درد عشق و انتظار ، دارم زان شب یادگار
در آن شب سرده پاییز ، آهنگ سفر میکردی
از رهگذری مِحنت بین ، دیدم که گُذر میکردی
تو رفتیو دلم غمین شد ، قرین آه آتشین شد
از آن شبی که برنگشتی ، جهان که شادی آفرین بود
به چشم من غم آفرین شد ، از آن شبی که برنگشتی
از آن شب سرد خزان شبها گذشته ، داستان باده و مینا گذشته
روزگاری بر منه تنها گذشته
از آن شب سرد خزان شبها گذشته ، داستانِ باده و مینا گذشته
روزگاری بر منه تنها گذشته
تو رفتی و دلم غمین شد ، قرین آه آتشین شد
از آن شبی که برنگشته
منم چو چشمه سرابم ، چو نقش آرزو بر آبم
هرچه قصه و فسانه ام
بلرزَدم زدل نسیمی ، به وقت زندگی حباب
در زمان بی نشانه ام
آرزو آرزو ، ای سراب بی کران
ای امید بی نشان
ای که شعله های تو آتشم زند به جان
عشق من بُوَد گناه من
**
آرزو آرزو ، ای سراب بی کران
ای امید بی نشان
ای که شعله های تو آتشم زند به جان
عشق من بُوَد گناه من
منم عاشق ، منم رسوا
بار غم به دل نشسته ای
منم عاشق ، منم شیدا
مرغ بالو پر شکسته ای
چرا از ما تو ای زیبا
رشته ی اُلفَت گسسته ای
نمیپرسی ز حال ما
فارغ از این حال خسته ای
جز به دل مشتاقش غم آهی نمیسازد
آنکه ندارد سوزی دیوانه نمیسازد
سوز دل بُوَد گَواه من
منم چو چشمه ی سرابم ، چو نقش آرزو بر آبم
هرچه قصه و فسانه ام
بلرزدم ز دل نسیمی
به وقت زندگی حباب
در زمان بی نشانه ام
موضوعات مرتبط: شنیدنیها ، دانلود آهنگ
برچسبها: عشق و انتظار , سراب آرزو , سفر , رهگذر