در تازهترین توهین فرهنگی به ایرانیان شرکت «برادران وارنر» دست به ساختی اثری سراسر دروغ و غیرمستند از تاریخ جهان زده است. این فیلم که با نام «300» از 3 روز پیش در سینماهای جهان به نمایش عمومی درآمده، «ايرانيان» را افرادي وحشي، نادان، خون ريز و غيرمتمدن و «يونانيان» را افرادي بسيار غيور، شريف و دلاور معرفي كرده است.
به گزارش خبرنگار «بازتاب»، در پوستر اين فيلم نيز از نام فيلم «300» با طراحی خاصی مشابه كلمه انگليسي باغ وحش (ZOO) استفاده شده است. كارشناسان سينمايي ساخت اين فيلم و نمايش آن در چنين زمان حساسي را همراه با اهداف سياسي دولت آمريكا قلمداد ميكنند و بر اين باورند كه هدف از نمايش اين فيلم در نهايت به تحريك افكار عمومي بر ضد ايران و فرهنگ و تمدن ايران زمین منجر خواهد شد.
كمپاني هاليوودي «برادران وارنر» این فيلم را بر اساس كتابي از «فرانك ميلر» ساخته که پس از «بي باك» و «شهرگناه» سومين اثر سينمايي است كه از روي كتابهاي كميك استريپ فرانك ميلر ساخته است. با اين تفاوت كه اين فيلم در مورد جنگی ميان شاه يوناني (لئونيداس) در برابر خشايار شاه ايراني است که با ارتشی 120 نفري رخ میدهد.
فيلم «300» به تهيهكنندگي «فرانك ميلر»، «دبوراه اسنايدر» و «كرايج.جي.فلورس» و به كارگرداني «زاك اشنايدر» ساخته شده است. در اين فيلم كه قرار است 9 مارس اكران عمومي آن آغاز شود، بازيگراني چون «جرارد باتلر»، «لنا هيدي»، «مايكل فسنبدر»، «وينسنت ريگان» و «دومنيك شوست» ايفاي نقش ميكنند.
«زاك اشنايدر»، كارگردان هاليوودي در فيلم جنگي، تاريخي «300» تلاش كرده تا روايت تاريخي مبارزه خشايارشاه اول، پادشاه ايران با «لئونيداس»، شاه اسپارت را به تصوير بكشد.
داستان فيلم، جنگ ایران و یونان در میدان جنگ ترموپیل (گردنه معروفی در یونان، بین کوه اویته و خلیج مالیک) است. جایی که پادشاه اسپارتی یعنی لئونیداس ارتش 300 نفری خود را علیه ارتش عظیم ایرانیان تجهیز کرد تا مقابل سپاه خشایار شاه ایستادگی کنند. اما گوژپشتی دروازههای شهر را به روی لشگر ایران باز میکند.
براساس روايت هرودت از تاريخ، این 300 اسپارتی توانستند، با مقاومت در برابر لشگر عظیم خشایارشاه 3 روز مانع آنها شوند، اما در نهايت شکست خوردند. بنابر اين روايات همین دفاع 3 روزه باعث اتحاد یونانیان علیه ایرانیان و آغازی شد برای دموکراسی یونان و در نهايت شکست خشاريارشاه در نبردهای بعدی. [...] گذشته از نکات تاريخی آزاردهندهترين قسمتهای 300، تصوير ايرانيان است. در اين فيلم سپاه ايران افرادی هستند مشابه وحشیها و موجودات نفرتانگيز ارباب حقهها يعنی «اورکها». کسانی که جز کشتن نمیدانند و از نظر مغزی هم موجوداتی هستند در رديف غولهای ابله داستانهای هری پاتر که البته در برابر 300 نفر يونانی خوشتيپ و فداکار زمينگير میشوند.
در ساخت اين فيلم فاصله داستان تا واقعيت به حدي زياد است كه حتي خشايار به صورت يك پادشاه آفريقايي به تصوير كشيده شده است!
شيوه فيلمسازي كامپيوتري است و هنرپيشگان واقعي در صحنههاي مجازي نقشآفريني ميكنند. سعی شده موسيقي جذاب و تركيب مناسب با صحنههاي كامپيوتري نبردها تصاوير تابلوهاي نقاشي را تصویرسازی کند كه فروش فوقالعادهاي را براي سازندگانش پيشبيني كرده است.
هموطن ایرانی در تورنتو از دیدن فیلم 300 چنین می گوید:
همین الان از تماشای اولین سانس نمایش عمومی 300 برگشتم. اینها نکتههایی هستند که در نگاه نخست به نظرم رسیدند. البته اینها مواردی هستند که ارتباط زیادی با روایت تاریخی فیلم و چیزهایی که این روزها راجع به فیلم مطرح میشوند ندارند. اما به هر حال در مورد چنین چیزهایی هم تا به حال کسی چیزی ننوشته:
1- اصلا دیدن فیلم را به هیچ کسی توصیه نمیکنم. اگر فکر میکنید با وجود همه اشتباهات وحشتناک در روایت صحیح تاریخ بازهم با یک فیلم خوش ساخت و خوب طرف خواهید بود، کاملا در اشتباهید. اصلا انتظار شاهکاری مثل Sin City را نداشته باشید. آخر آن با نسخه دست دوم گلادیاتور طرف خواهید بود. خیلی از صحنههای فیلم بیشتر شبیه به صحنههای گلادیاتور بودند. داستان فیلم هم چیز زیادی ندارد.
2- چیزی که بیشتر از نادرستی روایت تاریخی فیلم آزار دهنده است، تاکید احمقانه و کلیشهای فیلم روی مفاهیمی مثل آزادی و دموکراسی است. تمام مدت فیلم یونانیهای آزاداندیش، آزادی دوست، دموکرات منش و درباره ضرورت حضور چنین چیزهایی و نابودی بدی هایی مانند بردهداری و ظلم و تاریکی که به ایرانیها ربط پیدا می کند، صحبت میکنند.
3- شاه لئونیداس، قهرمان داستان و نقش نخست است و اصولا روی روال چنین فیلم هایی خوش تیپ، شجاع، چشم آبی است و با ارتش با معرفت اسپارتا که همه آنها هیکلی ساخته و پرداخته مانند ورزشکاران کشتیکج دارند. اصولا جمع دو متغیر عقل (و سایر عواملی مثل قدرت استدلال و این جورچیزها) و هیکل برای همه انسانها یک عدد ثابت است. بنابراین همانطوری که تصور حضور یک بدن ساخته در میادین علمی کار خیلی خیلی سخت و عجیبی است، شنیدن کلماتی مثل آزادی و این جور چیزها (که حداقل به 5 دقیقه فکر کردن نیاز دارند) از این غول هایی مانند شاه لئونیداس و به اصطلاح ورزشکاران اسپارتی کمی عجیب است.
4- شاه لئونیداس و سپاه فداکار و جان بر کفش با وجود تمام آزادی خواهی هیچ رحم و مروتی ندارند و اصولا از انسانیت فقط همین آزادیاش را بیان کرده و سخت به دنبال آدم کشی هستند. در خیلی از صحنههای فیلم، شاه لئونیداس و بقیه ارتش 300 نفره با آزادی و دموکراسی تمام مشغول تکه تکه کردن سربازهای ارتش خشایار شاه هستند. در یک صحنه از فیلم هم ارتش جان بر کف اسپارت با لذت تمام مجروحها و زخمیهای ارتش ایران را میکشند، شاه لئونیداس هم بالای سرشان سیب گاز میزند.
5- گوژپشتی معروف فیلم که نه چشم آبی دارد نه قد بلند نه شکم شش تکه و نه قیافه خوبی، همه آتشها را روشن می کند. در جایی از فیلم که او از حضور در ارتش اسپارت سرخورده شده راهش را کج میکند و بی مقدمه جایی می رود که خشایارشاه در حرمسرایش منتظر او نشسته تا به لئونیداس خیانت کند.
خشایارشاه هم برای او را به دست بیاورد به او وعده مال دنیا و دختران زیبا را میدهد. تصویری که از دخترهای خوشگل مورد نظر خشایار شاه میبینید زیاد چیز جالبی نیست. بیشتر با یک مشت بازیگر فیلم مستهجن طرف هستید.
از آن طرف درست در صحنه بعدی زن زیبای شاه لئونیداس را میبینید که در غیاب شوهرش به هر دری میزند که بقیه ارتش را هم به کمک 300 دلاور شجاع بفرستد. این تفاوت بین تصویری که از زن در دوطرف ماجرا نشان داده شده و همینطور ترتیب این صحنهها خیلی حساسیت برانگیز است.
6- در همان صحنه، وسط همه این ماجراها یک قلیان هم میبینید. باز صد رحمت به معرفت کارگردان که هوای خشایار شاه را داشته و با وجود اینکه قلیان در آن زمان هنوز اختراع نشده بوده برایش یک قلیان هم چاق کرده است!
7- لهجه عربی سربازهای ارتش خشایار شاه هم جالب است. در واقع سازندگان فیلم سعی کردهاند که از بین نوشتههای خندهدار لهجه یک نفر را هم مشخص کنند.
8- آخر فیلم آن جایی که شاه لئونیداس با ارتش خود روی زمین افتادهاند، اگر کمی دقت کنید متوجه خواهید شد که لباس های زیرشان خیلی شبیه به لباس های امروزیاست. طوری که حتی دوختهای ریز روی آنها هم شبیه به مدل های امروزی است.
هموطن دیگری در وبلاگ خود نوشته:
فیلم 300 را امروز دیدم، با توجه به اینکه کتاب 300 را خوانده بودم چندان غیر منتظره نبود. مسلما اگر کتاب را نخوانده بودم و از جزئیات آن اطلاع نداشتم پروژه 300 رو شروع نمیکردم. فیلم کاملا مطابق با کتاب ساخته شده بود، همانطور که از قبل نیز اعلام شده بود.
شاید بزرگترین شوک فیلم برای من گرفتن ابهت و لخت کردن شخصیت خشایار شاه از این صلابت بود. شخصیت خشایار شاه در فیلم، علاوه بر زیورآلات که در کتاب هم دارد، با آن خط چشم و ابروهای تاتو شده و ناخن های بلند و بد قواره گی و حرکت های زنانه، شبیه یک دوجنسی است که نگاه کردن به او نیز چندش آور بود.
موجودات مشمئز کننده دیگر که لشکریان ایرانی نامیده می شدند، وضعی بهتر نداشتند. تصاویر پر بود از سیاه چهرگانی کریه، غول هایی انسان نما و سربازان بی قابلیتی که حتی قادر به کشتن یک مورچه هم نبودند و خود بسان مور و ملخ توسط 300 اسپارتی کشته می شدند. تنها گارد ویژه سلطنتی ایرانیان یا همان Immortal بودند که هیبتی قدرتمند داشتند.
از این شخصیت پردازی که بگذریم، تم تکراری در فیلم، نبرد بین آزادی و بردگی است. ایرانیان همگی برده هستند و یونانیان آزاده. ایرانیان آمده اند تا از یونانیان برده بسازند و تنها راه نجات آزادی و آزادگی در جهان پیروزی یونانیان است. توهین و تحقیر و تحمیق ایرانیان از زبان اسپارتی ها هم یکی از موضوعاتی است که مرتب (و گاهی در قالب طنز) تکرار میشود.
تمامی اینها در راستای یک داستان یا کتاب کمیک چندان غیرعادی نیست. ولی چیزی که خیلی از منتقدان را نیز به نقد واداشته، این است که فیلم خود را بسیار جدی تر از یک اقتباس طنز فرض می کند و در حالی که این یک-سویه نگری محض داستان فیلم را به جوک تبدیل کرده (جوکی که از دید بسیاری از منتنقدان پنهان نمانده) و خود را در زمره شاهکارهای داستانی سینما می پندارد.
ولی نکته اینجاست که با وجود ضعف آشکار داستان، جذابیت های تصویری و نحوه ارائه آن باعث شده که تماشاچی معمولی، متوجه ضعف داستان نشده و با هیجان هر چه تمامتر با اسپارتیها همذاتپنداری کند. لذتی که تماشاچیان خارجی از تماشای کشته شدن باشکوه و خونین دشمنان توسط اسپارتی ها و تکه اندازی آنها برای تحقیر دشمن می بردند (که در یکی دو مورد با کف زدن و تشویق بلند همراه بود) ناخوداگاه برای تماشاچی ایرانی آزار دهنده است.
هر چند که تماشاچیها فقط به خاطر دیدن تصاویر باشکوه خشونت لذت میبرند و برایشان تفاوت چندانی نمیکند که آن وحشیهایی که کشته میشوند کجایی هستند. اما اینکه این بار دشمنان ایرانی هستند، دست کم در ناخودآگاه خیلیها تاثیر بدی خواهد گذاشت.
به نظر میرسد با سوءاستفادههایی لذیذی که یونانی ها با کمک هالیوودیها در این سالها در فیلمهای تولیدی از فرهنگشان بردهاند، ما تنها نشسته و تماشا کردهایم و به رغم توانمندیهای مناسب سینما، تلویزیون و هنرمندان ایرانی برنامهای برای ساخت اثرهای تاریخی در مورد ایرانیان هزاران سال پیش نداریم و این ضعف موجود فضایی مناسب برای سوءاستفاده معاندان تاریخی با گذشته درخشان ایرانیان شده است.
گذشته از این که باید به نقش بسیار ضعیف بخشهای فرهنگی کشور در حمایت و گسترش شاخصهای میراث فرهنگی اشاره کرد، باید دید نقش دستگاههای فرهنگی مانند سازمان ارتباطات اسلامی، وزارت ارشاد اسلامی و سایر دستگاههای فرهنگی برای احقاق و اثبات حقوق ایرانیان چیست و راهکارهای مناسب اطلاع رسانی به مردم جهان پیشبینی شده است.
بیشک توانمندی دستگاههای برشمرده از چند صد ایرانی عاشق و وبلاگهای ایران دوست بیشتر است، اما چگونه میشود که تلاش خالص هموطنان ایرانی در داخل و خارج با راهاندازی اعتراضنامه، بمب گوگلی، نوشتن مقالات و راه اندازی سایتهای مشابه برای اطلاعرسانی به مردم جهان بیشتر خودش را در جهان رسانههای امروز نشان میدهد، جای بسی شگفتی است!
دو هفته پیش تلویزیون دانمارک برای چهارمین بار در طول مدت کوتاهی به بهانه نداشتن فیلم ایرانی در بخش سینمای ایران خود، فیلم سراسر دروغ و ضد ایرانی «بدون دخترم هرگز» را پخش کرده که با اعتراض نماینده فرهنگی کشورمان چنین توضیح دادهاند: «چون فیلم ایرانی نداریم و توان مالی خرید آن را هم نداریم، این فیلم را پخش میکنیم!»
در جهان مدافع تمدن امروز که «یونسکو» برای ساخت برج «جهان نما» و نصب دکل در حاشیه «آرامگاه فردوسی» میتواند، تهدید کرده و تاثیرگذار باشد، در این مورد نیز باید با حضور نماینده فرهنگی کشورمان به هدف دفاع از فرهنگ و میراث ارزشمند ایرانیان وارد عمل شود.
به جاست بخشهای فرهنگی کشورمان با دقت و البته درایت بیشتری ضمن گسترش محصولات فرهنگی و هنری کشورمان در سراسر جهان بتوانند در برابر چنین حملههای فرهنگی به میراث ایرانیان، اطلاع رسانی مناسبی را به مردم جهان ارایه دهند.
به رغم همه تلاش دانشجويان و ايرانيان سراسر جهان تاكنون از سوي مقامات ايراني خبري در خصوص تلاشهاي انجام شده برای جلوگیری از نمايش اين فيلم منتشر نشده است.
موضوعات مرتبط: اخبار
در استان همدان اقوام گوناگون با فرهنگها ي ويژه زندگي مي كنند كه فرهنگ ، آداب ورسوم و سنت هاي اين اقوام، تا اندازه اي از يكديگر تأثير پذيرفته است.فارس ها،ترك ها،لرها و كردها از جمله قوم هايي هستند كه در سراسر ايران در كنار يكديگر زندگي مي كنند.
هريك ازاين اقوام به زبان مادري خود صحبت مي كنند، ولي زبان فارسي و آذري وجه گويش استان همدان را تشكيل مي دهد. زبان فارسي در مكالمات محاوره اي با فارسي رايج در ديگر نقاط ايران از نظر تلفظ واژه ها فرق ميكند و لهجه اي ويژه دارد.
بدين گونه ،تفاوت زبان و لهجه در سطح استان به خوبي مشاهده مي شود0 اين زبان ها عبارتند از: زبان فارسي، تركي، لري، كردي
فارس ها :
عمده ساكنين مركز استان و بعضي از روستاهاي اطراف آن را تشكيل مي دهند واز قديمي ترين ساكنان اين منطقه محسوب مي شوند كه از دوران مادها در اين ناحيه ساكن هستند.
ترك ها :
در شمال و غرب استان ساكن هستند و در قرن پنجم و ششم كه آغاز دوران تسلط تركان سلجوقي برهمة ولايات ايران است وارد استان همدان شده اند كه تسلط سياسي و اج تماعي آنان بر همدان نزديك به يك قرن (سدة ششم ) پايتخت آنان و روستاهاي اطراف آن هر يك اقطاع سركردگان سلجوقي بوده است.
لرها و لك :
كه ساكنان ملاير - نهاوند و سامن را شامل مي شوند كه در مجاورت استان لرستان قرار دارند.
كردها :
كه اغلب ساكنان مجاور استان هاي كرمانشاه و كردستان را تشكيل مي دهند.
تلفن : ۴-۸۲۵۲۰۰۱ فكس : ۸۲۶۰۰۳۵ |
هتل بوعلي
تلفن : ۳-۸۲۵۲۸۲۲ فكس : ۸۲۵۲۸۲۴ |
هتل باباطاهر
هتل باباطاهر داراي ۴ ستاره مي باشد و در ميدان باباطاهر قرار دارد . تلفن :۴ - ۴۲۲۷۱۸۰ |
هتل آرين
هتل آرين داراي ۲ ستاره مي باشد و در خيابان تختي قرار دارد .
تلفن : ۸۲۶۱۲۷۷
هتل ياس
هتل یاس داراي ۱ ستاره مي باشد و در ميدان امام خميني قرار دارد .
تلفن : ۲۲۳۴۶۴
هتل مرمر
هتل مرمر داراي ۱ ستاره مي باشد و ۱۰ اتاق دوتخته و ۶ سوئيت دارد و ظرفيت اسمي آن حدود ۳۶ نفر مي باشد و در خيابان شريعتي قرار گرفته است .
تلفن : ۸۲۶۸۷۸۰
زندگينامه
در سوم صفر سال 373 هجري قمري در روستاي افشنه از توابع خورميثن شهر بخارا، در خانه عبدا… بن سينا از مادري به نام ستاره ، بزرگترين نابغة شرق متولد شد، كه او را حسين نام نهادند و بعدها آوازه علم و دانش او مرز و سرزمينهاي آن روزگار را در نورديد و قرن ها افكار و انديشه هاي ژرف او الهام بخش سالكان طريقت و چراغ هدايت عالمان و انديشمندان رشته هاي مختلف علمي گرديد و به اعتبار اينكه پسرش علي و جدش سينا بود ، علي بن حسين بن عبدا… بن سينا يا ابوعلي سينا و همچنين بوعلي سينا خوانده شد. وي در همان دوران كودكي ، كتاب آسماني قرآن را حفظ كرد و در علوم مختلف چون رياضيات ، صرف ، نحو ، لغت و معاني ، جبر ، هندسه ، فلسفه و منطق چنان تبحري به دست آورد ، كه تا آن زمان كسي به آن پايه نرسيده بود. او پس از فلسفه به طب روي آورد و همزمان از تحصيل فقه نيز غافل نبود. در طب نيز چنان شهرتي كسب كرد كه همه روزه گروهي از بيماران كه از اطبا ديگر مايوس شده بودند، از معالجات او بهره مند مي شدند. به طوريكه خود او در جايي گفته است : هرگاه در مساله اي سرگردان مي ماند، به مسجد جامع مي رفته، نماز مي گذارده و در برابر آفريدگارش فروتني مي كرده ، تا اينكه دشواري بر او گشاده مي گشت. بوعلي در سن 22 سالگي از بخارا به گرگانج كه پايتخت خوارزمشاهيان بود عزيمت كرد و مورد تجليل و تكريم بسيار قرار گرفت و در سن 30 سالگي ، در تمامي خاورميانه شهرت يافته بود. وي پس از چندي به ري رفت و مورد استقبال مجدالدوله حاكم ري و مادرش ملك خاتون قرار گرفت. ولي تهاجم سلطان محمود غزنوي به ري ، سبب شد ، كه از طريق قزوين به همدان عزيمت نمايد. بوعلي به پيشنهاد شمس الدوله حاكم وقت همدان وزارت او را پذيرفت. ولي در زمان ديالمه بر او شوريدند و او را نزد شمس الدوله بردند و تقاضاي قتل او را كردند، كه شمس الدوله تنها به عزل او رضايت داد. ابن سينا به منزل دوست صميمي خود ابوسعيددخوك رفت ، سپس به تاليف كتابهاي طبيعيات ، شفا و قانون پرداخت. او طي نامهاي از علاالدوله كاكويه خواست ، كه اگر اجازت فرمايد به خدمت او درآيد. در اين زمان توسط زيردستان تاج الدوله فرزند شمس الدوله ، دستگير و به مدت چهار ماه زنداني شد. در زندان باقيمانده كتاب شفا و نيز كتاب هاي هدايه و رسالة حيبنبقطان را به اتمام رساند. در خلال اين مدت، علا الدوله كاكويه، ضمن اجابت درخواست بوعلي و به قصد تنبيه تاج الدوله و تسخير همدان ، به سمت همدان حركت كرد ، كه بدون مقاومت ، اين شهر به تصرف او درآمد. سپس بوعلي از زندان آزاد شد، به اصفهان رفت و به وزارت علا الدوله منصوب شد و نزد او منزلت خاصي داشت و تا آخر عمر در خدمت او ماند، تا در مسافرتي كه به همراه علا الدوله به همدان داشت ، به مرض قولنج (دردي كشنده كه در حفره شكم در ناحية قولونها يا مجاري صفرا يا كليه پيدا ميشود) دچار شد كه بدنش قدرت مقابله با بيماري را نداشت و گفت :
" آن مدبري كه تدبير بدن مي نمود، از تدبير خود دست برداشت. ديگر معالجت من بي فايده مينمايد . "
پس غسل كرد و توبه نمود و آنچه داشت به فقرا بخشيد و هر سه روز، يك بار از حفظ قرآن را ختم مي كرد و در حالت اختصار اين شعر را مي خواند :
وندر پـسِ عـشق ، عـاشـق انگيختهاند
تا بادة عشق در قدح ريخته اند
چون شير و شكر به هم درآميختهاند
با جان و روان بوعلي ، مهرِعلي
آرامـگـاه
آرامگاه بزرگ دانشمند فيلسوف و پزشك ايراني ، حجت الحق شرف الملك شيخ الرئيس ابوعلي حسين بن عبدالله بن سينا مشهور و معروف به " بوعلي سينا " كه در بن سالهاي 370 تا 428 هجري قمري در ايران مي زيسته در ميداني به نام ميدان بوعلي سينا در شهر همدان واقع شده است . اين بنا تاكنون سه بار نوسازي و تعمير شده است ، آخرين بار به مناسبت هزارمين سال تولد اين دانشمند تعمير و بازسازي شده است . ساختمان بنا از سال 1325 شروع شد و در سال 1330 خاتمه يافت . طرح آرامگاه از روي يكي از قديمي ترين بناهاي تاريخ ايران يعني بناي كوه پيكر گنبد كاووس با تغييرات جزئي ساخته شده است . بناي قديم آرامگاه در زمان قاجاريه دوباره سازي شد و دو سنگ قبر قديمي , يكي مربوط به ابوعلي سينا و ديگري مربوط به ابوسعيد دخئوك كه از ياران قديمي بوعلي بوده مي باشد . مصالح به كار رفته در بنا عمدتا آجر و شكل آن چهار ضلعي غير منظم بوده كه گنبدي در وسط آن قرار داشته و اطراف بنا به تالار قرائت خانه اي در قسمت غربي و يك دالان در سمت شرقي محدود مي شد . مجموعة امكانات فوق و ساختار معماري آرامگاه در خور مقام و شخصيت بوعلي نبود . به همين دليل ، انجمن آثار ملي تصميم گرفت به مناسبت هزارمين سال تولد اين فيلسوف عالي مقام بناي جديدي را كه حاوي مفاهيم معماري قديم و جديد باشد ، بسازد .آرامگاه بوعلي سينا در زميني به مساحت 3090 متر مربع احداث گرديد و زيربناي اصلي آن حدود 1792 متر مربع است . نماي آرامگاه از سنگ خارا است . سطح حياط با سه پلة سرتاسري به ايوان ساختمان متصل مي گردد و در ورودي آن در قسمت شرقي ساختمان واقع شده است . در اين ايوان 10 ستون از سنگ خارا تعبيه شده كه قطر هر يك از ستونها در قسمت پايين 95 سانتيمتر و در بالا 75 سانتيمتر با ارتفاع 1/4 متر است . هر يك از اين ستونها نمودار گذشت يك قرن از زمان تولد بوعلي تا روزگار ماست . در چوبي ايوان به سرسرايي به طول 880 سانتيمتر و عرض 630 سانتيمتر باز ميشود ديوارهاي سرسرا با سنگ تراورتن و كف آن با سنگ خاراي چكسي پوشيده شده است . در طرف راست و چپ سرسرا ، قبرهاي قديمي بوعلي سينا و ابوسعيد قرار دارد و در انتهاي غربي آن ،در آهني دو تكه اي تعبيه شده است كه به محل اصلي آرامگاه باز ميشود . محوطه اصلي چهار گوش است و دوازده پاية برج آرامگاه برروي آن قرار گرفته است . قبر بوعلي در ميان برج و قبر ابوسعيد در كنار آن است . بر روي هر دو قبر ، لوحه اي از سنگ مرمر و كتيبه اي در 9 سطر به خط ثلث نوشته شده است . در دو طرف سرسرا دو تالار قرار دارد كه يكي تالار اجتماعات و ديگري كتابخانه آرامگاه است . طول و عرض هردو تالار به ترتيب 45/9 و 75/5 متر است و كتابخانه آن بيش از 6 هزار جلد كتاب دارد. ارتفاع برج آرامگاه از روي سقف آن 23 متر و از كف خيابان 5/28 متر است . مصالح به كار رفته در برج ، سيمان و ريزه هاي سنگ خارا است كه به صورت يكپارچه ساخته شده است . در ميان تركهاي دوازده گانه برج و در بالاي آرامگاه صندوقي مفرغي مكعب شكل قرار دارد كه سطح فوقاني آن هرمي شكل است . طول قسمت بالايي صندوق 5/97 سانتيمتر و عرض قسمت پايين آن 109 سانتيمتر است و در هرچهار طرف آن كتيبه اي به خط ثلث نوشته شده است . بمنظور تجليل و قدرداني از مقام علمي اين دانشمند و فيلسوف گرانقدر در سال 1328 شمسي تصوير بوعلي توسط هنرمند پيكرتراش شهير استاد ابوالحسن صديقي ترسيم شد كه بر اساس آن مجسمه تمام رخ ايستاده اي از سنگ مرمر سفيد به ارتفاع 310 سانتيمتر و پهناي متوسط 90 سانتيمتر و وزن تقريبي 5/4 تن تهيه شد و بر روي پايه اي در ميدان بوعلي همدان نصب گرديد در جبهه شمالي پاية مجسمه ، بر روي لوح سنگ سفيدي به ارتفاع 180 سانتي متر و عرض 100 سانتيمتر ، كتيبه زير در يازده سطر به خط نستعليق نوشته شده است :
ابو علي سينا
( 370 - 428 هجري قمري )
دل گرچه در اين باديه بسيار شتافت يك موي ندانست ولي موي شكافت
انـدر دلِ مـن هـزار خورشيد بتافت آخــر بـه كـمـالِ ذره اي راه نيافت
اين تنديس را انجمن آثار ملي به يادبود هزارمين سال تولد شيخ الرئيس ابوعلي حسين بن عبدالله بن سينا به شهر همدان اهدا كرده است .
بابا طاهر
يكي از ديدني هاي شهر همدان ,آرامگاه بابا طاهر است . باباطاهر كه حدودا“ در اواخر قرن چهارم و اوايل قرن پنجم مي زيست , از شعرا و عرفاي بزرگ روزگار خويش بوده است . بيشتر دوران زندگی او در فقر گذشت , او يکی از مشهورترين دوبيتی سرايان ايران است که گذشت زمان نتوانسته است دوبيتی های شورانگيزش را که با لهجه لری سروده شده است از يادها بزدايد. از باباطاهر علاوه بر دوبيتی ها , آثار ادبی ديگری نيز به جا مانده است که از آن جمله می توان به دو قطعه , چند غزل , مجموعا کلمات قصار عربی و کتابی به نام سرانجام اشاره کرد. آرامگاه باباطاهر بر فراز تپه ای در شمال غربی همدان قرار دارد اين بنا در طول اعصار و قرون شاهد , تخريب و بازسازی های متعدد بوده است . در قرن ششم هجری يک برج هشت ضلعی آجری بر روی قبر باباطاهر ساخته شد که بعدها بر اثر مرور زمان ويران شد . در زمان پهلوی اول از طرف شهرداری همدان بنای جديدی به جای بنای قديمی ساخته شد که مصالح آن عمدتاً آجر بود . در جريان همين بازسازی لوح کاشی مربوط به قرن هفتم هجری , که هم اکنون در موزة ايران باستان نگهداری می شود , به دست آمد. بر روی اين کاشی فيروزه ای رنگ , آيات قرآن مجيد به خط کوفی برجسته نوشته شده است . ساختمان جديد در سال 1329 آغاز و در سال 1331 تکميل گرديد. اما اين بنا نيز درخور مقام عرفانی باباطاهر نبود. آرامگاه جديد شاهکاری ممتاز و بديع از معماری عصر جديد است که طرح اصلی آن تلفيقی از معماری قرنهای هفتم و هشتم هجری و عصر حاضر است . برج آرامگاهی بر قائدة هشت ضلعی قرار گرفته است که ارتفاع آن از سطح فوقانی تپه 235 سانتيمتر و از کف خيابان 280 سانتيمتر است . ستونهای هشتگانه برج , قطعه سنگ مزار و کف , پله ها و فرش اطراف آرامگاه از سنگ گرانيت حجاری شده است و بنای اصلی نيز بع ابعاد 10 × 10 متر با مجموعه ای از منشورها پوشيده شده و دارای مدخل های ورودی و منفذهای نور است . نما و فرش بنا عمدتاً از سنگ است و در داخل آن کتيبه هايي از کاشی وجود دارد. در محوطه داخلی آرامگاه 24 دوبيتی از سروده های باباطاهر که بر روی 24 قطعه سنگ مرمريت نوشته شده , نصب گرديده است . دو لوحة برنجی نيز در محوطه داخلی نصب شده است که يکی از آنها اسامی هيات موسس انجمن آثار ملی به هنگام ساختمان آرامگاه و ديگری نام برخی از شخصيت هايي است که در کنار باباطاهر دفن شده اند. مساحت كل زير بناي آرامگاه و باغ آن حدود 8965 متر مربع برآورد شده است.ترانه های شورانگيز باباطاهر که با لحن دلپذير لری سروده شده ترجمان روح و قلب حساس و پر سوز اين عارف گرانمايه است و اهل ذوق و حال را با جذبه خاصی تخت تاثير و سحر خود قرار می دهد.
برخي از بزرگان و اديباني كه در جوار مزار باباطاهر آرميده اند، عبارتند از :
محمدبن عبدالعزيز ، از ادباي قرن سوم هجري قمري
ابوالفتح اسعدازفقهاي قرن ششم قمري
حاجي ميرزاعلينقي كوثرازدانشمندان قرن سيزدهم
مفتون همداني از شعراي قرن چهاردهم متولد 1268 هجري قمري در همدان ، متوفي به سال 1330 و صاحب ديوان شعر
اين بنا ي تاريخي ، طي شماره 1780 مورخه 21/2/1376 به ثبت آثار تاريخي و ملي ايران رسيده است
در اينجا چند دو بيتی از باباطاهر , برای بيشتر آشنا شدن با جان پر سوز و گداز اين عارف نامدار نوشته شده است :
به چشمِ خون فشان , آلاله می گشت |
يکی برزيگری نـالون در اين دشت |
که بايد کشتن و هشتن در اين دشت |
همی کشت و همی گفت ای دريغا |
* * * | |
بـوره عـشقِ سـحـر از مـو بـيـا موز |
بـوره بـلبـل بنـالـيم از سـرِ سـوز |
مــو از بــهـرِ دلا را مـم شـو و روز |
تـو از بـهـرِ گـلِ پـنـج روزه نـالـی |
* * * | |
هـوای بـخـت بـی بـال و پـرم کــرد |
غـم عـشقِت بـيابـون پـرورم کـرد |
صبوری , طـرفه خاکی بـر سرم کـرد |
بـه مو گـفـتی صبوری کـن صبوری |
* * * | |
چـه مـی خواهـی از ايـن حـال خِـرابم |
دو زلــفـونـت بـود تــارِ ربــابــم |
چـرا هـر نـيـمـه شـو آيـي بـه خوابم |
تــه کــه بــا مـو سـرِ يـاری نـداری |
* * * | |
بــه دريـا بـنـگـرم , دريــا تـه ويـنـم |
بـه صـحرا بـنگـرم صـحرا تـه ويـنم |
نـشــان از قـا مـتِ رعــنــا تـه ويـنـم |
بـه هـرجا بـنگـرم کوه و در و دشت |
* * * | |
نـه خوان ديـم نـه مـان ديرم نه لنگر |
مـو آن رنـدم کـه نـامم بی قـلنـدر |
چـو شـو آيـه بـه خـشـتی وانـهـم سر |
چـو روز آيـه بـگـردم گـردِ کـويـت |
* * * | |
سـيـه دسـتـی زده بـر بـال مـو تـيـر |
جـره بـازی بـدم , رفـتـم بـه نخجير |
هـر آن غـافـل چـره غـافل خوره تير |
بـوره غـافـل مـچـر در چشمه ساران |
* * * | |
کـه لالـه , سـر در آره مـو بـچـيـنـم |
ســرِ کــوهِ بــلـن چـنـدان نـشـيـنـم |
نـگـار بـی وفـــا مــو چـون گـزيــنـم |
چــو لا لـه بـی وفــا بـو بـی وفــا بـو |
* * * | |
بـه چـشـمـان سـرمه ريزِ ما کـجـايي ؟ |
نــگــار تــازه خــيــز مـا کـجـايــي ؟ |
دمِ رفــتــن عــزيــزِ مــا کـجـايـي ؟ |
نـفـس بـر سـيـنـة طـاهـر رسـيـده |
عين القضات همدانی از ديگر مشاهير عالی مقام همدان حکيم و عارف بزرگ قرن ششم هجری شهيد عين القضات همدانی است؛ عبدالله ابن محمد ميانجی همدانی، که به ابوالمعالی، ابوالفضائل و قاضی همدانی نيز مشهور است، در سال492 هجری قمری در همدان به دنيا آمد، اما چون پدر و جدش اهل ميانه آذربايجان بودند به ميانجی نيز معروف شده است. عين القضات در جواني در شهر همدان به كسب علم و معرفت پرداخت و به زودي در ادب و حكمت و كلام ماية بسيار اندوخت و به سبب تبحري كه در فقه و اصول كسب كرد عنوان قاضي و مدرس را بدست آورد و در جواني صاحب شهرت و نفوذ بسيار شد . عين القضات عارفي جسور و در ابراز عقايدش بي پروا بود به همين سبب مغضوب حاسدان گشت و به دستور " ابوالقاسمِ درگزيني " در سال 525 و در حالي كه فقط 32 سال سن داشت به دار آويخته شد. عين القضات به فارسي و عربي آثار متعدد دارد و از آنجمله ميتوان به رسالة جمالي ، تمهيدات ، رسالة علايي و مكتوبات شامل نامه هايي در فلسفه و عرفان و همچنين كتابي نيز به نام شكوي الغريب من الاوطان به عربي دارد كه چند ماه پيش از مرگ در زندان بغداد نوشته است . عين القضات گذشته از تبحر در حكمت و عرفان در شاعري و نويسندگي نيز قريحهاي تابناك داشته است . رباعيات منسوب به او از آثار زيباي ادبيات فارسي است در زير تعدادي از آثار اين دانشمند شهير را يادآور مي شويم :
|
موقعيت بازار همدان در محدودة خيابان هاي باباطاهر , اكباتان و شهدا قرار دارد و عمدتا به دورة قاجاريه مربوط مي شود اين بازار داراي 30 راسته مي باشد و هر راسته به صنف و حرفه اي خاص تعلق دارد از قرار بازار زرگرها , قصابها ، مسگرها ، قنادها و نظاير آن . و در كل مجموعه راسته هاي موجود در بازار همدان ، به غير از راسته هاي مسجد جامع ، قصابها ، قنادها ، نخود بريزها ، حلبي سازها ، صحاف خانه ، كفش دوزها ، حلاج خانه و سمسارها ، ديگر راسته هاي بازار بدون سقف است . سقف تعدادي از راسته هاي مسقف فلزي و جديد است و بازارهايي كه فعلا سقف ندارند در گذشته سقف داشته اند . در مجموعه بازار حدود 24 سرا وجود دارد كه نمايانگر رونق اقتصادي همدان در دوره هاي گذشته است كه به مرور زمان آسيب هايي ديدهاند و بعضي از راسته ها هم صدماتي ديده اند . راسته هاي بازار همدان عبارتند :
راسته بازار زنگنه يا مظفريه يا حكيم خانه، در حد فاصل خيابان عباس آباد ، باباطاهر، محل عرضه انواع وسائل و لوازم خانگي.
بازار زرگرها، در خيابان باباطاهر، محل خريد و فروش طلا و جواهرات.
سبزه ميدان، ابتداي خيابان باباطاهر (ضلع شرقي)، محل عرضه حبوبات، سبزيجات، ميوه و تره بار.
بازار كفش دوزخانه بزرگ، منشعب از راسته گلشن، عمدتا محل عرضه كيف و كفش.
بازار كفش دوزخانه كوچك، منشعب از راسته گلشن، عمدتا محل عرضه كيف و كفش.
بازار قنادها (قنادخانه)، در ضلع غربي مسجد جامع، محل عرضه انواع شكلات و آجيل ( در سالهاي اخير تعداد زيادي زرگري و فروشگاه لوازم خانگي نيز داير شده است).
بازار صحاف خانه، در قسمت غربي كاروانسراي گلشن، محل كتابفروشي و نوشت افزار.
بازار صندوق سازها، واقع در محوطه ضلع شمالي مسجد جامع، انتهاي بازار ذغالي ها، محل عرضه لوازم خانگي.
بازار قبله ( نجارها)، در ضلع شرقي خيابان باباطاهر، محل نجاري و فرآورده هاي خراطي.
بازار گلشن، منشعب از خيابان اكباتان ضلع شرقي كاروانسراي گلشن، البسه فروشي.
بازار سمسارخانه، در ضلع غربي كاروانسراي ميرزا كاظم، قبلا مركز چيت فروشي بوده ، ولي امروزه عمدتا بازار فوش است.
بازار دباغ خانه، در چال دباغ خانه منشعب از خيابان اكباتان، محل فروش انواع مصالح ساختماني ( در سالهاي اخير دباغي ها به بيرون شهر منتقل شده اند)
بازار حلبي سازها ( حلبي ساز خانه)، در ادامه راسته قنادها، اغلب ساخت وسائلي از قبيل متعلقات بخاري، كانال كولر، ناودان، منبع آب و نفت، و نوشت افزار فروشي.
بازار چاقو سازها، در ضلع شمالي مسجد جامع، محل تعمير و ساخت انواع چاقو، كارد، قيچي و كليد.
بازار آهنگرها ، زنجير سازها، چلنگر ها ، واقع در خيابان اكباتان محل عرضه قفل، رنجير و انواع وسايل بنايي مانند ماله، تراز و شمشمه و غيره
بازار پالان دوز ها در ادامه راسته گلشن تا ابتداي نمازگاه، محل فروش مواد اوليه فرش مثل: پشم، خامه و ديگر كالاها.
بازار پيغمبر ( گوني فروش ها)، و راسته مقابل مسجد پيغمبر، عمدتا محل عرضه گوني.
بازار حلاج خانه، در ضلع شرقي كاروانسراي ميزرا كاظم اغلب شامل حلاجي و فروش انواع لحاف و تشك.
بازار روزين بر ها واقع در جنب شاهزاده حسين، محل ساخت انواع سطل آب، چرخ گاري و درشكه
بازار ذغالي ها، در ضلع شمالي ميدان امام در حال حاضر عمدتا محل فروش انواع وسايل و لوازم خانگي است.
بازار حاج فضل الله ، در راسته منشعب از ضلع غربي خيابان اكباتان، محل دباغي چرم و فروش ظروف روي و چوب فروشي.
بازار حسين خاني، منشعب راسته كليمي ها محل فروش مواد خوراكي از قبيل برنج و حبوبات.
بازار آهك فروش ها، واقع در سر گذر، در اين محل بيشتر مصالح ساختماني عرضه مي شود.
بازار شيشه فروشها (شيشه برها)، منشعب از سبزه ميدان، محل عرضه شيشهن لوازم ساختماني، رنگ و ابزار يراق.
بازار علاقبندها، در ضلع شرقي كاروانسراي شريفيه، در اين بازار وسائل دست ساز مانند لوله بخاري، سطل فلزي، وسائل حلبي قديمي و اجناس مشابه ساخته و عرضه مي شود.
بازار فلسطين ( يا يهوديها يا كليمي ها)، واقع در مجموعه بازار محل عرضه لوازم الكتريكي، لاستيك، طناب، خامه فروش و غيره.
بازار قصابها، منشعب از سبزه ميدان، عمدتا محل عرضه گوشت گاو و گوسفند و عطار و مواد خوراكي ديگر.
بازار قيصريه ( موتاب خانه)، منشعب از راسته گلشن، محل كفش دوزي، عرضه پوشاك و خامه فرش.
بازار كاه فروش ها، در خيابان شهدا روبروي كاروانسراي ميرزا كاظم، محل عرضه البسه دست دوم، ميوه فروش، عطاري و خرازي.
بازار كهنه فروش ها، پشت شاهزاده حسين، محل فروش البسه دست دوم.
بازار گندمي ها، واقع در محله بنه بازار، صنف قناد و قندريز فعاليت دارند و در انتهاي راسته گندم فروشي و علافي نيز، موجود مي باشد.
بازار بزازها، در ضلع شرقي مسجد جامع منشعب از خيابان اكباتان، عمدتا محل فروش انواع پارچه.
بازار مسگرها، در معابر منشعب از راسته قنادها، شيشه برها، نخود بريزها، بيشتر مغازه ها به حرفه مسگري اشتغال دارند و انواع لوازم خانگي، لباس، كيف و لوازم پلاستيكي نيز عرضه مي شود.
بازار سرگذر، در ضلع شمالي خيابان شهدا قرار گرفته و در مغازه هاي عطاري، خرازي، بقالي، خواربار فروشي، و لباس فروشي و انواع كالاهاي مورد نياز عموم عرضه مي گردد.
بازار نخود بريز ها، اين بازار محدود به درب شمال غربي مسجد جامع و در انتها، عمود بر راسته فلسطين است، كه در فروشگاههاي خرازي عطاري، خواربارفروشي و لوازم بهداشتي، انواع لوازم مصرفي را ارائه مي كند.
بازار اسكندريه، در ضلع شرقي بازار واقع شده (ابتداي اين راسته از ضلع شرقي خيابان باباطاهر منشعب و در جهت شرق بازار ادامه مي يابد) اين بازار عمدتا فرش فروشي است.
سراها و كاروانسراهاي همدان
كاروانسراها و سراهاي همدان به دو دستة كارواني ، تجاري و تجاري تقسيم ميشوند.
كارواني، تجاري
مانندكاروانسراي گلشن و ميرزاخاني كه هم تجاري هستند و هم محلي براي استراحت كاروانيان بودهاند.
تجاري
مانندكاروانسراي صفرخان نو و شريفيه اشاره كه تجاري بوده اند.
اكثركاروانسراهاي كارواني ، تجاري ، داراي حياط مركزي هستند و حجره ها در دو طبقه پيرامون حياط مركزين بنا شده اند. كه حجره هاي طبقه پايين به عرضه كالا اختصاص دارند و حجره هاي طبقه بالا مخصوص استراحت و خواب كاروانيان بوده اند.
سراها عبارتند از :
1 - سراي تحديد
اين كاروانسرا در راسته ذغاليها قرار گرفته كه مخروبه شده است.
2 - سراي سبزه واري
در ضلع جنوب غربي بازار ( ورودي از شرق خيابان باباطاهر است).
3 - سراي افتخاري
در شمال راست اسكندريه ( ورودي از شرق خيابان باباطاهر است).
4 - سراي قدسيه
در راسته قبله در جنوب غربي بازار داراي بيشترين تعداد حجره و محل انبار كالاست.
5 - سراي قبله
با 16 باب حجره در راسته قبله و جنوب غربي بازار واقع است و فعلا محل انبار كالاست.
6 - سراي يعقوب ياري
در غرب بازار قرار گرفته و گرچه مخروبه است، ليكن واجدارزش معماري است.
7 - سراي پيغمبر
در ضلع غربي بازار است و به علت مجاورت به مسجد پيغمبر به اين نام مشهور شده است.
8 - سراي دكتر مطلب
در شمال راسته پيغمبر واقع شده و فعلا محل انبار كالا شده است.
9 - سراي حاج ملا يوسف
در غرب راسته حسين خاني واقع شده است و به محل انبار كالا تبديل گرديده است.
10 - سراي دالان دراز
در شمال راسته حسين خاني واقع شده وبه محل انبار كالا تبديل گرديده است.
11 - سراي رنگرز ها
در شمال راسته حسين خاني و روبروي سراي سيد قربان، در حال حاضر فاقد معماري اوليه است.
12 - سراي سيد قربان
در شمال غربي راسته حسين خاني است و فعلا متروكه است .
13 - سراي سينا
در شمال غربي بازار و در جوار بخش غربي سراي حسين خاني است.
14 - سراي مازوچي
در انتهاي راسته حاج فضل الله واقع است و اينك كاربري قالب آن پشم فروشي است.
15 - سراي نهاوندي
در شمال بازار واقع است و كاربر آن پشم فروشي است.
16 - سراي كمرگ
در شمال كاروانسراي حاج ميرزا كاظم واقع است. درب اصلي آن از خيابان اكباتان مي باشد و كاربري غالب آن، فرش فروشي است.
17 - سراي روحيه
در ضلع شرقي سراي گمرك و از جنوب در مجاورت سراي آهن فروشان قرار دارد.
18 - سراي آهن فروش ها
در شمال شرقي سراي ميرزا كاظم و شمال راسته آهك فروش هاست. كاربري غالب آن، آهن فروشي است.
19 - سراي حاج ابوالحسن
در غرب بازار و جنوب راسته زرگرهاست و به نام بازار روز شهرت يافته است.
كاروانسراها عبارتند از :
1 - كاروانسراي قلمداني
در شمال مسجد پيغمبر به وسعت تقريبي 500 متر مربع، كاربرد فعلي انبار و دفتر تجاري است.
2 - كاروانسراي صفرخاني و سراي نو
در ضلع شمال و شرق مسجد پيغمبر، در راسته فلسطين واقع است. ورودي آن در كنار ورودي سراي قلمداني است و با مساحت 4000 متر مربع، داراي 165 باب حجره است. اين كاروانسرا به شماره 2088 مورخه 11/5/1377 به ثبت آثار تاريخي رسيده است.
3 - كاروانسراي شريفيه
واقع در بخش مياني بازار و محدود به راسته نخود بزيزها و حلبي سازها و صحاف خانه و علاقبند ها مي شود. اين كاروانسرا به شماره 2087 مورخ 11/5/1377 ثبت شده است.
4 - كاروانسراي ميرزا كاظم
در ضلع شرقي خيابان اكباتان واقع شده و ورودي آن از راسته سمساري هاست. اين مجموعه در حال حاضر زيباترين و سالم ترين سراي همدان است وسعت تقريبي آن 4000 متر مربع است و به شماره 2224 مورخه 23/5/1378 به ثبت رسيده است.
5 - كاروانسراي حسين خاني
در شمال شرقي كاروانسراي نو قرار دا رد و درب هاي اصلي آن در جنوب شرقي كاروانسرا قرار دارد. اين بنا متعلق به دوران فتحعلي شاه قاجار است و در حال حاضر محل انبار كالا شده است و در گذشته علاوه بر انبار تجارت خانه هم بوده است.
6 - كاروانسراي گلشن
در خيابان اكباتان روبروي كاروانسراي حاج ميرزا كاظم قرار دارد و مدخل ديگران، از وسط ضلع غربي به بازار صحاف خانه مرتبط مي گردد. احداث اين بنا مربوط به اوائل دوران قاجاريه بوده و كاربري فعلي آن مركز فروش گليم و موكت، پارچه و غيره مي باشد.
- آبشار گنج نامه
- رودخانه قره چای يا سياه رود
- غار هيزج
- غار بگليجه
- غار قلعه جوق
- غار آق قاي
- غار قوري قلعها
- دره زين
- دوزخ دره
- حيات وحش و شكارگاهها
آبشار گنج نامه
آبشارگنج نامه مهمترين آبشار در استان همدان مي باشد .و در نزديكي شهر همدان و در تفرجگاه گنج نامه قرار دارد .كتيبه هاي معروفي از دورة هخامنشي در نزديكي اين آبشار به جاي مانده است آب اين آبشار از ارتفاعي حدود 12 متر سرازير مي شود و آب عباس آباد را به وجود مي آورد دبي متوسط آن 200 ليتر در ثانيه است كه از درة زيباي عباس آباد و گنج نامه می گذرد. اين آبشار که دارای آب دائمی است، در کنار کتيبه های باستانی و در مسير صعود به ارتفاعات کوه الوند و نزديک شهر تاريخی همدان واقع گرديده است. امكانات قابل توجه براي بهره برداري تفريحي و سياحتي و دسترسي آسان در فصل هاي مناسب سال ، از امتيازات ديگر اين جازبة سياحتي است . ولي متاسفانه تاكنون از طرف سازمانهاي مسئول اقدام شايسته اي در اين مورد صورت پذيرفته نشده است .
رودخانه قره چای يا سياه رود
رودخانه قره چاي يا سياه رود كه يك رود فصلي است از ارتفاعات آغه و يال دره بين همدان و ملاير سرچشمه می گيرد و پس از اتصال به رودهای خاکو، مرادبيگ، سيمينه رود، همه کسی و فرجين و عبور از کوريجان و آبياری اراضی فامنين و قهاوند پس از زهكشي بخش مهمي ازسطح استان از شرق استان همدان وارد استان مركزي مي شود و به طرف حوض سلطان سرازير می گردد . شعبه هاي مهم آن مانند رود آبشينه و رود صالح آباد و ساير شعبات فرعي آن از قله هاي كوهستان الوند سرچشمه مي گيرند. رود قره چاي از كوه هاي شمالي استان نيز شعبات ديگري به نامهاي خميگان . زهتران و دمق را دريافت مي كند .
غار هيزج
غار هيزج در قرية هيزج ، که با قلعه جوق در حدود 6 کيلومتر فاصله دارد، در کنارة شمالی کوه قوزی قشلاق واقع شده است و در زبان محلی زاغه دره سی گفته می شود. پس از عبور از دهانه سنگ چين و ديوارة كوتاه غار به تالاري به طول 12 متر مي رسيم و پس از عبور از تالار وارد محوطه وسيعي مي شويم كه يك راه فرعي در گوشة آن و تخته سنگ هاي عظيم ريزشي در قسمت ديگرش ديده مي شود .غار به شکل دهليزی ساده و سر راست و بدنه ای تقريبا صاف و سفيد با کمترين خمگرد و انحنا تا عمق 150 متری ادامه دارد. در اين فاصله در خمگرد غار وارد محوطهاي مي شويم كه در دهانة آن پيش بندي آويخته است . پس از طي مسافتي پهناي غار قدري كمتر و سقف آن كوتاه تر مي شود در اين قسمت به تپه كوچكي از خاك رسوبي بر مي خوريم . در گوشه تالار ، دهانه كوتاه ، ولي گشادي است كه به دهليز وسيع و همواري راه دارد . در كنار چپ دهليز يك حفره 5 متري مي بينيم از غار تا دهكده هيزج راه زيادي نيست . اين غار سر راه اراك و همدان قرار دارد و طول آن 520 متر است . آنچه بيشتر از همه در اين غار جالب توجه است آويزه هاي آهكي عجيبي است كه مانند قنديلي كامل از بدنه غار آويزان شده است . در حال حاضر از اين غار بهره برداري به خصوصي نمي گردد .
غار بگليجه
غار خارق العاده بگليجه يا غار برگ ليجه در نزديکی روستای سرخ آباد همدان واقع شده و به صورت چاهی است که برای ورود به آن بايد از وسايل فنی استفاده کرد و بدون طناب، بازديد از اين غار ميسر نيست. غار بگليجه دارای استالاگميت های زيبايی است. طول اين غار در حدود 50 متر است و طی يک برنامه يک روزه از طريق همدان می توان از آن ديدن نمود.

غار قلعه جوق
غار قلعه جوق در شرق استان و مرز استان اراک ، و در دو کيلومتری روستای قلعه جوق بخش قهاوند ، در رشته کوهی موسوم به قوزوقشلاق قرار گرفته است که به دليل نزديکی به روستای مزبور به غار قلعه جوق معروف شده است. اين غار دارای سه مدخل است. يك مدخل در 5 / 10 متري از سطح زمين و دو مدخل ديگر در كنار هم و اندكي پايين تر در سمت چپ آن و در فاصلة 5 / 8 متري از زمين قرار گرفته اند . روي ديوار غار خطوط مختلف و نقوش نامفهومي ديده مي شود كه فقط تاريخ 1168 هجري كه دورة افشاريه مي باشد را به خود گرفته است . راه ورود به غار نردبان 16 پله بزرگ و محكمي است كه در مدخل ورودي وسطي كار گذاشته اند . ورودي اين قسمت 106 سانتيمتر طول و 67 سانتيمتر عرض دارد كه به محوطة كوچكي به ابعاد 8/1 در 2/1 متر راه دارد . دو مدخل ديگر نيز به اين محوطه باز مي شوند . در سمت راست اين محوطه كه داراي چهار فرو رفتگي و سكوهايي در انتهاي آنها است و به منزله طبقه پايين غار است ، سوراخي وجود دارد كه پس از گذشتن از آن وارد اتاقي مي شويم و بعد از پايين رفتن از يك سكو به دالان اصلي غار كه دهليزي است سرتاسري به طول 4/2 متر و پهناي 77/1 متر و ارتفاع 2 متر مي رسيم و مدخل اصلي غار ( دهانه بالايي ) در ابتداي اين راهرو و در سمت راست اتاق ورودي ، داراي چشم اندازي بر مناظر دلگشاي اطراف است . در دوسمت و انتهاي اين دالان كه به طور مستقيم حفر شده است چندين اتاق منظم و هم شكل با اختلاف ابعاد چند سانتيمتري روبه روي هم با فاصلة 130 سانتيمتر با اصول هندسي توسط استادان هنرمند حفر شده است . تعداد اين اتاقها با اتاق انتهاي راهرو 13 باب است طول هر يك از اين اتاقها 2 متر و دهانه آنها 107 سانتيمتر است و در 45 سانتيمتري انتها داراي سكو است . در فاصله 5/10 متري دالان محوطه وسيع بيضي شكلي وجود دارد كه قطر كوچك آن 370 سانتيمتر از طول راهرو را در بر گرفته است و در دو انتهاي قطر بزرگ آن دو اتاق سكودار ديده ميشود يكي از اتاقها مانند اتاقهاي دو طرف راهرو ، با همان ابعاد ، و با گودال مربع كوچكي به ابعاد يك متر و عمق 50 سانتيمتر است . اين محوطه به منزله تالار غار است و سقف آن تراش ناوداني خورده و اندكي بلندتر از ساير قسمتهاي غار قرار دارد.بنا به روايتي اتاق دوم سمت راست راهرو كه فاقد سكو است منبع آب غار قرار داشته است .
غار آق قايا
در کنارِ غارِ سلطان بولاغ , که در جادة همدان واقع گرديده است ، راهی وجود دارد که به ميانه ديواری ميرسد . و بر فراز آن ديوار چند دهنه غار در کنار هم رو به شمال و به سوی جاده شوسه ديده می شود که عبارت اند از:
غار شماره 1 : غار کوچکی است که از يک فضای 5/3 در 5/4 متر ساخته شده است و بلندی آن 7/1 متر است. در ديوارة مقابل ، سوراخي چند متري ديده ميشود كه از خاك پر شده مي باشد . كف غار از خاك نرمي پوشيده شده است . كه دراثر جريان آب باران در شكاف سنگها به وجود آمده است . در بدنه راست ، دالان باريكي به طول 5 متر ديده ميشود كه به علت انباشتگي خاك بايد به شكل خزيده از آن گذشت . سر دالان به غار شماره 2 باز ميشود و مانند راهرويي بين آن دو غار ميباشد .
غار شماره 2 : در کنار غار شماره 1 قرار گرفته است و مانند دالان ساده ای به درازای 5/12 و پهنای 8/1 متر کشيده شده است. بلندی آن به 5/4 متر می رسد و بزرگترين اين غارها محسوب می گردد.
غار شماره 3 : دالان تنگ و سر راست 7 متری است که در 3 متری غار شماره 2 در شيب تند بالای پرتگاه قرار گرفته است. پهنای آن 5/1 متر و به شکل سنجاق است. در پايان دالان يک سوراخ تقريبا 3 متری است که ورود به آن برای اشخاص باريک اندام امکان پذير ميباشد.
غار قوري قلعه
دره زينا
درة زيبا وبا چشم اندازِ دلانگيزِ زينا مشتمل بر دو دره حيدره و كيوارستان است كه اولي به دامنه هاي كوه ميدان ميشان ختم ميگردد و روستاي حيدره را مانند نگيني زيبا درخود جاي مي دهد و دومي همراه رودخانه هاي پشت كوههاي الوند و كلاغ لان به دامنة آن كوه ها منتهي مي گردد. از ويژگي هاي چشمگير اين دره ، چشم انداز زيباي ميدان ميشان در آن سوي منطقة الوند مي باشد . اين دره با چشمهسارهاي زيبا و پوشش گياهي مناسب ويژگي هاي منحصر به فردي را دارا مي باشد.
دوزخ دره
دوزخ دره يكي از دره هاي صخره اي و ريزشي است و انتهاي آن به امامزاده كوه مي رسد . آبشار اين دره كه حدود 15 متر ارتفاع دارد بسيار معروف است . اين دره كه عناصر زيباي طبيعي و چشم اندازهاي بديع دارد ، علاقه مندان زيادي را ، به ويژه در فصل تابستان ، به سوي خود جلب مي نمايد . وجود بيشه زار و رودخانه در عمق دره هاي سلسله جبال الوند زيبايي هاي گردشگاهي آن را صد چندان نموده است .
حيات وحش و شكارگاهها
سراسر استان همدان به دليل مرتفع و كوهستاني بودن از زيستگاههاي انواع حيات وحش بزرگ و كوچك محسوب ميشود كه وحوشي از قبيل : كل , بز , قوچ , ميش , روباه , راسو , خرسِ قهوه اي , كبكِ معمولي و انواع ديگر پرندگان را در خود جاي داده است . زيستگاههاي حيات وحش استان چه در ارتفاعات و چه در جلگه و حواشي تالاب جزو مناطق حفاظت شده اند و شكار در آنها كلا ممنوع است .
كانون شكار همدان ، با تصويب قانون شكار و صيد در سال 1346 به اداره شكارباني همدان تغيير نام يافت. و در برخي از شهرهاي استان ، پاسگاه شكارباني تاسيس گرديد. در سال 1353 با تصويب قانون حفاظت و بهسازي محيط تحت عنوان اداره كل حفاظت محيط زيست نامگذاري گرديد.. پس از پيروزي انقلاب اسلامي و با توجه به رشد روز افزون جمعيت و صنايع توليدي ، خدماتي و ... ساخت و تجهيز مركز تحقيقات زيست محيطي همدان با مساحتي در حدود 1980 متر مربع و زيربناي بالغ بر 2800 متر مربع از سال 1373 آغاز و با پيگيري و تلاش بي وقفه در سال 1380 به پايان رسيد و تجهيز آن در سالهاي جاري و آتي ادامه خواهد داشت.
منطقه حفاظت شده خان گرمز
منطقه حفاظت شده خان گرمز در وضعيت فعلي 5500 هكتار وسعت دارد كه در 34 كيلومتري غرب شهر تويسركان واقع شده است. قدمت ممنوعيت در اين منطقه به 18 سال مي رسد كه موجب افزايش قابل ملاحطه گونه هاي شاخص منجمله كل، بز ، قوچ و ميش گرديده است . در اين ارتباط كل و بز به دليل نداشتن غريزه مهاجرت از خطرات شكار غير مجاز و نداشتن امنيت زيستي و كمبود علوفه و مواد غذائي مصون مانده اند. كه به همين دليل تعداد زيادي از كل هاي موجود تا بيش از 10 سال قابل بهره برداري بوده و شكار آنها به لحاظ امكان جفت يابي و قلمرو طلبي گونه هاي جوانتر و نهايتا " در اين منطقه جمعيت قوچ و ميش به دلايل ياد شده ، فوق از تعداد كمتري برخوردارند در اين منطقه منابع آبي به صورت چشمه هاي دائمي با دبي مناسب و پوشش گياهي متنوع و غني كه در 2 گونه درختچه اي و بوته يافت ميشوند .
منطقه تيراندازي و شكار ممنوع نشر
وسعت اين منطقه حدود 6000 هكتار مي باشد كه در فاصله 45 كيلومتري شرق شهرستان همدان واقع است . اين منطقه جوان ترين حوزه تحت مديريت استان مي باشد كه مدت ممنوعيت آن در حال حاضر يك دوره سه سال طي گرديد ، لذا به لحاظ فراهم نمودن فاكتور امنيت جمعيت گونه هاي شاخص و قابل شكار آن افزايش چشمگيري داشته است. اين منطقه همانند منطقه ممنوعه ملوسان مورد هجوم شكارچيان متخلف قرار داشته و بدين سبب كل و بز اين منطقه را ترك و يا مورد شكارهاي غير مجاز واقع گرديده . قوچ و ميش را از گونه هاي شاخص و گرگ و روباه و شغال و كفتار و تشي و رودك را از گونه هاي معمولي اين حوزه مي توان نامبرد. وضعيت منابع آبي غني و پوشش گياهي آن تقريبا" ضعيف مي باشد كه در نظر است با همكاري منابع طبيعي استان احيا گردد.
درياچه پشت سد اكباتان
درياچه پشت سد اكباتان تنها درياچه استان مي باشد كه واقع در 9 كيلومتري جنوب شرقي شهر همدان واقع شده است وسعت اين درياچه حدود 60 هكتار و حداكثر و حداقل عمق آن به ترتيب 32 و 18 متر گذارش شده است آب ذخيره اين سد كه در بد امر 100 در صد نياز آب شرب شهر همدان را تامين مي نمود و در حال حاضر قادر به تامين حدود 50 درصد آب مورد نياز شهر را هم تامين نمي نمايد . گرداگرد سد را حدود 15 هكتار جنگل كاري كرده اند و درياچه آن براي عمليات آموزشي ، آزمايشي و نظامي مورد استفاده قرار مي گيرد .بررسي هاي كارشناسانه نشان ميدهد كه امكانات درياچه سد اكباتان براي بهره برداري هاي سياحتي يا جهانگردي و ورزشهاي آبي كاملا مساعد است و با اندك سرمايه گذاري در اين امر كه از نظر اقتصادي نيز اهميت دارد مي توان درياچه سد را تجهيز نمود تا به مجموعه تفريحي ورزشي تبديل شود. وجود برق ، دسترسي مناسب ، فضاي اطراف و فاصله اندك آن با شهر همدان از امتيازات بوالقوه درياچه سد اكباتان مي باشد .
با چنان عشقي زندگي کن که حتي اگر بنا به تصادف در جهنم افتادي خود شيطان تو را به بهشت بازگرداند!
به خورشيد گفتم گرمي ات را به من بده تا به تو بدهم گفت دستانش گرمي مرا دارند به اسمان گفتم پاكيت را به من بده گفت چشمانش پاكي مرا دارند از دريا بزرگي و ارامشش را خواستم گفت قلب تو به اندازه اقيانوس است و ارامشت نيز.در مقابل دستان گرمت پاكي نگاهت و بزرگي و ارامش قلبت چيزي ندارم به تو تقديم كنن جز قلبي كه به عشق تو مي تپد.
عمراً اينارو بدوني....... 1- توماس اديسون از تاريکي وحشت داشت 2- صداي اردک اکو ندارد 3- چشمهاي شتر مرغ از مغزش بزرگتر است 4- مورچه ها نمي خوابند 5- الفباي مردم هاوايي 12 حرف دارد 6- کد کشور روسيه 007 است 7- اگر سر سوسک را قطع کنند براي چند هفته زنده مي مينند 8- ارتفاع برج ايفل در سرما و گرما بر اثر انقباض و انبساط 16 سانتي متر تغيير ميکند 9- آدامس توسط يک فرمانده جنگي اختراع شد
migan farda khoshgelaro migiran to ro khoda birun naro nemigiranet zaye mishi!!!!!!!!!!!!
مي دوني ب.م.م يعني چي؟ يعني بزرگترين مقسوم عليه مشترك. حالا مي دوني م.ب.ب يعني چي؟يعني مربا بده بابا!
داستان غم انگيز زندگي اين نيست که انسانها فنا مي شوند ، اين است که آنان از دوست داشتن باز مي مانن
مهرباني را وقتي ديدم که کودکي مي خواست آب شور دريا را با آبنبات کوچکش شيرين کند
چشمانت را براي زندگي مي خواهم اسمت را براي دلخوشي مي خوانم دلت را براي عاشقي مي خواهم صدايت را براي شادابي مي شنوم دستت را براي نوازش و پايت را براي همراهي مي خواهم عطرت را براي مستي مي بويم خيالت را براي پرواز مي خواهم و خودت را نيز براي پرستش.. دوست دارم!!
بـــــــــــــــــــــــــــــمون « ? » .... تو بگو سرد هوا منم مي شم خورشيد تو .... .... تو بگو که نا اميدي منم مي شم اميد تو .... .... تو بگو دلم گرفته از همه دو رنگيا .... .... مشکي مي شم مظهر يه رنگي،واسه تو .... .... تو بگو خدا کنه بارون بياد از آسمون .... .... به خدا التماس ميکنم گريه کنه براي تو .... « ? » نــــــــــــــــــرو
sang kafist baraye shekastane yek shishe. 1 harf kafist baraye shekastane yek del. 1 saniye kafist baraye ashegh shodan. va 1 doost mesle u kafist baraye hameh ye omram
با چنان عشقي زندگي کن که حتي اگر بنا به تصادف در جهنم افتادي خود شيطان تو را به بهشت بازگرداند!
به خورشيد گفتم گرمي ات را به من بده تا به تو بدهم گفت دستانش گرمي مرا دارند به اسمان گفتم پاكيت را به من بده گفت چشمانش پاكي مرا دارند از دريا بزرگي و ارامشش را خواستم گفت قلب تو به اندازه اقيانوس است و ارامشت نيز.در مقابل دستان گرمت پاكي نگاهت و بزرگي و ارامش قلبت چيزي ندارم به تو تقديم كنن جز قلبي كه به عشق تو مي تپد.
عمراً اينارو بدوني....... 1- توماس اديسون از تاريکي وحشت داشت 2- صداي اردک اکو ندارد 3- چشمهاي شتر مرغ از مغزش بزرگتر است 4- مورچه ها نمي خوابند 5- الفباي مردم هاوايي 12 حرف دارد 6- کد کشور روسيه 007 است 7- اگر سر سوسک را قطع کنند براي چند هفته زنده مي مينند 8- ارتفاع برج ايفل در سرما و گرما بر اثر انقباض و انبساط 16 سانتي متر تغيير ميکند 9- آدامس توسط يک فرمانده جنگي اختراع شد
migan farda khoshgelaro migiran to ro khoda birun naro nemigiranet zaye mishi!!!!!!!!!!!!
مي دوني ب.م.م يعني چي؟ يعني بزرگترين مقسوم عليه مشترك. حالا مي دوني م.ب.ب يعني چي؟يعني مربا بده بابا!
داستان غم انگيز زندگي اين نيست که انسانها فنا مي شوند ، اين است که آنان از دوست داشتن باز مي مانن
مهرباني را وقتي ديدم که کودکي مي خواست آب شور دريا را با آبنبات کوچکش شيرين کند
چشمانت را براي زندگي مي خواهم اسمت را براي دلخوشي مي خوانم دلت را براي عاشقي مي خواهم صدايت را براي شادابي مي شنوم دستت را براي نوازش و پايت را براي همراهي مي خواهم عطرت را براي مستي مي بويم خيالت را براي پرواز مي خواهم و خودت را نيز براي پرستش.. دوست دارم!!
sang kafist baraye shekastane yek shishe. 1 harf kafist baraye shekastane yek del. 1 saniye kafist baraye ashegh shodan. va 1 doost mesle u kafist baraye hameh ye omram
موضوعات مرتبط: اس ام اس های خوب
این بار می خواهم هفت سین عید را با یاد تو بچینم
سبزه را با یاد روی سبزه ات
سمنو به یاد شیرینی لبخندت
سایه دانه به رنگ چشم هایت
سرکه با یاد ترشی مهربانیت
سیب با یاد تردیه گونه هایت
سکه با یاد درخشش قلبت
سیر با یاد تندی کلامت
با همه خوبی ها و بدی هایت ... دوستت دارم
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
آسمان را میخواهم برای عبور ، جاده باریک است
ماه را میخواهم برای نور ، راه تاریک است
تو را میخواهم برای نظافت ، عید نزدیک است
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
سال نو با تو شوق شكفتنه
حرف عاشقي و از تو گفتنه
نفساي گرمتو شنفتنه
در كنارت توي رويا موندنه
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
سلامت
سعادت
سیادت
سُرور
سَروری
سبزی
و سَرزندگی
هفت سین سفره ی زندگیتان باد
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
پیام تبریک سال نو ترک ها :
حلول ماه مبارک نوروز بر تمامی فجر آفرینان عرصه ی ایثار و پیروان آن حضرت صلوات !
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
اگر ماه بودم
به هر جا که بودم سراغ تو را از خدا می گرفتم
و اگر سنگ بودم
به هر جا که بودی سر رَهگذر ِ تو جا می گرفتم
اگر ماه بودی
به صد ناز شاید شبی سر بام ِ من می نشستی
و اگر سنگ بودی
به هرجا که بودم می شکستی مرا ... می شکستی ...
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
.
.
.
.
.
الهی
.
.
.
.
الهی که
.
.
.
.
من قربون اون
.
.
.
.
چشمات برم که دنبالsms می گرده !
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
ای کاش علم اونقدر پیشرفت کرده بود
که از طریق sms یه دسته گل سرخ برات می فرستادم !
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
آدم توی زندگی باید یا 1 باشه یا -1
از هرچی صفره بدم می یاد !
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
مانده ام در کوچه های بی کسی
سنگ قبرم را نمی سازد کسی
مردم و خاکسترم را باد برد
بهترین یارم مرا از یاد برد
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
فکر کردی یه sms جدیده ؟!
یا فکر کردی کارت دارم ؟!
یا فکر کردی می خوام خبری بهت بدم ؟!
نه بابا !
فقط می خواستم بگم دوست دارم
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
اگه باد اومد
پنجره ت ُ باز کرد
پرده ت ُ ناز کرد
لوسترتو تاب داد
نترسیا !
بوسه ی منه که می خواد بیاد سفت بچسبه به لپت !
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
امروز روز ملی گل هاست
روزت مبارک
اینو برای همه یگل های دنیا که عطرشون رو دوست داری بفرست
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
چه شریف است دل غمگینی که اندوهش مانع از آن نمی شود که با دل های شاد سرودی سر کند
(
جبران خلیل جبران)موضوعات مرتبط: اس ام اس های خوب
چند سال پيش توي يه برنامه زنده شبكه تهران (فكر كنم شبهاي تهران بود) احمدزاده بعد از اينكه يكي مسابقه رو برد گفت: هديه اي به رسم امانت به شما ميديم!
يكي دو هفته پيش اين پسره (اميرمحمد) به عمو پورنگ گفته بذار يه ماچ از لبات بگيرم و پورنگ هم سرخابي شده!
توي اخبار سراسري بود كه آقاي بابان همراه همكار خانومش ميخواست خداحافظي كنه گفت: به همراه خانمم از شما خداحافظي مي كنم!
برنامهي صبح ايراني راديو سراسري كه از ساعت 6 و خورده اي صبح شروع ميشه يك مجري خانم داره به اسم قلع ريز يا مشابه اون كه يه روز، گفتند: يك خبر جالب ميخوام براتون بخونم، تو اينترنت ميگشتم (!) اين خبر رو ديدم كه نوشته يك پيرمرد به مدت 50 سال بالاي درخت زندگي كرده و بعد فرمودند كه: شوخي نيست، طرف 5 قرن بالاي درخت بوده!
يه تبليغي جديدا تو تلويزيون نشون ميده كه ظاهرا مال يك شركت آموزش كنكور به اسم " تست قرمز " هست ... خلاصه يه پسره رو نشون ميده كه كتاباي اينا رو مي خونه بعد ميره سر جلسه با خيال راحت تست ميزنه ...فقط يه نكته اي هست ... اين پسره سر جلسه كنكور فقط يه پاسخ نامه دستشه ... هيچ پرسش نامه اي وجود نداره ...!
يكي از برنامه هاي زنده شبانه چند سال قبل بود كه تو شبكه تهران پخش مي شد و احمدزاده و حسيني مجرياش بودن. خسرو شايگان (دوبلور) تلفني باهاشون تماس گرفته بود و اينا هم گير داده بودن كه يه آهنگي رو كه معمولا زمزمه ميكني بخون. هرچي اين بنده خدا مي گفت الآن چيزي يادم نيست ول كن نبودن كه يه دفعه شروع كرد به خوندن : مرا ببوس ...! مرا ببوس ... اون دو تا هم كه دستپاچه شده بودن فورا گفتن به به چه صداي خوبي! حالا ميرسيم سر سوال بعد و هر جور بود نذاشتن بقيشو بخونه.
يه بارم تو برنامه كودك (حالا همه فكر ميكنن من برنامه كودك مي بينم) عمو پورنگ اجرا مي كرده مسابقه تلفني بوده يه دختره زنگ زده بوده ، پورنگ بهش ميگه بابا خونه هست باهاش صحبت كنم ميگه هست ولي حمومه ، ميگه مامان چه طور ؟ ميگه مامانمم حمومه !!!
يه بار گوينده اخبار ساعت 2 ميخواست بگه وفات پدر آقاي احمدي نژاد گفت: شهادت پدر آقاي احمدي نژاد كه سريع درست كرد. ولي معلوم بود اعصابش خرد شده و چند تا اشتباه ديگه هم كرد.
يه خاطره ديگه از عمو پورنگ
يه صداي دخترونه
- الو ؟
- الو ؟
- سلام
- سلام
- خوبي
- مرسي . عمو پورنگ ؟
- جانم ؟
- من خيلي دوستتون دارم
- منم خيلي دوستت دارم عزيزم . اسمت چيه ؟
- كتايون
- كتايون ؟ خوبي ؟
- بله
- كتايون ؟ من ازت سوال مي پرسم . تو بگو كتايون . باشه ؟
- باشه
- كي از همه بهتره ؟
- كتايون
- كي تو كارا به مامان كمك مي كنه ؟
- كتايون
- كيه كه مامان دوستش داره ؟
- كتايون
- كيه كه بابا وقتي از در مياد ماچش مي كنه ؟
- مامان
همين 5 شنبه بازي پرسپوليس - ابومسلم بود بين دو نيمه زنگ زدن به فنايي براي مسايل داوري و اينا فنايي گفت : قبل از هر چيز اجازه بدين فرارسيدن ماه محرم رو خدمت شما و بينندگان تبريك عرض كنم !!
موضوعات مرتبط: متفرقه
دوشنبه,7 تير 1385 (تعداد دفعات خوانده شده:563)
یک روزنامه نگار گفت :در صورت حاکمیت اینترنت در یک کشور،آزادی بیان و عصر ارتباطات با چالش اساسی مواجه خواهد شد.
به گزارش بخش خبر شبكه فن آوري اطلاعات ايران، از خبرگزاری سلام، دکتر محمد سلطانی فر عضو هیات علمی دانشگاه واحد علوم و تحقیقات گفت: موکول شدن حاکمیت اینترنت که یکی از نیاز های اساسی هر کشوری محسوب می شود یکی از مهمترین مشکلات و ضعف جامعه امروزی به شمار می آید .
وی با اشاره به امپریالیسم خبری در گذشته افزود:در صورتی که قرار شود محوریت اینترنت که به عنوان نیاز اساسی هر کشور و جامعه ای محسوب می شود به دست یک کشور ویا کشور های خاص اداره و سیاست گذاری شود .مبحث اینترنت تبدیل به امپریالیسم خبری که در گذشته مشهود بود می شود.
این روزنامه نگار می افزاید:فرقی نمی کند که حاکمیت اینترنت را کشور آمریکا یا اروپا در اختیار داشته باشند زیرا هر کشوری در مرحله اول به فکر منافع خود است و در صورت نیاز، سانسور را اعمال خواهد کرد و آزادی در معنای واقعی از بین خواهد رفت.
دکتر محمد سلطانی فر اظهار داشت :در این راستا از سوی سازمان ملل نشستی در یونان و تونس برگزار شد که در این نشست راهکارهایی جهت خارج شدن حاکمیت اینترنت از یک کشور و بررسی آن به صورت منطقه ای مطرح شد.
وی تصریح کرد: بیشتر افرادی که در این نشست حضور داشتند نسبت به حاکمیت اینترنت در یک کشور ابراز نگرانی می کردند و خواستار آن به صورت منطقه ای بودند .
عضو هیات علمی دانشگاه واحد علوم و تحقیقات خاطر نشان کرد:در صورتی که حاکمیت اینترنت در یک کشور ادامه پیداکند باید تمامی کشورها منتظر عواقب و مشکلات آن در زمانی نه چندان دور باشند و ما باز شاهد سانسور دید گاه ها در بعد جهانی خواهیم بود و ارتباطات با چالش اساسی مواجه خواهد شد
موضوعات مرتبط: اخبار
كاربران اينترنت در اقصي نقاط جهان ازاين پس ميتوانند با ورود به سايت اينترنتي آستان قدس رضوي و مشاهده روضه منوره، بارگاه حضرت ثامن الائمه علي بن موسي الرضا(ع) را از اين طريق زيارت كنند. به گزارش بخش خبر شبكه فن آوري اطلاعات ايران، آستان قدس رضوي روز سه شنبه اعلام كرد در اين سامانه با آدرس http://www.aqrazavi.org بخشي به عنوان پرسش و پاسخ و مشاوره وجود دارد كه پاسخگوي سووالات شرعي و نيازهاي مشاورهاي است . در اين سايت بخشي با عنوان "ارتباط سبز" طراحي شده كه به دلنوشتههاي كاربران اختصاص دارد و تمامي علاقهمندان ميتوانند با مراجعه به اين بخش مناجات كنند. برقراري ارتباط با مسوولان ادارات روابط عمومي و نيز اماكن متبركه آستان قدس رضوي به صورت مجازي و استفاده از كتابخانه ديجيتالي فراهم شده است. |
موضوعات مرتبط: اخبار