تو می گی : امکان ندارد.
خدا می گوید :همه چیز امکان دارد .
تو می گی : من خسته شده ام .
خدا می گوید : من به تو آرامش می دهم .
تو می گی : من نمی توانم ادامه بدهم .
خدا می گوید : من با تو خواهم آمد .
تو می گی : من توانا نیستم .
خدا می گوید : من به تو هر آنچه را که نیاز داری داده ام .
تو می گی : من نمی توانم آن را تصور کنم .
خدا می گوید : من آن را به تو نشان می دهم .
تو می گی : من نمی توانم آن را انجام بدهم .
خدا می گوید : تو می توانی هر چیزی یا کاری را انجام بدهی .
تو می گی : هیچکس مرا حمایت نمی کند .
خدا می گوید : من تو را دوست دارم و حمایت می کنم
موضوعات مرتبط: روان شناسی
خدا می گوید :همه چیز امکان دارد .
تو می گی : من خسته شده ام .
خدا می گوید : من به تو آرامش می دهم .
تو می گی : من نمی توانم ادامه بدهم .
خدا می گوید : من با تو خواهم آمد .
تو می گی : من توانا نیستم .
خدا می گوید : من به تو هر آنچه را که نیاز داری داده ام .
تو می گی : من نمی توانم آن را تصور کنم .
خدا می گوید : من آن را به تو نشان می دهم .
تو می گی : من نمی توانم آن را انجام بدهم .
خدا می گوید : تو می توانی هر چیزی یا کاری را انجام بدهی .
تو می گی : هیچکس مرا حمایت نمی کند .
خدا می گوید : من تو را دوست دارم و حمایت می کنم
موضوعات مرتبط: روان شناسی
تاريخ : ۱۳۸۷/۰۴/۲۲ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |