يكي از لذت بخش ترين تجربيات زندگي مشترك اين است كه حرف مبهمي را بزنيد و بدانيد كه همسرتان دقيقاً منظور شما را مي فهمد.
تواناييدر صحبت خودماني، ايماء و اشاره، نكته پراني و چشمك زدن و نظاير آن، نشانهي نزديكي و صميميت است. گفت و گويي كه پايان خوش دارد نشانه صميميت است.طرفين مي دانند كه ديگري چه مي گويد و تدريجاً از اين كه مي توانندآزادانه حرف بزنند و منظور يكديگر را بفهمند لذت مي برند. اما در ازدواجهاي ناموفق ، لذت گفت و گو در فضاي شكايت ها و گله مندي هاي خشمگينانه وسوءتفاهم ها گم مي شود و جاي اشارات دلنشين ابروها و چشمك هاي خوشايند رانگاه هاي خيره و اشارات انتقادي و بهانه گيري ها و تهديدها پر مي كند. چهاتفاقي مي افتد؟ چرا صحبت هاي دلنشين از دست مي روند؟ مسئله اينجاست كه بهمرور شيوه هاي متفاوت صحبت، منافع و چشم اندازهاي متفاوت و سوءتفاهم هاروي هم انباشته مي شوند و آهنگ دلپذير صحبت را تغيير مي دهند.
برخياز اشخاص نسبت به وضع ظاهر خود حساس هستند و بعضي ديگر به طرز صحبت خود باساير اعضاي خانواده حساسيت دارند. اگر با همسر خود صحبت مي كنيد، ازتوهين، تهمت و سرزنش بپرهيزيد. از زدن برچسب مانند «شلخته»، «خودخواه» يا«بي ملاحظه»، «لجباز» و غيره خودداري كنيد.
زن و شوهر ممكن استهنگام صحبت علي رغم حُسن نيت به بيراهه بروند. به جاي صحبت نرم و ملايم ،با هم مشاجره كنند و چون يكي از آنها به قصد سبك كردن فضاي سنگين صحبت، بهشوخي حرفي بزند، ديگري چنان واكنش نشان دهد كه انگار در شوخي هم قصد و شريدر كار بوده است. در اين شرايط هر اقدامي براي تلطيف فضاي صحبت، نتيجهمعكوس مي دهد.
هم صحبتي زن و شوهر با هم، براي رشد و بقاي احساسصميميت آنها نقش قطعي دارد. متأسفانه «بسياري از زوج ها» و شايد بتوان گفت«اغلب» آنها از مهارت هاي لازم براي گفت و گو با يكديگر برخوردار نيستند وبي آنكه بخواهند گرفتار سوءتفاهم و دلسردي و تكدر خاطر مي شوند.
در اين جا به چند نمونه از مسائل و مشكلاتي كه بر سر راه گفت و گوي مؤثر همسران وجود دارد اشاره مي كنيم:
1- مسئله: «نمي توانم با همسرم صادق باشم.»
2-مسئله: «نمي توانم خودم باشم» بسياري از اشخاص مدعي هستند كه نمي توانندبا همسرشان راحت صحبت كنند، بايد احتياط كنند مبادا حرفي بزنند و همسرشانرا ناراحت كنند. زني شكايت مي كند كه «وقتي به شوهرم حرفي مي زنم واكنشبسيار بدي نشان مي دهد. بايد مواظب باشم، بايد روي كلماتم فكر كنم.»
سؤالمي تواند آغازگر صحبت و ادامه آن ، و در نهايت اسباب توقف و ناتمام ماندنآن گردد. گاه يك سؤال دقيق و حساب شده مي تواند به گونه اي اعجاب انگيزهمسر شما را به صحبت تشويق كند. اما يك پرسش نابهنگام، طعنه آميز يا بيتناسب مي تواند از ادامه صحبت جلوگيري كند.
براي آموختن شيوه هايجديد صحبت با همسر خود،كلمات را با سياست و با رعايت همه جوانب ادا كنيد،سعي كنيد لحن خوشايندي داشته باشيد. مي توانيد اگر خواستيد ياد صحبت هايمؤدبانه روزگار قبل از ازدواج بيفتيد. استفاده از اين طرز صحبت در مناسباتزناشويي، به خصوص اگر در برخورد با همسر خود لحن انتقاد آميز داريد، سادهنيست. در اين صورت براي ايجاد تغيير بايد تلاش بيشتري كنيد. شكستن عادت هاساده نيست، اما با ياد گرفتن الگوهاي جديد مي توانيد بدون كنترل و به طيبخاطر با همسرتان حرف بزنيد.
3- مسئله: «همسرم مرتب سر من داد ميكشد» به اعتقاد بعضي ها بلند صحبت كردن همسر، نشانه عصبانيت و حتي ضعفاخلاقي است. در اين مورد زن و شوهر مي توانند با گفت و گو، مسئله بلندصحبت كردن را حل كنند. زن يا مردي كه از صداي بلند همسرش رنجيده ، بايداين احتمال را در نظر بگيرد كه ممكن است بلند صحبت كردن همسرش را اشتباهتفسير كرده باشد. از سوي ديگر همسر نيز مي تواند لحن صداي خود را ملايم تركند. راه حل بهتر اين است كه كسي كه از صداي بلند همسرش ناراحت مي شودنسبت به آن حساسيت نشان ندهد. مي تواند به ملايمت اعتراض كند، اما رنجشيبه دل نگيرد.
4- مسئله: «شوهرم فقط به خودش فكر مي كند و به صحبتهاي من گوش نمي دهد» بسياري از زن ها از شوهرانشان انتظار دارند كه ازاحساسات خودشان حرف بزنند، اين موجب مي شود كه آنها نسبت به شوهرانشاناحساس صميميت بيشتري كنند. واكنش احساسي زن و مرد نسبت به فراز و نشيب هايزندگي، به آنها احساسي از وحدت و انسجام مي بخشد. بسياري از نويسندگان،احتياط در ابراز احساسات از سوي مردها را يكي از اشكالات عمده آنها ميدانند. بسياري از زن ها هم درباره همسرشان همين نظر را دارند: «شوهرم مثلآهن سرد و خشك است. اگر احساساتش را بروز مي داد خيلي بهتر مي شد.» امااغلب شوهرها، احتياط در ابراز احساسات را دليل نقص و ضعف نمي دانند. مردهادر مقايسه با زن ها اغلب خويشتن نگري كمتري دارند و احتمالاً به قدر زن هااز احساسات خود، آگاه نيستند. مردي كه به احساسات خانمش توجه مي كند، نسبتبه احساسات خودش هم حساس مي شود.
5- مسئله: «با هم صحبت مي كنيماما صحبت ما سرد و بي روح است» مسئله اين است كه طرفين موضوعات مورد علاقهيكديگر را طرح نمي كنند. از آن گذشته طراوت و شادابي گفت و گوهاي اوايلآشنايي، ديگر وجود ندارد و طرفين اقدامي براي جلب نظر يكديگر صورت نميدهند. دليل ديگر اين است كه زن و شوهر نتوانسته اند گفت و گو براي حلمشكلات را از مكالمات خوشايند جدا كنند. بنابراين وقتي يكي از آنها با يكتعريف محبت آميز شروع مي كند، ديگري ممكن است فرصت را براي طرح يكي ازگرفتاري هاي خود مناسب بپندارد، در نتيجه گفت و گوي محبت آميز و لذتبخشكمياب مي شود.
موضوعات مرتبط: خانه و خانواده
تواناييدر صحبت خودماني، ايماء و اشاره، نكته پراني و چشمك زدن و نظاير آن، نشانهي نزديكي و صميميت است. گفت و گويي كه پايان خوش دارد نشانه صميميت است.طرفين مي دانند كه ديگري چه مي گويد و تدريجاً از اين كه مي توانندآزادانه حرف بزنند و منظور يكديگر را بفهمند لذت مي برند. اما در ازدواجهاي ناموفق ، لذت گفت و گو در فضاي شكايت ها و گله مندي هاي خشمگينانه وسوءتفاهم ها گم مي شود و جاي اشارات دلنشين ابروها و چشمك هاي خوشايند رانگاه هاي خيره و اشارات انتقادي و بهانه گيري ها و تهديدها پر مي كند. چهاتفاقي مي افتد؟ چرا صحبت هاي دلنشين از دست مي روند؟ مسئله اينجاست كه بهمرور شيوه هاي متفاوت صحبت، منافع و چشم اندازهاي متفاوت و سوءتفاهم هاروي هم انباشته مي شوند و آهنگ دلپذير صحبت را تغيير مي دهند.
برخياز اشخاص نسبت به وضع ظاهر خود حساس هستند و بعضي ديگر به طرز صحبت خود باساير اعضاي خانواده حساسيت دارند. اگر با همسر خود صحبت مي كنيد، ازتوهين، تهمت و سرزنش بپرهيزيد. از زدن برچسب مانند «شلخته»، «خودخواه» يا«بي ملاحظه»، «لجباز» و غيره خودداري كنيد.
زن و شوهر ممكن استهنگام صحبت علي رغم حُسن نيت به بيراهه بروند. به جاي صحبت نرم و ملايم ،با هم مشاجره كنند و چون يكي از آنها به قصد سبك كردن فضاي سنگين صحبت، بهشوخي حرفي بزند، ديگري چنان واكنش نشان دهد كه انگار در شوخي هم قصد و شريدر كار بوده است. در اين شرايط هر اقدامي براي تلطيف فضاي صحبت، نتيجهمعكوس مي دهد.
هم صحبتي زن و شوهر با هم، براي رشد و بقاي احساسصميميت آنها نقش قطعي دارد. متأسفانه «بسياري از زوج ها» و شايد بتوان گفت«اغلب» آنها از مهارت هاي لازم براي گفت و گو با يكديگر برخوردار نيستند وبي آنكه بخواهند گرفتار سوءتفاهم و دلسردي و تكدر خاطر مي شوند.
در اين جا به چند نمونه از مسائل و مشكلاتي كه بر سر راه گفت و گوي مؤثر همسران وجود دارد اشاره مي كنيم:
1- مسئله: «نمي توانم با همسرم صادق باشم.»
2-مسئله: «نمي توانم خودم باشم» بسياري از اشخاص مدعي هستند كه نمي توانندبا همسرشان راحت صحبت كنند، بايد احتياط كنند مبادا حرفي بزنند و همسرشانرا ناراحت كنند. زني شكايت مي كند كه «وقتي به شوهرم حرفي مي زنم واكنشبسيار بدي نشان مي دهد. بايد مواظب باشم، بايد روي كلماتم فكر كنم.»
سؤالمي تواند آغازگر صحبت و ادامه آن ، و در نهايت اسباب توقف و ناتمام ماندنآن گردد. گاه يك سؤال دقيق و حساب شده مي تواند به گونه اي اعجاب انگيزهمسر شما را به صحبت تشويق كند. اما يك پرسش نابهنگام، طعنه آميز يا بيتناسب مي تواند از ادامه صحبت جلوگيري كند.
براي آموختن شيوه هايجديد صحبت با همسر خود،كلمات را با سياست و با رعايت همه جوانب ادا كنيد،سعي كنيد لحن خوشايندي داشته باشيد. مي توانيد اگر خواستيد ياد صحبت هايمؤدبانه روزگار قبل از ازدواج بيفتيد. استفاده از اين طرز صحبت در مناسباتزناشويي، به خصوص اگر در برخورد با همسر خود لحن انتقاد آميز داريد، سادهنيست. در اين صورت براي ايجاد تغيير بايد تلاش بيشتري كنيد. شكستن عادت هاساده نيست، اما با ياد گرفتن الگوهاي جديد مي توانيد بدون كنترل و به طيبخاطر با همسرتان حرف بزنيد.
3- مسئله: «همسرم مرتب سر من داد ميكشد» به اعتقاد بعضي ها بلند صحبت كردن همسر، نشانه عصبانيت و حتي ضعفاخلاقي است. در اين مورد زن و شوهر مي توانند با گفت و گو، مسئله بلندصحبت كردن را حل كنند. زن يا مردي كه از صداي بلند همسرش رنجيده ، بايداين احتمال را در نظر بگيرد كه ممكن است بلند صحبت كردن همسرش را اشتباهتفسير كرده باشد. از سوي ديگر همسر نيز مي تواند لحن صداي خود را ملايم تركند. راه حل بهتر اين است كه كسي كه از صداي بلند همسرش ناراحت مي شودنسبت به آن حساسيت نشان ندهد. مي تواند به ملايمت اعتراض كند، اما رنجشيبه دل نگيرد.
4- مسئله: «شوهرم فقط به خودش فكر مي كند و به صحبتهاي من گوش نمي دهد» بسياري از زن ها از شوهرانشان انتظار دارند كه ازاحساسات خودشان حرف بزنند، اين موجب مي شود كه آنها نسبت به شوهرانشاناحساس صميميت بيشتري كنند. واكنش احساسي زن و مرد نسبت به فراز و نشيب هايزندگي، به آنها احساسي از وحدت و انسجام مي بخشد. بسياري از نويسندگان،احتياط در ابراز احساسات از سوي مردها را يكي از اشكالات عمده آنها ميدانند. بسياري از زن ها هم درباره همسرشان همين نظر را دارند: «شوهرم مثلآهن سرد و خشك است. اگر احساساتش را بروز مي داد خيلي بهتر مي شد.» امااغلب شوهرها، احتياط در ابراز احساسات را دليل نقص و ضعف نمي دانند. مردهادر مقايسه با زن ها اغلب خويشتن نگري كمتري دارند و احتمالاً به قدر زن هااز احساسات خود، آگاه نيستند. مردي كه به احساسات خانمش توجه مي كند، نسبتبه احساسات خودش هم حساس مي شود.
5- مسئله: «با هم صحبت مي كنيماما صحبت ما سرد و بي روح است» مسئله اين است كه طرفين موضوعات مورد علاقهيكديگر را طرح نمي كنند. از آن گذشته طراوت و شادابي گفت و گوهاي اوايلآشنايي، ديگر وجود ندارد و طرفين اقدامي براي جلب نظر يكديگر صورت نميدهند. دليل ديگر اين است كه زن و شوهر نتوانسته اند گفت و گو براي حلمشكلات را از مكالمات خوشايند جدا كنند. بنابراين وقتي يكي از آنها با يكتعريف محبت آميز شروع مي كند، ديگري ممكن است فرصت را براي طرح يكي ازگرفتاري هاي خود مناسب بپندارد، در نتيجه گفت و گوي محبت آميز و لذتبخشكمياب مي شود.
موضوعات مرتبط: خانه و خانواده
تاريخ : ۱۳۸۷/۱۲/۱۸ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |