در روزگارانی دور غریبی وقت اذان وارد قریه ای شد و برای نماز به مسجد رفت .
امام جماعت را دید که یک پا یک دست یک گوشش را بریده اند و همینطور یک چشمش را از کاسه
دراوده اند ازریش سپیدی علت را پرسید.
پیرمرد لبخندی زد و گفت : راه خطا رفت به حکم شرع پایش را قطع کردیم. دزدی کرد دستش را بریدیم.
گوش به خطا سپرد گوشش را کندیم و چشم به نامحرم دوخت چشمش را از کاسه دراودیم
مرد با طعنه گفت: با این همه فضیلت چطور امام جماعتش کردید؟
پیرمرد سری تکان داد و گفت: اگر جلوی چشم مان نباشد وقت نماز کفش هامان را می دزدد !
باور کنید هیچ منظوری ندارم 😌😉
موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسبها: دزد , مسئول , خطا , اختلاس
تاريخ : ۱۳۹۸/۰۷/۱۱ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |