عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس



قرارگاه ضد صهیونیستی کمیل | كسب و كار

راه هایی برای ایجاد تعادل بین کار و زندگی
در برخی از روزهای کاری حس دونده مسابقه ماراتنی را دارید که تا خط پایان فاصله بسیار زیادی دارد. صبح زود وارد دفتر کارتان می‌شوید تا با کوهی از کار که انتظارتان را می‌کشد مواجه شوید. صندق ایمیل‌تان پر شده و تقویم‌تان جایی برای اضافه کردن قرار ملاقات جدید ندارد. جای تعجب هم ندارد، خیلی از کارمندان با موضوع تا دیروقت کار کردن و کار را به خانه بردن آشنا هستند.


گروه اینترنتی خورشید

بر اساس مطالعاتی که اخیرا توسط Accenture در رابطه با این‌که آیا افراد شغل موفقی دارند یا خیر انجام گرفته است، تعادل کار و زندگی، پیش از پول، به رسمیت شناخته شدن و استقلال، برای بیش از نیمی از زنان و مردان، تعیین‌کننده اساسی است و اگر به‌طور منظم شب‌ها تا دیروقت کار کنید و یک شیفت شبانه هم کار در منزل انجام دهید تعادل کار و زندگی‌تان به خطر می‌افتد.

انجام کلیه وظایف در ساعات کاری تعیین شده ممکن نیست و در ضمن برای آنکه در کارتان بهترین باشید انجام همه کارها ضروری است.

اینجا برایتان می‌گوییم چگونه کار را در محل کار بگذارید:

از خودتان انتقاد کنید

اگر 40 ساعت کار در هفته شما به 60 ساعت در هفته تبدیل شده است، بررسی این مسئله را به خودتان بدهکارید. ببینید بیشترین زمان در طول ساعات کاری صرف چه کاری می‌شود تا بتوانید مدیریت زمان و بهره‌وری خود را افزایش دهید. اگر به این نتیجه رسیدید که بخش اعظم زمان‌تان را صرف مدیریت ایمیل‌های رسیده و برنامه ملاقات‌هایتان می‌کنید، احتمالا وقت تجدید نظر رسیده است.

ابتدا کارهای بزرگ را تمام کنید

برنامه روزانه‌تان را طوری تنظیم کنید که مطمئن شوید می‌توانید کارهای بزرگ‌تر را به محض رسیدن به دفتر کارتان انجام دهید. در واقع در ابتدای صبح بهترین عملکرد ممکن را دارید، بنابراین انجام کارهای بزرگ در ابتدای صبح به این معناست که احتمالا دستاورهای بیشتری نیز خواهید داشت. کارهایی که از اهمیت کمتری برخوردارند به بعد از ناهار موکول کنید.

برنامه زمان‌بندی بسازید

از روی بی‌علاقگی و فقط برای رفع تکلیف یک فهرست کارهای روزانه نسازید، یک قدم به جلو برداشته و برای روز کاری‌تان برنامه زمان‌بندی بسازید. برای مثال، اگر دارید برای هشت ساعت کار برنامه‌ریزی می‌کنید، برای هر کاری زمان مشخصی اختصاص دهید؛ حتی برای پروژه‌های بزرگ.

از افتادن در دام وقت تلف کردن برای پاسخ به ایمیل‌هایی با اهمیت کمتر یا پاسخ به تماس‌های از دست رفته امتناع کنید. در عوض تنها روزی 30 دقیقه را به این موارد اختصاص دهید.

اجتناب از وقفه

برای ایجاد محیط کاری فارق از هرگونه عاملی که موجب پرت شدن حواس می‌شود بکوشید. همه تب‌های غیرضروری را در مرورگرتان ببندید، موبایلتان را روی حالت بی‌صدا قرار دهید و اگر این کار کمک می‌کند بهتر کار کنید، هدفون خود را روی گوش‌هایتان بگذارید.

خلبان خودکار

بعضی وقت‌ها هنگامی که دارید به سرعت کار می‌کنید تا فهرست کارهای روزانه را به اتمام برسانید، به راحتی می‌توانید کارتان را در حالت autopilot به پایان ببرید. استراحت‌های کوتاه واقعا به فعالیت کارآمد و موثر کمک می‌کند به محض اینکه یک کار بزرگ را به پایان رساندید، از پشت میزتان بلند شوید، بدنتان را کش و قوس دهید، چیزی بنوشید و پیش از نشستن دوباره پشت میز، ذهنتان را برای رفتن به سراغ موضوع جدید آماده کنید.

نه گفتن را یاد بگیرید

روز پرمشغله‌ای را پیش رو دارید و هنوز هم به تلفن‌های دعوت به کنفرانس پاسخ می‌دهید. گاهی اوقات فراموش می‌کنیم که وقتی سرمان شلوغ است "نه گفتن" تا چه اندازه مهم می‌شود. درست است که همیشه ممکن نیست دعوت به هر جلسه‌ای را نپذیریم اما سعی کنید در مواقعی که خیلی مشغله دارید بهترین کار را در این مورد انجام دهید. مثلا می‌توانید کمی زودتر جلسه را ترک کنید و یا از کسی بخواهید که یادداشت‌هایش از جلسه را در اختیارتان قرار دهد.

چشم‌انداز

با کارهای خرده ریز خودتان را بیش از آنچه لازم است درگیر نکنید. به سادگی روی انجام کارها در زمان تعیین شده تمرکز کنید. اگر نگران برنامه کاری روز بعد یا هفته پیش رویتان هستید (که ممکن است دلیل کار کردن‌تان تا دیروقت همین باشد)، برنامه زمان‌بندی‌تان را پیش روی خود گذاشته و نگاه دقیق‌تری به آن بیاندازید تا بدانید چه کارهایی لازم است به انجام برسند تا به زمان‌بندی‌‌های تعیین شده برسید.

 بدانید کی کارتان کامل شده است

از اینکه هر بعد‌ازظهر وقت‌تان را در اداره صرف دوباره‌کاری روی پروژه‌ها کنید تا عالی شوند، دست بردارید. برای خودتان از نتیجه نهایی تعریف داشته باشید، وقتی به آن نتیجه رسیدید آن کار را انجام شده بدانید. کار نکردن تا دیروقت و انجام کار تنها در محیط اداره اصولا موجب مدیریت بهتر زمان می‌شود .


برچسب‌ها: آغاز يك كار , كسب و كار , تعيين حقوق , قرارداد


تاريخ : ۱۳۹۲/۰۵/۲۱ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |


مهم‌ترین اصولی که باید به خاطر داشته باشید انصاف و وجود هماهنگی کامل میان سهامداران اصلی شرکت است. تیم مدیریت‌ راه‌اندازی، مثل یک واحد عملیاتی ویژه عمل‌ می‌کند. هنوز سیستم کاهش نیروی زیادی نداشته و توان پذیرش اشتباه پایین است و هزینه زیادی دربر دارد.به عنوان مثال برای موفقیت لازم است هر کس در جایگاه خودش قرار بگیرد و بتواند به دیگر همکارانش تکیه کند تا کار به آنجام برسد. اگر كارمندان احساس کنند که با آنها منصفانه رفتار نمی‌شود، انگیزه‌ای نخواهند داشت و در سطحی که از آنها انتظار می‌رود عمل‌ نخواهند کرد. نتیجه این خواهد بود که همگی شکست می‌خورند. مساله اصلی درک انصاف است.

وقتی موضوع پرداخت مطرح می‌شود ، پارامتر مهم دیگری که باید در نظر گرفت هماهنگی است- هماهنگی میان کارآفرین و باقی هیات مدیره اولیه و کارمندان، و هماهنگی میان مدیریت‌ و سرمایه‌گذاران. از آنجایی که مساله به دستمزد مربوط می‌شود، سالم‌ترین سازمان، سازمانی است که مدیرکل، کارآفرینان و تیم مدیریت‌ و شرکای سرمایه‌گذار با هم هماهنگی داشته باشند و به جای جمع کردن درآمد و سرمایه یا پی گرفتن اهداف دیگر تمرکزشان را بر بالا بردن ارزش سهام قرار دهند.
به خودتان چقدر باید بپردازید؟
یکی از بزرگ‌ترین سوالاتی که در رابطه با کارآفرینان و مدیران شرکت‌های نوپا مطرح می‌شود این است که : به خود این اشخاص چقدر باید پرداخت شود؟ به گفته سرمایه‌گذاران موفق، این یکی از مهم‌ترین مسائلی است که باید پیش از سرمایه‌گذاری در کار جدید مد نظر قرار داد. فرض بر این است که، هر چه حقوق مدیرکل پایین‌تر باشد، احتمال موفقیت شرکت بیشتر است.
اینکه این اظهارنظر درست است یا خیر در بحث ما نمی‌گنجد، اما منطق پشت آن ارزش آزمودن را دارد. حقوق مدیرکل آثار مهمی به دنبال دارد. اول اینکه، وضع باقی شرکت را روشن می‌کند، اینکه به دیگران چقدر پرداخت شود‌ و هزینه‌ها به چه صورتی مدیریت‌ شود. اگر رسم بر این است که به همه حقوق خوبی پرداخت شود، کارمندان جدید اشتیاقی به دریافت کمتر و تلاش برای رسیدن به مزایای بیشتر را ندارند، همین است که موجب می‌شود کارمندان تازه وارد و سرشار از نوآوری از دور خارج شوند و به این ترتیب یکی از عوامل موثر در پیشی گرفتن شرکت‌های تازه‌کار برسابقه‌داران از میان برداشته شود.
دوم اینکه، با نگاهی دقیق‌تر می‌توان گفت، حقوق مدیرکل نشان دهنده انگیزه حقیقی تیم کار اجرایی است. در سازمانی که نقش یک مدیرکل مانند یک کارآفرین است و تیم مدیریت با سرمایه‌گذاران همسو هستند، همه تمرکز شان را بر بالا بردن ارزش سهام می‌گذارند نه جمع کردن مستمری ماهانه خود. در نخستین مرحله، دستمزد بالا نشانی بر این است که گروه «همگی» از فرصت‌های برابر برخوردار نیستند. تمام هزینه‌هایی که صرف پرداخت حقوق مدیرکل می‌شود، پول‌های مازاد حاصل از کاهش سهم سهامداران است که باید حفظ می‌شده است. سرمایه‌گذاران باهوش می‌دانند که باید به نحوه سرمایه‌گذاری مدیران عمیقا توجه داشته باشند، چرا که عقیده واقعی آنها را به روشنی مشخص می‌کند. آیا احتیاط می‌کنند و معاملات خود را بیشتر به صورت نقد انجام می‌دهند، یا به فرصت‌های دراز مدت عقیده دارند؟
پس، آیا این به معنای آن است که مدیران نباید خودشان چیزی دریافت کنند؟ به هیچ وجه. بهترین توصیه این است که حقوق خود را تا جایی که می‌توانید پایین در نظر بگیرید آنقدر که بتوانید زندگی خود را بگذرانید. این پاسخ قاعده کلی نیست، به این دلیل که دامنه نیازهای مالی می‌تواند بسیار گسترده باشد، یک کارآفرین 23 ساله تازه کار و مجرد نیازهای مالی متفاوتی نسبت به فردی 50 ساله با دو بچه دانشگاهی دارد.
با گذشت زمان، همین طور که شرکت رشد می‌کند و با موفقیت پیش می‌رود، برای مدیرکل و هیات مدیره اولیه فرصت بسیار خوبی است که در صورت تمایل درآمدهای خود را به نرخ «بازار» نزدیک‌تر کنند. برای مثال، بعد از اینکه شرکت یک رتبه ارتقا پیدا می‌کند، معمول است که حقوق پایه کمی افزایش می‌یابد. باقی تغییرات به طور معمول با ارتقای شرکت یا ترجیحا زمانی که کسب و کار به نقطه سربه سر برسد، انجام می‌شود.
چطور به تیم مرکزی حقوق دهیم
در مورد حقوق هیات مدیره غیرکارآفرین هم باید همان دقت نظری اعمال شود‌ که در مورد خود کارآفرینان به کار برده شد. در واقع، یکی از ساده‌ترین روش‌ها برای فهمیدن این که شاید یکی از افراد تیم اجرایی برای مرحله راه‌اندازی کار مناسب نباشد این است که آیا تقاضای مالی بالایی به عنوان دستمزد دارد؟ یکی از روش‌های مناسب برای آزمودن طرز تفکر مدیران اجرایی این است که به آنها حق انتخاب میان دو پیشنهاد متفاوت بدهیم. برای مثال، به داوطلب پست مدیرعامل پیشنهاد دهید که بین این دو مورد انتخاب کند، حقوق پایه 100000 دلار با 3 درصد سهام شرکت یا حقوق 150000 دلار با 1 درصد سهام. در بیشتر موارد، مایلید که حقوق کمتر و سهام بیشتر انتخاب ‌شود. این چیزی است که با نیازهای شرکت همخوانی دارد- کاهش هزینه‌های نقدی و بالا بردن توقعات سهامداران.
همان طور که حقوق مدیرکل وضعیت باقی شرکت را تعیین می‌کند، حقوق اولین نفر از اعضای هیات مدیره غیر بنیانگذار نیز تعیین‌کننده پایه حقوقی باقی مجموعه اعضای هیات مدیره است. این یکی از دلایلی است که باید در انتخاب هیات مدیره اولیه دقت کنید، کسانی را برگزینید که به فرصت‌های درازمدت برای شرکت باور داشته باشند و برای ارزش سهام اهمیتی بیش از پول نقد قائل باشند. همین‌طور که شرکت‌ها تکامل پیدا می‌کنند، فرآیند تعیین حقوق قاعده مندتر می‌شود‌ و بیشتر به آنچه که با توجه به سمت و تجربه فرد، نرخ بازار خوانده می‌شود‌ گرایش می‌یابد. به خاطر داشته باشید که، در کارآفرینی، مزایا از همان ابتدا به سوی‌تان سرازیر نمی‌شود‌. زمانی می‌رسد که شما خود را برنده خواهید یافت، و این را روشی که برای پیشرفت به کار می‌گیرید تعیین می‌کند.




برچسب‌ها: آغاز يك كار , كسب و كار , تعيين حقوق , قرارداد


تاريخ : ۱۳۹۲/۰۳/۰۶ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |
.: :.