عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس



قرارگاه ضد صهیونیستی کمیل | خوب زندگی کنیم

 

به هر حال در اينجا 10 راه فراهم کرده‌ام که به نفع شماست که آنها را در زندگي خود ادامه دهيد.

در اينجا چند تغيير معرفي کرده ام که سعي کرده ام که اول خودم را تغيير دهيم .
ممکن است بعضي مردها اين موضوع را درک نکنند، اما وقتي که بيشتر زنان ازدواج مي‌کنند تصور مي‌کنند که شبهاي عاشقانه در کنار آتش خواهند داشت و اين آرزوها را در مرد مورد علاقه خود جستجو مي‌کنند . اما در بعضي اوقات شاهزاده سوار بر اسب سفيد ما تبديل مي‌شود به دزد قصه !

به هر حال در اينجا 10 راه فراهم کرده‌ام که به نفع شماست که آنها را در زندگي خود ادامه دهيد (البته 10 راه هم براي مردان معرفي کرده ام آنها را هم مطالعه کنيد .) بهتر نيست که به جاي عيب گرفتن از شوهرتان يک بار هم در آينه خودتان را بنگريد ؟ اين 10 گام به شما کمک خواهد کرد که به ازدواجتان انرژي دوباره دهيد و از نو از شوهرتان قدرداني کنيد ، براي داشتن يک زندگي کامل .

1. از خودتان مراقبت کنيد .
بهترين کارهايي که براي شوهرتان بسيار مفيد است، براي شما هم مفيد خواهدبود. غذاهاي سالم بخوريد، خودتان را زيبا نگه داريد و مرتباً ورزش کنيد. اين کارها باعث مي‌شود هميشه احساس خوبي داشته باشيد و پر طراوت و جذاب باشيد و شما در نظر شوهرتان همان زن زيبا و جذابي که هميشه دوست داشته، باقي خواهيد ماند، مهم نيست که شما چند سالتان باشد.

2.بيشتر اوقات بگوييد متشکرم.
هنگامي که پژوهشگران از مردان پرسيدند که در زندگي زناشويي خود چه مي‌خواهند، قدرداني در ليست همگي آنها وجود داشت. پس به خاطر داشته باشيد و توجه داشته باشيد به کارهايي که همسرتان براي شما، فرزندان و خانه انجام مي‌دهد و از او تشکر کنيد. شما لبخندي بر روي لبانش و لذتي در قلبش ايجاد خواهيد کرد.

3.عشق را در زندگيتان نگه داريد.
آخرين باري که برنامه ريزي کرده ايد براي داشتن يک زمان عاشقانه در کنار همسرتان چه وقت بوده است؟ اگر شما نمي توانيد به اين سؤال پاسخ دهيد سريعاً به فکر باشيد. مهربان بودن، يادداشتهاي عاشقانه، هديه اي کوچک براي او، برنامه ريزي براي يک روز عاشقانه و ابتکار در مسائل جنسي همگي باعث مي‌شود که به او يادآوري کنيد که هنوز هم او برايتان جذاب است.

4.اجازه دهيد او هم زمانهايي مردانه داشته باشد.
هر کس به زمانهايي براي خودش نياز دارد که از يک سرگرمي لذت ببرد يا با دوستانش جمع شود. اگر همسر شما فوتبال دوست دارد، در حاليکه شما به آن علاقه نداريد از او اشکال نگيريد. او را تشويق کنيد که رابطه اي دوستانه با مردان ديگر داشته باشد. او از اين مصاحبتها لذت خواهد برد. مطالعات نشان مي‌دهد مرداني که در کنار دوستانشان بوده اند، سالم تر بوده اند و زندگي طولاني تري داشته‌اند.

5.حق تقدم با اوست.
فشارهاي روزانه کار، خانه و بچه ها کافي است که او را خسته کند. زماني را بسازيد براي دو نفرتان که استراحت کوتاهي داشته باشيد، دور از کارهاي کسالت آور روزانه. احساس علاقه نسبت به کارش و سرگرمي هايش نشان دهيد، اين کار باعث مي‌شود که او بداند که او برايتان چقدر اهميت دارد.

6.سعي نکنيد او را تغيير دهيد.
آيا شما خوش مشرب هستيد و شوهرتان کم رو؟ آيا دوست داريد خانه هميشه تميز باشد و حوله شوهرتان هميشه بر زمين است؟ روانشناسان مي‌گويند شما نمي توانيد ديگران را تغيير دهيد، يقين داشته باشيد شما تحت تأثير قرار خواهيد گرفت. پس دنبال راههايي غير از غر زدن و نق زدن باشيد. براي مثال توافق در روابط اجتماعيتان با کم کردن تعداد مهمانها و يا رفتن شما به تنهايي در مهماني و قرار دادن يک سبد در حمام براي قرار دادن رختها و تشويق کردن او وقتي که در مهماني شرکت کرد و يا حوله هاي کثيف را سر جايش قرار داد. ايجاد دلگرمي و تشويق هميشه بهتر از عيب جويي و سرزنش است.

7.به او بگوييد که چه مي‌خواهيد.
اين آسان است که فکر کنيد کسي که با او زندگي مي‌کنيد کاملاً شما را مي‌شناسد، اما اين حقيقت ندارد. بسياري از ما همه چيز را همان طوري مي‌بينيم که دوست داريم. پس غافلگير نشويد شوهرتان فکر کند که شما هر آنچه که مي‌خواهيد همان است که اومي خواهد. اگر شما در آغوش گرفتن و يا يک مشورت و يا يک ژاکت قرمز براي تولدتان مي‌خواهيد به او بگوييد.

8.وقتي را هم با دوستانتان بگذرانيد.
وقتي شما شوهر مي‌کنيد فکر مي‌کنيد که از دوستانتان بايد کنار بکشيد و در کنار شوهرتان باشيد. اما يک نفر نمي‌تواند تمام احتياجات شما را رفع کند و اين انتظار نا معقولي است که از شوهرتان بخواهيد هم شوهرتان باشد، هم رفيق و هم بهترين دوست دخترتان. زماني را براي دوستانتان اختصاص دهيد اين کار باعث مي‌شود که شما انرژي يابيد.

9.اجازه دهيد بعضي اوقات آزاد باشد.
همان طور که شما نياز داريد بعضي اوقات ريلکس کنيد و تنها باشيد شوهرتان هم به اين نياز دارد. ممکن است استراحت شما بعد از يک روز کار، دراز کشيدن روي تخت و يا يک دوش گرم باشد و استراحت او به نحوي ديگر باشد، مثلاً روزنامه بخواند و يا تلويزيون نگاه کند اجازه دهيد او همان طور که ميخواهد خود را شارژ کند، شايد کارهاي خانه و خريد کردن بيشتر او را خسته کند.

10.به او ايمان داشته باشيد و بگذاريد او اين را بداند.
مردان مي‌توانند بسيار به شجاعت و دليري تظاهر کنند، اما آنها هم مثل ما بعضي اوقات اعتماد به نفس کمي دارند و درمانده مي‌شوند و احساس ضعف مي‌کنند. هنگامي که او به خانه مي‌آيد خصوصاً وقتي که او خود را باور ندارد، نياز دارد که بداند کسي که او را باور دارد در خودش زندگي مي‌کند.

 


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، فقط خانمها ، خوب زندگی کنیم
برچسب‌ها: 10 گام براي زن ايده آل , بهترين , بهترين همسر , مراقبت از خود


تاريخ : ۱۳۹۱/۰۸/۱۴ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

1. اینکه فقط در تختخواب دنبالش باشید.

بعد از یک روز طولانی و خسته  کننده، وقتی با هم روی ملحفه ها می غلتید، اگر از قبل هیچ پیش درآمدی نبوده باشد، احتمال اینکه وارد اتفاق اصلی شوید بسیار کم است. دنبال کردن همسرتان یک کار تمام وقت است. زن ها خیلی دوست دارند که مردشان دنبالشان باشد و بهترین روش دنبال کردنشان، دنبال کردن فکری است. بگذارید بفهمد که به او فکر می کنید و تمایلاتتان تمام روز متوجه اوست.

2. حرف نزدن و مستقیم عمل کردن.



بقيه در ادامه مطلب

موضوعات مرتبط: روان شناسی ، فقط آقایان ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم
برچسب‌ها: ارتباط جنسي , اولين ارتباط , شب زفاف , زوج

ادامه مطلب

تاريخ : ۱۳۹۱/۰۷/۱۲ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 
شاید این کار، مثل موم‌ نرم کردن شوهران ، آرزوی خیلی از خانم‌ها باشد، اما آرزوی محالی نیست و رموز ساده‌ای دارد. برای این کار به چند توصیه‌ عمل کنید :

   

ـ شنونده خوبی باشید.

ـ او را نصیحت نکنید، بویژه در حضور دیگران.

ـ شوهر خود را با دیگری مقایسه نکنید، از او ایراد نگیرید و تحقیرش نکنید.

ـ چارچوب فکری و ذهنی شوهر خود را بشناسید و او را آنچنان که هست درک کنید.

ـ نسبت به وضعیت روحی شوهرتان دقیق و حساس باشید.

ـ در مورد مسائل مورد علاقه همسرتان اطلاعات کسب کنید و به آن احترام بگذارید.

ـ زمینه‌های حرکت او را فراهم کرده و مانع رشد او نشوید.

ـ زبان نگاه را بیاموزید و ارتباط‌های غیرکلامی با همسر خویش را بیشتر کنید.

ـ توقعات و انتظاراتی که از او دارید را محترمانه برایش بیان کنید و از او نیز چنین بخواهید.

ـ هر روز بهانه‌ای برای ایجاد نشاط و شادابی در خانه پیدا کنید.

ـ انصاف داشته باشید و صادقانه همه‌چیز را از نگاه طرف مقابل ببینید.

ـ بهترین راه موفقیت در بحث، اجتناب از آن است.

ـ هنگام ناراحتی او از وی انتقاد، گله و شکایت نکرده و او را محکوم نکنید.

ـ در جهت تامین نظر وی طوری دوستانه صحبت کنید تا احساس امنیت درونی کند.

ـ به جای احساساتی شدن آرام باشید و از تندی و اشک ریختن بپرهیزید.

ـ موقعیت خود را تغییر داده و مشکلات را در زمان و مکان بهتری مطرح کنید.

ـ عقاید خویش را تحمیل نکرده و با آرامش و صداقت بگویید، در قلب شما چه می‌گذرد.

ـ همچنان که دوست دارید از شما گذشت کنند، خود نیز بخشش داشته باشید.

ـ در مقابل رفتار تند شوهرتان، شکیبا و بردبار باشید. (این یکی از توانایی‌های خاص زنان است)

ـ بر وی منت نگذارید و زحمات و ایثارهای خود را در زندگی به رخ او نکشید.



موضوعات مرتبط: روان شناسی ، فقط خانمها ، خانه و خانواده ، نفوذ ، خوب زندگی کنیم
برچسب‌ها: شنونده خوب , نصيحت , شوهر , چارچوب


تاريخ : ۱۳۹۱/۰۷/۱۱ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

۱ . گاهي اوقات تغيير كنيد
 
هر چند خانم ها ادعا می کنند که از مردهای مرتب و تمیز و شیک پوش خوششان می آید، اما گاهی اوقات اگر با لباس های ورزشی کج و کوله جلوی آنها ظاهر شوید، غذا را بدون رعایت آداب ویژه بخورید، و در کوچه فوتبال بازی کنید، شاید به نظر خانم ها خیلی جذاب تر هم جلوه کنید. او بدش نمی آید که هر چند وقت یکبار برای نجاتش تلاش کنید، و یا اگر از عهده تعمیر برخی وسایل بر می آیید این کار را انجام دهید، و یا حتی با دوستان خود گپ بزنید. یک خانم با یک آقا قرار نمی گذارد تا بر سر این موضوع که کدامشان کفش ها و یا موهای شیک تری دارند با او به رقابت بپردازد؛ بلکه این تفاوت های موجود میان شما دو نفر است که منجر به اتصال هر چه بیشتر شما به هم می شود. البته نباید فراموش کنید که زمانیکه برای مشاهده تئاتر و یا صرف شام به بیرون می روید، او از شما انتظار دارد که لباسهای مناسب و آراسته ای به تن کنید، اما در عین حال باید در نظر داشته باشید که در بقیه ساعات بیشتر از حس مردانگی شما لذت می برد
هر چند این امکان وجود دارد که هرگز به این موضوع اعتراف نکند- همیشه لازم نیست شیک ترین لباس ها را به تن کنید و درهای مختلف را پیش از او برایش باز کنید، فقط کافی است که آروغ های بعد از نوشیدنی را در زمان مناسب و هنگامیکه با دوستانتان هستید بزنید.


۲ . نه گفتن

شما باید تصمیماتی که به ذهنتان را می رسد را انجام دهید و بر طبق آنچه عقلتان به شما دستور می دهد، عمل کنید؛ حتی اگر این کار سبب عصبانی شدن خانم شود. آقایون تصور می کنند که دخترخانم ها به دنبال نامزدهایی می گردند که او را بتوانند روی یک انگشت خود بچرخانند و هر چه که می گویند انجام دهد. اگر بخواهید همیشه مطابق آنچه به شما دیکته می شود، عمل کنید، دیری نخواهد گذشت که رابطه تان کسل کننده و ملال آور می شود. خانم ها به دنبال مردی هستند که چیزی برای ارائه کردن در دست داشته باشد و بتواند عقاید و ملاحظات شخصی خود را در بحث ها وارد کند. آنها به دنبال مردی هستند که شخصیت منحصر بفردی داشته باشد. اگر تمام زندگی یک مرد را تنها “همسرش” تشکیل دهد، آنگاه دیگر چیزهای زیادی برای گفتن ندارد و برایش سورپرایزهای زیادی باقی نمی ماند که بتواند در مواقع ضروری آنها را رو کند. حتی اگر همسر شما از آن دست خانم هایی باشد که دوست دارند قدرت و کنترل خانواده را بدست بگیرند، باز هم بدش نمی آید که گه گاه با شما قدرت آزمایی و جدلی برابر داشته باشد. بنابراین اگر تا به حال تصور می کردید که باید کنترل تمام امور را به دست او بسپارید، بهتر است از این به بعد دست از این کار بردارید؛ به منظور حفظ رابطه و نگه داشتن او حتماً نباید خودتان را به یک خدمتکار خانگی دست آموز تبدیل کنید.

۳ . داشتن شهوت جنسی شدید

کاملاً روشن است که اگر یک رابطه، تنها به برقراری روابط جنسی محدود شود، طرف مقابل احساس می کند که مورد سوء استفاده قرار می گیرد؛ اما از سوی دیگر باید این امر را نیز در نظر گرفت که یک خانم زمانیکه می بیند شوهرش در مقابل او کنترل خود را از دست میدهد و ابزار علاقه می کند انگار دنیا را به وی داده اند. اگر همسر شما شاغل است و شب هنگام پس از یک روز سخت کاری و سرو کله زدن با ارباب رجوع و همکاران او را در خانه می بینید هیچ چیز جز معاشقه نمی تواند او را خوشحال کند؛ این امر سبب می شود که او خودش را در راس تمام شادی های جهان قرار دهد. اگر او شغل حساس و با ارزشی دارد و در سمت مهمی قرار دارد، بهتر است شما شروع کننده ارتباط جنسی باشید. این امر به او اجازه می دهد که با خیال راحت از رابطه خود لذت ببرد.

۴ . مستقل بودن

شاید همیشه خانم ها به این دلیل که همسرشان ادعا می کنند سرشان بیش از اندازه شلوغ است، به آنها توجه کافی مبذول نمی دارند، وقت زیادی را در محل کار خود سپری می کنند و یا با دوست های خود خوش گذرانی می کنند، ناراحت می شوند. باید توجه داشت باشید که اگر می خواهید همسرتان در کنارتان باقی بماند، باید مانند یک پرنسس با او رفتار کنید؛ اما از طرف دیگر، همواره در نظر داشته باشید که اگر سرگرمی، تفریح و کارهای دیگری برای انجام دادن نداشته باشید، ممکن است خانم احساس کند که در حال خفه شدن در رابطه است. همان اندازه که شما در رابطه نیاز به فضا دارید، خانم ها نیز از آزادی خود لذت می برند و شدیداً به آن محتاج هستند. یک مرد مستقل و متکی به نفس در نظر خانم ها از جذابیت بیشتری برخوردار می باشد. یک مرد محتاج و بدون آرزو های بزرگ، برای بیشتر خانم ها هیچ گونه جذابیتی ندارد. بنابراین شما مجاز هستید که با دوستان مختلف خود قرار ملاقات بگذارید و شغل و سرگرمی مخصوص به خودتان را داشته باشید.

۵ . حسود بودن

حسادت یکی از احساسات قوی به شمار می رود. هر چند انسان ها نمی توانند میزان دقیق حسادت خود را کنترل نمایند، اما مقدار کمی حسد، آن هم به طور گاه گاه و اتفاقی، به راحتی می تواند حس جاذبه شما را در نظر او افزایش دهد. اگر شما نسبت به مردهایی که با اوصحبت می کنند، هیچ گونه عکس العملی از خود نشان ندهید، او تصور می کند که به هیچ وجه برایش ارزش قائل نیستید، به همین دلیل به دنبال کسی می رود که این خلا را برایش پر کند. اگر او در مورد یک همکار مذکر خیلی صمیمی و یا مربی اش بازخواست نمایید، شاید در ظاهر به شما غر بزند، اما در باطن لبخندی بر لب هایش نقش خواهد بست. توجه: زمانیکه نوبت به حسادت می رسد، مقدار کمی از آن می تواند مثمر ثمر واقع شود، پس در خرج کردن آن به شدت صرفه جویی کنید. از قدرت فوق العاده آن با خبر شوید: او می تواند عاشق مردی شود که نسبت به دارایی های شخصی او حساس بوده و از آنها محافظت کند.

۶ . آسیب پذیری گاه به گاه

هر انسانی دوست دارد که احساس کند دیگران به وجود او نیازمند هستند و از آنجایی که کمتر اتفاق می افتد یک خانم بتواند از شوهر خود محافظت کند، بد نیست که به او اجازه دهید این کار را از طریق روش های دیگر به شما اثبات کند. برای مثال بد نیست که به او اجازه دهید تا به شما گوشزذ کند نیاز به جوراب های بیشتری دارید، یا اینکه همیشه یادتان می رود رخت ها را به خشک شویی ببرید، و برای بستن کروات خود به کمک او احتیاج دارید. شاید احمقانه به نظر برسد اما گاهی اوقات همین موارد ساده و پیش پا افتاده سبب می شود که او احساس بهتری نسبت به خودش پیدا کند و بیش از پیش جذب شما شود. البته این امر بدان معنا نیست که سعی کنید از او برای خود یک مادر بسازید - هر چند او از این کار بدش نمی آید - اما این امر شاید جزء آخرین چیزهایی باشد که او انتظارش را از شما دارد؛ فقط زمانیکه نیاز به کمک داشتید و احساس می کردید که او می تواند به شما کمک کند، از او درخواست همکاری کنید. با این کار بدون شک به او احساس قدرت، سودمند واقع شدن، و مهم بودن دست خواهد داد. اغلب مردها تصور می کنند که برای کشاندن خانم ها به سمت خود باید از خودشان یک قهرمان دست نیافتنی بسازند، اما این امر صحت ندارد. مقداری نیازمندی و کمک خواستن سبب می شود که شما در نظر او تا حدی آسیب پذیر جلوه کنید، و در چنین موقعیتی تمام خانم ها حاضر ایستاده اند تا به داخل رابطه شما آمده و به شما کمک کنند.

۷ . پنهان کردن احساسات

شاید او همیشه اعتراض می کند که چرا نباید بداند که شما در حال فکر کردن به چه موضوعی هستید. شاید دوست داشته باشد بداند که در طول روز و در محل کار برای ما چه اتفاقاتی رخ داده، شاید همیشه از شما بخواهد تا در مورد همه چیز با او صحبت کنید، و به اصطلاح سفره دلتان را برای او باز کنید تا بتواند به عمیق ترین نقطه از احساساتتان دسترسی پیدا کند. شما می دانید که خانم ها با دوست های دختر در مورد جزییات تمام مسائل به خصوص در مورد نگرانی های خود، صحبت می کنند. به همین دلیل اگر بخواهید تمام احساست خود را در مقابل او بازگو کنید، خیلی راحت می تواند به شما نمره دهد. در برخی مواقع اگر کمی از او دوری کنید و خود را کمی اسرار آمیز جلوه دهید، او علاقه بیشتری به شما پیدا خواهد کرد. نکته جالب اینجاست که خودش به شخصه برای پیدا کردن حقیقت تلاش می کند. خانم ها لذت می برند تا بدون اینکه شما به آنها چیزی بگویید، خودشان بتوانند از اسرار شما سر در بیاورند. شاید آنقدرها هم که شما تصور می کنید از این کار متنفر نباشد.

۸ . سرتاپای او را وارسی کنید

خانم ها به اندازه آقایون دوست دارند که دیگران آنها را به خاطر توانایی های ذهنی و عملی شان تحسین کنند، و زمانیکه کاری را درست انجام دادند مورد تشویق قرار بگیرند؛ آنها در چنین حالتی انتظار ترفیع رتبه و تشویقی نیز دارند. اگر یک خانم با حالت جذابی صحبت میکند دلش می خواهد مورد توجه قرار بگیرد. البته این امر به شرایط و کسانیکه به او توجه می کنند هم بستگی دارد. اما زمانیکه نوبت به مردی می رسد که خانم دوستش می دارد، با کمال میل به او اجازه می دهد که کلیه متعلقاتش را چک کند. خانم ها هم مانند آقایون از تعریف و تمجید لذت می برند. اگر به او توجه کنید او واقعا خوشحال می شود و این خوشحالی شما را به هر کجا که بخواهید خواهد رساند.

۹ . همیشه بهترین رفتارهایتان را رو نکنید

هر چند خانم ها در بیشتر موارد، زمانی که غر زدن هایشان را شروع می کنند کاملاً جدی هستند، (به ویژه زمانیکه آشغال غذاهای خود را روی میز بگذارید و یا جوراب هایتان را برندارید) اما باید این امر را هم در نظر داشته باشید که اگر بخواهید همیشه با او موفقت کنید و مطابق خواسته هایش رفتار کنید، او دلش برای خود واقعی شما تنگ خواهد شد. این دست رفتارها به دو قسمت تقسیم می شوند: آنهایی که خود واقعی شما را نمایان می سازند و آن دسته ای که شما را به او نشان می دهند. از آنجایی که ما کاملاً واقف هستیم که خانم ها نیازمند توجه هستند و همین توجه باعث جذب خانمها به آقایون می شود، این احتمال وجود دارد که برخی رفتارهای منحصر بفرد شما باعث شود تا گل لبخند را بر روی لب های او بنشاند و در وجود او جذابیت بیشتری نسبت به شما ایجاد نماید. بنابراین هیچ گاه نباید به ظاهر صحبت های او توجه کنید؛ در بیشتر مواقع او شما را فقط به خاطر وجود خودتان دوست می دارد.



موضوعات مرتبط: روان شناسی ، فقط آقایان ، خانه و خانواده ، نفوذ ، خوب زندگی کنیم
برچسب‌ها: 8 رفتار مردانه مورد پسند خانمها


تاريخ : ۱۳۹۱/۰۷/۱۱ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |


اگه گفتین عروس و داماد شب عروسیشون چه کاری روی تخت دونفره انجام میدن ؟!



























کجا با این عجله ؟! 





























مگه فوضولی ببینی عروس دومادی که به تو ربط نداره چی کار میکنن؟! 

































یعنی ایرونی جماعت از همون اولش فوضول بوده !! 



























نکنه واقعا میخوای ببینی ؟! 

























خب اول بگو ببینیم به سن قانونی رسیدی؟! 

































یعنی +18 هستی یا نه ؟! 





























خب اگه هستی چرا نمیری زن بگیری ؟! میخوای ناموس دیگرون رو ببینی؟! 































جان ؟! 























خب چون تا اینجا اومدی میزارم ببینی !!! 

























فقط قول بده برای کسی فوروارد نکنی ها !!! 



























تو فیس بوکت هم SHARE نکنی !! زشته !!! 



























چه خبره بابا ؟! عجله کار شیطونه !!! 

























خب آخه چون خیلی تحرکشون بالاست و هی بالا پایین دارن باید آمادگیش رو داشته باشی !!! 



























منظورم این بود که عکس متحرک هست !!! 



























پس یکم صبر کن تا کامل لود شه !!! 





























بقول حریم سلطان : حاشا !!! مگه خودت ناموس نداری؟! 





























خب همه اینا واسه این بود که یکم زمان بگذره عکس لود بشه !!!! 























.


دیدی حالا ؟! بین خودمون بمونه ! 

عمه : ندارم 
روح : ندارم


موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم
برچسب‌ها: عروس و داماد , شب عروسي


تاريخ : ۱۳۹۱/۰۷/۰۲ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

زنان توجه طلب هستند. آنها تمایل دارند تغییرات ظاهری شان برای شما چند برابر جلوه کند ، پس صورت همسر خود را و کلاْ ظاهر او را همیشه مورد توجه قرار دهید و هر گونه تغییر حتی اگر کوچک باشد ( تغییر آرایش ، مدل ابرو ، رنگ لاک ، کوتاهی یا بلندی ناخنها ، رنگ مو ، مدل مو ، نوع لباس و...) را مورد توجه قرار دهید و به وی یادآوری کنید ، مثلا اگر مدل ابروی همسر شما تغییر کرده ، حتما به محض او نظر خود را به او بگویید.

اسم همسرتان به همراه واژه های زیبایی مثل عزیزم ، خوشگلم ، نانازم ، عسلم و ... صدا بزنید

اگر قصد دارید باتفاق همسرتان به دیدار خانواده خود بروید ، از آنجایی که زنان احساساتی تر از آقایان هستند ، به جای بکار بردن این جمله : امروز عصر جایی قرار نذار می خواهیم یه سر بریم خونه مامانم اینا و ... شما باید از در احساسات وارد شده و این جمله را بکار ببرید : دلم واسه مامان اینا تنگ شد حالشو داری امروز عصر یه سر بریم پیششون؟ در جمله اول شما به صورت امری برخورد کردید و در جمله دوم درخواستی. در صورتی که جمله دوم را بکار ببرید شما هم نظر همسر خود را جویا شدید و هم احساسات ایشان را تحت تاثیر قرار داده اید ، در اینصورت همسرتان این احترام شما را پاسخگو خواهد بود.

نکته مهم دیگری که آقایان باید به آن اهمیت دهند ، بیان احساسات خود نسبت به همسرشان می باشد. البته مرد اقتدار طلب است و اکثر آقایان سختشان است که احساسات خود را به زبان بیاورند ، اما من به این دسته از آقایان عرض می کنم که اگر احساسات خود را در قالب جملاتی مثل دوستت دارم ، تو بهترین همسر دنیایی و ... بیان نمایید ، زندگی تان شیرین تر شده و همسرتان را چند برابر عاشق شما کرده و آرامش عجیبی را به او هدیه می کند.

دوستاني كه با همسر خود مشكل دارند ،

فقط براي آزمايش هم كه شده يك هفته اين موارد را امتحان كنند ، اينطور كلمات

معجزه مي كنند .

باور نداريد ؟ !    امتحان كنيد حتي اگر موفق هم نشويد  چيزي از دست نخواهيد داد .



 


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، فقط آقایان ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم
برچسب‌ها: زنان , همسرتان , همسر , طلاق


تاريخ : ۱۳۹۱/۰۶/۰۴ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

داشتن یک همسایه، دوست، همکار یا بدتر رئیس و همسر با شخصیت غیر قابل تحمل واقعاً درد بزرگی است. اما آیا واقعاً شخصیت خود ما هم ایده آل است؟ با هم ده نشانه از شخصیتهای تهوع آور برای عامه جامعه را بررسی می کنیم.

۱-شخصیت طلبکار: این نوع شخصیت بدون اینکه برای دیگران کار خاصی کرده باشد انتظار جانفشانی و ملتزم به رکاب بودن دارد. معمولاً این افراد بسیار حالت اعتیاد گونه دارند و هر قدر هم بدون دلیل به آنها بها بدهید باز ناراضی هستند.
راه حل: به تدریج خود را از زیر پالانی که بر دوش شما گذاشته اند خارج کنید. البته احتمالاً دچار تنش خواهید شد اما چون این افراد شناخته شده اند اطرافیان حق را به شما خواهند داد.
۲-شخصیت سادیستیک: این نوع شخصیت مداوم به دنبال تخطئه کردن دیگران و در معرض ضعف و توهین قرار دادن دیگران است. این نوع شخصیت تهوع آورترین نوع شخصیت ممکن است و معمولاً دوام چندانی در محیطهای شغلی ندارند. بدترین حالت ممکن آن است که شما دارای رئیسی با چنین شخصیتی باشید.
راه حل: خندیدن و به شوخی گرفتن کارهای این افراد موجب می شود دچار سرخوردگی شوند. جملاتی مانند جدی میگویی؟ یا کنایه هایی مانند خودت را ندیده ای! جوابهای محترمانه اما سوزاننده ای برای این نوع افراد است. برخی مواقع سکوت و یا ترک محل حضور آنها هم لازم است.
۳-شخصیت خود متشکر: این نوع شخصیت مداوم در حال تعریف و تمجید از خود است و معمولاً هم حجم وسیعی دروغ را چاشنی کارهای خود میکند. این افراد از این جهت که پر چانه و وقت گیر هستند خسته کننده اند ضمن آنکه موجب برهم خوردن تمرکز شما می شوند.
راه حل: سرگرم کردن خود به کارهای روتین و جاری خود یا برقراری یک تماس ساختگی موبایلی و دور شدن چند لحظه ای از محیط
۴-شخصیت خبررسان: این نوع شخصیت به طور مداوم در حال جستجوی یافتن چیزی است که برای روسا و یا مدیران جالب باشد تا از این طریق کمی توجه ارتزاق نماید. این نوع افراد خوش سر و زبان و اجتماعی هستند اما به شدت غیر قابل اعتماد!
راه حل: دادن خبرهای غیر واقعی و بی اعتبار کردن فرد در منظر مدیران و روسا! ضمناً گهگاه بد نیست پیامهایی که نمی توانید مستقیم مطرح کنید از طریق این مزدوران بی مزد منتقل کنید. تنها کاربرد مفیدشان همین مورد اخیر است.
۵-شخصیت ناتوان ظاهرساز: این نوع افراد قابلیت سخنوری خوبی دارند و کلاً ادعاهایی در حد وسیع مطرح میکنند اما باید دقت کنید بر اساس مدعاهای آنها برنامه نریزید. مثلاً ممکن است مدعی شوند کاری را در مدت مشخصی انجام خواهند داد اما به زودی در خواهید یافت که توان آن را ندارند. این شخصیتها از این جهت که موجب بر هم خوردن نتیجه تلاش شما می شوند ناراحت کننده هستند.
راه حل: شناخت پیش از موعد و برنامه ریزی صحیح و واقعی
۶-شخصیت جنگجو و رقابت طلب: این نوع افراد صرفنظر از اینکه نظر جمع چه چیزی باشد یک نظری مخالف و یا متفاوت دارند و بر آن اصرار هم میکنند. این رفتار آنها معمولاً برنامه ریزی و یا اشکال یابی را دچار مشکل میکند.
راه حل: عدم دعوت از این افراد جهت حضور در جلسات و مذاکرات و گزارش به مدیران مربوطه
-شخصیت متکی: این نوع افراد منتظرند تا جمع تصمیمی بگیرد تا مسئولیتی متوجه آنها نشود. مهمترین نقص این افراد در این است که در جلسات تخصصی نظری ندارند و موجب توقف بحث می شوند. معمولاً علت اصلی این نوع رفتار در سازمان قرار دارد که عواقب تصمیمات تخصصی را پر هزینه کرده است اما در هر حال این شخصیت مضر به حال پیشبرد امور است.
راه حل: کسی که توان نظر دادن ندارد چرا باید در جلسه و یا حتی سازمان حضور داشته باشد؟
۸-شخصیت راحت طلب: این نوع افراد همیشه مانند یک بازیساز فوتبال توپ را به دیگران پاس می دهند تا چیزی را به عهده نگیرند. مشکل این جاست که واقعاً در برخی موارد گره کار در دستان این افراد قرار دارد و اگر اقدام نکنند مشکل حل نخواهد شد.
راه حل: اجازه دهید تا مشکل ادامه یابد و کار بیخ پیدا کند و متوقف شود آنگاه صبر کنید تا توبیخ و اخراج آنها را ببینید!
۹-شخصیت عصبی و فحاش: این نوع افراد معمولاً در زمان گره خوردن کار به جای کمک برای حل مساله به دنبال مقصر واقعی و یا خیالی می گردند تا از خجالتش در بیایند! این نوع شخصیت باید قبل از ورود به سازمان در مصاحبه شغلی شناسایی و بلوکه شود زیرا راه حل برخورد آنها تنها اخراج از سازمان است.
۱۰-شخصیت ترکیبی از موارد فوق!
راه حل: فرار، خودکشی و …

 


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم
برچسب‌ها: ساديستيك , خود متشكر , طلبكار , خبررسان


تاريخ : ۱۳۹۱/۰۵/۲۷ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

امروزه در دنیا، روابط اجتماعی یکی از اصول و شرایط  پیشرفت در هر زمینه‌ای می‌باشد.  برخورداری از روابط صحیح، رعایت اصول ادب و نزاکت اجتماعی، آداب غذا خوردن، ارتباط کلامی و حتی راه رفتن، خندیدن و بسیاری از رفتارهای روزانه نه تنها برای فرد و مجموعه ارزش به حساب می آید بلکه توجه به آن ضروری و واجب نیز هست. 
یکی از مهمترین رفتارها، آداب غذا خوردن است که در تمامی روابط فردی تا روابط دیپلماتیک مهم و ضروری بوده و مورد قضاوت قرار می‌گیرد. بدون شک غذا خوردن حتی در یک میهمانی ساده، معیار بسیار مهمی برای قضاوت در رابطه با شخصیت فردی و اجتماعی یک انسان است. آیا تا بحال از غذا خوردن فردی، در مورد او را قضاوت کرده‌اید؟ مخصوصاً وقتی بار اول بیرون می‌روید! 
روانشناسان از نحوۀ غذا خوردن یک فرد به زوایای شخصیت وی پی می‌برند و آن را مورد مطالعه و بررسی قرار می‌دهند. پس بهتر است هر فرد در هر جایگاه و مقامی،  آداب صحیح غذا خوردن را بداند و آن را رعایت کند. 
بهتر دیدم، این هفته مطالبی را در باب آداب غذا خوردن برایتان جمع‌آوری کنم و آنهایی را که اهمیت بیشتری دارند را با یکدیگر مرور کنیم. برخی از نکاتی که ذکر خواهد شد، هنگام صرف غذا خوردن در رستوران بکار گرفته می‌شوند که عبارتند از:
 - در زمان ورود به رستوران ابتدا میزبان برای راهنمایی وارد رستوران می‌شود. میزبان باید درب رستوران را برای میهمان باز نگه دارد. 
-در رستوران‌های خاص، راهنمایی انتخاب صندلی با میزبان است. اگر میهمان فرد مهمی باشد باید وی سمت راست خانم میزبان و همسرش سمت راست میزبان  آقا نشانده شود. 
- بهتر است آقا و خانم میزبان (دعوت‌کنندگان ضیافت) در دو انتهای میز غذا خوری و یا در وسط میز روبروی یکدیگر بنشینند. 
- به طور کلی باید نحوه نشستن مهمانان طوری ترتیب داده شود که هیچ دو مرد و دو زنی کنار یکدیگر قرار نگیرند.
- زوج متأهل باید روبروی یکدیگر و زوج نامزد کنار یکدیگر بنشینند.
- بهتر است گروه‌های سنی در کنار یکدیگر بنشینند به طوری که بزرگترها در رأس میز و جوان‌ترها سمت دیگر حضور یابند. 
- اگر تعداد میهمانان کم است، میزبان باید دستور غذا را از میهمانان گرفته به پیشخدمت انتقال دهد و سپس مخلفات بیشتری سفارش دهد.
 - غذا باید در جهت خلاف عقربه‌های ساعت و از سمت چپ افراد سرو شده و ظروف غذا از سمت راست میهمانان جمع آوری شود. 
- دستمال سفره، هنگام آغاز صرف غذا باید روی زانو قرار داده شود و تا انتهای صرف غذا باید همان‌جا باقی بماند.  از دستمال سفره باید تنها برای تمیز کردن مختصر  دهان استفاده کرد نه صورت یا پیشانی . 
- اگر خواستید صندلی خود را برای مدت کوتاهی ترک نمایید باید دستمال سفره را روی صندلی خود قرار دهید تا دیگران و پیشخدمت متوجه بازگشت شما شوند.  هنگام پایان یافتن صرف غذا باید دستمال سفره را به   طور مرتب روی میز و سمت راست بشقاب خود قرار دهید. (آن را تا یا مچاله نکنید) 
- پیش از آنکه میزبان شروع به صرف غذا نکرده و یا اجازه صرف غذا را نداده نباید شروع به غذا خوردن نمایید.
- در حین صرف غذا نباید میز غذا را ترک کنید مگر در موارد اضطراری مانند رفتن به دستشویی و یا داشتن حالت تهوع، در این هنگام عذرخواهی کنید و میز را ترک نمایید.
- اگر از روی میز چیزی خواستید که دست‌تان به آن نمی‌رسید سعی نکنید خودتان آن را بردارید بلکه از فردی که به آن نزدیک است بخواهید که آن را به شما بدهد. 
- هنگامی که غذا خوردنتان پایان یافت هیچ گاه بشقاب‌تان را به سمت جلو هل ندهید، این عمل خلاف آداب تشریفات است. 
- برای بریدن و خرد کردن غذا، چنگال را با دست چپ و کارد را با دست راست گرفته و سپس با چنگال آن چیزی را که می‌خواهید ببرید محکم نگاه داشته و آن را با کارد ببرید، سپس چنگال را به دست راست منتقل کرده و میل کنید. 
- بر روی صندلی راست و مستقیم بنشینید، هیچ‌گاه به جلو و یا عقب خم نشوید. 
- در هنگام صرف غذا مشغول محاوره‌های دلنشین و مطبوع باشید و از موضوعات بحث انگیز پرهیز کنید.   
-  اگر تکه‌هایی از غذا میان دندان‌هایتان گیر کرد با عذرخواهی میز را ترک کرده به دستشویی بروید و آن را خارج کنید. 
-  آرام و با حوصله غذا بخورید، غذا خوردن شتاب‌زده بی‌حرمتی به میزبان می‌باشد. 
-  لقمه های کوچک برداشته و با دهان بسته غذای خود را بجوید. با دهان باز غذا را نجوید و یا با دهان پر صحبت نکنید. 
- هیچ‌گاه پیش از چشیدن غذا به آن ادویه اضافه نکنید. این عمل بی‌احترامی به میزبان و آشپز می‌باشد. 
-  هرگز سر میز سیگار نکشید.
-  هنگامی که از غذا خوردن فارغ شدید، دست‌تان را روی زانو و یا میز (مچ دست روی لبه میز) قرار دهید.  هنگام صرف غذا آرنج خود را روی میز قرار ندهید. 
- هنگامی که در رستوران مهمان هستید، هیچ‌گاه باقیماندۀ غذایتان را به خانه نبرید. 
- زمانی که میهمان هستید برای سفارش غذا سعی کنید از گرانترین غذا به خاطر رعایت صرفه‌جویی برای میزبان و از ارزانترین غذا برای رعایت احترام خود استفاده نکنید.
- در رستوران بهتر است غذایی سفارش دهید که صرف آن با کارد و چنگال مقدور باشد. غذاهایی که باید با دست خورده شوند را به موقعیت‌های غیر رسمی اختصاص دهید.
- برای پر کردن قاشق سوپ خوری آن را به سمت بالای بشقاب حرکت دهید.- اگر سوپ داغ بود برای خنک کردن به آن ندمید بلکه صبر کنید تا خودش خنک گردد.
- چای را نیز برای خنک شدن در نعلبکی نریزید.
 - توجه داشته باشید که قاشق سوپ خوری گرد و قاشق غذاخوری بیضی شکل است.
 - هنگام صرف سوپ، پهلوی قاشق‌تان را به دهان برده و از پهلوی قاشق سوپ را اندک اندک بنوشید (هورت نکشید).
- غذاهایی را که شما مجاز هستید با دست بخورید عبارتند از: تکه نان، بلال، گوشت دنده ها، صدف و خرچنگ خوراکی، مرغ سوخاری، ساندویچ، میوه‌های کوچک، شیرینی، سیب زمینی سرخ کرده، چیپس و پیتزا.
- اگر نمی‌دانستید چگونه باید غذایی را میل کنید بهتر است به دیگران نگاه کنید.
- کارد، چنگال و قاشقی را که استفاده کرده‌اید مجدداً روی میز قرار ندهید بلکه آنها را روی بشقاب بگذارید.
- هنگام صرف غذا خم نشوید و صورت خود را به سمت غذا نبرید بلکه غذا را توسط قاشق و چنگال به سمت دهان خود ببرید.
- اگر قاشق و یا کارد و چنگال شما به زمین افتاد آن را بردارید به پیشخدمت بدهید و تمیز آن را درخواست کنید.
- هرگاه چیزی را سهواً روی لباس میهمان دیگری ریختید با خونسردی از وی عذر خواهی کرده و بگذارید خود فرد و یا پیشخدمت آن را تمیز کند خودتان اقدام به تمیز کردن لباس فرد نکنید.
- اگر میهمانی از شما درخواست نمک و یا فلفل نمود، هر دو را به وی بدهید حتی اگر میهمان تنها یکی از این دو را درخواست کرده باشد.
- پیش از نوشیدن مایعات، لب‌های خود را با دستمال پاک کنید تا جای لک چربی روی لیوان شما نمایان نگردد.
- هنگام نوشیدن آب یا مایعات دیگر سعی کنید لب بالای خود را داخل مایع نگه دارید، این عمل باعث می شود هوای اضافی همراه مایع داخل گلو نشده که صدا دهد.
-  از واژه های «متشکرم» و «لطفاً» در سر میز غذا بسیار استفاده کنید.
- سعی کنید رومیزی را تا انتهای صرف غذا تمیز نگاه دارید.
- هنگامی که صرف غذایتان پایان یافت، کارد و چنگال خود را به صورت موازی در سمت راست روی بشقاب قرار دهید. اگر خواستید میز را برای مدت کوتاهی ترک کنید و یا غذای شما نیمه تمام بود، باید کارد و چنگال را به صورت ضربدری روی بشقاب قرار دهید تا دیگران و پیشخدمت مطلع گردند که شما باز خواهید گشت.
- فراموش نکنید در رستوران و به طور کلی فضاهای سربسته نباید کلاه و دستکش بپوشید.در پایان، ابتدا از میزبان تشکر نموده سپس اجازه رفتن بگیرید. در موقع خروج همهمه نکنید، بلکه با متانت و آهسته رستوران را ترک کنید.  جابجایی صندلی ها و اشیاء دیگر را به عهده پیشخدمت ها بگذارید.

 


موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم
برچسب‌ها: رستوران , آداب رستوران , رستوران رفتن , مهمان


تاريخ : ۱۳۹۱/۰۵/۲۷ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |
با این 10 نکته همسرتان را تحت تاثیر قرار دهید
اغلب آقایان این كار را كاری سخت و دشوار می دانند اما زمانی كه دختر مورد نظرتان را یافتید با اعتماد به نفس رفتار نموده تا پاهایتان نلرزد و زبانتان بند نیاید .

وقتی كه  دختر منحصر به فردتان را می یابید می خواهید كه او را تحت تاثیر قرار دهید اما همواره می ترسید كه او را برنجانید . اما آقایان الان در قرن 21 به سر می بریم . اغلب آقایان این كار را كاری سخت  و دشوار می دانند اما زمانی كه دختر مورد نظرتان را یافتید با اعتماد به نفس رفتار نموده تا پاهایتان نلرزد و زبانتان بند نیاید . 

راههایی وجود دارد كه می توانید همسرتان را طوری  تحت تاثیر قرار دهید كه شما را بیشتر بخواهد و به شما توجه بیشتری داشته باشد . 

1. ظاهری خونسرد داشته باشید .
به هنگام مواجهه با یك خانم داشتن ظاهری آراسته  و آرام  و خونسرد بسیار مهم است زیرا كه باعث می شود در نظرش متشخص آیید . 

2 . هرگز فخر فروشی نكنید . 
خانم ها واقعاً از قپی آمدن  و قمپز در كردن بیزارند .  خودتان باشید یعنی كه خود را آن گونه كه هستید بنمایانید  و نهایت تلاشتان را بكنید  و از دغل بازی بپرهیزید . این نوع رفتار مطمئناً هر خانمی را تحت تاثیر قرار می دهد . 

3 . به خانمها احترام بگذارید و آنها را تحسین نمایید .
همواره به خانمها احترام بگذارید و آنها را مورد تحسین قرار دهید چرا كه خانمها كسی را دوست دارند كه تحسینشان نماید و با او به مهربانی رفتار نماید . 

4 .  مفید و ارزشمند حرف بزنید .
به هنگام صحبت با او از طرح مسائل بحث برانگیز و جنجالی خوداری نمایید و بی وقفه و یكریز هم حرف نزنید . در عوض در مورد مسائلی حرف بزنید كه به آنها علاقه دارد مطمئن باشید كه نظرش را جلب خواهید كرد . 

5 . به علائقش علاقه داشته باشید .
به آنچه می گویند با دقت گوش كنید وبه چیزی كه علاقه دارد احترام بگذارید . به حرفهایش سریع واكنش نشان دهید  و با طرح سوالات كاری كنید كه به حرف زدنش ادامه دهد . 

6 . از او تعریف نمایید .
از چشمان ، موها ، قیافه ، لباس ها  و نحوه صحبت كردنش تعریف نمایید. خانمها كسی را كه از قیافه و دیگر مشخصاتشان تعریف می كند دوست دارند .  

7 . به دوستانش احترام بگذارید .
خانمها نسبت به دوستان  و یا حتی همكاران  و همكلاسی هایشان احساس مالكیت دارند چه آنها را دوست دارید چه نه به آنها احترام بگذارید . 
 
8 . مودب باشید .
همواره سعی كنید  مودبانه عمل كنید و بهترین رفتار را داشته باشید چرا كه این دو خصلت موجب آن می شود كه فرد فوق العاده ای به نظر آیید . 

9 . شوخ طبع باشید .
گاهی اوقات شوخی نمایید چرا كه خانمها از آقایان شوخ طبع خوششان می آید اما تنها در مواقع لزوم حس شوخ طبعیتان گل نماید و در دیگر مواقع سعی كنید مسائل را جدی بگیرید . 

10. شنونده خوبی باشید .
به هنگام ناراحتی ها شانه مطمئنی برای او باشید چرا كه دختر خانمها همیشه افرادی احساساتی  و عاطفی هستند بنابراین  گاهی با جوك هایتان او را وادار به خندیدن نمایید و همواره شنونده خوبی برایش باشید .

موضوعات مرتبط: روان شناسی ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم
برچسب‌ها: با این 10 نکته همسرتان را تحت تاثیر قرار دهید


تاريخ : ۱۳۹۱/۰۱/۳۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

این 4 نکته را در بحث های زندگی مشترکتان جدی بگیرید

این 4 نکته را در بحث های زندگی مشترکتان جدی بگیرید
دعوا نمک زندگی است و نمی‌توانید زن و شوهری را پیدا کنید که زندگی شان بدون این نمک پاشی‌ها باشد اما 4 نکته مهم در این رابطه وجود دارد.

دعوا نمک زندگی است و نمی‌توانید زن و شوهری را پیدا کنید که زندگی شان بدون این نمک پاشی‌ها باشد! اما چیزی که بین زوج‌ها تفاوت ایجاد می‌کند، سبک‌های آنها برای دعوا کردن است. این که با اشتباهات خود دعوا را پیچیده و دامنه دار می‌کنند یا به سادگی آن را حل کرده و از آن عبور می‌کنند. اگر مایلید مشابه گروه دوم عمل کنید، بدانید که باید 4رفتار اشتباه را کنار بگذارید. این چهار رفتار کدامند؟

اولین رفتار مخرب، انتقاد است. انتقاد در حالت طبیعی صدمه وارد نمی‌کند اما اگر به جای رفتار همسرتان، شخصیت او را نشانه برود، بسیار خطرناک خواهد بود. بهتر است موقع انتقاد کردن، بگویید این رفتارت ایراد دارد نه این که تو همیشه اشتباه رفتار می‌کنید.

دومین رفتار مخرب، سرزنش است. در سرزنش ما واقعا شروع می‌کنیم به فحاشی کردن و خردن کردن شخصیت طرف مقابل، جملاتی مثل «بی عرضه دست و پا چلفتی» دقیقا قلب طرف مقابل را نشانه می‌روند. مسخره کردن و پوزخند زدن و شوخی‌های خصمانه هم در همین دسته قرار دارند.

سومین رفتار اشتباه، جبهه گیری در مقابل حرف‌های همدیگر است. بهانه آوردن برای توجیه رفتار، مخالفت با تمام حدس‌های همسر و تکرار حرف‌های گذشته او از نشانه‌های جبهه گیری هستند.‏

چهارمین رفتار غلط شما در دعوا سکوت نابجا است. مردها معمولا از این روش برای خاتمه دعوا استفاده می‌کنند. اما زن‌ها فکر می‌کنند که سکوت به معنای خصومت و بی توجهی است. سکوت معمولا دعوا را بدتر می‌کند.‏


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۹۱/۰۱/۳۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

خیانتهای خانوادگی چیست؟

چقدر شایع است و چرا مردان و زنان، دست به خیانت می زنند؟ سهم زنان از این خیانت ها چقدر است ؟
یک مشاور خانواده معتقد است سهم مردان در خیانتهای زناشویی 80 درصد است و 20 درصد دیگر خیانتکاری را زنان در ایران انجام می دهند.
اصغر کیهان نیا اعلام کرده: "به نظر می رسد قبح خیانت در زنان جامعه ما بیش از مردان است، این موضوع تا جایی است که مراجعات نشان می دهد خیانت در میان مردان 80 درصد و در زنان 20 درصد است ."


این مشاور خانواده، دلیل خیانتهای زن و شوهری را تنوع طلبی ، طراوت طلبی ، امیال سرکوفته کودکی و نوجوانی و احساس محق بودن در مردان می داند و در خیانتهای مربوط به زنان نیز از "مقابله به مثل" خبر می دهد.


وی به مردان توصیه می کند به 5 نیاز اساسی زنان در زندگی زناشویی توجه کنند تا احتمال خیانتهای زنان کمتر شود. نیازهایی که این مشاور خانواده بر می شمارد استفاده از روش مناسب حرف زدن ، ابراز عشق و محبت ، هدیه دادن در مناسبت ها ، تامین نیازهای مالی، روحی و امنیت روانی زن است.

خیانتهای زن و شوهری: از روابط غیر اخلاقی تا چتهای اینترنتی
برخی رفتارشناسان، تعریف خیانتهای زن و شوهری را بسیار فراتر از چیزی می برند که عرف و قانون آن را می شناسد. از جمله منصور بهرامی عضو ارشد انجمن بین المللی تحلیل رفتار معتقد است: خیانتهای زندگی مشترک شامل خیانت عشقی ، خیانتهای اینترنتی و خیانتهای جنسی می شود.

به گفته این رفتارشناس، خیانت عشقی به رابطه پنهانی توام با پیوند احساسی و صمیمانه یک فرد متاهل با فرد دیگری که همسر قانونی وی نیست گفته می شود.


خیانت جنسی به رابطه نامشروع یک فرد متاهل با فرد دیگری که همسر قانونی وی نیست، گفته می شود و خیانت اینترنتی نیز به گفتگو و تبادل تصاویر و مشخصات فردی متاهل با فرد دیگری که همسر قانونی وی نیست از طریق چت و اینترنت اطلاق می شود.


مطابق این تعاریف، پدیده چند همسری ، خیانت محسوب نمی شود، هر چند به اطلاع همسر اول، رسیده نباشد!


چرا خیانت می کنند؟ هزار و یک دلیل دارد
برای خیانت های زن و شوهری، هزار و یک دلیل گفته اند، ولی سرگرمی و ریسک لذت بخش و مفرح را از مهمترین عوامل بروز خیانت می دانند.


با این همه، دلایل دیگری نیز برای خیانتهای خانوادگی مطرح کرده اند. از جمله: درک شدن ، دوست داشته شدن ، احساس آزادی ، استقلال ، سرگرمی و برآورده کردن نیازهای جنسی مولفه های پدید آمدن شروع یک خیانت است. ضمن اینکه نمی توان از پارمترهایی مانند تقویت اعتماد بنفس ، سلطه جویی ، تجربه تازه ، ماجراجویی ، القاء داشتن استحقاق و شایستگی ، رقابت و تنوع طلبی گذشت.

رفتارشناسان می گویند افراد خیانتکار معمولا به شکل غیر منطقی و با اتکا به یک شهوت کورکورانه شیفته فردی می شوند. آنها احساس می کنند بیشترین درصد تفاهم را با یکدیگر دارند و به همین خاطر فرد خائن خود را به مخاطره انداخته و به آب و آتش می زند که به وصال برسد. این نوع رابطه می تواند از چند هفته تا چندین سال بطول انجامد. اما پس از گذشت زمان هر دو نفر پی می برند، آنطور که تصور می کردند یکدیگر را نمی شناسند. در این نوع روابط معمولا فرد از همسر و یا شریک پیشین خود جدا می شود.


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۹۱/۰۱/۲۱ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

روابط عاشقانه را زنده نگهدارید

تحقیقاتی که در مورد «زندگی‌ زناشویی موفق» انجام شده نشان می‌دهد زوج‌های موفق وظایف روانشناختی خود را به خوبی انجام می‌دهند.


تحقیقاتی که در مورد زندگی‌ زناشویی موفق انجام ‌شده نشان می‌دهد زوج‌های موفق، وظایف روانشناختی زیر را به خوبی انجام می‌دهند:

- جدایی عاطفی از خانواده قبلی، البته نه به معنای غریبه شدن بلکه به معنای ایجاد یک هویت مستقل از والدین، برادر و خواهر.

- رابطه زناشویی خوب و محافظت از آن در مقابل مداخله‌گرهای کاری و تعهدات خانوادگی.

- با هم بودن بر اساس سهیم شدن در صمیمیت و فردیت به طور همزمان با حفظ مرزهای بین فردی در جهت آزادی هم.

- پذیرش مشتاقانه نقش والدی و اجازه ورود فرزند به زندگی.

- مقابله با بحران‌های اجتناب ناپذیر زندگی به کمک یکدیگر.

- تحکیم رابطه به هنگام رویارویی با مشکلات. زندگی زناشویی بایستی چون بهشتی امن برای زوج‌ها باشد، جایی که می‌توانند توانایی‌ها، خشم و تضادهای خود را بیان کنند.

- استفاده از شوخی و خنده برای زنده نگه داشتن زندگی و پرهیز از رخوت و تنهایی.

- تغذیه یکدیگر و ایجاد آسایش و توجه به نیازهای هم و همچنین حمایت و تشویق مداوم.

- زنده نگهداشتن روابط عاشقانه، ایده‌های عاشقانه ذهنی حتی زمانی که واقعیت تغییراتی را ایجاد کرده است.


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۹۱/۰۱/۲۱ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

برای آنكه زندگی زناشویی‌تان به خوبی پیش رود، بی‌خود به‌دنبال شگردهای معجزه‌آسا نباشید.
در عوض، می‌توانید از برخی از تله‌هایی كه احتمال دارد در درازمدت رشته‌های پیوند‌دهنده بین شما را سست و ضعیف كند، دوری كنید. در اینجا راهنمایی كوچكی در مورد عادات بدی كه كاملا باید كنار بگذارید ارائه می‌دهیم!


1- تلویزیون

تلویزیون قاتل عشق است. در این مورد هیچ شكی نداشته باشید! شام خوردن جلوی تلویزیون را قدغن كنید. هر شب غذا خوردن جلوی تلویزیون به همراه گویندگان نمی‌گذارد حواستان به یكدیگر باشد، از آن گذشته آن‌قدر جلوی تلویزیون به تماشای فیلم مشغول بوده‌اید كه وقتی به رختخواب می‌روید‌، حتی دیگر وقت ندارید با هم حرف بزنید و از حال یكدیگر باخبر شوید. تنها چاره كار این است كه این دشمن را از زندگی عاشقانه بیرون بیندازید! برای آنكه در این كار زیاد سخت‌گیری نكرده باشید‌، می‌توانید موافقت كنید كه در هفته‌، 4 شب تلویزیون خاموش باشد.

2- خانه‌نشینی

به خاطر تلویزیون و یا بنا به دلایلی، دیگر بیرون نمی‌روید! مگر درهای آن رستوران دنج و كوچكی كه آن‌قدر عاشق‌اش بودید‌، بسته شده؟ پس آن شب‌هایی كه با هم به سینما می‌رفتید و به بگومگوهای پرشور و حرارت می‌پرداختید چی شد؟ و حالا فقط ماهی یكبار آن‌هم فقط برای دیدن دوستان بیرون می‌روید و احتمالا آنها هم برای بازدید پیش شما می‌آیند. دیگر از گردش‌های دونفره و شب‌نشینی‌های رمانتیك خبری نیست! باید دوباره آن حال و هوا را به‌دست‌آورید و به اتفاق یكدیگر از خانه بیرون بزنید! حالا كه به تازگی از شر تلویزیون خلاص شده‌اید، از پولی كه برای مالیات آن كنار می‌گذاشتید، برای گردش و بیرون رفتن استفاده كنید!

3- ساعات اضافی

دیگر دیر از سر كار به خانه برنگردید! نه تنها برای خودتان وقت ندارید بلكه علاوه بر آن خستگی و عصبانیت‌تان را با خود به خانه می‌آورید‌ كه حقیقتا جز خوشایندی برای همسرتان نیست! تنها كافی‌است كه كار، تمام زندگیتان را به‌خود مشغول كند، به سرعت تنها موضوعی می‌شود كه از آن در خانه حرف می‌زنید. بس كنید! سعی كنید به حد كافی زود به خانه برگردید تا قبل از شام كمی وقت برای خودتان و یا با هم بودن داشته باشید. به شرطی در این مدت جلوی تلویزیون ولو نشوید! و خصوصا برای آنكه توجه بیشتری به یكدیگر داشته باشید، هر ازگاهی كار را از یاد ببرید.

4- رسیدگی به وضع ظاهر

فكر نكنید چون دیگر زن و شوهر هستید و چندین سال از زندگی مشتركتان می‌گذرد، باید نسبت به وضع ظاهرتان بی‌خیال شوید! دست از شلختگی و نا‌مرتب بودن بردارید، موهایتان را ژولیده و درهم رها نكنید، از ریخت‌و‌پاش‌كردن در خانه خودداری كنید و به‌خودتان برسید! همسرتان مطمئنا شما را همانگونه كه هستید دوست دارد، با این‌حال چرا سعی نمی‌كنید خود را به بهترین شكل نشان دهید؟ به این ترتیب به او نشان می‌دهید كه حضور او و تاثیری كه بر او می‌گذارید برایتان مهم است!

5- بی‌توجهی

یكی دیگر از دشمنان بزرگ زن و شوهرها‌، بی‌توجهی است. در اینجا منظور از توجه كردن گل خریدن و یا هدیه دادن نیست بلكه تنها نگاه كردن به همسرتان است. زمانی‌كه همسرتان آرایشگاه رفته و یا كت جدیدی خریده است به او توجه نشان دهید؛ به‌خصوص زمانی‌كه او را شیك و زیبا می‌بینید و یا وقتی‌كه او با تعریف‌های بجا و مناسبش شما را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد، از او تعریف كنید. زیرا تعریف و تمجید‌ها همیشه خوشایند هستند‌، اما تنها زمانی‌كه درست و بجا به‌كار برده شوند.

6- حسادت مفرط

دست از پاییدن و سین‌جین كردن همسرتان بردارید زیرا زندگی مشترك براساس اعتمادی
دو جانبه بنا می‌شود. شك و بدگمانی‌های بیش از حد شما‌، در نهایت او را به ستوه آورده و به سمت فرد دیگری هل می‌دهد!

7- خانواده همسر

نه، مطمئنا تمام خانواده‌های همسر آنگونه كه در فیلم‌ها به‌صورت منفی نشان داده می‌شوند، نیستند. تفاهم بین همسر و خانواده شما اغلب می‌تواند گرم و صمیمانه باشد. اما نكته مهم آن است كه بدانید زمانی‌كه این تفاهم به حد كافی وجود دارد‌، چیزی را به همسرتان تحمیل نكنید. چنانچه احساس می‌كنید كه همسرتان از رفت‌وآمد‌های آخر هفته كم‌كم خسته می‌شود به او اصرار نكنید آخر هر هفته برای ناهار با خانواده شما باشد و البته این قاعده در مورد میهمانی‌های همكاران و دوستان قدیمی نیز صدق می‌كند.

8- نبود برنامه

تشكیل خانواده به معنای گذراندن زندگی بدون در نظر‌گرفتن آینده نیست. شما باید به اتفاق هم آینده‌تان را بسازید. از برنامه‌های كوتاه‌مدت (مكانی كه تعطیلات را در آنجا می‌گذرانید، خرید اتومبیل و...) گرفته تا برنامه‌های بزرگ‌تر (بچه‌دار شدن، عازم شهر دیگری شدن و...) بی‌درنگ در مورد آینده‌تان و اینكه چگونه با آن روبه‌رو می‌شوید فكر كنید. این عمل روابط شما را منسجم‌تر و شور و شوق پیش‌روی در زندگی را در شما شعله ور می‌كند!

9- سكوت

مطئنا عدم‌گفت‌وگو برای زندگی زناشویی مضر است. این امر بنا به دلایل مختلف اغلب ناشی از كمبود وقت و یا بی‌توجهی زن و مرد نسبت به یكدیگر است كه در بالا از آنها نام برده‌ایم. با این‌حال، معمولا گفت‌وگو میان زن و مرد صورت می‌گیرد، اما هیچ‌یك از طرفین به حرف‌های یكدیگر گوش نمی‌دهند... در این حالت، موضوعی را با هم مطرح كنید و سعی كنید حقیقتا حرف طرف مقابل‌تان را بفهمید. درصورت نیاز، بی‌درنگ از یك روان‌درمانگر كمك بگیرید.


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۹۱/۰۱/۲۱ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

وقتی طرف مقابلشان تو زرد از آب در می آید و درخواست نامشروعی از آنها دارد، چطور مقاومت کنند و رابطه را به پایان ببرند؟

شاید یکی از پررنگ ترین دغدغه های دخترانی که به نیت ازدواج با کسی آشنا می شوند، این باشد که...

حد و مرز روابط را چطور تعیین کنند؟

وقتی طرف مقابلشان تو زرد از آب در می آید و درخواست نامشروعی از آنها دارد، چطور مقاومت کنند و رابطه را به پایان ببرند؟

چه کنند که طرف مقابل را قانع کنند و در مقابل دام هایی که برایشان پهن شده چه جوابی بدهند؟


تحقیقات نشان داده که بسیاری از افراد، به این خاطر خویشتن داری را از دست می دهند که نمی توانند در برابر فشار روانی تقاضا برای ارتباط جنسی از طرف مقابل مقاومت کنند و با جدیت و صراحت نه بگویند. در این مواقع به احتمال زیاد طرف مقابل شما با زبان چرب و نرم حرف هایی می زند که ممکن است شما را به فکر فرو برد اما اگر از قبل برای هر کدام از این حرف ها جوابی آماده داشته باشید، می توانید به راحتی از دام ها فرار کنید.


می گوید: لمس کردن یکدیگر باعث رشد انسان هاست.

بگو: تو باید رشد کنی و اطلاعاتت را بیشتر کنی. من آن قدر پخته هستم که بدانم این کار، آرامش من و برنامه هایم (برای آینده) را خراب می کند.

می گوید: رفتار تو مثل یک بچه کوچک است...

بگو: اتفاقا رفتار من مثل آدم های باتجربه است. به اطرافت نگاه کن ببین ارتباط بدون مسئولیت پذیری و بدون برنامه چقدر جوان ها را بدبخت کرده است.

می گوید: تو کنجکاو نیستی. فکر می کنی به یک بار تجربه کردن نمی ارزد.

بگو: من درباره خیلی چیزها کنجکاو هستم؛ اما معنایش این نیست که بخواهم خودم قربانی بشوم، یا موش آزمایشگاهی باشم. هرچه باشد، امکان صدمه دیدن من هست؛ پس نمی ارزد.

می گوید: همه این کار را می کنند.

بگو: اولا خیلی ها خویشتن دار هستند، ثانیا بیشتر کسانی که تو می گویی، سرانجام سرشکسته و متأسف می شوند و ثالثا من همه نیستم و می دانم که چه کاری برای من صحیح است.

می گوید: برای اینکه دوستت داشته باشند، باید بیشتر جلو بروی.

بگو: من نمی خواهم برای دوست داشته شدن، اجازه بدهم کسی از من سوءاستفاده کند.

می گوید: ولی من دوستت دارم.

بگو: پس به تصمیم من احترام بگذار و احساسات مرا پایمال نکن.

می گوید: به من نشان بده که چقدر دوستم داری.

بگو: من با خویشتن داری و انتظار کشیدن تا روز ازدواج به تو نشان می دهم که چقدر دوستت دارم.

می گوید: کسی که چیزی نمی فهمد.

بگو: خودم و خدای خودم که این را می فهمیم.

می گوید: تو مرا علاقمند و حالا نباید این طور رهایم کنی؛ وگرنه رفتارت در حق من بی انصافی و غیرانسانی است. چطور وجدانت چنین اجازه ای می دهد؟

بگو: من هیجانات نابجای تو نیستم و نمی توانم به قیمت راضی شدن تو، خودم را به گناه و عذاب وجدان و سرزنش بیندازم و خلاف آنچه که به صلاح زندگیم هست عمل کنم. تو باید خودت را کنترل کنی.

می گوید: اگر قبول نکنی، دیگرانی هستند که با اشتیاق می پذیرند.

بگو: برایت متأسفم که مرا به خاطر این چیزها دوست داشتی؛ خوشحال می شوم که به سراغ دیگران بروی.


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۹۱/۰۱/۲۱ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |
 

هیچ کس دوست ندارد ازدواج کند و بعد از مدت کوناهی طلاق بگیرد اما واقعیت این است که برخی از ازدواج ها از همان ابتدای کار شکست خورده هستند یا در بهترین حالت شانس کمی برای موفقیت دارند. این نوع ازدواج ها مشخصه هایی دارند که به عنوان زنگ خطر باید به آنها توجه کنید.
5 ازدواجی که بدبختتان می‌کند!

1 – ازدواج کاملا احساسی

ازدواج های احساسی و آنهایی که عشق با یک نگاه پایه و اساسشان است، شما را مستقیم به دادگاه خانواده می برند، مگر آنکه بعد از عاشقی، چشمانتان را خوب باز کنید و هر جا که لازم بود، نه طلایی زندگی تان را بگویید.


2 – جرو بحث هر روزه

اگر از همین دوران آشنایی و نامزدی، مرتب با هم جر و بحث دارید نگذارید کار از این بالاتر بگیرد. این زنگ خطری است که از اختلافات عمقی شما خبر می دهد. موضوع را با خانواده تان در میان بگذارید و از آنها بخواهید کمک تان کنند تا از یک ازدواج اشتباه رها شوید.

البته ممکن است همیشه دعوا و درگیری نباشد و شما احساس کنید همه حرف هایتان را به میل طرف مقابل می خورید و دارید کم کم مطابق میل او تغییر می کنید و بی هویت می شوید.


اگر برای این ازدواج می کنید که چشم فامیل را در بیاورید، یا از دختر و پسرهای فامیل عقب نمانید، اگر از انتخاب همسرتان هیچ انگیزه ای جز رو کم کنی از خواستگار قبلی ندارید یا می خواهید با دختر مورد علاقه تان نشان دهید اگر جواب رد داده، شما سراغ بهتر از او رفته اید، مطمئن باشید قدم در راه بدبختی تان برداشته اید!

3 – معیارهایی غیر منطقی

مثل چی؟ مثل رنگ چشم، قد و قواره خاص، پایگاه سیاسی یا رشته تحصیلی خاص (ولا غیر!)، اقامت خارج از کشور و مسائلی از این دست که بیشتر از توجه به باطن و شخصیت فرد به ظواهر او توجه دارد.

4 – چشم و هم چشمی

اگر برای این ازدواج می کنید که چشم فامیل را در بیاورید، یا از دختر و پسرهای فامیل عقب نمانید، اگر از انتخاب همسرتان هیچ انگیزه ای جز رو کم کنی از خواستگار قبلی ندارید یا می خواهید با دختر مورد علاقه تان نشان دهید اگر جواب رد داده، شما سراغ بهتر از او رفته اید، مطمئن باشید قدم در راه بدبختی تان برداشته اید!

5 – یک شروع دروغین

اگر از همین ابتدا بنای دروغگویی را گذاشته اید، درباره شغلتان، وضعیت خانوادگی تان، سلامتی جسمی و روحی خود و یا دارایی ها و تحصیلاتتان دروغ گفته اید بدانید بد راهی را شروع کرده اید. این راه مستقیم شما را به جمع مطلقه ها می برد. دروغ گفتن درباره معیارهای اصلی زندگی هم همین طور. مثلا این که برایتان مهم است همسرتان پوشش خاصی داشته باشد اما به او نمی گویید تا بعدا او را عوض کنید! یا می خواهید در شهر خاصی زندگی کنید و این را از ابتدا با همسرتان در میان نمی گذارید.


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۹۱/۰۱/۲۱ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

آیا شما واقعا" عاشقید ؟
گرایش بین زن و مرد در نوع خود میتواند مفید یا مضر باشد . البته بیشتر ما حداقل یک بار در زندگی تمایل قوی را نسبت به فرد مخالف حس کرده ایم ، خوب! ، این حس در مورد روابط معمولی شاید بتواند موثر باشد ولی در مورد مسئله ی ازدواج اگر بخواهیم تنها با اکتفا به این تمایلات و بدون توجه به معیارهای دیگر روان شناسی ،تصمیمی بگیریم ، ویران کننده است ، چرا که نتیجه ای جز رنج ، ترس از آینده ، تحلیل انرژی و در آخر ، در فاصله زمانی کم دچار افسردگی و سرخوردگی می شویم ! ، در تنهایی و با صداقت کامل با خود به نکات زیر توجه کنید . مطمئنا" در آخر می توانید به این سوال پاسخ دهید که آیا شما واقعا" عاشق هستید یا ... ؟!:
یک تمایل و گرایش مفید چیست ؟ چطور می توانید بفهمید که شخص مورد علاقه شما همان کسی است که می خواهید ؟!
1-با او بسیار راحت هستید ، گویی که سالهاست او را می شناسید .
2-در بسیاری از موارد با یکدیگر هم عقیده هستید مثل باورهای فردی ، ارزشها، اهداف و فلسفه ی زندگی .
3-وجود حس تساوی با هم ، به طوری که هیچ کدام از شما دو نفر ، خود را برتر از دیگری نمی داند.
4-از امور روزمره یکدیگر آگاه هستید و در این روابط برای هم حس سرزندگی و شادابی روحی را به ارمغان می آورید.
5-با یکدیگر راحت هستید و احساس غریبی نمی کنید ، روز به روز شادی و صمیمیت بین شما بیشتر می شود.
6- روح و روان یکدیگر را با توجهات متقابل ، تحسین ، تایید و تمجیدها زنده می کنید و به این صورت است که زندگی رمانتیکی را تجربه خواهید کرد.
7-از اینکه اوقات بیشتری را در کنار هم باشید لذت می برید و از هم خسته نمی شوید !
8-همیشه نسبت به او گرایش دارید و این حس با هم بودن بیشتر و بیشتر می شود.
9-در همه حال برای پیشرفت یکدیگر تلاش می کنید ولی نه در آن حد که هر یک از شما احیانا" استقلال شخصی خود را از دست داده باشید!
10- در حفظ صمیمیت بیشتر رابطه و حل مشکلات زندگیتان در مقایسه با زوج هایی که بدون این حس و تنها بطور رسمی با هم ازدواج کرده اند ، موفق تر هستید.
11- با هم گرم ، قابل انعطاف ،صمیمی ، رئوف و دلسوز یکدیگر هستید و و هر دو بر آنید تا این این عواطف هر روز افزون شود.
12- براحتی از اشتباهات هم چشم پوشی می کنید و دوباره روابط شما به همان نزدیکی قبل باقی است .
13- احساس می کنید که متعلق به هم هستید ( البته این حالت نباید با احساس تحت کنترل بودن یا مالکیت همراه باشد) و دیگران شما را زوجی خوشبخت و جدانشدنی می دانند.
14- با گذشت ، فداکاری و بزرگ نکردن اشتباهات یکدیگر ، در کنار هم احساس امنیت می کنید و هیچ ترسی بابت از دست دادن هم ندارید .
15 – عواطف و امیال جنسی شما نسبت به هم بسیار قوی و غیر قابل اجتناب است.
16- نا خود آگاه احساسات و عواطف جنسی خود را نسبت به هم نشان می دهید و نه از روی عادت ، در این حالت است که امنیت روحی ایجاد می شود و خیال هر دو طرف بابت عدم وجود انحرافات اخلاقی در یکدیگر راحت است .
17- همیشه در دسترس هم هستید و می توانید روی وجود هم حساب کنید.
18- بین شما انرژی های مثبت زیادی است که حس اشتیاق به زندگی را افزون می کند .
19- با گذشت زمان روابط شما مستحکم تر شده است .
20- روابط شما طوری بر یکدیگر تاثیر داشته که اگر با خودتان رو راست باشید می بینید که شما شخصی بهتر و متفاوت نسبت به گذشته هستید.
امیدورایم پس از تمرکز روی مطالب فوق ، رابطه ای که در ذهن داشتید همانی باشد که خواستید ، در غیر این صورت بهتراست تجدید نظر کنید ، بدون شک قطع رابطه ی غلط با وجود وابستگی ، بسیار دردآور است ولی این درد بیشتر از رنجی نیست که با ادامه این رابطه مجبور می شوید تا آخر عمر تحمل کنید .

 


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۹۱/۰۱/۲۱ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

روزي روزگاري تاجر ثروتمندي بود كه 4 زن داشت. زن چهارم را از همه بيشتر دوست داشت و او را مدام با خريدن جواهرات گران قيمت و غذاهاي خوشمزه خوشحال مي‌كرد. بسيار مراقبش بود و بهترين چيزها را به او مي‌داد.‌‌زن سومش را هم خيلي دوست داشت و به او افتخار مي‌كرد. اگرچه واهمه شديدي داشت كه روزي او تنهايش بگذارد.واقعيت اين است كه او زن دومش را هم بسيار دوست داشت. او زني بسيار مهربان بود كه دائما نگران و مراقب همسرش بود. مرد در هر مشكلي به او پناه مي‌برد و او نيز به تاجر كمك مي‌كرد تا گره كارش را بگشايد و از مخمصه بيرون بيايد.اما زن اول مرد، زني بسيار وفادار و توانا بود كه در حقيقت عامل اصلي ثروتمند شدن او و موفق بودنش در زندگي بود كه اصلا مورد توجه مرد نبود. با اينكه از صميم قلب عاشق شوهرش بود اما مرد تاجر به ندرت وجود او را در خانه اي كه تمام كارهايش با او بود حس مي‌كرد و تقريبا هيچ توجهي به او نداشت.روزي مرد احساس مريضي كرد و قبل از آنكه دير شود فهميد كه به زودي خواهد مرد. به دارايي زياد و زندگي مرفه خود انديشيد و با خود گفت: من اكنون 4 زن دارم، اما اگر بميرم ديگر هيچ كسي را نخواهم داشت و تنها و بيچاره خواهم شد! بنابراين تصميم گرفت با زنانش حرف بزند و براي تنهايي‌اش فكري بكند.اول از همه سراغ زن چهارم رفت و گفت:من تورا بيشتر از همه دوست دارم و از همه بيشتر به تو توجه كرده ام و انواع راحتي ها را برايت فراهم آورده ام ، حالا در برابر اين همه محبت من آيا در مرگ با من همراه مي‌شوي تا تنها نمانم؟"زن به سرعت گفت : هرگز و مرد را رها كرد.ناچار با قلبي كه به شدت شكسته بود نزد زن سوم رفت و گفت:من در زندگي تو را بسيار دوست داشتم آيا در اين سفر همراه من خواهي آمد؟زن گفت: البته كه نه! زندگي در اينجا بسيار خوب است. تازه من بعد از تو مي‌خواهم دوباره ازدواج كنم قلب مرد يخ كرد.مرد تاجر به زن دوم رو آورد و گفت:تو هميشه به من كمك كرده اي . اين بار هم به كمكت نياز شديدي دارم شايد تو از هميشه بيشتر مي‌تواني در مرگ همراه من باشي؟ زن گفت : اين بار با دفعات ديگر فرق دارد . من نهايتا مي‌توانم تا گورستان همراه جسم بي جان تو بيايم اما در مرگ،...متاسفم! گويي صاعقه اي به قلب مرد آتش زد.در همين حين صدايي او را به خود آورد:من با تو مي‌مانم ، هرجا كه بروي، تاجر نگاهش كرد، زن اول بود كه پوست و استخوان شده بود ، انگار سوءتغذيه، بيمارش كرده باشد. غم سراسر وجودش را تيره و ناخوش كرده بود و هيچ زيبايي و نشاطي برايش باقي نمانده بود . تاجر سرش را به زير انداخت و آرام گفت: بايد آن روزهايي كه مي‌توانستم به تو توجه مي‌كردم و مراقبت بودم ...

در حقيقت همه ما چهار زن داريم!

الف: زن چهارم بدن ماست كه مهم نيست چقدر زمان و پول صرف زيبا كردن او بكنيم وقت مرگ، اول از همه او ما را ترك مي‌كند.

ب: زن سوم دارايي‌هاي ماست. هر چقدر هم برايمان عزيز باشند وقتي بميريم به دست ديگران خواهد افتاد.

ج : زن دوم كه خانواده و دوستان ما هستند. هر چقدر هم صميمي و عزيز باشند ، وقت مردن نهايتا تا سر مزارمان كنارمان خواهند ماند.

د: زن اول كه روح ماست. غالبا به آن بي توجهيم و تمام وقت خود را صرف تن و پول و دوست مي‌كنيم.او ضامن توانمندي هاي ماست اما ما ضعيف و درمانده رهايش كرده ايم تا روزي كه قراراست همراه ما باشد، اما ديگر هيچ قدرت و تواني برايش باقي نمانده است


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۹۰/۱۰/۲۸ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

روابط زناشوئي

سیاری از زوجهای جوان به دلیل عدم آشنایی و در پاره ای از موارد نبود آگاهی کا فی درباره نحوه برخورد با روابط عاطفی و زناشویی بین همسران ، با مشکلاتی مواجه هستند، که متاسفانه این مشکلات در برخی از موارد تبدیل به بحران های خانوادگی می گرد که آثار آن در معضلاتی همچون افزایش آمار طلاق در جامعه ، تنوع طلبی جنسی و.... قابل مشاهده می باشد . سیمرغ با هدف پیش گیری از ایجاد این گونه مشکلات و با احترام به حریم خانواده ، جهت افزایش دانایی زوجهای جوان و کمک به بهبود واستحکام روابط همسران اقدام به تهیه و ارائه مطلب زیر نموده است .


من هیچ علاقه ای به رابطه زناشویی با همسرم ندارم
سارا که از ازدواج اولش دارای یک دختر است درمورد زندگی فعلی و ازدواج مجددش می گوید. او می گوید که من و سامان زندگی خوبی داشتیم حتی از لحاظ زناشویی هم هیچ مشکلی نداشتیم. آنها 6 سال است که ازدواج کرده اند و این ازدواج دوم هر دوی آنهاست و این هیچ خللی در زندگی آنها وارد نکرده بود. او می گوید تا 3 سال پیش زندگی خوبی داشتند و مانند تازه عروس و دامادها زندگی می کردند.
سارا می گوید:
اما حالا هیچ خواسته و نیاز جنسی و هیچ شور و هیجانی ندارم. دوست دارم مثل سابق رابطه بهتری با هم داشته باشیم اما نمی توانم. طی چند سال اخیر چندکیلو وزن اضافه کردم و این شاید یکی از علتهای سردی در روابط جنسی ام شده است. اما حالا به این نتیجه رسیدم که حتما عمل جراحی که سه سال پیش داشتم(عمل بیرون آوردن رحم) علت اصلی این سردمزاجی من در روابط زناشویی ام بوده و این همان چیزی است که روابط جنسی من را تحت الشعاع قرار داده. از بعد از عمل جراحی ام، به دو متخصص زنان مراجعه کردم و درمانهای زیادی از هورمون درمانی و داروهای گیاهی گرفته تا داروهای شیمیایی را امتحان کردم تا تمایلاتم را بهبود بخشم. اما هیچ اتفاقی نیفتاد و هیچ کدام از آنها کمکم نکرد.
من و سامان ماه به ماه هم به یکدیگر ابراز علاقه نمی کنیم. اگر به ندرت هم ابراز علاقه کرده و رابطه زناشویی داشته باشیم، هرگز مثل سابق و اوایل ازدواجمان نیست. ایجاد رابطه زناشویی برای من سخت است و احساس میکنم که این رابطه زناشویی به من تحمیل شده است. در مقابل سامان احساس می کند که من هیچ توجه و علاقه ای به او ندارم. بارها برایش توضیح داده ام که من عاشقش هستم و هنوز هم برای من جذابیت های خاص خودش را دارد. فقط من حال و حوصله برقرار کردن رابطه زناشویی را ندارم. برای مثال، چندروز پیش وقتی من از سرکار برگشتم، سامان از من درخواست رابطه زناشویی کرد اما من خسته بودم و درخواست او را رد کردم. هرزمانی که مانعش می شوم، سامان عصبانی می شود و اخم می کند. من احساس می کنم سامان ظرفیت کمی دارد و از هر چیزی زود عصبانی می شود. این موضوع در مورد انتقاد کردن از او، یا نادیده گرفتن خانواده اش هم صدق می کند.

تفکرهای سارا ادامه دارد
اما او گاهی اوقات متوجه این موضوع نمی شود که من به مهلت بیشتری نیاز دارم. کار من پر استرس است. من مدیر برنامه ریزی شرکت هستم و ساعت کاریم زیاد است. اما سامان استاد اقتصاد است و شش ماهی بود که برای انجام تحقیقاتی برای نوشتن کتابش در خانه مانده بود. علاوه بر کارش، دو پسر او که یکی 17 سال و دیگری 19 سال دارند و نزدیک مادرشان زندگی می کنند، در زندگی او از اهمیت خاصی برخوردار نیستند. سامان به ندرت دوستان دانشگاهیش را می بیند، و به ندرت خودش را سرگرم می کند یا ورزش می کند. تمام توجه او و دنیایی که پیرامون او را احاطه کرده من هستم. و این برای من خسته کننده است.

سامان تصور می کند که من پسرهایش را دوست ندارم و من را متهم کرده است که برای به هم پیوستگی و اتحاد خانواده اش تلاش نمی کنم. من به تحمیل کردن خودم به دیگران چندان تمایل ندارم. اما سامان از من انتظار دارد که اتحاد و نزدیکی خانواده اش را برقرار کنم. حالا پسرهای سامان یکسره به ما سر میزنند. من احساس می کنم که رفت و آمد زیاد آنها به خانه ما بدون هماهنگی باعث اختلال در زندگی خصوصی ما شده است. دراین شرایط ما چاره ای جز جر و بحث نداریم.

تا زمانی که من، سامان و خانواده اش را ملاقات کردم هیچ پیش زمینه ای درمورد خود و خانواده اش نداشتم. من سومین فرزند خانواده هستم. از زمانی که پدرم فوت کرد مادرم خودش را مرکز توجه قرار داده بود10 سال پیش وقتی پدرم فوت کرد مادرم نقل مکان کرد و من به ندرت او را می بینم. برادر و خواهرم هم شهرستان زندگی می کنند.
من سامان را در یک مهمانی دوستانه دیدم. به نظر من سامان اولین مردی بود که به طور جدی علاقه مندش بودم. آشنایی ما از آنجا شروع شد. سامان به هر طریقی سعی داشت به من ابراز علاقه کند. اما من هرگز چنان حسی به او نداشتم. وقتی سامان از من خواست به مشاوره برویم درخواستش را رد کردم و به او گفتم من قبلا مشاوره رفتم. درواقع من قانع نشده بودم که می توانم تغییر کنم. من با همسر سابقم هم مشکلات سردمزاجی جنسی داشتم و هیچ وقت او را مقصر نمی دانم.


تفکرهای سامان
من تقریبا تسلیم شدم
سامان یک مرد 43 ساله که هنوز هم مثل بسکتبالیستها به نظر می رسد می گوید وقتی سارا به درخواستهای من هیچ توجهی نمی کرد من احساس سرخوردگی پیدا کردم و تا حدی تسلیم او شدم. او می گوید سارا اصلا به ایجاد رابطه زناشویی علاقه ای نداشت و نزدیک به 3 سال هیچ رابطه زناشویی با هم نداشتیم. او همیشه به من می گفت اصلا هیچ شور و هیجانی ندارم چون وزنم زیاد شده است. اما من هنوز هم فکر می کردم که او برای من زیباست. اما همیشه سعی می کردم با صحبت کردن او را متقاعد کنم. اما من احساس می کردم که جاذبه ای برای او ندارم.
کناره گیری های سارا در ابعاد دیگری از زندگی مان هم خودش را نشان داد. او عصبانی بود و به جای لبخند زدن تقریبا همیشه بداخلاقی می کرد. او من را یک آدم احمق تصور می کرد که هیچ کاری را نمی توانم به نحو احسن انجام دهم. مثلا اگر قبض را سرموقع پرداخت نمی کردم از نظر او وظیفه شناس و مسئولیت پذیر نبودم. اگر من از او می خواستم که به جمع من و پسرانم بپیوندد تا یک فیلم را با هم ببینیم برای او به این معنی بود که من برای حیطه شخصی او احترام قائل نیستم. من از اینکه پسرانم رفت و آمد به خانه من را به خانه مادرشان ترجیح می دادند خوشحال بودم اما می دانستم که سارا این موضوع را یک نوع فضولی و آنها را مهمانان ناخوانده می دانست.


رابطه ما ناامید کننده بود
پدرمن کارمند شرکت برق بود و مادرم حسابدار. پدر و مادرم من و خواهر و برادرانم را در رفاه کامل قرار داده بودند. من هنوز هم از اینکه مرتبا به دیدار من می آیند ممنون و سپاسگزارم. پدر و مادر من هر دو کار می کردند و همه ما را به دانشگاه فرستادند. من هرگز پدرم را به خوشحالی روزی که در آزمون دکترا قبول شدم ندیده بودم.

در ابتدا من عاشق تدریس بودم اما سیاستهای دانشگاه مرا از پا درآورد. من می خواستم ساعتها ورزش کنم، کتابی که 20 سال برایش برنامه ریزی کرده بودم را تمام کنم. من احساس می کردم هنوز جای زیادی برای پیشرفت دارم اما به خاطر سارا علایقم را رها کردم. شما فکر می کنید حالا که من و سارا زمان زیادی را در خانه به خوبی و خوشی با هم سپری می کنیم؟ اما نه برعکس!

رابطه بین ما خیلی ناامید کننده است چون ما هردو در ابتدا با هم رابطه خیلی خوبی داشتیم. وقتی من و سارا همدیگر را ملاقات کردیم فورا احساس کردیم از همه لحاظ برای هم مناسب هستیم. هر دوی ما مطلقه بودیم، هر دو بچه داشتیم و هردوی ما یکدیگر را درک کردیم و به خواسته های هم احترام گذاشتیم. من واقعا نمی دانم چه اتفاقی افتاد. بحث و جدل های ما تمام نشدنی است. من اعتراف می کنم که اخلاق بدی دارم اما اکثر اوقات سعی می کنم بحث را تمام کنم تا زمانی که هردوی ما آرام شویم اما او اجازه نمی دهد. من حتی سعی می کنم از اتاق بیرون بیایم اما او همیشه صحبتهایش را ادامه میدهد.
حالا می دانم که من باید تغییراتی را در زندگی ام ایجاد کنم. من ارتباط با دوستانم را از دست داده ام، و باید اعتماد به نفسم را تقویت کنم تا کتابم را به پایان برسانم. اما با وجود همه اینها، من می خواهم ارتباطم را با همسرم دوباره برقرار کنم. نمی دانم چقدر طول می کشد. بله من در رابطه زناشویی موفق نبودم اما علاقه و شور و هیجان بین ما هم موفیت آمیز نبوده. تا کی می خواهد طول بکشد؟ تا همیشه؟

نظر مشاور
مشاور پاسخ می دهد: خواسته های ضعیف و کمِ جنسی در هر سنی و به دلایل مختلفی ممکن است اتفاق بیفتد. این موضوع ممکن است مادام العمر باشد یا موقتی، مثلا ممکن است به دلیل شرایط فیزیکی مانند بیماری، مصرف دارو،یائسگی یا حتی استرس باشد. سارا به من گفته بود که از زمانی که رحمش را جراحی کرده تغییراتی از قبیل خشکی واژن، عرق های شبانه، و گرگرفتگی در بدنش مشاهده کرده بود. و این تغییرات برای کاهش میل به رابطه زناشویی نرمال و طبیعی است. من تردید دارم که دلایلی غیر از دلایل فیزیکی برای این عدم تمایل به برقراری رابطه زناشویی وجود دارد.

من به سارا گفته بودم که برای اینکه رابطه زناشویی اش را به حالت نرمال و طبیعی برگرداند باید رابطه خود با همسرش را خارج از محیط اتاق خواب بهبود بخشد. خانواده آنها، بچه هایشان، و شغلشان در ایجاد بحث و مشاجره موثر هستند و در رابطه آنها تاثیر زیادی می گذارند. سارا معتقد است که سامان نیاز او برای زندگی شخصی و خصوصی اش را نادیده گرفته و این موضوع را با سردی در رابطه زناشویی که منجر به عصبانیت و ناراحتی سامان می شود جبران می کند. بعد از ممانعت های بسیار سارا، سامان حالت تدافعی پیدا می کند و از اتلاف انرژی بر روی آن صرف نظر می کند.

ما استراتژی های مختلفی برای کوتاه شدن بحث بین آنها و بهبود روابطشان پیشنهاد کردیم. آنها موافقت کردند که به محض اینکه احساس کردند بحثشان درحال بالا گرفتن است مکث کنند و بحث را خاتمه دهند. من به آنها ماموریت دادم مثلا اگر درحال بحث کردن بودند و اگر سامان لحظه ای مکث کرد سارا باید به جای ادامه دادن بحث به آن احترام بگذارد. این کار به سامان اجازه می دهد که حالتش را کنترل کند و به آرامی صحبت کنند. من همچنین به سامان گفتم وقتی سارا منتقدانه صحبت می کند و عیبجویی می کند چند لحظه ای صبر کند. به این شکل بحث کوتاه می شود. با این کار سامان دیگر مقابل سارا گارد نمی گیرد و به لحظات خوبی که باهم سپری کردند تمرکز می کند.

سامان همچنین باید شادی و نشاط را در زندگی اش که زیاد با سارا مرتبط نیست به دست بیاورد. ما درمورد اینکه چگونه می تواند شادی و نشاطش را دوباره به دست بیاورد بحث کردیم. مثلا سامان بعد از چند جلسه مشاوره به من گفته کتابش باید تا آخر تابستان تمام شود. همچنین او گفته قرار است دوباره تدریسش را از پاییز از سر بگیرد. با پیشنهادات من سامان دوباره ارتباطش را با دوستان و همکارانش برقرار کرد و پروژه های جدیدی برای انجام دادن برداشت. سارا می گوید: حالا سامان دیگر سرش حسابی شلوغ شده است و من از او خواهش می کنم کمی هم وقت برای من بگذارد.

در پایان من به همه زوج ها توصیه می کنم تعادل را حفظ کنید. بعضی از زوج ها زمان زیادی را صرف کارهایشان می کنند، بعضی ها فقط به مسائل جنسی می پردازند، و بعضی ها هم به احساسات می پردازند که باعث مشکلاتی در فعالیتهای جنسی می شود. همدیگر را درک کنید، به یکدیگر محبت کنید، رابطه زناشویی را به دیگری تحمیل نکنید. شرایط را برای ایجاد یک رابطه زناشویی خوب فراهم کنید مثلا موسیقی بگذارید، نور اتاق را کم کنید و شمع روشن کنید. از با هم بودن لذت ببرید. بعد از چند هفته، متوجه می شوید که چقدر از با هم بودن لذت می برید.

در ضمن، من به سارا کمک کردم تا تصور و ذهنیتش را درمورد خودش مخصوصا اندامش بهبود دهد. من چند جمله کلیدی به او دادم تا زمانی که احساس بدی نسبت به خودش داشت آنها را تکرارکند. "هیچ وقت همسرم به خاطر ظاهرم با من رابطه زناشویی برقرار نمی کند". سارا اینقدر این جمله ها را تکرار کرد تا حس منفی نگری او از بین رفت. من همچنین به او گفتم باید کارهایی انجام دهد تا حس شور و هیجان برای رابطه با همسرش برقرار شود. به او پیشنهاد کردم به ظاهر و اندامش بیشتر رسیدگی کند، ورزش کند و موسیقی مورد علاقه اش را گوش دهد.

بعد از 5 ماه سارا و سامان رفتارهای سابقشان را کنار گذاشتند. من پیشنهاد دادم برای اینکه سارا از ممانعت دربرابر رابطه زناشویی دست بردارد، سارا پیشقدم باشد. آنها تصمیم گرفتند آخر هفته خوبی را با هم سپری کنند و به مسافرت بروند. وقتی که برگشتند به آنها گفتم برای رابطه زناشویی تان زمان بندی کنید. سامان هم قول داد که از پسرانش بخواهد تا قبل از آمدن به خانه آنها با پدرش هماهنگ کند. سارا هم قول داد تا وقت بیشتری را با مهمانهایش به خصوص پسران سامان سپری کند.
سامان و سارا بعد از یک سال و با صبر و حوصله یکدیگر مشکلشان حل شد. سارا می گوید من فکر می کردم رابطه زناشویی تفریح زندگی است و نباید زمان و تمرکز زیادی روی آن گذاشت اما حالا متوجه شده ام که باید آن را روز به روز بهتر و بهتر کرد.


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، خوب زندگی کنیم
برچسب‌ها: روابط زناشوئي , زوجهاي جوان , علاقه مند , مشاوره


تاريخ : ۱۳۹۰/۱۰/۱۳ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

مواد لازم:

 ١- یك عدد هدف

 ٢- یك فنجان باور مثبت

 ٣- نصف لیوان مغز (خواهشا سالم!)

 ٤- یك قاشق میوه خوری شعور

 ٥- توكل (هر چه بیشتر بهتر)

 ٦- سر سوزن تلاش

 ٧- علاقه و انگیزه به میزان لازم

طرز تهیه:

ابتدا شماره ی ١ را شماره ی ٢ با حرارت ملایم خوب بپزید. سپس به آن شماره ی ٤ را اضافه كنید و خوب هم بزنید.

آشپزهای عزیز دقت كنید كه اگر حرارت شما زیاد باشد اهدافتان ذغال می شود! بعد از اینكه عملیات پخت كامل شد هدف را مقابل خودتان قرار دهید و به آن خیره شوید. با استفاده از شماره ی ٣ آن را دست یافتنی و نزدیک تصور کنید.

سپس با شماره ی ۷ به طرف آن حرکت کنید و «از موانع سر رهتان٬ پلکان صعود بسازد.» شماره ی ۶ را به طور مستمر بکار ببندید و در طول راه با نگاه هایی مملو از شماره ی ۲ نظاره گر موفقیت باشید.

راستی! یادمون نره٬ شماره ی ۵ بهترین طعم دهنده ی این نوع غذاهاست که اگه نباشه غذامون خورده نمیشه!


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۹۰/۰۹/۰۹ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

مساله این است که تا وقتی عواطف من با ترس ها ، خشم ها و انگیزه های دفاع از خود تحریک می شوند، در شرایطی نیستم که با تو یا هرکس دیگری ، گفتگویی صادقانه و دوستانه و همراه با آسودگی خیال داشته باشم . قبل از آمادگی برای این بحث ، من به پاکسازی و تخلیه هیجانی نیاز خواهم داشت . جان پاول ،متخصص الهیات...

 هنگامی که فرد در یک موقعیت هیجانی قرار دارد ، بدان معناست که او برای یک نزاع به خوبی تجهیز شده است ، اما برای حل مساله ، آمادگی بسیار کمی دارد.
دلایلی وجود دارد که نشان می دهد چرا رویکرد منطقی ، به هنگام دخالت شدید هیجان ها ، مؤثر واقع نمی شود . برانگیختگی هیجانی ، در حقیقت ما را به افرادی متفاوت با آنچه در مواقع آرامش هستیم تبدیل می کند .
زمانی که عصبانی یا بیمناک هستیم ، آدرنالین بدن با سرعت بیشتری جریان می یابد و نیروی ما در حدود بیست درصد افزایش می یابد . کبد قند بیشتری را به جریان خون وارد می کند و به دریافت اکسیژن بیشتر
از قلب و ریه نیاز دارد . رگ ها گشادتر می شوند و مراکز قشر مغز جایی که تفکر در آنجا صورت می گیرد ، تقریبا از کار می افتند . همچنین خونی که به بخش حل مساله مغز می رود نیز ، به شدت کاهش
می یابد ، زیرا در شرایط فشار روانی ، قسمت بیشتری از خون به سمت اندام های انتهایی بدن ، جریان می یابد.
پس ، در هنگام رفع تعارض ،اولین هدف آن است که فرد بتواند به شکلی سازنده ، با هیجان های خود کنار بیاید و این هدف ، همان چیزی است که من آن را روش رفع تعارض نامیده ام .
● روش رفع تعارض
روش رفع تعارض را می توان به عنوان مجموعه ای از قوانین ساده در نظر گرفت که تعارض را هدایت می کنند . ما طی قرن ها آموخته ایم که اگر تعارض به وسیله قوانین خاص خود هدایت نشود، می تواند
بسیار خطرناک باشد. بنابراین ، وقتی کشتی گیران تنومند ، بر روی تشک کشتی با یکدیگر گلاویز می شوند ، می دانند که قوانین حاکم بر این ورزش ، از آنان در قبال انواع خاصی از خشونت ، حمایت می کند.
وقتی که یک مشت زن سنگین وزن از رینگ بالا می رود ،احساس امنیت می کند ، زیرا می داند که حریفش نمی تواند به کارهایی که قوانین مربوط به مشت زنی آنها را ممنوع کرده است دست بزند و داور نیز قوانین را اجرا خواهد کرد . وقتی احزاب سیاسی برای امتیاز اداره کشور میارزه می کنند ، می پذیرند که از قوانین خاصی پیروی کنند و حتی هنگامی که ملت ها به جنگ با یکدیگر می پردازند ،برخی قوانین رفتاری مورد توافق ، وجود دارد . اما در برخی از مهم ترین حیطه های زندگی ، تعارض های ما تا حد زیادی کنترل نشده باقی مانده اند . به عنوان مثال ، وقتی که یک زن و شوهر منازعه می کنند ، معمولا هیچ قانون معینی که برای حمایت از آنان و یا محافظت از ازدواجشان طراحی شده باشد ، وجود ندارد . روش رفع تعارض که در این مقاله مطرح شده ،مجموعه ای از قوانین ساده اما عملی را به دست می دهد ، که یه سازنده تر شدن تعارض ها کمک می کنند.
● با فرد دیگر با احترام رفتار کنید
برخورد احترام آمیز ،در اوج مشاجره ،به چه معنا است ؟ کلارک موستاکاس روان شناس می گوید :
در جدال خلاق ، طرفین درگیر ، از حقانیت کامل دیگری آگاهند و هیچ یک از آنان این حقیقت را که هر یک می کوشد ،حقیقت را آن گونه که خود می بیند بیان کند ، از نظر دور نمی دارد . چنین برخوردی ضمن آن که از ارزش های هیچ یک از آنها نمی کاهد ،در فضایی سالم و توام با محبت و ارتباط صادقانه به هر یک امکان می دهد که درک منحصر به فردی از خویشتن را حفظ کند ،از طریق ارتباط واقعی با دیگران به رشد مناسب دست یابد و به ارزش سادگی و صراحت در روابط پی ببرد.
احترام قائل شدن برای فرد دیگر ، نگرشی است که با رفتارهای مشخصی نشان داده می شود. شیوه ای که با کمک آن به فرد دیگر گوش داده و به او نگاه می کنیم ، تن صدای ما و کلماتی که انتخاب می کنیم ، استدلال هایی که به کار می بریم و خلاصه تمامی اینها ، می تواند نشانگر احترام باشد و یا عدم احترام را منتقل کند.
متاسفانه ، مخالفت با باورها یا ارزش های فرد دیگر و یا تضاد میان نیازهای افراد مختلف ، به بی احترامی ، نسبت به عقاید و شخصیت فرد دیگر منتهی می شود . به شکلی که حتی زمانی که برای فرد دیگر احترام زیادی قائل هستیم ، در اوج تعارض ، اماده ایم تا به او توهین کنیم . ممکن است با کلمات تحقیرکننده صحبت کنیم : چه آدم خنگی ! این احمقانه ترین فکری است که در این چند سال شنیده ام ! یا ممکن است طعنه بزنیم : این فکر بی نظیری است ، اما باید تمام طلای دنیا را بات آن پرداخت . یا ممکن است فرد را مورد حمله قرار داد ه و احساس خود-ارزشمندی او را تخریب کنیم . کلمات غیر محترمانه ،غالبابدون توجه بیان می شوند، اما این کلمات مانع جریان ارتباط می شوند و زخم هایی ایجاد می کنند که ممکن است هرکز به طور کامل التیام پیدا نکنند.
اغلب پس از فوران خشم ،گفته می شود : تو می دانی که جدی نگفتم ،کاملا دیوانه شده بودم و به حرف هایی که می زدم فکر نمی کردم . اما فرد دیگر با خود فکر می کند : همین که این حرف را زدی نشان می دهد که این موضوع در ذهنت بوده است . دانستن این که تو واقعا چه احساسی نسبت به من داری ، برایم به قیمت یک انفجار خشم تمام شد.
برخی افراد ، افکار اهانت آمیزی را که در ذهن دارند به طور آشکار بیان نمی کنند اما وقتی نگرش انسان نسبت به شخصی غیر محترمانه باشد ، زبان تن او حقیقت را زمزمه می کند و فرد دیگر ، این را از
حالت چهره ، تن صدا و حرکات بیانگر یا ژست های او خواهد خواند . این امر نیز مانع گفتگو می شود و ممکن است در درازمدت موجب آسیب دیدن رابطه شود.
در درون انسان نیروی جاذبه ای وجود دارد که موجب تنزل وی تا سطح بی احترامی به فرد دیگر ،می شود . در همه ما این آمادگی وجود دارد که نسبت به دیگری ، نگرشی کلیشه ای داشته باشیم . وقتی چنین چیزی اتفاق می افتد ما خطاب به یکدیگر یا از کنار یکدیگر حرف می زنیم ، نه با یکدیگر ،برای بسیاری ازما توسل به نیروی اراده ، جهت مقابله با نیروی جاذبه ای که ما را به سوی بی حرمتی به فرد دیگر می کشاند ، ضروری است . همچنان که فشار نیروی اخلاقی نیز برای این که با دیگری به عنوان فردی ارزشمند رفتار کرده و با او به عنوان انسانی همپایه وارد گفتگو شویم . ضرورت دارد .


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، اطلاعات عمومی ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۹۰/۰۹/۰۹ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

گل ها زیبایی طبیعت را به خانه ما می آورند و به فضای خانه طراوت و سرزندگی می بخشند. اگر از نعمت داشتن یک خانه بزرگ با حیاط و باغچه برخوردار هستید، کافیست قیچی را بردارید و دست به کار شوید. اما اگر در آپارتمان زندگی می کنید، می توانید به گلفروشی بروید و با خرید گل های زیبا، طبیعت را مهمان خانه خود کنید.


چگونه شاخه های گل را تازه و باطراوت نگه داریم؟


اگر جزو افرادی هستید که گل های طبیعی را به مصنوعی ترجیح می دهند، لازم است با رعایت نکات زیر از پژمردگی گل ها جلوگیری کنید:
1.شکاف کوچکی در انتهای هر شاخه ایجاد کنید و انتهای شاخه را بشکنید تا صمغ گل نتواند جلوی ورود آب به شاخه را بگیرد.
2. شاخه ها را برای مدت چند ساعت در ظرفی حاوی آب ولرم قرار دهید تا گیاه با محیط جدید سازگاری پیدا کند.
3. گل ها را در اتاقی خنک و به دور از نور شدید قرار دهید تا پژمرده نشوند.
4. هرروز آب ظرف را عوض کنید.

شاخه ها را به صورت در هم ریخته و شلوغ در گلدان قرار دهید. سعی کنید طول شاخه ها یکسان نباشد و شاخه ها اندازه های مختلف داشته باشند تا گلدان شما جلوه ای مدرن و جذاب پیدا کند. شاخه های کوتاه وبلند در کنار هم می توانند فضایی را که خالی به نظر می رسد پرکند. در عین حال بهتر است گلدان شما ساده و کم نقش و نگار باشد تا گل های روی شاخه بیشتر به چشم بیایند. اگر می خواهید از گل های طبیعی استفاده کنید شکوفه های آلو یا گیلاس را به شما پیشنهاد می کنیم چون هم بسیار زیبا هستند و هم بریدن و کوتاه کردن آنها آسان است. این شکوفه های سفید و صورتی یکی از سوژه های موردعلاقه نقاشی های آسیایی هستند.

به گل و گلدان خود ظاهری مجسمه مانند بدهید. شاخه هایی که به جای گل میوه داشته باشند، محکم تر به نظر می رسند و در عین حال یادآور طعم لذت بخش میوه هستند. در آپارتمان های کوچکی که با کمبود جا مواجه هستند، استفاده از شاخه های میوه توصیه می شود. همان طور که در تصویر مشاهده می شود، این گلدان و شاخه های میوه داخل آن مکمل اثر هنری هستند که در کنار آنها قرار گرفته است. اگر شاخه های موردنظر شما بلند هستند، گلدانی را انتخاب کنید که طولی معادل نصف طول شاخه ها داشته باشد.

زیبایی گل ها را با استفاده از میوه تکمیل کنید. می توانید در کنار شاخه های پربرگ و روشن از میوه هایی با رنگ های متناسب استفاده کنید و بدین ترتیب ترکیبی شاد و پرانرژی ایجاد کنید. در عین حال اجازه بدهید گلدان شما جلوه ای طبیعی داشته باشد. نحوه قرار دادن شاخه ها و میوه ها مهم است و باید از نوعی استراتژی پیروی کند. شاخه های جداجدا و فضاهای خالی بین میوه ها و برگ ها ممکن است به زیبایی گلدان لطمه بزند. می توانید گلدان را در کنار یک اثر هنری ساده قرار دهید، اما به یاد داشته باشید این اثر هنری باید مکمل گلدان باشد، نه اینکه با آن رقابت کند.

شاخه هایی را انتخاب کنید که خمیدگی ها و اشعابات زیبا داشته باشند. گیاهان به منزل ما زیبایی زنده و طبیعی می بخشند، بنابراین اجازه دهید ظاهر طبیعی خود را حفظ کنند. لازم نیست شاخه ها همیشه صاف باشند یا صاف شوند، استفاده از شاخه های خمیده می تواند جوی رومانتیک در اتاق ایجاد کند. بهتر است در این موارد از گلدان های گِرد استفاده کنید چون این طور گلدان ها شاخه ها را ثابت نگه می دارند و به حفظ تعادل آن کمک می کنند.


موضوعات مرتبط: خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم
برچسب‌ها: خانه را زيبا كنيد , خانه را پر انرژي كنيد , خانه داري , خانه


تاريخ : ۱۳۹۰/۰۸/۱۴ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

  ۱. ترب با ماست

2. فراورده‌هاي لبني با ترشيجات

3. فراورده‌هاي لبني با گوشت سفيد يا قرمز

4. سويق (آرد گندم، جو و غيره) با شيربرنج

5. انگور پس از كله گوسفند

6. انار بعد از طعامي كه با گوشت و حبوبات پخته شود

7. انواع ترشيجات و شور (هرچه كه با سركه ساخته شود) با برنج

8. كبوتر بچه با سير و پياز و خردل

9. عسل با خربزه

10. سير با پياز

11. پنير تر و شير با هر غذا

12. ماست و اسفناج

13. هر چيزي كه حاوي نشاسته است(نان) با گوشت

14. ميوه بعد از هر غذاي گوشتي (مگر اينكه 2 ساعت بگذرد)

15. هر غذايي با خربزه و يا هندوانه

16. چاي با پياز و هندوانه

17. عدس و سركه

18. ماش و سركه

19. انار و حليم

20. حليم و سركه

21. خربزه و مويز

22. خربزه و انبه

23. اغذيه گرم و سرد با هم

24. خوردن حبوبات نفاخ به همراه غذاهاي نفاخ


موضوعات مرتبط: خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم ، نسخه داروهای گیاهی
برچسب‌ها: نبايد خورده شوند , نخوريد , خورده نشود , نبايد بخوريد


تاريخ : ۱۳۹۰/۰۸/۰۳ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

از آموزه هاي ديني به دست مي آيد آميزش و همبستري براي بچه دار شدن در زمان ‏هاى ذيل مستحب است:
شب دوشنبه: که در پي آن فرزند حافظ کتاب خدا و راضي به آنچه خداوند برايش مقدر کرده ، مي شود، (1)

شب سه شنبه : که در اثر آن بعد از سعادت اسلام ، شهادت روزي اومي شود ، خداوند او را با مشرکان عذاب نمي کند ، دهانش خوشبو، دلش رحيم و جوانمرد خواهد بود ، زبانش از دروغ ، غيبت وتهمت و پاک باک مي ماند.(2)

شب پنج شنبه : که در پي آن حاکمي از حکما و با عالمي از علما خواهد شد.(3)

روز پنج شنبه هنگام زوال : که در پي آن شيطان به او نزديک نخواهد شد تا پير گردد و سلامتي دين و دنيا روزي اش خواهد بود.(4)

شب جمعه : که در پي آن بچه خطيب و سخنگو خواهد شد.(4)

روز جمعه موقع عصر : که آن فرزند از دانايان مشهور خواهد شد.(5)

شب جمعه بعد از نماز عشا : اميد است آن فرزند از ابدال ( شبيه به والدين ) باشد.(6)

نيز توصيه شده از نزديكي كردن در شب هاي چهارشنبه و شب اول، وسط و آخر ماه قمري و نيز شب هاي ماه گرفتگي و طوفان هاي شديد پرهيز كنند.

موارد مكروهي نيز وجود دارد كه بهتر است از آن ها پرهيز گردد:

1- جماع در شب و روزي كه ماه و خورشيد گرفته است.

2- هنگام غروب خورشيد.

3- هنگام طلوع فجر تا طلوع آفتاب.

4- شب اول ماه غير از ماه رمضان.

5- در شب آخر ماه.

6- جماع بعد از احتلام در خواب.

7- جماع در اتاقي كه بچه‏اي وجود داشته باشد.

8- نگاه كردن به عورت زن هنگام جماع.

9- جماع به صورت عريان.

10- جماع رو به قبله و پشت به قبله.

11- جماع بدون وضو يا غسل.

12- هنگامي كه شكم پر است.

13- جماع در جايي كه كودكي باشد كه به آن ها نگاه كند يا سر و صداي آن ها را بشنود، هر چند چيزي متوجه نشود.

14- جماع در فرصت بين اذان و اقامه نماز كه مخصوص اعمال عبادي است.

15- جماع در شب عيد فطر.

16- جماع در شب عيد قربان.



موضوعات مرتبط: کودک ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم ، مذهبی
برچسب‌ها: بهترين زمان بچه دار شدن , بچه دار شدن , بچه داري , بچه


تاريخ : ۱۳۹۰/۰۸/۰۳ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

مبنای برخی از رژیم های غذایی مصرف موادخام است. این رژیم حداقل حاوی ۷۵ درصد موادخام است، زیرا مواد خام حاوی آنزیم هایی هستند که در فرآیند پخت شدن از بین می روند.
میوه، سبزیجات، مغزها(پسته، بادام و ‎.‎.‎.)، دانه ها، جوانه دانه ها، غلات، میوه های خشک، آب میوه، ادویه و.‎.‎. نمونه هایی از موادخام تشکیل دهنده این رژیم غذایی هستند.
البته می توان کمی غلات پخته، حبوبات، ماهی و مرغ را نیز در این برنامه به کار برد.
● یک نمونه برنامه غذایی
▪ صبحانه
سالاد میوه تازه به همراه بادام تازه، جوانه گندم، دانه کدوحلوایی، ماست گوسفندی یا شیره نارگیل.
▪ ناهار
سالاد سبزیجات به همراه گوجه فرنگی، پیاز، جعفری، روغن زیتون، سرکه و جوانه عدس.
▪ شام
سوپ سبزیجات خام (پوره سبزیجات)، دانه آفتابگردان به همراه پنیر خانگی، نصف آوو کادو، شربت موزیا و تمشک
▪ شام
آب، آبمیوه، معجون میوه، شیره نارگیل
کاهش وزن یکی از اهداف برنامه های غذایی است، از این رو در این رژیم غذایی میزان کالری و کربوهیدرات کمی در نظر گرفته شده است در حالی که میزان آب و فیبر آن بالاست.
میزان پروتئین مصرفی نیز به میزان مصرف حبوبات، مغزها و دانه ها بستگی دارد.

 


موضوعات مرتبط: آشپزی ، خوب زندگی کنیم ، پزشکی
برچسب‌ها: برنامه غذایی با آهن بالا


تاريخ : ۱۳۹۰/۰۷/۲۲ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

وقتی همسرتان هیجان زده به سوی شما می آید و به تان خبر می دهد باردار است، روال عادی زندگی دگرگون می شود. ممکن است ابتدا هیجان زده شوید و از فرط خوشحالی بخواهید پرواز کنید. شاید هم مات و مبهوت، همسرتان را نگاه کنید تا قضیه «پدر شدن» برایتان قابل هضم شود.

واقعیت این است که از این لحظه به بعد، زمان تغییر زندگی شما فرا رسیده. تولد یک نوزاد با تحولات زیادی همراه است. با همه این حرف ها پدرشدن لذتی دارد که بسیاری از مردها را برای تجربه ی این احساس وسوسه می کند.

اما بهتر است در این باره آمادگی بیشتری داشته باشید تا به بهترین شکل ممکن از نوزاد نورسیده استقبال کنید و ورود او را به دنیا خوشامد بگویید. می دانید برای آمادگی بیشتر باید چه کار کنید؟

● پای صحبت پدرها بنشینید

شاید وقتی به پدرشدن خودتان فکر می کنید، سوالات مختلفی ذهن تان را قلقلک دهد یا به دغدغه ذهنی شما تبدیل شود؛ سوالاتی از این قبیل که : «آیا واقعا آمادگی دارم پدر شوم؟»، «از لحاظ مالی چطور باید با قضیه کنار بیایم؟»، «آیا همسر و نوزادم هر دو سالم خواهند ماند؟» و ...

پیشنهاد می کنیم پای حرف پدرهای قدیمی تر بنشینید، مخصوصا پدر خودتان، تا خیالتان راحت شود که بیشتر آنها پرسش هایی مشابه شما داشته اند!

● از همسرتان غافل نشوید

بارداری و زایمان با تغییرات ناگهانی هورمون های بدن مادر همراه است که بر حالات روحی و روانی او تاثیر می گذارد. پزشکان معتقدند اکثر زنان، پس از زایمان، این حالت را تجربه می کنند. بنابراین ضمن اینکه شما از تولد نوزاد خوشحال و شاداب هستید، ممکن است همسرتان غمگین و افسرده شده باشد.

در چنین وضعیتی توصیه می شود که هر چه سریع تر، با مسائل مربوط به رسیدگی نوزاد آشنا شوید و در این کار به همسرتان کمک کنید. تحقیقات مختلف نشان می دهد زنانی که شوهران شان بعد از تولد نوزاد، در نگهداری و رسیدگی به امور کودک کمک می کنند، کمتر دچار افسردگی می شوند و شیردهی آنها به نوزاد به مراتب موفقیت آمیز تر است. یکی از راه های آرامش مادران گوش دادن به آیات قرآن کریم است. سعی کنید فضایی را فراهم آورید که حداقل در اوقاتی از شبانه روز تلاوت زیبای قرآن در خانه تان طنین انداز شود.

● به فکر سلامت نوزاد باشید

در طی دوران بارداری مادر، درباره سلامت کودک مطالعه کنید تا ببینید برای حفظ سلامتی نوزاد، چه تغییراتی در روش زندگی شما و همسرتان لازم است. مثلا اگر سیگاری هستید، سعی کنید سیگار را کنار بگذارید؛ چون حضور کودک در محیط آلوده به دود سیگار برایش ضرر دارد. علاوه بر این، رژیم غذایی جدید و سالم تری را برای خانواده در نظر بگیرید و به تدریج غذاهای کم ارزش و ناسالم را از سبد خرید خود حذف کنید.

● همیشه منتظر تولدش باشید

از نوزاد انتظار نداشته باشید که سر وقت به دنیا بیاید. با وجود اینکه حاملگی۳۸تا۴۰ هفته ای طبیعی است، اگر کودک شما یکی دو هفته زودتر به دنیا آمد تعجب نکنید. به هر حال حول و حوش ۴۰ هفتگی، باید هر لحظه، این آمادگی را داشته باشید که همسرتان را به بیمارستان برسانید و پشت در اتاق زایمان، برای تولد یک موجود کوچک و زیبا منتظر بمانید.

● قبل از پدر شدن بدانید

بعضی از فعالیت ها مانند رفتن به تئاتر، سینما و سفرهای داخلی و خارجی با داشتن نوزاد دشوارتر است. بنابراین قبل از اینکه به فکر پدر شدن بیفتید، با همسرتان به اندازه کافی سینما و سفر بروید.

اگر بیرون از اتاق زایمان منتظر تولد اولین فرزندتان هستید، راهی وجود ندارد جز اینکه آرامش تان را حفظ کنید. اضطراب را تا آنجا که ممکن است کاهش دهید و استراحت را از یاد نبرید.

تولد یک نوزاد، زندگی عاشقانه شما را تا حدودی در هم می ریزد. بنابراین برای ابراز عشق و محبت به همسرتان فرصت را از دست ندهید.

● بعد از پدر شدن بخوانید

در هفته اول تولد، نوزاد نیازهای متعددی دارد که پدر در کنار مادر باید با رفع نیازهای کودک آشنا شود؛ کارهایی مانند روش شیر دادن به کودک، تمیز کردن او و آموزش های ساده دیگری که برای آسایش و راحتی نوزاد باید آنها را به کار ببرید.

مواظب کمرتان باشید و تکنیک صحیح بغل کردن کودک را بیاموزید. بغل کردن یک کودک که مدام روی دستان شما تکان می خورد به مراتب سخت تر از کودک بزرگ تری است که خودش قادر به حفظ تعادلش روی دستان شماست.

همیشه پیشانی کودک را ببوسید تا از این راه، تغییر دمای بدن نوزاد و تب دار بودن او را تشخیص دهید.

بیش از حد به کودک لباس نپوشانید اما همیشه لباس اضافی به همراه داشته باشید.

سعی کنید از تمام مراحل رشد فرزندتان لذت ببرید.

ممکن است کودکان، هنگام بازی به شما آسیب برسانند و به طور غیر منتظره اسباب بازی های بزرگی را به طرفتان پرتاب کنند یا به ساق پایتان ضربه بزنند. پس هنگام بازی با آنها احتیاط کنید.

● ۱۰ توصیه برای اینکه پدر خوبی باشید

پدر بودن کار ساده ای نیست اما قطعا پدری که فعالانه در زندگی فرزندش حضور دارد، بنیاد یک رابطه خوب پدر- فرزندی را پی ریزی می کند. پس اگر می خواهید پدر خوبی باشید توصیه های زیر را بخوانید:

۱) همواره از مادر فرزندتان حمایت کنید و به ویژه در حضور کودک به او احترام بگذارید.

۲) در کارها به صورت گروهی مشارکت کنید و با همسرتان، در تعلیم و تربیت کودکان سهیم شوید.

۳) برای بودن در کنار کودکان وقت بگذارید.

۴) مهربانی و عشق خود را به فرزندتان نشان دهید.

۵) از خانواده تان در هر وضعیتی حمایت کنید.

۶) ماجراها و داستان های زندگی خود را برای کودکان تعریف کنید. آنها از اشتباهات شما درس می گیرند و تجربه می آموزند.

۷) در جمع های خانوادگی شرکت کنید و برای خانواده تان وقت بگذارید.

۸) الگوی خوبی باشید.

۹) در مسائل مهم زندگی فرزندتان با او همراه شوید.

۱۰) توانایی های بالقوه ی خود را برای پدر بودن باور داشته باشید و بدانید هر کودکی، لیاقت داشتن پدری مهربان و با محبت را دارد.

 


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۹۰/۰۷/۱۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

آیا تاکنون از شوهر خود خواسته اید که در کارهای منزل به شما کمک کند؟

آیا سالهاست منتظر شنیدن چنین جمله ای از طرف شوهرتان هستید که به شما پیشنهاد

کمک در کار خانه را بکند ؟


این یک راز زنانه است!
آیا تاکنون از شوهر خود خواسته اید که در کارهای منزل به شما کمک کند؟
آیا سالهاست منتظر شنیدن چنین جمله ای از طرف شوهرتان هستید
که به شما پیشنهاد کمک در کار خانه را بکند؟
 این مقاله به شما کمک خواهد کرد تا به این آرزوی خود برسید :
 

پیش داوری نکنید
تمام خانم های متاهل می دانند که مردان تفاوت قابل توجهی با زنان دارند
.

 برای ایجاد انگیزه در شوهرتان از این اصل مهم غافل نشوید که باید تمام پیش فرضهای

خود درباره این که مردان باید چه چیزهایی را بدانند یا توانایی انجام چه کارهایی را

باید داشته باشند، دور بریزید. شوهرتان را آنگونه که هست بپذیرید. مطمئن باشید

که اگر او را همان طور که هست و بدون اعمال هر گونه قید و شرطی بپذیرید

به بهترین شکل ممکن او را برای خود تشویق و تهییج کرده اید.

برای ایجاد انگیزه در شوهرتان از این اصل مهم غافل نشوید که باید تمام
پیش فرضهای خود درباره این که مردان باید چه چیزهایی را بدانند یا توانایی
 انجام چه کارهایی را باید داشته باشند، دور بریزید
 
همسرتان را همان گونه که هست دوست بدارید
همان طور که خانم ها علاقه دارند مورد توجه و علاقه شوهرشان باشند ،
 مردان نیز به احترام همسرشان نیازمند هستند. همچنین همان طور که
زنان انتظار دارند عشق و علاقه شوهرشان به آنها بدون هیچ قید و شرطی باشد
(صرف نظر از اینکه خانه داری یا آشپزی شان خوب باشد یا نه و یا صرفنظر از اینکه
نسبت به زمان ازدواج شان تغییرات ظاهری زیادی کرده باشند)، مردان نیز
 خواهان احترام بی قید و شرط همسرشان هستند
(صرفنظر از اینکه درآمد شوهرشان چقدر است و ..)
 

به شوهرتان اجازه اشتباه کردن بدهید
شاید سخت ترین مرحله کار همین باشد. سریع ترین روش برای از بین بردن

علاقه و اعتماد به نفس مردان، انتقاد کردن از تلاش و کوشش آنها

برای کمک به شما در امور منزل است. منظور ما از انتقاد، تمرکز های نامعقول

و تند خویانه بر اشتباهات همسر است وگرنه گفتن نکات دوستانه و یا نکات

انتقادی سازنده معمولا با بروز هیچ مشکلی همراه نیست. اگر اصرار دارید که حتما

کاری مطابق با  دستور العمل شما انجام شود، بهتر است از شوهرتان

تقاضای کمک نکنید

و آن کار را خودتان انجام دهید نه اینکه مسئولیتی را بر عهده همسرتان بگذارید

و بعد دایما وی را تحت کنترل قرار دهید که مسئولیتش را چگونه انجام می دهد؟

برای مثال اگر قرار است همسرتان، کودک دو ساله تان را حمام کند آزادی عمل

لازم در انجام این کار را به ایشان بدهید .

مادامی که سلامتی کودکتان در خطر نیفتد اجازه بدهید شوهرتان طبق میل و علاقه اش

با او بازی کند ، رفتار کند و ...

چنانچه همسرتان در انجام مسئولیتهای محوله از شما کمک خواست ،

از هیچ راهنمایی دریغ نکنید اما در غیر این صورت نیازی به دخالت دایم شما نیست

و بهتر است کمی سکوت کرده و انجام کار را بر عهده همسرتان قرار دهید.

 اگر در رفتارهای همسرتان اشتباهی را مشاهده می کنید بلافاصله و با تندی و خشونت

مساله را به ایشان گوشزد نکنید بلکه در پایان شب و بعد از اتمام فعالیتهای روزانه

می توانید در یک محیط دوستانه نکات لازم را به شوهرتان تذکر دهید. از این طریق نه تنها

در هنگام انجام مسئولیتها به همسرتان غر نزده اید بلکه فرصت یک آموزش مناسب

را به وی داده اید. برای شوهرتان این اقدام بسیار دوست داشتنی و شگفت آور خواهد بود

و به این ترتیب ضمن آنکه رفتار او را اصلاح کرده اید زمینه را برای آنکه در کارهای آتی

به شما بیشتر کمک کند، افزایش داده اید.

در هنگام تذکر دادن، صحبت خود را با یادآوری کارها یا فعالیتهایی که به خوبی
 انجام داده است، شروع کنید و سپس در کمال احترام و مهربانی نکات اشتباه
 را گوشزد کنید.
 
 
از سعی و تلاش شوهرتان در انجام امور خانه تشکر کنید
کمک و حمایت همسرتان از خود را،( حتی اگر همه چیز آن طور که می خواستید
 انجام نشده است)بدون تشکر باقی نگذارید. با این کار او را برای کمک بیشتر به
 خودتان ترغیب و تشویق می کنید. حتما به او بگویید که چقدر کمک شان در انجام سریع
 کارها موثر بوده است.
 

موقعیت شناسی خود را تقویت کنید
همسر شما فشارها و سختی های مختلفی از طرف جامعه و محل کارش

تحمل می کند. همواره مدافع و مشوق و طرفدار شوهرتان باشید. در این صورت

بدون نیاز به کوچکترین غرولند شوهرتان متحول می شود. وقتی شما از همسرتان

به خاطر آنچه که هست قدردانی می کنید او نیز برای خوشحالی شما از هیچ کاری

پرهیز نخواهد کرد.

اگر به کمک و حمایت همسرتان نیاز دارید، حتما به او بگویید .
  
از شوهر خود توقع ذهن خوانی نداشته باشید
بر خلاف تصور عامه که زنان معتقدند مردان می توانند ببینند که چقدر
پر مشغله هستیم، میتوانند ذهن ما رابخوانند، نیازمندی ما را ببینند و ...
 مردان قادر به هیچ یک از این کارها نیستند. ممکن است شما گرفتار
یک شغل تمام وقت پرمشغله، بچه ها، کارهای خانوادگی، خانه داری و ... باشید
و به این ترتیب فشار و مسئولیت سنگینی را بر دوش خود احساس کنید.
در صورت وقوع چنین شرایطی بهتر است که محترمانه از شوهرتان بخواهید که کمکتان کند.
 
به همسرتان آموزش دهید
قبل از اینکه کاری(از مسئولیتهای منزل) را به شوهرتان محول کنید
از او بخواهید کنار شما بایستد و روش انجام آن را ببیند. این موضوع می تواند
از بروز مشکلات آتی جلوگیری کند. همچنین به جای گفتن جمله " می توانی کمکم کنی ؟ "
بهتر است از جمله دقیق تر و واضح تر" می توانی تا من نهار درست کنم خانه را مرتب کنی ؟
 " استفاده کنید.

موضوعات مرتبط: روان شناسی ، فقط خانمها ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۹۰/۰۷/۱۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |
نیاز به امنیت

 آیا بابا (مامان) دیگه تو رو دوست نداره؟

 چرا با بابا (مامان) دعوا می‌کنی؟

کودکانی که در گیرو دار فروپاشی رابطه والدینشان گرفتار شده‌اند وضعی اندوهبار و نیاز فراوانی به حمایت عاطفی دارند. سعی کنید هنگام پاسخ دادن به پرسش‌های آنها تا آنجا که می‌توانید صادق باشید؛ این یکی از راه‌هایی است که می‌توانید به کودک بفهمانید با وجود آنچه که بین شما و همسرتان به عنوان یک زوج در جریان است، عشق و علاقه شما به او پابرجاست.

احساسات شخصی شما هر چه که هست، سعی کنید از همسرتان بدگویی نکنید، زیرا او هنوز هم پدر یا مادر کودک شماست.

مشکل در هر رابطه‌ی به وجود می‌آید؛ تا زمانی که او از عشق متقابل شما مطمئن است خیالش راحت است، اما وقتی برای اولین بار در می‌یابد که رابطه شما با هم بد شده است ممکن است احساس کند تمام دنیایش به هم ریخته است و دیگر اینکه اگر نتواند به پدر و مادرش متکی باشد پس به دیگران هم نمی‌تواند اعتماد کند. کودکان در چنین موقعیتی احساس ناامنی می‌کنند و ممکن است به رفتار دوران خردسالی برگردند، برای کسب اطمینان دست به شیطنت و شرارت و جلب توجه می‌زنند و تقریبا همیشه خود را به خاطر آنچه که اتفاق افتاده است سرزنش می‌کنند. اگر با همسر خود دچار اختلاف شده‌اید، به کودکتان اطمینان دهید که هر چند با هم توافق ندارید اما هر اتفاقی هم که بیفتد باز هم او را دوست خواهید داشت. اگر در حال رفع کدورت و آشتی هستید، کودکتان را نیز در این امر دخالت دهید تا همه اعضای خانواده با یکدیگر احساس همبستگی کنند . . . . . . .

بقیه در ادامه مطلب

 


موضوعات مرتبط: کودک ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم

ادامه مطلب

تاريخ : ۱۳۹۰/۰۷/۱۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

قانونی برای همه

سال‌ها قبل، یک متخصص مدیریت به نام «پارتو» قانون مهمی را بیان کرد :

«ما برای انجام همه‌ی کارها وقت نداریم، ما برای انجام همه‌ی کارها پول نداریم، اما برای انجام مهم‌ترین کارها، وقت و پول داریم.»

بنابراین یکی از «مهم‌ترین کارها» این است که تعیین کنیم «مهم‌ترین کارها» برای من کدام‌اند .

به این کار «اولویت‌بندی» یا می‌گوییم. اگر «اولویت‌بندی» نداشته باشیم، وقت و پول خود را صرف کارهایی می‌کنیم که از درجه‌ی دوم یا حتی سومِ اهمیت برخوردارند، آن‌وقت برای کارهای درجه ‌یک خود، وقت یا پول کافی نداریم. علاوه‌بر وقت و پول، در دیگر زمینه‌ها هم ما دچار «محدودیت منابع» هستیم. برای نمونه، در زمینه‌ی «اعتبار»؛ ما در بین مردم، اعتباری داریم، اما این اعتبار، «بی‌نهایت» نیست. اگر اعتبارمان را در جایی خرج کنیم که از درجه‌ی اهمیت پایینی برخوردار است، در جایی‌که از درجه‌ی اهمیت بالاتری برخوردار است، «اعتبار» کم می‌آوریم! «سعدی» این مطلب را به زیبایی بیان کرده است: «سخن کم گوی تا در کار گیرند»

اکنون قانون «پارتو» را در حیطه‌های مختلف زندگی بیان می‌کنیم:

معیارهای زندگی:

همه‌ی سلیقه‌های من را دیگران نمی‌توانند برآورده کنند، پس لازم است به‌وضوح و روشن بیان کنم که مهم‌ترین اصولِ من در زندگی کدام‌اند. آن‌گاه دیگران می‌توانند در مراوده با من، مهم‌ترین اصول و ارزش‌های مرا رعایت کنند.

روابط با انسان‌ها:

همه‌ی انسان‌ها را نمی‌توان راضی نگه‌داشت اما می‌توان مهم‌ترین انسان‌ها را راضی نگه‌داشت. پس لازم است تکلیفِ خودم را روشن کنم که مهم‌ترین انسان‌ها در زندگی من چه کسانی هستند و بیش‌ترین سرمایه‌گذاری‌ام را روی چه کسانی لازم است انجام دهم.

لذت‌ها:

من نمی‌توانم از همه‌چیز، لذت ببرم. برای برخی لذت‌ها، لازم است از برخی دیگر از لذت‌ها بگذرم، پس لازم است برای خودم تعریف کنم اولویت‌بندی لذت‌های زندگی، برای من چگونه است. به عبارت دیگر، چه چیزی را به چه چیزی می‌فروشم.

اظهارنظر:

من نمی‌توانم در مورد همه‌چیز اظهارنظر کنم. لازم است مهم‌ترین جنبه‌هایی که دغدغه‌ی اظهارنظر در آن‌ها را دارم، مشخص کنم و دانش خود را در آن زمینه‌ها بالا ببرم.

چند نمونه:

- یک چهره‌ی مشهور و سرشناس نمی‌تواند به‌راحتی در خیابان بایستد و از یک گاری، لبو بخرد و در کنار خیابان از لبوی داغ خوردن، لذت ببرد! پس لازم است تکلیف خود را روشن کنید. «شهرت» را بیش‌تر ‌دوست دارید یا «لبو» را؟!

- یک فرد خوش‌اندام، نمی‌تواند هر غذایی را که دوست دارد، بخورد. حفظ یک اندام زیبا، نیازمند انضباط غذایی است! یک‌بار دیگر باید تکلیف خود را روشن کنید، «اندام زیبا» برای‌تان مهم‌تر است یا «کیک خامه‌ای»؟!


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۹۰/۰۶/۰۵ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

مرد درحال تمیز کردن اتومبیل تازه خود بود که متوجه شد پسر۶ ساله اش تکه سنگی برداشته و بر وری ماشین خط می اندازد .

مرد با عصبانیت دست کودک را گرفت و چندین مرتبه ضربات محکمی بر دستان کودک زد بدون اینکه متوجه آچاری که در دستش بود شود

در بیمارستان کودک به دلیل شکستگی های فراوان انگشتان دست خود را از دست داد .

وقتی کودک پدرخود را دید با چشمانی آکنده از درد از او پرسید : پدر انگشتان من کی دوباره رشد می کنند ؟

مرد بسیار عاجز و ناتوان شده بود و نمی توانست سخنی بگوید ، به سمت ماشین خود بازگشت و شروع کرد به لگد مال کردن ماشین .
و با این عمل کل ماشین را از بین برد و ناگهان چشمش به خراشیدگی که کودک ایجاد کرده بود خورد که نوشته بود :

( !دوستت دارم پدر )

روز بعد مرد از غصه میمیرد.

عصبانیت و عشق محدودیتی ندارند .

یادمان باشد چیزها برای استفاده کردن هستند و انسان ها برای دوست داشتن .

مشکل دنیای امروزی این است که انسانها مورد استفاده قرار می گیرند و این درحالی است که چیزها دوست داشته می شوند


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۹۰/۰۲/۲۷ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

همين آدم ها... 

 آدم‌هايي که توي اتوبوس وقتي تصادفي چشم در چشمشان مي شوي، دستپاچه رو بر نمي‌گردانند، لبخند مي زنند و هنوز نگاهت مي کنند.

مثل آن راننده تاکسي‌اي که حتي اگر در ماشينش را محکم ببندي بلند مي گويد: روزخوبي داشته باشي.

مثل دوستي که هميشه موقع دست دادن خداحافظي، آن لحظه‌ي قبل از رها کردن دست، با نوک انگشت‌هاش به دست‌هايت يک فشار کوچک مي دهد… چيزي شبيه يک بوسه!

آدم‌هايي که حواسشان به بچه هاي خسته ي توي مترو هست، بهشان جا مي دهند، گاهي بغلشان مي کنند.

دوست هايي که بدون مناسبت کادو مي خرند، مثلا مي گويند اين شال پشت ويترين انگار مال تو بود. يا گاهي دفتريادداشتي، نشان کتابي، .. .

آدم‌هايي که از سر چهار راه نرگس نوبرانه مي خرند و با گل مي روند خانه.

آدم‌هاي پيامك‌هاي آخر شب، که يادشان نمي رود گاهي قبل از خواب، به دوستانشان يادآوري کنند که چه عزيزند، آدم‌هاي پيامك‌هاي پُر مهر بي بهانه، حتي اگر با آن ها بدخلقي و بي حوصلگي کرده باشي.

آدم‌هايي که هر چند وقت يک بار ايميل پرمحبتي مي زنند که مثلا تو را مي خوانم و بعد از هر يادداشت غمگين خط‌هايي مي نويسند که يعني هستند کساني که غم هيچکس را تاب نمي آوردند.

آدم‌هايي که حواسشان به گربه ها هست، به پرنده ها هست.

آدم‌هايي که اگر توي کلاس تازه وارد باشي، زود صندلي کنارشان را با لبخند تعارف مي کنند که غريبگي نکني.

آدم‌هايي که خنده را از دنيا دريغ نمي کنند، توي پياده رو بستني چوبي ليس ميزنند و روي جدول لي لي مي کنند.

*همين‌ها هستند که دنيا را جاي بهتري مي کنند براي زندگي کردن*

 


موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم ، دل نوشته ها
برچسب‌ها: همين آدم ها , حواس , بهتر , كلاس


تاريخ : ۱۳۹۰/۰۱/۰۲ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

حضور هیجانی پدر در خانه

یک پدر تازه

آیا پدر فقط نقش مکمل مادر را در تربیت بچه‏ها دارد؛ یعنی چیزی در حد دستیار و کمک کار؟ روان‏شناسان عقیده دیگری دارند: پدر باید نقش خاص خودش را در خانواده ایفا کند، نقشی مستقل و مهم: «پدر بودن»
معمولاً هر گاه حرفی از تربیت فرزند به میان می‏آید، مخاطب پیشنهادها و هشدارها، «مادران» فرض می‏شوند اما به اهمیت پدر و تاثیر رفتار و عملکرد او روی فرزندان، نه فقط به عنوان مکمل نقش مادر بلکه در قالب نقشی مستقل کمتر توجه می‏شود. پدران می‏توانند در سطوح مختلف ارتباط فعال با فرزندانشان  با یکدیگر تفاوت داشته باشند.
پدران به شیوه‏هایی بر فرزندانشان تأثیر می‏گذارند که مادران توانایی آن را ندارند؛ مخصوصاً در حیطه‏هایی چون روابط کودک با همسالان و موفقیت در مدرسه، کودکان با پدرانی بهتر می‏شود که حضور هیجانی داشته باشند، پذیرنده باشند و بتوانند به هنگام آشفتگی فرزند خود را آرام کنند. به همین دلیل پدران عیب‏جو، تحقیر کننده یا سرد و بی‏عاطفه، آسیب شدیدی به فرزندان می‏رسانند.
پدران به شیوه‏هایی بر فرزندانشان تأثیر می‏گذارند که مادران توانایی آن را ندارند؛ مخصوصاً در حیطه‏هایی چون روابط کودک با همسالان و موفقیت در مدرسه.

تغییری که پدر به وجود می‏آورد

اما ممکن است این سوال پیش بیاید که وقتی پدر سرد و غایب بوده یا ذهنش درگیر باشد، کودک چه چیزی را از دست می‏دهد؟ پژوهش درباره رشد کودک می‏گوید که کودکان در این مرحله چیزی فراتر از «دستیار مادر»  را از دست می‏دهند. رابطه پدران با فرزندان با رابطه مادر و فرزند متفاوت است، یعنی ارتباط پدر موجب رشد مهارت‏های متفاوت، به‏ویژه در زمینه روابط اجتماعی است و این تأثیرات از سن بسیار کم آغاز می‏شود بسیاری از پژوهشگران بر این باورند که در آغاز پدران با بازی کردن بر فرزندان خود تأثیر می‏گذارند. پدران معمولا نه تنها بخش زیادی از وقت خود را صرف بازی و شوخی با فرزندانشان می‏کنند بلکه در مقایسه با شیوه تعاملی مادران، در بازی‏های آنها فعالیت‏های جسمی و هیجانی بیشتری وجود دارد. برعکس، بازی مادران به شیوه‏ای است که هیجان‏های کودک در طول بازی یکنواخت باقی می‏ماند پدران با فرزندان خود بازی‏های پر سر و صدا و پر جنب‏وجوش می‏کنند؛ مثل بالا بردن کودک یا قلقلک دادن او معمولا پدران با بچه‏ها
کودکان و پدر بازی‏های غیر معمول هیجانی و پرتحرک می‏کنند، در حالی که مادران بیشتر وقت بازی‏هایی چون دالی موشه، شعرخواندن، کتاب‏خواندن، بازی با اسباب‏بازی یا پازل انجام می‏دهند بسیاری از روان‏شناسان باور دارند شیوه‏بازی پر سر و صدا و پرجست وخیز پدران وسیله مهمی برای کمک به کودک جهت آموختن هیجان‏هاست. وقتی پدر این حالت‏های هیجانی را شروع می‏کند و خاتمه می‏دهد، کودک می‏آموزد چگونه با هیجان برخورد کند و سپس آرامش خود را از حالت هیجان‏زدگی باز یاید وقتی کودک وارد دنیای ناآرام و خشن‏همبازی‏ها می‏شود، چنین مهارت‏هایی برای او بسیار کارآمد است با داشتن چنین بازی‏های خشنی با پدر، کودک می‏تواند به نشانه‏های اوج گرفتن احساسات در دیگران پی‏ ببرد و بداند که چگونه برای خودش بازی‏های پرهیجان به وجود آورد و به شیوه‏هایی که نه بسیار آرام و نه پرشتاب و خارج از کنترل باشند به دیگران واکنش نشان دهد. در واقع او یاد می‏گیرد چگونه هیجان‏هایش را در سطحی مطلوب برای بازی سرگرم کننده حفظ کند پژوهش ها نشان داده کودکانی که پدران آنها سطوح بالایی از بازی‏های جسمانی را داشتند بیشترین محبوبیت را در بین همسالانشان دارند؛ البته به شرطی که این شیوه بازی آمرانه و زورگویانه نباشد.
رابطه پدران با فرزندان با رابطه مادر و فرزند متفاوت است، یعنی ارتباط پدر موجب رشد مهارت‏های متفاوت، به‏ویژه در زمینه روابط اجتماعی است و این تأثیرات از سن بسیار کم آغاز می‏شود
وقتی پدران تعامل با فرزندانشان را در حالتی مثبت حفظ کنند و به کودکان اجازه دهند در مدیریت و جهت‏دهی بازی سهیم  باشند بهترین مهارت‏های اجتماعی در کودکان شکل می‏گیرد. کودکانی بیشترین موفقیت را در رابطه با همسالان و پیشرفت تحصیلی داشتند که پدرانشان احساسات آنها را می‏پذیرفتند و انجام کار را در آنان تحسین می‏کردند چنین پدرانی آموزشگر هیجان بودند و هیجان‏های منفی فرزندانشان را انکار نمی‏کردند بلکه آنها را می‏پذیرفتند، با فرزندان خود همدلی می‏کردند و آنان را برای رویارویی با احساسات منفی راهنمایی می‏کردند. جالب اینجاست که در مقایسه با پاسخ‏های پدر به کودک، نوع ارتباط کودک با مادر به اندازه پدر پیش‏بینی کننده موفقیت‏های بعدی با شکست در مدرسه در رابطه با دوستان نیست.

تقویت پیوند‏های عاطفی بین پدر و کودک

توصیه ما به پدرها این است از همان دوره حاملگی همسرتان در مراقبت از کودک حضور فعال داشته باشید و تا دوره‏های
پدر بعدی به این کار ادامه دهید پژوهش‏ها نشان می‏دهند حضور فعال پدر در دوران حاملگی همسرش زمینه را برای زنجیره کلی تعاملات مثبت خانوادگی که به نفع زندگی زناشویی، به نفع کودک و تقویت کننده پیوند پدر- کودک است آماده می‏سازد.

تعادل بین زندگی شغلی  و خانوادگی

بیشتر وقت‏ها مردان برای برقراری تعادل بهتر بین زندگی شغلی و خانوادگی ناگزیر به از خود گذشتگی برای تامین مالی خانواده و پیشرفت شغلی هستند. در خیلی از موارد پدران نیازمند کاهش فشار شغلی هستند. سپری کردن روزهای ناخوشایند در محل کار یکی پس از دیگری می‏تواند برای رابطه‏ پدر با فرزندانش آسیب‏زا باشد.
رضایت شغلی می‏تواند مهارت‏های والدینی را بهبود بخشد؛ گر چه پیامد این رضایت برای پدران سپری کردن وقت کمتری با فرزندانشان هم هست. احساس استقلال شغلی برای پدر موجب تفاوت‏های بسیاری می‏شود. پژوهش‏ها نشان داده است که وقتی پدران استقلال بیشتری در کار داشته باشند، به فرزندان خود هم استقلال بیشتری می‏دهند. اما اگر در کارشان تحت نظارت زیادی باشند، از فرزندان خود انتظار دنباله روی و فرمان برداری بیشتری دارند و بیشتر شیوه تنبیه بدنی را به کار می‏گیرند.


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۹/۱۰/۰۵ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

تربيت مهمترين مسئوليت پدر و مادر نسبت به فرزند است. آينده ي كودك در گرو رفتار صحيح والدين و نشان دادن عكس العملهاي مناسب در موقعيتهاي خاص است. در عين حساس بودن تربيت صحيح، با عمل به چند نكته مي توان با موفقيت بدان رسيد. ما به عنوان والدين موفق بايد فرزندانمان را به گونه اي ترغيب كنيم كه از درون، احساس خوبي نسبت به خود داشته باشند و اعتماد به نفسشان تقويت شود و احساس كنند مورد علاقه ما هستند. اگر فرزندان توسط ما در چنين شرايطي قرار گيرند ديگر برآورده نشدن نياز به قدرت يا محبت، آنها را به سمت انحراف نمي كشد. چند روش زير به كودكان ما كمك مي كند كه حس بهتري نسبت به خود پيدا كنند و احساس امنيت كنند.

 

از لحظاتـــــي كه با هـــم هستيد استفـــاده كنيد.

اعتماد به نفس كودك شما تحت تأثير كيفيت اوقاتي است كه شما با او صرف مي كنيد، نه مقدار و زيادي اين زمان! در زندگي هاي بسيار شلوغ اين زمانه اكثر ما در فكر كارهاي بعدي يا عقب افتاده و مشغله هاي روزمره هستيم و در حاليكه فرزندمان با ما صحبت مي كند صد درصد حواسمان متوجه او نيست. اكثراً وانمود مي كنيم كه گوش مي دهيم! خيلي اوقات هم تلاش فرزندان را كه سعي مي كنند با ما ارتباط برقرار كنند ناديده مي گيريم. اگر اوقات مفيدي را هر روزه به كودك اختصاص ندهيم (اوقاتي كه فقط متوجه او باشيم) كم كم ناهنجاريهاي رفتاري در او بروز خواهد كرد. از نظر كودك، اگر به او عكس العمل (حتي) منفي نشان دهيم بهتر از آن است كه به او بي توجهي كنيم. مهم است كه به درستي احساسات كودك را درك كنيم و اين گونه مسئله را نبينيم كه آيا احساسات او درست هستند يا غلط . وقتي كودك مي گويد: "مامان، تو هيچ وقت به من توجه نداري" (در حالي كه شما تازه با او بازي كرده ايد) او فقط احساسش را بيان كرده. در اين موقع بهتر است به احساسش ارزش دهيد و بگوييد: " بله، احساس مي كنم خيلي وقت است كه با هم بازي نكرده ايم". عمل بهتر از حرف است. آمار نشان مي دهد كه ما هر روز صدها درخواست از فرزندانمان مي كنيم. عجيب نيست كه آنها گوششان از حرفهاي ما پر است! به جاي آنكه مرتب اظهار گله مندي كنيم، از خود بپرسيم "الان چه رفتار مؤثري مي توانم داشته باشم؟ "

 

به كـــــودك كمك كنيد كه احساس تــــــوانمندي كند.

اگر اين راه را شما نشانشان ندهيد خودشان راه هاي نامناسبي براي كسب احساس قدرت پيدا مي كنند. راه هاي مناسب عبارتند از: از آنها مشورت بخواهيد، به آنها اجازه انتخاب بدهيد، بگذاريد در محاسبه حساب و كتابهاي مخارج كمكتان كنند، بعضي وقتها پخت و پز يا خريد را به عهده آنها بگذاريد. يك كودك دو ساله مي تواند در شستن ظروف ملامين يا سبزيجات كمك كند يا كفشها را جابجا كند. ما اغلب خودمان همه كارها را انجام مي دهيم چون برايمان بي دردسرتر است. ولي نتيجه اش آن است كه آنها احساس بي اهميتي مي كنند.

 

بگذاريد تا نتايج طبيعــــي كارها را تجــــربه كند.

از خود بپرسيد " اگر من در اين مورد دخالت نمي كردم چه مي شد؟" وقتي ما در هر مسئله اي حتي مواردي كه نيازي به ما نيست دخالت مي كنيم، كودك را از تجربه كسب كردن و ديدن نتايج طبيعي اعمالش محروم مي كنيم. وقتي مي گذاريم نتايج كارها به تجربه كودك بيفزايد، ديگر با نق زدن و نصيحت زياد، روابطمان را با او خراب نمي كنيم. مثلاً اگر فرزندتان ناهارش را فراموش مي كند، شما آن را يادآوري نمي كنيد تا خودش راه درست را پيدا كند و اهميت به خاطر سپردن را درك كند.

 

بگـــــذاريد با قـــانون خـــانه آشنا شـــود.

بسياري از مواقع، رسيدن به نتايج امور آنقدر طولاني است كه نمي توان آنها را به سادگي تجربه كرد.در اينگونه موارد دريافت "عواقب منطقي" راهكاري مناسب است.در چنين حالتي نتيجه اي كه كودك از كار خود مي بيند بايد با نوع عملكرد او مرتبط باشد. مثلاً اگر او فراموش كرد كتاب داستانش را از منزل دوستانش بياورد و شما يك هفته به او كم محلي ميكنيد، اين موضوع فقط باعث رنجش خاطرش و به جاي ماندن يك خاطره تلخ براي او میشود. اما اگر كتابش را برگردانيد و به او بدهيد و فقط به اندازه قيمت كتاب از پول هفتگي اش كم كنيد،با قانونمندي خانه آشنا مي شود بدون آنكه كدورتي پيش آيد.

 

از بـــــــرخورد اجتنــــاب كنيد.

ممكن است فرزندتان شما را در يك موقعيت خاص مثلاً با اظهار خشم يا حرفهاي غير دوستانه بيازمايد. در اين حالت بهتر است اتاق را ترك كنيد يا به او بگوييد اگر تكرار كند شما به اتاق ديگري مي رويد. البته با حالت عصبانيت و خشم خارج از كنترل محل را ترك نكنيد.

 

رفتـــــارها را از كُننده آن جــــدا كنيد.

هرگز به كودك نگوييد كه "تو بدي". زيرا اعتماد به نفسش را خراب مي كند. به او بفهمانيد كه شما از خود او بدتان نمي آيد بلكه خيلي هم دوستش داريد، فقط از آن رفتار ناخرسند هستيد. او بد نيست بلكه آن رفتار بد است! براي آنكه كودك اعتماد به نفس داشته باشد بايد بداند كه بدون هيچ قيد و شرطي دوستش داريد. بدون توجه به اين كه چه مي كند، به هر حال دوستش داريد. او را مدام به دريغ كردن عشقتان و اظهار اينكه "دوستت ندارم" تهييج نكنيد. هرگاه نسبت به عملكرد خود ترديد داشتيد از خود بپرسيد " آيا قانونمندي و قيود من به اعتماد به نفس كودكم كمك مي كند؟ "

 

همـــــزمان مهــــربان و محكــــم باشيد.

مثلاً به او بگوييد: "تا يك ربع ديگر تو را سوار اتومبيل مي كنم و به مدرسه مي برم. لباست را مي تواني تا آن موقع بپوشي". شما در عين حال كه سر وقت به حرفتان عمل مي كنيد از اين كه احتمالاً لباسش را نپوشيده عصباني نشويد. چون اين كار را در اتومبيل هم مي تواند انجام دهد. هميشه ببينيم كه درخواستمان از كودك از روي عشق است يا خشم؟ 

 

عاقبت انديشـــــــــــي مهــــم است.

اكثر ما مي خواهيم خيلي فوري همه ي امور را تحت كنترل درآوريم و دنبال راههايي براي رسيدن به اين هدف هستيم. درنتيجه فرزندان احساس مي كنند تحت فشار و زور هستند. اما هر قدر نكات بيشتري را از آنها انتظار داريم خودمان هم بايد در رفتارمان ملاحظه ي بيشتري داشته باشيم. مثلاً اگر عصباني شويم و كودك را تنبيه بدني كنيم او از رفتارمان خواهد آموخت (حتي اگر خلاف آن را به او نصيحت كنيم) كه براي به دست آوردن آنچه مي خواهد بايد متوسل به زور شود.

 

صـــــريح و شفــــاف صحبت كنيد.

اگر نظرتان اين است كه در فروشگاه نبايد برايش آبنبات خريده شود اين مسئله را با اخم يا بگومگو يا عصبانيت اظهار نكنيد. به سادگي آن را با خوشرويي بگوييد و به آن نيز عمل كنيد. اگر دو پهلو صحبت نكنيد و نظرتان را ساده و شفاف بگوييد، كودكتان مي آموزد كه به شما احترام بيشتري بگذارد.

 

" تربيت صحيح امر پيچيده اي نيست ولي عمل به آن همت و دقت مي خواهد و همسران براي رسيدن به آن بايد توافق و عزم مشترك داشته باشند. "


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک ، خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۹/۰۲/۰۷ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

همه پدران و مادران دوست دارند كه كودكشان شاد باشد. اما آيا مي‌توانيم همان‌طور كه به كودكان مي‌آموزيم فوتبال بازي كنند يا زبان دومي را ياد بگيرند، به آنها بياموزيم كه شاد و خوشحال باشند؟ آيا بعضي از كودكان ذاتاً شاد متولد مي‌شوند و بقية آنها بايد بار سنگين سختي‌ها را به‌دوش بكشند؟ به‌نظر بيشتر دانشمندان، ژن‌هايي كه كودكان هنگام تولد به ارث مي‌برند بر قدرت شاد بودن آنها تأثير مي‌گذارد. گفتة مذكور به اين معنا نيست كه شما نمي‌توانيد براي لذت بردن او از زندگي كار زيادي انجام دهيد. با تشويق كودك، به او مي‌آموزيد كه بيشتر اوقات، خود را در بالاترين حد شاد زيستن قرار دهد. در ادامه، 10 راز پرورش كودكي شاد ارائه مي‌شود.

 

۱. به كــــودكتان عشق بورزيد.
متخصصان مي‌گويند كه اولين راز پرورش كودكي شاد تمجيد از اوست. ادوارد ام. هالوول، نويسندة كتاب ريشه‌هاي كودكي شادي در بزرگسالي، مي‌گويد:عشق مطلق والدين مهم‌ترين عامل در شادي كودكان است. وقتي كودكان بزرگ مي‌شوند، دانستن اينكه علايق، عقايد، خصوصيات و استعدادهايشان باارزش تلقي مي‌شود پايه‌گذار شادي سال‌هاي بعدي زندگي‌شان خواهد بود. البته پذيرش كودك به معناي چشم‌پوشي هميشگي از خطاهايش نيست. ياد بگيريد كه عملكرد كودك را نقد كنيد نه شخصيت او را. همچنين، آنچه را كه از كودك مي‌خواهيد به او بگوييد نه آنچه را كه نمي‌خواهيد.

 

۲. "نه، من نمـــي‌توانم" را به "بله، من مي‌توانــــم" تبديل كنيد.
وقتي كودك شما بداند كه به او اطمينان داريد و باورش كرده‌ايد، احساس مي‌كند كه دست يافتن به همه‌چيز برايش امكان‌پذير است. افكار كودك نسبت به خود بيشترين اهميت را دارد. بنابراين والدين بايد افكار مثبت به كودك خود القا كنند. وقتي كه در مدرسة ابتدايي، معلم پسر مك بلدسو، نويسندة كتاب پرورش فرزند با متانت، به او گفت كه هيچ استعدادي براي بازي فوتبال ندارد، وي به پسر سرزنش‌شده‌اش گفت كه هرگز اجازه ندهد كسي به اهداف و روياهايش راه پيدا كند. امروز پسر او بازيكني حرفه‌اي در يكي از تيم‌هاي مطرح كشور است. القائات فكري مثبت بلدسو در ذهن پسرش زندگي او را متحول كرد.

 

۳. مقـــــررات منصفانه وضع كنيد و به آنها پايبند باشيد.
كودكان كم‌سن‌وسال با احساس امنيت شاد مي‌شوند. فرض كنيد كه در بالاي آبشار مرتفعي ايستاده‌ايد، در صورتي از ايستادن در آنجا لذت خواهيد برد كه حفاظي در برابرتان باشد، در غير اين صورت، دچار اضطراب خواهيد شد. كودكان هم اين‌گونه‌اند. وقتي كه چارچوب محكمي براي رفتارهايشان وجود داشته باشد، آنها پيشرفت مي‌كنند. در حقيقت، كودكان در جست‌وجوي ساختارند.

 

۴. ابعاد مثبت را بــــرجسته كنيد.
به كودك خود بفهمانيد كه هيچ مشكلي وجود ندارد كه به اتفاق هم نتوانيد آن را حل كنيد. همچنين به او بياموزيد كه خوش‌بين باشد. اگر اتفاق بدي افتاد، با صداي بلند فكر كنيد و بگذاريد او افكار شما را بشنود: «واي، نه... باورم نمي‌شود كه اين اتفاق افتاده، اما درستش مي‌كنم، چيز مهمي نيست.» يادگيري خوش‌بيني مهم است، زيرا كودك مشتاق و آرزومند به احتمال زياد بزرگسالي شاد خواهد شد. افراد ناراضي و ناخشنود بر حوادث منفي زندگي متمركز مي‌شوند، درحالي‌كه افراد شاد به وقايعي مي‌انديشند كه چشم‌انداز بهتري از آينده به آنها مي‌دهد.

 

۵. حلقة شادي كـــــودكتان را كامــل كنيد.
والدين در پي معلمان و مربياني هستند كه بتوانند حلقة شادي كودكانشان را كامل كنند. به كودكتان كمك كنيد ارتباطات دوستانه‌اش را حفظ كند و گسترش دهد. داشتن ارتباطات قوي و مهارت برقراري آن از شروط اصلي شاد زيستن در آينده است.

 

۶. كـودكان را به تحرك بيشتر واداريد.
كودكان امروز سنگين ‌وزن‌ترند و اين براي سلامت و شادابي آنها مضر است. كودكان چاق، در مقايسه با ساير كودكان، اعتمادبه‌نفس كمتري دارند و افسرده‌ ترند. اگر كودكان سرگرميهاي پرتحرك خارج از خانه را جانشين فعاليتهاي كم‌تحرك خانگي كنند و به‌جاي غذاهاي آماده‌اي كه فاقد ارزش غذايي است، غذاهاي سالم و طبيعي بخورند، از فوايد شاد زيستن بهره خواهند برد. كودكي كه خوب غذا ميخورد و ورزش ميكند مغزش موادي شيميايي به نام اندورفين ترشح ميكند كه به او احساس شادي مي‌بخشد. با فراهم كردن ميان‌وعده‌هاي طبيعي ازجمله ميوه‌هاي تازة فصلي، پرهيز از قرار دادن تنقلات در دسترس كودكان و جانشين كردن غذاهاي سالم خانگي، به سلامت كودك خود كمك كنيد. كودكتان را به انجام دادن ورزش و سرگرميهاي خارج از منزل تشويق كنيد. بازي با ساير كودكان قدرت خلاقيت كودكتان را تقويت مي‌كند و مهارت‌هاي اجتماعي را به او مي‌آموزد.

 

۷. شــــادي را در جعبة يادگاري‌ها ذخيــــره كنيد.
اشياي مورد علاقة كودكتان، عكس‌ها، كارت‌پستال‌ها، يادگاري‌ها، كاردستي‌هايي را كه يادآور خاطرات شاد براي كودك هستند داخل جعبه‌اي قرار دهيد. هرگاه كودكتان بيمار است يا غمگين و به لبخندي ساده نياز دارد، آنها را از جعبه بيرون آوريد و به او نشان دهيد.

 

۸. لحظات جادويــي ارتباط را بيابيد.
اخيراً مطالعه‌اي بر روي 2000 كودك 5 تا 17 ساله انجام شده است. از آنان پرسيده شد كه خواهان چه چيزي هستند كه با پول نمي‌شود خريد. همة آنها در پاسخ گفته بودند كه والدين و توجه آنها هستند. كودكان ما مي‌خواهند كه به آنها فكر كنيم. برنامه‌هايي ترتيب دهيد كه همة اعضاي خانواده بتوانند در آن شركت كنند و لذت ببرند (كوهنوردي، پياده‌روي...). كودكان را در فعاليت‌هاي روزمره‌تان مانند انجام دادن كارهاي خانه، خريد و آبياري باغچه شريك كنيد.

 

۹. ژن تلاش دوباره را به كـــودك خود منتقل كنيد.
دختر شما همة فكر و ذهنش اين است شاگرد اول كلاس شود، ولي در اين رقابت همكلاسش برنده شده است. يك راز اصلي شاد زيستن برخورداري از قدرت پشت سر گذاشتن مشكلات است. سعي نكنيد كودك خود را از همة ناراحتي‌ها دور نگه داريد. به او كمك كنيد بياموزد چگونه با آنها مواجه شود. اگر شكست درسي يا غيردرسي او را نااميد كرده، كمك كنيد تا هرچه سريع‌تر به وضعيت عادي خود برگردد. تشويقش كنيد تا احساسات خود را در قالب نوشته يا نقاشي بيان كند. شما الگوي كودكتان هستيد. مطمئن شويد كه الگوي مناسبي در مقابل اوست. روحية خود را در هيچ شرايطي نبازيد.

 

۱۰. در او شگفتـــي ايجاد كنيد.
هنگامي كه كودك با چيزي بزرگ‌تر از خودش مواجه مي‌شود، خواه پديده‌اي فيزيكي باشد يا معنوي، احساس رضايت خاطر مي‌كند. با كودكان دربارة عقايد خود، خداوند و مقدسات ديني صحبت كنيد. لازم نيست كه او همة جزئيات را درك كند. با او در جنگل قدم بزنيد، به ستارگان خيره شويد، به تماشاي يك كرم كوچك در گل‌ولاي بنشينيد. احساس مراقبت و توجه در كودكان را پرورش دهيد.

 

پيــــــام عشق بــــراي كـــودكان

۱. بگــوييد كه دوستش داريد.

اين جمله بايد اولين چيزي باشد كه كودكتان صبح‌ها، پس از بيدار شدن از خواب، مي‌شنود و نيز آخرين جمله‌اي باشد كه پس از شنيدن آن به خواب مي‌رود. موقع دعوا و مشاجره و هر زماني كه انتظارش را ندارد، بگوييد كه دوستش داريد.


۲. بنــــويسيد كه دوستش داريد.

در كيف مدرسه‌اش، يادداشت كوچك يا كارت‌پستالي بگذاريد كه بر رويش نوشته‌ايد:"دوستت دارم"خوب است يادداشت‌هايتان را درون كمد لباس‌ها، جعبة اسباب‌بازي‌ها يا زير بالشتش پيدا كند. ابراز عشق و علاقة شما، با اين نوشته‌ها، به كودكتان نشان مي‌دهد كه به او فكر مي‌كنيد، حتي زماني كه نمي‌توانيد كنار هم باشيد.


۳. در آغــــوشش بگيريد.

هيچ مانعي براي در آغوش گرفتن كودكتان وجود ندارد.


۴. لمســش كنيد.

آرام به پشت او بزنيد، بازوهايتان را دور شانه‌هايش حلقه كنيد، موهايش را به‌هم بريزيد.


۵. در بازي‌اش شريك شويد.

توپ بزنيد، براي پرندگان دانه بريزيد، بادبادك هوا كنيد و با او مسابقه دهيد.


۶. گــــوش دهيد، واقعاً گوش دهيد.

در حين گوش دادن، جملاتي به زبان بياوريد كه نهايت توجه‌تان را به صحبت‌هاي او نشان دهد. جملاتي مانند «نه‌بابا!»، «واي، چه جالب!»، «من اصلا ً نمي‌دانستم!»، «بيشتر در اين مورد توضيح بده!»


۷. بدون به زبان آوردن كلمـــــه‌اي، با او حرف بزنيد.

به تماشاي بازي او در مدرسه يا زمين بازي بنشينيد. لحظه‌هايي كه به شما نگاه مي‌كند يا نگاهتان با هم تلاقي مي‌كند، به او لبخند بزنيد. بد نيست از چشمك زدن هم براي ايجاد ارتباط با او استفاده كنيد. علائم خاصي براي رابطه‌تان تعريف كنيد كه فقط خودتان دو نفر معني آنها را بدانيد.

 

اخـــــــــر اینکــــــــه :

  • اولين راز پرورش كودكــــي شاد تمجيد از اوست.
  • عملكرد كــــودك را نقد كنيد و نه شخصيت او را.
  • افكـــار مثبت و تأييد‌كننده را به كــــودكتان القا كنيد.
  • كـــودكان كم‌سن با احساس امنيت شــــاد مي‌شوند.
  • به كـــودكان بياموزيد كه خوش‌بين باشند.
  • كـــودكان چاق، در مقايسه با ساير كـــودكان، افســـرده‌ترند.
  • سعــــي نكنيد كــــودك خود را از همة ناراحتي‌ها دور نگه داريد.

موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک ، خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۹/۰۲/۰۷ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

قسمت اول - شما باید صمیمی باشید

زندگی صمیمانه، لذت بخش تر است.
همسرانی که صمیمیت را تجربه کرده اند خوب می دانند که صمیمیت یعنی عشق متقابل یعنی درک متقابل. در یک جو صمیمانه، نیازهای همه برآورده می شود.
پدر و مادری که با فرزند خود صمیمی می شوند بهتر می توانند ارزشهای فکری خود را انتقال دهند.
وقتی شما می توانید ارتباطی صمیمانه برقرار کنید؛ به شما پیشنهادی جالبی داده می شود. ازدواجی مناسب. شغلی عالی. فکری نو و خلاق. برنامه ای تفریحی و ...
فکر می کنم خود شما بارها شاهد بوده اید که اشخاصی در کمترین زمان، چنان در دیگران تاثیر مثبت و خوبی گذاشتهاند کهبه راحتی درخواستهایی بزرگ، پاسخ مثبت دریافت کرده اند و حال آنکه افراد دیگری، علیرغم ارتباط طولانی چنین شانسی نداشته اند.
خودتان هم گاهی وقتها پیشنهادهای جالب خود را به دوستان قدیمی، همکاران با سابقه، اعضای خانواده ودوستان صمیمی نداده اید بلکه این پیشنهادها را به کسانی داده اید که تازه با شما آۀشنا شده اند اما در پهنه قلب شما نفوذ کرده اند.
حتی علیرغم آنکه روابط عمومی سازمانها وموسسه ها و شرکتها، شرایطی را برای استخدام در نظر می گیرند؛ تقریبا همه چیز، در مصاحبه حضوری تعیین کننده است. ارتباط موثر و صمیمانه شخصی که جویای کار است حتی ذهنیت مدیر عامل رااشغال می کند. تحصیلات، سابقه کار، ضامن و معرف و ... همه و همه، متاثر از ارتباط اولیه است. ارتباطی صمیمانه، با نفوذ و تاثیر گذار.
دکتر اسبورن در کتاب پرورش خلاقیت خود، ایجاد یک ارتباط صمیمانه را یک برخورد خلاق می داند که شخص را تکامل می دهد.
آنتونی رابینز در کتاب خود، ماجرایی را شرح می دهد که مضمون بسیار جالبی دارد: از ده نفر می خواهند که به ایالتهای دیگر بروند و بدون آشنا، پارتی، ضامن و معرف و حتی کارت شناسایی از بانک آن ایالت وام بگیرند و از این عده تنها یکی دونفر که قادر بودند ارتباطی صمیمانه و تاثیر گذار، برقرار کنند؛ موفق می شوند.
ارتباط صمیمانه، شما را سریع تر و راحت تر به هدف می رساند
نیازهایتان را برآوده می کند.
شما را در پرتو پیشنهادهای جالب توجه قرار می دهد.
شما را دوست داشتنی تر و خواستنی تر می کند.
شما را موثرتر، مفیدتر و با نفوذتر می کند.
و ... ادامه دارد


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، راههای نفوذ ، نفوذ ، خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۹/۰۱/۱۵ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

قسمت دوم : شیوه های انتقال اطلاعاتمان به مخاطب
ما اطلاعاتمان را از سه راه به مخاطب خود منتقل می کنیم:
الف- کلام:
بیشتر ارتباطهای ما از راه کلام صورت می گیرد و شما غالبا برای انتقال مطالب خود، سخن می گویید. در حالی که صحبت کردن و سخن گفتن، به تنهایی، بدترین و کم اثرترین شیوه انتقال است.
تحقیقات نشان داده است که تنها %70 اطلاعات ما از طریق کلام منتقل می شوند. وقتی شما دو ساعت تمام برای یک نفر یا یک عده سخنرانی می کنید، بدون اینکه از سایر راههای انتقال مطالب استفاده کنید؛ عملا فقط %70 گفته هایتان به مخاطب یا مخاطبتان انتقال پیدا کرده است. چیزی کمتر از هشت و نیم دقیقه آن!
اگر مخاطب یا مخاطبین شما بی توجهند یا حوسشان پرت است یا به عالم هپروت رفته اند؛ و یامدام خمیازه می کشند، اغلب به خاطر این است که شما صرفا صحبت می کنید و در بیان ضعف دارید؛ یعنی از راههای دیگر انتقال اطلاعات که مجموعا %93 انتقال از راه آنها صورت می گیرد؛ بهره نمی جویید.
بر دیگران خرده نگیرید که چرا گوش نمی کنی؟ حواست کجاست؟ و ... به خودتان خرده بگیرید که در برقراری ارتباط، ضعف دارید.
به خاطر داشته باشید اگر چه کلام، اولین راه برقراری ارتباط است؛ اما کم اثرترین است.

ب- لحن و طنین:
%38 اطلاعات ما از طریق لحن و طنین صدای ما منتقل می شود. یعنی چیزی بیش از 5 برابر کلام.
در روان شناسی یادگیری و توجه، گفته می شود که اساسا یا باید محرک تغییر کند یا تحریک پذیر تاتوجه و گیرایی تحریک پذیر، باقی بماند و همچنان جهت گیری کند.
مثلا وقتی شما از پشت بام منزل خود صدای پایی می شنوید؛ خیز بر می دارید و جهت می گیرید و چون احتمال می دهید دزد آمده باشد؛ توجه فراوان می کنید. هر چه قدر که صدای پا متغیرتر باشد مثلا کم و زیاد شود و همچنین هر چقدر که شما متغیرتر باشید مثلا خود را به صدا نزدیکتر یادورتر کنید؛ توجه شما افزایش می یابد.
امااگر شما در رختخواب، ثابت و یکنواخت باشید و صدای پا هم یکنواخت باشدغ خیلی زود به شدت، از توجه شما کاسته می شود. شما به خواب خوشی فرو می روید تا دزد هم با خیال راحت کار خودش را بکند و برود!
صدای پا در این مثال محرک است و شما تحریک پذیر سخنران و گوینده هم حکم محرک را دارد.
کسی که صحبت را آغاز می کند، مدام باید لحن و طنین صدای خود را تغییر دهد.
کسانی که از اول تا آخر صحبت خود، با یک تن صدا صحبت می کنند؛ مخاطبان خود را از دست می دهند و فقط به خاطر همین یک ضعف عملا %38 تاثیر گذاری و نفوذ خود را از دست می دهند و مطالبشان، چنان که باید و شاید انتقال پیدا نمی کند.
به کلام خود آهنگ بدهید. صدایتان را بالا و پایین ببرید. برای خودمعین کنید کاز ابتدا آنچه مهمتر است با صدایی بلندتر یا پایین تر بگویید.
لحن و طنین خود را تغییر دهید تا مخاطب، توجه پایدارتری داشته باشد.
متاسفانه اکثر سخنرانها بیشتر به آنچه می گویند، توجه می کنند، به واژه ها و به جمله بندیها.
اما آنچه به واژه ها و جمله ها روح می دهد و جان کلام را به جان شنونده پیوند می زند لحن و طنین شماست.
گاهی آنقدر آهسته صحبت کنید که شنونده را به زحمت و جهت گیری وادارید و گاهی چنان کوبنده و محکم بگویید که درونشان نفوذ کنید.
عده ای، به غلط، اول خیلی آهسته سخن می گویند و بعد بتدریج تن صدای خود را بالا می برند.
این افراد، همان ابتدا، مخاطب خود را از دست می دهند. شنونده فقط وقتی زحمت شنیدن صدای آهسته را به خودش می دهد که قبلا چیزی برایش جلب توجه کرده باشد.
ابتدا اشتیاقی برای شنیدن عبارت یا واژه ای ایجاد کنید. سپس آن را با تنی دیگر بگویید.
صدای یکنواخت و تغییر نکردن لحن و طنین، یکی از مهمترین علتهای حواس پرتی، چرت زدن و یا خمیازه کشیدن مخاطب است که شما را به ناراحتی وا می دارد.
تمرین کنید آنچه را که باید امروز در میان بگذارید؛ با تغییر لحن و طنین موثر بیان کنید.
لحن قاطعانه- لحن مودبانه- لحن شاد- لحن آرام- لحن تاکیدی- لحن شوخ طبعانه و ...
شما خود تجربه کرده اند که در محاوره ها، روحیه شما، خواه ناخواه لحن و کلام شما راتغییر می دهد، اما در انتقال اطلاعات به صورت سخنرانی یا تدریس و .. از این خصوصیت استفاده نمی کنید. تمرینن کنید که با تغییر لحن و طنین به سخن خود روح دهید. جان و روح محتوای واژه ها را با آهنگ کلام خود به مخاطبتان القاء کنید تا شنونده های فعال و خوبی داشته باشید.

ج- حرکات:
آنچه تا کنون گفتیم یعنی کلام و طنین در مجموع %45 اطلاعات ما را منتقل می کند. %55 بقیه، یعنی بیش از نیمی از آن، از طریق حرکات منتقل می شود.
این حرکات، بیش از همه به حرکات موزون و هماهنگ دست وابسته است و پس از آن به تغییر چهره، قیافه (حرکت عضلات صورت) وتغییر حالت و ژست و یا اصلا تغییر مکان.
دقت کنید بیش از نیمی از اطلاعات ما را حرکات ما منتقل می کنند. پس: متناسب با کلام خود حرکت کنید. دست خود را حرکت دهید.
گاه لبخند بزنید. گاه چهره درهم بکشید. گاه لخت و بی اعتنا باشید و گاهی محکم و نرم چشم به جایی بدوزید.
شاید فقط با حرکت لبها و چشم، دهها چهره متفاوت بتوان ایجاد نمود.
به کلام خود شکل تصویری بدهید.
اگر به شما ده تصویر ثابت (اسلاید) و یک تصویر متحرک (فیلم) نشان داده شود؛ بیش از همه به خاطر آن تصویر متحرک در ذهن شما حک می شود. انسان، به تصویرهای متحرک هم توجه بیشتر نشان میدهد و هم علاقه فراوان تری دارد.
خود را به نرمی برای شنونده به تصویر بکشید؛ با حرکات هماهنگ خود؛ به همین سادگی.
اگر شما در فاصله 20 سانتیمتری مخاطب خود بنشیند یا بایستید و چون مجسمهای سرد و بی روح و بی حرکت سخن بگویید و شروع کنید مقاله خود را بخوانید؛ عملا به حضار می گویید: به من بی توجه باشید. اصلا به من اعتنا نکنید. هر کسی به کار خودش بپردازد و در عالم خودش فرو برود.

ادامه دارد


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، راههای نفوذ ، نفوذ ، خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۹/۰۱/۱۵ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

ما اغلب برای آنکه توجه دیگران را به خود جلب کنیم و محبوبیت و صمیمیت! ایجاد کنیم؛ به تکاپو می افتیم و تقلا می کنیم که بگوییم و هر چه بیشتر بگوییم.
تند وتند اطلاعات می دهیم و خاطره تعریف می کنیم و شوخی می کنیم و نظر می دهیم وحرف می زنیم و حرف می زنیم.
حرف زدن، ضد صمیمیت است. با صحبتهای خود رشته های صمیمیت را پنبه می کنید.
این اشتاه را معمولا افرادی مرتکب می شوند که می خواهند در جمعی محبوب و نقل مجلس! باشند، اگر چه خودشان این تصور را ندارند، به زودی عشق و محبت اطرافیان خود را از دست می دهند و نفرت وانزجار آنها را بر می انگیزند.
آنها در جمع دوستان و بستگان خود با هیجان از هر چیزی صحبت می کنند و به دیگران کمتر فرصت می دهند.
انسانها بیشتر تمایل به گفتن دارند تا شنیدن.
هر چه بیشتر سکوت کنید و سکوت کنید و گوش بدهید صمیمی تر و با نفوذتر می شوید.
همه ما دوست داریم که صحبت بکنیم و به کسانی که به صحبتهای ماخوب و مشتاقانه گوش می دهند، علاقه مند می شویم.
یکی از علل محبوب شدن برخی روانکاوان و یا از بین رفتن محبوبیت بعضی دیگر از آنها، همین شنیدن و یا گفتن است.
روانکاوی که میکروفون را به بیمار می سپارد به قابل قبول بودن و محبوبیت خود، کمک کرده است و سوژه از اینکه می گوید و می گوید وکسی وسط حرفهایش نمی پرد، لذت و سبکی و علاقه ژرفی را احساس می کند. روانکاوی که سریع راه حل ارائه می دهد و دراره راه حل ها گفتگو می کند؛ عملا تاثیر گذاری خود را کم می کند.
باید خیلی بیشتر از آنچه که می گویید بشنوید. از قدیم گفته اند دو چندان که می گویی، می شنو.
کسی که زیاد حرف می زند؛ نیاز به گفتن دارد و سکوت شما ایننیاز را در او مرتفع می سازد و صبر شما تاثیر صمیمانه خود را می گذارد.
محبوبیتی که شما به دنبال آن هستید؛ با سکوت میسر می گردد نه با گفتن.
بشنوید. بشنوید. و باز هم بشنوید.
اشخاصی که مدام نصحیت می کنند، فراوان راهنمایی می کنند و انتقاد می کنند و مثل کلاغ، قارقار می کنند؛ شما را کلافه و منزجر می سازند.
خانمی که به محض ورود شوهرش به منزل، شروع می کند به گفتن و گفتن؛ از تاثیر گذاری خودمی کاهد و آقایی که از شنیدن گفته های خانم اجتناب می کند و حوصله شنیدن ندارد از صمیمیت موجود می کاهد.
در جمه دوستان و بستگان که قرار می گیرید، مراقب باشید بیش از همه گوش کنید و کمتر از همه، حرف بزنید. حتی به دیگران، علاقه مندی خود را برای شنیدن نشان دهید.
وقتی کمتر حرف می زنیم؛ کمتر هم دروغ می گوییم؛ مبالغه می کنیم؛ مسخره و انتقاد می کنیم و کمتر پشت سر دیگران حرف می زنیم؛ و همین موضوع، شخصیت مثبت تری را در ذهن دیگران از ما ایجاد می کند که به صمیمیت ما کمک می کند.
حتی فروشنده ها، به جای آنکه خودشان از محصولات خود تعریف وتمجید کنند. (که اغلب مشتریها هم به این تعریف کردنها بدبین هستند) بهتر است که بگذارند مشتری صحبت کند، از چیزی که قبلا خریده. از جنسهایی که قبلا دیده از چیزهایی که نیاز دارد و ...
حتی اجازه دهید که از گرانی اجناس بگوید. فروشنده ها باید شنونده های قابل و پرحوصله های باشند تا خریدار با آنها صمیمی شود. اگر خریدار، داد و بیداد می کند که گران است، خیلی وقتها فقط برای آناست که گفته باسد و مخالفت فروشنده که: «نه، ارزان است»، «کیفیت بهتری دارد» و ... در بدو امر، بسیار غلط است.
خریداری که می بیند باواکنش منفی از سوی شما مواجه نشده؛ کم کم از شما خوشش می آید و از شما خرید می کند. ضمن آنکه سکوت شما، بی طرفی شماو حتی اینکه شما حق را به مشتری می دهید، در ذهن او القاء می کند. فروشنده ای که در صورت نارضایتی مشتری،دفاع و مقابله را شروع می کند و قصد دارد توجیه و تفسیر برای مشتری بیاورد و می گوید و می گوید؛ عملا مشتری خود را زا دست می دهد.
هر چه سکوت شما نسبت به گفته های شما کمتر باشد؛ ارزش بیشتری به کلمات و گفته های شما داده می شود و شما شخصیت قابل قبول تری برای مخاطب خود می شوید و این، نفوذ شما را افزایش می دهد.

ادامه دارد


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، راههای نفوذ ، نفوذ ، خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۹/۰۱/۱۵ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

وقتی یک نفر رو در رو برای شما صحبت می کند، یکی از بهترین روشها سوال کردن است. وقتی سوال می کنید نشان می دهدی که واقعا حواستان به صحبتهای اوست. حتی اگر همه چیز برایتان واضح و روشن است سوال را بکنید تا گوینده اطمینان خاطر بیابد که توجه شما جلب شده و دارید کاملا به حرفهای او گوش می کنید.
ولی آنچه مهم است، نحوه، کیفیت و تعداد این سوالهاست.
بهترین پرسشها، پرسشهایی هستند که حالت قیدی دارند و بیشتر بر مکان؛ زمان وضعیت تاکید می کنند. سوالات قیدی به گوینده دو چیز را نشان می دهند:
1- حواس شما کاملا جمع است. 2- حتی زمان و مکان برایتان اهمیت دارد.
درک این موضوع، گوینده را به گفتن بیشتر و بیشتر علاقمند می کند و با شور و حوصله بیشتری می گوید.
سوالاتی مثل: «کی»؟ «کجا» و ... سوالاتی عالی هستند و احساس خوبی را در گوینده نسبت به شما ایجاد می کند.
بر عکس، سوالاتی مثل «چی؟» «چه گفتی؟» و ... سوالات بسیار بدی هستند کهتاثیر منفی در ذهن گوینده می گذارند. این سوالات، ضد صمیمیت هستند.
«چه گفتی؟» یعنی اینکه: من اصلا حواسم نبود و هیچ چیز از موضوع رادرک نکردم واین ناراحت کننده است.
در حالیکه سوالات قیدی یعنی همه چیز را کاملا فهمیدم به غیر از زمان یا مکان.
دانش آموزان یا دانشجویانی کهاز معلم یا استاد خود می خواهند مطلبی را بار دیگر تکرار کند؛ عملا او را کلافه می کنند. چون درخواست دوباره گفتن مطلب، یعنی شما در تمام مدتی که اوداشته آن مطلب را توضیح می داده، کاملا بی توجه بوده اید. دقیقا مشخص کنید و بخش کوچکی را بخواهید.
به مثال زیر توجه کنید:
- دیروز رفته بودم خانه آقای علوی.
- کی؟
- دیروز. راستی نزدیک خونه شون یه پارک درست کردن
- خونه شون کجاست؟
- خیابان
- پارکش بزرگه؟
- خیلی هم بزرگ نیست. اما خب با یانکه عصر دوشنبه بود، خیلی شلوغ بود. اصلا انتظار نداشتیم که اینطوری باشه. مخصوصا که هوا هم هیچ خوب نبود.
- چطور؟ سرد بود؟
- نه. منتها خیلی باد می آمد. چنان خاکی بلند شده بود که ...
البته، سوالات اگر چه عالی اند و یک محرک بسیار خوب برای بیشتر گفتن گوینده محسوب می شوند؛ نباید پشت سر هم و فراوان باشند. چرا ک ان خود کلافه کننده است. شما در سکوت گوش دهید. هر جا که احساس کردید حواستان دارد پرت می شود یا گوینده احساس می کند که شما گوش نمی دهید، یک سوال کنید.
سوال شما در عین حال علاقه مندی شما را برای بیشتر شنیدن و بیشتر دانستن نشان می دهد.
یک نوع دیگر از سوالات، که در کلینیکهای روانکاوی هم فراوان استفاده می شود تا بیماران یا مراجعین، تشویق شوند که بیشتر بگویند، سوالاتی است که با تکرار یکی از کلمات گوینده (معمولا آخرین کلمه) با تغییر آهنگ پرسیده می شود.
این سوالات هم، خیلی عالی و موثرند.
این هم نمونه ای از این نوع سوالات:
- راستش را بخواهید من یک مشکل بزرگ دارم.
- مشکل بزرگ؟
_ آره. همه اش بر می گرده به پسر عموی مادرم.
- پسر عموی مادرت؟
- آره. اون یک پسر حسود و کینه ایه.
- کینه ای؟
افراط در این سوالات هم اشتباه است. هر جا ضرورت دیدید یک سوال از واژه هایی که گوینده به کار برده؛ بپرسید تا توجه خود را به صحبتهای او به او نشان دهید.

ادامه دارد ...


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، راههای نفوذ ، خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۹/۰۱/۱۵ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

مردانی که حلقه ازدواجشان را دستشان نمی‌کنند، حس تعهدشان کمتر است
▲حلقه ازدواج، محافظ فرزندان شماست - ‌‌آذین محبی نژاد
نکاتی جالب درباره حلقه ازدواج در آقایان
یک حلقه شما را یاد چه می اندازد؟ ازدواج ، عشق و شاید بشود گفت وفاداری.امروزه در اکثر کشورهای دنیا این حلقه البته- اگر در انگشت انگشتری دست چپ باشد-

نماد ازدواج و به دست داشتن آن نشانی از دوام این رابطه است.اما برخی از متاهل ها به دلایل مختلف این نماد را همیشه به همراه ندارند.بعضی‌ها به خاطر شغلی که دارند (شاید جالب نباشد که نماد عشق آدم دائم توی خمیر نان باشد یا بخواهی با آن دستکش جراحی به دست کنی یا...)،

بعضی‌ها به خاطر حساسیت پوستی و هزار دلیل دیگر.اما اگر قبلا فقط همسرتان حق داشت از شما بخواهد حلقه‌تان را دست کنید،حالا یک دلیل محکم وجود دارد که شما به دستور بچه هایتان باید این حلقه را به انگشت بیندازید!

یک روانشناس اجتماعی از دانشگاه آلبرتای کانادا، ادعا می کند کسانی که حلقه ازدواجشان را به دست نمی‌کنند در مقایسه با کسانی که آن را همیشه به دست می‌کنند،بیشتر بچه‌هایشان را فراموش می‌کنند. دکتر اندرو هارل همچنین می‌گوید:<جوانان جذابی که این عادت را دارند،فراموش کارترین والدین برای فرزندانشان هستند.>

دکتر هارل که مدیر یک آزمایشگاه پژوهشی جمعیت شناسی است،برای انجام این پژوهش تعدادی از والدین و فرزندان را که در مجموع 862 نفر بودند در 14 فروشگاه بزرگ آلبرتا مخفیانه مورد مطالعه قرار داد و به نتایج جالبی رسید. او دریافت که 14 درصد از همراهان بچه ها دست کم یک بار آن قدر از او غافل می‌شوند که بچه از دید آن ها خارج شده و نزدیک به 300 متر دور می‌شود و این فاصله برای پیشگیری از اکثر حوادثی که می‌تواند در کمین کودکان یک تا 7 ساله مورد مطالعه بوده باشد، خیلی زیاد است.

نکته جالب دیگر اینکه این سهل انگاری در مورد پدران جوان، بیشتر از مادران جوان بوده و در حالی‌که مردان جوان بدون حلقه 25 درصد مواقع کودکانشان را فراموش می کردند،این رقم در مورد زنان جوان بدون حلقه تنها 19 درصد بود.دکتر هارل می‌گوید: <تحقیقات قبلی ما نشان داده بود کسانی که حلقه ازدواجشان را دست نمی‌کنند، نسبت به ازدواجشان تعهد عاطفی کمتری دارند.اما این پژوهش نشان داد این عدم تعهد عاطفی نسبت به کل خانواده است.>

وی می گوید: <حقیقت این است که بودن به دنبال روابط عاطفی خارج از حیطه ازدواج توجه فرد را به فرزندانش نیز کاهش می‌دهد و این موضوع می‌تواند در هر جایی اتفاق بیفتد، حتی جایی مانند فروشگاه که بیشتر برای خرید کردن است نه برای خلق روابط عاطفی.>دکتر هارل نتایج این تحقیق را در هفدهمین کنفرانس سالانه جمعیت شناسی دانشگاه آلبرتا ارائه کرد،مجمعی که سال گذشته با نتایج تکان دهنده یک تحقیق دیگر او به شگفت آمده بود.

سال گذشته در همین کنفرانس دکتر هارل اعلام کرد که بر اساس پژوهش های او والدین از کودکان خوشگل بیشتر مراقبت می‌کنند! امسال نیز او ادعا کرد که در این تحقیق هم کودکان زیبایی که سن آنها از 3 سال کمتر بود ،بیشتر مورد توجه والدین قرار داشتند. وی همچنین می‌گوید از میان آنهایی که حلقه ازدواجشان را به دست داشتند، والدینی که خود زیباتر بودند بیشتر به فرزندشان توجه داشتند و
استدلال می‌کند شاید والدین زیباتر مشکلات و دغدغه های کمتری در مورد زندگی و سلامتشان دارند و به این ترتیب بهتر می‌توانند به کودکانشان توجه نشان دهند. وی می‌گوید:<با وجودی که می‌دانم بیان این نتایج اندکی خشن است اما ما باید دلیل حوادثی را که برای بچه ها رخ می دهند پیدا کنیم و با تغییر رفتارمان بهتر مراقب آنها باشیم


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۸/۱۲/۲۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

در روابط قبل از ازدواج، افراد مجرد را می‌توان بطور کلی در دو دسته قرار داد.
یکدسته افرادی هستند که  روی شخص بخصوصی تمرکز برای ازدواج ندارند اصولانمیخواهند ازدواج کنند.دسته ی دیگر آنهایی هستند که به فکر پیدا کردن آنفرد دلخواه برای عشق و همسر آینده خود می‌باشند.
1.میان این دسته اخیر افرادی با هم به اشتباه  جفت می‌شوند که هیچگونه هدف و راه مشخص زندگیشان با هم مشترک نیست و در واقع وقت خود را با هم به هدر می‌دهند. 
2.گروهی که می‌خواهم روی آنها در این جا تأکید کنم زوجهایی هستند  که نامزد کرده اند و قرار است به زودی زیر یک سقف بروند. آنها در مسیر هدفهای زندگیشان با هم همراه اند و بنظر می‌رسد که با هم جورهستند.  یکی از فرم هایی که این رابطه ها می‌گیرند اینست که یکی از طرفینو یا هر دو طرف باور دارند که نامزد  آنها و بطور کلی رابطه آنها خوب استبجز چند نکته و یا مسئله ای که اگر وجود نداشت رابطه کاملاً رضایت بخشمی‌شد.  این افراد به رابطه ادامه داده و  امیدوارند که نامزدشان به طریقیکه آنها می‌خواهند عوض بشود.  آنها ممکن است مدت طولانی به  این امیدرابطه ای را نگه دارند، بدون اینکه هیچ تغییری در فرد مورد نظر پیدا شود. اگر شما در این موقعیت در رابطه ای هستید و تصمیم گیری برایتان مشکل است،من در اینجا یک تمرین ساده پیشنهاد می‌کنم که شما را به تصمیم گیری کمکخواهد کرد.
 البته مشاوره با یک روانشناس رابطه و ازدواجلازم است.  برای کمک و آشنایی بیشتر به عمق مسائل رابطه، این تمرین شروعیاست که کمک می‌کند به تنظیم افکار شما درباره ی رابطه خود:
1-در یک صفحه سه ستون درست کنید.  روی ستون اوّل لیستی از خصوصیات نامزدتان که برای شما دوست داشتنی و قابل تحسین است بنویسید.
2- درستون دوّم یک لیست از ارزشها و هدف هایی که هر دو مشترک هستید بنویسید. (کار، تحصیل، بچه داشتن و تعداد بچه ها و غیره)
3- در ستون سوم لیستی از فعالیت هایی که مشترکاً دوست دارید،ورزشی، تفریحی، هنری و غیره بنویسید.این صفحه را کنار  بگذارید و در چندروز و هفته های بعد وقتی نکته ی دیگری به یادتان می‌آید به آن اضافه کنید.
4-روی صفحه ی دیگری لیستی از خصوصیات رفتاری فرد مورد نظر که شما دوست ندارید و آرزو می‌کنید که کاشکی عوض می‌شدند بنویسید.
5- بعد از چند روزی لیست شماره 4 را مرور کنید. در نظر داشته باشید که امکان اینکه نامزدتان در رابطه با این خصوصیات شخصیو رفتاری عوض بشود وجود ندارد، با آگاهی و تعمق یکایک رقم لیست خصوصیاتناخواسته را بسنجید و ببینید که آیا در میان این لیست خصوصیاتی که در عینحال که کاملاً دلخواه شما نیست ولی شما می‌توانید در زندگی با آنها کناربیائید وجود دارد؟
6- این خصوصیات مورد دلخواهم نیست ولی می‌توانم با آن کنار بیایم- به ستون دوم در همان صفحه منتقل کنید.  هر دو لیست های خود را برای چند روزی کنار بگذارید.
7- هر  چند روز و یا چند هفته ای به لیست ها مراجعه کنیدو ببینید آیا می‌توانید رقمی‌به لیست خصوصیات دوست داشتنی و مشترک و رضایتآمیز اضافه کنید.  و همچنین ببینید آیا می‌توانید از لیست ارقام مورددلخواه نبودن رقمی‌را به لیست - مورد دلخواهم نیست ولی می‌توانم با آنکنار بیایم منتقل کنید.
اگر بعد از چند دفعه کوشش در مورد این لیست هاهنوز رقمی ‌یا ارقامی‌در لیست مورد دلخواه نبودن وجود دارند و شمانمی‌توانید تصور زندگی با آن خصوصیات را داشته باشید بجا نیست که اینمساله را به امید عوض شدن آن خصوصیات ادامه بدهید.
در این مرحله  چند قدمی‌را پیشنهاد می‌کنم:  قدم اول اینست که از خود سئوال کنید که آیا من نظرم را با این فرد صادقانه در میان گذاشته ام؟ اگر جوابتان «نه» می‌باشد، در میان گذاشتن آن کمکی است برای شما ونامزدتان.  بیان این نکات فرصتی است برای صحبت و اظهار نظر و در نتیجهکمکی است به رشد شخصی هر دو طرف.  در بعضی موقعیت ها صحبت و تبادل نظرفرصتی است برای تغییر نظر و دیدگاه مسائل مطرح شده. 
در این مرحله صحبت و مشاوره با یک متخصص روابط ازدواج می‌تواند کمک خوبی باشد. تراپیست می‌تواند در روشن شدن مسائل کمک کرده که شما بتوانید ببینید کهآیا رقم های لیست شما چه نقشی در رابطه خواهند داشت و به چه طریقی اینخصوصیات در رابطه نقش گرفته و اثرات آن چه می‌تواند باشند.  همچنینتراپیست می‌تواند به شما کمک کند که خصوصیات و موقعیت ها را در زاویه هایجدیدی قرار داده و از نقطه نظرهای متفاوتی به آن نگاه کنید که ممکن استکاملاً معانی و دیدگاه های متفاوتی به شما بدهد که نکات مورد نظر شما دیگربصورت منفی دیده نشوند.  از طرف دیگر تراپیست می‌تواند کمک کند در شناساییخصوصیاتی که مورد دلخواه شما نیست که آیا این خصوصیات شخصیتی است و قسمتیاز کاراکتر فرد مورد نظر شما است.  زیرا که اگر خصوصیات شخصیتی باشندقسمتی از کاراکتر فرد مورد نظر می‌باشد و به ندرت تغییر می‌یابد.  در اینقسمت است که شما احتیاج به تصمیم گیری دارید که اگر نمی‌توانید تصور زندگیکردن با آن خصوصیات را بکنید، بهتر است جلو ضرر را از همین الان بگیرید.
 دراینجا باید اشاره بکنم که شما نمی‌توانید در فرصت کوتاهی مثلاً چند ماهی،مشخصات کاراکتری شخصی را بخوبی شناسایی کنید. .  البته این مدت هم بستگیدارد که شما فرصت تجربه کردن فرد مورد نظر خود را در محیط زندگی روزانهخودش و در محیط های مختلف و در رابطه یا افراد دیگر از جمله با خانوادهخودش و غیره داشته باشید.  همیشه شما شخص را در محیط آشنای خودش بهتر می‌توانید بشناسید و بسنجید


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۸/۱۲/۲۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

  گوناگون - مد و زيبايي  
تا حالا شده که شما و دوستتون که از لحاظ سايز مث هم هستين يه لباس رو بپوشين ولي حس کنين که اون تو اون لباس برازنده تر هست؟

اين بر ميگرده به اين که شما بدونين اصولا انتخاب يک لباس فقط سايز نيست ...بلکه چيزهاي ديگه اي هم هست که اگه رعايت بشه..لباس به تن شما هم به همون اندازه برازنده خواهد بود...معمولا 10 تا نکته هست که تو لباس پوشيدن خيلي مهمه و خيلي ها هم بهش توجه نميکنن..فراموش نکنين خوب لباس پوشيدن به معني گرون پوشيدن نيست

1- انتخاب رنگ اشتباه
پوشيدن لباسي با رنگ متناسب با پوست و رنگ موي شما باعث ميشه سالم و سرجال و زيبا با حداقل چين و چروک به نظر بياين...

2-آرايش زياد
متاسفانه اشتباه بزرگ ديگه که تو ايران هم خيلي رايجه استفاده افراط آميز از لوازم آرايش هست..من که فکر ميکنم يه دختر جوان نبايد طراوت صورنش رو زير قشري از ميک آپ مدفون کنه..
آرايش زيادي باعث ميشه خطوط صورت نيشتر نمايان بشه و چهره خسته نشون داده بشه..آرايش رنگ روشن و سبک واسه روز و يه کمي تيره تر واسه شب ايده آل هست...حتي بهنرين سوپر مدل ها هم تو روز اندازه ايرانيها آرايش  نمي کنن..آرايش زياد شما رو زيبانر از اون چيزي که هستين نشون نخواهد داد ...

 3- پوشيدن لباس هاي تنگ
پوشيدن لباسهاي خيلي تنگ  باعث ميشه شما چاق‌تر نشون داده بشين نه لاغرتر ... اينو فراموش نکنين

4- لاک ناخن پريده..
راستي شما از لاک استفاده اگه ميکنين واسه اينه که ناخن هاتون زيباتر بشه ... لاک ناخن نا مرتب فقط توجه بقيه رو به شلخته بودن شخص جلب ميکنه
5- يه مدل موي قديمي و يا موهاي نامرتب
اولين چيزي که توجه همه رو در وهله اول ملاقات جلب ميکنه مدل موي شماست..که جايگاه شما (از لحاظ تحصيلات، شخصيت و....)نشون ميده. من نميگم که اين قضاوت درسته ولي خوب اين هست و کتمانش هم نميشه کرد. پس سعي کنين مراقب مدل ،رنگ و...موهاتون باشين.
6- کفش نامرنب  و کثيف
اگه ميخواين ظاهرتون مرتب باشه از کفشاتون مراقبت کنين و مرتبا اون ها رو واکس بزنين
7- ريشه موها
اگه موهاتون رو رنگ ميکنين..هيچ چيزي زشتر واسه موهاي شما از يه موي دو رنگ...با ريشه هاي در اومده سفيد ..و...نيست..
8- لباس زير مخصوص بالاتنه
وقتي يه تاپ ميپوشين مواظب باشين که بندهاي لباس زيرتون پيدا نباشه...
9- جورابي که به لباستون نمياد
هميشه جورابتون رو با رنگ کفش...دامن  و يا شلوارتون هماهنگ انتخاب کنين
10- و بالاخره اين که بدونين تو هر محيطي چه جوري بايد لباس  پوشيد
تو محيط هاي کاري هيچ زمان نبايد لباسي پوشيد که خيلي جلب توجه بکنه؛ مگر اين که لازمه کارتون باشه (مثل فروشندگان لباس و....)همچنين دامن يا مانتو خيلي کوتاه 5 سانت بالاي زانو، تاپ، شلوارهاي خيلي تنگ، گردنبند و گوشواره هاي خيلي شلوغ(جينگول..مينگول)جواهر و طلاي زياد، شلوار و دامن و مانتوي چرم ويا هرچيزي که براق باشه

اين هم مخصوص ايران: ...هيچ وقت تو محيط هاي اسپرت ..مثل کنار دريا..کلوپ هاي ورزشي...پارک ها با کفشي با بيشتر از 3 سانت پاشنه و ارايش خيلي زياد وارد نشين...لازمه يه محيط اسپرت...پوشيدن لباس راحت تر از زمان ديگر هست..اينو ميگم چون عده اي واسه قدم زدن تو ساحل يا پارک از کفش پاشنه بلند استفاده ميکنن..اين به همون اندازه غير عادي هست که اگه ببينين يه آقايي با کت و شلوار و کراوات کنار ساحل قدم بزنه


موضوعات مرتبط: خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم ، پزشکی


تاريخ : ۱۳۸۸/۱۲/۲۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

متن زير تقريبا سرگذشت اکثر کسانيست که قدر عزيزترين چيز زندگيشون را نميدونند و شايد سرگذشت تک تک ما :

وقتی که تو 1 ساله بودی، اون (مادر) بهت غذا میداد و تو رو می شست و به اصطلاح تر و خشک می کرد تو هم با گریه کردن و اذيت کردن در تمام شب از اون تشکر می کردی

وقتی که تو 2 ساله بودی، اون، بهت یاد داد تا چه جوری راه بری تو هم این طوری ازش تشکر می کردی که ، وقتی صدات می زد ، محل نميگذاشتي و فرار می کردی

وقتی که 3 ساله بودی، اون ، با عشق تمام غذایت را آماده می کرد تو هم با ریختن ظرف غذا ،کف اتاق ، ازش تشکر می کردی

وقتی 4 ساله بودی، اون برات مداد رنگی خرید تو هم، با رنگ کردن میز و ديوار ازش تشکر می کردی تا نشون بدي چقدر هنرمندي !

وقتی که 5 ساله بودی، اون لباس شیک به تنت کرد تا به تعطیلات بری تو هم، با انداختن خودت تو گِل، ازش تشکر کردی

وقتی که 6 ساله بودی، اون، تو رو تا مدرسه ات همراهی می کرد تو هم ، با فریاد زدنِ : من نمی خوام برم!، ازش تشکر کردی

وقتی که 7 ساله بودی، اون، برات وسائل بازی خرید تو هم، با پرت کردن توپ به پنجره همسایه کناری، ازش تشکر کردی

وقتی که 8 ساله بودی، اون، برات بستنی ميخرید تو هم، با چکوندن (بستنی) به تمام لباست، ازش تشکر ميکردی

وقتی که 9 ساله بودی، اون ، هزینه کلاس هاي اضافي تو رو پرداخت تو هم، بدون زحمت دادن به خودت برای یاد گیری ازش تشکر کردی و بجاش فقط فکر مسخره بازي بودي

وقتی که 10 ساله بودی، اون، تمام روز رو معطل تو بود و رانندگی کرد تا تو رو از تمرین فوتبال به کلاس تقويتي و از اونجا به جشن تولد دوستانت ببره تو هم ، با بیرون پریدن از ماشین، بدون اینکه پشت سرت رو هم نگاه کنی ازش تشکر کردی

وقتی که 11 ساله بودی اون تو و دوستت رو برای دیدن فیلم به سینما برد تو هم ازش خواستی که در یه ردیف دیگه بشینه و بگذاره که راحت باشين و اينجوري ازش تشکر کردی و زحمت کشيده !

وقتی که 12 ساله بودی، اون تو رو از تماشای بعضی برنامه های تلویزیون و ماهواره بر حذر داشت تو هم، صبر کردی تا از خونه بیرون بره و کار خودت را بکني و و اينجوري ازش تشکر کردی

وقتی که 13 ساله بودی، اون بهت پیشنهاد داد که موهاتو اصلاح کنی تو هم، ايجوري ازش تشکر کردی : تو سلیقه ای نداری ، من هر جور راحتم زندگي ميکنم ، قيافم مثل اين بچه بسيجي ها باشه خوبه !

وقتی که 14 ساله بودی، اون، هزینه اردو یک ماهه تابستانه تو رو پرداخت کرد تو هم،ازش تشکر کردی ، با فراموش کردن زدن يک تلفن يا نوشتن یک نامه ساده

وقتی که 15 ساله بودی، اون از سرِ کار برمی گشت و می خواست که تو رو در آغوش بگیره و ابراز محبت کنه
تو هم با قفل کردن درب اتاقت! نمی ذاشتی که وارد اتاقت بشه و اينجوري ازش تشکر کردی که خستگيش کاملا در بره

وقتی که 16 ساله بودی، اون بهت یاد داد که چطوری ماشینش رو برونی و به تو رانندگی یاد داد تو هم هر وقت که می تونستی ماشین رو بر می داشتی و می رفتی و بعضي وقتها هم خوردش ميکردي

وقتی که 17 ساله بودی، وقتیکه اون منتظر یه تماس مهم بود تمام شب رو با تلفن صحبت کردی و، اینطوری ازش تشکر کردی

وقتی که 18 ساله بودی، اون ، در جشن فارغ التحصیلی دبیرستانت، از خوشحالی گریه می کرد تو هم ، بخاطر اين همه زحمتي که برات کشيده بود تا تموم شدن جشن، پیش مادرت نیومدی

وقتی که 19 ساله بودی، اون، شهریه دانشگاهت رو پرداخت، همچنین، تو رو تا دانشگاه رسوند و وسائلت رو هم حمل کرد تو هم با گفتن يه خداحافظِ خشک و خالی ، بیرون خوابگاه ازش جدا شدي ، به خاطر اینکه نمی خواستی بهت بگن بچه مامانی و اون هموم جا خشکش زد

وقتی که 20 ساله بودی، اون، ازت پرسید که، آیا شخص خاصی(به عنوان همسر) مد نظرت هست؟ تو هم ، ازش تشکر کردی با گفتنِ: به تو ربطی نداره من خودم واسه زندگيم بلدم تصميم بگيرم

وقتی که 21 ساله بودی، اون، بهت پیشنهاد يک خط مشی برای آینده ات داد تو هم، با گفتن این جمله ازش تشکر کردی : من نمی خوام مثل تو باشم ، فکراي تو قديمي است و دنيا عوض شده

وقتی که 22 ساله بودی، اون تو رو، در جشن فارغ التحصیلی دانشگاهت در آغوش گرفت تو هم ازش پرسیدی هزینه سفر به اروپا را برام تهیه ميکنی

وقتی که 23 ساله بودی، اون، برای اولین آپارتمانت ، بجاي کاد يه عالمه اثاثیه داد تو هم پیش دوستات بهش گفتي : اون اثاثیه ها چقدر زشت هستن

وقتی که 24 ساله بودی، اون دارایی های تو رو دید و در مورد اینکه ، در آینده می خوای با اون ها چی کار کنی، ازت سئوال کرد تو هم چون ديگه هيکلت بزرگتر از اون شده بود با دریدگی و صدایی (که ناشی از خشم بود) فریاد زدی : مــادررر ، لطفاً ، با من کل کل نکنيد اعصاب ندارم

وقتی که 25 ساله بودی، اون، کمکت کرد تا هزینه های عروسی رو پرداخت کنی، و در حالی که گریه می کرد بهت گفت که: دلم خیلی برات تنگ می شه تو هم بجاش یه جای دور رو برای زندگیت انتخاب کردی که مادرت مزاحم نباشه

وقتی که 30 ساله بودی، اون، از طریق شخص دیگه ای فهمید که تو بچه دار شدی و به تو زنگ زد تو هم با گفتن این جمله ،ازش تشکر کردی، "همه چیز دیگه تغییر کرده" و چون خانومت ميخواست بره پارک فوري قطع کردي

وقتی که 40 ساله بودی، اون، بهت زنگ زد تا سالگرد وفات پدرت رو یادآوری کنه تو هم با گفتن"من الان خیلی گرفتارم" ازش تشکرکردی و بهش تسليت گفتي

وقتی که 50 ساله بودی، اون، ديگه خيلي پير بود و مریض شد و به مراقبت و کمک تو احتیاج داشت تو هم با سخنرانی کردن در مورد اینکه والدین، سربار فرزندانشون می شن، ازش تشکر کردی

و سپس، یک روز بهت ميگن مادرت در تنهائي مرده و چند روز بعد جنازه بو گرفته اون را همسايه ها پيدا کردن و تو ............ و تو راحت ميشي ، اما تمام کارهایی که تو (در حق مادرت) انجام ندادی، مثل تندر بر قلبت فرود میاد چون ديگه کسي نيست که فقط بخاطر خودت نه بخاطر چيزهاي ديگه ، تو رو از صميم قلب دوست داشته باشه

اگه مادرت،هنوز زنده هست، فراموش نکن که بیشتر از همیشه بهش محبت کنی ... و، اگه زنده نیست، محبت های بی دریغش رو فراموش نکن و به راحتی از اونها نگذر و از خدا بخواه که اونها را بيامرزه

همیشه به یاد داشته باش که به مادرت محبت کنی و اونو دوست داشته باشی، چون در طول عمرت فقط یک مادر داری ولي هزاران دوست ، هزاران فرصت تفريح ، هزاران ساعت وقت براي کارهاي ديگه و .........

امروز وقتي مادرم را ديدم رويش را ميبوسم و بهش ميگم ماماني دوستت دارم و به دوستانم هم ميگم که من از ته قلبم مامانم را دوست دارم


موضوعات مرتبط: متفرقه ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم ، دل نوشته ها


تاريخ : ۱۳۸۸/۱۱/۲۹ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |
اگه كمی و فقط كمی بخواهیم از زندگی لذت ببریم و نگاهمان را كمی بهتر كنیم بسیاری از لذت ها نه وقت زیادی می‌خواهد و نه پول زیادی. پس منتظر تغییرات زیاد در یه روزی كه معلوم نیست كی باشد نباشیم ... در کوچکترین اتفاقات عظیم ترین تجارب بشر نهفته است . باور کنید ...
 
1- گاهی به تماشای غروب آفتاب بنشینیم.
2 -سعی كنیم بیشتر بخندیم.
3- تلاش كنیم كمتر گله كنیم.
4 - با تلفن كردن به یك دوست قدیمی، او را غافلگیر كنیم.
5 -گاهی هدیه‌هایی كه گرفته‌ایم را بیرون بیاوریم و تماشا كنیم.
6 - بیشتردعا كنیم.
7 -در داخل آسانسور و راه پله و... باآدمها صحبت كنیم.
8- هر از گاهی نفس عمیق بكشیم.
9- لذت عطسه كردن را حس كنیم.
10- قدر این كه پایمان نشكسته است را بدانیم.
11- زیر دوش آواز بخوانیم.
12-سعی كنیم با حداقل یك ویژگی منحصر به فرد با بقیه فرق داشته باشیم .
13- گاهی به دنیای بالای سرمان خیره شویم.
14- با حیوانات و سایر جانداران مهربان باشیم.
15- برای انجام كارهایی كه ماهها مانده و انجام نشده در آخر همین هفته برنامه‌ریزی كنیم!
16- از تفكردرباره تناقضات لذت ببریم.
17- برای كارهایمان برنامه‌ریزی كنیم و آن را طبق برنامه انجام دهیم. البته كار مشكلی است!
18- مجموعه‌ای از یك چیز (تمبر، برگ، سنگ، كتاب و... )برای خودمان جمع‌آوری كنیم.
19- در یك روز برفی با خانواده آدم برفی بسازیم.
20- گاهی در حوض یا استخر شنا كنیم، البته اگر كنار ماهی‌ها باشد چه بهتر.
21- گاهی از درخت بالا برویم.
22- احساس خود را در باره زیبایی ها به دیگران بگوئیم.
23- گاهی كمی پابرهنه راه برویم!.
24- بدون آن كه مقصد خاصی داشته باشیم پیاده روی كنیم.
25- وقتی كارمان را خوب انجام دادیم مثلا امتحاناتمان تمام شد، برای خودمان یك بستنی بخریم و با لذت بخوریم
26- در جلوی آینه بایستیم وخودمان را تماشا كنیم.
27- سعی كنیم فقط نشنویم، بلكه به طور فعال گوش كنیم.
28- رنگها را بشناسیم و از آنها لذت ببریم .
29- وقتی از خواب بیدار می‌شویم، زنده بودن را حس كنیم.
30- زیر باران راه برویم.
31- كمتر حرف بزنیم و بیشترگوش كنیم ..
32- قبل از آن كه مجبور به رژیم گرفتن بشویم، ورزش كنیم و مراقب تغذیه خود باشیم .
33- چند بازی و سرگرمی مانند شطرنج و... را یاد بگیریم.
34- اگر توانستیم گاهی كنار رودخانه بنشینیم و در سكوت به صدای آب گوش كنیم.
35- هرگز شوخ طبعی خود را از دست ندهیم.
36- احترام به اطرافیان را هرگز فراموش نكنیم.
37- به دنیای شعر و ادبیات نزدیك تر شویم.
38- گاهی از دیدن یك فیلم در كنار همه اعضای خانواده لذت ببریم.
39- تماشای گل و گیاه را به چشمان خود هدیه كنیم.
40- از هر آنچه كه داریم خود و دیگران استفاده كنیم ممكن است فردا دیر باشد

موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۸/۱۰/۱۲ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

در چند سال اخیر‌، روان‌شناسان و جامعه‌شناسان به بررسی اطلاعات درباره پرسشی پرداخته‌اند كه قبلاً‌ برای فلاسفه مهم بود: چه چیزی باعث رضایت ما می‌شود؟
پژوهشگران به این منظور تحقیقات گسترده‌ای در سراسر جهان انجام داده‌اند تا ببینند چگونه چیزهایی مانند پول، نگرش، فرهنگ، حافظه، تندرستی، نوع‌دوستی و عادات روزانه بر احساس بهروزی ما تأثیر می‌گذارد. حوزه جدید روان‌شناسی مثبت پر از یافته‌های جدیدی حاكی از آن است كه اعمال ما تأثیر چشمگیری بر احساس خوشبختی و رضایت ما از زندگی دارد. 10 راهبرد ثابت‌شده برای افزایش رضایت از زندگی عبارتند از:

1 – لحظات روزانه زندگی را درك كنید

هر از چندی مكث كنید تا گل سرخی را ببویید یا كودكان را حین بازی تماشا كنید. كسانی كه درنگ می‌كنند تا وقایعی را كه به‌طور عادی با عجله پشت سر می‌گذارند، ببینند یا در طول روز به وقایع خوشایند روزانه فكر می‌كنند، افزایش قابل توجهی را از نظر رضایت و كاهش افسردگی گزارش می‌كنند.


2 – از مقایسه بپرهیزید

چشم و هم‌چشمی جزئی از بسیاری از فرهنگ‌هاست اما مقایسه خودمان با سایرین می‌تواند به رضایت و عزت نفس لطمه وارد كند. به جای مقایسه كردن با دیگران، توجه خود را به دستاوردهای شخصی معطوف كنید تا به رضایت بیشتری دست یابید.


3 – بیش از اندازه به پول توجه نكنید

كسانی كه پول را در رأس فهرست اولویت‌های خود قرار می‌دهند، بیشتر در معرض افسردگی، اضطراب و عزت نفس پایین هستند. این امر در ملل و فرهنگ‌های گوناگون یكسان است. هر چقدر بیشتر رضایت را در كالاهای مادی بجوییم، كمتر آن را می‌یابیم. رضایت، عمر كوتاهی دارد و گذراست. پول‌دوستان نیز در آزمون پویایی و خودشكوفایی نمره اندكی می‌گیرند.


4 – اهداف معنادار داشته باشید

كسانی كه برای تحقق چیزی ارزشمند تلاش می‌كنند، بسیار راضی‌تر از كسانی هستند كه رؤیاها یا آرزویی ندارند. این اهداف می‌تواند به سادگی یاد‌گرفتن مهارتی جدید یا بار آوردن بچه‌ها به شیوه‌ای اخلاقی باشد. انسان همواره برای رشد به نوعی معنا نیاز دارد. به گفته دانشمندان، رضایت و خوشبختی در محل تلاقی لذت و معنا قرار دارد. هدف چه در محل كار و چه در خانه آن است كه فعالیت‌هایی انجام دهیم كه از نظر شخصی هم لذت‌بخش و هم مهم باشد.


5 – در كار ابتكار به خرج دهید

میزان رضایت شما از شغل تا حدی به ابتكاری كه به خرج می‌دهید، بستگی دارد. محققان معتقدند هنگامی كه خلاقیت به خرج می‌دهیم، به دیگران كمك می‌كنیم و راه‌های بهبود در امور را پیشنهاد می‌كنیم یا كارهای اضافی انجام می‌دهیم، از كارمان بیشتر احساس اغنا می‌كنیم.


6 – دوست پیدا كنید و به خانواده اهمیت دهید

افراد راضی معمولاً‌ خانواده دوست و روابط بهتری دارند. اما صرف كمیت رابطه با افراد كافی نیست، بلكه كیفیت آن نیز اهمیت دارد. انسان به رابطه نزدیك نیاز دارد؛ رابطه‌ای كه در برگیرنده تفاهم و توجه باشد.


7 – لبخند بزنید، حتی زمانی كه حالش را ندارید

به‌نظر ساده می‌رسد اما بسیار مؤثر است. افراد راضی امكانات موجود، فرصت‌ها و موفقیت را می‌بینند. وقتی آنان به آینده نگاه می‌كنند، خوشبین هستند و وقتی گذشته را مرور می‌كنند، معمولا گزینه‌های مثبت را می‌بینند. حتی اگر از بچگی اینگونه بزرگ نشده‌اید كه نیمه پر لیوان را ببینید، با تمرین نگرش مثبت به عادت تبدیل می‌شود.


8 - طوری تشكر كنید كه گویی واقعاً قدردان هستید

كسانی كه عادت به سپاسگزاری دارند، معمولاً‌ سالم‌تر و‌ خوشبین‌تر هستند و بیشتر به سوی تحقق اهداف پیشرفت می‌كنند. تحقیقات نشان می‌دهد افرادی كه به كسانی كه به آنان كمك كرده‌اند، نامه تشكرآمیز می‌نویسند، از نظر رضایت در سطح بالا و از نظر افسردگی در سطح پایینی قرار دارند. به علاوه اثر یك نامه تشكرآمیز تا هفته‌ها طول می‌كشد.


9 – از خانه بیرون بروید و ورزش كنید

تحقیقات نشان می‌دهد كه ورزش می‌تواند به اندازه داروها در درمان افسردگی مؤثر باشد و در عین حال هیچ‌گونه عوارض جانبی نیز نداشته باشد. به علاوه، هزینه آن نیز به‌مراتب كمتر است. ورزش منظم حس تحقق چیزی را به انسان می‌دهد، امكان تعامل با دیگران را فراهم می‌كند، هورمون‌های عامل احساس خوب را در بدن آزاد می‌كند و عزت نفس را افزایش می‌دهد.


10 – بخشش را فراموش نكنید

نوع‌دوستی و بخشش را به جزئی از زندگی خود تبدیل كنید و از این كار مقصودی را بجویید. محققان می‌گویند كمك به همسایه، داوطلب‌شدن برای انجام كارهای عام‌المنفعه یا اهدای كالا و خدمات باعث ایجاد احساس خوبی در شخص می‌شود كه مزایای زیادی از نظر تندرستی به همراه دارد كه از ورزش كردن یا ترك كردن سیگار هم بیشتر است. گوش كردن به درد دل دوست، یاد دادن مهارت‌ها، توجه به موفقیت‌های دیگران و روحیه گذشت نیز به رضایت می‌افزاید. محققان می‌گویند كسانی كه برای دیگران خرج می‌كنند، بیشتر از كسانی كه برای خودشان خرج می‌كنند، احساس رضایت می‌كنند.


موضوعات مرتبط: خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم ، روان شناسی


تاريخ : ۱۳۸۸/۰۵/۲۵ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

معمولاً خريـدن كادو براي آقـايـون كــار ساده اي نيست؛اما همچـنان كه تعطيلات نزديك مي شـود و زمان تهيه كـادو فــرا مي رسد (چه آنرا دوست داشته بــاشيم چه نداشته باشيم) بايد به اين فكر باشيم كه معماي "چه چـيز مي تـوانـم بـه او هـديـه بـدهـم كـه دوسـت داشته باشد؟" را به هر نحوي كه شده حل نماييم. اگر همسري داريد كه هر چيزي كه فكرش را مي كنيد، دارد (البته بجز يك لامبورگيني نيم ميليون دلاري)، يا يك برادر كه هر روز سرگرمي هايش را تغيير مي دهد، و يا پدري كه به شما مي گويد هيچ چيز نمي خواهد برايش بخريد – به ويژه چيزهايي كه خيلي دوست مي دارد – بنابراين در اين شرايط، تهيه كادوي مورد علاقه هر يك از افراد مذكور، كار واقعاً چالش آميزي است. هر چند هيچ هديه مناسبي وجود ندارد كه به وسيله آن بتوان تمام آقايون را راضي نگه داشت، اما اين 6 نكته شما را با ذهنيت خريد هديه آشنا مي كند و به شما كمك ميكند هديه اي را برايشان انتخاب كنيد كه از ته دل آنرا دوست بدارند. 1- به كارايي فكر كنيد نه به احساستي كه القا مي كنند پروفسور "مارگارت راكر" داراي دكتراي روانشناسي و متخصص در امورد هدايا، معتقد است كه: "در روابط ميان جنس هاي مخالف، بايد به اين نكته توجه داشت كه آقايون تصور مي كنند كادو تنها يك مبادله اقتصادي است." در حالي كه ممكن است يك خانم از خانه اي پر از گل رز حيرت زده شود، يك مرد، بيشتر از هديه اي خوشش مي آيد كه بتواند آنرا نگهداري كرده و از آن استفاده كند. حالا به نظرتان چوب هاي بيلياردي كه ستاره هاي زيبا روي آن نقاشي شده باشند، و يا يك جفت دمپايي رو فرشي جديد چطور است. 2- ببينيد چه مي خواهد همانطور كه مي دانيد خانم ها زماني كه كادويي را مي خواهند معمولاً در لفافه به آن اشاره مي كنند و سعي مي كنند با اشاره غير مستقيم توجه آقايون را به سمت آن جلب كنند، اما آقايون هيچ علاقه اي به انجام اين كار ندارند، آنها دقيقاً چيزي را كه ميخواهند، به زبان مي آورند. به جاي اينكه وقت خود را تلف كنيد و به دنبال يك "سورپرايز" براي آنها باشيد، فقط چيزي كه آنها مي خواهند را برايشان تهيه كنيد و خواهيد ديد كه اين مطلب آنها را بيش از پيش خوشحال مي كند. نكته اصلي در اينحا اين است كه ببينيد او چه مي خواهد و همان را برايش تهيه كنيد، نه چيزي كه خودتان دوست داريد را بخريد. (يا چيزي كه فكر مي كنيد برايش مناسب است) 3- به علايق او توجه كنيد ما به دنبال خريد كادويي كاربردي براي آقايون هستيم به همين دليل بايد مطمئن شويم كه او به آن علاقه دارد. اگر احساس مي كنيد به ورزش علاقه دارد، مي توانيد برايش بليت هاي يك مسابقه ورزشي را كه ديگر در بازار موجود نيستند را خريداري كنيد و يا وسايل ورزشي خاطره آميز (مثلا توپ فوتبالي كه عكس تيم قهرمان مورد علاقه اش روي آن حك شده باشد) را برايش تهيه كنيد. مردي كه باغباني را دوست داشته باشد، يك وسيله باغباني و يا يگ گياه كمياب، او را بيش از پيش خوشحال خواهد كرد. آيا او به تماشاي فيلم علاقمند است؟ شايد يك DVD Player و يا سيستم صوتي دالبي و يا حتي چند تا CD و DVD برايش جالب تر از هر وسيله ي ديگري باشد. 4- از هداياي معمولي پرهيز كنيد اين قانون همانطور كه براي خانم ها كاربرد دارد، در مورد آقايون نيز صحت دارد. بيشتر مردم، از جمله آقايون، هيچ ارزشي براي كادوهاي رايج و پيش پا افتاده قائل نيستند. اين قبيل هدايا، مانند: جوراب و لباس زير كه هر سال به او مي دهيد به عنوان كادوهايي " كم ارزش" شناخته مي شوند و طرف مقابل احساس مي كند كه شما براي تهيه آنها هيچ تلاشي نكرده و هيچ زحمتي به خودتان نداده ايد؛ به گفته "راكر" همه اين نوع كادوها به يك چشم ديده مي شوند. راكر مي گويد: "اگر هديه مورد نظر شما، همان كادويي باشد كه در جا رختي نگهداري مي كنيد، مي توانيد آنرا به هر كسي كه مي خواهيد بدهيد و ارزش خاصي نخواهد داشت." 5- چيز جالبي در آن وجود داشته باشد هر چند تعداد بسيار زيادي از آقايون براي يك كادوي كاربردي ارزش بسيار زيادي قائل مي شوند (يك دست لباس كار جديد، لوله آبياري، و ...) اما اگر بخواهيم كلي صحبت كنيم، آقايون بيشتر كادويي را دوست مي دارند كه برايشان جالب باشد. (البته اينجا يك استثنا هم وجود دارد و مربوط مي شود به كسانيكه داراي درآمد ثابتي هستند و سن و سالي از آنها گذشته؛ كه در اين مورد آنها بيشتر چيزي كه در حال حاضر به آن نياز دارند را ترجيح مي دهند.) بايد چيزي را پيدا كنيد كه آقايون از آن استفاده كنند، اما در عين حال استفاده كردن از آن نيز برايشان جالب باشد. هديه شما نبايد چيزي باشد كه تنها به درد كار بخورد؛ براي مثال اگر براي يك مرد، يك ست كامل جعبه ابزار بخريد، مثل اين است كه براي يك خانم جارو برقي بخريد، مگر اينكه آقا عاشق مكانيكي باشد و شما هم همان جعبه ابزاري را برايش تهيه كنيد كه مدتها به دنبالش بوده. 6- از عقلتان هم كمي استفاده كنيد آقايون هم بدشان نمي آيد كه احساس دوست داشته شدن بكنند؛ يك هديه متفكرانه به راحتي مي تواند در آنها احساس عشق و پشتيباني را بيدار كند. اما به راستي چه چيز باعث مي شود يك كادو متفكرانه جلوه كند؟ پيدا كردن چيزي كه او دوست مي دارد و به آن علاقمند است. هر چند وقت يكبار هم مي توانيد كادويي به او هديه دهيد كه خودتان برايش درست كرده باشيد، مثل تابلويي كه بر روي آن تصوير مورد علاقه اش را نقاشي كرده ايد، و يا يك جعبه پر از شيريني هاي خانگي كه دوست مي دارد


موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم ، روان شناسی


تاريخ : ۱۳۸۸/۰۵/۱۹ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

اگر تلويزيون تماشا مي كنيد از بچه ها بخواهيد هنگام پخش آگهي هاي بازرگاني بلند شده و با موسيقي آن ورزش كنند.در نقطه سر خط امروز، چند كاري را كه مي تواند نقش مؤثري براي شادابي خانواده داشته باشد پيشنهاد مي كنيم:
1-اگر خانه تان حياط دارد، باغچه ها را همراه هم آبياري كنيد و با خلاقيت خود آنها را آراسته و گل ها و سبزي هاي مختلف در آن بكاريد.


2-قايم باشك بازي كنيد.

3-اگر تلويزيون تماشا مي كنيد از بچه ها بخواهيد هنگام پخش آگهي هاي بازرگاني بلند شده و با موسيقي آن ورزش كنند. اين كار آنها را از نشستن صرف پاي برنامه ها به انجام فعاليت بدني تشويق مي كند.

4-همراه بچه ها واليبال، فوتبال و بدمينتون بازي كنيد.

5-اگر مسابقه ورزشي اي نزديك خانه تان برگزار مي شود، همراه بچه ها براي تماشا برويد.

6-رفتن به سينما را از ياد نبريد.

7-خريد كتاب را در برنامه خود قرار دهيد و خود فرزندان را هم براي انتخاب كتاب مورد علاقه شان همراهتان ببريد.

8-به جاي رفت و آمد با ماشين، كمي از كارهاي خود را بدون ماشين و پياده انجام دهيد. بعضي از روزها بچه ها را همراه خود پياده به مدرسه ببريد و از مدرسه بياوريد.

9-اگر فرزند خردسالي داريد با او بازي حيوانات انجام دهيد. او را با حيوانات مختلف آشنا كنيد و حتي همراه هم صداي آنها را در بياوريد.

10-همراه فرزندان خود به سفر دور دنيا برويد! زياد خرجي ندارد چون فقط يك نقشه نياز است. در خصوص كشورها و آداب و رسوم مردمان مختلف صحبت كنيد تا فرزندتان را از چهارچوب محدود دور خودش به جهاني وسيع تر ببريد.

11-درباره افراد موفق و رموز موفقيت با هم صحبت كنيد.

12-همراه همه اعضاي خانواده بازي فكري كنيد.

13-به خردسالان اجازه دهيد در گوشه اي از خانه كه برايشان در نظر گرفته ايد راحت غلت بزنند و هر بازي اي كه دلشان مي خواهد انجام دهيد. به خاطر داشته باشيد گرايش كودكان به اضافه وزن از همين سنين شكل مي گيرد.

14-معلم هم شويد. اگر هريك از اعضاي خانواده مهارت خاصي را مي دانند، سعي كنند آن را به ديگران نيز آموزش دهند.

15-ورزش هايي چون يوگا را نيز در برنامه تان بگنجانيد. اين كار آرامش را به همه خانواده هديه مي دهد.

16-زماني را انتخاب كنيد و همه دور هم بنشينيد. حالا فرصت خوبي است كه از هم انتقاد كنيد و كارهاي خوب و بد يكديگر را ذكر نماييد تا با اين كار قدمي هم براي اعتلاي شخصيت خانواده تان برداشته باشيد.

17-يك زنگ مطالع در نظر بگيريد و پس از آن زنگ تفريحي را نيز در نظر بگيريد.

18-اگر خانه تان آسانسور دارد، بعضي از روزها را به پله نوردي اختصاي دهيد. بله! بگذاريد فعاليت بدني جزئي از برنامه زندگيتان شود و مطمئن باشيد همين كارهاي به ظاهر ساده هم بسيار مفيدند.

19-به كارهي خانه چاشني سرگرمي بيفزاييد. مثلا گردگيري اتاق ها را به فعاليتي مفرح تبديل كنيد.

20-از فعاليت هنري نيز غافل نشويد. همراه هم شعر بخوانيد، نقاشي بكشيد و فيلم و عكس بگيريد. اگر هم از دانش هنري برخوردار نيستيد، چه اشكالي دارد كه سعي كنيد آن را فرا بگيريد؟

21-اگر مي توانيد سري هم به استخر بزنيد و شنايي بكنيد.

22-با همسايه ها و يا ديگر اقوام مسابقه اي ترتيب دهيد و با هم رقابت دوستانه اي داشته باشيد.

23-و در آخر اين كه از خودتان قدرداني كنيد. منتظر موقعيت و فرصت نباشيد. هر موقع كه دلتان خواست به همديگر هديه بدهيد و از هم قدرداني كنيد.


موضوعات مرتبط: خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم ، روان شناسی


تاريخ : ۱۳۸۸/۰۵/۱۹ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

آیا تا به حال به طریقی که کفش هایتان را در می آورید فکر کرده اید؟ آیا آنها را از پا در آورده و به گوشه ای پرت می کنید؟ آیا به طریقه در آوردن آنها در هر روز توجه می کنید؟ تنها با توجه اندکی به کارهای متفاوتی که انجام می دهید (مثل در آوردن کفش ها) می توانید چیزهای بسیار مهمی را در مورد خودتان یاد بگیرید. و در عوض این کار یک زندگی با شکوه تر و کامل تری را به شما ارزانی می دارد. تمام این موارد به این دلیل است که قلب شما گشوده ميگردد، ذهن شما پالايش ميشود، روح شما حاضر ميگردد و به شما می گوید که به راستی چه کسی هستید. تمام این موارد جزء رازهایی هستند که شما می توانید راه عاشق شدن را از طریق آن بیاموزید.

اگر از تنهایی و یا سر و کله زدن در رابطه های فعلی خود خسته شده اید وقت آن رسیده است که خود حقیقی تان را بهتر بشناسید. باید بدانید که انتظارات شما در یک رابطه چیست و چگونه می توانید با آزاد کردن ذهن خود عشق حقیقیتان را پیدا کنید. می توانید از همین جا شروع کنید. یکی از 6 حرکت زیر را از ''''هنر عاشق شدن'''' انتخاب کنيد.

به کسی که در نزدیکیتان است توجه بیشتری کنید
عشق را بازیچه دست خود قرار ندهید
به پدر و مادر اجازه اظهار نظر دهید
چمدان های خود را بر روی زمین بگذارید
هدیه دهید
با خودتان آشتی کنید
به کسی که در نزدیکیتان است توجه بيشتري کنید
خیلی رایج است که بیشتر افراد وقت زیادی را صرف می کنند تا بتوانند ''''فرد ایده آل'''' خود را پیدا کنند. از این ور و آن ور چرخیدن باز ایستید و درست با چشمانی باز پیش رویتان را بنگرید.

به شخصی که همین حالا ارتباط نزدیکی با شما در زندگی دارد نگاه کنید. حال این فرد چه یک دوست باشد چه یک همکار یا هر کس دیگر، به کارهایی که برای دور کردن او از خودتان انجام می دهید دقیق تر شوید. انجام چنین کارهایی را متوقف کنید. اجازه دهید که در مسیری که هر دو دوست دارید بیفتید. همه چیز را در رابطه همانطور که هست قبول کنید.

کارهایی را که گفتیم فردا با فرد مورد نظر خود انجام دهید. البته منظور ما این نیست که با هر شخصی که در حال رد شدن از مقابل تان است، طرح ازدواج بریزید. کاری که به شما پیشنهاد کردیم تنها تمرینی است که به خودتان ثابت شود چقدر ساده از بسیاری از افراد تنها با این امید که به فکر پیدا کردن ''''مرد ایده آل'''' هستید می گذرید. اما هر چقدر که شما با دیگران درست برخورد کنید به همان اندازه نیز می توانید به شانس خود برای پیدا کردن فرد مورد علاقه تان نزدیک شوید.

عشق را بازیچه خود قرار ندهید
بسیاری از افراد مجرد گله می کنند که هیچ گاه مورد محبت دیگران قرار نمی گیرند. دلیل این امر بسیار ساده است. آنها آنقدر درگیر زندگی روزمره هستند که حتی علاقمندان بالقوه آنها حتی فرصت پیدا نمی کنند که آنها را به درستی بشناسند.

شما در رابطه خود چه مقدار نقش بازی می کنید؟ انتظار دارید تا دیگران در مقابل شما چه کارهایی انچام دهند و چه نقشی بازی کنند؟ شاید به نظرتان شانس با شماست که می توانید طرح خودتان را همانطور که می خواهید دنبال کنید؛ اما سوال اینجاست که: آیا شما عاشق فردی که نقش بازی می کند و یا نقشی که بازی می کند، می شوید؟ اگر به نقش هایی که بازی می کنید اعتباری نیست پس برای مدتی نقش بازی کردن را کنار بگذارید. سعی کنید نقش های دیگری را بازی کنید نقش هایی که تا به حال به غالب آنها فرو نرفته اید. می توانید با فردی ارتباط برقرارا کنید که نقش هایی بازی می کند که شما به آنها علاقه ای ندارید آنگاه متوجه خواهید شد که چه حالی به شما و سایرین دست می دهد.

هدف ما این است که بین شما و نقش هایی که بازی می کنید تمایز قائل شویم. و در نتیجه می توانید به راحتی نقش های ساختگی را به دور بریزید و خیلی راحت خود واقعی تان را آشکار سازید. که این قسمت خود بخشی از موفقيت است. شما همیشه دوست داشتنی و زیبا هستید. و این دو نقش هایی هستند که باید در زندگی خود همیشه به غالب آنها فرو روید.

به والدین خود اجازه اظهار نظر دهید
یکی از بزرگترین مشکلاتی که در زندگی عاطفی وجود دارد این است که هر کس میخواهد به تنهایی روی پای خودش بایستد و حضور دیگران را نادیده می گیرد. ما آنچنان سخت به یکدیگر می چسبیم و به دیگری اجازه انجام امور دلخواهش را نمیدهیم که جایی برای رشد عشق و علاقه باقی نمی ماند. ما نبايد این کار را انجام دهیم.

اگر کسی می خواهد به زندگی شما وارد شود به او اجازه انجام این کار را بدهید. حتی می توانید به او خوش آمد هم بگویید. اصلا مهم نیست که او چه تیپ آدمی است. از چیزهایی که با خود به همراه دارد نهایت استفاده را ببرید، حتی اگر این رابطه برای مدت زمان کوتاهی ادامه داشته باشد.

زمانی که نوبت به آن رسید که فردی پایش را از زندگی شما بیرون کشد به او اجازه انجام این کار را بدهید. طوری او را رها نکنید که همیشه یک تجربه تلخ عدم پذیرش، یا از دست دادن در زندگی اش باقی بماند. به خاطر داشته باشید که زندگی شخصی او به شما هیچ ارتباطی ندارد. فقط قبول کنید که وقت آن رسیده که پایش را از زندگی شما بیرون کشد.

با خودتان نیز یک چنین کاری را انجام دهید. اجازه دهید که آزادانه در عرصه زندگی گام بردارید. و بی جهت خود را در دام زنجیر های بی پایه و اساس گرفتار نکنید. هر چقدر که خود و سایرین را آزادتر بگذارید خیلی راحت تر می توانید عاشق شوید.

چمدان هایتان را روی زمین بگذارید
برخی از افراد تصور می کنند که تا زمانیکه تمام نیازهایشان بر آورده نشده باشد نمیتوانند عاشق شوند. و جالب تر این است که همین افراد زمانی که به تمام نیازها و خواست هایشان می رسند متوجه می شوند که آنقدر ها هم که فکر می کردند نتوانستند به خوشبختی و سعادت دست پیدا کرده و خوشحال باشند. به همین دلیل درخواستهای مکرر تنها به عنوان مانعی بر سر راه عاشقی هستند.

''''باید'''' های شما در یک رابطه به چه چیزهایی ختم می شود؟ اگر نمی دانید بهتر است یک تکه کاغذ بردارید و لیستی از آنها تهیه کنید و نگاه دقیقی به تک تک آنها بیندازید. می توانید آنها را به چمدانی تشبیه کنید که باعث می شود تمام فرصت ها و انسان های خوبی را که در پیش روی شما قرار می گیرند تنها به دلیل بار اضافی که بر دوش می کشید نبینید. این چمدان همچنین باعث می شود که شما احساس ترس و انعطاف ناپذیری هم بکنید. شما بايد تمام خواست ها و نیازهای کهنه خود را به دور اندازید تا بتوانید آزادانه زندگی کنید.

اجازه دهید که تنها یکی از توقعات شما برای چند روز هم که شده از ذهنتان بیرون رود. ببینید که بدون وجود آنها چه احساسی به شما دست می دهد. (البته به خاطر داشته باشید که هر زمان که اراده کنید می توانید مجددا'''' آنها را به ذهن خود راه دهید) بعد یکروز دیگر هم این کار را انجام دهید. زمانیکه این کار را چندین بار انجام دادید، به این نتیجه می رسید که چیزهایی را که تصور می کردید واقعا برای زندگی شما حیاتی هستند در حال فراموش شدن می باشند. هر چه بیشتر این کار را انجام دهید خیلی خوشحال تر و سبک تر زندگی خواهید کرد. همچنین چنین طرز فکری، اجازه می دهد تا بسیاری افراد جدید، فرصت های و امکانات نوین پا به عرصه زندگی شما بگذارند. شما تنها با گذاشتن چمدان های خود بر روی زمین به آنها اجازه می دهید تا به زندگیتان قدم بگذارند.

هدیه دهید
بخشیدن و دریافت کردن یکی از موارد ضروری در هر رابطه می باشند. زمانی که ما عاشق می شویم هیچ مشکلی نباید بر سر راه ما پیدا شود. خیلی راحت بخشش می کنیم و هر چه که در مقابل به ما برسد ما را بسیار خوشحال می کند. اگر می خواهید عاشق شوید این موارد را باید با جان و دل بپذیرید و داد و دهش را تمرین کنید.

شما در یک رابطه به طرف مقابل خود چه هدایایی می دهید؟ انتظار دارید در مقابل آنها چه چیزهایی دریافت کنید؟ حالا چند دقیقه بر روی چیزهای دیگری که می توانید به دیگران بدهید فکر کنید. سپس دست به کار شوید و آنها را در اختیار دیگران قرار دهید. این کار را هر روز انجام دهید. هر روز چیز تازه ای به آنها دهید. هدایای شما حتما لازم نیست که یک کادوی رویایی یا گران قیمت و حتی از انواع اجناس مادی باشد فقط کافی است چیزی باشد که از جانب شما دریافت کنند. سپس این کار را برای افراد مختلف انجام دهید. ذن معتقد است که شما باید این کار را به دور از هر گونه سر و صدا و انتظار برای دریافت چیزی در ازای آن انجام دهید.

این کار را در مورد خودتان نیز انجام دهید. چند دقیقه بر روی این موضوع فکر کنید که دوست دارید چه هدایایی به خودتان دهید. هدیه شما می تواند قدم زدن در پارک، خرید یک رژ لب و یا گذراندن وقت با کسی که دوستش می دارید باشد. بهتر است که هر روز به خودتان یک هدیه بدهید.

هرچند این تمرین بسیار ساده می باشد، اما از قدرت خارق العاده ای برخوردار است. انجام این کار به طور روزانه می تواند هر رابطه ای را از این رو به آن رو کند. زمانی که چیزی می بخشید نباید هیچ گونه چشم داشتی به جبران آن از طرف مقابل داشته باشید.( حتی نه یک تشکر خشک و خالی و نه یک لبخند) فقط برای بخشندگی ببخشید بدون داشتن هیچ گونه انتظار و خواهشی. اگر با یک چنین ذهن باز و سخاوتمندی زندگی کنید به طور طبیعی تمام هدایای مورد نظرتان به سمت شما سرازیر می شوند.

با خودتان آشتی کنید
بسیاری از افراد حتی اگر با یکی از دوستانشان هم زندگی کنند باز هم اظهار میدارند که فرد تنهایی هستند. تنها مشکل این افراد این است که با خودشان قهر هستند. زمانی که به شناخت خود دست پیدا کردید و متوجه شدید که چه کسی هستید، غیر ممکن است که از آن به بعد تنها بمانید.

با خودتان آشتی کنید. وقت بگذارید تا خودتان را بهتر بشناسد. تمام اندام ها و اعضای بدنتان را همانطور که هستند بپذیرید. از سرزنش و قضاوت جریاناتی که اتفاق می افتد دست بردارید. آرام باشید و نگاهی به درون خود بیندازید.

با همین تمرین آخر کار خود را شروع کنید. به تنفس خود دقت کنید و ببنید که در داخل بدن شما چه تحولاتی در حال روی دادن است. آنها را با کمال میل بپذیرید و دوباره به تنفس کردن باز گردید. نفس به نفس خود را درک کنید و ببینید که به دور از تمام این هیاهو ها و غوغا ها شما چه فرد کامل و بی عیبی هستید. آیا می توانید این شخصیت را در روابط خود نیز نگه دارید؟ ایا با کسانی ارتباط برقرار می کنید که خود واقعی شما را می شناسند و برایشان قابل تحسین هستید. در زندگی و همچنین در روابط خود تغییرات مثبتی ایجاد کنید. این کار می تواند به سادگی دقت کردن به طرز در آوردن کفش ها از پا باشد.

''''زمانی که شما به خود واقعی تان اجحاف پیدا کنید موفقيت برای شما معنا پیدا خواهد کرد. زمانی که خود واقعی تان باشید تمام دنیا عاشق شما می شود.


موضوعات مرتبط: خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم ، روان شناسی


تاريخ : ۱۳۸۸/۰۵/۱۲ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

از اونجایی که خانومها به سالروز تولد حساس هستند در روز تولد همسرتان سعی کنید برخلاف میل او شمع به تعداد سالهای تولدش یا حتی چندتا بیشتر تهیه کنید

قبل از رفتن به ماموریت سیمهای تلفن را دستکاری کنید تا ارتباط تلفن قطع شود تا علاوه بر آزار، چند صد هزار تومونی صرفه جويي اقتصادی به دنبال داشته باشد

عکسهای قبل از ازدواج خودتان را با حسرت نگاه کرده و با صدای بلند بگویید چه اشتباهی کردم ، چی بودم و چی شدم

در هنگام سرو شام در حالی که زیر لب با خود زمزمه میکنید، گاهی هم از رستوران نزدیک منزل تعریف و تمجید کرده و با حسرت به غذای همسرتان خیره شوید

در مناسبتهای مختلف که لباس هدیه میدهید سعی کنید رنگی را انتخاب کنید که همسرتان از آن رنگ متنفر است و در زمان اهدا بگویید دیوانه هم این رنگ را میپسندد

هشدار: تمام توصیه های بالا خطرناک است حتما'' قبل از انجام از میزان ظرفیت همسرتان مطلع شوید در غیر اینصورت امکان شکستگی سر و دست یا محرومیت از امکانات رفاهی وجود دارد


موضوعات مرتبط: متفرقه ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۸/۰۵/۱۲ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |
 
1.همسرتان را عوض نکنید خودتان را عوض کنید.

2. همیشه درون خود را باز بینی کن و در این بازنگری‌ها منصف باش.

3. کنترل زندگى خود را به دست بگیر و هیچ گاه نسخه‌های درمانى دیگران را در زندگى پیاده نکن .

4. هم به خوبی‌هایش فکر کن هم به بدی‌ها. هنگام بحث هردو را مد نظر داشته باش.

5. خود روانپزشک خویشتن باش ، با جملات نیرو بخش و درمان گر بعد از هر دلخوری به خود نیرویی تازه ببخش و بدان که این نیز بگذرد.

6. کمتر صحبت کن و بیشتر عمل. هنگام ناراحتی زیاد سخن نگویید ، عمل کنید ( عمل شما سکوت و چهره شماست) چرا که به هنگام ناراحتی تعادل روحی بر هم میخورد و مسائلی گفته میشود که گاه مشکل را پیچیده تر میکند.

7. عیب‌های همسرت را دوست داشته باش.

8. مردها همه یکسانند این یک روال جهانى است.

9.مسائل کوچک را نادیده بگیر.

10.مقایسه نکنید.هیچگاه همسرت را با دیگری مقایسه نکن چرا که مردها در عین یکسان بودن هرکدام دنیایی خاص دارند.

11.سعی کن اختلاف سلیقه‌هایتان به نزاع نیانجامد . این را بدان که تفاوت‌ها شکاف بوجود نمی آورد عدم تفاهم است که شکاف‌ها را بیشتر میکند. تفاوت در اصل بسیار سازنده است اگر از آن برای تعالى استفاده کنید.

12. وقت آزاد خود را تنظیم کنید.این کار را برای همه اعضاء خانواده انجام دهید و وقتى را هم به پدر بزرگها و مادربزرگها اختصاص دهید با این کار برای خود و والدینتان ارزش قائل‌ می‌شوید.

13. سعی نکن برای همه رفتارهای همسرت دلیل بیابی . چرا که خواستگاه و پرورش گاه هر کدام از ما برایمان رفتار‌هایی را نهادینه میکند .با تلاش و صبر آن دسته از رفتار هاى نادرست را که نهادینه شده از وجود هم محو کنید.

14.عشق پایدار نیازمند احترام و بازگشت بعد از هر دلخوری است.

15. قرار‌های دو نفره را فراموش نکنید. مانند اوائل ازدواج برای او نامه‌های عاشقانه و کوتاه بنویسید و یا با او دریک جای خاطره انگیز قرار بگذارید.

16. با همسرت مثل یک دوست باش و مشکلات خود را همانند یک دوست با او حل کن.

17. با عشق همسرت را رام خود کن.

18. جذابیت خود را همیشه حفظ کنید حتى اگر چندین سال از ازدواجتان مى گذرد.

19. بعضی مواقع با قواعد همسرت در زندگى بازی کن. این نوعی احترام به افکار و منش اوست او قدر این کار را خواهد دانست.

موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم ، روان شناسی


تاريخ : ۱۳۸۸/۰۲/۰۷ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |
تجربه عشق شامل عملكرد اجزاء صمیمیت، هوس(شهوت) و تعهد میباشد. شما برای دسـتـیـابـی بـه یك رابـطه سـالم و پـایدار مـی بــاید اعتدال را میان این سه عنصر برقرار سازید. اكنون به تعریف آنها میپردازیم:

تعهد: تا چه اندازه شما خود را وقف آن میكنـید كه رابطه یتان را شاداب و با طراوت نگاه دارید؟ و یا تا چه اندازه با یارتان صادق می بـاشـید؟ شـامل مسئولیت پذیری، وفاداری و وظیفه شناسی میباشد. تعهد در رابطه به مفهوم آن است كه اكـثر موانع و مشكلات را می توان با كمك یكدیگر از میان برداشت - وفادار حتی در سخت ترین شرایط.

صمیمیت: نزدیكی در رابطه - اموری كه شما و یارتان در آن سهیم می بـاشـیـد اما فرد دیـگری از آنـها آگـاهـی ندارد - رازها و تجربـیات فردی و مشترك - صمیمیت امری فراتر از نزدیكی جنسی و فیزیكی می باشد. تا چه اندازه شـما در كنـار یـارتان احـساس راحت بودن میكنید؟ آیا قادر به بیان عقاید و نقطه نظرهای خود میباشید ؟ بـدون آنـكه از مـورد انتقاد قرار گرفتن و نكوهش شدن واهمه داشته باشید؟ آیا هنـگامی كـه صحبت میكنید واقعا به حرفهای شما گوش میدهد؟

هوس و شهوت: انرژی بخش رابطه ها یتان می بـاشد. تمایل بـه بازگشت به منزل، تـنها برای كنار یار بودن - هوس فوریت ، شهوت و تمایلات جنسی، رمانتیك بودن، اشـتـیـاق برای در كنار هم بودن و رفع سریع موانع برای وصال میباشد - احساسات شدید -جاذبه جسمانی.

اكـنـون به ابعاد متفاوت عشق در شرایط وجود و یا فقدان سه خصیصه فوق در یك رابطه توجه كنید:

تعهد+صمیمیت و فقدان هوس: ایـن رابـطـه در خـطـر فروپاشی قرار ندارد اما نیازمند خلاقیت و انگیزه برای شعله ور ساختن مجدد عشق میباشد.

تعهد+هوس و فقدان صمیمـیت: ایـن رابـطه عذاب آور است - گـاهـی اوقـات انـگـیـزه شدیدی آنها را جذب یكدیگر میكند اما سرانجام به یاس و ناكامی منجر میگردد زیرا قادر به آن نمیباشند كه رابطه یشان را عمیق تر سازند. یا آنكه افكار،علایق و آرزوهای قلبی یكدیگر را بشناسند.

صمیمیت+هوس و فقدان تعهد: این رابطه یك شبه است-كشش و اشتیاق شدیدی حكمفرماست اما عدم امنیت از آنـكه رابـطـه تـا چـه مـدت دوام خـواهـد آورد هر دو فرد را مایوس میسازد. عشق رمانتیك.

صمیمیت و فقدان هوس و تعهد: علاقه.

هـوس و فـقـدان صـمـیـمیـت و تعهد: عشق شیدایی.

تعهد و فقدان صمیمیت و هوس: عشق تو خالی و راكد.

هوس+صمیمیت+تعهد = عشق كامل و مطلوب.


موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۷/۱۲/۱۸ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |
 

شبي از شبها مردي خواب عجيبي ديد. او ديد که در عالم رويا پابه پاي خداوند روي ماسه هاي ساحل دريا قدم مي زند و در همان حال در آسمان بالاي سرش، خاطرات دوران زندگيش به صورت فيلمي در حال نمايش است.
او که محو تماشاي زندگيش بود، ناگهان متوجه شد که گاهي فقط جاي پاي يک نفر روي شنها ديده مي شود و آن هم وقتهايي است که او دوران پر درد و رنج زندگيش را طي مي کرده است.
بنابراين با ناراحتي به به خدا که کنارش راه مي رفت گفت:
پروردگارا... تو فرموده بودي که اگر کسي به تو روي آورد و تو را دوست داشته باشد، در تمام مسير زندگي کنارش خواهي بود و او را محافظت خواهي کرد. پس چرا در مشکل ترين لحظات زندگي ام فقط جاي پاي يک نفر است، چرا مرا در لحظاتي که به تو احتياج داشتم تنها گذاشتي؟
خداوند لبخندي زد و گفت:
بنده عزيزم، من دوستت دارم و هرگز تو را تنها نگذاشته ام.
زمانهايي که در رنج و سختي بودي، من تو را روي دستانم بلند کرده بودم تا به سلامت از موانع و مشکلات عبور کني.


موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۷/۱۲/۱۸ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |
 

معلّم یک کودکستان به بچه‌هاى کلاس گفت که می‌خواهد با آن‌ها بازى کند. او به آن‌ها گفت که فردا هر کدام یک کیسه پلاستیکى بردارند و درون آن، به تعداد آدم‌هایى که از آن‌ها بدشان می‌آید، سیب‌زمینى بریزند و با خود به کودکستان بیاورند. فردا بچه‌ها با کیسه‌هاى پلاستیکى به کودکستان آمدند. در کیسه بعضی‌ها ٢، بعضی‌ها ٣، بعضی‌ها تا ٥ سیب‌زمینى بود. معلّم به بچه‌ها گفت تا یک هفته هر کجا که می‌روند کیسه پلاستیکى را با خود ببرند. روزها به همین ترتیب گذشت و کم‌کم بچه‌ها شروع کردن به شکایت از بوى ناخوش سیب‌زمینی‌‌هاى گندیده. به علاوه، آن‌هایى که سیب‌زمینى بیشترى در کیسه خود داشتند از حمل این بار سنگین خسته شده بودند. پس از گذشت یک هفته، بازى بالاخره تمام شد و بچه‌ها راحت شدند. معلّم از بچه‌ها پرسید: «از این که سیب‌زمینی‌ها را با خود یک هفته حمل می‌کردید چه احساسى داشتید؟» بچه‌ها از این که مجبور بودند سیب‌زمینی‌هاى بدبو و سنگین را همه جا با خود ببرند شکایت داشتند. آنگاه معلّم منظور اصلى خود از این بازى را این چنین توضیح داد: «این درست شبیه وضعیتى است که شما کینه آدم‌هایى که دوستشان ندارید را در دل خود نگاه می‌دارید و همه جا با خود می‌برید. بوى بد کینه و نفرت، قلب شما را فاسد می‌کند و شما آن را همه جا همراه خود حمل می‌کنید. حالا که شما بوى بد سیب‌زمینی‌ها را فقط براى یک هفته نتوانستید تحمل کنید پس چطور می‌خواهید بوى بد نفرت را براى تمام عمر در دل خود تحمل کنید؟»


موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۷/۱۲/۱۸ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

جدی گرفتن ده توصیه ساده، شما را به بهترین شوهر دنیا برای همسرتان تبدیل می‌کند.
اگر شما هم از آن دسته آقایانی هستید که خود را در کار و مشکلات روزانه غرق کرده‌اید‌، بهتر است چند دقیقه‌ای دست از سر قبض‌های پرداخت نشده آب‌، برق و گاز‌....و قسط‌های عقب مانده شهریه بچه‌ها بردارید‌ و فقط با برداشتن ۱۰ گام ناقابل‌، مثل همیشه برای همسرتان بهترین شوهر دنیا باشید‌:

گام ۱) خانم‌ها مقدم‌اند‌!
برای یک بار هم که شده دنیا را از چشم همسرتان ببینید‌. شاید تا به حال اصلاً به این موضوع توجه نکرده باشید که ممکن است خدای نکرده علایق و خواسته‌های خانم‌تان با علایق شما کاملاً متفاوت باشد‌! اما حالا وقتش شده که به قول معروف‌، چشم‌هایتان را بشویید و جور دیگر ببینید‌.


گام ۲) خواباندن بچه‌ها هم لذتی دارد‌، امتحان کنید
هفته‌ای یکبار به همسرتان مرخصی بدهید و وظیفه خواباندن بچه‌ها را شما به عهده بگیرید‌، تا حداقل خانم‌تان یک ساعت سرو صدای بچه‌ها را فراموش کرده و با خیال راحت این وقت را برای خواندن کتاب‌، انجام کارهای شخصی عقب‌افتاده و یا حتی برای گشت زدن در اینترنت اختصاص دهد‌. مطمئن باشید با این کار دعای خیر همسرتان همیشه پشت سر شما خواهد بود‌.

گام ۳) عذرخواهی هم کلمه مفیدی است‌!
در این یک مورد با شما همدردی می‌کنیم‌، چون به همان اندازه که عذرخواهی از طرف مقابل ساده به نظر می‌آید‌، احتمالاً به همان اندازه هم برایتان سخت‌ترین کار روی زمین خواهد بود‌. اگر تا به حال متوجه شده باشید ازدواج شباهت زیادی به مسابقه دوی ماراتن دارد‌، چرا؟
از این جهت که هر چقدر در بگو‌مگوهای خانوادگی زود از کوره در بروید‌، زودتر از پا می‌افتید و ادامه زندگی زناشویی برای شما سخت‌تر و خسته‌کننده‌تر می‌شود‌.
اما فقط کافیست یکبار هم که شده با قضیه جور دیگری برخورد کنید‌، رفتار آرام و متانت‌آمیز بهترین مسکن برای آرام کردن موقتی تنش‌های رفتاری است‌، اما اگر احیاناً شما مقصر بودید‌، می‌توانید تنها با به زبان آوردن یک عذرخواهی ساده پرچم صلح را به همسرتان نشان داده و اجازه ندهید دلخوری پیش آمده بزرگ و بزرگتر شود‌.

گام ۴) از همسرتان برای اینکه شما را تحمل می‌کند تشکر کنید
شاید حتی خواندن این گام هم به مذاقتان خوش نیاید‌، چه رسد به عمل کردن به آن‌. اما منظور ما این نیست که در مقابل همسرتان بنشینید و در حالی که لیستی از اشتباهات خود تهیه کرده‌اید‌، مورد به مورد را شرح داده و به‌خاطر آنها عذرخواهی کنید‌.
نه‌! مسلماً برای هر مردی پیش آمده که قول و قرارهایش را فراموش نماید یا با دیدن دوستان خود آن‌چنان زمان و مکان را گم کند که ساعت‌ها همسرش را چشم انتظار نگه دارد‌. اما همین اندازه که به او بگویید زندگی کردن با شما چندان هم کار ساده‌ای نیست و به‌خاطر صبر و تحمل همسرتان از او تشکر کنید‌، کفایت می‌کند‌.

گام ۵) کمی ‌و فقط کمی ‌از ریخت و پاش‌های خودتان را جمع کنید
باور کنید آسمان به زمین نمی‌آید اگر استکان چای قند پهلوی آخر شب‌، یا لیوان چایی صبحانه خود را از کف اتاق و یا از روی میز صبحانه به سینک ظرفشویی انتقال دهید‌. از ما به شما نصیحت‌، تحقیقات نشان داده استکان چای یکی از معضلات زندگی مشترک و عامل بسیاری از جدایی‌ها بوده‌!!

گام ۶) برای با هم بودن زمان بگذارید
شما هم از آن دسته افرادی هستید که با شنیدن نام دوران نامزدی به یاد شام‌های خاطره انگیزی می‌افتید که در یک رستوران دنج خورده‌اید‌؟ چه اشکالی دارد اگر حتی با وجود داشتن دو فرزند برای گذاشتن قرارمدارهای این‌چنینی باز هم زمانی را معین کنید‌؟! می‌توانید بچه‌ها را نزد یکی از دوستان خود بگذارید و مثل آن روزها فقط برای با هم بودن شام را بیرون از خانه صرف کنید‌.

گام ۷) آراسته و خوش تیپ باشید
سعی کنید همیشه به آراستگی و مرتب بودن ظاهر خود اهمیت دهید‌. این برای خانم‌ها نکته مهمی‌ است‌.

گام ۸) شما هم به تمدد اعصاب نیاز دارید
گاهی وقت‌ها شرایطی را ایجاد کنید که برای چند ساعتی کمی‌ از محیط خانواده و مسئولیت‌های خود فاصله بگیرید‌. مثلاً با دوستانتان به کوه بروید و یا به ورزش‌های مورد علاقه‌تان بپردازید تا شادی و نشاط و آرامش باعث تجدید نیروی از دست رفته‌تان شده ‌و وقتی به خانه بر‌می‌گردید‌، به مردی ایده‌آل برای زندگی تبدیل شده باشید‌.

گام ۹) مسئولیت تصمیمات خود را شخصاً به عهده بگیرید
هیچ وقت و در هیچ شرایطی از پذیرش عواقب تصمیمات خود شانه خالی نکنید‌. اگر شما به هر دلیلی نمی‌توانید دعوت پدر و مادر‌تان را برای مهمانی شب جمعه قبول کنید‌، خودتان گوشی تلفن را برداشته و به آنها اطلاع دهید‌. هیچ وقت مسئولیت چنین کاری را به گردن همسرتان نیندازید‌.

گام ۱۰) فراموش نکنید روزی شما هم فرهاد کوه‌کن بودید
یادتان می‌آید قبل از ازدواج چقدر به رفتارها و حرکات خود توجه داشتید و چقدر سعی می‌کردید با پرستیژ و تاثیرگذار باشید‌؟! اما احتمالاً دیگر مدت‌هاست که خبری از آن فرهاد کوه‌کن نیست و او هم در میان روزمره‌گی هر روزه‌تان گم شده‌.
اما هنوز هم دیر نشده از همین امروز هر کاری که می‌توانید برای گرم کردن آتش زندگی‌تان انجام دهید‌، کاری کنید تا مثل گذشته همسرتان را تحت تاثیر قرار دهید و از بودن در کنار یکدیگر راضی باشید‌.
موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۷/۱۲/۰۳ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |
- برای خودتان سرمایه گذاری کنید!
زنان در وقت گذاشتن برای دیگران و تلاش برای برطرف کردن نیاز آنها تلاش بسیاری می‌کنند، اما صرف وقت یا پول برای خودشان شاید نوعی خوشگذرانی به چشم بیاید. اما سرمایه گذاشتن برای خود احساس سلامتی را در شما افزایش می دهد، ظاهر و درون شما را زیباتر می کند. چرا در کلاسهایی که برای شغل شما مفید است یا به شما در کشف علایقتان کمک میکند ثبت نام نمی‌کنید؟ این سرمایه گذاری حتی میتواند بسادگی خریدن یک دسته گل در هفته برای خودتان باشد.

- مغز خود را انعطاف پذیرتر کنید.
نئوروبیک به تمریناتی گفته می شود که ارتباطات جدیدی را در مغز شما فعال می کند و با تاثیرات روانی افزایش سن مبارزه می کند. نئوروبیک حواس 5 گانه شما را در راه های پیش بینی نشده به کار می گیرد که باعث تقویت اعصاب می شود و کمک میکند تا سلولهای مغز جوان و قوی بمانند. عادت کنید که در تاریکی لباس بپوشید یا حمام کنید. چیزهایی را که در یک سمت عادت به پوشیدنشان داشتید، در سمت دیگر بپوشید. مثلا ساعتتان را در دست دیگر ببندید. هر صبح عطر جدیدی را استشمام کنید یا غذاهایی را که تابحال نچشیده اید بپزید.

- شجاعت ریسک را داشته باشید.
در کتاب "زن و پول" آمده است: «ترس اغلب چیزی است که بین ما و شجاعتمان می ایستد. ما می‌ترسیم که قایق را به حرکت درآوریم. از مواجهه شدن می ترسیم. می ترسیم کسی را ناراحت کنیم یا شغلمان را از دست بدهیم. می ترسیم همسرمان از ما جدا شود. می ترسیم کودکانمان دوستمان نداشته باشند. می ترسیم از آنچه که دیگران ممکن است راجع به ما فکر کنند.»
پذیرفتن ریسک های کوچک زندگی مانند نظر دادن در شغل، یا به تنهایی به سینما یا به سفر رفتن میتواند شجاعت شما را زیاد کند. تمرین چنین کارهای ترس شما را میکاهد و اعتماد به نفس و شادی‌تان را می افزاید.

- با احساسات منفی خود کنار بیایید!
بسیاری از زنان از اینکه در خانه می‌مانند و مادری میکنند ناراضی اند. برای "بله" و "نه" های مداومی که باید بگویند احساس گناه می کنند. یک روانشناس می گوید: به احساسات مثبت و منفی خود مجال بروز دهید و سعی کنید آنها را بشناسید. اینکار بهتر از مقابله با انهاست و به شما کمک میکند تا سریعتر آرام شوید و تمرکز بگیرید.

- تمرینات ورزشی مناسب خود را بیابید.
استرس ناشی از تمریناتی که انتخاب شما نبوده است، مهمتر از مزایای آن ورزش است. اگر شما مجبور باشید بدوید، دوچرخه سواری یا شنا کنید، زیرا همسر شما چنین ورزشهایی می کند، ضرر آن برای بدنتان بیشتر از مزیت آن است. تمرینات مورد علاقه خود را پیدا و دنبال کنید و جزو 60 درصد کسانی که در طول شش ماه آغاز ورزش آن را رها می کنند نباشید. تصورات خود را کنار بگذارید و به سراغ تمریناتی که برایتان جذاب تر است بروید.

- بخندید!
تاثیر خنده و ورزش بسیار مانند هم است. در هنگام فعالیت‌های عادی خود بخندید. خنده کالری می‌سوزاند، اندروفین مفید را افزایش می‌دهد. استرس را کاهش و ایمنی بدن را افزایش می‌دهد. قهقهه حتی رضایت شغلی شما را زیادتر و اعتماد به نفس را بیشتر می‌کند و به شما کمک کند از موانع رد شوید. عادت کنید هر دو ساعت یکبار بخندید و سلامت شما را مانند خوردن یک سیب در روز تضمین خواهد کرد.

- استفاده از عطر لیمو
رایحه مرکبات فعالیت مغزی شما را بهتر و ایمنی بدن را بهبود می بخشد. روغن لیمو با تغییر مقدار سروتونین مغز به شما احساس مثبتی میدهد. عطر لیمو را در کنار عطرهای مورد استفاده خود، شمع‌ها، روغن مخصوص حمام یا در لباسهایتان استفاده کنید.

- یاد بگیرید که شغل خود را دوست داشته باشید.
براساس یک تحقیقات، 84 درصد از آمریکاییها از شغل خود ناراضی اند. اگر شما هم اینگونه اید سعی کنید دلیلش را بفهمید. آیا از حقوق خود ناراضی هستید؟ شغلتان با دانشتان بی ربط است؟ از شما قدردانی نمی شود یا کار زیادی از شما خواسته می شود؟ در کنار گشتن به دنبال شغل جدید، یاد بگیرید که "نه" بگویید. مسایل را شخصی نکنید و مهارت‌های جدیدی کسب کنید. راه حل دیگر اندیشیدن به مزایای شغل و اهداف بلند مدت است.

- در اجتماع حضور داشته باشید.
فقط ده دقیقه فعالیت اجتماعی در روز می‌تواند قابلیت تفکر را به اندازه حل کردن جدول افزایش دهد. ریسک تنهایی مانند سیگار کشنده است. اما فعالیت‌های اجتماعی می‌توانند از تنهایی و انزوا (که از عوامل مهم پیری زودرس، فشار خون و اضطراب هستند) جلوگیری کند.

- کنترل دخل و خرج
ما باید با پولمان رابطه خوبی داشته باشیم. زیرا برخورد هر کس با درآمدش، مانند برخورد با خودش است. یاد بگیرید که دخل و خرج خود را کنترل کنید: بیمه بازنشستگی، کارت های اعتباری، بیمه عمر و بودجه خانواده. این قدرت کنترل را در خود افزایش دهید و در کنار آن سرمایه گذاری را نیز فراموش نکنید.


موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۷/۱۲/۰۳ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

بیش از ۸۰ درصد حوادث خطرناک در خانه اتفاق می‌افتد که بخش عظیمی از آن نیز مربوط به رعایت نکردن نکات ایمنی در حمام است. آب و وسایل برقی در کنار هم خطر آفرین‌اند. از سوی دیگر، وجود کف‌پوش نامناسب تا حد زیادی احتمال سر خوردن در حمام را افزایش می‌دهد.
امروزه حمام در خانه‌های شهری به مکانی برای رفع خستگی و پاکیزه کردن جسم تبدیل شده است. فرقی نمی‌کند که حمام شما کوچک باشد یا بزرگ. رعایت برخی موارد مانند انتخاب کف‌پوش مناسب، رنگ زیبا، دستگاه تهویه و وسایل جانبی مناسب می‌تواند این مکان را به مکانی دلنشین، آرام و ایمن برای تمامی اعضای خانواده تبدیل کند.


● ۴ نکته درباره کف‌پوش حمام
۱) بهترین گزینه برای کف‌پوش حمام، سرامیک است. سرامیک در برابر آب مقاوم و از لحاظ طرح و رنگ بسیار متنوع است.
۲) از میان انواع سرامیک‌ها، سرامیک‌های شیاردار از امنیت بالاتری برخوردار است و میزان خطر لیز خوردن را تا حد زیادی کاهش می‌دهد.
۳) در حمام‌هایی که کف شیب‌داری دارند، بهتر است از موزاییک‌هایی با سایز کوچک استفاده کنید تا هم شیب کمتر به نظر برسد و هم شکستگی و آسیب‌دیدگی در میان موزاییک‌ها به وجود نیاید.
۴) استفاده از کف‌پوش بدون لعاب توصیه نمی‌شود چون پاک کردن این نوع کف‌پوش‌ها کار بسیار سختی است. در عوض کف‌پوش‌های زبر بهترین گزینه هستند.


● ۲ نکته درباره رنگ حمام
۱) اگر حمام کوچکی دارید، دکوراتورها به شما توصیه می‌کنند از سرامیک‌هایی به رنگ سفید و بژ یا زرد و کرم بسیار روشن استفاده کنید تا نور منعکس شده و فضای حمام بزرگ‌تر به نظر برسد.
۲) اگر کف‌پوش از سرامیک سفید و روشن است، بهتر است دیوارها به رنگ قرمز، زرد یا ‌آبی باشد، استفاده از پوشش دیواری طرح‌دار نیز محیط حمام را دنج و گرم می‌کند. استفاده از رنگ مورد علاقه در حمام سبب آرامش و به وجود آمدن انرژی در شما می‌شود.


● ۳ نکته درباره تهویه حمام
۱) در بسیاری از موارد اتفاق می‌افتد که افراد در حمام دچار خفگی شوند. در خانه‌های قدیمی آبگرمکن اغلب در حمام است و همین امر سبب نشت گاز و خفگی می‌شود.
۲) محیط حمام محیطی مرطوب است و رطوبت بالا برای افرادی که دچار بیماری قلبی یا آسم هستند، خطرناک است.
۳) متاسفانه در برخی خانه‌ها پنجره یا هواکشی در حمام نصب نشده و اغلب پس از حمام، اعضای خانواده مجبورند در حمام را باز گذارند تا هوای حمام عوض شود اما همین موضوع سبب ورود هوای نامطبوع و مرطوب حمام به داخل فضای خانه می‌شود. برای از بین بردن بوهای نامطبوع و رطوبت در حمام بهتر است از پنجره یا هواکش استفاده شود.


● ۱ نکته درباره نورپردازی در حمام
۱) حمام محیطی مرطوب است و در صورتی که تاریک باشد، محل مناسبی برای رشد قارچ‌ها خواهد بود.
بنابراین بسیار ضروری است که به گونه‌ای طراحی شود که حتما نور طبیعی به داخل آن بتابد.
۵ نکته درباره ایمنی حمام
۱) برق‌گرفتگی از جمله حوادثی است که اغلب در حمام رخ می‌دهد. تمامی وسایل برقی را پس از استفاده از پریز برق بکشید و جمع کنید. برای پریزهای حمام نیز باید از محافظ پریز استفاده کرد. تمامی سیم‌‌های برق درون حمام باید با روکش عایق پوشانده شوند، به طوری که هیچ سیمی با آب تماس نداشته باشد.
۲) برای جلوگیری از سر خوردن در حمام، در اطراف وان از کف‌پوش‌های دولایه حاوی لاتکس استفاده کنید. این کف‌پوش‌ها به وسیله لاتکس زیرین به کف حمام نصب می‌شود و لایه بیرونی که دارای بافت ناهموار است میزان سرخوردگی را کاهش می‌دهد. از پادری پلاستیکی نیز می‌توانید برای کف حمام استفاده کنید. نصب میله‌هایی به عنوان دستگیره روی دیواره‌های حمام نیز ایده خوبی است و می‌توانید پیش از زمین خوردن با گرفتن آنها تعادل خود را حفظ کنید.
۳) سوختگی در حمام هم زیاد اتفاق می‌افتد. بهتر است پیش از آنکه خودتان یا کودکتان را زیر دوش آب بفرستید، ابتدا دستتان را زیر شیر آب گرفته و درجه حرارت آب را تنظیم کنید. درجه مناسب آب برای پوست ۳۵ تا ۳۷ درجه است.
۴) در صورتی که محیط داخل حمام به گونه‌ای طراحی شده که در آن شیشه وجود دارد، توجه داشته باشید که این شیشه‌ها باید از جنس پلاستیک یا شیشه نشکن باشد تا موجب بریدگی و پارگی شدید پوست در صورت شکستن نشوند.
۵) نظافت حمام موضوع مهمی است که اغلب فراموش می‌شود. پس از هر بار حمام کردن، دیوارها و کف حمام را با مواد پاک‌کننده بشویید و دستگاه تهویه یا پنجره را باز کنید تا رطوبت خارج شود. در درون حمام حتما سطل زباله درپوش‌دار، تمیز و مجهز به کیسه زباله قرار دهید. هیچ گاه حوله‌های کثیف را در حمام روی هم جمع نکنید چون سبب رشد قارچ‌ها خواهد شد.


● ۲ نکته درباره حمام‌های مدرن
▪ به تازگی سردوش‌هایی وارد بازار شده که میزان آب را متعادل کرده و در ضمن فشار آب را بالا می‌برد. این دوش‌ها در این روزها که همگی ما باید در مصرف آب صرفه‌جویی کنیم می‌توانند کمک بسیار مناسبی باشند.
▪ گمان می‌کنید درجه حرارت آب در هنگام دوش گرفتن برایتان مهم است؟ به تازگی دوش آب هوشمندی وارد بازار شده که می‌تواند دمای آب را اندازه گرفته و آن را در رنگ نورهای متفاوت گزارش کند. برای مثال، اگر دمای آب ۳۲ درجه باشد نور سفید، ۳۳ تا ۴۱ درجه نور آبی، ۴۲ تا ۴۵ درجه نور بنفش و بالای ۴۵ درجه نور قرمز می‌شود. این وسیله استحمام کودکان را برای مادران راحت‌تر خواهد کرد.


موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۷/۱۲/۰۳ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 چنانچه آشپزخانه شما باز ‌باشد، به جهت آنكه تغییری در زاویه دید افرادی كه بیرون از آشپزخانه هستند و به عبارتی فضای داخلی آشپزخانه در معرض دید آنها می‌باشد، استفاده از چراغ‌های سقفی آویزان به صورتی كه روی پیشخوان آشپزخانه واقع گردد، علاوه بر آنكه توجه سایرین را از داخل آشپزخانه به این سطح معطوف می‌سازد، در فضاهای بزرگ‌تر به نحوی خاص ارتفاع فضا را نیز كاهش می‌دهد. در همین راستا و برای تاثیر بیشتر، استفاده از رنگ‌های شاد و زنده كه متضاد با رنگ زمینه باشد، باید مورد توجه قرار گیرد.
اما اگر كابینت‌هایی از جنس چوب و به رنگ‌ تیره را انتخاب كرده‌اید، می‌‌توانید از ادغام نورهای زرد و نورهای سرد كمك بگیرید تا حس تعادل به محیط داده شود. این در حالی است كه در خصوص مورد اول (رنگ حاكم روشن و سفید و كابینت‌ها و... رنگ روشن و شاد) تابش نور زرد كفایت می‌كند.
در خصوص آشپزخانه‌های كوچك آنچه مورد توجه و تاكید همگان (طراحان داخلی) می‌باشد، بهره كافی بردن از منابع نوری (مصنوعی و یا طبیعی) است. به صورتی كه حتی كمترین سایه‌ای از تابش نوری كه به اشیا تابانده می‌‌شود، ایجاد نگردد. همین طور پاكیزه نگه‌داشتن این چنین فضای كوچكی در كنار این گونه نورپردازی باعث بزرگ‌تر به چشم آمدن آن می‌گردد. بحث نورپردازی در نوع مخفی و یا موضعی آن به سبب ایجاد سایه‌هایی كه دارند می‌بایست به صورتی اصولی اجرا شود. زیرا این‌گونه نورپردازی برای مدت زمان طولانی خسته‌كننده و كسل‌آور می‌باشند. لذا در هنگام طراحی و شیوه نورپردازی آشپزخانه، آنچه به عنوان 3 اصل اولیه كه در ابتدای بحث مطرح شد باید مورد توجه خاص قرار گیرد. زیرا عكس مطلب فوق نیز صادق است و چنانچه تابش نور به صورتی مستقیم و در نتیجه روشنایی بیش از حد ایجاد شود، باعث پیدایش ناراحتی در چشم و بروز سردرد می‌شود. اما چنانچه از منابع نوری و حالتی كه هر كدام در فضا ایجاد می‌كنند به موقع و به نحو احسن استفاده شود، شاهد این چنین مسائلی نخواهیم بود. این كه فضایی مدرن ساخته‌اید یا سنتی، خود رابطه‌ای مستقیم با نورپردازی دارد. استفاده از هالوژن‌ها كه نوری موضعی از خود ساطع می‌سازند و یا لامپ‌ها و چراغ‌های پایه‌داری كه قابلیت تنظیم جهت تابش را دارند، در یك طراحی مدرن تاثیر بسزایی خواهند داشت. در عین حال بهره‌گیری از لامپ‌هایی كه نوری زردتر و همچنین گرم‌تر را دارند، تركیبی مناسب برای آشپزخانه‌ای سنتی می‌باشد و البته تنها نوع نور و لامپ نیست كه بر روند مدرن‌سازی یا سنت‌گرایی تاثیر می‌گذارد، انتخاب و نصب لوستر و چراغ‌های آشپزخانه عامل بعدی است.
نكاتی كوتاه و پایانی:
1- استفاده از میزهای تاشو در فضاهای كوچك كه بر روی دیوار نصب می‌شوند.
2- هماهنگ ساختن صندلی‌ها در هنگام طراحی و یا خرید، به جهت آنكه قابل استفاده هم برای میز تاشو و هم برای قسمت پیشخوان آشپزخانه تا زمانی كه میز را جمع كرده‌اید، صندلی‌ها دست و پاگیر نباشد.
3- در صورت كمبود جا در آشپزخانه، از فضای خالی بالای كابینت‌ها و یخچال بهترین استفاده را ببرید. این كار را با طراحی و ساخت چند قفسه زیبا و هماهنگ با فضای آشپزخانه انجام دهید.
4- همچنین می‌توانید با نصب طبقه‌ای باریك در حد فاصل كابینت‌های فوقانی و سطح كار (یا همان سطح روی كابینت‌های پایینی) برخی از وسایل مورد نیاز خود را روی آن بچینید.
5- هنگام انتخاب و تهیه پرده به جنس آن و مقاومتش در برابر شستشو توجه نمایید. زیرا آشپزخانه فضایی است كه به علت پخت غذاهای مختلف دوده و چربی فضایش را احاطه می‌كند و هر از گاهی پرده آنجا را باید شست.
6- ارتفاع پرده به گونه‌ای باشد كه از سطح كابینت‌ها و به خصوص اجاق گاز فاصله مناسب داشته باشد.
7- در آخر از یك یا چند گلدان زیبا و البته طبیعی در زیباتر ساختن این فضا استفاده كنید.
موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۷/۱۲/۰۳ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |
اگر می‌خواهی خانه‌ای شاد داشته باشی باید خانه‌ات تمیز و مرتب باشد.
اگر در خانه‌ای آرام و مرتب و با نظم زندگی كنید، قاعدتا وقتی به درون آن قدم می‌گذارید احساس خوبی خواهید داشت و می‌توانید بهتر مسائل و مشكلات خود را حل كنید. بعضی اوقات وقتی به خانه‌ای وارد می‌شویم احساس بدی به ما دست می‌دهد و حس می‌كنیم چقدر آن خانه سرد و بی‌روح است. دلیل آن چیدمان بد و شادی در آنجاست؛ برعكس در بعضی خانه‌ها احساس خوبی به ما دست می‌دهد و ناخودآگاه در آنها احساس شادی می‌كنیم، حال با خود می‌پرسید، خب چه طور به این فرآیند برسیم، بنابر این نكات زیر را بخوانید:
خانه را مرتب كنید تا پر از شادی شود.
از یك اتاق شروع كنید و هر چه و لوازم غیرضروری دارید مثل سی‌دی‌های اضافی، كتاب، لباس و وسایلی كه استفاده نمی‌كنید، جمع كنید، بفروشید، هدیه بدهید یا همه را دم در بگذارید. ماهی یك بار و در یك روز معین این كار را انجام بدهید.
به سراغ كمد لباس‌هایتان بروید و لباس‌هایی را كه شش ماه است نپوشیده‌اید (غیر از لباس‌های مخصوص مراسم و مناسبت‌های خاص) جدا كنید، همه را به افراد نیازمند ببخشید. به این ترتیب جا برای لباس‌های نو باز می‌شود. شش ماه یك بار این كار را انجام بدهید.
به اسباب و اثاثیه شخصی و اموال خود خیلی دل نبندید و نسبت به آنها احساس مالكیت نداشته باشید. خوب می‌دانید كه ما انسان‌ها نمی‌توانیم چیزی را با خودمان به آن دنیا ببریم، پس عادت كنید به دارایی‌های‌تان وابسته نباشید و زودتر از آنها دل بكنید. اسباب و اثاثیه‌هایی را كه به ندرت از آنها استفاده می‌كنید و بی‌خودی جمع كرده‌اید یا بفروشید یا ببخشید. این قانونی طلایی است.
دیوارها، پنجره‌ها و درها را از گرد و غبار و تار عنكبوت پاك كنید. در صورت امكان دیوارها را رنگ كنید و سپس تغییر دكوراسیون بدهید. مبلمان، تابلوها و دیگر وسایل را گاهی جابجا كنید این كار باعث پراكندن شادی در خانه می‌شود.
طوری وسایل خانه را بچینید كه فضا بزرگ‌تر و روشن‌تر به نظر برسد. مبلمان را طوری بچینید كه جلوی نور را نگیرد. وسایل را در كمدها و كابینت‌ها بگذارید تا محیط به هم ریخته نباشد.وچند چراغ تزیینی زیبا روی كابینت بگذارید.
چند گل و گلدان طبیعی و زیبا در سالن بگذارید. اگر باغچه دارید، در آن گل و درخت بكارید.
یك حركت موثر و خلاق
به جای این‌كه پای تلویزیون بنشینید، كاری موثر و خلاق انجام دهید. یعنی چه؟
امروزه تماشای تلویزیون نوعی اعتیاد شده است. كاری كه هیچ سودی ندارد و آدم را تنبل و چاق می‌كند. اگر فرزندانمان را از كودكی عادت بدهیم كه زیاد پای تلویزیون ننشینند و به جای آن كتاب بخوانند، نقاشی كنند، شعر یا آهنگی بسازنند یا هر كار خلاق دیگری انجام دهند، به آنها یاد داده‌ایم كه از بخش خلاق مغز (نیمكره راست) استفاده كنند. از آنجایی كه خلاقیت محدویت ندارد هر چه كودكان بیشتر از آن استفاده كنند خلاق‌تر می‌شوند و وقتی خلاقیت به خرج دهند احساس شادمانی می‌كنند.بنابراین باید مغز خلاق خود را پرورش بدهید تا بتوانید كارهای مهم و بزرگ انجام دهید. به جای تماشای زیاد تلویزیون، فقط برنامه‌هایی را ببینید كه دوست دارید و از آن لذت می‌برید. سعی كنید بیشتر كارهای مفید و سودمند انجام دهید.
مراقبت از گیاهان خانگی
برگ گیاهان خانگی را با یك گردگیر كه از جنس پر ساخته شده، گردگیری كنید.
برای تمیز كردن برگ‌ها از گلیسیرین استفاده كنید، چرا كه برای درخشندگی و شفافیت برگ‌ها، هیچ ماده‌ای بهتر از گلیسیرین وجود ندارد چند قطره گلیسیرین را روی پارچه‌ای بریزید و به آرامی روی برگ‌ها بمالید. گلیسیرین به مراتب از روغن زیتون بهتر است چرا كه خاك را به خود نمی‌گیرد. همچنین مخلوط آب و شیر به مقدار مساوی هم یك ماده عالی برای برق انداختن گیاهان خانگی است.
اگر می‌خواهید گل‌های شما تا آمدن مهمان‌ها تر و تازه و شاداب بماند، انتهای ساقه آن دستمال مرطوبی بسته و درون یخچال بگذارید، با این كار مدت بیشتری تازه خواهند ماند.
آبی كه به گلدان‌ها می‌دهید، بهتر است از لحاظ درجه حرارت، با دمای اتاق تطبیق داشته باشد. برای این كار، آب را در ظرفی ریخته و بگذارید چند ساعت در اتاق بماند، تا هم حرارت آن متعادل شود و هم این‌كه «كلر» موجود در آن ته‌نشین شود، برخی تصور می‌كنند كه آب، هر چه سردتر باشد، بهتر است، در حالی كه این تصور درست نیست و آب سرد امكان دارد به گیاه آسیب برساند.
آبی كه تخم‌مرغ‌ها را در آن پخته‌اید دور نریزید، زیرا این آب سرشار از املاح معدنی است و محلول گوارایی برای گیاهان به شمار می‌رود.
آب تصفیه شده (یعنی آب لوله‌كشی) دارای مقداری «كلر» است كه به عنوان ضدعفونی به كار می‌رود، و این آب، برای گل‌ها چندان مفید نیست. بنابراین آب لوله‌كشی را درون ظرفی ریخته، بگذارید یك روز بماند تا كلر آن ته‌نشین شود، سپس گلدان‌ها را آب بدهید، این كار از قهوه‌ای شدن نوك برگ‌ها جلوگیری خواهد كرد.
موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۷/۱۲/۰۳ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |
اتاق خواب جایی است برای آسودن و كسب آرامش و انرژی مجدد برای یك روز كاری دیگر. انتخاب لوازم اتاق خواب و همچنین نوع چیدمان آن كمك زیادی به كسب این آرامش و استراحت واقعی می‌كند.


در این نوشتار سعی داریم مهم‌ترین نكات مربوط به دكوراسیون این منطقه با اهمیت خانه را توضیح دهیم.

یكی از اصول اولیه چیدمان در اتاق‌ خواب می‌گوید محل تخت باید به گونه‌ای انتخاب شود كه پنجره نورگیر حتما در سمت راست آن قرار گیرد.

استفاده از كوسن‌های فراوان بر روی تخت‌هایی كه لبه بالایی بلندی دارند، بر زیبایی تخت می‌افزاید. در سبك‌های كلاسیك بهتر است كه این كوسن‌ها از همان جنس و بافت روتختی باشند.


به هماهنگی موجود در بین اشیا و مبلمان بیشتردقت كنید. بافت‌های روتختی و والان‌های پرده بهتراست از یك نوع، از یك طرح و از یك طیف رنگی انتخاب شودو حتی رول‌بوردهای (نوارهای تزیینی دیواری) در قسمت بالایی دیوارها نیز از همان طیف رنگی باشد.

هماهنگی میان بافت‌ها یك سبك كلاسیك به محیط اتاق می‌دهد. البته اگر در میان این هماهنگی، گاهی یكی از بافت‌ها و رنگ‌ها، كاملا متضاد و مكمل دیگر بافت‌ها ‌باشد، بر تنوع دكور اتاق افزوده شده و آن را از یكنواختی در‌ می‌آورد.

توجه داشته ‌باشید استفاده از روتختی‌های زیبا تنها ملاك زیبایی و راحتی اتاق نیست بلكه باید به نرمی و لطافت آن هم توجه كنید. همه این موارد منجر به افزایش حس آسایش و راحتی در اتاق خواب می‌شود.


فرض کنید:رنگ زمینه اتاق، كرم شكلاتی و گلبهی است. استفاده از دكورهای چوبی تیره و متمایل به زرشكی، مكمل رنگ فضای زمینه است. استفاده از روتختی براق، مانند هر بافت براق دیگر، علاوه بر اینكه نوعی حس تجمل‌گرایی را به ببیننده القا می‌كند، با قرار گرفتن در كنار دكور چوبی تیره باعث می‌شود زیبایی این نوع چیدمان جلوه‌ای چند برابر بیابد. رنگ و طرح بافت‌های پارچه‌ای نیز مابین رنگ زمینه اتاق و دكور چوبی آن است.


همین امر سبب شده است تا در محیط، تعادل برقرار شود. یادتان باشد كه یكی از ویژگی‌های سبك كلاسیك، استفاده از بافت‌های براق در كنار دكور چوبی تیره است.


هر چه پهنای قاب تابلوها بیشتر باشد آن تابلو با دكور اتاق، هماهنگ‌تر شده‌ و هر چه پهنای قاب كمتر باشد، تنها نقاشی یا سایر آثار داخل قاب جلوه بیشتری خواهد داشت.


همچنین، استفاده از تك‌مبل کمک می کندتا فضایی صمیمی و دلنشین در قسمتی از اتاق فراهم آید. برای تفكیك این فضا در كنار تك‌مبل می توان از نور موضعی (آباژور) استفاده کرد. بهترین آباژورها دركنار تك مبل‌ها، آباژورهایی هستند كه نورشان به سمت پایین باشد.


به این ترتیب فضایی مناسب برای مطالعه واستراحت در شب پدید می‌آید. هر چه تعداد نورهای موضعی در داخل اتاق بیشتر باشد، تفكیك فضاهای داخلی بیشتر شده و به نظر می‌رسد كه رعایت این نكته برای اتاق خواب، مناسب است.


استفاده از چراغ‌های آباژور كوتاه بر روی پاتختی‌ها، میتواندفضایی رومانتیك‌ به وجود آورد و ضمنا این امكان را به وجود می‌آورد تا بتوانید قبل از خواب به مطالعه بپردازید.

استفاده از فضای سبز (گلدان، فلاور باكس و . . .)، قاب‌عكس‌های شخصی و تابلوهای خط یا نقاشی مورد علاقه‌تان در اتاق خواب باعث افزایش نشاط و روحیه‌تان شده و روبه‌رو شدن با این عناصر به ویژه در آغاز هر روز می‌تواند انگیزه‌ شروع یك روز كاری را دو چندان كند.


بهتراست قاب عكس و تابلو نیز مطابق با دكورچوبی اتاق،چوبی انتخاب شود و همین امر باعث ایجاد هماهنگی بیشتر بین اجزای داخلی اتاق می شود. استفاده از قاب‌های فلزی متعدد در اتاق‌هایی كه دكور فلزی و فرفورژه دارند كاملا مناسب است و توصیه می‌شود. معمولا برای زیباتر شدن جایگاه تخت‌های دو نفره در اتاق خواب بهتر است از تابلوهای نقاشی بر روی دیوار بالایی تخت استفاده كنید.


اگر دوست دارید كه با یك تابلو و یا تنها یك قاب عكس، دیوار بالایی تخت را تزیین كنید ترجیحا آن تابلو را پهن و به اندازه عرض بالای تخت انتخاب كنید. ولی اگر می‌خواهید از تعداد تابلوهای بیشتری برای تزیین دیوار استفاده كنید، مناسب‌تر این است كه از تابلوهای طولی یعنی تابلوهایی با عرض كم و طول زیاد استفاده كنید.


در این نوع انتخاب، ترجیحا باید سعی كنید اندازه طولی تابلوها تقریبا برابر ارتفاع تخت از سطح زمین باشد


موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۷/۱۲/۰۳ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |
ما به همان شیوه ای زندگی می کنیم که فکر می کنیم. بعضی از ما سبک تفکر و سلیقه مان را بر دکوراسیون منزل خود نیز اعمال می کنیم. مدرنیسم سبکی است که بیشتر به شیوه تفکر ارتباط دارد تا منزل آرایی. اما سبکی نیز به نام مدرنیسم در طراحی منزل به وجودآمده که طراحی ساده را توصیه می کند. هر وسیله دقیقاً بنا به کاربرد مخصوص خود در خانه قرار داده می شود و وسایل زائد دراین سبک جایی ندارند.


● دیوارها
دیوارها را یا به همان شکل بتون باقی بگذارید یاآن را رنگ سفید بزنید. همچنین تا حدامکان باید گچ‌کاری‌ها را محو کرد. به همین منظور باید رنگ گچبری دیوار را به رنگ سفید درآوریم تا مشخص نباشند.از کاغذدیواری نباید در سبک مدرن استفاده شود، برای تنوع می توانید به یکی از دیوارها آینه نصب کنید، اما برای جدا کردن دو محیط مثلاً اتاق پذیرایی ازاتاق نشیمن، می توان با استفاده از یک دیوار شیشه ای کدر این کار را انجام داد.
برای قرنیزها نیز بایدکاری مشابه با گچبری انجام داد، یعنی آن را به رنگ سفید دیوار درآورد.


● پنجره ها
برای داخل شدن حداکثر نور به داخل خانه، پنجره ها حتی الامکان باید ساده باشند و پرده ای که به آن نصب می شود، از جنس کتان ابریشمی یا حتی از کرکره های بسیار ظریف سفیدرنگ باشد. در سبک مدرن، نور نقش مهمی ایفا می کند، به همین منظور با سفیدکردن دیوارها و پرده ها خانه روشن تر به نظر می رسد.


● کف
کف خانه حتی الامکان باید یکپارچه و بدون درز باشد. می توانید یا فرش بزرگ پهن کنید که کف را بپوشاند یا اینکه کف را سنگ کنید و یک قالیچه ساده روی آن پهن کنید.


● اسباب خانه
در سبک مدرن مبلها باید از جنس چرم و چوب باشند و نباید از مبلهای بزرگ راحتی در خانه استفاده کرد. نوع وسایل نشیمن در سبک مدرن مشابه مبلها و صندلی های دفاتر کار یا اتاقهای انتظار است.
از میز قهوه خوری با جنس شیشه یا کروم هم می توان دراین سبک استفاده کرد. کابینتها وکتابخانه ها نیز باید باارتفاع کم در خانه قرار داده شوند.
همچنین شومینه که قسمت مرکزی خانه راتشکیل می دهد، می تواند از جنس ام.دی.اف به رنگ سفیدیا از جنس چوب باشد. برای تزیین شومینه ساده می توان از آجر یا کاشی‌های سفید ظریف استفاده کرد.
تعداد گیاهانی که در خانه قرار داده می شوند، نباید از یک یا دو عدد بیشتر شود. بلکه بایداز گیاهان باطراوت استفاده شود.
در این سبک مدرن، وسایل تزئینی نیز بسیار کم در خانه به کار می روند و می توانند شامل نقاشی‌های مدرن یا مجموعه های ظریف باشند.


موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۷/۱۲/۰۳ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |
همه ی ایده های تغییر دکوراسیون مستلزم صرف وقت و هزینه ی زیاد نیست. اگر به دنبال چند ایده برای طراحی دکوراسیون داخلی برای تغییر دادن خانه تان هستید، این 10 مورد می تواند کمکتان کند.


1. تنظیم چیدمان مبلمان و لوازم خانه را تغییر دهید: مبلمان را از کنار دیوار برداشته و سعی کنید آنها در زوایای جدیدتر و گیراتر بچینید. مثلاً قرار دادن کاناپه به صورت مورب در یک اتاق نشیمن باریک باعث می شود که اتاق وسیعتر نشان دهد.

2. یک دیوار را رنگ کنید: یکی از دیوارهای مهم خانه که در معرض توجه نیز هست را به رنگ دلخواهتان رنگ کنید. تابلوها و لوازم هنری از آن آویزان کنید و مبل جدید و زیبایی در آن قسمت قرار دهید. (البته دقت داشته باشید که رنگ آن با سایر لوازم خانه هماهنگ باشد)

3. از گل و گیاه استفاده کنید: گل و گیاه می تواند حال و هوای تازه ای به خانه بیاورد. اگر علاقه ای به رسیدگی به گل و گیاه ندارید، می توانید از گل ها و درختچه های مصنوعی استفاده کنید. کیفیت گل های مصنوعی هم آنقدر خوب شده است که به سختی می توان آنها را از گل طبیعی تشخیص داد.

4. یک قالیچه محلی در نقطه ای بیندازید: قالیچه های محلی وسیله ی بسیار خوبی برای اتاق های گفتگو و نشیمن به شمار می رود. قالیچه ای متناسب با اسباب و لوازم اتاق انتخاب کنید و آن را پایین میز بیندازید.

5. تابلو و آینه از دیوارها آویزان کنید: تابلوهایی آویزان کنید که شخصیت و روحیه شما را منعکس کند. سعی کنید از قاب های تزئینی تر و زیباتر استفاده کنید. هنگام آویزان کردن دقت کنید که تابلو از هر قسمت خانه قابل مشاهده باشد و گیرا باشد.

6. مجسمه ها را در یک جا جمع کنید: مجسمه ها و پیکره های کوچک و مرتبط با هم را در قسمتی از خانه که مورد توجه است کنار هم قرار دهید. این مجسمه ها را به صورت های فانتزی و متنوع بچینید.

7. از کوسن های تزئینی استفاده کنید: این بالشتک ها و کوسن های تزئینی به سادگی رنگ و بوی جدیدی به خانه می دهد و مبلمان منزل را نیز باشکوه تر جلوه میدهد.

8. لامپ ها و لوسترها را عوض کنید: لوسترها و لامپ ها جزء وسایلی هستند که خیلی زود بر بیننده آشکار می کنند که سبک چیدمان خانه تان قدیمی است یا جدید. به دنبال لوسترهایی باشید که جدیدتر و فانتزی باشند، و ضمناً با لوازم و رنگ بندی خانه تان نیز هماهنگ باشند.

9. لحاف ها و رواندازها نیز مثل کوسن های تزئینی، به اتاقتان رنگ می دهد. این رواندازها و روتختی ها در انواع جنس ها و رنگ ها موجود می باشد. با توجه به روحیه و سلیقه ی خود زیباترین را انتخاب کنید.

10. لوازم اضافی را از جلوی دید بردارید: وسایل و لوازم اضافی باعث از بین رفتن جلوه ی اتاق می شود. برای برگه ها، اسباب بازیهای بچه ها، و سایر اسباب و وسایلی که شکل اتاق را بر هم می زند، جای مخصوصی تدارک ببینید.


موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۷/۱۲/۰۳ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |
خوشبو کردن حمام:
برای خوشبو شدن حمام کمی عطر یا روغن معطر روی حباب روشنایی داخل حمام بمالید زمانی که چراغ را روشن می کنید, گرمای ناشی از لامپ, عطر را در هوا پراکنده می کند.

از بین بردن بوی فاضلاب:
یک چهارم تا یک دوم پیمانه جوش شیرین را در فاضلاب بریزید.یک دوم پیمانه سرکه سفید هم به آن بیفزایید. درِ فاضلاب را بپوشانید.

خوشبو کردن حمام:
برای خوشبو شدن حمام کمی عطر یا روغن معطر روی حباب روشنایی داخل حمام بمالید زمانی که چراغ را روشن می کنید, گرمای ناشی از لامپ, عطر را در هوا پراکنده می کند.

از بین بردن بوی فاضلاب:
یک چهارم تا یک دوم پیمانه جوش شیرین را در فاضلاب بریزید.یک دوم پیمانه سرکه سفید هم به آن بیفزایید. درِ فاضلاب را بپوشانید.


جلوگیری از کپک زدن پرده حمام:
قبل از آویزان کردن پرده حمام , آن را در محلول آب و نمک بخیسانید.

 
نرم شدن دست ها بعد از شستن ظروف:
وقتی از مایع ظرفشویی استفاده می کنید دست های شما خشک و زبر می شود برای حل این مشکل, مقداری جوش شیرین به مایع ظرفشویی اضافه کنید تا پس از شستن پوست, دستان شما آسیب نبینند.

 
دور کننده مورچه ها:
کافی است مقدار مساوی سرکه و آب را با هم مخلوط کنید و کابینت ها , کف و هر جایی را که امکان دارد, با این محلول بشویید تا مورچه ها از منزل شما دور شوند. برای این منظور, قرار دادن زغال خشک یا تکه ای لیمو ترش در محل زندگی آنها نیز موثر است.


ساخت برف پاک کن با سیب زمینی:
اگر در یک روز بارانی , برف پاک کن ماشین از کار بیفتد, چه کار خواهید کرد؟یک سیب زمینی جوانه زده و بی مصرف را از وسط نصف کنید و آن را روی شیشه جلوی اتومبیل بمالید, بدین ترتیب, قطرات باران روی شیشه خواهد لغزید ومانع دید شما نخواهد شد؛ اما توصیه می کنیم که در اسرع وقت , ماشین را به یک تعمیرگاه برسانید.

از بین بردن بوی داخل ماشین:
چرا با وجود اینکه پنجره های ماشین را باز می گذارید , باز هم وقتی سوار ماشین می شوید, بوی نامطبوعی به مشام می رسد؟ بو در پارچه و صندلی های ماشین نفوذ می کند و ماندگار می شود.برای حل این مشکل مقداری جوش شیرین روی صندلی های ماشین بپاشید و بعد از 15 دقیقه با جاروبرقی صندلی را تمیز کنید.از خاصیت بوگیری جوش شیرین استفاده کنید.یا یک ظرف را با سرکه یا آمونیاک پر کنید و یک شب تا صبح , داخل ماشین بگذارید و پنجره ها را باز بگذارید تا بو جذب سرکه و یا آمونیاک شود.


موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۷/۱۲/۰۳ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

چیدمان در سفره هاى مستطیل شكل گل‌ها را در وسط عرض مستطیل قرار می‌دهیم. در سفره‌های مربع‌شكل، از یك گوشه آن استفاده می‌كنیم. در صورت استفاده از گلدان، باید حداكثر شاخه‌های گل 20 سانتی‌متر باشد.

ابتدا بشقاب پلوخوری كه بشقاب اصلی است را روی میز می‌گذاریم. سپس بشقاب سوپ‌خوری را قرار داده، چنگال و قاشق را در كنار سفره قرار می‌دهیم. سپس كارد را می‌گذاریم، بشقاب‌های سالادخوری را با دستمال سفره در سمت چپ قرار می‌دهیم.

 

اگر قصد استفاده از شمع را در سفره دارید، می‌توان دستمال‌ها را در حالی كه شمع یا شمعدان است، قرار دهید و به این شكل، سفره را تزئین كنید.

لیوان در سمت راست قرار می‌گیرد، برای تزئین آن دستمال كاغذی را پهن می‌كنیم و از وسط می‌گیریم و داخل لیوان قرار می‌دهیم.


موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۷/۱۱/۲۹ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

پسربچه‎اي به سراغ مادرش رفت كه در آشپزخانه مشغول درست كردن شام بود و يادداشتي به او داد كه خودش نوشته بود. پس از آنكه مادر كارش تمام شد، دستانش‎ را شست و بعد شروع به خواندن يادداشت پسرش كرد كه بدين مضمون بود:
    بابت هرس كردن علف‎هاي باغچه‎: پنج هزار تومان
    بابت نظافت اتاقم در هفته‎ : هزار تومان                                                                         
    بابت نگه داري و مراقبت از برادر كوچكم در زماني كه شما به خريد رفته بوديد: هزار و پانصد تومان
    بابت خريد از فروشگاه‎: پانصد تومان                                                                                             بابت بردن آشغال‎ها به كوچه‎: هزار تومان
    بابت گرفتن نمره بيست و كارت صد آفرين‎: پنج هزار تومان
    بابت نظافت و شست و شوي حياط‎: دو هزار تومان
    جمع كل‎: شانزده هزار تومان
    مادر پس از ديدن يادداشت پسرش‎، نگاهي به او انداخت و پسرك به خوبي‎ احساس كرد كه خاطرات دور به ذهن مادرش هجوم آورده‎اند. مادر قلم را برداشت‎ و پشت كاغذ پسرش چيزهايي يادداشت كرد و آن را به دست پسرش داد. يادداشت‎ مادر بدين مضمون بود:
    بابت نه ماهي كه داخل شكمم رشد مي‎كردي و حملت مي‎كردم‎: رايگان
    بابت تمام شب‎هايي كه در كنار بسترت بي‎خوابي كشيدم‎، از تو پرستاري كردم و براي سلامتي‎ات دعا كردم‎: رايگان
    بابت همه سختي هايي كه بابت تو متحمل شدم و تمام اشك‎هايي كه طي اين همه‎ سال به خاطر تو ريخته‎ام‎: رايگان
    بابت تمام شب‎هايي كه به خاطر نگراني‎ها و مشكلات تو تا صبح پلك بر هم نزدم‎: رايگان
    بابت تمام لباس‎ها، غذاها و اسباب بازي‎هايي كه برايت خريده‎ام و حتي پاك كردن‎ بيني‎ات‎: رايگان
    پسرم‎، وقتي همه اين مخارج را با هم جمع كني‎، قيمت و جمع كل عشق من نسبت‎ به تو مشخص مي‎شود: رايگان
    وقتي پسر خواندن يادداشت مادرش را به پايان رساند اشك در چشمانش حلقه زده‎ بود. مستقيم به چشمان مادرش خيره شد و گفت‎: «مامان خيلي دوستت دارم‎». و بعد قلم را برداشت و با حروف درشت زير يادداشتش نوشت‎: «كامل پرداخت‎ شد».


موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۷/۱۱/۱۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

روزي پدربزرگي با نوه خود صحبت مي‎كرد و مي‎خواست در لابه‎لاي سخنانش‎، درس مهمي از زندگي را به او ياد دهد. پس گفت‎: «عزيزم‎، من احساس مي‎كنم كه دو گرگ در قلبم با يكديگر مي‎جنگند. يكي از آن‎ها، موجودي وحشي‎، كينه توز، خشمگين و خطرناك است‎. ديگري موجودي مهربان رئوف و دلسوز است‎».
    نوه او با كنجكاوي پرسيد: «خوب كدام گرگ در جنگل داخل قلب‎تان پيروز مي‎شوند؟»
    پدربزرگ گفت‎: «آنكه من تغذيه‎اش كنم‎».

موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۷/۱۱/۱۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |


روزي سربازي قصد بازگشت از جنگ به وطنش را داشت‎. پس با والدين خود تماس گرفت و گفت‎: «به زودي به خانه باز خواهم گشت‎، ولي مي‎خواهم لطفي در حقم بكنيد. دوستي دارم كه مايلم او را همراه خود به خانه بياورم‎. اجازه مي‎دهيد؟»
    آنان پاسخ دادند: «البته عزيزم‎، از آشنايي با او خوشحال خواهيم شد».
    سرباز جوان ادامه داد: «ولي ابتدا بايد شما را در جريان موضوعي قرار دهم‎. او در جنگ‎، به شدت‎ مجروح شده است‎. او روي زمين پر از مين قدم گذاشت و يك دست و يك پاي خود را از دست داده‎ است‎. او جايي براي زندگي ندارد و من مي‎خواهم كه او در كنار ما زندگي كند».
    آنان پاسخ دادند: «پسرم تو نمي‎داني كه چه درخواستي از ما داري‎. فردي با چنين معلوليت و ناتواني‎ جسماني‎، مانند سدي بزرگ در زندگي ما خواهد بود. ما بايد زندگي خود را بكنيم و نمي‎توانيم اجازه‎ دهيم كه چنين فردي در زندگي ما اختلال ايجاد كند. بهتر است او را فراموش كني و زودتر به خانه‎ برگردي‎. مطمئن باش كه او هم مكاني براي زندگي خود پيدا خواهد كرد».
    سرباز ديگري چيزي نگفت و با خانواده‎اش خداحافظي كرد. پدر و مادر او، مدت‎ها از او بي‎خبر ماندند تا اينكه چند هفته بعد پليس با آنان تماس گرفت و اطلاع داد كه پسرشان به علت سقوط از بلندي‎ جان باخته است‎. مرگ او بيشتر شبيه خودكشي بود. پدر و مادر عزادار و اندوهگين با دلي شكسته راهي‎ آنجا شدند تا هويت پسرشان را شناسايي كنند. آنان پسر خود را شناختند ولي در كمال وحشت و ناباوري متوجه شدند كه پسرشان يك دست و يك پا نداشت‎!
    خانواده اين سرباز شباهت زيادي به بيشتر افراد دارند. بيشتر افراد گول ظواهر فريبنده را مي‎خورند و دوست ندارند با افرادي معلول و ناتوان كه سد راه در نظر گرفته مي‎شوند، معاشرت كنند. معمولاً افراد ترجيح مي‎دهند با افرادي سالم‎، زيباتر و باهوش‎تر از خود مراوده داشته باشند. خوشبختانه‎، وجود برتري هست كه به اين شكل به ما نگاه نمي‎كند. او با عشقي بي‎قيد و شرط و محبتي بي چشمداشت ما را دوست دارد و همواره نگران ماست‎.
    پس امشب‎، قبل از خوابيدن با خداي خود كمي راز و نياز كنيد و از او بخواهيد تا به شما توان آن را ببخشد كه ديگران را با تمام ناتواني‎هايشان بپذيريد و بتوانيد تفاوت‎هايشان را درك كنيد. معجزه‎اي به نام‎ دوستي وجود دارد كه در قلب شماست و حتي نمي‎دانيد چگونه به وقوع مي‎پيوندد يا چه زماني آغاز مي‎گردد. ولي مي‎دانيد كه اين موهبت منحصر به فرد و استثنايي‎، هميشه در قلب‎تان وجود دارد و در مي‎يابيد كه دوستي‎، يكي از ارزشمندترين موهبت‎هاي خداوند است‎. در واقع دوستان‎، جواهراتي بسيار نادر و كمياب هستند. آنان به چهره شما لبخند مي‎نشانند و شما را به سوي موفقيت سوق مي‎دهند. آنان‎ گوشي شنوا به شما قرض مي‎دهند، واژه‎هايي دلگرم كننده به زبان مي‎آورند و هميشه دروازه قلب‎شان را به روي شما مي‎گشايند. قدرشان را بدانيد.

موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۷/۱۱/۱۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

معمولاً وقتی آقایان می خواهند اودکلن بخرند، یکی از دو کار زیر را انجام می دهند:

1-  دنبال همان عطری که از دوران دبیرستان استفاده می کردند خواهند بود.
2-  عطری را انتخاب می کنند که در هنگام خرید به نظرشان خوشبو بیاید.

البته راه دوم بسیار بهتر از راه اول به نظر می آید، اما برای انتخاب عطر فقط مهم این نیست که کدام به نظرتان خوشبو بیاید. پوستتان هم مهم است و اینکه آیا با پوست شما سازگاری دارد یا خیر. رایحه هر عطری برای افراد مختلف متفاوت است چرا که این رایحه تا حد زیادی به نوع پوست شما و مواد تشکیل دهنده ی آن عطر بستگی دارد.

برای داشتن انتخاب بهتر متن زیر را مطالعه کنید.

روش تست ادوکلن
ــــــــــــــــــــــــــــــ
قبل از اینکه با اصول سازگاری عطر با پوستتان آشنا شوید، ابتدا برایتان چند نکته برای انتخاب اولیه ادوکلن ذکر می کنیم:

در انتخاب هر ادوکلن سه مرحله وجود دارد. زمانی که در فروشگاه هستید، ادوکلن مورد نظرتان را برداشته و کمی از آن را به عنوان نمونه روی کاغذ تستر بزنید و بو کنید. این اولین مرحله و اولین احساس شما نسبت به رایحه این عطر است.

10 الی 15 دقیقه صبر کنید و بعد دوباره کاغذ را بو کنید. این دومین مرحله است. در این مرحله شما رایحه جدیدی بعد از از بیرون رفتن رایحه اول از بینیتان به مشامتان خواهد خورد.

45 دقیقه تا یک ساعت دیگر صبر کرده و دوباره کاغذ را بو کنید. این مرحله سوم است و در این مرحله شما بویی استشمام خواهید کرد که برای 3 یا 4 ساعت ماندگار خواهد بود. اگر رایحه این عطر در هر سه مرحله مورد پسند شما بود، می توانید آن را انتخاب کنید.

ترکیباتی در ادوکلن ها که باید از آنها پرهیز کرد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
انواع بسیاری از ادوکلن ها حاوی ترکیباتی مصنوعی هستند. بعضی از انواع متداول این ترکیبات که باعث مشکلات پوستی مثل خارش، جوش، آماس و اگزما و حتی مشکلات تنفسی می شوند شامل انواع زیر هستند:

·            الکل بنزین

·            استات بنزین

·            بنزالدئید

·            لیمونین

·            لینالول

·            آ- پینن

·            استات اتیل

·            استون

متاسفانه، هیچیک از عطرسازها ترکیبات عطرها را روی شیشه آن ذکر نمی کنند. اما شما می توانید فرض کنید که یکی از ترکیبات اصلی همه عطرها الکل اتیل است. این ماده باعث می شود که روغن های عطر به هم آمیخته شود.

چطور بفهمیم عطری با نوع پوستمان سازگاری دارد؟
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کیفیت ادوکلن و تاثیرگذاری آن، هر دو به مسائل زیادی از جمله رژیم غذایی، محیط، ژنتیک و رفتارها (مثل فشارهای عصبی ، سیگار کشیدن،...)  بستگی دارد. اما یکی از مهمترین فاکتورها نوع پوست شما و درجه رطوبت آن است. هر چه پوست مرطوب تر (یا خشک تر) باشد، ادوکلن رایحه ای قوی تر (یا ضعیف تر) خواهد داشت.

پوست های چرب و مرطوب
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
افرادی که پوست هایی با رطوبت و چربی زیاد دارند، فعالیت شیمیایی بدنشان بیشتر است. این چربی اضافی روی سطح پوست می تواند با ادوکلن ترکیب شده و عطر دوام بیشتری پیدا کند. اما این چربی زیاد ممکن است همچنین باعث شود که رایحه ی عطر تغییر کرده و به بویی ناخوشایند تبدیل شود.

برای جلوگیری از این مسئله، در طی روز از مقدار کمتری ادوکلن استفاده کنید یا اینکه از ادوکلن هایی با بویی ضعیف تر یا عطرهایی که کمتر با عطر مشک و بیشتر با عطر میوه ها و گل ها ساخته شده باشد استفاده کنید. ادوکلن هایی که برای فصل تابستان ساخته شده اند برای مردهایی که پوست چرب دارند بهترین نعو به حساب می آید.

ادوکلن های پیشنهادی:

(Fahrenheit Summer  ) از (Christian Dior )

(Kouros ) از (Yves Saint Laurent)

(Tommy Jeans) از تامی هیلفیگر (Tommy Hilfiger)  

پوستهای خشك و حساس...

پوست های خشک
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ادوکلن بسیار سریعتر در پوست های خشک از بین می رود، به همین دلیل باید مقدار بیشتری مورد استفاده قرار گیرد. هرچند، به خاطر وجود ترکیبی مثل الکل اتیل، استفاده زیاد هم ممکن است باعث خشک کردن هر چه بیشتر و خراب کردن پوست شود. مسئله بسیار پیچیده ای است...

با دانستن این مطلب، افرادی که پوست هایی خشک دارند باید دنبال عطر های زمستانی باشند. این ادوکلن ها عطر قوی تری دارند و در هوای خشک و سرد ماندگاری طولانی دارند.

ادوکلن های پیشنهادی:

  “California North” و “White Moss از “Acca Kappa”

  “Black”  از “Kenneth Cole”

پوست های حساس
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بزرگترین خطر برای مردهایی که پوست حساس دارند این است که از ادوکلن های قوی استفاده کنند در حالیکه از سایر محصولات پوستی قوی نیز استفاده می کنند. اگر پوستتان دچار آکنه و کهیر است، بهتر است که ازاستفاده ادوکلن بعد از استفاده از افترشیو و اسپری بدن خودداری کنید، به خاطر اینکه ممکن است باعث آلرژی شود.

افرادی که پوست حساس دارند می توانند از همان قوانین مربوط به پوست های خشک در خرید ادوکلن استفاده کنند، اما بهتر است که ترکیباتی که در این عطرها استفاده می شود همه از مواد طبیعی باشند.

ادوکلن های پیشنهادی:

 “Eruptable” از “Volcanic Earth”

“Gents Cologne Balm”   و  “Polo Blue”  از  “Ralph Lauren”

 چند نکته دیگر
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
برای گرفتن نتیجه مطلوب ادوکلن را به گلو، مچ ها، سینه و اطراف گردنتان بزنید. این قسمت ها بهترین نواحی هستند که عطر بتواند با چربی طبیعی بدن شما مخلوط شود. نکته دیگر اینکه قبل از لباس پوشیدن از عطر به پشت زانوهایتان هم بزنید چون این ناحیه رایحه را به خوبی منتشر می کند. افراد بسیاری عادت دارند که در آخر کار کمی هم از عطر روی لیاسهایشان اسپری کنند، اما این کار منع می شود چون به لباس آسیب می رساند.

و در آخر نکته دیگری اضافه می کنیم و آن این است که هیچ کس نباید تا زمانی که نزدیکتان نشده است رایحه عطرتان را استشمام کند. اگر وارد اتاقی شدید و مردم پشت سر شما بو کشیدند، مشخص است که زیاد از عطرتان استفاده کرده اید. برای اطمینان به هر اندازه که می توانید مقدار کمتری استفاده کنید. خانم ها دوست دارند شما را بو کنند، نه عطر کرستین دیور را!

سعی کنید در انتخاب عطر هم مثل انتخاب صابون یا مرطوب کننده به پوستتان اهمیت دهید و با توجه به نوع پوستی که دارید، ادوکلنتان را تهیه کنید.


موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۷/۱۱/۰۹ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |
 
بعضی زنها با خود فکر می کنند اگر مردها می دانستند در جمعهای زنانه چه حرفهایی رد و بدل می شود دودمانمان را به باد می دادند بعضی مردها هم با خود فکر می کنند اگر زنها می دانستند در جمعهای مردانه چه حرفهایی رواج دارد از انتخاب خود پشیمان می شدند . مگر آنها چه چیز هایی می گویند ؟ اسرار مگو آن هم برای مجلس گرمی ؟
رازداری یکی ا ز صفات پسندیده ای ا ست که در روابط اجتماعی باعث ایجاد اعتماد و اطمینان و حسن نیت دیگران نسبت به شخص رازدار می شود.
رازداری درروابط زناشویی باعث ا یجاد اعتماد ودرنتیجه آرامش ودلگرمی برای هریک ازطرفین می گردد.
بعضی ازمسائل اعتقادی و روحی و معنوی و خانوادگی و یا شخصی و جسمی و یا مالی و شغلی وجود دارند که درهرخانواده ای نوع خاص خودش را دارد ولی ممکن ا ست بعضی افراد ما یل نبا شند دیگران ازآنها مطلع شوند باید به همسرخود اطمینان دهید که مسا ئل و مشکلا ت از محدوده دو نفره  زن و مرد به خارج از محیط خانواده درز پیدا نخواهد کرد.
 گاهی می بینیم شخصی مسئله ای را برای پدر یا مادرش بیان کرده ا ست و وقتی از طرف همسربازخواست می شود می گوید:
پدرو مادرم یا خواهر و برادرم که غریبه نیستند بد من را نمی خواهند یا من به غیر ا ز آنها کسی را ندارم و آنها که به کسی چیزی نمی گویند و ا ز این قبیل حرفها... که در پاسخ می توان گفت شاید وا لد ین شما برایتا ن عزیز و گرانقدر باشند ولی برای همسر شما ا ینطور نباشد. و همین امر موجب می شود اعتماد و اطمینان همسر خود را از دست دهید که ا ین نیز می تواند پیامد های منفی زیادی در زندگی داشته باشد .
ا لبته با کمی درایت و دوراندیشی می توان ا ز هر گونه پیامد منفی جلوگیری نمود. به این نکته نیز باید توجه داشت بعضی مسائل ا ز نظر عده ای  بی اهمیت و ا ز نظر عده ای  دیگر مهم ا ست پس باید برای عقاید دیگران ارزش قا ئل بود وآنچه را شخص ما یل نیست  دیگرا ن بدا نند  حتی به نزدیکترین عزیزان و دوستان خود  فاش نکنید.
یقین دا شته با شید بهترین دوست و یاور و رازدار شما در زندگی باید همسرتان باشد ودر بعضی مواقع که لازم است برای رفع مشکلا ت مسائلی آ شکار گردد بهترا ست با مشاوران خانواده درمیان گذاشته شود که راهنمایی بی طرف و تخصصی بکند . هیچوقت در مورد مسائل خانوادگی خود کنفرانس ندهید.

موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۷/۰۸/۱۶ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |


ویتامین B1 مخصوص خانمها !
این نوع ویتامین را خانمهای محترم مصرف کنند : به همسرتان توجه کنید
به پاهای عضلانی، به سینۀ فراخ و مردانه اش، به لبخند زیبایش، به شانه‌های پهنش، به دستان بزرگ و مردانه اش، به چشمان خوش حالتش، به صدای پرطنین اش و به طور کلی به هر ویژگی و صفتی که از او مرد می‌سازد، توجه کنید. اغلب مردان دوست دارند که از مردانگی آنها تعریف و تمجید شود و آنها تشنه ی تعریف و تمجید شما هستند. وقتی مردی تحسین شود، مایل است به سرعت به آن پاسخ دهد. به او بگویید که چه همسر با قدرت و خوبی دارید و از اینکه شوهر شماست چقدر خوشحالید و چقدر خوش اقبالید. به شوهرتان بگویید او را در همین گونه که هست، دوست دارید و دیگر اینکه او را در دنیا با هیچ مرد دیگری حاضر نیستید عوض کنید.

ویتامین A1 مخصوص آقایان !
این نوع ویتامین را آقایان محترم مصرف کنند : همسرتان را با زنان دیگر مقایسه نکنید
هیچ موقع خانمتان را با زنی دیگر، بویژه مادرتان، زن سابقتان یا نامزد قبلی تان مقایسه نکنید. هرگز دربارۀ سایر روابطی که قبلا احتمالا داشته اید، مشتاقانه و با حسرت حرف نزنید. با این اعمال شما عدم امنیت را در جایی که نباید باشد، ایجاد می‌کنید. مردی که می‌خواهد گذشته را دوباره زنده کند، به سوی دردسر می‌رود.

به خاطر داشته باشید همسرتان می‌خواهد در زندگی شما مقدم ترین فرد باشد. وقتی شما الگویی را مثال می‌زنید مانند مادرتان، همسر قبلی تان، دخترخاله تان، آنطور احساس کردن برای او خیلی سخت است. او باور می‌کند که باید دقیقا عین آن الگو عمل كرده، و از آن پیروی کند. هر زنی دوست دارد بابت توانائیهای خودش مورد تحسین قرار گیرد. به او اجازه دهید همان زن شایسته ای باشد که هست. بدانید که اگر به هر کس آزادی بدهید که خودش باشد او بهترین فرد می‌گردد.

ویتامین B2 مخصوص خانمها !
این نوع ویتامین را خانمهای محترم مصرف کنند : شوهرتان را بابت کارهایی که انجام می‌دهد تحسین کنید
به طور مثال اگر او اتومبیل را تعمیر می‌کند به او بگویید چقدر خوش اقبالید که همسری را دارید که از استعداد و تواناییهای مکانیکی تا این حد بالا برخوردار است. اگر او با بچه‌ها بازی می‌کند، به او بگویید بچه‌ها چقدر خوشبختند که پدری چون تو دارند. اگر او اهل ورزش است به او بگویید چقدر عالی است که مردی با هیکل متناسب دارید و به ورزش کردن اهمیت می‌دهد. اگر او شما را در رفاه گذاشته است به او بگویید در رؤیاهایتان هم نمی‌گنجید شیوۀ زندگی را که او برایتان فراهم آورده است داشته باشید.

ویتامین A2 مخصوص آقایان !
این نوع ویتامین را آقایان محترم مصرف کنند : عشق خود را نسبت به همسرتان اثبات کنید
زنها از شما مردها می‌خواهند، عشق خودتان را به گونه ای محسوس و مملوس نشان دهید. در واقع، عشق را هر روز و از راههای کوتاه باید بر زبان آورد و نشان داد. خرید هدیه‌های کوچک و تقدیم آن به شکلی خوشایند می‌تواند جالب و زیبا باشد. مثلا شما می‌توانید یک بسته شکلات بزرگ بخرید و به آن یادداشتی ضمیمه کنید، بدین مضمون: "تقدیم به همسر بی نظیرم که همیشه به من خوبی و عشق می‌دهد."هدیه‌هایی که خانمها دوست دارند شوهرانشان به آنها تقدیم کنند بدین قرارند: گل، کارت پستالهای زیبا همراه با دست خط خودتان، عطر، جواهرات، مجسمه‌های زیبا، کیف، لباس، بسته‌های شکلات (کاکائو‌های تخته ای)، تلفن موبایل، ساعت مچی و اگر خیلی پولدارید ماشین‌های مدل بالا!.... اگر امکان پیچیدن هدیه نیز وجود دارد، حتما آن را با کادوهای رنگی زیبا بسته بندی کنید.

خانمها دوست دارند خودشان بسته بندی‌ها را باز کنند. گرفتن هدیه، به زنها احساس با ارزش بودن می‌دهد و عدم دریافت هدیه، این پیام را برای زن تداعی می‌کند که شما برای او هیچ ارزشی قائل نیستید و به او توجهی ندارید و در یک کلام، دوستش ندارید. در مشاوره‌های خصوصی مان زمانی که با مراجعان صحبت می‌کنیم و می‌گوییم که این تکنیکها را به کار برید، خانمها می‌گویند که خیلی دوست داریم دقیقاً شوهرمان این کارها را برایمان انجام دهد ولی شوهرمان می‌گوید این مسخره بازیها و این بچه بازیها دیگر چیست؟ پس این لباسهایی که پوشیده اید چه کسی برایت خریده است؟ یا خرج خانه را چه کسی می‌کند؟ آقایان، قبول داریم که به طور غیرمستقیم برای خانمتان خرج می‌کنید ولی وقتی که او خودش اشاره کند که به چه چیزهایی نیاز دارم و با هم بروید بخرید این روش او را دچار هیجان نمی‌کند. شما زمانی می‌توانید او را غافلگیر کنید که خودتان بدون اطلاع او، برایش هدیه‌های مختلف بخرید و در مواقعی که انتظارش را ندارد به او تقدیم کنید. بعضی از مراجعان مرد نیز می‌گفتند که این روشها مربوط به دوست پسرها و دوست دخترهاست و زندگی زناشویی فرصتی برای اجرای این تکنیکها و مسخره بازیها نمی‌گذارد! ولی ما به شما آقایان می‌گوییم که این کتاب را دقیقاً برای شماها که فکر می‌کنید زندگی چیز دیگری است نوشته ایم، زیرا اگر این روشها را به کار نبرید یا مرتباً باید ناله‌ها و شکوه‌های همسرتان را بشنوید و یا اینکه خودتان تاوان هزاران مسئله ای را که بعداً برایتان پیش می‌آید را بپردازید!

ویتامین B3 مخصوص خانمها !
این نوع ویتامین را خانمهای محترم مصرف کنند : حمامی گرم و نرم برایش آماده کنید
حمام را تمیز و آماده کنید. حوله ی تمیز، صابون خوشبو و شامپوهای عالی تهیه کنید، سپس وان حمام را پر از آب گرم و حباب صابون کنید. از او تقاضا کنید که استحمامی دلچسب انجام دهد. هنگام استحمام از او با نوشیدنیهای خوش طعم و موردعلاقه اش پذیرایی کنید.

ویتامین A3 مخصوص آقایان !
این نوع ویتامین را آقایان محترم مصرف کنند : زنان نیاز به صحبت کردن دارند
شوهری که یاد می‌گیرد هر روز وقت صرف کند و با زن خود حرف بزند و به صحبتهای او گوش دهد، قلب او را برای همیشه تسخیر می‌کند. از دیدگاه ما: "اگر خانمها و آقایان روزی٢٠ دقیقه با هم صحبت کنند، درِ طلاق را برای همیشه به روی خودشان می‌بندند. مردی که نیاز زن را برای صحبت کردن نادیده می‌گیرد، همسری مهربان و عیبجو پیدا خواهد کرد.

وقتی او به شما غُر می‌زند و لحظه ای آرامتان نمی‌گذارد آنچه در واقع او می‌گوید این است: اگر نمی‌توانم با گفتگویی خوب بر تو اثر بگذارم، با مذاکرۀ نامطبوع اثر خواهم گذاشت چون حتی بگو و مگوها بهتر است پوچی و خلأیی است که وقتی با تو هستم احساس می‌کنم. آنچه او هر بار می‌گویند این است: لطفاً به حرف من گوش بده. می‌خواهم آنچه را برای من اتفاق افتاده و دربارۀ آن نگرانم، با تو در میان بگذارم." در واقع پند یا نصیحت یا راه حلی نمی‌خواهم، فقط می‌خواهم حرفم را بشنوی و آنچه را می‌گویم درک کنی و به احساس من اهمیت دهی."

ویتامین B5 مخصوص خانمها !
این نوع ویتامین را خانمهای محترم مصرف کنند : همسرتان را بابت آنچه می‌گوید تمجید کنید
به طور مثال اگر او شوخ طبع است به او بگویید: شوخ طبعی او را دوست دارید و این حالت او باعث احساس نشاط شما می‌گردد. اگر او اهل ریسک و خطر کردن است به او بگویید: شجاعت او را که پای هر چه بدان اعتقاد دارد می‌ایستد، خیلی دوست دارید. اگر او کم حرف است به او بگویید: چه شنوندۀ خوبی است و چه نفوذ آرام کننده ای بر شما دارد. اگر او پرحرف است به او بگویید که روح بخش و گرم کننده مجالس و مهمانی‌هاست و چقدر دوست دارید که به سخنانش گوش دهید. اگر او راستگو و درستکار است به او بگویید: چه خصیصه‌های زیبایی داری و شما این صفات را خیلی دوست دارید. اگر باوفاست به او بگویید: چقدر عالی است که می‌توان به او اعتماد کرد. به طور کلی همه چیز و هر چیزی بایستی به شیوۀ مثبت مورد توجه قرار گیرد و با تمجید تفسیر شود. هرگز شوهرتان را با مردان دیگر فامیلتان مقایسه نکنید و مثلاً نگویید که علی آقا در خانه به همسرش کمک می‌کند و یا برای زنش خیلی هدیه می‌خرد و خیلی بهتر از تو همسرداری می‌کند. با انتقاد کردن و مقایسه ی او با دیگران از میزان صمیمیت و نفوذ خود بر همسرتان می‌کاهید. به یاد داشته باشید که هیچ کس از انتقاد خوشش نمی‌آید حتی شما!

ویتامین A5 مخصوص آقایان !
این نوع ویتامین را آقایان محترم مصرف کننده : شام بخرید و به خانه بیاورید
یکی از روشهایی که می‌توانید خانمتان را غافلگیر کنید این است که بعضی از روزها پس از آنکه به محل کارتان رفتید به همسرتان تلفن بزنید و پس از خوش و بش کردن با وی، بگوئید: عزیزم نگران تهیه شام نباش، زیرا من موقع برگشت شام می‌خرم و به خانه می‌آورم.

ویتامین B6 مخصوص  خانمها !
این نوع ویتامین را خانمهای محترم مصرف کنند : با کاغذهای پشت چسب دار حرف خود را بزنید
این نوع کاغذهای کوچک پشت چسب دار را می‌توانید از فروشگاههای بزرگ یا مغازه‌های لوازم تحریری خریداری کنید. سپس یادداشتهای خود را در جاهایی که اصلاً احتمالش را نمی‌دهد بچسبانید، به طوری که وقتی صبح آمادۀ رفتن به محل کارش می‌شود ببینید. به طور مثال این نوشته‌ها را می‌توانید بر روی کیف دستی او، بر روی داشبرد اتومبیلش و یا روی درب یخچال و فریزر بچسبانید و در همه ی آنها بنویسید که به نظرتان او چقدر عالی و قدرتمند و دوست داشتنی است و چقدر از اینکه همسر او هستید احساس خوشحالی و شادمانی دارید و در نهایت چقدر او را دوستش دارید..


موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۷/۰۸/۱۶ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

بر طبق فرهنگ لغت عسل ماده‌ای شیرین و زرد رنگ است كه زنبورهای مختلف از شهد گل‌ها تهیه می‌كنند

اما جدا از اینكه عسل به عنوان یك ماده غذایی به شمار می‌آید، آیا می‌دانستید كه عسل یكی از
 قدیمی‌ترین و موثرترین مواد برای كمك به زیبایی است؟
عسل شامل موم و شكر و مواد معدنی است و یك مرطوب كننده طبیعی به شمار می‌آید و همانند یك ماده ضد سوزش برای پوست‌های حساس عمل می‌كند.
عسل می‌تواند در خیلی از محصولات زیبایی یافت شود، شما می‌توانید این محصولات را در مغازه‌های محلی یا مغازه‌هایی كه دارای محصولات زیبایی مطلوب هستند بیابید. جالب اینكه خیلی از این محصولات می‌توانند بسیار گران قیمت باشند اما تعدادی از این محصولات هم می‌توانند در منزل ساخته شوند.
اگر می‌خواهید به راز و رمز زیباسازی عسل پی ببرید مواردی كه درباره عسل می‌گوییم را امتحان كنید. اما قبل از استفاده عسل روی پوستتان مطمئن شوید كه به آن حساسیت ندارید.

 1- ماسك عسل:
عسل خالص را روی صورت‌تان بمالید و اجازه دهید كه مدتی روی پوست‌تان باشد تا زمانیكه خشك شود. تقریبا پانزده دقیقه برای خشك شدن عسل برروی پوستتان كافی است. وقتی كه خشك شد صورتتان را با آب گرم بشویید.


2- پوستی روشن با حمام عسل:
برای رطوبت، نرمی و داشتن پوستی روشن، در حمام بعدی‌تان از یك شیشه عسل استفاده كنید. عسل را به پوستتان بمالید و برای مطمئن شدن از خشك شدن عسل برروی پوست از دست‌تان كمك بگیرید، در این حالت با اینكه عسل پوست شما را چسبناك كرده است اما به نرمی و راحتی دست شما روی پوست‌تان حركت می‌كند. سپس بدنتان را با آب بشویید. نتیجه این كار گردش خون عالی، زیبایی و روشنی پوست خواهد بود.


3- وان عسل:
                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                برای خوش بویی و نرمی پوست‌تان، یك چهارم تا یك دوم فنجان عسل به آب وان اضافه كنید.

 
4- ماساژعسل:
یك قاشق چای خوری عسل به همراه كمی پودر بادام را در كف دستان مخلوط كنید و به آرامی روی صورت‌تان بمالید. سپس این معجون عسل و بادام را با آب گرم بشویید.


5- تمیز‌كننده روزانه صورت:
مخلوطی از یك قاشق چای خوری عسل با پودر شیر تهیه كنید، از این محلول به عنوان تمیزكننده مواد آرایش و زدودن كثیفی پوست صورت می‌توانید استفاده كنید و بعد با آب گرم صورت‌تان را بشویید.

6- موهای درخشان:
برای براق كردن موهایتان می‌توانید مخلوطی از یك قاشق چای خوری عسل به همراه آبلیموی تازه فشرده شده و یك لیتر آب گرم تهیه كنید. طبق معمول با شامپوی همیشگی موهایتان را بشوید و بعد از مخلوط عسل برروی موهایتان بریزید. اجازه دهید موهایتان به صورت نرمال خشك شود، نیازی به شستن مخلوط عسل از روی موهایتان نیست.


7- نرم‌كننده مو:
برای داشتن موها و پوست سری سالم می‌توانید از مخلوط یك دوم فنجان عسل و دو قاشق سوپخوری روغن زیتون استفاده كنید. موهایتان را با مخلوط عسل آغشته كنید، سپس پوششی روی سرتان بگذارید و اجازه دهید برای سی دقیقه روی سرتان بماند. بعد از سی دقیقه شامپو بزنید و طبق معمول موهایتان را بشویید.


8-جوهرپوست:

 برای سفتی، نرمی و مرطوب بودن پوست‌تان می‌توانید مخلوطی از هسته پوست گرفته شده یك سیب و یك قاشق سوپخوری عسل كه در ماشین مخلوط كن تهیه كرده‌اید استفاده كنید.
 آنقدر مخلوط عسل را هم بزنید تا نرم شود و به آرامی روی پوست صورت بمالید و اجازه دهید برای پانزده دقیقه باقی بماند. بعد پانزده دقیقه مخلوط عسل روی صورتتان را با آب گرم بشویید.
 با نكات زیبایی گفته شده در بالا می‌توانید محصولات زیبایی سودمندی را در منزل تهیه كنید. عسل یك محصول فوق‌العاده در زیبایی است چراكه شامل آنزیم‌ها، ویتامین‌ها، و موادمعدنی زیادی است. برای تهیه محصولات زیبایی ابتدا مطمئن شوید عسل خریداری شده‌تان صددرصد خالص باشد.


موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۷/۰۸/۱۶ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

بسم الله الرحمن الرحیم

الم (1) ذلک الکتب لاریب فیه هدی للمتقین (2) الذین یومنون بالغیب و یقیمون الصلاة و مما رزقنهم ینفقون (3) و الذین یومنون بما انزل الیک و ماانزل من قبلک و بالاخرة هم یوقنون (4) اولئک علی هدی من ربهم و اولئک هم المفلحون (5) ...

به نام خداوند بخشنده مهربان

از رموز قرآن (1) این کتاب بی هیچ شک راهنمای پرهیزکاران است (2) آن کسانی که به جهان غیب ایمان آرند و نماز بپا دارند و از هرچه روزیشان کردیم به فقیران انفاق کنند (3) و آنان که ایمان آرند به آنچه خدای تعالی به تو و بر پیغمران پیش از تو فرستاد و آنها خود به عالم آخرت یقین دارند (4) آنان از لطف پروردگار خویش به راه راستند و آنها به حقیقت خود رستگاران عالمند (5) ... (سوره بقره۱ تا ۵)

 گفتم: چقدر احساس تنهايي مي‌كنم 
گفتي: "فاني قريب ..."   (من که نزدیکم ... ) .... بقره آیه 186

گفتم: تو هميشه نزديكي؛ من دورم... كاش مي‌شد بهت نزديك شم 
گفتي: "و اذكر ربك في نفسك تضرعا و خيفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال ..." (هر صبح و عصر، پروردگارت را پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد کن ...) اعراف آیه 205


گفتم: اين هم توفيق مي‌خواهد، که من ندارم ...!!!

گفتي: " ألا تحبون ان يغفرالله لكم ..." ( آیا دوست ندارید خداوند شما را ببخشاید ؟؟ ...) نور آیه 22


گفتم: معلومه كه دوست دارم منو ببخشي 
گفتي: "و استغفروا ربكم ثم توبواّالیه ان ربی رحیم و ودود ..." (و از خدای خود آمرزش طلبید و به درگاهش توبه کنید که او بسیار مشفق و مهربان است ...) (هود / آیه 90)


گفتم: با اين همه گناه... آخه چيكار مي‌تونم بكنم؟     
گفتي: "الم يعلموا ان الله هو يقبل التوبة عن عباده  ..." (مگه نمیدونید همانا فقط خداست که توبه رو از بنده هاش قبول میکنه؟؟ ...)  (توبه / آیه 104)


گفتم: ديگه روي توبه ندارم ...

گفتی: "... الله العزیز العلیم (2) غافر الذنب و قابل التوب ..." ( خداوند مقتدر و داناست (2) خدایی که بخشنده گناهان و پذیرنده توبه است ...)  (غافر / آیه 2-3)

 

گفتم: با این همه گناه، برای کدوم گناهم توبه کنم ؟

گفتی: "ان الله یغفر الذنوب جمیعا ..." ( خدا همه ی گناه ها رو میبخشه ...)  (زمر / آیه 53)

 

گفتم: یعنی باز هم بیام؟؟ .. باز هم منو میبخشی؟؟

گفتی: " من یغفر الذنوب الا الله ..." (به جز خدا کیه که گناهان رو ببخشه؟؟ ...)   (آل عمران / آیه 135)

 

گفتم: نمیدونم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم ...!!! آتیشم میزنه ... عاشق میشم ... توبه میکنم ...

گفتی: "ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین .." (خدا هم توبه کننده ها رو دوست داره و هم اونایی رو که پاک هستند ...)  (بقره / آیه 222)


ناخواسته زار زدم: الهی و ربی ..!! من لی غیرک...؟؟ خدای من ... چه کسی غیر از تو دارم..؟؟

گفتی: " ... الیس الله بکاف عبده ..." ( آیا فقط خدا، برای بنده اش کافی نیست؟؟.....)   (زمر / آیه 36)


عاجزانه گریه کردم: ... در برابر این همه مهربونیت چیکار میتونم بکنم ؟؟

گفتی: "یایها الذین آمنوأ اذکروأ الله ذکرا کثیرا (41) و سبّحوه بکرة و اصیلا (42) هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمات الی النور و کان بالمومنین رحیما ..."  ( ای مومنین!! خدا رو زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید. او کسی هست که خودش و فرشته هایش بر شما درود و رحمت میفرستن تا شما را از تاریکی ها به سوی روشنایی بیرون بیارن  و خدا نسبت به مومنین مهربان است ..)   (احزاب / 41 تا 43)

 خدایا ما را از رستگاران این شب قرار بده ...


موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۷/۰۸/۱۶ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

دوست گرامي سلام

امروز، اولین روز از بقیة عمر شماست، پس اگر خود را برای آینده آماده نسازید، بزودی متوجه خواهید شد كه متعلق به گذشته هستید

اگر به دنبال موفقیت نروید خودش به دنبال شما نخواهد آمد. زندگی هنگامی به شما پاداش خواهد داد كه موفقیت را بعنوان یك حق آسمانی پذیرفته و باور داشته باشید. مجبورنیستید در موقعیت موجود باقی بمانید . این بستگی به تصمیم گیری خودتان دارد . می توانید هر لحظه تغییر كنید

هیچ وقت برای لذت بردن از زندگی و برای عوض شدن دیر نیست. هرکس که در زندگی زودتر تغییر کند زودتر موفق خواهد شد...


موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۷/۰۸/۱۶ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

1. همیشه بلافاصله بعد از اینکه از حمام بیرون می آیید از فرمژه استفاده کنید. وقتی مژه ها با آب گرم خیس شده باشند، راحت تر و زیباتر برمی گردند و نمی شکنند.

2. درست است که پودر ابرو بسیار خوب عمل میکند و کاملاً طبیعی به نظر می رسد، اما دقت کنید که این پودر بعد از گذشت چند ساعت لکه دار شده و از بین می رود. برای این منظور بهتر است ابتدا با مداد ابرو نواحی خالی ابرو را پر کنید و بعد پودر را روی آن بزنید.

3. بعد از زدن کرم پودر روی صورت، کمی کف دست ها را به هم بمالید و بعد به آرامی آن را روی گونه ها، چانه، پیشانی و بینی بمالید. گرما باعث می شود که پودر بهتر روی صورت بنشیند و کاملاً طبیعی جلوه کند.

4. یک راه خوب برای اطمینان از اینکه آرایشتان افراطی نشود این است که از آخر به اول شروع کنید: مثلاً بعد از زدن کرم پودر، قبل از انجام آرایش چشم، رژگونه و رژلبتان را زنید. با اینکار چهره تان روشن تر به نظر می رسد و درنتیجه سایه و خط چشم و ریملتان را کمرنگ تر خواهید زد و آرایشتان طبیعی تر جلوه خواهد کرد.

5. برای اینکه مژه ها بلند و پر بدون گوله گوله جلوه کند، از ریمل های دو سره استفاده کنید. ابتدا سر حجم دهنده آن که کرم رنگ است و مژه ها را پر میکند را استفاده کرده و بعد از گذشت چند دقیقه که خشک شد، سر دیگر را که کار بلند کردن مژه ها را انجام می دهد را استفاده کنید.

6. اگر یک روز رژلبتان تمام شد و چیزی دم دستتان نبود، نگران نباشید خودتان هم میتونید رژلب درست کنید. ابتدا انگشتتان را کمی چرب کرده و بعد درون پودر سایه چشم فرو کنید و بعد روی لب بمالید.

7. برای مجذوب کردن بیشتر بیننده، اطمینان یابید که بین خط مژه ها و خط چشمتان فاصله ای نباشد. ابتدا از سایه پودری استفاده کنید بعد پلک را بالا برده و خط چشم را تا حد امکان نزدیک به خط مژه بکشید. اینکار باعث می شود که مژه هایتان هم پرتر نشان دهد.

8. موقع کشیدن خط چشم یا خط ب، سعی کنید آرنجتان را روی جایی محکم کنید مثل میز توالتتان. اینکار باعث می شود که بتوانید خط را بدون حرکت و نوسان دست و راحتتر بکشید.

9.برای از بین بردن خستگی و قرمزی چشم ها می توانید از خط و سایه چشم آبی استفاده کنید. در این مواقع از استفاده از سایه هایی که قرمز در خود داشته باشد مثل بنفش، ارغوانی، حتی قهوه ای، خودداری کنید.


موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۷/۰۶/۱۷ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |
 
اگر فکر مى‌کنيد غمگين هستيد، به اين‌ها نگاه کنيد

اگر فکر مى‌کنيد کارتان سخت است، به اين بچه نگاه کنيد

اگر فکر مى‌کنيد حقوقتان کم است، پس اين دختر بچه چه بگويد؟

اگر فکر مى‌کنيد دوستان زيادى نداريد ...

اگر فکر مى‌کنيد درس خواندن سخت است، به اين بچه نگاه کنيد

هرگاه احساس کرديد که ديگر بايد تسليم شويد، به اين مرد فکر کنيد

اگر فکر مى‌کنيد کارتان سخت است، به اين مرد نگاه کنيد

اگر از سيستم حمل و نقل گله داريد، به اين‌ها نگاه کنيد

اگر فکر مى‌کنيد جامعه با شما رفتارى ناعادلانه دارد، به اين پير زن نگاه کنيد

از زندگى لذت ببريد، همان‌گونه که هست و همان‌گونه که پيش مى‌آيد
ما از خيلى‌ها خوشبخت‌تريم
بسيارى چيزها در زندگى هستند که چشم شما را به خود جلب مى‌کنند
اما چيزهاى کمى هستند که اين کار را با قلب شما مى‌کنند ...
دنبال آن‌ها باشيد


موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۷/۰۶/۱۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

قتی به آرایشگاه می‌روید، آرایشگران با سشوار و ژل و موس و برس‌های سفت به جان موهایتان می‌افتند تا زیباتر شوید. ولی این زیباتر شدن اغلب به قیمت آسیب موهایتان تمام می‌شود. اگر دوست دارید موهایتان را حالت دهید و زیباتر شوید و یا آنها را به مدلی کوتاه کنید که به شما بیاید، باید نکاتی را به خاطر داشته باشید تا هم مدل موهایتان شما را زیباتر کند، هم موهایتان سالم‌ باقی بماند.

▪ موهای‌تان را کوتاه نگه دارید: اگر فردی هستید که موهای بلند دارید و داشتن موی بلند را هم می‌پسندید، لازم نیست آنها را خیلی کوتاه کنید. حد متوسط را انتخاب کنید، داشتن موهایی که تا سرشانه باشد، اندازه مناسبی برای موها است. مراقبت‌کردن از این موها با این اندازه راحت‌تر است. هم شستشو و هم خشک‌کردن و هم آرایش این موها برای افراد آسان‌تر بوده و موها کمتر دچار آسیب می‌شوند.

▪ از تغییردادن زیاد آرایش موهایتان خودداری کنید: به‌طور کلی اگر موهای نازکی دارید، فرم موها را به حالت لایه‌لایه کوتاه کنید زیرا این مدل از آرایش مو حجم موها را بیشتر نشان می‌دهد.

▪ اگر چهره اخم‌آلودی دارید، می‌توانید موهای‌تان را طوری آرایش کنید که این عصبانیت و اخم شما کمتر نمایان شود: برای این کار می‌توانید کمی از موهای‌تان را به صورت موج‌دار روی پیشانی و کنار صورت بریزید. با این نوع تغییر موها، چهره‌ای آرام‌تر پیدا خواهید کرد.

▪ موهای‌تان را بپیچید و حالت دهید: زمانی که موها را از حالت صاف درمی‌آورید، چهره شما مهربان‌تر و جوان‌تر به نظر می‌رسد. این کار همچنین حجم موهایتان را هم بیشتر می‌کند.

▪ موهایتان را فر دهید: استفاده از ژل مو یا اسپری‌های حالت‌دهنده مو وسیله خوبی برای فردادن و مجعدکردن موها است. کمی از آن را به کف دست‌هایتان مالیده و موهایتان را با آن حالت دهید.

▪ با موهایتان بدرخشید: همیشه بعد از حمام‌کردن و شستن موها از نرم‌کننده‌ مو استفاده کنید. نرم‌کننده‌ها موجب می‌شود اصطکاک مو هنگام شانه‌کردن و در نتیجه شکنندگی مو کم‌ شده و موها کمتر ریزش داشته باشد.

▪ موهایتان را خنک کنید: پس از شستشوی کامل بدن و در انتهای دوش گرفتن موهای‌تان را با آب خنک آبکشی کنید و یا با هوای خنک سشوار موهایتان را خشک کنید. این کار موجب می‌شود حالت وزشدگی موها کمتر شده و موها درخشان‌تر شود.

▪ از گرمای زیاد اجتناب کنید: هر زمانی که از سشوار، یا از اتوهای مخصوص مو یا صاف‌کننده‌ها استفاده کردید، مراقب باشید که گرمای زیاد این وسایل موهایتان را نسوزاند. پیش از استفاده از این لوازم از لوسیون و اسپری‌ روی موها استفاده کنید تا این مواد مانع از رسیدن گرمای زیاد و سوختن موها شود.

▪ یک برس نرم بخرید: برای شانه‌کردن موها برسی را انتخاب کنید که دندانه‌های زیاد و ریز و نرم داشته باشد. دندانه‌‌های نرم و ریز برس مانع از کنده‌شدن موها هنگام شانه‌کردن می‌شوند و به موها حالتی زیباتر می‌دهند و موها صاف‌تر و درخشان‌تر به نظر می‌رسند.

▪ رنگ موی مناسبی را انتخاب کنید: رنگ‌های خاکستری، موشی و کدر، نور را به خوبی منعکس نمی‌کنند. رنگ‌های روشن که با رنگ‌هایی با تون گرم مخلوط شده باشند هم موها را درخشان‌تر می‌کنند و هم تارهای مو با ضخامت بیشتری به نظر می‌رسند.

▪ از آرایش نامناسب موها، بافتن، دم‌اسبی‌کردن موها، بستن موها در حالت‌هایی که به مو کشش زیادی وارد می‌کند، خودداری کنید: امروزه انواع متعددی از آرایش موها در آرایشگاه‌های زنانه انجام می‌شود که آسیب زیادی به ریشه موها وارد می‌کند. این مساله سبب شکنندگی و خردشدن موها می‌شود و به دنبال آن موها دچار ریزش می‌شوند.

▪ رنگ‌کردن موها و استفاده از مواد نگه‌دارنده رنگ یا همان تثبیت‌کننده‌ها سرعت‌ شکنندگی و نازک‌شدن موها و در نتیجه ریزش آنها را بیشتر می‌کند: بهتر است برای پیشگیری از آسیب بیش از حد موها، زمانی که موها را رنگ می‌کنید، رنگ به ریشه موها مالیده شود و سپس با شانه از ریشه به انتهای مو پخش شود و این کار بیشتر از پنج دقیقه طول نکشد.


موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۷/۰۶/۱۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

اگر در فکر این هستید که زمان را به عقب بازگردانید و مجدداً شادابی و جوانی خود را بدست آورید، قاعدتاً باید به دنبال راههایی باشید که به وسیله آنها چین و چروک های موجود بر روی پوست خود را از بین ببرید. سالخوردگی یک فرایند کاملاً طبیعی است، اما این روزها با استفاده از تکنولوژی های جدید و همچنین دانش پزشکی می توانید تکنیک هایی را مشاهده نمایید که این فرایند را کند می کنند. هر چند اگر سنتان 78 سال است نمی توانید انتظار داشته باشید که یک مرتبه 25 ساله شوید، اما به هر حال با از بین بردن چین و چروک ها می توانید چندین سال سن خود را کاهش دهید.

1- از قرار گرفتن در معرض آفتاب بپرهیزید. بر اساس پژوهش های اخیر پزشکان، قرار گرفتن در معرض نور خورشید بیش از هر عامل دیگری – حتی وراثت – می تواند بر روی پوست شما چین و چروک ایجاد نماید. اگر می خواهید پوست صورتتان همچنان جوان و شاداب باقی بماند از قرار گرفتن در معرض اشعه ی UV خودداری کرده و روزهایی که قرار است بیش از اندازه در فضای باز قرار بگیرید، حتماً از کرم های ضد آفتاب استفاده نمایید. اگر هر قسمت از پوست شما دچار آفتاب سوختگی شد، روی نقطه ی مورد نظر ژل آلوورا استعمال نمایید.

2- از سیگار کشیدن خودداری کنید. ترکیباتی که در سیگار وجود دارد سبب می شود که کلاژن های پوست از بین برود. از اینرو قابلیت ارتجاعی پوست کم شده و در نتیجه چین و چروک بر روی آن ایجاد می شود. هر چند دانشمندان هنوز در این زمنیه به نتایج کاملاً قطعی دست نیافته اند، اما بر طبق تحقیقات اخیر آنها می توان گفت که پوست افراد سیگاری 40% نازک تر و شکننده تر از پوست افراد غیر سیگاری است. اگر می خواهید پوستی شاداب و جوان داشته باشید این عادت را کنار بگذارید.

3- انحراف چشم و کج بینی. تحقیقات گویای این مطلب هستند که افرادیکه نسبت به فعالیت های درست ماهیچه های صورت خود بی تفاوت می باشند، به احتمال زیاد صورتشان دچار چین و چروک می شود. اگر انحراف چشم دارید، به چشم پزشک مراجعه کنید. همچنین می توانید با استفاده از عینک آفتابی از ضعیف تر شدن ماهیچه های اطراف چشم خود در فضای باز جلوگیری نمایید. این امر هم نور کمتری را به چشم ها می رساند و هم اینکه دیگر مجبور نیستید هنگامیکه با نور شدید خورشید مواجه می شوید چشم های خود را به صورت نیمه باز و با فشار زیاد، باز نگه دارید.

4- صورت خود را بیش از اندازه نشویید. یکی دیگر از راههایی که از ایجاد چین و چروک بر روی پوست جلوگیری می کند این است که در طول روز بیش از اندازه صورت خود را نشویید. آبی که از شیر می آید، مواد نرم کننده ی طبیعی پوست را از بین میبرد و این امر سبب خشکی پوست شده و چین و چروک بر روی آن ایجاد می کند.

5- به اندازه کافی از میوه ها و سبزیجات تازه استفاده کنید. بله و این هم یک دلیل دیگر برای استفاده مکرر از میوه و سبزی. بر اساس بررسی های اخیر پژوهشگران، میوه ها و سبزیجات حاوی آنتی اکسیدان هایی می باشند که رادیکال های آزاد موجود در بدن را از بین می برند. همانطور که می دانید این رادیکال های آزاد موجب ایجاد پیری زودرس می شوند. اگر می خواهید چین و چروک های روی پوست خود را از بین ببرید، مطمئن شوید که رژیم غذایی تان به اندازه ی کافی میوه و سبزی در خود جای داده باشد.

6- مصرف ماهی را افزایش دهید. پروتیئن در شادابی و طراوات پوست نقش مهمی را بازی می کند. در این میان ماهی نه تنها حاوی مقادیر زیادی پروتئین میباشد، بلکه نوعی مصونیت طبیعی برای پوست ایجاد کرده و از پیر شدن آن جلوگیری می نماید. از این گذشته ماهی حاوی مقادیر زیادی امگا – 3 نیز می باشد که جزء اسیدهای چرب بوده و در دوباره جوان سازی پوست نقش مهمی را ایفا می نماید.

7- به اندازه کافی بخوابید. زمانیکه میزان خواب و استراحت شما کافی نباشد، بدن به طور خودکار هورمون کورتیزول بیشتری ترشح می کند. این هورمون سلول های پوست را درهم می شکند و سبب ایجاد چین و چروک می شود. اگر می خواهید از پیر شدن پوست خود جلوگیری بعمل آورید، مطمئن شوید که شب ها حداقل 7 تا 8 ساعت می خوابید.

8- از کرم های مرطوب کنند استفاده کنید. این مورد شاید بیشتر برای خانم ها مورد استفاده قرار بگیرد تا آقایون. کرم های مرطوب کننده قابلیت ارتجاعی پوست را افزایش داده و آن را تازه و شاداب نگه می دارند. استفاده از این نوع کرم ها به ویژه پیش از استفاده از لوازم آرایشی توصیه می شود. صبح ها پیش از آرایش کردن از این کرم بر روی پوست خود بمالید و شب ها پس از شست و شوی پوست، دومرتبه از این کرم استفاده کنید تا پوست خشک نشده و چین و چروکی بر روی ان ایجاد نشود.

9- طاق باز بخوابید. خوابیدن بر روی شکم و یا پهلو به پوست شما فشار وارد آورده و در طول شب چین و چروک هایی را بر روی آن ایجاد می کند که شاید دیگر هیچ گاه از بین نروند. به همین دلیل بهتر است که خودتان را عادت بدهید تا بر روی کمرتان بخوابید و از بالش های نرم استفاده نمایید.

10 – شکلات مصرف کنید. براساس یک تحقیق که به تازگی در نشریه ی تغذیه به چاپ رسیده، کاکائو حاوی مواد شیمیایی است که سبب می شود آب زیادی زیر پوست جمع شده، پوست به طور مقتضی تغذیه شود، و گردش خون را در آن ارتقا پیدا کند. کلیه موارد ذکر شده از ایجاد چین و چروک بر روی پوست جلوگیری می نمایند، بنابراین به جای اینکه قهوه و یا نوشابه های گازدار بنوشید، یک لیوان نوشیدنی کاکائویی را امتحان کنید.


موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۷/۰۶/۱۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

براي داشتن يك اتاق رنگين، لازم است با روانشناسي رنگ‌ها و تاثير متقابل رنگ‌ها بر يكديگر آشنا باشيد.

چرخه رنگ كمك مي‌كند كه با پرهيز از حدس و گمان، در رنگ‌آميزي اتاق‌تان، از به كار بردن رنگ‌هاي ناسازگار و نامطبوع در كنار هم بپرهيزيد. استفاده از اين چرخه را- كه بسيار هم آسان است- ياد بگيريد تا بتوانيد در يك آن تشخيص دهيد كه چه رنگ‌هايي با يكديگر سازگارند. در خلال معرفي اتاق‌ها، توضيحات جامع‌تري درباره رنگ خواهيم داد.
استفاده از دو رنگ متضاد روشن در اتاقي بزرگ، تاثير بصري شگرفي بر جاي مي‌گذارد، به نحوي كه تا مدت‌ها و شايد هم هرگز، اين طرح زيبا را فراموش نكنيم. طرح‌هاي مواج مدرن و دو رنگ زنده آبي‌و صورتي تند، منظره‌اي متفاوت و نو پديد آورده است. براي بيشترين تاثير ممكن، آبي ‌و صورتي در مقادير مساوي به كار گرفته شده‌اند. اين دو رنگ نيز روي چرخه رنگ تقريباً روبه‌روي يكديگر قرار مي‌گيرند، اما تضادشان بسيار دلنشين است. روي ديوار صورتي رنگ كناري، با جابه‌جايي پرده، رنگ صورتي در طول پنجره ادامه پيدا مي‌كند.
دايره‌هاي آبي ‌و صورتي روي ديوار، گذشته از اينكه فضاي يكدست آبي ‌را مي‌شكنند، بر تضاد اين دو رنگ نيز تاكيد مي‌كنند.
استفاده از زمينه‌هاي رنگي تند براي مبلمان و اسباب و اثاثيه، طرح را جسورتر مي‌كند و توجه بيشتري را به سمت شكل‌هاي فرم‌دار معطوف مي‌نمايد. منحني‌هاي مدرن در مبل و كاناپه با فرمي غيرمتداول، قالب‌هاي سنتي طراحي مبلمان را مي‌شكند. با افزودن يك قفسه چرخ‌دار، با قاب براق از جنس كروم، محيط كاملاً مدرن و امروزي شده است.
صورتي‌هاي زنده به‌كار رفته در كركره غلتكي و پرده جمع‌شو چنان پنجره را قاب گرفته‌اند كه در اين نمايش رنگ‌ها، نقش درخور توجهي ايفا مي‌كنند. پارچه نازك پرده به نور طبيعي امكان ورود مي‌‌دهد و اجازه نمي‌دهد رنگ‌هاي تند مانع از ورود نور و تاريكي بيش از حد اتاق شوند.

دكوراسيون زرد - نارنجي
رنگ‌هاي تند، مبل‌هاي كوتاه و راحت و سقف پارچه‌اي چادري را تنها مي‌توان به سبك مراكشي نسبت داد. اگر مايليد درون يك اتاق سرد محيطي به گرمي آفتاب سوزان صحرا پديد آوريد، اين طرح براي شما تدارك ديده شده است.
براي داشتن يك محيط گرم و هيجان‌انگيز، به دنبال رنگ‌هاي طبيعي موجود در مناطق حاره‌‌اي باشيد؛ مثل رنگ‌هاي شن و سفال و رنگ ادويه‌ها مانند زعفراني، دارچيني و زنجبيلي. اين رنگ‌ها همه روي چرخه رنگ در يك‌سو قرار مي‌گيرند.
كوسن‌ها و رواندازهايي با تركيب اين رنگ‌ها انتخاب كنيد و كف‌پوشي با جنس زمخت، مثل چوب پرداخت نشده يا موزاييك سفالي‌رنگ برگزينيد تا با رنگ لوازم هماهنگي پيدا كند. دوختن نوارهاي رنگي و قيطان‌هاي طلايي روي قاليچه‌ها و كوسن‌ها به اين سبك تكامل مي‌بخشد.
كاناپه‌اي كوتاه با رواندازهاي نقش و نگاردار و كوسن‌هاي راه‌راه، يك نقطه مركزي دنج و راحت و دلكش به‌وجود مي‌آورد.
از پارچه‌هايي كه بافت طبيعي درشت دارند، مثل كتان و كنف پرداخت نشده، در كنار ابريشم لطيف و گرانبها استفاده كنيد.
جلوي مبل يك ميز كوتاه قهوه‌خوري بگذاريد و كف اتاق به‌صورت پراكنده بالشتك‌هاي بزرگ قرار دهيد. تزئينات پارچه‌اي را تنها به كاناپه محدود نكنيد. با پارچه‌اي بلند و عريض سايه‌باني درست كرده آن را در طول سقف نصب كنيد و امتداد آن را روي ديوار پشت كاناپه رها سازيد. به اين ترتيب حالتي مانند چادر عرب‌هاي باديه‌نشين فراهم مي‌آوريد. در ضمن، هر زمان كه از اين طرح خسته شديد، به‌‌راحتي مي‌توانيد اين پارچه را (كه به مثابه سقف و ديوار خيمه شماست!) جمع كنيد و كنار بگذاريد. منظره اتاق را با اشياي تزئيني نقره‌اي و شمع‌هاي فانوسي طلايي و چراغ‌هاي نفتي تكميل كنيد و فضايي شاعرانه و پر احساس به‌وجود آوريد.


موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۷/۰۵/۲۶ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 - وقتي از مايع ظرفشويي استفاده مي‌كنيد دست‌هاي شما خشك و زبر مي‌شود براي حل اين مشكل، مقداري جوش شيرين به مايع ظرفشويي اضافه كنيد تا پس از شستن، پوست دستان شما آسيب نبينند.
- نرم و پرزدار نگه داشتن پتوهاي پشمي و كتاني پس از شست و شو هميشه براي خانم‌ها دغدغه آفرين است؛ مشكل با اضافه كردن دو فنجان سركه سفيد به آب مورد استفاده براي شست و شو تا حدّ زيادي بر طرف مي‌شود. البته به ياد داشته باشيد هرگز مادّه شوينده بخاردار و سركه را با هم به آب نيفزاييد؛ زيرا گازي خطرناك از آن متصاعد خواهد شد.
- اگر در يك روز باراني، برف پاك كن ماشين از كار بيفتد، چه كار خواهيد كرد؟ يك سيب‌‌زميني جوانه زده و بي‌مصرف را از وسط نصف كنيد و آن را روي شيشه جلوي اتومبيل بماليد، بدين ترتيب، قطرات باران روي شيشه خواهد لغزيد و مانع ديد شما نخواهد شد. اما توصيه مي‌كنيم كه در اسرع وقت، ماشين را به يك تعميرگاه برسانيد.
- براي تغيير دكوراسيون اتاق پذيرايي، مبلمان را هل ندهيد و نكشيد، آنها را بلند كرده و حمل كنيد. كشيدن مبلمان روي زمين، حتي به طول چند سانتي‌متر، آسيب فراواني به آنها وارد مي‌كند. همچنين براي بلند كردن صندلي بايد به جاي دسته، ميله زير نشيمن را گرفت؛ زيرا دسته‌ها اغلب تعمير شده‌اند. روي ميز را بايد جدا حمل كرد. آن را از دو طرف و قائم بر وضعيت گرفته و بلند كنيد. بدين ترتيب حمل آنها آسان‌تر مي‌شود و احتمال شكستن ترك‌ها كاهش مي‌يابد. براي جلوگيري از بازشدن در كشوها و قفسه‌ها، هنگام حمل و نقل، بايد آنها را قفل كرد يا با طنابي محكم بست.
- چرا با وجود اينكه پنجره‌هاي ماشين را باز مي‌گذاريد، باز هم وقتي سوار ماشين مي‌شويد بوي نامطبوعي به مشام مي‌رسد؟ بو در پارچه و صندلي‌هاي ماشين نفوذ مي‌كند و ماندگار مي‌شود. براي حل اين مشكل مقداري جوش شيرين روي صندلي‌هاي ماشين بپاشيد و بعد از 15دقيقه با جاروبرقي صندلي‌‌ها را تميز كنيد. از خاصيت بوگيري جوش شيرين استفاده كنيد. يا يك ظرف را با سركه يا آمونياك پر كنيد و يك شب تا صبح، داخل ماشين بگذاريد و پنجره‌ها را باز بگذاريد تا بو جذب سركه و يا آمونياك شود.
- براي جلوگيري از به جاماندن بوي سيگار، يك كاسه كوچك سركه را در گوشه‌اي از اتاق قرار دهيد و يا هميشه جاسيگاري را با كمي جوش‌شيرين پر كنيد. اين كار از نيم سوزشدن ته سيگار هم جلوگيري مي‌كند.
- براي نگهداري از وسايل چوبي، از مخلوط تربانتين، روغن بزرك و سركه استفاده كنيد.
- براي پاك كردن جلد چرمي كتاب قديمي با ارزش، مي‌بايست پارچه ‌كتاني را به شير آغشته كرده و به آرامي روي جلد كتاب بماليد. سپس با يك پارچه خشك و نرم آن را پاك كنيد.
- براي تميز كردن گلدان لبه باريك،گلدان را پر از آب كنيد و چند قرص پاك‌كننده دندان مصنوعي را درون آن بيندازيد.

موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۷/۰۵/۲۶ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 
نخستین مرحله عشق، محبت است.
باید قلب خود را به گونه ای بپرورانیم که شادمانی موجودات زنده، حتی دشمنانمان را آرزو کنیم.
 
دومین مرحله عشق، شفقت است.
چنان که به رنج تمامی موجودات هستی بیندیشیم، آنگونه که اندوه و تشویش آنها در خیالمان جان بگیرد و حس شفقت و همدلی نسبت به آنان در درونمان بیدار شود.
 
سومین مرحله عشق، شادمانی است.
چنان که به فکر بهروزی دیگران باشیم و از شادمانی آنها شاد شویم.
 
چهارمین مرحله عشق، تمرکز بر ناپاکی هاست.
چنان که به پیامدهای شیطانی گناه و گمراهی بیندیشیم. در این مرحله درک می کنیم که خوشی های آنی چه اندازه حقیر هستند و می توانند چه عواقب فاجعه باری به بار آورند.
 
پنجمین مرحله عشق، تمرکز بر متانت و بزرگواری است.
چنان که از عشق و نفرت، ظلم و جور و فقر و غنا فراتر رویم و به سرنوشتمان با آرامشی منصفانه و صفا و آسودگی کامل بنگریم.


موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۷/۰۵/۱۹ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |
تقدیم به همسران خوب ایرانی 
شما مي توانید روسري خود را با لباسهاي مختلف قفسه لباستان هماهنگ کنید. روسري تنها به عنوان وسیله ای برای پوشاندن سر شما نيست، بلكه مي تواند به عنوان يك ابزار مد و ایجاد شیکی و زیبایی و نقطه ای برجسته و قابل توجه براي لباس شما باشد. دانستن چند نكته كوچك در مورد روسري مي تواند به جذاب تر كردن تيپ شما كمك كند.

پوشيدن روسري روي سر
- روسري را طوری روی سر خود ببندید كه لبه آن روی پيشاني شما قرار بگیرید، يا اگر در جایی حضور دارید که محدودیت حجاب ندارید، به صورتيكه مقدار كمي از موهاي شما بيرون باشد، هر دو حالت جذاب است، خود شما بايد امتحان كنيد که چه مدلی شما را جذابتر نشان می دهد.
- دو انتهاي روسري را روي هم قرار دهيد و بكشيد، اگر روسري شما پهن است، بايد روسري را طوري روي سرتان مرتب كنيد كه زياد به سمت پايين آويزان نباشد.
- روسري را گره بزنيد.
- در صورت لزوم روسري را مرتب كنيد تا به خوبي روي سرتان بخوابد، موهاي خود را مرتب كنيد و آنها را بپوشانيد يا لبه هاي مو را بيرون بگذاريد، سپس يك گره ديگر براي محكمتر شدن روسري بزنيد.
- در نهايت با اضافه هاي روسري روي گره ها را بپوشانيد و دو انتهاي آن را روی گره ها قرار دهيد.

پوشيدن روسري به عنوان تاپ و شال
- روسري را روي قسمت جلوی سينه خود بگذاريد.
- آن را مرتب كنيد به طوري كه احساس كنيد که جلوی سينه شما را به خوبي پوشانده است.
- دو انتهاي روسري را پشت سرتان بكشيد و گره بزنيد.

پوشيدن روسري به عنوان وسیله تزئینی
در یک مجلس زنانه که لباس ركابي مناسب پوشیده اید می توانید از روسری خود بهتر استفاده کنید
- روسري را به صورت متقارن در قسمت پشت سرتان قرار بدهید و يك سر آن را در دست بگيريد.
- سمت راست روسري را به سمت جلوي بدنتان بكشيد و روي شانه چپتان قرار دهيد و بدون اينكه آن را گره بزنید، دنباله ان را روي سينه خود مرتب كنيد.
- حال سمت راست روسري را كه روي سينه شما قرار گرفته است، داخل تاپ يا لباستان بگذارید.
- جلوي روسري را به حالتي كه دوست داريد مرتب كنيد و سمت چپ روسري را داخل بند تاپ يا لباس زیرتان قرار دهيد.


موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۷/۰۵/۱۴ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

1 - خود را دوست داشته باشيد تا هرگز گرفتار خشم‌هاي مخرب نخواهيد شد.
2 - خود را از شر توقعاتي كه از ديگران داريد نجات دهيد.
3 - رفتارهاي خشم برانگيز را بررسي كنيد و راهي صحيح براي ابراز احساسات خود بيابيد.
4 - در هنگام عصبانيت سعي كنيد پيش كسي برويد كه براي او احترام خاصي قايل هستيد و او را دوست داريد.
5 - لحظات عصبانيت خود را با قيد زمان و مكان و واقعه‌اي كه باعث عصبانيت شما شده يادداشت كنيد.
6 - از شخصي كه دوستش داريد بخواهيد تا هنگام عصبانيت‌، به شما با گفتار يا اشاره‌هاي توافق شده‌، هشدار دهد.
7 - پس از بروز خشم اعلام كنيد كه خطا كرده‌ايد.
8 - ياد بگيريد كه اگر چيزي را دوست نداريد. اما از آن عصباني هم نشويد.
9 - ياد بگيريد كه هر كس حق دارد چيزي باشد كه خودش انتخاب كرده‌.
10 - اداي عصبانيت را در آوريد.
11 - عصبانيت خود را به تعويق اندازيد.
12 - در لحظه خشم‌، از افكار خود آگاهي پيدا كنيد.
13 - شوخ طبعي را در خود پرورش دهيد.
14 - زمان حال خود را با خشم و عصبانيت به هدر ندهيد.
15 - زندگي را سخت نگيريد.
16 - خود را ارزشمند بدانيد و اجازه ندهيد ديگران اختيار شما را در دست بگيرند.
17 - ياد بگيريد تا اعمال و عقايد ديگران شما را پريشان و آشفته نسازد.
18 - به خاطر داشته باشيد كه ديگران حق دارند با آن چه دلخواه شماست همراه نباشند.
19 - به ياد داشته باشيد كه ديگران نمي‌توانند هميشه به ميل شما رفتار كنند.
20 - اگر فكر مي‌كنيد كه با بلندتر كردن صدايتان طرف مقابل ساكت مي‌شود. بياموزيد تا احساس خود را به او نشان دهيد، اما كاري نكنيد كه عصباني شود.
21 - ياد بگيريد كه در برابر يأس و ناكامي به شكل تازه‌اي از خود واكنش نشان دهيد.
22 - خشم خود را به نحوي كه آثار مخرب نداشته باشد، ابراز كنيد.
23 - بياموزيد كه دنيا هرگز آن طور كه شما مي‌خواهيد، نخواهد بود.


موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۷/۰۴/۰۵ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

به مردان قدرت دهيد، تا صميميت فوران كند، مرد موجودي عاشق قدرت است‌. مرد از اين كه قدرتمند باشد حظ مي‌كند. در آسمان اوج مي‌گيرد و شما را نيز همراه خود مي‌برد. از اين كه توانا باشد و يا احساس توانايي كند، لذت مي‌برد. تا وقتي به گشتن اين احساس در مردان مشغوليد، بدانيد كه تنها مي‌توانيد خواب خوشبختي را ببينيد.
اگر قدرت مرد را ناديده بگيريد و يا از آن انتقاد كنيد بدانيد كه ديگر پري روياهايش نخواهيد بود. او به دنبال كسي است كه به قدرت هايش ايمان داشته باشد و حتي ضعف‌هايش را در جهت تقويت توانايي‌هايش مثبت جلوه دهد. پس مراقب باشيد و بدانيد كه‌:
1 -
اگر خودتان داراي درآمد هستيد.
هرگز درآمد و پولتان را به رخ همسرتان نكشيد. حتي اگر درآمد بيشتري داريد هرگز به روي خودتان هم نياوريد. بگذاريد همسرتان احساس كند كه همه چيز در دست اوست و اداره امور مالي خانواده به دست قدرتمند همسرتان اداره مي‌شود.
2 -
مطلقاً او را با كسي مقايسه نكنيد:
نگوييد شوهر خواهرم دوتا خانه دارد. فلاني اينقدر درآمد دارد و تو هميشه مثل گداهايي‌. اگر واقعا به بهبود اوضاع مالي فكر مي‌كنيد او را براي تلاش بيشتر تشويق كنيد. انتقاد دشمن صميميت است‌.
3 -
تو بي‌عرضه‌اي‌! فاتحه خواندن بر صميميت است‌.
تو بي عرضه‌اي‌! يعني فرو ريختن مرد. يعني به دست خود خانه را خراب كردن‌. هر مفهوم مشابه تو بي‌عرضه‌اي فاتحه‌اي بر صميميت و عشق متقابل مرد است‌.
4 -
شوهرِ خود را حلال مشكلات بدانيد.
مشكل را به او بگوييد و از او بخواهيد آن را حل كندو تأييد كنيد كه تنها او قادر به حل اين مسئله است‌.
5 -
به مردان اندرز ندهيد و نصيحت نكنيد.
مردها دوست دارند كه مشكلاتشان را به تنهايي حل كنند و اگر به شما چيزي نمي‌گويد يعني به تنهايي قادر است موضوع را حل و فصل كند و در صورت لزوم با شما در ميان مي‌گذارند. با نصيحت نكردن‌، زندگي خود را عاشقانه كنيد.
6 -
سكوت مردان را نشكنيد.
اين اشتباه خانمهاست كه وقتي مرد ساكت است‌، مدام به سمت آنها مي‌روند و با آنها حرف مي‌زنند. اگر او ساكت است به سكوت نيازمند است و احترام به اين سكوت يعني صميميت بيشتر. سكوت طولاني در زنان ممكن است به معني آزرده خاطر بودن باشد اما در مورد مردها اين طور نيست‌.
7 -
به مردان فضا بدهيد.
گاهي شوهر خود را رها كنيد تا با خود خلوت كند. با دوستانش به ورزش برود و به خانوادة خود تنها سر بزند! مدام دنبال او نباشيد فضاي رها شدن‌، اين چيزي است كه آنها گاهي به آن نياز دارند. اگر به آنها اين فضا را هديه كنيد، آنها نيز به شما عشق مي‌ورزند.
8 -
مرد دوست دارد كه از او قدرداني شود.
تشكر به مرد قدرت پرواز مي‌دهد. از هر كار كوچكي كه براي شما انجام مي‌دهد. تشكر و قدرداني كنيد تا او نيز بي حساب به شما عشق بورزد.
9 -
مرد بايد تأييد شود.
توانايي‌هاي همسرتان را تأييد و مدام تأكيد كنيد او صاحب بهترين توانايي‌ها و شايسته‌ترين شوهر است و تأييد مردها يعني فوران صميميت‌.
10 -
بايد مورد اطمينان باشد.
به او اعتماد كنيد. با اطمينان خاطر به اين كه او مي‌تواند و شما نيز مي‌توانيد به راحتي بسياري از كارها را به او بسپاريد.
11 -
مردها را تشويق كنيد.
مرد عاشق تشويق است‌. كف زدن‌ها را فراموش نمي‌كند و پشت او زدن به علامت تشويق را حس مي‌كند. مرد، آفرين شما را تا عمر دارد به خاطر مي‌سپارد.
من نيز لبخند شما را بعد از اجراي اين قوانين طلايي‌، تا هميشه به خاطر دارم‌!


موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۷/۰۴/۰۵ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

همة ما علاقه‌منديم يادمان در دلهاي اطرافيان باقي باشد و اين تنها با سلاح خُلق خوش حاصل مي‌شود. هنگامي كه به خاطرات پررنگمان با آشنايان مراجعه مي‌كنيم افراد مهربان و خوش اخلاق از ماندگارترين شخصيت‌ها در ذهن و رحمان مي‌باشند. چنين ماندگاري در قلب‌ها آرزوي همه ماست و اين مهم به دست نمي‌آيد مگر آن كه از رموز آن آگاه باشيم‌.
يكي از مهمترين رازهاي رسيدن به آن جذابيت است و قبل از هر چيز بايد بدانيم كه جذابيت چيزي غير از زيبايي است‌. شخص مي‌تواند صورت زيبايي نداشته باشد اما بسيار جذاب باشد و هم چنين مي‌تواند بسيار زيبا باشد اما اصلاً جذابيت نداشته باشد. جذابيت و گيرايي يك ويژگي كاملاً اكتسابي است و به راحتي مي‌توانيم صاحب آن باشيم‌
:
1 - ظاهري آراسته داشته باشيد
.
تميز و مرتب باشيد، هماهنگي و پاكيزگي شما، ناخودآگاه شما را جذاب مي‌كند. بعضي از افراد براساس تصوري اشتباه براي جذاب شدن به زحمت زيادي مي‌افتند و خود را به شكل‌هاي عجيب و غريبي درست مي‌كنند. مهمترين مسئله اين است كه مرتب و هماهنگ و در عين حال ساده باشيد. نامرتب بودن حتي حرفهاي قشنگ‌، مثبت و تأثيرگذار شما را ضايع مي‌كند. فرزندي كه هميشه پدر و مادر خود را آراسته و با ظاهري مرتب مي‌بيند، ظاهر آراسته فردِ ناآشنا او را نمي‌فريبد. چون ممكن است جذب ظاهر آراسته كسي شوند كه تأثير منفي او از اثرات مثبتش به مراتب بيشتر باشد
.

2 - بيشتر سكوت كنيد
:
غالباً افراد به اشتباه براي اين كه جذاب‌تر شوند، بيشتر شلوغ مي‌كنند و به خطا مي‌روند. سكوت‌، يك تأثير ذهني و رواني بسيار قوي مي‌گذارد. در سكوت‌، فرد پيرامون خود خلاء ايجاد مي‌كند و هر خلايي‌، جذب را سبب مي‌شود. آنها كه بيشتر صحبت مي‌كنند و كمتر مي‌شنوند از جذابيت خود مي‌كاهند، حال آن كه سكوت و گوش دادن بيشتر به واقع شما را عاقل‌تر و قابل اطمينان‌تر معرفي مي‌كند و اين زمينه‌اي مساعد براي صميميت بيشتر است‌. سكوتي سرشار از اعتماد به نفس سرچشمه صميميت است‌
.

3 - نرم و ملايم سخن بگوييد
:
هنگامي كه نرم و ملايم صحبت مي‌كنيد افراد را جذب خود مي‌كنيد و به راحتي مي‌توانيد بر روي آنها تأثير بگذاريد. آدم‌هاي خشن و داد و بيدادي افراد مناسبي براي اطمينان كردن‌، نيستند
.

4 - فرد محترمي باشيد
:
بي‌احترامي به خود، به ديگران و بي‌احترامي و بي ادبي در كلام و رفتار همگي از جذابيت شما مي‌كاهد. شما بايد هم در ظاهر آراسته باشيد و هم در باطن وارسته‌. افراد مؤدب و متين و محترم بي ترديد جذابند و اين جذابيت از درون موج مي‌زند
.
محترم و مؤدب و باشخصيت باشيد، خواهيد ديد خود به خود جذاب مي‌شويد
.

5 - زياد شوخي نكنيد اما بسيار تبسم كنيد
:
شوخي فراوان از انرژي ذهني و جذابيت شما مي‌كاهد چرا كه شوخي فراوان به تدريج مرزهاي لازم بين افراد را از بين مي‌برد متبسم باشيد كه تبسم به چهره شما جذابيتي عميق و ژرف مي‌بخشد. در تبسم‌، سنگيني و متانت و جذابيت است‌
.

6 - قاطعيت يعني جذابيت‌
:
كساني كه شخصيت قاطعي دارند و هدفها و ارزش‌هاي معيني دارند، بي‌استثنأ مي‌توانند افراد جذابي باشند. زيرا شخصيت‌هايي جذاب و تأثيرگذارند كه بسيار مصمم هستند و اعتماد به نفس دارند. به دنبال اهداف مشخصي بودن و به آنها رسيدن اعتماد به نفس زيادي به ارمغان مي‌آورد و جذابيت از وجود چنين شخصي موج مي‌زند
.
آسان بود، اين طور نيست‌؟ فكر مي‌كنم شما هم مي‌توانيد يكي از جذاب‌ترين و ماندگارترين‌ها باشيد. معطل نشويد دست به كار شويد!


موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۷/۰۴/۰۵ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |


«راستي روز مادر، براي مادرت چي خريدي‌؟» «مي‌خواهم براي روز پدر براي پدرم يك ساعت عتيقه بخرم‌.» چقدر جملات آشنايي هستند، همة ما بارها و بارها اين حرفها را شنيده‌ايم و يا خودمان گويندة آن بوده‌ايم‌. براساس تصورات اشتباهي اين انديشه غلط در ذهن ما شكل گرفته است كه اگر مي‌خواهيم كسي را خوشحال كنيم و يا از زحمات و يا خوبي‌هايش تشكر كنيم حتماً بايد هديه گرانبهايي برايش بخريم و غافل از اين كه روح انسان بسيار آسماني‌تر و پاك‌تر از اين است كه بتوان با هديه‌اي زميني آن را خوشحال كرد. ممكن است بسياري از ما از داشتن لباس خوشحال شويم و يا اگر آن كيف چرمي را داشته باشيم احساس خوبي برايمان به ارمغان بياورد اما نكتة اصلي و مهم اين است كه هيچ چيز به غير از يك درك صحيح و انساني روح بشر را شاد نمي‌كند و او را تعالي نمي‌بخشد. در بسياري از اوقات تنها يك لبخند، يك تشكر واقعي و از ته قلب انسان را آنقدر خوشحال مي‌كند كه شايد اگر به او يك سكه طلا مي‌داديد چنين خوشحال نمي‌شد. در روابط انساني توجه و درك آنچه كه ديگران برايمان انجام مي‌دهند و به طور متقابل آنچه كه ما براي ديگران انجام مي‌دهيم‌، تعيين كننده بسياري از حالات روحي ما مي‌باشد. پس از بررسي‌هاي فراوان به اين نتيجه رسيده‌ام كه با ايجاد يك تقابل از محبت در بين انسانها، بسياري از مسايل و مشكلات روحي از بين مي‌رود و از عمده‌ترين مسايلي كه ايجاد ناراحتي شديدي در بين ما مي‌كنند اين است كه احساس كنيم ارزش كارمان درك نمي‌شود و انسان قدرشناسي در اطراف ما نيست‌. در اينجا به بررسي علت‌هاي عدم قدرشناسي مي‌پردازيم كه تنها با كمي دقت مي‌توانيم با رعايت آنها از يك سري روابط مطلوب و دوست داشتني لذت ببريم‌
:
1 - بي‌توجهي و عدم دقت‌

من نمي‌توانم ابراز تشكر كنم‌. زيرا اصلاً درك نكرده‌ام كه چه به من داده شده است‌. پس توجه و دقت من كجا بوده است‌؟ هنگامي كه تنها به غُرغُر كردن مشغوليم هيچ كدام از هدايا و موهبت‌هايي را كه زندگي هر لحظه به ما مي‌دهد و يا براي ما آماده ساخته است را دريافت نمي‌كنيم‌
.
2 - عدم درك و ديد واقعي از زندگي‌

گاهي اوقات متوجه نيستيم كه چه چيز و يا چيزهايي را دريافت كرده‌ايم‌، تا اين كه كمي وقت گذاشته و به بررسي‌، نگرش و درك زندگي واقع بينانه خود بپردازيم‌. ابتدا بعد از اين كه اين دقت و نيرو را گذاشتيم درك مي‌كنيم كه از چه ويژگي‌ها و نعمت‌هايي در تمام موقعيت‌هاي ويژه زندگي برخوردار بوده‌ايم و قدر تمام زحماتي را كه ديگران در اين مواقع برايمان كشيده‌اند را متوجه مي‌شويم‌. عميق شدن در زندگي باعث مي‌شود تا ما بفهميم تا چه اندازه زندگي‌مان توسط هدايا، محبت و خدمات ديگران پربارتر شده است‌
.
3 - ديگران بايد بدانند كه من چقدر قدردان و سپاسگزارم‌

گاهي اوقات احساس قدرداني را نسبت به كسي كه كاري را برايم انجام داده است دارم اما از گفتن آن تنبلي مي‌كنم در صورتي مي‌توانيد چنين رفتار كنيد كه طرف مقابل شما، خيلي صميمي و نزديك باشد و حالات روحي شما را بشناسد و بداند محبتي را كه در حقتان انجام داده است را درك مي‌كنيد در غير اين صورت اگر او را خيلي نمي‌شناسيد حتماً مراتب قدرداني خود را به اطلاعش برسانيد
.
4 - فراموشي‌

آنقدر تشكر كردن از كسي را از روي تنبلي به تأخير مي‌اندازم‌، كه فراموش مي‌كنم‌. تهيه يك ليست كوچك از كارهايي كه ديگران برايم انجام داده‌اند، را در اين كار ما را ياري مي‌كند
.
آلبرت شوايتزر درخصوص تشكر و قدرداني كردن مي‌گويد: «فردي كه به وي مديون هستيد، نبايد براي شما فردي عادي ميان افراد ديگر باقي بماند، بلكه بايد شخص ويژه‌اي براي شما بشود، مانند چيزي كه مقدس باشد.» قدرشناسي و سپاس بدان معني است كه چشمانمان را براي حمايت‌هاي زيادي كه از محيط اطراف خود دريافت مي‌كنيم باز نگه داشته‌ايم‌. اگر به اين روش زندگي كنيم كمتر فرصت رنج و درد كشيدن را پيدا مي‌كنيم زيرا توجه خود را براي كارهاي بهتري صرف مي‌كنيم‌. بيشتر از قبل به چيزهايي كه به ما داده مي‌شود، پي مي‌بريم و از كمك و ياري كه به ما مي‌شود خشنود مي‌شويم و خودمان هم در عمل به اطرافيان كمك مي‌كنيم و از آنچه كه تاكنون دريافت كرده‌ايم مقداري را هم به ديگران برگردانده‌ايم‌. با ابراز هر تشكر توجه را از خودخواهي دور ساخته و متوجه ديگران مي‌شويم‌. اين توجه ما تعيين كننده نوع زندگي ماست‌.


موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۷/۰۴/۰۵ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |


زنها را درك كنيد تا صميميت فوران كند. تنها حسي كه اين موجود آسماني را هراسان مي‌كند عدم درك متقابل از سوي همسرش مي‌باشد. همانقدر كه مردان از عدم شايستگي مي‌ترسند، زنان از اين كه احساسات و عواطف‌شان درك نشود، بيمناك هستند.
اگر مي‌خواهيد شوهري نمونه باشيد، بايد بدانيد كه‌:
1 - زنان را درك كنيد.
نيازها، عواطف و حضور همسرتان را درك كنيد. شما بايد شادي‌، ناراحتي‌، سرزندگي و كسالت و همة حالات آنها را درك كنيد.
2 - زن بايد حرف بزند، تا راحت شود.
زنان بايد صحبت كنند، آنان با صحبت كردن آرام مي‌شوند. همين كه شروع به تعريف كردن مي‌كنند، انگار كه آن مسئله به بهترين شكل حل شده است‌. هرگز او را از تعريف كردن و صحبت كردن‌، باز نداريد.
3 - گوش كنيد.
فراوان و فراوان به حرفهايش گوش دهيد. وانمود نكنيد كه مي‌شنويد بلكه با دقت به حرفها و درد دلش گوش كنيد. گوش كردن به صحبت هايش بذر صميميت را در دل شكنندة او مي‌كارد. هنگامي كه صحبت مي‌كند صميمانه نگاهش كنيد و گوش دهيد.
4 - راه حل ندهيد.
سريع پيشنهاد و راه حل ندهيد. زن نمي‌گويد كه شما مشكل را حل كنيد. او مي‌گويد چون تنها مي‌خواهد كه گفته شود و نمي‌خواهد مسئله حل شود. اگر مي‌گويد: سرم درد مي‌كند. نگوييد برو دكتر. بگذاريد به صحبتش ادامه دهد.
5 - زن به توجه شما نياز دارد.
به او توجه كنيد. به نيازهايش به لباسهايش‌، به صورتش و آرايش جديدش‌. به فعاليتهاي روزانه‌اش و به تمام صبوري‌هايش‌. وقتي وارد خانه مي‌شويد، نگاهش كنيد. به مهماني كه مي‌رويد بين مردم غرق نشويد و هراز گاهي به دنبال او نيز بگرديد. هم توجه كنيد و هم به آنها فضا بدهيد. او كفش تازه خريده و به شما مي‌گويد، چطوره‌؟ و شما مي‌گوييد: خوبه‌! او خودش هم مي‌داند كه كفش خوبي خريده است‌. چيزي بيش از اينها مي‌خواهد. او بايد بشنود كه‌: به پاهاي تو فوق العاده است‌.
6 - زن دوست دارد مرد مقتدر باشد.
مرد نبايد ضعيف باشد. زنان از تماشاي قدرت همسرشان لذت مي‌برند. مقتدر باشيد. دست كم نشان دهيد كه مقتدريد. تلاش كنيد. با شخصيت و محترم باشيد. ورزش كنيد. خرابي‌هاي خانه را سريع تعمير و اصلاح كنيد. مسؤوليت‌پذير باشيد.
7 - زن دوست دارد كه به او احترام بگذاريد.
به او احترام بگذاريد. تنها خدا مي‌داند كه احترام گذاشتن به او چقدر برايش لذتبخش است‌. مرد و زن در جلوي در ايستاده‌اند. زن كيف مي‌كند اگر شما بگوييد: اول خانمها و او جلو برود. هرگز زن را جلوي ديگران خرد نكنيد. پيش بچه‌ها، فاميل و حتي غريبه‌ها با او خيلي محترمانه صحبت كنيد.
8 - زن به اعتبار نياز دارد.
تنها شما مي‌دانيد كه مي‌توانيد اعتبار مورد نياز خانمها را به آنها بدهيد. زن را يكي از معتبرترين و شايد دقيقاً معتبرترين فرد خانواده معرفي كنيد. البته بدون لطمه زدن به شخصيت خودتان‌.
9 - به همسرتان قوت قلب دهيد.
به او اطمينان دهيد. به او بگوييد كه دوستش داريد. بگوييد كه هميشه حمايتش مي‌كنيد و تنهايش نمي‌گذاريد. بگوييد كه او يك كانون محبت است و خانه بدون او روح ندارد. قوت قلب‌، يك بمب صميميت است‌.
اين قوانين بسيار ساده‌، اما مهم را اجرا كنيد، خواهيد ديد كه صاحب بهشت روي زمين خواهيد شد!


موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۷/۰۴/۰۵ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

1 - همسرتان را به عنوان يك مرد بپذيريد و براي شناخت دنياي مردانه او دانش و آگاهي خود را افزايش دهيد.
2 - همسر خود را به چشم يك شي‌ء مسؤول ننگريد. بلكه به شخصيت وجودي او احترام بگذاريد.
3 - جنبه يا بخش‌هايي از شخصيت شوهرتان را كه باعث تمايز او از سايرين مي‌شود مورد توجه و تحسين قرار دهيد.
4 - براي اين كه همسرتان با شما روراست باشد سعي كنيد او را درك كرده و براي افكار و احساساتش ارزش قايل شويد. اگر حرف‌ها و گفته‌هاي او مطابق ميل شما نيست از خود واكنش تند نشان ندهيد زيرا به اين وسيله بذر بي‌اعتمادي در زندگي خود مي‌كاريد.
5 - وقتي همسرتان با شما درد دل مي‌كند و راز دلش را با شما در ميان مي‌گذارد، احساساتش را بپذيريد و به او نگوييد كه اسرار درونش ناخوشايند و بي‌رحمانه است‌.
6 - به طور مداوم از شوهرتان انتقاد نكنيد زيرا انتقاد پياپي باعث مي‌شود كه شوهرتان از شما فاصله بگيرد.
7 - او را به درك نكردن‌، عدم صميميت و بي‌احساس بودن متهم نكنيد. زيرا او درك كردن‌، صميميت و با احساس بودن را به شيوه مردانه نشان مي‌دهد.
8 - نيازهاي واقعي شوهرتان را دريابيد. اين امر اتفاق نمي‌افتد مگر اين كه همسرتان اين نيازها را باز گويد و به همين جهت در مواقع مناسب با لحن ملايم در مورد نيازهايش از وي سؤال كرده و ديدگاههاي واقعي وي را نسبت به خود و زندگي‌تان دريابيد و در نهايت جوابي را كه شوهرتان مي‌دهد بدون انتقاد و جبهه‌گيري بپذيريد.
9 - زماني كه همسرتان با شما صحبت مي‌كند به دقت به حرفهاي او گوش فرا دهيد زيرا عدم توجه شما به گفته‌هاي او عدم علاقة شما را نشان مي‌دهد.
10 - هيچ وقت از كارهايي كه همسرتان براي جلب محبت شما انجام مي‌دهد انتقاد نكنيد براي مثال وقتي او به شما محبت مي‌كند، آن را بيش از اندازه لوس ندانيد او به شيوة خود ابراز محبت مي‌كند.
11 - او را به شيوه خودتان دوست نداشته باشيد بلكه به وجود او نيز اهميت بدهيد. به عنوان مثال اگر در سالگرد ازدواج‌تان‌، هديه‌اي به او مي‌دهيد سعي كنيد از قبل در مورد هدية مورد علاقه‌اش اطلاعاتي به دست آوريد.
12 - از همسر خود انتظار نداشته باشيد كه با تمامي طرح‌ها و ايده‌ها و افكار شما موافق باشد و آنها را تحسين كند. واقع بين باشيد و به او اجازه دهيد كه نظرش را هر چند كه برخلاف ميل شما باشد، بيان نماييد.

13 - اصرار زيادي براي جلب محبت همسرتان نداشته باشيد و اين نكته را زماني كه وي عصباني است بيشتر مراعات كنيد. در بسياري اوقات حالت روحي او براي ابراز محبت به شما مناسب نيست و اصرار زياد شما منجر به مخالفت شديد او مي‌شود.
14 - براي همسر خود نقش يك زن حساس و شكننده را بازي نكنيد. زيرا اين حالت شما باعث مي‌شود كه همسرتان فكر كند شما ضعيف و بي طاقتيد و اگر چيزي بگويد باعث رنجش‌تان مي‌شود. بنابراين سعي مي‌كند كه ارتباط كلامي كمتري داشته باشد و همين امر باعث ناراحتي شما مي‌گردد.
15 - سعي كنيد كه در ارتباط با همسرتان همواره هويت خود را به عنوان يك زن و همسر حفظ كنيد. زني كه توجه به روابطش به قيمت از دست دادن هويتش تمام شود به خود و روابطش صدمه مي‌زند. زيرا اين مسئله باعث مي‌شود كه وي خود را بخشنده‌تر و دوست داشتني‌تر از شوهرش ببيند و فكر كند كه همسرش بي‌نهايت خودخواه و ناسپاس است‌. مردها با زني به عنوان همسر در ارتباط دايمي باقي خواهند ماند كه هويت مستقل و قوي خود را حفظ كند.
16 - اگر احساس مي‌كنيد كه در روابط خود با همسرتان از عزت نفس پاييني برخورداريد و ميل داريد كه او را واداريد تا در اين زمينه به شما كمك كند كه از احساس خوبي برخوردار شويد اشتباه مي‌كنيد. اين مسئله مشكل شماست شخصاً روي آن كار كنيد و در صورت لزوم از يك روان‌شناس كمك بخواهيد.
17 - زماني كه همسرتان از فشار عصبي رنج مي‌برد سعي نكنيد از لحاظ احساسي به او نزديك شويد. زيرا اگر براي صميميت و نزديك شدن به او فشار آوريد فقط او را عصباني‌تر كرده و از خود دور مي‌كنيد. زماني كه استرس او كم شود به حالت عادي خودش بر مي‌گردد.
18 - در زندگي زناشويي خويش سعي كنيد خود را مسؤول خوشبختي خود بدانيد. زني كه مسؤوليت خوشبختي زندگي مشترك را فقط بر عهده شوهرش مي‌گذارد يك همسر آزرده و افسرده به بار مي‌آورد.
19 - او را به دوست نداشتن و گريزان بودن از همسر و زندگي متهم نكنيد. زيرا وي اعتقاد دارد كه شريك زندگي‌اش را دوست دارد و از او گريزان نيست ولي به نظرش او را متهم به چيزي مي‌كنيد كه در موردش صدق نمي‌كند و اين مسئله موجب كدورت در روابط مي‌شود.
20 - وقتي شما در مي‌يابيد كه در ايجاد مشكلات زندگي خود سهم داشته‌ايد و آن را به همسرتان بگوييد عشق و محبت بار ديگر در زندگي‌تان شكوفا مي‌شود. زيرا بعد از آن همسرتان نيز سهم خود را مي‌پذيرد و با كمك شما درصدد رفع مشكل بر مي‌آيد.


موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۷/۰۴/۰۵ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

·        يا چنان نما که هستي يا چنان باش که مي نمايي

·        افسانه حيات چيزي جز اين نبود  يا مرگ آرزو يا آرزوي مرگ

·        براي رسيدن به جايي که تا بحال نرسيده ايم بايد از راهي برويم که تا بحال نرفته ايم .

·        هرگز كسي به دستاورد دلپذيري نرسيده است مگر آنكه در گوشه اي از وجود خود به چيزي برتر از شرايط زمانه ايمان داشته باشد.

·        كسي كه خوابه ، ميشه بيدارش كرد، اما كسي كه خودشو زده به خواب ، ديگه بيدار بشو نيست!

·        بکوش تا عظمت در نگاه تو باشد نه در آنچه بدان مينگري.

·        هميشه به ياد داشته باش در ارتفاعي خاص از زمين ديگر ابري وجود ندارد اگر آسمان زندگيت ابري ست به اين دليل است که روحت به اندازه کافي اوج نگرفته است.

·        مهم بودن خوب است اما خوب بودن مهمتر است.

·        انسان ، تنها آفريده اي است که نمي خواهد همان باشد که هست .

·        هرگز عشق را گدايي نکنيد . معمولا چيز با ارزشي به گدا داده نمي شود.

·        زماني که گفتم تا آخر عمر مجرد مي مانم نمي دانستم که آنقدر عمر مي کنم که ازدواج کنم .    

·        نفرت هرگز بوسيله نفرت از بين نميرود براي از بين بردن نفرت محبت لازم است.

·        با از دست دادن همه چیز ، همه چیز می شوی!

·        اگه يه روز نتونستي گناه كسي رو ببخشي از بزرگي گناه اون نيست از كوچكي قلب توست.

·        يافتن آب به عشق است نه به سعي، اما پس از سعي ؟!

·        دستت را بزار رو قلبت اين ساعت عمرت كه داره تيك تيك مي كنه . جالبه هموني كه بهت زندگي ميده برات شمارش معكوس را شروع كرده .




موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۶/۱۱/۰۸ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

آيا تا به حال در جلسه‌اي بوده‌ايد كه در آن از آدم‌ها بخواهند در موردِ يك موضوعِ مشخص نظر بدهند؟ آيا خودِ شما هم ايده داشتيد؟ جلسه چه طور بود؟ چند تا ايده‌ جالب و غيرِ منتظره جمع شد؟ يك روز تعدادی از كاركنانِ يك شركتِ ساختمان‌سازي دورِ هم جمع شدند و تشكيلِ يك جلسه‌ فوري دادند. مسأله‌اي كه آن‌ها را دور هم جمع كرد، اين بود كه چطور مي‌توان وسايلِ ساختماني و بعد هم اثاثِ واحدهاي مسكوني را از طبقه‌ اول به طبقاتِ ديگرِ ساختمان رساند و اين كار را در كمترين وقت و به آسان‌ترين شكل انجام داد. بعد از اين‌كه همه‌ كاركنان نشستند، يك نفر از ميانِ جمع جلو رفت و يك ورق كاغذِ سفيد و يك مداد برداشت. از افراد خواست سكوت و نظمِ جلسه را رعايت كنند. او صورتِ مسأله را توضيح داد. سپس از همه خواست بدونِ اين‌كه كسي حرفِ ديگري را قطع كند، هر راه‌حلي كه براي اين مشكل به نظر مي‌رسد پيشنهاد كنند.
در ضمن اين نكته را اعلام كرد كه هيچ‌كس نبايد ايده‌ کسِ ديگري را هر چند كه به نظرش يك شوخي باشد، مسخره كند و به آن بخندد
.
جلسه رسماً شروع شد. به هركس نوبت مي‌رسيد، ايده‌اش را بلند مي‌گفت. يك نفر هم ایده‌ها را مي‌نوشت
.
يكي گفت «مي‌شود پله‌ها را كم ارتفاع كنيم.» ديگري گفت «مي‌شود به جاي پله‌ها يك جور سطح شيب‌دار درست كرد و با چرخ وسايل را از رويش بالا برد.» به اين ترتيب هركس ايده‌اي مي‌داد كه شاید حتی تا آن لحظه در موردش فكر هم نكرده بود
.
يك دفعه يك نفر از بينِ كاركنان بلند شد و گفت «من مي‌گويم سقف را سوراخ كنيم

همه خنديدند
.
مديرِ جلسه همه را آرام كرد. پرسيد: خوب… حالا سقفِ طبقه‌ی اول را سوراخ كرديم، بعدش چي؟
»
ـ «سقفِ طبقه‌ي بعد را هم سوراخ مي‌كنيم
»
ـ «طبقاتِ بعدي چطور؟
»
ـ «اين كه كاري ندارد، تا طبقه‌ي آخر سقفِ همه‌ طبقات را سوراخ مي‌كنيم

و اين طور بود كه آسانسور ساخته شد
.
اين يكي از هزاران مثالي بود كه نشان مي‌دهد جلسه‌ طوفان فکری چه‌طور جلسه‌اي است. حدودِ پنجاه سال از اختراعِ اين روش مي‌گذرد. اين روش نخستين بار در سال 1953 توسطِ دكتر الكس اس اسبورن تعريف شد. امروزه اين روش چنان در آمريكا رواج يافته است كه مي‌توان گفت جزئي از زندگيِ مردمِ آن شده است
.
همان‌طور كه از مثال هم پيداست، اين تكنيك در واقع يك نوع ايده‌يابيِ گروهي و سازمان يافته است. اساسِ كارِ طوفان فکری اين است كه با جمع‌آوريِ تمامِ ايده‌هايي كه هم زمان در جلسه به وسيله‌ي اعضا ارائه مي‌شود، راه‌حلِ مناسبي براي يك مسأله‌ خاص پيدا شود
.
توجه به چهار اصل در برگزاريِ جلساتِ طوفان فکری اهميت دارد
.
اول اين‌كه هر چه بيشتر ايده خلق شود، احتمالِ پيدا كردنِ ايده‌ مناسب بيشتر مي‌شود
.
دوم اين‌كه كه ارزيابي، تمسخر و قضاوتِ عجولانه‌ اعضاي جلسه مانعِ تصور و خيال‌پردازيِ افراد مي‌شود. در نتيجه توليدِ ايده به حداقل مي‌رسد
.
از آن جايي كه هر ايده‌ جديد خود به وجود آورنده‌ ايده‌هاي تازه است، اصل سوم اين است كه توجه داشته باشيم افراد در مواجهه با ايده‌ جديد، موضوعِ جديدي در ذهنشان مطرح مي‌شود و تعدادِ بيشتري ايده در ذهنِ افراد جرقه خواهد زد
.
و بالاخره اصلِ چهارم، اين كه اگر دو یا چند چيز با هم تركيب شوند، نتيجه‌ حاصل چيزي بيش از جمعِ آن‌ها است. به عبارتِ ديگر، ايده‌هاي ايجاد شده در گروه، بهتر و بيشتر از ايده‌هايي است كه مجموعِ افراد به تنهايي پيشنهاد مي‌كنند
.
در اين مورد كه تعدادِ افرادِ شركت كننده در جلسه‌ي طوفان فکری چند نفر بايد باشد، تحقيقاتِ زيادي شده است. نتايجِ اين تحقيقات نشان مي‌دهد بهتر است جلسات با 12 تا 15 نفر تشكيل شود
.
كارِ مدير جلسه اهميت زيادي دارد. او است كه بايد تا جايي كه ممكن است جلسه را كنترل، تشويق و هدايت كند و همين كه احساس كرد ايده‌هاي افراد پاسخِ درستي به مشكلِ مطرح شده نيست، با دوباره طرح كردنِ مسأله و توضيح دادنِ بيشتر، صورتِ مسأله را در ذهن افراد روشن‌تر كند
.
حال اگر شما همين امروز و يا در آينده‌ نزديك قصدِ برگزاري و يا شركت در يكي از اين جلساتِ طوفان فکری را داريد، بهتر است قواعدِ كليِ ذهن‌انگيزي را به خوبي به ياد داشته باشيد، چرا که مهم‌تر از هر چیز در این تکنیک همین قواعد ساده هستند. شما و دوستان نزدیکتان به راحتی در هر محلی می‌توانید این تکنیک را امتحان کنید و از نتیجه‌ی اعجاب بر انگیز آن آگاه شوید
.

تکنيک طوفان فکری معکوس

اين تكنيك بسيار شبيهِ تكنيكِ طوفان فکری است، با اين تفاوت مهم كه در اين روش، انتقاد و ارزيابي نه تنها بد نیست، بلكه اساسِ اين تكنيك است. در واقع پايه‌ي اين تكنيك پرسيدنِ سؤال‌هاي مختلف است. مهم اين است كه در ذهنِ افراد اين سؤال شكل بگيرد كه

ايده‌ي مطرح شده در كجاها جواب نمي‌دهد؟
چه مسائلي موفقيتش را تهديد مي‌كند؟
و اين كه واقعاً چه‌قدر كارايي دارد؟
در حقيقت اين تكنيك بر پايه‌ي منفي بيني گذاشته شده است. تكنيكِ طوفان فکريِ معكوس روشِ خوبي است، به شرطي كه قبل از روش‌هاي ديگر به كار گرفته شود. علتِ اين‌كه استفاده از اين روش را قبل از روش‌هاي ديگر توصيه مي‌كنيم، اين است كه مي‌تواند به خوبي سببِ تفكرِ خلاق شود. فرآيندِ استفاده از اين تكنيك به اين شكل است كه تماميِ اشكالاتِ مربوط به پديده‌ي موردِ نظر گفته و جمع مي‌شوند و در موردِ آن‌ها بحث و گفت‌و‌گو مي‌شود و بالاخره راه‌حلِ مؤثر پيدا مي‌شود
.
براي مثال يك شركتِ ليوان‌سازيِ سراميك تصميم گرفت نوعِ جديدي از ليوان را وارد بازار كند
.
مديرِ توليد در پیِ بهترين ايده براي توليدِ ليوانِ جديد بود. او يك جلسه‌ي طوفان فکريِ معكوس تشكیل داد و ليوانِ قديمي را كه ساليانِ سال بود شركت توليد مي‌كرد، وسطِ ميز گذاشت. او از افراد خواست ليوان را نقد كنند
.
يكي گفت «دسته‌اش چرا اين قدر گرد است؟
»
ديگري گفت «قدش زيادي كوتاهه

يكي ديگر گفت «رنگش زيادي تيره است. گُل‌دار بشه بهتره

و به همين ترتيب هر كس چيزي گفت. بعد از تمام شدنِ جلسه، آدم‌هايي جمع شدند و نظرِ افرادِ جلسه را كنارِ هم گذاشتند به آن‌ها خوب فكر كردند. طرحِ جديدِ ليوان از بينِ نظرهاي جمع شده كم‌كم مشخص شد. حالا شركت ليواني تولید مي‌كند كه اصلاً شبيهِ ليوانِ سابق نيست و بازارِ خيلي خوبي هم دارد
.

تكنيكِ Do IT
اسمِ اين تكنيك از حروفِ چهار كلمه‌ی انگليسي تشكيل شده است. علتِ انتخابِ این چهار كلمه اين است كه براي حلِ مشكل، ابتدا لازم است موضوع يا مسأله را دقيقاً تعريف و مشخص كنيم. سپس ذهن را براي پيدا كردنِ راه‌حل‌هاي مختلف باز نگه داريم تا بهترين راه پيدا شود
.
در زير اين كلمات را تعريف كرده‌ايم. هر يك از آن‌ها به شما ديدِ خوبي براي استفاده از اين تكنيك مي‌دهد
.

مسأله را واضح مطرح كنيد
.
سؤال كنيد چرا اين مشكل به وجود آمده است؟ سعي كنيد مشكل را به مشكلاتِ كوچك‌تر تقسيم كنيد. حال اين مشكل را در دو كلمه بيان كنيد. هدف‌ها، معيارها و موانعِ كارتان را مشخص كنيد و درباره‌ي آن‌ها توضيح دهيد
.
در اين مرحله با تمركز بيشتر بر موضوع و دركِ عميقِ آن مي‌توان به تعريفِ درست‌تري از آن رسيد. تعريفِ دقيقِ مسأله، به قدري به حلِ خلاقِ آن كمك مي‌كند كه گفته مي‌شود نود درصدِ حلِ مسأله، خوب فهميدنِ آن است
.

از زاويه‌هاي مختلف مسأله را ببينيد
.
فكرِ خود را محدود نكنيد. در موردِ مشكلتان، از ديگران سؤال كنيد و از پاسخ‌هايشان براي توليدِ ايده‌هاي جديد استفاده كنيد. ايده‌ها را هر چند خنده‌دار ليست كنيد. ايده‌هاي جديد را با هم تركيب كنيد و در دسته‌هاي مختلف گروه‌بندي كنيد. ايده‌ها را ارزيابي نكنيد، يعني هر چيزي به نظرتان رسيد، فكر نكنيد مسخره است يا عملي نيست. تشويق در ايده دادن و ليست كردنِ آن‌ها، در توليدِ انبوهي ايده بسيار مؤثر خواهد بود
.

از بينِ ايده‌ها بهترين را پيدا كنيد
.
به هدف و معيارهايتان توجه كنيد. ايده‌هاي جمع شده را بر اساسِ آن‌ها تجزيه و تحليل كنيد. نقاطِ ضعفِ هر ايده را پيدا كنيد و فكر كنيد چگونه مي‌توان آن‌ها را به نقطه‌ي قوت تبديل كرد. در مورد نقاطِ مثبت اغراق كنيد، شما را در اجراي ايده‌تان دل‌گرم مي‌كند
.

ايده را به راه‌حلِ عملي تبديل كنيد
.
بعد از ارزيابي و انتخابِ بهترين ايده، حالا وقتِ اين است كه به عملي كردنِ ايده فكر كنيد. اين مرحله‌اي است كه فكر و ذهنيتِ شما مي‌خواهد به يك چيزِ جدي تبديل شود. يك ايده‌ي خوب اگر بد اجرا شود نه تنها سودي ندارد، بلكه گاهي موجب زيان‌هاي جبران ناپذير مي‌شود
.

تكنيكِ توهمِ خلاقخيلي وقت‌ها آن‌چه ما فكر مي‌كنيم واقعيت است، واقعيت نيست. واقعيت‌ها با پنج حسِ انسان درك مي‌شوند. فرض بر اين است كه حواسِ پنج‌گانه گزارشِ دقيق و درستي از محيطِ اطراف به انسان مي‌دهند. آيا واقعاً همين‌طور است؟

چيزهايي كه چشم شما مي‌بيند و طوري كه مغزتان آن را تفسير مي‌كند باعثِ اين خطا يا توهم مي‌شود. چشم مي‌بيند، اما وظيفه‌ي ذهن چيز ديگري است. كارِ ذهن مرتب كردن، دسته‌بندي و قابلِ فهم كردنِ جرقه‌هايي است كه پس از ديدن، مغز آن را ايجاد مي‌كند. بنابراين تصاويري كه در ذهن شما است، كپيِ مستقيم اشياء نيست، بلكه كدهاي خلاصه‌اي است كه از طريقِ شبكه‌ي عصبي به مغز مي‌رسند
.
همه‌ي افراد در همه‌ي مواقع دركِ يكساني از يك موضوع ندارند و ارتباطِ ادراكيِ چشم و مغز هميشه منجر به دركي منسجم از واقعيت نمي‌شود. حتي گاهي اين دو با هم تضاد هستند
.
از طرفي تجربياتِ قبلي در موضوعِ رؤيت شده بسيار تأثيرگذار است. در واقع بيشترِ اوقات، تمايلات، انتظارات و تجربياتِ قبلي باعث مي‌شود ما آن‌چه را مايليم ببينيم، نه آن‌چه را كه واقعاً در خارج وجود دارد
.
شايد تنها راهي كه به وسيله‌ي آن بتوان واقعيت را شناخت، حذفِ پيش فرض‌ها، تمايلات و يا فيلترهاي پنهاني است كه بر موضوع اثر گذاشته است
.
براي اين منظور، اولين قدم اين است كه متوجه باشيم حواسِ پنج‌گانه نشان نمي‌دهد واقعيتِ بيروني دقيقاً چيست. اين خود از ضرورت‌هاي يك فكرِ خلاق است
.
منظور و هدفِ اين تكنيك اين است كه شما بتوانيد با قدرتِ توهم و خيال طورِ ديگري به مسائل نگاه كنيد، تا بلكه اصل و واقعيتِ موضوع را دريابيد. اين سعي باعث مي‌شود الگوي ذهنيِ جديدي در مغزِ شما ساخته شود و در نهايت اين فعل و انفعال‌ها موجبِ كشفِ ناگهاني و غيرمنتظره‌اي گردد
.
بنابراين، براي اين كه بتوانيم خلاقانه با موضوعات برخورد كنيم و راه‌حل‌هاي جديد براي مسائلمان پيدا كنيم، گاهي احتياج است با قدرتِ خيال و توهم موضوع را از زواياي ديگري هم ببينيم. هر چند كه ديدن از آن زاويه اشتباه به نظر آيد. شايد به همين دليل است كه بسياري از افرادِ خلاق كارهايي مي‌كنند كه در ابتدا احمقانه به نظر مي‌رسد
.

تكنيكِ دفترچه‌ يادداشت

شما كسي هستید كه جايي كار مي‌كنيد، شايد هم فقط درس مي‌خوانيد، و يا بيشترِ اوقاتِ خود را در خانه سپري مي‌كنيد. تا حالا شده است به جاي موضوعِ اصلي كه مشغولِ آن هستيد، به چيزي كه در حاشيه‌ي موضوعِ اصلي قرار گرفته است دقيق شويد و فكر كنيد؟ چه قدر به آن فكر كرديد؟ چه ايده‌هايي به ذهنتان رسيد؟ مي‌دانيد اگر همين فكرهايي كه در حينِ كار روي موضوعِ اصلي ناگهان ذهنتان را مشغول كرده و بعضي وقت‌ها اتفاقاً‌ ايده‌هاي جالبي از آن خلق شده، به چه درد مي‌خورند؟
به يك نجار فكر كنيد. تصور كنيد مي‌خواهد يك ميز بسازد. چوب، سطل چسب، چند تا ميخ، چكش و اره حاضر است. همه چيز آماده است كه آقاي نجار شروع به ساختنِ ميز كند. اره را بر مي‌دارد، جاي برش را تنظيم مي‌كند و كار شروع مي‌شود. در حينِ كار، يا مثلاً هنگامِ استراحت توجهِ او به سطلِ چسب و دسته‌ي آن جلب مي‌شود. اين دسته‌ي پلاستيكي چه‌طور ساخته شده است؟ چه‌طور روي بدنه قرار گرفته است؟ چه كار مي‌توان كرد كه دسته قائم بايستد و روي لبه‌ي سطل كه معمولاً‌ آغشته به چسب است، نيفتد؟
بعد از ظهر آن روز را آقاي نجار به دسته‌ي سطلِ چسب فكر مي‌كند. البته ممكن است به نتيجه‌ی مشخصي نرسد، اما اگر ايده‌اي به ذهنش رسيد و در نگاه اول به نظر رسيد كه جواب مي‌دهد، تا آخرِ شب سرحال و راضي است. شايد فردا كه دوباره به كارگاهش برگشت، دوباره به يادِ راه‌حلِ ابداعيِ خودش بيفتد. شايد هم نه. شايد فردا آن‌قدر روزِ شلوغي است كه آقاي نجار ايده‌اش را به كلي فراموش كند و سطل و دسته‌اش را همان‌طور كه هست ببيند و استفاده كند
.
مستقل از اين كه صورتِ مسأله‌ مورد بحث، به حرفه‌ي اصليِ شما مربوط باشد يا نه، وقتي كه روي مسأله‌اي تمركز مي‌كنيد و براي آن دنبال راه‌حل مي‌گرديد، ناخودآگاه ذهنتان را عادت مي‌دهيد كه

1. پذيراي صورت مسأله‌ي جديد باشد و نسبت به آن حالتِ تدافعي به خود نگيرد
.
2. در پردازشِ اطلاعاتِ ورودي از پديده‌هاي بيروني، دقيق و ظريف عمل كند و به همه‌ي نكات توجه كند
.
دفترچه‌ی يادداشتِ ايده به شما اين امكان را مي‌دهد كه بعد از يك بازه‌ي زمانيِ مشخص، چندين راه‌حلِ متفاوت براي يك موضوع گرد آوريد. نوشتن هم ذهنِ شما را مرتب مي‌كند، هم جلوي آفتِ فراموشي را مي‌گيرد
.
اين دفترچه، نه دفترچه‌ يادداشتِ روزانه است كه قرارِ ملاقاتِ هفته‌ي بعد در آن نوشته شود، و نه دفترچه‌ تلفن. بلكه محيطي است كه در آن به خودمان اجازه مي‌دهيم ساده و كودكانه فكر كنيم، به ذهن اجازه‌ خلاقيت دهيم و فكرهاي خوبي را كه ممكن است تعدادِ زياديشان در مدتِ كوتاهي توليد شوند ثبت كنيم. هرچه اين فكرها نامأنوس‌تر باشند و قالب‌ها و پيش فرض‌هاي اضافيِ مرسوم را بشكنند، با ارزش‌ترند
.
دفترچه‌ ايده به ما كمك مي‌كند كه به اطرافمان دقيق‌تر نگاه كنيم و سعي كنيم نكاتِ ريز و ظريفِ پديده‌ها را درك كنيم. كلنجار رفتن با يك مسأله كه هيچ اجبارِ بيروني براي حلِ سريعِ آن نداريد، بهترين راهي است كه مي‌تواند ذهن شما را هميشه باز و خلاق نگه دارد.


موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۶/۱۰/۰۲ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

بيل گيتس هر از گاهی در دانشگاهها و دبيرستانهای آمريکا با دانشجويان و دانش آموزان ملاقات داشته و برای آنها سخنرانی می کند. گيتس اخيرا طی يک سخنرانی در يکی از دبيرستانهای آمريکا خطاب به دانش آموزان جمله ای گفت که خيلی سروصدا کرد. او گفت در دبيرستان های آمريکا خيلی چيزها را به دانش آموزان نمی آموزند. او در ادامه سخنرانی اش هفت اصل مهم را که دانش آموزان در دبيرستان فرا نمی گيرند به شرح زير نام برد:

اصل اول : در زندگی هيچ چيز عادلانه نيست و بهتر است با اين حقيقت کنار بياييد.

اصل دوم: دنيا هيچ ارزشی برای عزت نفس شما قايل نيست. در اين دنيا از شما انتظار می رود قبل از اينکه نسبت به خودتان احساس خوبی داشته باشيد کار مثبتی انجام دهيد.

اصل سوم : پس از فارغ التحصيل شدن از دبيرستان و استخدام شدن، کسی به شما حقوق فوق العاده زيادی پرداخت نخواهد کرد. به همين ترتيب قبل از آنکه بتوانيد به مقام و موقعيت بالاتری برسيد بايد برای مقام و مزايايش زحمت بکشيد.

اصل چهارم : اگر فکر می کنيد آموزگارتان سخت گير است در اشتباه هستيد. پس از استخدام شدن متوجه خواهيد شد که رييس شما سخت گيرتر از آموزگارتان است چون امنيت شغلی آموزگارتان را ندارد.

اصل پنجم : آشپزی در رستورانها با غرور و شان شما تضاد ندارد. پدربزرگ های ما برای اين کار اصطلاح ديگری داشتند از نظر آنها اين کار يک فرصت بود.

اصل ششم : اگر در کارتان موفق نيستيد والدين خودتان را ملامت نکنيد از ناليدن دست بکشيد و از اشتباهات خود درس بگيريد.

اصل هفتم : قبل از آنکه شما متولد بشويد والدين شما هم جوانان پر شوری بودند و شايد هرگز به قدری که اکنون به نظر شما می رسد ملال آور نبوده اند.

ده فرمان کارآفرينی

1- هر روز با اشتياق در محل کار خود حاضر شويد.

2- بر هر دستوری که هدفش توقف آرمان شماست ، پيش دستی کنيد.

3- هر کاری که برای تکميل پروژه تان لازم است ، بدون توجه به شرح شغل خود انجام دهيد.

4- افرادی را برای کمک به خود پيدا کنيد.

5- درباره افرادی که انتخاب می کنيد از شهود خود کمک بگيريد و فقط با بهترين ها کار کنيد.

6- تا جايی که می توانيد پنهان کاری کنيد، جنجال و تبليغات، ساز و کارهای امن را به خطر می اندازد.

7- هيچ وقت روی يک مسابقه شرط بندی نکنيد، مگر آنکه خودتان گرداننده اش باشيد.

8- به ياد داشته باشيد درخواست بخشش آسانتر از درخواست اجازه است.

9- در اهداف خود ثابت قدم بوده و وفادار بمانيد، اما درباره تحقق آن اهداف واقع گرا باشيد.

10- حاميان خود را گرامی بداريد.


موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۶/۱۰/۰۲ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

به موقع به تلفن پاسخ دهيد

اگر ممكن است به تلفن بعد از اولين يا دومين زنگ پاسخ دهيد. اين كار به تلفن كننده اين حس را مي دهد كه شما مسئول و كارآمد هستيد. گاهي اوقات ممكن است از جواب دادن به تلفن به خاطر انجام يك كار فوري خودداري كنيد و يا شايد از ميزتان دور باشيد، اما تلفن محل كار نبايد بيش از ۴ بار زنگ بخورد.
بي توجهي به تلفني كه زنگ مي زند يك راه حتمي از دست دادن تلفن هاي مهم و آتشي كردن كساني است كه سعي دارند با شما ارتباط برقرار كنند. بارها تجربه شده كه بي توجهي به يك تلفن سرنوشت كاري را تغيير داده است و يا اينكه تلفني زنگ مي زند، زنگ مي زند... بدون هيچ جوابي. در اين گونه مواقع همه عصباني مي شويم و فكر مي كنيم چه شركت يا سازمان بي مسئوليتي كه اجازه مي دهد تلفن اين همه مدت بي پاسخ بماند. اگر در حالي كه دور از تلفن هستيد كسي در دفترتان نيست كه تلفن ها را پاسخ دهد، شماره را به يك متصدي اطلاعات و يا فرد ديگري كه حاضر است پاسخگو باشد منتقل نماييد. به آن شخص بگوييد كجا مي رويد و چه موقع بازمي گرديد شماره تلفن جايي را كه مي رويد نيز به او بدهيد، سپس پيامهايتان را دريافت و فوراً بررسي كنيد.وقتي پاسخ مي دهيد، سلام كافي نيست. حداقل نام واحد كاري خودتان را بگوييد. با اين كار به تلفن كننده ها اطلاعاتي را كه نياز دارند، مي دهيد. همچنين آنها را وادار مي كنيد خودشان را در پاسخ معرفي نمايند. اين مورد هم چنين نشان مي دهد شما منضبط و آماده خدمت رساني هستيد
.
اين قاعده وقتي كه تلفن شخص ديگري را هم پاسخ مي دهيد به كار مي رود. بنابراين تلفن كننده ها متوجه خواهند شد كه شخصي مسئول كمك به آنهاست.طبيعي است كه هيچ تلفن كننده اي دوست ندارد سردوانده شود. بنابراين اگر فرد را به شخص ديگري مرتبط نماييد، اول توضيح دهيد كه چرا و به كجا تلفن را وصل مي كنيد و در مواردي كه ممكن است تلفن قطع شود، شايد بهتر باشد به او يك شماره تلفن بدهيد
.

تلفن ها را خودتان بررسي كنيد

حتي الامكان خودتان تلفن ها را پاسخ دهيد. داشتن دستياري مانند منشي يا متصدي اطلاعات كه تلفن ها را انتخاب مي كند، وقت را هدر مي دهد و باعث ناراحتي تلفن كننده ها مي شود. تلفن كننده ها از اين مسئله كه دردسترس هستيد و به آساني با شما ارتباط برقرار مي كنند، قدرداني خواهند كرد. هم چنين تماس هاي تلفني لازم را خودتان برقرار كنيد .
در صورتي كه مجبوريد، به خاطر اينكه كاراتر باشيد، كسي را به انتخاب تلفن ها بگماريد، دقت نماييد كه آيا آن فرد مؤدبانه و مناسب به تلفن ها پاسخ مي دهد يا خير. اجازه ندهيد تلفن كننده ها احساس نمايند بين آنها فرق مي گذاريد. عباراتي مانند بگويم چه كسي تلفن كرده؟ يا، بدتر، شما؟ وي را به چالش وامي دارد. سؤالي مانند اينكه آيا ايشان شما را مي شناسند؟ تهاجمي است. چون باعث معذب شدنش مي شود كه آيا او را به خاطر مي آوريد يا نه و اينكه هر تلفن كننده اي كه شناخته نشود شانس برقراري ارتباط با شما را ندارد. در مقابل بايد پرسيده شود مي توانم به او بگويم چه كسي تلفن مي زند؟


از عباراتي كه لاجرم پاسخ هاي نامناسبي را پيش مي آورد، حتي اگر عيناً توسط تلفن كننده مطرح نشود، اجتناب نكنيد. عباراتي مانند:
آيا او مي داند شما از كجا زنگ مي زنيد؟

دليل تماستان چيست؟
شما از كدام شركت يا سازمان زنگ مي زنيد؟
مشكل چيست؟
اگر قصد داريد فقط با افراد خاصي صحبت كنيد از منشي بخواهيد اول بگويد شما مشغول هستيد و سپس بپرسد، مي توانم به او بگويم چه كسي زنگ زده است؟ اگر تلفن كننده شخصي است كه مي خواهيد با او صحبت نماييد معاون يا منشي مي تواند بگويد: او در حال حاضر اينجاست يا اجازه بدهيد ببينم مي توانم او را پيدا كنم.

گزينشگر تلفن بايد توضيحي درباره اينكه چرا در دسترس نيستيد فراهم كند. بهتر است بگويد: او در حال حاضر شديداً گرفتار است، با خط ديگري صحبت مي كند و يا پشت ميزش نيست
.
اين توضيحات بهتر از اين است كه بگويد او در دسترس نيست يا او نمي تواند بيايد پاي تلفن. ارائه اطلاعات بيشتر نشان مي دهد كه شما صادق هستيد. بنابراين تلفن كننده كمتر احساس مي كند كه مزاحم بوده است يا بين وي و ديگري فرقي قايل شده ايد
.
اگر شما گزينشگر هستيد يا به تلفن هاي فرد ديگري پاسخ مي دهيد، هميشه به تلفن كننده كمك كنيد تا شخص مورد نظر را پيدا كند يا پيام او را بگيريد و شخصاً پيگير باشيد و ببينيد فرد مناسب آن پيام را مي گيرد يا نه. از آن شخص نخواهيد كه بعداً تماس بگيرد، اين بي توجهي به وقت تلفن كننده است
.
ضمناً وقتي پيام تلفني را مي گيريد با دقت گوش كنيد و همه نكات را بنويسيد. نام شخص يا سازمان تلفن كننده، شماره تلفن و ديگر روش هاي دسترسي را يادداشت نماييد. حتي وقتي آنها در عجله هستند، اگر بار اول اطلاعات را به طور واضح نشنيده ايد، از آنها بخواهيد نام هاي ذكر شده را دوباره تلفظ يا هجي كنند. پيام را به طور كامل و صحيح بگيريد و به اميد اينكه آن تلفن مي تواند تكرار شود، نباشيد
.

احترام به تلفن كننده

هيچ كس نمي خواهد پشت خط منتظر بماند. اما اگر كاري ضروري پيش آمد ابتدا توضيح دهيد كه چرا خط را ترك مي كنيد و چه مدت مي رويد. از تلفن كننده خواهش كنيد اگر مي تواند منتظر بماند، بگذاريد به درخواست شما پاسخ دهد و قبل از اين كه نظرش را بگويد او را منتظر نگذاريد. البته با اين خواهش اكثراً موافقت و از ادب و نزاكتتان سپاسگزاري مي شود. وقتي به مكالمه برگشتيد از آن فرد به خاطر انتظار و صبرش تشكر كنيد.
مطمئن شويد كه تلفن كننده بيش از ۱۵ تا ۳۰ ثانيه منتظر نمي ماند. اگر مدت زمان بيشتري بايد از تلفن دور شويد بگوييد در صورت امكان بعداً به او زنگ مي زنيد. قول بدهيد كه در يك زمان مشخص تلفن خواهيد كرد و حتماً اين كار را انجام دهيد
.

صدايتان را شاد نگه داريد

هر كسي ممكن است يك روز بد داشته باشد، اما اين دليل نمي شود آن را طي مكالمه تلفني منتقل كند. عصبانيت، بي صبري و يا يك كسالت ساده به طور واضح از طريق تلفن منعكس مي شود و تلفن كننده را تحت تأثير و در يك موضع دفاعي قرار مي دهد. اگر در حين مكالمه تلفني مهربان نباشيد و با خشونت صحبت كنيد، ممكن است مردم راهشان را جدا نموده و از صحبت كردن با شما اجتناب نمايند. يا ممكن است براي ارتباط هاي بعدي مشكل داشته باشند. بنابراين تلاش كنيد كه در سراسر مكالمه مطلوب و هشيار باشيد.
وقتي افراد در وقت نامناسبي تلفن مي كنند، بپرسيد آيا مي توانيد بعداً به آنها زنگ بزنيد و زماني را براي تماس مشخص كنيد. يك قاعده خوب اين است كه با تلفن كننده به طريقي رفتار كنيد كه گويي در خانه يا اداره مهمان داريد. به اين طريق احترام و حسن نيت آنها را بدست خواهيد آورد. برخورد خوب به شما و شركتتان در ايجاد يك تصوير عمومي مناسب كمك مي كند
.

حالا به اين نكات دقت كنيد

آيا تا به حال گوشي را در حدود ۱۰ سانتي متر دور از گوشتان نگه داشته ايد تا صدا را كم كنيد؟ يا تلاش كرده ايد جملاتي را كه شخص در آن طرف خط مي گويد بازسازي كنيد؟ اگر پاسختان مثبت است، پس مي دانيد چقدر مهم است كه با يك صداي مناسب صحبت نماييد. اندازه و وضوح صدا در كارايي ارتباطات تلفني نقش دارد.

وقتي تلفن مي زنيد گوشي را روي گوشتان بگذاريد و بخش دهاني را نزديك لب ها نگه داريد و واضح و معمولي صحبت نماييد. اگر مردم گفته هاي شما را نمي فهمند به خاطر اين است كه سريع صحبت مي كنيد. پس يك تلاش جدي به كار ببنديد تا شمرده صحبت كردن عادتتان شود. اين اصول به نظر ابتدايي مي آيد اما بسياري از اوقات رعايت نمي شوند و در نتيجه باعث مخدوش شدن ارتباطات و استيصال شنونده مي گردند
.

مكالمات كوتاه زمان را ذخيره مي كند. همه افراد از يك حد معين مكالمات شخصي لذت مي برند. مانند: حال شما چطور است؟ يا، سفرتان چطور بود؟ اما مكالمات شخصي طولاني يا بي هدف حرف زدن مناسب نيست و اكثر مردم را كسل مي كند
.
وقتي مي خواهيد يك تماس تلفني برقرار كنيد يا انتظار يك تلفن را داريد به جاي آشفتگي برنامه ريزي نموده و به موارد مكالمه فكر كنيد. نكات اصلي را كه مي خواهيد درباره اش صحبت نماييد، بنويسيد و در حين مكالمه به يادداشت ها رجوع و هر نكته را كنترل كنيد. اين تكنيك كمك خواهد كه روي موضوع اصلي متمركز بمانيد. اگر حين صحبت يك موضوع غيرمنتظره پيش مي آيد و به اطلاعات بيشتري نياز داريد، آن را براي تلفن كننده توضيح دهيد و براي يك تلفن ديگر همراه با جوابها به توافق برسيد
.

پايان راضي كننده براي يك مكالمه

وقتي مي خواهيد مكالمه را به پايان ببريد، حتي اگر از نتيجه آن راضي نيستيد، مهربان و باوقار باشيد. نكاتي را كه روي آن توافق داريد و فعاليت هايي را كه بايد انجام دهيد، خلاصه كنيد و از طرف مكالمه به خاطر وقتي كه صرف كرده، تشكر نماييد. بنابراين آن فرد مي داند كه شما مي خواهيد مكالمه را تمام كنيد. بعد از خداحافظي بهتر است اول فرد تلفن كننده ارتباط را قطع كند. وقتي شما اين كار را مي كنيد، گوشي را محكم روي دستگاه نگذاريد، چرا كه اين مسأله يك اثر منفي دارد.
دنبال كردن اين راهكارهاي ساده شما را در رأس گروهي قرار مي دهد كه با همكاران، رؤسا، ارباب رجوع ها و ... در ارتباط است. در نهايت ممكن است خودتان را در ارتباط بيشتر با مكالمه هاي تلفني بيابيد، چون مردم دوست دارند كه با شما سروكار داشته باشند. با به دست آوردن مهارت استفاده موثر از تلفن اعتبار خود و محل خدمتتان را بالا ببريد.


موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۶/۱۰/۰۲ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

شما خود منشا همه عواطف و احساساتتان هستید. در هر لحظه كه بخواهید می توانید آنها را ایجاد كنید و یا تغییر دهید.

پس چرا ما چنین نمی كنیم؟بساری از ما(بد حال) بودن را طبیعی می دانیم،اما برای خوشحال بودن باید دلیلی داشته باشیم. اماشما برای احساس خوشحالی به هیچ بهانه ای نیاز ندارید.می توانید هم اكنون تصمیم بگیریدكه خوشحال باشید،به این دلیل ساده كه زنده اید، به این دلیل كه چنین می خواهید. لزومی ندارد كه منتظر چیزی یا كسی باشید!

بهترین راه بر خورد با عواطف منفی چیست.راههای معمولی و بی اثر بسیاراست. می توانید عواطف خود را ندیده بگیرید؛ البته آنها از بین نمی روند. می توانید آنهارا سركوب كنید، امادوباره به شكلی ظاهر می شوند.می توانید در آنها فرو بروید و برای خویشتن احساس تاسف كنید، اما آن نیز وضع را بهتر نمی كند. می توانید آنها را مایه فخر فروشی قرار دهید:( خیال می كنی وضع تو بد است؟ وضع من از آن بدتر است!)

البته هوشمندانه ترین كار، این است كه با برخورد مؤثر در هروضعیت ، و جستجوی راه حل، این عواطف را دگرگون كنید و از آنها درس بگیرید و با استفاده از عواطف خود زندگی خویش و اطرافیانتان را غنی سازید.

بدانید كه همه عواطف در خدمت شما هستند. عواطفی كه زمانی در نظرشما منفی جلوه می كردند چیزی جز (دعوت به عمل) نیستند. مثلاٌ اگر احساس دلسردی می كنید ( و ما در این باره به تفصیل بیشتر سخن خواهیم گفت.) معنی اش آنست كه به اعتقاد شا امور می توانند بهتر از این باشند، و نیستند. این نوع دعوت به عمل است و به شما می گوید كه باید كاری كنید تا شرایط را بهتر سازید . اگر از این احساس منفی به نحوه صحیح استفاده كنید، عملاٌ موهبتی است.

از این به بعد هر وقت به یاد عواطفی می افتید كه آنها را منفی می نامیدید، آنها را دعوت به عمل یا( نشانه عمل) تلقی كنید.

اگر در زندگی خود در هر وضعیتی رنج را تجربه كرده باشید، علتش یا نحوه نگرش شما به امور است( توجه و ادراك) و یا در نتیجه كارهایی است كه می كنید، كه ما می توانیم آن را روش بنامیم.

پس اگر از احساسات خود ناراضی هستید یا مركز توجه خود و یا شیوه عملكرد خود راتغییر دهید، تا بلافاصله تغییری در عواطفایجاد شود . راههای تازه ای برای رفتار با همسر و یا گفتگو با رئیس خود پیدا كنید. و یا طرز فكر خودرا طوری عوض كنید كه همه با نظرات شما موافق باشند.

هرگاه دچار عواطف دردناكی شدید، می توانید پنج قدم برداریدتا بتوانید به سرعت از نشانه های عمل درس بگیرید و از آنها استفاده كنید:

1-مشخص كنید كه احساس شما دقیقاٌ چیست

2-عواطف خود را بپذیرید و آنها را تحسین كنید. بدانید كه این عواطف در مواردی حامی شما هستند و شما را به عمل دعوت می كنند تا تغییری مثبت بوجود آورید.

3- كنجكاو باشید ! توجه كنید كه این عاطفهپیامی برای شما دارد تا چیزی را دگرگون كنید. پس یا باید ادراك و یا روش خود را عوض كنید.

4- به خود اعتماد داشته باشید و دانید كه می توانید بلافاصله بر عواطف خود مسلط شوید. زیرا كه درگذشته نیز چنین كرده اید. زمانی را بخاطر آورید كه با كمال موفقیت بر این احساس غالب شده اید پس، از عملكرد خود در گذشته سر مشق بگیرید تا بدانید كه در زمان حال و یا آینده چه باید بكنید.

5- هیجان داشته باشید و دست به عمل بزنید!

هنگامی كه ما دچار التهابی لحظه ای هستیم، كنجكاو شدن درباره عواطف و احساسات، كاری دشوار است. برای اینكه بتوانید از نشانه های عمل درس بگیریدو از آنها استفاده كنید چهار سؤال زیر را از خود بپرسید.

1- در این لحظه واقعاٌ دلم می خواهد چه احساسی داشته باشم؟

2- چه اعتقادی سبب شده است كه دچار این احساسات شوم؟

3- برای پیدا كردن راه حل در حال حاضر چه باید بكنم.

4- از این موضوع چه درسی می گیرم؟

برای ایجاد اعتماد به نفس و برخورد با عواطف منفی زمانی را به یاد آورید كه دچار احساس مشابهی شده اید. توجه كنید كه در گذشته توانسته اید با موفقیت بر احساس منفی خود غلبه كنید.آیا اتفاق افتاده كه است كه زمانی احساس افسردگی كرده و آن را بر طرف ساخته باشید؟یا اینكه احساس ناكامی یا بیچارگی كرده و به شكلی توجه خود را به چیز دیگری معطوف كرده باشید؟

رفتارهای گذشته خود را سرمشق خود قرار دهید. كدامیك از شیوه های را كه بكار برده اید مؤثر واقع شده است؟ آیا توجه خود را به چیز دیگری معطوف كرده اید؟آیا سؤال بهتری از خود پرسیده اید؟ آیا با تغییر حالت جسمی، قدم زدن و برگشتن به حالت متعادل،الگوی منفی را بهم زده اید؟

اگر دوباره دچار همین احساس شدید، برای مقابله با آن از شیوه های موفق گذشته استفاده كنید.

در ذهن خود موقعیتهای دشواری را كه در آینده ممكن است باعث بروز عواطف منفی شود طوری مجسم كنید كه برآنها تسلط دارید. خود را در حالت تسلط بر حوادث ببینید، بشنوید، و احساس كنید. تا اینكه احساسی از اعتماد بصورت شرطی در شما بوجود آید و یقین كنید كه با اعتماد به نفس و قدرت م توانید با هراتفاقی مقابله كنید.

فلسفه من این است كه ( غول را تا كودك است نابود كنید.) بهترین زمان برای رفع عواطف منفی هنگام بروز و احساس آنهاست. هنگامی كه این عواطف قدرت گرفتند، رفع آنها بسیار مشكلتر است.

نشانه عمل شماره 1

احساسات نامطبوعی از قبیل كسالت، بی تفاوتی،ناراحتی، پریشانی خفیف و یا دستپاچگی پیام آزاردهنده ای به ما می دهند كه در جایی اشكالی وجود دارد . یعنی یا درك شما از موضوع ، موجب ناراحتی است و یا عمل شما در جهت هدفتان نیست.

راه حل

1- از مهارتهائی كه در بخش دوم كتاب آموخته اید برای تغییر روحیه استفاده كنید.

2- مشخص كنیدكه چه احساسی می خواهید داشته باشید و چه كاری را می خواهید به انجام برسانید.

3- رفتار و اعمال خودرا اصلاح ویا عوض كنید . تغییر مختصری در رفتار خود بدهید تا ببینید كه آیا می توانید احساس خود را نسبت به آن وضعیت فوراٌ تغییر دهید و یا تغییری در نتیجه ای كه بدست می آورید ایجاد كنید. نشانه عمل شماره 1 نیز مانند هر احساس منفی ، اگر به سرعت رفع نشود، رشد می كند و شدیدتر می شود و احتمالاٌ به نشانه عمل شماره 2 مبدل می شود.

نشانه عمل شماره 2

اگر با وضعیتهایی كه موجب ناراحتی ما می شوند برخورد صحیحی نكنیم رشد می كنند و بصورت ترس ظاهر می شوند. احساساتی از قبیل ترس، تشویش، اضطراب و نگرانی به شما می گویند كه باید آمادگی بیشتری داشته باشید تا با اتفاقی كه در شرف وقوع است روبرو شوید.

راه حل

1- درباره وضعیتی كه از وقوع آن واهمه دارید فكر كنید و ببینید اكنون چه باید بكنید تا ازنظر جسمی و فكری آمادگی لازم را پیدا كنید.

2- ببینید برای مقابله با آن وضعیت به بهترین شكل ممكن ، چه قدمهایی باید بردارید.

3- پس از آنكه آماده شدید، تصمیم بگیرید كه نگرانی را كنار بگذارید . آنگاه خود را در حالتی كه با موفقیت با آن وضعیت روبروشده و برخویشتن مسلط هستید مجسم كنید.

نشانه عمل شماره 3

احساس آزردگی از احساس زیان دیدگی ( غالباٌ واهی) سرچشمه می گیرد.

این نشانه عمل ما را دعوت می كند كه در نحوه ادراك خود تجدید نظر كنیم و یا متوجه شویم كه شاید انتظارمان بجا نبوده است.

راه حل

1 – توجه كنیدكه ممكن است عملاٌ ضرری نكرده باشید.اگر كسی صدایش را برای شما بلند كرد، معنیش این نیست كه دیگر به شماعلاقه ندارد.

2 – موضوع را دوباره بررسی كنید. درست است كه انتظارات شما بر آورده نشده است، اما شاید همین موضوع به نفعتان باشد. آیا زود یاغلط قضاوت نكرده اید؟

3 – با ملایمت و با مناسبترین لحنی احساس خود را با كسی كه از او رنجیده اید در میان گذارید. مثلاٌ:( میدانم كه به من لطف دارید. آیا می توانید اتفاقی را كه افتاد برایم توجیه كنید؟)

نشانه عمل شماره 4

احساس خشم و عصبانیت و از جا در رفتن، احساس نیرومندی است. منشا آن همان احساس آزردگی است كه با آن بخوبی مقابله نشده است.این نشانه عمل به ما می گوید كه یكی ازاصول یا قوانین مهم ما توسط خودمان، یا فرد دیگری زیر پا گذاشته شده است.

راه حل

1 – توجه كنید كه ممكن است سوء تفاهمی پیش آمده و شخصی كه نسبت به او خشمگین هستید اصلاٌ متوجه نبوده است كه بر خلاف اصول شما عمل كرده است.

2 – توجه كنید كه قوانین مورد قبول شما ممكن است صحیح نباشد.( انجاماین كار، گاهی مشكل است)

3 – خشم خود را با طرح پرسشهایی از این قبیل كاهش دهید( آیا درست است كه این شخص، در مجموعه به من محبت دارد؟ از این تجربه چه درسی می توانم بگیرم؟ چگونه می توانم اهمیت اصول و قوانین مورد قبول خود رابه او گوشزد كنم؟

نشانه عمل شماره 5

احساس ناكامی به این معنی است كه علی رغم اینكه فعلاٌ پیشرفتی نكرده اید، اما تا حدودی قبول دارید كه می توانستید بهتر عمل كنید و نتایج بهتری به دست آورید. این نشانه عمل به شما می گوید كه اگر روش خود راتغییر دهید، باز هم می توانید به خواسته خود برسید.

راه حل

1 – نرمش داشته باشید! بدانید كه احساس ناكامی به منزله دوست شماست. راههای تازه ای برای رسیدن به نتیجه بیندیشید.

2 – كسی را كه قبلاٌ به هدف مورد نظر شما رسیده است سر مشق خود قرار دهید و از او چیزی بیاموزید.

3 – با مطالبی كه فرا گرفته اید، ممكن است طوری بر این مشكل فائق شوید كه وقت و انرژی كمی هدر رود و عملاٌ موجب شادی شود.

نشانه عمل شماره 6

یاس و نومیدی ، احساس دردناكی است و معنیش آن است كه به اعتقاد خودتان دارید چیزی را برای همیشه از دست می دهید. این نشانه عمل شما را دعوت می كند كه در انتظارات خود تجدید نظركنید.

راه حل

1 – در نظر بگیرید كه چه درسهایی از این وضعیت می آموزید، یا اینكه توقعات خود را تغییر دهید.

2 – هدفی تازه و جالبتر برای خود قرار دهید، بطوری كه بتوانید فوراٌ در آن راه پیشرفت كنید.

3 – توجه كنید كه ممكن است عجولانه قضاوت كرده باشید. بسیاری از چیزها كه موجب یاس ما می شوند ،مشكلات زود گذری هستند.

4 – توجه و علاقه نشان دهید. خواسته خود رادوباره بررسی كنید و طرح تازه و مؤثر تری برای رسیدن به آن بریزید.

5 – بدون توجه به آنچه كه در گذشته اتفاق افتاده است، نسبت به آینده دیدی مثبت و خوشبینانه داشته باشید.

نشانه عمل شماره 7

1 – احساس گناه، می گوید كه عمل شما بر خلاف یكی از بالاترین معیارهاتان بوده است و باید بلافاصله قدمی در جهت جبران آن بردارید و دیگر آن عمل را تكرار نكنید. بدین ترتیب، وحدت درونی تان محفوظ می ماند.

راه حل

1 – قبول كنید كه یكی از مهمترین معیارهای مورد قبول خود را شكسته اید.

2 – بطور قاطع عهد كنید كه دیگر هرگز آن عمل را تكرار نكنید. با كمك عقل و احساس مجسم كنید كه در آینده در معرض همان گناه قرار گرفته و این بار براساس عالیترین معیارهای فردی خود عمل كرده اید.

3 – زیاد در بحر آن گناه، غوطه ور نشوید. اكنون كه با استفاده از آن ، دوباره به راه راست هدایت شده اید، دیگر به آن فكر نكنید. بعد از این، كارهای درست انجام دهید! غصه خوردن و لطمه زدن به خویشتن نه كمكی به شما می كند و نه به دیگران.

نشانه عمل شماره 8

احساس بی كفایتی می گوید برای كاری كه در دست اجرا دارید، به اعتقاد خودتان دارای اطلاعات، درك، روش، سیایت و اعتماد به نفس لازم، نیستند. این نشانه عمل شما را دعوت می كند كه منابع بیشتری جمع آوری كنید.

راه حل

1 – شاید ضابطه شما برای ارزیابی عملكردتان، منصفانه نبوده است. از خود بپرسید( آیا امكان دارد كه واقعاٌ توانایی انجام این كار را داشته باشم و فقط خیال می كنم كه بی كفایتم؟)

2 – اگر متوجه شدید كه فاقد مهارتهای لازم برای انجام كارهستید، دعوت این نشانه عمل را برای افزایش مهارت بپذیرد و قدر این احساس را بدانید.

3 – كسی را كه در همین زمینه از خود لیاقت نشان داده است. الگوی خود قرار دهید و نكات ساده ای را كه بلافاصله می تواند عملكردتان را بهتر كند یاد بگیرید.

نشانه عمل شماره 9

احساسات مربوط به زیادب مشغله و گرفتاری و همچنین افسردگی، تاثر و بیچارگی هنگامی ایجاد می شوند كه فكر می كنیم وقایعی كه اتفاق می افتد بكلی از اختیارمان خارج است. باید مشكل رابه قطعات كوچكتر تجزیه كنیم.

راه حل

1 – ببینید كدام یك از كارهایی كه در دست دارید به توجه بیشتر نیاز دارد.

2 – برای پیشرفت در این زمینه چه قدمهایی دارای اولویت است؟

3 – بلافاصله به مهمترین كاری كه مشخص كرده اید بپردازید.

4 – در میان همه غصه ها و گرفتاریهایی كه شما را احاطه كرده است، از پس هر كدام كه می توانید بخوبی بر آیید، حواستان را به همان جلب كنید. بدانید كه در پس همه این گرفتاریها حكمتی است. هر اتفاقی كه در زندگی می افتد دارای دلیل و مقصودی است و سرانجام به نفع ما تمام می شود.

نشانه عمل شماره 10

احساس انزوا، نشانه این است كه به ارتباط با مردم نیاز دارید، واقعاٌ به وجود دیگران اهمیت می دهید و دوست دارید با آنها باشید. این نشانه عمل شما را دعوت می كند كه از منزل خارج و با مردم مرتبط شوید.

راه حل

1 – توجه كنید كه مردم با محبت در همه جا فراوانند. می توانید از منزلخارج شوید و با آنها رابطه برقراركنید.

2 – مشخص كنید كه به چه رابطه ای نیاز دارید: دوستی پایدار؟ محبت بی دریغ؟ یا یك گوش شنوا؟

3 – بلافاصله برای خروج از منزل و ارتباط بادیگران اقدام كنید.

برای اینكه همیشه به نشانه های عمل وراه حل آنها توجه داشته باشید و به كمك آنها الگوهای نا مناسب رارفع كنید، آنهارا روی تكه كاغذ یا مقوای كوچكی بنویسید و همیشه با خود داشته باشید. وقتی دچار یكی از این عواطف منفی شدید، به معنای آن و عملی كه باید انجام دهید، توجه كنید. یكی از این كارتها راپشت سایبان اتومبیلتان بچسبانید تاهر روز چشمتان به آن بیفتد ( مخصوصاٌ هنگام ازدحام ترافیك!)

در روزهای آینده به ده احساس نیروبخش می پدازیم كه می توانید آنها را جایگزین عواطف منفی سازید.

احساس نیروبخش شماره 1

احساس عشق و صمیمیت رادر خود تقویت كنید. این عقیده جالب رادر كتابی خوانده ام كه ( هر گفتگو یا ارتباط، پاسخی است به محبت و یا فریادی است برای كمك). اگر كسی با حالت خشم و رنجش پیش شما بیاید و شما مرتباٌ با عشق وگرمی به او پاسخ دهید، بالاخره حالت آن شخص دگرگون می شود و فشار عصبی وی از میان می رود.

احساس نیروبخش شماره2

احساس قدرشناسی و سپاس رادر خود تقویت كنید. این عواطف از معنوی ترین احساسات ما هستید و بیش از هر چیز، زندگی ما راپر بارمی سازند. با احساس شكر گزاری زندگی كنید.

احساس نیروبخش شماره 3

احساس كنجكاوی را در خود بوجود آورید. اگر واقعاٌ بخواهید كه در تمام مدت عمر رشد و پیشرفت كنید، یاد بگیریدكه مانند كودكان، فضول و كنجكاو باشید.افراد كنجكاو هرگز كسل نمی شوند، و در نظرآنها زندگی، مطالعه پایان ناپذیر خوشیهاست.

احساس نیروبخش شماره 4

احساس شور و هیجان را در خود تقویت كنید تا هر مشكلی را بصورت فرصتی در نظر آورید و زندگی خود را با ضربآهنگی سریعتر پیش ببرید. شوق را در خود شعله ور كنید. و برای این كار از جسم خود كمك بگیرید: تندتر صحبت كنید، تصاویر را سریعتر مجسم كنید، و جسم خود را در جهتی كه می خواهید حركت كنید به جلو برانید.

احساس نیروبخش شماره 5

تفاوت میان ایستایی و پویایی با قدرت تصمیم گیری مشخص می شود. اراده خود را قوی سازید! كافی نیست كه به خودفشار بیاورید بلكه باید خود را در حالتی مصمم قرار دهید.

احساس نیروبخش شماره 6

قابلیت انعطاف داشته باشید. تنها همین یك خصوصیت كه بتوانید شیوه كار خود راتغییر دهید موفقیت شما را تضمین می كند . در واقع پیام همه نشانه های عمل این است كه نرمش داشته باشید. در زندگی مواردی هست كه از اختیار شما خارج است . قابلیت انعطاف و عدم تعصب در مورد قوانین فردی، معنایی كه به امور می دهید و كارهایی كه می كنید، در دراز مدت موفقیت یا شكست و مسلماٌ خوشیهای فردی شما را مشخص می كند.

احساس نیروبخش شماره 7

همیشه به خود اعتماد داشته باشید. اگر یك با كاری را با موفقیت انجام داده باشید، باز هم می توانید.بعلاوه بانیروی توكل و ایمان می توانید از پس شرایط محیط و موقعیتهایی كه برایتان تازگی دارند بر آیید. هم اكنون خود را دارای عواطف مثبت و نیروبخش احساس كنید و منتظر نشوید كه این احساسات ، در آینده ای دور بطور اتفاقی به سراغ شما بیایند.

احساس نیرو بخش شماره 8

نشاط و خوشدلی ، اعتماد به نفس شما را تقویت و زندگی را دلپذیرتر می سازد و باعث می شود كه اطرافیان شما شادی بیشتری را احساس كنند. خوشدلی به معنی خوشخیالی و فرار از مشكلات نیست بلكه نشانه هوش و ذكاوت شماست . چرا كه می دانید اگر با لذت زندگی كنید و انوار شادی را به اطراف خود پراكنده سازید می توانید مشكلات زندگی را آسانتر بر طرف سازید.

احساس نیرو بخش شماره 9

به شادابی جسمی خود توجه كنید. اگر مراقب سلامت خود نباشید، مشكل است كه بتوانید از عواطف خود بهره مند شوید. بر عكس عقیده عموم، عدم تحرك باعث ذخیره نیروی جسمی نمی شود. اعصاب انسان برای پیدا كردن انرژی به حركت نیاز دارند . هر چه فعالتر باشید، اكسیژن بیشتری به اندامهای شما می رسد و با بالا رفتن سلامت جسمانی برای رفع مشكلات و استفاده از فرصتها نشاط و شادابی بیشتری پیدا می كنید.

احساس نیروبخش شماره 10

در نظر من هیچ احساسی شریفتر از دلسوزی و خدمتگزاری به دیگران نیست. احساس این كه به عنوان یك انسان، چه كسی هستید، چگونه زندگی كرده اید، گفتار و اعمال شما چه بوده است، و چه اثرات عمیق و معنی داری بر زندگی دیگران گذاشته اید، بزرگترین موهبت زندگی است. رمز زندگی، بخشندگی است.

در دو روز آینده هر گاه دچار یكی از عواطف تضعیف كننده شدید یادتان باشد كه به پیام این نشانه عمل توجه كنید. در عین حال كه به رفع عواطف منفی می پردازید، از احساسات نیروبخش نیز به عنوان نوشداروی آنها استفاده كنید.


موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۶/۱۰/۰۲ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

نیروی كلمات دگرگون كننده و تمثیلهای جهانی

آیا تاكنون عمیقا تحت تاثیر سخنان كسی قرار گرفته اید ؟آیا هنوز كلمات جان، اف كندی ،وینسون چرچیل، یا مارتین لوتركینگ را به خاطر می آورید؟این اشخاص با كلام نافذ خود نه فقط من و شما، بلكه ملتی را تحت تاثیر قرار دادند، و حتی بعد از مرگشان هم هنوز سخنانشان دیگران را تكان می دهد.

اما آیا هرگز به این فكر افتاده اید كه كلماتی كه بطور عادتی از آنها استفاده می كنید دارای چه قدرت جادویی برای ایجاد روحیه مثبت و یا ایجاد غم و افسردگی هستند؟ آیا كلماتی كه بكار می برید، سازنده اند یا نابود كننده؟ آیا در شما امید ایجادمی كنند یا نومیدی؟ برای اینكه تاثیر شگفت انگیز كلمات را در تغییر روحیه دریابید این بار كه خواستید به بیان احساسات خود بپردازند، آگاهانه در انتخاب كلمات، دقت كنید.

كلمات چنان قدرتی دارند كه می توانند آتش جنگی را بیفروزند و یا صلحی را بر قرار سازند مرابطه ای را به نابودی كشانند و یا آنرا محكمتر كنند برداشت و احساس ما نسبت به هر چیز بسته به معنایی است كه به آن چیز می دهیم كلماتی كه آگاهانه یا نا آگاهانه برای بیان یك وضعیت انتخاب می كنیم بلافاصله معنای آن را در نظرمان دگرگون می كنند و در نتیجه احساسمان را تغییر می دهند اگر ضمن تعریف واقعه ای آن را( فاجعه)بنامید ویا آن را (كمی مایوس كننده ) بخوانید احساستان در برابر آن فرق نمی كند؟ اگر مساله ای را ( مشكل بزرگ )

و یا ( اشكال جزئی) قلمداد كنید، آیا شدت احساستان نسبت به آن یكسان است؟ اگر موضوعی را كه به آن ایمان دارید با من در میان گذارید و من بگویم اشتباه است چه؟ اگر بگویم افكارتان بكلی غلط است چه ؟ بدتر از آن اگر بگویم( دروغ می گوئید ) چه ؟ آیا این طرز سخن گفتن روابط ما را تیره نمی كند؟

سالها پیش ، كشفی كردم كه برای همیشه بر زندگی من اثر گذاشت . در یك جلسه اداری، با دو نفر از همكاران نشسته بودیم كه خبر بدی به ما رسید. شدت احساسات هر یك از ما نسبت به آن خبر متفاوت بود. مهمتر آنكه هر یك از ما، احساسش را با كلمه متفاوتی بیان می كرد. من می گفتم ( خشمگینم) دومی می گفت( آزرده ام) و سومی اظهار می كرد ( ناراحتم). یادم است كه كلمه ( ناراحت) برای بیان چنان وضعیتی ، در نظر من بسیار احمقانه جلوه می كرد ! من ناراحت نبودم و جالب اینكه نه چنین احساسی داشتم و نه برای بیان آن از چنان كلمه ای استفاده می كردم. با خود فكر كردم اگر نوع كلماتی را كه بكار می بریم تغییردهیم، آیا در الگوی عاطفی ما نیز تغییر ایجاد می شود؟

پس از آن جلسه، با خودم عهد كردم كه به مدت ده روز، هر گاه از جا درفتم، بجای كلمات خشم و عصبانیت)از كلمات( آزردگی و ناراحتی) استفاده كنم. نتیجه برایم تعجب آور بود . فقط با تغییر كلمه ای كه عادتاٌ بكار می بردم شدت احساس منفی من كاهش یافت . گفتن این جمله كه ( این موضوع مرا می رنجاند )به كلی الگوی قبلی مرا در هم ریخت. بزودی از كلمات دیگری هم استفاده كردم، مثلاٌ( دارید خلق مرا تنگ می كنید). در نظر بگیرید كه از دست كسی عصبانی هستید و در حالی كه قیافه بی تفاوتی گرفته اید به اواین جمله را می گوئید.

یكی از كلماتی را كه به طور معمول برای بیان احساسات منفی خود بكار می برید انتخاب كنید، آنگاه كلمه دیگری را بجای آن بگذارید كه الگوی قبلی را در هم بریزد و یا دست كم شدت احساس را كم كند.

هنگامی كه برای بیان حالتی از كلمات تازه و غیر معمول استفاده می كنید بر چسب تازه ای به آن حالت می زنید. مثل آنكه دكمه حیاتی دیگری را فشار داده باشید. نه فقط از نظر عقلانی، بلكه از نظر عاطفی و احساسی دگرگون می شوید. كلمات، دستگاههایی را در بدن ما به كار می اندازند. اگر در این مورد شك دارید، در نظر بگیرید كه كسی به شما ناسزایی بگوید. در اینصورت نه فقط از نظر فكری، بلكه به احتمال زیاد از نظر جسمی نیز تغییراتی درفیزیولوژی بدن شما ایجاد می شود.

من كلماتی را كه بلافاصله موجب تغییر عواطف و یا كاهش و افزایش شدت احساسات می شوند، ( كلمات دگرگون كننده) می نامم.

لغاتی را كه عادتاٌ بكار می برید و دائماٌ از آنها برای بیان عواطف و احساسات خود استفاده می كنید، تغییر دهید تا بلافاصله نحوه تفكر، احساس، و زندگیتان عوض شود. این یكی از ساده ترین و در عین حال نیرومند ترین ابزارهایی است كه زندگی هر كسی رادر یك لحظه دگرگون می كند.

بیشتر ما كلماتی را طبق معمول برای بیان تجارب زندگی خود بكار می بریم، نا آگاهانه انتخاب می كنیم. غالباٌ برای تشریح عواطف خود از كلماتی استفاده می كنیم، بدون آنكه فكر كنیم این كلمات ممكن است چه اثری بر ما یا دیگران داشته باشند. این كلمات بخشی از مجموعه لغات عادتی ما هستند و عملاٌ احساسی را نسبت به زندگی خود داریم شكل می دهند.

به عنوان مثال بسیاری از مردم از كلماتی نظیر ( خفت) یا ( افسردگی) برای بیان تقریباٌ هر نوع تجربه نا خوشایند استفاده می كنند. اگر چیزی بگوئید كه خوششان نیاید (خفیف یا افسرده) می شوند . اگر نظرشان را بپرسید، باز هم خفیف و افسرده می شوند . هر چیزی آنها را خفیف و افسرده می كند، زیرا از بر چسب این كلمات تقریباٌ برای هر تجربه ای استفاده می كنند . سعی كنید لغاتی را كه برای بیان عواطف خود بكار می برید گسترده تر كنید تا اینكه كلماتتان آن حالات عاطفی و احساسی را كه انتظار دارید، در دیگران بوجود آورد.

اهمیت زبان در درك زندگی چه اندازه است؟ این موضوع، مطلقاٌ اساسی است. كلماتی را كه به تجارب خود نسبت می دهیم،به سادگی بصورت تجارب ما در می آیند.

مارك تواین زمانی گفته بود ( كلمه مناسب عامل بسیار نیرومندی است. هرگاه كلمه مناسبی را بكار می بریم هم جسم و هم درروح اثر می گذارد و آدم را مثل برق از جا می پراند.)

چه كلماتی تاثیر نیرومندتری بر شما دارند؟ كلمات نوازشگر؟ تحسین آمیز؟ اعجاب آور؟ اغراق آمیز؟

بیشتر مردم بیش از چند هزار كلمه بلد نیستند. اگر در نظر بگیرید زبان انگلیسی كه ازنظرتعداد لغت غنی ترین زبانهای دنیاست بین 500 تا 750 هزار لغت دارد، متوجه می شوید كه ما بطور معمول بیش از دو درصد كلمات زبان خود را بكار نمی بریم! بدتر آنكه خیلیها برای بیان عواطف همیشگی خود از ده،پانزده و حداكثر بیست كلمه بیشتر استفاده نمی كنند كه از آن میان نیمی از آنها نیز منفی هستند.

آیا برای بیان احساس خود( چه برای خود و چه برای دیگران) بطور معمول از چند لغت استفاده می كنید؟ چند كلمه را هم اكنون می توانید بروی كاغذ بیاورید؟

آیا اگر بخواهید در برابرجمعی از مردم سخن بگویید عصبی می شوید؟آیا دل پیچه می گیرید ؟ تنفستان تند می شود؟ ضربان قلبتان بالا می رود ؟دستتان می لرزد؟این احساسات سالها زندگی كارلی سیمون را مختل كرد.اما كسان دیگری یاد گرفته اندكه چگونه از این احساسات به سود خود استفاده كنند.مثلاٌ بروس اسپرینگستین این احساسات جسمی را هیجان می نامد و آنها را برای ایجاد حالت آمادگی ،طبیعی و مثبت می شمارد این احساسات به او یاد آور می شود كه هم اكنون باید برنامه بسیار جالبی را برای هزاران نفر اجرا كند . از نظر او بالا رفتن ضربان قلب دشمن انسان نیست، بلكه حامی اوست.

این بار كه در مركز توجه جمعی قرار گرفتید و میزان آدرنالین خونتان بالا رفت نام آن را هیجان بگذارید نه ترس.

وقتی بر چسب خاصی به چیزی زدیم نسبت به آن احساس خاصی هم پیدا می كنیم. این موضوع خصوصاٌ در مورد بیماریها صادق است. تحقیقات نشان داده است كه كلمات سرطان و سكته قلبی غالباٌ بیماران را وحشتزده می كند و آنها چنان بیچاره و افسرده می شوند كه عملاٌ سیستم دفاعی بدنشان دچار اختلال می گردد. برعكس معلوم شده است كه اگر بیماران، افسردگی ناشی از بعضی برچسبها را از خود دور كنند و بدانند كه جسم آنان برای بهبود به چه كارهایی نیاز دارد سیستم دفاعی آنان غالباٌ فعال می شود.

دكتر نورمان كازینز هنگام بحث درباره (كلمات دگرگون كننده) گفته است(كلمات می توانند موجب بیماری یا مرگ شوند. لذا پزشكان عاقل در گفتگوی با بیماران باید بسیار دقیق باشند.)

برای بیان سلامت جسمانی خود كلماتی را با دقت انتخاب كنید.

كسانی كه از كلمات ضعیف استفاده می كنند، زندگی عاطفیشان هم ضعیف است. و كسانی كه ذخیره لغاتشان غنی است جعبه رنگی در اختار دارند كه تجاربشان را نه فقط برای دیگران، بلكه برای خودشان هم رنگینتر جلوه می دهد.

امروز چگونه می توانید رنگهایی به ( جعبه رنگ عاطفی ) خود بیفزایید؟ چه كلمات مثبت و روحیه سازی می توانید به كلمات عادتی اضافه كنید . اگر مرتباٌ از این كلمات استفاده كنید زندگی شما تا چه حد شیرینتر می شود.

آیا كسانی را می شناسید كه بیش از حد خوشبخت بوده زندگی پرشوری داشته باشند؟این اشخاص برای تجارب زندگی خود غالباٌ از چه كلماتی استفاده می كنند كه بتوانید آنها را سر مشق قرار دهید و در نتیجه بعضی از الگوهای عاطفی مثبت آنان را تجربه كنید.

آیا زمان آن فرا نرسیده است كه از كلمات دگرگون كننده بجای كلمات تضعیف كننده عادتی خود استفاده كنید و روحیه بهتری پیدا نمایید ؟ تمرین زیر را انجام دهید:

1 – سه كلمه را كه در هنگام ناراحتی معمولاٌ از آنها استفاده می كنید بنویسید.

2 – خود را در حالتی شاد و سر حال قرار دهید. در ذهن خود كلمات تازه ای را پیدا كنید كه الگوی قبلی را درهم بریزد و یا لااقل شدت احساس را كم كند . مانعی ندارد كه از كلمات احمقانه، غیر عادی، یا نامناسب كه روحیه منفی را بر طرف و شادی و خنده را جایگزین آن می كند استفاده كنید. یكی از دلایلی كه من بجای ( خشم) از كلمات ( ناراحتی) یا ( خلق تنگ) استفاده می كنم، این است كه این كلمات به نظرم مسخره می آیند. هر وقت اصطلاح ( خلق تنگ) را بكار می برم، نمی توانم از خنده خودداری كنم.

شدت احساسات منفی را می توان با افزودن كلماتی به كلمات اصلی كاهش داد. علاوه بر جایگزین كردن كلمه (خشم) با (رنجش) یا (ناراحتی) می توانیم از این عبارات نیز استفاده كنیم:(دارد كمی خلقم تنگ می شود.) یا ( مختصری احساس رنجش می كنم.) یا ( گویا اوضاع اندكی نامناسب است.)

با فرزندان خود به چه زبانی سخن می گویید؟ غالباٌ متوجه نیستیم كه كلمات ما چه اثری بر آنان می گذارد. بجای اینكه به آنها بگوییم(دست و پا چلفتی!)یا ( چرا ساكت نمی شوی؟)كه این كلمات باعث می شود كه كودك، خود را بی ارزش بپندارد، سعی كنید برای تغییر حالت او از لحن نیمه جدی استفاده كنید . مثلاٌ می توانید بگویید( اگر به این كار ادامه دهی، كم كم ناراحت می شوم.) و در موقع گفتن این جمله لبخند بزنید. چیزی بگویید كه نه فقط توجه كودك ، بلكه توجه خودتان را به طرز سخن گفتن و یا رفتار مناسبتر جلب كند. سپس به دنبال آن پیشنهادی از این قبیل بدهید(عزیزم اگر این كار را اینطور انجام دهی فكر می كنم بهتر به نتیجه برسی.)

برای اینكه كلمات دگرگون كنندهرا در گفتگو های خود بكار ببرید، می توانید از اهرمهای روانی زیر استفاده كنید.

1 – با سه نفر از دوستان خود قرار بگذارید كه بجای بعضی از كلمات و عبارات عادتی از كلمات و عبارات تازه ای استفاده كنید.

2 –رفتار خود را به مدت 10 روز زیر نظر بگیرید . هر گاه متوجه شدید كه از كلمات قدیمی استفاده كمی كنید . بلافاصله با كلمات تازه الگوی خودرا در هم یریزید .واگر متوجه شدید كه بطور غیر ارادی از كلمات تازه استفاده كرده اید، بلافاصله به خود پاداش دهید.

3 – برای اصلاح رفتارتان از دوستانتان كمك بگیرید تا هر وقت متوجه شدند از كلمات قدیمی استفاده می كنید به شما تذكر دهند.( مثلاٌ عصبانی شده ای یا كمی آزرده) (مایوس شده ای یا مانوس)

آیا همیشه باید شدت عواطف منفی خود را كم كنیم؟ البته خیر؛ همه عواطف بشری در جای خود لازمند . مثلاٌ گاهی ممكن است كسی برای ایجاد تغییر، نیازی داشته باشد كه احساس خشم كند. اما سخن ما این است كه برای انجام هر عملی فوراٌ از عواطف منفی و احساسات شدید بصورت غیر لازم و نا مناسب استفاده نكنیم. هدف این است كه آگاهانه شرایطی را فراهم آوریم كه كمتر احساس رنج و بیشتر احساس لذت نماییم.

استفاده از كلمات دگرگون كننده نه تنها به رفع الگوهای رنج كمك می كند، بلكه می تواند میزان لذت را نیز افزایش دهد. با این تمرین برشدت عواطف مثبت خود بیفزاید.

1 – سه كلمه یا عبارت را كه معمولاٌ برای بیان احساسات مثبت خود بكار می برید روی كاغذ بنویسید . آیا این كلمات بقدر كافی نشاط آور هستند؟

2 – سه كلمه یاعبارت تازه را كه كاملاٌ شادیبخش باشند انتخاب كنید.

3 – از دوستان خود كمك بگیرید تا همیشه بجای كلمات قبلی از كلمات تازه و قویتر استفاده كنید.( مثلاٌ (مایل هستی یا بسیار علاقمند؟)( راضی هستی یا مشتاق) )اگر در ده روز آینده از اهرم روانی استفاده كنید، كم كم عادت می كنید كه این كلمات را به شكل مؤثر بكار برید.

نه فقط كلمات، تاثیری نیرومند بر عواطف ما دارند بلكه مجموعه های خاصی از لغات( كه آنها را به عنوان تمثیل بكار می بریم.) تاثیری خارق العاده و دگرگون كننده دارند. مثلاٌ ممكن است بگویید( از دست فلانی عصبانی هستم.) یا بگویید ( فلانی از پشت به من خنجر زد.) كدامیك از این دو بیان قویتر است؟ مسلم است كه احساس خنجری كه از پشت بزنند، اثری عمیق دارد.

هنگام استفاده از تمثیل عین واقعه را شرح نمی دهیم، بلكه آن را به چیز دیگر تشبیه می كنیم. معمولاٌ تمثیلهای ما بسیار قویتر از واقعیت هستند. فلانی واقعاٌ چه كرده است؟ مثلاٌ ممكن است پیمان شكنی كرده باشد، اما پیمان شكنی با اینكه از پشت به كسی خنجر بزنند تفاوت بسیار دارد.

شما برای تجارب دردناك یا ناراحت كننده از چه تمثیلهایی استفاده می كنید؟

یادگیری یعنی اینكه بین چیزی كه قبلاٌ درك كرده اید وچیزی كه تازه است رابطه ایجاد كنید. برای این كار می توان از تمثیل استفاده كرد.

شما هر نوع عقیده ای كه داشته باشید ممكن است قبول كنید كه حضرت مسیح معلمی بزرگ بوده است. شیوه تعلیم او چه بوده است؟ استفاده از تمثیل. هنگامی كه او به نزد ماهیگیری رفت به او نگفت( من می خواهم كه تو مردم رابه دین مسیح دعوت كنی.) بلكه گفت( از تو می خواهم كه صیاد انسانها باشی.) با استفاده از تمثیل صید ( چیزی كه قبلاٌ معنی آن را می فهمید)و ارتباط آن به مفهوم تازه ( دعوت به دیانت مسیح) بلافاصله نحوه كار رابه آموخت . تمثیل می تواند بلافاصله تاریكی وسوء تفاهم را بر طرف كند و مطلب را روشن و واضح سازد.

این بار كه با شنیدن مطلبی گیج شدید، بپرسید ( مثل چی؟ آیا ممكن است مثالی بزنی؟)

ما برای بیان جنبه های گوناگون زندگی دائماٌ از تمثیل استفاده می كنیم، هر چند كه ممكن است متوجه این موضوع نباشیم. تمثیل، چهار چوب زندگی ما را تشكیل می دهد. مثلاٌ اگر از شما بپرسم( زندگی چیست؟آن را به چه تشبیه می كنید؟)ممكن است كسی بگوید زندگی نبرد است و كس دیگر آن را بازی یا آزمون بنامد. این تمثیلها را تمثیلهای كلی می نامیم زیرا كه بطور همزمان بر جنبه های گوناگون زندگی اثر می گذارند.

اگر با این دیدگاه كه ( زندگی نبرد است) به زندگی نگاه كنید آن راچگونه خواهید دید؟ زندگی دشوار است؛ ممكن است شكست بخوریم یا كشته شویم؛فردی كه در خیابان به او بر می خوریم ممكن است دشمنمان باشد. اگر زندگی را بازی بدانیم چه؟ می تواند مایه تفریح باشد. اگر آن را موسیقی بدانیم چه؟ می تواند ضرباهنگی در آن باشد.

استفاده از كدام تمثیل صحیح است؟احتمالاٌ همه تمثیلها در جای خود مفیدند. گاهی لازم است كه زندگی را بازی بدانیم تا در نظرمان شادیبخش جلوه كند. گاهی لازم است كه زندگی را سفری مقدس بشماریم تا اینكه قدر نعمتهایی كه داریم مثلاٌ دوستان، خویشان و یا فرصتهای زندگی را بدانیم. گاهی خوب است كه زندگی را بصورت آزمونی در نظر آوریم و از این تمثیل خصوصاٌ درهنگامی كه با مصیبتی مواجه می شویم و هیچ معنای مثبتی در آن پیدا نمی كنیم استفاده كنیم. هر یك از این تمثیلها را كه انتخاب كنید بی اختیار نحوه تفكر ، احساس و واكنشتان نسبت به وقایع، تفاوت می كند.

برای تعریف زندگی از چه تمثیلهای مثبت دیگری می توانید استفاده كنید كه بیانگر معنای واقعی آن باشند؟ آنها را روی كاغذ بنویسید.

مقابله با مشكلات زندگی از نظر شما ممكن است ( بالا رفتن از نردبان موفقیت) باشد یا اینكه

( تلاش كنید تا سر خود را بیرون از آب نگه دارید.) مسلماٌ اگر اصطلاح ( پرواز كردن) بجای

( سینه خیز) رفتن استفاده كنید تصوردیگری از زمان خواهید داشت.

برای بیان كارهای روزمره خود از چه تمثیلهایی استفاده می كنید؟ این تمثیلها چه احساسی را در شما بوجود می آورد؟ چه تمثیلهای تازه ای را می توانید بكار بگیرید تا زندگی شیرینتر شود؟

تمثیل می تواند در انسان ایجاد امید كند. موقعی كه اوضاع بر وفق مراد نیست، اغلب اشخاص فكر می كنند ( همیشه به همین منوال خواهد بود.) اما شاید بتوانید از تمثیل بهتری هم استفاده كنید. مثلاٌ ( زندگی هم دارای فصلهایی است و من اكنون در فصل زمستانم.) در ضمن یادمان باشد كه در زمستان بعضیها یخ می زنند و بعضی دیگر اسكی بازی می كنند ! بعلاوه در پس هر زمستانی بهاری است! همچنان كه در پی هر روزی شبی است . خورشید طلوع می كند و می توان دانه های تازه ای كاشت. آنگاه تابستان و سپس پائیز و فصل برداشت فرامی رسد.

گاهی كارها دقیقاٌ طبق برنامه پیش نمی رود، اما اگر یقین كنید كه فصلها جای خود را به یكدیگر می دهند متوجه می شوید كه در دراز مدت نوبت برداشتن محصول هم خواهد رسید.

اگر احساس می كنید كه چیزی (شما را عقب نگه می دارد.) یا( دیواری) راه پیشرفتتان را سد كرده است، ببینید از چه تمثیلهایی استفاده می كنید. این تمثیلها باعث می شود كه نتوانید از منابع و امكانات خود برای حل مشكلات بهره مند شوید. مبارزه كردن با دیوار و یا شیئی نامرئی كه شما را عقب نگه می دارد دشوار است.

از آنجا كه خود شما این تمثیل را انتخاب كرده اید خودتان هم می توانید به آسانی آن را عوض كنید. اگر حس می كنید كه ( مشت به دیوار می كوبید) چرا بجای مشت زدن دیوار را با مته سوراخ نمی كنید؟ یا از آن بالا نمی روید؟یا از زیر آن نقب نمی زنید ؟ یا در را باز نمی كنید تا از آن عبور كنید ؟و یا آن را بصورت پلكانی سنگی در نظر نمی آورید؟تغییر تمثیلها شیوه مقابله شما را با هر مشكلی تغییر می دهد.

برای اینكه نیروی پشتكار را به خود یادآور شوید به تمثیل سنگتراش توجه كنید . چگونه وی سنگ به آن برزگی را می شكند و به آن شكل می دهد. او هر سنگ سختی را با تیشه می تراشد . ضربه اول حتی خراشی جزئی هم بر سنگ وارد نمی كند، اما او پشت سر هم صدها و یا هزاران ضربه می زند. حتی در مواقعی كه حركات او بیهوده به نظر می رسند دست از تلاش بر نمی دارد، زیرا می داند كه اگر كسی فوراٌ به نتیجه نرسد معنی اش این نیست كه پیشرفت نمی كند.پس او از زدن ضربه دست نمی كشد. زمانی فرا می رسد كه سنگ دو نیم می شود . آیا فقط ضربه آخر مؤثر بوده است؟ البته خیر. تلاش مستمر او نتیجه داده است.

آیا می توانید از این تمثیل در زندگی خود استفاده كنید و بر تلاش و پشتكار خود بیفزایید.

تغییر هریك از تمثیلهای كلی می تواند بلافاصله نظر كلی شما رانسبت به زندگی عوض كند. در یكی از سمینارهای من خانمی حضور داشت كه مرتباٌ از هرچیزی ایراد می گرفت. مثلاٌ:هوای اتاق خیلی گرم بود، بعد خیلی سرد می شد، قد نفر جلویی خیلی بلند بود و امثال اینها. بسیاری از شركت كنندگان او را ( مایه دردسر) می دانستند. اما من كه می دانستم هر رفتاری نتیجه اعتقادی است، سعی كردم آن عقیده یا تمثیل را كه همه را ناراحت كرده بود پیدا كنم. بالاخره آن را كشف كردم( تركهای كوچك كشتی را غرق می كنند.) اگر شما هم معتقد بودید هر اشكال كوچكی ممكن است كشتی تان را غرق كند آیا غیر از این عمل می كردید؟

تمثیل كلی تازه ای را به او یاد دادم و رفتار او عوض و كلاس آرام شد.

آیا شما هم به تمثیلی عقیده دارید كه باعث غرق كشتی تان شود؟

غالباٌ تمثیلی كه در یك زمینه ( مثلاٌ شغل) از آن استفاده می كنیم برای زمینه دیگر ( مثلاٌ روابط)مناسب نیست. مردی را می شناختم كه از نظر عاطفی بقدری سرد و منزوی بود كه خانواده اش هیچ نوع ارتباطی را با اواحساس نمی كردند. او هرگز احساسات واقعی خودرا بروز نمی داد و همیشه آنها را راهنمایی می كرد. شغل او مامور مراقبت برج كنترل هواپیما بود ! این شغل مستلزم آن بود كه همیشه خونسرد و بی احساس بماند و حتی در موقع بروز خطر خونسردی خود را حفظ كند تا خلبانان دستپاچه نشوند. و عادت داشت كه مرتباٌ آنها را هدایت كند . گرچه این طرز فكر برای اداره آن شغل ضروری بود ، اما مسلماٌ در خانواده نمی توانست كاربرد داشته باشد.

آیا به تمثیلهایی اعتقاد دارید كه لازم باشد در مواردی آنها را با تمثیل دیگر عوض كنید؟ آیا با استفاده از این اطلاعات می توانید یكی از دوستان خود كمك كنید؟

به كمك این تمرین تمثیلهای خود را كشف كنید و بر آنها مسلط شوید.

1 – چند تمثیل را كه در مورد زندگی دارید بنویسید. آنها را بررسی كنید و بپرسید ( اگر زندگی چنین باشد در برابر آن چه احساسی خواهم داشت؟) این تمثیل دارای چه محاسن و معایبی است.

2 – تمثیلهایی را كه در مورد یكی دو جنبه مهم زندگی ( مثلاٌ روابط یا شغل ) داریدبنویسید. آیا این تمثیلها نیروبخشند یا تضعیف كننده ؟ آگاه شدن از این تمثیل به تنهایی ممكن اسب باعث تغییر آنها شود.

3 – برای زندگی و هر یك از جنبه های آن كه برایتان مهم است تمثیلی تازه فكر كنید.

4 – تصمیم بگیرید كه در یك ماه آینده براساس این تمثیلهای تازه زندگی كنید. مثلاٌ مرتباٌ به خود یادآور شوید كه شغل یعنی...

گاهی تمثیل، بهترین راه كمك به اشخاص است.

موقعی كه پسر من ( جاشوا) شش ساله بود یكی از دوستانش مرد، و او با چشمان گریان به خانه آمد .

به او گفتم( عزیزم می دانم چه احساسی داری. اما علتش این است كه تو هنوز یك كرم ابریشم هستی.) با این گفته فكر او منحرف شد. بعد شرح دادم كه كرم ابریشم ابتدا بصورت كرم است و موقعی كه به دور خود پیله ای می تند، ظاهراٌ مرده به نظر می رسد. اما در واقع چنین نیست. جاشوآگفت( بله او در حال تبدیل شدن به پروانه است.)

گفتم ( درست است و این آغاز زندگی تازه اوست. تو نمی توانی دوست خود را ببینی زیرا او هم اكنون زیباتر و نیرومندتر از همیشه بر بالای سر ما پرواز می كند. گاهی اوقات كافی است كه به خدا اعتماد كنیم، زیرا اوست كه می داند چه موقع ما باید به پروانه مبدل شویم...)


موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۶/۱۰/۰۲ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

من همیشه از اینكه می توانم تغییرات پایداری را در افراد به وجود آورم به خود مغرور بودم . اما یك روز از خواب غفلت بیدار شدم . مردی كه زمانی به كمك من سیگار را ترك كرده بود،نزدم آمد،سیگاری روشن كرد، و گفت (تو موفق نشدی)

من كه كنجكاو شده بودم پرسیدم ( منظورت چیست؟) گفت ( پس از جلسه ای كه با هم داشتیم، به مدت دو سال ونیم سیگار نكشیدم. اما یك بار در اثر فشار روحی،سیگاری روشن كردم و از آن موقع تا كنون دوباره به سیگار پناه آوردم. همه اش تقصیر تو بود!تو ذهن مرا به طور كامل برنامه ریزی نكرده بودی !)

گرچه صحبتهای این مرد، خالی از خشونت نبود، اما نكته مهمی را به من آموخت.من دریافتم كه ما باید شخصاٌ مسؤلیت تغییرات خود را به عهده بگیریم. هیچكس نمی تواند ذهن شما را ( برنامه ریزی ) كند. این شما هستید كه باید خود را شرطی كنید.

هر تغییری كه در خود ایجاد كنیم ، فقط جنبه موقت دارد، مگر اینكه خود را( و تنها خود ، نه كسی یا چیزی دیگر را) مسؤول ایجاد آن تغییر بدانیم. خصوصاٌ باید به این سه اصل، معتقد شویم:

1 – تغییر، باید ایجاد شود( نه اینكه خوب است تغییر كنم)

2 – من باید این تغییر را ایجاد كنم( دیگران ممكن است راهنمایی كنند، اما مسئولیت با من است)

3 – من می توانم تغییر را به وجود آورم( عادتها راخودم ایجاد كرده ام، پس خودم هم می توانم آنهارا تغییر دهم).

عامل واقعی ایجاد تغییر، چیست؟ تغییر، هنگامی ایجاد می شود كه ما احساسی را كه نسبت به یك تجربه معین داریم، عوض كنیم.

تا زمانی كه از كشیدن سیگار، لذت می برید، قادر به ترك آن نیستید. تغییر پایدار، هنگامی ایجاد می شودكه سیگار را چیزی تهوع آور و مایه مرگ بدانید.

گرچه پذیرفتن این حقیقت دشوار است، اما عكس العملهای رفتاری ما ناشی از عواطف قلبی است و نه محاسبه هوشمندانه . ممكن است بدانید كه خوردن شكلات، برای سلامتتان مضر است، و معذالك آن را بخورید. چرا؟ زیرا محرك اعمال ما، لذت و رنجی است كه یاد گرفته ایم تا به بعضی از امور نسبت دهیم، نه چیزهایی كه عقلاٌ صحیحی می دانیم. ما، در مغز و ذهن خود تداعیهایی را برقرار كرده ایم و این تداعیهای عصبی است كه باعث رفتارهای ما می شود.

چرا بیشتر كوششهایی كه برای تغییر عادت می كنیم، مؤثر واقع نمی شود؟ علتش آن است كه به عوارض مشكلات، یعنی به معلول توجه می كنیم، در حالی كه اگر علت را بر طرف نكنیم، مشكل دوباره تظاهرمی كند.

شیوه ای كه من ابداع كرده ام ( تداعی عصبی شرطی ) شامل شش مرحله ساده، اما مؤثر است كه تغییرات پایداری را ایجاد می كند:

1 – آنچه را كه واقعاٌ می خواهید، روشن سازید.( بیشتر مردم به چیزهایی كه نمی خواهند ، توجه می كنند).

2 – از اهرم روانی استفاده كنید.( كاری كنید كه ایجاد تغییر ، امری اجتناب نا پذیر شود.)

3 – الگو های محدود كننده را در هم بشكنید.( عادتهایی را كه به آن چسبیده اید، ترك كنید).

4 – برای عادتهای قبلی، جانشینی پیدا كنید. ( مبارزه با عواطف و رفتارها كافی نیست باید آنها را با عادات بهتری جایگزین كرد).

5 – رفتار تازه را شرطی كنید( تا اینكه به صورت عادت تازه در آید).

6 – آنرا آزمایش كنید( تا از درستی عملكرد آن مطمئن شوید).

چه عاملی مانع ایجاد تغییر می شود؟ بعضی از عقاید فردی و یا فرهنگی می توانند از ایجاد ممانعت كنند. بعضیها نمی توانند باور كنند كه قادر به ایجاد تغییر هستند، زیرا قبلاٌ سعی كرده و موفق نشده اند. یا ممكن است تصور كنند كه ایجاد تغییر، مستلزم مقدمات طولانی و خسته كننده است. می گویند( اگر چنین نبود، تاكنون تغییرات لازم را ایجاد كرده بودم .) علاوه بر این اگر مشكلی را كه سالها در گیر آن بوده اند ظرف چند دقیقه حل كنند، در آن صورت باید جواب دوستان و خویشاوندان خود را بدهند. ممكن است بپرسند( اگر كار به این آسانی بود، پس چرا اینهمه ما را نگران خود كردی؟) این محركهای منفی باعث می شود كه ما در ایجاد تغییر كو تاهی كنیم تا مورد تحسین دیگران قرار گیریم.

خود را از شر این عقاید فرهنگی خلاص كنید و بدانید كه هر عمل تازه نتایج تازه در پی خواهد داشت. اكار و یا بی ثبات به حساب می آییم. برعكس افرادیكه با ثبات باشند، قابل اعتماد، محكم و درستكار به شمار می روند. این برداشتها فشارهای بیرونی زیادی را بر ما وارد می كند كه شخصیت قبلی خود را حفظ كنیم و دقیقاٌ مطابق انتظارات جامعه رفتار نماییم.

فقط بدانید به همان سرعتكه می توانید مشكلی رابه وجود آورید.به همان سرعت هم می توانید راه حلی برای مشكلات بیابید! وقتی می بینید كه دیگران بسیار دیر تغییر می كنند با خود بیندیشید كه آیا عمل تغییر واقعاٌ اینهمه طولانی است، یا اینكه این افراد آنقدر تغییر را به تاخیر می اندازند تا آنكه ناچار، به آن تن دردهند.

برای اینكه تغییراتی را به سرعت ایجاد كنید اولین اعتقادی را كه باید در خود بوجود آورید اینست كه می توانید واقعاٌ هر چیزی راهم اكنون تغییر دهید.

در شما هیچ اشكال و ایرادی نیست. نه اعصابتان در هم شكسته است و نه نیازی به اصلاح دارید. اگر دائماٌ از جوابهای منفی اجتناب و از طرد شدن می هراسید علتش اینست كه مغزتان راهی مؤثر را برای فرار از رنج، دنبال می كند. اما اینكه بطور كلی از جنس مخالف بپرهیزیم نیز رنج آوراست! برای ایجاد رفتارهای تازه باید تغییری در روابط عصبی و ذهنی خود ایجاد كنید. عوامل لازم برای ایجاد هر نوع تغییر در زندگی هم اكنون در شما هست. كافی است آنها را فعال كنید.

اگر می خواهید در بعضی از جنبه های زندگی خود بهبودی پدید آورید( خواه این بهبود در زمینه رفتار باشد، خواه در زمینه عواطف و احساسات) هم اكنون آن را مشخص كنید و با استفاده از مابقی مطالب این بخش به خواسته خود برسید.

تداعی عصبی شرطی قدم اصلی شماره 1

تصمیم بگیرید كه چه می خواهید و مشخص كنید كه چه عاملی مانع رسیدن به آن خواسته است.

بخاطر داشته باشید كه حواس خود را به هر چه متوجه كنیم همان را به دست می آوریم. پس به چیزهائیكه آنها را نمی خواهید . فكر نكنید، بلكه افكار خود را به چیزهایی كه نمی خواهید ، متوجه سازید . به عنوان مثال هدف خود را (ترك سیگار) قرار ندهید، بلكه تصمیم بگیریدكه ( سالمتر، شادتر و زنده تر) از گذشته باشید. هر چه در این زمینه دقیقتر باشید نیروی بیشتری برای ایجاد تغییرات سریع پیدا می كنید.

پساز اینكه خواسته خود را مشخص كردید، موانع و مشكلات را نیز مشخص سازید. مثلاٌ رنج و ناراحتی ناشی از ایجاد تغییر را قابل پیش بینی است در نظرآورید.

خواسته شما چیست ؟ چه موانعی برای رسیدن به آن وجود دارد.

حتماٌ تا كنون توجه كرده اید كه بعضیها وقتی دچار بیماری ساده ای می شوند، بسیار دیر بهبود پیدا می كنند . هر چند كه این اشخاص واقعاٌ می خواهند كه بهبود یابند، اما از توجه و محبتی كه دیگران به آنها می كنند و اجازه استراحتی كه به آنها می دهند لذت می برند، و همین امر بطور نا خود آگاه معالجه آنان را به تعویق می اندازد. گاهی اوقات رفتارها و یا عواطف عذاب آور و دردناك، برای شخص دارای منافعی است كه آنها را ( فواید جنبی) می نامیم. نیاز به این فواید جنبی ، غالباٌ بزرگترین مانع ایجاد تغییرات پایداراست.

آیا شما رفتارهایی دارید كه نیاز به تغییر داشته باشند، و در عین حال از آنها استفاده های جنبی ببرید؟ این فواید جنبی را با رنجی كه به خاطراین رفتارها، در گذشته، حال و آینده متحمل شده، می شوید و یا خواهید شد مقایسه كنید.

تداعی عصبی شرطی- قدم اصلی شماره 2

از اهرم روانی استفاده كنید: رنج فراوان را به عدم تغییر و لذت زیاد را به تغییرفوری نسبت دهید. از خود بپرسید:

1 – اگر این رفتار( یا احساس) را تغییر ندهم چه زیانهایی را متحمل خواهم شد؟

2 – اگر این تغییر را ایجاد نكنم، در زندگی خود چه چیزهایی را از دست خواهم داد؟

3 – رفتار قبلی در گذشته چه خسارتهای فكری، عاطفی، جسمی، مالی و معنوی به من زده است؟

4 – تاثیر آن بر موفقیت شغلی و اطرافیان من چه بوده است؟

با طرح این پرسشها اثرات لذتبخش تغییر را در نظر مجسم كنید.

1 – در صورت تغییر چه احساسی نسبت به خود خواهم داشت؟

2 – با انجام این تغییر نیروی فعال من چه افزایشی خواهد یافت؟

3 – خانواده و دوستان من چه احساسی خواهند داشت؟

4 – چه احساسی از رضایت و شادمانی خواهم داشت؟

5 – آیا من شایسته همه این محاسن نیستم؟

او برای ترك سیگار همه راهها را امتحان كردهو هیچیك مؤثر واقع نشده بود. تا اینكه دختر 6 ساله او وارد اتاق او شد و گفت( پدر، خواهش می كنم خودت را نكش! من میخواهم كه تو در مراسم عروسی من شركت كنی!)هیچ لیل قانع كننده تری ممكن نبود او را مجاب كند كه كشیدن سیگار موجب مرگ است.

سیگارها را همان روز از پنجره بیرون انداخت و پس از آن دیگر سیگار نكشید . گاهی اوقات میزان رنج شما برای ایجاد تغییر كافی نیست ، اما رنجی كه عزیزانتان می كشند می تواند اهرم روانی نیرومندی بشمار آید.

اگر برای ایجاد تغییری كوششها كرده و به نتیجه نرسیده اید، شاید علتش نبودن اهرم روانی است. شما ممكن است ایجاد تغییری را مرتباٌ به تاخیر بیندازید تا آنكه خود را در موقعیتی قرار دهید كه ایجاد تغییر امری اجتناب ناپذیر باشد. اما اگر دلایل قوی و كافی (و اهرم مناسب) داشته باشید، ناچار می شوید كه دست به عمل بزنید.

آیامی خواهید راه مطمئنی برای كاهش وزن به شماپیشنهاد كنم؟

دوست خوش اندامی راپیدا كنید و بهاو وجمعی دیگر از دوستان خود قول دهید كه به كمك غذاهای سالم و ورزشهای شادیبخش وزن خود راكم خواهید كرد. سپس به آنها بگویید كه اگر پیمان خود را شكستید یك ظرف غذای مخصوص سگ خواهید خورد .

خانمی كه از این روش استفاده كرده بود می گفت كه او و دوستش قوطی غذای سگ را در معرض دید خود گذاشته بودند تا قولشان را فراموش نكنند. هر وقت كه این دو نفر احساس گرسنگی می كردند و یا دلشان می خواست كه از ورزش طفره بروند آن قوطی را بر مداشتند و نوشته های روی آن را ( كه مثلاٌ نوشته بود محتوی ضایعات گوشت اسب) می خواندند و همین موضوع باعث می شد كه بر سر خود بایستند.

تداعی عصبی شرطی- قدم اصلی شماره 3

الگوهای محدود كننده را درهم بریزید

آیا تاكنون پرنده ای را كه در اتاق به دام افتاده باشد، دیده اید؟ پرنده با تلاشی بی ثمر به جستجوی راه خروج بر می آید و خود را بارها به نزدیكترین شیشه پنجره می زند. آیا تاكنون كسی رادیده اید كه رفتارش شبیه آن پرنده باشد؟ این افراد ممكن است خیلی دلشان بخواهد كهبه نتیجه برسند، اما اگر مرتباٌ كاری را تكرار كنند كه نتیجه بخش نیست، هرگزبه هدف نخواهند رسید. مانند همسر یا پدر و یا مادری كه دائماٌ نق می زند اما نتیجه نمی گیرد و یا حتی نتیجه معكوس بدست می آورد.

با انجام كارهای غیر منتظره ، الگوهای محدود كننده و بی نتیجه رادرهم بشكنید. مثلاٌ در هنگام غر زدن جمله خود را قطع كنید، به زانو بیفتید و لبخند بزنید! به طرف آن شخص بروید،او را در آغوش بگیرید و بگویید كه چقدراو را دوست دارید.

برای برطرف كردن الگوهای محدود كننده چه راههای زیبا و فرحبخشی به نظرتان می رسد.

برای اینكه یك الگوی تازه فكری، احساسی یا رفتاری را ایجاد كنید، باید در وهله اول الگوی قبلی را از بین ببرید. برای روشن شدن مطلب صفحه گرامافونی را به نظر آورید. كه هر وقت آن را می گذارید آهنگ معینی را پخش می كند .علتش آنست كه الگویی از شیارهای نامرئی بر روی آن حك شده است.

مسلماٌ نمی توانید هنگامی كه صفحه ای در حال پخش است، صفحه دیگری روی آن بگذارید و بطور همزمان به دو آهنگ گوش كنید . پس اگر بخواهید رفتارهای گذشته را حفظ و رفتارهای تازه ای رادر همان زمینه ایجاد كنید وقت خود را تلف كرده اید. برای این كار به محض اینكه رفتار نا مطلوب گذشته از شما سر زد آن را با حركتی غیر عادی یا خنده دار قطع كنید. این كار مانند این است كه صفحه آهنگی را كه نمی خواهید بشنوید از دستگاه خارج كنید و با كمال خشونت آن را خط خطی نمایید، تا اینكه مطمئن شوید من بعد هرگز آن آهنگ نامطلوب را از آن نخواهید شنید.

تغییر الگوهای رفتاری و عاطفی غالباٌ دشوار است. دلیلش آن است كه ذهن ما، بر آن اساس

( برنامه ریزی ) شده است. یكی از پژوهشگران برای اثبات این موضوع ، انگشت میمونی را مرتباٌ به جلو و عقب حركت داد و با كمك تصویر تلویزیونی نشان داد كه همزمان با این حركت، ارتباطی بین سلولهای مشخصی از مغز ایجاد می شود و هر چه آن حركت بیشتر تكرار شود، آن ارتباط، قویتر می گردد. وی صدها بار انگشت حیوان را حركت داد تا ارتباط وسیعی سلولهای آن منطقه از مغز ایجاد شود. اكنون مغز میمون برنامه ریزی شده بودو حتی پس از برداشتن عامل شرطی نیز آن حركت را تكرار می كرد.

بسیاری از ما، بر اثر تكرار، خود را آموزش داده ایم كه از جا در برویم... دراثر اضطراب و نگرانی بیمار شویم... خود را بی پناه حس كنیم... و یا به الكل پناه ببریم.

چه واكنشهای مثبتی رامی توانید در اثر تكرار در خود به وجود آورید؟

آیا الگوهایی هستند كه به طور ناخودآگاه، بر زندگی ما اثربگذارند؟به عنوان مثال، بسیاری از مردم برای رسیدن به محل كار خود هر روز، اعمال معینی را تكرار می كنند . هر روز از همان خیابان عبور می كنند و از همان چهار راه می پیچند . ما مغز و جسم خود را آموزش می دهیم كه از الگوی خاصی تبعیت كند تا اینكه آن الگو به صورت عادت در آید.حتی اگر قرار باشد روزی از راه دیگری برویم، باز هم طبق عادت همان مسیر قبلی را پیش می گیریم.

در هر یك از جنبه های زندگی ، الگو های رفتاری و عاطفی خاصی داریم كه ملكه ما شده اند و جزو ذاتمان به نظر می رسند. آیا كسانی را می شناسید كه عادت به خشم، یاس و فشار عصبی داشته باشند؟شاید زمان آن فرا رسیده باشد و خود را برای احساس شادی و خوشبختی، هیجان و شكرگزاری آموزش دهید. آیا این كار، مشكل است؟ به سادگی می توانید الگوهای عاطفی قبلی را در هم شكنید و آنها را با الگوهایی لذتبخش عوض كنید.

هر چیزی را كه از آن استفاده نكنیم، كم كم از میان می رود. یكی از راههای ساده رفع الگوهای محدود كننده آن است كه از دچار شدن به آنها خودداری كنیم. اگر از مسیرها یاتداعی های عصبی استفاده نكنیم، كم كم ب طرف می شوند. اما توجه داشته باشید كه اینموضوع در مورد خصوصیات مثبت نیز صدق می كند. اگر از شجاعت خود استفاده نكنیم ، شهامتمان كاهش می یابد . اگر قدرت اراده و پشتكارمان را عاطل بگذاریم و اگر شور و اشتیاقمان را اظهار نكنیم، آنها نیز از میان می روند.

هم اكنون تصمیم به كاری بگیرید كه باعث شود از نیرومندترین عواطف و احساسات خود استفاده كنید. به خاطر داشته باشید هر چیزی را كه ازآن بیشتر استفاده كنید، نیرومندتر می شود.عواطف ما نیز به تمرین و ورزش نیاز دارند، تا نه تنها ما را به نتایج دلخواه برسانند، بلكه سالم و آماده نگاه دارند.

تداعی عصبی شرطی – قدم اصلی شماره 4

جایگزین نیروبخشی برای الگوهای قدیم پیدا كنید. در مورد مراكز باز پروری معتادان تحقیقاتی به عمل آمده و معلوم شده است احتمال بازگشت به اعتیاد در مورد همه افراد، یكسان نیست. كسانی كه اجباراٌ اعتیاد خود را ترك كرده اند، پس از آزادی بلافاصله اعتیاد خود را از سر می گیرند. كسانی كه انگیزه درونی برای ترك اعتیادداشته اندبه طور متوسط تا دو سال به سوی مواد مخدر نمی روند. اما كسانی كه جایگزین مناسبی( مثلاٌ توجه به مذهب یا كسب مهارتهای تازه ) برای اعتیاد خود داشته اند به مدت هشت سال یا بیشتر، از اعتیاد مجدد خودداری كرده و اغلب آنها برای همیشه ترك اعتیاد كرده اند.

در بیشتر افراد، تغییر عادات جنبه موقت دارد، زیرا جایگزین مناسبی برای رهایی از رنج، یا كسب لذت پیدا نمی كنند . كافی نیست كه الگوهای نامناسب را بر طرف كنیم، بلكه باید جایگزینی برای آنها پیدا نمائیم.

تداعی عصبی شرطی-قدم اصلی شماره 5

الگوی تازه را شرطی كنید تا پایدار بماند.

یكی از درسهای واقعی در زمینه شرطی كردن را از یك تعمیر كار پیانو یاد گرفتم. او برای كوك كردن پیانو، آمده بود و وقتی از او صورتحساب را خواستم، گفت( باشد برای دفعه بعد ) گفتم ( مگر كار را انجام نداده ای ؟) او توضیح داد كه سیمهای پیانو محكم هستند و برای اینكه فار آنها ثابت بماند باید در فاصله های زمانی معینی دوباره تنظیم و كوك شوند.

این دقیقاٌ همان كاری است كه در مورد هر نوع تغییری باید انجام دهیم. باید نظام عصبی خود را برای موفقیت تنظیم كنیم، آنهم نه یك بار، بلكه به طور مداوم. این كار، شبیه ورزش است.نمی توانید برای تمرین به یك باشگاه ورزشی بروید و پس از خارج شدن بگوئید( آه، من برای تمام عمر سالم شدم!)

قبلاٌ گفتیم كه با حركت دادن انگشت یك میمون ،ارتباطات عصبی خاصی در وی ایجاد شد كه باعصث شد متوالیاٌ همان انگشت را حركت دهد.محققان ثابت كرده اند كه اگر در ضمن آزمایش، حیوان را هیجان زده كنند، ارتباطات عصبی قویتر می شود و نیاز چندانی به تكرار حركت نیست . اگر در هنگام تكرار یك عادت تازه (ویا تجسم آن عادت) آنرا مرتباٌ با عواطف شدید( مثلاٌ شور و هیجان) همراه سازیم، مسیر عصبی نیرومندی به سوی لذت احداث خواهد شد . این نوع شرطی كردن باعث می شود كه به طور غیر ارادی به مسیر تازه ( الگوی رفتاری یا عاطفی) كشیده شویم.

فراموش نكنید كه برای تقویت الگوهای تازه، با هر بار تكرار رفتار، پاداشی برای خود( یا كسی كه به او كمك می كنید)در نظربگیرید. هر نوع الگوی فكری ، عاطفی یا رفتاری كه به طور دائمی تقویت شود به صورت عادت در می آید.

شرطی كردن نیرویی غیر قابل مقاومت ایجاد می كند. برای تبلیغ تلویزیونی نوعی نوشابه غیر الكلی ، از یكی از قهرمانان بسكتبال خواستند توپ راعمداٌ طوری پرتاب كند كه داخل تور نیفتد. وی پس از نه بار پرتاب موفق، توانست یك پرتاب نا موفق انجام دهد! وی طوری در مورد پرتاب موفقیت توپ شرطی شده بود كه به طور غیر ارادی همه حركات را به طور صحیح انجام می داد و پس از نهبار تمرین توانست یك حركت خطا انجام دهد . مسلماٌ در مغز این ورزشكار كه نامش لاری بیرد است ارتباطات عصبی نیرومندی ایجاد شده است كه بطور غیر ارادی حركات معینی را متوالیاٌ انجام می دهد تا توپ وارد سبد شود.

مطمئن باشید كه هر رفتاری اگر بقدر كافی تكرار شودو با شدت عواطف همراه باشد، به صورت شرطی در می آید.

یكی از قواعد اساسی شرطی كردن آن است كه هر الگویی كه مرتباٌ تقویت شود، به صورت خودكار وانعكاس شرطی در می آید، و هر چیزی را كه تقویت نكنیم، كم كم از بین می رود.

برای اینكه عادتهای مثبت و دلخواه رادر خود به وجود آورید، چه پاداشهای فكری، جسمی، یا عاطفی می توانید به خود بدهید؟

آیا می توان جوجه ای را به رقص واداشت؟ عجیب این است كه این كار، ممكن است. زیرا رفتارهای همه حیوانات ( و همین طور انسان) قابل تغییر است.

شیوه كار مربی این است كه حركات جوجه را به دقت زیر نظر می گیرد. همین كه جوجه به طور طبیعی حركتی را مطابق دلخواه مربی انجام داد،به او پاداشی به صورت غذا می دهندتا آن رفتار، تقویت شود. در ابتدا، جوجه نمی داند كه به چه مناسبت به او غذا داده اند . ولی هر بار كه حركت معینی را انجام می دهد، به او پاداش می هند و آن حركت تقویت می شود تا سرانجام، جوجه یاد می گیرد كه چرخشهایی را مطابق میل مربی انجام دهد و تكرار و توالی این چرخشها، مانند رقص به نظر می رسد.

بدیهی است كه انسانها پیچیده تر ازجوجه اند . اما همه ما،آموخته ایم كه در هنگام كار و یا در مدرسه رفتارهای معینی را انجام دهیم. چگونه می توانید از این اصل آموزشی برای ایجاد عادات خود در خودتان ، فرزندانتان و یا كاركنانتان استفاده كنید؟

شرطی كردن – تكنیك شماره 1

برای اینكه شرطی كردن مؤثر واقع شود، فاصله زمانی میان رفتار و پاداش دارای اهمیت اساسی است. تقویت رفتار باید درست در زمانی انجام شود كه رفتار دلخواه از او سر می زند. اگر این تقویت بعد از مدت طولانی انجام شود در سلسله اعصاب، عقلی ایجادمی شود، اما ارتباط عاطفی به وجود نمی آید .

به عنوان مثال، كسانی كه اتومبیل خود را در جای ممنوعه پارك می كنند، توسط پلیس جریمه می شوند. اما چون قبض جریمه را معمولا بعد از چند هفته می پردازند لذا رفتار نامناسب، با رنج كافی همراه نمی گردد. یقین داشته باشید اگر این اشخاص، هر بار كه در جای ممنوعه پارك می كردند، بلا فاصله اتومبیلشان پنچر می شد، نه فقط آن رفتار ترك می كردند، بلكه رفتار مناسبی را هم جایگزین آن می ساختند!

تمرین مربوط به تكنیك شماره 1

فهرستی از پاداشهای لذتبخش تهیه كنید كه در صورت انجام (كارهای صحیح)به خودتان بدهید. آنگاه عمداٌ موقعیتی پیش آورید كه با استفاده از آن پاداشها، رفتار معینی را تقویت كنید

شرطی كردن – تكنیك شماره 2

هنگامی كه رفتاری شرطی می شود، باید تا مدتی آنرا مرتباٌ تقویت كرد. هر بار رفتار دلخواهی را انجام دادید (مثلا اینكه پیش از سیر شدن از پشت میز غذا بلند شوید، و یا تعارف سیگار كسی را رد كنید ) بلافاصله به خود پاداش دهید.

شرطی كردن – تكنیك شماره 3

رام كنندگان حیوانات می دانند كه مثلا اگر هر بار كه دلفین پرشی را انجام می دهد به او پاداش دهند،بزودی تا پاداش را نگیرد پرشی را انجام نمی دهد.بدتر اینكه وقتی سیر شد دیگر نسبت به پاداش بی علاقه می شود.

من و شما و نیز فرزندان، همكاران،و كسان دیگری كه با آنها سر و كار داریم،همگی دارای همین خصوصیت هستیم.اگر هر بار كه كسی رفتار مناسبی انجام داد به اوپاداش دهید،كم كم دادن پاداش امری عادی و كسل كننده می شود.پس از آنكه یك الگوی رفتاری تثبیت شد،باید از پاداشهای متغیر استفاده كرد تا آن عادت، پایداتربماند.پس از یك ماه كه عادتی را مرتبا تقویت كردیم باید دادن پاداش مرتب را قطع كنیم و به خود یا دیگران به طور غیر منتظره پاداش دهیم

پاداش متغیر، یكی از نیرومندترین وسایل شرطی كردن در جهان است. به عنوان مثال كسانی را كه به طمع پول به پای ماشینهای قمار (جك پات) می روند در نظر بگیرید. اگر قرار باشد كه همیشه ببرند، هر چند كه ممكن است اوایل برایشان جالب باشد، اما پس از مدتی این تفریح به صورت كار در می آید (یعنی هر روز می روند اهرمی را می كشند و بابت آن پولی از دستگاه می گیرند !) اما اگر ندانند كه پاداش می گیرند یا خیر، هیجان بیشتری در سلسله اعصابشان ایجاد می شود و در هنگام بردن پول، لذت خیلی بیشتری می برند و بدین ترتیب شرطی می شوند. همین لذت است كه افراد را به قمار معتاد می كند. همین طور اگر پس از ترك سیگار، به خود پاداش دهید كه (فقط یك سیگار )بكشید، از نیروی پاداش متغیر استفاده كرده و بر شدت اعتیاد خود افزوده اید. سعی كنید به هیچ قیمتی این اشتباه را مرتكب نشوید.

شرطی كردن – تكنیك شماره 4

برای ایجاد تغییرات پایدار، مخلوطی از این دو شیوه را بكار برید:

1 – برای كارهای معین، در فواصل مشخصی به خود پاداش دهید. (این شیوه را برنامه تقویت ثابت می نامند ).مثلا اگر دلفینها ده پرش صحیح را انجام دهند، در پرش دهم همیشه پاداش می گیرند.

2 – برای اینكه گرفتن پاداش در نظر دلفین عادی نشود، برای پرشهای خوب، بطور اتفاقی به او پاداش جداگانه ای می دهند. بدین ترتیب، دلفین هر بار سعی می كند بلندتر بپرد تا از هیجان آن پاداش، لذت ببرد. پس برای اینكه رفتار خود یا دیگران را تقویت كنید، پاداشهای ویژه ای برای تلاشهای فوق العاده در نظر بگیرید.

بخاطر آورید آخرین باری كه بخاطر فعالیت شغلی خود پاداش گرفته اید و یا در مدرسه تشویق شده اید چقدر لذت برده اید.

شرطی كردن – تكنیك شماره 5

یكی از ارزشمندترین وسایل تربیتی كه هم در مورد دلفین و هم در مورد انسان قابل استفاده است، شیوه موسوم به (جك پات ) است. مربیان گاهی به طور اتفاقی برای پرشهای ضعیف نیز به دلفین پاداش می دهند. گرچه این كار، ظاهراٌ هیچ دلیل منطقی ندارد، ولی غالباٌ باعث می شود كه دلفین بعد از آن پرشهای بهتری انجام دهد.

این بار كه خود یا كس دیگر را غمگین و ناراحت یافتید، از شیوه (جك پات) استفاده كنید و به او هدیه ای بدهید.هر چند كه شخص ممكن است كار چشمگیری نكرده باشد، لیكن پاداش غیر منتظره باعث می شود كه روحیه بهتری پیدا كند و تلاش تازه ای را آغاز كند. همین طور اگر شخص رفتار صحیحی را انجام داده باشد، اما پاداشی كه به او می دهند بیش از حد انتظار او باشد، در این صورت هم به تلاشهای فوق العاده ترغیب می شود.

آیا كسی را می شناسید كه استحقاق دریافت پاداش (جك پات ) را همین امروز داشته باشد؟

تداعی عصبی شرطی- قدم اصلی شماره 6

خود را بیاموزید.

برای اینكه مطمئن شوید كه پنج قدم قبلی را به طور صحیح برداشته اید به این نكته توجه كنید:

1 – هنگامی كه به یاد الگوی رفتاری قبلی می افتید، باید آنرا همراه با رنج بدانید

2 – رفتار تازه، باید برایتان همراه با لذت باشد.

3 – الگوی رفتاری تازه باید با نوع زندگیی كه می خواهید داشته باشید هماهنگ باشد. آیا این الگو با هدفها، اعتقادات و فلسفه زندگیتان منطبق است؟

4 – منافعی كه از رفتار قدیم می برده اید باید محفوظ باشد. مثلا اگر كشیدن سیگار موجب آرامش و یا كاهش فشار عصبی می شده است، آیا جایگزین مناسبی برای آن پیدا كرده اید كه به همان اندازه مؤثر باشد؟"آیا از الگوی رفتاری تازه همان قدر لذت می برید؟

5 – خود را مجسم كنید كه در آینده، رفتار تازه را پیشه خود كرده اید. فرض كنید عاملی شما را به یاد رفتار قبلی می اندازد. در این صورت آیا بدون تامل رفتار جدید را به رفتار قدیم ترجیح می دهید؟


موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۶/۱۰/۰۲ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

در میان آگاهیهای انسانی، نیروی پرسش به منزل اشعه لیزر است. از این نیرو برای بر طرف كردن هرگونه مانع و مشكل استفاده كنید.

نخستین فرق میان افراد موفق و ناموفق چیست؟ موضوع بسیار ساده است: افراد موفق سؤالات بهتری از خود پرسیده اند ، و در نتیجه پاسخهای بهتری نیز گرفته اند. هنگامی كه اتومبیل متولد شد ، صدها نفر دست به ساختن آن زدند. اما هنری فورد با دیگران فر ق داشت و از خود پرسید( چگونه می توانم این ماشین را به تولید انبوه برسانم؟) در اروپای شرقی، میلیونها نفر در زیر یوغ آهنین كمونیزم، رنج كشیدند،اما یك نفر به نام لخ والسا شهامت داشت كه از خود بپرسد( چگونه می توانم معیارهای زندگی مردان و زنان كارگر را بالاتر ببرم؟)

اگر به توسن خیال خود میدان دهید، چه پرسشهایی در ذهنتان مطرح می شود؟

آیا با این اظهار نظر موافقید یا مخالف؟ تفكر چیزی غیر از پرسیدن و پاسخ دادن به پرسشها نیست. برای اینكه در مورد همین سؤال ، نظر موافق یا مخالف بدهید، حتماٌ از خود پرسیده اید( آیا این موضوع درست است یا نه؟)و یا ( آیا من با این گفته موافقت دارم؟)

بیشتر تفكرات ما، خواه در زمینه ارزیابی باشند( فلان چیز چطور است؟) خواه در زمینه تصور(چه چیزی امكان پذیر است؟)و یا تصمیم گیری ( چه باید بكنیم؟)متضمن نوعی پرسش و پاسخ است.

پس اگر می خواهیم كیفیت زندگانی خود را تغییر دهیم، باید تغییری را در سؤالاتی كه از خود یا دیگران می پرسیم به وجود آوریم.

كودكان، قهرمانان همیشگی طرح پرسش اند. اگر از سادگی و كنجكاوی كودكانی كه به گرفتن پاسخ اصرار دارند تقلید كنید چه چیزهایی را به دست می آورید؟

كارهایی كه تاكنون در زندگی خود كرده ام، همه ناشی از مطالبی بوده است كه از خود پرسیده ام:علت كارهایی كه مردم می كنند چیست؟ چرا بعضیها علی رغم نداشتن امكانات، در زندگی خود موفق می شوند و بعضی دیگر با وجود اختیار داشتن منابع بیشتر، ناموفق می مانند؟چگونه می توانیم از افراد موفق سر مشق بگیریم؟چگونه می توانیم راحتتر و سریعتر از گذشته، تغییراتی را در خود به وجود آوریم ؟ چگونه می توانیم كیفیت زندگی همه افراد را بهتر سازیم؟

پرسشهای اساسی كه زندگی كنونی شما را شكل داده است كدام است؟

پرسشهای خوب ، زندگی خوب را به وجود می آورد. شركتهای بازرگانی هنگامی در كار خود موفق می شوند كه تصمیم گیرندگانشان پرسشهای صحیحی در زمینه خطوط تولید، بازار، یا برنامه ریزیهای هدفمند مطرح كنند. روابط شخصی افراد، هنگامی شكوفا می شود كه پرسشهای صحیحی درباره علت بروز اختلاف ونحوه حمایت از یكدیگرمطرح كنند نه اینكه راههایی برای آزردن یكدیگر بیندیشند. جوامع نیز هنگامی به رفاه می رسند كه رهبرانشان درباره مهمترین مسائل و نحوه همكاری افراد جامعه برای رسیدن به هدفهای مشترك، سؤالات صحیحی طرح نمایند .

برای اینكه هر یك از جنبه های زندگی خود را بهبود بخشید، می توانید سؤالاتی را مطرح كنیدو پاسخها یا راه حلهایی را بیندیشید كه شما و عزیزانتان را به سطحی بالاتر، از نظر موفقیت و لذت برساند. آیا لازم می دانید سؤالاتی را در زمینه كیفیت زندگی، اراده و تعهد، و خدمت به دیگران مطرح كنید؟

اثرات جنبی و زنجیره ای پرسش ، خارج ازحدتصورماست. اگرناتوانیهاو محدودیتهای خود را مورد سؤال قرار دهیم. بسیاری از دیوارها فرو می ریزندو موانعی كه بر سر راه موفقیتهای بازرگانی، روابط شخصی ، و حتی روابط بین كشورها وجود دارد از بین می روند.پیشرفتهای بشر، كلاٌ براثرطرح پرسشهای تازه بوده است .

آیا میتوانید پرسشهای تازه ای از خودبكنید كه زندگی امروزیتان را بهبود بخشد؟

بحثی نیست كه ظرفیت مغز ماشگفت انگیز است. در واقع اگر بخواهیم كامپیوتری بسازیم كه ظرفیت نگهداری اطلاعات آن به اندازه مغز انسان باشد، چنین كامپیوتری به اندازه دو برابر ساختمان مركز بازرگانی جهانی به فضا احتیاج خواهد داشت. با وجود این، اگر ندانیم چگونه به منابع ذهنی خود دسترسی پیدا كنیم و از ذخایر عظیم اطلاعاتی خود بهره مند شویم ، آن همه ظرفیت مغزی، بی فایده خواهد بود. كلید دستیابی به این بانك اطلاعاتی چیست؟ نیروی بی چون و چرای پرسش. علت اینكه نمی توانیم از تجارب خود استفاده كنیم، غالباٌ ضعف حافظه نیست، بلكه علتش آن است كه سؤالات صحیحی از خود نمی كنیم تا نیروهای ما رافعال سازد.

كامپیوتر مغز،همیشه آماده خدمتگزاری به شماست،و هر سؤالی را كه به آن بدهید،

مطمئناً پاسخی برایش خواهد یافت.اگر سؤال شما یاوه باشد(مثلاً چرا من همیشه بدبخت و گرفتارم؟)طبعاً جوابی یاوه هم خواهید گرفت.از سوی دیگر،اگر سؤال بسیار خوب وثمربخشی بكنید(مثلاً چگونه می توانم از این موقعیت استفاده كنم؟)خود به خود به راه حلهای مناسب هدایت خواهید شد.

پاسخهای تازه،از پرسشهای تازه برمی خیزند.هم اكنون چه سئوال نیروبخشی به نظرتان می رسد كه از خود،یا از عزیزانتان بپرسید؟

دوست من آقای دابلیومیچل از نظر طرح سؤالات درخشان،نمونه است.وی در یك حادثه فجیع،تمام بدنش فلج شد.اما غصه و تاسف رابه خود راه نداد و درعوض از خود پرسید( چه چیز های هنوز برایم باقی مانده است ؟) اندیشید( اكنون چه كارهایی از من ساخته است كه حتی در گذشته نمی توانستم انجام دهم؟به علت وقوع این حادثه، چه خدمتهایی می توانم به دیگران بكنم؟)

در بیمارستان ، باپرستاری به نام آنی آشنا و بلافاصله به او علاقمند شد . بدن میچل چنان سوخته بود كه شناخته نمی شد و بعلاوه از كمر به پائین بكلی فلج شده بود،اما چنان جسارتی داشت كه از خود پرسید( چگونه می توانم دل او را به دست آورم؟) و چندی نگذشت كه با یكدیگر ازدواج كردند . اگر از شكست و یا جواب منفی نمی ترسیدید، هم اكنون چه پرسشهایی از خود می كردید؟

بعضیها در مسائل مربوط به عشق و زناشویی، پا پیش نمی گذارند، زیرا از خود سؤالاتی

می كنند كه آنان را مردد می سازد. مثلاٌ ( اگر خواستگاری بهتر از من داشت چه ؟ اگر خود را گرفتار كردم و جواب رد شنیدم چه ؟ ) و بدین ترتیب نمی توانند از امكاناتی كه در اختیار دارند استفاده كنند.

در روابط زناشویی می توان پرسید( چه بخت بلندی داشتم كه تو وارد زندگی من شدی ؟)

( از كدام خصوصیت تو بیش از همه خوشم می آید؟) ( پیوند با تو، چقدر زندگی ، ما را غنی تر كرده است؟)

از خود و همسرتان، چه سؤالاتی می توانید بكنید كه باعث شود خود را خوشبخت ترین افراد عالم بدانید؟

هر قدر كه در زندگی خود به موفقیتهایی رسیده باشیم، بالاخره زمانی فرا می رسد كه در مسیر پیشرفت فردی و شغلی خود به موانعی بر می خوریم. بروز مشكلات ، به خودی خود چندان مهم نیست ، بلكه واكنش شما در هنگام بروز مشكل دارای اهمیت است . برای یافتن راه حل ، به نكات زیر توجه كنید:

پرسشهای مربوط به یافتن راه حل

1 – در این مشكل، چه جنبه خوب و مثبتی می توان یافت؟

2 – چه چیزی هنوز كامل نیست؟

3 – برای اینكه وضعیت را به صورت دلخواه در آورم چه باید بكنم؟

4 - برای اینكه وضعیت را به صورت دلخواه در آورم چه كارهایی را نباید انجام دهم؟

5 – ضمن انجام كارهایی كه برای بهبود شرایط لازم است، چگونه می توانم از تلاش خود لذت ببرم؟

چه عاملی سبب شد كه دانلد ترامپ از راه معاملات املاك، ثروت بی حسابی بدست آورد؟ مسلماٌ یكی از رموز موفقیت او، شیوه ارزیابی وی بوده است. او در ارزیابی هر ملكی كه از نظر او می توانست منافع اقتصادی قابل ملاحظه ای در بر داشته باشد، از خود می پرسید( بدترین حالت ممكن كدام است؟و اگر آن بدترین حالت اتفاق بیفتد آیا من قادر به تحمل خسارت آن هستم؟) و وقتی می دیدكه می تواند بدترین حالت ممكن را تحمل كند آن معامله را انجام می داد ، زیرا اگر آن حالت اتفاق نمی افتاد ، طبعاٌ سود سرشاری می برد. پس از آنكه ترامپ رو به ورشكستگی رفت، ناظران اقتصادی متوجه شدند كه وی دچار غرور شده و خود را شكست ناپذیر می دانسته است و بعلاوه به سؤال ( بدترین حالت ممكن چیست )دیگر توجه نمی كرده است.

بخاطر داشته باشید كه نه تنها سؤالاتی كه از خود می پرسید، بلكه حتی سؤالاتی هم كه مطرح نمی كنید، در سرنوشتتان مؤثرند.

پرسشهایی كه دائماٌ از خود می كنیم، موجب رخوت یا نشاط، كج خلقی یا خوشرویی و بدبختی یا خوشبختی ما می شوند. پرسشهایی از خود بكنید كه روحیه شما را تقویت كنند و شما رادر جاده بهروزی انسان، به پیش برانند.

اگر تاكنون بارها سعی كرده ایدكه وزن خود را كم كنید و موفق نشده اید،ممكن است به این علت باشد كه سؤالات نادرستی از خود پرسیده اید. مثلاٌ ( چه بخورم كه كاملاٌ سیر شوم؟) یا( شیرینترین و مقوی ترین غذایی كه میتوانم بخورم چیست؟)

بجای سؤالات بالا، چه می شداگر می پرسیدید ( چه غذایی نیازهای بدن مرا واقعاٌ تامین می كند؟) یا ( كدام غذای سبك و خوشمزه را می توانم بخورم كه به من انرژی كافی بدهد؟) و هنگامی كه به پرخوری و سورچرانی وسوسه می شدید می گفتید( اگر اكنون این غذا را بخورم، بعداٌ از خوردن چه غذاهایی باید خودداری كنم تا بازهم به هدف خود برسم؟(اگر اكنون خود را كنترل نكنم بعداٌ به چه قیمتی برایم تمام خواهد شد؟)

اگر در سؤالات عادتی كه همیشه از خود می كنید،تغییر كوچكی بدهید، تغییری اساسی در زندگیتان به وجود خواهد آمد.

پرسشها بلافاصله باعث انحراف فكر در نتیجه موجب تغییر احساسات ما می شوند در زندگی هر كسی، لحظات و خاطرات زیبایی وجود دارد كه یادآوری آنها احساسی دلپذیر ب به وجود می آرود. مثلاٌ اولین روزی كه به تنهایی از منزل خارج شدید، یا تولد اولین فرزندتان، یا صحبت با دوستی كه باعث تقویت اعتماد به نفس در شما شده است. پرسشهایی از این قبیل كه ( به خاطر چه چیزهایی باید شكر گذار باشم؟) و یا ( در حال حاضر چه چیزهای عالی در زندگی خود دارم؟) باعث می شود كه این لحظات را بخاطر آوریم و نه فقط احساسی خوب نسبت به زندگی خود پیدا كنیم، بلكه به عزیزان و اطرافیان خود نیز بیشتر خدمت نمائیم.

میان پرسش و استفاده از عبارات تاكیدی، تفاوت بزرگی است. ممكن است به عنوان تاكید و تلقین به نفس، یك روز تمام با خود بگویید( من خوشبختم، من خوشبختم، من خوشبختم). اما اثر این تلقین در ایجاد ایمان و یقین، غیر از این است كه از خود بپرسید(اكنون به چه دلیل خوشبختم؟ اگر بخواهم احساس رضایت كنم، از چه چیزهای می توانم راضی باشم؟) پرسش، تنها تكرار مكررات یك جمله نیست، بلكه باعث تغییر مركز توجه می شود و دلایلی واقعی و قاطع برای تغییر احساس به وجود می آورد. بدین ترتیب، بجای تكرار صرف عبارات تاكیدی، عملاٌ تغییری در احساس به وجود می آید. تغییری كه واقعی و پایدار است.

چگونه می توان بهبودی فوری در زندگی ایجاد كرد؟ راهش كشف و الگو برداری از پرسشهای عادتی افرادی است كه مورد احترامتان هستند. اگر كسی را یافتید كه بی نهایت خوشحال و راضی است، یقین داشته باشید كه دلیلش یك چیز است: این شخص، دائماٌ به چیزهایی توجه می كند كه موجب رضایت و شادی اند، و دائماٌ چیزهایی از خود می پرسدكه شادمانی او را افزون می سازند. كسانی هم كه به موفقیتهای بزرگ مالی دست می یابند، عموماٌ در زمینه سرمایه گذاری سؤالات متفاوتی را مطرح می كنند.

برای اینكه به سطحی تازه از موفقیت در هریك از جنبه های زندگی دست یابید، در جستجوی كسانی باشید كه قبلاٌ به هدفهای دلخواه شما رسیده اند. آنگاه سؤالاتی را كه آنان می كنند، الگو برداری كنید.

یكی از عوامل اصلی موفقیت، آمادگی برای گرفتن پاسخ است. والت دیسنی در زمانی كه فیلم ( سرزمین عجایب) را می ساخت، راه منحصر به فردی رابرای پرسش یافته بود. وی سرتا سر یك دیوار را به معرفی مراحل گوناگون طرح، اختصاص داده و از كلیه كاركنان پرسیده بود(چه پیشنهاد اصلاحی به نظرتان می رسد؟)

بدین ترتیب وی به قدرت خلاقه یك گروه عظیم دسترسی پیدا كردو در پاسخ به آن سؤ‌الات خوب، به نتایج خوبی رسید.

لازم نیست كه حتماٌ در راس یك سازمان بزرگ باشید تا بتوانید از این شیوه استفاده كنید. آیا می توانید راههای دیگری برای استفاده از این روش پیدا كنید؟ از میان افرادی كه هر روز با آنها سر و كار دارید، چه كسانی می توانند گنجینه منابع اطلاعاتی خود را در اختیارتان بگذارند( البته اگر بخواهید و بپرسید)؟

پاسخهایی كه می گیریم به سؤالاتی كه می خواهیم بپرسیم بستگی دارد. نكته آن است كه باید سؤال خاصی را پیدا كنید كه روحیه شما را نیرومند سازد. به عنوان مثال اگر آموزش و پیشرفت، در نظرتان دارای اهمیت است، سؤالی از این قبیل( چگونه می توانم از وضعی كه پیش آمده استفاده و در آینده، بهتر عمل كنم؟)برای بهبود روحیه واز میان بردن عواطف منفی كاملاٌ مفید و مؤثر است.

در موقعیتهای دشوار زندگی، از خود بپرسید( آیا ده سال دیگر هم این موضوع اهمیت خواهد داشت؟)

هنگام برخوردهای شخصی و بگو مگو با اشخاص، از خود بپرسید ( چه عامل دیگری ممكن است باعث ناراحتی این شخص شده باشد و من چگونه می توانم به او كمك كنم؟) و این پرسش باعث می شود كه اختلافات، به سرعت حل شود و بتوانید محبت خود را ابراز كنید.

نوع بشر قدرت چشم پوشی و فراموشی عجیبی دارد. در هر لحظه معین امور بی شماری هست كه می تواند مورد توجه ما قرار گیرد، اما فقط می توانیم به چند مورد بطور آگاهانه منمركز شویم.

با طرح یك سؤال، خواه آن را از خودتان بپرسید یا از دیگری، بلافاصله مركز توجه شما تغییر می كند. مثلاٌ اگر از همكار یا یكی از اعضای گروه خود بپرسید( می دانی كاری كه می كنیم چه اثری در جامعه باقی می گذارد؟) بلافاصله همه جزئیات پر دردسر طرح را فراموش می كند و متوجه منافع دراز مدت آن می شود.

آیا می توانید از این شیوه برای كمك به فردی كه می شناسید استفاده كنید؟

در جستجوی هر چیزی كه باشیم، همان را خواهیم یافت. برای اینكه این موضوع ثابت شود تمرینی را انجام دهید. در جایی كه اكنون نشسته اید به مدت یك دقیقه به اطراف توجه كنید، آنگاه از خود بپرسید( چه چیزهایی به رنگ قهوه ای در اینجا وجود دارد؟) نام اشیاء قهوه ای را روی كاغذ بنویسید.

سپس چشمان خود را ببندید و سعی كنید اشیاء سبز رنگ را بخاطر آورید. اگر قبلاٌ به موقعیت محل آشنایی داشته باشید این كار كمی دشوار است، اما اگر در محل نا آشنایی باشید به طور قطع بسیار دشوار خواهد بود! بخاطر آوردن اشیاء قهوه ای آسان است اما اشیاء سبز را نمی توان به آسانی بخاطر آورد.

برای اینكه به نتیجه برسید چشمان خود را باز كنید و بار دیگر اشیاء اطراف را از نظر بگذرانید. این بار بیشتر اشیاء سبز را خواهید دید! بخاطر داشته باشید،( هرچه را بجویید همان را می یابید.) متوجه باشید كه در جستجوی چه چیزی هستید.

این كه چه كاری را ممكن و چه كاری را غیر ممكن بدانیم بسته به سؤالاتی است كه از خود می كنیم. كلمات خاص و ترتیبی كه از آنها استفاده می شود باعث می شود كه بعضی امكانات را در نظر نگیریم و یا بعضی از امكانات را كاملاٌ مسلم بپنداریم. مثلاٌ وقتی می پرسید چرا من همیشه كارها را خراب می كنم؟ بطور ناخواسته فرضیه ای را قبول كرده اید و آن این است كه واقعاٌ كار را خراب می كنید، در حالی كه ممكن است واقعاٌ چنین نباشد.

سعی كنید فرضیات را بنفع خود بنا كنید. برای تقویت باورهای تازه از خاطرات و اطلاعات خود كمك بگیرید. از خود بپرسید( این تجربه چگونه مهارتهای مرا كامل می كند؟) یا

( صحبتهایی كه با هم كردیم چگونه روابط ما را قویتر و محكمتر می سازد.)

پرسش باعث می شود پاسخهایی كه ظاهراٌ اصلاٌ وجود ندارد پیدا شود. در اوایل كارم یكی از همكاران من مبالغ هنگفتی از پولهای شركت را اختلاس كرد. مشاورانم بارها به من گفتند كه اعلام ور شكستگی كنم . اما من از خود پرسیدم( چگونه می توانم این كار راسروسامان دهم؟ چگونه می توانم كاری كنم كه شركت من حتی مؤثرتر از گذشته عمل كند؟ چگونه می توانم حتی هنگامی كه خواب هستم به مردم كمك كنم؟)این پرسشها باعث شد بتوانم یك برنامه تلویزیونی بسیار موفق را طراحی كنم كه تاكنون به زندگی میلیونها نفر كمك كرده است.

اگر پاسخی را كه انتظار دارید، دریافت نكنید آیا دلسرد می شوید؟ یا اینكه همچنان به پرسیدن ادامه می دهید تا به پاسخ مورد نیاز برسید؟

یك برنامه روزانه شبیه مراسم دعا یا عبادت برای خود در نظر بگیرید. سعی كنید هر روز دو یا سه پاسخ به هر یك از پرسشهای زیر بدهید و از نوری كه در وجودتان ایجاد می شود لذت ببرید. اگر پاسخ دادن به این سؤالات برایتان دشوار است تغییر كوچكی در جمله بندی آنها بدهید.مثلاٌ به جای ( در حال حاضرچه چیزی بیش از همه موجب رضایت وخوشبختی من است؟) می توانید بپرسید( اگر بخواهم از چیزی در زندگی خود راضی باشم، آن چیز كدام است؟)

پرسشهای نیرو بخش صبحگاهی

1 – در حال حاضر در زندگی من چه چیزی باعث خوشحالی است؟ چه چیزی مرا راضی می كند؟ نسبت به آن چه احساسی دارم؟

2 – در حال حاضر چه چیزی در زندگی من مایه شور و هیجان است. كدام جنبه آن مرا به هیجان می آورد؟ نسبت به آن چه احساسی دارم؟

پرسشهای نیروبخش صبحگاهی ( ادامه)

3 - در حال حاضر در زندگی خود به چه چیزی افتخار می كنم؟ چه جنبه ای از آن مایه افتخار است؟ نسبت به آن چه احساسی دارم؟

4 - در حال حاضر در زندگی خود نسبت به چه چیزی شكر گزارم؟

5 - در حال حاضر در زندگی خود از چه چیزی لذت می برم؟ كدام جنبه آن لذتبخش است؟

نسبت به آن چه احساسی دارم؟

6 – در حال حاضر در زندگی خود به چه چیزی پابندم؟ كدام جنبه آن مرا متعهد می سازد؟ نسبت به آن چه احساسی دارم؟

7 – چه كسی را دوست دارم؟ چه كسی مرادوست دارد؟چه چیزی عشق آفرین است؟ نسبت به آن چه احساسی دارم؟

بعد ها یاد خواهید گرفت كه چگونه دعای موفقیت روزانه را به شكل مؤثرتری انجام دهید.

برای تكمیل پرسشهای نیروبخش صبحگاهی، سه پرسش نیروبخش شامگاهی را نیز پیشنهاد می كنیم،تا بتوانیم وقایع روز گذشته را به كمك آنها مجسم و ارزیابی كنید. شما كه در طول روز پرسشهای ثمربخشی از خود كرده اید خوب است باطرح پرسشهای شامگاهی روحیه بگیرید و آنگاه به بستر بروید.

پرسشهای نیروبخش شامگاهی

1 – امروز چه چیزهایی را بخشیده ام؟ چه كمكهایی به دیگران كرده ام.

2 – امروز چه چیزهایی یاد گرفته ام؟ چه مهارتهاو امتیازات تازه ای كسب كرده ام؟

3 – امروز تا چه حد كیفیت زندگی خود را بالا برده ام؟ چگونه می توانم ذخیره امروز را سرمایه فردای خودسازم؟

4 – ( اگر دلتان می خواهد پرسشهای نیروبخش صبحگاهی را تكرار كنید؟)

تنها چیزی كه نیروی پرسش را محدود می سازد عقاید ما درباره امور ممكن و غیر ممكن است. یكی از اعتقادات اساسی كه تاثیر مثبتی بر سرنوشت من داشته است این است كه اگر من به پرسیدن ادامه دهم مسلماٌ پاسخ لازم را خواهم گرفت. پاسخ همیشه كافی هست. كافی است سؤال صحیحی را مطرح كنیم.

سؤالات مناسبی كه می توانید مرتباٌ از خود بپرسید كدام است؟ در زندگی من در سؤال ساده و نیرومند برای غلبه بر مشكلات نقش داشته است: ( چه حسنی در این كار وجود دارد؟)و ( چگونه می توانم از این موقعیت استفاده كنم؟) پرسش اول افكار منفی ما را از بین می برد و باعث می شود كه معنای دلخواه رابه وقایع زندگی خود بدهیم.پرسش دوم توجه ما را از ( چرا) به (چگونه) و پیدا كردن راه حلها معطوف می كند.

دو پرسش را كه موجب تغییر روحیه و دستیابی به نیروی درونی می شود طرح كنید. این پرسشها را به پرسشهای نیروبخش صبحگاهی بیفزایید تا جزء لاینفك دعاهای روزانه شما برای مو فقیت باشند.

لئوبو سكالیا پرسش ساده ای را مطرح كرده است كه می تواند تغییری بزرگ پدید آورد . این شخص در زمینه روابط انسانی خدمات بزرگی را انجام داده است. پدر بوسكالیا هر شب از او می پرسید( امروز چه چیزی را یاد گرفته ای ؟) و كودك كه می دانستا باید پاسخی را برای این این سؤال آماده داشته باشد، اگر اتفاقاٌ در آنروز چیز جالبی رادر مدرسه یاد نگرفته بود فوراٌ به سراغ دائرة المعارف می رفت. چندین دهه بعد باز هم بوسكا لیا بهبستر نمی رفت مگر اینكه چیزی تازه و ارزشمند یاد گرفته باشد.

اگر این پرسش یا پرسشی نظیر آنرا جزو برنامه روزانه خود قرار دهید چه تاثیری در زندگی شماو یافرزندانتان خواهد داشت؟ آیا می توانید به این كار به اندازه خواب و خوراك اهمیت دهید؟

زمانی فرا میرسد كه باید از پرسش دست بردارید و عمل را آغاز كنید پرسشهایی از این قبیل كه (هدف واقعی از زندگی چیست ؟) ( به چه چیزی بیش از همه پا بندم؟) و( علت وضعیت فعلی من چیست؟) سؤالات بسیار خوبی هستند اما اگر خود را برای یافتن پاسخ معذب كنید نتیجه چندانی نخواهید گرفت. حد پاسخ به هریك از این سؤالات آن است كه موجب اطمینان و اقدام به عمل شود. پس برای گرفتن نتیجه ابتدا ببینید چه چیزی ( دست كم در حال حاضر ) برایتان بییشترین اهمیت را دارد و با استفاده از نیروی فردی به دنبال آن بروید و كم كم كیفیت زندگی خود را تغییر دهید.

بخش چهارم

پرسش كلید پاسخ است

در میان آگاهیهای انسانی، نیروی پرسش به منزل اشعه لیزر است. از این نیرو برای بر طرف كردن هرگونه مانع و مشكل استفاده كنید.

نخستین فرق میان افراد موفق و ناموفق چیست؟ موضوع بسیار ساده است: افراد موفق سؤالات بهتری از خود پرسیده اند ، و در نتیجه پاسخهای بهتری نیز گرفته اند. هنگامی كه اتومبیل متولد شد ، صدها نفر دست به ساختن آن زدند. اما هنری فورد با دیگران فر ق داشت و از خود پرسید( چگونه می توانم این ماشین را به تولید انبوه برسانم؟) در اروپای شرقی، میلیونها نفر در زیر یوغ آهنین كمونیزم، رنج كشیدند،اما یك نفر به نام لخ والسا شهامت داشت كه از خود بپرسد( چگونه می توانم معیارهای زندگی مردان و زنان كارگر را بالاتر ببرم؟)

اگر به توسن خیال خود میدان دهید، چه پرسشهایی در ذهنتان مطرح می شود؟

آیا با این اظهار نظر موافقید یا مخالف؟ تفكر چیزی غیر از پرسیدن و پاسخ دادن به پرسشها نیست. برای اینكه در مورد همین سؤال ، نظر موافق یا مخالف بدهید، حتماٌ از خود پرسیده اید( آیا این موضوع درست است یا نه؟)و یا ( آیا من با این گفته موافقت دارم؟)

بیشتر تفكرات ما، خواه در زمینه ارزیابی باشند( فلان چیز چطور است؟) خواه در زمینه تصور(چه چیزی امكان پذیر است؟)و یا تصمیم گیری ( چه باید بكنیم؟)متضمن نوعی پرسش و پاسخ است.

پس اگر می خواهیم كیفیت زندگانی خود را تغییر دهیم، باید تغییری را در سؤالاتی كه از خود یا دیگران می پرسیم به وجود آوریم.

كودكان، قهرمانان همیشگی طرح پرسش اند. اگر از سادگی و كنجكاوی كودكانی كه به گرفتن پاسخ اصرار دارند تقلید كنید چه چیزهایی را به دست می آورید؟

كارهایی كه تاكنون در زندگی خود كرده ام، همه ناشی از مطالبی بوده است كه از خود پرسیده ام:علت كارهایی كه مردم می كنند چیست؟ چرا بعضیها علی رغم نداشتن امكانات، در زندگی خود موفق می شوند و بعضی دیگر با وجود اختیار داشتن منابع بیشتر، ناموفق می مانند؟چگونه می توانیم از افراد موفق سر مشق بگیریم؟چگونه می توانیم راحتتر و سریعتر از گذشته، تغییراتی را در خود به وجود آوریم ؟ چگونه می توانیم كیفیت زندگی همه افراد را بهتر سازیم؟

پرسشهای اساسی كه زندگی كنونی شما را شكل داده است كدام است؟

پرسشهای خوب ، زندگی خوب را به وجود می آورد. شركتهای بازرگانی هنگامی در كار خود موفق می شوند كه تصمیم گیرندگانشان پرسشهای صحیحی در زمینه خطوط تولید، بازار، یا برنامه ریزیهای هدفمند مطرح كنند. روابط شخصی افراد، هنگامی شكوفا می شود كه پرسشهای صحیحی درباره علت بروز اختلاف ونحوه حمایت از یكدیگرمطرح كنند نه اینكه راههایی برای آزردن یكدیگر بیندیشند. جوامع نیز هنگامی به رفاه می رسند كه رهبرانشان درباره مهمترین مسائل و نحوه همكاری افراد جامعه برای رسیدن به هدفهای مشترك، سؤالات صحیحی طرح نمایند .

برای اینكه هر یك از جنبه های زندگی خود را بهبود بخشید، می توانید سؤالاتی را مطرح كنیدو پاسخها یا راه حلهایی را بیندیشید كه شما و عزیزانتان را به سطحی بالاتر، از نظر موفقیت و لذت برساند. آیا لازم می دانید سؤالاتی را در زمینه كیفیت زندگی، اراده و تعهد، و خدمت به دیگران مطرح كنید؟

اثرات جنبی و زنجیره ای پرسش ، خارج ازحدتصورماست. اگرناتوانیهاو محدودیتهای خود را مورد سؤال قرار دهیم. بسیاری از دیوارها فرو می ریزندو موانعی كه بر سر راه موفقیتهای بازرگانی، روابط شخصی ، و حتی روابط بین كشورها وجود دارد از بین می روند.پیشرفتهای بشر، كلاٌ براثرطرح پرسشهای تازه بوده است .

آیا میتوانید پرسشهای تازه ای از خودبكنید كه زندگی امروزیتان را بهبود بخشد؟

بحثی نیست كه ظرفیت مغز ماشگفت انگیز است. در واقع اگر بخواهیم كامپیوتری بسازیم كه ظرفیت نگهداری اطلاعات آن به اندازه مغز انسان باشد، چنین كامپیوتری به اندازه دو برابر ساختمان مركز بازرگانی جهانی به فضا احتیاج خواهد داشت. با وجود این، اگر ندانیم چگونه به منابع ذهنی خود دسترسی پیدا كنیم و از ذخایر عظیم اطلاعاتی خود بهره مند شویم ، آن همه ظرفیت مغزی، بی فایده خواهد بود. كلید دستیابی به این بانك اطلاعاتی چیست؟ نیروی بی چون و چرای پرسش. علت اینكه نمی توانیم از تجارب خود استفاده كنیم، غالباٌ ضعف حافظه نیست، بلكه علتش آن است كه سؤالات صحیحی از خود نمی كنیم تا نیروهای ما رافعال سازد.

كامپیوتر مغز،همیشه آماده خدمتگزاری به شماست،و هر سؤالی را كه به آن بدهید،

مطمئناً پاسخی برایش خواهد یافت.اگر سؤال شما یاوه باشد(مثلاً چرا من همیشه بدبخت و گرفتارم؟)طبعاً جوابی یاوه هم خواهید گرفت.از سوی دیگر،اگر سؤال بسیار خوب وثمربخشی بكنید(مثلاً چگونه می توانم از این موقعیت استفاده كنم؟)خود به خود به راه حلهای مناسب هدایت خواهید شد.

پاسخهای تازه،از پرسشهای تازه برمی خیزند.هم اكنون چه سئوال نیروبخشی به نظرتان می رسد كه از خود،یا از عزیزانتان بپرسید؟

دوست من آقای دابلیومیچل از نظر طرح سؤالات درخشان،نمونه است.وی در یك حادثه فجیع،تمام بدنش فلج شد.اما غصه و تاسف رابه خود راه نداد و درعوض از خود پرسید( چه چیز های هنوز برایم باقی مانده است ؟) اندیشید( اكنون چه كارهایی از من ساخته است كه حتی در گذشته نمی توانستم انجام دهم؟به علت وقوع این حادثه، چه خدمتهایی می توانم به دیگران بكنم؟)

در بیمارستان ، باپرستاری به نام آنی آشنا و بلافاصله به او علاقمند شد . بدن میچل چنان سوخته بود كه شناخته نمی شد و بعلاوه از كمر به پائین بكلی فلج شده بود،اما چنان جسارتی داشت كه از خود پرسید( چگونه می توانم دل او را به دست آورم؟) و چندی نگذشت كه با یكدیگر ازدواج كردند . اگر از شكست و یا جواب منفی نمی ترسیدید، هم اكنون چه پرسشهایی از خود می كردید؟

بعضیها در مسائل مربوط به عشق و زناشویی، پا پیش نمی گذارند، زیرا از خود سؤالاتی

می كنند كه آنان را مردد می سازد. مثلاٌ ( اگر خواستگاری بهتر از من داشت چه ؟ اگر خود را گرفتار كردم و جواب رد شنیدم چه ؟ ) و بدین ترتیب نمی توانند از امكاناتی كه در اختیار دارند استفاده كنند.

در روابط زناشویی می توان پرسید( چه بخت بلندی داشتم كه تو وارد زندگی من شدی ؟)

( از كدام خصوصیت تو بیش از همه خوشم می آید؟) ( پیوند با تو، چقدر زندگی ، ما را غنی تر كرده است؟)

از خود و همسرتان، چه سؤالاتی می توانید بكنید كه باعث شود خود را خوشبخت ترین افراد عالم بدانید؟

هر قدر كه در زندگی خود به موفقیتهایی رسیده باشیم، بالاخره زمانی فرا می رسد كه در مسیر پیشرفت فردی و شغلی خود به موانعی بر می خوریم. بروز مشكلات ، به خودی خود چندان مهم نیست ، بلكه واكنش شما در هنگام بروز مشكل دارای اهمیت است . برای یافتن راه حل ، به نكات زیر توجه كنید:

پرسشهای مربوط به یافتن راه حل

1 – در این مشكل، چه جنبه خوب و مثبتی می توان یافت؟

2 – چه چیزی هنوز كامل نیست؟

3 – برای اینكه وضعیت را به صورت دلخواه در آورم چه باید بكنم؟

4 - برای اینكه وضعیت را به صورت دلخواه در آورم چه كارهایی را نباید انجام دهم؟

5 – ضمن انجام كارهایی كه برای بهبود شرایط لازم است، چگونه می توانم از تلاش خود لذت ببرم؟

چه عاملی سبب شد كه دانلد ترامپ از راه معاملات املاك، ثروت بی حسابی بدست آورد؟ مسلماٌ یكی از رموز موفقیت او، شیوه ارزیابی وی بوده است. او در ارزیابی هر ملكی كه از نظر او می توانست منافع اقتصادی قابل ملاحظه ای در بر داشته باشد، از خود می پرسید( بدترین حالت ممكن كدام است؟و اگر آن بدترین حالت اتفاق بیفتد آیا من قادر به تحمل خسارت آن هستم؟) و وقتی می دیدكه می تواند بدترین حالت ممكن را تحمل كند آن معامله را انجام می داد ، زیرا اگر آن حالت اتفاق نمی افتاد ، طبعاٌ سود سرشاری می برد. پس از آنكه ترامپ رو به ورشكستگی رفت، ناظران اقتصادی متوجه شدند كه وی دچار غرور شده و خود را شكست ناپذیر می دانسته است و بعلاوه به سؤال ( بدترین حالت ممكن چیست )دیگر توجه نمی كرده است.

بخاطر داشته باشید كه نه تنها سؤالاتی كه از خود می پرسید، بلكه حتی سؤالاتی هم كه مطرح نمی كنید، در سرنوشتتان مؤثرند.

پرسشهایی كه دائماٌ از خود می كنیم، موجب رخوت یا نشاط، كج خلقی یا خوشرویی و بدبختی یا خوشبختی ما می شوند. پرسشهایی از خود بكنید كه روحیه شما را تقویت كنند و شما رادر جاده بهروزی انسان، به پیش برانند.

اگر تاكنون بارها سعی كرده ایدكه وزن خود را كم كنید و موفق نشده اید،ممكن است به این علت باشد كه سؤالات نادرستی از خود پرسیده اید. مثلاٌ ( چه بخورم كه كاملاٌ سیر شوم؟) یا( شیرینترین و مقوی ترین غذایی كه میتوانم بخورم چیست؟)

بجای سؤالات بالا، چه می شداگر می پرسیدید ( چه غذایی نیازهای بدن مرا واقعاٌ تامین می كند؟) یا ( كدام غذای سبك و خوشمزه را می توانم بخورم كه به من انرژی كافی بدهد؟) و هنگامی كه به پرخوری و سورچرانی وسوسه می شدید می گفتید( اگر اكنون این غذا را بخورم، بعداٌ از خوردن چه غذاهایی باید خودداری كنم تا بازهم به هدف خود برسم؟(اگر اكنون خود را كنترل نكنم بعداٌ به چه قیمتی برایم تمام خواهد شد؟)

اگر در سؤالات عادتی كه همیشه از خود می كنید،تغییر كوچكی بدهید، تغییری اساسی در زندگیتان به وجود خواهد آمد.

پرسشها بلافاصله باعث انحراف فكر در نتیجه موجب تغییر احساسات ما می شوند در زندگی هر كسی، لحظات و خاطرات زیبایی وجود دارد كه یادآوری آنها احساسی دلپذیر ب به وجود می آرود. مثلاٌ اولین روزی كه به تنهایی از منزل خارج شدید، یا تولد اولین فرزندتان، یا صحبت با دوستی كه باعث تقویت اعتماد به نفس در شما شده است. پرسشهایی از این قبیل كه ( به خاطر چه چیزهایی باید شكر گذار باشم؟) و یا ( در حال حاضر چه چیزهای عالی در زندگی خود دارم؟) باعث می شود كه این لحظات را بخاطر آوریم و نه فقط احساسی خوب نسبت به زندگی خود پیدا كنیم، بلكه به عزیزان و اطرافیان خود نیز بیشتر خدمت نمائیم.

میان پرسش و استفاده از عبارات تاكیدی، تفاوت بزرگی است. ممكن است به عنوان تاكید و تلقین به نفس، یك روز تمام با خود بگویید( من خوشبختم، من خوشبختم، من خوشبختم). اما اثر این تلقین در ایجاد ایمان و یقین، غیر از این است كه از خود بپرسید(اكنون به چه دلیل خوشبختم؟ اگر بخواهم احساس رضایت كنم، از چه چیزهای می توانم راضی باشم؟) پرسش، تنها تكرار مكررات یك جمله نیست، بلكه باعث تغییر مركز توجه می شود و دلایلی واقعی و قاطع برای تغییر احساس به وجود می آورد. بدین ترتیب، بجای تكرار صرف عبارات تاكیدی، عملاٌ تغییری در احساس به وجود می آید. تغییری كه واقعی و پایدار است.

چگونه می توان بهبودی فوری در زندگی ایجاد كرد؟ راهش كشف و الگو برداری از پرسشهای عادتی افرادی است كه مورد احترامتان هستند. اگر كسی را یافتید كه بی نهایت خوشحال و راضی است، یقین داشته باشید كه دلیلش یك چیز است: این شخص، دائماٌ به چیزهایی توجه می كند كه موجب رضایت و شادی اند، و دائماٌ چیزهایی از خود می پرسدكه شادمانی او را افزون می سازند. كسانی هم كه به موفقیتهای بزرگ مالی دست می یابند، عموماٌ در زمینه سرمایه گذاری سؤالات متفاوتی را مطرح می كنند.

برای اینكه به سطحی تازه از موفقیت در هریك از جنبه های زندگی دست یابید، در جستجوی كسانی باشید كه قبلاٌ به هدفهای دلخواه شما رسیده اند. آنگاه سؤالاتی را كه آنان می كنند، الگو برداری كنید.

یكی از عوامل اصلی موفقیت، آمادگی برای گرفتن پاسخ است. والت دیسنی در زمانی كه فیلم ( سرزمین عجایب) را می ساخت، راه منحصر به فردی رابرای پرسش یافته بود. وی سرتا سر یك دیوار را به معرفی مراحل گوناگون طرح، اختصاص داده و از كلیه كاركنان پرسیده بود(چه پیشنهاد اصلاحی به نظرتان می رسد؟)

بدین ترتیب وی به قدرت خلاقه یك گروه عظیم دسترسی پیدا كردو در پاسخ به آن سؤ‌الات خوب، به نتایج خوبی رسید.

لازم نیست كه حتماٌ در راس یك سازمان بزرگ باشید تا بتوانید از این شیوه استفاده كنید. آیا می توانید راههای دیگری برای استفاده از این روش پیدا كنید؟ از میان افرادی كه هر روز با آنها سر و كار دارید، چه كسانی می توانند گنجینه منابع اطلاعاتی خود را در اختیارتان بگذارند( البته اگر بخواهید و بپرسید)؟

پاسخهایی كه می گیریم به سؤالاتی كه می خواهیم بپرسیم بستگی دارد. نكته آن است كه باید سؤال خاصی را پیدا كنید كه روحیه شما را نیرومند سازد. به عنوان مثال اگر آموزش و پیشرفت، در نظرتان دارای اهمیت است، سؤالی از این قبیل( چگونه می توانم از وضعی كه پیش آمده استفاده و در آینده، بهتر عمل كنم؟)برای بهبود روحیه واز میان بردن عواطف منفی كاملاٌ مفید و مؤثر است.

در موقعیتهای دشوار زندگی، از خود بپرسید( آیا ده سال دیگر هم این موضوع اهمیت خواهد داشت؟)

هنگام برخوردهای شخصی و بگو مگو با اشخاص، از خود بپرسید ( چه عامل دیگری ممكن است باعث ناراحتی این شخص شده باشد و من چگونه می توانم به او كمك كنم؟) و این پرسش باعث می شود كه اختلافات، به سرعت حل شود و بتوانید محبت خود را ابراز كنید.

نوع بشر قدرت چشم پوشی و فراموشی عجیبی دارد. در هر لحظه معین امور بی شماری هست كه می تواند مورد توجه ما قرار گیرد، اما فقط می توانیم به چند مورد بطور آگاهانه منمركز شویم.

با طرح یك سؤال، خواه آن را از خودتان بپرسید یا از دیگری، بلافاصله مركز توجه شما تغییر می كند. مثلاٌ اگر از همكار یا یكی از اعضای گروه خود بپرسید( می دانی كاری كه می كنیم چه اثری در جامعه باقی می گذارد؟) بلافاصله همه جزئیات پر دردسر طرح را فراموش می كند و متوجه منافع دراز مدت آن می شود.

آیا می توانید از این شیوه برای كمك به فردی كه می شناسید استفاده كنید؟

در جستجوی هر چیزی كه باشیم، همان را خواهیم یافت. برای اینكه این موضوع ثابت شود تمرینی را انجام دهید. در جایی كه اكنون نشسته اید به مدت یك دقیقه به اطراف توجه كنید، آنگاه از خود بپرسید( چه چیزهایی به رنگ قهوه ای در اینجا وجود دارد؟) نام اشیاء قهوه ای را روی كاغذ بنویسید.

سپس چشمان خود را ببندید و سعی كنید اشیاء سبز رنگ را بخاطر آورید. اگر قبلاٌ به موقعیت محل آشنایی داشته باشید این كار كمی دشوار است، اما اگر در محل نا آشنایی باشید به طور قطع بسیار دشوار خواهد بود! بخاطر آوردن اشیاء قهوه ای آسان است اما اشیاء سبز را نمی توان به آسانی بخاطر آورد.

برای اینكه به نتیجه برسید چشمان خود را باز كنید و بار دیگر اشیاء اطراف را از نظر بگذرانید. این بار بیشتر اشیاء سبز را خواهید دید! بخاطر داشته باشید،( هرچه را بجویید همان را می یابید.) متوجه باشید كه در جستجوی چه چیزی هستید.

این كه چه كاری را ممكن و چه كاری را غیر ممكن بدانیم بسته به سؤالاتی است كه از خود می كنیم. كلمات خاص و ترتیبی كه از آنها استفاده می شود باعث می شود كه بعضی امكانات را در نظر نگیریم و یا بعضی از امكانات را كاملاٌ مسلم بپنداریم. مثلاٌ وقتی می پرسید چرا من همیشه كارها را خراب می كنم؟ بطور ناخواسته فرضیه ای را قبول كرده اید و آن این است كه واقعاٌ كار را خراب می كنید، در حالی كه ممكن است واقعاٌ چنین نباشد.

سعی كنید فرضیات را بنفع خود بنا كنید. برای تقویت باورهای تازه از خاطرات و اطلاعات خود كمك بگیرید. از خود بپرسید( این تجربه چگونه مهارتهای مرا كامل می كند؟) یا

( صحبتهایی كه با هم كردیم چگونه روابط ما را قویتر و محكمتر می سازد.)

پرسش باعث می شود پاسخهایی كه ظاهراٌ اصلاٌ وجود ندارد پیدا شود. در اوایل كارم یكی از همكاران من مبالغ هنگفتی از پولهای شركت را اختلاس كرد. مشاورانم بارها به من گفتند كه اعلام ور شكستگی كنم . اما من از خود پرسیدم( چگونه می توانم این كار راسروسامان دهم؟ چگونه می توانم كاری كنم كه شركت من حتی مؤثرتر از گذشته عمل كند؟ چگونه می توانم حتی هنگامی كه خواب هستم به مردم كمك كنم؟)این پرسشها باعث شد بتوانم یك برنامه تلویزیونی بسیار موفق را طراحی كنم كه تاكنون به زندگی میلیونها نفر كمك كرده است.

اگر پاسخی را كه انتظار دارید، دریافت نكنید آیا دلسرد می شوید؟ یا اینكه همچنان به پرسیدن ادامه می دهید تا به پاسخ مورد نیاز برسید؟

یك برنامه روزانه شبیه مراسم دعا یا عبادت برای خود در نظر بگیرید. سعی كنید هر روز دو یا سه پاسخ به هر یك از پرسشهای زیر بدهید و از نوری كه در وجودتان ایجاد می شود لذت ببرید. اگر پاسخ دادن به این سؤالات برایتان دشوار است تغییر كوچكی در جمله بندی آنها بدهید.مثلاٌ به جای ( در حال حاضرچه چیزی بیش از همه موجب رضایت وخوشبختی من است؟) می توانید بپرسید( اگر بخواهم از چیزی در زندگی خود راضی باشم، آن چیز كدام است؟)

پرسشهای نیرو بخش صبحگاهی

1 – در حال حاضر در زندگی من چه چیزی باعث خوشحالی است؟ چه چیزی مرا راضی می كند؟ نسبت به آن چه احساسی دارم؟

2 – در حال حاضر چه چیزی در زندگی من مایه شور و هیجان است. كدام جنبه آن مرا به هیجان می آورد؟ نسبت به آن چه احساسی دارم؟

پرسشهای نیروبخش صبحگاهی ( ادامه)

3 - در حال حاضر در زندگی خود به چه چیزی افتخار می كنم؟ چه جنبه ای از آن مایه افتخار است؟ نسبت به آن چه احساسی دارم؟

4 - در حال حاضر در زندگی خود نسبت به چه چیزی شكر گزارم؟

5 - در حال حاضر در زندگی خود از چه چیزی لذت می برم؟ كدام جنبه آن لذتبخش است؟

نسبت به آن چه احساسی دارم؟

6 – در حال حاضر در زندگی خود به چه چیزی پابندم؟ كدام جنبه آن مرا متعهد می سازد؟ نسبت به آن چه احساسی دارم؟

7 – چه كسی را دوست دارم؟ چه كسی مرادوست دارد؟چه چیزی عشق آفرین است؟ نسبت به آن چه احساسی دارم؟

بعد ها یاد خواهید گرفت كه چگونه دعای موفقیت روزانه را به شكل مؤثرتری انجام دهید.

برای تكمیل پرسشهای نیروبخش صبحگاهی، سه پرسش نیروبخش شامگاهی را نیز پیشنهاد می كنیم،تا بتوانیم وقایع روز گذشته را به كمك آنها مجسم و ارزیابی كنید. شما كه در طول روز پرسشهای ثمربخشی از خود كرده اید خوب است باطرح پرسشهای شامگاهی روحیه بگیرید و آنگاه به بستر بروید.

پرسشهای نیروبخش شامگاهی

1 – امروز چه چیزهایی را بخشیده ام؟ چه كمكهایی به دیگران كرده ام.

2 – امروز چه چیزهایی یاد گرفته ام؟ چه مهارتهاو امتیازات تازه ای كسب كرده ام؟

3 – امروز تا چه حد كیفیت زندگی خود را بالا برده ام؟ چگونه می توانم ذخیره امروز را سرمایه فردای خودسازم؟

4 – ( اگر دلتان می خواهد پرسشهای نیروبخش صبحگاهی را تكرار كنید؟)

تنها چیزی كه نیروی پرسش را محدود می سازد عقاید ما درباره امور ممكن و غیر ممكن است. یكی از اعتقادات اساسی كه تاثیر مثبتی بر سرنوشت من داشته است این است كه اگر من به پرسیدن ادامه دهم مسلماٌ پاسخ لازم را خواهم گرفت. پاسخ همیشه كافی هست. كافی است سؤال صحیحی را مطرح كنیم.

سؤالات مناسبی كه می توانید مرتباٌ از خود بپرسید كدام است؟ در زندگی من در سؤال ساده و نیرومند برای غلبه بر مشكلات نقش داشته است: ( چه حسنی در این كار وجود دارد؟)و ( چگونه می توانم از این موقعیت استفاده كنم؟) پرسش اول افكار منفی ما را از بین می برد و باعث می شود كه معنای دلخواه رابه وقایع زندگی خود بدهیم.پرسش دوم توجه ما را از ( چرا) به (چگونه) و پیدا كردن راه حلها معطوف می كند.

دو پرسش را كه موجب تغییر روحیه و دستیابی به نیروی درونی می شود طرح كنید. این پرسشها را به پرسشهای نیروبخش صبحگاهی بیفزایید تا جزء لاینفك دعاهای روزانه شما برای مو فقیت باشند.

لئوبو سكالیا پرسش ساده ای را مطرح كرده است كه می تواند تغییری بزرگ پدید آورد . این شخص در زمینه روابط انسانی خدمات بزرگی را انجام داده است. پدر بوسكالیا هر شب از او می پرسید( امروز چه چیزی را یاد گرفته ای ؟) و كودك كه می دانستا باید پاسخی را برای این این سؤال آماده داشته باشد، اگر اتفاقاٌ در آنروز چیز جالبی رادر مدرسه یاد نگرفته بود فوراٌ به سراغ دائرة المعارف می رفت. چندین دهه بعد باز هم بوسكا لیا بهبستر نمی رفت مگر اینكه چیزی تازه و ارزشمند یاد گرفته باشد.

اگر این پرسش یا پرسشی نظیر آنرا جزو برنامه روزانه خود قرار دهید چه تاثیری در زندگی شماو یافرزندانتان خواهد داشت؟ آیا می توانید به این كار به اندازه خواب و خوراك اهمیت دهید؟

زمانی فرا میرسد كه باید از پرسش دست بردارید و عمل را آغاز كنید پرسشهایی از این قبیل كه (هدف واقعی از زندگی چیست ؟) ( به چه چیزی بیش از همه پا بندم؟) و( علت وضعیت فعلی من چیست؟) سؤالات بسیار خوبی هستند اما اگر خود را برای یافتن پاسخ معذب كنید نتیجه چندانی نخواهید گرفت. حد پاسخ به هریك از این سؤالات آن است كه موجب اطمینان و اقدام به عمل شود. پس برای گرفتن نتیجه ابتدا ببینید چه چیزی ( دست كم در حال حاضر ) برایتان بییشترین اهمیت را دارد و با استفاده از نیروی فردی به دنبال آن بروید و كم كم كیفیت زندگی خود را تغییر دهید.


موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۶/۱۰/۰۲ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

چه عاملی سبب می شود كه در زندگی خود، راهها و هدفهای معینی را انتخاب كنیم؟ این عامل، اعتقادات ماست؛ عقیده به اینكه تواناییهای ما چقدر است و چه كارهایی ممكن ، یا غیر ممكن است. در فرهنگ مردم هائیتی ، پزشك جادوگر قبیله داری چنان قدرت مرموزی است كه میتواند با یك اشاره فردی را هلاك كند. اما در واقع، آنچه موجب مرگ آن فرد می شود قدرت جادویی پزشك نیست، بلكه اعتقاد افراد به قدرت فوق تصور اوست.

آیا در زندگی خود تاكنون انتظار واقعه ناگواری را كشیده اید؟ اثر آن انتظار بر زندگیتان چه بوده است؟ چه عقاید مثبتی بر زندگی فعلی شما اثر گذاشته است؟ چه انتظارات مثبت تازه ای می توانید در خود یا دیگران ایجاد كنید؟

مردم جهان به مدت هزاران سال بر این عقیده بودند كه انسان با توجه به ساختار جسمی خود، قادر نیست مسافت یك مایل را درچهار دقیقه بدود. با وجود این فردی به نام راجربانیستراین مسافت را در كمتر از چهار دقیقه دوید و این باور را در هم شكست . وی چگونه به این كار توفیق یافت؟ آنقدر موفقیت خود را به چشم دل دیدو چنان تصویر زنده ای از موفقیت در ذهن خود تشكیل داد كه سرانجام فرمانی بی چون و چرا به سیستم عصبی خود صادر كرد و نتیجه ای جسمی بدست آوردكه با آن تصویر ذهنی هماهنگ بود . پس از آن ، كسان دیگر نیز از بانیستر پیروی و باور كردند كه آنان نیز قادر به چنین كاری هستند لذا ظرف یك سال، افراد بسیاری موفقیت او را تكرار كردند.

درمقابل شما چه سدی است كه باید آن را در هم بشكنید ؟ كدام كار در نظرتان غیر ممكن جلوه می كند كه اگر آن را ممكن می دانستید( و انجام می دادید) زندگی خودتان و اطرافیانتان دگرگون می شد؟

بسیاری از مردم ، گناه نارسائیهای زندگی خود را به گردن وقایع و اتفاقات می اندازند . در حالی كه آنچه زندگانی ما را شكل می دهد، خود آن وقایع نیست، بلكه معنایی است كه به آن رویدادها می دهیم.

در جنگ ویتنام ، دو نفر تیر می خورند، هر دو اسیر می شوند و بارها تحت شكنجه قرار می گیرند. یكی شان دست به خودكشی می زند، ودیگری روز به روز ایمانش نسبت به انسانیت و خالق متعال، قویتر می شود. امروز، شرح زندگی این مرد كه جرالد كافی نام دارد ، یادآور نیروی عظیم روح انسانی است كه می تواند بر هرگونه درد و رنج و مانع و مشكلی غلبه كند.

آیا در گذشته شما و یا آشنایانتان واقعه ای هست كه مانع احساس شادی و خوشبختی امروزتان باشد؟ آیا می توانید این اتفاقات را به صورت دیگری معنا كنید؟ آیا این وقایع شما را پخته تر و نیرومند تر كرده اند ؟ آیا می توانید براساس این تجارب تلخ، دیگران را كه با همین مشكل روبرو هستند، راهنمایی كنید؟

علت كارهایی كه مردم می كنند چیست ؟تنها علت رفتارهای ما ، اعتقاد و باور است .گرچه عجیب است، ولی اگر مردم باور كنند كه برای رفع بیماری باید جمجمه خود را با مته سوراخ كنند،چنین می كنند (و نتیجه هم می گیرند!)خواه این عقیده پایه و اساس درستی داشته باشد خواه نداشته باشد، و اگر هم معتقد شوند كه خوشبختی آنان در گرو

كمك به دیگران است، بر همان اساس عمل می كنند .

اعتقاد ماست كه باعث می شود یك عمر احساس بدبختی كنیم و یا برعكس زندگانی خود را با خوشی بگذرانیم. عقیده سبب می شود كه یك نفر اینشتین شود و یك نفر بتهوون، یا یك نفر به صورت قهرمان در آید و نفر دیگر نداند كه اصلاٌ چرا به این دنیا آمده است.

اعمالی كه اطرافیان شما انجام می دهند ، براساس چه اعتقاداتی است؟ شما با همكارانتان در چه مواردی اشتراك عقیده دارید؟ با فرزندان یا والدینتان در چه مواردی هم عقیده اید؟در چه زمینه هایی اختلاف عقیده دارید؟

هرگاه اتفاقی برایتان بیفتد، مغزتان بلافاصله دو سؤال را مطرح می سازد: اول اینكه آیا این اتفاق به معنی رنج است یا به معنی لذت؟ دوم اینكه برای دوری ازرنج و كسب لذت چه باید بكنم؟ پاسخ این پرسشها بسته به این است كه درباره موجبات رنج ولذت چه عقایدی داشته باشید. این عقاید كلی به منزله راههای میانبری است كه باعث می شودبسیاری از امور روزمره را به انجام رسانیم، و در عین حال همین عقاید می تواند زندگی ما را به كلی محدود سازد. به عنوان مثال، كسی كه بطور اتفاقی در كاری شكست خورده است، ممكن است نتیجه بگیردكه بی لیاقت است و متاسفانه همین تعمیم دادنهاست كه باعث می شود نسبت به آینده ، خوشبین یا بدبین باشیم.

به یكی از عقاید محدود كننده ای كه درباره خود یا فرد دیگری دارید فكر كنید.آیا برای درستی این عقیده دلیل كافی دارید؟ آیا موارد استثنایی هم ممكن است وجود داشته باشد؟ آیا ممكن است این عقیده كلی شما بیش از حد كلی باشد

هیچ چیزی درزندگی به خودی خود دارای معنا نیست . این شمایید كه به آن معنا می د هید.

یكی از شگفتی های وجود انسان این است كه می تواند برای هر واقعه چنان اهمیتی قائل شود كه نیروبخش و یا نابودكننده باشد .

بعضی از مردم، تنها یكی از وقایع تلخ گذشته را در نظر می گیرندو می گویند ( به علت این تجربه، دیگر احساس عشق یا كمال نخواهم كرد.) و بعضی دیگر عین همان واقعه طوری تعبیر می كنند كه نیرو بخش است:( از آنجا كه نسبت به من بی عدالتی شده است، نسبت به نیازهای دیگران حساسم)یا( از آنجا كه فرزند خود را از دست داده ام . تلاش می كنم تا امنیت بیشتری را در جهان برقرار كنم.)

همه ما قادریم هر واقعه ای را طوری معنی كنیم كه امیدوار كننده و نیروبخش باشد. یكی از تجارب گذشته خود رادر نظر آورید و با معنا ی تازه ای كه به آن می دهید، انقلابی در زندگی خود بوجود آورید.

اعتقادات، قدرتی نابود كننده دارند. از آنجاكه اعتقادات تاثیر عجیبی بر زندگی ما دارند، لازم است كه این سه مساله را درك كنیم:

1 – اغلب ما، عقاید خودرا آگاهانه انتخاب نمی كنیم.

2 – عقایدما،غالباٌ بر پایه تفسیر غلط وقایع گذشته است.

3 – پس از آنكه عقیده ای را پذیرفتیم، آنرا وحی منزل می پنداریم و فراموش می كنیم كه آن

عقیده فقط یك نقطه نظر است.

آیا عقایدی دارید كه به درستی آنها یقین داشته باشید؟آیا نظرات دیگری هم هست كه با عقیده شما مخالف و احتمالاٌ درست باشند؟ اگر شما صاحب این عقیده بودید، چه تغییری در زندگیتان ایجاد می شد؟

اعتقاد، عبارت از احساس اطمینان نسبت به درستی چیزی است.مثلاٌ اگربه هوشمندی خود اعتقاد داشته باشید، این اعتقاد، صرفاٌ یك نظریه نیست ، بلكه احساس اطمینان می كنید كه فرد باهوشی هستید. این احساس اطمینان از كجا آمده است؟

هر فرض یا نظر را بصورت رویه میزی در نظر بگیرید. اگر میز، پایه نداشته باشد به چیزی متكی نیست. نظریه هم در صورتی به صورت عقیده در می آید كه پایه هایی داشته باشد. این پایه ها كه موجب اطمینان می شوند عمدتاٌ ناشی از تجارب مرجع هستند. مثلاٌ اگر معتقد باشید كه فرد باهوشی هستید، احتمالاٌ تجارب قبلی شما( نمرات زمان تحصیل و یا اظهارنظر دیگران) باعث ایجاد این عقیده شده است.

البته ما برای احساس اطمینان ، محدود به تجارب گذشته خویش نیستیم.

ما نیزمانند راجربانیستر می توانیم از قدرت تصور خود به عنوان تجارب مرجع استفاده كنیم و نسبت به كارهایی كه هنوز انجام نداده ایم، در خویشتن احساس اطمینان به وجود آوریم.

می توانیم هر نظریه ای را به عقیده مبدل كنیم. به شرط اینكه به قدركافی تجارب مرجع برای تایید آن نظریه داشته باشیم. كدامیك از دو جمله زیر، صحیح است؟

1 – مردم ذاتاٌ خوب و درستكارند.

2 – مردم نادرست هستند و فقط به منافع خود فكر می كنند.

آیا اگر در خاطرات و تجارب گذشته خود كاوش كنید، تجارب مرجع كافی برای اثبات نادرستی و فساد مردم پیدا نمی كنید؟ اگر فكر خود را متوجه خاطرات دیگر سازید، آیا تجارب مرجع كافی برای درستكاری مردم سراغ ندارید؟

كدامیك از این دو عقیده صحیح است؟ هر نوع عقیده ای كه برای خود ایجاد كنید، از لحاظ خودتان صحیح خواهد بود.

اگر احساس اطمینانی كه نسبت به چیزی داریم، محكم و خلل ناپذیر باشد، ممكن است ما را یاری دهد كه به هدفهای بسیار بزرگ، دست یابیم، و ممكن است ما را كور كند و نتوانیم حقایق راببینیم؛

حقایقی كه شاید اثری همیشگی بر زندگی ما داشته باشند.

آیا تاكنون با كسی برخورد كرده اید كه بخاطر حفظ آن احساس اطمینان ، حاضر نباشد نظر تازه ای را بشنود؟

اگر با چشم فرد دیگری به عقاید خودتان نگاه می كردید ، چه می دیدید؟

اعتقاد، منشاهمه رفتارهای ماست.بعضی از اعتقادات ، فقط بر یكی از جنبه های زندگی ما اثر می گذارند و بعضی دیگر به جنبه های گوناگون زندگی نفوذ می كنند . به عنوان مثال، اعتقاد به نادرستی ك فرد بخصوص ، فقط بر روابط، با همان شخص مؤثر است، اما عقیده به اینكه( همه مردم، نادرستند) ممكن است بر بسیاری از روابط ، با دیگران، مؤثر باشد.

عقاید كلی ( جهانی ) نظیر این عقیده، مبتنی بر تعمیم هایی هستند كه در زمانهای دور و تحت شرایط فوق العاده پیدا شده اند. ممكن است آنها را به كلی فراموش كرده باشیم، اما امروزه به طور ناخودآگاه ، بر اساس همان تعمیم ها تصمیم می گیریم.

عقاید كلی اثری بر زندگی ما دارند كه حدی بر آن متصور نیست، اما لازم نیست كه این اثر حتماٌمنفی باشد. یكی از عقاید كلی خود را عوض كنید تا آنرا بر همه جنبه های زندگی خود مشاهده كنید.

بعضی از باورها از بعضی دیگر نیرومندتر ند. احساس اطمینان در واقع دارای سه درجه است: نظر، اعتقاد، یقین. نظرات به آسانی قابل تغییرند، زیرا مبنای آنها ادراكات و تصورات موقتی است. اعتقادات بسیار قویتر و محكمترند، زیرا اساس آنها را تجارب فراوانی تشكیل می دهد كه گاه با احساسات و عواطف نیرومندی همراه است. با وجود این، می توان با طرح سؤالاتی آنها را تا حدی متزلزل كرد. یقین معمولاٌ با چنان عواطف شدیدی همراه است كه نه فقط انسان به درستی آن مطلب اطمینان كامل دارد. بلكه نسبت به آن تعصب می ورزد و حاضر نیست هیچ گونه بحث منطقی را كه مخالفت عقیده اش باشد بشنود.

یقین می تواند اثری سازنده و نیروبخش و یا نابود كننده داشته باشد.كدامیك از باورهای شما جنبه نظر دارد؟نسبت به درستی كدامیك اطمینان بیشتری دارید؟ كدامیك از آنها به سطح یقین نزدیك است؟

فایده اعتقاد چیست؟ اعتقاد باعث می شود كه ملاكی در دست داشته باشیم تا بتوانیم بسرعت راهی برای فراراز رنجها و كسب لذتها پیدا كنیم وقتی به درستی چیزی عقیده پیدا كردیم، دیگر لزومی ندارد و در هر مورد كار را ازابتدا شروع كنیم و درستی یا نادرستی چیزی را محك بزنیم. گاهی در لحظات اوج ترس، رنج و یا فشارهای عاطفی ، برای تسكین ناراحتیهای خود به نوعی اعتقاد، متوسل می شویم. مثلاٌ كسی كه در عشق شكست خورده است ، ممكن است معتقد شود كه در جهان ، عشق وجود ندارد.

بعضی از مردم كه به درستی چیزی ایمان و یقین دارند، در برابر هر عقیده مخالفی مقاومت می كنند و گاهی رنجهای فرساینده، درد انزوا، افسردگی و حتی مرگ را تحمل می كنند، اما دست از باورهای خود بر نمی دارند.

شما به چه چیزهایی ایمان دارید؟ كدامیك از باورهای شما نیروبخش و سازنده و كدامیك تضعیف كننده است؟

از آنجا كه ایمان، در انسان شور و شوق می آفریند، لذا موجب حركت و فعالیت می شود . كسی كه به حقوق حیوانات، بسیار اهمیت می دهد. دارای اعتقاد است. اما آن كه در اوقات فراغت خود با شور و شوق بسیار،

به سخنرانی و آموزش مردم می پردازد و با استنادبه تحقیقات و تجارب آزمایشگاهی عواقب رژیم گوشتخواری را خاطرنشان می كند دارای ایمان است.

آیا در زندگی شما مواردی بوده است كه با استفاده از نیروی ایمان، قدرتی تازه برای رسیدن به هدف پیدا كرده و همه موانع را در هم شكسته باشید؟ مثلاٌ اگر یقین داشته باشید كه نباید اضافه وزن پیدا كنید، شیوه دائمی و سالمی برای زندگی خود اختیار می كنید. اگر ایمان داشته باشید كه ( من در هر شرایطی، راهی برای رفع گرفتاریها پیدا می كنم) خواهید دید كه در سخت ترین حوادث نیز به شكل مناسبی عمل می كنید.

اگر نسبت به عقاید سازنده خود ، احساس اطمینان قویتری داشتید، چه تغییرات ریشه داری درزندگیتان بوجود می آمد؟ در این باره بیندیشید.

برای اینكه بتوانید عقاید صحیح خود را تقویت كنید تمرین زیر را انجام دهید:

1 – عقیده ای را انتخاب و سعی كنید آنرا به صورت ایمان در آورید.

2 – مرجعهای تازه و قویتری را نسبت به آن عقیده در خود به وجود آورید.به عنوان مثال اگر تصمیم دارید گوشتخواری را ترك كنید، با افراد گیاهخوار صحبت كنید تا اثرات رژیم گیاهخواری را در یابید.

3 – وقایعی را پیدا یا ایجاد كنید كه احساسات شدیدی را نسبت به آن عقیده در شما ایجاد كند. مثلاٌ اگر می خواهید كشیدن سیگار را ترك كنید ، سری به بیمارستانها بزنید و از بیمارانی كه به علت كشیدن سیگار دچار عوارض شدیدی شده اند عیادت كنید.

4 – براساس اعتقاد خود عمل كنید و قدمهایی كوچك یا بزرگ بر دارید.

مطالعه زندگی اشخاص چند شخصیتی ، اثرات نیروی عقیده رانشان می دهد. این افراد، به علت عقیده محكمی كه دارند و قویاٌ فكر می كنند كه شخص دیگری هستند، تغییرات جسمانی نیز در آنها بوجود می آید كه كاملاٌ محسوس و چشمگیر است . رنگ چشم آنان عوض می شود، بعضی علائم جسمانی در چهره شان پدیدار یا ناپدید می شود و حتی بطور موقت دچار بیماریهایی از قبیل مرض قند و فشار خون می شوند . همه این آثار بستگی به این دارد كه بیمار در قالب كدام شخصیت فرو رفته باشد.

آیا در زندگی شما نیز دگرگونیهایی بر اثر تغییر عقیده پیدا شده است؟

راز موفقیت چیست؟ ما غالباٌ تصور می كنیم كه موفقیت بسته به استعداد و نبوغ است. با وجود این، من عقیده دارم كه نبوغ واقعی این است كه با تقویت ایمان و اعتقادات سازنده ، نیروهای عظیم درونی خود را فعال كنیم.

موفقیت بیل گیتز میلیاردر معروف، از زمانی كه در دانشگاه هاروارد تحصیل می كرد پایه گذاری شد . وی تعهد كرد كه نرم افزاری را كه ( كه هنوز نساخته بود) برای كامپیوتری كه هرگز ندیده بود بسازد و در مواقع معینی تحویل دهد! به علت اعتماد به نفس زیاد( كه پایه درستی هم نداشت) توانست همه منابع و نیروهای خود را بكار گیرد و با همكاری دیگران، نرم افزار مزبور را باكمال موفقیت طراحی كند و ثروتمند شود.

اگر ما خود را مقید كنیم كه حتماٌ به هدف برسیم و در عین حال مطلقاٌ ایمان داشته باشیم كه به انجام این كار توانا هستیم، روشن است كه احتمال موفقیتمان در هر زمینه بیشتر خواهد شد.

شاید گفته اینشتین از همه بهتر باشد كه ( تصور، نیرومندتر از علم است.) بارها ثابت شده است كه مغز ما نمی تواند میان آنچه كه به روشنی به تصور در می آوریم، و آنچه كه عملاٌ اتفاق می افتد تفاوتی قائل شود.

اگر این نكته را بخوبی درك كنید زندگیتان دگرگون خواهد شد.

به عنوان مثال خیلی از مردم می ترسند دست به كار تازه ای بزنند، زیرا كه قبلاٌ هرگز آن كار را انجام نداده اند. امایكی از مهمترین پایه های موفقیت پیشگامان جامعه این است كه علی رغم تجارب نا موفق قبلی ، مرتباٌ در ذهن خود كسب نتایج دلخواه را مجسم می سازند. بدین ترتیب احساس اطمینانی در خود بوجود می آورند كه سبب می شودنیرو های خود را فعال كند و توانائیهای واقعی خود را بكار گیرند.

آیا هدفی دارید كه شما را به هیجان آورد، اما لازمه اش این باشد كه كاریرا كه قبلاٌ نكرده اید، انجام دهید؟ كی خیال دارید خود را در حالیكه به موفقیت رسیده اید در نظر مجسم سازید؟

كسانی كه می گویند ( واقع بین باشید) معمولاٌ افراد ترسویی هستند. این افراد،غا لباٌ در گذشته ناكامیهایی داشته اندكه در نظر خودشان شكست به حساب می آید و به همین علت می ترسند كه دوباره شكست بخورند. عقاید محدود كننده ای كه این افراد برای محافظت از خویشتن ساخته اند، موجب تردید، نداشتن شهامت و توكل، و بكار نگرفتن همه توانائیها می شود، و در نتیجه دستاوردهای آنان نیز محدود است .

رهبران بزرگ ، غالباٌ با معیارهای دیگران ( واقع بین) نیستند. اما دقیق و هوشمندند. مهاتما گاندی معتقد بود كه می تواند با شیوه های مسالمت آمیز و بدون اعمال خشونت در برابر امپراطوری انگلستان ایستادگی كند و هند را به استقلال برساند .كاری كه قبلاٌ هرگز نظیرش انجام نشده بود . او ظاهراٌ واقع بین نبود، اما نشان داد كه فردی دقیق است .آیا عقاید به اصطلاح ( واقع بینانه) ای هست كه از آنها دوری كنید؟ آیا انتظارات تازه، هیجان آور، غیر واقع بینانه، اما كاملاٌ امكان پذیری وجود دارد كه از آنها استقبال كنید؟

اگر قرار باشد كه اشتباهی بكنید، بهتر است اشتباهتان این باشد كه به قابلیت های خود ، بیش از حد بها دهید، زیرا ممكن است همین امر موجب موفقیتتان شود یكی از تفاوتهای افراد خوشبین و افراد بدبین این است كه افراد بدبین، توانائیها و مهارتهای خود را با دقت اندازه گیری می كنند. اما افراد خوشبین، رفتارهای خود را مؤثرتر از آنچه واقعاٌ هست، می پندارند.

در نتیجه، افراد بدبین به كوشش بیهوده دست نمی زنند و همین كه دلیل منطقی برای ادامه كار ، وجود نداشته باشد، كارها را رها می كنند. با وجود این، تصورات مثبت افراد خوشبین روحیه لازم را در آنها بوجود می آورند و در اثر پشتكار ، سرانجام مهارت لازم را پیدا می كنند. یعنی ظاهراٌ ارزیابیهای غیرواقع بینانه، موجب كسب مهارت می شود.

به یاد داشته باشیدكه گذشته، مساوی آینده نیست اگر بخواهید در جهت هدفی كه زمانی به نظرتان غیر ممكن می آمد، قدمی بردارید، آن قدم، كدام است؟

شكل زندگی ما بیش از هر چیز، بسته به این است كه چگونه با بدبختیهای خود كنار بیائیم . افراد موفق، معمولاٌ مشكلات را امری گذرا می بینند، در حالیكه اشخاص شكست خورده، معمولاٌ كوچكترین مشكل را، امری همیشگی می پندارند. اگر چنین فكر كنیم، اولین قدم را برداشته ایم تا در دامی كه روانشناسان( ناتوانی آموخته) می نامند بیفتیم سه پندار است كه این ناتوانی را ایجاد می كند:

1 – مشكل، جنبه دائمی دارد ( گذرا نیست)

2 – مشكل، فرا گیر است( به یك زمینه معین محدود نیست).

3 – مشكل، ذاتی است و در وجود ما عیبی وجود دارد. ( نمی توان از آن به عنوان فرصتی برای یادگیری استفاده كرد.) در چند روز آینده راههای چاره این باورهای تضعیف كننده را بررسی خواهیم كرد. فعلاٌ برای مقابله با اولین پندار، بخاطر داشته باشید كه ( این نیز بگذرد) اگر پشتكار داشته باشید، همیشه راهی پیدا خواهید كرد.

ما قادریم مشكلات را درنظر خود بزرگ، یا كوچك جلوه گر سازیم. اما افراد موفق، با استفاده از همین توانایی، از دام( مشكل فراگیر) می گریزند. آنها مثلاٌ به جای اینكه بگویند ( پرخوری، همه اندامهای بدن مرا از كار انداخته است) می گویند( در زمینه عادات غذایی، مشكل كوچكی دارم) . اما كسانی كه فكر می كنند مشكل آنان فراگیراست، گمان می كنند كه چون در زمینه معینی به موفقیت نرسیده اند، پس اصولاٌ فرد شكست خورده ای هستند. در اثر این تعمیم ، به كلی احساس ناتوانی می كنند.

برای غلبه بر این عقیده غلط كه یك مشكل بر همه جهات و جوانب زندگی اثر می گذارد، باید بلافاصله به حل بخشی از مشكل بپردازید، حتی اگر آن بخش بسیار ناچیز باشد. هم اكنون این كار را شروع كنید.

افراد خوشبین، از شكست های خود درس می گیرند و طرز فكر خود را صلاح می كنند. افراد بدبین، شكست ها را به خویشتن نسبت می دهند و تصور می كنند كه شكست، جزو خصوصیات ذاتی آنهاست . از آنجا كه این افراد، هویت خود را به مشكلات زندگی پیوند می دهند لذا گرفتار می شوند. آیا این اشخاص ، می توانند تمام زندگی خود را به سرعت دگرگون كنند؟

هرگز مشكلات را به شخص نسبت ندهید. مشكلات را وسیله ای برای كسب تجربه در نظر بگیریدو با استفاده از این تجارب، راه خود را به سوی هدف ، باز كنید و بخاطر وجود مشكلات، ممنون و شكرگزارباشید.

برای رسیدن به هر موفقیت فردی،ابتدا باید تغییری در باورهای خود ایجاد كرد. با عقاید محدود كننده چه باید كرد؟ بهترین راه آن است كه با طرح پرسشهایی آنها را سست كنیدو در احساس اطمینان خود تزلزل به وجود آورید. مغز شما همیشه می خواهد كه شما را از رنجها بركنار نگه دارد. پس به نتایج منفی كه آن اعتقاد، برایتان به بار آورده است فكر كنید و از خود بپرسید:

1 – اكنون كه درباره این عقیده فكر می كنم ، چه جنبه های مضحك، مسخره و احمقانه ای را می توانم در آن پیداكنم؟

2 – این عقیده تا كنون به چه قیمتی برایم تمام شده است؟ چه محدودیتهایی در گذشته برایم ایجاد كرده است؟

3 – اگر در عقیده خود تجدید نظر نكنم و آنرا تغییر ندهم، در آینده چه زیانهایی را متحمل خواهم شد؟

پاسخ به این نوع سؤالات باعث می شود كه احساسات عذاب آوری را با عقیده قدیم خود پیوند دهید و زمینه را فراهم كنید تا عقیده سازنده ای را جایگزین آن عقیده نامطلوب سازید.

آدمی برای خوشبخت بودن، بایداحساس كند كه دائماٌ در حال رشد است. و برای موفق شدن در دنیای بازرگانی امروز، شركتها بایدبطور مداوم پیشرفت كنند. روشن است كه ما باید پیشرفت مداوم رااصل زندگی خود قرار دهیم ، نه اینكه به فكر هدفهای گذرا باشیم.

این مفهوم را در ژاپن با كلمه كایزن بیان می كنند كه به معنی تمركز و توجه دائم به بهبود كیفیت كالا و خدمات است. من پیشنهاد می كنم كه ما آمریكائیان نیز به پیشرفت دائم و پایان ناپذیر ( كن آی) مقید باشیم.

اگر ما بطور معمول توجه خود را به بهبود چیزهایی معطوف كنیم كه در حال حاضر هم ممكن است عالی باشند، ببینید این روحیه چه تغییراتی در خانواده ها، شركتها، و جوامع به وجود می آورد.

به نظر شما چگونه می توان فلسفه ( كن آی ) را بسرعت عملی كرد؟

تنها چیزی كه درزندگی باعث خاطر جمعی واقعی می شود این است كه بدانیم هر روزی كه می گذرد، به نوعی پیشرفت می كنیم. من نگران این نیستم كه كیفیت زندگی خود را بتوانم در همین سطحی كه هست نگه دارم، چرا كه هر روز سعی می كنم تا آنرا بهتر از روز پیش سازم.

یكی از رموز موفقیت افسانه ای پت ریلی ( مربی بسكتبال) اعتقاد به پیشرفت مداوم و تدریجی است. وی در سال 1986 با مشكل بزرگی روبرو شد: تیم او معتقد بود كه نهایت تلاش خود رابه عمل آورده است، اما با اینهمه در سال پیش در زمینه قهرمانی موفقیتی بدست نیاورده بودند. برای بهبود وضع تیم، وی بازیكنان را مجاب كرد كه اگر هر فرد، در هر یك از پنج مهارت اصلی فقط یك در صد پیشرفت كند، تیم به قهرمانی خواهد رسید، زیرا تیم دوازده نفره، در آن صورت مجموعاٌ 60 درصد بهتر خواهد شد .

رمز موفقیت این طرح، در سادگی آن بود.هر كسی یقین داشت كه می تواند حداقل به میزان یك در صد، مهارت خود را در هر زمینه افزایش دهد!

اگر شما بطور مداوم پیشرفتهای كوچكی بكنید، سرانجام به چه هدفی می توانید برسید؟

افكار، اعمال و تصمیمات روزمره شماتابع چه عقایدی است؟ این تمرین را انجام دهید تا به تاثیر نیروی عقیده بر خود پی ببرید.

1 – در بالای یك صفحه كاغذ بنویسید( عقاید سازنده و نیروبخش) و بر بالای صفحه دیگر بنویسید( عقاید ضعیف كننده و محدود كننده)

2 – ظرف ده دقیقه در روی این دو صفحه عقاید خود را پیاده كنید و هر چه به نظرتان می رسد بنویسید.

3 – هنگام تفكر، هم عقاید خاص و هم به عقاید كلی ( جهانی ) توجه داشته باشید. خصوصاٌ به عقایدی كه با

( اگر) آغاز می شوند توجه كنید. مثلاٌ ( اگر دائماٌ از همه امكانات خود استفاده كنم موفق خواهم شد.)

یكی از مؤثرترین راههای بهبود زندگی آن است كه عقاید مثبت و سازنده خود را بشناسیم، آنها را تقویت كنیم، و از آنها در جهت عملی ساختن رویاهای خود استفاده نمائیم.

1 – فهرستی را كه از عقاید سازنده و محدود كننده ( شماره 87 همین كتاب) تهیه كردهاید، بررسی كنید. سه فقره از مهمترین عقاید نیروبخش را مشخص سازید.

2 – دقیقاٌ مشخص كنید كه چرا و چگونه این عقاید شما را نیرومند می سازد؟ به چه طرقی این عقاید موجب تقویت روحیه و شخصیت و بالابردن كیفیت زندگیتان می سوند؟ اگر این عقاید رامحكمتر كنید چه اثرات بزرگتر و مثبت تری خواهند داشت؟

3 – بعضی از این عقاید نیروبخش ، و یاهمه آنها را به صورت یقین و ایمان در آورید. چنان اطمینان خدشه ناپذیری به آنهاپیداكنید كه رفتارتان را تحت تاثیر قرار دهد و شما را در جهت مقصودی كه دارید، هدایت كند. اكنون براساس ایمان خود عمل كنید!

اكنون هنگام آن است كه از شر عقایدی كه دیگر به دردتان نمی خورد خلاص شوید!

1 – دو فقره از محدود كننده ترین عقاید را مشخص كنید.

2 – با طرح پرسش هایی ، پایه های این عقاید را متزلزل سازید:این عقیده چقدرمسخره و بی معنی است؟

آیا كسی كه این سخن را به من گفته است سر مشق خوبی است؟ اگر این عقیده راحفظ كنم چه زیانهای عاطفی متوجه من خواهد شد؟ از نظر جسمی، مالی و رابط با دیگران به چه قیمتی برایم تمام خواهد شد؟این عقیده چه ضررهایی برای خانواده، و افرادمورد علاقه من خواهد داشت؟

3 – آثار و عواقب منفی این عقاید را در نظر مجسم كنید. یك بار و برای همیشه تصمیم بگیرید كه دیگر بهای سنگین این عقاید را نپردازید.

4 – دو عقیده تازه را كه می خواهید جایگزین عقاید قبلی كنید، بنویسید.

5 – عقاید تازه و نیروبخش را تقویت كنید. منافع بیشماری را كه از داشتن این عقاید نصیبتان خواهد شد در نظر مجسم سازید.

اثر نیروی انتظار در بهبود عملكرد، امروزه به ثبوت رسیده وبه اثر پیگمالیون معروف است . برای تحقق این موضوع، بعضی از دانش آموزان یك كلاس را انتخاب كردند و به معلمان آنها گفتند كه آنها دارای استعداد فوق العاده ای هستند و باید بیشتر مراقبشان باشند تا استعدادشان شكوفا شود. پس از چندی ، این دانش آموزان جزو بهترین شاگردان كلاس شدند. اما كسی نمی دانست این دانش آموزان كه به عنوان نابغه معرفی شده بودند در واقع فرقی با بقیه نداشتند و حتی بعضی از آنها جزو شاگردان ضعیف به شمار می آمدند. چه عاملی باعث شد كه این دانش آموزان به صورت افراد متفاوتی در آیند ؟ اعتماد به نفس و اطمینان تازه ای كه به برتری خود پیدا كردند ( و آن نیز در اثر عقاید اشتباه معلمان كم كم در فكر آنان تزریق شده بود)!

آیا به اهمیت اعتقاداتی كه درباره خود یا دیگران دارید واقفید؟

اگر در اثر ایمان قوی می توانستید استعدادهای وسیع خود را بكار گیرید، قادر به انجام چه كارهایی می شدید؟


موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۶/۱۰/۰۲ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

رنج، لذت ، و نیروی روحیه

برای اینكه به خواسته های خود برسید ، باید ابتدا ببینید چه عواملی شما را از تلاش و كوشش در جهت رسیدن به هدف، باز می دارند. كارهایی هست كه تا آخرین لحظه از انجام آنها خودداری می كنیم.( مثلاٌ پرداخت مالیات). علتش آن است كه پرداخت مالیات، ممكن است بعداٌ حتی ما را دچار عواقب دردناكتری سازد.

اما همین كه 14 آوریل فرا می رسد تمام تردیدها و تعللها از میان می رود ، زیرا نظر ما درباره آنچه كه مایه رنج یا لذت است عوض می شود و متوجه می شویم كه انجام ندادن عمل بمراتب دردناكتر از انجام دادن آن است.

برای ایجاد تغییر در زندگی ، می توان از همین نكته استفاده كرد. در آینده بجای اینكه از خود بپرسید ( چگونه می توان از انجام این كار دردناك خودداری كرد؟ )بپرسید( اگر اكنون این كار را نكنم ، در آینده به چه قیمتی برایم تمام خواهد شد؟)

نیروی رنج، می تواند در خدمت شما باشد، به شرط اینكه از آن به صورت صحیح استفاده كنید.

آیاما نیز صرفاٌ نوعی حیوان هستیم و همچون سگ معروف پاولف، در مقابل تنبیه یا پاداش، عكس العمل نشان می دهیم؟ البته چنین نیست. یكی از امتیازات بزرگ انسان بودن ، این است كه می توانیم خودمان تعیین كنیم كه از چه چیزی رنج یا لذت ببریم. به عنوان مثال، كسی كه دست به اعتصاب غذا می زند، رنجی جسمانی را تحمل می كند و حتی ممكن است از كار خود لذت ببرد، زیرا اعتقاد دارد كه با جلب توجه جهانیان به هدف ارزشمند خود، نتایج مثبتی به دست می آورد. همه ما دارای این حق انتخاب هستیم. رمز موفقیت این است كه یاد بگیریم تا از نیروهای رنج و لذت به نفع خود استفاده كنیم.آیا در زندگی شما چیزی وجود دارد كه نسبت به آن رنجی غیر ضروری احساس كنید؟ آیا در مقابل آن ، صرفاٌ واكنش نشان می دهید، یا از حق انتخاب خود استفاده می كنید؟ آیا می توانید مركز توجه خود را تغییر دهید و واقعه ظاهراٌ دردناكی را به فرصتی لذتبخش برای یادگیری، رشد، یا كمك به دیگران مبدل كنید.

چیزهایی كه آنها را باعث رنج و یا مایه لذت می دانید، سرنوشت شما را شكل می دهند. برای خلاصی از رنج و كسب لذت، هركسی الگوی رفتاری خاصی را فرا گرفته و از آن استفاده می كند. بعضی ها به الكل ، مواد مخدر، و پر خوری پناه می برند و یا با دشنام و اهانت دیگران را می آزارند. بعضی دیگر از ورزش، یادگیری ، گفتگو، كمك به دیگران و یا ایجاد دگرگونیها كسب لذت می كنند.

الگوی رفتاری شما برای فرار از رنج و كسب لذت چیست؟

این الگوها تاكنون چه تاثیری بر نحوه زندگی شما گذاشته است؟ فهرستی از شیوه های مور استفاده خود تهیه كنید . هنگامی كه می خواهید از اوقات خود لذت بیشتری ببرید به تماشای تلویزیون می نشینید؟ سیگاری روشن می كنید؟ می خوابید؟ آیا راههای مثبت تری برای فرار از رنج و كسب لذت سراغ دارید؟

در بیشتر مردم، ترس از زیان، قویتر از میل به جلب منفعت است. اغلب افراد برای حفظ چیزهایی كه دارند، بیشتر حاضر به تلاش هستند تا برای تحقق آرزوها و رویاهای خود .

دو حالت را در نظر بگیرید : حالت اول – در پنج سال گذشته یكصد هزار دلار اندوخته اید و می خواهید آنرا از دستبرد و آفت حفظ كنید. حالت دوم – طرحی در پیش رو دارید كه اگر آنرا اجرا كنید ، ظرف پنج سال آینده یكصد هزار دلار بدست می آورید. برای كدامیك از این دو هدف ، حاضرید بیشتر تلاش كنید؟

وقتی در دیگران عظمتی را مشاهده می كنیم، غالباٌ تصور می كنیم كه آنها اصولاٌ خوشبخت هستند و استعداد یا موهبت خاصی به آنها عطا شده است . حقیقت، آن است كه این افراد، از نیروها ومنابع انسانی خود بهتر استفاده كرده اند، زیرا اگر تمام جوهر وجودی خود را ظاهر نمی كردند و همه توان خود را به كار نمی گرفتند ، دچار رنجی عظیم می شدند. به عنوان مثال ، زندگانی ایثارگرانه مادرتراز ناشی از این است كه وی رنجهای دیگران را رنجهای خود می داند و لذا به كمك هركس كه در گوشه ای از دنیا رنج ببرد می شتابد. بزرگترین لذت او در این است كه آلام و دردهای بشری را تخفیف دهد.

شما بیش ازهمه از چه چیزی رنج یا لذت می برید و این موضوع ، چه نقشی در زندگی امروزیتان داشته است

اغلب الگوهای ( خود اخلالی )ناشی از عواطف مختلط هستند و این عواطف ، مسلماٌ مانع لذت و موفقیت ما در زندگی می شوند.

مثلاٌ خیلی از مردم می گویند كه خواهان وپول بیشتر هستند. این افراد مسلماٌ دارای هوش و استعداد كافی هستند و می توانن راهی برای افزودن بر دارائیهای خود پیدا كنند . آنچه مانع اینافراد میشود، عواطف مختلط ، یا ( شرطی شدن) های مختلط است. این اشخاص ممكن است قبول داشته باشند كه پول فراوان، به معنی آزادی وامنیت بیشتر وقدرت كمك به افراد مورد علاقه است. لیكن در عین حال، فكر می كنند كه پول (زیادی) موجب اسراف، ابتذال و تجاوز می شود.

اگر روزی متوجه شدید كه دارید دو قدم رو به جلو بر می دارید و یك قدم رو به عقب ، یقین بدانید كه به صورت مختلط ، شرطی شده اید؛ یعنی رسیدن به هدف را هم باعث رنج می دانید و هم مایه لذت.

آیا دچار عواطف مختلطی هستید كه بر زندگیتان اثر گذاشته باشد؟

آیا در زندگی شما چیزی وجود دارد كه بخواهید آنرا بهتر بسازید ( مثل وضعیت مالی یا روابط با دیگران) ولی به نظر برسد كه عاملی شما را به عقب می كشاند و مانع اقدام می شود؟

پاسخ خود را روی یك صفحه كاغذ بنویسید و »گاه خطی عمودی در وسط آن صفحه رسم كنید. در ستون سمت راست، عواطف منفی و در ستون سمت چپ عواطف مثبتی را كه نسبت به آن دارید بنویسید.

آیا كفه سمت راست ، به سمت چپ می چربد؟ آیا یك احساس منفی وجود دارد كه به تنهایی هم وزن تمام عواطف مثبت باشد؟ این تعادل یا عدم تعادل ، چه نقشی در موفقیتهای قبلی شما داشته است؟

در زیر نور درخشان آگاهانه ، غالباٌ عواطف منفی قدرت خود را از دست می دهند. آگاهی ، اولین قدم است.

گاهی انسان بر سر دو راهیهایی قرار می گیرد كه هر دو به رنج منتهی می شود . به عنوان مثال ، بعضیها در زندگی زناشویی خود احساس بدبختی می كنند . اما اگر از هم جدا شوند، تنها می شوند و بیشتر احساس بدبختی خواهند كرد.در نتیجه هیچ كاری نمی كنند ...و همچنان احساس بدبختی میكنند!

بجای اینكه احساس كنید در دام افتاده اید ، سعی كنید از نیروی رنج به سود خود استفاده كنید . ببینید در گذشته و حال، چه كشیده اید! رنج را با چنان شدتی احساس كنید كه شما را واداربه عمل سازد و سرانجام ناچار شویدكه فكری برای وضعیت خود بكنید. ما به این حالت، ( آستانه احساس) می گوئیم . به جای اینكه انفعالی داشته باشید و صبر كنید تا این حالت عاطفی اجتناب ناپذیر به سراغتان بیاید،چرا آگاهانه و فعالانه آنرا در خود ایجاد نمی كنید تا انگیزه ای قوی در شما بوجود آید وسعی كنی از همین امروز زندگی خود را بهتر سازید؟

استفاده از نیروی اراده هرگز كاری صورت نمی دهد و یا لااقل در دراز مدت شیوه ای غیر موثر است . آیا تاكنون ، در زمینه ای – مثلاٌ در زمینه وضع جسمانی خود – به آستانه احساس رسیده اید؟ در چه مرحله ای دچار آن احساس شده اید ؟ شاید با استفاده از قدرت اراده و گرفتن رژیم غذایی، باخویشتن به مبارزه پرداخته باشید، اما البته هر نتیجه ای كه گرفته اید جنبه موقت داشته است ،زیرا محروم كردن خویشتن از غذا ، همیشه دردناك است و مغز شما هرگز اجازه نمی دهد در شرایطی كه راه دیگری وجود داشته باشد ، دائماٌ رنج را تحمل كنید .

پس چه باید كرد؟راه حل آن است كه بجای مبارزه با غرایز طبیعی ، حالت شرطی خود را نسبت به غذا عوض كنید، تا اینكه میل به غذا در شما كم شودوخوردن غذا دیگر لذتبخش نباشد، دائماٌ دردسرهایی را كه در اثر پرخوری كشیده اید به خود یادآوری كنید. پر خوری را رنج آور، و ورزش را امری لذتبخش تلقی كنید تا به طور خودكار، در مسیر صحیح بیفتید.

یكی از تعریفهای موفقیت از نظر من این است: طوری زندگی كنید كه دائماٌ احساس لذت فراوان كنید و كمتر دچار رنج شوید، و با توجه به شرایط زندگیتان، كاری كنید كه اطرافیانتان نیز طعم خوشی و لذت را بیشتر بچشند تا مزه رنج و سختی . برای انجام این كار باید از رشد فكری برخوردار باشید و شوق كمك و خدمت در سر داشته باشید.

با توجه به این تعریف ، تاچه حد موفق هستید؟ برای اینكه امروز ، از زندگی خود لذت بیشتری ببرید و یا باعث شوید كه نزدیكانتان بیش از پیش از زندگانی خود بهره مند شوند، چه می توانید بكنید؟

تعلل و عقب انداختن كارها، یكی از شایع ترین راههای فرار از رنج است. اما اگر كاری را به تاخیر بیندازید، معمولاٌ نتیجه اش این است كه بعداٌ به رنج و دردسر بزرگتری دچار می شوید.

چه كارهایی را قبلاٌبه تعویق انداخته اید كه امروز باید به آنها رسیدگی كنید؟ صورتی از این كارها را تهیه كنید و آنگاه به پرسشهای زیر، پاسخ دهید.

1 – چرا تاكنون این كار را انجام نداده ام ؟ قبلاٌ چه رنجهایی را به انجام این كار ، نسبت داده ام ؟

2 – این الگوی منفی ، تاكنون چه سودی برایم داشته است ؟

3 – اگر اكنون این رفتار را تغییر ندهم در آینده به چه قیمتی برایم تمام خواهد شد و چه احساسی خواهم داشت؟

4 – اگر هر یك از این كارها را اكنون انجام دهم ، چه فواید و لذتهایی برایم در پی خواهد داشت؟

شاید تاكنون برایتان اتفاق افتاده باشد كه پس از انجام كاری، با خود گفته اید ( چطور چنین اشتباه احمقانه ای را مرتكب شدم؟!) و یا برعكس ، كاری را انجام داده و سپس فكر كرده اید ( عجیب است! چگونه به انجام چنین كاری موفق شدم؟)

چه عاملی سبب می شود كه عملكردمان بد، و یا برعكس عالی باشد؟ این موضوع، ارتباط چندانی با توانائیمان ندارد، بلكه این حالت روحی و یا جسمی ما درهر لحظه است كه باعث می شود افكار، اعمال، احساسات و یا عملكردهایی از ما سر بزند. اگر راز دستیابی به حالات روحی و عاطفی نیرومند را دریابید، واقعاٌ می توانید دست به كارهای شگفت آوری بزنید. اگر در حالت صحیح روحی باشید،بدون اینكه ظاهراٌ كوششی به عمل آورید، افكار و نظرات تازه ای در ذهنتان جریان می یابد.

اگر همه روزه در شرایط بالای روحی و فكری بودید، چه كارهایی را می توانستید انجام دهید؟

فرهنگ جامعه ، صورتی از چیزهای مطلوب را به همه ما فروخته است . به ما آموخته اند كه روزی ، پس از آنكه همه وقایع به شكل صحیحی اتفاق افتادند، سرانجام خوشبخت خواهیم شد. هنگامی كه همسر شایسته خود را یافتیم ...هنگامی كه بقدر كافی پول بدست آوردیم... هنگامی كه از نظرجسمی در سلامت كامل بودیم... هنگامی كه فرزندانی داشتیم...هنگامی كه بالاخره بازنشسته شدیم.

حقیقت آن است كه آنچه بدست می آوریم، احساس خوشی و رضایت را در ما به وجود نمی آورند،مگر آنكه یاد بگیریم كه حالت ذهنی خود را بسرعت عوض كنیم .از این گذشته ، شما این چیزها را برای چه می خواهید ؟ آیا غیر ازاین است كه به اعتقاد شما همسر دلخواه ،فرزند،پول و غیره سبب می شود كه احساس بهتری پیدا كنید ؟ اما سرانجام ، پس از آنكه به چیزهایی كه می خواهید ،رسیدید، چه كسی احساستان را بهتر می سازد؟ البته خودتان چنین می كنید.

پس چرامنتظرید ؟هم اكنون این كار را انجام دهید!

آیا می دانید چگونه باید حال خود را بهتر سازید ؟ آیا امكان دارد كاری كنید كه هم اكنون احساس خوشبختی كامل، هیجان و شوروشوق كنید؟ مسلم است! كافی است كه مركزتوجه خود را تغییر دهید.

آیا بخاطر می آورید كه زمانی ، كار بزرگی انجام داده و خود را سرفراز و موفق احساس می كرده اید ؟ آن حالت را بطور روشن و زنده و با تمام جزئیات ، در نظر مجسم كنید ... صداهایی را كه شنیده اید به خاطر آورید... ضربان قلب خود را احساس كنید! مانند همان زمان نفس بكشید ، همانطور قیافه بگیرید، و بدن خود را مانند آن موقع به حركت در آورید . آیا، هیچ هیجانی در خود احساس نمی كنید؟ آیا ممكن است هروقت كه دلتان بخواهد همین احساس رادر خود ایجاد كنید؟

در زندگی ، برای درك و تجربه هر چیزی راههای گوناگونی هست . روح ما، مانند گیرنده ای است كه می تواند برنامه های شاد یاغم انگیز مختلفی را پخش كند . در هر لحظه، می توانیم دچار هر نوع احساسی كه مایلیم ، بشویم. كافی است كه كانال صحیح را بگیریم . این كار چگونه امكان پذیر است ؟ برای تغییر فوری روحیه ، دو راه وجود دارد. راه اول آن است كه ذهن خود را به چیزدیگری متوجه كنیم.

به یكی از درخشانترین لحظه های ز ندگی خود فكر كنید. با بخاطر آوردن آن چه احساسی پیدا می كنید؟ذهن خود را می توانید متوجه چه چیز هایی دیگری بكنید تا احساسی خوشایند و حالی خوب پیدا كنید؟

برای تغییر فوری حالت روحی ، راه دومی هم هست كه فردا به آن می پردازیم.

تغییر مركز توجه ، فقط یكی از راههای تغییر روحیه است . راه سریعتر و مؤثرتری هم هست و آن استفاده از شیوه های جسمانی و یا به اصطلاح ، فیزیولوژیكی است. بیشتر مردم، هنگامی كه از روحیه خود ناراضی هستند و می خواهند حال بهتری پیدا كنند ، به الكفل، غذا، سیگار، خواب، یا مواد مخدر متوسل می شوند.بعضی ها هم راههای مثبت تر نظیر رقص، آواز، ورزش و یا عشقبازی را انتخاب می كنند.

هر یك از حالات روحی، با تغییرات جسمانی مشخصی همراه است. افراد افسرده چه قیافه ای دارند؟ شانه هاشان فرو افتاده وسرشان پائین است. بطور كم عمق نفس می كشند . عضلات چهره شان شل و قیافه شان بی تفاوت است . برعكس در مواقعی كه شاد و سر حال هستیم ، شانه هامان بالا است و حالت طبیعی دارد . سرمان را بالا نگه می داریم و بطور كامل نفس می كشیم . می توانیم آگاهانه این تغییرات رادر جسم خود به وجود آوریم و بلافاصله حالت روحی دلخواه را در خود ایجاد كنیم.

بعضی ازكارهای بسیار ساده، ممكن است نتایج بسیار بزرگی داشته باشد. اگر می خواهید حالت سرگرم كننده ای در خود ایجاد كنید كه نتایج دور از انتظاری هم داشته باشد تمرین زیر را انجام دهید:

خود را مقید كنید كه در هفت روز آینده روزی پنج بار و هر بار روزی یك دقیقه در مقابل آینه قرار بگیرید و فقط نیش خود را گوش تا گوش به لبخند باز كنید. این كار، ممكن است در ابتدا كمی احمقانه به نظر برسد، اما وقتی روزی چند نوبت این عمل را تكراركنید، سلسله اعصابتان به طورمداوم تحریك می شود تا احساسی از شادمانی، بی خیالی، شوخی و سادگی را در شما ایجاد كند. مهمترآنكه خود را نسبت به ( حال خوب)داشتن شرطی می كنید و عادت شادمانی جسمی را در خود بوجود می آورید. پس هم اكنون یك دقیقه وقت صرف كنید و این كار را محض تفریح انجام دهید!

سن شخص، چندان به گذشت زمان بستگی ندارد، بلكه بیشتر به طرز فكر و وضع جسمی او مربوط است. خیلیها هستند كه سالهای زیادی را پشت سر گذاشته اند ، اما هنوز شلنگ انداز راه می روند و افكارشان هم هنوز خشك و غیر قابل انعطاف نشده است.

به عنوان مثال، در روزهای بارانی وقتی اشخاص مسن به گودال پر از آبی می رسند، نه فقط آن را دور می زنند، بلكه در تمام آن مدت شكوه وشكایت می كنند و غر می زنند!

برعكس، كودكان ( وآنان كه هنوز دلشان جوان است ) به میان آب می پرند ، آب را به اطراف می پاشند و خوش می گذرانند .

(گودال)های زندگی را وسیله شادمانی قرار دهید. هنگام راه رفتن ، پاهاتان حالت فنری داشته باشد و لبخندرا فراموش نكنید . به خوشرویی، شیطنت و سر زندگی اهمیت بدهید. شما انسان زنده ای هستید!

برای احساس خوب داشتن، به هیچ علت و دلیلی نیاز نیست!

برای اینكه زندگی پر مایه تری داشته باشیم ، بهترین راه، این است كه دامنه عواطف و احساسات خود را وسعت دهیم. در هفته ای كه گذشت ، دچار چند نوع عواطف و احساسات گوناگون شده اید؟ آنها را یادداشت كنید.

اكنون عواطفی را كه نوشته اید ، بررسی كنید. اگر تعداد آنها از 12 كمتر است، چند احساس دلپذیر را به آنها بیفزایید. بعضیها از میان هزاران احساسی كه می توانندداشته باشند، فقط چند مورد را تجربه كرده اند!

توجه داشته باشید كه فقط با تغییر مركز توجه و یا تغییر حالت جسمانی، می توانید قلمرو عواطف خود را گسترده تر كنید. یكی از عواطف مثبت ودلپذیر را بطور دلخواه انتخاب كنید. طوری بایستید ، حركت كنید، قیافه بگیرید و سخن بگوئید كه گویی دچار آن احساس هستید . از تغییری كه بلافاصله در روحیه واحساستان پیدا می شود لذت ببرید!

شاید برایتان اتفاق افتاده باشد كه زمانی از خشم ، دیوانه شده و یا احساس درماندگی و گرفتاری كرده باشید و اكنون كه به گذشته خود می نگرید، از اینكه بخاطرچه چیزهایی از جا در رفته اید خنده تان بگیرد.همه ما این جمله قدیمی را از دیگران شنیده ایم كه ( یك روز، به یاد رفتار امروزت می افتی و خنده ات می گیرد ). یكی از استادان من به نام ریچارد بندلر یك بارگفت ( چرا صبر كنیم؟ چرا همین حالا خنده مان نگیرد؟)

این كار را همین امروز امتحان كنید . به چیزی بخندید كه قبلاٌ آنرا تحمل ناپذیر و عذاب آور می دانستید . آیا احساس نمی كنید كه اوضاع برایتان قابل تحملتر شده است ؟

همسر شما قرار است تاكنون به منزل برگشته باشد؛ اما دیر كرده است . چه فكری می كنید؟ نتیجه می گیرید كه به وقت شناسی اهمیت نمی دهد ؟ نگران می شوید و فكر می كنید كه در بین راه، تصادف كرده است ؟ یا تصور می كنید كه بین راه توقف كرده است تا برایتان هدیه ای بخرد؟

احساسات ما بستگی به این دارد كه فكرمان رامتوجه چه چیزی بكنیم . و نوع احساسمان به شدت بر عملها و عكس العملهای ما اثر می گذارد . بجای اینكه فوراٌ نتیجه گیری كنید،

همه اطراف و جوانب را بسنجید و حالات ممكن را در نظر بگیرید . آنگاه توجهتان رابه حالتی جلب كنید كه شما و اطرافیانتان را نیرومندتر سازد.

برای درك نیروی تمركز و توجه ، بهترین مثالی كه می توان ذكر كرد ، مسابقات اتومبیلرانی سرعت است . وقتی اتومبیل شما منحرف می شود و به سوی دیواره می رود، عكس العمل طبیعی معمولاٌ این است كه خواستان را به دیواره جمع می كنید تا باآن برخورد نكنید . اما اگر توجهمان را به چیزی جلب كنیم كه از آن وحشت داریم ، بطور قطع همان بلائی از آن می ترسیم ، به سرمان می آید .مسابقه دهندگان حرفه ای می دانند كه به هر طرف توجه كنند ، اتومبیل بطور نا خواسته به همان طرف منحرف می شود. به این جهت این رانندگان كه دائماٌ جانشان در خطر است سعی می كنند به محض مواجه شدن با این خطر،بجای نگاه كردن به دیواره ، به جاده اصلی توجه كنند .

در زندگی نیز بیشترمردم بجای چاره اندیشی ، به بلاهایی فكر می كنند كه نمی خواهند به سرشان بیاید. اگر با ترسهای خود مبارزه كنید ، ایمان و توكل داشته باشید و نیروی تمركز خود راتحت انضباط در آورید، اعمالتان بطور طبیعی شما رابه مسیر صحیح هدایت خواهد كرد. اكنون ترس را رها كنید و به چیزهایی توجه نمائید كه واقعاٌ طالب آن هستید ولیاقت آنرا دارید.

حركت ، شور می آفریند. اگر یك روز دلتان نخواست كه به پیاده روی یا دوآهسته بپردازید، چه مانعی دارد كه برای نرمش صبحگاهی و جست وخیز، از منزل خارج شوید ؟ این حركات ، اثر نیرومندی بر تغییر روحیه دارد، زیرا:

1 – نرمش و جست وخیز ، ورزشی عالی است.

2 – فشاری كه بر بدن وارد می كند ، كمتراز فشاری است كه در هنگام دویدن بر بدن وارد می شود.

3 – در هنگام جست وخیز، نمی توانید از لبخند خودداری كنید.

4 – رانندگان اتومبیلها نیز با دیدن شما لبخند می زنند و سرگرم می شوند.

مؤثرترین اه كنترل نیروی تمركز، استفاده از پرسش است. هر سؤالی كه از خود بكنید، مغز پاسخی برای آن پیدا می كند. به عنوان مثال، اگر بپرسید ( چرا فلانی از من سوء استفاده می كند؟)بی اختیار ذهنتان متوجه مواردی می شود كه آن شخص ، سرتان را كلاه گذاشته است، خواه اصلاٌ این موضوع حقیقت داشته یا نداشته باشد. اما اگر بپرسید ( چگونه می توانم این مشكل را رفع كنم ؟ ( بدون تردید به پاسخهایی می رسید كه نتیجه اش برداشتن قدمهای مثبت است.

پرسش صحیح ، داری نیرویی است كه نمونه آن را می توان در شرح حال یك كودك كتك خورده یافت . این كودك كه در یك نزاع دبستانی ، از كودك بزرگتر از خود كتك خورده بود ، به منظور انتقام، تفنگی به چنگ آورد و به تعقیب آن كودك قلدر پرداخت .

اما درست در لحظه ای كه میخواست ماشه را بكشد به خودآمد و از خود پرسید ( اگر ماشه را بكشم چه اتفاق می افتد؟) ناگهان تصویری از زندان و بلاهایی كه ممكن است بر سرش بیاورند در نظرش مجسم شد . لوله تفنگ رابه طرف درختی گرفت و به آن شلیك كرد.

این پسر بوجكسون بود . یك انحراف توجه، یك تصمیم سنجیده و ناشی از مقایسه رنج و لذت ، باعث شد پسری با آینده ای نا معلوم ، به یكی از بزرگترین قهرمانان ورزشی مبدل شود.

امروز، چه پرسشهای زندگی سازی می توانید از خود بكنید؟

آیا كسی تاكنون به شما گفته اتكه ( آینده تان درخشان است؟) از شنیدن این گفته چه احساسی پیدا كردید؟ اگر می گفتید كه آینده تان تاریك است چطور؟ممكن است به شما بگویند ( نظرات شما به گوش خوش می آید) و یا ( طرح ما فریاد می زند كه باید اصلاح شود ). ممكن است درباره كسی گفته باشید( از دیدنش چندشم می شود.) و یا ( رفتارش واقعاٌ سرد است. )

هر دسته از این كلمات، تاثیری متفاوت بر روی افراد دارد. كسانی كه معمولاٌ از آینده روشن یا تاریك ، سخن می گویند، از تعبیرات بصری استفاده می كنند. بعضی ها به علائم شنیداری حساسترند،( به گوش خوش می آید. فریاد می زند) و بعضی هم برای بیان مقصود از كلماتی استفاده می كنند كه به حس لامسه مربوط است( چندشم می شود. واقعاٌ سرد است.)

توجه شما معمولاٌ به كدامیك از این سه حس ، بیشتر است؟

بعضیها برای بهبود حالت روحی خود به سیگار، الكل، پرخوری، سوء استفاده از كارتهای اعتباری و یا راههای منفی دیگر پناه می برند . آیا راههای سالمتری هم برای ایجاد روحیه وجود دارد؟ چند دقیقه در این باره فكر كنید.

1 – برای اینكه رنجها را از خود دور كنید و احساسات لذتبخشی را جایگزین آنها سازید چه شیوه های مثبتی را می دانید؟ آنها را روی كاغذ بیاورید.

2 – راههای تازهای راكه قبلاٌ از آنها استفاده نكرده ای و به نظرتان مؤثر می آیند به آنها اضافه كنید. دست كم 15 شیوه را برای رفع دلتنگی ذكر كنید و چه بهتر كه تعداد آنها را به 25 و یابیشتر برسانید . این تمرینی است كه می توانید آنرا بارها تكرار كنید تا سرانجام صدها راه سالم برای تغییر روحیه كشف نمائید.

هنگامی كه در بزرگراه رنج و دلتنگی ، به مقصد شادی و لذت سفر می كنید، به كشف راههای گوناگون و مثبتی بپردازید كه مناظر اطراف را دلپذیر سازد. بعضی از این راهها را آزمایش كنید:

آهنگهای مورد علاقه خود را زمزمه كنید ... به مطالعه چیزی بپردازید كه مطالبش را بتوانید بكار بندید... به تماشای یك فیلم كمدی و یا برنامه شاد تلویزیونی بپردازید و بخندید... چند طول استخر را شنا كنید ... از صرف غذا با افراد خانواده، یا یكی از دوستان لذت ببرید... مدتی در وان آب گرم، استراحت كنید... به خلق چند نظریه تازه بپردازید... با فرد تازه ای آشنا شوید... لطیفه های بی مزه ای برای دوستان خود تعریف كنید و بدانید كه باز هم شما را دوست خواهند داشت... با همسر خود ، گرم و صمیمانه گفتگو كنید .

هم اكنون یكی از راههای بالا را انتخاب و امتحان كنید!


موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۶/۱۰/۰۲ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

عدل و عدالت

حضرت محمد (ص) :

بالا ترین جهادها ، سخن عدل است که درنزد پیشوای ستمگر گفته شود.

عدالت یک ساعت ازشصت سال عبادت بهتراست.

دکتر مارون :

درراه اجرای عدالت اگرفحش و صدمه خوردید ، به خاطرخدا نرنجید و شاد باشید.

صبر:

امام صادق(ع) :

اگرصبر کنی صرفه می بری ، و اگرصبر نکنی خدا مقدرات خود را خواهد کرد، خواه تو راضی باشی خواه نباشی .

پاستور:

تحمل و بردباری بالاترین جرات و جسارت است.

شیخ احمد:

هرکسی که صبر کند و شکیبا بود او صابر است ، نه آن کس که صبر کند وشکایت کند.

گشاده رویی :

حضرت محمد (ص) :

محبوبترین اعمال درنزد خدا شادی دردل مومن وارد کردن است.

اسمایلز:

دنیا متعلق به کسانی است که ازآن استفاده و لذت می برند و مردم مسرور و شادمان صاحبان و مالکان حقیقی آن به شمار می روند.

شکسپیر:

شادمانی درخانه ای است که مهر و محبت درآن مسکن دارد.

راستی و درستکاری :

بوعلی سینا:

چیزی که دانش بیاراید راستی است .

تولستوی :

نزدیک ترین راه ها برای رسیدن به مقصد راه راست است .درزندگی نیز هرکس طریق راستی و درستی بپیماید، زودتر به مقصد خویش می رسد.

گاندی:

راستی نخستین چیزی است که انسان باید به جستجویش بپردازد . وسایل شناختن راستی همان قدرساده است که سخت می نماید.

امیدواری :

هوگو:

امید بشر مثل بال برای فرشتگان است.

اسمایلز:

هروقت درآسمان حیات قطعه ابدی را مشاهده کردیم، نباید همه چیز را سیاه و ظلمانی پنداریم و بایستی متوجه آفتاب روشنایی کامل هم که درپس آن ابرهای موقت موجود است ، بشویم.

حضرت علی (ع) :

امیدوارترین مردم کسی است که اگرزشتی درکارش پدید آید بی تامل درراه اصلاحش بکوشد.

قدرت کلام :

حضرت محمد(ص) :

زیبایی مرد شیوایی سخن اوست.

انسان وقتی به رشد فکر و بلوغ عقل می رسد که زبانش کاملا" مقهور اراده صحیح و اندیشه روشن او باشد.

جواهرالاخلاق :

سخن گفتن نیکو دلیل برکمالات صوری و معنوی و معرفت قدر و قیمت متاع و دانش خردمندان است و نیکویی جمال مرد به فصاحت کلام او بود.

دانش و علم:

کنفوسیوس:

دانش بی اندیشه دام است و اندیشه بی دانش بلا.

مرد صاحب فکر اول به تحقیق می پردازد، اگر نتیجه نگرفت راه صواب آسان است.

مهرداد مهرین:

مطالعه و تحقیق به منزله کلنگی است که با آن منظما" جاده نادانی خود را صاف می کنیم.

همت بلند:

حضرت علی (ع) :

بلندی همت آنست که ازهرچه دردست مردم است نظربرگیری.

ابراهیم زرقی :

قیمت آدمی بسته به مقدارهمت اوست.

دهخدا :

بالش خردمند به همت های بلند باشد نه به پدران ارجمند

 

شور و شوق :

ویلیام هازلیت:

اشتیاق سوزان وسیله ای است لازم و ضروری برای رسیدن به هدفی که درزندگی دنبال می کنیم.

دیل کارنگی :

اگر می خواهید مردم را نسبت به خود علاقه مند کنید ، با آنان با شوق و حرارت برخورد نمایید.

ناپلئون هیل:

درجهان هیچ چیز غیرممکن نیست و طبیعت واژه ای به نام شکست را نمی پذیرد.

امرسون:

برای آدم های مصمم و جدی همیشه وقت و فرصت فراهم است.

رشد و کمال:

مک دوگلاس :

کسی که تمام نیروهای خود را برای خدمت به جامعه اش و برآورده ساختن نیازهای خانواده مصرف کرده است، انسان موفقی است.

توماس ادیسون :

اگرراه بهتری برای انجام کاری هست، سعی کنید آن را بیابید.

دکترمارون :

باشکوه ترین کارکه انسان دراین جهان می تواندبکند این است که والاترین چیز ممکن را، ازهمان وسایلی که دراختیاردارد خلق کند، این است موفقیت و جزاین نیست.

قدرت اراده:

مهرداد مهرین:

هرگاه عزم خود را جزم کند که کاری را صورت بدهد، موجبات عملی شدن آن کاربه خودی خود فراهم می شود.

اهمیت اشخاص منحصرا" در هوش آنها نیست بلکه دراراده آنها هم هست زیرا چیزی که به انسان توانایی می دهد ازهوش خود استفاده کند نیروی اراده است.

برای تقویت اراده به کارهای زیردست بزنید:

1-    همیشه آماده یاد گرفتن باشید و هرگزخود را درعالم خیال دانشمند تصورنکنید.

2-    ازمطالعه کتابی که مفید تشخیص داده اید، خودداری کنید، به دقت بخوانید تا به ژرفای معنای آن برسید. 

3-    هیچ چیز را به طور ناقص فرا نگیرید، سعی کنید هرفنی را به طورکامل فرا گیرید.

 پیوسته درحال رشد باشید

آرنولد گلاسکو:

زمانی که به ناچارتسلیم ضرورت می شوید، آنچه که اتفاق می افتد، پیشرفت است.

ویلرمک میلان :

پیشرفت واقعی دراثردستیابی به حقایق نوین می باشد.

رالف بارتن پری :

مردی به اوج قابلیت وهنر خویش می رسد که به دنبال کمال بوده و ازاهداف غیرممکن پیوسته گریزان باشد.

 ازفرصت استفاده کنید.

حضرت مسیح (ع):

بخواه بهت خواهند داد. بجو، خواهی یافت. به دربکوب ، به رویت بازخواهد شد. زیرا هرکسی می خواهد دریافت می کند . جوینده، یابنده است ، بله هرکسی به دربکوبد به رویش بازخواهد شد.

واندربرگ:

توزیع مجدد فرصت ها و موقعیت ها مهم تراز توزیع ثروت است.

ضرب المثل آلمانی :

زمانی که خداوند مقامی را به انسان ارزانی می دارد به اندازه کافی به وی مغز خواهد داد تا آن را پرکند.

صبورباشید:

توماس جفرسون:

نگران کارنداشتن و بی روزی ماندن نباش. زیرا مردی که مسلح به فنون حرفه اش است هیچ وقت بیکارنمی ماند.

سوایل:

مردی که صبوراست ، برهرچیز تسلط دارد.

لانگ فلو:

بگذاربپاخیزم و دست بکارشوم، تقدیرهرچه می خواهد باشد. درراه تحقق اهدافمان ازهیچ کوشش فروگذارنکنیم . بله یاد بگیر که ساعی باشی و صبوری پیشه سازی.

به تحصیل علم بپردازید:

جان گلن:

هنوزهم می توانیم بسیاری ازچیزها را ازطبیعت و همدیگربیاموزیم.

ضرب المثل ایرانی :

یک پوند تحصیل، محتاج ده پوند عقل سلیم جهت به کاربستن است.

بیشه شلی:

هرچه بیشترمطالعه می کنیم بیشتر متوجه می شویم که نادان هستیم.

براطلاعات خود بیفزایید:

فردریک اکر:

اطلاعات ، اساسی ترین جزء تجارت می باشد. به آنها چنگ بیندازو بدین سان پیشرفت را دو چندان کن.

ویل دورانت:

علم به ما آگاهی می دهد لیکن تنها فلسفه است که به ما خرد ارزانی می دارد.

اسپنسر:

زمانی که دانش و اطلاعات شخص منظم نباشد، هرچه بیشتربداند، بیشترآشفته می گردد.

انگیزه های مناسبی را درزندگی برگزینید:

دیوید آمبروز:

اگراراده برد را داشته باشی به نیمی از کامیابی نائل گشته ای . حال اگرچنین اراده ای را نداشته باشی، نیمی از سرخوردگی را کسب کرده ای .

مری راینهارت :

زنان و مردانی که خواهان جهش هستند هیچ عاملی نمی تواند به اندازه منیت محبوس شده، کارآمد باشد.

ویلیام اسلر:

ما جهت افزودن خلق شده ایم نه برای کاستن.

درست تصمیم بگیرید:

ویلیام جیمز:

زمانی که تصمیم گرفتید و زمان اجرا فرا رسید دیگر توجهی به پیامدها و بازتاب هایش نداشته باشید.

رنه دوبوا:

آدمی خویش را ازخلال تصمیم هایی شکل می دهد که شکل دهنده زیستگاه اوست.

هارولد تایلور:

ریشه و اساس کامیابی حقیقی این است که فرد اراده و عزم واقعی خویش را جهت بهترین بودن درامری به کارگیرد.

ازاستعدادهایتان استفاده کنید:

فرانسیس بیکن:

استعدادهای ذاتی مثل گیاهان و درختان طبیعی می باشند که باید به واسطه دانش، هرس گشته و از عوامل مضردرامان باشند.

آنتوان ریوارولی:

ایده ها سرمایه هایی هستند که دردست اشخاص مستعد به سود دهی می رسند.

ناپلئون بناپارت:

مردم تنها نیازهای خود را مورد ملاحظه قرارداده ، لیکن نسبت به توانایی های خویش بی اعتنا، هستند.

 درزندگی اهل عمل باشید:

روزولت:

عاقل باش وعجله کن وقت را تلف نکن و یک کاری بکن برای خودت مقامی دست وپاکن، چرا معطلی.

شکسپیر:

عمل ، ظرافت است.

هامیلتون هولت:

هیچ چیزی با سرسری عمل کردن به دست نمی آید. کامیابی پایدارمستلزم تلاش پیگیروهمیشگی است.

خلاق و مبتکر باشید:

گوته:

اگربخواهی چیزی را خلق کنی، باید خودت کسی باشی.

جان استوارت میل :

فرد مسلح به قوه ابتکار، قابل ترو تواناتر ازجماعت بدون خلاقیت است.

جان راکفلر:

اگرخواهان موفقیت هستی باید راه نارفته ای را بپیمایی تا کامیاب وممتاز شوی.

 اندیشه های خوبی را در فکرتان بپرورانید:

 پاکستن:

صدای اندیشه قوی تراز صدا و غوغای توپ و تانک است. اندیشه قوی ترازارتش است.

کلایسر:

هرفکرخوبی ، رفته رفته زندگی ایده آل آینده ات را می سازد.

فرانسیس بیکن:

افکارلحظات خود را ثبت کن . زیرا اندیشه های غیرارادیت ، به مراتب کارآمدتر از افکارارادی می باشند.

پیروزمندانه زندگی کنید:

ویلیام جیمز:

کامیابی همان جامه عمل پوشاندن به آمال و آرزوهای فردی است.

چارلزلاکمن:

کامیابی همان (A,B,C)  است. یعنی توانایی، شکست ناپذیری و جسارت و شهامت.

آرتورمورگان:

کامیابی ، ماجرای بزرگ زندگی است.

رازداری :

 حضرت محمد(ص) :

درکارهای خود از رازپوشی کمک بجویید.

کسی که نتواند راز خود را بپوشاند ازنهفتن رازدیگران ناتوان تراست.

کسی که رازخود را بپوشاند اختیاردردست اوست.

حضرت علی ( ع) :

اسرارخویش را به کسی مگو زیرا سینه که ازحفظ رازخود به ستوه آید نباید ازحوصله بیگانگان انتظارامانت داشته باشد.

سعدی :

رازی که پنهان خواهی با کسی درمیان منه ، اگرچه دوست مخلص باشد که مرآن دوست را نیزدوستان مخلص باشد.

شوپنهاور:

اسرار شخص حال زندانیان را دارند که چون رها شود تسلط برآنها غیرمیسراست.

فرصت:

 وین دایر: گذشته ها را گذرانده ایم وعده آینده را به هیچ یک ازما نداده اند. پس ما تنها زمان حال را دراختیار داریم.

وین دایر:

روزهای عمر ما ، ذخایرگرانبهای زندگی ما هستند.

لحظات بین رویدادهای شیرین و دلپذیر، به اندازه همین رویدادها ارزش زیست و لذت بردن را دارند.

مقام جادویی زمان حال را دریابید که زمانی یگانه ومنحصربه فرد است و شما با غرقه شدن درآن، مجالی برای افکارمسموم و رنج آورنمی یابید.

فوربس :

منتظر نباشید که شانس درخانه شما را بزند، اگرمایل هستید که به خانه شانس بروید و فرصت را بیابید به سراغ خانه اش بروید و درش را بکوبید.

جان باروز:

به دنبال فرصت ها عازم بلاد دور و صعود ازکوه مشکلات نشوید. اطراف خود را بنگرید گاهی بهترین فرصت ها جلوی دست شماست.

 تقوا و پرهیزگاری:

 کنفوسیوس:

آیا کسی را دیده ای که یک روز تمام فکرو خیال خود را صرف تقوا کند، البته چنین کسانی هستند اما من ندیده ام.

تقوا درآن است که عمل نیک را ازنتیجه آن والاتربشماریم.

مرد بزرگ را می توان به راهی واداشت اما به پستی نمی رود. می توان اورا اغفال کرد اما ابله نمی شود.

زنون :

با تقوا و خوبی می توان عالم را خرید.

افلاطون:

به تقوا و پرهیزگاری عادت کنید که درآن توشه آخرت ونجات دنیاست.

امام صادق (ع) :

نگاه به زیادی نماز و روزه مرد نکنید بلکه به پرهیزگاری وامانت داری وی توجه کنید.

 قضاوت درباره دیگران :

دکترجانسون:

حتی خداوند هم به قضاوت نمی پردازد مگرپس ازآن که انسان عمرخود را به پایان برساند.

وین دایر:

تفاوت گل زیبا و علف هرز درداوری و قضاوت شما نهفته است.

کنفوسیوس:

مرد بزرگ یکطرفه قضاوت نمی کند.

به قضاوت عمل بس نکن. ببین انگیزه عمل چه بود تا هرکس چنان که هست خود را به تو بنماید.

 شخصیت :

وین دایر:

شخصیت هرکس با رفتارش شناخته می شود نه با کلماتی که برزبان می آورد.

اوضاع و شرایط زندگی ، شخصیت انسان را نمی سازد، بلکه نقاط ضعف وقوت او را آشکارمی کند.

وین دایر:

اعتبارو خوشنامی ازدریچه چشم دیگران معنی می شود؛ کنترل آن دردست شماست. تنها چیزی که عنان اختیارش را دردست دارید، شخصیت شماست.  

وین دایر:

دارندگان شخصیت سالم نه تنها دربرابرتغییرمقاومت نمی ورزند بلکه می کوشند هرروز زندگی را با تغییرو تحول بیامیزند.

هربرت کاسون:

دربین مردم سه نوع افراد وجود دارد.

1-    آنهایی که همیشه به عقب نشینی می پردازند.

2-    آنهایی که درجا می زنند.

3-    آنهایی که دایم پیش می روند.

 موفقیت :

 وین دایر:

آسانسوری که بتواند شما را به بالاترین طبقه موفقیت برساند، ازکارافتاده است و شما ناگزیرید که راهروی موفقیت را پله پله بالا بروید.

 موفقیت زمانی به دست می آید که با اطمینان و عزمی راسخ جهت تحقق آرزوهای خود گام برداریم و زندگی خود را آن طورکه مایلیم بسازیم.

 اگرمی خواهید درهرکاری پیروزمند باشید، باید این طرز فکررا که شکست خوردن بازنده بودن است ازسربه درکنید.

برای انجام هرکاربرجسته وموفقیت آمیز، آرامش خیال، آشتی با خویش، اعتماد به نفس، انعطاف پذیری و چابکی و زیرکی لازم است.

کنفوسیوس:

مطالعه عمیق، ثبات قدم ، پرسش و تحقیق، اندیشه و تخیل مرد را به سوی کمال وموفقیت می کشاند.

مرد فرزانه وموفق ازاین چیزها نفرت دارد:  صحبت ازاعمال زشت دیگران ، بدگویی زیردستان ازبالادستان ، بی اعتنایی به آداب ازطرف بزدلان ، تصمیم سریتع ازطرف کم هوشان.

مهرداد مهرین :

هرموفقیتی ازدرون شروع شده است . تا انسان موفقیت را نخواهد و درراه تحصیلش جد وجهد نکند، محال است آن را به دست آورد.

 اعتماد به نفس:

 وین دایر:

رابطه ای که ازدو نفر، یک نفربسازد ، هریک ازآنها نیم انسانی خواهد بود.

درعزت نفس سخن از نفس درمیان است نه ازمال و مکنت و تایید و تحسین.

امرسون :

من می خواهم گریبان سرنوشت را بگیرم ؛ او نمی تواند سرمرا دربرابر زندگانی خم کند.

 سهل بن عبدالله :

هرکس که برنفس خود مالک شد عزیزشد و برنفوس دیگران نیزمالک و مستولی شد.

ارسطو:

کسانی که عزت نفس ندارند الم ذلت واهانت را درک نمی کنند، لیکن صاحبان نفوس شریفه با یک سخن کوتاه و یا یک کلمه ، ملول و متاثرمی شوند.

 ایمان به هدف:

وین دایر:

اگربه هدف خود ایمان داشته باشید، فرصت ها دربرابرتان رژه خواهند رفت واگربراین باورید که کارها درست ازآب درنمی آیند، موانع یکی یکی دربرابرتان قد علم خواهند کرد.

توماس کارلایل :

یک انسان بی هدف مثل یک کشتی شکسته و بی سکان است.

ناپلئون هیل :

ظاهرا" جهان فقط به کسانی ماوا می بخشد که قول و فعلشان حاکی است که می دانند چه می خواهند و به کجا می روند.

هربرت کاسون:

مرد اخلاق مردی است که مانند دینام دارای نیروی محرکه است . یک چنین شخصی درزندگی مقصدی دارد و با نیروی اراده خارق العاده خود به طرف مقصد پیش می رود.

مهرداد مهرین :

هروقت اراده ات سست می شود به هدفی بیندیش که به دنبال آنی ، سپس با قدرت تمام برای به دست آوردن آنچه مایلی به دست آوری، تلاش کن.

وین دایر:

قصد ونیت، جوهرروح شماست که وجود فیزیکی شما را به تحرک وا می دارد.

 آموختن:

لوئیزهی:

ما همگی معلم و شاگرد هستیم. ازخودتان بپرسید : چه چیزی را باید همین جا یاد بگیرم و چه چیزی را باید یاد بدهم؟

کنفوسیوس:

من متفکری آرام و محصلی بیش نیستم . طالبی هستم که ازآموختن دست برنمی دارم.

هربرت کاسون:

تا زمانی که زنده ایم باید درجستجوی حقایق تازه و ایده های تازه باشیم. زندگی بس کوتاه است و ما هرگز نباید ازیاد گرفتن غافل باشیم.

بگذارید این نکته شعارشما باشد: باید هرروز چیزتازه ای فراگیریم.

حضرت محمد (ص) :

دانش بجویید هرچند درچین باشد.

کسانی که بیشتردانش آموخته اند بهایشان بیشترو کسانی که کمتردانش دارند بهایشان کمتراست.

بین دانشمند و عابد فرق بسیاراست ؛ دانشمند صد پایه ازعابد افزون دارد.

 امام باقر(ع) :

شیطان مرگ یک عالم را ازمرگ هفتاد عابد بهتردوست می دارد زیرا موقعیت دانش هفتاد باربرعبادت رجحان دارد.

امام صادق (ع) :

دانش را طلب کنید اگربه فرو رفتن درخون ها و شکافتن دریاها باشد . دوست ندارم جوانی را مگراین که یا دانشمند باشد یا دانش آموز.

حضرت سلیمان:

خوشا به حال آن کس که حکمت را بیابد زیرا تجارت آن ازنقره ومحصول آن ازطلای خالص گرانبهاتراست.

گونت :

دانستن برای پیشگیری کردن است و پیشگیری هم برای جلوگیری کردن.

آناتول فرانس:

علم و دانش کلیدی است که تمام درب ها با آن بازمی شود.

سعدی :

درراه زندگی با نوردانش باید طی طریق کرد وبا افراد دانسته دمساز و معاشربود.

 گذشت :

وین دایر:

اگرازبخشودن دیگران عاجزید، هنوزاز اصول جاودان حیات و مقام و منزلت خود درعالم هستی آگاهی ندارید.

حضرت محمد (ص):

عفومایه عزت است.عفو کنید تا خداوند به شما عزت دهد. عفو سلطان ازبزهکارملک اورا پایدارترمی کند.

حضرت علی(ع):

عفو وبخشش زینت قدرت و توانایی است.

امام کاظم (ع):

اگرکسی درگوش راست شما بدی بگوید و درگوش چپ شما عذربخواهد عذرش را بپذیر وازاو درگذر.

ادریس پیغمبر:

بهترین چیزها سه چیزاست:

عفو درحال قدرت ، بخشش درتنگدستی ، وتحمل درحین قدرت

سعدی:

هرکه برزیردستان نبخشاید به جورزیردستان گرفتارآید.

جونسن:

بهترین انتقام ها ، فراموشی و بخشش است.

اخلاق:

حضرت محمد(ص):

برانگیخته شدم تا اخلاق کریمه را به آخرین حد برسانم.

با ثروت نمی توانید درقلوب مردم نفوذ کنید ولی با اخلاق می توانید در قلوب آنان جای گیرید.

به خدایی که جانم در دست اوست ، داخل بهشت نمی شود مگرآن کس که دارای خلق نیکو باشد.

امام صادق (ع):

کامل ترین افراد ازجهت ایمان کسی است که اخلاق بهتری داشته باشد.

کانت:

ازاسارت گناه آزاد شدن برای زیستن درعدالت، بالاترین سودی است که مرد با فضیلت می برد.

امرسون:

صاحبان اخلاق، روح جامعه خودهستند.

تذکره الاولیاء :

حسن خلق آن است که خلق را نرنجانی و رنج خلق بکشی بی کینه و مکافات.

کنفوسیوس:

مردی که خصلت نیک دارد هرگزتنها نمی ماند زیرا همیشه دوستانی برای خود پیدا می کند.

افلاطون :

تمام طلاهای روی زمین و زیرزمین به قدریک فضیلت اخلاقی ارزش ندارد.

کنفوسیوس:

مرد بزرگ با روی خوش رد می کند و مرد کوچک با روی ترش می پذیرد.

مهرداد مهرین:

چیزی وجود دارد که بزرگ ترازثروت و باشکوه ترازشهرت و عزیزترازتندرستی است وآن اخلاق است . مرد بی اخلاق ، فقیرترین مرد دردنیاست ولومیلیاردرباشد.

 شهامت:

بوریس بارتون:

فقط کسانی به اوج موفقیت می رسند که با قدرت و شهامت روحی باورداشته باشند که بالاترازحوادث قراردارند.

مارک تواین:

ترس، یکی ازغرایز طبیعی انسان است، اما شهامت مقاومت است درمقابل این غریزه و شهامت برترقرارگرفتن ازترس است.

وین دایر:

به درون خود مراجعه کنید و ازخود بپرسید اگرتمام آنچه را که طی عمری ساخته ام ، به ناگاه ازدست بدهم، چقدرشهامت تحمل و بازسازی مجدد آنها را خواهم داشت؟ پاسخ شما بهترین آزمایش شهامت شماست.

 دوستان:

حضرت امیر(ع):

دوست حقیقی آن است که پشت سردوست هم صدیق باشد.

غریب کسی است که دوست ندارد.

دوستان به هنگام دشواری آزمایش می شوند.

حضرت محمد (ص):

هرکه خدا برایش نیکی خواهد دوست پارسا به وی عطا کند.

بهترین کارها پس ازایمان به خدا دوستی با مردم است.

امام صادق(ع):

آنان که سفها و نادانان را به دوستی گیرند، خوارو بی مقدارشوند.

شکسپیر:

دوستی نعمتی گرانبهاست و خوشبختی را دوبرابر می کند و بدبختی را تخفیف می دهد.

لقمان :

چون دوستی اختیارکنی، درحال غضب وی را امتحان کن اگربا انصاف باشد دوستی را شاید و اگرنه ازوی برحذرباش.

فیثاغورث:

دوست تو کسی است که هرگاه کلمه حق ازتو بشنود خشمناک نشود.

بوعلی سینا:

نشان دوست نیکوآن است که خطای بپوشد و تو را پند دهد و رازآشکارنکند.

سقراط:

برای دوست خود یک دفعه تمام محبتت را ظاهرمکن زیرا اگراندک تغییری درتو بیاید تو را دشمن می دارد.

قدرت فکر:

 شکسپیر:

هیچ چیزنیک یا بد نیست ولی شیوه تفکرما اموررا نیک یا بد جلوه می دهد.

وین دایر:

وضعیت زندگی شما بازتاب وضعیت ذهن شماست.

مهرداد مهرین:

یک دقیقه فکرکه منتهی به عمل شود، بسی بهتراز هزارسال نقشه کشیدن درخواب و خیال است.

حضرت محمد(ص):

ساعتی اندیشه بهتراست ازهفتاد سال عبادت

کسی که اندیشه اش کم باشد سختی اش فراوان است.

شیلون:

به زبانت اجازه نده قبل از اندیشه ات به راه افتد.

ویکتورهوگو:

الماس را جزدرقعرزمین نمی توان پیدا کرد و حقایق را جزدراعمال فکر نمی توان یافت.

افلاطون:

دردنیا دونیروهست: شمشیروتدبیر. بیشتراوقات شمشیرمغلوب تدبیرشده است.

 تجربیات مفیدی را کسب کنید:

 کنفوسیوس:

اشتباه را تصحیح نکردن خود اشتباه دیگری است.

سعید نفیسی :

به هرچیزباید نزدیک شد وازآن عبرت و تجربه ای گرفت.

سقراط:

سعادتمند کسی است که هرخبط و خطایی که ازاو سربزند، تجربه تازه به دست آورد.

ذوالفقاری :

 زندگی آنقدرطولانی نیست که تمام تجربه های زندگی را عملا" به ثبوت برسانیم برای پیشرفت و آسایش بهترتا بتوانیم باید ازتجربه های دیگران استفاده کنیم.


موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۶/۱۰/۰۲ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

درس اوّل

 انديشه، تدبّر، تفكّر

أَلا لا خَيْرَ فى عِلم لَيْسَ فيهِ تَفَهُّمٌ

أَلا لا خَيْرَ فى قَرَائة لَيْسَ فيْها تَدَبُرٌ

أَلا لا خَيْرَ فى عِبادَة لَيْسَ فيْها تَفَكُّرٌ(1)

ترجمه

آگاه باشيد: دانشى كه در آن انديشه نيست سودى ندارد!

آگاه باشيد: تلاوت قرآن كه در آن تدبّر نباشد نفعى ندارد!

آگاه باشيد: عبادتى كه در آن تفكّر نيست بى اثر است!

 

شرح كوتاه

   انباشتن مغز از فرمول هاى علمى، و قوانين منطقى و اصول فلسفى و هرگونه دانشى مادامى كه با انديشه صحيح، و جهان بينى روشن، و آشنايى با اصول زندگى انسانى، هماهنگ نباشد بسيار كم اثر است.

   همان طور كه خواندن آيات شريفه قرآن اگر با تدّبر و دقّت در عمق معانى آن همراه نباشد تأثير آن ناچيز است، و عباداتى كه نور تفكّر و عقل بر آن نتابد جسمى است بى روح، و فاقد اثر عالى تربيتى است.


1. از كتاب كافى جلد 1، صفحه 36 و تحف العقول.

موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۶/۱۰/۰۲ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

برنامه ريزي غذائي ( رژيم غذائي (

هيچ معالجه قطعي براي مرض قند وجود ندارد و اين افراد بايد هميشه تحت درمان بوده و بيماريشان را كنترل نمايند. اثرات درمان در هرفردي بستگي به نحوه اجراي دستورات پزشك توسط او دارد. با مرض قند مي توان به سه روش برخورد نمود: (1) با مصرف قرصهاي پايين آورنده قند خون، (2) با تزريق انسولين و (3) با بكار بردن رژيمهاي غذايي خاص.


درمان مرض قند با رژيم غذايي عبارتست از پيروي از يك برنامه غذايي سالم و نه اينكه خود را گرفتار رژيمهاي غذايي بسيار محدود كننده و سخت نماييم. صرف نظر از اينكه به كدام نوع از مرض قند مبتلاء هستيم، رژيم غذايي بايد در نظر گرفته شود. در مواردي كه مرض قند نوع 2 وجود دارد، ممكن است فقط با رژيم غذايي و بدون استفاده از قرص يا انسولين، قند خون به ميزان طبيعي باز گردد.
با اينحال اگر شما به مرض قند نوع 1 دچار هستيد براي اينكه به بهترين حالت ممكن در كنترل ميزان قند خونتان برسيد نياز داريد كه در مورد تعادل مواد غذايي كه مي خوريد با انسوليني كه تزريق مي نماييد مطالبي را بدانيد.


قرصهاي پايين آورنده قند خون براي كنترل مرض قند نوع 2 بكار مي روند و انواع مختلفي دارند كه در فصلهاي بعدي اين كتاب بطور مفصل در مورد آنها صحبت خواهد شد.


همه بيماران مبتلاء به مرض قند نوع 1 بايد انسولين تزريق كنند اما فقط درصد كمي از افراد دچار مرض قند نوع 2 مجبور به تزريق انسولين هستند.



رژيم غذايي


هنگامي كه شما به مرض قند دچار هستيد، نوع رژيم غذايي كه پيروي مي كنيد به آن صورتي نيست كه هر غذايي كه جلوي شما گذاشتند شما نمي توانيد بخوريد. اين رژيم غذايي به اين معني است كه شما، بيشتر غذاهايي كه برايتان مناسب است را بايد بخوريد و آنهايي كه زياد خوب نيستند را نخوريد. گرچه چنين رژيم غذايي را همه افراد (چه مبتلاء به مرض قند باشند يا نباشند) بايد پيروي كنند. با اينحال تفاوتي كه خوردن سالم غذاها مي تواند وقتي شما به مرض قند مبتلاء هستيد براي سلامت كل بدن شما داشته باشد بسيار بيشتر از ساير افراد مي باشد زيرا بدون اين رژيم غذايي، داروهايي كه مصرف مي كنيد زياد مؤثر نخواهند بود.



غذا خوردن منظم

مطلب ديگري كه بايد بخاطر بسپاريد اين است كه در صورتي كه غذاهايتان را بطور منظم و سر ساعات خاصي مصرف نماييد كنترل قند خونتان راحت تر خواهد بود. اگر شما انسولين تزريق مي كنيد، احتمالاً پزشكتان در مورد اهميت زمان غذا خوردن و تزيق انسولين به شما توضيحاتي خواهد داد و شما كم كم ياد خواهيد گرفت كه چگونه و چه مقدار غذا براي نيازهاي انرژي تان مصرف نماييد.


اين امر ممكن است در وحله اول براي كساني كه بطور شيفتي كار مي كنند مشكل باشد اما با مشورت با پزشك يا متخصص تغذيه مي توانند بر اين مشكل غلبه كنند. بطور كلي شما بايد هر 3 يا 4 ساعت يك وعده غذايي يا ميان وعده غذايي ميل نماييد. همچنين وقتي كه در شبها هم كار مي كنيد ممكن است نياز به مصرف يك وعده غذاي اضافي داشته باشيد.


غذاهاي مناسب در يك رژيم غذايي سالم


يك رژيم غذايي متعادل مي تواند به كنترل ديابت شما كمك كرده و شما را مطمئن سازد كه داروهايي كه مصرف مي كنيد بطور مؤثري عمل خود را انجام دهند. در اينجا چند غذا فهرست شده اند تا به شما نشان دهد كه چه نوع غذاهايي را بهتر است كه مصرف نماييد.

صبحانه:

-
شيرخامه گرفته شد
-
شيرين كننده هاي مصنوعي بجاي قند و شكر
-
غلات داراي فيبر زياد
-
نان سبوس دار
-
چربي هاي غيراشباع
-
مارمالاد يا مرباي كم شيرين
-
ميوه ها


غذاهاي اصلي (ناهار يا شام)

-
شامل بعضي غذاهاي نشاسته دار مثل نان، سيب زميين، ماكاروني و برنج
-
سبزيجات
-
نخود و لوبيا
-
مقادير كمي گوشت بدون چربي يا ماهي بدون چربي (از سرخ كردن آنها پرهيز نماييد(
-
ميوه ها
-
ماست كم چربي


ميان وعده هاي غذايي

- در صورتي كه مي خواهيد وزن خود را كم نماييد از خوردن زياد اين غذاها خودداري نماييد و بجاي آنها ميوه بخوريد.

- ساندويچ يا نان تست همراه با مواد غذايي كم چرب
-
غلات
-
چيپس كم چربي
-
بيسكويت بدون شكر


كنترل وزن

افرادي كه بيماري ديابت آنها به تازگي تشخيص داده شده است ممكن است توسط پزشك به آنها توصيه شده باشد كه مقداري از وزنشان بكاهند.


وقتي كه رژيم غذايي جديد شما مشخص گرديد، شما احتمالاً متوجه خواهيد شد كه با اين روش، ثابت نگهداشتن وزن آسان خواهد بود. بخاطر داشته باشيد كه شما فقط هنگامي وزن كم خواهيد كرد كه كمتر از مقدار مورد نياز بدن براي انجام فعاليتهاي روزانه غذا مصرف نماييد.


اطلاعاتي كه در صفحات بعدي اين كتاب مطالعه خواهيد كرد مي تواند بعنوان راهنمايي براي تغذيه سالم و صحيح مورد استفاده قرار گيرد. هيچ دليلي وجود ندارد كه تمام افراد خانواده شما نتوانند از رژيم ديابتي شما استفاده كنند، اما اگر بعضي از افراد خانواده تان علاقه خيلي زيادي به خوردن غذاهاي سرخ كرده يا غذاهاي شيرين دارند، تغيير در رژيم غذايي آنها را بايد به تدريج انجام دهيد.



نكاتي براي كم كردن وزن

-
از غذاهاي پرچربي و سرخ كرده پرهيز نماييد.

- در هر وعده، غذهاي كمتري را بخوريد.

- از خرودن ميان وعده هاي غذايي مثل چيپس و بيسكويت خودداري نموده و بجاي آنها ميوه بخوريد.

- وعده هاي غذايي را سر وقت بخوريد.
-
تمرنات ورزشي بيشتري انجام دهيد.


حفظ يك رژيم غذايي متعادل

همانگونه كه تاكنون متوجه شده ايد، شيوه خوب غذا خوردن به معناي خوردن تركيبي از غذاهاي خوب و سالم و كنار گذاشتن غذاهاي مضر و زيان آور مي باشد. اگر شما در مورد غذاهايي كه مي خوريد اطمينان نداريد، مي توانيد با مشورت با يك متخصص تغذيه از او كمك بگيريد. با اينحال وقتي كه شما به اصول صحيح غذا خوردن عادت كرديد، اين كار براي شما بسيار آسان خواهد شد.



هر وعده غذايي كه مصرف مي كنيد بايد موارد زير در آن رعايت شده باشد:

-         40 درصد غذاي شما بايد شامل غذاهاي نشاسته اي و ترجيحاً انواع بافيبر زياد باشد.

-    - 40 درصد غذاي شما بايد حاوي سبزيجات، سالاد يا ميوه باشد.
-
باقي 20 درصد غذاي شما هم بايد شامل منابع پروتئيني مثل گوشت، ماهي، تخم مرغ، حبوبات يا پنير باشد.

-    با مصرف غذاهايي كه نسبتهاي فوق در آنها رعايت شده است، قند خون شما در وضعيت مناسب باقي خواهد ماند.

 

خوردن كربوهيدراتهاي مناسب


كربوهيدراتها گروهي از مواد غذايي هستند كه در بدن تجزيه شده و به گلوكز (قند خون) تبدي             مي شوند تا براي شما ايجاد انرژي كنند. دو نوع كربوهيدارت وجود دارد (1) قندي و (2) نشاسته اي.



كربوهيدراتهاي قندي:

قند، شكر، شكلات، شيريني، كيك، بيسكوئيتهاي شيرين و نوشابه‌ها حاوي اين نوع كربوهيدراتها         مي باشند. شما بايد مصرف اين نوع مواد غذايي را كنار بگذاريد زيرا گلوكز آنها خيلي سريع وارد خون مي شود و مي تواند بطور ناگهاني قند خون شما را بالا ببرد. براي شيرين شدن چاي يا مواد غذايي تان، مي‌توانيد از شيرين كننده هاي مصنوعي مثل قرصهاي ساخارين كه در داروخانه ها موجود است استفاده نماييد.



كربوهيدراتهاي نشاسته‌اي:

نان، سيب زميني، ماكاروني، برنج، غلات و ميوه ها حاوي اين نوع كربوهيدراتها مي باشند. اين مواد غذايي به آهستگي تجزيه مي شوند و منبع خوبي براي ايجاد انرژي هستند، بنابراين از اين مواد بطور منظم و در هروعده غذايي استفاده نماييد.



خوردن چربي ها مناسب
نوع چربي كه ما مصرف مي كنيم از اهميت زيادي برخوردار است. دو نوع اصلي چربي وجود دارد: (1) چربي هاي اشباع شده و (2) چربي هاي اشباع نشده.


چربي هاي اشباع شده:

روغن هاو چربي هاي حيواني كه در گوشت، شير، چربي و كره وجود دارند از نوع چربي هاي اشباع شده هستند. مصرف اين نوع چربي ها مي تواند سبب بروز مشكلاتي در گردش خون شود. همه افراد بايد مصرف اين نوع چربي ها را كاهش دهند.

چربي هاي اشباع نشده: اين نوع از چربي ها كمي بهتر از نوع چربي هاي اشباع شده مي باشند و خودشان به دو دسته تقسيم مي شوند (1) پلي و (2) مونو.

چربي‌هاي اشباع نشده پلي: روغن آفتابگردان، روغن ذرت و مارگارينهاي آفتابگردان حاولي اين نوع چربي هستند.

چربي‌هاي اشبع نشده مونو: در روغن زيتون اين نوع چربي وجود دارد كه نسبت به بقيه انواع چربي ها بهتر است و مي توان به جاي آنها استفاده نمود.

بخاطر داشته باشيد كه تمام انواع چربي ها داراي كالرزي زيادي مي باشند و بنابراين مصرف زياد آنها منجر به افزايش وزن و چاقي مي شود.



خوردن فيبرهاي مناسب

فيبرهاي غذايي به دو صورت (1) محلول در آب (جذب ساير غذاها را در بدن كاهش مي دهند و (2) غير محلول در آب (غير قابل هضم بوده و به جلوگيري از يوبست كمك مي كند) مي‌باشند. مصرف فيبرهاي غير محلول در آب براي افاردي كه مي خواهند لاغر شوند يسيار مناسب است.

شما بايد حدود 30 گرم در روز از فيبرهاي غذايي استفاده نماييد. خوردن اين فيبرها به روده شما كمك مي كند كه كار خود را بخوبي انجام دهد تا دچار يبوست نشويد. بعضي از انواع فيبرها مثل فيبرهاي محلول در آب مي توانند هم به كاهش قند خون و هم به كاهش كلسترول خون كمك زيادي نمايند. غذاهايي مثل لوبيا، نخود فرنگي، سوپ عدس و جوي دو سر داراي مقادير زيادي فيبرهاي محلول در آب هستند. غذاهايي همچون نان سبوس دارن ميوه هاي پوست نكنده، آرد سبوس دار و برنج حاوي مقادير زيادي از فيبرهاي غير محلول در آب هستند.



خوردن پروتئين هاي مناسب

پروتئين ها براي بدن ضروري مي باشند. آنها در ترميم بافتها و در رشد كودكان بسيار مؤثر هستند، اما شما نياز نداريد هك بيش از مقداري كه به آن احتياج داريد مصرف نماييد. برنامه رژيم غذايي شما بايد طوري باشد كه 12 تا 15 درصد نيازهاي انرژي روزانه تان از طريق مصرف پروتئين ها بدست آيد. اين پروتئين ها مي توانند هم از طريق منابع گياهي مثل نان، غلات، برنج، آرد و ماكاروني و هم از طريق منبع حيواني مثل گوشت، تخم مرغ، ماهلي و لبنيات تأمين شوند. پروتئين هاي حيواني نسبتاً داراي چربي و كالري بيشتري هستند اما فاقد كربوهيدرات مي باشند. بنابراين در هنگام برنامه ريزي براي رژيم غذايي تان به اين مسئله نيز توجه داشته باشيد.



از نمك پرهيز كنيد

خوردن مقادير زياد نمك براي ما مناسب نمي باشد و مي تواند منجر به بالا رفتن فشار خون شود. سعي كنيد كه در آشپزخانه از مقادير كمي نمك براي پختن غذاها استفاده نماييد و در سر سفره هم نمكدان نگذاريد. بجاي نمك مي توانيد در صورت لزوم از فلفل و ادويه جات براي بهتر كردن طعم غذاها استفاده نماييد.



ويتامين ها و مواد معدني

اگر شما داراي يك رژيم غذايي متعادل هستيد، نيازي نخواهيد داشت كه قرصها يا شربتهاي ويتاميني يا داراي مواد معدني مصرف نماييد، زيرا اين غذاها به اندازه كافي داراي ويتامين ها و مواد معدني مي باشند. بعضي محققين عنوان كرده اند كه كمبود بعضي مواد مثل كروميوم و سلنيوم ممكن است در بروز مشكلات بيماري قند نقشي داشته باشند. با اينحال هيچ راهي وجود ندارد كه مقادير اين عناصر را در بدن يا رژيم غذايي شما تعيين كند. احتمالاً بهترين كار اين است كه رژيم غذايي متنوعي داشته باشيد تا مطمئن شويد كه از همه ويتامين‌ها و مواد معدني به اندازه كافي به بدنتان مي رسد.


موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۵/۱۱/۱۸ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

نقش ورزش در سلامت جسم


  

در ادامه ي مطلب قبلي در مورد تاثير ورزش در کاهش وزن و افزايش مصرف انرژي، در اين مطلب درباره ي چگونگي اثر ورزش در پيشگيري از بيماري ها، عقب انداختن فرآيند پير شدن و حفظ سلامتي دستگاه هاي مختلف بدن از جمله سيستم قلب و عروق، تنفس، گوارش، اسکلتي و ايمني بدن براي شما صحبت مي کنيم.

1- تقويت سيستم اسکلتي و پيش‌گيري از ابتلا به بيماري پوکي استخوان

مشخص شده است که تقويت سيستم اسکلتي بدن و متراکم بودن آن ارتباط مستقيمي با ميزان فعاليت بدني و فشارهاي مکانيکي دارد.

به طور مثال در فضانورداني که به مدت طولاني در فضا به سر مي‌برند،به دليل بي‌وزني و يا در بيماران مزمن که به مدت طولاني بستري شده يا پايشان گچ گرفته شده و تحرکي ندارند، تراکم استخواني به‌ شدت کاهش يافته و بسيار مستعد شکستگي مي‌شود.

اين همان پديده اي است که به آن « پوکي استخوان»  مي گويند و در افراد سالمند  به طور شايع ديده مي‌شود. پوکي استخوان منجر به دردهاي متوسط تا شديد و مزمن اسکلتي مي‌شود و زندگي عادي فرد را تحت تأثير قرار مي‌‌دهد.


2- به تأخير انداختن پديده‌ي سالمندي يا پير شدن

با افزايش سن، مصرف انرژي پايه کاهش مي‌يابد. به ازاي هر 10 سال افزايش سن در بزرگسالي، ميزان مصرف انرژي پايه حدود 2 تا 3 درصد کاهش مي‌يابد، که گفته مي‌شود به دليل از دست دادن توده‌ي عضلاني بدن و افزايش بافت چربي است.

اين تغييرات در ترکيب بدن را مي‌توان با ورزش کاهش داد. ورزش سبب حفظ توده‌ي عضلاني بدن و افزايش مصرف انرژي پايه مي‌گردد. هم‌چنين از يبوست و بيماري‌هاي قلبي- عروقي جلوگيري مي کند که بعداً به آن اشاره خواهد شد و بدين ترتيب پديده‌ي سالمندي  را به تأخير مي‌اندازد.


3- مصرف بي‌واسطه و مستقيم اسيدهاي چرب

مي‌دانيم که اکثر بافت‌هاي بدن از گلوکز (قند خون) به عنوان سوخت اصلي خود استفاده مي‌کنند.

يکي از وظايف دستگاه گوارش و کبد اين است که مواد غذايي دريافت شده را هضم و جذب کرده و در نهايت، قسمتي از آن را به شکل گلوکز براي مصرف بافت‌ها و سلول‌هاي بدن وارد خون کند.

براي ورود گلوکز به درون سلول و مصرف آن، وجود هورمون انسولين ضروري است. انسولين هورموني است که از افزايش قند خون جلوگيري مي‌کند. اين هورمون از آب شدن چربي بدن و آزاد شدن اسيدهاي چرب از بافت چربي جلوگيري مي کند. حتي در صورت مصرف زياد غذا، به ذخيره شدن انرژي به صورت چربي نيز کمک مي‌کند.

اما عضلات در حال فعاليت از اين امر مستثني هستند و مي‌توانند بدون نياز به انسولين، انرژي خود را علاوه بر گلوکز از اسيدهاي چرب نيز تأمين کنند. اين امر باعث مي‌شود سطح انسولين خون کاهش يابد و باعث ذوب شدن توده‌ي چربي و آزاد شدن اسيد‌هاي چرب از آن مي شود که به نوبه‌ي خود توسط عضلات به مصرف خواهند رسيد.


4- تأثير مثبت در بيماران ديابتي و کاهش مقاومت به انسولين

در بيماران ديابتي  نوع دو، انسولين وجود دارد اما قادر به عمل نيست که اصطلاحاً به آن «مقاومت به انسولين» گفته مي‌شود.

مشخص شده است که بافت چربي، گيرنده‌ي عمده‌اي براي انسولين ندارد و به طور بارزي باعث مقاومت به اثرات انسولين و در نتيجه بالا رفتن قند خون و عوارض ناشي از آن مي‌شود.

ورزش با کاهش بافت چربي و افزايش ميزان سوخت و ساز بدن،  مقاومت به انسولين را کاهش داده و باعث بهبود عملکرد گيرنده‌هاي انسولين شده و سطح گلوکز خون را کاهش مي‌‌دهد.

حتي در بيماران ديابتي نوع يک که در بدن آن‌ها انسولين  وجود ندارد يا به ميزان کافي ترشح نمي‌شود، ورزش با افزايش ميزان متابوليسم و مصرف انرژي، سطح گلوکز يا قند خون را کاهش مي دهد و بدين ترتيب نياز به انسولين تزريقي يا رعايت رژيم‌هاي بسيار سخت و محدود از قند و انرژي را در اين افراد کمتر مي کند.


5- کاهش خطر ابتلا به بيماري‌هاي قلبي- عروقي و سکته‌هاي مغزي

ورزش باعث کاهش اسيدهاي چرب آزاد خون و افزايش کلسترول خوب يا HDL  مي‌شود. بدين طريق پديده‌ي آترواسکلروز يا تنگ شدن عروق بدن از جمله عروق قلبي و  مغزي  به تأخير مي‌افتد و هيچ‌گاه به حد بحراني و انسداد (که در اين صورت شاهد سکته‌هاي مغزي يا قلبي خواهيم بود) نمي‌رسد.

هم‌چنين باعث کاهش مقدار تري‌ گليسيريد و کلسترول بد  يا LDL خون مي‌شود که همگي آن‌ها در آترواسکلروز يا تنگ شدن عروق نقش دارند.


6- افزايش حجم گردش خون موثر بدن و جلوگيري از ترومبوز (لخته شدن خون) در سياهرگ عمقي پا

فعاليت بدني و تحريک زياد باعث افزايش حجم گردش خون  موثر و جلوگيري از رکود خون در سياهرگ عمقي پا مي‌گردد و جريان خون را در کل عروق بدن افزايش مي‌دهد، از جمله بازگشت خون را زياد مي‌کند. بدين طريق احتمال ترومبوز يا لخته شدن خون  در سياهرگ عمقي پا، که خود مي‌تواند منشاء لخته‌هاي آزاد خون(آمبولي) و گير افتادن در رگ‌هاي ديگر بدن از جمله عروق مغز و قلب باشد، کاهش مي‌يابد.


7- تقويت سيستم قلبي- عروقي، دستگاه تنفسي و سيستم ايمني

با افزايش فعاليت بدني، نياز بافت‌ها و سلول‌هاي بدن به اکسيژن و مواد مغذي افزايش مي‌يابد. براي تأمين اين نياز و نيز براي دفع مواد زايد توليد شده ي بيشتر توسط سلول‌ها، جريان خون و فعاليت قلب  و تهويه‌ي ريوي زيادتر مي‌شود. هم‌چنين عضله‌ي قلب با قدرت و سرعت بيشتري خون را پُمپ مي‌کند و فعاليت دستگاه تنفس نيز با افزايش عمق و سرعت تنفس، افزايش مي‌يابد.

در صورت داشتن برنامه‌ي ورزشي مرتب در زندگي روزانه‌، به تدريج عضله‌ي قلب و دستگاه تنفس در اثر تمرين قوي‌تر شده و سلامتي فرد را تضمين مي‌کند.

هم‌چنين با فعاليت بدني، تعداد گلبول‌هاي قرمز و سفيد خون و به‌طور کلي حجم خون و عناصر خوني دخيل در سيستم ايمني بدن،  افزايش مي‌يابد و به عملکرد بهتر سيستم ايمني بدن کمک مي‌کند.


8- اثرات مثبت بر سيستم گوارشي

شناخته شده‌ترين اثرات ورزش در سيستم گوارشي بدن، افزايش حرکات روده و جلوگيري از يبوست  مزمن است. به همين خاطر بيماران جراحي شده را در اولين فرصت پس از جراحي، به راه رفتن تشويق مي‌کنند تا حرکات گوارشي سريع‌تر باز گردد و از يبوست جلوگيري شود. هم‌چنين بيمار قادر به تحمل تغذيه‌ي خوراکي باشد.

از عوارض نامطلوب يبوست مي‌توان به چاقي و بيماري‌هاي روده‌ي بزرگ از قبيل ديورتيکولوز، بواسير  و حتي سرطان‌ روده‌ي بزرگ  اشاره کرد که به سادگي با ورزش قابل پيش‌گيري هستند.


موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۵/۱۱/۱۸ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

مرحله اول:

(که شامل دروس اولیه بازسازی و باز آفرینی افکار و روحیات موفق زیستن می باشد)

الف: مدیریت روحیه: شامل مدیریت کنترل روحیات و حالتهای روحی ما می باید.

ب: مدیریت تمرکز فکر: مدیریت تمرکز حواس بر اهداف

ج: مدیریت اعتقادات: مدیریت کنترل باورها و اعتقادات و تغییر باورهای منفی

د: مدیریت ارزشها

هـ : مدیریت قوانین فردی

و: مدیریت کنترل انگیزه

ز: مدیریت اصول و باورهای موفقیت و موفق زیستن

مرحله دوم:

( که شامل دروس تکمیلی جهت موفقیتهای فردی می باشد)

الف: مدیریت اهداف و روشهای هدفگزینی

ب: مدیریت زمان و روشهای بهینه از زمان

ج: مدیریت زبان و آئین سخنرانی

د: مدیریت مالی و کنترل درآمد و ثروت اندوزی

و: مدیریت ارتباطات دوستانه، زناشوئی روشهای نفوذ در دلها و جذابیت

ز: مدیریت جسم، تندرستی و کسب شادی

ح: مدیریت حل مشکلات و کار شکنی درکارها

مرحله سوم: توسعه موفقیت

(شامل دروس پایانی موفقیت است)

الف: مدیریت کنترل عادتهای شخصی و غلبه بر عادتها نا مناسب

ب: مدیریت کنترل ترسها

ج: مدیریت احساسات و عواطف و کنترل آنها

د: مدیریت رهبری: مدیریت رهبریت درون سازمانی و برون سازمانی

هـ : مدیریت مطالعه: مدیریت روشهای تمرکز حواس، تقویت حافظه و روشهای برتر مطالعه.

مدیریت روحیه

برای رسیدن به هدف و موفقیت بایستی روحیه و حالات مناسب داشت برای داشتن روحیه شاد و سر زنده و دارای اعتماد به نفس باید روش تغییر روحیه بدانیم.

اصولا جهت هر تغییری باید افکار، احساسات و رفتار خود را تغییر دهیم.روحیه حالتی است روحی که در یک مقطع زمانی خاص.برای تغییر از حالت موجود به حالت مطلوب لازم است که سه اصل رفتار افکار احساسات تغییر نماید

مثال: برای تغییر روحیه عصبانیت به آرامش باید افکار و احساسات رفتار مربوط به آن را تغییر دهیم روحیات ما کنترل کننده رفتار ما می باشند. روحیه مرکب از دو جزء اساسی است الف: تصاویر ذهنی ب: حالت جسمانی

برای تغییر روحیه کافی است تصویر ذهنی و حالت جسمی خود را تغییر دهیم

آنکور

آنکور یا تکیه گاه ذهنی عبارت است از تکرار انجام یک کار، حالت، تصویر، صدا، حس و .... که شرطی شده و باعث به وجود آمدن روحیه ای خاصی می شود.با استفاده از آنکور ها می توانیم روحیات خود را در هر لحظه که بخواهیم سریعا تغییر دهیم .

مراحل تغییر تهیه یک انکور:

1ـ شناخت روحیه

2ـ تشریح روحیه

3ـ ساخت یک تکیه گاه ذهنی

4ـ شرطی کردن تکیه گاه ذهنی در اثر تکرار

مدیریت تمرکز فکر

نور خورشید گرم است اما سوزنده نیست. عدسی نور خورشید را متمرکز نموده و آن را سوزنده می سازد . بله. تمرکز بر هر چیز نیرو را چند برابر می کند تمرکز بر اهداف شخصی ما نیروی ما را چند برابر می کند.

تمرکز بر هدف یا هر کدام از عادات شخصی ما جهت و مسیر حرکت و رفتار های ما را می سازد یکی از عوامل عدم ترک سیگار یا عادت شخصی یا اعتیاد همان تمرکز ما بر آن عادت است مثلا ترک سیگار.

ما فکر خود را متمرکز می کنیم که سیگار نکشیم همین تمرکز موجب می شود ما رفتارهای از خود نشان دهیم که منجر به گرایش دوباره ما به سیگار شود اما اگر فکر خود را در بر سلامتی خود متمرکز کنیم رفتارهای از خود نشان می دهیم که موجب به وجود آمدن روحیه سالم در ما می شود که یکی از آنها اجتناب از مواد مخدر می باشد.

مدیریت اعتقادات و باورها

باورهای ما سازنده اعمال ما هستند یک ضرب المثل می گوید چه معتقد باشی که می توان چه معتقد باشی نمی توانی در هر دو صورت حق با توست.

چه قدر به موفقیت باور دارید؟

ما بایستی به موفقیت خودمان اعتقاد داشته باشیم برای کسب ثروت باید اعتقادات مربوط به پول خود را باز آفرینی و تغییر دهیم اعتقادات ما دارای مراحل مختلف هستند.

الف: نظر: ( به نظر من) : به طور کلی هر نظر دارای یک سری دلایل و مدارک می باشد به نام چهار چوبهای مرجع، هر چه تعداد چهار چوبهای مرجع بیشتر باشد باورهای ما قویتر است. نظر دارای شرایط قابل تغییری است با یک استدلال حتی سفسطه از بین می رود یا عوض می شود، ثبات کمتری دارند و عمر کوتاهی دارند.

ب: عقیده (من معتقدم، به اعتقاد من)

عقیده دارای چهارچوب های مرجع بیشتری نسبت به نظر است محکم تر بوده و دارای ثبات بیشتری است اما د حال قابل تغییر است.

ج: ایمان

دارای ثبات بلند مدتی است ، مشکل تغییر می کند یا اصلا تغییر نمی کند از چندین چهار چوب مرجع درست شده.

د: یقین:

محکم تر و با ثبات تر از ایمان است.

اعتقادات دو دسته هستند(منفی و مثبت) یا مفید و مضر

مفید(مثبت) اعتقاد اتی هستند که انگیزه لازم را جهت موفقیت در ما به وجود می آورند مضر(منفی) اعتقاد اتی هستند که قدرت ما تقلیل داده و ما را از کسب موفیقت باز می دارند اعتقادات ما می توانند مانع یا نیروی محرکه فعالیتهای ما باشند.

مدیریت ارزشها

ارزشها ما قطب نما رفتارهای ما در تصمیم گیری های خود از ارزشها ی خود استفاده می کنیم.ارزشهای ما میزان اهمیت ما را به اشیا نشان می دهند ما با تغییر ارزشها رفتار خود را می توانیم تغییر دهیم مثلا فرض کنید اولین ارزش جوانی 29 ساله ماجراجویی است این ارزش موجب می شود این فرد بیشتر ه تفریح،سفر و ... می پردازد حال اگر ارزشهای این فرد را تغییر داده و اولویت اول را به یادگیری تغییر دهیم این فرد به جای تفریح و سفر و به کتابخانه رفته و مطالعه می کند و لذت هم خواهد بود ارزشها خود بر دو نوع هستند ارزش جذبی و ارزش دفعی

ارزشهای جذبی

1ـ موفقیت 2ـ آرامش 3ـ پیشرفت 4ـ امنیت و ....

ارزشهای دفعی

1ـ طرد شدن 2ـ افسردگی 3ـ تنهایی 4ـ جواب رد شنیدن

مدیریت قوانین فردی

انتخاب پاسخی که ما نسبت به محرک های بیرونی می دهیم به عهده قوانین فردی ما هستند مثلا آیا از رفتار کسی عصبانی بشویم یا نه بسته به آن است که در قوانین فردی خود آن عمل را به عصبانیت نسبت دهیم.

مثال

قوانین فردی: به هر کس سلام کردم جواب نداد باید ناراحت شوم

محرک: شما سلام کردید همسرتان یا دوستتان پاسخ نداد.

پاسخ ما به محرک: ناراحت می شویم

قوانین فردی ناخواسته ناخودآگاه در ضمیر آگاه ما ثبت شده اند و ناخواسته رفتار ما را کنترل می کنند.

مثال: برای قوانین فردی

اگر فردی شکست خورد باید ناراحت شود

اگر کسی به من ترشرويي كرد باید غمگین شوم

اگر از کسی خوشم نیاید او را حذف می کنم

اگر پولدار شوم خوشبخت هستم

خصوصیات قوانین فردی:

1ـ منحصر به فرد هستند یعنی در افراد با هم متفاوت است

2ـ متعهد کننده هستند یعنی حتما باید انجام شوند

3ـ ناآگاهانه هستند و آنها را یاد گرفته ایم.

تغییر قوانین فردی باعث تغییر رفتار ما خواهد شد.

مدیریت انگیزه

برای انجام هر کاری باید انگیزه کافی جهت انجام آن کار داشته باشیم

انگیزه لازم جهت انجام کارها زمانی به دست می آید که ما را از انجام ندادن آن کار به شدن احساس رنج کنیم و از انجام دادن آن بسیار احساس لذت بکنیم از نظر کلی قانونی وجود دارد به نام قانون رنج و لذت بر اساس این قانون تمام كارهاي ما در کنترل لذتها و رنجهای ماست به این معنی که با احساس رنج و لذت است مثلا غذا خوردن ما از خوردن و سیر شدن لذت می بریم و از گرسنگی رنج می بریم یا برای این ازدواج می کنیم تا لذت همدم داشتن را کسب و رنج تنهایی را از خود دور کنیم.

بر اساس قانون رنج و لذت و همچنین با تصور موفقیت آمیز بودن کارها می توان انگیزه ای قوی در خود بوجود آورد. همه افراد موفق در یک اصل با هم مشترک هستند آنهم این است که همه آ«ها برای انجام کارهایشان همیشه دارای انگیزه و شور و شوق کافی بوده اند. ادیسون روزی 22 ساعت کار می کرد آنتونی رابینز در سن 25 سالگی میلیونر شد الان هم در سن 42 سالگی روزانه 22 ساعت کار می کند همیشه دارای شور و شوق و هیجان و انگیزه می باشد.

مدیریت موفقیت

موفق شدن و به موفقیت رسیدن راهکار و اصول مخصوص به خود را می خواهد موفقیت یک مهارت است مهارتی که شما باید آن را بیاموز ید موفقیت فقط مختص به فرد خاص یا گروه خاصی نمی باشد. موفقیت فقط شایسته و لایق کسانی است که از اصول و مهارت لازم جهت رسیدن به اهداف و آمال وآرزوهای خود برخوردارند برای رسیدن به موفقیت باید به گونه ای خاص فکر کنید، به گونه ای خاص احساس کنید ، به گونه ای خاص هم رفتار کنید.

اگر به این شکل عمل نکنید نتیجه دلخواه را کسب نخواهید کرد یکی از اصول موفقیت می گوید که شکست وجود ندارد هر چه هست نتیجه است به این معنی که تمام دستاوردهای ما نتیجه عملکردهای ماست اگر ما در کنکور قبول نشده ایم به این معنی نیست که شکست خورده ایم به این معنی است که به نتیجه رسیده ایم که عملکرد ما آن را کسب کرده است اگر با این باور نتایج خود را تفسیر کنیم هرگز انرژی خود را با تصور شکست تقلیل نداده و همیشه شور و شوق خود را ثابت خواهیم داشت باورهای ما سازنده رفتار و احساس ماست و نوع تفسیر ما را از وقایع مشخص می سازد.

مدیریت هدف

تمامي افراد موفق برای رسیدن هدفی تلاش کرده اند آنها برای رسیدن به هدف خود از هیچ کوششی دریغ نکرده اند شب دیرتر خوابیده اند و صبح زودتر بیدار شده اند به عبارتی بودن هدف موفقیت بی معنی است انتخاب هدف و پرورش آن یکسری راهکاری عملی و ذهنی دارد که باید صحیح اجرا گردد در انتخاب هدف وپالایش آنها از سیستم هوشمند یا مدل 5 مرحله اي استفاده مي كنيم به اين معني كه هدفی را انتخاب می کنیم که دلخواه باشد ، واقع بین باشد مثبت باشد قابل تفکیک باشد با ارزشها و اعتقادات ماهمخوان باشد دارای چهار چوب زمانی مشخص باشد هدفمند شدن یکی اصول اساس موفق زیستن است. بعد از هدفمند شدن باید خود را با اهداف مورد نظر

هماهنگ و شرطی کرد که این شرطی سازی باعث بوجود آمدن گرایش بیشتر به هدف و پیدا کردن استراتژیهای بیشتری برای رسیدن به هدف است به طور کلی فرمول موفقیت در ان .ال پی 4 مرحله است كه به ترتيب زير شرح داده مي شود.

1ـ هدف خود را مشخص کنید

2ـ به اهداف خود عمل کید

3ـ تیز حس باشد و بدانید آیا در راستای اهداف خود عمل می کنید یا نه

4ـ اگر عمل شما در راستای اهدافتان نیست انعطاف داشته و مسیر را تغییر دهید و مسیر جدیدی بیابید.

مدیریت زمان و غلبه بر تنبلی

براساس فرمول موفقیت ان .ال پی هر حرکتی بعد از اهداف لازم است تا ما از فرمول مذکور پیروی کنیم اما بسیاری مواقع تنبلی و عدم استفاده صحیح از زمان باعث به وجود آمدن مشکلات فراوانی برای ما می شود در این سیستم با خصوصیات زمان آشنا می شویم و روشهای تعیین و یافتن و غلبه بر موانع ذهنی ـ جسمی چون بی حوصلگی ، خستگی بی علاقگی، نا امیدی و .... که ما را از حرکت باز می دارد آشنا می شویم همچنین نحوه برخورد مناسب با غاصبان زمان همچو گپ های بی خوری، مهمان ناخوانده،و ....... را فرا می گیریم و بعد از مرحله کنترل زمان به مرحله برنامه ریزی می رسیم و روشهای صحیح برنامه

ریزی می رسیم و روشهای صحیح برنامه ریزی روزانه را اجرا می کنیم سپس به مرحله غلبه بر تنبلی می رسیم علل به وجود آمدن تنبلی یا ذهنی است یا جسمی یا گرایشی یا ..... که ما این علل را دسته بندی می کنیم روشهای عیب یابی و باز آفرینی آن را آموزش می دهیم و سپس 4 بهانه که باعث به وجود آمدن تنبلی می شود آشنا می شویم در مرحله بعد با تکنیکهای آشنا می شویم که ما را در انجام کارها توانا تر ، سریعتر و با برنامه تر می سازد با اجرای تمام اصول موفقیت بغیر از مدیریت زمان هنوز با موفقیت فرهنگها فاصله خواهید داشت.

مدیریت زبان

یکی از وسایل ارتباطی ما زبان ماست زبان در نحوه تفکر ما و بازگویی آن نقش بسزایی دارد ما تجربیات خود را از راه زبان ابراز می کنیم کلماتی که استفاده می کنیم، لحن صدای ما نقش بزرگی در کسب موفقیت ما دارند ما در این سیستم با روشهای کنترل زبان و تقویت آن همچنین آئین سخنرانی و نحوه نفوذ کلام صحبت خواهیم.

کنترل زبان نقش زیادی در تفهیم دیگران دارد.

دران. ال پی و سیستم آموزشی ما روش و مدلی خاص به نام مدل متا جهت کنترل زبان ـ آموزش داده می شود در این روش از کلماتی که بار معطل یا از قدرت کلام و نفوذ ما می کاهد پیدا کرده و جهت پرورش کلام تمرینات

خاصی اعمال می شود مثلا یکی از کلماتی که قدرت کلام ما کاهش می دهد کلمه« ولی» است به جملات زیر دقت کنید:

علی پسر خوبی است ولی......... در این جمله کلمه ولی نشان می دهد که در واقع علی پسر خوبی نیست می توانید بجای کلمه ولی از کلمه بهتری استفاده کنید مثلا:

علی پسر خوبی است برای همین................

مدیرت مالی

بسیاری از افراد کسب ثروت را از اهداف خود می دانند و کنترل امور مالی را یکی از اصول اساسی را به شمار می آورند .

ما در سیستم آموزشی خود با پرورش اعتقادات مفید جهت کسب ثروت و کنترل درآمد وهزینه همچنین روشها و تکنکهای جهت دوستس با پول و انتخاب هدف مناسب مالی و پرورش آن آشنا خواهیم شد در ما هفت عادت بد وجود دارد که مانع ما می شود تا به اهداف مالی خود برسیم همچنین هفت راهکار جهت رسیدن به اهداف مالی وجود دارد که باید در خود اعمال کنیم همچنین با استفاده از تکنیکها وفنون فراوان کسب ثروت را یک نیاز داشته و انگیزه لازم را جهت کسب ثروت را در خود به وجود می آوریم .

بسیاری از افراد خواهان پول بیشتری هستند اما تعداد اندکی به آن می رسند علت آن است که

یا دقیقا نمی دانند که چه می خواهند یعنی چه مبلغی را پول بیشتری می دانند .

یا انگیزه لازم را در جهت کسب این هدف رد خود نمی بینند .

یا استراتژی یا روش کسب این مبلغ را نمی دانند .

یا روش و راهکاری جهت پایین آوردن خرجهای خود و کنترل درآمد خود ندارند .

یا.....

یک باور بسیار زیبا در ان .ال. پی وجود دادپرد که می گوید میزان درآمد هرکس بستگی به باورهای ما نقشی بسیار مهمی در ثروت اندوزی ما دارند با تغییر نگرش ها و باورها ی خود می توانیم بر دخل و خرج خود کنترل لازم را داشته باشیم

مدیریت الگو برداری

زیر پایه یا مایه اصلی ان .ال پی براساس الگوبرداری وکیپه کردن روشهاو رفتار افراد موفق میباشد یک راه ساده جهت کسب موفقیت پیدا کردنالگو مناسب و الگوبرداری از ان میباشد اگر میخواهید ازدواج موفقی داشته باشید فقط کافیست فردی که به هدف خود رسیده پیداکرده وازان الگو برداری کنید الگوبرداری از اعتقادات فرد درمرحله اول وجود دارد درمرحله دوم الگوبرداری از حالتهای جسمی فرد و درمرحله سوم الگو برداری از استراتژی های ذهنی او میباشد الگوبرداری راهی ساده ومطمن جهت رسیدن به موفقیت میباشد .

مدیریت جسم :

اگر تمامی موارد مذکورجهت کسب تفوق فردی را اعمال و عملی نماییم امااز جسمی سالم برخوردارنباشیم یابه موفقیت نمیرسیم یا اگر به موفقیت برسیم نمی توانیم از ان لذت ببریم برای شادزیستن وموفق شدن داشتن انرژی وتندرستی یکی از اصول اساسی است دراین سیستم با روش تسلط بر جسم ورزشها ونحوه غذا خوردن وتنفس صحیح را خواهیم آموخت به قول یکی از بزرگان ما با دندانهای خود گور خود را می کنیم خوردن بسیاری از غذاها و تنقلات باعث افزایش حجم ما خستگی مفرط و همچنین بی قرارو کسالت در ما می شود به عبارتی با کنترل مواد غذایی مصرفی خود همچنین با استفاده از اصول تغذیه مناسب می توان انرژی خود را جهت انجام کار ها افزایش داده همانطور که گفتیم اگر آنتونی رابینز می تواند روزانه 22 ساعت کار مداوم بکند حتما از جسم سالم و انرزی فراوانی برخوردار است .جدا از آن ما با واژه زبان بدن آشنا خواهیم شد به این معنی که ما با بدن خود پیامهای خود را به مغز دیگران انتقال می دهیم .به این صورت که برای داشتن روحیه افسرده باید حالت جسمی خود را به صورت افسرده در بیاوریم یعنی به پایین نگاه کنیم شانه های راست یا بالای قفسه سینه تند تند بکشیم به بالا نگاه نکنیم و سریع حرکت کنیم با کنترل بر زبان می توانیم رفتارها و روحیات خود را کنترل کنیم .

مدیریت ارتباط :

برای داشتن زندگی شاد و موفق باید ارتباط مسالمت آمیز با دیگران داشته باشیم و باید بتوانیم آنها را متقاعد ساخته یا در برابر مقاومتهای آنها راهکار صحیحی اعمال نمائیم .

70% وقت ما را در ارتباط با دگران می گذرد اگر بتوانیم این 70% را صحیح و موفق بگذارنیم با موفقیت یک قدم فاصله خواهیم داشت .

در سیستم آموزشی ما با استفاده از مدل ان.ال. پی برای برقراری ارتباط صحیح از روش زیر استفاده می کنیم.

در مرحله نخست با روش همگامی جسمی و هدایت آشنا خواهیم شد سپس افراد را ا توجه به نحوه پردازش اطلا عات در مغز آنها را به سه دسته تقسیم نموده و با نام سیستمهای عصبی آشنا شد .

و کاربرد و روش اجرای آن برای عمیق شدن ارتباط با چهارچوبهای مرجع آشنا شده وکاربرد و روش اجرای آن را را خواهیم آموخت سپس با فنون و تکنیکهای بیشتری آشنا شده که روشهای مجاب کردن و متقاعد سازی دیگران را خواهیم آموخت ویاد می گیریم که با مقاومتهای دیگران چگونه برخورد مناسب داشته باشیم ارتباط شامل ارتباط دوستانه و خانوادگی و ارتباطات زناشویی ارتباط معلم وشاگرد رئیس ومرئوس کارمند و ارباب رجوع و همه وهمه را شامل می شود که با استفاده از تکنیکهای آموزشی آموزش داده شده می توان در تمام این زمینه ها به موفقیت رسید سوای موارد فقط با تکنیکهای جذابیت و نفوذ در دیگران و سیستم شخصی آشنا خواهیم شد .

جذابیت و نفوذ در دیگران

چقدر جذاب هستید ؟

آیا می خواهید جذاب باشید ؟ پس

آراستگی ظاهر داشته باشید .

مرتب بودن آراستگی ظاهر در درون وبرون منزل است .

عدم آراستگی ظاهر در منزل می تواند توهین به همسر شما تلقی گردد .

2-سکوت:

سکوتی که ناشی از اعتماد به نفس و حاکی از توجه به محبت دیگران می باشد از عوامل مهم جذابیت است .

سکوت ناشی از خجالت وکمروئی مضر است .

3-تبسم :

شما با افراد اخمو و عصبانی راحت دوست می شوی یا با افراد شاد ئوخندان و خوشرو ؟

آیا شما کودکان بشاش و خندان را دوست دارید ؟

4-شوخی کردن کم وبی جا

شوخی کردن بیش از حد و بی جا باعث تنه زدن به شخصیت فرد شده و از جذابیت فرد می کاهد .

5-کنترل امیال و غرایز :

افراد جذاب افرادی قوی بر امیال خود کنترل دلرند .افراد هوسران را کسی دوست ندارد .

6-سادگی وبی ریائی :

آدمهای ریا باز فقط بر چند نفر می تواند تاثیر گذاشته و کلا بر سرشان بگذارند . اما آدمهای ساده را همه را دوست دارند و دیگران راحتر با آنها ارتباط بر قرار می کنند و در دیگران تا اعماق قلب آنها نفوذ می کنند .

7-عبادت کردن (ایمان داشتن )

ایمان به خدا از راههای مهم جذابیت است (ایمان به خوبی ها )

8- ملایمت ونرمی در رفتار وگفتار :

ملایمت در رفتار و گفتار و عدم پرخاشگری یکی از راههای نفوذ در دیگران است .

آرام ومطمئن و به نرمی با دیگرانه صحبت کنید و به آنان آرامش دهید .

9- قاطع بودن . قاطعیت

قاطع و مصمم بودن در هر زمینه ای یکی از راههای با جذبه بودن فرد است.

راههای نفوذ در دیگران

1- تحسین کردن دیگران با صداقت .

2-شکرگزاری وجودفرد-پدر –مادر-اقوام- دوستان.

3-اظهار علاقه مندی ودوست داشتن افراد .

راستی شما پدرتان را دوستدارید –مادرتان چطور- همسرتان چطور –دوستانتان چطور –چند بار به انها گفته اید که چقدر دوستشان دارید –

بر حسب حالاتفرد دیداری شنیداری لمسی ونوع رابطه دوستی بهانها اظهار علاقه مندی کنید

4-ازنام کوچک دیگران استفاده کنید استفاده کردن از نامکو چک باعث صمیمی ودوستی بیشتری نسبت به فامیلی میباسد ترجیحا نام کوچک باکلماتی چون جانوعزیزم همراه باشد

5-احترام به ارزشهاوعقایدو سلیقههای دیگران

قبول داشته باشیم که دیگران نمی توانند و نبایستی مثل ما باشد اختلاف مهانگونه که در ظاهر وجود دارد در افکار ارزشها و علایق و سلیقه ها ی افراد نیز وجود دارد . دیگران را همانگونه که هست دوست داشته باشیم . اگر ما دوستیمان را بر مبنای مذهب و دین قرار دهیم ما نمی توانیم بیش از یک ملییارد دوست داشته باشیم و بایستی دور شش میلیارد نفر را خط بکشیم .پس به عقاید و نظرات دیگران احترام بگذاریم .

آنچه را که برای خود می پسندی برای دیگران بپسند آنپه را که برای خود نمی پسندی برای دیگران مپسند .(امام صادق)

تفاهم ودرک کردن

:تفاهم یعنی رسیدن به نقطه مشترک در میان نقطه نقطه تفاهمهای دیگران .

درک کردن یعنی شناسائی تفاوتهای دیگران و علایق و سلایق آنها و قبول کردن به عنوان حق طبیعی فرد واحترام به آن

از ذیگران توقع نداشته باشیم .(انتظارات دیگران از ما .)

علت عدم تفاهم افراد و زوجهای مشترک در زندگی زناشوئی عدم درک وتفاهم مشترک است چگونه زندگی موفقی داشته باشیم .

1-از خود دیگران انتقاد نکنیم .

درزندگی مشترک از انتقاد کردن خود وطرف مقابل به شدت پرهیز کنیم . سرزنش ممنوع

مسئول پذیر باشیم .

احترام به تفاوتها و شناسائی آن در طرف مقابل

عاشق ماندن برای همیشه .تداوم عشق پس از ازدواج .

مثال توضیحی: خودخواهی !

مدیریت حل مشکلات و کارشناسی در کار خود :

تنها انسانهایی که در گور خوابیده اند مشکل ندارند .

همه در مسیر حرکت خود نیاز مند آنیم تا با راهکارههای حل مشکلات آشنا باشیم چون در مسیر حرکت ما خودمان مطمئنامشکلاتی وجود دارد یا ممکن است همه چیز خوب پیش برود .اما خودمان همه چیز را به هم می زنیم به قول معروف در کار خود کار شکنی کنیم اولین قدم برای حل هر مشکلی تغییر دیدگاه نسبت به آن مشکل است به این معنی که باید نقطه ای مثبت در مشکل خود بیابیم شاید کار سختی به نظر برسد اما با کمی تامل می تواتند آسان شود و همین تغییر دیدگاه باعث سبک شدن بار مشکلات ما خواهد شد و ما می توانیم به راحتی راه کاری را انتخاب کنیم یکی از نصایح بسیار جالب ان.ال.پی این است مشکلات تودو دسته هستند یا قابل حلند یا غیر قابل حل. اگر قابل حل هستند سریع برای آنها راه حلی پیدا کن و شروع کن به حل آنها اما اگر غیر قابل حل هستند آنها را درون جعبه ای بگذارارد خدا خودش به آن رسیدگی خواهد کرد .

یکی دیگر از موارد ریشه یابی مشکلات است مشکل ما از کجا شروع می شود ریشه یابی مشکلات منجر می شود تا از اشتباهات خود درس بگیریم و از تکرار اشتباهات پرهیز نماییم .در سیستم آموزشی ما روش تغییر طرز تلقی و نگرش وهمچنین ریشه یابی مشکل و از همه مهمتر یافتن راهکارهای حل مشکلات را آموزش خواهیم داد .

مدیریت عادتهای شخصی

عادات شخصی ما یکی از موانع موفقیت ما هستند عاداتی چون جویدن ناخن پرخوری کشیدن موی صورت و... این عادات از قدرت ما می کاهد با از استفاده از مدل کنترل ذهن والگوی جایگزیيني ميتوان عادات شخصي بد خوى را تغييرداد و أنها را مهار سازيم بسیاری از عادتهای ما هستند که ما را به موفقیت نزدیکتر میسازند مانند صبح زود از خواب بیدار شدن انهائی که صبح زود از خواب بیدار می شوند یک سری راهکار ذهنی وجسمی رااعمال میکنند که با اجرای انها وهمچنین استفاده انها از مدلهای ان ال تی هر عادت شخصی مناسبی که بخواهیم در خود بوجود آوریم

مدیریت کنترل ترسها

ما از هر چیز بترسیم به سرمان میاید از فقر بترسید فقیر خواهید شد از طلاق بترسید با انروبرو خواهید شد بعضی مواقع مااز چیز هائی میترسیمبه سرمان نیامده مثلا انجام پروژه ای رابه تعویق بیاندازیم به این دلیل کهاز شکست بعد انجام پروژه میترسیم برای رسیدن به موفقیت باید بر ترسهای خود غلبه کنیم یکی از راههای کنترل ترس مواجه شدن یا روبروشدن باترس است

مدیریت احساسات :

احساسات ما وعواطف ما یکی از قویترین موارد کسب موفقیت ما هستند اگر به خاطر داشته باشید گفتیم برای تغییر حالت مطلوب باید رفتار و افکار و احساسات خود را تغییر داد تا حال با اجرای دروس قبلی می توان بر افکار و رفتار خود کنترل داشته باشیم و به موفقیت نزدیکتر شویم اکنون زمان کنترل احساسات است با کنترل احساسات خود می توانیم نتایج بسیار بزرگی از اعمال خود بگیریم احساسات ما نیروی محدود کننده و عواطف ما نیروی تقویتی ما هستند احساسات همچو رنجش آزردگی ناامیدی ناراحتی عصبانیت و عواطف همچو محبت مهربانی ترحم و... همچنین با استفاده از سیستم آموزش ما روش غلبه بر احساسات و کنترل آن را خواهیم آموخت و همچنین استفاده مناسب وبهینه از عواطف را یاد می گیریم .

مدیریت رهبری :

در رفتارهای درون سازمانی یک سری راهکارهای مختص به خود را باید بیاموزیم برای کنترل هرسیستم یا سازمانی نیازمند آنیم تا روشهای را بیاموزیم تا ما را یاری سازد .

1- ارتباط خود را قوی سازیم بتوانیم شیوهای مختلف فکری را درک کنیم به نقطه نظرهای گوناگون توجه کنیم و قصد مثبت افراد را شناسائی کنیم .

2- برخودمان تسلط داشته باشیم بتوانیم به آنچه در ذهن داریم عمل کنیم و به پیامهای که می خواهیم انتقال دهیم تسلط کافی داشته باشیم و از نقشه های ذهنی و فرضهای خود آگاه باشیم .

3- بر ارتباط (پیامهای) خود تسلط داشته باشیم از مهرتهای کلامی وغیر کلامی برخوردار باشیم از کانالهای تجسمی افراد آگاه باشیم و نحوه درک صحیح را بیاموزیم و روشهای تغییر و اداره کردن پیامها ما را بیاموزیم .

4- بر فضای مسائل آگاه باشیم یعنی بتوانیم به بررسی دقیق نظام بپردازیم و بتوانیم عناصر و مباحث مناسب را بیابیم و بتوانیم راهها را به مراحل کوچکتر و کنترل پذیر تقسیم کنیم در سیستم آموزشی ما روشتسلط بر 4 مرحله مذکور را آموزش خواهیم داد.

مدیریت مطالعه

در دنیای کنونی یکی از مهمترین موارد که باید مد نظر داشته باشیم همگامی با تکنولوژی روز است یعنی باید بتوانیم جدیدترین اطلاعات را کسب کنیم که یکی از این راهها را که می توان بهترین راه هم نامید مطالعه نام برد .


موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۵/۱۰/۱۵ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |
.: :.