| |||||||||||||||||||
|
موضوعات مرتبط: روان شناسی
هوشها انواع و اقسام دارند؛ باید هر کسی در وجود خودش به دنبال هوش خود بگردد و تحصیلات و شغلش را بر پایه آن قرار دهد. هوارد گاردنر روانشناسی بود که اولین بار این حرف را بر سر نظام آموزشی سنتی دنیا فریاد کشید.
|
موضوعات مرتبط: روان شناسی
|
موضوعات مرتبط: روان شناسی
یکی از بهترین راهها برای رشد خلاقیت، خبره شدن در آن حوزه است. با داشتن درک عمیق از موضوع، بهتر قادر خواهید بود که به تفکر درباره راهحلهای ابتکاری و نوآورانه برای مسائل بپردازید
|
موضوعات مرتبط: روان شناسی
توانایی به خاطر سپردن نامها، ویژگی بسیار ارزشمندی است که هم در زندگی کاری و هم زندگی اجتماعی بسیار مفید می باشد. این توانایی به شما کمک میکند با افراد جدید، سریع ارتباط خوب برقرار کنید و از آنجا که خیلی از شرکت ها ارزش زیادی برای مهارت های رابطه ای و میان فردی قائلند، این ویژگی می تواند تاثیر بسیار خوبی بر کارفرمای شما داشته باشد.
تکنیک های زیر به شما کمک می کند اسم هر کس را که ملاقات می کنید، به خاطر بسپارید
.
1. علاقه نشان دهید: خیلی از ما حتی وقتی طرف مقابل را به ما معرفی می کنند، توجهی به اسم او نمی کنیم و همه حواسمان به خودمان است. پس اولین قدم برای به خاطر سپردن یک اسم این است که وقتی فرد به شما معرفی می شود، توجه و علاقه نشان دهید.
2. بررسی کنید: وقتی فرد به شما معرفی می شود، همان موقع مشخص کنید که دوست دارد به چه نام خوانده شود. مثلاً در یک کنفرانس یا سمینار، ممکن است نام اشتباهاً چاپ شده باشد یا ممکن است فرد بخواهد نام او را رسمی تر یا غیررسمی تر صدا کنید.
یا ممکن است کسی شما را به هم معرفی کرده باشد که طرف مقابلتان را خوب نمی شناخته است. وقتی خودتان از او بپرسید که دوست دارد به چه نامی خوانده شود، هم اسم او در ذهنتان تکرار خواهد شد و هم خاطرتان جمع می شود که از اسمی استفاده خواهید کرد که خوشایندشان باشد.
3. تصور کنید روی پیشانیشان حک شده است: فرانکلین روزولت همه کارکنانش را متعجب کرده بود که نام تقریباً تمام آنها را از بر بود. راز این کارش در چه بود؟ او سعی می کرد پیش خود تصور کند که اسم فرد روی پیشانی او حک شده است. این تکنیکی بسیار قدرتمند است که تجسم کنید نام فرد با رنگ ماژیک دلخواهتان روی پیشانی او نوشته شده است.
4. نوشتن آن نام را تجسم کنید: برای پیش بردن قدم سوم، متخصصین برنامه ریزی زبانشناسی وابسته به اعصاب عقیده دارند که وقتی پیش خود تجسم می کنید که نوشتن اسم فرد مقابلتان به چه صورت می تواند باشد و آن را با نوک انگشتتان در هوا بنویسید، در به خاطرسپاری آن به شما کمک می کند.
5. از هم پیوند های آن اسم استفاده کنید: می توانید اسم طرف مقابلتان را با یا تصویر آشنا یا یک فرد معروف ارتباط دهید. مثلاً اگر اسم خانمی ژاکلین است، او را به شکل ژاکلین کندی در یک لباس صورتی و کلاه تجسم کنید. اگر اسم مردی آرنولد است، فیلم ترمیناتور یا هیکل یک بدنساز و پرورش اندامی را به ذهن بسپارید.
6. بارها از آن استفاده کنید: سعی کنید نام فرد را سه تا چهار مرتبه طی گفتگویتان تکرار کنید. اول وقتی تازه با هم آشنا می شوید، بعد وقتی سوالی از او می پرسید، و در زمان خداحافظی و غیره.
7. آن نام را در فایل "ارتباطات جدید" ذخیره کنید: خوب است که نام فردی که با او ملاقات کرده اید، و محل و اطلاعات مربوط به آن ملاقات را در جایی ذخیره و یادداشت کنید. هر از گاهی نگاهی به این اسامی بیندازید، مخصوصاً وقتی می خواهید در کنفرانسی یا جلسه ای شرکت کنید که چند نمونه از آن افراد در آن شرکت دارند.
بااستفاده از این تکنیک ها قدرت به خاطر سپاردن اسامی در شما تقویت می شود اما همیشه این امکان وجود دارد که این اسم ناگهان از ذهنتان بیرون رود و فراموشش کنید. اگر خواستید با شخصی ملاقات کنید که قبلاً یکبار ملاقات کرده باشید و نامش را می دانستید، اما نتوانستید نام او را به خاطر بیاورید، دو انتخاب پیش روی شماست:
اول اینکه با آغوش باز با او روبه رو شوید و با خیره شدن به چشمانش بگویید، "از ملاقات دوباره با شما خیلی خوشوقتم" و بعد اسم او را از کس دیگری یا لیست اسامی میهمانان پیدا کنید
.و یا کمی صادقانه تر برخورد کنید، یعنی با همان گرمی از او استقبال کنید اما بگویید، "من خیلی خوب شما را به خاطر می آورم اما متاسفانه نامتان را فراموش کرده ام
..."این یک غربالگری نفرتانگیز است. هر روح خلاقی را ـ سوای آن چه میآفریند ـ باید مورد احترام و تمجید قرار داد تا خلاقیت محترم شمرده شود. اما میبینیم که حتی برخی سیاستمداران ـ که جز جنایتکارانی قهار نیستند ـ جایزهی نوبل دریافت میکنند. این همه خونریزی در دنیا به خاطر وجود همین سیاستمداران روی داده است و آنها هنوز هم سلاحهای هستهای بیشتری فراهم میآورند تا به یک خودکشی جهانی دست بزنند. حس زیبایی شناختی ما چندان پر مایه و غنی نیست. به یاد آبراهام لینکلن میافتم. او پسر یک کفاش بود و رئیس جمهور آمریکا شد. طبعاً همهی اشراف زادگان سخت برآشفتند، و آزرده و خشمگین شدند. و تصادفی نبود که به زودی آبراهام لینکلن مورد سوء قصد قرار گرفت. آنها نمیتوانستند این را تحمل کنند که رئیس جمهور آمریکا پسر یک کفاش باشد. در اولین روزی که او میرفت تا نطق افتتاحیهی خود را در مجلس سنای آمریکا ارائه کند، درست موقعی که داشت از جا برمیخاست تا به طرف تریبون برود، یک اشراف زادهی عوضی بلند شد و گفت: «آقای لینکلن، هر چند شما بر حسب تصادف پست ریاست جمهوری این کشور را اشغال کردهاید، فراموش نکنید که همیشه به همراه پدرتان به منزل ما میآمدید تا کفشهای خانوادهی ما را تعمیر یا تمیز کنید و در این جا خیلی از سناتورها کفشهایی به پا دارند که پدر شما آنها را ساخته است.
بنابراین هیچ گاه اصل خود را فراموش نکنید.» این مرد فکر میکرد دارد او را تحقیر میکند. اما نمیتوان آدمی مثل آبراهام لینکلن را تحقیر کرد. فقط میتوان مردمان کوچک را، که از حقارت رنج میبرند، سرافکنده و خوار کرد؛ انسانهای عالیقدر فراتر از تحقیرند. آبراهام لینکلن حرفی زد که همه باید آویزهی گوش خود کنند. او گفت: «من از شما سپاسگزارم که درست پیش از ارائه اولین خطابهام به مجلس سنا، مرا به یاد پدرم انداختید. پدرم چنان طینت زیبایی داشت، چنان هنرمند خلاقی بود که هیچ کس قادر نبود کفشهایی به این زیبایی بدوزد. من خوب میدانم که هر کاری هم انجام دهم، هرگز نمیتوانم آن قدر که او آفرینشگر بزرگی بود، من رئیس جمهوری بزرگ باشم. من نمیتوانم از او پیشی بگیرم. در ضمن، میخواهم به همهی شما اشراف زادگان خاطر نشان سازم، اگر کفشهای ساخت دست پدرم پاهایتان را آزار میدهد، من هم این هنر را زیر دست او آموختهام.
البته من کفاش قابلی نیستم، اما حداقل میتوانم کفشهایتان را تعمیر کنم. کافی است به من اطلاع بدهید تا خودم شخصاً به منزلتان بیایم.» سکوتی سنگین بر فضای مجلس حکمفرما شد و سناتورها فهمیدند که تحقیر کردن این مرد غیر ممکن است. اما او احترام فوقالعادهای برای خلاقیت از خود نشان داد. مهم نیست آیا نقاشی میکنی، مجسمه میسازی یا کفش میدوزی ـ چه باغبان باشی، چه کشاورز و چه ماهیگیر باشی، چه نجار، هیچ فرقی نمیکند. آن چه اهمیت دارد آن است که آیا واقعاً روحت در گروی آن چیزی است که میآفرینی؟ اگر چنین باشد حاصل کار خلاقانهات کیفیتی از الوهیت را در خود دارد. فراموش نکن که خلاقیت به هیچ کار خاصی ربط ندارد. خلاقیت با کیفیت آگاهی تو سروکار دارد. هر عملی که از تو سر میزند، میتواند خلاقانه باشد.
هر کاری که میکنی میتواند خلاقانه باشد، و این در صورتی است که بدانی خلاقیت یعنی چه. خلاقیت یعنی لذت بردن از هر کاری، حتی از مراقبه؛ انجام هر کاری با عشقی ژرف. اگر عشق بورزی و این سالن سخنرانی را تمیز کنی، این کاری خلاق است. اگر بیعشق عمل کنی، آن وقت مسلماً این کاری شاق است؛ وظیفهای است که باید هر طور شده به آن عمل کرد. این کار تحمیلی است. بعد دوست داری وقت دیگری خلاق باشی. در آن برهه از زمان تو چه خواهی کرد؟ آیا کار بهتری سراغ داری؟ آیا فکر میکنی اگر به نقاشی بپردازی، خود را خلاق احساس خواهی کرد؟ اما نقاشی کردن درست به اندازهی تمیز کردن کف زمین کاری معمولی است تو رنگها را بر روی بوم نقاشی میمالی یا پرتاب میکنی ـ این جا هم تو زمین را میشویی و تی میکشی. فرقش چیست؟ احساس میکنی حرف زدن با یک دوست جز وقت تلف کردن نیست و دوست داری یک کتاب بینظیر بنویسی تا خلاقیت خود را نشان بدهی؟ اما یک دوست آمده! کمی گپ زدن چه قدر سرگرم کننده و زیباست ـ معطل چه هستی؟
خلاق باش! همهی رمانهای تراز اول دنیا جز وراجیهای مردم خلاق نیست. در این جا من دارم چه کار میکنم؟ باز هم گپ زدن و وراجی! آنها روزی به کلمات قصار و وحی منزل تبدیل خواهند شد، ولی در آغاز فقط یک مشت دریوری و حرفهای خاله زنکی هستند. اما من از این کار لذت میبرم. من میتوانم تا ابد به نوشتن ادامه دهم ـ تو ممکن است روزی خسته شوی، اما من نه. برای من این سرخوشی محض است. شاید روزی فرا برسد که شماها خسته شوید و دیگر مخاطبی برای من باقی نماند ـ و من هنوز در حال حرف زدن خواهم بود. اگر واقعاً عشق کاری باشد، آن کار خلاقانه است. اما این برای هر کسی اتفاق میافتد. بسیاری از مردم وقتی برای اولین بار پیش من میآیند، میگویند «هر کاری، اشو. هر کاری ـ حتی نظافت!» دقیقاً همین را میگویند: «حتی نظافت! ـ اما شما باید به کار اصلی خودتان برسید و ما از هر کاری که به ما بدهید خوشحال خواهیم بود» بعد یک چند روزی که میگذرد تغییر عقیده میدهند: «راستش نظافت … ما دوست داریم یک کار ابتکاری حسابی به ما محول کنید.»
اجازه بدهید لطیفهای برایتان تعریف کنم: زن جوانی که از زندگی جنسی بیروح و کسل کننده با شوهرش نگران بود، بالاخره شوهرش را تشویق میکند که تحت درمان هیپنوتیزم قرار بگیرد. پس از چند جلسه درمان، از نو موتور جنسی مرد به کار میافتد. اما زن متوجه میشود که شوهرش گهگاه مثل باد از اتاق خواب بیرون میزند و از توالت سر در میآورد و دوباره به رختخواب بر میگردد. یک روز زن از شدت کنجکاوی او را تا توالت تعقیب میکند. پاورچین، پاورچین خودش را به پشت در میرساند و از درز در شوهرش را میبیند که جلوی آینه ایستاده و صاف به خودش خیره شده و زیر لب میگوید: «او زن من نیست … او زن من نیست.» وقتی عاشق زنی میشوید، البته او زن شما نیست. شما از همخوابی با او لذت میبرید، اما بعد آتشتان فرو مینشیند؛ چون او دیگر همسر شماست.
دیگر همه چیز کهنه میشود. بعد تو چهره، بدن و نقشهی پستی و بلندیهای او را خوب میدانی. آن وقت دلزده میشوی. متخصص هیپنوتیزم کارش را درست انجام داده بود! او فقط توصیه کرده بود هنگام همخوابی با همسرت کافی است فکر کنی «او همسرم نیست.» بنابراین هنگام نظافت کردن، کافی است فکر کنی داری نقاشی میکشی. «این نظافت کردن نیست، این یک کار بزرگ ابتکاری است» ـ و همین طور هم خواهد بود! این فقط شیطنت و شوخی ذهن توست. اگر اصل مطلب را درک کنی، آن وقت خلاقیت خود را در هر عملی که انجام میدهی، به کار میاندازی. کسی که اهل شعور و درک است، پیوسته خلاق است. نه این که سعی کند خلاق باشد ـ بلکه به طرز نشستن او عملی مبتکرانه است. نشستن او را تماشا کن؛ در حرکات او کیفیتی خاص از رقص ـ متانتی خاص ـ را پیدا میکنی. همین چند شب پیش داستان استاد ذنی را خواندم که در قبر با متانتی بینظیر ایستاده بود ـ او مرده بود. حتی مرگش عملی خلاقانه بود. واقعاً شیرین کاشته بود. از آن بهتر نمیشد ایستاد ـ حتی در حالت بیجان با جلال و متانت خاصی ایستاده بود.
وقتی نکته را دریافتی، هر کاری ـ چه آشپزی، چه نظافت و … ـ خلاقانه است. زندگی از چیزهای کوچک و پیش پا افتاده تشکیل شده است. فقط نفس تو مدام نق میزند که اینها چیزهای پیش پا افتادهای است و میخواهد کار عالی و بزرگی انجام دهد ـ یک شعر عالی. تو دلت میخواهد شکسپیر، کالیداس یا میلتون شوی. این نفس توست که این دردسر را برایت درست میکند. نفس را رها کن و آن وقت همه چیز خلاقانه است. زن خانهداری که از چالاکی شاگرد بقالی خوشش آمده بود،از او اسمش را پرسید. پسرک جواب داد: «شکسپیر» زن گفت: «به، این اسم خیلی مشهور است» پسرک در جواب گفت:«باید هم باشد. من در این محله تقریباً سه سال است بستههای خرید مردم را دم در خانهشان تحویل میدهم.» من این را میپسندم! چرا باید دردسر شکسپیر شدن را به خود داد؟ سه سال تحویل بستهها در محله ـ این تقریباً به اندازهی نوشتن یک کتاب، یک رمان یا یک نمایشنامه زیباست.
زندگی از چیزهای کوچک تشکیل شده است که اگر عشق بورزی، به چیزهای بزرگی تبدیل میشوند. بعد همه چیز فوقالعاده عالی و بینظیر است. اگر خالی از عشق عمل کنی، آن وقت نفس مدام تلنگر میزند که «این از شأن تو به دور است. تو و نظافت؟ این در شأن تو نیست. یک کار بزرگ انجام بده. ژان دارک شو!» اینها همهاش جفنگیات است. همهی ژان دارکها یاوهاند. نظافت کردن کار بزرگی است! خودنمایی را بگذار کنار. دنبالهروی نفس نباش. هر وقت نفس آمد و تو را به انجام کارهای بزرگ تشویق کرد، فوراً به خودت بیا و نفس را رها کن و بعد کم کم در مییابی که چیزهای معمولی و پیش پا افتاده مقدساند. هیچ چیزی زشت نیست. هیچ کاری قبیح نیست. همه چیز مقدس و متبرک است. و تا وقتی همه چیز برایت مقدس نشده، زندگی تو نمیتواند الهی باشد. یک انسان مقدس، کسی که او را قدیس میخوانی نیست ـ چه بسا آن قدیس هوای نفس تو باشد، اما در نظرت قدیس بنماید، چون تو فکر میکنی کرامتهای بزرگی از او سر زده است. انسان مقدس، انسانی معمولی است که به زندگی معمولی عشق میورزد ـ به تکه تکه کردن چوب، حمل آب از چشمه، آشپزی ـ و به هر چه دست میزند قدسی میشود. نه از این رو که به کارهای بزرگی مبادرت میکند، بلکه هر کاری میکند،آن را به طرزی عالی انجام میدهد. عظمت به کار انجام شده نیست.
بزرگی، آگاهییی است که تو حین انجام آن کار به ارمغان میآوری. امتحان کن! یک دانه شن را با عشقی عظیم لمس کن تا به کوه نور ـ به قطعه الماسی بزرگ ـ مبدل گردد. لبخندی بر لبانت بنشان و در یک چشم به هم زدن شاه یا ملکهای هستی. بخند، شاد باش… باید هر لحظه از زندگیات را با عشق مکاشفه گرانهات دگرگون سازی. وقتی میگویم خلاق باش، منظورم این نیست که همگی بروید و نقاشان و شاعران بزرگی شوید. صرفاً منظورم این است که اجازه دهی زندگیات یک تابلوی نقاشی، یک غزل باشد. این را آویزهی گوش کن، و گرنه نفس تو را به مخمصه میاندازد. برو از جنایتکاران بپرس چطور شد دست خود را آلوده کردند ـ فقط به این دلیل که کار بزرگی پیدا نکرده بودند، که انجام دهند! نتوانسته بودند رئیس جمهور شوند ـ البته، همه که نمیتوانند رئیس جمهور شوند ـ بنابراین رئیس جمهوری را زدند و کشتند؛ این آسانتر است. آنها به اندازهی یک رئیس جمهور مشهور شدند و با تمام مشخصات و عکس و تفصیلات در صفحهی اول همه روزنامهها حضور پیدا کردند. همین چند ماه پیش از مردی که هفت تا آدم کشته بود، سوال کردند: «چرا دست به این کار زدی؟ تو که با این هفت نفر هیچ ارتباط خاصی نداشتی.» او گفت که میخواسته مشهور شود و هیچ روزنامهای حاضر نشده شعرها و مقالههایش را چاپ کند؛ همه جا با در بسته مواجه شده و هیچ کس حاضر نبوده عکس او را چاپ کند و مگر آدم چند بار به دنیا میآید؟ این بود که مجبور شد دستش را به خون هفت نفر آلوده کند.
آنها ارتباط یا نسبتی با او نداشتند، او هیچ خرده حسابی با آنها نداشت، فقط میخواست مشهور شود! معمولاً سیاستمداران و جنایتکاران از دو سنخ متفاوت نیستند. بیشتر جنایتکاران سیاسیاند و بیشتر سیاستمداران جنایتکارند، نه فقط ریچارد نیکسون. بیچاره ریچارد نیکسون، که از بدشانسی حین ارتکاب جرم مچش را گرفتند. ظاهراً بقیه حقهبازتر و زبر و زرنگتر بودهاند که تا به حال دم به تله ندادهاند! خانم مسکوویتس که از فرط خودپسندی و غرور داشت میترکید، از همسایهاش پرسید: «از پسرم لویی خبر تازهای نشنیدهای؟» «نه، پسرت لویی چی شده؟» «پیش روانپزشک میرود. دو بار در هفته جلسهی روانکاوی دارد.» «البته که مفید است. ساعتی چهل دلار میدهد ـ چهل دلار! و همهاش دربارهی من حرف میزند!» هرگز اجازه ندهید این میل در شما قوت بگیرد که آدم بزرگ و مشهوری شوید، آدمی بزرگتر از اندازهی طبیعی، هرگز. اندازهی طبیعی خودش عالی است. دقیقاً به اندازه طبیعی بودن و درست در حد متعارف و عادی بودن، به قدر کفایت خوب است. اما این عادی بودن را به شیوهیی غیر عادی زندگی کن. همهی داستان آگاهی نیروانایی هم همین است. حالا بگذار نکتهی آخر را با تو بگویم: اگر نیروانا به هدف بزرگی برای تو مبدل شود، آن وقت در کابوس خواهی بود. آن وقت نیروانا میتواند واپسین و بزرگترین کابوس تو باشد. اما اگر نیروانا در چیزهای کوچک و پیش پا افتاده باشد ـ شیوهای که تو هر فعالیت کوچک را به عملی مقدس، به یک عبادت، مبدل میسازی … خانهی تو به یک عبادتگاه و جسم تو به سرای خداوندی بدل خواهد شد و به هر کجا که نظر کنی و به هر چه دست بزنی فوقالعاده زیبا و مقدس خواهد بود ـ آن گاه نیروانا آزادی است. نیروانا یعنی زندگی عادی را زندگی کردن؛ چنان هشیار، چنان مملو از آگاهی و چنان سرشار از نور که همه چیز نورانی و درخشان میشود. این امری ممکن است. این را میگویم، چون من چنین زندگی کردهام و چنین زندگی میکنم. من ادعا نمیکنم، بلکه با قدرت این را میگویم. وقتی این را به زبان میآورم، از بودا یا مسیح نقل نمیکنم، از خودم آن را میگویم. این برای من میسر بوده است، برای تو نیز میتواند امکانپذیر باشد. در آرزوی نفس نباش. فقط زندگی را دوست بدار و به آن اعتماد کن. زندگی خودش همهی چیزهایی را که به آن نیاز داری به تو خواهد بخشید. زندگی برای تو به نعمت، به دعای خیر، تبدیل خواهد شد
موضوعات مرتبط: روان شناسی
تکنیکهای خلاقیت در محیط زندگی و کار
خلاقیت، زندگی انسانها را زیبا نموده و طراوت و شادابی دلنشینی را بهوجود میآورد. انسانهای خلاق، هر روز با فکرهای نو و اندیشههای تازه، تجربهای جدید کسب میکنند و با هیجان بسیار زیبایی از زندگی خود لذت میبرند. آنان راههای قدیمی و کهنه را نمیپسندند و همیشه بهدنبال مسیرهای ناشناختهای میگردند. این افراد با فکرهای خلاقانه، میانبرهای کمهزینهای را کشف کرده و با سرعت، مسیری را که دیگران طی سالها رفتهاند، در زمان کوتاهتری میپیمایند. ذهن انسانهای خلاق، همواره بهدنبال کشف راهکارهایی است که دیگران به آنها نمیاندیشند.
اما شاید شما هم دوست داشته باشید از ذهنی خلاق و پویا برخوردار بوده و از زندگی خود لذت بیشتری ببرید. در این مقاله سعیمیشود برخی از تکنیکهای خلاقیت که به پویایی ذهن کمک شایانی مینماید، بیان شود تا با بهکار بستن آنها، شاهد دستاوردهای قابل توجهی در زندگی و کار باشیم.
1- تکنیک چرا:
«تکنیک چرا» بهطور دقیق مانند چراهای مکرر دوران کودکی است که کودکان برای گسترش فهم خود از دنیای اطرافشان از پدر و مادر و اطرافیان میپرسند با این تفاوت که در بزرگسالی، باید یادگرفتههایمان را زیر سؤال ببریم. اغلب، سادگی این تکنیک باعث شده بسیاری از مردم، متوجه اهمیت و نقش آن نشوند.
این تکنیک، هم برای حل مسائل و هم برای ایدهیابی و ایدهپردازی بهکار میرود. بهعنوان مثال برای شناسایی و تعریف درست و کامل مسأله میتوان از این تکنیک استفاده کرد و در حین پرسش و پاسخ نیز میتوان ایدههای جدیدی در رابطه با موضوع بهدست آورد.
البته نباید انتظار داشت بهوسیلهی این تکنیک، همهنوع مشکل و یا کل یک مشکل، همواره حلشود بلکه استفاده از این تکنیک به ما کمک میکند تا موقعیت و وضعیت را بهتر و روشنتر مشخص کنیم و در فرآیند آن، به ایدههای جدیدی دستیابیم.
مثال: فرض کنید فردی دارای اعتمادبهنفس پایینی است:
چرا؟ چون خود را قبول ندارد.
چرا؟ چون قابلیتهای خود را نشناخته است.
چرا؟ چون تاکنون در مورد خود فکر نکرده است.
چرا؟ چون در زندگی، اهدافش مشخص نشده است.
چرا؟ چون یاد نگرفته چگونه در زندگی، انسانی هدفمند باشد.
بههمینصورت ادامه میدهیم و پس از سؤالها و پرسشهای مکرر، متوقف میشویم و جوابها را مرور کرده و سعیمیکنیم دوباره پاسخهای دیگری را به همان چراها بیان کنیم تا راهحل جدیدی پیدا نماییم.
2- تکنیک درنگ خلاق:
یکی از دشوارترین مراحل خلاقیت، زمانی است که احساس کنیم لزومی برای توقف نیست ولی باید توقف کنیم! بهطور معمول ما انسانها در جایی که مشکلی نداریم، ترجیح میدهیم بهآرامی از کنارش بگذریم تا با فکرکردن بیشتر، کار دست خودمان ندهیم. به قول معروف: «سری که درد نمیکند، دستمال نمیبندند» اما در این تکنیک، درست وقتی که سرتان درد نمیکند، باید به آن دستمال ببندید. «درنگ خلاق»، وقتی اتفاق میافتد که میگوییم: «هیچ دلیل آشکاری برای درنگ در این نقطه وجود ندارد تا بهدنبال گزینههایی باشم ولی من این کار را انجام میدهم.» بسیاری از اوقات، مشکلی را حسنمیکنیم چون از ابتدا آنرا در چنان وضعی دیدهایم و بهعبارتی، به آن عادت کردهایم اما از طریق «درنگ خلاق» سعیمیکنیم مسأله یا مشکلی را کشف کنیم. بهعنوان مثال، دکوراسیون منزل شما هیچ مشکلی ندارد اما با این تکنیک، در مورد این موضوع فکر میکنید و با درگیر کردن ذهنتان، ایدههای جدیدی کشف کرده و درنتیجه با اجرایی کردن آنها، فضای منزلتان را زیباتر و دلنشینتر مینمایید.
3- تکنیک پی.ام.آی (P.M.I):
انسان میتواند بهطور ارادی توجه خود را کنترل و هدایت نماید در غیر اینصورت، «توجه» او بهطور ناخودآگاه، به تجارب گذشته و الگوهای ذهنی قبلی معطوف میشود؛ درست همانطور که ذهن رانندگان هنگام رانندگی در یک مسیر بهطور کامل آشنا، متوجه مسائل دیگر میگردد.
یکی از روشهای این تکنیک، آن است که انسان را مجبور میسازد تا دقایقی برخلاف قالبهای ذهنیاش تفکر کند و بهمرور نسبت به قالبهای ذهنی خود، آگاهتر و مسلطتر شود بنابراین آمادگی ذهنی بیشتری برای خلاقیت پیدا میکند. نام این تکنیک، برگرفته از حروف اول سه کلمهی «Plus» بهمعنی افزودن، «Minus» بهمعنی کاستن و «Intresting» بهمعنی جالب میباشد.
روش کار چنین است که ابتدا فرد، توجهش را به نکات مثبت (p) موضوع یا پیشنهادها و سپس به نکات منفی (m) و درنهایت، به نکات جالب و تازهی آن که نه مثبت است و نه منفی (I)، معطوف میکند و در پایان، نسبت به کلیهی لیست نکات مثبت یا آثار و مزایای موضوع، لیست موانع، محدودیتها و نکات منفی و لیست نکات جالب و تازهی موضوع، اقدام میکند. از آنجایی که افراد غیرخلاق، تمایلی به دیدن نکات مثبت و جالب موضوعات ندارند و بیشتر به نکات منفی توجه میکنند، این تکنیک، تمرین خوبی نیز برای مثبتاندیشی و دگراندیشی افراد میباشد. درواقع اینگونه ابزارها، در حکم عینکی هستند که فرد بهوسیلهی آن میتواند همهی زوایای موضوع را دقیقتر، کاملتر و شفافتر ببیند.
4- تکنیک حل مسألهی ناخودآگاه:
این تکنیک، متکی به شعور ناخودآگاه است؛ شعوری که مدام در حال وارد کردن اطلاعات متنوعی به حافظهی موقت و دائم میباشد. این تکنیک درواقع قصد دارد فرد را عادت دهد تا به ایدههای جدیدی که از ذهن ناخودآگاه به ذهن خودآگاه تراوش میشود، گوش فرادهد و آنها را ضبط کند تا از این طریق، ایدهها و راهحلهای تازهای برای مسائل و مشکلات خود پیدا کند. بسیاری از متفکران بزرگ جهان، افرادی خیالباف و بهعبارتی راحتطلب بودند البته راحتطلبی نه به معنی تنبلی و خیالبافی نه به معنی متعارف آن که دارای بار ارزشی منفی است. برای نمونه، «انیشتین» فردی خیالباف بود که اوقات استراحت خود را بیشتر با قایقرانی میگذارند.
درواقع افراد خلاق، به محیطهایی اینچنین آرام و روحانگیز، علاقهمند میشوند چون بهتر میتوانند اشارات و ندای روح یا ضمیر ناخودآگاه خود را بشنوند و از آنها الهام بگیرند. بنابراین درظاهر بهنظر میآید آنان افرادی راحتطلب هستند.
اگرچه برای خلاقیت، تقلا و کار شدید با فرجهی محدود و تعیین ضربالعجل، مفید و مؤثر است و بسیاری از افراد خلاق بهمنظور تحریک بیشتر ذهنشان، ضربالعجل تعیین میکنند اما از طرف دیگر، نقطهی مقابل آن یعنی استراحت و توقف کار و سپردن مشکل به ضمیر ناخودآگاه نیز در فرآیند حل خلاق مسأله، بسیار اهمیت دارد.
کاربرد اجرایی این تکنیک، به اینترتیب است که ابتدا باید ذهن را بهطور کامل مشغول موضوع نمود و سپس آنرا ترک کرد و اجازه داد تا ضمیر ناخودآگاه درگیر مسأله شود. به اینترتیب که شب، هنگام خوابیدن، مشکل را روی کارتی نوشته و آنرا بالای سرتان بگذارید و با صدای بلند بگویید: «امشب من خواب... را خواهم دید.» فردای آن روز، کارت را برداشته و شروع کنید به نوشتن هر آنچه که در مورد آن موضوع به نظرتان میآید.
بهمرور زمان، متوجه خواهید شد که بسیاری از مشکلاتتان در خواب حلمیشود. گفته میشود «ادیسون» برای توسعهی ایدههایش، از خوابهای کوتاه استفاده میکرده است. به اینشکل که مقداری سنگریزه در دست میگرفت و در مورد موضوعی شروع به تفکر میکرد. سپس اجازه میداد در حین تفکر، بهخواب رود. به اینترتیب، بعد از چند لحظه خوابیدن، سنگریزهها از دستش رها شده و به زمین میافتاد. لذا با صدای ریزش آنها از خواب پریده و دوباره به موضوع فکر میکرد. بنابراین با این شیوه، از ضمیر ناخودآگاه خود استفاده مینمود
موضوعات مرتبط: روان شناسی
همچنان که افراد بشر از نظر شکل و قیافه ظاهری با یکدیگر متفاوت هستند. از نظر خصایص روانی مانند هوش، استعداد، رغبت و دیگر ویژگی های روانی و شخصیتی نیز بین آنان تفاوت های آشکار وجود دارد.
هوش یک مفهوم انتزاعی است و در واقع هیچ گونه پایه محسوس و عینی و فیزیکی ندارد. هوش یک برچسب کلی برای گروهی از فرایندهاست که از رفتارها و پاسخ های آشکار افراد استنباط می شود. و کسلر در 1958 هوش را به عنوان یک استعداد کلی شخص برای درک جهان خود و برآورده ساختن انتظارات آن تعریف کرد. بنابراین از نظر وی هوش شامل تواناییهای فرد برای تفکر منطقی، اقدام هدفمندانه و برخورد مؤثر با محیط است.
ویژگی های دانش آموزان تیزهوش
حیطه توانایی های ذهنی و شناختی: آنان را دارای دقت و تنوع در ادراک، سرعت کسب اطلاعات، وسعت اطلاعات، رشد فوق العاده در حل مسأله و برتری در حل مسائل کلامی و فضایی معرفی می کنند.
حیطه عاطفی و شخصیتی و اجتماعی: انتظارات نابه جای جامعه که موجب تخریب شخصیتی افراد تیزهوش می گردد . تعامل اجتماعی فرد تیزهوش تحت تأثیر انتظارات اجتماعی وی و ویژگی های خانواده شکل می گیرد. زندگی اجتماعی مطلوب برای فرد تیزهوش در گرو ارضای انتظارات متقابل (تیزهوش و جامعه) است. که عمده ترین این انتظارات اجتماعی، پذیرش اجتماعی، تعدیل انتظارات جامعه، حمایت اجتماعی و امنیت محیطی است.
علاوه بر آن مشکلات آموزشی از قبیل خستگی ناشی از عدم رقابت در دوره تحصیلی و یا اقناع نشدن از نظر علمی و محرومیت از داشتن هم شاگردانی هم سطح خود، برنامه ریزی آموزشی بدون انگیزه و هدف، توقع بیش از حد و غیرمنطقی والدین و آموزگاران در توانایی یادگیری وی نیز می تواند به بروز مشکلاتی مشابه در میان این افراد منجر گردد.
به جای اسباب بازی های پیچیده، اسباب بازی های ساده ای تهیه کنید که با قوه تخیل کودکتان تکمیل شوند.
کودکان پرهوش و وظایف والدین
همه والدین در مرحله ای از رشد کودک خود تصور می کنند که کودکشان پرهوش است. بیشتر کودکان در زمان خاصی از لحاظ یک یا دو جنبه رشد جلوتر از سن خود می افتند ولی برتری در یکی دو زمینه به این معنی نیست که کودک استعداد درخشانی دارد. مشخصه یک کودک با هوش این است که تقریباً از نظر تمام جنبه های پیشرفت و کسب مهارت ها از سن خود جلوتر است و از هر لحاظ پیشرفته تر از کودکان دیگر است. کودک با هوش در رویارویی با موقعیت ها و اطلاعاتی که غیرمعمول است و در ظاهر تناسبی با یکدیگر ندارند احساس راحتی می کند و به آسانی سازگاری می یابد. او از هر گونه تمرین مغزی و چیستانی لذت می برد، به سرعت یاد می گیرد و آموخته ها را به طور وسیعی به کار می گیرد برخی والدین، کودک خود را درک نمی کنند و برخی از کودکان والدین را، و به این ترتیب کودک پرهوش درونگرا می شود.
از آنجا که استعداد سرشار استثنایی مثل توانایی هنری، موسیقی، ریاضی، تجسم فضایی و ... است که به کودک امکان می دهد مثلاً در سطح بسیار بالا به یک فعالیت ذهنی بپردازد، مشکلاتی را در فراهم کردن محرک های کافی برای کودک با هوش افزایش می یابد. تحقیقات گسترده نشان داده است کودکان با هوش غیر از وضعیت درسی از بسیاری جهات دیگر نیز برترند لذا شما از بابت گذاشتن کودک باهوش در کلاس بالاتر بدلیل احتمال عدم سازگاری با محیط نگران نباشید. پدر و مادر یک کودک پرهوش بودن انرژی بسیار زیادی را نیز می طلبد و لازم است همواره انرژی خود را تجدید کنند. انتظاری که از آنها می رود این است که شیوه جدیدی بیابند تا قادر به در نظر گرفتن تمام جنبه های رشد کودک اعم از جسمانی، احساسی، عقلی یا روحانی باشند. نکته مهم این است که کودک استثنایی شما یک بزرگسال کوچولو نیست. او عمدتاً از طریق نمونه و تقلید می آموزد و به همین دلیل باید به چگونگی محیط زندگی او و وقایعی که برای او رخ می دهد دقت کنیم.
چگونه مشوق استعداد سرشار در کودک خود باشیم
اوقات آزادی برای بازی کودک در نظر بگیرید و همیشه مزاحم او نشوید، بیشتر مشاهده و کمتر دخالت کنید.
زمینه های فعالیتی را فراهم آورید که در آنها بتوان ترتیبی داد تا کودک بیشتر تشویق به دخالت و درگیر شدن گردد.
به جای اسباب بازی های پیچیده، اسباب بازی های ساده ای تهیه کنید که با قوه تخیل کودکتان تکمیل شوند.
کودک خود را به بازی در بیرون از منزل تشویق کنید تا با دنیای طبیعت در تماس باشد و فرصتی برای بازی با شن، خاک، آب و هوا داشته باشد.
نمونه هایی از کارهای واقعی به کودک خود ارائه کنید تا بتواند از آنها تقلید کند. اجازه دهید در گردگیری شستن ظرف ها و پخت و پز به شما کمک کند. این فعالیت ها جزئی از بازی های او می شوند و به او کمک می کند چیزهایی در مورد زندگی بیاموزد.
به کودکتان بیاموزید، افکار، کشفیات و سئوال های خود را روی کاغذ یا نوارهای صوتی یا تصویری ضبط کند.
برای کودک داستان بخوانید، بخصوص داستان های خیالی، زیرا تصاویر خلاقه ای را که سنگ بنای قوه تخیل اوست مهیا می کنند.
امکان فعالیت های هنری را فراهم آورید که به کودکتان مجال می دهند احساسات خود را به راحتی اظهار کند، مثل نقاشی با انگشت، قلم مو، یا اسفنج، با استفاده از رنگ های جذاب و درخشان، این کار نه تنها به کودکتان کمک می کند احساسات خود را بیان کند بلکه چیزهایی در مورد رنگ ها نیز به وی می آموزد.
میزان وقتی را که کودک شما صرف تماشای تلویزیون، نوارهای ویدئوئی و فیلم می کند، محدود کنید
موضوعات مرتبط: روان شناسی
تکنیکهای خلاقیت در محیط زندگی و کار
خلاقیت، زندگی انسانها را زیبا نموده و طراوت و شادابی دلنشینی را بهوجود میآورد. انسانهای خلاق، هر روز با فکرهای نو و اندیشههای تازه، تجربهای جدید کسب میکنند و با هیجان بسیار زیبایی از زندگی خود لذت میبرند. آنان راههای قدیمی و کهنه را نمیپسندند و همیشه بهدنبال مسیرهای ناشناختهای میگردند. این افراد با فکرهای خلاقانه، میانبرهای کمهزینهای را کشف کرده و با سرعت، مسیری را که دیگران طی سالها رفتهاند، در زمان کوتاهتری میپیمایند. ذهن انسانهای خلاق، همواره بهدنبال کشف راهکارهایی است که دیگران به آنها نمیاندیشند.
اما شاید شما هم دوست داشته باشید از ذهنی خلاق و پویا برخوردار بوده و از زندگی خود لذت بیشتری ببرید. در این مقاله سعیمیشود برخی از تکنیکهای خلاقیت که به پویایی ذهن کمک شایانی مینماید، بیان شود تا با بهکار بستن آنها، شاهد دستاوردهای قابل توجهی در زندگی و کار باشیم.
1- تکنیک چرا:
«تکنیک چرا» بهطور دقیق مانند چراهای مکرر دوران کودکی است که کودکان برای گسترش فهم خود از دنیای اطرافشان از پدر و مادر و اطرافیان میپرسند با این تفاوت که در بزرگسالی، باید یادگرفتههایمان را زیر سؤال ببریم. اغلب، سادگی این تکنیک باعث شده بسیاری از مردم، متوجه اهمیت و نقش آن نشوند.
این تکنیک، هم برای حل مسائل و هم برای ایدهیابی و ایدهپردازی بهکار میرود. بهعنوان مثال برای شناسایی و تعریف درست و کامل مسأله میتوان از این تکنیک استفاده کرد و در حین پرسش و پاسخ نیز میتوان ایدههای جدیدی در رابطه با موضوع بهدست آورد.
البته نباید انتظار داشت بهوسیلهی این تکنیک، همهنوع مشکل و یا کل یک مشکل، همواره حلشود بلکه استفاده از این تکنیک به ما کمک میکند تا موقعیت و وضعیت را بهتر و روشنتر مشخص کنیم و در فرآیند آن، به ایدههای جدیدی دستیابیم.
مثال: فرض کنید فردی دارای اعتمادبهنفس پایینی است:
چرا؟ چون خود را قبول ندارد.
چرا؟ چون قابلیتهای خود را نشناخته است.
چرا؟ چون تاکنون در مورد خود فکر نکرده است.
چرا؟ چون در زندگی، اهدافش مشخص نشده است.
چرا؟ چون یاد نگرفته چگونه در زندگی، انسانی هدفمند باشد.
بههمینصورت ادامه میدهیم و پس از سؤالها و پرسشهای مکرر، متوقف میشویم و جوابها را مرور کرده و سعیمیکنیم دوباره پاسخهای دیگری را به همان چراها بیان کنیم تا راهحل جدیدی پیدا نماییم.
2- تکنیک درنگ خلاق:
یکی از دشوارترین مراحل خلاقیت، زمانی است که احساس کنیم لزومی برای توقف نیست ولی باید توقف کنیم! بهطور معمول ما انسانها در جایی که مشکلی نداریم، ترجیح میدهیم بهآرامی از کنارش بگذریم تا با فکرکردن بیشتر، کار دست خودمان ندهیم. به قول معروف: «سری که درد نمیکند، دستمال نمیبندند» اما در این تکنیک، درست وقتی که سرتان درد نمیکند، باید به آن دستمال ببندید. «درنگ خلاق»، وقتی اتفاق میافتد که میگوییم: «هیچ دلیل آشکاری برای درنگ در این نقطه وجود ندارد تا بهدنبال گزینههایی باشم ولی من این کار را انجام میدهم.» بسیاری از اوقات، مشکلی را حسنمیکنیم چون از ابتدا آنرا در چنان وضعی دیدهایم و بهعبارتی، به آن عادت کردهایم اما از طریق «درنگ خلاق» سعیمیکنیم مسأله یا مشکلی را کشف کنیم. بهعنوان مثال، دکوراسیون منزل شما هیچ مشکلی ندارد اما با این تکنیک، در مورد این موضوع فکر میکنید و با درگیر کردن ذهنتان، ایدههای جدیدی کشف کرده و درنتیجه با اجرایی کردن آنها، فضای منزلتان را زیباتر و دلنشینتر مینمایید.
3- تکنیک پی.ام.آی (P.M.I):
انسان میتواند بهطور ارادی توجه خود را کنترل و هدایت نماید در غیر اینصورت، «توجه» او بهطور ناخودآگاه، به تجارب گذشته و الگوهای ذهنی قبلی معطوف میشود؛ درست همانطور که ذهن رانندگان هنگام رانندگی در یک مسیر بهطور کامل آشنا، متوجه مسائل دیگر میگردد.
یکی از روشهای این تکنیک، آن است که انسان را مجبور میسازد تا دقایقی برخلاف قالبهای ذهنیاش تفکر کند و بهمرور نسبت به قالبهای ذهنی خود، آگاهتر و مسلطتر شود بنابراین آمادگی ذهنی بیشتری برای خلاقیت پیدا میکند. نام این تکنیک، برگرفته از حروف اول سه کلمهی «Plus» بهمعنی افزودن، «Minus» بهمعنی کاستن و «Intresting» بهمعنی جالب میباشد.
روش کار چنین است که ابتدا فرد، توجهش را به نکات مثبت (p) موضوع یا پیشنهادها و سپس به نکات منفی (m) و درنهایت، به نکات جالب و تازهی آن که نه مثبت است و نه منفی (I)، معطوف میکند و در پایان، نسبت به کلیهی لیست نکات مثبت یا آثار و مزایای موضوع، لیست موانع، محدودیتها و نکات منفی و لیست نکات جالب و تازهی موضوع، اقدام میکند. از آنجایی که افراد غیرخلاق، تمایلی به دیدن نکات مثبت و جالب موضوعات ندارند و بیشتر به نکات منفی توجه میکنند، این تکنیک، تمرین خوبی نیز برای مثبتاندیشی و دگراندیشی افراد میباشد. درواقع اینگونه ابزارها، در حکم عینکی هستند که فرد بهوسیلهی آن میتواند همهی زوایای موضوع را دقیقتر، کاملتر و شفافتر ببیند.
4- تکنیک حل مسألهی ناخودآگاه:
این تکنیک، متکی به شعور ناخودآگاه است؛ شعوری که مدام در حال وارد کردن اطلاعات متنوعی به حافظهی موقت و دائم میباشد. این تکنیک درواقع قصد دارد فرد را عادت دهد تا به ایدههای جدیدی که از ذهن ناخودآگاه به ذهن خودآگاه تراوش میشود، گوش فرادهد و آنها را ضبط کند تا از این طریق، ایدهها و راهحلهای تازهای برای مسائل و مشکلات خود پیدا کند. بسیاری از متفکران بزرگ جهان، افرادی خیالباف و بهعبارتی راحتطلب بودند البته راحتطلبی نه به معنی تنبلی و خیالبافی نه به معنی متعارف آن که دارای بار ارزشی منفی است. برای نمونه، «انیشتین» فردی خیالباف بود که اوقات استراحت خود را بیشتر با قایقرانی میگذارند.
درواقع افراد خلاق، به محیطهایی اینچنین آرام و روحانگیز، علاقهمند میشوند چون بهتر میتوانند اشارات و ندای روح یا ضمیر ناخودآگاه خود را بشنوند و از آنها الهام بگیرند. بنابراین درظاهر بهنظر میآید آنان افرادی راحتطلب هستند.
اگرچه برای خلاقیت، تقلا و کار شدید با فرجهی محدود و تعیین ضربالعجل، مفید و مؤثر است و بسیاری از افراد خلاق بهمنظور تحریک بیشتر ذهنشان، ضربالعجل تعیین میکنند اما از طرف دیگر، نقطهی مقابل آن یعنی استراحت و توقف کار و سپردن مشکل به ضمیر ناخودآگاه نیز در فرآیند حل خلاق مسأله، بسیار اهمیت دارد.
کاربرد اجرایی این تکنیک، به اینترتیب است که ابتدا باید ذهن را بهطور کامل مشغول موضوع نمود و سپس آنرا ترک کرد و اجازه داد تا ضمیر ناخودآگاه درگیر مسأله شود. به اینترتیب که شب، هنگام خوابیدن، مشکل را روی کارتی نوشته و آنرا بالای سرتان بگذارید و با صدای بلند بگویید: «امشب من خواب... را خواهم دید.» فردای آن روز، کارت را برداشته و شروع کنید به نوشتن هر آنچه که در مورد آن موضوع به نظرتان میآید.
بهمرور زمان، متوجه خواهید شد که بسیاری از مشکلاتتان در خواب حلمیشود. گفته میشود «ادیسون» برای توسعهی ایدههایش، از خوابهای کوتاه استفاده میکرده است. به اینشکل که مقداری سنگریزه در دست میگرفت و در مورد موضوعی شروع به تفکر میکرد. سپس اجازه میداد در حین تفکر، بهخواب رود. به اینترتیب، بعد از چند لحظه خوابیدن، سنگریزهها از دستش رها شده و به زمین میافتاد. لذا با صدای ریزش آنها از خواب پریده و دوباره به موضوع فکر میکرد. بنابراین با این شیوه، از ضمیر ناخودآگاه خود استفاده مینمود
موضوعات مرتبط: روان شناسی
● چگونه خلاق باشم-۱
▪ مراقب باش...
ـ مراقب افکارت باش، چون افکارت ، گفتارت را میسازد.
ـ مراقب گفتارت باش، چون گفتارت، اعمالت را میسازد.
ـ مراقب اعمالت باش، چون اعمالت، عادت هایت را میسازد.
ـ مراقت عادت هایت باش، چون عادت هایت ، شخصیتت را میسازد.
ـ مراقب شخصیتت باش، چون شخصیتت، سرنوشتت را میسازد.
▪ محدود نبین
«گناه نخست محدود کردن هست است. چنین مکن.»
نه... نمی شود... نمی توانم... امکانپذیر نیست... ممکن نخواهد بود... مگر می شود؟ روزی چند بار این جملات را می گوییم یا می شنویم؟
نمی توانی، چون فکر می کنی که نمی توانی. نمی شود چون تو باور داری که نمی شود. امکان پذیر نیست زیرا در نگاه تو ناممکن است و روح جهان همان را به تو می دهد که می بینی و باور داری. پرواز غیرممکن به نظر می رسید چرا که ذهن محدود آن را منحصر به پرندگان می دانست اما راههای بسیار بود و هست برای پرواز. محدود می بینی چرا که خود را جسم می دانی. جهان محدود است چرا که در این نگاه «من» محور همه چیز است. منی که در دیوارها وحصار های جسم و ذهن محدود شده و پتانسیلهای عظیم نهفته و قابلیتهای آشکار نشده روح آن همچنان چون گنجی هچنان بلا استفاده مانده است.
کارشناسان و مدرسین تفکر معتقدند: « ذهن بر اساس تجربیات گذشته خود مملو از موانع درونی و مقابله کننده با احیای مجدد توانایی خلاقیت است. انسان در ذهن خود تجربههایی از ناتوانی ها، سرخوردگیها، شکستها و گفتگوهای درونی منفی دارد. صحبتهایی که در هر بار اقدام مجدد فرد برای خلاقیت، به او یاد آور میشوند که: تو نمی توانی؟ دیدی که امکان پذیر نیست، چند بار میخواهی یک چیز را آزمایش کنی؟ تو برای این کار ساخته نشدی. چقدر میخواهی عمر و سرمایه را بیهوده صرف کنی تا به تو ثابت شود که نمیشود؟ شکل های بیرونی این نوع محاوره های غیر سازنده، می تواند، صحبتها و نصیحتهای پدر و مادر یا همسر و سایر اعضای خانواده و نزدیکان باشد.»
انیشتین میگفت: « آنچه در مغزتان میگذرد، جهانتان را میآفریند.» استفان کاوی (از سرشناسترین چهرههای علم موفقیت) احتمالا با الهام از همین حرف انیشتین است که میگوید: «اگر میخواهید در زندگی و روابط شخصیتان تغییرات جزیی به وجود آورید به گرایشها و رفتارتان توجه کنید؛ اما اگر دلتان میخواهد قدمهای کوانتومی بردارید و تغییرات اساسی در زندگیتان ایجاد کنید باید نگرشها و برداشتهایتان را عوض کنید.» و مولوی نیز این مسئله را در تمثیلی این چنین می گوید:
پیش چشمات داشتی شیشهی کبود لاجرم عالم کبودت مینمود
در همین رابطه داستان گویایی هم در حکایتهای سرخپوستان وجود دارد که به خوبی تصویر این وضعیت را نمایش می دهد. سرخ پوستی از تبار پاسیاه این داستان را تعریف میکند:
در حالی که از نواحی صخرهای یکی از مناطق بالا میرفت، سرخ پوست دیگری را دید که به لانه عقابی رسید. تخمهای زیادی در لانه بودند ولی او موفق شد تنها یکی از آنها را بدزدد و به دهکده خودش ببرد. او تخم [عقاب] را در لانه یکی از مرغ ها قرارداد و پس از اینکه جوجه سر از تخم در آورده، به دنبال مرغ مادر به راه افتاد و باور میکرد که خودش هم یک مرغ است. تمام روز را عقاب همانگونه که مرغان سر به زمین دانه میخوردند، راه میرفت و در میان آشغالها نوک میزد و کرمهایی برای خوردن پیدا میکرد.
یکی از روزها که، عقاب دیگر بزرگ شده بود، پرنده عظیم الجثهای را دید که در آسمانها پرواز میکند. به سوی مادر مرغها رفت که چیز های زیادی در مورد دنیا میدانست، و پرسید: "آن چه پرنده ای است؟" مرغ پیر گفت: "یک عقاب است." عقاب جوان گفت: "اینگونه پرواز کردن باید خیلی دلپذیر باشد، و به آن پرنده بزرگ خیره شد." مادر بزرگ گفت: "بله، ولی تو باید پرواز کردن را فراموش کنی، چون تو یک مرغ هستی." عقاب در میان مرغها و آشغالها به زندگیاش ادامه داد.
بنابر این دیدگاه جهان و هستی محدود است چون محدود می بینم و حدود را می بینم و دیوار می کشم یا در پناه دیوارهای پیش ساخته و سقفهای کوتاه می مانم. و محدود می بینم چون محدود می دانم و تا محدوده ای می دانم. آنگاه که من محور جهانم پس جهان محدود به من ، دانسته های من و تواناییهای ظهوریافته و نه حتی بالقوه من است. تا همانجایی گستره دارد که من می بینم و تا همانجا می رود که من می توانم بفهمم. حال از دیدگاه اعراب بیابانگرد زمین همان کویر بود و از دیدگاه علم، انسان همین جسم.
اما یک ذهن خلاق یک ذهن باز است. ذهنی که می داند واقعیت دارای محدودیتها، مسائل و تناقضات و نقایص است اما خود، به انها محدود نمی شود و باور دارد که ورای همه محدودیتها، نبودنها و نشدنها حقیقت بی نقص و نامحدودی هست و راههایی برای رسیدن به آن و بهره بردن از نیروی بی نهایتش که هر چیزی را ممکن می کند وجود دارد. او می داند و به تجربه و تفکر و مشاهده دریافته است که محدودیتها ساخته و پرداخته ذهنهای محدود و پر از دیوار است. باورهای در قفس و نگاههای شرطی شده محدودیتها را می سازند و در آن می زیند، همان را تجربه می کنند و همان را به سایرین می آموزند.
● ایمان داشته باشید که میتوانید
حتی متخصصین و کارشناسانی که تفکر خلاق را تنها یکی از روشهای تفکر می دانند و یک شیوه فکر کردن تعریفش می کنند معتقدند و توصیه می کنند که: «ایمان داشته باشید که میتوانید. یک حقیقت اساسی این است که برای انجام هر کار، باید اول ایمان پیدا کنیم که این کار، میتواند انجام شود. اعتقاد داشتن به این که کاری میتواند انجام پذیرد، ذهن را برای یافتن راه انجام آن به حرکت وا میدارد. وقتی به کاری ایمان داشته باشید، فکرتان راههای انجام آن را پیدا میکند.این آزمایش، تنها یک نتیجه دارد و آن این که وقتی ایمان بیاورید که چیزی ناممکن است، فکرتان در پی دلایلی میگردد که این مطلب را اثبات کند؛ ولی وقتی ایمان حقیقی داشته باشید که کاری شدنی است، فکرتان راههای انجام آن را مییابد. ایمان داشتن به امکان تحقق مسائل، در حقیقت، جاده را برای راهحلهای خلاق، هموار میسازد؛ در حالی که ایمان داشتن به عدم تحقق آنها، تفکری ویرانگر است. این نکته را میتوان به تمام موقعیتها - چه بزرگ و چه کوچک - تعمیم داد. آن دسته از اقتصاددانانی که اعتقاد دارند رکودهای اقتصادی اجتنابناپذیر است، نمیتوانند راههای خلاقی برای شکستن این دور باطل در اقتصاد، پیدا کنند. اگر اعتقاد به توانایی خود داشته باشید، میتوانید راههایی برای دوست داشتن یک فرد پیدا کنید.اگر اعتقاد به توانایی خود داشته باشید، میتوانید راهحلهایی برای مشکلات شخصیتان پیدا کنید. اگر اعتقاد به توانایی خود داشته باشید، میتوانید راهی برای خریدن خانهای بهتر که آرزوی خریدنش را دارید پیدا کنید. ایمان، نیروهای خلاق را آزاد میکند و فقدان ایمان، آن نیروها را به بند میکشد. برای نیل به تفکر خلاق، ایمان داشتن را یاد بگیرید »
● ایمان به نامحدود
از دیدگاه معنوی و باطنی این ایمان داشتن، تکیه به سرچشمه نامتناهی قدرت است و باوری خدشه ناپذیر و محکم به حضور فعال او در امور.
در واقع این نگاه به این حقیقت بازمی گردد که تو مخلوق خدایی هست که بی نهایت است. او تو را به صورت خود آفریده پس تو نیز نامحدودی اگر نامحدود ببینی. ایمان داشته باش اما نه به خود که به خدای قادر خود. ایمان داشتن به خود امروز هست اما شاید فردا نباشد اما او همیشه هست توانا و بی نقص و حاضر. همانطور که آناتول فرانس نیز معترف است که آرزو کردن با انسان و به آرزو رسیدن با خداست.
این نگاه که در ادامه خود روشی متفاوت با زندگی ماشینی و متکی به انسان را به ارمغان می آورد در کلام علی (ع) به خوبی به تصویر کشیده شده است:
« آرام باش، توکل کن، تفکر کن، سپس آستینها را بالا بزن، آنگاه دستان خدا را خواهی دید که زودتر دست به کار شده است.»
در نگاه متکی به قدرت فکر انسان، ایمان در واقع باوری محکم است به قابل انجام بودن خواسته و به تحقق رسیدن آرزو. اما در در این نگاه هیچ مکانیسمی برای این تاثیر تعریف نمی شود. قدرت باور، نیرویی ناشناخته را به میدان می اورد و خواسته به انجام می رسد اما در یک نگاه صرفا مادی که اندیشه را تنها منحصر به انسان می داند و ریشه و سرچشمه آن را به بشر منتهی می کند پاسخ به این سوال که این نیروی ناشناخته که قادر به انجام هر کاریست چیست و از کجاست، بی جواب می ماند و مگر نه آنکه « لا حول ولا قوه الا بالله».
موضوعات مرتبط: روان شناسی
در این زمینه، دو تا از مهمترین کارهایی که میتوانید بکنید، یکی اجتناب از حفظ کردن و با عجله آماده شدن برای امتحان و دیگری یک خواب خوب شبانه است. پژوهشها نشان می دهد که شب تا صبح درس خواندن، روش بسیار غیرموثری برای یادگیری معلومات جدید است و خواب میتواند به استحکام حافظه و عملکرد بهتر در امتحان کمک کند.
در حوزه روانشناسی شناختی، چند راهبرد مختلف برای تقویت حافظه وجود دارد که اثر بخشی آنها مورد آزمایش قرار گرفته و به اثبات رسیده است. در این مقاله با برخی از این روشها آشنا میشویم:
۱) توجه خود را بر روی آن چه مطالعه میکنید متمرکز سازید
توجه یکی از مؤلفههای عمده حافظه است. به منظور آن که اطلاعات از حافظه کوتاه مدّت به حافظه بلند مدّت منتقل گردند، شما باید به طور فعّال به آنها توجه کنید. سعی کنید در محیطهایی بدون سر وصدای موجب حواسپرتی مثل تلویزیون، موسیقی و ... مطالعه کنید.
۲) از حفظ کردن مطالب و با عجله برای امتحان حاضرشدن بپرهیزید
جلسات منظمی برای مطالعه در نظر بگیرید. مطالعه مطالب در طول چند جلسه، زمان کافی برای پردازش مناسب اطلاعات را در اختیار شما قرار میدهد. پژوهشها نشان میدهد که دانشآموزانی که به طور مرتب مطالعه میکنند بسیار بهتر از کسانی که تمام مطالب را در یک جلسه طولانی مطالعه میکنند، مطالب را به یاد میآورند.
۳) اطلاعاتی که مطالعه میکنید را سازماندهی کنید
پژوهشگران دریافتهاند که اطلاعات در حافظه به صورت خوشهای سازماندهی شدهاند. شما نیز میتوانید به بهرهگیری از این ویژگی به ساختاردهی و سازماندهی مطالبی که مطالعه میکنید بپردازید. سعی کنید مفاهیم و عبارتهای مشابه یا مرتبط را با هم گروهبندی کنید.
۴) از وسایل یاد یار برای به خاطر سپردن اطلاعات استفاده کنید
منظور از وسایل یادیار، روشی است که دانشآموزان معمولاً از آنها برای یادآوری مطالب کمک میگیرند. برای مثال، شما میتوانید عبارتی که باید به یاد آورید را به چیزی که خیلی برایتان آشناست مرتبط سازید. بهترین یادیارها آنهایی هستند که تصورات مثبت، شوخیها یا چیزهای تازه و ابتکاری را به خدمت میگیرند. مثلاً قافیه یک شعر، یک آواز و یا یک جوک ممکن است به شما در به یادآوردن بخش خاصی از اطلاعات کمک کنند.
۵) اطلاعات را در ذهنتان بسط دهید و مرور کنید
برای به خاطر آوردن اطلاعات، شما باید آنچه مطالعه کردهاید را در حافظه بلند مدّت خود قرار دهید. یکی از موثرترین روشها، بسط و مرور نام دارد. یک مثال از این روش این است که ابتدا تعریف عبارتهای کلیدی را بخوانید، سپس با دقت بیشتر آن تعریفها را مطالعه کنید و سرانجام به مطالعه تشریح جزئیات معنی آن عبارتها بپردازید. پس از چند بار تکرار این فرایند، یادآوری این اطلاعات بسیار بهتر و آسانتر خواهد شد.
۶) اطلاعات تازه را با چیزهایی که قبلاً میدانستید ارتباط دهید
هنگامی که مطالب ناآشنا و تازهای را مطالعه می کنید، مدتی را به فکر کردن در مورد این که این اطلاعات چه ارتباطی با دانستههای قبلی شما دارد اختصاص دهید. با ارتباط برقراری کردن بین ایدههای جدید و دانستههای موجود قبلی، احتمال به خاطر آوردن اطلاعات تازه به نحو چشمگیری افزایش خواهد یافت.
۷) مفاهیم را در ذهنتان مجسّم کنید
بسیاری از افراد با مجسّم کردن اطلاعاتی که مطالعه کردهاند، قدرت حافظه و به یادآوری خود را بهبود چشمگیری میبخشند. به عکسها، نمودارها و سایر تصاویر کتابهای درسیتان توجه کنید. حتی اگر چنین تصاویری وجود ندارد میتوانید خودتان ایجاد کنید. در حاشیه یادداشتهایتان شکل یا نمودار بکشید یا از ماژیکهای رنگی برای برجستهسازی و گروهبندی مطالب مرتبط استفاده کنید.
۸) مفاهیم جدید را به فرد دیگری آموزش دهید
پژوهشها نشان می دهد که خواندن مطالب با صدای بلند، در به خاطر سپردن آنها بسیار موثر است. روانشناسان همچنین دریافتهاند که در صورتی که دانشآموزان به «تدریس» مفاهیم جدید به دیگران بپردازند، درک و یادآوری آنها بهبود پیدا خواهد کرد. شما میتوانید با آموزش دادن مفاهیم و اطلاعات جدید به دوست یا همکلاس خود، این رویکرد را امتحان کنید.
۹) به اطلاعات پیچیده توجه بیشتری کنید
آیا تا کنون متوجه شدهاید که به یاد آوردن اطلاعات ابتدایی یا انتهایی یک فصل، گاهی چقدر آسانتر است؟ پژوهشگران دریافتهاند که موقعیت قرار گرفتن اطلاعات میتواند در به یادآوردن آنها نقش داشته باشد. در حالی که به یاد آوردن اطلاعات میانی ممکن است دشوار باشد، شما میتوانید با صرف وقت بیشتر و مرور اطلاعات از اوّل و یا تجدید ساختار اطلاعات، بر این مشکل فائق آیید. هنگامی که به یک مفهوم پیچیده و سخت برخوردید، زمان بیشتری را صرف به خاطر سپاری آن کنید.
۱۰) روش مطالعه خود را تغییر دهید
یک راه عالی برای افزایش قدرت یادآوری مطالب، تغییر گاه به گاه روش مطالعه است. اگر به مطالعه در یک مکان معین عادت کردهاید، سعی کنید جایتان را عوض کنید. اگر بعد از ظهرها مطالعه میکنید، هر روز صبح چند دقیقهای را به مرور اطلاعاتی که روز قبل مطالعه کردهاید اختصاص دهید. با افزودن یک عنصر جدید به جلسات مطالعه خود میتوانید اثربخشی تلاشهایتان را افزایش دهید و قدرت یادآوری خود را بهبود بخشید
موضوعات مرتبط: روان شناسی
به لیست کلمات زیر به مدّت 2 دقیقه نگاه کنید. سعی کنید آنها را به خاطر بسپارید.
سپس صفحه نمایشگر کامپیوترتان را خاموش کنید و یک صفحه کاغذ سفید بردارید و ظرف مدّت 2 دقیقه، هر تعداد از آن کلمات را که یادتان بود روی کاغذ بنویسید:
نُه |
مبادله |
سلول |
حلقه |
حرص |
درپوش |
لامپ |
سیب |
میز |
نوسان |
ارتش |
بانک |
آتش |
توقیف |
کرم |
ساعت |
اسب |
رنگ |
کودک |
شمشیر |
پذیرش |
نگهداری |
یافتن |
پرنده |
صخره |
خوب، چند کلمه را درست نوشتید؟ با وجودی که دو دقیقه وقت داشتید که کلمات را حفظ کنید امّا احتمالاً از این که تعداد کلماتی که یادتان مانده بود ازتعداد انگشتان دو دست تجاوز نکرده است متعجب شدهاید. این آزمایش، برخی از محدودیتهای حافظه کوتاه مدّت را نشان میدهد. به گفته جرج میلر، پژوهشگر، گنجایش حافظه کوتاه مدّت معمولاً هفت، به اضافه یا منهای دو، فقره اطلاعاتی است. اگر چه، با راهبردهای خاص تمرین و مرور ذهنی مانند قطعهبندی میتوان میزان به خاطر سپاری و به یادآوری را به نحو چشمگیری افزایش داد.
برای مثال، همان آزمایش قبلی را این بار با کلمات زیر تکرار کنید:
اسب |
گربه |
سگ |
ماهی |
پرنده |
پرتقالی |
زرد |
آبی |
سبز |
سیاه |
میزناهارخوری |
صندلی |
میزتحریر |
جلد کتاب |
تختخواب |
معلم |
مدرسه |
شاگرد |
تکلیف درسی |
کلاس |
سیب |
موز |
کیوی |
انگور |
خیار |
به دلیل آن که این کلمات را براساس ردههای مختلف میتوان در یک قطعه جا داد (قطعه بندی)، احتمالاً این بار تعداد بسیار بیشتری کلمه را به یاد آوردهاید.
شما میتوانید این آزمایش را بر روی افراد مختلف انجام دهید و نتایج به دست آمده را مورد ارزیابی قرار دهید. امّا پیش از آن، چند عبارت و مفهوم کلیدی هستند که باید درک درستی از آنها داشته باشید:
• حافظه
• حافظه کوتاه مدّت
• قطعهبندی
پرسشهای کلیدی برای پژوهش زمینهای
• به طور میانگین، یک فرد میتواند چند کلمه را به خاطر بسپارد؟
• آیا عوامل دیگری مانند جنسیت و سن بر روی حافظه تاثیر دارند؟
• آیا افراد بعضی کلمات بخصوص را بیشتر از بقیه کلمات به یاد میآورند؟
آزمایش به یادآوری کلمات را خودتان انجام دهید
رویکردهای متفاوتی وجود دارد که شما میتوانید برای انجام این آزمایش بر روی دیگران به کار بندید. برای مثال، به چند ایده زیر توجه کنید:
• مقایسه کلمات تصادفی با کلمات مرتبط. دو گروه از کلمات درست کنید. یک گروه، کلمات کاملاً تصادفی و گروه دیگر شامل خوشههایی از کلمات مرتبط (مثل آزمایش بالا). از شرکتکنندگان بخواهید که ابتدا آزمایش را با کلمات تصادفی انجام دهند و سپس با کلمات مرتبط. نتایج دو آزمایش را با هم مقایسه کنید.
• مقایسه نتایج بین شرکت کنندگان زن و مرد. پس از آن که گروهی از شرکتکنندگان، آزمایش به یادآوری کلمات را انجام دادند، میانگین تعداد کلماتی که مردان و زنان شرکت کننده به خاطر سپرده بودند را به تفکیک به دست آورید و با هم مقایسه کنید.
• انجام آزمایش با کلمات وابسته به جنسیت. برای مثال، لیستی از کلماتی که معمولاً به اشیاء یا مفاهیم مرتبط با زنان مربوطند را تهیه کنید. سپس لیستی از کلماتی که ارتباطی به جنسیت ندارند را نیز آماده کنید. حال هر دو دسته کلمات را بر روی یک گروه از شرکتکنندگان آزمایش کنید و نتایج مردان را با زنان مقایسه کنید. آیا برای زنان به خاطر سپاری کلماتی که به جنسیتشان وابسته بوده آسانتر بوده است؟ آیا برای مردان مشکلتر بوده است؟ یا نتایج تفاوتی را نشان نمیدهد؟
• مقایسه نتیجه آزمایش در گروههای سنی مختلف. برای مثال، یک مجموعه از کلمات را در اختیار گروهی از دانشآموزان، گروهی از دانشجویان، گروهی از میانسالان و گروهی از سالمندان قرار دهید و نتایج آنها را با هم مقایسه کنید. کدام گروه عملکرد بهتری داشتند؟ کدام گروه عملکرد بدتری داشتند؟ این نتایج درباره حافظه و سن چه چیزی را نشان میدهد؟
موضوعات مرتبط: روان شناسی
حتما شنیده اید که هر ایده جدید و کارا و هر کار خلاقانه ای زمانی تمسخر شده، به شدت انکار یا محکوم شده، مورد بی توجهی بوده اما بعدها علاوه بر پذیرفته شدن، مورد تشویق و تحسین نیز قرار گرفتند. در این مسیر موانعی سر راه خلاقیت و نواوری ایجاد می شود. در حوزه موانع فردی متخصصان از مواردی مانند ترس از شکست، رویگردانی از ابهامات، عادات، عدم اعتماد به نفس و عدم انعطاف پذیری نام می برند و در مورد موانع بیرونی به قوانین،شغل، آداب و رسوم، ترس از عدم استقبال اجتماعی و مطابقت اشاره می کنند. برخی از سدها معمولا توسط دشمنان خلاقیت تولید می شوند. در این فرصت به شکل اجمالی به برخی از این دشمنان و مسائلی که در مسیر خلاقیت ایجاد می کنند اشاره می کنیم.
▪ تنها همین راه درست و لاغیر.
▪ تنها همین حرف حق است و جز آن نیست.
▪ فقط همین که من می گویم، معتقدم یا به آن رسیده ام
▪ همین است و جز این نیست
▪ و ....
انحصارگراها، جزم اندیشان و متحجران و ذهنهای خشک، ذهنهایی غیرخلاقند. در دیدگاه و روش آنها جایی برای حضور، پیوند و تولد و آشکاری و رشد ایده ها و راههای جدید ، فکرها و حرفهای نو و دیدگاههای متفاوت و زاینده وجود ندارد. هر فکر جدیدی از نگاه انها محکوم است، هر راه حل جدید غلط به نظر می رسد و هر نوع خلاقیتی اشتباه محض، کاری حمقانه یا بیهوده تعریف می شود.
اساسا در این دیدگاه خلاقیت سلاحی خطرناک محسوب می شود چرا که راههای قدیمی و زیر ساختهای کهنه را خراب می کند یا در آنها تغییر و تحول ایجاد می کند. تغییر برای این گروه مرگ را در پی دارد چرا که حیات آنها ماندن و پوسیدن در قالبهای بسیار محکم و غیر قابل تغییر موجود است. این دیدگاه نگاهی تک بعدی و محدود را داراست که ثمره آن عقب ماندگی، عدم رشد و پیشرفت و مرگ در گذشته است. این گروه از بازکردن درهای جدید و ساختن راههای نو به شدت گریزان است . در تمثیلی می توان ذهن این گروه را به سنگ و صخره تشبیه کرد که هر تغییری به مثابه زلزله ای می ماند که ویرانی و نابودی آن را در پی دارد. همانطور که حرکت، تحول، رشد و در واقع زندگی و زایندگی در سنگ جاری نیست، در اذهان خشک و متحجر نیز تنها پیروی و تکرار مکرر قابل قبول است و مورد پذیرش واقع می شود.
قضاوت کنندگان گروه دیگری هستند که با قضاوتهای نابجا و عجولانه خود مانع بروز ایده های نو می شوند. قضاوت زود هنگام و حذف بی موقع راه حلهای جدید و ساختارشکن تنها به این دلیل که با معیارهای قبلی متناسب نیستند مانع از جریان یافتن و بارش ایده ها می شود. قضاوت زود هنگام یا نامناسب در واقع شبیه مانع و سد یا چتری عمل می کند که در هنگام بارش ایده ها مانع رسیدن آنها شده یا بهتر بگوییم به محض ورود آنها به ذهن آن را بیرون می اندازد. در سال ۱۷۸۸ میلادی، "فردریک شیلر"، شاعر و دراماتیست آلمانی، در نامه ای به یکی از دوستانش که از عدم توانایی خود در حصول ایده های ابداعی کافی شکایت داشت، این اصل را به او متذکر شد: " به نظر من شکایت شما، در محدودیتی است که فکر شما بر قدرت تصور شما تحمیل می کند". در این جا استنباطی را به نظر شما می رسانم و آن را با یک تمثیل شرح می دهم. ظاهرا درست نیست- و در واقع مانع از کار خلاق ما می شود- اگر مغز، ایده هایی را که بدان سرازیر می شوند، به اصطلاح در دَرِ دروازه، مورد آزمایش قرار دهد." " یک ایده وقتی به طور مجزا در نظر گرفته شود ممکن است به طور کامل خالی از اهمیت به نظر آید، لیکن امکان دارد در نتیجه ایده ای که پس از آن به دست می آید، اهمیت داشته باشد. شاید در جای جای ایده ای که خود آن نیز به همان اندازه بی معنی به نظر می رسد بتوان رابطه بسیار مفیدی فراهم آورد. مغز نمی تواند در بارۀ تمام این ایده ها قضاوت کند مگر آنکه آنها را تا زمان بررسی در ارتباط با ایده های دیگر، نگاه دارد.
به نظر من چنین می رسد که در مورد یک مغز خلاق، تفکر، دروازه بانان را از دروازه ها فراخوانده است تا ایده ها به نحو نامربوطی وارد شوند و فقط پس از آن، جمیع آنها را مرور و بررسی کند. شما منتقدین با ارزش یا هر چه که نام دارید، از آشوب آنی و گذرایی که در همۀ افراد خلاقِ واقعی یافت می شود، و بلندی یا کوتاهی مدت آن، هنرمندان متفکر را از خیالبافان متمایز می کند، شرمنده و هراسان هستید.این است دلیل شکایات شما از بی ثمری، زیرا زودتر از زمان لازم ایده ها را رد می کنید و با شدت بیش از حد لازم تبعیض قائل می شوید."
کارشناسان تفکر نیز معتقدند خطری که استعداد خلاق فرد را تهدید میکند، قضاوت یا ارزیابی تجربه فرد نیست بلکه پیشداوری است که به تبع آن تجارب بسیاری در حوزه دریافت را نمییابند. خطری که آموزشهای معمول چه در خانه و چه در مراکز آموزشی در بردارند این است که نظرات نو و احتمال وقوع اعمال جدید خیلی زود و بیش از اندازه مورد انتقاد قرار میگیرند.
ترسوها گروه دیگری از دشمنان خلاقیت هستند. یکی از توصیه های کلیدی در مسیر خلاقیت پرهیز از خطر و یا ترس از شکست است. روانشناسان معتقدند خطرپذیر نبودن زمانی خود را بروز میدهد که ما بیش از حد قانون گرا، ایرادگیر، وسواسی و یا نگران باشیم. برای اینکه ایدهای خلاقانه تحقق پیدا کند، نیاز به پایداری وجود دارد؛ ممکن است زمانی که خواهیم ایدهای را از رؤیای اولیه آن به بازار برسانیم، مجبور شویم، شکستهای اولیه را در چندین مرحله تجربه کنیم.
ماتسن (مدیر مرکز لئونارد- دانشگاه پنسیلوانیا) دریافت، دانشجویانی که در ابتدای پروژه اشتباهات بیشتری مرتکب میشوند، سرانجام موفقترین دانشجویان خواهند بود. ریچارد فارسون یکی از موسسان و رئیس انستیتو علوم رفتاری در کالیفرنیا معتقد است که مدیران میدانند که شکست بخشی جدایی ناپذیر نوآوری است. تا وقتی افراد شکست را نقطه مقابل موفقیت میدانند و نه مکملی برای آن ،هرگز قادر نخواهند بود خطراتی را که لازمه نوآوری است، بپذیرند. به فراسوی شکست بنگرید. البته شکست داریم تا شکست. بعضی شکستها کشنده هستند، مانند تولید و بازاریابی یک لاستیک نامرغوب. هیچ زمانی مدیریت نمیتواند در مورد مقولههای بهداشتی و ایمنی بیتفاوت باشد. اما تشویق شکست به مفهوم کنار گذاشتن نظارت، کنترل کیفیت یا احترام به اقدامات درست نیست، بلکه کاملا بر خلاف این است.
تقلید کنندگان و دنباله روها گروه بعدی هستند. این گروه از افراد در آسمان زندگی و اندیشه کوتاه می پرند یا اصلا نمی پرند که می خزند و زیر زمین می زیند و پرنده ذهن را اگر سرنبریده باشند برای همیشه در قفسی محبوس نگه می دارند. به دلایل مختلف این افراد از فکر کردن و ارائه ایده های جدید و فکرهای خلاقانه پرهیز می کنند. این جمع ترجیح می دهند تا از راههای ساخته شده توسط دیگران بروند و دیگران را هم به بهره گیری از این روش تشویق می کنند. این گروه آنقدر پشت یک مانع و مسئله می مانند تا کسی بیاید و زحمات حل مسئله را متحمل شده و راه را برای عبور انها باز کند. این گروه به طور معمول جز موفقان و برندگان نیستند در حالیکه معمولا در مورد افراد موفق عکس این مسئله صادق است. یکی از مولفین موفق و تئوری پردازان تفکر می گوید :« در تمام فعالیتهای انسانی، از ساختن موشک گرفته تا تربیت فرزند، کمال مطلق، حدی دست نیافتنی است و معنایش این است که برای پرواز فکر انسان، فضایی نامتناهی در پیش روست.
مردم موفق، این راز را میدانند و به همین دلیل، همیشه در جستوجوی راههای بهتری هستند. انسان موفق، نمیپرسد که آیا میتوانم این کار را بهتر انجام بدهم؟ زیرا او میداند که میتواند؛ پس از خود، چنین میپرسد: «چطور میتوانم این کار را بهتر انجام بدهم؟» موفقیتهای بزرگ، درِ خانه مردمی را میزند که معیارهای عالیتری برای خودشان و دیگران در نظر میگیرند؛ مردمی که در جستوجوی راههایی برای افزایش کارایی، به دست آوردن حداکثر نتیجه از حداقل هزینه و انجام کار بیشتر با زحمت کمتر هستند. پیشرفتهای عالی، نصیب افرادی خواهد شد که چنین میگویند: «میتوانم بهتر از این عمل کنم.» فلسفه «میتوانم - بهتر - عمل - کنم» معجزه میکند. وقتی از خود میپرسید که «چطور میتوانم بهتر عمل کنم»، دکمه قدرت خلاق، زده میشود و شیوههای بهتر برای انجام کارها، خودشان را معرفی میکنند.»
موضوعات مرتبط: روان شناسی
شواهد دلالت دارند که هم وراثت و هم محیط، در بالندگی و رشد خلاقیت مؤثر است اشاره آلفرد هیچکاک اغلب برای شخصیت پردازی قهرمانان قصه های خود از عنصر خلاقیت بهره می گرفت. به عبارت دیگر هر کدام از شخصیت های داستانی او یک ویژگی خاص داشتند.
|
موضوعات مرتبط: روان شناسی
با بررسی روابط موجود بین دو جنس مذكر و مؤنث در جامعه ما ، می توان دسته های مختلفی از رفتار را مشاهده كرد كه هریك از این نوع برخوردها ارتباط مستقیمی با عوامل تعیین كننده رفتار ، از جمله سطح تحول شخصیت، سطح تحول هوش،و تراز فرهنگی انسان دارد . دسته های مهم در برخوردهای بین دودختر و پسرعبارتند از:
1- برخورد مبتنی برشناخت و احترام متقابل :
این نوع برخورد بر اساس دركی كه انسان از شأن انسانی خود و نیز جایگاه و رفعت انسانی دیگران دارد ، صورت می گیرد . انسانی كه برای انسانیت و شأن خود ارزش والایی قائل است ، روابطش را با دیگران به گونه ای تنظیم می كند كه در آن احترام متقابل و ارزش گذاری متعالی و متعامل رعایت شده باشد . چنین برخوردی زمانی ایجاد می شود كه انسان به نیازهای روانی خود در كنار نیازهای زیستی خویش توجه داشته باشد و نوع برخورد او با دیگران،بیشتر از سطوح بالاتر نیازها نشأت گرفته باشد . این نوع برخوردِ احترام آمیز ، به دور از پرخاشگری ، به دور از نیات سود جویانه و اندیشه های مبتنی بر سوء استفاده انجام می گیرد . حال برای این كه جایگاه این نوع برخورد را بهتر نشان دهیم ، ضروری است به بررسی انواع دیگر برخوردها نیز بپردازیم .
2- برخورد مبتنی بر شرم افراطی :
بهتر است پیش از توضیح این بند به تفاوت دو اصطلاح" شرم" و" حیا" بپردازیم . شرم كه بیشتر مترادف با خجالت كشیدن و یا كناره گیری كردن است ، اصطلاحی است ناظر بر ناتوانی انسان در یك برخورد اجتماعی . فردی كه دچار شرم است ، در یك موقعیت اجتماعی خاص نمی تواندرفتارمناسب و مطلوبازخود نشان دهد . اصطلاح دیگر حیاست . حیا یك صفت پسندیده اخلاقی است و آن عبارت است از خویشتنداری ارادی فرد در انجام اعمالی كه خلاف قاعده و شأن شرعی و عرفی باشد . حیا در حقیقت نوعی توانایی است ، در حالی كه شرم یا خجالت،نوعی ناتوانی به شمار می آید . انسان وقتی می باید سخنی را در مقابل جمعی بگوید ، ولی خود را ناتوان از بیان آن می یابد ، دچار شرم است؛ در حالی كه وقتی انسان تمایل دارد مثلاً نسبت به بزرگتر خویش از جمله پدر ، مادر ، معلم و یا مربی خود رفتاری مبتنی بر بی حرمتی نشان دهد و از عهده انجام چنین كاری نیز برمی آید ، ولی به دلیل داشتن صفت حیا خویشتن داری كرده ، آن را انجام نمی دهد ، نوعی توانایی و قدرت را از خود به نمایش گذاشته است . با این توصیف می باید برخورد مبتنی بر شرم و برخورد مبتنی برحیابا جنس مخالف را از یكدیگر تفكیك كنیم . برخورد مبتنی بر شرم برخوردی از روی ناتوانی است ، در حالی كه برخورد مبتنی برحیا ،برخوردی خویشتندارانه و ارادی است .
كسانیهستندكه در مقابل جنس مخالف دچار خجالت زدگی شده ، از خود شرم افراطی نشان می دهند؛ دسته ای دیگرانواع برخوردهای اجتماعی بین دو جنس را می سازند . پسری كه به هنگام مواجهه با جنس مخالف دست و پای خود را گم می كند و نمی تواند بر اعصاب خود مسلط شود و یا دختری كه در مواجهه با جنس مخالف توانایی برخورد صحیح كلامی را از دست می دهد و نمی تواند مطالب را به درستی و مبتنی بر تفكر بیان نماید ، مصداق چنین برخوردی هستند . چنین فرد یا افرادی از این ناتوانی به نوعی دچار آسیب خواهند شد .
3- برخورد اضطراب آلود و هیجان زده:
در ادامهیبرخورد مبتنی بر شرم افراطی ، برخورد هیجان زدهیافراد در مقابل جنس مخالف را می توان یافت . این نوع برخورد به صور مختلف مانند عصبانیت ، سرخ شدن و بالارفتن ضربان قلب ، عجولانه رفتار كردن و رفتار مبتنی بر ترس و یا خوشحالی افراطی دیده می شود . هیجان كه یك حالت برانگیختگی روانی است شامل تمامی مواردی كه نام بردیم اعم از ترس ، خوشحالی ، عصبانیت ، عجله و امثال این هاست . هر چند كه هیجانات اجزای لاینفك رفتارانسانی هستند و لی می باید برای اتخاذ تصمیم صحیح و نشان دادن رفتارمناسب تحت كنترل در آیند .برخورد با جنس مخالف به شكل هیجان زده،می تواند تصمیم گیری و نیز انجام اعمال صحیح ما را تحت الشعاع خود قرار دهد . به طور كلی ، توصیه روان شناسان به انسان ، كنترل هیجان ها و حفظ خونسردی در تمامی موقعیت های زندگی است.این توصیه،از رفتار اجتماعی ما با جنس مخالف نیز جدا نیست .
4- برخورد خشك و محدود :
دستهیدیگری از انواع رفتارهای متقابل بین دو جنس در جامعه ما رفتار خشك و محدود است . در این نوع رفتار، زن و یا مرد به گونه ای با جنس مخالف مواجه می شود كه گویی از وی متنفر است و یا این كه بهشدت او را طرد می كند . هر چند كه حفظ حدود شرعی از جمله نحوه نگاه كردن به نامحرم می باید جزو صفات متعالی یك انسان به شمار آید .
5 - برخورد مبتنی بر پرخاشگری :
در توضیح این مطلب بهتر است به تفاوت موجود بین عصبانیت یا خشم ( كه نوعی هیجان است )و پرخاشگری(كه یك نوع رفتار و تمایل است ) ، اشاره ای داشته باشیم . پرخاشگری در اصل تمایل و یا عمل فرد است در جهت آسیب زدن به یك شیء و یا شخص دیگر . در حالی كه عصبانیت یك حالت برانگیختگی هیجانی است كه در آن تغییرات بدنی آشكاری دیده می شود . در حالت عصبانیت،فرد كنترل خود را بر اعمالش تا حدودی از دست می دهد . پرخاشگری ممكن است با عصبانیت همراه باشد و گاه بدون آن بروز كند . فردی كه با خونسردی تمام در گوشه ای نشسته ، چیزی را عمداً تخریب می كند و یا حتی در پرخاشگری های افراطی با خونسردی تمام جان فردی را می گیرد ، پرخاشگری را بدون عصبانیت از خود نشان می دهد . ولی فردی كه با عصبانیت دست به شكستن چیزی و یا ضرب و جرح دیگری می زند ، پرخاشگری را با عصبانیت تواماً دارد . برخی از برخوردهای بین دو جنس در جامعهیما از نوع برخوردهای پرخاشگرانه است . اما این نوع از برخوردها را به نحو آشكار از برخوردهای هیجان زده منفك و مجزا می كنیم . پسری كه برای نشان دادن توجه خود به یك دختر،با موتور و یا ماشین از كنار او بهسرعت می گذرد و او را دچار ترس می كند و رفتارهایی از این قبیل ، نشانگر رفتارهای پرخاشگرانه است . پرخاشگری نسبت به جنس مخالف می تواند مشكلاتی را در زندگی آتی انسان ایجاد كند . پرخاشگری كه سرچشمهیآن یك تمایل درونی برای آسیب زدن می باشد،ممكن است به صورت اعمالی كه به نحوی فرد مقابل را ناراحت می كند و یا می رنجاند و نیز گفتن كلماتی كه به نوعی آزار دهنده است ، تجلی داشته باشد .
6- روابط پنهانی :
برقراری روابط پنهانی با جنس مخالف پیش از ازدواج ، یكی دیگر از انواع رفتارهای بین دو جنس را در جامعه ما نشان می دهد . برقراری روابط پنهانی و مخفیانه در طبیعتِارتباط بین دو جنس نهفته است ، ولی باید بین ارتباطِ پنهانی قبل و بعد از ازدواج،تفاوتی آشكار و اساسی قایل بود . ازدواج نقطه ای است كه درآن می تواند عمیق ترین روابط فردی و پنهانی بین دو جنس شكل گرفته ، و به شكلی مطلوب استمرار پیدا كند . در حالی كه پیش از ازدواج ، این نوع روابط بهخصوص از جانب افرادی كه نمی توانند بر رفتار خود تسلط كافی داشته باشند ، می تواند مشكل ساز باشد . دختران و پسرانی كه بدون تسلط كافی بر اعمال و رفتار خود،اقدام به برقراری روابط پنهانی با یكدیگر می كنند ، معمولاً در این زمینه دچار نوعی آسیب و یا شكست می شوند .
7- برخوردهای غیر عادی و ناپخته :
این نوع برخوردها بیشتر توسط كسانی صورت می گیرد كه به لحاظ فرهنگی ، تحول هوشی و تحول شخصیتی،در سطحی بسیار پایین و مبتذل قرار گرفته اند . متلك گویی ، ایجاد مزاحمت های خیابانی و یا مزاحمت های تلفنی از جمله این نوع رفتارهای ناپخته است .
8- افراط در معاشرت :
این نوع رفتار كه معمولاً متأثر از فرهنگ غربی در زمینه ارتباط بین دو جنس است،بیشتر در میان خانواده هایی دیده می شود كه دارای یك فرهنگ منسجم و اصیل شرقی و اسلامی نیستند. اختلاط بیش از حد بین دختر و پسر،پیش از ازدواج با توجیهاتی مانند زمینه سازی برای شناخت بهتر دو جنس از یكدیگر و یا زمینه سازی برای كسب تجربیات عملی برای انجام یك ازدواج موفق صورت می گیرد . میهمانی ها ، جشن تولدها ، مراسم مختلف ورزشی و مسافرت های دسته جمعیكهمعمولاً بستر و محمل چنین روابطی است ، در میان این دسته از افراد به وفور دیده می شود . چنین اعمالی بدون توسل به عناصری از فرهنگ غرب اساساً امكان پذیر نیست و این نكته معمولاً مردم ما را دچار تعارض و آشفتگی می كند ، زیرا یك فرهنگ در درون خود دارای انسجام است وما نمی توانیم فرهنگ را به شكل مخلوط و بدون انسجام وبرگرفته از جوامع مختلف به كار گیریم . شاید گرفتاری بزرگ بشر در عصر حاضر دور افتادن از یك فرهنگ منسجم و سازمان یافته باشد.به این ترتیب ملاحظه می شود كه افراط در معاشرت ، یك پدیده غربی در جامعه ماست . ما برای برخوردهای مناسب بین دو جنس برنامه ،نظام و حدود معینی را به شكل مشخص در اختیار داریم.به منظور بررسی این مطلب به بحثی دیگر می پردازیم .
ب ـ وضع مطلوب در روابط دختر و پسر :
پس از بحث در مورد وضع موجود در روابط دختر و پسر می توانیم حدود ارتباط مناسب بین دو جنس را مورد بحث و بررسی قرار دهیم . برای نشان دادن وضع مطلوب در روابط بین دو جنس می توان به ویژگی ها و خصوصیات زیر اشاره كرد .1- شناخت واقعیت های جنس مخالف :در این زمینه بهتر است به گونه ای عمل كنیم كه واقعیت جنس مخالف را تا حد ممكن بشناسیم و بر اساس این شناخت ، اعمالمان را تنظیم كنیم . به نظر من بهترین راه شناخت جنس مخالف،در نظر گرفتن و شناخت دقیق تر واقعیت وجودی افرادی از جنس مخالف است كه با ما سالها زندگی كرده و ما آنها را در نشیب و فرازهای گوناگون زندگی از نزدیك آزموده ایم. برای جنس مؤنث شناخت پدر ، برادر ، عمو ، دایی و امثال این افراد می تواند تا حد زیادی واقعیت جنس مخالف را نشان دهد . برای جنس مذكر نیز واقعیات مشاهده شده از مادر ، خواهر ، خاله ، عمه و امثال این ها می تواند نشانگر واقعیات وجودی جنس مخالف باشد . در صورتی كه بدانیم و یقین داشته باشیم كه افراد جنس مخالف تا حد بسیار زیادی-بخصوص از آن جهت كه در زندگی ما عملاً مؤثر است-با یكدیگر مشابهت دارند ، دیگر دچار خیالپردازی و تصور رویایی در مورد جنس مخالف نخواهیم شد.
2- اجتناب از خیالپردازی و تصور رویایی در مورد جنس مخالف :
یكی از مشكلات موجود در روابط بین دو جنس،داشتن تصورات خیالی از یكدیگر است . گاه دختر و پسر از یك فرد بخصوص،تصویری خیالی و كاملاً غیر واقعی می سازند و با آن تصویر زندگی می كنند . برای دختر گاه یك پسر با تمام ضعف ها و محدودیت ها و همچنین ناپختگی ها و رشدنایافتگی ها به شكل شاهزاده ای كه سوار بر اسب سپیدی از راه رسیده و او را به سرزمین رؤیاها می برد ، تجلی پیدا می كند . و یا برای پسری سرخورده و ناتوان از هدایت و سامان دادن به عواطف ، افكار و احساسات دختری چنان تجلی پیدا می كند كه گویی فرشته ای مهربان از آسمان ها برای نجات او و برای ایجاد پناهگاه برای او به زمین آمده است . این تصورات رؤیایی بسیار زود از بین خواهند رفت و واقعاً مانند یك رؤیا در زندگی زایل خواهند شد . بنابراین در یك ارتباط مطلوب بهتر است از رؤیا پردازی در مورد جنس مخالف بهشدت اجتناب كنیم . این مطلب با عشق و دوست داشتن مغایرتی ندارد . انسان می تواند فردی را بسیار عمیق دوست بدارد و لكن این دوست داشتن نباید موجب كوری و كری انسان شود .
3- ا ز بین بردن ترس ها ، دلهره ها ، هیجان ها ، احساس خصومت و خشونت نسبت به جنس مخالف :
سومین ویژگی در یك برخورد مطلوب ، خالی كردن ذهن از عواطف منفی است . هرگونه احساسی كه می تواند جنس مخالف را در ذهن ما به شكل منفی جلوه دهد و یا موجب رفتار مخرب ما نسبت به او باشد ، می باید از ذهن حذف شده یا اصلاح گردد .
4- حفظ خونسردی و صلابت شخصیت ، به هنگام برخورد با جنس مخالف :
ما باید به هنگام برخورد با جنس مخالف ، خونسردی خود را حفظ كرده ، وهیجانات مختلف را از خود دور كنیم و چنین امری حداقل از دو طریق امكان پذیر است: اول اینكه تلاش كنیم جنبه های ارادی اعمالمان را افزایش دهیم و به عبارت دیگر با داشتن برنامه هایی در جهت تقویت اراده خویش گام برداریم . انسان هایی كه خود را به دست امیال و راحتی ها می سپارند معمولاً تسلط خوب و كافی بر اعمال خویش ندارند . دوم این كه از طریق تمرین و حفظ خونسردی به هنگام مواجه شدن با جنس مخالف ، تلاش كنیم به سطحی از كنترل رفتار دست بیابیم كه در آن خونسردی و صلابت كافی در برخورد با جنس مخالف را داشته باشیم .
5- برخورد مبتنی بر احترام با مراعات حدود شرعی در مورد محرم ، نامحرم ، حلال و حرام :
در فرهنگ ما برخورد مناسب بین دو جنس به شكل دقیق در چگونگی ارتباط بر اساس ملاك های چهارگانه محرم و نامحرم و حلال و حرام مشخص شده است . رعایت این حدود،نشانگر آشنایی ما با فرهنگ منسجم اسلامی است .برای شناخت این حدود لازم است به كُتب فقهی مناسب مراجعه گردد.
6- فقدان روابط پنهانی با جنس مخالف و مشورت با والدین در این گونه موارد :
برقراری روابط پنهانی پیش از ازدواج ممكن است تا بدان جا پیش رود كه به نوعی به هر یك از طرفین آسیب رسانده و آنها را در مقابل عمل انجام شده قرار دهد . بهتر است دختران و پسرانی كه تجربه و شناخت كافی از جنس مخالف ندارند و نیز تسلط كافی بر اعمال و افعال خویش نیافته اند ، از طریق مشورت كردن با والدین و احتمالاً در میان گذاشتن تمایل خود نسبت به كسی ، از آنان راهنمایی بخواهند و از این راه احتمال آسیب دیدگی روانی و تربیتی خویش را كاهش دهند .
7 – اجتناب از برقراری روابط صمیمانه با جنس مخالف قبل از عقد شرعی :
با این حال كه روابط ما با جنس مخالف می باید خالی از پرخاشگری و ناپختگی و به دور از بی احترامی باشد ، لكن نباید ارتباط صمیمانه ای بین ما برقرار شود و این مطلب را حتی به رغم وجود علاقه بین دو جنس نیز می باید رعایت كرد . 8ـ نداشتن رفتارسَبُك ، خود نمایی و جلب توجه جنس مخالف در مجامع مختلف : توصیه می شود كه دختران و پسران از داشتن رفتار سـَبـُك مبتنی بر جلب توجه جنس مخالف دوری گزینند . این مطلب به رغم این كه به صورت یك راهنمایی برای دختران و پسران ارائه می شود ، ولی گاهی اوقات از طرف برخی از دوستان نوجوان و جوان مورد اعتراض قرار می گیرد . بعضی از دختران در مقایسه خود با دیگران به این نكته اشاره می كنند كه آنهایی كه رفتار آنچنانی در پیش می گیرند و خود را به اشكال مختلف به جنس مخالف عرضه می كنند در زندگی موفق ترند ، بسیار زودتر ازدواج می كنند و تشكیل زندگی می دهند . در حالی كه ما به دلیل داشتن رفتار سنگین ، پیوسته دچار تنهایی و دورافتادن از ازدواج می شویم . چنین عباراتی به نوعی برای این دختران راهنمای عمل قرارمی گیرد و آنها را دچار تعارض بین حفظ حرمت ، عفت و رفتار موقر از یك سو،و داشتن یك رفتار خودنمایانه مبتنی بر جلب مشتری از سوی دیگر می سازد .
انسانی كه دارای اهداف و آرمان های شناخته شده و منسجم در جهت حفظ كرامت انسانی خویش است هرگز از این وضع دچار تعارض نمی شود . او به دنبال یافتن همسری پاك و عفیف است ، ولی كسی كه از طریق نمایش دادن اندام ها و ظاهر خود ، پسری را به سوی خویش جلب می كند ، قطعاً باید بداند كسی را شكار كرده است كه چیزی جز امیال حیوانی انسان نمی شناسد .در قرآن كریم آمده است:" زنان ناپاك ،از آن مردان ناپاكند و مردان ناپاك از آن زنان ناپاك،و زنان پاك از آن مردان پاك و مردان پاك از آن زنان پاك اند."اگر ارزش های عالی انسانی مانند عفت، ایمان ، پاكدامنی ، خوش قلبی و سلامت نفس برای كسی معنا پیدا نكرده باشد ، او می تواند زندگی خود را از طریق تمایلات سطح پایین تر مانند تمایلات جنسی ، سامان دهد . ولی كسی كه به سطوح بالاتر دسترسی پیدا كرده است هر چند كه مدتی ارضای تمایلات و نیازهای جسمانی او به تأخیر بیفتد ، حفظ ارزش های عالی انسانی او را كفایت می نماید .
ج ـ عشق و نقش آن در ازدواج :
یكی از مسائلی كه می باید در زمینه ازدواج مورد بحث و بررسی قرار گیرد ، جایگاه عشق در ازدواج است . بهراستی به سؤالاتی كه درباره عشق و نقش آن در زندگی وجود دارد چگونه باید پاسخ گفت ؟ سؤالاتی از قبیل:عشق چیست ؟ آیا عشق گناه است ؟ آیا ازدواج بدون عشق معنایی می تواند داشته باشد ؟ عشق باید قبل از ازدواج به وجود آید و یا بعد از آن ؟ آیا هر عشقی ضرورتاً باید منجر به ازدواج شود ؟ آیا عشق لزوماً باید انسان را به طرف انسانی دیگر سوق دهد ؟ عشق به چه عواملی بستگی دارد ؟ چگونه استمرار می یابد ؟ چگونه خاتمه می یابد ؟ و یا چگونه رشد پیدا كرده و به تعالی می رسد ؟
در ادامه ، به این گونه سئوالات پاسخ خواهیم داد، هر چند كه اذعان داریم این مطالب تمامی آنچه را كه در این زمینه می توان بیان داشت ، شامل نمی شود .
1ـ عشق عالیترین تجلی روح الهی انسان
بهراستی عشق چیست ؟ عشق را می توان جاذبه و كشش قلبی انسان به سوی كمال و جمال دانست . زیبایی یكی از كمالات است و زیبایی مطلق،خداست . عشق را جز با عشق نمی توان شناخت . عشق را جز عاشق نمی تواند درك كند .اما برای نزدیك شدن موضوع به ذهن،می توانیم از مثال های موجود در مراتب پایین تر موجودات زنده استفاده نماییم. شعرا و عرفا از جذب0 پروانه به سوی شمع بسیار استفاده كرده اند . هنگامی كه شاعر می گوید :
بلبل به چمن ز آن رخسار نشان دید پروانه در آتش شد و اسرار عیان دید
اشاره به جذبه عاشق به سوی معشوق دارد . از این نوع رفتارها كه تنها می تواند نوعی تقریب به ذهن را در برداشته باشد ، می توان به كشش شاخ و برگ درختان به سوی نور اشاره كرد . انسان وقتی در تاریكی قرار میگیرد ، هر نقطه نورانی او را به سمت خود می كشد و این یك كشش به سوی نور است . حیواناتی از قبیل"سوسك"به طرف تاریكی كشش دارند و وقتی جایی روشن است،به تاریكی ها پناه می برند و در نقاط و زوایای تاریك پنهان می شوند . حیواناتی وجود دارند كه به طرف جریان ها و میدان های مغناطیسی كشش پیدا می كنند ، مانند ماهی هایی كه به كمك ایجاد حوزه های مغناطیسی در دریا به دام صیادان می افتند . در مورد كوچ پرندگان شواهدی وجود دارد كه نشان می دهدآنها به سمت و سوی خاصی كشش پیدا می كنند . كششی كه شناخت و ادراك ذهن در آن نقشی ندارد . به عبارت دیگر یك كشش ،بدون آن كه موجود زنده بداند به كجا می رود . این ها مثال هایی است كه تا حدودی معنای كشش به سمت یك هدف و تجهیز یك موجود زنده برای سوق یافتن به سوی آن را نشان می دهد .
عشق در مرتبه ای بسیار عالی تر و به عنوان عالی ترین تجلی عالم هستی ، قلب انسان را به سوی كمال و زیبایی مطلق سوق می دهد . خدا انسان را به گونه ای آفریده است كه وقتی به سوی نورووجود مطلق متمایل می شود با تمام وجود به سمت آن كشیده می شود . به این ترتیب عشق،كشش قلب انسان است به سوی خداوند . این تعبیر در قرآن كریم و در متون اسلامی باعباراتی مانند" حُب" نشان داده شده است .درقرآن كریمآمده است : اگر خدا را دوست دارید ، تبعیت من(پیامبر) را بنمایید كه در نتیجه خدا نیز شما را دوست خواهد داشت و یا زبانم را به یاد خودت گویا كن و قلبم را به عشق خودت شیفته ساز . حب یا عشق ماهیتی انسانی دارد و هدف اصلی آن نیز خداست . ولی "چرا عشقكهاصالتاً می باید متوجه خدا باشد ، به انسان ها تعلق پیدا می كند ؟"سئوالی است كه می توان به این طریق به آن پاسخ داد كه عشق در مراتب پایین تر انسانی،بهسمت نشانه هایی از جمال و كمال الهی كه در انسان ها بهعنوان خلیفه او به ودیعت گذاشته شده است متوجه می شود . انسانی كه هنوز نمی تواند دركی از جمال و كمال مطلق داشته باشد لاجرم به سوی جمال های عینی و قابل رؤیت كشیده می شود و به سوی كمالات و عواطف انسانی كه نشانه هایی از رأفت الهی در وجود انسان هستند ، سوق پیدا می كند . به عبارت دیگر عشق یك انسان به انسان دیگر، اگر خالی از هواها و امیال باشد نشانه ای از عشق به كمال مطلق است . با این دیدگاه است كه عشق،یك كمال برای انسان محسوب می شود . قلب عاشق،اشرف بر قلب غیر عاشق است . انسان عاشق،افضل بر انسان غیر عاشق است .
برای این كه بتوانیم این نكات را بیشتر و دقیق تر توضیح دهیم می باید محورهای دیگری نیز مورد بحث قراردهیم .
تفاوت عشق با هوای نفس :
عشق را باید عامل تكامل بخش انسان بدانیم . بنابراین باید آن را از ارضای نیازهای معمولی و مشترك حیوانی متمایز نماییم . اگر ما برای رفع نیازهای خود به چیزی یا به انسانی نیازمند باشیم ، این نیاز میان ما و آن شیء یا انسان ، نوعی وابستگی ایجاد می كند ، ولی این وابستگی را نباید با كشش عاشقانه یكی بدانیم . این را باید از نوع هوای نفس بدانیم ، حال آنكه عشق از جمله صفات برتر و متعالی انسانی است . هدف هوای نفس،ارضای خویشتن است ، ولی هدف عشق،بقا و حضور معشوق است ، حتی اگر به فنای عاشق بینجامد . بنابراین ملاك مشخص برای تمیز بین عشق و كشش امیال،در همین است كه عاشق درصدد رضایت معشوق است ، نه رضایت خویش . عاشق وقتی با معشوق كامل مواجه می شود ، می خواهد همه چیزش را ، حتی خود را از دست بدهد و عبارت معروف حافظ كه می گوید :
میان عاشق و معشوق هیچ حایل نیست تو خود حجاب خودی ، حافظ از میان برخیز
اشاره به این دارد كه می باید فردیت فرد و خود بودن او نیز زایل شود تا معشوق نزد وی تجلی كامل بیابد . با این توصیف باید عشق یك انسان به انسان دیگر را از تمایل و كشش مبتنی بر نیازهای وی منفك و مجزا كرد . به این ترتیب است كه اگر فردی نشانه ای از عشق را در دل خویش نسبت به فردی دیگر دارد ، می باید در درجه اول به معشوق خود بیندیشد نه به خویشتن خویش . اگر برای ارضای تمایل خود ، معشوق را بهطـُرق مختلف قربانی می كند و از آن جمله دست به عملی می زند كه آبروی وی را خدشه دار سازد ، باید مطمئن باشد كه این عشق نیست ، بلكه یك كشش از نوع حیوانی است .
3ـ عشق موجب تعالی و عفت است :
بایداین نكته رابدانیم كه عشق ، انسان را رو به رشد می برد و موجب كمال اخلاقی و عرفانی انسان می شود و از آن جمله عفت و پاكدامنی را در او افزایش می دهد . انسان عاشق می خواهد پاك زندگی كند ، به پاكی ها برسد و به سوی روشنایی ها سوق پیدا كند و شاید با همین تبیین از عشق است كه كلامی معروف از پیامبر گرامی اسلام نقل می شود كه فرمود : آن كه عاشق شود و عفت بورزد و از این عشق بمیرد ، او شهید مرده است .
4ـ عشق مكمل ازدواج است نه عامل آن :
با این بحث ، به موضوع جایگاه عشق در ازدواج وارد می شویم . سئوال این است كه اگر كسی فردی از جنس مخالف را دوست بدارد و بهراستی عاشق او باشد ، آیا این امر می تواند تنها عامل تعیین كننده ازدواج آن دو به شمار آید ؟ باید در پاسخ بگوییم : نه . زیرا ازدواج در حقیقت نوعی مشاركت اجتماعی است كه در آن دوانسان باید از جهات گوناگون با یكدیگر تناسب عملی داشته باشند ، از آن جمله تناسب اعتقادی ، تناسب اجتماعی ، تناسب عقلانی و تحصیلی و امثال این موارد . انسان در ازدواج تمامی نیازهای سطوح مختلف خود را از ابتدایی ترین نیازهای حیوانی تا عالی ترین نیازهای انسانی به مشاركت می گذارد. برای تشكیل یك خانواده می باید تناسب بین دو انسان برای برآوردن تمامی نیازها در حد بالایی وجود داشته باشد . بنابراین برای ازدواج ما باید به انسانی بیندیشیم كه بتواند قسمت اعظم نیازهای مختلف ما را مرتفع كند .
به این ترتیب عشق می تواند مكمل چنین ازدواجی باشد، نهفقط عامل تعیین كنندهآن . باید اذعان كنیم كه به رغم اهمیت و تعالی عشق در زندگی ، نیازهای واقعی انسان نیز حقیقتی انكارناپذیرند . انسان عاشق نمی تواند به عشق اكتفا كند و از نیازهای خود از این طریق چشم بپوشد . از این رو بهتر است كه برای ازدواج انسانی را انتخاب كنیم كه در برآوردن نیازهای مختلف ، ما را یار ، همراه و همسر باشد ، نه اینكه تنها به دلیل عشق ، انسانی را برگزینیم كه از جهات عدیده با ما تباین ( اختلاف ) داشته باشد. ازدواجی كه بدون توجه به نیازهای گوناگون انسان ، حتی نیازهای مربوط به خورد و خواب و... صورت پذیرد و تنها بخواهد عشق را تأمین نماید ،در واقعیتبسیار زود شكست خواهد خورد .
5ـ عشق در قلب سالم جوانه می زند و در آن رشد می كند :
با این عبارت وارد این موضوع می شویم كه عشق قبل از ازدواج اساسی تر و با دوام تر است یا عشق بعد از ازدواج ؟ باید به این نكته توجه كنیم كه عشق در بستر قلب سالم ، حقیقت جو و به دور از تعصبات و هواهای نفسانی جوانه می زند و رشد پیدا می كند . در صورتی كه ما انسان ها در تلطیف و تطهیر روح خود بكوشیم ، هر روز خویش را برتر و والاتر از روز قبل قرار دهیم و غل و غش را از درون خود برانیم، قلب را بستر جوانه زدن عشق و رشد روزافزون آن ساخته ایم . بدین ترتیب پس از آن كه انسان مناسبی را برای ازدواج برگزیدیم و با او در یك مشاركت انسانی وارد شدیم ، باید منتظر آن باشیم كه عشقی پاك میان ما زاده شود و به كمال برسد و در سایه لطف و مرحمت الهی به معشوق حقیقی متصل گردد . چنین عشقی در زندگی،روشنایی می آفریند و هر قدر زن و شوهر به پختگی و كمال نزدیكتر می شوند پاكی و خلوص این علاقه مندی را بیش از پیش در قلب خود احساس می كنند .
بنابراین بیاییم برای این كه عشق را زنده نگه داریم ، پاسدار حریم آن باشیم و آن را به عنوان گل سرسبد نعمت های الهی به انسان ها هدیه دهیم ، در كمال و صلاح درونی خویش بكوشیم و از این طریق دنیا را تبدیل به گلستان عشق كنیم
موضوعات مرتبط: روان شناسی
نگاهى به ویژگىهاى دوره جوانى
با پایان دوران نوجوانى و آغاز مرحله جوانى، بسیارى از مشكلاتى كه با آغاز بلوغ براى فرد بوجود آمده بود ، فروكش كرده و تا حدودى فرد توانسته است به ثباتى نسبى قدم بگذارد. جایگاهها، نقش و هویت جوان تا حدودى برایش روشن شده و از این پس مىرود تا شرایط و موقعیت خود را مستحكمتر و باثباتتر سازد، هرچند آثار مربوط به بحرانهاى مرحله قبل ممكن است هنوز وجود داشته باشد و برخى جوانان هنوز با مسائلى چون سردرگمى هویت روبهرو باشند.
عوامل مختلفى مىتواند گذر از مرحله نوجوانى به جوانى را متأثر سازد. برخى عوامل به صورت عوامل تأخیردهنده و برخى عوامل به عنوان تسهیل كننده گذر از این مرحله مىباشند. به هر حال جوانى آغاز مىشود و فرد وارد دورانى مىشود كه هرچند پختهتر و تواناتر از مراحل قبلى است، اما هنوز با مشكلاتى گریبانگیر است كه با سرنوشت او در مراحل بعدى زندگى ارتباط مستقیم دارند.
بنابراین جوان باید با دقت و احتیاط حركت كند تا بتواند در این دوره حساس از سردرگمىها رهایى یابد زیرا عمر آدمى به سرعت مىگذرد و اگر مرحله به مرحله آن را درك نكند و با غفلت و بىتوجهى فرصتها را از دست بدهد ، باید بداند كه دیگر عمر سپرى شده، به عقب باز نمىگردد تا جبران گذشته را بكند ، پس جوان باید مسائل ویژه روحى و فردى خود را بشناسد تا بتواند فرصتهاى عمر خود را دریابد و به گونهاى شایسته از آن استفاده كند.
خودشناسى لازمه كمالجویى
مسئله شناخت از «خود» از اقدامات آغازین و ریشهاى در مسیر تربیت است. انسان تا زمانى كه خود و ارزش خود را نشناسد قابلیت و ویژگىهاى خویش را نیابد و ناتوانى و نیازهاى خود را درك نكند نمىتواند در مسیر تربیتى قرار گیرد.
بنابراین «خودشناسى» لازمه تربیت و حركت به سوى كمالجویى است.
به مقام برتر انسانى نمىتوان دست یافت مگر اینكه واقعیتهاى نفسانى خود را بشناسیم. اولین و نزدیكترین واقعیت زندگى، واقعیت «خود» است. در درون واقعیت «خود» است كه بسیارى از مسائل و حقایق بزرگ جلوهگرى مىكند كه مهمترین این حقایق حقیقت «خدا» است. درباره اهمیت خودشناسى همین بس كه امام على(ع) مىفرمایند:
«افضل المعرفة معرفة الانسان نفسه؛
بهترین شناخت، شناخت انسان از خودش است».
جوان باید بداند چه ویژگىهاى اخلاقى و روحى دارد تا بتواند با استفاده از آنها راه هدایت را پیدا كند و در مسیر صحیح تربیتى قرار گیرد.
قابلیت و اثرپذیرى
انسان موجودى اثرپذیر و آموزشپذیر است و به طور غریزى و طبیعى دیدهها و شنیدهها را مىآموزد. طبیعت انسانى در دوران جوانى از قابلیت و توانایى بیشترى برخوردار است و از آنجایى كه فكر و دل جوان هنوز دچار دل مشغولىهاى روزگار و مسائل متنوع فردى و اجتماعى نگشته، از موقعیت بسیار مناسبى براى یادگیرى بهرهمند است و قلب و دل او مانند زمین آماده كشت ، هر دانهاى را پذیرفته و مىپروراند. امام على(ع) در وصیت خود به فرزندش امام حسن(ع) نوشتهاند:
قلب و دل جوان مانند زمین خالى از كشت است كه هرچه در آن انداخته شود قبول مىكند. از این رو قبل از اینكه دل تو سخت و فكر تو مشغول شود ، در تربیت تو سرعت گرفتم تا با تمام اندیشهات روى بكار آرى، و از آنچه خداوند تجربت در پى آن بودند و آزمودند بهرهبردارى، و رنج و طلب از تو برداشته شود و نیازت به آزمون نیفتد.»
برخى نكات مهمى كه در این گفته نهفته است عبارت از:
1ـ فكر و دل جوان، بدون انتخاب و گزینش، آماده پذیرش آموزههاست پس جوان باید بكوشد و بداند كه چه آموزشهایى مىخواهد یاد بگیرد.
2ـ جوان باید زودتر بكوشد تا روح تشنه خود را از آموزشهاى صحیح سیراب كند.
3ـ جوان باید تعالیم و آموزشهایى را كه مىخواهد یاد بگیرد اولویتبندى كند و در ابتدا به آموزشهاى اصلى و مهم بپردازد.
4ـ در صورت عدم اقدام به موقع ، روح جوان بر اثر مشغولیتهایى كه در او پدیدار مىشود كمتر اثرپذیر مىگردد و شاید دیگر آموزشها بر قلب و دل او اثرگذار نباشد.
5 ـ آموزشها باید صحیح و براساس مبانى اسلام باشد وگرنه موجب انحطاط جوان مىشود.
اثرپذیرى و شكلگیرى شخصیت
اگر بخواهیم خصلتها و ویژگىهاى جوان را طبقهبندى كنیم، اثرپذیرى جایگاه اول را داراست به موجب اثرپذیرى، شخصیت فرد نیز شكل مىگیرد. اثرپذیرى در جوانى، عنصر ذاتى و اصلى شخصیت را تشكیل مىدهد و در مراحل بعد این شخصیت شكل گرفته قابلیت تغییر را ندارد.»
درست است كه در شكلگیرى شخصیت، نقش كلیدى برعهده خود فرد است اما قبل از خود فرد، محیط تأثیر خود را گذاشته و جوان آن را تكمیل مىكند و شكل شخصیت فرد نقش مىبندد.
تأثیرات محیطى كه فرد در آن است، بیشتر از تأثیراتى است كه خود فرد بر روى خویش دارد، از این روست كه امام على(ع) مىفرمایند:
«لاتصحب الشریر؛ فان طبعك یسرق من طبعه شراً و أنت لاتعلم؛
با فرد بدكار و بدجنس دوستى و رفاقت نكن؛ چرا كه طبع و خوى تو از طبع و خوى او اثر مىپذیرد، بدون آنكه بدانى.»
در مقاله ی بعد راجع به ویژگی های «پاك دلى و رقت قلب جوان» ، « حقطلبى و فضیلتخواهى» ، « جوانى و دینگرایى »و شور و نشاط جوانى صحبت خواهیم کرد
موضوعات مرتبط: روان شناسی
نکتههای حیاتی برای ایجاد محبت در زندگی زناشویی
جملههای کلیدی برای جذب همسر زندگی زناشویی را بايد چون نهالى دانست كه لازم است تمام تمهيدات را بهكار بست تا اين نهال سست و شكننده، حفظ و بارور شود و به درختى تناور تبديل گردد و ريشهی آن، در اعماق جان زن و مرد نفوذ كند.آنچه در این میان دارای اهمیت میباشد، محبت و شيوههاى صحیح ابراز آن است. محبت بين زن و مرد، اكتسابىست، بدين معنا كه هم زن و هم مرد، بايد شيوههاى ابراز آن را آموزش ديده، تمرين كنند و بهكار برند.
در این شماره به جملههای کلیدی که بیان آنها از زبان آقایان به همسرشان در ایجاد یک زندگی شاد و سالم، پراهمیت میباشد میپردازیم. و در شمارهی بعد به بررسی این مسأله در خصوص خانمها اشاره خواهیم داشت.
«روز خوبی داشتی؟»
هنگامیكه از همسر خود در مورد چگونگی گذراندن روزش پرسش میكنید، برداشت او این خواهد بود كه شما انسان بافكری هستید و مشتاقاید بدانید او ساعات كاری خود را چگونه سپری كرده است این سؤال، به همسر شما مجوز آن را خواهد داد كه مدتی در مورد كوچكترین اتفاقاتی كه برایش افتاده، صحبت نماید (پس برای مدت زمانی طولانی، آمادهی نشستن و شنیدن داستانهای او شوید!) همسر شما، به آنچه كه در فكر شما میگذرد، توجه زیادی دارد. با این عمل، به او فرصتی میدهید تا با گفتوگو، شما را بهعنوان محرم اسرار خود در نظر بگیرد.
اگرچه ممكن است بیش از زمانی كه انتظار دارید، مجبور به شنیدن صحبتهایش شوید، اما وقتی تمام شد، او علاقهمند به صحبت در مورد شما خواهد بود.
«تو زیباترینی!»
همانطور كه مشخص است، این جمله به او میرساند كه برای شما جذاب است. از طرف دیگر، باعث افزایش اعتمادبهنفس در او خواهد شد. شما به همسر خود اطمینان میدهید که به او علاقه دارید. این تحسین و تعریف بسیار مهمی در دنیای زنانه محسوب شده و امتیاز شما را در نزد همسرتان، ارتقای چشمگیری خواهد داد. همچنین بیان این جمله، به او تفهیم میكند كه شما تا چه حد برایش ارزش قائل هستید.
«در مورد (هرچیزی) چه احساسی داری؟»
پرسیدن این سؤال، به همسرتان نشانمیدهد كه شما خالصانه برای احساسات او اهمیت قائل هستید. زنها عاشق بیان احساساتشان در مورد هر موضوع قابل تصوری میباشند. این سؤال، بیانگر جنبهی مهربانی و دلسوزی یك فرد است. وقتی همسرتان درمییابد كه شما توجهتان را به او مبذول داشتهاید، او نیز متقابلاً احساسات خود را با شدت بیشتری، اهدا خواهد نمود.
«تو واقعاً زرنگ و باهوشی.»
با تصدیق نمودن هوش و ذكاوت او، این مفهوم را میرسانید كه علاوهبر محاسن ظاهری، متوجه ذهن و فكر توانمندش نیز شدهاید. همسر شما با شنیدن این جمله، در مورد همهی جوانب زندگی خود، احساس رضایت و خشنودی خواهد نمود. این سخن، نشانهی احترام از طرف شما برای همسرتان محسوب میگردد. زنها، عاشق مردان صمیمی و خوشقلب میباشند و هیچچیزی بهتر از بیان و تشخیص هوش و ذكاوت آنان، نمیتواند صفات عالی شما را آشكار نماید.
«میخواهم همهی عمرم را با تو سپری كنم.»
هنگامیكه این جمله را بیان میدارید، او را به تداوم تعهدتان، مطمئن میسازید و بهتبع، همدلی همیشگی او را خواهید داشت.
«تو بهترین دوست منی.»
به این معنی است كه برای رابطهتان ارزش قائل هستید و مایلاید كارهایی را به همراه او انجام دهید كه مردان دیگر ممكن است قادر به انجام آنها نباشند. همسرتان بعد از شنیدن این جمله، پیوستگی مقاومتناپذیری با شما پیدا خواهد نمود. این جملات، شما را در نظر او بهجای یك فرد عادی، به انسانی جذاب تبدیل میكند.
«تو یك مادر ایدهآل خواهی شد (يا هستي).»
اغلب زنها آرزو دارند كه روزی بچهدار شوند. همچنین بیشتر مواقع با خود كلنجار میروند كه آیا در این راه موفق خواهند بود یا نه. با گفتن این جمله، به او اطمینان میدهید كه بهطور حتم به هدفش خواهد رسید، بهعلاوه با ارضای نیازهای درونیاش، باعث آرامش و تسكین او میشوید. بیان این كلمات از زبان شما بهعنوان یك همسر، او را تبدیل به خوشحالترین انسان روی زمین خواهد نمود.
«تو زندگی منو كامل میكنی.»
این جمله میگوید كه او، تنها فرد مورد علاقهی شماست. همهی زنها دوستدارند این جمله را از زبان شوهرشان بشنوند. بیان این عبارت، به مفهوم آن است كه همسر خود را بهطور كامل پذیرفتهاید و او مکملی همیشگی برای شماست. به اینترتیب در همسرتان، احساسی لذتبخش و پایدار بهوجود خواهد آمد. این جمله تأکید میکند كه شما در زندگی، به او نیاز داشته و نمیتوانید بدون او به زندگی ادامه دهید. زنها از شنیدن چنین جملاتی، بسیار دلگرم میگردند.
«دوستت دارم.»
این جملهی دوكلمهای معروف و كوتاه كه همگی ما برایش اهمیت بسیار زیادی قائلایم، میتواند تأثیر شگرفی به همراه داشته باشد. هر روز چندینبار این جمله را برای همسرتان تكرار نمایید چراکه گفتن این عبارت به او، باعث روشن نگاه داشتن شعلههای آتشی میگردد كه همیشه نیاز به برافروزی دارند. اگر در بین شما، كسانی هستند که تا به حال این جمله را به همسرشان نگفتهاند، بدون تردید، آن را بیان كنید. وقتی اثر شگرف این جمله را در همسرتان ببینید، هرگز از تکرار آن کوتاهی نخواهید کرد.
موضوعات مرتبط: روان شناسی
نگاهی بر نقش تشابه فرهنگی در ازدواج؛
اگرچه فرهنگ به تنهایی نمی تواند در اختلاف سطح طبقات تاثیر گذار باشد و هم فرهنگ بودن در کل قضیه بین فردی، خانوادگی مناسب است و نمی توان گفت که افراد از فرهنگ های مختلف نمی توانند با هم ازدواج کنند. اما هم فرهنگ بودن می تواند به موفقیت ازدواج کمک کند.
ازدواج در روحیه انسان تاثیر بسیاری دارد و اگر ازدواج در چهارچوب درستی نباشد به جای اینکه آرامش دهنده باشد آرامش را در زندگی بر هم می زند بنابراین باید چهارچوب های اساسی انتخاب همسر را به خوبی بدانیم تا با انتخاب درست به نیازهای روانی خود پاسخ صحیح دهیم.
آنچه که در انتخاب همسر برای جوانان ضروری به نظر می رسد ، گزینه و معیار تشابه فرهنگی و سطح خانوادگی آنهاست که می تواند تاثیر زیادی بر بقاء و عمر یک زندگی مشترک داشته باشد.
به طور کلی فرد در بستر خانواده شکل می گیرد ، چهارچوب خانواده و آنچه که به عنوان شکل گیری شخصیت در خانواده وجود دارد از خانواده ای به خانواده دیگر فرق می کند. این بدان معنی است که هر خانواده بسته به زمینه فرهنگی و تربیتی که دارد در فرد تاثیر متفاوتی می گذارد و این نقش تربیتی در شکل گیری شخصیت مهم است.
فرهنگ هم که جزء لاینفک یک خانواده است و می تواند تاثیر بسزایی در روحیه و شخصیت فرد ایجاد کند و اینجاست که منطقه و محل زندگی، قوم و قبیله مجموعه ای از عقاید و باورها و آداب و رسوب، توقعات و انتظارات فرد و گروه است که در همه ی عرصه های زندگی جلوه و بروز پیدا می کند.
اگرچه فرهنگ به تنهایی نمی تواند در اختلاف سطح طبقات تاثیر گذار باشد و هم فرهنگ بودن در کل قضیه بین فردی، خانوادگی مناسب است اما نمی توان گفت که افراد از فرهنگ های مختلف نمی توانند با هم ازدواج کنند.
اما آنچه در این میان مهم است اینست که جوانان در انتخاب همسر باید هم سطح بودن فرهنگ و یا فرهنگ شبیه خودشان را در نظر بگیرند زیرا تشابه فرهنگی در ازدواج و در اجرای برگزاری مراسم و آداب و رسوم ها تاثیر گذار است.
علاوه بر برگزاری مراسم، در طول زندگی تفاوت های فرهنگی بیشتر نمایان می شود و اختلافات فرهنگی باعث درگیری و بحث در مورد مسائل زندگی می شود.
آنچه که در انتخاب همسر برای جوانان ضروری به نظر می رسد ، گزینه و معیار تشابه فرهنگی و سطح خانوادگی آنهاست که می تواند تاثیر زیادی بر بقاء و عمر یک زندگی مشترک داشته باشد.
یکی از عواملی که تاثیر بسیاری در متشنج کردن فضای خانواده دارد و باعث بروز بسیاری از درگیری ها و تلخی های زندگی است، اختلاف سلیقه و تفاوت علاقه هاست، به طوری که اگر زن و شوهر یادبگیرند در برخورد با این موضوع چه رفتاری پیش بگیرند بدون شک بسیاری از مشکلاتشان حل می شود و فضای خانوادگی مطلوبی خواهد داشت.
موضوعات مرتبط: روان شناسی
پرسش:
خانم دكتر! فرزند من يكدقيقه آرامنميگيرد و بهاصطلاح، از ديوار راست بالا ميرود. ديروز مربي او در مدرسه به من گفت كه به احتمال زياد، او از جملهي كودكان «بيشفعال» است و بايد با انجام آزمايشهاي پزشكي، اين مسأله را بررسي كنيم. من از اين بابت بسيار نگرانم و خواهش ميكنم مشخصههاي اين نوع كودكان را براي من توضيح دهيد.
پاسخ:
سندرم بيشفعالي، اختلالي است كه بيشتر وقتها در اثر كمبود توجه در كودكان بهوجود ميآيد. اين نوع سندرم، بيشتر در پسران ديده شده و از 3سالگي شروع ميشود اما تشخيص جدي آن از زماني است كه کودک به محيط مدرسه پا ميگذارد و ميتوان رفتار او را در كلاس درس، مورد بررسي قرارداد. اينگونه رفتارهاي بيشفعالانه بهطور معمول با عدم تمركز همراه است و نشانههاي دارد كه مهمترين آنها به شرح زير میباشد:
ـ ناتواني از يكجا نشستن و بيقراري در لحظههايي كه بايد آرام بنشيند
ـ قطع پيدرپي گفتوگو و مكالمهي بزرگترها
ـ انجام رفتارها و اعمالي كه به آنها كارهاي نسنجيده ميگوييم
ـ پاسخ دادن به سؤال، پيش از آنكه جملهي سؤالكننده به پايان برسد
ـ بيصبري و بيتحملي شديد بهنحوي كه هر آنچه طلب كرد، بايد در همان لحظه نيز آن را دريافت كند
ـ ناتواني در پيگيري مطلبها بهنحوي كه بيشتر كارها را در ميانه رها ميكند
ـ بيتوجهي به نتيجهي عملي كه از او سرميزند
ـ ناتواني در كنترل احساسها، فکرها و کارها
ـ پرحرفي بهخصوص در كلاس درس
ـ مدام در حال حركت و جنبوجوش بودن
ـ بيصبري و نداشتن تحمل براي ايستادن در صف و رعايت نوبت
ـ عصبي و حساس بودن و مرتب پايين و بالا پريدن
ـ هل دادن بقيهي کودکان هنگامي كه قرار است در صف و با آرامش بايستد
- برهم زدن بازي بقيهي همكلاسيها و دخالت بيمورد در كار آنان
ـ انجام تكليفهاي مدرسه بدون توجه و دقت لازم
ـ بهاصطلاح «قاپيدن» وسايل و اسباببازيهاي کودکان ديگر
ـ بيتوجهي به قوانين و مقررات وضعشده در كلاس يا مدرسه
ـ نداشتن مهارتهاي لازم در برقراري ارتباطهاي اجتماعي با ديگران
ـ گمكردن وسايل شخصي بر اثر بيمبالاتي و بيدقتي
ـ از اين شاخه به آن شاخه پريدن در زماني كه بايد توجه خود را بر موضوعي متمركز كند و يا دربارهي آن موضوع بهدقت صحبت كند
براي تشخيص اين بيماري، انجام آزمايشهاي پزشكي از نوع بينايي و شنواييسنجي، آزمايش خون و بررسي مسائل ارثي و تاريخچهي زندگي پدر و مادر، نوع زايمان و تولد او، ضربههاي احتمالي مغزي، جراحي و بيهوشي در زمان کودکي و... بايد انجام شود.
نمرههاي مدرسهي او از ديگر نشانههایی است كه بهطور حتم بايد بررسي شود.
درضمن، فراموش نكنيد كه رفتار پدر و مادران و انتظارهاي بيجاي آنان از كودك و دادن لقبها و صفتهايي مانند تنبل، بيعرضه و... ميتواند از عاملهای بهوجودآورندهي اين خصيصه در كودكان باشد. امروزه اين اختلال بعد از آزمايش از سوي روانپزشكان، قابل معالجه است.
موضوعات مرتبط: روان شناسی
ازدواج نقطه آغاز شیرین زندگی مشترك دو نفر است
ازدواج احساسانه
این نوع ازدواج با جملاتی نظیر آه كه چقدر دوستت دارم! اگر تو نیایی منم بستنی نمی خورم! تو كجا بودی تو آسمونا دنبالت می گشتم رو زمین پیدات كردم و ... شروع میشن. بالاخره یكی از اون دو تا به دیگری میگه من از اولم تو رو نمی خواستم!...
هر كسی هم كه وضعیت اونا رو میبینه به فرزندش میگه : ببین عاقبت كنار خیابون با هم آشنا شدن و تو ماشین پراید نشستن و شماره دادن و شماره گرفتن همینه...
ازدواج عاشقانه
این نوع ازدواج كمی از احساسات بالاتر است. هر دو یكدیگر را دوست دارند و می خواهند و به یكدیگر اظهار علاقه می كنند و به عهد خود پایبندند. آنان سعی می كنند رفتارهای بچه گانه نشان ندهند و حالت های عاشقی را تمرین كنند. كمی لاغر می شوند . از خواب و خوراك می افتند و بالاخره با اصرار ، ازدواج انجام می شود.هر كسی هم كه می بیندشون میگه خدایی همدیگه رو می خوان اگه بدن برای خودشون بدن اگه خوشن برای خودشون خوشن.
ازدواج عاقلانه
این نوع ازدواج بر اساس اصول اعتقادی ، رعایت نظم اجتماعی و توجه به بافت جامعه و خانواده ای طرفین انجام می شود. معمولا اگر احساسی هم در این ازدواج باشد معمولا سمت و سوی عقلی میگیرد. ازدواج هم كه صورت گرفت به عنوان یك قرارداد اجتماعی و توجه به بافت جامعه و خانواده های طرفین انجام می شود. و بسیار پایبند و مقید به رعایت حقوق آن هستند. انتظار دتر و پسر از این ازدواج درك منطقی همدیگر است.
هر كسی هم كه این موضوع را میبیند می گوید: خوب ازدواجی بود به هم می خوردن. دیگه عاقل شده بودن! خدا كمكشون كنه هر آدمی كه برنامه ریزی كنه همین عاقبتو داره!
خلاصه بهترین ازدواج ازدواجیه كه عاقلانه و آمیخته از حس عاشقانه باشه. ازدواجی كه با عقل ممزوج شده و همراه با عشق و احساس باشه عالیه...!
موضوعات مرتبط: روان شناسی
![]() | |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
|
موضوعات مرتبط: موبایل
موضوعات مرتبط: موبایل
|
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
موضوعات مرتبط: موبایل
دعای کمیل بن زیاد (علیه الرحمة) | ||||
ردیف |
توضیحات |
اجرا |
حجم |
زمان |
1_1 | حاج منصور ارضی (رمضان86 قسمت اول) | ![]() |
2,674 | 0:18:19 |
2_1 | حاج منصور ارضی (رمضان86 قسمت دوم) | ![]() |
2,618 | 0:17:56 |
1_2 | حاج محمود کریمی (رمضان86 قسمت اول) | ![]() |
2,910 | 0:19:57 |
2_2 | حاج محمود کریمی (رمضان86 قسمت دوم) | ![]() |
3,004 | 0:20:35 |
3_2 | حاج محمود کریمی (رمضان86 قسمت سوم) | ![]() |
2,717 | 0:18:37 |
1_3 | حاج محمد رضا طاهری (رمضان86 قسمت اول) | ![]() |
3,243 | 0:22:14 |
2_3 | حاج محمد رضا طاهری (رمضان86 قسمت دوم) | ![]() |
3,981 | 0:27:18 |
3_3 | حاج محمد رضا طاهری (رمضان86 قسمت سوم) | ![]() |
1,223 | 0:06:57 |
4 | دعای کمیل | ![]() |
1,812 | 0:29:22 |
5 | حاج مهدی سماواتی | ![]() |
1,386 | 0:34:36 |
6 | شیخ باقر مقدسی | ![]() |
1,237 | 0:20:01 |
دعای مشلول (موسوم به دعای الشّاب المأخوذ بذنبه) | ||||
ردیف |
توضیحات |
اجرا |
حجم |
زمان |
1 | دعای مشلول | ![]() |
1,263 | 0:20:27 |
2 | فرهمند | ![]() |
3.534 | 0:20:05 |
دعای جوشن کبیر | ||||
ردیف |
توضیحات |
اجرا |
حجم |
زمان |
1 | دعای جوشن کبیر (قسمت اول) | ![]() |
1,240 | 0:20:05 |
2 | دعای جوشن کبیر (قسمت دوم) | ![]() |
1,242 | 0:20:07 |
3 | شیخ باقر مقدسی (قسمت اول) | ![]() |
1,876 | 0:30:25 |
4 | شیخ باقر مقدسی (قسمت دوم) | ![]() |
1,626 | 0:26:21 |
دعای جوشن صغير | ||||
ردیف |
توضیحات |
اجرا |
حجم |
زمان |
1 | شيخ باقر مقدسی | ![]() |
1,242 | 0:20:06 |
2 | فرهمند (جدید) | ![]() |
9.525 | 0:40:36 |
دعای توسل | ||||
ردیف |
توضیحات |
اجرا |
حجم |
زمان |
1 | حاج صادق آهنگران | ![]() |
1,370 | 0:22:12 |
2 | سید ولید المزیدی | ![]() |
1,128 | 0:18:15 |
3 | فرهمند | ![]() |
3.696 | 0:15:46 |
مناجات شعبانیه | ||||
ردیف |
توضیحات |
اجرا |
حجم |
زمان |
1 | سید ولید المزیدی | ![]() |
1,247 | 0:20:11 |
2 | مناجات شعبانیه | ![]() |
1,467 | 0:23:46 |
دعای ابو حمزه ثمالی | ||||
ردیف |
توضیحات |
اجرا |
حجم |
زمان |
1 | دعای ابو حمزه ثمالی (قسمت اول) | ![]() |
1,242 | 0:20:07 |
2 | دعای ابو حمزه ثمالی (قسمت دوم) | ![]() |
1,244 | 0:20:09 |
3 | دعای ابو حمزه ثمالی (قسمت سوم) | ![]() |
1,971 | 0:31:59 |
دعای عرفه | ||||
ردیف |
توضیحات |
اجرا |
حجم |
زمان |
1 | منصوری (قسمت اول) | ![]() |
1,240 | 0:20:05 |
2 | منصوری (قسمت دوم) | ![]() |
1,237 | 0:20:02 |
3 | منصوری (قسمت سوم) | ![]() |
1,192 | 0:19:18 |
4 | منصوری (قسمت چهارم) | ![]() |
988 | 0:15:59 |
مناجات حضرت امیرالمؤمنین (ع) | ||||
ردیف |
توضیحات |
اجرا |
حجم |
زمان |
1 | حاج مهدی سماواتی | ![]() |
1,280 | 0:20:44 |
2 | حاج مهدی سماواتی | ![]() |
1,081 | 0:17:29 |
3 | فرهمند (جدید) | ![]() |
3.121 | 0:13:18 |
دعای عهد | ||||
ردیف |
توضیحات |
اجرا |
حجم |
زمان |
1 | فرهمند | ![]() |
627 | 0:10:05 |
2 | دعای عهد | ![]() |
542 | 0:08:42 |
3 | سید ولید المزیدی | ![]() |
588 | 0:09:27 |
حدیث شریف کساء | ||||
ردیف |
توضیحات |
اجرا |
حجم |
زمان |
1 | حدیث شریف کساء | ![]() |
1,800 | 0:29:12 |
2 | حدیث شریف کساء | ![]() |
937 | 0:15:09 |
ادعیه دیگر: | ||||
ردیف |
توضیحات |
اجرا |
حجم |
زمان |
1 | دعای بعد از زیارات امام رضا- فرهمند (جدید) | ![]() |
4.747 | 0:20:14 |
2 | دعای نور- فرهمند (جدید) | ![]() |
377 | 0:01:36 |
3 | دعای عید غدیر- فرهمند (جدید) | ![]() |
5.216 | 0:22:14 |
4 | دعای روز مباهله- فرهمند (جدید) | ![]() |
4.479 | 0:19:06 |
5 | دعای سریع الاجابه- فرهمند (جدید) | ![]() |
672 | 0:02:51 |
6 | آیت الکرسی- فرهمند (جدید) | ![]() |
522 | 0:02:13 |
7 | اَللّهُمَّ عَرّفنی نَفسَک- فرهمند (جدید) | ![]() |
247 | 0:01:02 |
8 | اَللّهُمَّ عن صنمی قریش (جدید) | ![]() |
5.969 | 0:10:11 |
9 | اللهم اصلح عبدک و خلیفتک- فرهمند | ![]() |
433 | 0:01:50 |
10 | مناجات با خدا- فرهمند | ![]() |
771 | 0:03:17 |
11 | دعای عظم البلاء - فرهمند | ![]() |
869 | 0:03:36 |
12 | ربَّنا لاتُزغ قُلوبَنا بَعدَ اِذ هَدَيتَنا - شجریان | ![]() |
251 | 0:03:58 |
برای دانلود کردن ادعیه های فوق، روی آیکون کلیک راست نموده
و گزینه ...Save Target As را انتخاب نمایید.
چند رسانه ای
size |
WinAmp5.55 FULL
نرم افزاری برای پخش فایلهای صوتی ، تصویری |
![]() |
size |
JetAudio7.5
|
![]() |
size |
DrDivxPlayer6.8
|
![]() |
size |
QuickTime7.1 pro
|
![]() |
size |
Adobe Flash Player 9
نرم افزاری برای پخش فایل های فلش |
![]() |
size |
پخش زنده
با کمک این نرم افزار و یک ارتباط اینترنتی مناسب شما قادر به مشاهده کانال های تلویزیون اینترنتی و همینطور شنیدن رادیو های اینترنتی خواهید بود. این ابزار همچنین قادر به نمایش تصاویر دوربین های پخش زنده مستقر در مکان های زیارتی ائمه اطهار است. |
![]() |
ابتدای صفحه |
ابزارهای اینترنت
size |
FireFox 3.0
|
![]() | ||||
size |
Internet explorer 8
|
![]() | ||||
size |
Opera 9
|
![]() | ||||
size |
OrbitDownloader
|
![]() | ||||
size |
Flash Get v1.72 crack یکی از محبوب ترین و پر سرعت ترین نرم افزارهای دانلود دنیا. |
![]() | ||||
size |
|
![]() | ||||
size |
Adobe Reader 7.0
|
![]() | ||||
size |
web zip 7
|
![]() | ||||
ابتدای صفحه |
نرم افزارهای فارسی
size |
فارسی نویس مریم
|
![]() | |||||||||||||||||
size |
babylon 5.0 crack
|
![]() | |||||||||||||||||
size |
چند فونت فارسی
|
![]() | |||||||||||||||||
ابتدای صفحه |
ابزارهای فشرده سازی
size |
WinRar 3.71 farsi crack
|
![]() |
ابتدای صفحه |
ابزارهای کار با CD و DVD
size |
Nero 6.3.1.15
|
![]() |
size |
|
![]() |
ابتدای صفحه |
ابزار های گرافیکی
size |
ACDSee v7.0 PowerPack crack
|
![]() |
ابتدای صفحه |
ابزار های کاربردی
size |
نرم افزاری برای افزایش توان ویندوز برای انجام کارهای گرافیکی
|
![]() |
size |
با اجرای این نرم افزار ویندوز xp خود را به راحتی crack کنید |
![]() |
size |
|
![]() |
ابتدای صفحه |
نرم افزارهای امنیتی
size |
ESET Smart Security v3.0
|
![]() |
![]() |
|
پلی استون
محصول جدیدی در دنیا
جهت کسب اطلاعات بیشتر تماس بگیرید
۹۹۸۰ ۶۰۶ ۰۹۱۸ محمد یعقوبی
۱۳۱۶ ۳۱۴ ۰۹۱۸ امیر حسین محمدی
حتما ببینید
هر دو فایل را دانلود نمائید
http://www.lon.ir/up/uploads/1272636087.pdf توضيحات
http://www.lon.ir/up/uploads/1273281413.pdf آزمايشات
http://www.lon.ir/up/uploads/1274241100.pdf استانداردها و ثبت
ماهيت منحصر به فرد پلي استون
هيچ مادهاي به اندازه پلياستون در مقابل لكهها مقاوم نيست. اين ماده فاقد منفذ است. بنابراين مايعات، جرمها و باكتريها نميتوانند در آن نفوذ كنند.
![]() |
مواد تشكيلدهنده اين ماده كاملا يكنواخت در آن قرار گرفته است.
به همين دليل خراشها و تغيير رنگهاي سطح كه در اثر حرارت اجسام داغ و سيگار به وجود ميآيد را ميتوان توسط اسكاچ يا كاغذ سنباده از روي اين سطوح پاك كرد.
در نتيجه پلي استون بسيار بادوام و قابل تعمير است و اين مزيتي است كه ساير مواد چوب و يا صفحات روكش شده ندارند. پلي استون پس از نصب، هيچگونه درز و اتصالي ندارد، در سطح بزرگ حالتي همچون سنگ يكپارچه را به نمايش ميگذارد و از زيبايي بينظير برخوردار است. پاك كردن سطوح پلياستون از چركها و آلودگيها توسط پاككنندههاي خانگي به آساني امكانپذير است.
مجموعه اين خواص پلي استون را تبديل به مادهاي كاملا بهداشتي و محيطي مناسب براي كار كردن با مواد غذايي كرده است.
پلي استون را ميتوان به هر اندازه بريد، چسباند، سوراخ كرد، انحنا داد، تراشيد و شكل داد. اين قابليتهاي منحصر به فرد به شما امكان ميدهد تا بدون هيچ گونه محدوديتي به سفر در دنياي طرحها بپردازيد.
پلي استون رنگارنگ است، ظاهري چون سنگ دارد، ولي برخلاف سنگ گرم است.
پلي استون از مقاومت شيميايي بسيار خوبي در برابر اسيدها، مواد آلي و حلالهاي آلي برخوردار است. وزن مخصوص آن نصف سنگ است، بنابراين جايگزين مناسبي براي سنگ به نظر مي رسد. از پلي استون ميتوان در تزئينات داخلي آشپزخانه يا حتي نماي ساختمان استفاده كرد. از اين ماده در داخل كشور به صورت محدود استفاده ميشود.
درباره پلي استون، خواص آن و موارد مصرفش در ساختمان
پلي استون را مي توان سنگي پليمري، بر شمرد كه ضمن داشتن همه قابليت هاي سنگ مي تواند در قطعات بسيار بزرگ و با ميزان انعطاف و خميدگي مورد نظر و دلخواه توليد شود.
پلي استون خصوصيات قابل توجهي، به خصوص براي استفاده در سرويس هاي بهداشتي و آشپزخانه ها دارد و جالب اينجاست كه در كنار همه ويژگي هاي مفيدي كه دارد، اين ماده به سختي سنگ است و به زيبايي آن، اما با اين تفاوت كه سنگي است در 41رنگ متنوع! بنابراين دست افراد براي انتخاب كاملا باز است.
ميتوان قطعات كوچك پلي استون را در كنار هم قرار داد و چنان به هم چسباند كه هيچ درزي نداشته باشد و حتي تا كيلومترها كاملا يكپارچه شود؛ هر نوع انعطاف و پيچ و خمي را به كمك پلي استون مي توان ايجاد كرد. بنابراين به هيچ عنوان دست طراح را در ارائه طرحي زيبا براي سرويهاي بهداشتي و ساير مواردي كه از اين ماده استفاده مي شود بخصوص رستورانهاي FAST FOOD، نمي بندد و شايد حتي به طراح براي طراح هاي متنوع تر و متفاوت تر هم ايده بدهد. انعطاف قابل توجه پلي استون يكي از مزيت هاي بخصوص و منحصربه فرد اين مصالح ساختماني است، يعني مثل پلاستيك ميتوان آن را به هر شكلي درآورد. هر سطحي را ميتوان با هر نوع قوسي به كمك اين ماده پوشاند.
پلي استون لااقل 15سال عمر مفيد دارد و پس از اين مدت نيز تغيير رنگش در اثر تماس با مواد غذايي رنگي يا خراشيدگي ها و خردگي ها و ترك هاي احتمالي اش با يك سمباده ساده از بين مي رود و دوباره به شكل اول برمي گردد. جالب اين كه حتي پس از شكستن بخشي از آن با تعمير دوبارهاش، ميتوان مجددا از آن استفاده كرد، آخرين مرحله براي اين ماده اين است كه مي توان از بازمانده هاي آن براي كاربري ديگري بهره گرفت! در كنار همه اين ويژگي هاي سازه اي ، كاملا آنتيباكتريال است، چون درزي ندارد كه ميكروبها بتوانند در آن نفوذ كنند، بنابراين به سادگي تميز ميشود. اين ماده جادويي در مقابل لكه و جرم نيز مقاوم است و در اين موارد در مقايسه با سنگ كه شباهت بسياري به آن دارد وزن چنداني ندارد، تكههاي مستعمل آن مجددا قابل بازيافت است و...
از پلي استون ، در ساخت وان حمام، روشويي، توالت، پوشش سطوح مختلفي چون ميز، كابينت آشپزخانه و... استفاده ميشود.
به علت آنتيباكتريال بودن در اماكن عمومي از جمله فرودگاهها، رستورانها و... ميتواند انتخابي مناسب تلقي شود.
خوشبخت هستم كه به اطلاع برسانم كه شما برنده جايزه ۱۹ ميليون و ۷۰۰ هزار دلاري قرعه كشي شركت ما شده ايد. با توجه به اين كه از بين هزاران نفر در سراسر دنيا اين جايزه به شما اختصاص يافته است، خواهشمنديم مشخصات كامل خود را براي ما ارسال فرماييد.در ضمن وكيل ما آقاي... كارهاي مربوط به انتقال اين مبلغ به حساب شما را انجام خواهد داد و ...
دوست گرامي سلام. من فرزند ارشد فرماندار سابق ايالت «كاتوموتو» از توابع داكار پايتخت سنگال هستم. پدرم پس از مخالفت با دولت به طور مرموزي كشته شد و از آنجايي كه طبق قوانين مالي كشور متبوعم امكان برداشت پول از حساب او در اينجا را ندارم، از شما خواهش مي كنم براي براي انتقال موجودي حساب پدرم كه ۱۸ ميليون دلار آمريكا است، كمكم كنيد. در ضمن ۲۵ درصد از مبلغ فوق به پاس قدرداني به شما تعلق خواهد گرفت و...
دوست عزيز. شما وارث خوش شانس ۵ميليون دلار حساب موجودي خانمي هستيد كه همراه تمامي اعضاي خانواده اش در سانحه هواپيمايي «پان آمريكن» در ايالت آلاسكا جان سپرده اند. ما از سال ۲۰۰۰ كه اين اتفاق هولناك براي خانم «جويس» رخ داد تاكنون به دنبال شما بوديم تا اين كه توانستيم نشاني شما را پيدا كنيم. خواهشمنديم مشخصات حساب بانكي، نام و نام خانوادگي و شغل خود را براي ما بفرستيد تا نسبت به انتقال موجودي به شما اقدام شود.
من مدير بانكي هستم كه آن مرحوم در آنجا حساب داشتند، مي خواهم اطمينان پيدا كنم كه اين مبلغ حتماً به دست شما مي رسد و...
اينها ۳نمونه از ايميل ها و نامه هايي است كه هر روزه صدها مورد مشابه آن براي كاربران اينترنت در سراسر دنيا فرستاده مي شود تا به امروز مشخص نشده كه فرستندگان آنها چه كساني و از چه مليت هايي هستند.اما اطلاعات مختصري وجود دارد كه براساس آن گفته مي شود، اين كلاهبرداران آفريقايي و اروپايي هستند. در وهله نخست خواندن چنين پيامي حس زياده خواهي و طمع هر كسي را قلقلك مي دهد.
براساس آمارهاي موجود هر هفته تعداد قابل توجهي از ميليون ها كاربر اينترنتي با ديدن اين نامه ها كه با لحن بسيار مؤدبانه اي نوشته شده است. در دام فريبكاري هاي فرستنده هاي آنها گرفتار مي شوند و براي رسيدن به ثروتي افسانه اي، قرباني تارهاي عنكبوتي آنان شده و ميليون ها تومان پول خود را بر باد مي دهند.
يك تاجر سرشناس كه تا آستانه گرفتار شدن در دام شيادان پيش رفته در اين باره مي گويد: با ديدن نامه اي كه فرستنده خود را مدير ارشد يك شركت در اسپانيا معرفي كرده بود، به نامه اش پاسخ دادم. او مبلغ پولي كه به من تعلق مي گيرد را آنقدر زياد اعلام كرده بود كه وسوسه شدم.مدتي بعد تصوير چكي كه مبلغ جايزه ام روي آن درج شده بود را برايم ايميل كرد. اما يك حس دروني به من مي گفت بايد كاسه اي زير نيم كاسه باشد. تصميم گرفتم تلفني با فرستنده نامه صحبت كنم. او اصرار داشت حتماً مبلغي را كه به عنوان ماليات آزادسازي جايزه ام در نظر گرفته شده بود، را به حسابش واريز كنم.اما من گفتم اين مبلغ را از طريق سفارت برايش ارسال مي كنم. به همين خاطر به سفارت رفتم. در جريان پرس وجو از مسئولان سفارت مشخص شد اصلاً چنين شركتي در آن كشور وجود خارجي ندارد.
يك كارشناس ارشد جرايم رايانه اي در اين باره اعتقاد دارد كه كلاهبرداري هايي از اين دست از چند سال قبل به طور گسترده و در سطح وسيعي در تمام دنيا انجام مي گيرد. به گفته وي، به دليل ناشناس بودن فرستنده نامه هاي فريبكارانه، در صورت وقوع كلاهبرداري امكان پيگيري هاي قضايي و بازگرداندن پول هاي پرداخت شده وجود ندارد. اغلب كارشناسان يكي از بزرگترين معضلات موجود در برابر كاربران اينترنتي در سال۲۰۰۷ را كلاهبرداري هاي اينترنتي عنوان كرده اند.
براساس تحقيقات كارشناسان، كلاهبرداران با ارسال نامه هايي الكترونيكي و تحريك حس زياده خواهي طرف مقابل اطلاعاتي درباره شماره كارت هاي اعتباري حساب هاي بانكي و رمزهاي مربوط به آنها را به دست مي آورند و به راحتي با اطلاعاتي كه در زمينه كار با رايانه دارند اقدام به كلاهبرداري مي كنند.
چند هشدار
بانك ها و موسسات مالي اعتباري هيچ گاه از طريق نامه هاي الكترونيكي، اطلاعات محرمانه شما را درخواست نمي كنند. بنابراين هرگاه در صندوق پستي خود نامه اي از اين دست مشاهده كرديد، به سرعت آن را حذف كنيد. كلاهبرداران اينترنتي ممكن است به شيوه هاي مختلف درصدد جلب اعتماد شما برآيند، از ارائه اطلاعات حساب بانكي يا مشخصات خود به آنان خودداري كنيد.
اطمينان داشته باشيد كه تمامي نامه هاي ارسالي از اين دست براي كلاهبرداري از شما است. بنابراين به درخواست آنها جواب ندهيد.
كلاهبرداران اينترنتي به آساني با مراجعه به سايت هاي مختلف مي توانند اطلاعات شخصي افراد را به دست آورند. اگر ديديد كه آنها در نامه خود مشخصات شما را به طور كامل و دقيق نوشته اند، سعي كنيد حساب بانكي خود را تغيير دهيد.
در صورت وارد شدن به بازي اين كلاهبرداران سعي كنيد قبل از واريز كردن هر گونه وجهي به حساب آنها مراتب را از طريق وزارت امورخارجه و سفارتخانه هاي مربوط به كشور فرستنده نامه پيگيري كنيد.
كلاهبرداري اينترنتي تحت نام صليب سرخ آمريكا
كاربران اينترنتي در آمريكا به دنبال وقوع توفان كاترينا در آن كشور ناگهان نامه هايي را در صفحه كامپيوتر خود دريافت كردند كه در آن فرستندگان خود را از اعضاي صليب سرخ آمريكا معرفي كرده بودند. در اين نامه ها نشان هاي رسمي صليب سرخ آمريكا و تصاوير مربوط به آن درج شده بود. در نامه مورد نظر فرستندگان از كاربران خواسته بودند كمك هاي مالي خود را براي بازسازي خانه هاي توفان زده به شماره حسابي كه اعلام شده بود، واريز كنند، به اين ترتيب ميليون ها دلار به جيب زده بودند. بنابر گزارش مركز شكايت هاي جرايم اينترنتي، كلاهبرداري اينترنتي در آمريكا ۱۶۹ درصد افزايش يافته و به ركورد بي سابقه ۱۸۳ ميليون دلار رسيده است.
براساس آمارهاي موجود هم اكنون در ايران بيش از ۳ و نيم ميليون كاربر اينترنتي وجود دارد كه هريك از اين كاربران مي توانند قرباني بعدي كلاهبرداران اينترنتي باشند. همانگونه كه مدتي قبل يك تاجرفرش با به دام افتادن در تله كلاهبرداران ۷۰ ميليون تومان خود را بر باد رفته ديد. به نظر مي رسد كه ارايه هشدارهايي از سوي مقامات پليس در اين زمينه لازم و ضروري باشد.
سرهنگ داوود سلطاني - معاونت مبارزه با سرقت آگاهي تهران - در اين باره مي گويد: از مدت ها قبل متأسفانه به رغم هشدارهايي كه داده ايم باز هم شاهد به دام افتادن كاربران اينترنتي در دام اين شيادان هستيم. مردم بايد آگاه باشند كه به محض ديدن چنين پيغامي در رايانه خود بلافاصله آن را پاك كنند. اما هم اكنون در شعبه ۱۳ آگاهي تهران پرونده هايي در اين رابطه مطرح است. هر چند كه به لحاظ مشخص نبودن متهم و كلاهبردار پيگيري آن بسيار سخت است.
«دلداري» داديار اظهارنظر دادسراي جنايي تهران نيز عقيده دارد كه در قانون مجازات اسلامي كشورمان در زمينه كلاهبرداري هاي اينترنتي به طور مشخص هيچ اشاره مستقيمي نشده است و قانوني در اين باره نداريم. اما مي توان اين كلاهبرداران را در صورت شناسايي شدن براساس قوانين مربوط به جعل و كلاهبرداري تحت تعقيب قرار داد.
قاضي «سليماني» كه از متخصصان امور رايانه به شمار مي رود توضيح مفصلي در اين باره ارائه مي كند. وي مي گويد: به طور كلي يكسري شركت ها براي اين كه استانداردهاي ثبت شده در خصوص كالاهاي خود را پيگيري كنند، مبادرت به تعيين جايزه در خصوص اين كالاها مي كنند مثل استانداردهاي ايزو. بدين منظور آنها كارت هايي را كه جايزه به آنها تعلق مي گيرد منتشر مي كنند. وقتي اين كارت ها از سوي مشتري ها برگردانده مي شود، آنها مي فهمند كه كالاهايشان در كدام مناطق به فروش رفته است.
وي افزود: اين جايزه ها براي كشورهاي خارجي هم فرستاده مي شود. يعني براي خريداران كشورهاي خارجي هم جوايزي در نظر گرفته مي شود. حالابعضي از شركت ها با استفاده از ساده نگري و عوام فريبي و با استفاده از اين قواعد مبادرت به اخذ وجوهات مي كنند. اين اقدامات يا از طريق جرايد عمومي مثل روزنامه ها صورت مي گيرد يا از طريق رسانه هاي جمعي مثل تلويزيون، امروز در شكل پيشرفته آن از راه بسترهاي ارتباطي اينترنتي انجام مي گيرد.
به گفته اين كارشناس ارشد مسائل رايانه، در خصوص اين جرايم كه از طريق اينترنت انجام مي گيرد، دعوت نامه ها به وسيله پست هاي الكترونيكي و از طريق آدرس هاي هم نام يا شركت اصيل ارائه مي شوند.انتشار اينگونه هرزنامه ها كه در اصطلاح رايانه اي از آنها spam- اسپم- ياد مي شود. اغلب باعث جلب حس افزون طلبي افراد شده و بعضاً با ذكر اين مطلب كه شما برنده جايزه شده ايد. يا در قرعه كشي اعطاي مسكن يا اقامت و كار برنده خوش شانس ما لقب گرفته ايد، مبادرت به دريافت وجوهاتي از افراد مي كنند. نظر به اين كه اكثر اين وجوهات به صورت ارزي و اعتباري است، اينگونه افراد جهت ارسال آن به اقدامات جانبي نيز دست مي زنند. مثلاً هماهنگي با صرافان خارج از كشور و ... از آن جمله اند. حال جهت بررسي اينگونه جرايم محاكم با مشكلاتي مثل تعيين محل وقوع جرم و شناسايي مرتكبين روبرو مي شوند كه اين خود استفاده از ابزارهاي نوين و الحاق كنوانسيون هاي حقوقي قضايي و پليسي لازم را مي طلبد. به طور مثال، محل ثبت سايت يا دامنه كه اصطلاحاً Domain ناميده مي شود، محل قرارگيري اطلاعات، محل ارسال نامه ها و محل دريافت پاسخ ها و محل اخذ وجه و... در تعيين صلاحيت محلي وقوع جرم بايستي در نظر گرفته شود.
موضوعات مرتبط: راههای نفوذ
ازبين 6800 زبان شناخته شده در دنيا، به چند زبان مسلط بوده و در كتابخانه شخصی خود چند فرهنگ لغت داريد؟ فرهنگهای لغات و مترجمهای درون خطی(online) رايگان، همراهان خوبی برای گشت و گذار در وب هستند. هنگامی كه با يك سايت يا ايميل به زبانهای چينی، هلندی يا ... مواجه میشويد، وجود يك مترجم اينترتی كه در مدت بسيار كوتاهی متن مورد نظر يا كل سايت را برای شما ترجمه میكند، بسيار مفيد خواهد بود.
در ليست زير ابتدا فرهنگهای لغات را آوردهايم. برخی دستهها دو زبان ذكر شدهاند كه منظور ما ترجمه لغات بين هر دو زبان میباشد. (به عنوان مثال، دردسته نخست فرهنگها، فارسی به انگليسی و انگليسی به فارسی هستند.)پس از فرهنگهای لغات چند زبانه كه به تفكيك شرح داده شدهاند، تعدادی فرهنگ لغت تخصصی در حوزه كامپيوتر و اينترنت معرفی كردهايم.
در پايان مترجمين اينترنتی را به دو دسته طبقه بندی كردهايم. گروه نخست تنها متنهای شما را به زبانهای مختلف ترجمه میكنند. اما دسته دوم علاوه بر امكان ترجمه متن، میتوانند URL يك سايت را گرفته و كل مطالب آن را ترجمه نمايند.
فرهنگهای لغات: فارسی- انگليسی:
www.farsidic.com آلمانی- انگليسی:
iranianlanguages.com/dictionary/englishpersian
www.math.columbia.edu/~safari/masood/cgi-bin
dict.tu-chemnitz.de
www.de.freebsd.org/~wosch/dict/dict.cgi
dict.leo.org
wortschatz.uni-leipzig.de
www.xipolis.net
فرانسوی- انگليسی:
granddictionnaire.com
www.french-linguistics.co.uk/dictionary
perso.wanadoo.fr/prima.elementa/Dico.htm
humanities.uchicago.edu/forms_unrest/FR-ENG.html
sun-recomgen.univ-rennes1.fr/FR-Eng.html
عربی- انگليسی:
http://dictionary.ajeeb.com
http://www.arabicdictionaries.com
انگليسی- انگليسی:
www.dictionary.com
http://dictionary.cambridge.org
http://www.onelook.com
http://www.dict.org
http://www.wordsmyth.net
http://www.rhymezone.com
www1.oup.co.uk/elt/oald
www.freedictionary.org
www.kplay.cc/reference.html
www.acronymfinder.com
فرهنگهای لغات چند زبانه:
ترجمه لغات از (و) به بيش از 15 زبان مختلف دنيا، فرهنگ لغات تخصصی بصورت دستهبندی شده در موضوعات مختلف
فرهنگ لغات به زبانهای انگليسی، اسپانيايی، آلمانی، ايتاليايی. فرانسوی
ترجمه لغات از 16 زبان زنده دنيا به زبان انگليسی و بر عكس (زبانهای هلندی، فرانسوی، ايتاليايی، اندونزيايی،سوئدی،اسپانيايی و...)
ترجمه از زبان آلمانی به زبانهای انگليسی، فرانسوی، ايتاليايی، اسپانيايی و آلمانی
فرهنگ لغات هر يك از زبانهای انگليسی، تركی، آلمانی، فرانسوی، اسپانيايی، روس و ايتاليايی به يكديگر
ترجمه بيش از 35 زبان رسمی دنيا از جمله زبان فارسی
فرهنگ لغات به زبانهای مختلف دنيا نظير آلمانی ، فرانسوی، هلندی، ايتاليايی و اسپانيايی تركی، لاتين
ترجمه از زبانهای انگليسی، آلمانی، هلندی، ايتاليايی و اسپانيايی به يكديگر
ترجمه لغات بين بيش از 150 زبان مختلف دنيا از جمله زبان فارسی
فرهنگهای لغات تخصصی كامپيوتر و اينترنت:
هزاران اصطلاح و لغات تخصصی در زمينههای كامپيوتر، اينترنت، ارتباطات و...
بيش از 7000 عنوان فنی در حوزه كامپيوتر
فرهنگی در زمينه كامپيوتر و موضوعات مرتبط از قبيل رياضيات، ارتباطات، الكترونيك و...
كلمات، عبارات، علائم اختصاری و ... در حوزه كامپيوتر و اينترنت
هزاران كلمه و عنوان در زمينههای تكنولوژی، ارتباطات و وب
مترجمين اينترنتی :
ترجمه متن:
ترجمه متون زبانهای انگليسی، فرانسوی، آلمانی، روسی، اسپانيايی و ايتاليايی به يكديگر
ترجمه متنهای زبانهای انگليسی، آلمانی، ايتاليايی، پرتغالی و اسپانيايی به همديگر
امكان ترجمه متون زبانهای انگليسی، اسپانيايی، فرانسوی، آلمانی، ايتاليايی، پرتغالی و نروژی به يكديگر
ترجمه سايت و متن:
ترجمه متنها و سايتهای انگليسی، فرانسوی، چينی، آلمانی، كرهای، پرتغالی و ژاپنی به همديگر
ترجمه متن و سايت زبانهای انگليسی، آلمانی، هلندی، فرانسوی، ايتاليايی، سوئدی و... به يكديگر
قابليت ترجمه متن و سايت بين بيش از 10 زبان مختلف دنيا ( انگليسی، چينی، آلمانی، كرهای و...)
امكان ترجمه متون و سايتهای انگليسی، فرانسوی، آلمانی، و اسپانيايی به يكديگر
ترجمه متون و سايتها بين زبانهای انگليسی، چينی، آلمانی، ، كرهای، ژاپنی و...
ترجمه متنهای حداكثر 150 كلمهای و سايتها بين زبانهای انگليسی، فرانسوی، آلمانی، و اسپانيايی، پرتغالی و...
امكان ترجمه متون و سايتهای انگليسی، هلندی، فرانسوی، ايتاليايی، پرتغالی، روسی و ... به يكديگر
ترجمه متنها و سايتهای انگليسی به زبان عربی
ترجمه متنها و سايتهای مورد نظر شما بين زبانهای انگليسی، پرتغالی، آلمانی، هلندی، اسپانيايی، فرانسوی، ژاپنی و...
www.mezzofanti.org/translation
1.همسرتان را عوض نکنید خودتان را عوض کنید. 2. همیشه درون خود را باز بینی کن و در این بازنگریها منصف باش. 3. کنترل زندگى خود را به دست بگیر و هیچ گاه نسخههای درمانى دیگران را در زندگى پیاده نکن . 4. هم به خوبیهایش فکر کن هم به بدیها. هنگام بحث هردو را مد نظر داشته باش. 5. خود روانپزشک خویشتن باش ، با جملات نیرو بخش و درمان گر بعد از هر دلخوری به خود نیرویی تازه ببخش و بدان که این نیز بگذرد. 6. کمتر صحبت کن و بیشتر عمل. هنگام ناراحتی زیاد سخن نگویید ، عمل کنید ( عمل شما سکوت و چهره شماست) چرا که به هنگام ناراحتی تعادل روحی بر هم میخورد و مسائلی گفته میشود که گاه مشکل را پیچیده تر میکند. 7. عیبهای همسرت را دوست داشته باش. 8. مردها همه یکسانند این یک روال جهانى است. 9.مسائل کوچک را نادیده بگیر. 10.مقایسه نکنید.هیچگاه همسرت را با دیگری مقایسه نکن چرا که مردها در عین یکسان بودن هرکدام دنیایی خاص دارند. 11.سعی کن اختلاف سلیقههایتان به نزاع نیانجامد . این را بدان که تفاوتها شکاف بوجود نمی آورد عدم تفاهم است که شکافها را بیشتر میکند. تفاوت در اصل بسیار سازنده است اگر از آن برای تعالى استفاده کنید. 12. وقت آزاد خود را تنظیم کنید.این کار را برای همه اعضاء خانواده انجام دهید و وقتى را هم به پدر بزرگها و مادربزرگها اختصاص دهید با این کار برای خود و والدینتان ارزش قائل میشوید. 13. سعی نکن برای همه رفتارهای همسرت دلیل بیابی . چرا که خواستگاه و پرورش گاه هر کدام از ما برایمان رفتارهایی را نهادینه میکند .با تلاش و صبر آن دسته از رفتار هاى نادرست را که نهادینه شده از وجود هم محو کنید. 14.عشق پایدار نیازمند احترام و بازگشت بعد از هر دلخوری است. 15. قرارهای دو نفره را فراموش نکنید. مانند اوائل ازدواج برای او نامههای عاشقانه و کوتاه بنویسید و یا با او دریک جای خاطره انگیز قرار بگذارید. 16. با همسرت مثل یک دوست باش و مشکلات خود را همانند یک دوست با او حل کن. 17. با عشق همسرت را رام خود کن. 18. جذابیت خود را همیشه حفظ کنید حتى اگر چندین سال از ازدواجتان مى گذرد. 19. بعضی مواقع با قواعد همسرت در زندگى بازی کن. این نوعی احترام به افکار و منش اوست او قدر این کار را خواهد دانست. |
موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم ، روان شناسی
الو الو كربلا جواب بده به گوشم...
اتل متل یه بابا
دلیر و زار و بیمار
اتل متل یه مادر
یه مادر فداكار
اتل متل بچهها
كه اونارو دوست دارن
آخه غیر اون دوتا
هیچ كسی رو ندارن
مامان بابا رو میخواد
بابا عاشق اونه
به غیر بعضی وقتا
بابا چه مهربونه
وقتی كه از درد سر
دست میذاره رو گیجگاش
اون بابای مهربون
فحش میده به بچههاش
همون وقتی كه هرچی
جلوش باشه میشكنه
همون وقتی كه هرچی
پیشش باشه میزنه
غیر خدا و مادر
هیچكسی رو نداره
اون وقتی كه باباجون
موجی میشه دوباره
دویدم و دویدم
سر كوچه رسیدم
بند دلم پاره شد
از اون چیزی كه دیدم
بابام میون كوچه
افتاده بود رو زمین
مامان هوار میزد
شوهرمو بگیرین
مامان با شیون و داد
میزد توی صورتش
قسم میداد بابارو
به فاطمه، به جدش
تو رو خدا مرتضی
زشته میون كوچه
بچه داره میبینه
تو رو به جون بچه
بابا رو كردن دوره
بچههای محله
بابا یه هو دوید و
زد تو دیوار با كله
هی تند و تند سرش رو
بابا میزد تو دیوار
قسم میداد حاجی رو
حاجی گوشی رو بردار
نعرههای بابا جون
پیچید یه هو تو گوشم
الو الو كربلا
جواب بده به گوشم
مامان دوید و از پشت
گرفت سر بابا رو
بابا با گریه میگفت
كشتند بچههارو
بعد مامانو هلش داد
خودش خوابید رو زمین
گفت كه مواظب باشین
خمپاره زد، بخوابین
الو الو كربلا
پس نخودا چی شدن؟
كمك میخوایم حاجی جون
بچهها قیچی شدن
تو سینه و سرش زد
هی سرشو تكون داد
رو به تماشاچیا
چشماشو بست و جون داد
بعضی تماشا كردن
بعضی فقط خندیدن
اونایی كه از بابام
فقط امروزو دیدن
سوی بابا دویدم
بالا سرش رسیدم
از درد غربت اون
هی به خودم پیچیدم
درد غربت بابا
غنیمت َنبرده
شرافت و خون دل
نشونههای مرده
ای اونایی كه امروز
دارین بهش میخندین
برای خندههاتون
دردشو میپسندین
امروزشو نبینین
بابام یه قهرمونه
یهروز به هم میرسیم
بازی داره زمونه
موج بابام كلیده
قفل در بهشته
درو كنه هر كسی
هر چیزی رو كه كشته
یه روز پشیمون میشین
كه دیگه خیلی دیره
گریههای مادرم
یقه تونو میگیره
بالا رفتیم ماسته
پایین اومدیم دروغه
مرگ و معاد و عقبی
كی میگه كه دروغه؟
شعر از زنده یاد ابوالفضل سپهر
موضوعات مرتبط: 8 سال دفاع مقدس