تورم صورت و تشنج است.
به گفته آندرس علائم اولیه پنهانی هستند، بنابراین تشنج ممکن است اولین علامتی باشد که والدین متوجه آن می شوند. البته در صورتی که کودک فوراً تحت مراقبت پزشکی قرار گیرد، این تشنجها احتمالاً پیامدهای درازمدتی نخواهد داشت.
البته این مشکل زمانی بروز می کند که خیلی آب به نوزاد داده شود. آندرس می گوید در برخی موارد مثل یبوست یا در آب و هوای گرم باید مقدار اندکی آب به نوزادان داد، اما والدین پیش از انجام این کار با متخصص اطفال مشورت کنند، و تنها 30 تا 60 سیسی در یک بار به نوزاد آب بدهند.
اگر والدین فکر می کنند که کودکشان دچار مسمومیت با آب شده است، یا اگر نوزاد دچار تشنج شده است، باید فوراً کودک را به نزد پزشک ببرند.
موضوعات مرتبط: کودک

کافئین
کافئین می تواند از جفت رد شده و بر روی قلب و تنفس جنین اثر بگذارد. بعضی تحقیقات نشان داده که نوشیدن بیش از حد مواد کافئین دار(مثل قهوه و نوشابه سیاه) می تواند باعث سقط جنین و تولد نوزاد کم وزن شود. اما برخی دیگر این نظریه را رد کرده اند.
به همین دلیل پیشنهاد می شود که در سه ماهه اول بارداری، مقدار مصرف کافئین را کم کنید و در سه ماه دوم و سوم بارداری، بیشتر از 2 لیوان نوشیدنی های کافئین دار مصرف نکنید.
چای گیاهی
گرچه چای گیاهی آرامش بخش است، اما بهتر است از پزشک خود راجع به مقدار مصرف آن بپرسید. یافته های کمی وجود دارد، مبنی بر این که چای گیاهی بر روی رشد جنین اثر دارد.
روغن ها و شیرینی ها
متاسفم که نمی توانید از این گروه مصرف کنید! اما می توانید به مقدار خیلی کم از این گروه پر خطر استفاده کنید.
فولات و اسید فولیک
فولات، یکی از ویتامین های گروه B می باشد که برای جلوگیری از نقص لوله عصبی و ناهنجاری های مغز و نخاع استفاده می شود. کمبود فولات باعث زودتر به دنیا آمدن نوزاد، کاهش وزن شدید و رشد نکردن نوزاد تازه متولد شده، می گردد.
منابع غذایی فولات عبارتند از:
غلات، لوبیا چیتی، لوبیا سفید، مارچوبه، اسفناج، بروکلی، بامیه، کلم بروکسل، جو، گوشت گاو، گوشت بره، مرغ، ماهی تن، سبوس، مخمر آبجو(ماء الشعیر)، پنیر، خرما، سبزیجات برگ سبز، حبوبات، شیر، قارچ، پرتقال.
غذا |
مقدار مصرف |
مقدار فولیک اسید |
غلات |
سه چهارم لیوان |
400 میکروگرم |
گوشت |
80 گرم جگر |
185 میکروگرم |
اسفناج |
نصف لیوان پخته شده |
100 میکروگرم |
لوبیا |
نصف لیوان پخته شده |
90 میکروگرم |
پرتقال |
1 عدد |
30 میکروگرم |
آهن
بدن برای ساخت هموگلوبین به آهن نیاز دارد. هموگلوبین، یکی از پروتئین های موجود در سلول های قرمز خون می باشد که وظیفه حمل اکسیژن را برعهده دارد. در بارداری به علت تغییرات بدن مادر، احتیاج به خون دو برابر می شود. بنابراین باید مقدار کافی آهن در بدن مادر موجود باشد.
اگر مقدار آهن موجود در بدن کم باشد، به دنبال آن خستگی و عفونت رخ می دهد که این عوامل باعث زود به دنیا آمدن و کاهش وزن نوزاد می شود.
منابع غذایی آهن شامل:
گوشت گاو، مرغ، ماهی، جگر، تخم مرغ ، سویا، سیب زمینی پخته، دانه کدو حلوایی ، سبزیجات برگ سبز، اسفناج، آجیل، چغندر، مخمر آبجو، خرما، هلو، گلابی، غلات، عدس، آلو، کشمش، دانه کنجد، برگه ی خشک شده ی میوه هاست.
غذا |
مقدار مصرف |
مقدار آهن |
غلات |
سه چهارم لیوان |
18 میلی گرم |
لوبیا |
1 لیوان پخته شده |
2/5 میلی گرم |
اسفناج |
نصف لیوان پخته شده |
2/3 میلی گرم |
گوشت |
84 گرم پخته شده |
3 میلی گرم |
مرغ |
136 گرم |
3/2 میلی گرم |
نکته:
برای جذب بهتر آهن، می توانید منابع آهن از قبیل گوشت ها را با یک منبع ویتامین C میل کنید. منابع غذایی ویتامین C: آب پرتقال، آب گوجه فرنگی، توت فرنگی ، گوجه فرنگی و فلفل دلمه ای است.
" نیازهای جنین و مادر را باید فراهم کرد تا مادر و نوزاد هردو سالم و تندست باشند."
موضوعات مرتبط: کودک

انواع گياهخواران:
Vegan (وگان): افرادي که جزء اين دسته از گياهخواران مي باشند، ميوه ها ، سبزيجات، حبوبات، دانه ها و آجيل ها را مصرف مي نمايند. در اين نوع رژيم گياهخواري، تمام منابع غذايي حيواني مانند گوشت قرمز، مرغ، ماهي، تخم مرغ ، شير، پنير و ديگر محصولات لبني از رژيم حذف مي شود.
Lactovegetarian : افرادي که از اين نوع رژيم پيروي مي کنند، علاوه بر مواد غذايي گياهي(فهرست شده در بالا)، لبنيات را نيز مصرف مي کنند. در اين گروه نيز، گوشت قرمز، مرغ، ماهي و تخم مرغ خورده نمي شود.
Lacto-ovovegetarian : در اين رژيم علاوه بر مواد گياهي(ميوه ها، سبزيجات، حبوبات، دانه ها و آجيل ها) از شير و لبنيات و تخم مرغ نيز استفاده مي شود. گوشت قرمز، مرغ و ماهي در اين رژيم جايي ندارند.
تغذيه در گياهخواري:
اگر شما گياهخوار هستيد، کودک شما در صورتي مي تواند داراي رشد و نمو مناسبي باشد که از برنامه غذايي خاص گياهخواران پيروي نماييد.
بسته به اين که شما جزء کدام يک از گياهخواران هستيد، ممکن است به تعديل و تنظيم عادات غذايي تان نياز داشته باشيد.
توصيه هاي زير براي سلامتي خانم هاي گياهخوار در طول بارداري مفيد مي باشد.
اهدافي به منظور تغذيه صحيح:
* در طول بارداري شما به کالري بيشتري براي رشد و نمو کودکتان نياز داريد. شما بايد 200 تا 300 کالري بيشتر از آنچه قبل از بارداري مصرف مي کرديد، دريافت نماييد.
* براي دريافت تمام مواد مغذي مورد نيازتان بايد تنوع غذايي داشته باشيد. در ادامه اين مطلب فهرستي از مواد غذايي آمده است که مخصوص گياهخواران مي باشد و براي شما توضيح مي دهد که از هر گروه غذايي چه مقدار مصرف نماييد. اگر شما گوشت قرمز، مرغ، ماهي، تخم مرغ و شير و لبنيات نمي خوريد، بايد به منظور تامين پروتئين مورد نيازتان، از ديگر منابع پروتئيني مانند آجيل، کره بادام زميني، حبوبات و فراورده هاي حاصله از سويا مانند توفو(نوعي پنير که از شير سويا به دست مي آيد) را نام برد.
* غذاهايي را مصرف نماييد که مقدار فيبر و نشاسته آنها بالا باشد، مثل نان هاي سبوس دار ، سريال ها(cereals)، ماکاروني ها، برنج، ميوه و سبزيجات.
* هر روز حداقل 4 واحد از غذاهاي غني از کلسيم بخوريد. اين امر به شما کمک مي کند تا مطمئن شويد که 1200 ميلي گرم کلسيم مورد نيازتان را دريافت نموده ايد. از منابع خوب کلسيم مي توان: فرآورده هاي لبني، غذاهاي دريايي مثل ماهي، سبزيجات برگ سبز، حبوبات و توفو را نام برد.
* ويتامين D به بدن شما کمک مي کند تا بيشترين استفاده را از کلسيم دريافتي ببريد. قرار گرفتن در معرض نور خورشيد، شيرهاي غني شده، تخم مرغ و ماهي منبع خوب اين ويتامين مي باشند. براي دريافت کافي از ويتامين D بايد 10 تا 15 دقيقه دست ها و صورت خود را در معرض مستقيم نور آفتاب(نه از پشت شيشه) قرار دهيد.
* هر روز حداقل 3 واحد منابع غذايي غني از آهن را مصرف نماييد تا مطمئن شويد که 18 ميلي گرم آهن مورد نيازتان را دريافت نموده ايد. منابع آهن شامل: غلات غني شده با آهن، تخم مرغ، سبزيجات برگ سبز، بروکلي، سيب زميني شيرين، نخود و لوبيا، کشمش، آلو بخارا و بادام زميني مي باشد.
* هر روز حداقل يک منبع غني از ويتامين C را دريافت نماييد. منابع غني از ويتامين C عبارتند از: پرتقال، گريپ فروت ، توت فرنگي ، بروکلي، گل کلم، فلفل سبز، گوجه فرنگي و دانه هاي خردل.
* هر روز حداقل يک منبع غذايي غني از اسيد فوليک را مصرف نماييد. منابع غني از اسيد فوليک عبارتند از : مخمر (ماءالشعير)، حبوبات پخته، اسفناج پخته، جوانه گندم خام، کاهو، آب پرتقال ، کلم، زرده تخم مرغ و موز .
* هر روز حداقل يک منبع غذايي غني از ويتامين A دريافت نماييد. منابع ويتامين A عبارتند از: هويج، کدو حلوايي ، سيب زميني ترشي، اسفناج، کدو سبز، شلغم، چغندر، زردآلو و طالبي.
* هر روز حداقل يک منبع غني از ويتامين B12 را در رژيم غذايي تان داشته باشيد. ويتامين B12 در فرآورده هاي حيواني مانند تخم مرغ و لبنيات يافت مي شود. پس کساني که جزء دسته اول مي باشند، در معرض خطر کمبود اين ويتامين مي باشند. لذا گروه اول بايد تحت نظر پزشک، مکمل B12 را دريافت نمايند.
* مراقب باشيد تا ميزان کافئين دريافتي شما بيش از 300 ميلي گرم در روز نشود. 300 ميلي گرم کافئين در: 2 فنجان قهوه(140 سي سي)، يا سه فنجان چاي(140 سي سي)، يا 2 ليوان نوشابه سياه(340 سي سي) وجود دارد. به خاطر داشته باشيد شکلات نيز حاوي کافئين مي باشد.
* اداره دارو و غذا (FDA) استفاده از شيرين کننده هاي مصنوعي يا غير مغذي در زنان باردار را مجاز اعلام کرده است. اين شيرين کننده هاي مصنوعي شامل آسپارتام و اسه سولفام K مي باشد، ولي مصرف ساخارين مجاز نمي باشد.
* غذاهاي شور را کم مصرف کنيد. نمک موجب احتباس آب در بدن شما مي شود. با اين که تا کنون مدرک مستندي براي خطر نمک در مادر و کودک ذکر نشده، ولي بهتر است نمک اضافي را به منظور جلوگيري از احساس پف کردگي و ورم محدود کنيد. محدوديت شديد نمک نيز خوب نمي باشد، مگر اين که پزشک گفته باشد.
* مقدار کل چربي دريافتي تان را به 30 درصد يا کمتر از کل کالري روزانه تان کاهش دهيد، مثلا فردي که در روز 2000 کالري انرژي دريافت مي نمايد، بايد 65 گرم يا کمتر چربي در روز دريافت کند.
* دريافت کلسترول را به 300 ميلي گرم يا کمتر در روز کاهش هيد.
* رژيم لاغري نگيريد و هيچ تلاشي براي کاهش وزن نکنيد. دوران بارداري زمان مناسبي براي رژيم گرفتن نمي باشد، زيرا مادر و جنين، هر دو به مواد مغذي کافي براي سلامتي احتياج دارند. به خاطر داشته باشيد که شما مقداري از وزنتان را در هفته اول بعد از تولد فرزندتان از دست خواهيد داد.
نکته حائز اهميت در طول بارداري اين است که تنوع غذايي داشته باشيد و انواع مختلف مواد غذايي را مصرف نماييد تا مطمئن شويد که پروتئين و انرژي کافي به بدن شما و کودکتان مي رسد.
مقدار و نوع غذاهايي که بايد انتخاب نماييد:
- نان و غلات: 9 واحد يا بيشتر در روز:
يک برش نان( 30 گرم)، نصف کلوچه، يک عدد نان برنجي، سه چهارم ليوان از سريال ها، نصف ليوان ماکاروني يا برنج،يک عدد سيب زميني کوچک پخته شده
- ميوه ها و سبزيجات:
سبزيجات 4 واحد يا بيشتر در روز
نصف ليوان سبزيجات پخته و يا کنسرو شده ، نصف ليوان آب سبزيجات، يک ليوان سبزيجات خرد شده خام
ميوه ها 3 واحد يا بيشتر در روز
يک تکه ميوه تازه، يک برش هندوانه يا خربزه، نصف ليوان ميوه خرد شده پخته و يا کنسرو شده، سه چهارم ليوان آب ميوه
- لبنيات: 4 واحد يا بيشتر در روز:
يک ليوان شير کم چرب و يا شير سويا، 45 گرم پنير، يک ليوان ماست کم چرب
- پروتئين ها: 3 واحد در روز:
نصف ليوان لوبيا يا نخود پخته، نصف ليوان توفو، يک چهارم ليوان آجيل و يا دانه ها، يک عدد تخم مرغ يا دو عدد سفيده تخم مرغ
- چربي و روغن ها: محدود به ميزان 5 تا 8 قاشق چايخوري در روز:
روغن کانولا، روغن زيتون، مارگارين
- شيريني و ميان وعده ها: در مقادير محدود:
نان شيريني زنجبيلي، چوب شور، تارت هاي بدون چربي، آبنبات هاي سفت و ژله اي و ... .
موضوعات مرتبط: کودک

متخصصان تأکید کردند همانطور كه خوردن بیش از حد تنقلات، بی تردید سلامت كودكان را به خطر میاندازد، به همین نسبت افراط در تغذیه ی سالم نیز به سلامت اطفال آسیب وارد می كند.
نتایج این تحقیقات حاكی از آن است كه مصرف بیش از حد فیبر خوراكی و مصرف بسیار كم چربی می تواند سبب كمبود ویتامینها شده و رشد اطفال زیر پنج سال را كاهش دهد. به این معنی كه كودكانی كه نان سبوسدار و مقادیر زیادی میوه و سبزی در وعدههای غذایی مصرف می كنند، بدون شك به سرعت سیر شده و دیگر اشتهایی برای خوردن سایر مواد غذایی ضروری مانند محصولات لبنی، گوشت، تخممرغ و ماهی نخواهند داشت.
لازم به ذكر است كه این مواد غذایی نیز حاوی ریزمغذیهای حیاتی برای رشد و نمو هستند.
در این تحقیقات توصیه می شود كه همواره در یك رژیم غذایی مسئله حفظ تعادل بین مصرف مواد غذایی مختلف در نظر گرفته شود و والدین باید بدانند كه فرزندانشان در هر گروه سنی به چه مواد غذایی بیشتر نیازمند هستند.
موضوعات مرتبط: کودک

از زمان هاي قديم تا حال همواره بر تغذيه کودک با شير مادر تاکيد شده است، طوري که بر اساس دلايل تاريخي، علمي و پزشکي، فوايد تداوم تغذيه با شير مادر در سال دوم زندگي نيز ثابت شده است. در قرآن مجيد بر تغذيه کودک با شير مادر تا پايان 2 سالگي تاکيد شده است.
اغلب خانم ها در دوران بارداري يا حتي قبل از آن، وقتي به شيردهي فکر مي کنند، بلافاصله نگران به هم خوردن فرم سينه خود مي شوند و حتي ترجيح مي دهند از دادن شير به کودک خود صرف نظر کنند، ولي در عوض اندامي زيبا داشته باشند. البته حفظ اندام زيبا از دوران هاي قديم تا حال مورد توجه بوده و اين احساس را هرگز نمي توان منکر شد، اما به خانم هايي که تصميم به بچه دار شدن دارند توصيه مي کنيم کمي عميق تر و با احساس مادرانه بيشتري به اين مساله نگاه کنند و بدانند که در بدو تولد پس از خدا، آغوش مادر تنها پناه امن کودک است. پس چرا کودک خود را از داشتن اين احساس آرامش روحي و جسمي محروم کنيم.
با چاره انديشي و استفاده از روش هاي صحيح مثل ورزش کردن و جلوگيري از اضافه وزن بيش از حد در طي بارداري، تا اندازه زيادي اين مشکل به ظاهر لاينحل برطرف مي شود.
طبيعي است که در طي دوران شيردهي اغلب خانم ها از خستگي و به هم خوردن خواب شب شکايت دارند، ولي اگر به فوايدي که اين کار براي خود و فرزندشان دارد با ديد بازتري نگاه کنند مي توانند خيلي راحت و با صبر و آرامش بيشتري اين دوران را سپري کنند. پس عاقلانه ترين کار اين است که قبل از شروع اين دوران براي ايجاد آمادگي بيشتر، مهارت هايي را بياموزيد تا هنگام برخورد با مشکلات گذراي دوران شيردهي دچار ترس و اضطراب نشويد.
مادري که به کودکش شير مي دهد، بايد احساس مهم بودن کند و با اين ديدگاه که اين کار در اين دوران از شخص ديگري بر نمي آيد به اهميت اين موضوع پي ببرد، زيرا نشستن کنار کودک و به دست گرفتن شيشه شير را هر فرد ديگري به غير از مادر مي تواند انجام دهد. رابطه اي که در اين دوران بين مادر و کودک ايجاد مي شود، رابطه اي عميق خواهد بود که اثرات آن حتي تا بزرگسالي کودک به خوبي ديده مي شود.
نوزادي که از شير مادر تغذيه مي کند، در برابر اغلب بيماري هاي ويروسي و باکتريايي مصونيت پيدا مي کند؛ مثل اسهال، عفونت گوش و عفونت هاي دستگاه تنفسي(پنوموني و مننژيت)، چون شيرمادر نه تنها دربردارنده آنتي بيوتيک هايي است که از مادر منتقل شده، بلکه شامل آنتي بيوتيک هايي است که به صورت ترکيبي در شير وجود دارند و از رشد صدها باکتري و ويروس جلوگيري مي کند.
همچنين طبق بررسي هاي انجام شده، تغذيه کودک از شير مادر، نه تنها مانع از عفونت گوش مياني(که در سنين قبل از دبستان نسبتاً شايع است) مي شود، بلکه از بيماري هاي مزمن ديگر مثل ديابت و آلرژي پيش گيري مي کند. کودکان شير مادر خوار در سنين دبستان IQ (بهره هوشي) بيشتري نسبت به کودکان شير خشک خوار دارند و به طور نسبي IQ آن ها 8 نمره بيشتر است و داشتن همين 8 امتياز بالا براي IQ رقم قابل توجهي محسوب مي شود.
شيردهي از لحاظ پزشکي فوايدي براي مادر دارد. طبق تحقيقات انجام شده، توليد طولاني مدت استروژن و هورمون هاي ديگر که در دوران شيردهي صورت مي گيرد، باعث کاهش احتمال سرطان سينه و سرطان تخمدان(که معمولاً قبل از يائسگي صورت مي گيرد) و کاهش پوکي استخوان و شکستگي سر استخوان ران(که در سنين بالا نسبتاً شايع است) مي شود.
ولي در صورتي که خانمي تمايل به شيردهي طولاني مدت نداشته باشد و حفظ اندام برايش مهم تر باشد، شيردهي به مدت 3 ماه ترجيح داده مي شود و در صورت عدم تمايل مادر به شيردهي(که آن هم با توجه به مزاياي فوق بعيد به نظر مي رسد) حتي اگر 2 روز اول زايمان شير دهد بهتر از اين است که اصلا شيري به کودکش ندهد.
و اما باز مي پردازيم به خانم هايي که با شيردهي مخالف هستند، فقط و فقط از ترس اين که اندام خود را نتوانند به حالت اوليه برگردانند. اين خانم ها بايد بدانند که پس از دوران شيردهي خيلي زودتر به وزن قبل از بارداري بر مي گردند(البته در صورت تغذيه صحيح).
پس چه کنيم تا اندام موزون خود را پس از پايان دوران شيردهي به دست آوريم؟
* ورزش و به خصوص شنا و پياده روي، يکي از مواردي است که حتي قبل از بارداري(ترجيحا 6 ماه قبل يا بيشتر) بايد به طور جدي شروع شود. در اين صورت خانم ها مطمئن باشند اضافه وزنشان به حدي نمي رسد که برگرداندن فرم سينه به حالت قبل مشکل باشد.
* مورد ديگر بستن سينه بند است، چون اغلب ديده مي شود که بعضي مادران به دختر خود توصيه مي کنند مبادا سينه بند ببندي، چون شيرت زياد نمي شود. اين مورد هم صحت ندارد. اگر سينه بند خيلي سفت و محکم باشد، شيردهي را دچار اشکال مي کند، ولي بستن سينه بند در حد معمول(نه خيلي شل و راحت) به حفظ شکل سينه کمک زيادي مي کند.
* مورد مهم ديگر، اين است که مادر هنگام شيردهي انتهاي پستان خود را با دست بگيرد و مانع از کشش بيش از حد سينه توسط کودک شود.
* در پايان دوران شيردهي، مادر سينه را خيلي محکم و در تمامي مدت شبانه روز ببندد(توجه به اين نکته خيلي اهميت دارد).
* پس از پايان شيردهي، هنگام استحمام به طور متناوب از آب ولرم و سرد روي سينه ها استفاده کند.
* پس از پايان شيردهي و گرفتن کامل نوزاد از شير، از کمپرس يخ در خارج از حمام استفاده کند که چند نوبت در روز مي توان اين کار را تکرار کرد، البته بستگي به تحمل فرد دارد.
* مورد ديگر که اخيرا بين خانم ها خيلي شايع شده، استفاده از ژل هاي فرم دهنده سينه است، ولي مطمئن باشند اثر اين مواد فقط تا هنگام استفاده است و هرگز براي هميشه تاثير ندارند.
* اما، نکته مهم و کليد طلايي، ورزشي است که شروع آن حتي قبل از بارداري توصيه مي شود:
کف دو دست را طوري در هم قلاب کنيد که فاصله اي بين آنها باشد، مثل اينکه بخواهيد يک توپ پينگ پنگ را ميان دو دست خود فشار دهيد. ابتدا دست ها را مقابل صورت خود بگيريد و تا 10 بشماريد. سپس دست ها را به تدريج بالا بياوريد تا حدي که دست ها کاملا کشيده شده و بالاي سر قرار گيرند. توجه کنيد که هر چه دفعات تکرار اين ورزش بيشتر باشد، بهتر نتيجه مي گيريد.
چون اين ورزش به سفت شدن عضلات نگه دارنده پستان کمک مي کند، به همين دليل شروع آن قبل از بارداري توصيه مي شود. در دوران شيردهي اگر وقت کمي داريد، مي توانيد هنگامي که کنار کودک هستيد يا هنگام طبخ غذا، اين ورزش را انجام دهيد. بهتر است از هر فرصتي استفاده کنيد تا اين کار به صورت عادت درآيد. مطمئن باشيد با تکرار اين ورزش در دراز مدت به نتيجه مطلوب مي رسيد(حداقل از 100 شماره در روز شروع کنيد تا به 500 شماره برسيد).
باز هم تاکيد مي شود که ممکن است صد در صد فرم سينه به حالت اوليه بر نگردد، ولي طبق آمار معلوم شده، مادراني که تمامي نکات فوق را با دقت و به طور کامل و مداوم تکرار کرده اند، در 80 تا 90 درصد موارد شکل سينه اشان به حالت اوليه باز گشته است.
موضوعات مرتبط: کودک
21 فایده شیر مادر برای نوزاد
1- شیر مادر بر ضریب هوشی نوزاد اثر دارد.
2- شیر مادر باعث تقویت عملکرد ریه های نوزاد می گردد و از مشکلات تنفسی و تنگی نفس جلوگیری می کند.

3- شیر مادر دارای اسیدهای چرب، قند لاکتوز، آب و اسید آمینه می باشد.
4- شیر مادر ضد بیماری می باشد، زیرا آنتی بادی های بدن مادر از طریق شیر به نوزاد منتقل می شود.
5- شیر مادر از نوزاد در برابر پنومونی (ذات الریه)، مسمومیت غذایی، برونشیت، عفونت های میکروبی، آنفلوآنزا، عفونت گوش، آلرژی، جوش، اسهال و سرخجه محافظت می کند.
6- شیر مادر دارای حداقل 100 جزء می باشد که در شیرخشک یافت نمی شود.
7- مکیدن سینه مادر به رشد فک نوزاد کمک می کند و کودکی که دارای فک محکمی باشد، دندان های سالمی خواهد داشت.
8- شیر مادر دارای فواید روانشناسی نیز می باشد به این ترتیب که کودک به مادر وابسته می شود. در زمان تولد، نوزاد 30 تا 38 سانتی متری خود را می بیند و این فاصله ای است که بین صورت مادر و نوزاد وجود دارد.
9- از طرف دیگر نوزاد از گرمی سینه مادر خود لذت می برد و بیشتر شیر می خورد.
10- کودکانی که از شیر مادر خورده اند، تا سن 15 سالگی کمتر دچار دیابت نوع یک، بیماری MS، بیماری قلبی و سرطان می شوند.
11- کودکان شیر مادر خوار مشکلات روانشناختی، رفتاری و یادگیری کمتری دارند.
12- شیر مادر بهترین غذای نوزاد است. شیر مادر ترکیبی از پروتئین، چربی، کربوهیدرات و مایعاتی است که تمام این ها برای رشد مغز و بدن لازم می باشد.
13- شیرمادر خطر سندرم مرگ ناگهانی نوزاد را کم می کند.
14- شیرمادر از بسیاری از بیماری ها و مشکلات دوران بزرگسالی نیز جلوگیری می کند. این مشکلات و بیماری ها عبارتند از: چاقی و اضافه وزن، افزایش فشار خون، افزایش کلسترول خون، اگزما، دیابت، آسم و لوسمی (سرطان خون).
15- شیرمادر می تواند میزان استرس و خونریزی پس از زایمان را کم کند.
16- تغذیه نوزاد با شیر مادر در سال اول زندگی، میزان بیماری ها و مرگ و میر ها را کاهش می دهد.
17- شیر مادر دارای اسید چربی است که به رشد مغز نوزاد کمک می کند.
19- نوزادان شیر مادرخوار اضافه وزن نمی یابند، بلکه به وزن مناسب سن و قد می رسند.
20- نوزادان نارسی که شیر مادر می خورند، بهتر رشد می کنند و ضریب هوشی بالاتری نسبت به نوزدان نارسی که شیر خشک می خورند، دارند.
21- شیر مادر همیشه آماده است و احتیاج به گرم کردن و میکروب زدایی ندارد.
6 فایده شیرمادر برای مادر

1- شیردهی احتمال بارداری مجدد را کاهش می دهد.
2- مادرانی که به نوزاد خود شیر داده اند، از بیماری پوکی استخوان، سرطان سینه، سرطان رحم، سرطان تخمدان، دیابت نوع 2 و سلیاک (عدم تحمل گلوتن گندم) در امان می باشند.
3- شیردهی موجب کاهش وزن مادر می شود. مادر مقدار زیادی کالری را برای ساخت شیر از دست می دهد، در نتیجه افزایش وزن دوران بارداری اش کاهش می یابد.
4- مکیدن سینه مادر باعث ترشح هورمونی می شود که این هورمون، رحم را به سرعت به حالت اول خود برمی گرداند.
5- از نظر اقتصادی ارزان ترین شیر و مناسب ترین شیر برای نوزاد، شیر مادر است.
6- مادری که شیر خود را به کودک می دهد، از نظر روحی و جسمی رشد می کند، کمتر احساس خستگی و اضطراب و دلواپسی می کند و حسی قوی برای برقراری ارتباط با نوزاد خود دارد.
تفاوت شیرمادر با شیر خشک
* نوزاد، پروتئین و چربی شیر مادر را بهتر از شیر خشک هضم می کند.
* ترکیبات شیر خشک تا اندازه ای شبیه ترکیبات شیر مادر است، اما مقدار مواد مغذی آن برای همه نوزادان یکسان است. در حالی که شیر هر مادری متناسب با نوزاد خودش است.
* در نوزادانی که با شیشه شیر تغذیه می شوند، اسهال 3 تا 4 بار بیشتر رخ می دهد.
* تحقیقاتی که به تازگی انجام شده است، نشان می دهد کودکانی که از شیر مادر استفاده می کنند، در دوران کودکی دچار اضافه وزن نمی شوند. در حالی که نوزاد شیر خشک خوار در کودکی 20 تا 30 درصد احتمال اضافه وزن خواهد داشت.
* نوزادانی که در 3 ماه اول زندگی از شیر مادر استفاده می کنند، 34 درصد کمتر از نوزادان شیر خشک خوار احتمال ابتلا به دیابت وابسته به انسولین را خواهند داشت.
* نوزادان شیرمادر خوار نسبت به نوزادان شیرخشک خوار، در بزرگسالی کمتر دچار پرفشاری خون و بیماری های قلبی می شوند.
* نوزاد وقتی خسته شد، می تواند دیگر سینه مادر را مک نزند و مدتی صبر کند و بعد شروع به مک زدن کند، اما در تغذیه با شیشه شیر این امر ممکن نیست.
خواص موجود در شیرمادر
* در اولین روز تولد، کلستروم ( colostrum) که مایعی زرد رنگ و غنی از آنتی بادی است از سینه مادر خارج می شود. این مایع، سیستم ایمنی بدن نوزاد را تقویت کرده و از او در مقابل بیماری ها محافظت می کند.
* هنگامی که نوزاد سینه مادر را مک می زند، در ابتدا، شیر آبکی و شیرین می باشد. بعد از مقداری مک زدن، شیر چرب تر و سفت می شود و احتیاجات نوزاد را برای رشد تامین می نماید.

* شیر مادر بر اساس تغییرات آب و هوا تغییر می کند، مثلا در هوای گرم، نوزاد احتیاجی به آب ندارد، زیرا ترکیب شیر مادر تغییر می کند.
* شیر مادر دارای مواد مغذی، آنتی بادی، هورمون، آنتی اکسیدان و دیگر موادی است که نوزاد به آن احتیاج دارد.
* شیر مادر از مواد مغذی موجود در خون و ذخیره غذایی بدن مادر تامین می شود.
* یک مادر سالم روزانه 644 تا 756 گرم شیر تولید می کند. برای تولید این مقدار شیر، 500 کالری انرژی لازم است.
* شیر مادر دارای 330 میلی گرم کلسیم در هر لیتر است.
از کجا بفهمیم که مقدار شیر مادر برای تغذیه نوزاد کافی است؟
- نوزاد غالبا هر 8 تا 12 ساعت یک بار، شیر می خواهد.
- نوزاد 10 تا 15 دقیقه از هر سینه مادر شیر می خورد.
- نوزاد باید حداقل 6 عدد پوشک را در روز خیس کند.
- در ماه اول، نوزاد حداقل 3 بار در روز مدفوع می کند. مدفوع نوزاد زرد و نرم می باشد.
- نوزادان در ابتدا، وزن کم می کنند. اما در عرض 2 هفته تغذیه با شیر مادر، به وزن اولیه خود می رسند.
- نوزاد از ابتدای تولد تا 4 ماهگی، باید 113 تا 117 گرم در هفته، وزن زیاد کند
موضوعات مرتبط: کودک

برخي مشکلات مادران در دادن شير به نوزاد خود شامل موارد زير است:
* نوک سينه مادر ممکن است فرورفته و يا ترک خورده باشد.
* درد سينه
در اثر تراکم شير در سينه به وجود مي آيد. براي کاهش درد، مادر بايد به نوزاد خود شير دهد، وگرنه توليد و ساخت شير متوقف مي شود.
* زخم نوک سينه
اين مشکل با روش صحيح شيردهي برطرف مي شود. اگر فقط نوک سينه ي مادر در دهان نوزاد قرار گيرد، احتمال زخم شدن نوک سينه وجود دارد.
* بسته شدن مجراي خروجي شير
اين مشکل نيز باعث درد در هنگام مک زدن نوزاد مي شود. مادران بايد شير دادن را ادامه دهند تا اين مجرا باز شود.
* ماسيت
ماسيت نوعي عفونت سينه مي باشد. باکتري ها وارد مجراي خروجي شير مي شوند و سينه را عفوني مي کنند. گاهي اين عفوني شدن موجب تب، درد، تورم، قرمزي، زخم و يا ترک خوردگي نوک سينه مي گردد.
در اين مشکل، ممکن است نوزاد از شير خوردن از سينه عفوني خودداري کند، لذا بايد از سينه ديگر به نوزاد شير داد. اما بعد از شير دادن، شير موجود در سينه عفوني را نيز بايد دوشيد تا دوباره آن سينه نيز سالم شود و نوزاد بتواند از آن سينه شير بخورد.
به طود کلي، اگر سينه ي مادر دچار درد، تورم، قرمزي، خارش و خونريزي شد، حتما به پزشک مراجعه کند.
تغذيه مادر شيرده
* غذاي مادر شيرده بايد به 5 وعده تقسيم شود: صبحانه، ناهار، عصرانه، شام و وعده قبل خواب. در بعد از ظهر و شب بهتر است لبنيات کم چرب و ميوه مصرف کند.
* رژيم متعادلي داشته باشيد. يک مادر شيرده 500 کالري بيشتر از حد معمول نياز دارد.
* بايد روزانه 8 ليوان آب و مايعات بنوشد.
* مصرف ذرت، روغن زيتون و آجيل براي تامين اسيدهاي چربي که براي ساخت سيستم عصبي به کار مي روند، بسيار مهم است.

* زناني که از قرص هاي ضد بارداري استفاده مي کنند، دچار کمبود ويتامين B9 (اسيد فوليک) مي شوند.
گاهي کمبود اين ويتامين، به علت کمبود ويتامين B6 رخ مي دهد. لذا اين مادران بايد منابع اين ويتامين ها را مصرف کنند.
اسيد فوليک در کلم، ذرت، نخود، اسفناج، گندم و آب پرتقال موجود است.
* مکمل روي و کلسيم براي مادران باردار و شيرده لازم است.
* مادر بايد از نيکوتين (سيگار) جدا خودداري کند. نيکوتين مستقيما وارد شير مادر مي گردد و باعث تهوع، اسهال و آرام و بي قراري نوزاد و کاهش توليد شير مادر مي شود.
* مادر بايد از نوشيدن الکل نيز خودداري کند. الکل در کمتر از 1 ساعت وارد شير مادر مي شود و منجر به عقب افتادگي ذهني و کاهش رشد نوزاد مي شود.
* برخي از مردمان بر اين عقيده اند که سير موجب افزايش ساخت و ترشح شير مي شود، اما هنوز اين عقيده به اثبات نرسيده است.
* مادري که تغذيه ي مناسبي ندارد، شايد نوزاد سالمي را بزرگ کند، اما سلامتي خود را به خطر مي اندازد، درست مانند مادر بارداري که با تغذيه نادرست، ضعيف مي گردد، زيرا جنين مواد غذايي مورد نياز خود را از بدن مادر تامين مي کند.
" شيرمادر يکي از بهترين غذاها براي نوزاد است. بياييد با هم اين غذا را ترويج کنيم تا دچار بيماري هاي ناشناخته و مختلف نشويم."
موضوعات مرتبط: کودک

به طور کلی، بر اساس تحقیقات به عمل آمده، کودکان را از نظر شخصیتی می توان به سه دسته تقسیم کرد:
1- کودکان سخت
10 درصد کودکان را شامل می شوند. این کودکان نسبت به محرکات، پاسخ شدید نشان می دهند (مانند گریه شدید در مقابل صداهای بلند)، کم خواب و ناراحت هستند، خوردن غذا را طول می دهند و بدغذا هستند.
2- کودکان راحت
40 درصد کودکان را تشکیل می دهند. از نظر غذا خوردن و کنترل ادرار و مدفوع، منظم و راحت هستند و علایم نارضایتی کمتری از خود نشان می دهند. اگر هم گریه کنند زود ساکت می شوند.
3- کودکان ترکیبی
50 درصد باقی مانده، کودکان با صفات شخصیتی مخلوط از راحت و سخت هستند و مادر باید با آشنایی از طبیعت کودک خود، اعتماد به نفس خود را در اداره مسایل مربوط به خواب و تغذیه آن ها بالا ببرد.
برخی نکات به نظرم می رسد که می تواند به مادران برای تغذیه بهتر کودک شان، مخصوصا اگر کودک شان بدغذا باشد، کمک کند.
راهکارهای تغذیه ای
* اکثر کودکان، غذایی را که قبلا خوردهاند و با طعم آن آشنا هستند، راحت تر می خورند. لذا هنگام دادن غذای جدید به کودک، بهتر است ابتدا مقداری از غذای قبلی به او بخورانیم و سپس غذای جدید را به او بدهیم.
* رنگ غذا می تواند در اشتهای کودک تاثیر بگذارد. رنگ های سبز، نارنجی و صورتی برای بیشتر کودکان، جالب است. از این رنگ ها در غذاهای بچه ها بیشتر استفاده کنید.

* کودکان غذای گرم را دوست دارند. پس غذا نباید خیلی سرد یا خیلی داغ باشد.
* بشقاب و لوازم غذا خوردن باید از جنس نشکن انتخاب شود تا در صورت پرت کردن و یا افتادن، شما را عصبانی نکند.
* اگر کودک شما اصرار دارد که با دست غذا بخورد، نباید مانع این کار شوید.
*اغلب کودکان نوپا فقط 5 تا 10 دقیقه حالت نشسته را برای غذا خوردن تحمل می کنند و قبل از اتمام غذا سفره را ترک می کنند. لذا باید تعداد دفعات غذا خوردن آن ها بیشتر از بزرگسالان باشد.
* سعی کنید هیچ وقت کار را به آن جا نرسانید که او حس کند شما برای غذاخوردن او باید دنبالش بدوید.
* هنگام تغذیه کودک باید از چرب زبانی، گول زدن یا چانه زدن و به زور غذا دادن به او پرهیز کنید.
* برای غذا خوردن کودک، 30 دقیقه وقت بگذارید.
* در صورت نخوردن، پرت کردن و یا بازی کردن با غذا، بعد از اتمام وقت غذا، باید باقی مانده غذا را از جلوی کودک بردارید.
* خوردن غذا در یک ساعت معین و در محیطی آرام و با یک موزیک ملایم سبب تحریک اشتهای کودک تان می شود.
موضوعات مرتبط: کودک

يکي از شايعترين بيماريهاي دوران کودکي در کليه کشورهاي جهان به خصوص ممالک در حال توسعه، اسهال و استفراغ است. با اينکه در کشورهاي مخلتف دنيا مطالعات گوناگوني روي تاثير شير مادر بر سلامت نوزادان انجام شده و ثابت گرديده است که با ارزشترين ماده غذايي براي چهار تا شش ماه اول عمر نوزاد انحصارا شير مادر و از پايان شش ماهگي به بعد همراه با ساير مواد غذايي تا پايان 2 سالگي نيز شير مادر است، بعضي از مادران از آن غفلت ميکنند.
تاثير شير مادر در پيشگيري و کاهش شدت بيماريهاي اسهالي و عليه بسياري از عوامل مولد آنها (ويروسي، ميکروبي، انگلي و...) کاملا به اثبات رسيده و حتي معلوم شده است که تغذيه با شير مادر، مرگ و مير ناشي از اين بيماريها را تا 25 برابر کاهش ميدهد.
کودکاني که شير مادر ميخورند، به مراتب کمتر از بچههايي که از شير گاو و شيرخشک تغذيه ميکنند، دچار اسهال ميشوند.
کودکان بيمار، اشتهاي کمي نسبت به غذا خوردن دارند و از آن امتناع ميکنند، وليکن اشتهاي شيرخوار و تمايل او به گرفتن پستان مادر و تغذيه با شير او بيشتر ميشود.
اين نعمت خدادادي با ترکيب بسيار مناسب و تامين آب کافي مانع بروز کمآبي و عوارض آن در شيرخوار مبتلا به اسهال ميشود و رابطه عاطفي مادر با نوزاد در هنگام شيردهي نيز روند بهبودي کودک را تسريع ميکند.
عامل مولد اسهال در شيرخواران حساسيت غذايي و در راس آن حساسيت به پروتئين شيرگاو است که در موارد شديد، حتي اگر مادر مقادير زيادي شيرگاو بخورد و فرزندش را با شير خود تغذيه کند ميتواند موجب بروز اسهال در شيرخوارش شود (در شش ماه اول عمر).
در کودک مبتلا به اسهال، تغذيه مکرر و دلخواه شيرخوار با شيرمادر بايد ادامه
يابد و حتي گاهي براي جبران کمآبي او بايد محلول ORS نيز استفاده شود.
شواهد باليني نشان داده است که شيردهي باعث ميشود سيستم ايمني شيرخوار براي مبارزات بعدي حتي بعد از قطع شيردهي آماده شود. همينطور ثابت شده که پاسخ ايمني به واکسن در شيرخواراني که شير مادر خوردهاند بهتر از آنهايي است که از شير خشک تغذيه کردهاند.
شايد به عنوان ختم کلام براي مادراني که نسبت به شيردهي فرزندشان بيتوجهاند، همين بس باشد که بگويم با جمعآوري انبوه مطالعات معلوم شده است، شيرخواراني که با شير مادر تغذيه شدهاند کمتر دچار بيماريهاي حاد گوارشي، تنفسي، عفونت گوش مياني و دستگاه ادراري ميشوند، حتي در مقابل ابتلا به لوسمي (سرطان خون)، لنفوم (سرطان غدد لنفاوي)، ديابت وابسته به انسولين و کوليت زخمي (بيماري روده اي) مصونيت پيدا ميکنند.
در حالي که در برخي جوامع حداقل 20 درصد افراد دچار آلرژياند، مي توان گفت با تغذيه شير مادر از بدو تولد ميتوان به نسبت قابل ملاحظهاي از بروز آلرژي هم جلوگيري نمود و شير مادر موانع بيوشيميايي و فيزيکي متعددي در سر راه عوامل عفوني قرار ميدهد.
موضوعات مرتبط: کودک
تغذيه كودك در ماه هاي دهم يازدهم و دوازدهم زندگي

طي اين سه ماه افزايش تنوع قوام غلظت و دفعات غذاها موجب مي شود كه مهارت جويدن كودك بيشتر شود
با آشكار شدن دندان ها و تكامل مهارت هاي حركتي ظريف شيرخوار مي تواند تكه هايي از غذا را بكند ، بجود، به عقب دهان ببرد و آن را ببلعد شيرخواري كه هنوز دندان در نياورده است اين كار را با لثه ها و آرواره هاي خود انجام مي دهد لذا بايد اين مهارت ها را با ارائه غذاهايي كه بتواند با دست خود بردارد و آن را بجود تقويت كرد
(هنگام غذا خوردن كودك حضور مادر يا پرستار وي الزامي است )
مايعات :
تغذيه با شيرمادر هنوز به عنوان غذاي اصلي و هم چنان بر حسب تقاضاي شير خوار ادامه دارد تا بخش زيادي از انرژي و نياز او به مواد مغذي و مايعات را تامين نمايد لذا غذاي كمكي بايد بعد از تغذيه با شير مادر داده شود
به كودكي كه از شيرمادر محروم بوده و با شير مصنوعي تغذيه شده است مي توان شير پاستوريزه را بعد از يك دقيقه جوشاندن به برنامه غذايي او اضافه نمود كه بايد از مقدار كم شروع و به تدريج مقدار ان را افزايش داد توصيه ميشود شير با ليوان يا فنجان نشكن داده شود دادن آب ميوه از ميوه هاي مجاز تازه و سالم حداكثر تا ده قاشق مرباخوري در روز كه با ليوان يا فنجان داده شود اشكالي ندارد دادن آب سالم نيز مفيد است و توصيه مي شود
دفعات تغذيه و مقدار غذا
از 10 ماهگي به بعد مي توان انواع كته ها و خورا ك ها را به شير خوار ارائه نمود دفعات تغذيه 4 تا 5 بار در روز و مقدار غذا همچنان بر حسب ميل و اشتهاي كودك است . در اين زمان استفاده از حلوا و تكه هاي كوچك ميوه نان يا بيسكوئيت هاي ساده بدون كرم و خامه كه بتوان روي آن كره يا ماست چكيده سالم قرار داد به تنهايي يا همراه با كمي شيرمادر شير پاستوريزه يا شير جوشيده دام مي تواند به برنامه غذايي شيرخوار اضافه شود.
غذاهای مورد استفاده
در تهيه غذاي كودك از گوشت قرمز، گوشت مرغ، جگر، ماهي، تخم مرغ، پنير، غلات ،حبوبات و سبزي استفاده مي شود مصرف چغندر، شلغم و اسفناج از ماه دهم به بعد اشكالي ندارد در اين سن مي توان انواع كته ها و خوراك ها را در برنامه غذايي كودك قرار داد و غذاهايي تهيه نمود كه كودك بتواند آن ها را با انگشت بردارد
غذاهاي انگشتي عبارتند از :
تكه هاي كوچك هويج پخته شده با كمي كره و تكه هاي كوچك سيب زميني يا كرفس پخته شده با كمي خامه يا كره همچنين ماكاروني خرد شده تكه هاي كوفته قلقلي و نيز تكه هاي نان و بيسكوئيت هاي ساده و تكه هايي از ميوه هاي رسيده و سالم فصل مانند سيب هلو طالبي گلابي موز
توصيه مي شود هنگام خوردن غذاهاي انگشتي حتما مادر يا مراقب شيرخوار حضور داشته باشد
حدود 11 ماهگي به تدريج مي توان از غذاهاي خانواده (قبل از اضافه كردن نمك و ادويه هاي تند ) نيز براي تغذيه كودك استفاده نمود به اين شرط كه اين غذاها انرژي و مواد مغذي لازم را داشته باشند و با پشت قاشق كاملا نرم شوند
اضافه كردن نمك هنگام صرف غذا هنوز توصيه نمي شود اصولا محدوديت مصرف نمك براي همه افراد خانواده مفيد است
اضافه كردن گرد نعنا جعفري كرفس و چاشني هايي مانند آب ليمو ترش آب نارنج يا گرد ليمو عماني هنگام پختن غذا غذاي كودك را خوشمزه تر مي كند
يك نمونه از برنامه غذايي شيرخوار در ماه هاي دهم يازدهم و دوازدهم زندگي
شير مادر به دفعات مكرر و بر حسب ميل و تقاضاي شيرخوار و غذاي كمكي به شرح زير :
صبح ميان وعده صبح
ظهر- عصر- شب
صبح، نصف زرده تخم مرغ + فرني يا نصف زرده تخم مرغ + كمي نان و پنير يا پودر گردو يا پودر ساير مغزها
ميان وعده: پوره ميوه يا پوره سبزي يا تكه هاي كوچك ميوه يا نان يا بيسكويت يا آب ميوه يا بيسكويت يا شير موز يا شير با بيسكويت
ظهر: يكي از انواع آش ها كته ها يا خوراك ها همراه با ماست
عصر:غذاهاي انگشتي
مثل هويج پخته شده با كره يا يك تكه كرفس پخته شده با كره يا پوره سبزي يا پوره ميوه يا حلوا يا بستني ساده پاستوريزه
شب:همان غذاي ظهر
توجه :از پايان 6 ماهگي كه غذاي كمكي شروع مي شود تا پايان 12 ماهگي غذاي اصلي شيرخوار هنوز شير مادر است بنابراين تغذيه با شير مادر به طور مكرر و بر حسب تقاضا و تمايل او قبل از هر وعده غذاي كمكي بايد مورد توجه خاص قرار گيرد
زمان ارائه غذاي كمكي به شيرخوار بر اساس برنامه خواب وي تنظيم مي شود مثلا براي شيرخواري كه حدود ساعت 10 صبح از خواب بيدار شده مي توان صبحانه را در آن زمان و ساير وعده ها را در طول روز ادامه داد حتي آخرين وعده غذاي كمكي مي تواند به ساعات اوليه شب منتقل شود البته در صورتي كه شيرخوار هنوز بيدار باشد
اگر منحني رشد كودك خوب است و شير مادر را هم خوب مي خورد و ميل به خوردن 5 وعده غذا ندارد چهار وعده غذا خوردن هم كافي است .
موضوعات مرتبط: کودک