صنعت پورنوگرافی از ابتدای پیدایش در انحصار یهودیان بوده است و آنها در قالب تولیدكنندگان، بازیگران و توزیع كنندگان این محصولات ضد اخلاقی به فعالیت مشغول بوده اند.
یهودیان در صف مقدم جنبش انقلاب جنسی آمریكا برای وادار نمودن این كشور به اتخاذ یك دیدگاه لیبرال تر در مورد سكس، جنبشهای فمنیستی را كه در تلاش برای ورود زنان به عرصه های فعال تر اجتماعی و سیاسی بودند، تقویت می نمودند. چنان كه در پروتكلها دیدیم، شعارهای آزادی و برابری همان سرگرمی ها و بازی های كودكانة صهیونیزم اند كه به وسیلة آن مردم جهان را به جان یكدیگر انداخته تا بتوانند در پس هرج و مرج به اهداف سلطه جویانة خود دست یابند و زنان كه نیمی از جمعیت را تشكیل می دهند طبیعتاً نمی توانند از كانون توجه صهیونیزم دور باشند.
امروز جنبشهای رادیكال فمنیستی اعلام می دارند كه: پایان دادن به سنّت ازدواج شرط ضروری برای آزادی زنان است؛ از این رو لازم است زنان را ترغیب كنیم كه شوهران خود را ترك كنند. هر زنی برای آن كه كاملاً فمنیست باشد باید تمایل داشته باشد كه او را همجنس گرا بدانند.
اهداف این جنبش امروز كاملاً در راستای اهداف صهیونیزم قرار دارد و صهیونیستها تمامی ابزارهای خود از تلویزیون، سینما، مطبوعات، سازمانهای بین المللی، سرمایه های صنعتی، تریبون و... را در اختیار جنبشهای فمنیستی نهاده اند.
امروز سازمان ملل، تریبون جدید فمنیسم است .
موضوعات مرتبط: صهیونیست ، نفوذ ، اخبار ، پیامها
برچسبها: فمنیسم , صهیونیست , تلوزیون , صنعت
تحلیل فیلم « باباجون »
نخستین فیلم فارسیزبان سینمای رژیم صهیونیستی از منظر جنگ رسانهای
فیلم سینمایی باباجون بهعنوان اولین فیلم فارسیزبان سینمای رژیم صهیونیستی، حکایت بیعلاقگی فرزند یک خانوادهی ایرانیالاصل یهودی نسبت به شیوهی زندگی پدران خود است. حاوی نکات قابلتوجهی از منظر جنگ رسانهای است. در این نوشتار تلاش شده تا از منظر جنگ رسانهای، ضمن برشمردن نکات کلیدی فیلم، اهداف تولید چنین اثری با توجه به انواع مخاطبان آن مورد تحلیل قرار گیرد.
طبق تعریف جامع جنگ رسانهای، «بهکارگیری رسانهها بهعنوان ابزاری جهت تأثیرگذاری بر احساس و ادراک مردم و مسئولان جبههی مقابل، مطابق اهداف مدنظر خویش برای تصویرسازی از خود و جبههی مقابل، بهوسیلهی فعالیت هنرمندان و اصحاب رسانه، و راهبری و خطمشیگذاری سیاستمداران، نظامیان و دستگاههای امنیتی، و با هدف نهایی تأثیرگذاری بر تصمیمگیری و رفتار مخاطبان در چارچوب نظام ارزشی و هنجاری حق یا باطل» را جنگ رسانهای گویند.[۱]
در تقابل رسانهای بین دو جبههی انقلاب اسلامی و جبههی استکبار، سینما بهعنوان یکی از سلاحهای تقابل نقشی کلیدی ایفا مینماید. در طول سالهای بعد از انقلاب فیلمهای سینمایی گوناگونی از سوی دو جبههی این نبرد ساختهشده است. هرکدام از این آثار را میتوان بهعنوان تحرکی در جبههی جنگ رسانهای نگریست و از این زاویه مورد تحلیل قرار داد.
یکی از این آثار، فیلم سینمایی «باباجون»، ساختهشده در سال ۲۰۱۵، بهعنوان اولین فیلم فارسیزبان رژیم صهیونیستی است که به خاطر ماهیت موضوع آن، از دیدگاه جنگ رسانهای قابلتوجه و تحلیل است. لذا این نوشتار بهدنبال تحلیل فیلم سینمایی «باباجون» از منظر جنگ رسانهای است.
آشنایی با فیلم سینمایی «باباجون»
۱- داستان فیلم
فیلم «بابا جون» که به زبان فارسی و در برخی موارد عبری ساختهشده زندگی یک خانوادهی یهودی ایرانیالاصل را به تصویر میکشد که سالها پیش از ایران راهی اراضی اشغالی شدند و در دهکدهای کوچک زندگی میکنند. پدر این خانواده که رفتارهای تند و خشن دارد، بهشدت اصرار میکند تا «موتی» تکفرزند نوجوان خانواده، حرفه و پیشهی خانوادگی آنان که پرورش بوقلمون است را ادامه دهد؛ اما پسر به ادامه دادن این راه علاقهای ندارد.
پدربزرگ موتی «باباجون» نام دارد که میخواهد نوهاش نیز همچون فرزند بزرگترش ادامهدهندهی راه او باشد. مادر موتی در تلاش است تا مانع از پرخاش و سختگیری پدر نسبت به پسر شود. عموی موتی که به آمریکا مهاجرت کرده و فردی خوشپوش، جذاب، و خوشرفتار است، بعد از سالها برای به دیدار خانواده آمده و از عدم علاقهی موتی به شغل خانوادگیشان حمایت میکند.
موتی بهعنوان نماد نسل آینده درواقع دو آینده در پیش روی خود میبیند: آیندهای همچون آیندهی پدرش که علیرغم میل باطنیاش راه پدربزرگ را ادامه داده یا آیندهای همچون آیندهی عمویش که راه پدربزرگ را کنار گذاشته…
در انتهای فیلم موتی در لانه را باز میکند و بوقلمون ها را فراری میدهد. پدربزرگ با عصبانیت یک کمربند به پدر موتی می دهد و از او می خواهد تا فرزندش را تربیت کند! پدر کمربند را گرفته نزد موتی میرود اما زانو زده و در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده، از موتی عذرخواهی و به شکست خود اعتراف میکند.
۲- نویسنده و کارگردان
«بابا جون» نخستین اثر بلند داستانی یووال دلشاد است که پیشازاین تجربه ساخت یک مستند را در کارنامه هنری دارد. این کارگردان ۴۳ ساله اظهار داشته که فیلم را بر اساس تجربیات خود زمانی که در کودکی به اراضی اشغالی فلسطین مهاجرت کرده نوشته است. او دراینباره میگوید: «راستش را بخواهید، پسری که در «باباجون» میبینید خودم هستم، این فیلم داستان زندگی من است، خواستم دشواریهایی که در دوران نوجوانی داشتم به تصویر بکشم، برای همین هم باباجون را ساختم. پیام اصلی من آزادی انتخاب بود و چهارچوب فیلم بر این اساس شکل گرفت.»[۲]
او در مورد داستان زندگی خانوادهاش پس از مهاجرت که بنمایه شکلگیری این فیلم است به رادیو فردا میگوید: «پدر و مادرم در شیراز متولد شدند و قبل از انقلاب ۵۷ به اسرائیل مهاجرت کردند. بعد از انقلاب ۵۷ بقیه خانواده به اسرائیل مهاجرت کردند. مادر و پدر من یک سال قبل از انقلاب ۵۷ باز به ایران سفر کردند.»[۳]
۳- تهیهکنندگان
«بابا جون» دو تهیهی کننده اصلی دارد:
- Metro Communications
«مترو کامینیکیشن» یک شرکت تولید فیلم در رژیم صهیونیستی (تلآویو) است و همکاری نزدیکی با «یونایتددکینگ فیلمز» دارد.
دیوید سیلبر رئیس این شرکت، فارغالتحصیل دانشگاه اورشلیم در رشتهی فلسفهی یهودی و کابالا بوده و در سال ۱۹۹۹ موسسهی تولید و توزیع فیلم سینمایی خود را تأسیس میکند. [۴]
- United King Films
این شرکت که متعلق به دو یهودی با نام موشه ادری و لئون ادری است، بهعنوان یک کسبوکار پیشرو در صنعت سرگرمی و بازاریابی و توزیع گستردهی محصولات سرگرمی -از فیلمهای تلویزیونی، توزیع خانگی دیویدی، و طیف گستردهای از محصولات موسیقی در رژیم صهیونیستی محسوب میشود. این شرکت تاکنون توزیعکنندهی آثار سینمای آمریکا، اروپا و آسیا در بازار رژیم صهیونیستی بوده است.[۵]
۴- حامیان فیلم
مطابق اعلام وبگاه رسمی فیلم[۶]، «باباجون» با حمایت مراکز زیر ساختهشده است:
- وزارت فرهنگ و ورزش رژیم صهیونیستی (Israel Ministry of Culture and Sport)
- انجمن فیلم رژیم صهیونیستی (The Israel Film Council)
- بنیاد رابینوویچ برای پروژههای هنری-سینمایی (The Rabinovich Foundation for the Arts – Cinema Project)
- بنیاد لئون ریکانتری (Leon Recanati Foundation)
- صندوق فیلم چند فرهنگی «گاشر»(Gesher Multicultural Film Fund)
- یونایتد کینگ فیلم (United King Films)
- بنیاد خانوادگی نظریان (Y&S Nazarian Family Foundation)
- بنیاد ایما (Ima Foundation)
- صندوق رژیم صهیونیستی برای تولید فیلم (Israel Fund for Film Production)
۵- بازیگران
یوال دلشاد کارگردان فیلم، از بازیگران یهودی ایرانی ساکن رژیم صهیونیستی استفاده کرده و برای نقش پدر موتی، از نوید نگهبان بازیگر ایرانی آمریکایی فیلم دعوت به همکاری کرده است. او درباره این انتخاب به رادیو فردا میگوید: «وقتی فیلمنامه را دادم که بخواند چند بار دیدم اشک از چشمانش جاری شده. او شوکه شده بود و میگفت این زندگی من است.[۷]
دو بازیگر نسبتاً مشهور فیلم، «دیوید دیان» و «نوید نگهبان» هستند که هر دو در فیلم «سنگسار ثریا» نقش بازی کردهاند. سنگسار ثریا فیلمی است که در سال ۲۰۰۸ ساخته شد تا از سنگسار یک زن بهعنوان سوژهای علیه مجازات اسلامی استفاده کند.
نوید نگهبان، بازیگر ایرانیتبار این فیلم است، که ازجمله کارهای اخیر وی «آمریکن اسنایپر» (تیرانداز آمریکائی»، ساخته کلینت ایستوود، «دِ استونینگ آو ثریا اِم» (سنگسار ثریا)، ساخته سیروس نو راسته، و «هوملند» (زادگاه)، مانند «ابونظیر»(یکی از فرماندهان تروریستهای القاعده)، برنده جایزه آمریکائی «اِمی»، میباشد. او همچنین در فیلمهای «دِ منتالیست»، «۲۴»، «لاو اند اوردر»، «سی اس آی»، و دیگر فیلمها، نقش بازیگر میهمان را به عهده داشته است.
۶- جوایز
باباجون درمجموع نامزد ۴ جایزه و برندهی ۵ جایزه از دو جشنوارهی صهیونیستی شده است[۸]:
همچنین این فیلم بهعنوان نماینده سینمای رژیم صهیونیستی برای بخش بهترین فیلم غیر زبان انگلیسی ۲۰۱۷ اسکار معرفی شد که تمام این موارد نشاندهندهی عملکرد جشنوارههای داخلی رژیم صهیونیستی برای برجستهسازی فیلم و جلبتوجه مخاطب به تماشای آن دارد.
بررسی و تحلیل
همچنین این فیلم بهعنوان نماینده سینمای رژیم صهیونیستی برای بخش بهترین فیلم غیر زبان انگلیسی ۲۰۱۷ اسکار معرفی شد که تمام این موارد نشاندهندهی عملکرد جشنوارههای داخلی رژیم صهیونیستی برای برجستهسازی فیلم و جلبتوجه مخاطب به تماشای آن دارد.
در قسمت بررسی و تحلیل، نکات برجستهی فیلم در ابعاد گوناگون آن مطرح شده است تا جایگاه این اثر از منظر جنگ رسانهای تبیین گردد.
ادعای همیشگی سیاسی نبودن
دلشاد میگوید به حساسیتهایی که کنار هم قرار گرفتن نام ایران و اسرائیل در نخستین فیلم بلند او ایجاد میکند آگاه است، اما «باباجون» را اثری کاملاً شخصی به شمار میآورد.[۹] او میگوید: «وقتی تصمیم گرفتم این فیلم را بسازم به خودم گفتم باید بهترین فیلمی باشد که میسازم، باباجون را برای دریافت جایزه نساختم، با کسی رقابتی ندارم؛ این فیلم را برای خودم ساختم. وقتی شنیدم که قرار است از طرف اسرائیل در اسکار شرکت کنم خیلی خوشحال شدم، چون میدانستم این موضوع باعث اکران فیلم در خارج از اسرائیل میشود و عده بیشتری میتوانند این فیلم را تماشا کنند و با داستان زندگی من آشنا شوند؛ این بهترین جایزهای است که دریافت کردم.»[۱۰] نوید نگهبان نیز به تارنمای صهیونیستی وای. نت گفته است با سیاسی کردن این فیلم مخالف است؛ این ادعا که «نخستین فیلم فارسیزبان اسرائیل» بوده، یا اینکه «فیلم فارسیزبان نماینده اسرائیل برای اسکار امسال شده» او را ناخشنود میکند زیرا شائبه سیاسی کردن فیلم را القاء میکند. به گفته نگهبان، این برچسب زدنها به روح پاک فیلم و پیام بشردوستانه آن لطمه میزند.[۱۱]
علیرغم اظهارنظر همیشگی فیلمسازان اینچنینی که مدعی سیاسی نبودن و کاملاً شخصی بودن آثارشان هستند، نهادهای رسمی حمایتکننده از فیلم بهصراحت مشخص میکنند که اختصاص بودجهی بلاعوض برای ساخت این فیلم نمیتواند بدون هدفگذاری مشخص حامیان آن باشد. چنانکه خود فیلمساز گفته است: «در اسرائیل سازمانهایی هست که از سینماگران حمایت میکند و کمکهای مالی در اختیار آنها قرار میدهد. سناریوی باباجون را برای یکی از این سازمانها فرستادم و آنها نیمی از هزینه لازم را در اختیارم گذاشتند، نیم دیگر با کمک خانواده نظریان در لسآنجلس تأمین شد.»[۱۲]
نگاهی به فهرست حامیان رسمی فیلم همچون وزارت فرهنگ و ورزش رژیم صهیونیستی انجمن فیلم رژیم، صندوق رژیم صهیونیستی برای تولید فیلم و… -که در بخشهای قبلی این نوشتار ذکر شد- بهخوبی نشان میدهد که این اثر نه صرفاً فیلم شخصی کارگردان بلکه یک فیلم هدفمند و برنامهریزیشده است.
اهداف تصویرسازی فیلم بهتناسب مخاطبان
همانطور که در تعریف جنگ رسانهای ذکر شد، یکی از مهمترین کارکردهای جنگ رسانهای، «تصویرسازی از خود و دیگران» در قلب و ذهن مخاطبان است. بنابراین بهعنوان اولین سؤال در تحلیل فیلم باباجون باید پرسید که این سازندگان و حامیان این فیلم درصددند از آیندهی نسل آتی یک خانوادهی ایرانی یهودی ساکن اراضی اشغالی چه تصویری در نگاه مخاطبان داخلی و خارجی نشان دهند؟
برای فیلم باباجون چند دسته مخاطب کلیدی مطرح است که به تناظر هر دسته، اهدافی را میتوان در نظر گرفت:
- یهودیان ایرانیالاصل ساکن اراضی اشغالی فلسطین
- ایرانیان مقیم ایران
- یهودیان غیر ایرانی ساکن اراضی اشغالی فلسطین
- ایرانیان ساکن خارج کشور و سایر مردم جهان
۱٫ یهودیان ایرانیالاصل ساکن اراضی اشغالی فلسطین
بر اساس تخمینها بیش از ۳۵۰ هزار یهودی ایرانیالاصل در اراضی اشغالی زندگی میکنند که عمدتاً در سالهای پیش از انقلاب و یا در آستانه انقلاب مهاجرت کردهاند.[۱۳] تصویر اصلی فیلم برای یهودیان ایرانیالاصل ساکن اراضی اشغالی این است که نباید نسل آینده را به تبعیت از سنتها و سبک زندگی پیش از مهاجرت اجبار کرد؛ به عبارت صریحتر نسل آینده نباید همچون نسلهای قبل از خود، دلبستگیای به گذشته داشته باشد و باید دنیای جدید خود را بسازد. این فیلم روایت جدال دو نسل یا به عبارت دقیقتر دو طرز فکر است و اگرچه نام فیلم «باباجون» -پدربزرگ موتی- بهعنوان نماد نسل قدیم حامی سنت است اما طبق روایت داستان و تصریح خود کارگردان، قهرمان داستان همان پسر نوجوان گریزان از سنتهای خانوادگی است.
در این فیلم درحالیکه تمامی نسل اول و دوم یهودیان ایرانی ساکن اراضی اشغالی یعنی پدربزرگ، پدر، مادر، عمو و همسایهها به زبان فارسی سخن میگویند و پدربزرگ به نوهی خود شعر «دلم می خواد به اصفهان برگردم…» را یاد داده است، تنها موتی که نماد نسل آیندهی است به زبان عبری صحبت میکند که این موضوع نیز نشان میدهد که نسلهای آتی تمایلی به حفظ زبان پدری خود ندارند و باید زبان عبری را زبان خود بدانند.
با نگاهی به وضعیت اجتماعی ساکنین اراضی اشغالی و شناخت «بحران هویت» در این منطقه میتوان ابعاد پنهانتر تصویرسازی فیلم باباجون را بهتر درک کرد. مهاجرت یهودیان به سرزمینهای اشغالی و مهاجرت معکوس، همواره دو چالش جدی و حساسیتبرانگیز برای مسئولین رژیم صهیونیستی بوده است. اصلیترین عامل در اهمیت مهاجرین، جمعیت صهیونیستها در مقابل فلسطینیهاست. یکی از چالشهایی که رژیم صهیونیستی همواره با آن روبرو بوده است، ناکامی در تکمیل فرآیند دولت- ملتسازی برای بقا است. در پایان سال ۲۰۱۷ جمعیت فلسطینیان ساکن در سرزمینهای فلسطین در عدد ۶٫۳ میلیون با کل یهودیان صهیونیست برابر میشود. [۱۴]
طبق آمار منتشرشده از سوی آژانس مهاجرت رژیم صهیونیستی، مهاجرت به سرزمینهای اشغالی در سال ۲۰۱۶ با کاهش روبرو بوده است. رژیم صهیونیستی برای غلبه بر این چالش، وزارت جذب و مهاجرت را ایجاد نموده است. این وزارت برای افزایش مهاجرت یهودیان به سرزمینهای اشغالی، تسهیلات ویژهای برای مهاجران و مشمولان استفاده از تسهیلات دولتی در نظر گرفته است. بهطور مثال، مهاجرین تا دو سال میتوانند از حقوق و مزایای شهروندی بهرهمند شده و از پرداخت هزینههای معیشتی، سکونتی، آموزشی و… معاف خواهند بود. این وزارت خانه برای جذب مهاجر اقدام به تأسیس صندوقی (Absorption Basket) نموده است و امکانات اقامتی، آموزش زبان عبری و … را انجام میدهد.[۱۵]
همچنین از دیگر چالشهای این رژیم، «چالش مقبولیت» است. در نظرسنجی «موسسه دموکراسی اسرائیل» از جامعه صهیونیستی در خصوص وضعیت کلی رژیم پرسیده شده است که نتایج جالبی به دست آمده است. میان گروههای سنی جوان، میانسال و ۵۵ سال به بالا، به میزان نسبتاً مشترکی از وضع کنونی رضایت وجود دارد، اما هر چه به گروه سنی پایینتر نزدیک میشویم، وضعیت رضایت متوسط از شرایط، افزایش چشمگیری مییابد. این امر میتواند نشاندهندهی عدم اطمینان یا عدم ثبات وضعیت جوانان باشد.(جدول زیر) [۱۶]
نظرسنجی منتشرشده از سوی «Israel Democracy Institute» برای یافتن میزان موفقیت رژیم صهیونیستی در شکل دادن یک هویت مشترک که شهروندانش نسبت به آن احساس تعلق دارند یا غیر، این سؤال را مطرح نموده است: از اینکه یک «اسرائیلی» خطاب میشوید چه احساسی دارید؟ وقتی از آنان در خصوص افتخار به «اسرائیلی بودن» سؤال میشود، طیف وسیعی پاسخ قاطعی نمیدهند و تعلقخاطر محکم و قویای به ملیت خود ندارند.(جدول زیر)[۱۷]
همچنین یکی دیگر از نکات مهم نظرسنجی سیر نزولی احساس افتخار و تعلق نسبت به هویت «اسرائیلی» با جوانتر شدن جامعه است. جدول ۱۳ بهخوبی نشان میدهد که میان جمعیتی که سنشان به تشکیل جعلی رژیم میرسد و جوانانی که زیر ۳۵ دارند، حداقل ۱۰ درصد در افتخار به «اسرائیلی» بودن اختلاف وجود دارد.(جدول زیر)[۱۸]
طبیعی است که رژیم خودخواندهی صهیونیستی مجبور است برای حل بحران هویت و مقبولیت خود خصوصاً برای نسلهای جوان، از ساکنین اراضی اشغالی «هویت زدایی» کند و هویت اصلی آنها را کمرنگ نماید تا هویت صهیونیستی آنها پررنگ شود و این مهاجران در وطن جدید خود «بمانند».
۲٫ ایرانیان مقیم ایران
فارسیبودن زبان فیلم نشان میدهد مخاطبان فارسیزبان اعم از فارسیزبانان ساکن اراضی اشغالی و یا ساکن ایران و مناطق دیگر در اولویت بوده «مخاطبهدف» اصلی هستند. بهبیاندیگر، چندان منطقی نیست که پروژهای با این نحو، صرفاً برای گروه کوچکی از فارسیزبانان مقیم اراضی اشغالی تولیدشده باشد و گروه هدف مخاطب این فیلم بیشک تمام فارسیزبانان هستند. حتی طبق گفتهی عوامل سازندهی فیلم، آنها نه توقع دریافت جایزه از جشنوارههای بینالمللی را داشتند و نه حتی جبران بودجه و بازگشت سرمایه. تنها هدف برای آنها دیده شدن فیلم از سوی ایرانیان بوده است. خواندن جملاتی از عوامل سازندهی فیلم، بهخوبی مبین این نکته است.
- کارگردان فیلم دراینباره میگوید: «حالا که نمایش فیلم من در ایران ممکن نیست، امیدوارم همهی ایرانیها بتوانند به نحوی آن را روی اینترنت تماشا کنند».[۱۹]«برایم مهم نیست فیلم به بازار سیاه برود. من میخواهم ایرانیها این فیلم را ببیند. من به فرهنگ و مردم ایران احترام میگذارم و میخواهم ببینند چطور میتوان بدون سیاست با هم حرف بزنیم. برای همین من از یک بازیگر مسلمان ایرانی برای فیلمم استفاده کردم نه یک بازیگر یهودی اسرائیلی.»[۲۰]
- همچنین یکی از مدیران شرکت تهیهکننده فیلم نیز چند ماه قبل در مصاحبهای ابراز امیدواری کرده بود مردم ایران هم بتوانند «بابا جون» را ببینند و با آن ارتباط برقرار کنند؛ حتی اگر مقامات ایران تصمیم بگیرند آن را «ممنوع کنند». کارگردان فیلم انتظار دارد موضوع فیلمش کنجکاوی مردم اسرائیل را برانگیزد و آنها را به دیدن فیلم ترغیب کند اما میگوید بیش و پیش از هر چیز مشتاق است بداند مردم در ایران در مورد فیلمش چه فکر میکنند…[۲۱]
میتوان گفت فیلم درصدد است برای مخاطب ساکن ایران، نسلی آینده را بیمیل نسبت به سنتهای دینی و مذهبی والدین و گریزان از اجبار بیمنطق پدران خود تصویرسازی کند؛ درواقع پیام فیلم به ایرانیان مقیم ایران این است که باید سنتهای متعصبانهی ملی و مذهبی نسلهای قبل از خود را تغییر دهید و رویکرد جدیدی مطابق میل و علاقه و پیشرفت خود در پیش بگیرید. وزارت امور خارجهی رژیم صهیونیستی در وبگاه فارسی خود نوشته است: «دلشاد تصمیم گرفت این داستان را مانند یک نماد و تمثیل، درباره نبرد و مبارزه در جهت کسب استقلال و آزادی، در محیط و جوی محدود و دست و پاگیر، اعم از محدودیت خانوادگی، مذهبی، اجتماعی و یا محدودیت رژیم و نظام، به نمایش درآورد.»[۲۲]
همچنین میتوان عادیسازی ماهیت رژیم صهیونیستی در منطقه و نزدیکی روابط ایرانیان با رژیم صهیونیستی، را هدف دیگر تصویرسازی این فیلم در نظر گرفت. همینقدر که مردم ایران به ساکنان اراضی اشغالی فلسطین به چشم مردمانی مانند مردم عادی همهی نقاط جهان بلکه مردمانی همچون مردم شهرها و روستاهای ایران که آنها نیز دارای بیمها و امیدها و مشکلات و مسائل گوناگون هستند نگاه کنند و ماهیت جعلی بودن رژیم صهیونیستی و غصبی بودن اراضی اشغالی را در نظر نگیرند، بخشی از اهداف سازندگان فیلم محقق شده است.
فیلمساز تلاش کرده تا همهی موارد ظاهری فیلم همچون محیط فیلمبرداری، نوع لباس پوشیدن بازیگران، چهرهپردازی و… را مشابه شهرها و روستاهای ایران و سبک زندگی متداول خانوادههای ایرانی طراحی کند و حتی برای موسیقی فیلم از موسیقی سنتی ایرانی (نوازی سهتار، تکنوازی نی، تکنوازی سنتور، و…) استفاده کرده تا فضا بهزعم او، نزدیک به فضاهای ایرانی به نظر برسد. چنانکه کارگردان فیلم در مصاحبه با بیبیسی فارسی گفته است: «این فیلم نه از یک زاویه دید اسرائیلی، که از نگاه یک خانواده ایرانی در اسرائیل روایت میشود درنتیجه نگاهی همدلانه به فرهنگ ایرانی دارد. به همین خاطر فکر میکنم مخاطبان ایرانی بتوانند تصویر خود را در آن ببیند، درواقع در تمام فیلم نشانههایی از ساختار و دینامیک خانوادههای ایرانی مخفی شده که بیننده وقت تماشا آنها را خواهد شناخت و امیدوارم که با آنها ارتباط برقرار کند.»[۲۳]
۳٫ یهودیان غیر ایرانی اراضی اشغالی فلسطین
درصورتیکه مخاطب فیلم را سایر ساکنین اراضی اشغالی در نظر بگیریم، میتوان گفت همان مسئلهی بحران هویت و مقبولیت در اینجا نیز مطرح است؛ زیرا مسئلهی بحران هویت تنها مختص ایرانیان ساکن آن منطقه نیست. تمام ساکنین فلسطین اشغالی باید با هویت و ملیت پیشین خود خداحافظی کنند و هویت صهیونیستی را هویت اصلی خود بدانند. همچنین ساکنین پیشین اراضی اشغالی باید هویت جدید مهاجران را به رسمیت بشمارند و از شکافهای هویتی بپرهیزند. جدول زیر میزان پذیرش اعراب از سوی یهودیان بهعنوان همسر، دوست، همسایه، همکار، شهروند و درنهایت در نقش یک توریست را در جامعه نشان داده است. پاسخ گروههای گوناگون حریدیها، صهیونیستهای سنتی، سنتیهای غیرمذهبی و سکولارها نشان میدهد که همچنان حجم وسیعی از شهروندان سرزمینهای اشغالی رویکرد نژادپرستانهای دارند.[۲۴]
کارگردان فیلم نیز میگوید: «در آن دوران ایرانی بودن در اسرائیل -برخلاف مثلاً اروپایی بودن- چندان باعث افتخار و شأن اجتماعی به شمار نمیآمد. در چنین شرایط سختی بابا جون از هیچ شروع کرد به ساختن تنها چیزی که بلد بود: یک مزرعه بوقلمون. این اتفاقی است که برای هر مهاجری از هر ملیتی میتواند بیافتد. بچهها زبان کشور مقصد را یاد میگیرند، دوستان جدید پیدا میکنند و جلو میروند اما خیلی وقتها والدین به گذشته چنگ میزنند زیرا حس میکنند چیزی جز آن برایشان باقی نمانده است.»[۲۵]
- ایرانیان ساکن خارج کشور و سایر مردم جهان
این فیلم غیر از اراضی اشغالی فلسطین در کانادا، سوئد، اسلواکی، نروژ، آلمان توزیع و اکران شده است و اکران جهانی آن ادامه دارد.[۲۶] نوید نگهبان گفته است دریافت اسکار برای این فیلم برای او اهمیت ندارد؛ مهم برای او صحنههایی است که برای مثال وقتی این فیلم با حضور خودش در تورنتو اکران شد، ایرانیان بسیاری به او نزدیک شده و گفتند، این فیلم انگار که زندگی آنها نیز بوده است.[۲۷]
علیرغم اصرار عوامل فیلم بر ضد ایرانی نبودن فیلم و «واقعیت» آن، تصویرسازی این فیلم از یک خانوادهی ایرانی در نگاه مردم گوناگون جهان، همان تصویر اکثر فیلمهای سیاه ضد ایرانی است. محیط روستایی بدوی و عقبمانده، لباسهای نازیبا که عمدتاً محدود به زیرپوش مردانه است، نوع رفتار متعصبانه و خشن پدر خانواده، فقر و تنگدستی و… همگی تداعیکنندهی همان تصویر همیشگی مدنظر سینمای غرب از ایران است. ایرانیان مهاجرت کرده نیز بار دیگر با دیدن چنین فیلمی بهدرستی تصمیم خود برای مهاجرت و عدم بازگشت به زندگی بدوی ارائهشده در فیلمهای ضد ایرانی پی میبردند. چنانکه پدر موتی در جایی از فیلم می گوید: «از ما بدبختتر توی این دنیا وجود نداره…»
جمعبندی
این نوشتار تلاش شد تا ضمن آشنایی اجمالی با پروژهی فیلم سینمایی «باباجون» و اطلاعات پیرامونی آن، به تحلیل این اثر از دیدگاه جنگ رسانهای پرداخته شود. بهطورکلی این آثاری از این قبیل را نباید فیلم شخصی یک فرد در نظر گرفت و باید «هدفگذاری» و «تصویرسازی» مدنظر آن را بررسی کرد و با توجه به مخاطبان گوناگونی که پیشتر به آنها اشاره شد، پیام فیلم را تحلیل کرد. خصوصاً باید «بحران هویت» ساکنان رژیم صهیونیستی را در تحلیل فیلم در نظر گرفت.
همچنین «باباجون» را باید در چارچوب دیپلماسی عمومی رژیم صهیونیستی تحلیل نمود. مواردی از این قبیل بیانگر اتخاذ راهبرد «تلطیف روابط مردم ایران با رژیم صهیونیستی» در دیپلماسی عمومی این رژیم دارد. آنها سعی دارند تا ذهنیت مردم ایران نسبت به این رژیم را بهبود دهند. در گام اول یک هدف حداقلی همچون همزادپنداری با یک خانوادهی ایرانی ساکن فلسطین اشغالی مدنظر است و در گامهای بعد، تلطیف احساسات نسبت به کلیه ساکنین این منطقه، و حتی قهرمانسازی از رژیم صهیونیستی در نگاه ایرانیان نیز سوژهی تصویرسازی رسانهای آنها قرار گیرد.
طبیعتاً مجموعهی رسانهی جمهوری اسلامی –اعم از سینما و تلویزیون و…- چه به صورت آفندی و چه به صورت پدافندی باید در صحنهی جنگ رسانه فعال باشند و ضمن تثبیت هویت ایرانی اسلامی و ایجاد حس افتخار به آن، هویت جعلی رژیم صهیونیستی را به چالش بکشند.
منابع:
[۱] «جنگ رسانهای و چیستی آن»، وبگاه اندیشکده راهبردی تبیین، قابل بازیابی در آدرس اینترنتی زیر:
[۲] From http://ir.voanews.com/a/iran-israel-cinema-film-babajoon/3049079.html
[۳] http://www.radiofarda.com/a/27315046.html
[۴] http://www.unitedking.co.il/Home/About_English
[۵] همان
[۶] http://www.babajoon.co.il/supporters
[۷] http://www.radiofarda.com/a/f8-babajoon/27314046.html
[۸] http://www.imdb.com/title/tt3757218/awards?ref_=tt_ql_op_1
[۹] http://www.bbc.com/persian/arts/2015/08/150823_l51_babajoon_cinema_toronto
[۱۰] From http://ir.voanews.com/a/iran-israel-cinema-film-babajoon/3049079.html
[۱۱] https://www.radiofarda.com/a/f8-navid-negahban-babajoon/27316126.html
[۱۲] همان
[۱۳] http://www.bbc.com/persian/arts/2015/08/150823_l51_babajoon_cinema_toronto
[۱۴] برای مطالعه بیشتر ر. ک: محمد محسن فایضی «بحران جمعیت، چالش اصلی دولت-ملت سازی در رژیم صهیونیستی». اندیشکده راهبردی تبیین، منتشرشده در تاریخ ۲۱ دی ۱۳۹۴، قابل بازیابی در پروند زیر:
[۱۵] مجید صفا تاج، «جذب و مهاجرت، وزارت» دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل؛ به نقل از محمد محسن فایضی، «مهاجرت یهودیان به سرزمینهای اشغالی؛ فرآیندها و چالشها»، ۹ بهمن ۹۵، قابل بازیابی در آدرس اینترنتی زیر:
http://www.tabyincenter.ir/16690/
[۱۶] محمد محسن فایضی، «میزان رضایتمندی از «اسرائیلی» بودن در سرزمینهای اشغالی»، وبگاه اینترنتی اندیشکده راهبردی تبیین، ۳۰ بهمن ۹۵، قابل بازیابی در آدرس اینترنتی زیر:
http://www.tabyincenter.ir/17441
[۱۷] همان
[۱۸] همان
[۱۹] http://fa.rfi.fr/%C2%AB%D8%A8%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%AC%D9%88%D9%86%C2%BB-%DB%8C%DA%A9-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C-20151221/%D8%AE%D8%A7%D9%88%D8%B1%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%87
[۲۰] http://www.radiofarda.com/a/f8-babajoon/27314046.html
[۲۱] http://www.bbc.com/persian/arts/2015/08/150823_l51_babajoon_cinema_toronto
[۲۲] http://mfa.gov.il/MFAFA/IsraelExperience/IraniansInIsrael/Pages/20140513-Israeli-Iranian-Film.aspx
[۲۳] http://www.bbc.com/persian/arts/2015/09/150922_l51_babajoon_isreal_awards
[۲۴] محمد محسن فایضی، «دموکراسی و اعتماد به نهادها در رژیم صهیونیستی»، وبگاه اندیشکده راهبردی تبیین، ۵ اسفند ۹۵، قابل بازیابی در آدرس اینترنتی زیر:
http://www.tabyincenter.ir/17673/
[۲۵] http://www.bbc.com/persian/arts/2015/08/150823_l51_babajoon_cinema_toronto
[۲۶] http://www.imdb.com/title/tt3757218/releaseinfo?ref_=ttco_sa_2
[۲۷] https://www.radiofarda.com/a/f8-navid-negahban-babajoon/27316126.html
موضوعات مرتبط: عمليات رواني ، صهیونیست ، خانه و خانواده ، نفوذ ، اخبار ، پیامها
برچسبها: فیلم , صهیونیست , اسرائیل , تحلیل فیلم
بعد از اتمام این مذاکرات هسته ای ، شنیدم صهیونیست ها در فلسطین اشغالی گفتند :
فعلاً با این مذاکراتی که شد ، تا ۲۵ سال از دغدغه ی ایران آسودهایم ؛
بعد از ۲۵ سال فکرش را می کنیم .
بنده در جواب عرض می کنم اوّلاً شما ۲۵ سال آینده را نخواهید دید ...
در سی و نه سال گذشته همواره فلسطین به عنوان یکی از مسائل اساسی در حوزه سیاست خارجی جمهوری اسلامی مطرح بوده است و بر همین اساس سیاست منطقه ای ایران بر حمایت های سیاسی، نظامی و معنوی از گروههای مقاومت فلسطینی و همچنین تأکید بر عدم مشروعیت رژیم صهیونیستی استوار بوده است. بر اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، واژگانی چون حفظ کرامت و عزت انسانها، سعادت و رفاه بشری در کل جامعهی انسانی در سایهی صلح، امنیت، آزادی و برابری انسان، عدم مداخله در امور دیگر کشورها، حفظ استقلال و نفی سلطهجویی و سلطه پذیری مبنای اصولی سیاست خارجی را شکل میدهند.
این مسئله در رابطهی ایران با دیگر کشورها نمایان است. به طور مثال، جنگ تحمیلی هشت ساله و قطعنامهی سازمان ملل مبنی بر متجاوز بودن عراق، نشان داد که ایران هرگز خواستار جنگ افروزی نبوده است. از طرفی همزمان با آغاز مطرح شدن برنامه ی هسته ای، ایران به شکل داوطلبانه تمامی فعالیتهای هستهای اش را تعلیق کرد تا نشان دهد که در مسیر صلح و امنیت جهانی گام برمیدارد. از سویی دیگر، با برگزاری چندین دور مذاکرات با قدرتهای بزرگ، بیان داشت که از انرژی هستهای اش تنها در مسیر صلح آمیز استفاده میکند. جمهوری اسلامی، هیچ گاه کشوری را، چه به شکل رسمی و چه به شکل غیررسمی، به حمله ی نظامی تهدید نکرده است و همواره از برقراری صلح در منطقه و جهان حمایت کرده است. هنگامی که بحث مبارزه با تروریسم مطرح گردید، ایران علی رغم مشکلات عدیده با ایالات متحده، جزء کشورهای پیشگام برای این امر بود.
از نیمهی دوم قرن بیستم به بعد تهدیدهایی که از طرف رژیم جعلی صهیونیستی متوجه امنیت منطقهای و جهانی شده، این رژیم را به عنوان منبع تهدید و ناامنی در دنیا معرفی کرده است. این تهدیدها از ۱۹۴۸ شروع و به جنگ هشت روزهی غزه و تهاجم علیه سوریه رسیده و تاریخی تاریک برای سران این رژیم رقم زده است. از سوی دیگر، جایگاه فلسطین در مناسبات منطقهای و اهمیت آن در شکل گیری نظم منطقه ای وتلاش برای ارائه راهکارهای بازیابی جایگاه محوری این موضوع در مناسبات جهان اسلام از اولویت های اصلی جمهوری اسلامی بوده است.
در این میان، «مبارزه با رژیم غاصب صهیونیستی» فصل مشترک مواضع رهبر معظم انقلاب اسلامی در سالهای اخیر بوده است. در سال ۹۲ این فراز از سخنان حضرت آیتالله خامنه ای در حرم رضوی قابل تامل است:« اگر غلطی از آنها [سردمداران رژیم صهیونیستی] سر بزند، جمهوری اسلامی «تلآویو» و «حیفا» را با خاک یکسان خواهد کرد.» ایشان همچنین در جمع دانشجویان در روز ۱ مرداد ۱۳۹۳ با اشاره به مصائبی که بر مردم مظلوم فلسطین می گذرد افزودند: «این حوادث نمود «سیاست خشونت آشکار و مشت آهنینی» است که رژیم نامشروع و جعلی در عمر ۶۶ ساله خود، بارها و بارها با افتخار و گستاخی آن را به اجرا درآورده است. همانگونه که امام خمینی(ره) می فرمود اسرائیل باید از بین برود البته نابودی اسرائیل به عنوان تنها راه علاج واقعی، به معنای از بین بردن مردم یهود این منطقه نیست بلکه برای این کار منطقی، ساز و کاری عملی وجود دارد که جمهوری اسلامی آن را در مجامع بین المللی ارائه داده است.»
پس از آن در سال ۱۳۹۴رهبر معظم انقلاب فرمودند: «بعد از اتمام این مذاکراتِ هستهای، شنیدم صهیونیستها در فلسطین اشغالی گفتند فعلاً با این مذاکراتی که شد، تا ۲۵ سال از دغدغه ی ایران آسودهایم؛ بعد از ۲۵ سال فکرش را می کنیم. بنده در جواب عرض می کنم اوّلاً شما ۲۵ سال آینده را نخواهید دید. انشاءالله تا ۲۵ سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت؛ ثانیاً در همین مدّت هم روحیّه ی اسلامیِ مبارز و حماسی و جهادی، یک لحظه صهیونیستها را راحت نخواهد گذاشت؛ این را بدانند. ملّتها بیدار شدهاند، می دانند دشمن کیست؛ حالا دولت ها و بوق های تبلیغاتی و مانند این ها می خواهند جای دشمن و دوست را عوض کنند، امّا به جایی نمی رسند. ملّت ها –ملّت های مسلمان، بخصوص ملّت های منطقه- حواسشان جمع است و می دانند, خب، این وضع رژیم صهیونیستی و آن هم وضع آمریکا.»
در فهم تازهای از مناسبات منطقه ای که توسط انقلاب اسلامی ایران ترویج گردید، مجموعه هویتی جهان اسلام فارغ از تفاوتهای نژادی، قومی و مذهبی به عنوان یک امت واحده در برابر دشمنان صهیونیست قرار گرفتند که خاک مسلمانان را مورد تجاوز قرار داده بودند. این سیاست باعث گردیده است تا محور منازعات و صف بندیهای منطقه بر اساس مقاومت /سازش استوار گردد. لذا اهمیت فلسطین به این مسئله باز میگردد که موضوع فلسطین عنصر مهمی در تعریف نظم منطقهای و جایگاه ج.ا.ا است. قرار داشتن فلسطین به عنوان محور اتحادها و ائتلافهای منطقهای، ضمن اینکه بیشترین فرصتها را برای ملت فلسطین در راه آزادی قدس شریف فراهم میسازد، دارای وجوه بارزی در الگوی منافع ملی جمهوری اسلامی دارد. متقابلاً بزرگ ترین تهدید برای آینده فلسطین و همچنین اصلی ترین تهدید منطقه ای برای امنیت ملی جمهوری اسلامی، تعاریف جدید از مناسبات منطقهای است که به جای دوگانه اسلام/صهیونیسم بر مبنای مرزبندی جعلی شیعه/سنی ترویج شده از سوی نظام سلطه ایجاد شده باشد. چرا که در این میان اما رژیم صهیونیستی، از نظرها دور مانده است و موضوع فلسطین دچار غفلت گردیده است. گسترش جنگ داخلی سوریه، بحران دولت عراق در مبارزه با تروریسم، مشکلات سیاسی احزاب لبنانی، هرج و مرج در لیبی، و ظهور داعش همگی وقایعی بودند که طی همه آنها سیاست رژیم صهیونیستی سکوت و تماشا توأم با رضایت بوده است.
حتی فراتر از آن «ملک سلمان»، پادشاه عربستان سعودی و «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم صهیونیستی به عنوان دو چهره اصلی جنگ طلب در منطقه، با توجه به میزان اشتراک منافعشان در مخالفت با ایران وارد عرصه جدیدی از روابط متقابل شدهاند. اتحاد نا مقدسی که میان عربستان و رژیم صهیونیستی در حال شکل گرفتن است، چشمانداز جغرافیایی سیاسی منطقه را تغییر خواهد داد و بر مبنای ایده «دشمن دشمن، دوست من است» جبهه بندی جدیدی را شکل خواهد داد. تلاش آمریکا نیز بر این متمرکز است که با معرفی ایران به عنوان منبع اصلی تهدیدات منطقهای، رژیم صهیونیستی را به صورت دولتی فاقد تهدید در عرصه سیاست منطقه ای جلوه داده و زمینه های همکاری عربی – عبری را فراهم آورد. نتیجه این جبهه بندی منطقه ای این است که اساساً رژیم صهیونیستی و مسئله فلسطین یک عنوان یک موضوع دسته چندم معرفی شود.
همچنان که می دانیم، اساس شکل گیری رژیم صهیونیستی بر تشویق یهودیان به مهاجرت از سراسر جهان به فلسطین بود. با وجود آنکه صهیونیست ها موفق شدند جمعیت زیادی را در رژیم جعلی خود گرد هم بیاورند، اما امروزه این رژیم با پدیده ای به نام «مهاجرت معکوس» مواجه شده است. در این پدیده، ساکنان سرزمین های اشغالی به دلایل مختلف، به ویژه ناامنی مستمر و عدم تحقق رؤیای «رفاه اجتماعی»، اسرائیل را ترک و به کشورهای دیگر مهاجرت می کنند.
برخی گمان می کنند نقطه ثقل تهدید رژیم اشغالگر قدس فقط از عوامل بیرونی مانند جریان مقاومت است؛ در حالی که در یک راهبرد جامع باید به عوامل درونی و بیرونی همزمان توجه نمود به عنوان نمونه آمریکا که در نگاه اول به عنوان حامی اسرائیل غاصب محسوب می شود در برخی موارد می توان آن را در عوامل افول این رژیم جعلی کودک کش نیز لحاظ کرد.
بیش از شصت سال از اشغال سرزمین فلسطین توسط صهیونیستها و تشکیل دولت جعلی صهیونیستی “اسرائیل” میگذرد. البته سرزمین مقدس اسلامي فلسطین بیش از سی سال پیش از آن در اشغال دولت استعمارگر انگلیس بود و این دولت طی این سی سال زمینه اشغال فلسطین از سوی صهیونیستها را با آوردن یهودیان از اقصی نقاط دنیا به آنجا فراهم ساخت. واقعیت آن است که اسرائیل پس از شصت سال از هنگام تأسیس که با اشغال توام با خشونت نظامی سرزمین فلسطین بوده است، در سراشیبی قرار گرفته و به سمت فروپاشی حرکت میکند و صدای لرزیدن ستونهای این کاخ بلند و امن ادعایی صهیونیستها هر روز شدیدتر و بلندتر از پیش شنیده میشود.
در این میان، رسانه ها اساساَ حاصل مدرنیته و در فضای اومانیستی غرب شکل گرفته اند و طبیعی است که در این فضا در راستای اهداف و برنامه های غرب باشند. اساسا نظام رسانه ای غرب که هیمنه فرهنگی و تکنولوژیکی خود را بر سایر کشورها تحمیل کرده است به دنبال این است که مردم جهان، دنیا را آن طور که غرب می خواهد ببینند و تصویر کنند. این موضوع هم از لحاظ فرهنگی است و هم از لحاظ سیاسی, جهانی شدن که به غربی کردن جهان نیز میتوان از آن تعبیر کرد در همین راستا قابل تحلیل است.
در این بین طبیعی است که رسانه ها در اختیار و در راستای منافع غرب عمل کنند. در این شرایط رسانه های همواره بر قدرت اسرائیل تبلیغ می کنند و در مقابل جریان مقاومت و اسلام را تضعیف می کنند و علیه آنها تبلیغ می نمایند.
فرمایشات حکیمانه و دوراندیشانه مقام معظم رهبری این تصویرسازی واهی را شکست و مسلمانان و آزادی خواهان جهان را به افق بلندی رهنمون کرد تا در مقابل این هجمه و جوسازی غرب مرعوب نشوند و با توکل به خدا و قدرت ایمان به هدفی کمتر از نابودی دشمن پیمان شکن فریب کار خود قانع نشوند. رژیم جعلی اشغالگر قدس با چالشهای بیرونی و درونی متعددی مواجه است که موجودیت او را به خطر می اندازد هر چند این رژیم قصد دارد بر این عوامل سرپوش بگذارد و بعضا فرافکنی کند.
رژیم صهیونیستی در ده سال گذشته، در چهار جنگ مهم با حزب الله لبنان و گروه های مقاومت فلسطین شکست خورده است. نکته مهم در این مورد این است که اسرائیل توسط هم پیمانان غرب این رژیم به مدرن ترین سلاحها تجهیز شده بود. در جنگ ۳۳ روزه، ۲۲ روزه و هشت روزه، نیروهای مقاومت از لحاظ در اختیار داشتن تجهیزات نظامی در برابر اسرائیل، اوضاع چندان مناسبی نداشتند، اما با این وجود پیروز شدند.
اما در جنگ ۵۱ روزه، اوضاع تغییر کرد و مبارزان فلسطینی با رونمایی از تجهیزات نظامی خود، اسرائیلی ها را غافل گیر کردند و شکستی دیگر را متوجه اسرائیل نمودند. اکنون که گروه های مقاومت اعلام نمودهاند به تسلیحات و موشک های پیشرفته تری نسبت به قبل دست پیدا کرده اند، تهدیدات امنیتی بیش از پیش موجودیت اسرائیل و بقای این رژیم را به چالش خواهد کشید. بی شک تهدیدات امنیتی یکی از مهم ترین دلایل مهاجرت معکوس در اسرائیل است.
بنابراین نقاط ضعف اسرائیل و آمریکا در منطقه با مقاومت فلسطینی و لبنانی در مقابل تهاجم توسعه طلبانه اسرائیل آشکار شد. شکست چند مرحله ای این رژیم تنها در برابر جریان مقاومت در لبنان نشان داد که این رژیم و حامی اصلی آن یعنی دولت آمریکا چقدر شکننده هستند و اگر دولتهای اسلامی خوب سازماندهی شوند به راحتی نه تنها دشمن را از دستیابی به اهداف خود در تهاجم ناکام میگذارند بلکه میتوانند شکست سنگینی را بر آن تحمیل سازند.
در این بین شکست سه مرحله ای رژیم اشغال گر قدس در مقابل نیروهای حزب الله لبنان حائز اهمیت است. مرحله اول آن عقب نشینی نیروهای اشغالگر از لبنان پس اشغال آن از سال ۱۹۸۲ بود که با ضربات سنگین شهادت طلبانه مبارزان لبنانی علیه مراکز اشغالگران غربی و صهیونیستی انجام شد. مرحله دوم فرار صهیونیستها در سال ۲۰۰۰ از جنوب لبنان است. شکست بزرگ رژیم اشغالگر قدس درنبرد وعده صادق یا جنگ ۳۳ روزه در سال ۱۳۸۵ را می توان شکست مرحله سوم اسرائیل از مقاومت لبنانی دانست.
همچنین فرار از غزه پس از ۳۸ سال اشغال آن و مقاومت گسترده فلسطینیان در مناطق اشغالی و به ویژه در باریکه غزه علی رغم محاصره شدید آن، همه حاکی از قدرت جریان مقاومت و ناتوانی و ضعف اشغالگران است.
در این بین دو نکته مهم در دستاوردهای جریان مقاوت در راستای افول رژیم اشغالگر قدس قابل تبیین است:
کم رنگ شدن و از بین رفتن هراس از اسرائیل و درمیان گروههای مقاومت منطقه ای و کشورهای منطقه و پیدا شدن و افزایش این احساس که اسرائیل را میتوان به راحتی در جنگها شکست داد که این خود مانع مهمی در پیشبرد سیاستها و برنامههای این رژیم در منطقه است.
ورود گسترده جوانان فلسطینی (اعم از زن و مرد) به صحنه مبارزات ضد اشغال گری که حاکی از تداوم و گسترش این مبارزات در آینده است. هدف قرار دادن کودکان و نوجوانان توسط صهیونیست ها نیز حاکی از این نگرانی آنان است. همچنین شهادت کودکان و نوجوانان فلسطینی خود موج مخالفت های ضد صهیونیستی را در سراسر جهان و حتی در میان صهیونیست ها دامن زده است.
موضوعات مرتبط: حضرت آیت اله خامنه ای ، صهیونیست ، فرقه ها
برچسبها: صهیونیست , 25 سال , آیت اله , خامنه ای
جمهوری آذربایجان
با ﺣﻤﺎﯾﺖ ﺑﯿﻨﺎﺩ ﺧﯿﺮﯾﻪ ﺣﯿﺪﺭ ﻋﻠﯿﻒ ﻣﺘﺨﺼﺼﺎﻥ ﭘﺰﺷﮑﯽ ﺭﮊﯾﻢ ﺻﻬﯿﻮﻧﯿﺴﺘﯽ ﺩﺭ ﺍﻣﻮﺭ ﺯﻧﺎﻥ ﺑﺎ ﺣﻀﻮﺭ ﺩﺭ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺁﺫﺭﺑﺎﯾﺠﺎﻥ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﺸﺎﻭﺭﻩ ﺭﺍﯾﮕﺎﻥ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ.
ﺍﺯ ﺗﺎﺭﯾﺦ ۲۵ ﺍﻟﯽ ۲۷ ﺍﻭﺕ ﭘﺰﺷﮑﺎﻥ ﺍﺳﺮﺍﺋﯿﻠﯽ ﺑﺎ ﺣﻀﻮﺭ ﺩﺭ ﺑﺎﮐﻮ، ﻣﯿﻨﮕﻪ ﭼﻮﯾﺮ ﻭ ﮔﻨﺠﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﯿﺸﮕﯿﺮﯼ ﻭ ﺗﺸﺨﯿﺺ ﺑﯿﻤﺎﺭﯾﻬﺎ ﺑﺎ ﻣﻌﺎﯾﻨﻪ ﺯﻧﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﻣﺸﺎﻭﺭﻩ ﺭﺍﯾﮕﺎﻥ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ .
ﺍﯾﻦ ﭘﺰﺷﮑﺎﻥ ﺍﺳﺮﺍﺋﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﻣﺮﮐﺰ ﺳﻼﻣﺖ ﺯﻧﺎﻥ ﺍﺳﺮﺍﺋﯿﻞ ”Xorev“ ﻭ ﻣﻮﺳﺴﻪ ﭘﺰﺷﮑﯽ ﺣﯿﻔﺎ ﺩﺭ ﺁﺫﺭﺑﺎﯾﺠﺎﻥ ﺣﻀﻮﺭ ﯾﺎﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺁﻧﺎﻥ ۱۴ ﻧﻔﺮ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ .
ﺑﺮﺍﺳﺎﺱ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﻓﻮﻕ ﺍﯾﻦ ﭘﺰﺷﮑﺎﻥ ﮐﻪ ﻣﺘﺨﺼﺺ ﺑﯿﻤﺎﺭﯾﻬﺎﯼ ﺍﻣﻮﺭ ﺯﻧﺎﻥ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﺑﺎ ﻣﻌﺎﯾﻨﻪ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ۱۰۰ ﺗﻦ ﺍﺯ ﺑﯿﻤﺎﺭﺍﻥ ﺩﺭ ﻫﺮ ﺷﻬﺮﺳﺘﺎﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺮﺭﺳﯽ ﻭ ﺗﺸﺨﯿﺺ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﻭ ﻣﺪﺍﻭﺍ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺮﺍﮐﺰ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺩﺭﻣﺎﻧﯽ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ .
ﺣﻀﻮﺭ ﭘﺰﺷﮑﺎﻥ ﺭﮊﯾﻢ ﺻﻬﯿﻮﻧﯿﺴﺘﯽ ﺩﺭ ﺩﻭﻣﯿﻦ ﮐﺸﻮﺭ ﺷﯿﻌﯽ ﺟﻬﺎﻥ ﻭ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﻌﺎﯾﻨﺎﺕ ﺗﺨﺼﺼﯽ ﻓﻘﻂ ﻣﺨﺼﻮﺹ ﺯﻧﺎﻥ ﺟﺎﯼ ﺑﺴﯽ ﺗﻌﺠﺐ ﻭ ﺗﺎﻣﻞ ﺩﺍﺭﺩ.
موضوعات مرتبط: صهیونیست ، اخبار
برچسبها: جمهوری آذربایجان , حیدر علیف , صهیونیست , زنان
نفوذ آمریکایی صهیونیستی در عراق بواسطهی دست نشانده های عربستان
با این منطق می توان تمام رخدادهایی که در فضای سیاست زدهی عراق در حال رخ دادن است را از زوایای مختلف با وجود تمام اختلاف نظرها تحلیل کرد.
کسی که اظهارات دولتهای همسایه که در زمینه های سیاسی چند نوع ولی در روشهای خونین یکی هستند را پی گیری کند سریع متوجه این امر میشود که نمیتوان سعی برای نفوذ در منطقه را از تحلیل این موضع گیریها کنار گذاشت. واین امر فقط مختص به کشورهای همسایه نمیشود بلکه قدرتهای جهانی هم در سعی برای نفوذ در منطقه و مخصوصا عراق هستند اما اتفاقاتی که در در جریان است حاکی از عدم سیطرهی قدرتهای جهانی بر عراق است بدین خاطر این کشورها در حال استفاده از دولت های همسایه برای نفوذ در عراق با اسلوبی متفاوت هستند.
شایان ذکر است که نفوذ امریکا در عراق از سال 2003 و بعد از سقوط صدام رو به کاهش نهاد و بعد از خروج کامل نیروهای امریکایی در سال 2011 و در زمان حکومت نوری مالکی و همچنین بعد از انتشار داعش در منطقه و علی الخصوص در عراق و سوریه نفوذ این کشور در عراق رو به افزایش نهاد زیراکه این گروه مناطق زیادی از عراق را در سال 2014 اشغال کرد. ایالات متحده به اصلاح سیاستهای خود در عراق برای سیطرهی سیاسی بر این کشور و افزایش نفوذش پرداخت و این کار را از طریق کمک به کناره گیری مالکی از قدرت و بالا امدن حیدر العبادی از سویی و اقدام به حملات هوایی بر علیه داعش و فرماندهی پیمان ضد داعش از جهتی دیگر انجام داد. به علت وضعیت سیاسی حاکم بر داخل عراق ترجیح داده میشود که این معادله با شکست روبرو شود.
در پی این وقایع امریکا به همراه همپیمان اصلی اش یعنی رژیم صهیونیستی اقدام به افزایش نفوذ در عراق به واسطه ی یکی از دولت های همسایه یعنی عربستان سعودی کرده است.
که در سالهای اخیر سعی در نفوذ نه فقط در این کشوربلکه در کل منطقه را دارد بالاخص بعد از به حکومت رسیدن ملک سلمان هنگامی که اقدام به بوجود آوردن تغییرات اساسی در سیاست خارجی خود کرده و از آن پس و مخصوصا بعداز سقوط دولت هایی که عامل قدرت عربستان در منطقه بوده اند و نمی توان فراموش کرد که جریان سوریه برای عربستان جریانی خسارت بار بوده است.
بدین خاطر این کشور اقدام به انجام تلاشهایی برای گسترش نفوذ خود ابتدا در جنوب عراق که مرزهای زیادی با این کشور دارد کرد که از آن جمله می توان به فتاوای بزرگان علمای عربستان در رابطه با انجام فعالیت های تروریستی و همچنین تعیین ثامر السهبان که دارای سابقع در زمینه ی تروریسم و حمایت از گروههای تروریستی است به عنوان سفیر این کشور در عراق اشاره کرد.
و شایان ذکر است که یکی از دلایل وجود تعداد زیادی از تروریست های دارای تابعیت عربستان در عراق وجود السهبان است که از هنگامی که کلیدهای سفارت سعودی را در دست گرفته است تجهیز تروریست های سعودی داعش ادامه و افزایش پیدا کرده است.
عربستان که به دستور امریکا و اسرائیل مامور به افزایش نفوذ خود در عراق است اقدام به برداشتن قدمهای مهمی کرده است که برروی آیندهی عراق و همینطور بر سیاستمداران آیندهی این کشور تاثیر خواهد گذاشت و بارزترین این اقدامات که میتوان به تلاش این کشور برای نزدیک شدن به وزیر دفاع عراق خالد العبیدی و مردان نظامی اش از طریق ثامر السبهان و همچنین تلاش برای نزدیک شدن به رهبران عراق و احزاب سیاسی این کشور که در درگیریهای سیاسی در پارلمان غرق شدهاند مانند جریان صدر و ... اشاره کرد و یکی از راهکارهایی که عربستان در پیش گرفته است دادن بورسیهی تحصیلی امریکا به جوانان عراقی است و این بعد از دیدارهای متعدد سفیر این کشور با وزیر دفاع عراق و برخی فرماندهان نظامی او رخ داد و این دلیلی است بر استراتژی جدید ملک سلمان که با استراتژی قدیم این کشور که برپایهی حمایت از گروههای تروریستی در عراق بود متفاوت است و خود را در ساختن رهبران سیاسی جدید عراق نمایان میکند و این امری است خطرناک برای آیندهی نزدیک جامعهی عراق.
موضوعات مرتبط: صهیونیست ، اخبار
برچسبها: آمریکا , صهیونیست , سیاست زده , عراق
تل اویو : کمپین دیپلوماتیک تقویت روابط با کشور های عربی با برنامه ی فشرده
دیدار های سعودی-اسرائیلی
روزنامه ی "فایننشال تایمز" انگلیسی به نقل از منابع عالی رتبه ی سیاسی رژیم صهیونیستی درباره ی برگزاری یک کمپین دیپلوماتیک ایجاد منافع مشترک استراتژیک با کشورهای عربی،افریقایی و اروپایی توسط ناتانیاهو خبر داد.
به گفته ی خبرگزاری "رای الیوم" برخی از اعضای حکومت رژیم غاصب صهیونیستی سعی دارند از شایعات واهی که بعضی از کشورهای عربی منتشر میکنند به ویژه با وجود بحران های سوریا، عراق و یمن استفاده کرده و به عادی سازی روابط با کشورهای عقب افتاده که به تازگی رژیم صهیونیستی انهارا کشورهای معتدل مینامد، بپردازد.
همچنین روزنامه ی انگلیسی نوشت که دوری گولد، وزیر خارجه ی رژیم صهیونیستی، ادعا کرده که نگاه کشورهای عربی به خاورمیانه مشابه نگاه رژیم اسرائیلی میباشد. به علاوه بعد از حمله های مکرر داعش به اروپا تل اویو تجربه و مهارتش را در مبارزه با تروریسم به کشورهای اروپایی منتقل میکند و در عین حال به عادی سازی روابط با کشورهای منطقه میپردازد. و افزود: اسرائیل با روشنفکری به مصر اجازه داد که نیروهای خود را در منطقه سینا مستقر کند درحالیکه این مسئله مخالف توافق های بین دو کشور به ویژه پیوست امنیتی توافق صلح معروف به توافق "کمپ دیوید" است.
مدیر کل وزارت خارجه ی رژیم اشغالگر اسرائیل مدعی بود که اگر همکاری رژیم با کشورعای عربی در مسائل امنیتی از جمله داعش و گروه های تروریستی نبود، اشوب های منطقه به مناطق دیگر جهان سرایت میکرد.
به علاوه روزنامه ی فایننشال تایمز توضیح داد تغییر چینش روابط دیپلوماتیک توسط گولد که مدت زیادی مشاور ناتانیاهو بود، با انتقادات هم پیمانان اسرائیل در امریکا و اروپا از عملکرد اسرائیل در قضیه ی فلسطین و گسترش اشغال کرانه ی باختری، کار اشنایی است.
روزنامه به نقل از منابع عالی رتبه اسرائیلی با اشاره به دیدار اخیر انور العشقی،افسر بازنشسته عربستانی و تعدادی از دانشگاهیان با گولد، اضافه کرد بعضی از کشورهای عربی منطقه خلیج فارس بدلیل ترس از خشم مردم سعی در مخفی کردن ملاقات ها دارند و توضیح داد که العشقی مقام رسمی در حکومت عربستان ندارد ولی سفرش به قدس اشغالی توجهات منطقه را، بر اساس گفته اش، جلب کرد. و ادامه داد: سفر انور العشقی پس از سفر ماه گذشته ی وزیر خارجه، سامح شکری، به فلسطین پس از 9 سال صورت گرفت.
همچنین روزنامه تاکید کرد که با وجود تلاش رژیم برای استفاده از ایران و تهدیدات داعش، برخی مسوولین اسرائیلی در توانایی تل اویو در حل قضیه ی فلسطین شک دارند و اکثریت انان مخالف اقدامات صلح فرانسوی هستند زیرا معتقدند مذاکرات را پیچیده تر میکند.
موضوعات مرتبط: صهیونیست ، اخبار
برچسبها: تل اویو , سعودی , اسرائیل , صهیونیست
حلب اخرین امید تروریسم
کارشناس مسائل غربآسیا گفت: آمریکا احتمال میدهد،کشوری که بعد از حل بحران سوریه دچار بحران شود، اردن باشد؛ لذا آمریکاییها با تقویت پایگاه خود در اردن میخواهند در صورت بروز هرگونه اتفاق در این کشور از شاه آن حمایت کنند و امنیت رژیم صهیونیستی را نیز از این طریق تامین کنند.
به گزارش گروه بینالملل دفاع پرس، بیش از چهار سال است که گروههای تروریستی با استقرار در مناطق متعدد حلب جنگی خونین و ویرانگر را علیه مردم سوریه به راه انداختهاند، و مردم از هراس جنگ و کشتارهای آن پا به فرار گذاشتهاند.
بر همین اساس ارتش سوریه و متحدانش حدود 10 روز پیش عزم خود را جزم کردهاند تا حلب را از لوث تروریستهای تکفیری پاکسازی کنند؛ حلب نقش مهمی در موازنه قوا در بحران پنجساله سوریه ایفا میکند. تحلیلگران بر این باورند که شاید نبرد حلب آخرین رویارویی میان دولت بشار اسد و گروههای تروریستی در سوریه باشد.
از اینرو نبرد حلب برای طرفهای بینالمللی و منطقهای که به نوعی وارد بحران سوریه شدهاند، اهمیت زیادی پیدا کردهاست؛ طرفهای غربی، آمریکایی و منطقهای ازجمله عربستان و قطر با نگرانی این نبرد سرنوشتساز را دنبال میکنند؛ مخصوصا آل سعود که کاملا در باتلاق بحران سوریه غرق شده و نمیخواهد شکست جدیدی را متحمل شود.
آزادسازی کامل شهر حلب و حومه شمالی آن به معنای این است که حامیان تروریستها مانند بازی دومینو همه چیز را از دست خواهند داد و در نهایت شکست جدید و بزرگی را متحمل خواهند شد و برگ برنده در دست محور مقاومت قرار خواهد گرفت.
درهمین خصوص «حسن شمشادی» خبرنگار صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران و کارشناس مسائل غرب آسیا در گفتوگو با خبرنگار بینالملل دفاع پرس اظهار داشت: آتش نبرد در سراسر محورهایی که تروریستها در یک طرف و ارتش سوریه و محور مقاومت اسلامی در طرف دیگر قرار دارند، شعلهور است. اما علت رسانهای شدن نبرد حلب به خاطر اهمیت ویژه این شهر است، نبرد در حلب با نبرد در سراسر سوریه متفاوت است؛ یعنی به نوعی آزادسازی منطقه حلب که چهار سال است، در تصرف تروریستها قرار دارد، مهمتر از آزادسازی رقه پایتخت خلافت خودخوانده ابوبکر البغدادی است.
آزادسازی حلب از نظر سیاسی مهم است
وی با بیان اینکه آزادسازی حلب از نظر استراتژی، جغرافیایی و سیاسی مهم است، افزود: دلائل مختلفی برای آزادسازی حلب وجود دارد، یکی از این دلائل این است که تروریستها خوابهای زیادی برای حلب دیده بودند. آنها به واسطه نزدیکی این شهر به ترکیه توانستهاند خیل عظیمی از عناصر تروریستی را از سراسر دنیا به سوریه وارد و با تروریستهای داخلی متحد کنند و 50 درصد از وسعت جغرافیایی استان حلب را به تسخیر خود در آورند.
شمشادی در ادامه افزود: تروریستها امیدوار بودند با این سرعت عمل و نیروهایی که در اختیار دارند، میتوانند کل استان حلب را تسخیر کنند و بعد از آن منطقه «پرواز ممنوع» درست کنند و حکومت تشکیل دهند. سپس دولت موقت از سوی حامیانشان به رسمیت شناخته شود؛ اما آنها در مرکز حلب متوقف شدند، و در واقع شکست خوردند و نتوانستند پیشروی کنند.
کارشناس مسائل غرب آسیا تصریح کرد: محور مقاومت و عناصر مسلح تروریستی در مناطق مختلف حلب از شرق و جنوب شرق و شمال شرق این استان گرفته تا شمال غرب آن باهم درگیر هستند. ارتش سوریه و متحدان منطقهای آن تقریبا 10 روز پیش توانستند با هجوم وسیعی بخشی از تروریستها را در منطقه شمال شرق حلب به محاصره کامل خود در آوردند.
وی گفت: محاصره تروریستها در مناطق شرقی باعث میشود، عملا راه دسترسی و ارتباطی هزاران تروریست با دیگر تروریستها در سایر مناطق و خطوط امدادی آنها در مرز سوریه با ترکیه قطع شده و آنها در تنگنا قرار گیرند؛ که همگی یا تسلیم شوند و یا در حملات بعدی ارتش سوریه و متحدانش به هلاکت برسند.
موضوعات مرتبط: صهیونیست ، اخبار
برچسبها: حلب , تروریسم , صهیونیست , سوریه
افزايش شديد تعداد نوجوانان فلسطيني ، در زندانهاي رژيم صهيونيستي
اطلاعات سازمان زندانهای رژیم صهیونیستی نشان میدهد که در ماههای اخیر، تعداد نوجوانان فلسطینی، در زندانهای رژیم صهیونیستی، افزایش یافته است. دلیل این موضوع، انتفاضهی اخیر بوده که جوانان زیادی، در آن شرکت داشته اند.
این میزان، در بین زندانیان کمتر از سن 16 سال، که تعداد آنها 4 برابر شده، بیشترین افزایش را داشته است. این رقم، از 27 نفر در ماه سپتامبر، به 103 نفر در ماه فوریه رسیده است.
در بین این زندانیان، 5 نفر زیر سن 14 سال هستند تعداد زندانیان 16تا 18 سال از 143 نفر به 324 نفر و تعداد زندانیان 14تا 16 سال، از 27 نفر به 98 نفر افزایش یافته است. در میان این افراد دختران نوجوان کمتر از 14 سال نیز حضور دارند.
اطلاعات سازمان زندانهای رژیم صهیونیستی، نشان میدهد که در ماه سپتامبر، پیش از انتفاضهی سوم، 170 نوجوان به جرم ارتکاب جرایم امنیتی و ملی، در اسرائیل زندانی بودند که این رقم، در ماه فوریه امسال، به 438 نفر رسیده است.
علیرغم اینکه بیشتر نوجوانان زندانی به هیچ سازمانی وابسته نیستند، تنها به بهانه مظنونیت به جرایم امنیتی شامل پرتاب سنگ، بدون محاکمه در زندانهای رژیم صهیونیستی به سر میبرند.
این سوال مطرح است که یک نوجوان 14 یا 16 ساله ، چه خطر بزرگی دارد که باید بدون محاکمه زندانی شود و یک سال در زندان در میان زندانیان امنیتی سپری کند.
موضوعات مرتبط: صهیونیست ، اخبار
برچسبها: فلسطین , صهیونیست , اسرائیل , زندان های اسرائیل
حیرت سازمانهای صهیونیستی امریکا در قبال مخالفت سازمان ضدافترا با اهداف صهیونیسم
مورتن ا.کلین Morton A. Klein رئیس سازمان صهیونیستی امریکا اخیرا بیانیه ای را در رابطه مخالفت سازمان ضدافترا با اهداف صهیونیسم در قبال جنبش BDS به شرح ذیل منتشر نموده است:
"سازمان صهیونیستی امریکا معتقد است گروه های حامی اسرائیل باید برای مبارزه با پیشروی نهضت یهود ستیز و ضد اسرائیلی طرد، محرومیت از حقوق و اعمال تحریم ها(BDS)، با یکدیگر همکاری نمایند. بنابراین، ما این بیانیه را با اندوه بسیار و به امید آنکه مجمع ضد افتراء فورا از مخالفت آشکار خود با قوانین ضد BDS دست بردارد، منتشر می سازیم.
این مجمع بارها با مخالفت و اعمال نفوذ در قوانین مورد نیاز برای مبارزه با BDS در شهرهای مریلند، ایلینویز، نیویورک، کالیفرنیای جنوبی و احتمالا سایر شهرها به تلاش ها و قوانین فدرال ضد BDS آسیب رسانده است.
افزون بر این، این مجمع مقالاتی را منتشر و در آن ادعا کرده است که قوانین ضد BDS آزادی بیان را نقض می نمایند.
اکنون زمان مهمی است برای آنکه مجمع ضد افتراء، آشکارا از اظهارات و مواضع سابق خود در مخالفت با قوانین ضد BDS بازگردد.
لازم به ذکر است لیگ ضدافترا از سازمانهای صهیونیستی مهم در امریکا بوده که هنوز مشخص نیست این اقدام آن به چه دلیل بوده است.
موضوعات مرتبط: صهیونیست ، پیامها
برچسبها: صهیونیست , آمریکا , مورتن , کلین
مخالفتها با توافق اسرائيل تركيه از داخل سرزمينهاي اشغالي
تعدادی از مقامات ارشد رژیم صهیونیستی مخالفت خود را با توافق آشتی میان اسرائیل و ترکیه ابراز داشتند. در این میان "اسحاق هرتسوگ"(Isaac Herzog) اظهار داشت توافق با ترکیه بخشی از شیوه کاری "نتانیاهو" می باشد. وی تصریح کرد از سرگیری روابط با ترکیه و پرداخت غرامت به آنها که قاتلان فرزندان ما هستند، غیر قابل قبول است، از سوی دیگر، "امیر پرتز"(Amir Perez) وزیر سابق جنگ رژیم صهیونیستی و عضو حزب کار در جریان کنفرانسی در هرتزلیا نسبت به این توافقنامه انتقاد شدیدی کرد.
"هرتسوگ" و "پرتز" تنها مقامات ارشد سیاسی رژیم صهیونیستی نیستند که مخالفت خود را با توافق با ترکیه اعلام داشته اند. اکنون انتقادات شدیدی نسبت به این توافق، از سوی کابینه، مطرح است. یکی از وزاری کابینه رژیم صهیونیستی، به شدت "بنیامین نتانیاهو" نخستوزیر رژیم صهیونیستی را به دلیل امضای این توافق، مورد انتقاد قرارداد. این وزیر گفت: "این توافق، در حقیقت اقدامی تحقیرآمیز است. نخستوزیر، ما را به دولتی بیارزش تبدیل کرده است".
همچنین به گزارش کانال هفت رژیم صهیونیستی، مطابق نظرسنجی صورت گرفته اکثریت ساکنان سرزمین های اشغالی با توافق عادی سازی روابط میان ترکیه و اسرائیل مخالف هستند.
بر اساس نظرسنجی صورت گرفته توسط مؤسسه "Midgam"، 65 درصد از شهروندان صهیونیست با توافق عادی سازی روابط با ترکیه مخالف هستند و تنها 24 درصد از آنها موافقت خود را با این امر اعلام داشته اند.
آویگدور لیبرمن وزیر جنگ رژیم صهیونیستی نیز پیش از تصدی این سمت مخالفت خود را نسبت به هرگونه توافق با ترکیه ابراز کرده بود
Majority of Israelis oppose deal with Turkey
Poll reveals just one third of Israelis approve of Turkey reconciliation agreement to be signed on Tuesday
موضوعات مرتبط: صهیونیست ، اخبار
برچسبها: اسرائیل , صهیونیست , سرزمین اشغالی , مقام ارشد
سوء استفاده رژيم صهيونيستي از حوادث تروريستي در اروپا
پس از مواجه اتحادیه اروپا با سیل پناهجویان و وقوع حوادث تروریستی در برخی شهرهای اروپایی نظیر بروکسل و پاریس، شرکتهای تسلیحات نظامی صهیونیستی، قصد دارند از شرایط موجود بهره جسته و محصولات بیشتری را به اروپاییها بفروشند.
طیف وسیعی از شرکتهای صهیونیست اکنون در حال فروش تجهیزاتی همانند: وسایل ارتباط جمعی منسجم با سیستمهای ترکیب شده با سیستمهای جمعآوری اطلاعات و مجهز به سیستمهای بازدارنده، ابزار کشنده و مهلک برای نیروهای مداخله ویژه؛ ابزاری از قبیل روباتهای پیشرفته و وسایل نقلیه بدون سرنشین با قابلیت گشودن آتش که قادر به پوشش ویژه مرزها پس از هجوم موج پناهندگان به اروپا است.
اکنون و پس از سالیان متمادی که بودجه دفاعی در کشورهای اروپایی کاهش یافته بود، این روند تغییر یافته و علائم آن به خوبی در صادرات محصولات نظامی اسرائیل، در سال 2015، مشهود است. اواسط سال گذشته ، مدیران اجرایی در صنعت محصولات نظامی رژیمصهیونیستی و برخی از مقامات وزارت جنگ این رژیم، درباره کاهش صادرات 10 ساله، ابراز نگرانی مینمودند.
اما پس از هجوم سیل مهاجران و حملات تروریستی در فرانسه، به نظر میرسد این روند تغییر کرده و مثل همیشه این شرکتهای اسرائیلی هستند که از چنین شرایطی سود میبرند. مدیران شرکتهای اسرائیلی مانند شرکت «البیت سیستم»، شرکت IAI، شرکت رافائل، شرکت صنایع نظامی اسرائیل (IMI) و ... از این وضعیت بسیار خشنود هستند و ابراز رضایت میکنند.
این وضعیت چهره صادارات محصولات نظامی رژیمصهیونیستی را در اواخر سال 2015، تغییر داد و میزان درآمد از این بخش که پیشبینی میشد با کاهش روبهرو شود، نسبت به بازه زمانی مشابه در سال 2014 افزایشی 100 میلیون دلاری را تجربه کرد
Globes English - Israel business news - Home Page
Business news and analysis from Israeli financial daily Globes, covering the economy,
موضوعات مرتبط: صهیونیست ، اخبار
برچسبها: صهیونیست , تروریست , اروپا , حوادث
رابطه نامشروع زنان 3 شاهزاده سعودی با افسران اسرائیلی
یک روزنامه روسی و سایت های خبری یمنی از رابطه نامشروع دختر و عروس ملک سلمان پادشاه عربستان و همسر ترکی الفیصل رئیس دستگاه اطلاعاتی با افسران اسرائیلی پرده برداشت.
سایت های یمنی به نقل از روزنامه ار.ب.کادیلی روسیه از رابطه نامشروع سه شاهزاده سعودی با افسران رژیمصهیونیستی خبر داد.
براساس گزارش این روزنامه، ملاحظات سیاسی دولت مسکو تاکنون موجب عدم انتشار فیلم رابطه دختر و عروس پادشاه عربستان و همسر «ترکیالفیصل» با سه افسر اسرائیلی شده است.
گفتنی است شبکههای ماهوارهای وابسته به روسیه، آل سعود را تهدید کردند که به زودی این فیلمها را منتشر میکنند.
موضوعات مرتبط: اخبار
برچسبها: رابطه نامشروع , سعودی , همسران , صهیونیست

در نشر گیفهای فوق با ما همکاری فرمائید
http://komeil.info/wp-content/uploads/2016/06/02.gif
http://komeil.info/wp-content/uploads/2016/06/03.gif
موضوعات مرتبط: عکس
برچسبها: حقوق بشر , آمریکا , جنایت , صهیونیست
محور سیاست جدا از محور اخلاق است. این دو هیچ وجه اشتراکی با هم ندارند. حاکمی که تابع اصول و روش اخلاقی باشد سیاستمدار ماهری نیست و تا زمانی که بر سریر حکومت نشسته است همواره متزلزل و در آستانه سقوط خواهد بود.
ولی حاکم عاقلی که خواهان توسعه و تحکیم حکومت خویش است، باید دو خصلت داشته باشد: هوش قوی و مکر فریبنده. صفاتی چون صراحتگویی و امانتداری که گفته میشود جزء خصلتهای والای ملی هستند، همگی در عالم سیاست از معایبند نه فضایل و به سقوط حکومتگران شتاب می بخشند. برای حکومتها این صفات از هر دشمنی که در کمین آنها نشسته باشد، گول زننده تر و شکننده تر و در متلاشی کردن و از میان بردن آنها مؤثرتر است.
رستنگاه این خصلت ها کشورها و حکومتهای گوییم است. پس، این صفات از آنهاست و آنها به داشتن این صفات سزاوارترند. زنهار! زنهار! که ما چنین صفاتی را بپذیریم.
حق ما سرچشمه اش زور و قدرت است.
موضوعات مرتبط: فرقه ها ، پیامها
برچسبها: صهیونیست , پروتکل , مکر و حیله , یهود
الف) پیرو دین یهود
ب) وابسته به نژاد یهود
توجه به این تقسیم از آن جهت ضروری است که باید حریم پیروان آیین موسوی را از آن چه دامن یک مشت نژادپرستان تنگنظر و مدعی یهودیت را آلوده است، مبرّا سازیم.
سران صهیونسیم همواره از یهودیت به عنوان یک ابزار، برای تحقّق اهداف نژادپرستانه خویش بهره برده و حتّی گاه از اظهار الحاد و بیدینی نیز ابایی نداشتهاند.
ماکس نور داو از برجستهترین چهرههای نژادپرست صهیونسیم و دوست بسیار نزدیک هرتزل با سخنان قاطع و صریح خود، تأکید کرده است: «یهودیت، دین نیست، بلکه تنها مسئلهی خون و نژاد است.»
وی که آشکارا به کفر تظاهر میکرد، تورات را به عنوان یک فلسفه، کودکانه خواند و به عنوان یک نظام اخلاقی، چِندش آور شمرد و کتاب دولت یهودی هرتزل را همسنگ کتاب مقدّس قرار داد.
لویس براندیس رهبر صهیونیستهای آمریکا، در سخنرانی خود به سال 1915 اظهار داشت: «یهودیت، مسئله تعلّق خونی است.»
خود هرتزل بنیانگذار صهیونیسم سیاسی نیز، به خاخام بزرگ پاریس، آشکارا اعلام کرد: «من در طرح خود، هرگز از هیچکدام از تعالیم دینی فرمان نمیبرم.»
و در پاسخ به این پرسش که رابطهات با تورات چگونه است؟ گفت: «من اندیشمندی آزادم».
همچنان که مصوّبات نخستین کنفرانس صهیونسیتی (بال- 1897) به ریاست تئودور هرتزل نیز فاقد هرگونه اشاره به دیانت یهودی بود.
ولادیمیر ژابوتینسکی، چهره سرشناس دیگر صهیونیسم، میگفت: «من بنّایی هستم که در ساخت مبعد جدید برای پروردگارم که نامش ملت یهود است، شرکت کردهام.»
اینگونه اظهارات آشکار ملحدانه را در بیانات دیگر رهبران سیاسی صهیونیسم، همچون پینسکر، کلاتزکین، حاییم وایزمن، ناحوم گلدمن، بن گوریون و… به فراوانی میتوان یافت.
به همین دلیل است که احد هاعام معلّم روحی وایزمن گفته است:
«بیشتر شخصیّتهای بزرگ ما که به لحاظ تحصیلات علمی و جایگاه اجتماعی، شایستهی زمامداری در دولت یهودند، واقعاً از روح دیانت یهودی بیبهرهاند.»
لائیک بودن دولت مردان رژیم صهیونیستی، موجب شده است که وابستگی نژادی در نظر آنان، بسی مهمتر از اعتقادات دینی رقم بخورد. از نگاه این نژادپرستان، یک یهودی هر قدر که از اصل دیانت یهود فاصله بگیرد، هرگز از قالب یهودی بودن خود خارج نمیشود.
دیوید دیوک عضو اسبق کنگرهی آمریکا، در این مورد مینویسد:
«شرط پذیرش مهاجر یهودی به اسرائیل، داشتن التزام دینی و باورهای یهودی نیست. مهاجر میتواند بیدین و یا مثلاً رسماً کمونیست باشد. اینها مهم نیست، تنها باید معلوم باشد که او از تیرهی یهودیان است.»
دیوک در جای دیگری از کتاب خود میگوید:
«دستکم سه چهارم یهودیان و اسرائیلیان، اعتقادی به خدا ندارند (و بیدینند).»
موضوعات مرتبط: فرقه ها ، پیامها
برچسبها: صهیونیست , یهود , نپاد یهود , دیوک
از سوی یک خاخام صهیونیست صورت گرفت
«دفتر ملی دفاع از زمین و مقابله با شهرکسازی» درباره پیامدهای فتوای خاخامهای یهودی مبنی بر جایز بودن مسموم کردن آب روستاها و شهرهای فلسطینی هشدار داد.
بر اساس گزارش شبکه «المنار»، سازمان اسرائیلی «سکوت را میشکنند» فاش کرد که خاخام صهیونیستی «شلومو ملمید» رئیس شورای خاخامهای شهرکهای صهیونیستی در فتوایی اعلام کرد شهرکنشینان صهیونیست میتوانند آبهای آشامیدنی شهرهای فلسطینی در بخشهای مختلف کرانه باختری را مسموم کنند.
این سازمان به نقل از خاخام مذکور نوشت: هدف از مسموم کردن این آبها سوق دادن ساکنان محلی فلسطینی به ترک شهرهایشان است تا شهرکنشینان بر آن مسلط شوند.
دفتر ملی مقابله با شهرکسازی اعلام کرد: اینگونه فتواها همانند فتواهای سابق خاخامهاست که به اسرائیلیها اجازه میدهد محصول زیتون فلسطینیها را نابود کنند یا اموال آنها را بدزدند.
موضوعات مرتبط: اخبار ، فرقه ها ، پیامها
برچسبها: صهیونیست , خاخام , مسمومیت , آب
حرم الشريف در قلهي كوه «موريا» واقعشده است و باهدف حفاظت از صخرهي مقدس نيز درست روي قله كه سنگ معراج قرار دارد،«قبة الصخره» (همان مسجدي كه داراي گنبد طلايي است و بهاشتباه سالهاست مسجدالاقصي ناميده ميشود)ساخته شد.كوه «موريا» از قله به پايين داراي شيب بسيار تندي بوده است، بنابراين براي از بين بردن آثار شيب، «قبه الصخره» را روي سكويي بنا كردند. ازاینرو ساختمان مسجدالاقصي را نيز براي آنكه كف مسجد سطح صافي داشته باشد و اثر شيب تند كوه در آن نمودار باشد، آن را در دوطبقه ساختند.طبقهي زيرين مسجدالاقصي، مسجدي روي 88 ستون مربعي شكل ساختهشده است كه راه ورودي آن از ايوان مسجدالاقصي و با یکراه پله شروع ميشود. اين مسجد زيرزميني در قسمت جنوبي نيز بهوسیلهی دروازهاي به بيرون وصل ميشود.
متن كامل در ادامه مطلب
موضوعات مرتبط: آموزش
برچسبها: آموزش , مسجدالاقصی , قبله گاه , تاریخچه
ادامه مطلب
تاریخ و گزارههای تاریخی در بسیاری از منازعات ، خود بهعنوان داوری منصف می¬تواند عمل کند؛ اما اگر بدون مطالعه کافی و استناد به منابع و اسناد روشن و یا بدون تخصص لازم و یا بدون توجه به مطالب محکم تاریخی به دلیل عناد و یا ... پای گزارههای تاریخی به وسط کشیده شود و ادعاهای گزافی بدون هیچ دلیل محکمی مطرح شود، آنگاه همین تاریخ رهزن خواهد بود.
این نوشتار نقد مقاله¬ای است با عنوان «مسجدالاقصی» که پیشینه تاریخی این مکان مقدس را انکار کرده است.
الف) معنی مسجدالاقصی (بیتالمقدس)؛
ب) تاریخ ساخت بیتالمقدس یا مسجدالاقصی در اورشلیم؛
ج) فتح بیتالمقدس یا مسجدالاقصی؛
د) تخریب و بازسازی مسجدالاقصی یا بیتالمقدس؛
هـ) نماز به دو قبله.
گاه تاریخ در دست عدهای ملعبه و بازی میشود و با تغییر و تحریف گزارههای تاریخ و یا جا انداختن عبارتی از آن و یا بیان غیرواقعی و جعلی و بدون مدرک و سند قصد مشوّش کردن اذهان عمومی رادارند.
در گوشه و کنار این رهگذر تاریخی به عباراتی همچون مسجدالاقصی و یا بیتالمقدس برمیخوریم که ناخودآگاه ذهن را بهسوی سفر عظیم و معنوی معراج پیامبر اکرم(ص) هدایت میکند، ولی همان عده اندک شبهه افکن با جعل و تحریف منابع تاریخی قصد غیرواقعی نشان دادن این سفر معنوی و الهی رادارند، و در ادعای غیر عالمانه خود میگویند: مسجدالاقصی در اورشلیم چندین سال پس از رحلت پیامبر(ص) ساختهشده است، و در حقیقت "عبدالملک بن مروان" 72 سال پس از هجرت اولین کسی بود که دستور ساخت گنبد و بارگاه در آن محل داد؛ سپس نتیجه گرفتهاند که آیه «سبحان الذی اسری بعبده لیلاً من المسجد الحرام الی المسجد الاقصا الذی بارکنا حوله» جعلی و غیر وحی است و سال¬ها پس از رحلت نبی اکرم(ص) به قرآن اضافه شده است، چراکه در زمان نزول این آیه شریفه اصلاً مسجد الاقصایی نبوده است.
الف) معنی مسجدالاقصی (بیتالمقدس)
دهخدا در فرهنگ لغت خود میگوید: مسجدالاقصی اسم بیتالمقدس است که مسجدی است در شام، و جامعی است در قدس در کنار جامع عمر. و در امتاع الاسماع آمده است که مسجدالاقصی همان مسجد بیتالمقدس است و نامیده شده است به مسجدالاقصی به دلیل بعد و دوری مسافت آن با مسجدالحرام و عدهای نیز گفتهاند که به آن مسجدالاقصی گفتهاند به چند دلیل:
1- دور بودن آن از عرب؛
2- دور بودن آن از مکه؛
3- دور بودن آن از نبی اکرم (ص)؛
همچنین ایلیا نام قدیمی بیتالمقدس بوده است. ازاینجا روشن میشود که مسجدالاقصی و بیتالمقدس نام یک مکان است نه دو مکان متفاوت و جدای از یکدیگر.
ب) تاریخ ساخت مسجدالاقصی «بیتالمقدس» در اورشلیم
مسجدالاقصی یا بیتالمقدس دومین مسجدی است که حضرت ابراهیم خلیل(ع) بنای آن را نهاد. چنانچه اباذر از نبی اکرم(ص) نقل میکند که به رسول خدا(ص) عرض کردم،کدام مسجد در ابتدای امر ساخته شد؟ رسول خدا(ص) فرمودند: مسجدالحرام.
پرسیدم سپس کدام مسجد؟ فرمودند: مسجدالاقصی،گفتم با چه فاصله زمانی؟ حضرت عرضه داشتند: بافاصله 40 سال.
"مقریزی" میگوید: این از مواردی است که اهل کتاب در ذکر آن کوتاهی کردهاند، و این خبر از مواردی است که خدای تبارکوتعالی آن را اختصاص به نبی خود داده است. و در تورات شواهدی بر این مدعا میباشد؛ چنانکه در سِفر تکوین در الصحاح دوازدهم آمده است: زمانی که حضرت ابراهیم(ع) داخل زمین کنعان شد خیمه خود را در کوه شرقی بیت ایل و غربی بلاد عای نصب کردند. از این گزارش معلوم میشود که بنای اصلی مسجدالاقصی را حضرت ابراهیم خلیل(ع) نهادند، و بهمرورزمان به دست ویرانی نهاد تا اینکه در دورههای بعد به دست انبیاء بازسازی شد.
چنانچه آمده است که،بنای مسجد بیتالمقدس را داوود(ع) نهاد و قبل از تمام شدن آن از دنیا رفت و سلیمان ساخت آن را به پایان رسانید. و در خبری دیگر آمده است که سلیمان نبی در سال چهارم پادشاهی خود بنای بیتالمقدس را که به مسجدالاقصی مشهور است، آغاز کرد. این بنا را کوه اموریان در خرمنگاه ارانی بوسی بر پا کرد، که درازای آن شصت ذراع و پهنایش بیست ذراع و بلندیاش سی ذراع بود و در مدت 7 سال به پایان رسید.
در الطبقات الکبری آمده است که: یزید بن هارون از ابو امیه بن یعلی، از سالم پدر نضر نقل میکند که میگفته است چون در دوران عمر، شمار مسلمانان بسیار و مسجد برایشان تنگ شد، عمر خانههای اطراف مسجد جز خانه عباس و حجرههای همسران پیامبر(ص) را خرید. آنگاه به نزد عباس آمد و درخواست خرید خانه وی را کرد ولی عباس نپذیرفت و عمر وی را به سه امر مخیر کرد. نخست خانه را به هر قیمتی میخواهد بفروشد و بهای آن را از بیتالمال بگیرد؛ دوم: زمینی از هر جای مدینه میخواهد به او بدهد و به هزینه بیتالمال آن را برایش بسازد؛ و سوم: خانهاش را درراه خدا به مسلمانان ببخشد که آن را ضمیمه مسجد کند، عباس نپذیرفت.
عمر به عباس گفت: در این مورد هر کس را میخواهی حکم قرار بده، عباس گفت ابی ابن کعب. هر دو پیش وی رفتند و داستان را برای او گفتند. پس کعب برای ایشان داستانی که از رسول خدا(ص) شنیده بود نقل کرد.
وی گفت: «خداوند به داوود وحی فرمود برای من خانهای بساز که در آن مرا یاد کنید. داود نقشه و محل بیتالمقدس را تعیین کرد. و ازقضا خانه مردی از بنی-اسرائیل در محدوده آن قرار گرفت. داود از آن مرد خواست که خانه را به او بفروشد، ولی آن مرد نپذیرفت. داود با خود گفت خانه را بازور از او خواهم گرفت.
خداوند وحی فرمود: کهای داود دستور دادم برای من خانهای بسازی که در آن یاد من کنی. اکنون اراده کردی در خانه من زمین غصبی وارد کنی، و عقوبت تو این است که موفق به ساختن آن نمیشوی. داود عرضه داشت فرزندان من موفق میشوند؟ حقتعالی فرمود: آری یکی از پسرانت موفق میشود» در این هنگام عمر عصبانی شد و یقیه اُبی بن کعب را گرفت و او را به مسجد و در میان عدهای از اصحاب پیامبر(ص) که ابوذر نیز در میان ایشان بود آورد. و جریان ساخت مسجد بیتالمقدس و داوود را پرسید. ابوذر گفت من آن را از پیامبر(ص) شنیدم و دو تن دیگر نیز گفتند شنیدهایم.
شواهد دیگری در مورد تاریخ ساخت مسجدالاقصی «بیتالمقدس» از مقدسی در قرن چهارم است، وی مینویسد: مسجدالاقصی در گوشه خاوری شهر روبهقبله است. بناهایش از داود(ع) با سنگ¬هایی است به درازای ده ذراع یا کمتر که بسیار نقاشی و منبتکاری شده است. و در جای دیگر مینویسد: گویند در تورات آمده است که بیتالمقدس طشتی از زر است که پر از عقرب است. ابن کثیر میگوید: محمد بن اسحاق و غیر او نیز گفتهاند: مادر مریم(ع) نذر کرد که اگر خداوند فرزند پسری به او دهد وی را در خدمت بیتالمقدس قرار دهد، و در آن زمان رسم بوده است که مردم نذر میکردند یکی از فرزندانشان را در خدمت بیتالمقدس قرار دهند.
ج) فتح بیتالمقدس در اورشلیم
همانطور که در تاریخ آمده است فتح بیتالمقدس در سال 16 هجری با صلح انجام شد و عمر در هنگام ورود به شام شاهد فتح آنجا بود.
د) تخریب و بازسازی مسجدالاقصی (بیتالمقدس) در ادوار مختلف
در تاریخ آمده است که مسجدی را که سلیمان نبی بنا کرد پابرجا مانده تا آنکه "بختالنصر" به آنجا حمله کرد و بیتالمقدس را ویران کرد و هر چه طلا و نقره و جواهر در آن بود برداشت و به عراق برد. و نیز در سال 585 میلادی نیز دوباره تخریب و سپس بازسازی شد. و در دوره اسلامی در زمان عباسیان نیز بیتالمقدس براثر زلزله بخش سرپوشیده آن ویران شد و جز اطراف محراب چیزی باقی نماند.
و بازسازی مسجدالاقصی(بیتالمقدس) در دورانهای مختلف انجام شد از جمله در زمان عبدالملک بن مروان روی بناهای باقیمانده از بیتالمقدس «مسجدالاقصی» با سنگ¬های کوچک و زیبا بنا ساخته شد. و بالاخانهها برایش درست کردند تا آنکه بهتر از جامع دمشق شد.
و در زمان عباسیان نیز پس از وقوع زلزله و خراب شدن این مکان شریف به خلیفه وقت گزارش دادند که بیتالمال محلی توانایی بازسازی آن را به گونه نخست ندارد. وی به فرمانروایان کشور نوشت تا هر یکگوشهای را بر عهده بگیرند. ایشان نیز آن را استوارتر از پیش ساختند و آن بخش «پیرامون محراب» همچون خالی شگفتانگیز تا مرز ستون¬های رخام بر جا ماند. پس هر چه ستون است تازه است.
و در قسمت شمالی رواقی است روی ستون¬های رخام که آنها را عبدالله بن طاهر ساخته است. در سال 583 ق. صلاحالدین ایوبی نیز دوباره آن را تجدید بنا و مرمت کرد. و قسمت دیگر آن از قبیل دروازه و غیره در قرن 9 هجری ساختهشده است. و نکتهای که میتوان گفت کلید حل معمای شبهه افکنان است آن است که در گزارش آمده است: عبدالملک مروان دو مسجد بنام¬های اقصی و صخره را درست کرد، بنابراین اطلاق نام مسجد اقصی به مسجدی که امروزه مشهور است اصطلاح جدید و تازهای است ولی کلیه مورخین که از مسجد اقصی نام میبرند، مقصودشان تمام قسمتی است که حصارها و برج و باروها بر مبنای آن استوار است و در آن باب¬هایی قرار دارد و این همان مکانی است که هنگام اسراء و معراج پیامبر(ص) معروف و مشهور بوده است.
هـ) نماز بهسوی دو قبله
ازجمله موارد تاریخی که دلالت به شهرت بیتالمقدس «مسجدالاقصی» در زمان نبی اکرم(ص) دارد. نمازخواندن پیامبر اکرم(ص) بهسوی دو قبله است، و شاهدانی که در این باب شهادت دادهاند که قسمتی از نماز را بهسوی بیتالمقدس خواندند و قسمتی را بهسوی خانه کعبه. چنانچه از "تُویله بنت اسلم بن عمیره" نقلشده است که گفت: دو سجده را در مسجد بنی حارثه بهسوی بیتالمقدس خواندیم، پس "عباده بن بشر" آمد و خبر داد که قبله بهسوی مسجدالحرام تغییر کرده است و پیامبر(ص) قسمتی از نماز را بهسوی بیتالمقدس و قسمتی را بهسوی مسجدالحرام خواندهاند. پس همه چرخیدند بهطوریکه مردان جای زنان و زنان جای مردان قرار گرفتند.
موضوعات مرتبط: آموزش
برچسبها: آموزش , مسجدالاقصی , قبله گاه , تاریخچه
دکتر محمد الهندی از رهبران جنبش جهاد اسلامی در فلسطین تأکید کرد: یورشهای شهرکنشینان و نظامیان صهیونیست به مسجدالاقصی یک اقدام سازمانیافته است که دولت صهیونیستی از قبل بهمنظور تحمیل واقعیت موجود و تقسیم این مکان مقدس به لحاظ زمانی و مکانی میان یهودیان و مسلمانان برای آن طرح و نقشه طراحی کرده است. هندی گفت: رژیم صهیونیستی از سرگرم شدن عربها و مسلمانان به بحرانهای داخلی خود برای تحمیل واقعیت جدید بر قبله نخست سوءاستفاده میکند و میبیند که فقط فلسطینیان اعم از زن و مرد و پیر و جوان از این مکان مقدس دفاع و حراست میکنند. وی افزود: نیروهای ارتش و پلیس اسرائیل در شرایط کنونی فلسطینیان حاضر در مسجدالاقصی را آماج اقدامات سرکوبگرانه خود قرار دادهاند، حالآنکه این فلسطینیان به نمایندگی از امتهای عربی و اسلامی به دفاع از قبلهگاه نخست مسلمانان برخاستهاند.
به بهانه تحولات اخیر درباره مسجدالاقصی ابتدا تاریخچه این مکان مقدس را بررسی کرده و سپس به برخی شبهات در این زمینه خواهیم پرداخت.
تاریخچه
مسجدالاقصی از مهمترین مساجد اسلام و سومین مکان مقدس برای مسلمانان است. مسجدالاقصی در بخش جنوب شرقی بخش قدیمی اورشلیم واقعشده است و تا سال اول هجری، قبله اول مسلمانان بوده است. مسلمانان به مکانی که مسجدالاقصی و قبةالصخره در آن واقعشدهاند، «حرمالشریف» میگویند. اکثراً تصاویر گنبد طلایی قبةالصخره با مسجدالاقصی اشتباه گرفته میشود درحالیکه مسجدالاقصی دارای گنبدی به رنگ سبز یشمی است.
در این مکان، سابقاً پرستشگاه اورشلیم و هیکل سلیمان قرار داشت که مقدسترین مکان مذهبی برای پیروان یهودیت است. بر باور یهودیان، بقایای مهمترین معابد دین یهود در زیرمجموعه مسجدالاقصی قرارگرفته است. یهودیان محوطه پیرامون مسجدالاقصی را «کوه معبد» میخوانند.
نام مسجدالاقصی در آیه اول سوره اسراء آمده است، که اشاره به معراج و سیر شبانه پیامبر اسلام از مسجدالحرام به مسجدالاقصی دارد:
سبْحَانَ الَّذِی أَسرَی بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِّنَ الْمَسجِدِ الْحَرَامِ إِلی الْمَسجِدِ الاَقْصا الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنرِیَهُ مِنْ ءَایَتِنَا إِنَّهُ هُوَ السمِیعُ الْبَصِیرُ
منزّه است آن خدایی که بندهاش را شبانگاهی از مسجدالحرام بهسوی مسجدالاقصی- که پیرامون آن را برکت دادهایم- سیر داد، تا از نشانههای خود به او بنمایانیم، که او همان شنوای بیناست.
مسجدالاقصی پیش از خلافت دو حاکم بنیامیه یعنی عبدالملک بن مروان و پسرش ولید بن عبدالملک، زیاد توسعهنیافته بود و به «حرم قدسی شریف» معروف بود. در سال ۶۹۱ میلادی، عبدالملک بن مروان مسجدالاقصی را در مساحت فعلی آن توسعه داد و مهمترین بنای آن معروف به قبةالصخره را ساخت.
در دوران حکومت ولید بن عبدالملک، ساخت و توسعه مسجدالاقصی ادامه یافت و شامل هفت رواق، یک رواق در وسط و شش رواق در دو سمت غربی و شرقی مسجد شد. همچنین مسجدالاقصی در این دوره صاحب ۱۱ دروازه شد که هفت دروازه آن در شمال، یک دروازه در شرق، دو دروازه در غرب و یک دروازه در جنوب قرار داشت. برای دسترسی نمازگزاران به آب پاک، ۲۵ حلقه چاه حفر شد و یک برکه کوچک برای وضو گرفتن در جلوی مسجد تدارک داده شد. در دورههای بعدی سه آبخوری به مسجد اضافه شد.
مسجدالاقصی در سال ۷۴۷ میلادی و در سال ۱۰۳۳ میلادی، براثر وقوع زلزله، تخریب گردید ولی دوباره بازسازی شد. بنیان اصلی مسجدالاقصی به دوره دو حاکم اموی یعنی عبدالملک بن مروان و پسرش ولید بن عبدالملک برمیگردد.
در روایتی از کتب شیعی، مسجدالاقصی که در قرآن آمده است نه در اورشلیم و نه درروی زمین بلکه در آسمانها اعلامشده است. البته در روایات متعدد شیعی دیگر، مسجدالاقصی همان مسجد بیتالمقدس دانسته شده، و معراج پیامبر را به مسجد بیتالمقدس دانسته است. علمای شیعی هم در تفاسیرشان منظور از معراج و اسراء پیامبر به مسجدالاقصی را مسجد شهر بیت المقدس دانستهاند. مثلاً طبرسی در مجمع البیان ذیل آیه اول سوره اسراء مینویسد: «مبدأ اسراء پیامبر مسجدالحرام و پایان آن مسجدالاقصی یعنی بیتالمقدس است. علامه طباطبایی هم در تفسیر المیزان مینویسد: «اسراء و معراج پیامبر اسلام از مسجدالحرام بهسوی مسجدالاقصی بود، و آن همان [مسجد موجود در] بیتالمقدس و همان هیکل سلیمان است که خدا آن را برای بنیاسرائیل هم مقدس گرداند. و «روایات بسیاری واردشده که مقصود از مسجدالاقصی همان بیتالمقدس است.
معمولاً گفته میشود مسجدالاقصی یکی از مقدسترین اماکن اسلامی برای مسلمانان است. مثلاً در برخی احادیث اهل تسنن گفته میشود، این مسجد، سومین حرم شریف پس از مسجدالحرام و مسجدالنبی در مکه و مدینه است. همچنین نقل است که آدم مسجدالاقصی را ساخته و زیربنای آن را چهل سال پس از ساختن بیتالله الحرام بنا به دستور خداوند نهاده است.
اما برخی احادیث در کتب اهل تشیع فضیلت مسجد اقصی را بعد از مسجد کوفه میداند. در کتاب وسائل الشیعه (و مستدرکِ آن) بابی به نام مستحب بودن اقامت در مسجد کوفه و نماز در آن، نسبت به سفر برای زیارت مسجدالاقصی وجود دارد.
در روایات شیعی دیگری هم فضیلت این مسجد حتی از مسجدالنبی هم بیشتر دانسته شده است: در روایتی از پیامبر اسلام آمده است: یک نماز در مسجد من مسجدالنبی بهتر از هزار نماز در دیگر مساجد است، بهجز مسجدالحرام و مسجدالاقصی.
در روایت دیگری از امام محمد باقر خطاب به ابوحمزه ثمالی آمده است: مساجد چهارگانه ازنظر فضیلت و ارزش عبارتاند از: مسجدالحرام، مسجدالنبی، مسجد بیتالمقدس و مسجد کوفه؛ دعای ابوحمزه و نماز واجب در آنها برابر حج و نماز نافله در آنها برابر عمره ارزش دارد. علی بن ابی طالب هم این چهار مسجد را چهار مکان در دنیا که از قصرهای بهشتی هستند معرفی میکند.
ضمناً بیت المقدس اولین قبله مسلمانان بوده است، جایی که در دوران اولیه پیامبر اسلام بهسوی آن نماز میخواندند. و در برخی احادیث شیعیان مسجد بیتالمقدس مورد تقدیس قرارگرفته است. علمای شیعه مسجد بیتالمقدس را همان مسجدالاقصی دانستهاند. بههرحال فارغ از اعتقادات دینی مسلمانان، قدمت بیش از یک هزارساله این مسجد نیز سبب اهمیت تاریخی این مسجد است.
دولت پادشاهی اردن متولی رسمی مجموعه مسجدالاقصی است. بر اساس پیماننامه صلحی که در سال ۱۹۹۴ میلادی، میان اسرائیل و اردن بسته شد، مقرر شد تا عبادت یهودیها در محوطه مجموعه مسجدالاقصی منع شود و دولت اردن متولی رسمی مجموعه مسجدالاقصی باشد.
مجموعه مسجدالاقصی زیر نظر مفتی بیتالمقدس اداره میشود.
یهودیان اعتقاددارند که بقایای معبد هیکل معبدی که سلیمان نبی به دستور خداوند ساخت و شرح آن در کتاب مقدس، بخش عهد عتیق آمده است در زیر مسجدالاقصی قرار دارد و برخی تندروهای یهودی برای تخریب مسجدالاقصی و احیای آن معبد تلاش میکنند.
موضوعات مرتبط: آموزش
برچسبها: آموزش , مسجدالاقصی , قبله گاه , تاریخچه
دلايل و موانع حمله نظامي رژيم صهيونيستي به ايران
مقدمه :
رژيم صهيونيستي در يكي دو دهه اخير، همواره نسبت به جمهوري اسلامي ايران، مواضع تندي را اتخاذ كرده است، در اين مدت گاه اين مواضع تا حدي ملايم شده و لحن گفتار آرام شده و گاهي بسيار تند بوده است. در سالهاي اخير، بعد از آشكار شدن فعاليتهاي صلح آميز هستهاي جمهوري اسلامي ايران ، اين رژيم لحن گفتار و مواضع خود نسبت به ايران را، به تندترين حالت خود رسانده است تا جايي كه تحليلگران معتقدند امكان توسل به زور از طرف صهيونيستها وجود دارد. حال با توجه به اين چنين تحليل و پيشبيني مهمي ، بايد به اين سوال پاسخ داد كه موانع انجام اين اقدام چه خواهد بود و البته عوامل مهم تقويت امكان توسل به زور چيست؟
موضوعات مرتبط: اخبار
برچسبها: صهیونیست , موانع جنگ , حمله اسرائيل به ايران , تهديد و مقابله
ادامه مطلب