بسم الله الرحمن الرحیم
افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد
عرض ادب و احترام دارم خدمت همه دوستان عزیز
امروز میخوام مطلب بسیار مهمی رو بهتون عرض کنم
خیلی ها این روزها غرق در فضای مجازی شدن
انواع و اقسام خبرها
انواع و اقسام کلیپها
انواع و اقسام موضوعات
خیلی اوقات ما دنبال تقابل با دشمنیم ولی میبینیم زمین بازی جوری چیده شده که بما ضربه زده بشه
یه سوال؟
این همه داریم در روز اطلاعات وارد مغزمون میکنیم
چقدرش برامون مفیده؟
چقدرش به دردمون میخوره
هر روز مغزمون مورد تهاجم هزاران مطلب (چه مهم و چه غیر مهم) قرار میگیره
کاش بدونید با این حجم اطلاعاتی که هر روز داریم وارد بودنمون میکنیم چه بلایی سر بدنمون میاریم
نورونهای مغز وظیفه یادگیری رو به عهده دارن
یعنی شما وقتی میخواهی چیزی رو یاد بگیری این نورونها دست به دست همدیگه میدن
و یک رشته عصبی ایجاد میکنند
اون رشته عصبی یک فایل در مغز شما باز میکنه تا شما اون مطلب رو یادبگیرند که
در لفظ عامیانه بهش میگن حافظه کوتاه مدت و یک جایی رو تو مغز شما اشغال میکنه
که اگر تکرار بشه و دنباله داشته باشه به قول قدیمی ها تو ذهن شما ملکه میشه
در واقع شما یک سیستم عصبی قوی برای فهم این مطلب تو ذهنتون ایجاد کردید
حالا اگه این یادگیری در یک راستا نباشه چی میشه؟
مثال میزنم
توی اینستاگرام وقتی میگردید انواع و اقسام کلیپها رو میبینید
کلیپ غمگین
کلیپ مهیج
کلیپ آموزش و ترفند
کلیپهای تحریک کننده جنسی
کلیپهای سیاسی
کلیپهای پزشکی
کلیپهای مذهبی
و....
کافیه یه سر به اکسپلور اینستاگرامتون بزنید
میبینید انواع و اقسام این کلیپها موجوده
نورون های مغز ما برای فهمیدن این مطالب هر لحظه شروع میکنند به ساختن یک رشته عصبی
و بعد از چند لحظه عین کاخ شنی که دوامی نداره فرو میریزن
اونوقت چی به جا میمونه
رشته های عصبی که فقط جا اشغال کردن
این یعنی مغز ما مثل سطل زباله پر میشه از چیزهایی که ارزشی ندارن و فقط جا اشغال کردن
اونوقت ما تبدیل میشیم به یک موجود پرخاشگر
یک موجودی که عصبیه
یک موجودی که حوصله هیچکس رو نداره
از همه بدتر اینکه مستعد همه نوع مریضی میشیم
مثلا وقتی ما در فضای مجازی با دیدن کلیپهای ترسناک، میترسیم،
سیستم ایمنی بدنمون به شدت آسیب میبینه
وقتی عصبی بشیم مستقیما به قلبمون فشار میاد
دشمن هم که سوار این رسانه لعنتی است
هر دقیقه یک شبهه
هر لحظه یک موضوع
هر لحظه یک خبر
هر لحظه یک داستان
این رو دیگه همه ما این روزها تجربه کردیم
دیدیم با رسانه و کرونا چه بلایی سر مردم آوردن
الان هم هر روز داریم به شدت بمباران میشیم از طرف این شبکه های مجازی
داریم به شدت و روز به روز از خانواده هامون دور میشیم
بچه ها از پدر و مادر، زن و شوهر از همدیگه و بستگان و فامیل از هم داریم دور میشیم
مثل یک کرم ابریشم داریم هر روز دور خودمون یه پیله میپیچیم
به امید اینکه روزی تبدیل بشیم به یک پروانه زیبا
ولی خیلی از این پیله ها قبل از پروانه شدن پوچ میشن
داریم چه بلایی سر خودمون میاریم
داریم روز به روز تنهاتر میشیم
همه چیزمون شده مجازی
حتی عشق و عاشقی هم شده مجازی
دیگه با واقعیت خودمون حال نمیکنیم
همه مون یک شخصیت مجازی تو شبکه های اجتماعی درست کردیم که در دنیای واقعیت وجود نداره
بیایید تو دنیای واقعیت از خودمون یک شخصیت محکم بسازیم
همونطور که تو فضای مجازی ساختیم
سعی کنیم به جای اینکه تو فضای مجازی از خودمون یک آدم موفق خلق کنیم در فضای حقیقی این کار رو بکنیم
خیلی هامون تو دنیای مجازی دنبال امام زمانیم
یک ظهور تو ذهنمون ساختیم و هر لحظه منتظر وقوعشیم
دنبال امام زمان عج تو فضای مجازی میگردیم ولی...
غافل از اینکه پسر فاطمه قراره تو فضای حقیقی ظهور کنه و ما برای اومدنش هیچ کاری نکردیم
دیگه اینقدر از همدیگه دور شدیم که حوصله نداریم به درد همدیگه گوش کنیم و مشکلی از گردن یکی دیگه باز کنیم
سر گرم مجازی شدیم و غافل از فضای حقیقی
رفقا
بچه ها
عزیزان
خواهرم
برادرم
چقدر از وضعیت همدیگه خبر داریم
یه لحظه فکر کنیم چند وقته از هم خبر نداریم
چند وقته واتساپ و تماس تصویری جای صله رحم رو گرفته
بریم بشینیم پای درد و دل پدر و مادر و برادر و خواهر و رفیقمون
ول کنیم این گوشی لعنتی رو
با دو ساعت نبودن ما تو فضای مجازی نه دنیا تکون میخوره و نه چیزی عوض میشه
ولی یه روزی به خودمون میآییم که حاضریم عمرمون رو بدیم
و یک بار فقط به چشمهای پدر و مادر و خواهر و برادر و بچه هامون نگاه کنیم
باور کنید این حرف رو عزیزانی درک میکنند که یک عزیزی رو از دست دادن
بیایید با خودمون عهد کنیم تا حواسمون به همدیگه باشه
یک روز میاد که اون روز خیلی دیره که حسرت زمانهایی رو از دست بدیم که نتونستیم کنار هم باشیم
یک نکته دیگه
این ورود اطلاعات زیاد به مغز و بمباران مغزی باعث به وجود اومدن انواع و اقسام مریضی ها میشه
انواع و اقسام سرطانها
اگر هم دنیال یک موضوع میریم فقط و فقط اون رو ادامه بدیم تا مغزمون دچار اون فروپاشی نورونی نشه
و نورونها در یک راستا و یک رشته عصبی قوی اون مطلب رو در ذهن ما حک کنند
موضوعات مرتبط: ماهواره ، آموزش ، راهبرد و تحلیل ، کامپیوتر و اینترنت ، نفوذ
برچسبها: اینترنت , فضای مجازی , غرق شدن , جوان
به ازدواج نیندیشیده اند
تجربه ی خوبی از ازدواج خود یا دیگران ندارند
به جنس دیگر اعتماد ندارند
امکانات و شرایط لازم را ندارند
دارای مشکلات روحی و روانی مانند اعتیاد ، افسردگی و... هستند
ازدواج را مانع استقلال و پیشرفت خود میدانند
تغیرات فرهنگی و نگاه به ازدواج
تجرد و ازدواج نکردنرا نوعی با کلاس بودن می دانند
حفظ استقلال در دخترها
برآورده شدن برخی نیازها خارج از چارچوب ازدواج
تاثیر پذیری از الگوهای فرهنگ غربی
برخی نگاه ها مانند اینکه تا عاشق نشوم ازدواج نمی کنم
مداخله های نابجای خانواده هادر امر ازدواج فرزندان
نشان دادن توانائی های خود بدون نیاز به جنس دیگر ( مقابله با جنس دیگر)
نارضایتی ار رفتارهای جنس دیگر مانند لباس پوشیدن و نحوه ی رفتارهای اجتماعی مانند بیبندوباریها
علاقه به تحصیلات عالیه وکسب استقلال مالی
سختگیری خانواده ها برای ازدواج مخصوصا دختران
رقابت های نابجای خانواده ها در زمینه انتخاب همسر برای فرزندان
نداشتن اعتماد به نفس و مهارتهای ارتباطی و اجتماعی لازم برای ازدواج
نداشتن شغل به ویژه شغل پایدار
عدم اعتماد به نفس در زمینه توانایی جنسی و باروری
ترس از مواجهه با شکست
ترس از تعهد و پذیرش مسئولیت
نگرانی از دست دادن لذتها و آزادی های فردی
تعلق خاطر به پدر و مادر و وابستگی به آنان ( ماندن در دوران کودکی و مامانی بودن )
داشتن سرگرمی های مختلف و نداشتن زمان کافی برای تفکر در باره ازدواج و زندگی مشترک
عادت به زندگی فعلی و ترس از تغییر و تحول در زندگی
تنوع طلبی
هزینه های زیاد مراسم ازدواج
رواج مردسالاری و زنسالاری و رقابت بین آنها
بیتوجهی به فرهنگ دینی و اعتقادی
کاهش قبح ازدواج نکردن در جامعه
بالارفتن توقع از زندگی و ایده ال گرایی
موضوعات مرتبط: آموزش ، خانه و خانواده
برچسبها: ازدواج , جوان , زن سالاری , مرد سالاری
نوجوان بسیاری از کارشناسان بر این باورند که همه ما ممکن است در سنین نوجوانی، بیشتر از هر سن دیگری، بیواهمه دست به رفتارهای پرخطر بزنیم و حتی از آن لذت ببریم؛ مثلا خودمان را به خواب بزنیم و اینقدر صبر کنیم که پدرمان بخوابد و آنوقت آرامآرام به جیب کت او نزدیک شویم، سوییچ ماشین را برداریم و بیترس از خطرات رانندگی در خیابانها برانیم و لذت ببریم....
اما نکته اینجا است که چگونه میتوان یک نوجوان را از خطر این رفتارهای پرخطر آگاه کرد؟ دکتر کتایون خوشابی، فوق تخصص روانپزشکی کودکان و نوجوانان و عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، به این سوال پاسخ میدهد.
▪ خانم دکتر! چرا نوجوانان از کارهای پرخطر نمیترسند؟
ـ رشد و نمو غدد داخلی و تغییرات فیزیولوژیک به واسطه ترشحات هورمونهای مختلف موجب افزایش خطر ریسکپذیری در نوجوان میشود و ریسک ابتلا به رفتارهای پرخطر را در آنها افزایش میدهد. البته تاثیر دوستان، تلویزیون، محیط، اینترنت و ... را نیز نمیتوان نادیده گرفت. در این بین بسیاری از خانوادهها سعی میکنند با نصیحت و بازگو کردن تجربیات ناگوار خود، نوجوانشان را از انجام رفتارهای پرخطر بازدارند و حتی با ریسکپذیری این سنین مقابله کنند؛ مثلا به نوجوان خود میگویند: «من ۱۶ سالام بود که ماشین پدرم رو بدون اجازه برداشتم و چیزی نمونده بود با یه بچه تصادف کنم. میدونی اگه این اتفاق میافتاد تا آخر عمر چه عذاب وجدانی داشتم؟ ما اینارو تجربه کردیم و شما باید از تجربیات ما بزرگترها استفاده کنید و خودتون رو توی دردسر نندازید...» اما به ندرت این راهکارها و نصیحتها نتیجهبخش است زیرا اولا نوجوان از این احساس خطر لذت میبرد و دوم اینکه تا خودش این تجربه را تکرار نکند، دستبردار نیست.
▪ پس والدین باید در مقابل نوجوان خود چه عکسالعملی نشان بدهند؟
ـ هرچه روابط میان خانواده و نوجوان صمیمیتر باشد، نوجوان نیز بیشتر عقاید خود را در خانواده مطرح میکند؛ البته به شرطی که قضاوتی از سوی پدر و مادر درباره عقاید او صورت نگیرد. مثلا اگر نوجوان ما درباره ارتباط با جنس مخالف نظرش را بیان میکند، والدین نباید درباره این عقیده راجع به او قضاوت کنند؛ مثلا به او بگویند که این فکر خجالتآور است و باید شرم کنی، بلکه باید اجازه بدهند او بدون ترس از پدر و مادر، آزادانه صحبت کند و مسایل و مشکلات خودش را با خانواده در میان بگذارد. والدین باید شنوندههای خوبی باشند. مسلما اگر نوجوان شما مطمئن شود که خانواده از حرفهای او استقبال میکنند و سرزنش و نصیحتی در کار نیست، همه مسایل زندگیاش، حتی خصوصیترینها را هم با شما در میان میگذارد و حتی در مورد مشکلاتاش از شما به عنوان یک دوست کمک میخواهد اما خواسته والدین از بچهها نباید امری باشد.
▪ مهمترین رفتارهای پرخطری که از نوجوانان سر میزند، چیست؟
ـ هر کار پرهیجان و پرخطری ممکن است توسط نوجوانان تجربه شود اما گرایش به گروههای دوستی ناسالم، استعمال سیگار و مواد مخدر، رانندگی خطرناک و بدون گواهینامه و به ویژه برقراری روابط ناسالم با جنس مخالف از جمله مهمترین آنهاست.
▪ به رابطه با جنس مخالف اشاره کردید. تمایل به برقراری این نوع ارتباطات در سنین نوجوانی با نوعی کنجکاوی و هیجان همراه است. در مقابل این رفتار نوجوان چه باید کرد؟
ـ قرار گرفتن نوجوانان در گروههای سالم، موجب کاهش رفتارهای پرخطر نوجوانی میشود. این گروهها میتواند شامل گروههای فامیلی، ورزشی، علمی، هنری و ... باشد و عضویت نوجوانان در چنین گروههایی موجب میشود که نوجوان سرگرم باشد و کمتر به سمت کارها و رفتارهای پرخطر برود. در عین حال، بهترین راهکار پیشنهادی این است که والدین به جای اینکه مانند یک تماشاچی فقط نظارهگر باشند و یا برخورد شدیدی از خود نشان دهند، کاملاً در آموزش این مسایل به فرزندانشان سهیم باشند و مسوولیت آموختن روش صحیح زندگی را به نوجوانشان شخصاً برعهده بگیرند، چرا که در صورت ندادن آموزشهای رسمی یا خانوادگی، نوجوان به سوی یادگیری از گروه همسال، رسانهها و یا تجربه جنسی مخاطرهآمیز کشیده میشود.
▪ شما در این شرایط چه توصیهای به والدین دارید؟
ـ پدر و مادرها باید در رابطه با ارتباطهای صحیح و مطلوب به نوجوانانشان کمک کنند. نوجوانانی که ارتباطی صمیمی با والدینشان دارند، این دوران را به سلامت طی میکنند. در عین حال، با وجود دلایل بسیاری که موجب میشود والدین در مطرح کردن این مسایل راحت نباشند، کاملا ضروری است که ارتباطهای بین فرزندان و والدین قبل از دوران نوجوانی با بحثهایی در مورد روابط سالم و اهداف زندگی آغاز شود و بعدها این گفتگوها به همه ابعاد توسعه یابد.
با صحبت کردن با نوجوانان در مورد ابعاد مختلف روابط و بحث کردن در مورد عواقب و نتایج روابط جنسی زودهنگام و آموزش نوجوانان به اینکه در مورد آنچه میشنوند یا میبینند به دقت فکر کنند، والدین میتوانند برای برخورد با مشکلات به نوجوانان قدرت دهند. از طرفی صحبت کردن نوجوان در مورد احساسات و عواطفاش با توجه به اینکه در دوران برزخ بین بچگی و بلوغ به سر میبرد، سخت است، چه برسد به اینکه احساسی را در خود پیدا کند که نمیداند در صورت مطرح کردناش چه برخوردی با او میشود. بسیاری از نوجوانان پس از یکبار سوال کردن از طرف والدینشان با برخوردی مواجه میشوند که ترجیح میدهند دیگر هرگز با والدین خود حرفی نزنند.
به والدین توصیه میشود که ابتدا گوش کنند، بدون اینکه نظری بدهند و بدون اینکه صحبت نوجوان را قطع کنند. پس از آن، نظر او را درباره آن مطلب جویا شوند و ببینند که خود او در مورد آن مساله چگونه فکر میکند و بعد راجع به آن با هم صحبت کنند. نوجوان در این سن بیشتر دوست دارد یک حریم خصوصی برای خود ایجاد کند، به طوری که اهمیتی که حفظ حریم خصوصی در این دوره دارد در هیچ دورهای از زندگی فرد وجود ندارد و والدین نباید در زندگی نوجوان خود سرک بکشند.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک ، خانه و خانواده
برچسبها: جوان , نوجوان , خطرات , تهدیدات