عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس



قرارگاه ضد صهیونیستی کمیل | مبارزه

جنگ با تولید به نام حفاظت از محیط زیست

سال ۱۳۹۲ هیئت وزیران به بهانه حفظ محیط زیست تردد قایق‌های صیادی با موتورهای دو زمانه را در دریا ممنوع می‌کند. به دلیل فقدان زیرساخت‌های فنی و اقتصادی، صیادن نمی‌توانند موتورهای چهارزمانه تهیه کرده و جایگزین کنند. در نتیجه دوازده هزار قایق که مالکان آنها عموما از اقشار ضعیف هستند، یا از کار بیکار شده‌اند، یا هویت خود را پنهان کرده‌اند که شناسایی نشوند و مشکلات امنیتی به بار آورده‌اند.
پس از شش سال، هیئت وزیران تصویب کرده است که به دارندگان موتورهای دو زمانه، سه سال فرصت جایگزینی داده شود. سوال این است که وقتی در شش سال گذشته این اتفاق رخ نداده، در سه سال آینده رخ خواهد داد ؟

پیشنهاد من این است که به جای تعیین سه سال سقف زمانی برای صاحبان قایق‌ها، سه سال بازه زمانی برای وزارت دفاع، وزارت صمت و وزارت عتف تعیین شود تا با مشارکت علمی-صنعتی، موتور چهارزمانه تولید شود. پس از تولید، به صیادان تسهیلات داده شود تا موتور قایق‌هایشان را تعویض کنند.
اما بر فرض پذیرش این پیشنهاد، پرسش اینجاست که چه کسی پاسخگوی حجم گسترده خسارات امنیتی، اقتصادی و اجتماعی این طرح فانتزی در شش سال گذشته است ؟

موتور چهارزمانه حتما از نظر محیط زیستی بهتر است، اما وقتی برای تامین آن تدبیری نشده،  آیا باید ۱۲ هزار قایق یا از دور خارج شوند یا رو به فعالیت مخفی و قانون شکنی بیاورند ؟

من اگر جای آقای روحانی بودم، هر طرح و پیشنهادی که از طرف سازمان محیط زیست ارائه می‌شد را حتما به وزارت اطلاعات و دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی ارجاع می‌دادم تا از زوایای امنیتی آن را بررسی کنند و فجایعی این دست به بار نیاید.


موضوعات مرتبط: پیامها
برچسب‌ها: تولید , مبارزه , پیشنهاد , روحانی


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۷/۱۱ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

تو مغازه اى كه منم توش بودم يه خانمى یه چی برداشت اومد كنار صندوق تو صف. نوبتش كه شد، فروشنده گفت؛ سيزده و پونصد!
خانومه با تعجب گفت؛ روش زده هفت و پونصد!
فروشنده با عصبانيت گفت؛ زده كه زده..!! برا خودش زده!
ميخواى يا نميخوايى ؟؟
خانومه گفت نميخوام!
فروشنده هم بلافاصله، طوريكه همه بشنون به شاگردش گفت؛ پسر بيا اينو بردار، هر كى هم پرسيد، بگو شده شونزده و پونصد! "هستن كسايى كه بخرن..."

مايى كه تو صف بوديم با تعجب به هم نگاه كرديم و يه آقايی كه جلوى من بود و سبدش تقريبا پُر بود، سبد رو گذاشت رو ميز و گفت: هستن بخرن..!!؟؟؟ اينارم بده همونا...

پشت بندش شروع شد. يكيی يكی پشت سر هم خريدهامونو گذاشتيم رو ميز و گفتيم نميخواييم! بده به همونا كه "هستن بخرن"

مرد اوليه، برگشت تو مغازه و گفت: من فلانيم، مدير برج فلان! بى شرفم اگر همه تلاشم رو نكنم تا از برج ما، كسى نياد اينجا!

با اينحال باز آروم نشد. اومد بيرون خطاب به همه ما طوريكه طرف بشنوه گفت؛ تو رو خدا يه چند دقيقه وقت بذاريد زنگ بزنيم ١٢٤ (تخلف تعزيرات صنفی). چندلحظه بعد، همه گوشی به دست بلند بلند، سر بالا به سمت تابلوی سوپری و سر چرخون به سمت خيابون، برا دادن آدرس دقيق، شروع كرديم گزارش دادن...

از اين ايستادگى، از اين اتحاد، از اون نگاه پر از حرف به همديگه تو صف كه انگار ذهن همو خونديم، از ليدری اون آقا و... خيلى كيف كردم. ما خودمون باید با گرانی بجنگیم... خودِ خود ما!

بيایيم در مقابل اينگونه فساد های ريز و جزئی بايستيم تا مقابله با اَبَر فسادها برامون راحت بشه. بيايم مطالبه گری سالم رو ياد بگيريم تا مسئولين جرات دروغ گفتن در ايام انتخابات رو نداشته باشن. بيایيم جای غر زدن و نق نق كردن و انداختن تقصير ها گردن اين و اون، خودمون اوضاع رو درست كنيم. خدا سرنوشت هيچ قومی را تغيير نمی‌دهد تا آنها خود حال خود را تغيير دهند


موضوعات مرتبط: آموزش ، دل نوشته ها
برچسب‌ها: گرانی , مبارزه , گرانفروشی , احتکار


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۱/۲۶ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

🔹هوشنگ معتقده باید با آقازاده ها مبارزه کرد! هوشنگ معتقده نباید امور مملکت دست آقازاده ها باشه!

🔸هوشنگ سال پیش به دختر صفدر رای داده!
هوشنگ نمیدونه دختر صفدر و رفقاش که رای آوردن آقازاده بودن!

🔹هوشنگ از سال نود کلی زیر فشار اقتصادی بوده و معتقده آقازاده ها قیمت دلار رو بالا بردن تا پولشو بزنن به جیب!

🔸هوشنگ نمیدونه دختر صفدر و رفقا تو اون سال صرافی تاسیس کرده بودن تا کلی دلار معامله کنن!

🔹هوشنگ معتقده تو مملکت شایسته سالاری نداریم!
هوشنگ معتقده تو این مملکت هیچی سر جاش نیست و همه تو کاری که تخصصشو ندارن دخالت میکنن!

🔸هوشنگ سال پیش با توصیه چهار تا بازیگر و فوتبالیست و کارگردان و تکرار میکنم یه آقازاده دیگه چشماشو بست و به سی نفر که نمیشناختشون رای داد!

🔹هوشنگ سه ساله دانشگاهش تموم شده ولی بیکار و بی پوله! هوشنگ نمیدونه آقا صفدر تو فیش حقوقی چند ده میلیونیش چند میلیون بخاطر حق اوقات فراغت دخترش میگیره!

🔸هوشنگ سه ساله تو صف وام ازدواجه و هنوز نوبتش نشده! هوشنگ نمیدونه صفدر سیصد میلیون وام صفر درصد از صندوق توسعه ملی گرفته! صندوقی که باید خرج کار هوشنگ میشد!


🔹هوشنگ معتقده تو کشور کلی اختلاس گر داریم که خیلی پررو شدن و باید فکری کرد!
هوشنگ نمیدونه دختر صفدر گفته پولی که باباش گرفته حق خودش و خانوادش از سفره انقلاب بوده!

🔸هوشنگ از پارتی بازی و رانت متنفره!
هوشنگ نمیدونه دختر صفدر با فشار باباش و اون آقایی که تکرار میکرد،  وارد لیست سی نفره شده بود!

🔹هوشنگ خیلی وطن پرسته و معتقده دلواپسان و سپاه و بسیج نباید باشن!
هوشنگ نمیدونه صفدر و رفقاش دوران جنگ کارمند بودن و حس کردن که به جبهه نرن!

🔸هوشنگ دو سال لب مرز سربازی کرده و کلی خاطرات بد از اون دوران داره!
هوشنگ نمیدونه شوهر دختر صفدر سربازی نرفته و دوست نداره بره!

🔹هوشنگ معتقده باید اصلاح کنه و دوستدار اصلاحه!
هوشنگ نمیدونه از اصلاح و اصلاحات فقط اصلاح ریش و مو رو یاد گرفته!

🔸هوشنگ الان همه چیزو فهمیده!
ولی هوشنگ افتاده رو دنده لج و تصمیم گرفته بازم راه قبلی رو بره! هوشنگ معتقده همه موارد بالا تقصیر دولت قبل بوده و بس!

🔺پ.ن؛
وجود چند هزار هوشنگ در یک کشور کافیه تا اونجا از اساس اصلاح بشه!
حالا وجود چندین میلیون هوشنگ با یک مملکت چی کار میکنه؟

🔺پ.ن2؛
با عرض پوزش از همه هوشنگ های عزیزی که هوشنگ نیستن!


موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسب‌ها: هوشنگ , صفدر , آقازاده , دلواپس


تاريخ : ۱۳۹۵/۱۰/۱۷ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

http://komeil.info/wp-content/uploads/2016/05/photo_2016-05-09_13-51-07-copy-copy.jpg

جبهه مردمی مقابله با فساد در فضای مجازی استان همدان شکل گرفت
ازجمله اهداف مهم این جبهه تولید محتوا - امربه معروف و نهی از منکر - مطالبه گری - مقابله با فساد محتوایی و ترویج کنندگان آن می باشد
درپی دغدغه های اعتقادی – فرهنگی و اجتماعی موجود در فضای مجازی - فعالان جبهه مومن و انقلابی فضای مجازی استان همدان با پیوستن به جریان ملی جبهه مقابله با فساد در فضای مجازی حمایت و فعالیت خود را از این اقدام مهم و با ارزش اعلام کردند.
جبهه مردمی مبارزه با فساد در فضای مجازی بر این اساس که شبکه اجتماعی از جمله  اینستاگرام که در کشور ما بدون محدودیت برای تمامی سنین در دسترس است، هم اکنون جولانگاه برخی از صفحات غیراخلاقی شده و با توجه به ناتوانی دستگاه های نظارتی نسبت به اجرای فیلترینگ هوشمند صفحات اینستاگرام  جمعی از جوانان دغدغه مند بر آن شده است تا ضمن رصد دقیق کاربرانی که مبادرت به اشاعه فحشا در بستر شبکه های اجتماعی می کنند،  اطلاعات این افراد را از طریق وبگاه mofsedin.info در اختیار همگان قرار دهند ، تا نقابی که مدت ها پشت آن پنهان بوده اند کنار زده شود و دستگاه های مسول راحت تر بتوانند نسبت به برخورد با مفسدین اقدام کنند.
تا کنون اطلاعات بیش از ۵۰۰۰ نفر از کسانی که در شبکه اجتماعی اینستاگرام اقدام به انتشار تصاویر غیراخلاقی و همچنین اقدامات منافی عفت می کردند ، جمع آوری شده و ضمن ارسال پیامک هشدار برای این افراد در روزهای اخیر ، به صورت گام به گام اطلاعات و هویت این افراد را نیز منتشر خواهیم کرد.

به اين جبهه پيوستند :

يزد ، آذربايجان غربي ، كرمان ، خراسان شمالي ، خراسان رضوي ، خراسان جنوبي ، قم ، البرز ، بوشهر ، مركزي ، سيستان و بلوچستان ، كردستان ، كرمانشاه ، آذربايجان شرقي ، ايلام ، کهگیلویه و بویراحمد ...

ادامه دارد . . .


موضوعات مرتبط: اخبار ، پیامها
برچسب‌ها: مفسدين , مبارزه , فرهنگ , مستهجن


تاريخ : ۱۳۹۵/۰۲/۱۷ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |



تروریسم دولتی را بهتر بشناسیم

ارتش خصوصی آمریکا با ابزار گروهک‏های ‏تروریستی

          تروریسم، در سطح بین‏المللی واژه آشنایی است و تعریف مشخص آن خیلی زود ذهن را به سمت و سوی گروهک‏ها و جریانات مسلحی می‏برد که با اهداف و خواسته‏هایی غیر قانونی، علیه دولت‏ها و ملت‏ها جنایت می‏کنند. اما باید توجه داشت که این پدیده اساساً ریشه در سیاست‏های کلان برخی دولت‏ها دارد که منافع خود را در استعمار و سلطه بر دیگر کشورها تعریف کرده‏اند.

بر همین اساس پدیده‏ای با نام «تروریسم دولتی» تعریف می‏شود که بدون شک پایه و اساس گروهک‏ها و جریانات تروریستی را تشکیل می‏دهد. اگر از منظر پشتوانه و منشاء گروه‏های تروریستی و منابع حمایتی به مطالعه پدیده تروریسم بپردازیم؛ درخواهیم یافت که گروهک‏های جنایتکاری که علیه ملت‏ها اسلحه می‏کشند، نه تنها از پایگاه اجتماعی و حمایت‏های مردمی برخوردار نیستند بلکه هیچگونه منابع درآمدی روشنی در اختیار ندارند. پس این سوال مطرح می‏شود که منشاء تامین مالی و تسلیحاتی آن‏ها کجاست؟ که سبب می‏شود این گونه سازمان‏ها در مدتی طولانی به حیات خود ادامه دهند! و هر روز نیز به گستره فعالیت‏های خود بیافزایند. این موضوع که اساس شروع فعالیت گروهک‏های تروریستی را تشکیل می‏دهد، فقط یکی از دلایلی است که رد پای کشورهای صاحب قدرت و سرمایه یا همان پدیده «تروریسم دولتی» را اثبات می‏کند.

با نگاهی به تعریف حقوقی و بین‏ الملی «تروریسم دولتی» نیز با ماهیت این پدیده بهتر آشنا می‏شویم و با بررسی عمل‏کرد دولت‏ها ‏از دریچه تعاریف حقوقی می‏توانیم مصداق‏های ‏روشن این پدیده را در میان برخی از دولت‏ها ‏بیابیم.

در تعریف، هر گونه عمل حکومت‏ها ‏و دولت‏های ‏گوناگون که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم منجر به حمایت و سازماندهی اقدامات و فعالیت‏های ‏جنایتکارانه، خشونت بار و تروریستی در کشورهای دیگر گردد را تروریسم دولتی می‏نامند. و در همین رابطه و برای مبارزه با این پدیده قوانین حقوقی و بین‏المللی ‏تعریف شده که بر دو اصل مهم تاکید دارند:
1. دولت‏ها ‏وظیفه دارند از اعمال تروریستی علیه کشور دیگر یا علیه اشخاص بی گناه جلوگیری کنند.
2. دولت‏ها ‏متعهد هستند که در امر پیش‏گیری و مبارزه با تروریسم و هم‏چنین مجازات تروریست‏ها ‏با یک‏دیگر هم‏کاری کنند.

مطابق با این تعریف برخی از کشورهای غربی و در راس همه آن‏ها ایالات متحده آمریکا که اتفاقاً داعیه مبارزه با تروریسم را دارند، مصداق تروریسم دولتی قرار می‏گیرند و باید گفت که هم‏سویی اعجاب انگیز اهداف بسیاری از گروه‏های ‏تروریستی با سیاست‏های ‏کلان ایالات متحده اتفاقی نبوده است و این واقعیت علاوه بر صدها دلیل روشن دیگر از نشانه‏های ‏نقش پررنگ آمریکا در تولید و پرورش تروریسم در جهت پیگیری سیاست‏های ‏دولتی‏اش می‏باشد.

همان‏طور که اشاره شد یکی از دلایل روشن نقش دولت آمریکا در برخی اقدامات تروریستی، جهت‏ گیری گروه‏های ‏تروریستی در مسیر سیاست‏های ‏این کشور است. به عبارت دقیق‏تر بسیاری از گروه‏های ‏فعال تروریستی، مشغول جنایت و خراب‏کاری علیه کشورهایی هستند که در مناقشات سیاسی و بین‏المللی ‏مقابل سیاست‏های ‏دولت آمریکا قرار گرفته‏اند. رسانه‏های ‏وابسته به این گروهک‏ها ‏نیز پیوسته در حال انتشار انعکاسی واضح از خواسته‏های ‏دولت آمریکا در قبال کشورهای هدف هستند و بالاخره مشاهده می‏شود که سازمان‏های ‏تروریستی در همین راستا با شخصیت‏های ‏سیاسی و چهره‏های ‏برجسته آمریکایی به صورت با واسطه یا بی واسطه ارتباط‏های ‏تنگاتنگی دارند.

به عنوان نمونه می‏توان به اعتراف‏های ‏عبدالمالک ریگی سرکرده معدوم گروهک تروریستی جندالشیطان(جندالله) که پس از دست‏گیری با ارائه اسنادی معتبر از دیدار با مقامات بلند پایه آمریکایی، دریافت پول و اسلحه و ارتباطات تنگاتنگ با آن‏ها پرده برداشت اشاره کرد. عثمان اوجالان(برادر عبدالله اوجالان) که در زمان تشکیل پژاک مسئولیت پ.ک.ک را بر عهده داشت، نمونه دیگری است که در مصاحبه‌ای تلویزیونی صراحتاً تمایل آمریکایی‌ها و نقش آن‌ها در تشکیل پژاک را بیان می‌کند. عثمان جعفری از جدا شدگان پژاک، که در بدو تاسیس، مسئولیت روابط خارجی پژاک را بر عهده داشت نیز در مصاحبه‌ای از دیدارهای متعدد خود با نمایندگان دولت آمریکا و مذاکرات بین دو طرف سخن می‏گوید.

آمریکا و تامین امنیت تروریست ها

در حالی که در قوانین بین‏المللی ‏ذکر شده است که گروه‌های تروریستی نباید در هیچ کجای دنیا مکان امن برای فعالیت داشته باشند، دولت آمریکا با برداشت‏های ‏مبتنی بر منافع خود از قواعد و حقوق بین‌المللی زمینه را برای رفت آمدهای آزاد تروریست‏ها ‏در کشورش و فعالیت گسترده در کشورهای تحت کنترل نظامی یا سرسپرده خود فراهم می‏کند. در حالی که این گروهک‏های ‏تروریستی در فهرست سازمان‏های ‏تروریستی وزارت امور خارجه دولت آمریکا قرار دارند و این یعنی خود دولت آمریکا به تروریست بودن این گروه‏ها ‏معترف است. به همین دلیل است که دولت آمریکا هیچ گاه تعریفی مشخص از تروریسم ارائه نداده است زیرا در این صورت بسیاری از اقدامات این کشور زیر سوال می‏رود.

اعضای گروهک تروریستی منافقین (سازمان مجاهدین خلق) دقیقاً زمانی که در فهرست سازمان‌های تروریستی وزارت امور خارجه آمریکا قرار داشتند به راحتی با برخی سیاستمداران آمریکایی در ارتباط بوده و از حمایت‏های ‏علنی این افراد بهره می‏برند که نمونه دیگری بر این ادعاست. در خصوص کشورهای تحت سلطه نظامی آمریکا مانند عراق و افغانستان نیز به خوبی مشاهده می‏شود که هم‏زمان با حضور نظامی آمریکایی‏ها ‏، تروریست‏ها نیز حضور گسترده پیدا می‏کنند و در واقع حضور نظامی آمریکا، امنیت فعالیت‏های ‏گروه‏های ‏تروریستی را تامین می‏کند.

کشورهای عربی منطقه خاورمیانه که عموماً سرسپرده سیاست‏ها ‏و اهداف آمریکایی هستند نیز به مثابه منابع مالی عمل می‏کنند که وظیفه تامین گروه‏های ‏تروریستی را بر گردن دارند! و حتی در بسیاری مواقع از نشان دادن ردپای خود در این تجارت جنایت‏کارانه ابایی ندارند.

روشن است که فلسفه این نوع ارتباطات و حمایت‏های ‏مادی و معنوی آمریکا از گروهک‏های ‏تروریستی، این است که دولت آمریکا از تروریست‏ها در جهت پیش‏برد اهداف خود استفاده ابزاری می‏کند. اما دو نکته مهم در این روش وجود دارد؛ نخست این‏که این سیاست تنها مختص کشور آمریکا نیست و بسیاری از قدرت‏های ‏غربی و از جمله  رژیم غاصب صهیونیستی به این روش متوسل می‏شوند. و دیگر این‏که کشورهای غربی زمانی به این روش دست می‏زنند که در روش‏های ‏قانونی، رایزنی‏های ‏سیاسی و حتی اِعمال فشارهای بین‏المللی ‏به بن بست رسیده باشند، که این روش نشانه ضعف و استیصال آن‏ها است.

به بیانی دقیق‏تر، وقتی هدف‏های ‏سلطه جویانه و تمامیت خواه برخی کشورها پایگاه قانونی ندارد و از حمایت افکار عمومی برخوردار نیست و وقتی روش‏های ‏دیپلماتیک و رایزنی‏های ‏سیاسی جواب برخی زیاده خواهی‏ها ‏و خواسته‏های ‏ضدمردمی دولت‏های ‏زورگو را نمی‏دهد و در نهایت شرایط نظامی و سیاسی و اقتصادی نیز وقوع لشکر کشی‏های ‏نظامی و تجاوزات جنایت‏کارانه را غیر ممکن می‏سازد، ابزار ترور و گروهک‏های ‏مزدور و تروریست هستند که به پشتوانه حمایت‏های ‏مالی و نظامی برخی از دولت‏های ‏فاسد به میدان فرستاده می‏شوند.

اما تاریخ شروع این قبیل اقدامات، به پس از جنگ جهانی دوم باز می‏گردد. از این زمان به بعد، دولت‏های ‏غربی و به خصوص آمریکا با سرمایه گذاری بر گروه‏ها ‏و جریاناتی که به هر دلیل با برخی کشورها زاویه اعتقادی، سیاسی یا فکری پیدا کرده بودند، سازمان‏های ‏تروریستی مجهزی بنیان نهادند که مانند یک ارتش خصوصی و مزدور در خدمت سیاست‏های ‏سلطه جویانه آن‏ها قرار گرفت.

این ابزار جدید برای اِعمال فشار به دولت‏ها ‏و ملت‏هایی به کار گرفته می‏شوند که در برابر خواسته‏ های ‏ابرقدرت‏ها ‏مقاومت می‏کنند و البته موازی با این اِعمال فشارها تبلیغات رسانه‏ های ‏قدرتمند بین‏ المللی ‏که خود ساخته دست «تروریسم دولتی» هستند قرار دارند تا قوانین بین‏ المللی ‏و تجاوزات تروریستی را به گونه ‏ای وارونه نشان داده و نظر افکار عمومی را تا حد امکان، هم جهت با اهداف تروریستی قرار دهند و از این طریق از بروز فشارهای حقوقی و بین‏المللی ‏علیه خود جلوگیری کنند. هر چند که بارها دیده شده ناکامی در دست‏یابی آمریکا و هم‏پیمانان غربی‏اش سبب می‏شود تا ملاحظات خود در راستای حفظ وجهه بین‏ المللی ‏را کم‏تر مد نظر قرار دهند.

این پروسه ابعاد گسترده دیگری را نیز در بر می‏گیرد، غیر از پدید آوری گروه‏های ‏معارض و تجهیز مالی و تسلیحاتی؛ بارها دولت آمریکا به گونه‏ ای کاملاً بی پروا اقدام به ارائه آموزش‏های ‏نظامی به اعضای سازمان‏های ‏تروریستی می‏کند. یکی از نمونه‏هایی که تابحال فاش شده، آموزش تفنگداران دریایی ایالات متحده به اعضای گروهک تروریستی منافقین در صحرای نوادا و پس از آن در تگزاس است تا اعضای این گروهک برای اقدامات تروریستی احتمالی علیه برنامه هسته‏ای جمهوری اسلامی و اهداف آمریکا در عراق آماده شوند. آموزش به نیروهای گروهک پژاک که وظیفه ناامن سازی مرزهای شرقی ایران از طریق راه اندازی غائله‏های ‏قومی و اقدامات مسلحانه را برعهده دارند نیز از نمونه‏های ‏دیگر حمایت آمریکا از گروه‏های ‏تروریستی از طریق ارائه آموزش‏های ‏نظامی است.

علاوه بر این، مدارس آموزش نظامی نیز از سال‏ها پیش در ایالات متحده وجود دارد و به‏صورت رسمی به پرورش تروریسم کمک می‏کند که یکی از این مراکز به واسطه آمار بالای جرائم ضد انسانی دانش آموختگانش در میان خود رسانه‏های ‏آمریکایی که خواهان تعطیلی این گونه مراکز هستند، به نام‏هایی همچون «مرکز آموزش و ترویج تروریسم آمریکا»، «اردوگاه ترورآموزی» و «حیاط خلوت تروریسم آمریکا» معروف شده است!

تاکنون بدنام‌ترین شکنجه‌گران، قتل عام‌کنندگان، دیکتاتورها و تروریست‌های دولتی در این مدرسه آموزش دیده ‏اند. به عنوان مثال در سال ۱۹۹۳، کمیسیون حقیقت‌یاب سازمان ملل متحد در پرونده کشور «السالوادور»، اسامی آن دسته از افسران ارتش که مرتکب بیش‏ترین جنایت‌های جنگی در جنگ‌های داخلی شده بودند را منتشر کرد که مطابق آن معلوم شد دو سوم این افسران، فارغ التحصیلان این مرکز آموزشی هستند!

در سال ۱۹۹۶ دولت آمریکا تحت فشار قرار گرفت و مجبور شد هفت جزوه آموزشی این مرکز را منتشر کند. به استناد مقاله‌ای که در روزنامه نیویورک تایمز مورخ ۶ اکتبر ۱۹۹۶ انتشار یافت، در این جزوه‌های آموزشی علاوه بر ارائه انواع آموزش‌ها و راهنمایی‌ها در خصوص انجام اقدامات تروریستی، باج‌ گیری، شکنجه، اعدام و قتل عام آموزش داده شده بود.

در حالی که دولت آمریکا قصد داشت به افکار عمومی این‏طور القا کند که وجود چنین مراکزی در کشوری که در حال مبارزه گسترده با تروریسم است لازم و ضروری است (یعنی اعتراف ایالات متحده به این واقعیت که با ترور به جنگ تروریسم رفته است!)، منتقدان این مدرسه با ارائه آماری دقیق اثبات کردند؛ تعداد قربانیانی که این مدرسه در طول ۶۵ سال فعالیت‏اش ایجاد کرده است، چندین برابر تعداد کل قربانیان حملات تروریستی انجام شده علیه آمریکا و بمب‌گذاری‌های انجام شده در سفارت‌خانه‌های این کشور و همین‏طور واقعه 11 سپتامبر بوده است. جالب آن‏جاست که این آمار فقط به فارغ التحصیلان این مدرسه محدود می‏شود، در حالی که حمایت آمریکا از پدیده تروریسم ابعادی بسیار گسترده تر دارد.

دلایلی که بررسی شد نشان می‏دهد سیستم حاکم بر ایالات متحده آمریکا به گونه‏ ای شکل گرفته و اهدافی را تعریف می‏کند که منافع این کشور را در حمایت از تروریسم قرار داده است. و از آن‏جا که این موضوع در زمره سیاست‏های ‏کلان و خط مشی کلی نظام حاکم بر آمریکا است، تغییر دولت و کابینه در این کشور تاثیری بر روند اشتباه آن ندارد. البته خود این موضع به تنهایی مقوله ای گسترده است که مطالعه آن پای جریانات صهیونیستی را نیز به میان می‏کشد.

به هر حال نه تنها در وجود تروریسم دولتی آمریکا هیچ شکی وجود ندارد، بلکه اگر در مقابل سیاست‏های ‏جنایت‏کارانه دولت آمریکا به عنوان بزرگ‏ترین حامی تروریسم ایستادگی شود به نوعی منبع درآمد و دلایل وجود بسیاری از گروه‏ها ‏و سازمان‏های ‏تروریستی به خودی خود از بین خواهد رفت و به فروپاشی این جریانات و تضعیف اقدامات تروریستی در دنیا منجر می‏شود.


موضوعات مرتبط: 8 سال دفاع مقدس ، سیستمهای اطلاعاتی
برچسب‌ها: تروريسم , گروهكها , ارتش خصوصي , تروريسم دولتي


تاريخ : ۱۳۹۱/۱۰/۰۹ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |
.: :.