پانزدهم رجب، در تاریخ اسلام سالروز تغییر قبله مسلمانان از بیت المقدس به خانه کعبه است. مسجد الاقصی به گواه تاریخ نویسان دومین مسجد ساخته شده بر روی زمین پس از بیت الله الحرام محسوب می شود.
این واقعه ارزشمند که در سال دوم هجری قمری اتفاق افتاد، نقش به سزایی در بازیابی هویت و استقلال مسلمانان داشت و آنان را در رسیدن به آرمان های بلند الهی و فتح قله های فضیلت ثابت قدم و دشمنان را از رسیدن به هدف های شوم خود ناامید کرد.
قبله، نماد توحید و جهت و نشانه اسلام و ادیان توحیدی است که ادیان الهی را از دیگر آیین ها جدا می کند و به عبادت های آدمی رنگ خدایی می دهد. خداوند برای هر امتی از امت های پیشین، قبله مخصوصی تعیین کرده است تا به هنگام نیاز و نیایش، به سوی او متوجه شوند و از توجهات انحرافی در امان بمانند.
نخستین قبله
بیت المقدس، یکی از مقدس ترین مکان هایی است که خاستگاه بسیاری از پیامبران بزرگ الهی بوده است و در ادبیات اسلامی نیز جایگاه ویژه ای دارد.
با توجه به موقعیت ممتاز و شرافت بیت المقدس، پیامبر گرامی اسلام پس از مبعوث شدن به نبوت، مدت سیزده سال در شهر مقدس مکه به سوی آن نماز خواند.
حضرت پس از مهاجرت از شهر مکه به مدینه و تشکیل حکومت اسلامی، به روش خود ادامه داد و تا مدت ها نماز خود را به سوی قبله یهودیان (بیت المقدس) می خواند. این کار تا میانه های ماه رجب سال دوم هجری ادامه داشت.
مسجد الاقصی را باید یکی از مقدس ترین اماکن اسلامی برای مسلمانان جهان توصیف کرد. این مسجد اولین قبله مسلمانان جایی که در دوران پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی(ص) ایشان به سوی این مسجد به اذن خداوند نماز بپا می داشتند و همچنین سومین حرم شریف پس از مسجد الحرام و مسجد النبی در مکه و مدینه است . مسجد الاقصی به گواه تاریخ نویسان دومین مسجد ساخته شده بر روی زمین پس از بیت الله الحرام محسوب می شود. نقل است که " حضرت آدم (علیه السلام) آنرا ساخته وزیر بنای آنرا چهل سال پس از ساختن بیت الله الحرام بنا به دستور خداوند نهاده است.
بنابراین صرف نظر از اعتقادات دینی ما مسلمانان ، قدمت ساخت این مسجد به بیش از یکهزار سال نیز سبب توجه جهانی به این مسجد خواهد بود.
در قرآن مجید آمده است " سبحان الذی اسرى بعبده لیلاً من المسجد الحرام الى المسجد الاقصى الذی بارکنا حوله لنریه من آیاتنا إنه هو السمیع البصیر".
بهانه جویی یهودیان
با تشکیل حکومت اسلامی و رشد مسلمانان در مدینه، ترس و وحشت امت یهود را فرا گرفت؛ زیرا پیشرفت های روزافزون مسلمانان، نشان می داد آیین اسلام، در اندک زمانی سراسر شبه جزیره عربستان را خواهد گرفت و قدرت و آیین یهود را از بین خواهد برد. به همین علت، کارشکنی یهودیان آغاز شد. آنان از راه های گوناگون، مسلمانان و شخص پیامبر اسلام را مورد آزار و بی مهری خود قرار می دادند. یهودیان با طرح مسئله قبله، مسلمانان را سرزنش می کردند و می گفتند: «محمد صلی الله علیه و آله مدعی است دارای آیین مستقلی است و آیین و شریعت او، آیین های گذشته را نسخ می کند، در صورتی که هنوز قبله مستقلی ندارد و از قبله یهودیان پیروی می کند».
این سخنان برای پیامبر اسلام ناگوار بود و حضرت را ناراحت می کرد.
در انتظار وحی
پیامبر گرامی اسلام علاقه زیادی به خانه کعبه داشت. علت علاقه حضرت به کعبه را باید در علاقه بسیار ایشان به حضرت ابراهیم علیه السلام و آثار او جست وجو کرد. افزون بر این، کعبه قدیم ترین خانه توحید بود. از سوی دیگر، حضرت می دانست که بیت المقدس، قبله موقت مسلمانان است و آرزو داشت فرمان قبله بودن کعبه صادر و قبله نهایی تعیین شود. سرزنش ها و تحقیرهای بیش از اندازه یهودیان مدینه نیز باعث شده بود تا این انتظار به اوج خود برسد. اما از آنجا که حضرت تسلیم دستور خداوند بود، این تقاضا را بر زبان جاری نمی کرد. ایشان نیمه های شب از خانه بیرون می آمد و به آسمان نگاه می کرد و با نگاه های انتظار آمیزش، نشان می داد عشق و شوق فراوانی در دل دارد.
پایان انتظار
پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله برای تغییر قبله مسلمانان لحظه شماری می کرد و در انتظار نزول وحی خداوند بود. قرآن کریم لحظات انتظار را چنین بیان می کند: «نگاه های معنادار تو را به آسمان می بینم و تو را به سوی قبله ای که رضایتت را جلب کند برمی گردانیم». هفده ماه از ورود پیامبر به شهر مدینه گذشته بود که انتظار به پایان رسید و دستور تغییر قبله صادر شد. این دستور در روز پانزده رجب سال دوم هجری در حالی به پیامبر ابلاغ گردید که حضرت، دو رکعت از نماز ظهر را در مسجد بنی سالم به سوی بیت المقدس خوانده بود. در این حال جبرئیل امین نازل شد و بازوان پیامبر را گرفت و حضرت را به سوی خانه کعبه برگرداند. زنان و مردانی هم که در مسجد به پیامبر اقتدا کرده بودند، از حضرت پیروی کردند و به طرف کعبه برگشتند و دو رکعت آخر را به سوی کعبه خواندند. از آن روز، کعبه به عنوان قبله مستقل مسلمانان اعلام گردید. این مسجد هم اکنون نیز در شهر مدینه باقی است و به مسجد ذوقبلتین (دو قبله ای) معروف است.
کعبه
خانه کعبه، شریف ترین مکان در روی زمین است که از سوی خداوند به عنوان پناهگاه و کانون امن اعلام و مقررات شدیدی برای پرهیز از هر گونه درگیری و جنگ و خون ریزی در این سرزمین مقدس وضع شده است؛ به گونه ای که نه تنها انسان ها از هر قشر و گروهی، بلکه حیوانات و پرندگان نیز در امنیت کامل به سر می برند و هیچ کسی حق آزار آنها را ندارد.
از آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت پیامبر علیهم السلام و تاریخ اسلام استفاده می شود که خانه کعبه، پیش از حضرت ابراهیم و حتی در زمان حضرت آدم بر پا بود. قرآن کریم می فرماید: «نخستین خانه ای که برای پرستش خداوند برای مردم ساخته شد، در سرزمین مکه بود». بر همین اساس، خانه کعبه کهن ترین مرکز توحید و پرستش ذات خداوند و برای همه مردم شبه جزیره عربستان ارزشمند و قابل احترام بود.
بهانه های جدید
با تغییر قبله و استقلال نسبی مسلمانان، فصل جدیدی از ایرادها و بهانه جویی های امت یهود آغاز شد. آنان که پیش از تغییر قبله، مسلمانان را به نداشتن استقلال سرزنش می کردند، پس از تغییر قبله، با چرخش بسیاری، بهانه های دیگری را مطرح کردند. یهودیان، پیامبر اسلام را به برگشتن از قبله پیامبران پیشین سرزنش می کردند و می گفتند: «اگر قبله اول مسلمانان درست بود، این تغییر قبله چه معنایی دارد؟ و اگر قبله دوم صحیح است، چگونه بیش از چهارده سال به طرف بیت المقدس نماز خوانده اند؟».
قرآن کریم با اشاره به ماجراجویی های یهودیان، به پیامبر می فرماید: «به زودی بعضی از سبک مغزان می گویند چه چیزی آنها را از قبله ای که برآن بودند (بیت المقدس) برگرداند. به آنان بگو شرق و غرب عالم متعلق به خداست». خداوند با این بیان شیوا، بهانه جویی و اعتراض به احکام خدای حکیم و دانا را، نشانه بی خردی معرفی کرده است.
آزمایش الهی
از آیات قرآن کریم استفاده می شود که یکی از حکمت های تغییر قبله، آزمایش مسلمانان بوده است؛ زیرا به واسطه این تغییر، آنان که پیرو راستین دستورات الهی هستند، آنچه را پیامبر بازگو می کند بدون اکراه می پذیرند، ولی آنانکه ایمان خالص ندارند، به محض تغییر یک دستور، شروع به بهانه جویی و چون و چرا کردن می کنند. قرآن کریم با اشاره به این مطلب می فرماید: «تغییر قبله از آن طرفی که بر آن نماز می گزاردید (بیت المقدس) برای این بود تا افرادی را که از پیامبر پیروی می کنند، از آنها که به جاهلیت باز می گردند بازشناسیم».
رحمت الهی
با تغییر قبله مسلمانان از بیت المقدس به خانه کعبه، نگرانی هایی در بین بعضی از افراد سست ایمان ایجاد شد. این عده در مورد اعمال گذشته خود و بستگانی که پیش از تغییر قبله از دنیا رفته بودند دچار تردید شدند و گمان کردند آن اعمال مورد پذیرش نیست. در پی این نگرانی، نزد پیامبر اسلام رفتند و در مورد اعمال گذشته خود و اقوامشان پرسیدند. در این لحظه پیامبر اسلام با تلاوت ادامه آیه 143 سوره بقره فرمود: «خداوند ایمان شما را که بر اساس دستور پیشین به سوی بیت المقدس نماز خوانده اید ضایع نمی کند».
قبله میانی
هر امتی، قبله مخصوصی دارد که خداوند آن را تعیین کرده است. خانه کعبه، قبله مسلمانان، در بین قبله های امت های دیگر، قبله میانی است و در وسط آنها قرار دارد؛ زیرا مسیحیان در هنگام عبادت، به طرف محل تولد حضرت عیسی، (بیت المقدس) می ایستادند و آنجا در مقایسه با محل سکونت مسیحیان که در کشورهای عربی بود، در سمت شرق قرار می گرفت. یهودیان هم که بیشترشان در سرزمین شام ساکن بودند، به سوی بیت المقدس می ایستادند که در سمت مغرب آنان واقع شده بود. خانه کعبه، برای مسلمانان آن روز که درمدینه زندگی می کردند، در وسط قرار داشت. قرآن کریم با اشاره به این موضوع می فرماید: «همان گونه که ما کعبه را وسط قرار دادیم، شما مسلمانان را نیز امت وسط قرار دادیم».
تکمیل نعمت
خداوند یکی از اهداف تغییر قبله را، تکامل انسان و آزاد کردن او از بند تعصبات و هوس های مادی می داند و می فرماید: «تغییر قبله، به این دلیل بود که شما را تربیت کنم، از قید تعصب برهانم و استقلال بخشم و نعمت خود را بر شما تمام کنم تا هدایت شوید».
در حقیقت تغییر قبله، نوعی تربیت و تکامل بخشیدن به روح انسان ها و نعمت بزرگی بود که سبب شد مسلمانان از تقلید کورکورانه دوری کرده و هدایت یابند. خداوند در آغاز ظهور اسلام برای جداسازی صفوف مسلمانان از بت پرستان، دستور داد مسلمانان به سوی بیت المقدس نماز بخوانند و هم زمان با تشکیل حکومت اسلامی در مدینه و تثبیت قدرت، توجه به سوی کعبه معطوف شد و مسلمانان متوجه قدیم ترین خانه توحید شدند و به این ترتیب، یک مرحله از تکامل و تربیت تحقق یافت.
به سوی مسجدالحرام
یکی از برکات تغییر قبله مسلمانان به طرف خانه کعبه، کوتاه شدن زبان مخالفان اسلام بود. یهودیان، مسلمانان را سرزنش می کردند و می گفتند: «ما در تورات خوانده بودیم که یکی ازنشانه های پیامبر آخرالزمان، نماز خواندن به دو قبله است، در حالی که ما این نشانه را در ایشان نمی بینیم.» با این بیان، مسلمانان نیز به شک می افتادند و پایه های حکومت اسلامی سست می شد. از سوی دیگر، مشرکان نیز پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله را به فراموش کردن نخستین خانه توحیدی متهم می کردند. تغییر قبله، زبان هر دو گروه مخالف اسلام را بست. قرآن کریم با اشاره به این مطلب مهم می فرماید: (ای پیامبر!) از هر کجا خارج شدی، روی خود را به طرف مسجدالحرام کن تا مردم بهانه ای بر ضد شما نداشته باشند».
گواهی ادیان الهی
یکی از نشانه های پیامبر گرامی اسلام که در همه کتاب های امت های پیشین به آن اشاره شده بود و پیامبران گذشته به آن نوید داده بودند، تغییر قبله بود. دانشمندان یهودی و مسیحی می دانستند پیامبر اسلام به طرف دو قبله نماز می خواند. آنها همه ویژگی های او را همانند فرزندان خود می شناختند، ولی به جای اینکه به پیمان الهی پای بند باشند، حقایق را پنهان کردند و به مبارزه با پیامبر و دین مبین اسلام برخاستند.
علم هیئت
تغییر قبله «مسلمانان از بیت المقدس به خانه کعبه» و شدت نیاز آنان به تشخیص قبله برای نیازمندی های شبانه روزی همانند نماز، ذبح حیوانات، دفن میت و...، سبب شد مسلمانان از آغاز اسلام، وارد عرصه تحقیق درباره قبله و جهت آن شوند و موفقیت هایی به دست آورند. این تلاش ها باعث شد علم هیئت و جغرافیا که ارتباط تنگاتنگی به قبله و جهت یابی آن دارد، رشد کند و دانشمندان مسلمان، خدمات قابل توجهی به این علوم ارائه کنند.
معجزه پیامبر
بر پایه محاسبات دانشمندان علم هیئت قدیم، قبله های شهر مقدس مدینه با محراب پیامبر اسلام که هم اکنون به همان وضع در مسجد النبی سالم مانده است، تطبیق نمی کرد. همین موضوع سبب گفت وگوی بسیاری میان علمای اسلام درباره قبله محراب حضرت می شد و هر کس برای توجیه انحراف، چیزی بیان می کرد. تا اینکه دانشمند معروف، مرحوم سردارکابلی، بر اساس مقیاس های امروزی اثبات کرد که محراب پیامبر، با قبله شهر مدینه منطبق است و کم ترین انحرافی در آن دیده نمی شود.
این موضوع یک کرامت علمی است که بدون تحقیق و بررسی و نبودن کوچک ترین وسایل علمی و در حال نماز، چنان از بیت المقدس متوجه کعبه شده که کم ترین انحرافی در توجه ایشان به کعبه به وجود نیامده است.
علل مهم تغییر قبله ممکنه دو مسأله زیر باشد:
از آن جا که خانه کعبه در آن زمان کانون بت هاى مشرکان بود ، دستور داده شد مسلمانان به طور موقت به سوى بیت المقدس نماز بخوانند و به این ترتیب صفوف خود را از مشرکان جدا کنند .
اما هنگامى که به مدینه هجرت کردند و تشکیل حکومت و ملتى دادند و صفوف آنان از دیگران به طور کامل مشخص شد ، دیگر ادامه این وضع ضرورت نداشت در این هنگام به سوى کعبه قدیمى ترین مرکز توحید و پرسابقه ترین کانون انبیا بازگشتند .
2 . با قبله قرار گرفتن بیت المقدس و سپس تغییرش ، مسلمانان در بوته آزمایش قرار گرفتند; «وَ مَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِى کُنتَ عَلَیْهَآ إِلاَّ لِنَعْلَمَ مَن یَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّن یَنقَلِبُ عَلَى عَقِبَیْه;(بقره ،143) و ما آن قبله اى را که قبلا بر آن بودى ، تنها براى این قرار دادیم که افرادى که از پیامبر پیروى مى کنند ، از آنان که به جاهلیت باز مى گردند ، مشخص شوند» .
بدیهى است هم نماز خواندن به سوى بیت المقدس براى آنان که خانه کعبه را سرمایه معنوى نژاد خود مى دانستند ، مشکل بود و هم بازگشت به سوى کعبه بعد از بیت المقدس بعد از عادت کردن به قبله نخست . مسلمانان به این وسیله در بوته آزمایش قرار گرفتند تا تعصب ها در آن ها کشته شود و روح اطاعت و فرمانبردارى در آنان تحکیم گردد .
بنابر نقل تاریخ ، نوزده ماه پس از هجرت قبله تغییر یافت و این تغییر در نماز ظهر بود . در اثناى نماز ظهر ، پس از آن که پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) دو رکعت از نماز ظهر را گزارده بود ، وحى بر او آمد که روى خود را از بیت المقدس به سوى کعبه تغییر ده .
از آن جا که بیت المقدس در جهت شمال شهر مدینه است و مکه در جهت جنوب شهر مدینه مى باشد ، با تغییر قبله ، قبله 180 درجه چرخش پیدا کرد و از جهت شمال به جهت جنوب تغییر یافت .
ب) کسى که یکى از ضروریات دین اسلام را انکار کند ، به گونه اى که انکار او به انکار رسالت حضرت محمد(صلى الله علیه وآله وسلم) یا تکذیب آن حضرت برگردد ، مرتد است . وجوب روزه ماه رمضان ، ضرورى دین است . شخصى که وجوب آن را انکار کند ، و توجه داشته باشد که انکار آن به انکار قرآن و رسالت پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) برمى گردد ، مرتد است .
ر.ک :
1.تفسیر نمونه ، ج 1 ، ص 479 ـ 509 .
2. سرود یکتاپرستى ، شهید بهشتى ، ص 33ـ73 ، انتشارات بقعه .
3.تحریر الوسیله ، امام خمینى ، ج 1 ، ص 106 ، دفتر انتشارات اسلامى ، قم .
موضوعات مرتبط: صهیونیست ، مذهبی ، دین
برچسبها: قبله , صهیونیست , فلسطین , مسجدالاقصی
در مورد حمله ایران به اسرائیل
در کلاس یک استاد استراتژی نظامی شرکت کردم که توسط فردی با چندین دهه تجربه، از جمله خدمت در بالاترین سطوح در ارتش و دولت، ارائه میشد.
از ما پرسید :
آمریکا تصمیم گرفت با جت رادارگریز جدیدی که قبلاً از آن استفاده نکرده بود به عراق حمله کند و همه رادارها را دور زد؟ حمله موفقیتآمیز بود. استراتژیک بود؟»
بسیاری از همکلاسیها دستان خود را بالا بردند تا بگویند "بله، به هدف خود رسید" اما استاد گفت: شاید اینطور نبوده است!
چرا؟
«زیرا اکنون دشمنان توانایی شما را میداند و زمان زیادی نمیبرد که راههای دور زدن آنها را بیابند. اگر حمله را میتوان با سلاحهای معمولی انجام داد، بهتر است سلاحهای برتر خود را تا زمانی که به آنها نیاز دارید نگه دارید. استفاده از آنها ایجاد ضرر میکند.»
حال تحلیل من این است که مقیاس حمله ایران، تنوع مکانهایی که هدف قرار داد و تسلیحاتی که استفاده کرد، اسرائیل را مجبور کرد که اکثر فناوریهای ضدموشکی آمریکا و این کشور را در سراسر منطقه رونمایی کند.
در مقابل، ایرانیها از هیچ سلاحی که اسرائیل نمیدانست استفاده نکردند، فقط تعداد زیادی از سلاحهای معمولش را بکار برد. اما احتمالاً ایرانیها اکنون تقریباً نقشه کاملی از ظاهر سیستم دفاع موشکی اسرائیل و همچنین مکانهایی که آمریکا در اردن و خلیج فارس دارد، در اختیار دارند.
همچنین می دانند که چقدر طول میکشد اسرائیل این تجهیزات را آماده کند، جامعه اسرائیل چگونه واکنش نشان می دهد ... و غیره
این هزینه استراتژیک هنگفتی برای اسرائیل است، در حالی که رژیمهای عربی بویژه سلطنت اردن، اکنون از سوی مردم خود،
بخاطر اینکه کاری برای حفاظت از غزه انجام ندادهاند اما تمام تلاش خود را برای حفاظت از اسرائیل بکار گرفتند، مورد انتقاد قرار میگیرند.
مهم اینست که ایران حالا میتواند تمام اطلاعات جمعآوریشده از این حمله را مهندسی معکوس کند تا حمله مرگبار اصلی را طراحی کند. در حالی که ایالات متحده و اسرائیل باید به دور از مدل فعلی خود که به خطر افتاده است، دست به باز طراحی بزنند که موفقیتش در توقف این حمله طراحی شده هنوز بسیار پرهزینه است.با تهدید یک جنگ منطقهای که نه 🇺🇸 و نه رژیمهای عربی نمیخواهند نزدیکتر شود، احتمالاً فشار آنها بر اسرائیل برای عقبنشینی افزایش مییابد و آتشبس را عملیتر میکند.
هر کسی که فرض کند این فقط جنبه نمایشی است، زمینه ارزیابی استراتژی در مقابل تاکتیک توسط ارتش را از دست داده است.نمایش قدرت مهم است، اما جمعآوری اطلاعات از وضعیت «دشمن» ارزشمندتر است، بخصوص اگر کسی برین باور باشد که یک جنگ فرسایشی طولانی پیش رو دارد.
نتانیاهو و دولت اسرائیل یک جنگ سریع و فوری را ترجیح میدهد تا بتوانند پای 🇺🇸 را وسط بکشند. ایرانیها جنگ فرسایشی طولانیتری را ترجیح میدهند که تواناییهای بازدارندگی اسرائیل را از بین ببرد و آن را به متحدی برای اعراب و 🇺🇸 تبدیل کند که قرار گرفتن در کنارش بسیار پرهزینه است.
موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسبها: یهود , صهیونیست , فلسطین , مسجدالاقصی
▪️در این چند روز آنقدر تحلیلهای آبدوغخیاری در مورد حمله نکردن ایران به سرزمینهای اشغالی شنیدهام و برایم فرستادهاند که حیرتزدهام... از هر کسی هم که میفرستد میگویم مستنداتت کو، چه کسی گفته، کجا گفته و از چه کسی شنیدهای، پاسخی ندارند. یکی که خودش را منتظر ظهور میداند و برایش شمارش معکوس گذاشته گفته بود که «جاسوسهای روس» حضور تیم مستشاری ایران در کنسولگری کشورمان در دمشق را به صهیونیستها گزارش داده است (مثلا عقل کل ننوشته چرا مثلا در شش ماه گذشته این را گزارش ندادهاند!) و دیگری هم مدام مینویسد که «جنگ بد است» و نباید در مورد جنگ حرف زد...
▪️از دیگر اظهارنظرها و موضعگیریهای شاذ این قوم این موارد است: ایران اربیل را میزند، سفارت رژیم اشغالگر را در امارات یا باکو را هدف قرار میدهد (فکر میکنند عقل نظام هم مثل خودشان پارهسنگ بر میدارد!) یا اینکه میگویند ایران پاسخ نمیدهد یا اگر هم خواست بزند، بیابان را میزند، یا نوشتهاند کلا نمیزند و بعد میگوید زدهایم؛ از خاک ایران شلیک به سمت سرزمینهای اشغالی نخواهد شد و از عراق یا سوریه و یا لبنان شاهد شلیکها خواهیم بود. یکی دیگر هم نظری داده که باید در کتاب گینس بنویسند و آن هم اینکه امریکا وساطت کرده و قول داده که اسرائیل به رفح حمله نکند و ایران هم به اسرائیل!!
▪️از این دست اظهارنظرها این روزها بسیار است و هر لحظه هم شاهد متعدد شدن این نوع موضعگیریها خواهیم بود. اما حقیقت امر کاملا مشخص، مبرهن و روشن است. ایران از خاک خود به بهترین شکل و در حالی که بیشترین تلفات ممکن را بر دشمن وارد کند مواضع دشمن را هدف قرار میدهد. این همه ماجرایی است که روی خواهد داد و هر کسی حذف و اضافهای بر آن داشته باشد، جز مزخرف گفتن و نوشتن، جز آنکه مغز مخاطب بیچاره را به کار بگیرد، کار دیگری نکرده است. ایران دشمن صهیونیستی را هدف قرار خوهد داد و چیزی هم جلودار ایران نخواهد بود.
▪️در واقع، منطق ادب کردن دشمن مهمترین و اصلیترین منطق است. دشمنی ابلهی و خونخواری که اگر تودهنی نخورد و پایش شکسته نشود ممکن است همچنان جنایت کند، باید ادب شود. رژیم صهیونیستی باید هزینه و تاوان جنایتهایش را بدهد و بداند آنقدر ول و آزاد نیست که هر جنایتی که دوست دارد انجام دهد و مجازات نشود. باید هزینه سنگینی بایت این جنایت بدهد تا منطقه روی آرامش ببیند. هر جنایت، هر ویرانی، هر جنگ و هر خرابی که هست یک سرش به تلآویو وصل است. در واقع، رژیم صهیونیستی به عنوان نیروی نیابتی امریکا که با مجوز کاخ سفید دست به جنایت میزند به بدترین شکل ممکن که دردش غیرقابل پنهان کردن باشد تنبیه میشود و کارفرمای امریکایی هم هیچ غلطی نمیتواند کند.
▪️مانند همیشه شاهد این هستیم که امریکا مرتب واسطه میفرستد و تلاش دارد که رژیم صهیونیستی و باند مافیایی حاکم بر فلسطین اشغالی را از سرنوشت محتومی که دارند، نجات دهد. امریکا هم میداند که حمله ایران چه تبعاتی دارد، چه هزینهای برای این رژیم دارد و میتواند در میانمدت چه فشاری بر رژیم کودککش وارد کند و در نهایت چگونه این رژیم را از هم بپاشد. بنابراین حاضر است هر امتیازی بدهد، هر پیشنهادی ارائه کند و خود صهیونیستها هم علیالقاعده کم واسطه نمیفرستند، ولی دیگر فایدهای ندارد و اصولا واسطه فرستادن افاقه نمیکند. باید کمی صبر کنیم و منتظر بمانیم که چگونه دشمن ادب خواهد شد.
▪️اگر به صحبتهای دبیرکل حزبالله لبنان دقت کرده باشید، متوجه نکات متعددی خواهید شد که در مورد پاسخ ایران بسیار روشن بود؛ ایران پاسخ خواهد داد، از خاک خودش پاسخ میدهد و حتما هم مواضع دشمن را هدف قرار میدهد. این سه نکته در سخنرانی روز دوشنبه سیدحسن نصرالله به شفافیت و روشنی وجود داد. بنابراین اگر کسی حرفی، نکتهای، تحلیلی یا نظری غیر از این داد به هیچ عنوان نپذیرید. قرار نیست دشمن تا هر جا که دوست داشت بیاید و کتک نخورد، به قول معروف، صبر راهبردی هم حدی دارد، صبوری هم اندازهای دارد و ملت یکپارچه خواستار تنبیه دشمن زبون و تروریست هستند.
▪️به جای انقلت آوردن و بهانه تراشیدن و گفتن از «دام» و «تور» بهتر است مطالبهگری مثبت کرده و در این زمینه مرتب خواستار اقدام عاجل و فوری برای تنبیه دشمن شویم. باید صدایی یکپارچه، قوی و موثر شویم که خواستار دفاع از ایران و مردمش است. شهدایی که در کنسولگری کشورمان در دمشق به شهادت رسیدند، «مردم» و «هموطن» و «همشهری» ما بودند و قصاص قاتلان آنها کمترین خواسته و نابودی کامل دشمن به شکلی که دیگر سربلند نکند بهترین خواسته و مطالبه ما است.
موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسبها: یهود , صهیونیست , فلسطین , مسجدالاقصی
۱: کلافگی اسرائیل از حملات حزب الله لبنان
حزب الله لبنان از همان نخستین ساعات جنگ افروزی صهیونیستها علیه نوار غزه، به نحوی جدی وارد میدان شد و گامهایی عملی را در برخورد با رژیم اشغالگر قدس در دستورکار قرار داد. در این راستا، در نتیجه حملات موشکی و پهپادی رزمندگان حزب الله لبنان به مناطق شمالی فلسطین اشغالی، شاهد آن بوده ایم که بیش از ۲۰۰ هزار صهیونیست آواره شده اند و البته که خسارات جدی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی-امنیتی نیز به رژیم اسرائیل تحمیل شده است.
در این چهارچوب، تداوم حملات حزب الله لبنان در بیش از شش ماه اخیر علیه اهداف صهیونیستی در عمق اراضی اشغالی، که عمدتا نیز بر پایگاهها و سایتهای نظامی و اطلاعاتی اسرائیلی متمرکز بوده و موجب شده تا سیستم رصد و جاسوسی اسرائیل علیه لبنان تا حد زیادی مخدوش شده و آسیب ببیند، موجب شده تا اسرائیل به این جمع بندی برسد که بایستی رویکردی متفاوت را در برابر حزب الله لبنان در پیش گیرد. به بیان ساده تر، اینکه حزب الله لبنان عملا با حملات متعدد خود، رژیم اسرائیل و هیمنه اطلاعاتی و نظامی ادعایی آن را به سخره گرفته، تل آویو را به این جمع بندی رسانده که بهتر است تغیییر سیاست و تاکتیک بدهد و به شکل جدی تری با حزب الله لبنان به تقابل بپردازد.
در این راستا، یکی از مهمترین جلوههای راهبرد جدید اسرائیل علیه حزب الله لبنان، هدف قرار دادن شبکه تقویتِ این جنبش است که عمدتا از کانال ایران صورت میگیرد. مدافعان و حامیان این ایده معتقدند که ترور شهید سید رضی موسوی و همچنین شهید محمد رضا زاهدی نیز دقیقا در همین راستا بایستی تحلیل و تفسیر شود.
به بیان ساده تر، رژیم اشغالگر قدس سعی دارد تا جای ممکن زنجیرههای تدارکاتی حزب الله لبنان و چهرههای کلیدی که این زنجیره را تقویت و تامین میکنند، هدف قرار دهد و از این رو، به میدانِ عملیاتی حزب الله ضربات جدی را وارد کند. معادلهای که از نگاه اسرائیل، برونداد عینی خود را در میدانهای جنگ نشان میدهد.
۲: نگرانی اسرائیل از موقعیت بین المللی خود
یکی دیگر از تئوریهایی که در مورد محرکهای اصلی اسرائیل در رابطه با حمله اخیر آن به کنسولگری کشورمان در دمشق ارائه میشود، نگرانی فزاینده تل آویو از موقعیت خود در محیط بین المللی به ویژه از چشم انداز اتحاد با قدرتهای غربی نظیر آمریکا است. اسرائیل در مدت اخیر پالسهای روشن و صریحی را از دولت آمریکا و دیگر دولتهای غربی نظیر فرانسه گرفته که در قالب تمامی آنها این پیام به تل آویو مخابره شده که دیگر این رژیم از یک چک سفید امضا در جریان جنگ غزه سود نمیبرد.
به طور خاص شاهد بودیم که فرانسویها در رایزنیهای اخیر خود با مقامهای اسرائیل به آنها هشدار داده اند که حمله اسرائیل به رفح به معنای ارتکاب به جنایت جنگی خواهد بود و دولت آمریکا نیز به تازگی به قطعنامه ضرورت برقراری آتش بس فوری در نوار غزه در ماه رمضان، رای ممتنع داد و البته که لایحه کمکهای ۱۸ میلیارد دلاری تسلیحاتی آمریکا به اسرائیل نیز به حالت تعلیق درآمده است.
پیامهایی از این دست تنها حامل یک نکته هستند و آن این است که اسرائیل حمله به کنسولگری ایران و تحریک یک جنگ گسترده و فراگیر منطقهای را به مثابه رویدادی ارزیابی میکند که میتواند متحدان غربی این رژیم را بیش از پیش به آن نزدیک کند. مسالهای که به ویژه در شرایط کنونی که اسرائیل به شدت دچار انزوای منطقهای و بین المللی شده، به کارِ این رژیم میآید و برای آن یک دستاورد قابل توجه محسوب میشود.
البته که صِرف رخداد یک جنگ بزرگ منطقهای میتواند فضای تنفس تازهای را برای اسرائیل ایجاد کند و آن را از سیلی از بحرانهای بزرگ و کوچکی که به آنها گرفتار است و توجهات گستردهای به آنها معطوف است، تا حدی برهاند.
۳: اسرائیل و معمای احیای معادله بازدارندگی در منطقه
در نهایت باید گفت که رژیم اشغالگر قدس پس از حادثه هفتم اکتبر و البته فرسایشی شدن جنگ غزه به مدت هفت ماه، تا حد زیادی معادله مطلوب بازدارندگی مد نظر خود در محیط منطقهای را مخدوش و ضعیف شده میبیند. عملیات هفتم اکتبر و در ادامه، جنگ غزه، تا حد زیادی تصویر قدرتمند ادعایی اسرائیل در ابعاد اطلاعاتی و نظامی را نزد دولتها و ملتهای منطقه و جهان کمرنگ و بی اعتبار کرده است.
حال در این شرایط، اسرائیل سعی دارد به هر شکل ممکن که شده، معادلات مرتبط با بازدارندگی و احیای تصویر قدرتمند خود را بار دیگر برقرار کند و از این رهگذر، برای خود دستاوردسازی داشته باشد. موضوعی که یکی از نمودهای خود را در قضیه حمله به کنسولگری کشورمان در دمشق نشان داد. پیش از این شاهد انجام حملات و اقدامات مختلف رژیم اسرائیل با محوریت ترور شخصیتهای برجسته محور مقاومت بوده ایم. البته که باید توجه داشت که اسرائیل تاکنون نتوانسته به هیچکدام از اهداف ادعایی خود در جنگ غزه نیز دست یابد.
این مساله در کنار اوج گیری بحرانهای اجتماعی، سیاسی، امنیتی و اقتصادی برای رژیم اشغالگر قدس، سبب شده تا این رژیم به ورای مرزهای اراضی اشغالی حرکت کند و با انجام برخی اقدامات نظیر حمله به کنسولگری کشورمان، به نوعی بر آن باشد تا برای خود دستاوردسازی کند. معادلهای که هم میتواند سطح روحیه ساکنان فلسطینی اشغالی را بالا ببرد (از نگاه رهبران اسرائیلی) و هم تصویر ضعیف تل آویو در جریان جنگ غزه را تا حد بهبود بخشد. به بیان ساده تر، رویدادهایی نظیر حمله اسرائیل به کنسولگری کشورمان و یا ترور رهبران مقاومت، نه از موضع فعال اسرائیل بلکه از سر انفعال و ناتوانی این رژیم، محقق و عملیاتی میشوند.
موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسبها: یهود , صهیونیست , فلسطین , مسجدالاقصی
تمامی سازمانهای یهودی و صهیونیستی که در عملیات یورش به مسجدالاقصی مشارکت می کنند
به لحاظ فکری ریشه در اساطیر و ادعاهای صهیونیستی دارند .
12 سازمان اصلی صهیونیستی در سرزمین های اشغالی فلسطین محور و هدایت کننده حرکت های افراطی جامعه صهیونیستی
علیه اماکن مقدس اسلامی و مسیحی شهر قدس به شمار می روند .
این سازمانهای افراطی 12 گانه صهیونیستی عبارتند از:
جماعت احیای هیکل
(جماعتی یهودی بسیار افراطی است که سعی می کند با جذب سایر سازمانهای هوادار تخریب مسجد الاقصی
به یک سازمان بزرگ و واحد تبدیل شود )
جماعت نگهبانان هیکل
(سازماني كه معتقدند برای احیای معبد حضرت سلیمان (ع)
یا همان هیکل نباید منتظر معجزه بود بلکه باید دست به کار شد و مقدمات لازم را که همان تخریب مسجدالاقصی است، فراهم كرد)
به سوی جبل حامور
(سازمانی دانشگاهی است که در واقع در زمینه ساخت هیکل نظریه پرداری می کند)
جنبش احداث هیکل
(كه هدف واقعی تاسیس خود را یهودی سازی حرم قدس شریف و بنای هیکل ادعایی بر ویرانه های مسجدالاقصی عنوان کرده)
مدرسه تفکر یهودیت
( كه هدف از تاسیس آن نیز تربیت نسلی از یهودیان عنوان شده است
که ایمان کامل به تخریب مسجد الاقصی و بنای هیکل داشته باشند)
جماعت بنای هیکل
( كه بیشتر در کار اجرای امورات مربوط به احیای شعائر ساخت هیکل تخصص دارد)
جماعت اسرائیل جوان
(كه بیشتر روی منطقه باب الواد در بخش قدیمی شهر قدس متمرکز شده است)
جماعت کاخ
( كه هوادار تخریب مسجدالاقصی هستند)
جماعت امنای هیکل
(سازمانی بسیار افراطی است که تلاش می کند با تخریب منطقه مسجدالاقصی
آن را بهعنوان مقر اصلی شهر قدس اشغالی قرار دهد)
سازمان تاج کاهنی
(پیروان این جماعت عقیده دارند که طلایه دار جنبشی هستند که
مسیر نهایی به سمت هیکل را رهبری خواهند کرد)
جنبش بازگرداندن تاج
( جنبشي كه تلاش خود را روی مصادره خانهها و تعدادی از ساختمانهای شهر قدس
به بهانه اینکه روزی این ساختمانها متعلق به یهودیان بود ، متمرکز کرده است)
جماعت سیطره بر مسجدالاقصی
( اعضای این جماعت آشکارا دعوت به تخریب مسجدالاقصی و همچنین اخراج مسلمانان میکنند .
از اهداف این جماعت همچنین یهودی سازی شهر الخلیل و سیطره
بر مسجد ابراهیمی است که نام کنیسه ماکفیر برآن نهادهاند )
همانطور كه ملاحظه ميشود مجموعه اين گروهها و جنبش كه مبتني بر عقايد يهودي افراطي هستند ،
ميكوشند تا با تخريب مسجد الاقصي زمينه را
براي تخريب بقاياي نمادهاي اسلامي فراهم كنند.
موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسبها: یهود , صهیونیست , فلسطین , مسجدالاقصی
حرم الشريف در قلهي كوه «موريا» واقعشده است و باهدف حفاظت از صخرهي مقدس نيز درست روي قله كه سنگ معراج قرار دارد،«قبة الصخره» (همان مسجدي كه داراي گنبد طلايي است و بهاشتباه سالهاست مسجدالاقصي ناميده ميشود)ساخته شد.كوه «موريا» از قله به پايين داراي شيب بسيار تندي بوده است، بنابراين براي از بين بردن آثار شيب، «قبه الصخره» را روي سكويي بنا كردند. ازاینرو ساختمان مسجدالاقصي را نيز براي آنكه كف مسجد سطح صافي داشته باشد و اثر شيب تند كوه در آن نمودار باشد، آن را در دوطبقه ساختند.طبقهي زيرين مسجدالاقصي، مسجدي روي 88 ستون مربعي شكل ساختهشده است كه راه ورودي آن از ايوان مسجدالاقصي و با یکراه پله شروع ميشود. اين مسجد زيرزميني در قسمت جنوبي نيز بهوسیلهی دروازهاي به بيرون وصل ميشود.
متن كامل در ادامه مطلب
موضوعات مرتبط: آموزش
برچسبها: آموزش , مسجدالاقصی , قبله گاه , تاریخچه
ادامه مطلب
تاریخ و گزارههای تاریخی در بسیاری از منازعات ، خود بهعنوان داوری منصف می¬تواند عمل کند؛ اما اگر بدون مطالعه کافی و استناد به منابع و اسناد روشن و یا بدون تخصص لازم و یا بدون توجه به مطالب محکم تاریخی به دلیل عناد و یا ... پای گزارههای تاریخی به وسط کشیده شود و ادعاهای گزافی بدون هیچ دلیل محکمی مطرح شود، آنگاه همین تاریخ رهزن خواهد بود.
این نوشتار نقد مقاله¬ای است با عنوان «مسجدالاقصی» که پیشینه تاریخی این مکان مقدس را انکار کرده است.
الف) معنی مسجدالاقصی (بیتالمقدس)؛
ب) تاریخ ساخت بیتالمقدس یا مسجدالاقصی در اورشلیم؛
ج) فتح بیتالمقدس یا مسجدالاقصی؛
د) تخریب و بازسازی مسجدالاقصی یا بیتالمقدس؛
هـ) نماز به دو قبله.
گاه تاریخ در دست عدهای ملعبه و بازی میشود و با تغییر و تحریف گزارههای تاریخ و یا جا انداختن عبارتی از آن و یا بیان غیرواقعی و جعلی و بدون مدرک و سند قصد مشوّش کردن اذهان عمومی رادارند.
در گوشه و کنار این رهگذر تاریخی به عباراتی همچون مسجدالاقصی و یا بیتالمقدس برمیخوریم که ناخودآگاه ذهن را بهسوی سفر عظیم و معنوی معراج پیامبر اکرم(ص) هدایت میکند، ولی همان عده اندک شبهه افکن با جعل و تحریف منابع تاریخی قصد غیرواقعی نشان دادن این سفر معنوی و الهی رادارند، و در ادعای غیر عالمانه خود میگویند: مسجدالاقصی در اورشلیم چندین سال پس از رحلت پیامبر(ص) ساختهشده است، و در حقیقت "عبدالملک بن مروان" 72 سال پس از هجرت اولین کسی بود که دستور ساخت گنبد و بارگاه در آن محل داد؛ سپس نتیجه گرفتهاند که آیه «سبحان الذی اسری بعبده لیلاً من المسجد الحرام الی المسجد الاقصا الذی بارکنا حوله» جعلی و غیر وحی است و سال¬ها پس از رحلت نبی اکرم(ص) به قرآن اضافه شده است، چراکه در زمان نزول این آیه شریفه اصلاً مسجد الاقصایی نبوده است.
الف) معنی مسجدالاقصی (بیتالمقدس)
دهخدا در فرهنگ لغت خود میگوید: مسجدالاقصی اسم بیتالمقدس است که مسجدی است در شام، و جامعی است در قدس در کنار جامع عمر. و در امتاع الاسماع آمده است که مسجدالاقصی همان مسجد بیتالمقدس است و نامیده شده است به مسجدالاقصی به دلیل بعد و دوری مسافت آن با مسجدالحرام و عدهای نیز گفتهاند که به آن مسجدالاقصی گفتهاند به چند دلیل:
1- دور بودن آن از عرب؛
2- دور بودن آن از مکه؛
3- دور بودن آن از نبی اکرم (ص)؛
همچنین ایلیا نام قدیمی بیتالمقدس بوده است. ازاینجا روشن میشود که مسجدالاقصی و بیتالمقدس نام یک مکان است نه دو مکان متفاوت و جدای از یکدیگر.
ب) تاریخ ساخت مسجدالاقصی «بیتالمقدس» در اورشلیم
مسجدالاقصی یا بیتالمقدس دومین مسجدی است که حضرت ابراهیم خلیل(ع) بنای آن را نهاد. چنانچه اباذر از نبی اکرم(ص) نقل میکند که به رسول خدا(ص) عرض کردم،کدام مسجد در ابتدای امر ساخته شد؟ رسول خدا(ص) فرمودند: مسجدالحرام.
پرسیدم سپس کدام مسجد؟ فرمودند: مسجدالاقصی،گفتم با چه فاصله زمانی؟ حضرت عرضه داشتند: بافاصله 40 سال.
"مقریزی" میگوید: این از مواردی است که اهل کتاب در ذکر آن کوتاهی کردهاند، و این خبر از مواردی است که خدای تبارکوتعالی آن را اختصاص به نبی خود داده است. و در تورات شواهدی بر این مدعا میباشد؛ چنانکه در سِفر تکوین در الصحاح دوازدهم آمده است: زمانی که حضرت ابراهیم(ع) داخل زمین کنعان شد خیمه خود را در کوه شرقی بیت ایل و غربی بلاد عای نصب کردند. از این گزارش معلوم میشود که بنای اصلی مسجدالاقصی را حضرت ابراهیم خلیل(ع) نهادند، و بهمرورزمان به دست ویرانی نهاد تا اینکه در دورههای بعد به دست انبیاء بازسازی شد.
چنانچه آمده است که،بنای مسجد بیتالمقدس را داوود(ع) نهاد و قبل از تمام شدن آن از دنیا رفت و سلیمان ساخت آن را به پایان رسانید. و در خبری دیگر آمده است که سلیمان نبی در سال چهارم پادشاهی خود بنای بیتالمقدس را که به مسجدالاقصی مشهور است، آغاز کرد. این بنا را کوه اموریان در خرمنگاه ارانی بوسی بر پا کرد، که درازای آن شصت ذراع و پهنایش بیست ذراع و بلندیاش سی ذراع بود و در مدت 7 سال به پایان رسید.
در الطبقات الکبری آمده است که: یزید بن هارون از ابو امیه بن یعلی، از سالم پدر نضر نقل میکند که میگفته است چون در دوران عمر، شمار مسلمانان بسیار و مسجد برایشان تنگ شد، عمر خانههای اطراف مسجد جز خانه عباس و حجرههای همسران پیامبر(ص) را خرید. آنگاه به نزد عباس آمد و درخواست خرید خانه وی را کرد ولی عباس نپذیرفت و عمر وی را به سه امر مخیر کرد. نخست خانه را به هر قیمتی میخواهد بفروشد و بهای آن را از بیتالمال بگیرد؛ دوم: زمینی از هر جای مدینه میخواهد به او بدهد و به هزینه بیتالمال آن را برایش بسازد؛ و سوم: خانهاش را درراه خدا به مسلمانان ببخشد که آن را ضمیمه مسجد کند، عباس نپذیرفت.
عمر به عباس گفت: در این مورد هر کس را میخواهی حکم قرار بده، عباس گفت ابی ابن کعب. هر دو پیش وی رفتند و داستان را برای او گفتند. پس کعب برای ایشان داستانی که از رسول خدا(ص) شنیده بود نقل کرد.
وی گفت: «خداوند به داوود وحی فرمود برای من خانهای بساز که در آن مرا یاد کنید. داود نقشه و محل بیتالمقدس را تعیین کرد. و ازقضا خانه مردی از بنی-اسرائیل در محدوده آن قرار گرفت. داود از آن مرد خواست که خانه را به او بفروشد، ولی آن مرد نپذیرفت. داود با خود گفت خانه را بازور از او خواهم گرفت.
خداوند وحی فرمود: کهای داود دستور دادم برای من خانهای بسازی که در آن یاد من کنی. اکنون اراده کردی در خانه من زمین غصبی وارد کنی، و عقوبت تو این است که موفق به ساختن آن نمیشوی. داود عرضه داشت فرزندان من موفق میشوند؟ حقتعالی فرمود: آری یکی از پسرانت موفق میشود» در این هنگام عمر عصبانی شد و یقیه اُبی بن کعب را گرفت و او را به مسجد و در میان عدهای از اصحاب پیامبر(ص) که ابوذر نیز در میان ایشان بود آورد. و جریان ساخت مسجد بیتالمقدس و داوود را پرسید. ابوذر گفت من آن را از پیامبر(ص) شنیدم و دو تن دیگر نیز گفتند شنیدهایم.
شواهد دیگری در مورد تاریخ ساخت مسجدالاقصی «بیتالمقدس» از مقدسی در قرن چهارم است، وی مینویسد: مسجدالاقصی در گوشه خاوری شهر روبهقبله است. بناهایش از داود(ع) با سنگ¬هایی است به درازای ده ذراع یا کمتر که بسیار نقاشی و منبتکاری شده است. و در جای دیگر مینویسد: گویند در تورات آمده است که بیتالمقدس طشتی از زر است که پر از عقرب است. ابن کثیر میگوید: محمد بن اسحاق و غیر او نیز گفتهاند: مادر مریم(ع) نذر کرد که اگر خداوند فرزند پسری به او دهد وی را در خدمت بیتالمقدس قرار دهد، و در آن زمان رسم بوده است که مردم نذر میکردند یکی از فرزندانشان را در خدمت بیتالمقدس قرار دهند.
ج) فتح بیتالمقدس در اورشلیم
همانطور که در تاریخ آمده است فتح بیتالمقدس در سال 16 هجری با صلح انجام شد و عمر در هنگام ورود به شام شاهد فتح آنجا بود.
د) تخریب و بازسازی مسجدالاقصی (بیتالمقدس) در ادوار مختلف
در تاریخ آمده است که مسجدی را که سلیمان نبی بنا کرد پابرجا مانده تا آنکه "بختالنصر" به آنجا حمله کرد و بیتالمقدس را ویران کرد و هر چه طلا و نقره و جواهر در آن بود برداشت و به عراق برد. و نیز در سال 585 میلادی نیز دوباره تخریب و سپس بازسازی شد. و در دوره اسلامی در زمان عباسیان نیز بیتالمقدس براثر زلزله بخش سرپوشیده آن ویران شد و جز اطراف محراب چیزی باقی نماند.
و بازسازی مسجدالاقصی(بیتالمقدس) در دورانهای مختلف انجام شد از جمله در زمان عبدالملک بن مروان روی بناهای باقیمانده از بیتالمقدس «مسجدالاقصی» با سنگ¬های کوچک و زیبا بنا ساخته شد. و بالاخانهها برایش درست کردند تا آنکه بهتر از جامع دمشق شد.
و در زمان عباسیان نیز پس از وقوع زلزله و خراب شدن این مکان شریف به خلیفه وقت گزارش دادند که بیتالمال محلی توانایی بازسازی آن را به گونه نخست ندارد. وی به فرمانروایان کشور نوشت تا هر یکگوشهای را بر عهده بگیرند. ایشان نیز آن را استوارتر از پیش ساختند و آن بخش «پیرامون محراب» همچون خالی شگفتانگیز تا مرز ستون¬های رخام بر جا ماند. پس هر چه ستون است تازه است.
و در قسمت شمالی رواقی است روی ستون¬های رخام که آنها را عبدالله بن طاهر ساخته است. در سال 583 ق. صلاحالدین ایوبی نیز دوباره آن را تجدید بنا و مرمت کرد. و قسمت دیگر آن از قبیل دروازه و غیره در قرن 9 هجری ساختهشده است. و نکتهای که میتوان گفت کلید حل معمای شبهه افکنان است آن است که در گزارش آمده است: عبدالملک مروان دو مسجد بنام¬های اقصی و صخره را درست کرد، بنابراین اطلاق نام مسجد اقصی به مسجدی که امروزه مشهور است اصطلاح جدید و تازهای است ولی کلیه مورخین که از مسجد اقصی نام میبرند، مقصودشان تمام قسمتی است که حصارها و برج و باروها بر مبنای آن استوار است و در آن باب¬هایی قرار دارد و این همان مکانی است که هنگام اسراء و معراج پیامبر(ص) معروف و مشهور بوده است.
هـ) نماز بهسوی دو قبله
ازجمله موارد تاریخی که دلالت به شهرت بیتالمقدس «مسجدالاقصی» در زمان نبی اکرم(ص) دارد. نمازخواندن پیامبر اکرم(ص) بهسوی دو قبله است، و شاهدانی که در این باب شهادت دادهاند که قسمتی از نماز را بهسوی بیتالمقدس خواندند و قسمتی را بهسوی خانه کعبه. چنانچه از "تُویله بنت اسلم بن عمیره" نقلشده است که گفت: دو سجده را در مسجد بنی حارثه بهسوی بیتالمقدس خواندیم، پس "عباده بن بشر" آمد و خبر داد که قبله بهسوی مسجدالحرام تغییر کرده است و پیامبر(ص) قسمتی از نماز را بهسوی بیتالمقدس و قسمتی را بهسوی مسجدالحرام خواندهاند. پس همه چرخیدند بهطوریکه مردان جای زنان و زنان جای مردان قرار گرفتند.
موضوعات مرتبط: آموزش
برچسبها: آموزش , مسجدالاقصی , قبله گاه , تاریخچه
دکتر محمد الهندی از رهبران جنبش جهاد اسلامی در فلسطین تأکید کرد: یورشهای شهرکنشینان و نظامیان صهیونیست به مسجدالاقصی یک اقدام سازمانیافته است که دولت صهیونیستی از قبل بهمنظور تحمیل واقعیت موجود و تقسیم این مکان مقدس به لحاظ زمانی و مکانی میان یهودیان و مسلمانان برای آن طرح و نقشه طراحی کرده است. هندی گفت: رژیم صهیونیستی از سرگرم شدن عربها و مسلمانان به بحرانهای داخلی خود برای تحمیل واقعیت جدید بر قبله نخست سوءاستفاده میکند و میبیند که فقط فلسطینیان اعم از زن و مرد و پیر و جوان از این مکان مقدس دفاع و حراست میکنند. وی افزود: نیروهای ارتش و پلیس اسرائیل در شرایط کنونی فلسطینیان حاضر در مسجدالاقصی را آماج اقدامات سرکوبگرانه خود قرار دادهاند، حالآنکه این فلسطینیان به نمایندگی از امتهای عربی و اسلامی به دفاع از قبلهگاه نخست مسلمانان برخاستهاند.
به بهانه تحولات اخیر درباره مسجدالاقصی ابتدا تاریخچه این مکان مقدس را بررسی کرده و سپس به برخی شبهات در این زمینه خواهیم پرداخت.
تاریخچه
مسجدالاقصی از مهمترین مساجد اسلام و سومین مکان مقدس برای مسلمانان است. مسجدالاقصی در بخش جنوب شرقی بخش قدیمی اورشلیم واقعشده است و تا سال اول هجری، قبله اول مسلمانان بوده است. مسلمانان به مکانی که مسجدالاقصی و قبةالصخره در آن واقعشدهاند، «حرمالشریف» میگویند. اکثراً تصاویر گنبد طلایی قبةالصخره با مسجدالاقصی اشتباه گرفته میشود درحالیکه مسجدالاقصی دارای گنبدی به رنگ سبز یشمی است.
در این مکان، سابقاً پرستشگاه اورشلیم و هیکل سلیمان قرار داشت که مقدسترین مکان مذهبی برای پیروان یهودیت است. بر باور یهودیان، بقایای مهمترین معابد دین یهود در زیرمجموعه مسجدالاقصی قرارگرفته است. یهودیان محوطه پیرامون مسجدالاقصی را «کوه معبد» میخوانند.
نام مسجدالاقصی در آیه اول سوره اسراء آمده است، که اشاره به معراج و سیر شبانه پیامبر اسلام از مسجدالحرام به مسجدالاقصی دارد:
سبْحَانَ الَّذِی أَسرَی بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِّنَ الْمَسجِدِ الْحَرَامِ إِلی الْمَسجِدِ الاَقْصا الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنرِیَهُ مِنْ ءَایَتِنَا إِنَّهُ هُوَ السمِیعُ الْبَصِیرُ
منزّه است آن خدایی که بندهاش را شبانگاهی از مسجدالحرام بهسوی مسجدالاقصی- که پیرامون آن را برکت دادهایم- سیر داد، تا از نشانههای خود به او بنمایانیم، که او همان شنوای بیناست.
مسجدالاقصی پیش از خلافت دو حاکم بنیامیه یعنی عبدالملک بن مروان و پسرش ولید بن عبدالملک، زیاد توسعهنیافته بود و به «حرم قدسی شریف» معروف بود. در سال ۶۹۱ میلادی، عبدالملک بن مروان مسجدالاقصی را در مساحت فعلی آن توسعه داد و مهمترین بنای آن معروف به قبةالصخره را ساخت.
در دوران حکومت ولید بن عبدالملک، ساخت و توسعه مسجدالاقصی ادامه یافت و شامل هفت رواق، یک رواق در وسط و شش رواق در دو سمت غربی و شرقی مسجد شد. همچنین مسجدالاقصی در این دوره صاحب ۱۱ دروازه شد که هفت دروازه آن در شمال، یک دروازه در شرق، دو دروازه در غرب و یک دروازه در جنوب قرار داشت. برای دسترسی نمازگزاران به آب پاک، ۲۵ حلقه چاه حفر شد و یک برکه کوچک برای وضو گرفتن در جلوی مسجد تدارک داده شد. در دورههای بعدی سه آبخوری به مسجد اضافه شد.
مسجدالاقصی در سال ۷۴۷ میلادی و در سال ۱۰۳۳ میلادی، براثر وقوع زلزله، تخریب گردید ولی دوباره بازسازی شد. بنیان اصلی مسجدالاقصی به دوره دو حاکم اموی یعنی عبدالملک بن مروان و پسرش ولید بن عبدالملک برمیگردد.
در روایتی از کتب شیعی، مسجدالاقصی که در قرآن آمده است نه در اورشلیم و نه درروی زمین بلکه در آسمانها اعلامشده است. البته در روایات متعدد شیعی دیگر، مسجدالاقصی همان مسجد بیتالمقدس دانسته شده، و معراج پیامبر را به مسجد بیتالمقدس دانسته است. علمای شیعی هم در تفاسیرشان منظور از معراج و اسراء پیامبر به مسجدالاقصی را مسجد شهر بیت المقدس دانستهاند. مثلاً طبرسی در مجمع البیان ذیل آیه اول سوره اسراء مینویسد: «مبدأ اسراء پیامبر مسجدالحرام و پایان آن مسجدالاقصی یعنی بیتالمقدس است. علامه طباطبایی هم در تفسیر المیزان مینویسد: «اسراء و معراج پیامبر اسلام از مسجدالحرام بهسوی مسجدالاقصی بود، و آن همان [مسجد موجود در] بیتالمقدس و همان هیکل سلیمان است که خدا آن را برای بنیاسرائیل هم مقدس گرداند. و «روایات بسیاری واردشده که مقصود از مسجدالاقصی همان بیتالمقدس است.
معمولاً گفته میشود مسجدالاقصی یکی از مقدسترین اماکن اسلامی برای مسلمانان است. مثلاً در برخی احادیث اهل تسنن گفته میشود، این مسجد، سومین حرم شریف پس از مسجدالحرام و مسجدالنبی در مکه و مدینه است. همچنین نقل است که آدم مسجدالاقصی را ساخته و زیربنای آن را چهل سال پس از ساختن بیتالله الحرام بنا به دستور خداوند نهاده است.
اما برخی احادیث در کتب اهل تشیع فضیلت مسجد اقصی را بعد از مسجد کوفه میداند. در کتاب وسائل الشیعه (و مستدرکِ آن) بابی به نام مستحب بودن اقامت در مسجد کوفه و نماز در آن، نسبت به سفر برای زیارت مسجدالاقصی وجود دارد.
در روایات شیعی دیگری هم فضیلت این مسجد حتی از مسجدالنبی هم بیشتر دانسته شده است: در روایتی از پیامبر اسلام آمده است: یک نماز در مسجد من مسجدالنبی بهتر از هزار نماز در دیگر مساجد است، بهجز مسجدالحرام و مسجدالاقصی.
در روایت دیگری از امام محمد باقر خطاب به ابوحمزه ثمالی آمده است: مساجد چهارگانه ازنظر فضیلت و ارزش عبارتاند از: مسجدالحرام، مسجدالنبی، مسجد بیتالمقدس و مسجد کوفه؛ دعای ابوحمزه و نماز واجب در آنها برابر حج و نماز نافله در آنها برابر عمره ارزش دارد. علی بن ابی طالب هم این چهار مسجد را چهار مکان در دنیا که از قصرهای بهشتی هستند معرفی میکند.
ضمناً بیت المقدس اولین قبله مسلمانان بوده است، جایی که در دوران اولیه پیامبر اسلام بهسوی آن نماز میخواندند. و در برخی احادیث شیعیان مسجد بیتالمقدس مورد تقدیس قرارگرفته است. علمای شیعه مسجد بیتالمقدس را همان مسجدالاقصی دانستهاند. بههرحال فارغ از اعتقادات دینی مسلمانان، قدمت بیش از یک هزارساله این مسجد نیز سبب اهمیت تاریخی این مسجد است.
دولت پادشاهی اردن متولی رسمی مجموعه مسجدالاقصی است. بر اساس پیماننامه صلحی که در سال ۱۹۹۴ میلادی، میان اسرائیل و اردن بسته شد، مقرر شد تا عبادت یهودیها در محوطه مجموعه مسجدالاقصی منع شود و دولت اردن متولی رسمی مجموعه مسجدالاقصی باشد.
مجموعه مسجدالاقصی زیر نظر مفتی بیتالمقدس اداره میشود.
یهودیان اعتقاددارند که بقایای معبد هیکل معبدی که سلیمان نبی به دستور خداوند ساخت و شرح آن در کتاب مقدس، بخش عهد عتیق آمده است در زیر مسجدالاقصی قرار دارد و برخی تندروهای یهودی برای تخریب مسجدالاقصی و احیای آن معبد تلاش میکنند.
موضوعات مرتبط: آموزش
برچسبها: آموزش , مسجدالاقصی , قبله گاه , تاریخچه