روز بروز داره جذاب تر و دوست داشتنی تر میشه . کم کم موهای سفید صورتش دارن با موهای مشکی مساوی میشن . من بهشون میگم برف روزگار !
همین طوری که دراز کشیده کنارم خوابش برده ، از اون خوابهای شیرین صدادار ! زل زدم بهش و دارم یه دل سیر نگاهش میکنم ، ذخیره میکنم انگار برای روزهای دلتنگی
چشماش رو باز میکنه ، لبخند میزنه ، لبخند میزنم ... میگه باورت میشه ؟ توی خواب نگاهت رو حس میکردم ! میگم نگاه ها وزن دارن ، سنگینی دارن .
بعد سرمو خم میکنم کنار صورتش و دستمو میکشم روی موهای صورتش و میگم :
چه حسی داره که یه نفر روزبروز بیشتر عاشقت بشه ؟! هاااا ؟!
با گوشه چشمش نگام میکنه و لبخند میزنه
میگم : چه حسی داره که تموم زندگی و دلخوشی یک نفر باشی ؟ هااا ؟!
این دفعه سرش رو برمیگردونه سمت من و ادای من رو در میاره و با همون لحن میگه "هااا؟!" و خندش میگیره
میگم : چه حسی داره که یه نفر فقط و فقط در کنار تو آرامش داشته باشه حتی اگه ازت دور باشه ؟ هااا ؟!
چه حسی داره که یه نفر بیشتر از همه دوستت داشته باشه و کمتر از همه ببیندت ؟! هااا ؟!
چه حسی داره که یه نفر هر روز و هر ساعت تو فکر تو باشه ؟! هااا ؟!
چشماش پر از غصه میشه ، همینطور که داره سقف رو نگاه میکنه چشماش رو میبنده و میگه : "سخت و سنگین"
پ.ن1 : گاهی حتی وقتی کنارشم دلم براش تنگ میشه
پ.ن2 : که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها ...
موضوعات مرتبط: جملات زيبا ، دل نوشته ها
برچسبها: موی سپید , دوست داشتن , زندگی خوب , جذاب