روزی در نماز جماعت موبایل یه نفر زنگ خورد
زنگ موبایل آن مرد ترانه ای بود
بعد نماز همه او را سرزنش کردند
و او دیگر آنجا به نماز نرفت.
همان مرد به کافه ای رفت و ناگهان قلیان از دستش افتاد و شکست
مرد کافه چی با خوش رویی گفت اشکال نداره،فدای سرت
او از آن روز مشتری دائمی آن کافه شد
حکایت ماست :
جای خدا مجازات میکنیم
جای خدا میبخشیم
جای خدا.....
اون خدایی که من میشناسم
اگه بنده اش اشتباهی بکنه ، اینجوری باهاش برخورد نمیکنه
شما جای خدا نیستی اینو هیچوقت یادت نره
موضوعات مرتبط: پیامها
برچسبها: جای خدا , حکایت , نماز , برخورد شایسته
تاريخ : ۱۳۹۶/۰۵/۳۱ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |