IAF (نيروي هوايي هندوستان) كليه ي ميگهاي 25 خود را از رده خارج ميسازد.
نيروي هوايي هند، بزرگترين كاربر اين جنگنده ي قديمي روسي است.
سريعتر از ارواح! سريعتر از موشكها!
پرواز بالاي 30 كيلومتري سطح زمين و درون استراتوسفر با سرعتي حدود 3 ماخ (حدود 3300 كيلومتر بر ساعت)، جايي كه دست موشك ضدهوايي براي ساقط كردنش كوتاه است! جايي كه ميتواند هر چيزي را كه خواست ببيند بدون آنكه ديده شود. ديدنش بر روي صفحه ي رادار آواكسها وحشت آور است زيرا ميتواند خيلي بالاتر از آواكس پرواز نمايد و از آن بالا، آواكس را ساقط نمايد. اين جنگندهاي ناپيدا و شكستناپذير است. اين ميگ 25 است.
براي مدتي طولاني، دشمنان، نامش را نميدانستند. آنها فكر ميكردند اين جنگنده، مدل جديدي از ميگ23 است و در نشريات نظامي غرب به عنوان پرنده ي ناشناس جاسوسي درج ميشد. بعد از آن نوبت به نام گذارياش رسيد. آنها نام مستعار اين جنگنده را Foxbat گذاشتند. كسي چه ميداند، شايد بسياري از گزارشهاي مشاهده ي UFO ها (اجرام پرنده ي ناشناس) در آسمان ايالت كاليفرنيا ممكن بوده ميگ25 باشد. هنوز هم سريعترين جنگنده است. (به ياد داشته باشيد كه هواپيماي SR-71 ، رقيب اين جنگنده در سرعت و ارتفاع پروازي، زمينگير شده و استفاده نميشود) جنگندهاي با بيشترين ارتفاع پروازي كه حداقل عكس و اطلاعات از آن موجود است. بهترين ابتكار اتحاد شوروي در زمان جنگ سرد، اين جنگندهاي است متعلق به جهان خيال و دنياي افسانهاي صنعت هوايي.
SR-71 يا پرنده ي سياه
هيچ موشكي ضدهواي قادر به ساقط كردنش نيست،
هيچ جنگندهاي نميتواند بالاتر از او پرواز كند!
اما حالا پس از دو دهه از خدمت اغلب خاموش و بي سروصداي اين جنگنده، بدون يادآوري در مراجع رسمي، نيروي هوايي هند تصميم به فروش و مزايده ي جنگندههاي ميگ25 گرفته است. كمبود وسائل يدكي، حتا توسط سازنده ي اصلي، كه آنها را در اختيار ندارد! تصاوير ماهوارههاي جاسوسي (از پايگاههاي روسيه) نيز نشاندهنده ي زمينگيري اين جنگنده است!
هنگامي كه اين جنگندهها به سال 1981 به نيروي هوايي هند پيوست و در اسكادران شماره ي 102شكاري شكل گرفتند. آن زمان ميگ25 يكي از هواپيماهاي مرموز به حساب ميرفت. خلبان اين جنگنده ميبايست از خلبانان كارآزموده و بامهارت انتخاب ميشد زيرا پرواز با اين جنگنده با ساير پرندهها تفاوت بسياري ميكرد.
تاريخچه: وابستة هوايي ناتو به سال 1967 و به هنگام مراسم روز نيروي هوايي در پايگاه Domodedovo در نزديكي مسكو، مبهوت يك جتگنده ي دو موتوره كه ميان دو جت ميگ21 پارك شده بود گشت. هيچ كدام از افسران باتجربهاي كه در آنجا حضور داشتند چنين جنگنده ي بزرگي را تا آن موقع نديده بودند، جنگندهاي با ابعاد عظيمي چون دو سر بال 45 فوت (14 متر)، طول 78 فوت (24 متر) و ارتفاع 20 فوت (6 متر) نميتوانست از ديدگان پنهان بماند.
غروب همان روز، افسران عاليرتبة ناتو، اطلاعات محرمانه را گزارش نمودند. آنها هنوز نميدانستند كه شوروي چه نوع هواپيمايي توليد كرده است. آنها اين هواپيما را ميگ23 با نام مستعار Foxbat ناميدند. ولي به سختي ميشد باور كرد كه اين ميگ23 جديد، از خانواده ي معروف ميگ21 باشد.
در سالهاي بعد، فاكسبت بر روي تمام اروپا و آمريكا پرواز كرد بدون آنكه كسي چيزي بداند. اما مورد شگفتآور ديگر در مورد اين جنگنده، استفاده از يك نوع موشك اصلاح شده (يا موتور موشك كروز) به جاي موتورهاي عادي مورد استفاده در ساير هواپيماها بود.
در يكي از روزهاي سال 1972 (1349 خورشيدي) دو فروند فاكسبت كه خلبانان روسي هدايت آنها را بر عهده داشتند از پايگاهي در مصر به پرواز درآمدند و با سرعت 5/2 ماخ بر فراز شرمالشيخ (آن زمان تحت اشغال اسرائيل بود) پرواز كردند. نيروي هوايي اسرئيل با هواپيماهاي F-4E سعي كرد با آنها درگير شود. اما تصويري كه از دو فروند فاكسبت بر روي رادار نقش بسته بود، بدون درنگ از صفحه ناپديد شدند.
فرماندهان ناتو به زودي متوجه شدند اين پرنده، ميگ23 نيست. در سپتامبر 1976 (شهريور 1353) آنها به طور اتفاقي به اين جنگنده دست پيدا كردند و به نكات آن از نزديك پي بردند. ويكتور بلنكو (Victor Belenco) خلبان ناراضي روسي، (با جنگندهاش) به درون دفاع هوايي ژاپن نفوذ كرد، در حالي كه تنها براي 60 ثانيه پرواز، سوخت داشت. وي ادعا كرد شكاريهاي روسي در تعقيبش هستند. مهندسين ناتو جهت جداسازي قطعاتش (اطلاع از جزئيات فني) به سمت آن هجوم آوردند اما بسيار متعجب گشتند: قطعات اين جنگنده با دست جوشكاري شده بودند. به جاي استيل از نيكل استفاده شده بود. بهترين متخصصين ناتو نتوانستند بدانند در جستجوي چه هستند. چرا آنها نتوانستند به (جزئيات) درون آن دست يابند؟ زيرا در آن هنگام (مسوؤلين) خشمگين مسكو، خواستار بازگرداندن هواپيمايشان بودند. قطعات (جداشده) در بستهبندي به وسيله ي هواپيماي باري بازگردانده شد. (بسيار بر اين عقيده بودند كه مهندسين شوروي، به عمد بلنكو را به پناهندگي در غرب وادار ساختند تا بدين وسيله، با تكنولوژي برتر خود، غرب را بترسانند.)
بلنكو به آمريكاييهاي ميزبانش گفت كه فرماندهان اتحاد شوروي به خلبانان ميگهاي 25، اجازه ي پرواز با سرعت كمتر از 5/2 ماخ را نميدهند! خلبانان ناتو هرگز اين جنگنده را مشاهده نكرده بودند، زيرا در اغلب اوقات در ارتفاعي بيشتر از 24 كيلومتري سطح زمين پرواز ميكردند.
در سالهاي بعد، تعداد قابل توجهي از فاكسبت ها به نيروي هوايي هند پيوستند. در آن هنگام به طنز ميگفتند امواج راديوي FM ، پشت سر اين جنگنده ميماند. (عقبتر حركت ميكند!)
سرخلبان آزمايشگر نيروي هوايي هند از اولين پرواز ميگويد
بار اول برايم همه چيز در مورد اين هواپيما عجيب بود. حتا پلكان هواپيما نيز به طوري غيرعادي، بلند جلوه ميكرد و همه چيز در مورد اين جنگنده عجيب بود. پرواز با آن از حدود خيال فراتر ميرفت، قدرتي محض داشت كه امكان ميداد جنگنده با سرعت سه ماخ به درون استراتوسفر وارد شود و در آن هنگام تصور ميكرديم در ميان ستارگان پرواز ميكنيم. در آن ارتفاع (بسيار بالا) همه چيز به رنگ سياه ديده ميشد. بلندي ارتفاع ديواره ي كابين، مانع از ديدن سطح زمين ميشد. (در آن ارتفاع بالا) شما تصور ميكنيد تنها و آرام هستيد. هيچ هواپيماي ديگري به شما چنين احساسي نميتواند بدهد. من فاصله ي ميان دو شهر Jodhpur (شمال غربي هند) تا Adhampur (جنوب هند) (بيش از 1500 كيلومتر) را در مدت تنها 30 دقيقه پرواز كردم.
نقطه ي ضعف فاكسبت
خلبانان فاكسبت از يك بابت متاسف هستند: از اينكه نميتوانند تجربه ي نبرد هوايي نزديک داشته باشند. آنها نميتوانند داگفايت انجام دهند. (داگفايت = نبرد هوايي نزديك كه توام با انجام مانورهاي سريع و تغيير شديد فشار g است). [زيرا اين جنگنده فقط براي پرواز در ارتفاع بالا و سرعت زياد طراحي شده است و تحمل فشار g بالا را ندارد.]
تنش هند و پاكستان
نيروي هوايي هند (IAF) خود آموزش دهنده ي خلبانان فاكسبت است. در اواخر دهه ي 1980، IAF مشاهدات جاسوسي هواپيماهاي هندي بر فراز اسلام آباد (پايتخت پاكستان) را انكار كرد، هرچند نخست وزير (راجيو گاندي) مجوز چنين كاري را صادر کرده بود. اما فرمانده نيروي هوايي هند با لحني دوپهلو اعلام كرد: كسي چه ميداند كه ما بر آنجا پرواز كرديم يا نه!!؟ حتا اگر ما چنين كاري را كرده باشيم، كسي ما را شناسايي نكرده است!
در مي 1997 صداي كر كنندهاي مانند صداي راكت يك موشك در اسلام آباد شنيده شد. يك خلبان هندي بر فراز شهر در ارتفاع 65000 فوتي (حدود 20 كيلومتري) ديوار صوتي را شكسته بود. نيروي هوايي پاكستان (PAF) اوّلين بار به وسيله ي جنگندههاي F-16A خود اقدام به رهگيري نمود، اما اين خيالي بيش نبود. زيرا هيچ هواپيمايي قادر به نزديك شدن به فاكسبت نبود. PAF بر اين اعتقاد بود كه ميگ25 هندي به عمد ديوار صوتي را شكسته است تا ناتواني شكاريهاي پاكستاني را در رهگيري ميگهاي25 و اين مطلب را كه هيچ هواپيمايي قادر به نزديك شدن به فاكسبت هاي هندي نيست به اثبات برساند.
ميگ25 همچنين موجب شرمساري نيروهاي ايالات متحده و بريتانيا در جريان جنگ 1991 خليج فارس شد. در طي نبردي هوايي (در اولين روز جنگ: 17 ژانويه 1991)، تعداد زيادي از هواپيماهاي اف14 و اف18 (نيروي دريايي) و اف15 (نيروي هوايي) وارد حريم هوايي عراق شدند در حالي كه به وسيله ي شكاريهاي A-6 و A-7 (نيروي دريايي) اسكورت ميشدند، در همين حين يك جنگنده ي ميگ25 عراقي (از نوع PD) از پايگاه الرشيد بغداد به هوا خاست و يك جنگنده ي اف18 را به وسيله ي موشك هوا به هواي AA-6 سرنگون ساخت. در روز بعد به دستور صدام، تعداد زيادي از جنگندههاي عراقي منجمله تعدادي ميگ29، براي در امان ماندن از بمباران و حمله ي بي وقفه ي نيروي هوايي آمريكا به سمت پايگاههاي ايران پرواز كردند در حالي كه وظيفه ي اسكورت اين جنگندهها را ميگهاي 25 عراقي بر عهده داشتند. در اين هنگام شكاريهاي اف15 آمريكايي آنها را رهگيري كردند. ميگهاي 25 عراقي (در نزديكي مرز ايران) با عمليات تاكتيكي ويژه با آنها درگير شدند. 6 موشك آمرام به سمت ميگهاي25 اسكورت كننده شليك شد كه هيچكدام به ميگهاي 25 كه حدود 5/2 ماخ سرعت داشتند برخورد نكرد.
بسياري از جنگنده هاي عراقي منجمله ميگ هاي 25 چند روز قبل از سرنگوني صدام، در اطراف و اکناف عراق استتار شدند. مانند تصوير زير:
اكنون اغلب فاكسبت هاي هندي (به دليل كمبود قطعات، مشكلات فني و فرسودگي) زمين گير هستند و بيشتر براي نمايش در موزه مناسبند!
ميگ25 شايد اكنون به تاريخ پيوسته باشد، ولي خلباناني كه با آن پرواز كردهاند، احساس غيرقابل دسترس بودني كه پرواز با اين جنگنده به آنها بخشيده است را هيچگاه فراموش نميكنند.
شرح بيشتر (ترجمه و تاليف: خودم)
هنگامي كه نيروي هوايي ايالات متحده اقدام به طراحي و ساخت بمب افكن سنگين و دوربرد B-70 نمود، اين بمب افكن سنگين كه جهت بمباران هستهاي اتحاد شوروي ساخته شده بود قادر بود به راحتي و با سرعت 3 ماخ (به صورت مداوم) و در ارتفاع 70000 فوتي (حدود 21 تا 22 كيلومتري سطح زمين) پرواز نمايد.
تصويري از B-70
به همين منظور، اتحاد شوروي دست به طراحي جنگندهاي شكاري – رهگير زد كه قادر به پرواز با سرعت بسيار زياد و ارتفاع خيلي بالا بود. هرچند پروژه ي B-70 سرانجام در آمريكا كنار گذاشته شد، ولي برنامه ي ساخت ميگ25 ادامه يافت و سرانجام منجر به ساخت سريعترين جنگنده در جهان شد. ميگ25 فقط براي نبرد در ارتفاع بسيار زياد طراحي شد و به همان اندازه در ارتفاع پائين به طرز وحشتناكي ناموفق و شكننده است. اگرچه ماموريت شناسايي و پدافند هوايي در طراحي مدلهاي ميگ25 مد نظر بوده است، ولي برد پروازي اين جنگنده همواره محدود مانده است. به همين دليل، بعدها شركت ميگويان گيرويچ دست به ساخت نمونه ي اصلاح شده ي ميگ25 زد كه ميگ31 ناميده ميشود.
ميگ 31
ميگ31 جنگندهاي است با قابليتهاي اصلاح شده در جهت شركت در تمام عملياتهايي كه جنگندههاي شكاري در آن شركت ميكنند: هم ارتفاع پائين و هم ارتفاع خيلي بالا. همچنين ميگ25 نمي تواند بيش از 2 دقيقه با سرعت بيش از 3 ماخ و در ارتفاع بسيار بالا پرواز نمايد، زيرا در غير اين صورت، موتورهايش دچار واماندگي (Stall) شده و هواپيما از کنترل خلبان خارج مي شود. اين نقيصه بنا به ادعاي شرکت ميگ در مدل 31 برطرف شده است.
نکته جالب ديگر اين است که خلبانان ميگ25 و ميگ31 لباسي مشابه لباس فضانوردان مي پوشند!
همچنين ميگ25 تحمل فشار g بيش از 5/4 برابر را ندارد و در صورت قرار گرفتن در موقعيت داگفايت كه مستلزم انجام مانورهاي سنگين است، نميتواند مانند شکاري هاي سلف خود نظير ميگ19 يا ميگ21 با دشمن درگير شود. (ميگ23 در اين مقايسه قرار نمي گيرد زيرا به طور عمده جهت بمباران سبک طراحي شده است نه رهگيري) انجام مانورهاي سنگين باعث خسارت و نهايتن متلاشي شدن جنگنده ميشود و اگر بدنهاش نيز متلاشي نشود، جنگافزارهاي نصب شده بر زير بالها – نظير موشكهاي هوابههوا – كنده ميشوند. براي مثال كافي است بدانيد جنگنده ي فانتوم اف4 تا فشار 7 برابر g و شكاري رهگير اف14 تا فشار 9 برابر g را تحمل ميكنند. بنابراين در ارتفاع پائين، اين هواپيما به راحتي شكار جنگندههاي معمولي نظير F-5 و F-4 ميشود.
ميگهاي 25 عراقي در زمان جنگ با ايران نيز بارها در نبردهاي هوايي، شكار جنگندههاي ايراني شدند. براي نمونه در يكي از عملياتها يك هواپيماي اف5 متعلق به پايگاه شكاري تبريز در يک داگ فايت به راحتي و با آتش مسلسل، ميگ 25 عراقي را در حومه ي تبريز هدف قرار داد و ساقط کرد. اين اتفاق پس از آن رخ داد كه ميگ هاي 25 عراقي، پيشتر از آن، بارها هواپيماهاي مسافربري را كه از طريق مرز تركيه عازم خارج از كشور بودند مورد تحديد قرار داده بودند و در يك مورد نيز هواپيماي حامل وزير خارجه ي الجزاير را كه از ديدار با مقامات ايراني به كشورش بازميگشت هدف قرار دادند و باعث كشته شدن تمامي سرنشينان آن شدند. همچنين يکي از دلائلي که باعث شد شاه فقيد ايران، اقدام به خريد اف14 بکند، پرواز گاه و بيگاه ميگهاي 25 اتحاد شوروي و انجام ماموريت جاسوسي و عکسبرداري آنان در فضاي ايران بود.
شرح ديناميكي هواپيما
مآموريت: شكاري رهگير
اولين پرواز: 6 مارس 1964 (مدل Ye-155R-1) و 9 سپتامبر 1964 (مدل Ye-155P-1)
ورود به خدمت: 1966
خدمه: 1 نفر (خلبان)
قيمت: نامعلوم
طول: 15/78 فوت (82/23 متر)
فاصله دو سر بالها: 98/48 فوت (02/14 متر)
ارتفاع كابين از سطح زمين: 02/20 فوت (10/6 متر)
وزن خالي: حدود 20000 كيلوگرم
حداكثر وزن مجاز: 36720 كيلوگرم
حجم سوخت: مخزن داخلي= 14920 كيلوگرم ، مخازن خارجي= نامعلوم
حداكثر ميزان بارگذاري مهمات: 1800 كيلوگرم
موتور: 2 موتور توربوجت R-158D-300 ساخت تومانسكي با قابليت استفاده از پس سوز (After Burning Turbojets)
كشش موتور: 220000 نيوتن (220KN) با استفاده از پس سوز
مشخصات پروازي
سرعت: (2/3 ماخ) 3390 كيلومتر بر ساعت در ارتفاع 13000 متر (بدون مهمات و سوخت اضافه)
و (82/2 ماخ) 3000 كيلومتر بر ساعت در ارتفاع 13000 متري (با مهمات و سوخت كامل)
و (86/0 ماخ) 1050 كيلومتر بر ساعت در سطح دريا
اوجگيري: 12480 متر در دقيقه
سقف پرواز خدمتي: 67900 فوت (20700 متر)
حداكثر سقف پروازي: 123524 فوت (37650 متر)
برد: 1730 كيلومتر (رفت و برگشت) و 2575 كيلومتر بدون برگشت
حداكثر شتاب g كه مي تواند تحمل کند: 5 / 4 برابر
مهمات
تيربار: ندارد
4 مقر حمل سلاح خارجي
موشكهاي هوا به هوا: (فقط يکي از حالتهاي زير)
يا 2 موشك دوربرد R-77 (موسوم به R-23 يا آپكس)
يا 4 موشك كوتاه برد R-60 (موسوم به AA-8 يا آفيد)
يا دو موشك دوربرد R-40 (موسوم به AA-6)
يا 4 موشك ميان برد R-73 (موسوم به AA-11 يا آرچر)
موشک AA-6
موشک AA-7
موشک AA-8
عکشو ندارم
موشک AA-11 (آرچر)
عکسشو ندارم
موشكهاي هوا به سطح: موشك Kh-58 (فقط در مدل BM)
بمب: نامعلوم (فقط در مدل BM)
ساير موارد: دوربين هاي قوي شناسايي (فقط در مدل R)
انواع ميگ25 كه تاكنون ساخته شده است
Ye-155R-1 : نمونه ي اوليه
Ye-155P-1 : اولين نمونه ي شکاري رهگير
MiG-25P 'Foxbat-A' : اولين نمونهاي كه با چهار موشك هوا به هوا مسلح شد
MiG-25R 'Foxbat-B' : اولين مدل شناسايي كه به دوربين هاي عكاسي قوي، حسگرهاي مادون قرمز و سيستم اخلاگر رادار ECM مجهز شده بود.
MiG-25RBV 'Foxbat-B' : مدل ناشناخته
MiG-25RBT 'Foxbat-B' : مدل ناشناخته
MiG-25U 'Foxbat-C' : مدل دو سرنشينه با صندلي معلم پرواز كه سطح آن بالاتر از سطح صندلي كارآموز است
MiG-25PU 'Foxbat-C' : مدل دو سرنشينه ي آموزشي
MiG-25RU 'Foxbat-C' : مدل دو سرنشينه ي آموزشي
MiG-25RB 'Foxbat-D' : مدل شناسايي و جاسوسي با قابليت حمل بمب (ورود به خدمت در سال 1972)
MiG-25RBK 'Foxbat-D' : مدل شناسايي جديد با دوربين هاي عكاسي متفاوت و ادوات الكترونيكي جديد
MiG-25RBS 'Foxbat-D' : ناشناخته
MiG-25RBSh 'Foxbat-D' : مدل شناسايي و بمب افكن با قابليت حمل موشكهاي هوا به زمين
MiG-25RF 'Foxbat-D' : ناشناخته
MiG-25PD 'Foxbat-E' : مدل جديدي از نمونه ي شكاري رهگير اوليه با موتورها و رادار بهبود يافته
MiG-25PDS 'Foxbat-E' : ناشناخته
MiG-25BM 'Foxbat-F' : مدلي جديد از MiG-25RB با دماغهاي كشيدهتر، سيستم ECM و مجهز به موشك هوا به سطح Kh-58 (موشك ضدرادار كه از ارتفاع حداکثر 20 كيلومتري شليك شده و با دنبال كردن امواج رادار، سايت و ادوات رادار زميني را نابود ميسازد)
جنگهايي كه MiG-25 در آن استفاده شده است:
سوريه: در برابر حمله اسرائيل به لبنان (1982)
عراق: جنگ ايران و عراق (تا 1988)
عراق: جنگ خليج فارس (1991)
كشورهاي استفاده كننده:
روسيه، الجزاير، جمهوري آذربايجان، بلاروس، بلغارستان، هند، عراق (قبل از جنگ 1991)، سوريه و اكراين.
موضوعات مرتبط: نظامی