خاک چرا سبز میشود ؟ زمین چرا مزرعه یا باغ میشود ؟
چون تسلیم است، تسلیم زارع یا باغبان.
یعنی وقتی آن را شیار میزنند زیر بار میرود بر خلاف سنگ. یا وقتی میخواهند در دل آن بذر یا نهال بکارند تسلیم است و میپذیرد، بر خلاف سنگ.
یا وقتی آب و کود به آن میدهند میپذیرد و پس نمیزند، برخلاف سنگ.
مولانا همین ویژگی خاک را دیده بود که میگفت: خاک باش! یعنی مثل خاک تسلیم باش.
چون خاک به خاطر همین تسلیم بودن است که در موسم بهار سبز و خرم میشود، و از دل آن انواع گلها و ریاحین سر میزند.
و یادمان باشد آنچه دین از ما میخواهد همین خاک بودن است، یعنی خاکی بودن و تسلیم بودن است.
اساساً دین چیزی جز تسلیم نیست.
دین در نزد خداوند یعنی تسلیم بودن.
تسلیم اولین تعلیم و درس نماز است.
اینکه در ابتدای نماز دستها را بالا میبریم یعنی: خدایا! تسلیم توایم، اسیر توایم، گوش به فرمان توایم.
«حکم آنچه تو فرمایی»
و فرمان خدا همان است که در قرآن کریم آمده است.
پس کسی که دستها را بالا میبرد، باید پس از نماز، قرآن را باز کند و بخواند و طبق آن رفتار و زندگی کند.
سرّ اینکه میگویند بعد از نماز قرآن بخوان! به خاطر این است که در ابتدای نماز دستها را بالا بردهای و گفتهای: خدایا! تسلیم توام. پس باید بعد از نماز قرآن را باز کنی تا آنچه او گفته است بشنوی و به کار ببندی.
پس اگر قرآن را باز کردی و خواندی که قولا له قولاً لَیِّناً، دیگر باید از آن پس با زن و بچه خود با دوست و رفیق خود حتی با دشمنان نادان خود به نرمی سخن بگویی.
یعنی کسی که در نماز دستها را بالا میبرد، باید با دیگران نرم سخن بگوید، وگرنه دستها را بیخودی بالا برده است!
و سخن اگر نرم باشد البته به دل خواهد نشست. و هم اینکه موجب میشود به دوستان خود بیفزایی.
امیرالمؤمنین علی(ع) فرمود: درختها را ببین. آنکه چوبش نرمتر است (مثل بید مجنون) شاخ و برگ آن هم بیشتر خواهد بود.
و دیگر آنکه سخن نرم موجب میشود از دشمنی دشمنان کاسته شود. چرا قصابها دائم کارد خود را تیز میکنند؟ چون به گوشت خورده و گوشت نرم است و این نرمی موجب کندی آن میشود. کسانی هم که با آدم با تندی رفتار میکنند اگر با نرمی با ایشان رفتار کنیم در دشمنی خود کند خواهند شد و دیگر قدرت برش خود را از دست خواهند داد.
بگذریم...
میبینی که لازمه بالا بردن دستها در نماز، نرمی گفتار و نرمش در رفتار آدمی است.
موضوعات مرتبط: جملات زيبا ، مثل ... ، دل نوشته ها
برچسبها: خاك , سبز , تسليم خدا , اطاعت
کمربند ماشین را ببین ! اگر نرم نرمک بکشی تا آخر با تو میآید ، اما اگر پای شتاب و خشونت در میان باشد همانجا میایستد ، ذرهای هم جلو نمیآید ، یعنی عقب میرود ، اما جلو نه !
خب ، این یک درس است ، درس اخلاق ، آن هم با زبان عمل . میگوید : آقای راننده ! اگر پدری و میخواهی فرزندانت پا به پای تو تا آخر بیایند، تنها راهش نرمش است ، پس خشونت را کنار بگذار .
آقای راننده ! اگر همسری و میخواهی خانم یا شوهرت در برابرت نایستد ، یک راه بیشتر ندارد ، آن هم نرمش است.
آقای راننده ! اگر مدیری و میخواهی کارمندانت همراه و همدل تو باشند و در خطرات و بحرانها نگهبان تو باشند و تو را حفظ کنند راهش نرمش و انعطاف است.
حال شما خودت ببین چه سختیها و دشواریها که با نرمش آسان میشود.
« الرِفقُ یُیَسِّرُ الصِعابَ... »
نرمی و مدارا سختیها را آسان میکند.
مثل گوشت با استخوان !
دستت را ببین !
همهاش گوشت است ؟ نه !
همهاش استخوان است؟ نه!
بلکه گوشت و استخوان با هم است و همین با هم بودن است که دست را دست کرده است.
حال نرمی مثل گوشت است ، سختی مثل استخوان ، و این دو باید با هم باشند.
کسی که همهاش نرمش و انعطاف است هیچ به درد نمیخورد ؛ همینطور کسی که همیشه و همه وقت خشک و خشن باشد.
« چو نرمی کنی خصم گردد دلیر
و گر خشم گیری شوند از تو سیر
درشتی و نرمی بههم در، به است
چو رگ زن که جراح و مرهم نِه است »
« اِخلِط الشّدَةَ برِفقٍ »
سختی و نرمی را با هم همراه کن !
موضوعات مرتبط: جملات زيبا ، مثل ... ، دل نوشته ها
برچسبها: كمربند , ماشين , فرزند , نرمي