اگر شما عضو یک شبکه اجتماعی هستید یا از کاربران فضای مجازی و تکنولوژی های الکترونیک محسوب می شوید،عکس های بی حجاب خود را اینجا ببینید!
شما عضو یک شبکه اجتماعی هستید یا از کاربران فضای مجازی و تکنولوژی های الکترونیک محسوب می شوید؟ اگر چنین است باید بدانید فضای مجازی با چند کلمه عجین است: ناامنی و تردید در صحت اطلاعات! مواردی که با وجود افراد سودجو در فضای مجازی، این عوامل را تهدیدی برای کاربران در کنار فرصت های شبکه های اجتماعی و تکنولوژی های الکترونیک قرار داده اند.
هویت های جعلی، وجود هکرها و نفوذ اطلاعات از نکاتی است که به ناامنی این فضا کمک می کند. به همین جهت پیشنهاد می کنیم، توصیه های زیر را جدی تر بگیرید:
در فضای مجازی به ویژه شبکه های اجتماعی نباید تنها ازارائه و انتشار اطلاعات بسیار شخصی خود اجتناب کنید بلکه نسبت به اطلاعات و اخباری که دریافت می کنید نیز دقت داشته باشید
1- همه اطلاعات خصوصی خود را در شبکه های اجتماعی منتشر نکنید؛ اطلاعاتی که شما روی شبکه های اجتماعی، مجازی و فضای الکترونیک، ذخیره،بارگذاری یا منتشر می کنید دیگر تنها در اختیار شما نیست مانند آن حدیث معروف از امیرالمومنین علیه السلام که می فرمایند: "کلام در بند توست، تا زمانی که آن سخن را نگفته ای. اما هنگامی که سخن را گفتی، تو اسیر کلام می شوی" اطلاعاتی که شما در شبکه های اجتماعی و سایر فضاهای مجازی به اشتراک می گذارید ابتدا در سرورها ذخیره شده و بعد روی کانال ها و بسترهای دیگر منتشر می شود حتی اگر شما ملاحظات امنیتی خاص مثل رمز عبور، قفل برنامه و ..... را هم استفاده کنید اما باز اطلاعات شما در سرور کلی درج شده است و در برخی از شبکه ها بدانید که برای سرویس های بیگانه در دسترس خواهد بود که دست کم در تحلیل مخاطبان از آن استفاده خواهند کرد. البته حضور هکرها در ابن فضا خود تهدیدی جداگانه برای اطلاعات شما می باشد و همچنین مخاطبانی که می توانند از اطلاعات ساده شما سوء استفاده کنند.
علاوه بر این، اطلاعاتی که دیگران از شما در دست دارند و می توانند آنها را به اشتراک بگذارند را هم باید مراقبت نمایید، چرا که این اطلاعات می تواند در حالی که روحتان هم خبر ندارد توسط دیگران در شبکه های اجتماعی منتشر شود اتفاقی که اخیرا درباره پسر شرور تلگرامی خبر ساز شد.
با لحاظ این موارد، هیچگاه اطلاعاتی را که دوست ندارید کسی در رابطه با شما بداند، در شبکه های اجتماعی و فضای الکترونیک به اشتراک نگذارید و برای اطلاعات و حریم خصوصی خود احترام قائل باشید!
2- به هویت های مجازی کاربران اعتماد نکنید. شما در فضای مجازی با کسانی در تعامل خواهید بود که هر چند با عکس، نام و یا آدرس ها خود را به شما معرفی می کنند اما باید بدانید همه این مشخصات و سایر اطلاعاتی که افراد در این فضا از خود منتشر می کنند لزوما حقیقی نیستند. بعضا حتی افرادی که با هویت حقیقی در این فضاها وارد می شوند خودی فراتر از واقعیت هایشان را به اشتراک می گذارند.
افراد بسیاری بوده اند که در دام هویت های مجازی و غیر واقعی افراد سودجو در این فضا افتاده و آسیب های فراوانی دیده اند آسیب های مالی، فرهنگی، خانوادگی و جنسی.
3- در فضای مجازی به ویژه شبکه های اجتماعی نباید تنها از ارائه و انتشار اطلاعات بسیار شخصی خود اجتناب کنید بلکه نسبت به اطلاعات و اخباری که دریافت می کنید نیز دقت داشته باشید. از جمله این اطلاعات همانطور که اشاره شد اطلاعات سایر کاربران است که در اختیار شما برای معرفی خود می گذارند اما در زمینه مهم تر اطلاعاتی است که به عنوان خبر و اطلاعات سیاسی، پزشکی، تغذیه ای، روانشناسی، اجتماعی، دینی و اعتقادی و... دریافت و مشاهده می کنید.
بسیاری از این اطلاعات بر خلاف اطلاعات سایت های رسمی و دارای اعتبار، از صحت علمی و روایی برخوردار نیستند و بعضا در پس آنها سودهای جناحی و شخصی نهفته است که می خواهند در جهت منافع خود به ویژه در موضعات سیاسی و اقتصادی از افکار عمومی سوء استفاده کنند.
اطلاعاتی که شما روی شبکه های اجتماعی، مجازی و فضای الکترونیک، ذخیره،بارگذاری یا منتشر می کنید دیگر تنها در اختیار شما نیست
4- گاهی هویت های حقیقی نیز در کنار هویت های مجازی تهدیدی برای فضای مجازی و تکنولوژی ها هستند. کاربران فضای مجازی و وسایل الکترونیک به صورت معمول اطلاعات لازم و توانایی استفاده ی حرفه ای از کامپیوتر، تبلت و اسمارت فون ها را ندارند به همین دلیل برای تغییرات نرم افزاری و حل مشکلات سخت افزاری مجبورند به متخصصین این عرصه و خدمات دهندگان روی بیاورند، این مورد از دیگر موارد ناامنی این فضا است! گاهی نه نفوذ اطلاعاتی و ساختاری شبکه های اجتماعی که افراد حقیقی که به نوعی دستگاه الکترونیک شما در اختیار آنها قرار گرفته است باعث لو رفتن اطلاعات خصوصی شما در فضای مجازی هستند، برخی حتی از این طریق به کلاهبرداری و زورگیری می پردازند که پلیس فتا از این دست مراجعه کنندگانی که قربانی چنین موضوعی شده اند را کم ندارد!
5- اما چند توصیه دیگر در این زمینه را هم جدی بگیرید:
1- از رمزعبورهای مطمئن استفاده کنید
2- از عضو شدن در سایت های نامعتبر، مشکوک اجتاب کرده و از سایت هایی که در برابر ارائه خدمات از شما اطلاعات شخصی دریافت می کنند جانب احتیاط و دقت را رعایت کنید.
3- اطلاعات کاربری خود را در اختیار دیگران قرار ندهید
4- از فیلتر شکن ها استفاده نکنید، چرا که علاوه بر غیر قانونی بودن آن درگاه شما را ناامن می کند و احتمال درز اطلاعات شما بیشتر می شود.
کلام آخر:
اگر می خواهید زندگی مجازی تان آرام و مفید باشد، اگر دوست دارید شبکه های اجتماعی بیش از گرفتن وقتتان چیزی بر اطلاعات و مهارت های شما بیفزاید و اگر میل ندارید عکس های خصوصي و سایر اطلاعات شخصي خود را در دست دیگران و در شبکه های اجتماعی ملاحظه کنید، اطلاعات خود را درباره نحوه استفاده و فرصت و تهدیدهای این شبکه ها افزایش داده و با دقت و مراقبت های بیشتر، از فضای مجازی و وسایل الکترونیک استفاده کنید.
موضوعات مرتبط: آموزش ، نفوذ ، پیامها
برچسبها: بي حجابي , شبكه هاي اجتماعي , تصاوير خصوصي , منزل
اکنون کاربران فعال موبایلی ایران بهطور شبانهروز با نرمافزارهای ارتباطی کار میکنند و در شبکههای اجتماعی حاصل از این نرمافزارهای ارتباطی مشغولند.
پس از آنکه ویچت فیلتر شد و وایبر به سرعت جای آن را گرفت، کاربران موبایلی ایرانی با استقبال گسترده از این نرمافزار اتباطی توانستند در مدت زمان کوتاهی تعداد کاربران حاضر در این شبکه را به عددهای میلیونی برسانند طوریکه مدیران شبکه وایبر با بهت و تعجب از این استقبال یاد کردند.
فوذ این نرمافزار و بهدنبال آن واتسآپ، تلگرام و لاین، امکان گستردهای را برای حضور کاربران ایرانی موبایلی در شبکههای اجتماعی به وجود آورد.
اندکی بعد، استفادهکنندگان از چنین نرمافزارهایی به فکر راهاندازی و تشکیل گروههای مختلف در همین شبکهها برآمدند طوریکه استقبال از تشکیل چنین گروههایی همانند استقبال از نصب و راهاندازی نرمافزارهای ارتباطی در گوشیهای موبایل کاربران بود. افراد مختلف بسته به تخصص و توانایی خود و حتی بدون در نظر گرفتن چنین مهمی، اقدام به تشکیل گروههای مختلف در شبکههای اجتماعی وایبر، واتسآپ، لاین و تلگرام کرده که سپس خود نیز بهعنوان مدیر گروه، گردانندگی آن را بر عهده گرفتند. عضوگیری در این گروهها در ابتدا از سوی کسی صورت میگرفت که چنین گروهی را راهاندازی کرده و اغلب از میان دوستان نزدیک بود اما در ادامه کاربران حاضر در گروه به روشهای مختلف که سادهترین آن جذب دوستان، همکاران و حتی با نیت بالا بردن تعداد اعضای گروه بود، اقدام به اضافه کردن کاربران مختلف به گروههای خود بدون در نظر گرفتن هرگونه پیشینه، تخصص و حتی گرفتن رضایت از آن کاربر برای حضور یا عدم حضورش در گروه کردند.
ناگفته نماند برخی از کاربران نیز برای اعلام اینکه در گروههای مختلف عضو بوده و تعداد گروههایشان زیاد است اقدام به حضور در گروهها مختلف میکردند. این موضوع در قدم اول شاید کار سادهای به نظر بیاید اما در ادامه باعث بروز مشکلات فراوانی برای کاربرانی شد که خواسته یا ناخواسته در گروههای مختلف عضو شده بودند. از آنجا که عضوگیری گروههای مختلف در شبکههای اجتماعی در ابتدا با هدف جمع کردن دوستان بود اما از آنجا که دوستان هر کاربر، با دوستان کاربر دیگر مشترک نبود، بنابراین جمعی از آدمهای مختلف در گروهها عضو شدند که – فارغ از ایجاد فضایی برای تضارب آراء – هیچگونه همخوانی با یکدیگر نداشتند. همچنین بهدلیل عطش بالای کاربران برای حضور در گروهها و استفاده بیحد و حصر ایشان از شبکههای اجتماعی، آنها را از انصراف و خروج از گروههایی که توجیهی برای آنها نداشت، منع میکرد.
در نتیجه این کاربران، فضایی را تحمل میکردند که یا در ادامه با آن همراه شده و به اجبار بسیاری از ویژگیهای شخصیتی خود را زیر پا میگذاشتند و یا مجبور به جدل با کاربران دیگر در آن گروه میشدند و همین موضوع زمینهساز بروز بسیاری از مشکلات برای کاربران ایرانی شبکههای اجتماعی شده، میشود و خواهد شد. اگرچه پس از گذشت یک دوره زمانی ۷-۶ ماهه از ورود این شبکهها و تشکیل چنین گروههایی، اغلب کاربران کمکم به این باور رسیدند که ناچار هستند برخی از گروهها را ترک کنند اما هنوز هم عده زیادی با این توجیه که اینجا فضای مجازی است و در فضای مجازی اینگونه برخوردها و رفتارها طبیعی بوده و نباید سخت گرفت بلکه باید آزادتر بود، به ماندن در آن گروهها و البته همرنگ شدن با آن ادامه میدهند.
چرا؟
از آنجا که عضوگیری در چنین گروههایی، قاعده و قانون خاصی نداشته و ندارد، بنابراین هر کاربر با هر نوع گرایش فکری در آن ورود میکند و در ادامه آدمهایی که هیچ شناختی از یکدیگر ندارند به ناچار اقدام به اضافه کردن افراد گروههای مختلف در فهرست مخاطبان گوشیهای موبایل خود میکنند. نکته جالب همینجا است که کاربری که تا دیروز، شماره همراهش بهعنوان یکی از شخصیترین داراییهایش بوده و آن را به هرکسی نمیداده است اکنون بهطور تقریبی بیش از هزار نفر بهراحتی شماره او را در دسترس دارند آن هم افرادی که قابل شناسایی نیستند و البته اقدام به گذاشتن پیام یا هر نوع پست دیگری در صفحه شخصی او در شبکههای اجتماعی مختلف میکنند که جنبه مزاحمت دارد و در ادامه اینگونه مزاحمتها راه به جاهایی میبرد که سرنوشت خوبی را برای کاربران رقم نمیزند.
این یک سوی ماجراست و اما سوی دیگر آن نوع برخورد با کاربران در گروههایی است که ایشان در آن عضویت دارند. همانگونه که در بالا آمد چون عضوگیری گروهها قانون خاصی را پیروی نمیکرد بنابراین هرکس، هرکسی را دوست داشت به گروه خود اضافه میکرد و این کاربران بهدلیل آنکه تعهدی نسبت به دیگر کاربران نداشتند و با تأکید بر اینکه در فضای مجازی چنین تعهداتی جایی ندارد، پس به خود اجازه میدادند تا هرگونه متن، عکس، موسیقی و فیلمی را نشر کنند. در ادامه اینگونه نشرها، تأییدهایی (بخوانید لایک) که از سوی مدیر گروه و دیگر کاربران صورت میگرفت نوعی رقابت کاذب را در میان دیگران کاربران بهخصوص خانمهای عضو گروه (با توجه به اینکه احساسیتر برخورد میکنند) ایجاد میکرد و آنان نیز برای اینکه در کورس رقابت با همگروهیهای خود عقب نمانند و البته لایکهای بیشتری را دریافت کنند به ناچار در راهی قدم میگذاشتند که شاید تا قبل از آن به خود اجازه ورودش را نمیدادند چراکه با روحیات، اخلاقیات و منش آنها در تضاد بود. اما آنها اینگونه تعبیر میکردند که اینجا فضای مجازی بوده و واقعی نیست پس نباید خیلی سخت گرفت غافل از ینکه کاربران دیگر آنها را باتوجه به آنچه آنها در گروهها میگذارند، قضاوت میکنند و نتیجه آنکه وقتی کاربری به نشر متن، عکس، موسیقی و یا فیلمی اقدام میکند که برخلاف عرف و عاداتش است درواقع به دیگر کاربران اعلام میکند که من از چنین مواردی رضایت دارم.
متأسفانه قضاوت کاربران از یکدیگر براساس مطالب منتشر از سوی آنها، این انگیزه ناپسند را در دیگر کاربران ایجاد میکند تا آنان نیز به خود اجازه دهند مطالبی به مراتب بدتر از آن در گروههای نشر دهند و یا به صفحه شخصی هر کاربر ارسال کنند، موضوعی که باعث زحمت کاربران شده و آنها با این اندیشه که به دیگر همگروهایهای خود بیاحترامی نکنند چنین توهینهایی را تحمل میکنند اما حاضر نیستند آن کاربر را بلاک کنند. بدتر آنکه دریافت و ارسال چنین مطالبی پس از مدتی عادی شده و با از بین رفتن قبح آن، امنیت اخلاقی کاربران(بخوانید همسران و فرزندان) را به شدن تهدید میکند.
حال این شبکهها مدتی است خانه و خانواده را هدف گرفته و سبب شدهاند تا افراد خانواده از یکدیگر دور شوند تا آنجا که در برخی از خانوادهها همین گروهها جای همسر و فرزند را گرفتهاند. متأسفانه اکنون نرمافزارهای بیآزاری که قرار بود دوری فاصلهها را جبران کنند، زندگی مشترک ایرانیان را نشان گرفتهاند. شاید فکر کنید اینگونه شیوههای مدرن معاشرت تهدیدی برای عشق مشترک همسران و خانوادههای ایرانی به حساب نمیآید اما باور کنید بههمان اندازه که زندگی خانوادگی معتادان به مواد مخدر در خطر است زندگی مشترک زوجهای ایرانی معتاد به نرمافزارهای ارتباطی نیز هر لحظه در خطر فروپاشی است.
به راستی ما را چه شده است؟
شاید از خود بپرسید پس نقش مدیران گروه در این میان چیست؟
مدیران گروه یا همان کاربرانی که در ابتدا اقدام به راهاندازی چنین گروههایی کرده و البته در ادامه روند عضوگیری از دستشان در رفته است (چراکه هر دوستی میخواسته دوست خود را به گروه اضافه کند و اکنون جمعیت گروه به اندازهای رسیده که غیرقابل کنترل است) اگرچه درباره مطالب نازیبا و خلاف اخلاق تذکر میدهند اما درنهایت راه به جایی نمیبرند چون آنها نمیخواهند اعضا را از خود دلگیر کنند.
در اینجاست که احساس پاک کاربرانی که (بهطور عمده خانمها) برای پر کردن اوقات فراغت یا سرگرمی و حتی آموختن نکتهای در این گروهها وارد شدهاند، دستخوش تلاطماتی قرار میگیرد که آثار سوء روانی برای آنها دارد. برخوردهای مجازی خارج از شأن با کاربران در چنین گروههایی و نشر مطالب، عکس و فیلمهایی که در اصل توهین به شعور کاربران است سبب میشود تا عقل و احساس کاربران در این گروهها به استثمار کشیده شود و جالب آنکه کاربران حاضرند این چنین توهینها و استثماری را بپذیرند و تحمل کنند و بازهم در این گروهها بمانند!
به راستی چرا؟
موضوعات مرتبط: ماهواره ، آموزش
برچسبها: شبكه هاي اجتماعي , استثمار , عقل و احساس , فيلتر
قضیه
■ در مورد پدیده اینترنت، نگرانیهای عمیقی نزد مصلحان اجتماعی وجود دارد. امواج جرایم اینترنتی، روابط در اینترنت که از قالب هر نوع ارتباطی که تا کنون میشناختیم خارج شدهاند، انزوای فزاینده افراد و پناه بردن افراطی و روان نژند به اینترنت، هک و نفوذ و افشای اطلاعات شخصی در فضای شبکههای اجتماعی و بازیهای آنلاین، همه و همه، از سنخ مسائلی هستند که مصلحان اجتماعی را دغدغهمند میکند.
■ وجه اصلی دغدغه هم بازمیگردد با آینده حیات موازین اخلاقی؛ با تغییر شکل ارتباطات به صورتهای ناشناخته، این پرسش ایجاد میشود که چه چیزی افراد را از پیشبرد نفعطلبیهای شخصی به زیان سایر مشارکت کنندگان بازمیدارد؟
ریشهیابی مسأله…
■ نکته اول این که اضطراب مصلحان اجتماعی در مورد آینده زیست اینترنتی بجاست. به عبارت دیگر، زیست اینترنتی، ذاتاً و در ریشه شکلگیری پدیده، بسیار مستعد کمرنگی اخلاق است. ذات جهانشمول فعل اخلاقی، وقفه و تأمل در نیک و بد و باید و نباید است؛ این، همان چیزی است که در ادیان ابراهیمی و حکمت ارسطویی به آن «تقوا» میگویند؛ توقف و تفکر کن که آن چه میخواهی انجام دهی نیک است یا شر.
■ و اینترنت، از آن لحاظ که بیش از هر چیز، به معنای سرعت انتقال و دگرگونی در بستر شبکه است، اساساً محیط پر حزم و با طمأنینهای نیست. زیستی که هر چه بیشتر اینترنتی میشود، سرعت بگو مگو و فعل و انفعالها در آن تا حد ازجاکندگی افزوده میشود. در این بستر، غیبتها و تهمتها و سخنچینیها و شایعهپردازیها و چشمچرانیها و … راحتتر و در مقیاس وسیعتر صورت میگیرد و منتشر میشود. تصمیمات، راحتتر و سریعتر و با ارتباطات سهلتر عملی میشوند. در بستر پر سرعت شبکه، علی الاصول، میزان حزم و احتیاط تقلیل مییابد، و تقوا که جوهر و گوهر اخلاق است از دست میرود.
■ ولی، تمام آن چه مصلح اجتماعی باید بداند، این نیست؛ نکته دوم این که اینترنت به عنوان یک رسانه مبتنی بر مبادله متن، رشد نامحدودی نخواهد داشت؛ اینترنت، مانند سایر رسانهها، رقیب نیرومندی به نام برودکست رادیو تلویزیونی دارد؛ رقیبی که کاملترین رسانه قلمداد میشود، و توان هضم و جذب و تلفیق با اینترنت را در خود نشان داده است. پدید آمدن نرمافزارهایی که محتوای متنی اینترنتی را به کلام شفاهی تبدیل میکنند، یا وبگاههایی که چکیده اخبار را به صورت صدا و تصویر منتشر مینمایند، نشان از آن دارد که زیستن در دنیای پر از متن تا حد مشخصی تحمل میشود. روندهای جدید نشان میدهد که گرایش صدا و تصویری به اینترنت غلبه مییابد، و نهایتاً، اینترنت، به بستر فنی برودکست رادیو تلویزیونی تبدیل میشود. در نتیجه، کثرت اشتغال افراد به شبکه و متن آستانهای و محدودهای دارد که انگار ما به آن آستانهها نزدیک میشویم.
■ نکته سوم که مقصد اصلی این گفتار است این که، فضای اینترنت، هر چند که فضای شتاب و کم پرهیزی است، ولی یکسره از مفهوم و مضمون اخلاق تهی نخواهد بود. درست است که در بستر اینترنت، شاید گرهها، تورها و اتصالات شبکههای عصبی هر چه بیشتر در هم تنیده میشوند و یکپارچگی خود را از دست میدهند، لیکن، هنوز هم «امر اجتماعی» یعنی، حس پیوند داشتن و ارتباط، وجود دارد، و این، دستمایههای نوین مفهوم اخلاق در این فضاست. شاید در جهان امروز، مرزها مبهم و محو شده باشند، لیکن، جهان، آن تودهی همگن متشکل از سیمهای در هم تافتهای نیست که در آن، همه چیز در یکسانی ارتباط همیشه حاضر، محو شود.
■ منظور اصولی افراد در استعمال اینترنت، گریز از اخلاق نیست، بلکه تسهیل معیشت همچون سایر روشهای پیشین زیست است. این فضا مستعد خطاهای نوین است، ولی فرصتهای تازهای را هم برای زیست انسانی شکوفاتر و اخلاقیتر میگشاید. اینترنت، مفصلبندی تازهای از امکانات ماست که مقدورات دوردست را به ما نزدیکتر میسازد و به امکان فرا رفتن از موقعیت نزدیک و پیوستن به موقعیتهای دوردست مکانی و زمانی را فراهم میآورد. این، یک ترکیب تازه از جهان اطراف ماست؛ ارتباطات ادامه مییابد؛ فضاهای روزمره، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، و سیاسی تازهای گشوده میشود؛ اما پرسشهای بنیادی زیست اصیل و اخلاقی، نه تنها کماکان باقی میمانند، بلکه با مسائلی که پیش میآیند، تشدید و تغلیظ میگردند.
■ چون ارتباط هست و حتی تشدید میشود، ضرورت اعتماد، همچنان در مقام نیروی اصلی قوام دهندهی روابط اجتماعی و نحوهی زیست اصیل آدمی در جای خود باقی میماند، و انسان تکاپوی خود را برای دستیابی به آن صورت خواهد داد. شکی در این نیست که این ارتباطات جدید، کم و بیش، ساز و کار اعتمادآفرین خود را ایجاد خواهند کرد. اگر قرار باشد چیزی به نام ارتباط اجتماعی در اینترنت وجود داشته باشد، این ارتباط باید برای طرفین این ارتباط اهمیت داشته باشد. اعتماد، چیزی نیست، مگر نشانهی وفاداری که لازمهی ارتباط است، ارتباطی که صرف یک اتصال یا پیوند نیست.
■ بنابراین، ارتباط، مستلزم حس اعتماد است، و اگر سطح تعدیل شدهای از ارتباط اینترنتی باقی بماند که میماند، قطعاً شیوه و نسق ارتباط خاص آن هم پدید خواهد آمد. پرسش این نیست که آیا میتوان در این دنیای مجازی جدید رایانهای اعتماد ایجاد کنیم، بلکه پرسش امروز ما این است که چگونه میتوانیم اعتماد ایجاد کنیم. چه نوع انس و آشنایی میان ما و دیگرانی که لاجرم با ایشان در فضای اینترنت ارتباط داریم برقرار خواهد شد؟ پرسش دیگر این است که هر چند میدانیم سطوحی از ارتباط، لازمه بقای ارتباط اینترنتی هست، اما سطح و میزان و کیفیت و پایداری این ارتباط تا چه اندازه خواهد بود؟
■ وجود استراتژیهای مختلف و بسیار متنوع در فضای اینترنت برای تعریف روابط اجتماعی، این نکته را برجسته میسازد که فعالان در این فضا دربارهی نحوه فعالیت در فضاهای مجازی دست به انتخاب سنجیده میزنند، و در سایه مطالبۀ چنین انتخابهایی است که استراتژیهای مختلف برقراری روابط پدید میآید. گر چه زیست اینترنتی لایههایی مختلف، و هر چند مجازی دارد، مستلزم نحوی از شفافیت هم هست که در آن افراد میتوانند میان فضاهای امنتر یا متهورانهتر انتخاب صورت دهند. بنا بر این، دعوت به درستکاری و اعتماد و امنیت و پرهیز از ارتباط اینترنتی حذف نمیشود، هر چند که پیچیدهتر و دشوارتر میشود و به قواعد و منابع و مهارتهای تازه احتیاج پیدا میکند. همچنین، در این فضای اینترنتی و سایبر، اصولی چون برخورداری از رفتار شایسته و رعایت نزاکت و دوستی نیز جزء پروتکل و تفاهم نامهی بازیگران است.
■ مدیران فضاهای امن، فعالان این دست فضاها را تشویق میکنند تا قانونشکنی و رفتار ناشایست را گزارش نمایند و این نشان میدهد که صورتهای نظارت متقابل فعالان هم در حال شکلگیری است. فضای عمومی اینترنت در حال حاضر، همان فضای هرج و مرج و بینظمی زندگی در جامعهی بدوی بدون دولت است، ولی گرایشها و رویههایی که به سرعت در حال شکلگیری است، نشان میدهند که رفته رفته بازیگران/ناظرانی پدید میآیند که نقش مبصر را بازی خواهند کرد تا بازی جوانمردانه و استانداردهای مشارکت مطلوب را تضمین کنند. شاید ضرورت حفظ تعاملات اجتماعی، فعالان اینترنت در فضاهای امنتر را وا داشته تا دار و دستهها و گروههایی راه بیندازند که هستهی عاطفی آن را تبادل نمادین دو جانبه و مبتنی بر تعهد اخلاقی تشکیل میدهند. این رابطه، نوعی حس همبستگی مرکزگرا به همراه خصومت مرکزگریز بر ضد نفوذیها و هکرها یا افراد غیر پایبند ایجاد کرده است که در بعض موارد با شدتی بسیار عمل میکنند. از این رو، شباهتهای بسیار عجیبی میان شکلهای جدید ارتباط اینترنتی که میکوشند فضای اخلاقی امنی در اینترنت برای گروه کوچک خود ایجاد کنند از یک طرف، و فرهنگ دار و دستههای عیار و بچه محلها در زندگی واقعی از لحاظ روابط عاطفی وجود دارد. به این معنا، جوانان فعال در دنیای اینترنت، در برخی محیطهای نسبتاً امن، نظمی اخلاقی را شبیهسازی کردهاند که از برخی جهات (و مطمئناً نه از همه جهات)، تا اندازهای شبیه دنیای پدر و مادرها و اجدادشان است. کاملاً پیداست که فضای سایبر و اینترنت، عاری از گناه و سوء اخلاق نیست، ولی اعتماد، وفاداری و همبستگی در برخوردهای اجتماعی رسانهای ناگهان ناپدید نشده است و همهی شکلهای شبیهسازی که بازیگران اینترنتی انتخاب میکنند از تبادل نمادین معانی اخلاقی تهی نیستند. درست است که در اینترنت، دیگر انسانها به صورت فیزیکی و عینی در دسترس نیستند، ولی این، معنایش آن نیست که فعالان اینترنت دیگر «کسی» نیستند یا جایی را اشغال نکردهاند، و نمیتوان آنها را در قبال دیگران متعهد شمرد. فقط به مرور زمان است که صورتهای تازهای از تعهد اخلاقی در این فضا پدید میآید.
موضوعات مرتبط: ماهواره ، آموزش ، راهبرد و تحلیل ، نفوذ
برچسبها: اینترنت , دغدغه , اخلاق , فضاي مجازي