تک تیرانداز ، یک تیرانداز ماهر است که علاوه بر مهارتها و تکنیکهای فردی ، آموزشهای خاصی برای مأموریت تک تیراندازی می بیند. تک تیرانداز نیازمند به مهارتهای بسیاری است ، او باید از نظر بدنی و روحی بسیار قوی و قادر باشد که :
مسافت را تخمین بزند
منطقه را وارسی کند
صداها را شناسایی و ردیابی کند
از استتار،اختفا و پوشش بهترین استفاده را ببرد
قادر به استفاده از نقشه،کالک،عکس هوایی و قطب نما باشد
نفرات دشمن را به سرعت شناسایی کند
بدون صدا و جلب توجه حرکت کند
صبر در مدت زیاد داشته باشد
مأموریت یک تک تیرانداز
مأموریت یک تک تیرانداز ، شلیک به نیروهای کلیدی دشمن،مانند فرماندهان ، تیربارچی ها ، خدمه توپها ، بیسیم چی ها ، دیدبانها و تک تیراندازان دشمن و پس از این اولویتها هدف ما هر چیز مهم دیگر است.
بکارگیری یگانهای تک تیرانداز
طرح ریزی عملیاتی باید به گونه ای باشد که مکان تیمهای تک تیرانداز به درستی انتخاب شود . و نیروهای دیگر مستقر در منطقه باید از مکان تیمهای تک تیرانداز با خبر باشند.استفاده از تک تیراندازها باید با سایر تاکتیکهای عملیاتی ترکیب شود تا نتیجه مطلوب بدست آید.
تجهیزات تک تیرانداز
فقط می توانید لوازم ضروری انجام مأموریت را با خود حمل نماید.به جز اسلحه ممکن است به دوربین دو چشمی ، دوربین پایه دار ، ساعت ، نقشه ، قطب نما و لباس استتار نیاز پیدا کند.
در مورد سلاح تک تیرانداز بایستی به عرض برسانم که بهترین کالیبر الزاما بزرگترین و دوربرد ترین آنها نیست . بعلت کمبود جا برای حمل مهمات اضافه نمیتوان برای تمام مأموریتها از مهمات کالیبر بزرگ استفاده کرد. همچنین پشتیبانی مهمات نیز بحث مهمی است به عنوان مثال تامین مهمات از نیروهای خودی کاری وقت گیر و از طرفی حمل زیاد مهمات مشقت بار است به همین دلیل نمی توان مهمات زیاد حمل کرد تا نیاز به تهیه مهمات نباشد. یکی از راههای تهیه مهمات مورد نیاز ، از سلاحهای دشمن است که به آن خواهم پرداخت.
باید توجه داشت هر سلاح صدای منحصر به فرد خود را دارد.اگر اسلحه ای انتخاب کنید که صدای متفاوتی با دیگر سلاحهای منطقه دارد ، دشمن را به سوی خود فرا خوانده اید.همچنین اگر از سلاحی که دشمن استفاده میکند ، استفاده کنید باید به نیروهای خودی اطلاع دهید که شما در چه منطقه ای هستید تا به اشتباه شما را مورد اصابت قرار ندهند.
مأموریت شما مشخص می کند که باید از چه نوع سلاحی استفاده کنید.اکثر تک تیراندازان از سلاحی استفاده می کنند که برای آن نوع مأموریت طراحی شده اند.اگر مأموریت شما کوتاه مدت باشد کالیبر 7/12 میلیمتری بهترین انتخاب است ولی بعلت قیمت زیاد در همه رده ها استفاده نمی شود به همین دلیل نمی توان از نیروهای دشمن بدست آورد و فقط مهمات مورد نیاز را باید حمل کرد ولی مهمات 62/7 میلیمتری بعلت وفور در همه رده ها امر پشتیبانی را آسان می نماید و همچنین می توان مقدار بیشتر مهمات حمل کرد.
یک دوربین پایه دار خوب ضروری است البته یک مسافت یاب لیزری برای مسافتهای طولانی بسیار مفید است اما هر تک تیرانداز باید بتواند بدون هیچ وسیله ای ، مسافت را تخمین بزند.
در نهایت شما به ابزاری نیاز دارید که بتوانید دیدبانی و تیراندازی را به خوبی انجام دهید.شما باید همراهتان وسایل زیر را داشته باشید :
دوربین ، خودکار ، دفتر برای ثبت اطلاعات ، نقشه منطقه ، رنگهای استتار و وسایل تنظیف سلاح.
چه چیز لازم است تا یک تک تیرانداز ماهر شویم؟
سه چیز لازم است تا یک تک تیرانداز خوب شویم و ضعیف بودن تیراندازی بعلت کمبود آنها است.
نظم و زیرکی مؤلفه های مهمی در این امر هستند.تک تیراندازان معمولا در اطراف ، دنبال هدف نمی گردند ،بلکه هدف آنها مشخص است.
یک تک تیرانداز هیچگاه به یک غیر نظامی (زنها و بچه ها ) حیوانات ، شیشه ماشینها و خانه های شخصی شلیک نمی کند .تک تیرانداز معمولا یا تنها است یا به همراه 2 یا 3 نفر دیگر بسته به مأموریت حرکت می کند.دقیق شلیک نکردن تنها می تواند ریسک دستگیری ، مجروح شدن یا کشته شدن یک تک تیرانداز را افزایش دهد.
تا کنون از خودتان پرسیده اید :
آیا اعصاب خرابی دارید ؟
زود عصبانی می شوید ؟
آیا دوست دارید شکار کنید ؟
تا به حال تنهایی به شکار رفته اید ؟
آیا تا به حال تمام هفته را بدون تلویزیون ، تلفن ، دوست و چیزی تنها بوده اید ؟
آیا هیچ وقت تنهایی به یک پیک نیک رفته اید ؟
تا به حال به منطقه دور افتاده ای رفته اید که هیچ کس آنجا نباشد ؟
این چیزها چه احساسی به شما میدهد ، در مورد آنها چه فکر می کنید ؟
چه کار میکنید ، اگر در این موقعیت قرار بگیرید ؟
اغلب چگونه غذا میخورید ؟
آیا از لحاظ روحی روز اول با روز اخر برای شما فرق دارد ؟
تک تیراندازها الزاما نباید تنها باشند.در حقیقت کسانیکه با بقیه مردم مشکل دارند انتخاب خوبی برای یک تک تیرانداز نیستند.
چرا همه این موارد مهم هستند ؟
یک تک تیرانداز ممکن است روزها در کمین یک هدف باشد ، تا یک تیر بزند. حتی ممکن است هدف را هیچگاه نبیند .آیا بنظرشما ممکن است روزها صبر ، هیچ حاصلی نداشته باشد ؟ ممکن است هدف فقط برای سه ثانیه از یک پنجره مشخص باشد.اگر شما در رؤیا بسر ببرید یا حواستان به اطراف باشد در حال خوردن باشید یا هر چیز دیگر ، کافی است که نتوانید موفق باشید.شما باید محل مأموریت را بشناسید و صبر برای تیراندازی را بیاموزید.به همین دلیل است که وجود تیرانداز دوم مطلوب است.
بسیار مشکل است که بیش از بیست دقیقه به طور مستمر از دوربین اسلحه یا دوربین به اطراف نگاه کرد.یکی دیگر از محاسن وجود یک کمک نیز همین است که میتوان به نوبت بوسیله دوربین دنبال هدف گشت.در تمام طول کمین نباید از موقعیت خارج شد و یا حرکت اضافه کرد و از هرگونه عملی که باعث آشکار شدن ما می شود دوری کرد.
این موارد ،آسان بنظر میرسد ولی فی الواقع اینطور نیست .اینکار مانند بچه کوچکی است که در حال یادگیری ماهیگیر است .غیر ممکن است که قلاب خود را بیش از یک یا دو دقیقه در آب رها کند و نخواهد قلاب را بیرون بکشد.اگر آهو شکار کرده باشید می دانید که شکار آهو چقدر سخت است که به آهو نزدیک شوید.
این ممکن است راحت تر باشد تا اینکه بدانید اگر به شکار زودتر شلیک نکنید او به شما شلیک خواهد کرد.اما برای راحتی کار و دور شدن استرس میتوانید فکر کنید کسی شما را نمی بیند.
بطور کلی اصلی ترین مؤلفه برای انتخاب تک تیرانداز ( صبر ) است.
موضوعات مرتبط: نظامی
پس از انتظاری طولانی، جنگندهء اسرائیلی جدید F-16I Sufa که به معنی طوفان یا Storm می باشد، خط تولید کارخانجات لاکهید مارتین در تگزاس را به سمت دستان وزیر دفاع وقت اسرائیل، شائول موفاز، ترک میکند، کسی که منتظر دریافت اولین فروند از 102 فروند سفارش داده به سال 1997 میباشد.
نیروی هوایی اسرائیل (IAF)، آخرین سطح تکنولوژی مشهورترین جنگندهء لاکهید مارتین، یعنی F-16 را اندکی پس از خریداری 25 فروند از گرانترین جنگندهء ساخت بوئینگ یعنی F-15I به سال 1997 انتخاب کرد و سفارش داد.
قرارداد خرید 102 فروند F-16I به مبلغ 4.5 میلیارد دلار، یعنی برای هر فروند 45 میلیون دلار بوده است که مبلغ آن، به شکل کمکهای سالیانه ایالات متحده به اسرائیل تسویه خواهد شد. این بزرگترین معاملهء تسلیحاتی اسرائیل از سال 1948 محسوب میگردد. هر فروند F-15I به ارزش 84 میلیون دلار به اسرائیل واگذار شده بود.
F-16I نمونهای از همان F-16D Block 50/52 نیروی هوایی ایالات متحده میباشد که با انجام تغییرات بسیار گسترده ساخته شده است. به جز این، یک موتور جدید و بسیار پرقدرت ساخت پرات اند ویتنی به نام F100-PW-229 نیز برای این هواپیما در نظر گرفته شده است، و بدین طریق است که F-16I تعداد بیشماری از تغییرات و بهسازیهای بسیار پیشرفته را به رخ میکشد. برای مثال، در Sufa تعداد زیادی از تکنولوژیهای نوین در طراحی سیستمهای آویونیکی به کار گرفته شده است که از جملهء آنها سیستم داخل نصب شدهء FLIR (جستجوگر فرانگر حرارت: Forward Looking Infraraed)، سیستم سخت افزار جدید حمل سلاح ساخت کمپانی وزارت دفاع اسرائیل، Lahav میباشد. (لاهاو، شرکتی زیرمجموعهء صنایع هواپیمایی اسرائیل میباشد) تکنولوژی به کار گرفته شده توسط لاهاو، اجازهء درگیری همزمان با چند هدف هوایی را داده، ضمن اینکه توان بقاپذیری ذاتی هواپیما را افزایش میدهد.
در F-16I پیشبینی شده از موشکهای هوا به هوای بسیار توانمند Python 5 ساخت Rafael استفاده شود که از تسلیحات پیشرو و بسیار جدید ساخت اسرائیل محسوب میشود. هرچند اطلاعات چندانی در مورد Python 5 وجود ندارد، اما نسل قبلی این موشک یعنی Python 4 پیشرفتهترین موشک گرمایاب در سراسر جهان محسوب میشود، به طوری که توسط نیروی هوایی ایالات متحده نیز خریداری شده است. Python 5 از یک جستجوگر بسیار نوین حرارت بهره میبرد که هیچ اقدام متقابلی نمیتواند این موشک را منحرف نماید. این موشک را میتوان پس از پرتاب بر روی هدف قفل نمود که این امر، یک مزیت فوقالعاده و بینظیر به هنگام شلیک محسوب میشود.
به علاوه، رادار بسیار پیشرفتهء چندحالتهء AN/APG-68(V)9 ساخت نورثروپ – گرومن، عمق شناسایی اهداف را نسبت به رادار قدیمی APG-69، به میزان 30 درصد افزایش داده و موجب میشود که Sufa یک دید شبیهسازی شده ولی با کیفیت بسیار بالا از نقشهء سطح زمین بدست آورد.
مکمل سیستمهای تسلیحاتی ارتقاء یافته، فضای اختصاص یافته در كابين عقب هواپیماست که شامل سیستمهای آویونیک بهبود یافته و پخش کنندههای Chaff و Flare میباشد که هم برای آموزش خلباني و هم در نبرد واقعی کاربرد دارند.
به علاوه، مخازن قابل برداشتن سوخت تطبیقی یا Conformal Fuel Tanks که در اصطلاح به CFT مشهور هستند، در بالای محل ریشهء بالها، خودنمایی میکنند و باعث میشوند جایگاههای زیر بالها، جهت حمل مقدار بیشتر تسلیحات، آزاد بمانند. F-16I بدون سوختگیری هوایی، دارای شعاع عمل رزمی به میزان 500 مایل یا حدود 800 کیلومتر میباشد. برد پروازی افزایش یافته، به نیروی هوایی اسرائیل این امکان را میدهد تا به اهدافی در ایران و لیبی بدون نیاز به سوختگیری هوایی حملهور شود. به علاوه، کابین این هواپیما جهت استقرار افسر کنترل تسلیحات در صندلی پشت خلبان، بسیار گسترش یافته است.
اسرائیل در ابتدا تعداد 50 فروند F-16I را در سال 2001 سفارش داده بود اما این سفارش را به دلیل عدم خریداری تعداد بیشتری از جنگنده های F-15I، به 102 فروند افزایش داد. با در اختيار گرفته شدن جنگندههاي Sufa، استراتژي بازدارندگي اسرائيل افزايش يافته و قابليت پاسخدهي ضربتي به تهديدات موجود در خاورميانه تقويت ميشود. اين در حالي است كه امكان بازنشسته شدن جنگندههاي قديمي نظير A-4 Skyhawk و F-4E Phantom II كه از دههء 1960 در حال خدمت هستند، فراهم ميگردد.
انتظار ميرود سه اسكادران تا پايان سال 2008 از اين جنگندههاي جديد، در پايگاه هوايي رامون (Ramon) در عمق صحراي نقب (Negev) عملياتي شوند. با ورود اين 102 فروند F-16I، اسرائيل جمعن تعداد 362 جت جنگي F-16 در اختيار خواهد داشت كه بزرگترين ناوگان F-16 در تمام كل جهان پس از ايالات متحده محسوب ميشود. جنگندههاي F-16 ستون فقرات نيروي هوايي اسرائيل را تشكيل ميدهند، اما اين مدل جديد I، توان ضربتي دوربرد نيروي هوايي را تقويت كرده و مكملي براي اسكادران F-15I كه در اواخر دههء 1990 وارد خدمت شدهاند، خواهند بود.
JINSA
F-16I، آخرين مدل توسعه يافتهء جنگندهء فوق پيشرفتهء F-16 Block 50/52 ساخت لاكهيد مارتين ميباشد، كه تاكنون توسط شيلي، يونان، عمان و لهستان انتخاب شده است. اين هواپيما به وسيلهء تانكهاي قابل حذف سوخت موسوم به CFT كه گنجايش 2271 ليتر حمل سوخت دارند، از ساير مدلهاي F-16 قابل تمايز ميباشد. اين تانكهاي سوخت، برد رزمي هواپيما را افزايش داده و از نياز هواپيما به سوختگيري هوايي ميكاهند. همچنين استفاده از اين تانكهاي سوخت، باعث آزاد ماندن دو جايگاه حمل تسليخات در زير بالها ميشود كه اين باعث افزايش ميزان بارگذاري تسليحات هوا به ميزان هواپيما ميشود.
در اين هواپيماي F-16، همچنين يك كابين عقب درنظر گرفته شده است كه درون آن، شامل تجهيزات آويونيك و پخش كنندههاي Chaff و Flare ميباشد كه اين تجهيزات هم براي آموزش خلبان و هم در ماموريت رزمي حقيقي كاربرد دارند. هواپيماهاي سري F-16I دو سرنشينه هستند و در آنها تكنولوژيهاي بسيار پيشرفتهء آويونيك تعبيه شده است، ضمن اينكه از يك موتور بهبود يافتهء ساخت پرات اند ويتني به نام F100-PW-229 به عنوان پيشرانه استفاده ميكنند كه اين موتور بسيار به نمونهء نصب شده در جنگندههاي F-16D نيروي هوايي ايالات متحده شباهت دارد.
در اين هواپيما همچنين يك سامانهء داخلي FLIR (سيستم فرانگر مادون قرمز = Forward-Looking Infrared) تعبيه شده است كه جهت نشانهگذاري اهداف زميني به كار ميرود، ضمن اينكه سوخت اضافي ذخيره شده در تانكهاي تطبيقي سوخت (CFT)، باعث افزايش شعاع رزمي اين جنگنده تا ميزان 800 مايل يا 1500 كيلومتر ميشود.
اين سامانههاي جديد، به F-16I اين امكان را ميدهند تا قابليتهاي رزمي جديد را بدست آورد كه از جملهء آنها ميتوان به توانايي درگيري با چند هدف به هنگام نبرد هوايي، دقت حملات ضربتي در هرگونه شرائط آب و هوايي و افزايش بقاپذيري ضربتي اين هواپيما در برابر اهداف بسيار خطرناك اشاره كرد.
تسليحات هوا به هوا
انتظار ميرود اسرائيل، جنگندههاي F-16 خود را با موشكهاي پيشرفتهء ميانبرد هوا به هواي Derby، و موشكهاي كوتاهبرد Python 4 و Python 5 ساخت RAFAEL مجهز كند. موشك Derby يك موشك بسيار پيشرفتهء هدايت راداري همانند موشك آمريكايي AIM-120 AMRAAM ميباشد. سامانهء رادار بسيار پيشرفتهء تعبيه شده در اين موشك، توانايي درگيري همزمان با چند هدف مختلف را در محدودهء فواصل نزديك تا فواصل ماوراي ديد (BVR) امكانپذير ميسازد. اغلب كارشناسان اعتقاد دارند موشك Python 4، بهترين موشك گرماياب در سراسر جهان ميباشد، كه قادر به درگيري همزمان با چند هدف در يك محدودهء بسيار وسيعتر از موشك آمريكايي AIM-9 Sidewinder ميباشد.
تصویری از کابین بسیار مجهز خلبان در F-16I
بزرگترين معاملهء تسليحاتي تاريخ اسرائيل
دولت اسرائيل، به تاريخ 19 جولاي 1999 به طور رسمي تاييد كرد كه تعداد 50 فروند جنگندهء F-16 ساخت لاكهيد مارتين را بلافاصله پس از معاملهء سخت و مشكلآفرين خريداري جتهاي بوئينگ F-15I، از كارخانهء لاكهيد مارتين خريداري نموده است.
كلمهء معامله از زبان نخست وزير وقت اسرائيل، ايهود باراك، حين گفتگو با وزير دفاع ايالات متحده، ويليام كوهن به تاريخ 16 جولاي 1999 خارج شد. باراك، كه همزمان وزير دفاع نيز بوده است، هم به بيل كيلينتون و هم به كوهن اظهار داشت كه تصميم گرفته به توصيهء نظاميان اسرائيلي عمل كرده و اقدام به خريداري اين جتهاي جنگي نمايد. وي همچنين افزود كه حق انتخاب 50 فروند هواپيماي ديگر را براي سال آينده محفوظ ميداند. كل اين برنامه شامل هواپيما، تجهيزات رزمي و يك بستهء پشتيباني بود كه رقمي حدود 2.5 ميليارد دلار را جهت تهيهكنندگان مختلف اين ادوات، بالغ ميگشت. از اين مبلغ، 2.5 ميليارد دلار متعلق به لاكهيد مارتين بود. اين بزرگترين معاملهء تسليحاتي تاريخ اسرائيل محسوب ميگشت. تصميم باراك براي خريداري اين هواپيماها، پس از بررسي و سنجشهاي فراوان وزارت دفاع اسرائيل بين يك مدل ارزانقيمت، چابك، تك موتورهء F-16، كه به وسيلهء كارخانجات لاكهيد مارتين توليد شده بود با مدلي سنگينوزن، چندكاره، دو موتورهء F-15I كه توسط بوئينگ ساخته ميشد، انجام شد.
يك مقام رسمي پنتاگون، كه خواستار ناشناس ماندن خود شده بود، در تاريخ 18 جولاي 1999 به روزنامهء جروزالم پست چاپ بيتالمقدس اظهار كرده بود كه قرارداد خريداري 50 فروند F-16 با حق گزينش 50 تا 55 فروند ديگر، خيلي بيش از 2 ميليارد دلار بوده است، و اين F-16 هاي جديد و دورپرواز، تنها جهت حمله به اهدافي در ليبي و ايران خريداري شدهاند.
در يكي از يادداشتهاي رسمي كارخانجات لاكهيد مارتين، نوشته شده است كه تصميم دولت اسرائيل جهت خريداري اين جتهاي جنگي، بنا به توصيهء وزير دفاع، فرماندهي پشتيباني وزارت دفاع و فرمانده نيروي هوايي اسرائيل به انجام رسيده است. اين انتخاب، تعجب چنداني را موجب نشد، زيرا نيروي هوايي يك ماه پيش از آن به مسئولان وزارت دفاع اعلام كرده بود كه جنگندهء F-16 سري + Block 50 ساخت لاكهيد مارتين را بسيار به جنگندهء F-15I ساخت بوئينگ ترجيح ميدهد.
موشه آرنز، وزير دفاع پيشين:
«من قصد دارم اين تصميم را بگيرم، اما ايهود باراك از من خواسته است كه اين كار را انجام ندهم و من امروز از اينكه باراك به همان عقيدهء من رسيده است، بسيار خرسندم.»
در مصاحبهاي با بخش فارسي راديو اسرائيل، آرنز اظهار كرد كه جتهاي جنگي جديد، باعث تحول تاريخي در نيروي هوايي اسرائيل نخواهند شد، زيرا اسرائيل پيش از اين خريد، جنگنده – بمبافكنهاي دورپرواز F-15I را در اختيار گرفته بود كه سال گذشته وارد خدمت شده بودند. آرنتز همچنين ميگويد: «در اين قرارداد، لاكهيد مارتين براي همكاري با صنايع دفاعي ما ملزم شده است، بنابراين اين خريد، داراي يك سود مضاعف براي ما بوده است.»
سخنگوي لاكهيد مارتين، جو استوت:
«اين قرارداد، حق انتخاب تا 60 فروند اضافي ديگر را تا 24 ماه آينده در اختيار اسرائيل قرار ميدهد.» . . . «هرچند كه ما به طور رسمي، چيزي را ننوشتهايم، اما به طور شفاهي، مسئوليت و تعهد خود را براي F-16 هاي انتخاب شده، ميپذيريم.»
برخي سيستمهاي F-16I
* سيستمهاي آويونيك ارتقاء يافته، نمايشگرهاي رنگي درون كابين و يك نمايشگر تعبيه شده درون كلاه خلباني ساخت كمپاني اسرائيلي Elbit ؛
* سامانهء بسيار پيشرفتهء مخصوص نبرد ساخت كمپاني اسرائيلي Elisra ؛
* سيستم تسليحاتي پيشرفته و سنسورهاي مربوطه ساخت كمپاني اسرائيلي Rafael،
و ساير سيستمهاي بهبود يافته ميباشد.
* ضمن اينكه صنايع هواپيمايي اسرائيل (IAI)، به طور معمول، به ساخت بدنه و ساير اجزاء F-16 ادامه خواهد داد. ميزان همكاري اين شركتها و ساير شركتهاي اسرائيلي، در حدود 25 درصد كل هواپيما ميباشد.
غولهاي صنايع هوافضاي ايالات متحده، يعني لاكهيد مارتين و بوئينگ، به طور شديد با يكديگر بر سر ارائهء پيشنهاداتي در مورد همكاري مشترك با اسرائيل با يكديگر به رقابت و نزاع برخاستند، اما اين لاكهيد مارتين بود كه بر رقيب قدر خود چيره شد، چون ظاهرن از جريان باخت خود در جريان معاملهء مشابهي كه به سال 1994 انجام شده بود، درسهاي فراواني را آموخته بود. آن زمان، لاكهيد مارتين بازنده شده بود، زيرا جتهاي جنگي F-16 به اندازهء جنگندههاي گرانقيمت F-15I دورپرواز نبودند. اما اين بار لاكهيد براي اين معامله با شگرد تانكهاي تطبيقي سوخت (CFT) وارد شده بود كه مخصوص نيروي هوايي اسرائيل و شايد امارات متحده عربي طراحي شده بودند و به F-16 اين امكان را ميدادند كه از نظر برد پروازي با F-15I برابر نمايد، در حالي كه قيمت اين F-16 در حدود نصف قيمت F-15I بود. همچنين لاكهيد بر خلاف بوئينگ، بسيار باز عمل كرده بود و اجازه داده بود تا صنايع دفاعي بومي در ساخت هواپيما و متعلقات، شراكت داده شوند.
دين ام هنكوك، رئيس سيستمهاي تاكتيكي هواپيماي لاكهيد مارتين در فورت ورث تگزاس اين چنين ميگويد:
«ما از دولت اسرائيل به دليل ادامهء همكاري و اطمينان به F-16 و كمپانيمان، بسيار سپاسگزاريم. ما به سوي آينده مينگريم، تا بتوانيم منافع روابط متقابل سودمندانه را با اسرائيل در سالهاي آينده توسعه دهيم.»
وي همچنين افزود: «اسرائيل يكي از مشتريان پرسابقهء F-16 محسوب ميشود كه شراكت و منافع دوطرفه از همكاري ما حاصل شده است كه منجر شده تا توليد ما، تبديل به بهترين جنگندهء چندكارهء جهان تبديل شود.» . . . «اين يكي از موارد نزاع و رقابت سختي بود كه همواره بين لاكهيد و بوئينگ در جريان بوده است و در نهايت منجر به تبديل F-16 به يك جنگندهء چندكارهء بسيار پيشرفته شده است كه مورد انتخاب اغلب نيروهاي هوايي كشورهاي مختلف در جهان است.»
تحويل اين هواپيماهاي جديد، حدود سه و نيم سال پس از امضاء توافقنامه آغاز شده است و انتظار ميرود امسال (2007) به پايان برسد. نوع موتور منتخب دولت اسرائيل، اندكي پس از امضاء قرارداد مشخص گرديد. در اين هواپيما قرار بود يكي از موتورهاي F100 ساخت پرات اند ويتني و يا F110 ساخت جنرال الكتريك نصب شود.
برد پروازي بالا جهت اهدافي در ايران و ليبي
جنگندههاي Sufa داراي برد رزمي فراتر از 500 مايل ميباشند. اين برد پروازي افزايش يافته، نيروي هوايي اسرائيل را قادر ميسازد به اهدافي در داخل ايران و ليبي بدون نياز به سوختگيري هوايي، حمله كند. Sufa داراي پيشرانهء بهبود يافتهء ساخت پرات اند ويتني به نام F100-PW-229 ميباشد. اين هواپيما طوري طراحي شده است تا بتواند با وزن خالصي به ميزان 22.582 كيلوگرم (52000 پوند) از زمين بلند شود، يعني اين هواپيما قادر است ميزان تسليحاتي بيش از F-16 معمولي را حمل كند. مهندس تسليحات اين هواپيما، در مكان پشت خلبان مينشيند و بمبها را تا رسيدن به هدف، هدايت ميكند. همچنين سختافزار توانايي درگيري همزمان با چند هدف هوايي، و سيستم FLIR به وسيلهء كمپاني اسرائيلي Lahav فراهم شده است.
صنايع هواپيمايي اسرائيل (IAI)، سازندهء بال، بدنه، دم، تانكهاي داخلي سوخت، سيستمهاي ارتباطات ماهوارهاي و سيستمهاي ارتباط تاكتيكي ميباشد.
معرفي پيمانكاران
Elbit Systems
سازندهء نمايشگر سربالا (HUD)، نمايشگر داخل كلاه (HMS)، كامپيوتر ماموريت، كامپيوتر نقشهء ديجيتال، شهپرها، تثبيت كنندههاي بدنه و درها.
Rafael
سازندهء سامانههاي آويونيكي، نرم افزار طراحي الگوريتمي از سطح زمين و تجهيزات مخابراتي.
Elisra Electronic Systems
سازندهء سامانههاي دفاعي براي جلوگيري از قفل كردن رادار دشمن و موشكهاي هدايت راداري و حرارت ياب.
BAE Systems Rokar International
سازندهء پخشكنندهء حرارت و Flare.
Rada Electronic Industries
سازندهء سيستمهاي كسب اطلاعات از زمين.
رادار: ساخت آمريكا
گزارش رسمي نيروي هوايي اسرائيل حاكي از اين است كه مذاكرهء آنها با وزارت دفاع اسرائيل براي عدم نصب رادار ساخت آمريكا بر روي F-16I بينتيجه مانده است.
رادار AN/APG-68(V)9 ساخت شركت آمريكايي نورثروپ – گرومن، يك رادار بسيار پيشرفتهء چند حالته است كه خدمهء هواپيما را قادر ميسازد تهديدات هوايي را از فواصلی كه برد آن 30 درصد نسبت به سيستم رادار موجود APG-69 افزايش يافته است، كشف كنند، ضمن اينكه يك نقشهء مصنوعي از عوارض و تجهيزات سطح زمين با كيفيت بسيار بالا تهيه ميكند
موضوعات مرتبط: نظامی
کماندوها در نگاه تکنيکي و تاکتيکي افرادي هستن که موفق به گذروندن دوره هاي سنگين و طاقت فرساي نظامي شده باشن. به عنوان مثال گذروندن دورهاي آبي خاکي، عمليات ويژه، چتربازي اتوماتيک ( و بعد از اون سقوط آزاد)، رزم انفرادي پيشرفته و … . آموزشهايي که نام بردم جزو سرتيترها هستن وگرنه کلي دوره تخصصي هم بايد طي بشه که تعداد اونا تقريبا نامحدوده. به عنوان مثال بعد از دوره آبيخکي بعضي از کماندوها به دوره تخصصي غواصي، بعضي به دوره تخصصي تخريب ( شامل تخصص هاي دريايي، الکترونيک و …) ، بعضي به دوره تخصصي ناوبري و … اعزام ميشن. تو هر دوره اصلي برخي ار کارآموزان به دورههاي تخصصي و زيرمجموعه همون دوره اصلي اعزام ميشن. با تفاسير فوق مسلمه که بعد از مدتي هر کماندو تنها يک تخصص اصلي داره که تو اون تخصص کاملا خبره ميشه. برخي از اين تخصص ها عبارتند از: تکاور غواص، ناوبر، کمين و ضدکمين، تخريب دريايي، کوهستان، جنگل، راپليسم ، بيابان، تک تيرزن، رهايي گروگان ، عمليات رواني ، جنگ نوين ، مخابرات و جنگ الکترونيک ، پشتيبان ، نفوذ ، پاکسازي، تخصص هر يک از سلاح هاي موجود در يگان خدمتي. بايد دقت کرد که همه کماندوها تمام اين دورهها رو ميگذرونن ولي هر کدوم طبق علاقه شخصي تنها در يک رشته متخصص ميشن.
حالا بريم سر مبحث بعدي … يه کماندو بايد چه خصوصياتي داشته باشه.
اگه اهل فيلم ديدن باشين احتمالا اولين چيزي که از يه کماندو تو ذهنتون ايجاد ميشه يه فرد قوي هيکل، گنده، خشن، با صورتي وحشتناک و فوقالعاده بي رحمه. همين اول کاري خيالتون رو راحت کنم. اين فکر رو از ذهنتون بريزين بيرون …………………… ريختين بيرون ، خوب پس از اول شروع ميکنيم.(کمتر فيلم ببين)
در علوم جديد نظامي کماندوها بايد تنها و تنها يک خصوصيت اصلي داشته باشن « ذهن خلاق ». اصلا مهم نيست که هيکل شما کوچيک باشه يا 150 کيلو عضله نداشته باشين. اگه باهوش باشين حتما يه کماندوي خوب ميشين. داشتن هيکل خوب ميتونه يه امتياز باشه. ولي دقت کنين اگه هيکل خوبي داشته باشين ولي عقل تو کلتون نباشه هيچ فايدهاي نداره!!! آمريکايي ها معمولا تو فيلمهاشون سعي ميکنن نوعي ابرقهرمان رو تو ذهن بيننده تداعي کنن. ابرقهرمانهايي مثل رامبو و آرنولد که هيچ وقت نميميرن، هيچ وقت اشتباه نميکنن و شکست تو ذهن اونا جايي نداره. ولي واقعيت چيز ديگه اي. در دنياي واقعي بايد از هوشت کمک بگيري وگرنه مُردي.
در کشور ما دو اصل کلي بر تمام فعاليتهاي کماندوها سايه انداخته. «ايمان» و «اراده». هوش در جايگاه سوم قرار داره. من شخصا اثر اين دو عامل رو صدها بار ديدم. افرادي که عليرغم هيکل کوچيک و نيروي بدني ضعيف تونستن سختترين مراحل آموزشي رو بگذرونن اونم در شرايطي که قهرمان تکواندو استان تهران در اثر شدت فعاليت بيهوش شد و خودم به هوش آوردمش افراد ضعيفتر از اون تونستن به خوبي از عهده آموزش بر بيان. يکي از دوستان پرسيده بود دانستن زبان انگليسي هم براي کماندوها لازمه؟ بله. البته زبان رو طي آموزشهاي پادگاني ياد ميگيرين. مسلمه که دونستن چند تا زبون براي عمليات برون مرزي حياتيه.
تفاوت کوماندو و چريک ؟
کماندوها معمولا به صورت تيمي فعاليت ميکنن ولي چريک ها بيشتر دوست دارن انفرادي کار کنن. در هر صورت چيزي که مشخصه کماندوها و چريکها بايد هميشه سبک بار باشن. البته اينکه فکر کنين يه چريک فقط با يه چاقو ماموريتش رو انجام ميده هم فکر اشتباهيه (کمتر فيلم ببين پسر!) منظورم از سبک بار بودن اينه که چريکهاو کماندوها معمولا سلاح هاي سنگين و نيمه سنگين همراه خودشون نميبرن. از بحث چريکي خارج بشيم ( البته من تو چريک و ضدچريک هم کار ميکنم ولي اينجا جاش نيست. ميترسم ذوق زده بشين!) تفاوت مهم ديگه کماندوها و چريک ها در اينه که کماندوها اعضاي رسمي يک ارتش ثبت شده هستن و تحت پوشش مقررات کنوانسيون ژنو قرار دارن ولي چريکها بدليل اينکه وابسته به هيچ ارگان دولتي نيستن يک جور مبارز آزاد به حساب ميان و از مفاد کنوانسيون ژنو جارج ميشن.
البته استثناء هم وجود داره. مثلا گروههاي چريکي حزب الله با اينکه طبق قوانين، چريک به حساب ميان ولي به صورت تيمي کار ميکنن و در مواردي سلاحهاي نيمه سنگين مثل توپ 106 رو به صورت انفرادي حمل و شليک ميکنن!
فکر کنم اين جمله رو 50 دفعه گفتم ولي بازم ميگم. اصول کار نظامي فقط نوعي قاعده محسوب ميشه و قانون نيست. هر نظامي ميتونه بنا به سلايق شخصي ، نوع ماموريت، نوع هدف و نوع منطقه هدف يک يا چند عدد از اين قوانين رو نقض کنه يا به کلي ناديده بگيره. مخصوصا زماني که حرف از جنگ نامتقارن به ميون مياد.
يک تيم استاندارد کماندويي از هفت نفر تشکيل ميشه که هر کدوم در زمينه اي متخصص هستن. فرمانده ، پزشک ، مخابرات ، تک تيرانداز ، تخريبچي ، پشتيبان (تيربارچي) و تيرانداز عملياتي.
طبق همون قاعدهاي که چند سطر قبل گفتم افراد يک تيم هم ممکنه عنواويني غير از عناوين ذکر شده داشته باشن. در مواردي اصلا وجود فرمانده نياز نيست. يا ممکنه متخصص جنگ نوين هم به اين گروه اضافه بشه.
اين هفت نفر درست مثل برادر هستن. صددرصد به هم اعتماد ميکنن. وقتي يکي براي انجام کاري ميره هيچ وقت نفر دوم براي مطمئن شدن اعزام نميشه. وقتي تکتيرزن اعلام ميکنه منطقه امنه ساير نفرات با آسايش خاطر وارد منطقه خطر ميشن و …
وقتي تيم براي انجام ماموريت اعزام ميشن بايد کاملا به خودشون متکي باشن. ارتباط راديويي با عقبه و فرماندهي در محدودترين شکل ممکن انجام ميشه. همونطور که گفتم تيم کوماندويي سبک سفر ميکنه پس چي ميخورن؟
هر چيزي که گيرشون بياد. ريشه گياه، برگ، ميوه جنگلي، موش، مار و بعضي چيزاي ديگه. مطلبي هم که در مورد خوردن مار، که گفته ميشه يه وجب از سر و ته مار ميزنن بعد ميخورنش صحت نداره و تکنيک خاص خودشو داره. شايد يه ماري کلا يه وجب اندازش باشه! البته جديدا ديگه نيازي به غذاي جنگلي هم نيست. فقط کافيه سي چهل تا قرص مخصوص با خودتون داشته باشين. روزي يه دونه شما رو سرپا نگه ميداره. اين قرصا مخدر نيستن. بلکه از نوعي پروتئين ساخته شده.
براي آب هم خيلي نگران نباشيد. تو جاهاي خشک انواع گياهان و حيوانات هستن که حاوي مقدار زيادي آب هستن. اما اگه آب سالم گيرتون نيومد بازم لازم نيست نگران بشين. ما روزانه کلي آب دفع ميکنيم ، درسته؟ تا حالا فکر کردين که از ادرار خودتون هم ميتونين بخورين؟!!!
در شرايط بحراني ميتونيد ادرار خودتون رو در ظرفي جمع کرده و از قرصهاي مخصوص تصفيه ادرار استفاده کنين. ديگه لازم نيست با کلي بدبختي ادرار خودتون رو تقطير کنين (کاري که قبلا انجام ميشد). قرص رو تو ظرف ادرار بندازين بعد از چند دقيقه املاح ته نشين ميشه و يه ليوان آب زلال و خوش طعم به شما چشمک ميزنه!!! فقط بايد دماي 37 درجه اين نوشيدني رو تحمل کنين!
البته نکات بيشمار ديگه اي هم هست که يک کوماندو ميتونه براي زنده موندن از اونا استفاده کنه که اينجا جاي بحث اونا نيست.
همونطور که خودتون هم متوجه شدين فقط لازمه ذهني خلاق داشته باشين تا تبديل به يه کماندوي خفن بشين! … يا حق
موضوعات مرتبط: نظامی
سلاح هجومی G-36 ، یكی از بهترین و مدرن ترین سلاح های حال حاضر است. این مسلسل ، درواقع جانشین ارزنده سلاح معروف G-3 محسوب می شود. كمپانی هكلر و كخ ، پس از عدم كسب موفقیت در معرفی مسلسل های G-11 و G-41 ، نتوانست پاسخگوی نیاز ارتش آلمان باشد. سلاح مورد نظر ارتش آلمان مسلسلی انعطاف پذیر ، قابل اعتماد و مطابق با استانداردهای جدید NATO بود. كارخانه هكلر و كخ پس از مطالعات فراوان نهایتآ در سال 1995 ، سلاح G-36 با كالیبر 56/5 را به ارتش آلمان تحویل داد. ارتش اسپانیا نیز در سال 1999 ، این سلاح را اندكی متحول كرد و با نام G-36E به نیروی زمینی خود تحویل داد. طبق گزارش برخی از منابع خبری ، پلیس انگلیس و پلیس فدرال امریكا نیز تعداد قابل توجهی از این سلاح را خریداری كرده اند. سلاح G-36 یك مسلسل سبك ، خوشدست ، دقیق و قابل اعتماد است. مدل های مختلفی از این سلاح ارائه شده است كه از آن جمله می توان به مدل كماندو (لوله كوتاه) ، G-36C و تیربار سبك G-36 اشاره كرد. تنها ایراد گزارش شده درخصوص عملكرد این سلاح ، گرم شدن زود هنگام روپوش لوله آن است.
عملكرد گلنگدن سلاح G-36 برخلاف انواع مدل های قبلی ساخت كارخانه هكلر و كخ ، به واسطه فشار غیر مستقیم گاز باروت صورت می گیرد نه مستقیم. در ساخت قطعات اولیه این سلاح ، از بهترین مواد اولیه و مدرن ترین روش های تولید استفاده شده است. بدنه و اكثر قسمت های خارجی سلاح ، از پلاستیك فشرده و تقویت شده با الیاف فلزی ساخته شده است. مكانیزم گلنگدن آن با وجود یك پیستون كورس كوتاه ، ما را به یاد سلاح قدیمی و از رده خارج امریكایی AR-18 می اندازد. سیلندر این پیستون ، در بالای لوله جاسازی شده است. حمال گلنگدن این سلاح از نوع چهارگوش و گلنگدن آن از نوع چرخشی و دارای 7 زبانه می باشد. حمال گلنگدن در حالی كه فنر ارتجاع دور آن را احاطه كرده است ، مسیر خود را از روی یك ریل طی می كند. دستگیره گلنگدن سلاح ، دقیقآ به بالای حمال گلنگدن وصل شده و قابل تا شدن به هر دو سمت می باشد. بنابراین می توان دستگیره گلنگدن را هم با دست راست و هم با دست چپ كشید.
مكانیزم گاز این سلاح به سوپاپ مخصوصی مجهز شده است كه به صورت خودكار تنظیم شده و كاز باروت را در خلاف جهت صورت تیرانداز خارج می كند. دریچه پوكه پران در سمت راست بدنه جاسازی شده و دارای زائده خاصی است كه مانع برخورد پوكه پرتاب شده به بیرون با صورت تیرانداز می شود. تمامی قطعات اصلی سلاح با پین های تاشو ، به بدنه اصلی چفت شده اند. بنابراین برای باز و بسته كردن سلاح ، به هیچ ابزار خاصی نیاز نیست. مكانیزم ماشه این سلاح ، در یك محفظه پلاستیكی جداگانه جاسازی شده و با قبضه تپانچه ای شكل و حافظ ماشه ، یك بخش مجزا را تشكیل می دهند. این سلاح را می توان با یك نارنجك انداز HK G-36 از نوع 40 میلیمتری همراه كرد. درخصوص سرنیزه هم جالب است بدانید كه علاوه بر سرنیزه های ساخت هكلر و كخ ، می توان سرنیزه های مخصوص سلاح AK-47 را نیز به این سلاح وصل كرد! در كل سلاح G-36 را می توان یكی از بهترین سلاح های كالیبر 56/5 حال حاضر دانست.
مشخصات فنی:
كالیبر: 56/5 × 45
طول لوله: 480 ، 318 و 288 میلیمتر به ترتیب در مدل های G-36K ، G-36 و G-36C
وزن خالی: 6/3 كیلوگرم (مدل پایه)
ظرفیت خشاب: 30 و 100 تیر (خشاب BETA-C)
نواخت تیر: 750 تیر در دقیقه
برد مفید: 400 متر
موضوعات مرتبط: نظامی
بعد از تاسيس دانشکده پرواز تا سال 82 پذيرش داوطلبان از دو گروه آزمايشي تجربي و رياضي به صورت نيمه متمرکز از طريق کنکور سراسري بود(براي خلباني) در سال83 بدليل اينکه دانشجويان با مدرک ديپلم تجربي در فراگيري آموزشها نسبت به دارندگان ديپلم رياضي ناکارامد تر بوده اند بنا شد تا فقط دارندگان ديپلم رياضي اجازه انتخاب اين رشته را داشته باشند. بعد از 2سال يعني براي سال85 به بعد(خود سال 85 هم شامل مي شود) تغييري در شيوه پذيرش داوطلبان دانشگاههاي افسري پديد آمد دليل اول اين بود که اين دانشگاه ها از نظارت وزارت علوم خارج شدند ودليل ديگر چون داوطلبان ورود به اين دانشگاهها مي بايست دوره 45 روزه آموزش نظامي را بگذرانند و بعد از دريافت سر دوشي شروع به تحصيل کنند باعث شد اين تغييرات ايجاد شود تا دانشجويان ترم جديد را از اول مهر شروع کنند
اين آزمون سال 85 در 27 خرداد برگزار شد و در سال 86 در 6 ارديبهشت و در سال ۸۷ در ( دقیقا نمی دانم ) ارديبهشت پس بنابراين هنوز اين آزمون تاريخ مشخصي ندارد وکمي مجهول الزمان است پس علاقه مندان بايد از اواخر بهمن ماه گوش به زنگ باشند تا دچار مشکل ثبت نام نشوند
اما کمي درمورد آزمون: 1- حد اکثر سن 20سال براي ثبت نام(براي خلباني) –حداقل معدل کل 14-سعي کنيد اگر از خانواده شهدا(درجه 1) يا آزادگان يا نظاميان يا جانبازان نيستيد حداقل کارت فعال بسيج بگيريد -منبع سولات همان منبع سوالات کنکور سراسري است -شما براي ثبت نام ممکن است بسته به شهري که در آن زندگي مي کنيد مجبور شويد به شهري همجوار سفر کنيد- نتايج اين آزمون حدودا 3 الي 4 هفته بعد مشخص مي شود بعد ازآن طبق برنامه زماني که از طرف حوزه امتحاني به شما مي دهند بايد به تهران -ميدان جنگ مراجعه کنيد اما در آنجا چه خواهد گذشت...
( معاينات پزشکي اوليه خلباني که توسط نزاجا و در ميدان حر انجام مي شود 14 مرحله است. به اين صورت که فقط جنبه ي رد و قبولي اوليه دارد. معاينات خلباني بعد از قبول شدن در مراحل اوليه و بدون توجه به نتايج تست هاي نزاجا در بيمارستان بعثت انجام مي شود. )
اين مرحله که عمدتا 3روز در تهران برگزار مي شود شامل موارد زير است:
1-معاينات پزشکي (8-9 مرحله در روز اول) :
قبل از هر چيز به داوطلب يک کارت مي دهند(۶۰۰۰ تومان از او دريافت مي شود) که هنگام مراجعه به هر پزشکي بايد آن را همراه داشته باشد
سالن اول
1-پس از ورود به سالن داوطلب لباسهايش را در آورده و به صف مراجعين به پزشک اول و دوم - و سوم - مي پيوندد آنجا در صورت متعادل نبودن وزن و قد يا وجود جراحات ناشي از تيغ يا چاقو يا فاصله بين دو زانو بيش از يک عرض قنداق تفنگ يا شکشتگي قسمتي از بدن فرد مردود مي شود (در اين مرحله سه پزشک همزمان فرد رو معاينه مي کنن)
2-پزشک سوم: در همان سالن اول دکتر بيضه ها و آلات جنسي داوطلب را معاينه مي کند اگر سابقه بيماري ms يا چسبندگي داشته باشد يا اينکه افرادي که عادت خود ارضايي دارند مردود مي شوند .
* افراد داراي چثه کوچک و خيلي لاغر بنا به دلايل بي جهت مردود مي شوند
سالن دوم 3-پزشک چهارم: داوطلب به چشم پزشک مراجعه کرده و چشم او در سه مرحله ميزان ديد(10/10) آستيکمات(تا25صدم اشکال ندارد) و کور رنگي معاينه مي شود
4-پزشک پنجم : دندان پزشک دندانها و لثه هاي داوطلب را معاينه مي کند در کل قانون است افرادي که بيش از 4 دندان پر شده دارند يا يک دندان کم دارند مردود شوند و اما گاه اين گونه است و گاهي نه که توسط همان دکتر تشخيص داده مي شود همچنين عفونت هاي دهان و دندان موجب امضا نشدن کارت فرد مي شود
* همه افرادي که مسواک نمي زنند دچار بيماري دهان و دندان هستند
5-پزشک ششم: قلب داوطلب را معاينه کرده و اکو مي گيرد فشار خون او نيز گرفته مي شود در صورت وجود بيماري قلبي و فشار خوني داوطلب مردود مي شود
6-پزشک هفتم: اعصاب داوطلب را مي سنجد ( شخص ايستاده و دستان خود را رو به جلو باز نموده اينجا دکتر از او سوالاتي مي پرسد(مثلا اسفند را از چب بگو و... که شايد 5دقيقه سوال بپرسد) در صورت لرزيدن دستها بنا به تشخيص دکتر فرد از ادامه مراحل باز مي ماند
7- پزشک هشتم: حلق و بيني داوطلب را معاينه کرده که فقط با نظر او داوطلب پذيرفته يا رد مي شود( از جمله مردودي ها افراد داراي بيماري آسم تنگي نفس و سينوزيت هستند)
8-گوش داوطلب معاينه مي شود
* از آنجايي که مراجعه کننده زياد است و در طول همان روز بيش از ??? نفر معاينه مي شوند بعضي دکترها از قبيل چشم پزشک و اعصاب و دندان شايد داوطلباني را خيلي سخت گيرانه مردود کنند
* درسالن دوم مراجعه به پزشک ها به تريتب نيست و ممکنه جا به جا بشه .
2-(تست ورزش + عقيدتي سياسي کتبي )
1-چند دور دويدن دور يک ميدان بزرگ 2- شنا 3- دراز نشست 4- توانايي انجام ورزشهاي کششي (همه به نظر ناظر بستگي دارد)
و آزمون يک ساعته کتبي عقيدتي سياسي در اين مرحله برگزار مي شود.
3-روز دوم(آزمون ديني و عقيدتي و حفاظت اطلاعات حضوري )
داوطلب بايد از مسائل ديني اطلاع کاملي داشته باشد (مرور رساله توصيه مي شود) همچنين اطلاعات سياسي نظير شناخت وزرا شناخت ريس جمهوريهاي گذشته و ريس جمهور کشورهاي همسايه شناخت کار سه قوه و... الزامي است سرانجام داوطلب قبول شده بايد منتظر اعلام نتايج در روزنامه باشد تا نامش را به عنوان قبول شده نهايي در روزنامه ببيند .
( تست ورزش و عقيدتي و حفاظت مردودي ندارد و فقط جنبه ي امتيازدهي دارد. در کل هر کس از هر مرحله ( عقيدتي - حفاظت - ورزش ) نمراتي کسب مي کند که مجموع آن ها نمره ي نهايي وي مي شود و اين نمره ملاک قبولي يا ردي خواهد بود.
اولين چيزي که در تست عقيدتي خواسته مي شود قرائت صفحه اي از قرآن است )
*در اينجا آزمون ها و معاينات رشته هاي عمومي تمام ميشود
?- روز سوم ( معاينات و آزمون هاي ويژه )
در روز سوم معاينات و آزمون هاي رشته ها خاص توسط خود نيرو ها ( زميني - هوايي ) انجام ميشه .رشته هاي خاص خلباني هواپيما و هلي کوپتر و رشته هاي دانشگاه فارابي است.
اما بعد از قبول شدن نهايي
از آنجايي که تمامي داوطلبان ورود به دانشگاههاي افسري بايد دوره آموزش نظامي را بگذرانند و بعد از آن شروع به تحصيل کنند قبول شده گان نهايي بايد در محلي که از طريق مراجع مربوطه اطلاع داده مي شود براي گذراندن اين دوره اقدام کنند
شروع دوره اوايل مرداد است که تقريبا مدت 2 ماه طول ميکشد طي اين مدت در پادگاني مخصوص (شبيه بيابان) چادر هاي چند نفره زده مي شود و هر کس مي تواند 2 پتو داشته باشد و شب را سحر کند چون فصل تابستان است شب هاي سرد و روزهاي گرم امري عادي است و سحرگاها براي اقامه نماز صبح ساعت 3.5(سه ونيم ) بيدارشدن اجباري مي باشد و در طول روز دويدنهاي طاقت فرسا و سينه خيز رفتن با اسلحه و بشين پا شو با اسلحه بالاي سر و امثال اينها تجربه مي شود بد نيست بدونيد در اين مدت خانواده هاي شما نمي توانند خبري يا تماسي با شما داشته باشند تا بعد از به پايان رساندن دوره که در محضر فرمانده کل قوا و مقابل قران سوگند ياد مي کنيد و سر دوشي مي گيريد .
( دوره ي سال تهيه گي يا رزم مقدماتي يا BMT ( در نيروي هوايي ) با حضور دانشجويان هر 4 دانشگاه ارتش و تحت نظارت مستقيم سماجا ،سران 3 نيرو و ساحفاجا به مدت 12 هفته يعني 3 ماه طول مي كشد كه 2 ماه از آن در مركز آموزش تكاور نيروي زميني ارتش ( مرآتكاور نزاجا ) برگزار مي شود و يك ماه آخر كه فقط تمرين مراسم سردوشي مي باشد دانشجويان در دانشگاه هاي مربوط به خودشان مستقر خواهند بود. )
اما پس از يک استراحت کوتاه پعد از دريافت سر دوشي تحصيل در دانشگاه ستاري آغاز مي شود:
اين دانشگاه همان طور که در بالا گفته شد در سال68 به همت سرلشگر خلبان منصور ستاري در نزديکي مهراباد و پايگاه هوايي يکم تاسيس شد در سال 85 اين دانشگاه از زير نظر وزارت علوم خارج شد و شرط ورودي آن داشتن مدرک پيش دانشگاهي و شرکت در آزمون اختصاصي شد و از ان پس اين دانشگاه به دانشگاهي کاملا نظامي تبديل شد تا فارغ التحصيلان (کارشناسي) ديگر اجازه شرکت در آزمون کارشناسي ارشد را نداشته باشند و ملزم به ماندن حداقل 8سال وحداکثر30 سال در ارتش باشند
رشته ها و دانشکدهاي موجود:
*دانشكده پرواز : اين دانشكده به دو گروه خلباني – ناوبري و گروه مراقبت پرواز تقسيم ميشود كه اين سه رشته (خلباني – مراقبت پرواز – ناوبري ) را پوشش مي دهد.
*دانشكده مديريت : اين دانشكده مربوط به رشته هاي مديريت دولتي و مديريت بازرگاني است.
*دانشكده تكنولوژي فرماندهي و كنترل هوايي : عنوان كلي رشته هاي اين دانشكده كه در سالهاي دور دانشكده پدافند نيز گفته ميشد ، تكنولوژي فرماندهي و كنترل هوايي است اما سه گرايش دارد كه به ترتيب اهميت و ارشديت عبارتند از : الف ) كنترل شكاري ب) عمليات موشك 3) اطلاعات عمليات
*دانشكده هوافضا : در اين دانشكده افسران تعمير و نگهداري هواپيما و هوافضا تربيت مي شوند.
*دانشكده برق : اين دانشكده رشته برق با دو گرايش قدرت و مخابرات را پوشش مي دهد.
*دانشكده علوم پايه : در اين دانشكده دروس عمومي رشته هاي مهندسي نظير انواع دروس فيزيك ، رياضي ، آزمايشگاهها ، معادلات ديفرانسيل و ... تدريس ميشود.
*دانشكده معارف اسلامي : در اين دانشكده دروس عمومي مصوب گروه معارف نظير انديشه اسلامي 1 و2 ، ريشه هاي انقلاب اسلامي،اخلاق اسلامي و ... تدريس ميشود.
*دانشكده زبانهاي خارجي : در اين دانشكده دروس عمومي و اختصاصي زبان هر رشته تدريس مي گردد.
در طول تحصيل دانشجويان دانشگاه به صورت شبانه روزي هستند و کمک هزينه تحصيلي هم دريافت مي کنند ومي توانند از امکانات موجود از جمله سالن سينما اينترنت استخر شنا باشگاه بدن سازي زمين چمن و... استفاده کنند
دانشجويان بايد هنگام تردد لباس و شلوار پلنگي شكل با تركيب رنگ هاي آبي ، مشكي ، خاكستري و سرمه اي را به تن داشته باشند و همچنين لباس رسمي و فرم نيروي هوايي ارتش براي مراسمات ، تردد و برنامه صبحگاه عمومي رسمي دانشگاه كه در روز هاي شنبه هر هفته انجام ميشود مورد استفاده قرار دهند.
در محيط دانشگاه هر دانشجو بايد به شيوه عمومي مصوب ارتش به دانشجوي ارشدتر احترام بگزارد که سرپيچي يا سستي در مسايل اينچنيني همواره شخص ارشد تر را در موضع غالب قرار داره و به ضرر پايين دست تمام خواهد شد.
برنامه عمومي دانشجويان در دانشگاه هوايي :
بيداري مصوب آجا ساعت 0500 صبح و خاموشي مصوب ساعت 2200 شب است و بايستي رعايت شود.
دانشجويان سالهاي يكم دوم وسوم در خوابگه هاي 25 الي 30 نفره كه وسيع است زندگي ميكنند. از بهم پيوستن چند خوابگاه دريك ساختمان قرار دارد گروهان يا يگان بوجود مي آيد كه توسط يك افسر پياده نيروي هوايي در مقام فرمانده آن يگان دانشجويي رهبري مي شود.دانشجويان سال چهارم در سوييت هاي چهار نفره اسكان دارند و دانشجويان خلباني از سال سوم وارد سوييت ميشوند. فرمانده موظف است با اجراي رهبري صحيح مشكلات يگان را برطرف کند. همچنين دانشجويان براي خروج از دانشگاه بايد مرخصي ساعتي بگيرند اما روزهاي دوشنبه و پنج شنبه از ساعت 2تا 9 دانشجويان مي توانند به کارهاي خود در خارج دانشگاه بپردازند
( مرخصي دانشجويان روزهاي دوشنبه 2 تا 9 عصر و از صبح پنجشنبه تا عصر جمعه مي باشد و دانشجويان سال 4 از عصر هر روز تا صبح روز بعد تردد آزاد هستند. البته داشجويان سال هاي پايين تر نيز اغلب به صورت تشويقي از چهارشنبه و گاها سه شنبه!!! به مرخصي اعزام مي شوند تا جمعه شب. مرخصي دانشحويان سال بالا تر بيشتر است. )
( ورزش - رژه - صبحگاه ( روز شنبه ) و شامگاه ( سه شنبه و چهارشنبه ) در سطح دانشگاه برگزار مي شود. نگهباني و پاسداري هم از دغدغه هاي سال يك و دويي مي باشد. )
( حقوق دانشجوي سال يك 78 هزار تومان و سال دوم 110 هزار تومان و سال سوم 140 هزار تومان و سال چهارم حقوق مبناي ستواندومي است. )
اما درمورد سال آخر: داوطلبان در اين سال بنا به نمرات مکسبه تقسيم بندي مي شوند در اين سال نيرو هوايي اعلام ميکند که به خلباناني براي چه هواپيماهايي احتياج دارد مثلا ميگه امسال 5تا براي فانتوم 2تا براي سي 130 و... که استادان بنا به مهارت شما و نياز نيروي هوايي دانشجويان را تقسيم ميکنند تا اين سال را روي هواپيماي مشخص شده آموزش ببينند ( شرکت ساها متعلق به نيروي هوايي از اينجا خلبانان مورد نيازرا جذب مي کند)
البته تمام آموزشها در تهران نيست يه قسمتي هم در اصفهان است بعد از دانش آموختگي دانشجويان فارغ التحصيل شده با درجه ستوان دومي به شهرهايي که هواپيما تخصصي اونها در انجا وجود دارد اعزام مي شوند در ضمن در طول مدت خدمت شايد چند بار شهري که در آن زندگي مي کنيد عوض شود اينم بدونيد که در مدت 30 سال شما مي توانيد از منازل آپارتماني که در شهرک هاي نيرو هوايي هستند استفاده کنيد.
وسلام العليکم
اين بود مقاله اي کامل در مورد خلباني هواپيما در نيروي هوايي ايران اما:
1-همانطور که مشخصه بايد يک فرد مستعد وعلاقه مند به خلباني در نيروي هوايي ايران سختيها و ملامتهاي زيادي را تحمل کند از زندگي آزاد و مهندسي بايد چشم پوشي کند و زندگي پر خطر خلباني و نظامي را در شهر هايي همچون چابهار اميديه(بخاطر گرمي هوا) و ازاين قبيل را با هواپيماهاي 30-40 سال پيش( آن هم شايد هر چند روزي 1ساعت) تجربه کند و در قبال آن هم حقوقي 600 -700 ( یا بیشتر )توماني دريافت کند ولي همه اين سختيها به اندازه لحظه اي که براي اولين بار تيک اف مي کنيد چيزي نيست
2-اين مطالب را براي سرد کردن کسي ننوشتم هدف اين بود تا علاقه مندان با چگونگي زندگي نظامي و خلباني آشنا شوند تا عده اي ارتش را شروع خوشي و با کلاسي ندانند و اوهام غلطي که در ذهن دارند برطرف کنند تا مانند خيلي افرادي که اينگونه وارد ارتش مي شوند بلافاصله پشيمان نشويد
اطلاعات بيشتر در ادامه مطلب
موضوعات مرتبط: نظامی
برچسبها: دانشكده افسري , نيروي هوائي , ارتش , سپاه
ادامه مطلب
عضو جديدي از خانواده فولکروم

جنگنده ميگ-35 جنگنده اي است از نسل 4++ که در ادامه طرح هايي مانند MiG-29K/KUB/M/M2 طراحي شده و اساس طراحي آن بر افزايش کارايي، توانايي عملياتي و جامعيت توانايي هاي جنگنده بوده است، بطوري که از آن يک جنگنده چند منظوره ساخته است.
در مجموع مي توان ويژگي هاي ميگ-35 را به شرح زير بيان کرد:
-سيستم هاي اطلاعاتي و هدفگيري نسل پنجم در سيستم هاي اويونيکي جنگنده بکار رفته است
-توانايي بکارگيري تسليحات پيشرفته روسي و خارجي
-بقاپذيري بالا در ميدان نبرد بواسطه سيستم هاي دفاعي يکپارچه بکار رفته در جنگنده
پيشرفته ترين سيستم هاي اويونيکي در کنار تسليحات پيشرفته به جنگنده ميگ-35 اجازه مي دهند تا ماموريت هاي مختلفي را به انجام برساند:
-برتري هوايي برعليه جنگنده هاي نسل چهار و پنج
-انجام عمليات هاي هوا به سطح بدون وارد شدن به محدوده دفاعي دشمن در روز و شب و در تمام شرايط آب و هوايي
-انجام عمليات هاي شناسايي به کمک تجهيزات الکترو-اپتيک و راديو-تکنيکال
-انجام عمليات هاي گروهي و انجام کنترل هوايي عليه گروه جنگنده ها
تغيير هاي ايجاد شده در ساختار جنگنده بر اساس موفقيت هاي بدست آمده در طرح هاي MiG-29K/KUB/M/M2 مي باشد که شامل موارد زير مي باشد:
-افزايش توانايي حمل تسليحات در نه جايگاه حمل سلاح
-افزايش حمل سوخت، توانايي سوختگيري هوايي و امکان سوخترساني به جنگنده هم گروه (عملکرد بعنوان يک تانکر کوچک)
-بدنه و سيستم هاي اصلي ساخته شده از مواد ضد خوردگي که امکان استفاده از جنگنده برروي ناو و استفاده در مناطق گرم و مرطوب را فراهم مي آورد.
-کاهش چشمگير بازتابش راداري
-سيستم پرواز با سيم با کنترل چهارگانه
در حين طراحي ميگ-35 بيشترين توجه به افزايش توانايي هاي عملياتي آن اختصاص داده شده است:
-اعتماد پذيري هواپيما، موتورها و اويونيک بطور چشمگيري افزايش يافته است
-زمان دوره هاي بين اورهال جنگنده افزايش يافته است
-هزينه پرواز جنگنده دو و نيم برابر کمتر از ميگ-29 است
-در زمان طراحي توانايي نگهداري حين فعاليت عملياتي براي جنگنده پيش بيني شده است
مجموعه اي از رهيافت هاي تکنيکي و تکنولوژيکي نظير سيستم توليد اکسيژن حين پرواز نيز به جهت افزايش آزادي عملياتي در طراحي جنگنده منظور شده اند، پيشران جنگنده شامل دو موتور RD-33MK با نيروي توليدي بيشتر نسبت به نمونه هاي قبلي است که نسبت به نوع اصلي موتور هاي RD-33 دود به مراتب کمتري نيز توليد مي کند، همچنين سيستم کنترل الکترونيکي موتور ها نيز به افزايش اعتماد پذيري و عمر خدمتي موتور ها کمک مي کند، علاوه بر اين در صورت تقاضاي مشتري امکان استفاده از موتورهاي RD-33MK مجهز به سيستم تغيير بردار رانش نيز وجود دارد که برتري مطلق جنگنده در نبردهاي هوايي نزديک را تضمين مي نمايد و پيشتر برروي جنگنده آزمايشي MiG-29M OVT نيز با موفقيت آزمايش شده اند.
ميگ-35 مجهز به مجموعه اويونيکي نويني است که تماما بر اساس تکنولوژي هاي جديد بوجود آمده است، رادار چند کاره آرايه اي بکار رفته در جنگنده ميگ-35 بواسطه فاکتورهاي زير بر نمونه هاي مشابه خود برتري مي يابد:
-افزايش برد در فرکانس هاي عملياتي
-افزايش تعداد اهداف قابل کشف، رديابي و حمله
-افزايش برد کشف
-افزايش وضوح در حين نقشه برداري سطحي
-بقا پذيري بالا و مقاومت در برابر اقدامات الکترونيک دشمن
سيستم IRST جديد ميگ-35 مرکب از تجهيزات هدفگيري مادون قرمز، تلوزيوني و ليزري است که به کمک تکنولوژي هاي فضايي توسعه يافته است بگونه اي که اين سيستم ها پيش از اين در صنعت هوانوردي بکار نرفته اند. ويژگي جديد اين سيستم توانايي کشف، رديابي و قفل روي اهداف از فواصل بسيار دور است، توانايي که در تمامي ساعات شبانه روز دارد و مي توان از آنها براي مسافت يابي، نشانه گذاري و... نيز بر عليه اهداف سطحي و هوايي استفاده کرد، هر چند سيستم IRST جديد بهمراه سايت نشانه روي جديد کلاه خلبان برروي جنگنده نصب شده است، اما امکان نصب غلاف هدفگيري ويژه اي با توانايي هاي بمراتب بيشتر بر روي جنگنده نيز وجود دارد.
ميگ-35 به يک مجموعه دفاعي نيز مجهز مي باشد که شامل موارد زير است:
-سيستم شناسايي راديو الکتريک و سيستم اقدام متقابل الکترونيک
-سيستم جديد کشف حمله موشکي و تابش ليزري
-پخش کننده چف/فلير بمنظور فريب موشک هاي هوا به هوا
علاوه بر تسليحات ارائه شده برروي جنگنده هاي MiG-29K/KUB/M/M2 بهمراه ميگ-35 مجموعه تسليحات جديدي ارائه شده که پيش از اين براي صدور به هيچ کشوري ارائه نشده است، اين تجهيزات جديد و دوربرد به ميگ-35 اجازه انجام حملات بر عليه دشمن بدون ورود به محدوده دفاعي آنها را مي دهند.
معماري باز اويونيک جنگنده امکان نصب تجهيزات و تسليحات جديد روسي و خارجي را بنا به خواست مشتري به MiG-35 مي دهد، هر دو نمونه A و D داراي ساختار يکسان بوده و از لحاظ تجهيزات موجود يکسان اند. بهمراه ميگ-35 مجموعه کامل آموزشي نظير شبيه سازهاي رايانه اي پرواز و شبيه ساز هاي انجام عمليات ارائه شده اند. در نهايت بايد گفت شرکت ميگ آماده است تا با شرکت هاي مختلف به اجراي برنامه هاي مشترک توسعه و بهسازي گونه اوليه ميگ-35 نيز بپردازد.
موضوعات مرتبط: نظامی
IAF (نيروي هوايي هندوستان) كليه ي ميگهاي 25 خود را از رده خارج ميسازد.
نيروي هوايي هند، بزرگترين كاربر اين جنگنده ي قديمي روسي است.
سريعتر از ارواح! سريعتر از موشكها!
پرواز بالاي 30 كيلومتري سطح زمين و درون استراتوسفر با سرعتي حدود 3 ماخ (حدود 3300 كيلومتر بر ساعت)، جايي كه دست موشك ضدهوايي براي ساقط كردنش كوتاه است! جايي كه ميتواند هر چيزي را كه خواست ببيند بدون آنكه ديده شود. ديدنش بر روي صفحه ي رادار آواكسها وحشت آور است زيرا ميتواند خيلي بالاتر از آواكس پرواز نمايد و از آن بالا، آواكس را ساقط نمايد. اين جنگندهاي ناپيدا و شكستناپذير است. اين ميگ 25 است.
براي مدتي طولاني، دشمنان، نامش را نميدانستند. آنها فكر ميكردند اين جنگنده، مدل جديدي از ميگ23 است و در نشريات نظامي غرب به عنوان پرنده ي ناشناس جاسوسي درج ميشد. بعد از آن نوبت به نام گذارياش رسيد. آنها نام مستعار اين جنگنده را Foxbat گذاشتند. كسي چه ميداند، شايد بسياري از گزارشهاي مشاهده ي UFO ها (اجرام پرنده ي ناشناس) در آسمان ايالت كاليفرنيا ممكن بوده ميگ25 باشد. هنوز هم سريعترين جنگنده است. (به ياد داشته باشيد كه هواپيماي SR-71 ، رقيب اين جنگنده در سرعت و ارتفاع پروازي، زمينگير شده و استفاده نميشود) جنگندهاي با بيشترين ارتفاع پروازي كه حداقل عكس و اطلاعات از آن موجود است. بهترين ابتكار اتحاد شوروي در زمان جنگ سرد، اين جنگندهاي است متعلق به جهان خيال و دنياي افسانهاي صنعت هوايي.
SR-71 يا پرنده ي سياه
هيچ موشكي ضدهواي قادر به ساقط كردنش نيست،
هيچ جنگندهاي نميتواند بالاتر از او پرواز كند!
اما حالا پس از دو دهه از خدمت اغلب خاموش و بي سروصداي اين جنگنده، بدون يادآوري در مراجع رسمي، نيروي هوايي هند تصميم به فروش و مزايده ي جنگندههاي ميگ25 گرفته است. كمبود وسائل يدكي، حتا توسط سازنده ي اصلي، كه آنها را در اختيار ندارد! تصاوير ماهوارههاي جاسوسي (از پايگاههاي روسيه) نيز نشاندهنده ي زمينگيري اين جنگنده است!
هنگامي كه اين جنگندهها به سال 1981 به نيروي هوايي هند پيوست و در اسكادران شماره ي 102شكاري شكل گرفتند. آن زمان ميگ25 يكي از هواپيماهاي مرموز به حساب ميرفت. خلبان اين جنگنده ميبايست از خلبانان كارآزموده و بامهارت انتخاب ميشد زيرا پرواز با اين جنگنده با ساير پرندهها تفاوت بسياري ميكرد.
تاريخچه: وابستة هوايي ناتو به سال 1967 و به هنگام مراسم روز نيروي هوايي در پايگاه Domodedovo در نزديكي مسكو، مبهوت يك جتگنده ي دو موتوره كه ميان دو جت ميگ21 پارك شده بود گشت. هيچ كدام از افسران باتجربهاي كه در آنجا حضور داشتند چنين جنگنده ي بزرگي را تا آن موقع نديده بودند، جنگندهاي با ابعاد عظيمي چون دو سر بال 45 فوت (14 متر)، طول 78 فوت (24 متر) و ارتفاع 20 فوت (6 متر) نميتوانست از ديدگان پنهان بماند.
غروب همان روز، افسران عاليرتبة ناتو، اطلاعات محرمانه را گزارش نمودند. آنها هنوز نميدانستند كه شوروي چه نوع هواپيمايي توليد كرده است. آنها اين هواپيما را ميگ23 با نام مستعار Foxbat ناميدند. ولي به سختي ميشد باور كرد كه اين ميگ23 جديد، از خانواده ي معروف ميگ21 باشد.
در سالهاي بعد، فاكسبت بر روي تمام اروپا و آمريكا پرواز كرد بدون آنكه كسي چيزي بداند. اما مورد شگفتآور ديگر در مورد اين جنگنده، استفاده از يك نوع موشك اصلاح شده (يا موتور موشك كروز) به جاي موتورهاي عادي مورد استفاده در ساير هواپيماها بود.
در يكي از روزهاي سال 1972 (1349 خورشيدي) دو فروند فاكسبت كه خلبانان روسي هدايت آنها را بر عهده داشتند از پايگاهي در مصر به پرواز درآمدند و با سرعت 5/2 ماخ بر فراز شرمالشيخ (آن زمان تحت اشغال اسرائيل بود) پرواز كردند. نيروي هوايي اسرئيل با هواپيماهاي F-4E سعي كرد با آنها درگير شود. اما تصويري كه از دو فروند فاكسبت بر روي رادار نقش بسته بود، بدون درنگ از صفحه ناپديد شدند.
فرماندهان ناتو به زودي متوجه شدند اين پرنده، ميگ23 نيست. در سپتامبر 1976 (شهريور 1353) آنها به طور اتفاقي به اين جنگنده دست پيدا كردند و به نكات آن از نزديك پي بردند. ويكتور بلنكو (Victor Belenco) خلبان ناراضي روسي، (با جنگندهاش) به درون دفاع هوايي ژاپن نفوذ كرد، در حالي كه تنها براي 60 ثانيه پرواز، سوخت داشت. وي ادعا كرد شكاريهاي روسي در تعقيبش هستند. مهندسين ناتو جهت جداسازي قطعاتش (اطلاع از جزئيات فني) به سمت آن هجوم آوردند اما بسيار متعجب گشتند: قطعات اين جنگنده با دست جوشكاري شده بودند. به جاي استيل از نيكل استفاده شده بود. بهترين متخصصين ناتو نتوانستند بدانند در جستجوي چه هستند. چرا آنها نتوانستند به (جزئيات) درون آن دست يابند؟ زيرا در آن هنگام (مسوؤلين) خشمگين مسكو، خواستار بازگرداندن هواپيمايشان بودند. قطعات (جداشده) در بستهبندي به وسيله ي هواپيماي باري بازگردانده شد. (بسيار بر اين عقيده بودند كه مهندسين شوروي، به عمد بلنكو را به پناهندگي در غرب وادار ساختند تا بدين وسيله، با تكنولوژي برتر خود، غرب را بترسانند.)
بلنكو به آمريكاييهاي ميزبانش گفت كه فرماندهان اتحاد شوروي به خلبانان ميگهاي 25، اجازه ي پرواز با سرعت كمتر از 5/2 ماخ را نميدهند! خلبانان ناتو هرگز اين جنگنده را مشاهده نكرده بودند، زيرا در اغلب اوقات در ارتفاعي بيشتر از 24 كيلومتري سطح زمين پرواز ميكردند.
در سالهاي بعد، تعداد قابل توجهي از فاكسبت ها به نيروي هوايي هند پيوستند. در آن هنگام به طنز ميگفتند امواج راديوي FM ، پشت سر اين جنگنده ميماند. (عقبتر حركت ميكند!)
سرخلبان آزمايشگر نيروي هوايي هند از اولين پرواز ميگويد
بار اول برايم همه چيز در مورد اين هواپيما عجيب بود. حتا پلكان هواپيما نيز به طوري غيرعادي، بلند جلوه ميكرد و همه چيز در مورد اين جنگنده عجيب بود. پرواز با آن از حدود خيال فراتر ميرفت، قدرتي محض داشت كه امكان ميداد جنگنده با سرعت سه ماخ به درون استراتوسفر وارد شود و در آن هنگام تصور ميكرديم در ميان ستارگان پرواز ميكنيم. در آن ارتفاع (بسيار بالا) همه چيز به رنگ سياه ديده ميشد. بلندي ارتفاع ديواره ي كابين، مانع از ديدن سطح زمين ميشد. (در آن ارتفاع بالا) شما تصور ميكنيد تنها و آرام هستيد. هيچ هواپيماي ديگري به شما چنين احساسي نميتواند بدهد. من فاصله ي ميان دو شهر Jodhpur (شمال غربي هند) تا Adhampur (جنوب هند) (بيش از 1500 كيلومتر) را در مدت تنها 30 دقيقه پرواز كردم.
نقطه ي ضعف فاكسبت
خلبانان فاكسبت از يك بابت متاسف هستند: از اينكه نميتوانند تجربه ي نبرد هوايي نزديک داشته باشند. آنها نميتوانند داگفايت انجام دهند. (داگفايت = نبرد هوايي نزديك كه توام با انجام مانورهاي سريع و تغيير شديد فشار g است). [زيرا اين جنگنده فقط براي پرواز در ارتفاع بالا و سرعت زياد طراحي شده است و تحمل فشار g بالا را ندارد.]
تنش هند و پاكستان
نيروي هوايي هند (IAF) خود آموزش دهنده ي خلبانان فاكسبت است. در اواخر دهه ي 1980، IAF مشاهدات جاسوسي هواپيماهاي هندي بر فراز اسلام آباد (پايتخت پاكستان) را انكار كرد، هرچند نخست وزير (راجيو گاندي) مجوز چنين كاري را صادر کرده بود. اما فرمانده نيروي هوايي هند با لحني دوپهلو اعلام كرد: كسي چه ميداند كه ما بر آنجا پرواز كرديم يا نه!!؟ حتا اگر ما چنين كاري را كرده باشيم، كسي ما را شناسايي نكرده است!
در مي 1997 صداي كر كنندهاي مانند صداي راكت يك موشك در اسلام آباد شنيده شد. يك خلبان هندي بر فراز شهر در ارتفاع 65000 فوتي (حدود 20 كيلومتري) ديوار صوتي را شكسته بود. نيروي هوايي پاكستان (PAF) اوّلين بار به وسيله ي جنگندههاي F-16A خود اقدام به رهگيري نمود، اما اين خيالي بيش نبود. زيرا هيچ هواپيمايي قادر به نزديك شدن به فاكسبت نبود. PAF بر اين اعتقاد بود كه ميگ25 هندي به عمد ديوار صوتي را شكسته است تا ناتواني شكاريهاي پاكستاني را در رهگيري ميگهاي25 و اين مطلب را كه هيچ هواپيمايي قادر به نزديك شدن به فاكسبت هاي هندي نيست به اثبات برساند.
ميگ25 همچنين موجب شرمساري نيروهاي ايالات متحده و بريتانيا در جريان جنگ 1991 خليج فارس شد. در طي نبردي هوايي (در اولين روز جنگ: 17 ژانويه 1991)، تعداد زيادي از هواپيماهاي اف14 و اف18 (نيروي دريايي) و اف15 (نيروي هوايي) وارد حريم هوايي عراق شدند در حالي كه به وسيله ي شكاريهاي A-6 و A-7 (نيروي دريايي) اسكورت ميشدند، در همين حين يك جنگنده ي ميگ25 عراقي (از نوع PD) از پايگاه الرشيد بغداد به هوا خاست و يك جنگنده ي اف18 را به وسيله ي موشك هوا به هواي AA-6 سرنگون ساخت. در روز بعد به دستور صدام، تعداد زيادي از جنگندههاي عراقي منجمله تعدادي ميگ29، براي در امان ماندن از بمباران و حمله ي بي وقفه ي نيروي هوايي آمريكا به سمت پايگاههاي ايران پرواز كردند در حالي كه وظيفه ي اسكورت اين جنگندهها را ميگهاي 25 عراقي بر عهده داشتند. در اين هنگام شكاريهاي اف15 آمريكايي آنها را رهگيري كردند. ميگهاي 25 عراقي (در نزديكي مرز ايران) با عمليات تاكتيكي ويژه با آنها درگير شدند. 6 موشك آمرام به سمت ميگهاي25 اسكورت كننده شليك شد كه هيچكدام به ميگهاي 25 كه حدود 5/2 ماخ سرعت داشتند برخورد نكرد.
بسياري از جنگنده هاي عراقي منجمله ميگ هاي 25 چند روز قبل از سرنگوني صدام، در اطراف و اکناف عراق استتار شدند. مانند تصوير زير:
اكنون اغلب فاكسبت هاي هندي (به دليل كمبود قطعات، مشكلات فني و فرسودگي) زمين گير هستند و بيشتر براي نمايش در موزه مناسبند!
ميگ25 شايد اكنون به تاريخ پيوسته باشد، ولي خلباناني كه با آن پرواز كردهاند، احساس غيرقابل دسترس بودني كه پرواز با اين جنگنده به آنها بخشيده است را هيچگاه فراموش نميكنند.
شرح بيشتر (ترجمه و تاليف: خودم)
هنگامي كه نيروي هوايي ايالات متحده اقدام به طراحي و ساخت بمب افكن سنگين و دوربرد B-70 نمود، اين بمب افكن سنگين كه جهت بمباران هستهاي اتحاد شوروي ساخته شده بود قادر بود به راحتي و با سرعت 3 ماخ (به صورت مداوم) و در ارتفاع 70000 فوتي (حدود 21 تا 22 كيلومتري سطح زمين) پرواز نمايد.
تصويري از B-70
به همين منظور، اتحاد شوروي دست به طراحي جنگندهاي شكاري – رهگير زد كه قادر به پرواز با سرعت بسيار زياد و ارتفاع خيلي بالا بود. هرچند پروژه ي B-70 سرانجام در آمريكا كنار گذاشته شد، ولي برنامه ي ساخت ميگ25 ادامه يافت و سرانجام منجر به ساخت سريعترين جنگنده در جهان شد. ميگ25 فقط براي نبرد در ارتفاع بسيار زياد طراحي شد و به همان اندازه در ارتفاع پائين به طرز وحشتناكي ناموفق و شكننده است. اگرچه ماموريت شناسايي و پدافند هوايي در طراحي مدلهاي ميگ25 مد نظر بوده است، ولي برد پروازي اين جنگنده همواره محدود مانده است. به همين دليل، بعدها شركت ميگويان گيرويچ دست به ساخت نمونه ي اصلاح شده ي ميگ25 زد كه ميگ31 ناميده ميشود.
ميگ 31
ميگ31 جنگندهاي است با قابليتهاي اصلاح شده در جهت شركت در تمام عملياتهايي كه جنگندههاي شكاري در آن شركت ميكنند: هم ارتفاع پائين و هم ارتفاع خيلي بالا. همچنين ميگ25 نمي تواند بيش از 2 دقيقه با سرعت بيش از 3 ماخ و در ارتفاع بسيار بالا پرواز نمايد، زيرا در غير اين صورت، موتورهايش دچار واماندگي (Stall) شده و هواپيما از کنترل خلبان خارج مي شود. اين نقيصه بنا به ادعاي شرکت ميگ در مدل 31 برطرف شده است.
نکته جالب ديگر اين است که خلبانان ميگ25 و ميگ31 لباسي مشابه لباس فضانوردان مي پوشند!
همچنين ميگ25 تحمل فشار g بيش از 5/4 برابر را ندارد و در صورت قرار گرفتن در موقعيت داگفايت كه مستلزم انجام مانورهاي سنگين است، نميتواند مانند شکاري هاي سلف خود نظير ميگ19 يا ميگ21 با دشمن درگير شود. (ميگ23 در اين مقايسه قرار نمي گيرد زيرا به طور عمده جهت بمباران سبک طراحي شده است نه رهگيري) انجام مانورهاي سنگين باعث خسارت و نهايتن متلاشي شدن جنگنده ميشود و اگر بدنهاش نيز متلاشي نشود، جنگافزارهاي نصب شده بر زير بالها – نظير موشكهاي هوابههوا – كنده ميشوند. براي مثال كافي است بدانيد جنگنده ي فانتوم اف4 تا فشار 7 برابر g و شكاري رهگير اف14 تا فشار 9 برابر g را تحمل ميكنند. بنابراين در ارتفاع پائين، اين هواپيما به راحتي شكار جنگندههاي معمولي نظير F-5 و F-4 ميشود.
ميگهاي 25 عراقي در زمان جنگ با ايران نيز بارها در نبردهاي هوايي، شكار جنگندههاي ايراني شدند. براي نمونه در يكي از عملياتها يك هواپيماي اف5 متعلق به پايگاه شكاري تبريز در يک داگ فايت به راحتي و با آتش مسلسل، ميگ 25 عراقي را در حومه ي تبريز هدف قرار داد و ساقط کرد. اين اتفاق پس از آن رخ داد كه ميگ هاي 25 عراقي، پيشتر از آن، بارها هواپيماهاي مسافربري را كه از طريق مرز تركيه عازم خارج از كشور بودند مورد تحديد قرار داده بودند و در يك مورد نيز هواپيماي حامل وزير خارجه ي الجزاير را كه از ديدار با مقامات ايراني به كشورش بازميگشت هدف قرار دادند و باعث كشته شدن تمامي سرنشينان آن شدند. همچنين يکي از دلائلي که باعث شد شاه فقيد ايران، اقدام به خريد اف14 بکند، پرواز گاه و بيگاه ميگهاي 25 اتحاد شوروي و انجام ماموريت جاسوسي و عکسبرداري آنان در فضاي ايران بود.
شرح ديناميكي هواپيما
مآموريت: شكاري رهگير
اولين پرواز: 6 مارس 1964 (مدل Ye-155R-1) و 9 سپتامبر 1964 (مدل Ye-155P-1)
ورود به خدمت: 1966
خدمه: 1 نفر (خلبان)
قيمت: نامعلوم
طول: 15/78 فوت (82/23 متر)
فاصله دو سر بالها: 98/48 فوت (02/14 متر)
ارتفاع كابين از سطح زمين: 02/20 فوت (10/6 متر)
وزن خالي: حدود 20000 كيلوگرم
حداكثر وزن مجاز: 36720 كيلوگرم
حجم سوخت: مخزن داخلي= 14920 كيلوگرم ، مخازن خارجي= نامعلوم
حداكثر ميزان بارگذاري مهمات: 1800 كيلوگرم
موتور: 2 موتور توربوجت R-158D-300 ساخت تومانسكي با قابليت استفاده از پس سوز (After Burning Turbojets)
كشش موتور: 220000 نيوتن (220KN) با استفاده از پس سوز
مشخصات پروازي
سرعت: (2/3 ماخ) 3390 كيلومتر بر ساعت در ارتفاع 13000 متر (بدون مهمات و سوخت اضافه)
و (82/2 ماخ) 3000 كيلومتر بر ساعت در ارتفاع 13000 متري (با مهمات و سوخت كامل)
و (86/0 ماخ) 1050 كيلومتر بر ساعت در سطح دريا
اوجگيري: 12480 متر در دقيقه
سقف پرواز خدمتي: 67900 فوت (20700 متر)
حداكثر سقف پروازي: 123524 فوت (37650 متر)
برد: 1730 كيلومتر (رفت و برگشت) و 2575 كيلومتر بدون برگشت
حداكثر شتاب g كه مي تواند تحمل کند: 5 / 4 برابر
مهمات
تيربار: ندارد
4 مقر حمل سلاح خارجي
موشكهاي هوا به هوا: (فقط يکي از حالتهاي زير)
يا 2 موشك دوربرد R-77 (موسوم به R-23 يا آپكس)
يا 4 موشك كوتاه برد R-60 (موسوم به AA-8 يا آفيد)
يا دو موشك دوربرد R-40 (موسوم به AA-6)
يا 4 موشك ميان برد R-73 (موسوم به AA-11 يا آرچر)
موشک AA-6
موشک AA-7
موشک AA-8
عکشو ندارم
موشک AA-11 (آرچر)
عکسشو ندارم
موشكهاي هوا به سطح: موشك Kh-58 (فقط در مدل BM)
بمب: نامعلوم (فقط در مدل BM)
ساير موارد: دوربين هاي قوي شناسايي (فقط در مدل R)
انواع ميگ25 كه تاكنون ساخته شده است
Ye-155R-1 : نمونه ي اوليه
Ye-155P-1 : اولين نمونه ي شکاري رهگير
MiG-25P 'Foxbat-A' : اولين نمونهاي كه با چهار موشك هوا به هوا مسلح شد
MiG-25R 'Foxbat-B' : اولين مدل شناسايي كه به دوربين هاي عكاسي قوي، حسگرهاي مادون قرمز و سيستم اخلاگر رادار ECM مجهز شده بود.
MiG-25RBV 'Foxbat-B' : مدل ناشناخته
MiG-25RBT 'Foxbat-B' : مدل ناشناخته
MiG-25U 'Foxbat-C' : مدل دو سرنشينه با صندلي معلم پرواز كه سطح آن بالاتر از سطح صندلي كارآموز است
MiG-25PU 'Foxbat-C' : مدل دو سرنشينه ي آموزشي
MiG-25RU 'Foxbat-C' : مدل دو سرنشينه ي آموزشي
MiG-25RB 'Foxbat-D' : مدل شناسايي و جاسوسي با قابليت حمل بمب (ورود به خدمت در سال 1972)
MiG-25RBK 'Foxbat-D' : مدل شناسايي جديد با دوربين هاي عكاسي متفاوت و ادوات الكترونيكي جديد
MiG-25RBS 'Foxbat-D' : ناشناخته
MiG-25RBSh 'Foxbat-D' : مدل شناسايي و بمب افكن با قابليت حمل موشكهاي هوا به زمين
MiG-25RF 'Foxbat-D' : ناشناخته
MiG-25PD 'Foxbat-E' : مدل جديدي از نمونه ي شكاري رهگير اوليه با موتورها و رادار بهبود يافته
MiG-25PDS 'Foxbat-E' : ناشناخته
MiG-25BM 'Foxbat-F' : مدلي جديد از MiG-25RB با دماغهاي كشيدهتر، سيستم ECM و مجهز به موشك هوا به سطح Kh-58 (موشك ضدرادار كه از ارتفاع حداکثر 20 كيلومتري شليك شده و با دنبال كردن امواج رادار، سايت و ادوات رادار زميني را نابود ميسازد)
جنگهايي كه MiG-25 در آن استفاده شده است:
سوريه: در برابر حمله اسرائيل به لبنان (1982)
عراق: جنگ ايران و عراق (تا 1988)
عراق: جنگ خليج فارس (1991)
كشورهاي استفاده كننده:
روسيه، الجزاير، جمهوري آذربايجان، بلاروس، بلغارستان، هند، عراق (قبل از جنگ 1991)، سوريه و اكراين.
موضوعات مرتبط: نظامی
در سال 1981 نیروی هوایی آمریکا تحت پروژه ای به نام ATF اعلام کرد نیاز به هواپیمایی با مشخصات قابلیت پنهانکاری قدرت مانور بالا پرواز سوپر کروز و قابلیت نشست و برخاست از باند های کوتاه برای جایگزینی با F-15 نیاز دارد و همین دلیل باعث شد تا در سال 1983 نیروی هوایی آمریکا به شرکت های بزرگ هواپیما سازی آن دوران (لاکهید مارتین مک دانل داگلاس بویینگ داینامکس گرومن و راکول نورثروپ) پیشنهاد ساخت همچین هواپیمایی را بدهد.
شرکت لاکهید ابتدا در این اندیشه بود تا با تغییراتی در هواپیمای YF-12 می دهد آن را با مشخصاتی که نیروی هوایی آمریکا داده است نزدیک کند اما طرح YF-12 لاکهید در بین طرح ها دیگر رتبه آخر را کسب کرد.این امر باعث شد تا شرکت لاکهید به فکر ساخت یک هواپیما بر پایه F-117 بیافتد تا با تغییراتی همچون انحنا دادن به بدنه (همانطور که می دانید در طراحی بدنه F-117 هیچ گونه انحنایی وجود ندارد) بتواند نیاز نیروی هوایی آمریکا را برطرف سازد.
در این حین شرکت های دیگر نیز داشتن بر روی طرح های خود کار می کردند.طرح شرکت بویینگ یک هواپیما با دم v شکل برای بهبود پنهانکاری و کاهش وزن هواپیما به وسیله کامپوزیت هایی که در بدنه هواپیما به کار برده بود.از طرف دیگر شرکت جنرال داینامکس نیز طرح هواپیما بدون دم را ارائه داد که یک دم عمودی کوچک و بالی با لبه های حمله دندان اره ای بود.
با نزدیک شدن روز تصمیم گیری نیروی هوایی آمریکا به شرکت ها اعلام کرد تا با هم همکاری کنند و شرکت لاکهید بویینگ جنرال داینامکس با هم شرکت های مک دانل داگلاس و نورثروب و شرکت های گرومن و راکول نیز با هم همکاری می کردند.
سرانجام در 28 جولای 1986 شرکت ها طرح های اولیه خود را به نیروی هوایی آمریکا ارائه دادند تا برنده مناقصه 691 میلیون دلاری بشوند.
نیروی هوایی آمریکا سرانجام شرکت لاکهید با طرح yf-22 و نورثروپ yf-23 را برنده مناقصه اعلام کرد و شرکت ها در حال ساخت مدل اولیه خود بودند.
اما مشکلی که هر دو این هواپیما ها داشتند نمی توانستند پرواز سوپر کروز انجام بدهند و قابلیت نشست و برخاست از باندهای کوتاه را نداشتند.اما با برداشتن شرط نشست و برخاست از باند های کوتاه مهندسان لاکهید توانستند با تغییراتی که در عقب هواپیما ایجاد کند آن را به پرواز سوپر کروز برساند.
سرانجام پس از یک دهه تلاش در سال 1990 نیروی هوایی آمریکا طرح f-22(yf-23 را به طرح yf-23 ترجیح داد و دلیل این امر قدرت مانور بالا طراحی بهتر محفظه های داخلی تسلیحات در f-22 بود البته yf-23 نورثروب قابلیت پنهانکاری بالاتر نسبت به f-22 داشت.
اولین نمونه f-22 در سال در آوریل 1997 وارد خدمت شد اما بدلیل مشکلات فراوان که بر سر راه آن بود همچ.ن حذف بودجه آن بوسیله دولت آمریکا خدمت آن به تعویق افتاد و در سال 2005 وارد خدمت شد.
همچنین در سال 2002 با تغییراتی که بر روی آن انجام دادند توانستند آن را به هواپیمایی چند منظوره تبدیل کنند که قابلیت حمله به اهداف زمینی به وسیله بمب های jdam و gbu را داشته باشد و به f-22a لقب گرفت.
در حال حاضر نیرو هوایی آمریکا 550 تا 750 f-22 احتیاج دارد که به دلیل مشکلات مالی فقط بودجه خرید 276 فروند f-22 تصویب شد که به احتمال زیاد به دلیل قیمت گران f-22 (120میلیون 189 فروند به نیروی هوایی آمریکا فرستاده می شود.

همانگونه که می دانید برای به کار افتادن یک وسیله اجزای بسیاری به هم کمک می کنند یکی از اجزای اصلی موتور است و f-22 با دو موتور توربوفن f-119-pw100 نیروی پیشران خود را تامین می کند.این موتور ها به f-22 این قابلیت را می دهد تا پرواز سوپر کروز(پرواز فراصوت بدون استفاده ازر پس سوز )انجام دهد این امر باعث می شود تا توسط رادارها دشمن دیده نشود و سوخت کمتری مصرف کند(هواپیما ها برای رسیدن به سرعت صوت از پس سوز استفاده می کنند و این امر باعث می شود سوخت چند برابری مصرف شود) و به سرعت صوت پرواز کند.همچنین f-22 مس تواند تا دو برابر سرعت صوت پرواز کند و تا 18 کیلومتر بالا برود.
رادار an-apg-77 قابلیت شناسایی اهداف را تا 280 کیلومتری در تمام شرایط جوی دارد و می تواند اهداف زمینی را با دو بمب 1000 پاوندی jdam و 8 بمب gbu-39 و برای نابود کردن اهداف هوایی از 2 موشک گرمایاب aim-9(به دنبال گرمایی که از موتور منتشر می شود میرود) و 6 موشک راداری aim-120c که دارای بردی در حدود 32 کیلومتر است استفاده کند.
اف 22 از 8 پایلون داخلی و 4 پایلون خارجی بهره می برد که می تواند 12 از نوع از تسلیحات مختلف هوا به هوا و هوا به زمین را بر روی آنها لود کند و راهی ماموریت شود.
بدون شک می توان گفت f-22 از بهترین هواپیماهای قرن بیست و یکم است که تا کنون ساخته شده است اما تنها عامل نگرانی آمریکا وجود هواپیما mig-31 موشک های سطح به هوا s-300 s-400 است که به راحتی می توانند این هواپیما را شناسایی و نابود کنند و در غیر این صورت دیگر وسیله پرنده ای حریف f-22 نمی شود.
البته قابل ذکر است که f-22 در هیچ جنگ واقعی شرکت نکرده است که کارایی آن در میادین واقعی نبرد اثبات شود اما در یک درگیری شبیه سازی شده دو f-22 به راحتی توانستند 8 اف 15 را از صحنه نبرد محو کنند.

1.در 10 آپریل 2006 حادثه ای برای F-22 رخ می دهد گرفتار شدن خلبان f-22 در کاکپیت خلبان پس از چک کردن تمام دستگاه و تمام راه حل ها برای باز شدن کاناپی موفق به این کار نمی شود و این امر باعث می شود تا کاناپی را برش دهند و خلبان را خارج کنند این حادثه باعث شد تا usaf نگران شود و دوباره این سیستم را بازسازی کند که دیگر از این مشکلات رخ ندهد.
2.مشکلی دیگر بر سر راه f-22 داغ شدن موتور روشن آن بر روی زمین(standby)در جاهای گرمسیر است که f-22 در شهرهای گرمی مانند افغانستان و عراق که دمایی بالاتر از 49 درجه سیلیوس دارند نمی تواند 44 دقیقه بیشتر تحمل کند و باعث از کار افتادن دستگاه های الکتریکی f-22 می شوند.
3. ایجاد بحران مالی برای f-22 شرکت لاکهید را به این فکر برده است تا مشتری خارجی جذب کند اما دولت آمریکا هیچ تمایلی برای فروش به کشورهای دیگر ندارد اما شرکت سازنده یعنی لاکهید اجازه دارد تا محصول خود را به کشور های دیگر بفروشد هم اکنون کره جنوبی و ژاپن مشتریان f-22 هستند.
این کار شرکت لاکهید مانند فروش f-14 به ایران بود تا شرکت گرومن از ورشکستگی با پولی که از خرید آنها از ایران می گیرد جلوگیری کند البته به نفع ایران هم شد.
موضوعات مرتبط: نظامی
[ناو هواپیمابر USS Enterprise اولین ناو هواپیمابر اتمی دنیا محسوب میشود که پیشران آن از تعداد هشت راکتور اتمی و تعداد 4 محور شفت تشکیل شدهاست و هر راکتور متصل به دو محور شفت است. استفاده از پیشران اتمی تحولی در ناوهای هواپیمابر بوجود آورد و باعث شد تا استفاده از ناوهای هواپیمابر راحتتر شود برد این ناوها افزایش یابد و یا سایر مزیتها و ویژگیهایی را بوجود آورد که این خصوصیات هماکنون نیز در ناوهای هواپیمابر کلاس Nimitz دیدهمیشوند. ساخت ناو در سال 1958 و در کارخانهی کشتیسازی Newport News آغاز شد و در 24 سپتامبر 1960 به آب انداخته شد. Enterprise در 25 نوامبر 1962 و با فرماندهی کاپیتان Vincent P. DePoix رسما وارد خدمت شد. بعدها بروزرسانیهای متعددی بر روی ناو انجام گرفت.
نام این ناو از یکی از شناورهای مورد استفاده در جنگ جهانی دوم گرفته شدهاست. این ناو بزرگترین شناور نیروی دریایی ایالات متحده است که 342 متر طول دارد و وزن جابجایی آن 89900 تن است. تنها شناورهای تقریبا هم اندازه با این ناو، ناوهای هواپیمابر کلاس Nimitz میباشند. این ناو یکی از قدیمیترین شناورهای حال حاضر ایالات متحده محسوب میشود که به گفتهی مقامات ایالات متحده بین سالهای 2012 تا 2014 از رده خارج خواهد شد. پورت خانگی این ناو پورت Norfolk واقع در ویرجینیاست و افسر فرمانده آن در حال حاضر کاپیتان Ronald Horton است.
ناو USS Enterprise طلایه دار ناوهای هواپیمابر اتمی دنیا محسوب میشود. پیشران ناو قادر است سرعت این غول بزرگ را به 35 گره برساند و نیروی محرکه ناو را برای مدت 5 سال تامین کند که این مقدار انرژی برای 20 بار چرخیدن به دور کره زمین به همراه 100 هواپیما کافی است.
رادارهای آرایهی فازی نصب شده در این ناو قدرت راداری مناسبی را برای آن بوجود آورد. بعدها از این سیستم راداری در شناورهای مجهز به سیستم AEGIS و تعداد زیادی از شناورهای نظامی دیگر استفاده شد. طی سالیان گذشته بروزرسانیهای متعددی بر روی ماشینری، هواپیماها، سیستمهای الکترونیکی، تسلیحات و راکتورهای (تجدید سوخت) ناو صورت گرفته است.
ورود این ناو به ناوگان سطحی ایالات متحده قدرت هوایی نیروی دریایی ایالات متحده را افزایش داد و باعث ایجاد جهشی در تکنولوژی ساخت ناوهای هواپیمابر شد، جهشی در حال حاضر منجر به ساخت ناوهواپیمابر CVN-78 شدهاست. Enterprise احتمالا در سال 1914 یعنی بعد از 54 سال خدمت از ناوگان نیروی دریایی ایالات متحده خارج خواهدشد؛ به همین علت به این ناو لقب "دختر پیر دریاها" دادهشده است.
با توجه به به اینکه دختر پیر مدت زیادی در ناوگان ایالات متحده مشغول به خدمت بودهاست در ماموریتهای مختلفی شرکت داشته که در اینجا به دو مورد اشاره خواهیم کرد.
بحران کوبا
ناو USS Enterprise مدتی پس از وارد به خدمت شدن در اولین ماموریت مهم خود به کارگرفته شد. در آن زمان هواپیماهای جاسوسی U-2 ایالات متحده موفق به کشف یک سایت موشکی مربوط به شوروی واقع در خاک کوبا و در فاصلهی 140 کیلومتری از بندر کالیفرنیا شدند. این سایت موشکی خطری جدی برای ایالات متحده بوجود میآورد و مقامات آمریکایی به شدت نسبت به این موضوع واکنش نشان دادند که از جملهی این واکنشها میتوان به انتقال تعداد زیادی از واحدهای نظامی این کشور به بندر کالیفرنیا اشاره کرد. پرزیدنت Kennedy ذستور انتقال واحدهای هوایی و دریایی به منطقه را صادر کرد و از مقامات شوروی خواست تا پروژهی ساخت سایت موشکی در خاک کوبا را متوقف کنند. بحران پیچیدهتر شد ناو USS Enterprise جهت کمک به ناوهای هواپیمابر USS Independence, USS Essex و USS Randolph به منطقه اعزام شد. بحران روز به روز پیچیده تر میشد در 24 اکتبر احتمال وقوع جنگ به شدت افزایش یافتهبود به همین علت سری دوم از واحدهای نظامی ایالات متحده جهت ایجاد فشار بیشتر و تنگتر کردن محاصرهی کوبا به منطقه اعزام شدند. اما چهار روز بعد یعنی 28 اکتبر پس از انجام مذکراتی پنهانی بحران خاتمه یافت.
حادثهی سال 1969
در ژانویهی 1968، USS Pueblo توسط قایقهای گشتی کرهی شمالی به اسارت درآمد و باعث ایجاد یک بحران بینالمللی گشت. مقامات نیروی دریایی ایالات متحده تصمیم گرفتند Enterprise را به منطقه اعزام کنند.
صبح روز 14 ژوئن 1969 در حالی که یکی از هواپیماهای F-4 Phantom در حین بلند شدن بود گرمای حاصل از موتور به طور ناخواسته باعث گرم شدن یکی از راکتهای MK-32 Zuni و انفجار آن شد. این انفجار باعث ایجاد آتش سوزی و انفجارهای پیدرپی دیگر شد. آتش بلافاصله مهار شد اما در این حادثه 27 نفر کشته و 314 نفر مجروح شدند، تعداد 15 فروند هواپیما از بین رفتند و عرشهی ناو دچار آسیب جدی شد. به همین علت ناو جهت انجام تعمیرات به Pearl Harbor واقع در هاوایی منتقل شد. تعمیرات در مارس 1969 به پایان رسید.
خصوصیات
سفارش ساخت: 15 نوامبر 1957
شرکت سازنده: شرکت کشتیسازی Newport News
قیمت: 451.3 میلیون دلار
شروع ساخت: 4 فوریه 1958
تاریخ به آب انداختن: 24 سپتامبر 1960
تاریخ ورود به خدمت: 25 نوامبر 1961
خروج از خدمت: 2013 تا 2015 (احتمالی)
ردهبندی: CVN-65
پورت خانگی: NS Norfolk
وضعیت کنونی: فعال
وزن جابجایی (فول): 93500 تن
طول: 342 متر
عرض: 40.5 متر
آبخور: 12 متر
سرعت: بیش از 30 گره (بیش از 58 کیلومتر بر ساعت)
برد عملیاتی: نامحدود
خدمه
خدمهی ناوبری: 3000 نفر
150 افسر، 150 مهندس و 2700 دریانورد
خدمهی هوایی: 1800 نفر
250 خلبان و 1550 پرسنل پشتیبان
حسگرها:
رادار کاوش هوایی سه بعدی AN/SPS-48
رادار کاوش هوایی دو بعدی AN/SPS-49
سیستم جنگ الکترونیک و فریب تسلیحات ""Decoy : سیستم جنگ الکترونیک AN/SLQ-32 و لانچرهای Mark 36 SRBOC
تسلیحات:
دو دسته لانچر هشت تایی موشکهای NATO Sea Sparrow
چهار توپ 20 میلیمتری فالانکس
دو لانچر RIM-116
(منابع مختلف تسلیحات متفاوتی را ذکر کردهاند.)
ظرفیت حمل هواپیما: بیش از 90 فروند
شعار:
Ready on Arrival;
The First, the Finest;
Eight Reactors, None Faster
نکات:
طراحی ناو توسط 915 مهندس انجام شده و تعداد 16100 نقشه فنی رسم شده است. 1006 کیلومتر کابل الکتریکی و 60 کیلومتر لولهی تهویه در ناو بکارفتهاست.
موضوعات مرتبط: نظامی
آشنایی با زیردریاییهای چینی کلاس Yuan

زیردریاییهای Type 039A/B (کد ناتو Yuan) گونهای از زیردریاییهای غیراتمی تولیدشده توسط نیروی دریایی ارتش آزدیخواه خلق چین هستند که اولین آنها در سال 2004 معرفیشد. این زیردریاییها توسط کارخانهی کشتیسازی Wuchang واقع در استان Hubei ساختهشدهاند. زیردریاییهای Type 039A اولین دسته زیردریاییهای چینی مجهز به سامانهی پیشران مستقل از هوا AIP محسوب میشوند؛ تجهیز زیردریاییها به این سامانه علاوه بر افزایش قدرت و کارایی زیرسطحی، باعث کاهش امکان شناسایی زیردریایی میشود.
به نظر میرسد این زیردریاییها برآمده از فناوری بومی چین و تحت تاثیر تکنولوژی روسی باشند. این زیردریاییها دارای چهار باله جهت غوص و یک محور شفت میباشند و بدنهی قطرهای شکل و برجک نسبتا بزرگ ذهنها را به سمت زیردریایی روسی Kilo میبرد. در قسمت برجک زیردریایی دو باله دیدهمیشود؛ در ضمن بدنهی زیردریایی توسط مواد لاستیکی ضد سونار پوشیدهشده تا امکان رهگیری زیردریایی توسط سامانههای سوناری دشمن کاهش یابد.
تسلیحات
Yuan دارای تعداد شش مقر اژدر 533 میلیمتری است؛ که دو مقر بالا و چهار مقر در قسمت پایین دماغه قرار دارند. از این مقرها میتوان جهت شلیک انواع اژدرهاي بومی و روسی استفادهکرد. همچنین گفته میشود از این مقرها میتوان جهت شلیک موشکهای ضدکشتی سری YJ-8X یا همان C-80X استفادهکرد. این موشکها قادرند با استفاده از سرجنگی 165 کیلوگکرمی خود به هر شناوری صدمات جدی وارد کنند. برد این موشکها 80 تا 120 کیلومتر و سرعت آنها 0.9 ماخ اعلام شدهاست.
گفتهمیشود این زیردریاییها قادر به شلیک موشکهای ضدزیردریایی CY-1 هستند اما خود اصل وجود موشک در پردهای از ابهام قرار دارد چراکه هیچ خبری مبنی بر تولید آن منتشر نشدهاست. CY-1 دارای برد 18 کیلومتر است.
همچنین وانایی حمل مین زیردریایی 18 تا 24 مین میباشد.

حسگرها
چینیها در حوالی سالهای 1980 تا 1990 سامانههای Thales TSM 2233 ELEDONE / DSUV-22 و Thales TSM 2255 / DUUX-5 را از فرانسه وارد کردهاند. آنها همچنین به علت خریداری زیردریاییهای روسی Kilo به انواع مختلف سامانههای سوناری ساختهی روسیه دسترسی دارند. به نظر میرسد سیستمهایی مشابه با آنچه گفتهشد در کلاس Yuan نیز به کار رفتهاست.
به نظر میرسد در زیردریایی Yuan از سامانهی راداری جستجوی سطحی/هوایی مشابه MRK-50 SNOOP TRAY و یک سامانهی راداری ناوبری مشابه سامانهی زیردریاییهای Song استفاده شدهباشد.
پیشران
اخباری مبنی بر استفادهی چینیها از سامانهی پیشران مستقل از هوا یا AIP منتشر شدهاست. AIP این توانایی را به زیردریایی میدهدتا بتواند بدون نیاز به آمده به سطح روزها یا حتی هفتهها در زیر آب و با سرعت کم حرکت کند. اندازهی کوچک، انعطافپذیری و کم صدایی ذاتی باعث افزایش قابلیتهای زیردریایی شده و آن را به تهدیدی جدی برای سایر زیردریاییها تبدیلکردهاست. سامانهی AIP مورد استفاده در زیردریاییهای Yuan توسط موسسهی 717 تحقیقات دریایی چین CSIC طراحی و ساختهشدهاست.

با توجه به مخفیکاری شدید چینیها اطلاعات زیادی در دسترس نیست.
سازنده: کارخانهی کشتیسازی Wuchang
متصدی: نیروی دریایی ارتش آزدیخواه خلق چین PLAN
ساختهشده: 2 فروند
فعال: احتمالا 1 فروند
طول: 75 متر
پیشران: دیزل-الکتریک، سامانهي AIP، یک محور شفت و احتمالا پروانهی 7 بالهای
سرعت: بیش از 20 گره
تسلیحات:
شش مقر اژدر 533 میلیمتری
موشکهای ضدکشتی سری YJ-8X
موشکهای ضدزیردریایی CY-1
18 تا 24 مین
تصاویر
با عرض پوزش احتمال اینکه تصویری مربوط به این زیردریایی نباشد وجود دارد.







موضوعات مرتبط: نظامی
سری زیردریاییهای تهاجمی Type 209

هدف از این مقاله بررسی زیردریاییهای گونهی Type 209 است اما با این وجود به علت فراگیر بودن استفاده از زیردریایی ذکرشده در کشورهای مختلف زیردریاییهای برزیلی را به طور اخص بررسی خواهیم کرد.
اولین زیردریایی کلاس Tupi در Kiel آلمان و توسط شرکت Howaldtswerke-Deutsche Werft ساختهشد و در سال 1989 رسما وارد خدمت نیروی دریایی برزیل شد. پس از آن تعداد 4 فروند دیگر در حوضچهی تسلیحاتی Arsenal de Marinha واقع در Rio de Janeiro ساختهشد. Tamoio S31، Timbira S32، Tapajo S33 زیردریاییهای بعدی بودند که به ترتیب در سالهای 1994، 1996و 1999 وارد خدمت شدند.
گونهی بهبودیافتهی زیردریاییهای این کلاس شامل دو فروند یعنی Tikuna S34 و Tapuia میشود. اما بودجهبندی دولت برزیل باعث شد وزارت دفاع این کشور مجبور به لغو پروژهی Tapuia شد. و ساخت زیردریاییهای این کلاس پس از پروژهی Tikuna متوقف شد.
Tikuna سرانجام در مارس 2005 به آب انداخته شد و دسامبر همان سال وارد خدمت شد.
طراحی و توسعه
حوالی سال 1990 نیروی دریایی بسیاری از کشورها در صدد جایگزینی زیردریاییهای قدیمی خود برآمدند. در این زمان تعداد محدودی طرح صادراتی غربی برآمده از کورهی داغ جنگ سرد وجود داشت که گونهی صادراتی آنها بزرگ و گران بودند. تعداد دیگری طرح نیز وجود داشتند که تنها به صورت خاص در انحصار چند کشور بودند که از جملهی آنها میتوان به Daphne فرانسوی، Oberon بریتانیایی و Foxtrot روسی اشاره کرد. در این اوضاع نابسامان طرح آلمانی Type 209 معادلات را بر هم زد؛ چرا که قیمت این زیردریایی بسیار مقرون به صرفه بود. هرچند این زیردریایی در نیروی دریایی آلمان به کار گرفته نشد اما تقریبا 60 فروند از آن ساخته شد و در نیروی دریایی 13 کشور جهان به کارگرفتهشد.
Type 209 توسط شرکت Ingenieur Kontor Lübeck طراحی شده است و در طراحی آن تا حد زیادی از گونهی قبلی زیردریاییهای آلمانی یعنی Type 206 اقتباس شده است. طرح بدنه دوجداره و به گونهای است که افسر فرمانده را قادر میسازد زمانی که در محل پریسکوپ قرار دارد بتواند از قسمت نوک تا انتهای زیردریایی را در دید داشتهباشد. تعداد 4 دسته سلول 120 تایی باتری در جلو و عقب قسمت فرماندهی قرار دارد که حدود 25٪ تناژ زیردریایی حاصل از این باتریهاست. دو مخزن تعادلی اصلی در عقب و جلوی زیردریایی قرار دارند که امکان غوص و صعود زیردریایی را فراهم میآورند. نیروی رانشی زیردریایی توسط چهار موتور دیزلی و چهار مولد برق تامین میشود. در ضمن یک موتور الکتریکی AEG نیز وجود دارد که مستقیما به پروانهی چهار یا هفت بالهای وصل است.

تسلیحات
با توجه به بکارگیری زیردریایی در کشورهای مختلف میتوان انواع متفاوتی از تسلیحات را مشاهده کرد. زیردریاییهای مورد استفادهی یونان، ترکیه و کرهی جنوبی علاوه بر اژدر قادر به شلیک موشکهای هارپون نیز میباشند. زیردریاییهای کره علاوه بر این قادر به حمل 28 مین هستند ولی زیردریاییهای هند تعداد 24 مین را حمل میکنند.
زیردریاییهای Tupi و Tikuna دارای هشت مقر شلیک اژدر میباشند و این مقرها مجهز به سیستم تخیلهی swim-out هستند. زیردریاییهای این کلاس تعداد 16 اژدر حمل میکنند. موسسهی تحقیقاتی نیروی دریایی برزیل گونهای از اژدر را جهت استفاده در زیردریاییها طراحی کرده که دارای برد 18 کیلومتر بوده و سرعتی معادل 45 گره (معادل 83 کیلومتر بر ساعت) دارد.
زیردریاییهای این کلاس همچنین قادر به شلیک اژدرهای mk24 Tigerfish mod 1 یا mod 27 هستند. این اژدر دارای جستجوگر صوتی در دماغهی خود است و به گونهی هدایت-سیمی (ارسال و دریافت داده از مبدا) هدایت میشود. دادهها توسط اژدر از زیردریایی دانلود شده و به کامپیوتر آن انتقال دادهمیشوند. این اژدر مجهز به سرجنگی 134 کیلوگرمی PBXN 105 است.
زمانی که اژدر به هدف رسید فیوز مغناطیسی و ضربهای آن عمل میکنند و باعث انفجار سر جنگی میشوند. سرعت اژدر در حالت غیر فعال 25 گره (46.3 کیلومتربرساعت) بوده و در حالت جستوجوی فعال به 35 تا 50 گره (64.8 تا 92.6 کیلومتربرساعت) میرسد. برد اژدر Tigerfish 14 تا 45 کیلومتر میباشد.
سامانه کنترل آتش زیردریایی از گونهی BAE Systems KAFS-A 10 است.
در ژانویهی سال 2008 سامانهی کنترل آتش و حسگرهای جدیدی از توسط شرکت سامانههای دریاییLockheed Martin بر روی زیردریاییهای کلاس Tupi و Tikuna نصب شد. این سامانهی جدید امکان شلیک اژدرهای پیشرفتهی آمریکایی mk48 mod 6 را فراهم میآورد.
اژدر Tigerfish

اژدر آمریکایی mk48

تجهیزات اقدام متقابل
رادار پیشاخطار نصب شده بر روی زیردریاییهای کلاس Tupi و Tikuna رادار فرانسوی DR-4000 ساختهی شرکت Thales (Thomson-CSF سابق) است. سامانهی الکترونیکی DR-4000 مدولار بوده و باندهای C تا J را پشتیبانی میکند.
حسگرها
زیردریاییها دارای دو پریسکوپ mod 76 ساختهی شرکت Kollmorgen هستند. رادار ناوبری، رادار فرانسوی Calypso III ساختهی Thales است که باند کارکرد آن I است.
سونار نصب شده در بدنهی زیردریایی CSU-83/1 ساختهشده توسط شرکت Atlas Elektronik است. سونار "جستوجو و حملهی" زیردریایی در بسامد متوسط عمل میکند و دارای دو حالت فعال و غیرفعال میباشد. هیدروفون آرایهای (وسیلهی شند صدا در زیر آب) نصب شده در دماغهی زیردریایی غیرفعال بوده و دارای پوشش 360 درجهای است.

پیشران
زیردریاییهای کلاس Tupi دارای چهار موتور دیزلی 12V 493 AZ80 GAA31L ساختهی MTU، چهار مبدل برق 1.8 مگاواتی و یک موتور الکتریکی 3.4 مگاواتی هستند. سیستم پیشران زیردریایی قادر است سرعت زیردریایی را به 10 گره (18.2 کیلومتر بر ساعت) در حالت شناور و 24 گره ( 44.4 کیلومتر بر ساعت) در حالت غوطهور برسانند.
اما در سیستم پیشران Tikuna تغییرای داده شده و برد آن حدود 30٪ افزایش یافته و به 11000 مایل دریایی (20372 کیلومتر) رسیدهاست. که از جملهی آن میتوان به استفاده از باتریهای با ظرفیت بالای ساختهی شرکت Varta و نیز موتور دیزلی قویتر اشاره کرد.
لیست کشورهای متصدی
آرژانتین 2 فروند، برزیل 5 فروند، شیلی 2 فروند، کلمبیا 2 فروند، اکوادور 2 فروند، یونان 8 فروند، هند 4 فروند، اندونزی 2 فروند، کره 9 فروند، پرو 6 فروند، آفریقای جنوبی 3 فروند، ترکیه 14 فروند، ونزوئلا 2 فروند.
خصوصیات
ویژگیهای خاصی که به آنها اشاره میشود مربوط به گونهی بهبودیافته یعنی Tikuna است.
ورود به خدمت: از سال 1971 تا حال حاضر
برنامه ساخت: 64 فروند
ساختهشده: 61 فروند
لغو ساخت: 3 فروند
فعال: 60 فروند
خارج از سرویس: 1 فروند
گونه: Type 209/1500
تناژ جابجایی: غوطهور 2425 تن، شناور 1850 تن
طول: 67 متر
عرض: 8 متر
ارتفاع: 5.5 متر
سرعت: غوطهور 10 گره، شناور 24 گره
برد عملیاتی: شناور 11000 مایل دریایی، غوطهور 8000 مایل دریایی
خدمه: 40 نفر
تسلیحات:
8 مقر اژدر 533 میلیمتری
دارای قابلیت حمل مین
رادارها:
کنترل تسلیحات KAFS-A 10
پیش اخطار DR-4000
حسگرها:
دو پریسکوپ Kollmorgen Mod 76
رادار ناوبری باند I گونهی Calypso III
سونار نصب شده در بدنه CSU-83/1
پیشران:
4 موتور دیزلی MTU 12V 396 با قدرت 2.76MW
4 مولد متناوب Siemens 1.8MW
یک موتور Siemens 3.4MW
یک محور شفت متصل به پروانهی 7 بالهای
تصاویر منتخب





موضوعات مرتبط: نظامی
سری ناوشکنهای قدرتمند کلاس Luzhou

Type 051C (دستهبندی ناتو: Luzhou class ) گونهای از ناوشکنهای دفاع ضدهوایی است که توسط شرکت کشتیسازی Dalian و جهت استفاده در نیروی دریایی ارتش آزادی خواه خلق چین PLAN ساختهشدهاست. شناور اول Shenyang (با شماره بدنهی 115) نام دارد که در دسامبر سال 2004 به آب انداختهشد، نصب سامانهها در سال 2005 به پایان رسید و شناور پس از طی دورههای آزمایشی دریایی در اکتبر سال 2006 رسما وارد خدمت شد. شناور دوم Shijiazhuang (با شمارهی بدنهی 116) بود که در سال 2005 بهآبانداختهشد و در مارس 2007 رسما وارد خدمت شد. هر دو شناور در ناوگان دریایی شمال و در پایگاه دریایی Qingdao (در نزدیکی ژاپن) قرار دارند.
هدف اصلی ساخت ناوشکنهای Type 051C تامین دفاع هوایی مناسب جهت حفاظت از شناورهای نیروی دریایی است اما این ناوشکنها دارای قابلیتهای ویژهی نبرد سطحی و ضدزیردریایی نیز هستند. به نظر میرسد بدنهی شناورها بر اساس بدنهی ناوشکن Type 051B (دستهبندی ناتو: Luhai) که مربوط به حوالی سال 1990 است ساختهشده و تناژ جابجایی آن 7100 تن است. نیروی رانشی مورد نیاز ناوشکن از طریق توربینبخار تامین میشود که بر اساس سیستم توربین گازی شرکت PRC عمل میکند. ناوشکن دارای عرشه فرود بالگرد است اما دارای آشیانه نیست.
مانند سایر شناورهای دارای سیستم PRC ناوشکنهای Type 051C در تعدادی اندک و جهت آزمایش کارایی طرح شناور، سیستمهای دفاعی و حسگرها ساختهشدهاست. بعد از تکمیل دو ناو اول تا کنون هیچ خبری مبنی بر ساخت ناوشکن سوم منتشر نشدهاست. البته اخبار تایید نشدهای مبنی بر تلاش PRC جهت ساخت ناوشکنهایی با قابلیتهای بیشتر منتشر شدهاست.
سامانهی موشکی S-300FM Rif-M
بارزترین و مهمترین ویژگی ناوشکنهای Type 051C استفاده از سامانهی دفاع موشکی روسی Rif-M در این ناوشکنهاست. هر مقر شلیک موشک مجهز به شش چرخانندهی "Revolver" بزرگ است و موشکها از مقرهای شلیک عمودی VLS شلیک میشوند. هر مقر تعداد هشت فروند موشک آمادهی شلیک دارد. تعداد دو مقر در قسمت جلوی عرشهی شناور در پشت توپ اصلی قرار دارد و چهار مقر دیگر در قسمت عقب عرشه و در جلوی جایگاه فرود بالگرد قرار دارند. شناور در کل دارای تعداد 48 فروند موشک آمادهی شلیک است.
سامانهی موشکی S-300FM Fort-M یا SA-N-20از موشکهای 48N6 استفادهمیکند و این موشکها مجهز به فنآوری TVM ""track-via-missile هستند. این سامانه در سال 1990 معرفی شد. موشکهای سامانه قادرند اهداف هوایی را در فاصلهی 5 تا 150 کیلومتری و در ارتفاع 10 تا 27 کیلومتری مورد هدف قرار دهند. این موشکها توسط رادار رهگیر سهبعدی آرایهفازی VOLNA (کد ناتو: Tomb Stone) هدایت میشوند. این رادار در قسمت انتهایی ناوشکن و بر روی قسمت آشیانه نصب شدهاست. این رادار قادر است همزمان تعداد 12 فروند موشک را جهت درگیری با 6 هدف هدایت کند. جهت پوشش 360 درجهای تعداد دو رادار مورد نیاز است (مانند رزمناو روسی کلاس Kirov) اما تنها یک رادار بر روی ناشکن دیدهمیشود که این امر باعث به وجود آمدن نقطهی کور شده است که این امر نقصی مهم به شمار میرود.
همانند گونهی زمینی سامانه یعنی S-300PMU، گونهی دریایی آن S-300F نیز سامانهی کارامد جهت هدف قرار دادن تهدیدات هوایی محسوب میشود و درتمامی رزمناوهای روسی ساختهشده پس از سال 1980 از این سامانه استفادهشدهاست.
PRC در سال 2002 درخواست تعداد دو مجموعه از سامانهی 300FM/Rif-M را تحویل روسها دادهاست.
رادار آرایهفازی VOLNA

موشکهای ضد کشتی
سامانهی موشکی سطح به سطح شناور نسبت به سامانهی سطح به هوای آن از قدرت کمتری برخوردار است. این سامانه از تعداد هشت فروند موشک ضد کشتی YJ-83 استفادهمیکند. موشکها در هشت جایگاه شلیک (دو دستهی چهارتایی) قرار دارند. موشک YJ-83 دارای رادار داخلی فعال است و نیروی رانش آن از طریق یک موتور توربوجت سوخت جامد تامین میشود. این موشک دارای برد 120 کیلومتر است و روش حرکتی آن به حالت کف رو "sea skimming" است، سرعت آن 0.9 ماخ (1.5 ماخ منبعی دیگر) بوده و سرجنگی 165 کیلوگرمی آن دارای فیوز تاخیر ضربهای است.
موشک YJ-83

تسلیحات ضدزیردریایی
شناور مجهز به دو مقر 324 میلیمتری سهگانهی شلیک اژدر میباشد. که از اژدرهای Yu-7 (کپی چینی از اژدر آمریکایی Mk46 Mod1) استفاده میکند. Yu-7 دارای سرجنگی 165 کیلوگرمی است، سرعت آن 48 گره (89 کیلومتر بر ساعت) بوده و برد آن 7.3 کیلومتر است.
توپها
برای دفاع برد کوتاه، ناوشکن مجهز به دو توپ 30 میلیمتری Type 730 است. این توپ هفت لولهای بوده، دارای نواخت 4600 تا 5800 گلوله بر دقیقه است و حداکثر برد آن 3 کیلومتر است. این توپها در وسط شناور و در دو سمت آن قرار دارند. Type 730 حاصل مهندسی معکوس ماهرانهی چینیها بر روی توپ هلندی Goalkeeper است.
توپ اصلی ناوشکن یک توپ 100 میلیمتری با نواخت 90 گلوله بر دقیقه است. که از میتوان از آن جهت هدف قرار دادن اهداف سطحی و یا اهداف هوایی مانند هوپیماها یا موشکهای با سرعت کم بهرهبرد. توپ را میتوان به حالت کاملا خودکار درآورد و هدایت آنرا به سامانهی راداری و یا سامانهی دید لیزری سپرد و یا اینکه آنرا به صورت دستی هدایت کرد. قسمت منارهی توپ به نحوی طراحی شده تا سطح مقطع راداری به حداقل ممکن برسد.
توپ سی میلیمتری Type 730

حسگرها
رادار کاوش هوایی ناوشکن رادار سه بعدی Fregat-MAE-5 (کد ناتو: Top Plate) است. این رادار بر روی برجی واقع در وسط شناور نصب شدهاست. باند کاری رادار E است که در دو کانال عمل میکند. این رادار قادر به رهگیری همزمان 40 هدف است و برد آن 120 کیلومتر برای شناسایی هواپیما و 50 کیلومتر برای شناسایی موشکهای کفرو است. همچنین رادار دیگری در یکی دیگر از برجهای ناوشکن نصب شده و دور آن را کرهای پلاستیکی کشیدهشده است که به نظر میرسد رادار کاوش سطحی MR36 ""Type 346? باشد.
یک رادار بزرگ پوشیدهشده توسط محافظی کرهای در روی قسمت بریدج (سکوی هدایت) ناوشکن نیز وجود دارد این رادار از گونهی Mineral-ME (کد ناتو: Band Stand) میباشد که کار هدایت موشکهای ضدکشتی را انجام میدهد. تعداد دو رادار بومی دیگر از گونهی Type 347G نیز وجود دارند که باند کاری آنها I است و از آنها جهت کنترل توپهای Type 730 استفادهمیشود.
سیستمهای اقدام متقابل
ناوشکنهای 051C Type دارای دو مقر پرتاب chaff/decoy پانزده لولهای از گونهی Type 946 هستند. همچنین دو مقر پرتاب چندگانهی نامشخص در وسط کشتی دیدهمیشود. سامانهی فعال ECM ناوشکن از interceptor و jammer استفادهمیکند.
بالگرد
بالگرد ناوشکن از نوع Kamov Ka-28 است. ناوشکن دارای جایگاه فرود است ولی به علت نصب سامانهی موشکی S-300F دارای آشیانه نمیباشد.
بالگرد Ka-27. بالگرد Kamov Ka-28 نمونه صادراتي اين بالگرد است.

خصوصیات
سازنده: کارخانهی کشتیسازی Dalian
متصدی: نیروی دریایی ارتش آزادیخواه خلق چین PLAN
دستهبندی: Type 051C
ورود به خدمت: اکتبر 2006
تعداد: 2 فروند
تناژ جابجایی: 7100 تن
طول: 155 متر
عرض: 17 متر
آبخور: 6 متر
تسلیحات:
سامانهی موشکی S-300FM Rif-M مجهز به تعداد 48 فروند موشک
سامانهی موشکی S-400 (تایید نشده.)
هشت فروند موشک ضدکشتی YJ-83 "C-803"
یک توپ دوگانه 100 میلیمتری
دو توپ 30 میلیمتری دفاع نزدیک Type 730
شش مقر شلیک اژدر 340 میلیمتری مجهز به اژدرهای Yu-7
حسگرها:
رادار کاوش هوایی سه بعدی Fregat-MAE-5
رادار کاوش سطحی MR36
رادار Mineral-ME
دو رادار Type 347G
رادار آرایهفازی VOLNA
سیستمهای اقدام متقابل:
دو مقر پرتاب chaff/decoy پانزده لولهای از گونهی Type 946
سامانهی فعال ECM
پیشران: دو توربین بخار
لیست شناورها:

تصاویر منتخب



موضوعات مرتبط: نظامی