عبدالبهاء، ملاک حقانیت یک دین را تطبیق آن با عقل دانسته و هر آنچه بر خلاف عقل باشد را وهم برشمرده است. این ادعا در حالیست که پیامبرخواندهی بهائی در کتاب اقدس، ملاک درستی علوم را سنجش آنها با بهائیت دانسته است. با این حال چرا عبدالبهاء به دروغ، لزوم تطبیق دین با عقل را یکی از تعالیم بدیع بهائیت معرفی کرده است؟!
عبدالبهاء به نقل از پدر خود، ملاک حقانیت یک دین را تطبیق آن با عقل دانسته و هر آنچه بر خلاف عقل باشد را وهم برشمرده است: «تعلیم چهارم حضرت بهاءالله آنکه دین باید مطابق علم باشد زیرا خدا عقل به انسان داده تا حقایق اشیاء را تحقیق نماید. اگر مسائل دینیه مخالف عقل و علم باشد وهم است، زیرا مقابل علم جهل است و اگر بگوئیم دین ضدّ عقل است، مقصود این است که دین جهل است».[1]
این در حالیست که پیامبرخواندهی بهائی بر خلاف این ادعا، ملاک درستی علوم را سنجش با بهائیت دانسته است: «قُل یا مَعشَر العُلماء لاتَزنوا کتابَ الله بِما عندکم مِن القواعد و العلوم...[2]؛ ای گروه علما، کتاب خدا را با آنچه از قواعد و علوم نزدتان است نسنجید زیرا (: آن کتاب) ترازوی (: سنجیدن) حق در میان خلائق است. آنچه در میان ملّتها است باید توسط این ترازوی أعظم سنجیده شود».
با این حال اگر پیامبرخواندهی بهائی نوشتهجات خود را ملاک سنجش درستی علوم میدانست، چرا عبدالبهاء به دروغ خلاف این ادعا را به پدر خود نسبت داد و لزوم تطبیق دین با علم و عقل را به عنوان یکی از تعالیم بدیع او معرفی نمود ؟!
پینوشت :
[1]. عباس افندی، خطابات، لانگنهاین آلمان غربی: لجنهی ملّی نشر آثار امری به زبانهای فارسی و عربی، 127 بدیع، ج 2، ص 147.
[2]. حسینعلی نوری، اقدس، نسخهی الکترونیکی، ص 98، بند 99.
موضوعات مرتبط: فرقه ها
برچسبها: بهائیت و عقلانیت , آئین بهائی , بهائیت دیانت نابخردی , کمیل