کوهنورد هیچوقت خودش را در حالت مسابقه و رقابت نمیبیند
کوهنورد هیچوقت برای پیروزشدن بر دیگری تلاش نمیکند
کوهنورد هیچوقت برای دیده شدن و تشویق تلاش نمیکند
کوهنورد هیچوقت از مرام کوهنوردی عدول نمیکند
کوهنورد هیچوقت دست از تلاش برنمیدارد
کوهنورد هیچوقت خودش را برتر از دیگران نمیبیند
کوهنورد هیچوقت مغرور نمیشود
کوهنورد هیچوقت از تجارب خود استفاده منفی نمیکند
کوهنورد هیچوقت دیگران را کوچک نمیبیند
کوهنورد هیچوقت برای کمک به دیگران توقع پاداش ندارد.
کوهنورد هیچوقت از اعتماد دیگران سوء استفاده نمیکند
کوهنورد هیچوقت از کمک به دیگران دریغ نمیکند
کوهنورد هیچوقت نا امید نمیشود
کوهنورد هیچوقت به طبیعت آسیب نمیزند
کوهنورد هیچوقت قدرت خود را به رخ دیگران نمیکشد
موضوعات مرتبط: كوهنوردي
برچسبها: کوهنورد , کوه , خصوصیات , قانون
در هواي سرد فراهم كردن آب ، غذا و سرپناه بسيار سخت تر از هواي گرم است . حتي اگر شما نيازمندي هاي پايه اي خود را همراه داشته باشيد . شما بايد همچنن لباس هاي حفاظت كننده اضافي و ميل به زنده ماندن در خود داشته باشيد.
ميل به زنده ماندن به همان اندازه مهم است كه ساير نيازهاي پايه اي مهم مي باشند . حوادثي رخ داده است كه در طي آن افرادي كه هم خوب آموزش ديده اند و خود تجهيز شده اند به دليل از دست دادن ميل خود به زنده ماندن نتوانسته اند در هواي سرد زنده بمانند . عكس اين حالت در زماني رخ داده است كه افرادي كه تجهيزات و امكانات كمتري داشته اند در سرما زنده مانده اند . مواد و تجهيزات مختلفي وجود دارند كه در هواي سرد بايد مورد استفاده واقع شوند كه توسط ارتش ايالات متحده بيان شده اند .
واحدهاي ويژه به وسايل لازم جديدتر و كم وزن مثل زيرپوش هاي پلي پروبيلن ، روپوش ها و پوتين هاي Gore – Tex وساير تجهيزات ويژه دسترسي دارند . البته اين موضوع را به خاطر داشته باشيد كه وسايل و لوازم قديمي نيز تا زماني كه شما از اصول مربوط به هواي سرد استفاده مي كنيد ، شما را گرم نگه مي دارد . اگر انواع جديدتر لباس ها در دسترس باشند ، از آنها استفاده كنيد . اگر اينطور نبود پس بايد لباس شما كاملاً پشمي باشد به جز بخش هاي بادشكن آن .
شما نه تنها بايد لباس كافي براي حفاظت خود در مقابل سرما داشته باشيد ، شما بايد همچنين بدانيد كه چگونه عمل كنيد كه حداكثر گرما را از لباس بگيريد . مثلاً همواره سر خود را بپوشانيد . شما معمولاً 40-45 درجه از گرماي بدن خود را از سر نپوشيده از دست مي دهيد و حتي ممكن است مقدار بيشتري گرما را از طريق گردن ، مچ و زانوهاي بدون حفاظ از دست بدهيد . اين بخش هاي بدن رادياتور گرمايي خوبي براي بدن هستند و چربي كمي دارند . مغز بسيار آسيب پذيرتر به سرما است و مقدار كمتري سرما را مي تواند تحمل كند . به دليل اين كه گردش خون زيادي در سر جريان دارد و بيشتر آن بر روي سطح سر است . اگر شما سر خود را نپوشانيد مقدار زيادي گرما را سريعاً از دست مي دهيد .
چهار اصول كلي وجود دارند كه براي گرم نگه داشتن بايد از آنها پيروي كرد . يك راه ساده براي به خاطر آوردن اين اصول استفاده كردن از واژه COLD است .
C ـ لباسهاي خود را تميز نگه داريد .
O ـ از خيلي گرم شدن اجتناب كنيد .
L ـ لباس هاي راحت و چند لايه بپوشيد .
D ـ لباس ها را خشك نگه داريد .
C ـ لباسها را تميز نگه داريد . اين اصل براي بهداشت و راحتي همواره مهم است . در زمستان ، اين همچنين از ديدگاه گرمايي و حرارتي مهم است . لباس هايي كه با روغن و مواد آلوده كثيــف مي شوند ، مقــدار زيادي از ارزش عايق بودن خود را از دست مي دهند . گرما مي تواند به راحتي از طريق شكافهاي لباس يا جيب هاي پُر شده از هوا خارج شود .
O ـ از خيلــي گرم شدن اجتناب كنيد . وقتي كه شما خيلي داغ مي شويد ، عرق مي كنيد و لباس شما رطوبت حاصل از تعريق را جذب مي كند . اين به دو روش بر روي گرم شدن تأثير مي گذارد : رطوبت ، حالت عايق بودن لباس را كاهش مي دهد و همين طور كه عرق بخار مي شود ، بدن شما سرد مي شود . لباس خود را درست كنيد تا عرق نكنيد و اين كار را با باز كردن مختصر ژاكت خود ، برداشتن لايه هاي داخلي لباس ، درآوردن دستكش هاي دو انگشتي ضخيم يا با عوض كردن كلاه خود با يك كلاه سبك تر انجام دهيد . سر و دستان وقتي كه خيلي گرم مي شوند بعنوان تفكيك كننده خوب گرمايي عمل مي كنند .
L ـ لباس هاي راحت و چند لايه بپوشيد . پوشيدن لباس و كفش تنگ جريان خون را محدود مي كند و به ايجاد سرمازدگي كمك مي كند . اين همچنين حجم هوايي كه بين لايه هاي لباس به دام مي افتد را كاهش مي دهد و ارزش عايق كننده لباس را كاهش مي دهد . چند لايه لباس سبك بهتر از يك لباس ضخيم با همان ضخامت مي باشد ، زيرا اين لباس هاي سبك داراي فضاي هواي مُرده مابين خود دارند . فضاي هواي مُرده ايجاد عايق بودن بيشتري براي لباس مي كند . همچنين لباس چند لايه به شما اجازه مي دهد تا لباس هاي چند لايه را درآوريد يا به آنها اضافه كنيد تا از عرق كردن و از دست دادن گرما جلوگيري كنيد .
موضوعات مرتبط: كوهنوردي ، آموزش
برچسبها: زنده ماندن , هوای سرد , آموزش سخت , جان پناه
این پتو جهت موارد اضطرای ساخته شده و دو منظوره می باشد بدین معنی که شخص را در برابر سرما و گرما حفظ می نماید . اندازه آن در حالت جمع شده به اندازه کف دست می باشد و در ابعاد باز شده 215×150 و 210×160 سانتیمتر است . جنس آن كامپوزيت کوالیت است .
این پتو ضد سرما ، ضد آب ، ضد باد و ضد آفتاب است . وقتى سمت نقره ای آن به سمت بيرون باشد جهت گرم كردن فرد در هواى سرد و وقتى سمت طلایی آن به سمت بيرون باشد، در هواى گرم استفاده می شود .
95% گرمای بدن را حفظ می کند . مدلی از این نوع پتو وجود دارد که در برابر آتش نیز مقاوم است . پتوی نجات را می توان در برنامه های کوهنوردی ، اسکی ، غارنوردی و حتی در مسافرت نیز به همراه داشت .
نحوه استفاده:
1- پتو را کاملاً باز کنید .
2- حدود 30 سانتی متر آن را زیر پای خود قرار دهید .
3- روی بدن کشیده و از پهلوها زیر بدن قرار دهید و مانند کیسه خواب استفاده نمایید .
با توجه به حجم و وزن كم و كارآرايى بالاى اين وسيله، همراه داشتن آن در برنامه هاى كوهنوردى بسيار مفيد و ضرورى است و در مواردى حتى ميتواند جان كوهنورد را نجات دهد ...
موضوعات مرتبط: كوهنوردي ، آموزش
برچسبها: پتوی نجات , طلائی , نقره ای , ضد آفتاب
زنی که بلند میخندد "بیحیا" نیست، "سرزنده" است.
زنی که وقت طلاق حقوقش را بخواهد "دزد" نیست، "آگاه" است.
زنی که بلد است حقش را بگیرد "سلیطه" نیست، "توانمند" است.
زنی که هیچگونه مزاحمت و آزار را برنمیتابد "مادر فولاد زره" نیست، "آزاده" است.
زنی که تنها به سفر و راههای دور و دراز میرود "ول" نیست، "جهاندیده" است.
زنی که طلاق گرفته "مطلقه" نیست، "مجرد" است.
دختری که ازدواج نکرده "ترشیده" نیست، "مستقل" است.
زنی که شوهرش مرده "بیوه" نیست، زن "مجرد" است.
زنی که ظاهر جذابی دارد "جیگر" یا "هلو" نیست، "زیبا" است.
زنی که تنها با فرزندانش زندگی میکند "بیسرپرست" نیست، "سرپرست خانوار" است.
زنی که هنرمند فعال در اجتماع است "هرجایی" نیست، " مایه افتخار" است.
دختری که باکره باشد "دستنخورده" نیست، "دوشیزه" است.
دختری که نامزدیاش به هم خورده "دستخورده" نیست. "دلشکسته" است.
زنی که نگران زنان سرزمینش باشد "فمنیست کلهخراب" نیست، "دلسوز" است.
فرهنگ لغاتمان را اصلاح کنیم. خشونتها خودبخود کاسته خواهد شد. با هم مهربان باشیم.
موضوعات مرتبط: فقط خانمها ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم
برچسبها: توانمند , مجرد , زن , طلاق
یکی از حرفهایترین راهکارهای بهینه در برخورد با تهدید این است که به جای برخورد سلبی
با تهدید و اصرار به دفع و رفع آن ، خود تهدید را مصادره کنیم .
فهم این موضوع برای کودک مشکل است . اما میتوان با استفاده از آیت صدف و مروارید موضوع را ساده سازی کرد .
یکی از کارکردهای آیت مداری این است که موضوعی پیچیده ،
ساده شده و در قالب آیتی به خصوص ،
کدگذاری میشود و در ذهن کودک مینشیند .
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک ، آموزش ، آموزه هایم به کمیل و علی ، نفوذ
برچسبها: راه کار , تربیت کودک , آیت صدف , ساده سازی
مرتبط با موضوع بعدی
یک صدف زیبا ، نزدیک یک کشتی غرق شده در کف دریا نشسته بود .
این کشتی ، از سال های قبل این جا بود و بدنهاش از صدفهایی که به او چسبیده بودند، پر شده بود .
این صدف ، هنوز کوچیک بود و نمیدونست که نباید روی شنهای کف دریا بنشینه . البته به او گفته بودند ، اما او توجه نکرده بود .
مدتی گذشت و صدف کوچولو که بیکار نشسته بود، حوصلهاش سر رفت .
خمیازهای کشید و دهانش باز شد. موقعی که خمیازهاش تمام شد و دهانش را بست ، ناگهان احساس کرد یه چیز سختی وارد دهانش شد
و توی کفه پائینی او نشست .
درست فهمیده بود ، یه سنگ کوچیک خاکستری بود، که جریان آب ، اونو وارد کفههای صدف کرده بود .
او اگه کف دریا نمینشست ، جریان آب ، این سنگ رو از کف دریا ، به حرکت درنمیآورد و ناگهان اونو وارد کفههای صدف نمیکرد .
صدف کوچیک ، حالا دوتا مشکل داشت : یکی اینکه با این سنگ ، که وارد کفههای او شده بود ، چه طور باید حرکت کنه ؟! آخه ، این سنگ ، برای حیوون
دریایی کوچیکی مانند این صدف ، یه مزاحم بود .
مشکل دوم او بدتر بود : چون گوشت بدن صدف ، ژلهای و نرمه ، ورود این سنگ مزاحم ، میتونه به بدن او صدمه بزنه و اونو مریض کنه یا حتی اونو بکشه!
خیلی ترسید . حالا با این سنگ چه کار کنه ؟ چطور اونو از داخل کفههای خودش بیرون کنه ؟
نمیتونست فریاد بزنه و از کسی کمک بخواد؛ فایده نداشت.
اما بالاخره فکر کرد که با ترسیدن ، نجات پیدا نمیکنه ، باید یه راهی پیدا کنه تا خطر این سنگ رو کم کنه.
به خودش گفت: حالا که نمیشه این سنگ رو بیرون کنم، پس بهتره اونو شستوشو کنم که بدنهی کثیف اون ، به بدن حساس من صدمه نزنه.
صدف تا این راهحل رو پیدا کرد ، از روغن درون خودش به سنگ خاکستری پاشید .
سنگ تمیز شد ، اما صدف به کارش ادامه داد ، و اینقدر از مایع روغنی بدن خودش به سنگ مزاحم پاشید که خسته شد و به حال خواب افتاد .
او آرام به خواب رفت .
بعد از اینکه از خواب بیدار شد ، گیج و خوابآلود بود . به یاد نمیآورد که مشغول چه کاری بود که خسته شد و به خواب رفت .
ناگهان یه چیز عجیب داخل کفه خودش دید : یه گوی سفید ! نه نه ! به رنگ سفید شیری .
این چیه ؟! چه قشنگه ! آره این یه مرواریده ! مروارید کوچولو ، مثل یه گلوله یا تیله درخشان، که خیلی زیبا بود .
صدف ، همه ماجرا رو به یاد آورد : یه سنگ وارد کفه او شد ، او هم مجبور شد از مادهی روغنی خودش به اون بپاشه تا شسته بشه .
حالا فهمید چه اتفاقی افتاده : این مروارید ، همون سنگه ! اما چهطور از یه سنگ بدقیافه ، به یه مروارید زیبا تبدیل شده ؟!
آره، درست فهمید. از روغنی که به اون سنگ پاشید، اون سنگ رو گرد و صاف کرد ، و رنگ اونو سفید شیری کرد .
چهقدر میدرخشید و چهقدر زیبا بود ! دیگه این سنگ که حالا تبدیل به یک مروارید شده بود ، بدن لزج و حساس صدف را آزار نمیداد و مزاحم نبود .
صدف دیگه از او نمیترسید . حالا داخل کفه خودش ، یه دوست خوب و زیبا داشت که همدم و همنشین او بود .
حالا اون میدونست که هر سنگی که دشمن اوست و وارد کفه او میشه ، اون میتونه تبدیلش کنه به یک مروارید .
مرواریدی که بعداً بچههای آدمها اونو به عنوان هدیه جشن تولد یا روز مادر، برای مادرشون میخرند ،
و وقتی که مادرا اون مروارید رو تو گردنبندشون قرار میدن ، گردنبندشون خیلی زیبا میشه .
آیا مادرها میدونن که این مرواریدی که برای روز مادر هدیه گرفتن ، چهطور ساخته شده ؟!
آیا میدونن که یه صدف زیبا ، تلاش کرد تا اون سنگ بیارزش و زشت رو تبدیل به یک مروارید زیبا کنه ؟!
نمیدونم! شاید میدونن !
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک ، آموزش ، نفوذ
برچسبها: راه کار , تربیت کودک , آیت صدف , ساده سازی