مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان همدان گفت: یک واحد آپارتمان نوساز در شهر نهاوند با نیت مبارزه با استکبار جهانی با نام موقوفه «ولایت» به ثبت رسید
به گزارش روابط عمومی اداره کل اوقاف و امور خیریه استان همدان ، حجتالاسلام و المسلمین محمد کاروند از ثبت نخستین وقف با نیت استکبارستیزی در همدان خبر داد و اظهار کرد: این وقف در شهرستان نهاوند ثبت شد.
وی بیان کرد: واقف نیکاندیش یک دستگاه آپارتمان نوساز به مساحت 70 متر مربع و به ارزش تقریبی 100 میلیون تومان را با نیت مبارزه با استکبار جهانی خصوصاً رژیم غاصب صهیونیستی و کمک به مردم مظلوم فلسطین وقف کرد.
مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان همدان با بیان این که این وقف از نوع منفعتی است، افزود: ثبت این نیت به عنوان نخستین وقف در حوزه استکبارستیزی است که در استان دارالمومنین و دارالمجاهدین همدان ثبت شده است.
وی با تاکید به اینکه استکبارستیزی یکی از اهداف و راهبردهای اصلی نظام جمهوری اسلامی است و باید روحیه مقابله با دشمنان در میان آحاد جامعه تقویت شود، گفت: وقفهایی در این راستا میتواند نقشه دشمنان قسم خورده نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را نقش بر آب کرده و کمک زیادی به پیشبرد اهداف متعالی انقلاب اسلامی کند.
کاروند وقف با نیت استکبارستیزی را مهم دانست و افزود: همه وظیفه دارند نسبت به مبانی دینی و انقلابی توجه ویژه داشته باشند و یکی از وظایف مهم در این راستا ترویج سنت حسنه وقف با نیت استکبار ستیزی است.
وی خاطرنشان کرد: واقف خیراندیش یکی از کارکنان مجموعه اوقاف و امور خیریه استان همدان است که با نیت صرف گمنام ماندن نام خود این وقف را انجام داده است.
موضوعات مرتبط: صهیونیست ، اخبار
برچسبها: وقف , استکبار , صهیونیست , ضد اسرائیل
مسئول دسته بود.
یک شب تو اردوگاه دیدمش عجیب بغض کرد بود .عجیب بود برام سید همیشه لبش به خنده باز بود .
هر چی ازش پرسیدم: سید رسول چی شده؟
کسی حرفی زده ؟
جواب نمی داد فقط اشکاش زیادتر می شد .
به حالت قهر بهش گفتم برو بابا تو هم رفیق نشدی .
دستمو گرفت تو دستش و شروع کردیم قدم زدن .خنده و اشکش قاطی شده بود .دقایقی همین طور فقط راه می رفتیم ،پرسیدم آخرش می گی چته یا نه؟
گفت :من رفتنی شدم .
خندم گرفت بهش گفتم برو بابا حالت خوش نیست .اصلا نفهمیدم منظورش چیه !فکر کردم از گردان یا از جبهه می خواد بره .
چند روز بعد وقتی شهید شد تازه فهمیدم سید رسول منظورش چی بود .
اما دیگه دیر شده بود .
موضوعات مرتبط: خاطرات
برچسبها: دفاع مقدس , خاطره , شهدا , فرمانده
تو جزیره امالرصاص. چون نتوانسته بودیم برویم جزیره بلجانیه قرار بود از طریق پل جزیره امالرصاص به امالبابی و از اونجا به جزیره بلجانیه بریم که مأموریت اصلی گردان ما بود.
چون خط دیر شکسته شده بود و اغلب غواصها داخل آب یا تو ساحل جزیره زخمی و شهید شده بودند، ما باید خیلی سریع حرکت میکردیم تا به محل مأموریت اصلی خودمان برسیم و کار پاکسازی را به بچههای بعدی بسپاریم که این خودش خیلی خطرناک بود، اما چارهای هم نداشتیم!
با هر سختی بود خودمون را به سر پل امالبابی رسوندیم. ابتدای پل عراقیها یک دیوار بتونی با بلوک درست کرده بودند و روی پل با تانک و انواع سلاحهای سبک و سنگین مقاومت میکردند. چهار گروه شدیم که هر کدام از یک طرف پل توی زمانی مشخص باید حرکت میکردیم. من با یک نفر غواص که نمیدونم کی بود، از بچههای گردان یونس(ع) لشکر، داخل سنگر بودیم و منتظر رسیدن وقت حرکت، از همون اول که اون بندة خدا اومد داخل سنگر، دیدم خیلی بیحاله و اصلاً حواسش نیست. با خودم گفتم این خودش رو از آب نمیتونه بیرون بکشه، عراقی کشتن پیشکش. شاید به همین خاطر اصلاً تحویلش نگرفتم. فقط یادمه غرغرکنان گفتم: داداش تا گفتم حرکت کنید باید سریعاً خودمون رو به سنگر دوشکای عراقیها برسونیم و اگه بیحال باشیم و نتونیم خودمون رو به موقع برسونیم، کل کار بچههای قبلی ما ضایع میشه و عراقیها برمیگردند سر جای اولشون و...
هر چی حرف زدم دیدیم هیچ جوابی نمیده، یه لحظه تو نور منور نگاهش کردم، سرش رو گذاشته بود رو دیوارة سنگر و خواب رفته بود. با عصبانیت به سراغش رفتم که بابا ما هم نخوابیدهایم و الآن وقت خواب نیست که. با دیدن اون صحنه خشکم زد. ترکشی به کمرش خورده بود و از بس خون ازش رفته بود به شهادت رسیده بود. وقتی به ابراهیم رنجبران گفتم شهید شده، اومد جلو از نزدیک دیدش. اول بوسیدش، بعد گفت اللهاکبر به این قدرت. گفتم چی شده مگه! گفت: ابتدای جزیره این بنده خدا مجروح شده بود. چون نیرو کم بود هر کاری کردیم برنگشت و پا به پای ما تا اینجا خودش رو رسونده... پیکر مطهرش همون جا برای همیشه ماند.
موضوعات مرتبط: 8 سال دفاع مقدس ، خاطرات ، شهدا
برچسبها: دفاع مقدس , خاطره , شهدا , فرمانده
مسئلهی فلسطین، امروز در رأس مسائل سیاسی دنیای اسلام و امّت اسلامی است. همه موظّفند از فلسطین و آزادی فلسطین و نجات ملّت فلسطین دفاع کنند و برایش مجاهدت کنند و کار کنند. [البتّه] دشمن در این زمینه هم درمانده است؛ این را بدانید. حالا اینکه ادّعا میکنند میخواهند قدس را پایتخت رژیم صهیونیستی اعلام بکنند، این از عجز اینها است، از ناتوانی اینها است
امروز متأسّفانه هستند حاکمانی در این منطقه و نخبگانی در این منطقه که به ساز آمریکا میرقصند! آنچه آنها میخواهند، انجام میدهند؛ برای آنها کار میکنند علیه امّت اسلامی و علیه اسلام! اینها به ضرر اسلام است! ما هیچ انگیزهای برای اختلاف با دولتهای مسلمان نداریم؛ ما معتقد به وحدتیم، ما علاقهمند به وحدتیم. این ایّام، ایّام هفتهی وحدت است. هفتهی وحدت را امام بزرگوار ما اعلام کرد؛ وحدت بین فِرَق اسلامی. و خدا را سپاسگزاریم که جمهوری اسلامی و ملّت ایران توانستند در عمل، بین خودشان و برادران مسلمانشان از فِرَق مختلف اسلامی، وحدت و برادری را ایجاد کنند. ما هیچ مشکلی و مسئلهای نداریم؛ امّا در مقابلِ این حرکت طالب وحدت، و دنبالِ حرکتِ علاقهمندِ به وحدت و مُستَهدِف(۱۱) وحدت، کسانی هستند که تصمیمشان بر ایجاد اختلاف و بر ایجاد جنگ است؛ سیاستشان این است و دارند دنبال میکنند این کار را.
خب چهکار کنیم در مقابل اینها؟ در مقابل این کسانی که سیاست آمریکا را در این منطقه دنبال میکنند، چه باید کرد؟ زبان ما زبان نصیحت است؛ بله، جهّالِ بعضی از این دولتها نسبت به ملّت ایران و جمهوری اسلامی حرفهایی میزنند که اینها قابل اعتنا نیست؛ بنای بر جواب دادن به تُرَّهات(۱۲) آنها نیست؛ ما بنای بر نصیحت داریم، ما نصیحت میکنیم. این کاری که بعضی از دولتهای منطقه، امروز دارند انجام میدهند در خدمت آمریکا، این به ضرر خود آنها است؛ این عاقبتش همانی است که در قرآن فرمود: خودشان را نابود میکنند. دشمن هر کاری بتواند، انجام میدهد. در داخل منطقهی ما این تکفیریها را راه انداختند برای اینکه به خیال خودشان جنگ مذهبی راه بیندازند، امّا خدای متعال توی دهن اینها زد و جنگ مذهبی راه نیفتاد و راه نخواهد افتاد. ما در مقابل تحریکشدگان دشمن، ایستادگی کردیم، ایستادیم و بحمدالله موفّق هم شدیم، لکن مسئلهی آنها مسئلهی مزدوری دشمن بود؛ جنگ مذهبی نبود، جنگ طائفی نبود، جنگ فرقهای نبود. دشمن این را میخواست؛ دشمن میخواست جنگ سنّی و شیعه راه بیندازد، منتها فرمود: اَلحَمدُللهِ الَّذی جَعَلَ اَعدائَنا مِنَ الحُمَقاء، خداوند متعال، دشمنانِ ما را احمق قرار داده. داعش در این منطقه تعداد افرادی که از سنّیها کشت و نابود کرد، بیشتر بود از آن تعداد افرادی که از شیعه کشت! اینها میخواستند جنگ سنّی و شیعه راه بیندازند. خدای متعال توی دهنشان زد. مقابلهی ما با نیروهای تکفیری، مقابلهی با ظلم بود، مقابلهی با تحریف اسلام بود؛ مبارزهی با گروهِ وحشیِ دور از اخلاق اسلامی و مدنیّت اسلامی و حقیقت اسلام بود که انسانها را زندهزنده آتش میزدند، انسانها را زندهزنده پوست میکندند، خانوادههای مسلمان را به اسارت میگرفتند و فساد سیاسی، فساد جنسی، فساد مالی، فساد عملی، همهجور فسادی، اینها را فرا گرفته بود. اینها عامل آمریکا بودند، عامل صهیونیسم بودند، دنبالههایشان هم هرجا باشند عامل آمریکا و عامل صهیونیسماند. این یک واقعیّتی است؛ ما در مقابل اینها ایستادیم. دنیای اسلام اگر بخواهد به عزّت برسد، بایستی وحدت را و اتّحاد و اتّفاق را از دست ندهد. دنیای اسلام اگر بخواهد به قدرت و عزّت برسد، باید در مقابل صهیونیسم بِایستد.
مسئلهی فلسطین، امروز در رأس مسائل سیاسی دنیای اسلام و امّت اسلامی است. همه موظّفند از فلسطین و آزادی فلسطین و نجات ملّت فلسطین دفاع کنند و برایش مجاهدت کنند و کار کنند. [البتّه] دشمن در این زمینه هم درمانده است؛ این را بدانید. حالا اینکه ادّعا میکنند میخواهند قدس را پایتخت رژیم صهیونیستی اعلام بکنند، این از عجز اینها است، از ناتوانی اینها است. در قضیّهی فلسطین دستهای اینها بسته است، با این کار هم بلاشک ضربهی بزرگتری خواهند خورد و دنیای اسلام در مقابل اینها خواهد ایستاد؛ قطعاً دشمن نمیتواند در قضیّهی فلسطین، موفّقیّت مورد نظر خودش را پیدا کند و فلسطین آزاد خواهد شد؛ تردیدی نیست که فلسطین آزاد خواهد شد. ممکن است اندکی دیرتر، اندکی زودتر، لکن قطعاً این اتّفاق خواهد افتاد و مبارزهی امّت اسلامی برای نجات فلسطین انشاءالله به نتیجه خواهد رسید.
موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسبها: اسرائیل , صهیونیست , یهود , فلسطین
بعد از اتمام این مذاکرات هسته ای ، شنیدم صهیونیست ها در فلسطین اشغالی گفتند : فعلاً با این مذاکراتی که شد ، تا ۲۵ سال از دغدغه ی ایران آسودهایم ؛ بعد از ۲۵ سال فکرش را می کنیم . بنده در جواب عرض می کنم اوّلاً شما ۲۵ سال آینده را نخواهید دید
در سی و نه سال گذشته همواره فلسطین به عنوان یکی از مسائل اساسی در حوزه سیاست خارجی جمهوری اسلامی مطرح بوده است و بر همین اساس سیاست منطقه ای ایران بر حمایت های سیاسی، نظامی و معنوی از گروههای مقاومت فلسطینی و همچنین تأکید بر عدم مشروعیت رژیم صهیونیستی استوار بوده است. بر اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، واژگانی چون حفظ کرامت و عزت انسانها، سعادت و رفاه بشری در کل جامعهی انسانی در سایهی صلح، امنیت، آزادی و برابری انسان، عدم مداخله در امور دیگر کشورها، حفظ استقلال و نفی سلطهجویی و سلطه پذیری مبنای اصولی سیاست خارجی را شکل میدهند.
این مسئله در رابطهی ایران با دیگر کشورها نمایان است. به طور مثال، جنگ تحمیلی هشت ساله و قطعنامهی سازمان ملل مبنی بر متجاوز بودن عراق، نشان داد که ایران هرگز خواستار جنگ افروزی نبوده است. از طرفی همزمان با آغاز مطرح شدن برنامه ی هسته ای، ایران به شکل داوطلبانه تمامی فعالیتهای هستهای اش را تعلیق کرد تا نشان دهد که در مسیر صلح و امنیت جهانی گام برمیدارد. از سویی دیگر، با برگزاری چندین دور مذاکرات با قدرتهای بزرگ، بیان داشت که از انرژی هستهای اش تنها در مسیر صلح آمیز استفاده میکند. جمهوری اسلامی، هیچ گاه کشوری را، چه به شکل رسمی و چه به شکل غیررسمی، به حمله ی نظامی تهدید نکرده است و همواره از برقراری صلح در منطقه و جهان حمایت کرده است. هنگامی که بحث مبارزه با تروریسم مطرح گردید، ایران علی رغم مشکلات عدیده با ایالات متحده، جزء کشورهای پیشگام برای این امر بود.
از نیمهی دوم قرن بیستم به بعد تهدیدهایی که از طرف رژیم جعلی صهیونیستی متوجه امنیت منطقهای و جهانی شده، این رژیم را به عنوان منبع تهدید و ناامنی در دنیا معرفی کرده است. این تهدیدها از ۱۹۴۸ شروع و به جنگ هشت روزهی غزه و تهاجم علیه سوریه رسیده و تاریخی تاریک برای سران این رژیم رقم زده است. از سوی دیگر، جایگاه فلسطین در مناسبات منطقهای و اهمیت آن در شکل گیری نظم منطقه ای وتلاش برای ارائه راهکارهای بازیابی جایگاه محوری این موضوع در مناسبات جهان اسلام از اولویت های اصلی جمهوری اسلامی بوده است.
در این میان، «مبارزه با رژیم غاصب صهیونیستی» فصل مشترک مواضع رهبر معظم انقلاب اسلامی در سالهای اخیر بوده است. در سال ۹۲ این فراز از سخنان حضرت آیتالله خامنه ای در حرم رضوی قابل تامل است:« اگر غلطی از آنها [سردمداران رژیم صهیونیستی] سر بزند، جمهوری اسلامی «تلآویو» و «حیفا» را با خاک یکسان خواهد کرد.» ایشان همچنین در جمع دانشجویان در روز ۱ مرداد ۱۳۹۳ با اشاره به مصائبی که بر مردم مظلوم فلسطین می گذرد افزودند: «این حوادث نمود «سیاست خشونت آشکار و مشت آهنینی» است که رژیم نامشروع و جعلی در عمر ۶۶ ساله خود، بارها و بارها با افتخار و گستاخی آن را به اجرا درآورده است. همانگونه که امام خمینی(ره) می فرمود اسرائیل باید از بین برود البته نابودی اسرائیل به عنوان تنها راه علاج واقعی، به معنای از بین بردن مردم یهود این منطقه نیست بلکه برای این کار منطقی، ساز و کاری عملی وجود دارد که جمهوری اسلامی آن را در مجامع بین المللی ارائه داده است.»
پس از آن در سال ۱۳۹۴رهبر معظم انقلاب فرمودند: «بعد از اتمام این مذاکراتِ هستهای، شنیدم صهیونیستها در فلسطین اشغالی گفتند فعلاً با این مذاکراتی که شد، تا ۲۵ سال از دغدغه ی ایران آسودهایم؛ بعد از ۲۵ سال فکرش را می کنیم. بنده در جواب عرض می کنم اوّلاً شما ۲۵ سال آینده را نخواهید دید. انشاءالله تا ۲۵ سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت؛ ثانیاً در همین مدّت هم روحیّه ی اسلامیِ مبارز و حماسی و جهادی، یک لحظه صهیونیستها را راحت نخواهد گذاشت؛ این را بدانند. ملّتها بیدار شدهاند، می دانند دشمن کیست؛ حالا دولت ها و بوق های تبلیغاتی و مانند این ها می خواهند جای دشمن و دوست را عوض کنند، امّا به جایی نمی رسند. ملّت ها –ملّت های مسلمان، بخصوص ملّت های منطقه- حواسشان جمع است و می دانند, خب، این وضع رژیم صهیونیستی و آن هم وضع آمریکا.»
در فهم تازهای از مناسبات منطقه ای که توسط انقلاب اسلامی ایران ترویج گردید، مجموعه هویتی جهان اسلام فارغ از تفاوتهای نژادی، قومی و مذهبی به عنوان یک امت واحده در برابر دشمنان صهیونیست قرار گرفتند که خاک مسلمانان را مورد تجاوز قرار داده بودند. این سیاست باعث گردیده است تا محور منازعات و صف بندیهای منطقه بر اساس مقاومت /سازش استوار گردد. لذا اهمیت فلسطین به این مسئله باز میگردد که موضوع فلسطین عنصر مهمی در تعریف نظم منطقهای و جایگاه ج.ا.ا است. قرار داشتن فلسطین به عنوان محور اتحادها و ائتلافهای منطقهای، ضمن اینکه بیشترین فرصتها را برای ملت فلسطین در راه آزادی قدس شریف فراهم میسازد، دارای وجوه بارزی در الگوی منافع ملی جمهوری اسلامی دارد. متقابلاً بزرگ ترین تهدید برای آینده فلسطین و همچنین اصلی ترین تهدید منطقه ای برای امنیت ملی جمهوری اسلامی، تعاریف جدید از مناسبات منطقهای است که به جای دوگانه اسلام/صهیونیسم بر مبنای مرزبندی جعلی شیعه/سنی ترویج شده از سوی نظام سلطه ایجاد شده باشد. چرا که در این میان اما رژیم صهیونیستی، از نظرها دور مانده است و موضوع فلسطین دچار غفلت گردیده است. گسترش جنگ داخلی سوریه، بحران دولت عراق در مبارزه با تروریسم، مشکلات سیاسی احزاب لبنانی، هرج و مرج در لیبی، و ظهور داعش همگی وقایعی بودند که طی همه آنها سیاست رژیم صهیونیستی سکوت و تماشا توأم با رضایت بوده است.
حتی فراتر از آن «ملک سلمان»، پادشاه عربستان سعودی و «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم صهیونیستی به عنوان دو چهره اصلی جنگ طلب در منطقه، با توجه به میزان اشتراک منافعشان در مخالفت با ایران وارد عرصه جدیدی از روابط متقابل شدهاند. اتحاد نا مقدسی که میان عربستان و رژیم صهیونیستی در حال شکل گرفتن است، چشمانداز جغرافیایی سیاسی منطقه را تغییر خواهد داد و بر مبنای ایده «دشمن دشمن، دوست من است» جبهه بندی جدیدی را شکل خواهد داد. تلاش آمریکا نیز بر این متمرکز است که با معرفی ایران به عنوان منبع اصلی تهدیدات منطقهای، رژیم صهیونیستی را به صورت دولتی فاقد تهدید در عرصه سیاست منطقه ای جلوه داده و زمینه های همکاری عربی – عبری را فراهم آورد. نتیجه این جبهه بندی منطقه ای این است که اساساً رژیم صهیونیستی و مسئله فلسطین یک عنوان یک موضوع دسته چندم معرفی شود.
همچنان که می دانیم، اساس شکل گیری رژیم صهیونیستی بر تشویق یهودیان به مهاجرت از سراسر جهان به فلسطین بود. با وجود آنکه صهیونیست ها موفق شدند جمعیت زیادی را در رژیم جعلی خود گرد هم بیاورند، اما امروزه این رژیم با پدیده ای به نام «مهاجرت معکوس» مواجه شده است. در این پدیده، ساکنان سرزمین های اشغالی به دلایل مختلف، به ویژه ناامنی مستمر و عدم تحقق رؤیای «رفاه اجتماعی»، اسرائیل را ترک و به کشورهای دیگر مهاجرت می کنند.
برخی گمان می کنند نقطه ثقل تهدید رژیم اشغالگر قدس فقط از عوامل بیرونی مانند جریان مقاومت است؛ در حالی که در یک راهبرد جامع باید به عوامل درونی و بیرونی همزمان توجه نمود به عنوان نمونه آمریکا که در نگاه اول به عنوان حامی اسرائیل غاصب محسوب می شود در برخی موارد می توان آن را در عوامل افول این رژیم جعلی کودک کش نیز لحاظ کرد.
بیش از شصت سال از اشغال سرزمین فلسطین توسط صهیونیستها و تشکیل دولت جعلی صهیونیستی “اسرائیل” میگذرد. البته سرزمین مقدس اسلامي فلسطین بیش از سی سال پیش از آن در اشغال دولت استعمارگر انگلیس بود و این دولت طی این سی سال زمینه اشغال فلسطین از سوی صهیونیستها را با آوردن یهودیان از اقصی نقاط دنیا به آنجا فراهم ساخت. واقعیت آن است که اسرائیل پس از شصت سال از هنگام تأسیس که با اشغال توام با خشونت نظامی سرزمین فلسطین بوده است، در سراشیبی قرار گرفته و به سمت فروپاشی حرکت میکند و صدای لرزیدن ستونهای این کاخ بلند و امن ادعایی صهیونیستها هر روز شدیدتر و بلندتر از پیش شنیده میشود.
در این میان، رسانه ها اساساَ حاصل مدرنیته و در فضای اومانیستی غرب شکل گرفته اند و طبیعی است که در این فضا در راستای اهداف و برنامه های غرب باشند. اساسا نظام رسانه ای غرب که هیمنه فرهنگی و تکنولوژیکی خود را بر سایر کشورها تحمیل کرده است به دنبال این است که مردم جهان، دنیا را آن طور که غرب می خواهد ببینند و تصویر کنند. این موضوع هم از لحاظ فرهنگی است و هم از لحاظ سیاسی, جهانی شدن که به غربی کردن جهان نیز میتوان از آن تعبیر کرد در همین راستا قابل تحلیل است.
در این بین طبیعی است که رسانه ها در اختیار و در راستای منافع غرب عمل کنند. در این شرایط رسانه های همواره بر قدرت اسرائیل تبلیغ می کنند و در مقابل جریان مقاومت و اسلام را تضعیف می کنند و علیه آنها تبلیغ می نمایند.
فرمایشات حکیمانه و دوراندیشانه مقام معظم رهبری این تصویرسازی واهی را شکست و مسلمانان و آزادی خواهان جهان را به افق بلندی رهنمون کرد تا در مقابل این هجمه و جوسازی غرب مرعوب نشوند و با توکل به خدا و قدرت ایمان به هدفی کمتر از نابودی دشمن پیمان شکن فریب کار خود قانع نشوند. رژیم جعلی اشغالگر قدس با چالشهای بیرونی و درونی متعددی مواجه است که موجودیت او را به خطر می اندازد هر چند این رژیم قصد دارد بر این عوامل سرپوش بگذارد و بعضا فرافکنی کند.
رژیم صهیونیستی در ده سال گذشته، در چهار جنگ مهم با حزب الله لبنان و گروه های مقاومت فلسطین شکست خورده است. نکته مهم در این مورد این است که اسرائیل توسط هم پیمانان غرب این رژیم به مدرن ترین سلاحها تجهیز شده بود. در جنگ ۳۳ روزه، ۲۲ روزه و هشت روزه، نیروهای مقاومت از لحاظ در اختیار داشتن تجهیزات نظامی در برابر اسرائیل، اوضاع چندان مناسبی نداشتند، اما با این وجود پیروز شدند.
اما در جنگ ۵۱ روزه، اوضاع تغییر کرد و مبارزان فلسطینی با رونمایی از تجهیزات نظامی خود، اسرائیلی ها را غافل گیر کردند و شکستی دیگر را متوجه اسرائیل نمودند. اکنون که گروه های مقاومت اعلام نمودهاند به تسلیحات و موشک های پیشرفته تری نسبت به قبل دست پیدا کرده اند، تهدیدات امنیتی بیش از پیش موجودیت اسرائیل و بقای این رژیم را به چالش خواهد کشید. بی شک تهدیدات امنیتی یکی از مهم ترین دلایل مهاجرت معکوس در اسرائیل است.
بنابراین نقاط ضعف اسرائیل و آمریکا در منطقه با مقاومت فلسطینی و لبنانی در مقابل تهاجم توسعه طلبانه اسرائیل آشکار شد. شکست چند مرحله ای این رژیم تنها در برابر جریان مقاومت در لبنان نشان داد که این رژیم و حامی اصلی آن یعنی دولت آمریکا چقدر شکننده هستند و اگر دولتهای اسلامی خوب سازماندهی شوند به راحتی نه تنها دشمن را از دستیابی به اهداف خود در تهاجم ناکام میگذارند بلکه میتوانند شکست سنگینی را بر آن تحمیل سازند.
در این بین شکست سه مرحله ای رژیم اشغال گر قدس در مقابل نیروهای حزب الله لبنان حائز اهمیت است. مرحله اول آن عقب نشینی نیروهای اشغالگر از لبنان پس اشغال آن از سال ۱۹۸۲ بود که با ضربات سنگین شهادت طلبانه مبارزان لبنانی علیه مراکز اشغالگران غربی و صهیونیستی انجام شد. مرحله دوم فرار صهیونیستها در سال ۲۰۰۰ از جنوب لبنان است. شکست بزرگ رژیم اشغالگر قدس درنبرد وعده صادق یا جنگ ۳۳ روزه در سال ۱۳۸۵ را می توان شکست مرحله سوم اسرائیل از مقاومت لبنانی دانست.
همچنین فرار از غزه پس از ۳۸ سال اشغال آن و مقاومت گسترده فلسطینیان در مناطق اشغالی و به ویژه در باریکه غزه علی رغم محاصره شدید آن، همه حاکی از قدرت جریان مقاومت و ناتوانی و ضعف اشغالگران است.
در این بین دو نکته مهم در دستاوردهای جریان مقاوت در راستای افول رژیم اشغالگر قدس قابل تبیین است:
کم رنگ شدن و از بین رفتن هراس از اسرائیل و درمیان گروههای مقاومت منطقه ای و کشورهای منطقه و پیدا شدن و افزایش این احساس که اسرائیل را میتوان به راحتی در جنگها شکست داد که این خود مانع مهمی در پیشبرد سیاستها و برنامههای این رژیم در منطقه است.
ورود گسترده جوانان فلسطینی (اعم از زن و مرد) به صحنه مبارزات ضد اشغال گری که حاکی از تداوم و گسترش این مبارزات در آینده است. هدف قرار دادن کودکان و نوجوانان توسط صهیونیست ها نیز حاکی از این نگرانی آنان است. همچنین شهادت کودکان و نوجوانان فلسطینی خود موج مخالفت های ضد صهیونیستی را در سراسر جهان و حتی در میان صهیونیست ها دامن زده است.
موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسبها: اسرائیل , صهیونیست , یهود , فلسطین
پیش از عملیات فتح المبین هر واحدی روی تپه های منطقه پشت ارتفاعات تیه شکن در جای مستقر بود ،در آن محل یک حمام با سنگهای منطقه درست کرده بودیم هر روز مقداری چوب را برای سوخت حمام آماده میکردیم صبح ها هر که زود تر بیدار می شد می رفت حمام را روشن میکرد و تا ۲ الی ۳ ساعت آب گرم بود
در یکی از روزها صبح خیلی زود قبل از اذان در تاریکی صدای ضربه کلنگ شنیدیم گفتیم چه کسی است که به این زودی دست به کار شده و عجله دارد چون معمولا این کار را نمی کردیم و حوالی اذان صبح حمام را روشن می کردیم جلو رفتم دیدم قد بلندی داره جلوتر رفتم وسلام کردم، گفتم چه میکنید گفت:چوب آماده می کنم ناگهان متوجه شدم حاج رضاست گفتم حاجی ببخشید نشناختم چرا شما؟ می گفتید ما کمکتون میکردیم چادر فرماندهی هم که خیلی از اینجا فاصله دارد
آنجا هم که حمام داره
حاجی گفت :من نمی خوام حمام برم اومدم حمام رو آماده کنم اگه کسی احتیاج داشت استفاده کنه.
حاجی با همون یک دستش کلنگ رو گرفته بود و با پاهاش چوب ها رو و در اون تاریکی از عرشیان الهی دلبری می کرد ...
موضوعات مرتبط: 8 سال دفاع مقدس ، خاطرات
برچسبها: دفاع مقدس , خاطره , شهدا , فرمانده
پیدایش صدوقیان
نهضت مکابیان حرکتی بود که یهودیان تحت حاکمیت شهریاران سلوکی ـ جانشینان اسکندر مقدونی در سوریه- پدید آوردند. اسکندر تربیتشده ارسطو و تحت تأثیر وی بود. او پیش از اینکه عنصری نظامی باشد، عنصری فرهنگی بود. از این رو، همزمان با فتوحات سرزمینهایی مانند ایران، آسیای صغیر، هندوستان، سوریه و مصر به ترویج فرهنگ یونان اقدام کرد. در این فرآیند عقاید و اندیشههای قوم یهود مورد تهاجم تمدن یونان قرار گرفت.
گروهی از یکتاپرستان یهودی به نام «حسیدیم» در مقابل این تهاجم قیام کردند. این مقاومت تا زمان مکابیان ادامه یافت. خاندان مکابی از متتیای کاهن و پسرانش یوحنا، یهودای مکابی، الیعازار و یوناتان بودند. آنان در برابر حاکمان ستمگر سلوکی، که فرهنگ یونانی را ترویج میکردند، مقاومت یهودیان را رهبری کردند. قیام یهودیان یکتاپرست منجر به استقلال یهودیان شد. در این دوره، یهودیان به دو فرقه فریسیان و صدوقیان تقسیم شدند. جنگ و نزاع بین این دو گروه، حکومت صدساله مکابیان را ضعیف و زمینه را برای سلطه رومیان مساعد کرد. سرانجام یکی از سرداران رومی به نام «پومپه» بخشی از سوریه را در سال 63 ق.م از حاکمیت مکابیان درآورد. سالهای 142 ق.م تا 63 ق.م،دوران استقلال یهود، دوره مکابیان نام دارد.
وجه تسمیه صدوقیان
نام این فرقه به صادوق بن اخیطوب که از طرف حضرت داوود (علیه السلام) به کهانت منصوب شده بود، مربوط می شود (کتاب دوم سموئیل 8:17 و 15:24). این منصب در عصر حضرت سلیمان (علیه السلام) نیز برای صادوق باقی ماند(کتاب اول پادشاهان 2:34). کاهنان بنی صادوق در کتاب حزقیال مورد تعریف و تمجید قرار گرفته اند و امانت داری آنان ستوده شده است(حزقیال 44:15)
عقاید فرقه صدوقیان
صدوقیان به جای نماز، برای قربانی اهمیت ویژه ای قائل بودند. بسیاری از کاهنان هیکل سلیمان و حاخامهای سنهدرین از این فرقه برخاستند. روابط آنان با والیان رومى نیز خوب بود. آنان منکر معاد و مخالف احکام و اصول و فروع غیر علمى- عقلى دین یهود بودند. این فرقه تنها به نبوت موسی باور داشت و انبیاء و کتب دیگر غیر از تورات را قبول نداشت. از تورات فقط اسفار پنجگانه را قبول داشتند. این فرقه به بقاى روح و جهان آخرت باور نداشت و همین جهان را دار ثواب و عقاب مى دانستند.
صدوقیان بر خود لازم می دیدند سنتهای گذشته را حفظ کنند و با تجدید نظر و تفسیر به رأی فریسیان و آداب و عادات آنان مخالفت می ورزیدند. آنان قائل به جسمانیت خدا بودند و می گفتند قربانی و هدایایی که در راه خدا می دهیم، مانند چیزهایی است که به یک پادشاه یا حاکم بشری داده می شود. صدوقیان جاودانگی نفس و قیامت را انکار می کردند و می پنداشتند سزای نیکی و بدی در همین دنیا داده می شود و در مورد اراده انسانی به اختیار مطلق معتقد بودند.
وجوه اختلاف فریسیان و صدوقیان
- صدوقیان معتقد بودند تورات غیر قابل تفسیر و تاویل است و باید فقط ظاهر آن را پذیرفت. اما فریسیان قائل به تفسیر و تاویل بودند.
- صدوقیان قائل به جسمانیت خداوند بودند (چون تورات را قابل تاویل و تفسیر نمی دانستند ظاهر آیاتی که دلالت بر تجسیم خداوند وجود دارد، مثل آیه کشتی الوهیم با یعقوب، را می پذیرفتند) اما صدوقیان قائل به عدم تجسیم خداوند بودند.
- صدوقیان بر خلاف فریسیان، به وجود رستاخیز، قیامت و دنیای اخروی اعتقادی نداشتند.
- صدوقیان معتقد بودند ملت یهود باید با سایر ملت ها ارتباط بگیرد تا از طریق داد و ستد با آن ها نیرومند گردد، اما فریسیان قائل به برتری ملت یهود بودند و معقتد بودند نباید با سایر ملت ها تعامل کرد.
- صدوقیان معتقد بودند عبادت باید تنها در معبد مقدس (بیت المقدس) انجام بگیرد. اما فریسیان می گفتند عبادت در هر مکانی می تواند انجام شود.
صدوقیان از منظر انجیل
صدوقیان مانند فریسیان با مسیح مخالف بودند و نام آنان به تکرار در اناجیل چهارگانه آمده است. عوام یهودى این فرقه روشنفکر را مرتد و خارج از دین مى شمردند. در عهد جدید یعنى اناجیل و رسالات رسولان از این فرقه یاد شده است. بنا به مندرجات انجیل، مقارن میلاد مسیح، میان دو فرقه فریسى و صدوقى اختلاف شدید رخ دارد. صدوقیان در اقلیت بودند و لذا مورد تهمت و آزار فریسیان قرار داشتند. در آن هنگام فریسیان با مسیح و پیروان او در جنگ و جدال بودند. «قیافا» کاهن بزرگ یهودیان فریسى به قتل عیسى فرمان و فتوى داد و آن حضرت را مرتد نامید.
کاهنان فریسى همیشه با عیسى مناظره می کردند. آن ها به او تهمت زنا مى زدند و به او اهانت و آزار مى رساندند. همین تهمت های یهودیان فریسی به حلال زادگی عیسی ابن مریم، که انعکاس آن در «تلمود» نیز یافت می شود، موجب شد مسیحیان نسبت به یهودیان شدیدا کینه بورزند و آن ها را مورد آزار و اذیت شدید در قرون وسطی قرار دهند.
تعصب و اختلافات فریسى و صدوقى باعث از میان رفتن وحدت سیاسى و مذهبى قوم یهود شد. تعالیم صدوقیان به تعالیم عیسى شباهت دارد. صدوقى ها در قبال متن کتاب مقدس رویکردى محافظه کار و لفظ گرا داشتند. بدین ترتیب آنان حکم «چشم در مقابل چشم، دندان در قبال دندان»را دقیقا به همان معنایى مى دیدند که الفاظ آن مى گفت، در حالى که تفسیر بیشتر پروشیان به تاوان پولى برمى گشت. همین انعطاف ناپذیرى روش هاى لفظ گرا، در کنار اصل اهمیت مناسک قربانى معبد براى صدوقیان، که عمدتا کاهن بودند، باعث شد که مذهب صدوقى نتواند پس از ضایعه سال 70 به حیات خویش ادامه دهد.
انقراض فرقه صدوقیان
در سال 70 میلادی، امپراطوری روم به رهبری تیتوس، به یهودیان هجوم آوردند و معبد سلیمان را برای بار دوم (بعد از اولین تخریب توسط بخت النصر) تخریب و نابود نمودند. بعد از این هجوم گسترده اثری از فرقه صدوقیان نماند.
موضوعات مرتبط: صهیونیست ، فرقه ها
برچسبها: صدوقیان , یهود , صهیونیست , فرقه
مروری بر تاریخچه فریسیان
نهضت مکابیان حرکتی بود که یهودیان تحت حاکمیت شهریاران سلوکی ـ جانشینان اسکندر مقدونی در سوریه- پدید آوردند. اسکندر تربیتشده ارسطو و تحت تأثیر وی بود. او پیش از اینکه عنصری نظامی باشد، عنصری فرهنگی بود. از این رو، همزمان با فتوحات سرزمینهایی مانند ایران، آسیای صغیر، هندوستان، سوریه و مصر به ترویج فرهنگ یونان اقدام کرد. در این فرآیند عقاید و اندیشههای قوم یهود مورد تهاجم تمدن یونان قرار گرفت.
گروهی از یکتاپرستان یهودی به نام «حسیدیم» در مقابل این تهاجم قیام کردند. این مقاومت تا زمان مکابیان ادامه یافت. خاندان مکابی از متتیای کاهن و پسرانش یوحنا، یهودای مکابی، الیعازار و یوناتان بودند. آنان در برابر حاکمان ستمگر سلوکی، که فرهنگ یونانی را ترویج میکردند، مقاومت یهودیان را رهبری کردند. قیام یهودیان یکتاپرست منجر به استقلال یهودیان شد. در این دوره، یهودیان به دو فرقه فریسیان و صدوقیان تقسیم شدند.جنگ و نزاع بین این دو گروه، حکومت صدساله مکابیان را ضعیف و زمینه را برای سلطه رومیان مساعد کرد. سرانجام یکی از سرداران رومی به نام «پومپه» بخشی از سوریه را در سال 63 ق.م از حاکمیت مکابیان درآورد. سالهای 142 ق.م تا 63 ق.م،دوران استقلال یهود، دوره مکابیان نام دارد.
فریسی کیست؟
کلمه فریسی در عبری به معنای عزلت طلب است. در زبان عبری به افرادی که خود را از دیگران جدا می سازند نام پروشیم (جمع پاروش به معنی جدا شده) اطلاق می شود. بدین جهت این گروه را «پروشیم» یا «فریسیان» می خواندند. این لقب بر جدایی و امتیاز آنان دلالت دارد. فریسیان به گروهی از آرامی های یهودی گفته می شود که با دو گروه صدوقی ها و اسینی ها در تضاد بودند.
فرقه فریسیان
فریسیان جزء علما و بزرگان ملت بودند، و بیشتر کرسی ها در مجلس سنهدرین به آنها تعلق داشت. این فرقه دو قرن قبل از میلاد پدید آمد و تاکنون هم اکثریت یهود از آن هستند. اصل این فرقه به فرقه حسیدیم (به معنای پارسایان) بر می گردد. فرقه حسیدیم سه یا چهار قرن قبل از میلاد برای زدودن آثار بت پرستی و انحراف میان یهودیان پدید آمد. آنان در جنگهای مکابیان شرکت داشتند و در راه دین جانبازی کردند و شهید شدند. در قرن هجدهم نیز موج تازه ای به نام حسیدیم میان یهودیان شرق اروپا پیدا شد که از این حرکت الهام می گرفت. فریسیان یک قرن قبل از میلاد از میان حسیدیم برخاستند. به عقیده ی برخی «کنیسا»، با ثبات ترین و پایدارترین نهادی بود که فریسیان بنیاد نهادند. برخی دیگر ایجاد «کنیسا» را به دورانی قبل از فریسیان منتسب می دانند.
عقاید فریسیان
فریسیان از نظر فکری با صدوقیان تضاد و مخالفت روشنی داشتند. این فرقه خدا را از جسم و صفات جسمانی منزه می دانست. همچنین در مسائل مربوط به جبر و اراده آدمی راه میانه ای را پذیرفته بود. آن ها برخلاف صدوقی ها به ملائکه، روح، دادگاه عدل الهی، قیامت و رستاخیز مردگان و همچنین اساطیر اعتقاد داشتند می داد. آن ها همچنین معتقد بودند ارواح نیک، حیات جاودانی یافته و ممکن است به بدنهای نیک انتقال یابند (تجدید حیات)، و ارواح شریر به عذاب جاودان محکوم میشوند. فریسیان به عبادات از جمله نماز و غیره اهمیت می دادند و در جامعه یهود موقعیت خوبی به دست آوردند و اکثریت تابع آنان شدند.
فریسیان برخلاف صدوقی ها اعتقاد داشتند تمامی شریعت یهود که از طرف خداوند نازل شده، در تورات موسی (ع) ثبت نشده است. آن ها به تورات اکتفا نمی کردند و علاوه بر عهد عتیق که تورات مکتوب نامیده می شد، به تورات شفاهی نیز معتقد شدند. تورات شفاهی گفته های حکیمانه دانشمندان یهود است که به عقیده آنان نسل به نسل از زمان حضرت موسی (علیه السلام) برای قوم یهود باقی مانده است. آن ها از این سنت شفاهی برای تفسیر و توجیه تورات استفاده می کردند. این گفته ها در فاصله قرن دوم تا پنجم میلادی، در کتابی بسیار بزرگ به نام تلمود جمع آوری شده و زیربنای فکر و اعتقاد بنی اسرائیل قرار گرفته است.
فریسیان دارالعلم های مختلفی تشکیل دادند و اوقات خود را صرف مطالعه در دقایق تورات کردند و نکته های تازه ای به دست آوردند. به عقیده آنان در تورات حتی یک حرف کم یا زیاد یا بی مورد و فاقد معنا و مقصود نیست، بلکه درون هر حرف و کلمه ای اسراری نهفته و رموزی خفته است.
وجوه اختلاف فریسیان و صدوقیان
- صدوقیان معتقد بودند تورات غیر قابل تفسیر و تاویل است و باید فقط ظاهر آن را پذیرفت. اما فریسیان قائل به تفسیر و تاویل بودند.
- صدوقیان قائل به جسمانیت خداوند بودند (چون تورات را قابل تاویل و تفسیر نمی دانستند ظاهر آیاتی که دلالت بر تجسیم خداوند وجود دارد، مثل آیه کشتی الوهیم با یعقوب، را می پذیرفتند) اما صدوقیان قائل به عدم تجسیم خداوند بودند.
- صدوقیان بر خلاف فریسیان، به وجود رستاخیز، قیامت و دنیای اخروی اعتقادی نداشتند.
- صدوقیان معتقد بودند ملت یهود باید با سایر ملت ها ارتباط بگیرد تا از طریق داد و ستد با آن ها نیرومند گردد، اما فریسیان قائل به برتری ملت یهود بودند و معقتد بودند نباید با سایر ملت ها تعامل کرد.
- صدوقیان معتقد بودند عبادت باید تنها در معبد مقدس (بیت المقدس) انجام بگیرد. اما فریسیان می گفتند عبادت در هر مکانی می تواند انجام شود.
فریسیان از منظر انجیل
امور داخلی یهود در فاصله بازگشت از بابل تا خرابی دوم شهر قدس در دست حاخامهای فریسی و گاهی صدوقی بود. همچنین آنان با حضرت عیسی مسیح (علیه السلام) بسیار مخالف بودند و برای تصلیب او تلاش کردند. نام فریسیان به تکرار، در اناجیل چهارگانه آمده است. فریسیان به صفت خودپرستی، کبر و ریا مشهور بودند و در ردیف مخالفان درجه یک حضرت عیسی (ع) قرار داشتند، حضرت عیسی (ع) به شدت به آنها حمله می کرد و آنها را «رهبران کوران» نامید که به تقوی و نیکی خود فخر می کنند.
فریسیان با توجه به تصویری که از آنان در «اناجیل اربعه» و «اعمال رسولان» ارائه شده، طبقه ای از معلمان شریعت بودند که به سبب توانایی و مهارتشان در امور شرعی و دارا بودن رهبری دینی از منزلتی والا در میان یهودیان برخوردار بودند.
فریسیان در عصر کنونی
در قرون اخیر، فریسیان از نظر شیوه عبادت و برخی مسائل ینی و فرهنگی به دو دسته تقسیم می شوند: اشکنازی و سفاردی. اشکنازی ها به یهودیان اروپا و به ویژه آلمان اطلاق می شود. این دسته از یهودیان 80 درصد جمعیت یهودیان دنیا را شامل می شود. سفاردی ها به اعقاب یهودیان اسپانیا که در چند مرحله از آن کشور رانده شدند و به کشورهای مختلف رفته اند، اطلاق می شود. عبادت یهودیان ایران به شیوه ی سفاردی است.
موضوعات مرتبط: صهیونیست ، فرقه ها
برچسبها: فریسیان , یهود , صهیونیست , فرقه
وارد شهر سیروان عراق شدیم ، شهر پر از آتش دود بود ،
عده ای از مردم شهر که غالبا زن و بچه و با لباس محلی کردی بودند
کنار دیوار ها و درب خانه ها ایستاده بودند
خیلی ها گریه می کردند و تعدادی هم بر و بر ما را نگاه می کردن
مثل اینکه می دانستند ما با آنها کاری نداریم.
برای اولین با بود در طول مدت حضور در جبهه این چنین صحنه ای را می دیدم ،
خیلی ارام و با احتیاط از کنار آنها عبور کردیم،
واقعا بد وضعی بود نمی دونستیم باید چیکار کنیم،
هر لحظه احتمال می رفت در خانه ای باز شود و ما را به رگبار ببندند
و از طرفی هم نمی شد به خانه های که مردم شخصی کنار آن ایستاده
یا داخل خانه بودند شلیک کنیم.
وسط جاده تعدادی عراقی را در حال فرار دیدیم ،
برای اینکه از مردم دور شویم یا بهتر بگویم از آن وضع خوف ناک نجات پیدا کنیم ؛
بهترین راه فرار به سمت عراقی های در حال فرار بود
کمی که از خانه ها دور شدیم شروع به تیر اندازی کردیم
تعدای از عراقی های در حال فرار کشته و زخمی شدند
و اما مهم تر از این مهمات ما هم تمام شد
جالب این بود که در همان لحظه چند عراقی دستشان را به علامت تسلیم بالا بردند ،
مانده بودم چکار کنم کمی سمت چپ و راستم را نگاهم کردم
تا لااقل یک نفر را پیدا کنم که مسلح باشد یا اسلحه ای پیدا کنم ،
اما چیز ی پیدا نکردم آرام گوشه ای نشستم و اسلحه خالی را به سمت عراقی ها نشانه رفتم
و خیره خیره به عراقی ها نگاه می کردم
و در دل خدا خدا می کردم که فرار کنند ،
خدا می داند چه صحنه ای جالب درست شده بود
عراقی ها از ترس فرار نمی کردند و من هم از ترس به عراقی ها نزدیک نمی شدم.
یکی از عراقی ها به نفر همراهش چیزی گفت بدنم یخ کرد ،
نکند فهمیده باشند من مهمات ندارم که در همین حین دیدم پا به فرار گذاشتند
خیلی خوشحال شدم ،که چشمتان روز بد نبیند
جو گیر شدم و داد زدم (لا تحرک)که دیدم عراقی ها میخکوب شدند
و دستانشان را بالا بردند در دلم به خودم شروع به بد و بیراه گفتن که ای کوفت ،
مرض داشتی دنده هات نرم پاشو برو جلو بگیرشون
و مجددا صحنه قبل تکرار شد عراقی ها از ترس تکان نمی خوردن
و من هم از ترس پاهام توان جلو رفتن نداشت
که از دور صدای نصرالله ترکیان وبرادر نصر را شنیدم
و تا آنها را دیدم مثل یک بچه شیر از بیشه بیرون پریدم
و آنها را اسیر کردیم
وقتی جریان را برای بچه ها گفتم تو اون معرکه خنده بازاری درست شده بود
و جالب حال و روز عراقی ها بود که نمی دانستند خنده ما برای چیست
موضوعات مرتبط: 8 سال دفاع مقدس ، خاطرات
برچسبها: دفاع مقدس , طنز , جنگ , سیروان عراق
صهیون، نام کوهی در فلسطین است که مرکز حکومت داوود و سلیمان نبی بود. صهیونیسم نام مکتبی است که پیروان آن معتقدند قدرت و سیطره بر نیل تا فرات باید مجددا به یهود برسد.
یهودیان در طول تاریخ، همواره منتظر ظهور مسیحا و منجی از نسل داوود بودند که باید از طرف خداوند بیاید و دولت الهی را در زمین احیا کند. این عقیده که در دوران اسارت بابلی رونق پیدا کرد، و پس از دومین تخریب معبد سلیمان توسط «روم» در سال 70 میلادی، به اوج خود رسید و تا قرون وسطی و دوران آوارگی و اذیت یهودیان توسط مسیحیان اروپا، ادامه یافت. این تفکر همانند اعتقاد به منجی در سایر ادیان یهودیان را بر آن می داشت تا برای ظهور منجی خود دعا بخوانند و تعجیل ظهور او را از خدا بخواهند. در عصر روشنگری با ظهور افراد لیبرالیستی همچون «موسی مندلسون» رفته رفته دعا خواندن برای ظهور منجی از نماز یهودیان حذف شد. موسی مندلسون معتقد بود یهودی متعلق به مکانی است است که در آنجا زندگی می کند و تفکر ارض موعود خرافه ای بیش نیست.
در مقابل، ارتدکس ها شدیدا به ظهور منجی یا باصطلاح «صهیونیسم فرهنگی» معتقد بودند. صهیونیسم فرهنگی به مرور گسترش یافت و سر انجام اندیشه داشتن سرزمین و دولتی مستقل و یهودی، رشد یافت و روزنامه نگار یهودی سکولاری به نام «تئودور هرتزل» با نوشتن کتاب «دولت یهودی» این اندیشه را پر رنگ تر ساخت. تئودور هرتزل برای عملی ساختن این رویا از هیچ کوششی دریغ نکرد و تمام تلاش خود را در راستای تحقق آرمان تشکیل دولت یهودی به کار بست. شکل گیری تفکر «صهیونیسم سیاسی» با برگزاری کنفرانس های مختلفی در سال های 1897 تا 1905 میلادی به اوج خود رسید و رفته رفته بزرگان یهودی به این نظریه جامه عمل پوشاندند و برای تشکیل دولت یهودی تلاش های بسیاری کردند. هرتزل برای تشکیل دولت یهودی کشورهایی مثل قبرس، اوگاندا و آرژانتین را پیشنهاد داده بود اما این پیشنهاد مورد قبول قرار نگرفت.
با حمایت های بی شائبه و تبلیغات های فراوان و علم کردن شعار «سرزمین بی ملت برای ملت بی سرزمین» توسط انگلیس، سرزمین فلسطین که متعلق به عرب های مسلمان بود، برای تشکیل دولت یهودی انتخاب شد. یهودیان اروپا که در جوامع غیر یهودی مسیحی از لحاظ اقتصادی در وضعیت خوبی بسر می بردند حاضر به مهاجرت به فلسطین نبودند. طرح موضوع قتل عام یهودیان توسط ارتش نژاد پرست هیتلر که به «هولوکاست» معروف است، باعث شد رعب و وحشتی در یهودیان اروپا به وجود آید و آنان را به مهاجرت سوق دهد.
بدین ترتیب یهودیان به فلسطین مهاجرت نمودند و پس از چندی علیه مردم فلسطین دست به جنگ و اشغالگری زدند و با هجوم های وحشیانه به مردم عادی، آن سرزمین را اشغال کردند و حکومت جعلی «اسرائیل» را در 1948 میلادی تاسیس کردند. رژیم اشغالگر صهیونیستی بعد از حدود بیست سال به اراضی کشورهای همسایه نیز دست درازی کرد و در جنگ شش روزه ی ژوئن 1967 بخش هایی از خاک اردن و نیمه شرقی بیت المقدس (که مسجد الاقصی در آن واقع است) را اشغال کرد.
موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسبها: صهیونیست , مهاجرت , یهود , اشغالگر
◀️ اگر در گذشته تردیدی وجود داشت که ریاست امثال «علیعسکری» بر صدا و سیما دکوری و تشریفاتی است و حاکمان بلامنازع صدا و سیما برنامهسازانی مانند فردوسیپور هستند، پخش مستقیم مراسم قرعهکشی جام جهانی ثابت کرد که؛ تصمیمگیر اصلی و نهایی در صدا و سیما عادل فردوسیپور است و آنانی که عناوین مدیریتی صدا و سیما را یدک میکشند، در عمل هیچ کارهاند.
◀️ زیر پا گذاشتن همه قواعد و ضوابط حاکم بر پخش صدا و سیما به بهانه پخش مستقیم قرعهکشی جام جهانی، در حقیقت زیر پا گذاشتن اخلاق و عفت عمومی و بیاعتنایی محض به باورها و اعتقادات و احساسات دینی میلیونها نفر از مؤمنان ایرانی است. آنهایی که به هیچ وجه توقع نداشتند پوشش زننده زنان حاضر در مراسم قرعهکشی جام جهانی را از سیمای جمهوری اسلامی مشاهده کنند.
◀️ فردوسیپور از اینکه مراسم بدون هیچگونه کم و کاستی پخش میشود به خود میبالید و این موضوع را با افتخار به بینندگان یادآوری میکرد و در واقع نشان میداد که خواست او در نمایش بدون سانسور افتتاحیه جام جهانی محقق شده است.
◀️ جناب علیعسکری باید توضیح بدهند که اگر نمایش تصاویر زنان با چنین پوششی، خالی از اشکال است، پس چرا سالهای سال صدها میلیون تومان از بودجه سازمان را برای سانسور چنین صحنههایی، هزینه کردهاند و اگر نمایش چنین صحنههایی خلاف ضوابط و قواعد است، پس چرا در پخش مراسم افتتاحیه جام جهانی این ضوابط نادیده گرفته شدهاند.
◀️ جناب علیعسکری حال که معلوم شده، حرف آخر را در صدا و سیما، امثال فردوسیپور میزنند پس ماندن شما در منصب ریاست سازمان چه وجهی دارد؟ آیا حق این نیست که استعفا بدهید و سکان سازمان را به دست کسانی بسپارید که توان و عرضه اداره صدا و سیما بر اساس چارچوبهای انقلاب و جمهوری اسلامی را دارند؟
( حسن کربلایی )
موضوعات مرتبط: پیامها
برچسبها: حسن کربلایی , صدا و سیما , عادل فردوسی پور , ورزش
⚡️#محورهای_مهم امروز 9 آذر 96
♦️محور اول: تاکید بر افت محبوبیت روحانی و بررسی دلایل آن
♦️محور دوم: احتمال تاثیرپذیری احمدی نژاد در مباحث اخیر از خارج از کشور
♦️محور سوم: تعریف احمدی نژاد به عنوان مانع گفتگوی ملی
♦️محور چهارم: تاکید بر تلاش واعظی برای سرمایه گذاری دولت بر روی علی لاریجانی
♦️محور پنجم: تاکید بر پرورش مدیران اصلاح طلب در ساختار شهرداری
♦️محور ششم: هشدار نسبت به بازگشت سهمگین پوپولیسم با توجه به رویه روحانی
♦️محور هفتم: تاکید بر کناره گیری جهانگیری از دولت برای آماده سازی در انتخابات 1400
♦️محور هشتم: تاکید بر تن دادن لاریجانی به ائتلاف با نامزد اصلاح طلبان
موضوعات مرتبط: راهبرد و تحلیل
برچسبها: محور , راهبردها , راهبردی , محبوبیت
امروزه والدین به این دلیل سمت فرزند دوم نمیروند که فرزند اول اذیت و آزارهایی داشته است، لذا این نگرانی و دلهره وجود دارد که فرزند دوم هم مثل فرزند اول اذیت و آزار داشته باشد. این نوع پدر و مادرها باید به چند نکته توجه کنند:
نکتهی اول این است که وقتی والدین یک فرزند را تربیت میکنند، در کنار این تربیت کردن تجربه به دست میآورند؛ اگر ما از مادرانی که دو فرزند دارند سؤال کنیم که در تربیت کدام فرزند راحتتر بودید؟! میگویند: تربیت فرزند دوم! دلیل آنهم این است که پدر و مادر یک تجربه و پیشنهای نسبت به تربیت فرزند اول داشتهاند و مشکلات آن را شناسایی کردهاند؛ لذا نمیگذارند که آن مشکلات در تربیت فرزند دوم به وجود بیاید.
نکتهی بعدی در ارتباط با صبر والدین است. پدر و مادرهایی که ویژگی فرزندان خود را میشناسند، بهتر میتوانند آنها را درک کنند؛ به عنوان مثال یکی از ویژگیهای دوران کودکی جنب و جوش است؛ اگر والدین این ویژگی را درک کنند، زمینه را فراهم میکنند که فرزندشان انرژی خود را در راه صحیح تخلیه کنند.
ممکن است شما از نظر اقتصادی در مضیقه باشید یا هر دو به صورت تمام وقت شاغل باشید و واقعا فرصت و هزینه رسیدگی به یک کودک را هم به زحمت فراهم کرده باشید. در این صورت میتوانید در مورد این موضوع جدیتر فکر کنید. اما اگر یک خانواده معمولی هستید، در مورد این موضوع سخت نگیرید. بزرگ کردن فرزند دوم به مراتب آسانتر از فرزند اول است. تجربه شما، هزینههایی که قبلا صورت گرفته (مثل تجهیز اتاق کودک) و حتی روحیه خودتان که حالا سهلگیرتر شدهاید و برای هر چیزی تا سرحد مرگ مضطرب نمیشوید، به شما کمک میکند که راحتتر کودک دوم را بزرگ کنید.
ضمن این که کودک بعد از گذر از دوران نوزادی و شیرخواری و در حدود ۱۸ ماهگی میتواند به کودک بزرگتر ملحق شود و ساعتهای زیادی را با همدیگر پر کنند. علاوه بر اینها شما نمیتوانید «همه چیز» را به کودکتان بدهید. عاطفه خواهر و برادری، رقابت، اشتراک، مالکیت و یک همبازی با ویژگیهای مشترک تربیتی چیزهایی هستند که شما حتی اگر تمام وقت و هزینهتان را هم صرف کودکتان کنید، نمیتوانید به او بدهید. شما حداکثر میتوانید یک مادر و پدر عالی باشید، اما نمیتوانید جای خواهر یا برادر را برای او بگیرید.
یک دلیل رمانتیک و زیبا برای داشتن یک فرزند دیگر همین است که اگر زیرساختهای آن در خانواده و در درون شما مهیا باشد، بسیار عالی است. یادتان باشد، کودک دوم، یک کپی از کودک اولتان نیست. سعی کنید سختیها و مشکلات ماههای اول تولد فرزندتان را به یاد بیاورید. به خصوص اگر کودک اول شما حالا بزرگ و مستقل شده، ممکن است با تولد فرزند دوم از حجم مشکلات روزهای اول شوکه شوید. اگر فرزند اول شما دوران نوزادی آرامی داشته، خوب میخوابیده، بیقراری نمیکرده و خوش غذا بوده، ممکن است کودک دومتان با خصوصیاتی متفاوت شما را غافلگیر کند. پیش از تصمیمگیری در مورد فرزند دوم این موضوعات را مد نظر قرار بدهید.
موضوعات مرتبط: آموزش ، خانه و خانواده
برچسبها: فرزند دوم , خانواده , ترس , مشکلات
ممکن است در پروژه ای نیاز به جدا کردن صفحات دلخواه از PDF داشته باشید. بریدن و کپی کردن قسمتی از فایل PDF کار چندان سختی نیست.
بسیاری از افراد محصل، قسمت عمده پروژه های خود را به صورت آنلاین و از طریق کامپیوتر خود انجام می دهند. در برخی از این پروژه ها، به جداسازی صفحات دلخواه از PDF های مختلف نیاز دارند تا پروژه را انجام دهند. برای کپی کردن و بریدن قسمتی از فایل pdf روش های مختلفی وجود دارد. نصب نرم افزار واسطه، استفاده از سایت های میانبر و … از جمله این موارد هستند.
اگر شما به دنبال روشی برای جدا سازی صفحه دلخواه از PDF بدون نیاز به نرم افزار هستید تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید.
Extract With Browser
بیشتر افراد فایل های PDF را با نرم افزار Adobe Reader باز می کنند. اما برای بریدن قسمتی از فایل PDF بهتر است فایل مورد نظر خود را با مرورگر Chrome باز کنید.
سپس از قسمت بالا در سمت راست صفحه، روی گزینه Print کلیک کنید. (می توانید هم زمان کلیدهای Ctrl و P را نگه دارید تا Print فعال شود).
در پنجره باز شده، قسمت Destination را روی گزینه Save As PDF قرار دهید.
سپس از قسمت Pages، گزینه Custom را انتخاب کنید.
با انتخاب گزینه Custom، کادری پایین آن فعال می شود. در این قسمت می توانید شماره صفحه دلخواه خود را وارد کنید. فرضا اگر قصد دارید از صفحه ۱۲۴-۸۶ را جدا کنید به همین شکل آن را در کادر وارد کنید، سپس Save را بزنید (ممکن است به جای Save، کلمه Print قرار گرفته باشد) سپس نام و محل ذخیره فایل را مشخص کنید.
اگر می خواهید صفحات غیر متوالی را انتخاب کنید کافی است شماره صفحه را وارد کنید و بین آن ها از ویرگول استفاده کنید. (مانند تصویر زیر)
روش گفته شده منحصر به مرورگر Chrome نیست و تقریبا می توانید از تمام مروگرهای به روز مانند Firefox و Edge هم برای جدا سازی صفحات مختلف از فایل PDF استفاده کنید.
کافی است فایل PDF مورد نظر خود را در مرورگر باز کنید و هم زمان کلیدهای Ctrl و P را نگه دارید تا منو Print فعال شود. بقیه مراحل هم مانند نکات گفته شده است.
موضوعات مرتبط: آموزش ، کامپیوتر و اینترنت
برچسبها: PDF , پی دی اف , بریدن , کات صفحات
روزی که آدم ها ؛
یک بار برای همیشه از چشمانت می افتند !
مهم نیست نسبتشان چقدر نزدیک است یا چقدر دور
مهم این است که تو تا ابد هیچ حسی به آن ها نخواهی داشت ،
و این آغاز راه طولانی است ...
تقدیم میکنم به اونهایی که در بدترین شراط ممکن ، رهام کردن به حال خودم تا بمیرم !
دیگه برای من وجود ندارید ...
موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسبها: راه , طولانی , زندگی , خانواده
احترام به کودک یکی از عوامل مهم پرورش شخصیت کودک به شمار میآید. وقتی کودکی مورد احترام والدین و اطرافیان خود قرار میگیرد، از رفتار آنها تقلید میکند و به دیگران و پدر و مادرش احترام میگذارد. متأسفانه برخی از والدین احترام به کودک را مخالف شأن خود میدانند و میگویند: «اگر به بچه ها احترام بگذاریم لوس میشوند و دیگر به ما احترام نمیگذارند». در اینجا چند شیوه ی احترام به کودک را عنوان می کنیم:
۱. برخاستن و استقبال از فرزند به هنگام ورود او به مجلس
پیامبر اکرم (ص) به طور معمول به هنگام ورود افراد به مجلس به احترام آنها می ایستاد و برای آن ها جا باز میکرد، اما در برابر فرزندان خویش، حسن و حسین (ع) و فاطمه (ص) علاوه بر آن، چند قدم به استقبال می رفت. روایت شده است: «پیامبر (ص) نشسته بود. حسن و حسین (ع) به طرف آن حضرت آمدند. پیامبر (ص) وقتی آنها را دید به احترام ایشان ایستاد. چون به کندی حرکت میکردند، پیامبر (ص) به استقبال آنان رفت و ایشان را بر دوش خود سوار نمود و فرمود: چه مرکب خوبی دارید و چه سواران خوبی هستید».
۲. سلام کردن به کودک
از اخلاق پیامبر گرامی اسلام (ص) این بود که وقتی در راه به کودکان میرسیدند، به آنان سلام میکردند. این تصور باطلی است که برخی پدران و مادران فکر میکنند اگر به کودک سلام کنیم، لوس میشود. او با سلام بزرگترها در خود احساس شخصیت میکند.
۳. دست دادن به کودک
از جلوه های احترام این است که به کودک دست بدهیم و در میان جمع با او مصافحه کنیم تا گمان نکند که او را به حساب نمیآوریم. برخی افراد وقتی وارد جمعی میشوند به همه دست میدهند و زمانی که نوبت به کودکی میرسد با او دست نمیدهند واین رفتار باعث میشود که کودک خود را حقیر و بی ارزش به شمار آورد.
۴. اجازه خواستن از کودکان برای گذشت از حقوقشان
برای رسول خدا (ص) نوشیدنی آوردند. حضرت از آن نوشیدند. در سمت راست او نوجوانی نشسته بود و در سمت چپ او ریش سفیدانی. پیامبر (ص) برای احترام به ریش سفیدان خواست شربت را به آنها بدهد؛ به نوجوان فرمود: اگر به من اجازه میدهی این نوشیدنی را به آنان بدهم؟ نوجوان عرض کرد: من سهم خود را غیر از تو به هیچ کس نمیدهم. پیامبر (ص) نیز نوشیدنی را در اختیار او قرار داد. در این جا شاید پیامبر (ص) به سبب احترام به بزرگان میخواسته ابتدا نوشیدنی را به بزرگتر ها بنوشاند، ولی این امر باعث نشده که به یک نوجوان بی احترامی نماید و حق او را نادیده بگیرد. از او اجازه می خواهند و چون اجازه نمیدهد نوشیدنی را به او میدهند تا احترام او رعایت شود.
۵. پذیرش دعوت کودکان و دعوت از آنان برای میهمانی
هر گاه به شما چیزی را تعارف میکنند، یا میخواهند برای شما کاری انجام دهند- و مانعی وجود ندارد- با کمال میل بپذیرید. برای میهمانی ها از آنها نیز دعوت کنید و در میهمانی مانند یک بزرگسال برای او تدارک ببینید. مثلا برای کودکان ظرف غذای مستقل قراردهید و از آنها پذیرایی کنید.
۶. جای دادن کودکان در صفوف جماعت
بسیاری از مواقع رفتار نادرست بزرگترها در مورد کودکان در مسجد سبب عدم گرایش آنان به مسجد و نماز جماعت میشود. بهتر است رفتار خود را عوضکرده و به کودکانی که در صف جماعت قرار میگیرند احترام بگذاریم. امام باقر (ع) دربارهی کودکانی که در صف جماعت حاضر میشوند، میفرمایند: «آنها را به صف آخر نفرستید، بلکه بین آنها، به وسیلهی بزرگان، فاصله ایجاد کنید».
۷. با احترام صدا کردن
پس از اینکه برای فرزند خود نام مناسب انتخاب کردید همواره سعیکنید هنگام صحبت با آنها از الفاظ نیک (آقا، خانم و …) استفاده کنید. در سیرهی معصومین (ع) آمدهاست که فرزندان خود را با لفظ (یا بُنَیّ، فرزند عزیزم) مورد خطاب قرارمیدادند. در حدیث شریف کساء نیز میخوانیم که حضرت فاطمه (س) فرزندان خود را با لفظ (یا قُرَّهَ عَینی، ثَمَرَهَ فُؤادی: ای نور چشم من، ای میوهی دلم) صدا میزدند. آیت الله سید علی قاضی طباطبایی (ره)، از علمای بزرگ، پدری مهربان و دلسوز بود. نام فرزندان خود را با تجلیل و احترام و با مهر، با لفظ آقا و خانم صدا میزد. فرزندان به اتاق که وارد میشدند، پدر به احترامشان بلند میشد تا هم آنها ادب را یاد بگیرند و هم دیگران برای فرزندانشان عزت و احترام قائل شوند.
۸. شخصیت دادن به کودکان
از طریق گفتگو کردن با آنها، گوشدادن به حرفها و توضیحاتشان، شرکتدادن در جلسهی دعا برای آمین گفتن (دعا کنید و از آنها بخواهید اجابت آن را برای شما از خداوند بخواهند)، مشورت کردن با آنها (مخصوصاً در مواردی که مربوط به خودشان میشود) و موارد مشابه دیگر، میتوان به کودک شخصیت داده و ارزش و کرامت او را در نظرش بالا ببرید.
۹. همبازی شدن با کودک
به فرمودهی پیامبر (ص) آنکس که کودکی دارد باید با او کودکی کند و جلوه ای از این کودکی کردن همبازی شدن با اوست. رسول اکرم (ص) با همهی شأن و عظمتی که داشتند نه تنها با امام حسن و امام حسین (ع) بلکه با بچههای دیگر نیز بازی میکردند.
۱۰. وفای به عهد
در دین اسلام یکی از ویژگیهای مؤمن وفای به عهد شمرده شدهاست. علاوه بر این که وفای به عهد وظیفهای اسلامی و انسانی است، این عمل سبب نوعی ادای احترام به کودک است. وقتی شما به فرزند خود قول میدهید که او را به پارک خواهید برد و به آن عمل میکنید، فرزند شما در درون خود نوعی احساس ارزش میکند و از اینکه قرارتان با او برایتان مهم بوده خوشحال میشود. اما در مقابل وقتی به قولتان عمل نمیکنید، فرزندتان احساس میکند برای او ارزشی قائل نیستید و ناراحت میشود. همواره سعی کنید قول و قراری با کودک نبندید که قادر به برآوردن آن نباشید. وقتی به قولی که دادهاید عمل نمیکنید نه تنها به شخصیت کودک احترام نمیگذارید، بلکه به او دروغ گویی را آموزش میدهید.
۱۱. بخشش اشتباه او
لازم است برای رعایت احترام کودک وقتی که اشتباهی را مرتکب شد با بلند نظری از او بگذرید و ضمن هشدار دادن و متذکر شدن خطایش، او را ببخشید.
موضوعات مرتبط: کودک
برچسبها: کودک , تربیت , احترام , خانواده