عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس



قرارگاه ضد صهیونیستی کمیل | بهمن ۱۳۸۷
۱- مطمئن گرديد كه فرد مناسبي را برگزيده ايد: واضح است نه! امــا حـقـيقت امر آن است كه ازدواج چيزي نيست كه بخواهيد بـخاطـر انــگيــزه هــاي آنــي وارد آن گرديد. ممكن است شما ديوانه وار همديگر را دوست داشته باشيد اما اگر هــمسرتان خواهان فرزند باشد اما شما نه، ازدواج شما قطعا زياد دوام نخواهد آورد و يا آنكه ارزشهاي شما با ارزشهاي همسرتان متفاوت باشد. اگر در مورد فردي كه ميخواهيد با وي ازدواج كنيد ترديد داريد، بهتر است بيشتر درباره آن بيانديشيد.

2- مطمئن شويد هر دوي شما آمادگي داريد: پيـش از آنـكه پيـشنهاد ازدواج دهيد درباره آن كه در زندگي بدنبال چه اهدافي ميباشيد، حتــي اهداف 50 سال آينده خود با يكديگر صحبت كنيد. هر چه بيشتر بــا يـكديگر در مــورد آن چـه بــراي شـما حائز اهميت ميباشد گفتگو كنيد بيشتر متوجه آن ميگرديد كه آيا با يكديگر تفاهم و سازگــاري داريـد يــا خير. همچنين بايد از لحاظ مالي آمادگي داشته باشيد. اگر شما قادر نيستــيـد كــه مخارج خود را تامين كنيد، بهتر است نامزدي خود را به تعويق بياندازيد.

3- از پدر و مادر وي اجازه بگيريـد: شـما ابـتـدا بايد بدانيد كه آيا اگر پـيش از ازدواج با پدر و مادر وي مشورت كرده و اجازه بخواهيد، آنها را خوشنود ميسازد يا خير. ايـن نـكته شـايـد عـجيـب بـــنظر آيد اما شما كه نمي خـواهيد پـدر زن و مادر همسر آيـنـده خود را برنجانيد؟ اين عمل براي آنكه دلشان را بدست بياوريد بسيار موثر خواهد بود.

4- بطريقي پيشنهاد بدهيد كه خوشايند وي باشد: به پيـشنهاد ازدواج هـمچون يك هديه به بانوي زندگي خود بنگريد. آن را بـطريقـي طـرح ريزي كنيد كه باب ميل و سليقه وي بوده و مطابق با شخصيتش باشد. آيا وي رومـانتـيـك اسـت و يـا اهـل تـفريح و شوخ طبعي؟ آيا ميل دارد بطور محرمانه از وي خواستـگـاري كنـيـد و يا روي ديــوار درخـواست خود را بنوسيد؟

5- در باره هديه دادن به وي تصميم بگيريد: بـراي دختـرهـا و زنـان هيچ چيز مبهوت كننده تر از يك هديه غير منتظره و غافلگير كننده حلقه برليان نمي بـاشد. امـا اگـر تـوان مالي شما اجازه اين كار را به شما نميدهد، براي يك حلقه مناسب بودجه شما كفايت ميكند. اما حتما پيش از آنكه حلقه را خريداري كنيد از نوع سليـقه وي اطلاع يابـيد. ايـن كار را ميتوانيد با سوال كردن از دوستان و يا خانواده وي و يـا مشـاهـده نوع جواهرآلاتي كه وي استفاده مي كند انجام دهيد. اما بسياري از دختران تـمايـل دارند هنگام انتخاب حلقه خودشان حضور داشته باشند. بهرحال بايد به خواسته هاي وي احترام بگذاريد.

6- مطمئن گرديد پاسخ وي مثبت ميباشد: هنگاميكه پيشنهاد ازدواج ميدهيد، بـايد مطمئن باشيد كه پاسخ وي ''بله'' خواهد بود. شما ميباست از قبـل در مــورد ازدواج بـه انــدازه كافي صحبت كرده و كــامـــلا از آن چه طرف مقابل از يك شريك زندگي بلند مدت انتظار دارد، آگاهي يافته باشيد. درست است كه ميخواهيد پيشنهاد ازدواج شــما براي او سورپريز باشد اما نبايد بي مقدمه دست به اين كار بزنيد.

7- افراد زيادي را از قصد و تصميم خود آگاه نسازيد: شـما مـمكن اسـت وسوسه شويد كه قصد خود را با دوستان و خانواده خود در ميان بگذاريد. امـا عـاقلانه تر آن است كه اين خبر را تنها با يكي دو تا ازدوستان و يا نزديكان صميـمــي خود در ميان گذاشته و به آنها اطمينان داشته باشيد كه رازدار و محرم اسرار شما ميباشند.

8- پيشنهاد خود را از حفظ نكنيد: صرفنـظر از آنـكه كـجـا و چــگـونــه پــيشنهاد ازدواج مي دهــيد، بايد آن با نهايت صداقت و ابراز عشق حقيقي شما نسبـت بـه وي هـمــراه باشد. از قبل در مورد حرفهايي كه ميخواهيد به او بـزنــيد يادداشت برداريد اما دقيقا آنها را از بر نكنيد. در آن لحظه به وي بگوييد كه چرا وي يـك فرد استـثـنايي بـوده و چـرا شما خواهان آن ميباشيد كه باقي عمر خود را با وي سپري كنيد. بـايـد جملات شما از دلتان برآيد او ميخواهد با يك مرد ازدواج كند و نه يك ربات!

9- مكان و زمان مناسب را بيابيد: مكاني كـه پيـشـنهاد ازدواج مـي دهـيد مي تواند: رسـتوران، پارك، سينما و يا لب دريا باشد.اما بهتر است مكاني انتخاب گردد كــه بــراي هر دوي شما خاطره انگيز بوده و شما را به ياد خاطرات گذشته بيندازد. فـاكتور زمان نيز بسيار مهم مي بـاشــد اگر وي شرايط سختي را سپري مي كند، اگر خسته و يا گرفتار دغدغه هاي شخصي و شغلي خود ميباشد و يا آنكه از دست كسي عصبـانـي اسـت، زمان مناسبي براي اين كار نميباشد.

10- او را دستپاچه نكنيد: شما ممكن است بخواهيـد پيـشنـهاد خود را براي جهانيان فرياد بزنيد و يا حداقل براي همسايگان مجاور خود! امـا مـراقب باشيـد اشـتـياق بـي حد شما كار دستتان ندهد. اگر وي شخص درونگرا بوده و از آن كه مـركز تـوجـه ديـگـران واقع گرديد بيزار ميباشد، بهتر است اين كار را بطور خصوصي با وي در ميان بگذاريد.

11- انتظار همه نوع پيشامدي را داشته باشيد: صـرفنـظر از هـمـه نقشه ها و طرح ريزي ها، امكان دارد امور دقيقا آن طوري كه شما و يا وي تصور ميكرديد پيـش نرود. خود را براي واكنشهاي احتمالي آماده كنيد.او مـمكن است دستپـاچـه شـده و يا هيجان زده گـردد و يـا آن كه كاملا آرام و بي تفاوت باقي بماند. وي ممكن است بگويد: ''بله-خيـر'' و يــا ''شايد''. شمـا مـمكن است تصور كنيد وي را كاملا مي شناسيد امـا از پـيـش داوري و آنكه پاسخ وي چگونه خواهد بود پرهيز كنيد چون ممكن است مايوس گرديد.

12- اگر پاسخ وي منفي بود مايوس نشويد: هـمـواره احـتـمال آن كـه وي ''نه''بگويد وجود دارد. اما دلسرد نشويد با او صحبت كنيد و علت عــدم آمـادگـي وي را جـويا گرديد. وي ممكن است تـنـها بـه زمـان بـيشتـري نـيـاز داشتـه بـاشـد و يا آن كـه اصلا وي دختر مناسبي براي شما نباشد. اگر اين طور باشد بهتر است همين حالا پي بـه آن بـبـريد تا آنكه پس از ازدواج.

13- خيلي زود و يا خيلي دير پيشنهاد ندهيد: زمـان معـيـنـي براي پيشنـهاد ازدواج وجود ندارد اما بهتر است پس از تنها گذشت 2 هفته از آشنايي خـود بـا وي پـيشـنــهاد ازدواج ندهيد! زمان پيشنـهاد ازدواج هنـگامي اسـت كـه شـمـا بـــراي مــدتــي كافي به يكديگر متعهد شده باشيد. همچنين زياد وقت را تلف نكنيد شجاع باشيد و حـرف دلتان را بزنيد. اگر هم خيلي هم كمرو مي باشيد، مي تـوانـيد پيــشنهاد خود را در قالب نامه براي دختر مورد علاقه خود ارسال كنيد

موضوعات مرتبط: روان شناسی


تاريخ : ۱۳۸۷/۱۱/۲۹ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

چیدمان در سفره هاى مستطیل شكل گل‌ها را در وسط عرض مستطیل قرار می‌دهیم. در سفره‌های مربع‌شكل، از یك گوشه آن استفاده می‌كنیم. در صورت استفاده از گلدان، باید حداكثر شاخه‌های گل 20 سانتی‌متر باشد.

ابتدا بشقاب پلوخوری كه بشقاب اصلی است را روی میز می‌گذاریم. سپس بشقاب سوپ‌خوری را قرار داده، چنگال و قاشق را در كنار سفره قرار می‌دهیم. سپس كارد را می‌گذاریم، بشقاب‌های سالادخوری را با دستمال سفره در سمت چپ قرار می‌دهیم.

 

اگر قصد استفاده از شمع را در سفره دارید، می‌توان دستمال‌ها را در حالی كه شمع یا شمعدان است، قرار دهید و به این شكل، سفره را تزئین كنید.

لیوان در سمت راست قرار می‌گیرد، برای تزئین آن دستمال كاغذی را پهن می‌كنیم و از وسط می‌گیریم و داخل لیوان قرار می‌دهیم.


موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۷/۱۱/۲۹ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |
رضایتمندی زنانشویی را نمی‌توان صرفا بر اساس فشارهای روانی بیرونی تعیین کرد زیرا تمامی ازدواجها دست کم یا چند فشار روانی مواجه هستند. تفاوت ازدواجهای شادکام و ناشاد را حداقل تا حدودی می‌بایست در پرتو شیوه‌‌ای تعیین کرد که طرفین به فشارهای روانی پاسخ می‌دهند و یا با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند.

یک منبع بسیار با اهمیت رضایت مندی در ازدواج عبارت است از پاداشهایی که طرفین به یکدیگر می‌دهند. بسیاری از عوامل باعث استحکام ازدواج می‌شوند اما پاداشهای ادراک شده مهمترین عامل است. پاداشهای زیادی برای‌‌ این کار وجود دارد و برای افراد مختلف چیزهای متفاوتی از کار کرده پاداش دهنده برخور دارند. مصاحبت و دوستی یکی از پاداش است. سایر پاداشها عبارتند از داشتن یک همبازی مناسب در بازی یا کسی که با او بتوان به پیاده روی پرداخت، کسی که با او خاطرات مشترکی داشته باشیم و یا کسی که با او به تجربه‌های جدید دست یابیم. تحسین و تمجید نیز می‌تواند نقش پاداش دهنده داشته باشد و باعث حفظ ازدواج شود.

    ادراک درست و دقیق
زوجهای شادکام در شناخت یکدیگر توفیق دارند. آنها یکدیگر را به درستی و با دقت ادراک می‌کنند. ولی زن و شوهرهای ناراضی چنین نیستند. بسیاری از موانعی که بر سر راه ادراک دقیق و درست قرار دارند می‌توانند ادراک دقیق در ازدواج تداخل کنند. زوجهای معمولا در موقعیتهای مثل قرار ملاقات (خواستگاری) در پی شناخت یکدیگرند. در این موقعیتها هر دو نفر به مهمترین نحو رفتار کرده و ممکن است اختلافات عقاید خود را در آن دوره به حداقل ممکن برسانند. در نتیجه ممکن است در زمان ازدواج یکدیگر را نشناسند. حتی اگر زن و شوهرها واقعا در همان بدو ازدواج یکدیگر را بشناسند ممکن است از ادراک تغییرات همسر خود باز بمانند.

ارتباط و تبادل نظر
همسران چگونه می‌توانند یکدیگر را بهتر بشناسند؟ اولین ابراز مسیر برای به حداقل رساندن کژفهمی در ازداوج ، تبادل پیام است. اگر زن و شوهرها در وضعیت گشوده و بی‌پرده با یکدیگر صحبت کنند، احتمال اینکه یک نفر بدون آگاهی طرف مقابل تغییر کند، وجود نخواهد داشت و طرفین از آنچه دیگری را خشنود یا ناشنود می‌سازد، بیشتر مطلع بوده و اگر همسر او درباره امری ناراحت باش متوجه این قضیه می‌شود. یکی از لازمه‌های تبادل پیام عبارت است از زمان ، تا وقتی زوجها ان قدر با یکدیگر به سرنبرند که از سطح روابط مصنوعی فراتر روند، این گفتگو نمی‌تواند سر بگیرد.

مهارت مسئله گشایی
بین دو نفر همیشه احتمال اختلاف نظر وجود دارد و شیوه ادار و حل این اختلافها با شادکامی ازدواج ارتباط دارد. زن و شوهرهای شادگام گرایش به آن دارند که به هنگام بروز مشکل به بحث راجع به آن بپردازند زوجهای ناراضی ظاهرا آن را نادیده می‌گیرند. اما این زوجها مشکلات خود را از یاد می‌برند. در عوض آنها را همچون سندی لاک و مهر شده حفظ می‌کنند تا بعدها در یک مشاجره بزرگ مجددا آن را به جریان بیندازند.

زوجهای شادکام و ناراضی از لحاظ نوع راه‌حلهایی که در نظر می‌گیرند فرق می‌دارند. زن و شوهرهای ناموفق در اغلب اوقات به راه‌حلهایی می‌رسند که در آن یک نفر برنده و دیگری بازنده مطلق است. در زوجهای شادکام احتمال استفاده از مصاحبه بیشتر وجود دارد. در این حالت هر دو نفر تا حدودی تسلیم می‌شوند. و در عین حال به قسمتی از آنچه می‌خواستند می‌رسند. حالت دوم آن است به توافق دو جانبه دست یابند یعنی بکوشند پاداشهای هر دو طرف را به حداکثر برسانند. علاوه بر این ، زوجهای شادکام دریافتن راههای کاهش تنش یا حل مشکلات معزل غالبا ابتکار و خلاقیت بیشتری دارند.

کمک تخصصی به ازدواجهای مسئله‌دار
زمانی به نظر می رسید راه حل یک ازدواج ناشاد کشتن همسر باشد. امروزه راه‌حلی که به ازهان همه می‌رسد طلاق است اما عشق سومی ‌وجود دارد که همان مشاوره زنانشویی است که امکان حفظ ازدواج و در عین حال ، کوشش برای هر چه لذت بخش‌تر کردن آن را فراهم می‌سازد.


موضوعات مرتبط: روان شناسی


تاريخ : ۱۳۸۷/۱۱/۲۹ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

ویژگی طبیعی و فطری زن بر « ناز» است و مرد بر « نیاز» و ترکیب این دو چه زیبا و مستحکم می‏باشد.

شهید مطهری به بهترین وجه این روانشناسی دقیق زن و مرد را شایسته توجه معرفی کرده و اذهان را بدان معطوف ساخته است. توجه شایسته به این روحیه ذاتی زن و مرد و رعایت پیامدهای آن، در استواری بنیان ازدواج کمال تأثیر را دارد. استاد در بیان این ویژگی روحی و روانی زن و مرد می‏گوید:

« طبیعت، مرد را مظهر طلب، عشق و تقاضا آفریده است و زن را مظهر مطلوب بودن و معشوق بودن. این یکی از تدابیر حکیمانه و شاهکارهای خلقت است که در غریزه مرد « نیاز و طلب» و در غریزه زن « ناز و جلوه » قرار داده است ... مرد خریدار وصال زن است، نه خریدار رتبه او [نمی‏خواهد بنده بخرد]. منتهای هنر زن این بوده که توانسته مرد را در هر مقامی و هر وضعی بوده است، به آستان خود بکشاند.»

آنگاه که حیا و عفاف و خویشتن‏داری زن از میان برود و بخواهد در نقش مرد ظاهر شود، اوّل به زن مُهر باطله می‏خورد ، بعد مرد مردانگی خود را فراموش می‏کند، سپس اجتماع فرو می‏پاشد.

زن توانسته مرد را به عنوان خواستگار به آستانه خود بکشاند و مردها را به رقابت با یکدیگر وا دارد و با خارج کردن خود از دسترس مرد ، وضعی رمانتیک به وجود آورد. مجنون‏ها را به دنبال لیلی‏ها بدواند و آنگاه که تن به ازدواج با مرد می‏دهد، هدیه و پیشکشی از او به عنوان نشانه صداقت دریافت دارد.  زن همیشه مرد را می‏ساخته و مرد اجتماع را. آنگاه که حیا و عفاف و خویشتن‏داری زن از میان برود و بخواهد در نقش مرد ظاهر شود، اوّل به زن مُهر باطله می‏خورد ، بعد مرد مردانگی خود را فراموش می‏کند، سپس اجتماع فرو می‏پاشد.

نقش هر یک از زن و مرد در مسئله عشق ناهمگون نقش دیگری است. عارفان این قانون را به سراسر هستی سرایت می‏دهند. می‏گویند قانون عشق و جذب بر سراسر موجودات و آفریده‏ها حکومت می‏کند ، با این تفاوت که موجودات و مخلوقات از لحاظ اینکه هر آفریده‏ای وظیفه خاصی را باید ایفا کند ، متفاوتند. سوز در یک جا و ساز در جای دیگر قرار داده شده است. به قول فخرالدین عراقی:

عشق است که هر دم به دگر رنگ در آید                           ناز است به جایی و به یک جای نیاز است

در صورت عاشق چه در آید همه سوز است                       در کسوت معشوق چه آید همه ساز است

قانون خلقت، جمال و غرور و بی‏نیازی را در زن و نیازمندی، طلب، عشق و تغزل را در مرد قرار داده است. ضعف زن در مقابل نیرومندی مرد به این وسیله تعدیل شده است.

 

به حفظ و بالنده ساختن این ویژگی فطری و طبیعی باید توجه شود. اینکه اولیای دین به زنان دستور پوشش و حفظ حریم و دوری از آمیختگی و همنشینی‏های دوستانه بین زن و مرد داده‏اند ، نیز حفظ حریم در رفتار و گفتار را لازم شمرده‏اند، برای این است که عرضه زن و زیبایی‏هایش در جامعه، بی‏ضابطه، ارزان و به وفور نباشد و مردها جز با پرداخت ارزش و بهای مناسب و در چارچوب‏های مشروع نتوانند از زیبایی‏های زن بهره گیرند تا هر گاه با زنی ازدواج کردند ، قدر او را بدانند و در استواری ازدواج بکوشند. حتی در دستورهای تربیتیِ دینی، به حفظ ناز در زن و پروردن نیاز در مرد توجه شده است.

 

ویلیام جیمز فیلسوف معروف آمریکایی می‏گوید:

حیا و خودداری ظریفانه زن غریزه نیست بلکه دختران حوّا در طول تاریخ دریافتند که عزت و احترام‏شان به این است که به دنبال مردان نروند [و ندوند] ، خود را مبتذل نکنند و از دسترس مرد خود را دور نگه دارند. زنان این درس‏ها را در طول تاریخ دریافتند و به دختران خود یاد دادند.

شهید مطهری این حالت را هماهنگ با طبیعت زن در جهت حرمت او ارزیابی کرده و می‏گوید:

در روایات اسلامی وارد شده که مرد از زن پر تمایل تر نیست، بلکه بر عکس است لکن زن از مرد در مقابل تمایل خود، تواناتر و خوددارتر آفریده شده است. این خصوصیت همواره به زن فرصت داده است که دنبال مرد نرود و زود تسلیم او نشود و بر عکس مرد را وادار کرده است که به زن اظهار نیاز کند و برای جلب رضای او اقدام نماید ... جنس نر همواره حالت و نقش متقاضی را داشته، نه جنس ماده و جنس ماده همواره از خود نوعی بی‏نیازی و استغنا نشان می‏داده است ...

آری، طبیعت زن را به عنوان مظهر « ناز» و مرد را به عنوان مصداق « نیاز » آفریده ، در رفتار زناشویی حفظ این روحیه، سبب شیرینی و لذت زندگی است، نیز به عنوان یک نکته مهم باید همیشه مورد توجه باشد.


موضوعات مرتبط: روان شناسی


تاريخ : ۱۳۸۷/۱۱/۲۹ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |






تاريخ : ۱۳۸۷/۱۱/۱۶ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |
قانون1: بیائید ذهنمان را سرشار از فكر آرامش، شجاعت، سلامتی و امید كنیم زیرا زندگی ما همان چیزی است كه ذهنمان می سازد.

قانون 2: بیائید حتی با دشمنان حتیٌ الامكان درگیر نشویم ، زیرا این كار بیشتر از آن كه آنها را آزرده خاطر كند، از ما نیرو می گیرد.بیائید حتی یك دقیقه را هم صرف فكر درباره كسانی كه دوست نداریم نكنیم.

7 راه كاشتن بذرآرامش و سعادت درذهن
قانون1: بیائید ذهنمان را سرشار از فكر آرامش، شجاعت، سلامتی و امید كنیم زیرا زندگی ما همان چیزی است كه ذهنمان می سازد.

قانون 2: بیائید حتی با دشمنان حتیٌ الامكان درگیر نشویم ، زیرا این كار بیشتر از آن كه آنها را آزرده خاطر كند، از ما نیرو می گیرد.بیائید حتی یك دقیقه را هم صرف فكر درباره كسانی كه دوست نداریم نكنیم.

قانون 3: الف- به جای نگرانی درباره ناسپاسی، انتظار ناسپاسی داشته باشیم. یادمان باشد كه حضرت مسیح فقط در یك روز ده آدم جذامی را شفا داد وفقط یك نفر از او تشكر كرد.
ب- یادمان باشد كه تنها راه دست یافتن به خوشحالی وسعادت، انتظار تشكر از دیگران نیست، بلكه بخشش را باید به خاطر شادی بخشش دوست داشت.
د- یادمان باشد كه سپاسگزاری را باید همچون بذری كاشت بنابراین اگردوست داریم، فرزندانمان آدمهای شكرگزاری بار بیایند، باید این صفت را به آنها بیاموزیم.

قانون4: همیشه چیزهایی را كه باید شكرشان را به جا بیاورید بشمارید، نه مشكلاتتان را.

قانون 5: از دیگران تقلید كوركورانه نكنیم. خودمان را بشناسیم وخودمان باشیم زیرا حسادت یعنی جهل و تقلید یعنی خودكشی.

قانون 6: وقتی تقدیر به دستمان یك لیمو ترش میدهد، از آن شربت درست كنیم.

قانون 7: با اندكی شاد كردن دیگران، اندوه خود را از یاد ببریم. وقتی به دیگران نیكی می كنید به خود نیكی كرده اید.


موضوعات مرتبط: خانه و خانواده


تاريخ : ۱۳۸۷/۱۱/۱۲ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

زن و شوهری را در نظر بگیرید که برای شما الگوی یک زوج موفق‌اند. آنها با یکدیگر رفتار خوبی دارند و به هم احترام می‌گذارند و زندگی مالی مستحکمی‌ بنا نهاده‌اند. به خواسته‌های هم ارج می‌نهند و در نهایت زوج موفقی به نظر می‌رسند. این طرز فکر شما، یک روز در حالی که مشغول خوردن شام و گفتگوی خانوادگی هستید به یکباره با شنیدن خبر جدایی آن زوج به هم می‌ریزد. هرچه فکر می‌کنید نمی‌توانید علتی منطقی برای این اتفاق بیابید. تمام زوایای مغزتان را می‌کاوید تا نشانه‌ای دال بر مشکلات زناشویی آن زوج بیابید اما به نتیجه خاصی نمی‌رسید. چه اتفاقی می‌افتد که روابط عاطفی و پیوند‌های خانوادگی و اجتماعی از بین می‌روند و جدایی جای آنها را می‌گیرد؟ حتما دلیلی هست ولی ناشناخته‌تر از آن است که شما به وجودش پی ببرید...

در مرگ روابط عاطفی زندگی زناشویی، چهار مرحله وجود دارد که کارشناسان خانواده به این صورت تقسیم‌بندی می‌کنند: مخالفت، رنجش و عصبانیت، عدم پذیرش یا طرد و سرکوبی.

 

در مرگ روابط عاطفی زندگی زناشویی، چهار مرحله وجود دارد که کارشناسان خانواده به این صورت تقسیم‌بندی می‌کنند: مخالفت، رنجش و عصبانیت، عدم پذیرش یا طرد و سرکوبی.

مرحله 1: مخالفت
در زمینه عاطفی و در زندگی زناشویی این مسأله به کرات اتفاق می‌افتد زیرا تعداد تعاملات میان فردی زوجین خیلی زیادتر از انواع دیگر روابط است و به همین نسبت احتمال بروز اختلاف میان آنها بیشتر است. اگر مخالفت‌های کوچک خود را بیان نکنید و با توجه به تعداد موارد پیش آمده، از خیر مطرح کردن آنها بگذرید، این مخالفت‌های کوچک جمع شده و کم‌کم به علامت هشداردهنده بعدی یعنی رنجش و عصبانیت تبدیل می‌شود.

مرحله 2: رنجش و عصبانیت
در این مرحله شما فرد مقابل را سرزنش و ملامت می‌کنید و فرد مقابل هم عکس‌العمل نشان می‌دهد و شما را مورد حمله قرار می‌دهد. خیلی مواقع که سر موضوع کوچک و بی‌ربطی دعوای بزرگی راه می‌افتد علت آن را باید در جای دیگر و موضوع دیگری جستجو کنید. اگر رنجش و عصبانیت، مدام تکرار شود شما در مقام جلوگیری از آن، با به درون ریختن این عصبانیت و رنجش و انباشت انرژی منفی بسیار در درونتان پا به مرحله سوم می‌گذارید

مرحله 3: عدم پذیرش و طرد
بعد از یک دعوای مفصل، در را به هم می‌کوبید و از منزل خارج می‌شوید. شما در منزل و زیر یک سقف هستید ولی به یکدیگر بی‌اعتنایی می‌کنید و یکدیگر را مورد بی‌توجهی قرار می‌دهید. در واقع طرف مقابل را هم از دیده و هم از دل بیرون می‌کنید. بیشتر جدایی‌ها و طلاق‌ها در این مرحله اتفاق می‌افتد. این دوره بحرانی ترین دوره اختلافات و در حقیقت زمان به زانو در آمدن آخرین تلاش‌های عاطفی طرفین برای بقای زندگی مشترکشان می‌باشد.

مرحله 4: سرکوب
سرکوبی نوعی احساس کرخی و بی‌حسی است. شما دیگر احساسات منفی خود را حس نمی‌کنید اما در مقابل، بهای بزرگی می‌پردازید و دیگر احساسات مثبت خود را نیز لمس و درک نخواهید کرد. آنچه این مرحله را فاجعه‌آمیز می‌کند نوع رابطه‌ای است که بین زوجین وجود دارد. به این ترتیب که همه چیز خوب و مرتب به نظر می‌رسد و طرفین به ظاهر زندگی خوبی در کنار یکدیگر دارند اما در واقع بسیاری از استعدادها و مهارت‌های عاطفی خود را فراموش کرده‌اند و به یک جسد ماشینی و متحرک تبدیل شده‌اند که زندگی محدود و بی‌طراوتی را دنبال می‌کند.

داریم از هم دور می‌شویم!
زمانی كه روابط عاطفی مناسبی در میان زن و شوهر وجود داشته باشد خانواده با آرامش بیشتری به فعالیت خود ادامه می‌دهد و در انجام امور بیرون از خانه نیز موفق‌تر عمل می‌كنند. زن وشوهری كه ذهن و رفتار یكدیگر را درك كنند، روابط عاطفی مثبتی هم با یكدیگر برقرار می‌كنند. روان‌شناسان تنها راه‌حل این مسأله را داشتن هوش عاطفی زن و شوهر در خانواده می‌دانند و می‌گویند: «هوش عاطفی مجموعه‌ای از مهارت‌ها و شاخص‌ها برای شناخت احساس خود، كنترل احساس خود، شناخت احساس دیگران و تنظیم روابط با دیگران است كه در خانواده جایگاه بسیار بالایی دارد.»


موضوعات مرتبط: خانه و خانواده


تاريخ : ۱۳۸۷/۱۱/۱۲ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

پسربچه‎اي به سراغ مادرش رفت كه در آشپزخانه مشغول درست كردن شام بود و يادداشتي به او داد كه خودش نوشته بود. پس از آنكه مادر كارش تمام شد، دستانش‎ را شست و بعد شروع به خواندن يادداشت پسرش كرد كه بدين مضمون بود:
    بابت هرس كردن علف‎هاي باغچه‎: پنج هزار تومان
    بابت نظافت اتاقم در هفته‎ : هزار تومان                                                                         
    بابت نگه داري و مراقبت از برادر كوچكم در زماني كه شما به خريد رفته بوديد: هزار و پانصد تومان
    بابت خريد از فروشگاه‎: پانصد تومان                                                                                             بابت بردن آشغال‎ها به كوچه‎: هزار تومان
    بابت گرفتن نمره بيست و كارت صد آفرين‎: پنج هزار تومان
    بابت نظافت و شست و شوي حياط‎: دو هزار تومان
    جمع كل‎: شانزده هزار تومان
    مادر پس از ديدن يادداشت پسرش‎، نگاهي به او انداخت و پسرك به خوبي‎ احساس كرد كه خاطرات دور به ذهن مادرش هجوم آورده‎اند. مادر قلم را برداشت‎ و پشت كاغذ پسرش چيزهايي يادداشت كرد و آن را به دست پسرش داد. يادداشت‎ مادر بدين مضمون بود:
    بابت نه ماهي كه داخل شكمم رشد مي‎كردي و حملت مي‎كردم‎: رايگان
    بابت تمام شب‎هايي كه در كنار بسترت بي‎خوابي كشيدم‎، از تو پرستاري كردم و براي سلامتي‎ات دعا كردم‎: رايگان
    بابت همه سختي هايي كه بابت تو متحمل شدم و تمام اشك‎هايي كه طي اين همه‎ سال به خاطر تو ريخته‎ام‎: رايگان
    بابت تمام شب‎هايي كه به خاطر نگراني‎ها و مشكلات تو تا صبح پلك بر هم نزدم‎: رايگان
    بابت تمام لباس‎ها، غذاها و اسباب بازي‎هايي كه برايت خريده‎ام و حتي پاك كردن‎ بيني‎ات‎: رايگان
    پسرم‎، وقتي همه اين مخارج را با هم جمع كني‎، قيمت و جمع كل عشق من نسبت‎ به تو مشخص مي‎شود: رايگان
    وقتي پسر خواندن يادداشت مادرش را به پايان رساند اشك در چشمانش حلقه زده‎ بود. مستقيم به چشمان مادرش خيره شد و گفت‎: «مامان خيلي دوستت دارم‎». و بعد قلم را برداشت و با حروف درشت زير يادداشتش نوشت‎: «كامل پرداخت‎ شد».


موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۷/۱۱/۱۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

روزي پدربزرگي با نوه خود صحبت مي‎كرد و مي‎خواست در لابه‎لاي سخنانش‎، درس مهمي از زندگي را به او ياد دهد. پس گفت‎: «عزيزم‎، من احساس مي‎كنم كه دو گرگ در قلبم با يكديگر مي‎جنگند. يكي از آن‎ها، موجودي وحشي‎، كينه توز، خشمگين و خطرناك است‎. ديگري موجودي مهربان رئوف و دلسوز است‎».
    نوه او با كنجكاوي پرسيد: «خوب كدام گرگ در جنگل داخل قلب‎تان پيروز مي‎شوند؟»
    پدربزرگ گفت‎: «آنكه من تغذيه‎اش كنم‎».

موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۷/۱۱/۱۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |


روزي سربازي قصد بازگشت از جنگ به وطنش را داشت‎. پس با والدين خود تماس گرفت و گفت‎: «به زودي به خانه باز خواهم گشت‎، ولي مي‎خواهم لطفي در حقم بكنيد. دوستي دارم كه مايلم او را همراه خود به خانه بياورم‎. اجازه مي‎دهيد؟»
    آنان پاسخ دادند: «البته عزيزم‎، از آشنايي با او خوشحال خواهيم شد».
    سرباز جوان ادامه داد: «ولي ابتدا بايد شما را در جريان موضوعي قرار دهم‎. او در جنگ‎، به شدت‎ مجروح شده است‎. او روي زمين پر از مين قدم گذاشت و يك دست و يك پاي خود را از دست داده‎ است‎. او جايي براي زندگي ندارد و من مي‎خواهم كه او در كنار ما زندگي كند».
    آنان پاسخ دادند: «پسرم تو نمي‎داني كه چه درخواستي از ما داري‎. فردي با چنين معلوليت و ناتواني‎ جسماني‎، مانند سدي بزرگ در زندگي ما خواهد بود. ما بايد زندگي خود را بكنيم و نمي‎توانيم اجازه‎ دهيم كه چنين فردي در زندگي ما اختلال ايجاد كند. بهتر است او را فراموش كني و زودتر به خانه‎ برگردي‎. مطمئن باش كه او هم مكاني براي زندگي خود پيدا خواهد كرد».
    سرباز ديگري چيزي نگفت و با خانواده‎اش خداحافظي كرد. پدر و مادر او، مدت‎ها از او بي‎خبر ماندند تا اينكه چند هفته بعد پليس با آنان تماس گرفت و اطلاع داد كه پسرشان به علت سقوط از بلندي‎ جان باخته است‎. مرگ او بيشتر شبيه خودكشي بود. پدر و مادر عزادار و اندوهگين با دلي شكسته راهي‎ آنجا شدند تا هويت پسرشان را شناسايي كنند. آنان پسر خود را شناختند ولي در كمال وحشت و ناباوري متوجه شدند كه پسرشان يك دست و يك پا نداشت‎!
    خانواده اين سرباز شباهت زيادي به بيشتر افراد دارند. بيشتر افراد گول ظواهر فريبنده را مي‎خورند و دوست ندارند با افرادي معلول و ناتوان كه سد راه در نظر گرفته مي‎شوند، معاشرت كنند. معمولاً افراد ترجيح مي‎دهند با افرادي سالم‎، زيباتر و باهوش‎تر از خود مراوده داشته باشند. خوشبختانه‎، وجود برتري هست كه به اين شكل به ما نگاه نمي‎كند. او با عشقي بي‎قيد و شرط و محبتي بي چشمداشت ما را دوست دارد و همواره نگران ماست‎.
    پس امشب‎، قبل از خوابيدن با خداي خود كمي راز و نياز كنيد و از او بخواهيد تا به شما توان آن را ببخشد كه ديگران را با تمام ناتواني‎هايشان بپذيريد و بتوانيد تفاوت‎هايشان را درك كنيد. معجزه‎اي به نام‎ دوستي وجود دارد كه در قلب شماست و حتي نمي‎دانيد چگونه به وقوع مي‎پيوندد يا چه زماني آغاز مي‎گردد. ولي مي‎دانيد كه اين موهبت منحصر به فرد و استثنايي‎، هميشه در قلب‎تان وجود دارد و در مي‎يابيد كه دوستي‎، يكي از ارزشمندترين موهبت‎هاي خداوند است‎. در واقع دوستان‎، جواهراتي بسيار نادر و كمياب هستند. آنان به چهره شما لبخند مي‎نشانند و شما را به سوي موفقيت سوق مي‎دهند. آنان‎ گوشي شنوا به شما قرض مي‎دهند، واژه‎هايي دلگرم كننده به زبان مي‎آورند و هميشه دروازه قلب‎شان را به روي شما مي‎گشايند. قدرشان را بدانيد.

موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۷/۱۱/۱۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

روزي در كنار مردي روي نيمكتي در پارك‎، نزديك محوطه بازي نشسته بودم‎. در حالي كه مراقب پسر كوچكم بودم كه سرسره بازي مي‎كرد. رو به آن مرد كردم و گفتم‎: «او پسر من است‎. چقدر بچه‎ها در اين‎ سن و سال بازيگوش هستند. به نظر مي‎رسد كه هرگز از بازي كردن خسته نمي‎شوند».
    مرد خنديد و گفت‎: «بله‎، همين طور است‎. انشاءا... پسرتان در پناه حق‎، سال‎هاي سال سالم و سرحال‎ باشد. آن هم دختر من است كه دوچرخه‎سواري مي‎كند».
    مرد نگاهي به ساعتش انداخت رو به دخترش كرد و گفت‎: «عزيزم‎، موافقي به خانه برگرديم‎؟»
    دخترك گونه پدرش را بوسيد و گفت‎: «پدر خواهش مي‎كنم فقط پنج دقيقه ديگر! فقط پنج دقيقه‎!»
    مرد موافقت كرد و دخترك با شادماني به دوچرخه سواري ادامه داد. چند دقيقه بعد، مرد دوباره‎ دخترش را صدا زد و گفت‎: «حالا موافقي به خانه برگرديم‎؟»
    دخترك دوباره گفت‎: «پدر خواهش مي‎كنم پنج دقيقه ديگر، فقط پنج دقيقه‎!»
    مرد لبخندي زد و گفت‎: «بسيار خوب‎، دخترم‎».
    من كه شاهد اين صحنه‎ها بودم حيرت كردم و گفتم‎: «شما واقعاً پدري با حوصله و صبور هستيد».
    مرد لبخند تلخي زد و گفت‎: «برادر بزرگ دخترم‎، سال گذشته وقتي مشغول دوچرخه سواري در خيابان بود، زير ماشين رفت و جان خود را از دست داد، من هرگز وقت زيادي را با پسرم صرف‎ نمي‎كردم و حالا حاضرم هم چيزم را بدهم تا فقط پنج دقيقه بيشتر با او باشم‎، ولي متأسفانه امكانش‎ وجود ندارد. پس حالا با خود عهد كرده‎ام كه مرتكب همان اشتباه در مورد دخترم نشوم‎. دخترم با گرفتن‎ رضايت من براي پنج دقيقه دوچرخه سواري بيشتر، يك دنيا ذوق مي‎كند، در حالي كه حقيقت اين است‎ كه با اين پنج دقيقه اضافي‎، من قادرم پنج دقيقه بيشتر، دخترم را نگاه كنم و لذت ببرم‎. بايد قدر لحظه‎هاي زندگي را دانست‎، چون هرگز باز نمي‎گردند و زماني كه عزيزي را از دست مي‎دهيم‎، ديگر نمي‎توانيم لحظه‎ها و خاطرات با او بودن را زنده كنيم‎».
    بله‎، زندگي يعني اولويت بندي‎. اولويت‎هاي شما در زندگي‎، چه هستند؟
    همين امروز، همين حالا و در همين لحظه به عزيزتان‎، پنج دقيقه وقت بيشتر اختصاص دهيد!

موضوعات مرتبط: خانه و خانواده


تاريخ : ۱۳۸۷/۱۱/۱۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

بسیاری از افراد در محیط كار استرس دارند. در نتیجه در خانه احساسات خود را سركوب می‌كنند. مثل زمانی كه همسرتان در گوشه‌ای از اتاق مخصوص گذراندن وقت خویش است و یا زمانی كه تمایلی به انجام فعالیت‌های جنسی ندارد. شما باید بتوانید چیزها و یا افرادی را كه موجب ایجاد استرس و تأثیرات بر روی شما می‌شوند را بشناسید. یك دفترچه یادداشت روزانه برای خود تهیه كنید و به مدت ۲ تا ۴ هفته مواردی را كه موجب استرس در شما می‌شود یادداشت نمایید.

   دفتر یادداشت روزانه استرس :

 اگر شما احساس می‌كنید كه استرس شغلی شما زیاد است حتماً دفترچه‌ای برای یادداشت آن تهیه كنید. هر روز یادداشتی از موارد زیر تهیه كنید:

  چه وظیفه و یا ملاقات‌هایی را باید هنگام كار انجام دهید.

• آیا روز خود را با رضایت و خوش‌بینی آغاز كرده‌اید و یا با بیم و هراس به سر كار خود رفته‌اید؟

• آیا زمان‌هایی بوده است كه خلق شما تغییر كند؟

• آیا كارها و یا افرادی هستند كه دلتان می‌خواهد از آنها دوری گزینید؟

• آیا بعضی اوقات احساس ناخوشایندی دارند.

• آیا مجبور هستید به سؤالات زیادی پاسخ دهید.

• آیا از این كه شغل خود را از دست بدهید می‌ترسید؟

• آیا روز خود را با این فكر كه آیا پیشرفتی در كار كرده‌اید به پایان می‌برید؟

• آیا قبل از اینكه كارتان را تمام كنید محیط كار خود را ترك می‌كنید و در خانه در مورد آن مشغولیت ذهنی دارید؟

آیا در محیط كار بیش از توانایی‌هایتان از شما انتظار دارند؟ مثلاً در مدت زمان كوتاه‌تر مسئولیت‌های بیشتری از شما می‌خواهند؟

آیا برای پیشرفت فشاری وجود دارد كه باعث عدم راحتی شما می‌شود؟

و آیا یك تهدید ممتد در محیط كار وجود دارد طوری كه ممكن است از محیط كار خود اخراج شوید؟

   نكات برتر

  یاد بگیرید كه چگونه اثرات فیزیكی استرس را بشناسید.

• سعی كنید در محیط كار استرس نداشته باشید. قبل از اینكه استرس واقعاً شما را بیمار كند جلوی آن را بگیرید.

• توجه كنید كه استرس كار خود را به زندگی شخصی‌تان وارد نكنید.

• اگر فكر می‌كنید كه استرس شغلی شما دائمی است برای تغییر دادن شغل هرگز دیر نیست

در مورد روابط خود در محیط كار فكر كنید. آیا در محیط كارتان افرادی وجود دارند كه به نظر می‌رسد شغل شما را برایتان سخت نشان می‌دهند. آیا كار كردن با این افراد برایتان مشكل است. در مورد روابط خود خارج از محیط كار فكر كنید. آیا شغل شما روی تعادل زندگی خانوادگی‌تان اثر دارد.


موضوعات مرتبط: روان شناسی


تاريخ : ۱۳۸۷/۱۱/۰۹ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

معمولاً وقتی آقایان می خواهند اودکلن بخرند، یکی از دو کار زیر را انجام می دهند:

1-  دنبال همان عطری که از دوران دبیرستان استفاده می کردند خواهند بود.
2-  عطری را انتخاب می کنند که در هنگام خرید به نظرشان خوشبو بیاید.

البته راه دوم بسیار بهتر از راه اول به نظر می آید، اما برای انتخاب عطر فقط مهم این نیست که کدام به نظرتان خوشبو بیاید. پوستتان هم مهم است و اینکه آیا با پوست شما سازگاری دارد یا خیر. رایحه هر عطری برای افراد مختلف متفاوت است چرا که این رایحه تا حد زیادی به نوع پوست شما و مواد تشکیل دهنده ی آن عطر بستگی دارد.

برای داشتن انتخاب بهتر متن زیر را مطالعه کنید.

روش تست ادوکلن
ــــــــــــــــــــــــــــــ
قبل از اینکه با اصول سازگاری عطر با پوستتان آشنا شوید، ابتدا برایتان چند نکته برای انتخاب اولیه ادوکلن ذکر می کنیم:

در انتخاب هر ادوکلن سه مرحله وجود دارد. زمانی که در فروشگاه هستید، ادوکلن مورد نظرتان را برداشته و کمی از آن را به عنوان نمونه روی کاغذ تستر بزنید و بو کنید. این اولین مرحله و اولین احساس شما نسبت به رایحه این عطر است.

10 الی 15 دقیقه صبر کنید و بعد دوباره کاغذ را بو کنید. این دومین مرحله است. در این مرحله شما رایحه جدیدی بعد از از بیرون رفتن رایحه اول از بینیتان به مشامتان خواهد خورد.

45 دقیقه تا یک ساعت دیگر صبر کرده و دوباره کاغذ را بو کنید. این مرحله سوم است و در این مرحله شما بویی استشمام خواهید کرد که برای 3 یا 4 ساعت ماندگار خواهد بود. اگر رایحه این عطر در هر سه مرحله مورد پسند شما بود، می توانید آن را انتخاب کنید.

ترکیباتی در ادوکلن ها که باید از آنها پرهیز کرد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
انواع بسیاری از ادوکلن ها حاوی ترکیباتی مصنوعی هستند. بعضی از انواع متداول این ترکیبات که باعث مشکلات پوستی مثل خارش، جوش، آماس و اگزما و حتی مشکلات تنفسی می شوند شامل انواع زیر هستند:

·            الکل بنزین

·            استات بنزین

·            بنزالدئید

·            لیمونین

·            لینالول

·            آ- پینن

·            استات اتیل

·            استون

متاسفانه، هیچیک از عطرسازها ترکیبات عطرها را روی شیشه آن ذکر نمی کنند. اما شما می توانید فرض کنید که یکی از ترکیبات اصلی همه عطرها الکل اتیل است. این ماده باعث می شود که روغن های عطر به هم آمیخته شود.

چطور بفهمیم عطری با نوع پوستمان سازگاری دارد؟
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کیفیت ادوکلن و تاثیرگذاری آن، هر دو به مسائل زیادی از جمله رژیم غذایی، محیط، ژنتیک و رفتارها (مثل فشارهای عصبی ، سیگار کشیدن،...)  بستگی دارد. اما یکی از مهمترین فاکتورها نوع پوست شما و درجه رطوبت آن است. هر چه پوست مرطوب تر (یا خشک تر) باشد، ادوکلن رایحه ای قوی تر (یا ضعیف تر) خواهد داشت.

پوست های چرب و مرطوب
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
افرادی که پوست هایی با رطوبت و چربی زیاد دارند، فعالیت شیمیایی بدنشان بیشتر است. این چربی اضافی روی سطح پوست می تواند با ادوکلن ترکیب شده و عطر دوام بیشتری پیدا کند. اما این چربی زیاد ممکن است همچنین باعث شود که رایحه ی عطر تغییر کرده و به بویی ناخوشایند تبدیل شود.

برای جلوگیری از این مسئله، در طی روز از مقدار کمتری ادوکلن استفاده کنید یا اینکه از ادوکلن هایی با بویی ضعیف تر یا عطرهایی که کمتر با عطر مشک و بیشتر با عطر میوه ها و گل ها ساخته شده باشد استفاده کنید. ادوکلن هایی که برای فصل تابستان ساخته شده اند برای مردهایی که پوست چرب دارند بهترین نعو به حساب می آید.

ادوکلن های پیشنهادی:

(Fahrenheit Summer  ) از (Christian Dior )

(Kouros ) از (Yves Saint Laurent)

(Tommy Jeans) از تامی هیلفیگر (Tommy Hilfiger)  

پوستهای خشك و حساس...

پوست های خشک
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ادوکلن بسیار سریعتر در پوست های خشک از بین می رود، به همین دلیل باید مقدار بیشتری مورد استفاده قرار گیرد. هرچند، به خاطر وجود ترکیبی مثل الکل اتیل، استفاده زیاد هم ممکن است باعث خشک کردن هر چه بیشتر و خراب کردن پوست شود. مسئله بسیار پیچیده ای است...

با دانستن این مطلب، افرادی که پوست هایی خشک دارند باید دنبال عطر های زمستانی باشند. این ادوکلن ها عطر قوی تری دارند و در هوای خشک و سرد ماندگاری طولانی دارند.

ادوکلن های پیشنهادی:

  “California North” و “White Moss از “Acca Kappa”

  “Black”  از “Kenneth Cole”

پوست های حساس
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بزرگترین خطر برای مردهایی که پوست حساس دارند این است که از ادوکلن های قوی استفاده کنند در حالیکه از سایر محصولات پوستی قوی نیز استفاده می کنند. اگر پوستتان دچار آکنه و کهیر است، بهتر است که ازاستفاده ادوکلن بعد از استفاده از افترشیو و اسپری بدن خودداری کنید، به خاطر اینکه ممکن است باعث آلرژی شود.

افرادی که پوست حساس دارند می توانند از همان قوانین مربوط به پوست های خشک در خرید ادوکلن استفاده کنند، اما بهتر است که ترکیباتی که در این عطرها استفاده می شود همه از مواد طبیعی باشند.

ادوکلن های پیشنهادی:

 “Eruptable” از “Volcanic Earth”

“Gents Cologne Balm”   و  “Polo Blue”  از  “Ralph Lauren”

 چند نکته دیگر
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
برای گرفتن نتیجه مطلوب ادوکلن را به گلو، مچ ها، سینه و اطراف گردنتان بزنید. این قسمت ها بهترین نواحی هستند که عطر بتواند با چربی طبیعی بدن شما مخلوط شود. نکته دیگر اینکه قبل از لباس پوشیدن از عطر به پشت زانوهایتان هم بزنید چون این ناحیه رایحه را به خوبی منتشر می کند. افراد بسیاری عادت دارند که در آخر کار کمی هم از عطر روی لیاسهایشان اسپری کنند، اما این کار منع می شود چون به لباس آسیب می رساند.

و در آخر نکته دیگری اضافه می کنیم و آن این است که هیچ کس نباید تا زمانی که نزدیکتان نشده است رایحه عطرتان را استشمام کند. اگر وارد اتاقی شدید و مردم پشت سر شما بو کشیدند، مشخص است که زیاد از عطرتان استفاده کرده اید. برای اطمینان به هر اندازه که می توانید مقدار کمتری استفاده کنید. خانم ها دوست دارند شما را بو کنند، نه عطر کرستین دیور را!

سعی کنید در انتخاب عطر هم مثل انتخاب صابون یا مرطوب کننده به پوستتان اهمیت دهید و با توجه به نوع پوستی که دارید، ادوکلنتان را تهیه کنید.


موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۷/۱۱/۰۹ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

رضایتمندی زنانشویی را نمی‌توان صرفا بر اساس فشارهای روانی بیرونی تعیین کرد زیرا تمامی ازدواجها دست کم یا چند فشار روانی مواجه هستند. تفاوت ازدواجهای شادکام و ناشاد را حداقل تا حدودی می‌بایست در پرتو شیوه‌‌ای تعیین کرد که طرفین به فشارهای روانی پاسخ می‌دهند و یا با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند.

یک منبع بسیار با اهمیت رضایت مندی در ازدواج عبارت است از پاداشهایی که طرفین به یکدیگر می‌دهند. بسیاری از عوامل باعث استحکام ازدواج می‌شوند اما پاداشهای ادراک شده مهمترین عامل است. پاداشهای زیادی برای‌‌ این کار وجود دارد و برای افراد مختلف چیزهای متفاوتی از کار کرده پاداش دهنده برخور دارند. مصاحبت و دوستی یکی از پاداش است. سایر پاداشها عبارتند از داشتن یک همبازی مناسب در بازی یا کسی که با او بتوان به پیاده روی پرداخت، کسی که با او خاطرات مشترکی داشته باشیم و یا کسی که با او به تجربه‌های جدید دست یابیم. تحسین و تمجید نیز می‌تواند نقش پاداش دهنده داشته باشد و باعث حفظ ازدواج شود.

    ادراک درست و دقیق
زوجهای شادکام در شناخت یکدیگر توفیق دارند. آنها یکدیگر را به درستی و با دقت ادراک می‌کنند. ولی زن و شوهرهای ناراضی چنین نیستند. بسیاری از موانعی که بر سر راه ادراک دقیق و درست قرار دارند می‌توانند ادراک دقیق در ازدواج تداخل کنند. زوجهای معمولا در موقعیتهای مثل قرار ملاقات (خواستگاری) در پی شناخت یکدیگرند. در این موقعیتها هر دو نفر به مهمترین نحو رفتار کرده و ممکن است اختلافات عقاید خود را در آن دوره به حداقل ممکن برسانند. در نتیجه ممکن است در زمان ازدواج یکدیگر را نشناسند. حتی اگر زن و شوهرها واقعا در همان بدو ازدواج یکدیگر را بشناسند ممکن است از ادراک تغییرات همسر خود باز بمانند.

ارتباط و تبادل نظر
همسران چگونه می‌توانند یکدیگر را بهتر بشناسند؟ اولین ابراز مسیر برای به حداقل رساندن کژفهمی در ازداوج ، تبادل پیام است. اگر زن و شوهرها در وضعیت گشوده و بی‌پرده با یکدیگر صحبت کنند، احتمال اینکه یک نفر بدون آگاهی طرف مقابل تغییر کند، وجود نخواهد داشت و طرفین از آنچه دیگری را خشنود یا ناشنود می‌سازد، بیشتر مطلع بوده و اگر همسر او درباره امری ناراحت باش متوجه این قضیه می‌شود. یکی از لازمه‌های تبادل پیام عبارت است از زمان ، تا وقتی زوجها ان قدر با یکدیگر به سرنبرند که از سطح روابط مصنوعی فراتر روند، این گفتگو نمی‌تواند سر بگیرد.

مهارت مسئله گشایی
بین دو نفر همیشه احتمال اختلاف نظر وجود دارد و شیوه ادار و حل این اختلافها با شادکامی ازدواج ارتباط دارد. زن و شوهرهای شادگام گرایش به آن دارند که به هنگام بروز مشکل به بحث راجع به آن بپردازند زوجهای ناراضی ظاهرا آن را نادیده می‌گیرند. اما این زوجها مشکلات خود را از یاد می‌برند. در عوض آنها را همچون سندی لاک و مهر شده حفظ می‌کنند تا بعدها در یک مشاجره بزرگ مجددا آن را به جریان بیندازند.

زوجهای شادکام و ناراضی از لحاظ نوع راه‌حلهایی که در نظر می‌گیرند فرق می‌دارند. زن و شوهرهای ناموفق در اغلب اوقات به راه‌حلهایی می‌رسند که در آن یک نفر برنده و دیگری بازنده مطلق است. در زوجهای شادکام احتمال استفاده از مصاحبه بیشتر وجود دارد. در این حالت هر دو نفر تا حدودی تسلیم می‌شوند. و در عین حال به قسمتی از آنچه می‌خواستند می‌رسند. حالت دوم آن است به توافق دو جانبه دست یابند یعنی بکوشند پاداشهای هر دو طرف را به حداکثر برسانند. علاوه بر این ، زوجهای شادکام دریافتن راههای کاهش تنش یا حل مشکلات معزل غالبا ابتکار و خلاقیت بیشتری دارند.

کمک تخصصی به ازدواجهای مسئله‌دار
زمانی به نظر می رسید راه حل یک ازدواج ناشاد کشتن همسر باشد. امروزه راه‌حلی که به ازهان همه می‌رسد طلاق است اما عشق سومی ‌وجود دارد که همان مشاوره زنانشویی است که امکان حفظ ازدواج و در عین حال ، کوشش برای هر چه لذت بخش‌تر کردن آن را فراهم می‌سازد.


موضوعات مرتبط: روان شناسی


تاريخ : ۱۳۸۷/۱۱/۰۹ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |
زماني که مي خواهيد لاغرتر به نظر برسيد و زمان کافي براي رژيم غذايي مناسب نداريد، با رعايت چند نکته ساده در ظاهر و لباس خود مي توانيد بهتر و لاغرتر به نظر برسيد.

گام اول:
حجم موي خود را افزايش بدهيد. نيازي نيست که موهاي خود را افشان کنيد، بلکه پري و حجم آن را افزايش بدهيد. بهتر است از بستن موهاي خود به شکل دم اسبي و کشيدن آن به سمت پشت خودداري کنيد.

گام دوم:
با آرايش ماهرانه کاري کنيد که چشم هاي شما بزرگتر به نظر برسد. جلب توجه به چشم ها باعث مي شود تا از توجه به چانه و گونه هاي پر و چاق کاسته شود. از روژهاي روشن و مات استفاده کنيد.

گام سوم:
با کمک مواد برنزه يا نور آفتاب خود را برنزه کنيد. پوست برنزه موجب مي شود تا لاغرتر به نظر برسيد.

گام چهارم:
لباس هايي بپوشيد که شما را لاغرتر نشان مي دهد. رنگهاي تيره و راه هاي باريک عمودي به شما کمک مي کند. دامن هاي کوتاه تا زانو و يقه هفت و وي شکل، همچنين لباس هاي لايه لايه و چند طبقه شما را لاغرتر و باريکتر نشان خواهد داد.

گام پنجم:
لباس زير مناسب بپوشيد. اطمينان حاصل کنيد که لباس زيري با سايز مناسب پوشيده ايد. يک لباس زير آويزان موجب افزايش حجم ميانه بدن شما مي شود.

گام ششم:
کفش با پاشنه گوه اي و سه گوش انتخاب کنيد، چون باعث مي شود تا بلندتر و باريکتر به نظر برسيد. علاوه بر اين پاشنه هاي بلند، انحناي ماهيچه پاي شما را برجسته تر نشان مي دهد. اگر مي خواهيد که پاهاي شما لاغرتر به نظر برسد، از استفاده کفش هايي که نوار و بند بر روي ساق پا دارند، خودداري کنيد.

گام هفتم:
با وضعيت مناسب قدم برداريد. از عادت خميده و دولا راه رفتن خلاص بشويد، در نتيجه فورا اين احساس ايجاد مي شود که وزن شما از آنچه که واقعا هست، کمتر است.


موضوعات مرتبط: خانه و خانواده


تاريخ : ۱۳۸۷/۱۱/۰۹ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

كسی كه از لفظ و معنای مثبت در سخن گفتن استفاده نمی‌كند، مانند این است كه از حق و حقوق خویش هیچ‌گونه شناختی نداشته یا اینكه قدرت فهماندن صادقانه افكار و احساسات خویش را ندارد.
در این صورت به دیگران اجازه داده است كه به او احترام نگذارند. در واقع بدون این كه متوجه شود، عقاید مخالف دیگران را بر علیه خودش می‌شوراند. در حالی كه می‌تواند با زبان و بیان مثبت و پر كشش افراد و مسیر فكری و رفتاری آنها را به سوی خود جلب كند.
فهماندن افكار و عقاید خویش و درك احساسات و دیدگاههای دیگران به طور صادقانه و همچنین پذیرش احساسات و افكار دیگران.

پس نتیجه‌ می‌گیریم كه مثبت‌اندیشی می‌تواند 2 نوع ارزش‌گذاری را در پی داشته باشد.
اول: ارزش دادن به خود با دفاع از حق و حقوق خویش و خواسته‌ها و نیازهای معقول و منطقی خود.

 

دوم: ارزش قائل شدن برای دیگران و احترام به خواسته‌ها و نیازها و همچنین حقوق آنها.
پیامی كه ارزش‌گذاری به خود و دیگران و به طوری كه نگرش مثبت دارند عبارتند از :

-این چیزی است كه من فكر می‌كنم.
-این است چیزی كه من احساس می‌كنم.
-اینگونه می‌توانم وضعیت خودم را ارزیابی بكنم.
-من آمادگی شنیدن حرف‌های شما و دیگران را دارم.
-سعی می‌كنم افكار و عقاید شما و دیگران را بفهمم.

یكی از مراحل مهم برای یادگیری، ارتباط برقرار كردن، ارزیابی مثبت كردن، و از همه مهمتر ارزش برای خویش قائل بودن است. درك و تصور مثبت از خویش داشتن، در ذهن رشد می‌كند و باعث می‌شود كه اینگونه اشخاص با خودشان و افكار و احساسات خودشان راحت و مثبت برخورد كنند.

برقراری ارتباط مثبت، باعث زیاد شدن اعتماد به نفس ما و دیگران می‌شود. اشخاصی كه در وضعیت‌های مختلف به سختی اظهارنظر می‌كنند،كسانی هستند كه نسبت به خود احساس ضعیفی دارند و همیشه افراد افسرده و با اضطراب بسیاری با دیگران ارتباط دارند. آنها همیشه احساس می‌كنند كه مورد قبول دیگران نیستند و یا مورد سوءاستفاده آنها قرار گرفته‌اند و به بیگاری كشانده شده‌اند و به مرور زمان آنها علائم بیماری مانند: میگرن، زخم معده و غیره را احساس می‌كنند.

رفتارهای  چاپلوسانه

پیامی كه رفتار افراد چاپلوس می‌دهد، این است:
- من مهم نیستم تو می‌توانی از من استفاده بكنی.
یقینا افراد این چنینی قوه ابتكارشان را نمی‌توانند نشان دهند زیرا این نوع رفتار بیهوده و كوركورانه، به دیگران اجازه می‌دهد كه در مورد او هرگونه تصمیمی را بگیرند و در هر مسیری كه می‌خواهند او را بكشانند.

چنین اشخاصی با رفتار كوركورانه خود، معمولا دچار اضطراب و پریشانی و خشم می‌شوند، اما نمی‌توانند هیچ‌ عكس‌العملی از خود نشان دهند و نهایتا دچار افسردگی و اضطراب و ترس هستند.

شخص چاپلوس، برای حق و حقوق دیگران ارزشی قائل نیست و فقط به نیازها و حقوق خود اهمیت می‌دهد.

این چنین شخصی، به نظر می‌رسد كه ماسكی به صورت زده و به راحتی به خاطر منافع خودش تلاش می‌كند.او با جملات قشنگ و با زرنگی ماهرانه، دیگران را مجبور به حمایت ناآگاهانه از خودش می‌كند. مانند:
-تو باید قدرت بیشتری خرج می‌دادی.
- تو رئیس خوبی هستی و اگر بخواهی می‌توانی...
-تو خیلی بزرگی و می‌توانی...
تو پول خوبی جمع كرده‌ای و ...

اما در مقابل این حرف‌های زیبا، او فقط و فقط به دنبال یك چیز است، آن هم این است كه دیگران خواسته‌های او را بر آورده بكنند. برای به دست آوردن چیزی كه می‌خواهد، او حتی دیگران را فریب داده و آنها را عصبی و به حد جنون می‌رساند. او حتی باعث می‌شود شخصی به خاطر اعمال چاپلوسانه او در جامعه كنار گذارده شود.

 این چنین رفتارهای چاپلوسانه معمولا برای رسیدن به هدف موثر واقع می‌شود. البته اگر این هدف و نیت به زرنگی تمام پنهان شود و دیگران نیز ناخودآگاه از آن اطاعت بكنند و از حقه بازی او بی اطلاع باشند، می‌تواند موجب پیشرفت او شود. این دسته از اشخاصی كه فریب خورده‌اند، دچار نوعی اضطراب و پریشانی می‌شوند كه چرا به این سادگی گول خوردند و چرا دیگران توانسته‌اند ارزش‌های آنها را پایمال كنند.

نگرش و رفتار مثبت داشتن

نگرش و رفتار مثبت داشتن، علاوه بر ابراز عقاید و خواسته‌های خویش، عقاید و حقوق دیگران را نیز رعایت می‌كند، در حقیقت او دارای احساس، رفتار و نگرش متعادل و متوازن است. شخصی كه این چنین رفتار مثبتی دارد، معمولا به راحتی ارتباط برقرار می‌كند. به آرامی و با سرعت بیشتر با دیگران به تفاهم می‌رسد و مورد تایید نیز قرار می‌گیرد. طبیعتا اینگونه رفتار برای رسیدن به هدف موثرتر است زیرا هم باعث رضایت خود و هم باعث رضایت دیگران می‌شود و برای خود و دیگران ارزش قائل است.

 اینگونه رفتاری نتیجه خوب و رضایت‌بخشی را در پی دارد و خود و دیگران احساسات مثبت و افكار آزاداندیشانه را تشویق می‌كند. نتیجه اینكه ما می‌توانیم یك نوع رفتار كودكانه در مقابل دیگران داشته باشیم  یا رفتار عصبی یا چاپلوسانه و یا رفتار مثبت با دیگران داشته باشیم.

خود، دیگران و محیط زیست زندگی در تقویت و كاهش هر كدام از رفتارها موثرند. محیط نامناسب، رفتارهای چاپلوسانه و غیرانسانی را ترغیب می‌كند، اما زندگی در فضای سالم اجتماعی رفتارهای انسانی و معقولانه را تقویت می‌كند.در حقیقت تقویت كننده‌ها اعم از پولی و معنوی در شكل‌گیری مثبت یا منفی تاثیر گذارند.

فرزندانمان، والدینمان، دوستان و رئیس و همكارانمان می‌توانند زمینه‌ساز و تقویت كننده یا كاهش دهنده این رفتارها باشند.مثلا: می‌توانیم مثبت باشیم وقتی كه شخصی مقابل‌مان قصد دارد چیز مورد نیازمان را به ما قرض بدهد.

-می‌توانیم خشمگین باشیم، وقتی كه در محل كارمان كسی مزاحم ماست.
- گاهی مجبور می‌شویم رفتار كوركورانه را در دستور كار قراردهیم.
- گاهی مجبور می‌شویم رفتار چاپلوسانه را پذیرا  شویم.

حالا سؤال این است:
- چگونه ما یادگرفته‌ایم كه این‌گونه رفتارهایی را داشته باشیم؟
- نگرش و رفتار مثبت اكتسابی است و در محیط زندگی تقویت یا كاهش می‌یابد. بعضی از اشخاص به‌خاطر اظهار نظر  شخصی مورد تنبیه و بازخواست قرار گرفته‌اند (تنبیه شدن)
- دیگری مورد تشویق قرار می‌گیرد كه تسلیم شده و بله بگوید به‌جای نه. (فشار و زور)
- بعضی اوقات تنبیه كردن رفتار مثبت و همزمان فشار آوردن به رفتار منفی. (تنبیه و زور)
- اگر رفتاری مورد قبول قرار نگرفته و یا به‌وسیله اشخاصی مهم كه در اطراف ما هستند مورد نگرش قرار گیرد. (الگوبرداشتن)
- دیگر اینكه افرادی كه در انزوا بودند و موقعیت پیشرفت و اجازه بروز رفتاری مثبت نداشته‌اند. (نداشتن موقعیت)
- همچنین اگر نگاهی به عوامل فرهنگی بیندازیم، می‌بینیم كه به الگوهای سنتی زنانه و مردانه برمی‌خوریم. تشویق زنان به داشتن رفتارهای كوركورانه و تشویق مردان به داشتن رفتارهای خشمانه.

پس باید گفت كه گاهی اوقات اشخاصی از حق خود بی‌خبرند یا از آن محروم می‌شوند كه باید كوشید آنان را آگاه كرد.


موضوعات مرتبط: روان شناسی


تاريخ : ۱۳۸۷/۱۱/۰۹ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

امنیت روانی اعضای خانواده در محیط خانه و جامعه به آسایش و آرامش روان مربوط می‌شود.
می‌دانیم بهداشت روان چیزی فراتر از فقدان یا نبود بیماری است، به‌گونه‌ای دیگر می‌توان گفت: بهداشت روان حالتی از رفاه است كه در آن فرد توانایی‌هایش را بازمی‌شناسد و قادر است با استرس‌های معمول زندگی تطابق حاصل كرده و از نظر شغلی مفید و سازنده باشد و به‌عنوان بخشی از جامعه با دیگران مشاركت و همكاری داشته باشد.بهداشت روان به همه ما مربوط است نه فقط به كسانی كه از بیماری‌های روانی رنج می‌برند.

بهداشت روانی افراد متأثر از عوامل متعددی است، اگرچه این عوامل به‌صورت جداگانه مورد مطالعه قرار می‌گیرند ولی در واقع این موضوع چندوجهی متأثر از یكدیگر است. بدین‌معنی كه افراد به‌علت شرایط محیطی یا عوامل فردی تعادل و آرامش روحی‌شان دچار تغییراتی می‌شود و هرچه شدت این عوامل زیادتر باشد، تأثیر و تهدیدش بیشتر خواهد بود. عواملی همچون عدم‌برآورده شدن نیازهای اولیه، ناكامی، استرس، یادگیری، مسائل اجتماعی و رسانه‌های جمعی و... از عمده‌ترین تأثیرگذاران بر بهداشت روانی هستند.

تامین و ارتقای سلامت روان زنان نیاز به توجه جدی به سلامت و حقوق زنان دارد. تامین این سلامتی ابعاد متفاوتی دارد كه بخشی به‌عهده جامعه، والدین و فرزندان و بخشی به‌عهده مردان است و در این میان نقش مردان در ارتقای سلامت روان زنان از اهمیت خاص و چشمگیری برخوردار است. نقش مادری زن اگر به خوبی موردتوجه قرار گیرد زن را در جایگاهی بسیار بالاتر و مؤثرتر از مرد در جامعه انسانی قرار می‌دهد، اما تفكر مادی به‌گونه‌ای در به ابتذال كشاندن زنان تلاش كرده كه این موجود متعالی امروز به بازیچه‌ای در دستان هوس‌بازان شیطان‌صفت تبدیل شده است. با تأسف و شرمساری باید گفت كه در دنیای مدرن، تجارت زنان و دختران پس از مواد‌مخدر از سودآورترین انواع قاچاق به‌شمار می‌آید.

مقام زن به‌ویژه نقش مادری او در پیشگاه خداوند و اولیای دین بسیار بلند و ارزشمند است. پیامبر گرامی(ص) می‌فرماید: (بهشت زیر پای مادران است) جالب آنكه این سخن نه‌تنها، یادآور یك وظیفه اختصاصی بلكه بیانی حق‌شناسانه و تشكرآمیز از زن، به‌عنوان مادر است. این تشكر اختصاصی حضرت حق از زن در برابر مرد، نشان از تكریم مادر بودن و بزرگی منزلت وی در بارگاه قدس الهی است.

مردان اگر تمایل به ارتقای سلامت روان همسرشان و برخورداری از خانواده سرآمد، پایدار و مستحكم و كارآمد دارند و درصدد تربیت فرزندان شكوفا هستند و ایجاد رابطه‌ای صمیمانه با او را در سر دارند، بایستی به نكات زیر توجه خاص داشته باشند:

- زنان را درك كنید: شما باید نیازهایشان، عواطفشان، شادی، ناراحتی، سرزندگی، كسالت و خوب و بدشان را درك كنید. به‌ویژه اگر مورد بی‌مهری قرار گرفته‌اند، باید موقعیت آنان را درك و با آنان همدلی كنید.

- زن‌ها گفت‌وگو را دوست دارند: زن با صحبت كردن تخلیه می‌شود. اگرچه به‌نظر شما او در صحبت كردن افراط می‌كند، هرگز او را از گفتن باز ندارید.

- به حرف‌های آنان گوش دهید: اولین نشانه درك شما از زن این است كه به صحبت‌هایش به دقت و باتوجه گوش دهید. هنگام صحبت او با دست‌هایتان بازی نكنید روزنامه نخوانید، سرتان را بالا بیاورید، صمیمانه نگاهش كنید و...

- از بیان راه‌حل‌های كوتاه و قطع گفتار او خودداری كنید: با سرعت چاره‌جویی و تدبیر نكنید. زن نمی‌گوید كه شما چاره‌جویی كنید بلكه می‌گوید تا مسئله را بیان كرده باشد، برای مثال: می‌گوید سرم درد می‌كند. نگویید: برو دكتر. بگذارید به صحبت‌ها ادامه دهد.

- از او بخواهید تا احساساتش را بیان كند: نه‌تنها از گوش كردن اجتناب نكنید، حتی از او پرسش هم بكنید تا بیشتر توضیح دهد و حرف بزند.

- زن به توجه نیاز دارد: به او توجه كنید، به نیازهایش، به لباس‌هایش، به‌صورتش، به فعالیت روزانه‌اش. برای مثال وقتی او كفش تازه خریده و به شما می‌گوید چطوره؟ فقط با یك كلمه (خوبه) نظر خود را ندهید. این نادرست است. شما باید به وجد بیایید. به‌دقت نگاه كنید و بگویید: برای پای تو زیباست.

- زن دوست دارد كه به او احترام بگذارید: احترام به‌زن برای او خیلی لذت‌بخش است. مثلاً زمانی كه هر دو، پای در ایستاده‌اید بگویید اول خانم‌ها و او جلو برود. هرگز زن را جلوی بچه‌ها، فامیل و غریبه‌ها خرد نكنید.

- زن از اینكه موردعلاقه است، لذت می‌برد: اساساً زن بیش از مرد، به صمیمیت نیاز و توجه دارد، با او صمیمی شوید و احساس دوست داشتن خود را در گفته‌ها و رفتار به او نشان دهید. مثلاً با كلام و صورت زیبا او را صدا كنید. در خانه و در حضور او لباس تمیز بپوشید.

-  زن به اعتبار نیاز دارد: احترام و توجه شما به او اعتبار می‌دهد؛ به‌ویژه در حضور دیگران و تا حد زیادی این شما مردانید كه به او اعتبار می‌دهید.

-  به زن قوت قلب بدهید: به او بگویید كه دوستش دارید، بگویید كه همیشه حمایتش می‌كنید، بگویید كه تنهایش نمی‌گذارید، بگویید كه حجم عمده‌ای از مشكلات زندگی او را به دوش می‌كشد، بگویید كه او كانون محبت است و خانه بدون او روح ندارد.

- هرگز همسر خود را با دیگران مقایسه نكنید: در حضور همسرتان از زنان دیگر چه به‌صورت تمجید، یا انتقاد و ایراد صحبت نكنید. این مسئله حساسیت آنها را برمی‌انگیزد.

- همسر خود را با القاب زیبا و پسندیده موردخطاب قرار دهید: چنان كه رسول خدا(ص) همسرش را حمیرا (گل سرخ) خطاب می‌كرد.

- ابراز محبت كنید: به شكل مستمر محبت خود را به او ابراز كنید و گاهی از طریق هدیه دادن به مناسبت‌های مختلف (سالگرد ازدواج، تولد و...) به همسرتان، آن را عملاً تأیید كنید.

- فداكار باشید: در زندگی گذشت و از خودگذشتگی را پیشه كنید.


موضوعات مرتبط: روان شناسی


تاريخ : ۱۳۸۷/۱۱/۰۹ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

امروز صبح که از خواب بيدار شدي، نگاهت مي کردم؛ و اميدوار بودم که با من حرف بزني، حتي براي چند کلمه، نظرم را بپرسي يا براي اتفاق خوبي که ديروز در زندگي ات افتاد، از من تشکر کني. اما متوجه شدم که خيلي مشغولي، مشغول انتخاب لباسي که مي خواستي بپوشي.

وقتي داشتي اين طرف و آن طرف مي دويدي تا حاضر شوي فکر مي کردم چند دقيقه اي وقت داري که بايستي و به من بگويي: سلام؛ اما تو خيلي مشغول بودي. يک بار مجبور شدي منتظر بشوي و براي مدت يک ربع کاري نداشتي جز آنکه روي يک صندلي بنشيني. بعد ديدمت که از جا پريدي. خيال کردم مي خواهي با من صحبت کني؛ اما به طرف تلفن دويدي و در عوض به دوستت تلفن کردي تا از آخرين شايعات باخبر شوي. تمام روز با صبوري منتظر بودم. با اونهمه کارهاي مختلف گمان مي کنم که اصلاً وقت نداشتي با من حرف بزني. متوجه شدم قبل از نهار هي دور و برت را نگاه مي کني، شايد چون خجالت مي کشيدي که با من حرف بزني، سرت را به سوي من خم نکردي. تو به خانه رفتي و به نظر مي رسيد که هنوز خيلي کارها براي انجام دادن داري. بعد از انجام دادن چند کار، تلويزيون را روشن کردي. نمي دانم تلويزيون را دوست داري يا نه؟ در آن چيزهاي زيادي نشان مي دهند و تو هر روز مدت زيادي از روزت را جلوي آن مي گذراني؛ در حالي که درباره هيچ چيز فکر نمي کني و فقط از برنامه هايش لذت مي بري... باز هم صبورانه انتظارت را کشيدم و تو در حالي که تلويزيون را نگاه مي کردي، شام خوردي؛ و باز هم با من صحبت نکردي. موقع خواب...، فکر مي کنم خيلي خسته بودي. بعد از آن که به اعضاي خوانواده ات شب به خير گفتي، به رختخواب رفتي و فوراً به خواب رفتي. اشکالي ندارد. احتمالاً متوجه نشدي که من هميشه در کنارت و براي کمک به تو آماده ام. من صبورم، بيش از آنچه تو فکرش را مي کني. حتي دلم مي خواهد يادت بدهم که تو چطور با ديگران صبور باشي. من آنقدر دوستت دارم که هر روز منتظرت هستم. منتظر يک سر تکان دادن، دعا، فکر، يا گوشه اي از قلبت که متشکر باشد. خيلي سخت است که يک مکالمه يک طرفه داشته باشي. خوب، من باز هم منتظرت هستم؛ سراسر پر از عشق تو... به اميد آنکه شايد امروز کمي هم به من وقت بدهي.


موضوعات مرتبط: دل نوشته ها


تاريخ : ۱۳۸۷/۱۱/۰۹ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 
مشكلات احساسی و رفتاری ما كدامند، با این مشكلات چگونه مواجه می‌شویم و راه‌حل برخورد با این قبیل مشكلات كدام است و با آنها چه باید كرد.
مقاله زیر سعی دارد ضمن فهرست كردن برخی از عمده‌ترین این مشكلات راه‌حل برخورد با آنها را نشان دهد.

هر وقت می‌خواهم حرفی بزنم، صدایم می‌لرزد و لپ‌هایم مثل توت‌فرنگی قرمز می‌شود. ترس از نگاه دیگران زندگیم را به جهنمی مبدل كرده است. جرأت نه گفتن را ندارم و حتی در بله گفتن هم تردید به خود راه می‌دهم. این ها از خصوصیات افراد كمروست.

كمرویی یا همان خجالت كشیدن نه یك بیماریست و نه یك شخصیت اخلاقی تلقی می‌شود. از نظر روانشناسان كمرویی یك نوع مشكل ذهنی و رفتاری است، نه چیزی بیش از آن. از نظر آنان كمرویی نوعی نگرش و عمل منفعلانه و پریشانی بی‌خطر و ملایم محسوب می‌شود، این حالت در طول زندگی و با درگیر شدن در مسائل اجتماعی و تجارب متنوع زندگی تا حدود زیادی برطرف می‌شود. بنابراین این كمرویی را نمی‌توان یك نوع عیب و نقص واقعی نوجوانان و جوانان دانست.

یادمان باشد كه این مشكل در افراد مختلف و در سبك‌های مختلف شخصیتی متفاوت و با شدت كم و زیاد بروز می‌كند.

«خجالت‌زدگی» ‌افراد در دوره‌های مختلف كاری و زمانی خود را نشان می‌دهد. مثل در مواجه با دوستان و معلم‌ها، ورود به محیط جدید در هنگام گذراندن یك امتحان، حرف زدن در جمع یا آشنایی با فرد یا جمع جدید و گفت‌وگو با افراد ناشناس كه گاه كار راحتی هم نیست. مخصوصا اگر این آشنایی یا حرف زدن یا رفتار دیگر، برای اولین بار باشد.

در گذر زمان و كسب تجربه، اعتماد به نفس شخصی بالا می‌رود و این دیو خجالت ناپدید می‌شود. زیرا توانایی خود را عرضه كردن و جزأت مقابله با نگاه دیگران نیاز به آموزش و یادگیری دارد.

این نوع خصوصیات در بعضی از اشخاص و در روابط اجتماعی به طور طبیعی آموخته می‌شود. اما در برخی موقعیت‌ها افراد برای اجتماعی شدن و كاهش خجالت‌زدگی نیازمند به تغییر در نگرش و رفتارها و از بین بردن عادت‌های غلط هستند.

نباید ناامید شد، اشخاص كمرو یا خجالتی معمولا این مرحله از مشكل را پشت‌سر می‌گذرانند و زندگی رضایتبخش و موفقی را خواهند داشت.

قبل از هر چیز، افراد دارای این حالت ویژگی نباید اجازه دهند دلسردی یا ناتوانی به آنها غلبه كند.

غلبه كردن بر اینكه دیگر در قبال اعمال و رفتار ما چه قضاوت‌ها و برداشتی دارند یا چه حساسیتی نشان می‌دهند، قدم مهمی در حل مشكل خجالت‌زدگی است. زیرا وقتی ما عملی را در یك شرایطی انجام می‌دهیم، برای آن دلیل عقلانی یا احساسی داریم و لزومی ندارد از عملی كه لازم بوده انجام دهیم خجالت‌زده شویم یا با ترس بی‌جهت زمینه كناره‌گیری خود را به وجود آوریم. شخص خجالتی دچار نوعی احساس ناخوشایند مداوم قرار گرفته است كه بیش از همه خود برای آن باید چاره‌ای بیاندیشد.

البته شخص خجالتی همیشه سعی می‌كند كه زندگی خوشبختی را برای خودش فراهم بكند. او حتی در میان خانواده، دوستان، اطرافیان، محل كار و در اجتماع احساس خشنودی و خوشحالی می‌كند.حتی اگر در مقابل اشخاص ناشناس احساس ترس و نگرانی گریبانگیرش شود، سعی می‌كند حتی‌الامكان با مشكل مواجه شود.

مهم‌ترین مسئله این است كه كمرویی و خجالت‌زدگی حالت مزمن به خود نگیرد كه در این صورت به یك ناراحتی درونی و تا حدودی پایدار تبدیل می‌شود و به سختی می‌توان آن را كنار گذاشت و به طرز ملال‌انگیزی مانع رشد همه‌جانبه شخصیتی می‌شود.

خجالتی‌ها چه ویژگی‌هایی دارند؟

آنان در مقابل خواسته‌های معقول یا نامعقول دیگران چه در خانواده و چه در محل كار، مقاومت چندانی ندارند. زیرا تنها خواسته درونی یك فرد خجالتی این است كه دیگران او را از صمیم قلب دوست داشته باشند.

اما با زندانی كردن خود و منفعلانه عمل كردن (Passeve)، باید هر نوع فشار روحی و روانی را تحمل كند. در این صورت است كه او افكار مورد علاقه خودش را به خوبی بیان نمی‌كند و خود را بی‌لیاقت و بی‌عرضه و ناتوان و در نهایت تنها احساس می‌كند. چنین اشخاصی دائم احساس می‌كنند كه بر روی چهارپایه‌ای قرار گرفته و همه او را می‌بینند و همه به او توجه دارند و در شكل افراطی در حال تذكر دادن و محاكمه او هستند.

یك نگاه، یك لبخند یا یك سكوت باعث بر هم ریختگی‌اش می‌شود. هر بار احساس می‌كند   كه مورد آزمایش و امتحان قرار می‌گیرد. او محكوم به چیزی است كه خودش هم بی‌اطلاع از آن است.

اشخاصی كه دچار این نوع مشكلات ارتباطی و روانی می‌شوند، معمولا از اینكه خود را درمقابل نگاه و نشانه‌گیری دیگران بیابند، ترس و بیم دارند. همیشه این احساس در آنها وجود دارد كه زیر نظر قرار گرفته‌اند.

احساس ضعف و شكست

احساس می‌كند كه از نگاه دیگران نمی‌تواند فرار بكند. هر چقدر هم كه بخواهد از خودش دفاع كند. یا به خوبی خودش را جمع و جور كند، باز هم احساس می‌كند كه  آدمی ‌دست و پا چلفتی است. آرام‌آرام به این نتیجه می‌رسد كه هیچ وقت قادر به كنترل وضعیت زندگی‌اش نخواهد بود.

تصور می‌كند كه دیگران نسبت به او یك خشم پنهانی و قدیمی دارند. در نظر او دیگران خیلی از او قوی‌تر و صلاحیت‌دارترند و هر لحظه می‌توانند در گفت‌وگو یا عمل به او ضربه سختی وارد كنند. دائما به اضطراب و نگرانی‌هایش توجه می‌كند و مبدل به یك آدم محتاط می‌شود. محتاط درگفتار، محتاط در عمل و محتاط در ارتباط برقرار كردن با دیگران.

كمرویی و خجالت‌زدگی در نظر اكثر نویسندگان  روانكاو، یك نوع اضطراب خاصی اجتماعی غیرمرضی می‌شود.

شخص خجالت‌زده می‌خواهد خودش را به یك حالت ماندگار و همیشگی جلوه دهد. معمولا در خودش فرو می‌رود و كمتر از قوه ابتكارش استفاده می‌كند و در تمام موقعیت‌های اجتماعی خودش را غایب می‌داند.

با اینكه علاقه‌مند است كه تغییر و تحولاتی در خود ایجاد بكند، باز هم در روابط اجتماعی‌اش از خود بی‌استعدادی نشان می‌دهد.

متخصصان و روانشناسان رفتارشناختی  تكنیك‌هایی را ارائه می‌كنند كه به طور چشمگیری موجب كمك به این افراد برای كاهش یا از بین بردن حالت‌های خجالت‌زدگی و كمرویی می‌شود. «به بعضی از این تكنیك‌ها اشاره می‌كنیم»

با كار كردن برافكار منفی كه علت اصلی كمرویی و خجالت می‌باشد، می‌توان تا حدودی شخصی كمرو را از گردابی كه خود برای خود ساخته است، بیرون كشید.

زندگی عاطفی، اجتماعی و حرفه‌ای اشخاص خجالتی بر اثر حضور در موقعیت‌های جدید تحصیلی و شغلی كاهش می‌یابد.

باید بتوانیم شخصی خجالتی را قانع كنیم كه در مقابل قضاوت دیگران هیچ‌گونه ترس و واهمه‌ای نداشته باشد. همچنین مبارزه با ترس كه شخص كمرو احساس می‌كند همیشه باید در مقابل دیگران مهربان و از خودگذشته باشد. احساس پوچی و ترس از قضاوت دیگران یكی از مسائل اصلی اینگونه افراد است. اگر یك آدم كمرو ایده‌هایش را پنهان نگه دارد، چطور می‌توان آن را كشف كرد و به استعدادهایش پی برد؟ حتی خودش هم نمی‌تواند گنج پنهانی‌اش را بیابد.

او فكر می‌كند كه گوش دادن او به سخن دیگران امری كاملا طبیعی است تا اینكه دیگران به سخن او گوش كنند.

به مرور زمان او در تنهایی خودش فرورفته و احساس تو خالی بودن كند. در این وضعیت كه او از خودشناختی ندارد و هنوز از خواب بلند نشده است، همانطور تسلیم خواسته‌های دیگران می‌شود. انگار وجود او فقط در نگاه دیگران نهفته است. تنها نگاه دیگران است كه به او زندگی می‌بخشد.

اولین گام برای تغییر اساسی اینگونه افراد این است كه خود و دیگران اجازه بدهند افكار و احساسات ظهور و بروز یابد. در این صورت برای بهتر شناختن فرد، این شانس را به او می‌دهند كه فرد كمرو ظهور یابد. شخص كمرو همیشه می‌اندیشد كه حرف زدن یك ریسك است. ریسك از این كه دیگران شاید از او خوششان نیاید و درباره او قضاوتی ناعادلانه كنند.


موضوعات مرتبط: روان شناسی


تاريخ : ۱۳۸۷/۱۱/۰۶ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 
چند روز قبل وقتی داشتم وارد یك كافی‌شاپ می‌شدم مرد جوانی ترشرو از در بیرون آمد و پشت سر آن زن جوانی كه دستانش را مشت كرده بود بیرون آمد و آن مشت را با ناامیدی به پشت مرد كوفت و فریاد كشید؛ «خدا تو را لعنت كند برگرد اینجا».
 این تمنای تلخ، نشانگر وابستگی زن و عقب‌كشیدن مرد بود. این الگوی وابستگی – پس‌كشیدن در حالی است كه مرد از توقعات غیرمنطقی و انفجارهای ناگهانی زن گله دارد و ناله زن از بی‌تفاوتی مرد در مقابل حرف‌های اوست.

 ریشه این تفاوت‌های احساسی را می‌توان در كودكی و دنیای جداگانه احساسی پسرها و دختران در دوران رشد جست‌و‌جو كرد. تحقیقات بسیاری در مورد این 2 دنیای جداگانه به عمل آمده كه محدوده آنها نه تنها از طریق بازی‌های متفاوتی كه دختران و پسران دوست دارند بلكه از روش ترس بچه‌های كوچك‌ در مورد تمسخر و تهمت قرار گرفتن مشخص شده است.

لزلی برودی و جودیت‌هال كه تحقیقات مربوط به اختلافات احساسات را بین 2 جنس جمع‌بندی و خلاصه می‌كنند می‌گویند دخترها خیلی سریع‌تر و آسان‌تر از پسرها به روانی بیان می‌رسند و همچنین می‌توانند تجربه بیشتری در جداسازی احساسات‌شان داشته باشند.

همچنین در كاربرد كلمات برای جایگزینی واكنش‌های احساسی مانند جنگیدن مهارت بیشتری از پسرها دارند. پسرها تقریبا به نسبت وسیع به سادگی به برخوردهای خشم‌آلود خود ادامه داده و از سیاست‌های پوشیده كاملا بی‌خبرند. اگر توجه به بازی دختران و پسران كرده باشید متوجه این موضوع شده‌اید كه وقتی دخترها بازی می‌كنند تاكیدشان بیشتر به حداقل خصومت و حداكثر همكاری است در حالی كه وقتی پسرها بازی می‌كنند تاكیدشان بر رقابت است.

هاروارد كارول گیكان از این اختلاف عملكرد در بازی به عنوان تفاوت كلیدی بین 2 جنس یاد می‌كند؛ پسرها دارای غرور و عدم وابستگی هستند در حالی كه در دختران این وابستگی به صورت تارهای متصل‌كننده است بدین ترتیب خواندن احساسات از چهره یك زن بسیار آسان‌تر از چهره یك مرد است. این مطلب تا اندازه‌ای اختلاف كلیدی دیگری را باز می‌تاباند و نشان می‌دهد كه زنان به طور متوسط تمام طیف احساسات را با شدت بیشتری از مردان تجربه می‌كنند. از این نظر زن‌ها واقعا احساسی‌تر از مردان عمل می‌كنند.

می‌توان اینگونه نتیجه گرفت كه زنان با آراستگی برای مدیریت احساسات وارد حیطه ازدواج می‌شوند و در حقیقت مهم‌ترین عامل برای زنان در  رضایت از ارتباط‌شان یك گفت‌وگوی خوب است كه باید بین آنها وجود اشته باشد.

 بنابراین چگونگی بحث‌كردن زوج‌ها روی این نكات حساس است كه بیشتر در سرنوشت ازدواج آنها تاثیر می‌گذارد. رسیدن به توافق در مورد چگونگی مخالفت‌كردن می‌تواند كلید پایدارماندن ازدواج باشد و در صورتی كه در این زمینه غفلت كنند، شكاف‌های احساسی در نهایت ممكن است رابطه را بگسلد توسعه این شكاف‌ها هنگامی است كه یكی یا هر دو زوج از نظر هوشمندی احساسی، كمبودهایی داشته باشند.

خطوط غلط در ازدواج

«مرد:‌لباس‌هایم را از خشكشویی‌ گرفتی؟ زن:‌ مگر دفعه قبل لباس‌های مرا گرفتی كه لباس‌های تو را بگیرم. من كلفت كسی نیستم. مرد: معلوم است كه نیستی، اگر بودی لباس شستن بلد بودی.»

این متن یك فیلم یا سریال تلویزیونی نیست بلكه یك تبادل به شدت زننده بین زوجی است كه بعد از چند سال از هم طلاق گرفته‌اند. دقیق‌ترین تحلیلی كه می‌توان در مورد این متن به كار برد، چسب یا جاذبه احساسی است كه زوج‌ها را به هم وصل می‌كند. در مقابل، وجود احساس تباه‌‌كننده‌ای است كه می‌تواند ازدواج‌ها را از هم بپاشد.

در اینجا نكته‌ای كه مهم است تفاوت ساده بین گله‌كردن و انتقاد شخصی است. در گله‌كردن، زن مشخصا آن چیزی را بیان می‌كند كه او را ناراحت كرده است و از عمل شوهرش انتقاد می‌كند نه خود شوهر و می‌گوید عمل شوهر چگونه احساسی را برای او به وجود می‌آورد.

مانند متن بالا كه باعث شده زن احساس كند كه شوهر به او اهمیتی نمی‌دهد، این بیان اساس هوشمندی احساسی است اما در یك انتقاد شخصیتی تاكید زن مخصوصا بر یك حمله گازانبری به شوهرش است، این نوع انتقاد باعث می‌شود شخصی كه آن را دریافت می‌كند احساس خجالت، مورد بی‌مهری قرارگرفتن، تحقیر و بی‌‌عرضگی كند كه نتیجه تمام آنها به احتمال زیاد پاسخی دفاعی است نه برداشتن قدم‌هایی در جهت بهتركردن اوضاع.

مرد؛ جنس آسیب‌پذیر

همان‌طور كه در ابتدا گفته شد، تفاوت جنس‌ها در زندگی احساسی دارای اهمیت است ولی در زندگی‌های كنونی چندان به آن اهمیت داده نمی‌شود زیرا این مطلب ثابت شده كه تفاوت انگیزه پنهان عامل بسیاری از هم‌پاشیدن‌های زندگی مشترك است. یك نمونه از اتفاقات چگونگی برداشت زن و شوهر از برخوردهای احساسی را ذكر می‌كنیم. به طور متوسط زنان چندان به درگیرشدن در نزاع‌های خانوادگی اهمیت نمی‌دهند لااقل نه تا آن حد كه مردان در زندگی به آن اهمیت می‌دهند.

لونسون یكی از محققان دانشگاه كالیفرنیا دریافت كه شوهران همگی از اختلافات خانوادگی ناراحت و حتی منزجر بودند، در حالی كه همسرانشان زیاد به آن اهمیت نمی‌دادند. گاتمن می‌گوید دلیل اینكه مردها به قهر پناه می‌برند این است كه می‌خواهند خود را از طغیان احساسات حفظ كنند.

او به این نتیجه رسید كه وقتی آنها قهر را شروع می‌كنند تعداد ضربان قلبشان حدود 10 ضربه در دقیقه آرام‌تر می‌شود و نوعی احساس انفعالی رهایی به وجود می‌آورد اما تناقضی كه اینجا وجود دارد این است كه زنان ضربان قلب‌شان با نشان‌دادن این علائم بالا می‌رود.

این واكنش احساسی كه هر كدام از 2 جنس از راه‌های متضادی در جست و جوی راحت‌شدن هستند باعث جهت‌گیری‌های كاملا متفاوت در مقابل برخوردهای احساسی در هر یك از 2‌جنس می‌شود.

اما به خاطر داشته باشید وقتی شوهران قهر می‌كنند باعث تحریك طغیان در زنان می‌شوند كه كاملا احساس بیچارگی به آنها دست می‌دهد و چون تكرار دوره جنگ‌های خانوادگی این حالت را به آسانی بالا می‌برد، ممكن است خیلی زود از كنترل خارج شود.

نصایح مخصوص ازدواج

وقتی بعضی از اعمالی را كه در نهایت منجر به طلاق شده است بررسی می‌كنیم، می‌بینیم كه زوج‌ها چه كارهایی می‌توانند انجام دهند تا از عشق و عواطفی كه هر كدام نسبت به دیگری دارند حفاظت كنند و خلاصه چه چیزهایی ازدواج را حفظ می‌كند؟

مردها و زن‌ها عموما نیاز به میزان شدن‌های دقیق، احساسی متفاوت دارند. برای مردان نصیحت این است كه از اختلاف‌نظر و مناقشه كنار نكشند بلكه تشخیص دهند كه وقتی همسرشان مسئله یا سوءتفاهمی را پیش می‌كشد ممكن است كارش از روی عشق باشد و می‌كوشد سلامت و روال درست رابطه خود را حفظ كند گو  اینكه ممكن است برای ابراز خصومت زن انگیزه‌های دیگری هم وجود داشته باشد، وقتی به آنها مجال داده شده و روی آنها كار شود از فشارشان كاسته می‌شود اما شوهران بهتر است تشخیص دهند كه عصبانیت یا عدم رضایت مترادف با حمله شخصی نیست.  احساسات همسران آنها مشخص‌كننده قدرت حساسیت موضوع برای آنهاست.

نصیحتی كه برای زنان وجود دارد در همین جهت است، از آنجا كه اصلی‌ترین مشكل مردان این است كه زنانشان در بیان شكایتشان شدت عمل زیادی نشان می‌دهند، لازم است زنان با اراده‌ قوی سعی كنند و مواظب باشند به شخصیت شوهرانشان حمله نكنند، از عملی كه آنها انجام داده‌اند شكایت كنند، نه اینكه از‌شخصیت‌شان انتقاد كرده یا  آنها را تحقیر كنند. گله‌كردن، حمله به شخصیت نیست بلكه بیان روشنی است در مورد ناراحت‌كننده بودن یك عمل بخصوص. 

گوش‌دادن غیرتدافعی

مرد: داری داد می‌زنی. زن: البته كه دارم داد می‌زنم، تو یك كلمه از چیزهایی را كه من می‌گویم نشنیده‌ای. تو اصلا گوش نمی‌دهی! گوش‌دادن مهارتی است كه زوج‌ها را با هم نگاه می‌دارد. حتی در گرماگرم یك بگومگو وقتی هر دو كنترل احساسی خود را از دست داده‌اند، یكی از آنها و گاهی هر دو می‌توانند خود را وادار كنند كه از ورای خشم گوش بدهند و سخنان ترمیم‌كننده زوج را بشنوند و به آنها پاسخ دهند.

زوج‌هایی كه در سرازیری طلاق افتاده‌اند كسانی هستند كه جذب خشم شده و روی نقاط مخصوصی از موضوع دعوا گیرمی‌كنند. حتی نمی‌توانند خود را وادار به گوش‌دادن كنند تا چه برسد به اینكه به هر گونه پیشنهاد صلحی كه ممكن است در حرف‌های شریك‌شان نهفته باشد، پاسخ دهند.


موضوعات مرتبط: روان شناسی


تاريخ : ۱۳۸۷/۱۱/۰۶ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |
.: :.