ميگويند بخشي از هويت فرهنگي هر قوم و كشوري ، غذا و آداب خاص پختوپز است . آنقدر كه حتي خيلي از كشورهاي كمتر شناخته شده نيز با همين حربه يعني به بهانه غذاهاي خاصي كه دارند پاي گردشگران و توريستهای زيادي را به كشورشان باز كردهاند .
شيوههای آشپزي ، آيينهای سنتي پخت و پز، استفاده از مواد غذايي كه بر حسب جغرافيا و شرايط آب و هوايي كشورهای مختلف ، متفاوت است و هر كدام از اينها میتواند حتي به تنهايي براي ترغيب و كشاندن گردشگران به كشورهاي مختلف باشد . اما در كمال تعجب و با وجود تنوع بيشمار و البته قدمت باورنكردني آشپزي سنتي در ايران ، ما آنچنان كه بايد در زمينه معرفي اين حرفه سنتي به جهانيان موفق نبودهايم . آنقدر كه تقريبا میتوان گفت هيچ سهم چشمگيري در صنعت گردشگري غذا نداريم و تقريبا كمتر گردشگری هم پيدا میشود كه قبل از سفر به ايران ، اطلاعات دقيق و مناسبي درباره اين سيل بيپايان غذاها و خوراك های اصيل ايراني داشته باشد .
اين موضوع از يك سو و از سوي ديگر كمرنگ شدن جايگاه اين آشپزي سنتي حتي در ميان خانواده ها هم نگراني جديدي براي فراموشي تدريجي آنها ايجاد كرده است .
اين روزها كه بازار فست فود ها حسابي داغ است ديگر مجالي براي ياد كردن از غذاهاي سنتي باقي نمیماند . تا جايي كه خيلي از مردم عادي شهرهاي مختلف حتي از غذاهاي سنتي شهرها و استانهای مجاور و در نزديكي خود هم اطلاع و شناخت چندان دقيقي ندارند .
به راستي در چنين وضعيتي كه حتي نام بعضي از غذاهاي سنتي استانهای بزرگ هم به گوش خيلي از ماها نخورده است ، چطور میتوان انتظار داشت كه گردشگران خارجي كه تازه همزبان ما هم نيستند نسبت به غذاهاي سنتي ما شناخت و آگاهي كافي داشته باشند ؟
موضوع آشپزي سنتي ايراني و بي توجهي های زيادي كه تا كنون نسبت به آن صورت گرفته است ، موضوع مهمي است كه متاسفانه با وجود تمام هشدارهايي كه تاكنون داده شده است آنچنان كه بايد مورد توجه قرار نگرفته است . تا جايي كه حتي دو سال قبل نان لواش به عنوان ميراث معنوي كشور ارمنستان در يونسكو به ثبت رسيد ، آنوقت ما با بيش از هزاران خوراك و غذا و آش و حتي دسرهاي سنتي و منحصر به خود تاكنون نتوانستهايم چيزي را به عنوان ميراث معنوي خودمان به ثبت برسانيم كه اين موضوع واقعا نگران كننده است .
نگراني از اين جهت كه متاسفانه نه تنها رغبت بينالمللي نسبت به شناخت و ثبت اين غذاها بسيار كم است كه حتي خودمان هم انگار بيشتر به سمت اين فست فودها و غذاهاي خارجي تمايل پيدا كردهايم ! متاسفانه نه تنها در بين خانوادهها كه حتي در صنعت هتلينگ هم اين ضعف احساس میشود . آنقدر كه در هتلهای چند ستاره و لوكس ما رستورانهای چيني و فرنگي ساخته میشود ، هيچ رستوراني صرفا براي معرفي غذاهاي سنتي مناطق مختلف وجود ندارد . يعني وقتي خودمان بستري براي معرفي آداب و سنن پخت و پز ايراني فراهم نمیكنيم ، چطور میتوان انتظار داشت كه گردشگران خارجي با اين شيوههای آشپزي و اين غذاهاي متنوع ما آشنا باشند .
حتي اگر دقت كرده باشيد ، در بسياري از مناطق تفريحي و تفرجگاه های استان های مختلف كه تا همين چند سال قبل در ايام پيك تعطيلات و پر مسافر، براي جذب گردشگر در اين مناطق انواع شيريني و غذاهاي سنتي و آشهای محلي طبخ میشد ، اما به تازگي انگار آنها هم به اين نتيجه رسيدهاند كه سود پيتزا و ساندويچهای آماده و حتي چيپس و نوشابه خيلي بيشتر از طبخ غذاهاي محلي است كه اين موضوع به راستي نگران كننده است .
تنوع غذاهاي ايراني به اندازهاي است كه فقط غذاهاي استانهای گيلان و مازندران به تنهايي با نيمي از اروپا برابري میکند ؛ اما خلأ يک سيستم کارآمد براي معرفي غذاي ايراني چه به گردشگران و چه به سازمانهای فرهنگي چون يونسکو باعث شده است كه اين غذاها حتي در کشور خودمان نيز کم کم به فراموشي سپرده شده و غذاهاي ديگر فرهنگها جايگزين آنان شود .
از يك طرف ناآگاهي و از طرف ديگر خلأ تبليغات دو ترازوي سنگيني كه روز به روز بر هويت و تنوع آشپزي ايراني سايه میاندازد . در خيابانهای شهر و پاساژها و مراكز تجاري و هر جاي ديگر تا سر را بچرخانيد با انواع تبليغات از رستورانهای فرانسوي گرفته تا چيني و ايتاليايي و هندي مواجه میشويد در حالي كه هيچ كس در اين ميان سراغي از غذاهاي اصيل و سنتي ايراني نمیگيرد
موضوعات مرتبط: اخبار ، پیامها
برچسبها: غذاي ايراني , سنتي , تبلغات , فست فوت