رحلت مرموز آيت ا... سيد مصطفي خميني در آبان 1356 را مي توان نقطه عطفي در نهضت اسلامي مردم ايران دانست. مجالس يادبود در سراسر کشور برگزار شد و در آن مراسم، تظاهرات گسترده عليه رژيم به پا شد.
از اين رو رژيم، تصميم گرفت با توهين به ساحت حضرت امام خميني، چهره ايشان را به عنوان رهبري نهضت مخدوش کند. در اواسط دي ماه 1356، پيک دربار، نامه ممهور به مهر دربار را به داريوش همايون، وزير اطلاعات و جهانگردي داد.
او نيز نامه را به روزنامه اطلاعات جهت انتشار سپرد. مسعودي، صاحب امتياز روزنامه، مفاد مقاله را باعث واکنش علما و روحانيون و براي آينده روزنامه خطرناک مي دانست، اما در تماس با وزير اطلاعات و نخست وزير، آموزگار، دريافت که برخي از مفاد تند و تحريک آميز آن به خواست شاه در مقاله آمده است.
در اين مقاله که با امضاي مستعار "احمد رشيدي مطلق" در روزنامه اطلاعات به چاپ رسيد، بطور صريح، بي حجابي فضليت و حجاب، کهنه پرستي و ارتجاع معرفي و به ساحت مقدس امام خمینی، اهانت و قيام 15 خرداد 1342، توطئه استعمار سرخ و سياه معرفي شده بود.
با انتشار اين مطالب اهانت آميز، اولين واکنش ها در شهر قم آغاز شد. مدرسين حوزه علميه قم دروس حوزه را در روز 18 دي تعطيل اعلام کردند و در اين روز، طلاب با تشکيل اجتماع بزرگي تظاهرات خود را به سوي منازل مراجع آغاز کردند و تعدادي از علما و مراجع قم در سخنراني هاي خود، به حمايت از امام و محکوميت اهانت به ساحت ايشان پرداختند.
بازاريان قم با مشاهده حرکت حوزه علميه، تصميم به تعطيلي مغازه هاي خود در19دي گرفتند. روز نوزدهم دي ماه ساواک و شهرباني به کمک نيروهاي کمکي از تهران وارد شده و در حوالي مدارس علميه متمرکز شدند.
اقشار مختلف مردم با راهپيمايي به سوي منازل بزرگان حوزه، رفته رفته خروشان تر مي شدند. نيروهاي رژيم با مشاهده حرکت عظيم مردم تصميم به حمله گرفتند و تيراندازي شروع شد و در این روز عده زیادی از طلاب و مردم قم به شهادت رسیده و یا مجروح شدند.
نتايج و پيامدهاي قيام نوزدهم دي : 1 ـ اثبات توخالي بودن شعار فضاي باز سياسي 2ـ ثابت شد که شاه از حرکت مذهبي ـ سياسي به رهبري روحانيت و در راس آنها، حضرت امام، بيش از هر حرکت سياسي ديگر وحشت دارد 3ـ نهضت در مسير صحيح خود قرار گرفت؛ به نحوي که ترفندهاي بعدي رژيم نيز بي ثمر افتاد 4ـ متحجرين و مروجان جدايي دين از سياست منزوي شدند. اين قيام را بايد نقطه عطفي در تاريخ نهضت اسلامي دانست چرا که پس از آن امواج انقلاب اسلامي شدت گرفت و دامنه انقلاب فراگير شد و در نهايت به سرنگوني رژيم پهلوي انجاميد.
تشکيل شوراي انقلاب-22 دی 1357
با اوج گيري نهضت اسلامي در سال 1357، انديشه شکل گيري "شوراي انقلاب" در ميان روحانيون معتمد امام پديد آمد که در سفر شهيد مطهري به پاريس، اين طرح با امام در ميان گذاشته شد. امام در 22 دي 1357، فرمان تشکيل شوراي انقلاب را صادر کردند.
در بخشي از اين فرمان آمده است: "به موجب حق شرعي و بر اساس راي اعتماد اکثريت قاطع مردم ايران که نسبت به اينجانب ابراز شده است، در جهت تحقق اهداف اسلامي ملت، شورايي به نام شوراي انقلاب اسلامي، مرکب از افراد با صلاحيت و مسلمان و متعهد و مورد وثوق، موقتا تعيين شده و شروع به کار خواهند کرد ... اين شورا موظف به انجام امور معين و مشخصي شده است، از آن جمله ماموريت دارد تا شرايط تاسيس دولت انتقالي را مورد بررسي و مطالعه قرار داده و مقدمات اوليه آن را فراهم سازد."
اعضاي اوليه اين شورا، شهيد مطهري، شهيد بهشتي، آيت الله موسوي اردبيلي، شهيد باهنر، آيت الله هاشمي رفسنجاني، آيت الله طالقاني، آيت الله خامنه اي، آيت الله مهدوي کني، احمد صدر حاج سيد جوادي، مهندس بازرگان، دکتر يدالله سحابي، مهندس کتيرايي، سرلشکر ولي ا... قرني و سرتيپ علي اصغر مسعودي بودند که پس از پيروزي انقلاب و تشکيل دولت موقت، دکتر حسن حبيبي، مهندس عزت الله سحابي، دکتر عباس شيباني، ابوالحسن بني صدر، صادق قطب زاده، مهندس ميرحسين موسوي، احمد جلالي و دکتر حبيب الله پيمان از اعضاي بعدي شوراي انقلاب بودند. از مهمترين فعاليتهاي اين شورا، پيشنهاد مهندس بازرگان بعنوان نخست وزير دولت موقت، تصويب اساسنامه سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، ملي شدن بانک ها، سامان بخشيدن به دادگاه هاي انقلاب، برگزاري همه پرسي درباره نظام جمهوري اسلامي، بررسي پيش نويس قانون اساسي، تصويب قانون شوراهاي محلي، ملي شدن صنايع بزرگ، تصويب آيين نامه مجلس خبرگان و برگزاري انتخابات رياست جمهوري و مجلس بود. به دنبال تسخير لانه جاسوسي و استعفاي دولت موقت، با ادغام دولت در شورای انقلاب، در اداره مملکت، اينگونه بين اعضاي شورا تقسيم کار شد: آيت الله خامنه اي ـ دفاع و پاسداران، هاشمي رفسنجاني - وزارت کشور، شهيد باهنر ـ آموزش و پرورش، مهدوي کني ـ کميته و دادگستري، شهيد بهشتي ـ جهاد سازندگي، بني صدر ـ وزارت خارجه، معين فر ـ نفت، حبيبي ـ آموزش عالي، عزت الله سحابي ـ برنامه و بودجه، ميناچي ـ ارشاد ملي، شهيد قدوسی ـ دادگاه انقلاب. با تصويب قانون اساسي و برگزاري انتخابات رياست جمهوري و مجلس، آخرين جلسه شوراي انقلاب در 26 تير 1359 برگزار شد و این شورا منحل شد.
موضوعات مرتبط: آموزش
برچسبها: مصطفي خميني , قيام 19 دي , قم , داريوش همايون
ابلاغ نامه تاریخی امام خمینی به گورباچف-1367
حضرت امام خمینی در اواخر سال 1367 نامه ای خطاب به میخاییل گورباچف، رهبر اتحاد جماهیر شوروی سابق نوشتند و در آن ضمن پیش بینی محتوم بودن سقوط ماركسیسم و كمونیسم، پیام دعوت به فطرت و توحید را برای وی ارسال كردند و در مورد فرو افتادن در دام نظام سرمایه داری غرب به وی هشدار دادند.
حضرت امام خمینی در این نامه با بینش عمیق الهی خود، فرمودند: برای همه روشن است كه از این پس كمونیسم را باید در موزه های تاریخ سیاسی جهان جستجو كرد؛ چرا كه ماركسیسم جوابگوی هیچ نیازی از نیازهای واقعی انسان نیست؛ چرا كه مكتبی است مادی و با مادیات نمی توان بشریت را از بحران عدم اعتقاد به معنویت كه اساسی ترین درد جامعه بشری در غرب و شرق است، به در آورد. همچنین ایشان در فرازهای دیگری از پیامشان گوشزد نمودند كه: ... شما اگر بخواهید در این مقطع تنها گره های كور اقتصادی سوسیالیسم و كمونیسم را با پناه بردن به كانون سرمایه داری غرب حل كنید، نه تنها دردی از جامعه خویش را دوا نكرده اید كه دیگران باید بیایند و اشتباهات شما را جبران كنند؛ چرا كه امروز اگر ماركسیسم در روش های اقتصادی و اجتماعی به بن بست رسیده است، دنیای غرب هم در همین مسایل ـ البته به شكل دیگر ـ و نیز در مسائل دیگر گرفتار حادثه است.
حضرت امام در خاتمه با دعوت گورباچف بعنوان رهبر اتحاد جماهیر شوروی كمونیستی به اسلام فرمودند: اكنون بعد از ذكر این مسایل و مقدمات از شما می خواهم درباره اسلام به صورت جدی تحقیق و تفحص كنید و این نه به خاطر نیاز اسلام و مسلمین به شما، كه به جهت ارزش های والا و جهان شمول اسلام است كه می تواند وسیله راحتی و نجات همه ملتها باشد و گره مشكلات اساسی بشریت را باز نماید. هیات اعزامی از طرف امام خمینی به سرپرستی آیت الله جوادی آملی در روز سیزدهم دی ماه 1367 وارد مسكو شد و پیام امام خمینی را همراه با تبیین و تفسیر به گورباچف ابلاغ كرد.
آیت الله جوادی آملی خلاصه جوابهای گورباچف را چنین ذكر می كنند: 1ـ از فرستادن نامه امام خمینی تشكر می كنم. 2ـ در فرصت مناسب جواب آن را خواهم داد. 3ـ مضمون آن را به علمای شوروی اعلام می داریم. 4ـ ما قانون آزادی ایمان را در دست تصویب داریم. 5ـ من قبلا گفتم با داشتن ایدئولوژی های مختلف، می توان با حسن همجواری در كنار هم زندگی كرد. 6ـ امام خمینی ما را به دین اسلام دعوت نموده؛ آیا ما هم ایشان را به مكتب خودمان دعوت كنیم؟ ( در اینجا لبخند زد و گفت: این یك شوخی است ) 7ـ این دعوت یك نحوه دخالت در شؤون كشور دیگر محسوب می شود؛ زیرا هر كشوری در انتخاب مكتب آزاد و مستقل می باشد.
مهمترین بند پاسخ گورباچف یعنی بند هفتم، نشانه برخورد سیاسی او با نامه امام بود كه در پاسخ آن حضرت آیت الله جوادی آملی فرمودند: شما از عمق خاك وسیع روسیه تا اوج فضای آسمان آن آزادانه فعالیت دارید و هیچكس حق دخالت در امور داخلی كشور اجنبی ندارد. لیكن محتوای این پیام، مانند پیام های رهبران الهی دیگر، نه كاری به زیرزمین و نه برخوردی با روی زمین و نه ارتباطی با آسمان روسیه دارد، بلكه فقط با جان شما مرتبط می باشد ... و مضمون نامه امام، دعوت به توحید و پرهیز از الحاد است كه راجع به جان شماست نه درباره كشور شما.
البته وقتی روح آدمی موحد شد، راه صحیح كشورداری را می شناسد و آن را بخوبی اداره می نماید. این برخورد سیاسی و عدم توجه رهبر شوروی سابق به محتوای عمیق پیام حضرت امام باعث شد كه در مدت كوتاهی طومار كمونیسم شوروی درهم پیچیده شود و همانگونه كه حضرت امام نیز پیش بینی كرده بودند از آن پس كمونیسم را در موزه های تاریخ سیاسی جهان باید جستجو كرد.
آغاز کنفرانس گوادلوپ با حضور سران کشورهاي غربي- 1357
در مقطعي که سراسر ايران، در تظاهرات و راهپيمايي عليه رژيم پهلوي بود و هر لحظه ضعف و انحطاط آن، بيشتر نمايان ميشد، سران چهار قدرت بزرگ غرب به پيشنهاد فرانسه، در جزاير گوادلوپ در شرق درياي کاراييب در آمريکاي مرکزي گرد هم آمدند و به بررسي رويدادهاي ايران و آينده آن پرداختند. در اين کنفرانس، جيمي کارتر رييس جمهور وقت آمريکا، هلموت اشميت، صدراعظم اسبق آلمان غربي، جيمز کالاهان، نخست وزير انگلستان و ژيسکار دستن، رييس جمهور وقت فرانسه، با هدف حفظ منافع خود در ايران، به تبادل نظر پرداختند.
کارتر معتقد بود، به علت وضعيت حاکم بر ايران، ديگر امکان حمايت از شاه وجود ندارد. وي توانست، سران سه کشور ديگر حاضر در گوادلوپ را با خود همراه سازد و براي ارتباط با دولت بعد از رژيم پهلوي، به برنامهريزي بپردازند. ضمن آن که ژيسکار دِستن اميدوار بود با توجه به حضور امام خميني(ره) در فرانسه، بتواند نقش واسطه با نيروهاي مخالف رژيم شاهنشاهي را ايفا نمايد. با شکلگيري اين کنفرانس و سپس نتايج آن، محمدرضا پهلوي که تصميم به خروج از ايران داشت، کار خود را به کلي تمام شده ديد و متوجه شد که ديگر حمايتهاي پيشين غرب براي او و رژيم شاهنشاهي وجود ندارد.
بازداشت سیدمصطفی خمینی و تبعید ایشان به تركیه -1343
مأموران ساواك با هجوم به منزل سیدمصطفی خمینی وی را بازداشت و به تهران انتقال دادند و سپس كردند.
موضوعات مرتبط: راهبرد و تحلیل
برچسبها: نامه تاريخي امام , كنفرانس گوادلوپ , مصطفي خميني
اعلام اعطاي پروانه اقامت به محمدرضا پهلوي در آمريکا توسط کارتر(1358)
با فرار محمدرضا پهلوي از ايران و پيروزي انقلاب اسلامي، وي به عنوان يک مزاحم براي اکثر کشورها تلقي ميشد چرا که ورود شاه به هر کشور، منافع داخلي و خارجي آن کشور را در معرض خطر قرار ميداد.
از سوي ديگر آمريکا که هنوز به داشتن روابط با ايران بعد از پيروزي انقلاب اسلامي اميدوار بود، نميخواست با پذيرش شاه، به اعتبار و جايگاه خود لطمه بزند. با اين حال، در اواخر مهرماه 1358 که سفر محمدرضا به آمريکا اعلام شد و مسأله مداواي پزشکي و نياز به استراحت عنوان گرديد ، جيمي کارتر رييس جمهور وقت آمريکا با فرستادن يک پروانه اقامت درآمريکا براي وي و همراهانش تلاش نمود حضور شاه در اين کشور را به مشکلات جسمي و بيماري وي ارتباط دهد نه مسائل سياسي.
اين عمل در موقعيتي صورت گرفت که مسؤولان نظام اسلامي، براي محاکمه شاه، تقاضاي استرداد وي را از دولتها داشتند. حضور شاه در آمريکا يکي از دلايل به وقوع پيوستن اشغال لانه جاسوسي آمريکا در تهران توسط دانشجويان پيرو خط امام در 13 آبان آن سال به شمار ميرود.
شهادت آیتالله سید مصطفی خمینی(1356)
شهید سید مصطفی خمینی فرزند امام خمینی (ره) در سال 1309 در قم متولد شد. ایشان دارای استعداد فراوانی بود؛ به طوریکه، در همان سنین جوانی به درجه اجتهاد نائل شد. شهید سیدمصطفی خمینی از سال 1341 که نهضت امام خمینی آغاز شد، همواره در کنار امام و یار و همراه و مشاور حضرت امام بود .
ایشان پس از جریان 15 خرداد و نیز بار دیگر پس از تبعید حضرت امام، به علت اقدامات اعتراضآمیز خود بر علیه رژیم شاه توسط ساواک دستگیر شد و در نهایت نیز در 13 دی 1343 مأموران رژیم، به خانه او حمله کرده و ایشان را نیز به ترکیه تبعید کردند. ایشان پس از ورود به نجف در کنار برنامههای درسی و علمی، مبارزه را در کنار حضرت امام ادامه دادند.
در سال 48 به دنبال یک سلسله فعالیت علیه رژیم بعثی عراق، دستگیر و به بغداد منتقل شدند. سرانجام در نیمه شب اول آبان 1356، آیتالله سید مصطفی خمینی، به شکل مرموزانهای به شهادت رسید.
شهادت ایشان، نهضت اسلامی ایران را جان تازهای بخشید و به شکل انقلابی فراگیر درآمد که پس از 15 ماه منجر به سقوط رژیم پهلوی شد. شاید به همین جهت بود که حضرت امام خمینی (ره)، شهادت ایشان را از الطاف خفیه الهی دانستند.
موضوعات مرتبط: آموزش ، پیامها
برچسبها: محمد پهلوي , آمريكا , روابط با ايران , مصطفي خميني