عملیات روانی
از منظر نظامي، عمليات رواني، (Psychological Warfare) اساساً معادل جنگ رواني فرض شده و به آن نوع عملياتي اطلاق مي شود كه متوجه يگان هاي معيني از نيروهاي دشمن در شرايط و وضعيت هاي ويژه منطقه نبرد باشد. دايره المعارف اطلاعاتي ايالات متحده عمليات رواني را شامل كنش ها و اقداماتي تعريف مي كند كه در جهت وارد آوردن فشار بر نيروهاي دشمن و شهروندان طراحي شده تا حمايت آنان را براي انجام جنگ جلب نمايد. (Watson, 1990, P552) واتسون، در جايي ديگر عمليات رواني، را معادل جنگ رواني تعريف كرده و به آن دسته فعاليت هاي سياسي، نظامي، اقتصادي و ايدئولوژيك رجوع مي دهد كه قبلاً طراحي شده و به سمت گروه هاي دوست، بيطرف با دشمن نشانه رفته است تا رفتار و عقايد آنها را به خدمت بگيرد.
به بيان ديگر، عمليات رواني، به آن گونه عمليات رواني اطلاق مي شود كه عموماً با استفاده از فرصت ها، تهديدات و نقاط آسيب پذير اقتصادي، اجتماعي، سياسي، فرهنگي، نظامي و اطلاعاتي حريف صورت گرفته و برعليه قسمت اعظم جمعيت كشور حريف اعمال مي شود.
اهداف عمليات رواني عبارتند از :
• ـ ايجاد شك و ترديد در پيشرفت ها و اهداف جنگي، اقتصادي و اجتماعي رهبران.
• ـ پشتيباني و تقويت عناصر ناراضي كشور دشمن به منظور ايجاد جنبش هاي مقاومت.
• ـ ايجاد طغيان و شورش و تشكيل نهضت هاي صلح جويانه در خاك دشمن و انتشار سريع اخبار درباره حملات هوايي و ساير مسائل جنگ كه در جبهه ها اتفاق مي افتد.
• ـ جلب همكاري و دوستي نزديك در بين دولت هاي بيطرف.
• ـ ازدياد دوستي و همكاري بين متفقين خودي.
• ـ ايجاد اصطحكاك و تشديد اختلاف در خاك دشمن بين گروه هاي مختلف مانند اختلاف بين مذاهب، گروه هاي اقتصادي، نژادها، قوميت ها و اقليت ها.
• ـ كاهش كارايي سازمان هاي كنترلي داخلي حريف.
• ـ سلب حس شهامت و فداكاري در نيروهاي خودي و بي طرف.
• ـ ايجاد حس مساعد در نيروهاي خودي و بي طرف.
• ـ تضعيف رابطه رهبري، حكومت و مردم.
زمينه هاي آسيب پذيري آماج در عمليات رواني را مي توان شامل موارد زير دانست:
• ـ استفاده از زمينه هاي فرهنگي، قوميتي، مذهبي و نژادي.
• ـ شناسايي وجود حس حقارت در عناصر حريف.
• ـ زمينه هاي نامناسب ساختار اقتصادي حريف.
• ـ مطالعه زمينه هاي جامعه پذيري سياسي حريف.
• ـ وجود اختلافات و تضادهاي شديد طبقاتي.
• ـ پايين بودن سطح توليد ملي، فقدان مواد اوليه و معوق ماندن طرح هاي كليدي.
• ـ شناسايي وجوه چندگانگي اجتماعي ـ فرهنگي.
• ـ شناسايي ضعف نيروهاي دفاعي حريف.
در طراحي عمليات رواني اولاً مي بايد از سخنپردازيهاي انتزاعي، پيچيده و مبهم اجتناب كرد، ثانياً از استهزاء افراطي دشمن (حريف) پرهيز نمود، ثالثاً عمليات رواني را مي بايد با عمليات نظامي همراه و قرين كرد، و رابعاً مي بايد تمامي تلاش را مصروف حقيقي جلوه دان تبليغات خودي نمود.
عملیات روانی تاکتیکی
در يك نگرش و رويكرد عام، عمليات رواني تاكتيكي (Tactical Psychological Operation) به هر نوع عمليات رواني كه ناظر بر اهداف مرحله اي، خرد و مقطعي باشد، اطلاق مي گردد. ازمنظري نظامي، عمليات رواني اساساً معادل جنگ رواني فرض شده و به آن نوع عملياتي اطلاق مي شود كه متوجه يگان هاي معيني از نيروهاي دشمن در شرايط و وضعيت هاي ويژه منطقه نبرد مي باشد. دايرالمعارف اطلاعاتي ايالات متحده عمليات رواني تاكتيكي را شامل كنش ها و اقداماتي تعريف مي كند كه در جهت وارد آوردن فشار بر نيروهاي دشمن و شهروندان طراحي شده تا حمايت آنان را براي انجام جنگ تاكتيكي نظامي جلب نمايد. (Watson, 1990, P552)
در نگاهي كلي عمليات رواني تاكتيكي، روحيه و وفاق جمعي يك جامعه را مورد هدف قرار مي دهد. با رويكردي نظامي هدف اساسي عمليات رواني تاكتيكي عبارت است از تضعيف ارزش رزمي دشمن به وسيله تقليل روحيه او و از بين بردن ميل جنگجويي افراد دشمن از اين ديدگاه همچنين مي توان اهداف ديگري را براي عمليات رواني تاكتيكي برشمرد ازجمله :
• ـ تضعيف روحيه نيروهاي دشمن
• ـ تلقين اخلاق و عواطف بشردوستانه فرماندهان خودي به افراد دشمن
• ـ تخطئه و سست نشان دادن تبليغات دشمن
• ـ تهيه و پخش فوري اخبار صحيح از شكست هاي دشمن
ابزار متعارف اعمال عمليات رواني تاكتيكي عبارتند از :
ـ پخش پوستر و اعلاميه
ـ استفاده از راديو با طول موج هاي مشخص
ـ استفاده از بلندگو
موضوعات مرتبط: عمليات رواني ، نفوذ
برچسبها: عملیات روانی , نظامی , شک و تردید , عناصر ناراضی