عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس



قرارگاه ضد صهیونیستی کمیل | دی ۱۳۸۹

 

حضور هیجانی پدر در خانه

یک پدر تازه

آیا پدر فقط نقش مکمل مادر را در تربیت بچه‏ها دارد؛ یعنی چیزی در حد دستیار و کمک کار؟ روان‏شناسان عقیده دیگری دارند: پدر باید نقش خاص خودش را در خانواده ایفا کند، نقشی مستقل و مهم: «پدر بودن»
معمولاً هر گاه حرفی از تربیت فرزند به میان می‏آید، مخاطب پیشنهادها و هشدارها، «مادران» فرض می‏شوند اما به اهمیت پدر و تاثیر رفتار و عملکرد او روی فرزندان، نه فقط به عنوان مکمل نقش مادر بلکه در قالب نقشی مستقل کمتر توجه می‏شود. پدران می‏توانند در سطوح مختلف ارتباط فعال با فرزندانشان  با یکدیگر تفاوت داشته باشند.
پدران به شیوه‏هایی بر فرزندانشان تأثیر می‏گذارند که مادران توانایی آن را ندارند؛ مخصوصاً در حیطه‏هایی چون روابط کودک با همسالان و موفقیت در مدرسه، کودکان با پدرانی بهتر می‏شود که حضور هیجانی داشته باشند، پذیرنده باشند و بتوانند به هنگام آشفتگی فرزند خود را آرام کنند. به همین دلیل پدران عیب‏جو، تحقیر کننده یا سرد و بی‏عاطفه، آسیب شدیدی به فرزندان می‏رسانند.
پدران به شیوه‏هایی بر فرزندانشان تأثیر می‏گذارند که مادران توانایی آن را ندارند؛ مخصوصاً در حیطه‏هایی چون روابط کودک با همسالان و موفقیت در مدرسه.

تغییری که پدر به وجود می‏آورد

اما ممکن است این سوال پیش بیاید که وقتی پدر سرد و غایب بوده یا ذهنش درگیر باشد، کودک چه چیزی را از دست می‏دهد؟ پژوهش درباره رشد کودک می‏گوید که کودکان در این مرحله چیزی فراتر از «دستیار مادر»  را از دست می‏دهند. رابطه پدران با فرزندان با رابطه مادر و فرزند متفاوت است، یعنی ارتباط پدر موجب رشد مهارت‏های متفاوت، به‏ویژه در زمینه روابط اجتماعی است و این تأثیرات از سن بسیار کم آغاز می‏شود بسیاری از پژوهشگران بر این باورند که در آغاز پدران با بازی کردن بر فرزندان خود تأثیر می‏گذارند. پدران معمولا نه تنها بخش زیادی از وقت خود را صرف بازی و شوخی با فرزندانشان می‏کنند بلکه در مقایسه با شیوه تعاملی مادران، در بازی‏های آنها فعالیت‏های جسمی و هیجانی بیشتری وجود دارد. برعکس، بازی مادران به شیوه‏ای است که هیجان‏های کودک در طول بازی یکنواخت باقی می‏ماند پدران با فرزندان خود بازی‏های پر سر و صدا و پر جنب‏وجوش می‏کنند؛ مثل بالا بردن کودک یا قلقلک دادن او معمولا پدران با بچه‏ها
کودکان و پدر بازی‏های غیر معمول هیجانی و پرتحرک می‏کنند، در حالی که مادران بیشتر وقت بازی‏هایی چون دالی موشه، شعرخواندن، کتاب‏خواندن، بازی با اسباب‏بازی یا پازل انجام می‏دهند بسیاری از روان‏شناسان باور دارند شیوه‏بازی پر سر و صدا و پرجست وخیز پدران وسیله مهمی برای کمک به کودک جهت آموختن هیجان‏هاست. وقتی پدر این حالت‏های هیجانی را شروع می‏کند و خاتمه می‏دهد، کودک می‏آموزد چگونه با هیجان برخورد کند و سپس آرامش خود را از حالت هیجان‏زدگی باز یاید وقتی کودک وارد دنیای ناآرام و خشن‏همبازی‏ها می‏شود، چنین مهارت‏هایی برای او بسیار کارآمد است با داشتن چنین بازی‏های خشنی با پدر، کودک می‏تواند به نشانه‏های اوج گرفتن احساسات در دیگران پی‏ ببرد و بداند که چگونه برای خودش بازی‏های پرهیجان به وجود آورد و به شیوه‏هایی که نه بسیار آرام و نه پرشتاب و خارج از کنترل باشند به دیگران واکنش نشان دهد. در واقع او یاد می‏گیرد چگونه هیجان‏هایش را در سطحی مطلوب برای بازی سرگرم کننده حفظ کند پژوهش ها نشان داده کودکانی که پدران آنها سطوح بالایی از بازی‏های جسمانی را داشتند بیشترین محبوبیت را در بین همسالانشان دارند؛ البته به شرطی که این شیوه بازی آمرانه و زورگویانه نباشد.
رابطه پدران با فرزندان با رابطه مادر و فرزند متفاوت است، یعنی ارتباط پدر موجب رشد مهارت‏های متفاوت، به‏ویژه در زمینه روابط اجتماعی است و این تأثیرات از سن بسیار کم آغاز می‏شود
وقتی پدران تعامل با فرزندانشان را در حالتی مثبت حفظ کنند و به کودکان اجازه دهند در مدیریت و جهت‏دهی بازی سهیم  باشند بهترین مهارت‏های اجتماعی در کودکان شکل می‏گیرد. کودکانی بیشترین موفقیت را در رابطه با همسالان و پیشرفت تحصیلی داشتند که پدرانشان احساسات آنها را می‏پذیرفتند و انجام کار را در آنان تحسین می‏کردند چنین پدرانی آموزشگر هیجان بودند و هیجان‏های منفی فرزندانشان را انکار نمی‏کردند بلکه آنها را می‏پذیرفتند، با فرزندان خود همدلی می‏کردند و آنان را برای رویارویی با احساسات منفی راهنمایی می‏کردند. جالب اینجاست که در مقایسه با پاسخ‏های پدر به کودک، نوع ارتباط کودک با مادر به اندازه پدر پیش‏بینی کننده موفقیت‏های بعدی با شکست در مدرسه در رابطه با دوستان نیست.

تقویت پیوند‏های عاطفی بین پدر و کودک

توصیه ما به پدرها این است از همان دوره حاملگی همسرتان در مراقبت از کودک حضور فعال داشته باشید و تا دوره‏های
پدر بعدی به این کار ادامه دهید پژوهش‏ها نشان می‏دهند حضور فعال پدر در دوران حاملگی همسرش زمینه را برای زنجیره کلی تعاملات مثبت خانوادگی که به نفع زندگی زناشویی، به نفع کودک و تقویت کننده پیوند پدر- کودک است آماده می‏سازد.

تعادل بین زندگی شغلی  و خانوادگی

بیشتر وقت‏ها مردان برای برقراری تعادل بهتر بین زندگی شغلی و خانوادگی ناگزیر به از خود گذشتگی برای تامین مالی خانواده و پیشرفت شغلی هستند. در خیلی از موارد پدران نیازمند کاهش فشار شغلی هستند. سپری کردن روزهای ناخوشایند در محل کار یکی پس از دیگری می‏تواند برای رابطه‏ پدر با فرزندانش آسیب‏زا باشد.
رضایت شغلی می‏تواند مهارت‏های والدینی را بهبود بخشد؛ گر چه پیامد این رضایت برای پدران سپری کردن وقت کمتری با فرزندانشان هم هست. احساس استقلال شغلی برای پدر موجب تفاوت‏های بسیاری می‏شود. پژوهش‏ها نشان داده است که وقتی پدران استقلال بیشتری در کار داشته باشند، به فرزندان خود هم استقلال بیشتری می‏دهند. اما اگر در کارشان تحت نظارت زیادی باشند، از فرزندان خود انتظار دنباله روی و فرمان برداری بیشتری دارند و بیشتر شیوه تنبیه بدنی را به کار می‏گیرند.


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم


تاريخ : ۱۳۸۹/۱۰/۰۵ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

وسايل موردنياز: به وسيله خاصي نياز ندارد. اهداف: آشنايي با احساسات، هيجانات و تقويت مهارت‌هاي كلامي. شايد شما هم بچه‌هايي را ديده باشيد كه از موضوعي عصباني هستند ولي حاضر به صحبت درمورد آن نيستند؛ يا خوشحالند ولي نمي‌توانند آن را بيان كنند.
حتي ممكن است شما بخواهيد با آنها در اين موارد صحبت كنيد اما آنها منكر اضطراب يا ترسشان شوند. اين مسئله دلايل گوناگوني دارد. يكي از دلايل آن آشنانبودن بچه‌ها با احساسات خودشان است.
روش:
* روبه‌روي كودكتان با كمي فاصله روي زمين بنشينيد؛ طوري كه او بتواند كاملا صورت شما را ببيند.
* براي شروع از احساسات ساده و ملموس‌تر استفاده كنيد؛ مثل خوشحالي، عصبانيت يا ترس. احساساتي مثل خجالت‌كشيدن، احساس گناه يا حسادت را – كه براي كودك خيلي ملموس نيست – براي مراحل بعدي يا سنين بالاتر بگذاريد.
* حالت صورت خود را به شكلي كه كاملا نشان‌دهنده احساس موردنظرتان باشد دربياوريد. مثلا در عصبانيت اخم كنيد، چشمانتان را كمي گرد كرده و دهانتان را بسته نگه داريد، سپس از كودكتان بخواهيد كه حدس بزند شما چه احساسي داريد.
* بعد از آنكه كودكتان حدس زد – بدون دادن جواب درست – داستاني را تعريف كنيد كه در آن، اين احساس به شما دست داده است. به عنوان مثال، شما قيافه خنداني داريد، پس داستان‌تان مي‌تواند درمورد گرفتن هديه يا يك نقاشي از كودكتان باشد.
در رابطه با داستان، توجه داشته باشيد موضوعاتي را مطرح كنيد كه براي كودكتان ملموس بوده و او نيز آنها را تجربه كرده باشد.
* بعد از تعريف داستان، درمورد احساس مطرح‌شده با كودكتان صحبت كنيد؛ درمورد موقعيت‌هاي ديگري كه مي‌توانند اين احساس را ايجاد كنند. سعي كنيد از اتفاقات چند روز گذشته – كه براي او افتاده – استفاده كنيد. نكته مهم ديگر – كه بايد در رابطه با آن صحبت شود – نحوه برخورد صحيح با اين احساس است. به عنوان مثال زماني كه از موضوعي مي‌ترسيم، چه كارهايي مي‌توانيم انجام دهيم كه ترسمان كمتر شود يا انجام چه كارهايي اشتباه است.
مثلا صحبت با يك بزرگتر مي‌تواند به ما در پيداكردن راه‌حل براي ترسمان كمك كند ولي جيغ‌كشيدن يا فرار فايده‌اي ندارد.
* در مرحله بعد، نوبت كودك است كه با تغيير حالت صورت، براي شما معما طرح كند.


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک ، خانه و خانواده


تاريخ : ۱۳۸۹/۱۰/۰۵ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

بازی

یکی از هنر های یک مادر خوب ، توانایی او در بر قراری ارتباط مناسب با فرزندش در سنین مختلف می باشد. اولین ارتباط که می تواند خیلی مهم و مفید باشد، بازی کردن با کودک است.

انداختن، قل دادن و گرفتن توپ، موجب افزایش هماهنگی بین دست و چشم او می‌شود و سرعت و مهارت‌های حركتی كودك را افزایش می‌دهد.

 

كودك شما بین 3 تا 7 ماهگی یاد گرفته است كه اشیای مختلف را با دست بردارد، اما هماهنگی كامل دست كه او را قادر می‌كند توپ را قل بدهد یا به سمت چیزی یا كسی پرتاب كند، معمولا بین 18 ماهگی تا 3 سالگی حاصل می‌شود.

 

او ابتدا قل دادن توپ، سپس پرت كردن آرام را روی زمین یاد می‌گیرد، بعد برداشتن توپ و پرتاب آن به سمت پایین و در نهایت پرتاب توپ به سمت بالا را فرا خواهد گرفت. پس اگر كودك شما هنوز 2 ساله نشده است، آموزش نحوه استفاده از توپ را با بازی‌هایی كه شامل حركت دادن آن روی زمین و به اصطلاح قل دادن توپ می‌شوند و برای او راحت‌تر هستند و كمتر او را می ترسانند، آغاز كنید.

وقتی یك توپ آرام روی زمین به سمت او می‌آید، او نمی‌ترسد اما یك توپ كه در هوا با سرعت زیاد مستقیم به طرف سر یا بدن او حركت كند، ممكن است برای كودك ترسناك باشد. در داخل منزل می‌توانید از توپ‌های نرم یا اسفنجی به همراه یك سطل یا سبد به عنوان هدف، استفاده كنید. اگر در منزل شما یك راهروی طولانی وجود دارد، می‌توانید یك بازی بولینگ ساده برای او ترتیب بدهید.


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک ، خانه و خانواده


تاريخ : ۱۳۸۹/۱۰/۰۵ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

با قدری حوصله و خلاقیت می توان از وقت هایی كه به راحتی تلف می شوند، استفاده كرد و به جای خمودگی و خستگی، نشاط و ارتباط مناسب ایجاد كرد.

« كودك » و « بازی » دو واژه ای هستند كه تداعی كننده یكدیگرند. گویی كودكان شغلی به جز بازی ندارند و بازی فقط مربوط به عالم كودكان است. بازی از قوی ترین ابزارهای آموزشی والدین است. در حالی كه والدین معمولاً نگران تداخل دردسرهای روزمره و مشغله های زندگی با زمان ِ بازی با كودك هستند. آنها اغلب شكایت دارند كه " بازی با كدام وقت؟ با كدام حوصله؟"

 البته به طور ایده آل ، بازی با كودك زمانی است كه پدر و مادر وقت خود را كاملاً به او اختصاص می دهند. ولی برای آن دسته از والدین كه واقعاً گرفتارند نیز راه حل هایی وجود دارد. در زندگی شهری امروز، بسیاری از زمان های مفید ما در ترافیك ، صف ، سالن های انتظار و... به هدر می رود. بسیاری از مردم با افزودن برنامه ای به این زمان هدر رفته ، سعی می كنند به نحوی از وقت خود استفاده مطلوب تری ببرند، مثلاً گوش دادن به موسیقی در اتومبیل، خواندن روزنامه یا انواع كتاب های جیبی در صف و گاهی هم تماشای تلویزیون در بعضی سالن های انتظار. یكی از برنامه های جالب در زمان های كشته شده مثل ترافیك های سنگین یا حتی ترددهای طولانی بدون ترافیك، برای اولیاء می تواند بازی با كودكانشان در اتومبیل باشد. وقتی كودك در اتومبیل نشسته است، به تماشاگری می مانـَد كه در سالن سینما به پرده چشم دوخته است، پس او را در تماشای این فیلم روزمره و تكراری ( از نظر خودتان ) تنها نگذارید، چرا كه در دنیای او این فیلم  تكراری عبور از فضای شهری وقتی می تواند هیجان انگیر باشد كه شما بازی با او را به گونه ای كه احساس ِبا او بودن را به كودك بدهد، به نحوی دلپذیر اجرا كنید. بازی در اتومبیل به كودك كمك می كند از كلافه شدن و مزاحمت های بی مورد در این زمان به دور بماند و در درجه ی بعد به شما به عنوان "ولی" این امكان را می دهد تا در ضمن درگیری ها و مشغولیت های روزمره ، در ایجاد رابطه ای عاطفی با كودك خود موفق شوید. یك نمونه از این نوع بازی ها را كه در داخل اتومبیل و در فضاهای شهری قابل اجراست دنبال می كنیم. به این ترتیب، اتومبیل  را به اتاق بازی دلچسبی برای كودك خود تبدیل می كنید. البته خود شما نیز می توانید در طرح بازی های دیگر، خلاقیت داشته باشید.

1- بازی الفبا: تعداد شركت كننده: دو نفر یا بیشتر

-موارد لازم: دانستن الفبا

سن: 5 تا 8 سال

مدت بازی: حداقل 20 دقیقه

قوانین بازی: بازیكنان در طول مسیر سعی می كنند كه حروف الفبا را به این ترتیب كه اول حرف نخستین كلمه ای را كه پیدا می كنند از روی پلاك ماشین ها ، تابلوهای تبلیغاتی ، علایم راهنمایی، اسم مغازه ها و … جمع كنند. اولین نفری كه یك كلمه معنی دار را تكمیل كند، برنده می شود. یا می شود به كودك گفت به دنبال كلماتی بگردد كه با یك حرف بخصوص ( مثل كلماتی كه با حروف "ا" شروع می شوند : ایستگاه ، آتش نشانی ، ... ) شروع می شود.

2- بازی بیست سؤالی

تعداد شركت كننده:دو نفر

موارد لازم : توان كنار هم گذاردن اطلاعات و حدس زدن

سن: 3 تا 8 سال

مدت بازی: 5 تا 30 دقیقه

قوانین بازی :یكی از بازیكنان به چیزی كه در خیابان قرار دارد، فكر می كند. دیگری سعی می كند  حدس بزند كه آن چه چیزی است و با پرسیدن سؤال ، با جواب های بله و خیر راهنمایی می شود. اگر بازیكنی موفق به حدس زدن شد، موضوع بعدی را او در نظر می گیرد.

اولیاء می توانند محدودیتی برای سؤال قائل نشوند و از آن به عنوان یك روش برای آموزش كودك و آشنایی وی با مسائل خیابان استفاده كنند. همچنین سن كودك را در نظر بگیرید، چرا كه در سن كمتر، كودك فقط می تواند موضوعات كلی و آسان را حدس بزند.

3- المپیك خیابان

تعداد: دو كودك و یك بزرگتر

موارد لازم: مداد ، كاغذ و توانایی نوشتن

مدت بازی: از 5 دقیقه تا پایان مسیر

قوانین بازی: قبل از شروع حركت، یك فهرست از 10 موردی كه ممكن است در سر راه ببینید ، درست كنید ؛ مثل دیدن یك تابلوی قرمز تبلیغات ، دیدن یك ماشین پلیس ، دیدن دوچرخه سوار، شنیدن آهنگ بخصوصی از رادیو، دیدن پلاك ماشین مربوط به شهر خاص، دیدن یك پیرمرد با عصا و ... در طول مسیر بچه ها این فهرست را به هنگام پیدا كردن مورد، علامت می زنند ( برای كودكان كوچكتر می شود نقاشی موارد را كشید) و هر كسی كه زودتر فهرست را علامت بزند، برنده می شود.

4- استان های كشور

تعداد: دو نفر یا بیشتر

موارد لازم: توان خواندن و نوشتن نام استان ها

سن: 6 تا 8 سال

مدت بازی: به طول مسیر بستگی دارد

قوانین بازی: یك فهرست از استان های كشور بنویسید یا نقشه ایران را برای بازیكنان كپی كنید. آنها باید در طول مسیر، پلاك خودروهای مربوط به شهرهای مختلف را پیدا كنند و روی نقشه یا فهرست علامت بزنند. البته بعضی شهرها كه كمتر پلاك دارند سخت تر پیدا خواهند شد. در پایان، كسی كه بیشترین استان ها را پیدا كرده ، برنده می شود.

این چند مثال می تواند در ذهن شما جرقه ای ایجاد كند تا به عنوان " ولی"  بازی های مختلفی را در طول یك مسیر و در اتومبیل خود با كودكتان تجربه كنید. هدف عمده این مقاله، ایجاد این نگرش در شما بوده كه علیرغم زندگی پر مشغله امروز می توان از زمان هایی كه به هدر می روند، برای رفع احتیاجات عاطفی كودك به نحو مطلوبی استفاده كرد.


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک ، خانه و خانواده


تاريخ : ۱۳۸۹/۱۰/۰۵ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

 


يادگيري يك سرگرمي يا انجام برخي اعمال پيچيده به كمك والدين و اتكا به آنها در دوران طفوليت مي‌تواند از ظهور اختلالات شخصيتي در آينده جلوگيري كند.

وقت گذاشتن براي كودكان هنگام مطالعه يا انجام تكاليف منزل يا آموختن مهارت‌هاي سازماني به آنها به سلامت رواني كودكان در بزرگسالي كمك بهتري مي‌كند. ارتباطات ميان فردي قوي و مهارت‌هاي اجتماعي كه كودكان در نتيجه تعامل سالم و فعال با بزرگ‌ترها مي‌آموزند نقش مثبتي در توسعه و پرورش روان‌شناختي كودك دارد. به اين وسيله كودك سيستم پيوندجويي يا همان ارتباط با دنياي افراد را پرورش مي‌دهد و بدون آن ارتباط كودك با انسان‌هاي اطراف بسيار سخت شده و آسيب مي‌بيند.

آنچنان كه محققان دانشگاه بينگهامتون در نيويورك دريافته‌اند اين اختلال باعث ظهور علائم اختلال شخصيت اسكيزوئيد در دوران بزرگسالي و پس از آن مي‌شود.

تحقيقات انجام گرفته توسط محققان اين دانشگاه بر درگيري فعالانه كودك طي گذر زمان و فرآيند رشد كه وابستگي زيادي به فعاليت‌هاي روزانه، تماشاي تلويزيون، نوع بازي‌هاي كامپيوتري (واقعيت مجازي)‌ دارد، تاكيد مي‌كند. از طريق فرآيندهاي قوي و تعاملات معمولي همراه با مراقبت، والدين مي‌توانند در پيشرفت تجربه‌هاي روان‌شناختي و متمايز بودن كودك نقش مهمي ايفا كنند. اين كار باعث مي‌شود كه كودك ميل بيشتري به تعامل با ديگران داشته باشد كه اساس روان‌شناختي تجارب بشري است، اما براي بعضي از افرادي كه دچار اختلال شخصيت (PD)‌ هستند. اين اشتياق براي برقراري ارتباط با ديگران به شكل محسوسي غايب است (وجود ندارد)‌.

سال‌ها دانشمندان در اين فكر بودند كه آيا عوامل محيطي مي‌تواند در ايجاد يا افزايش خطر PD موثر باشد يا خير. به عنوان مثال آسيب‌هاي رواني دوران كودكي نقش مهمي در اين موضوع دارند. اگرچه تا به امروز تحقيقي در رابطه با اين كه چه عواملي در صورت وجود مي‌تواند از اين اختلال شخصيت جلوگيري ‌كند انجام نشده است، اما امروز مي‌دانيم كه نقش فرآيندهاي مجاور در جلوگيري از آن بسيار مهم است.

با استفاده از داده‌هاي به دست آمده ناشي از مطالعات طولي اختلال شخصيت (LSPD)‌ كه از سال 1991 آغاز شده پروفسور مارك لنزنوگر توانست از فاكتور زمان استفاده بهينه‌اي كرده و افراد را در طول زمان مورد بررسي قرار دهد. LSPD تقريبا شكل جديدي براي محاسبه اين كه چگونه افراد در طي يك دوره‌ زماني تغيير مي‌كنند است. پروفسور لنزنوگر اميدوار است در آينده اطلاعات به دست آمده از DNA تمامي افراد بتواند در پيشگويي تغييرات شخصيتي، ثبات شخصيت و اختلالات شخصيتي در طول زمان به آنها كمك كند. تمركز روي عوامل بيولوژيكي و اجتماعي مي‌تواند چشم‌انداز روشن‌تري از چگونگي تغيير شخصيت انسان در طول عمر را ميسر ساخته و ما را به مرزهايي كه هنوز ناشناخته مانده‌‌اند برساند.


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک ، خانه و خانواده


تاريخ : ۱۳۸۹/۱۰/۰۵ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |
.: :.