
دنیای بدون زنان، چنین دنیایی خواهد بود:
مردان نه خود را می شویند و نه صورت خود را اصلاح می کنند.
لباس خانگی ما بسیار ساده خواهد بود. پیراهن، عرق گیر، جوراب،
حتی کفش های بیرون هم ساده خواهند بود.
نیازی به ظروف آشپزخانه و حتی غذا نیست؛
چند ظرف یکبار مصرف، چند تکه غذای سرد و پیتزا کافی است
و برای خانه مان یک یخچال، جاروبرقی، تلویزیونی بزرگ و یک کنترل تلویزیون از راه دور،
کفایت می کند.
تنها برنامه های دو کانال تلویزیونی را تماشا می کنیم.
شبکه خبری و ورزشی. به همین دلیل می گویند مردان موجوداتی ساده هستند
و اگر زنان در زندگیشان نباشند ، زندگی ساده ای خواهند داشت.
بقيه در ادامه مطلب
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم
برچسبها: خانه , خانواده , همسر , فرزند
ادامه مطلب
جنس مذکر به پیچیدگی جنس مونث نیست و اکثر رفتارهای جنس مذکر برون ریز است
و نیاز به کنجکاوی ندارد سوالی که مطرح است آیا مردان تنوع پذیر تر از زنان هستند ؟
پاسخ خیر مردان تنوع پذیر تر از زنان نیستند بلکه اکثر رویدادهای زندگی واکثر رفتارها
و برخوردارها برای مردان زودتر به عادت تبدیل می شود و اینگونه می توان نتیجه گرفت که
مردان زودتر خسته می شوند!
بقيه در ادامه مطلب
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، فقط خانمها
برچسبها: روانشناسي , خواب , خواب راحت , اثرات مخرب
ادامه مطلب
چگونه خواب راحتی داشته باشیم؟
اهـمـیت خـواب در انسان بسیار بیـشـتر از آنـست که شما تصور می کنــید. نقش خواب در حفظ سـلامـت جـسم و روان حیاتی میباشد.
تقویت سیستم ایمنی بدن، ترمیـم نـورون هــا و حــفـظ کـارآمـدی سیسـتــم عـصـبـی، سـامانـدهـی یـادگـیری و حافظه، و رشد کودکان و نوجوانان (۸۰ درصد هورمون رشد حین خواب ترشح میگردد) از نقشهای عمده خواب میباشند.
بقيه در ادامه مطلب
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، خوب زندگی کنیم
برچسبها: روانشناسي , خواب , خواب راحت , اثرات مخرب
ادامه مطلب

هر گوشه از چهره و هر تغییر کوچکی در آن، یک دنیا راز را فاش میکند. آنها معتقدند از شیوه خندیدن ما گرفته تا حرکات لبمان، همه و همه در گشودن این رازها موثرند. اگر هنوز هم تصمیم دارید که به یک چهرهخوان حرفهای تبدیل شوید، به دانستههای قبلی خود اکتفا نکنید و در این صفحه با ما باشید. اینبار به شما یاد میدهیم با کمک لبخند و حرکات لب فرد مقابلتان، او را بشناسید و مچش را بگیرید.
بقيه در ادامه مطلب
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، خانه و خانواده
برچسبها: روانشناسي , خواب , خواب راحت , اثرات مخرب
ادامه مطلب
این روزها برخلاف گذشته فقط ظاهر افراد است که اولین و آخرین تاثیر را روی ما میگذارد و نشاندهنده رفتار و شخصیت آنهاست. در محیطها و روابط کاری این مسئله بیش از آنچه فکر میکنید اهمیت پیدا میکند
بقيه در ادامه مطلب
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، فقط خانمها
برچسبها: روانشناسي , خواب , خواب راحت , اثرات مخرب
ادامه مطلب

به خودتان نگاه کنید ، چقدر درگیر کارهای روزمره هستید ، چقدر از زندگی لذت می برید ؟ حتی زمان تفریح هم ذهنتان درگیر مشکلات و کارهایی است که باید انجام دهید ، اگر می خواهید از زندگی واقعا لذت ببرید ، همین حالا "فقط باشید" ... این همان بودن در زمان حال است ، بودن در لحظه !
بقيه در ادامه مطلب
موضوعات مرتبط: روان شناسی
برچسبها: روانشناسي , خواب , خواب راحت , اثرات مخرب
ادامه مطلب
اگر نتوانیم حس و حال نخستین روزهای زندگی را حفظ کنیم، به مرور زمان و آمدن این مهمانان دوستداشتنی، یکدیگر را فراموش خواهیم کرد. من اگر تو را از یاد ببرم، خودم را نادیده گرفتهام و تو اگر مرا به خاطر نیاوری، بزرگترین جفا را در حق خودت کردهای. من و تو یک نفریم.
فرزندآوری و شلوغ شدن خانه هرچند یک اتفاق زیباست و باید باعث استحکام خانواده شود، اما اگر زن و شوهر مهارتهای لازم برای اداره نقشهای جدید خود یعنی پدر و مادری را نداشته باشند، هم والدین خوبی نمیشوند و هم نقش اصلیشان را که همسری است، فراموش میکنند.
بقيه در ادامه مطلب
موضوعات مرتبط: روان شناسی
برچسبها: روانشناسي , خواب , خواب راحت , اثرات مخرب
ادامه مطلب
گاهی به سوءتفاهم شبیه است و گاهی دل را بیشتر می لرزاند و به ارتباطی کاملاً عاطفی تبدیل می شود. شاید تصور کنید شما با دیگران فرق می کنید و حتی اگر قانون های رابطه با همکاران را نادیده بگیرید. می توانید به خط قرمزها وفادار شوید و همیشه یک عضو بی حاشیه در اداره تان باقی بمانید اما ماجرا همیشه این طور پیش نمی رود. به نظر من در بسیاری مواقع ، صمیمیت از دل نزدیکی بیرون می آید و اگر حد و مرزهای نزدیک شدن به همکار را نشناسید، ممکن است درگیر کلاف پیچیده ای شوید که هم رابطه کاری و هم زندگی خصوصی تان را ویران می کند.
شما باید ، این ۹ نکته را جدی بگیرید.
بقيه در ادامه مطلب
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، خوب زندگی کنیم
برچسبها: حريم , پنهانكاري , راز , همسر
ادامه مطلب
تمایلات جنسی ما به سادگی تحت تاثیر اعتماد به نفس،
ناامنیهای احساسی، فشارها، انتقادها و انتظارات است.
پس برای اینکه حسابی رابطه جنسی با همسرتان را خراب کنید، راههای زیر را عملی کنید:
1 -حالگیری اول: فقط چون ازدواج کردهاید انتظار رابطه جنسی داشته باشید
هر همسری باید وظایف زناشویی خود را انجام دهد به همین خاطر همسرتان موظف است که با شما رابطه جنسی داشته باشد. این یکی از فواید ازدواج است.
2 -حالگیری دوم : هر هفته فقط در یک زمان و مکان خاص رابطه جنسی داشته باشید
با این کار دیگر هیچ کدام از شما با یک زمان یا مکان جدید سورپرایز نخواهید شد. «پنج شنبه شب، ساعت نه و نیم، در تختخواب». مطمئناً هیچکس از یکنواختی در رابطه جنسی لذت نمیبرد.
3-حالگیری سوم : برای رابطه جنسی خود هربار از یک الگو پیروی کنید
دقت کنید که هر بار یکسری کارهای یکنواخت و روتین شده را پشت هم انجام دهید. اصلاً مگر در رابطه جنسی تنوع هم مهم است؟
4 - حالگیری چهارم : فقط خودتان را در نظر بگیرید
اگر در رابطه جنسی فقط خودتان را در نظر میگیرید و میدانید که همسرتان از برخی رفتارهای شما خوشش نمیآید. بخصوص وقتی معتقدید اگر واقعاً شما را دوست دارد پس باید تحمل کند، ضربهای اساسی و موفقیتآمیز به رابطه خود زدهاید!
5 - حالگیری پنجم : فقط با هدف رابطه جنسی همسرتان را نوازش کنید
واقعاً چه کسی به نوازش غیرجنسی نیاز دارد؟ این طوری همسرتان میفهمد که نوازش کردن و رابطه جنسی با هم یکسان است.
6 - حالگیری ششم : برای برقراری رابطه جنسی پیش نوازی را کنار بگذارید
در دنیایی با این سرعت بالا که ما زندگی میکنیم، دیگر چه کسی وقت دارد که آرام آرام رابطه جنسی را شروع کند؟ نیازی نیست این همه همدیگر را اذیت کنید. دست از اتلاف وقت بردارید و یکسره سراغ عمل اصلی بروید. از این گذشته، هر دوی شما باید صبح بروید سر کار پس باید به اندازه کافی هم بخوابید!
اگر این کار را نکنید همسرتان چطور باید با عیب و ایرادهای کار خود آشنا شود؟ اگر این کار را نکنید تا آخر میخواهد کارهایی را انجام دهد که شما را آزار میدهد!
8 - حالگیری هشتم : از ظاهر همسرتان انتقاد کنید
هرچه سن همسرتان بالاتر میرود و دیگر کمتر به ظاهر خود رسیدگی میکند، حتماً به او بگویید که چقدر ظاهر او میل جنسی شما را سرکوب میکند. این کار باعث میشود کمی به خودش بیاید و به وضع ظاهرش رسیدگی بیشتری کند.
9 - حالگیری نهم : موقع رابطه جنسی بگذارید تلویزیون روشن بماند
نباید بگذارید که رابطه جنسی باعث شود از برنامه تلویزیونی مورد علاقهتان عقب بمانید. پس تلویزیون را روشن نگه دارید و حین رابطه جنسی برنامه مورد علاقهتان را هم نگاه کنید.
10 -حالگیری دهم :قبل از رابطه جنسی، حین رابطه جنسی، بعد از رابطه جنسی خبررسانی کنید!
در دنیای ارتباطات باید بگذارید همه از وضعیت زندگی جنسی شما مطلع باشند. به نظر شما اگر هر اتفاقی که میافتد را در فیسبوک خبررسانی نکنید آیا اصلاً آن اتفاق رخ داده است؟!
11-حالگیری یازدهم : تا جایی که میتوانید سریع تمامش کنید، یعنی به محض اینکه ارضاء شدید
در رابطه جنسی فقط خود شما مهم هستید. هیچ نیازی نیست که از همسرتان بپرسید که آیا میتوانید کاری هم برای راضی کردن او بکنید یا نه. تصورتان این باشد که اگر چیزی نگفته است یعنی همه چیز عالی است.
12 -حالگیری دوازدهم :وقتی رابطه جنسی تمام شد سریع حال و هوایتان را تغییر دهید
هرچه زودتر کارتان را تمام کنید سریعتر میتوانید بخوابید. حرف زدن را بگذارید برای فردا سر صبحانه و هیچ نیازی هم به در آغوش گرفتن همدیگر نیست.
موارد فوق بخشی از راههایی است که بشدت میتواند روی زندگی جنسی شما و همسرتان تاثیر گذاشته و صدمات جبران ناپذیری به آن وارد کند اما همیشه بدانید که رابطه جنسی صحیح و رضایتبخش یکی از کلیدهای اصلی پایداری روابط زناشویی است.
موضوعات مرتبط: روان شناسی
برچسبها: ازدواج , احتياط , مرد , زن
خیلی وقتها صدای تلفنهمراه بعضیها را در سینما یا تئاتر میشنوید. یا خیلیها را میبینید که با دهان پر حرف میزنند.
در دنیای امروز که با سرعت فوقالعاده جلو میرود، به آسانی ممکن است که خیلی از آداب معاشرت اولیه را هم فراموش کنیم. متاسفانه خیلیها آداب و رفتاری که والدینشان به آنها یاد دادهاند را فراموش کردهاند و خیلیها هم تربیت چندان خوبی نداشتهاند.
داشتن رفتار اجتماعی درست، خیلی سخت نیست؛ اما بیشتر ما تصور میکنیم که این آداب و رفتارها دیگر قدیمی شده و در دنیای امروز جایی ندارند. اما این اصلا درست نیست.
اگر هر کدام از ما لحظاتی را به بازبینی اصول و قواعد آداب اجتماعی خوب صرف کنیم، متوجه میشویم که نه تنها در زندگی شخصیمان، بلکه در روابط کاری هم به دردمان خواهند خورد.
در این ایمیل راههایی برای ارتقای این آداب و رفتارها در خودتان اشاره میکنیم که مطمئنا کمک میکند تاثیر بهتری روی دیگران بگذارید.
آداب اولیه را رعایت کنید. نشان دادن ادب و احترام کار سختی نیست. به زبان آوردن «لطفا»، «خواهش میکنم»، «ممنونم» و «عذر میخواهم» کار آسانی است.
این عبارات نشان میدهد که برای دیگران احترام قائل هستید. حتی اگر فردی بیادب باشد و اصلاً از او خوشتان نیاید، خیلی بهتر است که شما مودبانه رفتار کنید تا اینکه بخواهید به سطح تربیت او نزول کنید.
آقایان، در محیطهای بسته کلاهتان را بردارید. این روزها خیلی از مردان جوان از این واقعیت آگاه نیستند که گذاشتن کلاه در محیطهای بسته بیادبانه است. آقایان عزیز، وقتی وارد ساختمانی میشوید کلاهتان را از سرتان بردارید!
در را نگه دارید. این قانون فقط مخصوص مردها نیست. بله، درست است که آقایان باید در را برای خانمها نگه دارند و بگذارند که خانمها زودتر از آنها وارد شده یا خارج شوند اما خانمها هم باید همین کار را برای افراد سالخورده یا کسانیکه دستشان پر است انجام دهند.
وقتشناس باشید. هیچ چیز بدتر از منتظر نگه داشتن دیگران نیست. این کار واقعا بیادبانه است و نشان میدهد برای وقت دیگران ارزش قائل نیستید. اگر عادت دارید که همیشه دیر بر سر قرارهایتان میرسید، ساعتتان را 10 تا 15 دقیقه جلو بکشید تا سر ساعت برسید.
در انظار عمومی خودتان را آرایش نکنید. اگر نیاز است که روی صورتتان کاری انجام دهید، موهایتان را شانه بزنید و یا آرایش کنید، سعی کنید این کار را جلو چشم بقیه و در محیط عمومی انجام ندهید.
به سرویس بهداشتی آن محل بروید و یا صبر کنید تا به خانه بروید. خانمها، زدن سریع رژلب بدون آینه اشکالی ندارد اما درست نیست که کیف لوازم آرایش تان را در یک محیط عمومی بیرون بیاورید و با آینه جیبی شروع به آرایش کردن خودتان کنید. همچنین گرفتن ناخنها یا لاک زدن هم در محیطهای عمومی کار نادرستی است.
تا حد امکان در محیطهای عمومی کمتر آدامس بجوید. اگر به دلیلی منطقی مثل خوشبو کردن دهان یا از بین بردن خشکی دهان، باید آدامس بجوید، سعی کنید این کار را در ماشین تان و بین راه انجام دهید.
اگر واقعا لازم است که در یک محیط عمومی آدامس بجوید، سعی کنید این کار را آرامتر انجام دهید و از باد کردن آن یا ایجاد صدای بلند با آدامس خودداری کنید.
زنگ موبایل تان را در صورت لزوم خاموش کنید. اولین کاری که بعد از وارد شدن به یک محیط عمومی میکنید این است که زنگ موبایل تان را خاموش کنید. به خاطر داشته باشید که نیازی نیست به همه تماسهایی که با شما گرفته میشود همان لحظه پاسخ دهید.
اگر میدانید که تماسی ضروری است، عذرخواهی کنید و به محیط یا اتاق دیگری رفته و آنجا با تلفن صحبت کنید. سعی کنید مکالمهتان پشت تلفن کوتاه باشد و از طرف مقابل بخواهید که در اولین فرصت با او تماس بگیرید.
مودبانه حرف بزنید. وقتی با کسی صحبت میکنید، چه سر کار باشد و چه در محیط اجتماعیتر، هیچوقت درمورد پول، مذهب و سیاست حرف نزنید.
این موضوعات بسیار حساس هستند و میتواند موجب انفجار احساسی شما یا طرفمقابلتان شود و همین مسئله باعث شود صدایتان را بالا ببرید، حتی فریاد کشیده یا از الفاظ نادرست استفاده کنید.
رفتار خوب نشان دهنده این است که برای دیگران ارزش و احترام قائلید و از تربیت خوبی برخوردارید.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، خانه و خانواده
برچسبها: معاشرت , آداب , رعايت حقوق , آداب معاشرت

دوران دفاع مقدس با تمام سختیها برکات و آثار مثبت بزرگی نیز برای کشور داشت که یکی از این آثار و برکات آن واکسینه بودن تقریباً صددرصدی جامعه در برابر بسیاری از تهاجمات فرهنگی بود که این روزها درحال دست و پنجه کردن با آن هستیم.
هرچه بود و هر چه شد از خیروشر گذشت تا اینکه گفتمان جدیدی با عنوان روابط آزاد بین دختر و پسر در اوایل دهه 70 در روزنامهها وسریالها به راه افتاد؛ همزمان با این گفتمان جامعه سنتی و مذهبی ما مواجه شد با هجوم هدفدار انواع لباسهای مردانه و بخصوص زنانهای که هیچ گونه سنخیتی با عرف و عقایدمان نداشتند.
بقيه در ادامه مطلب
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، 8 سال دفاع مقدس ، راههای نفوذ ، نفوذ ، مذهبی ، دین
برچسبها: كشف حجاب , حجاب , حجاب برتر , لباس
ادامه مطلب

خواب باعث میشود حالتان بهتر شود اما اهمیت آن بسیار فراتر از تقویت روحیه یا از بین بردن پف زیرچشم است.
خواب کافی بخش مهمی از یک زندگی سالم است و میتواند برای قلب، وزن، ذهن و خیلی چیزهای دیگر مفید باشد.در زیر به بخشی از فواید خواب اشاره میکنیم :
بقيه در ادامه مطلب
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، خانه و خانواده
برچسبها: خواب , تقويت حافظه , عمر بيشتر , خلاقيت
ادامه مطلب

با این که مراسم خواستگاری در این دوره نسبت به گذشته خیلی تفاوت پیدا کرده است،
اما هنوز هم قوانینی وجود دارد که از خانواده های عروس و داماد انتظار می رود
آنها را در نظر داشته باشند و رعایت کنند.
گاه خانواده هایی که برای خواستگاری به خانه یکدیگر می روند
از قبل با یکدیگر آشنا بوده و همین آشنایی باعث علاقه دختر و پسر و
برگزاری مراسم خواستگاری شده است.
گاهی هم خانواده ها هیچ شناختی نسبت به یکدیگر ندارند
و شاید خواستگاری اولین جلسه ای باشد که آنها را با هم آشنا می کند.
بی شک در صورتی که خانواده ها هیچ شناختی نسبت به یکدیگر نداشته باشند،
برگزاری چنین مراسمی هم سخت تر خواهد بود
و بیشتر والدین و جوانان را نگران می سازد. با این حال،
قوانینی هست که در تمام خواستگاری ها باید رعایت شود؛
آدابی که نشان دهنده احترام به طرف مقابل و ادب و نزاکت شماست.
بقيه در ادامه مطلب
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، فقط آقایان ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم
ادامه مطلب
به وقتي كه با پسرت مي گذراني اهميت بده
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، پدرها بخوانند ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم
برچسبها: پدر , پسر , فرزند , تربيت فرزند
خوشبختی ما در سه عبارت خلاصه می شود
تجربه از دیروز، استفاده از امروز، امید به فردا
ولی ما با سه عبارت دیگر زندگی مان را تباه می کنیم
حسرت دیروز، اتلاف امروز، ترس از فردا
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، جملات زيبا ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم
برچسبها: خوشبختي , تجربه , ديروز , استفاده
آیا تاکنون بدبینی به همسر خود را تجربه کرده اید؟ دردی که شاید بتوان گفت درد دنیای مدرن است. آزادی ها به اندازه ای زیاد شده است که هرکس به خود اجازه می دهد به راحتی بر تعهدات و پیمان های خود پا بگذارد. بدبینی چیزی نیست که فقط فرد را آزار دهد. بیشترین لطمات روحی متوجه خود انسان بدبین است اما انسان های اطراف و نزدیکان نیز به نوبه خود اذیت می شوند.
بقيه در ادامه مطلب
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم
برچسبها: متاهل , مجرد , تعريف و تمجيد , محبت همسر
ادامه مطلب
بعد از مدت کوتاهی از ازدواج ( یا در برخی از افراد در دوران عقد ) طرفین احساس میکنند
طرف مقابل آنها از نظر احساسی سرد شده و همانند قبل برخورد نمیکند
از اینرو دچار نگرانی می شوند و گاها دچار برداشتهای نادرستی می شوند
اگر بخواهیم نمودار احساسی برای دوران قبل و بعد از ازدواج در نظر بگیریم
و بر مبنای درصد آنرا مورد سنجش و قیاس قرار دهیم . . .
در ادامه مطلب ببينيد
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم
برچسبها: ارتباط جنسي , اولين ارتباط , شب زفاف , زوج
ادامه مطلب
چقدر جالب !
تو لحظه های داغونی فقط یه نفر میتونه آرومت کنه
اونم کسیه که داغونت کرده …
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، جملات زيبا
برچسبها: دل شكستن , شكسته , شكستن , شكسته شده
با رعایت ۱۰ نکته زیر، یک انسان خوش صحبت شوید!
در گفت و گو به عنوان شنونده باید بتوانیم این احساس را به طرف مقابل بدهیم که به او اعتماد داریم تا بتواند ذهن باز داشته باشد! اینطوری به واسطه اعتمادی که به او می کنیم، ذهن خودمان هم برای دریافت حرف هایش باز می شود.
روابط اجتماعی صحبتکردن
شاید شما هم با دیدن عنوان این مطلب بگویید یک حرف زدن ساده که دیگر این حرف ها را ندارد اما اگر بدانید که در خیلی از کشورها برای آموختن همین ۱۰ اصل گفت و گو انجمن دارند و کارگاه می گذارند و آن را با فرمت های مختلف، به کوچک و بزرگ یاد می دهند چه؟
اگر بدانید پشت این مهارت ها، ایده های بزرگ فلسفی است که می شود با آن ساعت ها پز روشنفکری داد چه؟ اگر بدانید خیلی از موفقیت های ریز و درشت تحصیلی و کاری و خانوادگی تان به همین مهارت داشتن در گفت و گو بستگی دارد چه؟ اگر پشت بسیاری از دلخوری هایتان از دیگران رعایت نکردن یک یا چند تا از این ۱۰ مهارت باشد چه؟
۱ جانبداری
طرف نظر خودتو را بگیر!
شاید با دیدن مهارت های دیگر این سوء تفاهم پیش بیاید که گفت و گو یعنی اینکه انسان خود را با آنچه دیگری می گوید، وفق دهد و از نظرات خود صرف نظر کند اما تسلیم و دنباله روی با روح گفت و گو منافات دارد.
برای همین اینکه بتوانیم از نظر خودمان دفاع کنیم، خودش یک بخش از گفت و گوست. اگر ما ریشه های حرفی که می زنیم را بشناسیم، راحت می توانیم از حرف خودمان دفاع کنیم. یادتان باشد صداقت اینجا هم شرط است. اینکه ما بگوییم چه تردیدهایی داریم و اینکه از دیگران برای تکمیل نظرمان کمک بگیریم هم بخشی از جانبداری ما از نظر خودمان است.
۲ موضع یادگیرنده
دانش آموز باشید نه استاد!
« نه، صبر کن »، « نه اینجوری نیس، بذار من بگم ». احتمالا شما هم در گفت و گوهایتان از این جمله ها زیاد شنیده اید یا برعکس، زیاد آنها را به کار برده اید. راستش خیلی تقصیری ندارید. ما جوری بار آمده ایم که دلمان می خواهد بیشتر در نقش یک عالم همه چیزدان در گفت و گوها ظاهر شویم تا یک مشتاق به دانستن. فکر می کنیم که ما بهتر بلدیم، بهتر می دانیم و ودر پاسخ به صحبت دیگری اولین حرفی که به نظرمان می رسد، این است که بگوییم «نه» و حرف خودمان را بزنیم.
اما گفت و گو وقتی ثمربخش است و باعث پیشرفت و ثبات ارتباط ما با هم می شود که بپذیریم همه چیز را نمی دانیم. ما باید بپذیریم که ممکن است در مورد موضوعی که ما فکر می کنیم به آن مسلطیم، دیگری حرف تازه ای بزند که برای خود ما هم جالب است. یادتان باشد که برداشت ما فقط بخشی از واقعیت است. اولین مهارت گفت و گو همین است؛ اینکه ما در گفت و گو به جای « استاد سخنران همه چیزدان » خودمان را به جای « دانش آموز مشتاق یادگیری » بگذاریم؛ چیزی که متخصصان گفت و گو به آن می گویند: « موضع یادگیرنده.»
۳ گشودگی ذهن
مخت را تکان بده
در گفت و گو به عنوان شنونده باید بتوانیم این احساس را به طرف مقابل بدهیم که به او اعتماد داریم تا بتواند ذهن باز داشته باشد! اینطوری به واسطه اعتمادی که به او می کنیم، ذهن خودمان هم برای دریافت حرف هایش باز می شود. به زبان آدمیزاد اینکه حاضر باشید با ایده های تازه آشنا شویدو موقتا از دیدگاه های شخصی خودتان دست بکشید، یعنی اینکه ذهنتان در مقابل دیگران باز است.
گشودگی ذهن چیزی بیش از یک خصوصیت فردی است، نوعی شیوه ارتباطی با دیگران است. اگر در شروع یک رابطه حتی یکی از طرفین بتواند با گشودگی ذهن در مقابل دیگری رفتار کند خوب است ولی در ادامه برای پیشرفت یک رابطه و گفت و گوی موفق باید هر دو طرف برای عمل به چنین رفتاری تلاش کنند.
۴ به تعلیق درآوردن فرضیات
پیش فرضتو خط بزن!
در زندگی روزمره کمتر متوجه می شویم که عینک خاصی را به چشم زده ایم که ادراک و برداشت های ما را با قاطعیت شکل می دهد و آنها را محدود می کند، زیرا این نوع برداشت در طول زندگی و از دوران کودکی در خون و گوشت ما نفوذ کرده است. ارزیابی های سریع و جهت گیری های فوری در زندگی، احساس امنیت به وجود می آورند. تنها در صورتی که بفهمیم به چه میزانی وابسته به آنها هستیم، قادر خواهیم بود در آنها تجدید نظر کنیم و الگوهای قدیمی و تله های فکری را کنار بگذاریم. ما دائم با محیط در ارتباط هستیم و همیشه در حال ارزش گذاری و قضاوت. مثلا این بهتر است یا آن؟ کدام یک بزرگتر است؟ کدام زیباتر است؟ چه چیز خطرناکتر است؟ چه کسی سریع تر یا کندتر است؟ تاثیر من چگونه است؟ بدین ترتیب با ردیفی از ارزیابی های روزانه به سر می بریم.
آگاهانه یا ناآگاهانه درباره داده های بی شماری تصمیم می گیریم، انتخاب می کنیم. واقعیت را آنطور که مناسب می دانیم، می سازیم و متوجه نمی شویم که اینها ساختارهای خودمان است. تصمیمات و اعمالمان به وسیله ارزیابی ها وتصورهای خاص ما از جهان که روی واقعیات عینی پرده افکنده اند تعیین و اجرا می شوند. به وسیله گفت و گو می توان این عکس العمل های ناخودآگاه، اتوماتیک و زنجیروار را که در اثر الگوهای ذهنی به وجود آمده اند، شکست.
برچسب ها هم قضاوت ذهنی هستند. خیلی وقت ها ما با برچسب زدن به همدیگر پیشداوری می کنیم و از همانزاویه با فرددیگر برخورد می کنیم. در این صورت توانایی ها و خصوصیات دیگر او نادیده گرفته می شود و حتی آن ویژگی ها در فرد تعطیل می شود. در صورتی که هر انسانی بالقوه دارای خصوصیات بی شماری است که در شرایط مناسب می تواند شکوفا شود. پیش فرض های خودتان را بشناسید و آنها را موقع گفت و گو کنار بگذارید.
۵ از دل سخن گفتن
هر چه می خواهد دل تنگت بگو!
این دیگر خیلی سخت است. اینکه ما حرف واقعی خودمان را بزنیم، بدون آنکه آن را در لفافه طعنه و تظاهر بپیچیم. یک رابطه ساده اما عمیق، دقیقا از همین اصل از دل سخن گفتن سرچشمه می گیرد. «نکند این حرفی که می زنم او را ناراحت کند» مهمترین باوری است که مانع از دل سخن گفتن ما می شود. یک ور پیچیده تر از دل سخن نگفتن، این است که ما فقط برای جلب توجه دیگران حرف بزنیم، نه برای زدن حرف خودمان. اینکه از دلمان حرف بزنیم، به همین خاطر باعث گزیده گویی می شود.
۶ گوش دادن
شنیدن از سودای جان
« چند بار باید یه حرفی رو به تو بزنم؟ »، « چرا وقتی حرف می زنم حواست به من نیس؟ »، « اون که همیشه فقط منتظره حرف خودش رو بزنه، عجیب نیس حرف تو را نشنیده »، « ببخشید دوباره می گی چی گفتی، اصلا حواسم به تو نبود »، « من که دیگه چیز برای تو تعریف نمی کنم »، « من اصلا نشنیدم تو داشتی حرف می زدی». حتما شما هم در مکالمه هایتان از این قبیل جمله ها درباره کسانی که درست به حرف طرف مقابل گوش نمی دهند استفاده کرده اید. فرق شنیدن با گوش دادن این است که شنیدن فقط یک عمل فیزیولوژیک است اما در گوش دادن، ما حرف طرف مقابل را ادراک می کنیم. بیشتر وقت ها، ما موقع گوش دادن، توجه و حضور ذهن کافی نداریم.
حضورمان بیشتر فیزیکی است. انگار داریم حرف های طرف مقابل را دنبال می کنیم ولی در واقع به چیزهای دیگر فکر می کنیم. نشان دادن اینکه داریم گوش می دهیم (با تکان دادن سر مثلا)، اینکه حرف های دیگران را قطع نکنیم، اینکه ادامه حرف هایش را خودمان نزنیم، اینکه هر جا را نفهمیدیم سوال کنیم. اینکه بین شنیدن و گفتن حرفمان فاصله باشد هم در واقع تکنیک های عملی گوش دادن هستند.
۷ ناظر خویش بودن
به خودت نگاه کن!
« بر خویشتن خویش ناظر بودن » آخرین مهارتی است که برای ایجاد گفت و گوی بالنده به آن می پردازیم. این مهارت را می توان مجموع همه مهارت های دیگر دانست. برای عملی کردن این مهارت به آگاهی مدام نیاز داریم. آگاه بودن به خودو آنچه که انجام می دهیم، درست همان موقع که در یک گفت و گو شرکت می کنیم و از آرا و نظرات خود حرف می زنیم یا از دیگری در مورد عقایدش سوال می کنیم و حتی وقتی در سکوت به حرف های دیگران گوش می دهیم، باید سعی کنیم که به آنچه انجام می دهیم دقت داشته باشیم.
گویا خود را از خود جدا می کنیم و از بالا به خود نگاه می کنیم. بر خویشتن خویش ناظر بودن مثل این است که در لحظه ای که در یک ارتباط قرار می گیریم، به خاطر داشته باشیم که در مورد هر موضوعی که با دیگران ارتباط برقرار می کنیم، همه چیز را نمی دانیم و موضع یادگیرندگی داریم و اینکه به خود یادآوری می کنیم که به دیگری احترام کامل بگذاریم، زیرا ذات انسانی قابل احترام است و ذهن خود را باز می گذاریم تا نظرات دیگران را بی قضاوت های آنی گوش کنیم و آمادگی دریافت نظرات جدید را داریم.
همچنین به خود یادآوری می کنیم که باید صداقت داشت و از دل سخن گفت و هنگام گوش دادن با تمرکز به آنچه دیگری می گوید گوش فرا دهیم، نیز به خودیادآوری می کنیم که یک گفت و گوی موفق بدون شتاب پیش می رود و همیشه فرضیات قبلی ما تمام و کمال درست نیست و نمی توان براساس داشته های قبلی همه اتفاقات و حرف ها را تفسیر کرد.
وقتی بر خویش ناظریم، به یاد داریم که به شکل سازنده ای از نظرات خود دفاع کنیم و برای روشن بودن حرف هایمان ریشه های فکریمان را درباره آن موضوع بیان کنیم و برای رسیدن به درک متقابل از احوالات و نقطه نظرات دیگران جویا بشویم.
۸ احترام کامل
این علامت مخصوص گفت و گوست!
دومین مهارت گفت و گو « رعایت احترام کامل » است. احترام به دیگری به معنای آن است که دیگری را آنگونه که هست، به رسمیت بشناسیم و حتی بتوانیم موقتا خود را به جای او فرض کنیم و تصور کنیم که اگر در شرایط مشابه او بودیم، شاید همان خصوصیات را می داشتیم و همانطور فکر و عمل می کردیم. ممکن است آنچه را که سایرین می گویند یا فکر می کنند دوست نداشته باشیم اما نمی توانیم مشروعیت آنها را به عنوان یک انسان انکار کنیم. یک میزگرد نماد مناسبی برای گفت و گوی محترمانه است زیرا گردی میز می گوید کسی در این مجلس بالاتر از کس دیگری نیست اما برای ایجاد برابری مورد نیاز انجام گفت و گو به چیزی بیش از یک ابزار مثل میز گرد نیاز داریم؛ چیزی مثل داشتن نگرش برابر نسبت به انسان ها.
۹ جویندگی
سوال کن!
طرح یک سوال ساده و صادقانه موقع گفت و گو، بسیار تاثیر خوبی بر طرف مقابل دارد. پرسیدن سوال هم علاقه ما به طرف مقابل را نشان می دهد و هم کمک می کند خودمان بفهمیم طرف دارد چه می گوید. متخصصان گفت و گو به این مهارت می گویند « جویایی یا جویندگی ».
یادتان باشد جویندگی، اگر دقیق اجرا نشود، ممکن است این تصور را در دیگران ایجاد کند که داریم در کارشان دخالت می کنیم. ضمنا یادتان باشد به بهانه جویندگی به دنبال سردرآوردن از شرایط زندگی و افکار دیگران نباشیم.
۱۰ عجله نکردن
شتاب سنج داشته باش!
آقایان! خانم ها! و مخصوصا شما آقایان! گاهی طرف مقابل فقط حرف می زند که حرفش را زده باشد. بعضی وقت ها فرصت بدهید که دیگران حرف بزنند و شما فقط گوش دهید، نگاه کنید و بگذارید طرف مقابل بداند که شما فقط می خواهید گوش دهید، بدون هیچ عجله ای برای دیکته کردن راه حل هایی که شتابزده به ذهنتان می رسد. بعضی وقت ها عین کلاس اولی ها می خواهیم جواب هایمان را قبل از اینکه صورت مساله را متوجه شده باشیم، از حفظ و به ترتیب بگوییم. عجله نکنید و به صورت مساله گوش کنید.
موضوعات مرتبط: روان شناسی
برچسبها: روابط اجتماعي , صحبت كردن , جانبداري , موضع يادگيرنده

اولين رابطه جنسی در شب زفاف هميشه دردناك نيست
اما براي برخي از زنان(و يا حتي مردان) امكان دارد كه اين ارتباط در شب زفاف
نامطلوب و دردناك شود.
بقيه در ادامه مطلب
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم ، پزشکی
برچسبها: ارتباط جنسي , اولين ارتباط , شب زفاف , زوج
ادامه مطلب
در اولین دیدار مسائلی هست که نباید راجع به آنها صحبت کنید و یا اعمال و کارهای هست که نباید آنها را انجام دهید :
حال برایتان این قوانین را شرح میدهیم :
▪ قانون اول : در اولین دیدار راجع به حالات روحی خود هرگز صحبت نکنید زیرا با این تعاریف ، مخاطب خود را خسته میکنید ، و باعث میشوید که او از شما دوری کند و مایل به این باشد که این دیدار و این گفتگو را هر چه زودتر به پایان برساند وپس در اولین ملاقات خود تا میتوانید از این صحبتها پرهیز کنید .
▪ قانون دوم : در زندگی طرف مقابلتان زیاد کند و کاو نکنید و در پی این نباشید که اطلاعات زیادی از زندگی او در جلسهی اول بدست بیاورید . زیرا این کار باعث میشود که این دیدار اولین و آخرین دیدار او با شما باشد.
▪ قانون سوم : از گذشته خود و از اتفاقات منفی که در زندگی تان رخ داده و از تجربههای تلخی که احتمالا در دوستیهای گذشته تان داشته اید و از گفتن مسائلی از این قبیل بپرهیزید . دلیلی ندارد که بخواهید زندگی گذشته تان را برای کسی تعریف کنید و یا اگر میخواهید این کار را انجام دهید برای هر شخصی این رازها را عنوان نکنید زیرا هر کسی قابل اعتماد نیست و ممکن است در آینده با همین تعاریف تان برعلیه شما شوند و بعدها از شما انتقاد کنند .
▪ قانون چهار : کاملا عادی رفتار کنید سعی نکنید به موضوع هایی که خنده دار نیستند و او تعریف میکند برای اینکه او را ناراحت نکنید بخندید ، اگر چیزی را متوجه نشدید و درست نشنیده اید ، جواب ندهید . و الکی نخندید .
▪ قانون پنجم : هیچ گاه در جلسهی اول ، اجازه ندهید که روابطتان بیشتر ازیک دست دادن معمولی فراتر رود ، به او اجازه ندهید شما را ببوسد و یا در آغوش بگیرد.
موضوعات مرتبط: روان شناسی
برچسبها: قانونها , حالات روحي , كند و كاو , اتفاقات منفي
اگر اولین تجربه كسی هستید بدانید كه مسوولیت عواقب تمام احساسات و نیازهایی که در او زنده می کنید با
شماست به خصوص بعد از آن که ترکش کردید.
موضوعات مرتبط: روان شناسی
برچسبها: اولين تجربه , مسووليت , احساسات , عواقب
اگر مي خواهيد در نظر مردم فردي باهوش جلوه كنيد ، به دقت به آنها بنگريد ،
سعي كنيد احساس شان را درباره
حرف هايي كه مي زنيد درك كنيد و پاسخ خود را مطابق با آن فراهم كنيد.
سعي كنيد هميشه در دو جهت سخن بگوييد ،
احساس خود را بيان كنيد در حالي كه مراقب واكنش مخاطب تان
نيز هستيد. به اين ترتيب ، حركت بعدي خود را مطابق با آن طراحي كنيد
و همه خواهند فهميد كه شما حواس تان جمع است و از هيچ چيزي غافل و بي خبر نيستيد
و در نتيجه آدم باهوشي به نظر خواهيد رسيد .
موضوعات مرتبط: روان شناسی
برچسبها: فردي باهوش , احساسات , درك , باهوش
افراد موفق در زندگي با اطمينان عمل مي كنند ، با اعتماد به نفس حركت مي كنند ، هميشه لبخندي توأم با غرور بر لب دارند و هيچ ترديدي به خود راه نمي دهند.
طرز رفتار شما نشان مي دهد كه شما مرد يا زني هستيد كه برجسته و ممتاز بودن عادت ذاتي شماست.
به اين روش تجسمي كه طرز سلوك شما را همچون فردي موفق آشكار مي سازد توجه كنيد. من آن را با اين عبارت مي خوانم: "با دندان هاي خود بياويزيد".
فرض كنيد، يك گيره آهنين كه در سيرك با دندان از آن آويزان مي شوند، به چهار چوب دري كه مي خواهيد از آن عبور كنيد آويخته باشند. آن را با دندان مي گيريد و در حالي كه محكم در ميان دندان هاي خود نگاه داشته ايد شما را به بالاترين نقطه مي رساند. وقتي از دندان هاي خود آويزان باشيد، همه عضلات شما در بهترين حالت خود كشيده مي شوند.
حالا آماده ايد تا مردم را در جايي كه مي خواهيد به خود جذب كنيد يا كارهاي روزانه خود را انجام دهيد يا آن جا كه تنها فرد مهمي به نظر برسيد، فرود بياييد.
موضوعات مرتبط: روان شناسی
برچسبها: جذابيت , تكنيك دندان , آويختن , كشنده
چشمان شما مانند مواد منفجره مي توانند احساسات مردم را به تكاپو و هيجان وا دارند. افراد موفق مي دانند كه
نگاه هاي عميق و طولاني مي توانند بسيار مفيد باشند. بخصوص ميان دو جنس مخالف و در كارهاي اداري.
حتي زماني كه طرف مقابل از احساسات عاشقانه شما آگاه نيست زبان و نگاهي نيرومند مي تواند تأثيري عميق
و نافذ بر زن و مرد بگذاريد. اين نوع نگاه توأم با ادراك و احترام، احساسات دروني شما را القاء خواهد كرد.
موضوعات مرتبط: روان شناسی
برچسبها: چشمان , مواد منفجره , جذب احساسات , نيرومند
از قدرت یک نگاه غافل مباش
از قدرت یک نگاه غافل مباش، از ورای چشم هایت عشق را زمزمه می کنی، اگر بک بار به همسرت عاشقانه
نگاه کردی و او را بالای ابرها دیدی تعجب نکن، او پر پرواز در آورده چون تو با نگاهت حس سبکبالی را به او داده
ای و او از عشق تو اوج گرفته است. حالا به ورای تلافی دو نگاه برو، به دیدار دو قلب، با هر نگاه تو زخم های
بی شماری در قلب او التیام خواهد یافت، اصلا هیچ دردی نیست که با معجزه محبت درمان نشود. چه کسی
گفته مرد انرژی بی شکل عشق را در قالب سکوت میریزد ؟!
از قدرت کلمات محبت آمیز به سادگی مگذريد . تو می توانی از عشق بگویی و او به سادگي در تور حرفهای
محبت آمیزت اسیر خواهد شد ، اسارتی زیبا و خود خواشته ! چه کسی می گوید مرد وقتی عاشق است به
دور دست ها خیره می شود ؟!
کجا به دنبال عشق می گردی ، درست رو بروی توست، به چشمان همسرت خوب نگاه کن.
لمس مهتاب یا راه رفتن روی آب، نه ، یک زن نیازی به این کارهای اعجاب انگیز ندارد کافیست به او توجه کنی،
برایش بگذاری با او حرف بزنی. بگذر امکان هزاران بار زندگی در همین یک بار زندگی اتفاق بیافتد. حتی یک
لحظه را هم از دست نده ، آنچه برجا می ماند یک سرگذشت است.
موضوعات مرتبط: روان شناسی
برچسبها: قدرت نگاه عاشقانه , عشق به همسر , متاهلين بخوانند , با همسرت مهربان باش
يک آقاي با شخصيت بايد سعي کنه موقعيت شناس خوبي باشه و حدس بزنه که بهتره اول به کي سلام کنه . موقع سلام کردن هي تکون نخوره و کج و راست نشه ، خيلي ريلکس تو چشم هاي شخص مقابل نگاه کنه و بگه : سلام ! ( نکته : از اصطلاحات مرکب از قبيل سلام عليکم و ... به شدت خود داري کنيد . ) موقع سلام کردن سعي کنيد اسم طرف مقابل رو هم به زبون بياريد ، مثلا بگيد : سلام هادي جان ! ( به خاطر داشته باشيد که هادي جان کاربرد بسيار عميق تر و تاثير گذارتري از آقا هادي داره . )
هنگام دست دادن لبخند فراموش نشه .
از نوع دست دادن يک آقا به خوبي ميشه به ميزان شخصيتش پي برد . بعضي ها با قدرت تمام - انگار که طرفشون قهرمان وزنه برداري دنياست - دست ميدن . اينجور وقتا انگشت هاي طرف مقابل تا مرز له شدگي پيش ميره ، به خصوص اگه انگشتر هم دستش باشه . بعضي ها آروم تر ، اما با صميميت تمام ( ! ) دست ميدن ، انگار که سال هاست پسر خاله هستن و گاهي وقتا يادشون مي ره دست طرفو ول کنن !
اما يک آقاي جنتلمن ، بايد مثل آدم هاي افليج دست بده . يک آقا هيچ وقت براي دست دادن نبايد دستش رو دراز کنه . اگر همسرتون ( يه خانوم ) دستش رو جلو آورد ، بايد خيلي نصفه نيمه کاره و عين اشخاصي که دستشون لمسه ، در حد بند انگشت دست طرف رو بگيره و مطلقا هم فشار نده . اينجا به خاطر داشته باشيد که هر چه لمس تر و فلج وار تر ، با کلاس تره !
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، راههای نفوذ
برچسبها: سلام كردن , دست دادن , لبخند , شخصيت
آهنربايي قوي براي جذابيت و آن چيزي نيست جز قدرتي كه در انجام يك كلمه نهفته است ... " لبخند "
در اين مورد هم ميتوان زياد گفت و نوشت و هم ميتوان گفت كه در مورد اين كلمه چيزي براي گفتن وجود ندارد ،
زمانيكه با يك لبخند وارد اتاقي مي شويد ، مانند يك اهنربا نظر سايرين را به خود جلب مي كنيد .
موضوعات مرتبط: روان شناسی
برچسبها: جذابيت , لبخند , دوستي , عواطف
زندگي عاشقانه ، روابط رمانتيك ، چگونه زندگي عاشقانه داشته باشيم ؟
تاثيرگذاري در رابطه زناشوئي
1) برای همدیگر وقت صرف میکنیم.
۲) به همه میگویم که دوستش دارم.
۳) برای قدردانی از محبتهایش، نامهٔ عاشقانهای برایش مینویسم.
۴) در جمع از او تعریف میکنم.
۵) وقتی غمگین است سعی میکنم ناراحتیاش را بفهمم و او را درک کنم.
۶) همیشه در اتفاقات خوب و مهم زندگی او را سهیم میکنم قبل از این که دیگران چیزی بدانند.
۷) در همه مراحل زندگی باهم برنامه ریزی میکنیم.
۸) همواره مراقبش هستم و به نیازهایش توجه خاصی نشان میدهم.
۹) آرامش را در همه حال حفظ میکنم.
۱۰) باورهایم را نسبت به او همواره حفظ میکنم.
۱۱) پس از به پایان رسیدن روزهای پرتحرک، شبها همه چیز را برایش تعریف میکنم.
۱۲) اولین کسی هستم که تولدش را تبریک میگویم.
۱۳) به کارهایی که برایم انجام میدهد توجه میکنم و قدردان محبتهای او هستم.
۱۴) ازدواجمان را از موهبتهای الهی میدانم.
۱۵) برای سلامتیاش صدقه میدهم.
۱۶) در یک مکان یادداشتی محبتآمیز برایش پنهان میکنم و او را راهنمایی میکنم تا پیدایش کند.
۱۷) در همه لحظات زندگی با گذشت رفتار میکنم.
۱۸) سعی میکنم که همیشه سرزنده و شوخ طبع باشم.
۱۹) کارهایی که نشان دهندهٔ محبتم نسبت به اوست برایش انجام میدهم.
۲۰) هرگاه از او خیلی عصبانی هستم به نکات مثبتش هم فکر میکنم.
۲۱) اگر احساس کنم از وسایل شخصیاش چیزی کم دارد ولی خودش نمیخرد، حتماً برایش تهیه میکنم.
۲۲) همه هدایایی را که به من داده است، از صمیم قلب دوست دارم.
۲۳) همیشه دل آرام یکدیگر هستیم.
موضوعات مرتبط: روان شناسی
برچسبها: وقت , دوستي , عاشقانه , تعريف
شايد اين مهمترين رفتار در پروسه شيفته كردن ديگران ياشد پس اون رو ياد بگيريد و بكار ببنديد و نتيجه
را تاييد يا رد كنيد .
اين قويترين رفتار براي ارزش دادن به وجود طرف مقابل و كليدي براي شيفته كردن فوري ديگران است و ان چيري نيست جز تنها يك كلمه " توجه " . هنگاميكه شما توجه كاملي به يك نفر مي كنيد آنها احساس ارزش و اهميت بيشتري ميكنند و بيشتر شما را دوست خواهند داشت . پس ياد بگيريم براي جذابيت بيشتر در روابط با ديگران با تمام وجود در ان لحظه به او و خوبيهاي او توجه كنيم .
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، راههای نفوذ
برچسبها: شيفته كردن , كليدي , جذابيت , دوست داشتن
ابتدا به شدت سعی داريم تا دبیرستان را تمام کنيم و دانشکده را شروع کنيم ،
سپس به شدت سعی داريم تا دانشگاه را تمام کرده و وارد بازار کار شويم ،
بعد تمام تلاشمان این است که ازدواج کنيم و صاحب فرزند شويم ،
سپس تمام سعی و تلاشمان را برای فرزندانمان بکار ميبريم تا آنها را تا حد مناسبی پرورش دهيم ،
سپس می توانيم به کار برگرديم ، و برای بازنشستگی تلاش کرديم ،
اما اکنون که در حال مرگ هستيم ، ناگهان فهمیده ايم که فراموش کرده ايم زندگی کنيم .
لطفا اجازه ندهید این اتفاق برای شما تکرار شود .
قدر دان موقعیت فعلی خود باشید و از هر روز خود لذت ببرید .
برای به دست آوردن پول ، سلامتی خود را از دست ندهيد .
سپس برای بازیابی مجدد سلامتی پول تان را از دست می دهید .
گونه ای زندگی نکنیم که گویا هرگز نخواهیم مرد و گونه ای نمیریم که گویا هرگز زندگی نکرده ایم ...
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، داستان ، جملات زيبا
برچسبها: جملات , زندگي , مرگ , زيبا
جواني دوران شيرين و البته سرنوشتسازي براي همه آدمها محسوب ميشود. وقتي به دنياي يك جوان نگاه ميكني با كولهباري از دغدغههاي متعدد مواجه ميشوي. پدرها و مادرها در مديريت اين دوران از زندگي فرزندشان به واقع نقشي محوري بازي ميكنند و به نوعي جهت دادن به اين دغدغههاي جوانان تا حد زيادي بر عهده والدين است. صرفنظر از فاصلهاي كه والدين با فرزندانشان دارند و البته تاكيد ميكنيم كه بايد با اتخاذ راهكارهايي اين فاصله به نوعي كم شود، اما باز هم شرايط و موقعيتهايي پيش ميآيد كه والدين بر پايه تجربهاي كه دارند، متوجه اشتباهاتي در جوانانشان ميشوند كه انتقاد از آنها امري بديهي ميشود.
قدم اول: انتقادات بايد منصفانه باشند
اين جمله را قطعا همه ما به دفعات شنيدهايم كه پدر و مادر خير و صلاح فرزندانشان را ميخواهند، اما مگر پذيرفتن اين اصل كافي است؟ قطعا پاسخ اين سوال منفي است. چرا كه مفهومي كه همه ما به عنوان خير از آن تلقي ميكنيم، ميتواند روش رسيدن به آن كاملا شخصي و متفاوت باشد. تصور كنيد كه مادري از انتخاب همسر آينده دخترش كه در دانشگاه همكلاس اوست ناراضي است و با اين ديدگاه كه خير و صلاح دخترش را ميخواهد، سعي ميكند او را از انتخابش منصرف كند و ابتدا با يك انتقاد و سپس با اعمال فشار رواني به مقاصدش ميرسد. در واقع مادر گمان ميكند كه به صلاح دخترش فكر ميكند و نه چيز ديگري، اما همه ما قطعا ميدانيم وي سخت در اشتباه است. پس نتيجه ميگيريم كه در قدم اول انتقادها بايد اصولي و منطقي و از همه مهمتر منصفانه باشد. ما به عنوان پدر و مادر بايد اين واقعيت را بپذيريم كه زمانه كاملا تغيير كرده و ايدهآلهاي جوان امروز با دوران جواني ما كاملا متفاوت است و نميتوانيم همه ديدگاههاي خودمان را به عنوان راههاي طلايي به جوانانمان ديكته كنيم و از آنها تنها اطاعت بيچون و چرا طلب كنيم.
قدم دوم: انتقاد كردن از جوان راه دارد
در گام اول در انتقاد هرگز شخصيت جوان را زير سوال نبريد، بدين معنا كه اگر مرتكب فعلي اشتباه شده دليلي ندارد كه شخصيت و شعور وي كوچك شمرده شود و با رفتاري خشن وي را محكوم كرده و شخصيتش را حتي پيش بقيه اعضاي خانواده خرد كنيم. همچنين از مقايسه جوانمان جدا پرهيز كنيم. بزرگترين سرمايه جوانان غرورشان است و هرگز نبايد با يك مقايسه ساده غرور وي را خدشهدار كنيم. بايد بپذيريم كه فرزندمان در حقيقت يك شخصيت مستقل از همه جوانان عالم است و بايد با او مستقل از همه آدمهاي ديگر برخورد كنيم، چرا كه فرزندمان جزئي از وجود خودمان است.
به اعتقاد بسياري از روانشناسان وقتي از كسي انتقاد ميكني گويي شخصيت وي را جراحي ميكني، پس قبول كنيد در نگاه اول هيچكس از انتقادكردن خوشش نميآيد، بنابراين هرگز در انتقاد از جوان به شخصيت وي يورش نبريد و تنها همان مورد خاص را كالبدشكافي كنيد و مورد بحث و بررسي قرار دهيد.
در ضمن سعي كنيد در انتقاداتتان تنها باشيد و ساير اعضاي خانواده را وارد موضوع نكنيد. اينكه به طبع شما هر كسي به خودش اجازه دهد كه جوان را مورد نصيحت و پند قرار دهد براي جوان دشوار است و به همين دليل هم هرگز انتقاداتتان كارساز نخواهد بود.
موضوعات مرتبط: روان شناسی
برچسبها: جوانان , انتقاد , بايد ها , نبايد ها

تحقیقات نشان می دهد کلسیم ، استرس و نوسانات روحی مربوط به قاعدگی را کاهش می دهد .
چون استرس زیاد ، بر سلامت جسمی اثر می گذارد . راه های زیادی برای مقابله با آن وجود دارد که یکی از آن ها رعایت رژیم غذایی است.
غذاهای ازبین برنده استرس چگونه عمل می کنند ؟
غذاها به چند روش استرس را از بین می برند. غذاهای آرامش بخش مثل یک کاسه آش جو، سطح سروتونین را در بدن بالا می برد. سروتونین، یک ماده شیمیایی آرامش بخش است. غذاهای دیگر سطوح کورتیزول و آدرنالین را کاهش می دهند که هورمون های استرسی هستند و به مرور زمان به بدن آسیب می رسانند. یک رژیم غذایی سالم ، با تقویت سیستم ایمنی و کاهش فشار خون، اثر استرس را کم می کند. آیا می دانید کدام غذاها کاهنده استرس هستند؟
کربوهیدرات های مرکب
همه کربوهیدرات ها باعث می شوند که مغز سروتونین بیشتری تولید کند. برای تامین دائمی این ماده آرام بخش، مصرف کربوهیدرات های مرکب بهتر است ؛چون با سرعت کمتری هضم می شوند. این ماده در غذاهایی چون غلات سبوس دار صبحانه، نان، پاستا و جو وجود دارد. کربوهیدرات های مرکب با تثبیت سطح قند خون باعث احساس آرامش شما می شوند.
کربوهیدرات های ساده
متخصصان رژیم غذایی پیشنهاد می کنند کربوهیدرات های ساده مثل قند و نوشابه را مصرف نکنید. اما اگر چاره ای نبود، مصرف کم آن اشکالی ندارد. قندهای ساده به سرعت هضم شده و منجر به افزایش سروتونین می شود. با این حال، این امر مدت زیادی طول نمی کشد و گزینه های سالم تری وجود دارد. پس این کار را به عادتی در کاهش استرس تبدیل نکنید. باید مصرف آن را محدود کنید.
مرکبات
مرکبات منبعی غنی از ویتامین ث هستند. مطالعات نشان می دهد این ویتامین گرچه سیستم ایمنی را تقویت می کند، سطح هورمون های استرس را نیز کاهش می دهد. در مطالعه ای از افراد مبتلا به فشار خون بالا، وقتی افراد قبل از کاری پراسترس، ویتامین ث مصرف می کردند، سطوح فشار خون و کورتیزول که هورمون استرس است، در آنها سریعتر پایین می آمد.
اسفناج
ملوان زبل هیچ وقت نمی گذاشت استرس بر او غلبه کند که شاید به خاطر وجود منیزیم در اسفناج بود. مقدار بسیار کمی منیزیم سردرد و خستگی را رفع می کند که ترکیبی از اثرات استرس هستند. یک کاسه کوچک اسفناج ، منیزیم مورد نیاز بدن را تامین می کند. اسفناج نمی خورید؟ مقداری سویای پخته یا یک فیله ماهی قزل آلا نیز مقدار زیادی منیزیم دارد. سبزیجات با برگ های سبز نیز غنی از منیزیم هستند.
ماهی چرب
برای آن که استرس را در کنترل خود نگه دارید، ماهی چرب زیاد بخورید. اسیدهای چرب امگا ۳ که در ماهی هایی مثل قزل آلا و ماهی تن یافت می شود، مانع حرکت هورمون های استرس، شده و در برابر بیماری قلبی، اختلالات روحی مثل افسردگی و سندرم قبل از قاعدگی، از بدن محافظت می کند. برای تامین دائمی و خوب امگا ۳، حداقل دوبار در هفته ۸۴ گرم ماهی چرب بخورید.
چای سیاه
نوشیدن چای سیاه به بهبودی سریعتر در برابر استرس کمک می کند. در تحقیقی افرادی که در شش هفته روزانه چهار لیوان چای می نوشیدند را با افرادی مقایسه کرد ند که نوشیدنی دیگری مصرف می کردند. کسانی که چای می نوشیدند احساس آرام تری داشتند و بعد از شرایط پراسترس نیز ، سطح هورمون کورتیزول در بدن آنها پایین بود. هنگام استرس کافئین قهوه، هورمون های استرس و فشار خون را افزایش می دهد.
پسته
پسته و مغزها و دانه های دیگر منابع خوبی از چربی های سالم هستند. خوردن روزانه یک مشت پسته، گردو یا بادام، کلسترول، التهاب شریان های قلب و احتمال ابتلا به دیابت را کاهش داده و از بدن در برابر اثرات استرس محافظت می کند. گرچه مغزها غنی از کالری هستند، در خوردن آن ها زیاده روی نکنید.
آوکادو
یکی از بهترین راه های کاهش فشار خون بالا، دریافت میزان کافی پتاسیم در بدن است و نصف آوکادو بیش از یک موز متوسط پتاسیم دارد. زمانی که استرس شما با مصرف زیاد چربی درمان می شود، گوکامولی که از آوکادو ساخته می شود، جایگزین سالمی خواهد بود. آوکادو غنی از چربی و کالری است اما به اندازه پروتئین آن نیز توجه کنید.
بادام
بادام سرشار از ویتامین های مفید است: ویتامین ای سیستم ایمنی را تقویت می کند و ویتامین ب بهبودپذیری بدن را در زمان حملات استرس مثل افسردگی افزایش می دهد. برای آن که با خوردن بادام ویتامین کافی به بدن برسد، روزانه یک چهارم پیاله، بادام بخورید.
سبزیجات خام
سبزیجات شکننده و خام به روشی کاملا مکانیکی به کاهش استرس کمک می کنند. جویدن کرفس و هویج به شل شدن فک قفل شده کمک می کند و درنتیجه استرس را از بین می برد.
اسنک در زمان خواب
مصرف کربوهیدرات ها در زمان خواب آزادشدن سروتونین مغز را تسریع می کند و باعث می شود بهتر بخوابید. چون وعده های سنگین غذایی باعث سوزش معده می شوند، غذای سبک بخورید مثل نان و مربا.
شیر
ماده دیگری که در زمان خواب باعث کاهش استرس می شود، یک لیوان شیر گرم است. تحقیقات نشان می دهد کلسیم، استرس و نوسانات روحی مربوط به قاعدگی را کاهش می دهد. متخصصان، شیر بدون چربی یا کم چرب را پیشنهاد می دهند.
مکمل های گیاهی
بسیاری از مکمل های گیاهی استرس را از بین می برند. یکی از گیاهانی که بیشتر روی آن مطالعه شده، چای کوهی است که برای افرادی که استرس متوسط و افرادی که استرس زیاد دارند، مفید است. گرچه به تحقیق بیشتری نیاز است، به نظر می رسد گیاهان دارویی علایم استرس و سندرم قاعدگی را کاهش می دهند. سنبل الطیب گیاه دیگری است که گفته می شود اثر آرام بخش دارد. با پزشک خود درمورد هر مکملی که مصرف می کنید، صحبت کنید تا آن ها واکنش های احتمالی را بررسی کنند.
با ورزش کردن استرس را از خود دور کنید
علاوه بر تغییر در رژیم غذایی، یکی از بهترین راه های کاهش استرس، ورزش کردن است. ورزش ایروبیک گردش اکسیژن را تقویت کرده و بدن را تحریک می کند تا مواد شیمایی آرام بخش موسوم به اندورفین را بسازد. سه تا چهار بار در هفته، هر بار به مدت سی دقیقه ورزش کنید. اگر اکنون فعال نیستید، به پزشک خود بگویید که می خواهید ورزش کردن را آغاز کنید،او شما را تشویق کرده و توصیه می کند که به راه خود ادامه دهید.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، پزشکی
برچسبها: كربوهيدارتها , استرس , مركبات , اسفناج
1) انتقاد ، شکایت و محکوم نکنید.
2) صادق باشید.
3) در دیگران انگیزه ایجاد کنید.
4) ذاتاً به دیگران علاقه مند باشید.
5) همیشه حتی در هنگام مشکلات و سختی ها خنده رو باشید.
6) به یاد داشته باشید که نام هر فردی زیباترین و مهمترین کلمه است.
7) شنونده خوبی باشید . دیگران را تشویق کنید در مورد خود صحبت کنند.
8)براساس علایق دیگران صحبت کنید.
9) طوری رفتار کنید که دیگران احساس کنند مهم هستند و هر کاری که از دستتان بر می آید صادقانه برایشان
انجام دهید.
10) بهترین راه موفقیت در بحث، اجتناب از آن است.
11) به «نظر» دیگران احترام بگذارید. هرگز نگویید «اشتباه می کنید«
12) اگر اشتباه کردید ، سریع و صادقانه آن را بپذیرید.
13) دوستانه صحبت کنید.
14) طوری صحبت کنید که طرف مقابل همیشه در پاسخ تان «بله» بگوید.
15) اجازه دهید طرف مقابل بیشتر صحبت کند.
16) اجازه دهید طرف مقابل احساس کند از شما برتر است.
17) صادقانه همه چیز را از نگاه طرف مقابل ببینید.
18) با عقاید و آرزوهای مثبت و سازنده دیگران همراه شوید.
19) با افراد مثبت و انگیزه دهنده دوست باشید.
20) عقایدتان را به دیگران تحمیل نکنید.
21) خود را با علائم غیرکلامی طرف مقابل هماهنگ کنید.
22) صادقانه از دیگران تعریف کنید.
23) اشتباهات دیگران را غیر مستقیم تذکر دهید.
24) قبل از انتقاد از دیگران در مورد اشتباهاتتان صحبت کنید.
25) به جای دستور صریح، سؤال کنید.
26) در دیگران احساس امنیت ایجاد کنید.
27) هر پیشرفت جزیی و هر نکته مثبتی را تحسین کنید.
28) مشوق باشید و بکوشید اشتباه دیگران را آسان و قابل اصلاح نشان دهید.
29) بگذارید افراد از انجام پیشنهادات شما خوشحال شوند.
30) اگر برای کسی کاری انجام می دهید، انتظار جبران نداشته باشید.
اگر چنين فردي هستيد يقينا ارتباطات خوبي داريد و مدير خوبي هستيد
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، جملات زيبا ، راههای نفوذ
برچسبها: انتقاد و شكايت , صداقت , انگيزه , علاقه

تربیت کودکان 3 تا 14 سال
آيا براي تربيت کودکان اصول يکساني وجود دارد که والدين با رعايت آن اصول بتوانند به نحو مطلوبي عمل کنند؟هر چند که شايد نتوان اصول کاملا روشني را براي تربيت بيان کرد، ولي مي توان به چند اصل کلي اشاره کرد که فرايند تربيت را آسانتر مي کند. در زير به برخي ار مهارتها و اصول مهم اشاره مي شود:
با ثبات عمل کنيد
ثبات داشتن در رابطه با کودک يکي از اصول مهم فرزندداري است معهذا ممکن است در پيروي از آن در موقعيت هاي روزانه با مشکل مواجه شويد. اگر هنگامي که کودک کاري را انجام مي دهد به او لبخند بزنيد لکن در زمان ديگري همان کار يا شبيه آن را انجام دهد به او سخت بگيريد کودک به شدت دچار سردرگمي مي شود. چرا اين عمل در يک زمان خطاي بزرگي بود و در زمان ديگر خنده آور؟ هنگامي که اجازه مي دهيد حالات خلقي شما عکس العمل هايتان را نسبت به کودک تحت تاثير قرار دهد، قرار گرفتن در اين بي ثباتي آسان مي شود. پس مواظب باشيد کودک خود را به علت رفتار مثبت که انجام داده تشويق نماييد و به علت رفتار منفي تنبيه نماييد نه اينکه ملاک تشويق يا تنبيه شما حالات خلقي شما باشد. روزي شاد و پر حوصله و روز ديگر به دلايل گوناگون خسته و بي حوصله.
هماهنگ باشيد
بعنوان پدر و مادر لازم است اصول يکساني داشته باشيم حداقل در جلوي کودکان وانمود کنيم که در تربيت آنان هماهنگيم. اگر رفتاري را پدر تائييد مي کند و مادر رد، باعث تعارض کودک مي شود پس بهتر است به عنوان والدين قبلا با يکديگر هماهنگ باشيم و حداقل در جلوي کودکان عدم هماهنگيمان را بروز ندهيم.
در مورد فرزند خود مودب باشيد. صحبت مودبانه درهنگام خشم و ناراحتي، معلم خوبي براي کودک و نوجوان است که حتي در هنگام خشم به طور صحيحي رفتار کنند.زماني خاص براي توجه بدون قيد و شرط به بچه ها اختصاص مي دهيد
منظور از توجه بدون قيد و شرط، يعني بدون توجه به رفتار کودک زمان خاصي را با وي صحبت مي کنيم، درد دل مي کنيم، درد دل او را گوش ميدهيم و يا بازي مي کنيم، بستگي به سن فرزندان دارد. وي بايد احساس کند زماني خاص را به وي اختصاص داده ايم. مي توانيم هر روز چند دقيقه و در آخر هفته يک ساعت اين کار را انجام دهيم.
رابطه اي سالم با کودکتان برقرار کنيد
براي ايجاد رابطه اي سالم از شيوه گوش دادن فعال استفاده کنيد. وقتي فرزندتان چيزي مي گويد به خوبي به سخنانش گوش دهيد، حتي اگر با کودک موافق نيستيد، اجازه دهيد صحبتهايش تمام شود، تماس چشمي مناسب و انجام ندادن کاري ديگر در هنگام صحبت با کودک، به وي مي فهماند که براي حرف زدن وي ارزش قائليد و عقايد او براي شما مهم است. لحن صحبت شما در هنگام امر کردن به وي بايد مودبانه باشد و حتي الامکان دستوري نباشد. به همان اندازه که نسبت به بهترين دوست خود مودب هستيد در مورد فرزند خود مودب باشيد. صحبت مودبانه به کودک ياد مي دهد که حتي در هنگام خشم به طور صحيحي رفتار کنند. اگر خيلي هم از دست فرزند خود ناراحتيد بگوييد تو فلان کار را انجام دادي و من به اين علت عصبانيم ولي توهين نکنيد. وعظ کردن و بحث اخلاقي را در حداقل خود بکار بريد، زيرا آنها در بازنگهداشتن ارتباط، مفيد نمي باشد.
تربیت کودک

الگوي مناسبي باشيد
هر چه امر مي کنيد، بهتر است در ابتدا خودتان آن کار را انجام دهيد و از هر چه فرزندتان را باز مي داريد خودتان هم انجام ندهيد. بچه ها بيشتر از آنکه از کلام ما آموزش ببينند، از رفتار ما آموزش مي بينند. پس ابتدا از خود شروع کنيم.
آزادي و محدوديت زياد ايجاد نکنيد
کودک نبايد زياد آزاد باشد و نه زياد محدود. محدوديتهايي که ايجاد مي شود بايد پايدار و منطقي باشد. اگر مي گوييد شب بايد در منزل خودتان بخوابد و منزل کس ديگري نباشد، دليل آن را توضيح دهيد و در برابر اصرار کودک و ديگران کوتاه نياييد. اگر محدوديتها منطقي باشد، چانه بردار نيست و براي آينده کودک بهتر است.
درموقع مناسب به کودک دستور دهيد
اگر دستوري که به کودک مي دهيد درحد توانايي اش نيست يا اينکه فعلا سرگرم کار ديگري است و دستورش را اجرا نمي کند، به هيچ وجه به وي دستور ندهيد زيرا اين کار وي را نافرمان بار مي آورد.
لازم نيست همه خواسته هاي کودک برآورده شود
در اين مورد منطقي عمل کنيد و بلافاصله بعد از اين که کودک چيزي خواست برايش تهيه نکنيد. ضمن اينکه بايد زياد او را ناکام نگذاريد ولي عمل کردن به همه خواسته هاي او باعث مي شود در آينده از کنترل شما خارج شود.
مواظب باشيد کودک خود را به علت رفتار مثبت که انجام داده تشويق نماييد و به علت رفتار منفي تنبيه نماييد نه اينکه ملاک تشويق يا تنبيه شما حالات خلقي شما باشد. متناسب سن کودک به او کار و مسئوليت محول کنيد
لازم نيست همه کارهاي فرزندتان را شما انجام دهيد و کودک در منزل فقط مصرف کننده باشد. همچنانکه کودک رشد مي کند مي تواند بسياري از کارهاي خود و خانه را انجام دهد. چنين استقلالي را به کودک بدهيد. در غير اين صورت کاملا متکي به ديگران تربيت مي شود.
در مورد موفقيتها و شکستهاي کودکان منطقي عمل کنيد
برخورد منطقي با شکستها و موفقيتها باعث مي شود انگيزه براي کارهاي بعدي در کودک از بين نرود. بزرگ کردن موفقيت و زياد منفي جلوه دادن شکست هيچ کدام صحيح نيست. اگر فرزندتان در يک مسابقه ورزشي مدال مي آورد، آن را زياده از حد بزرگ و با اهميت جلوه ندهيد، زيرا اگر دوباره نتوانست مدال بياورد شديدا احساس بي ارزشي مي کند و اگر هم شکست خورد آن را زياد مهم تلقي نکنيد تا بتواند باز تلاش خود را از سر گيرد. در اين مورد، شکست و موفقيت در تحصيل حائز اهميت ويژه اي است.
موضوعات مرتبط: روان شناسی
برچسبها: پدر خوب من , تربيت فرزند , واگذاري تربيت , شكوفائي كودك

تربیت کردن بچهها، کار درستی است و اتمام حجت کردن، بعضی وقتها، خیلی هم لازم است، اما قرار نیست همیشه، شما دستور بدهید و او هم گوش به فرمانتان باشد.
- «همین الان لباست رو بپوش؛ وگرنه اصلا بیرون نمیریم»
- «باشه، پس خونه میمونیم!»
مکالمه عجیب و غریبی نیست. ممکن است شما هم از دو، سه سالگی فرزندتان به بعد، چندین و چند بار در همین موقعیت قرار گرفته باشید و وقتی میخواستید با پسر و دختر بازیگوشتان اتمام حجت کنید، آنها با واکنششان، شما را حیرتزده کرده باشند. تربیت کردن بچهها، کار درستی است و اتمام حجت کردن، بعضی وقتها، خیلی هم لازم است، اما قرار نیست همیشه، شما دستور بدهید و او هم گوش به فرمانتان باشد. در ادامه، با بزرگترین اشتباههایی که هنگام تربیت فرزندان مرتکب میشوید و همچنین روش درست جایگزین آن، آشنا میشوید.
1.دروغ گفتن
یکی از تلههای تربیتی که والدین در آن میافتند، دروغ گفتن برای ترساندن بچههاست. شاید شما هم برای اینکه فرزندتان، کاری را که از آن سرپیچی کرده، انجام دهد، به دروغ، محلی ترسناک را برایش توصیف کنید که همه بچههای بد و حرفگوشنکن به آنجا میروند. بعد، تهدید کنید که اگر آن کار را انجام ندهد، او را به آن مکان میفرستید. این موضوع، ذهن کودک شما را پر از ترس میکند و باعث میشود تا مدتهای طولانی، از نزدیک شدن به بعضی مکانها یا آدمهای خاص، واهمه داشته باشد. مادری را در نظر بگیرید که مجبور است سر کار برود و چون نمیخواهد دختر خوابآلودش، صبح زود و قبل از رسیدن به خانه مادربزرگ، یک گریه و زاری درست و حسابی راه بیندازد، به او میگوید: «اگر همین حالا ساکت نشی، میگم آقاپلیسه بیاد و ببردت زندان»! واضح است که از آن به بعد، دختر او، از تمام پلیسهای شهر میترسد.
روش درست: دروغهای مصلحتی، ممکن است گاهی به یاریتان بیایند و ترساندن کودک، به شما کمک کند تا او، حرفشنوی بیشتری داشته باشد، اما توصیه همیشگی کارشناسان تربیت کودک این است که با کودکتان صادق باشید. بهعنوان مثال، این مادر میتوانست به دخترش بگوید: «میفهمم که دلت نمیخواهد صبح زود بیدار شوی و تا خونه مادربزرگ، توی اتوبوس سرپا بایستی، من هم دوست ندارم سر کار بروم، اما مجبورم و چاره دیگری ندارم.» این روش باعث میشود او، احساس بهتری درباره صبح زود بیدار شدن و... داشته باشد.
2.تهدید کردن
یکی دیگر از اشتباهات رایجی که والدین مرتکب میشوند، تهدید کردن بچههاست. به او نگویید «اگر دوباره زبانت را دربیاوری، تنبیهات میکنم»؛ زیرا وقتی کودک را در چنین شرایطی قرار میدهید، علاقه او را برای لجبازی با خودتان، دوبرابر میکنید و مطمئن باشید او، کار بدش را تکرار خواهد کرد.
روش درست: تکرار جمله «اگر باز هم به خواهرت لگد بزنی، دیگه هیچ وقت نمیآییم پارک»، رفتار کودک شما را تغییر نمیدهد، بلکه باعث میشود فکر کند هنوز تا قبل از اینکه او را از محل بازی بیرون کنید، میتواند با چندتا لگد حسابی دیگر، خدمت خواهرش برسد. پس، بهتر است به او تذکر بدهید که اگر رفتارش را درست نکند، به خانه برمیگردید و در صورتی که آن را نادیده گرفت، بدون درنگ، به حرفی که زدهاید، عمل کنید. این موضوع باعث میشود او، از جدیت شما مطمئن باشد.
3. خراب کردن وجهه پدر ومادر توسط یکدیگر
پشت هم را خالی کردن مقابل خواستههای بچهها، یکی دیگر از خطاهایی است که هر پدر و مادری ممکن است انجام دهند. بهعنوان مثال، اگر پدر خانواده، شرط بستنی خوردن را تمیز کردن اتاق قرار داده، شما هم پیرو این شرط باشید و از روی دلسوزی، در صورتی که فرزندتان، اتاقش را مرتب نکرده، به او بستنی ندهید.
روش درست: متحد بودن پدر و مادر، یکی از مهمترین مسایلی است که باید توسط والدین رعایت شود. ممکن است شما روشهای مختلفی برای تربیت و تنبیه کردن فرزندتان داشته باشید و میتوانید در مورد آنها با یکدیگر صحبت کنید، اما هرگز سعی نکنید مقابل فرزندتان، تلاش دیگری را کمتر جلوه دهید.
4. رشوه دادن
رشوه دادن به کودکان، آن هم وقتی باید وظیفهشان را انجام دهند، باعث میشود همیشه، از شما توقع جایزه داشته باشند. مادر یک دختر دو ساله، در اینباره میگوید: «دختر من، هیچ وقت خوب غذا نمیخورد. به همین دلیل، یک بار به او پیشنهاد دادم که اگر غذایش را کامل بخورد، به او شکلات میدهم. از آن پس، او، هر بار پس از اتمام غذایش، از من انتظار شکلات یا آبنبات دارد.»
روش بهتر: گاهی کار خوب، مستحق جایزه است، اما تشویق کردن بچهها برای خوب رفتار کردن، بهتر از دادن وعده جایزه است. بهتر است بهجای به کار بردن جمله «اگر امروز که رفتیم خانه خاله، پسر خوبی باشی، برایت اسباببازی میخرم»، از جمله «من واقعا به تو افتخار میکنم که امروز، خانه خاله، پسر خوبی بودی و من را خوشحال کردی» استفاده کنید.
راهکارهای پیشنهادی ما
اگر فرزندتان، هنگام صحبت با شما، فریاد بزند و شما هم در مقابل، فریاد میزنید یا به او هشدار میدهید و عصبانی میشوید؟
همه اشتباه میکنند. به همین دلیل، خودتان را سرزنش نکنید و در مقابل، به فرزندتان بگویید از کاری که انجام دادهاید یا حرفی که زدهاید، پشیمان هستید و از این پس، قانونهای جدید در خانه بگذارید.
حتی اگر شما فکر میکنید که روش تربیتی که داشتهاید، باید بهطور کل تغییر کند، در ابتدا، با دو قانون جدید شروع کنید و فرزندتان را با 20 قانون جدید، غافلگیر نکنید.
برای فرزندتان، بیشتر از دو یا سه حق انتخاب نگذارید. به این ترتیب، میتوانید همیشه او را در کنترلتان داشته باشید.
به خودتان و فرزندتان زمان دهید. تغییر یک رفتار بد، همیشه، زمان میخواهد.
فنری که گاهی درمیرود!
وقتی دختر خردسالم، از سفر جادویی به خانه پدربزرگ و مادربزرگش برمیگردد، مثل فنری میشود که از جا در رفته؛ باید با همان تقلا، او را به زندگی برگردانیم. در این سفر جادویی، او هر کاری میخواهد، میتواند انجام دهد؛ حتی میتواند برای چندین ساعت غذا و خوراکی نخورد، کسی هم با قاشق دنبالش ندود. حالا من و همسرم را تصور کنید که باید با تلاش بسیار، او را دوباره به قوانین زندگی خودمان عادت دهیم.
این حرفهای تکراری، دردسرهای همیشگی همه والدین است؛ چون همه پدربزرگها و مادربزرگها فکر میکنند که بچههایشان، با روشهای تربیتی که در پیش گرفتهاند، حتما نوههای عزیزتر از جانشان را میکُشند. این وسط، نوهها، از موقعیت پیش آمده نهایت سوءاستفاده! را میکنند و حسابی، پنبه پدر و مادر را پیش پدربزرگ و مادربزرگ میزنند.
تنها راه والدین برای بهتر کردن اوضاع، نه درست کردن آن، حرف زدن است؛ آن هم با احترام، اما قاطعانه. ما هم همین راه را در پیش گرفتهایم و همچنان تلاش میکنیم تا این دو جبهه! را به تعادل برسانیم. هیچوقت از حرف زدن خسته نشوید؛ سرانجام، نتیجه خواهد داد.
موضوعات مرتبط: روان شناسی
برچسبها: 4 اشتباه , پدر و مادر , دروغ گفتن , تهديد كردن

ب مثل باباي دوست داشتني من !
هرآنكس كه پند پدر نشنود
يقين دان كه روزي پشمان شود
«صائب»
تربيت فرزندان در نتيجه پذيرش مسئوليت و تلاش و هماهنگي پدر ومادر است. واگذاري تربيت فرزندان به مادر و خالي كردن ميدان تربيت از پدران، فرزندان را معمولاً با مشكلات و اختلالات رفتاري غيرقابل جبران مواجه ميسازد.
صاحبنظران معتقدند با اين كه مادران در تربيت مهارت بيشتري دارند ولي پدران در تربيت موثرترند. بنابراين پدران بايد در امر تربيت، نگهداري و رشد و شكوفايي كودكان نقش و مشاركت داشته باشند. معمولاً كودكان تصوري اغراقآميز از پدر دارند او را بزرگتر، قويتر و داراي نيرويي مضاعف ميپندارند كه اطلاعات كافي هر زمينه و توانايي حل همه مشكلات را دارند، او را كانون ارضاي نيازهاي مادي، رواني، اجتماعي، عاطفي و ارتباطي و عامل امنيت خانه و خانواده ميدانند.
اين تصورات و توقعها مسئوليتهاي بزرگ و تعيينكنندهاي بر عهده پدران ميگذارد و آنان را واميدارد تا در امور تربيت و چگونگي رشد و شكوفايي كودك مشاركت و نقش ويژهاي داشته باشند.
در خانههايي كه پدر فقط نقش «نانآور» را دارد و فرزندان فرصت تعامل و همانندسازي با پدر را ندارند، متاسفانه از تربيت مطلوب محروم ميشوند، چنانكه سعدي ميگويد:
پسر كاو ندارد نشان از پدر
تو بيگانه خوانش مخوانش پسر
تعريف پدر
از نظر زيستي، پدر يكي از دو عامل مهم در تولد يك موجود (مولود) است، در حاليكه از نظر تربيتي به منزله راهنما و معلم، مرشد فكري و عملي و الگوي رفتاري است، چنان كه پيغمبر اسلام حضرت محمد(ص) خطاب به حضرت علي(ع) ميفرمايند:
اي علي (ع) من و تو پدران (مرشدان فكري و عملي) اين امت هستيم.
نقش پدر در تربيت فرزندان
از بررسي نتايج برخي تحقيقات كه در دهه آخر قرن بيستم در جهان انجام شده دريابيم:
* يكي از عوامل ضعف خانوادههاي امروزي، كاهش نقش پدر در خانواده است.
* كودكاني كه در غيبت پدر پرورش يافتهاند، زمينههاي بروز بزهكاري در آنان بيشتر است.
* كودكاني كه از تربيت و همراهي پدر در بازي و تفريح و سرگرمي برخوردار بودهاند، ضمن داشتن روابط عميقتري با دوستان، داراي خود كنترلي و مهارت بيشتر در بيان حالات هيجان خود و تشخيص احساسات و عواطف ديگران بودهاند.
* پدراني كه دخالت بيشتري در تربيت داشتهاند، فرزندان آنها علاوه برداشتن رفتار مسئولانه، حسن مسئوليت پذيري بالاتري در مورد رفتار خودشان داشته، كمتر ديگران و شانس و «اقبال بد» را به عنوان مشكلات رفتاري خود مطرح ميكردند.
* فرزنداني كه پدران آنها به اندازه كافي در تربيتشان نقش داشتهاند، داراي توانمندي بيشتري در حل مسائل، مهارتهاي كلامي و پيشرفت تحصيلي بودهاند.
* مشاهدات بيانگر آن است افرادي كه در بزرگسالي همدلي بيشتري با ديگران نشان ميدهند، در كودكي از مشاركت صحيح پدر در تربيت خود بهرهمند بودهاند.
* پسران نوجوان ناقد پدر به راحتي دچار اضطراب و ناراحتي ميشوند.
* در خانوادههايي كه پدر حضور نداشته و يا وجودش بيتاثير باشد. فرزند تمايل بيشتري به الگو قراردادن رفتار مادر نشان ميدهد، اين امر مشكلاتي را به ويژه براي پسران به وجود ميآورد.
*دختران خانوادههايي كه در آنها مادر مسلط و پدر منفعل بوده است، در دوره نوجواني و بزرگسالي و در ارتباط با مردان و تشكيل خانواده بيشتر دچار مشكل شدهاند.
پدر، الگوي مناسب
* فرزند در مسير رشد و شكلگيري شخصيت خود با افراد زيادي در ارتباط است و از آنها تاثير ميپذيرد. چنانچه پدر بتواند به گونهاي رفتار كند كه فرزند، جنبههاي مثبت و سازنده رفتارهاي پدر را مشاهده كند به سلامت زندگي فرزندش كمك كرده است.
* دختر برخورد با مرد را از پدر ميآموزد، او از پدر مسائلي را ميآموزد كه هرگز از مادر نخواهد آموخت.
* فرزند ميتواند صحبت كردن، طرز صحبت، راستگويي، وفاداري، روابط اجتماعي، شيوه غذا خوردن، نشست و برخاست كردن و همه سجاياي اخلاقي را از پدر بياموزد. به گفته خواجه نصير طوسي « از طريق پدر است كه فرزندان، تدبير و كمالات نفساني چون آداب و فرهنگ، هنر و صناعات و علوم و طريق زندگي را كه اسباب بقا و كمال نفس هستند، ياد ميگيرند.»
آنچه پدران بايد بيشتر بدانند و عمل كنند:
1ـ حتي قبل از تولد ميتوانند به روشهاي گوناگون با فرزند ارتباط برقرار كنند:
الف) با قراردادن دست روي شكم همسر و صحبت كردن با او. ب) با نشان دادن دلبستگي خود به همسر با دادن هديه (يك شاخه گل، يك لبخند، يك نگاه محبتآميز و يا كمك در كار منزل).
2ـ با فرزندان با لحن خوب و مؤدبانه سخن بگويند.
3ـ ابراز محبت را به فرزندان به طور مستمر ادامه دهند، زيرا رفتار مردانه بدون مهرباني، الگوي جنسيتي پدر را بيتاثير ميكند.
4ـ به فرزندان احترام بگذارند و از تحقير شخصيت و انتقاد نابجا بپرهيزند.
5ـ با ايجاد رابطه دوستانه، زمينه انس با فرزند را هموار سازند تا بتوانند به راحتي حرف دلشان را به پدر بگويند.
6ـ وقتي با فرزندان تنها هستند با آنان همبازي شوند و يا ورزش كنند.
7ـ شرايطي را به وجود آورند تا فرزندان بتوانند نقاط قوت خود را نشان دهند.
8ـ براي شناخت بهتر فرزندان به ويژه در هفت سال دوم سعي كنند نقش مربي ورزش او را داشته باشند و رشته ورزشي را طبق خواست و توانمنديهاي خودش انتخاب كند.
9ـ گاهي فرزندانمان به تاييد رفتارهاي خود از طرف پدر سخت نيازمندند.
10ـ براي فرزندان وقت بگذاريد تا تكريم و احساس با ارزش بودن را در او تقويت كنيد.
11ـ از رفتارهاي نادرست آنان چشمپوشي نكنيد و با توجه به شرايط روحي و رواني، زماني و مكاني او را از كار نادرستش آگاه كنيد.
12ـ در هنگام تصميمگيري در امور مربوط به فرزندان با آنان مشورت كنيد.
13ـ سعي كنيد از ويژگيهاي فرزندتان اطلاعات و آگاهيهاي لازم را داشته باشيد.
14ـ به استعداد و سليقههاي آنان احترام بگذاريد.
15ـ اوقات بيشتري را در جمع خانواده و فرزندان سپري كنيد.
16ـ به تحصيل و درس فرزندان اهميت داده و با شركت در جلساتي كه مدارس تشكيل ميدهند به آنها ارزش و اعتبار دهيد.
17ـ رفتارهاي خود را اصلاح كنيد تا الگوي مناسبي براي فرزندان باشيد.
18ـ در ميان اعضاي خانواده تبعيض قائل نشويد و گاهي با آنان درددل كنيد.
19ـ آنان را با دوران كودكي و نوجواني خود و ساير افراد مقايسه نكنيد.
20ـ در هنگام رفتن به سفرهاي طولاني بهتر است از خود نشانههايي برجاي بگذاريد (عكس، كاست صوتي و يا تصويري و ...) در طول سفر از طريق تلفن با فرزندان صحبت كنيد و در بازگشت از مسافرت سوغات آنها را فراموش نكنيد.
21ـ سعي كنيد نقش تربيتي خود را براي فرزندان نوجوان، از يك «مصلح و هدايتكننده» به يك «مشاور» تبديل كنيد.
22ـ در هنگام نصيحت كردن فرزند نوجوان، ضمن توجه به سخنان او، افكار و احساسات خود را براي او تشريح كنيد.
23ـ محيطي صميمي ايجاد كنيد تا فرزند نوجوان ما بتواند آزادانه احساساتش را بازگو كند.
24ـ اگر لازم بود از روش تذكر يا توبيخ در فرزندان استفاده كنيد، تذكر و توبيخ ما بايد به گونهاي باشد كه فرزندان متوجه شوند «رفتارشان نامناسب و بد است نه خود آنان».
25ـ اگر پسر نوجوان داريد، بدانيد كه او نيازمند است كه اوقاتي را در حريم حمايت و هدايت پدري محبوب، منطقي، استوار و مقتدر سپري كند.
26ـ سخن شما به عنوان پدر در خانواده موقعي نافذ است كه خودتان به آن اعتقاد داشته و عمل كنيد.
27ـ اقتدار پدري، لازمه تربيت كودك و نوجوان است، اين اقتدار در سايه مهرباني، دوستي و قاطعيت شكل ميگيرد نه در برخورد خشن، ناسزاگويي و احتمالاً كتك زدن.
«اميدواريم از جمله پدراني باشيد كه با صبر، شكيبايي، مهرباني، دوستي، وقتگذاري و احترام بتوانيد به وظايف خود عمل كنيد. لحظهاي فكر كنيد به راستي تاكنون چگونه پدري بودهايد؟»
موضوعات مرتبط: روان شناسی
برچسبها: پدر خوب من , تربيت فرزند , واگذاري تربيت , شكوفائي كودك
این توصیه ها را یک مشاور روانشناس برایم گفته است؛ آنقدر جالب بودند که بد ندیدم به شما هم
منتقلشان کنم.
وقتی مردی شما را بخواهد، هیچ چیز نمی تواند جلوی او را بگیرد.
اگر شما را نخواهد، هیچ چیز نمی تواند نگهش دارد.
دست از بهانه گیری برای یک مرد و رفتار او بردارید.
هیچوقت خودتان را برای رابطه ای که ارزشش را ندارد تغییر ندهید.
رفتار آرامتر همیشه بهتر است.
قبل از اینکه بفهمید واقعاً چه چیز خوشحالتان می کند، با کسی ارتباط برقرار نکنید.
اگر رابطه تان به این خاطر که مردتان آنطور که لیاقتش را دارید، با شما رفتار نمی کند، به اتمام رسید، هیچوقت
سعی نکنید که با هم دو دوست معمولی باشید.
یک دوست با دوست خود بدرفتاری نمی کند.
پاگیر نشوید. اگر فکر می کنید که شما را در حالت تعلیق نگه داشته است، مطمئن باشید که حتماً اینکار را
کرده است.
هیچوقت به خاطر اینکه فکر می کنید گذر زمان ممکن است اوضاع را بهتر کند، در یک رابطه نمانید. ممکن است
یکسال بعد به خاطر اینکار از خودتان عصبانی شوید، چون اوضاع هیچ تغییری نکرده است.
تنها کسی که در رابطه می توانید کنترلش کنید، خودتان هستید.
از مردانی که پیش از ازدواج تقاضای رابطه جنسی میکنند دوری گزینید.
برای رفتاری که با شما دارد، حد و مرز بگذارید.
اگر چیزی ناراحتتان می کند، حتماً با او درمیان بگذارید.
هیچوقت اجازه ندهید، طرفتان همه چیزتان را بداند. ممکن است بعدها بر ضد شما از آن استفاده کند.
شما نمی توانید رفتار هیچ مردی را تغییر دهید. تغییر از درون ناشی می شود.
هیچوقت نگذارید احساس کند او از شما مهمتر است...حتی اگر تحصیلات یا شغل بهتری نسبت به شما
داشته باشد. او را به یک بت تبدیل نکنید.
او یک مرد است، نه چیزی بیشتر، و نه کمتر.
اجازه ندهید مردی هویت و وجود شما را توصیف کند.
هیچوقت مرد کس دیگری را هم قرض نگیرید.
اگر به کس دیگری خیانت کرد، مطمئن باشید که به شما هم خیانت خواهد کرد.
مردها طوری با شما رفتار می کنند که خودتان اجازه می دهید رفتار کنند.
همه مردها بد نیستند.
نباید فقط شما همیشه انعطاف از خودتان نشان دهید...هر مصالحه ای دو جانبه است.
بین از دست رفتن یک رابطه و شروع یک رابطه جدید، به زمانی برای ترمیم و التیام نیاز دارید....قبل از شروع
کردن یک رابطه تازه، مسائل قبلیتان را باید به کل فراموش کنید.
هیچوقت نباید دنبال کسی باشید که مکمل شما باشد. یک رابطه از دو فرد کامل تشکیل می شود. دنبال
کسی باشید که مشابهتان باشد نه مکملتان.
شروع رابطه و قرار ملاقات با اشخاص مختلف جهت یافتن بهترین فرد خوب است. نیازی نیست که با هر کس
که دوست می شوید همان فرد موردنظر شما برای ازدواج باشد.
کاری کنید که بعضی وقت ها دلش برایتان تنگ شود. وقتی مردی همیشه بداند که کجا هستید و همیشه در
دسترسش باشید، کم کم نادیده تان می گیرد.
هیچوقت به مردی که همه آن چیزهایی که از رابطه می خواهید را به شما نمی دهد، به طور کامل متعهد
نشوید.
این مطالب را برای بقیه خانم ها هم مطرح کنید.
بااینکار لبخند به لبان بعضی ها می آورید، بعضی ها را درمورد انتخابشان به فکر می اندازید و خیلی های دیگر را
هم آماده می کنید.
می گویند یک دقیقه طول می کشد که یک فرد خاص را پیدا کنید، یک ساعت طول می کشد که او را تحسین
کنید، یک روز تا دوستش بدارید و یک عمر تا فراموشش کنید
موضوعات مرتبط: روان شناسی
برچسبها: مرد , بهانه گيري , دوست داشتن , تعليق
با کودکان چسبناک چه کنیم ؟
کودکانی که دچار هیجانات منفی دوری از پدر و مادر میشوند اغلب ممکن است جیغ بزنند، گریه کنند، قشقرق به پا کنند و یا حتی برای جلب توجه استفراغ کنند. اما این گونه کودکان میتوانند یاد بگیرند که با دوری و جدایی از والدین کنار بیایند. البته به شرطی که شما به آنها اطمینان خاطر دهید، دور بودن از آنها را با آنها تمرین کنید و به دلواپسیها و حرفهایشان گوش فرا دهید.
اغلب کودکان طبیعی بین 9 ماهگی تا چهار سالگی علائم وابستگی را از خود بروز می دهند. بچههای بزرگتر چنانچه بدلیل تغییرات زندگی احساس تنش و استرس کنند، میتوانند این خصوصیت را از خود بروز دهند. داشتن یک فرزند وابسته مانند قرار گرفتن در غل و زنجیر است؛ چرا که صرف نظر از اینکه کجا هستید و در چه شرایطی و یا چکاری انجام میدهید او توقع توجه افراطی از شما دارد. بروز این رفتار در نوپایان امری طبیعی است؛ زیرا آنها به تازگی وارد دنیای جدیدی شدهاند و احساس ترس و خجالت و ناامنی، گاه آنان را وادار به بودن در کنار والدین میکند اما بروز این رفتار در کودکان بزرگتر طبیعی نیست و باید اصلاح شود. با این کودکان باید صبور بود و کم کم آنها را برای جدایی آماده کرد؛ لذا رها کردن ناگهانی و غیره منتظره آنها عمدتا کارساز نخواهد بود.
برای اینکه بتوانید گام به گام و به طور تدریجی کودکتان را از خود مستقل و او را با محیط های نامانوس هم آشنا سازید توصیه میشود:
** اگر کودکتان توانایی حرف زدن دارد، از او بپرسید چرا هنگامی که از شما دور میشود احساس اضطراب و عصبانیت میکند. از او بخواهید که درباره هرگونه تغییرات اضطرابزای زندگی مانند نقل مکان به منزل جدید، تغییر مدرسه، مشکلات با دوستان یا مورد گردنکلفتی قرار گرفتن از طرف همسالان و ..با شما صحبت کند. تا زمانی که تمام حرفهایش را به شما بگوید شما فقط به دقت گوش دهید.
** از کودکتان بخواهید که یک تصویر یا نقاشی از آنچه که هنگام جدایی از شما احساس می کند ترسیم کند تا او به یک روش خلاقانه احساساتش را با شما مطرح کند، از او بخواهید که هنگام ترسیم شکل مذکور یا اتمام نقاشی ، آن را شرح و تفسیر کند. وقتی که او درباره احساساتش و یا درباره هر موضوع چالشبرانگیزی با شما حرف میزند، او را از اینکه در امنیت و آسایش بسر میبرد، مطمئن سازید.
** برای یک مدت (که البته بهتر است به مرور آن را افزایش دهید) فرزندتان را به یک پرستار بسپارید تا وی عادت کند توسط افراد دیگر هم حفاظت و حمایت شود. پرستار را به فرزندتان معرفی کنید. فرزندتان را در یک اتاق به همراه پرستار بگذارید و توضیح دهید که قصد دارید اتاق را به مدت پنج دقیقه ترک کنید. با اطمینان خاطر اتاق را ترک کنید و بعد از پنج دقیقه بازگردید، اگر هنگامیکه به اتاق برمیگردید کودکتان علائم اضطراب و عصبانیت ناشی از جدایی بروز داد او را مطمئن سازید.
** مدت زمانی که فرزندتان را با پرستارش تنها میگذارید افزایش دهید. هنگامیکه مشغول کار هستید او را با پرستارش تنها بگذارید. اگر او علائم وحشت از جدایی از خود نشان نداد میتوانید او را یک شب به منزل مادربزرگ یا خاله، عمه و ... بفرستید.
** هنگام ترک فرزندتان با پرستارش به او لبخند بزنید تا فرزندتان جدایی را یک تجربه مثبت ارزیابی کند.
** او را در آغوش بگیرید. از دست او عصبانی نشوید و یا با او اوقات تلخی و سرزنش نکنید. وابستگی کودک نتیجه عدم امنیت است. با در آغوش گرفتن فرزندتان در واقع به او میگویید دوستت دارم، من در کنارت هستم، که باعث احساس امنیت و آسودگی او میشود.
** به فرزندتان نشان دهید که احساسش را درک میکنید. کاری نکنید که احساس کند بیان احساساتش کار غلطی است. برایش توضیح دهید که هر چند الان با او بازی نمیکنید اما برایش یک برنامه شاد و سرگرمکننده در نظر گرفتهاید.
** اگر علیرغم این تلاشها باز هم کودکتان به رفتارش ادامه داد ناشکیبایی نکنید و سرش داد نزنید. در عوض، مجددا و با دقت بیشتر برایش شرح دهید که نمی توانید الان با او بازی کنید. تشویق کنید که با وسایل و اسباببازیهایش ساعات خوشی سپری کند. مثلا بگویید چرا یک قلعه زیبا برای من نمیسازی؟ لباس شاهزاده، رنگ نشده است؛ به نظرت قرمز بهتر است یا آبی؟ و ....آرام باشید و سراغ کارتان بروید که متوجه شود واقعا مشغله دارید.
** از او بپرسید که چه میخواهد؟ پیش فرضتان این نباشد که او غیر معقول است؛ در عوض سعیتان این باشد که علت وابستگی بیش از حد او را بفهمید. آیا او کسل است؟ آیا در محیط جدید عصبی است؟ احساس تنهایی میکند؟
** رفتار خوبش را تشویق کنید. تاکید کنید که واقعا خوشحالید که او قادر است کارهایی را خودش به تنهایی انجام دهد. به این طریق میآموزد که مستقل بودن باعث عزت آفرینی است و او را ترغیب میکند که در آینده کمتر وابسته باشد.
موضوعات مرتبط: روان شناسی
برچسبها: كودكان چسبناك , تنش , فرزند , تغيير مدرسه
از حال بد به حال خوب با ۱۳ راهكار اسرارآميز
وقتي در حين راه رفتن، صحبت هم ميكنيم اين كار مانع از همزماني تنفس ما با گامهايمان در هنگام برخورد پاها به زمين ميشود. اين عدم هماهنگي، موجب ميشود كه بخشي از ضربههاي ناشي از برخورد گامها به زمين به كمر وارد شود و موجب بروز كمردرد ميشود.
بدن انسان روشهاي جالب و جذابي را براي فرستادن علائم هشدار دهنده دارد كه اين علائم در واقع اسراري را از درون بدن فاش ميسازند. به عنوان مثال آيا ميدانيد كه خنديدن پس از خوردن هر وعده غذايي چه تاثيري روي بدن دارد؟ يا اينكه آيا ميدانيد سفيد شدن زود هنگام موها نشانه چه فرآيندي در بدنتان است.
بدن انسان در تمام طول عمر به شيوهاي هوشمندانه و منحصر به فرد علائم و نشانههاي زيركانه و هشدار دهنده را بروز ميدهد اما اكثر افراد به دليل ناآگاهي از اين روابط و علائم، پيغامهاي حياتي بدن را ناديده ميگيرند كه حاصل آن به خطر افتادن سلامتي است.
روزنامه «ديلي ميرور»، در گزارشي به چند راهكار جالب و شگفتانگيز به عنوان اسرار زندگي اشاره كرد كه بيترديد در زندگي روزمره، قابل استفاده و مفيد خواهند بود:
۱- دردناك شدن مچ پا ميتواند نشان دهنده مشكلات كلسترولي باشد
به گفته متخصصان دردناك شدن مچ پا ميتواند نشانه ابتدايي از افزايش ارثي سطح كلسترول بد خون باشد. در واقع تشكيل كلسترول در اطراف زردپي آشيل، موجب بروز اين درد ميشود.
- راه حل چيست؟
اگر احساس كرديد كه مچ پايتان مدت سه روز يا بيشتر به طور مداوم درد ميكند، حتما براي چكاپ كلسترول به پزشك مراجعه كنيد، بويژه اگر سابقه خانوادگي ابتلا به بيماري قلبي را داريد.
۲- قوي بودن ريهها نشان دهنده كاهش خطر ابتلا به آلزايمر است
مطالعات نشان ميدهد كه فعاليت ضعيف و نامطلوب ريهها موجب ميشود كه اكسيژن كمتري به مغز برسد و در نتيجه خطر ابتلا به زوال عقل و آلزايمر افزايش پيدا ميكند.
براي جبران اين مشكل سعي كنيد تنفس عميق انجام دهيد به اين ترتيب كه پنج ثانيه عمل دم و پنج ثانيه عمل بازدم هوا را انجام دهيد. اين كار موجب تقويت ريهها ميشود چون اكسيژن را به مقدار كافي و مناسب به مغزتان ميرساند. اگر اين كار را شش نوبت در روز تكرار كنيد، ريههاي شما ۲۰ درصد قويتر ميشوند.
۳- سفيد شدن موها قبل از رسيدن به سن ۳۰ سالگي نشانه مهمي از ابتلا به مشكلات تيروئيدي است
متخصصان تيروئيد تاكيد دارند كه عدم تعادل در فعاليت غده تيروئيد موجب اختلال در توليد رنگدانهها در پياز مو ميشود.
- راه حل چيست؟
اگر موهايتان در سن پايين، سفيد شده و هم چنين علائم ديگري چون كاهش وزن، افسردگي و يا مشكلات عادت ماهانه داريد، حتما براي چكاپ كامل و درمان به موقع به يك متخصص غدد مراجعه كنيد.
۴- بيماري لثه خطر و احتمال زايمان زودرس را افزايش ميدهد
باكتريهاي موجود در لثههاي بيمار و عفوني، موجب بروز واكنشي ميشود كه حاصل آن باز شدن بيموقع و زودهنگام دهانه رحم در دوران بارداري است.
- راه حل چيست؟
هر روز نخ دندان بكشيد. هم چنين زنان باردار براي اطمينان از سلامت دندانهاي و لثه خود بايد مرتب به دندان پزشك مراجعه كنند. مطالعات نشان ميدهد كه مشكل و بيماري لثه احتمال زايمان پيش از موعد را ۷۰ درصد افزايش ميدهد.
۵- گرم نگه داشتن پاها احتمال سرماخوردگي را كاهش ميدهد
وقتي پاها سرد ميشوند، عروق خوني در بيني بسته و منقبض ميشوند كه در نتيجه گلبولهاي سفيد خون در اين منطقه از مبارزه با عفونتها دست ميكشند و محل ورود ميكروبها به بدن باز ميشود.
بنابراين توصيه ميشود جوراب بپوشيد و مطمئن شويد كه با گرم نگه داشتن پاها، سيستم دفاعي بدنتان به طور كامل كار ميكند.
۶ - خنديدن پس از صرف هر وعده غذايي، ميزان قند خون شما را پايين ميآورد
متخصصان معتقدند عضلاتي كه ما از آنها براي خنديدن استفاده ميكنيم براي دريافت انرژي، قندخون را مصرف ميكنند و اين فرآيند خطر ابتلا به ديابت، چاقي و حتي برخي از سرطانها را كاهش ميدهد.
بنابراين بعد از شام در آرامش كامل روي مبل بنشينيد و مدتي به تماشاي فيلم كمدي مورد علاقهتان بپردازيد.
۷ - راه رفتن و حرف زدن همزمان، موجب كمردرد ميشود
وقتي در حين راه رفتن، صحبت هم ميكنيم اين كار مانع از همزماني تنفس ما با گامهايمان در هنگام برخورد پاها به زمين ميشود. اين عدم هماهنگي، موجب ميشود كه بخشي از ضربههاي ناشي از برخورد گامها به زمين به كمر وارد شود و موجب بروز كمردرد ميشود.
توصيه ميشود دفعه بعد اگر به هنگام خريد كردن موبايلتان زنگ زد، يك گوشه بنشينيد و با تلفن صحبت كنيد.
۸ - فشار دادن پاها روي هم مانع از ضعف كردن و بي حالي ميشود
اگر بعد از سريع برخاستن از جاي خود احساس سرگيجه پيدا كرديد يا حس كرديد كه منگ شدهايد و چشمانتان سياهي ميرود با اين حركت ساده ميتوانيد جريان خون را به سرعت به مغز بفرستيد و ضعف و سرگيجه خود را متوقف كنيد.
ابتدا هر دو پاي خود را روي زمين قرار دهيد. بعد يكي از پاها را روي پاي ديگر بياندازيد و تا جايي كه ميتوانيد در اين وضعيت پاها را روي هم فشار دهيد. ۳۰ ثانيه در اين وضعيت بمانيد تا خون به مغزتان برسد و حالتان بهتر شود.
۹- غفلت از كمردرد، تهديد جدي براي مغز است
پزشكان دريافتهاند افرادي كه بيش از يك سال مبتلا به كمردرد هستند، ۱۱ درصد از حجم سلولهاي مغزي آنها در ناحيهاي كه مربوط به كنترل يادگيري است، كاسته ميشود. ظاهرا فشار مقابله با كمردرد اين تاثير نامطلوب را روي سلولهاي مغزي برجاي ميگذارد.
در صورت بروز كمردرد، فورا از پزشك كمك بگيريد. اكثر كمردردها در صورتي كه زودتر مورد توجه قرار بگيرند، قابل درمان هستند.
۱۰- چاقي، احتمال بروز سردردها را تا دو برابر افزايش ميدهد
وزن زياد موجب التهاب در عروق خوني ناحيه سر ميشود كه مهمترين عامل بروز سردرد است.
براي كاهش دردها، اقدام به كاهش وزن كنيد و براي درمان سردردها از راهكارهاي طبيعي استفاده كنيد. مصرف روزانه داروهاي مسكن در واقع موجب بروز سردرد ميشود.
۱۱- مشكل در اندام تناسلي مردانه ميتواند علامت عارضه قلبي باشد
آخرين مطالعات نشان داده است كه ناتواني جنسي در مردان ميتواند ناشي از تنگ شدن عروق خوني باشد.
به درمانهاي اينترنتي و ماهوارهاي اعتماد نكنيد در عوض براي چكاپ كامل به متخصص مراجعه كرده و قبل از هر چيز به پزشك خود اطمينان كنيد.
۱۲- قوز كردن، ولع شما را به خوردن شيريني تشديد ميكند
پزشكان معتقدند كه قوز كردن جريان خون را به مغز كاهش ميدهد و در نتيجه ولع خوردن مواد قندي را تشديد ميكند چون در صورت كاهش جريان خون در مركز اشتها در مغز، گلوكز كمتري به اين عضو اصلي ميرسد در حالي كه گلوكز مهمترين غذاي مغز است.
- راه حل چيست؟
هميشه صاف بنشينيد و پاهاي خود را روي زمين بگذاريد. ستون فقرات خود را بكشيد و شكم خود را به داخل بكشيد طوري كه كمر شما به سمت صندلي كشيده شود.
۱۳- داروهاي سرماخوردگي، تاثير نامطلوب روي توان باروري دارند
داروهاي سرماخوردگي كه براي خشك كردن ترشحات بيني استفاده ميشوند در عين حال ميتوانند موجب كاهش مخاط دهانه رحم شود و در نتيجه باروري را مشكل مي سازد.
بنابراين توصيه ميشود: به جاي داروهاي ضد احتقان از درمانهاي معمولي مثل ويكس استفاده كنيد.
موضوعات مرتبط: روان شناسی
برچسبها: 13 راهكار , محبت , مشكلات كلسترولي , ريه ها
حفظ پرده بکارت بعد از ازدواج بعلت ترس
حفظ پرده بکارت بعد از ازدواج,ترس از برقراری رابطه جنسی,پرده بکارت
ازدواج های به وصال نرسیده ( حفظ بکارت بعد از ازدواج،مشکلات جنسی،عدم باروری،انزال زودرس )
ازدواجهایی
تحت عنوان ازدواجهای به وصال نرسیده وجود دارند که مشکل عمده بسیاری از
زوجهای جوان و تازهازدواجکرده را تشکیل میدهد. به عنوان نمونه، مقاربت
دردناک یکی از شکایات شایع خانمهایی است که در اوایل ازدواجشان به
متخصصان زنان و زایمان مراجعه میکنند و استرس و ترس نیز به این مشکل
افزوده میشود و در بسیاری از موارد، ازدواج بهوصالنرسیده را سبب میشود و
گاهی نیز از بین رفتن میل جنسی، ناباروری و افسردگی را در پی دارد.
اولین
بار، بالینت در سال 1961 در مقالهای تحت عنوان «بخش دیگر طب» به «ازدواج
به وصال نرسیده» (UCM) اشاره کرد و از آن زمان تاکنون موارد زیادی در سراسر
جهان گزارش شده است. «ازدواج به وصال نرسیده» به ازدواجی گفته میشود که
در آن، زوجین تا مدتها بعد از ازدواج نمیتوانند رابطه جنسی برقرار کنند.
در بررسیهای انجامشده در ایران، مهمترین علل روانی «ازدواج به وصال
نرسیده» در زنان را ترس از رابطه زناشویی، نگرش ناخوشایند یا بیتفاوتی
نسبت به مسایل جنسی و نگرش ناخوشایند نسبت به همسر و در مردان، اضطراب
عملکرد جنسی و انزال زودرس هستند.
مطالعهای روی
200 ازدواج به وصال نرسیده در کرمانشاه، مهمترین عامل را وجود فشار
اجتماعی شدید روی زوج جوان (دارای روابط اجتماعی محدود پیش از ازدواج)
برای انجام رابطه زناشویی در اسرع وقت دانسته است. این اختلال در صورت عدم
درمان مناسب، ناباروری و در موارد بسیاری طلاق را به دنبال دارد.
معرفی یک مورد از مبتلایان به این اختلال
زوج
مورد مطالعه ساکن شهر تهران بودند. خانم 23 ساله، دارای تحصیلات دیپلم،
خانهدار و آقا 29 ساله دارای تحصیلات راهنمایی و راننده تاکسی بود. ازدواج
آنها ازدواج فامیلی بودندودر نخستین مراجعه به مرکز درمانی، 7 سال از
ازدواج آنها میگذشت و طی این مدت زوج هیچگاه رابطه زناشویی نداشتند. مشکل
اصلی زوج در بدو مراجعه، نداشتن فرزند و ناباروری عنوان شد و به این منظور
خانم به کلینیک زنان و آقا به کلینیک آندرولوژی (آندرولوژی یک تخصص طبی
است که به سلامت مردان، به خصوص مشکلات تناسلی و ادراری آنها،( میپردازد)
معرفی شدند.
در معاینات به عمل آمده از خانم
توسط متخصص زنان مشکل خاصی گزارش نشد اما در معاینات آندرولوژی «ازدواج به
وصال نرسیده»، پس از اخذ شرح حال دقیق مشخص شد زوج تاکنون مقاربتی
نداشتهاند.اگرچه شوهر دچار انزال زودرس شدید بود و نیز در بررسی
اسپرموگرام بیمار مشکلاتی در آنالیز اسپرم به چشم میخورد اما در نهایت زوج
با تشخیص «ازدواج به وصال نرسیده» توسط متخصص آندرولوژی به روانپزشک
معرفی شدند و موازی و همزمان با آن، درمانهای مربوط به عوامل مردانه نیز
ادامه یافت. البته پیشنهاد برداشتن پرده بکارت نیز از طرف برخی متخصصان
زنان به خانم ارائه شده بود که به علت عدم موافقت او انجام نشده بود.
در
مطالعه بالینی و ارزیابی روانشناختی به عمل آمده آشکار شد که به علت
اضطراب و ترس شدیدی که شوهر حین رابطه زناشویی پیدا میکند و علاوه بر آن،
کمبود اطلاعات جنسی، این زوج تاکنون نتوانسته بودند با هم رابطهای
برقرار کنند. آنها طی 7 سال مراجعات پراکندهای به پزشکان مختلف داشتند که
هیچیک مفید و موثر نبوده است؛ به خصوص که همواره هریک از زوجین به تنهایی
مورد معاینه و درمان قرار گرفتهاند؛ بدون اینکه شرح حال دقیقی اخذ شود یا
به روانپزشک ارجاع داده شوند. این اولینبار بود که در مرکز درمانی،
مشکل زوج تشخیص داده میشود.
در اولین مصاحبه
روانپزشکی، زوجین خسته و ناامید به نظر میرسیدند. مرد مضطرب و افسرده و
میل جنسی خود را از دست داده بود. زن نیز به علت سالها درمان و معاینات
مکرر توسط متخصصان زنان و نیز ثانویه به ترس همسرش دچار بیمیلی جنسی شده،
انگیزه درمانی و امید به موفقیت خود را از دست داده و تنها تمایل به داشتن
فرزند منجر به مراجعه او شده بود.
در این مطالعه،
یک تیم متشکل از متخصصان آندرولوژی، زنان و روانپزشکی در یک دوره 3 ماهه
همگام با هم به درمان زوج پرداختند و توانستند درمان ترکیبی تیمی، برگرفته
از روش شاور و همکاران در درمان «ازدواج به وصال نرسیده» را که اولین بار
در سال 1993 انجام شد را با موفقیت به انجام برسانند؛ درمانی که طی 3 مرحله
صورت گرفت.
درمان در 3 مرحله
•
مرحله اول: از آنجا که بیکفایتی جنسی اغلب ناشی از کمبود اطلاعات یا
اطلاعات غلط و ترس عملکردی است در ابتدا آموزش سادهای درباره کالبدشناسی و
نحوه کارکرد اندامهای تناسلی زن و مرد ارائه شد. همچنین به زوجین توصیه
شد هریک جداگانه و به تنهایی در برابر آینه ایستاده و به تجسس اندامهای
تناسلی خود بپردازند. همچنین زوج در مراحل ابتدایی از اقدام به عمل نزدیکی
منع شدند تا آموزش ببینند به تبادلات لذت جسمی بدون فشار برای انجام عمل
جنسی بپردازند. درعین حال به آنها آموزش داده شد که چگونه ارتباط کلامی و
غیرکلامی رضایتبخشی برقرار کنند.
• مرحله دوم:
در این مرحله، تمرینات مربوط به تمرکز حسی آغاز شد. در اولین جلسه از این
مرحله ابتدا به زوجین آموزش داده شد که چگونه به مرحله مقدماتی قبل از شروع
رابطه جنسی بپردازند.
• مرحله سوم: در مرحله آخر
به زوج اجازه داده شد که به ترتیب وضعیتهای مختلفی را برای برقراری رابطه
مورد نظر امتحان کنند؛ بدون اینکه ضرورتا مقاربت را به اتمام برسانند. در
واقع در این جلسه زوج اعتماد به نفس پیدا میکنند که قادر و حاضر به نزدیکی
باشند. سرانجام پس از 3 ماه این زوج برای اولین بار موفق به نزدیکی کامل
شدند.
البته این پایان کار نبود چون با ادامه
درمانهای آندرولوژی در نهایت در آذرماه 1385 زن به روش طبیعی باردار
شد.حرف آخربا توجه به عدم آگاهی کافی جامعه درباره مسایل جنسی و نیز اضطراب
عملکردی به عنوان عامل شایع ایجادکننده اختلال، به نظر میرسد آموزش روابط
جنسی به عنوان بخشی از آموزشهای پیش از ازدواج ضروری است.
البته
ارائه این آموزشها باید در سطوح مختلف، با صرف حوصله و زمان کافی و مبتنی
برنیاز دختران و پسران صورت گیرد. از سوی دیگر بررسی جامع و همزمان زوج
دارای مشکلات جنسی، توسط تیم تخصصی هماهنگ، موجب افزایش موفقیت درمان خواهد
شد. ارزیابی اولیه زوج توسط مشاوران مشکلات جنسی، ارجاع به متخصصان
آندرولوژی و زنان جهت بررسی علل جسمی موثر و درخواست انجام مشاورههای
تکمیلی توسط آنها به عنوان نمونه با متخصصان غدد، داخلی، عفونی و... در
اولین قدم لازم است. در ادامه بر مبنای اطلاعات به دست آمده، درمان مشکلات
جسمی و روانی باید به صورت همزمان صورت پذیرد.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، فقط خانمها ، خانه و خانواده
برچسبها: ازدواج , ترس , رابطه , جنسي
دوست داشتن، از نعمتهای خداست و نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن، نیازی طبیعی است که از نوزادی شروع شده و تا سنین پیری با ما همراه است .
دلبستگی نیازی برای بقا است. در انسان یک رابطه ی خاصی است که از آغاز تولد بین نوزاد و مراقبت کننده ی اولیه او که معمولا مادر است شکل می گیرد و تلاش نوزاد را برای نزدیک شدن و خواستن مادر نشان می دهد.
این احساس دلبستگی و علاقه مندی در سراسر زندگی فرد وجود دارد و در سنین مختلف به افراد مختلفی اسناد داده می شود. از جمله هنگام ازدواج افراد باید نسبت به آن توجه نمایند و درباره ی آن به گفتگو بپردازند.
رفتار دلبستگی رفتاری است که فردی برای خواستن دیگری و نزدیک شدن به او از خودشان می دهد. دلبستگی رابطه ای خاص ، پایدارو بادوام است که بین دو نفر شکل می گیرد براساس نظریه های دلبستگی انسان گرایش دارد که پیوندهای محکمی را با افراد خاصی که انتخاب می کند برقرار سازد. دلبستگی به دیگری و حفظ ارتباط با او یک نیروی اصلی و برانگیزاننده در انسان است. جستجوی دیگری یک سازو کار بقای فطری است که در شکل گیری خویشتن مطمئن و با اعتماد به نفس در جهانی که بالقوه می تواند خطرناک درک شود کمک کننده است.
نیازهای دلبستگی، آرامش، امنیت و احساس نزدیکی است. هنگامی که این نیازها در معرض خطر قرار می گیرند احساس ناایمنی در زوجین پدید می آید و دلبستگی آنها مخدوش می شود و ترس و دودلی از ارتباط شکل می گیرد و این احساس عدم امنیت است که راه حل های بهینه را محدود می سازد.
داشتن نیازهای دلبستگی (آرامش، امنیت و احساس نزدیکی) برای همه ی زوجین و افراد طبیعی است.
در قرآن کریم خطاب به همسران آمده است: "و بین شما مودت و رحمت قرار دادیم" خود این نیازها به خودی خود مشکل ساز نیستند بلکه شیوه ی برآورده کردن این نیازها و چگونگی پردازش آنهاست که می تواند مشکل ساز باشد.
هنگامی که امنیت دلبستگی مورد تهدید قرار می گیرد، عواطف و هیجاناتی چون اعتراض و خشم، اولین پاسخ به این تهدید است. فقدان واقعی یا تصوری از نداشتن روابط توأم با دلبستگی، به خشم یا پاسخ های سرد عاطفی می انجامد و پردازش اطلاعات را محدود می کند و در نتیجه پاسخ های ارتباطی متقابل را کاهش می دهد.
شناخت تفاوت در شیوه ی دوست داشتن و دلبستگی در افراد مهم است. چنین شناختی به افراد کمک می کند تا بدانند که در رابطه به دنبال چه چیزی هستند
شیوه های دوست داشتن
روابط نزدیک، سه جزء فعال دارد: تعهد، صمیمیت، شور و اشتیاق.
وجود یا عدم وجود این سه عامل، اهمیت رابطه را تعیین می کند.
دوست داشتن : مستلزم صمیمیت است اما ممکن است تعهد و شور و اشتیاق در آن وجود نداشته باشد.
شیفتگی : عشق در نگاه اول است. شور و اشتیاق وجود دارد اما هرگز رابطه ی عمیق متعهدانه و صمیمانه شکل نمی گیرد.
دوست داشتن عاری از عشق : نوعی دوست داشتن است که در آن تعهد وجود دارد اما صمیمیت و شورو اشتیاق وجود ندارد. زوجهایی که در حالت رکود و سکون هستند و تلاش برای ایجاد گرمای عاطفی در خود و رابطه ی خود نمی کنند از این دسته هستند.
عشق رمانتیک : ترکیبی از صمیمیت و شور و اشتیاق است اما تعهد در آن به چشم نمی خورد.
عشق نابخردانه : زوجی که دیوانه وار یکدیگر را دوست دارند و بدون شناخت یکدیگر ازدواج می کنند.
دوست داشتن به دلیل احساس ترحم و دلسوزی : در این نوع از دوست داشتن، صمیمیت و تعهد وجود دارد اما شور و شوق مطرح نیست و دوستی دراز مدت است.
عشق کمال یافته: رابطه ای ایده آل است که شامل شور و اشتیاق، تعهد و صمیمیت است. پس این سه عامل می توانند در نوسان باشند و گاه روابط برحسب این مۆلفه ها در بهترین حالت قرار گیرد و یا به سکون برسد. هم آموزش های قبل از ازدواج و هم توجه و التزام به تعالیم قرآن می تواند از راکد شدن این عوامل بکاهد. در تعالیم اسلامی بارها و بارها به لزوم تقویت رابطه ی زوجین و ایجاد تنوع و موج جدید لذت از زندگی با یکدیگر تأکید شده است. مثلا خود را برای دیگری آراستن، اظهار عشق و محبت و ....
با مطالعه و بررسی شیوه های دوست داشتن دو نتیجه ی مهم به دست می آید: اول اینکه حفظ رابطه ی دراز مدت در سطح عشق و دوستی کمال یافته، دشوار است و نیاز به تلاش و آموزش دارد. دوم اینکه تمام روابط ظرفیت بالقوه برای افت و خیز و نوسان دارند.
هیچ رابطه ای همیشه خوب یا همیشه بد باقی نمی ماند. روابط تغییر می کند. از طرف دیگر باید تشخیص دهیم که ما درباره ی آنچه که در یک رابطه ی دراز مدت قابل قبول و یا غیر قابل قبول است معیارهایی داریم وقتی خود را در رابطه ای می بینید که ارضا کننده نیست لازم است و در آن رابطه تغییراتی ایجاد کنید. یکی از راه حلها این است که با شریک زندگی آینده ی خود، عناصر لازم را برای یک رابطه ی ارضاء کننده جستجو کنید و هر دو تلاش کنید که رابطه را رضا یتمندانه تر سازید
شیوه های دلبستگی
وقتی قرار است افراد روابط نزدیک را پایه ریزی کنند، یکی از سه سبک دلبستگی را انتخاب می کنند: امن، اجتنابی یا مضطرب توأم با احساس دوگانگی.
افرادی که سبک دلبستگی امن دارند، احساس شادی، دوستی و اعتماد در روابط نزدیک خود می کنند. آن ها احساس می کنند که دیگران آنها را دوست دارند و از آنها مراقبت می کنند
دلبستگی امن:
یک دلبستگی امن، مستلزم نگرش های زیر است.
** برای من برای برقراری روابط نزدیک با دیگران نسبتا آسان است.
** من در وابستگی به دیگران احساس راحتی می کنم.
** من در صورت وابستگی دیگران به خود احساس راحتی می کنم.
** من از اینکه کسی که با من رابطه نزدیکی برقرار کرده است تحت شرایطی خاص مجبور باشد برای مدتی از من دور باشد و یا مرا ترک کند ناراحت نمی شوم.
افرادی که سبک دلبستگی امن دارند، احساس شادی، دوستی و اعتماد در روابط نزدیک خود می کنند. آن ها احساس می کنند که دیگران آنها را دوست دارند و از آنها مراقبت می کنند. دلبستگی امن، تمایل به قدر دانی، مراقبت و فداکاری را نسبت به افراد مهم زندگی پدید می آورد. افرادی با سبک دلبستگی امن به دلیل اعتماد، احساس نزدیکی و علاقمندی به دیگران، احساس خوبی دارند چرا که آنها نیز متقابلا از دیگران انتظار دارند که آنها هم با پذیرش احساس نزدیکی و صمیمیت پاسخ دهند.
امام باقر (ع) فرمودند: هر گاه کسی را دوست دارید گاهی به او یاد آوری کنید.
دلبستگی اجتنابی:
سبک دلبستگی اجتنابی، مستلزم نگرش های زیر است:
** من از نزدیک شدن به دیگران احساس راحتی نمی کنم.
** من در اعتماد کردن به دیگران مشکل دارم.
** وقتی کسی احساس نزدیکی به من می کند عصبی می شوم
** من از وابستگی به دیگران لذت نمی برم..
افراد با سبک دلبستگی اجتنابی عمدتا کناره گیر هستند و از دیگران دوری می گزینند و از برقراری روابط صمیمانه و نزدیک امتناع می کنند. آنها اعتماد، احساس نزدیکی و وابستگی را خطرناک می دانند چرا که در انتظار آسیب دیدن و طرد شدن از جانب دیگران هستند. سبک دلبستگی اجتنابی با فقدان شور و اشتیاق نسبت به افراد مهم زندگی همراه است.
سبک دلبستگی توأم با اضطراب / دوگانگی:
این سبک، مستلزم نگرش های زیر است:
**من فکر می کنم که دیگران به اندازه ی من تمایل به برقراری روابط نزدیک ندارند
**من اغلب درباره ی اینکه آیا شریک زندگی آینده ی من واقعا مرا دوست دارد نگران هستم
**من دوست دارم کاملا با شریک زندگیم صمیمی شوم اما این کار باعث دوری و کناره گیری بیشتر او از من می شود.
**من از اینکه رابطه ی صمیمانه با او برقرار کنم و بعد او مرا ترک کند نگران هستم.
افراد با سبک دلبستگی اضطراب / دوگانگی، در روابط نزدیک خود احساس امنیت نمی کنند و بیشتر احساس حسادت می کنند. اگر چه مایل هستند رابطه ی صمیمی برقرارکنند اما ترس از طرد شدن دارند. اما اگر با دید جهان بینی اسلامی بنگریم تمام بشر مخلوق خداست و دوست داشتنی است.
نتیجه گیری:
طبیعی است که افرادی که سبک دلبستگی امن دارند از روابط نزدیک خود با دیگران احساس رضایت کنند و اعتماد تعهد و لذت بیشتری را در رابطه خود با دیگری احساس کنند.
وقتی دلبستگی شما به افراد مهم زندگیتان انتظارات شما را برآورده نمی کند، باید تصمیم بگیرید که درباره رابطه تان کاری انجام دهید و آن را بهبود بخشید
اگر چه فردی که دارای سبک دلبستگی اجتنابی است در صورت از بین رفتن رابطه احساس "بدبودن" نمی کند اما کسانی که این سبک دلبستگی را دارند بهای سنگینی پرداخت می کنند زیرا از روابطشان هرگز لذت نمی برند.
سبک های دوست داشتن و دلبستگی که افراد در روابط خود بکار می گیرند، بستگی به زمینه های فرهنگی و اولویت های فردی و تفاوت های جنسیتی آنها دارد. معیارهایی نیز در این باره وجود دارد و دلبستگی قابل قبول یا غیر قابل قبول را مشخص می کند وقتی دلبستگی شما به افراد مهم زندگیتان انتظارات شما را برآورده نمی کند، باید تصمیم بگیرید که درباره رابطه تان کاری انجام دهید و آن را بهبود بخشید.
منابع:
1.قرآن کریم
2. وسائل الشیعه
3.واژه نامه ی روانشناسی – کورسینی
4.بررسی الگوهای روابط براساس سبک های دلبستگی – بالدوین
5.حقیقت عشق – استرنبرگ
6.سبک های دلبستگی در زوجین متاهل – فولرو فین جام
موضوعات مرتبط: روان شناسی
برچسبها: شيوه هاي متفاوت , دوست داشتن , دوستي , دلبستگي
افسردگی بعد از عروسی، حالتی است که بیشتر گریبانگیر عروس خانم های جوان می شود و مردان کمتر با این مسئله روبرو می شوند. البته افسردگی بعد از عروسی یک بیماری بالینی نیست.
این حالت پس از اتمام هیجانات دوران نامزدی و دوندگی های قبل از عروسی به سراغ زوجهای جوان می آید آنهم درست در زمانی که آنها رسما زندگی مشترک خود را آغاز کرده اند.
تبیان:درواقع عروس و داماد برای تشکیل زندگی مشترک و اصطلاحا سرو سامان گرفتن عروسی می کنند تا دنیای بهتری برای خودشان بسازند. شاید بتوان این وضعیت را به دست اندرکاران یک نمایش تئاتر تشبیه کرد که شروع به ساخت یک نمایش جدید می کنند.
سعی می کنید همه چیز به بهترین شکل ممکن انجام شود. برای رسیدن به روز بزرگ زندگی تان انرژی، وقت و هزینه صرف می کنید و خلاقیت به خرج می دهید.
برنامه ریزی می کنید، انتخاب می کنید، اطلاعات جمع آوری می کنید و خلاصه شور و هیجان خاصی بر زندگی شما حاکم می شود. و فردای روز عروسی همه چیز به شکلی ناگهانی تمام می شود!
تحقیقات نشان می دهد عروس و دامادهایی که به شکل جدی و دقیق برنامه ریزی عروسی خود را انجام می دهند و زمان و انرژی زیادی را صرف سازماندهی و اجرای عروسی خود می کنند، بعد از عروسی به شکل ناخودآگاه تمایل دارند که مسایل دیگری را نیز سازماندهی و برنامه ریزی کنند.
در واقع ذهن آنها تبدیل به یک ذهن برنامه ریز می شود. اگر این احساس و انرژی (میل به مدیریت و برنامه ریزی) نادیده گرفته شود، تبدیل به نوعی افسردگی می شود. اما می توان از این موضوع به نحو مثبت استفاده کرد.
برای ازبین بردن افسردگی بعد از عروسی می بایست فعالیت هایی را انجام دهید که نیاز به سازماندهی، برنامه ریزی، مدیریت و خلاقیت داشته باشد. در اینجا چند نمونه از این فعالیت ها را ذکر می کنیم.
اگر زیاد اهل نوشتن کتاب نیستید، وبلاگ می تواند جایگزین خوبی باشد. بدون هیچ هزینه ای می توانید یک وبلاگ در اینترنت راه اندازی کنید و تجربیات و ایده های خود را درباره عروسی به اشتراک بگذارید تا دیگران نیز استفاده کنند
نوشتن درباره برنامه ریزی عروسیشما تجربیات زیادی در برنامه ریزی عروسی دارید. چرا تجربیات مفید خود را به صورت یک کتاب منتشر نمی کنید؟ این کار علاوه بر اینکه می تواند برای شما جذاب باشد، ممکن است برای شما سودآوری هم داشته باشد: شاید کتاب شما پر فروش شد.
اگر زیاد اهل نوشتن کتاب نیستید، وبلاگ می تواند جایگزین خوبی باشد. بدون هیچ هزینه ای می توانید یک وبلاگ در اینترنت راه اندازی کنید و تجربیات و ایده های خود را درباره عروسی به اشتراک بگذارید تا دیگران نیز استفاده کنند.
مهمانی های کوچک برگزار کنید
ترتیب دادن چند مهمانی کوچک علاوه بر اینکه می تواند شما را سرگرم کند، می تواند هیجان و شوراشتیاق تهیه و تدارک یک جشن را در شما تداعی کند و میل به برنامه ریزی را در شما ارضا نماید. امتحان کنید!
شروع به یادگیری یک چیز جدید کنید
یادگیری یک زبان جدید، یک هنر زیبا و یا یک حرفه جدید می تواند شما را حسابی سرگرم کند و شور و هیجان شما را در مسیر درستی هدایت نماید.
آنچه مسلم است شما می بایست هیجان و شور و حال ماههای نزدیک به عروسی خود را بعد از برگزاری عروسی به مسیر درستی هدایت کنید تا تبدیل به یک نوع افسردگی نشود. روش های بالا می توانند شما را در این راه یاری کنند.
موضوعات مرتبط: روان شناسی
برچسبها: خلاقيت , برنامه ريزي , فعاليت , سازماندهي
گاهی یک زن نسبت به مرد از نظر موقعیتهای اجتماعی و مالی برتریهایی دارد، این مسئله ممکن است در مرد احساس کمبودهایی را ایجاد و او را مستعد خیانت به همسر کند، چراکه در پی ثابت کردن خود و تواناییهایش هم به خود و هم به همسرش است.
امروزه یکی از بزرگترین دغدغههای فکری بشر در تمامی جوامع بیوفایی در ارتباطات زناشویی است. مسئلهای که بازهم باوجود پنهانگری هریک از زوجها مثل سوهانی روح آنها را میخراشد و گاهی حتی پس از سالها زندگی مشترک و مونس یکدیگر بودن به نابودی آن زندگی منجر میشود.
در این مطلب قصد داریم ویژگیهای شخصیتی و اجتماعی را معرفی کنیم و اگر قصد آشنایی و شناخت مردی را برای ازدواج دارید، باتوجه به آنها میتوانید تصمیم بهتر و صحیحتری را بگیرید. هرچند امروزه مشکل وفادار نبودن همسر هم از سوی زنان و هم از سوی مردان دیده میشود. همچنین یکسری از این ویژگیهای شخصیتی کلی است و بهطور متقابل وجود آنها در زنان نیز، آنان را مستعد خیانت نسبت به طرف مقابل میکند.
عوامل زمینهساز بیوفایی
بهطور کلی برای بیوفایی در زندگی مشترک نمیتوان یک عامل را برشمرد، بلکه فردی که نسبت به زندگی مشترک خود وفادار نیست و به عبارتی خیانت میکند، ترکیبی از ویژگیهای فردی و اجتماعی را داراست. هرچند گاهی تنها یک اتفاق باعث این موضوع میشود و فرد را در شرایطی قرار میدهد که ناگزیر دست به خیانت بزند، اما اگر ریشهیابیهای لازم در این زمینه صورت بگیرد به مجموعهای از عوامل چون کمبودهای شخصیتی، محیط خانواده، جامعه و آموزشهایی که فرد از جامعه دریافت کرده، تجربههای فردی و ویژگیهای شخصیتی میرسیم. همچنین نباید فراموش کرد که همیشه چند عامل فرد را مستعد خیانت کردن میکند و نمیتوان تنها به یک عامل یا ویژگی استناد کرد؛ بنابراین اگر فردی که قصد ازدواج با او را دارید، یکی از این ویژگیها را دارا بود، نمیتوانید بهراحتی این احتمال را بدهید که او حتما به شما خیانت خواهد کرد.
1. مردان بیصبر
این مسئله که آیا ویژگی صبوری و خویشتنداری در فردی شکل گرفته است یا نه، از دیگر نکتههای مهم در مسئله سنجش احتمال بیوفا بودن یک فرد است. البته در این مسئله تاحدودی عوامل تربیتی و جامعه نیز تاثیرگذار هستند. برای مثال باید دید آیا فرد تحمل شرایط نامطلوبش را دارد و اگر در جمعی خیلی به او خوش نمیگذرد، بازهم حاضر است آن جمع را تحمل کند یا نه.
2. مردان آزادیطلب
بهطور کلی هر فردی یکسری نیازهای طبیعی مانند نیاز به تفریح، آزادی و رعایت حریم شخصیاش از سوی دیگران را دارد، اما اگر لذتجویی و آزادی فردی بیش از اندازه بالا باشد و نخواهد هیچ چیز او را محدود کند و حتی به همسرش هم نسبت به مسائلی مانند اینکه کجا میرود، چه میکند یا چرا کاری را انجام میدهد، توضیحی ارائه کند، بازهم چنین افرادی مستعد خیانت کردن هستند.
3. مردان غیرمطمئن
شک داشتن به رابطه از همان ابتدا، مطمئن نبودن فرد نسبت به انتخاب همسر یا اصولی که برای ازدواج در نظر گرفته هم میتواند نشاندهنده آن باشد که فردی مستعد خیانت کردن به همسر خود است.
4. مردان ریسکپذیر
این مسئله که فرد در زندگی ریسکپذیر باشد یا نه، او را مستعد خیانت و بیوفایی میکند. در حقیقت افرادی هستند که ریسکپذیرترند و حتی به این موضوع هم میاندیشند که اگر قضیه بیوفایی آنها برای همسرشان فاش شود، چه چیزهایی را از دست میدهند.
به بیان دیگر این زندگی تا چه اندازه برایم ارزشمند است و با بیوفایی نسبت به همسرم چه چیزهایی را از دست میدهم یا اصلا نسبت به زندگیام بیتفاوت هستم. بهطور کلی میتوان گفت وابستگی زوجها نسبت به یکدیگر، رابطه آنها را حفظ میکند و منظور از این وابستگیها، وابستگیهای مثبت است. گاهی هم افراد خیانت میکنند، چراکه فکر میکنند، چیزی را در این زندگی از دست نمیدهند یا اصلا چیزی ندارند که بخواهند آن را از دست بدهند.
نیازهای بنیادی
در زندگی زناشویی بسیاری از مشکلات بر سر نیازهای اصلی انسان است. نیازهایی که اگر با ازدواج و در زندگی زناشویی ارضاء نشوند و انسان برای آنها پاسخی دریافت نکند، میتوانند احتمال خیانت کردن به همسر را افزایش دهند. یکی از این نیازها، نیاز جنسی است، اما نباید دیگر نیازهای بنیادی افراد را نادیده گرفت. اگر نیاز فرد برطرف نشود، شاید یک سال با فکر و منطق و یک سال با اصول اخلاقی بتوان مقابل آن مقاومت کرد، اما به هر روی نیازهایش او را از پای درمیآورد و به سوی بیوفایی سوق میدهد.
5. مردان بیتربیت!
جامعهای که فرد در آن پرورش پیدا میکند، ارزشهای جامعه، جایگاه فرد در خانواده، نوع تربیت خانوادگی، نوع تعاملهای اجتماعی و ارتباطات فرد از عواملی هستند که در این حوزه مطرح میشوند. مردانی که در تربیت خانوادگی آنها کم گذاشته شده، مستعد خیانت هستند.
6 - مردان جستوجوگر
مهمترین مسئلهای که باید بررسی شود این است که طرف مقابل تا چه اندازه دارای حس جستوجوگری است، چراکه گاهی افراد بهدلیل کنجکاوی و تازهجویی دست به خیانت میزنند. چنین افرادی مدام در حال جستوجو کردن و جذب چیزهای نو و جدید شدن هستند و مسائل تکراری یا قدیمی به سرعت جذابیت خودش را در برابر آنها از دست میدهد. این موضوع در زبان عامیانه به همان تنوعطلبی معروف است و سبب میشود فردی با روحیهای هیجانخواه، جستوجوگر و تنوعطلبش نسبت به موضوع بیوفایی به همسرش آسیبپذیرتر باشد. این افراد ثبات ندارند و دائما با تغییر روبهرو هستند. برای مثال تغییر گوشی تلفنهمراه یا تغییر شغل و اتومبیل از سوی این افراد بیشتر است. نکته دیگری که باید بررسی کرد، عمر رابطههای قبلی طرف مقابل است. آیا این رابطهها عمیق بوده و تنها تجربه رابطه دوستی با چند نفر و هریک برای مدت طولانی را داشته یا پس از یک یا دو هفته رابطههای او به پایان رسیده و دوستان متعدد بسیاری داشته است. بهعبارت دیگر ثبات و پایداری شخصیتی فرد و اینکه تا چه حد روی رابطهاش باقی میماند، بسیار مهم است.
7. مردان در کانون توجه
اینکه فردی در جامعه همیشه کانون توجه باشد و همه را جذب خودش کند، میتواند بر شخصیت و رفتار او تاثیر منفی بگذارد. هرچند گاهی نوع تربیت، فرد را به سمتی سوق میدهد که عزتنفس پیدا کند و هرگز به فکر خیانت به همسر خود نیفتد.
8. مردانی با سبک زندگی غیرثابت
یکی از فاکتورهای موثر در بحث خیانت سبک زندگی افراد است، البته باید توجه داشت که این مسئله در بستر زمان بررسی شود. به عبارت دیگر گاهی افراد در زندگی تغییر میکنند و سبک زندگی خود را تغییر میدهند. اما بهطور کلی باید ببینید خواستگار شما چه شیوهای از زیستن را در پیش گرفته است. چگونه زندگی کردن یا چه نوع زندگی را دوست داشتن، همگی از بحثهایی است که در سبک زندگی افراد مطرح میشود یا مسائل دیگری مانند اینکه فرد تا چه اندازهای به تفریح اهمیت میدهد، اهل کار است، خانواده برای او چه جایگاهی دارد و آیا از رفتن به مسافرت استقبال میکند، همگی از فاکتورهای مهم سبک زندگی افراد هستند. گاهی یکسری از ویژگیهای شخصیتی به سبک زندگی فرد تبدیل میشوند، مانند اینکه فرد تا چه اندازه به دنبال تلفنهمراه جدید، ماشین، تکنولوژی یا شغل جدید است یا اهل دوستیهای متعدد و مهمانیهای شبانه پیاپی است.
9. مردان محو بقیه
در مواقعی که با مرد موردنظر خود به یک رستوران یا کافیشاپ میروید بهتر است به این نکته هم توجه داشته باشید که آن مرد تا چه اندازه محو شماست و با شما ارتباط چشمی دارد. آیا مستقیم به چشمان شما نگاه میکند یا بالای سر و شانههایتان را، یا مدام میچرخد و به پشت سرش نگاه میکند. در هر جمعی تمامی حواس او متوجه شماست یا حضور شما برای او فرقی ندارد.
10. مردانی با پدر خیانتکار
عوامل ژنتیکی نیز در بحث خیانت موثرند، چراکه بسیاری از ویژگیهای شخصیتی که برشمردیم همگی ژنتیکی هستند، اما احتمال دارد فاکتور ژنتیک تحتتاثیر محیط زندگی فرد تعدیل شود. برای مثال اگر در خانوادهای تربیت صحیح و اصول اخلاقی حرف نخست را بزند، بهطور حتم فرد راه دیگری را برای زندگی مشترک خود در پیش خواهد گرفت و در مقابل اگر از کودکی شاهد خیانتهای پدر به مادر باشد، این احتمال وجود دارد که راه پدر را ادامه دهد.
11. مردان «نه» نگو!
افرادی که عزتنفس ندارند، محکم نیستند، نمیتوانند نه بگویند و برای شخصیت خود احترامی قائل نیستند به همین نسبت مستعد خیانت کردن به همسر خود هستند. گاهی فرد حتی اگر در شرایط ویژهای قرار بگیرد که امکان خیانت کردن به همسرش برای او فراهم باشد، بازهم هرگز خیانت نمیکند، چراکه شخصیتش به او چنین اجازهای را نمیدهد یا به بیان دیگر ارزشهای انسانی و چارچوب و اصولی که برای خود تعریف کرده، هرگز به او اجازه نمیدهد که دست از پا خطا کند.
12. مردان خوشتیپ و برنزه!
این موضوع که یک آقا تا چه اندازه دنبال جلب توجه دیگران است، یک زنگ خطر بهحساب میآید. البته این ویژگی شخصیتی در زنان هم دیده میشود و چنین افرادی مدام بهدنبال باشگاههای بدنسازی و پرورش اندام، برنزه کردن و نوع لباس و پوشش خود هستند. به بیان دیگر افرادی که بیش از حد معمول مطابق مد روز ظاهر میشوند و توجه دیگران برای آنها مهم است یا حتی اگر خودش هم به نظر دیگران اهمیت ندهد بازهم دیگران به سرعت جذب او میشوند و همیشه به وی توجه نشان میدهند، مستعد خیانت کردن به همسر خود هستند.
13. مردان کمتر از همسر
گاهی یک زن نسبت به مرد از نظر موقعیتهای اجتماعی و مالی برتریهایی دارد، این مسئله ممکن است در مرد احساس کمبودهایی را ایجاد و او را مستعد خیانت به همسر کند، چراکه در پی ثابت کردن خود و تواناییهایش هم به خود و هم به همسرش است.
14. مردان بیاعتقاد
آیا خواستگار شما به حرفهایی که میزند اعتقاد دارد یا اگر پای منافعش در میان باشد، آنها را فراموش میکند؟
اگر فرد در جامعه برای خود یکسری اصول اخلاقی، باورها، ارزشها و ضدارزشها را تعریف کند، به آنچه او را شکل دادهاند اهمیت دهد، خطقرمزها را بشناسد و برای خودش خطقرمزهایی را تعریف و حریمهایی را که نباید هرگز وارد آنها شود مشخص کند، پس از ازدواج نیز به خوبی میداند مسئولیت هرکاری که انجام دهد با خودش است و این ارزشهای اخلاقی بهعنوان یک عامل بازدارنده در مقابل بحث خیانت در این فرد عمل میکنند. گاهی افراد حریمهای زندگی را برای خودشان هم تعریف و تعیین نکردهاند و این قضیه آنها را آسیبپذیر میکند. این در حالی است که افراد در حرف همیشه از اعتقادات خود سخن میگویند، اما دخترخانمها باید ببینند خواستگار آنها در عمل تا چه اندازه به اعتقاداتش عمل میکند.
15. مردهای شوخ و شنگ
برخی از مردها در قالب شوخی و با حرفهای طنزآمیز از خیانت و بیوفایی سخن میگویند و بهنوعی این کار را عادی جلوه میدهند. اغلب چنین مردانی با این کار دو هدف را دنبال میکنند، یکی آنکه حساسیتزدایی کرده باشند و به طرف مقابل خود بگویند خیلی مسئله مهمی نیست و اگر من چنین کاری انجام دادم تو هم به روی خودت نیاور، یا اینکه میخواهند حرف جدی خود را در قالب شوخی و طنز بیان کرده باشند.
16. مردان آسیبپذیر
ویژگی شخصیتی اجتناب از آسیب که البته یک ویژگی ژنتیکی هم بهحساب میآید، در برخی از افراد بالا و در برخی دیگر پایین است. افرادی که اجتناب از آسیب آنها پایین است، رفتارهای پرخطر بیشتری را تجربه میکنند و یکی از این رفتارها میتواند بیوفایی نسبت به همسر و زندگی مشترک باشد. از سوی دیگر اگر این اجتناب از آسیب پایین در فردی با حس تازهجویی بالای او همراه شود، احتمال اینکه چنین فردی نسبت به همسر خود بیوفا باشد، بیشتر است.
17. مردان با بینی عمل کرده
مردهایی که یک دفعه رمانتیک میشوند یا نسبت به ظاهر خود حساسیتهایی را نشان میدهند، برای مثال ناگهان تصمیم میگیرند عمل زیبایی بینی انجام دهند، به تعهدات خود در دروه نامزدی عمل نمیکنند، حرف و حدیث مردم برایشان مهم نیست و در حقیقت به بازخوردهایی که از اجتماع دریافت میکنند اهمیتی نمیدهند، در ارتباط با مسئله خیانت آسیبپذیرتر هستند، چراکه اگر جامعه و بازخوردی که از آن دریافت میکردند برایشان مهم بود، هرگز به همسر خود خیانت نمیکردند.
18. مردان بیحرمت
برخی از آقایان هم حتی در سخن گفتن خود حرمتها را میشکنند و تمامی اصول اخلاقی و مذهبی را زیرپا میگذارند. بالاخره باید انسان به چیزی اعتقاد داشته باشد و به آن منبع متصل باشد، حال این منبع میتواند اخلاق باشد یا مذهب یا هر دو. برای مثال گاهی غریزه انسان را به سوی خیانت سوق میدهد، اما پایبندی به اصول اخلاقی یا مذهبی میتواند یک عامل بازدارنده باشد که خطا نکند یا به گناه آلوده نشود.
19. مردانی با گوشی رمزدار
اگر مردی همیشه برای صفحه کلید گوشیاش رمزی درنظر بگیرد، یا آن را از خودش حتی برای یک لحظه هم جدا نکند، اغلب اوقات در دسترس نیست و گوشیاش خاموش است، یا مردهایی که همیشه در سفرهای کاری هستند، تمامی این علائم را باید بهعنوان یک هشدار در نظر داشت. البته اغلب چنین افرادی با بهانههای مختلف این کارهای خود را توجیه میکنند، اما همگی این موارد یک زنگ خطر هستند.
آیا بیوفایی قابل پیشگیری است؟
آموزش مهارتهای زندگی مشترک به زوجها پیش از ازدواج یکی از نکتههای کلیدی در این زمینه است. البته هر فردی پیش از هر چیز باید خود و نیازهایش را بشناسد.
این موضوع که از زندگی چه میخواهد و مطابق اصول دیگران ازدواج نکند، اهمیت بسزایی دارد. پس از آنکه خود را شناخت در صورت بروز هر مشکلی، میتواند با طرف مقابلش صحبت کند تا به یکدیگر در حل آن مسئله کمک کنند و اگر مشکل قابل حل شدن نبود پیش از آنکه کار به خیانت بکشد از یکدیگر جدا شوند. بهعبارت دیگر بیوفایی زوجها نسبت به یکدیگر هم مسئلهای قابل پیشگیری است، بنابراین مشاوره و آموزش مهارتهای زندگی مانند مهارت ابراز علاقه کردن و شناخت ویژگیهای جنس مخالف امری ضروری است. گاهی حتی با آموزش مهارتها دو نفر حتی باوجود تفاوتهای زیاد میتوانند برای همیشه در کنار هم باشند و به خوبی زندگی کنند.
موضوعات مرتبط: روان شناسی
برچسبها: مردان خيانتكار , موقعيت اجتماعي , غير مطمئن , ريسك پذير
اعضای یک خانواده خوشحال، سالم و سرخوش، همگی به یک اندازه در این شادی نقش دارند. اما اگر تصور میکنید خانواده تان به اندازه کافی شاد نیست، در اینجا چند اصل پایه در این خصوص، که توسط کارشناسان توصیه شده را مطالعه و سعی کنید آنها را در محیط خانه و خانواده خود اجرا کنید.
۱- زمان های بیشتری را برای بودن با یکدیگر بگذرانید. نه به این معنا که بیشتر در خانه باشید و اوقاتتان را پای تلویزیون و اینترنت تلف کنید! بلکه منظور، صحبت کردن، بازی کردن، نوازش کردن و برگزاری جلسات خانوادگی در جهت برنامه ریزی جمعی برای آینده است. این نوع تماس، به فرزندان احساس امنیت در محیط خانه و خانواده می دهد و برای والدین سرشار از حس های مثبت و شادی آور خواهد بود.
۲- با هم آواز بخوانید. آواز خواندن افراد خانواده در کنار یکدیگر به مثابه یک سرمایه گذاری پُر سود در بورس است. می توانید کلمات خود را بسازید و در کلمات ترانه هایی که با هم می خوانید، جایگزین کنید. همچنین از موسیقی هم غافل نشوید. با کمک یک موسیقی آرامبخش یا پرانرژی می توانید در امور خانه بازدهی جمع را افزایش دهید.
۳- به دکوراسیون خانه توجه کنید. اتاق ها را طوری دکور و رنگ آمیزی کنید که حس شادی و انرژی را در افراد خانه ایجاد کنند.طراحی و رنگ ها باید طوری باشند که تنش و اضطراب ایجاد نکنند. در چنین فضایی انجام اموری مانند بازی، جلسات خانوادگی و یا حتی آشپزی لذت بخش خواهد بود.
۴- ورزش جمعی را فراموش نکنید. با فرزندان خود به دوچرخه سواری بروید. اوقاتی را برای پیاده روی و نرمش در نزدیک ترین پارک بگذراید.
۵- عادات سالم ایجاد کنید. سعی کنید عاداتی مانند اضافه کردن نمک و شکر اضافی به غذاها را با مصرف غذاهای سالم و پر از میوه و سبزیجات، جایگزین کنید.
۶- همه را در آشپزی مشارکت دهید. یکی از راه هایی که می توانید بچه ها را به مصرف غذاهای سالم عادت دهید، شریک کردن آنها در تهیه غذاست. با همکاری اعضای خانواده در آماده کردن غذا، آنها را برای فعالیت مثبت و کار تیمی، تشویق می کنید.
۷- برای رفتارهای خوب پاداش در نظر بگیرید. پاداش دادن به بچه ها می تواند انجام رفتارهای خوب را در آنها تقویت کند. گردش های خارج از شهر، بازدید از باغ وحش، رفتن به سینما و موارد مشابه، می توانند پاداش های خوبی به حساب آیند.
۸- مطالعه کتاب و شنیدن کتاب های صوتی را در امور هفتگی جای دهید. خواندن کتاب با صدای بلند برای بچه ها تاثیر گذار است. همچنین ترغیب کردن آنها به نوشتن خاطرات روزانه و یا داستان های کوتاه نیز توصیه می شود.
۹- با بچه ها پیوند یک به یک داشته باشید. والدینی که بیش از یک فرزند دارند توجه کنند که باید برای همه بچه ها یک زمان مساوی در روز اختصاص دهند. حتی اگر مشغله دارید، حداقل روزی ۱۰ دقیقه را با بچه ها بگذرانید.
۱۰- بعضی موارد مثبت روزانه را به اعمال روتین تبدیل کنید. با روی روال افتادن بعضی امور، بچه ها به صورت خودکار اعمالی که باید انجام دهند را می دانند. این مساله از بروز سوء رفتارها پیشگیری می کند. برای مثال سعی کنید برای بچه ها جا بیاندازید که زمان خواب باید دندان ها را مسواک کرده و در صورت لزوم پس از شنیدن داستانی که هر شب در رختخواب برایشان می خوانید، به خواب روند. و یا اموری که صبح ها باید انجام دهند را برایشان روتین کنید تا صبح ها سر وقت بیدار شوند و کارها با سرعت بیشتر و سر و صدای کمتری انجام شوند.
۱۱- قدردانی از یکدیگر را فراموش نکنید. راه های مختلف را برای نشان دادن ارزش و احترامی که برای یکدیگر قائل هستید، امتحان کنید. رقص و شادی و رفتارهای مثبت و متقابل فرزندان و والدین در این مساله بسیار موثرند.
۱۲- ابراز تاسف و ناراحتی کافی نیست. وقتی دو نفر از اعضای خانه (برای مثال خواهر و برادر) به یکدیگر یا وسایل شان صدمه میزنند، باید بدانند که عذرخواهی پایان قضیه نیست. برای مثال بچه ها باید بدانند اگر به اسباب بازی خواهر یا برادرشان آسیبی وارد کردند، باید به نحوی این خسارت را جبران کنند. مثلاً باید توجیه شوند که در این صورت باید اسباب بازی شان را در اختیار برادر یا خواهرشان بگذارند.
۱۳- رابطه زن و شوهری عمیق خود را به بچه ها نشان دهید. به آنها بفهمانید که ازدواج تان مهمترین و بهترین اتفاق زندگی بوده است. عشق و علاقه شما به همسرتان علاوه بر ایجاد خاطرات مثبت در ذهن بچه ها، یک الگو و مدل عالی برای زندگی آینده آنها است.
***
اجرای اغلب این امور زیاد سخت نیست. برای داشتن یک خانواده شاد، سالم و البته موفق، سعی کنید در سال جدید به عنوان پدر، مادر و یا حتی فرزند، حداقل برخی از این ها را به زندگی خانوادگی خود اضافه کنید. مطمئن باشید تاثیرش بسیار بیشتر از شادی و سلامت سایر اعضای خانواده عزیزتان است.
موضوعات مرتبط: روان شناسی
برچسبها: بودن با هم , آواز , دكور خانه , ورزش
"مرد که گریه نمیکنه!"، "دختر که بلند نمیخنده!"، "میگم آقا نمکی بیاد تو رو ببره!"، "دیگه دوستت ندارم!"، "ای بیعرضه!"، "تو بزرگ هم که بشی، هیچی نمیشی!"، "تو نمیتونی! بذار من برات ببندم!"، "الهی بمیری بچه!" و...
آیا اینگونه جملات رو از والدینتون در کودکی نشنیدید؟ حالا شاید بشه درک کرد که چرا به راحتی هیجانهامون رو ابراز نمیکنیم! چرا فکر میکنیم اونایی که دوستمون دارن، یه روز ما رو تنها میذارن! چرا حس میکنیم تشنۀ محبتایم! چرا نمیتونیم به کسی اعتماد کنیم؟ و چرا...
بیایم با دونستن بعضی چیزها، والدین خوبتری برای بچههامون باشیم!
موضوعات مرتبط: روان شناسی
برچسبها: والدین , کودک , جملات روانشناسی , موفقیت و آرامش
سوء تفاهم : آفت رابطهها ...
.
.
.
کافیه که برطرف نشه ، میتونه یه دنیا رو به آتش بکشه ! چه برسه به رابطه بین دو نفر رو !
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم
برچسبها: دوستی , ناراحتی , دعوا , غم و قصه
بچه که بودم حدودا 5 سالم بود یه مسیری نزدیک خونمون بود البته الانم هست اما ما دیگه اونجا نیستیم یه خیابونی بود که خیلی شیب داشت. تازه دوچرخه سواری رو یاد گرفته بودم همیشه اون تیکه را پیاده میشدم دوچرخه آبی رنگمو میگرفتم دستمو میرفتم. همیشه ذهنم درگیرش بود که چرا پیاده میشم و می ترسم...
یه روز زدم به سیم آخر توی این شیب از دوچرخه پیاده نشدم و خواستم سواره ردش کنم ؛ شیبش دوچرخه ام رو گرفت و ترس هم منو،هیچ کاری نمیکردم و فقط داد میزدم.یه چند صد متری که رفتم چشمامو بستم و خودمو تسلیم کردم.بعد از چند ثانیه یهو همه چی ثابت شد.چشمامو باز کردم دیدم یه مرد واستاده وسط دوچرخه ام و فرمونم رو دو دستی گرفته و نگم داشته...
یه لبخند بهم زد ، گفت پسر بعد ها شیب های از این تند تر تو زندگیت وجود داره ، سرعت تو هم بیشتر از این میشه ؛ با چشم بسته نمیتونی ردشون کنی...
نترس ، چشمات رو همیشه باز نگه دار،شاید یه روزی دیگه کسی مثه من نباشه که نگه ات داره
اونجا خودتی و خودت
خیلی سال گذشته اما اگه الان داری اینو میخونی،خواستم بگم که الان اونجاییش رسیدم که خودمم و خودم...!!!
موضوعات مرتبط: روان شناسی
برچسبها: خودمم و خودم , مطالب آموزنده , دوچرخه من , عجب رسمی داره زندگی
آدم های دوست داشتنی
چیزهای کوچک، مثل دوستی که همیشه موقع دست دادن خداحافظی، آن لحظه قبل از رها کردن دست، با نوک انگشتهاش به دستهایت یک فشار کوچک میدهد، چیزی شبیه یک بوسه. ....
مثلا راننده تاکسیای که حتی اگر در ماشینش را محکم ببندی بلند میگوید: روز خوبی داشته باشی دخترم.
آدمهایی که توی اتوبوس وقتی تصادفی چشم در چشمشان میشوی، دستپاچه رو بر نمیگردانند، لبخند میزنند و هنوز نگاهت میکنند.
آدمهایی که حواسشان به بچههای خسته توی مترو هست، بهشان جا میدهند، گاهی بغلشان میکنند.
آنهایی که هر دستی جلویشان دراز شد به تراکت دادن، دست را رد نمیکنند. هر چه باشد با لبخند میگیرند و یادشان نمیرود همیشه چند متر جلوتر سطلی هست، سطل هم نبود کاغذ را میشود تا کرد و گذاشت توی کیف.
دوستهایی که بدون مناسبت کادو میخرند، مثلا میگویند این شال پشت ویترین انگار مال تو بود. یا گاهی دفتر یادداشتی، نشان کتابی، پیکسلی.
آدمهایی که از سر چهار راه نرگس نوبرانه میخرند و با گل میروند خانه.
آدمهای "اساماس"های آخر شب، که یادشان نمیرود گاهی قبل از خواب، به دوستانشان یادآوری کنند که چه عزیزند، آدمهای "اساماس"های پر مهر بیبهانه، حتی اگر با آنها بد خلقی و بیحوصلگی کرده باشی.
آدمهایی که هر چند وقت یک بار ایمیل پرمحبتی میزنند که مثلا تو را میخوانم و بعد هر یادداشت غمگین خطهایی مینویسند که یعنی هستند کسانی که غم هیچ کس را تاب نمیآوردند.
آدمهایی که حواسشان به گربهها هست، به پرندهها هست.
آدمهایی که اگر توی کلاس تازه وارد باشی، زود صندلی کنارشان را به لبخند تعارف میکنند که غریبگی نکنی.
آدمهایی که خنده را از دنیا دریغ نمیکنند، توی پیاده رو بستنی چوبی لیس میزنند و روی جدول لیلی میکنند.
همین آدمها، چیزهای کوچکی هستند که دنیا را جای بهتری میکنند برای زندگی کردن
موضوعات مرتبط: روان شناسی
برچسبها: دوست داشتني , آدمهاي كوچك , چيزهاي كوچك , دوست
نقش زن در تحکيم رابطه همسران غيرقابل انکار است. در گذرگاههاي مختلف زندگي بشر، آثار عميقي از
رد پاي زنان؛ هم در زندگيهاي پايدار و هم در زندگيهاي مترلزل و فرو ريخته شده، به چشم ميخورد .
اين امر خود نشانگر اهميت مسئوليت خطير زنان در عرصه ي حفظ ، تداوم و تعادل يک رابطه ايدهآل و
مستمر در مبحث همسران ميباشد.
مردها دوبار تربيت ميشوند؛ يکبار توسط والدينشان، بطوري که بتوانند فرزند خوبي براي آنها باشند و
بار دوم توسط همسرشان بهنحوي که بتوانند شوهر خوبي براي همسرشان باشند، اما اگر در اين راستا
قدمي برداشته نشود، تحولي صورت نخواهد گرفت.
تفاوتهاي فردي همواره در طبيعت خلقت انسان از جايگاه ويژهاي برخوردار است و بر همين الزام،
پيوسته تعارفات کوچک و بزرگ ميان همسران وجود داشته است. زنان قابليتهاي بسياري براي
برانگيختن نقاط قوت رفتاري در شوهرشان دارند. تقريباً همه مردان ميتوانند يک شخصيت مثبت داشته
باشند و اين ، بستگي بهشيوه رفتاري همسرشان دارد. بهعبارتي ميتوان گفت:مردها دوبار تربيت
ميشوند؛ يکبار توسط والدينشان، بطوري که بتوانند فرزند خوبي براي آنها باشند و بار دوم توسط
همسرشان بهنحوي که بتوانند شوهر خوبي براي همسرشان باشند، اما اگر در اين راستا قدمي
برداشته نشود، تحولي صورت نخواهد گرفت. در اينجا ميخواهيم بخشي از شگردهاي همسرداري يا
اصطلاحاً سياستهاي زنانه را در جهت ارتقاء استقامت پايههاي يک زندگي مشترک، در محور روابط
همسران، از نظر بگذرانيم، بنابراين اين مطلب را صرفاً زناني بخوانند که ميخواهند بدانند «چگونه
ميتوان شوهر خود را بهمهري مستمر و عميق آلوده گرداند؟!»
1- صادق باشيد، چون تنها در اين صورت است که حق داريد از همسرتان توقع رفتار و گفتار صادقانه
داشته باشيد.
2- همزمان با رعايت اصل صداقت، بدانيد هيچ لزومي ندارد هر مطلبي، با هر مضموني بازگو شود!
3- زن و شوهر ميتوانند توافق کنند که همواره جايگاهي براي تغيير در طول زندگي، قايل شوند.
4- پيوسته به دنبال يک رابطه در حال رشد باشيد، در پيشرفت مثبت ارتباطات، توقف جايز نيست.
5- سعي کنيد به تعريف خوشبختي از ديدگاه همسرتان دسترسي پيدا کنيد.
6- شما ميتوانيد از زندگي کردن با مرد خود لذّت ببريد، بدون آنکه خود و خواستههايتان را به فراموشي
بسپاريد.
7- گاهي اوقات اگر بهطور واضح تقاضا نکنيد، چيزي بدست نخواهيد آورد.
8- گفتنيها را بگوييد، امّا بهموقع! منتظر نمانيد به اين اميد که شايد روزي خودش متوجه شود.
9- بهياد داشته باشيد معمولاً مردها آنگونه که شما به آنها مينگريد، بهخود نمينگرد.
10- شايد نتوانيد مرد خود را کاملاً کنترل کنيد، امّا قطعاً ميتوانيد بر او تأثير بگذاريد.
11- در برنامهريزيها بهصورت يک شريک ظاهر شويد، نه يک رقيب.
12- احترام شما، در گروي رفتار شماست.
13- برنامههاي خود را طوري تنظيم کنيد تا زماني که همسرتان در منزل است، در کنارش حضور داشته
باشيد، نه احتمالاً در آشپزخانه.
14- به نوع پوشش، آرايش و پيرايش خود در منزل همواره اهميت بدهيد.
15- در طي روز از کلمات محبّتآميز استفاده کنيد.
16- بسياري از زنان بر اين باورند که بايد بيش از حد عاطفي باشند . اينگونه نباشيد!
17- بکوشيد بدون آنکه در مسائل کاري و اجتماعي همسرتان مستقيماً دخالت کنيد، خيلي دوستانه و
غيرمتعصبانه به افعال وي ناظر باشيد.
18- ميزان وابستگي و دلبستگي يک زن ميتواند قابليتهاي شوهرش را براي توجه نشان دادن به او
تحتالشعاع قرار دهد.
19- هراز گاهي از او به خاطر حسناتش تمجيد کنيد.
20- گاهي گفتگوي متعادل ميتواند قفلهايي که بر زندگي عاطفي همسرتان زده شده، باز کند.
21- هرگز به قصد آنکه همسرتان را براي انجام کاري سوق دهيد، از او تعريف و تمجيد نکنيد.
22- براي او اين حق را قايل باشيد که بتواند احساسات مختلفي داشته باشد.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، فقط آقایان
برچسبها: سياست زنان , همسرداري , تفاوت , صداقت
به هر حال در اينجا 10 راه فراهم کردهام که به نفع شماست که آنها را در زندگي خود ادامه دهيد.
در اينجا چند تغيير معرفي کرده ام که سعي کرده ام که اول خودم را تغيير دهيم .
ممکن است بعضي مردها اين موضوع را درک نکنند، اما وقتي که بيشتر زنان ازدواج ميکنند تصور ميکنند که شبهاي عاشقانه در کنار آتش خواهند داشت و اين آرزوها را در مرد مورد علاقه خود جستجو ميکنند . اما در بعضي اوقات شاهزاده سوار بر اسب سفيد ما تبديل ميشود به دزد قصه !
به هر حال در اينجا 10 راه فراهم کردهام که به نفع شماست که آنها را در زندگي خود ادامه دهيد (البته 10 راه هم براي مردان معرفي کرده ام آنها را هم مطالعه کنيد .) بهتر نيست که به جاي عيب گرفتن از شوهرتان يک بار هم در آينه خودتان را بنگريد ؟ اين 10 گام به شما کمک خواهد کرد که به ازدواجتان انرژي دوباره دهيد و از نو از شوهرتان قدرداني کنيد ، براي داشتن يک زندگي کامل .
1. از خودتان مراقبت کنيد .
بهترين کارهايي که براي شوهرتان بسيار مفيد است، براي شما هم مفيد خواهدبود. غذاهاي سالم بخوريد، خودتان را زيبا نگه داريد و مرتباً ورزش کنيد. اين کارها باعث ميشود هميشه احساس خوبي داشته باشيد و پر طراوت و جذاب باشيد و شما در نظر شوهرتان همان زن زيبا و جذابي که هميشه دوست داشته، باقي خواهيد ماند، مهم نيست که شما چند سالتان باشد.
2.بيشتر اوقات بگوييد متشکرم.
هنگامي که پژوهشگران از مردان پرسيدند که در زندگي زناشويي خود چه ميخواهند، قدرداني در ليست همگي آنها وجود داشت. پس به خاطر داشته باشيد و توجه داشته باشيد به کارهايي که همسرتان براي شما، فرزندان و خانه انجام ميدهد و از او تشکر کنيد. شما لبخندي بر روي لبانش و لذتي در قلبش ايجاد خواهيد کرد.
3.عشق را در زندگيتان نگه داريد.
آخرين باري که برنامه ريزي کرده ايد براي داشتن يک زمان عاشقانه در کنار همسرتان چه وقت بوده است؟ اگر شما نمي توانيد به اين سؤال پاسخ دهيد سريعاً به فکر باشيد. مهربان بودن، يادداشتهاي عاشقانه، هديه اي کوچک براي او، برنامه ريزي براي يک روز عاشقانه و ابتکار در مسائل جنسي همگي باعث ميشود که به او يادآوري کنيد که هنوز هم او برايتان جذاب است.
4.اجازه دهيد او هم زمانهايي مردانه داشته باشد.
هر کس به زمانهايي براي خودش نياز دارد که از يک سرگرمي لذت ببرد يا با دوستانش جمع شود. اگر همسر شما فوتبال دوست دارد، در حاليکه شما به آن علاقه نداريد از او اشکال نگيريد. او را تشويق کنيد که رابطه اي دوستانه با مردان ديگر داشته باشد. او از اين مصاحبتها لذت خواهد برد. مطالعات نشان ميدهد مرداني که در کنار دوستانشان بوده اند، سالم تر بوده اند و زندگي طولاني تري داشتهاند.
5.حق تقدم با اوست.
فشارهاي روزانه کار، خانه و بچه ها کافي است که او را خسته کند. زماني را بسازيد براي دو نفرتان که استراحت کوتاهي داشته باشيد، دور از کارهاي کسالت آور روزانه. احساس علاقه نسبت به کارش و سرگرمي هايش نشان دهيد، اين کار باعث ميشود که او بداند که او برايتان چقدر اهميت دارد.
6.سعي نکنيد او را تغيير دهيد.
آيا شما خوش مشرب هستيد و شوهرتان کم رو؟ آيا دوست داريد خانه هميشه تميز باشد و حوله شوهرتان هميشه بر زمين است؟ روانشناسان ميگويند شما نمي توانيد ديگران را تغيير دهيد، يقين داشته باشيد شما تحت تأثير قرار خواهيد گرفت. پس دنبال راههايي غير از غر زدن و نق زدن باشيد. براي مثال توافق در روابط اجتماعيتان با کم کردن تعداد مهمانها و يا رفتن شما به تنهايي در مهماني و قرار دادن يک سبد در حمام براي قرار دادن رختها و تشويق کردن او وقتي که در مهماني شرکت کرد و يا حوله هاي کثيف را سر جايش قرار داد. ايجاد دلگرمي و تشويق هميشه بهتر از عيب جويي و سرزنش است.
7.به او بگوييد که چه ميخواهيد.
اين آسان است که فکر کنيد کسي که با او زندگي ميکنيد کاملاً شما را ميشناسد، اما اين حقيقت ندارد. بسياري از ما همه چيز را همان طوري ميبينيم که دوست داريم. پس غافلگير نشويد شوهرتان فکر کند که شما هر آنچه که ميخواهيد همان است که اومي خواهد. اگر شما در آغوش گرفتن و يا يک مشورت و يا يک ژاکت قرمز براي تولدتان ميخواهيد به او بگوييد.
8.وقتي را هم با دوستانتان بگذرانيد.
وقتي شما شوهر ميکنيد فکر ميکنيد که از دوستانتان بايد کنار بکشيد و در کنار شوهرتان باشيد. اما يک نفر نميتواند تمام احتياجات شما را رفع کند و اين انتظار نا معقولي است که از شوهرتان بخواهيد هم شوهرتان باشد، هم رفيق و هم بهترين دوست دخترتان. زماني را براي دوستانتان اختصاص دهيد اين کار باعث ميشود که شما انرژي يابيد.
9.اجازه دهيد بعضي اوقات آزاد باشد.
همان طور که شما نياز داريد بعضي اوقات ريلکس کنيد و تنها باشيد شوهرتان هم به اين نياز دارد. ممکن است استراحت شما بعد از يک روز کار، دراز کشيدن روي تخت و يا يک دوش گرم باشد و استراحت او به نحوي ديگر باشد، مثلاً روزنامه بخواند و يا تلويزيون نگاه کند اجازه دهيد او همان طور که ميخواهد خود را شارژ کند، شايد کارهاي خانه و خريد کردن بيشتر او را خسته کند.
10.به او ايمان داشته باشيد و بگذاريد او اين را بداند.
مردان ميتوانند بسيار به شجاعت و دليري تظاهر کنند، اما آنها هم مثل ما بعضي اوقات اعتماد به نفس کمي دارند و درمانده ميشوند و احساس ضعف ميکنند. هنگامي که او به خانه ميآيد خصوصاً وقتي که او خود را باور ندارد، نياز دارد که بداند کسي که او را باور دارد در خودش زندگي ميکند.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، فقط خانمها ، خوب زندگی کنیم
برچسبها: 10 گام براي زن ايده آل , بهترين , بهترين همسر , مراقبت از خود
افراد شياد با ترفندهايي عجيب درون برخي زنان راه پيدا ميكنند و به آنها دروغ ميگويند. نويسنده اي با نام كانداس دلانگ رهنمودهايي براي رهايي از دست كلاهبرداران ارائه كرده است.
علائمي كه نشان ميدهند شما گرفتار اين افراد شده ايد:
* براي ازدواج با خود شما را تحت فشار قرار ميدهند.
ازدواج در زندگي اشخاص از اهميت فوق العاده برخوردار است، بنابراين نبايد براي آن شتابي صورت بگيرد. در ازدواج يا خواستگاري غير منتظره جوانب احتياط را رعايت كنيد. اگر مردي شما را وادار به ازدواج ميكند، و ميگويد پاي مرگ و زندگي در ميان است، بدانيد كه ريگي به كفش دارد.
* پاسخ هاي مبهم به گذشته وي
هميشه از فرد مورد نظر خود درباره گذشته و سوابقش سئوالاتي بپرسيد. اگر از پاسخ دادن طفره ميرود، مشكوك شويد. اگر به سئوالات شما پاسخ ميدهد، اما نميدانيد پاسخ هاي او درست هستند، اطلاعات مورد نياز خود را از طريق اينترنت يا جستجو بدست آوريد.
* ارزش مالي نامعلوم
اگر مردي درباره درآمد يا پول خود لاف ميزند، حتي موضوع را بررسي نماييد. از او بخواهيد فيش هاي حقوقي و مالياتي خود را به شما نشان بدهد، قبل از اينكه از لحاظ مالي با يكديگر شريك شويد. هميشه اگر اطمينان نداريد دليل و مدرك بخواهيد. همچنين، اگر هميشه از شما درخواست پول ميكند، آگاهانه عمل بنماييد.
* دروغ گفتن راجع به سنش
اگر مردي سن خود را اشتباه ميگويد، هشيارانه برخورد كنيد. ممكن است تاريخ تولد خود را با كمي تغيير به شما بگويد، چرا كه شايد تاريخ واقعي تولدش يك جايي باعث حكم بازداشت او بشود. اگر گفت كه تاريخ تولدش در شناسنامه وي اشتباه شده است يا مواردي از اين قبيل، بدانيد كه دروغ ميگويد. از لحاظ قانوني كسي حق تغيير تاريخ تولد خود را ندارد.
* شمارههاي بيمه متعدد
شماره هاي بيمه بازنشستگي متعدد داشتن، معقول نيست. اگر فردي بيشتر از يك شماره داشته باشد، نياز به تحقيق بيشتري داريد. اگر ادعا ميكند كه شناسنامه و كارت هاي شناسايي او ربوده شده اند، از او مدرك درخواست كنيد.
چه چيزي شما را در نظر فرد كلاهبردار، آسيب پذير ساخته است:
شايد از لحاظ مالي، با ارزش هستيد. اين قبيل افراد در پي زنان پولدار هستند.
البته، الزاما اين گونه نيست كه حتما پولدار باشيد يا ارثي به شما رسيده باشد. كافي است كه شغلي داشته و درآمدي كسب نموده باشيد، همين باعث جلب توجه افراد شياد ميباشد.
زودباوري و ساده لوحي
شايد شما ميل و اشتياقي به باور كردن حرفهاي افراد كلاهبردار داشته باشيد. اما بدانيد كه اين افراد خيلي مكار هستند. و دروغ گفتن را از سه سالگي ياد ميگيرند.
باور ژست خيلي خوب طرف مقابل
نبايد رفتار نامعلوم و مشكوك را با عشق اشتباه بگيريد. براي مثال، مردي زماني كه خانمي در منزل خود نيست به آنجا ميرود و لوازم او را برمي دارد. اين ژستي عاشقانه نيست، اگر چه گاهي اين گونه به نظر ميرسد. از طرفي اين كار دزدي است.
ثانيا، با اين كار قصد دارند زنان مورد نظر خود را كنترل كنند. همچنين، اگر به محض آشنايي، از شما خواستگاري كند، بايد احتياط كنيد. احتمال دارد براي صرف غذا شما را به رستوراني دعوت كند، و موقع پرداخت صورت حساب، بگويد كيف پولش را در ماشين جا گذاشته است، شما هم بايد در جواب بگوييد، اوه، من هم كيفم را در خانه جا گذاشته ام.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، فقط خانمها ، خانه و خانواده ، پیامها
برچسبها: خواستگاران كلاهبردار , پاسخ مبهم , ارزش مالي , دروغ گوئي
آيا تابه حال به اين فکر کرده ايد که در ذهن خانم ها چه مي گذرد؟ آيا مي دانستيد که گاهي اوقات منظور خانم ها آن چيزي نيست که بر زبان مي آورند؟ آنها ممکن است چيزي به زبان بياورند و منظورشان دقيقاً برعکس آن باشد. اما خانم ها واقعاً چه مي خواهند؟ در اين مقاله رازهايي را برايتان فاش مي کنيم که خانم ها اصلاً دوست ندارند شما آنها را بدانيد!
* بلوندها هميشه هم خنگ نيستند. اگر فکر مي کرديد که همه بلوندها خنگ هستند بايد بگويم که کاملاً در اشتباهيد. رنگ مو ارتباطي با هوش ندارد. آنها فقط خودشان را خنگ جلوه مي دهند که جذاب تر و بانمک تر به نظر برسند و شما پول بيشتري خرجشان کنيد. و اگر شما اين کار را بکنيد آنوقت بايد بگوييم که خنگ شما هستيد نه آنها!
* خانم ها به حد مرگ حسودند. شايد انکار کنند اما واقعيت اين است که شديداً حسادت مي کنند اگر طرفشان با يک زن ناشناس يا حتي يک دوست حرف بزند. شايد طور ديگري خود را نشان دهد اما مطمئن باشيد که شعله هاي حسادت درونش زبانه مي کشد.
* من سکسي ترين زن دنيام. همه خانم ها چنين طرز تفکري دارند حتي اگر سعي کنند که انکارش کنند. تقريباً همه خانم ها دوست دارند احساس کنند که تنها ملکه زيبايي در دنيا هستند و هيچ چيز ديگري در دنيا با آنها برابري نمي کند.
* من چاقم ؟ مطمئنم که اين جمله تابه حال چندين و چند بار به گوشتان خورده است اما اجازه بدهيد خيلي راحت قبول کنيم. خانم ها هرچقدر هم که لاغر باشند به هيچ وجه خودشان را لاغر نمي دانند. تقريباً همه خانم ها عادت دارند که هر لباسي که مي پوشند قبلش بپرسند که چاق نشانشان مي دهد يا نه.
* هميشه درمورد خريدهايشان دروغ مي گويند. ممکن است براي خريد موادغذايي بيرون رفته باشند اما مطمئناً براي خودشان هم يک چيزي مي خرند. بعد سعي مي کنند يا آنرا پنهان کنند يا درمورد قيمت آن دروغ بگويند.
* هيچ رازي را با آنها درميان نگذاريد. تقريباً همه خانم ها هر رازي که به آنها بگوييد را با دوستانشان هم درميان مي گذارند. اگر اينکار را نکنند آنوقت وقتي براي ناهار بيرون مي روند يا براي خوردن چاي دور هم جمع مي شوند حرف کم مي آورند. اين مسئله حتي درمورد خصوصي ترين رازهايتان هم صدق مي کند (اميدوارم متوجه شده باشيد منظورم چه رازهايي است).
* چه کفش هايي پايتان است؟ بله واقعيت دارد، خانم ها مردها را از روي کفش هايشان مي سنجند. پس بهتر است دفعه بعد که بيرون رفتيد، کفش هاي شيک تر و تميزتري بپوشيد.
* وقتي خيانت کنيد مي فهمند. سيستم عاطفي و احساسي خانم ها آنقدر قوي است که وقتي خيانت کنيد سريع به آنها انتقال مي دهد. هرچقدر هم که در اينکار خبره باشيد اما مطمئن باشيد که از چشم او پوشيده نمي ماند.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، فقط آقایان
برچسبها: راز زنان , حسادت , چاقي , دروغ
برخي از آقايون واقعاً کم لطف و بي اعتنا هستند. خانمها به شدت نيازمند تشکر و قدرداني بوده و تمايل دارند که طرف مقابل همواره و در همه حال علاقه و محبت خود را به آنها ابراز کند. خانمها به کسي احتياج دارند که بتوانند از نظر روحي با او ارتباط برقرار کنند. آنها کسي را مي خواهند که بتوانند با تمام وجود به او اعتماد کنند؛ به دنبال يافتن مردي هستند که بتوانند با او آزادانه در مورد مشکلات خود صحبت کنند و آمال و آرزوهاي آتي خود را مطرح نمايند. اصولاً خانمها موجودات عجيب و مرموزي هستند، اما اگر فقط بخواهيد و بتوانيد صادقانه نقش يک شريک و همدم عاشق را بازي کنيد آنها هم با اخلاص تمام معناي عشق حقيقي را به شما نشان خواهند داد. اگر در پي بدست آوردن عشق حقيقي خود هستيد، بايد با رفتار و گفتار خود به او اثبات کنيد که صميمانه دوستش مي داريد.
مراحل
1- مهربان باشيد و در تمام شرايط با او اظهار همدردي کرده و درکش کنيد. خانمها عاشق مردهايي هستند که دلسوز و مهربان بوده و قلباً برايشان ارزش و اهميت قائل باشند. يک خانم تمايل دارد عبارت "چه مرد خوبي!" را دائماً در مورد کسي که با او وارد رابطه شده است، تکرار کند. او دوست دارد که شوهرش هرچند وقت يکبار به او بگويد که تا چه حد برايش مهم است و اين امر را در رفتارهايش نيز به او ثابت کند! بي دليل به او گل، کادو، و کارت هديه بدهيد، به او زنگ بزنيد، و يا زمانيکه خانه نيست روي منشي تلفني پيامي عاشقانه برايش بگذاريد!!! به هر حال هر کار کوچکي که فکرش را مي کنيد انجام دهيد تا او متوجه شود که شما برايش اهميت قائل هستيد.
2- به او کادوهايي با فکر قبلي هديه بدهيد. خانم ها عاشق اين هستند که طرف مقابل آنها را سورپرايز کند. اين هدايا لازم نيست که حتماً گرانقيمت باشند تا او را خوشحال کنند، بلکه فقط کافيست اين کار را از صميم قلب خود انجام دهيد. ارزش يک هديه هيچ ربطي به قيمت آن ندارد بلکه فکري که وراي آن بوده و دليل خريداري است که آنرا ارزشمند مي کند. اين هديه هاي گاه و بي گاه به خانم نشان مي دهد که تنها کسي است که شما در ذهن خود به او فکر مي کنيد و برايش ارزش و اهميت قائل هستيد.
3- لازم نيست حتماً منتظر رسيدن تولد و يا روز خاص ديگري باشيد. بي هيچ دليل خاصي برايش گل و جواهرات خريداري کنيد. حتي اگر در کنار هم نيستيد، مي توانيد از قبل هديه ي مورد نظر را سفارش دهيد تا دقيقاً آنرا در همان تاريخ خاصي که در نظر داريد برايتان ارسال نمايند. بهتر است که بيشتر بر روي جواهرات هزينه کنيد، تنها يک جفت گوشواره ساده شادي عميقي را در قلب او ايجاد مي کند. از جمله ساير موارد هم مي توان به يک شاخه از گلي که او دوست مي دارد و يا يک دست لباس زيبا اشاره کرد. برخي از آقايون تصور مي کنند که بايد حتماً پولدار باشند تا بتوانند اين کارها را انجام دهند، اما اينچنين نيست، تنها کافي است که کمي بيشتر فکر خود را به کار بيندازيد. اگر خانمتان شاغل است مي توانيد يکي از روزهاي سال که برايش اهميت خاصي دارد، هديه هايتان را به دفتر کارش ارسال نماييد و او را بيش از پيش هيجان زده کنيد. با اين کار نه تنها او احساس غرور مي کند بلکه اطرافيانش هم متوجه مي شوند که چقدر خوب با او برخورد شده و نازپرورده بار آمده و اين مطلب براي خانم از اهميت بالايي برخوردار مي باشد.
4- هيچ موقع روز تولد، سال نو، ولنتاين، روز مادر و ... را فراموش نکنيد. همه دوستانش در اين روز هداياي کوچک محبت آميزي را دريافت مي کنند. خانم ها همسر خود را در اين موارد با ديگران مقايسه مي کنند تا ببينند او تا چه حد به آنها اهميت مي دهد. اگر مي خواهيد همچنان شاهزاده ي روياهاي همسرتان باقي بمانيد بهتر است هديه ي ويژه اي را براي او در نظر بگيريد. به هر حال يک چيز کوچک هم خيلي بهتر از هيچ چيز است.
5- مودب باشيد و از او تمجيد کنيد. خانم ها دوست دارند شما از واژه هاي "لطفاً" ، "ببخشيد"، "قول مي دهم" و "متشکرم" استفاده نماييد. از او بپرسيد که روز خود را چگونه گذرانده؛ به او بگوييد که زيبا، قشنگ، و با نمک است، و چه چشم هاي زيبا و نافذي دارد. به او بگوييد که برايتان فوق العاده ترين فرد دنياست. از او به خاطر تمام کارهايي که برايتان انجام مي دهد تشکر کنيد. علاوه بر اين به او بگوييد که جز جنبه ي فيزيکي و جسماني خصوصيات پيچيده ي زيادي در وجودش نهفته است که کشف همه ي آنها مدت زيادي به طول مي انجامد.
6- شنونده خوبي باشيد. براي افکار و عقايد او ارزش قائل باشيد. نقاط قوت و افکار ناب او را تشخيص دهيد. حتي اگر در برخي از موارد با او هم عقيده نيستيد، نکات مثبتي را در نظرياتش پيدا کرده و به او يادآوري کنيد. اين مسئله ضروري است که او احساس کند در مقابل شما يک انسان کامل است. هيچ موقع او را خرد نکنيد حتي به شوخي! مسئله اي منحصر بفردي که تا کنون هيچ کس به او نگفته است را پيدا کرده و به خاطر آن ستايشش کنيد.
7- هنگاميکه در جايي هستيد که نمي توانيد آشکارا ابراز علاقه کنيد، به او نگاه کرده و لبخند گرمي نثارش کنيد. دست هايش را هميشه در دست بگيريد و تا آنجاييکه مي توانيد نزديکش باشيد. زمانيکه افراد ديگري هم اطراف شما هستند، مي توانيد بوسه اي بر پيشاني و يا دستش بزنيد تا هم در انظار از او قدرداني کرده باشيد و هم به نوعي عشق و محبت خود را به او ابراز نموده باشيد. مثل يک نجيب زاده با او برخورد کنيد. هميشه درها را برايش باز کنيد، شايد بعضي ها بگويند که اين کارها قديمي شده است، اما اين امر نشاني از احترام است و ادب و احترام هم چيزي نيست که رنگ کهنگي به خود بگيرد. اين امر به عنوان نوعي نزاکت عمومي قلمداد مي شود. لازم به ذکر است که اين کار را نبايد فقط به مجامع عمومي محدود کنيد. در مواقعي که خودتان دو نفر هم هستيد، هميشه اجازه دهيد او اول وارد شود، چرا که او يک "خانم" است. در خريد خانه به او کمک کنيد. در خريد لباس همراهي اش کنيد، اين کار سبب مي شود يک ايده از لباس هايي که او دوست دارد هم بگيريد. مطمئن باشيد که اين تجربه بعدها به شما کمک خواهد کرد.
8- سعي کنيد به بهترين نحو با او صحبت کنيد. به حرف هايش گوش دهيد، منظورش را درک کنيد، در حين مکالمه با او ارتباط چشمي برقرار کنيد تا متوجه شود که کل توجهتان را به او معطوف کرده ايد. به او اظهار علاقه کنيد و خودتان را مشتاق نشان دهيد. از سوي ديگر برخورد بازي با او داشته باشيد. اعتقادات، نظريات، و برنامه ريزي هاي خود را با او در ميان بگذاريد، مي توانيد او را از کليه ي مشکلات و مسائل خود با خبر کنيد. وقتيکه او مشکلات خود را با شما در ميان مي گذارد، سعي کنيد تا آنجا که مي توانيد صحبت هايش را قطع نکنيد، نظريات مختلف در مورد راه حل هاي مختلف را با او در ميان بگذاريد، اما اگر خودش مسير ديگري را انتخاب کرد ايرادي به او نگيريد و باز هم او را همراهي کنيد.
9- در مورد او با دوستانتان خودتان و دوستان خودش با افتخار صحبت کنيد و نشان دهيد از اينکه با او هستيد به خود مي باليد. اين کار به ويژه زمانيکه ارتباط در حال پيشروي به سمت جلوست اهميت بيشتري پيدا مي کند. او نياز دارد که بداند شما دوستش مي داريد و دوستان و اطرافيان نيز از اين امر مطلع گردند.
10- زمانيکه در حال تعريف و تمجيد از او هستيد مستقيماً به چشم هايش نگاه کنيد.
11- رويدادهاي خاص مانند تولد، سالگردهاي مهم، روز عشاق، و غيره را به خاطر داشته باشيد و در عين حال توجه داشته باشيد که شما بايد در تمام روزهاي سال علاقه خود را به او ابراز کنيد و اين روزها به عنوان سمبلي هستند که شما علاقه و توجه خود را بيش از پيش به او نشان خواهيد داد.
12- لبخند بزنيد و احترام او را نگه داريد.
13- به ياد داشته باشيد: کار مهم است اما او هم به اندازه کار مهم است. هيچ موقع به دليل مشغله ي کاري اولويتهاي او را لغو نکنيد. همچنين در کارهاي خانه به او کمک کنيد، اگر مي بينيد کاري بايد تمام شود، بدون اينکه انتظار داشته باشيد خانم آنرا انجام دهد، خودتان انجامش دهيد.
14- از نظر جنسي او را تامين کنيد. هر زمان که شرايط را مناسب ديديد، او را از احساسات خود با خبر نماييد؛ اما زمانيکه خانم مي گويد تمايل دارد تا وقت با کيفيت تر و خاص تري را در کنار شما بگذراند تصور نکنيد که منظورش تختخواب است! معمولاً منظورش اين است که مدت زماني را دو نفره با هم بگذرانيد، حال چه يک فيلم تماشا کنيد چه با اتومبيل در سطح شهر چرخ بزنيد.
15- به او بگوييد که زيباست. "خوشگل" بودن و "جذاب" بودن جايگاههاي خاص خود را دارند اما زيبايي مقوله اي است که مستقيماً روي قلب مي نشيند. البته بعضي وقت ها همسرتان ممکن است واقعاً خوشگل و جذاب شود پس تعلل نکنيد و به او بگوييد. نکته ي قابل توجه در اين زمينه اين است که نبايد بيش از اندازه به او بگوييد که با نمک و ملوس است! به هر حال او يک خانم است نه يک کودک خردسال. دقت کنيد و ببينيد که کدام قسمت از ضمير او نياز به تقويت بيشتري دارد و روي همان منطقه تمرکز کنيد.
16- به جاي اينکه دائماً در مورد ظاهر او صحبت کنيد کمي هم به باطنش علاقه نشان دهيد. سعي کنيد گاه و بي گاه به خصوصياتي که در اعماق وجودش نهفته است، بپردازيد. ببينيد از چه استعدادهاي خاصي برخوردار است. خلاق است يا شوخ و خوش مشرب؟ در مورد طرز فکرش پيرامون زندگي سوال کنيد، آيا با او موافق هستيد؟ به او بگوييد که چه احساسي داريد؛ خانم ها حس مهم تلقي شدن را دوست مي دارند.
17- اگر کاري انجام داده ايد که موجبات ناراحتي او فراهم آمده است، پيش از شروع هرگونه بحثي، عذرخواهي کنيد. بعداً مي توانيد در مورد کاري که انجام داده ايد توضيح داده و دلايل خود را بيان نماييد. به آرامي صحبت کنيد و حرفهاي خود را کاملاً صادقانه بيان نمايد. خانم ها در تشخيص صداقت مهارت خاصي دارند. زمانيکه يک چنين برخوردي را از جانب شما مشاهده کنند، از دعوا صرفنظر کرده و موضوع را به طور کلي فراموش مي کند.
18- بايد علاقه او به تفريحاتي که ممکن است شما در آنها شرکت نداشته باشيد را بپذيريد.
19- او را با يک وعده شام رمانتيک، ماساژ در جکوزي هاي آب گرم، و يا قرار ملاقات آخر هفته در پاتوق مورد علاقه غافلگير کنيد. تمام برنامه ريزي ها را خودتان انجام دهيد و فقط او را با خودتان ببريد. هميشه همه ي تصميم گيري ها را به عهده ي او نگذاريد.
20- نسبت به دوستان، همکاران و اطرافيان مذکر او بدون هيچ دليل خاصي حسادت نورزيد؛ چراکه مطمئن باشيد او تمام مدت در مورد شما صحبت مي کند. آنها مي دانند که شما او را تصاحب کرده ايد.
21- با دوستان، همکاران، و خانواده خود در مورد او صحبت کنيد و به آنها بگوييد که خانمتان چقدر دوست داشتني است. اين امر سبب مي شود که او احساس خوبي پيدا کند حتي اگر اين کار را در مقابل خودش هم انجام ندهيد او خودش متوجه مي شود؛ خانها در اين زمينه قدرت درک بالايي دارند. همچنين صحبت کردن به اين قشنگي باعث مي شود که شما زودتر يکديگر را ملاقات کنيد و از اين ملاقاتها فقط اخبار خوش به گوش خواهد رسيد.
22- هميشه مطمئن شويد که او را عزيز و خاص مي شماريد. چراکه وقتي شما تنهاي تنها هستيد و هيچ تکيه گاهي نداريد، تنها اوست که در کنارتان مي ايستد.
23- به خاطر داشته باشيد که او يک "زن" است و ممکن است افکارش در مورد چيزهايي که مي خواهد هر روز تغيير پيدا کند. به خاطر اين مسئله از دست او عصباني نشويد. اصلاً به خاطر اين مسئله بايد عاشق او شويد چراکه او خانم است اين مسئله در مورد خانم ها کاملاً طبيعي است.
24- از تعريف و تمجيد دست برنداريد. شما نميتوانيد در ابتداي رابطه خودتان را مرد روياهاي او جا بزنيد اما همين که ارتباط شما شکل گرفت دست از خوشرويي و جنتلمن بازي برداريد و بي توجه شويد! اين کار درستي نيست و احساسات بدي را در خانم ايجاد مي کند چراکه او با اين کار احساس ميکند خودش کاري را نادرست انجام داده که شما احساس قبلي خود را نسبت به او از دست داده ايد. همچنين اين امکان نيز وجود دارد که با خوش بگويد که چقدر حماقت به خرج داده که شما را از روز اول همانطوري که بوده ايد، نشناخته است. اگر مي خواهيد علاقه اش نسبت به ما هميشه همچنان پابرجا بماند، بايد هميشه همانطور که روز اول خودتان را نشان داده ايد، باقي بمانيد. گذشت زمان مهم نيست، و مهم نيست که چقدر شما با او احساس راحتي مي کنيد، خانم ها به مرداني گرايش پيدا مي کنند که توانايي آنرا داشته باشند که براي تمام طول عمر خود عاشق باقي بمانند. بنابراين خودتان را بي علاقه نشان ندهيد و کاري نکنيد احساس کند شما مطمئن هستيد که او را براي هميشه در اختيار داريد.
25- فضا را رمانتيک کرده و با او عشقبازي کنيد. به هر حال اين وظيفه ي مرد است که يک چنين کاري را انجام دهد. نظر او را به سمت خود جلب کنيد. بايد در ارتباط قدري عشق و فضاي رمانتيک هم وجود داشت باشد. نه هر روز اما هر چند وقت يکبار لازم است. همه کارها و برنامه ريزي ها را خودتان را انجام دهيد. خانم ها دوست دارند که شما آنها را جايي دعوت کنيد. انتظار نداشته باشيد که پس از آن اتفاق خاصي بيفتد. به هر حال اگر شيوه ي صحيح بازي را ياد بگيريد 9 بار اول که شما شروع کننده باشيد، بار دهم خانم خودش اين کار را انجام خواهد داد. توجه داشته باشيد که اگر سالگرد خاصي است که شما بايد يک برنامه ايده آل ترتيب دهيد. بدانيد که هزينه اي که شما براي انتخاب يک هديه انتخاب مي کنيد او را خوشحال نخواهد کرد. بلکه احساسي که در آن هديه وجود دارد او را خرسند مي کند. يک کارت با دست نوشته هاي خودتان، به همراه يک شاخه گل رز و جعبه اي که در آن پر از شکلات هاي مورد علاقه اوست بيش از هر چيز ديگري خوشحالش مي کند. اگر مي خواهيد قدري بيشتر خرج کنيد فکر نمي کنم يک گردنبد و يا يک جفت گوشواره هزينه اي بيش از 100 هزار تومان در بر داشته باشد. اين نشان مي دهد که شما چقدر برايش اهميت قائل هستيد و واقعاً ارزش زيادي برايتان دارد. هيچ گاه از او نپرسيد که دوست دارد چه هديه اي برايش بخريد. خانم ها عاشق هديه گرفتن هستند حتي مي توانيد يک چيز دست ساز به او بدهيد تا او هم تا آخر عمرش آن را فراموش نکند.
26- اگر مي خواهيد در هنگام ارتباط جنسي بيشترين لذت را ببريد، تمام مراحل را در نظر گرفته و پله پله جلو برويد. اگر مي بيند که خانم حرفي نمي زند به خاطر اين است که احساس مي کند اين چيزي است که شما مي خواهيد. حتي اگر قبلاً هم اين کار را انجام داده ايد، باز هم براي رسيدن به نقطه ي مورد نظر کليه گامهاي نخستين را انجام دهيد و هرگز فراموش نکنيد که او عاشق پيشنوازي است.
27- به هر حال به خاطر داشته باشيد که زن ها موجودات حساسي هستند. حتي سرسخت ترين خانم ها در تمناي عشق و دلداگي است. فکر کنيد و احساسات خود را به طرق مختلف بروز دهيد. هيچ چيز مثل يک نوشته عاشقانه کار نمي کند. مرد باشيد! خانم ها دوست دارند که احساس کنيد شما آنها را مي خواهيد و از بودن با آنها لذت مي بريد.
28- هنگام مشاجره و دعوا فکر نکنيد که اگر حرف آخر را شما بزنيد، برنده مي شويد. اين کار سبب مي شود که شما يک فرد کم اطلاع و خودخواه جلوه کنيد. خيلي آرام دليل کارتان را توضيح دهيد و به او زمان بدهيد تا پاسخ دهد. بي حرمتي نکنيد که به طور اتوماتيک بازنده ميدان خواهيد بود.
29- برنامه که ريخته ايد را بدون هيچ دليل قانع کنده اي برهم نزنيد. در صورتي هم که مشکلي پيش آمد و مجبور بوديد برنامه اي را به هم بزنيد حتماً با او تماس بگيريد و به يک پيامک کوتاه اکتفا نکنيد.
30- هميشه از او حمايت کنيد و مطمئن شويد که کليه ي نيازهايش برآورده مي شوند. علاوه بر خانه، ماشين، وسايل برقي، خوراک، پوشاک، بهداشت و ساير مورد او همچنان نياز دارد بداند که شما "او" و "فقط او" را دوست مي داريد. همين امروز با هديه اي که تا آخر عمرش از آن محافظت خواهد کرد، شگفت زده اش کنيد – بله قلب خود را به او هديه بدهيد.
نکات
- قول هايي که به او داده ايد را با بهانه هاي واهي زير پا نگذاريد.
- او را تحقير نکرده، خردش نکنيد و با او بدرفتاري ننماييد.
- در همه حال حامي او باشيد.
- در کارهايي که مي خواهد انجام دهد به او کمک کنيد چه او به شما کمک کند چه نکند! به خاطر داشته باشيد که شما فرد خودخواهي نيستيد و از طرف مقابل هم يک چنين انتظاري را نداريد. زمانيکه شما هر چه در توان داريد براي او در طبق اخلاص بگذاريد، او هم همين کار را انجام خواهد داد.
- به ظاهر خود برسيد و به سر و وضعتان اهميت بدهيد.
- زمانيکه خانم تغييري در چهره ي خود مي دهد و زيبا مي شود، به او بگوييد که زيبا شده.
- در همه حال کاري کنيد که احساس کند منحصر بفرد است.
- اگر ارتباط شما مداوم است او را براي چند روز به جايي ببريد که واقعاً خاص است و چند روزي را با يک زندگي عاشقانه در کنار يکديگر سپري کنيد. اگر هم در ابتداي ارتباط هستيد ترتيب يک شام رمانتيک را بدهيد.
- اگر چيزي را مي بيند که احساس مي کنيد او از ديدن آن خوشحال مي شود، آنرا برايش خريداري نماييد. منتظر موقعيت خاصي نباشيد.
- تا زمانيکه چيزي شما را آزار نداده، انتقاد نکنيد. سعي کنيد جهت مثبت همه چيز را ببينيد.
- در زمان برقراري رابطه جنسي، پيش نوازي را فراموش نکنيد. بهترين جاي اين ارتباط براي خيلي از خانم ها همين پيشنوازي است و اين امر سبب ايجاد صميميت بيشتر در ميان شما مي شود.
- اجازه دهيد خانم بداند از اين که با او در ارتباط هستيد چه احساسي داريد. نشان دهيد که در دنيا دلتان نمي خواهد با هيچ کس ديگري جز او باشيد و اگر احساس مي کنيد که با بيان اين حرف، دروغ گفته ايد، پس بدانيد که واقعاً عاشق او نيستيد.
- هميشه به او بگوييد که برايتان مهم است، خاص است، و زيبا است.
- برايش شعر بنويسيد زيرا شعر به راحتي مي تواند عميقترين احساسات يک نفر را به تصوير بکشد و اگر او ببيند که شما شعري را در وصف او سروده ايد به احساسات شما نسبت به خودش پي مي برد و واقعاً از اين کار لذت مي برد.
هشدار
- احترام گذاشتن به خانمها يک قضيه است و زير سوال بردن ارزش و اعتبار فردي مسئله اي ديگر. سعي کنيد در عين حال که به او احترام مي گذاريد ارزش هاي فردي خود را نيز حفظ کنيد. کسيکه براي خود و ارزش هاي شخصي اش ارزش قائل مي شود مي تواند براي يک خانم خيلي جذاب تر باشد.
- در تعريف و تمجيد از او مبالغه نکنيد و هميشه حقيقت را ببينيد. در غير اينصورت او تصور مي کند که همه حرف هاي شما دروغين، جعلي و ساختگي هستند و شما فرد متظاهر و خودنمايي هستيد. همچنين به او بي توجهي نکنيد چراکه خود به خود جذب کسي مي شود که بيشتر از شما به او بها مي دهد. خانم ها نياز دارند که شما همواره آنها را بخواهيد و طلب کنيد.
- بعضي از آقايون از قيمت بالاي حلقه هاي ازدواج شکايت مي کنند؛ اما به خاطر داشته باشيد اين نشان عشق شماست، چيزي است که خانم تا آخر عمر خود آن را نگه مي دارد، اين مهمترين زيور آلاتي است که او گرفته و با افتخار بدست مي اندازد. او مي خواهد در تمام طول عمر در مورد آن با دوستانش صحبت کند. ما نمي گوييم که يک حلقه 5 ميليون توماني بخريد اما براي انتخاب وقت بگذاريد و از ديگران به ويژه دوستانش مشورت بخواهيد، چراکه تمام خانم ها در مورد آرزوهايشان با دوستان خود صحبت مي کنند. با اتکا به اين روش مي توانيد يک انتخاب خاص داشته باشيد.
- به خاطر داشته باشيد که همه خانم ها مثل هم نبوده و با هم فرق دارند. هيچ موقع به او نگوييد: "من برايت گل آوردم، همه خانم ها گل دوست دارند" و يا "بايد چيزي را که برايت خريدم دوست داشته باشي، خيلي گران است"
- هيچ موقع قولي که نمي توانيد به آن عمل کنيد را ندهيد. ممکن است تنها به همين خاطر او را از دست بدهيد.
- زمانيکه ناراحت است به او اهميت بدهيد و سريعاً دليل غم و غصه اش را جويا شويد.
- اخطار: خانم ها دوست دارند مثل يک خانم با آنها برخورد شود. نمي خواهند که شما احساس کنيد آنها را بي چون و چرا براي مابقي عمر خود در اختيار داريد. اگر دوستش داريد به او بگوييد، به او نشان دهيد، هر روز و هر ساعت او را در آغوش بگيريد. اگر اين کار را انجام ندهيد مطمئن باشيد که او را از دست خواهيد داد او در نهايت تعجب و با چشماني اشکبار از شما دور مي شود و مي رود تا مردي را پيدا کند که احساس زن بودن را در وجودش آشکار نمايد.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، فقط آقایان ، خانه و خانواده
برچسبها: نحوع برخورد با خانمها , مهربان , كادو , گل
واقعبين باشيد – خانم ها خيلي بهتر از آقايون مي دانند که چطور ديگران را به خود جذب کنند.
اشکال از ما نيست. خانم ها سالهاي زيادي را صرف اين کرده اند که به چشم ديگران بيايند. آنها تجربه هاي زيادي از تلاش براي علاقه مند کردن آقايون به خودشان داشته اند. به عبارت ديگر: آنها تمرين داشته اند.
خانم ها رمز و راز جاذبه را مي دانند. اما نکته خنده دار درمورد جاذبه اين است که آقايون هم مي توانند رمز و راز آنرا ياد بگيرند و به نتيجه اي که مي خواهند دست پيدا کنند.
حالا 10 راز مهم جاذبه را برايتان عنوان مي کنيم.
راز 1: بدانيد که چه مي خواهيد
خيلي از مردها اين مشکل را دارند که فقط به همان چيزي که عايدشان مي شود راضي مي شوند. اما خانم ها معمولاً خواستگاران بيشتري دارند به همين خاطر مي توانند در انتخاب خود سخت گير تر باشند.
وقتي بدانيد که از طرف مقابل خود چه مي خواهيد، نه تنها کانديدهاي احتمالي را بررسي مي کنيد بلکه قطعيت بيشتري هم در کارتان داريد.
با اين کار نشان مي دهيد که نااميد و بيچاره نيستيد. و اين شما هستيد که قدرت داريد و انتخاب به عهده شماست. و وقتي قدرت دست شما باشد، اين طرف مقابلتان است که دنبالتان مي افتد.
راز 2: باارزش باشيد
اينکه کسي دنبالتان بيفتد يعني در نظر ديگران ارزش خاصي داريد. آنها شما را مي خواهند، به هر دليلي و اين ديگر کار آنهاست که تلاش کنند و شما را به دست بياورند.
براي اينکه اين اتفاق بيفتد، بايد ارزش خاصي براي خودتان قائل شويد. بايد خودتان احساس کنيد که ارزش اين را داريد که ديگران دنبالتان بيفتند و با رفتارهايتان بايد اين مسئله را به ديگران بفهمانيد.
دخترها معمولاً خيلي مردها را دور و بر خود دارند که سعي مي کنند او را تحت تاثير قرار دهند. اما خودشان فقط مي خواهند کسي را تحت تاثير قرار دهند که مثل خودشان باشد.
راز 3: خوب لباس بپوشيد
خانم ها اهميت زيادي براي ظاهر خود قائل هستند. اين يکي از دلايل مهمي است که مي توانند خيلي راحت توجه هر مردي را به خود جلب کنند.
خانم ها اين را مي دانند که لباس پوشيدنشان مي تواند باعث شود به چشم ديگران برسند. درواقع، چون خيلي از مد سر در مي آورند راحت مي توانند طريقه لباس پوشيدن شما را وارسي کنند.
مردي که مي داند چطور بايد خوب لباس بپوشد معمولاً مورد توجه خانم ها قرار مي گيرد. اما دليل آن فقط اين نيست که ظاهر خوبي دارد، بلکه بااين کار خود نشان مي دهد که از اهميت ظاهر براي خانم ها آگاه است.
راز 4: خوشبو باشيد
بيشتر اوقات مردها حس بويايي را فراموش مي کنند و يادشان مي رود که از عطر و افترشيو استفاده کنند. اما خانم ها مي دانند که اگر بخواهيد کسي را به سمت خود جذب کنيد، بايد نظر همه حواس بدن را به خود جلب کنيد.
به عطرهايي فکر کنيد که خانم ها استفاده مي کنند و شما را ديوانه مي کند، آنوقت مي فهميد که بو چقدر مي تواند اهميت داشته باشد.
استفاده از عطرهاي خوشبو در مواجهه با خانمها، حضور شما را پررنگ تر مي کند.
راز 5: جالب توجه باشيد
باوجود همه ويژگي هاي ظاهري که در جذب کردن ديگران موثر است، فقط ظاهر خوب خيلي زود تکراري خواهد شد. به همين خاطر است که داشتن شخصيتي جالب اهميت زيادي دارد.
جالب بودن يعني بدانيد با چه کسي درمورد چه موضوعاتي حرف بزنيد که نظر او را جلب کند. بايد درمورد وقايع روز، موسيقي، هنر و فرهنگ و هر چيز ديگري که خانم ها را سرگرم کند اطلاعات داشته باشيد.
اما علاوه بر اينکه بدانيد درمورد جه صحبت کنيد، بايد بتوانيد به حرفهاي طرف مقابل هم گوش دهيد.
راز 6: کارهاي غيرمنتظره انجام دهيد
انجام کاري که از شما انتظار نمي رود مي تواند در طرف مقابل هيجان ايجاد کند و باعث شود از کنار شما بودن لذت ببرند.
البته نبايد کارهاي غيرمنتظره مضحک انجام دهيد. مثلاً يکدفعه بلند فحش بدهيد يا کار مسخره ديگري مثل اين انجام دهيد.
بايد برخلاف انتظار ديگران باشيد. مثلاً به جاي اينکه از ظاهر يک خانم تعريف کنيد، درمورد هوش و ذکاوتش تعريف کنيد. مطمئناً افراد کمي تابحال دراين مورد از او تعريف کرده اند و اين کارتان شما را از بقيه جدا ميکند.
راز 7: هم گرم باشيد هم سرد
براي جذب کردن بايد احساسات را تحريک کنيد. بدون احساس، جاذبه غيرممکن است.
اما زياد بودن يک احساس درست به اندازه بي احساس بودن بد است. وقتي هميشه خوب باشيد يا هميشه بد باشيد، از کسي که مي خواهيد دورتان ميکند.
وقتي احساسات گرم و سرد را به تناسب داشته باشيد، يک ترن هوايي احساسي مي سازيد که همه چيز رابراي فرد مقابلتان جالب و جذاب مي کند.
خانم ها خودشان هميشه همين کار را مي کنند. يک روز آنقدر خوب رفتار مي کنند که خودشان را به شما علاقه مند نشان مي دهند که بهترين احساس را عايدتان مي کند، يک روز هم ناديده تان مي گيرند و باعث مي شود حس بدي پيدا کنيد.
اين ايجاد تغيير بين احساسات خوب و بد باعث مي شود طرفشان به آنها جذب شود. مردها هم مي توانند همين کار را بکنند.
راز 8: سخت تلاش کنيد تا به دست آوريد
هيچکس هيچوقت براي چيزي که آسان به دست بياورد ارزش قائل نمي شود. خانم ها اين را بهتر از هر کس ديگري مي دانند. اگر خيلي راحت جلوه کنند اين امکان وجود دارد که مرد خيلي زود آنها را ترک کند.
وقتي تلاش کنيد تا آنچه که مي خواهيد را به دست آوريد باعث مي شود براي نتيجه اي که عايدتان مي شود ارزش بيشتري قائل باشيد.
راز 9: ماجراجو باشيد
ماجراجو بودن با انجام کارهاي غيرمنتظره فرق دارد. ماجراجويي يعني گذشتن از مرزها و انجام کارهاي جديد و غيرعادي است.
زن هاي ماجراجو مردها را به سمت خود جذب مي کنند. آنها باعث مي شوند با بودن کنار آن دختر احساس سرزندگي بيشتري کنند.
اين براي مردها هم صدق مي کند. يک مرد ماجراجو خيلي راحت مي تواند دخترها را به سمت خود جلب کند.
راز 10: از جنسيت خود استفاده کنيد
خانم ها مي دانند که سکسي بودن و استفاده از جنسيتشان ابزاري بسيار مهم در جذب مردان است. اما مردها هيچوقت نمي دانند چطور بايد سکسي باشند.
مردها تمايلات جنسي را با خانم ها در ارتباط مي دانند چون فقط به اين صورت است که مفهوم سکس را درک مي کنند. اما مردها هم مي توانند سکسي باشند و در اين صورت هر زني که بخواهند را مي توانند به سمت خود جذب کنند.
تفاوت اينجا اين است که اگر مردها بخواهند سکسي باشند بايد مردانه رفتار کنند. بايد بهترين خصوصيات مردانه را که خانم ها را تحريک مي کند از خود نشان دهند.
استفاده از جنسيتتان يعني قوي باشيد، شجاع باشيد، خشن باشيد و بگذاريد که انرژي مردانه از شما منعکس شود.
هرچه بيشتر بتوانيد از جنسيتتان استفاده کنيد، خانم ها بيشتر به شما جواب مي دهند.
مي پرسيد ما از کجا اين رازها را مي دانيم؟ خيلي ساده است:
خانم ها خودشان هميشه اينها را برايمان مي گويند
مطمئن باشيد که اين کارها بي بُر و برگرد جواب مي دهد. هرچه که باشد خانم ها خيلي بيشتر از شما از قوانين جاذبه اطلاع دارند.
چيزي براي از دست دادن نداريد. پس از همين امروز شروع کنيد.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، فقط آقایان
برچسبها: راز جاذبه , با ارزش باشيد , لباس خوب , خوشبو
نمي توان بدون وجود زنان به زندگي ادامه داد و در عين حال زندگي با آنان نيز تا حدي دشوار است! در اين مقاله مردان به چندين خصوصيت زنان اشاره کرده اند که از نظر مردان آزار دهنده و غير قابل تحمل جلوه مي کنند.
از جنسيت خود به عنوان يک سلاح استفاده کردن:
زنان در هنگام مبارزه و جبهه گرفتن در برابر مردان مايلند از جنسيت خود به عنوان يک سلاح استفاده کنند که اين باعث خرد شدن اعصاب مردان مي شود.
حرف زدن مداوم و پشت سر هم:
وقتي مردي حال زنش را مي پرسد، فقط مايل است پاسخي کوتاه بشنود، نه يک سخنراني يک ساعته! بيشتر زنان عاشق حرف زدن هستند و اگر سوژه اي پيدا کنند، ديگر حاضر نيستند از حرف زدن دست بکشند. مردان از شنيدن سخنان زنان لذت مي برند، ولي اصلاً حاضر نيستند ساعت ها پاي سخنان پرشاخ و برگ و پر جزييات زنان بنشينند!
ساعت ها صرف خريد کردن:
زماني که صحبت از خريد کردن به ميان مي آيد، حتي واژه هاي چند ساعت يا يک شبانه روز صرف خريد کردن براي زنان کم به نظر مي رسد. زنان دوست دارند ساعت ها پشت ويترين مغازه ها بايستند و حتي از تماشاي اجناس داخل آن ها لذت مي برند، بدون آنکه در آن زمان به فکر ديگر مسئوليت ها و وظايفشان بيفتند! ولي بدتر اين است که زنان دوست دارند مردان را هم همراه خود کنند، از اين مغازه به آن مغازه و در حين جست و جوي دقيق و موشکافانه در لابه لاي البسه و توجه به برچسب قيمت ها.
بيش از حد احساساتي شدن:
زنان بر سر هر موضوعي گاهي به گريه مي افتند: در حين تماشاي يک فيلم سوزناک (يا حتي يک فيلم شاد!)، شکستن يک ناخن يا حالت نگرفتن موها و غيره. بدتر اينکه در اين مواقع از مردان توقع دارند که حال آنان درک شود و آن ها پا به پايشان پيش بروند. بايد حقيقت را بيان کرد: هيچ منظره اي بدتر از منظره زني نيست که گريه کنان مقابل شوهرش بنشيند و هيچ حرفي هم نزند! مردان نسبت به گريه زنان بي تفاوت و بي توجه نيستند، ولي به جز بيان واژه هايي مثل: «عزيزم، گريه نکن يا عزيزم چرا گريه مي کني و غيره» راه ديگري براي دلداري دادن زنان بلد نيستند! مردان قبول دارند که زنان موجوداتي حساس، زودرنج و دل نازک هستند، ولي تحمل مشاهده اشک هاي آنان بر سر هر موضوع جزيي و پيش پا افتاده اي را ندارند.
کم صبر و تحمل بودن:
مردان از مشاهده کم صبر و تحمل بودن زنان آزرده خاطر مي شوند. آنان مايلند زنان را به عنوان همراهاني صبور، شکيبا، پر طاقت و مستحکم در نظر بگيرند.
از احساس عدم امنيت شکوه و شکايت کردن:
زنان مايلند به مردان تکيه کنند و آنان را ستون ايمن زندگيشان در نظر بگيرند. آنان دوست دارند از سوي مردان مورد حمايت قرار بگيرند و تعريف و تمجيد بشنوند تا احساس امنيت پيدا کنند. زنان به محض دل باختن به يک مرد، دچار احساس عدم امنيت شديد مي شوند و آن مرد را تکيه گاه عاطفي خود تلقي مي کنند. ولي، مردان معمولاً از زناني خوششان مي آيد که مقاوم و سرسخت هستند و استقلال ويژه اي در زندگي براي خود دارند.
سوالات پي درپي براي رخنه در عمق ذهن مردان:
سوال تکراري و قديمي: «عزيزم، به چه فکر مي کني؟» نمونه سوالي است که زنان طي قرن ها آن را مطرح کرده اند تا از طريق آن مردان را محک بزنند و نسبت به احساسات واقعي شان مطلع گردند. ولي، مردان اصلاً دوست ندارند چنين سوالاتي را بشنوند، چه برسد به اينکه پاسخي به آن بدهند. آنان معتقدند که اگر زني از عشق و علاقه آنان نسبت به خود اطمينان دارد، ديگر نبايد چنين سوالي را به عمل آورد.
تجاوز به حريم خصوصي مردان:
زنان به خاطر وجود حس کنجکاوي شديد مايلند تمام مدت به دلايل مختلف به حريم خصوصي مردان تجاوز کنند تا به قول خودشان آنان را آموزش دهند! زناني که تمام مدت حالت يک جاسوس را در قبال شوهرانشان ايفا مي کنند، مورد تنفر آنان قرار مي گيرند!
حسادت ورزي:
خيلي از مواقع، حتي زماني که مردي نام زن ديگري را به زبان مي آورد، با حسادت هاي شديدي از سوي همسرش مواجه مي گردد. متأسفانه بسياري از زنان با شنيدن نام يک زن ديگر از دهان مردان، دچار هزار و يک فکر و خيال و سوء تفاهم مي شوند و همين باعث مي شود که مردا به دروغگويي متوسل گردند. زنان معمولاً نسبت به صداقت و وفاداري مردان دچار عدم اطمينان هستند که اين باعث رنجيده خاطر شدن مردها مي شود.
انتقاد کردن از زنان ديگر:
چرا حتي يک تعريف و تمجيد ساده از زني ديگر بايد باعث ناراحتي و دلخوري يک زن شود؟ زنان مايلند تمام مدت از زنان ديگري انتقاد کنند که در اطرافشان وجود دارند، دامنه اين انتقادها از وزن و تناسب اندام شروع مي شود و به مدل مو و لباس و ديگر جزييات مي رسد.
در حالي که مردان ممکن است فقط زماني به يک زن ديگر توجه نشان دهند که متوجه موضوع غير عادي خاصي در او شوند، مثلاً اگر زني کفش لنگه به لنگه پوشيده باشد!
اداي مداوم جمله تکراري «من بهتر و با قابليت تر از بقيه زن ها هستم!»:زنان مايلند تمام مدت خود را برتر از ديگر همجنسان خود نشان دهند و هرگز حاضر نيستند به عيوب و نقاط ضعف خويش اقرار کنند. اين باعث جرقه هاي شک و ترديد در اذهان مردان مي شود. پس بهتر است بگذاريد محاسن و نقاط قوت تان به خودي خود بر مردان آشکار گردند! به ياد داشته باشيد که:
«مشک آن است که خود ببويد، نه آنکه عطار بگويد!»
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، فقط خانمها
برچسبها: اعتراف مردان , توجه زنان , حرف زدن , سلاح
آقايون عزيز روي صحبت من با شماست . چرا که شما به عنوان يکي از ارکان اصلي جامعه و به عنوان
پشتيبان خانواده نياز بيشتري به تمرينات خود سازي داريد. براي هر روز از ماه ، گفتاري كوتاه پيشنهاد
شده است. روز را در ساعت مناسبي آغاز كنيد. گفتار را چند بار تكرار كنيد...
دفعه اول با صداي بلند بعد آرام تر, بعد به صورت يك زمزمه و سپس در فكرتان تكرار كنيد.
با هر بار تكرار , بگذاريد كلمات با عمق بيشتري جذب ضمير ناخود آگاه تان شود.
به تديج مفهوم كاملي از اين گفتارها به دست خواهيد آورد كه اگر بخواهيد آنها را طي يك دوره ياد بگيريد
در پايان حقايق ارائه شده با شما يكي خواهد شد.
آن صفحه اي كه گفتار روزتان هست طي روز باز كنيد در هر فرصت آن را مرور كنيد.
حتي المقدور آن گفتار را با شرايط واقعي زندگي تان تطبيق دهيد.شب قبل از خواب چند بار ديگر
گفتارتان را مرور كنيد.
سعي كنيد اثرات مثبت را در تمام وجودتان جذب كنيدو بگذاريد با ضمير آگاهتان يكي شود.
* به ديگران آزادي بده تا خودشان باشندبا خودت سختگير باش ,ولي با ديگران با ملايمت رفتار كن .
* بيشتر به نيروي تفكر متكي باش تا نيروي جسم
* خودت فكر كن نگذار كه ديگران برايت فكر كنند
* عقايد را به ديگران تحميل نكن . بلكه آنها را با ملايمتبه سمت ديدگاه هاي خود هدايت كن
* از درون قوي باش تا به ديگران هم قدرت بدهيمانند درخت بلوط تنومندي كه سايه اش موجودات ديگر را
پناه مي دهد
* براي ديگران , دوستي صادق باش و خود را خدمتكاي بدان كه همواره در صدد خدمت به ديگران است.
* سعي كن در هر كاري كه انجام مي دهي بهترين باشي , براي دستيابي به اين هدف , لازم نيست
دائما در صدد رقابت با ديگران باشي , بلكه اين هدف را بايد درون خودت پرورش بدهي
* هميشه با درستي و صداقت زندگي كن .به ندرت و با احتياط قولبدهو اگر قول دادي ,در هر شرايطي به
آن وفادار بمان . موفقيت واقعي را تنها با صداقت مي توان يافت
* به خودت مغرور نشو جهان پيرامون بسيار بزرگ تر از توست . درجريان آن شناور باش و بدان قدرتي كه
تو را به حركت در ميآورد بسيار قوي تر از توست .
* فكر من مال من را از سرت بيرون كن . خود را فقط جزئي بدان از حقيقت بسيار بزرگ
* شمشير عقل را در آتش عمل شكل بده . فكري را دنبال كن كه نه فقط منطقي , بلكه عملي هم
باشد.
*خود را در حصار دليل و منطق حبس نكن , زيرا منطق تنها از راه هاي رسيدن به حقيقت استوره
حقيقت فراتر از منطق است.نگذار كه منطق تو را بفريبد .استدلال زماني دوست توست , كه الهام آن را
هدايت كند .
* درست يا غلط بودن هر چيز را در قلبت احساس تا قدرت استدلال ذاتي و واقعي ات پرورش يابد قدري
خود را از نقطه نطرات ديگران جدا كن .
* از منطق براي سركوبي ديگران استفاده نكن . بلكه در بحث ها با ملايمت و به عنوان ابزاري براي روشن
ساختن موضوع از آن استفاده كن
*در بحث بي غرض و منصف باش . بگذار حقيقت راه نكايت باشد نه تمايل به غلبه كردن . بدان كه
دستيابي به حقيقت تنها پيروزي اي است كه ارزش تلاش دارد
*مهرباني و مراعات حال ديگران , هر دو از نشانه هاي قدرت دروني است . عقايد ديگران را در كنار عقايد
خودت بپذير و به ياد داشته باش كه تسلط بر خود بزرگترين پيروزي است
* با خودت محكم و قوي ,و با ديگران با ملايمت رفتاركن.
* قدرت دروني خصوصا در مردان , بيش از آن كه فكرش را بكني بستگي به كنترل اميال جنسي دارد
مردانگي را در خوشتنداري بدان, نه در آوردن اميال .....
*براي اين كه ماهيت تمايل جنسي ات را تغيير دهي , احساس كن انرژي اين تمايلات دائما از قسمت
پايين ستون فقراتت به سمت بالا و از آن جا به مغز جريان دارد .
*براي تقويت اراده وظائف سخت را قبول كن و سعي كن آنها را كامل انجام دهي روزي يك كار را كه باعث
تقويت اراده شود انجام بده
* به دنبال ستاره آقا منشي باش , حتي اگر آن ستاره براي كس ديگري ندرخشد ...
* اقتدار شخصيت را با پايبندي به تعهدات افزايش بده , نه با تحميل عقايدت را به ديگران
* مانند درخت كاج باش . ريشه هاي محكمت در زمين و شاخه هاي آرمان هايت بر بلنداي آسمان باشد
* هدف از انجام هر كاري , ايجاد شادي باشد
* هنگام پيروزي جوانمرد و هنگام شكست آرام و استوار باش , هرگز اجازه نده كه شكست , حقيقت
وجودت را در خود محصور كند .آن وقت خواهي ديد كه خود شكست تبديل به پيروزي خواهد شد.
* به ديگران احترام بگذار تا آنها هم به تو احترام بگذارند .
* بخشند گي و قدر شناسي را در خود تقويت كن . اين دو از نشانه هاي جوهر پاك وجودند .
* اين را بدان كه اگر بخواهي ديگران دوستت باشند , بايد چند امتيازي به آنها ببازي .
* سعي كن در انجان هر كاري اشتياق داشته باشي و اگر نداري آن را تقويت كن.عقل بدون احساس
مانند فصل پائيز است , زيبا ولي بيجان .
* از عشق الها بگير , اما بالاتر از هر چيز بگذار صداقت بر تو حاكم باشد نه احساس .
* با طرد خود خواهي , خود پسندي و غرور , بگذار عشق طبيعي در قلبت جوانه بزند .
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، فقط آقایان
برچسبها: رازهايی برای مردها , آزادي , تفكر , تحميل
وقتي همسرتان خسته از سر کار به خانه باز ميگردد و فوراً به خواب ميرود. اصلاً متوجه نيست که شما هم وجود داريد! اما اين مطلب ميتواند يک پيام هشدار به شما باشد که بيش از پيش در کارهاي شخصي خودتان غوطه ور نشويد
زماني که رابطه شما با همسرتان قدري پايدارتر ميشود، و زندگي مشترکتان را در کنار يکديگر شروع ميکنيد با مشاهده ي کارهاي رمانتيک از جانب شوهرتان واقعاً هيجان زده ميشويد، آيا اينطور نيست؟ ممکن است همسرتان در قبال شما کارهاي رمانتيک بسيار زيادي را انجام دهد؛ به عنوان مثال برايتان گل هديه بياورد، يک جعبه شکلات برايتان بخرد و در يک شام رويايي برايتان شمع روشن کند. همه ي اين عوامل دست به دست هم ميدهند تا شما را بيش از پيش دوست داشته باشيد. خوب درست است؛ اما چه اتفاقي ميافتد زمانيکه همه اين سورپرايزها بعد از مدت زماني نزديک به يک سال فروکش ميکند؟ آقا خسته از سر کار به خانه باز ميگردد و فوراً به خواب ميرود. اصلاً متوجه نيست که شما هم وجود داريد! اما اين مطلب ميتواند يک پيام هشدار به شما باشد که بيش از پيش در کارهاي شخصي خودتان غوطه ور نشويد. اين زمان موقعي است که شما بايد با کارهايي که انجام ميدهيد، جذابيت خود را بيش از پيش افزايش دهيد.
1- قدردان خود باشيد
صبح وقتي که از خواب بلند ميشويد، از اضافه وزن در بدنتان شکايت نکنيد. پيش از اينکه فعاليتهاي روزانه خود را شروع کنيد، روبروي آينه برويد، به خودتان نگاهي بيندازيد، و بگوييد: "چقدر زيبا و جذابي!" آنقدر اين کلمه را تکرار کنيد تا به آرامش و راحتي دست پيدا کنيد.
2- از او بخواهيد تا برايتان برقصد
خوب شايد نوبت به آن رسيده باشد که شما او را سورپرايز کنيد. اتاق نشيمن خود را تبديل به صحنه رقص کنيد، نور را کاهش دهيد و يک آهنگ ملايم بگذاريد. از همسرتان بخواهيد تا با شما برقصد، امکان ندارد او درخواست شما را نپذيرد به خصوص اگر لباس زيبايي بر تن کرده باشيد.
3- دکوراسيون اتاق خواب را تغيير دهيد
شما ميتوانيد با تغييراتي کوچکي در اتاق خواب فضاي آن را تغيير دهيد. به عنوان مثال ميتوانيد شمعهاي معطر روشن کنيد و يا از روتختيهاي قرمز رنگ استفاده کنيد.
4- لباس جذاب بپوشيد
يکي از زيباترين لباسهايي را که داريد انتخاب کنيد و يک دقيقه قبل از اينکه همسرتان عازم رفتن به محل کارش شود، در مورد رنگ لباس و اينکه در بدنتان چگونه ايستاده، توضيح دهيد. من به شما قول ميدهم که او به محض تمام شدن کارهايش به سرعت به خانه باز خواهد گشت.
5- بدن خود را معطر نگه داريد
بوي بدن يکي از پر کشش ترين جاذبهها است که ميتواند همسرتان را به سوي شما جذب کند. شما بايد در تمام مواقع خودتان را تميز و کاملاً سرحال نگه داريد. فراموش نکنيد به طور مرتب دوش بگيريد و از خوشبو کنندهها استفاده کنيد. ميتوانيد از خوشبو کنندههاي تند استفاده کنيد. اين امر بيش از پيش همسرتان را هيجان زده خواهد کرد.
6- او را صميمانه نوازش کنيد و پيامهاي خاص برايش بفرستيد
بايد بپذيريم که آقايان عاشق توجه هستند. اين به آن خاطر است که احساس ميکنند که يک نوازش صميمانه که نشات گرفته از احساست باشد به آن معناست که شما دوستشان ميداريد. به همين دليل زمانيکه همسرتان در حال استراحت کردن روي مبل راحتي است، به او نزديک شويد و دستتان را در موهايش بکشيد. همچنين ميتوانيد او را ماساژ دهيد تا بيش از پيش به آرامش برسد.
7- همچنان خود را جذاب نگه داريد
موهايتان را هميشه مرتب نگه داريد و بوي بد دهانتان را نيز از بين بريد؛ چراکه اين موارد موجب ميشوند تا او از شما دور شود. شما بايد به خوبي از بدن خود مراقبت کنيد و ظاهر خود را در تمام موارد آراسته نگه داريد. اگر هميشه بدون آرايش هستيد، بد نيست که هراز چند گاهي با يک آرايش ملايم اما در عين حال جذاب او را غافلگير کنيد.
8- او را به خيال و رويا ببريد
هيچ چيز بدي در مورد اوهام و رويا وجود ندارد. ميتوانيد خيال پردازي کنيد و از او بخواهيد تا روياهاي شما را تبديل به واقعيت کند. اگر او با درخواست شما موافق است، پس ديگر منتظر چه هستيد؟
9 -تناسب اندام سبب افزايش جاذبه است
اين يک حقيقت است که يک بدن متناسب و سالم، جاذبه بسيار بالايي دارد. البته منظور ما اين نيست که بايد ماهيچههاي بزرگي در بدن خود پرورش دهيد و خودتان را تبديل به يک بدنساز کنيد. زماني که تناسب اندام داشته باشيد، اعتماد به نفستان افزايش پيدا کرده، بدنتان راست ميايستد و زيباتر راه ميرويد. زماني که احساس کنيد قوي، سالم و جذاب هستيد، بهتر راه ميرويد و مردم هم متوجه اين جذابيت و زيبايي شما خواهند شد.
اگر ميخواهيد که از اندامي جذاب و متناسب برخوردار شويد، بايد در برنامه روزانه خود قدري حرکات بدنسازي و نرمشهاي ايروبيک را بگنجانيد. همچنين بايد نگرش خود را نسبت به غذاهايي که ميخوريد نيز تغيير دهيد. غذا مانند سوخت بدن است و همه افراد بايد غذا بخورند؛ اما هدف اصلي اين است که افراد ياد بگيرند چگونه ميتوانند بدون حذف وعدههاي غذايي به درستي غذا بخورند.
به طور معمول خوب است که افراد هفته اي 5 مرتبه و هر بار به مدت 30 دقيقهفعاليتهاي ايروبيک و هوازي را انجام دهند. در کنار حرکات ايروبيک بد نيست به مدت 20 دقيقه نيز از نرمشهاي قدرتي بهره بگيريد و استقامت بدن خود را افزايش دهيد.
به هر حال اگر در برنامه زندگي خود آداب صحيح غذا خوردن را ياد بگيريد، ميتوانيد همواره بدن خود را در حالت تعادل نگه داريد. اگر از شکلات و سيب زمني سرخ کرده پرهيز کنيد، بدن شما به اين شيوه زندگي عادت کرده و ديگر نياز به خوردن آنها را در خود احساس نخواهيد کرد. گهگاه ميتوانيد تغييرات کوچکي را نيز در رژيم غذايي خود ايجاد نماييد. با اضافه کردن ميوه به رژيم غذايي خود ميتوانيد ميان وعدههاي شيرين را حذف کنيد. بعد سبزيجات را نيز به آن اضافه کنيد و ميزان وعدههاي غذايي را تا حد امکان کاهش دهيد. بايد حد معيني را براي هر وعده غذايي در نظر بگيريد. ممکن است به خوردن عادت کرده باشيم و به همين دليل ممکن است که نتوانيم تشخيص دهيم يک وعده معمولي چه ميزاني است.
به خاطر داشته باشيد که يک بدن متناسب و سالم، خيلي جذاب تر است و براي اينکه بتوانيد از نظر فيزيکي به تناسب برسيد، بايد چربيهاي بدن خود را از بين برده، جريان خون را در بدن خود به گردش بيندازيد و حرکات استقامتي، و هوازي (ايروبيک) انجام داده و از رژيم غذايي سالمي استفاده کنيد.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، فقط خانمها
برچسبها: قدردان باشيد , تغير دكور , لباس جذاب , معطر بودن بدن
براي اكثر زنان واداشتن شـوهـرشـان بـراي ايـنكه احـساسات دروني خود را با آنها در ميـان بـگـذارنـد، كـار مشكلي بنظر ميرسد....
نميدونم به چي فكر ميكنه چون اون هيچوقت درمورد احساسش با من حرف نميزنه...
ايـن جـمـله بـه گـوشتان آشنا است؟ براي اكثر زنان واداشتن شـوهـرشـان بـراي ايـنكه احـساسات دروني خود را با آنها در ميـان بـگـذارنـد، كـار مشكلي بنظر ميرسد. در اين شرايط زن احساس ميكند كه ناموفق بوده و براي مرد سوء تعبير پـيــش ميآيد. اما در اين ميان موضوعي وجود دارد كه اغلب زن هـا از آن بـي طـلاع هستند. مردها ميخواهند صحبت كنـنـد. تحـت شـرايـط منـاسـب، آنـهـا سرتاسر شب به صحبت ميپردازند. اكثر مردان نياز دارند كه با همسرشان درد دل نموده و كمي سبك شوند. اما رمز و راز واداشتن همسرتان براي بيان احساساتش چـيسـت؟
راز شماره 1
مردان حقيقي از عدم پذيرش وحشت دارند !!!! واقعا!
اين درست است. اغـلب مـردها احساس ميكنند كه زنها در مورد آنها بسيار منتقدانه رفتار مينمايند، و نگران اين هستند كه نكند بعد از بيـان آنچـه كـه در ذهنشان ميگذرد توسط همسرشان مورد استهزاء قرار گرفته و به عـلت عـدم پذيش او تحقير شوند. براي زنها مهم اسـت بدانند كـه نفس و شخصيت يك مرد شكننده تر از نفس و شخصيت آنها بوده و آسانتر مورد تهديد قرار ميگيرد. اين موضوع بخصوص زمانيـكه يك مرد در رابطه اي نـزديـك و صمـيـمانه بـا هـمسرش قـرار گرفته است بيشتر نمود پيدا ميكند: او مشتاق تصديق و عكس العملهاي مثبت همسرش بوده و دوست داردبداند كه موجب خشنودي او شده است.بنابراين اگر مردي احساس نمايد كه شما تصميم داريد در موردش قضاوت كنيد، و يا بدليل گفتـه هـايش به گونه اي متفاوت به او نگاه كنيد، مطمئن باشيد كه وي صحبت نخواهد كرد.
داوري كردن در مورد شريك زندگي به معناي اجازه دادن به او بـراي بيان ذهنياتش نبوده و شما را مشتاق براي شنيدن حرفهاي او نشان نخواهد داد.منـظور اين نيست كه شما نظر و ايده اي نداشته باشيد و يا نتـوانيد آن را در فرصـتي بيان كنيد. يك مرد جهت بازگو نمودن درونش لازم است احساس كند بدليل آنچه كـه هست مورد پذيرش حقيقي قرار گرفته، نه به دليـل آنـچه كه ممكن است شما دوست داريد باشد. صبر و بردباري نماييد. اگـر عـجـولانـه تـوسط پيشنهاد دادن نقطه نـظرات خـود با گفتن جملاتي از قبيل \"خوب، اشتباه ميكني، من قبول ندارم\" يا \"از كجا اين فكر مسخره بـه ذهنـت رسيــده\"، در برابر عقايد او عكس العمل نشـان دهيـد، هـر مـردي از سـخـن گفـتن بـاز خواهد ايستاد. آنها نگران آن هستند كه مبادا حرفي بسيار خصوصي از دهانشان خارج شـود كـه مطابق با تصور ذهني شما از آنها نبوده و يا تصويري كه بروز از خودشان در ذهن شما ايـجاد كرده اند را مخدوش كند.
يـك مرد داراي ايده هاي متفاوت بسياري در موضوعات مختلف زندگيش اسـت -- حتـي در طـول يـك هفـتـه و يـا يـك روز ميتواند بسيار متفاوت عمل نمايد. به او اجـازه دهـيـد جنبه هاي مختلف خود را بشما نشان دهد.اگر بتوانيد از انتظارات خود صرفه نظر نموده و حقيقتا سعي در شناخت هويت و ماهيت او نماييد،وي فورا اين موضوع را حس كرده، احساس راحتي زيادي نموده و از صحبت كردن با شما لذت خواهد برد.
راز شماره 2
شما نيز درون خود را آشكار كنيد
بين زوجين بيان احساسات دروني بايد به صـورت متقـابـل انـجام بگيرد. هر فردي داراي مشكلات، دغدغه ها و مسائل پنهاني در صندقچه قلبش ميبــاشد. بسياري از مردان تصور ميكنند \" اگر اين مسـائـل را به او بگويم، تركم خواهد كرد.\" شما مجبوريد نشان دهيـد كـه جـريان ايـن نيست. به اين منظور براي او از خود چيزي را فاش كنيد كه نشان دهد به همان اندازه اي كه او به شما اعتماد دارد، شما نيز به او اعتماد داريد.
هنگاميكه او شروع بـه بـيان احساسات دورني خود ميكند، به آنچه كه ميگويد گوش فرا داده، قدميبه جلو بـرداشته و در عـوض پيشنهادي مثبـت ارائـه دهيـد. بعد از اينكه وي مسئله اي خصوصي را ابراز نمود، چيزي شبيه اين بگويد \"خوب، اينكه چيز بدي نيست من بدتر از اينها بودم.\" يا \"من واقعا آن چيزي كه اتفاق افتاده را تحسين ميكنـم.\" و آن چيزي از داستان را كه واقعا ميپسنديد انتخاب كنيد. ( از مسائل ساختگي دوري كنيد چون موضـوع لوس شده و تبديل بـه دست انداختن خواهد شد. مردم هميشه ميتوانند متوجه شوند كه كسي آنها را دسـت انـداخـته و اين موضوع هيچ گاه ثمر بخش نخواهد بود.) به او اجازه دهيد بداند كه شما جانبدار او هستيد و با تجربياتش تنها نخواهد ماند.
در حاليكه عملا نشان ميدهيد، مطمئن شويد كه از او طرفداري ميكنيد. بسياري از زنها فقط به اين دليل به داستانهاي شوهرشان گوش ميدهند كه به او بگويند كه چقـدر در مورد آن در اشتباه بوده است. آنها طرفداري شخص ديگري را ميكنند. با ايـن حـال مـهـم است كه موضوع را از اين نقطه نظر بنـگريد: اكنـون زمـان درس دادن بـه او نـيست، بلكه زمـان \"ايـجاد دوستي و مودت\" است. وقتي دو نفر پيمان دوستي ميبندند، بـه تـبـادل متقابل تجربيات خود پرداخته، و به همين دليل احساس نزديكي و آسودگي ميكنــند. اين جـا شـما در حال ايجاد سازگاري و تفاهم ميباشيـد، احساسي كه هر دوي شما سياره اي يكسان را اشغال نموده و در دنيايي متشابه زندگي ميكند.
اينكه چه تعدادي از مردان احساس تنهايي شديد مينمايند، شگفت انگيز است. نه تنها بـه آنهـا آمـوزش داده شـده اسـت كـه هـميشه سـاكـت بـاشـنـد، ايـن تـصور غلط نيز در ذهـنشان پـرورانده شـده كه صحـبـت نـمودن در مورد احساسات دروني عملي به دور از شان و منزلت مردان بشمار ميرود.عـكس العملهاي مثبت و صادقانه شما بسيار ضروري است. اگر بـه ايـن نـحو رفـتـار نـماييد، شـوهر شما احساس خواهد كرد كه كسي وجود دارد كه او را درك كند، و آنگاه حتي بيشتر و بيشتر از ذهنياتش برايتان خواهد گفت.
راز شماره 3
گذشته را فراموش كنيد
آيـا تـا بـه حـال بـا شـوهـر خـود \"گـفـتـگويي\" داشـتـه ايـد كه به بگو مگوهاي مـربـوط بـه نارضايتيهاي گذشته،اشتباهاتي كه انجام داده،اذيت و آزارهايي كه بشما روا داشته، و آنچه كه اكنون مديون شما است، منتهي شده باشـد؟ چنـيـن مـوضوعي تقريبا در هر رابـطـه اي اتــفاق ميافتند اما واقعيت باقي ميمـاند؛ مـردها وقـتـي آمـدنـش را حـس ميكنند، آشفته حال شده و عقب مينشينند.
وقتي مردي از اين وحشت دارد كه صحبتهايش در آينده تـحـريف و سـوء تـعبـير شده، به ديـگران گــفته شده و يا عليه خودش مورد استفاده قرار گيرد، بيان احسـاسـات بـرايـش غير ممكن ميشود. و تنها راه عبور از اين تله ارتباطي اين اسـت كـه بدانيد آنچه كه در گذشته اتفاق افتاده، و هــر آنچه كه او انجام داده و يا گفته، شما نيز درگـيـرش بوده ايد. روابط همگي مانند رقص هستند. هيچكس خوب مطلق و يا بد مطلق نيست. در واقـع، بجاي در نظر گرفتن يك فرد به عـنـوان شخصي بد يا خوب، بهتر است كه نقشهاي بازي شده در روابط و نحوه گرفتار شدنمان در نـقشهايـي كه قدرت رها ساختن خود را از آنها نداريم، مورد توجه قرار داده شوند.
بـراي مثـال بـرخـي از زنـها عـاشق بازي نمودن با قرباني عشق خود هستند. آنها براي اعتبار بخشيدن و توجيه كردن احساسـات خودشان و نيز احساس قدرتـمندي در بـرابـر شريك زندگي خود، اشتباهات و خطاهاي گذشته او را بهانه ميــكنند. در حقيقت ممكن است با اين روش مدتي او را براي خود نگه دارند ولي آنچه كه مشخص است اين رابطه متزلزل بوده و در آستانه شكست قرار دارد.
اگر ميخواهيد اين وضعيت تاسف بار زندگي زناشويي را تغيـيـر داده و يـا از آن پيشگيري كرده و به شوهرتان كمك نماييد تا راحت با شـما حـرف بـزند، اين راه را امتحان كنيد: به سهم خود در شرايطي كه پيش آمده مسئوليتي را بعهده بگيريد و ببينيد كه به چه نحو در مورد اتفاقي كه روي داده مـمكن است دخيل بوده باشيد. البته اين موضوع به معناي مقصر دانستن خود نيست. به شرايـط با ديدي باز بـنـگريد. به روي تمام مسـائلي كه او \"درست،\" و نه \"غلط\" انـجـام داده، تمركـز كـنـيـد. اگـر نــياز به راهنمايي بيشتر داشتيد، ليستي از آنچه كه در رابطه تان عايد شما شده است، و آنـچـه كه شما در عوض نصيب شـوهـرتـان نـموده ايد، تـهيه كنيـد. بـه زمان هـايي كـه شما نيز مرتكب كوتاهي و قصور شده ايد، و به راه هايي كـه هـر دوي شـما تـوسـط آن رشد يافته و تغيير كرده ايد، توجه نماييد.
توانايي بخشش ديگران ممكن است فقط بـسادگي دانستن اين باشد كه آنچه در مورد او يكسال پيش حقيقت داشته ( و نيز در مورد خـود شما ) شايد اكنون حقيقت نداشته باشد. در زمان حال متمركز باشيد. يك ارتباط ماندگار و راستين مستلزم داشتن قابليت ماندن در زمان حال و فراموش كردن گذشته ميباشد
راز شماره 4
شنونده اي استوار و ايمن باشيد
آيـا داشتن روابط صادقانه امكان پذير است؟ فرض بر اين است كه همه افراد بـراي صـادق بودن تلاش ميكنـنـد. حـقيـقت اين است كه تعداد اندكي چنين هستند. و دليل عمده عدم صداقت اين است كه عواقب و نتايج آن خوب و قابل توجه ميبـاشد. اغـلـب مردان احساس ميكنند كه زنهـا ميخواهد و نياز دارند كه دروغ بشنوند چون قادر به پذيرش صادقانه حقيقت نيستند. برخي از مردها تصور ميكنند كه از بيان حقايق زندگي خود به هـمسرشان وحشت دارند چـرا كـه باعث آشفتگي و اضطراب وي خواهد شـد. در واقـع، بسياري از زنان براي كنترل شوهر -- و رابطه -- خود از احساساتشان استفاده ميكنند. آنها پاسخهاي بخصوصي را از شوهر خود طلب ميكـنند و در صورتي كه آن پاسخها را دريافت ندارند، احساس پريشاني خواهندنمود.سپس وقتي شوهرشان دهان نگشوده و صحبتي نميكند، متعجب ميگردند.
متاسفانه، بسياري از زنان تصوراتي قدرتمند از چگونگي احسـاس و تـفكر يك مرد را نيز در سـر ميپرورانند كه اين نـوع خـيـال پـردازي بـاعث ويراني حقيقت شده، و بـنـابـراين اين گـونه بـه مردان اجازه ميدهند كه از طريق طرز برخوردهاي مختلف متوجه شوند كـه نيازي به بيان حقيقت نداشته و آنها نيز تمايلي به دانستن حقيقت ندارند.واضح است؟ اكثر زنها در اين مـورد مقصرند، امـا اشـتياق بـراي گوش دادن به آنچه كه او مجبور است بگوييد سرآغاز يك رابطه كامل حقيقي محسوب ميگردد. اين باعث ميشود تا يك مرد احـساس كند شريكي ثابت قدم دارد كه در پستي بلندي هاي زندگي همراه او خـواهـد بود.
اگر براي خروج از ايـن تصورات غير واقعي آمادگي داريد، زمان آن رسيده كه سه چيز را از خـود سـؤال كنـيد. چه ميزان از حقيقت را ميتوانيد تحمل كنيد؟چقدر واقعا نياز داريـد؟ آيا از شوهر خود ميخواهـيـد كـه تـصـويري خيالي بـراي شما باشيد، و آيـا مشتاقيد به او اجـازه دهيـد حقيقي گردد؟ اينها سؤالاتي بزرگ هستند. شايد نتوانيد همين حالا تمام واقعيت را به يك باره دريابيد، اما قطـعـا ميتوانيد عـضلات بردباري خود را پرورش داده و در مسيري مستقيم حركت نماييد.
به طرز عجيبي، همه تصور ميكنيم كه تخـيـلات بـاعـث ايـجاد احساسي شگرف در ما ميگـردد، اما در واقع، هر قدر بتوانيم حقايق بيشتري را دريابيم، نيرومندتر رشد خواهيم كـرد. تـوانـايي پـذيرش حقيقت از ديگران همچنان كه متوجه ميشويم امنيت واقعي نه از تصديق ديگران بلكه از صادق بودن با خود نشات ميگيريد، افزايش مييابد.
راز شماره 5
با خودتان صادق باشيد -- آگاه باشيد
اين پرسشي قديميولي خـوب است: اگر با خودمان صادق نباشيم چگونه ميتوانيم با ديگران صداقت داشته باشيم؟بهترين روش كمك بـهر مـرد براي بيان راحت احساساتش اين است كه ابتدا خود شما راحـت بـوده، طبـيعي رفـتـار نـمـوده صادق بوده و جو گرم و قابل پذيرشي ايجاد كنيد. كساني كـه در زنـدگـي بـا آنـهـا مـواجـه ميشويم انـعــكاس بـخشهاي مختلف خودمان هستند و ما افرادي را جذب ميكنيم كه هركدام بنـحوي ما را در عشق ورزيدن به بخش ديگري از خودمان ياري ميكنند.
به همين دليل است كه عناوين مطرح شده در اين مقاله را نه تنها در مورد مردان، بلكه بايد در رابطه با خـودمـان هـم بكـار بـبـنديم. بــراي مثال آيا شما قادريد از قضاوت درمورد خودتان بگذريد؟ آيـا نارضـايـتي حـاصـل از اشتـبـاهاتي كـه در گذشته مرتكب شده ايد را پايان ميدهيد؟ و آيا هميشه در انجام اشتباهاتي كه مرتكب شده ايد پافشاري ميكنيد؟ وقتي با خود به اين طريق رفتار مينـمايـيـد، طبـعـتا با شريك زندگي خود نيز به همين مـنوال رفــتار خواهيد كرد. اگر شما در جواني هميشه مورد بد رفتاري قرار گرفته و يـا در برخي از مسائل احساس كمـبود نـمـوده بـاشيد، احـتمـال دارد هميـن رويـه را در مــورد شوهرتان در پيش بگيريد.
آگاهي در اينجا نقش تعيين كننده اي دارد. اگر ميخواهيد فضاي پوياتر و باز تري را بين خود و شوهرتان ايجاد كنيد، فهرست دقيقي از نـحوه رفـتار و مراعات خود با خود و نحوه برخورد نـزديكانتان در گذشته با خود را تهيـه كنـيد. اگر صدمه ديده ايد، اين فرصتي براي شما خواهد بود كه تصميم بگيريد ديگر زندگي خود را بر اسـاس معـيـارهـاي گذشته بنا نكنيد. آنرا تغيير دهيد. تصميم بگيريد در بـرابـر خـود و كـسي كـه با او هستيد، مهربان و پذيرا باشيد.
گاهي اوقات ما در برابر فرد ديگري تسليم ميشويم به اين انتظار كـه او نـيـز همين كار را انجام دهد. وقتي آن محقق نميشود، خشميپنهاني شروع به پيدايش ميكند. چنـيـن حالتي باعث بروز رفتارهاي متـنـاقـص و عـدم صـداقـت با خود و ديگران خواهد شد. براي رسيـدن بـه عدالت واقعي بايد بدانيد كه به همان اندازه اي كه ميبـخشيد، بـه هـمـان انـدازه هم بدست ميآوريد. وقتي به فردي احترام و توجهي مطلق را روا ميداريـد، آن احترام و توجه را به خود نيز مبذول مينماييد. شما بهترين روش را در پيش گرفته ايد و اثرات و نتايج سودمنـد آن ديـر يـا زود نـمايـان خواهند شد. زمانيكه با ديگران طوري رفتار ميكنيد كـه مـورد احـترامتان است، درحقيقت حسي از ارزش و اعتبار را ايجاد مينماييد.
با خودتان صادق باشيد و متوجه خواهيد شد كه اين عمل مسري است. شريك زندگـي شما به همين منوال رفتارش را پيش خواهد گرفت. او بصورتي راحت و طبيعي صحبــت كرده و احساست واقعيش را ابراز خواهد نمود.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، فقط خانمها
برچسبها: بيان احساس , عدم پذيرش , آشكار كردن درون , فراموش گذشته ها
در اين قسمت از برخي خصوصياتي که ميتواند يک خانم را همواره علاقمند به شوهرش نگه دارد نيز چيزهايي بدانيم. شايد خانم ظاهراً از تعدادي از رفتارهاي بخصوص آقا رضايت نداشته باشد
خيلي سخت است که بتوان بر طبق خصوصيات اخلاقي که جنس مخالف آنها را ميپسندد رفتار کرد. معمولاً هنگاميکه زمان قرارهاي ملاقات فرا ميرسد، خانم ها از هر نظر به خودشان ميرسند، اما در مقابل آقايون همان چهره خسته و عرق کرده باشگاه را ترجيح ميدهند. نکته مهمي که آقايون نبايد هيچ گاه از نظر خود دور کنند اين است که خانم ها هميشه آنطور که وانمود ميکنند، نيستند و هيچ گاه حقيقت چيزهايي را که دوست دارند در همسر خود ببينند را به زبان نمي آورند. شايد برخي از خانم ها نسبت به بعضي از خصوصيات اخلاقي همسرشان دل خوشي نداشته باشند و هميشه از او ايراد بگيرند و به او غر بزنند؛ اما بد نيست که در اين قسمت از برخي خصوصياتي که ميتواند يک خانم را همواره علاقمند به شوهرش نگه دارد نيز چيزهايي بدانيم. شايد خانم ظاهراً از تعدادي از رفتارهاي بخصوص آقا رضايت نداشته باشد، اما واقعيت اين است که او در باطن خود، از زور خوشحالي در حال انفجار ميباشد. تعجب آور است؟!
اين مقاله را بخوانيد تا ببينيد کداميک از رفتارهاي "مردانه" تان حس علاقه همسرتان را بر ميانگيزد و براي تغيير آنها مجددا فکر کنيد.
1- مرد مردها
هر چند خانم ها ادعا ميکنند که از مردهاي مرتب و تميز و شيک پوش خوششان ميآيد، اما گاهي اوقات اگر با لباسهاي ورزشي کج و کوله جلوي آنها ظاهر شويد، غذا را بدون رعايت آداب ويژه بخوريد، و در کوچه فوتبال بازي کنيد، شايد به نظر خانم ها خيلي جذاب تر هم جلوه کنيد. او بدش نمي آيد که هر چند وقت يکبار براي نجاتش تلاش کنيد، و يا اگر از عهده تعمير برخي وسايل برميآييد اين کار را انجام دهيد، و يا حتي با دوستان خود گپ بزنيد.
يک خانم با يک آقا قرار نميگذارد تا بر سر اين موضوع که کدامشان کفشها و يا موهاي شيک تري دارند با او به رقابت بپردازد؛ بلکه اين تفاوت هاي موجود ميان شما دو نفر است که منجر به اتصال هر چه بيشتر شما به هم ميشود. البته نبايد فراموش کنيد که زمانيکه براي مشاهده تئاتر و يا صرف شام به بيرون ميرويد، او از شما انتظار دارد که لباسهاي مناسب و آراسته اي به تن کنيد، اما در عين حال بايد در نظر داشته باشيد که در بقيه ساعات بيشتر از حس مردانگي شما لذت ميبرد - هر چند اين امکان وجود دارد که هرگز به اين موضوع اعتراف نکند- هميشه لازم نيست شيک ترين لباس ها را به تن کنيد و درهاي مختلف را پيش از او برايش باز کنيد، فقط کافي است که آروغهاي بعد از نوشيدني را در زمان مناسب و هنگاميکه با دوستانتان هستيد بزنيد.
2- نه گفتن
شما بايد تصميماتي که به ذهنتان را ميرسد را انجام دهيد و بر طبق آنچه عقلتان به شما دستور ميدهد، عمل کنيد؛ حتي اگر اين کار سبب عصباني شدن خانم شود. آقايون تصور ميکنند که دخترخانم ها به دنبال نامزدهايي ميگردند که او را بتوانند روي يک انگشت خود بچرخانند و هر چه که ميگويند انجام دهد. اگر بخواهيد هميشه مطابق آنچه به شما ديکته ميشود، عمل کنيد، ديري نخواهد گذشت که رابطه تان کسل کننده و ملال آور ميشود. خانم ها به دنبال مردي هستند که چيزي براي ارائه کردن در دست داشته باشد و بتواند عقايد و ملاحظات شخصي خود را در بحث ها وارد کند. آنها به دنبال مردي هستند که شخصيت منحصر بفردي داشته باشد. اگر تمام زندگي يک مرد را تنها "همسرش" تشکيل دهد، آنگاه ديگر چيزهاي زيادي براي گفتن ندارد و برايش سورپرايزهاي زيادي باقي نمي ماند که بتواند در مواقع ضروري آنها را رو کند.
حتي اگر همسر شما از آن دست خانم هايي باشد که دوست دارند قدرت و کنترل خانواده را بدست بگيرند، باز هم بدش نمي آيد که گه گاه با شما قدرت آزمايي و جدلي برابر داشته باشد. بنابراين اگر تا به حال تصور ميکرديد که بايد کنترل تمام امور را به دست او بسپاريد، بهتر است از اين به بعد دست از اين كار برداريد؛ به منظور حفظ رابطه و نگه داشتن او حتماً نبايد خودتان را به يک خدمتكار خانگي دست آموز تبديل کنيد.
3- مستقل بودن
شايد هميشه خانم ها به اين دليل که همسرشان ادعا ميکنند سرشان بيش از اندازه شلوغ است، به آنها توجه کافي مبذول نميدارند، وقت زيادي را در محل کار خود سپري ميکنند و يا با دوست هاي خود خوش گذراني ميکنند، ناراحت ميشوند. بايد توجه داشت باشيد که اگر ميخواهيد همسرتان در کنارتان باقي بماند، بايد مانند يک پرنسس با او رفتار کنيد؛ اما از طرف ديگر، همواره در نظر داشته باشيد که اگر سرگرمي، تفريح و کارهاي ديگري براي انجام دادن نداشته باشيد، ممکن است خانم احساس کند که در حال خفه شدن در رابطه است. همان اندازه که شما در رابطه نياز به فضا داريد، خانم ها نيز از آزادي خود لذت ميبرند و شديداً به آن محتاج هستند. يک مرد مستقل و متکي به نفس در نظر خانم ها از جذابيت بيشتري برخوردار ميباشد. يک مرد محتاج و بدون آرزوهاي بزرگ، براي بيشتر خانمها هيچ گونه جذابيتي ندارد. بنابراين شما مجاز هستيد که با دوستان مختلف خود قرار ملاقات بگذاريد و شغل و سرگرمي مخصوص به خودتان را داشته باشيد.
4- حسود بودن
حسادت يکي از احساسات قوي به شمار ميرود. هر چند انسان ها نميتوانند ميزان دقيق حسادت خود را کنترل نمايند، اما مقدار کمي حسد، آن هم به طور گاه گاه و اتفاقي، به راحتي ميتواند حس جاذبه شما را در نظر او افزايش دهد. اگر شما نسبت به مردهايي که با اوصحبت ميکنند، هيچ گونه عکس العملي از خود نشان ندهيد، او تصور ميکند که به هيچ وجه برايش ارزش قائل نيستيد، به همين دليل به دنبال کسي ميرود که اين خلا را برايش پر کند. اگر او در مورد يک همکار مذکر خيلي صميمي و يا مربي اش بازخواست نماييد، شايد در ظاهر به شما غر بزند، اما در باطن لبخندي بر لب هايش نقش خواهد بست. توجه: زمانيکه نوبت به حسادت ميرسد، مقدار کمي از آن ميتواند مثمر ثمر واقع شود، پس در خرج کردن آن به شدت صرفه جويي کنيد. از قدرت فوق العاده آن با خبر شويد: او ميتواند عاشق مردي شود که نسبت به دارايي هاي شخصي او حساس بوده و از آنها محافظت کند.
5- آسيب پذيري گاه به گاه
هر انساني دوست دارد که احساس کند ديگران به وجود او نيازمند هستند و از آنجايي که کمتر اتفاق ميافتد يک خانم بتواند از شوهر خود محافظت کند، بد نيست که به او اجازه دهيد اين کار را از طريق روش هاي ديگر به شما اثبات کند. براي مثال بد نيست که به او اجازه دهيد تا به شما گوشزذ کند نياز به جوراب هاي بيشتري داريد، يا اينکه هميشه يادتان ميرود رخت ها را به خشک شويي ببريد، و براي بستن کروات خود به کمک او احتياج داريد.
شايد احمقانه به نظر برسد اما گاهي اوقات همين موارد ساده و پيش پا افتاده سبب ميشود که او احساس بهتري نسبت به خودش پيدا کند و بيش از پيش جذب شما شود. البته اين امر بدان معنا نيست که سعي کنيد از او براي خود يک مادر بسازيد - هر چند او از اين کار بدش نمي آيد - اما اين امر شايد جزء آخرين چيزهايي باشد که او انتظارش را از شما دارد؛ فقط زمانيکه نياز به کمک داشتيد و احساس ميکرديد که او ميتواند به شما کمک کند، از او درخواست همکاري کنيد. با اين کار بدون شک به او احساس قدرت، سودمند واقع شدن، و مهم بودن دست خواهد داد. اغلب مردها تصور ميکنند که براي کشاندن خانم ها به سمت خود بايد از خودشان يک قهرمان دست نيافتني بسازند، اما اين امر صحت ندارد. مقداري نيازمندي و کمک خواستن سبب ميشود که شما در نظر او تا حدي آسيب پذير جلوه کنيد، و در چنين موقعيتي تمام خانم ها حاضر ايستاده اند تا به داخل رابطه شما آمده و به شما کمک کنند.
6- پنهان کردن احساسات
شايد او هميشه اعتراض ميکند که چرا نبايد بداند که شما در حال فکر کردن به چه موضوعي هستيد. شايد دوست داشته باشد بداند که در طول روز و در محل کار براي ما چه اتفاقاتي رخ داده، شايد هميشه از شما بخواهد تا در مورد همه چيز با او صحبت کنيد، و به اصطلاح سفره دلتان را براي او باز کنيد تا بتواند به عميق ترين نقطه از احساساتتان دسترسي پيدا کند. شما ميدانيد که خانم ها با دوست هاي دختر در مورد جزييات تمام مسائل به خصوص در مورد نگراني هاي خود، صحبت ميکنند. به همين دليل اگر بخواهيد تمام احساست خود را در مقابل او بازگو کنيد، خيلي راحت ميتواند به شما نمره دهد.
در برخي مواقع اگر کمي از او دوري کنيد و خود را کمي اسرار آميز جلوه دهيد، او علاقه بيشتري به شما پيدا خواهد کرد. نکته جالب اينجاست که خودش به شخصه براي پيدا کردن حقيقت تلاش ميکند. خانم ها لذت ميبرند تا بدون اينکه شما به آنها چيزي بگوييد، خودشان بتوانند از اسرار شما سر در بياورند. شايد آنقدرها هم که شما تصور ميکنيد از اين کار متنفر نباشد.
7- سرتاپاي او را وارسي کنيد
خانم ها به اندازه آقايون دوست دارند که ديگران آنها را به خاطر توانايي هاي ذهني و عملي شان تحسين کنند، و زمانيکه کاري را درست انجام دادند مورد تشويق قرار بگيرند؛ آنها در چنين حالتي انتظار ترفيع رتبه و تشويقي نيز دارند. اگر يک خانم با حالت جذابي صحبت ميكند دلش ميخواهد مورد توجه قرار بگيرد. البته اين امر به شرايط و کسانيکه به او توجه ميکنند هم بستگي دارد.
اما زمانيکه نوبت به مردي ميرسد که خانم دوستش ميدارد، با کمال ميل به او اجازه ميدهد که کليه متعلقاتش را چک کند. خانم ها هم مانند آقايون از تعريف و تمجيد لذت ميبرند. اگر به او توجه کنيد او واقعا خوشحال ميشود و اين خوشحالي شما را به هر کجا که بخواهيد خواهد رساند.
8-هميشه بهترين رفتارهايتان را رو نکنيد
هر چند خانم ها در بيشتر موارد، زماني که غر زدن هايشان را شروع ميکنند کاملاً جدي هستند، (به ويژه زمانيکه آشغال غذاهاي خود را روي ميز بگذاريد و يا جوراب هايتان را برنداريد) اما بايد اين امر را هم در نظر داشته باشيد که اگر بخواهيد هميشه با او موفقت کنيد و مطابق خواسته هايش رفتار کنيد، او دلش براي خود واقعي شما تنگ خواهد شد.
اين دست رفتارها به دو قسمت تقسيم ميشوند: آنهايي که خود واقعي شما را نمايان ميسازند و آن دسته اي که شما را به او نشان ميدهند. از آنجايي که ما کاملاً واقف هستيم که خانم ها نيازمند توجه هستند و همين توجه باعث جذب خانمها به آقايون ميشود، اين احتمال وجود دارد که برخي رفتارهاي منحصر بفرد شما باعث شود تا گل لبخند را بر روي لب هاي او بنشاند و در وجود او جذابيت بيشتري نسبت به شما ايجاد نمايد. بنابراين هيچ گاه نبايد به ظاهر صحبت هاي او توجه کنيد؛ در بيشتر مواقع او شما را فقط به خاطر وجود خودتان دوست ميدارد.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، فقط خانمها
برچسبها: مرد مردها , نه گفتن , مستقل بودن , حسود بودن
آن هنگام که حضرت حق، روح اشرف مخلوقات را در کالبد این آفریدهی شگرف میدمید، به هر نیمه موهبتهایی بخشید و هر کدام را نسبت به دیگری نیازمند نمود. فرشتگان درگاه الهی مأمور شدند به اینکه خاک خلقت زن را بیشتر غربال کنند تا نرمی وجود او بیشتر شود. اما برای مرد اینچنین نبود، چون مرد باید با زبری روزگار روبرو میشد و اندکی ضمختی در وجودش لازم بود.
آنچه که از موهبت حیا و عفت و حجب در کاسهی دل زن ریخته شد بیش از مرد بود. به درون رگ مرد نیز رشک و تعصب و غیرت تزریق شد. محبت، عشق، دلدادگی، وفاداری، زیبادوستی و پاکدامنی نیز بین هر دو نیمه وجود بشر به یکسان تقسیم شد.
زن در کلاس صبر و ناز و انتظار شاگرد اول شد و مرد در کلاس تمنّا و نیاز و تلاش برای وصال. زن آموخت که چگونه دل برباید و مرد آموخت که چگونه دل به دست آرد. بشر موجود شریفی بود. رشد و تربیت این شرافت به زن سپرده شد و صیانت و حمایت از آن به مرد. انسان معصوم بود. عصمت در درون زن رشد یافت و مرد نگهبان خدا برای حفظ این معصومیت گماشته شد.
پس از خلق بشر، هر آنچه که رحمان آفرید از جنس محبت بود. از جنس عشق، از جنس زیبایی. آدمی آموخت که نیم خود را با این محبت و مهر میتواند به نیم دیگر پیوند زند. بشر فهمید که کمال از جنس مهربانی است و کامل بودن جز با عشق حاصل نمیشود.
اما مرد عصیانگر بود و سرکش. نگاه به هر سو داشت و میل به کشف و ادارک. پس حجاب چشم بر او واجب شد تا نگاهش فقط به سوی محبوب خود باشد. زن نیز چون لطیف بود و زیبا، میل به خودآرایی و نمایانگری داشت. پس حجاب تن بر او واجب شد تا گرفتار تبرج نشود. این شد که خداوند اول بار حجاب چشم را به سوی مرد نازل کرد و سپس حجاب تن را برای زن آفرید.
حجاب نیز آفرینشی از جنس محبت بود، چون با حجاب تمنای مرد از زن بیش از پیش شد. مرد خواهان آن چیزی بود که سهلالوصول نباشد و پوشیدگی زن را دوست میداشت. برای مرد آن چیزی ارزشمند بود که با تلاش و کوشش به دست آید.
با حجاب، متانت زن نیز بیش از پیش شد. چون زن خواهان خواهش مرد بود و حجاب باعث میشد که زن خواستگار پیدا کند و خواستنی شود. زن دانست که رمز برتری جسم ظریف او بر درشتی هیبت مرد، نگاه متین است و اخم ابرو و کلام با صلابت. مرد نیز پی برد که راه ورود به قلب صاحب این متانت و سرسنگینی و صلابت، کرنش است و محبت و خواهش.
زن آموخت که باید به راحتی دستیافتنی نباشد، همچون مروارید درون صدف؛ و مرد فهمید که برای وصال به گوهر وجود محبوب، دستدرازی بیفایده است و اجازه و مراعات و طلب لازم است. زن فهمید که سر سرکش مرد را با حجاب میتوان به سوی خود گرداند و مرد فهمید که حجاب نشانه علقه و مهر و وفای زن به اوست. حجاب اینگونه رمز شکلگیری محبت بین زن و مرد شد.
با حجاب، زن فهمید که جایگاه او در نظام هستی، مطلوب و محبوب و معشوق است و مرد فهمید که آفرینش برای او حکم طالب و مایل و عاشق رقم زده است. اینگونه بود که در جنتالمأوی زن ارزشمند شد و مرد قدردان. اینگونه بود که در بهشت عدن، زن لایق مادر شدن گشت و امالبشر نامگرفت و مرد سعادت حامیبودن، پشتوانه بودن و تکیهگاه بودن پیدا کرد تا از مادرانگیهای زن مراقبت نماید.
حجاب بود که مرد را از تعهد زن به زندگی آگاه نمود، زن را از وفاداری مرد به عهد خود مطمئن ساخت و پیوند زن و مرد را محکم کرد.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، فقط خانمها
برچسبها: حجاب , جذابيت , محبوبيت , حجاب زن
مردانمانند زنان آنقدر با ظرافت دروغ نميگويند كهدروغشان براي هميشه پنهان بماند. زنان نيز بهخاطر دروغ گفته شده از سوي همسرشان دلخورميشوند.
بعضي از مردها معتقدند كه نبايد به همسرشانحقيقت را ابراز كنند و تصور ميكنند بادروغگويي ميتوانند همسر خود را قانع كرده وبه قول معروف گول بزنند. اما در اكثر موارد اينمسئله به نتيجه نامطلوب نميرسد و سبباختلافات شديد خانوادگي ميشود. زيرا مردانمانند زنان آنقدر با ظرافت دروغ نميگويند كهدروغشان براي هميشه پنهان بماند. زنان نيز بهخاطر دروغ گفته شده از سوي همسرشان دلخورميشوند. در اين مقاله به دلايل عمده دروغمردان به همسرانشان خواهيم پرداخت. ازطرفيزنان به دليل احساسات لطيفشان زودرنجتر ازمردان هستند آنان با تلنگري كوچك روحيهشانبه هم ريخته ميشود و حالت افسردگي واضطراب در چهرهشان به خوبي مشاهده خواهدشد.لذا مردان براي گفتن بياناتشان بايد دقتبيشتري داشته باشند.
به دروغهاي مردان كه بههمسرانشان ميگويند توجه كنيد:
1. بسياري از مردان از اين كه احساسميكنند زنان تحمل شيندن دروغ را ندارند، بهسادگي دروغ ميگويند. شايد دروغگويي آنهافقط به خاطر ناراحت نكردن همسرشان باشد. امااين را بدانند كه هر چقدر هم كه همسرانشان ازبيان حقيقت نگران و مشوش ميشود اما بهتر ازگفتن دروغ ميباشد. زيرا روزي حقيقت در نزدزن فاش شده و آن زمان است كه دنيا در برابرچشمان زن و شوهر سياه خواهد شد و كار بهجاهاي باريك خواهد كشيد. پس اجازه ندهيدچنين شود.
و اما يك توصيه به زنان; در صورتي كه احساسكرديد همسرتان به دليل مصلحت زندگياش بهشما دروغ گفته و اين دروغ تاثير چنداني دروضعيت زندگي زناشويي و عشق و محبت ميانتانندارد. پس بهتر است به روي خود نياوريد و ازكنار آن بگذريد. مطمئن باشيد همسرتان خواهدفهميد و شرمنده شما خواهد شد.
2. تعريف و تمجيد را به پاي دروغ نزنيد.بعضي از مردان تصور ميكنند اگر از همسرشانتعريف كنند دچار دروغگويي شدهاند. اگر اينمسئله را دروغگويي فرض ميكنيد، بهتر است بهاين دروغگويي ادامه دهيد. زيرا همسر شما ازتشويق و تحسين شما خشنود شده و به زندگياميدوارتر خواهد شد و با نيرو و انرژي بيشتري بهزندگي ادامه ميدهد. براي مثال در برابرخانواده خودتان شروع به تعريف از همسرتانكنيد. كفشهايش را جلوي پاي او جفت كنيد.برايش ميوه پوست بكنيد. حتي اگر فكر ميكنيدهمه اين كارها را از روي تملق و دروغ انجامميدهيد با انجام چنين كاري نزد خانوادهتان،نتيجهاش را ببينيد، همسرتان پروانهواربه دور شماخواهد چرخيد، احترام دو صد چندان به شماخواهد گذاشت پس ارزشش را دارد كه دست بهچنين تملق و دروغي بزنيد.
3. بعضي از مردان سياست خوبي را اززندگيشان دارند. آنان بدون اينكه خود راخسته كارخانه كنند به نحويي با همسرشان برخورددارند و خود را درگير كمك به وي ميكنندكه اوواقعا احساس ميكند همسرش در كارهاي خانه اورا همراهي كرده است. البته بد نيست كه همسرتانرا كمك كنيد و دست ياري به او بدهيد. زندگييعني همكاري و همياري، وقتي مهماني به خانهشما ميآيد روي صندلي ننشينيد و به همسرتاندستور ندهيد. بلكه ظاهرا هم كه شده او را كمككنيد. حتي از لحاظ لفظي مثلا بگوييد كمكميخواهي. من در انجام هر كاري آماده هستم.ولو اين كه روي صندلي بنشينيد و با دوستانتانمشغول به حرف زدن شويد. هر چندوقت يكباراو را صدا بزنيد و از او سوال كنيد! بيايم كمكتكنم؟ اين نوع دروغگويي نيز ميتواند تاثير خوبيبر همسرتان بگذارد و در برابر مهمانها سربلندباشد.
4. بعضي از مردان در برابر غر زدن زنانشانمجبور به گفتن دروغهايي ميشوند كه در انجام وبرآورده ساختن آن ناتوان هستند. اين چنينزنان بايد گفت كه هيچ گاه همسر خود را تحتفشار نگذاريد و از او درخواستهاي ناشدنينخواهيد. مردي كه زير بار فشار سخنهايهمسرش باشد، دست به دروغ گويي ميزند و بههمسرش وعدههايي ميدهد كه خودش همميداند از عهده آن برنمي آيد اما به خاطر ساكتكردن همسرش و جلوگيري از كشمكش و جنگاعصاب مجبور به دروغ گويي ميشود. در اين جازن مقصر است. او سبب اين دروغ شده است. هرزني بايد شرايط همسرش را بداند و بيش از آن ازهمسرش توقع نداشته باشد.
غرور و شخصيت مرد نبايد زير پا لگدمال شود.يك زن بايد همسرش را آنقدر دوست داشتهباشد كه اگر زندگي كمي و كاستي به وجود آمدهمراه و در كنار همسرش با مشكلات دست و پنجهنرم كند. نه اين كه سبب لافزني و اغراقگويي ودروغگويي همسرش شود.
5. مردان براي اين كه در برابر همسر خود بهقول معروف كم نياورند، سعي ميكنند دروغبگويند. بعضي از زنان عادت دارند مزاياي مردانديگر را به رخ همسر خود بكشند. براي مثالميگويند شوهر دوستم مرد بسيار شجاعي است ويا اين كه بسيار دست و دلباز است و همه مال واموالش را در اختيار همسرش گذاشته است.مردان به اين مسئله حساسيت نشان ميدهندوآنان دوست ندارند همسرشان مرد ديگري را برتراز او ببيند شايد يك حس حسادت ناخودآگاهباشد كه زنان بايد به اين حس توجه كنند. گاهيمردان در برابر تمجيد همسرشان از مرد ديگردست به گفتن دروغهايي ميزنند. مثلا ميگويندامروز در خيابان با پسري جوان هيكلمندي دعواكردم و او را به شدت زدم. او چنين دروغي را بههمسرش ميگويد تا اظهار دارد كه او هم شجاعاست. زنان نبايد محيطي فراهم كنند كههمسرشانرا وادار به دروغهايي شاخدار كنند.هر فردي يك حالت و روحيه و شخصيت خاص بهخودش را دارد. شما نبايد شوهر خود را با مردديگري مقايسه كنيد. بلكه او را همانطور كه هستدوست داشته باشيد. همان طور كه مشاهدهميكنيد بعضي از دروغها بار منفي و گاهي هم بارمثبت دارد. البته يك زن و شوهر بايد حقيقت گراباشند و در هر شرايطي راستگويي را سرلوحهزندگي خود بدانند و حتي اگر در گذشته رخدادناگواري داشتهاند، همچون دوست واقعيت رابگويند. در زندگي زناشويي بيان حقيقت ولو اينكه منجر به دلخوري شود باارزش و مهم نيست.البته همانطور كه در مقاله فوق درج شده گاهيدروغ و تملق در زندگي سبب ايجاد اعتماد بهنفس در فرد مقابل ميشود و او را به زندگياميدوارتر و سرزندهتر ميكند. پس زن و شوهربايد در زندگي محتاطانه عمل كنند و در جهتايجاد يك زندگي مستحكمتر و پرمحتواتر سعي وتلاش خود را به كار گيرند.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، فقط خانمها
برچسبها: 5 دروغ عمده , دروغ , دوروئي , نيرنگ
اين موضوع حقيقت دارد كه امروزه بيش از هر زمان ديگر مردان عجلهاي براي متعهد گشتن به يك رابطه درازمدت از خود نشان نميدهند.
هنگامي كه از مردان در مورد علل اين مسأله پرسش ميشود، آنها معمولاً چندين دليل گوناگون را براي عدم آمادگيشان براي ازدواج مطرح ميسازند. اما در كل 4 عامل عمده وجود دارد كه تأثير بسزايي روي رفتار مردان امروزي براي تن ندادن به تعهد درازمدت ازدواج اعمال ميكنند:
1 - مردان با فشار اجتماعي كمتري براي متأهل شدن مواجه هستند. بنابراين يك عامل براي تن دادن به ازدواج در مردان عملاً حذف ميشود.
2 - مردان از پيامدهاي احتمالي عدم موفقيتآميز شدن رابطه وحشت دارند. رنجهاي عاطفي حاصل از جدايي ميتواند براي مردان ويرانگر و طاقتفرسا باشد. از طرفي آنها بيشتر نگران ريسك خسارات مالي كه احتمال دارد هنگام جدايي و طلاق متحمل آن گردند، نيز هستند.
3 - اين در سرشت و طبيعت مردان است كه هر چيزي را كه موجب تغيير عمده و جدي در زندگيشان ميشود را به تأخير اندازند. ازدواج تا حدودي آغاز مشكلات يك مرد است. خواه مردان امروزي به اين گفته اعتقاد داشته باشند و يا خير، مردان تمايلي به خروج از منطقه آسايش و فراغ خاطر خويش و گام نهادن به يك زندگي مملو از مسئوليت، سازش و از خودگذشتگي را ندارند.
4 - مردان هنگامي تن به ازدواج ميدهند كه مطمئن شوند بهترين گزينه ممكن را انتخاب كردهاند. تعداد معدودي از مردان همواره در اين انديشهاند كه: نكند سر و كله يك دختر بهتر در زندگي آنها پيدا شود. اما چگونه ميتوان مردان را پايبند يك رابطه درازمدت و تعهدآور ساخت؟
9 روش براي دستيابي به اين منظور و اين كه قلب يك مرد را فتح كنيد به قرار زير است:
1 - آگاهانه و معقولانه اطمينان يابيد كه مردي كه برگزيدهايد را دوست داشته و ميخواهيد باقي عمر را با وي سپري كنيد. بنابر اين تا زماني كه كاملاً متقاعد نشدهايد كه براي يكديگر مناسب هستيد، انديشه تعهد و ازدواج نبايد به ذهن شما خطور كند. شناخت شما از همسرتان بايد به حدي باشد كه قادر به تعيين اين موارد باشيد كه وي قادر به متعهد شدن ميباشد. او برخوردار از بسياري از ويژگيها و صفاتي است كه شما همواره در مرد دلخواه خود جستجو ميكرديد. شخصيت او شما را ملزم به احترام و ستايش ميگرداند. او قبلاً در آزمون وفاداري، صداقت، راستي و مراعات حال ديگران سربلند بيرون آمده است و آن كه بايد مطمئن گرديد كه وي شما را حقيقتاً دوست دارد.
2 - همواره همان فردي باشيد كه هستيد و از ابراز ماهيت واقعي خود بيم نداشته باشيد. اين شايد مهمترين خصلتي باشد كه مردان در زنان جستجو ميكنند. 99 درصد از مردان در نظرسنجيهاي گوناگون اين گونه اظهار داشتهاند كه زناني كه شخصيتشان پس از ازدواج دستخوش تغيير ميشود در رديف نخست فهرست علل جداييها پس از ازدواج آنها قرار ميگيرند.
پافشاري در رفتاري كه در آن زنان به منظور اهميت بخشيدن به مرد خود، مرتباً با او سازش كرده و از ابراز عقايد و نظرات خود خودداري ميكنند و يا به لطيفههاي بيمزه او ميخندند، هيچگاه نتيجهبخش نخواهد بود. بنابراين خويشتن حقيقي خود باشيد و همواره مراقب باشيد شايد مرد شما در حال امتحان كردن شماست.
3 - به او نشان دهيد كه استقلال داريد. مردان از زناني كه به عقب تكيه ميدهند و منتظر ميمانند تا مرد آنها تمام امور زندگي آنها را به دست گيرد، بيزار هستند. نشان دهيد با آن كه شما از ايدههاي او استقبال ميكنيد، بدون او نيز توانايي به انجام رسانيدن كارها را داريد.
هر گاه برنامه خريد خانهاي را در سر داريد آن را به پس از ازدواج خود موكول نسازيد. زيرا اين عمل موجب ميشود مرد اين گونه برداشت كند كه شما شخصيت مستقلي نداريد.
4 - به او نشان دهيد كه فردي مهربان و دوست داشتني هستيد. شايد شگفتانگيز به نظر آيد: يك مرد به دختري نياز دارد كه او را دوست داشته و خود نيز دوست داشتني باشد. به همان ميزان كه استقلال فردي به زنان قدرت ميبخشد به همان ميزان نيز عدم توانايي آنها در سازگاري، مردان را دلسرد ميكند.
مردان اين گونه زنان را بياحساس، بيعاطفه و ناتوان در عشقورزي تلقي ميكنند. بنابراين همان طور كه زنان نياز دارند استقلال فردي خود را به مردان نشان دهند بايد مشخص كنند كه داراي ميل وافري براي قسمت كردن عشق خود با مرد زندگيشان هستند.
5 - نشان دهيد كه او را دوست داريد. علاقهمندي به خويشتن حقيقي او نه براي آنچه او ميتواند براي شما فراهم آورد. بسياري از مردان در پاسخ به اين پرسش كه چه چيزي پيش از ازدواج براي آنها حائز اهميت است، پاسخ دادهاند كه: اطمينان يافتن از آن كه دختر مورد علاقه آنها را دوست داشته باشد براي آنچه كه هستند و نه وسيلهاي براي دستيابي به هدف.
هيچ مردي دوست ندارد احساس كند كه دختر مورد علاقهاش به اين علت او را برگزيده كه: او يك تأمينكننده معيشت مناسب، يك شهروند نمونه و يا حتي يك پدر خوب بالقوه است. تمام اين مسائل براي مردان اهميت دارد اما يك مرد زماني كه متوجه ميشود يك دختر به اين علت او را برگزيده كه او بهترين دوست او بوده است بسيار خرسند ميشود.
دختري كه همواره در كنار همسر خود باقي بماند صرف نظر از موقعيت و اوضاع مرد خود اما چگونه ميتواند به اين امر نائل آيد؟ به زندگي او علاقه نشان دهيد همچنين به علاقهمنديها و ارزشهايي كه او در زندگي قائل است. درباره شغلش صحبت كنيد اما بيشتر به جنبههاي معنوي و بالندگي شخصيتي آن توجه كنيد و نه به درآمد و منافع مالي آن. از خصوصيات نيك شخصيتي و اخلاقي او سخن گوييد.
6 - براي آن كه او را به دنبال خود بكشانيد برايش نقش بازي نكنيد. مردان كاملاً از بازيهايي كه زنان به آنها روي ميآورند تا توجه مردان را جلب خود سازند آگاهند. حتي ممكن است مردان اغواگرديده و براي پيروزي در بازيهاي شما به هر عملي دست بزنند. اما هيچگاه متعهد به شما نخواهند شد.
البته عده معدودي هم بر اين باورند هم صحبت شدن با ديگران براي برانگيختن حس حسادت ممكن است براي مدت كوتاهي كارساز باشد. اما او چگونه ميتواند به شما اعتماد كند؟ هنگامي كه شما را دسيسهگر بپندارد؟ حتي اگر شيفته شما باشد. هنگامي كه كوچكترين شبههاي در اعتماد و صداقت شما داشته باشد از متعهد شدن هراس خواهد داشت.
7 - نشان دهيد كه قصد تغيير دادن او را در سر نداريد. هر گاه يك مرد احساس كند كه تعهد به يك دختر و ازدواج با او سبب به وجود آمدن تغييرات عمده و اساسي در سبك زندگي او ميشود، سرسختانه براي متعهد شدن از خود مقاومت نشان خواهد داد. حتي اگر عاشق آن دختر باشد.
نشان دهيد كه قادر به سازش با او هستيد. نشان دهيد از آن كه او بدون حضور شما براي تماشاي فوتبال يك شب را با دوستان خود بگذارند، اعتراضي نداريد، كاري نكنيد كه احساس كند اكنون بايد از وقت خود كمال استفاده را ببرد. زيرا زندگي او پس از ازدواج تغيير خواهد كرد.
8 - به ظاهر خود اهميت دهيد. اين بدين مفهوم نيست كه شما مانند يك مدل قدم برداشته و يا لباس بپوشيد. اما تا حدودي به ظاهر خود برسيد. لباسي به تن كنيد كه بيانگر بهترين صفات شما و برازنده شما باشد. با اعتماد به نفس حركت كرده و رفتار كنيد.
9 - طوري وانمود نكنيد كه براي ازدواج شتابزدهايد، ممكن است شما تصور كنيد او تاكنون وقت زيادي را براي تصميمگيري در مورد شما سپري كرده است. اما آرامش خود را حفظ كنيد! اين ممكن است خبر نويدبخشي باشد. ممكن است او ميخواهد مطمئن شود كه يك تصميم معقول و صحيح اتخاذ كرده است.
خود را شتابزده و ناشكيبا نشان ندهيد. با خيال آسوده به زندگي روزمره و عادي خود ادامه دهيد. هيچگاه به يك مرد پيشنهاد ندهيد كه به ملاقات والدين شما بيايد و يا بالعكس. مگر آن كه خود خواهان باشد. بهتر است اجازه دهيد اين تصميم را خود اتخاذ كنند.
به خاطر داشته باشيد هدف شما فراهم آوردن اطلاعات مورد نياز براي اتخاذ تصميم است. ضمن اين كه فضا و فرصت كافي و مورد نياز را نيز در اختيار او قرار دهيد.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، فقط خانمها
برچسبها: فتح قلب , فشار اجتماعي , سرشت و طبيعت , تن به ازدواج
سلام دادن را تو آغاز کن زیرا سلام موجب اطمینان طرف مقابل می شود.
تبسم کن زیرا تبسم طرف مقابل را سحر می کند و قلبش را می نوازد.
به طرف مقابل خود اهمیت ده و از او تقدیر کن و با مردم آنگونه برخورد کن که دوست داری با تو برخود کنند.
در شادی های مردم شریک شو.
نیازهای مردم را برآورده کن زیرا بدین ترتیب به قلبشان راه می یابی .نفس ها با برآورده کردن نیازها پر می شود .
از لغزشها درگذر و در روح و روان خود تسامح نشان بده .
در جستجوی شگفتی ها باش ودر پی آنها باش که باعث کسب دوستی و جذب قلوب می شود .
در هدیه دادن بخیل نباش اگر چه قیمت آن کم باشد زیرا ارزش معنوی آن بیشتر از ارزش مادی است .
دوست داشتن را به طرف مقابل اظهار کن زیرا کلمات دوست داشتنی به قلب ها نفوذ می کند .
در پی نصیحت مردم باش بگونه ای که آبروی مخاطب نرود .
با دیگران در حد توجه شان صحبت کن زیرا افراد میل دارند که در مدار توجه شان کسی با آنها گفتگو کند.
خوشبین باش و بشارت را در دور و بر خود پخش کن .
اگر دیگران کار خوبی انجام دادند از آنها تعریف کن زیرا ستایش در نفس اثر می گذارد اما در تعریف زیاده روی نکن .
کلمات خود را برگزین تا جایگاه تو بالا رود زیرا کلمه ی نیکو بهترین وسیله برای نوازش قلبهاست .
با مردم متواضع باش زیرا انسانها از کسی که احساس برتری می کند متنفر هستند .
در پی صید عیوب دیگران مباش بلکه به اصلاح عیوب خود مشغول باش .
هنرسکوت را بیاموز زیرا مردم کسی را که به آنها گوش می دهد دوست دارند .
دائره دانش خود را وسیع گردان و درهر روز دوست تازه ای بدست آور.
تلاش کن که تخصص و توجهات خود را متنوع تر سازی ،این کار موجب آن میشود که هم دائره علم تو افزایش یابد و هم تعداد
دوستانت .
20-اگر کار خوبی برای شخصی انجام دادی منتظر عوض آن نباش .
موضوعات مرتبط: روان شناسی
برچسبها: عزيز شدن نزد ديگران , سلام كردن , تبسم , اهميت دادن
انتخاب همسر از چند جهت در رشد هوشی کودک مهم می باشد.
۱) ژنتیک :
هوش و توانایی ذهنی از مواردی است که هم به ژنتیک بستگی دارد و هم تحت تأثیر محیط قرار می گیرد. هنگام ازدواج باید توجه کرد، که با کسی ازدواج صورت گیرد که از نظر هوش و فهم در سطح پایینی نباشد. به این نکته در روایات اسلامی اشاره شده است.
حضرت صادق(ع): « بر حذر باشید از این که با زن احمق ازدواج کنید . همانا مصاحبت با او بلا و گرفتاری است و اولادی ضایع به وجود می آید.»
رسول اکرم(ص): « نگاه کنید و ببینید در چه چیزی فرزند خود را قرار می دهید، پس همان ریشة خانوادگی خود را باز می یابد.»
البته این موضوع در مورد مرد احمق هم می باشد ولی از آنجایی که نقش مادر مهم تر است در این حدیث روی مادر تدکید شده است. مادر علاوه بر ژنتیک، محیط رشد در دوران جنینی نوزاد را فراهم می کند و از نظر تربیت هم دارای نقشهایی است که از عهدة پدر بر نمی آید. این موارد در قسمتهای بعدی توضیح داده می شود.
۲) ازدواج فامیلی :
ازدواج فامیلی از طریق ژنتیک در رشد کودک تأثیر دارد. هر فردی از جامعه چند ژن نامطلوب دارد که به صورت نهفته می باشد. در صورتی که افرادی با هم ازدواج کنند که ژنهای نامطلوب مشابهی دارند، صفت نامطلوب در آنها به وجود می آید. افراد فامیل ژنهای مشابه بیشتری دارند و بنابراین احتمال پیدایش خصوصیات نامطلوب در کودکان حاصل از ازدواج فامیلی بیشتر است. این موضوع در مورد صفات خوب هم صحیح است، یعنی ممکن است ازدواج فامیلی باعث تولد کودک بسیار قوی یا فوق العاده باهوش شود. به هر حال احتیاط بر این است که ازدواج فامیلی انجام نشودو یا پیش از این گونه ازدواجها مشاورة ژنتیک صورت گیرد.
پیامبر اکرم(ص): « با بستگان نزدیک ازدواج نکنید که فرزند ضعیف بوجود می آید.»
۳) سطح تحصیلات و معلومات :
هر یک از زن و مرد باید در حدّی تحصیل کرده باشند که بتوانند معلوماتی در مورد تربیت فرزند کسب کنند. بسیاری از موارد که باعث رشد هوشی کودک می شود نیاز به میزان مشخصی از سواد دارد. به طور مثال پدر و مادر باید بتوانند برای کودک خود کتاب بخوانند ، شعر بگویند ، جواب سؤالات را بدهند و…. هنگام ازدواج به سطح تحصیلات و میزان معلومات همسر خود توجه کنید.
۴) هماهنگی و توافق :
وجود هماهنگی و توافق بین زن و مرد باعث می شود تا محیط خانه به مکانی امن و راحت تبدیل شود. چنین محیطی نقش بسیار مهمی در پرورش هوشی کودک دارد. خانه های پر از جنجال و جنگ و دعوا سلامتی روانی و احساس امنیت کودک را به خطر می اندازد، این موضوع سبب می شود که حتی اگر کودک تیز هوش هم باشد، نتواند از توانایی خود استفاده نماید. علاوه بر این موضوع، در چنین خانواده هایی فرصت و حوصلة کافی جهت تربیت فرزند، به خصوص پرورش هوش او، نمی باشد. بنابراین سعی کنید به گونهای ازدواج کنید که توافق و تفاهم متقابل بین شما برقرار باشد.
۵) انجام آزمایشات پیش از ازدواج :
قبل از اقدام جهت ازدواج آزمایشات کامل انجام دهید. اگر به دلیل انجام ندادن آزمایشات فرزند شما دچار مشکلاتی مانند تالاسمی ، سل ، پدر معتاد و… شود ، پرورش هوشی او بسیار مشکل می شود و در بعضی موارد این کار غیر ممکن است.
۶) سن ازدواج :
سن ازدواج از این نظرمهم است که سن بچه دار شدن را تعیین می کند. کم بودن و بیش از حد زیاد بودن سن هنگام بچه دار شدن، احتمال مشکلات کودک را زیاد می کند. یکی از این مشکلات کم بودن میزان هوش می باشد. بهترین سن برای بچه دار شدن در دختران ۲۰ تا ۲۵ سالگی و برای پسران ۲۵ تا ۳۰ سالگی می باشد. البته بعد از این سنین تا ۱۵ الی ۲۰ سال دیگر هم خطرات بچه دار شدن کمتر است و بعد از آن احتمال خطرات به شدت افزایش می یابد. جهت ازدواج موفق به راهنمایی دیگران گوش دهید و از آنها مشورت بخواهید. مخصوصاً با والدین خود مشورت کنید. کتابهایی که در مورد ازدواج ، انتخاب همسر ، ویژگیهای همسر و…. نوشته شده اند را به دقت بخوانید.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، خانه و خانواده
برچسبها: فرزند باهوش مي خواهيد , باهوش , همسر باهوش , ژنتيك
بعد از یک روز طولانی و خسته کننده، وقتی با هم روی ملحفه ها می غلتید، اگر از قبل هیچ پیش درآمدی نبوده باشد، احتمال اینکه وارد اتفاق اصلی شوید بسیار کم است. دنبال کردن همسرتان یک کار تمام وقت است. زن ها خیلی دوست دارند که مردشان دنبالشان باشد و بهترین روش دنبال کردنشان، دنبال کردن فکری است. بگذارید بفهمد که به او فکر می کنید و تمایلاتتان تمام روز متوجه اوست.
2. حرف نزدن و مستقیم عمل کردن.
بقيه در ادامه مطلب
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، فقط آقایان ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم
برچسبها: ارتباط جنسي , اولين ارتباط , شب زفاف , زوج
ادامه مطلب
شاید این کار، مثل موم نرم کردن شوهران ، آرزوی خیلی از خانمها باشد، اما آرزوی محالی نیست و رموز سادهای دارد. برای این کار به چند توصیه عمل کنید :
ـ شنونده خوبی باشید.
ـ او را نصیحت نکنید، بویژه در حضور دیگران.
ـ شوهر خود را با دیگری مقایسه نکنید، از او ایراد نگیرید و تحقیرش نکنید.
ـ چارچوب فکری و ذهنی شوهر خود را بشناسید و او را آنچنان که هست درک کنید.
ـ نسبت به وضعیت روحی شوهرتان دقیق و حساس باشید.
ـ در مورد مسائل مورد علاقه همسرتان اطلاعات کسب کنید و به آن احترام بگذارید.
ـ زمینههای حرکت او را فراهم کرده و مانع رشد او نشوید.
ـ زبان نگاه را بیاموزید و ارتباطهای غیرکلامی با همسر خویش را بیشتر کنید.
ـ توقعات و انتظاراتی که از او دارید را محترمانه برایش بیان کنید و از او نیز چنین بخواهید.
ـ هر روز بهانهای برای ایجاد نشاط و شادابی در خانه پیدا کنید.
ـ انصاف داشته باشید و صادقانه همهچیز را از نگاه طرف مقابل ببینید.
ـ بهترین راه موفقیت در بحث، اجتناب از آن است.
ـ هنگام ناراحتی او از وی انتقاد، گله و شکایت نکرده و او را محکوم نکنید.
ـ در جهت تامین نظر وی طوری دوستانه صحبت کنید تا احساس امنیت درونی کند.
ـ به جای احساساتی شدن آرام باشید و از تندی و اشک ریختن بپرهیزید.
ـ موقعیت خود را تغییر داده و مشکلات را در زمان و مکان بهتری مطرح کنید.
ـ عقاید خویش را تحمیل نکرده و با آرامش و صداقت بگویید، در قلب شما چه میگذرد.
ـ همچنان که دوست دارید از شما گذشت کنند، خود نیز بخشش داشته باشید.
ـ در مقابل رفتار تند شوهرتان، شکیبا و بردبار باشید. (این یکی از تواناییهای خاص زنان است)
ـ بر وی منت نگذارید و زحمات و ایثارهای خود را در زندگی به رخ او نکشید.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، فقط خانمها ، خانه و خانواده ، نفوذ ، خوب زندگی کنیم
برچسبها: شنونده خوب , نصيحت , شوهر , چارچوب
۱ . گاهي اوقات تغيير كنيد
هر چند خانم ها ادعا می کنند که از مردهای مرتب و تمیز و شیک پوش خوششان می آید، اما گاهی اوقات اگر با لباس های ورزشی کج و کوله جلوی آنها ظاهر شوید، غذا را بدون رعایت آداب ویژه بخورید، و در کوچه فوتبال بازی کنید، شاید به نظر خانم ها خیلی جذاب تر هم جلوه کنید. او بدش نمی آید که هر چند وقت یکبار برای نجاتش تلاش کنید، و یا اگر از عهده تعمیر برخی وسایل بر می آیید این کار را انجام دهید، و یا حتی با دوستان خود گپ بزنید. یک خانم با یک آقا قرار نمی گذارد تا بر سر این موضوع که کدامشان کفش ها و یا موهای شیک تری دارند با او به رقابت بپردازد؛ بلکه این تفاوت های موجود میان شما دو نفر است که منجر به اتصال هر چه بیشتر شما به هم می شود. البته نباید فراموش کنید که زمانیکه برای مشاهده تئاتر و یا صرف شام به بیرون می روید، او از شما انتظار دارد که لباسهای مناسب و آراسته ای به تن کنید، اما در عین حال باید در نظر داشته باشید که در بقیه ساعات بیشتر از حس مردانگی شما لذت می برد
هر چند این امکان وجود دارد که هرگز به این موضوع اعتراف نکند- همیشه لازم نیست شیک ترین لباس ها را به تن کنید و درهای مختلف را پیش از او برایش باز کنید، فقط کافی است که آروغ های بعد از نوشیدنی را در زمان مناسب و هنگامیکه با دوستانتان هستید بزنید.
۲ . نه گفتن
شما باید تصمیماتی که به ذهنتان را می رسد را انجام دهید و بر طبق آنچه عقلتان به شما دستور می دهد، عمل کنید؛ حتی اگر این کار سبب عصبانی شدن خانم شود. آقایون تصور می کنند که دخترخانم ها به دنبال نامزدهایی می گردند که او را بتوانند روی یک انگشت خود بچرخانند و هر چه که می گویند انجام دهد. اگر بخواهید همیشه مطابق آنچه به شما دیکته می شود، عمل کنید، دیری نخواهد گذشت که رابطه تان کسل کننده و ملال آور می شود. خانم ها به دنبال مردی هستند که چیزی برای ارائه کردن در دست داشته باشد و بتواند عقاید و ملاحظات شخصی خود را در بحث ها وارد کند. آنها به دنبال مردی هستند که شخصیت منحصر بفردی داشته باشد. اگر تمام زندگی یک مرد را تنها “همسرش” تشکیل دهد، آنگاه دیگر چیزهای زیادی برای گفتن ندارد و برایش سورپرایزهای زیادی باقی نمی ماند که بتواند در مواقع ضروری آنها را رو کند. حتی اگر همسر شما از آن دست خانم هایی باشد که دوست دارند قدرت و کنترل خانواده را بدست بگیرند، باز هم بدش نمی آید که گه گاه با شما قدرت آزمایی و جدلی برابر داشته باشد. بنابراین اگر تا به حال تصور می کردید که باید کنترل تمام امور را به دست او بسپارید، بهتر است از این به بعد دست از این کار بردارید؛ به منظور حفظ رابطه و نگه داشتن او حتماً نباید خودتان را به یک خدمتکار خانگی دست آموز تبدیل کنید.
۳ . داشتن شهوت جنسی شدید
کاملاً روشن است که اگر یک رابطه، تنها به برقراری روابط جنسی محدود شود، طرف مقابل احساس می کند که مورد سوء استفاده قرار می گیرد؛ اما از سوی دیگر باید این امر را نیز در نظر گرفت که یک خانم زمانیکه می بیند شوهرش در مقابل او کنترل خود را از دست میدهد و ابزار علاقه می کند انگار دنیا را به وی داده اند. اگر همسر شما شاغل است و شب هنگام پس از یک روز سخت کاری و سرو کله زدن با ارباب رجوع و همکاران او را در خانه می بینید هیچ چیز جز معاشقه نمی تواند او را خوشحال کند؛ این امر سبب می شود که او خودش را در راس تمام شادی های جهان قرار دهد. اگر او شغل حساس و با ارزشی دارد و در سمت مهمی قرار دارد، بهتر است شما شروع کننده ارتباط جنسی باشید. این امر به او اجازه می دهد که با خیال راحت از رابطه خود لذت ببرد.
۴ . مستقل بودن
شاید همیشه خانم ها به این دلیل که همسرشان ادعا می کنند سرشان بیش از اندازه شلوغ است، به آنها توجه کافی مبذول نمی دارند، وقت زیادی را در محل کار خود سپری می کنند و یا با دوست های خود خوش گذرانی می کنند، ناراحت می شوند. باید توجه داشت باشید که اگر می خواهید همسرتان در کنارتان باقی بماند، باید مانند یک پرنسس با او رفتار کنید؛ اما از طرف دیگر، همواره در نظر داشته باشید که اگر سرگرمی، تفریح و کارهای دیگری برای انجام دادن نداشته باشید، ممکن است خانم احساس کند که در حال خفه شدن در رابطه است. همان اندازه که شما در رابطه نیاز به فضا دارید، خانم ها نیز از آزادی خود لذت می برند و شدیداً به آن محتاج هستند. یک مرد مستقل و متکی به نفس در نظر خانم ها از جذابیت بیشتری برخوردار می باشد. یک مرد محتاج و بدون آرزو های بزرگ، برای بیشتر خانم ها هیچ گونه جذابیتی ندارد. بنابراین شما مجاز هستید که با دوستان مختلف خود قرار ملاقات بگذارید و شغل و سرگرمی مخصوص به خودتان را داشته باشید.
۵ . حسود بودن
حسادت یکی از احساسات قوی به شمار می رود. هر چند انسان ها نمی توانند میزان دقیق حسادت خود را کنترل نمایند، اما مقدار کمی حسد، آن هم به طور گاه گاه و اتفاقی، به راحتی می تواند حس جاذبه شما را در نظر او افزایش دهد. اگر شما نسبت به مردهایی که با اوصحبت می کنند، هیچ گونه عکس العملی از خود نشان ندهید، او تصور می کند که به هیچ وجه برایش ارزش قائل نیستید، به همین دلیل به دنبال کسی می رود که این خلا را برایش پر کند. اگر او در مورد یک همکار مذکر خیلی صمیمی و یا مربی اش بازخواست نمایید، شاید در ظاهر به شما غر بزند، اما در باطن لبخندی بر لب هایش نقش خواهد بست. توجه: زمانیکه نوبت به حسادت می رسد، مقدار کمی از آن می تواند مثمر ثمر واقع شود، پس در خرج کردن آن به شدت صرفه جویی کنید. از قدرت فوق العاده آن با خبر شوید: او می تواند عاشق مردی شود که نسبت به دارایی های شخصی او حساس بوده و از آنها محافظت کند.
۶ . آسیب پذیری گاه به گاه
هر انسانی دوست دارد که احساس کند دیگران به وجود او نیازمند هستند و از آنجایی که کمتر اتفاق می افتد یک خانم بتواند از شوهر خود محافظت کند، بد نیست که به او اجازه دهید این کار را از طریق روش های دیگر به شما اثبات کند. برای مثال بد نیست که به او اجازه دهید تا به شما گوشزذ کند نیاز به جوراب های بیشتری دارید، یا اینکه همیشه یادتان می رود رخت ها را به خشک شویی ببرید، و برای بستن کروات خود به کمک او احتیاج دارید. شاید احمقانه به نظر برسد اما گاهی اوقات همین موارد ساده و پیش پا افتاده سبب می شود که او احساس بهتری نسبت به خودش پیدا کند و بیش از پیش جذب شما شود. البته این امر بدان معنا نیست که سعی کنید از او برای خود یک مادر بسازید - هر چند او از این کار بدش نمی آید - اما این امر شاید جزء آخرین چیزهایی باشد که او انتظارش را از شما دارد؛ فقط زمانیکه نیاز به کمک داشتید و احساس می کردید که او می تواند به شما کمک کند، از او درخواست همکاری کنید. با این کار بدون شک به او احساس قدرت، سودمند واقع شدن، و مهم بودن دست خواهد داد. اغلب مردها تصور می کنند که برای کشاندن خانم ها به سمت خود باید از خودشان یک قهرمان دست نیافتنی بسازند، اما این امر صحت ندارد. مقداری نیازمندی و کمک خواستن سبب می شود که شما در نظر او تا حدی آسیب پذیر جلوه کنید، و در چنین موقعیتی تمام خانم ها حاضر ایستاده اند تا به داخل رابطه شما آمده و به شما کمک کنند.
۷ . پنهان کردن احساسات
شاید او همیشه اعتراض می کند که چرا نباید بداند که شما در حال فکر کردن به چه موضوعی هستید. شاید دوست داشته باشد بداند که در طول روز و در محل کار برای ما چه اتفاقاتی رخ داده، شاید همیشه از شما بخواهد تا در مورد همه چیز با او صحبت کنید، و به اصطلاح سفره دلتان را برای او باز کنید تا بتواند به عمیق ترین نقطه از احساساتتان دسترسی پیدا کند. شما می دانید که خانم ها با دوست های دختر در مورد جزییات تمام مسائل به خصوص در مورد نگرانی های خود، صحبت می کنند. به همین دلیل اگر بخواهید تمام احساست خود را در مقابل او بازگو کنید، خیلی راحت می تواند به شما نمره دهد. در برخی مواقع اگر کمی از او دوری کنید و خود را کمی اسرار آمیز جلوه دهید، او علاقه بیشتری به شما پیدا خواهد کرد. نکته جالب اینجاست که خودش به شخصه برای پیدا کردن حقیقت تلاش می کند. خانم ها لذت می برند تا بدون اینکه شما به آنها چیزی بگویید، خودشان بتوانند از اسرار شما سر در بیاورند. شاید آنقدرها هم که شما تصور می کنید از این کار متنفر نباشد.
۸ . سرتاپای او را وارسی کنید
خانم ها به اندازه آقایون دوست دارند که دیگران آنها را به خاطر توانایی های ذهنی و عملی شان تحسین کنند، و زمانیکه کاری را درست انجام دادند مورد تشویق قرار بگیرند؛ آنها در چنین حالتی انتظار ترفیع رتبه و تشویقی نیز دارند. اگر یک خانم با حالت جذابی صحبت میکند دلش می خواهد مورد توجه قرار بگیرد. البته این امر به شرایط و کسانیکه به او توجه می کنند هم بستگی دارد. اما زمانیکه نوبت به مردی می رسد که خانم دوستش می دارد، با کمال میل به او اجازه می دهد که کلیه متعلقاتش را چک کند. خانم ها هم مانند آقایون از تعریف و تمجید لذت می برند. اگر به او توجه کنید او واقعا خوشحال می شود و این خوشحالی شما را به هر کجا که بخواهید خواهد رساند.
۹ . همیشه بهترین رفتارهایتان را رو نکنید
هر چند خانم ها در بیشتر موارد، زمانی که غر زدن هایشان را شروع می کنند کاملاً جدی هستند، (به ویژه زمانیکه آشغال غذاهای خود را روی میز بگذارید و یا جوراب هایتان را برندارید) اما باید این امر را هم در نظر داشته باشید که اگر بخواهید همیشه با او موفقت کنید و مطابق خواسته هایش رفتار کنید، او دلش برای خود واقعی شما تنگ خواهد شد. این دست رفتارها به دو قسمت تقسیم می شوند: آنهایی که خود واقعی شما را نمایان می سازند و آن دسته ای که شما را به او نشان می دهند. از آنجایی که ما کاملاً واقف هستیم که خانم ها نیازمند توجه هستند و همین توجه باعث جذب خانمها به آقایون می شود، این احتمال وجود دارد که برخی رفتارهای منحصر بفرد شما باعث شود تا گل لبخند را بر روی لب های او بنشاند و در وجود او جذابیت بیشتری نسبت به شما ایجاد نماید. بنابراین هیچ گاه نباید به ظاهر صحبت های او توجه کنید؛ در بیشتر مواقع او شما را فقط به خاطر وجود خودتان دوست می دارد.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، فقط آقایان ، خانه و خانواده ، نفوذ ، خوب زندگی کنیم
برچسبها: 8 رفتار مردانه مورد پسند خانمها
زنان توجه طلب هستند. آنها تمایل دارند تغییرات ظاهری شان برای شما چند برابر جلوه کند ، پس صورت همسر خود را و کلاْ ظاهر او را همیشه مورد توجه قرار دهید و هر گونه تغییر حتی اگر کوچک باشد ( تغییر آرایش ، مدل ابرو ، رنگ لاک ، کوتاهی یا بلندی ناخنها ، رنگ مو ، مدل مو ، نوع لباس و...) را مورد توجه قرار دهید و به وی یادآوری کنید ، مثلا اگر مدل ابروی همسر شما تغییر کرده ، حتما به محض او نظر خود را به او بگویید.
اسم همسرتان به همراه واژه های زیبایی مثل عزیزم ، خوشگلم ، نانازم ، عسلم و ... صدا بزنید
اگر قصد دارید باتفاق همسرتان به دیدار خانواده خود بروید ، از آنجایی که زنان احساساتی تر از آقایان هستند ، به جای بکار بردن این جمله : امروز عصر جایی قرار نذار می خواهیم یه سر بریم خونه مامانم اینا و ... شما باید از در احساسات وارد شده و این جمله را بکار ببرید : دلم واسه مامان اینا تنگ شد حالشو داری امروز عصر یه سر بریم پیششون؟ در جمله اول شما به صورت امری برخورد کردید و در جمله دوم درخواستی. در صورتی که جمله دوم را بکار ببرید شما هم نظر همسر خود را جویا شدید و هم احساسات ایشان را تحت تاثیر قرار داده اید ، در اینصورت همسرتان این احترام شما را پاسخگو خواهد بود.
نکته مهم دیگری که آقایان باید به آن اهمیت دهند ، بیان احساسات خود نسبت به همسرشان می باشد. البته مرد اقتدار طلب است و اکثر آقایان سختشان است که احساسات خود را به زبان بیاورند ، اما من به این دسته از آقایان عرض می کنم که اگر احساسات خود را در قالب جملاتی مثل دوستت دارم ، تو بهترین همسر دنیایی و ... بیان نمایید ، زندگی تان شیرین تر شده و همسرتان را چند برابر عاشق شما کرده و آرامش عجیبی را به او هدیه می کند.
دوستاني كه با همسر خود مشكل دارند ،
فقط براي آزمايش هم كه شده يك هفته اين موارد را امتحان كنند ، اينطور كلمات
معجزه مي كنند .
باور نداريد ؟ ! امتحان كنيد حتي اگر موفق هم نشويد چيزي از دست نخواهيد داد .
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، فقط آقایان ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم
برچسبها: زنان , همسرتان , همسر , طلاق
داشتن یک همسایه، دوست، همکار یا بدتر رئیس و همسر با شخصیت غیر قابل تحمل واقعاً درد بزرگی است. اما آیا واقعاً شخصیت خود ما هم ایده آل است؟ با هم ده نشانه از شخصیتهای تهوع آور برای عامه جامعه را بررسی می کنیم.
۱-شخصیت طلبکار: این نوع شخصیت بدون اینکه برای دیگران کار خاصی کرده باشد انتظار جانفشانی و ملتزم به رکاب بودن دارد. معمولاً این افراد بسیار حالت اعتیاد گونه دارند و هر قدر هم بدون دلیل به آنها بها بدهید باز ناراضی هستند.
راه حل: به تدریج خود را از زیر پالانی که بر دوش شما گذاشته اند خارج کنید. البته احتمالاً دچار تنش خواهید شد اما چون این افراد شناخته شده اند اطرافیان حق را به شما خواهند داد.
۲-شخصیت سادیستیک: این نوع شخصیت مداوم به دنبال تخطئه کردن دیگران و در معرض ضعف و توهین قرار دادن دیگران است. این نوع شخصیت تهوع آورترین نوع شخصیت ممکن است و معمولاً دوام چندانی در محیطهای شغلی ندارند. بدترین حالت ممکن آن است که شما دارای رئیسی با چنین شخصیتی باشید.
راه حل: خندیدن و به شوخی گرفتن کارهای این افراد موجب می شود دچار سرخوردگی شوند. جملاتی مانند جدی میگویی؟ یا کنایه هایی مانند خودت را ندیده ای! جوابهای محترمانه اما سوزاننده ای برای این نوع افراد است. برخی مواقع سکوت و یا ترک محل حضور آنها هم لازم است.
۳-شخصیت خود متشکر: این نوع شخصیت مداوم در حال تعریف و تمجید از خود است و معمولاً هم حجم وسیعی دروغ را چاشنی کارهای خود میکند. این افراد از این جهت که پر چانه و وقت گیر هستند خسته کننده اند ضمن آنکه موجب برهم خوردن تمرکز شما می شوند.
راه حل: سرگرم کردن خود به کارهای روتین و جاری خود یا برقراری یک تماس ساختگی موبایلی و دور شدن چند لحظه ای از محیط
۴-شخصیت خبررسان: این نوع شخصیت به طور مداوم در حال جستجوی یافتن چیزی است که برای روسا و یا مدیران جالب باشد تا از این طریق کمی توجه ارتزاق نماید. این نوع افراد خوش سر و زبان و اجتماعی هستند اما به شدت غیر قابل اعتماد!
راه حل: دادن خبرهای غیر واقعی و بی اعتبار کردن فرد در منظر مدیران و روسا! ضمناً گهگاه بد نیست پیامهایی که نمی توانید مستقیم مطرح کنید از طریق این مزدوران بی مزد منتقل کنید. تنها کاربرد مفیدشان همین مورد اخیر است.
۵-شخصیت ناتوان ظاهرساز: این نوع افراد قابلیت سخنوری خوبی دارند و کلاً ادعاهایی در حد وسیع مطرح میکنند اما باید دقت کنید بر اساس مدعاهای آنها برنامه نریزید. مثلاً ممکن است مدعی شوند کاری را در مدت مشخصی انجام خواهند داد اما به زودی در خواهید یافت که توان آن را ندارند. این شخصیتها از این جهت که موجب بر هم خوردن نتیجه تلاش شما می شوند ناراحت کننده هستند.
راه حل: شناخت پیش از موعد و برنامه ریزی صحیح و واقعی
۶-شخصیت جنگجو و رقابت طلب: این نوع افراد صرفنظر از اینکه نظر جمع چه چیزی باشد یک نظری مخالف و یا متفاوت دارند و بر آن اصرار هم میکنند. این رفتار آنها معمولاً برنامه ریزی و یا اشکال یابی را دچار مشکل میکند.
راه حل: عدم دعوت از این افراد جهت حضور در جلسات و مذاکرات و گزارش به مدیران مربوطه
-شخصیت متکی: این نوع افراد منتظرند تا جمع تصمیمی بگیرد تا مسئولیتی متوجه آنها نشود. مهمترین نقص این افراد در این است که در جلسات تخصصی نظری ندارند و موجب توقف بحث می شوند. معمولاً علت اصلی این نوع رفتار در سازمان قرار دارد که عواقب تصمیمات تخصصی را پر هزینه کرده است اما در هر حال این شخصیت مضر به حال پیشبرد امور است.
راه حل: کسی که توان نظر دادن ندارد چرا باید در جلسه و یا حتی سازمان حضور داشته باشد؟
۸-شخصیت راحت طلب: این نوع افراد همیشه مانند یک بازیساز فوتبال توپ را به دیگران پاس می دهند تا چیزی را به عهده نگیرند. مشکل این جاست که واقعاً در برخی موارد گره کار در دستان این افراد قرار دارد و اگر اقدام نکنند مشکل حل نخواهد شد.
راه حل: اجازه دهید تا مشکل ادامه یابد و کار بیخ پیدا کند و متوقف شود آنگاه صبر کنید تا توبیخ و اخراج آنها را ببینید!
۹-شخصیت عصبی و فحاش: این نوع افراد معمولاً در زمان گره خوردن کار به جای کمک برای حل مساله به دنبال مقصر واقعی و یا خیالی می گردند تا از خجالتش در بیایند! این نوع شخصیت باید قبل از ورود به سازمان در مصاحبه شغلی شناسایی و بلوکه شود زیرا راه حل برخورد آنها تنها اخراج از سازمان است.
۱۰-شخصیت ترکیبی از موارد فوق!
راه حل: فرار، خودکشی و …
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم
برچسبها: ساديستيك , خود متشكر , طلبكار , خبررسان

وقتی كه دختر منحصر به فردتان را می یابید می خواهید كه او را تحت تاثیر قرار دهید اما همواره می ترسید كه او را برنجانید . اما آقایان الان در قرن 21 به سر می بریم . اغلب آقایان این كار را كاری سخت و دشوار می دانند اما زمانی كه دختر مورد نظرتان را یافتید با اعتماد به نفس رفتار نموده تا پاهایتان نلرزد و زبانتان بند نیاید .
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم
برچسبها: با این 10 نکته همسرتان را تحت تاثیر قرار دهید
این 4 نکته را در بحث های زندگی مشترکتان جدی بگیرید

اولین رفتار مخرب، انتقاد است. انتقاد در حالت طبیعی صدمه وارد نمیکند اما اگر به جای رفتار همسرتان، شخصیت او را نشانه برود، بسیار خطرناک خواهد بود. بهتر است موقع انتقاد کردن، بگویید این رفتارت ایراد دارد نه این که تو همیشه اشتباه رفتار میکنید.
دومین رفتار مخرب، سرزنش است. در سرزنش ما واقعا شروع میکنیم به فحاشی کردن و خردن کردن شخصیت طرف مقابل، جملاتی مثل «بی عرضه دست و پا چلفتی» دقیقا قلب طرف مقابل را نشانه میروند. مسخره کردن و پوزخند زدن و شوخیهای خصمانه هم در همین دسته قرار دارند.
سومین رفتار اشتباه، جبهه گیری در مقابل حرفهای همدیگر است. بهانه آوردن برای توجیه رفتار، مخالفت با تمام حدسهای همسر و تکرار حرفهای گذشته او از نشانههای جبهه گیری هستند.
چهارمین رفتار غلط شما در دعوا سکوت نابجا است. مردها معمولا از این روش برای خاتمه دعوا استفاده میکنند. اما زنها فکر میکنند که سکوت به معنای خصومت و بی توجهی است. سکوت معمولا دعوا را بدتر میکند.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم

یکی از بزرگترین خطراتی که شکل گیری رابطه شما را تهدید می کند، این است که زنان در جایگاه مادر قرار می گیرند. علاقه زیاد در ابتدای نامزدی و عقد باعث می شود شما مدام در کنار یکدیگر باشید و از یکدیگر حمایت و مراقبت کنید. این مساله با توجه به این که زنان به طور ذاتی مراقبت کننده هستند باعث می شود که گاهی نامزد یا همسرشان را مثل کودک ببینند و در جایگاه مادر او قرار بگیرند.
بیشتر مردان نیز در آغاز از اینکه همسرشان برایشان مادری کنند استقبال می کنند، چون مجبور نیستند خیلی از مسئولیت های فردی را بپذیرند. اما به کارگیری این شیوه در بلندمدت، به خصوص وقتی شما زندگی تان را زیر یک سقف شروع کنید، باعث به وجود آمدن مشکلات زناشویی می شود که از مهم ترین آنها می توان به این موارد اشاره کرد.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، خانه و خانواده
خیانتهای خانوادگی چیست؟
چقدر شایع است و چرا مردان و زنان، دست به خیانت می زنند؟ سهم زنان از این خیانت ها چقدر است ؟
یک مشاور خانواده معتقد است سهم مردان در خیانتهای زناشویی 80 درصد است و 20 درصد دیگر خیانتکاری را زنان در ایران انجام می دهند.
اصغر کیهان نیا اعلام کرده: "به نظر می رسد قبح خیانت در زنان جامعه ما بیش از مردان است، این موضوع تا جایی است که مراجعات نشان می دهد خیانت در میان مردان 80 درصد و در زنان 20 درصد است ."
این مشاور خانواده، دلیل خیانتهای زن و شوهری را تنوع طلبی ، طراوت طلبی ، امیال سرکوفته کودکی و نوجوانی و احساس محق بودن در مردان می داند و در خیانتهای مربوط به زنان نیز از "مقابله به مثل" خبر می دهد.
وی به مردان توصیه می کند به 5 نیاز اساسی زنان در زندگی زناشویی توجه کنند تا احتمال خیانتهای زنان کمتر شود. نیازهایی که این مشاور خانواده بر می شمارد استفاده از روش مناسب حرف زدن ، ابراز عشق و محبت ، هدیه دادن در مناسبت ها ، تامین نیازهای مالی، روحی و امنیت روانی زن است.
خیانتهای زن و شوهری: از روابط غیر اخلاقی تا چتهای اینترنتی
برخی رفتارشناسان، تعریف خیانتهای زن و شوهری را بسیار فراتر از چیزی می برند که عرف و قانون آن را می شناسد. از جمله منصور بهرامی عضو ارشد انجمن بین المللی تحلیل رفتار معتقد است: خیانتهای زندگی مشترک شامل خیانت عشقی ، خیانتهای اینترنتی و خیانتهای جنسی می شود.
به گفته این رفتارشناس، خیانت عشقی به رابطه پنهانی توام با پیوند احساسی و صمیمانه یک فرد متاهل با فرد دیگری که همسر قانونی وی نیست گفته می شود.
خیانت جنسی به رابطه نامشروع یک فرد متاهل با فرد دیگری که همسر قانونی وی نیست، گفته می شود و خیانت اینترنتی نیز به گفتگو و تبادل تصاویر و مشخصات فردی متاهل با فرد دیگری که همسر قانونی وی نیست از طریق چت و اینترنت اطلاق می شود.
مطابق این تعاریف، پدیده چند همسری ، خیانت محسوب نمی شود، هر چند به اطلاع همسر اول، رسیده نباشد!
چرا خیانت می کنند؟ هزار و یک دلیل دارد
برای خیانت های زن و شوهری، هزار و یک دلیل گفته اند، ولی سرگرمی و ریسک لذت بخش و مفرح را از مهمترین عوامل بروز خیانت می دانند.
با این همه، دلایل دیگری نیز برای خیانتهای خانوادگی مطرح کرده اند. از جمله: درک شدن ، دوست داشته شدن ، احساس آزادی ، استقلال ، سرگرمی و برآورده کردن نیازهای جنسی مولفه های پدید آمدن شروع یک خیانت است. ضمن اینکه نمی توان از پارمترهایی مانند تقویت اعتماد بنفس ، سلطه جویی ، تجربه تازه ، ماجراجویی ، القاء داشتن استحقاق و شایستگی ، رقابت و تنوع طلبی گذشت.
رفتارشناسان می گویند افراد خیانتکار معمولا به شکل غیر منطقی و با اتکا به یک شهوت کورکورانه شیفته فردی می شوند. آنها احساس می کنند بیشترین درصد تفاهم را با یکدیگر دارند و به همین خاطر فرد خائن خود را به مخاطره انداخته و به آب و آتش می زند که به وصال برسد. این نوع رابطه می تواند از چند هفته تا چندین سال بطول انجامد. اما پس از گذشت زمان هر دو نفر پی می برند، آنطور که تصور می کردند یکدیگر را نمی شناسند. در این نوع روابط معمولا فرد از همسر و یا شریک پیشین خود جدا می شود.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم
روابط عاشقانه را زنده نگهدارید
تحقیقاتی که در مورد «زندگی زناشویی موفق» انجام شده نشان میدهد زوجهای موفق وظایف روانشناختی خود را به خوبی انجام میدهند.
تحقیقاتی که در مورد زندگی زناشویی موفق انجام شده نشان میدهد زوجهای موفق، وظایف روانشناختی زیر را به خوبی انجام میدهند:
- جدایی عاطفی از خانواده قبلی، البته نه به معنای غریبه شدن بلکه به معنای ایجاد یک هویت مستقل از والدین، برادر و خواهر.
- رابطه زناشویی خوب و محافظت از آن در مقابل مداخلهگرهای کاری و تعهدات خانوادگی.
- با هم بودن بر اساس سهیم شدن در صمیمیت و فردیت به طور همزمان با حفظ مرزهای بین فردی در جهت آزادی هم.
- پذیرش مشتاقانه نقش والدی و اجازه ورود فرزند به زندگی.
- مقابله با بحرانهای اجتناب ناپذیر زندگی به کمک یکدیگر.
- تحکیم رابطه به هنگام رویارویی با مشکلات. زندگی زناشویی بایستی چون بهشتی امن برای زوجها باشد، جایی که میتوانند تواناییها، خشم و تضادهای خود را بیان کنند.
- استفاده از شوخی و خنده برای زنده نگه داشتن زندگی و پرهیز از رخوت و تنهایی.
- تغذیه یکدیگر و ایجاد آسایش و توجه به نیازهای هم و همچنین حمایت و تشویق مداوم.
- زنده نگهداشتن روابط عاشقانه، ایدههای عاشقانه ذهنی حتی زمانی که واقعیت تغییراتی را ایجاد کرده است.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم
برای آنكه زندگی زناشوییتان به خوبی پیش رود، بیخود بهدنبال شگردهای معجزهآسا نباشید.
در عوض، میتوانید از برخی از تلههایی كه احتمال دارد در درازمدت رشتههای پیونددهنده بین شما را سست و ضعیف كند، دوری كنید. در اینجا راهنمایی كوچكی در مورد عادات بدی كه كاملا باید كنار بگذارید ارائه میدهیم!
1- تلویزیون
تلویزیون قاتل عشق است. در این مورد هیچ شكی نداشته باشید! شام خوردن جلوی تلویزیون را قدغن كنید. هر شب غذا خوردن جلوی تلویزیون به همراه گویندگان نمیگذارد حواستان به یكدیگر باشد، از آن گذشته آنقدر جلوی تلویزیون به تماشای فیلم مشغول بودهاید كه وقتی به رختخواب میروید، حتی دیگر وقت ندارید با هم حرف بزنید و از حال یكدیگر باخبر شوید. تنها چاره كار این است كه این دشمن را از زندگی عاشقانه بیرون بیندازید! برای آنكه در این كار زیاد سختگیری نكرده باشید، میتوانید موافقت كنید كه در هفته، 4 شب تلویزیون خاموش باشد.
2- خانهنشینی
به خاطر تلویزیون و یا بنا به دلایلی، دیگر بیرون نمیروید! مگر درهای آن رستوران دنج و كوچكی كه آنقدر عاشقاش بودید، بسته شده؟ پس آن شبهایی كه با هم به سینما میرفتید و به بگومگوهای پرشور و حرارت میپرداختید چی شد؟ و حالا فقط ماهی یكبار آنهم فقط برای دیدن دوستان بیرون میروید و احتمالا آنها هم برای بازدید پیش شما میآیند. دیگر از گردشهای دونفره و شبنشینیهای رمانتیك خبری نیست! باید دوباره آن حال و هوا را بهدستآورید و به اتفاق یكدیگر از خانه بیرون بزنید! حالا كه به تازگی از شر تلویزیون خلاص شدهاید، از پولی كه برای مالیات آن كنار میگذاشتید، برای گردش و بیرون رفتن استفاده كنید!
3- ساعات اضافی
دیگر دیر از سر كار به خانه برنگردید! نه تنها برای خودتان وقت ندارید بلكه علاوه بر آن خستگی و عصبانیتتان را با خود به خانه میآورید كه حقیقتا جز خوشایندی برای همسرتان نیست! تنها كافیاست كه كار، تمام زندگیتان را بهخود مشغول كند، به سرعت تنها موضوعی میشود كه از آن در خانه حرف میزنید. بس كنید! سعی كنید به حد كافی زود به خانه برگردید تا قبل از شام كمی وقت برای خودتان و یا با هم بودن داشته باشید. به شرطی در این مدت جلوی تلویزیون ولو نشوید! و خصوصا برای آنكه توجه بیشتری به یكدیگر داشته باشید، هر ازگاهی كار را از یاد ببرید.
4- رسیدگی به وضع ظاهر
فكر نكنید چون دیگر زن و شوهر هستید و چندین سال از زندگی مشتركتان میگذرد، باید نسبت به وضع ظاهرتان بیخیال شوید! دست از شلختگی و نامرتب بودن بردارید، موهایتان را ژولیده و درهم رها نكنید، از ریختوپاشكردن در خانه خودداری كنید و بهخودتان برسید! همسرتان مطمئنا شما را همانگونه كه هستید دوست دارد، با اینحال چرا سعی نمیكنید خود را به بهترین شكل نشان دهید؟ به این ترتیب به او نشان میدهید كه حضور او و تاثیری كه بر او میگذارید برایتان مهم است!
5- بیتوجهی
یكی دیگر از دشمنان بزرگ زن و شوهرها، بیتوجهی است. در اینجا منظور از توجه كردن گل خریدن و یا هدیه دادن نیست بلكه تنها نگاه كردن به همسرتان است. زمانیكه همسرتان آرایشگاه رفته و یا كت جدیدی خریده است به او توجه نشان دهید؛ بهخصوص زمانیكه او را شیك و زیبا میبینید و یا وقتیكه او با تعریفهای بجا و مناسبش شما را تحتتأثیر قرار میدهد، از او تعریف كنید. زیرا تعریف و تمجیدها همیشه خوشایند هستند، اما تنها زمانیكه درست و بجا بهكار برده شوند.
6- حسادت مفرط
دست از پاییدن و سینجین كردن همسرتان بردارید زیرا زندگی مشترك براساس اعتمادی
دو جانبه بنا میشود. شك و بدگمانیهای بیش از حد شما، در نهایت او را به ستوه آورده و به سمت فرد دیگری هل میدهد!
7- خانواده همسر
نه، مطمئنا تمام خانوادههای همسر آنگونه كه در فیلمها بهصورت منفی نشان داده میشوند، نیستند. تفاهم بین همسر و خانواده شما اغلب میتواند گرم و صمیمانه باشد. اما نكته مهم آن است كه بدانید زمانیكه این تفاهم به حد كافی وجود دارد، چیزی را به همسرتان تحمیل نكنید. چنانچه احساس میكنید كه همسرتان از رفتوآمدهای آخر هفته كمكم خسته میشود به او اصرار نكنید آخر هر هفته برای ناهار با خانواده شما باشد و البته این قاعده در مورد میهمانیهای همكاران و دوستان قدیمی نیز صدق میكند.
8- نبود برنامه
تشكیل خانواده به معنای گذراندن زندگی بدون در نظرگرفتن آینده نیست. شما باید به اتفاق هم آیندهتان را بسازید. از برنامههای كوتاهمدت (مكانی كه تعطیلات را در آنجا میگذرانید، خرید اتومبیل و...) گرفته تا برنامههای بزرگتر (بچهدار شدن، عازم شهر دیگری شدن و...) بیدرنگ در مورد آیندهتان و اینكه چگونه با آن روبهرو میشوید فكر كنید. این عمل روابط شما را منسجمتر و شور و شوق پیشروی در زندگی را در شما شعله ور میكند!
9- سكوت
مطئنا عدمگفتوگو برای زندگی زناشویی مضر است. این امر بنا به دلایل مختلف اغلب ناشی از كمبود وقت و یا بیتوجهی زن و مرد نسبت به یكدیگر است كه در بالا از آنها نام بردهایم. با اینحال، معمولا گفتوگو میان زن و مرد صورت میگیرد، اما هیچیك از طرفین به حرفهای یكدیگر گوش نمیدهند... در این حالت، موضوعی را با هم مطرح كنید و سعی كنید حقیقتا حرف طرف مقابلتان را بفهمید. درصورت نیاز، بیدرنگ از یك رواندرمانگر كمك بگیرید.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم
وقتی طرف مقابلشان تو زرد از آب در می آید و درخواست نامشروعی از آنها دارد، چطور مقاومت کنند و رابطه را به پایان ببرند؟
شاید یکی از پررنگ ترین دغدغه های دخترانی که به نیت ازدواج با کسی آشنا می شوند، این باشد که...
حد و مرز روابط را چطور تعیین کنند؟
وقتی طرف مقابلشان تو زرد از آب در می آید و درخواست نامشروعی از آنها دارد، چطور مقاومت کنند و رابطه را به پایان ببرند؟
چه کنند که طرف مقابل را قانع کنند و در مقابل دام هایی که برایشان پهن شده چه جوابی بدهند؟
تحقیقات نشان داده که بسیاری از افراد، به این خاطر خویشتن داری را از دست می دهند که نمی توانند در برابر فشار روانی تقاضا برای ارتباط جنسی از طرف مقابل مقاومت کنند و با جدیت و صراحت نه بگویند. در این مواقع به احتمال زیاد طرف مقابل شما با زبان چرب و نرم حرف هایی می زند که ممکن است شما را به فکر فرو برد اما اگر از قبل برای هر کدام از این حرف ها جوابی آماده داشته باشید، می توانید به راحتی از دام ها فرار کنید.
می گوید: لمس کردن یکدیگر باعث رشد انسان هاست.
بگو: تو باید رشد کنی و اطلاعاتت را بیشتر کنی. من آن قدر پخته هستم که بدانم این کار، آرامش من و برنامه هایم (برای آینده) را خراب می کند.
می گوید: رفتار تو مثل یک بچه کوچک است...
بگو: اتفاقا رفتار من مثل آدم های باتجربه است. به اطرافت نگاه کن ببین ارتباط بدون مسئولیت پذیری و بدون برنامه چقدر جوان ها را بدبخت کرده است.
می گوید: تو کنجکاو نیستی. فکر می کنی به یک بار تجربه کردن نمی ارزد.
بگو: من درباره خیلی چیزها کنجکاو هستم؛ اما معنایش این نیست که بخواهم خودم قربانی بشوم، یا موش آزمایشگاهی باشم. هرچه باشد، امکان صدمه دیدن من هست؛ پس نمی ارزد.
می گوید: همه این کار را می کنند.
بگو: اولا خیلی ها خویشتن دار هستند، ثانیا بیشتر کسانی که تو می گویی، سرانجام سرشکسته و متأسف می شوند و ثالثا من همه نیستم و می دانم که چه کاری برای من صحیح است.
می گوید: برای اینکه دوستت داشته باشند، باید بیشتر جلو بروی.
بگو: من نمی خواهم برای دوست داشته شدن، اجازه بدهم کسی از من سوءاستفاده کند.
می گوید: ولی من دوستت دارم.
بگو: پس به تصمیم من احترام بگذار و احساسات مرا پایمال نکن.
می گوید: به من نشان بده که چقدر دوستم داری.
بگو: من با خویشتن داری و انتظار کشیدن تا روز ازدواج به تو نشان می دهم که چقدر دوستت دارم.
می گوید: کسی که چیزی نمی فهمد.
بگو: خودم و خدای خودم که این را می فهمیم.
می گوید: تو مرا علاقمند و حالا نباید این طور رهایم کنی؛ وگرنه رفتارت در حق من بی انصافی و غیرانسانی است. چطور وجدانت چنین اجازه ای می دهد؟
بگو: من هیجانات نابجای تو نیستم و نمی توانم به قیمت راضی شدن تو، خودم را به گناه و عذاب وجدان و سرزنش بیندازم و خلاف آنچه که به صلاح زندگیم هست عمل کنم. تو باید خودت را کنترل کنی.
می گوید: اگر قبول نکنی، دیگرانی هستند که با اشتیاق می پذیرند.
بگو: برایت متأسفم که مرا به خاطر این چیزها دوست داشتی؛ خوشحال می شوم که به سراغ دیگران بروی.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم
هیچ کس دوست ندارد ازدواج کند و بعد از مدت کوناهی طلاق بگیرد اما واقعیت این است که برخی از ازدواج ها از همان ابتدای کار شکست خورده هستند یا در بهترین حالت شانس کمی برای موفقیت دارند. این نوع ازدواج ها مشخصه هایی دارند که به عنوان زنگ خطر باید به آنها توجه کنید.
5 ازدواجی که بدبختتان میکند!
1 – ازدواج کاملا احساسی
ازدواج های احساسی و آنهایی که عشق با یک نگاه پایه و اساسشان است، شما را مستقیم به دادگاه خانواده می برند، مگر آنکه بعد از عاشقی، چشمانتان را خوب باز کنید و هر جا که لازم بود، نه طلایی زندگی تان را بگویید.
2 – جرو بحث هر روزه
اگر از همین دوران آشنایی و نامزدی، مرتب با هم جر و بحث دارید نگذارید کار از این بالاتر بگیرد. این زنگ خطری است که از اختلافات عمقی شما خبر می دهد. موضوع را با خانواده تان در میان بگذارید و از آنها بخواهید کمک تان کنند تا از یک ازدواج اشتباه رها شوید.
البته ممکن است همیشه دعوا و درگیری نباشد و شما احساس کنید همه حرف هایتان را به میل طرف مقابل می خورید و دارید کم کم مطابق میل او تغییر می کنید و بی هویت می شوید.
اگر برای این ازدواج می کنید که چشم فامیل را در بیاورید، یا از دختر و پسرهای فامیل عقب نمانید، اگر از انتخاب همسرتان هیچ انگیزه ای جز رو کم کنی از خواستگار قبلی ندارید یا می خواهید با دختر مورد علاقه تان نشان دهید اگر جواب رد داده، شما سراغ بهتر از او رفته اید، مطمئن باشید قدم در راه بدبختی تان برداشته اید!
3 – معیارهایی غیر منطقی
مثل چی؟ مثل رنگ چشم، قد و قواره خاص، پایگاه سیاسی یا رشته تحصیلی خاص (ولا غیر!)، اقامت خارج از کشور و مسائلی از این دست که بیشتر از توجه به باطن و شخصیت فرد به ظواهر او توجه دارد.
4 – چشم و هم چشمی
اگر برای این ازدواج می کنید که چشم فامیل را در بیاورید، یا از دختر و پسرهای فامیل عقب نمانید، اگر از انتخاب همسرتان هیچ انگیزه ای جز رو کم کنی از خواستگار قبلی ندارید یا می خواهید با دختر مورد علاقه تان نشان دهید اگر جواب رد داده، شما سراغ بهتر از او رفته اید، مطمئن باشید قدم در راه بدبختی تان برداشته اید!
5 – یک شروع دروغین
اگر از همین ابتدا بنای دروغگویی را گذاشته اید، درباره شغلتان، وضعیت خانوادگی تان، سلامتی جسمی و روحی خود و یا دارایی ها و تحصیلاتتان دروغ گفته اید بدانید بد راهی را شروع کرده اید. این راه مستقیم شما را به جمع مطلقه ها می برد. دروغ گفتن درباره معیارهای اصلی زندگی هم همین طور. مثلا این که برایتان مهم است همسرتان پوشش خاصی داشته باشد اما به او نمی گویید تا بعدا او را عوض کنید! یا می خواهید در شهر خاصی زندگی کنید و این را از ابتدا با همسرتان در میان نمی گذارید.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم
وقتی به خانه برمی گردید، قبل از هر کار نزد او بروید. از او درباره کارهایی که در طی روز انجام داده است؛ سؤال هایی مشخص بکنید، مثلاً بپرسید
آیا امروز به پزشکی که قرار بود مراجعه کنی مراجعه کردی ؟ به منظور بها دادن به خانم ها تقسیم وظایف کرده و مسئولیت انجام کار ها را به او واگذار کنید و پس از انجام دادن آنها از وی تشکّر کنید.
ـ مدت ۲۰ دقیقه با او وقت صرف کنید؛ در این زمان از خواندن روزنامه و یا انجام کارهایی که حواس شما را به آن جلب کرده؛
خودداری کنید، به مناسبت های ویژه و گاهی بدون دلیل مشخص به او شاخه گلی هدیه کنید و یا به مناسبت سال روز ازدواج و یا تولد هدیه ای برای همسرتان بخرید.
ـ از حالت چهره و طرز لباس پوشیدنش تعریف کنید، اگر ناراحت است به احساس او توجه کنید.
ـ وقتی خسته است، به او کمک کنید، اگر دیر به منزل می رسید به او تلفن کنید و دیر آمدن تان را به او اطّلاع دهید.
اگر احساساتش جریحه دار شده با او همدردی کنید. به او بگویید متأسفم که ناراحت هستی بعد سکوت کنید، بگذارید بداند که حال او را درک می کنید.
ـ برای این که ثابت کنید ناراحتی او تقصیر شما نیست، توضیح و راه حل ارائه ندهید.
ـ وقتی از خانه بیرون می روید از او بپرسید؛ آیا لازم است چیزی بخرم ؟ اگر پاسخ مثبت داد، حتماً کالای موردنظرش را خریداری کنید.
روزی چندبار به او بگویید تو را دوست دارم . وقتی از کسی ناراحت است، جانب او را بگیرید.
ـ به همسرخود محبّت کرده و در حضور دیگران به او احترام کنید.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، خانه و خانواده
آیا شما واقعا" عاشقید ؟
گرایش بین زن و مرد در نوع خود میتواند مفید یا مضر باشد . البته بیشتر ما حداقل یک بار در زندگی تمایل قوی را نسبت به فرد مخالف حس کرده ایم ، خوب! ، این حس در مورد روابط معمولی شاید بتواند موثر باشد ولی در مورد مسئله ی ازدواج اگر بخواهیم تنها با اکتفا به این تمایلات و بدون توجه به معیارهای دیگر روان شناسی ،تصمیمی بگیریم ، ویران کننده است ، چرا که نتیجه ای جز رنج ، ترس از آینده ، تحلیل انرژی و در آخر ، در فاصله زمانی کم دچار افسردگی و سرخوردگی می شویم ! ، در تنهایی و با صداقت کامل با خود به نکات زیر توجه کنید . مطمئنا" در آخر می توانید به این سوال پاسخ دهید که آیا شما واقعا" عاشق هستید یا ... ؟!:
یک تمایل و گرایش مفید چیست ؟ چطور می توانید بفهمید که شخص مورد علاقه شما همان کسی است که می خواهید ؟!
1-با او بسیار راحت هستید ، گویی که سالهاست او را می شناسید .
2-در بسیاری از موارد با یکدیگر هم عقیده هستید مثل باورهای فردی ، ارزشها، اهداف و فلسفه ی زندگی .
3-وجود حس تساوی با هم ، به طوری که هیچ کدام از شما دو نفر ، خود را برتر از دیگری نمی داند.
4-از امور روزمره یکدیگر آگاه هستید و در این روابط برای هم حس سرزندگی و شادابی روحی را به ارمغان می آورید.
5-با یکدیگر راحت هستید و احساس غریبی نمی کنید ، روز به روز شادی و صمیمیت بین شما بیشتر می شود.
6- روح و روان یکدیگر را با توجهات متقابل ، تحسین ، تایید و تمجیدها زنده می کنید و به این صورت است که زندگی رمانتیکی را تجربه خواهید کرد.
7-از اینکه اوقات بیشتری را در کنار هم باشید لذت می برید و از هم خسته نمی شوید !
8-همیشه نسبت به او گرایش دارید و این حس با هم بودن بیشتر و بیشتر می شود.
9-در همه حال برای پیشرفت یکدیگر تلاش می کنید ولی نه در آن حد که هر یک از شما احیانا" استقلال شخصی خود را از دست داده باشید!
10- در حفظ صمیمیت بیشتر رابطه و حل مشکلات زندگیتان در مقایسه با زوج هایی که بدون این حس و تنها بطور رسمی با هم ازدواج کرده اند ، موفق تر هستید.
11- با هم گرم ، قابل انعطاف ،صمیمی ، رئوف و دلسوز یکدیگر هستید و و هر دو بر آنید تا این این عواطف هر روز افزون شود.
12- براحتی از اشتباهات هم چشم پوشی می کنید و دوباره روابط شما به همان نزدیکی قبل باقی است .
13- احساس می کنید که متعلق به هم هستید ( البته این حالت نباید با احساس تحت کنترل بودن یا مالکیت همراه باشد) و دیگران شما را زوجی خوشبخت و جدانشدنی می دانند.
14- با گذشت ، فداکاری و بزرگ نکردن اشتباهات یکدیگر ، در کنار هم احساس امنیت می کنید و هیچ ترسی بابت از دست دادن هم ندارید .
15 – عواطف و امیال جنسی شما نسبت به هم بسیار قوی و غیر قابل اجتناب است.
16- نا خود آگاه احساسات و عواطف جنسی خود را نسبت به هم نشان می دهید و نه از روی عادت ، در این حالت است که امنیت روحی ایجاد می شود و خیال هر دو طرف بابت عدم وجود انحرافات اخلاقی در یکدیگر راحت است .
17- همیشه در دسترس هم هستید و می توانید روی وجود هم حساب کنید.
18- بین شما انرژی های مثبت زیادی است که حس اشتیاق به زندگی را افزون می کند .
19- با گذشت زمان روابط شما مستحکم تر شده است .
20- روابط شما طوری بر یکدیگر تاثیر داشته که اگر با خودتان رو راست باشید می بینید که شما شخصی بهتر و متفاوت نسبت به گذشته هستید.
امیدورایم پس از تمرکز روی مطالب فوق ، رابطه ای که در ذهن داشتید همانی باشد که خواستید ، در غیر این صورت بهتراست تجدید نظر کنید ، بدون شک قطع رابطه ی غلط با وجود وابستگی ، بسیار دردآور است ولی این درد بیشتر از رنجی نیست که با ادامه این رابطه مجبور می شوید تا آخر عمر تحمل کنید .
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم
روزي روزگاري تاجر ثروتمندي بود كه 4 زن داشت. زن چهارم را از همه بيشتر دوست داشت و او را مدام با خريدن جواهرات گران قيمت و غذاهاي خوشمزه خوشحال ميكرد. بسيار مراقبش بود و بهترين چيزها را به او ميداد.زن سومش را هم خيلي دوست داشت و به او افتخار ميكرد. اگرچه واهمه شديدي داشت كه روزي او تنهايش بگذارد.واقعيت اين است كه او زن دومش را هم بسيار دوست داشت. او زني بسيار مهربان بود كه دائما نگران و مراقب همسرش بود. مرد در هر مشكلي به او پناه ميبرد و او نيز به تاجر كمك ميكرد تا گره كارش را بگشايد و از مخمصه بيرون بيايد.اما زن اول مرد، زني بسيار وفادار و توانا بود كه در حقيقت عامل اصلي ثروتمند شدن او و موفق بودنش در زندگي بود كه اصلا مورد توجه مرد نبود. با اينكه از صميم قلب عاشق شوهرش بود اما مرد تاجر به ندرت وجود او را در خانه اي كه تمام كارهايش با او بود حس ميكرد و تقريبا هيچ توجهي به او نداشت.روزي مرد احساس مريضي كرد و قبل از آنكه دير شود فهميد كه به زودي خواهد مرد. به دارايي زياد و زندگي مرفه خود انديشيد و با خود گفت: من اكنون 4 زن دارم، اما اگر بميرم ديگر هيچ كسي را نخواهم داشت و تنها و بيچاره خواهم شد! بنابراين تصميم گرفت با زنانش حرف بزند و براي تنهايياش فكري بكند.اول از همه سراغ زن چهارم رفت و گفت:من تورا بيشتر از همه دوست دارم و از همه بيشتر به تو توجه كرده ام و انواع راحتي ها را برايت فراهم آورده ام ، حالا در برابر اين همه محبت من آيا در مرگ با من همراه ميشوي تا تنها نمانم؟"زن به سرعت گفت : هرگز و مرد را رها كرد.ناچار با قلبي كه به شدت شكسته بود نزد زن سوم رفت و گفت:من در زندگي تو را بسيار دوست داشتم آيا در اين سفر همراه من خواهي آمد؟زن گفت: البته كه نه! زندگي در اينجا بسيار خوب است. تازه من بعد از تو ميخواهم دوباره ازدواج كنم قلب مرد يخ كرد.مرد تاجر به زن دوم رو آورد و گفت:تو هميشه به من كمك كرده اي . اين بار هم به كمكت نياز شديدي دارم شايد تو از هميشه بيشتر ميتواني در مرگ همراه من باشي؟ زن گفت : اين بار با دفعات ديگر فرق دارد . من نهايتا ميتوانم تا گورستان همراه جسم بي جان تو بيايم اما در مرگ،...متاسفم! گويي صاعقه اي به قلب مرد آتش زد.در همين حين صدايي او را به خود آورد:من با تو ميمانم ، هرجا كه بروي، تاجر نگاهش كرد، زن اول بود كه پوست و استخوان شده بود ، انگار سوءتغذيه، بيمارش كرده باشد. غم سراسر وجودش را تيره و ناخوش كرده بود و هيچ زيبايي و نشاطي برايش باقي نمانده بود . تاجر سرش را به زير انداخت و آرام گفت: بايد آن روزهايي كه ميتوانستم به تو توجه ميكردم و مراقبت بودم ...
در حقيقت همه ما چهار زن داريم!
الف: زن چهارم بدن ماست كه مهم نيست چقدر زمان و پول صرف زيبا كردن او بكنيم وقت مرگ، اول از همه او ما را ترك ميكند.
ب: زن سوم داراييهاي ماست. هر چقدر هم برايمان عزيز باشند وقتي بميريم به دست ديگران خواهد افتاد.
ج : زن دوم كه خانواده و دوستان ما هستند. هر چقدر هم صميمي و عزيز باشند ، وقت مردن نهايتا تا سر مزارمان كنارمان خواهند ماند.
د: زن اول كه روح ماست. غالبا به آن بي توجهيم و تمام وقت خود را صرف تن و پول و دوست ميكنيم.او ضامن توانمندي هاي ماست اما ما ضعيف و درمانده رهايش كرده ايم تا روزي كه قراراست همراه ما باشد، اما ديگر هيچ قدرت و تواني برايش باقي نمانده است
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم
روابط زناشوئي
سیاری از زوجهای جوان به دلیل عدم آشنایی و در پاره ای از موارد نبود آگاهی کا فی درباره نحوه برخورد با روابط عاطفی و زناشویی بین همسران ، با مشکلاتی مواجه هستند، که متاسفانه این مشکلات در برخی از موارد تبدیل به بحران های خانوادگی می گرد که آثار آن در معضلاتی همچون افزایش آمار طلاق در جامعه ، تنوع طلبی جنسی و.... قابل مشاهده می باشد . سیمرغ با هدف پیش گیری از ایجاد این گونه مشکلات و با احترام به حریم خانواده ، جهت افزایش دانایی زوجهای جوان و کمک به بهبود واستحکام روابط همسران اقدام به تهیه و ارائه مطلب زیر نموده است .
من هیچ علاقه ای به رابطه زناشویی با همسرم ندارم
سارا که از ازدواج اولش دارای یک دختر است درمورد زندگی فعلی و ازدواج مجددش می گوید. او می گوید که من و سامان زندگی خوبی داشتیم حتی از لحاظ زناشویی هم هیچ مشکلی نداشتیم. آنها 6 سال است که ازدواج کرده اند و این ازدواج دوم هر دوی آنهاست و این هیچ خللی در زندگی آنها وارد نکرده بود. او می گوید تا 3 سال پیش زندگی خوبی داشتند و مانند تازه عروس و دامادها زندگی می کردند.
سارا می گوید:
اما حالا هیچ خواسته و نیاز جنسی و هیچ شور و هیجانی ندارم. دوست دارم مثل سابق رابطه بهتری با هم داشته باشیم اما نمی توانم. طی چند سال اخیر چندکیلو وزن اضافه کردم و این شاید یکی از علتهای سردی در روابط جنسی ام شده است. اما حالا به این نتیجه رسیدم که حتما عمل جراحی که سه سال پیش داشتم(عمل بیرون آوردن رحم) علت اصلی این سردمزاجی من در روابط زناشویی ام بوده و این همان چیزی است که روابط جنسی من را تحت الشعاع قرار داده. از بعد از عمل جراحی ام، به دو متخصص زنان مراجعه کردم و درمانهای زیادی از هورمون درمانی و داروهای گیاهی گرفته تا داروهای شیمیایی را امتحان کردم تا تمایلاتم را بهبود بخشم. اما هیچ اتفاقی نیفتاد و هیچ کدام از آنها کمکم نکرد.
من و سامان ماه به ماه هم به یکدیگر ابراز علاقه نمی کنیم. اگر به ندرت هم ابراز علاقه کرده و رابطه زناشویی داشته باشیم، هرگز مثل سابق و اوایل ازدواجمان نیست. ایجاد رابطه زناشویی برای من سخت است و احساس میکنم که این رابطه زناشویی به من تحمیل شده است. در مقابل سامان احساس می کند که من هیچ توجه و علاقه ای به او ندارم. بارها برایش توضیح داده ام که من عاشقش هستم و هنوز هم برای من جذابیت های خاص خودش را دارد. فقط من حال و حوصله برقرار کردن رابطه زناشویی را ندارم. برای مثال، چندروز پیش وقتی من از سرکار برگشتم، سامان از من درخواست رابطه زناشویی کرد اما من خسته بودم و درخواست او را رد کردم. هرزمانی که مانعش می شوم، سامان عصبانی می شود و اخم می کند. من احساس می کنم سامان ظرفیت کمی دارد و از هر چیزی زود عصبانی می شود. این موضوع در مورد انتقاد کردن از او، یا نادیده گرفتن خانواده اش هم صدق می کند.
تفکرهای سارا ادامه دارد
اما او گاهی اوقات متوجه این موضوع نمی شود که من به مهلت بیشتری نیاز دارم. کار من پر استرس است. من مدیر برنامه ریزی شرکت هستم و ساعت کاریم زیاد است. اما سامان استاد اقتصاد است و شش ماهی بود که برای انجام تحقیقاتی برای نوشتن کتابش در خانه مانده بود. علاوه بر کارش، دو پسر او که یکی 17 سال و دیگری 19 سال دارند و نزدیک مادرشان زندگی می کنند، در زندگی او از اهمیت خاصی برخوردار نیستند. سامان به ندرت دوستان دانشگاهیش را می بیند، و به ندرت خودش را سرگرم می کند یا ورزش می کند. تمام توجه او و دنیایی که پیرامون او را احاطه کرده من هستم. و این برای من خسته کننده است.
سامان تصور می کند که من پسرهایش را دوست ندارم و من را متهم کرده است که برای به هم پیوستگی و اتحاد خانواده اش تلاش نمی کنم. من به تحمیل کردن خودم به دیگران چندان تمایل ندارم. اما سامان از من انتظار دارد که اتحاد و نزدیکی خانواده اش را برقرار کنم. حالا پسرهای سامان یکسره به ما سر میزنند. من احساس می کنم که رفت و آمد زیاد آنها به خانه ما بدون هماهنگی باعث اختلال در زندگی خصوصی ما شده است. دراین شرایط ما چاره ای جز جر و بحث نداریم.
تا زمانی که من، سامان و خانواده اش را ملاقات کردم هیچ پیش زمینه ای درمورد خود و خانواده اش نداشتم. من سومین فرزند خانواده هستم. از زمانی که پدرم فوت کرد مادرم خودش را مرکز توجه قرار داده بود10 سال پیش وقتی پدرم فوت کرد مادرم نقل مکان کرد و من به ندرت او را می بینم. برادر و خواهرم هم شهرستان زندگی می کنند.
من سامان را در یک مهمانی دوستانه دیدم. به نظر من سامان اولین مردی بود که به طور جدی علاقه مندش بودم. آشنایی ما از آنجا شروع شد. سامان به هر طریقی سعی داشت به من ابراز علاقه کند. اما من هرگز چنان حسی به او نداشتم. وقتی سامان از من خواست به مشاوره برویم درخواستش را رد کردم و به او گفتم من قبلا مشاوره رفتم. درواقع من قانع نشده بودم که می توانم تغییر کنم. من با همسر سابقم هم مشکلات سردمزاجی جنسی داشتم و هیچ وقت او را مقصر نمی دانم.
تفکرهای سامان
من تقریبا تسلیم شدم
سامان یک مرد 43 ساله که هنوز هم مثل بسکتبالیستها به نظر می رسد می گوید وقتی سارا به درخواستهای من هیچ توجهی نمی کرد من احساس سرخوردگی پیدا کردم و تا حدی تسلیم او شدم. او می گوید سارا اصلا به ایجاد رابطه زناشویی علاقه ای نداشت و نزدیک به 3 سال هیچ رابطه زناشویی با هم نداشتیم. او همیشه به من می گفت اصلا هیچ شور و هیجانی ندارم چون وزنم زیاد شده است. اما من هنوز هم فکر می کردم که او برای من زیباست. اما همیشه سعی می کردم با صحبت کردن او را متقاعد کنم. اما من احساس می کردم که جاذبه ای برای او ندارم.
کناره گیری های سارا در ابعاد دیگری از زندگی مان هم خودش را نشان داد. او عصبانی بود و به جای لبخند زدن تقریبا همیشه بداخلاقی می کرد. او من را یک آدم احمق تصور می کرد که هیچ کاری را نمی توانم به نحو احسن انجام دهم. مثلا اگر قبض را سرموقع پرداخت نمی کردم از نظر او وظیفه شناس و مسئولیت پذیر نبودم. اگر من از او می خواستم که به جمع من و پسرانم بپیوندد تا یک فیلم را با هم ببینیم برای او به این معنی بود که من برای حیطه شخصی او احترام قائل نیستم. من از اینکه پسرانم رفت و آمد به خانه من را به خانه مادرشان ترجیح می دادند خوشحال بودم اما می دانستم که سارا این موضوع را یک نوع فضولی و آنها را مهمانان ناخوانده می دانست.
رابطه ما ناامید کننده بود
پدرمن کارمند شرکت برق بود و مادرم حسابدار. پدر و مادرم من و خواهر و برادرانم را در رفاه کامل قرار داده بودند. من هنوز هم از اینکه مرتبا به دیدار من می آیند ممنون و سپاسگزارم. پدر و مادر من هر دو کار می کردند و همه ما را به دانشگاه فرستادند. من هرگز پدرم را به خوشحالی روزی که در آزمون دکترا قبول شدم ندیده بودم.
در ابتدا من عاشق تدریس بودم اما سیاستهای دانشگاه مرا از پا درآورد. من می خواستم ساعتها ورزش کنم، کتابی که 20 سال برایش برنامه ریزی کرده بودم را تمام کنم. من احساس می کردم هنوز جای زیادی برای پیشرفت دارم اما به خاطر سارا علایقم را رها کردم. شما فکر می کنید حالا که من و سارا زمان زیادی را در خانه به خوبی و خوشی با هم سپری می کنیم؟ اما نه برعکس!
رابطه بین ما خیلی ناامید کننده است چون ما هردو در ابتدا با هم رابطه خیلی خوبی داشتیم. وقتی من و سارا همدیگر را ملاقات کردیم فورا احساس کردیم از همه لحاظ برای هم مناسب هستیم. هر دوی ما مطلقه بودیم، هر دو بچه داشتیم و هردوی ما یکدیگر را درک کردیم و به خواسته های هم احترام گذاشتیم. من واقعا نمی دانم چه اتفاقی افتاد. بحث و جدل های ما تمام نشدنی است. من اعتراف می کنم که اخلاق بدی دارم اما اکثر اوقات سعی می کنم بحث را تمام کنم تا زمانی که هردوی ما آرام شویم اما او اجازه نمی دهد. من حتی سعی می کنم از اتاق بیرون بیایم اما او همیشه صحبتهایش را ادامه میدهد.
حالا می دانم که من باید تغییراتی را در زندگی ام ایجاد کنم. من ارتباط با دوستانم را از دست داده ام، و باید اعتماد به نفسم را تقویت کنم تا کتابم را به پایان برسانم. اما با وجود همه اینها، من می خواهم ارتباطم را با همسرم دوباره برقرار کنم. نمی دانم چقدر طول می کشد. بله من در رابطه زناشویی موفق نبودم اما علاقه و شور و هیجان بین ما هم موفیت آمیز نبوده. تا کی می خواهد طول بکشد؟ تا همیشه؟
نظر مشاور
مشاور پاسخ می دهد: خواسته های ضعیف و کمِ جنسی در هر سنی و به دلایل مختلفی ممکن است اتفاق بیفتد. این موضوع ممکن است مادام العمر باشد یا موقتی، مثلا ممکن است به دلیل شرایط فیزیکی مانند بیماری، مصرف دارو،یائسگی یا حتی استرس باشد. سارا به من گفته بود که از زمانی که رحمش را جراحی کرده تغییراتی از قبیل خشکی واژن، عرق های شبانه، و گرگرفتگی در بدنش مشاهده کرده بود. و این تغییرات برای کاهش میل به رابطه زناشویی نرمال و طبیعی است. من تردید دارم که دلایلی غیر از دلایل فیزیکی برای این عدم تمایل به برقراری رابطه زناشویی وجود دارد.
من به سارا گفته بودم که برای اینکه رابطه زناشویی اش را به حالت نرمال و طبیعی برگرداند باید رابطه خود با همسرش را خارج از محیط اتاق خواب بهبود بخشد. خانواده آنها، بچه هایشان، و شغلشان در ایجاد بحث و مشاجره موثر هستند و در رابطه آنها تاثیر زیادی می گذارند. سارا معتقد است که سامان نیاز او برای زندگی شخصی و خصوصی اش را نادیده گرفته و این موضوع را با سردی در رابطه زناشویی که منجر به عصبانیت و ناراحتی سامان می شود جبران می کند. بعد از ممانعت های بسیار سارا، سامان حالت تدافعی پیدا می کند و از اتلاف انرژی بر روی آن صرف نظر می کند.
ما استراتژی های مختلفی برای کوتاه شدن بحث بین آنها و بهبود روابطشان پیشنهاد کردیم. آنها موافقت کردند که به محض اینکه احساس کردند بحثشان درحال بالا گرفتن است مکث کنند و بحث را خاتمه دهند. من به آنها ماموریت دادم مثلا اگر درحال بحث کردن بودند و اگر سامان لحظه ای مکث کرد سارا باید به جای ادامه دادن بحث به آن احترام بگذارد. این کار به سامان اجازه می دهد که حالتش را کنترل کند و به آرامی صحبت کنند. من همچنین به سامان گفتم وقتی سارا منتقدانه صحبت می کند و عیبجویی می کند چند لحظه ای صبر کند. به این شکل بحث کوتاه می شود. با این کار سامان دیگر مقابل سارا گارد نمی گیرد و به لحظات خوبی که باهم سپری کردند تمرکز می کند.
سامان همچنین باید شادی و نشاط را در زندگی اش که زیاد با سارا مرتبط نیست به دست بیاورد. ما درمورد اینکه چگونه می تواند شادی و نشاطش را دوباره به دست بیاورد بحث کردیم. مثلا سامان بعد از چند جلسه مشاوره به من گفته کتابش باید تا آخر تابستان تمام شود. همچنین او گفته قرار است دوباره تدریسش را از پاییز از سر بگیرد. با پیشنهادات من سامان دوباره ارتباطش را با دوستان و همکارانش برقرار کرد و پروژه های جدیدی برای انجام دادن برداشت. سارا می گوید: حالا سامان دیگر سرش حسابی شلوغ شده است و من از او خواهش می کنم کمی هم وقت برای من بگذارد.
در پایان من به همه زوج ها توصیه می کنم تعادل را حفظ کنید. بعضی از زوج ها زمان زیادی را صرف کارهایشان می کنند، بعضی ها فقط به مسائل جنسی می پردازند، و بعضی ها هم به احساسات می پردازند که باعث مشکلاتی در فعالیتهای جنسی می شود. همدیگر را درک کنید، به یکدیگر محبت کنید، رابطه زناشویی را به دیگری تحمیل نکنید. شرایط را برای ایجاد یک رابطه زناشویی خوب فراهم کنید مثلا موسیقی بگذارید، نور اتاق را کم کنید و شمع روشن کنید. از با هم بودن لذت ببرید. بعد از چند هفته، متوجه می شوید که چقدر از با هم بودن لذت می برید.
در ضمن، من به سارا کمک کردم تا تصور و ذهنیتش را درمورد خودش مخصوصا اندامش بهبود دهد. من چند جمله کلیدی به او دادم تا زمانی که احساس بدی نسبت به خودش داشت آنها را تکرارکند. "هیچ وقت همسرم به خاطر ظاهرم با من رابطه زناشویی برقرار نمی کند". سارا اینقدر این جمله ها را تکرار کرد تا حس منفی نگری او از بین رفت. من همچنین به او گفتم باید کارهایی انجام دهد تا حس شور و هیجان برای رابطه با همسرش برقرار شود. به او پیشنهاد کردم به ظاهر و اندامش بیشتر رسیدگی کند، ورزش کند و موسیقی مورد علاقه اش را گوش دهد.
بعد از 5 ماه سارا و سامان رفتارهای سابقشان را کنار گذاشتند. من پیشنهاد دادم برای اینکه سارا از ممانعت دربرابر رابطه زناشویی دست بردارد، سارا پیشقدم باشد. آنها تصمیم گرفتند آخر هفته خوبی را با هم سپری کنند و به مسافرت بروند. وقتی که برگشتند به آنها گفتم برای رابطه زناشویی تان زمان بندی کنید. سامان هم قول داد که از پسرانش بخواهد تا قبل از آمدن به خانه آنها با پدرش هماهنگ کند. سارا هم قول داد تا وقت بیشتری را با مهمانهایش به خصوص پسران سامان سپری کند.
سامان و سارا بعد از یک سال و با صبر و حوصله یکدیگر مشکلشان حل شد. سارا می گوید من فکر می کردم رابطه زناشویی تفریح زندگی است و نباید زمان و تمرکز زیادی روی آن گذاشت اما حالا متوجه شده ام که باید آن را روز به روز بهتر و بهتر کرد.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، خوب زندگی کنیم
برچسبها: روابط زناشوئي , زوجهاي جوان , علاقه مند , مشاوره
الف) خانواده خشک و سخت گیر
۱) پدر و مادر ها با بچه ها همان طور رفتار می کنند که والدین خودشان رفتار کرده اند.
۲) تصمیم گیری با یکی از والدین خصوصا پدر انجام می گیرد. معمولا پدر خانواده حاکم بر رفتار و اعمال فرزندان است و هیچ یک از اعضای خانواده اجازه اظهار نظر ندارند
۳) والدین چنان رفتار می کنند که فرزندان می آموزند حق هیچ گونه ابراز عقیده ای را - حتی در مواردی که می تواند مانع از بروز بعضی مشکلات برای خانواده گردد - ندارند.
۴) اگر فرزندان از فرمان والدین اطاعت نکنند ، والدین آنان ناراحت ، خشمگین و آزرده خاطر می شوند.
۵) فرزندان جرات سئوال کردن در مورد انجام دادن یا انجام ندادن کارها را ، از والدین خود ندارند.
۶) والدین بر رفتا و کارهای فرزندان خود کنترل شدید دارند و همه تصمیمات را شخصا اتخاذ می کنند.
۷) والدین دلیلی را - برای دستوراتی که صادر می کنند - برای فرزندان خود ارائه نمی دهند و از آنان می خواهند بدون چون و چرا از این دستورات اطاعت کنند.
۸) نسبت به رعایت نظم و انضباط ، ارزشی افراطی قایل هستند و والدین توانایی تحمل هیچ گونه بی نظمی را از طرف فرزندان خود ندارند.
۹) به سخنان کودکان خود گوش نمی دهند و اگر هم سخنی را بشنوند برای آن است که با آن مخالفتی را نشان دهند.
۱۰) در مواردی که فرزندان خود را نصیحت یا آنان را از انجام دادن کاری منع می کنند ، دلیل خاصی را ارائه نمی دهند.
۱۱) برای تصمیات فرزندان خود ، حتی اگر این تصمیمات معقول و مستند باشد ، احترام قائل نیستند.
۱۲) معتقدند که چون سن ، تجربه و دانش آنان بیشتر از فرزندانشان است ، بنابراین ، حق دخالت در همه امور و حتی در خصوصی ترین کارهای فرزندان خود را دارند.
۱۳) برخورد آنان با فرزندان خود احترام آمیز نیست و حتی از تحقیر فرزندان خود در حضور دیرگان نیز ابایی ندارند.
۱۴) غالبا نیازهای عاطفی کودکان ارضاء نمی شود.
۱۵) ممکن است که والد ضعیف در چنین خانواده ای با کودکان ائتلاف کند در چنین حالتی ارزش هر دو والد نزد کودک شکسته می شود . اگر بنا باشد یکی از والدین به عنوان منبع قدرت خانواده آسیب ببیند می توان تصور کرد والد دیگر نیز ارزش پیشین خود را نخواهد داشت.
۱۶) چنین کودکانی احتمالا جذب گروه های بیرون شده و با عزت نفس پائین که دارند دچار بزهکاری می شوند.
۱۷) بسیاری از این والدین ممکن است به خاطر کمال گرایی که دارند ، کودکان را تحت فشار قرار دهند و از آنها بالاترین انتظارات را داشته و پیوسته به شکل نوین بر آنها سخت گیری کرده و برنامه های سخت گیرانه برایشان تدارک ببیند.
۱۸) احتمال دروغ گویی و ریا کاری در کودکان چنین خانواده هایی به علت ترس از تنبیه و سرزنش افزایش می یابد.
۱۹) چنین کودکانی به علت اینکه مرتبا علایقشان سرکوب شده و موجب تحقیر قرار گرفته اند و همچنین دیگران برای اموراتشان تصمیم گرفته اند ، از خلاقیت کمی برخوردارند . اگر چه ممکن است به علت سخت گیری والدین از نظر آموزش بعضی از مهارتها ، پیشرفتی کرده باشند.
۲۰) اضطراب ، افسردگی ، همچنین وسواس و کمال گرایی ، نا امیدی و بسیاری از مشکلات روانی ممکن است دامنگیر کودکان خانواده های سخت گیر گردد.
۲۱) غالبا والدین سخت گیر ، خود را منطقی نیز تصور می کنند. و برای هر کارشان دلیل تراشی می کنند. ولی غیر مستقیم به خاطر سختی گیری آنهاست که کودکان فرمانشان را اجرا می کنند نه منطقشان.
ب) خانواده سهل گیر و آسان گیر
۱) پدر و مادر به دنبال نیازهای ارضاء نشده خودشان هستند. دنبال جوانی و نوجوانی و دل مشغولی های خود هستند.
۲) به امر تربیت و ارضاء نیازهای جسمی و روانی کودک نمی پردازند و چون آسانگیر هستند ، برای خاموش کردن صدای بچه ، هر چه کودکشان از آنها می خواهد ، آنها انجام می دهند . لذا کودک پرتوقع تربیت می شود.
۳) هدفها و انتظارات برایشان روشن نیست و به همین دلیل ، در تربیت فرزندان خود از روش ، فلسفه یا دیدگاه خاصی پیروی نمی کنند.
۴) هیچ نوع کنترلی بر رفتار فرزندان خود ندارند و آنان را کاملا آزاد می گذارند تا به هر نحوی که خود مایل هستند ، شیوه های خاص زندگی خود را انتخاب و به کار گیرند.
۵) هیچ نوع انتظار و توقع خاصی از فرزندان خود ندارند و فرزندان نیز به نوبه خود می آموزند که والدین نباید از آنان انتظار خاصی را داشته باشند.
۶) نسبت به رفتار فرزندان خود ، حتی در مواردی که مورد آزار و اذیت خود آنان و دیگران قرار می گیرند ، توجه خاص نشان نمی دهند و در این موارد ، بی تفاوت عمل می کنند.
۷) اگر فرزندان خانواده از دستورات آنان اطاعت نکنند ، ناراحت نمی شوند و چنان رفتار می کنند که گویی عدم اطاعت از دستورات والدین امری طبیعی ، عادی و متداول است.
۸) در پاداش دادن - وقتی از فرزندان رفتار پسندیده ای سر می زند - یا تنبیه آنان - در هنگامی که کار خلاف از آنان سر می زند - اهمال می کنند و بی تفاوت هستند (به یاد داشته باشیم که منظور از تنبیه کردن در معنای روانشناختی آن ، محروم کردن فرزند از پاداش است و تنبیه بدنی مورد نظر نمی باشد).
۹) شیوه های رفتاری والدین چنان است که در فرزندان اعتماد لازم را نسبت به آنان ایجاد نمی کند.
۱۰) نسبت به تکالیف و نمرات درسی فرزندان خود توجه نشان نمی دهند و علاقه ای نیز به همکاری با معلمان و مدیریت مدرسه محل تحصیل آنان ندارند.
۱۱) آنچه را که فرزندان اراده کنند یا بخواهند ، برای آنان تهیه می کنند و در این مورد ، سلیقه خاصی را اعمال نمی کنند.
۱۲) هیچ گونه تلاش خاصی را در زمینه استقلال فرزندان خود انجام نمی دهند و چنانچه یکی از فرزندان شدیدا به آنان وابسته باشد ، کار خاصی را در زمینه کاهش این نوع وابستگی که بعدا برای آنان مشکل ساز خواهد بود ، انجام نمی دهند.
۱۳) نظم و ترتیب را در محیط خانواده رعایت نمی کنند و از فرزندان خود نیز انتظار خاصی در این زمینه ندارند.
۱۴) فرزندان خود را برای انجام هر کاری آزاد می گذارند و حتی در مواردی که مداخله آنان لازم به نظر می آید ، دخالت نمی کنند.
۱۵) این بچه ها چون در زندگی با موانع مواجه نشده است ، لذا وقتی وارد جامعه می شود به خاطر عدم تجربه کافی ، زود تسلیم میشود و شکننده هست.
ج) خانواده گسسته یا خانواده پریشان
۱) در این خانواده ها بعلت اختلاف بین والدین ، معمولا به صورت قهر و آشتی به سر می برند که تاثیر منفی روی کودکان می گذارد
۲) گاهی کودک به عنوان قاضی در نظر گرفته می شود و گاهی قربانی یکی از طرفین می گردد
۳) کودک علاوه بر اینکه نیازهای روانی و جسمانیش ارضاء نمی گردد ، بتدریج الگوهای پرخاشگری را می آموزد . ( کودکانی که بدون مقدمه بچه های دیگر را می زند)
۴) میزان ارزش و احترامی که هر یک از افراد خانواده برای خود قائل هستند ، ناچیز است
۵) چهره افراد خانواده غالبا عبوس و افراد خانواده معمولا غمگین ، گرفته ، افسرده و بی احساس به نظر می آیند
۶) گوش افراد خانواده برای شنیدن خواسته های یکدیگر سنگین است و صدای آنان یا بلند و خشن و گوشخراش است و یا به اندازه ای آرام و نجوا مانند است که به سختی قابل شنیدن می باشد
۷) نشانه دوستی و صمیمت در بین افراد خانواده کم است و در مواردی حتی از وجود یکدیگر نیز بی اطلاع هستند
۸) شوخی های افراد خانواده با یکدیگر در بیشتر اوقات گزنده ، بیرحمانه و مبتنی بر قساوت قلب است
۹) بزرگترهای خانواده تا آن میزان سرگرم امر و نهی کردن و دستور دادن به کوچکتر ها هستند که برای مثال پدرو مادر هرگز نمی فهمند فرزندان آنان دارای چه ویژگیهای شخصیتی هستند
۱۰) فرزندان خانواده کمتر از وجود پدر و مادر خود به عنوان دو انسان بالغ ، فهمیده ، باشعور ، اصیل و دوست داشتنی ، بهره مند می شوند
۱۱) پدر و مادر برای احترازو دوری از یکدیگر ، آن چنان خود را مشغول کارهای خارج از محیط خانواده می کنند که گویی تنها وظیفه آنان کار کردن و تامین مایحتاج زندگی است
۱۲) افراد خانواده ، احساس تنهایی و بی یاور بودن می کنند و به این باور می رسند که بیچاره و نگون بخت هستند و در واقع نوعی درماندگی آموخته شده را تجربه می کنند
۱۳) افراد خانواده غالبا تکانشی عمل می کنند ، عصبی هستند ، احساس گناه و تقصیر می کنند یا بر عکس ، احساس می کنند مورد ظلم و ستم قرار گرفته اند و برای جبران این احساس گاه با یکدیگر رفتاری بسیار خشونت آمیز و غیر انسانی نشان می دهند
۱۴) افراد خانواده برای کنترل امورغیر ممکن ، تلاش فراوان می کنند و هرگز متوجه نمی شوند که انجام بعضی از خواسته های آنان به وسیله طرف مقابل ، غیر ممکن است
۱۵) افراد خانواده گاه گرفتار مشکل کمال طلبی می شوند و در این راه ، هم خود متحمل فشارهای روانی زیاد می شوند و هم بر افراد دیگر خانواده فشارهای فزاینده ای را می آورند
۱۶) افراد خانواده حالت اصطلاحا نهایت نگری دارند. و در نظر آنان همه پدیده های عالم در دو حد یک طیف هستند و هر پدیده ، شی ، صفت ، مفهوم یا سفید است یا سیاه - یا خوب است یا بد - یا زیان آور است یا سودمند - یا دوست داشتنی است یا غیر دوست داشتنی - لذا هیچ حد واسطی را در نظر نمی گیرند.
۱۷) وابستگی افراد خانواده با یکدیگر نا سالم است و در این موارد یا نسبت به احساسات ، خواسته ها و نیازهای خود بی توجه هستند یا خود را مرکز و محور عالم به حساب می آورند و خود خواهی آنان در همه رفتارهایشان تجلی پیدا می کند.
۱۸) افراد خانواده نسبت به هر موضوع یا پدیده ای تعصب بی مورد و شدید نشان می دهند و این ویژگی باعث می شود از استدلال ، منطق ، و عقل سلیم فاصله بسیار داشته باشند
۱۹) افراد خانواده و خاصه فرزندان این خانواده ها با یکدیگر به رقابت ناسالم می پردازند و موفقیت یکی از آنان در زمینه خاصی ( مثل موفقیت شغلی ، خرید یک ماشین ، خرید یک لباس و ... ) موجب رنجش ، نگرانی ، اضطراب و حسادت شدید فرد یا افراد دیگر خانواده می شود
۲۰) افراد خانواده مسائل و مشکلات خود را انکار می کنند و به همین دلیل نیز مشکلات آنان هرگز حل نمی شود و این مشکلات در همه ابعاد رفتاری آنان تجلی پیدا می کند
۲۱) افراد خانواده در مورد خود و دیگران به داوریها و قضاوت های نادرست می پردازند و یکی از اعتیاد های مضر و در عین حال لذت بخش آنان ، غیبت و بدگوئی از دیگران است
۲۲) دروغگویی در بین اعضای خانواده شایع است و هر یک از افراد خانواده یاد گرفته اند که برای اجتناب از درگیری و مشاجره های پایان ناپذیر بعدی ، به افراد دیگر دروغ بگویند.
۲۳) به سادگی افراد خانواده به یکدیگر فحش می دهند ، همچنین خشونت های جسمی نیز رایج است. و نگرش هر یک از افراد خانواده بر این استوار است که طرف مقابل آنان فردی خود رای ، نفهم ، خود خواه و ... است و بهترین راه برای به زانو در آوردن او کتک زدن و تحقیر اوست
۲۴) نگرشهای افراد خانواده در زمینه های مختلف ، تحریف شده است و باورداشتهایی نظیر - به زن نمی توان اعتماد کرد - همه آدمها بد هستند - هر فرد باید فقط به فکر خودش باشد و ... به سادگی تبلیغ می شود.
۲۵) فرزندان خانواده میل شدیدی را برای مورد تایید قرار گرفتن به وسیله اولیای خود نشان می دهند و با از دست دادن هویت خود و نیز بر خلاف میل و خواسته خویش ، به خواسته های هر چند نادرست پدر و مادر یا بزرگترها تن در می دهند
۲۶) احساس عدم رضایت از خود یا حالت از خود راضی بودن افراطی در بین افراد خانواده شایع است و آثار این نوع احساس در همه ابعاد رفتاری آنان مشاهده می شود
۲۷) احساس تنهایی و بی یار و یاور بودن در بین اعضای خانواده شایع است و در این راه به بن بست روانی یا غم و اندوه و مزمن و افسردگی می رسند
۲۸) افراد خانواده از اضطراب دائمی و احساس سردرگمی در رنج هستند و به همین دلیل ، اختلالات شناختی ، هیجانی و نیز اختلالات رفتاری در بین این خانواده ها شایع است.
د) خانواده سالم یا خانواده دمکرات
۱) افراد خانواده سرزنده و با محبت هستند و همه رفتار و اعمال آنان با نوعی اصالت توام است
۲) افراد خانواده به طور آشکار رنج و ناراحتی و نیز احساس همدری خود را نسبت به افراد دیگر خانواده بیان می کنند
۳) افراد خانواده از ریسک (خطر کردن ) معقول و سنجیده نمی هراسند و می دانند که ممکن است با خطر کردن اشتباهاتی نیز داشته باشند ، ولی اشتباهات شخصی هم می تواند خود مقدمه ای برای شناخت اشکالات شخصی و بنابراین زمینه ای جهت رشد و کسب تجربه بیشتر باشد
۴) افراد خانواده برای یکدیگر ارزش و احترام قایل اند و یکدیگر را دوست دارند و از این احساس خود شادمان هستند
۵) روابط افراد خانواده با یکدیگر هماهنگ و روان است و با آهنگی پرمایه و روشن با یکدیگر سخن می گویند
۶) زمانی که در خانواده سکوت برقرار است ، سکوتی است آرامبخش و نه سکوت مبتنی بر ترس یا احتیاط
۷) وقتی در خانواده سرو صدا هست ، صدای فعالیتی پر معنی است و نه غرشی رعد آسا و برای خفه کردن صدای دیگران
۸) هریک از اعضاء خانواده می دانند حق آن را خواهند داشت که حرف خود را به گوش دیگران برسانند و در این زمینه نیازی به سکوت و تحمل فشار حاصل از آن نمی باشد
۹) اگر یکی از اعضای خانواده هنوز فرصتی برای صحبت کردن پیدا نکرده است ، به دلیل تنگی وقت بوده است و نه کمی محبت ، کم توجهی یا بی ملاحظه بودن اعضای دیگر خانواده
۱۰) اعضای خانواده به راحتی یکدیگر را نوازش می کنند و در آغوش گرفتن فرزندان توسط پدر و مادر امری است عادی و توام با تجربه عشق و محبت خانوادگی
۱۱) افراد خانواده صادقانه با هم صحبت می کنند ، با علاقه به سخنان یکدیگر گوش می دهند ، با یکدیگر رو راست و صادق هستند و به راحتی علاقه خود را به یکدیگر نشان می دهند
۱۲) افراد خانواده به راحتی و آزادنه با یکدیگر درد دل می کنند و این حق را دارند که درباره هر موضوعی ( مثل ناکامیها ، ترسها ، صدمه هایی که دیده اند ، خشم خود ، انتقاد از دیگری ، خوشیها یا کامیابیها ) ، با یکدیگر سخن بگویند
۱۳) افراد خانواده برای کارهای خود برنامه ریزی می کنند و در این راه اگر مشکلی با مزاحم اجرای برنامه های از قبل تعیین شده آنان شود ، به سادگی خود را با آن تطبیق می دهند و در نتیجه قادر هستند بدون تجربه احساس ترس یا واهمه ، بیشتر مشکلات زندگی خود را حل و فصل کنند
۱۴) در خانواده ، زندگی آدمی و احساسات بشری، بیش از هر عامل دیگری مورد توجه و احترام است
۱۵) در خانواده ، پدر و مادر خود را مدیر یا رهبر خانواده می دانند و نه رئیس یا ارباب خانواده و نیز می دانند که در موقعیت های مختلف چگونه به فرزندان خود بیاموزند تا به مرحله یک انسان واقعی بودن نزدیک شوند
۱۶) اعضای خانواده در مورد اشتباهات خود ( در قضاوت ، رفتار ، بروز هیجانها و ... ) به همان سهولتی با یکدیگر سخن می گویند که در مورد اعمال ، کردار و گفتار صحیح خود اظهار نظر می کنند
۱۷) رفتار اولیای خانواده با آنچه به فرزندان خود می گویند - یا توصیه می کنند - مطابقت کامل دارد و در این راه از خود صداقت بسیار نشان می دهند
۱۸) پدر و مادر خانواده مانند هر مدیر یا رهبر موفق ، نسبت به زمان حساس هستند و مترصد آن می باشند تا از هر فرصت مناسب برای سخن گفتن و تعامل با فرزندان خود ، استفاده کنند
۱۹) اگر یکی از افراد خانواده مرتکب اشتباهی شد و نادانسته خسارتی ایجاد نمود ، پدر و مادر و بزرگترها در کنار او قرار می گیرند تا از او حمایت کنند . این رفتار باعث خواهد شد تا فرزند بی دقت ، بر احساس ترس یا گناه خود فایق آید و از فرصت آموزشی که پدر و مادر برای او فراهم کرده اند ، بیشترین بهره را بگیرد
۲۰) اولیاء خانواده می دانند که فرزندانشان عمدا بدی نمی کنند. به همین دلیل ، اگر متوجه شوند که فرزند آنان در زمینه ای خرابکاری کرده است به این نتیجه می رسند که یا سوء تفاهمی در کار بوده است و یا احساس ارزش فردی و احترام به خویشتن ، در فرزند آنان کاهش پیدا کرده است و باید برای این مشکل راه حلی را پیدا کرد.
۲۱) اولیا خانواده می دانند هنگامی فرزند آنان برای یادگیری آمادگی بیشتری خواهد داشت که خود را با ارزش بداند و احساس کند که دیگران نیز برای او ارزش قایل هستند.
۲۲) اولیاء خانواده می دانند که هر چند با شرمنده ساختن کودک و تنبیه بدنی فرزندان می توان رفتار آنان را تغییر داد ، اما این آگاهی را نیز دارند که آثار این تنبیه ها بر ذهن آنان باقی می ماند و به سادگی و به سرعت قابل ترمیم نمی باشد.
۲۳) وقتی یکی از فرزندان خانواده عملی را انجام می دهد که برای تصحیح عمل یا کار او الزامی به نظر می آید ، پدر و مادر آموزش فرزند خود را با گوش دادن - حس کردن - فهمیدن - و در نظر گرفتن زمان و دوره خاص رشد او ، آغاز می کنند.
۲۴) پدر و مادر خانواده می دانند که در زندگی هر شخص مشکلاتی پیش خواهد آمد و اجتناب از همه مشکلات زندگی امکان ناپذیر می باشد . بنابراین گوش به زنگ آن هستند که برای هر مشکل تازه ، راه حلی پیدا کنند و به فرزندان خود نیز می آموزند تا چگونه در حل مشکلات از خلاقیت و نو آوری بهره بگیرند
۲۵) اولیای خانواده می دانند که تغییر و تحول از ویژگیهای زندگی است ، بنابراین ، می پذیرند که فرزندان آنان به سرعت مراحل مختلف رشد را طی می کنند و هیچگاه نباید سد راه رشد و تغییر فرزندان خود شوند
ه) خانواده آشفته :
۱) در خانواده ارزش و احترامی که هر فرد برای خود قائل است در حد پائین می باشد.
۲ ) ارتباطها غیر مستقیم ، مبهم و کاملا نادرست است.
۳) قواعد و مقررات خانواده ، خشک ، نامردمی ، ناسازگار و همیشگی است.
۴) پیوند و رابطه با جامعه بسته ، مایوس کننده و یاس آور است و براساس ترس انجام می گیرد.
و) خانواده سالم یا بالنده:
۱) سطح ارزش و احترامی که هر فرد برای خود قایل است ، در حد معقول و منطقی می باشد.
۲) ارتباطها مستقیم ، واضح ، صریح و مبتنی بر درستکاری است.
۳) قواعد قابل انعطاف ، انسانی ، منطقی دستخوش تغییر است.
۴) پیوند با جامعه باز ، سالم و امید بخش می باشد.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، خانه و خانواده
مواد لازم:
١- یك عدد هدف
٢- یك فنجان باور مثبت
٣- نصف لیوان مغز (خواهشا سالم!)
٤- یك قاشق میوه خوری شعور
٥- توكل (هر چه بیشتر بهتر)
٦- سر سوزن تلاش
٧- علاقه و انگیزه به میزان لازم
طرز تهیه:
ابتدا شماره ی ١ را شماره ی ٢ با حرارت ملایم خوب بپزید. سپس به آن شماره ی ٤ را اضافه كنید و خوب هم بزنید.
آشپزهای عزیز دقت كنید كه اگر حرارت شما زیاد باشد اهدافتان ذغال می شود! بعد از اینكه عملیات پخت كامل شد هدف را مقابل خودتان قرار دهید و به آن خیره شوید. با استفاده از شماره ی ٣ آن را دست یافتنی و نزدیک تصور کنید.
سپس با شماره ی ۷ به طرف آن حرکت کنید و «از موانع سر رهتان٬ پلکان صعود بسازد.» شماره ی ۶ را به طور مستمر بکار ببندید و در طول راه با نگاه هایی مملو از شماره ی ۲ نظاره گر موفقیت باشید.
راستی! یادمون نره٬ شماره ی ۵ بهترین طعم دهنده ی این نوع غذاهاست که اگه نباشه غذامون خورده نمیشه!
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم
ازدواج یک معامله نیست، یک بهانه است، بهانهای برای بهتر زیستن نه از آن دسته بهانههایی که سببساز مشکلات انسانها می شود. نیمی از ایمان است که به فرموده رسول اکرم با ازدواج باید در پی تکمیل نیمی دیگر از ایمان بود. اما بعضا همین ازدواج سببساز مشکلاتی میشود که تنها راه حل آن چنگ یازدیدن به ریسمان تنها حلال مغضوب خداست.
به راستی چه میشود که یک خانوادهای که به امید ساخت سایبانی از مهر و عطوفت، محبت و لذت تشکیل میشود پس از گذشت ایامی چند راه نجات خود را در فسخ این رابطه و جدایی میبیند. این مقدمهای بود برای ارج گزارشی که در آن و با استفاده از نظر کارشناسان مسائل خانواده و روایات معصومین علیه السلام سعی شده تا راههای تحکیم یک خانواده بازگو و روایت شود: ازدواج طرح و جریان پیوسته است، همچنان که یک فرد در برقراری ارتباط سعی در گذر و تلاش برای استمرار روابطش با دیگران در مراحل مختلف دارد، زناشویی هم به همین گونه است و صمیمت و استمرار در این ارتباط نیاز به وجود صداقت، تعهد، دقت و مراقبت، روابطی دو جانبه، تلاش و استفاده از مهارتها برای ایجاد رشد، دارد.
همچنین نحوه ارتباط بین زن و شوهر بر تفاهم و قابلیت اجتماعی فرزندان موثر است. برخی روانشناسان بر این باورند که روابط زناشویی صحیح در بهبود وضعیت جسمی و روحی موثر بوده و تضمینی بر سلامت جسمی و روحی زن و مرد خواهد بود. در نتیجه روابطی که براساس آیین همسرداری ایجاد میگردد، بر نقش زن و شوهر به عنوان والدین تاثیر داشته و به نوبه خود موجب تعدیل رفتار فرزندان میگردد، برای مثال مطالعات نشان داده است که هماهنگی در روابط بین زن و شوهر در برخورد با فرزندان در ارتقای صلاحیتها و رشد مطلوب شخصیت فرزندان موثر است و دیگر آنکه وجود اختلاف و درگیری بین زن و شوهر موجب تاخیر در بلوغ فکری فرزندان شده و این کودکان در مدرسه دچار مشکلات فراوانی گشته و دارای شخصیت ضد اجتماعی و گوشهگیری خواهد شد. زوجهایی که در روابطشان دچار مشکل نیستند و از ازدواج با یکدیگر احساس رضایت میکنند، انتظاراتی که از فرزندان خویش دارند. دارای هماهنگی و شباهت بیشتری است و همین انتظارات مشخص و ثابت موجب میگردد تا فرزندان همگام با انتظارات والدین تربیت گردند. به علاوه کودکان از همان اوان کودکی عشق، امنیت و روابط دوستانه را فرا میگیرند. والدینی که ویژگیهای رفتاری آنان در ارتباط با یکدیگر مطلوب بوده و الگوی مثبتی برای رفتار فرزندانشان هستند، موجب میگردند فرزندانشان از روابط صمیمانهتر و پایدارتری با دیگران برخوردار باشند. زوجهایی که در روابط زناشویی و رفتار با فرزندانشان دارای هماهنگی و پشتیبانی دو جانبه کمتری هستند علاوه بر اینکه دچار عدم اعتماد به نفس میگردند در برخورد با فرزندانشان در مقایسه با زوجهایی که با یکدیگر رفتاری گرم و دارای پشتیبانی دوجانبه هستند، درگیری بیشتری خواهند داشت و این موضوع ارتباطی به سن کودک ارشد شما که در سنین پیشدبستانی و یا در مرحله بلوغ باشد. ندارد. (زیرا این دو مرحله از رشد کودک از بحرانیترین مراحل رشد روانی کودک است.)
محققان دریافتهاند که ویژگیهای معین و تعریف شدهای است که زوجین با به کار بستن آنها در زندگی از خانواده شادتری به نسبت دیگر خانوادهها برخوردار خواهند گشت:
▪ حمایت صمیمی و متقابل زوجین
زن و شوهر میتوانند یکدیگر را به طرق مختلف حمایت و تائید کنند تا از زندگی مشترک شادی برخوردار گردند.
▪ همیاری احساسی
اگر زوجین به عنوان منبع ایجاد محبت و تاثیر مطلوب بر یکدیگر رفتار کنند، موجب میگردد هر دو احساس راحتی و امنیت بیشتری کرده و اغلب موجب اعتماد به نفس واحساس رضایت متقابل میگردد.
▪ کمک محسوس به یکدیگر
این مسئلهای خجالتآور و محرمانه نیست که پرورش کودکان نیازمند همیاری و همکاری بسیار زن و شوهر است. به هر حال زوجین میتوانند در همیاری یکدیگر محسوستر عمل کنند: در کارهای منزل، نگهداری و مراقبت از فرزندان، وظایف مربوطه به شغل، انجام وظایف مربوط به دوستان، اقوام و خانواده به یکدیگر کمک کنند زیرا انجام مسئولیت به صورت گروهی موجب کاهش اضطراب فرد مسئول گشته و حمایت دو جانبه زوجین را در پی خواهد داشت.
▪ مشورت و راهنمایی زوجین به یکدیگر
زن و شوهر میتوانند منابع مهمی از اطلاعات، نصایح و تکنیکهای حل مشکلات در موضوعات شخصی و کاری یکدیگر باشند. با اختصاص دادن زمان و انرژی بیشتر برای کمک به یکدیگر مهارتهای تربیت فرزندان بهبود مییابد و همچنین وقتی زن و شوهر در کار یکدیگر مشارکت میورزند، تطبیق و تعادل زوجین بیشتر گشته و کیفیتی این چنین مطلوب، فواید بسیاری را ضامن میگردد که از جمله: تداوم زناشویی زوجین، روابط مثبت والدین با فرزندان و در نتیجه رشد بهتر کودکان را در پی خواهد داشت.
▪ تعهد زوجین
زوجین باید عمیقا نسبت به یکدیگر متعهد بوده و نباید شادیهایشان را حتمی و همیشگی بدانند. بلکه باید مصمم باشند تا از صمیمیتی مستمر برخوردار باشند.
▪ تلاش برای رسیدن به یک روابط زناشویی مستحکم
گسترش برنامهها در رسومات مذهبی و فرهنگی خانواده:
با گسترش برنامهها و رسومات مذهبی و فرهنگی خانواده موجب معنا بخشیدن به روابط افراد خانواده گشته و به شفافیت قوانین و مسئولیتهای افراد خانواده کمک خواهد کرد. مراسم خانواده میتواند هر چیزی اعم از مراسم عبادی- مذهبی همانند: اولین حضور فرزندان در مراسم مذهبی و برخورداری روزانه مثل اینکه وقتی یکی از اعضای خانواده به خانه باز میگردد، چگونه به او خوشآمد گفته و احوالپرسی کنیم، باشد. وجود تداوم مراسم خانوادگی به صورت روزانه، یکی از مهمترین برنامههای زندگی است و ضمنا تقویت جنبههای مذهبی- اعتقادی خانواده موجب میگردد تا افراد خانواده در برابر بحرانهای زندگی بهتر مقابله کنند.
۱) فعالیت دستهجمعی در اوقات فراغت:
به عنوان زوجی که برای کسب فرصتهای مناسب به منظور روابط خوب، در تلاشند، طرح و برنامهریزی فعالیتهای دستهجمعی در اوقات فراغت بسیار مناسب است. زیرا فعالیت و سرگرمی دسته جمعی خانواده موجب نزدیکی و صمیمیت آنها با یکدیگر میگردد. بهر حال، تحقیقات نشان داده است که خانوادههایی که دارای برنامههای دستهجمعی هستند از زندگی در کنار یکدیگر رضایت بیشتری داشته واز روابط صمیمانهتری با یکدیگر برخوردارند.
۲) اختصاص یک روز در ماه به گفتگوی خصوصی:
به گونهای برنامهریزی کنید تا بتوانید یک روز در ماه را در جایی خلوت و فارغ از مسئولیت کاری راجع به مسائل فرزندان صحبت کنید. بهتر است زمانی را انتخاب کنید که هزینه زیادی را به خانواده تحمیل نکند. در حقیقت این گفتگو میتواند بسیار آسان و بدون هزینه باشد. برای مثال هنگامی که شب فرزندانتان به رختخواب رفتند یا زمانی که آنها با دوستان یا اقوام بوده، زمانی مناسبی است که در مورد مشکلاتسلایق و مسائل فرزندانتان تبادل نظر داشته باشید.
۳) دقت در هنگام گوش کردن به سخنان مخاطب:
بیشتر مردم در هنگام گفتگو چیزی بیش ازا ین نمیخواهند که مخاطبشان به سخنان آنها با دقت گوش دهد. به سخنان همسرتان آنچنان گوش دهید که او بداند برداشت او از موضوع از بالاترین اولویت برخوردار است. به سخنان همسرتان با این پیش فرض که آنچه او میگوید مورد قبول شماست و یا حداقل آرزویتان، درک و فهم و پذیرش آن چیزی است که او میگوید، گوش فرا دهید. همچنین با این هدف که بتوانید هر چه بیشتر موضوع مورد بحث را روشنتر سازید. به سخنان همسرتان گوش فرا دهید. اگر در برداشت خود از گفتههای همسرتان مردد هستید بهتر است با طرح سوالاتی از او سعی کنید که پیام و منظور اصلی او را از سخنانش برداشت کنید.
۴) ارتباط محبتآمیز با همسرتان:
آخرین باری که به همسرتان ابراز علاقه کردهاید چه وقت بوده است؟! آیا همه زندگی شما در کار رفت و روب خانه و مراقبت از فرزندانتان خلاصه شده است؟! آیا سعی میکنید هر از چند گاهی به همسرتان بگویید که دوستش دارید؟! متخصصان و زوجین معتقدند که اگرچه ابراز علاقه کاری ساده است اما تاثیری معجزه آسا دارد و یکی از راههای رضایت از زندگی مشترک بر اثر ابراز محبت ایجاد میگردد واولین نشانههای سرد شدن روابط زوجین عدم اظهار علاقه به یکدیگر است. صفات مثبت و آنچه او انجام میدهد را ستایش و تحسین کنید. بهتر است بدانید یکی از مهمترین یافتهها در تحقیقاتی که به منظور ایجاد یک ازدواج موفق بوده، تاثیر بیان بر یک اساس منطقی و معقول است.
۵) احترام به احساسات یکدیگر:
نسبت به نیازها و احساسات یکدیگر حساس بوده و آنها را مورد توجه قرار دهید و به سلیقه متفاوت یکدیگر احترام بگذارید. اگرچه استقلال شخصی شما مهم است و مایلید عقاید خویش را مطرح کرده، تصمیم گرفته و تا رسیدن به مقصود پیگیر آن باشید. اما باید هماهنگی باهمسرتان از اولویت برخوردار باشد.
۶) حل و فصل اختلافات:
حتی بهترین زوجها نیز گاهی تصادفا دچار درگیری و اختلاف میگردند. وقتی زن یا شوهر، دیگری را میرنجاند بهتر است اجازه دهند که هر دو آرام شده و موضوع را موقتا فراموش کنند و بعد برای حل اختلاف، موضوع را دوباره بررسی کنند. پس بهتر است صادق و صریح بوده و با دیدی مثبت به موضوع نگاه کنید. معمولا حل اختلاف، بخشش و گذشت طرفین را نیاز دارد پس سعی کنید خطای یکدیگر را ببخشید. با انجام این کار علاوه بر رفع اختلاف بین شما و همسرتان صمیمیت و صداقت برقرار میگردد. زوجینی که دوست دارند به یک زندگی زناشویی خوب دست یابند، باید تلاش کنند و گاهی حتی مجبور به تغییر بعضی خصوصیات خود میگردند اما بدانند که بهبود روابط زناشویی و زنده نگهداشتن آن بدون انعطافپذیری و سعی و تلاش امکان پذیر نیست و ازدواج سالم و استوار فقط از روی خوششناسی حاصل نمیشود و چه بسیار زوجینی که با تلاش و فداکاریها زندگی مشترک استوار، سالم و شاد به دست آوردهاند. همچنین والدینی که به رشد شخصیتی و اجتماعی فرزنداشان اهمیت میدهند، با صرف کمی انرژی و حوصله زندگی زناشویی مستحکم و مطلوبی داشته و از خانوادهای شاد و سالم برخوردار میگردند.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، خانه و خانواده
مساله این است که تا وقتی عواطف من با ترس ها ، خشم ها و انگیزه های دفاع از خود تحریک می شوند، در شرایطی نیستم که با تو یا هرکس دیگری ، گفتگویی صادقانه و دوستانه و همراه با آسودگی خیال داشته باشم . قبل از آمادگی برای این بحث ، من به پاکسازی و تخلیه هیجانی نیاز خواهم داشت . جان پاول ،متخصص الهیات...
هنگامی که فرد در یک موقعیت هیجانی قرار دارد ، بدان معناست که او برای یک نزاع به خوبی تجهیز شده است ، اما برای حل مساله ، آمادگی بسیار کمی دارد.
دلایلی وجود دارد که نشان می دهد چرا رویکرد منطقی ، به هنگام دخالت شدید هیجان ها ، مؤثر واقع نمی شود . برانگیختگی هیجانی ، در حقیقت ما را به افرادی متفاوت با آنچه در مواقع آرامش هستیم تبدیل می کند .
زمانی که عصبانی یا بیمناک هستیم ، آدرنالین بدن با سرعت بیشتری جریان می یابد و نیروی ما در حدود بیست درصد افزایش می یابد . کبد قند بیشتری را به جریان خون وارد می کند و به دریافت اکسیژن بیشتر
از قلب و ریه نیاز دارد . رگ ها گشادتر می شوند و مراکز قشر مغز جایی که تفکر در آنجا صورت می گیرد ، تقریبا از کار می افتند . همچنین خونی که به بخش حل مساله مغز می رود نیز ، به شدت کاهش
می یابد ، زیرا در شرایط فشار روانی ، قسمت بیشتری از خون به سمت اندام های انتهایی بدن ، جریان می یابد.
پس ، در هنگام رفع تعارض ،اولین هدف آن است که فرد بتواند به شکلی سازنده ، با هیجان های خود کنار بیاید و این هدف ، همان چیزی است که من آن را روش رفع تعارض نامیده ام .
● روش رفع تعارض
روش رفع تعارض را می توان به عنوان مجموعه ای از قوانین ساده در نظر گرفت که تعارض را هدایت می کنند . ما طی قرن ها آموخته ایم که اگر تعارض به وسیله قوانین خاص خود هدایت نشود، می تواند
بسیار خطرناک باشد. بنابراین ، وقتی کشتی گیران تنومند ، بر روی تشک کشتی با یکدیگر گلاویز می شوند ، می دانند که قوانین حاکم بر این ورزش ، از آنان در قبال انواع خاصی از خشونت ، حمایت می کند.
وقتی که یک مشت زن سنگین وزن از رینگ بالا می رود ،احساس امنیت می کند ، زیرا می داند که حریفش نمی تواند به کارهایی که قوانین مربوط به مشت زنی آنها را ممنوع کرده است دست بزند و داور نیز قوانین را اجرا خواهد کرد . وقتی احزاب سیاسی برای امتیاز اداره کشور میارزه می کنند ، می پذیرند که از قوانین خاصی پیروی کنند و حتی هنگامی که ملت ها به جنگ با یکدیگر می پردازند ،برخی قوانین رفتاری مورد توافق ، وجود دارد . اما در برخی از مهم ترین حیطه های زندگی ، تعارض های ما تا حد زیادی کنترل نشده باقی مانده اند . به عنوان مثال ، وقتی که یک زن و شوهر منازعه می کنند ، معمولا هیچ قانون معینی که برای حمایت از آنان و یا محافظت از ازدواجشان طراحی شده باشد ، وجود ندارد . روش رفع تعارض که در این مقاله مطرح شده ،مجموعه ای از قوانین ساده اما عملی را به دست می دهد ، که یه سازنده تر شدن تعارض ها کمک می کنند.
● با فرد دیگر با احترام رفتار کنید
برخورد احترام آمیز ،در اوج مشاجره ،به چه معنا است ؟ کلارک موستاکاس روان شناس می گوید :
در جدال خلاق ، طرفین درگیر ، از حقانیت کامل دیگری آگاهند و هیچ یک از آنان این حقیقت را که هر یک می کوشد ،حقیقت را آن گونه که خود می بیند بیان کند ، از نظر دور نمی دارد . چنین برخوردی ضمن آن که از ارزش های هیچ یک از آنها نمی کاهد ،در فضایی سالم و توام با محبت و ارتباط صادقانه به هر یک امکان می دهد که درک منحصر به فردی از خویشتن را حفظ کند ،از طریق ارتباط واقعی با دیگران به رشد مناسب دست یابد و به ارزش سادگی و صراحت در روابط پی ببرد.
احترام قائل شدن برای فرد دیگر ، نگرشی است که با رفتارهای مشخصی نشان داده می شود. شیوه ای که با کمک آن به فرد دیگر گوش داده و به او نگاه می کنیم ، تن صدای ما و کلماتی که انتخاب می کنیم ، استدلال هایی که به کار می بریم و خلاصه تمامی اینها ، می تواند نشانگر احترام باشد و یا عدم احترام را منتقل کند.
متاسفانه ، مخالفت با باورها یا ارزش های فرد دیگر و یا تضاد میان نیازهای افراد مختلف ، به بی احترامی ، نسبت به عقاید و شخصیت فرد دیگر منتهی می شود . به شکلی که حتی زمانی که برای فرد دیگر احترام زیادی قائل هستیم ، در اوج تعارض ، اماده ایم تا به او توهین کنیم . ممکن است با کلمات تحقیرکننده صحبت کنیم : چه آدم خنگی ! این احمقانه ترین فکری است که در این چند سال شنیده ام ! یا ممکن است طعنه بزنیم : این فکر بی نظیری است ، اما باید تمام طلای دنیا را بات آن پرداخت . یا ممکن است فرد را مورد حمله قرار داد ه و احساس خود-ارزشمندی او را تخریب کنیم . کلمات غیر محترمانه ،غالبابدون توجه بیان می شوند، اما این کلمات مانع جریان ارتباط می شوند و زخم هایی ایجاد می کنند که ممکن است هرکز به طور کامل التیام پیدا نکنند.
اغلب پس از فوران خشم ،گفته می شود : تو می دانی که جدی نگفتم ،کاملا دیوانه شده بودم و به حرف هایی که می زدم فکر نمی کردم . اما فرد دیگر با خود فکر می کند : همین که این حرف را زدی نشان می دهد که این موضوع در ذهنت بوده است . دانستن این که تو واقعا چه احساسی نسبت به من داری ، برایم به قیمت یک انفجار خشم تمام شد.
برخی افراد ، افکار اهانت آمیزی را که در ذهن دارند به طور آشکار بیان نمی کنند اما وقتی نگرش انسان نسبت به شخصی غیر محترمانه باشد ، زبان تن او حقیقت را زمزمه می کند و فرد دیگر ، این را از
حالت چهره ، تن صدا و حرکات بیانگر یا ژست های او خواهد خواند . این امر نیز مانع گفتگو می شود و ممکن است در درازمدت موجب آسیب دیدن رابطه شود.
در درون انسان نیروی جاذبه ای وجود دارد که موجب تنزل وی تا سطح بی احترامی به فرد دیگر ،می شود . در همه ما این آمادگی وجود دارد که نسبت به دیگری ، نگرشی کلیشه ای داشته باشیم . وقتی چنین چیزی اتفاق می افتد ما خطاب به یکدیگر یا از کنار یکدیگر حرف می زنیم ، نه با یکدیگر ،برای بسیاری ازما توسل به نیروی اراده ، جهت مقابله با نیروی جاذبه ای که ما را به سوی بی حرمتی به فرد دیگر می کشاند ، ضروری است . همچنان که فشار نیروی اخلاقی نیز برای این که با دیگری به عنوان فردی ارزشمند رفتار کرده و با او به عنوان انسانی همپایه وارد گفتگو شویم . ضرورت دارد .
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، اطلاعات عمومی ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم
دوستی های خیابانی و آشنا شدن دختران و پسران به دور از چشم والدین یكی از معضلات اجتماعی است .
علل اقتصادی ،اجتماعی و فرهنگی در جوامع با عث شده سن ازدواج بالا رود و جوانان كمتر تشكیل خانواده بدهند كه البته دنیای ارتباطات نیز در شیوع این معضل نقش بسزایی را دارد .
اما گسترش چنین روابطی تاثیر منفی در كانون های خانوادگی دارد پایه های خانواده سالم كه هسته ای از تشكیلات اجتماع می باشد را متزلزل كرده است . لذا برای جلو گیری از پیشرفت این معضل به علل ممنو عیت چنین روابطی پر داخته می شود تا هر ذهن آگاهی با دانستن این مطالب ، آ گاه تر از پیش باشد .
این علل عبارتند از :
۱) شرع
اسلام اهمیت ویژه ای برای ازدواج قائل شده است و مخالف رهبانیت و و دنیا گریزی می باشد حتی احادیث و روایات معتبر و معروفی در زمینه ازدواج و جود دارد كه اشهر آن حدیث پیامبر اكرم "ص"است كه می فرماید"النكاح سنتی فمن رغب عن سنتی فلیس منی " در قران نیزكه كتاب آسمانی دین ماست دستور اكید بر ازدواج صادر شده است و ازدواج را باعث آرامش و تسكین خلقت ، همسر را از آیات و نشانه های الهی می داند و لیكن شرع برای ازدواج قواعد و مقرراتی را وضع نموده است كه رعایت آن لازم می باشد البته حرمت رابطه زن و مرد نامحرم مخصوص دین اسلام نیست و تمام ادیان آسمانی و الهی شرم وحیا را برای زن ومردبخصوص زن ومرد جوان لازم دانسته اند اگر امروزه در كشورهای دیگر و اكثرا غربی بی بند وباری رایج است ناشی از دین آنها نیست. در كنار دین اسلام " مسیحیت " است.
آیا مسیحیت رابطه های این چنین كه در بین پیروان این دین رایج است را جایز شمرده است؟ خیر چنین نیست. صفت حضرت مریم "عذرا " است و عذرا یعنی "پاكدامن " لقب عیسی "ع " "مسیح" است یعنی پاك در كتاب و سنت حضرت عیسی "ع" هم هیچ جوازی برای دریدن پرده حیاو شرم دیده نمی شود پس از این بی بندوباری رایج ناشی از تحریفات بعدی است. در زندگی سایر پیامبران الهی مثل حضرت موسی"ع" می بینیم به ریزترین مسا ئل حیا توجه شده به حدی كه وقتی حضرت موسی "ع" با دختران شعیب پیغمبر به نزد آن حضرت می رفتند . در جلوی ایشان حركت كردند. یاحضرت ابراهیم"ع" كه سرآمد غیرت و نلموس پرستی در پیغمبران است .
همچنین داستان معروف یوسف و زلیخا كه به تعبیر قرآن احسن القصص قرآن است.حضرت یوسف "ع" در عین جوانی و زیبایی در مقابل عشق زلیخا به ایشان به خداوند پناه برده ودامنخودرابه گناه نیالود پس با دقت در تاریخ انبیاواولیا گذشته و سایرادیان و دین مبین اسلام می بینیم هیچ دین و مذهبی بی بندوباری و بی قاعدگی در روابط زن ومرد را پیشنهاد نكرده است. اگر رهبانیت و ترك زدواج هم در بعضی از مجامع دیده می شود. فقط بر اثر تحریفات است.
پس اولین عامل مورد بررسی قرار گرفت كه ادیان آسمانی ازجمله برای ازدواج قانون تعیین نموده وپیروان خود رابه داشتن حیا رهنمون ساخته اند .
۲) قانون
دومین علت ممنوعیت این نوع روابط در جامعه ما قانون است كه چنین روابطی را ممنوع كرده است .
۳) عرف
سومین علت عرف می باشد البته این عامل ناشی از همان متدین بودن مردم ماست و لی وجه تمایزی با علت و فلسفه شرع دارد كه باید ذكر شود .
۴) دلیل عقلی
چهارمین علت دلیل عقلی بررد رابطه دوستی بین دختر و پسر جوان و نو جوان می باشد این تنها علتی است كه هیچ كس نمی تواند از آن فرار كند ، زیرا در مورد ممنوعیت دین گاهی غفلت موجب فراموشی دستورات دینی می گردد و در مورد ممنوعیت قانون به علت اجرای ناقص قانون یا عدم دسترسی به همه مجرمین فرار از قانون و مجازات پیش می آید . در مورد ممنوعیت عرف نیز در بعضی از شرایط افرادی یافت می شوند كه پای بندی به عرف ندارد و كارهای ضد عرفی را خیلی راحت انجام داده ووقعی به سر زنش های اطرافیان نمی گذارند.و لی فرار از ممنوعیت عقلی امكان پذیر نیست و با استدلالات عقلی كه بیان خواهد شد هر وجدان بیداری به قضاوت نشسته اعمال خود را می سنجد و هیچ راه فراری از وجدان و عقل انسان نیست .
در واقع پیامد این نوع دوستی ها از دو راه خارج نیست .یا منجر به ازدواج می شود یا اینكه با شكست مواجه می گردد.در مورداول كه بسیار نیز نادر است و در مواردی از قبیل عقد اجباری یا اطلاع خانواده هاست . دراین فرض حس اعتماد به طرف مقابل كه یكی از اركان اساسی زندگی زناشویی است از بین می رود . طرفین هر لحظه انتظار خیانت طرف دیگر را دارند . مرد بیرون از خانه دل به كار نمی بندد چرا كه از خانه اش مطمئن نیست در بعضی موارد پیش آمده كه مرد،زن خود را در داخل حبس نمودهدر ها را از روی او قفل كرده است از طرفی زن تمام مدت دلشوره دارد كه زن جدیدی وارد زندگی اش نشود . با یك لحظه تاخیر مرد او را مورد باز خواست قرار می دهد و .......
از همین جا زیربنای اختلاف و ناساز گاریهاگذاشته می شود و در نتیجه این ازدواج منجر به طلاق و جدایی می شود .اما در فرض دوم كه این دوستی با شكست مواجه می شود ضربه اصلی به دختر وارد می گردد زیرا دختر به خاطر احساسات و عواطفی كه دارد زود دلبسته طرف مفابل شده و بعد از شكست دچار طو فان عواطف و هیجانات روحی می گردد طوری كه اصلا" هیچ مردی را به عنوان مرد زندگی نمی تواند قبول كند .
حال چنین دختر و پسری كه وارد زندگی های جداگانه ای می شوند آیا صلاحیت این را دارند كه شریك خوبی برای همسرشان باشند ؟در این فرض علاوه براز بین رفتن حس اعتماد به صداقت نیز كه از دیگر اركان اصلی زندگی خانوادگی استاز بین می رود . چرا كه هر فرد برای كتمان گذشته خود متوسل به دروغشده و می خواهد سابقه دوستی اش با فرد دیگری را از همسرش مخفی نگه دارد و احساس گناه شكاكی ، پشیمانی و افسردگی جایگزین صلح و صفا و دوستی و آرامش در چنین زندگی می شود .
حال جوانان و نو جوانان عزیز خود به قضاوت بنشینید آیا یك دوستی بی پایه و اساس چقدر ارزش دارد كه انسان ارزش های والای انسانیت خود را زیر پا بگذارد و یك عمر خود را تیره بخت كند .
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، خانه و خانواده
▪ اگر امروز که بیدار شدی بیشتر احساس سلامت کردی تا مریضی ، تو خوشبخت تر از یک میلیون نفری هستی که تا آخر این هفته بیشتر زنده نیستند.
▪ اگر هیچ وقت خطر جنگ را تجرب نکرده ای و تنهایی زندان را حس نکرده ای ، در شمار ۵۰۰ میلیون نفر آدم خوشبخت دنیا هستی .
▪ اگر می توانی در یک جلسه مذهبی شرکت کنی بدون اینکه اذیت و آزار، دستگیری ، شکنجه و وحشت از مرگ داشته باشی خوشبخت تر از سه میلیون نفر در جهان هستی.
▪ اگر در جیب یا کیف خود پول داری و می توانی گاهی کمی پول خرج کنی ، جزو ۸ درصد آدمهای پولدار دنیایی.
▪ اگر پدر و مادرت هنوز زنده اند و هنوز با هم زندگی می کنند . تو واقعا بی نظیری!
▪ اگر سرت را بالا می گیری و لبخند می زنی و احساس خوبی داری ، تو خوشبختی ، چون خیلی ها می توانند این کار را بکنند ، ولی اکثرا نمی کنند.
▪ اگر امروز و دیروز دعا کردی ، واقعا خوشبختی ، چون اعتقاد داری که خدا صدای ما را می شنود و به ما جواب می دهد.
موضوعات مرتبط: روان شناسی
● تفاوت، جاذب است
مهم ترین جنبهی جذابیت این است که با هم تفاوت داشته باشیم. درست همان طور که قطب منفی و قطب مثبت، یک آهن ربا یکدیگر را جذب میکنند.
مرد با احساس ویژگیهای مردانه و زن با احساس ویژگیهای زنانه یکدیگر را جذب میکنند. اگر خویشتن واقعی خود را منکر نشویم و تفاوتهای موجود در یکدیگر را نادیده بگیریم به عشقی ماندگار دست مییابیم.
اگر زن سبب شود که مرد احساس مردانه داشته باشد، به او در جذب همسرش کمک میکند. همچنین زن زمانی بیشتر جذب شوهرش میشود که شوهر به احساسات زنانه او بها بدهد.
توجه به تفاوتهای یکدیگر، راز پایدار نگاه داشتن شور و شوق در زندگی زناشویی است.
● چگونه زن می تواند روحیه ی زنانه خود را تقویت کند؟
۱) مطرح کردن مشکلات و مسائل روزانه با همسر به شکلی غیرهدفمند؛ بی آن که انتظار حل آن را داشته باشد.
۲) ورزش کردن و انجام تمرینات ورزشی به منظور شاداب کردن جسم.
۳) گفت وگو با دوستان و بستگان. زن ها نباید تحت تأثیر فشار شدید کار روزانه از گفت وگو با دوستان و بستگانشان محروم شوند.
۴) داشتن برنامههای منظم نیایش، مراقبه، یوگا، ورزش، نوشتن وقایع روزانه و یا رسیدگی به گل و گیاه باغچه.
۵) پرداختن به کارهایی که روحیه زنانه را تشویق کند. دریافت کمک از دیگران، داشتن عکس همسر و فرزندان و بستگان با خود در محل کار، استفاده و تزیین محیط کار با گل و گیاه.
۶) محبت به دوستان و بستگان، در آغوش کشیدن فرزندان و اعضای خانواده.
۷) تشکر کتبی از کمک و مساعدتهای دیگران.
۸) گردش در شهر محل زندگی، استفاده از مرخصی، بازدید از نقاط دیگر.
۹) تماس با مشاورین امور زناشویی و روان درمانگرها و صحبت کردن آزادانه با آنها.
۱۰) هفتهای یک بار به سینما یا تئاتر رفتن. گوش دادن به نوار موسیقی، خواندن کتاب های جالب، انجام فعالیت های لذت بخش.
۱۱) مشخص ساختن کارهایی که انجامشان در اسرع وقت لازم است.
البته رعایت همهی این توصیهها با هم دشوار است. می توانید به تدریج اما به شکلی منظم به توصیههای ارائه شده عمل کنید.
● چگونه مرد می تواند روحیه ی مردانه خود را تقویت کند ؟
۱) با دوستان خود به ورزشهای انفرادی یا رقابتآمیز بپردازید. با ورزش کردن و رقابتهای ورزشی میتوانید خستگیهای شغلی خود را فراموش کنید. تماشای برنامههای ورزشی مورد علاقه از طریق تلویزیون نیز اثر بخشی مشابهی دارد.
۲) وقتی میخواهید تنها باشید و اگر احساس کردید که به این تنهایی نیاز دارید. از این تنهایی بدون احساس گناه استفاده کنید. اگر احساس میکنید باید به گوشهای خلوت بروید، حتی اگر این کار دشوار باشد، به آنجا بروید. به همین شکل مرد برای رسیدن به روحیهی مردانه باید کارهای شجاعانه بکند و خود را درموقعیت های دشوار قرار دهد و به تدریج روحیه ی مردانه را درخود تقویت کند.
۳) مردان مجرد باید از تن دادن به هرگونه رابطهی خارج از ازدواج با جنس مخالف خودداری کنند. این خویشتنداری میتواند روحیهی مردانه آنها را تقویت کند. تمرینات ورزشی، پرداختن به تمرینات یوگا و مراقبه میتواند در این زمینه مؤثر واقع شود.
۴) مرتب و همه هفته ورزش کنید. تمرینات وزنهبرداری، نرم دویدن، دوچرخهسواری، کوهنوردی، شناکردن و سایر ورزشها میتواند به تقویت روحیه مردانه شما کمک کند. حداقل هفتهای یکبار عضلات خود را زیر فشار تمرینات ورزشی قرار دهید.
۵) مواظب باشید که زندگیتان بیش از حد راحت نباشد. تن پروری نکنید. گاه صبحها زودتراز خواب برخیزید و در مواقعی دیرتر بخوابید تا کمی ذهن و جسمتان زیر فشار قرار گیرد. از مقررات و نظم و انضباط شخصی استفاده کنید.
۶) حداقل هفتهای یک بار به دیگران محبت کنید. میتوانید حتی در صورت لزوم به غریبهها و کسانی که آنها را نمیشناسید محبت کنید.
۷) اگر کسی به شما احتیاج دارد و شما ترجیح میدهید استراحت کنید، بکوشید از این استراحت صرفنظر کنید و نیاز موجود را بر طرف سازید. البته توصیه نمیکنیم که این کار را مرتب و درهمه حال انجام دهید.
۸) وقتی خسته یا عصبانی هستید از مجازات کردن دیگران خودداری کنید. به جای آن، به تنفسکردن خود دقیق شوید. وقتی هوا را به درون ریههای خود میکشید تا عدد پنج شمارش کنید و بعد به هنگام بیرون دادن هوا مجدداً تا عدد پنج بشمارید. این تمرین را ده بار تکرار کنید. در صورت ادامهی ناراحتی میتوانید به تمرین ادامه دهید.
۷) فهرستی از کارهای مورد علاقهی خود تهیه کنید. درهفته فرصتی را برای انجام دادن این کارها اختصاص دهید.کارهایی بکنید که به شما احساس خوب و موفقیت بدهد.
۸) وقتی کاری پیش میآید که انجامش وقت و نیروی زیادی نمیخواهد، بی درنگ به انجام آن کار مبادرت ورزید. به خود بگویید:" همین حالا این کار را بکن".
۹) وقتی از انجام کار مفیدی هراس دارید اما میدانید که این کار باید انجام شود، به انجام آن مبادرت ورزید. به قبول مخاطرات منطقی تن بدهید. انجام دادن و موفق نشدن بهتر از انجام ندادن است.
۱۰) از خشم خود استفاده سازنده و مطلوب بکنید. به انجام کاری بپردازید. مطلبی بنویسید. احساسات خود را به طور خصوصی یادداشت کنید. به احساسات بانی و باعث خشم خود توجه کنید.
اگر خشم خود را تخلیه میکنید، بکوشید که این کار با صدای آرام انجام شود، با این حال رفتاری محکم و قاطعانه به نمایش بگذارید. مراقب باشید که در جریان تخلیه خشم به کسی توهین نشود.
موضوعات مرتبط: روان شناسی
بسیاری از زنان فکر میکنند که برای اینکه مردی عاشقشان شود باید مانند یک سوپرمدل باشند . اما زمانیکه از مردی می پرسیم چه چیزی او را به سمت زنی جذب می کند ، اصلا آن چیزی نیست که زنان انتظارش را دارند. مردان اصلا انتظار ندارند که زنان شان مانند زنان و مانکن های مجلات باشند.
زنان برای جذاب شدن نیازی به هزینه های آنچنانی و تلاش های مداوم ندارند. با کمی تلاش می توانید از نظر ظاهری همان زنی باشید که مردتان در جستجوی آن است.
موهای بلند- یکی از مهمترین معیارهای مردان برای زیبایی و جذابیت زنان ، داشتن موهایی بلند است. البته نیازی نیست که موی خود را تا کمر بلند کنید ، اگر موهای بلند و مرتبی داشته باشید جذاب تر است. اگر موهای بلند دوست ندارید و نگهداری از آن برای تان سخت است ، می توانید موهای تان را به گونه ای کوتاه کنید که بلند تر به نظر برسد.
کفش های پاشنه بلند- مردان عاشق کفش پاشنه بلند هستند. زنان باید بدانند که پاهای شان در کفش های پاشنه بلند جذاب تر به نظر می رسد اما می دانم این کفش ها راحت نیستند. نیاز نیست یک کفش 10-15 سانتی متری بپوشید تا مردتان را تحت تاثیر قرار دهید. کفشی شما را جذاب و خواستنی می کند که خودتان هم با پوشیدن آن احساس راحتی کنید.
لباسی مانند یک خانم!- برای کامل کردن گزینه بالا یعنی پوشیدن کفش پاشنه بلند ، شما باید یک دامن یا پیراهن انتخاب کنید. مردان دوست دارند زن ها مانند یک خانم لباس بپوشند ؛ آنها کت و شلوار ، بلوز و شلوار را زیاد جذاب نمی دانند.
لبخند- شگفت آور است یک لبخند ساده تاثیر فوق العاده ای روی مردان دارد. بسیاری از زنان اشتباه می کنند و دوست دارند همواره جدی به نظر برسند. سعی کنید همیشه یک لبخند کوچک به لبان خود داشته باشید ، ما انسانها همواره به سمت کسانی جذب می شویم که خوش اخلاق و گشاده رو هستند.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، خانه و خانواده
زن کودکی است که با اندک تبسم خندان و با کمترین بیمهری گریان میشود
پس مراقب همسرتان باشید
موضوعات مرتبط: روان شناسی
سوالات زیر را در نظر بگیرید :
-
او سوار یک پورشه آخرین مدل است، اما آیا واقعاً از عهده خرید این ماشین برمی آمده؟
-
او یک خانه خیلی بزرگ دارد، اما آیا خانواده و زندگی دوست داشتنی دارد؟
-
او پول زیادی درمیآورد، اما آیا واقعاً از کاری که برای گذران زندگی انجام میدهد لذت میبرد؟
متوجه منظورم شدهاید . وقتی پاسخی که به این سوالات میدهید، “خیر” باشد، موضوعی که ابتدا به نظرتان بسیار گیرا میآمده، دیگر اینطور نخواهد بود.
حالا لحظهای وقت بگذارید و فردی را تجسم کنید که عاشق کارش است، معمولاً لبخند بر لب دارد و از هر نفسی که میکشد لذت میبرد. آیا این فرد توجهتان را جلب میکند؟ آیا مهم است که این آدم یک میلیونر نیست؟
در زیر به ۱۵ راه عالی برای تحت تاثیر قرار دادن اطرافیانتان اشاره میکنیم. اگر این نکات را به طور مرتب رعایت کنید، نه تنها دیگران را تحت تاثیر قرار میدهید، بلکه به شما کمک میکند انسان بهتری هم باشید.
۱٫ اُرجینال باشید. با خودتان صادق باشید. جودی گارلند گفته است، “همیشه بهترین ورژن خودتان باشید به جای اینکه ورژن دوم یک نفر دیگر باشید.” با این جمله زندگی کنید. اصلاً نمیتوانیدخودتان را جای دیگری بگذارید. جای تنها کسی که میتوانید باشید، خودتان هستید. اگر خودتان نباشید، یعنی واقعاً زندگی نمیکنید—فقط وجود دارید. و از خودتان بپرسید: اگر آنچه که هستید را دوست ندارید، چرا بقیه باید دوستتان داشته باشند؟
۲٫ به فکر دیگران باشید. اگر به فکر دیگران نباشید، آنها هم به فکر شما نخواهند بود. هرچقدر بیشتر به بقیه کمک کنید، آنها بیشتر برای کمک به شما راغب خواهند بود. عشق و محبت، عشق و محبت میآورد.
۳٫ کاری کنید بقیه احساس خوبی پیدا کنند. آدمها بهندرت یادشان میماند که چه کردهاید، اما همیشه یادشان میماند که چه حسی در آنها ایجاد کردهاید.
۴٫ صادق باشید و مسئولیت کارهایتان را بپذیرید. هیچکس یک دروغگو را دوست ندارد. در دراز مدت همیشه حقایق روشن میشود و ماه هیچوقت پشت ابر نمیماند. چه مسئولیت کارهایتان را گردن بگیرید یا نگیرید، بالاخره اعمالتان روزی به گردنتان میافتند.
۵٫ مدام لبخند بزنید. همه آدمها دیدن یک لبخند طبیعی را دوست دارند. وقتی یک غریبه مستقیم به صورتتان نگاه میکند و لبخند میزند چه حسی پیدا میکنید؟ یکدفعه دیگر غریبه به نظر نمیرسد، درست است؟
۶٫ به بزرگترها احترام بگذارید. به کوچکترها احترام بگذارید. به همه احترام بگذارید. اینطور نیست که یک گروه خاص از یک طبقه خاص اجتماعی فقط شایسته احترام باشند. با همه با همان درجه احترامی برخورد کنید که به پدر و مادر بزرگتان میگذارید و همان میزان صبری را پیشه کنید که برای فرزندتان دارید. مردم مهربانی شما را درک خواهند کرد.
۷٫ افراد را با اسم صدا کنید. آدمها شنیدن اسمشان از زبان دیگران را دوست دارند. پس سعی کنید اسامی را به خاطر بسپارید.
۸٫ بگویید “لطفاً” و “متشکرم.” این دو کلمه ساده باعث میشود خواستهای شما حالت خواهش پیدا کند و به مکالمات جدی حالت دوستانه میبخشد.
۹٫ در کارتان بهترین باشید. همیشه مبهوت موسیقیدانان، نویسندهها، نقاشان، سخنگویان، مدیران، سرمایهگذاران، مهندسان، مادرها، پدرها، ورزشکاران و… عالی میشوید. همه این افراد فقط یک وجه اشتراک دارند: در کاری که میکنند بهترین هستند. اگر قرار است کاری را به بهترینش شکل انجام ندهید، بهتر است اصلاً انجامش ندهید. در کار و سرگرمیهایتان بهترین باشید. برای خودتان اعتباری بسازید، اعتباری برای بهترین بودن.
۱۰٫ اگر توانستید به دیگران کمک کنید. از هر دست که بدهید از همان دست پس میگیرید. وقتی در زندگی شخصی تاثیر مثبت ایجاد میکنید، این تاثیر مثبت به زندگی خودتان هم میرسد. کاری بکنید که فراتر از شماست—کاری که از درد کسی کم میکند و شادترش میکند. همه آدمها شایسته کمک هستند.
۱۱٫ در هر کاری که میکنید اثری از شخصیتتان ایجاد کنید. مثل برند زدن روی کارتان میماند، برندی مخصوص خودتان. اگر بانمک و شوخ هستید، به کارتان طنز اضافه کنید. اگر هنرمند هستید، کارتان را با تصویر تزئین کنید. هر کاری که میکنید کمی از شخصبتتان را به آن اضافه کنید.
۱۲٫ به قولهایتان وفا کنید. بعضی از آدمها عادت دارند قول کاری را بدهند که احتمال کمی دارد بتوانند انجامش دهند. قول ایدآل را میدهند اما متوسط تحویل میدهند. اگر میخواهید ارزش خودتان را در چشم دیگران بالا ببرید، باید خلاف این عمل کنید. سعی کنید ابتدا تواناییهایتان را کمتر نشان دهید و بعد فراتر از آن تحویل بدهید. این باعث میشود دیگران تصور کنند که همیشه فراتر از مسئولیت و وظیفهتان کار انجام میدهید.
۱۳٫ سازماندهی داشته باشید. اگر سازماندهی نداشته باشید چطور میتوانید کاری را انجام دهید؟ مطمئناً نمیتوانید. سعی کنید فضای زندگی و کارتان را مرتب کرده و سازماندهی کنید.
۱۴٫ تحقیق کنید و سوال بپرسید. اینطور نباشید که بااینکه هیچ از موضوعی اطلاع ندارید فقط سرتان را به نشانه دانستن تکان میدهید. با تحقیق کردن از قبل خودتان را آماده کنید. و اگر بااینحال باز متوجه چیزی نشدید، سوال کنید. افراد مقابلتان اشتیاق شما به دانستن را ستایش خواهند کرد.
۱۵٫ دانش و اطلاعاتتان را با دیگران تقسیم کنید. باید منبع اطلاعاتی برای اطرافیانتان باشید. اگر به اطلاعات لازم دسترسی دارید، آن را فقط برای خودتان نگه ندارید. با دیگران تقسیمش کنید.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، راههای نفوذ ، خانه و خانواده
وقتی همسرتان هیجان زده به سوی شما می آید و به تان خبر می دهد باردار است، روال عادی زندگی دگرگون می شود. ممکن است ابتدا هیجان زده شوید و از فرط خوشحالی بخواهید پرواز کنید. شاید هم مات و مبهوت، همسرتان را نگاه کنید تا قضیه «پدر شدن» برایتان قابل هضم شود.
واقعیت این است که از این لحظه به بعد، زمان تغییر زندگی شما فرا رسیده. تولد یک نوزاد با تحولات زیادی همراه است. با همه این حرف ها پدرشدن لذتی دارد که بسیاری از مردها را برای تجربه ی این احساس وسوسه می کند.
اما بهتر است در این باره آمادگی بیشتری داشته باشید تا به بهترین شکل ممکن از نوزاد نورسیده استقبال کنید و ورود او را به دنیا خوشامد بگویید. می دانید برای آمادگی بیشتر باید چه کار کنید؟
● پای صحبت پدرها بنشینید
شاید وقتی به پدرشدن خودتان فکر می کنید، سوالات مختلفی ذهن تان را قلقلک دهد یا به دغدغه ذهنی شما تبدیل شود؛ سوالاتی از این قبیل که : «آیا واقعا آمادگی دارم پدر شوم؟»، «از لحاظ مالی چطور باید با قضیه کنار بیایم؟»، «آیا همسر و نوزادم هر دو سالم خواهند ماند؟» و ...
پیشنهاد می کنیم پای حرف پدرهای قدیمی تر بنشینید، مخصوصا پدر خودتان، تا خیالتان راحت شود که بیشتر آنها پرسش هایی مشابه شما داشته اند!
● از همسرتان غافل نشوید
بارداری و زایمان با تغییرات ناگهانی هورمون های بدن مادر همراه است که بر حالات روحی و روانی او تاثیر می گذارد. پزشکان معتقدند اکثر زنان، پس از زایمان، این حالت را تجربه می کنند. بنابراین ضمن اینکه شما از تولد نوزاد خوشحال و شاداب هستید، ممکن است همسرتان غمگین و افسرده شده باشد.
در چنین وضعیتی توصیه می شود که هر چه سریع تر، با مسائل مربوط به رسیدگی نوزاد آشنا شوید و در این کار به همسرتان کمک کنید. تحقیقات مختلف نشان می دهد زنانی که شوهران شان بعد از تولد نوزاد، در نگهداری و رسیدگی به امور کودک کمک می کنند، کمتر دچار افسردگی می شوند و شیردهی آنها به نوزاد به مراتب موفقیت آمیز تر است. یکی از راه های آرامش مادران گوش دادن به آیات قرآن کریم است. سعی کنید فضایی را فراهم آورید که حداقل در اوقاتی از شبانه روز تلاوت زیبای قرآن در خانه تان طنین انداز شود.
● به فکر سلامت نوزاد باشید
در طی دوران بارداری مادر، درباره سلامت کودک مطالعه کنید تا ببینید برای حفظ سلامتی نوزاد، چه تغییراتی در روش زندگی شما و همسرتان لازم است. مثلا اگر سیگاری هستید، سعی کنید سیگار را کنار بگذارید؛ چون حضور کودک در محیط آلوده به دود سیگار برایش ضرر دارد. علاوه بر این، رژیم غذایی جدید و سالم تری را برای خانواده در نظر بگیرید و به تدریج غذاهای کم ارزش و ناسالم را از سبد خرید خود حذف کنید.
● همیشه منتظر تولدش باشید
از نوزاد انتظار نداشته باشید که سر وقت به دنیا بیاید. با وجود اینکه حاملگی۳۸تا۴۰ هفته ای طبیعی است، اگر کودک شما یکی دو هفته زودتر به دنیا آمد تعجب نکنید. به هر حال حول و حوش ۴۰ هفتگی، باید هر لحظه، این آمادگی را داشته باشید که همسرتان را به بیمارستان برسانید و پشت در اتاق زایمان، برای تولد یک موجود کوچک و زیبا منتظر بمانید.
● قبل از پدر شدن بدانید
بعضی از فعالیت ها مانند رفتن به تئاتر، سینما و سفرهای داخلی و خارجی با داشتن نوزاد دشوارتر است. بنابراین قبل از اینکه به فکر پدر شدن بیفتید، با همسرتان به اندازه کافی سینما و سفر بروید.
اگر بیرون از اتاق زایمان منتظر تولد اولین فرزندتان هستید، راهی وجود ندارد جز اینکه آرامش تان را حفظ کنید. اضطراب را تا آنجا که ممکن است کاهش دهید و استراحت را از یاد نبرید.
تولد یک نوزاد، زندگی عاشقانه شما را تا حدودی در هم می ریزد. بنابراین برای ابراز عشق و محبت به همسرتان فرصت را از دست ندهید.
● بعد از پدر شدن بخوانید
در هفته اول تولد، نوزاد نیازهای متعددی دارد که پدر در کنار مادر باید با رفع نیازهای کودک آشنا شود؛ کارهایی مانند روش شیر دادن به کودک، تمیز کردن او و آموزش های ساده دیگری که برای آسایش و راحتی نوزاد باید آنها را به کار ببرید.
مواظب کمرتان باشید و تکنیک صحیح بغل کردن کودک را بیاموزید. بغل کردن یک کودک که مدام روی دستان شما تکان می خورد به مراتب سخت تر از کودک بزرگ تری است که خودش قادر به حفظ تعادلش روی دستان شماست.
همیشه پیشانی کودک را ببوسید تا از این راه، تغییر دمای بدن نوزاد و تب دار بودن او را تشخیص دهید.
بیش از حد به کودک لباس نپوشانید اما همیشه لباس اضافی به همراه داشته باشید.
سعی کنید از تمام مراحل رشد فرزندتان لذت ببرید.
ممکن است کودکان، هنگام بازی به شما آسیب برسانند و به طور غیر منتظره اسباب بازی های بزرگی را به طرفتان پرتاب کنند یا به ساق پایتان ضربه بزنند. پس هنگام بازی با آنها احتیاط کنید.
● ۱۰ توصیه برای اینکه پدر خوبی باشید
پدر بودن کار ساده ای نیست اما قطعا پدری که فعالانه در زندگی فرزندش حضور دارد، بنیاد یک رابطه خوب پدر- فرزندی را پی ریزی می کند. پس اگر می خواهید پدر خوبی باشید توصیه های زیر را بخوانید:
۱) همواره از مادر فرزندتان حمایت کنید و به ویژه در حضور کودک به او احترام بگذارید.
۲) در کارها به صورت گروهی مشارکت کنید و با همسرتان، در تعلیم و تربیت کودکان سهیم شوید.
۳) برای بودن در کنار کودکان وقت بگذارید.
۴) مهربانی و عشق خود را به فرزندتان نشان دهید.
۵) از خانواده تان در هر وضعیتی حمایت کنید.
۶) ماجراها و داستان های زندگی خود را برای کودکان تعریف کنید. آنها از اشتباهات شما درس می گیرند و تجربه می آموزند.
۷) در جمع های خانوادگی شرکت کنید و برای خانواده تان وقت بگذارید.
۸) الگوی خوبی باشید.
۹) در مسائل مهم زندگی فرزندتان با او همراه شوید.
۱۰) توانایی های بالقوه ی خود را برای پدر بودن باور داشته باشید و بدانید هر کودکی، لیاقت داشتن پدری مهربان و با محبت را دارد.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم
آیا تاکنون از شوهر خود خواسته اید که در کارهای منزل به شما کمک کند؟ آیا سالهاست منتظر شنیدن چنین جمله ای از طرف شوهرتان هستید که به شما پیشنهاد کمک در کار خانه را بکند ؟ | |
این یک راز زنانه است! آیا تاکنون از شوهر خود خواسته اید که در کارهای منزل به شما کمک کند؟ آیا سالهاست منتظر شنیدن چنین جمله ای از طرف شوهرتان هستید
که به شما پیشنهاد کمک در کار خانه را بکند؟
این مقاله به شما کمک خواهد کرد تا به این آرزوی خود برسید :
پیش داوری نکنید برای ایجاد انگیزه در شوهرتان از این اصل مهم غافل نشوید که باید تمام پیش فرضهای خود درباره این که مردان باید چه چیزهایی را بدانند یا توانایی انجام چه کارهایی را باید داشته باشند، دور بریزید. شوهرتان را آنگونه که هست بپذیرید. مطمئن باشید که اگر او را همان طور که هست و بدون اعمال هر گونه قید و شرطی بپذیرید به بهترین شکل ممکن او را برای خود تشویق و تهییج کرده اید.
برای ایجاد انگیزه در شوهرتان از این اصل مهم غافل نشوید که باید تمام
پیش فرضهای خود درباره این که مردان باید چه چیزهایی را بدانند یا توانایی
انجام چه کارهایی را باید داشته باشند، دور بریزید
همسرتان را همان گونه که هست دوست بدارید
همان طور که خانم ها علاقه دارند مورد توجه و علاقه شوهرشان باشند ، مردان نیز به احترام همسرشان نیازمند هستند. همچنین همان طور که
زنان انتظار دارند عشق و علاقه شوهرشان به آنها بدون هیچ قید و شرطی باشد
(صرف نظر از اینکه خانه داری یا آشپزی شان خوب باشد یا نه و یا صرفنظر از اینکه
نسبت به زمان ازدواج شان تغییرات ظاهری زیادی کرده باشند)، مردان نیز
خواهان احترام بی قید و شرط همسرشان هستند
(صرفنظر از اینکه درآمد شوهرشان چقدر است و ..)
به شوهرتان اجازه اشتباه کردن بدهید علاقه و اعتماد به نفس مردان، انتقاد کردن از تلاش و کوشش آنها برای کمک به شما در امور منزل است. منظور ما از انتقاد، تمرکز های نامعقول و تند خویانه بر اشتباهات همسر است وگرنه گفتن نکات دوستانه و یا نکات انتقادی سازنده معمولا با بروز هیچ مشکلی همراه نیست. اگر اصرار دارید که حتما کاری مطابق با دستور العمل شما انجام شود، بهتر است از شوهرتان تقاضای کمک نکنید و آن کار را خودتان انجام دهید نه اینکه مسئولیتی را بر عهده همسرتان بگذارید و بعد دایما وی را تحت کنترل قرار دهید که مسئولیتش را چگونه انجام می دهد؟ برای مثال اگر قرار است همسرتان، کودک دو ساله تان را حمام کند آزادی عمل لازم در انجام این کار را به ایشان بدهید . مادامی که سلامتی کودکتان در خطر نیفتد اجازه بدهید شوهرتان طبق میل و علاقه اش با او بازی کند ، رفتار کند و ... چنانچه همسرتان در انجام مسئولیتهای محوله از شما کمک خواست ، از هیچ راهنمایی دریغ نکنید اما در غیر این صورت نیازی به دخالت دایم شما نیست و بهتر است کمی سکوت کرده و انجام کار را بر عهده همسرتان قرار دهید. اگر در رفتارهای همسرتان اشتباهی را مشاهده می کنید بلافاصله و با تندی و خشونت مساله را به ایشان گوشزد نکنید بلکه در پایان شب و بعد از اتمام فعالیتهای روزانه می توانید در یک محیط دوستانه نکات لازم را به شوهرتان تذکر دهید. از این طریق نه تنها در هنگام انجام مسئولیتها به همسرتان غر نزده اید بلکه فرصت یک آموزش مناسب را به وی داده اید. برای شوهرتان این اقدام بسیار دوست داشتنی و شگفت آور خواهد بود و به این ترتیب ضمن آنکه رفتار او را اصلاح کرده اید زمینه را برای آنکه در کارهای آتی به شما بیشتر کمک کند، افزایش داده اید. در هنگام تذکر دادن، صحبت خود را با یادآوری کارها یا فعالیتهایی که به خوبی
انجام داده است، شروع کنید و سپس در کمال احترام و مهربانی نکات اشتباه
را گوشزد کنید.
از سعی و تلاش شوهرتان در انجام امور خانه تشکر کنید
کمک و حمایت همسرتان از خود را،( حتی اگر همه چیز آن طور که می خواستید انجام نشده است)بدون تشکر باقی نگذارید. با این کار او را برای کمک بیشتر به
خودتان ترغیب و تشویق می کنید. حتما به او بگویید که چقدر کمک شان در انجام سریع
کارها موثر بوده است.
موقعیت شناسی خود را تقویت کنید تحمل می کند. همواره مدافع و مشوق و طرفدار شوهرتان باشید. در این صورت بدون نیاز به کوچکترین غرولند شوهرتان متحول می شود. وقتی شما از همسرتان به خاطر آنچه که هست قدردانی می کنید او نیز برای خوشحالی شما از هیچ کاری پرهیز نخواهد کرد. اگر به کمک و حمایت همسرتان نیاز دارید، حتما به او بگویید .
از شوهر خود توقع ذهن خوانی نداشته باشید
بر خلاف تصور عامه که زنان معتقدند مردان می توانند ببینند که چقدر پر مشغله هستیم، میتوانند ذهن ما رابخوانند، نیازمندی ما را ببینند و ...
مردان قادر به هیچ یک از این کارها نیستند. ممکن است شما گرفتار
یک شغل تمام وقت پرمشغله، بچه ها، کارهای خانوادگی، خانه داری و ... باشید
و به این ترتیب فشار و مسئولیت سنگینی را بر دوش خود احساس کنید.
در صورت وقوع چنین شرایطی بهتر است که محترمانه از شوهرتان بخواهید که کمکتان کند.
به همسرتان آموزش دهید
قبل از اینکه کاری(از مسئولیتهای منزل) را به شوهرتان محول کنید از او بخواهید کنار شما بایستد و روش انجام آن را ببیند. این موضوع می تواند
از بروز مشکلات آتی جلوگیری کند. همچنین به جای گفتن جمله " می توانی کمکم کنی ؟ "
بهتر است از جمله دقیق تر و واضح تر" می توانی تا من نهار درست کنم خانه را مرتب کنی ؟
" استفاده کنید. |
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، فقط خانمها ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم
یکی از مشکلات شایعی که بین والدین و فرزندان ایجاد می شود و در بسیاری از خانواده ها قابل رویت است ، اختلاف و فاصله بین پدرو مادر و فرزند است که هر چه سن فرزند بیشتر می شود این فاصله بیشتر می گردد.
وقتی پای صحبت خیلی از والدین می نشینیم از رفتار فرزند جوان یا نوجوان یا حتی کودکشان شکایت دارند و از اینکه فرزندشان به نصیحت های آنها توجه نمی کند ناراحتند . برای حل این مشکل لازم است به ریشه های آن توجه کنیم و در صدد از بین بردن آن برآییم .
چیزی که دانستن آن به فهم ریشه مشکل کمک می کند این است که همین فرزند خانواده از افراد دیگر مثل دوستان و رسانه ها و بعضی از افراد فامیل حرف شنوی دارد . پس بین او و والدینش مانعی ایجاد شده که باعث فاصله عاطفی و روحی و کم شدن رابطه کلامی بین آنها شده و این فاصله هر روز بیشتر می شود .
غفلت از همین مساله و ریشه های آن باعث شده که خیلی از والدین نتوانند با فرزند خود رابطه صمیمانه و مثبتی داشته باشند و در نقطه مقابل, دیگر افراد مانند دوستان و رسانه ها و اینترنت و ... هر روز تاثیر بیشتری روی رفتار او خواهند گذاشت .
و مشکل وقتی زیاد می شود که این افراد کسانی نیستند که نوجوان یا جوان ما را به راه درستی بکشانند و این باعث نگرانی روز افزون ما خواهد بود در حالیکه هر چه تاکید ما برای قطع رابطه فرزندمان با این افراد بیشتر می شود او بیشتر به سمت آنها گرایش پیدا می کند .
کسی می تواند پیامی را به فرد دیگر منتقل کند که از محبوبیت نسبی برخوردار باشد هر چه میزان این اعتبار بالاتر باشد تاثیر او بر فرد بیشتر خواهد بود .
مساله ای که در این مشکل تاثیر بسیار زیادی دارد و ریشه آن است محبوب بودن دوستان و رسانه ها و اینترنت و ... و در مقابل عدم محبوبیت و حرف شنوی مثل سابق و روز های کودکی از والدین است .این مساله ساده چیزی است که همه ما در برقراری ارتباط از آن غافلیم . کسی می تواند پیامی را به فرد دیگر منتقل کند که از محبوبیت نسبی برخوردار باشد هر چه میزان این اعتبار بالاتر باشد تاثیر او بر فرد بیشتر خواهد بود .
مشکل معمولا در مورد کودکان نیست البته شروع آن در همین زمان است ولی در این زمان این مشکل زیاد احساس نمی شود. وقتی کودک به سن نوجوانی و جوانی رسید و با محیط های اطراف بیشتر آشنا شد و نیاز به اجتماعی بودن در او شدید تر شد ، در این موقع است که جذابیت افراد دیگر و رسانه ها او را به سمت خود می کشد و والدین بخاطر این که همیشه با او همراه بوده اند و فرزند با آنها بیشتر رابطه دارد ، کهنه و قدیمی و یکنواخت به نظر می رسند و اینجاست که مشکل نمود پیدا می کند . البته یک مقدار از این فاصله گرفتن از والدین طبیعی است و اقتضای سن اوست اما آنچه در جامعه امروزه دیده می شود فاصله ای است که می تواند صدمات جبران ناپذیری به فرزند بزند .
اینکه ما انتظار داشته باشیم والدین هم به اندازه ی رسانه ها و دوستان به روز شوند ، انتظار بیجایی است و عملا شدنی نیست . امروزه رسانه های تصویری و اینترنت با سرعت غیر قابل وصفی تغییر شکل و محتوا می دهند و همین مساله جذابیت فوق العاده ای ایجاد می کند که تمام خانواده ها را تهدید می کند اما توجه کردن والدین به مساله محبوبیت می تواند جلوی بسیاری از آفات زمان را بگیرد و فرزند را از مشکلات بزرگ دور کند .
به طور اختصار به بررسی یکی از مهمترین عوامل تاثیر گذار در محبوبیت والدین در نظر فرزندان می پردازیم :
شخصیت قائل شدن برای فرزند عامل مهمی است که می تواند در این مساله بسیار نقش داشته باشد .ذکر چند نکته در این باره لازم است :
الف : معمولا مردم گمان می کنند چون با فرزند و همسر خود در یک خانه زندگی می کنند ، به هر صورتی می توانند با آنها صحبت کنند یا رفتار نمایند . درست است که رفتار ما در خانه نباید حالت رسمی بودن بیرون را داشته باشد اما نباید از حد احترام خارج شود.
ب: شخصیت قائل شدن برای افراد به معنی این نیست که مثلا کودک 5 ساله خود را با لفظ آقا و خانم صدا کنیم بلکه باید به نیازهای او توجه کنیم .باید توجه داشت که این نیازها به تناسب جنس ، سن ، تحصیلات ، محیط و به خصوص تفاوتهای فردی ... تا حدی در افراد مختلف متفاوت است .
محبتی که خداوند بین والدین و فرزند قرار داده سبب می شود که نیاز چندانی به ایجاد محبت نباشد یعنی از ابتدای تولد محبوبیت وجود دارد فقط باید تلاش کرد که کم نشود و از بین نرود یعنی ما باید سعی کنیم مانعی برای آن ایجاد نشود و بعلاوه سعی کنیم که محبت بین طرفین را بیشتر کنیم .
ج: عکس العمل درست ما در مقابل خطاهای دیگران نیز ازجمله عوامل مهم در جهت شکسته نشدن شخصیت افراد می باشد . عکس العمل شما می تواند همراه با بی احترامی ، تحقیر، تنبیه بدنی یا مقایسه کردن با دیگران باشد که می تواند تاثیرات بسیار بد بر او بگذارد ، یا می تواند تنبیهی باشد که متناسب با آن عمل صورت می گیرد بدون اینکه بی احترامی و تحقیر باشد .همچنین می تواند گذشت و چشم پوشی و نادیده گرفتن باشد . (البته نه در تمام موارد)
د: امر و نهی های ما و تکلیف کردن ها ی ما باید در حد توان فرزند باشد تا بتواند به راحتی انجام بدهد و انجام آن برایش سخت نباشد اگر اینطور شد خودش کم کم ما را همراهی می کند و از آنچه از او خواسته ایم بالاتر می رود و خودش شخصیت خود را پیدا می کند .
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک ، خانه و خانواده
شوهر حقنشناسي دارم. از صبح تا شام رنج ميبرم، زحمت ميکشم، تمام کارهاي خانه از شستن ظروف و لباسها، از پختن غذا تا تزيين اتاقها و بافتنيهاي لازم را براي او و فرزندان انجام ميدهم، ولي وقتي به خانه ميرسد...
خانواده در پرتو شناخت صحيح و واقعبينانه همسران از وظايف زناشويي و طرز تفکر و خواستههاي يکديگر پويا و سالم و با صفا ميشود و به اين ترتيب براي تربيت فرزنداني صالح فراهم ميشود. استاد آيتا... ابراهيم اميني در اين زمينه مطلبي دارند که توصيه به مردان متاهل است.
ممکن است در نظر برخي مردان، کار خانهداري چندان مهم به نظر نيايد، ولي اگر با ديده انصاف نگريسته شود، بايد اعتراف کرد که دشوار و خسته کننده است. يک بانوي خانهدار اگر تمام اوقات شبانهروز را در خانه کار کند، باز هم مقداري از کارها باقي ميماند. اين همه کارهاي خانه مانند پختن غذا، نظافت کردن خانه، شستن و مرتب کردن لباسها و ظرفها، جابه جا کردن اثاث منزل و از همه بالاتر بچهداري، کارهاي آساني نيستند، که يک روز و دو روز انجام شود بلکه مادام العمر بايد مورد توجه باشد.
آقاي محترم تشکر کن!
اگر مرد يک ماه در منزل بماند و همه امور خانهداري و بچهداري را بر عهده بگيرد، آن وقت ميفهمد که همسرش در خانه چه فداکاريهايي ميکند و چه زحمتهاي طاقتفرسايي را تحمل ميکند؟ زن همه اين زحمات را تحمل ميکند ولي از شوهرش اين انتظار را دارد که قدر زحماتش را بداند و از وي قدرداني و تشکر کند. دوست دارد خودش و ذوق و سليقهاش همواره مورد توجه شوهر باشد. آقاي محترم! وقتي وارد خانه نظيف و تميز و منظم ميشوي چه عيبي دارد از زحمات و ذوق و سليقه همسرت ستايش کني؟
چه اشکال دارد گاه گاهي از غذاهاي خوشمزهاي که تهيه ميکند تعريف کني؟ چه مانع دارد موضوع بچهداري او را که حقاً کار بسيار دشوار و با اهميتي است همواره مورد نظر داشته باشي و برخي اوقات از زحمات طاقتفرساي او تشکر نمايي؟ از اين نکته غافلي که قدردانيهايت چه نيرويي به او ميبخشد و چگونه براي کار و کوشش و فداکاري آمادهاش ميگرداند؟
پيغمبر اسلام (صليالله عليه واله وسلم) ميفرمايد: هر کس به مسلماني احترام کند و با کلام خوشي از او دلجويي کند و غمهايش را بر طرف سازد همواره در سايه رحمت خدا خواهد بود.

خانم محترم قدر شناس باش!
گذراندن زمان طولاني در خارج از منزل آن هم در ارتباط با انواع افراد و نياز به گوناگوني مهارت ها و تلاش مداوم کار آساني نيست. بهر حال محيط بيرون داراي آسايش و آرامش لازم نيست و با تحولات و تغييرات فراواني همراه است . مرد در محيط کاري خود با هزار مسئله و مشکل روبروست که رفع آنها نياز به صبر و متانت او دارد . لذا انتظار همسر شما آن است که پس از يک روز کاري پر مشغله در جمعي گرم و صميمي پذيرفته شود و مورد استقبال و محبت آنان قرار گيرد . سعي کنيد حد اقل براي مدتي کوتاه زمان ورود او را قرين آرامش و پذيرش نماييد . تا بتواند انرژي هاي منفي حاصل از کار و خستگي را از دور بريزد و منبعي براي ارائه حمايت و پشتيباني براي شما باشد. بنابراين حتي اگر دلتان از گرفتاري هاي خانه داري و مشغله هاي بچه داري گرفته و نياز به همصحبتي با او را داريد تا گوش شنوايي براي همدلي داشته باشيد کمي صبر کنيد تا او خستگي خود را از بين ببرد و امنيت يابد. ذهن خسته او توان همدردي با شما را ندارد . چه اشکالي دارد که با جملاتي به او متوجه کنيد که ميدانيد چه زحماتي را در محيط کار متقبل مي شود و قدر دان او هستيد.
پيغمبر اسلام (صليالله عليه واله وسلم) ميفرمايد: هر کس به مسلماني احترام کند و با کلام خوشي از او دلجويي کند و غمهايش را بر طرف سازد همواره در سايه رحمت خدا خواهد بود.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، خانه و خانواده
از همراه بودن با دیگران متنفرم. احساس می کنم همیشه حقوقم پایمال می شود و هیچ وقت نتوانستم آنچه را که واقعاً مورد خواستم است به دیگران منتقل کنم. همیشه فکر می کنم دارم به تقاضا و خواست دیگران زندگی می کنم و هیچ گاه حتی جرئت نکردم نظر موافقم را در جمعی مطرح کنم. همیشه از اینکه از خودم و خانواده ام حرفی بزنم، شرمندگی داشته ام و احساس می کنم دیگران حوصله شنیدن حرف های مرا ندارند.
ابراز وجود یکی از مهارت های زندگی است که با لجبازی و خودخواهی و غرور متفاوت است. افرادی که مهارت ابراز وجود را خوب فرا گرفته اند می دانند که در کنار شناخت و پذیرش حقوق و نیازهای دیگران لازم است تا به خواسته ها و حقوق خود نیز توجه کنیم و با یک سنجش منطقی یکی را بر دیگری ترجیح دهیم و یا حتی در مواردی به هر دو آنها رسیدگی کنیم. یا بهتر است بگوییم میزان توجه به حقوق خود را برابر با میزان توجه به حقوق دیگران بدانیم.
موضوعات مرتبط: روان شناسی
ادامه مطلب
قانونی برای همه
سالها قبل، یک متخصص مدیریت به نام «پارتو» قانون مهمی را بیان کرد :
«ما برای انجام همهی کارها وقت نداریم، ما برای انجام همهی کارها پول نداریم، اما برای انجام مهمترین کارها، وقت و پول داریم.»
بنابراین یکی از «مهمترین کارها» این است که تعیین کنیم «مهمترین کارها» برای من کداماند .
به این کار «اولویتبندی» یا میگوییم. اگر «اولویتبندی» نداشته باشیم، وقت و پول خود را صرف کارهایی میکنیم که از درجهی دوم یا حتی سومِ اهمیت برخوردارند، آنوقت برای کارهای درجه یک خود، وقت یا پول کافی نداریم. علاوهبر وقت و پول، در دیگر زمینهها هم ما دچار «محدودیت منابع» هستیم. برای نمونه، در زمینهی «اعتبار»؛ ما در بین مردم، اعتباری داریم، اما این اعتبار، «بینهایت» نیست. اگر اعتبارمان را در جایی خرج کنیم که از درجهی اهمیت پایینی برخوردار است، در جاییکه از درجهی اهمیت بالاتری برخوردار است، «اعتبار» کم میآوریم! «سعدی» این مطلب را به زیبایی بیان کرده است: «سخن کم گوی تا در کار گیرند»
اکنون قانون «پارتو» را در حیطههای مختلف زندگی بیان میکنیم:
معیارهای زندگی:
همهی سلیقههای من را دیگران نمیتوانند برآورده کنند، پس لازم است بهوضوح و روشن بیان کنم که مهمترین اصولِ من در زندگی کداماند. آنگاه دیگران میتوانند در مراوده با من، مهمترین اصول و ارزشهای مرا رعایت کنند.
روابط با انسانها:
همهی انسانها را نمیتوان راضی نگهداشت اما میتوان مهمترین انسانها را راضی نگهداشت. پس لازم است تکلیفِ خودم را روشن کنم که مهمترین انسانها در زندگی من چه کسانی هستند و بیشترین سرمایهگذاریام را روی چه کسانی لازم است انجام دهم.
لذتها:
من نمیتوانم از همهچیز، لذت ببرم. برای برخی لذتها، لازم است از برخی دیگر از لذتها بگذرم، پس لازم است برای خودم تعریف کنم اولویتبندی لذتهای زندگی، برای من چگونه است. به عبارت دیگر، چه چیزی را به چه چیزی میفروشم.
اظهارنظر:
من نمیتوانم در مورد همهچیز اظهارنظر کنم. لازم است مهمترین جنبههایی که دغدغهی اظهارنظر در آنها را دارم، مشخص کنم و دانش خود را در آن زمینهها بالا ببرم.
چند نمونه:
- یک چهرهی مشهور و سرشناس نمیتواند بهراحتی در خیابان بایستد و از یک گاری، لبو بخرد و در کنار خیابان از لبوی داغ خوردن، لذت ببرد! پس لازم است تکلیف خود را روشن کنید. «شهرت» را بیشتر دوست دارید یا «لبو» را؟!
- یک فرد خوشاندام، نمیتواند هر غذایی را که دوست دارد، بخورد. حفظ یک اندام زیبا، نیازمند انضباط غذایی است! یکبار دیگر باید تکلیف خود را روشن کنید، «اندام زیبا» برایتان مهمتر است یا «کیک خامهای»؟!
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم
با این 120 راه میتوانید حافظه را تقویت کرده، اطلاعات را بهتر جمع آوری نموده و از حداکثر توانایی مغز خود استفاده کنید.
در این مقاله، برای راهنمایی شما، 120 راه مفید برای تقویت مغز آمده است. با این 120 راه میتوانید حافظه را تقویت کرده، اطلاعات را بهتر جمع آوری نموده و از حداکثر توانایی مغز خود استفاده کنید.
1. معما حل کنید.
2. از سمت مخالف بدن هم کمک بگیرید. اگر راست دست هستید، میتوانید برای مسواک زدن از دست چپ خود استفاده کنید، با هر دو دست خود بنویسید و جای چاقو و چنگال را در دستان خود عوض کنید.
3. از ابهامات الهام بگیرید؛ از یادگیری ضد و نقیض ها لذت ببرید و راه حل های بصری را به کار بگیرید
4. از برنامه های مغز الهام بگیرید.
5. یکی از حس ها را حذف کنید؛ مثلاً با چشمان بسته یا در محل تاریک غذا بخورید یا با چشمان بسته حمام کنید.
6. مزه ها را مقایسه کنید؛ یاد بگیرید که مزه اصلی شکلات، شراب، آبجو و پنیر را به خوبی بفهمید.
7. سعی کنید بین موضوعات ارتباط برقرار کنید.
8. یاد بگیرید از طرح بندی های متفاوت کمک بگیرید.
9. برای حل مسائل عادی، از راه های جدید کمک بگیرید.
10. مفروضات خود را برعکس کنید.
11. تکنیک های خلاقیت را یاد بگیرید.
12. اولین و صحیح ترین پاسخ را بیابید.
13. حقایق را به راحتی نپذیرید. همیشه سوال " چرا" را بپرسید.
14. یاد بگیرید از موقعیت های بحرانی فرار کنید.
15. پس زمینه های موبایل یا کامپیوتر را دائماً تغییر دهید.
16. منتقدی فکور باشید. یاد بگیرید سفسطه گر باشید و استدلال ها را به راحتی قبول نکنید.
17. منطق را یاد بگیرید. معماهای منطقی را حل کنید.
18. با استفاده از روش های علمی، با دیگران ارتباط برقرار کنید.
19. نقاشی کنید و سرو صدا راه بیاندازید. حتماً که نباید هنرمند باشید.
20. مثبت بیاندیشید.
21. دستی در هنر داشته باشید. آهنگ سازی، مجسمه سازی، نقاشی، یا هر هنری که به آن علاقه مندید.
22. یاد بگیرید در مورد مسائل قضاوت کنید.
23. غذاهایی که برای مغز مفید هستند بخورید.
24. قدری عصبانی باشید.
25. تمرین کنید.
26. راست بنشینید.
27. آب زیادی بنوشید.
28. نفس عمیق بکشید.
29. بخندید.
30. فعالیت های مختلف انجام دهید و سرگرمی برای خود داشته باشید.
31. خوب بخوابید.
32. خواب نیمروز خود را از دست ندهید.
33. به موزیک گوش دهید.
34. از طفره رفتن جلوگیری کنید.
35. از ابزاری که دارای تکنولوژی کمتری هستند بهره ببرید.
36. در اینترنت به دنبال ابزار تقویت حافظه باشید.
37. لباس های خود را عوض کنید. گاهی پابرهنه راه بروید.
38. گوینده خوبی باشید.
39. همه چیز را ساده کنید.
40. شطرنج یا بازی های فکری دیگر را انجام دهید. میتوانید از طریق اینترنت هم این بازی ها را انجام دهید.
41. فعالیت های فکری نظیر سودوکو، جدول کلمات متقاطع میتواند سرگرمی خوبی برای ذهن باشد.
42. گاهی به دوران کودکی بازگردید.
43. بازیهای رایانه ای انجام دهید.
44. شوخ طبع باشید. لطیفه بگوئید و جک اختراع کنید.
45. لیستی از 100 چیزی که دوست دارید درست کنید.
46. همیشه ایده ای برای خود داشته باشید.
47. هر ایده جدیدی را که دیدید، یادداشت کنید. بانک ایده برای خود داشته باشید.
48. روی ایده های جدید تمرکز کنید. اجازه دهید ایده به بیرون تراوش کند. بعد از مدت زمانی به آنها رجوع کنید.
49. روع موضوعات بحث کنید. تا میتوانید از قرمز در اطراف خود بهره مند شوید. موضوع خاصی را پیدا کرده و روی آن تمرکز کنید.
50. دفتر وقایع روزانه داشته باشید.
برای مطالعه بقیه موارد روی صفحه 2 کلیک کنید
51. یک زبان خارجی یاد بگیرید.
52. در رستوران های مختلف غذا بخورید. مخصوصاً رستوران های نژاد های مختلف
53. برنامه نویسی کامپیوتری را یاد بگیرید.
54. کلمات را بر عکس نوشته و سعی کنید آن را بخوانید.
55. محیط اطراف خود را تغییر بدهید. مکان اشیاء یا مبلمان را تغییر داده و یا در جای دیگری قرار بگیرید.
56. بنویسید. داستان، شعر و یا حتی یک وب لاگ ایجاد کنید.
57. زبان علامات را یاد بگیرید.
58. یکی از ابزار موسیقی را یاد بگیرید.
59. از یک موزه بازدید کنید.
60. در مورد نحوه کار مغز اطلاعاتی را به دست بیاورید.
61. تند خوانی را یاد بگیرید.
62. سبک آموزش خود را بفهمید.
63. از یک تقویم رونویسی کنید.
64. گذشت زمان را ذهنی محاسبه کنید.
65. حدس بزنید: تعداد برگ های درختان جنگل های آمازون بیشتر است یا تعداد ارتباطات نورونی مغز انسان ها؟
66. با ریاضی دوست باشید. با بینهایت بجنگید.
67. قصر حافظه بسازید.
68. سیستم درجه بندی برای ذهن بسازید.
69. ارتباط جنسی برقرار کنید.
70. نام افراد را به خاطر بسپارید.
71. فکر کنید.
72. فیلمهای ژانرهای مختلف را ببینید.
73. تلویزیون را خاموش کنید.
74. تمرکز خود را بهبود بخشید.
75. بیشتر وارد طبیعت شوید.
76. عملیات ریاضی را به صورت ذهنی انجام دهید.
77. نصف روز خود را قدری فعالتر باشید.
78. سرعت انجام فعالیت های خاص را تغیر دهید.
79. در آن واحد فقط یک کار انجام دهید.
80. از فرقه های مختلف و طرز فکر آنها آگاه شوید.
81. خودتان را جای افراد دیگر قرار دهید. مردم مختلف چگونه مشکلات خود را حل میکنند؟
82. از روش های مختلف تفکر و تعمق کمک بگیرید.
83. برای تنهایی خود وقت بگذارید و ریلکس باشید.
84. تمام طول زندگی خود را به یادگیری اختصاص دهید.
85. سفر کنید. در مورد سبک های مختلف زندگی اطلاعات به دست آورید.
86. از یک نابغه الهام بگیرید.
87. شبکه از دوستان حمایتگر داشته باشید.
88. با دوستان خود رقابت کنید.
89. تنها با کسانی که عقاید آنها با شما موافق است رفاقت نکنید، بلکه با افرادی که عقاید متضاد شما دارند نیز ارتباط برقرار کنید.
90. به افکار ناگهانی که به مغز شما خطور میکند، اهمیت دهید.
91. دیدگاه خود را تغییر دهید.
92. به ریشه مسایل رجوع کنید.
93. نقل قول افراد راجمع آوری کنید.
94. رسانه هایی را که استفاده میکنید تغییر دهید، برای مثال، به جای کامپیوتر برای یادداشت از برگه استفاده کنید.
95. داستان های کلاسیک قدیمی بخوانید.
96. مهارت خواندن خود را بهبود دهید و به سطح حرفه ای برسید.
97. کتاب ها را خلاصه نویسی کنید.
98. سطح اطلاعات خود را بالا ببرید.
99. مشکلات خود را با صدای بلند بگوئید.
100. تجربیات خود را به جزئیات کامل بیان کنید.
101. خط بریل را یاد بگیرید. میتوانید از کلمات ابتدایی و اعداد شروع کنید.
102. تابلویی را که دوست ندارید بخرید. حس های خود را با راه های زیادی تحریک کنید.
103. عطر و ادکلن های مختلف را امتحان کنید.
104. حس های خود را مخلوط کنید. وزن رنگ صورتی چقدر است؟ بوی گل های مختلف چگونه است؟
105. بحث کنید. موضوعی را پیدا کرده و روی آن با دوستان خود بحث کنید. سعی کنید از افرادی که دارای ایده های منفی هستند هم کمک بگیرید.
106. از مدت زمان مشخص برای انجام کارها بهره مند شوید.
107. زمان را برای توسعه ذهن و مغز اختصاص دهید.
108. برای خود، جایگاه ویژه ای برای ذهن اختصاص دهید.
109. کنجکاو باشید.
110. رقابت کردن را یاد بگیرید.
111. مهارت تجسم خود را ارتقاء دهید. حداقل روزانه 5 دقیقه را صرف تجسم موضوعی کنید.
112. خواب های خود را یادداشت کنید. دفترچه ای در کنار خود قرار داده و صبح بعد از بیدار شدن از خواب، رویاهای خود را در آن بنویسید.
113. علم تعبیر خواب را یاد بگیرید.
114. فرهنگ لغتی از کلمات جالب تهیه کنید و کلماتی که برای شما جالب هستند در آن بنویسید.
115. استعارات و کنایه ها را یاد بگیرید.
116. استرس را از خود دور کنید.
117. بدون منظور داخل روزنامه ها و مجله ها سرک بکشید. و در اینترنت وبگردی کنید.
118. هر روز راه های مختلفی را امتحان کنید. خیابانی که هر روز برای رفتن به سرکار انتخاب میکنید را تغییر دهید.
119. سیستم عامل کامپیوتر خود را تغیر دهید.
120. دایره لغت خود را افزایش دهید.
از آنچه از شما انتظار دارند، فراتر باشید .
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، پزشکی