دوستان عزیزم :
دیدید گاهی اوقات آدم که دلش میگیره و می دونه که هیچ کس نیست به دادش برسه ؟
دیدید وقتی آدم دلش میشکنه چه احساسی به همه داره ؟
دیدید که وقتی از همه جا ناامید میشه فقط یکی هست که صداشو بشنوه ؟
دیدید وقتی کمک نیاز داری همه به نوعی کنار می کشن و بهانه میارن ؟
دیدی وقتی ک یکی در حقت نامردی میکنه چه حالی می شی ؟
دیدی وقتی ک تنهایی و هیچ کس از حالت خبر نداره چه احساسی پیدا می کنی ؟
دیدی وقتی به یکی دل می بندی بعدش می بینی . . . ؟
دیدی . . . ؟
تنها یک نفر هست که به دادت برسه . و اون یک نفر دوست داره . فراموشت نمی کنه .
کمکت می کنه .
همراهته و تنهات نمی زاره .
منم می خوام با اون یک نفر حرف بزنم و بهش بگم :
هر گاه تو سينه ام دنيايي از ناگفته ها سنگيني مي کنه به خاطر مي آرم که در پيشگاهت
نا گفته اي ندارم چرا که تو ناگفته هامو مي دوني وننوشته هامو مي خوني واين ياد
از سنگيني سينه ام کم می کنه و باز آرام مي گيرم.
مي دونم که مي دوني ! اما دوست دارم برات بگم .دلم مي خواهد با تو حرف بزنم .
مي دنم که ميدوني چی مي خوام بگم هر چند خودم نمي دونم.
مي خوام با تو از تو بگم .از بزرگيت . از اينهمه لطف و کرمت . از عشقت.
معبود من!
به زبان ناتوونم قدرت بده تا در مقابل اينهمه احسانت ذره اي شکر گزار باشم.
بذار ازعشقت بگم . از اينکه چقدر دوستت دارم . از اينکه چقدر خرسندم که تو رو دارم
که بنده توام
اما گفتن از عشق تو آسون نيست .
ادعاي عاشقي در برابر تو وعشق سرشارت برمخلوقاتت دور از ادب است
ومن شرمسارم از اينکه تو اينقد عاشقي و من ......
بار الهي!
به خودت قسم هميشه تو رو شکر مي کنم که تو رو دارم که ايماني هرچند سست وضعيف و
کم دارم.
تو رو شکر مي کنم که فقط و فقط به خاطر خودت . مي دونم که مي دوني!
عزيزا !
در هر حالي در خوشي و ناخوشي در گرفتاري و آسايش در شادي و غم در سختترين لحظات
زندگيم
زماني که با تمام وجود رو به درگاهت آوردم وگریه کردم تو رو شکر گفتم .مي دونم که
مي دوني!
حتي آون زمان که بنده اي از بندگانت به بدترين وجه منو آزرده خاطر کردن دم نزدم و تنها تو رو
شکر گفتم . مي دونم که مي دوني ! ومي دونم که مي بيني!
پس باز م مي گم :
خداوندا شکرت . راضيم به رضاي تو .
( ادامه داره )
موضوعات مرتبط: دل نوشته ها